تفاوت میان نسخههای «اوحدی مراغهای (غزلیات)/عارف چو بحر باید: لب خشک و رخ گشاده»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|عارف چو بحر باید: لب خشک و رخ گشاده|بر جای خود چو بحری جوشان و ایستاده}} | {{ب|عارف چو بحر باید: لب خشک و رخ گشاده|بر جای خود چو بحری جوشان و ایستاده}} | ||
{{ب|از خاک در گذشته، افلاک در نوشته|یک باره روح گشته، تن را طلاق داده}} | {{ب|از خاک در گذشته، افلاک در نوشته|یک باره روح گشته، تن را طلاق داده}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۳۵
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (عارف چو بحر باید: لب خشک و رخ گشاده) از اوحدی مراغهای |
' |
عارف چو بحر باید: لب خشک و رخ گشاده | بر جای خود چو بحری جوشان و ایستاده | |
از خاک در گذشته، افلاک در نوشته | یک باره روح گشته، تن را طلاق داده | |
چون عاشقان جانی،در حال زندگانی | هفتاد بار مرده، هشتاد بار زاده | |
آهنگ کار کرده، تن را حصار کرده | وین نفس خوار کرده، چون خاک اوفتاده | |
آفاق را سترده، انفس مگس شمرده | رخت از ازل ببرده، رخ در ابد نهاده | |
هر کثرتی که دیده، در سلک خود کشیده | از جملگان بریده، در وحدت ایستاده | |
چون لوح ساده کرده دل را ز جمله نقشی | پس نام او نوشته بر روی لوح ساده | |
خود را شمرده با او چون صفر در عددها | او را بدیدهی در خود چون می ز جام باده | |
دایم بسان پسته، خندان و دل شکسته | ز اسب وجود جسته، چون اوحدی پیاده |