معنی غزل حافظ در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد عشق پيدا شدو آتش بهمه عالم زد جلوه کردرخت، ديد ملک، عشق نداشت عين آتش شد ازين غيرت وبر آدم زد
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد عشق پيدا شدو آتش بهمه عالم زد جلوه کردرخت، ديد ملک، عشق نداشت عين آتش شد ازين غيرت وبر آدم زد