تفاوت میان نسخه‌های «مجلس شورای کبرای دولتی»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح فاصلهٔ مجازی)
خط ۱۱: خط ۱۱:
 
کار شگفت‌آوری که [[تلگراف انجمن ایالتی تبریز به محمدعلی شاه درباره بازگشایی مجلس شورای ملی مهر ۱۲۸۷|انجمن انجام داد فرستادن تلگراف درازی به محمدعلی شاه]] بود که در آن خواستار باز شدن مجلس شورای ملی شدند<ref>[[تلگراف انجمن ایالتی تبریز به محمدعلی شاه درباره بازگشایی مجلس شورای ملی مهر ۱۲۸۷]]</ref>  
 
کار شگفت‌آوری که [[تلگراف انجمن ایالتی تبریز به محمدعلی شاه درباره بازگشایی مجلس شورای ملی مهر ۱۲۸۷|انجمن انجام داد فرستادن تلگراف درازی به محمدعلی شاه]] بود که در آن خواستار باز شدن مجلس شورای ملی شدند<ref>[[تلگراف انجمن ایالتی تبریز به محمدعلی شاه درباره بازگشایی مجلس شورای ملی مهر ۱۲۸۷]]</ref>  
  
پس از پایان دوماه، در ۱۶ آبان محمدعلی شاه در باغشاه نشستی برپا کرد و گروهی از سرجنبانان "بلی گوی" تهران را به بهانه اینکه ۲۳ آبان نزدیک است و باید نمایندگانی برای مجلس برگزیده شوند، فراخواند. چون پیشتر با یکدیگر قرارها را گذاشته بودند، در این نشست شیخ فضل‌الله نوری و هم‌دستانش عربده کشیدند که مشروطه با "شریعت" سازگار نیست و تلگراف‌های بسیاری را که به دستور شیخ فضل‌الله، ملایان کرمان، همدان، شیراز و دیگر شهرها فرستاده بودند، بیرون ریختند و با شگفتی همه کسانی که بودند، تلگرافی نیز به نام مردم تبریز در انزجار از مشروطه خواندند.
+
پس از پایان دوماه، در ۱۶ آبان محمدعلی شاه در باغشاه نشستی برپا کرد و گروهی از سرجنبانان "بلی گوی" تهران را به بهانه اینکه ۲۳ آبان نزدیک است و باید نمایندگانی برای مجلس برگزیده شوند، فراخواند. محمد مصدق‌السلطنه از خویشان نیز در کنار محمدعلی شاه بود. چون پیشتر با یکدیگر قرارها را گذاشته بودند، در این نشست شیخ فضل‌الله نوری و هم‌دستانش عربده کشیدند که مشروطه با "شریعت" سازگار نیست و تلگراف‌های بسیاری را که به دستور شیخ فضل‌الله، ملایان کرمان، همدان، شیراز و دیگر شهرها فرستاده بودند، بیرون ریختند و با شگفتی همه کسانی که بودند، تلگرافی نیز به نام مردم تبریز در انزجار از مشروطه خواندند.
  
 
دست‌آورد این نشست این بود که روی چلوار بزرگ و درازی، "عریضه" به محمدعلی شاه نوشتند و درخواست کردند که از مشروطه چشم‌پوشی کند و مشروطه را دیگر به ایران بازنگرداند. همه آنهایی که در این نشست بودند چلوار را مُهر کردند و بدین‌سان به  پایان رسید.  
 
دست‌آورد این نشست این بود که روی چلوار بزرگ و درازی، "عریضه" به محمدعلی شاه نوشتند و درخواست کردند که از مشروطه چشم‌پوشی کند و مشروطه را دیگر به ایران بازنگرداند. همه آنهایی که در این نشست بودند چلوار را مُهر کردند و بدین‌سان به  پایان رسید.  
  
روز ۲۸ آبان دوباره نشستی برقرارکردند و مردم را گِردآوردند. این بار خود محمدعلی شاه آمد و در این نشست گفتگوها پیرامون نخواستن مشروطه دور می زد و باز درخواستی یا "عریضه" به مُهر مردم رساندند و چنین قرار شد که دربالای آن پاسخ نویسند و آن را به چاپ رسانند و در تهران پخش کنند. نوشته محمدعلی شاه چنین است:
+
روز ۲۸ آبان دوباره نشستی برقرارکردند و مردم را گِردآوردند. این بار خود محمدعلی شاه آمد و در این نشست گفتگوها پیرامون نخواستن مشروطه دور می‌زد و باز درخواستی یا "عریضه" به مُهر مردم رساندند و چنین قرار شد که دربالای آن پاسخ نویسند و آن را به چاپ رسانند و در تهران پخش کنند. نوشته محمدعلی شاه چنین است:
  
 
:بسم‌الله تبارک و تعالی
 
:بسم‌الله تبارک و تعالی
  
::جنابان مستطابان حجج‌اسلام سلمهم‌الله‌ تعالی عزم ما همه وقت به تقویت اسلام و حمایت شریعت حضرت نبوی صلعم بوده و هست حال که مشکوف داشتید تأسیس مجلس با قواعد اسلامی منافیست و حکم بحرمت دادید و علمای ممالک هم به همین نحو کتباً و تلگرافاً حکم بر حرمت نموده‌اند در این صورت ما هم از این خیال بالمره منصرف و دیگر عنوان همچو مجلس نخواهد شد. لیکن به توجهات حضرت امام‌زمان عجل‌الله فرجه در نشر عدالت و بسط معدلت دستورالعمل لازم داده و می دهم آن جنابان تمام طبقات را از این عزم خسروانه‌ ما در نشر معدلت و رعایت حقوق رعیت و اصلاح مفاسد به قانون دین مبین اسلام حضرت خاتم‌النبین صلعم اطلاع بدهید.  
+
::جنابان مستطابان حجج‌اسلام سلمهم‌الله تعالی عزم ما همه وقت به تقویت اسلام و حمایت شریعت حضرت نبوی صلعم بوده و هست حال که مشکوف داشتید تأسیس مجلس با قواعد اسلامی منافیست و حکم بحرمت دادید و علمای ممالک هم به همین نحو کتباً و تلگرافاً حکم بر حرمت نموده‌اند در این صورت ما هم از این خیال بالمره منصرف و دیگر عنوان همچو مجلس نخواهد شد. لیکن به توجهات حضرت امام‌زمان عجل‌الله فرجه در نشر عدالت و بسط معدلت دستورالعمل لازم داده و می‌دهم آن جنابان تمام طبقات را از این عزم خسروانه ما در نشر معدلت و رعایت حقوق رعیت و اصلاح مفاسد به قانون دین مبین اسلام حضرت خاتم‌النبین صلعم اطلاع بدهید.  
::محمد‌علیشاه‌قاجار.
+
::محمدعلیشاه‌قاجار.
  
محمدعلی شاه بهانه خوبی بدست آورد و با اندیشه و دریافت کوتاه خود برآن شد که مجلسی به نام '''"مجلس شورای کبرای دولتی"''' از درباریان و اعیان و بازرگانان پدیدآورد که در دربار بنشینند و در کارهای دولتی و اداره کشور به رایزنی (مشورت) بنشینند و مجلس شورای کبرای دولتی جانشین مجلس شورای ملی شود. 
 
  
 +
محمدعلی شاه بهانه خوبی بدست آورد و با اندیشه و دریافت کوتاه خود، برآن شد که مجلسی به نام '''"مجلس شورای کبرای دولتی"''' از درباریان، اعیان و بازرگانان پدیدآورد که در دربار به رایزنی (مشورت) درباره کارهای دولتی و اداره کشور بنشینند و مجلس شورای کبرای دولتی جایگزین مجلس شورای ملی شود. از این رو نام پنجاه تن که بیشتر آنان در همان نشست بودند را فهرست کردند و به هر یک نامه‌ای فرستادند که روز یکشنبه ۸ آذر ماه ۱۲۸۷  روز گشایش مجلس شورای کبرای دولتی به دربار روند. هم‌چنین قرار شد که هفته‌ای دو روز در مجلس بنشینند و گفتگو کنند.
 +
 +
نمایندگان مجلس شورای کبرای دولتی را محمدعلی شاه، خود برمی‌گزید و ملت در انتخاب آنان کوچکترین بهره‌ای نداشتند. مجلس شورای کبرای دولتی به دینسان کار می‌کرد که همه مطلب‌ها از سوی دولت پیشنهاد شده باشد و پس از تصویب از سوی مجلس شورای کبرای دولتی به عرض شاه برسد و اگر شاه با آن موافق بود، مصوبه‌ها را امضا خواهد کرد وگرنه کان لم یکن خواهد بود. با این روش مجلس شورای کبرای دولتی تنها ابزاری در دست محمدعلی شاه بود و ملت ایران ممکن نبود که زیر باز چنین مجلسی برود.<ref>دکتر مهدی ملک‌زاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، جلد ۵، ص. ۱۰۳۳</ref>
 +
 +
یکی از کسانی که برگزیده شده بود، صدرالسلطنه بود. نوشته‌ای از وی در دست است که وی غزل سعدی را از بر کرده که در نشست پسین بخواند. بیشتر گفتگوهای مجلس شورای کبرا به خوانده چامه‌ها و به یکدیگر نیش و کنایه زندن سپری می‌شد.
 +
 +
 +
:هو غزلی که باید انشاالله تعالی روز سه‌شنبه در مجلس شورای مملکتی صدرالسلطنه از حفظ برای امین دربار در ملاء بلند با کمال رشادت بخواند بدون اندیشه
 +
 +
سعدی (غزلیات 1)/گناه کردن پنهان به از عبادت فاش
 
== منبع ==
 
== منبع ==
 
<references/>‎
 
<references/>‎

نسخهٔ ‏۳۰ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۵۰

اصل دوم متمم قانون اساسی انقلاب مشروطه

انقلاب مشروطه - از استبداد صغیر تا فتح تهران

۲۲ بهمن

پس از این که محمدعلی شاه مجلس شورای ملی را به توپ بست، برای بستن زبان دولت‌های اروپایی چنین وانمود کرد که مشروطه را برنیانداخته و تنها مجلس شورای ملی را برهم زده است و پس از سه ماه مجلس دوباره باز خواهد شد. در پایان سه ماه، محمدعلی شاه در دوم مهر ماه ۱۲۸۷ فرمانی به نام نخست‌وزیر بیرون داد بازگشایی مجلس را به ۲۳ آبان و دو ماه دیگر گشایش مجلس را پس‌افکند. [۱] در این فرمان، محمدعلی شاه فهماند که قانون‌ها به خال خود باز نخواهند ماند و مشروطه بر پایه "شرع انور" خواهد بود. هم‌چنین در این فرمان آگاهی داد تا زمانی که "تبریز منظم و اشرار آنجا قلع و قمع نشود در انتخابات بهره نخواهد داشت."

کار شگفت‌آوری که انجمن انجام داد فرستادن تلگراف درازی به محمدعلی شاه بود که در آن خواستار باز شدن مجلس شورای ملی شدند[۲]

پس از پایان دوماه، در ۱۶ آبان محمدعلی شاه در باغشاه نشستی برپا کرد و گروهی از سرجنبانان "بلی گوی" تهران را به بهانه اینکه ۲۳ آبان نزدیک است و باید نمایندگانی برای مجلس برگزیده شوند، فراخواند. محمد مصدق‌السلطنه از خویشان نیز در کنار محمدعلی شاه بود. چون پیشتر با یکدیگر قرارها را گذاشته بودند، در این نشست شیخ فضل‌الله نوری و هم‌دستانش عربده کشیدند که مشروطه با "شریعت" سازگار نیست و تلگراف‌های بسیاری را که به دستور شیخ فضل‌الله، ملایان کرمان، همدان، شیراز و دیگر شهرها فرستاده بودند، بیرون ریختند و با شگفتی همه کسانی که بودند، تلگرافی نیز به نام مردم تبریز در انزجار از مشروطه خواندند.

دست‌آورد این نشست این بود که روی چلوار بزرگ و درازی، "عریضه" به محمدعلی شاه نوشتند و درخواست کردند که از مشروطه چشم‌پوشی کند و مشروطه را دیگر به ایران بازنگرداند. همه آنهایی که در این نشست بودند چلوار را مُهر کردند و بدین‌سان به پایان رسید.

روز ۲۸ آبان دوباره نشستی برقرارکردند و مردم را گِردآوردند. این بار خود محمدعلی شاه آمد و در این نشست گفتگوها پیرامون نخواستن مشروطه دور می‌زد و باز درخواستی یا "عریضه" به مُهر مردم رساندند و چنین قرار شد که دربالای آن پاسخ نویسند و آن را به چاپ رسانند و در تهران پخش کنند. نوشته محمدعلی شاه چنین است:

بسم‌الله تبارک و تعالی
جنابان مستطابان حجج‌اسلام سلمهم‌الله تعالی عزم ما همه وقت به تقویت اسلام و حمایت شریعت حضرت نبوی صلعم بوده و هست حال که مشکوف داشتید تأسیس مجلس با قواعد اسلامی منافیست و حکم بحرمت دادید و علمای ممالک هم به همین نحو کتباً و تلگرافاً حکم بر حرمت نموده‌اند در این صورت ما هم از این خیال بالمره منصرف و دیگر عنوان همچو مجلس نخواهد شد. لیکن به توجهات حضرت امام‌زمان عجل‌الله فرجه در نشر عدالت و بسط معدلت دستورالعمل لازم داده و می‌دهم آن جنابان تمام طبقات را از این عزم خسروانه ما در نشر معدلت و رعایت حقوق رعیت و اصلاح مفاسد به قانون دین مبین اسلام حضرت خاتم‌النبین صلعم اطلاع بدهید.
محمدعلیشاه‌قاجار.


محمدعلی شاه بهانه خوبی بدست آورد و با اندیشه و دریافت کوتاه خود، برآن شد که مجلسی به نام "مجلس شورای کبرای دولتی" از درباریان، اعیان و بازرگانان پدیدآورد که در دربار به رایزنی (مشورت) درباره کارهای دولتی و اداره کشور بنشینند و مجلس شورای کبرای دولتی جایگزین مجلس شورای ملی شود. از این رو نام پنجاه تن که بیشتر آنان در همان نشست بودند را فهرست کردند و به هر یک نامه‌ای فرستادند که روز یکشنبه ۸ آذر ماه ۱۲۸۷ روز گشایش مجلس شورای کبرای دولتی به دربار روند. هم‌چنین قرار شد که هفته‌ای دو روز در مجلس بنشینند و گفتگو کنند.

نمایندگان مجلس شورای کبرای دولتی را محمدعلی شاه، خود برمی‌گزید و ملت در انتخاب آنان کوچکترین بهره‌ای نداشتند. مجلس شورای کبرای دولتی به دینسان کار می‌کرد که همه مطلب‌ها از سوی دولت پیشنهاد شده باشد و پس از تصویب از سوی مجلس شورای کبرای دولتی به عرض شاه برسد و اگر شاه با آن موافق بود، مصوبه‌ها را امضا خواهد کرد وگرنه کان لم یکن خواهد بود. با این روش مجلس شورای کبرای دولتی تنها ابزاری در دست محمدعلی شاه بود و ملت ایران ممکن نبود که زیر باز چنین مجلسی برود.[۳]

یکی از کسانی که برگزیده شده بود، صدرالسلطنه بود. نوشته‌ای از وی در دست است که وی غزل سعدی را از بر کرده که در نشست پسین بخواند. بیشتر گفتگوهای مجلس شورای کبرا به خوانده چامه‌ها و به یکدیگر نیش و کنایه زندن سپری می‌شد.


هو غزلی که باید انشاالله تعالی روز سه‌شنبه در مجلس شورای مملکتی صدرالسلطنه از حفظ برای امین دربار در ملاء بلند با کمال رشادت بخواند بدون اندیشه

سعدی (غزلیات 1)/گناه کردن پنهان به از عبادت فاش

منبع