تفاوت میان نسخه‌های «سعدی (غزلیات)/چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت|که یک دم از تو نظر بر نمی‌توان انداخت}}
 
{{ب|چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت|که یک دم از تو نظر بر نمی‌توان انداخت}}
 
{{ب|بلای غمزه نامهربان خون خوارت|چه خون که در دل یاران مهربان انداخت}}
 
{{ب|بلای غمزه نامهربان خون خوارت|چه خون که در دل یاران مهربان انداخت}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۴۱

' سعدی (غزلیات) (چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت)
از سعدی
'


چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت که یک دم از تو نظر بر نمی‌توان انداخت
بلای غمزه نامهربان خون خوارت چه خون که در دل یاران مهربان انداخت
ز عقل و عافیت آن روز بر کران ماندم که روزگار حدیث تو در میان انداخت
نه باغ ماند و نه بستان که سرو قامت تو برست و ولوله در باغ و بوستان انداخت
تو دوستی کن و از دیده مفکنم زنهار که دشمنم ز برای تو در زبان انداخت
به چشم‌های تو کان چشم کز تو برگیرند دریغ باشد بر ماه آسمان انداخت
همین حکایت روزی به دوستان برسد که سعدی از پی جانان برفت و جان انداخت