|
|
(۴۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۲: |
خط ۲: |
| <onlyinclude> | | <onlyinclude> |
| * | | * |
− | [[پرونده:IranianCommitteeHumanRightsComplote .mp4|thumb|left|200px|حقوق بشر توطئه کارتر و همدستانش در ایران جبهه ملی و اسلامیون علیه شاهنشاه ایران]]
| |
− | [[پرونده:Richard Falk Adviser Jimmy Carter.jpg|thumb|left|160px|ریچارد فالک مشاور جیمی کارتر در حقوق بشر، همدست جبهه ملی دشمن شاهنشاه ایران]]
| |
− | [[پرونده:Richard Cottam Adviser Jimmy Carter.jpg|thumb|left|160px |رابرت کاتم مشاور جیمی کارتر در حقوق بشر، همدست جبهه ملی، دشمن شاهنشاه ایران]]
| |
− | [[پرونده:Ramsey Clark Adviser Jimmy Carter.jpg|thumb|left|160px|رمزی کلارک مشاور جیمی کارتر در حقوق بشر]]
| |
− | [[پرونده:WilliamJButlerAdviserJimmyCarter1.jpg|thumb|left|160px|ویلیام باتلر مشاور جیمی کارتر در حقوق بشر]]
| |
− | [[پرونده:Chaos1357SullivanBazarganUSEmbassyTehran1.jpg|thumb|left|160px|]]
| |
− | [[پرونده:Chaos1357RichardFalkHumanRightsActivistva Revolutionaries.jpg|thumb|left|160px|ریچارد فالک فرستاده جیمی کارتر برای پیاده کردن برنامه حقوق بشر با شبکه جبهه ملی برای ویرانی ایران و رفقای کنفدراسیونی اش در تهران]]
| |
− | [[پرونده:IranianExecutiveCommitteeOfDefenceOfFreedomHumanRights.jpg|left|thumb|220px|کمیته اجرایی دفاع از آزادی و حقوق بشر از چپ: علی اصغر حاج سیدجوادی، مهدی بازرگان، احمد حاج سید جوادی، میناچی، مراغهای، لاهیجی]]
| |
− | [[پرونده:AhmadHajSayyedJavadi.jpg|thumb|left|160px|احمد حاج سیدجوادی جبهه ملی مرتجع اسلامی همدست کارتر در توطئه حقوق بشر]]
| |
− | [[پرونده:AbdolKarimLahiji.jpg|thumb|left|160px|عبدالکریم لاهیجی حقوقدان جبهه ملی مزدور]]
| |
− | [[پرونده:Hashem Sabbaghian.jpg|thumb|left|160px|هاشم صباغیان]]
| |
− | [[پرونده:Nasser Minachi1.jpg|thumb|left|160px|ناصر میناچی]]
| |
− | [[پرونده:Ebrahim Yazdi and Hashem Sabbaghian.jpg|thumb|left|160px|ابراهیم یزدی و هاشم صباغیان]]
| |
| | | |
| + | [[پرونده:PrincessAshrafPahlavi1.jpg|thumb|left|200px|]] |
| + | [[پرونده:FamilyProtectionWeekTir2536a.jpg|thumb|left|160px|]] |
| + | [[پرونده:PrincessAshrafMessageFamilyProtectionWeekTir2536a.jpg|thumb|left|160px|]] |
| + | [[پرونده:HemayatAzKhanehvadehBisarparst2536.jpg|thumb|left|160px|هفته حمایت از خانوادههای بیسرپرست]] |
| + | '''[[هفته حمایت از خانوادههای بیسرپرست ۱ تا ۶ تیر ماه]]''' - برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست در سال ۲۵۳۱ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۱ خورشیدی به کوشش والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی در سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد نهاده شد. سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در فروردین ماه ۱۳۲۶ خورشیدی به فرمان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران بنیاد شد. ریاست این سازمان با اعلیحضرت همایون شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر میباشد و سرپرستی آن به والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی سپرده شد. این سازمان پس از پایان جنگ جهانی دوم و پایان یافتن اشغال ۴ ساله کشور و بیرون رفتن ارتش متفقین از کشور بنیاد گزارده شد. در این زمان تهی دستی و بینوایی و بی چیزی، بیکاری و گرسنگی همه شهرهای ایران به ویژه تهران را فراگرفته بود و خیابانهای تهران پر از ولگرد و گرسنه بود. به فرمان شاهنشاه جوان سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد شد با آرمان این که با کمک دولت و مردم نیکوکار کودکان بی سرپرست رها شده در خیابانها را به پرورشگاهها ببرند، و به گرسنگان خوراک برسانند. |
| | | |
− | '''[[حقوق بشر توطئه جیمی کارتر و جبهه ملی و اسلامیون دامی علیه شاهنشاه ایران]]'''
| + | برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست، با توجه به هدف مهم انسانی و اجتماعی در برابر خانوادههایی که سرپرست و نان آور خود را به هر سببی از دست میدهند و شیرازه زندگیشان به ناگاه گسسته میشود پیاده شد. |
| + | بر پایه این برنامه یکانهایی از سوی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی برای انجام این مهم راه اندازی شدند که از یک سوی در ارتباط پیوسته با قشرهای گوناگون مردم میباشد و آمار و ویژگی خانوادههای بی سرپرست را گردآوری میکند و به نیکوکاران جامعه میشناساند و از سوی دیگر با دیدهوری دایمی بر روش سرپرستی و بهرهمند ساختن نیازمندان از کمکهای مادی و معنوی این امکان را فراهم میسازد که خانوادههای یاری گیرنده در کوتاه زمانی بتوانند از پریشانی رها شوند و بازیافتن شخصیت و توانایی خویش، روی پای خود بایستند و به زندگی ارجمندانهای را آغاز نمایند. |
| | | |
− | در دو نوشتار پیشین و درباره اینکه چگونه جیمی کارتر به شاه ایران خیانت کرد نبشتیم، و چه نیرنگهایی جیمی کارتر به کار بُرد تا حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران را براندازد. | + | با تصویب قانون حمایت خانواده شالودهای با زیر بنای تازهای در راستای پاسداری حقوقی که خانواده دارد ریخته شد ولی با جود همه حمایتی که قانون از حقوق خانواده میکند و با وجود قانون حمایت از کودکان بی سرپرست چون تنها وجود قانون توانایی حمایت از خانوادهها به ویژه آنان که سرپرست خود را از دست میدهند نیست، ناگزیر باید آنان که میتوانند دست افتادگان گیرند، و به درماندگان یاری دهند، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با سازمان و برنامهای سامان یافته این مهم را به گردن گرفت تا دور از بوروکراسی با مشارکت مردم و به ویژه نیکوکاران پیوند میان کمک دهندگان و کمک گیرندگان را پدیدآورد. |
− | اینکه بگوییم مسئولیت این توطئه دهشتناک تنها بر دوش جیمی کارتر است، درست نیست، بلکه جیمی کارتر شبکهای از همدستانش در ایران و آمریکا داشت که با کمک این شبکه مخوف، توانستند حکومت مشروطه پارلمانی شاهنشاهی ایران را براندازند و دیهیم شاهنشاهی ایران را به مشتی آخوند بی سر و بی پای عرب زاده تقدیم نمودند.
| |
| | | |
− | در سخنرانی لاری مک دونالد در کنگره آمریکا به تاریخ ۳۱ دسامبر ۱۹۷۹ ، مک دونالد به مقالهای از جان ریز گزارشگر هفته نامه ریویو آو د نیوز اشاره کرد: | + | برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست کار اصولی خود را با تربیت مددکاران آنهم از میان افراد لیسانسیه و دیپلمه آغاز کرده است و در درازای پنج دوره از سال ۱۳۵۱ شمار بسیاری از راه آزمون دانشگاهی به تحصیل در رشته مددکاری اجتماعی پرداختهاند. تا سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی ۲۲۶ واحد حمایت در تهران و شهرستانها ایجاد شد که ۵۲۵ تن از آموزش یافتگان کارهای اجرایی آن را انجام میدهند. بررسیها و پژوهشها نشان میدهد که در شهرها و روستاهای کشور بیش از ۱۰۰ هزار خانواده بی سرپرست وجود دارد که ده هزار خانواده تاکنون زیر پوشش حمایتها قرار گرفته است و در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی همه خانوادهها زیر پوشش رفاهی، آموزشی و سرپرستی برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست قرار خواهند گرفت. این خانوادهها افزون بر کمک مالی به خدمات درمانی، آموزشی و فرهنگی و معنوی دیگر هم نیاز دارند که خوشبختانه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با در اختیار داشتن بیمارستانها و درمانگاه و دبستانها و دبیرستانهای مجهز حرفهای، خود پشتوانه فعالیت این برنامه است و خدمات گوناگون سازمان چه بسیار راه گشای هدفهای برنامه حمایت از خانواده بی سرپرست بوده است و میباشد. |
| + | با اجرای کامل قانون تامین اجتماعی ملت ایران از هنگام تولد تا مرگ زیر پوشش حمایت قانون قرار میگیرند و با بهره مند شدن از این قانون که دربرگیرنده بیمههای بیکاری، درمانی، تصادف و علیل شدن، بیماری و از کارافتادگی، بازنشستگی و غیره برای هر ایرانی میباشد، هیچ ایرانی نیازی دیگر به کمک دیگران نخواهند داشت. |
| | | |
− | :::با سواستفاده از واژه « حقوق بشر » تندروهای جیمی کارتر برای سرنگون ساختن پیشرفتهترین شاه در تاریخ ایران سر و کله اشان پیدا شد و تاج شاهنشاهی محمدرضا شاه پهلوی را به یک دار و دسته مرتجع قرون وسطایی، جلوداران پیروزی کمونیستها، تقدیم کردند. | + | وظیفه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در چارچوب برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست بدین قرار است: |
| | | |
− | اکنون شبکه توطئه کارتر را زیر ذره بین میبریم. چه کسانی تندروهای پیرامون جیمی کارتر بودند؟ و چه کسانی دار و دسته مرتجع قرون وسطایی جلوداران کمونیستها بودند؟ اکنون گام به گام این جنایتکاران را نام میبریم و روشن میسازیم که نقش آنها در این توطئه علیه شاهنشاه ایران چه بوده است. کوتاه زمانی، پس از اینکه جیمی کارتر در ۲۰ ژانویه ۱۹۷۷ برابر ۳۰ دی ماه ۲۵۳۵ [برابر با ۲۵۳۵ شاهنشاهی] پرزیدنت آمریکا گردید و وارد کاخ سفید شد، کارتر از شاه خواست که در سیاست داخلی ایران تغییراتی بدهد و گزارشهایی پخش شد، در پاسخ به درخواستهای جیمی کارتر از شاه ایران که در آن شاهنشاه این تغییراتی در سیاست داخلی ایران را انجام داده بود.
| + | :شناسایی خانوادههایی که سزوار کمک هستند. |
| + | :شناساندن این خانوادهها به نیکوکارانی که میخواهند کمک کنند ولی نمیتوانند درماندگان و تهی دستان را بیابند. |
| + | :سرپرستی پیوسته بر زندگی خانوادههای حمایت شده تا از یک سو بازتوانی پیدا کنند و از سوی دیگر به گمراهی و تباهی آلوده نشوند. |
| + | :مشارکت دادن نیکوکاران در چگونگی بهرهمندی خانوادهها از کمکها با فرستادن گزارشها همراه با فرتورهای خانوادهها. |
| + | :زمان بندی درست نسبت به مدتی که خانوادهای نیاز به کمک دارد تا پس از بازتوان شدن خانواده، کمکها به خانواده دیگری که سزاوار حمایت را دارند، داده شود. |
| | | |
− | فضای باز سیاسی از سوی چهار تن از مشاوران جیمی کارتر برنامه ریزی شد. مهمترین نام در میان این مشاوران ویلیام جی باتلر است. باتلر یک حقوقدان برجسته بود که نامش را مترداف با "حقوق بشر" میخوانند. باتلر هموند « شورای روابط خارجی » بود، این شورا بنیادی در نیویورک است که از سوی بانکداران و کمپانیهای بزرگ، پشتیبانی مالی میشود. در کنار وظایفش در این شورا، باتلر ریاست «کمیسیون بینالمللی حقوقدانان» را به گردن داشت، یک سازمان غیردولتی که به ویژه به « عدالت و حقوق بشر » میپردازد. باتلر هر سال کنفرانسی درباره حقوق بشر بر پا میداشت و از سراسر دنیا حقوقدانان را برای شرکت در این کنفرانس فرا میخواند. به این کنفرانس حقوقدانان ایرانی نیز دعوت میشدند، خیانتکارانی چون احمد صدر حاج سید جوادی.
| + | در روز ۱ تیر ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی به مناسبت آغاز پنجمین سال اجرای برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست پیامی دادند: |
| | | |
− | دومین رادیکالی که دور و بر جیمی کارتر بود، ویلیام رمزی کلارک نام دارد. رمزی کلارک نیز حقوقدان است و هموند حزب دموکرات است. وی وزیر دادگستری در زمان لیندون بی جانسون بود. رمزی کلارک خود را فعال صلح مینامید که در زمینه حقوق بشر تخصص یافته بود. رمزی کلارک چه در زمان وزارت دادگستری و چه در زمان جیمی کارتر از فعالان حقوق بشر بود.
| + | در آغاز پنجمین سالگرد اجرای برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست و هقتهای که برای جلب توجه بیشتر افکار عمومی به هدف عالی و انسانی را مناسب میدانم که با هموطنان به اختصار در این باره سخن بگویم. |
| | | |
− | سومین تندروی مشاور جیمی کارتر ریچارد دبلیو کُتام بود که ایرانشناسی خوانده بود و از ماموران خطرناک سازمان جاسوسی سیا آمریکا و دشمن آریامهر شاهنشاه ایران بود. ریچارد کتام در سال ۱۹۵۳ برابر با ۱۳۳۲ خورشیدی در سفارت آمریکا در تهران خدمت میکرد و پیوسته در تماس با جبهه ملی و محمد مصدق بود و پیوسته از مصدق دفاع میکرد و رستاخیز مردم ایران را در روز ۲۸ امرداد ماه ۱۳۳۲ به باد انتقاد میگرفت.
| + | جای خوشوقتی است که این برنامه که در پنج سال پیش ضمن نوآوریهای سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی اجرای آن به صورت آزمایشی آغاز گردید، در مدت کوتاهی با تجربههای حاصله به درستی وارد مرحله عمل شد و با گامهای استوار به پیش رفت و گسترش یافت، به طوری که واحدهای اجرایی این برنامه، تاکنون در ۱۰۰ شهرستان کشور تاسیس و به خدمت اجتماع درآمده و نزدیک به هفت هزار خانواده را تحت سرپرستی گرفته بودند، اینک دامنه فعالیت خود را به دو برابر توسعه دادهاند و دویست شهرستان را زیر پوشش خدمات خود گرفتهاند و از همین امروز درهای ادارههای مجری این کار در ۱۰۰ شهر دیگر به روی مراجعه کنندگان باز میباشد. |
| | | |
− | چهارمین عنصر از مشاوران کارتر، ریچارد اندرسون فالک بود. پروفسور حقوق بین الملل از دانشگاه پرینستون. ریچارد فالک از خانواده یهودی بود و اندیشههایش زیر تاثیر کارل مارکس، هربرت مارکوزه و چارلز میلز تنوریسینهای کمونیست قرار داشت. فالک از سالها پیش فعالیتهای خود را با « حقوق بشر » در آمریکا آغاز کرد و ایدهای پیشنهاد نمود که « همه حکومتهای ناسیونالیستی باید از میان برداشته شوند و یک حکومت در جهان جایگزین چنین حکومتهای ناسیونالیستی گردد. این ایده همان ایده ال کمونیست هاست که میگویند تفاوتهای ملی میان مردمان جهان یک نوآوری سرمایه داری است تا مردم جهان را چپاول کنند و زمانی که دیگر ملیت وجود نداشته باشد آنگاه کره زمین دگرگون به بهشت میشود.
| + | بنابراین، رشد رضایت بخش و گسترش تحسین انگیز این برنامه نشان میدهد که ما از نیل به هدف اصلی، یعنی تحت حمایت قرارگرفتن تمامی خانوادههای بی سرپرست در سراسر کشور دور نیستیم و باید سعی کنیم در مدتی هر چه کوتاه تر در هیچ نقطه ایران خانواده نیازمندی دیده نشود که زیر پوشش این برنامه قرار نگرفته باشد. |
| | | |
− | این چهار تن، با مغزهای بیمارشان، برنامه ریزان سیاست خارجی جیمی کارتر شدند و برای اینکه سیاست نوین خارجی اشان را در ایران پیاده کنند، نیاز به همدستان و سازمانی مخفی درون کشور ایران داشتند. سازمانی مخفی در ایران، زمانی که جیمی کارتر انتخابات را برد و وارد کاخ سفید شد بنیاد نهاده شد و با نام « جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» آغاز به کار کرد. مرکز این سازمان مخفی، دفتر وکالت احمد صدر حاج سید جوادی بود که در کنار ساختمان « حسینیه ارشاد » قرار داشت. زیر چتر این سازمان مخفی، همه دشمنان پهلوی گِرد آمدند، کسانی چون مهدی بازرگان، آیت الله سید ابوالفضل موسوی زنجانی از هموندان نهضت مقاومت ملی و جبهه ملی، ناصر میناچی از یاران و همراهان علی شریعتی و از موسسان حسینیه ارشاد، | + | در مسیر اجرای این برنامه دو نکته شایان توجه و تذکر است؛ یکی آن که نظر اصلی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در این امر خطیر بیشتر معطوف به فرزندان خانوادههای بی سرپرست است تا به جای آنکه بر اثر فقر و نیازمندی به تباهی کشانیده شوند، با آموزش و پرورش، استعدادهای آنها شکوفان و ثمربخش گردد و نتیجه نهایی که باز توان ساختن این خانواده هاست حتی الامکان به وسیله همین افراد به دست آید. پس مسئولان اجرای این برنامه باید سعی کنند هر یک از این خانوادهها در کوتاهترین فرصت ممکن بتوانند بر روی پای خود بایستند و مستعدترین فرد یا افراد خانواده هر چه زودتر به مرحله کارآیی برسند و مسئولیت اداره امور خانواده را به عهده بگیرند تا از یک سو مکتب تنبل پروری و بیکاره سازی بسته شود و از سوی دیگر عزت نفس افراد و غرور نوجوانانی که حوادث زندگی آنها را به مستمندی کشانیده جریحه دار نگردد و آنچه بیشتر مایه خوشوقتی است این است که در همین مدت کوتاه از سی و پنج هزار تنی که در هفت هزار خانواده در صد شهر از خدمات این برنامه برخوردار بودهاند، چهار هزار و هفتاد و پنج تن در ۸۷۵ خانواده به مرحله بازتوانی رسیدهاند و اکنون با استقلال مالی امور زندگانی خود را اداره میکنند و دیگر نیازی به بهره گیری از کمکهای سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی ندارند. نکته دیگر آنکه از هفت هزار خانواده بی سرپرستی که تاکنون تحت حمایت قرارگرفتهاند در هزار خانواده از کمکهای بی دریغ مالی و معنوی نیکوکاران استفاده کردهاند که عواطف عالیه انسانی این عده از خیرخواهان که ما را در اجرای این برنامه یاری کردهاند در خور قدردانی و حق شناسی است و امیدواریم در آینده جمع بیشتری از توانگران نیک اندیش توفیق همکاری با این برنامه را پیدا کنند تا آهنگ پیشرفت آن تندتر شود. |
| | | |
− | سید فتح الله بنی صدر حقوقدان و از دشمنان پهلوی و هموند درجه یک نهضت مقاومت ملی همان جبهه ملی دوم و یکی از نویسندگان به اصطلاح قانون اساسی جمهوری اسلامی و برادر بزرگتر ابوالحسن بنی صدر،
| + | هنگامی که افراد یک خانواده مرفه و بهره مند از مواهب این عصر در کانونهای گرم خانوادگی خود با سعادت زندگی میکنند و سرپرست موفق خانواده با احساس لذت به عزیزان خوشبخت خود مینگرد به جا است اگر لحظهای هم به این موضوع بیاندیشد که خانوادههایی هم هستند که تا دیروز آنها هم در کانون خانواده خود احساس خوشبختی میکردهاند ولی بر اثر پیشامد حادثهای اکنون چراغ خانه خاموش شده و سردی بی سرپرستی و نیازمندی در فضای زندگی آنها جایگزین محیط گرم و سعادتمند خانواده شده است. کوشش کنیم که مشارکت هر چه بیشتر مردم در این قبیل خدمات اجتماعی هر روز توسعه یابد و این احساسات نوع دوستی و انسانی در قلبهای ما ایرانیان زنده بماند و همان طور که همه دستورات مذهبی و اصول اخلاقی حکم میکند در خودخواهی غرق نشویم و هنگام موفقیت و خوشبختی به فکر دیگر و نیازمندان هم باشیم. |
− | | |
− | یدالله سحابی : از پایه گزاران نهضت آزادی به همراه سید محمود طالقانی و مهدی بازرگان که مادر سازمان مجاهدین خلق بود. وی عضو شورای انقلاب بود و در دولت مهدی بازرگان وزیر مشاور بود.
| |
− | | |
− | هاشم صباغیان: از بنیانگزاران نهضت آزادی و مسئول کمیته پیشباز از خمینی بود وی در دولت موقت بازرگان وزیر کشور بود.
| |
− | | |
− | کاظم سامی : رهبر جنبش انقلابی مردم ایران (جاما)، و هموند «نهضت خداپرستان سوسیالیست». وزیر بهداشت پس از شورش ۱۳۵۷ از همدستان علی شریعتی، نظام الدین قهاری، تاج الدینی و دیگر لای و لجنهای اجتماع ایران
| |
− | | |
− | حبیب الله پیمان: هموند کمیته رهبری شورای فعالان ملی مذهبی و از بنیانگزاران و دبیرکل « جنبش مسلمانان مبارز». وی در شیراز مسئول « نهضت خداپرستان سوسیالیست» شد.
| |
− | | |
− | رحمت الله مقدم مراغهای: هموند « کانون نویسندگان» و سخنران شبهای شعر گوته در سفارت آلمان و از هم پالکیهای محمدعلی سپانلو و سیمین دانشور بود و همدست رحیم عابدی بود. مراغهای پس از شورش اسلامیستها و کمونیستهای تروریست در ایران استاندار آذربایجان شرقی شد. از سوی حزب جمهوری خلق مسلمان برگزیده خبرگان قانون اساسی شد.
| |
− | | |
− | کریم سنجابی: رهبر جبهه ملی ایران و وزیر فرهنگ دولت محمد مصدق و وزیر خارجه دولت مهدی بازرگان
| |
− | | |
− | اسداله مبشری: هموند جبهه ملی مستشار دیوان عالی کشور و مدیر کل دادگستری محمد مصدق، سپس وزیر دادگستری دولت موقت مهدی بازرگان
| |
− | | |
− | دریادار احمد مدنی: از هموندان بلند پایه جبهه ملی و وزیر دفاع دولت مهدی بازرگان
| |
− | | |
− | پس از اینکه کمیته برقرار شد، یک کمیته اجرایی با هفت هموند برگزیده شد با مهدی بازرگان رییس کمیته، احمد حاج سید جوادی نایب رییس، علی اصغر حاج سید جوادی، عبدالکریم لاهیجی، میناچی و مقدم مراغهای. از اینکه در « کمیته ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» واژه حقوق بشر آمده بود، کار به گفتگوهای آتشین کشید زیرا در اسلام حقوق بشر وجود ندارد. پیشنهاد نخستین این بود که بنویسند حقوق بشر اسلامی، اما ملایان آن را نپذیرفتند زیرا که در اسلام چیزی به نام حقوق بشر وجود ندارد. از آنجا که امریکاییان میخواستند واژه حقوق بشر را ببینند، قرار بر این شد زمانی که در میان خودشان گفتگو میکنند بنویسند حقوق بشر بر موازین اسلامی. برای هموندان خائن این کمیته روشن بود، زمانی که از حقوق بشر میگویند، موازین حقوق بشر سازمان ملل متحد نیست، بلکه حقوق بشر در چارچوب مغزهای بیمار اسلامی است. با این کار، این انیرانیان توانستند به جیمی کارتر بقبولانند که حقوق بشر نام برده در این کمیته همان حقوق بشر سازمان ملل است. با این سازشی که این خائنین میان خود کردند، همگی نزد آخوند رفسنجانی و آخوند بهشتی رفتند و چراغ سبز را از این دو جرثومه فساد و خیانت گرفتند.
| |
− | | |
− | این پرنسیب که از یک واژه دو مفهوم بیرون بکشند یکی مفهوم غربی آن و دیگری مفهوم اسلامی آن، برای حقوق بشر و جمهوری اسلامی به کار گرفته شد. هنگامی که رسانههای غربی از خمینی پرسیدند، منظور شما از جمهوری اسلامی چیست؟ خمینی پاسخ داد که جمهوری اسلامی، جمهوری است مانند دیگر جمهوریها که شما میشناسد. اما در گفتگوهای پنهانی این گروه منظور از جمهوری اسلامی، جمهوری بود بر پایه « ولایت فقیه» یا دیکتاتوری رهبر. این پرنسیب به کار گرفته یک واژه با دو مفهوم تا به امروز در جمهوری اسلامی رواک دارد. این پرنسیب به کار گرفتن دو مفهوم از یک واژه، بر پایه « تقیه » یکی از اصول مهم اسلامی قرار دارد.
| |
− | | |
− | پس از آنکه این سازمان مخفی با خطرناکترین دشمنان ایران بنیاد نهاده شد، علی اصغر حاج سید جوادی نامه سرگشادهای در فروردین ماه ۱۳۵۶ در دویست برگه برای شاهنشاه ایران نوشت. در این نامه سرگشاده سید جوادی از سیاستهای شاهنشاه انتقاد کرد و از رژیم استبدادی اختناق مردم، سیاستهای ضد انسانی؛ ضد مردمی و ضد میهنی، وحشیانهترین شیوههای پلیسی شکنجه و اختناق، وابستگی به سیاستهای استعماری بیگانگان...
| |
− | | |
− | دقیقا این انیرانی علی اصغر حاج سید جوادی یک سال پس از این تاریخ در روز ۲۶ بهمن ماه ۱۳۵۷ شبی که ژنرال نصیری، خسروداد، رحیمی، ناجی تیرباران شدند، مقالهای نوشت که بر اِعمال خشونت بیشتر پافشاری کرد و خواستار نابودی کامل کانونهای قدرت رژیم استبدادی، تعقیب و محاکمه و مجازات همه عناصر و مجریان اساس نظام استبدادی پهلوی و نابودی همه عناصری که به طور مستقیم و مستمر در مرکز اختناق و شکنجه و سرکوبی مردم ایران قرار داشتند، شد. سوم اینکه اموال و دارایی منقول و غیرمنقول کلیه جنایتکاران و عناصری که ثروت خود را از راه غارت درآمد عمومی مملکت به چنگ آوردهاند اعم از خانواده سلطنتی و همه وزرا و معاونین و مسئولان اداری و همه وابستگان آنها در بخش خصوصی مصادره شود.
| |
− | | |
− | این نشان میدهد که کمیته حقوق بشر جیمی کارتر در ایران، برای حقوق بشر نبود بلکه براندازی شاه ایران و مشروطه پارلمانی شاهنشاهی ایران بود تا خود قدرت را به دست گیرند، و زمانی که بر تخت قدرت نشستند در نهایت وحشیگری مخالفان سیاسی خود را از بین ببرند.
| |
− | | |
− | برای سرنگون ساختن شاهنشاه ایران، کمیته ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر میبایستی که انبوهی از پشتیبانان را گِرد خود آورد. اما پشتیبانان آنان، تروریستهای آموزش دیده در کمپهای کوبا و فلسطین و لیبی و عراق بودند که به سبب ترور و کشتار بلندپایگان ایران در زندانها به سر میبردند. برای بیرون کشیدن این تروریستها از زندان، نیاز به تاکتیکی بود که باید طراحی شود. سرانجام با خدعه و دروغ مشاورین حقوق بشری کارتر پیشنهاد کردند که تروریستهای چریک فدایی و مجاهد خلق و اسلامیست و تودهای و نهضت آزادی و دیگر گروهکهای کوچک و بزرگ را « زندانی سیاسی » بنامند.
| |
− | | |
− | قهرمان این داستان که وضعیت آدمکشان و تروریستها در ایران به زندانی سیاسی دگرگون شود، رییس سازمان عفو بین الملل مارتین اِنالز بود. وی از سازمان کوچکی که چند هزار دلار بودجه سالانه آن بود، با این هوچی گریها، سازمان بزرگی با بیش از دویست هزار هموند و با بودجه چند میلیون دلاری ساخت. بنیادگزار سازمان عفو بین الملل پیتر بننسون سازمان را ترک کرد زیرا که اسنادی در دست داشت که نشان میداد که سازمان عفو بین الملل پنهانی وابسته به سازمان جاسوسی سیا شده است.
| |
− | | |
− | پرویز ثابتی رییس شایسته امنیت داخلی کشور در کتاب « در دامگه حادثه» نیز به این توطئه بین المللی اشاره میکند که با پیشنهاد ریچارد فالک و ویلیام باتلر «کمیته ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» تنها مارتین اِنالز و سازمان عفو بین الملل را فراخواندند که برای بازدید زندانها به ایران بیایند. هم چنین آنان سازمان صلیب سرخ بین المللی و کمیته بین المللی حقوقدانان که ویلیام باتلر هموند آن بود را نیز به ایران فراخواندند. پرویز ثابتی میگوید که برداشت وی این بود که آنها میآیند و ماموریت خود را انجام میدهند و کشور را ترک خواهند کرد. ولی وقتی آمدند و نخستین دیدار را با پرویز ثابتی انجام دادند، گفتند: "روش کار ما این است که یک دور کامل بازرسی را انجام دهیم و توصیههایی به دولت ارایه نماییم و یک یا دو سال میمانیم که نظارت کنیم که ببینیم که آیا به توصیهها عمل میشود یا نه؟ پرویز ثابتی میگوید که پیش از اینکه سازمان عفو بین الملل و همدستانش وارد ایران شوند، ما نزدیک به ۳۷۰۰ زندانی ضد امنیتی داشتیم. نزدیک ۷۰۰ تن از آنها، کسانی بودند که به زندانهای کوتاه مدت یک سال و دو سال محکوم شده بودند و مدت زندانی خود را گذرانده بودند. اما چون در زندان به فعالیت هایشان ادامه داده یا مدرک جدیدی از آنها به دست آمده بود و یا به قول سردمداران جمهوری اسلامی شدیدا در موضع خود پا برجا مانده بودند، و در صورت خروج از زندان دوباره به گروههای مسلح میپیوستند، با قرار بازداشت جدید در زندان نگاه داشته شده بودند.
| |
− | | |
− | از دی ماه ۱۳۵۵ تا بهمن ماه ۱۳۵۷ که اعدام بلندپایگان لشکری و کشوری آغاز شد، سازمان عفو بین الملل، صلیب سرخ جهانی و کمیته بین المللی حقوقدانان در ایران ماندند. با سرنگونی شاه ایران و اعدام بزرگان کشور این گروه ماموریت خود را به پایان رساندند و ایران را ترک کردند و دیگر از ۴۰۰ سازمان حقوق بشری که علیه شاهنشاه ایران بنیاد شده بود اشارهای به خونی که در کشور ایران از اعدام ارتشیان و نیروهای مسلح شاهنشاهی ایران ، وزرا، نمایندگان، مدیران، صاحبان صنایع، و مردم ایران به پا شده بود نکردند و این سازمانها ناپدید شدند.
| |
− | | |
− | برای مارتین اِنالز و سازمان عفو بین الملل هیاهویی علیه شاه به راه انداخته بودند، بهترین سرمایه گذاری بود که در تاریخ این سازمان روی داده بود. در سال ۱۹۷۷ برابر با ۱۳۵۶ سازمان عفو بین الملل برنده جایزه صلح نوبل شد، و در سال ۱۳۵۷ جایزه سازمان ملل در زمینه حقوق بشر را گرفتند، پس از آنکه کورت والدهایم در روز ۲۴ دی ماه ۱۳۵۶ با کمیته نوبنیاد ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر را در تهران دیدار کرد.
| |
− | | |
− | سازمان عفو بین الملل پس از توطئهای که علیه شاه ایران به راه انداخت، امروزه سازمان پول سازی شده است با بیش از هفت میلیون هموند در بیش از ۱۵۰ کشور و بودجهای بیش از ۳۰۰ میلیون یورو و آنچه که در ایران انجام دادند، دکانی شد برای این سازمان که پیوسته نیاز به زندانی و قربانی دارد.
| |
− | | |
− | هموند دیگر کمیته دفاع از آزادی و حقوق بشر مهدی بازرگان بود. بازرگان در نامهای به خمینی در امرداد ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۵ خورشیدی ، برنامه سیاسی کمیته دفاع از آزادی و حقوق بشر را روشن نمود:
| |
− | | |
− | ::: "هدف نهایی، سرنگونی رژیم است، ولی سرنگونی باید در گامهایی انجام یابد، ۱- شاه باید از ایران بیرون رود ۲- نخست وزیر را باید با قوانین موجود دست و پایش را بست، با اصل دوم متمم قانون اساسی که پنج روحانی نخست قوانین را از دیدگاه اسلامی بررسی کنند، این بهترین گارانتی برای به دست آوردن احترام برای قوانین اسلامی است. ۳- ما باید روی مغزها و نحوه اندیشه آنها کار کنیم، آنگاه تغییر به جمهوری اسلامی ممکن میشود.
| |
− | | |
− | در همه نامهها و نوشتارها حتی یک بار « حقوق بشر » آورده نشد. جبهه ملی این پلنگ تیزدندان از سیاست حقوق بشر جیمی کارتر نیز برای خود لباسی از گوسفند دوخت و بر تن کرد و با این پوشش دروغین فراخوانها به سازمان عفو بین الملل، سازمان صلیب سرخ جهانی، کمیسیون بین المللی وکلا و ... فرستاد. نمایندگان این سازمانها از سوی شاهنشاه آریامهر پذیرفته شدند.
| |
− | | |
− | شاهنشاه آریامهر و پایوران دست اندر کار اندیشیدند که اگر درخواستهای این سازمانها برآورده شود و آنان پروانه بازرسی از زندانهای ایران را بیابند، نشان این خواهد بود که حقوق بشر در ایران محترم شمرده میشود. تاثیر دیدار این سازمانهای حقوق بشری از ایران، تنها دست و پای دولت را بست که مشتی تروریست آموزش دیده در کمپهای فلسطین و کوبا و یمن و لیبی براندازان شاهنشاه ایران و حکومت مشروطه پارلمانی ایران، دیگر زیر پیگرد قانونی قرار نگیرد و آزادانه با پشتیبانی این سازمانهای خیانت کار به حقوق ملت ایران و استقلال کشور ایران، به ویرانی پایهای حکومت مشروطه بپردازند.
| |
− | | |
− | اگر امروز به سیاست جبهه ملی و به اصطلاح اپوزیسیون بپردازیم، میبینیم دقیقا همین سیاستی که چهل و یک سال پیش با آن شاهنشاه آریامهر و دولت را در تنگنا گذاشتند، ادامه دارد. با این کار رژیم جمهوری اسلامی در ایران را بر سر کار نگاه میدارند و از دوباره به اعتبار برگرداندن قانون اساسی مشروطه جلوگیری میکنند و همان دام را برای اعلیحضرت همایون رضا شاه دوم پهن کردند که بگوید "امروز فقط ائتلاف" .
| |
− | | |
− | امروز نمایندگان سازمان عفو بین الملل و صلیب سرخ جهانی و سازمان جهانی حقوق بشر و کمیسیون بین المللی وکلا کجا هستند که از زندانهای جمهوری اسلامی بازرسی کنند؟ اینکه جیمی کارتر تا به امروز از سیاست حقوق بشری دفاع میکند که هر کاری که به نام حقوق بشر انجام داده است و ایران و خاورمیانه را به آتش و خون کشیده است ، به جای اینکه مدافع مردم ایران شود از بزرگترین پشتیبانان جمهوری اسلامی، حمص و حزب الله، طالبان و دیگر سازمانهای تروریستی است، نشان میدهد که شبکه تروریستی که جیمی کارتر و حزب دموکرات با همدستی جبهه ملی و اسلامیون بر پا ساختند تا به امروز فعال و استوار مانده است.
| |
− | | |
− | ۲۸ دی ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی [برابر با ۱۳۵۷ خورشیدی] علی اصغر حاج سید جوادی از فعالیتهای پنهانی کمیته ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر پرده برداشت. علی اصغر حاج سید جوادی گفت: از چندین ماه پیش گروه سیاسی به رهبری خودش برای دفاع از آزادی و حقوق بشر بنیاد شده بود. از آنجا که اساسنامه خود را تنظیم کرده بود ولی غیرقابل چاپ بود اکنون با رفتن شاه، این گروه وارد مرحله تازهای شده است و فعالیتهای گسترده خود را از صورت پنهانی خارج نموده و اساسنامه پنهانی خود را با تیراژ بالا به چاپ خواهد رساند. در اساسنامه این جنبش تاکید شده که مبارزه برای برقراری یک نظام دموکراتیک به منظور برخورداری زحمتکشان ایران از شرایط اقتصادی برابر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی طبق موازین اسلامی میباشد.
| |
− | | |
− | به چاپ رساندن این مدرک نشان داد که حقوق بشر تنها پوششی برای بر پا ساختن حکومت اسلامی بود. این مزدوران جبهه ملی زمانی به ویرانی ایران دست زدند که خمینی مطرح نبود.
| |
| | | |
| + | یک بار دیگر مراتب سپاسگزاری خویش را به نیکوکارانی که با برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست همکاری میکنند ابراز میدارم و رضایت خاطر خود را به همه کسانی که در حسن اجرای این برنامه کوشیدهاند ابلاغ میکنم. |
| | | |
| </onlyinclude> | | </onlyinclude> |
| | | |
| [[رده:مشروطه:صفحه اصلی]] | | [[رده:مشروطه:صفحه اصلی]] |
هفته حمایت از خانوادههای بیسرپرست
هفته حمایت از خانوادههای بیسرپرست ۱ تا ۶ تیر ماه - برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست در سال ۲۵۳۱ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۱ خورشیدی به کوشش والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی در سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد نهاده شد. سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در فروردین ماه ۱۳۲۶ خورشیدی به فرمان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران بنیاد شد. ریاست این سازمان با اعلیحضرت همایون شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر میباشد و سرپرستی آن به والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی سپرده شد. این سازمان پس از پایان جنگ جهانی دوم و پایان یافتن اشغال ۴ ساله کشور و بیرون رفتن ارتش متفقین از کشور بنیاد گزارده شد. در این زمان تهی دستی و بینوایی و بی چیزی، بیکاری و گرسنگی همه شهرهای ایران به ویژه تهران را فراگرفته بود و خیابانهای تهران پر از ولگرد و گرسنه بود. به فرمان شاهنشاه جوان سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد شد با آرمان این که با کمک دولت و مردم نیکوکار کودکان بی سرپرست رها شده در خیابانها را به پرورشگاهها ببرند، و به گرسنگان خوراک برسانند.
برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست، با توجه به هدف مهم انسانی و اجتماعی در برابر خانوادههایی که سرپرست و نان آور خود را به هر سببی از دست میدهند و شیرازه زندگیشان به ناگاه گسسته میشود پیاده شد.
بر پایه این برنامه یکانهایی از سوی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی برای انجام این مهم راه اندازی شدند که از یک سوی در ارتباط پیوسته با قشرهای گوناگون مردم میباشد و آمار و ویژگی خانوادههای بی سرپرست را گردآوری میکند و به نیکوکاران جامعه میشناساند و از سوی دیگر با دیدهوری دایمی بر روش سرپرستی و بهرهمند ساختن نیازمندان از کمکهای مادی و معنوی این امکان را فراهم میسازد که خانوادههای یاری گیرنده در کوتاه زمانی بتوانند از پریشانی رها شوند و بازیافتن شخصیت و توانایی خویش، روی پای خود بایستند و به زندگی ارجمندانهای را آغاز نمایند.
با تصویب قانون حمایت خانواده شالودهای با زیر بنای تازهای در راستای پاسداری حقوقی که خانواده دارد ریخته شد ولی با جود همه حمایتی که قانون از حقوق خانواده میکند و با وجود قانون حمایت از کودکان بی سرپرست چون تنها وجود قانون توانایی حمایت از خانوادهها به ویژه آنان که سرپرست خود را از دست میدهند نیست، ناگزیر باید آنان که میتوانند دست افتادگان گیرند، و به درماندگان یاری دهند، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با سازمان و برنامهای سامان یافته این مهم را به گردن گرفت تا دور از بوروکراسی با مشارکت مردم و به ویژه نیکوکاران پیوند میان کمک دهندگان و کمک گیرندگان را پدیدآورد.
برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست کار اصولی خود را با تربیت مددکاران آنهم از میان افراد لیسانسیه و دیپلمه آغاز کرده است و در درازای پنج دوره از سال ۱۳۵۱ شمار بسیاری از راه آزمون دانشگاهی به تحصیل در رشته مددکاری اجتماعی پرداختهاند. تا سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی ۲۲۶ واحد حمایت در تهران و شهرستانها ایجاد شد که ۵۲۵ تن از آموزش یافتگان کارهای اجرایی آن را انجام میدهند. بررسیها و پژوهشها نشان میدهد که در شهرها و روستاهای کشور بیش از ۱۰۰ هزار خانواده بی سرپرست وجود دارد که ده هزار خانواده تاکنون زیر پوشش حمایتها قرار گرفته است و در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی همه خانوادهها زیر پوشش رفاهی، آموزشی و سرپرستی برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست قرار خواهند گرفت. این خانوادهها افزون بر کمک مالی به خدمات درمانی، آموزشی و فرهنگی و معنوی دیگر هم نیاز دارند که خوشبختانه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با در اختیار داشتن بیمارستانها و درمانگاه و دبستانها و دبیرستانهای مجهز حرفهای، خود پشتوانه فعالیت این برنامه است و خدمات گوناگون سازمان چه بسیار راه گشای هدفهای برنامه حمایت از خانواده بی سرپرست بوده است و میباشد.
با اجرای کامل قانون تامین اجتماعی ملت ایران از هنگام تولد تا مرگ زیر پوشش حمایت قانون قرار میگیرند و با بهره مند شدن از این قانون که دربرگیرنده بیمههای بیکاری، درمانی، تصادف و علیل شدن، بیماری و از کارافتادگی، بازنشستگی و غیره برای هر ایرانی میباشد، هیچ ایرانی نیازی دیگر به کمک دیگران نخواهند داشت.
وظیفه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در چارچوب برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست بدین قرار است:
:شناسایی خانوادههایی که سزوار کمک هستند.
:شناساندن این خانوادهها به نیکوکارانی که میخواهند کمک کنند ولی نمیتوانند درماندگان و تهی دستان را بیابند.
:سرپرستی پیوسته بر زندگی خانوادههای حمایت شده تا از یک سو بازتوانی پیدا کنند و از سوی دیگر به گمراهی و تباهی آلوده نشوند.
:مشارکت دادن نیکوکاران در چگونگی بهرهمندی خانوادهها از کمکها با فرستادن گزارشها همراه با فرتورهای خانوادهها.
:زمان بندی درست نسبت به مدتی که خانوادهای نیاز به کمک دارد تا پس از بازتوان شدن خانواده، کمکها به خانواده دیگری که سزاوار حمایت را دارند، داده شود.
در روز ۱ تیر ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی به مناسبت آغاز پنجمین سال اجرای برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست پیامی دادند:
در آغاز پنجمین سالگرد اجرای برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست و هقتهای که برای جلب توجه بیشتر افکار عمومی به هدف عالی و انسانی را مناسب میدانم که با هموطنان به اختصار در این باره سخن بگویم.
جای خوشوقتی است که این برنامه که در پنج سال پیش ضمن نوآوریهای سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی اجرای آن به صورت آزمایشی آغاز گردید، در مدت کوتاهی با تجربههای حاصله به درستی وارد مرحله عمل شد و با گامهای استوار به پیش رفت و گسترش یافت، به طوری که واحدهای اجرایی این برنامه، تاکنون در ۱۰۰ شهرستان کشور تاسیس و به خدمت اجتماع درآمده و نزدیک به هفت هزار خانواده را تحت سرپرستی گرفته بودند، اینک دامنه فعالیت خود را به دو برابر توسعه دادهاند و دویست شهرستان را زیر پوشش خدمات خود گرفتهاند و از همین امروز درهای ادارههای مجری این کار در ۱۰۰ شهر دیگر به روی مراجعه کنندگان باز میباشد.
بنابراین، رشد رضایت بخش و گسترش تحسین انگیز این برنامه نشان میدهد که ما از نیل به هدف اصلی، یعنی تحت حمایت قرارگرفتن تمامی خانوادههای بی سرپرست در سراسر کشور دور نیستیم و باید سعی کنیم در مدتی هر چه کوتاه تر در هیچ نقطه ایران خانواده نیازمندی دیده نشود که زیر پوشش این برنامه قرار نگرفته باشد.
در مسیر اجرای این برنامه دو نکته شایان توجه و تذکر است؛ یکی آن که نظر اصلی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در این امر خطیر بیشتر معطوف به فرزندان خانوادههای بی سرپرست است تا به جای آنکه بر اثر فقر و نیازمندی به تباهی کشانیده شوند، با آموزش و پرورش، استعدادهای آنها شکوفان و ثمربخش گردد و نتیجه نهایی که باز توان ساختن این خانواده هاست حتی الامکان به وسیله همین افراد به دست آید. پس مسئولان اجرای این برنامه باید سعی کنند هر یک از این خانوادهها در کوتاهترین فرصت ممکن بتوانند بر روی پای خود بایستند و مستعدترین فرد یا افراد خانواده هر چه زودتر به مرحله کارآیی برسند و مسئولیت اداره امور خانواده را به عهده بگیرند تا از یک سو مکتب تنبل پروری و بیکاره سازی بسته شود و از سوی دیگر عزت نفس افراد و غرور نوجوانانی که حوادث زندگی آنها را به مستمندی کشانیده جریحه دار نگردد و آنچه بیشتر مایه خوشوقتی است این است که در همین مدت کوتاه از سی و پنج هزار تنی که در هفت هزار خانواده در صد شهر از خدمات این برنامه برخوردار بودهاند، چهار هزار و هفتاد و پنج تن در ۸۷۵ خانواده به مرحله بازتوانی رسیدهاند و اکنون با استقلال مالی امور زندگانی خود را اداره میکنند و دیگر نیازی به بهره گیری از کمکهای سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی ندارند. نکته دیگر آنکه از هفت هزار خانواده بی سرپرستی که تاکنون تحت حمایت قرارگرفتهاند در هزار خانواده از کمکهای بی دریغ مالی و معنوی نیکوکاران استفاده کردهاند که عواطف عالیه انسانی این عده از خیرخواهان که ما را در اجرای این برنامه یاری کردهاند در خور قدردانی و حق شناسی است و امیدواریم در آینده جمع بیشتری از توانگران نیک اندیش توفیق همکاری با این برنامه را پیدا کنند تا آهنگ پیشرفت آن تندتر شود.
هنگامی که افراد یک خانواده مرفه و بهره مند از مواهب این عصر در کانونهای گرم خانوادگی خود با سعادت زندگی میکنند و سرپرست موفق خانواده با احساس لذت به عزیزان خوشبخت خود مینگرد به جا است اگر لحظهای هم به این موضوع بیاندیشد که خانوادههایی هم هستند که تا دیروز آنها هم در کانون خانواده خود احساس خوشبختی میکردهاند ولی بر اثر پیشامد حادثهای اکنون چراغ خانه خاموش شده و سردی بی سرپرستی و نیازمندی در فضای زندگی آنها جایگزین محیط گرم و سعادتمند خانواده شده است. کوشش کنیم که مشارکت هر چه بیشتر مردم در این قبیل خدمات اجتماعی هر روز توسعه یابد و این احساسات نوع دوستی و انسانی در قلبهای ما ایرانیان زنده بماند و همان طور که همه دستورات مذهبی و اصول اخلاقی حکم میکند در خودخواهی غرق نشویم و هنگام موفقیت و خوشبختی به فکر دیگر و نیازمندان هم باشیم.
یک بار دیگر مراتب سپاسگزاری خویش را به نیکوکارانی که با برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست همکاری میکنند ابراز میدارم و رضایت خاطر خود را به همه کسانی که در حسن اجرای این برنامه کوشیدهاند ابلاغ میکنم.