مسعود سعد سلمان (قطعات)/ای دلارای روزن زندان

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' مسعود سعد سلمان (قطعات) (ای دلارای روزن زندان)
از مسعود سعد سلمان
'


ای دلارای روزن زندان دیدگان را نعیم جاویدی
بی‌محاق و کسوف بادی از آنک شب مرا ماه و روز خورشیدی
همه سعدم تویی از آن که مرا فلک مشتری و ناهیدی
ور همی دیو بینم از تو رواست که گذرگاه تخت جمشیدی
به امید تو زنده‌ام گرنه مر مرا کشته بود نومیدی