ناصر خسرو (قصاید)/ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | ناصر خسرو (قصاید) (ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی) از ناصر خسرو |
' |
ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی | با فزونی و کمی مر هرگزی را کی سزی؟ | |
در میان آتشی و اندر میانت آتش است | آب را چندین همی از بیم آتش چون مزی؟ | |
گر همی خواهی که جاویدان بمانی، ای پسر، | در میان این دو آتش خویشتن را چون پزی؟ | |
در میان خز و بز مر خاک را پنهان که کرد | جز تو؟ از خاکی سرشته و خفته بر خز و بزی | |
از کجا اندر خزیدهستی بدین بیدر حصار؟ | همچنان یک روز از اینجا ناگهان بیرون خزی | |
نیک بر رس تا برون زین دز چه باید مر تو را | آن به دست آور کنون کاندر میان این دزی | |
همچنین دانم نخواهد ماند برگشت زمان | موی جعدت عنبری و روی خوبت قرمزی | |
بیگمان شو زانکه یک روز ابر دهر بیوفا | برف بارد هم بر آن شاهسپرغم مرغزی | |
هرمز و خسرو تهی رفتند از اینجا، ای پسر، | پس همان گیرم که تو خود خسروی یا هرمزی | |
قدرت و ملک و صناعت خیره دعوی چون کنی | چون خود از ماندن در این مصنوع خانه عاجزی؟ | |
آنکه بر حکم و قضای حتم او برخاستند | زین سیاه و تیره مرکز زندگان مرکزی | |
اندر این ناهر گزی از بهر آن آوردمان | تا بیلفنجیم از اینجا مال و ملک هرگزی | |
مادر توست این جهان بنگر کز این مادر همی | نیکبخت و جلد زادی یا به نفرین و خزی | |
چون نیلفنجی به طاعت عمر جاویدی همی؟ | چون همی شادان بباشی گرت گویم «دیر زی»؟ | |
تن ز بهر طاعتت دادند، عاصی چون شدی؟ | گر نهای بدبخت، بر پستان مادر چون گزی؟ | |
عارضی با مال و ملک و تا رسی بر آب و نان | کشتهای در خاک نادانی درخت گربزی | |
هم سپیداری به بیباری و هم بیسایگی | گر برستی بهتر آن باشد که هرگز نغرزی | |
گر بزی را از تو پیدا گشت معنی زانکه تو | بیشبان درنده گرگی با شبان لاغر بزی | |
علم و طاعت ورز تا مردم شوی، امروز تو | ویحکا، مانند مردم زیر دیبا و خزی | |
پروز جان علم باشد علم جو از بهر آنک | جامه بیمقدار و قیمت گردد از بیپروزی | |
مال و ملک و زور تن دایم نماند کاین همه | پیرزیهااند و بس بیقدر باشد پیرزی | |
عاجزی گرگی است ای غافل که او مردم خورد | عاجز آئی بیگمان هرچند کاکنون معجزی | |
دیر برناید تو را کاندر بیابان اوفتی | خانه اکنون کن پر از بر کاندر این بر بروزی | |
پند حجت را بخوان و درس کن زیرا که هست | چون قران از محکمی وز نیکوی وز موجزی |