تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۲: خط ۲:
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
[[پرونده:ShahanshahInterview23022537Shahanshahi1.jpg|thumb|left|280px|مصاحبه شاهنشاه آریامهر ۲۳ اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی]]
 
[[پرونده:ShahanshahInterview23022537Shahanshahi2.jpg|thumb|left|290px|شاهنشاه آریامهر در گفتگو با رسانه‌های گروهی]]
 
  
'''[[مصاحبه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر با نمایندگان رسانه‌ها در بازگشت از خراسان ۱۰ خرداد ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی]]'''
+
[[پرونده:ShahbanouDoctoralDegreeUCLA14Tir2536b.jpg|thumb|left|280px|]]
 +
[[پرونده:ShahbanouDoctoralDegreeUCLA14Tir2536a.jpg|thumb|left|280px|]]
  
::: در مورد مسکن باید بگویم که بیش از ۳۰ سال پیش در آن زمان گفته‌بودم هر کارخانه‌ای که بیشتر از ۱۰۰ نفر کارگر داشته‌باشد، قاعدتاً باید همانطور که کارخانه را می‌سازد و ماشین را سوار می‌کند، برای کارگرانش هم به فکر مسکن باشد. البته بیش از ۳۰ سال پیش، تا ۲۵۲۱ که انقلاب ایران شروع شد، ما از مراحل مختلفی گذشتیم. فلسفه کاملی را که ما داریم البته در کتاب "به سوی تمدن بزرگ" خوانده‌اید، اصولاً فکر می‌کنیم که به مصلحت کار هم هست که خانه کارگر نزدیک محل کارش باشد.
 
::: این سیاست کلی است و تا جایی که ممکن است دنبال خواهدشد. مگر اینکه کارخانه در محلی واقع شده‌باشد که غیر ممکن باشد که نزدیکش محل برای ساختن خانه کارگران پیدا کرد. برای این هم می‌شود راه حل‌هایی پیدا کرد که حتی‌المقدور نزدیک‌تر باشد.
 
::: کارخانه‌ها هم اگر کهنه و قدیمی و فرسوده باشند، باید کم‌کم به جاهای دیگری منتقل بشوند. چون اصول این است که کارخانجات ما در آینده باید در مقیاس بین‌المللی کار بکنند، اگر بخواهند که قیمت‌های آنها با جاهای دیگر قابل رقابت باشد. ولی اگر بخواهند محصول محدودی به عمل بیاورند، این گران تمام می‌شود و قابل رقابت هم نیست ولی خود کارخانجات خصوصی با کمک تمام دستگاه‌هایی که برای این کارها ایجاد شده‌است مثل بانک‌های مختلف تخصصی و صنایع ملی که توسط دولت ایجاد شده انشاءالله هر چه زودتر بتوانیم مسکن برای کارگران شاغل درست بکنیم.
 
::: مسکن برای کارگری که بازنشسته خواهدشد، آن هم مطلبی است که فراموش نمی‌شود و برای آن هم انشاءالله ما قدم‌های لازم را بر خواهیم‌داشت.
 
  
::: '''آینده صنعتی و کشاورزی خراسان'''
+
۱۴ تیر ماه ۲۵۳۶ ساعت ۱۳ و سی دقیقه پس از نیمروز علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی وارد فرودگاه لس انجلس شدند و از سوی رییس دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، شهردار لس انجلس، فرمانده پادگان و بسیاری از شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی این شهر پیشباز شدند. علیاحضرت شهبانو از فرودگاه رهسپار دانشگاه کالیفرنیای جنوبی گردیدند تا در آیین باشکوهی که برای معظم له سازمان داده شده بود دکترای افتخاری این دانشگاه را دریافت دارند. در آغاز دکتر «هوبارد» رئیس دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ضمن گفتن خوشامد به علیاحضرت شهبانوی ایران از حاضران تقاضا کرد برای آغاز مراسم رسمی تقدیم دکترای افتخاری به علیاحضرت همگی به پا خیزند. پس از سلام شاهنشاهی و سرود رسمی آمریکا رئیس دانشگاه سخنانی ایراد کرد و گفت: . علیاحضرتا، دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بسیار خرسند است که از مقام والای علیاحضرت و خدمات شایانی که به کشور خود و مهمتر از آن به بشر و بشریت انجام داده‌اید تقدیر کند. شهبانوی ایران استحضار دارند کمی بیش از دو سال قبل اینجانب افتخار آن را یافتیم که به اعلیحضرت شاهنشاه ایران دکترای افتخاری تقدیم کنم. در این شرفیابی نه تنها افتخار تجلیل از دستاوردهای شاهنشاه به عنوان یک رهبر ملی و جهانی را یافتیم بلکه توانستیم روابط گرم و دیرپایی را که میان کشور شما و دانشگاه ما به وجود آمده است ارج نهیم. ....  عطیه آن شهبانوی گرامی برای ایجاد کرسی مهندسی نفت، موجب سپاس عمیق و افتخار فوق العاده ما شد و ما این کرسی را به افتخار اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر نامگذاری کردیم. آنچه که لطف این مراسم را دو چندان می‌کند آن است که ما اینک دکترای افتخاری این دانشگاه را به همسر شایسته شاهنشاه ایران تقدیم می‌کنیم.  
:::ملاحظه کنید ممالک پیشرفته دنیا را، حالا درمورد امریکا مثال می‌زنیم، از یک طرف به عنوان نمونه یک دنیای به اصطلاح سرمایه‌داری و سوئد به عنوان مملکتی است که رژیمش نیمه سرمایه‌داری است. وضع ما اصولاً فرق می‌کند، برای اینکه در آنجا مالکیت‌های خصوصی هست. مخصوصاً در امریکا مالکیت‌های خصوصی خیلی بزرگ است. ولی در اینجا مالکیت‌ها خوشبختانه با اصلاحات ارضی تبدیل شد به خرده مالکی، منتهی باید اینها را در تعاونی‌ها و شرکت‌های سهامی زراعتی دو مرتبه جمع کنیم.
 
::: ممالک پیشرفته شاید سه درصد جمعیتشان بیشتر مشغول کشاورزی نیست. فکر می‌کنم سوئد همینطور است، انگلستان هم همینطور است. امریکا شاید نزدیک پنج درصد باشد، چطور ممالکی مثل اینها، امریکا با پنج درصد جمعیت مشغول کشاورزی‌اش که فقط غذای خودش را می‌دهد بلکه میلیون‌ها تن در سال اضافی تولید می‌کند که مقدار زیادی از جمعیت دنیا را غذا می‌دهد. سوئد در صورتی که آب و هوایش اینقدر مناسب نیست با یک درصد خیلی کمی از جمعیتش مثل اینکه در امر کشاورزی خودکفا است. ما باید یک حد وسطی را برای خودمان پیدا کنیم که اگر ممکن باشد، با وجود تمام اشکالات جوی از لحاظ کشاورزی بتوانیم خودکفا بشویم. در بعضی محصولات که حتماً می‌توانیم صادرکننده باشیم، ولی محصولاتی که می‌گویم بیشتر میوه است، چون فلات ایران برای میوه خیلی مناسب است.
 
  
::: '''کشاورزی'''
+
آنگاه خانم نلسون دیپلم را به علیاحضرت شهبانو تقدیم کرد و علیاحضرت شهبانو با کمک رئیس هیأت امنای دانشگاه ردای دانشگاهی را پوشیدند و فرمودند.
::: این امر خیلی دقیقی است که چطور در عین حال جمعیتی که الان مشغول کشاورزی است، بالاخره ایرانی هستند و زندگی و درآمدشان لااقل به اندازه‌ای برسد که برای تمدن ما قابل قبول باشد. اگر احیاناً کشیده می‌شوند به سمت قطب‌های صنعتی، آنهایی که در دهات باقی می‌مانند با تبحرشان، تخصصشان و راندمان کارشان بالا برود و درآمدشان به اندازه‌ای باشد که هم امرار معاششان خوب و قابل قبول باشد و هم زندگی طوری برایشان راحت باشد که در ده باقی بماند. این امر دقیقی است ولی جواب این است که باید به هر دو توجه کرد، هم صنعتی‌کردن خراسان و هم توسعه کشاورزی خراسان.
+
 +
'''سخنان علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی در آیین دریافت دکترای افتخاری از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ۱۴ تیر ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی'''
  
::: '''آینده خراسان'''
+
::آقای رئیس، خانم‌ها، آقایان.  
::: فکر می‌کنم حتماً اولاً آب و هوای خراسان روی هم رفته خوب است و تازگی معادن ذغال مهمی حتی از نظر بین‌المللی در حاشیه کویر پیدا شده، در یکی دو نقطه خراسان هم آهن خوب پیدا شده‌است، در سرخس هم که گاز می‌شناسیم. شاید جای دیگری باشد که در آینده پیدا کنیم، پس ما می‌توانیم مسلماً در خراسان صنایع فولاد را شروع بکنیم. یا بر اساس احیاء مستقیم، یعنی به وسیله گاز مثل چیزهایی که در اهواز دیدید و یا فردا در بندرعباس خواهدشد یا در نقاط دیگر ایران یا احتمالاً استفاده از زغال این معادن به وسیله گاز هم نیروی برق حسابی می‌شود تولید کرد و اگر در منطقه خراسان پس از مطالعات کافی مناطقی باشد که از لحاظ زلزله خطرناک نباشد نیروگاه‌های اتمیک هم البته به جای خود در اینجا مولد برق خواهدشد و زیربنای صنعتی این استان را تشکیل خواهدداد و توسعه صنایع را در اینجا تأمین خواهدکرد. ولی این صحبت‌هایی که کردم راجع به صنایع سنگین است، البته در اطراف صنایع سنگین صدها صنایع دیگر هم می‌توان ایجاد کرد.
 
  
::: '''توسعه دانشگاه فردوسی'''
+
::از امتیازی که امروز دانشگاه شما یکی از برجسته‌ترین مراکز فرهنگی و روشنفکری جهان به من می‌دهد بسیار سپاسگزارم. این تصمیم نشانه تکریم و تجلیل دانشگاه شما نسبت به کوشش‌های انسانی ملت ایران در راه توسعه ترقی و بهره برداری از همه امکانات کشور است. از قدیم گفته‌اند انسان فقط با نان زندگی نمی‌کند. مفهوم واقعی این ضرب‌المثل  آن است که برای هر جامعه تنها تأمین امکانات مادی کافی نیست بلکه، بیش از این‌ها لازم است. توسعه اقتصادی را نمی‌توان بدون شکوفایی فعالیت‌های فرهنگی حتی قابل تصور دانست. توسعه فرهنگ و فعالیت روشنفکرانه است که انسان را به مراتب عالی می‌رساند. به علاوه، توسعه مادی خود مستلزم افزایش امکانات آموزش است که باید بر اساس وجود تعداد کافی مغزهای متفکر و متخصصان واقعی و مدیران و مجریان مجرب پایه گذاری شود و در حقیقت گستره آموزش و فرهنگ مبنای توسعه اقتصادی است. می‌توان گفت که برای توسعه مادی ابعادی دیگر لازم است. من در این جا با سربلندی خواهم گفت که نقش و سهمی در ترقی فرهنگی و آموزش کشور خود داشته‌ام و تمام وجود و قلب خود را به آن اختصاص داده‌ام. کوشش در این راه برای من منبع شادی‌ها و خشنودی‌های بسیار بوده است. این سعادت بزرگی است که انسان شاهد ترقی زنان کشور خود باشد و ببیند که در این ترقی و رسیدن آنان به امکانات بیشتر سهم و نقش داشته است و درهای جدیدی را در زندگی اجتماعی و فرهنگی به روی آنان گشوده است و باز هم موجب مباهات و افتخار است که انسان شاهد انبساط امکانات خلاقه فکری، روحی و پیشرفت دانش و هنر و ادبیات در میهن خود باشد و بداند در این راه کمکی کرده است. ما در کشور خود ایران، کوشش بزرگ برای دستیابی به همه دستاوردهای فنی قرن بیستم را آغاز کرده‌ایم و همه امکانات فکری و انسانی و منابع طبیعی خود را در این راه بسیج کرده‌ایم. ما می‌خواهیم بدین وسیله جامعه‌ای مرفه با امکانات بیشتر بسازیم تا زمینه برای شکوفایی استعدادها در هر رشته از جمله هنر و ادبیات فراهم شود.  
::: توسعه این دانشگاه تقریباً پیش‌بینی شده‌است. دانشگاه فردوسی از دانشگاه‌های خوب و بزرگ ایران خواهدشد و اصولاً اشکالات دانشگاهی ما تقریباً همه جا یکسان است. یکی کمبود کادر است، که هنوز ما کمبود داریم، یکی موضوع ساختمان و محل درس است و یکی موضوع مسکن استادان است و یکی احیاناً خوابگاه دانشجویان. ولی اتفاقاً مشهد طوری است که بناهای زیادی ساخته شده که انتقال آن به دانشگاه آسان است و شاید از هر دانشگاه دیگری تأمین مسکن استادان در دانشگاه فردوسی ساده‌تر باشد. سایر مطالب آن همانطور که گفتم مثل سایر نقاط مملکت است که انشاءالله به تدریج و با فرصت نقائص بر طرف شود.
 
  
::: از بدو ورود من تا به حال شاهد و ناظر جریانات بودید که مردم چه احساسات وطن‌پرستانه ابراز داشتند و چه کارهایی انجام گرفته‌است. با دیدن این احساسات مردم و این پیشرفت‌ها من خودم واقف هستم که خوب، نواقص داریم. اینجا داریم، جاهای دیگر داریم. ولی نواقصی است که می‌تواند بر طرف بشود. انسان به یاد چند چیز می‌افتد که چطور مملکتی که نوزده ماده انقلابش با آن دورنمایی که من در کتاب "به سوی تمدن بزرگ" ترسیم کردم و این نوزده ماده انقلاب را شما با هر جایی می‌توانید مقایسه بکنید، معهذا چند نفری ولو زیاد نباشند، پیدا می‌شوند که حرف‌های دیگری می‌زنند.
+
::تفکر و تعقل و حرمت فرهنگ و دانش در سرزمین ما یک سنت باستانی است. من نیازی نمی‌بینیم که در مقابل چنین جمعی از صاحبنظران دست آوردهای بزرگ ایرانیان را در زمینه‌های هنر، دانش و ادب در طول بیش از سه هزار سال تاریخ مدون کشورمان یادآور شوم. ما این میراث بزرگ فرهنگی را فراموش نکرده‌ایم و آن را به عنوان بزرگترین گنجینه‌ها و ذخایر خود پاسداری می‌کنیم و حرمت می‌گذاریم. ما اکنون در کشور خود مرحله‌ای جدید از رستاخیز ملی را آغاز کرده‌ایم که بازشناسی میراث‌های ملی یکی از مظاهر عمده آن است.  
::: من همانطور که قبلاً گفتم، شاید سالی چهار مرتبه، اگر لازم باشد بیشتر، نمایندگان مطبوعات و رسانه‌های دسته‌جمعی ایران را خواهم پذیرفت و به سؤالاتشان جواب خواهم‌داد یا احیاناً اگر مطالبی باشد، خود من عنوان می‌کنم. چطور شده‌است که ما می‌شنویم یک عده به عنوان مثلاً دانشجو نقاب به سرشان می‌زنند و دانشجویی را که سر درس حاضر می‌شود و به کلاس درس می‌رود و مرتب هست، او را می‌زنند و حتی چاقو می‌زنند و مانع درس خواندن او می‌شوند. معنی‌اش چیست؟ معنی‌اش آیا این است که این مملکت در آینده هیچ فرد عالم باسوادی نداشته‌باشد؟ یعنی قابل اداره‌کردن نباشد؟
 
::: به عنوان یک مملکت زنده و مترقی، اینها "تراکت" و شب‌نامه پخش می‌کنند، می‌گویند که ما چریک‌های فدایی خلق هستیم و باید با قیام مسلحانه تکلیف این مملکت را روشن بکنیم. اگر از یک طرفی، کسی بخواهد درس نخواند، اگر مخالف نوزده ماده انقلاب باشد یعنی مخالف اصلاحات ارضی، یعنی زارع دو مرتبه باید مالک سابق بیاید بالای سرش، یا اینکه زارع باید برود در دستگاه‌های اجتماعی که مالکیت در بین نیست با پیشرفت مملکت مخالف باشد، با مواد دیگر انقلاب مخالف باشد، یعنی در ایران کارگری که تا ۲۰ درصد سود کارخانه را سهم می‌برد، یا کارگری که می‌تواند صاحب سهم بشود، نباشد؟ یعنی کارگر فقط آلتی باشد که با دستور کار بکند (در جایی که به او می‌گویند) و هیچ گونه اختیاری از خودش نداشته‌باشد غیر از اینکه فقط او هم یک ماشین باشد پهلوی ماشین بایستد، خوب نتیجه‌اش که معلوم است چیست. یعنی تحویل مملکت به اربابان خارجی خودشان. ولی تا من هستم، تا وطن‌پرستان هستند، تا نیروهای مسلح مملکت هستند، خوب ما که نخواهیم گذاشت این کار بشود.
 
  
::: '''باده‌نوشان'''
+
::اکنون که کشور ما بر اثر اصلاحات عمیق و بنیانی پانزده سال اخیر موجبات ترقی سطح زندگی همه ایرانیان چه شهرنشینان و چه روستاییان فراهم شده است، مصمم هستیم که امکانات بهره گیری در فرهنگی و هنر را نیز برای همه افراد ملت ایران و نه تنها یک گروه معدود فراهم آوریم. این در حقیقت مفهوم سیاست جدید آموزش ما است که در همه سطوح به مرحله اجرا درآمده است. مبارزه با بیسوادی تأمین امکان آموزش رایگان در سطوح ابتدایی متوسطه و عالی جلوه‌های بارز این کوشش و تلاش فرهنگی ما است. ما می‌دانیم که با آرمانی بزرگ رویارو هستیم. توسعه و ترقی ایران با روح ایرانی و بدون رها کردن میراث فرهنگی و سنت‌های ملی ارزنده‌ای که داریم میسر نخواهد بود. ما به دشواری‌های ناشی از توسعه سریع و شتابان واقفیم و می‌دانیم که تغییر سریع اجتماعی تضادهایی با سنت گرایی و طرز زندگی دیرین مردم بوجود می‌آورد ولی نمی‌خواهیم که به قیمت از میان بردن عقب افتادگی و عدم تعادل‌های گذشته دشواری‌ها و نابسمانی‌های تازه‌ای بوجود آوریم و می‌کوشیم که ثمرات کوشش ما برای توسعه اقتصادی با حداقل مسائل جنبی اجتماعی همراه باشد. از همین رو است که انقلاب اجتماعی و ملی ما فقط از سنت‌ها و افکار ایرانی الهام گرفته و می‌کوشد که برای مسائل ایران راه حل‌های اصیل ایرانی پیدا کند. ما نمی‌خواهیم فقط گذشته درخشان خود را زنده کنیم و دوباره بشناسیم بلکه می‌خواهیم از تاریخ گذشته خود درس بگیریم و تجربیات آن را بکار بندیم. در رابطه با این موضوع باید بگویم که البته ما می‌خواهیم از پیشرفت‌های فنی و علمی جهان غرب استفاده کنیم تا آن‌ها را در راه ترقی کشور خود بکار بندیم، ولی در مقابل، جهان غرب را به استفاده از میراث‌های فرهنگی و نیز تجربیات کنونی خود دعوت کنیم. من فکر می‌کنم هر قدر گفته شود که بسیاری از دست آوردها و توفیق‌های بشر در زمینه دانش، هنر، ادب و فلسفه نتیجه برخورد و مبادله ملت‌ها بوده است کم است. فرهنگ بسیاری از کشورها در اثر اختلاط و همبستگی میان قدرت خلاقه فکری ملل آن‌ها و تأثیر تمدن‌های دیگر توسعه یافته است. خوشبختانه کشور ما از دیر باز نسبت به فرهنگ‌ها و اندیشه‌های دیگران پذیرا بوده است و هرگز دچار تأسف نشده است و همین امر به توسعه فرهنگی و غنای تمدن‌ها بسیار کمک کرده است. قبول تنوع فکری و ضرورت برخورد عقاید و آراء و گفتگوی فرهنگی وجه مشترکی است بین ایران و ایالات متحده آمریکا. کشور بزرگ شما همواره کانونی در پذیرا شدن و درآمیختن اندیشه‌ها و فرهنگ‌ها بوده است و اکنون نیز هست. شاید هیچ کشور دیگری در جهان نباشد که تا این اندازه و به این شماره مهاجرانی از ملت‌های گوناگون و با فرهنگ‌های گوناگون پذیرفته و آنان را در یک قالب ملی درآمیخته و پرداخته باشد. آنچه چند دقیقه پیش درباره اهمیت تنوع فرهنگ‌ها گفتم بخوبی نقش مطالعات انسانی را در جهان امروز روشن می‌کند. جهانی که به عقیده بسیاری از صاحب نظران با یک بحران فکری بی‌پایان روبرو است. تمدن ما نخستین تمدن انسانی است که موفق به بهره برداری کامل از کره زمین و تسخیر فضا شده ولی متأسفانه این پیشرفت‌های خارق العاده با با اعتلای معنوی و اخلاقی انسان‌ها همراه نبوده است. نظام ارزشی که بر جوامع بشری حکمفرما بود، اکنون در هم فرو ریخته است. پیش از این هر نسل می‌کوشید که کار نسل‌های قبلی را تکمیل کند و توسعه دهد اما برعکس نسل کنونی با مسئله‌ای به مراتب دشوارتر روبرو است و آن مقابله با خطراتی است که موجودیت تمدن بشری را تهدید می‌کند. بشریت امروز پس از این همه ترقیات مادی با بحران عدم اعتماد نسبت به آرزوهای اخلاقی خویش مواجه شده و در جستجوی نظام‌های ارزشی نوین است. نخستین وظیفه ما کوشش در این راه است تا اسیر توسعه بی بند و بار تکنولوژی نشویم و اعتماد و اطمینان و ارزش‌های والای انسانی خود را از دست ندهیم. در این جا است که نقش و سهم دانشمندان متخصص علوم انسانی نوآوری‌های آنان هویدا و آشکار می‌شود. آشکار است که ترقی مادی اگر با اعتلای معنوی و تأکید بر ارزش‌های انسانی همراه نباشد با ناکامی موجه خواهد شد. در ایران بر این است که از خطرات توسعه فنی و مادی پرهیز کنیم و جنبه‌های انسانی- معنوی و اخلاقی پیشرفت را از یاد نبریم. ما می‌خواهیم پیشرفت مادی را به خدمت اعتلای معنویت و انسانیت درآوریم و عقیده داریم که همه جوامع بشری باید چنین باشد. نیل به این آرمان آسان نیست ولی ما به خاطر آن می‌کوشیم. درست است که پیشرفت‌های خارق العاده علوم افق‌ها و امیدواری‌های تازه‌ای به روی انسان‌ها گشوده است اما در عین حال کاربرد بی بند و بار بعضی از اختراع‌های علمی سبب انحطاط ارزش‌های انسانی شده است. سادگی و روشنی معادلات ریاضی ما را برمی‌انگیزد ولی آیا می‌توان تنظیم امور اجتماعات بشری را به معادلات ریاضی واگذار کرد؟
::: کسانی که به سلامتی "پیشه‌وری" باده نوشیدند، کسانی که در برگشت آذربایجان کوچک‌ترین سهمی نداشتند، کسانی که مملکت را به ۲۵ مرداد رساندند، حاضر بودند که نفت ایران را با پنجاه درصد تخفیف به خارجی بفروشند که گفتم نتیجه‌اش به مراتب از قرارداد "گس‌گلشائیان" بدتر است. کسانی که در ۲۵ مرداد با توده‌ای‌ها ائتلاف کردند و همان توده‌ای‌ها در قسمت نظامیش مدارکی به دست ما آمد که دو هفته بعد توده‌ای‌ها اینها را از میان می‌بردند.
 
::: اینها هم نمی‌دانم با چه رویی شروع کردند به صحبت کردن. اینها که آرزویشان فقط تقسیم مملکت است، به فکر اینکه مملکت ایران قابل تقسیم هست، به فکر اینکه خان سابق یا مالک سابق، اینها می‌توانند یک سمت از مملکت را اداره بکنند. ولی این اشتباه است. اگر ما وطن‌پرستان نتوانیم این مملکت را حفظ بکنیم، این مملکت یک پارچه می‌رود به یک سمت. آن هم نه سمت اینها. فقط راهی که هست، رفتن به سمت توده‌ای‌ها است. این است که من تعجب می‌کنم که چطور ممکن است یک مملکتی از یک طرفی آنقدر ترقی بکند و این اصول، نوزده ماده تا به حال، شاید بعد هم باشد، برای پیشرفت این مملکت وضع شده باشد و به طور یقین اگر ما کار بکنیم، به تمدن بزرگ می‌رسیم، یک عده این طور گمراه و بدبخت باشند.
 
  
::: '''منشاء تحریکات'''
+
::انسان از جامعه چه می‌خواهد؟ مسلماً زندگی و رفاه بهتر و بینش برتر به انسان زندگی و جهانی که در آن زندگی می‌کند. در نهایت امر پاسخ به این پرسش‌ها و اعتلای این بینش است که زندگی واقعی را تأمین می‌کند و تمدن‌ها را پیشرفت می‌دهد.
::: منشاء این تحریکات مسلماً دو جا است.
 
::: دو جا است، منتها یکی از آن دو جا، اشتباه می‌کند. برای اینکه سر نخ بعد اگر اتفاقی بیافتد، فقط به یک سمت خواهدرفت.
 
::: دولت البته وظایفی دارد که حفظ نظم مملکت است.
 
::: چطور ممکن است یک ایرانی قبول بکند مملکتش که می‌تواند به "تمدن بزرگ" برسد، احیاناً یک مملکت یا تقسیم شده یا از بین رفته یا عقب افتاده خاک بر سر باشد، چطور ممکن است؟
 
::: این است که من می‌گویم رسانه‌های اجتماعی وظیفه خیلی بزرگی دارند، وظیفه خطیری دارند و در واقع وظیفه ملی، میهنی دارند که اینها نمی‌گویم معایب را نگویند. به عکس آن هم جزو وظایفشان است. هر عیب صحیحی که می‌بینند باید بگویند، دنبال بکنند، آنقدر دنبال بکنند تا اینکه برطرف شود. ولی در عین حال هم هر چیزی که ممکن است مملکت را به خطر بیندازد، این هم وظیفه‌شان هست که گوشزد بکنند. مردم اصولاً فراموشکارند و یک چیز دیگر هم هست. در بیست و هشتم مرداد ۲۵۱۲ اینها که الان چهل سالشان است، پانزده سالشان بود. یادشان نیست، مگر اینکه برایشان تعریف بکنند. آنهایی که سی سالشان است، که اصلاً یادشان نیست. اینها که الان درس می‌خوانند که به دنیا نیامده‌بودند. این موضوعی است که باید گوشزد بشود، دو مرتبه گفته بشود. اگر مملکت دیگری بود، تا به حال مثلاً صد تا فیلم سینمایی درست کرده‌بودند. حالا ما نمی‌دانیم، نمی‌کنیم، یه خورده دلمان به این محکم است که دستگاه هست، دستگاه مراقب است یا فلان. اما بعضی اوقات دیگر وظیفه ملی می‌شود.
 
  
::: '''برای چه می‌ترسند؟'''
+
::آقای رئیس
::: شنیده‌ام که بعضی ایرانی‌ها ترسشان برداشته، خودشان با هر چه دارند، از این مملکت می‌روند. معلوم نیست برای چه می‌ترسند. اولاً چه لطفی دارد که اگر در یک جای دیگر زندگی بکند، خوب هم زندگی بکند، اما یک ایرانی آواره‌ای باشد، چه لطفی دارد؟ این را من نمی‌فهمم. ولی یک عده‌ای را ممکن است وحشت گرفته‌باشد. در صورتی که ممکن است دولت مقتدر باشد اما همه‌اش نمی‌شود روی این حساب کرد باید ملت هم راجع به این چیزها کاملاً آشنا بشود.
 
  
::: ''آبیاری در خراسان'''
+
::به خاطر همین مسایل و همین تنوع‌ها است که تمدن امروزی کشورهای جهان را به یکدیگر وابسته می‌کند و انسان‌ها را به سرنوشت یکدیگر علاقمند می‌سازد. بنابراین در بحرانی که امروز بر اثر پیشرفت تکنولوژی تمدن بشری با آن روبرو است هیچ گروه و هیچ فردی نمی‌تواند بی تفاوت بماند و خود را از نتایج آن به دور نگاهدارد. از خود بیگانگی‌های جوانان بی تفاوتی‌ها و خشونت‌ها و سردی‌ها و ناامیدی‌ها همه نتایج انحطاط اخلاقی و از میان رفتن قضاوت فردی و در هم فرو ریختن نظام پیشرفت، علوم و فنون را با نیاز روزافزون انسان‌ها با معنویات آشتی داد. چگونه می‌توان کیفیت زندگی را بهتر کرد، چگونه می‌توان از منابع علم و تکنولوژی بهره برداری کرد بدون اینکه میراث‌های انسانی از میان برود. این است هدفی که باید به آن برسیم و در این زمینه است که همکاری دانشگاه‌هایی چون دانشگاه شما ضروری و حیاتی است. در حال حاضر هیچ رسالتی برتر و بالاتر از تفکر درباره همه مسایل و دیدنی‌های تمدن بشری و انسان‌ها وجود ندارد و من تصور می‌کنم این تلفیق جامعه انسانی از مسایل موجود بهترین کوششی است که دانشگاه‌ها می‌توانند با آرامش و دقت به آن بپردازند. اما فراموش نکنیم که کوششی بدین وسعت و عظمت مستلزم همکاری صمیمانه میان دانشگاه‌های همه کشورها، چه کشورهای توسعه یافته و چه کشورهای توسعه نیافته است.  
::: از لحاظ سدسازی خوشبختانه محل سه سد در اطراف خود مشهد موجود است. امروز یک تکنیک‌هایی هست که از داخل زمین، آب‌های زیادی را دو مرتبه جمع می‌کنند یا تصفیه می‌کنند یا صرف زراعت می‌کنند.  متدهایی برای این کار هست مثل "آبیاری قطره‌ای" که به خصوص برای هر چیزی که جنبه بوته دارد یا جنبه قلمه دارد. در مقابل هر بوته‌ای، هر قلمه‌اش، آن قطره‌ای که باید از آن منطقه بیاید بیرون، می‌آید بیرون، آب مخلوط با کود است و خیلی سیستم خوبی است. دو سوم آب را می‌شود صرفه‌جویی کرد. الان در همین جا، در همین باغ، یک قسمت را "آبیاری قطره‌ای" کرده‌اند. شاید بعضی اشخاص دیگر هم در خراسان این کار را کرده‌باشند.
 
::: می‌توانید بروید ببینید. اصلاً رپرتاژ بکنید راجع به همین کار. حساب بکنید که چطور اگر در مقابل هر درختی قطره‌ قطره آب بیاید تا این چیزهایی که آب می‌بندند به تمام "کرت"، آن چقدر آب مصرف می‌کند؟ اگر قطره‌قطره بگذارید جلوی بوته درخت چقدر؟ همانطور که به شما گفتم، دو سوم در آب صرفه‌جویی می‌شود. ولی در بعضی زراعت‌ها نمی‌شود این کار را کرد. البته زراعت را می‌شود آبیاری بارانی کرد، دستگاه‌هایی هست که مثل فواره آب می‌پاشد. ولی خوب زمین آن باید حتماً همواره باشد. اگر هموار نباشد، مشکلاتی تولید می‌کند. ولی به هر صورت باید اینها را کاملاً مطالعه بکنیم. حتی بعضی‌ها عقیده دارند که "دیم" عمل کنیم، ولو قیمت گندم هم بالا باشد. قیمت گندم شاید الان در ایران دو برابر قیمت بین‌المللی است، ولی می‌گویند که می‌پاشیم. یک سال آمد، یک سال نیامد، به هر صورت یک محصولی است در مملکت و الا در آن نقطه غیر از "دیم" چیز دیگری عمل نمی‌آید. مثلاً علف عمل نمی‌آید. علف اگر بکاریم، در تابستان خشک می‌شود، در صورتی که گندم مدت رشدش خیلی طولانی‌تر است.
 
::: اینها مطالبی است که باید باز هم صرف وقت کرد. ولی اساس کار،  بهترین روش مصرف آب است، تجزیه جنس خاک است. تجویز اینکه این خاک چقدر آب می‌خواهد، چقدر کود می‌خواهد و این خصوصیات ممکن است سال به سال فرق کند. امسال مثلاً هر متر مربع زمین چند لیتر آب می‌خواهد و چقدر کود می‌خواهد و چه نوع کود می‌خواهد، سال دیگر ممکن است عوض بشود. همین است که ما باید مملکتمان را به چند منطقه در واقع زراعی تقسیم بکنیم. در هر منطقه‌ای یک مرکز تجسس و کشاورزی داشته‌باشیم که دائم کارش همین مطالعات باشد. نوع خاک، جنس خاک، مقدار آب، مقدار کود، فکر می‌کنم که خراسان خوشبختانه بتواند خیلی بیش از مقدار فعلی، فرآورده‌های کشاورزی تولید بکند.
 
  
 +
:: آقای رئیس، خانم‌ها و آقایان!
  
 +
::همکاری راه حل مسایل جهانی ما است. تنها با همکاری‌های جهانی است که می‌توانیم مسایل دشوار عصر خود را حل کنیم. من اطمینان دارم که در این زمینه انسان‌ها راه درست می‌روند. این اعتقاد من فقط یک آرزو نیست بلکه بر چند اصل استوار است. نخست آنکه دانشمندان جهان هر روز بیش از پیش ضرورت همکاری برای استفاده از پیشرفت تکنولوژی را برای بهبود زندگی انسان‌ها احساس می‌کنند. دوم آنکه رهبران سیاسی جهان دریافته‌اند که تنها از طریق همکاری می‌توان با بزرگترین بی عدالتی عصر ما یعنی اختلاف موجود میان ملت‌های ثروتمند و ملت‌های تهی دست پایان داد. سوم آنکه هر روز گروه بیشتری از صاحب نظران جهان بر ضرورت توجه به مسایل معنوی و اخلاقی در زندگی انسان‌ها تأکید می‌کنند و بالاخره اینکه غیر از همکاری یک راه بیشتر برای انسان‌ها نیست و آن مبارزه و ستیز میان ملت‌ها است که در وضع کنونی علوم و فنون به انهدام کامل کره زمین خواهد انجامید. اگر انسان‌ها در رهگذر همکاری گام بردارند می‌توان به آینده بشری امیدوار بود و اطمینان داشت که جهانی بوجود خواهد آمد که در آن هر انسان از آزادی و احترام و سربلندی بهره مند باشد. دانشگاه‌های کشورهای ما باید در این زمینه سرمشق و نمونه باشد و دست به دست یکدیگر بدهند و کوشش پر ثمری برای سازندگی تمدن جهانی بر اساس تفاهم و آزادی عقاید و آراء و همکاری میان ملت‌ها آغاز کنند. من اطمینان دارم که نیل به این هدف والا باید اساس و پایه هر کوشش ما باشد.
 +
 +
 +
سخنان علیاحضرت شهبانو در میان کف زدن‌های حاضران به پایان رسید. در پایان این آیین باشکوه در سالن دیگری، علیاحضرت شهبانو شرکت کنندگان با بانوانشان را به حضور پذیرفتند و آنان را مورد مهربانی شاهانه قرار دادند.
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ ‏۲۹ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۲۲


ShahbanouDoctoralDegreeUCLA14Tir2536b.jpg
ShahbanouDoctoralDegreeUCLA14Tir2536a.jpg


۱۴ تیر ماه ۲۵۳۶ ساعت ۱۳ و سی دقیقه پس از نیمروز علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی وارد فرودگاه لس انجلس شدند و از سوی رییس دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، شهردار لس انجلس، فرمانده پادگان و بسیاری از شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی این شهر پیشباز شدند. علیاحضرت شهبانو از فرودگاه رهسپار دانشگاه کالیفرنیای جنوبی گردیدند تا در آیین باشکوهی که برای معظم له سازمان داده شده بود دکترای افتخاری این دانشگاه را دریافت دارند. در آغاز دکتر «هوبارد» رئیس دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ضمن گفتن خوشامد به علیاحضرت شهبانوی ایران از حاضران تقاضا کرد برای آغاز مراسم رسمی تقدیم دکترای افتخاری به علیاحضرت همگی به پا خیزند. پس از سلام شاهنشاهی و سرود رسمی آمریکا رئیس دانشگاه سخنانی ایراد کرد و گفت: . علیاحضرتا، دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بسیار خرسند است که از مقام والای علیاحضرت و خدمات شایانی که به کشور خود و مهمتر از آن به بشر و بشریت انجام داده‌اید تقدیر کند. شهبانوی ایران استحضار دارند کمی بیش از دو سال قبل اینجانب افتخار آن را یافتیم که به اعلیحضرت شاهنشاه ایران دکترای افتخاری تقدیم کنم. در این شرفیابی نه تنها افتخار تجلیل از دستاوردهای شاهنشاه به عنوان یک رهبر ملی و جهانی را یافتیم بلکه توانستیم روابط گرم و دیرپایی را که میان کشور شما و دانشگاه ما به وجود آمده است ارج نهیم. .... عطیه آن شهبانوی گرامی برای ایجاد کرسی مهندسی نفت، موجب سپاس عمیق و افتخار فوق العاده ما شد و ما این کرسی را به افتخار اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر نامگذاری کردیم. آنچه که لطف این مراسم را دو چندان می‌کند آن است که ما اینک دکترای افتخاری این دانشگاه را به همسر شایسته شاهنشاه ایران تقدیم می‌کنیم.

آنگاه خانم نلسون دیپلم را به علیاحضرت شهبانو تقدیم کرد و علیاحضرت شهبانو با کمک رئیس هیأت امنای دانشگاه ردای دانشگاهی را پوشیدند و فرمودند.

سخنان علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی در آیین دریافت دکترای افتخاری از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ۱۴ تیر ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی

آقای رئیس، خانم‌ها، آقایان.
از امتیازی که امروز دانشگاه شما یکی از برجسته‌ترین مراکز فرهنگی و روشنفکری جهان به من می‌دهد بسیار سپاسگزارم. این تصمیم نشانه تکریم و تجلیل دانشگاه شما نسبت به کوشش‌های انسانی ملت ایران در راه توسعه ترقی و بهره برداری از همه امکانات کشور است. از قدیم گفته‌اند انسان فقط با نان زندگی نمی‌کند. مفهوم واقعی این ضرب‌المثل آن است که برای هر جامعه تنها تأمین امکانات مادی کافی نیست بلکه، بیش از این‌ها لازم است. توسعه اقتصادی را نمی‌توان بدون شکوفایی فعالیت‌های فرهنگی حتی قابل تصور دانست. توسعه فرهنگ و فعالیت روشنفکرانه است که انسان را به مراتب عالی می‌رساند. به علاوه، توسعه مادی خود مستلزم افزایش امکانات آموزش است که باید بر اساس وجود تعداد کافی مغزهای متفکر و متخصصان واقعی و مدیران و مجریان مجرب پایه گذاری شود و در حقیقت گستره آموزش و فرهنگ مبنای توسعه اقتصادی است. می‌توان گفت که برای توسعه مادی ابعادی دیگر لازم است. من در این جا با سربلندی خواهم گفت که نقش و سهمی در ترقی فرهنگی و آموزش کشور خود داشته‌ام و تمام وجود و قلب خود را به آن اختصاص داده‌ام. کوشش در این راه برای من منبع شادی‌ها و خشنودی‌های بسیار بوده است. این سعادت بزرگی است که انسان شاهد ترقی زنان کشور خود باشد و ببیند که در این ترقی و رسیدن آنان به امکانات بیشتر سهم و نقش داشته است و درهای جدیدی را در زندگی اجتماعی و فرهنگی به روی آنان گشوده است و باز هم موجب مباهات و افتخار است که انسان شاهد انبساط امکانات خلاقه فکری، روحی و پیشرفت دانش و هنر و ادبیات در میهن خود باشد و بداند در این راه کمکی کرده است. ما در کشور خود ایران، کوشش بزرگ برای دستیابی به همه دستاوردهای فنی قرن بیستم را آغاز کرده‌ایم و همه امکانات فکری و انسانی و منابع طبیعی خود را در این راه بسیج کرده‌ایم. ما می‌خواهیم بدین وسیله جامعه‌ای مرفه با امکانات بیشتر بسازیم تا زمینه برای شکوفایی استعدادها در هر رشته از جمله هنر و ادبیات فراهم شود.
تفکر و تعقل و حرمت فرهنگ و دانش در سرزمین ما یک سنت باستانی است. من نیازی نمی‌بینیم که در مقابل چنین جمعی از صاحبنظران دست آوردهای بزرگ ایرانیان را در زمینه‌های هنر، دانش و ادب در طول بیش از سه هزار سال تاریخ مدون کشورمان یادآور شوم. ما این میراث بزرگ فرهنگی را فراموش نکرده‌ایم و آن را به عنوان بزرگترین گنجینه‌ها و ذخایر خود پاسداری می‌کنیم و حرمت می‌گذاریم. ما اکنون در کشور خود مرحله‌ای جدید از رستاخیز ملی را آغاز کرده‌ایم که بازشناسی میراث‌های ملی یکی از مظاهر عمده آن است.
اکنون که کشور ما بر اثر اصلاحات عمیق و بنیانی پانزده سال اخیر موجبات ترقی سطح زندگی همه ایرانیان چه شهرنشینان و چه روستاییان فراهم شده است، مصمم هستیم که امکانات بهره گیری در فرهنگی و هنر را نیز برای همه افراد ملت ایران و نه تنها یک گروه معدود فراهم آوریم. این در حقیقت مفهوم سیاست جدید آموزش ما است که در همه سطوح به مرحله اجرا درآمده است. مبارزه با بیسوادی تأمین امکان آموزش رایگان در سطوح ابتدایی متوسطه و عالی جلوه‌های بارز این کوشش و تلاش فرهنگی ما است. ما می‌دانیم که با آرمانی بزرگ رویارو هستیم. توسعه و ترقی ایران با روح ایرانی و بدون رها کردن میراث فرهنگی و سنت‌های ملی ارزنده‌ای که داریم میسر نخواهد بود. ما به دشواری‌های ناشی از توسعه سریع و شتابان واقفیم و می‌دانیم که تغییر سریع اجتماعی تضادهایی با سنت گرایی و طرز زندگی دیرین مردم بوجود می‌آورد ولی نمی‌خواهیم که به قیمت از میان بردن عقب افتادگی و عدم تعادل‌های گذشته دشواری‌ها و نابسمانی‌های تازه‌ای بوجود آوریم و می‌کوشیم که ثمرات کوشش ما برای توسعه اقتصادی با حداقل مسائل جنبی اجتماعی همراه باشد. از همین رو است که انقلاب اجتماعی و ملی ما فقط از سنت‌ها و افکار ایرانی الهام گرفته و می‌کوشد که برای مسائل ایران راه حل‌های اصیل ایرانی پیدا کند. ما نمی‌خواهیم فقط گذشته درخشان خود را زنده کنیم و دوباره بشناسیم بلکه می‌خواهیم از تاریخ گذشته خود درس بگیریم و تجربیات آن را بکار بندیم. در رابطه با این موضوع باید بگویم که البته ما می‌خواهیم از پیشرفت‌های فنی و علمی جهان غرب استفاده کنیم تا آن‌ها را در راه ترقی کشور خود بکار بندیم، ولی در مقابل، جهان غرب را به استفاده از میراث‌های فرهنگی و نیز تجربیات کنونی خود دعوت کنیم. من فکر می‌کنم هر قدر گفته شود که بسیاری از دست آوردها و توفیق‌های بشر در زمینه دانش، هنر، ادب و فلسفه نتیجه برخورد و مبادله ملت‌ها بوده است کم است. فرهنگ بسیاری از کشورها در اثر اختلاط و همبستگی میان قدرت خلاقه فکری ملل آن‌ها و تأثیر تمدن‌های دیگر توسعه یافته است. خوشبختانه کشور ما از دیر باز نسبت به فرهنگ‌ها و اندیشه‌های دیگران پذیرا بوده است و هرگز دچار تأسف نشده است و همین امر به توسعه فرهنگی و غنای تمدن‌ها بسیار کمک کرده است. قبول تنوع فکری و ضرورت برخورد عقاید و آراء و گفتگوی فرهنگی وجه مشترکی است بین ایران و ایالات متحده آمریکا. کشور بزرگ شما همواره کانونی در پذیرا شدن و درآمیختن اندیشه‌ها و فرهنگ‌ها بوده است و اکنون نیز هست. شاید هیچ کشور دیگری در جهان نباشد که تا این اندازه و به این شماره مهاجرانی از ملت‌های گوناگون و با فرهنگ‌های گوناگون پذیرفته و آنان را در یک قالب ملی درآمیخته و پرداخته باشد. آنچه چند دقیقه پیش درباره اهمیت تنوع فرهنگ‌ها گفتم بخوبی نقش مطالعات انسانی را در جهان امروز روشن می‌کند. جهانی که به عقیده بسیاری از صاحب نظران با یک بحران فکری بی‌پایان روبرو است. تمدن ما نخستین تمدن انسانی است که موفق به بهره برداری کامل از کره زمین و تسخیر فضا شده ولی متأسفانه این پیشرفت‌های خارق العاده با با اعتلای معنوی و اخلاقی انسان‌ها همراه نبوده است. نظام ارزشی که بر جوامع بشری حکمفرما بود، اکنون در هم فرو ریخته است. پیش از این هر نسل می‌کوشید که کار نسل‌های قبلی را تکمیل کند و توسعه دهد اما برعکس نسل کنونی با مسئله‌ای به مراتب دشوارتر روبرو است و آن مقابله با خطراتی است که موجودیت تمدن بشری را تهدید می‌کند. بشریت امروز پس از این همه ترقیات مادی با بحران عدم اعتماد نسبت به آرزوهای اخلاقی خویش مواجه شده و در جستجوی نظام‌های ارزشی نوین است. نخستین وظیفه ما کوشش در این راه است تا اسیر توسعه بی بند و بار تکنولوژی نشویم و اعتماد و اطمینان و ارزش‌های والای انسانی خود را از دست ندهیم. در این جا است که نقش و سهم دانشمندان متخصص علوم انسانی نوآوری‌های آنان هویدا و آشکار می‌شود. آشکار است که ترقی مادی اگر با اعتلای معنوی و تأکید بر ارزش‌های انسانی همراه نباشد با ناکامی موجه خواهد شد. در ایران بر این است که از خطرات توسعه فنی و مادی پرهیز کنیم و جنبه‌های انسانی- معنوی و اخلاقی پیشرفت را از یاد نبریم. ما می‌خواهیم پیشرفت مادی را به خدمت اعتلای معنویت و انسانیت درآوریم و عقیده داریم که همه جوامع بشری باید چنین باشد. نیل به این آرمان آسان نیست ولی ما به خاطر آن می‌کوشیم. درست است که پیشرفت‌های خارق العاده علوم افق‌ها و امیدواری‌های تازه‌ای به روی انسان‌ها گشوده است اما در عین حال کاربرد بی بند و بار بعضی از اختراع‌های علمی سبب انحطاط ارزش‌های انسانی شده است. سادگی و روشنی معادلات ریاضی ما را برمی‌انگیزد ولی آیا می‌توان تنظیم امور اجتماعات بشری را به معادلات ریاضی واگذار کرد؟
انسان از جامعه چه می‌خواهد؟ مسلماً زندگی و رفاه بهتر و بینش برتر به انسان زندگی و جهانی که در آن زندگی می‌کند. در نهایت امر پاسخ به این پرسش‌ها و اعتلای این بینش است که زندگی واقعی را تأمین می‌کند و تمدن‌ها را پیشرفت می‌دهد.
آقای رئیس
به خاطر همین مسایل و همین تنوع‌ها است که تمدن امروزی کشورهای جهان را به یکدیگر وابسته می‌کند و انسان‌ها را به سرنوشت یکدیگر علاقمند می‌سازد. بنابراین در بحرانی که امروز بر اثر پیشرفت تکنولوژی تمدن بشری با آن روبرو است هیچ گروه و هیچ فردی نمی‌تواند بی تفاوت بماند و خود را از نتایج آن به دور نگاهدارد. از خود بیگانگی‌های جوانان بی تفاوتی‌ها و خشونت‌ها و سردی‌ها و ناامیدی‌ها همه نتایج انحطاط اخلاقی و از میان رفتن قضاوت فردی و در هم فرو ریختن نظام پیشرفت، علوم و فنون را با نیاز روزافزون انسان‌ها با معنویات آشتی داد. چگونه می‌توان کیفیت زندگی را بهتر کرد، چگونه می‌توان از منابع علم و تکنولوژی بهره برداری کرد بدون اینکه میراث‌های انسانی از میان برود. این است هدفی که باید به آن برسیم و در این زمینه است که همکاری دانشگاه‌هایی چون دانشگاه شما ضروری و حیاتی است. در حال حاضر هیچ رسالتی برتر و بالاتر از تفکر درباره همه مسایل و دیدنی‌های تمدن بشری و انسان‌ها وجود ندارد و من تصور می‌کنم این تلفیق جامعه انسانی از مسایل موجود بهترین کوششی است که دانشگاه‌ها می‌توانند با آرامش و دقت به آن بپردازند. اما فراموش نکنیم که کوششی بدین وسعت و عظمت مستلزم همکاری صمیمانه میان دانشگاه‌های همه کشورها، چه کشورهای توسعه یافته و چه کشورهای توسعه نیافته است.
آقای رئیس، خانم‌ها و آقایان!
همکاری راه حل مسایل جهانی ما است. تنها با همکاری‌های جهانی است که می‌توانیم مسایل دشوار عصر خود را حل کنیم. من اطمینان دارم که در این زمینه انسان‌ها راه درست می‌روند. این اعتقاد من فقط یک آرزو نیست بلکه بر چند اصل استوار است. نخست آنکه دانشمندان جهان هر روز بیش از پیش ضرورت همکاری برای استفاده از پیشرفت تکنولوژی را برای بهبود زندگی انسان‌ها احساس می‌کنند. دوم آنکه رهبران سیاسی جهان دریافته‌اند که تنها از طریق همکاری می‌توان با بزرگترین بی عدالتی عصر ما یعنی اختلاف موجود میان ملت‌های ثروتمند و ملت‌های تهی دست پایان داد. سوم آنکه هر روز گروه بیشتری از صاحب نظران جهان بر ضرورت توجه به مسایل معنوی و اخلاقی در زندگی انسان‌ها تأکید می‌کنند و بالاخره اینکه غیر از همکاری یک راه بیشتر برای انسان‌ها نیست و آن مبارزه و ستیز میان ملت‌ها است که در وضع کنونی علوم و فنون به انهدام کامل کره زمین خواهد انجامید. اگر انسان‌ها در رهگذر همکاری گام بردارند می‌توان به آینده بشری امیدوار بود و اطمینان داشت که جهانی بوجود خواهد آمد که در آن هر انسان از آزادی و احترام و سربلندی بهره مند باشد. دانشگاه‌های کشورهای ما باید در این زمینه سرمشق و نمونه باشد و دست به دست یکدیگر بدهند و کوشش پر ثمری برای سازندگی تمدن جهانی بر اساس تفاهم و آزادی عقاید و آراء و همکاری میان ملت‌ها آغاز کنند. من اطمینان دارم که نیل به این هدف والا باید اساس و پایه هر کوشش ما باشد.


سخنان علیاحضرت شهبانو در میان کف زدن‌های حاضران به پایان رسید. در پایان این آیین باشکوه در سالن دیگری، علیاحضرت شهبانو شرکت کنندگان با بانوانشان را به حضور پذیرفتند و آنان را مورد مهربانی شاهانه قرار دادند.