مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ اسفند ۱۳۴۷ نشست ۱۱۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و دوم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ اسفند ۱۳۴۷ نشست ۱۱۳

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه ۶ اسفند ۱۳۴۷ نشست ۱۱۳

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۲۲

جلسه: ۱۱۳

مجلس در ساعت چهار بعد از ظهر به ریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید.

فهرست مطالب:

- قرائت اسامی‌غائبین جلسه قبل

۱- قرائت اسامی‌غائبین جلسه قبل

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه

آقایان ریگی – اهری – فخر طبابائی – دکتر ستوده – دکتر خیر اندیش.

غائبین مریض

آقایان فیاض- سلیمانی کاشانی- سعید وزیری- مهندس اخوان – دانشمند – شاهنده – دکتر ضیائی – دکتر قهرمان.

- ادامه مذاکره در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۴۸ کل کشور

۲- ادامه مذاکره در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۴۸ کل کشور

رئیس- وارد دستور می‌شویم کلیات لایحه بودجه سال ۱۳۴۸ کل کشور مطرح است آقای مهندس بهبودی بفرمائید.

دکتر مهندس ناصر بهبودی- بنده با عرض معذرت از اینکه وقت همکاران عزیزم را زیاد گرفتم ولی متأسفانه مسائلی هست که اگر گفته نشود تصور می‌کنم وظیفه‌ای که به ما محول شده انجام نگرفته است و اگر باز هم یک مدتی وقت مبارکتان را تضییع می‌کنم معذرت می‌خواهم در عرایض صبح نسبت به تربیت معلم یک اشتباه عددی شده در سال ما احتیاج به ۱۰ هزار معلم داریم در حالی که دستگاههای تربیت معلم ۵۰۰۰ معلم بیشتر نمی‌توانند تربیت کنند و ظاهراً صبح به عرض رساندم ۱۰۰۰ و ۵۰۰ معذرت می‌خواهم اشتباه عرض کردم ضمناً نامه‌ای از فرهنگیان بود که صبح به عرضتان نرساندم اگر اجازه بفرمائید الان می‌خوانم.

جناب آقای مهندس بهبودی
مقام محترم وزارت دادگستری
رونوشت ریاست محترم بازرسی شاهنشاهی
رونوشت وزارت محترم آموزش و پرورش
رونوشت ریاست محترم اداره آموزش و پرورش ناحیه ۷ تهران

با کمال احترام به استحضار میرسانند اینجانبان امضاء کنندگان زیر معلمین ناحیه ۷ تهران که در اقصی نقاط جنوب غربی شهر (سر آسیاب مهرآباد – شیر پاستوریزه – تولیدارو) مشغول انجام وظیفه هستیم تحت نیات خیر خواهانه شاهنشاه آریامهر دائر بر رفاه حال هر چه بیشتر طبقه زحمتکش معلم مدت هشت سال از سرویس مجانی استفاده می‌کردیم متأسفانه اخیراً ضمن دریافت حقوق بهمن ماه متوجه شدیم که اداره آموزش و پرورش ناحیه ۷ راساً مبلغ ۶۰۵ ریال از حقوق ناچیز هر کدام ما به عنوان حق ایاب و ذهاب کسر نموده است چون اقدام مسئولین آموزش و پرورش ناحیه ۷ تهران برخلاف نیات مقدس شاهنشاه آریامهر و موازین قانونی مملکتی و بدون داشتن کوچکترین مجوز یا سندی از معلمین می‌باشد بدینوسیله استدعا دارد موضوع را توسط بازرسان عالی‌مقام بررسی نموده و در صورت صحت ادعای ما این نامه را به عنوان برگ اعلام جرم علیه مسئولین مربوطه تلقی نموده اقدام قانونی مبذول فرمائید.

اشجعی - یوسفی- سلیم خسروی- محمد علی کشاورزی- منصور بالونی.

این نامه به عنوان جناب آقای وزیر دادگستری و سازمان بازرسی شاهنشاهی نوشته شده که رونوشتش را برای ما فرستاده‌اند. صبح عرایض من در آنجا ختم شد که به عرضتان رساندم برای اینکه به وضع رانندگان تاکسیرانی سر و صورتی بدهند از استثمار سرمایه‌داران کوچک که دارندگان تاکسی بودند نجاتشان بدهند اسیر سرمایه‌داران بزرگ که صاحبان کارخانه و تعدادشان معدود است کرده‌اند و به عرضتان رساندم که به طوریکه رانندگان تاکسی ادعا می‌کنند هر تاکسی در حدود ۲۷ هزار تومان برای آنها تمام شده عرض کنم که به این حد هم قناعت نشده و تاکسیها و اتومبیل‌های کرایه‌ای که قبلا در تهران سرویس می‌کردند برای اینکه تعویض بشوند از سرویس خ ارج کردند و باز هم نه تنها از سرویس خارج کردن آنها قانع نشدند بلکه تمام اتومبیلهائی که دهسال از عمرشان گذشته بود اسقاط کردند یعنی سقف ماشین را با دستگاه جوش بریدند بنده تصور نمی‌کنم در مملکتی نظیر مملکت ما این کار یک کار اقتصادی و کار صحیح بوده اگر فرض بگیرید اتومبیل کرایه عمرش بیش از ده سال نباید باشد در جائی صحیح است که اتوبوسهای آنجا هم در یک چنین عمری باشد و الا صرفاً به علت اینکه اتوبوسها در اختیار شرکت واحد دولتی هستند به هر وضع بد و نا سالمی می‌توانند در خیابانهای شهر حرکت کنند و اتومبیلهای کرایه‌ای یا تاکسی را برای اینکه جانشینش اتومبیل جدید بکنند به آن ترتیب از سرویس خارج کنند و من تصور نمی‌کنم عمل عادلانه‌ای انجام گرفته باشد چون خیلی ساده بود که این اتومبیلها را از تهران دور می‌کردند و خیلی از نقاط هست که احتیاج به وسیله نقلیه دارند و این به درد ایاب و ذهاب در روستاها اقلاً می‌خورد که توجه همه خانمها و آقایان به روستاها است ولی این کار نشد و به وضع بسیار بدی از سرویس خارج شد (مهندس صائبی – اتومبیل به درا به روستاها بدهند؟) اینها اتومبیل بد نیست صرفاً برای اینکه ده سال عمر کرده برای اینکه جانشین آنها را اتومبیل نو کنند از سرویس خارج کردند یکی از مسائلی که بسیار توجه من را در موقع خواندن آمار رشد محصولات صنعتی جلب کرد توسعه روز افزون مشروبات غیر الکلی است که در سال ۴۶ به تنهائی ۱۸۰ میلیون بطر مشروبات غیر الکلی مصرف شده الان که شهرداری به علت وضع بد مالی در مضیقه است بنده می‌پرسم این ۱۸۰ میلیون بطر مشروبات غیر الکلی که بنا به تصویب آقایان در دوره‌های گذشته به آنها عوارض تعلق گرفته آیا این عوار ض وصول شده؟ و به درآمد شهرداری رفته یا نه؟ چون بنا به سند خود دولت ۱۸۰ میلیون بطر مشروب غیر الکلی فروخته شده یعنی ۱۸۰ میلیون ریال که ۱۸ میلیون تومان باید نصیب شهرداری شده باشد (دکتر اسفندیاری – شهرداری قدرت وصول ندارد) خواهش دیگری که دارم اینست که جناب آقای وزیر دارائی به مجلس بفرمایند کارخانجات تهیه مشروبات غیر الکلی با این حجم عجیب مصرف که به هیچ وجه در یک اقتصاد سالم به عقیده من نمی‌تواند اینطور باشد چقدر مالیات داده‌اند آیا حساب شده است که یک بطر مشروب غیر الکلی چه مبلغی برای صاحبان آن تمام می‌شود که به این مبلغ می‌فروشند و در آمدشان چقدر بوده و مالیات آنها چقدر هست عرض کردم وزارت اقتصاد فقط توجه به توسعه صنعت دارد بدون توجه به اینکه چه فشاری به مصرف کننده می‌آید یک محصول راحتی متخصصین وزارت اقتصاد نمی‌تواند اعلام کند که نشسته‌اند، حساب کرده‌اند و قیمت تمام شده آنرا تعیین کرده و اعلام کرده‌اند که این قیمت تمام شده نو شما بیش از ۱۲ درصد منفعت عادی تا ۲۴ درصد منفعت ظالمانه بیشتر نمی‌توانید روی این فرآورده‌ها بکشید و بیشتر از فلان مبلغ بفروشید متاسفانه در آنجا به نام حمایت از محصولات داخلی وزارت اقتصاد اقدامی که کرده به ضرر مصرف کننده است حمایت از صنایع و محصولات داخلی صحیح ولی نه به ضرر مصرف کننده و وزارت اقتصاد مثل اینکه به این امر توجهی نداشته است برای مثال ناچارم از چند کارخانه خصوصی اسم ببرم شما الان در اکثر خیابان‌های بزرگ تهران که تشریف ببرید و در هر شهری که تشریف می‌برید شعبات فروش کارخانه‌های کفش سازی را ملاحظه میفرمائید یعنی شعبات فروشش را می‌بینید این شعبات فروش مبالغ عظیمی‌سر قفلی پرداخت کرده‌اند در تهران که در هر خیابان بزرگ شعبه دارند روز اول به خاطرتان میاید گسترششان تا این حد نبود ما مخالف این نیستیم که سرمایه گزار خصوصی سود ببرد، سود ببرد ولی سود عادلانه و حساب شده به وسیله دستگاه دولت که ناظر هست و نظارت می‌کند بر این کارخانه‌ها بنده سوال می‌کنم پرداخت این سرقفلی از کجا آمده؟ غیر از اینکه سود ناعادلانه‌ای روی محصول داخلیشان کشیده‌اند و توانسته‌اند به وضع غلط برخلاف منافع مصرف کننده کارخانجات را توسعه بدهند بنده از صنایعی که به عللی که بر من معلوم نیست که چرا وزارت اقتصاد اجازه تاسیس جدیدی را نمی‌دهد عرض کنم مثلاً یکی کارخانه جوراب بافی زنانه و مردانه است که بنده نمیدانم به چه علت باید تولیدش انحصاری باشد آنهم بدون توجه به اینکه به چه حد و چه مبلغی باید تولید کننده بفروشد که به ضرر مصرف کننده تمام نشود و باعث تاسف است که تولید کنندگان از تمام این مزایا به ضرر مصرف کنندگان استفاده می‌کنند و بهیچوجه در کیفیت جنس دقت نمی‌کنند اجناسشان روز به روز بدتر و نامرغوبتر می‌شود و قیمتها هم بالا می‌رود و این تصور نمی‌کنم در راهی باشد که با صنعتی کردن مملکت تطبیق بکند ج ناب آقای وزیر آبادانی و مسکن جدید در اوایلی که تصدی شغل جدیدشان را قبول فرمودند اعلام کردند برای نظارت در کارهای ساختمانی و برآورد قیمتها دستگاهی در وزارت آبادانی و مسکن درست شده که از این به بعد ۳۰ درصد در هزینه‌های انجام شده ساختمانها صرفه جوئی می‌شود بنده تعجب می‌کنم ایشان قبلا هم در دولت تشریف داشتند و می‌توانستند و به نفع صندوق ملت این عمل را توصیه کنند به وزیر وقت که این عمل را انجام بدهد اگر آن موقع وارد به جزئیات کار نبودند و نمی‌توانستند این توصیه را بکنند این رسیدگی نکردن به پرداختهای گذشته و گرانتر شدن همه کارهائیکه وزارت آبادانی و مسکن از بدو تاسیس تا آن تاریخ ۳۰% گرانتر تمام کردنش من تصور می‌کنم جرم مسلم باشد اینجا صحبت از اسفالتهای خیابانهای تهران شد تقصیر را متوجه شهرداری دانستند بنده تعجب می‌کنم مگر فراموش کردید که دو سال قبل در اکثر خیابانهای تهران تابلوهای بزرگی می‌زدند که اسفالت اساسی تهران – مجری طرح وزارت آبادانی و مسکن (مصطفوی – آن اسفالها خراب نشد) چه عرض کنم آنها به مجرد تحویل خراب شد به مجرد تحویل به سال هم نرسید به این زمستان مشکل هرم نرسید که لیدر محترم فراکسیون پارلمانی حزب مردم هم در یکی از نطقهای بودجه‌ای خودشان تذکر دادند ولی مثل همیشه توجهی به صحبتهای اقلیت نشد و الا همان موقع بود که ما فریاد می‌زدیم که مقاطعه کاران دستگاه نظارت و کارفرما با هم شریکند بر علیه صندوق بیت المال ملت عرض کنم که خبری هست در روزنامه که بنده عیناً می‌خوانم (ثامنی – مهر ایران است؟) خیر روزنامه کیهان است.

در رودسر زایشگاه ساختند، شفقش را با شیروانی پوشاندند، برایش در و پنجره کار گذاشتند، شیشه‌های قشنگ به پنجره‌هایش نصب کردند، رنگ و روغن به در و دیوارهایش زدند و کف حیاتش را هم با گل و سبزه فرش کردند.

بهار و تابستان و پائیز و زمستان پشت سر هم آمدند و رفتند، با گذشت زمان شیروانی زایشگاه کج و کوله شد شیشه‌ها یکی یکی شکست، در و پنجره‌ها کهنه شد، گل و سبزه کف حیاط پوسید و پرپر شد و چیزی نمانده که ساختمان زایشگاه هم فرو بریزد ولی هنوز این زایشگاه افتتاح نشده است.

این قضیه مال حدود ده سال پیش است آن موقع مردم تقاضا کرده بودند که مقامات بالا در رودسر زایشگاه بسازند.

شهرداری هزار متر زمین بخشید تا اولین کلنگ به زمین بخورد. نقشه ساختمان را تهیه کردند و می‌خواستند پیاده بکنند که زمین اهدائی شهرداری صاحب پیدار کد. ناچار پول زمین اهدائی را به صاحبش دادند و کلنگ زایشگاه به زمین خورد. یکی هم داوطلب شد که مخارج ساختمان را بدهد.

هفت سال قبل این ساختمان برای بهره برداری آماده شده بود.

در آن سال دخترهائی که تازه به خانه بخت رفته بودند آرزو داشتند و خوشحال بودند که اولین بچه شان را توی این زایشگاه به دنیا بیاورند.

ولی هفت سال از آن موقع می‌گذرد و زایشگاه به علت اختلافی که بین مقاطعه کار و سفارش دهنده وجود دارد هنوز افتتاح نشده است و بچه‌های مادرانی که قرار بود هفت سال پیش توی این زایشگاه به دنیا بیایند امروز کلاس اول و دوم مدرسه هستند.

اهالی رودسر در انتظار آنروزی هستند که یکی از این بچه‌های هفت سال پیش بزرگ بشود دوره دبستان و دبیرستانش را تمام کند، دیپلم بگیرد، برود دانشگاه و به مقام و منزلتی برسد و به خاطر عشق و علاقه‌ای که به زادگاهش دارد بیاید رودسر و نوار افتتاح زایشگاه را پاره کند.

ولی هنوز افتتاح نشده است عرض کنم باز در روزنامه عکس یک منبع آب را چاب کرده ملاحظه میفرمائید (در این موقع ناطق روزنامه و عکس آنرا به حضارنشان می‌داد) اینجا منبع آب لوله کشی الشتر لرستان است ولی چیزی که ندارد همان (آب) است.

کارهای لوله کشی آب آشامیدنی این منطقه موقعی انجام شد که کودکان دو سه ساله کودکستان می‌رفتند و بچه‌های ده دوازده ساله مدرسه اما امروز کودکان کودکستانی سال دوم و سوم دبستان را میگذرانند و بچه‌های دبستانی هم چیزی نمانده که دوره دبیرستان را تمام کنند و به (پشت کنکور) بیایند ولی هنوز آب به داخل این منبع با شکوه و با عظمت راه نیفتاده است.

اهالی الشتر لرستان با ارسال عکس تمام قد منبع آب لوله کشی از ما تقاضا کردند که از مقامات مسئول تقاضا کنیم تا آنها نیز از مقامات بالا تقاضا کنند که پس از گذشت چند سال ترتیبی اتخاذ بفرمایند که چند قطره آب لااقل بعنوان افتتاح منبع به داخل این (اسکلت) راه بیابد. البته تقاضای اهالی الشتر لرستان در اسرع وقت از طرف مقامات مسئول رسیدگی می‌شود ولی به خاطر اینکه مدرم زودتر به آب برسند پیشنهاد می‌شود پنج شش سال آینده را خودشان به نوبت از چاه آب خارج کنند و با کمک نردبان بالای منبع بروند آب داخل منبع بریزند بعد شیرهای منازل را باز کنند و از آب لوله کشی استفاده کنند.

ظاهراً پیشنهاد بدی نیست خرج زیادی هم ندارد فقط (همت) می‌خواهد:

اینها از اقدامات دولت شما است لوله‌کشی کوهدشت لرستان در ۱۳۴۲ تصمیم گرفتند که طرحش را تهیه کنند در ۱۳۴۲ کار لوله کشی شروع شد تا آخر سال ۱۳۴۶ کار لوله کشی تمام نشده است (احسنت) این کتاب را جناب آقای روحانی نماینده محترم مرحمت فرمودند به عنوان اعتراض به عرض بنده که عرض کردم مجموعه مقررات و قوانین وزارت کشور منتشر نشده و ایشان فرمودند که خیر اشتباه می‌کنی چاپ شده است به موجب مدارکی که ضمیمه بودجه بود به عرض رساندم که چاپ نشده اگر چاپ شده معذرت می‌خواهم عرض کنم مکه در شرح اجرای فعالیت نگاهداری خطوط پست و تلگراف در بودجه سال ۱۳۴۵ چنین نوشته شده است که فعلا در سراسر کشور در حدود ۳۸۷۲۲ رشته اصلی و ۵۰۰۶۵ رشته فرعی دایر و مشغول بهره برداری است ۷۴ گروه سیمبانی که با وسایل نقلیه مجهز هستند نگاهداری خطوط اصلی و فرعی کشور را به عهده خواهند گرفت در شرح اجرای همین فعالیت در بودجه تقدیمی‌۱۳۴۸ چنین نوشته شده با استفاده از ۵۸ گروه سیمبان مجهز به وسایل موتوری و سیمبانهای غیر گروهی ۲۳۱۹۴ کیلومتر رشته اصلی و ۸۵۷۹ کیلومتر رشته فرعی نگهداری شده یعنی از طول خطوط اصلی ۱۵۵۲۸ کیلومتر کسر و از گروههای سیمبان ۱۶ گروه کم شده است ولی کادر اداری از ۱۰۴ نفر به ۷۴۵ نفر و بودجه از ۱۰۴۵۰۰۰ /۱۰ ریال به ۱۱۴۷۷۳۰۰۰ ریال اضافه شده است در سال ۴۷ به عرض مجلس رساندند که ۱۵۰ دستگاه تله تایپ در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار است در صورتیکه در سال ۴۵ به عرض مجلس شورای ملی رسانده بودند که ۳۷۰ دستگاه تله تایپ مشغول کار است در سال ۲۰۳.۴۵ شماره تلکس کار می‌کرد و رد سال ۳۶۸.۴۵ شماره تلکس کار می‌کرد و تعداد کارمندان این فعالیت یعنی فعالیت مخابرات تلگرافی از ۱۰۲۷ نفر به ۱۳۸۳ نفر رسیده و اعتبارشان از ۱۸۸ میلیون و ۳۳ هزار به ۲۲۵ میلیون و ۳۷۶ هزار رسیده یعنی ۳۷ میلیون و ۳۴۳ هزار ریال اضافه بودجه دارند. یکی از کارهای وزارت پست و تلگراف توسعه پست یعنی شعب پست و استخدام جوانانی برای اداره این شعب بود و در نقاط دور افتاده‌ای هم رفته‌اند ساختمانهائی کرده‌اند بنده برای استحضار مجلس شورای ملی نامه یکی از مدیران حوزه را به عرض میرسانم.

اداره پست و تلگراف و تلفن استان هفتم شیراز

محترماً اینجانب مدیر حوزه پستل لنده و پستچی مربوطه مدتی است در این تبعید گاه آمدیم در این منطقه نه نانوائی نه قصابی نه حمام نه خوراکی یافت می‌شود تا بتوانیم زندگی کنیم و زنده بمانیم محل پست ما در جائی می‌باشد که اصلا" با محیط اطراف راهی ندارد. خود آقای مهندس آرین تا دهدشت بیشتر نیامده به علل خرابی راه و عدم امکان عبور از رودخانه موفق به بازدید از پست لنده نگردیده است جهت اطلاع نقشه منطقه و فاصله شیراز تا لنده و کیفیت راه را در زیر مشخص می‌کنم: که یک نقشه‌ای هم کشیده است. (اختلافی – لنده جزو بهبهان است نه شیراز !) از نقطه نظر پستی جزء شیراز است که مامور مربوط به لنده پست شیراز نوشته است این مامور بهتر میداند یابنده و شما بهر حال از دهدشت تا لنده قریب دو روز راه است که به وسیله قاطر یا پیاده بایستی رفت در ۱۰ کیلومتری لنده رودخانه‌ای به نام مارون وجود دارد که در مدت سال ۸ ماه به واسطه طغیان رود رابطه لنده با محیط اطراف قطع است. در تابستان بوسیله کلک از رودخانه عبور می‌کنند (یکنفر از نمایندگان – مال بهبهان است که در مدت سال ۸ ماه به واسطه طغیان رود رابطه محیط بالنده قطع است.

کلک عبارت از چند تا مشک است که آن را باد می‌کنند و بر رویش می‌نشینند. بسا اتفاق افتاده که فرد بدست طغیان آب سپرده شده چون این رود دارای گرد اب عمیق (عرض آن ۴۰۰ متر عمق در حدود ۲۰ متر) است.

پیمانکار ساختمان در تابستان تمام وسایل ساختمانی را با کلک از رودخانه عبور داده و قسمتی از وسایل ساختمانی در موقع عبور از رودخانه بدست طغیان آب سپرده شده این دفتر جز ضرر چیزی برایش نداشته و این ساختمان هیچ تشابهی با ساختمان پست‌های دیگر ندارد.

تمامی‌اطاقها در اثر چکه سقف آن ریخته وضع حمام و توالت به قدری ناراحت کننده است که در ساختمان نمی‌شود زندگی کرد.

تاکنون نامه از آن اداره به این دفتر نرسیده کسی تا به حال به ما رجوع نکرده حتی یک شاهی تمبر خریداری کند از صبح تا شام بیکار و از نیروی جوانی م اهیچگونه استفاده‌ای به عمل نمی‌آید.

در اینجا خوراک ما نان بلوط است و شبها در تاریکی به سر می‌بریم چون نفط در اینجا گیر نمی‌آید.

تنها راه مبادله پست در اینجا یا بوسیله هلیکوپتر یا بایستی نامه را د ر شیشه قرارداده به دست طغیان رودخانه بسپاریم تا در کارون آن را تجزیه کنند.

در اینجا سرتیپ علی زاده دو مرتبه از دو خدمتش با هلیکوپتر آمده چون راهی نیست یاسوج و دهدشت پیش اینجا پاریس است.

مراتب جهت استحضار به عرض می‌رسد مستدعی است مسئولین امر با د ر نظر گرفتن اوضاع و احوال اینجا اوامر مقتضی صادر و نتیجه را به این دفتر ابلاغ نمایند.

مدیر حوزه پستی لنده – حبیب نوفلی.

(دکتر مهذب – تصور نمی‌فرمائید که خیال انتقال به تهران را دارد؟)

خیر والا ایشان در گزارش نوشته حتی تیمسار علیزاده فقط یکبار با هلیکوپتر برود آنجا بنشیند و بیاید.

(یکنفر از نمایندگان – پس خودش با چه رفته؟)

معلوم نیست لابد با کلک بهر حال معلوم نیست این صحیح است یا غلط اگر غلط است وزارت پست و تلگراف با این مامور چه کرده؟ اگر درست است چرا جائیکه یک دینار تمبر نمی‌فروخته مامور فرستاده است؟ یک گزارش دیگر می‌خوانم (دکتر مهذب- اغراق گفته است) عرض کنم یک گزارش دیگر را برایتان می‌خوانم (مجید محسنی – در چه مدت یک دینار تمبر نفروخته؟) لااقل یکسال (مجید محسنی – یعنی درست به نظر می‌آید که در یک منطقه‌ای در یکسال یک دینار تمبر فروخته نشده باشد؟) مانعی ندارد گزارش دیگر به عرض می‌رسد.

موضوع رسیدگی به وضع اداره پست ورامین

محل اداره- محل اداره دو حیاط کوچک متصل بهم است که حیاط اول کنار خیابان واقع شده و اختصاص به انجام امور اداری و مراجعات مردم دارد و حیاط دیگر را رئیس اداره سکونت دارد. حیاط اولی در حال حاضر با سازمانی که اداره پستل ورامین دارد برای انجام امور اداری کافی نیست به طوریکه فعلا کابین مکالمات تلفنی و قفسه صندوقهای پست شخصی و اشیاء دیگری به علت کمی‌جا و کوچکی انبار در حیاط و راهرو قرارداد شده و بهره بردار تلفن که ضمناً تلفنچی هم هست در اطاق مخابرات کار می‌کند و مردم در آنجا بوی مراجعه می‌نمایند و با اینحال حفظ اسرار تلگرافی خالی از اشکال نیست اینجا ساختمان بیشتر احتیاج دارد یا در لنده که یک دینار تمبر فروخته نمی‌شود؟

۱- حمل و نقل پست از تهران تا ایستگاه ورامین وسیله راه آهن و از آنجا تا محل اداره توسط یکنفر باربر روزمزد است در حالیکه فاصله ورامین – تهران حدود چهل کیلومتر است و می‌توان روزی چند بار مبادله پست نمود و کرایه رفت و آمد با اتوبوس‌های شرکت واحد هشت ریال است که دو سره آن شانزده ریال می‌شود حمل پست ورامین با راه آهن و گرفتن باربر روزمزد هم موجب زیان دولت است و هم باعث تاخیر زیاد درد حمل پستها می‌شود و هم به علت اینکه راه آهن ساعت هفت صبح به وارمین می‌رسد امانات بهادار شب در سپتل ورامین می‌ماند و حفاظت اطمینان بخشی ندارد این وضع ناهنجار در حمل و نقل پست بسیاری از خطوط دیگر هم جریان دارد و مخصوصاً توجه وزارتخانه را به اصلاح آن جلب می‌نماید.
۲- کلیه امور پستی بعلاوه بهره برداری تلگراف و صندوقداری مخزن تمبر و در آمدهای پست و تلگراف و تلفن به آقای شعبانعلی عسکریان محل و شده است این شخص ظاهراً جوانی فعال و درستکار و علاقمند به خدمت است اما کارآموزی کافی نکرده و اطلاعات لازم برای انجام امور محوله ندارد (و قابل توجه است که سه نفر از افراد جدید الاستخدام را به ورامین فرستاده‌اند که زیر دست آقای عسکریان کارآموزی کنند و امور پستی را فرا گیرند) هنگام رسیدگی ملاحظه شد موجودی تمبر با ارقام سرمایه تطبیق نمی‌کند و در بعضی موارد موجودی اضافه بر سرمایه است ثبت‌های وارده فاقد امضاء استامپ مقصد است و ترتیب بایگانی آنها درست نیست و اشکالات دیگری که عموماً به علت بی اطلاعی مشارالیه بود و از روی سوءنیت انجام نشده بود لذا در هر مورد به قدر امکان آموز داده شد.

تلگراف – تلگراف ورامین وسیله تله تایپ مبادله می‌شود و تلگرافچی آنجا همان شخصی است که به عنوان بابر روز مزد پست استخدام شده است. تلگرافات تهران پلشت را تهران به ورامین می‌دهد (چونکه از نظر سازمان پلشت رابطه پستی و تلگرافی مستقیم نیست لذا ورامین تلگراف را به وسیله پشت به پلشت می‌فرستند یعنی با پست به تهران می‌فرستند تا از طریق پست تهران به پلشت فرستاده شود در این مورد شرحی قبلاً متذکر گردیده‌ام.

(دکتر کفائی – خیلی مهم است!)

بله بسیار مهم است شاید از نظر جنابعالی مهم نیست الآن این گزارش را می‌خوانم استدعا می‌کنم توجه بفرمائید.

صادقی – اسناد مهم و محرمانه دولت چطور دست شما افتاده خیلی اسباب تعجب است.

دکتر مهندس بهبودی – موضوع سیم کشی خط ورامین تصدیع می‌دهد به طوریکه شفاهاً و مبسوطاً متذکر و توضیح داده شد گزارش اینجانب در مورد نحوه سیم کشی خط مزبور به موجب وظیفه قانونی و بر مبنای مشهودات و حقایق و واقعیات موجود بوده و مسکوت گذاشتن آن برخلاف قوانین و مقررات و اصول اداری است.

چنانچه گزارش اینجانب مورد تائید بوده و صحت آن تصدیق شده باشد با توجه به مفاد قراردادی که با پیمانکار بسته شده و جریان پرونده مناقصه مربوطه ملاحظه می‌شود که تحویل گرفتن چنان خطی از پیمانکار و پرداخت وجوهی بوی برخلاف قانون است در حالیکه چنین عملی انجام شده و بدون توجه به گزارش معروضه و توضیحات شفاهی قبل از رفع نواقص موجود خط مزبور را تحویل گرفته و مبالغی به پیمانکار پرداخت کرده‌اند و مفهوم چنین اقداماتی این است که لابد گزارش اینجانب بایستی گزارش خلاف تلقی گردد و به اتهام عرض گزارش خلاف مورد تعقیب قانونی قرار گیرم ولی تاکنون به چنین محاکمه‌ای هم دعوت نشده‌ام (دکتر مهذب – مقاطعه کار حقش را نداده) و لذا نتیجه گرفته می‌شود که هم گزارش اینجانب خلاف نبوده است و هم خط سیم کشی شده طبق مواد پیمان تحویل شده و بدیهی است چنین نتیجه‌ای نمی‌تواند منطقی و معقول باشد.

چون حیثیت کارمندان دولت و به طریق اولی صاحبان مناصب اداری باید در حدود قانون محترم شمرده شود و محفوظ بماند و همچنین افراد خاطی طبق موازین و مقررات تعقیب و مجازات شوند. و چون در قوانین و مقررات موضوعه هیچ مسأله‌ای غیر جدی وجود ندارد و اهمال و مسامحه در اجرای مقررات جایز نمی‌باشد لذا مجدداً استدعای تعقیب پرونده امر و رسیدگی به گزارش فوق الذکر با می‌نماید و برای آنکه بهر حال کارمندان خدمتگزار و وظیفه شناس از بعضی خطاکاران مشخص شوند و موجبات امیدواری و دلگرمی کارکنان صدیق دستکار بیش از پیش فراهم گردد پیشنهاد می‌نمایم مراتب را به عرض مقام وزارت برسانند و استدعای نمایند مقرر شود کمیسیونی مرکب از آقای مهندس پارسا معاون فنی وزارت – آقای مهندس افشار مدیر کل اداری – آقای مهندس بهفروزی بازرس وزارتی – آقای مهندس مختاری دادستان اداری با حضور اینجانب به وضع خط مورد بحث و نکات معروضه در گزارش فوق‌الذکر از نزدیک رسیدگی نمایند تا صحت مراتب معروضه در گزارش را جزء به جزء به اثبات برسانم به منظور اینکه احیاناً معاذیری موجب تاخیر در موافقت با انجام پیشنهاد و استدعای اینجانب نشود به موجب نامه حاضر تعهد می‌کنم چنانچه کمیسیون متشکله گزارش اینجانب را خلاف و عملیات سیمکشی را منطبق با مواد پیمان مربوطه تشخیص بدهند کلیه هزینه تشکیل کمیسیون و بازرسی از خط مورد بحث را از اموال شخصی ام پرداخت نمایم و بعلاوه بدیهی است در اینصورت به اتهام عرض گزارش خلاف لازم خواهد بود به موجب قانون مورد تعقیب قرار گیرم.

امید است این پیشنهاد که از هر حیث به صلاح دولت و کشور می‌باشد و اینجانب صمیمانه و صادقانه به پیروی از منویات عالیه شاهنشاه آریامهر پیشوای بزرگ ارجمند ملت ایران تقدیم می‌نمایم و صرفاً جنبه دفاع از حیثیت اداری و سابقه خدمت روشن ۲۷ ساله‌ام دارد مورد توجه فوری قرار گیرد و در این بحث احتیاج به مکاتبات و اقدامات دیگری پیدا نشود.

با احترام معاون اداره کل بازرسی – اکبر آزاد.

حزب مردم افتخار می‌کند که چنین افرادی در آنجا هستند که با این صراحت احقاق حقشان را می‌خواهند ولی متاسفانه به محض اینکه این گزارش می‌رسد ایشان را از این پست بر می‌دارند (یک نفر از نمایندگان – لابد خلاف بوده) چرا جواب نمی‌دهند اگر خلاف واقع بود که باید به عنوان گزارش خلاف تعقیب می‌کردند و این هم یک خبر دیگری:

(حرف) سخنگوی وزارت پست و تلگراف را کارمند همین وزارتخانه قبول ندارد حالا معلوم نیست یک فرد ثالث و یک ارباب رجوع که نه آقای سخنگو را می‌شناسند و نه خانم کارمند را، چه باید بکند و (حرف) کدامشان را باید قبول کند؟

ماجرا مربوط می‌شود به این چند روز اخیر که هوای تهران و شهرستان برقی بود و بارانی. برف آمده بود و سیم‌های تلفن و کابل‌ها و یا هر چیز که آقای سخنگو میداند، نم کشیده بود. در دو ساعت اول برف، ارتباط تلفنی بین تهران با رامسر و شهسوار قطع شد. دو ساعت دیگر که برف آمد، ارتباط تهران با بندر پهلوی و لاهیجان و هم قطع شد، یکساعت دیگر هم برف آمد و ارتباط چند شهر دیگر مثل هشت پرو آستارا و به قول آقای سخنگو مثل (بسیاری از نقاط کشور) قطع شد.

روز بعدش سخنگوی وزارت پست و تلگراف اعلام کرد که ارتباط تلفنی میان رامسر- شهسوار – پهلوی – لاهیجان – آستارا و بسیاری از نقاط کشور برقرار شده است.

به دنبال اظهارات آقای سخنگو، که کلی باعث خوشحالی شده بود، از همین کیهان تلفن کردیم به کاریر پست و تلگراف و تقاضا کردیم رامسر را وصل کنند به کیهان. خانم کارمند از آن سر تلفن و از پشت دستگاههای ارتباطی گفت: رامسر خرابه!

گفتیم: خانم شهسوار را بدهید.

گفت: شهسوار هم خرابه.

گفتیم: خانم، سخنگوی وزارتخانه شما اعلام کرده است که ارتباط برقراره چطور شما میگوئی خط خرابه؟

گفت: اگر من پای دستگاه هستم که می‌گویم خرابه، اگر سخنگو می‌گوید خراب نیست از خودش خط بگیرید!

گفتیم: خانم پس لاهیجان را بدهید.

گفت: آقای، به خدا به پیغمبر خط‌ها خرابه. اصلا همه این شهرهائی که شما نوشتید ارتباط دارند ندارد!

اینهم ارتباطی است که برقرار می‌شود عرض کنم هر قدر زحمت کشیده شود هر قدر فعالیت بشود مسائل بسیار کوچکی است که تمام آن زحمات را از بین می‌برد البته می‌شود به آن مسائل توجه کرد مهم نیست ولی به عقیده ما برای اینکه آثار کارهای بزرگ در زهن مردم محو نشود به آثاری که کارهای خلاف و کوچکم از ذهن مردم محو نشود به آثاری که کارهای خلاف و کوچک از ذهن مردم می‌گذارد باید کمال توجه بشود عرض کنم که روزنامه فرمان مورخ ۱۵ بهمن یک خبر دارد.

به میمنت و مبارکی کمیته سبزی و میوه نیز تشکیل شد، کمیته پشت کمیته و سمینار پشت سمینار و فردا است که کمیته بلغور – کمیته لوبیا چشم بلبلی – کمیته چوبک – کمیته نمک – کمیته هویج – کمیته شلغم – کمیته ترب و دهها کمیته دیگر برای مواد مصرفی مردم به وجود آید و ترس ما اینستکه با تشکیل کمیته سبزی و میوه، از فردا گرفتاری تازه‌ای به گرفتاریهای مردم اضافه شود میوه و سبزی نیز سرنوشتی مانند ماهی داشته باشند.

این یک روزنامه ایست که به حق طرفدار دولت است روزنامه فرمان است که بنده از آن قرائت کردم و اینک یک خبر دیگر که در روزنامه کثیر الانتشار کیهان منتشر شده سیزده هزار بلوک سیمانی خیابان پهلوی بلا استفاده می‌ماند سیزده هزار بلوک سیمانی خیابان پهلوی بعد از برچیده شدن بلا استفاده خواهد ماند بلوکهای مزبور قرار است بزودی برچیده و جمع آوری شود. هر بلوک سیمانی برای اداره ترافیک شهرداری تهران ۵۴ ریال تمام شده است – این بلوکها در کارخانه بتون سازی نارمک وابسته به سازمان مشکن ساخته شده و شهرداری بابت تهیه این بلوک‌ها هنوز مبلغی به سازمان مسکن بدهکار است.

سیزده هزار بلوک سیمانی مورد بحث مطابق سفارش اداره ترافیک شهرداری تهران ساخته شده است. قبلا قرار بود بیست هزار عدد از این بلوک‌ها ساخته شود ولی چون قسمتی از این طرح عملی نگردید از ساختن بقیه آن صرفنظر شد.

این روزنامه در تمام شهرستانها منتشر می‌شود خواننده هم زیاد دارد من سوال می‌کنم عکس العمل این خبر در یک دانش آموز مدرسه ساوه که می‌بیند که یک سالن نیمه تمام ورزشی دارد که خر پایش را زده‌اند پایه‌ها را بالا برده‌اند ۶ سال است این ساختمان نیمه تمام مانده است در صورتی که با یک مخارجی که تصور می‌کنم ۱۰ /۱ هزینه ساختن این بلوکهای سیمانی بود این ساختمان تمام می‌شد و جوانان ساوه‌ای می‌توانستند لااقل از سالن ورزشی استفاده بکنند اینجاست عکس العمل کارهای خلاف که انجام می‌شود هر چقدر هم در سطح کوچک باشد هر قدر کارهای بزرگ که انجام دهیم به این مردمی‌که حقایق را در روزنامه‌ها می‌خوانند بخواهیم منعکس کنیم موفق نخواهیم شد بنده وقت آقایان را خیلی گرفتم معذرت می‌خواهم عرض کنم این سالن و این محل مقدسی شاهد کشمکش‌های زیادی بحثهای زیادی روی نفت بوده ولی همه اش از جنبه منفی و از جنبه عوامفریبی، خوشوقتیم که آن دوران گذشت ولی من برای ثبت در تاریخ و برای باقیماندن در صورت مذاکرات رسمی‌مجلس شورای ملی تا آیندگان بدانند چه خدماتی به این مملکت شده است چند صفحه از گزارش‌هائیکه راجع به نفت تهیه شده می‌خوانم:

در سال ۱۹۶۷ تولید نفت خام ایران برای اولین بار پس از سال ۱۹۵۰ در خاورمیانه مقام دوم و در جهان مقام پنجم را بدست آورد و سهم آن از کل تولید خاورمیانه و جهان به میزان قابل توجهی نسبت به سال قبل افزایش یافت. در این سال در زمینه بهره برداری، کشف منابع جدید، ساختمان تاسیسات بارگیری و توسعه شبکه توزیع فرآورده‌های نفتی در داخل کشور پیشرفتهای قابل ملاحظه‌ای بدست آمد و ساختمان پالایشگاه تهران که دو سال قبل آغاز شده بود به پایان رسید. تاسیسات بندر ماه شهر برای صدور فرآورده نفتی و طرح چم تکمیل شد.

نفت
تولید

در سال ۱۹۶۷ تولید خالص (۱) نفت خام ایران به حدود ۱۳۰ میلیون تن متر یک (به طور متوسط ۵۹۶ /۲ هزار بشکه در روز) رسید و ۲۳ درصد نسبت به سال قبل افزایش یافت. (آغاجاری، گچساران و بی بی حکیمه به ترتیب مهمترین مناطق تولید نفت خام ایران بودند و از منطقه جدید بینک نیز برای اولین بار بهره برداری شد).

تولید خالص نفت خام شرکتهای عامل نفت ایران با ۲۲ درصد افزایش نسبت به سال قبل به حدود ۱۲۳ (میلیون تن متر یک (به طور متوسط ۲۴۶۷ هزار بشکه در روز) رسید. تولید خالص شرکت نفت ایران – ایتالیا (سیربپ) نسبت به سال قبل کم شد لکن تولید شرکت نفت ایران – پان امریکن (ایپاک) به میزان قابل ملاحظه‌ای بالا رفت. عملیات ساختمانی تاسیسات میدان نفتی کوروش توسط شرکت اپاک تکمیل شد و مورد بهره برداری قرار گرفت.

صادرات نفت خام ایران در سال ۱۹۶۷ به نحو قابل ملاحظه‌ای افزایش یافت. در این سال مجموع صادرات نفت خام ایران به ۱۰۷ میلیون تن متر یک رسید و ۲۷ در صد نسبت به سال ۱۹۶۶ افزایش یافت. صادرات نفت خام شرکت‌های بازرگانی وابسته به کنسرسیوم ۹۴ درصد کل صادرات بود و ۲۶ درصد نسبت به سال قبل بیشتر شد. صادرات شرکت ایپاک که تقریباً برابر تمام تولید نفت خام آن بود افزایش قابل ملاحظه‌ای یافت ولی صادرات نفت خام شرکت سیریپ نسبت به سال قبل کم شد.

در سال ۱۹۶۷ آسیا (به استثنای ژاپن) آفریقا و ژاپن به ترتیب مهمترین بازار صادرات فرآورده‌های نفتی ایران بودند و حدود ۸۲ درصد آن را به خود اختصاص دادند.

پالایش

در سال ۱۹۶۷ مجموع پالایش ایران به طور متوسط به ۴۶۲ هزار بشکه در روز رسید که حدود دو درصد نسبت به سال قبل افزایش داشت. تولید فرآورده‌های نفتی پالایشگاههای ایران به طور متوسط ۴۱۷ هزار بشکه در روز بود و ۶۸ درصد آن صرف صادرات شد بقیه به تأمین مصرف داخلی اختصاص یافت. متوسط تولید روزانه پالایشگاه آبادان ۳۷۲ هزار بشکه شد و نسبت به سال قبل حدود ۳ درصد افزایش پیدا کرد. از این رقم به طور متوسط ۲۸۴ هزار بشکه در روز به صادرات اختصاص یافت و بقیه آن به انضمام تولید پالایشگاه کرمانشاه و دستگاههای تقطیر نفت شاه و مسجد سلیمان که بر روی هم معادل ۱۳۳ هزار بشکه در روز بود برای تامین مصرف داخلی به شرکت ملی نفت ایران تحویل شد.

مصرف داخلی

در سال ۱۹۶۷ مصرف داخلی فرآورده‌های نفتی حدود ۴۵۹ میلیون بشکه بود و ۱۶ درصد نسبت به سال قبل بیشتر شد. در این سال سرعت رشد مصرف نفت گاز، نفت کوره و بنزین موتور کمتر از سال قبل بود لکن توسعه شبکه توزیع فرآورده‌های نفتی در مناطق روستائی کشور و همچنین همکاری شرکتهای تعاونی روستائی کشور در ایجاد مراکز فروش مواد نفتی موجب شد که مصر ف نفت سفید سریعتر از سایر فرآورده‌های نفتی افزایش یابد و بر سرعت رشد مصرف آن نسبت به سال قبل به میزان قابل ملاحظه‌ای افزوده شود.

در این سال از مجموع فرآورده‌های نفتی کشور ۳۶ درصد در تهران ۶ درصد در اصفهان ۵ درصد در اهواز و بقیه در سایر نقاط کشور به فروش رسید.

روی همرفته طی پنج سال اخیر متوسط رشد سالیانه مصرف فرآورده‌های نفتی نزدیک به ۱۲ درصد بود و مصرف سرانه آن از ۱۹۵ لیتر در سال ۱۹۶۳ به ۲۸۸ لیتر در سال ۱۹۶۷ افزایش یافت.

در سال ۱۹۶۷ حدود ۱ /۲۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی همراه یبا نفت از حوزه‌های نفتی بدست آمد و این رقم ۱۲ درصد بیش از سال قبل بود. گاز طبیعی تولید شده در حوزه قرارداد کنسرسیوم به ۲۰ میلیارد متر مکعب رسید که ۱۳ درصد آن برای تولید برق در توربین‌ها به کار رفت ۷ درصد به مصارف دیگر رسید و بقیه سوزانده شد. تولید گاز طبیعی حوزه نفت شاه ۷۵ میلیون متر مکعب بود و ۳۱ درصد آن به مصرف رسید و بقیه سوزانده شد. رویهمرفته مصر ف گاز در سال مذکور ۱۱ درصد بیش از سال قبل بود.

در سال ۱۹۶۷ شرکتهای نفتی ایران به عملیات زمین شناسی، اکتشاف و حفاری در نواحی مختلف کشور ادامه دادند و در حوزه قرارداد کنسرسیوم دو منبع بزرگ نفت یکی در چشمه خوش و دیگری در کیلور کریم کشف شد. عملیات لرزه نگاری فلات قاره ایران در دریای مازندران توسط شرکت ملی نفت ایران به پایان رسید و وجود ساختمانهای زمین شناسی مناسب برای تجسسات نفتی محرز گردید.

شرکت سیریپ در این سال موفق به کشف یک میدان نفتی در خلیج فارس به نام نوروز شد و پیش بینی می‌شود که در سال ۱۹۶۹ بهره بردار ی از آن آغاز گردد. شرکت لاوان علاوه بر توسعه میدان نفتی ساسان، ساختمان خط لوله زیر دریائی که نفت خام این منطقه را به جزیره لاوان حمل می‌کند به اتمام رساند. طول خط لوله مزبور ۸۸ میل، قطرش ۲۲ اینچ و ظرفیت روزانه آن ۲۰۰ هزار بشکه است.

در سال ۱۹۶۷ مقاطعه کاران شرکت ملی نفت ایران به عملیات زمین شناسی در دشت کویر، حوالی کاشان، اصفهان و فلات قاره ایران مبادرت بورزید و اولین چاه اکتشافی خود را در خلیج فارس حفر نمود.

در این سال طرح چم که شامل ایجاد تاسیسات صدور نفت خام در جزیره خارک و تاسیسات صدور فرآورده‌های نفتی در بندر ماهشهر است به پایان رسید.

بندر ماهشهر با وسائل مجهز خود دارای ظرفیت صدور فرآورده‌های نفتی به میزان ۳۵۰ هزار بشکه در روز است و نتفکشهائی با ظرفیت ۵۰ هزار تن می‌توانند در اسکله آن بارگیری کنند. در سال ۱۹۶۷ ساختمان تلمبه خانه تقویتی کوره که قادر است روزانه ۶ /۲ میلیون بشکه نفت خام را از طریق خط لوله به مرکز بارگیری جزیره خارک تلمبه کند به پایان رسید.

اقدامات و سرمایه گذاریهای شرکت ملی نفت ایران.

در اواخر سال ۱۳۴۶ ساختمان پالایشگاه تهران به پایان رسید و بهره برداری آزمایشی آن آغاز شد. ظرفیت پالایشگاه تهران ۸۵ هزار بشکه در روز است و تولیدات آن در نواحی شمالی کشور به مصرف خواهد رسید. مجموع هزینه اجرای این طرح در حدود ۹ /۵ میلیارد ریال شد.

عملیات ساختمان پالایشگاه مدرس که با مشارکت دولت هند و شرکتهای ملی نفت ایران و پان آمریکن در سال ۱۳۴۵ آغاز شده بود در سال ۱۳۴۶ نیز ادامه داشت و پیش بینی می‌شود که پالایشگاه مزبور در اواخر سال ۱۳۴۷ آماده بهره بردار ی شود. شرکت ملی نفت ایران تاکنون ۳ /۲ میلیون دلار در پالایشگاه مدرس سرمایه گذاری کرده و ۲ /۱۱ میلیون دلار نیز به صورت وام با بهره ۵/۵ درصد در سال برای ساختمان آن خواهد داد. دولت هند ۷۴ درصد سهام و شرکتهای ملی نفت ایران و پان آمریکن بطور مساوی بقیه آن را در اختیار دارند. نفت خام مورد نیاز این پالایشگاه برای مدت ۲۰ سال از میدان نفتی داریوش تامین خواهد شد. در این سال همچنین مقدمات لازم برای سرمایه گذاری و مشارکت ایران در ساختمان پالایشگاهی در آفریقا فراهم شد. (یکنفر از نمایندگان – همه معترقیم) آقای دکتر الموتی برای ثبت در تاریخ لازم است (دکتر مهذب – لطف بفرمائید به تند نویسان می‌نویسند) تحمل داشته باشید (دکتر حکیم شوشتری– جزوه را بدهید چاپ می‌شود).

طی سالهای ۶۷-۱۹۶۳ صنعت نفت ایران مراحل پر تحولی را پشت سر گذاشت و در رشته نفت اقدامات فراوانی شد.

در این دوره تولید خالص نفت خام ایران ۴۸۸ میلیون تن متر یک بود و متوسط رشد سالیانه آن ۵ /۱۴ درصد شد. متوسط رشد تولید شرکتهای عامل نفت ایران سالیانه به ۶ /۱۳ درصد رسید لکن بالاترین متوسط رشد مربوط به شرکت ایپاک بود در دوره مذکور هم کنسرسیوم از کل تولیدات نفت خام ره به کاهش بود معهذا در پایان سال ۱۹۶۷ حدود ۹۵ درصد تولید کنسرسیوم تعلق داشت.

طی دوره مورد بررسی متوسط رشد سالیانه تولید نفت خام ایران حدود دو برابر متوسط رشد جهان و ۵۰ درصد بیش از کشورهای خاورمیانه بود. در این دوره سهم ایران از تولیدات خاورمیانه و کشورهای عضو اوپک و جهان رو به افزایش بوده است که ایران در میان کشورهای عضو اوپک پائین ترین رقم بود اینجاست که برای دولت تکلیف تعیین می‌شود ما بهیچوجه حاضر نیستیم که میزان تولید نفت سرانه ما در بین ممالک عضو اوپک حداقل باشد ما از دولت می‌خواهیم که تولید نفت سرانه ما را لااقل به پایه سایر ممالک عضو اوپک برساند (صحیح است) تمام عرایضی که من راجع به توسعه نفت کردم با عرض امتنان از مسئولین دستگاه که توانسته‌اند چنین رشدی و چنین پیشرفتی را در نفت ایجاد کنند خواستم به عرض برسانم که هنوز برای ما کافی نیست باید رشد سرانه به حد سایر ممالک عضو اوپک برسد بنده از اینکه بیش از اندازه پیش بینی شده وقت سروران ارجمند خانم‌ها و آقایان را گرفتم معذرت می‌خواهم و امیداورم که اکثر نکاتی که در عرایض مفصل من بود بررسی بشود اگر لازم بود مورد امعان نظر و رسیدگی قرار گیرد (احسنت).

رئیس – آقای دکتر رفیعی به عنوان موافق صحبت می‌کنند بفرمائید.

دکتر رفیعی– با اجازه مقام ریاست دوستان اکثریت، سخنرانی علاوه بر اینکه ممارست (فرهادپور – مگر اقلیت دشمنان هستند) عرض نکردم دشمنان اقلیت آنها هم البته دوست هستند ما در اینجا با هیچکس دشمنی نداریم همه با هم دوستیم ولی این نکته‌ای را که عرض می‌کنم مخصوص دوستان اکثریت است و کاری به اقلیت ندارد (دکتر طالع – درباره حزب صحبت بفرمائید) به آنجا هم می‌رسیم عجله نداشته باشید سخنرانی علاوه از اینکه ممارست زیاد می‌خواهد هنر هم هست اولین شرطش داشتن حافظه قوی است که متاسفانه بنده نه تنها حافظه قوی ندارم بلکه حافظه‌ام بسیار ضعیف است، همینطور که نقاشی و مجسمه سازی یا شاعری هنری است که خداوند استعداد آن را به بعضی اشخاص اعطاء می‌کند سخنرانی هم از آن هنرهائی است که عده کمی‌از اشخاص دارای این هنر هستند لذا اگر شما فکر کردید که پهلوانی به میدان پهلوانان سخن مانند جنابان آقایان پزشکپور و دکتر عاملی و مهندس بهبودی فرستادید سخت در اشتباهید (احسنت) لیکن بنده اگر خوب حرف نمی‌زنم سعی می‌کنم که حرف خوب بزنم (احسنت).

(فرهادپور- از آقای مرتضوی یاد گرفته‌اید؟)

ما همه چیز را از دیگران یاد می‌گیریم در این جا سخنانی راجع به ایدئولوژی احزاب گفته شد بنده فکر می‌کنم ایدئولژی احزاب اکثریت و اقلیت و هدف‌های همه ما با هم یکی است و آن سعادت و رفاه ملت ایران است (صحیح است) که با گرفتن الهام و پیروی از فرامین شاهنشاه بزرگ ما محمد رضا شاه پهلوی باید تحقق پذیرد (صحیح است) اما ما حزب اکثریت ایدئولوگ هستیم نه ایدئولژیست یعنی عاشق افکار خود نیستیم و جناب هویدا نخست وزیر حزبی ما بکرات به این مطلب را فرموده‌اند که هر انتقاد صحیحی را به جان و دل می‌پذیریم و به این نکته ایمان داریم که ایدئولوژیهای قدیم که در قرون ۱۸ و ۱۹ وجود داشت در دنیای متلاطم و متغیر امروز که هر روز در حال تغییر و تحول است قابل عمل نیست ما هر انتقاد صحیح و هر پیشنهاد خوبی را به جان و دل خواهیم پذیرفت و بدان عمل خواهیم کرد، تعصبی روی افکار و عقاید خودمان نداریم (احسنت).

پزشکپور- آیا ما باید تا کجا عقاید شما را بپذیریم.

دکتر رفیعی- برایتان شرح می‌دهم عقاید خودم را (پزشکپور- عقاید حزب را شرح بدهید) بسیار خوب هر عملی که در مملکت شده و یا نشده حتی اگر بز یک نفر دهاتی در روستائی یک بچه کور بدنیا آورده گناهش را به گردن حزب و دولت حزبی انداختند ولی باید بدانند اگر برای یک عمل هم باشد تاریخ ایران همیشه از هویدا و منصور و حزب ایران نوین به نیکی یاد خواهد کرد (صحیح است) زیرا موفق شدند به آرزوی دیرین ملت ایران و شاهنشاه بزرگ ایران که ایجاد صنعت ذوب آهن است جامه عمل بپوشانند (اسدی- ربطی به هویدا ندارد، خواسته شاهنشاه است) نام محمد رضا شاه پهلوی شاهنشاه بزرگ و رهبر انقلاب ما در تاریخ ایران با حروف زرین ثبت خواهد شد و شما یقین بدانید نام حزب ایران نوین و هویدا و لو خیلی هم ریز باشد در زیر نام شاهنشاه بزرگ ایران ثبت خواهد شد (پزشکپور- این قیاس را نکنید) زمانی که در دانشگاه‌هامبورگ تحصیل می‌کردم اساتید اقتصاد دانشگاه می‌گفتند اگر مملکتی می‌خواهد استقلال اقتصادی پیدا کند باید دارای صنایع مادر یعنی ذوب آهن بشود وقتی از آلمان برگشتیم و در شورای عالی اقتصاد مشغول کار شدم آقای پرفسور ارهاردآمد به ایران در انجمن ایران و آلمان یا نمایشگاه آلمان که در تهران تشکیل شده بود سخنرانی کرد و من به گوش خودم از زبان این پرفسور عالیقدر شنیدم که گفت ذوب آهن برای ایران فایده ندارد (دکتر مهذب – اشتباه کرد) در همان زمان کمیسیونهائی بین اعضای شورای عالی اقتصاد و سازمان برنامه آنوقت تشکیل می‌گردید و در آن کمیسیونها بحث راجع به ایجاد ذوب آهن می‌شد ما اعضای شورای عالی اقتصاد عقیده داشتیم که باید ذوب آهن ایجاد شود ولی اشخاص دیگری که شاید از سازمان برنامه نبودند اظهار می‌کردند خیر ذوب آهن نتیجه و صرفه اقتصادی ندارد (دکتر مهذب- عقلشان نمی‌رسید) در مقامات حساس مملکتی بودند و این کار را فقط شاهنشاه انجام دادند، قبل از هر چیز بنام شاهنشاه فقید ثبت است و بعد هم بنام شاهنشاه آریامهر (صحیح است) (رامبد – آقای دکتر یک مقدار راجع به پست و دستگاههای مربوط به خودتان صحبت بفرمائید صحبت‌های بزرگ را برای رهبر بزرگ نگاه دارید) (خانم تربیت – شما که راجع به پست صحبت کردید) شورای عالی اقتصاد منحل شد و از شورای عالی اقتصاد کانون مترقی بوجود آمد و بعد از آن کانون حزب ایران نوین و این حزب بود که توانست آرزوی دیرین ملت ایران قائد بزرگ ایران رضا شاه پهلوی و شاهنشاه بزرگ محمد رضا شاه پهلوی را جامه عمل بپوشاند (صحیح است) صنعت ذوب آهن و پتروشیمی‌ساختمان زیر بنای اقتصادی ایران است (دکتر عامل – شما حتی در برنامه چهارم هم منظور نکرده‌اید) و باعث به وجود آمدن استقلال اقتصادی ایران (مهندس ارفع – آقایان برنامه چهارم را مطالعه نکرده‌اند) (دکتر عامل - اقلام حذف شده اش هست) راجع به انقلاب اداری باید خدمت آقایان عرض کنم که انقلاب اداری یک فیلم عکاسی نیست که بشود آنرا در ظرف ده دقیقه در لابراتوار ظاهر کرد، ما همه میدانیم که قبل از انقلابی که رهبر بزرگ ما در شش سال پیش در مملکت ایجاد کردند دستگاههای اداری ما اغلب با فساد آلوده بودند بعد از اعلام انقلاب اداری عقاید مختلف ابراز شد، بعضی‌ها گفتند بید هر چه پیر و پاتال در دستگاههای اداریست بیرون ریخت و در عوض جوانان را جای آنان آورد این فکر صحیح نیست، ای بسا پیرانی در دستگاههای اداری ما هستند که ابداً نباید بازنشسته بشوند برای اینکه در اثر سالیان دراز تجربه و ممارست به فنون و ریزه کاریهای کار آشنا شده‌اند وای بسا جوانانی هستند که سرکار می‌آیند ولی تجربه کافی برای انجام آن کار ندارند اگر چه تحصیلات بسیار خوب هم داشته باشند. انجام انقلاب اداری وقت می‌خواهد، باید افراد مملکت ما ارزش یابی شوند این عمل هنوز در مملکت ما انجام نگرفته است و ما نمی‌توانیم بگوئیم که هر کس به درد چمه کاری می‌خورد فقط یک راه باقیست که از خود شخص سوال کنیم، و آنهم همانطور که میدانید ما ایرانیها همه خودمان را برای انجام تمام کارها صالح میدانیم پس با این ترتیب با عجله نمی‌شود انقلاب اداری را انجام داد، از بهم ریختن کار دست نمی‌شود و بایستی در این راه با آهستگی ولی با اطمینان قدم برداشت مثل بعضی از دستگاههای اداری ما مانند ارتش و ژاندارمری و شهربانی که در این مدت کم به کلی تصفیه و خوب شده‌اند بقیه هم همینطور بشوند، راجع به بودجه پرفسور شنا یدر یکی ز بزرگترین اقتصاد دانان آلمان و جهان این چنین می‌گوید مملکت مانند یک خانواده است همانطوری که خانواده باید درآمد سالیانه یا ماهیانه و خرج خودش را با کمال دقت تنظیم نماید یه مملکت هم بایستی ان کار را انجام بدهد و برنامه سالیانه هزینه‌ها و در آمد خودش را به طور کامل مشخص نماید، ما میدانیم که سالهای سال در مملکت ما بودجه به صورت ۱۲ /۱ تصویب می‌شد دو سه سال است که بودجه برنامه‌ای در مملکت ما پیدا شده و بهمین مدت کم بدانجا رسیده که تمام اقلام هزینه حتی کوچکترین آنها در آن منعکس شده (صحیح است) ولی در اینجا مطلبی است که پرفسور مزبور می‌گوید: اقتصادی هم بکند و از نظر اقتصادی یه جلو برود قدری کار مشکل می‌شود برای اینکه معمولا در آمد مساوی هزینه است، در اینجا مشکلترین کاری که برای ممالک در حال توسعه حتی ممالک بزرگ فعلی دنیا پیش آمده است اینست که به چه ترتیب برنامه‌های عمرانی و پیشرفتهای صنعتی خود را در حالیکه تورم ایجاد نشود عملی کنند یعنی اگر خواستند برنامه‌های عمرانی را با به جریان انداختن اسکناس و یا اعتبارات بانکی انجام بدهند تورم ایجاد خواهد کرد، این بزرگترین مشکل کشورهای در حال توسعه است در نتیجه تورم هزینه زندگی بالا خواهد رفت و این همان بلائی بود که ما تا چند سال پیش دچار آن بودیم همان بلائی است که آقایان اعتراض می‌کنند چرا حقوق کارمندان ثبت یا بهداری ۸۰۰ تومان است و کارمندی از محل فلان طرح با ۴۰۰۰ تومان استخدام می‌شود این به واسطه ترقی هزینه زندگی است که در سالهای قدیم بوده است و با ۸۰۰ تومان دیگر کارمند نمی‌تواند زندگی خود را اداره نماید، بسیاری از ممالک عقب افتاده در اثر تند رفتن د ر کارهای عمرانی و پیشرفت اقتصادی و ایجاد تورم اساس اجتماعی مملکتشان بهم ریخته است، در اینجا می‌بینم که دولت حزبی مادر بودجه سال گذشته بدون اینکه هزینه زندگی از حد معقول بین المللی که ۵ /۱ % در سال می‌باشد بالاتر برود ۱۲% یا ۱۱% رشد اقتصادی مملکت ما را بالا برده است و می‌خواهد بالا ببرد و بسیاری از کارهای تولیدی و عمرانی را انجام داده است (صحیح است) آقایان محترم باید توجه داشته باشند دائم صحبت از این می‌شود که در آمد برنامه بایستی صر ف کارهای عمرانی بشود ولی بنده با صراحت کامل در اینجا عرض می‌کنم که در آمد برنامه یعنی درآمد نفت ما به ارز است و با ارز اگر ماشین‌آلات وارد مملکت کنیم و یا اجناسی وارد کنیم ایجاد تورم نخواهد کرد چون ارزش پول دو قسمت است ارزش داخلی و ارزش خارجی پول که بعداً درباره آن صحبت خواهم کرد (دکتر اسفندیاری – مثل کارخانه ساعت سازی که اخیراً می‌خواستند وارد کنند) (دکتر الموتی – چه عیبی داشت) ولی برای همین موضوع است که اگر برای برنامه دفاعی و برای دفاع کشور هر قدر ارز خرج کنیم دچار تورم داخلی پول خودمان نخواهیم گردید.

(صحیح است) ولی اگر این ارز صرف هزینه ریالی برنامه‌های عمرانی بشود یعنی چه یعنی که بایستی سازمان برنامه ارز را در اختیار بانک مرکزی بگذارد و در مقابل آن ریال بگیرد و وقتی که این ریال گرفته شد و به مصر ف کارهای عمرانی رسید خواهی نخواهی حجم اسکناس در جریان بالا می‌رود و حجم اسکناس در جریان که ارزش داخلی پول را تعیین می‌کند بایستی با میزان کالای در جریان تعادل داشته باشد تا قیمتها بالا نروند هزینه زندگی ترقی نکند و تورم ایجاد نشود (پزشکپور – اینها نظریات اقتصادی حزب ایران نوین است).

دکتر یزدان پناه – آقای دکتر ادامه بدهید.

پزشکپور- نظر حزب ایران نوین هست یا نیست؟

دکتر رفیعی – بله هست.

دکتر مهذب- وکیل که از وکیل سوال نمی‌کند.

رئیس- خواهش می‌کنم اجازه بفرمائید ناطق صحبت بکند بعد اگر نظری دارید تشریف بیاورید بفرمائید.

دکتر رفیعی- آقایان ممالکی که در حال پیشرفت هستند بایستی سختیهای بسیار بخود هموار کنند تا وقتی که به رفاه اقتصادی و اجتماعی برسند ولی ما بدون تحمل این سختیها به آ ن رسیده و می‌رسیم (رامبد – آقای دکتر پس بودجه را مطالعه نفرموده‌اید بودجه عادی شما ۲۸ درصد و بودجه برنامه‌ای شما فقط ۸ درصد آنجا که خرج نیست آن بودجه عادی است که ۲۶ درصد است پس نظریه شما با نظریه حزب ایران نوین تفاوت پیدا کرد چرا به عنوان موافق اسم نوشته‌اید شما که مخالف هستید) در مورد اینکه بودجه گویا و آرمانخواه است باید عرض کنم که آرمانخواه است برای اینکه ما را به ۱۲ درصد رشد اقتصادی میرساند (صحیح است) و این کار بدون ترقی قیمتها و بالا رفتن هزینه زندگی انجام می‌پذیرد (صحیح است) ولی باید عرض کنم حزب ما به این رشد راضی نیست و در حزب این موضوع تحت بررسی است که رشد اقتصادی را بسیار از این میزان بالاتر ببریم و این موضوع خواست شاهنشاه بزرگ ما می‌باشد (صحیح است) برای رسیدن به این هدف در حزب مشغول بررسی هستیم و آن عبارت از این است که ما باید انقلابی در سیستم اعتباری موجود مملکت خودمان به عمل بیاوریم زیرا که اغلب بانکهای مملکت ما تجارتی هستند و ۸۰ درصد اعتبارات مملکت ما کوتاه مدت و غیر تولیدی است و یا اگر در راه تولید مصرف می‌شوند چون کوتاه مدت هستند اثر تولیدی ندارند در حالیکه در آلمان غربی بعد از جنگ الآن بیش از ۷۰ درصد اعتبارات متوسط المدت یعنی بین ۵ سال و ده سال و بلند مدت بین ده سال و ۲۵ سال هستند (فرهادپور – این مطلب را تازه فهمیدید یا می‌دانستید؟!) (مهندس صائبی- می‌دانستند گفتند که شما بفهمید) ما بایستی اعتبارات مملکت خود را معطوف تولید کنیم و به طرف تولید منحرف کنیم و می‌کنیم و با منحرف شدن اعتبارات مملکت به طرف تولید در برابر این اعتبارات کالا به وجود خواهد آمد و وقتی که کالا به وجود آمد هر قدر که حجم اسکناس در جریان بالا برود بهمان میزان هم کالا تولید خواهد شد و تورمی‌به وجود نخواهد آمد و هزینه زندگی بالا نخواهد رفت (احسنت) عیب دیگری که وضع موجود اعتبارات ما دارند این است که اعتبارات در برابر تضمین داده می‌شود و به اشخاصی داده می‌شود که تضمین کافی می‌توانند بدهند و ثروتمند هستند این سیستم اعتباری کم کم تفاوت بین طبقه ثروتمند و فقیر را بیشتر می‌کند و برای به وجود آمدن طبق متوسط مولد بایستی اعتبارات در ازاء طرح داده شود نه در برابر ضمانت کیتز اقتصادان بزرگ انگلیسی که نظریات اقتصادی او مورد توجه و قبول تمام اقتصاددانهای دنیا است می‌گوید اگر در مملکتی پس اندازهای آن مملکت صرف تولید بشوند ایجاد تورم نخواهد شد چون اسکناس و یا حجم پولی که در مملکتی جریان دارد مقداری از آن مصرف می‌شود که خواهی نخواهی صرف تولید خواهد شد و مقداری از آن به صورت پس انداز در می‌آید این پس اندازها اگر به مصرف تولید برسند تورم ایجاد نخواهد شد در انگلستان بانک انگلند یعنی شورای عالی بانک که شورای پول و اعتبار آن مملکت است چند سال ست تصویب کرده است که این پس اندازها و سپرده‌های مدت دار بایستی به بانک انگلند تحویل شده و متمرکز بشوند برای اینکه بانکهای تجارتی که پس اندازها را جمع می‌کنند و اعتبارات کوتاه مدت می‌دهند اثر تولیدی ندارد و بانک مرکزی یعنی بانک انگلند خواهد توانست که این اعتبارات را در راه تولید بکار بیندازد و این عمل در اثر توصیه کیتز و پیروی از تئوری بزرگ اقتصادی او بوده است ما هم بید در مملکت خود این عمل را انجام دهیم و این موضوع در حزب الآن تحت بررسی است که بانکهای تجارتی ما که به انواع و اقسام پروپاکاند پس اندازهای مردم را به طرف خود میکشانند بایستی مفید باشند که این پس اندازها را به بانک مرکزی تحویل دهند و بوسیله بانک مرکزی پس اندازها در راه تولید بکار افتند (رضوی – البته اعتبارش) انتشار اوراق قرضه بوسیله دولت یکی از موثرترین حربه‌های ضد تورمی‌است که در اقتصاد امروز دنیا بدان عمل می‌شود و این کار دولت مورد ستایش و تحسین بسیار است در اینجا راجع به تبدیل مؤسسات اداری به سازمانهای انتفاعی صحبت شد بایستی عرض کنم که یکی از موارد انقلاب اداری همین تبدیل سازمانهای اداری به صورت مؤسسات انتفاعی و بازرگانی است زیرا در ادارات ما تحرک وجود نداشته است و سرعت تصمیم وجود نداشته ولی یک موسسه‌ای که به صورت بازرگانی اداره شد قدرت تصمیم فوری و آنی دارد مثلا یکی از این مؤسسات انتفاعی (دکتر طالع – البته در اثر اضافه حقوق‌ها است که این تحرک پیدا می‌شود!) سازمان حفظ نباتات و دفع آفات در وزارت کشاورزی است این سازمان اگر چه جنبه بازرگانی ندارد ولی جنبه انتفاعی دارد برای اینکه اعمال او در آمد ملی را بالا می‌برد و نفعش با بال رفتن درآمد ملی ما به جود می‌آید این سازمان که مامور مبارزه با آفات است بایستی قدرت تصمیم و تحرک آنی و فوری داشته باشد مثلا اگر ملخ غفلتاً به مملکت ما هجوم کرد بایستی این سازمان بتواند در اسرع وقت خود را تجهیز کند و به دفع ملخ بپردازد ولی اگر بخواهد با تشریفات اداری چند ماه برای خرید سم و یا سایر چیزهای لازم مناقصه و سایر تشریفات اداری را انجام دهد ماهها طول خواهد کشید و آنوقتی وارد عمل خواهد شد که ملخ تمام مملکت را خورده باشد (پزشکپور- شما با این استدلال چرا پیشنهاد نمی‌کنید ارتش و پلیس هم به شکل بازرگانی اداره بشود) اگر حقوق اعضائی که در این سازمانها کار می‌کنند زیاد است این به واسطه همان علتی است که عرض کردم در سالهای گذشته پیش از انقلاب هزینه زندگی بالا رفته است و با آن حقوق‌ها دیگر نمی‌شود زندگی کرد و به واسطه اینکه اقتصاد بخش خصوصی رونق گرفته این افراد را بخش خصوصی با حقوقهای زیاد جذب می‌کند ولی از نظر خطا و عمل بد جلوی کسی گرفته نشده است هر کسی می‌تواند کار بد یا خطائی یا خدای نکرده سوء استفاده‌ای که از این سازمانهای انتفاعی دید اعلام جرم کند و راه بازرسی برای تمام مقامات مربوطه باز است و بعضی از این مؤسسات انتفاعی دولت اثر اقتصادی دارند یعنی این مؤسسات انتفاعی دولت جلوگیری از اجحافات مؤسسات و کارخانجات خصوصی می‌کنند و یکی از اینها کارخانه روغن کشی ورامین است این موسسه انتفاعی است که روغن نباتی و روغن زیتون تهیه می‌کند و همه میدانیم که روغنی که بوسیله این کارخانه دولتی و این موسسه دولتی تهیه می‌شود در بازار نایاب و بازار سیاه دارد (یکنفر از نمایندگان – سازندگان روغن‌های نباتی داخلی کارتل درست کرده‌اند و نرخ را ثابت نمی‌گذاشته‌اند) اضافه کردن مالیاتهای مستقیم به نسبت مالیاتهای غیر مستقیم که از اقدامات درخشان دولت حزبی است خوشبختانه مورد تائید همه آقایان ا ز اقلیت و اکثریت بوده و هست (رامبد – به حزب ارتباطی ندارد) درباره دامپروری گفته می‌شود که گوشت نیست و وضع چنین و چنان است ما الآن وارث زمانی هستیم که در آن زمانها هیچگونه توجهی به دامپروری و پرورش دام نمی‌شد و در اثر خشکسالیهای مکرر تمام دامهای ایران از بین رفت ولی حالا دولت به این فکر افتاده است و در صدد است که با تهیه علوفه و انبار کردن علوفه کافی اگر خدای نکرده باز خشکسالی شدیدی پیش آمد این علوفه را در بین دامداران توزیع کند تا دامهای آنها از بین نرود و با دادن اعتبار باعث خواهد شد که دام در کشور عده اش و تولیدش زیاد بشود و با این سیاست گوشت مصرف کشور از دامهای داخلی همیشه تأمین خواهد شد در مورد انقلاب آموزشی نبایستی عرض کنم برای چه این انقلاب آموزشی از طرف شاهنشاه ما اعلام شد و برای چه به وجود آمد.

(پزشکپور- برای اینکه شما دستگاههای آموزشی را بسیار بد اداره کردید)

زیرا اگر قرار باشد که همه نو آموزانیکه وارد دبستان می‌شوند دیپلم بگیرند و بعد وارد دانشگاه بشوند مشکل بزرگ اجتماعی برای هر مملکتی که این کار را بخواهد انجام بدهد پیش می‌آید برای اینکه طبقات مختلف از اشخاص مختلف تشکیل شده است و این طبقات بایستی در آینده هم بکار خود ادامه بدهند (دکتر عاملی – یعنی می‌فرمائید بچه کارگر همیشه کارگر باشد) ما انقلاب آموزشی را برای ان انجام خواهیم داد و به این ترتیب به ثمر خواهیم رساند که بالا ترین و بهترین استعدادها همانطوریکه در سایر ممالک دنیا انجام می‌شود قادر باشند از تحصیل خوب و رایگان در صورتیکه بیبضاعت هستند استفاده کنند و درهای دانشگاه هم بعد از اینکه دیپلم گرفتند بروی آنها باز باشد ما چطور باید به این هدف برسیم ما همان کاری با باید بکنیم که ممالک مترقی دیگر می‌کنند در آلمان و انگلستان از هر صد نوآموزی که وارد دبستان می‌شود بیش از ۷ تا ۱۰ نفر دیپلم نمی‌گیرند ولی این ده نفری که دیپلم گرفتند آزادانه وارد دانشگاه می‌شوند و هر رشته‌ای را که خواستند انتخاب می‌کنند و اینها آن ده نفر، کسانی هستند که از نظر استعداد از تمام آن صد نفر بهتر و بالاتر هستند البته آنها با وسائلی که دارند نوآموزان دبستان و دبیرستان را ارزش یابی می‌کنند یعنی تا سالهای معینی باید تعلیمات برای همگان اجباری باشد ولی از سال چهارم یا پنجم ابتدائی بایستی سال به سال آنها تحت امتحان‌های دقیق قرار بگیرند ممالک متمدن استعدادهای آنها را ارزیابی کرده و هر یک را به طرف کاری که فراخور استعداد اوست روانه می‌کنند ولی در مملکت ما هنوز وسائل ارزیابی استعدادهای کودکان فراهم نیست ما هنوز همانطوریکه میگوئید معلم بقدر کافی نداریم پس ارزیابی استعدادها برای ما الان زود است ولی کاری باید بکنیم که با سنگین شدن برنامه‌های تدریس در دبیرستانها و تطبیق این برنامه‌ها از نظر علمی‌و سطح معلومات با دبیرستانها آلمان و انگلستان و یا ممالک مترقی، صاحبان استعداد را بدون تبعیض نه اینکه پسر فلان شخص با التماس و هزار وسیله دیگر قبول بشود بدون تبعیض برای آنها که بی چیز هستند تحصیل رایگان فراهم باشد البته اگر روزی پیشرفت اقتصادی ما بدانجا رسید که توانستیم تحصیل را برای همگان مجانی کنیم بسیار پسندیده است ولی در حال حاضر برای مملکت ما این کار مقدور نیست پس اغنیا که میل دارند بچه‌هایشان در دبستان یا دبیرستان تحصیل کنند باید مبلغی بپردازند و این خود یک نوع مالیات مستقیم است که از اغنیا وصول می‌شود (دکتر طالع – ولی نباید به جیب بازرگانان برود باید به جیب دولت برود) (خنده نمایندگان) (دکتر طالع – البته شما باید بخندید) (رامبد – خیلی متشکر می‌شوم در همین روال بفرمائید حالا که ۷ درصد در مدرسه متوسطه باید قبول کنید برای ۹۳ درصد دیگر در ظرف ۵ سال از نظر تاسیس مدارس حرفه‌ای چه کرده‌اید؟) (دکتر یزدان پناه – جناب آقای رئیس سخنرانی نشسته هم داریم؟) همانطور که خدمت آقایان عرض کردم ایجاد مدارس حرفه‌ای کمال لزوم را دارد و بایستی کار با به تحصیل توام باشد ولی اگر با بودجه ضعیف مملکت ما بخواهیم مدارس حرفه‌ای را آنقدر زیاد ایجاد کنیم و خدای نکرده از آن دچار تورم شویم (پزشکپور- این که همه‌اش تورم شد) چه کنیم پس بایستی به تدریج و یواش یواش عملی بشود ولی آنچه که برای آینده ما خطرناک است این است که در ۶ سال دیگر ۴۰۰ هزار نفر دیپلم بگیرند و پشت درهای دانشگاه بمانند و اگر به فرض محال دانشگاههای ما هم آنقدر وسعت پیدا بکنند این ۴۰۰ هزار نفر را جذب کنند بعد از اینکه دکتر و لیسانس شدند چه باید بکنند؟ (رامبد – احسنت ولی چه باید کرد) پس نبایستی برنامه متوسطه سنگین بشود و امتحانات نهائی که الان در سال ششم متوسطه یا دوازده هست بیشتر بشود و اقلاً بعد از آن سالی که تعلیمات اجباری برای همه هست چهار یا پنج مرحله امتحان نهائی از نوآموزان و دانش‌آموزان به عمل بیاید و آنها که صاحب استعداد بالاتر و بهتر هستند به کلاس بالاتر بروند و دیگران هم به طرف مدارس حرفه‌ای خواهند رفت (مهندس ناصر بهبودی- مدارس حرفه‌ای که وجود ندارد) ما امیدواریم که روزی برسد که رفتگران مملکت ما آخرین تخصص را درباره رفتگری بدانند ولی قربانت گردم رفتگر احتیاج به تخصص ندارد اگر بچه رفتگر دارای استعداد است بایستی برود دانشگاهی یه تحصیل کند و به مقامات بزرگ علمی‌برسد اگر آن بچه غنی دارای این استعداد نیست باید از کلاس ۵ ابتدائی که رفوزه شد برود جای آن رفتگر را در آتیه بگیرد (احسنت) این بسته به استعداد است الان طبقات مختلف اجتماع از قبیل سلمانی و غیره، بنده در حوزه انتخابیه خودم دچار این مشکل هستم و همه آقایان هم هستند رفتگر است سلمانی است مقنی است آبکش است در مملکت هزار شغل اجتماعی هست اینها بچه‌هایشان رفته‌اند تحصیل کرده‌اند دیپلمه شده‌اند حالا کار می‌خواهند چه کاری هست که به اینها داده شود آیا این تورم کارمندی که در مملکت ما وجود دارد در نتیجه همین سیستم آموزشی نبوده است پس همانطور که عرض کردم تحصیل برای همه افراد مساوی است بچه آشپز بچه شوفر بچه ارباب (پزشکپور- ارباب نداریم) بچه صاحب کار، (بدر صالحیان – سرور بفرمائید) بچه سرور (پزشکپور – به شما اجازه نمی‌دهیم اینطور صحبت کنید) وقتی یک شوفری یکجا کار می‌کند صاحب کار او اسمش چیست؟ (پزشکپور –کارفرما) معذرت می‌خواهم کارفرما بچه کارفرما و دیگر بچه‌های طبقات اجتماعی بتوانند از تحصیل مساوی برخوردار بشوند و بایستی فقط استعداد حکمفرما باشد و صاحبان استعداد بهتر و بالاتر به کلاس بالاتر بروند و وقتی هم که دیپلم گرفتند آنگاه درهای دانشگاه بروی آنها باز باشد تا هر رشته‌ای را که میل داشتند به میل خود انتخاب کنند و تحصیل نمایند و اطمینان دارم که در آتیه نزدیک اینطور خواهد شد (پردلی – ایرانیها همه استعداد دارند) راجع به پرورش لازم است اینجا مطالبی عرض شود یکی از هدفهای پرورش تقویت روحیه وطن پرستی در افراد یک ملت است این روح وطن پرستی و خصلت در نهاد هر ایرانی هست و احتیاج به پرورش آن نیست و مثال آن این است که پارسیان هند بعد از اینکه هزار سال از موطن اصلی خود دور بوده‌اند هنوز روز و شب در عشق وطن می‌سوزند و آرزویشان این است که روزی به ایران عزیز خودشان برگردند فردوسی شاعر حماسه سرای بزرگ ما در این مورد فرموده است.

چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و برزنده یکتن مباد
سراسر اگر تن بکشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم (احسنت)

این گفته فردوسی سخن سرای بزرگ ما سخن ملت ایران بوده است که از زبان فردوسی جاری شده و آرزوی ملت ایران بوده است که به زبان فردوسی آمده است جامعه با به عنوان یک ماشین نمی‌شود تلقی کرد اینها تصوراتی بود که تئوریسین‌های قرن ۱۸ و ۱۹ می‌کردند ولی در اوایل قرن ۲۰ که این تئوریها به مرحله عمل در آمد عملا دیده شد که این تئوریها قابل عمل نیست و قابل اجرا نیست و دنیای آزاد این افکار با نمی‌پذیرند البته دولتها موظفند در تنظیم برنامه ه او خانواده‌ها و در محدود خانواده آنچنان محیط پرورش برای کودکان و جوانان ایجاد می‌کنند که در عین حال که آداب و سنتهای ملی را حفظ نمایند با غرب زدگی نیز مبارزه شود در اینجا گفته شد که به واسطه پرورش می‌شود روح سودجوئی را از بین برد بایستی عرض کنم که سودجوئی با طبع بشر عجین است زیرا پرورشی از تعالیم مقدس اسلام برای مسلمین بالاتر نبوده و نیست که سودجوئی را به شدت تقبیح می‌کند ولی در همان صدر اسلام در دوران معاویه و یزید دیدم که برای بردن سود مسلمین چه کردند تجارت باید سود داشته باشد و تاجر هدفش بردن سود است علاج این کار برای از بین بردن سود زیاد و تعدیل سود نظام تعاونی است سالها دنیا گرفتار این افکار بود که چه می‌شود کرد که سرمایه داری به آن صورت استثمار کارگران و بردن سود از بین برود و نظامی‌جا نشین آن بشود که هم مالکیت خصوصی محفوظ باشد و هم علاقه شخصی به کار بجای خود باقی باشد و هم نظام اجتماعی تعدیل شود تا اینکه نظام تعاونی را علمای بزرگ اقتصاد به بدنیا عرضه کردند در اثر این نظام تعاونی است که باید تعاونیهای تولید برای تولید کنندگان تشکیل بشود و تعاونیهای مصرف تعاونیهای توزیع که در جامعه به صورت عمل در آمد روابط بین تولید و مصرف به سود جامعه تنظیم خواهد شد البته اقدام وزارت اصلاحات ارضی در تأسیس بیش از ۱۵ هزار شرکت‌های تعاونی روستائی در روستاها قابل تحسین و تقدیس است و انشاء‌الله بزودی شرکتهای تعاونی تولید در مملکت ما یکی پس از دیگری تأسیس خواهد شد و نظام تعاونی جای نظام اقتصادی فعلی را خواهد گرفت دولت برای صرفه جوئی در هزینه‌های ساختمانی مؤسسات دولتی به وجود آورده که کم کم دست مهندسین مشاور که طرح‌ها را بسیار پر خرج و گران تهیه می‌کردند از تهیه پروژه و نقشه‌ها کوتاه گردد سیاست اقتصادی دولت که بر اساس حمایت صنایع داخلی است تا به حال نتایج درخشانی در ایجاد صنایع داشته ولی در حزب ایران نوین این سیاست برای آینده مورد بررسی است زیرا در قبال ادامه این سیاست یا باید قیمت‌ها از طرف وزارت اقتصاد شدیداً کنترل شود یا اینکه برای ایجاد صنایع مختلف در رشته واحد محدودیت از طرف وزارت اقتصاد ایجاد نشود تا در اثر ایجاد رقابت بین این صنایع حتی اگر روزی به ورشکستگی عده‌ای از آنه هم منجر شود قیمت‌های اجناس تولیدی داخلی یعنی تولیدی صنعتی و کارخانه‌ای پائین بیاید حزب ما توجه کامل دارد که سیستم جدید استعمار در دنیا یعنی استعمار اقتصادی از طریق سرمایه‌گذاری ممالک سرمایه دار در ممالک عق افتاده در مملکت ما پیش نیاید جناب مهندس بهبودی دوست عزیز بنده راجع به انجمن شهر رفسنجان مطالبی فرمودند که در روزنامه کیهان درج شده است این مطالب که به وسیله خبرنگار روزنامه کیهان در کرمان در روزنامه کیهان چاپ شده بکلی دروغ و بی اساس است (صحیح است) انجمن شهر رفسنجان با اکثریت قاطع رای مردم انتخاب شد همه آنها مردمان شریف و درستی هستند که مورد علاقه مردم شهر هستند و شهردار خود را هم پس از مطالعه کافی انتخاب کرده‌اند و از او راضی هم هستند شهردار و انجمن شهر رفسنجان بسیار خوب کار می‌کنند و آسفالت تمام کوچه‌های شهر رفسنجان تو خیابانهای جدید را هفت میلیون تومان به مناقصه دادند که مقاطعه کار کار خود را از هفته پیش شروع کرده است. با الهام از شاعر بزرگ ملی خودمان نظامی‌که می‌فرماید.

لاف از سخن چو در توان زد
آن خشت بود که پر توان زد

به عرایض خود خاتمه می‌دهم (احسنت-احسنت)

رئیس – آقای دکتر سعید حکمت بفرمائید.

دکتر سعید حکمت – با اجازه ریاست محترم و همکاران ارجمند قبلا از عنایتی که فرموده و به عرایضم توجه خواهید فرمود سپاسگزاری می‌نمایم. بنده تصمیم دارم مطالب خود را خیلی خلاصه کرده و فکر می‌کنم بهترین راه اینست رئوس مطالب را که به صورت چکیده و عصاره یادداشت کرده‌ام معروض بدارم. تصور می‌کنم که اگر هر چه می‌خواستم و هرچه فکر می‌کنم بیان نمایم و به عبارت دیگر هرچه می‌خواهم بر زبان آورم شاید یکی دو روز طول بکشد چو گفتنی‌ها واقعاً زیاد است و چنین فرصتی کمتر نصیبمان می‌شود بنابراین صلاح دیدم مطالب را خلاصه نمایم.

موضوعی که از طرف حزب مردم به بنده محول شده که مطالعه نموده و نتیجه بررسی را عرضه نمایم در حدود تخصصم و در مورد مسائل درمانی و بهداشتی است (اسدی- ببخشید یا باید آقای وزیر بهداری باشد یا معاون وزارت بهداری) (ارفع – نباید ندارد دولت حضور دارد) و مطالعاتی که نموده‌ام تنها جنبه فنی دارد و علاقمند شده‌ام مخصوصاً به نواقصی که از نظر علمی‌و فنی در امور بهداشتی و بهداری مشاهده می‌شود اشاره نموده و توجه مسئولین امور را به آنها معطوف بدارم. بنده در خصوص ارقام مطالب زیادی عرض نخواهم کرد و فقط به ذکر اصول و کلیات امر می‌پردازم در بدو عرایضم می‌خواهم به درگاه خدای بزرگ سر تعظیم فرود آورده و از درگاهش بخواهم که مرا از انتقاد بنا حق و تعصب صنفی و از حمایت ناروای همکاران و از پشتیبانی غیر اصولی بدور بدارد از درگاه پروردگار مسئلت می‌دارم مرا از خطر غرضهای فردی – نظریات خصوصی – نفع طلبی و جاه طلبی‌ها در امان بدارد (آفرین).

قبل از شروع مطالب لازم میدانم که توجه همکاران محترم را به این نکته معطوف بدارم. به پاس ۳۰ سال خدمت در مشاغل گوناگون امور پزشکی تجارب بسیار از سردیها و گرمیها و پستی‌ها و بلندی‌ها و تلخی و شیرینی‌های حوادث آموخته‌ام و آنچه امروز می‌خواهم بیان نمایم فقط زائیده و ثمره تجربیات شخصی گذشته‌ام نیست بلکه بدنبال این مأموریت و علاقمندیم به بیان این مطالب ناگزیر شدم با گروه کثیری از همکاران و پزشکان جوان و یا سالخورده و همین جوانان تحصیل کرده در سایر حرف و مخصوصاً با این مغزهای جوان که دارای افکار منطبق با زمان می‌باشند تماس بگیرم و بالاخره به توقعات و آرزوهای بزرگ و پیشنهادات و نظریات آنان توجه عمیقی کنم اینک آنچه بعرض همکاران محترم میرسانم ثمره و نتیجه تجارب گذشته و چکیده بحث‌ها و گفتگوها و بررسی‌های کنونی است و امیدوارم مذاکرات بنده که کوشش کرده‌ام صد در صد جنبه انسانی و اجتماعی و عام‌المنفعه داشته باشد مورد توجه قرار گیرد (آفرین).

بدون شک هدف همه ما اکثریت و اقلیت و همه ایرانیان یکی است و آن همان هدف شاهنشاه آریامهر است (آفرین) که رهبر مبتکر و مدبر و بشر دوست ما هستند و آن هدف به ثمر رسانیدن شکوفه‌های انقلاب مقدس و اصیل و ابتکاری ماست و بالاخره هدف نهائی ایجاد ایرانی در شمار پیشرفته‌ترین کشورهای جهان (صحیح است) همه میدانیم که انقلاب ایران که دکترین آن بوسیله رهبر خردمند ما پایه گذاری شده و به مرحله عمل در آمده و در جهان بی نظیر است اثر آن برقراری یک نظام عالی اجتماعی و مرفه در زندگی همه ایرانیانست (صحیح است) حال که چنین موقعیتی بدست آمده که یک افتخار عظیم جهانی است و نوید یک تحول بزرگ و ایجاد یک نظام عالی و مرفه اجتماعی است برای ما آنقدر ارزش دارد ولو موقتاً همگی از منافع آنی و فردی خود چشم بپوشیم. خویش پروریها، انحصار طلبیها، محافظه کاریها، دوست یابیها را کنار بگذاریم و همه امکانات و نیروها را بسیج کرده و برای یک فعالیت پی گیر و همه جانبه یه پا خیزیم (صحیح است) و تا اخذ نتیجه نهائی پیش برویم بدون شک در سراسر ایران حتی یک نفر با این نظر مخالف نخواهد بود مگر اینکه مبتلا به بیماری روانی و یا واقعاً مغرض باشد. با این مقدمه اجازه بفرمائید به اصل مطالبم به پردازم. آنچه از خورشید روشن تر است اینست که در کلیه شئون زندگی و بالاخص در امور پزشکی در موقعیتی هستیم که به اتمام امکانات و شرایط و مقتضیات که در دسترس می‌باشد لازمست کار رستاخیزی انجام دهیم تشکیلات و نظام پزشکی خود را در ردیف مترقی ترین کشورهای جهان در آوریم یک دلیل که بر سایر دلایل خاصه در امور پزشکی وجود دارد و حائز کمال اهمیت است اینست که در امور پزشکی مسئله جان و سلامت مردم در میان است. مسئله نبرد با مرگ و نابسامانیهای پزشکی عالی و دانی فقیر و ثروتمند نمی‌شناسد تباهیهای پزشکی چون آتشی است که دودش بر چشم همگان می‌رود مرگ و بیماری به اصطلاح معروف و عامیانه مانند شتری است که درب خانه همه می‌خوابد شما که به حمدالله هم اکنون در عالیترین شرایط تندرستی هستید و اگر در تمام عمر رنج بیماری نکشیده باشید همین امروز امکان دارد خدای ناخواسته به شدیدترین بیماریها دچار شوید که نیازمند به دقیق ترین و عمیق ترین مراقبتهای پزشکی باشید فرزندان و خویشان ما نیز از این خطر در امان نیستند خلاصه بیماریها قادرند چنان غافل گیر کنند که حتی کمترین زمان و فرصت را از دست دادن بزرگترین ناراحتی و نابسامانی را ایجاد نماید بهر حال با توجه به توضیحات خیلی مختصر که اشاره شد برای رفع هر گونه نگرانی نیازمند به داشتن مدرک پزشکی مجهز پیشرفته در نزدیکترین فاصله زمانی و مکانی و مثل همه ممالک را قیه جهان در هر شهر و در هر ده و در هر دهکده هستیم (صحیح است) بیائید با هم در راه ایجاد تشکیلات بهداشت و پزشکی در شمار پیشرفته ترین ممالک جهانی پیش برویم و کوشش کرده و همه فداکاری نمائیم. من امروز می‌خواهم از پشت این تریبون و با به صدای بلند اعلام خطر نمایم و یک حقیقت تلخی را که عامل اصلی کندی جنبش دستگاه بهداشتی کشور است و سد محکم راه پیشرفت‌های سریع در رسیدن به هدف است بیان نموده و از همه مسئولین تمنی نمایم که بر علیه این نابسامانیها قیام نمایند. آقایان، خانمها، شواهد و قرائن نشان می‌دهد که منافع خصوصی انحصار طلبیها جاه پرستیها. حمایت از رفقا، پشتیبانی از خویشان، علاقه مفرط به ثروت‌های ناهنجار دارد مصالح عالیه کشور، تندرستی ۲۷ میلیون مردم، آبرو و مقام شامخ طبابت و حیثیت علمی‌پزشکی مملکت را در خطر می‌اندازد (احسنت).

ما داریم از مدار ترقی برق آسای فرهنگ پزشکی صدها سال دور می‌شویم، تصور می‌کنم همه خوابیم، همه غافلیم همه در راه راضی نگه داشتن نزدیکان و دوستان لب فرو بسته‌ایم و سکوت اختیار کرده و همه در برابر نابسامانیهای پزشکی اغماض می‌کنیم (احسنت) حقایق را مستور می‌کنیم تا کسی را از خود نرنجانیم (احسنت) (رامبد – این را می‌گویند وجدان بیدار).

من از همه همکاران پزشکی و پارلمانی خود که ایرانی در طراز کشورهای راقیه جهان آرزو دارند استدعای عاجزانه دارم که اجازه فرمایند. حقایق را با همه تلخیها بیان سازیم. دردها را بگوئیم تا درمان بیابیم مشکلات را بازگو کنیم تا راه چاره پیدا کنیم و بالاخره راه حل عملی ارائه نمائیم. بنده برای اینکه دچار پراکندگی و اطناب کلام نشوم تذکرات و نظریات خود را طبقه بندی کرده و رئوس مطالب و نواقص و راه حل‌ها را به طور مختصر به عرض میرسانم.

۱- مبارزه با مواد مخدره:

من قوانینی، مقررات، طرحها، برنامه‌ها، بالاخره اقدامات و فعالیتهای اولیاء امور را در باره مبارزه با مواد مخدره مورد مطالعه دقیق قرار داده‌ام نتیجه‌ای که گرفته شده اینست می‌توان در این جمله خلاصه کرد (۱۵ سال وقت و بودجه کشور در حل مسئله اعتیاد تلف شده است) (احسنت) مسلماً آن قوانین و مقررات هیچکدام متناسب با مصالح کشور، رشد اجتماعی احتیاجات مردم و مقتضیات زمان منظم نشده بود و اینک به خوبی هویداست که همره نهائی همه آن طرح‌ها و اقدامات پر شدن زندان و خالی شدن خزانه دولت بوده است (صحیح است) خانمها، آقایان، خیال می‌کنید قوانین و مقرراتی که بر پایه تعصبات شخصی و احساسات فردی تنظیم شود و تمام عوامل اجتماعی و اوضاع و احوال انسانی فراموش شود جز این تیره روزیها نتیجه دیگری خواهد داشت؟ (صحیح است) غافلید در این چند سال اخیر در نتیجه همین مبارزه مطالعه نشده چه مصیبتها برای جامعه ما ببار آمده است. چه خانواده‌ها در بدر، چه کودکان بی پدر، چه فامیلها بی سرپرست، چه جوانان و چه نیروهای عظیم انسانی به گرداب منجلاب و تباهی گرفتار شده‌اند (صحیح است) غافلید این برنامه‌های حساب نشده چه سرگردانیها برای همه حتی قضات و مراجع دادگستری به بار آورده‌اند و آنان را در مقابل مسائل بغرنج و لاینحل به زانو در آورده است بالاخره چه ثروتهای هنگفتی نصیب گروهی جنایتکار و نفع پرست و طفیلی اجتماع گردیده (صحیح است) و چه سرمایه‌هائی به باد رفته است (احسنت).

مسلماً اعتیاد به تریاک و مرفین خطر عظیم و فاجعه بزرگ برای ملت‌ها است ولی امان از این (دی استیل مرفین) امان از این هروئین سم مهلکی که علم پزشکی آنرا اصلا از فارما کوپه جهان اخراج کرده و عطایش را به لقایش بخشیده است ولی این سم خطرناک علیرغم همه مقررات در خفیه و پنهانی تیشه به ریشه جوامع ما می‌زند و تیره روزها و فجایع به بار می‌آورد (صحیح است، احسنت) طبق گزارش مقامات مسئول و مندرجات مطبوعات که در حدود ۵۰۰ هزار معتاد در کشور داریم چه فکری کرده‌ایم. درمان مشکل یا محال – انحطاط اخلاقی فساد و تباهی‌ها – گمراهی و تیره روزیها. بفرمائید برای این فاجعه عظیم برای این گروه گرفتار چه تدبیری اندیشیده‌اید؟ آیا باز خیال می‌کنید قوانین خشک و مقررات نامناسب برای تأمین سلامت وجدان و شرافت و بالا بردن رشد اجتماعی و قرار از این بلای خانمان سوز کافی است؟ اگر چنین خیال می‌کنید یقیناً در اشتباه هستید.

ما برای حل این بغرنج بزرگ اجتماعی یک طرح و یک برنامه منطقی و علمی‌و منطبق با شرایط و مقتضیات و اخلاقیات تهیه کرده‌ایم که به زیر بنای آنرا تعالیم عمومی، بالا بردن رشد اجتماعی آموزش و پرورش تشکیل می‌دهد و اصول و ستونهای آن ادغام همه فعالیتها و هماهنگ ساختن تمام اقدامات که لازمست با یک نهضت برق آسا و همه جانبه و پیگیر و وسیع دسته به میدان عمل آورده شود.

۲- مشکل دارو:

چندین سال است که آنقدر مقالات و سخنها در این باره نوشته و یا گفته شده است که دیگر من از تکرار آن صرف نظر می‌کنم چون بدبختانه در برابر هزاران انتقاد و اعتراض هیچگونه اقدام اساسی در این باره نشده و هنوز ما با هزاران مشکل روبرو هستیم.

برای مثال به این جملات توجه بفرمائید جملات زیر نقل از روزنامه کیهان است:

جناب آقای دکتر مرشد معاون وزارت بهداری به خبرنگار ما گفت: به موجب طرحی که از طرف وزارت بهداری در دست تهیه است بزودی ورود بسیاری از داروها منع خواهد شد مگر داروهائی که حیات بخش باشد زیرا مدتی است ایران مرکز آزمایش تمام دارو شده است آقای دکتر مرشد افزودند که بزودی در پروانه وارد کنندگان دارو تجدید نظر می‌شود و پروانه تعداد زیادی از آنها ت جدید نخواهد شد هم اکنون یک هیئت از طرف وزارت بهداری مشغول تهیه آماری از انواع امراض و مصرف نوع کلیه داروها در سراسر کشور هستند و تا یک ماه دیگر به کار خود خاتمه خواهند داد تصور می‌فرمائید این مطالب و نگارش روزنامه کیهان مربوط دیشب یا پریشب است (نه) این مطالب از کیهان ۳ خرداد ماه ۱۳۴۴ یعنی دو سال و نه ماه پیش است.

خوب اکنون یک سوال مطرح می‌کنم. مسئولین وزارت بهداری آیا برنامه‌هائی که ۳۳ ماه پیش گفته بودند که تا یکماه دیگر به کار خود خاتمه می‌دهد بالاخره خاتمه داده‌اند یا نه؟ اگر خاتمه داده‌اند آیا نتیجه‌ای عاید شده است یا نه؟ و آیا فقط داروهای حیات بخش در داروخانه‌های کشور به فروش می‌رسد؟ یا اینکه برای داروهای غیر حیات بخش و غیر ضروری و حتی زاید نیز سهمیه‌ای داده شده است؟ درست موقعی که مشغول تهیه و بررسی این مطالب بودم متوجه شکایات و نمونه‌های زیادی از تبعیض‌های غیر منطقی که بهیچوجه با موازین علمی‌و پزشکی تطبیق نمی‌کند گردیدم فعلاً از این مطالب صرف نظر می‌کنم و از ذکر آنها که ممکن است با سفسطه و مغلطه روبرو شوم و سبب اتلاف وقت می‌گردد خودداری می‌کنم آنچه میدانم اینست که در سراسر جهان و در دانش پزشکی تاکنون شاید متجاوز از (۱۷۰۰) قلم دارو کشف شده است ولی بفرمائید جند هزار قلم دارو اسپسیالیته در بازار ایران وجود داشته؟ و حل چند رقم چرا؟ شاید همه آنها داروهای ضروری و حیات بخش است و ما عقلمان نمی‌رسد بهر حال من منتظر پاسخ این سوال نمی‌شوم و احتیاجی هم به پاسخ ندارم چون امکان دارد که جواب این باشد: مردم ساده لوحند و رشد کامل ندارند و پزشکان مجبورند آنها را با داروهای رنگ وارنگ و داروهای گران قیمت غیر ضروری راضی نمایند و چون نمی‌توانیم آنها را به طور صحیح معالجه و مداوا نمائیم و وسایل کامل و مجهز تشخیص نداریم به ناچار مجبوریم این تیره بختان را با نسخه‌های گران قیمت و داروهای غیر ضروری رضا نموده و به ناچار با تلقین مداوا نمائیم. همکاران عزیز من برای اینکه وقت زیاد تلف نکرده باشم و زودتر به نتیجه برسم این را نیز فعلاً قبول می‌کنم و با یک برهان قاطع سوال دوم را مطرح می‌کنم و اگر وزارت بهداری توانست پاسخ منطقی بدهد و حتی اگر ۵ نفر از خود آقایان همکاران اکثریتی منطقی بودن پاسخ را قبول فرمودند سوالاتم را پس می‌گیرم والا موافقت بفرمائید حقایقی گفته شود تا بلکه معایب رفع گردد.

سوال من اینست خوب توجه فرمائید شما مراکز درمانی متعددی دارید فعلاً فقط یکی را مثال می‌زنیم (سازمان عریض و طویل بیمه کارگران و کارمندان دولت و فرهنگیانش) برای این مؤسسات فقط داروهای خاصی می‌خرید به حساب (دارو بهای ضروری و صحت بخش) جنابعالی جناب آقای وزیر دارائی تصور می‌کنم در آن موقع در وزارت بهداری تشریف داشتید خوب به این نکات توجه دارید پس به این نتیجه می‌رسیم که به نظر شما سایر داروهائی که خریداری نمی‌شود برای بیماران غیر ضروری است خوب توجه فرمائید: اگر سایر داروها غیر ضروری است چرا اجازه ورود آنها داده می‌شود و چرا برای جان کشاورز و زحمت کش و کاسب بقال و سایر مردم ارزشی قائل نیستیم. آیا خون کارمندان دولت رنگین تر از سایر مردم کوچه و بازار است که کارمندان نباید داروهای مضر و بی اثر مصرف کنند ولی سایرین مصرف بکنند؟

یا اینکه بر عکس کارمندان و فرهنگیان نباید داروهای گران قیمت و مهم مصرف کنند یعنی به مثل عامیانه مشهور (سیب سرخ برای دست چلاق خوب نیست) بفرمائید کدام یک از این دو نظر را قبول دارید؟ واقعاً قضیه یک شهر و دو نرخ و یا یک بام و دو هواست؟ بالاخره مرجع رسیدگی این نوع نابسامانیها کجاست؟ کی و تا چند. باری اگر حاضر به پاسخ این سوال نمی‌شوید می‌توانید یک

نفر از متخصصین فارما کولژی خود را معرفی کنید تا من که متخصص فارما کولژی نیستم صدها قلم دارو که کوچکترین اثر حیاتی ضروری ندارد جلو چشم ایشان بگذارم و ثابت کنم بعد از ۳۳ ماه هنوز آن برنامه یک ماهه شما نه فقط عملی نشده بلکه...(درباره این بلکه مردم خود بهتر قضاوت می‌کنند) و از موضوع بحث امروز من خارج است.

۳- قیمت داروها:

نمیدانم چندین بار اسامی داروهائی را که در بازار ایران عرضه می‌شود از پشت این تریبون بایستی بیان نمود و اعلام کرد که قیمت فروش در ایران چندین برابر قیمت مبداء اصلی است (صحیح است) و یا چندین برابر قیمت همان داروها در کشورهای همجوار است آقایان مسئولین امر، اینقدر بی‌اعتنائی به خواسته‌های مردم مردمی که برای به ثمر رسانیدن انقلاب شاهنشاه فداکاری کرده و می‌کنند و در انتظار نتایج مشعشع آن می‌باشند خوب نبوده و به صلاح مملکت نمی‌باشد. اگر این اعتراضات را قبول ندارید مدرک بایورید و ثابت کنید که مطالب من غلط است اگر غلط نیست چرا اصلاح نمی‌کنید اگر قادر به اصلاح نیستید چرا مصالح عالیه کشور را د ر خطر می‌اندازید نظر به اینکه در آغاز عرایضم اعلام نمودم که اگر دردها را بازگو کنم در مان نیز خواهم گرفت اکنون بنام درمان این مشکل عمومی‌طرح فارماکوئه ملی را که با همکاری مردم و دولت باید انجام گردد پیشنهاد می‌کنم (احسنت) و به عرایضم در این خصوص خاتمه می‌دهم.

۴- تمرکز مؤسسات درمانی:

ادغام مؤسسات درمانی را روزی که وزارت بهداری اعلام نمود و به صحه رسانید تعصب عجیبی داشت و عملی شدن این طرح را حتمی‌الوقوع و چاره همه دردها معرفی کرد (اسدی – برای اینکه دکتر آموزگار وزیر بهداری بود داشت اجرا می‌کرد بنده دیدم که اجرا می‌کرد) الان مدت مدیدیست از آن جریان می‌گذرد و برنامه‌های انقلابی یکی پس از دیگری در سایر امور در شرف اتمام است ولی هنوز ده‌ها سازمان درمانی جورواجور و ناقص مشغول کار می‌باشند (صحیح است) آیا وزارت بهداری حاضر است با شهامت بگوید که آن ماده تقدیمی‌ناقص و نارسا بوده است؟ آیا حاضر است قبول نماید که طرح غیر قابل عمل است و دلایل عدم انطباقش را با شهامت بیان نماید؟ و بالاخره اعلام نماید چه عوامل و چه کسانی برای منافع فردی در مسیر این تحول سد بندی نموده و مقاومت منفی نشان می‌دهند؟

۵- امور بهداشتی و پیشگیری از ابتلاء به بیماریها:

برای مقدمه لازم میدانم مطالبی را از روزنامه محترم ایران نوزین نقل کنم. چندی پیش تحت عنوان فعالیت‌های بهداشتی در شماره ۵۴۹و ۵۵۰ آن روزنامه چنین مطالبی منتشر گردیده که در پرونده بررسی‌های بنده موجود است تمنی دارم لطفاً به مندرجات روزنامه توجه فرمائید.

آبله – آبله روزی یکی از بیماریهای رایج و شایع کشور ما بود و با اجرای برنامه‌های بهداشتی روز بروز رو به کاهش نهاد (دکتر کیان – اصلا برافتاد) در تائید فرمایش شما است آقای دکتر کیان، به طوریکه در اثر فعالیت و مبارزه همه جانبه طی سال گذشته حتی یک مورد بیمار مبتلا به آبله در ایران مشاهده نشد و این یکی از افتخارات درخشان دولت حزبی است وقتی من این خبر را در روزنامه ایران نوین خواندم واقعاً دلم برای (ادوارد ژنر Edvard Gener سوخت بیچاره (ژنر)Gener) ۱۷۰)سال قبل وقتی واکسن آبله را کشف نمود پیش بینی کرد که بزودی امکان آن خواهد رسید که بطور قطع از بروز آبله جلوگیری شود اینکه پس از یک قرن و نیم بلکه نزدیک به دو قرن تازه مبارزه با آبله را از مشعشع ترین افتخارات خود میدانیم. بهر حال باز اگر واقعاً در ایران در سال پیش آبله وجود نداشته و آمارگران آمار صحیحی داده باشند بنده نیز به سهم خود به شما تبریک می‌گویم (چند نفر از نمایندگان – متشکریم) (مهندس ارفع – صبر داشته باشد از مشعشع‌ترین نیست یکی از آنهاست) به مطلب دیگری از روزنامه ایران نوین توجه فرمائید.
مسلولین – طی سال گذشته تعداد ۲۱۴۲۴۵ نفر مسلول به درمانگاهها و آسایشگاههای وزارت بهداری مراجعه کرده‌اند و از این عده ۱۱۶۱۱۱ مورد مینوگرافی ۱۶۴۲۰ رادیو گرافی ۲۱۹۱ رادیوسکوپی – ۵۲۸۳۷۰ مورد آزمایش توبر کولین به عمل آمده. طی سال گذشته در اثر اقدامات بهداشتی وزارت بهداری ۹۰۷۱ بیمار مسلول شناخته شدند. در این گزارش کوچکترین آماری در باره تقلیل بیماران در نتیجه پیشرفت مبارزه و درباره مبتلایان مشاهده نگردیده است. خلاصه مراجعه ۲۱۴۲۴۵ نفر مسلول به درمانگاههای وزارت بهداری نمی‌تواند جزء افتخارات دولت حزبی باشد. خانمها و آقایان، وزارت بهداری موظف به مبارزه با سل این نیست که مثلا آسایشگاه شاه آباد را به انجمن بهداری شهرستان شمیران و بیمارستانهای بوعلی را به انجمن بهداری تهران تحویل نماید. برای مبارزه با سل باید سه اصل کلی و عمومی‌را در نظر گرفت.
۱- مداوای بیمار ۲-حمایت خانواده بیمار۳- پیشگیری عمومی (آفرین) و این اصول باید یک جا با هم و یکنواخت و سه جانبه در سطح مملکتی پیاده شود (احسنت) اکنون به مطلب دیگری که بسیار جالب است و از روزنامه ایران نوین اقتباس شده است توجه فرمائید: در زیر عنوان (یکی از صفحات درخشان و جالب کتاب فعالیت ماموران وزارت بهداری) مطالب زیر نوشته شده (اوائل مرداد ماه ۴۴ گزارشی مبنی بر پیدایش بیماری قی و اسهال و بائی شکل دریافت گردید و بلافاصله اکیپهای مجهز آزمایشگاهی با شرکت متخصصین انستیتو پاستور ایران و آزمایشگاه رفرانس (Refrance) به محل اعزام گردید و پس از مطالعات و بررسیها در ۸ /۵ /۴۴ وجود بیماری و با مشخص و مسلم گردید با تمام فعالیتهای شبانه‌روزی مامورین وزارت بهداری تا اواخر شهریور ماه ۴۴ مناطق زیر اعلم گردیده بود:

استان ۱- رشت – لاهیجان- لنگرود.

استان ۲- گنبد – بهشهر- ساری- شاهی- بابل- آمل- نور- شهسوار- چالوس- نوشهر- رامسر.

استان ۵- کرمانشاهان- نهاوند- قصرشیرین.

استان ۶- آبادان – خرمشهر- بروجرد- اهواز.

استان ۸- رفسنجان- بخش راور-(کرمان).

استان ۹- مشهد – قوچان – شیروان- بجنورد – نیشابور- سبزوار-تربت-بیرجند-طیبات- فردوس-گناباد-کاشمر.

استان ۱۰- اصفهان- اردکان.

استان بلوچستان – ایرانشهر – چاه بهار.

استان مرکز- تهران – ساوه.

اقدامات انجام شده:

بلافاصله پس از اعلام بیماری تمام نیروهای وزارت بهداری بسیج شد مرخصی‌های پزشکان لغو گردید و قسمت عمده نیروهای انسانی وزارت بهداری شبانه روز و بدون استراحت به فعالیت پرداختند و مبارزه همه جانبه با بیماری و با فاصله طبق برنامه در جبه‌های مشخص شروع گردید. لابد نمایندگان محترم توجه فرمودند که پیشرفتهای درخشانی که در مبارزه با این بیماری به عمل آمده چه بوده است؟ واقعاً چه (مبارزهای به موقعی پس از آلوده شدن همه شهرها یکی پس از دیگری تازه وزارت بهداری با تمام امکاناتش و با صرف هزینه‌های سنگین و طاقت فرسا چنین مبارزاتی را انجام داده است و خیلی موجب شکر گزار ی است چون اگر عجله نکرده بودند و بلافاصله اقدام به مبارزه نشده بود مسلماً شهرهای زیر نیز ممکن بود آلوده شوند برلن – لندن – پاریس – ژنو – نیویورک –‌هامبورک – قطب شمال و قطب جنوب. باری خوب شد که بلافاصله عملیات ضربتی انجام شد و الا یکی از صفحات درخشان و جالب کتاب فعالیت طراحان و مامورین مبارزه با و با خالی مانده بود (دکتر الموتی – بیماری به این بزرگی با حداقل تلفات جلوگیری شد) عرض کردم راه حلش را خواهم گرفت راه حل این نبود غرض انتقاد نیست بلکه تذکر است آقای دکتر الموتی که منبعد برنامه‌های پیشگیری از ابتلا با بیماریهای واگیر باید این باشد که مانند سایر کشورهای راقیه جهان انجام دهند و تمام شهرستانها از بزرگ و کوچک آنچنان به تجهیزات پزشکی مجهز گردند که در اولین پیدایش بیماری، بیماری فوری شناخته شود و امکان همه نوع پیشگیری میسر و مقدور گردد، و این همه جان و مال و وقت و حیثیت از بین نرود (صحیح است) و خسارات بزرگ اقتصادی به مردم مملکت وارد نگردد (صحیح است).

۶- تبعیض رنج آور:

خوشبختانه اخیراً در کار وزارت بهداری یک قدم پیشرفت به چشم می‌خورد: (حقوق نرسها را به ۱۲۰۰۰ ریال افزایش داده‌اند) اشتباه نشود حقوق پزشکان همان ۸۰۰۰ ریال است یقیناً و مسلماً مصلحتی در کار بوده و ثابت شده که ارزش کار نرس مهمتر از کار پزشکان است این مطالب چندان مهم نیست تبعیض حقوق در بین خود پزشکان بینهایت چشم گیر است لطفاً به نسبت حقوق پزشکان کشور توجه فرمائید ۸۰۰۰ ریال ۱۸۰۰۰ ریال ۳۰۰۰۰ ریال ۵۰۰۰۰ ریال در مؤسسات مختلف حقوق اولیه ماهیانه پزشکان است اشتباه نشود این اختلاف فاحش اختلاف حقوق تیک کارگر ساده با حقوق یک استاد دانشگاهی نیست این تفاوت فاحش اختلاف حقوق افرادی است که همه دکتر هستند و عالیترین مدارج دانشگاهی را پیموده‌اند و همگی مردم این مرز و بوم و خدمتگزار یک اجتماع هستند و همه سابقه خدمت مساوی دارند (قاضی زاده – اشل حقوق پزشکان حداقل دارد حد اکثر هم دارد) توجه بفرمائید بعد مواردش را خدمت جنابعالی عرض می‌کنم. خدمات ۷- بیمارستان و نواقص آن: بیمار از شما چه می‌خواهد؟ آیا جز تشخیص صحیح، درمان کامل، احیاناً بستری شدن در یک بیمارستان تمیز و تجهیز آیا چیز دیگری نیز می‌خواهد؟ نمیدانم سنگ مرمر و تراولتن و زیبائیها و تجملات لوکس بچه درد بیمار می‌خورد (پزشکپور – اگر اینکار را نکنند تورم ایجاد می‌کند) عجیب است با این همه مشکلات و بدبختیها که بودجه‌ها و بالاخره قحطی و کسر تختخوابهای بیمارستانی که اغلب بیماران را، حتی در راهروها بستری می‌کنیم و یا خود آنها از درمان صرف نظر می‌کنند و با این شرایط وقتی بیمارستانی بنا می‌کنیم هیچوقت بودجه کمتر از ۱۰۰۰۰ تومان برای یک تختخواب مصرف نمی‌کنیم! یکی از مؤسسات ما ۱۱ میلیون تومان صرف هزینه تعمیر بیمارستانش نموده است در مقابل اغلب شهرستانهای ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفری آقایان نمایندگان شهرستانهای دور افتاده توجه بفرمائید مثل شهرستان خود بنده در شهرستانها حتی یک بیمارستان ۲۰ تختخوابی مجهز ندارند (صحیح است) ما در حدود ۰۰۰ /۳۰۰ تختخواب در سراسر کشور لازم داریم ولی هرگز کسی در راه حل این مشکل بو به فکر ایجاد بیمارستانهای ارزان قیمت نیافتاده است. در دورانی که ما برای نجات بیماران باید جهاد کنیم فقط به فکر تظاهرات و ظاهر سازیها و زیبائیهای غیر ضروری هستیم زیبائی و ظواهر بعضی از بیمارستانهای ما برابر با پیشرفته ترین کشورهای جهان می‌کند ولی آلوده گی درون بیمارستانها به جائی رسیده است که یکی از پزشکان جوان رساله خاتمه تحصیلی خود را در خصوص (آلودگی شدید داخل بیمارستانها) تنظیم نموده است که در آرشیو دانشگاه تهران موجود است. با توجه به افزایش جمعیت کشور سالیانه در حدود ۵ تا ۶ هزار تختخواب اضافی لازم داریم ولی با این برنامه لوکس بازی لازمست تمام بودجه کشور را صرف مؤسسات درمانی نمائیم در صورتیکه امروزه در کشورهای پیشرفته حتی در انگلستان نیز بیمارستانهای ارزان قیمت برای رفع نیازمندی مردم تهیه می‌نمایند. در اینجا به باد قصه کتاب Lecture de langage و حکایت عرب تشنه و گمشده در بیابان که کیسه مروارید پیدا نموده بود افتادم که گفته بود:

(حیف که عوض خرما مروارید است) کاش در تنظیم برنامه‌ها و تهیه وسایل زندگی این مطلب را در نظر می‌گرفتیم که ضروریات را بر تجملات اقلا در امور حیاتی مردم ترجیح می‌دادیم (صحیح است) و به قول نویسنده آن کتاب بنده از خوانده این جمله به زبان خارجی صرفنظر می‌کنم.

۸- امور انتظامی‌وزارت بهداری:

آنچه اطلاع دارم سال‌هاست که در وزارت بهداری اداره‌ای بنام اداره تنظیم امور پزشکی به وجود آمده و شنیده‌ام گاهگاه گروه ضربتی به سراغ مؤسساتی رفته و بعضی متصدیان را نیز خلافکار تشخیص داده و مؤسسه را برای مدتی تعطیل و مجدداً افتتاح می‌نمایند و حتی بازرسانی مخفی و در لباس بیمار و با یک نسخه به داروخانه‌ها می‌فرستند و متمردین از قوانین و مقررات را محکوم و تنبیه می‌نمایند (خوب واقعاً این خود خدمت بسزائی است) ولی نمیدانم چرا این بازرسی و رسیدگی عمومیت ندارد. شکایتی از یکی از بیمارستانهای خصوصی طراز اول برایم رسیده و جزء صورت حساب بیمارستان رقم ۹ هزار ریال انتوبیوتیک Antibiotiqe به چشم می‌خورد در صورتیکه بیمار برای یک عمل جراحی به بیمارستان مراجعه نموده و شاید آلودگی محیط بیمارستان و احیاناً آلودگی اطاق عمل چنین هزینه درمانی را انتخاب نموده است که مسلماً مسئول بیمارستانست.

(دکتر میر علاء – چه جراحی بود؟)

در پرونده اش هست و در آن بیمارستانی که جنابعالی کار می‌کنید نیست و بعلاوه رقم بزرگی برای عکسبرداری‌های غیر ضروری نیز دیده می‌شود بهرحال می‌خواهم بدانم مسئول این قبیل خلافکاریها و خرج تراشیهای بی علت کیست و آیا تاکنون به عملیات خلاف قانون این قبیل مؤسسات رسیدگی نموده‌اند یا نه؟

ضعیف کشی که هنری نیست (دکتر حکیم شوشتری – اسم بیمارستان را بفرمائید) بعد خواهم گفت بعلاوه چرا من اسمش را اینجا بگویم آنها که می‌خواهند رسیدگی کنند بعداً به من مراجعه نمایند.

۹- فرار مغزها و برنامه نوین پزشکی:

در برنامه عمرانی چهارم جناب آقای دکتر الموتی خودتان صحه گذاشتید وام پزشکان بسیار قابل توجه و حائز اهمیت است. از قرار چنین پیش بینی شده است که با این برنامه تجارتی نمودن درمانی ۲۲۲۰۰ تختخواب بیمارستانی بر تختخواب‌های موجود افزوده خواهد شد و بالاخره طبق مقررات پیش بینی شده قرار است که از این بودجه سازمان برنامه‌ای ۲۰% به تهران ۳۰% به مراکز استان و ۵۰% به پزشکان شهرستانی به عنوان وام اختصاص یابد که در شهرستانهای دور دست سرمایه گذاری نموده و مشمول کار درمانی بیماران گردند.

قبل از اینکه بخواهم اعتراضی به این طرح نموده باشم پیشنهاد تکمیلی و یا تبصره‌ای به این مقررات اضافه می‌نمایم بدین ترتیب که: (وزارت بهداری موظف باشد تا سهمیه ۵۰% شهرستانهای دور دست و محروم را پرداخت نکرده است حتی پرداخت هیچ وجهی به مؤسسات درمانی تهران و مرکز نشینانرا نخواهد داشت) (صحیح است – احسنت- احسنت) (عده‌ای از نمایندگان – ما هم موافقیم) جناب دکتر کیان به حوزه انتخابیه ات رحم کن موافقت کن یقین دارم این پیشنهادم با توجه به اینکه عموم نمایندگان محترم علاقمند به بهداشت و درمان بیماران حوزه‌های انتخابیه خود هستند و تاکنون از طرح نتیجه نگرفته‌اند با اکثریت قاطع مورد قبول واقع گردیده و تصویب خواهید فرمود و دلیل این پیشنهاد است: من از آقایان نمایندگان محترم شهرستانها سوال می‌کنم که بفرمایند تاکنون در حوزه انتخابیه آقایان چقدر از این بودجه خرج شده است؟ (عده‌ای از نمایندگان – هیچ) و آیا تاکنون خبری از این مؤسسات و بیمارستانهای ایده آلی در این حوزه‌هایشان مشاهده شده و بنا گردیده است؟ (عده‌ای از نمایندگان – ابداً) آیا کسی هست به من جواب مثبت بدهد (پزشکپور – ما که خبر نداریم آقایان اکثریت بگویند): ولی جناب آقای وزیر بهداری من به عللی پیشنهادم را پس می‌گیریم اولاً تصور می‌کنم سهمیه نور چشمیهای تهران تا به حال از هضم رابع گذشته (صحیح است) (یکنفر از نمایندگان – اصلاً از اول هم موضوع همین بود) ثانیاً مطمئن هستم با تصویب این پیشنهاد شهرهای دور افتاده را هم نمی‌توان آباد نمود و بیمارستان ایجاد کرد.

ثالثاً- اصل این برنامه با روح زمان و تبعیضات کشور ما قبل انطباق نیست (و این مقررات هم نظیر همان مقررات و قوانین مبارزه با داروهای مخدره است که ملاحظه میفرمائید) ما همه بخوبی میدانیم که در امر طبابت و درباره امور پزشکی مشکل بزرگ مردم و شکایات همگانی و عمومی‌از خطر تجارتی شدن طبابت است و از طرفی یک فکر جهانی نیز در حال تکوین است که هر چه جنبه بازرگانی پزشکی قوت گیرد فرهنگ و دانش پزشکی بالاخص در کشورهای در حال توسعه سقوط نموده (صحیح است) و مفاسد و تباهیها و نابسامانیهای پزشکی صعود خواهد کرد (صحیح است) مسلماً سقوط سطح فرهنگ پزشکی در کشور یک مصیبت بزرگ برای همه مردم از غنی و فقیر و عالی و دانی است:

اگر در اجتماع قرار شود مرگ و مرض و رنج مردم با ثروت و تمول پزشکان با نسبت مستقیم افزایش یابد چه نابسامانیها برای مردم ایجاد می‌گردد (صحیح است) مردم نگران آنند که اگر رقابتهای علمی‌و مسابقه فضیلت در مورد پزشکان جایش را به رقابت و مسابقه ثروت طلبی و مال اندوزی بدهد چه وضعی پیش خواهد آمد اکنون اجازه می‌خواهم سئوال دیگری مطرح کنم می‌خواهم به بینم وزارت بهداری درباره حل این نگرانی و مشکل مردم چه فکری کرده است؟

آنچه مسلم است وزارت بهداری و طراحانش در راه حل این مشکل قدمهای محکمی‌برداشته‌اند ولی نه برای تقلیل جنبه تجارتی پزشکی بلکه قدم محکم برای تحکیم مبانی بازرگانی پزشکی وزارت بهداری با طرح ریزهای خود چنان بنای تجارتی پزشکی را محکم نموده است که در تاریخ طبابت ایران سابقه نداشته است (صحیح است) طرح‌های این تجارتی پزشکان جوان را چنان در چهار چوب امور مالی و مادیات اسیر می‌کند که راه فرار نخواهند داشت طرحهای نوین طوری تنظیم شده است که پزشکان جوان در ابتدای کار با درس تجارت و سرمایه گذاری و صاحب سهام شدن آشنا می‌شوند. و به آنها هنر مبارزه تجارتی و رقابت در مال اندوزی داده می‌شود.

جالب است وقتی می‌خوانید به فارغ التحصیل پزشکی جواز طبابت و اجازه کار و حرفه پزشکی بدهند اول از او می‌خواهند که قسم یاد کند که طبابت را وسیله سودجوئی و نفع پرستی قرار نخواهد داد ما از پزشکان می‌خواهیم تا قول دهند طبابت را با تجارت توام نخواهند کرد. آنگاه بعد از این همه تشریفات و تبلیغات اولین درس تجارت را به آنها می‌آموزیم و آنها به فکر تجارت و اندوختن سرمایه می‌اندازیم و تشویقشان می‌کنیم و با این ترتیب و طرح نوین فقط پزشکان جوان به روح تاجر پیشگی تشویق خواهند شد پزشکان را صاحب سهام می‌کنند مقروض می‌کنند زیر دین قرار می‌دهند تا برای ادای قرض خود مجبور شوند خود را به آب و آتش بزنند و شاید خدای نکرده سلامتی و جان بیماران که مال التجاره اصلی آنانست وسیله جلوگیری از شکست در مسابقه و مبارزه مالی باشد.

این طرح نوین پزشک را چنان در تار و پود امور مالی و مادیات می‌پیچاند که به جای کسب دانش بیشتر و پیشرفت در حرفه خود تمام افکارش معطوف به جنبه‌های مادی زندگی گردد.

آقایان لابد با کلمه دیکوتمی(Dicotemie) آشنائی دارند (یکنفر از نمایندگان – چه فرمودید؟) به دیکسیونر مراجعه بفرمائید قطعاً این گروه بازیهای پزشکی سر دفتر تعالیم دیکوتمی (که خطرناکترین آفت پزشکی است) خواهد شد.

این نونهالان پزشکی این مغزهای جوان و نرم و قابل انعطاف را از آغاز کار با فرمول‌ها و تدبیر پزشکان کار کشته و ثروتمند آشنا می‌کند که تنها به فکر بالا رفتن بیلان حسابهای بانکی خود باشند، ضمن پوزش از تحریف دو بیت زیر به این قسمت از عرایضم خاتمه می‌دهم:

دستش بگرفت و پا به پا برد
تا شیوه بانک رفتن آموخت
یک سهم و دو سهم در حسابش
در بانک نهاد و غارت آموخت

(احسنت)

لجاجت با منافع عمومی

این ماجرا را که چندی قبل در مجلس شورای ملی مورد بحث و انتقاد بود و شاید همکاران محترم غیر پزشک از آن بی خبرند توجه فرمایند که سپاسگزار خواهم بود قبل از اینکه این طرحهای تجارتی نضج بگیرد همه پزشکان مجلس یعنی پزشکان عضو (حزب محترم ایران نوین پان ایرانیسم و خدمتگزاران حزب مردم) به منظور حل مشکلات طبابت و پزشکی در مجلس دور هم جمع می‌شدند و جلسات دوستانه غیر رسمی‌تشکیل می‌دادند و آقای وزیر محترم بهداری و افسران عالی رتبه تشکیلات طرح و برنامه وزارت بهداری نیز در این جلسات تشریف می‌آورند و دور هم می‌نشستیم و به بحث و گفتگو درباره مسائل پزشکی و مملکتی می‌پرداختیم.

یکی از بحث‌های اساسی همین امر مبارزه با جنبه تجارتی پزشکی و گفتگو در طرح نوین بازرگانی پزشکی بود در این بحث از ۲۵ یا ۳۰ پزشک و نماینده مجلس چه اقلیت و چه اکثریت (تا آنجائیکه به خاطر دارم) حتی یکنفر هم با این طرح موافق نبودند خوب یادم هست و همه پزشکان نماینده مجلس به خاطر خواهند داشت که در یکی از جلسات که ریاست محترم مجلس شورای ملی نیز شرکت فرموده بودند در زمینه همین طرح با آن منطق نیرومند و قوی خود اظهار نظری فرمودند و دلایل جالبی بیان فرمودند و گفتند:

(جوانان را فریب ندهید. آلوده نکنید. اگر بنا شود اینها تاجر شوند – مقروض گردند احتمال دارد که جنبه علمی‌و پزشکی تضعیف شود. اینها باید از آغاز زندگی عادت به کسب فضیلت علمی‌نمایند، بشر دوست به بار آیند نه بازرگان) در آن جلسات همه از نارسائی و آینده تار و تاریک و غیر انسانی این طرحهای تجارتی گفتگو کردند از احتمال تبعیضات در تقسیم بودجه و سرمایه درباره روحیات مردم، مقتضیات کشور صحبت کردند ولی با وجود مخالفت همگانی معلوم شد که تصمیمات متخذه طراحان غیر قابل تغییر است و برای صدمین بار به مدلول (آنچه البته به جائی نرسد فریاد است) تذکرات مورد قبول نگردید و حتی یک جواب قانع کننده و منطقی نیز از طرف طراحان وزارتی به صدها مشکل و اعتراض و انتقاد در آن جلسات داده نشد و همه در انتظار تجدید نظر در طرح پیشنهادی بودند ولی متاسفانه اقدامی‌به عمل نیامد.

۱۰- دلیل فریبنده:

برای برگرداندن مغزهای فراری تنها دلیل فریبنده در دفاع از این طرح تحکیم مبانی بازرگانی پزشکی این بود که: با اجرای این طرح کاری خواهیم کرد که جوانان و تحصیل کرده‌های خارج کشور تشویق می‌شوند و به میهن باز می‌گردند.

جناب آقای نخست وزیر، آقایان وزراء، جناب آقای وزیر محترم بهداری توجه فرمائید و اجازه دهید به مطلب بسیار مهم و اساسی اشاره نمایم چون این یک مسئله حیاتی است و جنبه عمومی‌دارد و مسئولیت همه آقایان در پیش است، راستی شما تصور میفرمائید برای اینکه مغزهای فراری را مهار کنیم فقط جزئی افزایش حقوق کافی است؟ راستی خیال می‌کنید اگر به فرض این مغزها و نیروهای انسانی را با پول به بخرید می‌توانید نتیجه بگیرید و اصلاحات به وجود آورید؟ فرض بفرمائید یک جوان را که در زیباترین شهرهای دنیا زندگی میکرده است و در بزرگترین مراکز پزشکی و با دستگاههای (الکترونیکی تشخیص بیماری) مجهز بوده و انجام وظیفه نموده است و از بهترین وسائل تفریح و سرگرمی‌بهره مند بوده است به وطن برگردانید و به شهری بفرستید که حتی از ابتدائی ترین وسایل زندگی محروم باشد. دردمندان را ببیند و وسیله زندگی و رفاه و همچنین درمان بیماران را نداشته باشد آیا با چنین وضعی این پزشک و جراح بخت برگشته می‌تواند کار صحیح کار علمی‌و مفید انجام دهد در شهری که وسائل زندگی بعلاوه بیمارستان مجهز نیست آن پزشک جوان تشنه کار مثبت و علاقمند به کشور چه کار مثبتی انجام خواهد داد؟ (مهندس ارفع – آقای دکتر امثال اینها باید بیایند مملکت را بسازند) از اول عرایضم عرض کردم گرفتاریها را می‌گویم چون منظورم تنقید نیست راهش را هم می‌گویم تا حال عرایضی را که کردم راهش را هم گفتم ما منظورمان اینست برای پیشرفت مملکت باید همه یکسان بپاخیزیم مشکلات را بگوئیم دردها را بگوئیم درمان را هم بگوئیم و الا من میدانم ایرانی، باید در ایران متولد شده در ایران زندگی کند و در ایران بمیرد ولی آن جوانی را که در فایزر سانفرانسیسکو کار می‌کند با دستگاه الکترونیک کار می‌کند خود جنابعالی میدانید به وسیله کارت الکترال اوضاع و حال و احوالش بیماریش را می‌گوید و از آنطرف کارت در می‌آید و می‌گوید بیماریش چیست تمام آزمایشها هم اتوماتیک انجام می‌شود. یک چنین طبیبی را بیاورید در کاشان با بیست و پنج هزار تومان که برای عقرب کشی آن شهر در نظر گرفته‌اید آن طبیب چه کار می‌تواند انجام دهد ما دولت و مردم نمی‌شناسیم همه مردمی‌دولتیها نوکر مردمند مردمیها خدمتگزار مردم هستند همه برای مردم کار می‌کنند (صحیح است) تصدیق خواهید فرمود اگر به این طبیب هر چقدر حقوق بدهیم و یا سهام درمانی در اختیارش بگذاریم در چنین محیطی نخواهد توانست زندگی بکند تا برسد که منشاء اثر گردد.

راستی تصور می‌فرمائید اگر این جوانان را به این شهرهای دور افتاده و عادی از وسایل کار بفرستید و ۵۰% بودجه بهداشتی خود را در دسترس آنان بگذارید و آنها را صاحب سهام تجارت پزشکی نمائید ولی وسایل زندگی برایش فراهم نکنید با چنین وضعی چگونه خواهد توانست خدمت پزشکی خود را انجام بدهد؟ زهی خیال محال نمیدانم با چه وسایلی – با چه دلخوشی و از همه مهمتر با چه راهنمائی‌ها و امیدی چنین جوان پزشک خواهد توانست شروع بکار نموده و خدمات پزشکی خود را ادامه دهد؟

جناب آقای وزیر محترم بهداری آیا ممکن است تقاضا نمایم دستور دهید طراحان طرح نوین بهداشتی تجدید نظری در این تز تجارتی خود بنمایند؟ در موقع تنظیم این مطالب یکی از صاحبنظران معتقد بود که علت همفکری همکاران شما در دفاع از تز بازرگانی شدن حرفه پزشکی به علت احترام زیادی است که به خود شما قائل اند جناب آقای وزیر بهداری – من با عده زیادی از پزشکان در تماس بوده و هستم. طرز تفکر هیچکدام از آنان با نظریات طراحان وزارت بهداری و پیشکسوتان سرمایه دار پزشکی وفق نمی‌دهد این جوانان پرشور و باشد همت و عاشق به آب و خاک ایران زمین لذایذ افتخارات آرزوهای پزشکی خود را فقط در مادیات نمیدانند و گروه کثیری از آنان اصولا از دردسر امور مالی و گرفتاریهای ضرر و زیان گریزانند:

به طور کلی یک جوان از آغاز زندگی تا فطرت پاک انسانی او با فساد - تباهی – انحراف روبرو نشده آنقدر که به عظمت علم– و فنون – تنوع زندگی – خدمت به مردم و موفقیت مطالعه و کنجکاوی در مسائل علمی‌و فنی و اجتماعی علاقمند است به مسائل مادی و مادیات توجهی ندارد. (صحیح است).

من اعتقاد کامل و رجای واثق دارم که جوانان ما جنون ثروت طلبی و آرزوی خیلی پولدار شدن را ندارند (صحیح است) جوانان با قلبی مملو از عشق شاه و میهن در حالیکه دشمن فساد – ارتشا – تبعیض‌های رنج آور بوده و همچنین دلباخته پیشرفت و آبادانی هستند آماده خدمت به وطن عزیز و شاهنشاه محبوب و مبتکر انقلاب سفید می‌باشند (صحیح است) جناب آقای وزیر بهداری تصور می‌کنم این دو عامل اصلی و این دو آرزو را که خواسته همه جوانان تحصیل کرده و پزشکان و بالاخره همه مردم کشور است اگر جامه عمل بپوشانید و جنبه علمی‌– فرهنگی و پیشرفتهای پزشکی را تحکیم نمائید و دیگر همکارانتان در عمران و آبادانی شهرستانها در سراسر کشور کوشش نموده و کوشا باشند تا وسائل زندگی برای این جوانان فراهم سازند یقین بدانید با هیچ مشکل و دردسری برای برگشت دادن جوانان و مغزهای فراری و حتی اعزامشان به دور افتاده ترین نقاط کشور روبرو نخواهد بود (صحیح است) جوانی که می‌فرستند از اینجا به شهری می‌رود که حتی اطاق ندارد بنشیند. چکار بکند باید وزارت بهداری موانع علمی‌و فرهنگی و پیشرفتهای پزشکی را با توجه به مقتضیات در نظر بگیرد و سایر آقایان وزراء وسیله زندگی برای این جوانان در حوزه‌های که می‌روند ایجاد کنند والا طبیب به شهرستان می‌رود نه جا دارد نه وسیله زندگی نه رفاه برای خودش دارد و او آنچنان طبیبی است که در بهترین شهرها زندگی کرده وظیفه اجتماعی را انجام داده است او را به یک جائی می‌فرستید که حتی وسیله زندگی عادی برایش موجود نیست با چنین برنامه‌ای و برآوردن این دو خواسته مردم از مدار ترقی منحرف نشده و با سرعت تمام به هدف نهائی و خواسته ۲۷ میلیون جمعیت ایران خواهید رسید و خواهید توانست با واگذاری امور درمانی به مردم یکی از اوامر شاهنشاه آریامهر را به طور اصیل و واقعی عملی نمائید.

در خاتمه ضمن عرض تشکر مجدد و با توجه به مطالب معروضه در مورد بودجه پیش بینی شده وزارت بهداری پیشنهادات اصلاحی تهیه نموده‌ام که به موقع تقدیم مقام ریاست خواهم نمود و امیداورم همکاران محترم با توجه به نیازمندیهای بهداشتی کشور که مورد علاقه مخصوص شاهنشاه آریامهر است عنایتی فرموده و با تائید آنها بر مراتب تشکراتم بیافزایند (احسنت).

- تصویب صورت جلسه صبح یکشنبه چهارم اسفند

۳- تصویب صورت جلسه صبح یکشنبه چهارم اسفند

رئیس – صورت جلسه صبح روز یکشنبه بین خانمها و آقایان توزیع شده است نسبت به این صورت جلسه نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت جلسه صبح یکشنبه تصویب می‌شود.

- ادامه مذاکره در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۴۸ کل کشور

۴- ادامه مذاکره در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۴۸ کل کشور

رئیس – آقای مصطفوی نائینی به عنوان موافق صحبت می‌کنند، بفرمائید.

مصطفوی نائینی – با اجازه مقام ریاست در این موقع که بودجه سال ۱۳۴۸ مملکت مطرح است اجازه می‌خواهم مختصری از وقت مجلس محترم را اشغال کنم.

و نظرات موافق خودم را راجع به بودجه سال ۱۳۴۸ به عرض برسانم با وجودیکه معتقدم اوقات گرانبهای مجلس شورای ملی را با تکرار مکررات و کلمات اضافی نباید بگیرم و مخصوصاً هیات دولت را با تمام مشاغل و گرفتاری‌هائیکه دارند در اینجا نباید معطل نگهداریم معهذا چون یکی از اهم وظایف مجلس شورای ملی رسیدگی به دخل و خرج مملکتی و رسیدگی به منابع در آمد و هزینه است مخصوصاً بودجه از نظر آنکه منعکس کنند فعالیتهای دولتی است و سیاست عمومی‌دولت برای سال آینده در آن منعکس است جای آن دارد مورد بحث و مداقه قرار گیرد قبل از ورود به یاداشتهائیکه راجع به ارقام درآمد و هزینه‌های فعالیتهای دولتی تهیه کرده‌ام برحسب مطالبی که در این دو سه روزه از نمایندگان محترم شنیدم خواستم تذکراتی به عرض نمایندگان محترم برسانم ما نمایندگان مجلس شورای ملی همه سربازان فداکار انقلاب شاه و مردم هستیم (صحیح است) همه در راه تحقق آرمانهای انقلابی پشت سر رهبر عالیقدر مملکت قدم بر می‌داریم به نظر من این وظیفه و راهی است که همه ما اعم از اقلیت و اکثریت انتخاب کردیم ما نمایندگان اکثریت تذکرات مفید آقایان اقلیت را می‌پذیریم برای اینکه فلسفه وجودی اقلیت در مجالس ملی برای اینستکه تذکراتی بدهند و ارائه راههائی بکنند. البته حزب اکثریت و حزب دولت (یکنفر از نمایندگان – حزب و دولت) بله حزب و دولت اجازه بدهید عرضم را بکنم مطالبی را که در این چند روز نمایندگان اقلیت گفته‌اند به نظر بنده شامل دو قسمت بود یک قسمت شامل انتقادات و مسائلی بود که مربوط به دوران قدیم بود مربوط به دوران پیش از انقلاب ۶ بهمن بود این مطالب را به حساب دولت و حزب ایران نوین گذاشتن به نظر بنده دور از انصاف است قسمتی هم یادآوریهائی بود که آقایان کردند و تذکر اتی فرمودند همانطور که در مقدمه عرایضم عرض کردم مسلماً دولت این یادآوریها و تذکرات را زیر ذره بین قرار می‌دهد و مورد توجه قرار می‌دهد از آنچه مفید است استفاده خواهد کرد اما آنچه برای بنده موجب تعجب است اینستکه چرا نمایندگان محترم اقلیت که همه شان از افراد خوب و منصف هستند روی مطالب جزئی که عرض کردم اکثر مربوط به دوران گذشته است دست میگذراند (دکتر اسفندیاری – آیا پنجسال کافی نبود که این اشکالات جزئی رفع بشود؟) ولی خدمات بزرگ و شگرفی که امروز دنیا قبول دارد که در این چند سال بدر این مملکت انجام شده این خدمات را نادیده می‌گیرند خیال می‌کنم چنین طرز تفکری بی انصافی باشد من خیال می‌کنم اگر دوستان اقلیت خدمتگزاران صدیق مملکت را تشویق بکنند همانطور که بعضی از آقایان این طور عمل کردند انتقادات سالم را گفتند خدمات دولت را هم شمردند اگر تشویق بکنند و خدمت دولت را ذکر کنند خیال می‌کنم دستگاه مجریه و این خدمتگزاران صدیقی که در اینجا نشسته‌اند بیشتر تشویق می‌شوند و با حرارت بیشتری به این مملکت خدمت خواهند کرد (فضائلی – رهبر عالیقدر مملکت ما شاهنشاه آریا مهر است) (صحیح است) خیال می‌کنم جناب آقای فضائلی مأیوس کردن خادمین مملکت از کارهای بسیار بسیار مضر باشد (مهندس فروهر – پاسداران انقلاب هیچوقت مأیوس نمی‌شوند) بنده به عنوان یک عضو حزب اکثریت عرض می‌کنم که حزب ما و دولت حزبی ما هیچکدام ادعا نمی‌کنیم که خدمات بزرگی که در این مملکت در این چند سال انجام شده است افتخار ابتکار این خدمات با ما است (صحیح است) بنده عرض می‌کنم همه دنیا تصدیق می‌کند که طراح عالی قدری که خطوط اصلی سیاست مملکت ما را ترسیم کرده است رهبر عالیقدر مملکت یعنی شاهنشاه آریامهر است (صحیح است) اما اجازه بفرمائید که به تاریخ این خدماتی که انجام شده است تاریخ اجرای اوامر اعلیحضرت همایون شاهنشاهی که انجام شده توجه شود که مجری این اوامر و این برنامه‌ها دولت حزبی ایران نوین است (احسنت) مگر می‌شود تاریخ را منکر شد. مگر می‌شود منکر شد که ذوب آهن که از افتخارات ماست و از آرزوهای ما بوده است طراح بزرگش شاهنشاه آریامهر بوده‌اند مگر می‌شود انکار کرد که اجرای این امر در زمان دولت هویدا بوده است.

(رضوی – و امثالهم)

(فضائلی – حزب ایران نوین بعد از انقلاب شاه و ملت متولد شد)

(مسعودی – آقای فضائلی که استاندارد بود چکار کرد؟)

بسیار جای خوشوقتی است که دولت جناب آقای هویدا در این چند سال بودجه خودش را هر سال جامع تر و کامل تر به مجلس شورای ملی تقدیم کرده (صحیح است) امسال یک مزیت بیشتری داشته و آن مزیت این بود که شاید یک ماه زودتر از حد معمول هر سال دولت بودجه را به مجلس تقدیم کرده و اینجای نهایت تشکر است زیرا به نمایندگان اکثریت و اقلیت امکان داد که تمام نظرات خودشان را در این مجلس محترم عرض کنند یعنی دولت خواسته است که از وجود نمایندگان محترم استفاده کنند و نظرات مفید آقایان را بشنود و بودجه را به موقع و با فرصت کافی تقدیم مجلس کرد ما همه به یاد داریم که قبل از انقلاب ششم بهمن هرگز یک بودجه کامل و جامع نداشتیم (صحیح است) به نظر من بودجه‌هائیکه تنظیم می‌شد اولا سال‌های متوالی به جای بودجه ۱۲ /۱ داشتیم بودجه‌های بعدی هم که داشتیم چون بودجه برنامه‌ای نبود در حقیقت تصویب یک مقدار مارج بود اما در این چند سال دولت بودجه جامع برنامه‌ای تقدیم کرد همانطور که عرض کردم امسال برخلاف معمول این چند سال دولت مجلس را در تنگنا و به اصطلاح عوام در تنگ کلاغ پر نکشیده و مجال کافی داده گه نمایندگان هر چه در دلشان هست بگویند (یکنفر از نمایندگان – ما میگوئیم ولی کسی گوش نمی‌کند) وقتی بودجه حاضر به دقت بررسی شود و ارقام این فعالیتها رسیدگی شود بی اختیار به عظمت شاهکارهائیکه در این چند سال به رهبری شاهنشاه آریامهر در این مملکت انجام شده است سر تعظیم فرود می‌آورد و تصدیق می‌کند که درایت و فداکاری و شخصیت بارز ایشان و راهنمائیهائیکه به دولت پاسدار انقلاب فرمودند و دولت پاسدار انقلاب به عنوان بهترین مجری طرح آنها را اجرا کرده است مملکت ما را در یک جهش فوق العاده قرار داده است (صحیح است) بنده گمان می‌کنم که در سال ۱۳۲۰ بود که شاهنشاه جوانبخت ما در میان گرداب امواجی که هر موجش کافی بود کشوری را نابود کند بلی سال ۱۳۲۰ یک پادشاه جوان و کم سن برای ملت خودشان آرمانها و هدفهائی آرزو کردند و پنج اصل معروف خودشان را خوراک برای همه – پوشاک برای همه – فرهنگ و بهداشت و مسکن برای همه آن روز عنوان کردند اما ما امروز افتخار می‌کنیم که به رهبری این شخصیت عالیقدر نه تنها آن پنج هدف عالی جامه عمل پوشیده بلکه ما در راه پاره کردن نظامهای پوسیده کهن در راه بر انداختن نظامهای فاسد گذشته قدمهائی برداشته‌ایم که در دنیا به عنوان اقدامات اعجاب آمیز تلقی شده است بنابراین ما منکر فرمان شاهنشاه نیستیم ما منکر لقبی که شاهنشاه بما داده‌اند نیستیم (صحیح است) این افتخار برای دولت حزب پاسدار انقلاب است که نه تنها آن هدفهای پنج گانه را جامه عمل پوشانید بلکه در راه اجرای اوامر شاهنشاه آن نظام پوسیده کهن را پاره کرد ونظام جدید که دنیای امروز آنرا ستایش می‌کند جانشین آن کرد (صحیح است) عرض کردم ضمن فرمایشات آقایان نمایندگان مطالبی شنیدیم البته بنده نمی‌خواستم غیر از ارقام و اعداد و مطالب مستدل چیزی عرض کنم دیدم فرمایشات و تذکراتی که نمایندگان اقلیت داده‌اند اگر جوابی داده نشود ممکن ا ست در ذهن اشخاص ساده‌ای که در خارج هستند اثر سوئی گذاشته شود با کمال احترامی‌که به نمایندگان محترم اقلیت دارم میل دارم خیلی مختصر بعضی نکات را توضیح عرض کنم البته درست است در موقع طرح بودجه همه مطالب را می‌شود گفت اما به نظر من طرح مطالب حزبی در اینجا خیلی کار صحیح و به جائی نبوده و اگر خواستیم راجع به ایدئولوژی حزب با هم مباحثه کنیم این کار را باید در جائی بکنید که تعدادی مردم بی طرف هم باشند تا قضاوت کنند که ایدئولژی حزب ما بهتر است یا ایدئولژی حزب دیگر پس اینجا بهتر است در بودجه روی ارقامی‌که تمام فعالیتهای دولت را منعکس می‌کند و مربوط به تمام دستگاهها هست صحبت کنید چون راجع به حزب صحبت کردید و یکی از نمایندگان محترم فرمودند آیا حزب مسئولیت کارهای دولت را قبول می‌کند یا نه بنده با رهبران حزبی صحبت نکردم ولی استنباطیکه از افکار آنها کردم عرض می‌کنم که حزب ما تمام مسئولیت کارهای دولت حزبی را قبول می‌کند اما همانطور که عرض کردم دو مطلب است یکی کار گذشته‌ها را به بحساب حزب ما نگذارید:

سعدی بروزگاران مهری نشسته بر دل
بیرون نمی‌توان کرد الا بروزگاران (احسنت)

یک مدتی، دویست سال کشور مادر راه سرازیری بود، ششم بهمن یک مرد بزرگی یک برنامه انقلابی را ابتکار کرده و گذاشته در دست عده‌ای که اجرا بکنند، ما مامورین حزب انقلاب هستیم، حزب اعجاز کننده که نیستیم، ما خیلی از تذکراتی را که راجع به نقائص امور مملکتی نمایندگان محترم اقلیت گفتند قبول داریم ولی معتقدیم بسیاری از آنها در زمان حکومت حزب ایران نوین اصلاح شده است و بقیه را هم ادعا می‌کنیم که قادر هستیم اصلاح کنیم (احسنت) توجه به زمان بکنید (دکتر اسفندیاری – ببینیم و تعریف کنیم) انشاء الله، ما امیدوار هستیم جناب آقای دکتر اسفندیاری جنابعالی انشاءالله زنده باشید و آینده بسیار تابناکتری در زیر سایه رهبر عالیقدر مملکت ملاحظه بفرمائید، ملاحظه بفرمائید که حزب ایران نوین حزبی که پاسداری انقلاب را به عهده داشته چگونه در اجرای اوامر شاهنشاه اقدام می‌کند راجع به بعضی از نکات تذکراتی دادند راجع به فلان دستگاه مثلاً شرکت واحد که سوء استفاده کرده بله بنده هم قبول دارم که دستگاه قضائی شرکت واحد را متهم کرده است اما تمام این سوء استفاده‌ها مربوط به گذشته بوده یا ممکن است که مربوط به حالا باشد اما اساساً دستگاه دادگستری برای اینست که اگر یک سوء استفاده کننده‌ای پیدا شود او را تعقیب کنند این افتخار بر حزب ایران نوین و دولت حزب ایران نوین هست که وقتی یک فردی به سوء استفاده متهم شد یا منحرف شد دستش را بگیرد و تسلیم محاکم صالحه بکند اینکه نمی‌شود گفت که چرا فلان کس در فلان جا سوء استفاده کرده است ولی دولت دستش را گرفته و به محاکم صالحه تسلیم کرده این از افتخارات ماست در تمام دنیا دادگستری هست پلیس هست قوای انتظامی‌هست و اینها دلیل بر این است که مختلف هم هست منحرف هم هست دولت ما مطلقاً در مقابل منحرفین چشم پوشی نکرده است (صحیح است) (مهندس صائبی - و نمی‌کند) باز یکی از ناطقین محترم راجع به نارسا بودن تبلیغات صحبت کردند راجع به نارسائی صدای تلویزیون صحبت کردند من عرض نمی‌کنم که صدای تلویزیون و صدای رادیوی ما چقدر است و صدای رادیوی ما مثل بی بی سی لندن است ولی قبول بفرمائید خود من که چند سال پیش از تهران بیرون می‌رفتم در قم صدای رادیو تهران را نمی‌شنیدم حالا در بیغوله‌های یزد و کرمان و اصفهان و نائین هم صدای رادیو تهران به خوبی شنیده می‌شود و با دستگاههای رله که در مرزها هست در کشورهای همیسایه هم صدای رادیو ایران شنیده می‌شود (دکتر اسفندیاری – در کرمان خوب شنیده نمی‌شود) عرض می‌کنم همین چند شب پیش بود که دستگاه تلویزیون اعلام کرد که با نصب آنتن بلندتری امواج تلویزیونی در شهر اصفهان هم گرفته می‌شود امواج تلویزیون آبادان در کنار خلیج گرفته می‌شود و اینها مسائلی است که دولت به آنه توجه دارد من افتخار می‌کنم بهجای طرز کار دولتهای گذشته که برای ساختن یک ساختمان چند سال وقت تلف می‌کردند یک وزیر حزبی که امروز در کابینه نیست و چون نیست من می‌توانم با صدای باز و با سعه صدر از او تجلیل بکنم یک روز اعلام کرد من تا فلان تاریخ ساختمان تلویزیون ملی را تکمیل می‌کنم و تحویل می‌دهم و اگر نکردم استعفا می‌دهم (صحیح است) و در موقع هم تحویل داد این طرز کار دولت انقلابی است (دکتر طالع گزارش تلویزیون ملی ایران را بخوانید به ببینید چه نوشته نوشته دولت کار شکنی کرد ولی ما ساختیم) راجع به تعلیمات و آموزش و پرورش صحبت شد البته همکاران من که در کار آموزش و پرورش بیشتر تخصص دارند تشریف می‌آورند و این مطلب را می‌گویند ولی چون یک معارضه‌ای است البته من با کمال ادب یک تذکر به جناب آقای دکتر عامل از آنجا که نشسته بودم دادم و چون از آنجا نتوانستم توضیح بیشتری بدهم اجازه می‌خواهم حالا توضیحی عرض کنم من به عقدیه خودم اگر اشتباه می‌کنم جنابعالی ارشادم بفرمائید عقیده‌ام اینست که تعلیمات اجباری و پیکار با بیسوادی و با سواد کردن مردم برای این نیست که به اینها کار بدهید ما یکی از بدبختیهایمان اینست که دیپلمه ایمان هم برای کار درس می‌خوانند من معتقدم دیپلمه باید تحصیل کند سواد پیدا کند برای نفس با سواد شدن و خود با سواد شدن نه برای اینکه وسیله کاری باشد بنده آن روز عرض کردم که پیکار با بیسوادی و یاد دادن خواندن و نوشتن برای ادامه حیات یک بشر لازم است بشری که نتواند بخواند و بنویسد یعنی کور است یعنی نمی‌تواند به حیات خودش ادامه دهد یعنی نمی‌تواند رای بدهد رای مستقیم نمی‌تواند بدهد این مسئله ربطی به مسئله کار ندارد راجع به پرورش ملی و تقویت روحیه دلسوزی نسبت به آب و خاک صحبت کردند من این احساسات دوستان پان ایرانیست را خیلی خیلی تمجید می‌کنم اما آقاجان یکی از چیزهائی ر ا که با انقلاب فوری نمی‌شود درست کرد افکار مردم است افکار مردم را باید به مرور زمان درست کرد (صحیح است) طبیبی که از آب و خاک مملکت استفاده کرده از هزینه دانشگاه استفاده کرده دکتر شده حالا حاضر نیست که بنائین برود و خدمت کند یا حاضر نیست که به مهاباد برود و خدمت بکند چکار باید کرد البته یک نظراتی هست ما در بین خودمان در حزب می‌نشینیم و مذاکره و تبادل و اصطکاک عقاید تند پیدا می‌شود این تذکرات را می‌دهیم به دولت و این راه حل‌ها را ارائه می‌دهیم راه حل‌هائی هست مزایای بیشتری به مردم شهرستانها بدهند تا آنها به آنجا بروند اما اخلاق عمومی‌و آن دلسوزی را که شخصی از راه رفتن در خیابانهای نیویورک و سانفرانسیسکو با تسهیلات و وسائل تفریح که آنجا هست صرفنظر کند و بیاید به مردم ستمدیده نائین و خور و بیابانک خدمت بکند باید به مرور زمان در مردم تلقین بشود این چیزی نیست که در ظرف پنج روز و ده روز بشود درست کرد پیغمبر اسلام با تمام نفوذ کلامش در مدتی که حیات داشت نتوانست روحیه مسلمانان را عوض کند (دکتر کیان – سپاه بهداشت این کار را به بهترین وجه انجام داد) (مهندس بهبودی – آن سپاه انقلاب است) بلی سپاه انقلاب است که طرحش را رهبر عالیقدر ملت داد ولی اجرایش را دولت پاسدار انقلاب کرد راجع به بهداشت مطالبی فرمودند ناطقین قبلی مخصوصاً جناب آقای دکتر سعید حکمت یک مطالب مستدل فنی گفتند که مسائل است که من چون اهل فن نیستم می‌روم با ایشان می‌نشینیم به بینیم اگر این مطالبی را که ایشان می‌فرمایند واقعاً اینطور است و صرف مسموعات نیست این مطالب را با دولت مطرح می‌کنیم که اگر نقائصی هست برطرف بکنیم اما این بی انصافی است که گفته بشود بهداشت ما ترقی نکرده به خدا بی انصافی است بنده خودم در فامیل و خانواده خودم سه چهار بردار و خواهرم از آبله مردند اما امروز شما در کجای مملکت در کدام بیغوله این کشور در کدام نقطه دور افتاده مملکت می‌توانید ادعا بکندی کدام آدم بدبین و بی انصاف می‌تواند دعا بکند که آبله کشتار می‌کند یا آبله وجود دارد (مسعودی – مالاریا را بفرمائید) همانطور که همکاران محترم جناب مسعودی فرمودند نه در شمال هست نه در بنادر جنوب هست اینها قدمهائی است که به تدریج برداشته شده ولی در زمان حکومت انقلاب با سرعت بیشتری انجام شده بود در مورد فرمایشات دوست عزیز و قدیم خودم جناب آقای دکتر مهندس بهبودی خیلی توضیح نمی‌دهم برای اینکه ایشان فرمایشاتشان را تماماً با خواندن روزنامه‌ها فرمودند و بنده فکر می‌کنم حتماً عقیده خودشان نبوده اما اگر با رباب مطبوعات که اینجا تشریف دارند و در لژ مطبوعات تشریف دارند بر نخورد مطبوعات یک چیزهائی می‌نویسند که سندیت ندارد (مسعودی – نامه‌های وارده را منتشر می‌کنند) و متاسفانه باید عرض کنم اگر یک روزنامه‌ای مطلب انتقادی و منفی نوشت مثل اینکه مردم بیشتر خوششان می‌آید و تیراژ دارد و برای اینکه این تیراژ را پیدا کنند چیزهائی می‌نویسند تازه آن مطالبی را که فرمودند چیز مهمی‌نیست عرض کردم آنقدر خدمات در این مملکت شده که اگر این مطالبی هم که در روزنامه‌ها نوشته شده و ایشان خواندند صحت داشته باشد چیز مهمی‌نیست (دکتر الموتی – روزنامه‌ها نامه‌های مردم را چاپ می‌کنند ممکن است درست نباشد، روزنامه‌ها ستون آزاد دارند) عرض می‌کنم گفتند در فلان تاریخ از نخست وزیری نامه‌ای به وزارت کشور نوشته شده و ۶ ماه بعد جواب داده‌اند در جواب یکی از دوستان گفت این مطلب موضوع نداشته و لازم به جواب دادن نبوده تازه اگر یک نامه‌ای توی کشوی یک بایگانی چند روز مانده و گمشده (مهندس صائبی – آقای مصطفوی در سالهای اخیر آنقدر دفتر پستی در این مملکت ایجاد شده که مطالب مربوط به یک دفتر پستی را نباید آنقدر اهمیت داد) این مطلبی نیست که بشود در مقابل این کارها و خدماتیکه انجام شده این را به رخ دولت بکشید و این را در مجلس مقدس ملی مورد استناد قرار بدهید (صحیح است) راجع به اینکه فرمودند معلمین کشور می‌روند بخشدار می‌شوند اتفاقاً این معلمینی که بخشدار می‌شوند جناب آقای مهندس بهبودی به درد معلمی‌نمی‌خورند و به درد بخشداری می‌خورند وزارت کشور برای بخشداری لیسانسیه حقوق می‌خواهد و علوم اجتماعی، اینها به درد آموزش و پرورش نمی‌خورند، وزارت آموزش و پرورش لیسانسیه علوم لازم دارد، لیسانسیه علوم متاسفانه به علت اینکه در گذشته طرز تدریس ریاضی و فیزیک و شیمی‌بد بوده و پایه‌های علمی‌بچه‌ها بد بوده بچه‌ها تا می‌رسند به مدرسه عالی از رفتن به دانشکده‌های ریاضیات و دانشکده‌های فیزیک و شیمی‌وحشت دارند اینست که متاسفانه می‌روند در رشته‌هایی درس می‌خوانند که مملکت به این رشته‌ها خیلی احتیاج ندارد (دکتر عاملی – چشم برنامه ریزان شما روشن) مملکت ما به لیسانسیه علوم بیشتر احتیاج دارد که البته باید روزبروز بیشتر بشوند، برای اینکه احتیاجات مملکت برطرف بشود یکی از دوستان من که در کار بهداری صاحب اطلاع هستند و نظر ایشان برای بنده سند است یک یادداشتی نوشته‌اند و می‌گویند میزان مرگ و میر در ۱۵ سال قبل ۳۵ در هزار بوده و امروز به ۱۸ در هزار رسیده این دلیلی است که مملکت ما در حال ترقی سریع است اما راجع به افزایش اعتبارات صحبت کردند آقای مهندس بهبودی فرمودند که کارگزینی وزارت کشور ۵۰۰ کارمند دارد من استدعا می‌کنم که یکنفر از نمایندگان حزب پان ایرانیست و یکنفر از نمایندگان حزب ایران نوین فردا صبح بروند و تعداد کارمندان کارگزینی وزارت کشور را بشمارند اگر به صد نفر رسیدند من تمام فرمایشات جناب آقای مهندس بهبودی را از نظر خودم البته قبول می‌کنم این چه حرفی است آقا وزارت کشور کارمندان کارگزینش به سی نفر نمی‌رسد من لااقل در این باب اطلاع دارم و میدانم و مطمئن باشید خلاف عرض نمی‌کنم راجع به انجمن شهر صحبت کردند درباره انجمن شهر رفسنجان چون جناب آقای دکتر رفیعی که ذیصلاحیت هستند صحبت کردند بنده در باره آن صحبتی نمی‌کنم اما راجع به انجام شهر تهران که یک انجمن فوق العاده حسابی است (دکتر اسفندیاری –مگر انجمن‌های شهرستانها حسابی نیستند؟) باید عرض کنم این فوق العاده عالی است آیا می‌شود منکر یک واقعیت شد؟ در پایتخت کشور ما ۲۵ سال بود که انجمن شهر وجود نداشته و وزارت کشور قائم مقام انجمن شهر بود و این کار صحیح نبوده است این دولت حزب ایران نوین بود که این طلسم را شکست و این انجمن شهر را به وجود آورد (دکتر فریور – با آن نحوه انتخابات که دیدیم) جناب آقای دکتر فریور شما آدم منصف و تحصیل کرده‌ای هستید انتخابات انجمن تهران در زمان این دولت به بهترین نحو انجام شد (پدرامی‌– جناب آقای مصطفوی باریدن برف و باران را به حزب ما ایراد می‌گیرند این چه حرفی است که می‌زنند) بله اتفاقاً این انجمن شهر در این مدت کوتاهی که کار کرده بسیار کارهای خوبی بوده ملاحظه بفرمائید یکی از کارهائیکه ظرف مدت دو سه ماه انجام داده و این کار را در حقیقت می‌شود گفت که از لحاظ شهری و از لحاظ راحت بودن مردم از گرفتاریهائی که مردم با شهرداری دارند ما در اصلاحات است مسئله تصویب نقشه جامع شهر تهران است اینکه درست نبود که نقشه جامع شهر برای یک شهر پایتخت یک مملکت مترقی وجود نداشته باشد که شهرداری و مردم ندانند که آیا این خانه سه سال چهار سال دیگر در معرض خیابان قار خواهد گرفت یا نه این طلسم را انجمن شهر پایتخت شکست و من در اینجا به رئیس و اعضای انجمن شهر که این خدمت را کرده‌اند احترام و تقدیر خودم را تقدیم می‌کنم (چند نفر از نمایندگان و شهردار) بله و شهردار تهران چون من شهردار تهران را نمی‌شناسم اسم نبردم من میدانم که خاندان شهرستانی یکی از خاندانهای متدین و خوب خراسان و مملکت هستند (صحیح است) من میدانم که مهندس شهرستانی در مشهد حقیقتاً آنطور کار کرده است که کارش شبیه اعجاز بود.

(یکنفر از نمایندگان – در تهران هم اعجاز کرده) ولی چون عادت ندارم از کسی اسم نبرم از انجمن شهر تهران نام بردم (فرهادپور – این طلسم را چرا ۵ سال نشکستید؟)

این مقدمه بود برگردیم به اصل مطلب در بودجه فعلی علاوه بر محتوای بودجه و ارقامیکه طرز تنظیم بودجه و طرز تهیه‌اش طوری است که به تمام معنی برنامه‌های مملکتی در آن منعکس است انعکاس درآمدهای اختصاصی دولت در این بودجه دو فایده بزرگ دارد یک فایده اش این است که دولت می‌تواند به تمام منابع درآمد و عوایدی که از طرق مختلف عاید دستگاه مملکت می‌شود نظارت و کنترل بکند و با پادار کردن ارقام خرجش برنامه‌ها و فعالیتهای این دستگاههای اختصاصی را توی کتاب بودجه منعکس کرده که آقایان نمایندگان محترم ملت می‌توانند بخوانند و قضاوت کنند (صحیح است) من عرض می‌کنم دولت آقای هویدا اگر قصد این را داشت که مسائل را در استتار نگهدارد اگر از انتقاد سالم نگران بود اعتبارات درآمد و هزینه دستگاههای اختصاصی را توی بودجه نمی‌گذاشت ولی این اعتبارات که در بودجه گذاشته شده به آقایان اقلیت و اکثریت امکان می‌دهد که نظریاتشان را راجع به جمیع دستگاههای اختصاصی، دستگاههای بازرگانی اعلام کند (صحیح است) یکی دیگر از مزایای بودجه تقدیمی‌دولت برنامه بودنش می‌باشد در بودجه برنامه‌ای طراحان بودجه موظف هستند که بر اساس بنامه‌های ملی مملکت و طرحهائی که در برنامه به تصویب رسیده است اعتبارات لازم را برای هر سال پیش‌بینی بکنند و به موقع اجرا نگذارند یعنی در حقیقت رقم مخارج بودجه و کیفیت خرجش در بودجه برنامه‌ای اهمیت بیشتری دارد مثلاً طبق قانون برنامه عمرانی چهارم دولت موظف است در حدود متجاوز از ۴۸۰ میلیارد ریال برای فعالیتهای عمرانی سرمایه‌گذاری کند و متناسب سنواتی که هست امسال دولت ۹۶ میلیارد از این مبلغ غرا سرمایه گذاری کرده است تا برنامه‌ای که قبلاً به تصویب رسیده است سهمی‌را که در سال ۴۸ باید انجام بشود انجام بگیرد پس چنین بودجه‌ای هدف دارد بودجه برنامه‌ای هدف دارد و هدفش هم تامین رشد اجتماعی و اقتصادی مملکت است (صحیح است) البته در مملکت ما هدفهای بیشتری مردم دارند خواسته‌های مردم بیش از اندازه‌ای است که در این بودجه منعکس است و این دلیل رشد مملکت است دلیل رشد ملتی که هر روز بیش از آنچه که دارد باز هم می‌خواهد ولی امیدوار هستیم که زیر بنای کارهای اساسی مملکت در این برنامه چهارم انجام بشود و به تدریج بقیه خواسته‌های مردم جامه عمل بپوشد.

رئیس– آقای مصطفوی فرمایشات شما خیلی طول دارد؟

مصطفوی – بنده شاید یکساعت دیگر صحبت داشته باشم.

رئیس- یکساعت.

یکنفر از نمایندگان – خوب است ادامه بدهید.

مهندس ارفع – رای بگیرید.

رئیس– خانمها و آقایانی که موافقند آقای مصطفوی صحبتشان را ادامه بدهند خواهشمندم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای مصطفوی بفرمائید.

مصطفوی نائینی – بنده قبل از اینکه پشت تریبون بیایم مقام ریاست که امرشان همیشه برای بنده مطاع است توصیه فرمودند که کمتر صحبت کنم من در اجرای امرشان آنچه را که فکر کردم تکرار مکررات است از یادداشتهایم حذف کردم اما اجازه می‌خواهم آنچه به خیال خودم تکرار مکررات نیست اینجا عرض کنم یکی دیگر از مزایای بودجه سال ۴۸ این است که به معنای واقعی کلمه متعادل است درست است که در دو سال گذشته هم بودجه ما متعادل بود ولی آقایان اطلاع دارند که در این بودجه متعادل یک رقم در حدود دو میلیارد ریال به عنوان صرفه جوئی وجود داشت یعنی در حقیقت یک کسر خرجی را بنام صرفه جوئی منظور کرده بودند و دولت با اجرای حسن سیاست مالی و با مراقبت و فعالیت در نحوه خرج و کیفیت خرج از محل اضافه درآمد و از محل صرفه جوئی مبلغ دو میلیارد ریال تأمین می‌کرد و بطوریکه در آخر سال بودجه متعادل بود خوشبختانه امسال این دو میلیارد ریال در بودجه منظور نشده است و دولت بدون توجه به این رقم بدون اینکه توسل به چنین اقدام مالی بکند بودجه را تنظیم کرده است در این جا درباره حسن اجرای سیاست مالی صحبت کردم مخصوصاً از مراقبت در امر وصول صحبتی شد باید عرض کنم که جای بسیار بسیار خوشوقتی است که در اثر حسن وصول مالیاتها و اجرای عدالت اجتماعی و گرفتن مالیات از کسانیکه از منافع بیشتری در این مملکت بهره مند می‌شوند امسال با وجود اینکه ۱۱ درصد بودجه نسبت به سال پیش بیشتر شده است مالیاتهای مستقیم از ۱۴ میلیارد به ۱۷ میلیارد ریال ترقی کرده است و حال آنکه مالیات غیر مستقیم که بنده قبول می‌کنم هنوز هم زیاد است از ۳۹ درصد بودجه مملکتی به ۳۵ درصد بودجه مملکت تنزل پیدا کرده است ما فراموش نکرده‌ایم که در سنوات گذشته در یک چنین روزهائی دولت متوسل می‌شد مالیاتهای غیر مستقیمی هر سال برای اتومبیل یا برای چیز دیگری که آسانترین طرق وصول مالیات است پیش بینی بکند ولی امسال در این بودجه چنین چیزی نمی‌بینیم خوشبختانه در اثرل وصول مالیات مستقیم که عادلانه ترین نحوه مالیاتها است کسری در مد دولت تأمین شده است (دکتر اسفندیاری – یک رقمش مالیات بر ارث است) البته آن پولدارهائیکه از منافع و مزایای این مملکت استفاده می‌کنند و مرحوم می‌شوند باید این مالیات را بدهند (دکتر اسفند یاری – مثل اینکه دولت خبر دارد هر سال چند نفر می‌میرد) ولی بنده اگر مردم مالیات بر ارث نباید بدهم نگران نباشید یکی دیگر از مزایای بودجه فعلی که بنده مختصر راجع به محتوایش صحبت می‌کنم مخصوصاً از نظر ما نمایندگان شهرستانها قابل تقدیس است این است که قسمتی از بودجه یعنی بودجه آموزشی بودجه بهداری و یک قسمتی بودجه وزارت کشور را که مربوط به عمران دهات است استانی کرده‌اند این بودجه استانی این طرز فکر دولت را تائید می‌کند که دولت برخلاف گذشته تمام توجهش متوجه تهران و نور چشمیها نیست بلکه به مردم بیچاره و گرفتاری که در اقصی نقاط مملکت هستند توجه دارد تا بتواند به خواست خداوند و اراده شاهنشاه احتیاجات آنها را تامین نماید و منهم اینطور فکر می‌کنم که کوشش دولت توجه به مردم شهرستانها است و انشاء الله نتیجه خواهیم گرفت (آموزگار – پس جناب آقای مصطفوی بهمین دلیل است که بهداری بستک را بعد از سه سال تعطیل کرده‌اند؟)بستک را نمیدانم من که جوابگوی کار دولت نیستم دولت خودش جوابگو است آنچه که مربوط به بودجه و به حزب است عرض می‌کنم اکنون می‌پردازیم به هدفهای بودجه و اعتباراتی که در نظر گرفته شده است یکی از هدفهای مهم بودجه تامین ۱۲ درصد رشد ناخالص تولید ملی ما است و یکی از عوامل موثر تامین این هدف ثابت نگهداشتن قیمتها است که پیش بینی می‌شود که در سال ۴۸ هم مانند سال ۴۷ بیش از ۵ /۱ درصد ترقی نکند بنده تصور می‌کنم در مقابل ۱۲ درصد رشد تولید ناخالص ملی افزایش ۵ /۱ درصد قیمتها یک مبلغ بسیار بسیار کمی‌است که این جزء افتخارات است (صحیح است) و از کارهای اعجاب آمیز است (صحیح است) بنده در مجلات خواندم که در بعضی از کشورهای در حال توسعه وقتی کارهای عمرانی شروع می‌شود افزایش قیمت تا ۱۰ درصد اضافه می‌شود (رامبد – در برزیل ۲۴ درصد اضافه شده) اضافه بشود اجازه بفرمائید حالا که ۲۴ درصد فرمودید یک آماری که چند شب پیش در روزنامه اطلاعات خواندم عرض کنم روزنامه اطلاعات در مورد مقایسه رشد بعضی از کشورها نوشته بود در آرژانتین در مقابل ۴ درصد رشد اقتصادی ۶ /۹ درصد افزایش هزینه زندگی پیدا شده در ایالات متحده آمریکا که از مترقی ترین کشورها است در سال ۱۹۶۸ در مقابل ۵/۵ درصد افزایش تولید ملی ۵ درصد هزینه‌ها بالا رفته (دکتر اسفند یاری – در کشورهای مترقی همیشه همینطور است) (عباس میرزائی – خودتان را خسته نکنید از اقلیت که بیشتر از ۷ نفر نیستند ما هم که داریم حرفهایتان را گوش می‌کنیم) آقای عباس میرزائی اقلیت و اکثریت همهمان یکی هستیم همه افراد این مملکت هستیم همه خدمتگزار شاه و مملکت هستیم آقایان همه وطن پرستند منتها تفاوت در این است که اینها در طرز اجرای کار یک سلیقه دارند ما یک سلیقه داریم بله در برزیل همانطور که آقای رامبد فرمودند نسبت افزایش قیمتها به ۲۴ درصد رسیده است تازه نوشته این میزان افزایش کمتر از سالهای قبل بوده معلوم می‌شود سالهای قبل ۲۶ درصد یا ۳۰ درصد بوده است بنابراین این افتخار برای دولت حزب ایران نوین است که با ۱۲ درصد رشد ناخالص ملی فقط ۵ /۱ درصد قیمتها بالا رفته (احسنت) بعضیها معتقد هستند که اساساً قیمتها نباید بالا برود ولی خوب این یک حرفی است از نظر یک مصرف کننده حرفی است ولی از نظر اقتصاد دانهای مملکت که بنده جزء شان نیستیم ولی در مکتب شان برای بررسی این بودجه تلمذ کردم این مطلبی است در یک کشوری که با داشتن برنامه‌های سنگین آن همه اعتبارات مصرف می‌شود آیا نگهداشتن قیمتها بطوریکه بیشتر از ۵ /۱ درصد افزایش پیدا نکند یک کار اعجاب‌آور نیست؟ (صحیح است) دکتر فریور – اینها همه واردات سرمایه ایست) در مورد برنامه فعالیت دستگاهها و تحصیل در آمد کشور بین این دستگاهها بنده اگر بخواهم جزء به جزء وارد این بحث بشوم باید همه این کتاب را برای آقایان بگیرم و بخوانم و این با طرز کار بنده که فکر می‌کنم مطالبم را می‌خواهم مختصر عرض کنم منافات دارد و مقام ریاست هم اینجا جلوگیری خواند فرمود اما اجازه بدهید یکی دو سه مطلب را عرض کنم و آن اینست که نظر اجمالی بستونهای تلقیق مخارج بیفکنیم که راجع به برنامه فعالیتهای ما با تمام دقت و با تمام مراقبت لازم رعایت اولویتهائی که حقاً باید بشود شده است مهمترین رشته ۲۰ درصد مخارج دفاع عمومی‌است ۲۲ درصد هزینه امور اجتماعی و خوشبختانه ۳۷ درصد برنامه‌های اجتماعی که ۲۲ درصد اقلام بودجه ما را تشکیل می‌دهد بنده به اختصار راجع به مسائل آموزش ملی صحبت می‌کنم آقایان اطلاع دارند که ریشه کن ساختن بیسوادی در شهرها و روستاها یکی از مسائلی بوده است که فکرش را طراح عالیقدر ایران بعد از انقلاب ششم بهمن مطرح کردند این مساله اعزام سپاه دانش به روستاها یک مساله‌ای است که دیگر هیچیک از بزرگان دنیا نمی‌توانند منکر آن شوند که ابتکارش در دنیا مخصوص رهبر عالیقدر ما بوده است بنده اگر فراموش نکرده باشم مثل اینکه یکی از کشورهای بزرگ دنیا بود (مسعودی – در مورد سپاه دانش کشور فرانسه بود) صحیح است کشور فرانسه بود که تصمیم گرفت از این برنامه‌ای که طراحش رهبر عالیقدر مملکت ما بودند برای مبارزه با بیسوادی در کشور خودش استفاده بکند این یکی از مواردیست که ۲۰% از بودجه مملکت ما صرف این کار می‌شود، ابتکار بی نظیری که شخص شاهنشاه آریامهر برای مبارزه و پیکار جهانی با بیسوادی کردند و اولین سمینارش در این چند سال اخیر در زمان همین حکومت در تهران تشکیل یافت این یکی از ابتکاراتی بود که دنیا به عظمت آن و اهمیت آن و اختصاص افتخارش به مملکت ما تصدیق دارد (احسنت) بنده خیال می‌کنم در دو یا سه سال پیش بود که در مجمع عمومی‌یونسکو به اتفاق آراء قطعنامه‌ای را که شاهنشاه برای مبارزه با بیسوادی جهانی طرح کرده بودند تصویب کردند (صحیح است) به هر حال در راه توسعه آموزش و پرورش چه از راه اعزام سپاهیان دانش و چه از راه تکثیر مدارس آنچه ما میدانیم در شهرستانهای خودمان قدمهای بسیار مهمی‌برداشته شده است و آنچه را که نمی‌توان منکر شد این است که در بودجه سال ۴۸ یک میلیارد ریال اعتبار اضافی پیش بینی شده ما با این دلیل به این بودجه رای موافق می‌دهیم به این دلیل با بودجه فعلی موافق هستیم که برای آموزش و پرورش که یکی از آرمانهای ما هست یک میلیارد ریال در سال ۴۸ اعتبار اضافی پیش‌بینی کرده‌اند با اینکه در سنوات گذشته رقم اعتبار آموزش و پرورش نسبتاً رقم معتنابهی بود معهذا امسال یک میلیارد ریال بر اعتبار ش افزوده شده است اینها دلایل موافقت ما با این بودجه است موافقت ما با این دولت است (صحیح است) بنده راجع به افزایش اعتباراتی ک برای توسعه دانشگاهها داده شده برای توسعه دانشگاه شیراز دانشگاه مشهد و برای دانشگاه شهر ما اصفهان داده شده یقین دارم با این اعتبارات اضافی که به این دانشگاهها داده‌اند توسعه زیادی در دانشگاهها پیدا می‌شود (صحیح است) و در سال آینده برای تحصیل جوانان ما در دانشکده‌ها امکانات بیشتری هست البته ممکن است با تخصیص این اعتبارات تمام جوانان ما نتوانند به دانشگاه بروند ولی مسلماً تعداد بیشتری امکان پیدا می‌کنند که به دانشگاهها راه یابند بنده دانشگاه اصفهان را بهتر میدانم تا هفت، هشت ماه قبل، به نظرم جناب آقای صائب بهتر از بنده واقف هستند چون نماینده شهر اصفهان هستند رد ۷ و ۸ ماه قبل در شهر اصفهان اصلاً به معنای واقعی دانشگاه وجود نداشت (صائب – حتی عنوانش را هم نداشت) چند دانشکده پراکنده بود حتی آزمایشگاه نداشتند در این ۷ و ۸ ماه با سرعت اعجاب آوری دانشگاه شهر ما ترقی کرده است من از اولیای دانشگاه اصفهان تشکر می‌کنم خیلی جدی کار کردند و و برای پیشرفت دانشگاه اصفهان قدم برداشتند ما همه خدمتگزاران دولت را که برای نجات مملکت برای صلاح این مملکت برای رفاه این مملکت کار می‌کنند تشویق می‌کنیم و معتقدیم همه ما اعم از اقلیت و اکثریت باید این سیاست تشویق خدمتگزاران را دنبال کنیم (صحیح است) تا این مردمی‌که جان در کف برای خدمت به این مملکت آماده شده‌اند تشویق بیشتری شده باشند و را حرارت بیشتری کار کنند در مورد دفاع ملی همه نمایندگان محترم همه ملت نجیب ایران که پیرو تز شاهنشاه عالیقدر هستند آرزو می‌کنند که روزی خلع سلاح عمومی‌عملی بشود روزی این مسابقاتی که سرسام آور برای تسلیح کردن ارتشها بکار می‌رود تمام بشود اما مادام که در دنیا میلیاردها دلار در سال خرج تسلیحات و امور ارتش می‌شود همانطور که شاهنشاه فرمودند دلیلی ندارد که ما در این دنیای پر آشوب غافل باشیم امروز که دولت ۲۰% بودجه مملکت را خرج نیروی دفاعی کرده است کمال تشکر را از دولت داریم بنده خیال می‌کنم روشنفکر تهرانی کارگر اصفهانی قالیباف نائینی و تمام مردم ایران از زن و مرد و بچه همه موافقند که اگر روزی لازم باشد از قوت لایموت مردم ایران برداشته شود و صرف نیروی دفاعی برای حفظ و حراست این واحد جغرافیایی خاک وطن ما بشود (مهندس ارفع – جناب آقای مصطفوی اینکه فرمودید ۲۰% از بودجه مملکت اینطور نیست خیلی کمتر است ۱۱% است) بنده عذر می‌خواهم اشتباه کردم بهر حال هرچه باشد ما موافق هستیم به هر صورت ما امروز در میان دنیای پر آشوب و به خصوص در میان امواج متلاطمی‌که خاورمیانه را گرفته است به عنوان یک جزیره ثبات یک جزیره آرام در کمال آرامش به جای اینکه با ملت بهای دیگر جنگ کنیم با بیسوادی در جنگ هستیم (احسنت) ما دارای سیاست مستقل ملی هستیم سیاست مستقل ملی ما مبتنی بر احترام متقابل با تمام کشورهاست اما باید گفته شود این سیاست مستقل ملی همینطور مجانی نمی‌شود یک ملتی نمی‌تواند بگوید سیاست مستقل دارم و آنرا حفظ می‌کنم، اجرای سیاست مستقل ملی نیروی دفاعی کامل لازم دارد، به این دلیل است که ما هر اعتباری را که برای ین دفاع خرج بشود با جان و دل قبول داریم (صحیح است) یکی دیگر از دلایل موافقت با بودجه دولت همین است که دولت به این موضوع توجه کرده است (صحیح است).

کاظم مسعودی – باید گذشته را بیاد بیاورند روزهائی که در پشت این تریبون صحبت می‌شد چه غوغائی که در میدان مقابل مجلس به راه می‌انداختند، اینها را باید بیاد بیاورند.

دکتر طالع – چه کسی یادش بیاید؟

کاظم مسعودی- کسانی که انتقاد ناسالم می‌کنند.

مصطفوی -اجازه بفرمائید آقای دکتر طالع یزدی نماینده محترم رودسر (یکنفر از نمایندگان – کی یزدی است؟) آقای دکتر طالع، من مصطفوی نائینی و از نائین وکیل هستم ولی ایشان آقای دکتر طالع یزدی نماینده رودسر هستند.

دکتر عاملی- این چه مزخرفی است که میگوئید؟ همه ما یک ملت هستیم (زنگ رئیس).

چند نفر از نمایندگان – مزخرف تو میگوئی (زنگ رئیس).

دکتر طالع – خفه بشوید (همهمه نمایندگان).

چند نفر از نمایندگان – تو خفه شو (زنگ رئیس).

رئیس- آقای دکتر طالع به شما تذکر می‌دهم حق ندارید کلمه موهن بگوئید.

چند نفر از نمایندگان – توهین شده.

دکتر یزدان پناه – بهتر است تربیت داشته باشند.

دکتر عاملی- مگر یک ایرانی فرق می‌کند که نماینده کدام شهر باشد؟

مصطفوی- آقا جان، من که حرفی نزدم من گفتم من مصطفوی نائین از نائین وکیل هستم ایشان دکتر طالع یزدی از رودسر.

دکتر عاملی – آن لفظ طنز آمیزی که شما میگوئید هزار معنی دارد و از توهین هم بالاتر بود (زنگ رئیس).

رئیس- آقایان خونسردی خودتان را حفظ کنید، نماینده مجلس کلمات موهن به زبان نیاورید (صحیح است) به مطالب خود ادامه بدهید آقای مصطفوی.

مصطفوی نائینی – در مورد برنامه‌های اقتصادی با توجه به گزارش اقدامات انجام شده میرساند که این نسل حاضر نسل فعلی مملکت ناظر یک جهش مهم در راه توسعه اقتصادیست و دولت فعلی ۳۷% از درآمد کلی مملکت را برای توسعه امور اقتصادی اختصاص داده است این یکی از افتخارات است (صحیح است) آمار وزارت اقتصاد حاکی است، اجازه بدهید این آمار را از رو بخوانم که در سال جاری ۴۴۱ پروانه برای تأسیس واحدهای صنعتی جدید صادر شده که در آنها ۱۲۸۲ میلیون تومان سرمایه گذاری شده که نسبت به سرمایه سال قبل ۵۴۹ میلیون تومان افزایش یافته است اقدامات بخش دولتی در اجرای برنامه عظیم تأسیس صنعت ذوب آهن، در اجرای برنامه لوله گذاری سراسری کار کارخانجات ماشین سازی اراک، تبریز کارخانه آلومینیوم سازی اراک، کارخانه تراکتور سازی تبریز واحدهای پتروشیمی‌خوزستان خوشبختانه با موفقیت و سرعت ادامه دارد آنچه که بنده شنیدم و باعث امیدواری زیاد هست آن است که از اواخر سال آینده اولین بهره برداری از صنایع پتروشیمی‌ایران آغاز می‌شود. توجه بفرمائید وقتی از صنایع عظیم پتروشیمی‌از صنعت ماشین سازی از صنعت ذوب آهن بهره برداری بشود و در حقیقت بازده اینه وصول بشود تمام مخارجی را که در این راه شده بجای خودش برمی‌گرداند و هزاران نفر کارگر ایرانی صاحب کار می‌شوند (صحیح است) مطلب دیگر که جلب توجه مرا در ستون تلفیق هزینه‌ها کرد کیفیت این اعتباراتی است که از بودجه تامین شده ما آنچه را که برای هزینه امور اجتماعی و هزینه دفاعی کردیم قسمت عمده‌ای از بودجه عمومی‌است یعنی چیزهائیکه برای ما مصرف می‌شود گرفته می‌شود از اعتبارات عمومی‌گر چه می‌شود گفت هزینه فرهنگی هم هزینه مصرف نیست و بازده دارد ولی معهذا اگر آنرا جزو سرمایه گذاری حساب نکنیم آنچه هزینه‌هائی هست که بازده ندارد از بودجه عمومی‌است که ملت ایران با طیب خاطر از جیب خودش داده و در آمد منابع نفت ما که درآمد برنامه ماست خوشبختانه بیشترش صرف سرمایه گذاری در اموری می‌شود که بازده دارد (دکتر الموتی – ۸۰% از درآمد نفت) بله ۸۰ % از درآمد نفت صرف کارهای عمرانی می‌شود با شایستگی و لیاقتی که در یکی از رجال بزرگ مملکت آقای دکتر اقبال سراغ داریم (صحیح است) امیدواریم تحت راهنمائیکه شخص شاهنشاه به ایشان خواهد فرمود در آمد نفت ما آنقدر بالا برود که این رقم ۸۰% باز یک مبلغی بیشتر از آنچه در برنامه عمرانی گذاشتیم بماند (دکتر کیان – همینطور خواهد شد زیرا ۶۰ سال گاز نفت مملکت ما به هدر می‌رفت ولی امروز از این گاز استفاده می‌شود) (مهندس صائبی – صنایع پتروشیمی‌در پیشرفت ما کمک بزرگی خواهد بود) دنیا هم میداند که این گاز می‌سوخت و هدر می‌رفت و امروز به درایت رئیس مملکت ما حالا دیگر از آن بهره برداری می‌شود اینجا جناب آقای وزیر مشاور آقای دکتر یگانه تشریف دارند راجع به مسائل اقتصادی بحث شد بنده راجع به اقداماتیکه در بخش انارک راجع به معادن شده است تشکر می‌کنم (رامبد – معادن ۲۸ میلیون تومان می‌دهند ۱۰ میلیون تومان می‌گیرند از این جهت تشکر می‌کنند؟) اتفاقاً آن معدنی را که من عرض می‌کنم از معادنی است که برای دولت سود دارد بقیه را بنده نمیدانم معادنی را که ضرر دارد نمیدانم (رامبد – ما همه ایران را میگوئیم) بله جناب آقای رامبد من آنچه را که می‌بینم و خوب است ستایش می‌کنم و منکر این نیستم که هنوز در مملکت نقایصی هست که باید در آتیه برطرف بشود من از آقای وزیر مشاور استدعا می‌کنم و در اینجا از دولت استدعا می‌خواهم بکنم یک توجه بیشتری در این مورد به حوزه انتخابیه بنده بکنند (فرهادپور – آفرین) عرض کردم خیلی کار انجام شده اگر تشریف ببرید ملاحظه می‌فرمائید در یک جای کو چکی مثل نائین لوله کشی شده و فعالیت شده بیمارستان دارد برق شبانه روزی دارد اما قانع نیستیم چرا جناب فرهاد پور چه عیبی دارد که یک تقاضای بیشتری بکنم برای اینکه کمک بیشتری به حوزه انتخابیه‌ام بشود، چرا نمی‌گذارید؟ (خنده نمایندگان) بنده با تشکر از اقداماتی که شده است استدعا می‌کنم راجع به آبیابی و توسعه کار معدنی آنجا توجه بشود چون کار سرمایه‌گذاری در معدن یک کاری است که از نظر سرمایه گذاری ریسک است برای سرمایه گذار شخصی و عادی یک کمی مشکل است که سرمایه‌اش را در ریسک بگذارد و برود در معادن این کار را باید دولت بکند و درست است که دولت باید کار مردم را به مردم واگذار کند ولی من خیال می‌کنم سرمایه‌گذاری در معادن بخصوص در معادن آن حدود که مردمش بضاعت چندانی ندارند این سرمایه گذاری را باید دولت بکند استدعا می‌کنم یک هیئت صلاحیتداری بفرمائید بروند مطالعه بکنند بنده راجع به حوزه انتخابیه‌ام صحبت کردم یادم افتاد یک تشکری راجع به مسئله قالیبافی بکنم امسال شاهنشاه آریامهر که درست دست می‌گذارند روی نقاط حساس توجهی بکار گران قالیباف کردند و دولتی را که به حق منویات شاهنشاه را خوب درک می‌کند و خوب اجرا می‌کند مامور فرمودند که برای قالیبافی فکری بکند آن طرحی که روزی به تفصیل بنده پشت این تریبون تشریح کردم آن طرح الان بوسیله شرکت فرش به موقع اجرا گذاشته شده در حوزه انتخابیه بنده برای بهداشتی کردن کارخانه‌های قالیبافی اقدامات اساسی شده از دولت تقاضا می‌کنم از محل صرفه‌جوئی‌ها و از محل اضافه درآمدها توسعه بیشتری به اینکار بدهد که سرمایه شرکت فرش افزایش یابد چون فرش ایران همه اش را شرکت فرش تولید نمی‌کند یک مقدارش را سرمایه داران شخصی درست می‌کنند شرکت فرش با تمام مزایائی که اخیراً بکار گرانش داده (یک نفر از نمایندگان – ۵۰ میلیون تومان برای اینکار سرمایه تخصیص داده) و با تمام بهداشتی کردن و این حرفها یک شاهی به قیمت فرش نیفزوده اما متاسفانه غولهای صنعت فرش که در کرمان، نائین و نقاط دیگر هستند که متاسفانه همیشه در اینطور موقعیت‌ها و از کمک‌های دولت نمی‌خواهند سوء استفاده بکنند اینکارها را نکرده‌اند و به قیمت فرششان افزوده‌اند من معتقدم که دولت صنعت فرش را که بیشتر صنعت روستائی خواهد بود این را از دست صاحبان صنایع خصوصی بگیرد یعنی اگر در دست دولت باشد با این برنامه انقلابی به کارگر کمک‌های بیشتری می‌شود و به قیمت فرش افزوده نمی‌شود و محصول فرش هم افزوده می‌شود ولی اگر دست تاجر باشد دست سرمایه دار باشد باید کنترل بیشتری بشود که اجحاف نکنند یو قیمت را زیاد نکنند و در مورد کشاورزی چون صحبت نکردم به طور اختصار عرض می‌کنم در سال ۴۷ دولت انقلاب دو اقدام بزرگ کرد اسمش دو اقدام است ولی حقیقتاً در تحول زندگی مردم اثر بسزائی داشت یکی مسئله قانون فروش املاک استیجاری است همانطور که با اجرای برنامه‌های سابق عنوان ارباب و رعیتی تمام شد حالا مستاجری هم تمام شده و دیگر به هیچ عنوان کسی نمی‌تواند بر کشاورز حکومت بکند کشاورز صاحب ملک خودش و صاحب زراعت خودش است این تحول بزرگی است اگر یک مقداری خرده مالکین در اینکار متضرر می‌شوند باید گفت هر انقلابی که در دنیا می‌شود ممکن است به یک اقلیت کوچکی صدمه بخورد ولی صدمه خوردن به یک اقلیت کوچک صلاح است یک اقلیت کوچک فدای رفاه و آسایش یک مملکت و اکثریت مردم است (صحیح است) یکی دیگر از برنامه‌های مهم مسئله تصویب قانون شرکتهای سامی‌زراعی است این قانون شرکت‌های سهامی‌زراعی که با دیرکتیو صحیح و با راهنمائی و ارشادی که از طرف دستگاه فنی وزارت اصلاحات ارضی خواهد شد مسلماً در تولید و افزایش محصول کشاورزی ما بسیار موثر خواهد بود ایجاد صندوق توسعه کشاورزی یکی از اقدامات بسیار عالی دولت است بنده نمیدانم به قول آن شاعر ایرج میرزا که گفت نان سنگک که دگر پشمک و حلوا نشود نان سنگک خوب نان سنگکی است که از هر جهانی واجد شرایط باشد این همه خدمت برای دولت اینهمه کارهای عجیب برای دولت گفتیم بنده خیال می‌کنم که همه آقایان قبول بکنند که توسعه صندوق کشاورزی یکی از اقدامات مهمی‌است که دولت هویدا در سال ۴۷ عمل کرد و من اطمینان دارم همان تاثیری که باتک توسعه صنعتی در ایجاد صنایع بزرگ در مملکت کرد صندوق توسعه کشاورزی در ایجاد واحدهای بزرگ کشاورزی در مملکت موثر خواهد بود (صحیح است) صندوق توسعه کشاورزی کمک‌های بزرگ می‌کند و این اضافه می‌شود به کمک‌هائی که بانک کشاورزی می‌داد و باز هم ادامه خواهد داشت و به موازات همدیگر هم کار می‌کنند و باز یکی از اصلاحات مهمی که دولت حاضر انجام داده و لایحه آن را به مجلس سنا تقدیم کرده لایحه بیمه کشاورزان است این یکی از آرزوهای مردم ایران و مردم روستاهای ایران بود (صحیح است) این یکی از اوامر موکدی است که رهبر عالیقدر مملکت به موازات بیمه کارمندان بیمه کارگران برای کشاورزان که اکثریت جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند صادر فرمودند که از بیمه اجتماعی برخوردار و در مقابل بیماری، کهولت و پیری مصونیت و اطمینان‌های داشت باشند (صحیح است) این یکی از افتخارات است (صحیح است) بنده می‌خواهم پیشنهادی به این اضافه کنم، دولت که مقام مجری این طرحها است و بهتر با امکانات وارد است فکر کند اگر بشود همراه این قانون یک لایحه‌ای هم برای بیمه محصولات کشاورزی بیاورند تا محصولات کشاورزی در مقابل آفت بی آبی در مقابل آفت‌هائی که پیدا می‌شود بیمه شود بنده امکانات دولت را نمیدانم اگر چنین کاری بشود مسلماً مردم بیشتری تشویق می‌شوند که در کشاورزی سرمایه گذاری کنند یکی دیگر از جنبه‌های مثبت بودجه دولت تقلیل میزان استفاده از وامهای خارجی است ارقامیکه من یادداشت کردم نشان می‌دهد که در سال آینده معادل ۲۵ میلیارد و ۳۰۰ میلیون ریال وام پیش بینی شده است که با توجه به اعتبار بازپرداخت ۱۱ میلیارد ۲۰۰ میلیون ریال اصل و بهره وامهای دریافتی قبلی می‌توان گفت در واقع در سال ۴۸ از چهارده میلیارد و یکصد میلیون ریال استفاده می‌شود (دکتر یزدان پناه – پیش بینی می‌شود) و این مر میرساند که دولت از نظر مالی چه برای کارهای جای و چه برای سرمایه گذاری و برنامه ریزی پای خودش می‌ایستند و احتیاج به وام خارجی ندارد هر چند که عده‌ای معتقدند البته اشخاص مطلع معتقدند که در کشوری که در حال توسعه است گرفتن وام خارجی عیب نیست بلکه لازم است ولی به هر حال یاین تقلیل میزان استفاده از وامهای خارجی نشان دهنده این است که دولت ما از لحاظ مالی روی پای خودش ایستاده است و نیازش به وام کمتر می‌شود در مورد کارمندان دولت خوشبختانه اقداماتی برای رفاه کارمندان شده و قسمتی از قانون استخدام عملی شده به این قانون استخدام ایراد گرفتند البته قانون استخدام کتاب آسمانی نیست که بی ایراد باشد ایراد دارد ولی توجه بفرمائید که متجاوز از ۲۰۰ نوع استخدام در این مملکت بود یک قانونی یک مرتبه بیاید تمام اینها را در بر بگیرد این کار مشکلی است با وجود ا ین مرحله اول تطبیق قانون استخدام اجرا شده به کارمندان در شب عید از بابت تفاوت مرحله اول مبلغی کمک می‌شود اینها اقداماتی است که دولت در راه تامین رفاه کارمندان انجام داده همینطور آنچه را که اطلاع پیدا کردم برای تصفیه اشتباه محاسبه کارمندان دولت یک فکرهائی دارد هیچکدام از ما نمی‌خواهیم و از دولت توقع نداریم که یک مرتبه این اشتباه محاسبه را یک جا بپردازد این نه در حدود امکان دولت است و نه به مصلحت کشور است که چنین پرداختی بشود اما من فکر می‌کنم این هم اگر بررسی بشود که کسانی که بازنشسته می‌شوند همراه با حکم بازنشستگی آنها این اشتباه محاسبه داده شود که یک مبلغ پول داشته باشند بروند بکاری مشغول بشوند این بد نیست به هر حال بنده آنچه میدانم دولت در راه رفاه کارمندانش در سال جاری اقداماتی کرده است در این راه هم مشغول مطالعه است و در این راه توفیق پیدا خواهد کرد من با توجه به این مطالبی که عرض کردم و با توجه به عظمت برنامه‌هائی که در این چند سال در مملکت ما انجام شده و تمام دنیا عظمت آنرا تصدیق دارند به دلائلی که اینجا عرض کردم و مدتی وقت نمایندگان محترم را گرفتن به این دلائل است که حزب ما و مجلس ما به بودجه دولت رأی موافق می‌دهد و از دولت برای فعالیت‌های سال آینده و برنامه اش که در اینجا منعکس است کمال تشکر را دارد (احسنت - احسنت)

- تعیین موقع جلسه آینده – ختم جلسه

۵- تعیین موقع جلسه آینده – ختم جلسه

رئیس – با اجازه خانم‌ها و آقایان جلسه امشب را ختم می‌کنیم جلسه آینده ساعت ۹ صبح فردا خواهد بود.

(مجلس در ساعت هشت و چهل و پنج دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – عبدالله ریاضی.