تفاوت میان نسخههای «مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با نمایندگان تلویزیون ان بی سی امریکا ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۳۵۴»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(صفحهای تازه حاوی « '''مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با نمایندگان تلویزیون...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
: به راستی مضحک است که عدهای مدعی شوند سیستم یک حزبی کشور را از دموکراسی دور میکند، زیرا زمانی همین افراد میگفتند که حزب طرفدار دولت "حزب بلهگو" و حزب مخالف "حزب البتهگو" است. در حالی که همه عضو حزب جدید هستند و در زیر یک پرچم و یک هدف و مرام گرد آمدهاند. | : به راستی مضحک است که عدهای مدعی شوند سیستم یک حزبی کشور را از دموکراسی دور میکند، زیرا زمانی همین افراد میگفتند که حزب طرفدار دولت "حزب بلهگو" و حزب مخالف "حزب البتهگو" است. در حالی که همه عضو حزب جدید هستند و در زیر یک پرچم و یک هدف و مرام گرد آمدهاند. | ||
: میدانید که در انتخابات آینده ایران که به زودی انجام میشود، ششهزاروهفتصد نامزد انتخاباتی شرکت میکنند؟ برای هر حوزه انتخاباتی دو، سه، چهار و حتی پنج نفر کاندیدا خواهندبود و مردم میتوانند کاندیدای مورد اعتماد خود را انتخاب کنند. به این نحو برخورداری از حداکثر آزادی در کشور ما آغاز میشود. اکنون مردم ما میتوانند در نهایت آزادی از میان جمع، هر کس را که میخواهند، انتخاب کنند. باور کنید که اکثریت مردم ما اکنون به اصول اساسی این حزب سیاسی اعتقاد دارند. | : میدانید که در انتخابات آینده ایران که به زودی انجام میشود، ششهزاروهفتصد نامزد انتخاباتی شرکت میکنند؟ برای هر حوزه انتخاباتی دو، سه، چهار و حتی پنج نفر کاندیدا خواهندبود و مردم میتوانند کاندیدای مورد اعتماد خود را انتخاب کنند. به این نحو برخورداری از حداکثر آزادی در کشور ما آغاز میشود. اکنون مردم ما میتوانند در نهایت آزادی از میان جمع، هر کس را که میخواهند، انتخاب کنند. باور کنید که اکثریت مردم ما اکنون به اصول اساسی این حزب سیاسی اعتقاد دارند. | ||
+ | |||
+ | [[رده:سال ۱۳۵۴]] | ||
+ | [[رده:مصاحبههای محمدرضا شاه پهلوی آریامهر]] |
نسخهٔ ۱۴ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۳۶
مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با نمایندگان تلویزیون ان بی سی امریکا ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۳۵۴
(در واشینگتن)
- علت افزایش بهای نفت
- برای آگاهی از علت واقعی افزایش بهای نفت، باید به سال 1947 برگردیم. در آن سال بهای اعلان شده نفت خلیج فارس دو دلار و هفده سنت برای هر بشکه بود، در سال 1959 شرکتهای نفتی بهای نفت را به طور یک جانبه به یک دلار و هفتادونه سنت برای هر بشکه کاهش دادند.
- طی همین مدت بهای محصولات و کالاهای اساسی تقریباً سیصد درصد افزایش یافت، ولی بهای یک دلار و هفتادونه سنت برای هر بشکه نفت از سال 1959 تا سال 1970 تغییر نکرد و طی همین مدت بهای کالاهای اساسی باز هم مرتباً بالا رفت، در حالی که بهای نفت ثابت ماند. بدیهی است کشورهای تولیدکننده نفت که در برخی موارد نفت تنها منبع ثروتشان بود، نمیتوانستند این وضع را تحمل کنند و شاهد مکیدهشدن خون خود به وسیله دیگران باشند. آنها با درآمد حاصل از منابع نفت خود که اگر به میزان فعلی استخراج شود ظرف بیستوپنج تا سی سال دیگر به پایان میرسد، مجبور بودند کالاهای مورد نیاز خود را به قیمتی که هر سال افزایش مییافت از دیگران خریداری کنند. بنابراین افزایش بهای نفت واکنش عادی و طبیعی ما نسبت به تحمیلی بود که از جانب کشورهای به اصطلاح صنعتی جهان به ما وارد میشد. کاری که ما میکنیم، صرفاً دفاع از منافع خودمان است و مطمئن هستم که اگر امروز بهای نفت تا این حد پایین نبود، حتماً تاکنون منابع انرژی دیگری پیدا کردهبودید. چرا در زمینه دیگر منابع انرژی اقدامی نمیکنید؟ شما هنوز حتی شروع به استخراج کانهای زغال سنگ خود نکردهاید، هنوز حتی درمورد توسعه منابع انرژی اتمی خود مردد هستید و چندان کاری در زمینه انرژی خورشیدی و دیگر زمینهها انجام نمییابد. علتش این است که محرک و مشوق کافی برای توسعه سایر منابع انرژی وجود ندارد.
- سازمان کشورهای نفتی
- ایجاد یک سازمان نفتی، یا به قول شما کارتل، از جانب کشورهای تولیدکننده نفت در واقع برای باج گرفتن و یا تحت فشار قرار دادن شما نبودهاست، بلکه آن را صرفاً برای دفاع از منافع خود تشکیل دادهاند. چرا؟ به این دلیل که افزایش بهای نفت تنها موجب دو درصد تورم در کشورهای صنعتی شدهاست. اشاره من به اروپای غربی است. میانگین تورم در اروپای غربی در سال 1974 در حدود چهارده درصد بود، ولی آنها کالاهای خود را سیوپنج درصد گرانتر به ما میفروختند، بنابراین در واقع نه تنها ضرر نمیکردند، بلکه حتی سود هم میبردند. به همین جهت است که اغلب این کشورها، با دیگر ذخیره طلا یا ذخیره ارز خارجی خود را به میزانی که حتی بالاتر از سطح ذخیره آنها در زمان افزایش بهای نفت بود، بر روی هم انباشتند.
- اینها همه ارقامی بودند که از منابع غربی نقل کردم. بنابراین سازمان کشورهای نفتی، یک کارتل نیست که برای ضدیت با کشورهای مصرفکننده به وجود آمدهباشد، بلکه برای حراست از منابع ما ایجاد شدهاست. اگر شما هم بکوشید کارتل مشابهی درست کنید، کسی نمیتواند چیزی بگوید، لیکن این اقدام منجر به مقاله دیگری خواهدشد و شما نمیتوانید خطر مقابله را به عهده بگیرید، ما هم خواهان مقابله با شما نیستیم، آنچه که ما میخواهیم گفتگو و تفاهم با یکدیگر است و احتمالاً این گفتگو از سر گرفته خواهدشد.
- کاهش قدرت خرید
- ما در حدود سیوپنج درصد از قدرت خرید خود را از دست دادهایم، در درجه اول به خاطر تورم جهانی و بعد به علت تزلزل شدید نظام پولی جهان، و بالاخره به واسطه کاهش برابری دلار که بهای نفت با این پول به ما پرداخت میشود. ما در آخرین اجلاس اوپک تصمیم گرفتیم به کشورهای بزرگ فرصت بدهیم که جلوی تورم را بگیرند و اوضاع داخلی خود را سامان بخشند و به جای اعتصاب به کارهای مثبت بپردازند. این مهلت تا ماه سپتامبر پایان میپذیرد، از این رو در ماه سپتامبر بار دیگر اجلاسی تشکیل خواهیمداد تا تصمیم بگیریم که چه باید بکنیم. واقعیت این است که ما سیوپنج درصد از قدرت خرید خود را از دست دادهایم. البته ما نمیخواهیم به این میزان بهای نفت را افزایش دهیم، زیرا این کار احتمالاً در حکم یک ضربه شدید و ناگهانی خواهدبود، اما مطمئناً از منافع خود دفاع خواهیمکرد.
- جهان نو و نظام تازه
- همه ما باید درک کنیم که سرانجام به جهانی نو و نظامی تازه، متکی بر اساس انصاف و همکاری بیشتر، و مبتنی بر این اندیشه که جهان غیر قابل تقسیم است، نیاز داریم. نمیتوان خوشبخت زیست در حالی که سایرین نه تنها خوشبخت نیستند، بلکه بدبخت و محروم از همه چیز هستند، از سوی دیگر گذشته را باید هر چند که گاه تلخ بوده، به بوته فراموشی بسپاریم، همچنین باید بدانیم که اگر خواهان پیشرفت و توسعه هستیم، به کمک کشورهای صنعتی نیاز داریم. من بارها این نکته را بیان کرده و همیشه تکرار نمودهام که ما خواهان نابودی دنیای کهن نیستیم، ما برای توسعه و پیشرفت به این جهان کهن نیاز داریم. تنها مسئلهای که باقی میماند، این است که ببینیم برای ایجاد همکاری تازه و لازم بین غنی و فقیر، کشورهای توسعهیافته و توسعهنیافته، چه نظامی باید به وجود آوریم؟
- تقویت نیروی دفاعی
- من خودم را به خوبی میشناسم، از این رو اظهارات واهی دیگران را جدی نمیگیرم. من پرستیژ را برای چه لازم دارم؟ آیا با داشتن پرستیژ میخواهم به چه چیز دست یابم؟ در این مورد باید بگویم تنها پرستیژی که خواهان آن هستم، تأمین امنیت، سعادت و پیشرفت بیشتر برای ملتم است.
- درباره تقویت نیروی دفاعی باید توجه داشت که ما سههزار سال تاریخ مدون داریم و حاضر نیستیم پس از این قرون متمادی، استقلال خود را از دست بدهیم. ما حتی فردایی درخشانتر از گذشته در انتظارمان است. چنین فردایی بر اثر فتوحات ارضی به دست نخواهدآمد، بلکه این آینده درخشان متکی به جامعهای خواهدبود که امیدوارم از همه لحاظ کامیاب باشد. جامعه فردای ایران تقلیدی از جوامع دیگر نخواهدبود، بلکه بر خرد و نبوغ ایرانی استوار است. به هر حال همه شاهد کارهای ما در آینده خواهندبود.
- من در اینجا نمیتوانم علناً درباره خطراتی که در کمین ما است، صحبت کنم. ما نمیتوانیم بگذاریم وقایع آینده ماجرایی جبرانناپذیر برای ما به وجود آورد.
- اگر حوادث آینده را قبلاً پیشبینی نکرده و آماده مقابله با آنها نباشیم، تأسفی که بعداً خواهیم خورد چه سودی خواهدداشت؟ چه سود خواهیمبرد از اینکه بعداً بگوییم اگر ما آمادگی داشتیم، این وقایع رخ نمیداد و اگر روی میداد میتوانستیم بر اوضاع مسلط باشیم؟ آنچه را که ما اکنون انجام میدهیم، دقیقاً همان کاری است که هر کشور مستقل دیگر مانند امریکا، شوروی، چین، فرانسه، انگلستان و آلمان برای دفاع از خود اندیشیدهاند. سؤال درباره تقویت نیروی دفاعی را تنها هنگامی باید از من بکنید که از آن کشورها هم این سؤال را کردهباشید.
- کمک ایران به کشورهای دیگر
- آنچه را که در اینجا به عنوان مثال مطرح میکنم، ربطی به نظرات من درباره هند ندارد، زیرا ایران و هند دوست یکدیگرند. هند با ششصدمیلیون نفر جمعیت خود شاید در حدود شانزده تا هفدهمیلیون تُن نفت مصرف میکند، در حالی که مصرف هلند با دوازدهمیلیون نفر جمعیت، بیش از سیمیلیون تن نفت است. با وجود این ما بخشی از نیاز نفت هند را با قیمتی کمتر از معمول تأمین میکنیم و فقط قسمتی از بهای نفت را از آنها میگیریم و بقیه را آنها با اقساط چندین ساله به ما پرداخت میکنند. کمک مالی و اقتصادی ما به هند بالغ بر یکمیلیارد دلار خواهدشد، به پاکستان نیز به همین میزان کمک میکنیم. به مصر و چند کشور دیگر خاورمیانه هم به همین ترتیب کمک مینماییم، حتی اعتبارهایی تا مبلغ دویستمیلیون دلار برای احداث کارخانه کود شیمیایی به اندونزی دادهایم. به بسیاری از کشورهای افریقایی نیز کمک کردهایم. در نخستین سال این کمکها اتفاق غیرمنتظرهای در درآمد ما رخ داد. فکر میکنم برای اولین بار در تاریخ جهان ما تا هفت درصد تولید ناخالص ملی خود را به صورت کمک بلاعوض و وام به کشورهای خارجی و حتی به کشورهای پیشرفته جهان مانند انگلستان و فرانسه دادهایم.
- اما در قبال این کمکهای اقتصادی، ما مجبور بودیم گندم را به چهار برابر قیمت بخریم. ما سابقاً گندم را کمتر از تنی شصت دلار میخریدیم، در حالی که سال گذشته ما آن را تنی دویستوچهلوپنج دلار خریدیم، سابقاً بهای روغن نباتی کمتر از تنی صد دلار بود، ولی سال گذشته بالغ بر تنی هزارودویست دلار شد. شکر را با بهای تنی شصت دلار و یا حتی کمتر میخریدیم، در حالی که سال گذشته قیمتی که برای آن از ما مطالبه میکردند، تنی هزاروهفتصد دلار بود. بنابراین مطرح کردن تقلیل بهای نفت، مطلبی کاملاً یک طرفه است. برای اینکه معلوم شود آیا بهای نفت گران است یا نه، بار دیگر تذکر میدهم که اگر نفت گران بود، حتماً تاکنون مواد تازهای برای جانشینی آن پیدا میشد.
- از تهدید نمیترسیم
- ما از تهدید بعضیها که گفتهاند اگر کشورهای صنعتی با خطر خفقان اقتصادی روبهرو شوند به زور متوسل میگردند، هیچ گونه نگرانی به خود راه نمیدهیم، زیرا خفقان اقتصادی برای آنها در صورتی پیش میآید که عرضه نفت قطع شود. در حالی که تحویل نفت اکنون متوقف نشدهاست. یک نکته مهم را هم در اینجا یادآور میشوم و آن این است که آنها نفت را به تنهایی که از ما میخرند، به مصرفکنندگان خود بیشتر میفروشند، مثلاً دولت فرانسه برای خزانه خود مالیاتی که بر هر بشکه نفت بسته است، بیش از پولی است که ما برای این منبع ثروت خود دریافت میکنیم. ارقامی را که قبلاً ذکر کردم ارقام رسمی هستند و من آنها را از خودم در نیاوردهام، با این همه از زمان افزایش بهای نفت تا کنون اقتصاد این کشورها رونق یافتهاست، زیرا فقط دو درصد از تورم این کشورها از افزایش بهای نفت ناشی شدهاست، در حالی که آنها کالاهای خود را سیوپنج درصد گرانتر به ما میفروشند.
- اقتصاد ژاپن در سال گذشته مجدداً رونق یافتهاست و وضع اقتصادیاش بار دیگر بسیار خوب شدهاست. به آلمان نگاه کنید، وضع آلمان با هفت درصد تورم در اقتصادش، واقعاً بسیار بسیار خوب است، ذخیره طلا و ارز خارجی آلمان بالغ بر چهلمیلیارد دلار است.
- ایران آینده
- کاری را که ما ظرف بیستوپنج سال آینده خواهیمکرد، این است که جامعه ایرانی را بر اساس عدالت و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی به مقامی والا برسانیم، دستمزدها و درآمدها را به حدی بالا ببریم که کلیه مخارج افراد را به اندازه کافی تأمین کند. بسیاری از مخارج افراد با کمک دولت سبکتر خواهدشد. تحصیل تا پایان دانشگاه و در صورت لزوم حتی غذای محصلان را در آموزشگاهها تأمین خواهیمکرد. مردم در طول زندگیشان در مقابل همهگونه حوادث بیمه خواهندشد. به طوری که از لحظه ولادت تا زمان وفات از هر گونه بیمه و مراقبت دولت برخوردار خواهندبود، اما همه این مواهب در چهارچوب آزادی انسانی و فردی تأمین خواهدشد و هیچ گاه مردم را در جعبههایی که روی آنها برچسب «شما به عنوان افراد خوشبخت و مرفه اعلام میشوید»، چسبانده شدهباشد، قرار نمیدهیم.
- افراد جامعه آینده ایران ضمناً باید برای خوشبختی خود کار کنند و در تأمین آن سهیم باشند تا احساس خوشبختی کنند.
- تروریستها و مارکسیستها
- اتهاماتی که به ما نسبت میدهند، تنها در مطبوعات امریکا درج نمیشود، بلکه در بسیاری از جاهای دیگر نیز به چشم میخورد. مسلماً برای من پاسخ دادن به این اتهامات آسان است و میتوانم بگویم که این اتهامات صرفاً تبلیغات کمونیستی است که به گوش برخی از افراد رسیده و یا چاپ شدهاست.
- در این مورد باید بگویم که حتی سههزار زندانی سیاسی هم در ایران وجود ندارد، چه رسد به ارقام عجیبی که ذکر میکنید، تازه این عده را هم نمیتوان زندانی سیاسی به شمار آورد، زیرا همه آنها تروریست هستند. آنها علناً میگویند که مارکسیست میباشند. برخی از آنها میگویند که مارکسیست اسلامی هستند. بنابراین میتوانید حدس بزنید که آنها چگونه افرادی به شمار میروند. آنها هر کس را که دستشان برسد به قتل میرسانند، با مسلسل و نارنجک دستی به خیابانها میروند و مردم بیگناه را درو میکنند. آنها حتی از کشتن کودکان خردسال هم ابا ندارند. به این جهت مردم عادی، رانندگان تاکسی، و رفتگران که از جنایات این افراد به خشم آمدهاند، به تعقیب آنها پرداختهاند و برخی از همین افراد بیگناه به وسیله همین آدمکشان در خون خود غلتیدهاند. چه شما بخواهید چه نخواهید، ما اجازه نخواهیم داد این وضع در کشور ما ادامه داشتهباشد. این کشور متعلق به ما است، این جامعه، جامعه ما است و جامعه ایرانی وجود این خرابکاران را تحمل نمیکند.
- همانطور که گفتم، مسئله مخالفان سیاسی در میان نیست. آنها مارکسیستهایی هستند که میدانند در جامعه ما برای آنان جایی نیست، زیرا نمیتوانند نظر خود را به مردم تحمیل کنند. ما به اقدامات و تدابیری دست زدهایم که در پارهای از موارد حتی پیشرفتهتر از برخی کشورهای سوسیالیست اروپای غربی است. در حالی که این مارکسیستها چیزی عرضه نمیکنند که مقبول مردم ما باشد، به این جهت به عملیات تروریستی متوسل میشوند. بنابراین میتوانید درک کنید که چرا میگویم حتی سههزار نفر هم در زندانهای ما نیستند و این امر حقیقت دارد. یک تروریست نمیتواند بهتر از آنچه که در کشور ما با او رفتار میشود، انتظاری داشتهباشد. ما اینگونه افراد را تحمل نمیکنیم.
- سیستم یک حزبی با یک هدف و یک مرام
- به راستی مضحک است که عدهای مدعی شوند سیستم یک حزبی کشور را از دموکراسی دور میکند، زیرا زمانی همین افراد میگفتند که حزب طرفدار دولت "حزب بلهگو" و حزب مخالف "حزب البتهگو" است. در حالی که همه عضو حزب جدید هستند و در زیر یک پرچم و یک هدف و مرام گرد آمدهاند.
- میدانید که در انتخابات آینده ایران که به زودی انجام میشود، ششهزاروهفتصد نامزد انتخاباتی شرکت میکنند؟ برای هر حوزه انتخاباتی دو، سه، چهار و حتی پنج نفر کاندیدا خواهندبود و مردم میتوانند کاندیدای مورد اعتماد خود را انتخاب کنند. به این نحو برخورداری از حداکثر آزادی در کشور ما آغاز میشود. اکنون مردم ما میتوانند در نهایت آزادی از میان جمع، هر کس را که میخواهند، انتخاب کنند. باور کنید که اکثریت مردم ما اکنون به اصول اساسی این حزب سیاسی اعتقاد دارند.