تفاوت میان نسخه‌های «عطار (غزلیات)/هر دیده که بر تو یک نظر داشت»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|هر دیده که بر تو یک نظر داشت|از عمر تمام بهره برداشت}}
 
{{ب|هر دیده که بر تو یک نظر داشت|از عمر تمام بهره برداشت}}
 
{{ب|سرمایه‌ی عمر دیدن توست|وان دید تو را که یک نظر داشت}}
 
{{ب|سرمایه‌ی عمر دیدن توست|وان دید تو را که یک نظر داشت}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۵۸

' عطار (غزلیات) (هر دیده که بر تو یک نظر داشت)
از عطار
'


هر دیده که بر تو یک نظر داشت از عمر تمام بهره برداشت
سرمایه‌ی عمر دیدن توست وان دید تو را که یک نظر داشت
کور است کسی که هر زمانی در دید تو دیده‌ی دگر داشت
جاوید ز خویش بی‌خبر شد هر دل که ز عشق تو خبر داشت
مرغی بپرید در هوایت کز شوق تو صد هزار پر داشت
در شوق رخ تو بیشتر سوخت هر کو به تو قرب بیشتر داشت
دل بی رخ تو دمی سر کس سوگند به جان تو اگر داشت
در عشق رخ تو یک سر موی ننهاد قدم کسی که سر داشت
بس مرده که زنده کرد در حال بادی که به کوی تو گذر داشت
با چشم تو کارگر نیامد هر حیله که چرخ پاک برداشت
خوارم کردی چنان که عشقت بر خاک درم چو خاک در داشت
خوار از چه سبب کنی کسی را کز جان خودت عزیزتر داشت
با بوالعجبی غمزه‌ی تو نه دل قیمت نه جان خطر داشت
در پیش لبت ز شرم بگداخت هر شیرینی که آن شکر داشت
در جنب لب تو آب حیوان هر شیوه که داشت مختصر داشت
در نقره‌ی عارضت فروشد هر نازکییی که آب زر داشت
بر گرد میان تو کمر گشت آن حرف که در میان کمر داشت
شکل دهن تو طرفه برخاست زان نقطه‌ی طرفه بر زبر داشت
چون روی تو زیر پرده‌ی زلف چه صد که هزار پرده در داشت
در هر بن موی بی رخ تو عطار هزار نوحه‌گر داشت