مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ خرداد ۱۳۲۷ نشست ۷۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ خرداد ۱۳۲۷ نشست ۷۲

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

مدیر سید محمد هاشمی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۱۵

جلسه: ۷۲

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه چهارم خرداد ماه ۱۳۲۷

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت مجلس

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان سلطان‌العلما- امیر تیمور نراقی- فرامرزی

۳ - تقدیم دو فقره لایحه و بیانات آقای وزیر دارایی

۴ - معرفی آقای فریدونی معاون وزارت کشور

۵ - سه فقره سؤال از آقای وزیر دارایی

۶ - موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس ساعت نه و سی و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس

صورت جلسه قبل را آقای فولادوند (منشی) قرائت کردند.

دو ساعت و بیست دقیقه قبل از ظهر روز شنبه اول خرداد مجلس به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل و صورت جلسه پیش قرائت گردید.

اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است:

غایبین با اجازه- آقایان: محمد حسین صولت قشقایی- ضیاء ابراهیمی- محمدعلی دادور- عسکر صاحب‌جمع- ابوالفضل تولیت- کامل ماکویی- عباس نراقی- ناصرالدین ناصری- محمدتقی بهار- تقی‌زاده- شریف‌زاده.

غایبین بی‌اجازه- آقایان:

کشاورز صدر- معتمد دماوندی- سلطانی- موسوی- حسین وکیل- شهاب خسروانی- عبدالقدیر آزاد- سالار بهزادی. حسن مکرم- محمد عباسی- صاحب‌دیوانی- صفا امامی- عدل اسفندیاری.

دیرآمدگان با اجازه- آقایان: مهندس رضوی- ابوالقاسم امینی- هدایت‌الله پالیزی- محمدعلی منصف- دکتر طبا- عبدالرحمن فرامرزی- ابوالحسن رضوی- یمین اسفندیاری- محمد هراتی- بهاء‌الدین کهبد.

دیرآمدگان بی‌اجازه- آقایان:

عزت‌الله بیات- حسن اکبر- جواد عامری- آقاخان بختیار- محمدعلی مسعودی- شریعت‌زاده- مسعود ثابتی- نیک‌پور- مشایخی- قهرمان- ساعد- بوداغیان- اسدی- آقای آشیانی‌زاده در باب فلسطین اجازه صحبت می‌خواستند، صورت مجلس تصویب شد و نطق قبل از دستور تصویب نگردید. آقای دکتر شفق با بیان توضیحی پیشنهاد جلسه را قبل خودشان را پس گرفتند.

آقای حاذقی پیشنهاد نمودند اعتبار ساختمانی سال ۲۶ برای انجام و تکمیل ساختمان‌های دولتی مشمول سال مالی نشود. آقای دکتر مصباح‌زاده مخبر کمیسیون بودجه اظهار نمودند مجلس باید نظر خود را نسبت به تصویب‌نامه‌ها اعلام نماید.

آقای دکتر معظمی پیشنهاد تنفس نموده توضیح دادند که مجلس به این طریق نمی‌تواند اظهارنظر کند مگر وزارت دارایی از مجلس بخواهد.

آقای رضوی مخالف بودند و گفتند یا اجازه داده شود طبق لوایح تقدیم شده عواید تا مدت محدودی دریافت و یا لایحه یک دوازدهم از دستور خارج شود.

آقای وزیر دارایی راجع به لوایحی که دولت بر طبق دستور مجلس راجع به تصویب‌نامه‌ها تقدیم داشته توضیحاتی دادند و یک ساعت و ده دقیقه به ظهر تنفس داده شد و مقارن ظهر مجدداً مجلس به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل و پیشنهادی از طرف آقایان نبوی و دکتر عبده قرائت گردید که به ماده واحده جداگانه اخذ رأی و تصویب و نسبت به تبصره‌ها و پیشنهادها بعداً اخذ تصمیم شود و توضیحاتی نیز در این باره دادند.

آقای دکتر بقایی مخالف بوده گفتند ما از دولت کار می‌خواهیم ولی مجلس به وظایف خود عمل نمی‌کند و اصل ۹۶ متمم قانون اساسی را قرائت و اظهار عقیده نمودند که اگر تا آخر خرداد گزارش کمیسیون بودجه به مجلس تقدیم نشود باید در مجلس رسیدگی شود.

آقای وزیر دارایی با پیشنهاد تجزیه موافقت کردند به شرط توجه به مقدمه لایحه دولت آقای مخبر کمیسیون نیز قبول نمودند نسبت به ماده واحده و دو تبصره قبول شده آن با ورقه اخذ رأی به عمل آمد از ۹۱ نفر عده حاضر به اکثریت ۸۳ رأی تصویب شد و گزارش کمیسیون‌های بهداری و امور خارجه و بودجه راجع به الحاق دولت ایران به سازمان بهداشت جهانی قرائت گردید.

آقای اردلان معتقد بودند که نماینده دولت در مجمع بهداشت جهانی باید ایرانی باشد و آقای وزیر بهداری گفتند در تمام کنفرانس‌های بین‌المللی همین طور بوده است. آقای دکتر طبا مخبر کمیسیون بهداری اضافه نمودند که هزینه آن نیز دو هزار دلار معین شده است.

نسبت به گزارش مذکور با ورقه اخذ رأی به عمل آمد از ۸۶ نفر عده حاضر به اکثریت ۷۷ رأی تصویب شد. آقای دکتر اعتبار پیشنهاد نمودند که پاسخ سؤال‌های نمایندگان داده شود و چون عده برای مذاکره کافی نبود چهل دقیقه بعد از ظهر مجلس خاتمه یافت و به صبح سه‌شنبه سه ساعت و نیم به ظهر محول گردید.

رئیس- آقای امیر تیمور نسبت به صورت مجلس نظری دارید؟

امیر تیمور- بلی‏

رئیس- بفرمایید.

امیر تیمور- عرض کنم عواید قانونی و مشروع این کشور به اعتقاد بنده در سال نزدیک به هزار میلیون تومان است و مخارج مملکتی و بودجه مملکت از همین عواید قانونی باید پرداخت شود فرمایشات آقای نجم در جلسه گذشته شبیه به اظهارات یک وزیر مطلع و آشنا به امور مالی نبود...

رئیس- در جلسه پیش ایشان اظهار نکردند.

امیر تیمور- اجازه بفرمایید بنده عرض کنم اگر بر فرض تمام رفقای بنده هم بالاتفاق آقای نجم را تأیید کنند باز بدون قانون نمی‌توانند یک دینار مالیات از کسی دریافت کنند گرفتن مالیات قانون لازم دارد.(صحیح است) عرض دیگر بنده این است که مطلب خیلی مهمی است و استدعا می‌کنم که مقام ریاست دو دقیقه اجازه بفرمایند قبل از دستور به عرض مجلس شورای ملی برسانم.

رئیس- آقای اردلان‏

اردلان- عرض کنم مجله رسمی که مربوط به جلسه سه‌شنبه ۲۸ اردیبهشت است امروز چاپ شده بود و یک اشتباه فاحشی داشت بنده اجازه می‌خواهم توضیح عرض کنم در صفحه ۳۰۴۶ شماره ۹۵۱ در آنجا در پیشنهاد بنده اشتباهی رخ داده...

رئیس- راجع به جلسه سه‌شنبه است؟ ..

اردلان- بله برای این که گزارش خلاصه‌اش را اینجا یادداشت فرمودند ولی مفصل آن چاپ نشده بود که ببینم چطور چاپ شده است حالا که چاپ شده بنده دیدم اشتباهی دارد و یک غلط فاحشی دارد که چون قانونی است که از مجلس گذشته و اگر اشتباهاً ابلاغ شود ممکن است اشکال در قانون تولید نماید این است که بنده تذکر دادم آن قانون ماده دوم تیرماه ۱۳۰۶ بود اینجا نوشته‌اند ۱۳۲۶ در صورتی که در این موقع مجلس شورای ملی نبود تا قانونی بگذراند این بود پیشنهادی که بنده کردم و مجلس هم رأی داده این را خواهش می‌کنم دستور بفرمایید اصلاح شود.

رئیس- بسیار خوب این اشتباهی است که در چاپ شده اصلاح می‌شود دیگر در صورت مجلس نظری نیست؟

مکی- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم

رئیس- نسبت به صورت جلسه من سؤال می‌کنم. صورت مجلس جلسه پیش تصویب شد.

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: سلطان‌العلماء، امیر تیمور، نراقی- فرامرزی

نمایندگان- دستور، دستور.

مکی- بنده راجع به دستور یک اخطاری داشتم جلسه گذشته هم عرض کردم.

رئیس- طبق چه ماده‌ای؟

مکی- طبق ماده ۲۵ راجع به طرحی که در جلسه گذشته تقدیم کردیم و ۱۷ نفر از آقایان نمایندگان امضا کرده بودند و مربوط به لایحه محدودیت بازرگانان خارجی است.

رئیس- بسیار خوب آن را بدهید، مطرح می‌شود.

مکی- اجازه بفرمایید این تجار خارجی که در ایران هستند یک مقداری از ارز ایران را خارج کردند و برده‌اند و حالا در بیت‌المقدس بر علیه مسلمین می‌جنگند...

رئیس- این مربوط به اخطار نیست‏

مکی- اجازه بفرمایید، این اخطار برای این است که جزو دستور قرار بدهند و امروز باید مطرح بشود.

رئیس- بسیار خوب پیشنهادی است که کرده‌اید و عده‌ای هم امضاء کرده‌اند جزو دستور است و جزو اخطار نیست، هشت نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند.

دکتر اعتبار- بنده مخالفم با نطق قبل از دستور.

رئیس- با نطق قبل از دستور مخالفید؟ .. بفرمایید.

دکتر اعتبار- در جلسه گذشته سؤالی که از آقای وزیر دارایی بنده کرده بودم مطرح شد و بنده رفتم صحبت کنم ولی عده کافی نبود اجازه بدهید بنده صحبتم را تمام بکنم و بعد هر کار که می‌خواهید بکنید.

رئیس- خیر هنوز وارد دستور نشده‌ایم و آن مربوط به دستور می‌شود من گفتم قبل از دستور می‌خواهند صحبت کنند هر وقت وارد دستور شدیم شما هم صحبت می‌فرمایید.

امیر تیمور- بنده دو دقیقه، قبل از دستور عرض دارم.

رئیس- حالا نوبت آقای سلطان‌العلماء است و بعد آقای امیر تیمور و بعد آقای اقبال و به ترتیب شروع می‌شود.

آشتیانی‏زاده- بنده با نطق قبل از دستور مخالفم. ‏

نمایندگان- رأی بگیرید.

رئیس- آقایانی که موافقند که قبل از دستور صحبت بشود قیام کنند.(اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای سلطان‌العلماء بفرمایید.

سلطان‌العلماء- بنده می‌خواستم به عرض نمایندگان محترم مجلس شورای ملی برسانم ارض فلسطین قبل از طلوع اسلام از اراضی مقدسه بوده و مورد احترام آن زمان بوده و شاهد بر این مدعی این است که در زمان پیغمبر اسلام هم پیغمبر اکرم به آنجا متوجه بوده و بیت‌المقدس را قبله خود فرمودند و به آنجا نماز خواندند و شاهد بر این مدعی این آیه شریفه است قول وجهک شطر المسجد الحرام- لذا این ارض مورد احترام بوده و می‌باشد و فعلاً این سرزمین مورد تهاجم یک مشت یهودی ماجراجو واقع و به ناموس و مال مسلمین آن سامان تعدی نموده و می‌خواهند آنها را از ملک خود برانند و ساعی هستند که با فجیع‌ترین وضعی مالکین محقق و مسلم آنجا را بیرون نمایند و خود جانشین آنها بشوند بنده لازم می‌دانم همان طور که در دو روز قبل ملت اظهار تنفر و انزجار خود را اظهار کرده مجلس مقدس شواری ملی هم همدردی خود را به برادران عرب اعلام داشته و مطمئن نمایند برادران ایرانی از هیچ گونه مساعدت برای احقاق حق هم‌کیشان عرب خودداری نخواهند فرمود- پیشنهادی بنده در این خصوص به مقام ریاست عرض کردم که نمایندگان و کارمندان دولت که جنبه اسلامی دارند.(صحیح است) یک روز حقوق خود را به نفع مسلمین فلسطین بدهند.(صحیح است) بناء علی‌هذا می‌خواستم امروز به حضور مبارک آقایان نمایندگان محترم عرض کنم اخبار تأسف و تأثرآوری همه روزه به ما می‌رسد که هر روز به جان و ناموس مسلمین عرب که برادران مسلمان ما هستند در فلسطین تعدی می‌نمایند. فلسطین متعلق به اعراب مسلمان آن سامان است و یهودیان مهاجر که از نقاط مختلف دنیا به آنجا هجوم آورده‌اند ساعی هستند که آنها را بیرون کرده و خود جانشین آنها بشوند گو این که این عرض بنده جنبه قانونی ندارد و نمی‌خواهم جنبه قانونی برایش بگذارم فقط منظورم این است که آقایان اظهار همدردی خودشان را نموده باشند.(صحیح است- احسنت)

رئیس- آقای امیر تیمور.

امیر تیمور- سه جلسه متوالی است که بنده کسب اجازه می‌کنم البته فرصت نبود و اجازه پیدا نکردم نزدیک به یک هفته است مرقومه حضرت آیت‌الله آقای آقا میرزا سید محمد بهبهانی مرقوم داشته‌اند به بنده و امر فرمودند که مرقومه ایشان را به عرض مجلس شورای ملی برسانم‏

بسم الله الرحمن الرحیم-

ریاست محترم مجلس مقدس شورای ملی شیدالله ارکانه در این اوان که فتنه و آشوب و جنگ خونین در فلسطین و اطراف بیت‌المقدس که از مقامات مقدسه اسلام و چندی قبله مسلمین بوده و مقبره مقدسه جماعتی از انبیا و فرستادگان خداوند

علی اعلی علیهم‌السلام است بر پا و آتش حزب ما بین جمعی از فرقه یهود عنود و مسلمانان فروزان است صبر و شکیبایی مسلمانان در اطراف ممالک اسلامیه تمام و از هر صنفی به قسمت خود عملاً اظهار همدردی و مساعدت با مسلمانان نموده، مسلمانان ایران هم با نهایت افسردگی و تألم از این فتنه و ماجرایی که به دست یک دسته از یهود پیش آمد کرده و تعدیاتی که نسبت به مسلمانان شده متنفر و جداً بیزاری می‌جویند و در موقع خود هم برای کمک و مساعدات عملاً به طوری که مقتضی باشد حاضر خواهند بود چون مقام مقدس مجلس شورای ملی مرکز رسمی ملت ایران است لازم می‌آید این اظهار تنفر و همدردی ملت ایران را به نام عموم ملت ایران خاصه مقام روحانیت اعلام و اعلان فرمایند زیاده عرضی نیست الاحقر محمدالموسوی بهبهانی عفی عنه (صحیح است). به طوری که همه آقایان نمایندگان محترم استحضار دارند از مصائب و پیش‌آمدهایی که در فلسطین شده عالم اسلام متنفر و منزجر هستند و ما هم که ملت مسلمان هستیم به سهم خودمان در مقام همدردی با مسلمانان از این پیش آمد نهایت تألم و تأثر را داریم (صحیح است) نکته‌ای که باید گفته شود برادران مسلمان ما در فلسطین شمشیری به روی یهود نکشیده‌اند بلکه بر علیه تقسیم فلسطین که وطن مقدس آنها است و سال‌های سال مرکز اسلامیت بوده قیام کرده‌اند (صحیح است) و البته همان طوری که ۱۳۰۰ سال ملت یهود در پناه اسلام و در لوای اسلام با آسودگی و امنیت و آسایش و راحتی زندگی کرده‌اند باز هم می‌توانند اطمینان داشته باشند که در پناه اسلام و در لوای اسلام خواهند توانست زندگی کنند (صحیح است) اندیشه تقسیم فلسطین یک خیال خام باطلی بیش نیست (صحیح است) و محال است که این مقصود به انجام برسد امروز مسلمانان عالم در هر نقطه و مرکزی که در دنیا سکونت دارند همه با هم یکدل و یک زبان هستند و با هم متفق هستند باید از این پیش آمد مسلمان و یهود پند و عبرت بگیرند که مطامع و حرص و آز معدودی از زمامداران دنیا این آتش را برپا کرده و برای دلسوزی با یهود نیست و از این پیش آمد اگر یهودی‌ها هر چه زودتر بیزاری نجویند مخبر به نیستی و فنای آنها خواهند شد بنده به نام یک نفر مسلمان لازم می‌دانم از این مقام مقدس درود و سلام بی‌پایان خود را نسبت به پیشوایان بزرگ اسلام که در فلسطین مجاهدت می‌کنند تقدیم بدارم (صحیح است) و به نام یک نفر مسلمان آمادگی خودم را برای جهاد و ریختن و فدا کردن خون خودم را در راه اعتلای اسلامیت اعلام می‌دارم و به محض این که مقامات مقدسه روحانیت اسلام اجازه و فتوای جهاد صادر بفرمایند با نهایت میل بنده هم یک فردی هستم که این فتوی را استقبال می‌نمایم و با جان ضعیفم خدمات خود را با اسلام انجام می‌دهم (صحیح است ـ احسنت)

نورالدین امامی ـ بنده که مرد میدان نیستم.

رئیس ـ آقای اقبالی، ولی پیشنهادی رسیده است که قرائت می‌شود:

(به شرح زیر قرائت شد:)

ریاست محترم مجلس شورای ملی: پیشنهاد می‌کنم بعد از نطق آقای تیمور وارد دستور شویم. دکتر اعتبار

فرامرزی ـ بنده مخالفم

فولادوند ـ بنده هم مخالفم

رئیس ـ آقای فرامرزی بفرمایید

فرامرزی ـ با این که بنده خودم مخالف نطق قبل از دستور هستم ولی یک مطالبی هست که نسبت به وضع مملکت و وضع مجلس و وضع دولت هست که باید گفته شود و روشن شود (صحیح است) یک وضعی در مملکت و مجلس و دولت است که آدم شریفی که خودش غرضی ندارد یا باید وارد شود و این وضع را روشن کند و یا لااقل استعفا کند و برود کنار و آلت نشود به این جهت بنده استدعا کرده بودم که اجازه نطق قبل از دستور بفرمایید و بعد از آن که مجلس موافقت کرد اجازه بدهید که مطالبی را بگوییم این تبعیض خوب نیست که دو نفر حرف بزنند و سایرین حرف نزنند اجازه بفرمایید که ما هم صحبتمان را بکنیم

دکتر اعتبار ـ بنده پیشنهاد خودم را پس می‌گیرم

رئیس ـ آقای نراقی

نراقی ـ بنده در جلسه سه‌شنبه گذشته توضیحاتی مختصری راجع به عدم توجه دولت نسبت به شهرستان کاشان و نطنز به عرض آقایان نمایندگان رساندم ولی چون آخر جلسه بود و جلسه از اکثریت افتاد مطالب بنده ناتمام ماند این است که اجازه می‌خواهم بقیه عرایض خود را به عرض برسانم بنده در جلسه گذشته عرض کردم که وزارت بهداری به هیچ وجه توجهی به بهداشت شهرستان کاشان و نطنز ندارد (دکتر راجی ـ به هیچ جا ندارد) هفت ماه است که دارو به شهرستان کاشان فرستاده نشده و مردم فوق‌العاده در مضیقه هستند (دکتر طبا ـ همه جا همین جور است (در این ۷ ماه در حدود ۵۰ تلگراف در وزارت بهداری ما است که به وزیر بهداری رسیده و به مدیر کل‌ها رسیده و به بنده و جناب آقای اخوان هم رسیده ولی کوچکترین ترتیب اثری آقای دکتر لقمان الملک به این تلگرافات نداده‌اند با اینکه در بودجه ۱۳۲۷ پیش‌بینی شده بود که یک بیمارستانی در نطنز و یک بیمارستانی در کاشان دایر شود از فروردین به این طرف هیچ اقدامی نشده و وزارت بهداری می‌گوید که ما نمی‌توانیم در نطنز یک حیاط اجاره بکنیم و ماهی صد تومان اجاره بدهیم برای بیمارستان در صورتی که در این روزهایی که بنده به وزارت بهداری مراجعه می‌کردم در وزارت بهداری آقای دکتر لقمان‌الملک جنب اتاق خودشان یک مستراح اختصاصی ساخته‌اند و پنج هزار تومان خرج کرده‌اند و آن وقت حاضر نیستند که صد تومان بدهند که در نطنز یک بیمارستان دایر بشود این پنج هزار توامن مال‌الاجاره پنج سال است که در نطنز دایر شود آقایان توجه بکنید که در وزارت بهداری یک مستراحی به پنج هزار تومان باید ساخته شود ولی در شهر نطنز مردم بدبخت باید از بیماری بمیرند و جواب هم می‌دهند که صد تومان زیاد است در حالی که شهرستان دارو و لوازم طبی ندارد لوازمی که از ارتش متفقین خریداری شده چهار هزار صندوق آن از خرمشهر به تهران آمده و در شرف فاسد شدن می‌باشد و وزارت بهداری ماهی ۱۶ هزار ریال کرایه محل می‌دهد و عده کارمند برای حفاظت این لوازم استخدام کرده است ولی به شهرستان‌ها جواب می‌دهند که دارو و لوازم نداریم و مردم کاشان و نطنز دسته دسته از نبودن دارو و پزشک می‌میرند (قبادیان ـ تمام غرب هم همین طور است) (بهادری ـ آذربایجان هم همین طور است) این وضعیت وزارت بهداری است این یک مسئله نیست که جنبه هو و جنجال داشته باشد بنده عرض می‌کنم که وزارت بهداری وظیفه‌اش را خوب انجام نمی‌دهد مطلب دیگر موضوع خواربار است آقایان می‌دانند که کاشان از جاهایی است که وضعیت خواربارش خوب نیست و دولت باید کمک بکند به آنجا در این چند ماهی که بنده اقدام کردم و قرار شد که هزار تن غله به آنجا بفرستند با وجود مراجعه مکررم وزارت دارایی و اداره غله تاکنون کلیه این مقدار را نفرستاده‌اند و مردم کاشان در مضیغه هستند و در آنجا الان قیمت جو به خرواری ۱۵۰ تومان رسیده است در صورتی که اینجا جو دارند در سیلو و فاسد شده ولی جو بهمردم بیچاره هم نمی‌دهند که نان خشک لااقل بخورند دوا هم که نمی‌رسد عرض بکنم جناب آقای وزیر دارایی و جناب آقای دکتر سجادی مستحضرند که در کاشان به همت اهالی و بازرگانان کاشان یک شرکت نساجی تأسیس شده با سرمایه ۳۵۰ میلیون ریال که جناب آقای دکتر سجادی هم راجع به این موضوع در مجلس تذکر دادند هیئت مدیره شرکت نساجی به جناب آقای نجم‌الملک و به آقای دکتر سجادی مراجعه کرده‌اند و تاکنون توجهی نشده و نتیجه‌ای نگرفته‌اند، با این که این اقدام و خریدن کارخانه و لوازم ماشین جزء برنامه دولت است مردم خودشان آمده‌اند این کار را کرده‌اند و سه هزار نفر از اهالی کاشان در این شرکت سهامی دخالت دارند این شرکت متعلق به یک عده‌ای نیست، متعلق به اهالی است ولی دولت کوچکترین توجهی به آن نکرده است و جوابی هم به آنها نداده این هم راجع به شرکت نساجی کاشان است، دارایی کاشان الان چهار ماه است که متصدی ندارد و یکی از اعضای کوچک آنجا را متصدی دارایی کرده‌اند و وزارت دارایی نمی‌تواند تصمیم بگیرد و شهرستانی را که از لحاظ مالی حائز اهمیت زیادی است یک رئیس دارایی برای آنجا معین کند وضعیت دارایی کاشان خیلی مختل است، مطلب دیگر راجع به نطنز است که نطنز تلگرافخانه ندارد و اهالی وقتی می‌خواهند تلگراف بکنند باید بیایند باردستان و تلگراف بکنند و با وجود این که مراجعه کرده‌ایم به وزارت پست و تلگراف که برای تلگراف نطنز فکری بکند و خود اهالی هم حاضر شدند که پول تیرهای تلگراف را بدهند به این موضوع هم باز هیچ توجهی نشد یک مطلب دیگر که بنده از آقایان نمایندگان محترم کرمان هم تقاضا می‌کنم که توجه بفرمایند موضوع وضعیت کارگران قالی بافی است آقایان نمایندگان می‌دانند که بدبخت‌ترین کارگران این مملکت کارگران قالی بافی هستند (صحیح است) این قالی‌های زیبایی که در سالن‌های آقایان افتاده می‌دانید که به قیمت مسلول شدن و بیچاره شدن و بدبخت شدن یک عده دخترهای جوان و پسر بچه‌های کوچک تهیه می‌شود ولی دولت برای وضعیت اینها هیچ گونه اقدامی نکرده است (وزیر پیشه و هنر ـ جواب داده شده که این حرفشان صحیح

نیست) حالا بنده اقداماتی که شده و جوابی که دولت داده به عرض آقایان می‌رسانم که توجه بفرمایند عرض کنم که در کاشان ۱۵ هزار کارگر قالی باف است در کرمان بیست هزار کارگر قالیباف است اگر آقایان دستگاه قالیبافی را ملاحظه کرده باشند پشت این دستگاه‌ها دخترها و پسر بچه‌های جوانی هستند که غالباً مبتلا به انحراف ستون فقرات و مبتلا به سل و انواع مرض‌های دیگر هستند ولی دولت برای اینها کوچکترین قدمی برنداشته است مطابق قانون بیمه کارگران که یکی از قوانین مفیدی است که در سال‌های اخیر گذشته یک عده زیادی از کارگران بیمه شده‌اند، در قانون بیمه کارگران ماده اول آن می‌گوید که کلیه کارگران اعم از این که در مؤسسات دولتی و غیردولتی باشند باید بیمه شوند بنده ماده اول قانون بیمه کارگران را می‌خوانم که آقایان توجه بفرمایند قانون بیمه کارگران ماده اول ـ کلیه کارخانه‌جات و مؤسسات اقتصادی و بازرگانی، صنعتی، معدنی، باربری راه آهن، و به طور کلی هر مؤسسه‌ای که کارگر در استخدام خود دارد اعم از دولتی یا غیر دولتی واقع در کشور ایران مکلفند کارگران خود را نزد شرکت سهامی بیمه ایران یا شرکت بیمه داخلی دیگری که دولت مقتضی بداند در مقابل حوادث ذیل که در اثر انجام وظیفه روی داده باشد بیمه نماینده فوت نقص و یا از کار افتادن اعضای بدن، هزینه معالجه و دستمزد کارگران در مدت بیماری و حوادث کار. بنابراین کارگران قالی باف مشمول مقررات قانون بیمه کارگران هستند ما به شرکت بیمه مراجعه کردیم و شرکت بیمه در این خصوص اقدام کرد چون در کاشان شرکت فرش دارای ۶۰۰ دستگاه قالیبافی است و باید اول شرکت فرش مبادرت به این اقدام بکند و بعد سایر کارخانه‌جات هم بکنند شرکت بیمه به شرکت فرش نامه نوشت که اقدام بکند و شرکت فرش قرار شد که یک فکری برای کارگران قالیبافی بکند حالا بنده جوابی را که شرکت فرش داده برای آقایان می‌خوانم این جوابی است که مدیر عامل شرکت فرش آقای قزوینی به جناب آقای وزیر دارایی داده است و رو نوشت آن را هم برای شرکت بیمه فرستاده‌اند، جناب آقای وزیر دارایی، چون طبق تصمیم متخذه در مجمع عمومی فوق‌العاده ۱۴ بهمن ۲۶ موافقت فرموده‌اند که کارگران کارگاه‌های قالیبافی به مناسبت این که وضع کار آنها بار کارگرانی که در کارخانه‌جات موتوری کار می‌کنند از هر حیث مغایرت دارد و حوادثی در نتیجه کار برای کارگران قالیباف پیش‌بینی نمی‌شود که مشمول ماده اول قانون بیمه کارگران بشوند علیهذا از رعایت مقرارات قانون بیمه کارگران معاف می‌باشند و متمنی است دستور مقتضی به شرکت سهامی بیمه ایران صادر فرمایند که قانون بیمه کارگران درباره کارگران قالیباف موقوف الاجرا بماند شرکت سهامی فرش قزوینی. نتیجه اقدامی که ما کردیم این است آقای قزوینی مدیر عامل شرکت فرش معتقد هستند که کارگر قالیباف هیچ مرضی پیدا نمی‌کند و آن کارگرانی که باید بیمه شوند کارگران کارخانجات موتوری هستند کارگران قالیباف ده الی ۱۵ درصدشان مسلول می‌شوند اخیراً دکتر فرو پروفسور دانشگاه ژنووفوس معاون وزارت کار بلژیک به ایران آمدند اینها اظهار می‌کردند که ما قبل از این که بیاییم به ایران خیلی علاقه داشتیم به این قالی‌ها و خیلی خوشمان می‌آمد از این قالی‌های ایران و دلمان می‌خواست دستگاه‌های قالیبافی را ببینیم ولی حال که این وضعیت را دیدیم اعتراف می‌کنیم که این ترتیب قالی بافی بزرگترین جنایت بشری است این عقیده اینها است که گزارشی هم در این باره به دفتر بین‌المللی کار داده‌اند به این که وضعیت کارگران قالیباف فوق‌العاده بد است، عده زیادی از آنها مسلول می‌شوند و موضوع دیگر این که دخترهای قالیباف همه در موقع وضع حمل از بین می‌روند ۸۰ درصد اینها برای این که لگن خاصره و ستون فقراتشان منحرف می‌شود به کلی از بین می‌روند شرکت فرش و آقای قزوینی معتقد هستند که کارگران قالیباف به هیچ وجه صدمه‌ای نمی‌بینند خوب آقا این را که بنده عرض می‌کنم از حقوق یک مشت کارگران دختر و پسر قالیباف که صدی پانزده مسلول هستند و در پشت این دستگاه‌های قالی بافی دارند از بین می‌روند اینجا دفاع می‌کنم بنده نمی‌دانم کجا بگویم این را (صحیح است) این هم جوابی است که دستگاه دولت یعنی شرکت فرش داده، اخیراً کمیسیونی تشکیل شد که آقای مکی و آقای مهندس رضوی هم تشریف داشتند، حتی شرکت بیمه حاضر شد به اینکه کلیه کارگران قالیباف را در مقابل کلیه حوادث اعم از اینکه ناشی از کار باشد یا نباشد بیمه کنند معذلک شرکت فرش با این کار مخالف است و عقیده ندارد ملاحظه بفرمایید شرکت فرش چندین مدیر دارد آقای قزوینی مدیر عاملش حقوق هنگفت می‌گیرد و اتومبیل شیکی هم دارد از دسترنج و دستمزد این کارگران و حاضر نیست که این کارگرانی را که دسته دسته می‌میرند حتی بیمه کنند بنده تقاضا می‌کنم که جناب آقای وزیر دارایی و جناب آقای دکتر سجادی به این موضوع توجه بفرمایند این بود عرایض بنده، و بنده می‌خواهم استدعا کنم از آقایان که یک فکری بکنند برای وضعیت این کارگران و سایر مطالبی که عرض کردم برای این که وضعیت عمومی مملکت به کلی از هم گسیخته شده و به هیچ وجه آقایان وزرا توجهی به احتیاجات مردم نمی‌کنند این عرایضی که بنده می‌کنم نه مطلب خصوصی است و نه مطلب شخصی است و راجع به وضعیت شهرستان کاشان است و در خاتمه استدعا می‌کنم که مخصوصاً نسبت به بیمه کارگران کاشان توجه بکنند چون دولت هیچ توجهی به این امر ندارد این بود عرایض بنده.

رئیس ـ آقای امامی خویی.

امامی خویی ـ بنده نوبتم را دادم به آقای فرامرزی.

رئیس ـ آقای فرامرزی بفرمایید.

فرامرزی ـ قبل از شروع به عرایضی که در نظر دارم در تعقیب فرمایشات آقای امیر تیمور عرض می‌کنم البته از ایشان همین انتظار هم می‌رود و با آن غیرت و همیت اسلامی که دارند ولی خواستم این را هم تذکراً عرض کنم چون ممکن است در مملکت موجب سوءتفاهم بشود حتی راجع به یهودی‌های ایران و آنهایی که در این فتنه دخالت ندارند، البته یهودی ایرانی ایرانی است و در ذمه اسلام است و تابع حقوق معدنی ایران است و ملت ایران باید متوجه شود که گناه دکتر وایزمن و امثال او گردن یهودی ضعیف محله را نباید بگیرد مخصوصاً در اسلام هم هست خود پیغمبر فرموده است که من اذی اذمیاً انا خصمه یوم القیامه هر مسلمانی که به یک غیر مسلمانی که در ذمت اسلام است اذیت بکند من روز قیامت او را محاکمه می‌کنم این چیزی است که پیغمبر فرموده‌اند این است که خواستم تذکر بدهم که مسلمانان ایران متوجه این نکته باشند که یک وقتی به به هموطنان غیر مسلمان خودشان در نتیجه احساسات اسلامی تجاوز نشود یعنی مردم ماجراجو استفاده از این موقع نکنند (صحیح است) زیرا فردا ممکن است که بهانه‌ای بدست خارجیها بدهیم (سلطان‌العلماء ـ با شرایط ذمی) بله با شرایط ذمی که دولت ایران وضع کرده است (سلطان‌العلماء ـ با شرایط ذمی اسلامی) شرایط ذمی یعنی قوانینی که دولت ایران وضع کرده است باید اجرا بشود یعنی شرایطی که ایران دارد، عرایض دیگری که می‌خواستم عرض کنم البته شاید موکلین بنده هم این طور انتظار داشته باشند که بنده بیایم پشت این تریبون و راجع به وضع آنها در زندگی آنها حرف بزنم و اگر هم من حرف بزنم بدون این که در وضع آنها تأثیری داشته باشد طبیعتاً تخفیفی در آلام قلبی آنها داده می‌شود و یک مقداری از من راضی خواهند شد و می‌گویند که راجع به ما حرف زدند ولی چون بنده معتقدم که اصلاحات تجزیه‌پذیر نیست یعنی ممکن نیست که یک تهران فاسد باشد و مملکت اصلاح بشود، ممکن نیست دولت نباشد و حکومت نطنز و کاشان صحیح بشود مملکت مثل یک استخر آبی است محال است آدمی خیال بکند که می‌شود یک کاری کرد که از این آب که منبعش و وجودش یکی است یک گوشه‌اش شیرین‌تر بشود. چنین کاری محال است، تمام گوشه‌های یک استخر یک مزه می‌دهد به این جهت است که ما می‌بینیم وقتی آقایان صحبت می‌کنند از حوزه انتخابی‌شان هر کسی می‌گوید وضع اینجا خیلی بدتر از همه جا است برای این که چون آدم وضع هر نقطه‌ای را ببیند خیال می‌کند که دیگر از این بدتر نمی‌شود و این از همه بدتر است (صحیح است) ما بدیم که آنجاها بدند ما نباید این توقع را داشته باشیم که ما بد باشیم ولیکن آن عملی که از دست ما صادر می‌شود خوب در بیاید همچو چیزی نمی‌شود می‌خواهد آنجا خوب بشود خودتان خوب بشوید

چیزی که وادار کرد بنده این عرایض را بکنم و البته قسم هم نمی‌خورم که تمام این چیزهایی که بنده می‌گویم صحیح باشد این فکری است که برای بنده رسیده در نتیجه مطالعه و تحقیقاتی که کردم آن استقراء تایید کرد آن تمثیل مرا منطقی‌ها عقیده‌ای دارد اول یک فکری به خاطرشان می‌رسد و بعد این را تعمیم می‌دهند و تتبع می‌کنند بببینند این جور هست یا نیست این تمثیل را می‌گویند استقراء بنده این فکر را کردم دیدم تمثیل من درست درآمده و فکر من صحیح است بنده مدتی ناخوش بودم و در جریان نبودم بعداً هم مدتی غایب بودم وقتی که رسیدم از مذاکرات مجلس و خارج حدس زدم که زیر این مذاکرات و این دعوی‌ها و این استدلال‌ها و این قانون‌پرستی‌ها چیزی باشد و تحقیق کردم به نظرم این طور آمد که یک چیزی است که به نظر من قابل تحمل نیست و مجلس نباید این را عمل بکند و آن این است که من شنیده‌ام بعضی از وزرا به میل خودشان هر کسی به طمع این که رئیس‌الوزرا می‌شود علیه دولت عمل می‌کند این مدتی است که اینجا جاری است من تعجب می‌کنم آن وزیری که علیه دولت خودش عمل می‌کند و تحریک می‌کند به طمع این که خودش رئیس‌الوزرا بشود عاقبت این چه می‌شود این خوب نیست این طور نمی‌شود تازه وقتی من رئیس‌الوزرا شدم توقع دارم بر علیه من تحریک نکنند که رئیس‌الوزرا بشوند آخر دارد این عمل یا خیر؟ هر وزیری هر وکیلی داوطلب ریاست وزرا است من تا جان دارم پشت سر او می‌روم به شرطی که به من سند بدهید که دیگران بر علیه او تحریک و آنتریک نکنند اگر بنا باشد که آنتریک بکنند و یک عده بیایند با تحریک و آنتریک و جاه‌طلبی در پی نخست‌وزیری طلبی باشند این جاه‌طلبی‌ها که فرد فرد ما معتقد هستیم برای این که ما تا آخرین مقامی که می‌خواهیم برسیم باید همه اصول زیر پا گذاشته شود ولی درباره من مردم آن اصول اخلاقی را رعایت بکنند! به قول مثل امریکایی‌ها که می‌گوید وظیفه تو و حقوق من، تو وظیفه‌ات است که این کار را درباره من بکنی و من هم باید به حقم برسم ما باید فکر بکنیم که وقتی همه این فکر را دارند چطور می‌شود زندگی کرد در میان یک جامعه‌ای که آن جامعه بتواند با هم ارتباط داشته باشد و زندگی بکند البته بنده این را اطلاع پیدا کردم یعنی حدس می‌زدم که این قانون‌پرستی‌ها و این مرافعه‌ها و این تشنج‌ها نتیجه یک جاه‌طلبی‌های زیر پرده باشد و تحقیق کردم و برای خودم تا حالا این طور ثابت است که این طور است مثلاً در نتیجه .... البته یک دوازدهم تصویب شد. این قضیه گذشته ولی برای خاطر یک دوازدهم و سیزدهم نیست برای خاطر این است که ما می‌خواهیم توی این مملکت زندگی کنیم مثلاً راجع به این که گفته شد اگر دولت تا ۱۵ روز دیگر تا دو روز دیگر این مالیات خلاف قانون را بگیرد اعلام جرم می‌کنم که این برخلاف قانون است، البته این حرف صحیح است، نباید بگیرد ولی یک عملی یا خوب است یا بد است؟ خوب و بد زمان ندارد، مدت هم ندارد، مالیات برخلاف قانون گرفتن در اردیبهشت ۱۳۲۷ غلط است در اسفند ۱۳۲۶ هم غلط است.(صحیح است) در خرداد ۱۳۲۵ هم غلط است.(صحیح است) آن وکلایی که ناظر بودند این مالیات گرفته شود تا حالا اینها یا ناظر در قانون هستند یا نیستند. اگر ناظر هستند چرا پارسال نبودند؟ چرا دو ماه پیش نبودند؟ چرا حالا می‌گویند اگر دولت متوقف نکند ما او را محاکمه‌اش می‌کنیم؟ کی باید ماها را محاکمه کند؟ مگر قانون باید بازیچه دست ما باشد که این را بخوابانیم؟ کما این که ما حالا می‌بینیم یک مقرراتی هست که اجرا نمی‌شود مثلاً مثل بزنیم از قدیم در ایران این جور بوده است مخصوصاً در تهران که اگر یک کسی با یک زنی حرف بزند ببرندش کلانتری یک تومان جریمه‌اش بکنند. البته همه ما هم تابع این مقررات هستیم و این ماده هست ولی عمل رویش نمی‌شود اما اگر یک آژانی با من غرض داشت و گفت چرا تو با این زن حرف زدی و مرا بردند کلانتری باید من جریمه را بدهم، یعنی قانون بازیچه هست برای این که ما وقتی به کسی غرضی پیدا کردیم با آن قانون یقه‌اش را بگیریم، اما برای این که اجرا بشود نیست من تصدیق می‌کنم فرمایش جناب آقای اسکندری را که هر وزیری خلاف قانون بکند برود به محبس و پیراهن رنگ رنگ بپوشد ولی هر وکیلی هم که با قانون و قانون اساسی بازی بکند و او را آلت دست قرار داد او را باید هم پیراهن رنگ رنگ تنش کرد و هم کلاه شیطانی سرش گذارد (صحیح است)

دولتی آمده وارث وضع دولت دیگری بوده که خود شماها آن دولت را تأیید کردید (صحیح است) اعمالی کرده به موجب تصویب‌نامه یا هر چه که خود شماها ناظرش بودید، آنها او را در عمل انجام شده قرار دادن و در کوچه بن بست قرار دادن، یک چیزی است که همه کس می‌داند، اینها خلاف عقل است، خلاف طبیعت هم هست عرض کنم که چون ما می‌خواهیم زندگی بکنیم مملکت احتیاج به دولت دارد، بدون وجود دولت نمی‌شود زندگانی کرد، شاید هم بشود، این را هم عرض می‌کنم باید ما یک خطی بکشیم بگوییم دولتی که می‌آید باید در حدود این خط زندگی بکند بگوییم مثلاً ما یک دولتی می‌خواهیم که دزد نباشد ولی دزدی را رها کند که مردم بکنند! یا دولتی می‌خواهیم خودش دزدی بکند ولی دیگران نکنند!

یا یک دولتی می‌خواهیم که دزدی نکند و هم آزاد بگذارد، حد برایش معین بکنیم که دولت تکلیف خودش را بداند و بعد خودمان هم آن را رعایت می‌کنیم نه این که هر دو، سه ماهی یک دولتی بیاید بعد از این مقررات و قوانینی که نه اجرا شده و نه خودمان بهش اهمیت می‌دهیم که اجرا بشود و تا مدتی هم تأیید کردیم که آن طور باشد یک دفعه باز بگوییم که علی ابن ابیطالب یا عمر ابن الخطاب:(عمر ابن الخطاب از نظر خودم عرض می‌کنم که معتقدم کسی در دنیا مثل او حکومت نکرده)(یکی از نمایندگان- علی کرده) بلی علی هم مثل او کرده (حاج آقا رضا رفیع- وارد این مبحث نشوید) بله وارد این مبحث نمی‌شویم. عرض کنم آقایان با این ترتیب که هر دو ماه یک دولتی بیاید و هر چند نفر وکیلی دسته‌بندی بکنند برای انداختن یک دولت و آوردن یک دولت دیگر و آن وقت بهانه‌ای قانونی پیدا بکنند و بدتر از آن که خود اعضا دولت هر کدام دو، سه نفر وکیل را راضی بکنند و کاری بکنند که دولت را بیندازند به جای همکاری، بر علیه هم کار بکنند عاقبت یک چنین مملکتی رو به زوال است. اولاً می‌خواهم از مجلس شورای ملی استدعا کنم که چنین وضعی را به هیچ دولتی اجازه ندهید وزیری در هئیت دولت بر علیه دولتی که عضو آن است عمل بکند، چنین وزیری باید از حقوق مدنی محروم باشد که دیگر حق خدمت در این مملکت هم نداشته باشد تا چه رسد به این که رئیس‌الوزرا بشود، به آقایان وکلا هم عرض می‌کنم و استدعا می‌کنم توجه کنند به این قسمت، یک مملکتی باید باشد که ما بتوانیم تویش وکیل بشویم و این را هم فکر بکنیم که در خارج این محوطه.... الان ما در این محوطه هستیم یک قوانینی هم هست که ما هر حرفی می‌زنیم کسی خارج از این محوطه نمی‌تواند شرکت در حرف ما بکند ولی وجود مجلس شورای ملی فرع افکار عمومی ملت ایران است مجلس شورای ملی باید کاری بکند که افکار عمومی مؤید آن باشد، قوت دو جور است، یک قوت مادی است، یک قوت معنوی است و یک فرمانده لشگر قوت مادی دارد، شاید احتیاج به افکار عمومی نداشته باشد، وقتی که لشگرش منظم است، وقتی که اسباب کارش مهیا است و اسلحه‌اش قوی‌تر از اسلحه حریف است می‌خواهد مردم راضی باشند می‌خواهد مردم راضی نباشند، ولی مسائل معنوی مثلاً امام جمعه امام جمعه باید محترم باشد نه زور دارد نه اسلحه و محترم نمی‌شود مگر این که خودش با تقوا باشد (صحیح است) با دسته‌بندی و دسته راه انداختن امام جمعه محترم نخواهد شد (صحیح است) مجلس شورای ملی وقتی قوی است که افکار عمومی پشت سرش باشد، با دسته‌بندی نمی‌تواند قوی بشود، تجربه کردند آقایان که وی نمی‌تواند بشود، و البته وقتی افکار عمومی مؤید او خواهد بود که مطابق افکار عمومی و مصالح عمومی عمل بکند.(صحیح است) می‌خواهم عرض بکنم آقایان وزرا و آقایان وکلا با این وضع نمی‌شود زندگی کرد و استقلال ما دوام پیدا نخواهد کرد و ما به آن مدارجی که باید برسیم نخواهیم رسید.(صحیح است، احسنت)

عباس اسکندری- آقا بنده اخطار دارم طبق ماده ۱۰۹

یکی از نمایندگان- آقا توهینی نشد.

دهقان- آقا توهین نشد فرمودند جناب آقای اسکندری.

حاذقی- آقای رئیس خواهش می‌کنم رحم به حال ملت بفرمایید.

رئیس- آقای اسکندری.

عباس اسکندری- نخیر آقای حاذقی مطمئن باشید بنده تو سر کسی نمی‌زنم بنده خیلی خلاصه می‌کنم اخطار خودم را ولی خیلی متدسف هستم که جناب آقای فرامرزی یک اصولی را امروز اینجا عنوان فرمودند که من خیال می‌کنم که فقط اختصاص به خودشان دارد چون شما اگر به تمام مجموعه قوانین مراجعه بکنید نمی‌توانید این یکی دو ماده‌ای که ایشان الان اظهار فرمودند در آنجا پیدا بکنید و بایستی گفت در رویش یک خط ۹ بکشند و بگویند

که مجموعه فرامرزی. ابشان فرمودند که اگر یک وکیلی دولتی را با رأی اعتماد داد (مفهومش این طور بود) و بعداً آمد و با آن دولت مخالفت کرد آن وکیل را باید لباس سه رنگ تنش بکنند و کلاه سرش بگذارند بفرستند قصر (همهمه نمایندگان این طور نگفتند) پس به این طریق من خیال می‌کنم که باید یک دولتی آورد روی کار و بعد هم رفت از اینجا برای این که دیگر حق مداخله نداریم، نکته دیگر که فرمودند این است که گفتند اگر وزرا با همدیگر نشستند دور یک میز مطالب سیاسی طرح کردند دو ماه، سه ماه با هم توافق دارند و بعد با هم اختلاف پیدا می‌کنند وقتی که اختلاف سیاسی پیدا کردند از حقوق مدنی آن وزیر محروم است واقعاً چیز غریبی است‏...

رئیس- این دیگر مربوط به ماده ۱۰۹ نیست‏

عباس اسکندری- به آقای فرامرزی خیلی اجازه دادید اجازه بفرمایید بنده هم چند دقیقه عرض کنم.(زنگ ممتد رئیس) آن موقع این قدر زنگ نزدید:

رئیس- چون بعداً هم به ایشان نباید اجازه داده شود ایشان اجازه خواسته‌اند طوری بفرمایید که سوء استفاده نشود.

فرامرزی- بنده سوء استفاده نمی‌کنم.

اسکندری- .. بنده با تمام این حرف‌ها چون کمال احترام را به شما و سایر آقایان دارم عرض می‌کنم سانسوری را که در مطبوعات می‌کردید و جنابعالی عهده‌دار بودید آن را به مجلس شورای ملی نیاورید.(فرامرزی- تکذیب می‌کنم) در وزارت کشور تشریف داشتید این کار را کردید ولی در مجلس شورای ملی نباید باشد.

رئیس- اینها مربوط به ماده ۱۰۹ نیست.(زنگ ممتد رئیس)

اسکندری- راجع به آقای فرامرزی این قدر زنگ نزدید.(زنگ ممتد رئیس)

فرامرزی- تو با قانون مالیات مخالف هستی که مالیات زمین خودت را ندهی‏.

رئیس- آقای اسکندری بفرمایید بنشینید.

اسکندری- خیلی خوب پس به آقای فرامرزی هم بفرمایید.

رئیس- آقای امیر تیمور، آقایان می‌دانید که طبق ماده ۱۰۹ اگر به کسی توهین شد اجازه داده می‌شود توضیحاتی بدهند، نه این که حمله بکنند.

امیر تیمور- بنده هیچ وقت میل ندارم برای این که یک دفعه وقت مجلس شورای ملی را تضییع بکنم (احسنت) اما فرمایشات آقای فرامرزی از جهت این که برای حمایت از دولت یا دوستان ایشان اظهار شد من هم فوق‌العاده خوشوقت هستم ولی در عین حال انصاف و مروت مقتضی است که نه تنها آقای فرامرزی، هر کس بخواهد در این مکان مقدس حرفی بزند بدواً تحقیق بکند، وارد بشود سوابق اشخاص را در نظر بگیرد و بعداً رویش اظهاری بکند و الا نسنجیده اگر ایشان با نهایت فصاحتی که دارند بیاناتی بکنند به آقا اطمینان می‌دهم که کوچک‌ترین تأثیری نخواهد داشت. در موضوع مالیات‌های غیر قانونی که آقای نجم مشغول اخذ شده‌اند و من گفته‌ام باید از این کار منصرف بشوند و مالیات غیرقانونی از مردم نگیرند و حتی علاوه کردم که اگر این عمل را تعقیب بکنند من اعلام جرم می‌کنم آقای فرامرزی به من ایراد کردند که چرا تو قبلاً عنوان را نکردی اولاً عرض بکنم که آقای فرامرزی حق چنین ایرادی را به من ندادند دلم خواست نکردم ولی معهذا برای اطمینان خاطر آقای فرامرزی عرض می‌کنم که از دو سال قبل که من در خراسان بودم و در خراسان مطلع شدم که این مالیات غیرقانونی را شروع کردند به اخذ کردن یک عده زیادی از مردم به من مراجعه کردند من ابتدا تکذیب کردم که محال است دولت یک چنین عملی را مرتکب بشود زیرا خلاف قانون است پس از آن عده زیادی باز به من رجوع کردند که دارند از ما می‌گریند مالیات ۲ سال و ۳ سال ۴ سال و ۵ سال با کمال شدت و سختی دارند از رعایا می‌گیرند من بیش از ۵۰۰ مراسله در جواب اشخاصی که به من مراجعه کرده‌اند در خراسان نوشته‌ام به مردم که این برخلاف قانون اساسی است و حق ندارند چنین کاری را بکنند و حق ندارند به شما برخلاف قانون مزاحم بشوند و شماها وظیفه‌تان این است که برخلاف قانون زیر بار ظلم نروند، زیر بار زور نروید، تحمل نکنید این را هم به مردم گفتم و ضمناً به دارایی خراسان هم من در ضمن چند مراسله این قسمت را تذکر دادم که مطالبه مالیات‌هایی که مستند قانونی ندارد، قانون اساسی منع کرده، این عواقب وخیمی خواهد داشت و این جرم است من شما را متوجه به عمل خودتان می‌کنم مطلع شدم که دارایی خراسان یکی از مراسلات من را به وزارت دارایی مراجعه کرده بود و آقای نجم در جواب دستور داده بودند که وکیل حق مداخله در این امور ندارند آنها هم متحدالمال کردند به جمیع ده‌های خراسان که اظهارات امیرتیمور در این مورد پشیزی ارزش ندارد و باید با نهایت شدت مالیات خلاف قانون را مطالبه و اخذ کنید این عملی است که آقای نجم کرده‌اند و من شدیداً تعقیب‌شان خواهم کرد پس از این که من به تهران آمدم به شهادت کمیسیون بودجه که می‌فرمایند این اظهار را نکردید، به شهادت کمیسیون بودجه از ساعت اولی که بودجه به کمیسیون بودجه آمد در دولت گذشته مخصوصاً صورت مذاکرات مشروح کمیسیون بودجه موجود است و آقای فرامرزی ممکن است به کمیسون بودجه مراجعه بفرمایند مخصوصاً در یک جلسه شاید من سه ربع ساعت در این باب صحبت کردم و گفتم این عمل خلاف قانون است و این عمل جرم است و من زیر بار این عمل نخواهم رفت جناب آقای بهبهانی رئیس محترم کمیسیون بودجه حاضر هستند و آن موقع جناب آقای هژیر هم وزیر دارایی بودند موقعی که در سه دوازدهم بودجه من در مجلس شورای ملی صحبت کردم در همان اسفند ۲۶ به آقای نجم با کمال متانت و ارادت و با کمال خضوع و خشوع و با کمال ادب و انسانیت تذکر دادم که آقا این عمل خلاف باید جلوگیری بشود و در واقع جریان داشته شما موقوف بفرمایید در مجلس شورای ملی گفتم مراجعه بفرمایید به صورت مجلس پشت این تریبون اظهار کردم در همان اسفند ۲۶ که این عمل شما جرم است و اگر خلاف بکنید عواقب وخیمی برای شما خواهد داشت متعاقب آن هم تا این دقیقه که خدمت آقا هستم و تا وقتی که بنده این موضوع را در مجلس شورای ملی عنوان کردم بیش از ده مرتبه اقلاً در کمیسیون بودجه موضوع را به عرض آقای نجم رساندم و آقای نجم به جای این که توجهی به این اظهار بکنند در تمام موارد ایشان با یک عناد و لجاج مخصوصی به سفسطه گذراندند بنده به آقای نجم عرض می‌کنم که اگر رفقای من‏ بالاتفاق ایشان را تعریف بکنند باز ایشان مجوزی برای اخذ مالیات غیرقانونی ندارند و این عمل ایشان جرم است و قابل تعقیب است آوردن لایحه و تقدیم لایحه به مجلس باز مجوز وصول مالیات نمی‌شود. باید تأمل بکنند تا لایحه‌اش در مجلس مطرح بشود اگر مجلس تصویب کرد بگیرند اگر هم تصویب نکرد نگیرند اما اظهاراتی که در جلسه قبل شد که از کجا مخالف با آن شدم هزار میلیون تومان عواید قانونی و عواید مشروع این کشور است که اگر یک روزی دارایی این کشور به دست یک آدم توانا و خیری قرار گرفت من به آقای نجم‌الملک نشان می‌دهم که در سایه این عواید جمیع منویات این مملکت را می‌توان انجام داد جمیع چرخ‌های این مملکت را می‌توان راه انداخت و حتی در سایه همین عواید برنامه هفت ساله را در ظرف دو سال می‌توان اجرا کرد من داوطلب هستم (صحیح است).

فرامرزی- اجازه می‌فرمایید.

رئیس- بفرمایید.

فرامرزی- عرض کنم آقای امیر تیمور یک مقداری از فرمایشاتشان راجع به عرض بنده بود مثل این که عرایض بنده را متوجه نشدند اولاً بنده نظر به شخص ایشان نداشتم و ایشان را یکی از اشخاص خوب این مملکت می‌دانستم و حالا هم می‌دانم عرض کنم که قصد من این نبود که مالیات غیر قانونی گرفته بشود عرض کردم دولت در مقابل یک امر موجودی قرار گرفته که الان اگر ما بخواهیم با این وضع به او ایراد بگیریم به جز این که برود معنای دیگری ندارد و بعد از او هم هر کس بیاید باید همین کار را بکند آن وقت ما راجع به او باید بگوییم حتماً باید این طور باشد عملی نیست بنده نمی‌خواهم که دفاع از دولت بکنم یا نکنم قصد من یک امور کلی بود و تصور می‌کنم به قدری روشن بود که لازم نیست توضیح بدهم مگر این که یک کسی میل داشته باشد برای این که یک حرفی بزند یک مغالطه‌ای بکند من نگفتم وزیر برخلاف وزیر دیگری نظر سیاسی پیدا نکند عرض کردم حق ندارد زیر پرده حقه بازی بکند.

رئیس- آقای وزیر دارایی.

۳ - تقدیم دو فقره لایحه و بیانات آقای وزیر دارایی‏

وزیر دارایی- آقایان استحضار دارند که وضع بلوچستان ایجاب می‌کند به آنجا یک توجه بیشتری بشود راجع به مالیات املاک مزروعی که فعلاً از همه جا گرفته می‌شود در بلوچستان ممیزی نشده است چون آقایان اطلاع دارند که این مالیات مطابق ممیزی گرفته می‌شود ممیزی خیلی کم شده در چند قریه شده و بعد هم به واسطه سختی‌ها و خشکسالی‌ها میسر نشده است که این مالیات گرفته شود و الان تکلیف دولت معلوم نیست این یک لایحه‌ای است که تقدیم مجلس می‌شود که از این مطالبات گذشته صرف‌نظر بشود.(صحیح است) و از امسال مطابق لایحه‌ای که در کمیسیون قوانین دارایی مشغول رسیدگی

هستند هر طور که مجلس شورای ملی مقرر کرد نسبت به آنجا و سایر جاها این طور عمل بشود و برای این که تکلیف دولت و مردم هم معلوم بشود این لایحه با قید یک فوریت تقدیم شده است حالا بسته به نظر مجلس است. یک لایحه دیگری هم هست راجع به پرداخت‌هایی که در سال ۱۳۲۶ شده مطابق تصویب‌نامه و صورت آنها هم سابقاً به مجلس فرستاده شده حالا لایحه آن هم برای ملاحظه مجلس تقدیم می‌شود یک مطلب دیگری که بنده می‌خواستم عرض کنم یعنی چند جلسه بود که تقاضا می‌کردم یک توضیحاتی به عرض آقایان برسانم راجع به شرکت نفت جنوب بود اینجا از وقتی که...

(دکتر اعتبار- اجازه بفرمایید بنده سؤال خودم را عرض کنم) بنده یک توضیحاتی عرض می‌کنم. جواب سؤال را هم بعد عرض می‌کنم. اینجا از وقتی که دولت حاضر مشغول کار شد در مجلس شورای ملی در موارد عدیده یک صحبت‌هایی راجع به امور مربوطه شرکت نقت انگلیس و ایران شد و بعد از این مذاکرات یک سؤال‌هایی هم از طرف بعضی از آقایان نمایندگان شد یکی از آنها آقای دکتر عبده بودند یکی هم آقای دهقان. بنده برای این که در جواب آن مطالبی که در موارد عدیده بعضی از آقایان گفته بودند دو تا سؤال هم که این دو نفر آقایان کرده بودند به طور اختصار یک عرضی بکنم یک روزی یک مطالبی گفتم و بعد این مطالب بنده بین بعضی از آقایان که البته از روی دقت و صحت به کارها وارد می‌شوند اسباب سوء تفاهم شد در مورد بعضی از اشخاص در خارج مجلس شاید از روی تعمد یا عدم توجه سوء تعبیر شده است این است که خواستم یک توضیح مختصری راجع به این امر به عرض آقایان برسانم برای این که به نظر خودم اهمیت هم دارد بایستی یک قدری بیشتر وارد این مطلب بشویم مطالبی که اینجا چند مرتبه صحبت شد راجع به دو امر مختلف بود سؤال‌ها هم راجع به دو امر جداگانه بود مثلًا یک روز آقای دکتر راجی بنده توی جراید خواندم که یک صحبت‌هایی کرده بودند راجع به کارگر و عمله‌جات و کارمندان، سؤال آقای دکتر عبده هم راجع به همین بود گفتند ماده ۱۶ امتیاز را چه کردید؟

چه تدابیری اتخاذ کردید صحبت از ماده ۱۶ امتیازنامه بود بعضی از آقایان دیگر هم باز هم در اطراف این موارد مختلفه یک صحبت‌هایی کردند سؤال دیگری آقای دهقان کردند آن سؤال راجع به این بود که قانونی که در مهرماه ۱۳۲۶ از تصویب مجلس شورای ملی گذشته است چه اقدامی کردید؟ بنده برای این که به جهاتی که بعد هم عرض می‌کنم یک مختصری به استحضار رسانده باشم تمام اینها را یک جا عرض کردم گفتم آقا راجع به ماده ۱۶ که آقای دکتر عبده سؤال کرده بودند و سایر آقایان هم کرده بودند سال‌ها است در وزارت دارایی و اداره‌ای که مسئول این کار است مطالعاتی می‌شود چند سال بعد در حدود ۱۳۱۵ هجری است گویا وزیر دارایی وقت یک طرحی برای اجرای ماده ۱۶ امتیازنامه‌ای تهیه کرد و با شرکت نفت راجع به آن طرح مذاکره کرد طرفین موافقت کردند و این طرح تا اواسط جنگ جاری بود، مجری بوده اواسط جنگ البته وزارت دارایی متوجه شده است که این طرح مصلحت نیست و اساساً هم درست تنظیم نشده است یعنی درست آن مفهوم و معنای ماده ۱۶ در آن طرح رعایت نشده ولی موقع عادی نبوده ۱۹۴۳ موقع جنگ، بحبوحه جنگ که در ایران هم مخصوصاً به کارگر و کارمند و متخصص و اهل فن احتیاج زیاد بوده چون متأسفانه خارجی‌ها اینجا بودند احتیاج به کار داشتند جنگ بوده است و میسر نبوده است که یک اقدام صحیحی طبق ماده ۱۶ امتیازنامه بشود این طور مقتضی دیده شده که تا جنگ هست و تا قشون بیگانه ارتش بیگانه در خاک ما هست این مطلب همین طور بماند جنگ تمام شد وزارت دارایی شروع به اقدام کرد مذاکره کرد مطالعه کرد تا در آذر ۱۳۲۶ بعد از آن موقعی که قانون تصویب شد البته مدیران شرکت می‌آیند برای سرکشی به کارهایشان، می‌آیند برای حرف زدن با دولت گفت و گو و مذاکره کنند آن وقت هم یکی از مدیران شرکت حاضر بوده خودش برای مذاکره در این امر به وزارت دارایی هم اطلاع داده در وزارت دارایی جلساتی تشکیل شده و بحث زیادی شد و بالاخره یک طرح عمومی که وزارت دارایی می‌توانسته است تا آن درجه خودش را قانع کند برای اجرای ماده ۱۶ آن را تسلیم مدیر شرکت کرد آنها هم البته یک چیزهایی گفتند ولی وزارت دارایی نپذیرفته و گفته که مطابق همین باید باشد و نباشد که بروند در لندن مطالعه کنند و هر چه زودتر نظر خودشان را بگویند بنده هم از وقتی آمدم هیچ نخواستم بگویم که بنده یک کاری کردم که مستحق یک پاداشی هستم وظیفه‌ام این بوده است اگر کسی به وظیفه‌اش عمل نکند باید ازش بازخواست کرد، مؤاخذه کرد، استیضاح کرد، اما اگر کسی کارش را می‌کند که نباید رجزخوانی بکند بنده توضیحاتی دادم عرض کرم این امری که بوده بنده هم آمدم تعقیب کردم و جدیت کردم و عرض کردم که سعی کردیم، در وزارتخانه هر اداره‌ای برای یک کار است این اداره هم باید این کار را تعقیب بکند سعی کردیم تا این که همین امروز که بنده اینجا خدمت‌تان هستم حاضرم برای این که این را خاتمه بدهیم اما مسأله دیگر، این مسأله‌ای که می‌خواهم عرض کنم به کلی با آن جدا است.

بعد هم آقایان اعتراض کردند که چه ربطی دارد این مسأله راجع به قانون ۲۹ مهرماه ۱۳۲۶ است که دولت را مکلف کرده است راجع به تمام مواردی که منافع ایران بهش تجاوز شده راجع به تمام اینها اقدام کند دولت مکلف است راجع به تمام اینها اقدام کند دولت مکلف است در تمام مواردی که حقوق ملت ایران نسبت به منابع کشور اعم از منابع زیرزمینی و غیر آن مورد تضییع واقع شده است به خصوص راجع به نفت جنوب به منظور استیفای حقوق ملی مذاکرات و اقدامات لازم را به عمل آورد و مجلس شورای ملی را از نتیجه آن مطلع سازد این ماده دولت را مکلف کرده است که اقداماتی که می‌کند و به یک جایی می‌رسد مجلس شورای ملی را مستحضر کند بنده شاید این جور فکر کردم و فکر می‌کنم که مادامی که یک کار صحیحی انجام نگرفته و یک نتیجه مطابق این ماده گرفته نشده وظیفه هر دولتی است اعم از آن دولتی که در آن وقت بوده یا دولتی که بعد از آن آمده یا بعد می‌آید این کار را بکند درباره نفت من آن روز عرض کردم که من اطلاعی از اقدامات دولت سابق ندارم صورت مجلس هست نگفتم دولت سابق اقدامی نکرده (دهقان- فرمودید اگر اقدامی هم کرده من اطلاعی ندارم) من غرضی نداشتم و حالا هم ندارم به جهت این که بنده مأمور بازرسی و تحقیق اعمال و افعال گذشتگان نه از طرف دولت و نه از طرف دیگری هستم من مأمور هستم که کارهای خودم را بر طبق موازین قانونی تعقیب بکنم و تعقیب هم می‌کنم و اگر نکنم البته مقصرم ولی عرض کردم که اطلاعی ندارم بعد آقای هژیر رفیق بنده در هیئت دولت یک مطالبی گفتند گفتم بسیار خوب بنده روز یکشنبه آینده یعنی آن روزی که گفتند روز چهارشنبه بود گفتم بنده روز یکشنبه آتیه می‌روم این قسمت را اصلاح می‌کنم ایشان گفتند پنجشنبه گفتم نه پنجشنبه نمی‌توانم برای این که تحقیق راجع به این مطلب باید بکنم حالا هم اهمیتی ندارد ایشان آمدند صحبت کردند عرض کردم مقصود این است که هیچ غرضی و مرضی در بنده نیست و هیچ قصد توهینی به احدی هم نیست البته معلوم است بنده یک مرام و اصولی دارم که آن اصول را پیش خودم مقدس می‌دانم و ممکن است کسی با آن اصول مخالف باشد (اسکندری- آن مرام چیست؟) آن مرام حفظ حقوق ملت است، اعم از مسائل داخلی یا مسائل خارجی، و مقاومت در مقابل اشخاصی که می‌خواهند به حقوق ملت تجاوز کنند اعم از داخلی و خارجی و تا آخر هم ایستاده‌ام و وقتی هم که نتوانستم اینجا می‌آیم استعفا می‌دهم می‌گویم حالا از من ساخته نیست این را مطمئن باشید آقای اسکندری عرض کنم راجع به قانون ۲۶ البته آقای هژیر اقدام کردند و خودشان هم گفته‌اند البته باید هم بکنند در وزارت دارایی (البته نه به آن معنایی که آقا می‌فرمایند می‌دزدند می‌سوزانند) دوسیه هست، اسناد هست هیچ کس نمی‌دزد هیچ کس نمی‌سوزاند، هیچ کس جرأت این کار را ندارد عرض کنم از وقتی که امتیاز نفت جنوب یعنی امتیاز ثانوی منعقد شده یک اشخاصی، یک اداره‌ای مشغول مطالعه این امتیازنامه بوده است و باید هم باشد (یکی از نمایندگان- امتیاز ثانوی مورد قبول نیست)(رحیمیان- آقای نجم آن کسانی که امتیازنامه ثانوی را امضا کردند خائن هستند اگر روزی ملت ایران قدرت پیدا کرد آن کسانی که این امتیاز را دادند تمام را به دار خواهد کشید.)... عرض کنم که منظورم این است که مطالعاتی برای اجرای این ماده ۲۹ که حقوق تضییع شده ملت ایران استرداد بشود برای این کار شده و الان هم می‌شود و همان طور که آقای رحیمیان اظهار می‌کنند با حرارت هم دفاع می‌کنند ما هم البته در این صراط داریم کار می‌کنیم (احسنت) و شما مطمئن باشید آقای رحیمیان بنده به شما خلاف عرض نمی‌کنم البته باید حقوق دولت ایران استرداد شود و البته یک چنین قانونی که هست باید اجرا بشود و از روزی که بنده آمده‌ام تمام فکرم راجع به این امر است آقای رئیس مجلس شورای ملی استدعا می‌کنم در تحت نظر خودشان با چهار، پنج نفر از آقایان نمایندگان محترم که وارد به این امر هستند مخصوصاً استدعا می‌کنم که خیلی زودتر یک کمیسیونی تشکیل بفرمایید که بنده در آن کمیسیون توضیحاتی که حیاتی است و مربوط به همین مطالبی که عده‌ای از آقایان و آقای

اسکندری علاقه دارند یک عرایضی به حضورتان بکنم (معتمد دماوندی- جلسه خصوصی داده شود) این را هم خواستم آقا حضورتان عرض کنم که بنده وزیر دارایی بودن را برای خودم هیچ شأن نمی دانم و هیچ شأن هم ندارد، آن وزیر دارایی شأن دارد که با تمام قوا و با نهایت سختی آن وظایفی که بهتر محول شده است انجام بدهد برای من یک باشماقچی و یک دربان که وظایفش را خوب انجام بدهد از یک وزیر دارایی که وظایفش را نتواند انجام بدهد خیلی مقامش بالاتر است (صحیح است) شأن فایده ندارد؟

شان... این که یکی وزیر است یکی معاون است یکی وکیل است نیست، شأن انجام وظیفه و خدمت به مملکت است.(صحیح است) بنده آقا احساس می‌کنم که این حرف‌هایی که زده می‌شود یعنی بعضی از آقایان یک حرف‌هایی نمی‌زنند و بعد می‌گویند که صد دفعه گفته‌ایم، هزار دفعه گفته‌ایم بنده هم می‌گویم صد دفعه گفتم، هزار دفعه گفتم ولی حرف افراد برای بنده اثر ندارد، چرا در نصیحت در دلالت در راهنمایی برای من خیلی اثر دارد ولی این که این کار را بکنید و این کار را نکنید این را باید مجلس شورای ملی بگوید.(صحیح است) مجلس شورای ملی بگوید این کار را نکنید من نمی‌کنم، بگوید این کار را بکنید من می‌کنم، مقصود این است که اشتباه نشود یک نفری به من نسبت عناد و لجاج می‌دهد آن کسی هم که به من اعتراض می‌کند که این کار را نکن و آن کار را بکن من هم به او نسبت عناد و لجاج می‌دهم در مجلس شورای ملی یک وکیلی یک نماینده‌ای حق دارد حرف بزند من اطاعت می‌کنم، صحبت افراد اینجا در کار نیست، این را هم بنده خواستم حضورتان عرض کنم که من برای وزیر دارایی و مقام وزارت دارایی آقا هیچ شأنی قائل نیستم و تا امروز هم سعی کردم وظیفه خودم را آن طوری که قوه و توانایی دارم انجام بدهم ولی من احساس می‌کنم بعضی اشخاص روی یک منظور و مقصودی دارند حرف می‌زنند اینها را امروز عرض می‌کنم که مخلوط نکنید اگر یک جایی در روز رئیس دارایی ندارد چه مانعی دارد که نداشته باشد پنج روز نداشته باشد خوب آقا بایستی مطالعه شود و یک رئیس دارایی برای آنجا تعیین شود، یا اگر رئیس یک شرکتی نوشته است کارگران مشمول قانون بیمه نمی‌شوند خیلی بی‌جا کرده است، مگر من قبول کردم آقا؟ من می‌گویم آن کارگران مشمول قانون بیمه هستند آقا مکرر اینجا عرض کردم اگر یک مطلبی هست که واقعاً از روی دلسوزی برای مملکت است بنده در خدمت شما هستم با همدیگر تبادل نظر می‌کنیم و انجام می‌دهیم ولی اگر یک مطلبی است از نقطه‌نظر این که با وزارت بنده مخالف هستید به بنده رأی عدم اعتماد بدهید من می‌روم هیچ کاری هم بنده به کابینه و دولت ندارم‏

عباس اسکندری- آقای وزیر دارایی برای سؤال حاضر هستند. آقای رئیس بفرمایید مطرح شود.

رئیس- آقای هژیر.

هژیر- بنده خواستم برای رفع سوء تفاهم دو کلمه خدمت آقایان عرض کنم و استناد بنده هم البته به فرمایشات خود جناب آقای وزیر دارایی است آقایان البته می‌دانند که بنده در مدرسه علوم سیاسی متعلم و شاگرد جناب آقای نجم بودم (صحیح است) و به خود ایشان هم توضیح عرض کردم و مرام‌شان را هم که امروز اینجا توضیح فرمودند و بنده اگر یک هفته قبل یک عرایضی کردم برای این بود که خواستم نشان بدهم که تا حدی از برکت تعلیم ایشان بهره‌ور شده‌ام و همین طور که فرمودند چوت تصور کردم یعنی الان هم این موضوع را ایشان تذکر دادند که اگر یک کسی بر سر یک مقامی باشد و وظیفه‌اش را انحام ندهد وکلای مجلس شورای ملی مخصوصاً حق ایراد و سؤال و استیضاح دارند چون بنده این طور فهمیدم که شاید در نتیجه فرمایشات آن روز آقای وزیر دارایی نمایندگان محترم تصور بفرمایند که از بنده قصوری یا تقصیری در انجام وظیفه شده است این بود که آن مطالب را به عرض آقایان رساندم و حالا هم که این مطلب را فرمودند البته فرمایش ایشان متقن و صحیح است و خواستم عرض کنم که در انجام وظیفه چون کسی را که بر خدمتی می‌گمارند اگر حق خودش را نتواند دفاع کند چطور از حق مملکت می‌تواند دفاع کند این را خواستم خدمت آقایان عرض کنم که بنده انجام وظیفه کردم و اگر هم این سبب ملال و کدورت خاطر ایشان شده بنده خیلی معذرت می‌خواهم.

۴ - معرفی آقای فریدونی معاون وزارت کشور

رئیس- آقای وزیر کشور

وزیر کشور- بنده تصور می‌کردم موقعی که دولت‌ها به وجود می‌آیند و از طرف وزرای مسئول معاون‌شان به مجلس شورای ملی معرفی می‌شود اگر چنانچه در اثر ترمیم یا تغییر کابینه وزیر مسئول معاون جدیدی را به مجلس شورای ملی معرفی نکرد تعبیرش این است که آن معاون سابق به قوت خودش و بستش باقی است بنده از چند نفر از نمایندگان مجلس شورای ملی تحقیق کردم و نظر بنده را تأیید کردند ولی به بنده معلوم شد که بعضی از نمایندگان این طور تصور می‌کنند یعنی این طور تعبیر می‌کنند که هر وزیر جدیدی که بیاید حتماً بایستی معاون یا سابقه‌دار یا سابقه‌ندار را وزیر جدید به مجلس شورای ملی معرفی کند اولاً بنده می‌خواستم که برای همکاران آینده این وضعیت پیش نیاید و روشن بشود این مطلب ثانیاً چنانچه شق اول صحیح بوده که آقای فریدونی معاون وزارت کشور بوده و هستند و اگر صحیح نبوده است در این موقع آقای احمد فریدونی را به معاونت وزارت کشور به مجلس شورای ملی معرفی می‌کنم.(صحیح است، احسنت)

عبدالرحمن فرامرزی- صحیح بوده حالا هم مبارک است.

رئیس- آقای دکتر اعتبار.

دکتر اعتبار- عرض کنم که بنده تصور می‌کردم بعد از توضیحات جناب آقای وزیر دارایی و جناب آقای هژیر که در اینجا هر دو آقایان توضیح دادند و هر دوی آقایان مسئولیت دارند دیگر احتیاج به تکرار سؤال ندارد ولی متأسفانه موضوع برای بنده به هر حال روشن نشد موضوع بیاناتی که جناب آقای هژیر در جلسه مورخه ۲۶ اردیبهشت ماه در اینجا کردند این شامل سه قسمت بود شاید آقایان به خاطر داشته باشند...(در این موقع مجلس از اکثریت افتاد)

رئیس- ده دقیقه تنفس داده می‌شود.

(جلسه در ساعت یازده و ده دقیقه به عنوان تنفس تعطیل گردید)

مجدداً مجلس در ساعت ۱۱ و پنجاه دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

رئیس- آقای دکتر اعتبار.

دکتر اعتبار- بنده عرض کردم که تصور می‌کردم با بیانات جناب آقای نجم و جناب آقای هژیر دیگر احتیاجی به تکرار سؤال پیدا نشود ولی متأسفانه این طور نیست و موضوع برای بنده هنوز روشن نشده در جلسه یکشنبه ۲۶ اردیبهشت جناب آقای هژیر در بیاناتشان سه نکته را تذکر دادند یکی این بود که دولت سابق در باب اجرای بند پنج ماده واحده مصوب بیست و نهم مهرماه اقدام کرد. قسمت دوم این بود که اقدام یک ماه و نیمه دولت سابق نتیجه‌اش بیش از نتیجه‌ای بوده است که نصیب اقدامات پنج ماهه دولت فعلی شده قسمت سوم که گویا گله شخصی بود که از جناب آقای نجم کرده بودند این بود که جناب آقای نجم در این مورد هم مثل سایر موارد در مجلس شورای ملی به ایراد نطقی اقدام فرموده‌اند و نسبت به ایشان بی‌لطفی‌هایی کرده‌اند و در اینجا هم نام نیک محرز و مسلم اشخاص را لکه‌دار کرده‌اند ولی بنده برای این که این موضوع یعنی این یک عیب به تمام معایبی که الان در جامعه هست اضافه نشود تذکر این یک نکته را لازم می‌دانم و آن این است که این اقدام یعنی بیانات جناب آقای هژیر که در هیچ جای دنیا سابقه نداشت یعنی انتقاد از اقدامات دولتی که خودشان عضو آن دولت هستند در پیشگاه مجلس شورای ملی این نه فقط بر خلاف اصول اخلاق است بر خلاف اصل ۶۱ قانون اساسی است (ملک‌مدنی- این مطلب تمام شده است) این مخالف اصل ۶۱ متمم قانون اساسی است اصل ۶۱ می‌گوید: وزرا علاوه بر این که به تنهایی مسئول مشاغل مختصه وزارت خود هستند به هیئت اتفاق نیز در کلیات امور در مقابل مجلسین مسئول و ضامن اعمال یکدیگرند معنی این اصل این است که اگر در این امر مهمی که در مجلس بحث شد واقعاً تعللی یا مسامحه‌ای شده باشد ببخشید جناب آقای هژیر شما همان قدر مسئولیت دارید که آقای وزیر دارایی دارند و آقای وزیر دارایی همان قدر مسئولیت دراند که جناب آقای وزیر کشور دارند.(صحیح است) و به هر حال خواستم بنده این نکته را اینجا تذکر بدهم که این موضوع و نظایر این عملیات دیگر در مجلس شورای ملی تکرار نشود و اما خود موضوع. اینجا هم اضافه می‌کنم اگر جناب آقای هژیر پس از آن فرمایشاتی که فرموده بودند استعفا کرده بودند و رفته بودند از دولت این عمل ایشان تا اندازه‌ای موجه می‌شد.(نورالدین امامی- برای چه استعفا بدهند) نگفتم استعفا بدهند گفتم اگر... ولی در آن وضعی که آن روز بود هیچ صورت خوشی نداشت اما راجع به اصل موضوع متأسفانه بنده این طور استنباط کردم که انتظارات ملت ایران از قانونی که در ۲۹ مهرماه گذراند به هیچ وجه تا به حال برآورده نشده (صحیح است) و این خودش یک نمونه بسیار بارزی است که به چه نحوی منافع حیاتی مملکت فدای اختلافات داخلی ماها

می‌شود و چه جور خارجی‌ها بهترین استفاده را از این اختلافاتی که در بین ما هست می‌کنند بنده به شهادت همه آقایان می‌دانند که مدتی است که ساکت هستم و در مذاکرات مجلس شورای ملی هم زیاد شرکت نمی‌کنم دلیل عمده‌اش این است که واقعاً مأیوسم، مأیوسم با وضع حاضر چون می‌بینم تغییر از این وضع مثل این که غیر میسر به نظر می‌آید.(اردلان- مأیوس نباشید آقا) مأیوس هستم که شاید بشود کاری برای این مملکت کرد اگر ما یک وقتی می‌خواستیم مأیوس نباشیم که این فکر را در خودمان تقویت بکنیم که این وضع را باید عوض کنیم.(صحیح است)(اردلان آقا مأیوس نباشید) اغلب وقتی می‌نشینم و با دوستان و رفقا درددل می‌کنیم فکر می‌کنیم که واقعاً به چه ترتیب ممکن است این مملکت را اصلاح کرد فکر می‌کنیم که یک مردانی باید سرکار بیایند که واقعاً متهور باشند، صحیح‌العمل باشند نترسند بتوانند به تقاضاهای بنده و جنابعالی و عمرو و زید جواب منفی هم بدهند من می‌بینم یکی از مردانی که ممکن است واقعاً به درد مملکت بخورد یکیش همین آقای نجم است.(صحیح است) ولی ایشان از آن روزی که آمدند در وزارت دارایی کار بکنند مواجه شدند با یک اقدامات و مخالفت‌های شدید.(صحیح است) صحیح است منافع یک عده‌ای در مملکت ممکن است با اقدامات ایشان متزلزل بشود ولی آقا منافع مملکت را باید در نظر گرفت.(صحیح است) آن را باید مراعات کرد.(صحیح است) و من امیدوارم که مجلس شورای ملی واقعاً برای نفع مملکت پشتیبان هر شخصی مثل آقای نجم‌الملک باشد که واقعاً فداکاری می‌کنند این آقا شوخی نیست با مملکت طرف شدن شوخی نیست با همه طرف شده است.(صحیح است) فقط برای منفعت مملکت دارد کار می‌کند جا دارد که ما افرادی مثل ایشان را تشویق بکنیم.(صحیح است)

رئیس- آقای رفیع سؤالی از آقای وزیر کشور نموده‌اند. بفرمایید آقای رفیع‏

رفیع- در جلسه گذشته بنده راجع به مالیات و عوارضی که وضع کرده‌اند عرایضی کردم و حالا می‌خواستم از آقای وزیر کشور سؤال بکنم که در این باب چه اقدامی کرده‌اند و در تشکیل انجمن شهر چه اقداماتی فرموده‌اند. قاعده‌اش این است که انجمن شهر بنشینند و یک فکر صحیحی برای مردم بکنند و هر چه اینها گفتند قانونیت دارد.(صحیح است) من تقاضا کردم از آقا که این تصویب‌نامه را به کلی کان لم یکن بکنند و فوری امر بکنند که انتخابات انجمن شهرداری شروع بشود و انجمن تشکیل بشود و هر چه آنها گفتند عمل بشود ولی این نکته را هم می‌خواستم عرض کنم که اشخاصی که از اراضی سوء استفاده کرده‌اند و زمین را احتکار کرده‌اند اگر با قانون احتکار می‌توانید جلو آنها را بگیرید و اگر نمی‌توانید یک تبصره‌ای ماده واحده‌ای به مجلس پیشنهاد کنید که از سوء استفاده آنها جلوگیری شود و دیگر احتکار نکنند این اراضی باید بین مردم عادلانه تقسیم شود و مردم هم استفاده کنند.

رئیس- آقای وزیر کشور

وزیر کشور- راجع به فرمایش آقای حاج آقا رضا رفیع از نقطه‌نظر این که سوءتفاهمی در مجلس رخ ندهد خواستم عرض کنم وزارت کشور بر خلاف قانون عملی نکرده و یا از قانون تخلفی نکرده است به طوری که آقایان اطلاع دارند در نبودن انجمن شهرداری وزارت کشور در کارهای شهرداری می‌تواند مداخله کند و این قبیل گزارشات یا تصویب‌نامه‌ها را از تصویب دولت بگذراند ولی من موافقم و همان روزی که از دولت سؤال شد به فرماندار تأکید شد که فوراً انجمن را تشکیل بدهد و اقداماتی هم کرده است و بنده هم موافقم که وقتی انجمن تشکیل شد انجمن پیشنهاد بکند.

رئیس- آقای عباس اسکندری‏

عباس اسکندری- سؤال بنده از جناب آقای نجم وزیر دارایی در اثر بیاناتی بود که ابشان در مجلس در جواب یکی از آقایان نمایندگان فرمودند چنان که در تندنویسی مجلس مندرج است ایشان فرمودند که دولت گذشته هیچ گونه اقدامی راجع به نفت جنوب نکرده است و ما هم هر قسم اقدامی که می‌کنیم مبتنی بر مواد امتیازنامه و استیفای از این امتیازنامه است.(وزیر دارایی- این طور نیست) اجازه بفرمایید مجله رسمی حاضر است البته آقا جواب خواهید فرمود و تشریف خواهید آورد پشت تریبون همه می‌دانند که به اتفاق آقایان نمایندگان متعرض شدند و مخالفت کردند به آنچه که اظهار نمودید و تندنویسی مجلس هم متأسفانه هست و جای انکار نیست و نوشته شده است سؤالی را که بنده کرده‌ام برای این بود که یک حقی از مملکت ایران فوت نشود. بیاناتی که ایشان امروز اینجا کردند در یک قسمت و همین یک نکته‌ای که الان به علامت انکار فرمودند این خودش برای من اتخاذ سند است. خوشبختانه می‌بینم که ایشان هم این عقیده را پیدا کرده‌اند اصولاً دو موضوع مورد سؤال بنده است یکی در روی اصل امتیازنامه است که یک منطقه امتیاز خارج‌المملکتی برای کمپانی نفت جنوب در آن شناخته شده است و این امتیازنامه به دلایلی که مکرر در اینجا بنده به عرض آقایان نمایندگان رسانده‌ام قوه قانونی چنانچه بایستی قراردادها داشته باشند ندارد.(صحیح است- صحیح است) و از این لحاظ برای این که در آسمان مؤدت بین دو کشور ایران و دولت پادشاهی انگلستان هیچ گونه کدورتی نباشد من مکرر خواهش کرده‌ام و از دولت‌هایی که آمدند به عنوان اعتراض و مخالفت تقاضا کردم و حالا هم از دولت انگلیس همین تقاضا را دارم که بیایند با یک اصل مسالمتی این موضوع را حل بکنند و این منطقه امتیاز خارج‌المملکتی از ایران برداشته شود و ایران وحدت کامل و استقلال اقتصادی که دارد طبق مواهب طبیعی و خدایی خودش (دهقان حالا هم دارد) البته که دارد ولی عایدات به صندوق ایران نمی‌آید اما بیاناتی که اینجا آقای وزیر دارایی و چند روز قبل آقای هژیر کردند همان طور که یک نفر از آقایان نمایندگان گفتند ما بالاخره از آنها چیزی نفهمیدیم که می‌خواهند چکار بکنند و وضع چیست؟ با هم گفتند و مخالفت نمودند و حالا هم آشتی کردند و از یکدیگر عذرخواهی نمودند من می‌خواهم ببینم حاصل عمل برای مملکت چه بود؟ یک قانونی از مجلس گذشته و طبق آن قانون دولت باید یک عملیاتی کرده باشد بنده چنان که گفتم با این که منفرد و در اقلیت مجلس هستم و به دولت گذشته هم نسبت به عملیاتش معترض بودم معذلک کله کلمه در جریان بودم و استحضار داشتم که یک اقداماتی به نفع ایران راجع به همین امتیاز می‌شود و شده بود اولاً می‌خواستم بدانم از تاریخی که جناب آقای حکیمی تشریف آوردند در دنبال آن اقداماتی که الان آقای وزیر دارایی در پشت همین کرسی خطابه تأیید کردند که یک اقداماتی شد می‌خواهم بفهمم چه اقداماتی شده و به کجا رسیده این را ما باید بفهمیم بنده این نگرانی را از دولت حاضر از روز اول داشتم و به همین دلیل هم به این دولت رأی ندادم بنده خیال نمی‌کنم که این دولت بخواهد کاری بکند و بتواند و قادر باشد که یک اقدامی راجع به این موضوع بکند من عقیده دارم که بایستی حتماً دولتی تشکیل بشود که این موضوع مهم را هر چه زودتر قبل از این که ما دیگر نتوانیم اقدامی بکنیم انجام دهد و این موضوع حل بشود.(صحیح است- صحیح است) اما قسمت دوم، قسمت دوم چیزی است که طبق همین امتیازنامه ساختگی موادی که دارد به همین موادش عمل نشده بنده می‌خواهم از آقای وزیر دارایی و جناب آقای حکیمی بپرسم که اولاً مواد این امتیازنامه از نظرتان گذشته؟ و می‌دانید که ماده پنج این امتیازنامه چیست، بعد ماده ده چیست؟، و ماده ۲۰ چه می‌گوید و روی این مواد چه اقدامی کرده‌اند چون تصور نمی‌کنم که مواد را اصلاً مرور کرده باشید و به آن به اندازه یک ورقه بی‌قیمت معمولی اهمیت داده باشید و آن را به خاطر شما باشد توضیح می‌دهم در ماده پنج یک اشتباهی شده است در موقعی که امضا کنندگان با عجله امضا می‌کردند که دیر نشود فکر نمی‌کردند که یک شرکتی برای استخراج نفت در یک مملکتی اگر کاری می‌کند این شرکت مؤسسه هواپیمایی لازم ندارد نفت را که با هواپیما حمل نمی‌کنند، لوله نفت را هواپیما اتصال نمی‌دهند و این مسخره آمیز است جزء اختیاراتی‏ که در ماده پنجم به شرکت نفت داده شده ارتباطات، تلفن و تلگراف وسایل نقلیه دیگر از جمله هواپیمایی است و یکی از موارد اشکالی که برای این مملکت الان هست که ما همیشه دولت‌هامان با او تصادف خواهند کرد و سوءتفاهماتی در خارج همیشه ایجاد می‌کند این است که به یک کمپانی به چه مناسبت اجازه داده شده است که هواپیمایی داشته باشد. (در این موقع مجلس از اکثریت افتاد و با ورود چند نفر از نمایندگان مجدداً اکثریت حاصل شد)

خیال می‌کنم که هیچ محل اختلافی در این موضوع بین مجلس شورای ملی و این هیئت دولت یا هر دولتی که به پشتیبانی اکثریت بخواهد بر کشور حکومت کند وجود ندارد.(صحیح است- صحیح است) چون تمام افراد جزء مملکت ایران هستند و ایرانی هستند اگر این قضیه را با یک نظر بی‌طرفی امعان نظر بکنند و بگویند که واقعاً این اشتباه شده و وقتی دیدند که اشتباه شده خوب است صریحاً بگویند به کمپانی این یک کلمه‌ای که اشتباه شده بی‌مورد است و برای ما هم اشکالات زیادی ایجاد می‌کند این کلمه که کمپانی نفت جنوب هواپیمایی اختصاصی داشته باشد آقایان نمایندگان این مورد ندارد و اشکالات

سیاسی هم برای ما ایجاد می‌کند این را باید برداشت و اصلاح نمود قسمت دوم ماده ۱۰ این قرارداد است ماده ۱۰ این قرارداد راجع به همین حق امتیازی است که کمپانی نفت جنوب مطابق این قرارداد دارد و این حق امتیاز بطلا معین شده است و شما این حق‌الامتیاز را به لیره کاغذ می‌گیرید یعنی در حقیقت این که گفته می‌شود پنج میلیون لیره می‌دهد. شما یک میلیون لیره می‌گیرید یعنی در حقیقت این که گفته می‌شود پنج میلیون لیره می‌دهد. شما یک میلیون لیره می‌گیرید این یک میلیون لیره را در آن موقعی که یک میلیون و هشتصد هزار تن نفت استخراج می‌شد با همان قراردادی که گفته می‌شد دولت‌های گذشته مطلقه و استبدادی نمی‌فهمیدند و این کار را کردند و آن قرارداد را بستند آن قرارداد بهتر از این بود زیرا در برابر هیجده میلیون تن نفت که استخراج شده است به اندازه همان دو میلیون تن نفت پول گرفته‌اید در ماده ده قراداد قید شده است «و عین ماده را خواندند» که اگر قیمت طلا در بازار لندن فرق بکند و قیمت طلا در لندن از ۶ لیره استرلینگ در مقابل یک اونس تروی تجاوز کند برای هر پنی که علاوه بر شش لیره استرلینگ در مقابل یک اونس تروی در روز پرداخت قیمت طلا ترقی نماید بر کلیه مبالغ لازم‌التأدیه به دولت از طرف کمپانی به موجب این قرارداد به میزان ۱۴۴۰/۱ مبالغ مزبوره افزوده خواهد گردید. این خودش ثابت می‌کند که اصلاً این قرارداد پایه‌اش بر روی لیره طلا است و آن وقت شما چی می‌گیرید لیره کاغذ می‌گیرید، شما اصلاً باید فکر کنید که با همین قرارداد ساختگی شما چندین میلیون لیره الان طلب دارید و ضرر می‌کنید این هم یک قسمت و اما قسمت دیگر راجع به فصل بیستم این قرارداد است که در قرارداد دارسی در ۱۹۰۱ می‌نویسد که در خاتمه مدت قرارداد در ۱۹۶۱ کلیه مؤسسات کمپانی نفت جنوب متعلق به دولت ایران است و دولت ایران مالک طلق تمام این ساختمان‌ها و تمام این مؤسسات است گذشته از این که ما در چند سال دیگر می‌توانستیم از هر صد لیره‌ای مالک صد لیره شویم و غلط بودن این قرارداد از روی همین معلوم است که هیچ کس عالماً و عامداً اگر مجوز نباشد حاضر نیست که بگوید صد لیره را من دوازده لیره می‌خواهم بگیرم و این غیر ممکن است و فساد این قرارداد معلوم است که یک طرف بنابر اجبار امضا نموده است و طبق اسنادی که ارائه شده است و اطلاعاتی که هست و به عرض مجلس شورای ملی رسانده‌ام اما آن قسمتی که در این قرارداد باز شاهکار امضاکنندگان را می‌رساند!! در اینجا قید می‌شود ده سال به آخر مدت امتیاز مانده کمپانی حق دارد تمام آن چیزهایی را که دید به درد نمی‌خورد آنها را از ایران ببرد یعنی چه؟ مشخص آن کیست و چرا ببرد مفهوم آن که اگر این سستی و ضعفی را که من در این آقایان می‌بینم و اگر همین طور ادامه داشته باشد و ادامه بدهیم در ۱۹۹۳ خاتمه این امتیاز ساختگی شما یک صحرای آبادانی دو مرتبه تحویل می‌گیرید یعنی ده سال به آخر مدت مانده همه چیز مربوط به این مؤسسات را می‌برند و می‌گویند به درد نمی‌خورد و شما چیزی دیگر ندارید این مسلماً غلط است و این را بایستی مراجعه کرد و تقاضا کرد، اصرار کرد و اصلاح نمود بنده از آقای وزیر دارایی و جناب آقای حکیمی سؤال می‌کنم که شما این روزهای گرانبهای مملکت را چرا به بطالت می‌گذرانید و برای این که فرض کنیم فقط ۴ روز بیشتر روی این صندلی بنشینید!!..

خوب بالاخره یک روزی بلند می‌شوید از روی این صندلی چه فایده جز بدنامی دارد نتیجه عمل چیست؟ جناب آقای نجم شما بهتر از هر کسی می‌دانید که بنده با شما غرض خاصی ندارم آیا هیچ آیا هیچ مراجعه‌ای به شما کرده‌ام؟ آقای حکیمی اینجا حاضرند و آقایان وزرا تمام حاضر هستند بگویند بنده که به آنها هیچ مراجعه خاصی کرده‌ام که آن انجام نشده باشد و تقاضایی کرده باشم که به منظور خاص مخالفت می‌کنم خیر راجع به اسکندری نمی‌توانند چنین چیزی بگویند، اصلاً من اهل این صحبت‌ها نیستم که بگویم چون با دولتی موافق بودم و با شما به آن نظر می‌خواهم مخالفت کنم و یا برای آن که دیگری سرکار بیاید در مطالب مملکتی هم بی‌جهت جدال می‌کنم خیر چنین نیست اگر شما رفتید. و دولت بعد هم که بیاید و روی این اصول و رؤس مطالب با من پروگرامش موافقت نداشته باشد با او هم مخالفم من به آقا عرض می‌کنم که با هیچ کس اختلاف شخصی ندارم شماها بیایید این چند روزی که هستید واقعاً فکر مملکت باشید خیال کنید که یک روز حسابی در کار است خیال بکنید که یک روزی هست که ما می‌رویم و یک اشخاص دیگری می‌آیند و قضاوت می‌کنند و می‌بینند که ما چه کردیم شما باور بکنید که آنچه من می‌گوییم از روی مطالعه است و تندنویسی مجلس هم ضبط خواهد کرد ما روزهای گرانبهایی داریم که این روزها بر نمی‌گردند (صحیح است- احسنت) اگر شما این فرصت‌ها را از دست بدهید گناه نبخشیدنی مرتکب شده‌اید اگر قدر این روزها را ندانستید و از آنها استفاده نکردید و مراقبت لازم را ننمودید و از اختلافاتی که بین ممالک بزرگ جهان است و روزهای سعادت ما را تشکیل می‌دهد (صحیح است) استفاده نکردید و ما باید از این روزها استفاده کنیم (صحیح است) روزهای بدی ممکن است برسد یعنی ممالک زورمند جهان اگر با هم اختلافات‌شان را کنار گذاشتند دیگر به ما اجازه نمی‌دهند که حق خودمان را بتوانیم استیفا کنیم بیایید آقایان یک فکری برای مملکت بکنید و الا شما وزیر دارایی نباشید آقای هژیر می‌آیند آقای هژیر بروند آقای اردلان می‌آیند همین طور خوب چند روزی می‌چرخد به عقیده بنده این فایده ندارد و بیایید یک کاری که یک روزی که شما نیستید و این مردم هم نباشند یک اشخاصی که می‌آیند و صفحه اعمال شما را، کارهای شماها را می‌گذارند بگویند که یک روزی یک مردمانی آمدند و یک خدمتی کردند، و الا روزها را می گذرانید امروز و فردا و پس فردا پدر این مملکت به دست شماها در خواهد آمد حالا بفرمایید جواب بدهید که شما برای این سه چه کرده‌اید؟ و بر طبق قانون مصوبه مهرماه چه اقدامی نموده‌اید؟ و موضوع اختلاف تنها بر سر ماده ۱۶ قرارداد نفت نبوده است.

رئیس- آقای وزیر دارایی.

وزیر دارایی- حضرت آقای اسکندری باید خدمت‌تان عرض کنم که گویا جنابعالی یا فراموشکار هستید.(عباس اسکندری- شاید این طور باشد) یا این که اشتباهی فرموده‌اید از بنده همچو سؤالی نشده بود که به شما جواب بدهم. سؤالی که از بنده شده بود و به من رسیده است راجع به این امر همان دو سؤالی بود که آقای دهقان و آقای دکتر عبده کردند سؤالی که بنده گفتم برای جواب آن حاضرم و در ۲۲ اردیبهشت ماه راجع به دعوی ورثه خلعتبری است به ملاک دولت که بنده گفتم برای جوابش حاضر هستم.(عباس اسکندری- آن را هم عرض می‌کنم و این را خوب حالا سؤال می‌کنم) حالا سؤال می‌کنید خوب بنده هم به شما جواب می‌دهم، سؤالی که دیروز به شما گفتم حاضرم این است که همراهم آورده‌ام که جواب بدهم ولی سؤالی را هم که امروز کردید جواب می‌دهم، اولاً متأسفانه در این مملکت (در ممالک دیگر هم هست منحصر به ایران نیست) یک مردمانی هستند که اگر یک اغراضی دارند یک اتهاماتی به یک اشخاصی می‌زنند که هم به مملکت ضرر وارد می‌اورد و هم به خودشان قربشان کم می‌شود، از نظر مردم هم یک مردمی را آزار می‌دهند بنده شنیدم این روزها که گفته‌اند یا نوشته‌اند که فلانی در موقعی که این امتیاز بسته شده دخیل بوده، عجب مردمان بی‌شرفی هستند این مردم! من آن وقتی که در وزارت دارایی بودم و این امتیازنامه تنظیم شد مثل یکی از افراد عادی این مملکت می‌شنیدم که چه جریانی دارد یعنی در روزنامه‌ها می‌خواندم اولاً کار من مربوط به این کارها نبود من یک مردی بودم در وزارت دارایی مثل یک معاون اداری، یک مدیر اداری مثل یک کسی که باید یک وزارتخانه را بگرداند من به هیچ وجه در جریان نبودم و ابداً دخیل در این امر نبودم اعم از این که این امتیاز معایبی دارد و یا مفاسدی دارد به عقیده شما ابداً به من مربوط نیست و من وارد نیستم.

من تعجب می‌کنم از آن اشخاصی که از روی غرض یک نسبت‌هایی می‌دهند این چیزی است که بالاخره که معلوم می‌شود و آن وقت یک نسبت‌های بی‌جایی که به مردم می‌دهند. بعداز یک مدتی معلوم می‌شود این اشخاص اشخاص کوچکی هستند.(فرامرزی- حالا هم معلوم است) و اما راجع به اقدامات دولت سابق من تعجب می‌کنم شما می‌فرمایید مشاور دولت سابق بوده‌اید برای این اقدامات بفرمایید چه کرده‌اند بنده هم استفاده کنم از وجود شما که مشاور آن دولت بوده‌اید و بفرمایید که چه اقدامی کرده‌اند؟ آقا آنچه که آقای هژیر که البته خودشان اینجا گفتند و حالا هم حاضرند اینجا بگویند از بنده چه سؤالی دارید؟ من عقیده‌ام این است که خود جنابعالی بفرمایید هم برای این مجلس خوب است هم برای خود شما چون آن دفعه هم فرمودید بفرمایید آن مشاوره آن نصایحی که دادید به آن دولت به بنده هم بفرمایید بنده هم بشنوم تمام ملت ایران هم بشنوند که شما چه نصایح سودمندی دادید، به ما هم بدهید (فرامرزی- ایشان مخالف آن دولت بودند) همکار فعلی من وزیر دارایی آن وقت بودند و حالا هم اگر بخواهید توضیح می‌دهند و اما اقدامات دولت فعلی به آقا عرض کردم اگر واقعاً حسن نیت دارید و می‌خواهید کار پیش برود و نمی‌خواهید مردم صحیح و وطن‌پرست را خراب کنید به این ترتیب کار مملکت پیش نمی‌رود، شما امروز می‌گویید این حکومت ضعیف است نحیف است آن اشخاصی هم که با آنها کار دارید این حرف‌ها را

می‌شنوند استفاده می‌کنند این حکومت می‌رود حکومت دیگر می‌آید باز این حرف‌ها را می‌زنید آقای اسکندری این برخلاف منافع مملکت است شما باید یک حکومتی را اصلاً بدانید که این حکومت وطن‌پرست است و این حکومت حافظ منافع مملکت است و آن حکومت را نگاه بدارید.

(اسکندری- باید بدانم ولی نمی‌دانم) خوب اگر نمی‌دانید تقصیر کسی نیست بروید علم پیدا کنید. مجلس شورای ملی باید حافظ و حامی یک حکومتی باشد و این حکومت را نگاه دارد آن وقت انتظار اصلاح داخلی، اصلاح خارجی ابتکار اقدامات و نتایج عملیات دولت را داشته باشد و الا این غیر ممکن است، یک حکومت دو سه چهار پنج ماهه‌ای که گاهی دچار استیضاح بعضی از آقایان بوده است گاهی دچار یک عده دیگر بوده با این ترتیب چطور می‌تواند کار بکند؟! چطور می‌شود کار کرد؟ به جنابعالی عرض کردم خیالتان راحت باشد از روز اولی که بنده مصدر کار شدم به اندازه‌ای که آن اوقات گرانبهای ما اجازه می‌داده یعنی بعد از وضع آن قسمتی از اوقات گرانبهای ما که در نتیجه استیضاح و تعرض و جنجال حرام شده یعنی آنها را منها می‌کنم باقی آن عده روزها را معلوم بکنید از ۶ دی ماه ما دچار برنامه و کشمکش بودجه بودیم از نهم ماه به این طرف هم نمی‌دانم چند دفعه استیضاح کردید چند دفعه وقت ما را آقایان و مردم تلف کردند البته آقا را عرض نمی‌کنم آنچه که باقی مانده شما مطمئن باشید که اقداماتی کرده‌ایم ولی نه اینهایی که خواندید.

اینهایی که خواندید خیلی خیلی در مقابل فکرهایی که ما داریم کوچک است. ولی به شما نمی‌گویم من از جانب آقای رئیس خواهش می‌کنم یک کمیسیونی از اشخاص مطلع و بصیر تشکیل بشود بنده در این کمیسیون می‌گویم (معتمد دماوندی- آقای رئیس و پنج نفر نمی‌شود ملت ایران باید بفهمد اگر در مجلس علنی نمی‌خواهد بگویید در جلسه خصوصی بگویید)(مکی- باید ملت ایران بداند) عرض کنم دیگر این که جنابعالی می‌فرمایید باید یک فکری کرد به حال این مملکت ولی متأسفانه برخلاف آن چیزی که می‌فرمایید عمل می‌کنید یعنی این که می‌فرمایید ما روزهای گرانبهایی را به عقیده آقا و هر کسی که شاید عقیده آقا را داشته باشد بی‌خود تلف می‌کنیم عوض تقویت راجع به این که یک کاری یک اصلاحی در داخل مملکت یا راجع به مسائل خارجی مملکت بشود شما وقت‌مان را به همین حرف‌ها و همین وعظ‌ها و نصیحت‌ها و دلالت‌ها تلف می‌کنید من عقیده‌ام این است که برای خیر مملکت و برای این که منظور خود آقا که حفظ مصالح مملکت است پیش برود یک قدری رویه‌تان را تغییر بدهید، خودتان را تغییر بدهید، والله پشیمان می‌شوید نه حالا پنج سال دیگر ده سال دیگر ۱۵ سال دیگر، آن وقت از خودتان متنفر می‌شوید.

مکی- سؤال اساسی بنده را هم خواهش می‌کنم جواب بدهید.

رئیس- آقای اسکندری به طور اختصار راجع به این موضوع می‌توانید صحبت کنید.

اسکندری- آقای رئیس فرمودند به طور اختصار بشود و ضمناً آقای وزیر هم فرمودند برای جواب سؤال دیگر حاضرم مطالبی را که فرمودند بنده از آخر جواب می‌دهم گفتند بنده بلاخره روزی پشیمان می‌شوم. آری آقای وزیر دارایی حق دارید جنابعالی هم شاید مثل بنده به همین اندازه روزی حرارت داشتید، بعدها دیدید اشکالات زیاد است و صلاح در سکوت است حالا پشیمان شده‌اید و راه راست دارید می‌روید.(خنده ممتد نمایندگان)

بنده هم شاید بیست سال دیگر مثل شما بشوم ولی هنوز نشده‌ام من هنوز آن حرارت را دارم، اما این که فرمودید صبر کنید، تا کی صبر کنیم؟ شما می‌خواهید چکار بکنید؟ صبر بکنیم تا روزی که بگویند آقا بروید پی کارتان دیگر نمی‌شود کاری کرد...

این که نمی‌شود و صبر نمی‌کنم. اما این که گفتید اقدام کرده‌اید ولی به من نمی‌گویید صحیح است مگر نمایندگان مجلس محرم نیستند! اگر راست می‌گویید و کاری کرده‌اید به دکتر معظمی و چند نفر دیگر بگویید و سایر وکلا را در جریان بگذارید که این کار را کرده‌ایم ولی شماها آن قدر حکومت‌تان خارج از قاعده رفتار کرد که حتی وقتی من در برنامه راجع به بازگشت بحرین و نفت جنوب صحبت کردم شما حاضر نشدید که این دو مطلب را جزء برنامه خودتان بگذارید بنده هم در موقع استیضاح چنان که می‌دانید کسالت داشتم و حالم مقتضی نشد که آنچه می‌دانستم بگویم و حالا این موضوع را هم می‌گذارم برای استیضاح دیگر باز خدمت‌تان می‌رسم.(خنده نمایندگان) موضوع سؤال دوم بنده راجع به املاکی است که....

رئیس- آقای اسکندری این سؤال حالا مطرح نیست آقای اسکندری.

اسکندری-.... اجازه بفرمایید خیلی مختصر است مفید هم هست برای مملکت (بفرمایید) آقای وزیر دارایی هم که حاضر جواب هستند.

رئیس- آقای وزیر کشور و آقای فریدونی هم مطالبی دارند.

اسکندری- اجازه بفرمایید به حال مملکت مفید است.(خنده نمایندگان) موضوع سؤال من جریان املاک معروف به املاک خلعتبری است آن موقعی که شما آقای نجم در وزارت دارایی به طور عادی مشغول عمل بودید البته از زیردست‌تان هم رد شده است به خوبی می‌دانید پادشاه سابق از این مجلس گذشت متفاوت است.(وزیر دارایی- یکی است) اجازه بفرمایید. عرض کنم شما که فرصت دارید در موقع جواب بدهید مرحوم سپهسالار خلعتبری دو قسم بدهی به دولت داشت یکی به دولت داشت یکی به بانک استقراضی سابق که بعدها بانک استقراضی به اسم بانک ایران شد و پایه بانک کشاورزی فعلی روی آن گذاشته شد املاکی را برای این دو رقم بدهی تعیین کردند و این املاک را تقویم کردند طبق اسنادی که موجود است به ۸۰۰ هزار تومان در آن موقع قیمت شد دکتر میلیسیو رئیس مالیه دفعه اولی که در ایران مشغول خدمت بود فرستاد مأمورینی را که املاک را تقویم کنند آنها گفتند این املاک نمی‌ارزد و به ششصد هزار تومان قیمت کردند و فروختند به ساعدالدوله پسر سپهساار بعدها همان املاک را وزارت دارایی و بانک ایران در برابر دو قلم بدهی مزبور به مبلغ یک میلیون و صد وسی هزار تومان قبول کرد یعنی به پانصدهزار تومان بیش از آنچه که دکتر میلسپو به ساعدالدوله برگرداند اینها تمام دوسیه دارد هر کدام را که بنده می‌گویم شاید دویست صفحه رویش نوشته شده این املاک را برگرداندند به بانک ایران و وزارت دارایی و آقای تقی‌زاده که آن وقت وزیر دارایی بودند و شما آن وقت در وزارت دارایی مدیر کل بودید یک مفاصاً حساب به ورثه سپهسالار دادید یعنی دیگر شما بدهی ندارید و بقیه املاک‌شان را به آنها واگذار کردند بعدها یک قسمت املاکی را پادشاه سابق خریداری می‌کرد و تعویض می‌کرد چنانچه همه می‌دانند از جمله این املاک را هم از بانک ایران خریداری کردند و تعویض کردند من کاری ندارم که این املاک چقدر می‌ارزد و کار ندارم که این املاک چقدر می‌ارزد و کار ندارم که این املاک همه‌اش برسد به ورثه خلعتبری یا نرسد این مفاصاً نامه‌ای است به امضای آقای تقی‌زاده آن را ارائه دادند که در برابر این املاکی که واگذار شده است به آنها داده شده است ممکن است در این واگذاری ورثه خلعتبری مغبون شده باشند شاید نشده باشند من نمی‌دانم با این که پانصد هزار تومان زیادتر تفاوت بها است و به آن هم کاری ندارم ولی عملی را که دولت آقای حکیمی و وزارت دادگستری و وزارت دارایی ما می‌کند برای من اسباب حیرت است.(وزیر دارایی- سکوت نکرده‌ایم)(بعد بفرمایید شما که ماشاءالله خوب صحبت می‌کنید) قانونی که از مجلس گذشته می‌گوید املاکی را که پادشاه سابق از مردم خریده در یک محکمه‌ای به نام دادگاه املاک اختصاصی می‌رود که آن دادگاه به این املاک رسیدگی می‌کند بنده حیرت دارم که این املاکی را که پادشاه سابق از وزارت دارایی و بانک ایران خریده به چه مناسبت فرستادید به آن دادگاه و دویست میلیون تومان مخارجی که در آنجا شده است و مال مردم این مملکت بوده است اینها را می‌خواهید به یک کمپانی اختصاصی واگذار کنید و این کار الان در جریان است و من اطلاع دارم، ممکن است خلعت‌بری‌ها حق داشته باشند ولی باید بروند در محکمه مالیه اقامه دعوی بکنند بروند حکم بگیرند یا در محکمه عادی و از محکمه بدایت و استیناف بگذرند و دیوان کشور هم حکم‌شان را تنفیذ کند ولی به استناد این ماده قانون شما نمی‌توانید اینها را به دادگاه اختصاصی املاک واگذاری ببرید و یک صورت ظاهری درست بکنید و ماست مالی کنید این طور نیست شما اگر قصد دارید که حق مردم را حفظ کنید تمام ملت ایران صاحب حق هستند حق همه را شما باید ملاحظه کنید این عمل را شما الان کرده‌اید و در جریان است این املاک سه قسمت است یکی ۱۸ پارچه ملک است که سپهسالار در موقعی که پادشاه حاضر ولیعهد بوده جداگانه به یک مبلغی فروخته است به این پادشاه پادشاه خود داند و این هیجده پارچه ملک یک قسمت املاکی است که مال بانک ایران و وزارت دارایی است و یک قسمت املاکی است که در زمان سلطنتش

خریداری کرده و در دادگاه اختصاصی طبق آن قانون فقط آن قسمت از املاکی می‌توانند مورد رسیدگی واقع شوند که پادشاه در زمان سلطنتش برای خود از مردم خریداری کرده است و آن قسمت از املاک که واگذار به این شاه شده و مال خودش است و ما با آن کاری نداریم و املاک خریداری از بانک ایران و دولت در این محکمه رسیدگی نمی‌تواند بشود این هیجده پارچه ملک صورتش موجود است اگر شما ندارید من این صورت را به شما می‌دهم و آن قسمت املاک وزارت دارایی و املاک بانک ایران هم که امروز متجاوز از دویست میلیون تومان شاید ارزش دارد و چهل و پنج هزار خروار برنج تنها محصول دارد یک جمعیت‏ زواری راه افتاده‌اند و هر کدام یک کیسه به دوش انداخته‌اند من هیچ کاری ندارم که این املاک به ورثه خلعتبری برسد اما دلم می‌خواهد از راه قانونیش پیش بروند در محکمه و این عنوان که به عنوان اجحاف و زور بر علیه بانک ایران و بر علیه وزارت دارایی بروند در محکمه مالیه در آنجا حکم صادر بکنند بگیرند و ببرند. من می‌خواهم بگویم که این محکمه حق رسیدگی ندارد و این عملی را که دارند می‌کنند من می‌دانم که یک اشخاصی با کمال سوء نیت در داخل دولت و خارج دولت مشغول هستند.(یک نفر از نمایندگان اسم ببرید) بنده تا مقام اجبار و ضرورت نباشد عادت به اسم بردن ندارم چنان که آقایان دیگر هم فرمودند وزرای دولت مسئولیت مشترک دارند و اگر جلوگیری نکردند و اجرا کردند بعد از این اخطار من همگی مسئولیت دارند به هر صورت حالا بیایید آقای وزیر دارایی و جواب بدهید.

رئیس- آقای وزیر دارایی

وزیر دارایی- این سؤال وقتی به بنده رسید مراجعه کردم البته به طور اجمال از جریان دعاوی که بر علیه وزارت دارایی یعنی املاک انتقالی هست اجمالاً اطلاع دارم ولی مفصلاً راجع به یک یک اینها اطلاع نداشتم سؤال آقا که رسید مراجعه کردم به قسمت مربوطه جوابی که دادند تأیید می‌کند همین نظر آقا را (اسکندری- احسنت) ولی تأیید آن قسمت‌های مقدماتی را نه آن قسمت مؤخراتی که وزارت دارایی اقدامی نمی‌کند یا مسامحه کرده یا تعللی کرده است یا از طرف دولت یا از طرف قضات یا از طرف وکلای مدافع اینها آن طور نیست حالا این مطلبی که در جواب سؤال آقا هست بهتر است بخوانم، مرحوم سپهسالار در قبال وامی که به بانک سابق استقراضی روس و ایران داشته در سال ۱۳۲۸ قمری کلیه املاک خود واقعه در هر نقطه از ایران را وثیقه طلب بانک قرار داده بود تا این که بعد از جنگ گذشته کلیه دارایی و مطالبات بانک نامبرده به دولت ایران واگذار گردید و از جمله مطالبات بانک نامبرده به دولت ایران واگذار گردید و از جمله مطالبات بانگ استقراضی از مرحوم سپهسالار هم به بانگ ایران قائم مقام آن بانک منتقل شد و املاک مرهونه نیز در رهن بانک ایران در آمد. پس از فوت مرحوم سپهسالار ورثه مشارالیه مبلغ هفتصد و شش هزار و ششصد و ده تومان دین مرحوم سپهسالار را به بانگ تصدیق نمودند و متقبل شدند که تا میزان طلب بانک از املاک مورد رهن بر طبق قیمت عادله به بانک انتقال قطعی دهند و بالاخره پس از انتخاب ارزیاب و تعیین ارزش عادله املاک مورد رهن کلیه املاک مرحوم سپهسالار در کلارستاق و سیارستاق و تنکابن واقعه در شهسوار و رودسر در قبال مبلغ هفتصد و شش هزار و ششصد و ده تومان دین تصدیق شده مرحوم سپهسالار به موجب سند رسمی شماره ۷۴۷ دفتر اسناد رسمی شماره ۱۰ تهران در تاریخ چهارم شهریور ۱۳۰۹ از طرف ورثه آن مرحوم به بانک ایران منتقل شد و به این ترتیب بانک مالک قطعی املاک مزبور کردید و بعداً در تاریخ ۷ تیرماه ۱۳۱۰ بانک ایران کلیه املاک مورد معامله را عیناً در ازا مبلغ هفتصد و شش هزار و ششصد و ده تومان به اعلیحضرت پادشاه فقید انتقال داده تقریباً بعد از یک سال یعنی در ۱۳۰۹ خریده و در ۱۳۱۰ رد کرده پس از آن که به موجب فرمان سی‌ام شهریور ۱۳۲۰ کلیه املاک و اموال غیر منقول که از طرف اعلیحضرت پادشاه فقید به بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاهی منتقل شده و به دولت انتقال یافت و قانون املاک واگذاری مصوب ۱۲ خردادماه ۱۳۲۱ ماده ۶، رسیدگی به شکایات و دعاوی اشخاص را نسبت به املاک واگذاری به هر عنوان که باشد از صلاحیت هیئت رسیدگی به امور املاک واگذاری قرار داد بانک کشاورزی و پیشه و هنر که قائم مقام قانونی بانک سابق ایران است طبق دو فقره دادخواست تسلیمی به هیئت‌های رسیدگی شهسوار و رودسر به طرفیت وزارت دارایی استرداد املاک را که به شرح معروض فوق به اعلیحضرت پادشاه سابق انتقال داده خواستار گردید من خودم در این باب تأمل دارم از اداره مربوطه پرسیدم در صورتی که بانک کشاورزی سرمایه‌اش مال دولت ایران است این املاک هم که برگشته است به دولت ایران اصلاً چه مناسبت داشته است که بانک کشاورزی به این محاکم مراجعه کرده اصلاً یا مال وزارت دارایی است یا مال بانک کشاورزی است البته این اعتراض در بادی نظر این سؤالی را که کردند و خواندم من تعجب کردم این چه است گفت که یک هیئتی در آن موقع مشغول مطالعه اجرای این قانون بودند و از آن طرف هم می‌شنیدم که هر کس صبح سرش را از رختخوابش بیرون می‌آورد از در خانه‌اش بیرون می‌آید به فکر این می‌افتد که یک قطعه از این املاک را برای خودش ببرد و متأسفانه آنهایی که قطعات بهشان باید رسیده باشد آنها مانده برای این که سواد نداشته‌اند در موقع عرض حال ندادند مدت دادن عرض حال هم گذشته حالا باید یک فکر دیگر بکنیم یک قانون دیگر بیاوریم‏.(دکتر معظمی- قانون بیاورید تقسیم کنید بین مردم) بنده که آوردم آقاسی تا قانون آوردم اجازه می‌فرمایید همین دفعه هم می‌آورم تقدیم می‌کنم ولی منظور اگر ماندن در کازیه‌ها و کشوها است چشم هزار تا می‌آورم حالا منظور همین است که من تعجب کردم که چرا این طور شده که یک هیئتی که حالا نشسته‌اند و فکر کرده‌اند و مطالعه کرده‌اند آن وقت این طور صلاح دانستند در هر حال این مطلب به نظر می‌آید می‌گوید که به طرفیت وزارت دارایی استرداد املاک را که به شرح معروض فوق به اعلیحضرت پادشاه سابق انتقال داده خواستار گردید و همچنین ورثه سپهسالار نیز به استناد تبصره(۲) از قانون املاک واگذاری متوسل شدند به این تبصره که این تبصره شامل حال آنها نمی‌شود این تبصره این است که می‌گوید در مواردی که مأمورین اعلیحضرت پادشاه سابق املاک را به خود انتقال گرفته و بعداً به پادشاه سابق داده باشند متصرفین قبل از انتقال به مأمورین مزبور می‌توانند بر طبق این قانون اقامه دعوی نمایند انتقال دهندگان مزبور در حدود این قانون متصرفین قبل از تصرف پادشاه سابق شناخته خواهند شد. این به نظر بنده اینجا وارد نیست یعنی بانک کشاورزی یا بانک ملی که مأمورین اعلیحضرت پادشاه سابق نبودند به نظر من قانون مقصودش آن مأمورین مستقیمی بوده که اعلیحضرت سابق می‌فرستادند که املاکی را می‌خریدند و بعد انتقال می‌دادند خلاصه اینها متوسل شدند توجه بفرمایید به عنوان این که بانک ایران جزء عمال اعلیحضرت پادشاه سابق انتقال گرفته در هیئت رسیدگی املاک شهسوار و رودسر اقامه دعوی نموده و استرداد املاک مرقوم را تقاضا کرده‌اند. مدرک ورثه مرحوم خلعتبری در قسمت این که معامله به قصد انتقال به اعلیحضرت پادشاه سابق بوده اولاً صورت مجلس تأمین دلیل است که سردفتر شماره ۱۰ اظهاراتی بر صحت ادعای ورثه مرحوم سپهسالار نموده و گواهینامه‌ای است که عده‌ای شهادت داده‌اند معامله بانک به منظور انتقال املاک به شاه سابق بوده است املاکی که یک سال فاصله بوده است بین خرید و فروش یک سردفتری که نمی‌دانم کی بوده و یک شهودی که نمی‌دانم از کجا آمده‌اند (یک نفر از نمایندگان اسامی شهود را بفرمایید) بنده اسامی شهود را ندارم ولی ممکن است برایتان بیاورم یا این که سوابق امر و اوضاع و احوال و عدم تقارن دو معامله و به خصوص حکایت و صراحت متن سند به این که هیچ گاه بانک جزء عمال شاه سابق نبوده دلالت کامل بر بطلان ادعای ورثه مرحوم سپهسالار دارد معذالک دادگاه املاک رودسر برای رسیدگی به این موضوع که آیا معامله ورثه با بانک به منظور انتقال املاک به اعلیحضرت شاه سابق بوده یا خیر قرار استماع گواهی گواهان را صادر نموده که قرار مزبور به وسیله هیئت رسیدگی نخستین تهران اجراء شده و از این طریق هیئت نخستین برای تقویت دعوی بی‌اساس ورثه به صدور قرار اشاره شده مبادرت کرده و حال آن که اولاً به شرح معروض فوق مجالی برای ترتیب اثر دادن به گواهی گواه نبوده زیرا شهادت در مقابل مندرجات اسناد رسمی اعتباری ندارد و ثانیاً طبق قانون املاک واگذاری هیئت‌ها مکلفند که در صورت وجود شرایط قانونی املاک را به متصرف قبل از اعلیحضرت پادشاه سابق رد کنند و چون بانک متصرف قبل از اعلیحضرت پادشاه سابق رد کنند و چون بانک متصرف قبل از اعلیحضرت پادشاه فقید بوده رسیدگی به دعوی ورثه خلعتبری به کیفیت معروض انحراف جریان رسیدگی را در یک دعوی بسیار مهم نشان می‌دهد به هر حال چون این دعوی یکی از دعاوی مهم دولتی است و شاید در فهرست دعاوی دولتی دعوایی به این اهمیت چه از لحاظ موضوع که در حدود ۴۷۲ فقره املاک و مبالغ کلی قیمت آنها است و چه از لحاظ کسانی که طرف دولت هستند و اغلب از متنفذین و بعضاً هم وکیل و هم اصیل می‌باشند شایان توجه مخصوص است علاوه بر آن که جریان دعوی از ناحیه وزارت دارایی با سکوت تلقی نشده بر عکس و برخلاف تصور نماینده محترم آقای عباس اسکندری در تمام این مدت چه در مواقعی که این دعوی در هیئت‌های رسیدگی رودسر و شهسوار مطرح بوده و چه از موقعی که در اثر

انحلال هیئت‌های محلی جریان این محاکمه در شعبه یک هیئت نخستین طهران تعقیب می‌شود وزارت دارایی با دخالت دادن وکلا و نمایندگان مورد اعتماد و با تقدیم دلایل متقن بر رد دعوی ورثه در نظارت و مراقبت کامل نسبت به این دعوی کمال جدیت را مبذول داشته و علاوه بر آن که خود مراقب حسن جریان کار بوده هم کتباً و هم به وسیله مذاکرات شفاهی و متوالی از جناب آقای وزیر دادگستری که هیئت‌های رسیدگی به امور املاک واگذاری هم‏ از سازمان‌های تابعه ایشان است خواستار شده که در حدود قانون مراقب حال این حاکمه باشند وضع دعوی فعلاً در مرحله نخستین است و با آن که در دو جلسه اخیر که یکی در اواخر بهمن ۲۶ و یکی در اردیبهشت ۲۷ و وقت هر جلسه بیست روز تمام طول کشیده هنوز منتهی به صدور رأی نهایی نشده و برای تکمیل رسیدگی تجدید جلسه شده است برای نهم مرداد ۲۷ و ضمناً برای مزید استحضار خاطر نمایندگان محترم عرض می‌شود که معامله ورثه با بانک راجع به املاک تنکابن و کلارستاق و سیارستاق است و نور و کجور مورد معامله با بانک نبوده است منظور این است که آقا مطلع باشند همین طور که اینجا مکرر عرض کردم باز هم عرض می‌کنم یکی از بلایای بزرگ و یکی از گرفتاری‌های بزرگ وزیر دارایی بودن است و تصور می‌کنم که نظیر نداشته باشد و البته در ممالک دیگر هم وزیر دارایی زیر بار یک بلایای سنگین است برای این که وزیر دارایی مراقب مأمورین مورد اعتمادش باشد و آن مأمورین مورد اعتماد مراقب این امور باشند و این امور هم غالباً سرش در یک جاهای خیلی بزرگ می‌رود و آنها هم ظاهراً با آدم مخالفت نمی‌کنند بنده هم به قول شما پنج روز و یا چند روز دیگر می‌روم خانه خودمان ولی آنها کار خودشان را می‌کنند می‌گویند این نمی‌شود ولی نمی‌دانند که دولت یعنی ملت مملکت مال این ملت است و یک روزی هم همان طور که آقای دکتر فرمودند انشاءالله لایحه‌اش را می‌آورم و تقدیم می‌کنم و این املاک را تقسیم می‌کنیم بین مردم ولی اینجا در مملکت ما کار برعکس است یعنی وقتی می‌گویند دولت دولت یعنی مال زارع و مال ملت یعنی مال من اما وقتی مال من شد می‌گویم آقایان مال ملت است ولی مال ملت نیست مال من است، هر چه ملک دست دولت داشته باشد مال ملت است کارخانه‌ای که دست دولت باشد مال ملت است راه آهن که دست دولت باشد مال ملت است اما راه آهن که مال من شد مال ملت نیست. در خارج یکی کسی چند روز پیش به من گفت آقا دارند در دنیا تمام کارها را ملی می‌کنند شما چرا دولتی می‌کنید گفت آقا تمام دنیا دارند اموال را ملی می‌کنند گفتم آقا ملی چیست؟ گفت به مردم می‌بخشند پس شما اشتباه کرده‌اید گفتم نه آقا دولت اینها را جمع می‌کند و همه ازش استفاده می‌کنند یک نفر حق ندارد ازش استفاده کند و البته دولت هم کمک می‌کند و مساعدت می‌کند منظور عرضم این است که این کارها کار خیلی سنگینی است خیلی مشکل است من برای خودم نمی‌گویم کار و زحمت پردردسر و بی‌اجر و با این اعتراض‌هایی که می‌شود با این وضع خدا عاقبت وزیر دارایی را به خیر کند.

۶- موقع و دستور جلسه آینده ختم جلسه‏

جمعی از نمایندگان- ختم جلسه‏

رئیس- جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آتیه روز پنجشنبه دستور لایحه محدودیت بازرگانان خارجی‏

(پنجاه و پنج دقیقه بعد از ظهر جلسه ختم گردید)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏

انحلال هیئت‌های محلی جریان این محاکمه در شعبه یک هیئت نخستین طهران تعقیب می‌شود وزارت دارایی با دخالت دادن وکلاء و نمایندگان مورد اعتماد و با تقدیم دلایل متقن بررد دعوی ورثه در نظارت و مراقبت کامل نسبت به این دعوی کمال جدیت را مبذول داشته و علاوه بر آن که خود مراقب حسن جریان کار بوده هم کتباً و هم به وسیله مذاکرات شفاهی و متوالی از جناب آقای وزیر دادگستری که هیئت‌های رسیدگی به امور املاک واگذاری هم از سازمان‌های تابعه ایشان است خواستار شده که در حدود قانون مراقب حال این حاکمه باشند وضع دعوی فعلا در مرحله نخستین است و با آن که در دو جلسه اخیر که یکی در اواخر بهمن ۲۶ و یکی در اردیبهشت ۲۷ و وقت هر جلسه بیست روز تمام طول کشیده هنوز منتهی به صدور رأی نهایی نشده و برای تکمیل رسیدگی تجدید جلسه شده است برای نهم مرداد ۲۷ و ضمناً برای مزید استحضار خاطر نمایندگان محترم عرض می‌شود که معامله ورثه با بانک راجع به املاک تنکابن و کلارستاق و سیارستاق است و نور و کجور مورد معامله با بانک نبوده است منظور این است که آقا مطلع باشند همین طور که اینجا مکرر عرض کردم باز هم عرض می‌کنم یکی از بلایای بزرگ و یکی از گرفتاری‌های بزرگ وزیر دارایی بودن است و تصور می‌کنم که نظیر نداشته باشد و البته در ممالک دیگر هم وزیر دارایی زیر بار یک بلایای سنگین است برای این که وزیر دارایی مراقب مأمورین مورد اعتمادش باشد و آن مأمورین مورد اعتماد مراقب این امور باشند و این امور هم غالباً سرش در یک جاهای خیلی بزرگ می‌رود و آنها هم ظاهراً با آدم مخالفت نمی‌کنند بنده هم به قول شما پنج روز و یا چند روز دیگر می‌روم خانه خودمان ولی آنها کار خودشان را می‌کنند می‌گویند این نمی‌شود ولی نمی‌دانند که دولت یعنی ملت مملکت مال این ملت است و یک روزی هم همان طور که آقای دکتر فرمودند انشاء‌الله لایحه اش را می‌آورم و تقدیم می‌کنم و این املاک را تقسیم می‌کنیم بین مردم ولی اینجا در مملکت ما کار برعکس است یعنی وقتی می‌گویند دولت دولت یعنی مال زارع و مال ملت یعنی مال من اما وقتی مال من شد می‌گویم آقایان مال ملت است ولی مال ملت نیست مال من است، هر چه ملک دست دولت داشته باشد مال ملت است کارخانه‌ای که دست دولت باشد مال ملت است راه آهن که دست دولت باشد مال ملت است اما راه آهن که مال من شد مال ملت نیست. در خارج یکی کسی چند روز پیش به من گفت آقا دارند در دنیا تمام کارها را ملی می‌کنند شما چرا دولتی می‌کنید گفت آقا تمام دنیا دارند اموال را ملی می‌کنند گفتم آقا ملی چیست؟ گفت به مردم می‌بخشند پس شما اشتباه کرده‌اید گفتم نه آقا دولت اینها را جمع می‌کند و همه ازش استفاده می‌کنند یک نفر حق ندارد ازش استفاده کند و البته دولت هم کمک می‌کند و مساعدت می‌کند منظور عرضم این است که این کارها کار خیلی سنگینی است خیلی مشکل است من برای خودم نمی‌گویم کار و زحمت پردردسر و بی‌اجر و با این اعتراض‌هایی که می‌شود با این وضع خدا عاقبت وزیر دارایی را به خیر کند.

۶- موقع و دستور جلسه آینده ختم جلسه

جمعی از نمایندگان - ختم جلسه

رئیس- جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آتیه روز پنجشنبه دستور لایحه محدودیت بازرگانان خارجی

(پنجاه و پنج دقیقه بعد ازظهر جلسه ختم گردید)

رئیس مجلس شورای ملی-رضا حکمت

بقیه حرف س

ردیف نام موضوع واردات مبلغ ارز

۸۵ هزبین سنگه تولوجین سنگه چرم گاومیش-قماش- سیمان ۱۵۱۶

۸۶ بازرگانی پراچاسردار نخ نسوز- دوچرخه-یدکی اتومبیل-لوازم دوچرخه ۱۰۰۰

۸۷ محمد صادق ساعتچی ساعت مچی ۳۷۵

۸۸ بازرگانی سردار ورق چوب سفید-قوطی-دوچرخه- بادبزن برقی ۳۶۶۹

۸۹ بازرگانی پنجاب. ام. ایپکس کاغذ سنباده-دوچرخه-چسب ۱۰۸۰

۹۰ سردار سنکه و سنکه لاندر سنگه گونی و نخ ۷۵۴

۹۱ سردار هورت سنگه قماش-فلفل ۱۰۹۸۶

۹۲ آقای هرنیس سنگه و برادران چای ۰۶-۵۵۷۹

۹۳ وزیر سنگه چرم -قماش-گونی ۰۸-۰۲-۹۱۳۳

۹۴ ورهوس موهند اس دادوا پتو ۷۵۴

۹۵ وسن سنگه خانپوری چای-گونی ۷۶۲

۹۶ مان سنگه مسهتی سنگه لاستیک- چای ۵۲۷

۹۷ ماترا سنگه شاهی کیسه- گونی-قماش ۰۴-۲۰۳۳۹

۹۸ مالک» سوجان سنگه لاستیک- چای -» ۷-۰۱-۳۰۲۶۹

۹۹ سردار مهر سنگه پارچه قماش ۰۳-۵۰۱۳۸

۱۰۰ سوتا سنگه دارچین ۱۰-۰۷-۳۷۴۸

۱۰۱ سردار مهتاب سنگه چای-قماش ۲-۱۳-۲۰۶۹۲

۱۰۲ مانو هر سنگه تایر-» ۰۳-۱۸-۸۴۴۳

۱۰۳ سردار کوپال سنگه اسباب ورشو-چرم- رادیو ۰۵-۱۲-۶۹۶۸

۱۰۴ قتور سنگه لاستیک- پتو-چای ۰۸-۰۴-۵۸۵۴

۱۰۵ سردار صاحب سنگه جده دوچرخه-قماش نخی ۲۱۴۱

۱۰۶» سنگه شاهپوری تایر -» ۰۶-۰۴-۲۷۵۳

۱۰۷» سوهان سنگه ستاره قماش ۸۴۴

۱۰۸ ریال سنگه رنگارنگ چای-کیسه گونی-قماش ۰۱-۱۸-۹۱۶۱

۱۰۹ سردار چار سنگنه دوچرخه ۴۲۵

۱۱۰ جگت سنگه جس تلمبه اتومبیل باری-قماش نخی ۱۱-۸-۲۱۷۶

۱۱۱ تیجا سنگه چای ۲۸۲

۱۱۲ تاگرداس تیکرداس»-کیسه گونی-قماش نخی ۰۱-۹-۲۰۱۲۱

۱۱۳ پرتاب سنگه گهتلی ابریشم مصنوعی-گنه گنه-قماش نخی ۰۱-۹-۳۰۱۲۱

۱۱۴ تبشیداس سوهن سنگه چای- قماش نخی ۰۵-۱۳-۱۱۱۱۷

۱۱۵ بابو ببارا سنگه قماش نخی-چای-تایر ۱۱-۰۱-۲۰۲۴۵

۱۱۶ سیگال» دوچرخه-شیشه ۸۵۰

۱۱۷ باپو ملکی جند کیسه گونی قماش نخی هندی ۰۷-۱۹-۲۵۵۷

۱۱۸ اشیر سکه و پسران چای ۰۷-۰۲-۱۷۷۶

۱۱۹ سردار اتوسنکه کیسه گونی- چای قماش-دستمال ۰۴-۱۲-۱۳۷۶

۱۲۰ اتورسنکه کهلی طایر- چسب-چای-قماش نخی ۰۸-۴-۹۳۲۷

۱۲۱ سوفر فروزان پور دارو ۲۱۸

۱۲۲ داوود سامسون یعقوبی قماش نخی ۳۵

۱۲۳ م. آساسون آمپول ۲۰۰۰

۱۲۴ جلال سادات تهرانی نخ قرقره ۲۰۰۰

۱۲۵ محمد علی سبزواری قماش نخی ۰۶-۰۱-۴۵۲۳

۱۲۶ دکتر سید حسن سجادی  کتب طبی ۰۶-۱۷-۳

۱۲۷» مرتضی سرفراز لوازم طبی و فنی ۷۰

۱۲۸ علی اکبر یراقچی پارچه نخی ۵۰۹۸

۱۲۹ گاموئل ژورژ لاستیک نخی- تسمه برزنت ۲۰۴۳

۱۳۰ دکتر حسین سعادت کتاب ۵

۱۳۱ علی سعادت کاغذ تحریر ۱۳۷۵

۱۳۲ بازرگانی سلامت مهندس قاسمی دارو ۱۱-۱۸-۱۸۴۴

۱۳۳ حاج ابوالقاسم سمیعی کاغذ ۴۶۳۹

شماره نام موضوع واردات لیره

۱۳۴ مصطفی سمیعی پارچه نخی ۰۵-۱۸-۲۸

۱۳۵ بانو. ژ. سیمین کتاب ۶۰

۱۳۶ دکتر سرتس کتب طبی ۳۰

۱۳۷ محمد سعید سوداگر قماش نخی ۹-۱۰-۲۲۶۱

۱۳۸ لئون تورگرنوی هزینه نمونه کالاها ۲۰

۱۳۹ سهیلی برادران قماش نخی ۱۰-۱۵-۳۲۲۳

۱۴۰ موسی سهیم دارو ۱۷۳۶

۱۴۱ کتابخانه سیمچیان کتاب ۵۰

۱۴۲ ابراهیم سیونی " ۰۶-۱۰-۱۸

۱۴۳ اوار مستر سینگ گونی- قماش نخی ۰۶-۰۴-۳۷۶۹

۱۴۴ هر نام سنگ قماش نخی-کیسه ۲-۱۰-۱۰۴۰۴

۱۴۵ هرمیس سنگه قماش-چای-فلفل سیاه ۰۶-۰۵-۷۱۱۷

۱۴۶ هرا سنگه بشن سنگه گونی ۱۰-۱۵-۹۴۱

۱۴۷ هراسنگه هر نام سنگه قماس نخی- سیم برق- صندوق چای ۱۱-۰۸-۷۹۲۱

۱۴۸ مهر سنگه مهین سنگه چای محصول چین ۰۲-۰۹-۳۰۵

۱۴۹ منو هر سنگه قماش نخی ۰۳-۱۵-۳۳۹۸

۱۵۰ موند سنگه گونی ۱۱-۰۶-۷۵۳

۱۵۱ هری سنگه قماش نخی ۰۵-۰۶-۱۲۸۷

۱۵۲ هاروت سنگه دوچرخه ۰۴-۱۶-۳۴۴

۱۵۳ هراسنگه پرمی قماش نخی ۰۱-۰۲-۶۷۷

۱۵۴ ننه سنگه قماش نخی ۰۲-۰۵-۷۰۰

۱۵۵ ویر سومل سوهنداس قاشق و چنگال ۰۹-۱۷-۴۲۴

۱۵۶ مکهان سنگه اثاثیه اتومبیل - ۰۴-۲۷۱

۱۵۷ سردار مارباین سنگه چرم ۰۵-۰۸-۹۲۰

۱۵۸ از قلم افتاده است

۱۵۹ بکیان سنگه دو صندوق زنجیر دوچرخه ۰۲-۰۸-۹۵

۱۶۰ لارسنگه ساهی صندوق چای ۱۱-۱۸-۱۵۰۶

۱۶۱ اوداس کسگارام ««۳-۱۵-۲۱۱۰

۱۶۲ گلاب سنگه سونهی قماش نخی ۰۸-۰۲-۷۹۷

۱۶۳ گلن نات ««۰۲-۰۹-۲۶۳۸

۱۶۴ گوربخش سنگه شاهبوری گونی ۰۴-۱۶-۱۵۷۹

۱۶۵ سردار صاحب قماش نخی ۰۱-۷۲۹

۱۶۶ گوربخش سنگه مازنو ««۴-۱۷-۷۱۳

۱۶۷ سوهن سنگه ««۱۰-۱۶- ۴۰۰

۱۶۸ سردار سنگ نازنگ چای ۰۴-۱۰-۱۰۰۳۳

۱۶۹ سردول سنگه قماش-چای ۱۱-۱۷-۱۹۲۷

۱۷۰ بازرگانی اسجیت پسران قماش ۰۸-۰۷-۲۰۳۵

۱۷۱ خزان سنگه «۰۷-۰۸-۷۰۶

۱۷۲ تارومل رامداس «چای ۰۵-۰۹-۳۳۴۷

۱۷۳ تارومل هول چند چای-قماش ۰۵-۰۲-۶۳۶۳

۱۷۴ ترومل هوهنداس قماش نخی ۹-۱۱-۷۶

۱۷۵ تجارتخانه بگندوس «نخی -گونی - - ۵۲۶۳۳

۱۷۶ بابا هری سنگ «نخی سولفات آهن مواد شیمیایی ۱۰-۱۸-۱۰۷۵۸

۱۷۷ سردار نهکدان سنگ «دارچین -چای ۰۶-۱۷-۶۰۴

۱۷۸ سردار مر تا سنگ «۱۰-۰۳-۲۱۱۵

۱۷۹ سردار موهر سنگ چای ۰۳-۳۶۴

۱۸۰ سردار مهر سنگ چادها قماش نخی ۱۰-۱۹-۱۰۲۵۹

۱۸۱ وابسته سفارت انگلیس ««۰۶-۱۲-۸۰

۱۸۲ «««««۰۷-۰۸-۷۳

۱۸۳ سفارت ایتالیا دارو -۱۵-۴۱

تصویب‌نامه‌ها

شماره ۲۹۰۶ ۴-۳-۳۲۷

وزارت بهداری هیئت وزیران در جلسه سوم خرداد ماه ۳۲۷ بنا به پیشنهاد شماره ۶۰۶۶-۲۸۹۸ وزارت بهداری و موافقت شماره ۷۴-۱۲۲۶ مورخه ۱-۲-۳۲۷ وزارت پست و تلگراف و تفن تصویب نمودند حمل امانت‌های ارسالی وزارت بهداری و قسمت‌های تابعه آن و بنگاه پاستور که وزن آن ۶ کیلو گرم و یا کمتر از آن باشد به وسیله هواپیما و یا هر وسیله پستی دیگر مجاز بوده و مشمول مقررات قانون پستی نمی‌باشد تصویب‌نامه در دفتر نخست وزیر است

م-۸۴۲ نخست وزیر

شماره ۳۸۹۲ ۴-۳-۳۲۷

وزارت دارایی

هیئت وزیران در جلسه سوم خرداد ماه ۳۲۷ بنا به پیشنهاد شماره ۱۶۰۲۳ مورخ ۲۲-۲-۱۳۲۷ وزارت دارایی و به استناد ماده هفتم قانون اصلاح قانون تعرفه گمرگی و مالیات راه مصوب ۲۲ تیر ۱۳۲۰ از نظر تشویق صدور محصولات معدنی کشور تصویب نمودند: ۱- از تاریخ تصویب بابت هر کیلو با ظرف مبلغ پنجاه دینار جایزه صدوری بسرب به شکل شمش و اشکال همانند دیگر و همچنین مبلغ یک ریال جایزه صدوری به سرب به شکل میله-صفحه- تخته و ورق به صادرکنندگان تأدیه شود مشروط بر این که مسلم باشد سرب‌های مزبور از محصولات استخراج شده از معادن کشور می‌باشد. ۲- شمش‌های سنگین وزن سرب محصول معادن ایران که در بنادر و دفاتر مرزی گمرگ می‌شوند از پرداخت حق مهر سربی برای هر قطعه معاف و فقط بهای یک مهر سربی برای هر مرسله دریافت گردد. تصویب‌نامه در دفتر نخست وزیر است.

م-۸۴۱ نخست وزیر

شماره ۴۰۴۸ ۳-۳-۲۷

وزارت کشور

هیئت وزیران در جلسه اول خرداد ماه ۳۲۷ طبق پیشنهاد شماره ۴۶۶۹-۱۶۸۷۲ وزارت کشور تصویب نمودند از تاریخ صدور این تصویب‌نامه عوارض مقرر در ماده ۵۷ و ۵۸ تصویب‌نامه شماره ۴۶۳۲۵-۴-۳-۳۲۶ راجع به وصول عوارض از روی درجه‌بندی از گاراژها در شهرستان تبریز بدون رعایت درجه‌بندی و مقطوعاً از هر گاراژ ماهی یکصد ریال دریافت گردد. تصویب‌نامه در دفتر نخست وزیر است.

م-۸۳۹ نخست وزیر