مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ اردیبهشت (ثور) ۱۳۰۳ نشست ۱۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ اردیبهشت (ثور) ۱۳۰۳ نشست ۱۴
جلسه۱۴
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۶
جلسه: ۱۴
صورت مجلس روز سهشنبه پنجم مهرماه ۱۳۰۵ مطابق بیستم ربیعالاول ۱۳۴۵
مجلس دو ساعت و سه ربع قبل از ظهر به ریاست آقای تدین تشکیل و صورت مجلس روز یکشنبه سوم مهرماه قرائت و تصویب شد.
غائبین بااجازه- آقایان: علیخان اعظمی، آقا شیخعلی دشتی، آقا سید زینالعابدین میرزا یداللهخان نظامی، امیرتیمور کلالی، میرزاهاشم آشتیانی، احتشامزاده. غائبین بیاجازه- آقایان: محمدولیخان اسدی، شریعتزاده، میرزا ابراهیمخان قوام، محمدهاشم میرزا افسر، آقازاده سبزواری.
دیرآمدگان بیاجازه- آقایان: میرزا سیدمهدیخان فاطمی حاج میرزا حبیبالله امین، میرزا محمدتقی (ثقةالاسلام سابق)- محمد آخوند، میرزا اسمعیلخان نجومی، آقا رضا مهدوی، دکتر محمدخان مصدق، میرزا محمدتقی بهار، حاج حسن آقاملک.
آقای دادگر در مقابل استفسار آقای حاجآقا رضا رفیع از عملیات کمیسیون تجدیدنظر در قانون استخدام کشوری اظهار نمودند نظریه وزارتخانهها در این موضوع خواسته شده و پس از وصول آنها نتیجه به اسرع اوقات به عرض مجلس شورای ملی خواهد رسید.
آقای وزیر مالیه اظهار داشتند وزارتخانهها مشغول تکمیل نظریه خود بوده و عنقریب پیشنهادی در این خصوص از طرف دولت تقدیم خواهد شد.
آقای فهیمی شرحی مشعر به توضیح نطق جلسه قبل خود راجع به لزوم وجود مستخدمین آمریکایی در مالیه تقریر و دو فقره خبر از طرف کمیسیون عرایض و مرخصی اول راجع به مرخصی هفت روزه آقای ملک ایرج میرزا و دوم در خصوص مرخصی بیست و پنج روزه آقای غلامحسین میرزا قرائت و آقای غلامحسین میرزا تقاضا نمودند چون موقع گذشته نسبت به مرخصی ایشان به مدت ۱۵ روز اخذ رأی شود و نسبت به هر دو فقره رأی گرفته اولی تصویب و دومی رد شد.
بقیه پروگرام هیئت دولت مطرح و در قسمت چهاردهم آقای آقاسید یعقوب راجع به لزوم بسط و امتداد خطوط پستی و تلگرافی در تمام نقاط مملکت خصوصاً نقاط جنوبی و تهیه وسایل سرعت سیر پست شرحی اظهار و آقای وزیر فوائد عامه اظهار داشتند وجود همین نواقص ایجاب کرده است که دولت در پروگرام خود ذکری از این موضوع بنماید و البته سعی خواهد شد که به زودی تشکیلات پستی و تلگرافی در اغلب نقاط مملکت خصوص نقاطی که فاقد این وسایل هستند ایجاد شود.
در قسمت پانزدهم آقای ارباب کیخسرو شرحی راجع به مضار قانون استخدام کشوری تقریر و عقیدهشان این بود دولت عوض اصلاح موقوفالاجراء بودن آن را پیشنهاد میکرد تا در موقع قانون جامعی با ملاحظه تمام اطراف از تصویب مجلس بگذرد.
آقای حائریزاده اظهار مینمودند بدیهی است قوانین غالباً در حین عمل به مشکلاتی برمیخورد و بایستی آنها را اصلاح نمود و موقوفالاجرا ماندن این قانون مصلحت نبوده و اسباب تزلزل مستخدمین و وزارتخانهها خواهد بود.
در قسمت شانزدهم نیز آقای ارباب کیخسرو ذکر تشکیل مجلس سنا را در این قسمت لازم دانسته و آقای وزیر فوائد عامه شرحی مشعر به موافقت با تشکیل مجلس سنا تقریر و اظهار نمودند نظر به این که فعلاً برای سرعت جریان امور و تسهیل کارهای دولت ضرورت شورای دولتی احساس شده بوده لذا مورد توجه دولت واقع و در پروگرام خود ذکر نموده است.
آقای آقاسید یعقوب وجود مجلس سنا را فعلاً غیرضروری و تأسیس شورای دولتی را نیز موجب بطوء جریان امور و غیرلازم دانسته و اساساً تشکیل آن را باعث تحمیل بر بودجه مملکتی میدانستند.
آقای وزیر عدلیه شرحی راجع به مزایا و فوائد شورای دولتی از قبیل تدوین و ارتباط قوانین با یکدیگر و تسهیل امور اداری وزارتخانهها و غیره تقریر و اظهار مینمودند مبلغ زیادی هم بر بودجه اضافه نخواهد شد.
آقای یاسایی نیز با تشکیل مجلس سنا مخالف و با وضعیت فعلی مملکت آن را غیرلازم و موجب بطوء جریان کارها دانسته و با تشکیل شورای دولتی موافق بوده و در قسمت هفدهم آقای مدرس معتقد بودند چون امنیه جزء تشکیلات وزارتخانه است مقتضی بود این قسمت جزء قسمت یازدهم که مربوط به وزارت داخله است نوشته شود.
آقای رئیسالوزرا با عقیده ایشان اظهار موافقت نموده و آقای آقاسید یعقوب با تأیید و توسعه قوای امنیه به مناسبت ازدیاد بودجه مخالف بوده و اظهار مینمودند بایستی این قوه در تحت نظر کامل وزارت داخله باشد.
آقای فاطمی موافق بوده و آقای وزیر عدلیه اظهار مینمودند این قسمت خیلی مهم و طرف توجه بوده و البته برای ازدیاد مخارج آن هم دولت محل معینی پیشبینی نموده و به عرض مجلس خواهد رسانید.
در قسمت هجدهم آقای وزیر عدلیه در جواب آقای ارباب کیخسرو اظهار نمودند دولت برای اجرای پاره تعهدات بینالمللی قسمت تفتیش سواحل را ضروری دانسته و در ضمن پروگرام پیشبینی نموده است.
در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و به فاصله یک ربع ساعت مجدداً تشکیل و در ضمن شور کلی پروگرام دولت آقای آقاسید یعقوب راجع به لزوم عملی شدن مواد پروگرام در اسرع اوقات مخصوصاً قسمت امور اقتصادی و رفع مشکلات تجارتی و تسریع در تکمیل انتخابات شرحی اظهار و آقای وزیر مالیه اظهار نمودند البته دولت از مشکلات مملکت مطلع و با کمال جدیت و صمیمیت سعی خواهد نمود به زودی با توافق نظر نمایندگان محترم آنها را رفع نموده و وسایل آسایش عموم را به قدر مقدور فراهم نماید و نظر به این که عده از آقایان نمایندگان مذاکره در کلیات را کافی و بعضی غیرکافی میدانستند نسبت به کفایت مذاکرات اخذ رأی شده تصویب پس از آن نسبت به کلیه پروگرام با ورقه خذ رأی شده از ۸۵ نفر نمایندگان حاضر به اکثریت ۷۳ رأی تصویب گردید.
جلسه آتیه به روز یکشنبه دهم مهرماه چهار ساعت قبل از ظهر و دستور آن اجراء مراسم تحلیف از طرف نمایندگی که قسم یاد نکردهاند و مطالب دیگری اگر حاضر بشود تعیین و مجلس مقارن ظهر ختم شد آقای آقاسید یعقوب اظهار نمودند: که در جلسه گذشته در ضمن مذاکرات توجه دولت را به موضوع جلب نموده و در صورت مجلس ذکری نشده اول راجع به تعیین مسئول جدید دوم راجع به سانسور مطبوعات.
دیگر مخالفی نبود و صورت مجلس تصویب شد. یکشنبه ۱۰ مهرماه
رئیس مجلس شورای ملی- سیدمحمدتدین
منشی- سیدابراهیم ضیاء منشی- نوبخت
صورت مشروح مجلس یوم سهشنبه پنجم مهرماه ۱۳۰۵ مطابق ربیعالاول ۱۳۴۵
مجلس دو ساعت و سه ربع قبل از ظهر به ریاست آقای تدین تشکیل گردید.
(صورت مجلس یوم یکشنبه سوم مهرماه را آقای آقاسید ابراهیم ضیاء قرائت نمودند).
رئیس- آقای حاجآقا رضا رفیع (اجازه).
حاجآقا رضا- قبل از دستور عرض دارم.
رئیس- آقای دادگر (اجازه).
دادگر- قبل از دستور
رئیس- آقای فهیمی (اجازه)
فهیمی- قبل از دستور.
رئیس- آقای آقاسید یعقوب (اجازه)
آقاسید یعقوب- در صورت جلسه قسمت دوم تذکر مقام ریاست را ننوشتهاند چون تذکر اول را نوشته و قسمت دوم را که هم لازم و هم اساسی است که نمایندگان دفاع از مأمورین دولتی نکنند و خود وزیر مسئول باید دفاع کند چون این تذکر هم یک تذکر اساسی است به عقیده بنده لازم است این تذکر هم در صورت مجلس نوشته شود.
رئیس- آقای فیروزآبادی (اجازه)
فیروزآبادی- قبلاً میخواستم تذکر بدهم...
رئیس- راجع به چیست؟!
فیروزآبادی- راجع به آقایان وزراء.
رئیس- صورت مجلس تکلیفش معلوم نشده بعد بفرمایید. نسبت به صورت مجلس اعتراضی نیست؟
(گفته شد خیر)
رئیس- صورت مجلس تصویب شد. آقای حاجآقا رضا رفیع (اجازه)
حاجآقا رضا- رفع اشکالات وارد در قانون استخدام ایجاب کرد که جماعتی از آقایان وکلا لایحه تقدیم مقام ریاست کردند و مجلس هم تصویب کرد یک کمیسیونی از شعبات تشکیل بشود و کمیسیون هم تشکیل شد. چون جماعتی میپرسند که آن کمیسیون چه اقدامی کرده است. میخواستم سؤال کنم که اگر ممکن است بفرمایند که کمیسیون در این خصوص چه اقدامی کرده است.
رئیس- آقای دادگر رئیس کمیسیون باید جواب بدهند.
دادگر- در چندی قبل که کمیسیون تشکیل شد ما اقدامات کمیسیون را تقسیم کردیم به دو قسمت یک قسمت برای تحقیق از این انتقادات و قسمت دیگر برای تصحیح و تنقیح آنها و برای همین است که امیدواریم بتوانیم اصلاح کنیم و تقاضا کردیم در هر جا هر کسی نظری دارد به ما بگوید این یک باب. یکی دیگر هم به وزارتخانهها مخصوصاً به مؤسسه تقاعد از طریق ریاست مجلس شوری نوشتیم که تمام معلومات و مشهودات خودشان را برای ما بفرستند تأمل ما برای این است که اطلاعات آنها به ما برسد و ما به همان تناسب اصلاح کنیم.
رئیس- همان روز که کمیسیون تقاضا کرده بود از طرف مجلس به تمام وزارتخانهها شرحی نوشته شد که زودتر نظریات خودشان را به کمیسیون ارسال کنند. آقای وزیر مالیه.
وزیر مالیه- در مسئله قانون استخدام البته خاطر آقایان مسبوق است که این قانون یک قانونی شده است که اجرای آن اسباب ابتلاء و اشکال شده است. البته دولت سابقاً هم در این باب نظر داشته و مقرر شده بود که کمیسیونی از یک عده از اشخاصی بصیر و خبیر ادارات و وزارتخانهها تشکیل شود و در این باب نظر کنند. بعد از این که این دولت با تصمیم اکثریت داخل کار شدند اول کاری که اقدام فرمودند نظر در این قانون بود و مقرر داشتند که هیئتی تعیین شود که در این قانون تجدیدنظر کنند و مسائلی را که اسباب زحمت شده و میشود اصلاح کرده به مجلس پیشنهاد کنند و قرار این بود که در اینجا هم عرض شود و استدعا شود که مجلس در این مورد یک قدری تأمل بفرمایند تا آن پیشنهادات دولت به مجلس تقدیم شود و بعد از رسیدن پیشنهاد دولت آن وقت مجلس در این باب مذاکرات بفرمایند و هر طور که تصویب کردند البته مطاع است.
بعضی از نمایندگان- دستور
فهیمی- بنده عرضی دارم.
رئیس- آقای فهیمی توضیحی دارند نسبت به نطق جلسه گذشته خودشان (خطاب به آقای فهیمی) بفرمایید.
فهیمی- عرایض بنده دو قسمت است یک قسمت راجع به بیاناتی است که پریروز آقای حاج حسنآقا ملک فرمودند و چون آقای رئیس در آن خصوص تذکری دادند بنده در آن قسمت داخل بحث نمیشوم و قسمتی را که میخواستم تذکر بدهم و استدعا کنم این است که چون پرگرام خاتمه پیدا میکند در اول جلسه آتیه دستور مراسم تحلیف آقایانی که قسم نخوردهاند معین شود برای این که آقایانی که قسم نخوردهاند عقاید خودشان را آزادانه بیان میکنند و ماها که قسم خوردهایم مقیدیم.
عرض دیگر بنده راجع به این است که چون در عرایض آن جلسه بنده سوءتفاهم شده است و تصور شده است که بنده با هیئت آمریکایی مخالف میباشم این است که توضیح میدهم که بنده با آنها مخالف نیستم و بلکه آنها را لازم میدانم و معتقدم که باید آنها را نگاه داشت ولی این مسئله مستلزم این نیست که اگر یک معایبی هم در بین هست گفته نشود چنان که بنده در چندی قبل همین مذاکرات را با دکتر میلسپو کردم و مخصوصاً خود او قائل شد و مخصوصاً خواهش میکرد که این قبیل تذکرات را به او بدهند و این از وظایف هیئت دولت و وزیر مالیه که مسئول این امر هستند میباشد که در مواردی که برخلاف نظریات عامه کار میکنند به آنها تذکر بدهند که اسباب این نشود که توجه عامه نسبت به آنها سلب شود و خدای نخواسته آنها از اینجا بروند و بنده به عقیده خودم لازم میدانم آنها را نگاهداری کنیم.
بعضی از نمایندگان- دستور
رئیس- وارد دستور شویم؟
(بعضی گفتند بلی)
رئیس- خبر کمیسیون عرایض و مرخصی راجع به مرخصی هفت روزه آقای ملک ایرج میرزا. کمیسیون هم تصویب کرده قرائت میشود.
(به شرح آتی قرائت شد)
آقای ملک ایرج میرزا پورتیمور از تاریخ ۲۹ شهریور برای مدت هفت روز جهت انجام کار مهمی که در پیش دارند اجازه مرخصی خواستند. کمیسیون عرایض و مرخصی تصویب مینماید.
رئیس- رأی گرفته میشود به این خبر. آقایانی که موافقند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. خبر دیگر راجع به مرخصی بیست و پنج روزه شاهزاده غلامحسین میرزا مسعود. کمیسیون هم تصویب کرده آقای غلامحسین میرزا: فرمایشی دارید؟
غلامحسین میرزا- چون مدتی از موقعی که بنده اجازه خواستهام گذشته فقط تقاضای اجازه پانزده روزه میکنم.
میرزا حسنخان اسفندیاری مخبر کمیسیون- بنده هم قبول میکنم.
رئیس- رأی گرفته میشود به مرخصی پانزده روزه شاهزاده غلامحسین میرزا آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(عده قیام نمودند)
رئیس- معلوم نشد. خواهش میکنم آقایانی که رأی دادند ننشینند.
(عده قلیلی مجدداً برخاستند)
رئیس- تصویب نشد. قسمت چهاردهم پرگرام دولت مطرح است.
(به مضمون ذیل قرائت شد)
۱۴- تقدیم لوایح لازمه برای توسعه خطوط تلگرافی و استقرار و تأسیس خطوط و مراکز جدیده پستی و تبدیل وسایل موجوده حمل و نقل پست به وسایل سریعالسیر.
رئیس- آقای فرمند.
فرمند- عرضی ندارم.
رئیس- آقای ارباب (اجازه)
ارباب کیخسرو- عرضی ندارم.
رئیس- آقای آقاسید یعقوب (اجازه)
آقاسید یعقوب- در این قسمت بنده خیلی نظر دارم و استدعا دارم هیئت محترم دولت توجه کنند به عرایضی که بنده راجع به این وزارتخانه دارم و تحت نظر قرار دهند. اساساً اگر خوب ملاحظه شود از قدیم زمانی است که بیشتر تأسیسات و تشکیلات در مملکت ما آنچه که من فهمیدهام برای استفاده دیگران بوده منتهی ملت ایران هم بالتبع انتفاعی بوده است. مثلاً سیم تلگراف از تهران به طرف جنوب که میبرد بالتبع اهالی شیراز و بوشهر هم از تلگراف استفاده میکنند. چرا نسبت به سایر ممالک فارس که این همه حکومتنشین دارد سیم تلگراف در آنجاها کشیده نشده؟ البته برای این است که دیگران در آنجا انتفاعی نداشتهاند. خوب میخواهم آقای آقامیرزا حسنخان مستوفی را که وجهه ملی دارند و طرف توجه اکثریت مجلس هستند توجه بدهم که ادارات ما پس از این باید ادارات ملی باشد و نظر به حال ملت داشته باشند نه این که تمام تأسیسات ما برای دیگران باشد. تشکیلات نظام میدهیم برای این که تجارت بیگانگان آزاد باشد. امنیه تشکیل میدهیم همین طور سایر اداراتمان همین طور! تمام ملاحظهمان این است که کاغذ و تجارت سایرین به اسرع اوقات وارد اینجا بشود و یا از اینجا صادر بشود اما دیگر ملاحظه استفاده ملت را نمیکنیم اگر دولت دلسوزی داشته باشد برای ملت و نظری به حال آنها داشته باشد چرا باید هیئت دولت در نظر نگیرد (این کتابی است که صورت خطوط تلگرافی درش هست) ایالت فارس به این معظمی از اولی که خطوط تلگرافی در ایران تأسیس شده است غیر از آن خط اصفهان که از اصفهان میرود به آباده و شیراز و برازجان و بوشهر دیگر در هیچ جای ایالت معظم فارسی که همه میگویند ایالت فارس (بنده که جغرافیای مفصل نمیدانم) به قدر مملکت بلژیک است سیم تلگراف ندارد. این راجع به تلگراف. راجع به پستخانه در غالب حکومتنشینهای شیراز پستخانه ندارد.
اینها یک چیزهایی است که حقیقتاً نمایندهها امروز باید نظر داشته باشند امروز یک طوری واقع شده است که دولت و ملت تمام یک نظر دارند و آن ترقی دادن مملکت است و باید جاهایی که تشکیلات مرکزی در آنجاها نیست دولت توجه داشته باشد که اهالی آنجاها هم از منافع مرکزی استفاده کنند و همان طوری که مالیات میدهند در عوض باید استفاده کنند از تشکیلاتی که در مرکز هست. یک مسئله دیگر این است که به طور مطلق دولت در لایحهاش نوشته توسعه خطوط تلگرافی و بنده نمیدانم توسعه خطوط تلگرافی در کجا واقع میشود شاید نظر دولت این باشد که در هر کجا یک بیگانهای است خطوط تلگرافی در آنجا دائر کند و پستخانه را برای او تأسیس کند شاید این طور باشد ولی امیدوارم انشاءالله دولت این نظر را نداشته باشد و نظرشان برای منافع ملت باشد. این است که تذکر میدهم و متأسفانه امروز آقای وزیر پست و تلگراف تشریف ندارند ولی چون هیئت وزراء مسئولیت مشترکه دارند ممکن است عرایض بنده را در نظر گرفته و اطمینان به من که نماینده ایالت فارس هستم بدهند که راجع به خط تلگرافی و پستی در فارس یک بذل جهدی میکنند چنانچه یک لایحه هم در این باب در دوره پنجم نوشتیم و تقدیم کردیم لیکن موفق نشدیم. این است یک عرض بنده، عرض دیگرم این است که حقیقتاً رؤسای تلگراف خانه (ناچارم بگویم) در غالب جاها محل سوءظن هستند در دوره سابق یادم میآید هر مأمور تلگراف که معین میشد و به جایی میرفت مطلقالعنان بود چون فوقالعاده طرف اطمینان صدراعظم وقت بود و هر چیزی که تلگراف میکرد همان بود هنوز هم این عقیده درشان هست و دولت باید رؤسای تلگرافخانه را توجه
بدهد که نه این طور نیست. در واقع اینها را باید درست کنند. رئیس تلگراف خانه تنکابن برداشته به خط رسمی به کتابچه رسمی یک چیزهایی نوشته. اینها یک چیزهایی است که میبینید. تلگراف خانه مرکز اسرار دولت و ملت است مخصوصاً در قسمت تلگراف خانه در قانون اساسی صراحت دارد نسبت به این مرکز اسرار بودن و هیچ دولت در این مقام نبوده است یا بوده است. غلط نمیکنم و اگر تا حالا در این خیال نبوده است باید از این به بعد یک جدیت فوقالعاده در این باب بکند که این کارها را اصلاح کند. تلگراف یک اداره قدیمی است لکن این اداره قدیم بدبختانه عوض این که از نقص به کمال برود به نقصتر رفته و گمان میکنم روز اول بهتر از حالا بوده است حالا یک صورت فضیعی به خود گرفته است. رؤسای تلگراف خانه در همه جا اطمینان ازشان رفته است. مسئله دیگر که خیلی این مسئله غریب است و همه آقایان نمایندگان عراق اینجا تشریف دارند و میدانند این است که کاغذ عراق با ینجا دوازده روزه میآید این مسئله را کجا باید بگوییم؟ از عراق تا اینجا چهل و چهار فرسخ است و بنده همین روزها کاغذ دارم از آنجا که با پست آمده و دوازده روز طول کشیده شاید پست بین کرمان و یزد هم همین طورها باشد! آن وقت ما به یونکرس رأی میدهیم که طیاره بیاورد و شرط میکنیم که از کجا به کجا پرواز کند. اینها یک چیزهایی است که دولت آقای میرزا حسنخان مستوفی که همه به آن وثوق دارند باید اینها را اصلاح کند. حقیقتاً تلگراف خانه و پستخانه همان است که علماء تشریح کردهاند که اینها در حفظ کردن مملکت عبارت از شرایینی هستند که نقاط مملکت را به قلب نزدیک میکنند و مردم ابداً اطمینان ندارند تلگراف کنند یا کاغذ بدهند. این است که بنده فوقالعاده توجه میدهم دولت را که در باب پستخانه و تلگراف خانه یک ترتیبات جدی اتخاذ کند و بنده نمیخواهم داخل در جزییات شوم به قدری شکایت میشود که نهایت ندارد و بنده ناچارم این دردها را به زبان مخالفت در مجلس بگویم. حالا در حضور آقای رئیسالوزرا عرض میکنم که اینها یک چیزهایی است که اگر توجه نکنند استیضاح میکنم. چرا بنده مخالف هستم برای این است که درد دارم عرض میکنم رأس و جنوب ایران همیشه محروم بوده از منافع مرکز و یا این که مرحوم بوده است من گذشتم. حقیقتاً ببینید در ایالت فارس یک خط تلگرافی بیشتر نیست آن هم از مرکز بوشهر در صورتی که ایالت فارس تشکیل یک قسمت بزرگ این مملکت را میدهد و بنده وظیفه خود میدانم که این دردهایی که هست در مجلس عرض کنم حالا اگر اثر نکنند من به وظیفه خودم عمل کردهام. این بود عرایض بنده و از راهالتجاء عرض میکنم که دولت در مسئله تلگراف خانه و پستخانه یک توجهی داشته باشد.
وزیر فوائد عامه- چون آقای وزیر پست و تلگراف نیستند بنده هم حق دارم چون در تلگراف خانه سابقه خیلی دارم جواب عرض کنم اولاً خیلی خوشوقتم که اظهارات آقای آقاسید یعقوب عین ماده پرگرام ما است چون همین قسمتی را که آقا دیدهاند و اظهار میکنند که بعضی ولایات فارس محروم ماندهاند از منافع خط تلگرافی همین نظریه ایجاب کرده که مسئله توسعه تلگراف را به خصوص در پرگرام ذکر کنیم و بنده میدانم مقدماتی به عمل آمده است که در فارس خطوط جدید تلگرافی ایجاد شود. اما آن مسئله که فرمودند هر کجا سیم تلگراف کشیده میشود برای انتفاع دیگران است این را میتوان گفت که این طور نیست. اول خطی که خواستند در ایران بکشند در موقعی بود که ایرانیها نه خودشان اسباب داشتند و نه پول داشتند و نه در خودشان حاجت به تلگراف را احساس میکردند البته آنهایی که هم پولش را داشتند و هم حاجت داشتند و هم لزوم تلگراف را بیشتر از آن وقت ما ملتفت بودند آمدند و اجازه گرفتند و یک خط تلگرافی از ایران عبور دادند. البته خودشان فائده بردند ولی به ما هم نمیشود گفت ضرر رسید به جهت این که ما بدون این که خرجی بکنیم و در آن موقع اجزایی برای این کار داشته باشیم صاحب یک خط عمده تلگرافی شدیم که اولاً آذربایجان را به فارس متصل کرد و دوم این که مرکز ما را به تمام اروپا متصل نمود. این را نمیشود گفت ضرر است. آنها هم استفاده کردند ما هم استفاده کردیم بعد هم به نسبت حاجت و به نسبت استطاعت در سایر نقاط ایران هم تلگراف کشیده شده است. راست است فارس از این حیث یک قدری عقب مانده است. بنده خودم موقعی که در فارس بودم خیلی خوب احساس کردم که خیلی کارها در آنجا اتفاق میافتاد (مخصوصاً طرف لار که قدری با مرکز آنجا مسافت دارد) و ما نمیتوانستیم مخابرات کنیم و از همان وقت این شکایات بوده ولی بنده میدانم وزارت پست و تلگراف یک انگاره در نظر گرفته که آن نواقص را رفع کند و همین مسئله میتواند اسباب اطمینان آقای آقاسید یعقوب بشود و نظر به همان ضرورت هم در پرگرام ذکر کردیم و اما در باب پست نه این است که پستخانه مراودهاش مختل باشد. برزخ بین کارهای عالم همیشه اسباب سستی میشود. یک وقتی مسلم بود که باید با سال پست را حرکت دهند بعدها اقتضا پیدا کرد که با ارابه پست را حرکت دهند. امتحاناتی هم در این باب کردند مخصوصاً در این سنوات اخیر که نرخ بالا رفت و یک سالی هم قحطی شد و اسبها تلف شدند و آن اشخاصی هم که متصدی این کار بودند به خصوص در خط آذربایجان و خراسان ورشکست شدند و بدین واسطه یک قدری اختلال درآمد و شد پستی واقع شد و فعلاً بدترین اوقات اداره پست است زیرا تمام خیالات متوجه اتومبیل شده است. مردم میخواهند به اسرع اوقات مکاتبات و مخابراتشان بیاید و برود از آن طرف وسایل اتومبیل به آن ترتیبی که باید باشد فراهم نیست. سایر مردم هم که سابقاً میآمدهاند و متصدی میشدهاند و حمل و نقل پستی را راه میانداختند امروز به واسطه این که میدانند کارها به وسیله اتومبیل باید بشود سستی کرده اقدام نمیکنند و حاضر نمیشود و تصور میکنم اگر رجوع کنید به بودجه خودتان شاید در بودجه هم امروز همچو محل صحیحی که هر قدر بخواهید مساعدت کنید با اشخاص حمل و نقلچی نباشد و تا وقتی که اسباب اتومبیل در مملکت فراهم نشده البته نواقصی دارد ولی انشاءالله به تدریج نواقصش رفع خواهد شد.
و راجع به خطوط شوسه هم دولت در همه جا مشغول است که راهها را تسطیح کند و اتومبیل راه بیندازد که مسئله پست همان طوری که آقایان میخوهند رواج پیدا کند. اما سایر مسائل که متذکر شدند شبهه نیست که در اکثر ادارات معایبی هست و باید اهتمام کرد که آن معایب مرتفع شود و انشاءالله هم اهتمام خواهیم کرد.
بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
وزیر عدلیه- یک مختصری بنده خواستم عرض کنم و آن راجع به فرمایشات آقای آقاسید یعقوب است که فرمودند ما نظام را درست میکنیم برای انتفاع خارجیها و این فرمایشی که فرمودند مورد نداشت البته اگر مالالتجاره خارجه از نظام یعنی از امنیت مملکتی استفاده میکند نباید موقع ایراد واقع شود.
رئیس- قسمت پانزدهم قرائت شود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
۱۵- تجدیدنظر در قانون استخدام و پیشنهاد لازم راجع به اصلاح نواقص آن.
رئیس- آقای ارباب (اجازه)
ارباب کیخسرو- قانون استخدام یکی از دردهای بیدرمان مملکتی است. در موقعی که این قانون از مجلس میگذشت بنده به هیچ یک از مواد آن رأی ندادم و مخالف بودم. حالا هم مخالفم. برخلاف خیلی قوانینی که گذشته و موقوفالاجراء مانده است متأسفانه ما بدون تجربه و مطالعه آمدیم و یک قانون استخدامی نوشتیم که هنوز در خیلی از ممالک متمدنه دنیا سابقه ندارد در آن ممالک اگر قانون استخدامی هم هست هر وزارتخانه به اقتضای وضعیت و ترتیبات خودش یک قانون استخدام مخصوصی دارد. این قانون استخدام چه کرده و چه نتیجه برای ما داشته؟ از یک طرف (به زبان بیزبانی عرض میکنم) یک عده از محصلین امروزی را که ممکن است تحصیلاتشان برای آتیه مملکت فائده داشته باشد از ورود به ادارات دولتی محروم و ممنوع کرده و از طرف دیگر نگاه داشته در دوائر دولتی کسانی را که شاید استحقاق نگاهداری ندارند (جمعی از نمایندگان- صحیح است) بنده عقیدهام این بود وقتی که دولت این مشکلات را احساس میکرد بهتر این بود پیشنهاد موقوفالاجراء گذاردن این قانون را میکرد که اصلاً موقوفالاجراء بماند تا ترتیب اساسی در آن داده و اصلاحات لازمه بشود و یک قانون صحیح از نقطه نظر تفکیک بین وزارتخانهها و اختصاص هر قسمت از قانون نسبت به هر یک از وزارتخانهها که بتواند بدون تبعیض حق هر کس را ثابت نگاه دارد نوشته شود و وضعیت اشخاص امین و کسانی که تحصیلاتشان برای ترقی و تعالی مملکت و اطلاع ادارات مفید است مستقر گردد و این قبیل اشخاص از ورود به ادارات دولت ممنوع و محروم نباشند و به عقیده بنده حرکت مجلس در این قانون یک نظر اساسی اتخاذ گردد فعلاً این قانون موقوفالاجراء باشد تا تکلیف آن معین شود. زیرا الان حقاً این قانون موقعیت اجرا شدن ندارد و اگر فرضاً گفته شود یک قیمت آن اجرا شده قطعاً قسمتهای دیگر آن اجرا شنده وزارت پست و تلگراف چه میکند؟ حقوق اعضاء این وزارتخانه کم بود هنوز به همان حال باقی است ولی در عوض وزارت مالیه دست بالای مسئله را گرفته و یک عده زیادی را به عنوان کنترات وارد و استخدام کرده! حالا این راه کنترات را پیدا کردهاند و فرضاً اگر این راه را هم مسدود کنیم باز طرق دیگری برای استخدام اشخاص در نظر خواهند گرفت و ایجاد یک مخارج زیادی برای ما خواهند کرد بدون این که آن نظر حقیقی ما تأمین شده باشد. این است نظریات بنده در این قانونو معتقدم که بهتر این بود دولت موقوفالاجراء بودن آن را به مجلس پیشنهاد میکرد تا رفع نواقصش بشود.
حائریزاده- مثلی است معروف که وجود ناقص بهتر از عدم صرف است. آقایان به نظر بیاورند که قبل از قانون استخدام وضعیت ادارات ما چه بود هر روزی که کابینه وزراء عوض میشد هر وزیری که میآمد یک دسته از عموزادههای خود را وارد ادارات میکرد و اشخاص لایق را از آنجا بیرون میکرد. راست است قانون استخدام معایب زیاد دارد و باید اصلاح شود ولی آن مأموری هم که پشت یک کرسی مینشیند باید از مقام خود اطمینان داشته باشد تا صحت عمل به خرج دهد البته در این قانون باید یک نظری کرد و معایبش را رفع کرد و یک زحماتی هم در این باب کشیدهایم و حالا اگر بخواهیم این قانون را موقوفالاجرا کنیم و خود را به منجلاب سابق بیندازیم این به نظر بنده خارج از رویه و طریق عقلی است البته قانون را باید اصلاح کرد و بنده وجود این ماده را به همین جهت لازم میدانم.
رئیس- آقای آقاسید یعقوب. توضیحی دارید بفرمایید. (اجازه)
آقاسید یعقوب- بنده از اظهار آقای وزیر عدلیه تعجب کردم و نفهمیدم چه مقصود داشتند تقصیر هم ندارند برای این که در دوره پنجم اینجا نبودند و نمیدانند که بنده اگر اولین مدافع نظام نبودم قطعاً دوم مدافع بودهام و مجاهدات و مدافعات بنده به قدر اعلیحضرت فعلی است و بنده هم به اندازه ایشان دفاع میکردم مقصود بنده این بود که اساس انتظامات برای منافع داخلی باید باشد منتهی دیگران هم ضمناً از پرتو این انتظامات باید نفع ببرند نه این که مقصودم این بود نظام برای خارجه است خیر نظام برای امنیت مملکتی است ولی خواستم توجه بدهم که اول ملاحظه داخله باید بشود و آقای وزیر عدلیه برخلاف مقصود و مراد بنده فرمایش فرمودند.
(جمعی گفتند - مذاکرات کافی است)
رئیس- قسمت شانزدهم هم قرائت میشود.
(به این عبارت خوانده شد)
۱۶- تأسیس شورای دولتی پس از تصویب قانون آن از طرف مجلس شورای ملی
رئیس- آقای ارباب (اجازه)
ارباب کیخسرو- استدعا دارم آقایان در مطلبی که میخواهم عرض کنم درست توجه بفرمایند تا اگر یک لغتی به گوشششان خورد فوری به صرف شنیدن آن لغت مشتعل نشوند. در اینجا وقتی که
صحبت میشود متأسفانه جوابی که داده میشود غالباً هو است. مثلاً وقتی که میگوییم چرا اشاره به بلدیههای قانونی نشده جواب گفته میشود ما میخواهیم چراغ شهر روشن بشود! چیز غریبی است! در مقابل قانون شهرها به مقتضای وقت و موقع هم ممکن است روشن باشد و هم تاریک! استبداد هم این کار را میتوانست بکند. پس قانون بلدیه برای چه نوشته شد؟ و چرا اجراء نمیشود؟ اگر به دست به مجلس بگویند و تذکر بدهند این قانون بد است و موقوفالاجراء بودن آن را بخواهند و یا اگر یک قانونی ناقص است باید اصلاح آن را بخواهند. بنده تصدیق دارم که تمام مجالس شوروی دنیا به مرور زمان و در طول ایام توانستهاند نواقص قوانین خود را اصلاح کنند ولی علت این که نواقص قوانین ما زیادتر است برای تکمیل نبودن مبانی مشروطیت است که یکی از آن مبانی مجلس شورای ملی و یکی شورای دولتی است که باید اشخاص صحیح انتخاب شوند و قوانین را حاضر و پخته کنند و بعد به مجلس بفرستند. اما یک قسمت ثالثی هم دارد که بنده منتظر بودم دولت این قسمت را هم در نظر میگرفت و پیشنهاد میکرد و آن مجلس سنا است. اگر مجلس سنا بد است پس چرا قانون اساسی به آن اشاره کرده؟ مکرر شنیدم وقتی که از مجلس سنا مذاکره میشد جواب داده میشد ما مجلس سنا لازم نداریم برای این که مجلس شورای ملی، مجلس اعیانی است در حالتی که بنده وقتی دور تا دور نگاه میکنم همچو چیزی در مجلس نمیبینم و فرضاً اگر هم این طور باشد باید این ترتیب را لغو و این طریق را مسدود کنیم. مجلس ملی باید علیحده باشد و مجلس اعیان علیحده و راه تفکیک بین این دو همان است که مجلس سنا علیحده باشد به این معنی که اعیان بروند در آنجا و مشغول کار خودشان باشند. مجلس شورای ملی کار خودش را بکند مجلس سنا کار خودش را. پس وجود شورای دولتی یا مملکتی لازم است برای این که قوانین را تنقیح کند و مجلس سنا لازم است برای این که به آن قوانین رسیدگی کرده و ببیند اگر نواقصی دارد رفع نماید و مجلس شورای ملی را به آن نواقص متذکر نماید و بالاخره مجلس شورای ملی لازم است برای این که آن قوانین را تصویب کند این مبادی را ما تازه اختراع نکردهایم بلکه کاری است که دنیا میکند و آن مللی که از ما جلوند هم سنا دارند و هم شورای دولتی یا مملکتی و بنده خیلی میل داشتم دولت در این پروگرام خودش ذکری از مجلس سنا میکرد و مشروطیت ما را تکمیل مینمود حالا هم امیدواریم در این فکر باشند که بدین وسیله نواقص مشروطیت ما را رفع کند.
آقاسید یعقوب- آقای ارباب هم که موافق بودند.
ارباب کیخسرو- در قسمت عدم ذکر مجلس سنا مخالف بودم.
وزیر فوائد عامه- کارهای دنیا تا از روی اساس صحیحی نباشد نتیجه صحیح به دست نمیآید بیست سال است ک ما میگوییم مشروطه شدهایم ولی نشدهایم. مشروطیت یک شرایطی دارد وقتی که آن شرایط موجود نباشد مشروطیت نیست. پس ما در این مدت با مشروطه بازی کردهایم بدترین چیزها در مملکت تزلزل است و مادام که ما در حال تزلزلیم هیچوقت کارهای ما سر و صورت خوشی پیدا نخواهد کرد. در مملکت ما امروزه یک نیمه عنصر ثابت مجلس شورای ملی است. ما در حقیقت عنصر ثابت در مملکت نداریم بنده در وقتی که فارس بودم به همین مجلس شورای ملی تلگراف کردم شاید آقای پیرنیا خاطرشان باشد خواهش کردم که در مملکت سعی کنند عنصر ثابتی پیدا کنند تا طوری بشود که امور مملکت به هر بادی متزلزل نشود. اما نسبت به فرمایشات آقای ارباب بنده شخصاً کمال اعتقاد را به اظهارات ایشان دارم بنده شخصاً از وقتی که داخل این جریانات شدهام در مجلس اول و دوم و سوم و چهارم همه وقت طرفدار این عقیده بودهام و وجود مؤسسه سنا را برای مملکت لازم میدانستم یک وقتی در یکی از کتابهای راجع به کنستوسیونهای عالیه یک مطلبی را خواندم که شاید خیلی از آقایان هم خوانده باشند در وقتی که آمریکای شمالی آزاد شد واشنگتن با یکی از رفقای خودش نشست و گفت: حالا خوب است ما برای خودمان یک اساس خوبی درست کنیم و یک تشکلاتی بدهیم و مجلس شورای ملی یا مجلس عام یا پارلمان (یا هر چه آقایان اسمش را میگذارید) درست کنیم و مجلس سنایی ترتیب بدهیم رفیقش گفت یعنی چه؟ این چه تقلیدی است که ما از دول قدیمه بکنیم زیرا سنا مؤسسهای است که از زمان رومیها باقی مانده و سایر دول قدیمه قبل از این که مجلس عمومی پیدا کنند سنا داشتهاند. بعد که مجلس عمومی پیدا شد سنا را ابقاء کردهاند. حالا که ما میخواهیم اساس جدیدی ایجاد و طرح نویی دایر کنیم و بر روی آن اصول کارهای مملکت خودمان را مرتب و اصلاح کنیم چه احتیاجی داریم که از آنها تقلید کنیم. در این موقع صاحب این قول مشغول خوردن چایی بود. جایی داغ بود و آن شخص چایی را در نعلبکی ریخت تا خنک شده بخورد واشنگتن از او سؤال کرد چرا چایی را در نعلبکی ریختی. جواب داد چون چایی داغ بود در نعلبکی ریختم خنک شود. واشنگتن به او جواب داد خوب من هم سنا را برای همین میخواهم که نعلبکی مجلس ملی باشد (خنده نمایندگان) زیرا مطالب گاهی در مجلس طوری داغ میشود که نمیشود آنها را خورد در آن وقت آنها را باید در سنا که به منزله نعلبکی است بریزیم تا قدری خنک بشود و آن وقت خورد. حالا در مملکت ما متأسفانه به هر موردی که میرسیم به واسطه سوءظن به اشخاص و عدم اعتمادی که داریم ترتیبات اساسی و ضروری را منکر میشویم و مادام که ما اساس را منکر میشویم امکان ندارد به جایی برسیم و نتیجه بگیریم و آن طور که منظور نظر است خرابیهای خودمان را اصلاح کنیم و الا به خیال این که چون نمیتوانیم چیزی را به طریق کامل برسانیم از این جهت درست نکنیم یا به خیال این که اگر درست کنیم دارای معایب خواهد بود از این جهت اصلش را منکر شویم و متروک بگذاریم با این ترتیب فایده نخواهیم برد و نتیجه مطلوب به دست نخواهد آمد این مسائل چیزهایی است که در تمام دنیا تجربه کردهاند و دارند. منتها ما از این نظر که شاید یک طبقاتی و مردمانی با این مؤسسه مخالفت کنند و مجلس شورای ملی تصدیق نکند ذکری از سنا نکردیم. چنانچه در مجلس اول که خود بنده رابط بین مجلس و دولت بودم مکرر شنیدم همین صحبت را کردهاند که
وکلا میگفتند چرا ما و چرا یک مجلس را تصدیق بکنیم که بر ما فائق بیاید. وانگهی در مجلس اول خیلی از رجال درجه اول ما به هر لباس که بودند توی آن مجلس حضور پیدا کردند و علت این که در آن موقع سنا را قبول نکردند (بنده خودم در کار بودم و میدانم) همین مسئله بود که عرض کردم. این بود علت تعویق سنا. حالا بنده در این موضوع حرفی ندارم و خواستم عقاید خودم را عرض کنم. حالا بیاییم بر سر مجلس شورای ملی. بنده تکرار میکنم عرض خودم را که در مملکت یک عنصر ثابت لازم است. آن عنصر ثابت از طرف مجلس شورای ملی و از طرف دولت شورای دولتی یا مملکتی است. شورای دولتی یک نظامنامه و وظایف و تکالیف و مقرراتی دارد. این یک چیزی است که در همه جای دنیا هست. حالا ما شورای دولتی نمیخواهیم. خوب نخواهیم چون نمیدانیم فایدهاش چیست و تصور میکنیم که یک جمعی آنجا خواهند رفت و مینشینند و کاری هم برای ما نمیکنند و یک خرجی هم به ما تحمیل میکنند اما این طور نیست زیرا وظایفی که همه ملل به عهده شورای دولتی باقی گذاردهاند اگر ضرورت نداشت و مورد احتیاج نبود نمیگذاشتند عقل آنها که کم نیست. این وظایف را در مملکت ما کی باید انجام دهد؟ هیچکس! چون انجام نمیگیرد نتیجه هم نمیدهد. بنابراین دولت تشکیل شورای دولتی یا مملکتی را خیلی لازم میداند. حالا آقایان لازم نمیدانند خیلی خوب بسته به نظر خودشان است.
جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
آقاسید یعقوب- بنده مخالفم.
رئیس- با کفایت مذاکرات مخالفید؟
آقاسید یعقوب- بلی.
رئیس- بفرمایید.
آقاسید یعقوب- برای این که درست مسئله حل نشد بنده ناچارم عرایض خود را عرض کنم آقای ارباب کیخسرو که کاملاً موافق بودند و آقای وزیر فوائد عامه هم که به عنوان موافقت شرحی اظهار کردند و بنده از خود آقایان وکلا و مجلس محترم حکمیت میخواهم که یک نفر مخالف حق ندارد صحبت کند؟ دو نفر حرف زدند که هر دو از موافقین بودند. از این جهت خوب است به یک نفر مخالف هم اجازه داده شود که حرفهای خود را بزند.
رئیس- مجلس موافق است که آقا حرف بزنند؟
بعضی از نمایندگان- بزنند.
رئیس- بفرمایید.
آقاسید یعقوب- اولاً از آقای ارباب (با این که آقای رئیس هم همه روزه تذکر دادهاند) استدعا دارم که به عنوان مخالفت در صورتی که موافقند حرف نزنند و وقت را از دست مخالفین نگیرند. بنده ناچارم عرایض خودم را عرض کنم تا نظریات و عقاید معلوم شود. در این مسئله به قدری آقای ارباب و آقای وزیر فوائد عامه جدیت کردند که گمان میکنم اسباب سوءتفاهم شد. قانون انتخابات مایک طوری تدوین شده که غالباً از اشخاص درجه اول وکیل میشوند و اگر این طور باشد گمان نمیکنم در دوره هفتم یک نفر وکیلی مثل من و امثال من پیدا شود بلکه تمام از ملاکین و اشخاص درجه اول مبعوث خواهند شد من عقیدهام این است همین اشخاصی که در مجلس جمع شدهاند تشکیل سنا را خواهند داد و حقاً باید آنجا بروند. چه اشخاصی در آنجا خواهند رفت؟ بدیهی است همین آقای نصرهالدوله و همین معتمدالسلطنه و از طراز علماء آقای مدرس خواهند بود. به هر حال اشخاص آنجا از قبیل آقایان مشیرالدوله و موتمنالملک و مصدقالسلطنه خواهند بود. غیر از اینها ما کسی را نداریم. پس باید در مسائل فکر کرد. مگر این که قانون انتخابات را طوری قرار داد که به طبقه دوم و سوم هم حق بدهد که وکیل بشوند آن وقت تشکیل سنا ضروری ندارد- ولی با این وضعیت آن وقت یک نفر وکیل مثل من که از بدبختیها دفاع کند در مجلس نخواهد بود. شرحی آقای وزیر فوائد عامه از قوانین و امثله فرنگستان فرمودند حاکی از این که قضایا به طور اعتدال باید باشد- بنده گمان نمیکنم قوانین افراطی از مجلس ما گذشته باشد- به قدری ما وکلاء جبون هستیم که از همه چیز میترسیم- از کاغذ تکه! از شب نامه. از هو و جنجال میترسیم و یک قانونی که ملت را حرکت بدهد هنوز ما نمیتوانیم از مجلس بگذرانیم- آن قوت گفته میشود تند رفتهایم- آیا واقعاً ما تند رفتهایم! گمان نمیکنم مجلس نرمتر و ملایمتر از ما در دنیا بوده باشد حتی ما از درجه اعتدال هم ملایمتر بودهایم، قانونی که ملت را به سلحشوری و حرارت سوق و حرکت دهد هنوز وضع نکردهایم آن هم این ملت ما که لازم است حرکت داده شود- امروز صبح از خانه بیرون میآمدم دیدم کثافتها را سرازیر کرده و به خانههای مردم بیچاره میریزند و مردم بیچاره هم صدایشان در نمیآید ما کی برای این ملت قانون تند وضع کردهایم- پس ما به هیچ وجه در این مدت تند نرفتهایم- اما راجع به شورای دولتی اگر آقایان نظرشان باشد در دوره چهارم در کابینه آقای قوامالسلطنه لایحه شورای دولتی تقدیم مجلس شد و بعد هم در کابینه آقای میرزاحسن خان مستوفی جدیت شد که زودتر بگذارد- آقای رئیس محترم مجلس هم مخبر همان کمیسیون بودند ولی ما یک جمعی بودیم که با آن مخالف بودیم و بعد از این هم اگر خدای ناخواسته تصمیم دولت در این باب جدی شود یا این قانون دوباره به مجلس بیاید و بخواهند یک دارالمعطله برای این ملت بدبخت درست کنند مخالف خواهم بود زیرا اسباب معطلی و تعویق جریان امور خواهد بود امروز تمام داد و فریاد مردم از این است که امور به طور وقفه و بطوء میگذرد و همه از وزارتخانهها همین شکایت را دارند و میگویند کارهای ما دچار بطوء و معطلی میشود و به قدری ادارات پیچ در پیچ، زیاد است که حقیقتاً کار در آن گم میشود و مطلب از بین میرود. مخصوصاً وزارت مالیه زیرا به واسطه فقر و فاقه ملت همه به ادارات رو آورده داخل در وزارتخانهها میشوند و کثرت جمعیت ادارات پیچ در پیچ سبب این بطوء جریان شده و این ادارات کاغذی ما را معطل کرده است- حالا ما با تمام این تفاصیل بیاییم یک دارالمعطله دیگری هم درست کنیم چیز غریبی خواهد بود! ما باید از آقای مستوفی خواهش کنیم که حتیالامکان از توسعه ادارات ما بکاهند و بر سرعت جریان امور بیفزایند تا مردم و تجار
و ارباب صنایع و حرف تشویق شوند و همه در کارهای خودشان اهتمام بنمایند نه این که با وضع حاضره بیایند و یک مؤسسه هم به نام شورای دولتی درست کنند و چندین نفر را بیاورند آنجا و یک فصل بزرگی از خرج بر بودجه اضافه کنند و اسباب زحمت و معطلی ملت را درست کنند. الان این ملت بدبخت چهل و هشت کرور مالیات میدهد البته اگر این مؤسسه درست شود یک مخارج زیادی هم در بودجه برای آن منظور میکنند- آن وقت فایدهاش جزء معطلی و وقفه کارها چه خواهد بود. ملاحظه بفرمایید اگر این طور بشود کارها باید برود به شورای دولتی در آنجا مدتی بماند بعد از مدتی به مجلس میآید و از اینجا به کمیسیون مربوطه برود و در آنجا دو شور شود بعد دوباره بایید به مجلس و در اینجا هم دوشور شود- آن وقت چه خواهد شد و با آن که ما نظرمان این است که کارها به سرعت بگذرد چه قدر اسباب معطلی خواهد بود؟ اگر باز با وجود این عرایض بنده مجلس تصدیق میکند البته مختار است ولی جزء این که یک فصل جدیدی بر خرج افزوده شود فایده دیگری ندارد. حالا چون فلان جا شورای دولتی دارد یا فلان جا مجلس سنا دارد ما هم باید داشته باشیم؟! نه لازم نیست. والله ما به امریکا نمیرسیم. به فرانسه و انگلیس نمیرسیم. دولتی هستیم فقیر از حیث افراد. از حیث رجال. از حیث علم. از حیث ثروت. از همه جهت فقیر هستیم. آیا ما به همان پرشی که فرانسه میپرد باید بپریم؟! بنده که عقیده ندارم.
وزیر عدلیه- موضوع مجلس سنا چون در پرگرام دولت نیست مخالف یا موافق درش حرف زدن تصور میکنم مورد نداشته باشد اما راجع به شورای دولتی عقیده دولت این است که کمال لزوم را دارد. آقایان خوب مطلع هستند که قوانینی از طرف هیئت دولت تقدیم مجلس میشود و از مجلس میگذرد. این قوانین غالباً روی قانون سابق است حتی یک نظامنامههای اداری در وزارتخانهها وضع میشود که با هم مربوط نیستند و نمیدانند در هر اداره چه نظامنامه وضع شده است. اینها اسباب زحمت میشود. پس شورای مملکتی که توحید میکند این نظامنامهها را و در تدوین قوانین با دولت بلکه با مجلس هم کمک کند یک موضوع لازمی است و در سایر ممالک هم این مؤسسه را خیلی لازم دانستهاند و تقریباً کمتر جایی است که این مؤسسه را نداشته باشد. آقا راجع به فرمایش آقاسید یعقوب که میفرمایند تأسیس این مؤسسه تحمیل زیادی بر بودجه مینماید و خرج گزاف دارد. به عقیده بنده خرج زیادی ندارد برای این که یک اشخاص زیادی هستند از منتظرین خدمت یا وزراء سابق که از دولت شهریه و یا حقوق انتظار خدمت میگیرند و در آنجا یک خدماتی انجام خواهند داد که مفید خواهد بود به علاوه مؤسسه شورای دولتی یک مؤسسه نیست که مانعتالجمع باشد. یعنی اعضای ادارات نتوانند آنجا بیایند خدمت کنند. بلکه همان اجزای ادارات یا رؤسای ادارات که تجربیاتی دارند میآیند آنجا خدمت میکنند و تحمیلی هم بر بودجه نخواهد شد یا اگر هم بشود خیلی ک م خواهد بود و در هر حال دولت این مؤسسه را لازم میداند.
بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
یاسایی- کافی نیست هنوز یک نفر موافق جواب نداده است.
رئیس- آقای یاسایی (اجازه)
یاسایی- مذاکراتی که در اطراف پرگرام میشود چه به عنوان مخالفت چه به عنوان موافقت. طوری مسائل خلط میشود که حقیقتاً تشخیص مخالف و موافق مشکل است. آقای ارباب شرحی در اطراف ماده ۱۶ پرگرام راجع به تأسیس شورای دولتی فرمودند و ضمناً تذکر دادند که مجلس سنا هم لازم است آقای هدایت وزیر فوائد عامه هم آمدند و عقیده خودشان را اظهار کردند که موافقم آقای وثوق هم طفره رفتند از جواب راجع به این قسمت. آقای آقاسید یعقوب هم که مخالف با پرگرام بودند بنده هم که با پرگرام و دولت حاضر موافقم عرض میکنم ما با دولتی موافق هستیم که راجع به مجلس سنا ذکری در پرگرامش نکند چنانچه ذکری هم نکرده ما جدا با تشکیل مجلس سنا در مملکت مخالف هستم. برای این که بطوء جریان امور را خودمان در مجلس شورای ملی با این نظامنامه که داریم میبینیم. لوایحی که تقدیم مجلس میشود در ادوار مختلفه در کمیسیونها و مجلس معطل میماند. بسا هست که دو دوره سه دور یک قانونی معطل میشود تا به تصویب برسد. قانون ممیزی در دوره چهارم آمد در دوره پنجم گذشت قانون نظام اجباری دوره چهارم آمد دوره پنجم گذشت قانون محاکمه وزراء دوره چهارم آمد و دوره پنجم هم یک طرحی تقدیم شد و بالاخره در این دوره هم صحبتش نیست. مملکت محتاج اصلاحات اساسی است. ستونبندیهای تشکیلات این مملکت هنوز درست نیست ما آن نازک کاریها را میگذاریم برای آتیه اگر یک روزی مقتضی شد که در نازک کاری یک مذاکرات و مداقههایی بشود آن وقت بیایند موجبات تشکیل مجلس سنا را فراهم بیاورند ولی عجالتاً مقتضیات این مملکت تشکیل مجلس سنا را ایجاب نمیکند. به علاوه همان طور که بعضی آقایان گفتند مجلس شورای ملی آنقدرها تند نرفته که برای استکان- نعلبکی هم لازم باشد. در دوره پنجم مگر نظر آقایان نیست که مالیات بر دهاقین و زارعین بستند؟ در دنیای حاضر ما آمدیم بر دهاقین مالیات بستیم! در صورتی که قبلاً در ممیزیهای سابق دهاقین و زارعین را معاف کرده بودند. ما تند نرفتیم بلکه یک کاری کردیم که اگر مجلس سنا هم بود موافقت نمیکرد. فقط ما یک کاری کردیم و آن این بود قانون نسخ القاب را وضع کردیم. و این هم یک کار خوبی بود. برای یک مشت الفاظ بیمعنی چه ضرورتی داشت. به هر حال تشکیل مجلس سنا آن طوری که نظر آقای ارباب و دیگران است فایده ندارد و اسباب این میشود که آن قوانین اساسی که لازم داریم و باید هر چه زودتر از مجلس شورای ملی بگذرد برای چندین سال معطل بماند و هر یک روز از عمر این مملکت بگذرد و موفق به اصلاحات نشوند دارای یک غبطههایی خواهد بود و تدارکش در آتیه به نظر مشکل میآید. وقت و فرصت را نباید از دست داد اما در قسمت شورای دولتی آقای وزیر عدلیه آنچه که لازم بود جواب دادند. شورای دولتی
برای تدوین قوانین لازم است. دیوان عالی تمیز که آخرین مرجع برای شکایاتی است که در عدلیه میشود و آخرین مرجع امور قضایی است اتفاق افتاده است که خودشان هم یک کارهایی میکنند. مثلاً بنده دیدهام دیوان عالی تمیز که حکمی صادر میکند در یک موردی و به یک موادی استدلال میکند و در مورد دیگر استدلال میکند به موادی مخالف آن و بالاخره یک خودمختاری پیدا کرده است و ما در قانون محاکمه قضات پیشبینی کردیم که باید یک شورای دولتی تشکیل شود که به این کارها رسیدگی کند یا اگر کسی از دیوان تمیز شکایت داشت و راستی ثابت کرد که غرضرانی شده باید رسیدگی کند و همچنین اگر وزراء نسبت به مأمورین دولت تجاوز و تعدی کردند راجع به خدمتشان یا سایر چیزها باید به شورای دولتی مراجعه کنند ولی الان دیوان تمیز قائممقام شورای دولتی شده است اما دیوان تمیزی که استقلال خود را تقریباً از دست داده است و در تحت نفوذ و تأثیر قوه مجریه قرار گرفته است. فایده ندارد قوه قضاییه باید استقلال داشته باشد وجود وزیر عدلیه که جزء قوه مجریه است تا آنجایی میتواند تأثیر داشته باشد که حکم قاضی را امضا کند. همین قدر که حکم قاضی را امضا کرد آن قاضی در کار قضایی خودش مستقل است. این مراتب به واسطه نبودن شورای دولتی محفوظ نمانده است. یعنی استقلال قوه قضاییه از دست رفته است اگر قاضی از وزیر عدلیه شاکی باشد یکی برود شکایت بکند؟ ولی اگر یک شورای دولتی تشکیل شده باشد از رجال مجرب آزموده امتحان داده بیطرف بیغرض قهراً این مشکلات رفع میشود و ممکن است مجدداً استقلال قوه قضایی را اعاده بدهیم به علاوه این کمیسیون بازیهایی که در وزارتخانهها تشکیل و اسباب شکایت همه شده است آقایان ممکن است تشریف ببرند ببینند هر یک از وزارتخانهها کمیسیونهایی تشکیل داده و اوقات اداری خودشان را صرف تنظیم یک کارهای خیلی جزیی میکنند که هیچ فایده ندارد. لهذا به عقیده بنده شورای دولتی وجودش لازم و مجلس سنا لازم نیست.
وزیر فوائد عدلیه- بنده لازم میدانم یک توضیحی عرض کنم این قسمت را که بنده راجع به مجلس سنا عرض کردم ابداً غرضم تطبیق نبود. بنده هیچ نخواستم تطبیق بکنم که این مجلس ما با کدام مجلس شبیه است یک قضیه تغییری اصولی بوده که عرض کردم و هیچ غرض تطبیق نداشتم.
بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
رئیس- قسمت هفدهم.
(به مضمون ذیل قرائت شد)
۱۷- تزیید و توسعه قوای امینه.
رئیس- آقای مدرس (اجازه)
مدرس- بنده نمیدانم بگویم با این ماده مخالفم یا موافق. مخالفت بنده با این ماده این است که اینجا جایش نیست. جای آن در ماده یازده است که مربوط به مسئله وزارت داخله است این ماده یازدهم است (استحکام تشکیلات وزارت داخله در تمام مملکت و تکمیل و اصلاح تأسیسات صحی و بلدی) باید بعدش نوشته شود توسعه و تزیید قوای امنیه. قوای امنیه یک قسمت علیحده از تأسیسات وزارت داخله نیست و چون اساس سیاست ما این است که امور به جریان عادی خود بیفتد وزارت داخله باید جداً امنیه را تحت نظر خود در بیاورد مثل نظمینه که در تحت تشکیلات وزارت داخله است امنیه هم باید در تحت نظر وزارت داخله باشد.
رئیسالوزرا- این تذکری که آقا دادند ما مخالف نیستیم که محل آن تغییر بکند و بیاید در تعقیب وزارت داخله- در این باب نظر مخالفی نیست.
رئیس- آقای آقاسید یعقوب (اجازه)
آقاسید یعقوب- در این ماده آقای مدرس مخالفتشان این بود که بایستی امنیه جزء تشکیلات وزارت داخله باشد ولی نظر بنده راجع به مسئله بودجه است تشکیلات دولتی دست وزراء است ولی چیزی که در دست ماست مسئله بودجه است این که میفرمایند جزء تشکیلات وزارت داخله باشد من موافقم ولی فردا که میخواهیم در بودجه رأی بدهیم بیاییم یک اضافه بر بودجه بکنیم شما این ماده را گذرا ندید تزیید و توسعه قوای امنیه حالا بیایید برای تزیید قوای امنیه دو کرور اعتبار بدهید از این جهت بنده مخالفم پس با این همه از دو نظر ما مخالفیم یکی این که ما اینقدر قوای امنیه که داریم اگر در تحت مراقبت وزیر داخله که شخص جدی است و در مجلس اول و دورههای قبل بنده ایشان را دیدهام اگر در تحت نظر ایشان در بیاید کفایت میکند دیگر این که اگر بخواهد یک بودجه هنگفتی برای این کار در این فصل بنویسند جداً مخالفم و مخالفتم را هم در کمیسیون عرض میکنم.
وزیر عدلیه- بنده خواستم اجمالاً عرض کنم البته وقتی که دولت تزیید و توسعه قوای امنیه را پیشنهاد کرد برای محلش هم یک پیشبینیهایی خواهد کرد.
رئیس- آقای فاطمی. (اجازه)
فاطمی- بنده با فرمایشات آقای آقاسید یعقوب مخالفم و تصور نمیکردم که این فرمایش را در مجلس بکنند برای این که بهترین موادی که در این پروگرام هست همین مسئله تزیید قوای امنیه است و این که میفرمایند قوای امنیه همین اندازه که هست کافی است کافی نیست برای این که بنده از پاره ترتیبات و تشکیلات و بودجه آن اطلاع دارم و به طوری که دولت پیشنهاد کرده خیلی خوب است و از این باب نباید نگران بود. اما راجع به این که امنیه باید جزء وزارت داخله باشد تصور میکنم کسی مخالف نباشد و عرض بنده فقط راجع به فرمایش آقای آقاسید یعقوب بود که فرمودند این امنیه کافی است و بنده مخالفم بلکه تشکیلات فعلی را خیلی ناقص میدانم و اگر بودجه امنیه را سه برابر این هم بیاورند بنده حاضرم رأی بدهم و دلایلی هم دارم. برای این که فعلاً قوای امنیه فوقالعاده کم هست و وجود و عدمش تقریباً مساوی است.
بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
رئیس- قسمت هجدهم.
(به شرح ذیل خوانده شد)
۱۸- اتخاذ وسایل لازمه برای تفتیش سواحل.
رئیس- آقای ارباب (اجازه)
ارباب کیخسرو- اینجا بنده خواستم ضرورت نوشتن این ماده را بدانم چیست و در اینجا چه نظر دارند؟ آیا سواحل اطلاق بر خشکی و بحری هر دو میشود یا خیر؟ به علاوه مگر سابقاً در تحت تفتیش نبوده است که حالا جزء پروگرام میآورند؟
وزیر عدلیه- اولاً مقصود از سواحل ساحل بحری است به علاوه سابقاً دولت لوازم تفتیش را به قدر کفایت نداشته است. به طور اجمال عرض میکنم. دولت برای اجرای بعضی تعهدات بینالمللی لازم است یک نظری در داشتن یک مقدار قوای بحری داشته باشد و برای اجرای پاره تعهدات بوده است که این قسمت در پروگرام پیشبینی شده است و البته بعد آن به مجلس پیشنهاد خواهد شد.
بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
رئیس- چند دقیقه تنفس داده میشود.
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)
رئیس- شور در کلیات پرگرام دولت است. آقای آقاسید یعقوب (اجازه)
آقاسید یعقوب- بنده برای خاطر این که نمایندگان محترم از عقاید بنده مستحضر شوند و بدانند که علت مخالفت بنده با آقای رئیسالوزرا و هیئت دولت از چه نقطه نظر است و در روزنامهجات نوشته نشود چون دولت از حزب محافظه کارند و من از حزب کارگر یا ایشان از حزب لیبرال هستند و بنده از فلان حزب هستم خیر هنوز در ایران آن طوری که باید احزاب تشکیل نشده است و این مسئله نیست که در آتیه در جراید بنویسند که چون احزاب مختلف بودند و نماینده از حزب دیگر بود و دولت از حزب دگیر به این جهت مخالفت کرد خیر. در مملکت ما ترتیب تشکیل دولتها به این ترتیب واقع نشده است که بنده بگویم حزب محافظه کار اکثریت پیدا کرده و من در اقلیت هستم خیر این طور نیست این را همه میدانند که مختلف و متشتت هستیم ولی همه اهالی ایران یک عائله هستند و امیدواریم این وحدت نژادی از میان نرود. از این موضوع میگذریم. مسئله دوم این است که وجدان خود آقای رئیسالوزرا گواه است که در دوره اول و دوم بنده یکی از اشخاصی بودم که جداً طرفدار ایشان بودم در دوره سوم اول تزلزل من شد چرا اسباب تزلزل من شد در صورتی که والله خائن نیستند و کاملاً هم به مملکت علاقه دارند. فقط فرق بین بنده و یاسایی این است که آقای یاسایی اخذ کردهاند مقام صبوری و بنده اخذ کردهام مقام عشق را. از عشق تا به صبوری فلان است. رئیسالوزرا به مملکت علاقهمند هست اما در تصمیمات و عملیات آن طوری که بنده میل دارم جدی نیستند از جهت عدم جدیت و عدم تصمیمات. آقای یاسایی، بنده مثل شما نیستم بنده میگویم شب که میخوابیم فردا یک قدم پیش رفته باشیم. شما میگویید ما مطمئن هستیم شب که میخوابیم این رئیسالوزرا به کسی چیزی نمیدهد. بنده هم میدانم ولی میگویم ما خیلی عقبیم. فوقالعاده از قافله عقب افتادهایم به قدری فشارهای سابق ما را خرد و مضحل کرده که در جامعه انسانیت صدای ما نیست. یک کسی که از قافله عقب افتاده است و در صحرای هولناک البته باید به عجله و شتاب خودش را برساند. شما میگویید اینها چیزی به خارجه نمیدهند هیچ کس چیزی به خارجه نمیدهد. عدم موافقت بنده به واسطه خاطر یک مسئله بوده است که در کارها سستی و تراخی میشده است. یک ماده این پرگرام راجع است به وزارت خارجه. بنده نمیدانم آقای وزیر خارجه برای این روابط خارجی ما که فعلاً به این روز است و خودشان هم میدانند چه قدمی برمیدارند و چه اقدامی خواهند کرد که این سوءتفاهمی که ما بین ما و دیگران پیدا شده است برداشته شود. کی تجارت ما به جریان میافتد. کی راه شمال باز میشود و این تحریکاتی که اجانب در جنوب و در ایلات میکنند قطع میشود؟ من این حرفها را میزنم من از این هیئت دولت این چیزها را میخواهم. یک قدم بر ندارند فردا استیضاح میکنم یک نفر هم هستم باشم بنده میخواهم به فشار قوهای که قانون به من داده است و تا دو سال حق و اختیار داده است وزراء مسئول را تعقیب کنم. ما چه روابطی با کسی داریم؟ ما دعوی با کسی نداریم. یک مسئله شیلات است لایحهاش را درست کنند بیاورند بگذرانیم. ما نمیخواهیم جلو ارزاق کسی را بگیریم. فقط ما نمیخواهیم کلاهمان را تمام ببرند بلکه میخواهیم یک قدری از کلاه هم سر خودمان باشد. لایحه شیلات را درست کنند بیاورند به مجلس ملت ایران دست و داد و دوستی را به همه ملل و دول داده است وزیر فوائد عامه باید همه این چیزها را حل کند بنده مخالفتم این است که اینها الفاظی نباشد که در کاغذ نوشته شده باشد و وقتی ورقه اعتماد به شان داده شد و از اینجا رفتند دیگر ما وزیر را نبینیم. هر چه سؤال کنیم که آقا کار داریم هیچ توجهی نکنند. تمام صحبت و استدعای ماها متوجه با صلاحات است. الان میخواهم رئیسالوزرا یا یکی از وزراء جواب بدهند که این هیئت دولت تصمیم گرفته است که کار بکند و قصد دارد این موادی را که در پرگرام نوشته است عملی کند و در هر جایی اشکال دید و دید که لازم است مجلس با او مساعدت بکند مجلس با او مساعدت میکند- این اعلی حضرت هم فوقالعاده شایق به اصلاحات هستند آقای وزیر خارجه: شما ابداً صحبت نکردید ولی چون وزراء مسئولیت مشترکه دارند راجع به سیاست خارجه لازم است حقیقتاً یک قدم جدی بردارید که تجارت مملکت ما به جریان بیفتد ما گدا هم که نیستیم ما مواد خام از تمام همسایگانمان بیشتر داریم آنها را نمیبرند ولی صنایع خودشان را میآورند به ما میفروشند گمرک هم که از ورود اشیا تجملی جلوگیری نمیکند مسئله دیگر مسئله وزارت داخله است میخواستم آقای وزیر توضیح بدهند نظمینه حتی نطق وکلا را سانسور میکند و نمیگذارد در روزنامه نوشته شود. روزنامه اگر تجاوز و تعدی کرد باید قانون را اجرا کنند. تا کی قانون نباید اجرا شود. نظمینه فقط کارش این است که اداره سانسور درست کند که هر چه نوشته میشود سانسور بکند بنده از بعضی روزنامهجات استدعا کردم که نطق بنده را ننویسند. مخصوصاً دشمنی با من دارند مضاف را مینویسند مضاف
الیه را نمینویسند. علت این چیست؟ دعواتان با من از چه جهت است بنده وکیلم. بنده باید از ملت خود دفاع بکنم. بنده میگویم آقای وزیر داخله این بودجه نظمینه همهاش برای سانسور کردن مطبوعات است؟! ماده دوم و چهارم قانون اساسی راجع به مطبوعات است. آقایان نمایندگان، چرا حرف نمیزنید؟! به من فحش هم بدهند حاضرم فحش بخورم لکن این مسائل سانسور نظمیه و سایر ترتیبات باید اصلاح شود. هیئت دولت هم که ملت آزادیخواه، قوی، وزین و قانوندان هستند. بلدیه ما هی چندین هزار تومان مواجب میگیرد. بلدیههای دنیا هم همین طور است؟! بنده حقیقتاً از لفظ بلدیه میخواهم فرار کنم. صبح در خیابان شاهآباد میآمدم دیدم حقیقتاً لجن را باز کردهاند توی خانه مردم. صدایشان هم در نمیآید. تو گمان میکنی که نان میخوری؟ زهر مار است! ما زهرمار میخوریم! این ترتیب بلدیه و حفظالصحه ما است! ولی بینی و بینالله چیزی که خودم شاهدم و میدانم و شاید فیروزآبادی مخالف باشد بهرامی یک قدمهایی برای صحیه برداشته است و شاید اگر همراهی بشود یک کارهایی بکند و شاید مردم را از بدبختی بیرون بیاورد. یکی مسئله بلدیه است. یکی هم نظمیه است. آخر مسئول بلدیه کیست؟ آخر با کی باید صحبت کرد؟ اگر غیرمسئول است که هیچ مقام غیرمسئولی در مملکت غیر از مقام عظیم پادشاه نیست آخر ما باید بدانیم مسئول بلدیه کیست یک کلمه در پرگرام ندیدم که بنویسد مسئول بلدیه کیست. اگر کسی میداند به من جواب بدهد. اگر آقای رئیسالوزرا قبول کردهاند بسیار خوب به بنده بگویند. آقای وزیر داخله قبول کرده است؟ وزیر خارجه قبول کرده است؟ یک وزیری قبول بکند آخر اداره غیرمسئول که نباید در مملکت باشد!! یکی هم راجع به وزارت عدلیه است که آن روز آقای وزیر عدلیه فرمودند ما باید قیاس این عدلیه را با بیست سال قبل از این بکنیم. آقا، بیست سال قبل از این میگفتند فلان کس وزیر عدلیه است وزیر عدلیه هم میگفت اعلیحضرت به من نان خامه مرحمت کرده. آن وقت هشتصد هزار تومان نمیدادند الان هشتصد هزار تومان از جیب این ملت ما به قوه قانون در میآوریم و رأی میدهیم که آقای وزیر عدلیه شما بروید از مالیه بگیرید و به اینها بدهید بخورند آن وقت کی مواجب میداد؟ ما مواجب میدهیم میخواهیم ادارات عدلیه ما اداراتی باشد که اسباب تأمین باشد برای مردمی که رجوع میکنند به آنجا. در بیست سال قبل مشروطه هم نداشتیم پس حالا نباید حرف زد. هیئت وزراء و وثوقالدوله نداشتیم این داد و قالها را نداشتیم همان عرض اول را باز میکنم که باید ما به سرعت برق مجبور بشویم و کار بکنیم و دولت را به شلاق سؤال و استیضاح وادار به کار بکنیم تا یک قدمهایی برای اصلاح خرابی مملکت ما بردارند. این هم راجع به عدلیه بود که جوابهایی که وزیر عدلیه دادند و قیاس کردند با بیست سال پیش که ما چه بودیم و عدلیه ما چطور بود و حالا خیلی فرق است با آن وقت، راجع به خارجه هم همان عرایضم بود که عرض کردم و امیدوارم که حقیقتاً هیئت دولت مخصوصاً رئیسالوزرا که در سیاست خارجه خیلی مته به خشخاش میگذارند و کاملاً جدیت دارند با وزیر خارجه و مخصوصاً حالا که در این هیئت وزراء دو نفر از سفرای کبار داریم که سیاست خارجه را هم میدانند و خود آقای وزیر عدلیه هم مدتی وزیر خارجه بودهاند حقیقتاً یک تصمیمی بگیرند که روابط حسنه ایجاد کنند یعنی یک روابط حسنه محکمی جدیداً ایجاد کنند که تزلزلی که هست در بن مردم لااقل از بین برود. مسئله دیگر راجع به وزارت فوائد عامه بود. آقای وزیر فوائدعامه تصدیق میفرمایند که وزارت فوائد عامه ترتیبات و تصمیماتش محل شبهه است انشاءالله در کمیسیون فوائد عامه که تشریف آوردند بنده هم خدمت شما هستم در آنجا نکتهها و چیزها نشان میدهم که در وزارت فوائد عامه یک اشخاص را به عنوان کنترات که فلان زبان را میدانند کنترات کردهاند مطابق یک ماده قانون استخدام که این قانون هم یک بلایی شده برای این مملکت که هر هشت سال به هشت سال این مملکت را میبلعد و باید چهل و هشت کرور مالیات وضع بکنیم که این قانون استخدام آن را ببلعد. این قانون بیپیر که از یاسای چنگیزی برای ما بدتر شده این تشکیلات وزارت فوائد عامه و اداراتش و داخل شدن اشخاص در آنجا بدون سابقه خدمت وقتی که بودجه تحصیلی آمد تمام اینها را شرح خواهیم داد اینها یک اصلاحاتی است که میخواهیم به شما واگذار کنیم و الا عرض نمیکنم. یکی هم راجع به تلگراف خانه بود که گویا آقای اعتبار به بنده حمله فرمودند بنده نگفتم که رؤسای تلگراف خانه دزد هستند بنده همیشه خودم مخصوصاً مواظب هستم که صیانتلسان داشته باشم آقایان شاهدند که کلمات سوء نسبت به مستخدمین خودمان استعمال نمیکنم مخصوصاً به طوری که آقای رئیس تذکر دادند که کلماتی که باید از طرف محاکم صالحه گفته شود اینجا گفته نشود بنده هم نمیگویم بنده عرض کردم که در قانون اساسی مخصوصاً ماده است که باید اسرار تلگرافی و پستی صیانت و حفظ شود. این مسئله را در انتخابات خودمان مشاهده کردیم که هنوز از یک مطلبی خود دولت مستحضر نبوده است آن طرف مستحضر میشده است آن وقت میگفتند از سیم کمپانی بوده است یا از جهت دیگر نمیدانم بنده خواستم توجه بدهم دولت را به نقائصی که در این وزارتخانه هست. میفرمایند نقایص ندارد نداشته باشد. مسئله دیگر که یک نفر از نمایندگان به بنده تذکر دادهاند که خود دولت علاقه دارد مسئله بقای انتخابات است در ولایات یکی از انتخابات انتخابات استرآباد است. چطور شده است؟ چرا این طور مانده است انتخابات کاشان و زنجان به چه حال است؟ آخر اینها هم باید نماینده داشته باشند اینها چیزهایی است که با این شکل که سابق بوده بنده مخالف هستم و در این پرگرام هم راجع به انتخابات و قانون انتخابات که عقیده بنده این است که تجدیدنظری درش بشود هنوز بحث نکرده است. در خاتمه عرایضم باز عرض میکنم که بنده حقیقتاً مخالفم و در مخالفت خودم میمانم تا بعد ببینیم دولت هم جدی شده عمل میکند آقای رئیسالوزرا هم یک کاری بکنند و بحمدالله با توجهات اعلیحضرت هم که انتظامات برقرار است و جاده هم صاف است برای اصلاحات و چرخهای مملکت هم راه افتاده و انتظامات و امنیت برقرار و هر باغی شریر و جابرنگیری
هم که سربلند میکند به نیروی نظام سرکوبی میشود آن وقت اگر نکردند باز استیضاح است. این عرایض بنده بود دیگر عرضی ندارم.
وزیر مالیه- آقایان تصدیق مینمایند بعد از این که حکومت ما حکومت شورایی شده است اگرچه اسم دولت به یک هیئت تعلق میگیرد به طور اخص ولی در واقع در صورتی که این دولت به تمایل مجلس انتخاب میشود و با عدم اعتماد مجلس آن هیئت از بین میرود و مسئولیت در مقابل این هیئت محرتم دارد، این مسئولیت دولت در مقابل تمام ملت در واقع با مجلس مشترک است چنانکه ملاحظه میفرمایید اگر یک عدم رضایتی از دولت حاصل بشود بالتبع به مجلس توجه میکند و مردم این عدم رضایت را برای خودشان اسباب یک جملاتی هم به دولت و هم به مجلس قرار میدهند در این صورت هر چند آقای آقاسید یعقوب در نطق پریروزشان دفاع کردند از مجلس پنجم ولی عرض میکنم همه مجالس گذشته خوب بودند و همه به وظایف خود عمل کردند ولی این را باید دانست که امروز ما نمیخواهیم تنقید از مجلس گذشته یا از مجالس گذشته یا از هیئت دولتهای گذشته بکنیم. عرض ما دیدن حالت امروزه مملکت و وضعی است که امروز ملت ما در آن گرفتارند و کلا و نمایندگان محترم مجلس شرف حضور دارند وجداناً در مقابل خدا و مردم مسئولند وقتی یک هیئتی را برای مردم و مملکت انتخاب میکند باید نسبت به آن هیئت یک طوری اقدام بکنند و موافقت بکنند که آن هیئت بتوانند از عهده انجام وظایف خود بیرون بیایند. البته نمیخواهم عرض کنم (چون آقایان بهتر میدانند) که عمل قصوراتی که در پیش شده است چیست و متأسفانه ما اینجا به هم میافتیم و حرف میزنیم یا مذاکره میکنیم و وقتی که بنای کار شد و کسی خواست کار بکند کسی با او همراهی نمیکند و متأسفانه کارهای مملکت در بوته اجمال باقی میماند. آقای آقاسید یعقوب نسبت به آقای مستوفیالممالک این طور اظهار کردند که ایشان تصمیم نمیگیرند و زود کار نمیکنند. بنده عرض میکنم که این فرمایشی که آقا فرمودند بینی و بینالله از روی واقع نیست گذشته از این که بنده در کابینههای مختلف ایشان بودهام و اگر تعریف و تمجید بکنم و حقشناسی بکنم یک مقداری شاید بوی غرضی میآید ولی عرض میکنم و جلب میکنم نظر آقایان را روی کابینههای آقای مستوفیالممالک که در این مدت در مملکت تشکیل دادهاند کابینههای ایشان خدمت مهمه به مملکت کردهاند (جمعی از نمایندگان- صحیح است) و هر کار خوب (نمیخواهم بگویم تمام کارهای خوب) بلکه بیشتر کارهای خوب که در این مملکت شده در کابینههای آقای مستوفیالممالک بوده است (نمایندگان- صحیح است) هر کس که از روی انصاف اینها را قدرشناسی نکند حقکشی کرده. (نمایندگان- صحیح است) در کابینه اول آقای مستوفیالممالک بنده در آذربایجان بودم و در کابینه نبودم که بخواهم اینجا یک اظهار حیاتی کرده باشم آقای مستوفیالممالک کابینه را تشکیل دادند. در موقعی که همه میدانند اول مجاهدین بود و ناامنی به طوری در مملکت بود که هیچکس دارای مال و جان و ناموس نبود در آن موقع آمدند ایشان رئیس مملکت شدند بنده در حدود آذربایجان بودم و مجاهدین اسباب اغتشاش بوده و آذربایجان در واقع در یک حال اسفناکی بود وقتی تلگراف آقای مستوفیالممالک رسید که ترتیب امنیت مملکت را اقدام کردهاند و بعضی محظوراتی که در آن موقع بوده برداشتند و حالت امنیت را اداره کردهاند بنده عرض میکنم در آنجایی که بنده بودم این تلگراف که رسید مثل این بود که یک قوه قاهر نظامی وارد شده باشد برای حفظ امنیت مملکت و در کابینههای دیگرشان هم اگر بخواهم میتوانم مدلل بدارم ولی چون خودم در آن کابینهها بودم عرضی نمیکنم. آقای مدرس آن روز فرمودند که ایشان انتفاعی نمیدهند به خارجه و داخله. بنده گمان میکنم مقصودشان انتفاع نامشروع بود ولی انتفاع مشروح هم خارجه و هم داخله از ایشان انتفاع میبرند یعنی حق مملکت خودشان را نگاه میدارند و انشاءالله بعد از این هم همین طور خواهد بود. بنده این را صراحتاً عرض میکنم. اول دوره ششم است و دولت هم محظورات مملکت و فشارهای ملت را میداند. موقع حرف زدن نیست. موقع کار کردن است. هیچ هیئت دولتی هم نمیتواند کار کند مگر این که قاطبه مملکت و مجلس با او همراهی کند و از آنها بخواهند. تکلیف مجلس این است که از آنها بخواهد. البته آن وقت اگر نکرد باید سؤال کرد استیضاح کرد و طلبید که اجرا شود. این است که بنده عرض کردم و تذکر میدهم شما سراسر مملکت را نگاه بکنید با حالت فقر و فاقه و با حالت بیچارگی و بدبختی که مردم دارند امروز روزی نیست که ما به هم بیفتیم بلکه موقعی است که همه باید به هم کمک بکنند و رفع این محظورات و بدبختیها را بکنند. ملاحظه بفرمایید دیروز در تهران اظهار میکردند که سکههای طلا و فقره شکسته و سوراخ کرده را بانکها یا صرافخانهها برنمیدارند و درش اشکال میکنند. این سکههای شکسته چه بود؟ اینها زینتهای زنهای فقیر ایرانی بود که ناچاری به بازار آمده بود و آنها را برنمیداشتند. بدبخی مردم این اندازه است که آن سکههای شکسته را به بازار میآوردند یا متأسفانه میشنویم که ایرانیها مهاجرت میکنند و میروند اینها را باید دولت جلوگیری بکند ولی به کمک و همراهی شما و این که فرمودید راجع به خارجه و داخله بنده نمیخواهم حالا در جزییات اینها مذاکره کنم چون مذاکره شده است البته خودتان میدانید که این یک کابینه است که آقای مستوفیالممالک در رأس آن واقع شده است و آقای مستوفیالممالک هم بحمدالله یک آدمی است که خودش را به پاکی و پاکیزگی و علاقه به مملکت معرفی کرده است و هیچ وقت در سیاست خارجه نباخته است و هر کس هم با او بوده با این سیاست موافقت داشته بنده به آقایان عرض میکنم و امیدوارم که آقای مستوفیالممالک و کابینه ایشان همان سیاست را تعقیب خواهند کرد مشروط بر این که این مجلس محترم هم با کمال جدیت و صمیمیت با این دولت همراهی بکند.
بعضی از نمایندگان- رأی بگیرید.
رئیس- ماده صد و سیزده در این گونه مواقع الزام نمیکند رأی بگیریم.
میرزا عبداللهخان معتمد- بنده پیشنهاد کفایت مذاکرات میکنم.
روحی- بنده مخالفم.
رئیس- بفرمایید.
روحی- چند جمله است که تمام وقت مجلس صرف یک مذاکراتی شد که شاید یک قسمتهایش بلاجواب ماند و منتظر بودیم هیئت دولت در این مورد جوابهای کافی بدهند که اقناعکننده باشد که در موقع رأی دادن برای اشخاص تولید شبهه نکند و عقیده ندارم که فقط آقای آقاسید یعقوب که صحبتهایی بکنند و آقای وزیر مالیه یک جوابهایی در کلیات بدهند و همه مذاکرات بلاجواب بماند. از آقایان استدعا میکنم ده دقیقه وقت بدهند و بگذارند این حرفها زده شود و آقایان وزراء هم یک مذاکراتی بکنند و معترضین هم حرفهای خودشان را بزنند و جواب بشنوند بیش از این عرضی ندارم.
رئیس- رأی گرفته میشود به کفایت مذاکرات آقایانی که کافی میدانند قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس- کافی است. رأی گرفته میشود به پرگرام هیئت دولت که مشتمل بر هیجده جزء است با ورقه...
آقاسید میرزاعلی- بنده عرض داشتم.
رئیس- بعد از کفایت مذاکرات که مجلس تصویب کرد اجازه نطق داده نمیشود. رأی گرفته میشود با ورقه آقایان موافقین ورقه سفید خواهند داد و آنهایی که مخالفند ورقه کبود.
(اخذ رأی به عمل آمد)
رئیس- اخذ اوراق رأی تمام شد.
(تعداد آراء نیز به عمل آمده و هفتاد و سه ورقه سفید تعداد شد)
رئیس- عده حضار ۸۵ پروگرام دولت به اکثریت هفتاد و سه رأی تصویب شد.
(اسامی رأیدهندگان)
آقایان: اسکندرخان مقدم، میرزا حسنعلیخان فرمند، میرزاحسینخان دادگر، شیخ محمدعلی امام جمعه شیراز، داور، کیاستوان، دکتر سنگ، شیروانی، غلامحسین میرزامسعود، میرزا حسن آیهاللهزاده، امیرحسینخان ایلخانی، میرزا سیدعلی، شیخالاسلام ملایری، سیدحسن مدرس، میرزا سیدمهدی (معتمدالتولیه) میرزا محمدتقی بهار، عباس میرزا فرمانفرماییان، میرزا ابراهیم آشتیانی، ثقهالاسلام بروجردی، میرزا ابراهیم امام جمعه اهر، سید ابوالحسن حائریزاده، حاج سید عبدالعلی طباطباییدیبا، حاجآقا رضا رفیع، هاشمآقا ملک مدنی، میرزا حسینخان موقر، میرزا محمدعلیخان نظاممافی، محمدعلی میرزا دولتشاهی، میرزا حسنخان اسفندیاری، میرزا حسینخان جلایی، حاج علیاکبر امین، میرزا علیخان حیدری، میرزا عبدالله یاسایی، سیدحسین آقایان، حاج اسدالله زوار، میرزا عبدالباقی، میرزا صادقخان خواجوی، میرزا سیداحمدخان اعتبار، حاج میرزاآقای فرشی، محمد آخوند، ملک ایرج پورتیمور، میرزا عبداللهخان وثوق، آقای مهدی بنیسلیمان، میرزا حسینخان وزیری، میرزا عبدالله میرخان نگهبان، میرزا محمدخان معظمی، کیخسرو شاهرخ، عطاءاللهخان پالیزی، میرزا محمد علیخان بامداد، سهرابخان ساکینیان، حاجحسنآقا ملک، وکیلی طباطبایی، ابوالحسنخان ثقهالاسلامی، میرزا سید حسینخان میرممتاز، نوبخت، آقاسید کاظم یزدی، آقاسید ابراهیم ضیاء، میرزا رضاخان افشار، میرزا اسمعیلخان نجومی، دکتر هادی طاهری، میرزا یوسفخان عدل، میرزا حسنخان فرهمند، حیدرقلی میرزا حشمتی، میرزا حسینخان پیرنیا، میرزا حبیبالله امین، دکتر لقمان، میرزا علی حقنویس، حاج سیدرضا فیروزآبادی، آقاسید جواب محقق، آقاعلی زارع، عطاءاللهخان روحی، ذوالقدر، میرزا علیخان خطیبی، آقا میرزا سید احمد بهبهانی.
رئیسالوزرا- از ابراز حسن ظنی که آقایان به بنده و همکاران بنده فرمودهاند و به پرگرام هیئت دولت رأی دادهاند تشکر میکنم از همه آقایان و از خدا در عوض میخواهم مقاصد خیریه آقایان را که دولت هم طالب همان مصالح و منافع مملکت است موفق به انجامش شویم.
رئیس- چون چیزی در دستور نداریم که آقایان موافق باشند جلسه ختم شود جلسه آتیه یکشنبه آینده چهار ساعت قبل از ظهر...
(در این موقع بعضی از نمایندگان از مجلس خارج میشدند)
رئیس- آقایان تشریف داشته باشند جلسه یکشنبه آینده چهار ساعت قبل از ظهر و چیزی حاضر برای دستور نداریم فقط چند لایه است که از طرف دولت تقدیم مجلس شده است و فرستاده شده است به کمیسیون بودجه ممکن است کمیسیون بودجه در این دو روزه اهتمام کند نسبت به تمام آنها یا نسبت به بعضی از آنها و راپورتی تقدیم مجلس کند. در خاتمه به طوری که آقای رئیسالوزرا هم تذکر دادند عرض میکنم که هیئت دولت باید اهتمام کند لوایح لازمه را زودتر تقدیم مجلس کنند بنابراین جلسه آتیه هر چیزی که حاضر شد، با تصویب مجلس جزء دستور خواهد شد. آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده- بنده معتقدم که جلسه آتیه همان مراسم تحلیف جزء دستور باشد اگر چیز دیگری هم حاضر شد بعد از آن جزء دستور بشود.
رئیس- منافاتی ندارد.
(مجلس نیم ساعت بعدازظهر ختم شد)
نائب رئیس مجلس شورای ملی- دیبا
منشی- سیدابراهیم ضیاء منشی- نوبخت