تفاوت میان نسخههای «خاقانی (غزلیات)/دلم خاک تو شد گو باش من خون میخورم باری»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|دلم خاک تو شد گو باش من خون میخورم باری|ز دست این دل خاکی به دست خون درم باری}} | {{ب|دلم خاک تو شد گو باش من خون میخورم باری|ز دست این دل خاکی به دست خون درم باری}} | ||
{{ب|مرا مهره به کف ماند تو را داو روان حاصل|تو نو نو کعبتین میزن که من در ششدرم باری}} | {{ب|مرا مهره به کف ماند تو را داو روان حاصل|تو نو نو کعبتین میزن که من در ششدرم باری}} |
نسخهٔ کنونی تا ۷ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۴۵
' | خاقانی (غزلیات) (دلم خاک تو شد گو باش من خون میخورم باری) از خاقانی |
' |
دلم خاک تو شد گو باش من خون میخورم باری | ز دست این دل خاکی به دست خون درم باری | |
مرا مهره به کف ماند تو را داو روان حاصل | تو نو نو کعبتین میزن که من در ششدرم باری | |
گر از من رخ نهان کردی سپاس حق کنون کردم | سپاس زندگانی نیست بیتو بر سرم باری | |
مرا گر خال گندمگونت جوجو میکند گو کن | من آن جو سنگ خالت را به صد جان میخرم باری | |
مپوش آن رخ ز من کخر ز من نگزیرد آن رخ را | که آن رخ آینه سیماست من خاکسترم باری | |
مرا دردی است ناپرسان مپرس از من که سربسته | چه شبها زنده میدارم چه تبها میبرم باری | |
چو آهی برکشم از دل مگو ای دوست دشمن خور | چه جای دشمن است ای دوست خود را میخورم باری | |
دلم گر باز میندهی دل دیگر به وامم ده | که بر خاک عراق این بار بیدل نگذرم باری | |
جهان گفتی سفالی دان که خاقانی است ریحانش | جهان را گرچه ریحانم تو را خاک درم باری | |
به لشکرگاه دارم روی وبر سلطان فشانم جان | گر آن دریاست وین خورشید من نیلوفرم باری |