تفاوت میان نسخه‌های «سعدی (باب چهارم در تواضع)/سگی پای صحرا نشینی گزید»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (bad link repair using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|سگی پای صحرا نشینی گزید|به خشمی که زهرش ز دندان چکید}}
 
{{ب|سگی پای صحرا نشینی گزید|به خشمی که زهرش ز دندان چکید}}
 
{{ب|شب از درد بیچاره خوابش نبرد|به خیل اندرش دختری بود خرد}}
 
{{ب|شب از درد بیچاره خوابش نبرد|به خیل اندرش دختری بود خرد}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۱۵

' سعدی (باب چهارم در تواضع) (سگی پای صحرا نشینی گزید)
از سعدی
'


سگی پای صحرا نشینی گزید به خشمی که زهرش ز دندان چکید
شب از درد بیچاره خوابش نبرد به خیل اندرش دختری بود خرد
پدر را جفا کرد و تندی نمود که آخر تو را نیز دندان نبود؟
پس از گریه مرد پراگنده روز بخندید کای مامک دلفروز
مرا گر چه هم سلطنت بود و بیش دریغ آمدم کام و دندان خویش
محال است اگر تیغ بر سر خورم که دندان به پای سگ اندر برم
توان کرد با ناکسان بدرگی ولیکن نیاید ز مردم سگی