مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ دی ۱۳۲۷ نشست ۱۳۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ دی ۱۳۲۷ نشست ۱۳۵

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

مدیر سید محمد هاشمی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۱۵

جلسه: ۱۳۵

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه ۲۸ دی ماه ۱۳۲۷

فهرست مطالب:

۱-تصویب صورت مجلس

۲- بیانات آقای مکی راجع به تجلیل از مرحوم میرزا تقی خان امیرکبیر و یک دقیقه سکوت

۳-اجازه طرح استیضاح

۴- تعطیل جلسه به عنوان تنفس

سی و پنج دقیقه قبل از ظهر مجلس به ریاست آقای جواد گنجه‌ای نایب رئیس تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس‏

صورت مجلس جلسه قبل را آقای فولادوند منشی به شرح زیر قرائت نمودند

سی و پنج دقیقه به ظهر روز یکشنبه ۲۶ دی ماه مجلس به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل و صورت جلسه‌ی پیش قرائت شد

اسامی غائبین جلسه‌ی گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است‏

غائبین بااجازه آقایان حسن اکبر- پالیزی- اورنگ- دکتر معظمی- اقبال عبدالرحمن فرامرزی- مهندس هدایت- رضوی- حسین وکیلی- علی بهبهانی- قهرمان- عرب شیبانی‏.

غائبین بی‌اجازه آقایان بیات- آشتیانی‌زاده- تولیت- سلطانی- حاج امین اخوان- منصف بهبهانی- آصف- ناصری- بهار- یمین اسفندیاری‏.

دیر آمدگان بااجازه آقایان مسعود ثابتی- مهندس رضوی- دکترطبا- دکتربقایی- بهادری- افخمی - معین‌زاده. ‏

دیر آمدگان بی‌اجازه آقایان اسدی- اسفندیاری- فرامرزی- گلبادی- نیک‌پور- اسلامی- دهقان- محمدعلی مسعودی- نراقی- آقاخان- محمد ذوالفقاری- دکتر اعتبار- عامری‏.

آقای نبوی راجع به وقت مجلس و تأخیر تشکیل جلسات گفتند در این باب بیشتر باید توجه کرد تا فرصت انجام کاری باقی باشد

آقای رئیس بیان داشتند منوط به آن است که خود آقایان نمایندگان با علاقه حاضر شوند

آقای مکی راجع به انتشار مذاکرات مجلس در روز هر جلسه و تقدیر از تصمیم هیئت رئیسه و اهتمام اداره تندنویسی گفتند زحمات اداره روزنامه رسمی و چاپخانه مجلس نیز در سرعت انتشار آن مورد توجه بوده است‏

صورت مجلس و ورود در دستور تصویب و پیشنهاد آقای مسعود ثابتی در اجرای موقت تصمیم کمیسیون قوانین دارایی راجع به مالیات‌ها قرائت شد و این که جزء دستور شود اخذ رأی به عمل آمد و تصویب نگردید

آقای طباطبایی معاون نخست وزیر گفتند دولت از امروز برای جواب استیضاح آقای عباس اسکندری مهیا است ضمناً ماده ۱۰۸ نظامنامه را قرائت کردند

آقای رئیس تذکر دادند که صحبت اعضاء دولت در مجلس منوط به استجازه می‌باشد و اصل ۳۱ قانون اساسی در این باره قرائت شد

آقای وزیر دارایی اظهار نمودند که برای جواب سؤال آقای دهقان آماده هستند

آقای رحیمیان راجع به اوضاع خراسان ورقه‌ی استیضاحی تقدیم داشتند

آقای حاذقی راجع به تعین دستور مجلس در آخر هر جلسه توضیحی دادند و به تقاضای ایشان ماده ۱۱۵ نظامنامه قرائت شد و آقای رئیس تذکر دادند که هر وقت در آخر جلسه عده کافی و اکثریت بانی باشد برطبق نظامنامه عمل خواهد شد

آقای دکترطبا به عنوان اخطار گفتند چون دو ماه است گزارش کمیسیون کشاورزی مربوط به منع کشت تریاک تقدیم مجلس نشده طرح مذکور برطبق نظامنامه باید مطرح شود

آقای بوذری معاون وزارت دادگستری راجع به بیانات آقای مهندس رضوی نسبت به پرونده حسین نفیسی گفتند چون اصلاح قوه قضائیه وابسته به رسیدگی دقیق به شکایات مردم از تخلفات قضات است و آقای نفیسی از جریان امر شکایت کرده بود جراید نیز منتشر ساخته بودند که شعبه پنج رأی صادره را نقض بلا اجرا کرده است دستور رسیدگی داده شد و پرونده به وسیله مأمورین مربوطه تحت رسیدگی قرار گرفت و مجدداً به دیوان کشور اعاده شد سپس نسبت به احضار رئیس دادگستری بروجرد گفتند طوری گزارش داده بودند که این اقدام برای حفظ جان ایشان ضروری می‌شود و پس از تحقیق و رسیدگی دوباره به محل خدمت خود معاودت نمودند و در خاتمه از آقای مهندس رضوی متوقع بودند مطالب مغرضین را بدون رسیدگی و دقت مورد توجه و ترتبیب اثر قرار ندهند گزارش شعبه اول راجع به انتخاب آقای خسرو قشقایی از فیروزآباد قرائت شد و چون آقایان مهندس رضوی و نورالدین امامی مخالف بودند به جلسه بعد موکول گردید

آقای دهقان راجع به سؤال خود از وزارت دارایی خواستند وارد صحبت شوند چون عده برای مذکره کافی نشد بیست دقیقه بعد از ظهر جلسه خاتمه یافت و به روز سه‌شنبه محول گردید

نایب رئیس- نسبت به صورت جلسه اعتراضی نیست؟ آقای مکی‏

مکی- بنده نسبت به صورت جلسه عرضی ندارم‏

نایب رئیس- آقای کشاورز صدر

کشاورز صدر- بنده به صورت جلسه اعتراضی ندارم‏

نایب رئیس- آقای دکتر طبا

دکتر طبا- آقای فولادوند قرائت کردند که بنده گفتم دو ماه است که این طرح منع کشت تریاک در کمیسیون کشاورزی مانده است بنده هیچ وقت نگفتم دو ماه تاریخ صحیحش را نمی‌دانم ولی شاید چهار ماه هم بیشتر باشد بنده تمنی دارم این موضوع را در صورت مجلس اصلاح بفرمایند و هرچه زودتر هم تکلیفش را معلوم کنند.

نایب رئیس- اصلاح می‌شود آقای مهندس رضوی‏

مهندس رضوی- بنده در جلسه گذشته می‌خواستم در جواب بیانات دوست محترم آقای بوذری عرایضی بکنم به استناد ۱۰۹ و وعده هم به بنده داده شد امروز تقاضا می‌کنم که به بنده اجازه بفرمایند دو سه دقیقه جواب مختصری به ایشان عرض کنم (حاذقی- ۱۰۹ تعلق نمی‌گیرد) تشخیص مربوط به شما نیست (حاذقی- ما نمی‌گذاریم شما صحبت کنید) شما کوچک‌تر از آنید که نگذارید من صحبت کنم حاجی آقا

نایب رئیس- حق آقا محفوظ است بعداً بفرمایید آقای اردلان‏

اردلان- عرض کنم در صورت جلسه یک مطلب نوشته نشده است و آن این نکته بود که بنده با ورود در دستور در جلسه گذشته مخالفت کردم در صورت جلسه نوشته نشده بود امروز هم با ورود در دستور مخالفم صحیح است و محتاج به رأی مجلس است این را خواهش می‌کنم اصلاح بفرمایید

نایب رئیس- آقای دهقان‏

دهقان- در صورت جلسه راجع به سؤال بنده نوشته شده بود که می‌خواستند وارد مذاکره بشوند در صورتی که بنده یک مقداری از مطالبم از عرض کردم و جلسه از اکثریت افتاد و مجلس در بین بیانات بنده از اکثریت افتاد (صحیح است)‏

نایب رئیس- آقای مهدی ارباب‏

مهدی ارباب- اجازه‌ای که بنده خواسته بودم در صورت جلسه ذکر نشده و اجازه‌ای که خواستم راجع به تصویب‌نامه ۲۰ دی ماه است که برخلاف مصلحت کشور صادر شده است و خواهش می‌کنم که دولت حاضر تجدیدنظر بکند

نایب رئیس- این مربوط به صورت جلسه نیست دیگر به صورت مجلس اعتراضی نیست‏

حاذقی- بنده اعتراض دارم‏

نایب رئیس- بفرمایید

حاذقی- نماینده محترم آقای نبوی در اول جلسه گذشته تذکر دادند که تصمیم مجلس برای تشکیل جلسه ساعت و نه و نیم محترم است و باید رعایت بشود آقای رئیس فرمودند که این موضوع مورد عمل قرار خواهد گرفت و این در صورت جلسه منعکس نشده امر بفرمایید صورت جلسه تصحیح بشود و ضمناً امر بفرمایید که جلسه ساعت و نه و نیم که مورد موافقت مجلس بوده است تشکیل بشود

نایب رئیس- این در واقع موکول به مراقبت آقایان است صورت مجلس جلسه گذشته تصویب می‌شود

جمعی از نمایندگان- دستور، دستور

اردلان- مخالفم با ورود در دستور

مکی- بنده هم مخالفم با ورود در دستور

اسلامی- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم‏

نایب رئیس- به طوری که آقایان استحضار دارند مطابق صورت مجلس دستور این جلسه استیضاح از دولت است و در ضمن چند فقره پیشنهاداتی رسیده است‏

جمعی از نمایندگان- دستور، دستور

اسلامی- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم‏

اردلان- آقای رئیس بنده هم اخطار نظامنامه‌ای دارم‏

کشاورز صدر- پیشنهاد بنده مقدم است‏

مکی- بنده با ورود در دستور مخالفم‏

نایب رئیس- بفرمایید

۲- بیانات آقای مکی راجع به تجلیل از مرحوم میرزا تقی خان امیرکبیر و یک دقیقه سکوت مجلس‏

مکی- بنده استدعا می‌کنم از مجلس شورای ملی اجازه بفرمایند دو دقیقه وقت مجلس شورای ملی صرف تجلیل یکی از بزرگ‌ترین فرزندان این مملکت بشود (صحیح است) و بنده اطمینان دارم که تمام آقایان نمایندگان محترم با بنده هم صدا خواهند بود (صحیح است) اگر آقایان توجه داشته باشند امروز روز ۲۸ دی ماه مطابق ۱۸ ربیع‌الاول ۱۳۶۸ هجری قمری است که برابر است باروز قتل میرزاتقی خان امیرکبیر درروز ۱۸ ربیع‌الاول ۱۲۶۸ است و درست امروز صد سال از قتل این مرد نابغه قرن اخیر ایران می‌گذرد (صحیح است) (محمدعلی مسعودی- بفرمایید آقای مکی بیاناتتان را و بعد از بیانات جنابعالی استیضاح مطرح شود مجلس هم موافق است بفرمایید)(نمایندگان- بفرمایید) مرحوم میرزا تقی خان امیرکبیر موجد مشروطیت ایران بود بنا به اقوال نویسندگان داخلی و خارجی منجمله نویسنده تاریخ بیداری ایران مرحوم میرزا تقی خان امیرکبیر موجد دارالفنون ایران بوده به معنای لغوی همین کلمه یعنی الک پلی تکنیک دارالفنون را ایشان تأسیس کرده و معلمین خارجی را هم ایشان به ایران دعوت کرده است روزنامه وقایع اتفاقیه اولین روزنامه‌ای است که مرحوم امیرکبیر ایجاد کرده است و از این راه برای آزادی و مشروطیت قدم‌های بلندی برداشته است و اگر این مرد نابغه شهید مطلع خارجیان و درباریان خائن و بعضی خانم‌های درباری نشده بود مسلماً ترقیات ایران بیش از آنچه که ما تصور می‌کنیم پیش رفته بود. چنانچه دارالفنون ایران سه سال قبل از دارالفنون ژاپن و بیست سال بعد از دارالفنون عثمانی تأسیس شده است و اگر این مرد را گذاشته بودند چند سال دیگر در ایران صدارت بکند مسلماً وضع حدود ووثغور ایران غیر از وضع امروز بود که هست وبعضی از قطعات این مملکت مجزا نشده بود بنده بزرگ‌ترین تجلیلی را که ممکن است به نام ملت ایران و به نام مجلس شورای ملی ایران به روح این مرد بزرگ می‌فرستم و همان طوری که...(یک نفر از نمایندگان- یک دقیقه سکوت داده شود) و همان طوری که بایستی خائنین را مجازات کرد نسبت به خادمین و روح خادمین هم بایستی نهایت تجلیل و احترام را به عمل آورد به همین مناسبت استدعا می‌کنم با اجازه جناب آقای رئیس یک دقیقه سکوت اعلام شود.

نایب رئیس- پیشنهادی هم از آقای دکتر طبا راجع به این موضوع رسیده اگر آقایان موافقت دارند یک دقیقه سکوت داده شود (در این موقع یک دقیقه سکوت اعلام و نمایندگان در جای خود قیام نمودند)

مکی- بنده مخالفتم را با ورود دستور پس گرفتم‏

نایب رئیس- بنابراین وارد دستور می‌شویم‏

اردلان- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم‏

مهندس رضوی- به بنده آن جلسه اجازه دادند اجازه بفرمایید

اقبال- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم‏

نایب رئیس- وارد دستور شده‌ایم آقا

دهقان- بنده هم اخطار دارم و قبلاً هم نوشته‌ام‏

اقبال- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم آقای رئیس توجه بفرمایید اخطار نظامنامه‌ای مقدم بر هر چیز است‏

یک نفر از نمایندگان- نمی‌شود باید رأی

گرفت (همهمه نمایندگان)‏

اردلان- من هم اخطار نظامنامه‌ای دارم اجازه بفرمایید توضیح بدهم‏

نایب رئیس- آقا نمی‌شود وارد دستور شده‌ایم (همهمه نمایندگان)‏

اقبال- آقای رئیس برخلاف نظامنامه رفتار نکنید

صفوی- آقا نمی‌شود دستور استیضاح است‏

دهقان- هرکس اخطار داشته باشد بنده هم اخطار دارم‏

اقبال- شما هم داشته باشید بنده که مخالف با اخطار شما نیستم شما هم اخطارتان را بکنید

نایب رئیس- آقای اقبال در جلسه گذشته رأی گرفته شده برای استیضاح حالا هم مجلس برای استیضاح تشکیل شده دیگر اخطار مورد ندارد

اقبال- باشد اخطار نظامنامه‌ای مقدم است‏

سزاوار- اخطار نظامنامه‌ی را همه موقع می‌شود کرد و مقدم بر هر چیز است‏

اردلان- آقای رئیس بنده هم اخطار دارم‏

اقبال- آقای رئیس ماده ۹۷ و لااقل خودتان بخوانید

عباس اسکندری- بنده خواستم از جناب آقای اقبال تقاضا بکنم که اگر هم یک خلاف روشی شده است موافقت بفرمایند

نایب رئیس- خلاف روشی نشده آقای اسکندری وقتی که استیضاح تعیین شد باید استیضاح کرد شما صحبتتان را بفرمایید

مهندس رضوی- تصمیم با مقام ریاست است‏

عباس اسکندری- بنده می‌خواستم سکوت بشود (همهمه نمایندگان) این موضوع به هر حال مهم‌تر است یعنی استیضاح مهم‌تر از...

سزاوار- آقای اخطار نظامنامه‌ای در هر حال مقدم است‏

اردلان- آقای رئیس باید نظامنامه را رعایت بکنند

نایب رئیس- شما به اندازه تمام افراد مجلس حرف می‌زنید باز هم اخطار دارید

اقبال- اخطار نظامنامه‌ای مقدم است‏

صفوی- دستور مقدم است (همهمه نمایندگان)(زنگ رئیس)‏

اقبال- بنده باید اخطارم را بکنم یا مجلس رأی می‌دهد یا نمی‌دهد

۳- اجازه طرح استیضاح‏

نایب رئیس- آقای اسکندری شما صحبتتان را بفرمایید

اسکندری- بنده می‌خواهم صحبت کنم ولی با این شلوغی که نمی‌شود صحبت کرد

نایب رئیس- شما صحبتتان را شروع کنید هر وقت شما صحبت می‌کنید مجلس وضعش همین است‏

اقبال- آقا اینجا خانه من و شما نیست خانه ملت است اخطار مقدم است‏

صفوی- خیر آقا دستور مقدم است‏

رحیمیان- آقای رئیس چرا گوش نمی‌دهید شاید یک دفعه دیگر هم یک چنین پیشنهادی بشود

اسکندری- این موضوع حیاتی مملکت است گوش کنید آقایان به این که آن هم مقدم باشد هرچه باشد گوش کنید

اقبال- آقا اخطار مقدم است‏

رحیمیان- مشورطیت را که نمی‌شود از بین برد یک نفر که اخطار کرد بایستی جوابش را بدهید

اسکندری- موضوع استیضاح بنده مربوط است (در این موقع عده‌ای از آقایان به تدریج خارج می‌شدند)

مکی- آقای اسکندری صبر اکنید اکثریت نیست‏

یک نفر از نمایندگان- بفرمایید اکثریت شد

اسکندری- در چهارشنبه شب یکی کمی آقایان توجه بفرمایید چنانچه خاطر آقایان محترم مستحضر است بنده‏...

رحیمیان- آقای اسکندری جواب اخطار را که ندادند شما که طرفدار حفظ اصول مشروطیت هستید من کاری ندارم یک جوابی آقای رئیس مجلس باید بدهند

مکی- آقا اکثریت نیست آقای دکتر شفق هم می‌گویند اخطار مقدم است‏

دکتر اعتبار- آقای رئیس تکلیف مجلس را معین کنید

نایب رئیس- آقای اسکندری اگر شروع نمی‌فرمایید حقتان ساقط می‌شود بفرمایید

رحیمیان- آخر تکلیف اخطار چه می‌شود

نایب رئیس- بعد از استیضاح اولاً کاری نشده که محتاج به اخطار باشد خلافی نشده دستور شروع شده است بعد از انجام این کار اگر اخطار دارید بفرمایید در آخر جلسه‏

اردلان- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم مطابق نظامنامه باید اجازه بفرمایید

عباس اسکندری- عرض کنم آقایان موافقت بفرمایند یک موضوع بسیار لازمی است تأخیرش هم مورد ندارد

اردلان- موضوع ارز از همه مهم‌تر است‏

محمدعلی مسعودی- آقای اردلان یک قدری تأمل کنید عزیزم این که نمی‌شود همه‌اش شما صحبت کنید

عباس اسکندری- در شب پنجشنبه روزنامه اطلاعات نوشت‏

(در این موقع مجلس از اکثریت افتاد)

۴- تعطیل جلسه به عنوان تنفس‏

نایب رئیس- برحسب تقاضای عده‌ای از آقایان نمایندگان ده دقیقه تنفس داده می‌شود

(مجلس پنج دقیقه بعد از ظهر به عنوان تنفس تعطیل و دیگر تشکیل نگردید.)

نایب رئیس مجلس شورای ملی- جواد گنجه‌ای

شماره ۱۳۶۸۳- ۲۸۱۴۴ ۲۰-۱۰-۲۷

آقای عباس خواجه بی‌شک‏

به موجب این حکم به سمت سردفتری اسناد رسمی درجه سوم قریه و رزقان اهر منصوب می‌شوید

وزیر دادگستری‏

شماره ۱۳۶۸۵- ۲۸۱۴۶ ۲۰-۱۰-۲۷

آقای عبدالله خواجه بی‌شک سر دفتر ازدواج اهر

به موجب این ابلاغ محل رسمیت دفتر شما به قریه و رزقان اهر تبدیل می‌شود

وزیر دادگستری‏

شماره ۱۳۶۸۲- ۲۸۵۴۷ ۱۸-۱۰-۲۷

آقای حسن اوحدی سردفتر اسناد رسمی سابق رودسر گیلان‏

ابلاغ شماره ۱۰۵۸۱- ۲۲۰۵۶ ۱۲-۸-۲۷

راجع به انتقال محل رسمیت دفتر شما به کرج ملغی‌الاثر می‌شود کما فی‌سابق در رودسر مشغول انجام وظیفه شوید

وزیر دادگستری‏

شماره ۱۳۴۳۰- ۲۷۳۵۶ ۱۳-۱۰-۲۷

آقای محمدحسن رئیس‌زاده‏

به موجب این ابلاغ دفتر شما را در بلوک غری زرند کرمان برای ثبت ازدواج رسمیت می‌دهد

وزیر دادگستری‏

شماره ۱۳۰۱۴- ۲۷۳۸۸ ۱۳-۱۰-۲۷

آقای مرتضی غفوری سردفتر ازدواج و طلاق قریه اشلق گرمرود

به موجب این ابلاغ محل رسمیت دفاتر شما به شهر میانه تبدیل می‌شود

وزیردادگستری‏

شماره ۱۳۱۵۴- ۲۷۳۷۶ ۱۳-۱۰-۲۷

آقای احمد عرب‌زاده سردفتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق محلات‏

به موجب این ابلاغ استعفای شما از تصدی دفاتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق محلات پذیرفته می‌شود

وزیر دادگستری‏

شماره ۱۳۴۳۳- ۲۷۲۸۸ ۱۲-۱۰-۲۷

آقای علی زائری دفتر یار درجه اول دفتر اسناد رسمی شماره ۳ مشهد

به موجب این حکم به سمت سردفتری اسناد رسمی درجه سوم مشهد منصوب می‌شوید طبق مقررات مشغول انجام وظیفه شوید

وزیر دادگستری

شماره ۱۳۴۱۹- ۲۷۳۹۲ ۱۳-۱۰-۲۷

آقای علی محمد امامی بندر آبادی‏

به موجب این ابلاغ دفاتر شما را در دهستان رستاق یزد برای ثبت ازدواج و طلاق رسمیت می‌دهد

وزیر دادگستری‏

شماره ۱۳۴۳۵- ۲۷۳۷۸ ۱۳-۱۰-۲۷

آقای علی اکبر صبورفانی‏

به موجب این ابلاغ دفتر شما را در لواسانات برای ثبت ازدواج رسمیت می‌دهد

وزیر دادگستری‏

شماره ۱۳۴۳۱- ۲۷۳۱۶ ۱۲-۱۰-۲۷

آقای میرستار میرمحمدی سردفتر ازدواج تبریز

به موجب این ابلاغ دفتر شما را در شهر تبریز برای ثبت طلاق رسمیت می‌دهد

وزیر دادگستری‏

شماره ۱۳۲۴۵- ۲۷۳۹۶ ۱۳-۱۰-۲۷

آقای غلامعلی شکوهی سردفتر ازدواج و طلاق دهستان معدن نیشابور

نظر به این که بر اثر گزارش واصله به اتهام جعل سند ازدواج تحت تعقیب دادسرای شهرستان نیشابور قرار گرفته‌اید از تصدی دفاتر ازدواج و طلاق معلق می‌شوید

وزیر دادگستری‏

شماره ۱۳۴۲۰- ۲۷۳۹۰ ۱۳-۱۰-۲۷

آقای غلامحسین مهاجری هرات‏

به موجب این این ابلاغ دفاتر شما را در قریه هرات شهر بابک برای ثبت ازدواج و طلاق رسمیت می‌دهد

وزیر دادگستری‏

شماره ۱۲۹۹۲- ۲۶۲۳۶ ۴-۱۰-۲۷

آقای ملا مصطفی مدرس شومی سردفتر ازدواج و طلاق دهستان شومی حوزه ثبت بانه‏

به موجب این ابلاغ استعفای شما از تصدی دفاتر ازدواج و طلاق پذیرفته می‌شود

وزیر دادگستری‏

شماره ۱۲۹۹۰- ۲۶۲۴۲ ۴-۱۰-۲۷

آقای مجتبی افتخار موسوی سردفتر اسناد رسمی شهر تربت حیدریه

به موجب این ابلاغ دفتر شما را درتربت حیدریه برای ثبت ازدواج رسمیت می‌دهد

وزیر دادگستری

بقیه جلسه ۱۳۵

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۳۰ دی ماه ۱۳۲۷

فهرست مطالب:

۱- بیانات قبل از دستور آقایان: اردلان. مهندس رضوی

۲- تقدیم لایحه راجع به تأسیس صندوق تعاونی روستایی و انجمن‌های کشاورزی و استرداد لایحه قبل از طرف آقای وزیر کشاورزی

۳- طرح استیضاح آقای عباس اسکندری

۴- تعیین دستور و موقع جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس یک ساعت و بیست دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید

رئیس- جلسه قبل به عنوان تنفس ختم شده صورت مجلس نیست چند نفر از آقایان اجازه خواسته‌اند قبل از این که وارد دستور بشویم بیاناتی بکنند آقای اردلان هم اجازه خواسته‌اند.

نمایندگان- دستور

۱- بیانات قبل از دستور آقایان اردلان و مهندس رضوی

اردلان- بنده مخالفم و از آقایان نمایندگان محترم استدعا می‌کنم از روی ساعت به قدر ۱۵ دقیقه مطلب مهمی را به عرض آقایان برسانم از آقای طباطبایی تجدد معاون محترم آقای نخست وزیر تمنی می‌کنم در این موقع که آقای نخست وزیر تشریف ندارند مطالبی که عرض می‌کنم چون مربوط به شخص ایشان ودولت ایشان است یادداشت بفرمایند وبعرض ایشان برسانند موقعی که جناب آقای ساعد قبول نخست وزیری فرمودند من در اطاق رئیس محترم مجلس شورای ملی فرمودند من در اطاق رئیس محترم مجلس شورای ملی حضورشان رسیدم عرض کردم که من یک درخواستی از حضورتان دارم و آن این است که در مسائل اقتصادی قبل از آن که یک تصمیمی بگیرید مخصوصاً مسائل اقتصادی که در شئون اجتماعی تأثیر دارد این را به یک شورای اقتصادی مراجعه بفرمایند و پس از این که نظر آن شورای اقتصادی راجلب فرمودید آن وقت تصمیمی اتخاذ بفرمایید که این تصمیمات نابهنگام صدمه‌ای به وضع اقتصادی کشور مانزند این عرضی بود که خدمت ایشان کردم و ظاهراً هم مثل این بود که پذیرفتند عرض بنده را ولی عملاً دو روز قبل دیدم که در روزنامه‌ها در روزنامه اطلاعات و سایر جرائد تصویب‌نامه‌ای از هیئت وزیران صادر شده است به تاریخ ۲۰ دی ماه ۱۳۲۷ که این تصویب‌نامه در تمام شئون اجتماعی ما تأثیر دارد و صددرصد به زیان کشور است دو مطلب است که بنده در این تصویب‌نامه باید توضیح عرض کنم قسمت اولی تخلفی است که از قوانین کشور دراین تصویب‌نامه شده است و قسمت دوم زیانی است که از این تصویب‌نامه شاید کشور ما می‌شود

اما در قسمت اول که عبارت از تخلف از قوانین موجود مملکتی است در ششم دی ماه ۱۳۲۴ قانونی از مجلس شورای ملی گذشت که فقره سوم از ماده واحده این قانون ۶ دی ماه ۱۳۲۴ به شرحی است که بنده می‌خوانم دولت یا نمایندگان او نمی‌توانند بدون تصویب مجلس شورای ملی تقاضای تغییر برابری ریال نسبت به پول کشورهای عضو صندوق‌های بین‌المللی را نموده یا با چنین تغییری موافقت نمایند بنابراین اگر هر دولتی مایل باشد که نرخ برابری ارز را به ریال تغییر بدهد باید با تصویب مجلس شورای ملی ایران باشد (صحیح است) مستقلاً و مستقیماً اگر چنین اقدامی کرد نقض کرده است قانون مصوبه مجلس شورای ملی را (صحیح است)‏ درماده اول تصویب‌نامه ۲۰ دی ماه ۱۳۲۷ دولت می‌نویسد بانک ملی ایران مجاز است علاوه بر گواهی‌نامه‌هایی که خریداری می‌کند در مقابل ارزهایی که در اختیار دارد گواهی‌نامه ارز به میزان لازم برای رفع احتیاجات واردات به شرح روز فروخته وجوه حاصله را به حساب مخصوص بگذارد

یعنی اگر بانک ملی ایران چندین میلیون لیره موجود دارد که این لیره به نرخ رسمی که از مجلس شورای ملی گذشته به صد و بیست و هشت ریال خریده و صد و سی ریال باید بفروشد به موجب این تصویب‌نامه ۲۰ دی ماه ۱۳۲۷ دولت به بانک ملی اجازه داده است که یک قسمت گواهی‌نامه‌ای هم رویش بگذارد و بفروشد

مهندس رضوی- به شرط این که به همه صد و سی ریال بفروشند نه این که به سوگولی‌ها بدهد...

رئیس- قطع کلام نکنید آقا ...

مهندس رضوی- بسیار خوب

اردلان- بنابراین به بانک ملی ایران اجازه داده است که علاوه بر نرخ رسمی نرخ گواهی‌نامه را هم که درحدود ۸ تومان ۹ تومان یا ده تومان باشد روی نرخ رسمی بکشند و بفروشند یعنی نقض کرده است قانون ششم دی ماه ۱۳۲۴ را که صریحاً نوشته است نرخ برابری ارز با ریال اگر بخواهد تغییر بکند باید با تصویب مجلس شورای ملی باشد (صحیح است) بنابراین دولت حاضر برخلاف قانون مصوبه مجلس یک قدمی برداشته است اما اصل ۹۴ متمم قانون اساسی می‌گوید هیچ قسم مالیات برقرار نمی‌شود مگر به حکم قانون دولت وقتی چندین میلیون در بانک ملی ایران از خودش لیره دارد لیره خودش را در عوض ۱۳ تومان ۱۷ تومان ۱۸ تومان بفروشد از مردم این مملکت به نام گواهی‌نامه یک مالیاتی گرفته است (صحیح است) و این برخلاف اصل ۹۴ متمم قانون اساسی است درقسمت دوم تصویب‌نامه می‌نویسند البته یک کلمه‌ای هست در تمام این تصویب‌نامه‌ها می‌نویسد برای پائین آوردن هزینه زندگی حالا بنده برای آقایان ثابت خواهیم کرد که چقدر هزینه زندگی بالا خواهد رفت علاوه بر این که پایین نمی‌آید اینجا می‌نویسد که از تاریخ صدور این تصویب‌نامه لااقل تا میزان وجوه حاصل در اجرای ماده ۲ سود بازرگانی و سایر عوارضی که از قماش و قند و شکر و چایی و نفت و بنزین حاصل می‌گردد تقلیل دهد اصل ۹۸ متمم قانون اسامی می‌نویسد تخفیف و معافیت از مالیات منوط به قانون مخصوصی است بنابراین دولت نمی‌تواند به هیچ وجه من‌الوجوه برخلاف اجازه مجلس شورای ملی یک مالیاتی را تخفیف بدهد صحیح است بنابراین بنده در این قسمت اولش تخلف دولت را از قوانین مجلس شورای ملی و قانون اساسی اصل ۹۴ و ۹۸ به عرض آقایان نمایندگان محترم رسانیدم تمام عیبی که در این تصویب‌نامه می‌بینم ناشی از تصویب‌نامه‌ای است که دولت آقای هژیر در ۵ مرداد ۱۳۲۷ صادر نمود که مورد استیضاح بنده بود و این تصویب‌نامه مکمل آن تصویب‌نامه است در همان موقع هم من به آقایان نمایندگان محترم عرض کردم که این تصویب‌نامه‌ای معروف دولت آقای هژیر نقض قانون و تخلف از قانون است و تنها راهی که در مملکت مشروطه می‌توان حفظ قانون کرد و دولت‌ها را ملزم نمود که رعایت قانون را بنمایند آن ورقه کبود است که دست آقایان نمایندگان است متأسفانه با مسکوت گذاردن آن سبب شد که یک نقض قانونی بر نقض قانون اولیه افزوده شود من چون به حسن نیت‏ رئیس دولت ایمان دارم اعتقاد دارم از ایشان تقاضا می‌کنم این مطلبی را که من در اینجا عرض کردم با مشاورین قضایی خودش یا دوستانی که در امور قضایی بصیرت کامل دارند شور بکنند اگر دیدند این تصویب‌نامه به طوری که من صریحاً عرض کردم برخلاف قانون اساسی و قوانین موجوده است بلادرنگ این تصویب‌نامه را نقض بکنند نه این تصویب‌نامه را نقض بکنند بلکه تصویب‌نامه‌ی دولت سابق را هم نقض بکنند هر نظری راجع به برابری نرخ ارز به ریال دارد این مجلس شورای ملی است او هم دولت است طرف اطمینان این مجلس است لایحه را بیاورد به مجلس مجلس که رأی داد هیچ مانعی ندارد همین نرخ ۱۲۸ ریال را مجلس شورای ملی ایران رأی داده است مجلس شورای ملی ایران اگر صلاح دانست هر نرخی برای ارز قائل شد البته مطاع و معتبر است و دولت نباید تخلف از قانون بکند و بنده این را به طور نطق قبل از دستور عرض می‌کنم ولی اگر توجهی به عرض من نشود ناچار به رأی مجلس شورای ملی خواهم گذاشت اما در قسمت دوم عرض خودم که زیان اقتصادی و مالی است‏ اینجا قسمت تخلف از قانونش را بنده عرض کردم حالا در قسمت زیان اقتصادی و مالیش چند کلمه به عرض آقایان نمایندگان محترم می‌رسانم بزرگ‌ترین صدمه‌ای که این تصویب‌نامه دولت جناب آقای ساعد به وضع اقتصادی مملکت ما وارد می‌آورد این است که ثبات و نظمی که در وضع اقتصادی امروزه مملکت است کاملا به هم می‌زند (ارباب مهدی- صحیح است) و هیچ چیز در مملکت در امور اقتصادی چه برای صادرات و چه برای واردات مهم‌تر از این نیست که بازرگانان کشور با یک حساب معین دقیقی بتوانند پیش‌بینی بکنند کالایی که صادر می‌کنند به چه نزخ فروش می‌رود و کالایی که وارد می‌کنند به چه نزخ فروش می‌رود و کالایی که وارد می‌کنند به چه نرخ می‌توانند در بازار عرضه بکنند (مهندس رضوی- به همه بازرگانان بفرمایید) به همه بازرگانان آقای مهندس رضوی شما چند جلسه صحبت کردید استدعا می‌کنم توجه بفرمایید من سراپا گوش بودم (مهندس رضوی- من می‌خواهم به حضرت عالی کمک بکنم) بنده کمک لازم ندارم وقتی در یک مملکتی بازرگانان کشور که حیات اقتصادی به دست آن‌ها می‌گردد و آنها در نوسان تصویب‌نامه‌ها که هر ساعتی یک تصویب‌نامه‌ای وضع واردات وضع صادرات آن‌ها را متزلزل بکند اساس اقتصادیات آن مملکت متزلزل می‌شود وقتی که یک تاجری نمی‌داند که این جنس را چقدر خواهد فروخت اقدام به وارد کردن آن کالا نمی‌کند وقتی که این عمل را نکرد موجب ترقی این قبیل کالا در مملکت می‌شود کالاهای موجود ترقی می‌کند نبود وقتی که یک تاجری دید که کالایی به خارج می‌فرستد و نمی‌داند چه میزانی ارز به دستش می‌آید و هر ساعت یک تصویب‌نامه‌یی ممکن است آن را پائین و بالا ببرد اصلاً به صادرات مبادرت نمی‌کند چیزی که درمملکت موجل تزئید صادرات می‌شود می‌شود و واردات را در یک طرز معتدلی نگه می‌دارد که منظور مملکت غیر از این نیست آن البته ثبات در کار است یعنی بازرگانی ایرانی باید به وضع ثابت بداند که ارز مورد احتیاجشان داده می‌شود در صورتی که ما متصل می‌بینیم به وسیله تصویب‌نامه این وضعیت دائم و ثابت را به هم می‌زنند بزرگ‌ترین صدمه‌یی که به وضعی اقتصادی کنونی کشور در درجه اول زد همین تصویب‌نامه‌یی بود که این وضع ثابتی که داشت یک راهی پیدا کرد اینرا دومرتبه برهم زد امااین دولت جناب آقای ساعد موقعی که تشریف آوردند این جا جزء برنامه‌شان فرمودند که ما هزینه زندگی را پائین خواهیم آورد این تصویب‌نامه موجب می‌شود که به طور مسلم و محسوس هزینه زندگی را پائین خواهیم آورد این تصویب‌نامه موجب می‌شود که به طور مسلم و محسوس هزینه زندگی بالا برود مبلغی در حدود چند میلیون لیره برای کارهای تولیدی به نرخ رسمی در نظر گرفته شد و به تجار هم داده شد از جمله برق شهرستان‌ها بود ماشین‌های کشاورزی بود تلمبه‌های آب بود که تمام این‌ها در شئون کشاورزی ما تأثیر مستقیم داشت این تصویب‌نامه گذشته از این که از امروز به بعد نرخ رسمی ۱۳ تومان را آورده است برای این‌ها تا مبلغ هیجده نوزده تومان رساینده است یک مرتبه آنچه که از برای تلمبه آب برای ماشین‌های کشاورزی برای تراکتور وسائر موسسات عام المنفعه داده شده شامل این تصویب‌نامه می‌شود یعنی عطف به ما سبق کرده ملاحظه می‌فرمایید ما اگر می‌توانستیم چنانچه این تصمیم را داشتیم‏ با یک مبلغ ارزانی یک مقدار تراکتور در دست کشاورزان این مملکت بگذاریم آن‌ها می‌توانستند وضع کشاورزی ایران را بهبود بدهند اما این تصویب‌نامه گران‌تر می‌کند بنابراین ما باز باید برای یک حبه‌ی گندم دست گدایی به استرالیا و کانادا دراز بکنیم در صورتی که ما می‌توانستیم در وضع کشاورزی ایران یک تغییری بدهیم و این تصویب‌نامه به کلی آن را دگرگون کرده و هرچه هم تا حال سفارش داده شده از حیث تراکتور و برق شهرستان‌ها مشمول این تصویب‌نامه شده است آقایان نمایندگان محترم مستحضر هستند که درتصویب‌نامه دولت آقای هژبر که بنده نسبت به آن اعتراض داشتم کالاها را طبقه‌بندی کرده بودند بعضی را صددر صد گواهی‌نامه و بعضی‌ها را ۷۰ درصد و بعضی‌ها را ۴۰ درصد این تصویب‌نامه عوض این که آن هفتاد درصدی را بیاورد و نزدیک بکند به چهل درصد چهل درصدی‌ها را آورده بالاتر برده یعنی در هزینه‌ی زندگی تأثیر مستقیم قائل شده مثلاً قبل از این که دولت آقای هژیر تصویب‌نامه پنج مرداد را صادر بکند شما قبل از آن دارو را با لیره ۱۳ تومان وارد کشور می‌کردید تصویب‌نامه آقای هژیر چهل درصد برای آن گواهی‌نامه صادر می‌کرد آن وقت قیمت دارو به موجب آن تصویب‌نامه هفده تومان تمام می‌شد مطابق این تصویب‌نامه می‌نویسد که باید از ۴۰ درصد گواهی‌نامه‌اش را ببرند بالا یعنی لیره‌اش را عوض ۱۷ تومان تا ۱۸ تومان و ۱۹ تومان برسانند خوب چطور ممکن است دارویی که با ۱۳ تومان وارد می‌شود و بعد با ۱۷ تومان وارد می‌شد و حالا با ۲۰ تومان وارد می‌شود چطور هزینه زندگی این مملکت می‌آید پائین جزء آن که والله به خدا من که نماینده مجلس هستم از مردم این مملکت شرمسار هستم خجالت می‌کشم برای این که ما هر روز به آن‌ها وعده می‌دهیم که ما هزینه زندگی را پائین می‌آوریم در صورتی که هر قدمی که برمی‌داریم مستقیماً برای بالا بردن هزینه زندگی است (دکتر طبا- دارو را بد مثال زدید) اینجا نوشته است آقا طبقه دوم کارخانه‌ها قماش نخی دارو کاغذ گونی درست است توجه می‌فرمایید بعداً می‌نویسد این کالاهای طبقه دوم عجالتاً صددرصد است به تدریج بالا می‌رود گواهی‌نامه را بنده از روی تصویب‌نامه عرض می‌کنم دارو که تا حالا با ۴۰ درصد گواهی‌نامه وارد مملکت می‌شد مطابق این تصویب‌نامه حالا بالا برده‌اند بنده شنیدم بانک ملی ایران ۴۰ درصد

کرده و البته چون این حق را برای بانک ملی ایران قائل شده است صدی ۴۵ صدی ۵۰ می‌رود بالا ما به مردم این مملکت می‌گوییم که می‌خواهیم هزینه زندگی را بیاوریم پائین در صورتی که تصویب‌نامه صادر می‌کنیم و هزینه زندگی را می‌بریم بالا همین طور راجع به قماش نخی قماش نخی تاحالا با چهل درصد گواهی‌نامه وارد می‌شد مطابق این تصویب‌نامه حالا می‌رود بالا (دکتر طبا- ۱۵ دقیقه بیشتر شد) بنابراین جناب آقای دکتر طبا تذکر می‌دهند که ۱۵ دقیقه شد البته جناب آقای نخست وزیر که حالا تشریف ندارند یعنی وزرایشان که هستند همه اهل نظر هستند و شاعر ایرانی می‌گوید

تلقین درس اهل نظر یک اشاره است

کردم اشارتی و مکرر نمی‌کنم

خودتان تشخیص بدهید.

مهندس رضوی- آقای رئیس اجازه می‌دهید بنده عرایضم را بکنم؟

رئیس- آقای وزیر دارایی بفرمایید

وزیر دارایی- بنده خیلی خوشوقتم که آقای اردلان موضوع ارز ....(اسکندری- همین مطالب جزء استیضاح بود) توجه بفرمایید آقای اسکندری بنده خیلی خوشوقتم که آقای اردلان در موضوع ارز و تصویب‌نامه دولت در پشت تریبون مجلس شورای ملی بیاناتی فرمودند و بعضی از آقایان هم در این قضیه سؤالاتی فرموده بودند که لازم است از طرف دولت یک توضیحاتی داده شود (متین دفتری-بنده سؤال کننده هستم باید خودم توضیح بدهم بعد جواب بدهید) در هر صورت در این قسمت ارز اولاً بر عکس آن قسمت‌هایی که آقای اردلان فرمودند نظر دولت به طور کلی برای پائین آوردن هزینه زندگی بود و عملاً هم این طور شده است تا پنج روز دیگر نتیجه‌اش را خواهید دید (بعضی از نمایندگان- نیست این طور) اگر اجازه بفرمایید فعلاً توضیح داده شود والّا بنده جواب سؤالات آقای اردلان و سایر آقایان توضیحات آن را عرض می‌کنم‏.

معتمد دماوندی- بعد از استیضاح‏

رئیس- سؤال نبود یک نطق قبل از دستور بود ایشان کردند آقای مهندس رضوی.

حاذقی- پیشنهاد ورود در دستور دادم مقام ریاست باید اجازه بدهید پیشنهاد مقدم است نباید بگذارید نظامنامه نقض بشود.

رئیس- نرسیده است

حاذقی- پیشنهاد دادم آقای رأی بگیرید.

رئیس- می‌گویم به من نرسیده است.

حاذقی- من فرستادم پیشنهاد را مگر نفرستادند خدمت آقای رئیس. رئیس- بنشینند حاذقی با اشاره به یکی از خدمتگزاران مگر ندادی به آقای رئیس پیشنهاد را الان پیشنهاد می‌دهیم‏.

رئیس- آقا تا حالا که نرسیده است به شما می‌گویم بنشینید

حاذقی- تا رأی نگیرید من نمی‌گذارم.

رئیس- به شما می‌گویم نرسیده است به شما اخطار می‌کنم

حاذقی- من ممانعت می‌کنم باید رأی بگیرید اجازه بدهید همه چیز که خصوصی نمی‌شود.

مهندس رضوی- خواهش می‌کنم آقای حاذقی اجازه بفرمایید.

رئیس- می‌گویم به شما اخطار می‌کنم آقای حاذقی می‌گویم به من نرسیده

حاذقی- والله فرستادم مگر ندادی به آقای رئیس والله فرستادم آقای رئیس روی میزتان است

رئیس- به شما می‌گویم نرسیده است ساکت باشید (زنگ رئیس) حاذقی- چقدر وقت مملکت را تلف کنیم.

رئیس- آقای مهندس رضوی بفرمایید.

مهندس رضوی- جناب آقای بوذی دوست محترم بنده...

رئیس- آقای مهندس رضوی شما ۵ دقیقه بیشتر اجازه ندارید.

مهندس رضوی- بنده نوشته‌ام و برخلاف عادت معمول این را یادداشت کرده‌ام که هم کمتر صحبت بکنم هم انشاء‌الله مرخص شوم (مسعود ثابتی- معاون وزارت دادگستری در جلسه ۲۵-۱۰-۲۷ مجلس شورای ملی بیاناتی نسبت به مطالبی که اینجانب در یکی از جلسات گذشته کرده بودم ایراد فرمودند که چون متأسفانه به هیچوجه اظهارات آن جناب با حقیقت وفق نمی‌دهد ناگزیر از نظر وظیفه نمایندگی مردم و برخلاف میل قلبی خودم باید جریان وضعیت امر را از نظر مجلس شورای ملی و همچنین از نظر تمام ملت ایران بگذرانم و تقاضا می‌کنم که مجلس شورای ملی فکری برای این قبیل امور بکنند و نگذراند که هر روز متصدیان امور در مقابل ذکر حقایق مطالب غیر واقع و توضیحاتی که بیشتر جنبه شوخی دارد در مقابل نمایندگان مردم اظهار و مطالب را در پرونده فکری و عملی خود بایگانی نمایند بنده سه موضوع را مطرح کردم اول پرونده آقای حسین نفیسی اینجانب عرض کرده بودم که جناب آقای معاون وزارت دادگستری برخلاف تمام قوانین و مقررات پرونده‌یی را که در شعبه پنج دیوان کشور مطرح بود و گزارش آن تهیه شده و تحت رأی بوده و قبل از صدور رأی شعبه از شعبه مزبور گرفته‌اند و درخواست کردم اگر مطالب به این قرار نیست آقایان هیئت و جهانشاهی موضوع را تکذیب کنند چنانکه آقایان می‌دانند از طرف این دو نفر یکی رئیس و دیگری مدعی‌العموم بزرگ‌ترین دیوان عدلیه مملکت هم مطلقاً اظهاری نشده است و شاید اجازه داشته باشم عرض کنم که یکی از دو نفر آقایان را که مصادف شده ملاقات کردم شفاهاً جریان را تأیید و تأسف خودشان را هم با تأسف و تأثر من شرکت دادند به هر حال معلوم شد پرونده گرفته شده و بعد معلوم است که این عمل برخلاف مقررات است بعداً در مصاحبه‌ای که آقای مشیریان مخبر یکی از جراید با آقای جوان رئیس شعبه پنج کرده‌اند و در شماره ۶۱۹ مورخ ۲۳-۱۰-۲۷روزنامه‌ی آتش مندرج است آقای جوان رئیس شعبه ۵ دیوان کشور صریحاً اظهار کرده‌اند که پرونده را در غیاب ایشان از شعبه بیست روز قبل برده‌اند و آقایان محترم می‌دانند که این جمله یعنی بردن پرونده در غیاب ایشان خلاف قانون بودن این کار را حتی به زعم خود آقای جوان کاملاً مشهود می‌نماید آقای جوان اضافه کرده‌اند که این رسم از زمان مرحوم داور متداول بوده است مرحوم داور در دوره زمامداری خود در عدلیه‌ی اقدامات بسیار مفیدی به نفع این مملکت انجام داد و در عین حال خبط‌های اساسی و اصولی چندی نیز مرتکب شد و خود آن مرد که از پاک‌ترین افراد این کشور بود با دست تهی به دنیا آمد و با دست تهی هم از دنیا رفت در آخر عمرش مکرر به دوستان خود می‌گفت که در پاره‌ای جهات بسیار پشیمانم که چنین اساسی به دست من گذاشته شده است به هر حال برای آن که آقای بوذری دوست محترم من اطلاع پیدا کند که بنده با آنکه بعداز مختصر تحصیلات در دارالمعلمین تهران رشته ریاضیات و مهندسی را تحصیل کرده‌ام انقدرها هم از جریان دادگستری بی‌اطلاع نیستم عرض می‌کنم برطبق اصل ۳۶ و ۳۷ قانون اساسی قوای مملکت که از ملت ناشی می‌شودبه سه شعبه تقسیم می‌شود قوه مقننه قوه مجریه وقوه ی قضائیه و برطبق اصل ۲۸ قانون مزبور قوای مذکور همیشه از یکدیگر ممتاز و منفصل خواهند بود یعنی پس از طرح موضوعی در مراجع قضایی نه تنها معاون وزارت دادگستری بلکه وزیر دادگستری یا نخست وزیر و یا رئیس مجلس هم نمی‌توانند آن موضوع را از دادگاه خارج نمایند این است معنای عدم مداخله....

‏رئیس- مجلس در قوه‌ی اجرائیه مداخله‌ای ندارد متوجه باشید همان قوه اجرائیه را ذکر کنید.

مهندس رضوی- منظور من این است که شامخ‌ترین قوه ملی ایران یعنی رئیس قوه مقننه هم نمی‌تواند چه رسد به آن که رئیس قوه مجریه و یا وزیری از قوه مجریه و یا معاونی که دوست من هم باشد چنین کاری را کرده باشد (صحیح است) ولی البته ممکن است همان قضاتی که قانون اساسی ما و هر مملکت متمدن دیگری آن‌ها را مستقل دانسته است در رسیدگی مرتکب تخلفی بشوند اما برای رسیدگی به این تخلفات قوانین هر مملکت مرجع مخصوصی را در نظر گرفته است و انتخاب این مراجع به میل وزیر دادگستری نیست و این مراجع خود جنبه قضایی دارند نه اداری زیرا هیچ مرجع اداری صلاحیت رسیدگی به کار قاضی و دادگاه را ندارند در مملکت ما تا قبل از قانون تشکیلات ۱۳۱۵ که افتخار تصویب آن هم با همکار محترم ما جناب آقای دکتر متین دفتری است مرجع رسیدگی به این تخلفات پارکه دیوان کشور بوده است‏(دکتر متین دفتری- حالا هم همین طور است) و بعداً با این همه سعی که در قانون مزبور شده بود که این مرجع جنبه اداری پیدا کند و آن را آلت دست وزیر عدلیه بکنند معذلک در همان دوران دیکتاتوری ولو برای حفظ ظاهر هم بوده علناً به این قسمت اقدام نکردند و اداره نظارت که یکی از ادارات قضایی وزارت دادگستری است و رئیس آن سمت دادیاری

دیوان کشور را دارد برای رسیدگی به این تخلفات در نظر گرفته شده بود این اداره ذوحیاتین پس از تأسیس که نخستین بار افتخار ریاستش با همین آقای بوذری دوست من است کار عمده و اساسی برخلاف همان مقررات خواستن پرونده‌های هم از محاکم و نگاهداشتن آن و اعمال نفوذ در کلیه محاکم و پارکه‌ها بوده است بینی و بین اله در انجام او امروز رأی وقت و حتی شهربانی که خود از ضابطین دادگستری محسوب است ذره‌ای دریغ و مدارا نشده و این وضعیت ادامه داشت تا زمان وزارت جناب آقای بهاء‌الملک قراگزلو آن مرد که بعد از وقایع شهریور به وزارت دادگستری منصوب شد این رویه را متروک گذاشت

برزین- بسیار مرد شرافتمندی است‏

رئیس- آقای مهندس رضوی تأمل بفرمایید اکثریت نیست ۵۰ دقیقه هم شده است.

بعضی از نمایندگان- ۵ دقیقه بیشتر شده است.

(پس از چند لحظه اکثریت حاصل شد)

رئیس- بفرمایید

مهندس رضوی- آقایان نمایندگان من خواهش می‌کنم این موضوع را از کسانی که از زمان بهاءالملک به بعد عهده‌دار ریاست اداره نظارت وزارت دادگستری بوده‌اند و به ترتیب عبارتند از آقای حسین تقوی معاون اسبق وزارت دادگستری و رئیس فعلی شعبه دیوان کشور و آقای عبدالباقی جمشیدی معاون ایشان (حائری‌زاده- مرحوم شدند) که بعداً رئیس اداره نظارت شدند و مکرر وکیل همین مجلس شورای ملی بوده و فعلاً مستشار دیوان کشور است و آقای احمد اشتهاردی معاون ایشان که بعداً عهده‌دار است اداره نظارت شد و فعلاً مستشار دیوان کشور است و آقای مصطفوی معاون آقای اشتهاردی که فعلاً عهده‌دار ریاست اداره نظارت می‌باشد و همه اینها از مردمان شریف این مملکت هستند سؤال کنید آیا هیچوقت پرونده‌ای در حین رسیدگی از دادگاه یا شعبه بازپرسی گرفته می‌شود؟ (حاذقی- آقای نبوی می‌فرمایند بلی) همیشه طرح شکایتی برای رسیدگی وقتی که پرونده جنبه جزایی هم نداشته باشد تازه موکول می‌شود به این که پرونده در قسمت مخصوص به خود جریان قانونی را طی کرده باشد و در بعضی موارد بازرس قضایی عضو اداره نظارت به محکمه حقوقی می‌رفته و پرونده را ملاحظه می‌کرده است و حتی در دوره‌ی دیکتاتوری هم خیال نمی‌کنم اتفاق افتاده باشد که پرونده را از دیوان کشور گرفته باشند و به اعمال نفوذ خود در سایر دادگاه‌ها در آن موقع اکتفا می‌کردند آقایان می‌دانند موقعی یک حکمی برخلاف میل اولیای امور وقت از دیوان کشور صادر شد و اگر حافظه بنده خطا بکند و لابد حافظه آقای دکتر متین‌دفتری خطا نخواهد کرد یک شعبه از دیوان کشور را منحل فرمودند (دکتر متین دفتری- تکذیب می‌کنم) به طوری که عرض شد برطبق ماده ۲ قانون اصول به اداره مزبور است که در صورت به روز تخلف ادعانامه برای او تهیه و در محکمه عالی انتظامی طرح می‌شود حالا آقای بوذری دوست عریز من می‌فرمایند که شکایتی از قضات از طرف آقای حسین نفیسی شده بود از این جهت پرونده را گرفتم با فرض این که این اظهار آقای بوذری صحیح باشد و با فرض محال که بتوان پرونده را از دیوان کشور گرفت آقای بوذری بفرمایید ببینم این آقای معینی معاون بازرسی کل کشور که فرموده‌اید مأمور تهیه گزارش نسبت به پرونده شده چه سمتی برای رسیدگی به تخلفات قضات آن هم قاضی دیوان کشور داشته یا دارد آیا غیر از این است که آقای معینی تنها به لطف شما آقای بوذری متکی می‌باشند (صحیح است) اگر گرفتن این پرونده از از طریق مشورع و مجاز بوده بفرمایید با کدام رسید با کدام دفتر اداره نظارت یا شخص صلاحیت دارد دیگری این اقدام شده و کدام اثر کتبی از این کار باقی است جزء این که تماماً به امر معاون وزارت دادگستری و بدون کوچک‌ترین اثر کتبی انجام شده در صورتی که برای گرفتن یک پرونده خلافی یا هزار ریالی از یکی از دادگاه‌های بخش رسید از طرف مأمورین صلاحیت‌دار داده می‌شود و موضوع کتباً منعکس می‌شود می‌فرمایید شنیدم این پرونده نقض بلا ارجاع شده و حس کنجکاوی من یعنی معاون وزارت دادگستری تحریک شد که آن را بگیرم خیر این طور نیست آقای بوذری مسلم است این پرونده زائد بر ۲۵ روز خدمت جنابعالی بوده و داستان نقض بلا ارجاع شدن آن بعداً طرح و بعداً به این صورت مجلس نمایی گفته شده است در اثر اقدام جنابعالی همان طور که بنده شنیده بودم گزارش پرونده را آقای دکتر قاضی تهیه کرده بودند ولی اشتباه کرده بودم زیرا تهیه کننده گزارش آقای صفی نیا بودند اما آیا این جزیی اشتباه من اصل مطلب را از نظر ملت ایران خواهد پوشانید اما راجع به احضار عظیما و انتصاب آل محمد خیال می‌کنم توضیحات خود آقای بوذری بهترین ادله اثبات اظهارات من است و من جزیی از آنچه می‌دانستم در مجلس اظهار کردم زیرا علاوه بر آنهایی که در داخل مرزها به این مطالب توجه دارند درخارج از این کشور هم می‌شنوند و من می‌خواستم پرده را از عملیات بعضی از آقایان آن طور بردارم که در مقابل ملت‌های زنده تحصیل کرده‌ه‌ای ما نتوانند سربلند بکنند من نخواستم و نخواهم کرد ولی به آنچه در عالم مقدس است و برای من مقدس‌تر از مذهب اسلام و قانون اساسی چیزی نیست به هر دو آنها سوگند می‌خورم که اگر همین اظهارات من نبود عظیما به محل مأموریت خود برنمی‌گشت و آل محمد هم به مقر مأموریت خود به شرحی که عرض شد نمی‌رفت زیرا خود او هم گفته بود که همین دو روزه عازمم حکم هم در شرف صدور است اخیراً در وزارت دادگستری جریان‌هایی می‌بینم و می‌شنوم که احساس می‌کنم می‌خواهند اساس مشروطیت ایران را از بین ببرند (مکی- اسم ببرید) آقایان وقتی که آقای شعری قاضی تحصیل کرده شجاعی را با سوابق ممتد که مشاغل مهم را که نقاط عمده این کشور عهده‌دار بوده و پنج سال رئیس دیوان جنایی مرکز بوده...

یک نفر از نمایندگان- با تقاضای خود ایشان بوده است‏

حاذقی- آقای رئیس اساس مشروطیت ایران از بین می‌رود وقتی که مجلس شورای ملی کار نکند.

رئیس- تا آئین‌نامه را درست نکنید همین طور است.

مهندس رضوی- ظاهراً با تقاضای خود ایشان زیرا معلوم است که در محیط خلاف قانون مردمان باشرف گاهی به طوری از بین می‌روند که تاب مقاومت نمی‌آورند البته شعری تقاضای استراحت می‌کند و بازرس ویژه بشوند یعنی بیکاره بشوند (مکی- قاضی لیستر بود) بله قربان من نمی‌خواهم جزئیات را در این جا شرح بدهم آقایان این است وضع کار دادگستری یعنی پناهگاه ضعفا در مملکت ما و به نظر اینجانب رویه‌ای که اکنون شروع شده برای تشکیلات قضایی مملکت وبیچارگانیکه در دست هوس و اراده اقویا قرار دارند و شما می‌دانید که صدی نود و پنج از ملت ایران را ضعفا تشکیل می‌دهند من احساس می‌کنم که با این روش آینده بسیار وحشتناک و هولناکی برای این کشور در جلو خواهیم داشت بیایید و نشان بدهید که نمی‌خواهید دستگاه مصنوعی عدالت داشته باشید بیایید و همین طور که دوست من آقای بوذری تقاضا کرده‌اند فوراً به این موضوع رسیدگی بنمایید و ملت ایران را رهین منت خود فرمایید من شرمنده هستم که باید به کسی که سی سال با او سلام و علیک و دوستی داشته‌ام حمله کنم ولی من به آقایان عرض کردم من وکیل مردم گرسنه و یا برهنه هستم من ناچارم جایی را برای احقاق حقوق آن‌ها بگیرم که اثر مثبت داشته باشد چه فایده دارد که من یک انباردار دزد را از کرمان جابجا کنم مگر نه این است که آن انباردار بیچاره بدبخت باید به خانواده خود نان بدهد و شاید جواب رئیس مربوطه را هم شب با اسکناس امیر خسروی بدهد پس این چه فایده که دارد که من وقت خودم را صرف این کارها بکنم باید کاری کرد که اساس و ریشه خرابی مملکت از بین برود (حاذقی- آقای رئیس ملاحظه فرمودید که ایشان راست نمی‌گویند گفتند که پنج دقیقه می‌خواهم صحبت کنم و الان نیم ساعت است و آقایان خسته می‌شوند و پا می‌شوند می‌روند) وظیفه بنده این است که عرض کنم در اروپا که بودم می‌شنیدم که کاریر پارلمانتریک ورزشی بسیار خوبی برای سیاست است بنده که البته هیچ سیاستی ندارم ولی آقای طباطبایی را هم اصلاً نمی‌شناختم یعنی ایشان را شاید یک ماه قبل از این که معاون بشوند در یک جایی به تصادف که ایشان کار دیگری داشتند و من هم کار دیگری داشتم در یک محضری یعنی محضر هم نبود در نزد وکیل عدلیه‌ای که بنده آنجا بودم و ایشان هم آنجا بودند...

رئیس- یک قدری تأمل کنید اکثرت نیست (پس از چند لحظه اکثریت حاصل شد) بفرمایید

مهندس رضوی- عرض کنم که ایشان چون پارلمان‌تر بودند تشخیص دادند که نباید به ملت ایران گفت که هیچ نیست و همه چیز درست است اینجا یک جمله‌ای گفتند که من از نظر حسن نیت دولت می‌خواهم اتخاذ سند بکنم گفتند امیدواریم و سعی می‌کنیم که وضع دادگستری ما بسیار بهتر بشود این جمله برای من هم قیمت داشت متأسفم که من یک شخصی را که بیشتر می‌شناختم بیشتر مربوط بودم او از تجربه بعضی از اشخاص و تجربه رئیس‌الوزرا تجربه نگرفت خیال کرد با داشتن وکیل وهی کمک کردن

به دوستان ایشان می‌تواند توی این مملکت هم زندگی بکند و هم شرافتمند باشد اما این را هم بگویم که من نخواستم بگویم که بوذری گرسنه بود. خدای نکرده او خلاف شرافت در تمام دوره زندگی‌اش رفتار کرده این که گفتم گرسنه بود و به خود او هم نوشتم این افتخار او است منظورم این بود که از مردم آمدی و درد مردم را میدانی او هم مثل این دکتر سجادی است این دکتر سجادی هنوز پدرش زنده است این آقای فخر شادمان که اینجا بود پدرش زنده بود او اشتباه کرد یعنی ملتفت نشد که یک قدری بدرد کسانی بخورد که آنجا خانه پدرش می‌آیند منظورم هم این نیست که حالا از آقای دکتر سجادی که اینجا هستند زیاد تعریف بکنم مقصودم این است که یک مردی است که پول مملکت را گذاشتند زیر دستش که مخارج راه بکند نگذاشتند که تظاهرات و حقه بازی و سوء استفاده بشود.

حاذقی – خدا ما را نجات بدهد بس است این حرف‌ها به چه درد می‌خورد.

رئیس- بس است که باید این آئین‌نامه را اصلاح کرد.

مهندس رضوی- آقای بوذری هم این طور آدمی بوده و من میل دارم که بعد از این هم او را همین طور بشناسم‏. (یکی از نمایندگان- انشاء الله) و امیدوارم که خودیشان متنبه بشوند و پله معاونت وزارت دادگستری را به نفع ملت بردارند از بروجرد بنده دو تلگراف دارم جملاتش را نمی‌خوانم یکی از آن‌ها به امضای وکلای دادگستری بروجرد است اسامی‌شان را میل دارم در صورت مجلس باشد فروز جواد افقهی تقاضی می‌کنم با اجازه مقام ریاست عین این تلگراف اگر اجازه فرمودند یا اگر اجازه نفرمودند اسامی این اشخاص را بخوانند تا معلوم شود که اینها کسانی هستند که عدلیه حقیقی می‌خواهند همه وکلای بروجرد و بعد طبقات زیادی از مردم بروجرد و ملایر و غیره به من تلگراف کرده‌اند و من می‌خواهم عرض کنم که آقا من هم قدر رفاقت‌ها را می‌دانم‏ بنده از اطلاعات خودم برعلیه اشخاص استفاده نمی‌کنم بنده اگر می‌خواستم بکنم خیلی حرف‌ها می‌بایست بزنم خیلی حرف‌ها ولی نخواستم بگویم من آن چیزی را می‌گویم که فقط به درد ملت ایران بخورد نه از نظر خودم و نه از نظر طرف از هیچ کدام قضاوت نمی‌خواهم بنده اعتراض به پرونده آقای قشقایی هم داد بودم و چون اعتراض دارم به هیچوجه اعتراض خودم را پس نمی‌گیرم اگر در غیاب من مطرح شد به وسیله جرائد نظریات خودم را اعلام می‌کنم.

رئیس- آقای ارباب مهدی هم می‌خواهند صحبت کنند بفرماید (همهمه نمایندگان) ایشان مکر ر تقاضا کرده‌اند بگذارید چند دقیقه صحبت کنند مهدی ارباب- بنده موقع دیگری اجازه می‌خواهم

رئیس- آقای مکرم اجازه خواسته‌اند.

مهدی ارباب- نوبت بنده محفوظ باشد بعد صحبت می‌کنم‏

رئیس- بسیار خوب آقای دکتر اعتبار هم تقاضای صحبت کرده‌اند. اسلامی- بنده هم اخطار نظامنامه‌ای دارم

رئیس- آقای دکتر اعتبار بفرمایید.

دکتر اعتبار- عرض کنم بنده زیاد وقت نمی‌گیرم می‌خواهم بگویم در مورد پرونده آقای عظیما رئیس دادگستری بروجرد همان طور که عرض کردم آن چیزی که لازم بود به عرض آقایان رساندم و از آنچه که به عرض آقایان رسانیده شد چیزی کمتر با بیشتر نشده است اینجا آقای مهندس رضوی یک چیزهایی فرمودند فرمودند از رفقای تحصیل کرده من اینجا کارهایی می‌کنند که من نمی‌خواهم بگویم بنده مخصوصاً از ایشان خواهش می‌کنم و استدعا می‌کنم آنچه که می‌دانند بیایند اینجا بگویند تا بنده جوابشان را بدهم.

مهندس رضوی- اگر پشیمان نشدید اطاعت می‌کنم‏

اسلامی- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم مقدم است

رئیس- برطبق چه ماده‌ای اسلامی مطابق ماده ۵۴ عرض کنم که بنده تصور نمی‌کنم که هیچ یک از آقایان نمایندگان محترم راضی بشوند که یک عده‌ای اموال عمومی را که در تحت نظارت دولت است غارت بکنند (صحیح است) هر وقت هم آقایانی اگر هستند که وجدانشان به آنها حکم می‌کند که فوراً اقدامی بکنند برای این که حقوق دولت احیاء بشود بنده طبق مدارک موجودی که الان روی میز آقای وزیر عدلیه هست آقای گلشائیان هم وزیر عدلیه بودند می‌دانند آقا تصدیق می‌کنید یا نه (گلشائیان- بنده چیزی را که نمی‌دانم چطور تصدیق کنم) آقا مقامات رسمی راجع به آن اراضی (مکی- زمین‌های اطراف تهران) اراضی که یک عده‌ای چپاول کردند بنده اسم کسی را نمی‌برم بنده طبق مدارک موجود سه ماه است چهار ماه است سؤال کردم شما بیایید جواب بدهید آقا این املاکی که مال دولت است بردند و ملک طلق مسلم دولت است که نظائرش سند مالکیت صادر شده ویک عده‌ای بین خودشان تقسیم کردند بیایید آقا جواب بدهید و تکلیف این املاک را معین بکنید به نام دولت به ثبت بدهید و این املاک را احیا کنید و صدور سند مالکیت به نام دولت بشود نه به نام بنده نه آقا نه تقی نه تقی دولت‌ها اقدام نمی‌کنند دولت‌ها جواب نمی‌دهند یک عده‌ای هم جرأت ندارند که این حرف‌ها را بزنند بنده استدعا می‌کنم از دولت حاضر که جواب این سؤال‌ها را بدهد

اگر بنده اینجا مهمل می‌گویم می‌آیم این حرف‌های مهمل خودم را تکذیب می‌کنم یا این که آقایان نمایندگان محترم آن وقت تصدیق خواهند کرد که چه دزدی‌ها و چه غارتی در این مملکت می‌شود و هیچ کس جواب نمی‌دهد و اگر دولت جواب ندهد بنده نسبت به بعضی از وزرای حالیه و گذشته اعلام جرم خواهم کرد اسناد الان روی میز آقای وزیر عدلیه است مهمل هم نمی‌گویم مطابق اسناد عرض می‌کنم

جمعی از نمایندگان- دستور دستور

رئیس- سؤالاتی که می‌شود البته باید آقایان وزرا بیایند و هر چه زودتر جواب بدهند حالا باید وارد دستور بشویم استیضاح مطرح است‏

دهقان- آقای رئیس بنده بعد از ورود به دستور اخطار نظامنامه‌ای دارم‏

دکتر متین دفتری- اجازه ۱۰۹ بنده چه شد؟

رئیس- ۱۰۹ نوبتش محفوظ است و بعد می‌توانید بفرمایید آن هم البته جزء دستور است قبل از دستور که نمی‌شود. آقای طباطبایی

عباس اسکندری- آقای رئیس استیضاح باید مطرح بشود

رئیس- آقایان وزرا صحبت‌هایی دارند بعد هم استیضاح مطرح می‌شود معاون نخست وزیر (آقای طباطبایی)- خواستم به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم که گفتگوهایی که در خارج مجلس شورای ملی چه بین آقایان تجار و چه در روزنامه‌ها راجع به تصویب‌نامه‌ای که آقای اردلان شرحی در اطراف آن صحبت کردند می‌شود مورد توجه خاص جناب آقای نخست وزیر هست دیروز هم چند نفر از آقایان نمایندگان محترم اطلاع دارند که قسمتی از وقت آقای نخست وزیر صرف رسیدگی به همین موضوع شده بود و این طور هم مقرر داشته‌اند که چند نفر از تجار مطلع و مورد اعتماد و چند تن از آقایان نمایندگان که اطلاع دارند و صلاحیت آن را دارند که در این کمیسیون باشند دعوت بکنیم که در این باب دقت بیشتری به عمل بیاید حالا که اینجا صحبت شد آقای وزیر دارایی هم موافق هستند که اگر لازم بدانند آقایان از فراکسیون‌های مختلف مجلس از هر کدام دو نفر انتخاب بفرمایید آقای وزیر دارایی هم حضور خواهند داشت (صحیح است) این موضوع در مجلس هم با این فرمودل رسیدگی بشود دکتر متین دفتری این کار باید قبلا شده باشد حالاباید جواب رسمی بدهند خوب اگر قبلا هم نشده باشد آقایان البته اجازه می‌فرمایند که عرض کنم این مطلب هم مورد توجه کامل دولت است و هم مخصوصا خود جناب آقای نخست وزیر در این دو سه روز اخیر کمال توجه را به این موضوع کرده‌اند و دارند و حالا هم برای این که هم ذهن آقایان نمایندگان محترم به خوبی مستحضر بشود و یک نظریاتی که دولت داشت بدهد و دولت هم بتواند از نظریاتی که هست کاملاً استفاده بکند و اگر لازم بدانید و موافقت بفرمایید یک همچو کمیسیونی در مجلس تشکیل بشود.

صدرزاده- با رویه پارلمانی وفق نمی‌دهد این کمیسیون.

۲-تقدیم لایحه راجع به تأسیس صندوق‌های تعاونی روستایی و انجمن‌های کشاورزی و استرداد لایحه قبل از طرف آقای وزیر کشاورزی

رئیس- آقای وزیر کشاورزی

وزیر کشاورزی- (آقای دکتر مقبل) لایحه‌ای است راجع به تأسیس صندوق‌های تعاونی روستایی و انجمن‌های کشاورزی که تقدیم می‌شود (یک نفر از نمایندگان- بسیار خوب است) مقدمه این لایحه بسیار مختصر است و تمنی می‌کنم اجازه بفرمایید قرائت شود بفرمایید چنانکه خاطر نمایندگان محترم استحضار دارد پیشرفت کشاورزی منوط به یک سلسله اقدامات اجتماعی است تا زارعین و کشاورزان با راحتی خیال به امر کشاورزی مشغول شده وموجب ابادی کشور شوند برای پیشرفت این منظور دو اقدام اساسی

ضروری است یکی این که مالکین شخصاً به امر زراعت مبادرت و سرکشی و اگر نمی‌توانند ترتیبی در نظر گرفته شود که اراضی و املاک بلا استفاده نماند و حد اعلای نتیجه از این گرفته شود این نظر مورد مطالعه دولت بوده و بعد ضمن لایحه جداگانه تقدیم مجلس شورای ملی خواهد شد ثانیاً خود کشاورزان و مالکین در پیشرفت امر زراعت سهیم و دخیل باشند و مخصوصاً کشاورزان در موقع احتیاج از کمک‌های مالی وقتی بهره‌مند گردند

رئیس- آقا تأمل بفرمایید اکثریت نیست (پس از چند لحظه عده کافی شد) بفرمایید

وزیر کشاورزی- اینک به موجب لایحه‌ای که تقدیم می‌شود برای بهبود حال روستائیان در هر بخش صندوق‌هایی به اسم صندوق تعاون تأسیس خواهد شد که سرمایه آن‌ها توسط مالکین و کشاورزان تأمین گشته و وسائل کشاورزی و زندگی زارعین را از حیث سرپرستی اشخاص بی‌بضاعتی که قوه کار ندارند و از حیث تأسیس دبستان‌ها و داروخانه‌ها و مریضخانه‌ها و تأسیس شرکت‌های تعاونی روستایی جلوگیری از تعدیات رباخواران و واسطه‌های معاملات دادن وام بر روستائیان برای تهیه بذر و گاوکار- تنقیه قنوات، به کار انداختن ماشین‌های کشاورزی اجرای بیمه‌های کشاورزی اصلاح اغنام و احشام دفع آفات نباتی و حیوانی و به طور کلی حفظ حقوق دهقانان فراهم سازند در همان حال صندوق‌های مزبور وظیفه انجمن کشاورزی بخش را نیز انجام داده و با مأمورین کشاورزی همکاری کنند علیهذا تقاضای تصویب این لایحه را که مشتمل بر ۱۷ ماده است می‌نماید و لایحه‌ای را که دولت وقت در دی ماه ۱۳۲۴ در همین باب تقدیم مجلس شورای ملی نموده است مسترد می‌دارد.

رئیس- استیضاح مطرح است آقای عباس اسکندری‏

دهقان- بنده اخطار نظامنامه‌ای داشتم‏

رئیس- در چه باب‏؟

دهقان- در باب قطع نطق وکلا بنده در جلسه اسبق مجلس شورای ملی سؤالی راجع به نفت از آقای وزیر دارایی کردم و در اینجا هم مشغول اظهار بیانات خودم بودم که مجلس از اکثریت افتاد و حق این بود که در جلسه بعد به من اجازه داده می‌شد که بیانات خودم را ادامه بدهم البته اجازه به من داده نشد و من ناگزیر شدم از این حق خودم که تضییع شده است دفاع بکنم و عرض بکنم که آقای اسکندری اینجا گفتند که سؤال بنده پس از استیضاح ایشان داده شده و در یکی دو تا روزنامه مغرض هم یک همچو مطلبی نوشته شده بود تذکر بدهم و روشن کنم که سؤال بنده ده روز قبل از استیضاح آقای اسکندری داده شده بود و چون نمی‌خواهم وقت مجلس را تضییع کنم و آقای اسکندری هم سؤال مرا در استیضاح خودشان نوشته‌اند البته مطرح می‌شود و باید آقای وزیر دارایی جواب بدهند اگر جواب مقنی باشد و من هم قانع می‌شوم و به این وسیله وقت مجلس هم تضییع نشود بنده می‌خواستم مخصوصاً تصریح کنم که سؤال بنده ده روز قبل از استیضاح آقای اسکندری داده شده بود.

۳- طرح استیضاح آقای عباس اسکندری‏

رئیس- آقای اسکندری‏

عباس اسکندری- بنده قبل از شروع به استیضاح لازم می‌دانم که یادآوری کنم نظامنامه داخلی مجلس تصریح دارد که وقتی استیضاح شد و تعیین وقت شد مجلس باید رأی بدهد و استیضاح مطرح شود مفهوم این بیان این است که نه وکیل و نه وزیر وقتی دستور مجلس استیضاح است هیچ صحبت دیگری نمی‌تواند بکنند چرا برای این که وقتی که دولتی مورد استیضاح است اگر اکثریتی که پشتیبان آن دولت است بخواهند جلو حرف استیضاح کننده را بگیرند می‌توانند پیشنهاداتی بکنند و بعد رأی اکثریت هم قاطع می‌شود و به جای این که در آن موقع لازم استیضاح بشود دو سال بعدش هم نمی‌شود این را قانونگذارنی که بسیار هم فهمیده‌تر از ما بودند پیش‌بینی کردند که حق اقلیت محفوظ بماند ولی خوب گذشته است اگر در جلسه قبل هم به بنده اجازه می‌دادند بنده با همین توضیح اصلاً رفع اشکال می‌کردم و همچنین این نکته را مکرر به عرض آقایان نمایندگان رسانیده‌ام که موافقین دولت به هیچ صورتی جزء ورقه کبود نمی‌توانند سلب مسئولیت کارهای دولت را از خودشان بکنند مدرس شهید در پشت همین کرسی خطابه گفت خدا سه طایفه را لعنت کرده و چون یکی از آن موارد مورد بحث ما است ان دو تای دیگر را منصرف می‌شوم می‌گوید کسی که نوکرش بد است و هی دائماً از دست او گریه و زاری می‌کند گفت نمی‌خواهی بیرونش کن صحیح است هی دائماً یک کسی با این دستش ورقه سفید می‌دهد به دولت و از طرف دیگر می‌گوید این کار خلاف قاعده را کرده‌اید خوب آقا جان مسئولش شما هستید چرا رأی دادید که کار خلاف قاعده بکند اگر رأی دادید که خلاف قاعده بکنند دیگر حق داد و فریاد ندارید اگر دیدید که کار خلاف می‌کنند بگویید بروید ورقه کبود بدهید این حق مخالفت حق استیضاح حق سؤال مال اقلیت مجلس است که در اکثریت در بند و بست‌ها در پشت هم اندازی‌ها دخالت ندارند مذاکراتی که امروز در این مجلس می‌شود در نوع خودش فردوبی نظیر است و بستگی تام با حیات و زندگی این کشور دارد امروز در دنیا به عقیده من جزء مقامات محترم روحانی و مذهبی و در آسمانها جزء ذات واجب‌الوجود و در قسمت سیاست بین‌المللی جزء نفت چیزی وجود ندارد هرچه هست نفت است و هر چه می‌گردد روی نفت است هرکس کشته می‌شود برای نفت است و هر کاری که در این دنیا می‌شود برای نفت است پس اگر یک جلسه ده جلسه صحبت شد اهمیت ندارد پس سرنوشت این کشور است که در اینجا تعیین می‌شود آقایان همه می‌دانند که در مدت ۱۸ ماه من چند دفعه اینجا صحبت کردم و این چند دفعهه هم یک ذره از راهی که می‌روم منصرف نمی‌شوم همان موضوعی که می‌دانم در سرنوشت این کشور تأثیر دارد می‌گویم و اگر به نتیجه رسیدیم این مملکت از بدبختی خلاص می‌شود و اگر به نتیجه نرسیدیم در گرداب و غرقاب بدبختی گرفتاریم البته استیضاح من از جناب آقای ساعد نخست وزیر از نظر مصاحبه‌ای است که با مخبر رویتر نموده‌اند طبیعی است که باید خودیشان وهم از نظر مسئولیت مشترک دولت ایشان حضور داشته باشند امیدوارم که در جلسه بعد بیایند (گفته شد- کسالت دارند) حالا بنده یک مقدماتی را فراهم می‌کنم و از این مقدمات ایشان می‌توانند که رفع این مرض را انشاء الله بکنند و در جلسه بعد حضور پیدا کنند والّا بعضی از مواردی هست که اگر وزیری جوابی می‌دهد از نظر مسئولیت مشترک خودش است آقایان وزراء از نظر مسئولیت مشترک خودشان و کاری که متعلق به وزارتخانه خودشان است ممکن است جواب بدهند آقای طباطبایی هم نمی‌توانند جواب بدهند زیرا در نظامنامه تصریح دارد در موقع استیضاح شخص وزیر یا نخست وزیر باید جواب بدهند وزرا هم در همه حال باید حضور داشته باشند در این مورد با کمال تأسفی که من دارم و آقایان باید از بیانات ایشان استفاده کنند در این موضوع نمی‌توانند صحبت کنند ما در صحبت‌هایی که در اینجا می‌کنیم صرفاً از نظر حفظ منافع کشور است و طبیعی است در ضمن صحبت‌های ما اگر مطالبی اظهار می‌شود راجع به ممالک متحده امریکای شمالی یا اتحاد جماهیر شوروی یا امپراطوری بریتانیای کبیر هیچ از نظر مخالفت ما با این دولت‌ها نیست ما از نظر حفظ منافع کشور خودمان صحبت می‌کنیم ومن بهترین روز خوشی این مملکت را با حفظ احترام حقوق متقابل روزی می‌دانم که با این کشورهای بزرگ ما بتوانیم در کمال دوستی زندگی کنیم و بعد آن‌ها بتوانند به ما کمک‌های مفید را بکنند برای این که آقایان نمایندگان خودشانرا حاضر بکنند برای مطالب مهمی که گفته می‌شود مجبورم یک قدری آقایان را به سوابق گذشته‌ها تذکر بدهم باید در نمایندگان مجلس شهامت و از خودگذشتگی باشد (صحیح است) باید ملتی که می‌خواهد زنده بماند باید حاضر به مردن باشد (صحیح است) مرد بزرگی که در زیر زنجیر استبداد در باغ شاه کشته شد قاضی قزوینی معروف به قاضی ارداغی این به قدری بزرگی و شهامت داشت که زنجیر بیداگری به گردنش بود و مأمورین بریگارد قزاق می‌زدند او را با شلاق و در آنجا غذا بهشان نمی‌دادند آب بهشان داده نمی‌شد تمام ناراحتی راداشتند عملی کرد آن هم زنجیرهای خودش را یک خطابه مفصلی ایراد کرد بعد از آن خطابه هم او را جداکردند شب بردند زنجیر به دستش کردند فردا هم به واسطه زیاد حرف زدن گفتند مرد خوب گفتند مرد (خنده نمایندگان) او در مقدمه بیانش می‌گوید:

درد وطن نیست در این خلق دون

اما تری اکثر هم خامدون‏

خیرالقرون آمده شر القرون

قد ملاء ارض بما یفسدون‏

هیهات هیهات لما توعدون- دیک عرض بر سربار آمده- دزد و دغل مصدر کار آمده- شیخ بلد باده گسار آمده- والناس من افعالهم واقفون- بالاخره مفصل است این مقدمه است همه می‌دانند که چه می‌کردند و چه می‌کنند بنده می‌خواستم از مقام ریاست تقاضی کنم دستور بفرمایند تلفن بکنند آقایان وزرایی که نیامده‌اند چون استیضاح مربوط به همه هیئت دولت است حضور به هم رسانند چرا یک ملت‌هایی در یک روزهایی به اوج عظمت می‌رسند موفقیت پیدا می‌کنند و چرا همان ملت‌ها روزی در حضیض ذلت می‌افتند بای این که بفهمیم و بدانیم چرا از رم بزرگ، رمی که در دو هزار سال قبل سنا داشت سنای روم که نماینده این مجلس است که ما داریم در حقیقت قوانینی که امروز در دنیا هست تمام باصدی هشتاد آن متخذ از قوانین این کشور است و توانست تمدن خودش را در تمام قسمت جنوبی اروپا و افریقا و اسیا نشر دهد

++ +

این دولت و این کشور به انحطاطی گرفتار شد که روزگارهای بدی افتاد و دچار حمله بعضی اقوام وحشی شد روزی که آزاد مردی خودش را می‌خواست حفظ کند روزی که اجزای به جباران و ستمگران نمی‌داد که در امور او مداخله کنند موفقیت داشت همین رم همین سنای رم وقتی که دید سزار می‌خواهد حقوق او را زیر پا بگذارد در همان جا یکی از وکلای سنا او را کشت از برای این که کسی فکر نکند و تصور نکند که حقوق مردم را می‌شود از بین برد (صحیح است) ولی همین رم بزرگ رم با عظمت در زیر دست و پای «نرن» آزادی هستی و همه چیز خودش را از دست داد «نرن» که امروز بعد از دو هزار سال تاریخ او را در چند کلمه یاد می‌کند که چه جور بود این آمد این مردم منحط هم که هر چه او می‌گفت گوش می‌کردند کار به جایی رسید که فیلسوف بزرگ زمان سنگ که استاد خود او ربود در یکی از روزهایی که برای تفریح خودش سیرک بزرگ رم را افتتاح می‌کرد و جزء مراسمش این بود که کسانی را که بدین عیسی درآمده بودند می‌انداخت در چنگال شیرها و حیوانات وحشی رویش را کرد به سنگ که دست به سینه جلوی او ایستاده بود گفت من نمی‌دانم که چرا بین تمام این صداها فقط از این صدا خوشم می‌آید از صدای این غلام که در زیر دست و پای این شیر دارد دست و پا می‌کند من از این خوشم می‌آید فیلسوف دوره انحطاط گفت اجازه می‌فرمایید قربان دیگری را بیاورند که بیشتر ملتذ بشوید هیچ او از بلد نبود بخواند صدای او در تاریخ می‌نویسد مثل صدای دومس را چه جور به هم می‌زنند صدایش این طور بود این آمد و در آن یونان بزرگ رفت در تأثر و گفت من می‌خواهم او از بخوانم و ساز بزنم همه مردم می‌دانستند که او آواز بلد نیست و ساز بلد نیست خودش هم که می‌دانست آمد انجا برهنه و تقریباً نیمه عریان ایستاد جلو مردم آواز راخواند و آن سازی که بلد نبود زد همه گفتند بهتر از این ممکن نیست و اتفاقاً چه خوب می‌خوانید هشتصد تاج افتخار دادند (مکی- تاج افتضاح بود) یکی از روزها دلش خواست نشان بدهد که تا چه اندازه این مردم پست و ذلیل شده‌اند رؤسا و رجال آن‌ها را دعوت کرد در روی تپه‌های کاپیتول که مشرف به شهر روم بود این‌ها آمدند آنجا نشستند و سه پایه نقاشی خودش را گذاشته بود نقاشی بکند نقاشی هم بلد نبود در این ضمن سر و صدایی بلند شد گفتند قربان دود است چه خبر است شهر مردم می‌روند گفت خبری نیست گفتند آتش گرفته است شهر گفت چه بهتر من می‌خواستم دورنمای آتش را از روی طبیعت بساطم بعد معلوم شد خودش دستور داده بود که شهر را آتش بزنند تا ببیند در نقاشی چه جور آتش واقع می‌شود این مردم بی‌حس و این رجال از بین رفته دعوت شدند در قصر«نرن» خیلی به آن‌ها احترام کرد خیلی خوش بودند بعد از شام نرن رفت این‌ها درآن تالاری نشسته بودند دیدند یک مرتبه از سقف مقداری گل ریخته شد یک مرتبه همه هو را کشیدند بالاخره انقدر گل آمد زیر دست و پای آن‌ها آن‌ها رفتند روی گل‌ها این گل‌ها امد تا زانوی آن‌ها و همین طور گل آمد تا سقف بالاخره این‌ها به التماس افتادند ولی زیر گل‌ها دفن شدند یکی از تفریحایش بود در مدت ۱۴ سال شب و روز مردم در برابر او تعظیم و تکریم کردند و او هم آنچه توانست از این کارها کرد ولی همین مردم روزی که خواستند آن زنجیرها را بشکنند در سنای رم یک نفر بلند شد و یادآور شد برای آن‌ها دوران عظمتشان را و پیشنهاد کرد و گفت پیشنهاد می‌کنم که نرن باید خارج از تمام قوانین مملکت باشد یعنی او مردود است و باید دستگیر شود و محاکمه بشود همان مردم همان‌هایی که درزیر دست و پا ناله می‌کردند و فریاد می‌کردند این‌ها دو مرتبه دارای همان حس شهامت شدند و تاریخ می‌نویسد سرنوشتش چه شد خوراک سگ‌ها شد امپراطوری سلیمان و سقوط اورشلیم هر دو دو موضوع روشن و برجسته است همان مردمی که دارای عقاید روحانی و مذهبی و حفظ اصول بودند توانستند آن حکومت برجسته و بلند و معروفی را که می‌بینیم هنوز در امثله مردم رایج است که می‌گویند حکومت سلیمان در صورتی که فقط در کناره مدیترانه بود و بعد به قدری بد کردند و به قدری پستی و بدکاری در آن قوم رسوخ کرد که پیغمبر بزرگ بنی اسرائیل پیش‌بینی کرد و گفت که شما به جایی خواهید رسید که پایتخت شما خون از دیوارهایش خواهد ریخت ارمیاء اشعبا هر دو خبر دادند و بالاخره مرد بزرگ بخت‌النصر بزرگ آمد و اینقدر این‌ها را کشت و اینها را برد به اسارت و ۷۰ سال در خارج از مملکت این‌ها به سر می‌بردند برای این که بد شده بودند و بدکاری البته ثمرش این است و همین بخت‌النصر بزرگ همان پادشاه بزرگ بابل بعد از آن زندگانی رسید به پسرش و او شروع کرد با افراط به عیش ولهولعب بالاخره گرفتار چنگال کوروش پادشاه هخامنشی شد و برج‌های بابل زیر دست و پای آن‌ها فرو ریخت این‌ها تمام حکایت از این می‌کنند که سرگذشت تفوق و عظمت ملل و انحطاط ملل چیست و نشان می‌دهد که مردمی که می‌خواهند زنده باشند باید بدانند از چه راه باید بروند من در اینجا عملاً مطلب تازه به شما نمی‌گویم درطی قرون این مطالب را یک اشخاصی گفته‌اند من هم همان‌ها را تکرار می‌کنم من به شماها می‌گویم از موقعیت خودتان برای مردمی که از طرف آن‌ها نمایندگی دارید استفاده کنید گر دبدی بدکاری نگردید از هوی و هوس دوری کنید شماها همه مردنی و فانی هستید همین پریروز بود که آقای مکی به شما گفت ۱۰۰ سال ازقتل امیرکبیر می‌گذرد خواهد آمد روزی در همین جا ممکن است و یا در یک جای دیگر که بگویند دو هزار سال گذشته که اسکندری و نبوی بودند و رفتند خنده نمایندگان پیغمبر بزرگ ما در روز فتح مکه در خانه کعبه همین حرفی را زد که من می‌زنم و پیشوای بزرگ ما امیرالمومنین علی علیه‌السلام در واقعه صفین به کسانی که نقض عهد کردند به آنها همین را گفت که من می‌گویم یحی یحیای بزرگ در کوچه‌های فلسطین می‌رفت و فریاد می‌کرد مردم را قوم را دربار را همه را متوجه می‌کرد که بروید به راه خدا و فکری برای مردم بکنید این داد و فریادهای او مردم را مستأصل و ناراحت کرد گفتند آقا شر این را بکنیم جمع شدند رجال گفتند که ما ناراحتیم این دائماً همان مطالبی است که شما می‌گویید خوب گرفتند و حبسش کردند این متن تورات است که برای شما می‌گویم (یکی از نمایندگان- اکثریت نیست) این که ۷۹ نفر است بله همین انجیل است انجیل در تورات هم هست ولی این قسمت که می‌گویم متن انجیل ماتوس است می‌نویسد بعد از این که او را حبسش کردند اتفاقاً مهمانی بود در قصر البته در مهمانی همه خوش و خرم هستند یک مرتبه نعره سختی از زندان‌هایی دستشان بود فریاد بلند کرد که از بدکاری احتراز کنید گرد بدی نگردید فکری برای آخرت بکنید فکر بکنید که مردم دیگر بینوایان چه می‌کنند بالاخره هیرود یا نا دختری هیرود پس تقاضی کرد که اگر می‌خواهید من از شما راضی باشم باید سر او را ببرید نمی‌شد او را ناراضی کرد و حقا هم باید یحیی را بکشند رفتند و سرپیچی را بریدند و در سینی طلا برای او آوردند آن موی‌های بلند را او را گرفت و نگاه کرد از این قسمت من قدری ناراحتم چون موهای بلند ندارم اواین موی‌های بلند راگرفت وازآن خونبکه از رگ‌های گردنش همین طور می‌آمد مقداری خورد و گفت چقدر ما را ناراحت می‌کردی چقدر خوب بود و چه لذیذ بود این ولی این‌ها هیچ کدام برای بیداد کردن فایده نکرد من عقیده دارم مخصوصاً ملت‌ها وقتی دچار انحطاط می‌شوند سختی‌ها برای آن‌ها یکی از نعمت‌های الهی است همان طور که وقتی آینه‌ای دچار گرد و خاک می‌شود باید با یک فشار آن آینه را پاک کرد وقتی کی کلتی وارد دچار انحطاط می‌شود فشار و سختی و زنجیر و زندان لازم است تا دو مرتبه برگردند و آن حسی را که لازم است برای عظمتشان پیدا کنند خیلی دور نرویم ۶۶۰ سال بعد از این قضیه حسین بزرگ در اعتلای کلمه حق و برای این که نشان بدهد که می‌شود حرف حق را گفت و حاجت به این نیست که صد نفر بادم کمک کنند یک نفر است حرفش را می‌زنند بعد هم قبول نمی‌کنند و سرش را می‌برند و شهر به شهر می‌گردانند کار به اینجا رسید که وقتی سرش را از شام از دروازه شام می‌آوردند آن موقع هم جعل خبر زیاد بود مردم جمع شده بودند نگاه بکنند وقتی که سر را آوردند گفتند سر خارجی است آن که با خارجی‌ها بود سرش آوردند سرحسین اولاد پیغمبر (حاذقی- خارجی به این معنی بود که خروج کرده)(مکی- طرفدار یزید را هم یافتیم) در کشور خودمان ایران وقتی که فشار زیاد شد و بیگانگان استیلا یافتند ابومسلم خراسانی علم را به دوش گرفت و ایستاد و زد و خورد کرد و یعقوب بن لیث صفار هم از طرف دیگر تا بالاخره بنای ایران بزرگ را دو مرتبه گذاشتند این تنها مملکت ما نیست خواستم از همه کشورها نمونه بدهم و بگویم همه‌ی کشورها دچار بدبختی می‌شوند ولی نباید مأیوس بود موقعیت عظمت و پیشرفت آن‌ها در دست خودشان است نباید فکر کرد ما کم هستیم خیر به خودتان‏ بیایید می‌بینید که همه‌ی مردم با ما هستند شما هستید شماها وجود دارید مجلس بزرگ‌ترین قدرتی است که در مملکت ما است (صحیح است) این کرسی خطابه زبان ندارد به شما بگوید چه روزها را دیده علیه مشروطیت ایران محمدعلی شاه اقدام کرد این در و بارگاه تمام خراب شد آمدند غارت کردند و مردمی هم بودند که با آن که می‌دانستند نمی‌توانند ایستادگی کنند ایستادند کشته شدند زنجیر شدند حبس شدند ۱۴ ماه هم مجلس تعطیل شد بالاخره دو مرتبه آزادیخواهان دور هم جمع شدند در نقاط مختلف مملکت از جمله در آذربایجان قسمتی از سمت اصفهان از جاهای مختلف بالاخره آمدند و تهران را تصرف کردند از دست بیدادگری

دربار عاصی و یاغی رهاندند هیئت مدیره تشکیل شد و مجلس بعد به وجود آمد ایران گرفتار کشمکش دو سیاست خارجی روسیه تزاری و امپراطوری انگلستان بود هیچ گاه ما در اینجا نظر نداریم که چرا این‌ها برای عظمت خودشان برای سیاست استعماری خودشان قدم بر می‌دارند شما هم اگر روزی قوی شدید شاید فکر کنید اگر ملت‌های دیگر از اصول شما تبعیت بکنند آن‌ها کامیاب هستند پس شما هم می‌روید یک امپراطوری برای خودتان تشکیل می‌دهید موضوع این نیست اما ما آنچه می‌گوییم از نظر وضعیت کشور خودمان است ما باید از آن آذربایجانی‌هایی که در محاصره مجبور بودند به جای غذا و نان که نداشتند حتی کاه می‌خوردند پوست می‌خورند و می‌مردند از شدت گرسنگی و مقاومت می‌کردند از آن‌ها باید در اینجا یادآوری کرد که مردم دیگر هم بدانند اگر ایستادگی کردند از آنها یادی خواهد شد بالاخره کامیاب شدند دو مرتبه مجلس به پا شد اما آن دو سیاست نمی‌گذاشت مردم آرام بگیرند یکی از روزها محمدعلی شاه به نام خلیل بغدادی وارد خاک ایران شد درگمش تپه تراکمه نسبت باوتبعیت کردند قوای زیادی هم از طرف غرب به ریاست برادرش سالارالدوله از یک طرف و شعاع‌السلطنه از طرف دیگر آمدند و در چهار فرسخی تهران در رباط کریم قوای پادشا یاغی سی هزار نفر چهل هزار نفر به ریاست سالارالدوله و برادرش آمدند به همین رباط کریم ارشدالدوله آمد به ورامین امامزاده جعفر ورامین با سه هزار رشیدالسلطان که یکی از روسی قوا بود آمد سمنان را تصرف کرد الان در بایگانی مجلس تلگراف پادشاه یاغی و برادرش سالارالدوله هست که ما برای خدمتگزاری مملکت آمده‌ایم چون این عبارت معمول و مصطلحی است هر کاری می‌کنند از لحاظ حمایت از مملکت است‏ گفتند ما آمده‌ایم برای خدمتگزاری مملکت اوضاع بد است اوضاع ناگوار است آمده بودند اوضاع بدی را که خود موجد آن بودند تمشیتی بدهند درتهران هیچ قوایی نبود یعنی ۳۵۰ نفر بختیاری بود بختیاری‌ها خدمات بزرگی درمشروطیت ایران کرده‌اند ومن امیدوارم که جوان‌های امروز هم یادی از پدرانشان بکنند (یکی از نمایندگان- فراموش شده) نه اتفاقاً داریم خوب‌هایشان هست ۳۵۰ تا بختیاری داشتیم در تهرانی یک عده قوای شهربانی نظمیه آن وقت به ریاست یپرم بود جمعاً قوای این‌ها ۱۴۰۰ الی ۱۵۰۰ نفر بیشتر نبود و قوایی که علیه حکومت مرکزی بود در حدود ۶۰ هزار نفر از ایلات و عشایر و مردم شهری آمده بودند (حاذقی- انصاف بدهید که این‌ها هم راجع به نفت است؟) این‌ها را می‌گویم تا شما بدانید که راجع به نفت است آقای حاذقی من به شما یک دفعه دیگر می‌گویم اگر در صحبت من صحبت کردید و من از ادب خارج شدم دیگر گله نکنید.

رئیس- این‌ها نواقص نظامنامه است در استیضاح و همین طور در بودجه و برنامه مطابق نظامنامه می‌توانند صحبت کنند

عباس اسکندری- این برای این است که آقایان نمایندگان را یک قدری تشجیع بکنم چون وسیله دیگر ندارم باید بگویم که ۳۰ هزار نفر را هم می‌شود جلویش ایستاد این‌ها مثال است (دکتر مجتهدی- شما باید ملت ایران را تشجیع کنید) خوب من خیال می‌کردم که شما نماینده ملت هستید (دکتر مجتهدی- اگر ملت ایران تشجیع شده بود شما در پشت این تریبون نبودید) صحیح می‌فرمایید این را صحیح می‌فرمایید برای آن که من صحبت که کردم از آذربایجانی‌های آن موقع شما در بین آن‌ها نبودید بالاخره در تهران در مقابل این ۱۵۰۰ نفر یک قوای منظم مخل آسایش ملت ایران و آزاد یخواهان بود و آن بریکاد قزاق بود ۲۸۰۰ نفر بریکاد قزاق هر دقیقه منتظر بود که ببیند سن پطرزبورگ چه دستور می‌دهد معذلک در پشت همین کرسی خطابه آن وکلای با شهامتی که از آن‌ها گفتم باید نام برد و مردم بدانند مردانی در روی این صندلی‌ها نشسته بودند آمدند و سر این پادشاه عاصی و یاغی را قیمت گذاشتند صد هزار تومان این‌ها در بایگانی مجلس هست که هر که زنده محمدعلی شاه را بیاورد یا سر او را بیاورد صد هزار تومان بهش می‌دهیم برای برادرهایش ۲۵ هزار تومان می‌دادند می‌دانید چه خطری متوجه آن‌ها بود از چهار فرسخی آمده بودند به مهر آباد و معلوم بود اگر می‌آمدند این‌ها را چه جور تکه تکه می‌کردند نلرزیدند همین مقاومت و همین فرمان مجلس که به دست پسر همان پادشاه به امضاء رسید چون آن پادشاه پسر پدر نبود پدر مملکت بود هیچ فکر نمی‌کرد که پدرش چه می‌کند بردند بهش دادند گفتند فرمان مجلس است امضاء کرد عمو و پدرش وقتی که این خب رسید به آن قوا یاغی طاغی گفتند این خبری که رسیده لابد یک خبر دیگری هست که ماخبر نداریم والّا چطور این عده شصت هفتاد نفری جرئت کرده‌اند که سر ماها را قیمت گذاشته‌اند و فرستاده‌اند برای ما آن قوای سه هزار نفری هم رفتند ارشدالدوله را محاصره کردند اتفاقاً او را گرفتند و مجروح شد قوای سالارالدوله هنوز جنگ نکرده چنان رفتند که قوا ندید سرکرده کجا است از کرمانشاه رد شدند هنوز این‌ها وسط راه بودند رشیدالسلطان گرفتار شد تیرباران شد تهران یکی از آن چراغانی‌هایی راست و درست را به خاطر داود که آوردند جنازه ارشدالدوله را در همین میدان توپخانه گذاشتند و مردم از جلو ایشان رد شدند و دیدند که یک مردانی وقتی اراده کردند می‌توانند کار صحیح خودشان را انجام بدهند این همان تهرانی بود که در دو سال قبلش با یک عده کمی بریکاد قزاق مجلس را داغان کردند و همان مردم هم نگاه می‌کردند مقصود من این است که مردم عوض نمی‌شوند مردانی لازم است که حقیقت را بگویند و احساسات مردم را حاضر کنند در راه حقیقت ببرند این از این نظر ارتباط دارد آقای حاذقی خوب این یک قدم کوچکی بود در برابر قدم دومی که همین مجلس جاویدان ما (چون اسم مجلس دوم را تاریخ ایران مجلس جاویدان نهاد) دولت روسیه تزاری که قصد جهانگشایی داشت و ایران را یکی از خوراک‌های خود می‌دانست و با انگلستان هم ایران را در روال در کنار دریای بالتیک تقسیم کرده بود اولتیماتومی به دولت ایران دادند و مدت گذاشتند در ظرف چهل و هشت ساعت این حکومت را اگر نپذیرفتید ما پایتخت شما را اشغال می‌کنیم قوای روس از کرج تجاوز کرد به سمت تهران همین جایی که این وزرا نشسته‌اند جناب آقای دهقان ببخشید شما اگر عقب هستید اشتباه نمی‌شود گفتند که ما توصیه می‌کنیم دولت به مجلس توصیه می‌کند که این اولتیماتوم را قبول بکند این التیماتوم خارج کردن مأمورین امریکایی شوستر و سایرین بود از ایران و بعد قبول کردن کنترل تام و تحویل یک عده اشخاصی از آزادیخواهان و در تبریز هم ثقةالاسلامی را گرفتند و داد زدند و یک عده از آزادیخواهان را گرفتند و دار زدند این عملی بود که کردند دولت هم برای بقای خودش برای این که چند روزی روی این صندلی‌های لرزان زمامداری بنیشینند گفتند یک مملکتی یک ملتی از بین می‌رود اهمیتی ندارد و پیشنهاد کردند که قبول بکنید چون همان قضایای آذربایجان و همان قضایای گیلان در تهران خواهد شد در همین مجلس می‌گفتند محض رضای خدا به ما رحم نمی‌کنید به خود آن رحم کنید تمام آن وکلا به جای این که رأی مخفی رأی ورقه از این صحبت‌ها به نود یک یک آمدند پشت کرسی خطابه گفتند ما این التیماتوم را قبول نداریم به اتفاق رد کردند (مکی- اول مرحوم خیابانی بود) باید در اینجا تکرار بکنم که آقای حکیم‌الملک حکیمی یکی از وزرای آن حکومت هستند که آمدند به مجلس گفتند قبول کنید طبق سند موجود مجلس قبول نکرد و رفتند و برای سلامت خودشان پیشنهاد کردند نایب‌السلطنه مجلس را تعطیل کند آمد چند تا ژاندارمری (خوب شماها که اسلحه ندارید اسلحه شما بیان شما و از خودگذشتگی شما باید باشد (آمدند بیرون کردند وکلا را از مجلس چند تا از این گارد و ژاندارم‌ها گذاشتندگفتند بروید پی کار خودتان این وکلا رفتند این‌ها هم همان طور که گفتم یکیش هم آقای حکیم‌الملک بود نوشتند ما این التیماتوم را قبول را داریم قبول کردند یعنی در حقیقت دستشان را در خون ثقةالاسلام‌ها فرو کردند تا موفق و گقتند آن‌ها بی‌خود ایستادگی کردند برای این که چند روزی بیشتر زندگی کنیم یک چند من برنج بیشتر بخوریم بهتر این است که این را قبول کنیم قبول کردند و اگر جنگ جهانگیر ۱۹۱۴ به وجود نمی‌آید این اشخاص موفق می‌شدند که طومار سیاسی این کشور در هم پیچیده بشود ولی دنیا بالاخره خدایی دارد و کشتی شکسته‌ی ضعفا هم ناخدایانی (اکثریت نیست‏)

۴- تعیین دستور و موقع جلسه بعد- ختم جلسه‏

رئیس- پیشنهادی هم برای تنفس رسیده (صحیح است) حالا هم عده کافی نیست بیرون هم کسی نیست (حاذقی- خبر کنید بیایند) کسی نیست که بیاید جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آتیه روز یکشنبه ساعت ۹ و تا ۵/ ۹ هم اینجا خواهیم بود اجازه ۱۰۹ آقای دکتر متین دفتری هم محفوظ است‏.

(نیم ساعت بعد از ظهر جلسه ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت