تفاوت میان نسخه‌های «سعدی (باب دوم در احسان)/به ره در یکی پیشم آمد جوان»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|به ره در یکی پیشم آمد جوان|بتگ در پیش گوسفندی دوان}}
 
{{ب|به ره در یکی پیشم آمد جوان|بتگ در پیش گوسفندی دوان}}
 
{{ب|بدو گفتم این ریسمان است و بند|که می‌آرد اندر پیت گوسفند}}
 
{{ب|بدو گفتم این ریسمان است و بند|که می‌آرد اندر پیت گوسفند}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۰۷

' سعدی (باب دوم در احسان) (به ره در یکی پیشم آمد جوان)
از سعدی
'


به ره در یکی پیشم آمد جوان بتگ در پیش گوسفندی دوان
بدو گفتم این ریسمان است و بند که می‌آرد اندر پیت گوسفند
سبک طوق و زنجیر از او باز کرد چپ و راست پوییدن آغاز کرد
هنوز از پیش تازیان می‌دوید که جو خورده بود از کف مرد وخوید
چو باز آمد از عیش و بازی بجای مرا دید و گفت ای خداوند رای
نه این ریسمان می‌برد با منش که احسان کمندی است در گردنش
به لطفی که دیده‌ست پیل دمان نیارد همی حمله بر پیلبان
بدان را نوازش کن ای نیکمرد که سگ پاس دارد چو نان تو خورد
بر آن مرد کندست دندان یوز که مالد زبان بر پنیرش دو روز