تفاوت میان نسخه‌های «محتشم کاشانی (غزلیات)/کمان ناز به زه نازنین سوار من آمد»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|کمان ناز به زه نازنین سوار من آمد|شکار دوست بت آدمی شکار من آمد}}
 
{{ب|کمان ناز به زه نازنین سوار من آمد|شکار دوست بت آدمی شکار من آمد}}
 
{{ب|جهان دل و جان می‌رود به باد که دیگر|جهان بهم زده سلطان کامکار من آمد}}
 
{{ب|جهان دل و جان می‌رود به باد که دیگر|جهان بهم زده سلطان کامکار من آمد}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۳۹

' محتشم کاشانی (غزلیات) (کمان ناز به زه نازنین سوار من آمد)
از محتشم کاشانی
'


کمان ناز به زه نازنین سوار من آمد شکار دوست بت آدمی شکار من آمد
جهان دل و جان می‌رود به باد که دیگر جهان بهم زده سلطان کامکار من آمد
چو افتاب که از ابر ناگهان بدر آید سوار رخش برون رانده از غبار من آمد
شد آرمیده سوار سمند و آخر جولان فکنده زلزله در جان بی‌قرار من آمد
سترده داد بلاکار زاریان بلا را به لشگر عجبی وقت کارزار من آمد
ز پیش راه مرو محتشم که بهر عذابت سر از خمار گران مست پر خمار من آمد