مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران با نمایندگان رسانههای همگانی آمریکا در کاخ سعدآباد ۱۱ آبان ماه ۱۳۵۳
سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بر پایه تاریخ | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | تصمیمهای مجلس |
مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران با نمایندگان رسانههای همگانی آمریکا در کاخ سعدآباد ۱۱ آبان ماه ۱۳۵۳
بهای نفت
اگر شما تا اجلاس آینده کشورهای عضو اوپک که در وین تشکیل خواهد شد صبر کنید، متوجه خواهید شد که پیشنهادهای ایران درباره بهای نفت چه خواهد بود. من فعلاً به اشارهای در این مورد اکتفا میکنم. ما قصد داریم پیشنهاد کنیم که قیمت واحدی برای نفت در سراسر جهان تعیین شود و تنها موقع جغرافیایی و مرغوبیت و میزان آن تفاوتهایی در قیمت نفت بوجود آورد.
این قیمت واحد نفت البته کمتر از قیمت اعلان شده کنونی نفت خلیج فارس خواهد بود، اما زمان زیادی تا تشکیل کنفرانس اوپک باقی نمانده است و من مایل نیستم توجهی را که باید به این کنفرانس بشود اکنون نسبت به اظهارات خودم جلب کنم.
در مورد مسئله نفت ما با عربستان سعودی در تماس هستیم، ولی روش ما در قبال نفت با روش آنها تفاوت دارد و سیستمی که ما برای نفت داریم با سیستمی که عربستان سعودی دارد فرق میکند. آنها با شرکتهای نفتی خارجی مشارکت میکنند، در حالی که صنعت نفت در کشور ما کاملاً ملی شده است. به هر حال ما با عربستان سعودی در تماس هستیم و با آنکه شیوه عمل متفاوتی داریم هدف هر دو کشور یکی است.
قیمت ثابت
یک قیمت ثابت برای نفت این فایده را دارد که هیچکس نمیتواند در آن دخل و تصرف کند. مقصودم این است که هر کسی متوجه خواهد شد که یک قیمت واحد برای نفت وجود دارد و در این صورت شرکتهای نفتی از هر بشکه نفت چقدر باید سود به دست آورند و مصرف نفت چقدر هزینه برای مصرف کننده دربردارد و چقدر باید برای آن به کشورهای خود مالیات بپردازد. من قصد ندارم درباره مالیات از برخی کشورها نام ببرم، ولی در پارهای موارد مالیاتی که کشورهای اروپایی بر هر بشکه نفت میبندند بیش از درآمد مثلاً کشور خود من از بابت هر بشکه نفت است و این واقعیت دارد.
اساس پیشنهاد ما در مورد نفت این است که قیمت نفت را با بهای بیست تا سی قلم کالاهای دیگر مرتبط سازیم. اگر قیمت آن کالاها افزایش یابند چرا باید از قدرت خرید ما کاسته شود و اگر آنها کاهش یابند قیمت نفت نیز برای کمک به اقتصاد جهانی باید کاهش یابد، لیکن آنچه به راستی برای ما اهمیت دارد حفظ قدرت خریدمان است، زیرا در گذشته منافع ما را تا میتوانستند به یغما بردند، از این رو اکنون مجبوریم از منافع خود در این زمینه دفاع کنیم و نگذاریم تورم و تضعیف قدرت خرید پول مان اوضاع گذشته را بار دیگر برای ما تجدید کند.
به هر حال بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی برای توسعه، یعنی بین نمایندگان تمام کشورهای پیشرفته صنعتی جهان باید تماس وجود داشته باشد. آنها میتوانند تمام زمینههای اقتصادی جهان و همچنین چگونگی ایجاد رابطه بین این بیست تا سی نوع کالا و تورم جهانی را بررسی کنند، زیرا اگر ما نتوانیم قیمت نفت را با نرخ تورم مربوط سازیم در این صورت دیگر فشار و انگیزهای برای جهان صنعتی باقی نمیماند تا از تورم خود جلوگیری به عمل آورد. اگر آنها نتوانند جلوی تورم خود را بگیرند ما میتوانیم با قیمت گذاری نفت از خودمان دفاع کنیم اما چه کسی از این وضع صدمه میبیند؟ کشورهای فقیر، یا کشورهای در حال توسعه؟ بدون شک در این ماجرا هر دو جبهه صدمه خواهند دید. بنابراین برای اینکه از پاشیدگی جهان جلوگیری کنیم در آینده بسیار نزدیک باید مذاکرات جامعی بین کشورهای پیشرفته صنعتی جهان و کشورهای تولید کننده نفت صورت گیرد.
تورم جهانی و قیمت نفت
ما قبل از افزایش قیمت نفت، حتی از زمانی که نفت بسیار ارزان بود با تورم در جهان روبرو بودیم. کسانی که از ارتباط بهای نفت با بهای کالاهای دیگر انتقاد میکنند چه پاسخی به این موضوع میتوانند بدهند؟
در سال ۱۹۴۷ قیمت اعلان شده هر بشکه نفت خام در خلیج فارس دو دلار و هفده سنت بود. در سال ۱۹۵۹ قیمت اعلان شده نفت خام در خلیج فارس یک دلار و هفتاد و نه سنت برای هر بشکه شد. یعنی در این فاصله سی و هشت سنت کاهش پیدا کرد. در همین مدت قیمت کالاهای جهان بین سیصد تا چهارصد درصد افزایش یافت، من واقعیت را به شما ارائه میکنم، درباره این ارقام چه فکر میکنید؟ از آن زمان تا کنون قیمت کالاها فقط دو بار افزایش یافته است. ما در حال حاضر شکر را به قیمتی بیش از هزار دلار خریداری میکنیم، روغن نباتی را به قیمتی بیش از هزار دلار میخریم، شما ممکن است بگویید به سبب افزایش بهای نفت قیمت فرآوردههای کشاورزی افزایش یافته است. در این صورت میپرسم که چرا قیمت پنبه و قهوه کاهش یافته است؟
بنابراین باید رابطهای میان قیمتها وجود داشته باشد. شما ممکن است مطالبی را که میگویم منتشر نکنید و من بدان اهمیت نمیدهم، با این حال باید حقایقی را با جزئیات آن برای شما بیان کنم.
موقعی که در ماه دسامبر ۱۹۷۳ خواستار قیمتی معادل هفت دلار برای هر بشکه نفت شدم، شرکتهای نفتی با سایر کشورهای خلیج فارس به مذاکره درباره مشارکت به طریقه چهل درصد و شصت درصد پرداختند، در نتیجه بهای نفت به میزان فعلی یعنی نه دلار و هفتاد و چهار سنت افزایش یافت. من این کار را نکردم، بلکه شرکتهای نفتی کردند. ممکن است مرا باعث و بانی این کارها بدانید، ولی من اهمیت به آن نمیدهم، واقعیت همین است که برای شما گفتم، من به آن دلیل گفتم بهای نفت باید هفت دلار باشد که معتقد بودم میبایستی میان نفت و سایر منابع انرژی مانند سنگریزههای آغشته به نفت، زغال سنگ و هر ماده دیگر از منابع انرژی تناسبی وجود داشته باشد. امروز میدانیم که بهای نفت استخراج شده از سنگریزههای آغشته به نفت یا سایر منابع انرژی از این رقم هم بیشتر تمام میشود. بنابراین امید است که هر وقت با کشورهای توسعه یافته جهان وارد مذاکره شویم مذاکرات جامع و سازنده باشد و همه جنبهها را دربر گیرد. این مذاکرات میبایستی شامل اقتصاد تمام جهان بشود و تنها متضمن منافع چند کشور یا متضمن سود کشورهای تولید کننده نباشد، زیرا اگر جهان سقوط کند ما نیز همراه آن سقوط خواهیم کرد و حال آنکه ما نیز به این جهان تعلق داریم و مایل نیستیم شاهد سقوط شما باشیم، چون در آن صورت ما هم با شما و در کنار شما سقوط خواهیم کرد.
کاهش قیمت نفت
پیشنهاد من در مورد قیمت نفت این است که رقم درآمد دولتهای تولید کننده نفت به عنوان بهای واحد و ثابت تعیین شود. این پیشنهاد سبب تغییر قابل ملاحظهای در بهای نفت خلیج فارس خواهد شد و بهای نفت را حدود یک دلار و شصت سنت از قیمت اعلان شده پایین تر میآورد. علاوه بر این ما میخواهیم سود شرکتهای نفتی را به پنجاه سنت در هر بشکه محدود کنیم. اگر شما فکر میکنید این مبلغ زیاد است در آن صورت میبایستی این مسئله را با شرکتهای نفتی حل کنید. ما فکر میکنیم پنجاه سنت در هر بشکه عادلانه است، اما چرا آنها باید از هر بشکه نفت دو دلار سود ببرند؟ چرا باید بعضی از آنها سالانه هفتصد درصد سود داشته باشند؟ آیا این عادلانه است؟
به هر حال بهای نفت به این ترتیب کاهش مییابد، چون قیمت اعلان شده نفت کاهش خواهد یافت، سود شرکتهای نفتی نیز محدود خواهد شد، بنابراین میبایستی فشار کمتری متوجه مصرف کننده شود، مگر اینکه دولتها مالیات بیشتری بر بنزین ببندند تا از مصرف آن بکاهند. این مطلب دیگر از مسئولیت ما خارج است.
شاخص تعیین قیمتها
در آینده باید رابطهای بین قیمت نفت و قیمت سایر کالاها وجود داشته باشد. چون در غیر این صورت برخی از مردم خواهند گفت تورم در جهان دوازده درصد است. جمعی خواهند گفت بیست درصد است، عدهای هم ممکن است بگویند که شش درصد است، و در این میان ما برای دفاع از منافع خود ناگزیریم بگوییم که پا به پای افزایش تورم ما نیز قیمت نفت را افزایش میدهیم تا قدرت خرید خود را حفظ کنیم. این موضوع وضع را بسیار پیچیده تر از پیش خواهد کرد، در حالیکه اگر یک پیوند مستقیم بین قیمت کالاهایی که گفته شد و قیمت نفت وجود داشته باشد و بپذیریم که یک سازمان بینالمللی وابسته به سازمان ملل متحد یا اتاق بازرگانی بینالمللی در زوریخ ارتباط این قیمتها را با یکدیگر و با تورم جهانی روشن سازد، آنگاه میتوانید شاخصی برای تعیین قیمت نفت به دست آورید.
میزان تورم جهانی
در مورد افزایش قیمت نفت این موضوع به وضع جاری تورم بستگی دارد و شما برای تعیین قیمت نفت باید تا اجلاس آینده اوپک صبر بکنید. در حال حاضر به درستی نمیدانم که نرخ تورم در جهان چقدر است. بعضیها میگویند حدود بیست درصد، در بعضی کشورهای اروپایی حدود بیست و هفت درصد. در آلمان فدرال هفت درصد، در سایر کشورها پانزده درصد، در آمریکا هم شما بهتر میدانید. بنابراین تصویر روشن و دقیقی در این مورد وجود ندارد. ما همیشه گفتهایم که قیمت نفت و قدرت خرید ما باید حفظ شود. به هر حال ما قیمت نفت را هم سطح با نرخ تورم افزایش ندادهایم، چون میخواستیم در این مورد حسن نیت خود را نشان بدهیم، اما این بدان معنا نیست که شما اجازه دهید تورم افسار گسیخته تان ادامه یابد و از قدرت خرید ما بکاهد و ما از منافع خود دفاع نکنیم.
سیستم قیمت گذاری
برای اجرای سیستم قیمت گذاری نفت با ایجاد رابطه با بیست تا سی کالای دیگر بایستی نوعی توافق و تفاهم بین کشورهای در حال توسعه و کشورهای صنعتی جهان بوجود آید، چون کشورهای صنعتی دنیا حدود هشتاد و پنج درصد تولید نفت جهان را مصرف میکنند، در حالیکه بقیه کشورها یعنی جهان سوم یا کشورهای در حال توسعه تنها پانزده درصد تولید نفت جهان را به مصرف میرسانند.
به هر حال با توجه به اینکه همه کشورهای تولید کننده نفت با تورم روبرو هستند فکر میکنم که آنها هم با این سیستم قیمت گذاری نفت موافق باشند.
تنزل یا افزایش بهای نفت
درباره تنزل یا افزایش بهای نفت این موضوع به آن بستگی دارد که اگر شرکتهای نفتی به جای دو دلار، به پنجاه سنت سود اکتفا کنند قیمت نفت پایین خواهد آمد و اگر بخواهند هر طور که مایلند رفتار کنند قیمت بالا خواهد رفت.
به همین دلیل است که من یک قیمت پایه برای نفت پیشنهاد میکنم. در غیر این صورت اگر قیمت اعلان شده نفت باقی بماند، آنوقت شما با قیمتهای گوناگونی مانند قیمت واقعی، قیمت نیمه راه، قیمت بازخرید و خدا میداند چند جور قیمت دیگر روبرو خواهید شد و هرگز نخواهید دانست که جریان از چه قرار است. این قیمتهای مختلف هم در حقیقت به خاطر همین است که کسی از حقیقت امر آگاه نشود، اما اگر قیمت پایه برای نفت وجود داشته باشد در این صورت دیگر جای هیچگونه تردید برای کسی باقی نخواهد ماند.
همانطور که قبلاً گفتم جز موقعیت جغرافیایی و کیفیت نفت هیچ عامل دیگری نباید در بهای آن تغییر بدهد. ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که به اندازه ونزوئلا از فروش نفت به ایالات متحده آمریکا سود ببریم، زیرا ونزوئلا به مراتب به آمریکا نزدیکتر است تا سایر کشورهای نفت خیز. همچنین ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که از فروش نفت خود به اروپا همان پولی را به دست آوریم که الجزایر به دست میآورد، زیرا الجزایر به اروپا بسیار نزدیکتر از ما است.
درباره منافع سرشار شرکتهای نفتی، ارقام منتشره نشان میدهد که در برخی موارد در حدود صد در صد، بعضی اوقات صد و پنجاه درصد، گاهی سیصد درصد، حتی زمانی چهارصد درصد سود بردهاند و این دیگر بسته به تشخیص شما است که ببینید آیا شما را غارت میکردهاند یا نه.
زیان کشورهای تولید کننده نفت
در مورد کشورهای تولید کننده نفت، مسلماً درآمد آنها کاهش نخواهد یافت و منافع شرکتهای نفتی کمتر خواهد شد. به هر حال تورم وحشتناک جهانی موجب کاهش قدرت خرید ما شده است، بطوری که در واقع بهای نفت از نظر ما پایین آمده است.
تا آن جا که به ما مربوط است در اوپک به آن میزان که از سود ما در اثر تورم جهانی کاسته شده ما بر بهای نفت نیافزودهایم. درآمد ما فقط سی و هشت درصد افزایش یافته است و با در نظر گرفتن بیست درصد میزان تورم، ما دو دلار هم ضرر کردهایم.
کنفرانس رباط و صلح خاورمیانه
در مورد نقش کنفرانس اخیر رباط در استقرار صلح خاورمیانه، با توجه به اینکه من در کنفرانس رباط نبودم و گزارشی هم هنوز از دوستان مان در این مورد دریافت نکردهام نمیتوانم بطور دقیق راجع به آن صحبت بکنم، ولی با توجه به اخبار رسیده اگر نظر اسرائیل این باشد که با سازمان آزادیبخش فلسطین وارد گفتگو نشود، کارها مشکل تر خواهد شد و من نمیتوانم بگویم که مسئله ساحل غربی اردن به چه ترتیبی حل خواهد شد.
ابرقدرتها در اقیانوس هند
من در جریان سفرم به استرالیا به این نکته اشاره کردم که با توجه به حضور ناوگان شوروی در اقیانوس هند، چرا کشور دیگری از حضور در این اقیانوس محروم شود؟ چگونه میتوان با وجود حضور ابرقدرتی مانند شوروی در آن اقیانوس، از آمریکا خواست که به اقیانوس هند نیاید؟ هدف اساسی ما این است اگر کشورهای حوزه اقیانوس هند بتوانند تماس و مناسبات نزدیکتری با هم داشته باشند، روزی فرا خواهد رسید که به دو ابر قدرت بگوییم که شما میتوانید نفوذ بازرگانی و مناسبات سیاسی را در صورتی که مایل هستید در این منطقه داشته باشید، اما برای حضور نظامی شما در این جا هیچ دلیلی وجود ندارد، این عقیده من است.
نقش ایران در منطقه اقیانوس هند
ما مایلیم حافظ صلح در منطقه اقیانوس هند باشیم و میکوشیم به حفظ صلح و امنیت این منطقه کمک کنیم. لیکن باید اضافه کنم که ما منتظر دیگران نمیمانیم. ما مجبوریم از منافع ملی خود به هر نحو که ممکن است حراست کنیم و امیدواریم که دیگران نیز با ما همکاری کنند، اما اگر از همکاری دیگران برخوردار نشویم در آن صورت به تنهایی این کار را انجام خواهیم داد.
مداخله نظامی در کشورهای نفت خیز
در مورد امکان مداخله نظامی در کشورهای نفت خیز، باید پرسید چگونه میتوان در چندین کشور مداخله نظامی کرد؟ آیا میتوان همه کشورهای نفت خیز را اشغال کرد؟ مثلاً میخواهید ونزوئلا را اشغال کنید؟ آیا آمریکا به تنهایی همه این کشورها را اشغال خواهد کرد؟ آیا به اندازه کافی قوای نظامی دارید که ونزوئلا، مکزیک، عربستان سعودی، ایران و بقیه کشورهای عضو اوپک را اشغال کنید؟ یا اینکه آمریکا میخواهد با کشورهای دیگر برای این منظور متحد شود؟ آیا تصور میکنید کمونیستها ساکت خواهند نشست؟ آیا واقعاً فکر نمیکنید که موضوع مقابله نظامی صحبت هرزی باشد و کسی آن را جدی نمیگیرد؟ تنها کاری که میتوان کرد این است که مذاکرات جدی در این مورد صورت گیرد و اندیشههای سازندهای ارائه شود.
پنجاه سنت برای هر بشکه
اخذ تصمیم درباره کاهش میزان سود شرکتهای نفتی به میزان پنجاه سنت در هر بشکه به عهده شرکتهای نفتی نیست. آنها چارهای جز قبول این کار ندارند. مگر آنکه شما مردم مایل باشید سود شرکتهای نفتی بیش از پنجاه سنت در هر بشکه باشد. رقم پنجاه سنت رقم قابل توجهی است. آیا شما مایلید شرکتهای نفتی بیش از این سود ببرند؟ تصور نمیکنم چنین تمایلی داشته باشید. مگر آنکه خودتان از سهامداران بزرگ شرکتهای نفتی باشید.
به هر حال ما میتوانیم این کار را با تعیین بهای واحدی برای نفت انجام دهیم. میتوانیم به دنیا بگوییم که کشورهای اوپک یک سیستم واحد و ثابت برای نفت تعیین کردهاند و فقط موقعیت جغرافیایی کشورهای مولد نفت و مرغوبیت نفت آنها در تغییر بهای نفتشان مؤثر خواهد بود. حال اگر شرکتهای نفتی نفت را به قیمتی بیش از قیمت پایه به اضافه پنجاه سنت سود خود را در اختیار مصرف کننده بگذارند این مسئلهای است که میان مصرف کننده و شرکتهای نفتی وجود دارد.
کمک به کشورهای در حال توسعه
به سازمان ملل متحد پیشنهاد کردهایم صندوق ویژهای تشکیل شود تا هر یک از کشورهای تولید کننده نفت بتواند با اختصاص دادن صد و پنجاه میلیون دلار در آن سهیم شود و کشورهای در حال پیشرفت جهان نیز در آن شرکت کنند و دوازده کشور پیشرفته نیز بتوانند در هیئت مدیره صندوق نمایندگانی داشته باشند. در گذشته دوازده کشور صنعتی مورد نظر بودند، ولی حالا ممکن است سیزده یا چهارده کشور وجود داشته باشد. تقریباً همین تعداد نیز از کشورهای در حال توسعه در این صندوق عضویت خواهند داشت. این هیئت خواهد توانست درباره طرحهایی که از سوی کشورهای در حال رشد عرضه میشود مطالعه کنند و طرح هر کشوری که مورد تصویب قرار گرفت وامی به مدت بیست و پنج سال با بهره دو و نیم درصد از طریق سازمانی که اداره امور آن را بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول بر عهده خواهد داشت به آن کشور پرداخت شود. برای این کار ما از خدمات ارزنده هر دو مؤسسه مالی بینالمللی موجود استفاده خواهیم کرد.
به این ترتیب هر سال میتوان سه میلیارد دلار به کشورهای در حال رشد با شرایط آسان وام داد، البته برای طرحهای معین.
اختلاف اعراب و اسرائیل
برای رفع اختلاف اعراب و اسرائیل هنوز راهها باز است و مذاکرات کنفرانس ژنو باید از سر گرفته شود. اکنون باید ببینیم که کنفرانس اخیر رابط چه تأثیری بر این مسئله خواهد گذاشت. البته هنوز خیلی زود است که بگوییم نتیجه کنفرانس رباط در مذاکرات صلح خاورمیانه چه خواهد بود، آیا مذاکرات صلح را فلج خواهد کرد و یا به طریقی به آن کمک خواهد نمود؟ در این مورد باید کمی صبر کنیم.