تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح فاصلهٔ مجازی)
 
(۸۰۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
 
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
 
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
*[[پرونده:Mardomdemo9Esfand1331a.jpg|thumb|left|200px|تظاهرات مردم برای جلوگیری از سفر شاه در توطئه تغییر رژیم ۹ اسفند ۱۳۳۱]]
+
*
[[پرونده:MarmarPalace.jpg|thumb|left|200px|مردم ایران دروازه‌های کاخ مرمر را می‌بندند و از رفتن شاهنشاه جلوگیری می‌کنند]]
 
[[پرونده:LetterKashanitoShahanshah4Esfand1331.jpg|thumb|left|200px|نامه آیت‌الله کاشانی رئیس مجلس شورای ملی به شاهنشاه درخواست این که اعلیحضرت در کشور بمانند ۴ اسفند ۱۳۳۱]]
 
'''[[روز ملت ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱|روز ملت]]''' - با تصمیم مجلس شورای ملی روز نهم اسفند ۱۳۳۱ روزی که شاهنشاه بر اثر قیام دلیرانه مردم ایران و بنا به استدعا و ایستادگی آنان از مسافرت به خارج از کشور منصرف شدند و این امر موجبات نجات و سعادت کشور گردید علیهذا روز نهم اسفند به نام '''(روز ملت)''' نامیده می‌شود. تصمیم قانونی دایر به نامیدن روز نهم اسفند به (روز ملت) و روز بیست و هشتم مرداد ماه (به روز قیام ملی).
 
  
روز ملت ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ سالروز قیام مردم پایتخت علیه توطئه محمد مصدق در سرنگونی حکومت پارلمانی شاهنشاهی ایران می‌باشد. پنج هفته پیش از رخداد قیام مردم تهران، محمد مصدق از مجلس شورای ملی اختیارات دیکتاتوری برای یک سال دیگر گرفت.  با این اختیارات محمد مصدق می‌توانست بدون تصویب مجلس شورای ملی خود قانون بنویسد و خود آن را تصویب نماید و به اجرا درآورد. یعنی "قوه مقننه" و "قوه مجریه" از یکدیگر جدا و مستقل نبودند بلکه در وجود شخص محمد مصدق متبلور شدند. جدایی سه قوه مقننه، مجریه و قضاییه بر پایه اصل ۲۷ متمم قانون اساسی یکی از پایه‌های قانون اساسی است، زیر پاگذاشتن اصل ۲۷ بر پایه اصل هفتم متمم قانون اساسی که "اساس مشروطیت جزاً و کلاً تعطیل‌بردار نیست" غیرممکن است. با این اختیارات محمد مصدق ملکه مادر، والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی و دیگر هموندان خانواده سلطنتی را از ایران بیرون کرد. سپس مصدق نخشه در سر داشت که شاهنشاه ایران اعلیحضرت محمد رضا شاه پهلوی و ملکه ثریا را از ایران خارج نماید. توطئه مصدق با همدستی شوروی برای برقرار ساختن جمهوری خلق ایران بود که در آن محمد مصدق پرزیدنت این جمهوری خلقی شود. نمایندگان مجلس شورای ملی که از نخشه‌های پلید مصدق آگاه شده بودند پشتیبانی خود را از مصدق گرفتند. رییس مجلس شورای ملی نامه‌ای به شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی نوشت که در آن از اعلیحضرت درخواست کرد که معظم‌له به هیچ روی از کشور بیرون نروند. مجلس شورای ملی در جارنامه‌ای از مردم پایتخت خواست که برای جلوگیری از سفر شاهنشاه به خارج "هر کاری" که می‌توانند انجام دهند و درخواست از اعلیحضرت که در تصمیم برای خروج از کشور بازنگری نمایند. مردم تهران در برابر کاخ مرمر گردآمدند و با فریادهای "جاوید شاه" از شاهنشاه ایران درخواست کردند که در کشور بمانند و نشان دادند که مردم ایران خواستار حکومت شاهنشاهی پارلمانی خود هستند و نه حکومت جمهوری خلقی به ریاست جمهوری محمد مصدق. با دیدن این اوضاع شاهنشاه ایران برآن شدند که در کشور بمانند و به میان مردم که در برابر کاخ مرمر چشم به راه تصمیم شاهنشاه بودند رفتند.
+
[[پرونده:PrincessAshrafPahlavi1.jpg|thumb|left|200px|]]
 +
[[پرونده:FamilyProtectionWeekTir2536a.jpg|thumb|left|160px|]]
 +
[[پرونده:PrincessAshrafMessageFamilyProtectionWeekTir2536a.jpg|thumb|left|160px|]]
 +
[[پرونده:HemayatAzKhanehvadehBisarparst2536.jpg|thumb|left|160px|هفته حمایت از خانواده‌های بی‌سرپرست]]
 +
'''[[هفته حمایت از خانواده‌های بی‌سرپرست ۱ تا ۶ تیر ماه]]''' - برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست در سال ۲۵۳۱ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۱ خورشیدی به کوشش والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی در سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد نهاده شد. سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در فروردین ماه ۱۳۲۶ خورشیدی به فرمان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران بنیاد شد. ریاست این سازمان با اعلیحضرت همایون شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر می‌باشد و سرپرستی آن به والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی سپرده شد. این سازمان پس از پایان جنگ جهانی دوم و پایان یافتن اشغال ۴ ساله کشور و بیرون رفتن ارتش متفقین از کشور بنیاد گزارده شد. در این زمان تهی دستی و بینوایی و بی چیزی، بیکاری و گرسنگی همه شهرهای ایران به ویژه تهران را فراگرفته بود و خیابان‌های تهران پر از ولگرد و گرسنه بود. به فرمان شاهنشاه جوان سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد شد با آرمان این که با کمک دولت و مردم نیکوکار کودکان بی سرپرست رها شده در خیابان‌ها را به پرورشگاه‌ها ببرند، و به گرسنگان خوراک برسانند.
  
'''تصمیم قانونی دایر به نامیدن روز نهم اسفند به (روز ملت) و روز بیست و هشتم مرداد ماه (به روز قیام ملی)''' -  مصوب ۷ اسفند ۱۳۳۷ مجلس شورای ملی و ۹ اسفند ۱۳۳۷ مجلس سنا
+
برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست، با توجه به هدف مهم انسانی و اجتماعی در برابر خانواده‌هایی که سرپرست و نان آور خود را به هر سببی از دست می‌دهند و شیرازه زندگیشان به ناگاه گسسته می‌شود پیاده شد.
 +
بر پایه این برنامه یکان‌هایی از سوی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی برای انجام این مهم راه اندازی شدند که از یک سوی در ارتباط پیوسته با قشرهای گوناگون مردم می‌باشد و آمار و ویژگی خانواده‌های بی سرپرست را گردآوری می‌کند و به نیکوکاران جامعه می‌شناساند و از سوی دیگر با دیده‌وری دایمی بر روش سرپرستی و بهره‌مند ساختن نیازمندان از کمک‌های مادی و معنوی این امکان را فراهم می‌سازد که خانواده‌های یاری گیرنده در کوتاه زمانی بتوانند از پریشانی رها شوند و بازیافتن شخصیت و توانایی خویش، روی پای خود بایستند و به زندگی ارجمندانه‌ای را آغاز نمایند.
  
'''‌ماده واحده''' - نظر به این که روز نهم اسفند ۱۳۳۱ شاهنشاه بر اثر قیام دلیرانه مردم ایران و بنا به استدعا و ایستادگی آنان از مسافرت به خارج از کشور منصرف شدند و این امر موجبات نجات و سعادت کشور گردید علیهذا روز نهم اسفند به نام '''(روز ملت)''' نامیده می‌شود.
+
با تصویب قانون حمایت خانواده شالوده‌ای با زیر بنای تازه‌ای در راستای پاسداری حقوقی که خانواده دارد ریخته شد ولی با جود همه حمایتی که قانون از حقوق خانواده می‌کند و با وجود قانون حمایت از کودکان بی سرپرست چون تنها وجود قانون توانایی حمایت از خانواده‌ها به ویژه آنان که سرپرست خود را از دست می‌دهند نیست، ناگزیر باید آنان که می‌توانند دست افتادگان گیرند، و به درماندگان یاری دهند، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با سازمان و برنامه‌ای سامان یافته این مهم را به گردن گرفت تا دور از بوروکراسی با مشارکت مردم و به ویژه نیکوکاران پیوند میان کمک دهندگان و کمک گیرندگان را پدیدآورد.
  
۱ اسفند ماه ۱۳۳۱ محمد مصدق بزرگ فئودال مغول تبار ایران نامه‌ای به شاهنشاه به وسیله برادرش حشمت‌الدوله والاتبار فرستاد با این درونمایه که حسین علاء وزیر دربار شاهنشاهی و دربار شاهنشاهی فعالیت‌هایی علیه دولت را سازمان می‌دهند. شاهنشاه بسیار شگفت‌زده شدند زیرا که ایشان همه لایحه‌هایی چون اختیارات و بستن مجلس سنا که موقعیت شاهنشاه را ضعیف می‌کرد و موقعیت نخست‌وزیر را قدرتمندتر می‌کرد را دستینه کرده‌بودند. حتی مصدق کمیسیونی برپا کرده بود که نقش شاه را تفسیر کند و مصدق شاهنشاه را تهدید کرده بود که با رفراندوم درباره گزارش این کمیسیون قدرت شاهنشاه را تضعیف خواهدکرد. مصدق درخواست کرد که شاهنشاه در روز ۹ اسفند ۱۳۳۱ به همراه ملکه ثریا از کشور بیرون روند و شاهنشاه آن را پذیرفتند. محمد مصدق  دستور پنهانی برای مسئولان صادر کرد که برای سفر شاهنشاه در روز ۹ اسفند آماده باشند. ولی آنچه را که مصدق به نیرنگ خود برای سفر شاهنشاه در پنهان برنامه‌ریزی کرده بود انجام نشد زیرا که بسیاری از نمایندگان مجلس شورای ملی و مردم ایران از سفر شاهنشاه آگاهی یافتند.
+
برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست کار اصولی خود را با تربیت مددکاران آنهم از میان افراد لیسانسیه و دیپلمه آغاز کرده است و در درازای پنج دوره از سال ۱۳۵۱ شمار بسیاری از راه آزمون دانشگاهی به تحصیل در رشته مددکاری اجتماعی پرداخته‌اند. تا سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی ۲۲۶ واحد حمایت در تهران و شهرستان‌ها ایجاد شد که ۵۲۵ تن از آموزش یافتگان کارهای اجرایی آن را انجام می‌دهند. بررسی‌ها و پژوهش‌ها نشان می‌دهد که در شهرها و روستاهای کشور بیش از ۱۰۰ هزار خانواده بی سرپرست وجود دارد که ده هزار خانواده تاکنون زیر پوشش حمایت‌ها قرار گرفته است و در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی همه خانواده‌ها زیر پوشش رفاهی، آموزشی و سرپرستی برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست قرار خواهند گرفت. این خانواده‌ها افزون بر کمک مالی به خدمات درمانی، آموزشی و فرهنگی و معنوی دیگر هم نیاز دارند که خوشبختانه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با در اختیار داشتن بیمارستان‌ها و درمانگاه و دبستان‌ها و دبیرستان‌های مجهز حرفه‌ای، خود پشتوانه فعالیت این برنامه است و خدمات گوناگون سازمان چه بسیار راه گشای هدف‌های برنامه حمایت از خانواده بی سرپرست بوده است و می‌باشد.
 +
با اجرای کامل قانون تامین اجتماعی ملت ایران از هنگام تولد تا مرگ زیر پوشش حمایت قانون قرار می‌گیرند و با بهره مند شدن از این قانون که دربرگیرنده بیمه‌های بیکاری، درمانی، تصادف و علیل شدن، بیماری و از کارافتادگی، بازنشستگی و غیره برای هر ایرانی می‌باشد، هیچ ایرانی نیازی دیگر به کمک دیگران نخواهند داشت.
  
۴ اسفند ماه ۱۳۳۱ هفت تن از نمایندگان مجلس شورای ملی به همراهی وزیر دربار شاهنشاهی به پیشگاه شاهنشاه باریافتند تا معظم له را درباره اوضاع جاری و آنچه در مجلس می‌گذرد آگاه سازند. قرار بر این شد که نخست‌وزیر به پیشگاه شاهانه بار یابد. فعالیت دامنه‌داری از سوی هفده تن از نمایندگان مجلس شورای ملی برای بهبود رابطه دولت و دربار شاهنشاهی آغاز شد.
+
وظیفه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در چارچوب برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست بدین قرار است:
  
۶ اسفند ماه ۱۳۳۱ سرلشکر زاهدی و شمار دیگری از افسران وفادار به شاهنشاه دستگیر و زندانی شدند.  
+
    :شناسایی خانواده‌هایی که سزوار کمک هستند.
 +
    :شناساندن این خانواده‌ها به نیکوکارانی که می‌خواهند کمک کنند ولی نمی‌توانند درماندگان و تهی دستان را بیابند.
 +
    :سرپرستی پیوسته بر زندگی خانواده‌های حمایت شده تا از یک سو بازتوانی پیدا کنند و از سوی دیگر به گمراهی و تباهی آلوده نشوند.
 +
    :مشارکت دادن نیکوکاران در چگونگی بهره‌مندی خانواده‌ها از کمک‌ها با فرستادن گزارش‌ها همراه با فرتورهای خانواده‌ها.
 +
    :زمان بندی درست نسبت به مدتی که خانواده‌ای نیاز به کمک دارد تا پس از بازتوان شدن خانواده، کمک‌ها به خانواده دیگری که سزاوار حمایت را دارند، داده شود.
  
'''۹ اسفند ماه ۱۳۳۱''' حسین علاء وزیر دربار شاهنشاهی در نامه‌ای به آگاهی شاهنشاه رساند که در مصدق ساعت یک پس از نیم‌روز برای یک ساعت، و وزیران ساعت دو پس از نیم‌روز به پیشگاه شاهنشاه و ملکه ثریا بار خواهند یافت. در این نامه حسین علاء هم‌چنین نوشته بود که وی بسیار از محمد مصدق نخست‌وزیر دلگیر است زیرا که مصدق شاهنشاه را بهانه قرارداده تا اشتباهات خود پنهان دارد با آنکه از هرگونه پشتیبانی از سوی شاهنشاه و وی برخوردار بوده است. سرانجام مصدق به کاخ سلطنتی وارد و به پیشگاه شاهنشاه و ملکه ثریا باریافت و آغاز به انتقاد از دربار و وزیر دربار در بودن حسین علاء کرد.  از آنجا که مردم از مسافرت شاهنشاه آگاهی یافته بودند، گروه‌های مردم با فریادهای جاوید شاه در اصلی کاخ مرمر را سد کردند. مصدق و هیات وزیران از در پشتی کاخ بیرون رفتند و مصدق راهی خانه خود شد تا با حسین فاطمی وزیر خارجه که چشم به راه رسیدن مصدق در خانه وی بود تبانی‌هایشان را بکنند. گروهی از تظاهرکنندگان که گرد خانه مصدق گردآمده بودند به خانه مصدق یورش بردند و علیه او دست به تظاهرات زدند. با تیراندازی محافظین خانه مصدق به سوی مردم، یک نفر کشته و شماری زخمی شدند. پلیس گروهی از تظاهرکنندگان را دستگیر کرد. یکی از دستگیرشدگان شعبان جعفری بود که در این روز به گناه یورش به خانه مصدق  تا شامگاه ۲۸ امرداد ماه ۱۳۳۲ زندانی شد. مصدق و حسین فاطمی به ستاد ارتش فرار کردند به همراهی سرلشکر بهارمست به مجلس شورای ملی رفتند. در مجلس نشستی جنجالی با نمایندگان برپا شد و مصدق آغاز به شکایت از ارتش کرد زیرا که وی به ارتش دستور داده است ولی ارتش دستورات وی را نپذیرفته است و گفته‌اند که آنها از دستورات شاهنشاه پیروی می‌کنند نه از نخست‌وزیر. سپس مصدق گفت که وی در مجلس بست خواهد نشست. در نشست خصوصی مجلس، مصدق از سوی حائری‌زاده به سختی مورد انتقاد قرارگرفت.
+
در روز ۱ تیر ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی به مناسبت آغاز پنجمین سال اجرای برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست پیامی دادند:
  
آیت‌الله کاشانی رییس مجلس شورای ملی نامه‌ای به تاریخ ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ به شماره ۱۳۷۸۵ به پیشگاه شاهنشاه نوشت:
+
در آغاز پنجمین سالگرد اجرای برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست و هقته‌ای که برای جلب توجه بیشتر افکار عمومی به هدف عالی و انسانی را مناسب می‌دانم که با هموطنان به اختصار در این باره سخن بگویم.
  
:اعلیحضرت همایون شاهنشاهی - خبر مسافرت غیرمترقبه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی موجب شگفتی و نگرانی فوق‌العاده قاطبه اهالی پایتخت شده و هیئت رئیسه مجلس شورای ملی با استحضار آقایان به عرض می‌رساند که در وضع کنونی به هیچ وجه مصلحت و صواب نمی‌داند که اعلیحضرت همایونی مبادرت به مسافرت فرمایند زیرا ممکن است در تمام کشور تاثیرات عمیق و نامطلوب حاصل نماید به این لحاظ از پیشگاه همایونی استدعا می‌شود که قطعا در این مورد تجدید نظر فرموده و تصمیم به مسافرت را به موقع دیگری در سال آینده تبدیل فرمایند - رییس مجلس شورای ملی سیدابوالقاسم کاشانی 
+
جای خوشوقتی است که این برنامه که در پنج سال پیش ضمن نوآوری‌های سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی اجرای آن به صورت آزمایشی آغاز گردید، در مدت کوتاهی با تجربه‌های حاصله به درستی وارد مرحله عمل شد و با گام‌های استوار به پیش رفت و گسترش یافت، به طوری که واحدهای اجرایی این برنامه، تاکنون در ۱۰۰ شهرستان کشور تاسیس و به خدمت اجتماع درآمده و نزدیک به هفت هزار خانواده را تحت سرپرستی گرفته بودند، اینک دامنه فعالیت خود را به دو برابر توسعه داده‌اند و دویست شهرستان را زیر پوشش خدمات خود گرفته‌اند و از همین امروز درهای اداره‌های مجری این کار در ۱۰۰ شهر دیگر به روی مراجعه کنندگان باز می‌باشد.
  
پخش خبر سفر شاهنشاه در تهران و سایر شهرهای ایران سبب نگرانی و ترس مردم شد. بدین روی در همه شهرها راه پیمایی‌های گستره‌ای از سوی مردم میهن‌پرست انجام گرفت. در خیابان‌های پایتخت سدها هزار تن به راه افتادند و نمایندگان طبقه‌های گوناگون مردم همراه با آیت‌الله بهبهانی و سایر روحانیون به کاخ مرمر رفتند و از پیشگاه شاهنشاه درخواست کردند که از این سفر چشم‌پوشی نمایند. هیات رییسه مجلس شورای ملی به پیشگاه شاهنشاه باریافت  و به نمایندگی از مردم ایران خواهش کرد که معظم‌له در این روزهای بیم‌آور از سفر به خارج از کشور چشم بپوشند.  گروه بی‌شماری از مردم تهران پیرامون کاخ مرمر گردآمدند و با تظاهرات میهن‌پرستانه و شاهدوستانه خود اعلام کردند تا زمانی که شاهنشاه از سفر خود چشم‌پوشی نکرده‌است به تظاهرات خود ادامه می‌دهند و از جلوی کاخ تکان نخواهند خورد. بازار تهران بسته شد و بازاریان همراه با دیگر طبقه‌های مردم در تظاهراتی احساس میهن‌پرستی و شاهدوستی خود را نشان دادند. '''مجلس شورای ملی با اعلامیه‌ای از مردم خواست برای جلوگیری از سفر شاهنشاه  به  خارج از کشور هر کاری که می‌توانند انجام دهند.'''
+
بنابراین، رشد رضایت بخش و گسترش تحسین انگیز این برنامه نشان می‌دهد که ما از نیل به هدف اصلی، یعنی تحت حمایت قرارگرفتن تمامی خانواده‌های بی سرپرست در سراسر کشور دور نیستیم و باید سعی کنیم در مدتی هر چه کوتاه تر در هیچ نقطه ایران خانواده نیازمندی دیده نشود که زیر پوشش این برنامه قرار نگرفته باشد.
  
سرانجام با تظاهرات پیوسته و بی‌مانند مردم میهن پرست و شاهدوست، وزارت دربار شاهنشاهی با سپاسگزاری از ابراز احساسات پاک ملت ایران نسبت به شاهنشاه اعلام کرد که معظم‌له از سفر به خارج از کشور فعلا چشم‌پوشی کرده‌اند. شاهنشاه از کاخ مرمر به میان تظاهرکنندگان که غریو "جاوید شاه" آنان کاخ مرمر و خیابان‌های پیرامون را به لرزه درآورده بود رفتند، به میان مردمی که از دیدن شاهنشاهشان از شادی در پوست خود نمی‌گنجیدند  و به آنان گفتند:" حالا که شما نمی‌خواهید و مایل نیستید که برای معالجه از کشور خارج شوم من نیز ناچار انصراف خود را از این مسافرت اعلام می‌کنم." مردم در پیرامون کاخ سلطنتی به تظاهرات خود ادامه دادند و درخواست کردند که واژه '''فعلا''' از اعلامیه دربار برداشته شود. وزارت دربار نیز واژه فعلا را از اعلامیه برداشت. محمد مصدق بسیاری از افسران بازنشسته، روزنامه‌نگاران، هم‌چنین شعبان جعفری، طیب و رمضان یخی  که در این روز در برابر کاخ مرمر تظاهرات می‌کردند را دستگیر کرد و به زندان انداخت. همان کسانی  که در روز ۲۸ امرداد ماه ۱۳۳۲ پس از اینکه رادیو و سازمان‌های دولتی بدست مردم افتاد، و پس از خوانده شدن فرمان نخست‌وزیری سپهبد زاهدی از رادیو ایران از زندان آزاد شدند.  
+
در مسیر اجرای این برنامه دو نکته شایان توجه و تذکر است؛ یکی آن که نظر اصلی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در این امر خطیر بیشتر معطوف به فرزندان خانواده‌های بی سرپرست است تا به جای آنکه بر اثر فقر و نیازمندی به تباهی کشانیده شوند، با آموزش و پرورش، استعدادهای آنها شکوفان و ثمربخش گردد و نتیجه نهایی که باز توان ساختن این خانواده هاست حتی الامکان به وسیله همین افراد به دست آید. پس مسئولان اجرای این برنامه باید سعی کنند هر یک از این خانواده‌ها در کوتاه‌ترین فرصت ممکن بتوانند بر روی پای خود بایستند و مستعدترین فرد یا افراد خانواده هر چه زودتر به مرحله کارآیی برسند و مسئولیت اداره امور خانواده را به عهده بگیرند تا از یک سو مکتب تنبل پروری و بیکاره سازی بسته شود و از سوی دیگر عزت نفس افراد و غرور نوجوانانی که حوادث زندگی آنها را به مستمندی کشانیده جریحه دار نگردد و آنچه بیشتر مایه خوشوقتی است این است که در همین مدت کوتاه از سی و پنج هزار تنی که در هفت هزار خانواده در صد شهر از خدمات این برنامه برخوردار بوده‌اند، چهار هزار و هفتاد و پنج تن در ۸۷۵ خانواده به مرحله بازتوانی رسیده‌اند و اکنون با استقلال مالی امور زندگانی خود را اداره می‌کنند و دیگر نیازی به بهره گیری از کمک‌های سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی ندارند. نکته دیگر آنکه از هفت هزار خانواده بی سرپرستی که تاکنون تحت حمایت قرارگرفته‌اند در هزار خانواده از کمک‌های بی دریغ مالی و معنوی نیکوکاران استفاده کرده‌اند که عواطف عالیه انسانی این عده از خیرخواهان که ما را در اجرای این برنامه یاری کرده‌اند در خور قدردانی و حق شناسی است و امیدواریم در آینده جمع بیشتری از توانگران نیک اندیش توفیق همکاری با این برنامه را پیدا کنند تا آهنگ پیشرفت آن تندتر شود.
  
در نشست مجلس شورای ملی درباره توطئه مصدق در نابودی مشروطه و سامانه شاهنشاهی پارلمانی ایران در روز  ۱۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ - میر اشرافی نماینده مجلس شورای ملی از توطئه مصدق علیه شاهنشاه و نابودی رژیم شاهنشاهی و سرانجام تجزیه ایران در روز ۹ اسفند ماه پرده برداشت. میراشرافی گفت :...مگر در پس پرده چه نقشه هولناکی در شرف ظهوراست؟ دستگاه تبلیغات دولتی مردم شرافتمند طهران و علما و نمایندگان و اصناف و سایر طبقاتی که برای ابراز احساسات در مقابل کاخ همایونی اجتماع نموده بودند و با فریادهای ما نخواهیم گذاشت شاه برود مانع عزیمت شاهنشاه بودند بنام چاقوکش و مشایعت کننده معرفی نموده آقایان شما را بخدا قسم می‌دهم آیا سزاواراست که رادیو دستگاه دولت باین اتهامات بیشرمانه مردم شریف و خادمین کشور را لجن مال کند حقایق را برخلاف واقع جلوه دهد آقایان می‌دانید که برای چه این طور علما و مردمی که به دربار رفته لجن مال می‌کنند برای حفظ قانون اساسی قیام نکنند... ...چندکلمه راجع به بازداشت سرلشکر زاهدی عرض کنم. چون سرلشکر زاهدی مجرم است و جرم او هم کاندید بودن ایشان برای مقام نخست‌وزیری است که این جرم در نظر جناب آقای دکتر مصدق قابل عفو نخواهدبود دفاع اصولی را بنده نمودم و به نظر من دفاع شخص سرلشکر زاهدی به عهده آقایان دکتر بقایی، مکی و حائری‌زاده و سایر آقایان می‌باشد که در زمان ریاست شهربانی ایشان پایه و اساس نهضت استوار شده و همین نهضتی که مورد استفاده اشخاص قرارگرفته که هیچ دخالت و اثری در بنای آن نداشته‌اند و برای آنها درخت جواهرشده به نظر من توقیف سرلشکر زاهدی برخلاف قانون و انصاف است اگر بنابود هر کس سرکار بود، رقیب خودش را توقیف نماید و همیشه سرکار بماند در سایر کشورهای جهان هم معمول بود.  
+
هنگامی که افراد یک خانواده مرفه و بهره مند از مواهب این عصر در کانون‌های گرم خانوادگی خود با سعادت زندگی می‌کنند و سرپرست موفق خانواده با احساس لذت به عزیزان خوشبخت خود می‌نگرد به جا است اگر لحظه‌ای هم به این موضوع بیاندیشد که خانواده‌هایی هم هستند که تا دیروز آنها هم در کانون خانواده خود احساس خوشبختی می‌کرده‌اند ولی بر اثر پیشامد حادثه‌ای اکنون چراغ خانه خاموش شده و سردی بی سرپرستی و نیازمندی در فضای زندگی آنها جایگزین محیط گرم و سعادتمند خانواده شده است. کوشش کنیم که مشارکت هر چه بیشتر مردم در این قبیل خدمات اجتماعی هر روز توسعه یابد و این احساسات نوع دوستی و انسانی در قلب‌های ما ایرانیان زنده بماند و همان طور که همه دستورات مذهبی و اصول اخلاقی حکم می‌کند در خودخواهی غرق نشویم و هنگام موفقیت و خوشبختی به فکر دیگر و نیازمندان هم باشیم.
  
شمس قنات‌آبادی نیز در این روز در سخنان خود گفت: "... آقایان نمایندگان محترم خوب دقت بفرمایید آقایان محترمی که به حکومت نظامی ولو حکومت نظامی زمان دکتر مصدق السلطنه رای می‌دهید که حقیقت امراین است که با وجود حکومت نظامی در حفظ حقوق ملت و صیانت آزادی‌های سیاسی هیچ نوع اقدامی نمی‌توان به عمل آورد چه حکومت نظامی تعطیل عمومی مشروطیت است (صحیح است) و باوجود آن حقوق و آزادیهایی که بموجب قانون اساسی برای ملت شناخته شده چنان که به تجریه دیده‌ایم کان لم یکن می‌شود در ممالکی که دولت علاقه مند به قانون اساسی و اجرای اصول مشروطیت است برفرض لزوم حکومت نظامی دوام پیدانمی‌کند در این مملکت کافی است که دولت بهانه‌ای بدست آورد و بواسطه برقراری حکومت نظامی ماه‌ها و سالها مشروطیت را تعطیل کند) ... اما آن دکتر مصدقی که می‌خواهد فقط باحکومت نظامی و قانون امنیت اجتماعی حکومت کند من نمی‌توانم ارادتی باوداشته باشم (احسنت) ... حکومت جناب آقای دکتر مصدق بالخصوص در این چند ماهه اخیر رویه‌ای اتخاذنموده‌است که کاملا برخلاف  گفتار و بیانات حکیمانه سابق ایشان در زمانی که نمایندگی ملت را داشته‌اند بوده‌است من در عین این که سخن می‌گویم در عین حال هم خیلی افسوس می‌خورم چون قطع دارم که این صداهای ما این فریادهای ما از این صحنه بهارستان بخارج منعکس نمی‌شود یعنی دستگاه تبلیغاتی که مال ملت است و بایستی برای ملت انجام وظیفه کند خیانت می‌کند و از سخنان نمایندگان می‌دزدد و من لازم است بعرض آقایان نمایندگان برسانم جای تعجب نیست وقتی دستگاه تبلیغات مملکت ما نامه رییس مجلس را که رسما از طرف مجلس فرستاد شده‌است در رادیو منعکس نکند من چه توقعی دارم که سخنان بیمقدار مرا منتشر کند.... ... '''[[روز ملت ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱|روز ملت را بخوانید و بدانید که مردم ایران بارها خود به خیابان ها آمدند و کشور ایران را از دست خائنان و مزدوران بیرون کشیدند - کجا بودند ایرانیان در روز ۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی که از کاخ تا فرودگاه را ببندند تا آریامهر پدر هر ایرانی از کشور بیرون نرود- کجا بودند ایرانیان؟]]'''
+
یک بار دیگر مراتب سپاسگزاری خویش را به نیکوکارانی که با برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست همکاری می‌کنند ابراز می‌دارم و رضایت خاطر خود را به همه کسانی که در حسن اجرای این برنامه کوشیده‌اند ابلاغ می‌کنم.  
  
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۴


PrincessAshrafPahlavi1.jpg
FamilyProtectionWeekTir2536a.jpg
PrincessAshrafMessageFamilyProtectionWeekTir2536a.jpg
هفته حمایت از خانواده‌های بی‌سرپرست

هفته حمایت از خانواده‌های بی‌سرپرست ۱ تا ۶ تیر ماه - برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست در سال ۲۵۳۱ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۱ خورشیدی به کوشش والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی در سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد نهاده شد. سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در فروردین ماه ۱۳۲۶ خورشیدی به فرمان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران بنیاد شد. ریاست این سازمان با اعلیحضرت همایون شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر می‌باشد و سرپرستی آن به والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی سپرده شد. این سازمان پس از پایان جنگ جهانی دوم و پایان یافتن اشغال ۴ ساله کشور و بیرون رفتن ارتش متفقین از کشور بنیاد گزارده شد. در این زمان تهی دستی و بینوایی و بی چیزی، بیکاری و گرسنگی همه شهرهای ایران به ویژه تهران را فراگرفته بود و خیابان‌های تهران پر از ولگرد و گرسنه بود. به فرمان شاهنشاه جوان سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد شد با آرمان این که با کمک دولت و مردم نیکوکار کودکان بی سرپرست رها شده در خیابان‌ها را به پرورشگاه‌ها ببرند، و به گرسنگان خوراک برسانند.

برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست، با توجه به هدف مهم انسانی و اجتماعی در برابر خانواده‌هایی که سرپرست و نان آور خود را به هر سببی از دست می‌دهند و شیرازه زندگیشان به ناگاه گسسته می‌شود پیاده شد. بر پایه این برنامه یکان‌هایی از سوی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی برای انجام این مهم راه اندازی شدند که از یک سوی در ارتباط پیوسته با قشرهای گوناگون مردم می‌باشد و آمار و ویژگی خانواده‌های بی سرپرست را گردآوری می‌کند و به نیکوکاران جامعه می‌شناساند و از سوی دیگر با دیده‌وری دایمی بر روش سرپرستی و بهره‌مند ساختن نیازمندان از کمک‌های مادی و معنوی این امکان را فراهم می‌سازد که خانواده‌های یاری گیرنده در کوتاه زمانی بتوانند از پریشانی رها شوند و بازیافتن شخصیت و توانایی خویش، روی پای خود بایستند و به زندگی ارجمندانه‌ای را آغاز نمایند.

با تصویب قانون حمایت خانواده شالوده‌ای با زیر بنای تازه‌ای در راستای پاسداری حقوقی که خانواده دارد ریخته شد ولی با جود همه حمایتی که قانون از حقوق خانواده می‌کند و با وجود قانون حمایت از کودکان بی سرپرست چون تنها وجود قانون توانایی حمایت از خانواده‌ها به ویژه آنان که سرپرست خود را از دست می‌دهند نیست، ناگزیر باید آنان که می‌توانند دست افتادگان گیرند، و به درماندگان یاری دهند، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با سازمان و برنامه‌ای سامان یافته این مهم را به گردن گرفت تا دور از بوروکراسی با مشارکت مردم و به ویژه نیکوکاران پیوند میان کمک دهندگان و کمک گیرندگان را پدیدآورد.

برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست کار اصولی خود را با تربیت مددکاران آنهم از میان افراد لیسانسیه و دیپلمه آغاز کرده است و در درازای پنج دوره از سال ۱۳۵۱ شمار بسیاری از راه آزمون دانشگاهی به تحصیل در رشته مددکاری اجتماعی پرداخته‌اند. تا سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی ۲۲۶ واحد حمایت در تهران و شهرستان‌ها ایجاد شد که ۵۲۵ تن از آموزش یافتگان کارهای اجرایی آن را انجام می‌دهند. بررسی‌ها و پژوهش‌ها نشان می‌دهد که در شهرها و روستاهای کشور بیش از ۱۰۰ هزار خانواده بی سرپرست وجود دارد که ده هزار خانواده تاکنون زیر پوشش حمایت‌ها قرار گرفته است و در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی همه خانواده‌ها زیر پوشش رفاهی، آموزشی و سرپرستی برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست قرار خواهند گرفت. این خانواده‌ها افزون بر کمک مالی به خدمات درمانی، آموزشی و فرهنگی و معنوی دیگر هم نیاز دارند که خوشبختانه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با در اختیار داشتن بیمارستان‌ها و درمانگاه و دبستان‌ها و دبیرستان‌های مجهز حرفه‌ای، خود پشتوانه فعالیت این برنامه است و خدمات گوناگون سازمان چه بسیار راه گشای هدف‌های برنامه حمایت از خانواده بی سرپرست بوده است و می‌باشد. با اجرای کامل قانون تامین اجتماعی ملت ایران از هنگام تولد تا مرگ زیر پوشش حمایت قانون قرار می‌گیرند و با بهره مند شدن از این قانون که دربرگیرنده بیمه‌های بیکاری، درمانی، تصادف و علیل شدن، بیماری و از کارافتادگی، بازنشستگی و غیره برای هر ایرانی می‌باشد، هیچ ایرانی نیازی دیگر به کمک دیگران نخواهند داشت.

وظیفه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در چارچوب برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست بدین قرار است:

   :شناسایی خانواده‌هایی که سزوار کمک هستند.
   :شناساندن این خانواده‌ها به نیکوکارانی که می‌خواهند کمک کنند ولی نمی‌توانند درماندگان و تهی دستان را بیابند.
   :سرپرستی پیوسته بر زندگی خانواده‌های حمایت شده تا از یک سو بازتوانی پیدا کنند و از سوی دیگر به گمراهی و تباهی آلوده نشوند.
   :مشارکت دادن نیکوکاران در چگونگی بهره‌مندی خانواده‌ها از کمک‌ها با فرستادن گزارش‌ها همراه با فرتورهای خانواده‌ها.
   :زمان بندی درست نسبت به مدتی که خانواده‌ای نیاز به کمک دارد تا پس از بازتوان شدن خانواده، کمک‌ها به خانواده دیگری که سزاوار حمایت را دارند، داده شود.

در روز ۱ تیر ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی به مناسبت آغاز پنجمین سال اجرای برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست پیامی دادند:

در آغاز پنجمین سالگرد اجرای برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست و هقته‌ای که برای جلب توجه بیشتر افکار عمومی به هدف عالی و انسانی را مناسب می‌دانم که با هموطنان به اختصار در این باره سخن بگویم.

جای خوشوقتی است که این برنامه که در پنج سال پیش ضمن نوآوری‌های سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی اجرای آن به صورت آزمایشی آغاز گردید، در مدت کوتاهی با تجربه‌های حاصله به درستی وارد مرحله عمل شد و با گام‌های استوار به پیش رفت و گسترش یافت، به طوری که واحدهای اجرایی این برنامه، تاکنون در ۱۰۰ شهرستان کشور تاسیس و به خدمت اجتماع درآمده و نزدیک به هفت هزار خانواده را تحت سرپرستی گرفته بودند، اینک دامنه فعالیت خود را به دو برابر توسعه داده‌اند و دویست شهرستان را زیر پوشش خدمات خود گرفته‌اند و از همین امروز درهای اداره‌های مجری این کار در ۱۰۰ شهر دیگر به روی مراجعه کنندگان باز می‌باشد.

بنابراین، رشد رضایت بخش و گسترش تحسین انگیز این برنامه نشان می‌دهد که ما از نیل به هدف اصلی، یعنی تحت حمایت قرارگرفتن تمامی خانواده‌های بی سرپرست در سراسر کشور دور نیستیم و باید سعی کنیم در مدتی هر چه کوتاه تر در هیچ نقطه ایران خانواده نیازمندی دیده نشود که زیر پوشش این برنامه قرار نگرفته باشد.

در مسیر اجرای این برنامه دو نکته شایان توجه و تذکر است؛ یکی آن که نظر اصلی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در این امر خطیر بیشتر معطوف به فرزندان خانواده‌های بی سرپرست است تا به جای آنکه بر اثر فقر و نیازمندی به تباهی کشانیده شوند، با آموزش و پرورش، استعدادهای آنها شکوفان و ثمربخش گردد و نتیجه نهایی که باز توان ساختن این خانواده هاست حتی الامکان به وسیله همین افراد به دست آید. پس مسئولان اجرای این برنامه باید سعی کنند هر یک از این خانواده‌ها در کوتاه‌ترین فرصت ممکن بتوانند بر روی پای خود بایستند و مستعدترین فرد یا افراد خانواده هر چه زودتر به مرحله کارآیی برسند و مسئولیت اداره امور خانواده را به عهده بگیرند تا از یک سو مکتب تنبل پروری و بیکاره سازی بسته شود و از سوی دیگر عزت نفس افراد و غرور نوجوانانی که حوادث زندگی آنها را به مستمندی کشانیده جریحه دار نگردد و آنچه بیشتر مایه خوشوقتی است این است که در همین مدت کوتاه از سی و پنج هزار تنی که در هفت هزار خانواده در صد شهر از خدمات این برنامه برخوردار بوده‌اند، چهار هزار و هفتاد و پنج تن در ۸۷۵ خانواده به مرحله بازتوانی رسیده‌اند و اکنون با استقلال مالی امور زندگانی خود را اداره می‌کنند و دیگر نیازی به بهره گیری از کمک‌های سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی ندارند. نکته دیگر آنکه از هفت هزار خانواده بی سرپرستی که تاکنون تحت حمایت قرارگرفته‌اند در هزار خانواده از کمک‌های بی دریغ مالی و معنوی نیکوکاران استفاده کرده‌اند که عواطف عالیه انسانی این عده از خیرخواهان که ما را در اجرای این برنامه یاری کرده‌اند در خور قدردانی و حق شناسی است و امیدواریم در آینده جمع بیشتری از توانگران نیک اندیش توفیق همکاری با این برنامه را پیدا کنند تا آهنگ پیشرفت آن تندتر شود.

هنگامی که افراد یک خانواده مرفه و بهره مند از مواهب این عصر در کانون‌های گرم خانوادگی خود با سعادت زندگی می‌کنند و سرپرست موفق خانواده با احساس لذت به عزیزان خوشبخت خود می‌نگرد به جا است اگر لحظه‌ای هم به این موضوع بیاندیشد که خانواده‌هایی هم هستند که تا دیروز آنها هم در کانون خانواده خود احساس خوشبختی می‌کرده‌اند ولی بر اثر پیشامد حادثه‌ای اکنون چراغ خانه خاموش شده و سردی بی سرپرستی و نیازمندی در فضای زندگی آنها جایگزین محیط گرم و سعادتمند خانواده شده است. کوشش کنیم که مشارکت هر چه بیشتر مردم در این قبیل خدمات اجتماعی هر روز توسعه یابد و این احساسات نوع دوستی و انسانی در قلب‌های ما ایرانیان زنده بماند و همان طور که همه دستورات مذهبی و اصول اخلاقی حکم می‌کند در خودخواهی غرق نشویم و هنگام موفقیت و خوشبختی به فکر دیگر و نیازمندان هم باشیم.

یک بار دیگر مراتب سپاسگزاری خویش را به نیکوکارانی که با برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست همکاری می‌کنند ابراز می‌دارم و رضایت خاطر خود را به همه کسانی که در حسن اجرای این برنامه کوشیده‌اند ابلاغ می‌کنم.