تفاوت میان نسخههای «محتشم کاشانی (غزلیات)/چشمت چو شهر غمزه را آرایش مژگان کند»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|چشمت چو شهر غمزه را آرایش مژگان کند|صد رخنه زین آئین مرا در کشور ایمان کند}} | {{ب|چشمت چو شهر غمزه را آرایش مژگان کند|صد رخنه زین آئین مرا در کشور ایمان کند}} | ||
{{ب|از کشتکان شهری پر و خلق از پی قاتل دوان|با نرگس فتان بگو تا غمزه را پنهان کند}} | {{ب|از کشتکان شهری پر و خلق از پی قاتل دوان|با نرگس فتان بگو تا غمزه را پنهان کند}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۴۱
' | محتشم کاشانی (غزلیات) (چشمت چو شهر غمزه را آرایش مژگان کند) از محتشم کاشانی |
' |
چشمت چو شهر غمزه را آرایش مژگان کند | صد رخنه زین آئین مرا در کشور ایمان کند | |
از کشتکان شهری پر و خلق از پی قاتل دوان | با نرگس فتان بگو تا غمزه را پنهان کند | |
اشک من از خواب سکون بیدار و مردم بی خبر | این سیل اگر آید چنین صدخانه را ویران کند | |
ماهی نهد دل بر خطر مرغ هوا یابد ضرر | آن دم که اشک و اه من در بحر و بر طوفان کند | |
گر مژدهی کشتن دهی زندانیان عشق را | صد یوسف از مصر طرب آهنگ این زندان کند | |
زینسان که من در عاشقی دارم حیات از درد او | میرم اگر عیسی دمی درد مرا درمان کند | |
گردد کمال حسن و عشق آن دم عیان بر منکران | کورا بهار خطر رسد ما را جنون طغیان کند | |
ای پردهدار از پیش او یک سو نشین بهر خدا | تا عرض حال خود گدا در حضرت سلطان کند | |
دشتی که سازد محتشم گرم از سموم آه خود | گر باد بر وی بگذرد صد خضر را بیجان کند |