تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۳۰ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
+
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
[[پرونده:AssassinationAttemptShahanshah15Bahman1327new.mp4|thumb|left|220px|سوءقصد به جان شاهنشاه از سوی حزب توده ۱۵ بهمن ماه ۱۳۲۷]]
 
[[پرونده:TerroristHezbTudehFakhrAraii.jpg|thumb|left|180px|ناصر فخرآرایی توده ایی تروریست]]
 
[[پرونده:TudehPartyCentralClub1327.jpg|thumb|left|180px|کلوب مرکزی حزب توده، جای ویران‌سازی ایران]]
 
[[پرونده:AssassinAttemp15Bahman1327.jpg|thumb|left|180px|توده‌ای‌های دستگیر شده همدستان میرفخرایی]]
 
[[پرونده:ShahanshahAryamehr2534.jpg|thumb|left|180px|]]
 
'''[[سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی دانشگاه تهران ۱۵ بهمن ۱۳۲۷]] ''' -  سوءقصد به جان شاهنشاه ایران، به هنگام ورود اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی به دانشکده حقوق دانشگاه تهران در ساعت سه پس از نیمروز پانزدهم بهمن ماه ۱۳۲۷ سالروز بنیاد نهادن دانشگاه تهران به دست مبارک رضا شاه بزرگ و جشن استقلال دانشگاه روی داد. این سوقصد یکی از بزرگترین نمودهای خیانت به کشور و نموداری از اندیشه‌های پلید تندروهای دست راستی و دست چپی علیه یگانگی ملی و تمامیت ارضی و استقلال ایران بود. ناصر میرفخرایی از عوامل حزب توده با رولوری که در دست داشت پنج گلوله به سوی شاهنشاه شلیک کرد. بخت با مردم ایران بود که به جان شاهنشاه آسیبی وارد نیامد. پس از اینکه ارتش شوروی وادار به بیرون رفتن از خاک ایران شد و آذربایجان دوباره بخشی از ایران شد و پس از آنکه  بوجود آوردن کمپانی نفتی شوروی و ایران در مسکو از سوی شاهنشاه جلوگیری شد، استالین در اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی دشمنی را دید که باید از میان برداشته شود. سوقصد به جان محمدرضا شاه پهلوی یورشی بود که این دشمن از میان برداشته شود تا ایران را دوباره زیر کنترل شوروی درآید.  شاهنشاه اعلیحضرت محمدرضاشاه پهلوی  در کتاب [[ماموریت برای وطنم]] رویداد سوءقصد را چنین بیان می‌کنند:
 
 
:::یکی از وقایع عجیب و تلخ دوران سلطنتم در بهمن سال ۱۳۲۷ هنگامی که در جشن سالیانه دانشگاه شرکت می‌کردم، روی داد. در آن روز لباس نظامی بر تن داشتم، و هنگامی که از اتومبیل پیاده شدم، و در شرف ورود به دانشکده حقوق و محل انعقاد جشن بودم، ناگهان سدای شلیک گلوله رسید و تیرهایی به جانب من شلیک شد. با این که به ظاهر عجیب جلوه می‌کند سه گلوله به کلاه نظامی من اصابت کرد و آسیبی به سر من وارد نیامد ولی گلوله چهارم از سمت راست گونه، وارد و از لب بالایی و زیر بینی من خارج گردید. شخصی که به من سوءقصد کرده و به عنوان عکاس به آن محل راه یافته بود، دو متر بیشتر با من فاصله نداشت و لوله تپانچه خود را به سینه من قراول رفته بود. من و او هر دو، روبروی هم قرار گرفته بودیم و کسی نزدیک ما نبود که بین ما حائل باشد و از این رو می‌دانستم که هیچ مانعی برای این که تیرش به هدف برسد، در پیش نداشت. عکس‌العملی که در آن لحظه فراموش نشدنی از خود نشان دادم هنور در خاطرم هست. فکر کردم که خود را بر روی او بیاندازم ولی فورا متوجه شدم که اگر به طرف او جستن کنم نشانه‌گیری او را آسان خواهم کرد و اگر فرار کنم از پشت سر هدف قرار خواهم گرفت. ناچار فورا شروع به یک سلسله حرکات مارپیچی کردم تا مطابق یک تاکتیک نظامی طرف را در هدف‌گیری گمراه کنم. ضارب مجددا گلوله دیگری شلیک نمود که شانه مرا زخمی کرد. آخرین گلوله در لوله تپانچه او گیر کرد و خارج نشد، و من احساس کردم که دیگر خطری متوجه من نیست و زنده‌ام. ضارب با غضب بسیار اسلحه را بر زمین زد و خواست فرار کند ولی از طرف افسران و اطرافیان من محاصره شد و متاسفانه به قتل رسید و محرکین اصلی او درست معلوم نشدند. بعداً معلوم شد که وی با بعضی از متعصبین دینی رابطه داشته، و در عین حال نشانه‌هایی از تماس او با حزب منحله توده به دست آمد. نکته جالب توجه آن که معشوقه او دختر باغبان سفارت انگلستان در تهران بود. ... خون از زخم‌های من مانند فواره می‌جست ولی به خاطر دارم که در حالت میل داشتم به انجام مراسم آن روز بپردازم ولی ملتزمین من مانع شدند و مرا به بیمارستان بردند و در آنجا به بستن زخم‌هایم پرداختند. ...
 
  
پنج گلوله از چند قدمی به شاهنشاه شلیک شد و گلوله ششم در لوله رولور گیر کرد. در این زمان سرتیپ صفاری رییس شهربانی با هفت تیر خود به پای فخرآرایی تیری زد و فخرآرایی به زمین افتاد. فخرآرایی رولورش را به زمین پرتاب کرد. در همین هنگام از میان افسران گارد تیر دیگری به فخرآرایی شلیک شد که وی را به سختی زخمی کرد. دانشجوی بیگانه‌ای از چکسلواکی! خودش را به فخرآرایی رساند تا از زنده بودن یا کشته شدن وی اطمینان یابد که وی نیز دستگیر شد. فخرآرایی به بیمارستان شهربانی برده شد. بر روی تخت بیمارستان یافتند که فخرآرایی با یک لنگه جوراب نایلونی زنانه کاردی را به پای خود بسته بود تا در زمان مناسب کارد را نیز به کار ببرد. در بیمارستان با همه کوشش‌های پزشکان که وی را زنده نگاه دارند، ناصر فخرایی مرد. از فخرآرایی دو کارت خبرنگاری به دست آمد، یکی از سوی « روزنامه فریاد ملت » در سال ۱۳۲۴ خورشیدی و دیگری از سوی روزنامه پرچم اسلام که درست در بامداد ۱۵ بهمن ماه روز سوءقصد صادر شده بود. روز پسین ۱۶ بهمن ماه دکتر فقیهی شیرازی مدیر روزنامه پرچم اسلام که کارت خبرنگاری ناصر فخرآرایی را در بامداد ۱۵ بهمن صادر کرده بود دستگیر شد. ناصر فخرآرایی هموند حزب توده بود و در دفترچه خاطرات خود با سرفرازی نوشته است: "من عضو حزب توده که مترقی‌ترین احزاب ایرانست و به وسیله شوروی‌ها پشتیبانی می‌گردد می‌باشم...."
+
[[پرونده:ShahbanouOpeningFirstTusFestivalTir1354.jpg|thumb|left|150px|نخستین جشنواره توس در پیشگاه علیاحضرت شهبانو گشایش یافت]]
 +
[[پرونده:ShahbanouFirstTusFestival23Tir1354.jpg|thumb|left|150px|بازدید علیاحضرت شهبانو از نمایشگاه نقاشی‌های عامیانه ]]
 +
[[پرونده:Stamps1975FestivalofTus.JPG|thumb|left|150px|تمبر یادبود نخستین جشنواره توس ۱۳۵۴]]
 +
[[پرونده:ShahbanouTusFarahPahlaviLibraryTir1354.jpg|thumb|left|150px|شهبانو در میان دختران شبانه‌روزی فرح پهلوی]]
 +
'''[[گشایش نخستین جشنواره توس در پیشگاه علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی ۲۳ تیر ماه ۱۳۵۴]] '''
 +
 
 +
جشنواره توس در پیشگاه علیاحضرت شهبانو گشایش یافت. زادگاه حماسه‌سرای بزرگ ایران «فردوسی» امروز شاهد آئین پرشکوه جشنواره‌ای است که ملت ایران برای بزرگداشت او برپا می‌دارد. پس از نیم روز جشنواره توس در پیشگاه شهبانوی ایران رسماً آغاز شد و آیین ویژه ای در بر گیرنده نمایش، ورزش قهرمانان باستانی است، انجام گرفت. هنگام تشریف فرمایی علیاحضرت شهبانوی ایران، سینی پر از آتشی که با اسفند و کندر در آن می‌سوزد، به پیشگاه شهبانو آورده شد و به آیین کهن ایرانیان به درگاه خدا نیایش شد تا شهبانوی ایران را همواره از گزند و آسیب در امان دارد. آنگاه طبل‌ها و دهل‌ها به صدا درآمد و روایاتی از شاهنامه از زبان یک مرشد بازگو گردید. علیاحضرت شهبانو به دنبال این بخش از مراسم جشنواره، از ورزشگاه توس که به شیوه میدان‌های رزم‌آزمایی گذشتگان ساخته شده است بازدید فرمودند و چند نمایش از کشتی «چوخه» و کشتی «گیله مرد» توسط قهرمانان اجرا گردید.
 +
 
 +
علیاحضرت شهبانو پیش از نیم روز از نمایشگاه نقاشی‌های تخیلی که در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ترتیب یافته است بازدید فرمودند. پیش از تشریف‌فرمایی علیاحضرت شهبانو در ساعت ۹ بامداد، امروز در تالار فردوسی متن سخنرانی استاد جلال همایی بوسیله دکتر ضیاءالدین سجادی قرائت شد و آنگاه خانم «کوکازا» فردوسی‌شناس نامدار ژاپن پیرامون چهره پهلوانان اساطیری ایران سخن گفت و «کاروس کررده» اسطوره‌شناس و پژوهشگر تاریخ از آلمان پژوهش‌های خود را در زمینه شاهنامه بیان کرد. هم چنین علیاحضرت شهبانو از مجموعه‌ای از نقاشی‌های عامیانه که به مناسبت جشنواره توس در اتاق بازرگانی مشهد برگزار شده بود، دیدن کردند.
 +
 
 +
'''مصاحبه خبرنگار رادیو تلویزیون ملی ایران با علیاحضرت شهبانو در باره جشنواره توس'''
 +
 
 +
شبانگاه علیاحضرت شهبانو پس از تماشای برنامه بیژن و منیژه از برنامه‌های جشنواره توس به پرسش‌های خبرنگار رادیو تلویزیون ملی ایران درباره جشنواره توس پاسخ فرمودند. خبرنگار پرسید: علیاحضرتا، نخستین روز جشنواره توس را به چه صورت ملاحظه فرمودید؟
 +
 
 +
علیاحضرت شهبانو فرمودند: اصولاً جشنواره توس را برای زنده کردن دوباره حماسه ایران، سنت‌های باستانی ایران و بزرگداشت یکی از بزرگ‌ترین شعرای برپا کرده‌ایم و امیدوارم که در آینده بتوانیم همانطور که شروع شده، برنامه‌هایی برای بزرگداشت فردوسی و سایر ادبا برپا کنیم.  امیدوارم در آینده در هر گوشه این مملکت یک اتفاق فرهنگی و هنری بیفتد. خوشبختانه مملکتی غنی از لحاظ انسانی داریم.  جشنواره توس اهمیتی که برای من دارد بیشتر برگرداندن ما به ریشه‌های فرهنگی اصیل و شناخت آن‌ها و پیدا کردن دوباره ریشه اصالت خودمان است. مملکت ما در قرون گذشته چندین بار مورد هجوم فرهنگ‌های مختلف واقع شده. همیشه فرهنگ‌های خارجی به شکلی در فرهنگ این سرزمین وارد شده‌اند بدون آنکه بتوانند ریشه اصلی آن را از بین ببرند. اکنون ما در یک دوره جدید تاریخ ایران هستیم و هر چقدر امروز ما به ریشه‌های اصیل خودمان آشناتر باشیم، طبیعتاً فرهنگی که از همه طرف به جهانیان هجوم آورده، فرهنگ ما را از بین نخواهد برد. برنامه‌ای که امروز من دیدم، البته چون سال اول جشنواره است، برای این جشنواره کوچک است که انشاءالله در سال آینده بزرگ خواهد شد. جشنواره توس فرصت داد تا نمونه‌ای از آثار خطی مینیاتور و هنرهای تزیینی به معرض نمایش گذارده شد و من مطمئن هستم که با این جشنواره ثروت‌هایی که در مملکت پراکنده‌اند در آینده جمع شود. برنامه‌هایی که امروز دیدم کاملاً سنتی و خیلی برایم جالب بود. امیدوارم این جشنواره بتواند یک جشنواره بزرگ برای سال‌های آینده باشد که مردم بتوانند بیشتر در این جشنواره شرکت کنند. امروز را نمی‌توانم قضاوت کنم، چون وقتی که من هستم عده کمی را دعوت می‌کنند و من فکر می‌کنم اگر نقالی که امروز دیدم در فضای آزاد باشد هزاران نفر به دیدن آن بیایند. از سوی دیگر، از افرادی که واقعاً در این راه با وجود عدم توجه عموم، سال‌ها است زحمت کشیده‌اند قدردانی شود و این سنت پابرچا بماند.
 +
 
 +
پرسش: علیاحضرتا، در مورد نقالی اشاره‌ای فرمودید و اینکه اینان پشتیبانی نداشته‌اند. علیاحضرت تصور می‌فرمایند که ما در آینده می‌توانیم برنامه‌هایی را پیش بگیریم تا اینکه بتوانیم این هنرها و برنامه‌ها را تکمیل‌تر و زنده تر بکنیم؟
 +
 
 +
علیاحضرت فرمودند، من فکر می‌کنم برنامه نقالی بعد از این جشنواره شاید دوباره زنده شود و می‌دانم که عده زیادی از مردم علاقمند مشاهده این هنر هستند. فردوسی را ما در ادبیات سرزمین‌مان همیشه به عنوان مرد حماسه ساز می‌شناسیم و هم این که کتاب فردوسی حماسه تنها نیست، فلسفه و اخلاق و انسانیت در لابلای حماسه به مردم گفته شده و اصولاً اشعار این کتاب همه به زبان فارسی است.
 +
 
 +
نظر علیاحضرت درباره کُشتی چه هست؟
 +
 
 +
علیاحضرت فرمودند: اصولاً در هر برنامه‌ای احساس بخصوصی به انسان دست می‌دهد. ممکن است من که کُشتی را نگاه می‌کنم آن را به عنوان یک ورزش نگاه کنم ولی به دلیل اینکه یک ورزش سنتی ایران است و شاید به این دلیل مرا به طرف خودش می‌کشد و آداب و رسوم و فولکلوریک بومی این مملکت یک حس بخصوصی به من می‌دهد.
 +
 
 +
علیاحضرت شهبانو در مورد دارایی‌های آثار ملی ایران و توسعه اینگونه جشنواره‌ها فرمودند: البته باید دید که جشنواره تا چه حدی هست. عین جشنواره‌ای که تاکنون داشته‌ایم طبیعتاً یک گروه خارجی آمده‌اند، توجه کرده‌اند و آشنا شدند. بعضی‌ها از خود ما بیشتر روی آداب و فرهنگ ما کار کرده‌اند، بخصوص در قدیم که بیشتر در مورد آثار معماری و کتاب‌های خطی از طرف خارجیان بررسی‌هایی انجام شده و حالا موقع آن رسیده که خود ما باید با این هنرها آشنا شویم و آن‌ها را به جهانیان بشناسانیم. چیزی که اکنون در مملکت ما اهمیت دارد، هنرهای این مملکت، هنرهای فلسفی، دانشمندان، هنرهای تزئینی، معماری، قالی‌بافی و غیره وغیره است و آن چیزی که این ملت را زنده نگاهداشته افراد و هنرها بوده‌اند، چه قدیمی و چه جدیدی، برای خود ملت ما هم مقداری از این‌ها ناشناخته هستند. اقداماتی که باید بشود بزرگداشت این افراد، چاپ کتاب‌های‌شان و سخنرانی‌ها. اول باید خودمان را بشناسیم که چه هستیم و که هستیم و چه داریم.
 +
 
 +
علیاحضرت شهبانو در پایان، ایران شناسان را به حضور پذیرفتند و سبب این باریابی را این گونه توجیه  فرمودند: به دلیل انکه این افراد سالیان دراز زحمت کشیده‌اند و با عشق و علاقه به این سرزمین خدمت کرده‌اند در حالیکه بدون اینکه ما به آن‌ها کمکی کرده باشیم و یا اینکه از ما کمک خواسته باشند، آن‌ها با عشق شخصی خودشان به دنبال این کار رفته‌اند. ادب و هنر ایران را به جهانیان بشناسانند و کمتر کاری که می‌توانم بکنم این است که با آن‌ها آشنا شوم. علیاحضرت شهبانو در پایان فرمودند: ما باید در آینده سعی کنیم که جشنواره‌های بیشتری در ایران ترتیب دهیم.  
 +
 
 +
پس از نیم روز در پیشگاه علیاحضرت شهبانو نخستین جشنواره توس در آرامگاه دلگشای فردوسی، حماسه‌سرای بزرگ ایران در توس گشایش یافت. علیاحضرت شهبانو نخست به جای برگزاری ورزش باستانی و کُشتی‌های محلی چند فن تشریف‌فرما شدند. آنگاه برنامه مداحی و یک قطعه آواز همراه با دوتار انجام شد. علیاحضرت شهبانو و همراهان سپس به ورزشگاه توس محل برگزاری ورزش‌های باستانی و کُشتی‌های محلی تشریف‌فرما شدند. نخست عملیات ورزش باستانی از سوی ورزشکاران انجام شد و سپس کُشتی با چوخه و کُشتی گیله مرد وسیله ورزشکاران باستانی خراسان و کُشتی‌گیران گیلان انجام شد. پیش از شروع مبارزه، کشتی‌گیران پیشاپیش ورزشکاران مطابق سنت معمول این کُشتی خنچه‌ای به پیشگاه شهبانو فراداشتند و سپس با گرفتن پروانه از پیشگاه شهبانو حریفان به زورآزمایی پرداختند. محل مسابقه را که دیار ه مانند است سیم بَر گویند. یعنی مکانی که پهلوان پیروز سیم (نقره) می‌گیرد و برنده می‌شود. علیاحضرت شهبانو در پایان این مراسم کُشتی‌گیران را مورد مهر قرار دادند و سپس برنامه نقالی در تالار شرقی آرامگاه فردوسی را مشاهده کردند.
 +
 
 +
علیاحضرت شهبانو پیش از گشایش نخستین جشنواره حماسی توس از نگارخانه میرک وابسته به اداره کل فرهنگ و هنر استان خراسان دیدن کردند. نگارخانه میرک مرکزی برای ارشاد نوجوانان و جوانان در هنرهای تجسمی است. دوره آموزشی هنرجویانی که در این مرکز آموزش می‌بینند از شش ماه تا چهار سال است. در این مرکز رشته‌های طراحی نقاشی رنگ و روغن، مینیاتور، گلسازی، مجسمه‌سازی و سرامیک تعلیم داده می‌شود. نگارخانه میرک سالانه ۷۰ تا ۲۰۰ هنرجو بطور رایگان می‌پذیرد. در حال حاضر به مناسبت برگزاری جشنواره حماسی توس نمایشگاهی از آثار نقاشی هنرجویان این مرکز در نگارخانه میرک ترتیب یافته است.  
 +
 
 +
در برنامه‌های بازدید امروز شهبانو و همچنین گشایش نخستین جشنواره حماسی توس آقای دکتر اقبال رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران، وزیر فرهنگ و هنر، ندیمه علیاحضرت شهبانو، استاندار خراسان، معاون فرهنگی وزارت دربار شاهنشاهی، قائم مقام و رئیس کل تشریفات شاهنشاهی و فرمانده گارد جاویدان و چند تن از شخصیت‌های محلی افتخار حضور داشتند.  
  
از سوی دیگر شاهنشاه را به همراه سرهنگ دفتری رییس دژبانی کشور سوار خودرویی کردند تا به بیمارستان ارتش ببرند، باز هم بخت با مردم ایران بود که راننده خودرو به یکی از خیابان‌های بن بست دانشگاه تهران پیچید و ناچار شد دور بزند و دوباره به سوی دانشکده حقوق بازگردد که دکتر منوچهر اقبال وزیر بهداری، خودرو را بازایستاند و سوار شد و کنار شاهنشاه نشست. خودرو به بیمارستان ارتش رسید، شاهنشاه و دکتر اقبال از خودرو پیاده شدند و دکتر اقبال دریافت که پزشکانی که کشیک هستند، پزشکان دیگری می‌باشند و نه کسانی که باید در آن روز در بیمارستان باشند. همانگونه که بررسی‌ها نشان داد، پزشکان هموند حزب توده در این روز به کار گماشته شده بودند. این نشان می‌دهد که این سوءقصد کار یک تن نبود بلکه توطئه بزرگ و گسترده‌ای برنامه ریزی شده بود. پس از آنکه دکتر اقبال غیرعادی بودن وضعیت بیمارستان را دید، خود شاهنشاه را جراحی کرد و پروانه نداد که کسی از پزشکان کشیک توده‌ای  به شاهنشاه نزدیک شوند. یکی از گلوله‌ها که به پشت و شانه شاهنشاه خورده بود و آنجا گیر کرده بود، زمانی دیگر، در یکی از سفرهای شاهنشاه به ایالات متحده امریکا در پادگان نظامی بیرون کشیده شد.
+
'''دومین روز نخستین جشنواره توس'''
 
   
 
   
پخش خبر سوءقصد به جان شاهنشاه در تهران و شهرستان‌ها چنان ناآرامی در همگان بوجود آورد که همانند آن را در تاریخ ایران کمتر می‌توان یافت. همه از پیر و جوان، زن و مرد به خیابان‌ها ریختند و با بی‌تابی چشم به راه رسیدن مژده تندرستی شاهنشاه بودند. در شهرستان‌های دور و نزدیک مردم به تلگرافخانه‌ها هجوم آورده بودند و می‌خواستند هر چه زودتر از جریان سوءقصد آگاه شوند. در آن میان، تنها کارگردانان سازمان [[حزب توده]] وابسته به شوروی بودند که با خیال راحت از برنامه شومی که در پیش داشتند، بیش از ده هزار تن از افراد حزبی را برای برگزاری مراسم یادبود مزدور و سرسپرده بیگانه تقی ارانی در امامزاده عبدالله شهر ری گردآورده بودند و درست در همان لحظه‌هایی که شاهنشاه در دانشگاه تهران در کاخ دانش و فرهنگ کشور خود مورد سوءقصد قرار گرفته بود، توده‌ای‌ها سخنان پرشور بر سر گور ارانی ایراد می‌کردند و آوازهای انقلابی می‌خواندند.
+
۲۴ تیر ماه ۱۳۵۴ علیاحضرت شهبانو پیش از نیم روز کودکان و نوجوانان شبانه‌روزی دختران جمعیت خیریه فرح پهلوی را در کاخ ملک‌آباد پذیرفتند. هنگامی که علیاحضرت شهبانو در میان کودکان با آنان گفتگو می‌کردند، یکی از دختران شبانه‌روزی که از دیدار شهبانو اشک شوق می‌ریخت درخواست کرد که معظم‌لها بیشتر در مشهد بمانند و امشب از نمایش «کوهنولین» که چند تن از این دختران در آن شرکت کرده‌اند دیدن کنند. علیاحضرت در پاسخ به این درخواست دستور فرمودند که از این برنامه فیلمی تهیه شود که معظم‌لها در تهران از آن دیدن کنند.  
 
 
  
دولت ساعد که پس از سقوط کابینه عبدالحسین هژیر (۲۳ خرداد - ۱۶ آبان ۱۳۲۷) از روز ۲۵ آبان ماه بر سر کار آمده بود در اعلامیه ایی که از رادیو تهران پخش شد، ملت ایران را از تندرستی و از میان رفتن خطر از جان شاهنشاه آگاه نمود. شاهنشاه که از نگرانی مردم آگاهی داشتند، ساعت ۱۹ یکشنبه در بستر بهبودی از رادیو تهران، پیامی برای ملت ایران فرستادند که سبب آرامش خاطر مردم شد:
+
علیاحضرت شهبانو هنگام دیدار از پروژه‌ها و ماکت ساختمان جدید شبانه‌روزی مشهد مقرر فرمودند، خوابگاه‌های کودکان به گونه‌ای ساخته شود که کودکان در آن‌ها در رفاه باشند و حتی‌الامکان احساس کنند که در خانواده خود زندگی می‌کنند. شهبانو همچنین در مورد رفاه مربیان این مراکز دستوراتی به مسئولان امر صادر فرمودند. در شبانه‌روزی جمعیت فرح پهلوی ۷۰ کودک و نوجوان ۶ تا ۱۷ ساله سرگرم تحصیل و زندگی می‌باشند. جمعیت افزون بر این شبانه‌روزی، چهار مهد کودک در مشهد دایر کرده است.
  
:::: هم میهنان عزیز، بعد از سپاسگزاری بی پایان از فضل و رحمت الهی که مرا از خطر سوءقصد حفظ فرمود، از اینکه در این موقع عموم طبقات اهالی با خلوص کامل برای سلامت من ابراز احساسات نموده‌اند، مراتب رضایت و خشنودی خود را اظهار می‌دارم. البته انتظار من همین بود، زیرا به شهادت تاریخ مردم کشور ما در مقام حفظ شئون ملی هیچ وقت دستخوش اغراض بدخواهان نگردیده و غریزه ذاتی خود را که خلوص و صمیمیت است به منصه ظهور رسانیده‌اند. اگر چه چند روزی به واسطه این حادثه مجبور به استراحت و معالجه هستم، اما بدیهی است که اینگونه حوادث خللی به استحکام عقیده و ثبات من در راه خدمت به وطن وارد نمی‌سازد، بلکه در حفظ مملکت و تأمین رفاه و آسایش مردم ثابت‌تر بوده و از ایثار جان نیز در صورت لزوم دریغ نخواهم‌نمود. امیدوارم برای رسیدن به کمال مطلوب، با فضل و یاری خداوند تعالی همه وقت ما را حافظ و پشتیبان باشد، و هم‌میهنان عزیز هم برای ایجاد وحدت کامل و تقویت حس صمیمیت از انجام وظایفی که بر عهده دارند کوتاهی و فروگذار ننمایند.
+
علیاحضرت شهبانو با همراهان سپس از کاخ ملک‌آباد رهسپار پارک شاه عباس گردیدند و شهبانو در این پارک کتابخانه فردوسی وابسته به انجمن پرورش فکری کودکان و نوجوانان را گشودند. شهبانو پس از ابراز مهر نسبت به مسئولان کتابخانه از کتابخانه سیار مشهد که در یک مینی‌بوس ویژه ترتیب یافته است و در نقاط مختلف شهر مشهد، کتاب برای مطالعه در اختیار کودکان و نوجوانان قرار می‌دهد، دیدن کردند. هفت سال پیش نخستین کتابخانه کانون در پارک کورش مشهد گشایش یافت و اکنون ۱۱۴۸۰ تن هموند دارد. همچنین در سال گذشته کتابخانه سیار با کمک آستان قدس رضوی آغاز به کار کرده است و در توس نیز کتابخانه روستایی ایجاد شده است. در کتابخانه فردوسی ۸ هزار جلد کتاب برای مطالعه کودکان و نوجوانان  موجود است. برای نخستین بار در این کتابخانه بخشی به جوانان تخصیص داده شده است.  
  
دولت ساعد پس از آنکه مدرک‌ها و اطلاعات در پیوند با سوءقصد به شاهنشاه از سوی حزب توده را بدست آورد، [[حزب توده]] وابسته به شوروی را رسما غیرقانونی اعلام نمود. بی‌درنگ فرمانداری نظامی در پایتخت برقرار شد و کارهای دولت شتابان در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. کلوب‌های حزب توده در سراسر ایران  و روزنامه حزبی از سوی مامورین انتظامی بسته شد. شماری از رهبران حزب در دادگاه‌های نظامی محاکمه شدند و به سبب خیانت و وطن‌فروشی و جرم‌هایی که ردشدنی نبودند و در درازای سال‌ها به آن دست زده بودند به زندان افتادند. شماری دیگر از سران حزب که به خارج از کشور گریخته بودند، در نبودنشان دادرسی  و به اعدام محکوم شدند.  با وجود این، حزب توده از فعالیت خود دست نکشید و از آن پس سازمان‌های پنهانی دایر کرد و به اصطلاح حزبی به زیر زمین رفت و چشم به راه فرصت مناسب نشست تا بار دیگر در پهنه سیاست ایران نقشی را که در برابر استالینیسم و دیپلماسی بریتانیا بر عهده گرفته بود به اجرا درآورد.
+
علیاحضرت شهبانو در پایان بازدید از کتابخانه از نمایش رستم و سهراب که بوسیله گروه تئاتر کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان اجرا شد، دیدن کردند.
  
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۱


نخستین جشنواره توس در پیشگاه علیاحضرت شهبانو گشایش یافت
بازدید علیاحضرت شهبانو از نمایشگاه نقاشی‌های عامیانه
تمبر یادبود نخستین جشنواره توس ۱۳۵۴
شهبانو در میان دختران شبانه‌روزی فرح پهلوی

گشایش نخستین جشنواره توس در پیشگاه علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی ۲۳ تیر ماه ۱۳۵۴

جشنواره توس در پیشگاه علیاحضرت شهبانو گشایش یافت. زادگاه حماسه‌سرای بزرگ ایران «فردوسی» امروز شاهد آئین پرشکوه جشنواره‌ای است که ملت ایران برای بزرگداشت او برپا می‌دارد. پس از نیم روز جشنواره توس در پیشگاه شهبانوی ایران رسماً آغاز شد و آیین ویژه ای در بر گیرنده نمایش، ورزش قهرمانان باستانی است، انجام گرفت. هنگام تشریف فرمایی علیاحضرت شهبانوی ایران، سینی پر از آتشی که با اسفند و کندر در آن می‌سوزد، به پیشگاه شهبانو آورده شد و به آیین کهن ایرانیان به درگاه خدا نیایش شد تا شهبانوی ایران را همواره از گزند و آسیب در امان دارد. آنگاه طبل‌ها و دهل‌ها به صدا درآمد و روایاتی از شاهنامه از زبان یک مرشد بازگو گردید. علیاحضرت شهبانو به دنبال این بخش از مراسم جشنواره، از ورزشگاه توس که به شیوه میدان‌های رزم‌آزمایی گذشتگان ساخته شده است بازدید فرمودند و چند نمایش از کشتی «چوخه» و کشتی «گیله مرد» توسط قهرمانان اجرا گردید.

علیاحضرت شهبانو پیش از نیم روز از نمایشگاه نقاشی‌های تخیلی که در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ترتیب یافته است بازدید فرمودند. پیش از تشریف‌فرمایی علیاحضرت شهبانو در ساعت ۹ بامداد، امروز در تالار فردوسی متن سخنرانی استاد جلال همایی بوسیله دکتر ضیاءالدین سجادی قرائت شد و آنگاه خانم «کوکازا» فردوسی‌شناس نامدار ژاپن پیرامون چهره پهلوانان اساطیری ایران سخن گفت و «کاروس کررده» اسطوره‌شناس و پژوهشگر تاریخ از آلمان پژوهش‌های خود را در زمینه شاهنامه بیان کرد. هم چنین علیاحضرت شهبانو از مجموعه‌ای از نقاشی‌های عامیانه که به مناسبت جشنواره توس در اتاق بازرگانی مشهد برگزار شده بود، دیدن کردند.

مصاحبه خبرنگار رادیو تلویزیون ملی ایران با علیاحضرت شهبانو در باره جشنواره توس

شبانگاه علیاحضرت شهبانو پس از تماشای برنامه بیژن و منیژه از برنامه‌های جشنواره توس به پرسش‌های خبرنگار رادیو تلویزیون ملی ایران درباره جشنواره توس پاسخ فرمودند. خبرنگار پرسید: علیاحضرتا، نخستین روز جشنواره توس را به چه صورت ملاحظه فرمودید؟

علیاحضرت شهبانو فرمودند: اصولاً جشنواره توس را برای زنده کردن دوباره حماسه ایران، سنت‌های باستانی ایران و بزرگداشت یکی از بزرگ‌ترین شعرای برپا کرده‌ایم و امیدوارم که در آینده بتوانیم همانطور که شروع شده، برنامه‌هایی برای بزرگداشت فردوسی و سایر ادبا برپا کنیم. امیدوارم در آینده در هر گوشه این مملکت یک اتفاق فرهنگی و هنری بیفتد. خوشبختانه مملکتی غنی از لحاظ انسانی داریم. جشنواره توس اهمیتی که برای من دارد بیشتر برگرداندن ما به ریشه‌های فرهنگی اصیل و شناخت آن‌ها و پیدا کردن دوباره ریشه اصالت خودمان است. مملکت ما در قرون گذشته چندین بار مورد هجوم فرهنگ‌های مختلف واقع شده. همیشه فرهنگ‌های خارجی به شکلی در فرهنگ این سرزمین وارد شده‌اند بدون آنکه بتوانند ریشه اصلی آن را از بین ببرند. اکنون ما در یک دوره جدید تاریخ ایران هستیم و هر چقدر امروز ما به ریشه‌های اصیل خودمان آشناتر باشیم، طبیعتاً فرهنگی که از همه طرف به جهانیان هجوم آورده، فرهنگ ما را از بین نخواهد برد. برنامه‌ای که امروز من دیدم، البته چون سال اول جشنواره است، برای این جشنواره کوچک است که انشاءالله در سال آینده بزرگ خواهد شد. جشنواره توس فرصت داد تا نمونه‌ای از آثار خطی مینیاتور و هنرهای تزیینی به معرض نمایش گذارده شد و من مطمئن هستم که با این جشنواره ثروت‌هایی که در مملکت پراکنده‌اند در آینده جمع شود. برنامه‌هایی که امروز دیدم کاملاً سنتی و خیلی برایم جالب بود. امیدوارم این جشنواره بتواند یک جشنواره بزرگ برای سال‌های آینده باشد که مردم بتوانند بیشتر در این جشنواره شرکت کنند. امروز را نمی‌توانم قضاوت کنم، چون وقتی که من هستم عده کمی را دعوت می‌کنند و من فکر می‌کنم اگر نقالی که امروز دیدم در فضای آزاد باشد هزاران نفر به دیدن آن بیایند. از سوی دیگر، از افرادی که واقعاً در این راه با وجود عدم توجه عموم، سال‌ها است زحمت کشیده‌اند قدردانی شود و این سنت پابرچا بماند.

پرسش: علیاحضرتا، در مورد نقالی اشاره‌ای فرمودید و اینکه اینان پشتیبانی نداشته‌اند. علیاحضرت تصور می‌فرمایند که ما در آینده می‌توانیم برنامه‌هایی را پیش بگیریم تا اینکه بتوانیم این هنرها و برنامه‌ها را تکمیل‌تر و زنده تر بکنیم؟

علیاحضرت فرمودند، من فکر می‌کنم برنامه نقالی بعد از این جشنواره شاید دوباره زنده شود و می‌دانم که عده زیادی از مردم علاقمند مشاهده این هنر هستند. فردوسی را ما در ادبیات سرزمین‌مان همیشه به عنوان مرد حماسه ساز می‌شناسیم و هم این که کتاب فردوسی حماسه تنها نیست، فلسفه و اخلاق و انسانیت در لابلای حماسه به مردم گفته شده و اصولاً اشعار این کتاب همه به زبان فارسی است.

نظر علیاحضرت درباره کُشتی چه هست؟

علیاحضرت فرمودند: اصولاً در هر برنامه‌ای احساس بخصوصی به انسان دست می‌دهد. ممکن است من که کُشتی را نگاه می‌کنم آن را به عنوان یک ورزش نگاه کنم ولی به دلیل اینکه یک ورزش سنتی ایران است و شاید به این دلیل مرا به طرف خودش می‌کشد و آداب و رسوم و فولکلوریک بومی این مملکت یک حس بخصوصی به من می‌دهد.

علیاحضرت شهبانو در مورد دارایی‌های آثار ملی ایران و توسعه اینگونه جشنواره‌ها فرمودند: البته باید دید که جشنواره تا چه حدی هست. عین جشنواره‌ای که تاکنون داشته‌ایم طبیعتاً یک گروه خارجی آمده‌اند، توجه کرده‌اند و آشنا شدند. بعضی‌ها از خود ما بیشتر روی آداب و فرهنگ ما کار کرده‌اند، بخصوص در قدیم که بیشتر در مورد آثار معماری و کتاب‌های خطی از طرف خارجیان بررسی‌هایی انجام شده و حالا موقع آن رسیده که خود ما باید با این هنرها آشنا شویم و آن‌ها را به جهانیان بشناسانیم. چیزی که اکنون در مملکت ما اهمیت دارد، هنرهای این مملکت، هنرهای فلسفی، دانشمندان، هنرهای تزئینی، معماری، قالی‌بافی و غیره وغیره است و آن چیزی که این ملت را زنده نگاهداشته افراد و هنرها بوده‌اند، چه قدیمی و چه جدیدی، برای خود ملت ما هم مقداری از این‌ها ناشناخته هستند. اقداماتی که باید بشود بزرگداشت این افراد، چاپ کتاب‌های‌شان و سخنرانی‌ها. اول باید خودمان را بشناسیم که چه هستیم و که هستیم و چه داریم.

علیاحضرت شهبانو در پایان، ایران شناسان را به حضور پذیرفتند و سبب این باریابی را این گونه توجیه فرمودند: به دلیل انکه این افراد سالیان دراز زحمت کشیده‌اند و با عشق و علاقه به این سرزمین خدمت کرده‌اند در حالیکه بدون اینکه ما به آن‌ها کمکی کرده باشیم و یا اینکه از ما کمک خواسته باشند، آن‌ها با عشق شخصی خودشان به دنبال این کار رفته‌اند. ادب و هنر ایران را به جهانیان بشناسانند و کمتر کاری که می‌توانم بکنم این است که با آن‌ها آشنا شوم. علیاحضرت شهبانو در پایان فرمودند: ما باید در آینده سعی کنیم که جشنواره‌های بیشتری در ایران ترتیب دهیم.

پس از نیم روز در پیشگاه علیاحضرت شهبانو نخستین جشنواره توس در آرامگاه دلگشای فردوسی، حماسه‌سرای بزرگ ایران در توس گشایش یافت. علیاحضرت شهبانو نخست به جای برگزاری ورزش باستانی و کُشتی‌های محلی چند فن تشریف‌فرما شدند. آنگاه برنامه مداحی و یک قطعه آواز همراه با دوتار انجام شد. علیاحضرت شهبانو و همراهان سپس به ورزشگاه توس محل برگزاری ورزش‌های باستانی و کُشتی‌های محلی تشریف‌فرما شدند. نخست عملیات ورزش باستانی از سوی ورزشکاران انجام شد و سپس کُشتی با چوخه و کُشتی گیله مرد وسیله ورزشکاران باستانی خراسان و کُشتی‌گیران گیلان انجام شد. پیش از شروع مبارزه، کشتی‌گیران پیشاپیش ورزشکاران مطابق سنت معمول این کُشتی خنچه‌ای به پیشگاه شهبانو فراداشتند و سپس با گرفتن پروانه از پیشگاه شهبانو حریفان به زورآزمایی پرداختند. محل مسابقه را که دیار ه مانند است سیم بَر گویند. یعنی مکانی که پهلوان پیروز سیم (نقره) می‌گیرد و برنده می‌شود. علیاحضرت شهبانو در پایان این مراسم کُشتی‌گیران را مورد مهر قرار دادند و سپس برنامه نقالی در تالار شرقی آرامگاه فردوسی را مشاهده کردند.

علیاحضرت شهبانو پیش از گشایش نخستین جشنواره حماسی توس از نگارخانه میرک وابسته به اداره کل فرهنگ و هنر استان خراسان دیدن کردند. نگارخانه میرک مرکزی برای ارشاد نوجوانان و جوانان در هنرهای تجسمی است. دوره آموزشی هنرجویانی که در این مرکز آموزش می‌بینند از شش ماه تا چهار سال است. در این مرکز رشته‌های طراحی نقاشی رنگ و روغن، مینیاتور، گلسازی، مجسمه‌سازی و سرامیک تعلیم داده می‌شود. نگارخانه میرک سالانه ۷۰ تا ۲۰۰ هنرجو بطور رایگان می‌پذیرد. در حال حاضر به مناسبت برگزاری جشنواره حماسی توس نمایشگاهی از آثار نقاشی هنرجویان این مرکز در نگارخانه میرک ترتیب یافته است.

در برنامه‌های بازدید امروز شهبانو و همچنین گشایش نخستین جشنواره حماسی توس آقای دکتر اقبال رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران، وزیر فرهنگ و هنر، ندیمه علیاحضرت شهبانو، استاندار خراسان، معاون فرهنگی وزارت دربار شاهنشاهی، قائم مقام و رئیس کل تشریفات شاهنشاهی و فرمانده گارد جاویدان و چند تن از شخصیت‌های محلی افتخار حضور داشتند.

دومین روز نخستین جشنواره توس

۲۴ تیر ماه ۱۳۵۴ علیاحضرت شهبانو پیش از نیم روز کودکان و نوجوانان شبانه‌روزی دختران جمعیت خیریه فرح پهلوی را در کاخ ملک‌آباد پذیرفتند. هنگامی که علیاحضرت شهبانو در میان کودکان با آنان گفتگو می‌کردند، یکی از دختران شبانه‌روزی که از دیدار شهبانو اشک شوق می‌ریخت درخواست کرد که معظم‌لها بیشتر در مشهد بمانند و امشب از نمایش «کوهنولین» که چند تن از این دختران در آن شرکت کرده‌اند دیدن کنند. علیاحضرت در پاسخ به این درخواست دستور فرمودند که از این برنامه فیلمی تهیه شود که معظم‌لها در تهران از آن دیدن کنند.

علیاحضرت شهبانو هنگام دیدار از پروژه‌ها و ماکت ساختمان جدید شبانه‌روزی مشهد مقرر فرمودند، خوابگاه‌های کودکان به گونه‌ای ساخته شود که کودکان در آن‌ها در رفاه باشند و حتی‌الامکان احساس کنند که در خانواده خود زندگی می‌کنند. شهبانو همچنین در مورد رفاه مربیان این مراکز دستوراتی به مسئولان امر صادر فرمودند. در شبانه‌روزی جمعیت فرح پهلوی ۷۰ کودک و نوجوان ۶ تا ۱۷ ساله سرگرم تحصیل و زندگی می‌باشند. جمعیت افزون بر این شبانه‌روزی، چهار مهد کودک در مشهد دایر کرده است.

علیاحضرت شهبانو با همراهان سپس از کاخ ملک‌آباد رهسپار پارک شاه عباس گردیدند و شهبانو در این پارک کتابخانه فردوسی وابسته به انجمن پرورش فکری کودکان و نوجوانان را گشودند. شهبانو پس از ابراز مهر نسبت به مسئولان کتابخانه از کتابخانه سیار مشهد که در یک مینی‌بوس ویژه ترتیب یافته است و در نقاط مختلف شهر مشهد، کتاب برای مطالعه در اختیار کودکان و نوجوانان قرار می‌دهد، دیدن کردند. هفت سال پیش نخستین کتابخانه کانون در پارک کورش مشهد گشایش یافت و اکنون ۱۱۴۸۰ تن هموند دارد. همچنین در سال گذشته کتابخانه سیار با کمک آستان قدس رضوی آغاز به کار کرده است و در توس نیز کتابخانه روستایی ایجاد شده است. در کتابخانه فردوسی ۸ هزار جلد کتاب برای مطالعه کودکان و نوجوانان موجود است. برای نخستین بار در این کتابخانه بخشی به جوانان تخصیص داده شده است.

علیاحضرت شهبانو در پایان بازدید از کتابخانه از نمایش رستم و سهراب که بوسیله گروه تئاتر کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان اجرا شد، دیدن کردند.