مصاحبه خبرنگاران با والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی در بیست و نهمین سالگشت بنیادگزاری این سازمان ۹ اردیبهشت ۱۳۵۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
درگاه:والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی

هفته حمایت از خانواده‌های بی‌سرپرست ۱ تا ۶ تیر ماه

برنامه عمرانی پنجم/سال ۱۳۵۴ خورشیدی فروردین تا خرداد ماه


در روز سه شنبه نهم اردیبهشت ماه جاری، با حضور والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی نیابت ریاست عالیه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، اعضاء هیئت مدیره این سازمان در کاخ نیاوران به حضور شاهنشاه آریامهر ریاست عالیه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی شرفیاب شدند و گزارش کارهای انجام یافته این سازمان و نوآوری‌هایی را که در راه خدمات اجتماعی انجام گرفته است، به عرض رسانیدند. خبرنگار جراید تهران، با استفاده از این فرصت، با والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی مصاحبه‌ای به عمل آورده‌اند که در این‌جا به نظر خوانندگان محترم می‌رسد.


پرسش - والاحضرتا، اکنون که سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بیست و نهمین سال خدمت خود را شروع می‌کند، لطفاً نظریات خود را در مورد خدمات اجتماعی سازمان برای اطلاع خوانندگان بیان فرمایید.

شاهدخت اشرف پهلوی – درباره خدمات بیست و هشت ساله سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، نیاز به بحث طولانی نیست زیرا بیشتر مردم کشور با خدمات این سازمان آشنایی دارند، ولی برای اطلاع نسل جوان مملکت ما، که شاید در زمان تشکیل این سازمان، هنوز به دنیا نیامده بودند، بی‌مناسبت نیست بگویم که این سازمان، در شرایط و احوالی تشکیل شد و شروع بکار کرد که تازه جنگ جهانی دوم تمام شده و آثار شوم آن هنوز باقی بود و کشور از مضیقه مالی رنج می‌برد و مردم با فقر و فاقه و بیماری دست به گریبان بودند. دولت‌ها با مسائل و مشکلات گوناگون روبرو بودند و امکانات مالی و نیروی انسانی لازم را برای انجام این قبیل خدمات اجتماعی در اختیار نداشتند و هیچ نوع تشکیلات مجهز ملی هم که به رفع نیازهای مردم و حل این مسائل بپردازد وجود نداشت و اصولاً در آن زمان خدمات اجتماعی به معنای واقعی آن، در مملکت شناخته نشده بود. در یک چنین شرایط و اوضاع و احوالی بود که این سازمان به فرمان شاهنشاه بوجود آمد و قرار شد در مواردی که نارسایی امکانات دولت اجازه رفع نیازهای جامعه را نمی‌دهد، با توجه به اولویت‌ها، اقدامات لازم را به عمل آورد. این بود که سازمان، خدمات خود را از بهداشت و درمان در روستاها و نقاط دورافتاده که در آن زمان مسئله مهم روز بود شروع کرد و به مرور، وسیع‌ترین شبکه درمانی روستایی بوجود آمد که هنوز هم برای توسعه و تکمیل آن تلاش می‌شود. با این مقدمه، این سازمان که در حقیقت راه‌گشای خدمات اجتماعی به صورت سازمان یافته در کشور است، روز بروز دامنه خدمات اجتماعی خود را وسعت داد تا به وسعتی درآمد که امروز ملاحظه می‌شود .


پرسش - والاحضرتا، در سخنان روز سه شنبه ۹ اردیبهشت خود در پیشگاه شاهنشاه به برنامه‌های تازه سازمان و نوآوری‌هایی در خدمات اجتماعی اشاره فرموده بودید. ممکن است درباره بعضی از این برنامه‌های جدید بیاناتی بفرمایید؟

شاهدخت اشرف پهلوی - همانطور که قبلاً اشاره کردم، تشکیل این سازمان در زمان خود یک «نوآوری» بود و هر طرحی را که این سازمان در رشته‌های بهداشت درمان، آموزش و فرهنگ و خدمات اجتماعی به مرحله عمل درآورد، به اقتضای نیازهای روز جامعه، ابتکاری و پیش‌آهنگ محسوب می‌شد. مثل تأسیس آموزشگاه عالی پرستاری اشرف پهلوی که در آن زمان در ایران یک امر بی‌سابقه بود ولی بعداً نظایر متعددی از آن بوسیله دستگاه‌های مختلف تشکیل شد. احداث آموزشگاه حرفه‌ای رضا پهلوی و تربیت کارگران و سرکارگران ماهر در رشته‌های مختلف فنی و صنعتی نیز یک برنامه پیشرو بود و بعدها آموزشگاه‌های مشابه بسیاری بوجود آمد. تشکیل مؤسسه داروپخش ابتکاری بود که بعداً باعث شد کارخانه‌های داروسازی دیگری در کشور بوجود آید و هر یک از این اقدامات، در ابتدای کار، با توجه به احتیاجات روز جامعه، بوجود آمد و به نوبه خود پیشگام بود. ولی شرایط و اوضاع و احوال امروز کشور ما بهیچوجه قابل مقایسه با گذشته نیست. پیشرفت‌های سریع اقتصادی و اجتماعی، جامعه ما را بکلی دگرگون ساخته و ایران امروز یک کشور متحول و متحرکی است که بطور شگفت‌انگیزی، رو به توسعه و ترقی می‌رود و با این دگرگونی‌ها، مسائل و مشکلات اجتماعی نیز تغییر شکل می‌دهد و هرگز نباید تصور کرد که با پیشرفت اقتصادی، مسائل اجتماعی پایان می‌پذیرد، بلکه با توسعه تمدن صنعتی و ماشینی زمان ما، هر روز مسائل تازه‌ای در جوامع مطرح می‌شود. سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی نیز همانطور که در گذشته مبتکر و پیشرو خدمات اجتماعی بوده است، به اقتضای دگرگونی‌های جامعه، امروز نیز باید در فکر خدمات اجتماعی مناسب با مقتضیات امروز باشد و خدمات خود را با وضع زمان منطق سازد. همانطور که حضور شاهنشاه عرض کردم، هیئتی از کارشناسان امور اجتماعی را مأمور کرده‌ام که در این باره مطالعات و بررسی‌های کافی به عمل آورند و برای حل مسائل اجتماعی امروز طرح‌های مفید و قابل اجرایی ارائه دهند. موضوع حمایت از خانواده‌های بی‌سرپرست که سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی از دو سال پیش آن را مورد توجه قرار داد، یکی از مسائل شایان توجه اجتماعی امروز است، زیرا تا زمانی که بیمه‌های اجتماعی به طور کامل تمام گروه‌های مردم را تحت پوشش خود قرار دهد، لازم است خانواده‌هایی که سرپرست خود را، به علل مختلف، از دست می‌دهند، تحت حمایت یک سازمان صلاحیت‌دار قرار گیرند تا بتوانند به زندگانی نسبتاً راحتی ادامه دهند و کودکان خود را برای فردای کشور تربیت کنند. خوشبختانه این طرح که در اجرای نیات شاهنشاه از دو سال پیش به مرحله اجرا درآمده، در مراحل اولیه بسیار موفق بود، بطوریکه تاکنون در سی شهر به مرحله اجرا درآمده و متجاوز از سه هزار خانواده تحت حمایت و سرپرستی سازمان قرار گرفته‌اند. همچنین، مقرر شده است که این برنامه جزء برنامه‌های اساسی مملکتی قرار گیرد و لایحه‌ای هم در این مورد از طرف دولت به مجلسین تقدیم شده است. یکی دیگر از طرح‌های نوین سازمان، طرح تهیه پوشاک مرغوب و ارزان قیمت برای کشاورزان و کارگران و طبقات مختلف مردم است که به موقع مورد توجه قرار گرفته، زیرا لباس، قسمتی از شخصیت هر فرد را می‌سازد و پوشاک متناسب، در هر حال، احساس اعتماد به نفس بیشتری به شخص می‌دهد و طرز لباس پوشیدن طبقات مختلف هر جامعه، در مجموع، چهره عمومی آن جامعه را جلوه‌گر می‌سازد. کشاورزی که از آزادی برخوردار شده و مالک حاصل دسترنج خود می‌باشد و بنیادهای اقتصادی زندگی او استحکام یافته و یا کارگر ایرانی که روز بروز از رفاه بیشتری بهره‌مند می‌گردد، چرا در یک چنین عصر و زمانی، لباس خوب و دنیا پسند در برنداشته باشد؟ می‌بینید که منابع اقتصادی، آثار باستانی و سایر پیشرفت‌های اجتماعی، کشور ما را چنان مورد توجه جهانیان قرار داده که هفته‌ای نمی‌گذرد تا یک یا چند نفر از شخصیت‌های برجسته جهان میهمان کشور ما نباشند و روزی نیست که سیاحان خارجی گوشه و کنار کشور ما را مورد بازدید قرار ندهند. در چنین شرایطی، ایرانی سرافراز امروز البته باید در انظار خودی و بیگانه ظاهر خوش‌آیند هم داشته باشد. بدین ملاحظات، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در صدد برآمد در این طریق نیز یک برنامه پیش‌آهنگ به موقع اجرا و عمل درآورد و لباس مرغوب و ارزان قیمت در دسترس طبقات مختلف قرار دهد تا در آینده، این اقدام نیز نمونه‌ای برای توسعه این برنامه باشد. یکی از برنامه‌های نوین دیگری که خیلی مورد توجه من است و بزودی رسماً آن را اعلام خواهم کرد، دعوت همگانی از عموم افراد ملت ایران است برای شرکت در انواع خدمات اجتماعی و اقدامات عام‌المنفعه. من یقین دارم جمع کثیری از افراد ملت ما که از رفاه بیشتری برخوردارند، مایلند در خدمات اجتماعی شرکت داشته باشند و هر یک، در حد توانایی خود، کار خیری بکنند و نام نیکی از خود بیادگار گذارند، منتهی یا نمی‌دانند چه اقداماتی در این زمان اولویت دارد و یا اینکه چون طبع زندگانی امروز پرمشغله و پر گرفتاری است، ممکن است شخصاً فرصت اجرای نیت خیر خود را نداشته باشند. بدین جهت، برای تجهیز این منابع، برنامه‌ای ترتیب داده شده است که جزئیات آن را بعداً اعلام خواهیم کرد.


پرسش - والاحضرتا، اخیراً از طرف سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی دومین کنگره آسیایی پزشکی، کشاورزی و بهداشت روستایی، تحت ریاست عالیه آن والاحضرت در تهران تشکیل شد که هنوز مذاکرات آن کنگره مورد بحث محافل پزشکی کشور است. ممکن است در مورد تشکیل این کنگره و نتایج حاصله از آن سخنانی بفرمایند؟

شاهدخت اشرف پهلوی - در این کنگره‌ها مسئولین بهداشت و درمان از ممالک آسیایی- که در این مسائل وجه اشتراک‌هایی دارند- گرد هم جمع می‌شوند تا با تبادل تجارب، بهترین رویه‌ها را برای تعمیم و گسترش بهداشت و درمان در سطح روستاها به دست آورند. با توجه به کثرت روزافزون جمعیت دنیا، که ما هم در آن مستثنی نیستیم، تقریباً در تمام ممالک دنیا مخصوصا، کشورهایی آسیایی، کمبود تعداد پزشک دانشگاه دیده از اهم مسائل روز است، زیرا تا ما بتوانیم از این لحاظ به حد نصاب لازم برسیم و تعداد کافی پزشک در اختیار داشته باشیم، مدت زمان درازی بطول خواهد انجامید. در کنگره تهران برنامه‌ای را که ما از دو سال پیش به این سو تحت عنوان تربیت «به‌ورز» شروع کرده و در دو استان کشور به صورت آزمایشی به مرحله عمل درآورده‌ایم و همچنین تشکیل دانشکده «علوم تندرستی» که مأموریت کادر پزشکی مورد نیاز است، بسیار مورد توجه قرار گرفت.

البته نباید چنین تعبیر شود که اگر ما برنامه تربیت «به‌ورز» را پیگیری می‌کنیم و یا در صدد تربیت بهدار و کمک پزشک به مقیاس زیاد می‌باشیم، بدین معنی است که لزوم توسعه دانشکده‌های پزشکی و افزایش تعداد پزشکان دانشگاه دیده را از نظر دور داشته و یا از اهمیت مقام پزشک در جامعه غافل مانده‌ایم. من شخصاً ریاست هیئت امناء سه دانشگاه و همچنین مرکز پزشکی شاهنشاهی و دانشکده علوم تندرستی را در عهده دارم و در آن مرحله، کمال سعی خود را بکار می‌برم که دانشکده‌های پزشکی هرچه بیشتر توسعه یابند و پزشکان درجه اولی که در سطح بین‌المللی پذیرفته شوند، تربیت کنند. و برای این کار با بزرگ‌ترین دانشگاه‌های جهان مانند دانشگاه‌های جان هاپکینز، هاروارد و کرنل قراردادهایی را داریم و برای تربیت پزشکان طراز اول از آن‌ها کمک می‌گیریم و نهایت کوشش را بکار خواهیم برد که مراکز پزشکی مجهز و درجه اولی که قابل مقایسه با هر یک از مراکز پزشکی دنیا باشد، در ایران بوجود بیاوریم ولی درعین حال نهایت سعی را نیز داریم که افرادی در رده‌های پایین‌تر تربیت کنیم تا بتوانند کمک‌های اولیه و درمان‌های ساده پزشکی را به اقصی نقاط کشور ببرند و در دسترس روستاییان قرار دهند زیرا در دوران انقلاب، دیگر نمی‌شود گفت در حالیکه عده‌ای شهرنشین مرفه‌الحال، از عالی‌ترین و آخرین پدیده‌های درمانی بهره‌مندند، قسمت اعظم مردم که در شهرهای کوچک و روستاها زندگی می‌کنند، از کوچک‌ترین کمک‌های درمانی محروم باشند. یا به عنوان مثال، اگر ما در امر مبارزه با بیسوادی کار می‌کنیم و سعی داریم که اکثریت افراد این مملکت سواد خواندن و نوشتن داشته باشند، به معنای آن نیست که اعتقادی به داشتن دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها نداشته باشیم، زیرا تمام این برنامه‌ها باید به یکدیگر مربوط باشند و در تمام رده‌ها متناسب با احتیاجات افراد آموزش بدهند. برنامه‌های توسعه شبکه درمانی ما مبتنی بر نظارت مستمر پزشک متخصص پایه‌ریزی شده است و در حقیقت، این طرح به صورت یک مخروط اجرا می‌شود که در رأس آن مخروط، مراکز پزشکی با وجود پزشکان متخصص قرار گرفته و پایین‌تر از آن بیمارستان منطقه یا پایگاه پزشکی واقع گردیده که در آن نیز باید پزشکان انجام وظیفه کنند و در رده پایین‌تر، درمانگاه‌ها وجود دارند که مسئولیت آن را «بهداران» عهده‌دار خواهند بود و سطح پایین‌تر را که در حقیقت قاعده مخروط می‌شود، «به‌ورزان» می‌پوشانند. «به‌ورزان» در یک یا چند روستای نزدیک بهم خدمت می‌کنند و خدمات بهداشتی و درمانی اولیه مورد نیاز آن روستاها را تأمین خواهند کرد و هرگاه مریضی پیدا شود که معالجه او خارج از حدود اطلاعات و دانش علمی «به‌ورز» باشد، او را به مراکز بالاتر معرفی خواهند کرد و به این ترتیب، یک زنجیر درمانی بوجود خواهد آمد و از هر کس، در حدود اطلاعات و دانش او، استفاده خواهد شد.

برنامه تربیت «به‌ورز» بطور آزمایش در سال ۱۳۵۲ در ناحیه دیلمی فارس به موقع عمل و اجرا درآمد و ۳۱ نفر دختران و پسران جوان از عشایر همین ناحیه، تحت آموزش‌های نظری و عملی قرار گرفتند که هم اکنون با سرپرستی و مراقبت پزشکان درمانگاه‌های شبکه تندرستی، مشغول انجام خدمت شده‌اند. هم اکنون نیز در فارس و لرستان و در مناطق قم و رامسر و همچنین در شمیرانات برنامه تربیت به‌ورز در دست اقدام است. در دانشکده علوم تندرستی نیز که از پارسال شروع بکار کرد، نود دانشجو مشغول تحصیلات علمی و عملی می‌باشند و همواره سعی می‌شود که تعداد این عده افزایش یابد تا پس از طی دوره‌های آموزشی لازم و زیر نظر پزشکان، در روستاها به خدمات درمانی بپردازند. این برنامه نتیجه یک سلسله مطالعات و مسافرت‌های تحقیقی و با استفاده از نظریات متخصصین امور بهداشت و درمان تهیه شده. این کاری است که امروز در بیشتر نقاط جهان مورد توجه و اقدام است و برای کشورهایی که به سرعت رو به توسعه می‌روند، راه بهتری، غیر از این، برای تعمیم بهداشت و درمان بنظر نمی‌رسد. در کشور خود ما، با این کثرت روزافزون جمعیت، فقط حدود دوازده هزار پزشک دانشگاه دیده داریم. بنابراین، هر قدر هم که محصول دانشکده‌های پزشکی ما افزونی یابد، بخوبی روشن است که بجز اجرای یک چنین برنامه‌هایی هرگز نخواهیم توانست در مدتی نسبتاً کوتاه امر بهداشت و درمان را در سطح تمامی روستاهای کشور اشاعه دهیم. البته کلیه این مطالب و نتیجه مطالعات دو ساله کارشناسان قبلاً به عرض شاهنشاه رسیده و جای خوشوقتی است که اوامر مؤکدی برای اجرای این طرح‌های نوین صادر فرموده‌اند و امیدوارم اجرای آن موجبات رفاه بیشتری را برای هموطنان عزیز فراهم سازد.