تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ خرداد ۱۳۳۸ نشست ۳۰۸»
(صفحهای جدید حاوی «{{سرصفحه پروژه | عنوان = تصمیمهای مجلس مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگ...» ایجاد کرد) |
(ابرابزار) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
}} | }} | ||
+ | مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۹ | ||
+ | جلسه: ۳۰۸ | ||
+ | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ششم خردادماه ۱۳۳۸ | ||
+ | فهرست مطالب: | ||
+ | ۱- طرح صورتمجلس | ||
+ | ۲- بیانات قبل از دستور- آقای عمیدینوری | ||
+ | ۳- اعلام تصویب صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | ۴- طرح و تصویب لایحه برقراری وظیفه درباره وراث مرحوم کاظم عطیفه و ارسال به مجلس سنا | ||
+ | |||
+ | ۴- طرح و تصویب یک فوریت و مذاکره در اصل گزارش کمیسیون استخدام راجعبه ترتیب پزشک برای بخشها و شهرستانها | ||
+ | |||
+ | ۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | مجلس ساعت نه و پنجاه دقیقه صبح به ریاست آقای عماد تربتی (نایبرئیس) تشکیل گردید. | ||
+ | |||
+ | ۱- طرح صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- صورت غایبین جلسه قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | غایبین با اجازه- آقایان: کورس- حکیمی- پرفسور اعلم- محمودی- دولتشاهی- عربشیبانی- امید سالار- استخر- مهندس اردبیلی- دکتر اصلان افشار- بزرگابراهیمی- مهندس فیروزه- خرازی- ذوالفقاری- خلعتبری- دکتر آهی- صفاری- مهدوی- شادلو- پناهی- دکتر شاهکار- ثقةالاسلامی- عبدالحمید بختیار- بیاتماکو- پردلی- صادق بوشهری- فضائلی- خزیمهعلم- بوربور- عامری- مهندس شیبانی- تیمورتاش- دکتر سعید حکمت- اعظمزنگنه- صرافزاده- دکتر پیرنیا- جلیلوند- قراگزلو- اخوان- دکتر حسن افشار- امامیخوئی- دکتر عمید- اورنگ- مسعودی- غضنفری- دکتر جهانشاهی. | ||
+ | |||
+ | غایبین بیاجازه- آقایان: دکتر طاهری- اریه- قرشی- دکتر فریدون افشار. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- اعتراضی بر صورت جلسه نیست؟ (اظهاری نشد) تصویب صورت مجلس پس از حصول اکثریت اعلام میشود. | ||
+ | |||
+ | ۲- بیانات قبل از دستور آقای عمیدینوری | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- نطق قبل از دستور آغاز میشود. آقای عمیدینوری | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- چند روزی بود میان مردم مازندران بودم و از احساسات بیشائبه سراپا وطنپرستی و شاهدوستی آن مردم خاطراتی دارم که مرا مأمور کردند به عرض مجلس شورای ملی برسانم صفوف متشکل مردم مازندران مخصوصاً در صف حزب ملیون در این پنج شش روز از چهارشنبه تا یکشنبه هفته گذشته از شهر شهسوار- چالوس- آمل- بابل تا شاهی در این پنج روز من در میان مردم مازندران و در زیر پرچم سه رنگ ایران و به نام حزب ملیون بودم و متینگها و سخنرانیها و شعارهای حقیقتاً سراپا وطنپرستی این مردمی که در کنار مرز کشور قرار دارند دیدم. این مردم خاطرات ناگواری از دوره اشغالگری ارتش سرخ به یاد دارند (صحیح است) مردم این حدود مخصوصاً مردم چالوس در خاطره خودشان به یاد میآورند خونهایی که از سربازان و ژاندارمری رشید ما در آن روزگار سخت در راه وطن از طرف نیروی خارجی ریخته میشد هنوز در زیر پل شهر چالوس به یاد میآورند در شهر شاهی به یاد زندانی میافتادند که عمالی که به کمک خارجیها به کمک نیروی سرخ فریاد و فغان راه میانداختند و کسانی از مردم مازندران که با آنها مبارزه میکردند میگرفتند و در آنجا میانداختند و میکشتند و استخوانهای آنها میماند اینها اسنادی است که بنده فراموش نمیکنم خدا بیامرزد مرحوم قوامالسلطنه را که در سال ۱۳۲۵ که غائله آذربایجان همان روزها تمام شده بود من حضورشان رسیده بودم و بسیار ملول و متأثر بود که حزب توده به ایشان حمله شدید میکند ایشان گفتند که خاطرات عجیبی از فعالیت حزب توده علیه مردم در شمال هست اگر یک هیأتی بفرستیم این اسناد را جمعآوری کند بهترین سند خواهد بود و به بنده امر کردند هیئت مطبوعاتی تشکیل دادیم رفتیم دیدیم و این اسناد کتابی شد و آقای آرامش یادم میآید که اینها را چاپ کرد و این اسناد گراور شده است و موجود است که به نام آزادی ایران که آن هم ساختگی بود ارتش سرخ در کشور ما یک چنین یادگارهایی وجود دارد که مداخله در امور شهر بابل کرده قبضهایی صادر میکردند و دم دروازه از مردم پول میگرفتند (اکبر- همهجا) منظور من این است که آن چاه شاهی آن کشتار چالوس هنوز در مردم مازندران باقی است، تحریک این خاطرات در مرز شمال ایران در این موقع که تمام احساسات مردم تحریک شده به نظر من یک اشتباه سیاسی است که همسایه شمالی ما مرتکب شد و این جنگ سرد تبلیغاتی را شروع کردهاند و بالاخره هم به شکست آنها منجر شد ملت ایران آن مردمی که تمام این خاطراتی که به قول آقای خروشچف بعد از اینکه رژیم استالینی در ایران اشتباه سیاسی کرده بود متأسفانه از نظر آنها و خوشبختانه از نظر ما دو مرتبه نمودار شد در نتیجه این اشتباه بزرگ سیاسی آغاز جنگ سردی که بر علیه ملت ایران و بر علیه رمز وحدت ملی ایران شخص شاهنشاه شروع کردهاند این باعث شد که احساسات ملی ایران به تمام معنی در تمام سراسر ایران تحریک شد (صحیح است) بنده این را که از مازندران عرض میکنم نمونهای است از احساسات عموم ملت ایران در تمام کشور ایران در تمام مناطقی که آقایان نمایندگان آنجا هستند این احساسات هست منتهی من، منباب نمونه آنچه را دیدهام و مأمور بودهام از نظر خاطرات بسیار تلخی که در مردم مازندران بود عرض کردم و این خاطرات و آن اظهار ندامتی که رژیم خروشچف نسبت به رژیم استالین میکرد خوشبختانه تجدید شد و بالنتیجه احساسات وطنپرستی ملت ایران بیشتر برانگیخته شد و وحدت ملی ایران بیشتر تحکیم یافت و مجدداً خیال میکنم که باز یک مرتبه دیگر روسیه شوروی اعتراف به ندامت و پشیمانی خودش از این سیاست غلطی که به کار برده خواهد کرد من البته این مطالب را به مردم مازندران گفتم آنها هم معتقد هستند که ایران چنان موقعیتی در تاریخ جهان در ادوار گذشته داشته و دارد که همیشه نیرومندی خودش را در راه حفظ استقلال و اعتلای پرچم خود حفظ کرده و امروز هم که یک روز بسیار مهمی است از نظر سیاست جهانی سیاستی که بلوک آزادی در مقابل بلوک دیکتاتوری قرار گرفته و اینها ادعایشان این است که ما نان میخواهیم بدهیم که به قول پرزیدنت آیزنهاور که حرف حسابی زده و گفت که مانان با آزادی میخواهیم بدهیم و ما جمله کاملتر از این نداریم امروز مبارزه دو بلوک دیکتاتوری و آزادی است و ما امروز در این مبارزه این موقعیت را داریم که خودمان شاید توجه نداریم به نقش مهمی که درای جریان بازی میکنیم ولی خبرهای خارجی و مقالههایی که در مطبوعات خارج هست این انعکاس را دارد یعنی این توجه را دنیا کرده که دنیا با اینکه دیده است که بیش از دو سه ماه است که ما در معرض یک تهدید شدید تبلیغاتی قرار گرفتهایم و شاید دنیا نگران بود از تزلزل روحی ما امروز دنیا اعتراف میکند و دنیا تصدیق میکند که ایران دارای آن نیرومندی روحی هست و دارای آن قدرت معنوی برای حفظ موقعیت و استقلال و مقام خودش هست که بتواند نقش جهانی خود را بازی کند یعنی صلح و امنیت بینالمللی را حفظ کند من در یکی از خبرهایی که چند روز پیش در روزنامه خواندم حتماً آقایان هم مطالعه کردهاید صریحاً این مخبر خارجی اعتراف کرده بود که سیاست خارجی شوروی در این مبارزه جدیدی که شروع کرده شکست خورده این مطلب امروز بیانی نیست که ما میگوییم بلکه یک نکته صحیحی است که دنیا از این مطلب گرفته است که امروز در محافل سیاسی خارجی روشن و مبرهن است بنابراین بنده خیال نمیکنم در این جنگ سرد تبلیغاتی که برعلیه ایران شروع شده ما شکستی خورده باشیم بلکه ما بیش از پیش تقویت شدهایم و این یک آزمایشی بود از همکاری افراد ملت ایران در تمام نقاط و یک دفاع حقیقی از حمله تبلیغاتی شدید برعلیه ما خوشبختانه بنده رادیو مسکو را نمیگیرم اما اشخاصی که میگیرند و تطبیق میکنند با رادیوی ایران و گفتارهای مدلل و مستند که از رادیوی ما منعکس و منتشر میشود تصدیق میکنید که برای ما در مبارزه تبلیغاتی این توفیق حاصل شده است خیلی معذرت میخواهم که وقت آقایان را با این نطق قبل از دستور گرفتم فقط نظرم بیان احساسات مردم مازندران مخصوصاً اعضای حزب ملیون در این مناطقی که عرض کردم که همه در تشکیلات حزبی خودشان سخنرانیها و میتینگهایی و این مطالب پیامی بود که خواستند بنده به عرض آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی برسانم (احسنت) | ||
+ | |||
+ | ۳- اعلام تصویب صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- چون عده کافی است تصویب صورت مجلس اعلام میشود. | ||
+ | |||
+ | ۴- طرح و تصویب لایحه برقراری وظیفه درباره وراث مرحوم سروان کاظم عطیفه و ارسال به مجلس سنا | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- لایحه فوری دولت راجعبه برقراری وظیفه درباره وراث سروان عطیفه مطرح است. قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح ذیل خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | ریاست محترم مجلس شورای ملی | ||
+ | |||
+ | روز ۲۵ اردیبهشتماه ۱۳۳۸ سروان کاظم عطیفه رئیس کلانتری ۱۱ تهران از افسران تحصیل کرده و وظیفهشناس شهربانی کل کشور در موقعی که دو نفر از اشرار را در حین منازعه دستگیر و برای تعقیب قانونی به کلانتری میبرده است طرف حمله یکی از اشرار واقع و مجروح و پس از چند ساعت مقتول و در واقع در حین انجام وظیفه و به سبب انجام وظیفه شهید میگردد چون شهریهای که برطبق قوانین جاری به بازماندگان مشارالیه میتوان پرداخت کفاف مخارج آنها را نمیکند برای جبران کسری آن ماده واحده ذیل را پیشنهاد و تقاضای تصویب آن را با قید یک فوریت دارد. | ||
+ | |||
+ | ماده واحده- به وزارت دارایی اجازه داده میشود از تاریخ ۲۶ اردیبهشتماه ۱۳۳۸ ماهیانه مبلغ ۵۷۹۰ ریال علاوه بر ماهیانه مبلغ ۹۲۱۰ ریال حقوق و کمک و حق گماشته آخرین حقوق و کمک دریافتی که قانوناً به وراث قانونی مرحوم سروان کاظم عطیفه افسر شهربانی کل کشور که در راه انجام وظیفه شهید گردیده تعلق میگیرد از محل بودجه شهربانی کل که جمعاً ماهیانه بالع بر ۱۵۰۰۰ ریال میشود پرداخت نماید. | ||
+ | |||
+ | نخستوزیر | ||
+ | |||
+ | وزیر دارایی وزیر کشور | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- کلیات مطرح است چون مخالفی در کلیات نیست لذا رأی میگیریم به ورود در ماده واحده آقایانی که موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده واحده مطرح است چون کسی اجازه صحبت نخواسته رأی میگیریم به ماده واحده آقایانی که با ماده واحده موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد کلیات آخر مطرح است چون در کلیات آخر هم اظهارنظری نشده است لذا به مجلس سنا فرستاده میشود بعد از اظهار ملاحظات مجلس سنا رأی نهایی گرفته خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | ۵- طرح و تصویب یک فوریت و مذاکره در گزارش کمیسیون استخدام راجعبه تربیت پزشک برای بخشها و شهرستانها | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- شور اول لایحه ارسالی از مجلس سنا راجعبه تربیت پزشک برای بخشها و شهرستانها مطرح است گزارش کمیسیون قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | گزارش از کمیسیون امور استخدام به مجلس شورای ملی | ||
+ | |||
+ | کمیسیون امور استخدام با حضور آقای وزیر بهداری لایحه ارسالی از مجلس سنا راجعبه تربیت پزشک برای بخشها و شهرستانها را مورد رسیدگی قرار داده و با اصلاحاتی تصویب نمود اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد: | ||
+ | |||
+ | ماده ۱- به منظور کمک به تأمین پزشکان مورد احتیاج شهرستانها و بخشها و دهات تابعه آنها هر یک از دانشکدههای پزشکی تهران و شهرستانها مکلف هستند که از سال تحصیلی آینده همه ساله حداقل ۲۰ درصد عده داوطلبانی را که از طریق مسابقه انتخاب میکنند از میان فارغالتحصیلهای بومی شهرستانها و نقاط تابعه آنها از طریق مسابقههای محلی انتخاب نمایند. این دانشجویان باید تعهد نمایند که پس از پایان تحصیل لااقل برابر سالهای تحصیل پزشکی در شهرستان و بخشها و دهات ناحیهای که از آن انتخاب شدهاند به شغل پزشکی مشغول شوند. | ||
+ | |||
+ | مقررات مسابقه و تقسیم این عده بین شهرستانها و بخشها و دهات مختلفه به عهده وزارتین فرهنگ و بهداری با توجه به احتیاجات هر منطقه تهیه و تعیین سؤالات مسابقه از طرف دانشکده پزشکی مربوطه تهیه میگردد. | ||
+ | |||
+ | ماده ۲- وزارتخانهها و مؤسسات عمومی اعم از دولتی یا ملی و شهرداریها که به خدمت پزشکی در شهرستانها احتیاج دارند میتوانند در درجه اول به داوطلبانی که طبق ماده یک انتخاب میشوند یا در صورت احتیاج به عده اضافی دیگر از دانشجویان دانشکدههای پزشکی کمک هزینه تحصیلی پرداخت نمایند و آنان را متعهد سازند که پس از پایان تحصیل پزشکی در خدمت آن وزارتخانه یا مؤسسه درآیند. | ||
+ | |||
+ | این قبیل دانشجویان باید پس از خاتمه تحصیل برابر مدتی که کم هزینه دریافت نمودهاند در هر نقطه که آن وزارتخانه یا مؤسسه تعیین میکند خدمت نمایند دانشجویانی که از کمک هزینه وزارت بهداری استفاده نمودهاند. موظف هستند ۳ سال اول خدمت خود را در بخشها و بقیه آن را در شهرستانهایی که وزارت بهداری معین میکند انجام وظیفه نماید. | ||
+ | |||
+ | تبصره- میزان و شرایط پرداخت کمک هزینه از طرف هر یک از وزارتخانهها یا مؤسسات تعیین و اعلام میگردد. | ||
+ | |||
+ | ماده ۳- وزارت فرهنگ به دانشجویان مشمول مواد یک و دو پروانه موقت برای طبابت و یا خدمت پزشکی در محل یا حوزه معینی که از آن انتخاب شدهاند میدهد و پروانه دائم به این عده موقعی داده خواهد شد که تمام تعهدات خود را انجام داده باشند. | ||
+ | |||
+ | ماده ۴- از تاریخ تصویب این قانون فارغالتحصیلان دانشکدههای پزشکی شهرستانها موظف هستند دو سال اول اشتغال به طبابت را در نقاطی غیر از مراکز استانهایی که دانشکده پزشکی دارند انجام دهند. | ||
+ | |||
+ | ماده ۵- دانشجویانی که کمکهزینه دریافت نمودهاند هرگاه پس از خاتمه دوره تحصیلی از انجام تمام یا قسمتی از تعهدات خود استنکاف نمایند بایستی ۳ برابر کمک هزینهای را که دریافت نمودهاند یا به نسبت مدتی که انجام تعهد نکردهاند یکجا به وزارتخانه یا مؤسسه مربوط نقداً پرداخت نمایند و در غیر این صورت حق دریافت پروانه طبابت را نخواهند داشت. | ||
+ | |||
+ | ماده ۶- از تاریخ تصویب این قانون در صورتی که در مراکز استانهایی که دارای دانشکده پزشکی هستند احتیاجی به ادامه آموزشگاههای عالی بهداری نباشد وزارتین فرهنگ و بهداری میتوانند از پذیرفتن داوطلبین جدید خودداری نموده و به جای آن در نقاطی که لازم بدانند اقدام به تأسیس آموزشگاههای مذکور مینمایند. | ||
+ | |||
+ | دانشجویان فعلی این آموزشگاهها تحصیلات خود را با شرایط سابق ادامه خواهند داد. | ||
+ | |||
+ | تبصره- فارغالتحصیلان آموزشگاههای عالی بهداری کنونی در صورتی که معدل نمرات ۴ سال آنها از ۱۴ کمتر نباشد و از عهده امتحانات مواد اساسی سالهای اول و دوم و سوم دانشکده پزشکی مربوط برآیند میتوانند در سال چهارم آن دانشکده ادامه تحصیل بدهند و تعهدات خود را پس از خاتمه تحصیلات پزشکی انجام بدهند. | ||
+ | |||
+ | ماده ۷- وزارتین فرهنگ و بهداری مأمور اجرای این قانون میباشند. | ||
+ | |||
+ | مخبر کمیسیون امور استخدام- فضائلی | ||
+ | |||
+ | گزارش از کمیسیون بهداری به مجلس شورای ملی. | ||
+ | |||
+ | کمیسیون بهداری در جلسه پنجم اردیبهشتماه ۳۸ لایحه ارسالی از مجلس سنا راجعبه تربیت پزشک برای شهرستانها و بخشها را با حضور آقای وزیر بهداری مورد شور و رسیدگی قرار داده خبر کمیسیون امور استخدام را عیناً تأیید و تصویب نمود و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد. | ||
+ | |||
+ | مخبر کمیسیون بهداری - | ||
+ | |||
+ | دکتر سعید حکمت | ||
+ | |||
+ | گزارش از کمیسیون فرهنگ به مجلس شورای ملی | ||
+ | |||
+ | کمیسیون فرهنگ در جلسه ۲۶ فروردینماه ۳۸ با حضور آقای وزیر فرهنگ لایحه تربیت پزشک برای بخشها و شهرستانها را مورد رسیدگی قرار داده مخبر کیمسییون امور استخدام را عیناً تأیید و تصویب نمود و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد. | ||
+ | |||
+ | مخبر کمیسیون فرهنگ- | ||
+ | |||
+ | مهندس جفرودی | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- درخواستی از جانب آقایان مبنی بر فوریت این لایحه رسیده است قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی | ||
+ | |||
+ | امضاکنندگان تقاضا داریم که لایحه تربیت پزشک برای بخشها و شهرستانها بلافاصله بعد از لایحه تبدیل کارمندان با یک فوریت طرح شود. | ||
+ | |||
+ | با تقدیم احترام | ||
+ | |||
+ | دکتر سعید حکمت- بهبهانی- صدرزاده- موسوی- صارمی- برومند- توماج- دکتر امیر نیرومند- دهقان- دکتر مشیرفاطمی- دکتر نفیسی- کدیور- دکتر امین- افخمی و چند امضای دیگر. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- نسبت به فوریت مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) طبق پیشنهاد آقایان رأی میگیریم به فوریت این لایحه آقایانی که با فوریت این لایحه موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد کلیات مطرح است آقای دکتر امین مخالف هستید (موافق هستم) آقای مهندس بهبودی مخالف هستید بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | مهندس بهبودی- علت اینکه این لایحه تقدیم شده و علت این که آقایان تقاضای فوریت آن را کردهاند و مجلس شورای ملی هم تصویب کرد انگیزهای است که نداشتن پزشک در شهرستانها باعث آن شده ولی به عقیده من انگیزه مقدستری هم وجود دارد و آن تعلیم و تربیت و تشکیلات فرهنگی مملکت است من خیلی متأسف هستم که از وزارت فرهنگ مدافعی برای این لایحه در جلسه حضور ندارد و مخبر کمیسیون فرهنگ هم که لایحه را امضا کرده است متأسفانه در جلسه حضور ندارند این که مسابقه ورودی دانشکده را در دو مرحله انجام بدهیم عدهای را به وسیله مسابقه محلی انتخاب بکنند و وارد دانشکده پزشکی بکنند و ۸۰ درصد را به وسیله مسابقهای که در خود تهران انجام میشود بپذیرند به عقیده من رسم بسیار غلط و رسم بسیار خطرناکی است برای فرهنگ این مملکت و برای پایه پزشکی است آقایان میخواهید به موجب این لایحه کادر پزشکی شهرستانها را تکمیل کنید ولی اگر این لایحه تصویب بشود آقایان محقق بدانید که پایه تحصیلات در دانشکده پزشکی متزلزل میشود امروز برای تکمیل کادر پزشکی شهرستانها تقاضا میکنند که ۲۰ درصد از داوطلبین دانشکده پزشکی به وسیله کنکور محلی انتخاب شوند فرد ارتش تقاضا میکند برای تکمیل کادر پزشکی خودش ۵ درصد یا ۱۵ درصد از داوطلبین به وسیله کنکور علیحدهای انتخاب شوند پس فردا دانشکده پلیس این کار را خواهد کرد و همینطور این جریان ادامه خواهد یافت و دامنهاش وسعت پیدا خواهد کرد تا روزی که دانشجویان پزشکی ما یک معلوماتی که هم طراز نیستند در سرکلاس حاضر گردند و این بسیار خطرناک و بسیار غلط است اصولاً این رسمی بود که ممالکی که مستعمرات داشتند انجام میدادند در ممالک مستعمراتی دو نوع دیپلم وجود داشت یکی دیپلم برای خود آن مملکت و یکی دیپلم برای مستعمرات و اشخاصی را که برای مستعمرات میخواستند تربیت کنند با کنکور علیحدهای وارد میگردند. تصور میکنم شهرستانها مستعمره تهران نیستند که آقایان میخواهند آنها را با کنکور علیحدهای وارد دانشکده پزشکی کنند و دیپلمی به آنها بدهند که بتوانند در شهرستانها طبابت کنند من از آقایان استدعا میکنم توجه بیشتری بفرمایید و انگیزه این که در شهرستانها طبیب بگذاریم و باعث نشوند که دانشکده پزشکی پایهاش متزلزل بشود ما الان دستگاهی داریم به نام ارتش در این مملکت آقایان شاهد هستند که در تمام مملکت مطابق کادری که دارد انجام خدمت میکنند ولی در تشکیلات وزارت بهداری افراد انجام وظیفه نمیکنند این تشکیلات سازمانی غلط است تشویق نمیشوند تنبیه نمیشوند اطبا همه در تهران جمع میشوند اگر قانون استخدام صحیح باشد اگر اشخاصی که در بدترین نقطه بد آب و هوا انجام وظیفه میکنند حقوق بگیرند که قابل باشد این نقیصه رفع میشود الآن به اشخاصی که در چالوس انجام وظیفه میکنند به نام این که چالوس یک وقتی بد آب و هوا بوده فوقالعاده میدهند اشخاصی که در اهواز خدمت میکنند فوقالعاده بدی آب و هوا میدهند ولی خواهش میکنم آقایان تصدیق بفرمایید آیا اشخاصی که در اهواز خدمت میکنند یا افرادی که در بندرعباس خدمت میکنند باید مشمول یک امتیاز باشد اگر این امتیازها تعدیل بشود و هر شهری دارای یک امتیاز مخصوص باشد هیچوقت ما احتیاج به یک چنین لوایحی که پایه فرهنگ مملکت را متزلزل کند نخواهیم داشت (احسنت) | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای صدرزاده | ||
+ | |||
+ | صدرزاده- فوریتی که برای این لایحه آقایان محترم و همچنین بنده تقاضا نمودیم از این نظر بود که سال تحصیلی چند ماه دیگر شروع میشود و این لایحه هم برای تربیت یک عدهای پزشک است. که از وجود آنها در شهرستانها استفاده بشود تذکراتی که همکار محترم من جناب آقای مهندس بهبودی در اینجا بیان فرمودند تصور میکنم از این نظر بود که عنایتی به مندرجات این لایحه نفرمودند و حتی بحثی یا ذکری هم از کلمه بومی و استعمار که در اینجا شد شاید مناسب نبود ما مطابق آمارهایی که داریم و اداره آمار منتشر کرده احساس کردیم که در شهرستانها و بخشها و دهات به هیچوجه منالوجوه پزشک به قدر احتیاج وجود ندارد (صحیح است) و البته در مرکز تهران و مرکز استانها هست ولیکن بخشها فاقد پزشک است و ما میدانیم اکثریت مملکت را ساکنین بخشها و دهات و قراء و قصبات تشکیل میدهند و باید برای سلامتی آنها هم یک فکری کرد در این لایحه پیشبینی شده است که وزارت بهداری از اشخاصی که در مسابقه دانشکده پزشکی وارد میشوند از میان آنها یک عدهای که استعداد زیادی داشته باشند و حاضر باشند که بروند در شهرستانها خدمت کنند عدهای را انتخاب بکند و به آنها کمک هزینه تحصیلی بدهد تفاوتی که در این لایحه منظور شده است برای آن کمک هزینه تحصیلی است که به این افراد داده میشود والا راجعبه کنکور به هیچوجه منالوجوه تمایزی بین این دسته و سایر داوطلبان گذاشته نشده است ماده اول این طور است ملاحظه بفرمایید اینجا میگوید «به منظور کمک به تأمین پزشکان مورد احتیاج شهرستانها و بخشها و دهات تابعه آنها هر یک از دانشکدههای پزشکی تهران و شهرستانها مکلف هستند که از سال تحصیلی آینده همه ساله لااقل ۲۰ درصد عده داوطلبانی را که از طریق مسابقه انتخاب میکنند از میان فارغالتحصیلهای بومی شهرستانها انتخاب مینماید» وزارت بهداری به آنها کمک هزینه تحصیلی خواهد داد که بعد از خاتمه تحصیل بروند در آن نقاط خدمت کنند اما این نکتهای که فرمودند محلی بنده میخواهم عرض کنم که این دانشکدههای پزشکی که الآن در شهرستانها هست و داوطلبان و دانشجویانی دارد و در آنجا مشغول تحصیل هستند و بعد از پایان تحصیل به آنها دیپلم داده میشود چه تفاوتی با فارغالتحصیلهای دانشکده پزشکی تهران دارد همان اعتباری که گواهینامه دانشکده پزشکی تهران برای محصلین خودش قائل است همان را هم برای محصلینی که در شهرستانها و دانشکدههای شهرستانها تحصیل میکنند خواهد داشت و هیچ فرقی ندارد و این لایحه به هیچوجه منالوجوه موجب تزلزل تعلیم و تربیت نیست ولی یک فرق دارد و آن این است که وزارت بهداری به خاطر احتیاجی که دارد برای پزشک که در خدمت خودش نگاه بدارد از حالا یک کمکی میکند به آنها و در مقابل این کمک که از وزارت بهداری میگیرند ملزم هستند برای سالهایی بروند در ولایات خدمت بکنند بدیهی است که آن کسی که در بندرعباس یا در بوشهر یا سایر نقاط بد آب و هوا خدمت میکنند مطابق تمام مقرراتی که ما برای هر نقطهای داریم از اضافه حقوق و کمک بدی آب و هوا استفاده میکند اگر آن کمکها کافی نباشد باید از دولت تقاضا کنیم که یک لوایحی بیاورد و برای آنها مزایایی قائل بشود قسمت دیگر این لایحه مربوط است به آموزشگاههای عالی بهداری آقایان در نظر دارند در حدود ۱۰ سال قبل اولین آموزشگاه عالی بهداری تأسیس شد این طور قرار گذاشتند که آنها چهار سال تحصیل بکنند در آموزشگاههای عالی پزشکی یعنی اینها بعد از این که چهار سال تحصیل کردند میروند در قراء و قصبات و وظایفی را که دارند انجام میدهند و بعد وارد میشوند در سال چهارم دانشکده پزشکی و تحصیلات خود را خاتمه میدهند. | ||
+ | |||
+ | البته در آن موقع چون عده طبیب در شهرستانها کافی نبود و در بعضی نقاط اصلاً طبیب به خود ندیده بود از وجود اینها استفاده شد و گمان میکنم در اغلب نقاط حوزه انتخابیه آقایان از وجود اینها استفاده شده است وزارت بهداری و وزارت فرهنگ این طور در نظر گرفتهاند که این آموزشگاههای عالی بهداری در نقاطی که دانشکده پزشکی تأسیس شده دیگر به کار خود ادامه ندهند یعین داوطلب جدید نگیرند و این آموزشگاههای عالی به نقاطی منتقل بشوند که در آن نقاط هنوز دانشکده پزشکی تأسیس نشده است این یک نکته دیگر این که این اشخاصی که الان در خدمت وزارت بهداری هستند بعد از این که چند سال خدمت در وزارت بهداری میکنند برای این که فترت و فاصلهای در مراحل تحصیلی آنها واقع بشود وزارت بهداری و فرهنگ این طور در نظر گرفتهاند | ||
+ | |||
+ | که آنها بیایند و تحصیلات خود را خاتمه بدهند و بعد از این که تحصیلات خودشان را خاتمه دادند آن وقت تعهدات خودشان را انجام بدهند این لایحه میگوید برای این که در جریان تحصیلاتشان یک وقفهای پیدا نشود و آنها بتوانند تحصیلات خودشان را ادامه بدهند و بعد از انجام تحصیلاتشان بروند وظایف خود را انجام بدهند و این لایحه به طوری که آقایان ملاحظه میفرمایند در کمیسیون استخدام و در کمیسیون فرهنگ و در کمیسیون بهداری مجلس شورای ملی از تصویب گذشته است و اصلاحاتی هم در آن شده است حالا مواد هم یکایک خوانده خواهد شد مطابق معمول و فرضاً هم آقایان محترم نظریاتی داشته باشند در مواد پیشنهاد خواهند فرمود و مورد قبول مجلس شورای ملی واقع میشود و ضمیمه این لایحه خواهد شد و برای دو ماه دیگر که سال تحصیلی شروع میشود تکلیف این بهدارها و این آموزشگاههای عالی بهداری از یک طرف و تکلیف وزارت بهداری در انتخاب دانشجویانی که میخواهند بروند با کمک وزارت بهداری تحصیل کنند و بعد هم در خدمت وزارت بهداری در شهرستانها انجام وظیفه کنند روشن میشود. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای مهران مخالف هستید؟ | ||
+ | |||
+ | مهران- موافق هستم. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای مهندس فروهر مخالف هستید؟ (مهندس فروهر- مخالف مشروط بفرمایید) | ||
+ | |||
+ | مهندس فروهر- بنده اصولاً با این لایحه در صورتی که اصلاحاتی بشود و جامع بشود موافق هستم برای اینکه تربیت پزشک است که کشورمان به آن کمال احتیاج را دارد و برای این منظور و این استفاده تنظیم شده است نکتهای را که آقایان محترم و دولت باید توجه کنند این است که از تبعیضاتی که ممکن است در لوایحی که میآید و نسبت به اشخاصی که مشمول آن هستند خواهد شد حتیالمقدور جلوگیری بشود که قانون به نحو احسن و اکمل اجرا شود ما اینجا یک قوانینی میگذرانیم، سال گذشته قانون رتبه پزشکی تصویب شد و از تمام آن منظور این بود که از طریق این رتبه پزشکی بتوانیم محصل بیشتری تربیت کنیم با پرداخت پولهایی که دولت و مردم خودشان میدهند پزشک برای مملکت تربیت شود و وضع استخدامی آنها طوری نباشد که وقتی به وزیر بهداری میگوییم فلانجا طبیب نیست بگویند که با فلان حقوق و مزایا نمیروند بنده مطلبی را که خواستم به عرض آقایان برسانم این است که همیشه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی در سفرهای خارجه فرمودند و محصلینی را هم که میخواهند شرفیاب شوند خدمتشان تشویق میفرمایند، الآن دوازدههزار نفر محصل در خارجه هستند که عده زیادشان در رشته پزشکی مشغول تحصیل هستند بنا به اظهار مقامات وزارت فرهنگ که متأسفانه الآن اینجا تشریف ندارند ما ۱۲ هزار محصل داریم، آقایان محترم: ایران که واردات خیلی زیاد دارد صادرات آدم دارد ما این ۱۲ هزار محصل را عملاً صادر کردهایم و هیچ اطمینانی به بازگشت آنها و استفاده این مملکت از رشتههای تخصصی آنها نداریم. این محصلین یا باید خیلی متمکن باشند یا دلایل دیگری باشد که آنجا نتوانند کارشان بگیرد و برمیگردند ولی عدهای هستند در رشته پزشکی در رشته تخصصی نفت در رشته الکترونی در رشته اتمشناسی که هنوز از دانشگاه بیرون نیامده است با حقوق ۸۰۰ و ۹۰۰ و هزار دلار استخدام میشوند بنده نمیگویم که اینجا همان حقوق را به او بدهید ولی ما نمیتوانیم یک رتبه ۶ و ۷ و با حقوق پانصد و ششصد تومان به آنها بدهیم و بعد به او بگوییم برود به اقصی نقاط مملکت بدون وسیله و با شرایط خاصی خدمت کند خوب این محصل پزشکی نمیآید الآن قانونی داریم که در موقع تصویب بسیار خوب بود در سال ۲۷ گذشته است که محصلین پزشکی که در خارجه تحصیل میکردهاند اصولاً کلیه را ملزم میکرده ولو اینکه به خرج خودش هم باشد و نخواهد در استخدام دولت بیاید اگر بخواهد تابلو ببرد بالا باید دو سال بروند خارج از مرکز حالا بهحمدالله دانشگاههای شهرستانها تشکیل شده و رؤسای دانشکده پزشکی اغلب در تهران هستند. در شیراز، تبریز، اصفهان، مشهد و به زودی در اهواز دانشکده پزشکی هست امروز دیگر آن قانون بودن خارج از مرکز اصل و معنای خودش را از دست داده، که در اصفهان تربیت میشود پیشنهاد بفرمایید ببینیم خارج از مرکزش کجا است، شاگرد اصفهانی که در اصفهان درس میخواند برود کردستان شاگردی که در تبریز درس خوانده کجا برود؟ این خدمت خارج از مرکز دیگر لزوم خود را از دست داده است بنده در ماده چهارم پیشنهادی دادم که اضافه شود به منظور این که این محصلین پزشکی ما که در خارجه هستند بایستی بیایند، خدمت سربازی را انجام بدهند دیگر غیر از آن چیزی به آنها تحمیل نکنیم، خدمت خارج از مرکز به آن توضیحاتی که بنده خدمت آقایان دادم معنی خودش را از دست داده اینها را معاف کنید کسی که میرود خارجه و تحصیل میکند باید تشویقش کنید که برگرد نه اینکه موانعی در راهش تهیه کنیم اینها برنمیگردند. بنده استدعایم این است که آقایان با توجه به این که وضع مملکت ایران عوض شده این قسمت را در نظر بگیرید مطلب را هم بنده با معاون وزارت بهداری و وزیر فرهنگ در کمیسیون در میان گذاشتم آقایان متأسفانه تشریف ندارند موافق با این مطلب هستند چون وضع فعلی ما آن موقع که آن قانون تصویب شده بود وضع فرق کرده، بنابراین بنده استدعا میکنم این قبیل پیشنهاداتی که در مواد تقدیم میکنیم آقایان توجه بفرمایند در صورتی که به نفع مملکت باشد به نفع رشته پزشکی باشد و مؤثر در بالا بردن سطح بهداشت باشد موافقت بفرمایند که تصویب شود که مملکت ما یک قدمی در این رشته به جلو بردارد. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای دکتر امین. | ||
+ | |||
+ | دکتر امین- احتیاجات زیادی که در قسمتهای فنی یا مهندسی در تمام قسمتها یا پزشکی یا فنی یا مهندسی موجود است برای دانشکدهها فرصت بیشتری میدهد که بتوانیم برای تعلیم و تربیت جوانان فعالیت بیشتری بکنیم و کارهای فنی را درست کنیم متأسفانه دانشکدههای ما هنوز به واسطه این که بودجههای زیادی ندارند نمیتوانند کادرها را پر کنند با این که دستگاههای تعلیماتی در دانشگاه تمام مجانی است یعنی دانشکدههای ما- دانشکده پزشکی داروسازی و فنی همه مجانی هستند کسی که از دانشکده پزشکی بیرون میآید و پزشک میشود یا از دانشکده فنی بیرون میآید و مهندس میشود مخصوصاً در دانشکده پزشکی نمیشود به آنها زور آورد که حتماً برای خدمت در بخشها و حتی در شهرستانهای دورافتادهتری بروند خدمت کنند از چند سال پیش روی پیشنهاد دانشکدههای شهرستانها بنده خیلی تلاش کردم که یک بورسهایی یک کمکهایی برای دانشجویان دانشگاهها شهرداریها بدهند متأسفانه این خوب عمل نشد در تمام دنیا این بورسها هست آقای مهندس بهبودی خودتان توجه دارید یک محصلی که دانشگاه و مؤسسات به او احتیاج دارند به او پول میدهند و بعد از آن که دوره تحصیل آن دانشکده را تمام کرد صدیبیست از آنها را انتخاب میکنند این قانون بسیار خوبی است به عقیده بنده کمکی به وضع بهداشت مملکت خواهد کرد (مهندس بهبودی- بد تنظیم شده) البته ممکن است اصلاحاتی لازم باشد اگر اشکالاتی وجود داشت آقایان وارد هستند و پیشنهاد میفرمایند و آن اشکال رفع میشود به عقیده بنده وزارت بهداری و سایر مؤسسات باید به محصلینی که خوب هستند ولی بیبضاعت میباشند کمک نمایند بنابراین نه اینکه دو جور تعلیم بدهند منظور این نیست منظور این است که همه در شرایط مساوی خواهند بود در موقع امتحان در کنکور چون متأسفانه جا کم است و داوطلبین زیاد هستند با کنکور انتخاب میشوند صدیبیست آنها در هر دانشکدهای که بشود در تهران از صد نفر بیست نفر انتخاب میشوند در تبریز هم این طور و تمام خرجشان را دولت و وزارت بهداری میدهند بعد اینها را میفرستد به بخشهایی که وزارت بهداری معین کرده خدمت کند البته با این حقوقها با این ۶۸۰ تومانی که به یک پزشک میدهند یعنی پایه یک پزشکی اینها بروند چون بورسی گرفته پولی گرفته و خودش داوطلب بوده خودش را موظف میداند که برود اگر خوب این قانون اجرا بشود به عقیده بنده کمک بزرگی برای بهداشت مملکت خواهد بود آقایان تصدیق میفرمایند که اساس مملکت ما به همه چیز احتیاج دارد مخصوصاً به بهداشت و فرهنگ اگر ساکنین این مملکت که از آب و هوای خوب و آفتاب خوب این مملکت به لطف خدای استفاده میکنند اگر پزشکانی باشند وسایلی باشد بهتر استفاده خواهند کرد. بنده هم که افتخار عضویت دانشگاه را دارم میگویم که بهتر ممکن است دو جور دیپلم بدهند دیپلم یک جور است منتها آنهایی که بورسیه هستند بخواهند از وزارت بهداری و یا سایر وزارتخانه کمکی بگیرند در اختیار آن مؤسسه خواهد بود دیپلم تصدیقی است که تحصیلات تمام کردهاند آقایان تصدیق میفرمایید که در مقابل شغل آزاد آنهایی که از اروپا میآیند نمیشود مجبورشان کرد که حتماً باید به شهرستانها بروید ولی با این ترتیب پزشک مورد احتیاج مؤسسات بهداری تأمین خواهد شد و حتی بنده میخواستم استدعا کنم که این تبصره شامل استادان و ماماها هم بشود چون تنها پزشک نیست ما به ماما و پزشکیاران نیز احتیاج داریم چون در مملکت پزشکان وظایف خودشان را انجام میدهند ولی کافی نیست برای پزشک و پرستار و پزشکیار لازم است ماما لازم است طبیب روزی دو ساعت یا بیشتر با مریض سر و کار ندارد و این پرستار است که باید با مریض بیست و چهار ساعت سر و کار داشته باشد باید خدمت پزشک را در مقابل مریض و بهبودی مریض حفظ کند بنده امیدوارم با توجه وزرات بهداری و کمک دولت این بیست درصد انجام بگیرد ولی بنده یک پیشنهادی دارم که غیر از کمک بهداری باید از دیگران هم پول بگیریم باید جوانان یا از بودجه خودشان یا از بودجه خانوادههایشان بیایند به دانشگاه بنده میخواهم به آقایان اطمینان بدهم که صدی هشتاد اینهایی که اینجا درس میخوانند هیچ وقت تحصیلاتشان بدتر از دیپلمههای خارج نبوده و نخواهد بود اگر ما بتوانیم در دانشکدهها اضافه از این بیست درصد اقلاً از پنجاه درصد محصلین پول کافی بگیریم اعتبار کافی بگیریم میتوانیم تعداد دانشجویان هر دانشکدهای را زیادتر کنیم آنهایی که پول دارند و به اروپا میروند اقلاً ماهی هزار تومان خرج میکنند چرا اینها ماهی سیصد تومان یا پانصد تومان به دانشکدههای خودشان ندهند به عقیده بنده اگر امکان باشد بعداً وزارت فرهنگ کمک کند که دانشکدهها و دانشگاهها بتوانند پول بگیرند و از کسانی که بیبضاعت | ||
+ | |||
+ | هستند پول نگیرند و آنهایی که استعداد درس خواندن دارند و بیبضاعت هستند دولت کمک بکند با این ترتیب امید پیشرفت زیاد هست باید بورس زیاد بدهیم شخصی که تحصیل میکند هم غذا و هم پوشاک به او بدهیم و بیاید برای دولت خدمت کند دیگران هم که نمیتوانند تحصیل کنند بروند برای کارهای فنی و کارهای کوچکتری آنهایی که پول دارند میتوانند درس بخوانند آنهایی که میخواهند اروپا و آمریکا بروند میتوانند با پول کمتری در این مملکت تحصیل کنند و کمک بکنند و بودجه دانشگاهها هم تأمین بشود بودجهای که فعلاً برای دانشکدهها و دانشگاهها فعلاً هست مخصوصاً در شهرستانها خیلی کم است (صحیح است) امسال برای آذربایجان ۵۰۰ هزار تومان اضافه دادند این پول فقط برای تأمین حقوق پارسال کارمندان صرف خواهد شد یعنی وزارت فرهنگ پارسال از آن صد میلیون تومان سیصد و خوردهای میداد به تبریز برای کلاسهای شبانه یعنی دانشگاههای تبریز شیراز- مشهد کلاسهای شبانهای دارند که برای این که کمک کنند به داوطلبان دو جور کلاس است یکی روزانه یکی شبانه آنهایی که روز نمیتوانند تحصیل کنند رشتههای معینی را در شب میتوانند بگذرانند اعتباری برای توسعه کلاسها به تبریز و شیراز داده شده این بودجه ۵۰ هزار تومان که تصویب کردهاند برای ترمیم حقوق کارمندان آن کلاسها از بابت حقوق پارسالشان مصرف شده برای امسال اعتباری نرسیده این است که بنده از هیأت محترم دولت که علاقه دارند برای پیشرفت کارشان و آقایان نمایندگان محترم استدعا میکنم که توجه بکنند برای تأمین حداقل احتیاجات دانشگاهها اینجا فقط ۲۰ درصد در نظر گرفته شده یک قسمت هم از محصلین بگیرند تا دانشگاهها پیشرفت بکنند آقایان فرهنگ و بهداری دستگاه خرج کن است هیچ وقت نمیشود از آنها عایدات به دست آورد این بودجهها برای دانشگاه تهران که چندین سال است خدمات بزرگی انجام میدهد خیلی ناقص است مال شهرستانها هم که تازه تشکیل شده بودجهشان خیلی ناقصتر است بنده میخواهم تمنا بکنم که آقایان توجه بکنید که به دانشکدهها بودجه کافی بدهید که آزمایشگاه و بیمارستان و لوازم خوب داشته باشند با دادن بودجه منظور ما و همه آقایان و شخص شاهنشاه معظم که علاقه دارند که جوانان خوب تحصیل کنند انجام میشود اگر یک کمی به آنها بودجه بدهیم اگر یک کمی به آنها کمک کنیم بنده اطمینان میدهم بهتر از محصلین خارج از آنها نتیجه میگیریم آنها آزادیشان در اینجا محدودتر است محدودیتهای زیادتری دارند و اینجا بهتر تحصیل میکنند آنها همه پول مملکت را خرج میکنند و هم آزادترند و خداینکرده ممکن هم هست که منحرف بشوند انشاءالله که نمیشوند این دلایل و توضیحاتی بود که لازم بود خدمتتان عرض کردم و امیدورام با کمکی که دولت به دستگاهها میکند احتیاجات دستگاههای فنی که قسمتی از آنها به بهداشت و فرهنگ است تأمین بشود. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای فضائلی مخبر کمیسیون استخدام | ||
+ | |||
+ | فضائلی- بنده احساس میکنم آقایان نمایندگان محترم نظر به وقوف و اطلاع کاملی که از کمی پزشک در شهرستانها و بخشها دارند به طور کلی با این تدبیری که دولت اندیشیده است که این مشکل شما را تا اندازهای چاره کند موافقت دارند اما مختصر توضیحی که در این باب بنده میخواهم بدهم مربوط به نکتهای است که همکار محترم جناب آقای مهندس بهبودی فرمودند آقای مهندس بهبودی هم حق دارند از این بابت که خاطر هر نمایندهای و هر فرد علاقهمند به فرهنگی از این بابت متأثر است که احساس بکند سطح معلومات و اطلاعات دانشجویان محصلین ایرانی ممکن است رو به کاهش برود و همه در فکر این هستند که نکند چنین چیزی پیش بیاید اما باید عرض کنم که در این مورد اگر مختصر توجهی بفرمایند چنین مشکلی پیش نخواهد آمد و برای این کار و برای این موضوع لازم است مختصر توضیحی عرض کنم دولت این طور فکر کرده است که به هر صورت ما لااقل کاری بکنیم که در هر سال صدی بیست از محصلین که از دانشکدههای طب بیرون میآیند موظف باشند و مکلف باشند و قبلاً تعهد کرده باشند که در بخشها و شهرستانها خدمت بکنند برای اینکه این منظور عملی بشود و حرف نباشد و فقط روی کاغذ نباشد فکر کرده است باید از نظر اقتصادی و از نظر عملی چاره این کار را بکند چاره این کار این است که اول دفعه میان اشخاصی که هنوز در تهران بنای زندگی نگذاشتهاند و از ابتدای عمل بنای زندگی خود را بر این بگذارند که بتوانند در شهرستانها زندگی کنند و روی این کار حساب میکنند از آنها انتخاب کنند قدر مسلم این است که بیش از میزان صدی بیست از شاگردان ولایات معمولاً در کنکور طب تهران قبول میشوند اینقدر متیقن است از عدهای که مسلماً از شاگردان و اهالی شهرستانها و کنکورهای طب تهران و شهرستانها قبول میشوند از میزان صدی بیست هرگز کمتر نیست شما هر سال آمار محصلینی که در کنکورهای طب قبول میشوند نگاه کنید قطعاً خیلی بیشتر از صدی بیست نصیب شهرستانهاست اما این صدی بیست یا اضافه برصدی بیست هرگز چنین تعهدی را نکردهاند و هرگز چنین حسابی را نکردهاند که بروند در محل خودشان خدمت کنند و ما الآن این بنا را میگذاریم و یک نکته دیگر را هم عرض بکنم و آن این است که این صدی بیست در یک شهر نیست و در تمام شهرهای ایران تقسیم میشود شاید در مرکز استانی صدی دو رسید این صدی دو شاید چهار نفر پنج نفر بودند این عده بینشان ممکن است شاگردان بسیار مجهز با اطلاع و درس خوانده وجود داشته باشد که برای آنها امکان نداشته است که بیایند تهران همین عدم امکان و همین که بیایند تهران زندگی کنند یا خودشان را در کنکور تهران وارد بکنند مورد انصراف اینها از آمدن در خدمت پزشکی و تحصیل رشته پزشکی میشود تهیه مقدمات همین امکان موجب میشود که سطح تحصیلات و اطلاعات دانشجویان را در شهرستانها بالا ببرد همین امکان موجب میشود شاگردان در مدارس ببینند با اینکه پول ندارند میتوانند خوب تحصیل کنند و در کنکور شرکت نمایند خاصه این که سؤالها را وزارت فرهنگ تنظیم میکند این مسئله با عرضه و تقاضا هم بیارتباط نیست وقتی مسلماً تقاضای شاگردان در شهرستانها زیاد شد طبعاً این سؤالها سنگینتر خواهد شد و انتخاب احسن در آن بهتر انجام خواهد شد بنده بار دیگر این موضوعی که مرکوز ذهن آقایان است و آن فقر شدید و احتیاج بینهایت که بخشها و شهرستانها و دهات به پزشک دارد و هنوز نتوانستهایم این مسئله را به طور صحیح حل بکنیم و یادآوری میکنیم این مطلب را و استدعا میکنم که اجازه بفرمایید که زودتر در خود مواد وارد بحث بشویم و رفع بشود. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- پیشنهادی مبنی بر کفایت مذاکرات رسیده که قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی | ||
+ | |||
+ | اینجانب پیشنهاد میکنم که مذاکرات کافی است. | ||
+ | |||
+ | ابتهاج | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای ابتهاج | ||
+ | |||
+ | ابتهاج- تصور میکنم که مستغنی باشم از توضیح زیاد برای این پیشنهاد برای این که مخالفتی با این لایحه نشد خوشبختانه آقایانی که مذاکراتی کردند یک نواقصی در لایحه پیدا کردند که خود بنده هم از جمله همانها هستم که پیشنهاد دادهام بنابراین خواستم استدعا بکنم چون رأی دادهایم به فوریتش و تصویب هم شده بنده خودم جز آنهایی که رأی دادند نبودهام ولی اکثریت رأی داده است خواستم موافقت بفرمایید که وارد مواد بشویم. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای مهندس هدایت مخالف هستید؟ (مهندس هدایت- بنده در ماده اول عرض دارم) چون در پیشنهاد کفایت مذاکرات مخالفی نشده لذا رأی میگیریم به کفایت مذاکرات در کلیات آقایانی که موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد رأی گرفته میشود به ورود در شور مواد آقایانی که موافق هستند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. | ||
+ | |||
+ | ماده اول مطرح است و قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱- به منظور کمک به تأمین پزشکان مورد احتیاج شهرستانها و بخشها و دهات تابعه آنها هر یک از دانشکدههای پزشکی تهران و شهرستانها مکلف هستند که از سال تحصیلی آینده همه ساله حداقل بیست درصد عده داوطلبانی را که از طریق مسابقه انتخاب میکنند از میان فارغالتحصیلهای بومی شهرستانها و نقاط تابعه آنها از طریق مسابقههای محلی انتخاب نمایند این دانشجویان باید تعهد نمایند که پس از پایان تحصیل لااقل برابر سالهای تحصیلی پزشکی در شهرستان و بخشها و دهات ناحیهای که از آن انتخاب شدهاند به شغل پزشکی مشغول شوند. | ||
+ | |||
+ | مقررات مسابقه و تقسیم این عده بین شهرستانها و بخشها و دهات مختلفه به عهده وزارتین فرهنگ و بهداری با توجه به احتیاجات هر منطقه تهیه و تعیین سؤالات مسابقه از طرف دانشکده پزشکی مربوط تهیه میگردد. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای مهران مخالف هستید؟ | ||
+ | |||
+ | احمد مهران- موافق هستم. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای دکتر امین (دکتر امین- موافق هستم) آقای عمیدینوری مخالف هستید؟ | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- بلی | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری- اساس لایحه از نظر لزوم کادر پزشکی در شهرستانها و مخصوصاً بخشها که مربوط به مردمی است که در پشت کوهها زندگی میکنند و وسیله دارویی و بهداری بسیار کم است بسیار مفید و ضروری و لازم است ولی از آن طرف هم دادن عنوان دکتر به کسی که احتمالاً شایسته آن عنوان نیست مخصوصاً در دهات و نقاطی که دسترسی افراد به شهر و طبیب در معالجات کمتر باشد و اعتماد به تصدیق و عنوانی که از طرف دولت به او داده شده است پیدا کنند کار صحیحی نیست این مطلب هم تصور میکنم که قابل توجه باشد که ما نتوانیم به این نکته هم اهمیت ندهیم الآن در نتیجه همین نقص کادر پزشکی ما عناوینی در بخشها داریم چون در حوزه انتخابیه بنده الآن بخش زیاد است از این پشت کوه البرز تا پشت کوههای مازندران بیشتر قسمتهای مازندران اینجاها هستند نه این آقایانی که در کنارهها هستند و به نام کنارهنشین مازندران هستند مردم واقعی مازندران متمرکز در این کوهستانها است در گیلان هم همینطور است یک عده پزشکیار یا بهدار در این دهات هستند که ما با اینها سر و کار داریم اینها همه را | ||
+ | |||
+ | بهشان میگویند آقای دکتر آقای دکتر و ما یا دیگران که وارد میشویم که ببینیم حقیقت این چیست معلوم میشود که پزشکیار است یا بهدار است (فضائلی- ای کاش که بهدار باشد) ای کاش بهدار باشد ولی شغلش و عنوانش دکتر است تمام مردم بیچارهای که در این حدود هستند و راه کم دارند که خودشان را به مراکز برسانند و طبیب ندارند اینها را دکتر خودشان میدانند و هر مرضی صعبالعلاج را هم به اینها مراجعه میکنند اینها هم بازارشان گرم است و کارشان رو به راه و گاهی میشود که برای یک معالجه گریپ از یک دهی به ده دیگر باید برایش اسب بیاورند مخارج معالجه را هم دویست تومان بهش بدهند باید آن صاحب مریض هم قاطر و الاغ و گاوش را بفروشد برای اینکه مریضش را معالجه کند آن بهدار هم میرود از مرض هم اطلاع ندارد یک معالجهای میکند و میرود دنبال کارش این برای این است که ما توجه نداریم در عین حالی که به طبیب مردم احتیاج دارند طبیب باید طبیب باشد باید درجه علمی و مقام علمیش کافی و وافی باشد همانطور که جناب آقای دکتر امین فرمودند ما احتیاج به یک کادر فنی داریم یعنی فنی به معنای فنی نه فنی عنوانی و لغتی بنده با عنوانی و لغتش مخالف هستم و با فنی واقعی موافق هستم بنابراین ما هر چه سعی بکنیم که برای بخشها طبیب بفرستیم کار خوبی کردهایم و اینجا مواد خوبی از این جهت دارد و ایرادی که بنده دارم راجعبه این افراد بومی و راجعبه این عبارت از طریق مسابقه محلی است طریق مسابقه محلی با این عبارتی که در اینجا گنجانیده شده مرا نگران از این میکند که فرض بکنیم که الآن در دانشکده پزشکی تهران بنده خیلی خوشوقتم و تبریک میگویم به دانشگاه که در این دانشکده پزشکی تهران در این چند سال اخیر مخصوصاً بنده مواردی را میدانم که فرزند استاد دانشگاه در امتحان شرکت کرد رفوزه شد و فرزند رعیتی که در پشت کوه زندگی میکند اتفاقاً توانسته است خودش را برساند از شهرستانهای جز و در کنکور پذیرفته شده است من خودم الآن سراغ دارم که یک فرزند رعیتی که پدرش در پشت کوههای رودبار شاید یک خروار گندم و جو بیشتر عایدات نداشته باشد این بچه از روی عشق و علاقه به تحصیل و با بیست تومان حقوق از شیر و خورشید گرفتن دیپلم گرفته است و آمده است الآن در این کنکور و قبول شده است و جای خوشوقتی است از نظر بنده که این پذیرفته شده است همین فرمولی که اینجا گذاشته و عمل میکردید سابقاً که این گونه اشخاص را شهرداریها قبلاً بهشان کمک خرج میدادند تعهد هم میگرفتند این را من مراجعه کردم به شهرداری محل و گفتند که متأسفانه این ماده لغو شده است و ما نمیتوانیم کمکی بکنیم این عمل سابقه دارد لباس قانونی به تنش بکنید آنچه من خودم برایم مقدور بود یک ترتیبی برایش دادهام که این جوان فردا بیاید یک طبیبی بشود و در پشت کوه خدمت بکند این که عرض کردم مورد دارم بنده مواردی که عرض میکنم همیشه سند دارم بنده میخواستم عرض بکنم که خوشبختانه در دانشکده پزشکی تهران هیچ رعایت جز رعایت مقام فضلی نمیشود رعایت شخصی به هیچوجه نمیشود یکی از استادان دانشگاه میگفت که فرزند یکی از استادان دانشگاه در این مسابقه رفوزه شد و یک نفر رعیت قبول شد وقتی که این هست این باعث کمال خوشوقتی است دیگر اینجا در عین حالی که میخواهیم بومی را تربیت بکنیم و در عین حال که میخواهیم کسانی که مقام مالی و اجتماعیشان بزرگ نیست و فرزندان کسان طبقه دوم و سوم هستند اینها بیایند و به این مقامات علمی برسند دیگر از نظر کنکور و مسابقه و امتحانات فرقی قائل نشویم یعنی همان امتحانی که فرزند وزیر یا شریف میدهد فرزند یک فقیری هم بدهد و در آن امتحان شرکت بکند اگر این را عوض کردید معنی ندارد عرض بنده این است من از این مسابقه محلی حقیقتش این است که نگرانم و ممکن است که این طور استنباط شود که یک فرمولی و یک نظامنامهای وزارت فرهنگ تهیه بکند (صدرزاده- اگر داوطلب زیاد شد چه بکنیم) بگوید ما این مواد را امتحان میکنیم بعد آن مواد را بفرستید فرض میکنیم در شهر نجفآباد، نجفآباد یا اصفهان چند فرسخ بیشتر فاصله نیست میخواهند اهالی بومی نجفآباد را انتخاب بکنند با آن مسابقه بعد صورت بدهند به دانشکده پزشکی اصفهان من استنباطم از این عبارت این است که ممکن است مقصود از محل که در این ماده هست این باشد بنده عقیدهام این است که این آقایان بومیها در دانشکدهها در مسابقه دانشکدهها مثل همه وارد بشوند لیاقت دارند وقتی هم پذیرفته شدند وعده هم زیاد بشود حساب کنند ببینند فرض کنید ما دویست یا سیصد نفر در دانشکده پزشکی تهران داریم وقتی که لیست پذیرفتهشدگان معلوم شد کیها هستند بیست درصد سی درصد به قول آقای دکتر پیرنیا چرا محدود باشد اینجا از بومیهای اطراف انتخاب بکنید نه اینکه طرز مسابقه اینها غیر از دیگران باشد، نه، باید در همان مسابقه دانشکده پزشکی تهران این آقایان بومیها شرکت بکنند منتهی اینها مقدم باشند (مهران- قبول نمیشوند) اگر نشدند خیلی معذرت میخواهم این قبول نشدن دو دلیل دارد یا استعداد علمی آنها کافی نیست که این راه دارد و یا اینکه در امتحان تبعیض میشود و باید آن را اصلاح کنند، فرمودید وسیله ندارند وسیلهشان را فراهم کنید، برایشان وسیله قائل بشوید که وزارت فرهنگ همان مدرسه، همان دبیرستانی که بالاخره باید دبیرستان کامل خوانده باشد دبیرستان علمی را بایستی برای دانشکده پزشکی فارغالتحصیل بدهد در محل از دبیرستان علمی که فارغالتحصیل شدهاند خرج آمد و رفتش را بدهید بیاید اینجا و در مسابقه شرکت بکند خلاصه نگذارید این مسابقه را به اختیار خود اشخاصی که در آن استان مقیم هستند، در آن شهر محلی، بنده با این مخالف هستم، آخر چرا میگوییم در نقاط تابعه، اینجا مرقوم شده است نقاط تابعه، اینها از طریق مسابقههای محلی انتخاب شوند من با این مسابقههای محلی مخالف هستم بنده میگویم در مسابقه محلی دانشگاه دانشکده پزشکی در هر شهری که دانشکده پزشکی هست باید شرکت بکند منتهی بومی که شد آن باید از دویست نفر که پذیرفته شد از این ۲۰۰ نفر ۵۰ تا بدهیم به بومیها و صد و پنجاه تا را برای آن شهر بگذاریم، اما شرط امتحان و طرز تحصیل و تعلیم و تربیت را عوض نکنید این خطرناک است و به نظر بنده صحیح نیست من با این جمله و با این قسمت مخالف هستم و چون در ماده اول هست و میشود در کلیات هم صحبت کرد در عبارت لایحه هم محل هست و شاید اشتباه شده باشد ولی بنده استنباطم این است عبارت این است که در وزارت فرهنگ به دانشجویان مشمول مواد یک و دو پروانه مخصوص برای طبابت یا خدمت پزشکی میدهد به دانشجو پروانه خدمت پزشکی یا طبابت دادن به نظر من صحیح نیست شاید منظورتان فارغالتحصیل از دانشکده پزشکی باشد، اگر فارغالتحصیل دانشکده پزشکی باشد اگر فارغالتحصیل دانشکده پزشکی باشد دیگر اطلاق دانشجو نمیشد (دکتر امین- مقصود همان دیپلمه دانشکده است، فارغالتحصیل است) پس دیپلمهها است (دکتر امین- اینجا اشتباه است) چون این نکتهای بود که وقتی من این لایحه را قرائت کردم به نظرم عجیب آمد و میخواستم تذکر بدهم و البته امیدوارم با این توضیحی که فرمودید در قسمت ماده سوم هم اصلاح بشود بنابراین اگر شبهه بنده رفع بشود من در اصل لایحه موافق هستم، بسیار قدم خوبی است اما باید صلاحیت علمی آدم بومی و آدم غیربومی، آدمی که در تهران میخواهد طبابت بکند و آدمی که در پشت کوه میخواهد طبابت بکند در این دو نباید فرقی باشد و بایستی یکسان باشد و وسیلهاش را باید تأمین بکنید و امتحان باید صحیح باشد. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای مهران | ||
+ | |||
+ | احمد مهران- مسائل تعلیماتی را بایستی کاملاً از نظر واقعبینی تجزیه و تحلیل کرد بنده برای دفاع از این لایحه شرفیاب نشدم بکله ضمن استفاده از بیانات همکار محترم جناب آقای مهندس بهبودی آمدم مطالبی را به عرض همکاران محترم برسانم قانونی از مجلس شورای ملی گویا در سال ۱۳۲۷ گذشته که در آن قانون اجازه داده شده است آموزشگاههای عالی بهداری در مملکت تأسیس بشود و این طرح از طرف آقای پرفسور ابرلین که هفت هشت سال در این مملکت کار میکرد به عنوان یک داروی فوری فوتی در مملکت اجرا شد و اولین این مدارس در مشهد تأسیس یافت ولی تأسیس مدرسه قبل از تصویب قانون اخیر آن طوری که نظرم هست در مشهد بود و در موقعی که در اصفهان و شیراز این آموزشگاههای عالی بهداری بنا بود تأسیس بشود هیأتی از طرف دانشگاه برای این کار مأمور شد به عضویت آقای دکتر محمدحسین ادیب و مرحوم دکتر حبیبی که اینجا باید از ایشان به بزرگی و شخصیت یاد بکنیم (صحیح است) و این همکار شما عضو آن هیئت بود ما رفتیم به اصفهان و شیراز این آموزشگاه عالی بهداری را به این کیفیت تأسیس بکنیم که دورهاش چهار سال باشد دیپلمه متوسطه بپذیرد و بعد از چهار سال فارغالتحصیلهای این آموزشگاه به نام بهدار میرفتند در شهرهای کمتر از دههزار نفر جمعیت طبابت کنند ما این مأموریت را با کمال اکراه انجام دادیم. شخص بنده با این عمل موافق نبودم برای این که عقیده دارم همان کسی که در محل کمتر از ۷ هزار نفر جمعیت زندگی میکند سیستم نیرو و مشخصات وجودی این آدم به هیچوجه تفاوتی با کسی که در جایی که بیشتر از دههزار نفر جمعیت کار میکند ندارد ولی قانونی از همین مجلس شورای ملی گذشت و وجود این گونه مدارس را با یک دوره چهار ساله در مملکت تجویز کرد بنده اینجا شرفیاب شدم بگویم که این لایحه قدمی برای مقصود مجلس همان منظوری که آقای مهندس بهبودی تشریح کردند برای همان مقصودی که آقای عمیدینوری بیان فرمودند یعنی چه آن مأموریتی که عرض کردم در سال ۱۳۲۴ واقع شد یعنی از سال ۱۳۲۴ تاکنون در شهرهای اصفهان و شیراز و از سال ۱۳۲۳ تاکنون در مشهد و همچنین در تبریز این گونه طبیب برای مملکت تربیت شده است ولی حالا چه میخواهند بکنند آمدهاند گفتهاند که چه میشود کرد که طبیب کاملتری طبیب تحصیل کردهتری به همان نقاط کمتر از دههزار نفر جمعیت اعزام داشت همان دیپلمه متوسطه را قبول کردند برای این که این آدم محلی باشد و بتواند برود در نقطه کمتر از دههزار نفر جمعیت آنجا علاقهای داشته باشد و بماند اینجا آمدهاند گفتهاند که دانشکده پزشکی کامل ببیند ولی یک کار کردند آمدهاند در مسابقه با شرط این که ۲۰ درصد باشد و نه بیشتر از ۲۰ درصد تسهیلاتی قائل شدهاند جناب آقای عمیدینوری تمنا میکنم به اینجای | ||
+ | |||
+ | عرضم توجه مخصوصی بفرمایید بنده نمیخواهم به شما عرض بکنم که معلومات شاگرد دبیرستان نجفآباد یا دبیرستان ملایر وقتی دیپلم میشود معلوماتش مساوی است با دیپلمه دبیرستان البرز تهران یا مساوی است با دیپلمه دبیرستان دارالفنون تهران اگر چنین مطلبی را خدمت جنابعالی عرض بکنم خلاف عرض کردهام چرا؟ برای اینکه آن تسهیلات و شرایط که در دبیرستان البرز تهران هست در دبیرستان ملایر یا اراک نیست (صدرزاده- صحیح است اما استعداد هم شرط است) به همین پایه آقای عمیدینوری این مسئله را شما اگر بخواهید طبیبی برای جاهای کمتر از ۱۰ هزار نفر جمعیت تربیت بکنید باید به همین پایه پای خودتان را بگذارید یک قدری پایینتر والا به طوری که جنابعالی میفرمایید که مسابقه انجام بشود شاگرد نجفآبادی و شاگرد الیگودرزی میآیند در مسابقه شرکت میکنند و فارغالتحصیلان البرز و دارالفنون و مدارس دیگر هم شرکت میکنند هیچ کدامشان هم موفق در این مسابقه نمیشوند. ولی ملاحظه بفرمایید اگر شما این تسهیل را در مسابقه قائل شوید بیست درصد را آمدهاید موفق شدهاید که از مردمی انتخاب بکنید که همانها هستند که شما وصف میکنید و میگویید مردمی هستند بیبضاعت ولی با استعداد ولی این امتیاز را دارد که حاضر است برود به یک قصبهای و در آنجا طبابت بکند با دیدن دوره هفت ساله پزشکی حالا اسم فلان فسیلتری لوبیت را به خوبی شاگردان دبیرستان البرز نمیداند نداند بنده هم صریحاً به شما میگویم که نمیداند برای این که معلمی که در دبیرستان البرز درس میدهد خیلی با معلمی که در دبیرستان سروستان فارس درس میدهد فرق دارد حالا باید قائل بشویم به اینکه اصلاً جاهای کوچک طبیب دوره کامل پزشکی دیده نمیخواهد این یک تز، یک تز هم این است که خیر میخواهد و یک تسهیلاتی هم برای مسابقهشان قائل بشویم والا به صورتی که جناب آقای مهندس بهبودی گفتند قضیهای که شهرستانها مستعمره تهران هستند نیست هر کشوری مظاهر تمدن و ترقی در پایتختش به طور مستقیم و به ضرس قاطع قویتر از شهرستانها است تهران هم از این اصل مستثنی نیست امور آموزش و پرورش هم از این اصل مستثنی نیست. بنابراین تصدیق میفرمایید بنده مایل هستم و معتقد هستم که باید این تسهیل را برای مسابقه بیست درصد قائل شد و از ننگ تربیت طبیب چهار ساله به صورتی که قانونش موجود است و در آموزشگاههای عالی بهداری انجام میشود فارغ شد بنابراین لایحه و این قانون ما را چندین قدم به مقصود نزدیک میکند یعنی ما موفق میشویم طبیب هفت ساله دانشکده دیده با قید این که یک قدری در مسابقهاش بهش کمک کردیم تسهیلی قائل شدیم تربیت کنیم و موفق میشویم این طبیبها را به جای آن بهدارها بفرستیم در یک نقطهای که هفت هشتهزار نفر جمعیت دارد همانطوری که فرمودند آن آقایان پزشکیار را به نام دکتر با اسب و الاغ میبرند و این تشخیصهای غلط میدهند و اسباب ناراحتی مردم را فراهم میآورند ضمناً توجه همکاران محترم را جلب میکنم به این که اساساً یکی از مقاصد مندرج در این لایحه انحلال این آموزشگاههای بهداری است مینویسد که از تاریخ تصویب این قانون در صورتی که در مراکز استانهایی که دارای دانشکده پزشکی هستند احتیاجی به اداره آموزشگاههای عالی بهداری نباشد وزارتین فرهنگ و بهداری میتوانند از پذیرفتن داوطلبین جدید خودداری نموده و به جای آن در نقاطی که لازم بدانند اقدام به تأسیس آموزشگاههای مزبور بنمایند با این قسمت اخیر بنده مخالف هستم نمیدانم آقای مهندس جفرودی تشریف دارند یا خیر دونشأن شهر رشت میدانیم که این آموزشگاه را مثلاً از مشهد بردارند ببرند به رشت بندهشان شهر بروجرد را هم بزرگتر از این میدانم که این آموزشگاه را از اصفهان ببرند بروجرد، باید این آموزشگاهها را منحل کرد، این آموزشگاهها طبق نظر آقای پرفسور ابرلین که به این مملکت خدمت کرد تشکیل شد، چون در خود فرانسه در زمان جنگ بینالمللی دوم آمده بودند سانتیر تربیت کرده بودند با همین شرایط ایشان وقتی به مقتضیات این مملکت رسیدگی کردند که سانتیر در اینجا تربیت بشود حالا در این مدت شاید به اندازه کافی که لازم بود استفاده شد ولی بنده معتقدم که در شرایط فعلی تمام آموزشگاههای عالی بهداری در این مملکت یک کاسه باید منحل گردد و در شهرهایی هم که میخواهند این آموزشگاهها را به آنجا منتقل کنند در آنجا هم باید دانشکده پزشکی از ابتدا تأسیس کنند مثل رشت و کرمان و شهرهای نظیرش بنابراین خیلی معذرت میخواهم اگر عرایضم طول کشید خواستم این حقایق را به عرض آقایان برسانم و بگویم بعد از تأسیس آموزشگاههای عالی بهداری این لایحه قدم بلندی ما را به سوی مقصود میبرد هم سطح معلومات پزشکانی که پیشها به نام بهدار بودند بالا میروند و با تکمیل تحصیلات به نام فارغالتحصیل دانشکدهها میروند در شهرهای کوچک و کم جمعیت و آدم از معلومات آنها و آنها از وجود مردم استفاده میکنند (صحیح است) | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای سراج حجازی موافق هستید یا مخالف؟ | ||
+ | |||
+ | سراج حجازی- مخالف | ||
+ | |||
+ | مهندس هدایت- بنده مدتی است که تقاضا کردم و اول از همه اجازه خواستم. | ||
+ | |||
+ | سراج حجازی- به عقیده بنده این لایحه نتیجهای برای شهرستانها ندارد فقط صرفاً سطح معلومات و تحصیلات را پایین میآورد و معلوم است که برای یک طبقه خاص نورچشمیها میخواهند این قانون را بگذرانند اولاً در هیچ جای دنیا معمول نیست تحصیلات عالی دانشگاهی مجانی باشد (دکتر رضایی- در بسیاری از کشورها و از جمله فرانسه هست) در فرانسه هم رایگان نیست پول میگیرند شاید در امریکا نگیرند اغلب ممالک پول میگیرند استدلالشان هم خیلی خوب است و صحیح است آن چیزی که احتیاج دارد تحصیلات متوسطه و ابتدایی است بعد اگر کسی داوطلب تحصیلات عالیه شد باید پول بدهد فقط بک بورسهایی دولت تعیین میکند اشخاصی که دارای استعداد هستند استعداد آنها را با پول میخرد و نمیگذارد از بین برود والا برای همه رایگان باشد نیست و این که در مملکت ما داوطلب تحصیلات عالیه زیاد میشود و تحصیلات پایین و احتیاجات اولیه کم از همین نظر است یک روز آقای مهندس جفرودی بیان فرمودند که احتیاجات اولیه مملکت در قسمت تحصیلات متوسطه عملی برآورده نمیشود و ناچیز است عرض کنم در ماده اول بیان شد به منظور تأمین پزشکان برای شهرستانها خوب اولاً اگر این منظور را میخواهیم عملی کنیم به عقیده بنده باید از تحصیلات مدارس عالی پول بگیریم و بگوییم این که استعداد دارد و پول دارد پول بدهد و برای این که یک عده خاصی که پول ندارند به طور بورس آنها به رایگان تحصیلاتشان را ادامه بدهند و شرط این باشد که بروند به شهرستانها اما حالا که این کار را کردندآن منظور را تأمین نمیکند به علاوه اصلاً این لفظ بومی بسیار زشت است لفظ بدی است در تاریخ دنیا اصلاً لفظ بومی لفظ بدی است اشخاص بومی اشخاص وحشی بودند که در یک نقاط زندگی میکردند و یک عده مستعمره طلب رفتند بر آنها مسلط شدند این لفظ را بنده نمیپسندم (صارمی- این همان لوکال است) لوکال غیر از این است لفظ بومی یک لفظی است که اگر توجه بفرمایید خیلی بد است (صارمی- بومی ننوشته نوشته محلی) اینجا که بنده دیدهایم نوشته است بومی شهرستانها حالا اگر جور دیگر تعبیر میفرمایید چه عرض کنم (صارمی- مثل امراض بومی) امراض بومی ممکن است بومی باشد ولی اینجا نباید لفظ بومی باشد به هر صورت این صحیح نیست همانطوری که یکی از دوستان فرمودند جناب آقای عمیدینوری استعداد تحصیل در طبقات پایین است متأسفانه آنها محسوب نمیشوند الآن در اروپا تحصیلکردههایی هستند که اکثراً نمیآیند به ایران، البته استثنا هم دارد و اینها افرادی هستند که در تمام مدارس ایران رد شدهاند و جایی برای ادامه زندگیشان در اینجا نبوده پا شدهاند یا پول پدرانشان که میلیونر هستند رفتهاند اروپا تفریح میکنند و حالا برای چه برنمیگردند؟ برای اینکه مایه علمی ندارند که برگردند، اگر برگردند مشتشان باز میشود بنده خودم اطلاع دارم که در دهات و در طبقات پایین استعدادهای بسیار زیادی هست که اگر آنها را تقویت بکنید شاید از رجال بسیار شایسته در همین مملکت از طب و حقوق و سایر رشتهها خواهند شد بالاخص که در اینجا گفته شده است که مقررات مسابقه دست وزارت فرهنگ است این مقررات با چه چیزی انطباق میکنند مقررات تابع چه چیز باشد ما مقرراتی داریم میگوییم هر کسی وارد دانشکده پزشکی میشود باید یک دوره تحصیلات را پیموده باشد و این امتحانات را بدهد اگر مثل آن باشد چرا تغییر بدهید و اگر مثل آن نیست چرا میآورید پایین و چرا برای یک امر موهومی سطح معلومات را پایین میآورید و معلوم نیست که این مقررات صحیح باشد شما میگویید تحصیلات برای همه مساوی است ولی برای یک بیست درصدی میگویید تحصیلات برای همه مساوی نباشد بیست درصد از محصلینی که میخواهند وارد دانشکده پزشکی بشوند بورس بدهید. | ||
+ | |||
+ | هر کسی هم بیاید این پول را بگیرد شرطش این است که بروند به شهرستانها خدمت کنند و این که فرمودید ما از طبیبهای چهار ساله خلاص میشویم به نظر بنده آنها بهترند برای این که آنها اقلاً دیپلم تمام ندارند که بورند دور دنیا و بگویند ما دارای دیپلم هفت ساله دانشکده پزشکی هستیم ولی بیسواد هستیم چون به ما در بدو ورود خواستند به نام نورچشمی کمک کنند وارد دانشکده پزشکی کردند آنهایی که از شهرستانها میآیند استعداد زیاد دارند حتماً خیلی سخت بگیرید و میگذارید همان استعدادهای قوی که در شهرستانها هست ولی پول ندارند بیایند در تهران و به آنها کمک کنید و از استعداد آنها استفاده کنید از آن جهت نگران نباشید چون بنده اطلاع دارم برای این که آنجا آن تفریحات و تفننات تهران و وضع آشفته تهران نیست فقط صرفاً میروند تحصیل میکنند سطح معلوماتشان خیلی بیشتر از تهران است و آن قدر فرقی ندارند ما در شهرستانها دیدهایم که چه استعدادهایی از بین میرود حالا شما میخواهید که این استعدادها به این ترتیب از بین برود حالا بنده قول میدهم این بومیهایی که آقا فرمودند به لوکال تعبیر میشود اینها تمام از نورچشمیهای تهران خواهند بود که به آنها بومی خواهند گفت و اینها بعد میآیند یک مدرک بیسوادی به نام حکم سواد میگیرند و آبروی ما را در جوامع بینالمللی از بین خواهند برد چون اینها فارغالتحصیل پزشکی تهران هستند و اینها فاقد | ||
+ | |||
+ | تحصیلات هستند و آبروی ما را میبرند و میگویند دانشکده پزشکی تهران این طور است و در اینجا یک روزی وزیر بهداری خاطرم میآید گفت که دانشکده پزشکی ما بیش از این عدهای که الآن تربیت میکند جا ندارد و این را توسعه بدهید کمک مالی به آن بدهید نه اینکه سطح معلومات را پایین بیاورید اینکه دلیل نشد چون یک عده میخواهند بروند شهرستان بگوییم بیسواد باشند ولی مدرک تحصیلی مثل هم باشد به عقیده بنده با تصویب این لایحه یک مهر بیسوادی بر دانشکده پزشکی خودمان میزنیم و آبروی خودمان را در مجامع بینالمللی خواهیم برد بنده عقیده دارم و پیشنهاد هم میکنم همه مساوی پذیرفته شوند برای آمدن یک نفر از دورترین شهرستانها به تهران شاید بیش از ۵۰ و ۶۰ تومان بیشتر خرج لازم نباشد و دانشکده پزشکی که در حدود سیصد نفر میگیرد صدی بیست آن بیش از ۶۰ نفر نیست اینها را با اتوبوس بیاورید در اینجا امتحان بدهند و وقتی قبول شدند بورس آنها را بدهید و احتیاجی به این وضع هم نخواهد داشت. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای ذوالفقاری | ||
+ | |||
+ | ناصر ذوالفقاری (معاون نخست وزیر)- هدف دولت از تقدیم این لایحه به علت نقص کادر پزشکی است که در شهرستانها مخصوصاً در بخشها هست آقایان هم خودتان اکثریت نمایندگان شهرستانها هستید حالا اگر به تناسب در شهرستانها کادر پزشکی نسبت کافی باشد در بخشها اصولاً وجود ندارد این هدف دولت بوده است. در بخشها محصلینی هستند اشخاصی هستند که استعداد بسیار کافی دارند ولی متأسفانه وضع زندگیشان خوب نیست یعنی وقتی که در تهران یا در استانها میخواهند که کنکور دانشکده پزشکی داده شود آنها مجبورند که یک هزینهای صرف بکنند و به تهران بیایند متأسفانه اشخاصی هستند که کاملاً دارای استعداد هستند ولی قدرت این را ندارند بیایند به تهران و در دانشکده پزشکی تهران کار بکنند دولت در اینجا خواسته است کمکی به این استعدادها بکند و منظورش کمک بوده بنده میبینم همه آقایان میفرمایید که مسابقه محلی و مثل این است که تصور میکنید و منظور این است که دولت برود در بخشها امتحان بکند هیچ این طور نیست اینجا معین کرده که این امتحانات تحت نظر دانشکدههای پزشکی استانها خواهد بود و سؤالات را آنها طرح میکنند و همان سؤالاتی است که در تهران میشود و کنکور به نحو صحیح و کامل عملی خواهد شد وزارت فرهنگ یا وزارت بهداری دخالتی در این امر دارند فقط و فقط از نظر تعیین آن عدهای است که برای بخشها احتیاج خواهند داشت و وقتی که اینها قبول میشوند دولت به آنها کمکهایی میکند که آنها قادر به اصلاح باشند تحصیلات خودشان را ادامه بدهند و بعد هم در جایی که تعهد کردهاند خدمت کنند. بنده میخواستم حضور آقایان عرض کنم که یک چیزی را اشتباه نفرمایید و آن این است که اگر آقایان فکر میفرمایند که سطح معلومات اینها کم میشود این طور نیست اینجا تعیین کرده که هر یک از دانشکدههای پزشکی شهرستانها با تهران مکلف هستند که این امتحانات را بکنند این آقایان خواهند آمد در دانشکده پزشکی جمع خواهند شد و امتحان خواهند داد و اینهایی که قبول میشوند با همان سؤالاتی خواهد بود که برای آن عدهای که در دانشکده پذیرفته شدهاند و نظر دولت این نبوده که اشخاص بیسوادی را بیاورد و وارد دانشکده پزشکی کند و به آنها دیپلم دهد. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای دکتر شفیعامین | ||
+ | |||
+ | دکتر شفیعامین- بنده حتم دارم آقایان نمایندگان محترم مایل هستند برای کمک به بهداشت کشور و برای اینکه بخشها و شهرستانهای کوچک و قصبات ما که فعلاً طبیب ندارد و هرچه وزارت بهداری اصرار دارد بفرستید نمیروند این قانون تصویب بشود منتهی در طرز تصویبش آقایان نظریاتی دارند به عقیده بنده اگر افرادی از هر محل باشند و در همان محل کنکور بشود و در هر شهرستان و یا در هر بخشی کنکور بشود و یا در تهران کنکور بدهند خیلی مشکل خواهد بود یعنی هر جوانی که داوطلب است در شهرستان یا بخش یا قصبه کار کند بیاید کنکور در مراکز استانهایی که ما دانشگاه داریم در تبریز در مشهد- اهواز- اصفهان- شیراز- تهران و کنکور بدهد خیلی مشکل خواهد بود اگر آقایان موافقت بفرمایید که خود دانشکدهها از میان محصلین که کنکور دادهاند و قبول شدهاند بیست درصد از آنها را بگیرند مثلاً برای استان فارس بیست نفر میخواهیم وزارت بهداری یا شهرداری فارس و آذربایجان در بودجهاش تعهد کرده است این بیست نفر را به قید قرعه انتخاب میکنید و میگویید که به آقای حسن و یا حسین که نفر بیستم یا شانزدهم بوده و یا قرعه انتخاب شده پولش را وزارت بهداری خواهد داد این جوان دانشجو در آتیه طبیب فسا یا جهرم خواهد بود برای اینکه استعداد زیادی در شهرستانی هست و ما علاقهمند هستیم که در آنجاها هم دانشگاه تأسیس شود فعلاً خیلی از گیلانیها و مازندرانیها در آذربایجان هستند تحصیل میکنند خیلی هم خوب تحصیل میکنند پارسال شاگرد اول کنکور از رشت بود و سال قبل هم از آبادان بود و خیلی هم خوب تحصیل میکنند به عقیده من وقتی کنکور دانشکده پزشکی انجام شد از میان قبولشدگان بیست نفر را وزارت بهداری انتخاب میکند یا از قبولشدگان تهران وزارت بهداری بیست نفر از قبولشدگان کنکور تهران میآیند با قرعه انتخاب میکنند بین شهرستانها تقسیم میکنند مثلاً سه نفر به فارس سه نفر خوزستان سه نفر خراسان و سه نفر کرمان اینها را قرعه میکشند و از روی قرعه افراد هر قسمت را تعیین میکنند و بنده به آقایان اطمینان میدهم که در کنکوری که در شهرستانها یا در تهران میشود در پشت این میز قسم میخورم که دقت کامل میکنند در اصفهان یا در شیراز و یا در تهران دقت کامل میشود و باز اطمینان میدهم که دیپلمههای پزشکی ما چه از تهران و چه از تبریز و چه از سایر دانشکدهها از بهترین پزشکان هستند آقایان موافقت بفرمایید کمک بفرمایید اینها تشویق بشوند استادان زحمت میکشند با این راه حل موافقت بفرمایید که هر سال ما ۵ دانشکده داریم با قرعه انتخاب بکنند صد نفر بومی یا محلی هر چه اسمش را میگذارید هر استان مال خودش و خودش هم میداند مال کدام بخش است مال کدام قصبه است. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای مهندس هدایت | ||
+ | |||
+ | مهندس هدایت- عدهای از آقایان مخصوصاً جناب آقای سراجحجازی حق مطلب را ادا فرمودند بنده میخواهم یک توضیحات بیشتری خدمت آقایان عرض کنم که شاید با اصلاح این ماده منظور آقایان به صورت بهتری برآورده شود جناب آقای صدرزاده فرض بفرمایید در دانشکده پزشکی تهران هر سال ۲۰۰۰ نفر برای ثبتنام در آنجا اسم مینویسند (صدرزاده- ۳۵۰۰ نفر) ۳۰۰۰ نفر دیگر بهتر از این عده ۳۰۰ یا ۴۰۰ نفر را دانشکده تهران قبول میکند، به نسبت معدل نمرهای که میآورند حالا آن کسی که نفر چهارصدمی شده است و آن کسی که نفر چهارصد و یکمی شده است معلوم نیست که نفر چهارصد و یکمی بد تحصیل کرده باشد اما دیگر برای او جا نیست، ما طبق این لایحه میگوییم آن چهارصد و یکمی که یک مرد شایسته است یک دانشآموز شایسته است برود کنار و یک نفر محلی که معلوم نیست اگر در این کنکور شرکت میکرد نفر هزار و نهصد میشد یا اولی میشد اینجای او را بگیرد آن نقض غرض است بنده خواستم این را تصریح بکنم که آقایانی که وارد طب میشوند چون با جان مردم سر و کار دارند بالاخره یک ماژری جناب آقای مهران دانشکده پزشکی برای اینها قائل میشود میگوید من تا ۳۰۰ نفر تا ۴۰۰ نفر تا فلان معدل قبول میکنم کمتر از آن هم میگوید من شایسته نمیدانم که وارد دانشکده پزشکی بشود اگر وارد بشود آقایان مسلم بدانند یقین بدانند در سال اول رد میشود چون سطح معلوماتش آن چنان نیست که بتواند امتحانات دانشکده پزشکی را رد کند شما اگر بخواهید یک چنین افرادی که ممکن است تویش افراد شایستهای هم باشند و ممکن است افراد بیسواد هم باشند بدون رعایت کنکور وارد دانشکده پزشکی بکنید شما که این اشخاص را میآورید به این امید شاید وارد دانشکده پزشکی میشوند ولی آن وقت ۷ سال دانشکده پزشکی را در مدت ۲۰ سال طی میکنند یعنی که یا به درجه دکتری نمیرسند یا این که باید مدت بیشتری این دوره را بگذرانند بنابراین آن نتیجه که میخواهید دکتر بفرستید شهرستانها عایدتان نمیشود برای آنکه چه فایدهای دارد که اشخاصی که بیسوادند بیاورید به دانشکده پزشکی به زور قانون ولی اینها نتوانند تحصیل کنند شما اول باید افراد را وارد دانشکده پزشکی بکنید که لایق دکتر شدن باشند یعنی معلوماتشان آن چنان معلوماتی باشد که بتوانند امتحان دانشکده پزشکی را بدهند بنابراین این طور که اینجا نوشته است نقض غرض است و به مقصود نمیرسیم یا در آخر اگر دولت مجبور بشود که برای بخشهایش یک عده دکتر بفرستد یک عده دکتر بیسواد خواهد فرستاد و این سطح معلومات مملکت را پایین خواهد آورد و جز آبروریزی نتیجه دیگری نخواهد داشت دوم اینکه اصولاً این مطلب صحیح نیست برای این که اگر میخواهید بگویید ما در بخشها و در شهرستانها و دهاتمان پزشک نداریم این وظیفه دولت است که بگوید آقا من ندارم و در مقابل این خرج را میدهم و این هزینه تحصیلی را کمک میکنم شما در مقابل بیایید خدمت بکنید این خیلی راحت است شما آمدهاید امتیاز این کار را بیسوادی گذاشتهاید امتیاز این عمل را بیسوادی گذاشتهاید دولت میگوید ترا در دانشکده پزشکی قبول میکنم و تویی که سواد نداری قبول میکنم اما شرط دارد شرطش این است که بروی در شهرستانها خدمت کنی (صدرزاده- این شرط بیسوادی را شما از کجا استنباط میفرمایید؟) اجازه بفرمایید بنده عرض کردم خدمت سر کار وقتی مسابقه از روی قیاس نباشد جناب آقای صدرزاده معلوم نیست شاید باسوادتر باشد شاید بیسوادتر باشد ولی اینها باید در همان مسابقه شرکت بکنند باید به تساوی شرکت کنند بدین ترتیب که هر دانشکده پزشکی در سال باید معین کند که چند نفر محصل قبول میکند به بیست درصد اینها دولت هزینه تحصیلی میدهد و میگوید من به ۲۰ درصدشان هزینه تحصیلی میدهم و شما بروید مدتی که تحصیل کردهاید در شهرستانها خدمت کنید بروید در آن دهات و بخشهایی که من معلوم میکنم | ||
+ | |||
+ | نه برای من برای مردم خدمت بکنید حالا ممکن است که بفرمایید توی این عده ممکن است ۲۰ درصد پیدا نشوند که بخواهند بروند در شهرستانها خدمت کنند آن وقت راه حل آسان است آن عدهای که در کنکور قبول شدهاند بقیه به ترتیب هر کس که تعهد کرد دولت میتواند آن را بفرستد (صدرزاده- اگر نکردند چطور؟) اگر نکردند پس معلوم میشود در ایران نیست اگر تا هزار و نهصدمی تعهد نکردند معلوم میشود در ایران کسی نیست که برود این کار را بکند و این خیال باطل است آن وقت در این لایحه ملاحظه میفرمایید سانکسیونی که برای این کار گذاشتهاند در ماده ۳ میگوید کسی که ما انتخابش کردیم و آمد کنکور داد و قبول شد اگر نخواست برود در آنجایی که ما معین کردیم خدمت بکند ما اجازه طبابت به او نمیدهیم ملاحظه بفرمایید چه سانکسیون شدیدی است اما آن وقت ماده ۵ را ملاحظه بفرمایید میگوید: به آن کسانی که کمک هزینه تحصیلی میدهیم میگوییم برو در فلان بخش یا در فلان شهرستان کار کن اگر نکردی ۳ برابر خرجی که کردم به من پس بده دیپلم تراهم دودستی تقدیم میکنم این که نقض غرض است آن که به هزینه خودش تحصیل کرده است دیپلم نباید بگیرد اما آن که به هزینه دولت تحصیل کرده است دیپلم بهش میدهیم و بزرگترین سانکسیون او این است که ۳ برابر خرجی که دولت کرده پس بدهند (دکتر امین- پروانه نمیدهند) ماده را ملاحظه بفرمایید میگوید در غیر این صورت یعنن اگر ۳ برابر را پرداخت نکرد حق دریافت پروانه را نخواهد داشت این کاملاً مغایر است آن که با خرج خود تحصیل کرده حق طبابت ندارد ولی آن که با خرج دولت تحصیل کرده باید فقط ۳ برابر بپردازد متأسفانه سر و ته این لایحه با هم جور درنمیآید به نظر من دردی هم از شهرستانها دوا نخواهد کرد و متأسفانه لایحه یک شوری شده است همیشه یک شوری به این شکل برمیخورد اگر لایحه دو شوری بود میرفت به کمیسیون و در کمیسیون با دقت آقایان نظریات را تشریح میکردند اما چون حالا لایحه یک شوری است و در پیشنهادات هم پنج دقیقه بیشتر وقت صحبت نیست ممکن است خدایناکرده لایحهای تصویب شود که نه دردی از شهرستانها دوا کند و نه طبیب خوب برای مملکت تهیه بشود (صحیح است- احسنت) | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای مهندس جفرودی | ||
+ | |||
+ | مهندس جفرودی- تذکراتی که آقایان محترم میدهند مخصوصاً در مورد لوایح یک شوری باید حتماً مورد توجه قرار بگیرد و باعث شود که لایحه فیالمجلس به بهترین وجهی اصلاح شود منتهی در اطراف این تذکرات جوابهایی داده شود و بحثهایی بشود مبادا که پیشنهاداتی که صحیح نیست به تصویب برسد اینجا جناب آقای مهندس هدایت از نظر علمی و میزان سواد انتقاداتی کردند که به نظر بنده به جا است ولی یک توضیحاتی باید به عنوان مخبر بدهم هر دانشکده اعم از این که در ولایت یا دانشگاه تهران باشد یک حداکثر ظرفیت از نظر علمیدارد (صحیح است) یعنی تعداد تختخوابها برای اینکه یک نفر در بیمارستان به موازات تعلیم نظری بتواند عمل کند از ده تا نمیتواند برای یک نفر تجاوز کند وسایل آزمایشگاهها ظرفیت آمفیتئاترها تعداد معلمین و تعداد ساعات روز اینها موضوعاتی هستند که تعداد داوطلبان را محدود میکند و یک عده معین مثلاً ۴۰۰ نفر در سال برای دانشکده پزشکی تهران معلوم میکند این که در لایحه ذکر شده است ۲۰ درصد حداقل یعنی از ۴۰۰ نفر ۸۰ نفرش باید از ولایات انتخاب شود و ۳۲۰ نفر به طور آزاد که ممکن است داوطلب شهرستانها یا فارغالتحصیل دبیرستانهای پایتخت باشند این یک مطلب دوم این که اینجا همانطوری که فرمودید این تفاوت پیش میآید که ممکن است معدل کسانی که از شهرستانها انتخاب میشوند خیلی پایینتر از آخرین نفر قبولی مسابقه آزاد یعنی فارغ از این لایحه باشد. این ایراد جنابعالی وارد است ولی راه دارد راهش این است که برای داوطلبانی که در مدارس بزرگ علمی یعنی دبیرستانها قبول میشوند حداقل معدل را قائل میشوند میگویند امسال ما با توجه به تعلیمات نظری دبیرستانهای مملکت حداقل معدل ۷ را قبول میکنیم خود جناب آقای مهندس هدایت که مدارج عالی علمی را طی کردهاند میدانند بسیار کسان ممکن است در حدود این معدل بیاورند بدون اینکه قبول بشوند این لایحه میگوید بیایید آنها را تا صدی ۲۰ بدهید به این نوع قبولشدگان یعنی شما یک حداقل معدل قائل بشوید ۳۲۰ نفر را در تهران یا به طریق مسابقه خارج از این لایحه انتخاب بکنیم آن عده را به منظور تشویق فارغالتحصیلان پزشکی به رفتن شهرستانها بدهید به آنها این عیبی ندارد، حداقل معدل رعایت شده است اجازه بفرمایید اگر لایحه این نظر را بیان نمیکند بنده مخصوصاً این توضیحات را دادم که فیالمجلس اصلاح بشود. | ||
+ | |||
+ | عرض کنم آقایان مادم که تعداد اطبای مملکت به نسبت مردم کم است یعنی برای هر هزار نفر یک طبیب نیست و شهرستانهای ما فاقد آن وسایل تمدن هستند که افراد را جلب کنند چارهای نیست جز اینکه از طریق قانون مزایایی برای این عده در نظر بگیریم و تأمین کنیم تمنای بنده این است که این لایحه را طوری اصلاح فرمایید که این نظر خوب دولت تأمین بشود. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- دو پیشنهاد راجعبه کفایت مذاکره در ماه اول رسیده است که قرائت میشود: | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ریاست معظم مجلس شورای ملی- اینجانب پیشنهاد کفایت مذاکرات را در ماده اول میکنم. دکتر امین | ||
+ | |||
+ | مقام ریاست معظم مجلس شورای ملی- پیشنهاد میکنم مذاکرات در ماده ۱ کافی است- فیلیکس آقایان | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای دکتر امین | ||
+ | |||
+ | دکتر امین- بنده عقیده دارم همه آقایان نمایندگان محترم با این لایحه موافق هستند منتهی بعضی اصلاحات لازم است که پیشنهاد دادهاند، در کلیات ماده اول بنده تقاضا کردم که مذاکرات کافی باشد اگر اصلاحاتی لازم بود ضمن پیشنهادات به عمل خواهد آمد و چون صحبت به اندازه کافی شده است بنده تقاضا میکنم از آقایان که به کفایت مذاکرات رأی بدهند. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای صارمی مخالف هستید بفرمایید؟ | ||
+ | |||
+ | صارمی- یکی از افرادی که تقاضای یک شوری بودن این لایحه را امضا کرده بود بنده بودم و در نتیجه بنده جز موافقین این لایحه هستم ولی با کفایت مذاکرات مخالف هستم به دلیل این که ما به یک فوریت رأی دادیم و یک قدم به جلو رفتیم بنابراین چرا مذاکره زیادتری در اطراف لایحه نشود و با تعمق و مطالعه زیادتری نسبت به مواد آن مذاکره نشود؟ بنده معتقد هستم در بحث زیادتر در قضایا مخصوصاً که جناب آقای مهندس هدایت به عنوان مخالف صحبت فرمودند و کسی به عنوان موافق بعد از ایشان و در قبال ایشان صحبت نکرده بگذارید موافق و مخالف زیاد بحث کنند و اگر لایحه مفید باشد تصویب بکنیم بنابراین در کفایت مذاکرات خیال میکنم لزومی نباشد که تسریع بکنیم. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای دکتر رضایی موافق هستید؟ | ||
+ | |||
+ | دکتر رضایی- بنده مخالف هستم. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- آقای صدرزاده موافق هستید بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | صدرزاده- بنده از این مباحثه که اینجا میشود یک قدری تأسف دارم، اینجا گفته شد مثل این که دانشکدههای شهرستانها را اصلاً والوری برایش قائل نیستند ده سال در این مملکت زحمت کشیدند و برای شهرستانها دانشگاه تأسیس کردند و من حالا نمیخواهم بگویم که استعداد جوانها و دانشجویان آنجاها بیشتر از اینجا است، نه بیشتر است و نه کمتر، همه ایرانیها با استعداد هستند ولی دلایلی هست که آنها در شهرستانها زندگی میکنند و دور از جنجال تهران هستند خیلی بیشتر زحمت میکشند و خیلی جاها نمیروند و وقتشان صرف کارهای بیهوده و لهو و لعب نمیشود. انتظاماتشان برای تحصیل خیلی بیشتر است، چه فرق میکند که دانشکده تهران امتحان بکند که برنده مسابقه معلوم بشود یا دانشکده پزشکی شیراز که معلوم نیست استادان آنجا کمتر از اینجا باشند (صحیح است) آنها هم امتحان میکنند چطور شده است مال اینجا قبول است مال آنجا قبول نیست؟ شما ارزش دانشکدههای شهرستانهای خودتان را پایین نیاورید بنده استدعا میکنم توجه بفرمایید، از اساتید دانشگاه که تشریف برده بودند به شیراز و دانشکده شیراز را دیده بودند در آنجا گفتند ما با استعدادهایی روبرو شدیم و در آنجا استعدادهایی یافتیم که در تهران نظیر آن کم است بنابراین بنده تصور میکنم که مذاکره در این ماده از لحاظ کلیات کافی باشد پیشنهاد بفرمایید بحث میکنیم و لجاج و عنادی هم نداریم. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- رأی میگیریم به کفایت مذاکرات در ماده اول آقایانی که موافق هستند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد. | ||
+ | |||
+ | ۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس- پیشنهادات زیادی در ماده اول رسیده است که خیلی طولانی و مفصل است و به علاوه وقت هم منقضی است جلسه را ختم میکنیم دستور جلسه آینده همین لایحه خواهد بود یعنی پیشنهادات ماده اول شروع خواهد شد و بعد هم شور اول لایحه راجعبه تأسیس گارد مسلح گمرک است و بعد هم قانونی که از سنا رسیده است در دستور است. | ||
+ | |||
+ | (مجلس ۱۰ دقیقه قبل از ظهر ختم شد) | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس مجلس شورای ملی- عماد تربتی | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم - ۱۰ خرداد ۱۳۳۵ تا ۲۹ خرداد ۱۳۳۹]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم - ۱۰ خرداد ۱۳۳۵ تا ۲۹ خرداد ۱۳۳۹]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۱۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۹
جلسه: ۳۰۸
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ششم خردادماه ۱۳۳۸
فهرست مطالب:
۱- طرح صورتمجلس
۲- بیانات قبل از دستور- آقای عمیدینوری
۳- اعلام تصویب صورتمجلس
۴- طرح و تصویب لایحه برقراری وظیفه درباره وراث مرحوم کاظم عطیفه و ارسال به مجلس سنا
۴- طرح و تصویب یک فوریت و مذاکره در اصل گزارش کمیسیون استخدام راجعبه ترتیب پزشک برای بخشها و شهرستانها
۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس ساعت نه و پنجاه دقیقه صبح به ریاست آقای عماد تربتی (نایبرئیس) تشکیل گردید.
۱- طرح صورتمجلس
نایبرئیس- صورت غایبین جلسه قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
غایبین با اجازه- آقایان: کورس- حکیمی- پرفسور اعلم- محمودی- دولتشاهی- عربشیبانی- امید سالار- استخر- مهندس اردبیلی- دکتر اصلان افشار- بزرگابراهیمی- مهندس فیروزه- خرازی- ذوالفقاری- خلعتبری- دکتر آهی- صفاری- مهدوی- شادلو- پناهی- دکتر شاهکار- ثقةالاسلامی- عبدالحمید بختیار- بیاتماکو- پردلی- صادق بوشهری- فضائلی- خزیمهعلم- بوربور- عامری- مهندس شیبانی- تیمورتاش- دکتر سعید حکمت- اعظمزنگنه- صرافزاده- دکتر پیرنیا- جلیلوند- قراگزلو- اخوان- دکتر حسن افشار- امامیخوئی- دکتر عمید- اورنگ- مسعودی- غضنفری- دکتر جهانشاهی.
غایبین بیاجازه- آقایان: دکتر طاهری- اریه- قرشی- دکتر فریدون افشار.
نایبرئیس- اعتراضی بر صورت جلسه نیست؟ (اظهاری نشد) تصویب صورت مجلس پس از حصول اکثریت اعلام میشود.
۲- بیانات قبل از دستور آقای عمیدینوری
نایبرئیس- نطق قبل از دستور آغاز میشود. آقای عمیدینوری
عمیدینوری- چند روزی بود میان مردم مازندران بودم و از احساسات بیشائبه سراپا وطنپرستی و شاهدوستی آن مردم خاطراتی دارم که مرا مأمور کردند به عرض مجلس شورای ملی برسانم صفوف متشکل مردم مازندران مخصوصاً در صف حزب ملیون در این پنج شش روز از چهارشنبه تا یکشنبه هفته گذشته از شهر شهسوار- چالوس- آمل- بابل تا شاهی در این پنج روز من در میان مردم مازندران و در زیر پرچم سه رنگ ایران و به نام حزب ملیون بودم و متینگها و سخنرانیها و شعارهای حقیقتاً سراپا وطنپرستی این مردمی که در کنار مرز کشور قرار دارند دیدم. این مردم خاطرات ناگواری از دوره اشغالگری ارتش سرخ به یاد دارند (صحیح است) مردم این حدود مخصوصاً مردم چالوس در خاطره خودشان به یاد میآورند خونهایی که از سربازان و ژاندارمری رشید ما در آن روزگار سخت در راه وطن از طرف نیروی خارجی ریخته میشد هنوز در زیر پل شهر چالوس به یاد میآورند در شهر شاهی به یاد زندانی میافتادند که عمالی که به کمک خارجیها به کمک نیروی سرخ فریاد و فغان راه میانداختند و کسانی از مردم مازندران که با آنها مبارزه میکردند میگرفتند و در آنجا میانداختند و میکشتند و استخوانهای آنها میماند اینها اسنادی است که بنده فراموش نمیکنم خدا بیامرزد مرحوم قوامالسلطنه را که در سال ۱۳۲۵ که غائله آذربایجان همان روزها تمام شده بود من حضورشان رسیده بودم و بسیار ملول و متأثر بود که حزب توده به ایشان حمله شدید میکند ایشان گفتند که خاطرات عجیبی از فعالیت حزب توده علیه مردم در شمال هست اگر یک هیأتی بفرستیم این اسناد را جمعآوری کند بهترین سند خواهد بود و به بنده امر کردند هیئت مطبوعاتی تشکیل دادیم رفتیم دیدیم و این اسناد کتابی شد و آقای آرامش یادم میآید که اینها را چاپ کرد و این اسناد گراور شده است و موجود است که به نام آزادی ایران که آن هم ساختگی بود ارتش سرخ در کشور ما یک چنین یادگارهایی وجود دارد که مداخله در امور شهر بابل کرده قبضهایی صادر میکردند و دم دروازه از مردم پول میگرفتند (اکبر- همهجا) منظور من این است که آن چاه شاهی آن کشتار چالوس هنوز در مردم مازندران باقی است، تحریک این خاطرات در مرز شمال ایران در این موقع که تمام احساسات مردم تحریک شده به نظر من یک اشتباه سیاسی است که همسایه شمالی ما مرتکب شد و این جنگ سرد تبلیغاتی را شروع کردهاند و بالاخره هم به شکست آنها منجر شد ملت ایران آن مردمی که تمام این خاطراتی که به قول آقای خروشچف بعد از اینکه رژیم استالینی در ایران اشتباه سیاسی کرده بود متأسفانه از نظر آنها و خوشبختانه از نظر ما دو مرتبه نمودار شد در نتیجه این اشتباه بزرگ سیاسی آغاز جنگ سردی که بر علیه ملت ایران و بر علیه رمز وحدت ملی ایران شخص شاهنشاه شروع کردهاند این باعث شد که احساسات ملی ایران به تمام معنی در تمام سراسر ایران تحریک شد (صحیح است) بنده این را که از مازندران عرض میکنم نمونهای است از احساسات عموم ملت ایران در تمام کشور ایران در تمام مناطقی که آقایان نمایندگان آنجا هستند این احساسات هست منتهی من، منباب نمونه آنچه را دیدهام و مأمور بودهام از نظر خاطرات بسیار تلخی که در مردم مازندران بود عرض کردم و این خاطرات و آن اظهار ندامتی که رژیم خروشچف نسبت به رژیم استالین میکرد خوشبختانه تجدید شد و بالنتیجه احساسات وطنپرستی ملت ایران بیشتر برانگیخته شد و وحدت ملی ایران بیشتر تحکیم یافت و مجدداً خیال میکنم که باز یک مرتبه دیگر روسیه شوروی اعتراف به ندامت و پشیمانی خودش از این سیاست غلطی که به کار برده خواهد کرد من البته این مطالب را به مردم مازندران گفتم آنها هم معتقد هستند که ایران چنان موقعیتی در تاریخ جهان در ادوار گذشته داشته و دارد که همیشه نیرومندی خودش را در راه حفظ استقلال و اعتلای پرچم خود حفظ کرده و امروز هم که یک روز بسیار مهمی است از نظر سیاست جهانی سیاستی که بلوک آزادی در مقابل بلوک دیکتاتوری قرار گرفته و اینها ادعایشان این است که ما نان میخواهیم بدهیم که به قول پرزیدنت آیزنهاور که حرف حسابی زده و گفت که مانان با آزادی میخواهیم بدهیم و ما جمله کاملتر از این نداریم امروز مبارزه دو بلوک دیکتاتوری و آزادی است و ما امروز در این مبارزه این موقعیت را داریم که خودمان شاید توجه نداریم به نقش مهمی که درای جریان بازی میکنیم ولی خبرهای خارجی و مقالههایی که در مطبوعات خارج هست این انعکاس را دارد یعنی این توجه را دنیا کرده که دنیا با اینکه دیده است که بیش از دو سه ماه است که ما در معرض یک تهدید شدید تبلیغاتی قرار گرفتهایم و شاید دنیا نگران بود از تزلزل روحی ما امروز دنیا اعتراف میکند و دنیا تصدیق میکند که ایران دارای آن نیرومندی روحی هست و دارای آن قدرت معنوی برای حفظ موقعیت و استقلال و مقام خودش هست که بتواند نقش جهانی خود را بازی کند یعنی صلح و امنیت بینالمللی را حفظ کند من در یکی از خبرهایی که چند روز پیش در روزنامه خواندم حتماً آقایان هم مطالعه کردهاید صریحاً این مخبر خارجی اعتراف کرده بود که سیاست خارجی شوروی در این مبارزه جدیدی که شروع کرده شکست خورده این مطلب امروز بیانی نیست که ما میگوییم بلکه یک نکته صحیحی است که دنیا از این مطلب گرفته است که امروز در محافل سیاسی خارجی روشن و مبرهن است بنابراین بنده خیال نمیکنم در این جنگ سرد تبلیغاتی که برعلیه ایران شروع شده ما شکستی خورده باشیم بلکه ما بیش از پیش تقویت شدهایم و این یک آزمایشی بود از همکاری افراد ملت ایران در تمام نقاط و یک دفاع حقیقی از حمله تبلیغاتی شدید برعلیه ما خوشبختانه بنده رادیو مسکو را نمیگیرم اما اشخاصی که میگیرند و تطبیق میکنند با رادیوی ایران و گفتارهای مدلل و مستند که از رادیوی ما منعکس و منتشر میشود تصدیق میکنید که برای ما در مبارزه تبلیغاتی این توفیق حاصل شده است خیلی معذرت میخواهم که وقت آقایان را با این نطق قبل از دستور گرفتم فقط نظرم بیان احساسات مردم مازندران مخصوصاً اعضای حزب ملیون در این مناطقی که عرض کردم که همه در تشکیلات حزبی خودشان سخنرانیها و میتینگهایی و این مطالب پیامی بود که خواستند بنده به عرض آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی برسانم (احسنت)
۳- اعلام تصویب صورتمجلس
نایبرئیس- چون عده کافی است تصویب صورت مجلس اعلام میشود.
۴- طرح و تصویب لایحه برقراری وظیفه درباره وراث مرحوم سروان کاظم عطیفه و ارسال به مجلس سنا
نایبرئیس- لایحه فوری دولت راجعبه برقراری وظیفه درباره وراث سروان عطیفه مطرح است. قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی
روز ۲۵ اردیبهشتماه ۱۳۳۸ سروان کاظم عطیفه رئیس کلانتری ۱۱ تهران از افسران تحصیل کرده و وظیفهشناس شهربانی کل کشور در موقعی که دو نفر از اشرار را در حین منازعه دستگیر و برای تعقیب قانونی به کلانتری میبرده است طرف حمله یکی از اشرار واقع و مجروح و پس از چند ساعت مقتول و در واقع در حین انجام وظیفه و به سبب انجام وظیفه شهید میگردد چون شهریهای که برطبق قوانین جاری به بازماندگان مشارالیه میتوان پرداخت کفاف مخارج آنها را نمیکند برای جبران کسری آن ماده واحده ذیل را پیشنهاد و تقاضای تصویب آن را با قید یک فوریت دارد.
ماده واحده- به وزارت دارایی اجازه داده میشود از تاریخ ۲۶ اردیبهشتماه ۱۳۳۸ ماهیانه مبلغ ۵۷۹۰ ریال علاوه بر ماهیانه مبلغ ۹۲۱۰ ریال حقوق و کمک و حق گماشته آخرین حقوق و کمک دریافتی که قانوناً به وراث قانونی مرحوم سروان کاظم عطیفه افسر شهربانی کل کشور که در راه انجام وظیفه شهید گردیده تعلق میگیرد از محل بودجه شهربانی کل که جمعاً ماهیانه بالع بر ۱۵۰۰۰ ریال میشود پرداخت نماید.
نخستوزیر
وزیر دارایی وزیر کشور
نایبرئیس- کلیات مطرح است چون مخالفی در کلیات نیست لذا رأی میگیریم به ورود در ماده واحده آقایانی که موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده واحده مطرح است چون کسی اجازه صحبت نخواسته رأی میگیریم به ماده واحده آقایانی که با ماده واحده موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد کلیات آخر مطرح است چون در کلیات آخر هم اظهارنظری نشده است لذا به مجلس سنا فرستاده میشود بعد از اظهار ملاحظات مجلس سنا رأی نهایی گرفته خواهد شد.
۵- طرح و تصویب یک فوریت و مذاکره در گزارش کمیسیون استخدام راجعبه تربیت پزشک برای بخشها و شهرستانها
نایبرئیس- شور اول لایحه ارسالی از مجلس سنا راجعبه تربیت پزشک برای بخشها و شهرستانها مطرح است گزارش کمیسیون قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
گزارش از کمیسیون امور استخدام به مجلس شورای ملی
کمیسیون امور استخدام با حضور آقای وزیر بهداری لایحه ارسالی از مجلس سنا راجعبه تربیت پزشک برای بخشها و شهرستانها را مورد رسیدگی قرار داده و با اصلاحاتی تصویب نمود اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد:
ماده ۱- به منظور کمک به تأمین پزشکان مورد احتیاج شهرستانها و بخشها و دهات تابعه آنها هر یک از دانشکدههای پزشکی تهران و شهرستانها مکلف هستند که از سال تحصیلی آینده همه ساله حداقل ۲۰ درصد عده داوطلبانی را که از طریق مسابقه انتخاب میکنند از میان فارغالتحصیلهای بومی شهرستانها و نقاط تابعه آنها از طریق مسابقههای محلی انتخاب نمایند. این دانشجویان باید تعهد نمایند که پس از پایان تحصیل لااقل برابر سالهای تحصیل پزشکی در شهرستان و بخشها و دهات ناحیهای که از آن انتخاب شدهاند به شغل پزشکی مشغول شوند.
مقررات مسابقه و تقسیم این عده بین شهرستانها و بخشها و دهات مختلفه به عهده وزارتین فرهنگ و بهداری با توجه به احتیاجات هر منطقه تهیه و تعیین سؤالات مسابقه از طرف دانشکده پزشکی مربوطه تهیه میگردد.
ماده ۲- وزارتخانهها و مؤسسات عمومی اعم از دولتی یا ملی و شهرداریها که به خدمت پزشکی در شهرستانها احتیاج دارند میتوانند در درجه اول به داوطلبانی که طبق ماده یک انتخاب میشوند یا در صورت احتیاج به عده اضافی دیگر از دانشجویان دانشکدههای پزشکی کمک هزینه تحصیلی پرداخت نمایند و آنان را متعهد سازند که پس از پایان تحصیل پزشکی در خدمت آن وزارتخانه یا مؤسسه درآیند.
این قبیل دانشجویان باید پس از خاتمه تحصیل برابر مدتی که کم هزینه دریافت نمودهاند در هر نقطه که آن وزارتخانه یا مؤسسه تعیین میکند خدمت نمایند دانشجویانی که از کمک هزینه وزارت بهداری استفاده نمودهاند. موظف هستند ۳ سال اول خدمت خود را در بخشها و بقیه آن را در شهرستانهایی که وزارت بهداری معین میکند انجام وظیفه نماید.
تبصره- میزان و شرایط پرداخت کمک هزینه از طرف هر یک از وزارتخانهها یا مؤسسات تعیین و اعلام میگردد.
ماده ۳- وزارت فرهنگ به دانشجویان مشمول مواد یک و دو پروانه موقت برای طبابت و یا خدمت پزشکی در محل یا حوزه معینی که از آن انتخاب شدهاند میدهد و پروانه دائم به این عده موقعی داده خواهد شد که تمام تعهدات خود را انجام داده باشند.
ماده ۴- از تاریخ تصویب این قانون فارغالتحصیلان دانشکدههای پزشکی شهرستانها موظف هستند دو سال اول اشتغال به طبابت را در نقاطی غیر از مراکز استانهایی که دانشکده پزشکی دارند انجام دهند.
ماده ۵- دانشجویانی که کمکهزینه دریافت نمودهاند هرگاه پس از خاتمه دوره تحصیلی از انجام تمام یا قسمتی از تعهدات خود استنکاف نمایند بایستی ۳ برابر کمک هزینهای را که دریافت نمودهاند یا به نسبت مدتی که انجام تعهد نکردهاند یکجا به وزارتخانه یا مؤسسه مربوط نقداً پرداخت نمایند و در غیر این صورت حق دریافت پروانه طبابت را نخواهند داشت.
ماده ۶- از تاریخ تصویب این قانون در صورتی که در مراکز استانهایی که دارای دانشکده پزشکی هستند احتیاجی به ادامه آموزشگاههای عالی بهداری نباشد وزارتین فرهنگ و بهداری میتوانند از پذیرفتن داوطلبین جدید خودداری نموده و به جای آن در نقاطی که لازم بدانند اقدام به تأسیس آموزشگاههای مذکور مینمایند.
دانشجویان فعلی این آموزشگاهها تحصیلات خود را با شرایط سابق ادامه خواهند داد.
تبصره- فارغالتحصیلان آموزشگاههای عالی بهداری کنونی در صورتی که معدل نمرات ۴ سال آنها از ۱۴ کمتر نباشد و از عهده امتحانات مواد اساسی سالهای اول و دوم و سوم دانشکده پزشکی مربوط برآیند میتوانند در سال چهارم آن دانشکده ادامه تحصیل بدهند و تعهدات خود را پس از خاتمه تحصیلات پزشکی انجام بدهند.
ماده ۷- وزارتین فرهنگ و بهداری مأمور اجرای این قانون میباشند.
مخبر کمیسیون امور استخدام- فضائلی
گزارش از کمیسیون بهداری به مجلس شورای ملی.
کمیسیون بهداری در جلسه پنجم اردیبهشتماه ۳۸ لایحه ارسالی از مجلس سنا راجعبه تربیت پزشک برای شهرستانها و بخشها را با حضور آقای وزیر بهداری مورد شور و رسیدگی قرار داده خبر کمیسیون امور استخدام را عیناً تأیید و تصویب نمود و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
مخبر کمیسیون بهداری -
دکتر سعید حکمت
گزارش از کمیسیون فرهنگ به مجلس شورای ملی
کمیسیون فرهنگ در جلسه ۲۶ فروردینماه ۳۸ با حضور آقای وزیر فرهنگ لایحه تربیت پزشک برای بخشها و شهرستانها را مورد رسیدگی قرار داده مخبر کیمسییون امور استخدام را عیناً تأیید و تصویب نمود و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
مخبر کمیسیون فرهنگ-
مهندس جفرودی
نایبرئیس- درخواستی از جانب آقایان مبنی بر فوریت این لایحه رسیده است قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
امضاکنندگان تقاضا داریم که لایحه تربیت پزشک برای بخشها و شهرستانها بلافاصله بعد از لایحه تبدیل کارمندان با یک فوریت طرح شود.
با تقدیم احترام
دکتر سعید حکمت- بهبهانی- صدرزاده- موسوی- صارمی- برومند- توماج- دکتر امیر نیرومند- دهقان- دکتر مشیرفاطمی- دکتر نفیسی- کدیور- دکتر امین- افخمی و چند امضای دیگر.
نایبرئیس- نسبت به فوریت مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) طبق پیشنهاد آقایان رأی میگیریم به فوریت این لایحه آقایانی که با فوریت این لایحه موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد کلیات مطرح است آقای دکتر امین مخالف هستید (موافق هستم) آقای مهندس بهبودی مخالف هستید بفرمایید.
مهندس بهبودی- علت اینکه این لایحه تقدیم شده و علت این که آقایان تقاضای فوریت آن را کردهاند و مجلس شورای ملی هم تصویب کرد انگیزهای است که نداشتن پزشک در شهرستانها باعث آن شده ولی به عقیده من انگیزه مقدستری هم وجود دارد و آن تعلیم و تربیت و تشکیلات فرهنگی مملکت است من خیلی متأسف هستم که از وزارت فرهنگ مدافعی برای این لایحه در جلسه حضور ندارد و مخبر کمیسیون فرهنگ هم که لایحه را امضا کرده است متأسفانه در جلسه حضور ندارند این که مسابقه ورودی دانشکده را در دو مرحله انجام بدهیم عدهای را به وسیله مسابقه محلی انتخاب بکنند و وارد دانشکده پزشکی بکنند و ۸۰ درصد را به وسیله مسابقهای که در خود تهران انجام میشود بپذیرند به عقیده من رسم بسیار غلط و رسم بسیار خطرناکی است برای فرهنگ این مملکت و برای پایه پزشکی است آقایان میخواهید به موجب این لایحه کادر پزشکی شهرستانها را تکمیل کنید ولی اگر این لایحه تصویب بشود آقایان محقق بدانید که پایه تحصیلات در دانشکده پزشکی متزلزل میشود امروز برای تکمیل کادر پزشکی شهرستانها تقاضا میکنند که ۲۰ درصد از داوطلبین دانشکده پزشکی به وسیله کنکور محلی انتخاب شوند فرد ارتش تقاضا میکند برای تکمیل کادر پزشکی خودش ۵ درصد یا ۱۵ درصد از داوطلبین به وسیله کنکور علیحدهای انتخاب شوند پس فردا دانشکده پلیس این کار را خواهد کرد و همینطور این جریان ادامه خواهد یافت و دامنهاش وسعت پیدا خواهد کرد تا روزی که دانشجویان پزشکی ما یک معلوماتی که هم طراز نیستند در سرکلاس حاضر گردند و این بسیار خطرناک و بسیار غلط است اصولاً این رسمی بود که ممالکی که مستعمرات داشتند انجام میدادند در ممالک مستعمراتی دو نوع دیپلم وجود داشت یکی دیپلم برای خود آن مملکت و یکی دیپلم برای مستعمرات و اشخاصی را که برای مستعمرات میخواستند تربیت کنند با کنکور علیحدهای وارد میگردند. تصور میکنم شهرستانها مستعمره تهران نیستند که آقایان میخواهند آنها را با کنکور علیحدهای وارد دانشکده پزشکی کنند و دیپلمی به آنها بدهند که بتوانند در شهرستانها طبابت کنند من از آقایان استدعا میکنم توجه بیشتری بفرمایید و انگیزه این که در شهرستانها طبیب بگذاریم و باعث نشوند که دانشکده پزشکی پایهاش متزلزل بشود ما الان دستگاهی داریم به نام ارتش در این مملکت آقایان شاهد هستند که در تمام مملکت مطابق کادری که دارد انجام خدمت میکنند ولی در تشکیلات وزارت بهداری افراد انجام وظیفه نمیکنند این تشکیلات سازمانی غلط است تشویق نمیشوند تنبیه نمیشوند اطبا همه در تهران جمع میشوند اگر قانون استخدام صحیح باشد اگر اشخاصی که در بدترین نقطه بد آب و هوا انجام وظیفه میکنند حقوق بگیرند که قابل باشد این نقیصه رفع میشود الآن به اشخاصی که در چالوس انجام وظیفه میکنند به نام این که چالوس یک وقتی بد آب و هوا بوده فوقالعاده میدهند اشخاصی که در اهواز خدمت میکنند فوقالعاده بدی آب و هوا میدهند ولی خواهش میکنم آقایان تصدیق بفرمایید آیا اشخاصی که در اهواز خدمت میکنند یا افرادی که در بندرعباس خدمت میکنند باید مشمول یک امتیاز باشد اگر این امتیازها تعدیل بشود و هر شهری دارای یک امتیاز مخصوص باشد هیچوقت ما احتیاج به یک چنین لوایحی که پایه فرهنگ مملکت را متزلزل کند نخواهیم داشت (احسنت)
نایبرئیس- آقای صدرزاده
صدرزاده- فوریتی که برای این لایحه آقایان محترم و همچنین بنده تقاضا نمودیم از این نظر بود که سال تحصیلی چند ماه دیگر شروع میشود و این لایحه هم برای تربیت یک عدهای پزشک است. که از وجود آنها در شهرستانها استفاده بشود تذکراتی که همکار محترم من جناب آقای مهندس بهبودی در اینجا بیان فرمودند تصور میکنم از این نظر بود که عنایتی به مندرجات این لایحه نفرمودند و حتی بحثی یا ذکری هم از کلمه بومی و استعمار که در اینجا شد شاید مناسب نبود ما مطابق آمارهایی که داریم و اداره آمار منتشر کرده احساس کردیم که در شهرستانها و بخشها و دهات به هیچوجه منالوجوه پزشک به قدر احتیاج وجود ندارد (صحیح است) و البته در مرکز تهران و مرکز استانها هست ولیکن بخشها فاقد پزشک است و ما میدانیم اکثریت مملکت را ساکنین بخشها و دهات و قراء و قصبات تشکیل میدهند و باید برای سلامتی آنها هم یک فکری کرد در این لایحه پیشبینی شده است که وزارت بهداری از اشخاصی که در مسابقه دانشکده پزشکی وارد میشوند از میان آنها یک عدهای که استعداد زیادی داشته باشند و حاضر باشند که بروند در شهرستانها خدمت کنند عدهای را انتخاب بکند و به آنها کمک هزینه تحصیلی بدهد تفاوتی که در این لایحه منظور شده است برای آن کمک هزینه تحصیلی است که به این افراد داده میشود والا راجعبه کنکور به هیچوجه منالوجوه تمایزی بین این دسته و سایر داوطلبان گذاشته نشده است ماده اول این طور است ملاحظه بفرمایید اینجا میگوید «به منظور کمک به تأمین پزشکان مورد احتیاج شهرستانها و بخشها و دهات تابعه آنها هر یک از دانشکدههای پزشکی تهران و شهرستانها مکلف هستند که از سال تحصیلی آینده همه ساله لااقل ۲۰ درصد عده داوطلبانی را که از طریق مسابقه انتخاب میکنند از میان فارغالتحصیلهای بومی شهرستانها انتخاب مینماید» وزارت بهداری به آنها کمک هزینه تحصیلی خواهد داد که بعد از خاتمه تحصیل بروند در آن نقاط خدمت کنند اما این نکتهای که فرمودند محلی بنده میخواهم عرض کنم که این دانشکدههای پزشکی که الآن در شهرستانها هست و داوطلبان و دانشجویانی دارد و در آنجا مشغول تحصیل هستند و بعد از پایان تحصیل به آنها دیپلم داده میشود چه تفاوتی با فارغالتحصیلهای دانشکده پزشکی تهران دارد همان اعتباری که گواهینامه دانشکده پزشکی تهران برای محصلین خودش قائل است همان را هم برای محصلینی که در شهرستانها و دانشکدههای شهرستانها تحصیل میکنند خواهد داشت و هیچ فرقی ندارد و این لایحه به هیچوجه منالوجوه موجب تزلزل تعلیم و تربیت نیست ولی یک فرق دارد و آن این است که وزارت بهداری به خاطر احتیاجی که دارد برای پزشک که در خدمت خودش نگاه بدارد از حالا یک کمکی میکند به آنها و در مقابل این کمک که از وزارت بهداری میگیرند ملزم هستند برای سالهایی بروند در ولایات خدمت بکنند بدیهی است که آن کسی که در بندرعباس یا در بوشهر یا سایر نقاط بد آب و هوا خدمت میکنند مطابق تمام مقرراتی که ما برای هر نقطهای داریم از اضافه حقوق و کمک بدی آب و هوا استفاده میکند اگر آن کمکها کافی نباشد باید از دولت تقاضا کنیم که یک لوایحی بیاورد و برای آنها مزایایی قائل بشود قسمت دیگر این لایحه مربوط است به آموزشگاههای عالی بهداری آقایان در نظر دارند در حدود ۱۰ سال قبل اولین آموزشگاه عالی بهداری تأسیس شد این طور قرار گذاشتند که آنها چهار سال تحصیل بکنند در آموزشگاههای عالی پزشکی یعنی اینها بعد از این که چهار سال تحصیل کردند میروند در قراء و قصبات و وظایفی را که دارند انجام میدهند و بعد وارد میشوند در سال چهارم دانشکده پزشکی و تحصیلات خود را خاتمه میدهند.
البته در آن موقع چون عده طبیب در شهرستانها کافی نبود و در بعضی نقاط اصلاً طبیب به خود ندیده بود از وجود اینها استفاده شد و گمان میکنم در اغلب نقاط حوزه انتخابیه آقایان از وجود اینها استفاده شده است وزارت بهداری و وزارت فرهنگ این طور در نظر گرفتهاند که این آموزشگاههای عالی بهداری در نقاطی که دانشکده پزشکی تأسیس شده دیگر به کار خود ادامه ندهند یعین داوطلب جدید نگیرند و این آموزشگاههای عالی به نقاطی منتقل بشوند که در آن نقاط هنوز دانشکده پزشکی تأسیس نشده است این یک نکته دیگر این که این اشخاصی که الان در خدمت وزارت بهداری هستند بعد از این که چند سال خدمت در وزارت بهداری میکنند برای این که فترت و فاصلهای در مراحل تحصیلی آنها واقع بشود وزارت بهداری و فرهنگ این طور در نظر گرفتهاند
که آنها بیایند و تحصیلات خود را خاتمه بدهند و بعد از این که تحصیلات خودشان را خاتمه دادند آن وقت تعهدات خودشان را انجام بدهند این لایحه میگوید برای این که در جریان تحصیلاتشان یک وقفهای پیدا نشود و آنها بتوانند تحصیلات خودشان را ادامه بدهند و بعد از انجام تحصیلاتشان بروند وظایف خود را انجام بدهند و این لایحه به طوری که آقایان ملاحظه میفرمایند در کمیسیون استخدام و در کمیسیون فرهنگ و در کمیسیون بهداری مجلس شورای ملی از تصویب گذشته است و اصلاحاتی هم در آن شده است حالا مواد هم یکایک خوانده خواهد شد مطابق معمول و فرضاً هم آقایان محترم نظریاتی داشته باشند در مواد پیشنهاد خواهند فرمود و مورد قبول مجلس شورای ملی واقع میشود و ضمیمه این لایحه خواهد شد و برای دو ماه دیگر که سال تحصیلی شروع میشود تکلیف این بهدارها و این آموزشگاههای عالی بهداری از یک طرف و تکلیف وزارت بهداری در انتخاب دانشجویانی که میخواهند بروند با کمک وزارت بهداری تحصیل کنند و بعد هم در خدمت وزارت بهداری در شهرستانها انجام وظیفه کنند روشن میشود.
نایبرئیس- آقای مهران مخالف هستید؟
مهران- موافق هستم.
نایبرئیس- آقای مهندس فروهر مخالف هستید؟ (مهندس فروهر- مخالف مشروط بفرمایید)
مهندس فروهر- بنده اصولاً با این لایحه در صورتی که اصلاحاتی بشود و جامع بشود موافق هستم برای اینکه تربیت پزشک است که کشورمان به آن کمال احتیاج را دارد و برای این منظور و این استفاده تنظیم شده است نکتهای را که آقایان محترم و دولت باید توجه کنند این است که از تبعیضاتی که ممکن است در لوایحی که میآید و نسبت به اشخاصی که مشمول آن هستند خواهد شد حتیالمقدور جلوگیری بشود که قانون به نحو احسن و اکمل اجرا شود ما اینجا یک قوانینی میگذرانیم، سال گذشته قانون رتبه پزشکی تصویب شد و از تمام آن منظور این بود که از طریق این رتبه پزشکی بتوانیم محصل بیشتری تربیت کنیم با پرداخت پولهایی که دولت و مردم خودشان میدهند پزشک برای مملکت تربیت شود و وضع استخدامی آنها طوری نباشد که وقتی به وزیر بهداری میگوییم فلانجا طبیب نیست بگویند که با فلان حقوق و مزایا نمیروند بنده مطلبی را که خواستم به عرض آقایان برسانم این است که همیشه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی در سفرهای خارجه فرمودند و محصلینی را هم که میخواهند شرفیاب شوند خدمتشان تشویق میفرمایند، الآن دوازدههزار نفر محصل در خارجه هستند که عده زیادشان در رشته پزشکی مشغول تحصیل هستند بنا به اظهار مقامات وزارت فرهنگ که متأسفانه الآن اینجا تشریف ندارند ما ۱۲ هزار محصل داریم، آقایان محترم: ایران که واردات خیلی زیاد دارد صادرات آدم دارد ما این ۱۲ هزار محصل را عملاً صادر کردهایم و هیچ اطمینانی به بازگشت آنها و استفاده این مملکت از رشتههای تخصصی آنها نداریم. این محصلین یا باید خیلی متمکن باشند یا دلایل دیگری باشد که آنجا نتوانند کارشان بگیرد و برمیگردند ولی عدهای هستند در رشته پزشکی در رشته تخصصی نفت در رشته الکترونی در رشته اتمشناسی که هنوز از دانشگاه بیرون نیامده است با حقوق ۸۰۰ و ۹۰۰ و هزار دلار استخدام میشوند بنده نمیگویم که اینجا همان حقوق را به او بدهید ولی ما نمیتوانیم یک رتبه ۶ و ۷ و با حقوق پانصد و ششصد تومان به آنها بدهیم و بعد به او بگوییم برود به اقصی نقاط مملکت بدون وسیله و با شرایط خاصی خدمت کند خوب این محصل پزشکی نمیآید الآن قانونی داریم که در موقع تصویب بسیار خوب بود در سال ۲۷ گذشته است که محصلین پزشکی که در خارجه تحصیل میکردهاند اصولاً کلیه را ملزم میکرده ولو اینکه به خرج خودش هم باشد و نخواهد در استخدام دولت بیاید اگر بخواهد تابلو ببرد بالا باید دو سال بروند خارج از مرکز حالا بهحمدالله دانشگاههای شهرستانها تشکیل شده و رؤسای دانشکده پزشکی اغلب در تهران هستند. در شیراز، تبریز، اصفهان، مشهد و به زودی در اهواز دانشکده پزشکی هست امروز دیگر آن قانون بودن خارج از مرکز اصل و معنای خودش را از دست داده، که در اصفهان تربیت میشود پیشنهاد بفرمایید ببینیم خارج از مرکزش کجا است، شاگرد اصفهانی که در اصفهان درس میخواند برود کردستان شاگردی که در تبریز درس خوانده کجا برود؟ این خدمت خارج از مرکز دیگر لزوم خود را از دست داده است بنده در ماده چهارم پیشنهادی دادم که اضافه شود به منظور این که این محصلین پزشکی ما که در خارجه هستند بایستی بیایند، خدمت سربازی را انجام بدهند دیگر غیر از آن چیزی به آنها تحمیل نکنیم، خدمت خارج از مرکز به آن توضیحاتی که بنده خدمت آقایان دادم معنی خودش را از دست داده اینها را معاف کنید کسی که میرود خارجه و تحصیل میکند باید تشویقش کنید که برگرد نه اینکه موانعی در راهش تهیه کنیم اینها برنمیگردند. بنده استدعایم این است که آقایان با توجه به این که وضع مملکت ایران عوض شده این قسمت را در نظر بگیرید مطلب را هم بنده با معاون وزارت بهداری و وزیر فرهنگ در کمیسیون در میان گذاشتم آقایان متأسفانه تشریف ندارند موافق با این مطلب هستند چون وضع فعلی ما آن موقع که آن قانون تصویب شده بود وضع فرق کرده، بنابراین بنده استدعا میکنم این قبیل پیشنهاداتی که در مواد تقدیم میکنیم آقایان توجه بفرمایند در صورتی که به نفع مملکت باشد به نفع رشته پزشکی باشد و مؤثر در بالا بردن سطح بهداشت باشد موافقت بفرمایند که تصویب شود که مملکت ما یک قدمی در این رشته به جلو بردارد.
نایبرئیس- آقای دکتر امین.
دکتر امین- احتیاجات زیادی که در قسمتهای فنی یا مهندسی در تمام قسمتها یا پزشکی یا فنی یا مهندسی موجود است برای دانشکدهها فرصت بیشتری میدهد که بتوانیم برای تعلیم و تربیت جوانان فعالیت بیشتری بکنیم و کارهای فنی را درست کنیم متأسفانه دانشکدههای ما هنوز به واسطه این که بودجههای زیادی ندارند نمیتوانند کادرها را پر کنند با این که دستگاههای تعلیماتی در دانشگاه تمام مجانی است یعنی دانشکدههای ما- دانشکده پزشکی داروسازی و فنی همه مجانی هستند کسی که از دانشکده پزشکی بیرون میآید و پزشک میشود یا از دانشکده فنی بیرون میآید و مهندس میشود مخصوصاً در دانشکده پزشکی نمیشود به آنها زور آورد که حتماً برای خدمت در بخشها و حتی در شهرستانهای دورافتادهتری بروند خدمت کنند از چند سال پیش روی پیشنهاد دانشکدههای شهرستانها بنده خیلی تلاش کردم که یک بورسهایی یک کمکهایی برای دانشجویان دانشگاهها شهرداریها بدهند متأسفانه این خوب عمل نشد در تمام دنیا این بورسها هست آقای مهندس بهبودی خودتان توجه دارید یک محصلی که دانشگاه و مؤسسات به او احتیاج دارند به او پول میدهند و بعد از آن که دوره تحصیل آن دانشکده را تمام کرد صدیبیست از آنها را انتخاب میکنند این قانون بسیار خوبی است به عقیده بنده کمکی به وضع بهداشت مملکت خواهد کرد (مهندس بهبودی- بد تنظیم شده) البته ممکن است اصلاحاتی لازم باشد اگر اشکالاتی وجود داشت آقایان وارد هستند و پیشنهاد میفرمایند و آن اشکال رفع میشود به عقیده بنده وزارت بهداری و سایر مؤسسات باید به محصلینی که خوب هستند ولی بیبضاعت میباشند کمک نمایند بنابراین نه اینکه دو جور تعلیم بدهند منظور این نیست منظور این است که همه در شرایط مساوی خواهند بود در موقع امتحان در کنکور چون متأسفانه جا کم است و داوطلبین زیاد هستند با کنکور انتخاب میشوند صدیبیست آنها در هر دانشکدهای که بشود در تهران از صد نفر بیست نفر انتخاب میشوند در تبریز هم این طور و تمام خرجشان را دولت و وزارت بهداری میدهند بعد اینها را میفرستد به بخشهایی که وزارت بهداری معین کرده خدمت کند البته با این حقوقها با این ۶۸۰ تومانی که به یک پزشک میدهند یعنی پایه یک پزشکی اینها بروند چون بورسی گرفته پولی گرفته و خودش داوطلب بوده خودش را موظف میداند که برود اگر خوب این قانون اجرا بشود به عقیده بنده کمک بزرگی برای بهداشت مملکت خواهد بود آقایان تصدیق میفرمایند که اساس مملکت ما به همه چیز احتیاج دارد مخصوصاً به بهداشت و فرهنگ اگر ساکنین این مملکت که از آب و هوای خوب و آفتاب خوب این مملکت به لطف خدای استفاده میکنند اگر پزشکانی باشند وسایلی باشد بهتر استفاده خواهند کرد. بنده هم که افتخار عضویت دانشگاه را دارم میگویم که بهتر ممکن است دو جور دیپلم بدهند دیپلم یک جور است منتها آنهایی که بورسیه هستند بخواهند از وزارت بهداری و یا سایر وزارتخانه کمکی بگیرند در اختیار آن مؤسسه خواهد بود دیپلم تصدیقی است که تحصیلات تمام کردهاند آقایان تصدیق میفرمایید که در مقابل شغل آزاد آنهایی که از اروپا میآیند نمیشود مجبورشان کرد که حتماً باید به شهرستانها بروید ولی با این ترتیب پزشک مورد احتیاج مؤسسات بهداری تأمین خواهد شد و حتی بنده میخواستم استدعا کنم که این تبصره شامل استادان و ماماها هم بشود چون تنها پزشک نیست ما به ماما و پزشکیاران نیز احتیاج داریم چون در مملکت پزشکان وظایف خودشان را انجام میدهند ولی کافی نیست برای پزشک و پرستار و پزشکیار لازم است ماما لازم است طبیب روزی دو ساعت یا بیشتر با مریض سر و کار ندارد و این پرستار است که باید با مریض بیست و چهار ساعت سر و کار داشته باشد باید خدمت پزشک را در مقابل مریض و بهبودی مریض حفظ کند بنده امیدوارم با توجه وزرات بهداری و کمک دولت این بیست درصد انجام بگیرد ولی بنده یک پیشنهادی دارم که غیر از کمک بهداری باید از دیگران هم پول بگیریم باید جوانان یا از بودجه خودشان یا از بودجه خانوادههایشان بیایند به دانشگاه بنده میخواهم به آقایان اطمینان بدهم که صدی هشتاد اینهایی که اینجا درس میخوانند هیچ وقت تحصیلاتشان بدتر از دیپلمههای خارج نبوده و نخواهد بود اگر ما بتوانیم در دانشکدهها اضافه از این بیست درصد اقلاً از پنجاه درصد محصلین پول کافی بگیریم اعتبار کافی بگیریم میتوانیم تعداد دانشجویان هر دانشکدهای را زیادتر کنیم آنهایی که پول دارند و به اروپا میروند اقلاً ماهی هزار تومان خرج میکنند چرا اینها ماهی سیصد تومان یا پانصد تومان به دانشکدههای خودشان ندهند به عقیده بنده اگر امکان باشد بعداً وزارت فرهنگ کمک کند که دانشکدهها و دانشگاهها بتوانند پول بگیرند و از کسانی که بیبضاعت
هستند پول نگیرند و آنهایی که استعداد درس خواندن دارند و بیبضاعت هستند دولت کمک بکند با این ترتیب امید پیشرفت زیاد هست باید بورس زیاد بدهیم شخصی که تحصیل میکند هم غذا و هم پوشاک به او بدهیم و بیاید برای دولت خدمت کند دیگران هم که نمیتوانند تحصیل کنند بروند برای کارهای فنی و کارهای کوچکتری آنهایی که پول دارند میتوانند درس بخوانند آنهایی که میخواهند اروپا و آمریکا بروند میتوانند با پول کمتری در این مملکت تحصیل کنند و کمک بکنند و بودجه دانشگاهها هم تأمین بشود بودجهای که فعلاً برای دانشکدهها و دانشگاهها فعلاً هست مخصوصاً در شهرستانها خیلی کم است (صحیح است) امسال برای آذربایجان ۵۰۰ هزار تومان اضافه دادند این پول فقط برای تأمین حقوق پارسال کارمندان صرف خواهد شد یعنی وزارت فرهنگ پارسال از آن صد میلیون تومان سیصد و خوردهای میداد به تبریز برای کلاسهای شبانه یعنی دانشگاههای تبریز شیراز- مشهد کلاسهای شبانهای دارند که برای این که کمک کنند به داوطلبان دو جور کلاس است یکی روزانه یکی شبانه آنهایی که روز نمیتوانند تحصیل کنند رشتههای معینی را در شب میتوانند بگذرانند اعتباری برای توسعه کلاسها به تبریز و شیراز داده شده این بودجه ۵۰ هزار تومان که تصویب کردهاند برای ترمیم حقوق کارمندان آن کلاسها از بابت حقوق پارسالشان مصرف شده برای امسال اعتباری نرسیده این است که بنده از هیأت محترم دولت که علاقه دارند برای پیشرفت کارشان و آقایان نمایندگان محترم استدعا میکنم که توجه بکنند برای تأمین حداقل احتیاجات دانشگاهها اینجا فقط ۲۰ درصد در نظر گرفته شده یک قسمت هم از محصلین بگیرند تا دانشگاهها پیشرفت بکنند آقایان فرهنگ و بهداری دستگاه خرج کن است هیچ وقت نمیشود از آنها عایدات به دست آورد این بودجهها برای دانشگاه تهران که چندین سال است خدمات بزرگی انجام میدهد خیلی ناقص است مال شهرستانها هم که تازه تشکیل شده بودجهشان خیلی ناقصتر است بنده میخواهم تمنا بکنم که آقایان توجه بکنید که به دانشکدهها بودجه کافی بدهید که آزمایشگاه و بیمارستان و لوازم خوب داشته باشند با دادن بودجه منظور ما و همه آقایان و شخص شاهنشاه معظم که علاقه دارند که جوانان خوب تحصیل کنند انجام میشود اگر یک کمی به آنها بودجه بدهیم اگر یک کمی به آنها کمک کنیم بنده اطمینان میدهم بهتر از محصلین خارج از آنها نتیجه میگیریم آنها آزادیشان در اینجا محدودتر است محدودیتهای زیادتری دارند و اینجا بهتر تحصیل میکنند آنها همه پول مملکت را خرج میکنند و هم آزادترند و خداینکرده ممکن هم هست که منحرف بشوند انشاءالله که نمیشوند این دلایل و توضیحاتی بود که لازم بود خدمتتان عرض کردم و امیدورام با کمکی که دولت به دستگاهها میکند احتیاجات دستگاههای فنی که قسمتی از آنها به بهداشت و فرهنگ است تأمین بشود.
نایبرئیس- آقای فضائلی مخبر کمیسیون استخدام
فضائلی- بنده احساس میکنم آقایان نمایندگان محترم نظر به وقوف و اطلاع کاملی که از کمی پزشک در شهرستانها و بخشها دارند به طور کلی با این تدبیری که دولت اندیشیده است که این مشکل شما را تا اندازهای چاره کند موافقت دارند اما مختصر توضیحی که در این باب بنده میخواهم بدهم مربوط به نکتهای است که همکار محترم جناب آقای مهندس بهبودی فرمودند آقای مهندس بهبودی هم حق دارند از این بابت که خاطر هر نمایندهای و هر فرد علاقهمند به فرهنگی از این بابت متأثر است که احساس بکند سطح معلومات و اطلاعات دانشجویان محصلین ایرانی ممکن است رو به کاهش برود و همه در فکر این هستند که نکند چنین چیزی پیش بیاید اما باید عرض کنم که در این مورد اگر مختصر توجهی بفرمایند چنین مشکلی پیش نخواهد آمد و برای این کار و برای این موضوع لازم است مختصر توضیحی عرض کنم دولت این طور فکر کرده است که به هر صورت ما لااقل کاری بکنیم که در هر سال صدی بیست از محصلین که از دانشکدههای طب بیرون میآیند موظف باشند و مکلف باشند و قبلاً تعهد کرده باشند که در بخشها و شهرستانها خدمت بکنند برای اینکه این منظور عملی بشود و حرف نباشد و فقط روی کاغذ نباشد فکر کرده است باید از نظر اقتصادی و از نظر عملی چاره این کار را بکند چاره این کار این است که اول دفعه میان اشخاصی که هنوز در تهران بنای زندگی نگذاشتهاند و از ابتدای عمل بنای زندگی خود را بر این بگذارند که بتوانند در شهرستانها زندگی کنند و روی این کار حساب میکنند از آنها انتخاب کنند قدر مسلم این است که بیش از میزان صدی بیست از شاگردان ولایات معمولاً در کنکور طب تهران قبول میشوند اینقدر متیقن است از عدهای که مسلماً از شاگردان و اهالی شهرستانها و کنکورهای طب تهران و شهرستانها قبول میشوند از میزان صدی بیست هرگز کمتر نیست شما هر سال آمار محصلینی که در کنکورهای طب قبول میشوند نگاه کنید قطعاً خیلی بیشتر از صدی بیست نصیب شهرستانهاست اما این صدی بیست یا اضافه برصدی بیست هرگز چنین تعهدی را نکردهاند و هرگز چنین حسابی را نکردهاند که بروند در محل خودشان خدمت کنند و ما الآن این بنا را میگذاریم و یک نکته دیگر را هم عرض بکنم و آن این است که این صدی بیست در یک شهر نیست و در تمام شهرهای ایران تقسیم میشود شاید در مرکز استانی صدی دو رسید این صدی دو شاید چهار نفر پنج نفر بودند این عده بینشان ممکن است شاگردان بسیار مجهز با اطلاع و درس خوانده وجود داشته باشد که برای آنها امکان نداشته است که بیایند تهران همین عدم امکان و همین که بیایند تهران زندگی کنند یا خودشان را در کنکور تهران وارد بکنند مورد انصراف اینها از آمدن در خدمت پزشکی و تحصیل رشته پزشکی میشود تهیه مقدمات همین امکان موجب میشود که سطح تحصیلات و اطلاعات دانشجویان را در شهرستانها بالا ببرد همین امکان موجب میشود شاگردان در مدارس ببینند با اینکه پول ندارند میتوانند خوب تحصیل کنند و در کنکور شرکت نمایند خاصه این که سؤالها را وزارت فرهنگ تنظیم میکند این مسئله با عرضه و تقاضا هم بیارتباط نیست وقتی مسلماً تقاضای شاگردان در شهرستانها زیاد شد طبعاً این سؤالها سنگینتر خواهد شد و انتخاب احسن در آن بهتر انجام خواهد شد بنده بار دیگر این موضوعی که مرکوز ذهن آقایان است و آن فقر شدید و احتیاج بینهایت که بخشها و شهرستانها و دهات به پزشک دارد و هنوز نتوانستهایم این مسئله را به طور صحیح حل بکنیم و یادآوری میکنیم این مطلب را و استدعا میکنم که اجازه بفرمایید که زودتر در خود مواد وارد بحث بشویم و رفع بشود.
نایبرئیس- پیشنهادی مبنی بر کفایت مذاکرات رسیده که قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
اینجانب پیشنهاد میکنم که مذاکرات کافی است.
ابتهاج
نایبرئیس- آقای ابتهاج
ابتهاج- تصور میکنم که مستغنی باشم از توضیح زیاد برای این پیشنهاد برای این که مخالفتی با این لایحه نشد خوشبختانه آقایانی که مذاکراتی کردند یک نواقصی در لایحه پیدا کردند که خود بنده هم از جمله همانها هستم که پیشنهاد دادهام بنابراین خواستم استدعا بکنم چون رأی دادهایم به فوریتش و تصویب هم شده بنده خودم جز آنهایی که رأی دادند نبودهام ولی اکثریت رأی داده است خواستم موافقت بفرمایید که وارد مواد بشویم.
نایبرئیس- آقای مهندس هدایت مخالف هستید؟ (مهندس هدایت- بنده در ماده اول عرض دارم) چون در پیشنهاد کفایت مذاکرات مخالفی نشده لذا رأی میگیریم به کفایت مذاکرات در کلیات آقایانی که موافق هستند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد رأی گرفته میشود به ورود در شور مواد آقایانی که موافق هستند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد.
ماده اول مطرح است و قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۱- به منظور کمک به تأمین پزشکان مورد احتیاج شهرستانها و بخشها و دهات تابعه آنها هر یک از دانشکدههای پزشکی تهران و شهرستانها مکلف هستند که از سال تحصیلی آینده همه ساله حداقل بیست درصد عده داوطلبانی را که از طریق مسابقه انتخاب میکنند از میان فارغالتحصیلهای بومی شهرستانها و نقاط تابعه آنها از طریق مسابقههای محلی انتخاب نمایند این دانشجویان باید تعهد نمایند که پس از پایان تحصیل لااقل برابر سالهای تحصیلی پزشکی در شهرستان و بخشها و دهات ناحیهای که از آن انتخاب شدهاند به شغل پزشکی مشغول شوند.
مقررات مسابقه و تقسیم این عده بین شهرستانها و بخشها و دهات مختلفه به عهده وزارتین فرهنگ و بهداری با توجه به احتیاجات هر منطقه تهیه و تعیین سؤالات مسابقه از طرف دانشکده پزشکی مربوط تهیه میگردد.
نایبرئیس- آقای مهران مخالف هستید؟
احمد مهران- موافق هستم.
نایبرئیس- آقای دکتر امین (دکتر امین- موافق هستم) آقای عمیدینوری مخالف هستید؟
عمیدینوری- بلی
نایبرئیس- بفرمایید.
عمیدینوری- اساس لایحه از نظر لزوم کادر پزشکی در شهرستانها و مخصوصاً بخشها که مربوط به مردمی است که در پشت کوهها زندگی میکنند و وسیله دارویی و بهداری بسیار کم است بسیار مفید و ضروری و لازم است ولی از آن طرف هم دادن عنوان دکتر به کسی که احتمالاً شایسته آن عنوان نیست مخصوصاً در دهات و نقاطی که دسترسی افراد به شهر و طبیب در معالجات کمتر باشد و اعتماد به تصدیق و عنوانی که از طرف دولت به او داده شده است پیدا کنند کار صحیحی نیست این مطلب هم تصور میکنم که قابل توجه باشد که ما نتوانیم به این نکته هم اهمیت ندهیم الآن در نتیجه همین نقص کادر پزشکی ما عناوینی در بخشها داریم چون در حوزه انتخابیه بنده الآن بخش زیاد است از این پشت کوه البرز تا پشت کوههای مازندران بیشتر قسمتهای مازندران اینجاها هستند نه این آقایانی که در کنارهها هستند و به نام کنارهنشین مازندران هستند مردم واقعی مازندران متمرکز در این کوهستانها است در گیلان هم همینطور است یک عده پزشکیار یا بهدار در این دهات هستند که ما با اینها سر و کار داریم اینها همه را
بهشان میگویند آقای دکتر آقای دکتر و ما یا دیگران که وارد میشویم که ببینیم حقیقت این چیست معلوم میشود که پزشکیار است یا بهدار است (فضائلی- ای کاش که بهدار باشد) ای کاش بهدار باشد ولی شغلش و عنوانش دکتر است تمام مردم بیچارهای که در این حدود هستند و راه کم دارند که خودشان را به مراکز برسانند و طبیب ندارند اینها را دکتر خودشان میدانند و هر مرضی صعبالعلاج را هم به اینها مراجعه میکنند اینها هم بازارشان گرم است و کارشان رو به راه و گاهی میشود که برای یک معالجه گریپ از یک دهی به ده دیگر باید برایش اسب بیاورند مخارج معالجه را هم دویست تومان بهش بدهند باید آن صاحب مریض هم قاطر و الاغ و گاوش را بفروشد برای اینکه مریضش را معالجه کند آن بهدار هم میرود از مرض هم اطلاع ندارد یک معالجهای میکند و میرود دنبال کارش این برای این است که ما توجه نداریم در عین حالی که به طبیب مردم احتیاج دارند طبیب باید طبیب باشد باید درجه علمی و مقام علمیش کافی و وافی باشد همانطور که جناب آقای دکتر امین فرمودند ما احتیاج به یک کادر فنی داریم یعنی فنی به معنای فنی نه فنی عنوانی و لغتی بنده با عنوانی و لغتش مخالف هستم و با فنی واقعی موافق هستم بنابراین ما هر چه سعی بکنیم که برای بخشها طبیب بفرستیم کار خوبی کردهایم و اینجا مواد خوبی از این جهت دارد و ایرادی که بنده دارم راجعبه این افراد بومی و راجعبه این عبارت از طریق مسابقه محلی است طریق مسابقه محلی با این عبارتی که در اینجا گنجانیده شده مرا نگران از این میکند که فرض بکنیم که الآن در دانشکده پزشکی تهران بنده خیلی خوشوقتم و تبریک میگویم به دانشگاه که در این دانشکده پزشکی تهران در این چند سال اخیر مخصوصاً بنده مواردی را میدانم که فرزند استاد دانشگاه در امتحان شرکت کرد رفوزه شد و فرزند رعیتی که در پشت کوه زندگی میکند اتفاقاً توانسته است خودش را برساند از شهرستانهای جز و در کنکور پذیرفته شده است من خودم الآن سراغ دارم که یک فرزند رعیتی که پدرش در پشت کوههای رودبار شاید یک خروار گندم و جو بیشتر عایدات نداشته باشد این بچه از روی عشق و علاقه به تحصیل و با بیست تومان حقوق از شیر و خورشید گرفتن دیپلم گرفته است و آمده است الآن در این کنکور و قبول شده است و جای خوشوقتی است از نظر بنده که این پذیرفته شده است همین فرمولی که اینجا گذاشته و عمل میکردید سابقاً که این گونه اشخاص را شهرداریها قبلاً بهشان کمک خرج میدادند تعهد هم میگرفتند این را من مراجعه کردم به شهرداری محل و گفتند که متأسفانه این ماده لغو شده است و ما نمیتوانیم کمکی بکنیم این عمل سابقه دارد لباس قانونی به تنش بکنید آنچه من خودم برایم مقدور بود یک ترتیبی برایش دادهام که این جوان فردا بیاید یک طبیبی بشود و در پشت کوه خدمت بکند این که عرض کردم مورد دارم بنده مواردی که عرض میکنم همیشه سند دارم بنده میخواستم عرض بکنم که خوشبختانه در دانشکده پزشکی تهران هیچ رعایت جز رعایت مقام فضلی نمیشود رعایت شخصی به هیچوجه نمیشود یکی از استادان دانشگاه میگفت که فرزند یکی از استادان دانشگاه در این مسابقه رفوزه شد و یک نفر رعیت قبول شد وقتی که این هست این باعث کمال خوشوقتی است دیگر اینجا در عین حالی که میخواهیم بومی را تربیت بکنیم و در عین حال که میخواهیم کسانی که مقام مالی و اجتماعیشان بزرگ نیست و فرزندان کسان طبقه دوم و سوم هستند اینها بیایند و به این مقامات علمی برسند دیگر از نظر کنکور و مسابقه و امتحانات فرقی قائل نشویم یعنی همان امتحانی که فرزند وزیر یا شریف میدهد فرزند یک فقیری هم بدهد و در آن امتحان شرکت بکند اگر این را عوض کردید معنی ندارد عرض بنده این است من از این مسابقه محلی حقیقتش این است که نگرانم و ممکن است که این طور استنباط شود که یک فرمولی و یک نظامنامهای وزارت فرهنگ تهیه بکند (صدرزاده- اگر داوطلب زیاد شد چه بکنیم) بگوید ما این مواد را امتحان میکنیم بعد آن مواد را بفرستید فرض میکنیم در شهر نجفآباد، نجفآباد یا اصفهان چند فرسخ بیشتر فاصله نیست میخواهند اهالی بومی نجفآباد را انتخاب بکنند با آن مسابقه بعد صورت بدهند به دانشکده پزشکی اصفهان من استنباطم از این عبارت این است که ممکن است مقصود از محل که در این ماده هست این باشد بنده عقیدهام این است که این آقایان بومیها در دانشکدهها در مسابقه دانشکدهها مثل همه وارد بشوند لیاقت دارند وقتی هم پذیرفته شدند وعده هم زیاد بشود حساب کنند ببینند فرض کنید ما دویست یا سیصد نفر در دانشکده پزشکی تهران داریم وقتی که لیست پذیرفتهشدگان معلوم شد کیها هستند بیست درصد سی درصد به قول آقای دکتر پیرنیا چرا محدود باشد اینجا از بومیهای اطراف انتخاب بکنید نه اینکه طرز مسابقه اینها غیر از دیگران باشد، نه، باید در همان مسابقه دانشکده پزشکی تهران این آقایان بومیها شرکت بکنند منتهی اینها مقدم باشند (مهران- قبول نمیشوند) اگر نشدند خیلی معذرت میخواهم این قبول نشدن دو دلیل دارد یا استعداد علمی آنها کافی نیست که این راه دارد و یا اینکه در امتحان تبعیض میشود و باید آن را اصلاح کنند، فرمودید وسیله ندارند وسیلهشان را فراهم کنید، برایشان وسیله قائل بشوید که وزارت فرهنگ همان مدرسه، همان دبیرستانی که بالاخره باید دبیرستان کامل خوانده باشد دبیرستان علمی را بایستی برای دانشکده پزشکی فارغالتحصیل بدهد در محل از دبیرستان علمی که فارغالتحصیل شدهاند خرج آمد و رفتش را بدهید بیاید اینجا و در مسابقه شرکت بکند خلاصه نگذارید این مسابقه را به اختیار خود اشخاصی که در آن استان مقیم هستند، در آن شهر محلی، بنده با این مخالف هستم، آخر چرا میگوییم در نقاط تابعه، اینجا مرقوم شده است نقاط تابعه، اینها از طریق مسابقههای محلی انتخاب شوند من با این مسابقههای محلی مخالف هستم بنده میگویم در مسابقه محلی دانشگاه دانشکده پزشکی در هر شهری که دانشکده پزشکی هست باید شرکت بکند منتهی بومی که شد آن باید از دویست نفر که پذیرفته شد از این ۲۰۰ نفر ۵۰ تا بدهیم به بومیها و صد و پنجاه تا را برای آن شهر بگذاریم، اما شرط امتحان و طرز تحصیل و تعلیم و تربیت را عوض نکنید این خطرناک است و به نظر بنده صحیح نیست من با این جمله و با این قسمت مخالف هستم و چون در ماده اول هست و میشود در کلیات هم صحبت کرد در عبارت لایحه هم محل هست و شاید اشتباه شده باشد ولی بنده استنباطم این است عبارت این است که در وزارت فرهنگ به دانشجویان مشمول مواد یک و دو پروانه مخصوص برای طبابت یا خدمت پزشکی میدهد به دانشجو پروانه خدمت پزشکی یا طبابت دادن به نظر من صحیح نیست شاید منظورتان فارغالتحصیل از دانشکده پزشکی باشد، اگر فارغالتحصیل دانشکده پزشکی باشد اگر فارغالتحصیل دانشکده پزشکی باشد دیگر اطلاق دانشجو نمیشد (دکتر امین- مقصود همان دیپلمه دانشکده است، فارغالتحصیل است) پس دیپلمهها است (دکتر امین- اینجا اشتباه است) چون این نکتهای بود که وقتی من این لایحه را قرائت کردم به نظرم عجیب آمد و میخواستم تذکر بدهم و البته امیدوارم با این توضیحی که فرمودید در قسمت ماده سوم هم اصلاح بشود بنابراین اگر شبهه بنده رفع بشود من در اصل لایحه موافق هستم، بسیار قدم خوبی است اما باید صلاحیت علمی آدم بومی و آدم غیربومی، آدمی که در تهران میخواهد طبابت بکند و آدمی که در پشت کوه میخواهد طبابت بکند در این دو نباید فرقی باشد و بایستی یکسان باشد و وسیلهاش را باید تأمین بکنید و امتحان باید صحیح باشد.
نایبرئیس- آقای مهران
احمد مهران- مسائل تعلیماتی را بایستی کاملاً از نظر واقعبینی تجزیه و تحلیل کرد بنده برای دفاع از این لایحه شرفیاب نشدم بکله ضمن استفاده از بیانات همکار محترم جناب آقای مهندس بهبودی آمدم مطالبی را به عرض همکاران محترم برسانم قانونی از مجلس شورای ملی گویا در سال ۱۳۲۷ گذشته که در آن قانون اجازه داده شده است آموزشگاههای عالی بهداری در مملکت تأسیس بشود و این طرح از طرف آقای پرفسور ابرلین که هفت هشت سال در این مملکت کار میکرد به عنوان یک داروی فوری فوتی در مملکت اجرا شد و اولین این مدارس در مشهد تأسیس یافت ولی تأسیس مدرسه قبل از تصویب قانون اخیر آن طوری که نظرم هست در مشهد بود و در موقعی که در اصفهان و شیراز این آموزشگاههای عالی بهداری بنا بود تأسیس بشود هیأتی از طرف دانشگاه برای این کار مأمور شد به عضویت آقای دکتر محمدحسین ادیب و مرحوم دکتر حبیبی که اینجا باید از ایشان به بزرگی و شخصیت یاد بکنیم (صحیح است) و این همکار شما عضو آن هیئت بود ما رفتیم به اصفهان و شیراز این آموزشگاه عالی بهداری را به این کیفیت تأسیس بکنیم که دورهاش چهار سال باشد دیپلمه متوسطه بپذیرد و بعد از چهار سال فارغالتحصیلهای این آموزشگاه به نام بهدار میرفتند در شهرهای کمتر از دههزار نفر جمعیت طبابت کنند ما این مأموریت را با کمال اکراه انجام دادیم. شخص بنده با این عمل موافق نبودم برای این که عقیده دارم همان کسی که در محل کمتر از ۷ هزار نفر جمعیت زندگی میکند سیستم نیرو و مشخصات وجودی این آدم به هیچوجه تفاوتی با کسی که در جایی که بیشتر از دههزار نفر جمعیت کار میکند ندارد ولی قانونی از همین مجلس شورای ملی گذشت و وجود این گونه مدارس را با یک دوره چهار ساله در مملکت تجویز کرد بنده اینجا شرفیاب شدم بگویم که این لایحه قدمی برای مقصود مجلس همان منظوری که آقای مهندس بهبودی تشریح کردند برای همان مقصودی که آقای عمیدینوری بیان فرمودند یعنی چه آن مأموریتی که عرض کردم در سال ۱۳۲۴ واقع شد یعنی از سال ۱۳۲۴ تاکنون در شهرهای اصفهان و شیراز و از سال ۱۳۲۳ تاکنون در مشهد و همچنین در تبریز این گونه طبیب برای مملکت تربیت شده است ولی حالا چه میخواهند بکنند آمدهاند گفتهاند که چه میشود کرد که طبیب کاملتری طبیب تحصیل کردهتری به همان نقاط کمتر از دههزار نفر جمعیت اعزام داشت همان دیپلمه متوسطه را قبول کردند برای این که این آدم محلی باشد و بتواند برود در نقطه کمتر از دههزار نفر جمعیت آنجا علاقهای داشته باشد و بماند اینجا آمدهاند گفتهاند که دانشکده پزشکی کامل ببیند ولی یک کار کردند آمدهاند در مسابقه با شرط این که ۲۰ درصد باشد و نه بیشتر از ۲۰ درصد تسهیلاتی قائل شدهاند جناب آقای عمیدینوری تمنا میکنم به اینجای
عرضم توجه مخصوصی بفرمایید بنده نمیخواهم به شما عرض بکنم که معلومات شاگرد دبیرستان نجفآباد یا دبیرستان ملایر وقتی دیپلم میشود معلوماتش مساوی است با دیپلمه دبیرستان البرز تهران یا مساوی است با دیپلمه دبیرستان دارالفنون تهران اگر چنین مطلبی را خدمت جنابعالی عرض بکنم خلاف عرض کردهام چرا؟ برای اینکه آن تسهیلات و شرایط که در دبیرستان البرز تهران هست در دبیرستان ملایر یا اراک نیست (صدرزاده- صحیح است اما استعداد هم شرط است) به همین پایه آقای عمیدینوری این مسئله را شما اگر بخواهید طبیبی برای جاهای کمتر از ۱۰ هزار نفر جمعیت تربیت بکنید باید به همین پایه پای خودتان را بگذارید یک قدری پایینتر والا به طوری که جنابعالی میفرمایید که مسابقه انجام بشود شاگرد نجفآبادی و شاگرد الیگودرزی میآیند در مسابقه شرکت میکنند و فارغالتحصیلان البرز و دارالفنون و مدارس دیگر هم شرکت میکنند هیچ کدامشان هم موفق در این مسابقه نمیشوند. ولی ملاحظه بفرمایید اگر شما این تسهیل را در مسابقه قائل شوید بیست درصد را آمدهاید موفق شدهاید که از مردمی انتخاب بکنید که همانها هستند که شما وصف میکنید و میگویید مردمی هستند بیبضاعت ولی با استعداد ولی این امتیاز را دارد که حاضر است برود به یک قصبهای و در آنجا طبابت بکند با دیدن دوره هفت ساله پزشکی حالا اسم فلان فسیلتری لوبیت را به خوبی شاگردان دبیرستان البرز نمیداند نداند بنده هم صریحاً به شما میگویم که نمیداند برای این که معلمی که در دبیرستان البرز درس میدهد خیلی با معلمی که در دبیرستان سروستان فارس درس میدهد فرق دارد حالا باید قائل بشویم به اینکه اصلاً جاهای کوچک طبیب دوره کامل پزشکی دیده نمیخواهد این یک تز، یک تز هم این است که خیر میخواهد و یک تسهیلاتی هم برای مسابقهشان قائل بشویم والا به صورتی که جناب آقای مهندس بهبودی گفتند قضیهای که شهرستانها مستعمره تهران هستند نیست هر کشوری مظاهر تمدن و ترقی در پایتختش به طور مستقیم و به ضرس قاطع قویتر از شهرستانها است تهران هم از این اصل مستثنی نیست امور آموزش و پرورش هم از این اصل مستثنی نیست. بنابراین تصدیق میفرمایید بنده مایل هستم و معتقد هستم که باید این تسهیل را برای مسابقه بیست درصد قائل شد و از ننگ تربیت طبیب چهار ساله به صورتی که قانونش موجود است و در آموزشگاههای عالی بهداری انجام میشود فارغ شد بنابراین لایحه و این قانون ما را چندین قدم به مقصود نزدیک میکند یعنی ما موفق میشویم طبیب هفت ساله دانشکده دیده با قید این که یک قدری در مسابقهاش بهش کمک کردیم تسهیلی قائل شدیم تربیت کنیم و موفق میشویم این طبیبها را به جای آن بهدارها بفرستیم در یک نقطهای که هفت هشتهزار نفر جمعیت دارد همانطوری که فرمودند آن آقایان پزشکیار را به نام دکتر با اسب و الاغ میبرند و این تشخیصهای غلط میدهند و اسباب ناراحتی مردم را فراهم میآورند ضمناً توجه همکاران محترم را جلب میکنم به این که اساساً یکی از مقاصد مندرج در این لایحه انحلال این آموزشگاههای بهداری است مینویسد که از تاریخ تصویب این قانون در صورتی که در مراکز استانهایی که دارای دانشکده پزشکی هستند احتیاجی به اداره آموزشگاههای عالی بهداری نباشد وزارتین فرهنگ و بهداری میتوانند از پذیرفتن داوطلبین جدید خودداری نموده و به جای آن در نقاطی که لازم بدانند اقدام به تأسیس آموزشگاههای مزبور بنمایند با این قسمت اخیر بنده مخالف هستم نمیدانم آقای مهندس جفرودی تشریف دارند یا خیر دونشأن شهر رشت میدانیم که این آموزشگاه را مثلاً از مشهد بردارند ببرند به رشت بندهشان شهر بروجرد را هم بزرگتر از این میدانم که این آموزشگاه را از اصفهان ببرند بروجرد، باید این آموزشگاهها را منحل کرد، این آموزشگاهها طبق نظر آقای پرفسور ابرلین که به این مملکت خدمت کرد تشکیل شد، چون در خود فرانسه در زمان جنگ بینالمللی دوم آمده بودند سانتیر تربیت کرده بودند با همین شرایط ایشان وقتی به مقتضیات این مملکت رسیدگی کردند که سانتیر در اینجا تربیت بشود حالا در این مدت شاید به اندازه کافی که لازم بود استفاده شد ولی بنده معتقدم که در شرایط فعلی تمام آموزشگاههای عالی بهداری در این مملکت یک کاسه باید منحل گردد و در شهرهایی هم که میخواهند این آموزشگاهها را به آنجا منتقل کنند در آنجا هم باید دانشکده پزشکی از ابتدا تأسیس کنند مثل رشت و کرمان و شهرهای نظیرش بنابراین خیلی معذرت میخواهم اگر عرایضم طول کشید خواستم این حقایق را به عرض آقایان برسانم و بگویم بعد از تأسیس آموزشگاههای عالی بهداری این لایحه قدم بلندی ما را به سوی مقصود میبرد هم سطح معلومات پزشکانی که پیشها به نام بهدار بودند بالا میروند و با تکمیل تحصیلات به نام فارغالتحصیل دانشکدهها میروند در شهرهای کوچک و کم جمعیت و آدم از معلومات آنها و آنها از وجود مردم استفاده میکنند (صحیح است)
نایبرئیس- آقای سراج حجازی موافق هستید یا مخالف؟
سراج حجازی- مخالف
مهندس هدایت- بنده مدتی است که تقاضا کردم و اول از همه اجازه خواستم.
سراج حجازی- به عقیده بنده این لایحه نتیجهای برای شهرستانها ندارد فقط صرفاً سطح معلومات و تحصیلات را پایین میآورد و معلوم است که برای یک طبقه خاص نورچشمیها میخواهند این قانون را بگذرانند اولاً در هیچ جای دنیا معمول نیست تحصیلات عالی دانشگاهی مجانی باشد (دکتر رضایی- در بسیاری از کشورها و از جمله فرانسه هست) در فرانسه هم رایگان نیست پول میگیرند شاید در امریکا نگیرند اغلب ممالک پول میگیرند استدلالشان هم خیلی خوب است و صحیح است آن چیزی که احتیاج دارد تحصیلات متوسطه و ابتدایی است بعد اگر کسی داوطلب تحصیلات عالیه شد باید پول بدهد فقط بک بورسهایی دولت تعیین میکند اشخاصی که دارای استعداد هستند استعداد آنها را با پول میخرد و نمیگذارد از بین برود والا برای همه رایگان باشد نیست و این که در مملکت ما داوطلب تحصیلات عالیه زیاد میشود و تحصیلات پایین و احتیاجات اولیه کم از همین نظر است یک روز آقای مهندس جفرودی بیان فرمودند که احتیاجات اولیه مملکت در قسمت تحصیلات متوسطه عملی برآورده نمیشود و ناچیز است عرض کنم در ماده اول بیان شد به منظور تأمین پزشکان برای شهرستانها خوب اولاً اگر این منظور را میخواهیم عملی کنیم به عقیده بنده باید از تحصیلات مدارس عالی پول بگیریم و بگوییم این که استعداد دارد و پول دارد پول بدهد و برای این که یک عده خاصی که پول ندارند به طور بورس آنها به رایگان تحصیلاتشان را ادامه بدهند و شرط این باشد که بروند به شهرستانها اما حالا که این کار را کردندآن منظور را تأمین نمیکند به علاوه اصلاً این لفظ بومی بسیار زشت است لفظ بدی است در تاریخ دنیا اصلاً لفظ بومی لفظ بدی است اشخاص بومی اشخاص وحشی بودند که در یک نقاط زندگی میکردند و یک عده مستعمره طلب رفتند بر آنها مسلط شدند این لفظ را بنده نمیپسندم (صارمی- این همان لوکال است) لوکال غیر از این است لفظ بومی یک لفظی است که اگر توجه بفرمایید خیلی بد است (صارمی- بومی ننوشته نوشته محلی) اینجا که بنده دیدهایم نوشته است بومی شهرستانها حالا اگر جور دیگر تعبیر میفرمایید چه عرض کنم (صارمی- مثل امراض بومی) امراض بومی ممکن است بومی باشد ولی اینجا نباید لفظ بومی باشد به هر صورت این صحیح نیست همانطوری که یکی از دوستان فرمودند جناب آقای عمیدینوری استعداد تحصیل در طبقات پایین است متأسفانه آنها محسوب نمیشوند الآن در اروپا تحصیلکردههایی هستند که اکثراً نمیآیند به ایران، البته استثنا هم دارد و اینها افرادی هستند که در تمام مدارس ایران رد شدهاند و جایی برای ادامه زندگیشان در اینجا نبوده پا شدهاند یا پول پدرانشان که میلیونر هستند رفتهاند اروپا تفریح میکنند و حالا برای چه برنمیگردند؟ برای اینکه مایه علمی ندارند که برگردند، اگر برگردند مشتشان باز میشود بنده خودم اطلاع دارم که در دهات و در طبقات پایین استعدادهای بسیار زیادی هست که اگر آنها را تقویت بکنید شاید از رجال بسیار شایسته در همین مملکت از طب و حقوق و سایر رشتهها خواهند شد بالاخص که در اینجا گفته شده است که مقررات مسابقه دست وزارت فرهنگ است این مقررات با چه چیزی انطباق میکنند مقررات تابع چه چیز باشد ما مقرراتی داریم میگوییم هر کسی وارد دانشکده پزشکی میشود باید یک دوره تحصیلات را پیموده باشد و این امتحانات را بدهد اگر مثل آن باشد چرا تغییر بدهید و اگر مثل آن نیست چرا میآورید پایین و چرا برای یک امر موهومی سطح معلومات را پایین میآورید و معلوم نیست که این مقررات صحیح باشد شما میگویید تحصیلات برای همه مساوی است ولی برای یک بیست درصدی میگویید تحصیلات برای همه مساوی نباشد بیست درصد از محصلینی که میخواهند وارد دانشکده پزشکی بشوند بورس بدهید.
هر کسی هم بیاید این پول را بگیرد شرطش این است که بروند به شهرستانها خدمت کنند و این که فرمودید ما از طبیبهای چهار ساله خلاص میشویم به نظر بنده آنها بهترند برای این که آنها اقلاً دیپلم تمام ندارند که بورند دور دنیا و بگویند ما دارای دیپلم هفت ساله دانشکده پزشکی هستیم ولی بیسواد هستیم چون به ما در بدو ورود خواستند به نام نورچشمی کمک کنند وارد دانشکده پزشکی کردند آنهایی که از شهرستانها میآیند استعداد زیاد دارند حتماً خیلی سخت بگیرید و میگذارید همان استعدادهای قوی که در شهرستانها هست ولی پول ندارند بیایند در تهران و به آنها کمک کنید و از استعداد آنها استفاده کنید از آن جهت نگران نباشید چون بنده اطلاع دارم برای این که آنجا آن تفریحات و تفننات تهران و وضع آشفته تهران نیست فقط صرفاً میروند تحصیل میکنند سطح معلوماتشان خیلی بیشتر از تهران است و آن قدر فرقی ندارند ما در شهرستانها دیدهایم که چه استعدادهایی از بین میرود حالا شما میخواهید که این استعدادها به این ترتیب از بین برود حالا بنده قول میدهم این بومیهایی که آقا فرمودند به لوکال تعبیر میشود اینها تمام از نورچشمیهای تهران خواهند بود که به آنها بومی خواهند گفت و اینها بعد میآیند یک مدرک بیسوادی به نام حکم سواد میگیرند و آبروی ما را در جوامع بینالمللی از بین خواهند برد چون اینها فارغالتحصیل پزشکی تهران هستند و اینها فاقد
تحصیلات هستند و آبروی ما را میبرند و میگویند دانشکده پزشکی تهران این طور است و در اینجا یک روزی وزیر بهداری خاطرم میآید گفت که دانشکده پزشکی ما بیش از این عدهای که الآن تربیت میکند جا ندارد و این را توسعه بدهید کمک مالی به آن بدهید نه اینکه سطح معلومات را پایین بیاورید اینکه دلیل نشد چون یک عده میخواهند بروند شهرستان بگوییم بیسواد باشند ولی مدرک تحصیلی مثل هم باشد به عقیده بنده با تصویب این لایحه یک مهر بیسوادی بر دانشکده پزشکی خودمان میزنیم و آبروی خودمان را در مجامع بینالمللی خواهیم برد بنده عقیده دارم و پیشنهاد هم میکنم همه مساوی پذیرفته شوند برای آمدن یک نفر از دورترین شهرستانها به تهران شاید بیش از ۵۰ و ۶۰ تومان بیشتر خرج لازم نباشد و دانشکده پزشکی که در حدود سیصد نفر میگیرد صدی بیست آن بیش از ۶۰ نفر نیست اینها را با اتوبوس بیاورید در اینجا امتحان بدهند و وقتی قبول شدند بورس آنها را بدهید و احتیاجی به این وضع هم نخواهد داشت.
نایبرئیس- آقای ذوالفقاری
ناصر ذوالفقاری (معاون نخست وزیر)- هدف دولت از تقدیم این لایحه به علت نقص کادر پزشکی است که در شهرستانها مخصوصاً در بخشها هست آقایان هم خودتان اکثریت نمایندگان شهرستانها هستید حالا اگر به تناسب در شهرستانها کادر پزشکی نسبت کافی باشد در بخشها اصولاً وجود ندارد این هدف دولت بوده است. در بخشها محصلینی هستند اشخاصی هستند که استعداد بسیار کافی دارند ولی متأسفانه وضع زندگیشان خوب نیست یعنی وقتی که در تهران یا در استانها میخواهند که کنکور دانشکده پزشکی داده شود آنها مجبورند که یک هزینهای صرف بکنند و به تهران بیایند متأسفانه اشخاصی هستند که کاملاً دارای استعداد هستند ولی قدرت این را ندارند بیایند به تهران و در دانشکده پزشکی تهران کار بکنند دولت در اینجا خواسته است کمکی به این استعدادها بکند و منظورش کمک بوده بنده میبینم همه آقایان میفرمایید که مسابقه محلی و مثل این است که تصور میکنید و منظور این است که دولت برود در بخشها امتحان بکند هیچ این طور نیست اینجا معین کرده که این امتحانات تحت نظر دانشکدههای پزشکی استانها خواهد بود و سؤالات را آنها طرح میکنند و همان سؤالاتی است که در تهران میشود و کنکور به نحو صحیح و کامل عملی خواهد شد وزارت فرهنگ یا وزارت بهداری دخالتی در این امر دارند فقط و فقط از نظر تعیین آن عدهای است که برای بخشها احتیاج خواهند داشت و وقتی که اینها قبول میشوند دولت به آنها کمکهایی میکند که آنها قادر به اصلاح باشند تحصیلات خودشان را ادامه بدهند و بعد هم در جایی که تعهد کردهاند خدمت کنند. بنده میخواستم حضور آقایان عرض کنم که یک چیزی را اشتباه نفرمایید و آن این است که اگر آقایان فکر میفرمایند که سطح معلومات اینها کم میشود این طور نیست اینجا تعیین کرده که هر یک از دانشکدههای پزشکی شهرستانها با تهران مکلف هستند که این امتحانات را بکنند این آقایان خواهند آمد در دانشکده پزشکی جمع خواهند شد و امتحان خواهند داد و اینهایی که قبول میشوند با همان سؤالاتی خواهد بود که برای آن عدهای که در دانشکده پذیرفته شدهاند و نظر دولت این نبوده که اشخاص بیسوادی را بیاورد و وارد دانشکده پزشکی کند و به آنها دیپلم دهد.
نایبرئیس- آقای دکتر شفیعامین
دکتر شفیعامین- بنده حتم دارم آقایان نمایندگان محترم مایل هستند برای کمک به بهداشت کشور و برای اینکه بخشها و شهرستانهای کوچک و قصبات ما که فعلاً طبیب ندارد و هرچه وزارت بهداری اصرار دارد بفرستید نمیروند این قانون تصویب بشود منتهی در طرز تصویبش آقایان نظریاتی دارند به عقیده بنده اگر افرادی از هر محل باشند و در همان محل کنکور بشود و در هر شهرستان و یا در هر بخشی کنکور بشود و یا در تهران کنکور بدهند خیلی مشکل خواهد بود یعنی هر جوانی که داوطلب است در شهرستان یا بخش یا قصبه کار کند بیاید کنکور در مراکز استانهایی که ما دانشگاه داریم در تبریز در مشهد- اهواز- اصفهان- شیراز- تهران و کنکور بدهد خیلی مشکل خواهد بود اگر آقایان موافقت بفرمایید که خود دانشکدهها از میان محصلین که کنکور دادهاند و قبول شدهاند بیست درصد از آنها را بگیرند مثلاً برای استان فارس بیست نفر میخواهیم وزارت بهداری یا شهرداری فارس و آذربایجان در بودجهاش تعهد کرده است این بیست نفر را به قید قرعه انتخاب میکنید و میگویید که به آقای حسن و یا حسین که نفر بیستم یا شانزدهم بوده و یا قرعه انتخاب شده پولش را وزارت بهداری خواهد داد این جوان دانشجو در آتیه طبیب فسا یا جهرم خواهد بود برای اینکه استعداد زیادی در شهرستانی هست و ما علاقهمند هستیم که در آنجاها هم دانشگاه تأسیس شود فعلاً خیلی از گیلانیها و مازندرانیها در آذربایجان هستند تحصیل میکنند خیلی هم خوب تحصیل میکنند پارسال شاگرد اول کنکور از رشت بود و سال قبل هم از آبادان بود و خیلی هم خوب تحصیل میکنند به عقیده من وقتی کنکور دانشکده پزشکی انجام شد از میان قبولشدگان بیست نفر را وزارت بهداری انتخاب میکند یا از قبولشدگان تهران وزارت بهداری بیست نفر از قبولشدگان کنکور تهران میآیند با قرعه انتخاب میکنند بین شهرستانها تقسیم میکنند مثلاً سه نفر به فارس سه نفر خوزستان سه نفر خراسان و سه نفر کرمان اینها را قرعه میکشند و از روی قرعه افراد هر قسمت را تعیین میکنند و بنده به آقایان اطمینان میدهم که در کنکوری که در شهرستانها یا در تهران میشود در پشت این میز قسم میخورم که دقت کامل میکنند در اصفهان یا در شیراز و یا در تهران دقت کامل میشود و باز اطمینان میدهم که دیپلمههای پزشکی ما چه از تهران و چه از تبریز و چه از سایر دانشکدهها از بهترین پزشکان هستند آقایان موافقت بفرمایید کمک بفرمایید اینها تشویق بشوند استادان زحمت میکشند با این راه حل موافقت بفرمایید که هر سال ما ۵ دانشکده داریم با قرعه انتخاب بکنند صد نفر بومی یا محلی هر چه اسمش را میگذارید هر استان مال خودش و خودش هم میداند مال کدام بخش است مال کدام قصبه است.
نایبرئیس- آقای مهندس هدایت
مهندس هدایت- عدهای از آقایان مخصوصاً جناب آقای سراجحجازی حق مطلب را ادا فرمودند بنده میخواهم یک توضیحات بیشتری خدمت آقایان عرض کنم که شاید با اصلاح این ماده منظور آقایان به صورت بهتری برآورده شود جناب آقای صدرزاده فرض بفرمایید در دانشکده پزشکی تهران هر سال ۲۰۰۰ نفر برای ثبتنام در آنجا اسم مینویسند (صدرزاده- ۳۵۰۰ نفر) ۳۰۰۰ نفر دیگر بهتر از این عده ۳۰۰ یا ۴۰۰ نفر را دانشکده تهران قبول میکند، به نسبت معدل نمرهای که میآورند حالا آن کسی که نفر چهارصدمی شده است و آن کسی که نفر چهارصد و یکمی شده است معلوم نیست که نفر چهارصد و یکمی بد تحصیل کرده باشد اما دیگر برای او جا نیست، ما طبق این لایحه میگوییم آن چهارصد و یکمی که یک مرد شایسته است یک دانشآموز شایسته است برود کنار و یک نفر محلی که معلوم نیست اگر در این کنکور شرکت میکرد نفر هزار و نهصد میشد یا اولی میشد اینجای او را بگیرد آن نقض غرض است بنده خواستم این را تصریح بکنم که آقایانی که وارد طب میشوند چون با جان مردم سر و کار دارند بالاخره یک ماژری جناب آقای مهران دانشکده پزشکی برای اینها قائل میشود میگوید من تا ۳۰۰ نفر تا ۴۰۰ نفر تا فلان معدل قبول میکنم کمتر از آن هم میگوید من شایسته نمیدانم که وارد دانشکده پزشکی بشود اگر وارد بشود آقایان مسلم بدانند یقین بدانند در سال اول رد میشود چون سطح معلوماتش آن چنان نیست که بتواند امتحانات دانشکده پزشکی را رد کند شما اگر بخواهید یک چنین افرادی که ممکن است تویش افراد شایستهای هم باشند و ممکن است افراد بیسواد هم باشند بدون رعایت کنکور وارد دانشکده پزشکی بکنید شما که این اشخاص را میآورید به این امید شاید وارد دانشکده پزشکی میشوند ولی آن وقت ۷ سال دانشکده پزشکی را در مدت ۲۰ سال طی میکنند یعنی که یا به درجه دکتری نمیرسند یا این که باید مدت بیشتری این دوره را بگذرانند بنابراین آن نتیجه که میخواهید دکتر بفرستید شهرستانها عایدتان نمیشود برای آنکه چه فایدهای دارد که اشخاصی که بیسوادند بیاورید به دانشکده پزشکی به زور قانون ولی اینها نتوانند تحصیل کنند شما اول باید افراد را وارد دانشکده پزشکی بکنید که لایق دکتر شدن باشند یعنی معلوماتشان آن چنان معلوماتی باشد که بتوانند امتحان دانشکده پزشکی را بدهند بنابراین این طور که اینجا نوشته است نقض غرض است و به مقصود نمیرسیم یا در آخر اگر دولت مجبور بشود که برای بخشهایش یک عده دکتر بفرستد یک عده دکتر بیسواد خواهد فرستاد و این سطح معلومات مملکت را پایین خواهد آورد و جز آبروریزی نتیجه دیگری نخواهد داشت دوم اینکه اصولاً این مطلب صحیح نیست برای این که اگر میخواهید بگویید ما در بخشها و در شهرستانها و دهاتمان پزشک نداریم این وظیفه دولت است که بگوید آقا من ندارم و در مقابل این خرج را میدهم و این هزینه تحصیلی را کمک میکنم شما در مقابل بیایید خدمت بکنید این خیلی راحت است شما آمدهاید امتیاز این کار را بیسوادی گذاشتهاید امتیاز این عمل را بیسوادی گذاشتهاید دولت میگوید ترا در دانشکده پزشکی قبول میکنم و تویی که سواد نداری قبول میکنم اما شرط دارد شرطش این است که بروی در شهرستانها خدمت کنی (صدرزاده- این شرط بیسوادی را شما از کجا استنباط میفرمایید؟) اجازه بفرمایید بنده عرض کردم خدمت سر کار وقتی مسابقه از روی قیاس نباشد جناب آقای صدرزاده معلوم نیست شاید باسوادتر باشد شاید بیسوادتر باشد ولی اینها باید در همان مسابقه شرکت بکنند باید به تساوی شرکت کنند بدین ترتیب که هر دانشکده پزشکی در سال باید معین کند که چند نفر محصل قبول میکند به بیست درصد اینها دولت هزینه تحصیلی میدهد و میگوید من به ۲۰ درصدشان هزینه تحصیلی میدهم و شما بروید مدتی که تحصیل کردهاید در شهرستانها خدمت کنید بروید در آن دهات و بخشهایی که من معلوم میکنم
نه برای من برای مردم خدمت بکنید حالا ممکن است که بفرمایید توی این عده ممکن است ۲۰ درصد پیدا نشوند که بخواهند بروند در شهرستانها خدمت کنند آن وقت راه حل آسان است آن عدهای که در کنکور قبول شدهاند بقیه به ترتیب هر کس که تعهد کرد دولت میتواند آن را بفرستد (صدرزاده- اگر نکردند چطور؟) اگر نکردند پس معلوم میشود در ایران نیست اگر تا هزار و نهصدمی تعهد نکردند معلوم میشود در ایران کسی نیست که برود این کار را بکند و این خیال باطل است آن وقت در این لایحه ملاحظه میفرمایید سانکسیونی که برای این کار گذاشتهاند در ماده ۳ میگوید کسی که ما انتخابش کردیم و آمد کنکور داد و قبول شد اگر نخواست برود در آنجایی که ما معین کردیم خدمت بکند ما اجازه طبابت به او نمیدهیم ملاحظه بفرمایید چه سانکسیون شدیدی است اما آن وقت ماده ۵ را ملاحظه بفرمایید میگوید: به آن کسانی که کمک هزینه تحصیلی میدهیم میگوییم برو در فلان بخش یا در فلان شهرستان کار کن اگر نکردی ۳ برابر خرجی که کردم به من پس بده دیپلم تراهم دودستی تقدیم میکنم این که نقض غرض است آن که به هزینه خودش تحصیل کرده است دیپلم نباید بگیرد اما آن که به هزینه دولت تحصیل کرده است دیپلم بهش میدهیم و بزرگترین سانکسیون او این است که ۳ برابر خرجی که دولت کرده پس بدهند (دکتر امین- پروانه نمیدهند) ماده را ملاحظه بفرمایید میگوید در غیر این صورت یعنن اگر ۳ برابر را پرداخت نکرد حق دریافت پروانه را نخواهد داشت این کاملاً مغایر است آن که با خرج خود تحصیل کرده حق طبابت ندارد ولی آن که با خرج دولت تحصیل کرده باید فقط ۳ برابر بپردازد متأسفانه سر و ته این لایحه با هم جور درنمیآید به نظر من دردی هم از شهرستانها دوا نخواهد کرد و متأسفانه لایحه یک شوری شده است همیشه یک شوری به این شکل برمیخورد اگر لایحه دو شوری بود میرفت به کمیسیون و در کمیسیون با دقت آقایان نظریات را تشریح میکردند اما چون حالا لایحه یک شوری است و در پیشنهادات هم پنج دقیقه بیشتر وقت صحبت نیست ممکن است خدایناکرده لایحهای تصویب شود که نه دردی از شهرستانها دوا کند و نه طبیب خوب برای مملکت تهیه بشود (صحیح است- احسنت)
نایبرئیس- آقای مهندس جفرودی
مهندس جفرودی- تذکراتی که آقایان محترم میدهند مخصوصاً در مورد لوایح یک شوری باید حتماً مورد توجه قرار بگیرد و باعث شود که لایحه فیالمجلس به بهترین وجهی اصلاح شود منتهی در اطراف این تذکرات جوابهایی داده شود و بحثهایی بشود مبادا که پیشنهاداتی که صحیح نیست به تصویب برسد اینجا جناب آقای مهندس هدایت از نظر علمی و میزان سواد انتقاداتی کردند که به نظر بنده به جا است ولی یک توضیحاتی باید به عنوان مخبر بدهم هر دانشکده اعم از این که در ولایت یا دانشگاه تهران باشد یک حداکثر ظرفیت از نظر علمیدارد (صحیح است) یعنی تعداد تختخوابها برای اینکه یک نفر در بیمارستان به موازات تعلیم نظری بتواند عمل کند از ده تا نمیتواند برای یک نفر تجاوز کند وسایل آزمایشگاهها ظرفیت آمفیتئاترها تعداد معلمین و تعداد ساعات روز اینها موضوعاتی هستند که تعداد داوطلبان را محدود میکند و یک عده معین مثلاً ۴۰۰ نفر در سال برای دانشکده پزشکی تهران معلوم میکند این که در لایحه ذکر شده است ۲۰ درصد حداقل یعنی از ۴۰۰ نفر ۸۰ نفرش باید از ولایات انتخاب شود و ۳۲۰ نفر به طور آزاد که ممکن است داوطلب شهرستانها یا فارغالتحصیل دبیرستانهای پایتخت باشند این یک مطلب دوم این که اینجا همانطوری که فرمودید این تفاوت پیش میآید که ممکن است معدل کسانی که از شهرستانها انتخاب میشوند خیلی پایینتر از آخرین نفر قبولی مسابقه آزاد یعنی فارغ از این لایحه باشد. این ایراد جنابعالی وارد است ولی راه دارد راهش این است که برای داوطلبانی که در مدارس بزرگ علمی یعنی دبیرستانها قبول میشوند حداقل معدل را قائل میشوند میگویند امسال ما با توجه به تعلیمات نظری دبیرستانهای مملکت حداقل معدل ۷ را قبول میکنیم خود جناب آقای مهندس هدایت که مدارج عالی علمی را طی کردهاند میدانند بسیار کسان ممکن است در حدود این معدل بیاورند بدون اینکه قبول بشوند این لایحه میگوید بیایید آنها را تا صدی ۲۰ بدهید به این نوع قبولشدگان یعنی شما یک حداقل معدل قائل بشوید ۳۲۰ نفر را در تهران یا به طریق مسابقه خارج از این لایحه انتخاب بکنیم آن عده را به منظور تشویق فارغالتحصیلان پزشکی به رفتن شهرستانها بدهید به آنها این عیبی ندارد، حداقل معدل رعایت شده است اجازه بفرمایید اگر لایحه این نظر را بیان نمیکند بنده مخصوصاً این توضیحات را دادم که فیالمجلس اصلاح بشود.
عرض کنم آقایان مادم که تعداد اطبای مملکت به نسبت مردم کم است یعنی برای هر هزار نفر یک طبیب نیست و شهرستانهای ما فاقد آن وسایل تمدن هستند که افراد را جلب کنند چارهای نیست جز اینکه از طریق قانون مزایایی برای این عده در نظر بگیریم و تأمین کنیم تمنای بنده این است که این لایحه را طوری اصلاح فرمایید که این نظر خوب دولت تأمین بشود.
نایبرئیس- دو پیشنهاد راجعبه کفایت مذاکره در ماه اول رسیده است که قرائت میشود:
(به شرح زیر قرائت شد)
ریاست معظم مجلس شورای ملی- اینجانب پیشنهاد کفایت مذاکرات را در ماده اول میکنم. دکتر امین
مقام ریاست معظم مجلس شورای ملی- پیشنهاد میکنم مذاکرات در ماده ۱ کافی است- فیلیکس آقایان
نایبرئیس- آقای دکتر امین
دکتر امین- بنده عقیده دارم همه آقایان نمایندگان محترم با این لایحه موافق هستند منتهی بعضی اصلاحات لازم است که پیشنهاد دادهاند، در کلیات ماده اول بنده تقاضا کردم که مذاکرات کافی باشد اگر اصلاحاتی لازم بود ضمن پیشنهادات به عمل خواهد آمد و چون صحبت به اندازه کافی شده است بنده تقاضا میکنم از آقایان که به کفایت مذاکرات رأی بدهند.
نایبرئیس- آقای صارمی مخالف هستید بفرمایید؟
صارمی- یکی از افرادی که تقاضای یک شوری بودن این لایحه را امضا کرده بود بنده بودم و در نتیجه بنده جز موافقین این لایحه هستم ولی با کفایت مذاکرات مخالف هستم به دلیل این که ما به یک فوریت رأی دادیم و یک قدم به جلو رفتیم بنابراین چرا مذاکره زیادتری در اطراف لایحه نشود و با تعمق و مطالعه زیادتری نسبت به مواد آن مذاکره نشود؟ بنده معتقد هستم در بحث زیادتر در قضایا مخصوصاً که جناب آقای مهندس هدایت به عنوان مخالف صحبت فرمودند و کسی به عنوان موافق بعد از ایشان و در قبال ایشان صحبت نکرده بگذارید موافق و مخالف زیاد بحث کنند و اگر لایحه مفید باشد تصویب بکنیم بنابراین در کفایت مذاکرات خیال میکنم لزومی نباشد که تسریع بکنیم.
نایبرئیس- آقای دکتر رضایی موافق هستید؟
دکتر رضایی- بنده مخالف هستم.
نایبرئیس- آقای صدرزاده موافق هستید بفرمایید.
صدرزاده- بنده از این مباحثه که اینجا میشود یک قدری تأسف دارم، اینجا گفته شد مثل این که دانشکدههای شهرستانها را اصلاً والوری برایش قائل نیستند ده سال در این مملکت زحمت کشیدند و برای شهرستانها دانشگاه تأسیس کردند و من حالا نمیخواهم بگویم که استعداد جوانها و دانشجویان آنجاها بیشتر از اینجا است، نه بیشتر است و نه کمتر، همه ایرانیها با استعداد هستند ولی دلایلی هست که آنها در شهرستانها زندگی میکنند و دور از جنجال تهران هستند خیلی بیشتر زحمت میکشند و خیلی جاها نمیروند و وقتشان صرف کارهای بیهوده و لهو و لعب نمیشود. انتظاماتشان برای تحصیل خیلی بیشتر است، چه فرق میکند که دانشکده تهران امتحان بکند که برنده مسابقه معلوم بشود یا دانشکده پزشکی شیراز که معلوم نیست استادان آنجا کمتر از اینجا باشند (صحیح است) آنها هم امتحان میکنند چطور شده است مال اینجا قبول است مال آنجا قبول نیست؟ شما ارزش دانشکدههای شهرستانهای خودتان را پایین نیاورید بنده استدعا میکنم توجه بفرمایید، از اساتید دانشگاه که تشریف برده بودند به شیراز و دانشکده شیراز را دیده بودند در آنجا گفتند ما با استعدادهایی روبرو شدیم و در آنجا استعدادهایی یافتیم که در تهران نظیر آن کم است بنابراین بنده تصور میکنم که مذاکره در این ماده از لحاظ کلیات کافی باشد پیشنهاد بفرمایید بحث میکنیم و لجاج و عنادی هم نداریم.
نایبرئیس- رأی میگیریم به کفایت مذاکرات در ماده اول آقایانی که موافق هستند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد.
۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
نایبرئیس- پیشنهادات زیادی در ماده اول رسیده است که خیلی طولانی و مفصل است و به علاوه وقت هم منقضی است جلسه را ختم میکنیم دستور جلسه آینده همین لایحه خواهد بود یعنی پیشنهادات ماده اول شروع خواهد شد و بعد هم شور اول لایحه راجعبه تأسیس گارد مسلح گمرک است و بعد هم قانونی که از سنا رسیده است در دستور است.
(مجلس ۱۰ دقیقه قبل از ظهر ختم شد)
نایبرئیس مجلس شورای ملی- عماد تربتی