تفاوت میان نسخه‌های «محتشم کاشانی (غزلیات)/گرچه قرب درگهت حدمن مهجور نیست»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|گرچه قرب درگهت حدمن مهجور نیست|گر به لطفم گه گهی نزدیک خوانی دور نیست}}
 
{{ب|گرچه قرب درگهت حدمن مهجور نیست|گر به لطفم گه گهی نزدیک خوانی دور نیست}}
 
{{ب|شمع مجلس در شب وصل تو سوزد من ز هجر|چون نسوزم کاین سعادت یک شبم مقدور نیست}}
 
{{ب|شمع مجلس در شب وصل تو سوزد من ز هجر|چون نسوزم کاین سعادت یک شبم مقدور نیست}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۲۹

' محتشم کاشانی (غزلیات) (گرچه قرب درگهت حدمن مهجور نیست)
از محتشم کاشانی
'


گرچه قرب درگهت حدمن مهجور نیست گر به لطفم گه گهی نزدیک خوانی دور نیست
شمع مجلس در شب وصل تو سوزد من ز هجر چون نسوزم کاین سعادت یک شبم مقدور نیست
با تو نزدیکان نمی‌گویند درد دوریم آری آری تندرستان را غم رنجور نیست
حور می‌گفتم تو را خواندی سگ کوی خودم سهو کردم جان من این مردمی در حور نیست
این که می‌سازیم بر خوان غمت با تلخ و شور جز گناه طالع ناساز و بخت شور نیست
موکبت را دل چو با خود می‌برد ای افتاب تن چرا در سایه‌ی آن رایت منصور نیست
محتشم را محتشم گردان به اکسیر نظر کان گدارا چون گدایان سیم و زر منظور نیست