کوری چشم عدو فخر شیرازی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
شکرلله ز میان گرد کدورت برخاست | یار باز آمدم و بنشست و ز ما عذر بخواست |
کار بر وفق مراد دل ما کرد فلک | زد رقم کلک قضا آنچه دل ما میخواست |
دور نبود که ازین درد بمیرد حاسد | زانکه دردیست که نی قابل درمان و دواست |
ساقیا باده بده دور رقیبان بگذشت | کوری چشم عدو وقت طرب کردن ماست |
اول فصل بهار است و مه فروردین | روز بازار ریاحین و چمن پر غوغاست |
بر سر شاهد گل بلبل و گلچین به نزاع | باغبان قاضی و رز شاهد روزست و گواست |
جان من جانب عشاق نگه باید داشت | حالت بوالهوسان چون مگسان و حلواست |
ما نه آنیم که از مهر تو دل بر گیریم | میرود گر سر ما مهر تو در سینه به جاست |
فخر آن روز ز وصل رخ تو شد نومید | که نظر دید نهانت به سوی اهل هواست |
در ویکیپدیا موجود است:
M rastgar ۱ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۱۲:۰۴ (UTC)