مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ دی ۱۳۰۸ نشست ۹۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هفتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ دی ۱۳۰۸ نشست ۹۰

مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ دی ۱۳۰۸ نشست ۹۰

صورت مجلس سه‌شنبه ۳ دی ماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند

رئیس ـ آقای کازرونی

کازرونی ـ قبل از دستور

رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست؟

(نمایندگان ـ خیر)

رئیس ـ صورت مجلس تصویب شد

[۲ـ تصویب ۷ فقره مرخصی]

رئیس ـ چند فقره خبر از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده است قرائت میشود:

۱ـ خبر راجع به آقای دیوان بیگی:

آقای دیوان بیگی برای مسافرت خوزستان تقاضای یک ماه مرخصی از تاریخ دهم دیماه ۱۳۰۸ نموده‌اند کمیسیون با مرخصی ایشان موافقت نموده خبر آنرا تقدیم میدارد.

رئیس ـ آقای وثوق

وثوق ـ موافقم

رئیس ـ آقای رفیع

حاج آقا رضا رفیع ـ عرضی ندارم

رئیس – آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی ـ بنده راستی راستی خیلی پررو هستم برای اینکه متصل پا میشوم و با دوستان و رفقای خودم در این امورات مخالفت میکنم اسباب شرمندگی خودم هم هست اما چه کنم خدا شاهد است چاره ندارم.

امروز آمدم در مجلس دو تا زن جلو مرا گرفتند و گفتند ما ذغال نداریم ده من ذغال بما حواله کنید، کاغذشان هم الان در بغل من است حالا این دو تا زن نمونه است.

نصف اهالی این شهر همین جورند بنده این مخالفتی که میکنم بهمین ملاحظه است که یک نفر مثل آقای بوشهری با آقایان دیگر که لطف کرده‌اند و یک چیزی بفقرا تخصیص داده‌اند سایر آقایان هم هر کدام لااقل نصف یا ثلث یا ربع یا خمس هر قدر که فتوت دارند و دلشان برای فقرا میسوزد بجهت آنها تخصیص دهند تا آنها هم در این موقع زمستان و سرما و برف در زحمت نباشند و الا تمام هم اگر مرخصی بخواهند بنده گمان نمی‌کنم مخالف باشم. باین ملاحظه بنده مخالفت میکنم و امیدوارم آقایانیکه مرخصی میخواهند یک مقداری از حقوق خودشان را تخصیص بدهند بفقرائی که در این زمستان در این شهر نه ذغال دارند نه خاکه دارند نه خانه دارم نه لباس دارند. دیگر حالا بسته بمیل خود آقایان است

رئیس ـ رای میگیریم. موافقین با مرخصی آقای دیوان بیگی قیام فرمایند

(عده قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. راپورت راجع به مرخصی آقای دکتر امیر اعلم:

۲- مرخصی آقای دکتر امیر اعلم

آقای دکتر امیر اعلم نماینده محترم تقاضای دو ماه مرخصی نموده‌اند که ۲۷ روز آن از ۱۶ مهر ماه الی دوازدهم آبان و بقیه از روز نهم دیماه خواهد بود کمیسیون با مرخصی نماینده محترم موافق و اینک خبر آن تقدیم میشود.

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ موافقم.

رئیس ـ آقای وثوق

میرزا سید مرتضی وثوق ـ موافقم

رئیس ـ آقای فهیمی

فهیمی ـ موافقم

رئیس ـ آقای دکتر طاهری

دکتر طاهری ـ مخالفتی ندارم

رئیس ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی ـ هر چند حق را باید گفت و بنده هیچوقت از گفتن حق فروگذار نمیکنم مگر اینکه محظور داشته باشم آقای دکتر امیر اعلم الحق از اینجا که میرود وجودشان برای اهل مملکت انفع است تا نبودن در این شهر. بجهت اینکه بیرون که میروند رسیدگی میکند بمرضی و در صدد تاسیس مریضخانه و این ترتیبات برمیاید ا ز این جهت بنده کاملا موافقم و رویم هم نمیشود


عرض کنم که ایشان هم چیزی بفقراء تخصیص بدهند و چون ایشان موافق یا فقرا هستند از این جهت مخالفت نمیکنم و بخود مجلس واگذار میکنم.

رئیس ـ آقایانی که مرخصی آقای امیر اعلم را تصویب میکنند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. راپورت راجع به مرخصی آقای امیر تیمور کلالی.

۳ـ مرخصی آقای کلالی

نمایندة محترم آقای امیر تیمور از تاریخ حرکت برای لزوم مسافرتی تقاضای چهل روز مرخصی کرده‌اند کمیسیون یا یکماه آن موافق اینک خبر آنرا تقدیم میدارد

رئیس ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی ـ بنده آقای امیر تیمور را آدم با ملاحظه میدانم و راستی راستی جنبه ملی ایشان غلبه دارد و با این جنبه که دارند و احتیاجی هم که بحمدالله ندارند بنده عقیده‌ام این است حقوق هر دو ماه را تخصیص بدهند بفقراء و مرخصی ایشانهم خیلی خوبست.

زوار (مخبر کمیسیون عرایض و مرخصی) – بطوری که نماینده محترم تصدیق فرمودند نماینده محترم آقای امیر تیمور چه در اینجا، چه در خراسان همیشه اکز فقراء و ضعفا دستگیری کرده‌اند و چون مسافرتشان هم خیلی بموقع بوده و لزوم داشته است لذا کمیسیون با تقاضای مرخصی ایشان موافقت نموده و تصویب کرده است

رئیس ـ رای میگیریم آقایانیکه موافقند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. خبر راجع به مرخصی آقای بزرگ نیا.

۴ـ مرخصی آقای بزرگ نیا

آقای بزرگ نماینده محترم برای مسافرت لازمی تقاضا ۳۵ روز مرخصی از تاریخ حرکت نموده‌اند کمیسیون با یک ماه مرخصی نماینده محترم موافق و خبر آنرا تقدیم میدارد

رئیس ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی ـ چه عرض کنم بنده اینهمه عرایض میکنم که چیزی جهت فقرا پیدا شود ولی هرچه عرض میکنم باز همان است و اکثریت هم زیادتر میشود دیگر بوجدان خودشان واگذار میکنم

رئیس ـ موافقین با این مرخصی قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. خبر دیگر

۵ـ مرخصی آقای مهدوی

نماینده محترم آقای مهدوی برای لزوم مسافرتی از تاریخ حرکت ۴۰ یوم تقاضای مرخصی کرده‌اند کمیسیون با یک ماده آن موافق اینک خبر آنرا تقدیم میدارد

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروزآبادی ـ آقای مهدوی را بنده قطع داشتم که خود ایشان نظر بعدم احتیاجشان باین پولها استقبال خواهند کرد که این وجوه در این زمستان با نظر مجلس. بصرف فقراء برسد تا همه بدانند که آقای مهدوی این فتوت و بزرگی را کرده‌اند ولی در مرخصی ایشان این نبود و بنده خیلی متأسف شدم هرچند میدانم آقایان ملاحظه هم را کرده و همه درباره همه رای میدهند خود بنده هم همین طریق، رای هم داده خواهد شد ولی بنده از گفتن حق ناگزیرم و مخالفم

مخبر ـ آقای مهدوی امسال در موقعی که آن زلزله شدید در خراسان اتفاق افتاد یک خدمات مهمی بزلزله زدگان خراسان کرده‌اند سابقه هم دارد که همیشه در موقع مرخصی ایشان حقوق خودشانرا یا بکتابخانه میدادند یا به فقرا و ضعفا. از این نقطه نظر می‌خواهم خاطر مبارک نماینده محترم را متذکر شوم که آقای مهدوی اول کسی هستند که طرفدار فقرا و ضعفا می


باشند می‌خواهم عرض کنم همیشه از سه چهار هزار نفر رعیتی که دارند دستگیری میکنند و مسافرتی هم که میکنند از نقطه نظر لزوم بوده است.

رئیس ـ رأی میگیریم باین مرخصی آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. خبر دیگر

۶ـ مرخصی آقای فولادوند

بنماینده محترم آقای فولادوند برای لزوم مسافرتی از هفتم دیماه تقاضای یک ماه مرخصی کردند کمیسیون باتقاضای ایشان موافق اینک خبر آنرا تقدیم میدارد.

رئیس ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی ـ نمیدانم چه عرض کنم! هرچه داشتم عرض کردم. آقای فولادوند در این زمستان می‌بینند (بخصوص امروز) چه وضعی است. اینقدر باید بدانند که در این شهر فقیر خیلی است. حالا شاید جواب بنده را بفرمایند که ایشان رعیت دارند و از خودشان فقرائی دارند بانها میدهند البته هر کس رعیت داشته باشد ثروت هم دارد، ملک هم دارد، خوبست از آنجا بدهد، اساسا بنده عقیده‌ام این است که وقتی ما میائیم مجلس آن ایامی را که کار نمی‌کنیم نباید پولش را خودمان ببریم یا بدون اینکه دیگران ملتفت بشوند پولش را بنظر خودمان خرج کنیم و بفقرا بدهیم. باین ملاحظه باز هم بنده مخالفم در اینجا.

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ بنده خیلی متأسفم از این که نماینده محترم آقای فیروزآبادی یک روالی در مخالفت خودشان پیش گرفته‌اند که یک قسمتش توهین به آقایان است. بنده هیچ صلاح آقا را نمیدانم. فرمودند کاش همه مرخصی بگیرند و بروند من خودم هم مرخصی میگرفتم. این طور خوب نیست. خوبست فرمایشاتشان توهین‌آور نباشد فولادوند قبول دارم بنده که ایشان تا درجه ثروت دارند یعنی باین معنی که گرسنه نیستند آن کسی را که میفرمایند ده من ذغال از شما خواسته فولادوند مثل او نیست ولی شما خیال میکنید فولادوند همانطور که اسمش است مثل فولاد است؟ و پولها دارد؟! خیر اینطور نیست. فولادوند شاید خوشش نیاید که بنده اینجا عرض کنم ولی شاید بیست هزار تومان مقروض باشند آنوقت این فرمایشات را شما میفرمائید در واقع توهین است برفقای خودتان هیچوقت دیگر نفرمائید.

فیروزآبادی ـ مقصودم توهین نبود حقایق را عرض کردم.

رئیس ـ رای میگیرم. آقایانیکه با این خبر موافقند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. خبر دیگر

۷ - مرخصی آقا زاده سبزواری

نماینده محترم آقازاده سبزواری برای لزوم مسافرتی از تاریخ حرکت چهل روز تقاضای مرخصی کرده‌اند کمیسیون با یک ماه آن موافق اینک خبر آن را تقدیم می‌دارد.

رئیس ـ آقای وثوق

وثوق ـ موافقم.

رئیس ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی ـ بنده اولا خیلی تشکر میکنم از آقای سبزواری که پنجاه روز از حقوق خودشان را در چندی قبل تخصیص دادند بیک مصرف خیر عام المنفعه، از آن حیث خیلی اظهار تشکر میکنم و جای تشکر هم هست که هم پول میدهند و هم به بنده اعتراض وارد نمیکنند. اما آقایان دیگر هم اعتراض میکنند به بنده و هم کم لطفی میکنند خدا شاهد است بنده غرضم توهین بکسی


نیست غرضم عقیده خودم است که اظهار میکنم میگویم این مجلس باید همه حیث وسائل آسایش مردم را فراهم کند، میگویند مجلس مجلس تقنینیه است و مجلس گدائی نیست، غرض از تقنین، غرض از قانون، غرض از حکومت ملی همه آسایش ملت است و موجبات آسایش آنها را باید فراهم کند و باید در این زمینه اقدام کند چون آقای سبزواری پنجاه روزش را تخصیص داده‌اند بنده کمال موافقت را دارم و مخالفت خودم را پس می‌گیرم.

رئیس ـ آقایان موافقین با این راپورت قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد.

[۳ـ نطق آقای رئیس]

رئیس ـ از این تکرار مرخصی‌ها و مذاکره در مجلس ممکن است دو سوء تفاهم بی‌مورد را دفاع و خاطر آقایان را مستحضر بدارم که اعلیحضرت شاهنشاه ایران مسافرتی که در اقطار مملکت میفرمایند برای اطلاع ور فرم و تشکیلات و دیدن حوائج مردم از نزدیک است (صحیح است، صحیح است) و نمایندگانی که مصاحبت می‌کنند برای نمودن و معاونت بمردم و برای برآوردن حاجات مردم است که در آنجاها حوائج محلی خودشان را اطلاع میدهند، پیش بینی می‌کنند و مطالبی اصلاح میشود (صحیح است) و این کار پسندیده و یک شعبة از وظایفی است که در تمام ممالک دنیا نمایندگان عهده‌دارند و انجام میدهند بنابراین گرفتن مرخصی و مساعدت با این مرخصی‌ها یک امر مشروع و زیبنده است (صحیح است) ثانیاً اینکه بی‌خدمت حقوق گرفته نمیشود برای اینکه هر یک از نمایندگانی که این مسافرت را می‌کنند مخارج زیادی متحمل میشوند چون راه طولانی است و آنها با وسائل نقلیه و سایر مصارفی که دارند مخارج آنها مضاعف میشود از موقعی که در طهران متوقفند و نظرشان تفنن نیست. در این سرمای زیاد و در این وقت غیر مساعد این مسافرت نیست مگر برای راهنمائی مصالح و منافع مملکت.

[۴ـ مذاکره و تصویب لایحه مربوطه بزندآباد]

رئیس ـ بیش از بیست نفر از آقایان تقاضا کرده‌اند لایحه مربوطه به زندآباد مطرح شود (بعضی از نمایندگان ـ صحیح است) خبر کمیسیون بودجه در این خصوص قرائت میشود:

کمیسیون بودجه بر حسب تصمیم و اجازه مجلس شورای ملی مورخ ۱۰ اردی بهشت ۱۳۰۸ راپرت کمیسیون بودجه دوره ششم تقنینیه را که در اثر پیشنهاد لایحه قانونی راجع بزندآباد را مطرح نموده و پس از مذاکرات لازمه ماده واحده ذیل را برای تصویب بعرض مجلس میرساند

ماده واحده ـ وزارتمالیه مجاز است مبلغ یک هزار و هفتصد تومان نصف قیمت یکدانگ قریه زندآباد خالصه قراجه داغ را که از قبالجات معین شده دریافت و دو طغرا قباله یکدانگ قریه مزبوره را که در دست آقای شرف الدوله است از طرف دولت تصدیق کند

رئیس ـ ماده واحده مطرح است. آقای روحی

روحی ـ مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

روحی ـ عرض میکنم بنده سه دوره است که بنمایندگی مجلس شورای ملی مفتخرم و در هر سه دوره این لایحه آمده خاطرم میاید آقای امام جمعه اهر که سابقا یعنی دوره ششم با بنده همکار بودند راجع باین لایحه و قیمت این ملک توضیحات زیادی به آقایان دادند که حالا بنده تمام در نظرم نمانده. برای اینکه وقت زیاد گذشته ولی ایشان میگفتند در این قسمت اگر این ملک باین آدم واگذار شود باعث زیان یک دسته بزرگ از مردمان محل و اسباب بدبختی آنها خواهد بود. حالا باین قسمت ما کار نداریم عرض میکنم مکرر هم گفته‌ایم دولت مالک خوبی نیست، یک ملک داری نیست که بتواند مردم و


مملکت از آن استفاده ببرند خود بنده طرفدار این قسمتم که دولت هرچه خالصه است باید بفروشد ولی خورد خورد نه بطور کلی که زارع بتواند آنها را آباد کند و مملکت استفاده ببرد. بنده معتقدم که خالصه باید از دست دولت خارج شود ولی بطور کلی خالصه باید از دست دولت خارج شود ولی بطور کلی از کجا بطور استثناء این دو دانگ را باید باین آقا بفروشد ابتدا بساکن؟!

بنده برای این کار هیچ موردی نمی‌بینم. اگر یک ادله هست که باعث شده این شخص باین ملک استحقاق دارد و این آدم یک خدمات بزرگی باین مملکت کرده و یک امری از حوائج مملکت را ایشان انجام‌ داده‌اند بنده عرض میکنم چهار جای دیگر را بدهید ولی بنده در ناحیة این شخص همچو کار برجسته و درخشانی سراغ ندارم و بصرف اینکه این آدم این محل را میخواهد و یک دسته از او حمایت می‌کنند این را باید اجازه داد بنده جز این مسئله موردی برایش نمی‌بینم بنده میگویم اگر آقایان موافقند یک طرحی پیشنهاد کنند میگویم اگر آقایان موافقند یک طرحی پیشنهاد کنند تمام خالصجات مملکت را بفروشند و از دست دولت برود بدست مردم تا آنها آباد کنند ولی استثناء دو دانگ کجا را بدهند به آقای شریف کیک بنده همچو مورد و لزومی سراغ ندارم برای این کار که الان که وقت مجلس شورای ملی باید صرف گذراندن چند لایحه مهمی که در دستور داریم بشود و آقای معاون محترم وزارتمعارف از کارش دست کشیده و وقت خودش را گرفته آمده اینجا که لایحه‌اش بگذرد یک مرتبه از وسط کار سر و کله آقای شریف در میاید و میخواهد دو دانگ خالصه کجا را (آنهم به هزار و دویست تومان) ببرد؟! بعلاوه اموالی که دولت میخواهد بفروشد بموجب قانون باید بمزایده باشد و اموالی که میخرد باید به مناقصه بگذارد و سه ماه قبل باید در محل اعلان کند که دولت می‌خواهد فلان چیز را بفروشد آنوقت اگر بیشتر از ایشان کسی پیدا نشد بایشان واگذار میشود بنده صراحتاً عرض میکنم که اگر این کار را بکنید خلاف قانون گردیده‌اید. برای اینکه یک اصل قانونی مزایده و مناقصه است که باید رعایت شود. کدام مزایده بعمل آمده است؟ بصرف اینکه دولت خواسته؟ ! دولت حق ندارد خلاف قانون کند بنده صراحتاً عرض میکنم اگر این محل دادنش استثناء ایجاب شده است باید بطرز مزایده باشد نه بیک ثمن بخس که بهزار و دویست تومان بخرد بنده ندیده الان هزار و چهارصد تومان میخرم (اسکندری بدهید) و قول میدهم صبح آقای شریف بیاید و دو هزار و چهارصد تومان از من بخرد این طور نیست؟ ما قانون داریم در اینجا پیش از ما رفتگان ما یک ترتیبی گذاشته‌اند که ما باید آن قانون را محترم بشماریم یکی از آنها اصول مزایده است باید حتماً مزایده در کار باشد که دو دانگ خالصه را دولت میخواهد بفروشد به هزار و دویست تومان اگر کسی بالاتر نداد آن وقت بدهند باین شخص و الا بصرف تقاضا و من بمیرم تو بمیری بنده که یکنفر وکیل هستم اجازه نمیدهم که این از دست برود

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ عرض کنم این لایحه را در سابق هم دولت بمجلس آورده بنده نظرم می‌آید که در کمیسیون بودجه وقت هم مطرح شد و مذاکراتی که در آنجا شد از این قبیل بود که بین شرف الدوله و دولت راجع به این ملک یک مناقشه و منازعه بوده و این اختلاف و مناقشه حل نشد بعد آمد‌ه‌‌اند بصورت اصلاح خاتمه داده‌اند آن ملک را بیک مبلغ معینی که در این لایحه هم قید شده است در اینصورت آقای روحی هم متأثر نباشید و مسئله انقدرها مهم نیست که شما خدای نخواسته رائی برخلاف قانون بدهید خیر رای ما همه‌اش قانون است و این رائی که سابق داده‌ایم البته مقدس‌تر و معتبرتر از رائی نیست که حالا میدهیم پس قضیه چنانچه عرض کردم آنقدرها مهم نیست و خوبست آقا هم موافقت بفرمایند.

رئیس ـ آقای فیروزآبادی


فیروزآبادی ـ بنده عرضی ندارم

رئیس ـ آقای وثوق

آقا سید مرتضی وثوق ـ بنده در واگذاری این یک قطعه ملک موافقم ولی در جریده شفق سرخ مقالة در این باب دیدم که مینویسد صاحب حقیقی این یک دانگ شرف الدوله نیست که دولت میخواهد باو بدهد بلکه مال رعایا است بنده میخواستم آقایانی که در این باب اطلاع دارند یک توضیحاتی بدهند زیرا اگر اینطور باشد باید بصاحبان حقیقی خودش برسد بنابراین خوبست توضیحاتی داده شود.

رئیس ـ آقای محمد ولی میرزا

محمد ولی میرزا ـ بنده تصور میکنم بیاناتی که آقای یاسائی فرمودند خیلی جامع بود بجهت اینکه خودشان در کمیسیون تشریف داشتند و از سابقه عمل مسبوقند چنانچه بیان فرمودند بواسطه اینکه مراجعه بدوسیه نفرموده بودند بی‌اطلاع بودند این مسئله در واقع برای رفع یک مناقشه ایست و آقایان تصور نکنند که این ملک طلق دولت بوده است و در اینجا یک استثنائی شده باشد البته اگر بنا بود دولت یک خالصه را بفروش از مجلس گذشته است باید باشد در اینجا موضوع ریک دعوی و مناقشه دارد بواسطه اینکه در جزء صورت املاک یکی از اشرار آذربایجان آن املاک را توقیف کرده‌اند این یکدانگ هم ضبط شده است و از این نقطه نظر است که بعد از آنکه دولت قهراً‌ آن یک دانگ را ضبط کرد صاحب ملک ادعای مالکیت کرد آنوقت متظلم شد دوسیه و اسناد رجوع بمرکز شد بعد از اینکه مدتی آقایان در اینموضوع رسیدگی کردند باین صورت درآوردند که این شخص هزار و ششصد تومان بدهد و در واقع هم این مبلغ یک جرمی است که آن شخص میدهد و حقاً بموجب آن اسنادی که در دست دارد آن هزار و ششصد تومان را هم نباید بدهد حالا برای اینکه قطع منازعه بشود معین شده است که باید هزار و ششصد تومان بدهد و در قسمتی که آقای وثوق فرمودند بنده نفهمیدم رعایا دیگر چه مداخله دارند یک قربه ایست که پنج دانگش مال یک مالک مسلمی است یک دانگش هم بموجب اسنادی که دارد مال او است دولت بعنوان دیگری تحت تصرف دارد و در این جا هیچ مذاکرة رعیتی در بین نبوده است و چنانچه نماینده محترم آقای یاسائی فرمودند موضوع اگر آقایان دوسیه را ملاحظه فرموده‌اند این قدرها اهمیت نداشت و یقین داشتم این اشتباه رخ نمیداد و به آقای روحی هم مشتبه نمیشد.

رئیس ـ پیشنهادی از آقای روحی رسیده است قرائت میشود:

پیشنهاد آقای روحی

پیشنهاد میکنم که این لایحه از دستور خارج شود.

رئیس ـ بفرمائید

روحی ـ عرض کنم آقایان یک دفاع کافی نکردند که بمده که مخالف بودم موافق شوم اگر مذاکراتی که کردند قانع کننده بود بنده هستم شاید موافق میشدم وظیفه ندارم و از این جهت مخالفم با اینکه باین عناوین مال دولت از بین برود بنده عرض میکنم اگر این شرف الدوله ادعائی دارد و ادعای او محقق است چرا بعدلیه تشریف نمیبرد (دشتی ـ صحیح است) عدلیه درش باز است برود عرضحال بدهد عریضه بدهد دولت را محکوم کند (دشتی صحیح است) عدلیه درش باز است برود عرضحال بدهد عریضه بدهد دولت را محکوم کند (دشتی ـ صحیح است آقا) ملک را ببرد خسارت را هم بگیرد اینهمه اختلافات که بین مردم و دولت است در کجا باید حل شود بنده چند فقره


دعاوی بین مردم و دولت سراغ دارم که هیچکدامشان اصلاح نشده است و فقط این یک مورد بخصوص را بنده نمیفهمم یعنی چه؟ تعجب میکنم از اینکه یک موضوعی که سه دوره است در مجلس طرح شده و هر سه دوره هم رد شده است حالا از نو باز آمده است در مجلس بنده عرض میکنم اگر شرف الدوله حرف حساب دارد دلیل دارد برود بعدلیه عدلیه ما یک عدلیة‌ آبرومندی است دولت را محکوم کند خسارت را هم بگیرد بعلاوه من میل دارم که یکی دو نفر از آقایان وزراء در موضوع این لایحه اینجا تشریف داشته باشند توضیحات جامع بدهند بجهت اینکه اظهارات آقایان و همکاران بنده را قانع نمیکند پس بنده عقیده‌ام این است که این لایحه از دستور امروز خارج شود و جلسه دیگر در مرحله اول بنده هم موافقت میکنم و حتی پیشنهاد هم میکنم جزء دستور شود و یکی از آقایان وزراء هم تشریف بیاورند و جواب عرایض بنده را با منطق و برهان بگویند.

رئیس ـ آقای افسر

افسر ـ قبل از اینکه خواسته باشم وارد این موضوع بشوم عرض میکنم که باید وقت مجلس را هم در نظر گرفت همانطوری که خود آقای روحی متذکر شدند این لایحه چندین مرتبه بمجلس آمده است و همین‌ طور لاینحل مانده است بالاخره کمیسیون بودجه که چندین میلیون بودجه مملکت را بموجب اعتمادی که بان کمیسیون هست در تحت نظر میگیرد و رسیدگی میکند ما هم بر حسب همان اعتمادی که برفقای خودمان داریم تصویب میکنیم حالا برای این یک موضوع جزئی که خودشان هم فرمودند که لااقل پنجاه نفر شصت نفر از رفقای ما در این موضوع شرکت داشته‌اند و رسیدگی کرده‌اند و از آنطرف هم با دولت داخل مذاکره شده‌اند خود دولت صلاح در اصلاح دانسته است پس یکمطلبی که دولت هم صلاح دانسته و چقدر هم در کمیسیون مذاکره شده است معلوم میشود اینطور که آقایان فرمودند نیست بلکه اسناد و مدارک طرف طوری قاطع بوده است (دشتی ـ پس چرا مجلس آمده است) که دولت نتوانسته است مثل املاک خالصه انتقالی رفتار نماید و چنانچه بعضی از آقایان هم مطلع هستند از نظر قیمت هم این ملک بیش از اینها نیست فرضاً دویست تومان سیصد تومان تفاوت قیمت داشته باشد علی ای حال آقایان تکلیف را معلوم کنند اعم از مثبت یا منفی یا رد کنند یا قبول کنند و الا هر روز از دستور خارج شود یا یک موقع دیگر بیاید بعقیده بنده خوب نیست

رئیس ـ آقایانیکه با پیشنهاد آقای روحی که خروج از دستور است موافقند قیام فرمایند

(چند نفری برخاستند)

رئیس ـ تصویب نشد آقای ناصری

ناصری ـ در اینجا مذاکرات ضد و نقیض میشود یک عده از آقایان تصور میکنند که این ملک مال مالک فعلی است یکعده تصور میکنند خالصه است و بطوریکه آقای وثوق میفرمایند مال رعایا است بالاخره بفرض این که مال دولت باشد و ما حالا بخواهیم واگذار کنیم به این شخص این در واقع یک تبعیضی است نسبت بسایر اموال متنازع فیه از این جهت بنده عقیده‌ام این است که آن پیشنهاد آقای روحی کاملا مقرون بمصلحت بوده

طباطبائی دیبا ـ رد شد اقا

رفیع ـ بفرمائید

ناصری ـ ممکن است مالک ملکی که فعلا ادعای مالکیت میکند بوزارت مالیه رجوع کند و در این خصوص بحکمیت رجوع کنند (دشتی ـ برود عدلیه)

اگر حکمیت باینطور رای دادند آنوقت والا این تبعیض است نسبت بسایر املاک.

رئیس ـ آقای محمد ولیمیرزا


محمد ولیمیرزا ـ بنده تصور میکنم این مذاکرات بکلی زائد باشد زیرا مذاکرات کافی شد پیشنهاد آقای روحی هم تصویب نشد اصل موضوع هم همان است که آقایان فرمودند و دیگر مذاکره مورد ندارد ولی باز هم برای استحضار خاطر بعضی از آقایان عرض میکنم که این مسئله ناشی از حکمیت خود دولت است و بنده تعجب میکنم از اینکه آقای ناصری در اینموضوع اطلاعی ندارند با اینکه خودشان در مالیه بوده‌اند و این مسئله ششماه در زمان تصدی دکتر میلسپو در مالیه مطرح شد و بالاخره بموجب وکالت نامه که آقای عدل از شرف الدوله داشت اسناد شرف الدوله را بمالیه تسلیم کرد و مالیه اینطور رأی داد و قضاوت کرد و باز رجعت این مسئله هیچ مورد ندارد زیرا این کار در وزارت مالیه شده و تقریباً سه سال است که سابقه دارد بنابراین بیش از این مذاکره در اینموضوع مورد ندارد

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات مجلس کافی است

دشتی ـ بنده مخالفم اقا

رئیس ـ بفرمائید

دشتی ـ عرض میکنم این موضوع خیلی بنظر غریب میاید اگر این ملکی را که دولت تصرف کرده است حالافهمیده است که عدواناً و غصباً بوده است که بایستی پس بدهد اگر متنازع فیه است که باید اصلا برود بعدلیه و غیر از این بنده نمی‌فهمم و اگر چنانچه خالصه است و حالامیخواهید واگذار کنید پس در صورتیکه دولت معترف است که این ملک خالصه است و می‌خواهید به این شخص بدهید این را هم همانطور که آقای روحی فرمودند بدون مزایده این یک کار لغوی است که شما میکنید.

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ عرض میشود آقای دشتی متذکر هستند که اختلافاتی ممکن است بین مردم و دولت تولید شود ما نبایستی در اصلاح را به بکلی به‌بندیم که دولت با مردم اصلاح نکند حالا ممکن است تصور شود که دولت با مردم نمیتواند اصلاح کند در قانون پیش بینی که برای اینکار شده این است که معاملات دولت و مردم باید بنظر مجلس باشد. ولی حالا موضوع اینکه اگر دولت در یک موضوعی اصلاحی بکند تصویب مجلس لزومی دارد یا نه در اینجا قانون ساکت است در هر حال این یک چیز مهمی نیست

رئیس ـ موافقین با کفایت مذاکرات قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. رأی میگیریم موافقین با این این لایحه ورقه سفید خواهند داد

(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده نتیجه بترتیب ذیل حاصل شد)

رئیس ـ عده حاضرین ۸۹ باکثریت ۵۰ رای تصویب شد

دشتی ـ نصف بعلاوه یک نیست آقا!

بعضی از نمایندگان ـ ۵۰ نصف بعلاوه یک ۸۹ نیست؟!‌ (خنده نمایندگان)


[۶ـ مذاکره و تصویب کنترات مسیو دکرکر]

رئیس ـ خبر کمیسیون بودجه راجع به کنترات مسیو دکرکر مطرح است قرائت میشود:

خبر از کمیسیون بودجه جدید

لایحه نمره ۳۰۹۰۷ دولت راجع به تجدید کنترات مسیو دکرکر رئیس کل گمرکات در کمیسیون بودجه با حضور معاون وزارت مالیه مطرح و در نتیجه ماده واحده پیشنهادی با جزئی اصلاحی بشرح ذیل تصویب و اینک راپرت آنرا تقدیم میدارد

ماده واحده ـ بدولت اجازه داده میشود کنترات مسیو دکرکر رئیس کل گمرکات را از اول فروردین ۱۳۰۹ با همان شرایط و مقررات منظوره در کنترات دو ساله اخیر مشار الیه و افزایش سالیانه یک هزار تومان بر حقوق مشار الیه برای مدت سه سال تجدید و تمدید نماید

رئیس ـ راپورت کمیسیون خارجه در همین موضوع قرائت میشود:

کمیسیون امور خارجه لایحه نمره ۳۰۹۰۷ دولت را نسبت به تجدید کنترات مسیو دکرکر رئیس کل گمرکات تبعة دولت بلژیک را تحت مداقه قرار داده و از نظر ملیت با تصویب این لایحه موافقت مینماید.

رئیس ـ خبر کمیسیون بودجه مطرح است. آقای دشتی موافقید؟

دشتی ـ بلی

رئیس ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی ـ بنده امیدوارم یک ترتیبی پیش بیاید که از مخارجمان کم بشود و مجبور نشویم که پول کارخانه کاغذسازی را برداریم خرج کنیم متاسفانه میبینیم دخلی که پیدا نمیکنیم ولی خرج زیاد میشود آقایان بلژیکی‌ها قریب سی سال است در این مملکت گمرکچی هستند اما می‌خواهیم به‌بینیم در عرض این سی سال نتوانسته‌اند یک نفر یا دو نفر گمرکچی بجهت ما اینها در تحت نظر خودشان تربیت کنند که ما امروز باز محتاج به آنها نباشیم یا اینکه می‌خواهند کسی ملتفت چیزی نشود و باز محتاج این‌ها باشیم آنوقت بیائیم یک کسی که اوائل آمد دوهزار تومان حقوق داشته است حالا حقوقش برسد به ده هزار تومان آقا ما از خودمان یک نفر را که در تحت نظر این اشخاص تربیت شده باشد نداریم که بتواند بگوید از قند فرضاً یک من دو قران گرفته شود از پارچه پشمی یک من چقدر گرفته شود یک نفر این جور آدم را نداریم این دیگر یک علم عالی که متخصص عالیمقام بخواهد نیست این کار گمرکچی گری است یعنی از هر باری که وارد سرحد شد فلان مقدار یا فلان مبلغ بگیرند این جور آدمی را ما در مملکت نداریم؟! پس باید اظهار یأس و ناامیدی از این مملکت کرد که در سی سال گمرکچی های خارجی آمده‌اند در این جا و مانده‌اند و همه ساله هم مبلغ گزافی بر ما تحمیل کرده‌اند و تا امروز یک گمرک چی برای ما تربیت نکرده‌اند معلوم میشود که خود اینها نمی‌خواهند تربیت کنند و نمی‌خواهند ما کسی را داشته باشیم که همیشه شاید بوجود آنها محتاج باشیم و هی بآنها پول بدهیم ده هزار تومان ده هزار تومان و هنوز یک گمرک چی برای ما تربیت نکرده‌اند بنده متأسف هستم. حقیقتاً تأسف دارم و تعجب میکنم. علاوه بر اینها چه شده است که همه ساله و هر دوره که تجدید می‌کنند کنترات این آقا را می‌آیند و هی هزار تومان بآن می‌افزایند مگر ما پول اضافه داریم که باینها بدهیم؟ اگر این آقا میل ندارد که با همان مبلغ سابق استخدام شود یک نفر زیردست او را بیاورند بسالی دوهزار تومان به هزار تومان اگر چنانچه خیانتی کردند ابداً از خدمت دولت او را خارج کنید وقتی مجازات شد، کار درست میشود


دو هزار تومان حقوق بهش بدهید اگر هم درست کار کرد هزار تومان هم انعام بهش بدهید و اگر بد کار کرد مجازات کنید بیرونش کنید. اگر کسی از این مقدار گمرک که حالا هست کم آورد و نتوانست کار کند آنوقت بگوئید ایرانیها قابل نیستند و نمی‌توانند کار از پیش ببرند. بنده عقیده‌ام این است که هیچ ما محتاج باینها نیستیم حالا که شما میگوئید محتاجیم پس بهمان مبلغ سابق کنتراتش کنید اگر میل دارد قبول کند میل ندارد برود و از همان کسانی که در این سی ساله در تحت نظر اینها هستند و زحمت کشیده‌اند و در این فن کار کرده‌اند جای آنها بنشانند حقوق هم کمتر بدهند و با او هم شرط کنند که اگر خیانت کردی تو را خارج میکنیم چه میکنیم هم پنجهزار تومان شش هزار تومان کم میشود که بتوانیم آن را بیک درد بی‌درمان دیگرمان برسانیم و خدای نکرده محتاج نشویم قرض کنیم یا پولی را که بیک شوق و ذوق ما از برای کارخانه کاغذسازی جمع‌آوری کردیم از بین نرود و اسباب مأیوسی یک ملتی نشود…

رفیع ـ کجا از بین میرود. چرا از بین میرود آقا؟

فیروزآبادی ـ خوب تقریباً خرج میشود بغیر آن مصرفی که مقصود ما است. مقصود این مجلس و ملت این بود که بمصرف کارخانه کاغذسازی برسد هرچند آقایان حالا پا میشوند و میگویند کاغذسازی در سه جای دنیا بیشتر نمیشود کرد و بیشتر از سه جا نیست. در صورتیکه الان کاغذسازی در خیلی جاهای دنیا می‌میشود و در غالب نقاط دنیا هستند که مقیدند و صادراتشان را متصل از همین قبیل امور دارند زیاد میکنند و وارداتشان را کم میکنند و مثل ما نیستند که باین چیزها علاقه نداشته باشیم و همینطور بخواهیم یک زندگی روزمره داشته باشیم خیر دیگران خیلی علاقنه دارند باین قبیل مسائل اقتصادی که صادرات را زیاد میکند و از حالا تا ده هزار سال دیگر جهت اعقاب شان هم کار میکنند و زندگی صحیح مرتب میکنند ولی افسوس که ما در فکر این چیزها نیستیم و ابداً فکر اقتصادیات نیستیم و هر روز هرچه را هر کس میاورد قبول می‌کنیم. نمیدانم این اروپائی‌ها چه می‌خواهند از جان ما ایرانیان و همه روزه ما میدهیم بانها باز زیادتر از ما می‌خواهند

یاسائی ـ جریمه جهالت است

رئیس ـ آقای دشتی

دشتی ـ عرض کنم که ما همیشه از دو لحاظ بمتخصصین فنی خارجه احتیاج داریم یکی از لحاظ اطلاعات آنها یکی از لحاظ مراتب اخلاقی آنها. آنهائی که در جریان کارهای مملکتی هستند میدانند که احتیاجات فنی تنها نیست که ما یک نفر اروپائی را میآوریم. مراتب اخلاقی هم دخیل است. وقتی ما یک بلژیکی را میآوریم رئیس گمرک می‌کنیم همه‌اش از نظر فنی نیست بلکه بیشتر فضائل اخلاقی است یعنی یک نفر مستخدم خارجی و فرنگی بدرجه حسن اداره دارد و بدرجة در وظائف خودش عرض کنم که صحیح است و سخت است که یک نفر ایرانی اینطور نیست ایرانی را ما مکرر امتحان کرده‌ایم نمی‌تواند جای او را بگیرد این مکرر امتحان شده است. اما در قسمت اینکه فرمودید باید صرفه جوئی بشود بنده هم با جناب عالی موافقم که بایستی حتی الامکان مخارج زائد، را حذف کرد و صرفه‌جوئی بشود بنده حتماً باید کرد و آن وقتی است که شما می‌بینید یک مأموری می‌آید در مملکت شما و پانزده سال شانزده سال زحمت می‌کشد خوب هم کار می‌کند منظم هم کار می‌کند البته باید او را تشویق کرد و اگر شما اصل تشویق را قائل نباشید بهیچوجه مملکت‌تان منظم نخواهد شد و بعقیده بنده الآن گمرک یکی از بهترین ادارات ما است


منظم‌ترین ادارات ما است (صحیح است) و اگر بعضی دو سیه بازیهای وزارت مالیه نباشد و قانون استخدام بعضی کارها را ایراد نکند گمرک یکی از بهترین ادارات ما است…

کازرونی ـ اداره واقعاً گمرک است

دشتی ـ واقعاً این طور است چون ملاحظه‌ می‌فرمائید اینها در حوزة استخدامی‌شان مستخدمینی دارند که پانزده شانزده سال دارند خدمت می‌کنند تازه ماهی یک صدو پنجاه تومان حقوق می‌گیرند مستخدم سی ساله دارند تازه دویست تومان حقوقشان است معذلک همه‌شان هم خوب کار می‌کنند این دکرکر که این جا آمده است اول او را با یک حقوق کمی استخدام کردند اگر نظرتان باشد حقوقش خیلی کمتر از مولیتر و اینها بوده است و در ظرف دو سال بواسطه صحت عمل و حسن ادارة‌ که بخرج داده دولت صلاح میداند باو اضافه حقوقی بدهد و پیشنهاد کرده هزار تومان بر حقوق او اضافه شود و بعقیده بنده خیلی خوب کاری است اما اینکه شما دلتان می‌سوزد که دویست هزار تومان کاغذسازی بمصرف دیگر میرسد این را من باید از شما بپرسم پریروز هم عرض کردم حالا هم عرض میکنم که دولت بهیچوجه حق ندارد مؤسسات تجارتی دائر بکند این جا که رژیم بلشویکی نیست دولت ابدا حق ندارد که هر کاری را در دست خودش بگیرد و کم کم مغازه سلمانی و شیرفروشی هم درست کند این صحیح نیست دولت فقط باید این پول را بگیرد و صرف مؤسسات مملکتی بکند عدالت در مملکت ایجاد کند امنیت را در مملکت بسط بدهد و زراعت و تجارت را تشویق کند. این پولی که در تمام دنیا بعنوان مالیات میگیرند برای این نیست که کارخانه دولت درست کند و مردم هم متوقع نیستند که دولت برای‌شان کارخانة تاسیس کند تمام دنیا مالیات بدولت میدهند برای اینکه مؤسسات اجتماعی‌شان را درست کند آنوقت مردم هم خودشان بروند کار کنند پس این یک گرفتگی ندارد و اسباب یأس نباید بشود و بعقیده بنده جای تاسف هم ندارد یک پولی شما تهیه کردید گذاشتید توی بانک بعد متخصص کاغذسازی هم آمده و گفته است که این صرفه برای شما ندارد آنوقت این را بنده بگویم اسباب یاس میشود این منطق ندارد.

فیروزآبادی ـ چرا آقا صرفه داشت. نخواستیم

رئیس ـ آقای فهیمی

فهیمی ـ بنده اظهار مخالفتی که در ورقه عرض کرده‌ام نه راجع به تجدید استخدام این شخص باشد بلکه برخلاف فرمایشات آقای فیروزآبادی تجدید استخدام مسیو دکرکر را برای تمدید و برقراری اصلاحات اداره گمرک خیلی لازم میدانم و نهایت خدمتگذاریرا هم مسیو دکرکر در ظرف این بیست و دو سال خدمتش در ایران کرده است و نهایت صمیمیت را بخرج داده است چه آنوقت که در مالیه بوده و چه در قتی که در گمرک یا در سایر نقاط مملکت کار کرده است و حقیقت بایستی از این قبیل مأمورین قدردانی و اظهار امتنان کرد تا اسباب تشویق دیگران هم بشود که سایرین هم همین رویه را در کار خودشان پیش بگیرند بعلاوه ملاحظه بفرمائید یک مامور بیست و دو ساله را که امروز یک اداره معظمی را تحت نظر دارد و سالی رویهمرفته قریب بیست و یک ملیون عایدات برای دولت وصول میکنند تازه حالا ده هزار تومان حقوق باو میدهند یعنی همان حقوقی که در سال اول ببعضی از مستخدمین دادیم و بعد از دو سال هم هیچ استفاده از آنها نبردیم و رفتند بنابراین بایستی یک تفاوتی منظور داشت. اما مخالفت بنده راجع است بطرز تنظیم این لایحه زیرا در این ماده بطور مبهم نوشته‌اند تجدید کنترات مسیو دکرکر مطابق کنترات سابق با سالی هزار تومان اضافه اولا کنترات سابق باسم مسیو دکرکر از مجلس نگذشته است.

(بعضی از نمایندگان ـ چراچرا) عرض میکنم که دو لایحه در لیلة بیست و دوم اسفند ۱۳۰۶ از مجلس


گذشته است در یکی بطور مطلق اجازه داده شده است بدولت که یازده نفر مستخدم بلژیکی برای گمرک استخدام کند با سا لی شصت و شش هزار و سیصد و ده تومان حقوق و شرط شده است که هر کدام جدید باشند بیش از چهار هزار تومان در سال اول حقوق بآنها داده نشود و هیچ اسمی از اشخاص در آن جا نیست یک لایحه دیگری هم گذشته در همان تاریخ و ذکر شده است که دولت مجاز است یک نفر مستخدم بلژکی را برای ریاست کل گمرکات بمدت دو سال استخدام کند با سالی نه هزار تومان ولی اسم دکرکر در آن جا نیست البته دولت در اجرای این ماده آمد و دکرکر را انتخاب کرده است اما این جا که ما می‌گوئیم دکرکر را مطابق کنترات سابق بیابد و انتخاب کند این جا باید دولت رجوع کند بآن کنترات سابق و بآن قانون سابق که در آن هم اسم دکرکر نبوده است پس بهتر است الان بیائیم و در این کنترات دکرکر را استخدام کنیم با حقوق سالیانه ده هزار تومان دیگر لازم نیست بیائیم بگوئیم مطابق قانون سابق و یک هزار تومان اضافه شاید اغلب آقایان اصولا ندانند کنترات سابق ریاست کل گمرکات چقدر است در هر حال طرز تنظیم این ماده باین قسم مجمل است و بهتر است روشن و صریح نوشته شود کنترات مسیو دکرکر برای ریاست گمرکات با سالی ده هزار تومان و بنده پیشنهادی هم در همین زمینه کرده‌ام بآقای مخبر هم نشان داده‌ام و گمان میکنم ایشان هم موافقت بفرمایند که ماده روشن‌تر و بهتر شود و بنویسند کنترات مسیو دکرکر برای ریاست گمرکات با سالی فلانقدر حقوق

مخبر کمیسیون بودجه جدید (یاسائی)ـ فرمایشات آقای فهیمی آن قسمت که از نظر اصلاح عبارتی بود که این چندان مورد مناقشه نیست و ممکن است عبارت را عوض کرد اما از نطقه نظر اصل مطلب فرمایشات ایشان اینقدرها صحیح نبود برای اینکه مجلس که مباشر کنترات و عقد قراردادی نیست دولت کنتراتی می‌بندد و بموجب قانون بیست‌و سوم عقربی که قبلا تصویب شده و بموجب قانون لیلة بیست و سوم اسفندماه ۱۳۰۶ که بدولت اجازه داده شده است که با شرایطی یک نفر را بسمت ریاست کل گمرکات استخدام کند از اتباع دولت بلژیک دولت هم رفته بر طبق این قانون و قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ این آدم را بریاست کل گمرکات انتخاب کرده است دو ساله و البته آن کنترات هم هم قانونی است و دولت مجاز از طرف مجلس بوده است و مجلس قانونش را تصویب کرده بود و دولت کنترات کرده است. حالا چطور ممکن است مناقشه کرد. پس اگر حالا دولت این لایحه را آورد ودر آن بکنترات سابق اشاره میکند مجلس شورای ملی هم تصویب می‌کند این کنترات که این‌جا نوشته شده همان کنتراتی هست که از طرف مجلس مجاز بوده است و الان هم ما رای میدهیم رای باصل کنترات که نمیدهیم رای میدهیم رای باصل کنترات که نمیدهیم رای میدهیم که دولت اجازه دارد از طرف ما برود واین کنترات را منعقد کند معهذا چون تفاوتی در اصل مطلب حاصل نمیشود اگر اصلاح عبارتی دارید پیشنهاد کنید بنده قبول میکنم.

ضیاء‌ـ مذاکرات کافی است.

آقا سید یعقوب‌ـ خبر بنده عرض دارم.

رئیس‌ـ بفرمائید.

آقا سید یعقوب‌ـ غالب آقایان عقیده بنده را نسبت بمستخدمین بلژیکی میدانند که بنده کاملا بآنها حسن نظر دارم مخصوصاً مستخدمین بلژیکی هم در گمرکات و هم در پست و تلگراف که بودند یک خدمات صادقانه کردند اما متأسفانه بقدری در کنترات‌ها جلوی اضافه کردن و مواجب زیاد دادن را رها کرده‌ایم که حکایت غریبی است. شخصی می‌خواهد برود تخت جمشید شیراز از اروپا آمده است بایران برای گردش از آلمان


آمده که برود آثار عتیقة ایران را جستجو کند و تحقیقات تاریخی بکند فورا می‌گویند که آقا ما سالی شش هزار تومان بتو میدهیم. یک دندانسازی می‌آید این‌جا دندان سازی بکند می‌گویند آقا سالی سه هزار تومان هم بتو میدهیم این مسئله حقیقه طوری شده است که دیگر هر کس وارد می‌شود دیگر نمی‌توانیم جلوگیری کنیم و حقیقه ما طوری ارخاء عنان کرده‌ایم که دیگر نمیتوانیم جلوی این مواجب‌های زیادی را بگیریم مگر اینکه حقیقهً از طرف دولت یک تصمیم جدی اتخاذ شود که این قدر مواجب‌ها را زیاد نکنیم. اما نسبت بمسیو دکرکر چون یک مامور عالیقدر است و خیلی خدمت کرده فی‌حدذاته این حقوق زیاد نیست ولی وقتی که بنده نکاه میکنم مستخدمین وزارت معارف را می‌بینم اینهائی را که آورده است برای درس دادن این مستخدم رفته است در عدلیه عارض بشود مدعی‌العموم گفته عرضحالت را بفرانسه بنویس او هم نوشته و بیست و پنج غلط در فرانسه کرده این معلم بیست و پنج غلط در فرانسه کرده این معلم بیست و پنج غلط در عرضحال کرده است سالی چهار هزار تومان هم میدهند باو آوده‌اند برای معامی (بعضی از نمایندگان‌ـ صحیح است)ـ(عدة از نمایندگان همچو چیزی نیست) این عدلیه است دیگر بروید تحقیق کنید و بعد حکومت کنید حالا که بنا شد این ترتیب بشود بنده نسبت بدکرکر خیلی راضی هستم و تقدیر میکنم و ناچارم قبول کنم ولی چیزی که در این‌جا لارم است عرض کنم که آقای معاون مستحضر شوند و جواب بدهند که این هزار تومان اضافه که باو بدهند برای آن چیزی است که در روز نامجات نوشته‌اند که کفالت خزانه‌داری را هم دارد؟ این اضافه را بعنوان کفالت خزانه‌داری باو میدهند؟ اگر این جور است که من خیلی راضی میشوم از این مسئله و خیلی از ایشان شکر گذاری میکنم ولی اگر خیر آن کفالت خزانه‌داریش یک حقوق علیحده دارد چون این موضوع در روزنامه هم هست که دکرکر را کفیل خزانه‌داری کرده‌اند که من خیلی راضی هستم و سابقا هم عقیده‌ام این بود که اگر ما خزانه‌دار بخواهیم بیاوریم بیاد از بلژیک بیاوریم و بهتر است. اگر این هزار تومان برای این کفالت است من خیلی شکر گذاری از ایشان می‌کنم. یک موضوع دیگری را هم که من باید عرض کنم بآقای دشتی ارادت دارم در یک موضوع کاملا با ایشان مخالفت دارم که میفرمایند مؤسسات اجتماعی را اجتماعیات باید بسازید با اینکه جناب عالی وارد هستید بی‌التفاتی میفرمائید مؤسسات اجتماعی نمی‌توانند اجتماعیات درست کنند مگر اینکه خود دولت درست کند تا مردم یاد بگیرند دیگر تا آخرش ملتفت بشوید. آقا افراد نم‌توانند مؤسسة اجتماعی درست کند تا مردم یاد بگیرند دیگر تا آخرش ملتفت بشوید. آقا افراد نمی‌تواتنند مؤسسة اجتماعی درست کند یا مجلس باید مؤسسه اجتماعی درست کند و عقب سرش باشد و آن را نکاه دارد یا دولت و ده سال پانزده سال بگذرد تا مؤسسه اجتماعی روح پیدا کند بقدرت مجلس یا بقدرت دولت تا اسباب تشویق برای مردم بشود بیش از این عرض نمیکنم خودت میدانی.

(یاسائی) مخبرـ عرض میشود فرمایشاتی که نماینده محترم کردند در استخدام مسیو دکرکر روی عنوان موافقت بود و مخالفتی نبود فقط در قسمت اینکه شنیده‌اند مسیو دکرکر کفیل خزانه‌داری شده است رسما از طرف دولت تا بحال یک همچو اظهاری در این خصوص بمجلس نشده است و بنده هم لازم نمی دانم که در اطراف این موضوع مذاکره بشود. اما در قسمت اینکه فرمودند مؤسسات اجتماعی باید بدست اجتماعات بشود. آقا دشتی مقصودشان این بود که دولت بالاصاله برای سیاست است نه برای اقتصادیات دولت برای این است که عدالت و انتظام و امنیت را در مملکت برقرار کند و خود افراد ملت در ظل آن انتظامات باید بروند و بامور اقتصادی بپردازد. این اصل و اساس حکومت ملی است. حالا اگر در بعضی


از ممالک تمام کارهای اقتصادی را خودشان در دست گرفته‌اند هنوز بنده و جنابعالی آن رویه را ایجاد نکرده‌ایم.

آقا سید یعقوب‌ـ صبحکم الله بالخیر

جمعی از نمایندگان‌ـ مذاکرات کافی است

رئیس‌ـ پیشنهادی رسیده است قرائت میشود:

پیشنهاد آقای فهیمی‌

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده واحده بطریق ذیل نوشته شود:

ماده واحده‌ـ دولت مجاز است کنترات استخدام مسیو دکرکر رئیس کل گمرکات را از اول فروردین ۱۳۰۹ با سالی ده هزار تومان حقوق برای مدت سه سال تجدید نماید سایر شرایط کنترات مشار‌الیه مطابق مواد ۲و۳و۴ قانون ۲۲ اسفند ۱۳۰۶ راجع باستخدام یک نفر برای ریاست کل گمرکات خواهد بود.

رئیس‌ـ آقای فهیمی‌

فهیمی‌ـ توضیحات بنده راجع به پیشنهاد همان بود که عرض کردم و نظر بنده این است که اگر در هر حال اسم دکرکر این جا ذکر نشود ناچار باید مراجعه شود به کنترات او و از کنترات هم مراجعه شود به قانون سابق اگر چه عملا هم بطوریکه آقای مخبر اظهار فرمودند عمل خواهد شد ولی در قانون مجلس هر قدر مصرح‌تر باشد مخصوصاً در جائی که مبلغ معینی را باید بکسی بدهند بهتر است وقتی که ما بنویسیم که هزار تومان علاوه داده میشود اگر بنویسیم ده هزار تومان داده میشود مطلب روشن است و آقایان نمایندگان که از سابقه مستحضر نیستند نمیتوانند در رای اظهار موافقت کنند.

مخبر‌ـ اجازه میفرمائید؟ بنده استدعا میکنم سایر پیشنهادات که در این بای شده است قرائت شود.

رئیس‌ـ فقط یک پیشنهاد از آقای اعتبار رسیده است آنهم قرائت میشود:

پیشنهاد آقای اعتبار

ماده واحده را بشرح ذیل اصلاح و پیشنهاد میکنم:

بدولت اجازه داده میشود که از اول فروردین ۱۳۰۹ تا مدت سه سال کنترات مسیو دکرکر بلژیکی را برای ریاست کل گمرکات تجدید کند حقوق سالیانه مأمور مزبور ده هزار تومان خواهد بود. سایر شرایط آن بر طبق قانون مصوبه لیله ۲۲ اسفند ماه ۱۳۰۶ خواهد بود.

اعتبار‌ـ اجازه میفرمائید

رئیس‌ـ بفرمائید

اعتبار‌ـ نظر بنده هم همان نظر آقای فهیمی بود فقط چیزی که در این لایحه اضافه شده است آقای فهیمی در پیشنهاد خودشان ذکر کرده بودند که مطابق مواد یک و دو و سه خواهد بود و حال آن که فقط یک قانون بیست دوم عقرب را مینوشتند بهتر بود و آن قانون ۲۲ اسفند که این جا بنده ذکر کرده‌ام ذکر میشد بهتر بود و سایر شرایط آن نوشته شود مطابق آن قانون هر چه هست.

رئیس‌‌ـ نظر آقای مخبر؟

مخبر‌ـ بنده پیشنهاد آقای اعتبار را قبول میکنم که معناً هم با پیشنهاد آقای اعتبار را قبول میکنم که معناً هم با پیشنهاد آقای فهیمی یکی است ولی یک قدری مصرح است.

فهیمی‌ـ بنده هم با این پیشنهاد موافقت میکنم

رئیس‌ـ یک بار دیگر میخوانیم و رای میگریم

(بشرح سابق خوانده شد)

آقا سید یعقوب‌ـ میباشد اگر باشد بهتر است خواهد بود خوب نیست (اعتبار‌ـ صحیح است)

رئیس‌ـ سلیس‌تر و بهتر است (خطاب به آقای مؤید احمدی منشی) اصلاح کنید.

مؤید احمدی‌ـ بسیار خوب


رئیس‌ـ بنا براین پیشنهاد آقای اعتبار بجای ماده واقع میشود موافقین با این ماده ورقة رای سفید خواهد داد.

(اخذ و شمارة آراء بعمل آمده هفتاد و شش ورقة سفید و یک ورقة کبود تعداد شد)

رئیس‌ـ عده حاضره ۹۱ باکثریت ۷۶ رای تصویب‌ شد.

[۷- مذاکره راجع به کنترات ملچارسکی]

رئیس‌ـ خبر کمیسیون بودجه قدیم قرائت میشود راجع به ملچارسکی:

خبر از کمیسیون بودجه قدیم

کمیسیون بودجه لایحه نمره ۶۵۹۴ راجع به کنترات معلم دندانسازی را مطرح نموده و پس از مذاکرات لازمه مواد ذیل را تصویب و بعرض مجلس میرساند.

ماده ۱- دولت مجاز است دکتر فالک کوش ملچارسکی تبعة دولت لهستان را از اول مهر ماه ۱۳۰۸ برای مدت سه سال بجهت مدیریت فنی و معلمی دندانسازی استخدام نماید.

ماده ۲- حقوق سالیانه دکتر فالک ملچارسکی بقرار ذیل است که باقساط ماهیانه بمشار‌الیه پرداخت خواهد شد سال اول ماهی دویست و پنجاه تومان سالیانه سه هزار تومان (۳۰۰۰)

سال دوم ماهی سیصد تومان سالیانه سه هزار و ششصد تومان (۳۶۰۰)

سال سوم ماهی سیصد و پنجاه تومان سالیانه چهار هزار و دویست تومان (۴۲۰۰)

ماده ۳- دولت میتواند در هر موقع با تأدیه سه ماه حقوق کنترات دکتر مزبور را فسخ نماید ولی اگر دکتر بمیل خود استعفا داد از تاریخ استعفاء حق اخذ حقوق نخواهد داشت.

ماده ۴- سایر شرایط استخدام دکتر ملچارسکی مطابق قانون ۲۳ عقرت ۱۳۰۱ راجع بکنترات اتباع خارجه خواهد بود.

رئیس‌ـ خبرهای کمیسیون معارف و امور خارجه هم در این خصوص قرائت میشود:

خبر کمیسیون معارف

کمیسیون معارف لایحه نمرة ۲۱۱۹- ۶۵۹۴ دولت را راجع به کنترات ملچارسکی برای مدرسه دندان سازی تحت شور قرار داد و با اساس لایحه موافقت نمود

خبر کمیسیون امور خارجه

کمیسیون امور خارجه لایحه نمره ۶۵۹۴ دولت را نسبت باستخدام دکتر فالک‌ ملچارسکی تبعة دولت لهستان را مورد مطالعه قرار داده و از نظر ملیت باتصویب آن موافقت مینماید.

رئیس‌ـ مذاکره در کلیات است. آقای فیروزی


فیروز‌آبادی‌ـ بنده متأسفم. بعضی‌ها که عقیدة اصلاح دارند بنده باین چیزها عقیده ندارم قریب پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال، هشتاد سال است که از ایران شاگرد میرود باروپا طب یاد بگیرند دندان‌سازی یاد بگیرند علم حقوق یاد بگیرند، علم سیاسی یاد بگیرند متصل میروند چند سال هم هست که دولت در صدد بر آمده است و دولت هم کمک میکند که هر سال صد نفر یا صدو چهل نفر شاگرد میفرستد باروپا حالا تازه می‌بینیم که برای دندانسازیهم میخواهند کنترات کنند هر چند شنیده‌ام که یک نفر دندانساز ایرانی برادر آقای سیاح هست که خیلی خوب است و خیلی خوب این معلومات را در ارو۱ا فراگرفته است اگر این جور باشد اگر ما از خودمان داشته باشیم مثل آقای سیاح یا غیر سیاح هر کس باشد نباید دیگر از خارج بیاوریم و ثانیاً شنیده‌ام این سخص را که میخواهند کنترات کنند مقدمات اورا درست تهیه نکرده‌‌اند کنند مقدمات او را درست تهیه نکرده‌اند خوب خوب حالا این را کنترات میکنند و مقدمات او را هم تهیه کرده‌اند حالا چه می‌کند معلم دندانسازی است یا دندان میسازد بجهت ذوب آهن یا بجهت نفط و غیره که اصلا از وجود آنها هیچ استفاده نکردیم یک مبلغ کلی هم متحمل شدیم و یکشاهی استفاده نکردیم در صورتیکه ما از سایرین استفاده نکردیم حالا بپائیم یک شخص دندانسازی که آمده است اینجا بجهت چه کاری نمی‌دانم خدای نخواسته یک دندان طمعی بجهت ما تیز کرده است یا اینکه میخواهد کاری بکند حالا میخواهند او را کنترات کنند بنده عقیده ندارم اگر خدمتی به این مملکت کرده است میخواهند در مقابل خدمتش تشویقی از او بکنند بنده عقیده ندارم اگر خدمتی به این مملکت کرده است میخواهند در مقابل خدمتش تشویق از او بکنند خوب دو هزار تومان، سه هزار تومان، چهار هزار تومان باو بدهند برود اگر خدمتی نکرده است خوب آمده است گردشش را در این مملکت کرده است با کمال افتخار مهمان‌نوازی از او میکنیم و از این مملکت برود درهر صورت بنده این کنترات‌ها را تا نتایج آنها را نه بینم با هیچکدامش موافق نیستم معاون وزیر علوم تشریف دارند استدعا میکنم که پا شوند توضیح بدهند که اولا مقدمات کنترات و کار کردن این شخص فراهم شده است یا نه؟ و بعد هم که کنترات شد آیا مشغول تعلیم یکعده شاگرد خواهد شد یا مثل سایرین که بیست و پنجسال در این مملکتند و یک گمرکچی تعلیم نکرده‌اند یا مثل دیگران که دو سال، سه سال یکسال میمانند و یک حقوق گزافی میگیرند بعد که رفتند می‌بینیم یک جو نتیجه نداشته‌اند خودتان بهتر از من یکی یکی را میدانید. بنده استدعا میکنم توضیح بدهند و نتیجة این را بگویند و عملیات این شخص را بگویند که اولا تعلیم و تعلم است و ملتزم میشود برای تعلیم و تعلم و دندانسازی هم خودش میکند یا نمیکند ولی اگر یک دندانسازی را کنترات کردیم و دوسال، سه سال هم ماند بیست سی هزارتومان خوش میگیرد و ده‌، بیست، سی هزار تومان خرج اداره‌اش است و نتیجه از این خرجها نبریم بنده عقیده ندارم خواهش میکنم توضیح بدهند اگر دیدم با عقیده بنده موافق میشوم والا در مخالفت خودم باقی هستم.

معاون وزارت معارف (آقای فرخ)- همانطوری که آقای نماینده محترم فرمودند بهترین قسمت اصلاحات این است که احتیاجات را ما رفع کنیم. احتیات دو قسمت است یکی این که یک اشخاصی میروند و یک فنونی را یاد میگیرند و برمیگردند برای احتیاجات عامه یکی دیگر اینکه دولت محلی را ایجاد میکند برای اینکه آن احتیاجات را رفع کند بعقیده بنده اگر دولت موفق شود باین که تمام قسمت ها را در خود مملکت تهیه ند و رفع احتیاجات از نقطة نظر خرج و از نقطه نظر اخلاق و از نقطة نظر علم خاطر آقایان مستحضراست که ما یک مدرسه طبی داریم که چند سال است دائر است و یک کلاس دواسازی


هم ضمیمه آن شده است بعد هم یک کلاس پسئن از نظر فنی برای مدرسه طب ایجاد شده است چندسال است که وزارت معارف در این فکر است که مدرسه دندانسازی را ایجاد کند علت هم این است که ما در ولایات دندانساز نداریم و احتیاجات فوق العاده داریم بدندانساز حتی زیادتر از طبیب‌ بدندانساز محتاجیم. برای اینکار در بودجه ۳۰۸ مبلغی در قسمت اعتبارات منظور شد برای خرید لابوراتوآرو لوازم فنی این مدرسه. امسال برطبق تصویب بودجه دکتر ملچارسکی مامور شد و رفت این اسبابها را خریداری کرد و آورد و کلاس دندانسازی هم کلاسی است در مدرسه طب و جزء مدرسه طب است و در آنجا دکتر ملچارسکی تدریس میکند دو قسمت را یک قسمت امراض دهان و دندان را از نقطه نظر طبی و یک قسمت ساختن دندان و لثه دندان و غیره را از نقطة‌ نظر فنی و شاگردهائی که در آن جا کار میکنند این قسمت را در آن جا تکمیل مینمایند و ما پس از چند سال میتوانیم یک عده طبیب دندانساز برای ولایات داشته باشیم و پروگرام مدرسه دندانسازی هم از شورای عالی مقام گذشته است البته در جراید بعرض آقایان رسیده است و بنده تصور میکنم (اگر یک قسمت لوازم فنی در بودجه امسال کافی نبوده و در بودجه ۳۰۹ کافی خواهیم کرد) در ۳۰۹ یک مدرسه دندانسازی کاملی داشته باشیم که پس از چند سال کاملا آن نظریه آقایان نمایندگان محترم حفظ شده باشد

یعنی از نمایندگان ـ کافی است

آقا سید یعقوب ـ خیر کافی نیست آقا رأی که میدهید کافی چرا؟ بگذارید درد دلی بکنیم گرچه از هم ندارد (خنده نمایندگان)

رئیس ـ بفرمائید

آقا سید یعقوب ـ بنده کاملا تصدیق دارم که دندانها بواسطة سیگار و غلیان خراب شده است یک منافعی را دولت همیشه در گذراندن لوایحش بیان میکند بنده حسن عقیده دارم بآقای معتصم ولی متأسفانه این فوائد را حلال زاده نمی‌بیند خیلی از این لوایح است که به مجلس میآید و یک منافعی برای آن این جا ذکر میکنند بنده حالا چهار دوره است که افتخار وکالت را دارم یکی از منافعی که از این متخصصینی که حقوق بهشان میدهیم ندیده‌ام این شخص که الان کنتراتش مطرح است در دوره پنجم لایحه‌اش آمد در کمیسیون بودجه با آن وسائط و با آن ترتیبات جداً گذاشتیم و پیش نرفت و کمیسیون بودجه قدیم بود او را قبول نکرد و بعد کمیسیون بودجه با آن وسائط و با آن ترتیبات جداً گذاشتیم و پیش نرفت و کمیسیون بودجه قدیم بود او را قبول نکرد و بعد کمیسیون بودجه جدید تشکیل شد او هم بهر ترتیب بود خبرش را به مجلس نیاورد برای خاطر چه بود؟ یکی این که گفته شد در همین مدرسه طب که آقای معاون بیان کردند معلمین ایرانی هستند که در آن کلاس دندانسازی درس میدهند یکی این سیاح است که این سیاح را میگویند یک معلمی است عالم به این علم و ایرانی درس بگویند این را آقای افسر تصدیق بفرمائید که ولو پیش کلمانسو درس بخوانند اگر یک نفر ایرانی بزبان خودش درس بدهد بهتر است تا مثلا بفرانسه درس بدهند (افسر ـ این بدیهی است لازم بتصدیق نیست) یحیی خان یکی از معلمین همین مدرسه است بماهی شصت تومان و چهار سال هم هست که حقوق بهش نداده‌اند در صورتیکه یحیی خان خیلی آدم خوبی است و در جنگ بین المللی در مهاجرت با ما بود در اسلامبول بود و مدتها این بدبخت در آن جا تحصیل میکرد هم در دندانسازی و هم در طبابت دندان و اعلان هم کرده است خیلی خوب این شخص در این مدرسه دندانسازی با ماهی شصت تومان به زبان ایرانی هم درس میدهد و دیگر این جور هم جدی حرف نمیزند ولی چهار سال است که هنوز مواجب بهش نداده‌اند اما یکمرتبه می‌


خواهند در اینجا سال اول ماهی دویست و پنجاه تومان سال دوم ماهی سیصد تومان سال سوم ماهی سیصد و پنجاه تومان باین شخص بدهند این یکی غرض بنده چیست؟ غرض بنده جلب کردن توجه آقای معاون محترم معارف است باینکه تشویق از معلمین ایرانی بکنند و هر قدر هم که ما ناقص داریم وقتی که تشویق بکنیم در مقامات رسمی خودمان که مجلس باشد و جاهای دیگر نواقص آنها رفع می‌شود این دکتر ملچارسکی یک شخص محترمی است آمده است اینجا و دندانسازی میکند و دستی صدو پنجاه تومان، دویست تومان، سیصد تومان، هم دندان میسازد دیگر حالا ما نمیخواهیم بیائیم ماهی سیصد تومان هم به او بدهیم این شخص خیلی خوب است و هر دندانیرا هم بالاخره کمتر از پانزده تومان نمیگیرد آخر چه میخواهید تمام مقدسات عالم را واسطه میکنند که لایحه‌اش بگذرد چرا؟ برای اینکه هم دکتر است هم دندان خوب میسازد هم پول خوب میگیرد و هم ماهیانه مرتب علف بدی است اسفناج!‌ غذای بدی است اسفناج! این را بنده هیچ عقیده‌ ندارم شما سیاح را بیائید معلم کنید درس بدهد دکتر یحیی خان بیاید درس بدهد هم ارزانتر میگیرد و هم معلم فارسی زبان است…

ناصری ـ رفت.

آقا سید یعقوب ـ رفت یا مرد. همان را بیاورید که هم پول کمتر میگیرد و هم فارسی درس میدهد. یک نفر را چرا ما بیائیم یک مرتبه در سال سه هزار تومان، چهارهزار تومان بهش بدهیم برای چه حالا آقایان می‌گویند گریه کن گریه میکنم اما شما رحم دارید به دل شما اثر میکند؟ چرا یک دفعه ما سالی چهارهزار تومان به این شخص بدهیم آنوقت بقول آقای فیروزآبادی برویم بچسبیم که از آن دقایق و نکات چه کار میکند خوب بروید دکتر یحیی خان هست سیاح هست دیگران هستند آنها را معلم کنید ثانیاً این که برداشته است نوشته است اول مهرماه. بر فرض که آقایان میخواهید این کار را بکنید از آن روزی که محل احتیاج است قرار بدهید پیش وجدان خودتان یک فلسفه را در نظر بگیرید بگوئید بلی دیدیم درب مدرسه باز است و دندانساز هم باید درس بدهد ولی هنوز که مدرسه افتتاح نشده است در لایحه نوشته است که از اول فروردین ۳۰۸ (بعضی از نمایندگان ـ مهرماه) بله همة آقایان مواظب هستند که من خطا نگویم تمام سر تا پای من خطا است و خنده دارد. این خنده‌ دارد؟ اول بنا بود که از فروردین ۳۰۹ باشد حالا آمدند از مهر ماه ۳۰۸ کرده‌اند پس بگذارید مدرسه که باز شد و شاگرد که رفت در مدرسه نشست آنوقت قرار بدهید این را هم آقاجان آقای معتصم السلطنه ماهی دویست و پنجاه تومان زیاد است شصت تومان به یحیی خان بدهید باین شخص دویست و پنجاه تومان ندهید

رئیس – موافقین با کفایت مذاکرات قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. رای میگیریم بورود در مواد موافقین قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد

[۷ـ اقتراع برای شرفیابی حضور همایونی]

رئیس ـ چهار ماده دیگر باقی است چون مقداری از ظهر گذشته است و وقت زیادی هم لازم دارد از طرفی هم گفته میشود که جلسه ختم شود اگر موافقت میفرمائید جلسه ختم شود (صحیح است) و بایستی استقراع هم برای شرفیابی حضور اعلیحضرت همایونی برای روز یکشنبه بعمل آید.

(اقتراع بعمل آمده آقایان مفصله الاسلامی ذیل معین شدند)

آقایان: دیوان بیگی ـ مرآت اسفندیاری (گفته شد نیستند) حکمت ـ ملک آرائی ـ دربانی ـ آقا سید یعقوب اعتبار ـ جلائی ـ مرتضی قلیخان بیات (بعضی از نمایندگان ـ غائب هستند) حسنعلیمیرزا دولتشاهی


(اظهار شد ـ نیستند) میرزا سید ابراهیم خان شریفی (گفته شد ـ غائب هستند) طلوع ـ قاضی نوری ـ حیدری کاشانی ـ آقای مؤید احمدی

مؤید احمدی (منشی) ـ تشریف دارند؟ باز یازده تا شده است.

[ اقتراع برای تعیین یکنفر دیگر]

مؤید احمدی ـ یکنفر دیگر آقای وهاب زاده

[۸ـ موقع جلسه آتیه ـ ختم جلسه]

رئیس ـ اگر موافقت میفرمائید چون یکشنبه مصادف است با عید جلسه آینده پنج شنبه ۱۲ دی ماه سه ساعت قبل از ظهر

[مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد]

رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر