تفاوت میان نسخه‌های «خاقانی (غزلیات)/دل بشد از دست دوست را به چه جویم»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|دل بشد از دست دوست را به چه جویم|نطق فروبست، حال دل به چه گویم}}
 
{{ب|دل بشد از دست دوست را به چه جویم|نطق فروبست، حال دل به چه گویم}}
 
{{ب|نیست کسم غم‌گسار، خوش به که باشم|هست غمم بی‌کنار لهو چه جویم}}
 
{{ب|نیست کسم غم‌گسار، خوش به که باشم|هست غمم بی‌کنار لهو چه جویم}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۲۱

' خاقانی (غزلیات) (دل بشد از دست دوست را به چه جویم)
از خاقانی
'


دل بشد از دست دوست را به چه جویم نطق فروبست، حال دل به چه گویم
نیست کسم غم‌گسار، خوش به که باشم هست غمم بی‌کنار لهو چه جویم
چون به در اختیار نیست مرا بار گرد سرا پرده‌ی مراد چه پویم
زخم بلا را چو کعبتین همه چشمم زنگ عنا را چو آینه همه رویم
از در من عافیت چگونه درآید چون نشود پای محنت از سر کویم
بس که شدم کوفته در آتش اندوه گوئی مردم نیم که آهن و رویم
تیره شد آبم ز بس درنگ در این خاک کاش اجل سنگ بر زدی به سبویم
بخت ز من دست شست شاید اگر من نقش امید از رخ مراد بشویم
چون دل خود را به غم سپارم ازین روی دشمن خاقانیم مگر که نه اویم