تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
 
(۳۹۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
 
*
 
*
  
[[پرونده:ShahrokhiCoup18Tir1359.mp4|thumb|left|280px| نجات قیام ایران بزرگ (نقاب) پایگاه شاهرخی ۱۸ تیر ماه ۱۳۵۹]]
+
[[پرونده:Farzaneh Kheradmand Disgraceful Day 15 Khordad 1342-1.mp4|thumb|left|180px|روز ننگین پانزدهم خرداد ماه ۱۳۴۲]]
[[پرونده:ShahrokhiCoupGeneralMahdiyoun18Tir1359.jpg|thumb|left|180px|تیمسار سپهبد مهدیون فرمانده پدافند نیروی هوایی شاهنشاهی]]
+
[[پرونده:ShahanshahAryamehrSpeech15Khordad1351.mp4|thumb|180px|[[سخنرانی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در نشست تاریخی کنگره بزرگ ملی در بزرگداشت دهمین سالگرد انقلاب شاه و مردم ۳ بهمن ماه ۱۳۵۱|سخنرانی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در دهمین سالروز انقلاب شاه و مردم و یادآوری روز ننگین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]]]
[[پرونده:ShahrokhiCoupAyatmohagheghi18Tir1359.jpg|thumb|left|180px|تیمسار سرتیپ آیت محققی فرمانده پایگاه سوم شکاری همدان]]
+
[[پرونده:Shahanshah19Dey1341FarmerCongress2.jpg|thumb|left|180px|شاهنشاه در کنگره ملی کشاورزان ۱۹ دی ۱۳۴۱]]
[[پرونده:ShahrokhiCoup18Tir1359a.jpg|thumb|left|180px|از راست:سروان افسر فنی نیروی هوایی بیژن ایران نژاد، سرلشکر خلبان آیت محققی، یوسف پوررضایی، سروان خلبان محمد ملک و سرگرد خلبان فرخزاد جهانگیری]]
+
[[پرونده:ShahanshahSpeechEnghelabShahMardomQom1341.jpg|thumb|left|180px|سخنرانی شاهنشاه در قم ۴ بهمن ۱۳۴۱]]
[[پرونده:ShahrokhiCoup18Tir1359d.jpg|thumb|left|180px|]]
+
[[پرونده:Fiftheenth Khordad 42 5.jpg|thumb|left|180px|خمینی چیان به خیابان می‌ریزند]]
[[پرونده:ShahrokhiCoup18Tir1359b.jpg|thumb|left|180px|]]
+
[[پرونده:TerrorKhomeini15Khordad1342g.jpg|thumb|left|180px|]]
[[پرونده:ShahrokhiCoup18Tir1359f.jpg|thumb|left|180px|]]'''[[شرکت ملی صنایع مس ایران| پیام اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر در روز صنایع مس ایران ۲۰ تیر ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی]]'''
+
[[پرونده:TerrorKhomeini15Khordad1342a.jpg|thumb|left|180px|]]
 +
[[پرونده:Fiftheenth Khordad 42.jpg|thumb|left|160px|مردم به پشتیبانی از نیروهای دولتی می‌پردازند و از شهربانی درخواست اسلحه کردند ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]
  
'''[[قیام نقاب پایگاه شاهرخی ۱۸ تیر ماه ۱۳۵۹]] ''' - چهل سال از قیام دلاورانه پایگاه شاهرخی برای سرنگونی رژیم اسلامی و رهایی ایران از چنگال استعمار و استحمار در ایران می‌گذرد. قیام نقاب نام کودتایی بود که از پایگاه شاهرخی همدان باید آغاز می‌شد که کوتاه شده « نجات قیام ایران بزرگ » استسرداران دلیر  ایران زمین قرار بود در هفته دوم تا ۱۸ تیر ماه ایل‌های بختیاری، بویراحمدی، بلوچ و قشقایی با برنامه‌های از پیش ریخته شورش بر پا کنند و سپاه پاسداران را از تهران دور کنند، آنگاه در شب هجدهم تیر ماه نزدیک به ۳۰۰ تن از چتربازها به فرماندهی سرگرد آذرتاش در دسته‌های کوچک به پایگاه شاهرخی همدان نزدیک شوند. همزمان با این عملیات در پارک فرح تهران نزدیک به بیست خلبان نیروی هوایی به فرماندهی سرتیپ خلبان فرمانده آکروجت شاهنشاهی آیت محققی و ستوان رکنی گردآمده بودند و قرار بود به سی خلبان دیگر بپیوندند و  پیرامون پایگاه شاهرخی جای گیرند و پس از به دست گرفتن کنترل پایگاه شاهرخی با جنگنده‌های اف ۴ و اف ۵ ، خانه خمینی، مدرسه فیضیه فم، ساختمان دادگاه انقلاب، دفتر نخست وزیر، ساختمان اطلاعات سپاه و دو پایگاه سپاه در تهران، چندین کمیته در تهران و باندهای فرودگاه‌های نیروی هوایی در تهران و چند شهر دیگر را بمباران کنند و با خاک یکسان نمایند . آنگاه تیپ ۲۳ نیروی مخصوص نقاط حساس پایتخت را زیر کنترل درمی‌آورد. پس از اشغال ساختمان مجلس شورای ملی و  رادیو و تلویزیون جام جم دیگر دلاوران قیام شاهرخی بیانیه‌هایی پخش کنند و حکومت نظامی اعلام دارند و پیام‌هایی برای لشکر زرهی اهواز و یگان‌های نیروی دریایی برای گرفتن تاسیسات نفتی، برای پایگاه هوایی دزفول و هم چنین پیام‌هایی برای یگان‌هایی از ارتش برای زیر کنترل درآوردن اسپهان، مشهد و زاهدان و شیراز و کرمان بفرستند. جارنامه قیام دلاوران ایران که قرار بود روز پیروزی در ایران پخش شود چنین بود:
+
'''[[روز ننگین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]''' - در روز پانزدهم خرداد ماه ۱۳۴۲ خمینی بلوا و آشوبی در تهران و چند شهر دیگر برپا کرد تا شاید حکومت مشروطه پارلمانی ایران را براندازد. با دیدگاه امروز این بلوا در روز ننگین ۱۵ خرداد ماه همان ترکیبی را داشت که در آشوب سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی دیدیم. آرنگ‌ها « مرگ بر این دیکتاتور خون آشام » و « یا مرگ یا خمینی » بود. خمینی چیان بارها کوشش کردند که اسلحه خانه ارتش را بگیرند، سینماها را به آتش کشیدند و بانک‌ها و مغازه‌ها را تاراج کردند. خمینی چیان زنان بدون حجاب را کتک زدند، به کلانتری‌ها و ماموران پلیس یورش بردند و کتابخانه‌ها، مدرسه‌های دخترانه، روزنامه‌ها را به آتش کشیدند. خمینی چیان برنامه ریزی شده با پیت‌های نفت به آرشیو دادگستری که پرونده‌های این مجرمین در آنجا قرارداشت یورش بردند و بایگانی را به آتش کشیدند. در روز پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ این بلوا نافرجام ماند زیرا که مردم ایران، ارتش، دولت و پلیس دست در دست یکدیگر خمینی چیان را تار و مار کردند. بلوای پانزدهم خرداد شکست خورد زیرا که کنفدراسیون دانشجویان و سازمان آزادی بخش فلسطین وجود نداشت. پس از این روز ننگین، خمینی چیان از اشتباه‌های خویش آموختند و برنامه دیگری ریختند. نخست توانستند که خمینی را از چوبه دار برهانند، از خمینی آیت اله ساختند و وی را سرانجام در نجف جایی که خمینی ایدئولوژی ولایت فقیه و حکومت اسلامی  را پروراند ماندگار کردند. آنگاه با بنیاد کردن کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور، پروپاگاند علیه شاهنشاه ایران را آغاز کردند و با این پروپاگاندهای پیوسته توانستند کشورهای غربی را علیه شاهنشاه ایران برانگیزانند. خمینی چیان با عرفات و دیگر سازمان‌های تروریستی همکاری کردند و تروریست‌هایی زبردست در ساختن بمب، مبارزه‌های مسلحانه و جنگ‌های چریکی برای براندازی حکومت ایران آموزش دادند و روانه ایران کردند. با اینکه خمینی از سوی دادگاه به مرگ محکوم شد، با همدستی ژنرال حسن پاکروان رییس سازمان اطلاعات و امنیت کشور خمینی آزاد شد تا برنامه‌های اهریمنی خود را علیه کشور ایران و شاهنشاه ایران ادامه دهد. همه کسانی که امروز در کشور ایران پست‌های کلیدی را در دست دارند همان کسانی بودند که نزدیک به خمینی و در بلوای ۱۵ خرداد دستگیر شدند.
  
::"هم قطاران عزیز ساعت موعود فرا رسید. ارتش وطن پرست ایران حکومت پوسیده آخوندها را برچید. کلیه واحدهای ارتش، ژاندارمری و شهربانی اعلام همبستگی نمودند. هر گونه مقاوت به شدت سرکوب خواهد شد. آماده اخذ دستورات باشید." '''روان همه جان باختگان میهن پرست ایران شاد'''  
+
در روز ننگین پانزدهم خرداد بلوا و آشوب از چند نقطه تهران آغاز شد. گروهی از خمینی چیان از میدان بارفروشان تهران به سرکردگی قمه‌کش معروف تهران "طیب حاج رضایی" به راه افتادند. گروهی دیگر از خمینی چیان از جلوی بازار و میدان ارگ با چماق و چاقو به راه افتادند. حرکت بسیار برنامه ریزی شده برای یورش به اداره انتشارات و رادیو و مرکز تسلیحات ارتش و کلانتری‌ها برای دستیابی به سلاح گرم بود. خمینی چیان سر راه، جیپ‌ها و کامیون‌های پلیس و ماشین‌های آتش نشانی و خودروهای مردم را خرد کردند و به آتش کشیدند. در میدان ارگ خمینی چیان به پلیس حمله کردند و شماری از نیروهای انتظامی و تظاهرکنندگان کشته شدند. حمله‌ها به تسلیحات ارتش و کلانتری‌ها و اداره انتشارات و رادیو با وجود پایداری مامورین چندین  بار از سرگرفته شد. خمینی چیان به پارک شهر ریختند و از ورودی پارک تا سالن ورزشی پارک شهر را ویران ساختند و به آتش کشیدند و شماری از درختان پارک شهر را نیز سوزاندند.  گروهی پس از خرد کردن اتاقک نگهبان وارد کاخ دادگستری شدند، اینان به خوبی به ساختمان دادگستری و جای بایگانی دادگستری آشنایی داشتند، دیوار نازک میان اتاق نگهبان و بایگانی را خراب کردند و روی پرونده‌های بایگانی نفت ریختند و به آتش کشیدند و متواری شدند. خمینی چیان در دسته‌های کوچکتری پخش شدند و در ناصر خسرو برابر شمس العماره اتوبوس‌های شرکت واحد را آتش زدند و همه کیوسک‌های بلیت فروشی را شکستند و کیوسک را از جای درآوردند. گروهی دیگر از چهارراه گلوبندک به سوی بوذرجمهری غربی و خیابان خیام سرازیر شدند و آمبولانس کشیک وزارت بهداری و ورودی و شیشه‌های وزارت بهداری را شکستند. برابر نیمروز خمینی چیان گِرد وزارت دارایی را گرفتند و پلیس ناچار به پرتاب گاز اشک آور شد. آنگاه خمینی چیان در سه دسته چهارصد تنی به باشگاه ورزشی جعفری یورش بردند و بخش‌های موزه باشگاه، ورزش باستانی و لباس کنی را شکستند و آتش زدند. کارمندان بانک‌های پیرامون بازار تا ساعت ۱۹ ناچار در بانک‌ها ماندند. خمینی چیان آمبولانس جا به جا کردن مردگان را نیز به آتش کشیدند. هم چنین خمینی چیان  سینماهای متروپل، سعدی، حافظ، ایفل، ادئون و مغازه‌های کنار این سینماها را آتش زدند.
  
سازمان نظامیان وطن پرست ایران ( نوپا) سازمانی بود که از سوی سرهنگ دوم محمدباقر بنی عامری بازنشسته ژاندارمری با آغاز رژیم اسلامی در ایران بنیاد نهاده شد و مبارزه علیه رژیم اسلامی راه اندازی شد. سرهنگ بنی عامری از طراحان اصلی کودتای نقاب بود.
+
از ساعت یک پس نیمروز کم کم تانک‌ها به خیابان‌ها آمدند. گروهی از خمینی چیان در شرق تهران راهی کارخانه برق ژاله شدند. تا رسیدن ماموران کارکنان کارخانه با تشکیل گارد ملی و پایداری بی همانند از ورود خمینی چیان به کارخانه جلوگیری کردند.  خمینی چیان در میدان خراسان اتوبوس‌های شرکت واحد را  به آتش کشیدند و به سوی خیابان ری و میدان شاه متواری شدند. در همین هنگام خمینی چیان جلوی خودروی نیروی هوایی که از خیابان ژاله می‌گذشت را گرفتند و  ستوان یکم نیروی هوایی حبیب اله مستوفیان را  چند استوار نیروی هوایی سوار بر خودرو را بیرون کشیدند و به بسیار دلخراش ستوان یکم مستوفیان را قتل رساندند و دیگر درجه داران را به سختی زخمی کردند. به سبب نبودن اتوبوس و کمبود تاکسی مردم پیاده به سوی خانه هایشان می‌رفتند. در سراسر تهران خمینی چیان بیشتر مشروب فروشی‌ها را ویران کردند و سینماها و دانسینگ‌ها ویران ساختند و یا به آتش کشیدند. از روش کار خمینی چیان روشن بود که ستاد مرکزی آنان در سرچشمه قرار داشت و بدین روی یورش‌ها بیشتر در خیابان‌های ری، سیروس، بهارستان، امیرکبیر، ناصرخسرو، بازار، باب همایون انجام می‌شد. هم چنین پیوسته برای خمینی چیان از خیابان‌های شوش، دروازه غار، گودها، سید ملک خاتون افراد کمکی می‌رسید. از ساعت ۳ پس از نیمروز خمینی چیان به گروه‌های کوچکتری درآمدند و خود را به غرب و جنوب غربی تهران رساندند و ساعت‌های دراز در خیابان شاهرضا و سی متری به زد و خورد پرداختند.
  
لو رفتن کودتا - کودتای پایگاه شاهرخی در شب ۱۸ تیر ماه ۱۳۵۹ خورشیدی لو رفت. محمدعلی عمویی از سران حزب توده، سعید حجاریان که بازجویی‌ها را به گردن داشت و محمدری شهری حاکم شرع،  هادی خسروشاهی نماینده خمینی در وزارت ارشاد گفتند که [[حزب توده]] این کودتا را لو داد.
+
برنامه اصلاحاتی که ملت ایران سال‌ها چشم به راه آن بود، در روز ششم بهمن ماه ۱۳۴۱ به آرای ملت ایران گذاشته شد و با اکثریت آرای ملت ایران در سراسر کشور به منشور شش ماده‌ای [[انقلاب شاه و مردم]] آری گفته‌شد. با این اصلاحات زمینداران بزرگ و هم‌چنین روحانیون آغاز به دشمنی کردند. با اجرای [[اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی]] می‌بایستی که فئودالیسم در ایران برچیده شود و زمین از مالکین بزرگ خریداری و میان کشاورزانی که روی آن کار می‌کردند تقسیم شود. مالکین بزرگ و ملایان به سرکردگی حجت‌الاسلام خمینی تبانی کرده و تظاهراتی علیه تقسیم اراضی به راه انداختند. اصل نخست اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی و دگرگون ساختن موقعیت سیاسی و اجتماعی زنان، با اصل پنجم منشور انقلاب شاه و مردم [[اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان]] یعنی دادن آزادی به زنان و حق برابر سیاسی و اجتماعی با مردان در انتخاب کردن و انتخاب شدن در انجمن‌های استان و شهرستان، دو مجلس شورای ملی و مجلس سنا و انتخابات در هر سطح انتخاباتی دیگر در کشور، افزون بر این، برای گسترش بیشتر دموکراسی در انتخابات آزاد محدودیت دینی برداشته شد تا هر ایرانی با هر باوری بتواند انتخاب کند و انتخاب شود که این با دگرگون ساختن سوگند نمایندگان از به "قرآن مجید" به "کتاب آسمانی" به اجرا درآید. همچنین دگرگون ساختن گاهنامه هجری خورشیدی به گاهنامه شاهنشاهی از فروردین ماه سال ۱۳۴۲ اصولی بودند که ملایان و فئودال‌ها با آن به مخالفت برخاستند.
 
 
۲۰ تیر ماه امیر سرلشکر بهمن باقری فرمانده پیشین نیروی هوایی دستگیر شد. سرهنگ باقری به زندان اوین برده شد. وی چندی پیش به سرپرستی شرکت هواپیمایی کشوری گمارده شده بود.  کشتار افسران ارتش ۶۵ روز به شدت ادامه داشت و تا روز ۳۱ شهریور ماه ۱۳۵۹ بیش از ۱۱۵ تن از خلبانان، چتربازان، توپچیان و افراد نیروی ویژه ایران را به جرم شرکت در قیام نقاب تیرباران کردند.  
 
 
 
روز یکشنبه ۲۹ تیر ماه ۱۳۵۹ یازده روز پس از لو رفتن « قیام نقاب » با شیخ «ری شهری» حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی ارتش آغاز شد. در این روز سرتیپ خلبان آیت محققی، سرگرد خلبان فرخ زاد جهانگیری، سروان خلبان محمد ملک و سروان بیژن ایران نژاد افسر فنی نیروی هوایی تیرباران شدند. از شرم آورترین قتل‌ها  در رخداد قیام نقاب  تیرباران شهریار نور فرزند ۱۸ ساله امیر هوشنگ نور بود که به خارج از کشور گریخته بود. شهریار نور را زندانی کردند و به پدرش پیام فرستادند که به ایران بازگردد وگرنه پسرش را تبرباران خواهند کرد، یعنی کشتن پسر به جای پدر، ننگی که رژیم آخوندی در تاریخ بر جای گذاشت. 
 
 
 
برخی از یگان‌هایی که در قیام نقاب پایگاه شاهرخی شرکت داشتند :
 
 
 
'''واحدهایی از نیروی زمینی''': تیپ ۲۳ نیروهای مخصوص که از سوی سرلشکر خلبان منوچهر خسروداد بنیاد نهاده شد - تیپ ۵۵ هوابرد  - توپخانه - لشکر ۹۲ زرهی تانک اهواز
 
 
 
'''واحدهایی از نیروی هوایی ''': پایگاه شاهرخی همدان - پایگاه مهرآباد تهران
 
 
 
'''واحدهایی از شهربانی کل کشور''' - شهربانی تهران بزرگ
 
 
 
نظامیان جانباخته عملیات نقاب ۱۸ تیر ۱۳۵۹ - تا روز دوشنبه ۳۱ شهریور ماه روزی که به دستور صدام حسین ارتش عراق فرودگاه‌های ایران را بمباران کرد، یعنی ۶۵ روز، کشتار دلاوران ارتش شاهنشاهی ادامه یافت. رژیم اسلامی ۱۱۵ خلبان، چترباز، توپچی، و جان بر کفان نیروهای ویژه را اعدام کردند.
 
 
 
ژنرال‌های جانباخته: 1- تیمسار سپهبد خلبان سعید مهدیون - فرمانده کل عملیات نقاب فرمانده عملیات نیروی زمینی - فرمانده پایگاه یکم شکاری مهرآباد و هموند تیم آکروجت تاج طلایی  2- تیمسار سپهبد بهرامی - فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز  3- تیمسار سپهبد علی مرادی - جانشین فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز  4- تیمسار سپهبد خلبان آیت محققی - فرمانده عملیات نیروی هوایی عملیات نقاب
 
 
 
سرهنگان جانباخته نیروی هوایی: سرهنگ خلبان داریوش جلالی
 
 
 
افسران جانباخته نیروی هوایی: ۱- سرگرد خلبان ایرج سلطانی جی  ۲- سرگرد خلبان فرخزاد جهانگیری  ۳- سروان خلبان امید علی بویری # سروان خلبان بیژن ایران نژاد -  سروان خلبان علی اصغر سلیمانی -  سروان خلبان علی شفیق - سروان خلبان کریم افروز  - سروان خلبان محمد بهروز فرد  -  سروان خلبان محمد ملک - سروان فنی ناصر زندی - ستوان یکم خلبان محمد مهدی عظیمی فرد - ستوان یکم خلبان نجات یحیی - ستوان یکم خلبان محمد علی ثقفی - ستوان یکم خلبان جلال عسکری -  ستوان دوم خلبان جعفر راستگو - ستوان دوم خلبان ناصر رکنی - ستوان دوم خلبان حسین شکری
 
 
 
همافران جانباخته نیروی هوایی: همافر یوسف پور رضایی - همافر جعفر مظاهری کاشانی
 
 
 
درجه داران جانباخته نیروی هوایی: گروهبان شمس‌علی کریمیان
 
 
 
سرهنگان جانباخته نیروی زمینی: سرهنگ احمد آزموده  - سرهنگ حسین مصطفوی قزوینی - سرهنگ رحمت الله خلیفه بیگی -  سرهنگ سعید امیری - سرهنگ علی فاریا -  سرهنگ غلام محسن بیگدلو -  سرهنگ منوچهر صادقی -  سرهنگ محمد رضا نادری (هوابرد – چترباز) - سرهنگ نادر وحدتی پور - سرهنگ هادی ایزدی - سرهنگ دوم خسرو زرینه - سرهنگ دوم خلیفه سلطانی
 
 
 
افسران جانباخته نیروی زمینی: سرگرد اسماعیل نوری مقدم -  سرگرد ایرج خلف بیگی - سرگرد بهمن پرتوی - سرگرد سیروس ستوده -  سرگرد حسن گوهری  ... نام دیگر جانباختگان را در دانشنامه مشروطه دات اورگ بخوانیم
 
 
 
این دلاوران ایران زمین برای آزاد ساختن میهن مان ایران جان خود را فدا کردند، یادشان کنیم، نامشان را در این روز بزرگ بخوانیم و در فردای ایران در « روز جاوید » ارجشان نهیم، که اگر پیروز شده بودند، ایران و ایران چنین سرنوشت شومی نمی داشت. نامشان جاوید، روانشان شاد، یادشان همواره در دل های ایرانیان نژاده.
 
  
 +
'''[[روز ننگین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲|پیشینه و رویدادهای روز ننگین ۱۵ خرداد ۴۲ را بخوانیم و ارتجاع سرخ و سیاه را از کشور اهورایی ایران ریشه‌کن کنیم]]'''
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۸


روز ننگین پانزدهم خرداد ماه ۱۳۴۲
شاهنشاه در کنگره ملی کشاورزان ۱۹ دی ۱۳۴۱
سخنرانی شاهنشاه در قم ۴ بهمن ۱۳۴۱
خمینی چیان به خیابان می‌ریزند
TerrorKhomeini15Khordad1342g.jpg
TerrorKhomeini15Khordad1342a.jpg
مردم به پشتیبانی از نیروهای دولتی می‌پردازند و از شهربانی درخواست اسلحه کردند ۱۵ خرداد ۱۳۴۲

روز ننگین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ - در روز پانزدهم خرداد ماه ۱۳۴۲ خمینی بلوا و آشوبی در تهران و چند شهر دیگر برپا کرد تا شاید حکومت مشروطه پارلمانی ایران را براندازد. با دیدگاه امروز این بلوا در روز ننگین ۱۵ خرداد ماه همان ترکیبی را داشت که در آشوب سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی دیدیم. آرنگ‌ها « مرگ بر این دیکتاتور خون آشام » و « یا مرگ یا خمینی » بود. خمینی چیان بارها کوشش کردند که اسلحه خانه ارتش را بگیرند، سینماها را به آتش کشیدند و بانک‌ها و مغازه‌ها را تاراج کردند. خمینی چیان زنان بدون حجاب را کتک زدند، به کلانتری‌ها و ماموران پلیس یورش بردند و کتابخانه‌ها، مدرسه‌های دخترانه، روزنامه‌ها را به آتش کشیدند. خمینی چیان برنامه ریزی شده با پیت‌های نفت به آرشیو دادگستری که پرونده‌های این مجرمین در آنجا قرارداشت یورش بردند و بایگانی را به آتش کشیدند. در روز پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ این بلوا نافرجام ماند زیرا که مردم ایران، ارتش، دولت و پلیس دست در دست یکدیگر خمینی چیان را تار و مار کردند. بلوای پانزدهم خرداد شکست خورد زیرا که کنفدراسیون دانشجویان و سازمان آزادی بخش فلسطین وجود نداشت. پس از این روز ننگین، خمینی چیان از اشتباه‌های خویش آموختند و برنامه دیگری ریختند. نخست توانستند که خمینی را از چوبه دار برهانند، از خمینی آیت اله ساختند و وی را سرانجام در نجف جایی که خمینی ایدئولوژی ولایت فقیه و حکومت اسلامی را پروراند ماندگار کردند. آنگاه با بنیاد کردن کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور، پروپاگاند علیه شاهنشاه ایران را آغاز کردند و با این پروپاگاندهای پیوسته توانستند کشورهای غربی را علیه شاهنشاه ایران برانگیزانند. خمینی چیان با عرفات و دیگر سازمان‌های تروریستی همکاری کردند و تروریست‌هایی زبردست در ساختن بمب، مبارزه‌های مسلحانه و جنگ‌های چریکی برای براندازی حکومت ایران آموزش دادند و روانه ایران کردند. با اینکه خمینی از سوی دادگاه به مرگ محکوم شد، با همدستی ژنرال حسن پاکروان رییس سازمان اطلاعات و امنیت کشور خمینی آزاد شد تا برنامه‌های اهریمنی خود را علیه کشور ایران و شاهنشاه ایران ادامه دهد. همه کسانی که امروز در کشور ایران پست‌های کلیدی را در دست دارند همان کسانی بودند که نزدیک به خمینی و در بلوای ۱۵ خرداد دستگیر شدند.

در روز ننگین پانزدهم خرداد بلوا و آشوب از چند نقطه تهران آغاز شد. گروهی از خمینی چیان از میدان بارفروشان تهران به سرکردگی قمه‌کش معروف تهران "طیب حاج رضایی" به راه افتادند. گروهی دیگر از خمینی چیان از جلوی بازار و میدان ارگ با چماق و چاقو به راه افتادند. حرکت بسیار برنامه ریزی شده برای یورش به اداره انتشارات و رادیو و مرکز تسلیحات ارتش و کلانتری‌ها برای دستیابی به سلاح گرم بود. خمینی چیان سر راه، جیپ‌ها و کامیون‌های پلیس و ماشین‌های آتش نشانی و خودروهای مردم را خرد کردند و به آتش کشیدند. در میدان ارگ خمینی چیان به پلیس حمله کردند و شماری از نیروهای انتظامی و تظاهرکنندگان کشته شدند. حمله‌ها به تسلیحات ارتش و کلانتری‌ها و اداره انتشارات و رادیو با وجود پایداری مامورین چندین بار از سرگرفته شد. خمینی چیان به پارک شهر ریختند و از ورودی پارک تا سالن ورزشی پارک شهر را ویران ساختند و به آتش کشیدند و شماری از درختان پارک شهر را نیز سوزاندند. گروهی پس از خرد کردن اتاقک نگهبان وارد کاخ دادگستری شدند، اینان به خوبی به ساختمان دادگستری و جای بایگانی دادگستری آشنایی داشتند، دیوار نازک میان اتاق نگهبان و بایگانی را خراب کردند و روی پرونده‌های بایگانی نفت ریختند و به آتش کشیدند و متواری شدند. خمینی چیان در دسته‌های کوچکتری پخش شدند و در ناصر خسرو برابر شمس العماره اتوبوس‌های شرکت واحد را آتش زدند و همه کیوسک‌های بلیت فروشی را شکستند و کیوسک را از جای درآوردند. گروهی دیگر از چهارراه گلوبندک به سوی بوذرجمهری غربی و خیابان خیام سرازیر شدند و آمبولانس کشیک وزارت بهداری و ورودی و شیشه‌های وزارت بهداری را شکستند. برابر نیمروز خمینی چیان گِرد وزارت دارایی را گرفتند و پلیس ناچار به پرتاب گاز اشک آور شد. آنگاه خمینی چیان در سه دسته چهارصد تنی به باشگاه ورزشی جعفری یورش بردند و بخش‌های موزه باشگاه، ورزش باستانی و لباس کنی را شکستند و آتش زدند. کارمندان بانک‌های پیرامون بازار تا ساعت ۱۹ ناچار در بانک‌ها ماندند. خمینی چیان آمبولانس جا به جا کردن مردگان را نیز به آتش کشیدند. هم چنین خمینی چیان سینماهای متروپل، سعدی، حافظ، ایفل، ادئون و مغازه‌های کنار این سینماها را آتش زدند.

از ساعت یک پس نیمروز کم کم تانک‌ها به خیابان‌ها آمدند. گروهی از خمینی چیان در شرق تهران راهی کارخانه برق ژاله شدند. تا رسیدن ماموران کارکنان کارخانه با تشکیل گارد ملی و پایداری بی همانند از ورود خمینی چیان به کارخانه جلوگیری کردند. خمینی چیان در میدان خراسان اتوبوس‌های شرکت واحد را به آتش کشیدند و به سوی خیابان ری و میدان شاه متواری شدند. در همین هنگام خمینی چیان جلوی خودروی نیروی هوایی که از خیابان ژاله می‌گذشت را گرفتند و ستوان یکم نیروی هوایی حبیب اله مستوفیان را چند استوار نیروی هوایی سوار بر خودرو را بیرون کشیدند و به بسیار دلخراش ستوان یکم مستوفیان را قتل رساندند و دیگر درجه داران را به سختی زخمی کردند. به سبب نبودن اتوبوس و کمبود تاکسی مردم پیاده به سوی خانه هایشان می‌رفتند. در سراسر تهران خمینی چیان بیشتر مشروب فروشی‌ها را ویران کردند و سینماها و دانسینگ‌ها ویران ساختند و یا به آتش کشیدند. از روش کار خمینی چیان روشن بود که ستاد مرکزی آنان در سرچشمه قرار داشت و بدین روی یورش‌ها بیشتر در خیابان‌های ری، سیروس، بهارستان، امیرکبیر، ناصرخسرو، بازار، باب همایون انجام می‌شد. هم چنین پیوسته برای خمینی چیان از خیابان‌های شوش، دروازه غار، گودها، سید ملک خاتون افراد کمکی می‌رسید. از ساعت ۳ پس از نیمروز خمینی چیان به گروه‌های کوچکتری درآمدند و خود را به غرب و جنوب غربی تهران رساندند و ساعت‌های دراز در خیابان شاهرضا و سی متری به زد و خورد پرداختند.

برنامه اصلاحاتی که ملت ایران سال‌ها چشم به راه آن بود، در روز ششم بهمن ماه ۱۳۴۱ به آرای ملت ایران گذاشته شد و با اکثریت آرای ملت ایران در سراسر کشور به منشور شش ماده‌ای انقلاب شاه و مردم آری گفته‌شد. با این اصلاحات زمینداران بزرگ و هم‌چنین روحانیون آغاز به دشمنی کردند. با اجرای اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی می‌بایستی که فئودالیسم در ایران برچیده شود و زمین از مالکین بزرگ خریداری و میان کشاورزانی که روی آن کار می‌کردند تقسیم شود. مالکین بزرگ و ملایان به سرکردگی حجت‌الاسلام خمینی تبانی کرده و تظاهراتی علیه تقسیم اراضی به راه انداختند. اصل نخست اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی و دگرگون ساختن موقعیت سیاسی و اجتماعی زنان، با اصل پنجم منشور انقلاب شاه و مردم اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان یعنی دادن آزادی به زنان و حق برابر سیاسی و اجتماعی با مردان در انتخاب کردن و انتخاب شدن در انجمن‌های استان و شهرستان، دو مجلس شورای ملی و مجلس سنا و انتخابات در هر سطح انتخاباتی دیگر در کشور، افزون بر این، برای گسترش بیشتر دموکراسی در انتخابات آزاد محدودیت دینی برداشته شد تا هر ایرانی با هر باوری بتواند انتخاب کند و انتخاب شود که این با دگرگون ساختن سوگند نمایندگان از به "قرآن مجید" به "کتاب آسمانی" به اجرا درآید. همچنین دگرگون ساختن گاهنامه هجری خورشیدی به گاهنامه شاهنشاهی از فروردین ماه سال ۱۳۴۲ اصولی بودند که ملایان و فئودال‌ها با آن به مخالفت برخاستند.

پیشینه و رویدادهای روز ننگین ۱۵ خرداد ۴۲ را بخوانیم و ارتجاع سرخ و سیاه را از کشور اهورایی ایران ریشه‌کن کنیم