مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ شهریور ۱۳۲۶ نشست ۱۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ شهریور ۱۳۲۶ نشست ۱۷

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶ - ۵۴۴۸

سال سوم - شماره ۷۵۸

مدیر سید محمد هاشمی

۵شنبه ۲ مهر ماه ۱۳۲۶

دوره پانزدهم قانونگذاری

شماره مسلسل ۱۵۰۱

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه ۱۷

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یک شنبه بیست و نهم شهریور ماه ۱۳۲۶ نشست ۱۷

فهرست مطالب: ۱ - تصویب صورت مجلس ۲ - بقیه مذاکره در برنامه دولت ۳ - تقدیم دو فقره سئوال از طرف آقای دهقان ۴ - موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس یک ساعت نیم پیش از ظهر بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

صورت مجلس روز پنجشنبه بیست ونهم شهریور ماه را آقای فولادوند(منشی) بشرح زیر قرائت نمودند.

مجلس یک ساعت و ربع پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل و صورت جلسه قبل قرائت و تصویب شد.

اسامی غائبین جلسة گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:

غائبین پنج شنبه ۱۹ شهریور

غائبین با اجازه- آقایان: معین زاده – بهادری.

غائبین بی اجازه – آقایان: گنابادی- پالیزی-ابوالقاسم بهبهانی- تقی زاده - علی وکیلی- خوئیلر.

دیرآمدگان با اجازه – آقایان: رضوی - شریعت زاده

دیر آمدگان بی اجازه- آقایان:صولت قشقایی- آشتیانی زاده – حسن اکبر- دکتر اعتبار- دکتر راجی-آقا خان بختیار- منصف دکتر طبا- محمد علی مسعودی- سزاوار- دکتر عبده- دکتر آشتیانی- مسعود ثابتی- اسدی.

غائبین روز یکشنبه ۲۲ شهریور

غائبین با اجازه- آقایان: بهادری – علی بهبانی- آقا خان بختیار

غائبین بی اجازه- آقایان: گنابادی- پالیزی-ابوالقاسم بهبهانی- سید حسن تقی زاده - علی وکیلی- خوئیلر

غائبین روز دوشنبه ۲۳ شهریور ماه

غائبین با اجازه- آقایان: اورنگ – رضوی- علی بهبهانی غائبین بی اجازه- آقایان: گنابادی- پالیزی-آقا خان بختیار- ابوالقاسم بهبهانی- بهادری- تقی زاده - علی وکیلی- خوئیلر

صورت غائبین روز سه شنبه ۲۴ شهریور

غائبین با اجازه- آقایان: اورنگ – علی بهبهانی

غائبین بی اجازه-آقایان: گنابادی- پالیزی-آقا خان بختیار- ابوالقاسم بهبهانی- تقی زاده - علی وکیلی- خوئیلر

دیر آمدگان با اجازه- آقایان: معتمد دماوندی- منصف – نراقی- دکتر عبده- بهادری- شریعت زاده- مصباح زاده

دیرآمدگان بی اجازه-آقایان: بیات- عامری- دکتر اعتبار- دکتر راجی- سلطانی- رستم گیو- دکتر طبا- دکتر آشتیانی- ناصری- شهاب خسروانی- ملکی- نیکپور- ساعد- اسدی. صورت

غائبین روز پنج شنبه ۲۶ شهریور ماه

غائبین با اجازه- آقایان: معین زاده – ملک پور

غائبین بی اجازه- آقایان: گنابادی- حسن اکبر- جواد عامری- هدایت الله پالیزی- تولیت -تقی زاده - علی وکیلی

دیر آمدگان بی اجازه – آقایان: آشتیانی زاده – مهدی ارباب- دکتر اعتبار- لاهوتی- دکتر راجی – سلطانی- ارباب رستم گیو- منصف- دکتر طبا- فرامرزی- محمد علی مسعودی- سزاوار- قوامی- دکتر عبده- صدر زاده- شریعت زاده- دهقان- اسلامی- شهاب خسروانی- علی اکبر ملکی- نیکپور- مشایخی- قهرمان- کلبادی- ساعد- اسدی.

چون با ورود در دستور مخالفی نبود بدواً آقای ناصر ذوالفقاری بر حسب استجازه قبل طبق ماده ۱۰۹ نظامنامه داخلی مجلس اظهار داشتن آقای بهار اعتراضات من را بر خلاف مراد تعبیر فرموده و مقصود من از مخالفت آقای ارسنجانی با قانون اساسی این نبودکه کسی حق اظهار مخالفت اساسی را برای ایران غیر قابل هضم دانسته و اظهار مخالفت اساسی با آن کرده و حال آنکه هر قانونی مادام که از طرف مجلس تغییر داده نشده بقوت خود باقی و کاملاً محترم است و کسی که با قانون اساسی مخالف است حق ندارد جزء نمایندگان و حافظ و حامی آن باشد بعلاوه همکاری ایشان با متجاسرین و انقلاب قلابی آذربایجان دفاع از آزادی نبوده و قیام بر علیه مملکت بوده‌است و کسانی که آن بساط را برچیدند مرتجع نبوده و نیز ملک داشتن یک خانوادة قدیمی هم دلیل بر ارتجاع آنها نیست و در صورت تجدید اساس پیشه وری وامثال او هم حمایت از مملکت را تجدید خواهیم کرد و بالاخره من نسبت دزدی به آقای ارسنجانی ندادم گفتم کلاهبرداری نموده و چکهای بی محل صادر کرده ضمناً ورقة گراوری را بعنوان مدرک این موضوع از روزنامه مرد امروز ارائه و شرح ذیل آن را قرائت نمودند.

سپس آقای بهار نیز بعنوان ماده ۱۰۹ بعد از اشاره بلزوم آزادی نطق وبیان در مجلس و توجه به سخنان موافق و مخالف و بیان در مجلس و توجه به سخنان موافق و مخالف و دارا نبودن هیچ ملک و عقاری غیر از یک خانة مسکونی راجع به آزادی خواهی آقای ارسنجانی و عضویت ایشان در حزب دمکرات ایران و رأی دادن افراد حزب به نمایندگی ایشان و گناه نبودن تنوع افکار و این که انتقام از گذشته شاید موجب تجدید گذشته شود و لزوم ایجاد اتحاد و رفع اختلاف در مملکت شرح مبسوطی بیان نمودند، آقای عباس اسکندری نیز طبق ماده ۱۰۹ اظهار داشتند مراد من در جلسه گذشته این بود که در مملکت مشروطه باید اصول رعایت شده و روزنامه که یکی از ارکان مشروطیت است باید آزاد باشد و بایستی در مسائل خارجی از آن استمداد کرد و منظور از قابل هضم نبودن قانون اساسی عدم تطبیق آن با شعور و ادراک مردم است و بالاخره باید با عدالت کاری کرد که همه متمول شده و آسایش پیدا کنند. آقای محمد علی مسعودی نیز بعنوان ماده ۱۰۹ در جواب آقای بهار اظهار داشتند که ما در روزنامه به آقایان نمایندگان توهینی نکرده و مخالف آزادی نطق و افکار نبوده و مرتجع هم نیستم آقای دکتر مجتهدی بعنوان مخالفت با نمایندگی آقای ارسنجانی از لحاظ عدم صلاحیت ایشان بواسطه همکاری و موافقت با پیشه وری و متجارسین وطن فروش اجنبی پرست که صدماتی بر اهالی آذربایجان وارد کرده‌اند و داشتن مدال ۲۱ آذر و لزوم جلوگیری از وقوع نظیر این انقلابات قلابی به سبب رد نمایندگی امثال مشاراله شرحی بیان نمودند و آقای آشتیانی زاده اظهار داشتند چیزهایی را که به آقای ارسنجانی نسبت می‌دهند تمام بدون دلیل و خلاف واقع است کما این که ایشان به هیچ وجه مدال ۲۱ آذر ندارند و با دمکراتهای آذربایجان مبارزه نموده‌اند و بالاخره خود آقای ارسنجانی در مقام دفاع از خود اظهار داشتند باید پرده از روی همة کارها برداشته شده و چون تمام اسناد و مدارک قضایای آذربایجان در ستاد ارتش جمع آوری گردیده اگر کوچکترین مدرکی از مداخلات من در آن قضایا ارائه شد برای هر گونه مجازات حاضرم و نیز با ذکر امثله تاریخی از قرون وسطی و دستگاه پاپها در اروپا و همچنین اشاره تمام این نسبتها تهمت و از قبیل تکفیرهایی است که قدما نسبت به جوانان تحصیل کرده و متجددین نموده و می‌نماید و من از پیش قدمان در مبارزة با متجاسرین و برای فداکاری و دفاع از مملکت همیشه حاضر بوده‌ام و بالاخره این مملکت تا صد سال دیگر هم نمی‌تواند رژیم کمونستی پیدا کند.

در این موقع یک ساعت و چهل دقیقه بعد از ظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل و مجلس روز یک شنبه ۲۲ شهریور ۴۰ دقیقه پیش از ظهر بریاست آقای حکمت تشکیل شد.

بدواً مقام ریاست شرحی مشعر بر اظهار تأسف از فوت مرحود آقا میر سید احمد بهبهانی و خدمات پدر بزرگوار و خود آن مرحوم و نه دوره نمایندگی و خانواده ایشان که به اسلام و آزادی و مشروطیت ایران نموده بیان و بالاخره تعزیت و تسلیت از طرف عموم نمایندگان بفامیل جلیل ایشان تقدیم نموده از خداوند متعال ترویح روح آن مرحوم را خواستار شدند و بپاس احترام این ضایعة عظمی مدت یک دقیقه عموم حضار بحال قیام سکوت نمودند و بعداً آقای اورنگ نیز در تعقیب و تأیید بیانات مقام ریاست شرحی دائی باظهار تأثر و تأسف از رحلت مرحوم حسن و حسین پیرنیا و مرحوم می‌رسید احمد بهبهانی بیان نمودند.

آقای رئیس وصول تقاضایی از طرف آقای دکتر معظمی و جمعی را باستناد ماده ۲۳ نظامنامه داخلی مشعر بارجاع گزارش کمیسیونهای قوانین دارایی و بودجه دوره قبل راجع به ساختمانها ی پنج هزار باب خانه ارزان به کمیسیونهیا قوانین دارایی و بودجه فعلی را اعلام و چون مخالفی نداشت به کمیسیونهای مزبور ارجاع گردید.

دراین موقع هیئت دولت به مجلس وارد و آقای نخست وزیر پشت تریبون حضور بهمرسانیده پس از قرائت گزارش مفصلی دائر بر تشریح اوضاع کشور در ابتدای تشکیل دولت ایشان(هشتم بهمن ماه ۱۳۲۴) و اشاره به مشکلات داخلی و خارجی آن زمان از قبیل وجود ارتش‌های بیگانه در داخله کشور و خرابی اوضاع اقتصادی و وجود بازار سیاه در نتیجه عدم کنترل مرزها وانقلاب آذربایجان و کردستان و خوزستان بقصد تجزیه طلبی و تاریکی روابط با همسایه شمالی اظهار داشتند در آن موقع فقط به منظور نجات وطن بنا بفرمان اعلیحضرت همایونی زمام امور را بدست گرفتم و پس از اشاره بعلت تعویق انتخابات دوره پانزدهم و تشریح اقدامات و زحمات نوزده ماهه دوره تصدی خود از قبیل ایجاد روابط حسنه و حسن تفاهم با دولت اتحاد جماهیر شوروی و درنتیجه مسافرت به مسکو و تخلیه کشور از ارتش متفقین و تجدد امنیت عمومی و بهبود وضع قوای تأمینیه کشور و بسط قدرت دول و تحکیم اساس مالکیت بوسیله تعدیل سهم مالک و اضافه کردن سهم رعیت وایجاد قانون کار به منظور اصلاح روابط کارگر و کارفرما و بهبود وضع معیشت کارگران و رفع غائله آذربایجان و کردستان و خوزستان و اصلاح وضع اقتصادی کشور و بازرسی مرزها و اجرای انتخابات دوره پانزدهم بدون هیچگونه اعمال نفوذ بیگانه با پشتیبانی و مساعدت اعلیحضرت همایونی و اتکاء بحق شناسی و محبت‌های ملت ایران و تهیه و تنظیم برنامه هفت ساله برای بهبود کلیه اوضاع کشور و بالاخره رئوس مسائل برنامه دولت حاضر را در ضمن ده فقره باستحضار مجلس رسانیده و آقایان وزیران را بشرح زیر بمجلس شورای ملی معرفی نمودند: آقای جم وزیر دارایی- آقای علی اصغر حکمت وزیر مشاور- آقای منصورالسلطنه عدل غایب وزیر مشاور- آقای موسی نوری اسفندیاری وزیر امور خارجه- آقای هژیر وزیر دارایی- آقای دکتر صدیق وزیر فرهنگ- آقای دکتر سجادی وزیر پیشه و هنر که بعد به وزارت اقتصاد ملی تبدیل خواهد شد-آقای دکتر اقبال وزیر بهداری- آقای احمد حسین عدل وزیر کشاورزی- آقای فروهر وزیر راه- آقای جواد بوشهری وزیر پست و تلگراف. وزیر دادگستری بعداً معرفی خواهد شد وزارت کشور بعهده خود اینجانب خواهد بود.

در این موقع ختم جلسه از طرف آقای اورنگ پیشنهاد وآقای فرامرزی بعنوان مخالفت راجع به لزوم ذکر حقایق در مجلس و اعتراض بر تعویق انتخابات بوشهر مختصری بیان نموده به پیشنهاد ختم جلسه رأی گرفته شد – بقیه مذاکرات راجع به انتخابات لاهیجان شروع شده و آقای ارسنجانی در دنباله مذاکرات جلسه سابق پس از توضیح و تصحیح بعضی از آن مطالب و اشاره به خدمات ایلات ایران و همچنین نسبت بعملیات آقایان ذوالفقاریها در زنجان و ارائه ورقه‌ای راجع به مدافعه یکی از آقایان از حزب دمکرات آذربایجان و اشاره بعلت مخالفت آقایان با اعتبار نامه ایشان بعمل شعبه از حیث طرز تقدی گزارش اعتراض نمودند پس از آن راجع به اظهار نظر نمودن خودشان درمسائل نفت در روزنامه داریا و اشاره باعمال نفوذهای سیاسی انگلستان در جنگ اول و هجوم ارتش متفقین به خاک ایران و عملیات آنها در این جنگ با قرائت چندین مقاله روزنامه داریا و لزوم تغییر رویه سیاسی به مقتضای زمان و تمجید از پیمان مرحوم فروغی با متفقین و مخالفت خود را باعملیات پیشه وری اظهار وبالاخره اشاره به امضای خودشان در قطعنامه مطبوعاتی تقدیمی مجلس دائر بقبول نمایندگی پیشه وری که از طرف اکثر مدیران جراید نیز امضاء شده بود نمودند.

در این موقع یک ساعت و چهل و پنج دقیقه بعد از ظهر بنابه پیشنهاد آقای دهقان جلسه بعنوان تنفس تعطیل و روز دوشنبه ۲۳ شهریور چهل دقیقه از ظهر به ریاست آقای امیر حسین ایلخان نایب رئیس مجدداً تشکیل گردید.

آقای ارسنجانی نیز در تعقیب و تأیید اظهارات جلسات قبل خود بدواً با اشاره بموضوع نفت و قرائت مقالاتی مبتنی بر پیش بینی اهمیت آینده نفت و مود تهدید و تطمیع واقع شدن خود و تعطیل وتوقیف روزنامه داریا و تکذیب نسبت خالی از محل بودن چکهای مستنده و قرائت نامه شکایت سفارت انگلیس و مقایسه نامه‌ای که بیست سال قبل از طرف همان سفارت نوشته شده اظهار داشتند در تمام مدتی که کافتارادزه در ایران بود چیزی در اطراف نفت ننوشته و همچنین در ظرف ۶ سال اخیر با هیچ یک از سفارتخانه‌ها رفت و آمدی نداشته‌اند، سپس راجع به دعوت اقامت قشون خارجی در ایران که بایشان نسبت داده شده بود با اشاره به ورود و اشارات سید ضیاءالدین طباطبائی و مبارزه با آنها مقاله‌ای دائر بر لزوم تخلیه ایران از ارتش متفقین از روزنامه داریا قرائت کردند- پس از آن راجع به روابط با پیشه وری بعد از اشاره به قطعنامه جراید و همچنین مقالات روزنامه آذربایجان مقاله‌ای نیز از روزنامه داریا مشعر برمخالفت با دمکراتهای آذربایجان قرائت نمودند و راجع بلزوم زمامداری آقای قوام السلطنه به مقتضای رعایت سیاست خالجی و حسن اداره و وطن پرستی معظم له شرحی بیان نموده و راجع به فروش اموال آمریکاییها با اشاره به مقاله روزنامه داریا و توقیف آن این معامله رابزیان کشور دانستند و در خصوص مخالفت با قانون اساسی بااشاره بقدمت قانون اساسی بلژیک که مورد اقتباس آن بوده و ذکر شواهدی از اصول این قانون و اظهار عقیده بلزوم اصلاح آن ضمناً اظهار داشتند به هیچ وجه منظور مخالفت با سلطنت نبوده‌است.

در خاتمه با ذکر علت اتخاذ امضای مستعار برای مقالات خود و اشاره بمقاله‌های سرلشکر ارفع و ضرورت لزوم رفرم اجتماعی در مملکت مانند انگلستان به منظور عدم انحصار امور مهمة اداری بحفظ حیثیت اجتماعی خود بیش از موضوع اعتبار نامه اهمیت می‌دهند و لذا تقاضای قضاوت حقیقی از مجلس شورای ملی دارند.

آقای ذوالفقاری بعنواند ماده ۱۰۹ بعضی اظهارات آقای ارسنجانی را ازقبیل دعوی سلطنت پدران خود و تهیه نطق بوسیله اشخاص دیگر و وجود کند و زنجیر در زنجان تکذیب نموده راجع بحزب دمکرات منتسبه به برادر خود اظهار داشتند این حزب غیراز حزب دمکرات آذربایجان بوده‌است.

آقای آشتیانی زاده نیز نسبت به اخطارهای طبق ماده ۱۰۹ ایراد نموده و آقای شریعت زاده نیز بهمین عنوان اعتراض نموده اجازه خواستند آخرین دفاع از آقای ارسنجانی را طبعاً بایستی بعد از تمام ناطقین باشد بایشان واگذار شود.

آقای نورالدین امامی نیز بعنوان ماده ۱۰۹ با اشاره به معنای کلمه مرتجع شرحی از خدمات مرحوم والدخود و همچنین مرحوم میرزا حسن مجتهد را در اداره مشروطیت بیان نموده و نیز از خدمات مرحوم سرلشکر ریاضی قدردانی نمودند.

دراین موقع دو ساعت و ربع بعداز ظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل و روز سه شنبه بیست چهارم شهریور یک ساعت و چهل و پنج دقیقه پیش از ظهر بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

آقای دهقان بیانیه‌ای از طرف اهالی طهران برای قرائت در مجلس تقدیم کردند آقای رئیس نیز اظهار داشتند هیئت دولت برای طرح برنامه حاضر شده‌اند.

آقای جواد عامری پیشنهاد مبنی بر تقدم برنامه دولت تقدیم و پس از توضیح مختصری آقای ملک مدنی مخالف و معتقد بودند از نظر رعایت اصول بایستی تکلیف اعتبار نامه‌ای که مطرح است معلوم و یا بر حسب رأی مجلس موکول به بعد شود وهمچنین بایستی روح مجلس بی جهت تلف نشود و به پیشنهاد آقای عامری رأی گرفته شده تصویب گردید.

در این موقع برنامه دولت مطرح شده آقای مکی پس از اشاره باینکه مقصودشان مخالفت را دولت نبوده و فقط ذکر بعضی مطالب را لازم میدانند بشرح جریانات مدت تصدی دولت آقای قوام در زمان فترت پرداخته و با اشاره بعلت تاریخی پیدایش قانون حکومت نظامی و لزوم اجازة مجلس دربرقراری آن در موقع ضروری و ذکر عملیات خلاف قانون آن از قبیل توقیف بدون دلیل اشخاص و جراید وجلب نظر دولت باحترام قانون اساسی و اعتراض بقانون کیفر گران فروشان و لزوم قائل شدن تجدید نظر در رأی دادگاهها و اشاره به تأثیر نامطلوب تصویبنامه هیئت وزیران راجع به تعیین سهم زارع ومالک ونسبت به ۲۴ میلیون بودجة اتومبیلهای دولتی با جلب توجه اقای وزیر دارایی معتقد بودند لااقل نصف این مبلغ باید به مصرف کارهای تولیدی کشور برسد.

پس از آن راجع به تشکیلات زائده دولتی و بازرسی نخست وزیری وتشکیلات کار و کارگری شرحی بیان نموده وبا ذکر قلم بودجة بانک صنعتی و حقوقهای گزاف آن و مقایسه با رقم بودجه فرهنگ عمومی کشور و لزوم صرف مقداری از آن برای امور ضروری معتقد بودند صرف مقداری از آن برای امور نفعی از این بانک عاید دولت نشده بلکه زیان هم خواهد برد.

درخاتمه راجع به وضع جنگلهای ایران و تأثیر وجود آن در آب و هوا و همچنین صدور پروانه‌های قطع اشجار و مأمورید خودشان وکشف مبلغ مهمی اختلاس و لزوم غرس اشجار و محدویت صدور پروانه نیز شرح مفصلی بیان نمودند.

آقای مهدی ارباب باستناده ماده ۱۰۹ صدور پروانه منتسبة به خود را تکذیب نموده و آقای دکتراقبال وزیر بهداری نیز صدور پروانه قطع چوب منتسبه به آقای اعزاز نیک پی را تکذیب نمودند.

آقای محمد گرگانی بعنوان موافقت با برنامه شرح مبسوطی راجع به تذکر مصائب گذشته و لزوم جبران و جلوگیری آنها از قبیل هجوم اجانب و هرج و مرج اداری و تشکیل دستجات و احزاب و بی تربیتی وضع اقتصادی و فرهنگ کشور و عدم بهداشت وبی نظمی ارتش و خرابی راهها وعدم استفاده از منابع ثروتی و معدنی و اوضاع کشاورزی وترتیب صادرات و واردات و بیکاری وفقرعمومی و لزوم اصلاح قوانین وایجاد امنیت و رسیدگی بشکایات مردم و طبقه زحمتکش بیان نموده تدارک و جبران این امور بوسیلة ایجاد یک اکثریت قوی پارلمانی وانتخاب افراد صالح در تشکیل دولت و تجدیدنظر فوری در کارمندان دولت و انتخاب جوانهای تحصیل کرده و بالاخره اجرای نقشه هفت ساله و مخصوصاً حسن روابط ورعایت بی طرفی ودوستی کامل و احترام متقابل با همسایگان میسر خواهد بود.

در خاتمه نیز شرحی مشعر بر خدمات واطاعت و جانبازی موکلین خود ملت نجیب و وطن پرست تراکمه بعرض مجلس شورای ملی رسانیدند.

آقای وزیر کشاورزی با تشریح وضع جنگلهای ایران و طرز بهره برداری وذکر مقدار مساحت آنها و اشاره بسوء تفاهمات مربوط به صدور پروانه اظهار داشتند مقدار بهره برداری سالیانه از جنگلهای ایران به مراتب کمتر از رشد طبیعی آنها است معذلک این عمل با موافقت مالکین و رعایت اصول فنی انجام می‌شود بعلاوه در صدد تهیه طرحی در این زمینه نیز می‌باشند آقای معتمد دماوندی نیز بعنوان ماده ۱۰۹ راجع به صدور پروانه و مالکیت خودشان از جنگل شرح مختصری بیان کردند.

‎آقای کشاورز صدر پس از اشاره بشرح مأموریت خود از گلپایگان بعنوان نواقص برنامه شرح مفصلی مشعر بلزوم تهذیب قوه قضائیه کشور و رسیدگی به پرونده‌های معوقه و عدم مداخله دولت و وزرای دادگستری وکار قضات به منظور رعایت اصل تفکیک قوا و استقلال قضات و همچنین مقایسه بودجه کل وزارت دادگستری با بودجه اداره املاک واگذاری و لزوم تعیین حقوق مکفی برای قضات و رسیدگی به تخلفات آنان معتقد بودند بایستی این مسائل برنامه دولت ذکر شده‌است.

پس از آن شرح مفصلی مبنی بر شیوع دزدی و اختلاس در کشورو لزوم ذکر مبارزه با این عمل ضمن برنامه دولت و قرائت یک صفحه از روزنامه صدای وطن دائر به اعلام جرمهایی معتقد بودند رسیدگی باین امور که از حدعادی خارج شده بوسیله هیئتی مرکب از شصت نفر ازقضات رشید و درستکاربه ترتیبی که از وکلاء وزراء و اشخاص غیر مستخدم شروع شده به مستخدمین برسد انجام گیرد.

در این موقع ختم حلسه از طرف آقای دهقان پیشنهادو آقای آصف پس از توضیحات مختصری اظهار داشتند برای رسیدگی به امور مملکتی بایستی بجلسات مجلس ادامه بدهیم.

دراین هنگام (یک ساعت بعد از ظهر) حلسه بعنوان تنفس تعطیل و روز یکشنبه ۲۶ شهریور ماه ساعت ده و ده دقیقه صبح بریاست آقای رضا حکمت تشکل گردید.

آقای کشاورز صدر دنباله مذاکرات جلسه پیش راجع به قانون حکومت نظامی و عدم تأمین قضایی و آزادی قلم و زبان و سوء استفاده‌هایی که ا ز ماده ۵ و ۸ این قانون شده از قبیل توقیف اشخاص و جراید معتقد بودند اگر هم نبایداین قانون الغاء شود لااقل بایستی اصلاح این دوماده دربرنامه دولت قید شود و نیز راجع به اهمیت و احترام جراید با اشاره به مندرجات بعضی از آنها و لزوم پشتیبانی جراید از دولت معتقد بودند رسیدگی بجرائم آنها بایستی در سازمان مخصوصی بعمل بیاید.

راجع به مالیات بر درآمد با اشاره به کسر رقم مالیات بر درآمد با لحاظ عدم تحمیل بر درآمدهای زائد بر حد طبیعی و همچنین لزوم وضع مالیات بر اتومبیل و اشیاء لوکس و مراقبت در اجرای تعرفه گمرکی شرحی بیان نموده و پس از توضیحات نسبت به طرح قانون کار موضوع ماده سوم برنامه و بانک صنعتی ومقایسه آن با مؤسسات شخصی معتقد بودند بهبود حال کشاورزان جز با یک انقلاب فلاحتی صورت پذیر نیست پس از آن نسبت به تقلیل کارمندان موضوع ماده شش برنامه شرحی بیان نموده در خاتمه پس از ذکر صداقت و وطن پرستی اهالی حوزه انتخابی خودشان (لرستان) نسبت به احتیاجات آنها از قبیل بهبود وضع زراعت و بهداری و لزوم استرداد املاک آنها از طرف اداره املاک واگذاری و هم چنین نسبت به استرداد املاک این کلهر جلب توجه دولت را نمودند.

آقای وزیر دارایی در پاسخ بیانات آقای مکی و کشاورز صدر با اشاره به سکوت و تصدیق ضمنی مجلسهاس گذشته مواقع برقراری حکومت نظامی و لزوم کیفر گرانفروشان و ضرورت تکثیر صدی پانزده سهم زارع از نظر رفاه حال آنان و ایجاد کمیسیونی از اشخاص بیغرض برای تقلیل مخارج زائده و اتومبیلهای دولتی و نیز اشاره به وضع بانک صنعتی و جلوگیری از تبلیغت موجوده در آن راجع به استقلال قضات و عدم دخالت قوه قضائیه معتقد بود هیچ یک از ارکان چهارگانه مشروطیت نباید در اختیارات دیگری مداخله کنند. راجع به بودجه اظهار داشتند کسر عواید به مقداری که آقای کشاورز صدر اظهار کردند نیست معذلک در ششماه گذشته علاوه بر پرداخت مخارج و قسمتی از قروض دولتی مقداری هم زیادی موجود است. در موضوع مبارزه با دزدی و شروع آن از مجلس با تذکی و تأکید لزوم حفظ احترام و شئون مجلس شورای ملی که همیشه حافظ استقلال و عظمت کشورو مظهر افکار مردم می‌باشد عقیده داشتند تنها وسیله این مبارزه و راه منحصر آن تطبیق دخل و خرج عمومی به یکی از دو راه تکثیرثروت یا تقلیل مخارج می‌باشد چنانکه در برنامه دولت هم اهمیت زیادی به نقشه اقصادی داده شده و در سایه وحدتی که امروز در مملکت ایجاد شده و بایستی مورد قدر دانی نیز واقع شود زمینه اصلاحات مهیا شده‌است.

آقای اردلان بعنوان مدافع برنامه پس از مقایسه اوضاع کشور در ابتدای زمامداری دولت حاضر با وضع فعلی و لزوم تثبیت و نگاهداری این دولت تا آخر دوره ۱۵ وتأیید حسن روابط با همسایگان خصوصاً از نظر روابط اقتصادی و تذکر اهمیت قضیه آذربایجان و تأسیس حزب دمکرات ایران معتقد بود نه فقط با دزدی مبارزه باید کرد بلکه بوسیله پشتیبانی دولت باید در این راه به جهاد پرداخت. راجع به استقلال قضات با اشاره به اصول مربوطه قانون اساسی و تفسیری که در مجلس بعمل آمده تقاضای توجه دولت را داشته و نیز پس از اشاره به مندرجات جراید و لزو حفظ حیثیت و شرافت اشخاص از طرف نویسندگان نسبت به سیاست اقتصادی کشور و قانون انحصار تجارت خارجی نیز توجه دولت را جلب نمودند. در خاتمه پس از اشاره به قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی به شرح احتیاجات حوزه انتخابیه خود کردستان از قبیل ساختمان راه شوسه بین کرمانشاه و میاندوآب و فروش کارخانه برق همدان که تصمیم فروش آن نیز گرفته شده‌است به شهرداری سنندج و گذرنامه زیارت بیت الله و تأسیس کارخانه قند سازی پرداخته نسبت به زمامداری و حسن سیاست خارجی و داخلی آقای نخست وزیر اظهار امیدواری نمودند.

در اینموقع آقای نخست وزیر آقای رضا تجدد را به سمت معاونت وزارت دادگستری به مجلس شورای ملی معرفی نمودند و بقیه مذاکره در برنامه به تقاضای آقای نخست وزیر به جلسه آینده موکول شد.

آقای حاذقی پیشنهاد نمودند اعتبار نامه آقای ارسنجانی مطر ح شود. آقای رحیمیان بعنوان مخالف توضیح مختصری دادند چون عده کافی نبود جلسه به روز یکشنبه ۲۹ شهریور ماه ساعت هشت ونیم و دستور بقیه همین جلسه تعیین و مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد.

رئیس- آقای حائری زاده نسبت به صورت جلسه نظری دارید.

حائری زاده- راجع به صورت جلسه عرضی نداشتم.

رئیس- آقای مسعودی نسبت به صورت جلسه‌است؟

محمد علی مسعودی- اخطار نظامنامه‌ای داشتم.

کشاورز صدر- بنده نسبت به صورت جلسه عرضی دارم.

رئیس- آقای دهقان نسبت به صورت جلسه نظری دارید؟

دهقان- بنده عرض دیگری داشتم.

رئیس- آقای آشتیانی زاده نسبت به صورت جلسه نظری دارید؟

آشتیانی زاده – بلی بنده باید با کمال تأسف عرض کنم اظهاراتی که در مجلس می‌شود، در پارلمان می‌شود در موقع انعکاس در بعضی از جراید این اظهارات کاملاً مسخ می‌شود روی نظر خصوصی و اغراق خصوصی که با بعضی اشخاص دارند، عرض می‌کنم بنده در موقع دفاع از اعتبار نامه آقای ارسنجانی عرض کردم در پارلمان که آقای ارسنجانی به بعضی از سران ارتش که آن سران ارتش به مرحوم رضا شاه فقید هم خیانت کرده بودند حمله کردند بعد در جراید دیده شد….

رئیس- جراید را کاری ندارم نسبت به صورت جلسه صحبت کنید.

آشتیانی زاده – بلی صورت جلسه را عرض می‌کنم تقاضا می‌کنم در صورت جلسه قید شود که بنده تمام سران ارتش را عرض نکردم و به ارتش توهین نکردم البته ارتش محترم ملت است و ملت محترم ارتش است واگر گفته‌ام مربوط به بعضی ازسران ارتش بوده که خیانت کردند.

رئیس-اصلاح می‌شود. آقای رضوی (امامی-آقای رئیس بند اول اجازه خواستم) اگر بود منشی‌ها می‌نوشتند.

رضوی- عرض بنده نسبت به اصل صورت جلسه‌است بنده در جلسه اسبق تقاضا کردم که حتی المقدور مقرر بفرمایند صورت جلسه بعنوان تنفس تعطیل نشود الان ملاحظه می‌فرمایید که صورت جلسه هفت جلسه را اینجا خواندند، ابتدا باید عرض کنم که صورت جلسه نماینده هر جلسه‌است و روحیه هر دوره‌است واز این جهت است باید حتی الامکان خالی از عیب و نقص باشد از این جهت بنده تقاضا می‌کنم از مقام ریاست که هر جلسه تا هر جا که خاتمه پیدا مکند همان جا را خاتمه جلسه قرار بدهند وبعد جلسه دیگری مقرر بفرمایند که قرائت بشود.

رئیس- آقای کشاورز صدر نسبت به صورت جلسه نظری دارید؟

کشاورز صدر- بنده راجع به بانک صنعتی عرض کردم که بطور اجمال واختصار گفته شد روزنامه‌ها هم همان اجمال و اختصار را نوشتند چون سوء تفاهمی رخ داده‌است بنابراین خواهش می‌کنم که عرایض بنده را در صورت مجلس وارد کنند و آن این است که بند عرض کردم که وضع بانک صنعتی خوب نیست و استدلال بنده هم این بود بانک صنعتی که کارخانه‌های عظیمی دارد و متعلق به آن بانک است می‌بایستی از این راه یک درآمد هنگفتی داشته باشد که بتواند وضع کارگران این مملکت و زندگانی آنها را اداره و مرتب بکند وراجع به آقای هراتی نیز اشاره ا کردم این را که بنده از این باب عرض کردم که واقعاً عدم رضایت کامل و ایراد کافی را به آنجا کرده باشم و به این دلیل نسبت به یک عده‌ای از آقایان مهندسی پاکدامن و مأمورین فنی لایق و پاکی که در کارخانجات دولت هستند ممکن است بر بخورد بنابراین بنده توضیح می‌دهم که مقصود بنده این بوده که اگر آزادی عمل و اختیار تام به امثال آقایان مهندسین مثل مهندس معظمی، مهندس زنگنه بدهند اینها بانک را خیلی بهتر از این اداره می‌کنند و وضع بانک بهتر از این خواهد شد این اشخاص بسیار مردمان صحیح العملی هستند یکی هم گفتگوی آقای برخوردار و آقای دکتر نصیری بود که بنده عرض کردم اینها هم مردمان بسیار صحیح العملی هستند و بایستی آقایان را فرستاد در یانک صنعتی از وجودشان استفاده کرد بدبختانه این عرض بنده مصادف بوده‌است با خنده حضار و آقایان خیال کرده‌اند که بنده از باب تمسخر گفتم و حال آنکه این نیست و هر دو نفر این آقایان از مردمان صحیح العمل و درستند.

رئیس- بسیار خوب. آقای امامی.

امامی- عرض کنم مطابق تصمیمی که گرفته شده صورت جلسه‌ها را خیلی خلاصه می‌کنند و روزنامه رسمی هم صورت جلسه‌ها، یعنی مال هر جلسه را طبع نمی‌کند که در جلسه دیگر در دسترس نمایندگان بگذارند چند جلسه‌است که مثلاً حالا هنوز جلسه روز دوشنبه را آقایان نمایندگان می‌بینند و آن وقت این صورت جلسه خلاصه تصویب می‌شود ووقتی صورتجلسه مفصل را در روزنامه رسمی می‌خوانیم میبینیم با این صورت جلسه فرق دارد و این ممکن است در بعضی موارد تأثیر مهم داشته باشد مقام ریاست باید در یکی از این موارد تصمیم بگیرند یا صورت جلسه رسمی که در روزنامه رسمی نوشته می‌شود آن را قبل از تشکیل جلسه به آقایان نمایندگان بدهندکه هر اعتراضی دارند در صورت جلسه بکند یا این که صورت جلسه مشروح باشد.

رئیس- پنج جلسه بطوری که آقایان اطلاع دارند بعنوان تنفس تعطیل شده‌است و اگر صورت مشروح جلسات طبع و نشر نشده‌است باین جهت است والا اداره روزنامه رسمی موظف است که روز بعد صورت جلسه را طبع و نشر بکند (صحیح است) آقای سزاوار.

سزاوار- بنده عرضم راجع به صورت مجلس و خلاصه نویسی بود که این قضیه مکرر در مجلس توضیح داده شده و باز هم توجهی به این موضوع نشده زیرا اگر بنا شود که این اظهاراتی که از طرف نمایندگان می‌شود به طور مشروح و مفصل نوشته شود سه ربع ساعت است که الان وقت ما صرف شده‌است برای پنج جلسه یعنی برای قرائت صورت جلسه بنابراین بنده عرض کردم، در یک جلسه دیگری هم آقایان و خود بنده این تذکررا دادم خلاصه نویسی اشاره به رئوس مطالب است رئوس مطالب را اگر به آن اشاره کردند کافی است آن وقت اگر کسی صورت مشروح را میخواهدالبته مذاکرات مفصل را که در مجله رسمی از طرف مجلس طبع و نشر می‌شود آن را مطالعه می‌کنند و به نظر ‎‎آقایان می‌رسد.

رئیس-ملاحظه می‌کنید که یک عده‌ای از آقایان عقیده دارند که مشروح تر نوشته شود و آقایانی که بیاناتشان مشروح نوشته نشده هر جلسه اعتراض می‌کنند. آقای امینی.

امینی- اشتباهاً آقای جواد عاملی را غائب بدون اجازه نوشته‌اند در صورتی که بوسیلة بنده از مقام ریاست کسب اجازه کردند.

رئیس-اصلاح می‌شود. آقای حاذقی.

حاذقی- آقایان نمایندگان محترم مسبوقند در جلسة روز پنج شنبه بعد از آنکه در اثر کسالت ریاست محترم دولت تشریف بردند بیرون، بنده پیشنهاد کردم که اعتبار نامه آقای ارسنجانی مطرح بشود و غرض این بود که مجلس بنیشیند، بنده معتقد باین اصل هستم که بایستی مجلس نمونه پرکاری و فعالیت بیشتری باشد(صحیح است) زیرا مملکت ما احتیاج به فعالیت تمام طبقات مؤثر دارد فعالیت مجلس به تمام معنی در شئون مملکت مؤثر است. از لحاظ اینکه آن روز اکثریت بای اخذ رأی نبود و از طرفی یکی دو نفراز آقایان نمایندگان محترم مستحضرند ک با حضور هیئت محترم دولت الان برنامة هیئت دولت مطرح می‌شود بنابراین با موافقت آقایان پیشنهاد خودمر را مسترد می‌دارم و امیدوارم که برنامه دولت مطرح شود(صحیح است) رئیس- بنده خیال کردم آقای حاذقی هم نسبت به صورت جلسه اعتراضی دارند، صورت جلسات ۱۹و ۲۲ و ۲۴… (اردلان- آقا بنده نسبت به صورت جلسه عرضی داشتم)… شما اعتراض دارید؟

اردلان- بلی

رئیس- اسم شما را نوشته‌اند یا خیر؟

اردلان- عرض بنده این بود که اگر خلاصه نوشته شده بود بنده اعتراض نمی‌کردم(بعضی از نمایندگان- اعلام رأی شده‌است آقا) ولی در صورت جلسه یک اشتباه خیلی بزرگی شده بود راجع به عرض بنده و آن این بود که آقای منشی فرمودند که بنده عرض کردم تفسیر قانون اساسی راجع به استقلال قضات در مجلس است و حال آنکه بنده گفتم کمیسیون قوانین دادگستری برخلاف قانون اساسی حق نداشته این را تفسیر بکند و تفسیر کرده‌است.

رئیس- بسیار خوب اصلاح می‌شود.

فولادوند- اتفاقاً در مجلس تفسیر شده‌است.

رئیس- صورت مجلس جلسات پنجگانه قبل تصویب شده چون آقای حاذقی استرداد کردند پیشنهاد خودشان را آقای ممقان تمنا می‌کنم تشریف بیاورند بیاناتشان را بکنند.

حائری زاده- اخطار قانونی دارم.

رئیس- برطبق چه ماده‌ای است؟ تأمل بفرمائید قرائت بشود، مخالفتی با نظامنامه نداشته باشد.

حائری زاده- بر طبق ماده ۱۰۲ (ماده ۱۰۲ به شرح زیر قرائت گردید:)

ماده صدو دوم- افتتاح حساب و حفظ ترتیب مذاکرات و اجرای نظامنامه و حفظ نظم به عهده رئیس است هر یک از نمایندگان درصورتی که از نظامنامه تخلفی شود حق دارد مراتب را اخطار نماید.

حائری زاده- متمم این ماده را بخوانید.

رئیس- تخلف از چه ماده‌ای شده‌است.

حائری زاده –از ماده ۱۰۸ من توضیح می‌دهم حق من از ماده ۱۰۲ است ماده ۱۰۸ را هم می‌خوانم، (در مباحثات ناطقین باید متناوباَ به ترتیب مخالف و موافق نطق نمایند) این رویه از قدیم بود موافقین اعم از اینک وکیل باشد یا وزیر باشد یا معاون وزیر باشد یا مخبر کمیسیون باشد…

رئیس- بقیه ماده را بخوانید آقای حائری زاده تأمل کنید بقیه ماده را بخوانند.

حائری زاده- چشم چشم اطاعت«درباره وزراء یا معاونین آنها و یا مخبرین کمیسیونها که مأمور تأیید و دفاع لوایح یا طرح قانونی هستند لازم به ثبت اسم نیست»(صحیح است) اینها وزیر یا معاون.

رئیس- تمام را بخوانید آقا «هر وقتی که اجازه نطق بخواهند به آنها داده می‌شود»

حائری زاده- شما توضیح مرا اجازه بفرمائید تمام شود آن وقت قرائت بفرمائید. این ماده قانون دو تکلیف معلوم کرده‌است یک تکلیف این است که یک موافق یا مخالف صحبت بکند، آقایان وزراء و معاونین و مخبرین هم جزو ناطقین هستند البته صامت نیستند آنها ناطقند وقتی جزء ناطقین هستند می‌گوید یک موافق یک مخالف حرف بزند(صحیح است)

فولادوند- این طور نیست.

حائری زاده- وقتی که یک وزیری آمد حرف زد جای یک موافق را می‌گیرد(صحیح است) (بعضی از نمایندگان- صحیح نیست) (زنگ رئیس)

رئیس- شلوغ نکنید آقایان اجازه بفرمائید.

حائری زاده- اجازه بفرمائید حرف بنده تمام بشود. اگر باب این مفتوح شد که وزراء بدون نوبت حرف بزنند ماهم قبول داریم وقتی نوبت موافق شد آزاد هستند که جای یک موافق را بگیرند(صحیح است) و حرف بزنند ماشاءالله ما در حدود ۲۲ و ۲۳ نفر وزیر ومعاون داریم یک نفروقتی که بعنوان مخالف برنامه حرف زد ۲۲ نفر بموجب تفسیری که شما می‌کنید حق دارند متناوباً بیایند از این لایح دفاع بکنند و نوبت به مخالف نرسد این ترتیب صحیح نیست این جا حقی است که از اقلیت تضییع شده‌است من اخطار می‌کنم (صحیح است)

رئیس-همچو چیزی نیست.

فرامرزی- آقا اجازه می‌خواهم، صحیح نیست آقا.

رئیس- این طور نیست در برنامه دولت یا لوایحی که هست، مخصوصاً در برنامه دولت، در خارج تابلویی گذاشته می‌شود، مخالف و موافق ثبت اسم می‌نمایند وزراء هر وقت اجازه نطق بخواهند به آنها داده می‌شود وآنها جزو موافق یا مخالف دولت حساب نمی‌شوند واین اعتراض آقا وارد نیست بنابراین وزراء علیحده صحبت می‌کنند. آقای ممقانی بفرمائید.

حائری زاده- آنها جزو موافقین دولت هستند.

سزاوار- بنده اجازه خواستم یک توضیحی در این باره بدهم.

- بقیه مذاکره در برنامه دولت

۲- بقیه مذاکره در برنامه دولت

رئیس- توضیحی ندارد بفرمائید آقا توضیح لازم ندارد. آقای ممقانی.

ممقانی- آقایان نمایندگان محترم در این موقع که برنامه دولت مطرح است و آقایان نمایندگان از سوء اداره دولت و اختلاس و ارتشاء بعضی از مأمورین شکایت می‌نمایند از موقع استفاده نموده لازم دیدم البته در اطراف اهمیت و قدسیت وظیفه نمایندگان دولت که امروز اداره حکومت اسلامی به دست آنها سپرده شده صحبتی نمایم آقایان الحمدالله ما مسلمان هستیم و بر طبق قانون اساسی دین رسمی ایران اسلام است(صحیح است) دولت ما دولت لائیک نیست(بعضی از نمایندگان- دولت چیست آقا؟) و به مقتضای احکام دین حنیف اسلام باید متوجه قدسیت واهمیت وظایفی که بر عهده گرفته‌ایم باشیم واحترام مقام نمایندگی خود را رعایت نماییم زیرا این مقام که ما آن را اشغال نموده‌ایم مقام خلفاء و اولیاء اسلام است، آقایان دین اسلام مثل سایر ادیان به تنهایی دین اخلاق وموعظه نیست حضرت مسیح می‌فرماید اگر سیلی به صورتتان زدند ن طرف صورتتان را برگردانید ولی قرآن کریم می‌فرماید من اعتدی علیکم فاعتدو اعلیه بمثل ما اعتدی علیکم، دین اسلام فقط عبارت از فروع نیست بلکه اساس آن توحید و محفظه آن وجود حکومت اسلامی است که علمای اسلام به بیضه اسلام و علمای حقوق بحاکمیت ملیه تعبیر می‌نمایند معنی الست اولی بالمؤمنین من انفسهم را در اسلام بیان فرموده، حاکمیت ملیه و سازمان بدون مداخله بیگانگان لازم وملزم دین اسلام است اهمیت این تشکیلات در اسلام به درجه‌ای بزرگ است که صاحبان دین اسلام و اصحاب گرامش در راه حفظ آن از جان می‌گذشتند، قضیه غزوه احد و خندق شاهد مدعی است که هر آن احتمال شهادت آن وجودهای مقدس داده می‌شود در دین اسلام جهاد برزن واجب نیست ولی دفاع از بیضه اسلام که از آن تعبیر به حاکمیت ملیه می‌نماییم واجب است، البته کیفیت دفاع و نحوه آن در هر عصر به مقتضای همان عصر مختلف است ملت بایدمالیات قانونی خود را بپردازد این یک نوع دفاع ملی است و از اعمال هرگونه حیله و تزویر از دادن مالیات اجتناب نماید افراد ملت در تکثیر ثروت، تجار در صادرات، زارع در زراعت، اهل صناعت در صنعت باید بکوشند، این هم یک نحو دفاع ملی است، تجار بصادرات مملکت در هر زمان بیشتراز واردات اهمیت بدهند چون که ثروت این مملکت روح حیاتی آن ملت است، دولت در صرف بیت المال مسلمین(دارایی) باید کمال احتیاط را بعمل آورد (صحیح است) مأمورین وزرات خانه‌ها که هیئت حاکمه از آنها تشکیل یافته انجام وظیفه نمایند امرا و افسراو و پایوران وافراد لشکری و ژاندارمری و شهربانی باید بدانند که اینها مقام اصحاب کرام را در اسلام دارند و حافظ و نگهبان بیضة اسلام هستند، دقت تمام در انجام وظیفه نماید آیه شریفه واعدوالهم ما استعطم من قوه و من رباط الخیل یک امرواجب الاطاعی الهی است که وظیفه مسلمین را در هر عصر و زمان معین فرموده(یکی از نمایندگان- چه ارتباط به برنامه دارد) لزوم انتخاب نمایندگان صالح و با ایمانو عالم به مقتضیات زمان برای حفظ استقلال و حاکمیت اسلام محتاج به دلیل نیست، حجج اسلام نجف اشرف چهل سال پیش تشخیص دادند که با اراده یک شخص ولو عاقل و کامل باشد نمی‌تواند حکومیت اسلامی را حفظ نمود فتوی دادند که مشروطیت لازم و واجب است (صحیح است) یعنی در مشروطیت عقلاء و علمای عالم به مقتضیات عصر از طرف ملت انتخاب بشوند اینها بیایند حاکمیت ملیه را اداره کنند و در آنجا حقیقتاً قوانینی که لازم است برای حفظ مملکت آنها وضع کنند وچون ملت آنها را مطاع میداند آن قوانینی را که وضع کرده‌اند لازم الاطاعه میدانند و فرمودند مخالفت با مشروطیت مخالفت با امام زمان است چرا؟ برای اینکه حقیقتاً تشخیص دادند که بدون مشروطیت، بدون آراء نمایندگان حقیقی ملت نمشود مملکت را اداره کرد تقریباً در این زمینه خداوند مکرم می‌فرماید و لیکن منکم امه یدعون بالخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عین المنکر(صحیح است) بدرجه‌ای مقام حکومت اسلامی در اسلام بزرگ است که حضرت امیر بعد از رحلت پیغمبر وقتی که عشایر عرب اطراف مدینه مرتد شدند خیال حمله به مدینه را داشتند می‌فرماید من خود را مستحق خلافت می‌دانستم ولی دیدم اگر من به مقام اخذ حق مردم برآیم اختلافی بین مسلمین حاصل می‌شود و این تشکیلات حکومت اسلامی که مبنای اسلام از بین می‌رود رفتم سازش کردم تا نگذارم این حکومت اسلامی از بین برود اهمیت حکومت اسلامی در دین اسلام خیلی مهم است، ایرانیان وظیفه خودشان را نمیدانند در زمان خلافت حضرت امیر اختلافی بین آن بزرگوار و یک نفر یهودی واقع شد آمدند به محکمه خلیفه مسلمین خود آن حضرت در محکمه حاضر گردید قاضی باحترام حضرت خواست بلند شود حضرت منع فرمود و امر فرمود بنشین یعنی در مقابل قاضی که خودم نصب کرده‌ام نمی‌نشینم بلکه در مقابل تشکیلات حکومت اسلامی ایستاده‌ام و احترام بآن مقام احترام به دین اسلام است نه شخص قاضی.

در رعایت بیت المال مسلمین آنقدر رعایت احتیاط را ملحوظ می‌فرمودند وقتی که رسیدگی بمحاسبات بیت المال مسلمین می‌کردند یک شخصی فرا رسد و حضرت چراغ را خاموش کرد وارد از حضرت علتش را پرسید حضرت فرمود این شمع از بیت المال مسلمین خریده شده در امور شخصیه خودم نمی‌توانم مصرف بکنم. می‌فرماید یک روز دیدم بردارم عقیل دست اطفال خود را گرفته و خیلی پریشان بود دیدم رنگشان بر اثر فقر و پریشانی پریده می‌خواست یک صاع یعنی یک من زیاده از حق خودش به او بدهم گفتم تو برادر من هستی من اگر یک صاع بدهم می‌خواهی مرا در پیشگاه الهی مسئول قرار بدهی من چطور می‌توانم از بیت المال مسلمین به تو ببخشم. آقایانی که امروز از این بیت المال مسلمین از این فقرا و ضعفا، از این بدبختا برای حفظ مملکت اسلامی می‌گیرند، آیا سزاوار است که آنها را در امور شخصیه خودشان استعمال کنند؟(یکی از نمایندگان- ابداً، ابداً) شما در روزهای جمعه بروید شمیران آن میدان تجریش را ببینی این اتومبیلهای دولتی آنها رژه می‌دهند، عجبا، این برای حمل و نقل زنها مأمورین دولت به آنها داده شده‌است یا برای اداره امور مسلمین؟ وقتی خلیفه ثانی از مدینه براب تسلیم بیت المقدس به آنج حرکت می‌کرد مردم بیت المقدس منتظر بودند که خلیفه مسلمین کی خواهد آمد که این مملکت رابه او تحویل بدهند دیدند که یک عربی سوار شتر شده‌است افسار شتر در دست یک عرب دیگری است پرسیدند که از خلیفه در راه خبری دارد که کی می‌آید آن شخص که افسار شتر دستش بود گفت خلیفه منم آنها تعجب کردند، ایشان نخواستند از بیت المال مسلمین در مدت سی، چهل روز مسافت طولانی یک شتر دیگری کرایه کنند و با تناوب سوار شتر شدند و این همه مسافت را به همین نحو طی کردند اینطور نسبت به صرف بیت المال مسلمین که اساس حیاتی مملکت است احتیاط کردند. علمای حقوق می‌فرمایند حاکمیت و استقلال حق طبیعی هر ملت است هر ملت حق دارد در کشور خود بدون مداخله بیگانه زندگی کند(صحیح است) ژان ژاک روسو در باب سیم کتاب عقد اجتماعی می‌نویسد حاکمیت ملیه غیر قابل تجزیه و غیر قابل ترک و غیر قابل توکیل است (صحیح است)یک دولتی حق حاکمیت خودش را به دیگری نمی‌تواند بدهد(صحیح است) و درجای دیگر می‌نویسد حاکمیت امروجدانی است شرکت برادر نیست(صحیح است) یک حکومت یک مملکت (صحیح است۹ علمای حقوق معتقدند مرجع حاکمیت ملیه یکی است و آن قوه تشریعیه(مجلس شورای ملی) است و باید اراده ملت در آنجا تمرکز یافته و به وسیه قوه اجراییه به ملت تحمیل شود حاکمیت حقیقی با نمایندگان ملت است(صحیح است) دولت بدون تصویب نمایندگان نمی‌تواند یک پشیز در اموال دولتی تصرف نماید(صحیح است) دولت محکوم است مجلس حاکم(صحیح است) به این مناسبت عرض کردم اهمیت و قدسیت مقام خودتان را بدانید باز یکی از علمای حقوق می‌نویسد وجود قوت دیگری در مقابل دولت منطقی نیست بایست در مملکت فقط یک قوت باشد آن هم قوت دولت این امر در تاریخ ۱۷۹۳ از طرف مجلس کنوانسیون فرانسه اعلان و در قوانین اساسی فرانسه که کراراً تجدید گردیده تصویب و اعلام شده‌است علمای حقوق استقلال و حاکمیت ملی را اینطور بیان می‌فرمایند که حاکمیت دست ملت و غیر قابل تجزیه‌است این امر در قوانین اساسی فرانسه که مکرر تجدید شده تصریح شده‌است که حاکمیت غیر قابل تجزیه‌است علمای حقوق معنی استقلال و حاکمیت ملیه با اینطور معنی می‌کنند استقلال دو قسمت است استقلال در سیاست داخلی، استقلال در سیاست خارجی، سیاست خارجی معلوم است استقلال در سیاست داخلی عبارتست از استقلال در اداره امور کشور، در امور قضائی، در امور مالی، در امور لشکری هر دولتی که در تمام این امور استقلال نداشته باشد مستقل نیست مستقل ناقص است دولتهایی که بعنوان حقوق کاپیتولاسیون در کشور آن دولت مداخله می‌کردند یعنی در باره تبعه خودشان حق قضاوت داشته‌اند میگویند این تجاوز به حقوق دولت و ملت است نبایستی آن را قبول کرد کجا رسد درباره تبعه همان کشور(صحیح است) میگویند هر ملتی که در کشور دیگر زندگی می‌کند ولو اینکه تبعه دولت خیلی قوی باشد باید تابع قوانین آن کشور باشد(صحیح است) خدا رحمت کند رضا شاه فقیر را مسئله کاپیتولاسیون که یک بلای عظیمی بود رفع نمودند و زنجیر اسارت را از گردن ایرانیات برداشت، کاپیتولاسیون مقدمه استعمار و استثماری بودکه به ملل شرق تحمیل گردیده بود(صحیح است) ملتی که حق نداشته باشد از در دارایی خودش تصرف نماید و حق طبع اسکناس نداشته باشد آن دولت وملت در این عصر چطور می‌تواند زندگی بکند با آقای ساعد چندی قبل صحبت می‌کردم می‌فرمودند تقریباً ده پانزده سال پیش در نظرم نیست به مناسبت عید می‌خواستند به اعضای وزارت خارجه حقوق بدهند دولت پول نداشت بیست و پنج هزار تومان خواستند استقراض کنند رفتند پیش بانکهای خارجه استقراض کنند آنقدر شرایط مالایطاق تحمیل کردند که ما رفتیم یک عریضه‌ای نوشیتم به وزارت امور خارجه گفتیم ما حقوق نمی‌خواهیم.

بعد از الغای کاپیتولاسون که دولت ایران در امور اداره مالیه خودش مستق شد و موفق به چاپ اسکناس شد دیدند این همه راهها، راه آهن و مؤسسات ایران ایجاد شد و الان هم آن حق را نداشتیم چرخهای دولت را کد می‌ماند (صحیح است) آقایان نتیجة این قبیل مداخلات در تاریخ بشر را ملاحظه کنید و تاریخ امم مشرق را نیز مطالع نمایید این قبیل مداخلات که به حقوق ملل شرق تحمیل شده منتهی به متلاشی شدن آن مملکت گردیده‌است. دولت عثمانی یک وقتی بزرگتری دولت اروپا بود، در اثر بعضی از غفلتهای رجال جاهل آن مملکت که ملتفت به عواقب وخیم کاپیتولاسیون نشده بودند نتیجه آن شد که دولت عثمانی متلاشی گردید و آن دولت عثمانی از بین رفت. بعد از مغلوبیت ایران در جنگ روس و عقد معاهده ترکمن چای البته ما مغلوب بودیم دولت وملت غالب هر تحمیلی را می‌توانند می‌کنند، البته هر چه که دولت غالب گفت مغلوب باید قبول بکند یعنی اگر یک نفر از تبعه آنها مرتکب جرم و جنایتی می‌شد دولت ایران حق محاکمه و مجازات آنها رانداشت، البته میدانید که این امنیت مملکت را متزلزی می‌کند دولت باید خودش در مملکت خودش حاکم بالاستقلال باشد. هر کس می‌خواهد باشد، ولی ما هم مغلوب بودیم چاره نداشتیم، البته دول معظمه هم از آن استفاده کردند ولی تعجب می‌کنم که ما این حق را به بلژیک، یونان، هلند، و امثال آنها که نه با ما همسایه ونه قوی هستند به آنها داده‌ایم و تا بحال من نفهمیدم چرا ما این حق را به آنها داده‌ایم؟ اگریک تبعه یونانی می‌آمد در مملکت ما نسبت به شخص اول مملکت یک سوء قصدی می‌کرد دولت ایارن حق تعقیب و محاکمه او را نداشت (اردلان- کاپیتولاسیون لغو شده آقا) (بعضی از نمایندگان- حالا همچو چیزی نیست) (زنگ رئیس) (بعضی از نمایندگان- آقا بگذارید صحبت کنند)البته، عرض کردم که خدا رحمت کند رضا شاه فقید را که این زنجیر اسارت را از گرد ما برداشت(صحیح است) قسمت دیگر راجع به حکومت ۱۸ ماهه آقی قوام السلطنه‌است البته هیچ وقت فراموش نمی‌کنم نسبت به آذربایجان لطف فرمودند وعده‌هایی دادند که برای آذربایجان کمک بکنند ولی ما چون وکیل ولو اینکه از هرناحیه‌ای انتخاب شود وکیل تمام کشور است (صحیح است) آن وکیل باید در تمام شئونات کشور مداخله نماید و مداقه کند و اگر ببیند یک عملیاتی مخالف قانون شده‌است ولواینکه به آدم خیلی لطف داشته باشد وظیفه شخص این است که آن عملیات را بگوید(صحیح است) البته آقایان میدانید در دولت مشروطیت وظایف وزراء و رئیس الوزراء معین است اینها تماماً حدود وظایف شان تصریح شده‌است در سیاست عمومی دولت کفالت متسلسبه ولی دارند یک وزیر حق ندارد در کارهای وزیر دیگر مداخله بکند، یک وزیر دارایی به وزیر دادگستری نمی‌تواند بگوید که تو وقتی می‌خواهی قاضی را تعقیب بکنی باید با موافقت من تعقیب کنی و همچنین وزی دادگستری هم حق ندارد ولی هرکسی در اداره خودش مستقل ایت و رئیس الوزراء وظیفه اش ریاست در کابینه‌است و ظیفه اش این است که در مسائل داخلی اگر اختلافی بین وزراء واقع شد ایشان مداخله کنند ولی حق ندارند شخصاً در امور وزارتخانه‌ها مداخله بکنند(صحیح است) (سزاوار- نظارت بکنند) این در قاون معین شده‌است در این موقع هم که خود ایشان تشریف دارند عرض می‌کنم آقایان هم میدانند ایشان اخلاقشان معلوم است البته فضایل اخلاقشان قابل انکار نیست و چون همه ما به ایشان احترام داریم(صحیح است) ولی باید این نکته را فراموش نکرد این حسن نیت و حجب و حیا تنها در امور مملکتی کافی نیست علاقمندی به خویش و اقربا و دوستان ولو نالایق باشند در امورات مملکت نتیجه وخیمه را دارد (صحیح است) تاریخ اسلام و سایر تواریخ عالم نشان داده که هر وقت اشخاص نالایق از طر رؤسا و امراء و حکام بامور حساس کشور معین شده‌اند نتیجة آن خیلی وخیم بوده‌است(صحیح است) بایستی در انتخاب مأمورین ورجل دولت فقط مصالح مملکت را در نظر گرفت، به طوری که شنیده‌اید وباید اینجا گفته شود، شهرداری اساساَ تابع وزارت کشور نبوده در ضمن صحبت با یکی از وزراء گفت راجع به یخ آقای شهردار گزارشی به آقای نخست وزیر داده بودند و رونوشت آن را برای من فرستاده بود، من پرسیدم مگر شهرداری جزو مقام نخست وزیری است و مربوط به وزارت کشور نیست گفت چرا؟ گفتم پی به ایشان چه ارتباطی دارد که برای ایشان فرستادند و رونوشتش را برای من؟ کجا هستند آقای شهردار؟ (جمعی از نمایندگان- شهردار سابق) در آن روز مسئله امضای لوله کشی شما چه اقدامی کردید؟ و درهیئت وزراء چه گفتید بنده بتشخیص تعرض نمی‌کنم(صحیح است) حرف می‌زنیم، البته همه احترام ایشان را دارند نه فقط شما احترام ایشان را دارید ما هم ازشما بیشتر بایشان احترام می‌گذاریم (صحیح است) ولی فقط رعایت اصول تشکیلات مملکتی بادوستی تناسبی ندارد او مسئله علیحده‌است(نخست وزیر- بیشتر توضیح بدهید چه دوستی؟) ایشان گفتند نمشناختم وزیر کشوررا گفتم به وزارت کشور چرا می‌فرستادید؟ گفتند آقای نخست وزیر باید دستور بدهد (نخست وزیر – من خودم وزیر کشور بودم) آقای سرلشکر آق اولی بودند وزیر کشور شما نبودید بنده خودم آن موقع از ایشان شنیدم، این چیزهایی است که خودم شنیده‌ام و الا اگر وزیر کشور بودید بنده که این جسارت را نمی‌کردم، مسئله قانون استخدام قانون استخدام را البته آقایان میدانند که برای چه وضع شده قانون استخدام اهمیت معنویش از اهمیت مادیش بیشتر است.

اینجا قانون گذار پیش‌بینی کرده، لیاقت و حسن خدمت کارمندان را در نظر گرفته، گفتد اگر یک کارمندی حقیقتاً خدمت کرده باشد، و در استخدام خودش لکه‌ای نداشته باشد در مدت معینی بایستی به او ترفیع داد ولی اگر این مستخدم تنبلی بود و در ایفا وظایف محوله هیچ اقدامی نمی‌کرد و اول صبح می‌آمد امضا می‌کند بعد می‌رود پی کارش و اینکار هم خیلی معمول است نباید به او ترفیع داد برای اینکه این انتظام از بین می‌رود در اصول اداره حفظ انتظام لازم است از نقطه نظر معنویت بایستی بزندگانی یک مستخدم وارد شد، بنده اعاشه مستخدمین را چون بیشتر تماس دارم بهتر میدانم که با چه فلاکت و بدبختی بسر می‌برند ولی بهتر نبود که اشل را بالا می‌بردند و این قانون استخدام بکلی هرج و مرج نمی‌شد، الان دیگر از رتبه ۹ پایین تر نداریم، حتی پیش خدمتها هم رتبه ۹ شده‌اند، یک امین صالح و یا یک بخشدار نمی‌توانیم پیدا کنیم، همه رتبه ۹ شده‌اند پایینتر نداریم، از قراری که شنیدم ۱۵۲ رتبه نه و ده رتبه ۱۱ امسال در عدلیه داده شده‌است بهتر نبود که این اصول محفوظ می‌ماند ولی از نقطه نظر اعاشه این اشل را بالا می‌بردید، این قسمت انتظام محفوظ می‌ماند و علاوه از این یک کارهایی ایجاد شده‌است که حقیقتاً من عقلم سر در نمی‌آورد، بنده قبلاً در نجف تحصیل کرده‌ام بعد مدرسه حقوق را تمام کرده‌ام و بیست سال در خدمت قضاوت بودم این اسم مستشار حقوقی عالی قضایی نفهمیدم چندین مستشاری به این طور اینجاد شده‌است که در قانون تشکیلات ذکری از آنها نیست و اسمی از آنها نشنیده‌ام ودر مملکت هم سابقه‌ای نداشته‌است. ترقی سطح زندگی آقای قوام السلطنه از روزی که به مقام نخست وزیری رسیدید پس از مدتی یک بیان نامه در رادیو فرمودید و منتشر هم شد از تنزل زندگی در زمان حکومت خودتان بیان فرمودید(جمعی از نمایندگان- هزینه زندگی) همه هم شنیدند نه یک دفعه نه دو دفعه، در زمان جنگ که ما گرفتار بودیم، اولاً متفقین ارتششان این جا بود مجبور بودیم که به آنها ارزاق، خواربار بدهیم و پول هم به اینها میرساندیم وهمه آقایان میدانند و مجلس محترم هم تصویب کرده بود در این هیچ تردیدی نیست، الان نه لشگر خارجی اینجا هست، نه یک جمعیت دیگری باین مملکت وارد شده بهای خواربار وسطح زندگی به درجه‌ای بالا رفته‌است که غیر قابل تحمل شده‌است(صحیح است) ثروت مملکت، ثروت ملیه مملکت که پول مملکت است ببینید به چه حالی افتاده‌است، در اوایل جنگ لیره ۶ تومان و کسری بود و دلار ۱۴ ریال و ۱۲ ریال بود در زمان جنگ ۱۲تومان و ۸ ریال یا ۱۳ تومان شد، آقایان هم به این قیمتها معترض بودن ما مجبور بودیم چاره نداشتیم، من به آن ایرادی ندارم، امروز تقریباً سه ماه‌است پول ایران که ثروت ملیه این مملکت است به چه حال افتاده‌است لیره ۲۴-۲۵ تومان، دلار ۷ تومان و ۶ قران است، ثروت مملکت نصف شده چرا اینطورشده‌است؟ بلی اجازه داده شده ثروت مملکت برای آوردن ابریشمهای مصنوعی اتومبیلها لوکس و عروسک بروند، خیلی لازم بود برای مملکت؟ تا عروسکهایی که می‌بینید در این مغازه‌ها، اینها را تمام اجازه داده‌اند، ارز داده‌اند تا این که اینها به این مملکت آمده در صورتی که حیات و بقای ملت بسته به ثروت آن مملکت است، هر ملت یا مملکتی غنی باشد حق حیات آن مملکت بیشتر است هیچ تردیدی نیست، این وضعیت پولمان، این وضعیت اداریمان آمدیم به وضعیت اداری آقایان یک قسمتشان را عرض می‌کنم به طوری که من سابقاً شنیده‌ام ۷۲ بازرس فقط در پیشه وهنر هست غیر از بانک صنعتی پیشه و هنر چه کاری داشته‌است که ۷۲ بازرس داشته‌است؟ من نمیدانم. سابقاً در تشکیلات مملکتی یک بازرسی کشوری داشتیم، در زمان مرحوم داور قانونش گذشت و وزیر دادگستری و قت همیشه رئیس این بازرسی کشوری بود ما غیر از او بازرسی نداشتیم و بازرس نخست وزیری در تشکیلات ایران موضوعی نداشت، اگر یک شخصی اختلاس کرده و رشوه گرفته‌است، ابتدا بازرسهای کشور می‌روند او را تفتیش می‌کنند وقتی که دیدند این شخص شریک اخذ رشوه شده‌است یا اختلاس کرده آنوقت بدیوان کیفرگزارش می‌دادند و دیوان کیفر او را تعقیب می‌کردند از طرف نخست وزیری یک تشکیلات بازرسی نداشتیم، من در شورای مرکزی انتخابات نشسته بودم، آقایان موسوی زاده و صالح با هم بودند یک مکتوبی آوردند باز کردند صاحب مکتوب را خواستن پرسیدند آقا چه می‌خواهید گفت می‌خواهم در بازار بازرسی نخست وزیری باشم، گفتد حالا چه می‌کنی گفت در بازار کار می‌کنم ماهی چند در می‌آوری گفت ماهی ۱۵۰۰، ۲۰۰۰ تومان آقای موسوی زاده آقای صالح بودند گفتند در صورتی که تو در تجارت ماهی هزار وپانصد تومان در می‌آوری به چه مناسبت میگویی من بازرس نخست وزیری می‌خواهم باشم، گفت منفعت آن بیشتر است من می‌توانم از این راه در بازار خیلی بیشتر استفاده کنم. در خیابان ژاله دکان داری دکانش را بسته‌است، بازرسی نخست وزیری شده‌است (خنده حضار) در قانون ما بازرسی نخست وزیری نیست، نخست وزیر بایستی تذکر بدهد، به بازرس کشور دستور دهد که فلان جا شما بازرس بفرستید.

در شمیران بودم، غروب بود آقای پیرنیا را دیدم گفتم این جا چکار می‌کنید گفت می‌روم برای تفتیش نیاوران پرسیدم برای چه، گفت بادمجان را آنجا گران می‌فروشند من می‌روم تفتیش کنم عجبا وظیفه رئیس بازرسی تفتیش گرانی بادمجان است؟ (خنده حضار) (آشتیانی زاده – این بهتر است عیبی ندارد) در زمان فترت ما یک بودجه‌ای داشتیم، آن بودجه البته در مجلس دوره چهاردهم تصویب شده بود و دولت‌های وقت طبق آن بودجه رفتار می‌کردند و بعد از دوره چهاردهم که دوره فترت بود هیچ قابل انکار نیست که در دوره فترت بعضی کارهای فوق العاده پیش می‌آید نمی‌شود جلو اقدامات دولت را گرفت نمی‌شود گفت پیش نیاید ممکن است یک قضیه ناامنی رخ دهد دولت به آنجا باید ارتش بفرستد، یا یک زلزله بشود یک خرابی بار آورد برای تعمیر آنجا پول بدهد کسی انکار نمی‌کند ولی در زمان فترتی که با کمال بدبختی افتاده‌است فقر و فلاکت دارد ملت را از بین می‌برد و ثروت هم در دست عدهای اشخاص معدودی تمرکز یافته که خود این بالنتیجه موجب بدبختی مملکت خواهد شد و در این موقع نه تجارتی، نه زراعتی و نه صادراتی هست ما هر قدر بخواهیم زیاد خرج کنیم باید به این مملکت بدبخت تحمیل بکنیم والا از جای دیگر که نمی‌آوریم (صحیح است) شما آقای نخست وزیر وزرات کار وتبلیغت ایجاد کردید در صورتی که درزمانی که بنده در هیئت وزراء بودنم سید هزار تومان کلیه هزینه این کا ر و تبلیغات بود چهار میلیون تومان برای وزارت کار و تبلیغات بودجه معین شد، چه لزومی داشت بگذارید یک سال دیگر هم ساز و آواز کم بشنویم، واجب نبود(یک نفر از نمایندگان- برای انتخابات بود) بنده این قدر خشک نیستم و میدانم که برای ملت ردایو هم لازم هست این یک غذای روحی است ولی این برای ملتی است که نان داشته باشد ملتی که شب تقریباً اولادش گرسنه هستند نان ندارند برای آن ملت لازم نیست ساز و آواز گوش کند، اگر راجع به تبلیغات است، این اداره تبلیغات، در آذربایجان رادیو دارد، این اداره نمی دانم دویست سیصد، چهار صد هزار تومان می‌گیرند، البته برای آذربایجان تبلیغات لازم است چند نفر قفقاری هستند که در زمان متجاسرین آمده بودند آنها زبان فارسی بلد نیستند آنها حالا شروع کرده‌اند فارسی یاد می‌گیرند، لهجه ارمنی با فارسی چقدر خوش خواهد شد و چه تبلیغات وطن پرستی خواهند نمود به آن دهاتی‌ها که در اثر جهل و نادانی در تحت تأثیر متجاسرین رفتند نه از حب وطن خبری داشتند نه از ضعف اسلام مطلع بودند نه از عملیات این متجاسرین این بدبختها در اثر نفهمی زیر تحمل افکار آنها رفتند، بایستی تاریخ ایران را به آنها فهماند و به آنها با زبان خودشان گفتگو کرد و باید گفت که شما مسلمانید، این مملکت اسلام است شما نباید نسبت به وطنتان خیانت کنید، اینها را باید به آنها فهماند والا اگر بخواهند که آنجا ساز و آواز بشنوند ما طهران را می‌گیرند که بهتراست معنی ندارد که در رادیو تبریز با زبانی حرف بزنند و آنها آن را نتوانند بفهمند چهار میلیون تومان برای وزارت کار و تبلیغات لازم نیست، ولی مورد انکار هم نیست یک کارهایی لازم است بشود وممکن نیست آن را انکار کنیم شاید در آن موقع دولت لاز م داشته‌است ولی ببینید آقایان ۴ میلیون تومان با این بدبختی لازم بود؟ آن اداره را با ده نفر مأمور می‌شود اداره کرد، عرض کردم آقای نخست وزیر از بس که خداوند عالم بایشان حجب و حیا داده‌است نمیدانم چطور شده‌است که ایشان همینطور خجالت می‌کشند، آقایان عرض کردم هر کس یک وظیفه‌ای دارد و آن وظیفه را تشکیلات مملکتی معین کرده‌است، در اوایل زمانداری آقای نخست وزیر یک شخصی به ایشان مسلط شد یک، یک مصیبتی باید گفت نه شخص، این مصیبت یک مرتبه دیدیم طیاره سوار شده تشریف برده به اصفهان رجال آنجا رابعنوان این که شما در صدد انقلاب بوده و می‌خواستید با بیگانه‌ها همکاری کنید توقیف کرد و اختیارات ارتش و دادگستری را در دست گرفت، یک دادو بیدادی یک جارو جنجالی راه انداخت و آنها را به تهران آورد اینجا حبسشان کرد، آقا جان شما معاون نخست وزیر هستید چه صلاحیت داشتید در کارهای مملکتی مداخله کنید؟ اگر اینها را بگیرند به توچه تو چکاره بودی در این مملکت؟ اینجا مگر حبشه‌است؟ در حبشه هم اینطور نبود، برای اینکه در حبشه یک اصولی هست، تو چکاره بودن که خودسرانه بدون امر مافوق و بدون رعایت تشکیلات مملکتی بروی این اعمال مفتضحانه را اجرا کنی ای مصیبت (خنده حضار) در این مملکت باید اصول را رعایت کرد هر کس را باید رعایت کرد هر کس محترم است وظیفه هر کس را باید رعایت کرد دیگر در این موضوع نمی‌خواهم وقت آقایان را تلف کنم، قضیه آذربایجان: آقایان آذربایجان در تاریخ ایران خدمتهای بزرگی به کشور ایران کرده (صحیح است)از آن روزی که تاریخ ایران نوشته شده و نقشه ایران کشیده شده آذربایجان جزو ایران بوده‌است(صحیح است، احسنت) و خواهد بود (انشاءالله) هر قدر بلاو مصیبت بر سر این ملت آمده گفته‌اند ما ایرانی هستیم (صحیح است) در دوره سلطه متجاسرین میدیدند برای آنها می‌خواهند دانشگاه تأسیس کنند در مدت یک سال تمام خیابانها تبریز را آسفالت کردند، امنیت را به درجه‌ای رساندند که هیچ دوره‌ای نظیر آن نبوده ابداً دزدی پیدا نمی‌شود ولی این اعمال در نظر ملت آذربایجان یک پول ارزش نداشت(صحیح است) چرا؟ برای اینکه آنها عظمت ایران را می‌خواستند آنها حاضر بودند در لجن زارها زندگی کنند و تحت اسارت دیگران نروند(صحیح است، احسنت) نه حالا درزمان محمد علی شاه وقتی که قیام آذربایجان خیلی اهمیت پیدا کرد و قضیه ستارخان و باقر خان پیش آمد، و قشون تزاری خواستند وارد آذربایجان شوند مرحوم ستارخان و باقر خان و همین امیر حشمت نیساری اینها به محمد علی شاه تلگراف کردند که ما حاضریم با دست شما اعدام شویم وراضی نیستیم که اجنبی را در مملکت خودمان راه بدهیم (صحیح است، احسنت)آن هم قشون تزاری در سال ۱۳۲۶ چند نفر شیاد از قبیل پیشه وری و غلام یحیی و پادگان و غیره (بعضی از نمایندگان- ۲۴) که در آذربایجان سابقه سکونتی نداشتند وارد تبریز شدند و از وضع اسفناک آنجا استفاده کرده علم طغیان بلند و نغمه استقلال و تجزیه طلبی را شروع کردند چنانکه خود آقای نخست وزیر در مقدمه برنامه شان ازآن ذکر کردند که اینها خیال تجزیه طلبی را داشتند، ما می‌دانستیم، مجلس مؤسسانی تأسیس کردند، دولت تشکیل دادند هیئت وزراء تعیین کردند ارتش تشکیل دادند آقایان آذربایجان در مدت ۴۰ سال شاهد قیامهای عدیده شده، قیام ستار خان و باقرخان، قیام خیابانی ولی این قیامها تماماً برای حفظ استقلال ایران بر پا شده بود نه برای تجزیه طلبی (صحیح است) اینها می‌گفتند درایران باید یک حکومت صالحی باشد، نمی‌گفتند که آذربایجان غیر از ایران است، ولی قیام پیشه وری قیامی بود که در صورت موفقیت با وضعیت اجتماعی ایران احتمال قوی می‌رفت که به سایر نقاط ایران هم سرایت کند و در اندک مدتی ایران شاهد صحنه‌های خونینی شده و خدا نکرده ممکن بودایران منتهی به مجو و اضمحلال گردد(صحیح است) آذربایجانیان حقیقی که از این نهضت قلابی منزجر بودند که دولت آنها را از چنگال بی رحمانه متمردین نجات بدهد و درآن مدت در تمام نقاط آذربایجان با متمردین و تروریستها درنبرد بودند و منتظر بودند که قوا به آذربایجان رسیده و اهالی را ا ز دست متجاسرین نجات خواهند داد، یک مرتبه دیدند معاون آقای نخست وزیر باهیئتی با کمال دبدبه و احتشام از طیار پایین آمد پس از چند روز اقامت در شهر تبریز و حضور در میهماانی استخر شاهی یک مرتبه در رادین و روزنامه‌ها خواندند که سند اضمحلال ایران را آقای نخست وزیر امضاء کرده‌است، مردم آذربایجان از این عمل دیوانه شدند، اشخاص بی سواد که در نتیجه بیسوادی هیچ نمی‌فهمیدند که اول و آخر این کار به کجا منتهی خواهد شد ناچار شدند و رفتند تسلیم شدند چاره‌ای نداشتند وقتی دیدند اینطور شده جز تسلیم چاره‌ای نداشتند چاره دیگری داشتند؟ بعداً هیئتی برای تکمیل خیانت ایران ویران کن در تحت ریاست پیشه وری وارد تهران شد با فرم نظام بیگانه وبا القاب ژنرال، مایود و فلان در میدان طیاره استقبال شد، او را بدوش گرفتند، زنده باید گفتند، بعضی از روزنامه‌ها عکس پیشه وری وغلام یحیی را کشیدند و اینه اگر هم می‌خواهید بیاورم(صحیح است) در مهمانی‌های حزب توده و حزب ایران اشخاص صالح و طالح فریاد زدند زنده باد پیشه وری بابا پیشه وری اولیاء است در تمام عمرش ترک اولی نکرده در آذربایجان زیر سلطنه اجنبی این حرف شنیده نمی‌شد ولی این جا چه عرض کنم (بعضی از نمایندگان- کی گفت آقا؟) همه میدانید روزنامه جبهه را بخوانید میدانید کی گفته‌است تمام روزنامه‌ها نوشتند غلام یحیی و پیشه وری را از رجال درجه اول دینال مثل جرج واشنگتن و غیره صفراند، پس از مراجعت پیشه وری هیئت دیگری در تحت ریاست دکتر جاوید و شبستری وارد تهران شدند اینها برای تکمیل خیانت خودشان اینجا آمدند والان هم خرامان خرامان در تهران حرکت می‌کنند و آن بدبختهایی که هیچ نفمیدند قضیه از چه قرار است تیر باران شدند و دچار چه مصائبی گردیدند، شنیدم گویا آقایان حقوق هم می‌گیرند البته قابل انکار نیست و این که اهمیت موقع را ما هم نیم فهمیم اینطور نیست در آن موقع که تقریباً رجال آذربایجان در طهران بودند چه آنهایی که اینجا ساکنند و چه آنهایی که از آذربایجان امده بودند یک کلمه به آنها مشاوره نشد که بابا این مملکت بدبخت شما که تمام شماها در آنجا به دنیا آمده‌اید امروز در مقام خطر است نظر شما چیست آخر با آنها یک صحبتی می‌کردید، حتی در آن کابینه که مقدرات این ملت بدبخت تعیین می‌شد یک نفر وزیر آذربایجانی نبود مملکت، مملکت مابود ما در آنجا به دنیا آمده‌ایم به هر ترتیب و تقدیر خدا رحم کردم آذربایجان نجات یافت، بطوری که خود جناب آقای نخست وزیر مستحضر بودند اگر سیاست بین المللی هم مساعد نمی‌شد و تصمیم قطعی و اراده آهنین اعلیحضرت همایونی برای نجات آذربایجان علاقه نمی‌گرفت و در آن جلسه هم که این تصمیم گرفته شد جناب آقای نخست وزیر هم تشریف داشتند و خودشان هم موافقت و جدیت و اهتمام فرمودند تا این که آذربایجان نجات یافت و در تاریخ ایران اسم این اشخاص دائماً با خیر ذکر خواهد شد (صحیح است) یک قسمتی هم هست که حالا عرض نمی‌کنم و می‌گذارم برای وقت دیگر، خیلی جای تعجب است این را هم می‌گویم اشکال ندارد.

من اینجا با بعضی از آقایان تماس داشتم از رفتن آذربایجان متأثر نبودند ولی می‌گفتند آنها ترکی می‌نویسند تأثرشان این بود که ترکی می‌نویسند مرحوم حاجی میرزا عیلنقی گنجه‌ای (خدا رحمت کند) گفتند، در زمان رضا شاه در تبریز یک کنگره‌ای تشکیل شد آنجا مرحوم سرتیپ محمد حسین خان یک کنگره‌ای تشکیل داده بود، رفتم آنجا بنده هم نماینده تبریز بودم مرحوم حاج میرزا احمد هم آدم شوخی بود گفت من رفتم به زنم گفتم پدر سوخته بعد از این به یوقورت باید ماست بگویی اگر نگویی پدرت را در می‌آورم(خنده حضار) در این قسمت ملاحظه بفرمائید اگربه تاریخ ایران مراجعه کنید ازبدو امر رجال فداکار ایران غزنوی‌ها، سلجوقیها، صفویها، همچنین سلاطین قاجاریه ترکی حرف می‌زدند ولی میهن پرست درجه اول ایران بودند (صحیح است) مرحوم شاه عباس کبیر که یکی از رجال نامی ایران بوده برای نجات آذربایجان در مدت پنج الی 6 روز از اصفهان خودش را رسانید به تبریز اینها ایرانی بودند این غلط است که میگویند زبان باید فارسی باشد، در سویس در لوزان یک قسمت به زبان فرانسه حرف می‌زنند زوریخ آلمانی حرف می‌زنند بال ایتالیایی حرف می‌زنند، امریکایی انگلیسی حرف می‌زند و انگلیسی هم انگلیسی مگر اینها ملت واحد هستند؟زبان چه ارتباطی دارد؟ مسئله ملیت یک امری است اگر یک موقعی اقتضا پیدا کرد عرض خواهم کرد که ملیت نتیجه یک حوادثی است که در نتیجه آن یک ملتی دارای پک کولتور خاصی می‌شود(صحیح است) آذربایجانی همیشه نوروز را عید ملی خودش میدانسته تاریخ آذربایجان غیر از این نبوده بعضی از آقایان مطالبی فرمودند که انشاءالله در وقت خودش عرض خواهم کرد وبه حسابشان می‌رسیم، مطبوعات رکن رکین مشروطیت ایت هیچ قابل تردید نیست ولی این را مجبورم عرض کنم که به درجه‌ای عفت قلم، عصمت قلم لازم است که باید آن را خیلی مراعات بکنیم(صحیح است) اهمیت قلم به درجه‌ای است که حتی علمای ما شاید به این قسمت درست توجه نفرمودند، پیغمبر اکرم (ص) می‌فرماید اختلاف امتی رحمت معنایش اینست که تنقید و انتقاد کردن رحمت است یعنی تنقید و انتقاد بین مسلمین رحمت است برای آنها معنی این عبارت این است که می‌فرماید از تبادل افکار و اختلاف افکار حقیقت پیدا می‌شود.

خدا قلم را آنقدر اهمیت داده که می‌فرماید ان و القلم و مایسطرون. بقلم و به آن سطرهایی که می‌نویسید قسم یاد می‌کنم، این خیلی اهمیت دارد پیغمبر اکرم وقتی که کعب آن حضرت را هجو نمود با اینکه رحمت للعالمین بوده رحمت للعالمین به درجه‌ای متأثر شده بود امر فرموده بود هر جا کعب را دیدید او را اعدامش کنید برادرش به مکه نوشت، برادر جان کار از کار گذشته و دیگر چاره‌ای نداری یک کاری بکن خودت را حضور پیامبر اکرم برسان او یک قصیده‌ای ساخته بود آمد یک لثامی به صورتش انداخت وارد مسجد شد پیغمبر اکرم نشسته بو بنا کرد آن قصیده معروف را به خواندن، به درجه‌ای در روح پیغمبر تأثیر کرد که حضرت خرقه اش را انداخت، آن خرقه همان خرقه‌ای است که در زمان عبدالملک بن مروان از ورثه همان کعب خریدند، قلم خیلی اهمیت دارد اهمیت قلم را باید حفظ کرد ولی دولت هم در مقابل مطبوعات بایست متأثر نشود آنها را هدایت کند و جلو مطبوعات را نگیرد (صحیح است) هر وقت جلو مطبوعات گرفته شد نتیجه خوبی نخواهد داشت ولی باید طوری کر د که مطبوعات عفت و عصمت قلم را حفظ کنند (صحیح است)

رئیس-آقای دکتر فلسفی.

مشایخی- بنده اجازه خواسته‌ام.

رئیس- شما بیاناتی نکردید که خلاف واقع جلوه کند.

مشایخی- در بیانات بنده تحریف شده‌است، اجازه بدهید در موقعی که دفاع از اعتبار نامه خود می‌کردم اظهاراتی شد وایشان اظهارات بنده را تحریف کردند.

رئیس- خیر تحریفی نشده اگر ایشان افترایی به شما زده‌اند می‌توانید صحبت کنید، آقای دکتر فلسفی بفرمائید.

دکتر فلسفی- از مجموع بیاناتی که آقایان نمایندگان مخالف اینجا اظهار کردند و مطلب اظهار شده، یکی اینکه نظریات اصلاحی داشتند و معتقد بودند بایستی در برنامه گنجانیده شود و گنحانیده نشده یکی هم این که بعضی انتقاداتی داشتند که نسبت به بعضی از دستگاههای دولتی اظهار کردند والا دلایل موجه و مقنعی در مخالفت با دولت در بیانات و اظهارات آقایان دیده نشد(صحیح است) مثلاً آقای کشاورز صدر راجع به ضعف قوه قضائیه فرمودند واظهار کردند که در برنامه دولت راجع به این موضوع اشاره‌ای نشده، البته کسی منکر صعف قوه قضائیه نیست بنده هم با جنابعالی همداستانم ودولت معتقد به تقویت قوه قضائیه‌است. زندگانی اجتماعی اصولاً مقضی عدالت اجتماعی و تقویت قوه قضائیه‌است و در برنامه دولت هم راجع به این موضوع در بند ۹ اشاره شده و تصریح شده‌است و بنده برای اطلاع جنابعالی می‌خوانم

۹- لازم به تذکر نیست که قوانین موجوده ایران در شئون مختلف زندگانی قضایی و اجتماعی و اقتصادی دارای نواقص فراوان بوده و احتیاج کامل به تجدید نظر دارد و حتی وضع قوانین جدیدی نیز در شئون مذکور مورد لزوم و ضرورت می‌باشد.

البته دولت راجع به این موضوع اشاره کرده‌است و اقدام هم خواهد کرد(صحیح است) و اما راجع به استقلال قضات فرمودند این کار از شأن مجلس است و قانونش از مجلس باید بگذرد و دولت هم جزو قوانینی که خواهد آورد می‌آورد به مجلس(صحیح است) راجع به حقوق قضات فرمودند که حقوق قضات کم است، در همین مجلس راجع بقلت حقوق وکلا هم صحبت شد حقوق همه کم است، البته بایستی کاری کرد که هزینه زندگی تنزل پیدا کند و راجع به این موضوع هم دولت در برنامه اش پیش بینی کرده‌است(صحیح است) و در یک قسمتی از بیانات آقای کشاورز صدر اشتباه شده بود که فرمودند دولت در این مدت هیچ کاری انجام نداده‌است بنده از این جمله ایشان اظهار تأسف می‌کنم برای اینکه آقا در ۲۰ ماه قبل وضع این مملکت رافراموش کردید که ما در چه موقعیت بسیار بدی قرار گرفته بودیم مملکت ما از هر سود تهدید می‌شد، سرتاسر این مملکت در ناامنی وفتنه و آشوب قرار گرفته بود، شمال ایران همین آذربایجان که امروز بحث شد در آتش قتل و غارت می‌سوخت و ازایران عملاً مجزی شده بود، در آن روز در همین مجلس جلسات مفصلی تشکیل شد و همه نمایندگان محترم دوره چهاردهم مضطرب بودند، نگران بودند که سرنوشت این مملکت وملت چه خواهد شد در آن موق افکار عمومی متوجه شخص قوام السلطنه شد که ایشان آمدند با کمال پشتکار، با کمال علاقه البته در تحت توجهات اعلیحضرت همایون شاهنشاهی که خود ایشان نیز در برنامه شان به آن اشاره کردند مملکت ما را از این مخمصه نجات دادند، چطور دولت کاری انجام نداده‌است؟ (صحیح است) کاری از این بهتر چیست؟ (صحیح است) انصاف را نبایستی از دست داد (فولادوند- فراموش کردند) آن روز یک روزگاری بود که ما همه از همدیگر می‌پرسیدیم که وضع ما چه خواهد شد؟ حالا فراموش کردند. اما یک جمله دیگر فرمودید که فرمودید من از این دولت مأیوسم و دلایل خودتان را هم نفرمودید اتفاقاً من امیدوارم برای اینکه ما دریک موقعی محتاج بودیم و همیشه می‌گفتیم یک مردی باید زمامدار شود که بتواند توازن سیاسی را حفظ کند این زبان حال ما و ملت ایران بود و شخص ایشان آمدند اینجا و توازن سیاسی را حفظ کردند(صحیح است) نفوذ بیگانگان را عملاً جلوگیری کردند (صحیح است) این اولین چیزی بود که آمال و آرزوی ما نمایندگان و ملت ایران بود(صحیح است) (فولادوند- بعقیده آقای ممقانی هیچ کاری نکردند) (زنگ رئیس) اما یک قسمت را راجع به وضع مالی مملکت فرمودند که اسراف وتبذیر شده‌است دولت در این باب اقداماتی خواهد کر و در رأس امور اقتصادی و مالی مملکت دو نفرقرار گرفته‌اند یکی آقای هژیر هستند که خود جنابعالی هم اظهار اعتماد به ایشان کردید، مورد اعتماد مجلس هم هستند مورد علاقه مجلس هم هستند(صحیح است) یک شخص صاحب نظری هم هستند، متخصصند، باهوشند و سوابقی هم در امور الی دارند (سزاوار- پاک هم هستند) صحیح است پاک هم هستند و آوردن ایشان در کابینه خودش معرف اصلاح وضع مالی است، یکی هم آقای دکتر سجادی هستند که ایشان مدتی است در تمام امور مملکتی خدمت کرده‌اند وزیر راه بودند شهردار بودند رئیس کمیسیون ارز بودند کارهای دیگر داشتند تمام هم کارهای مالی بود ولی یک نفر من ندیدم که راجع به ایشان صحبتی بکند و روزنامه‌ای چیزی بنویسد (صحیح است؟) و همین دو انتخاب معرف این است که این کابینه می‌خواهد اصلاحات اقتصادی و مالی بکند (سزاوار- بقیه اعضا کابینه هم خوب هستند) اما راجع به بیاناتی که آقای ممقانی فرمودند البته یک قسمت از بیاناتشان راجع به اهمیت اسلام و حکومت اسلامی بود و یک سلسله نصایحی دادند که البته برای ما متین و مفید است ولی این مسائل البته ربطی ببرنامه دولت ندارد.

راجع به اتومبیلهای دولتی هم فرمودند که این قسمت راجع به اتومبیلها البته در جلسات قبل هم صحبت شد دولت از خیلی وقت کمیسیونی برای این کار تهیه کرده‌است و مشغول اقدامات است. یک قسمتی فرمودند که دولت محکوم است مجلس حاکم است این قسمت را نمیدانم ولی قانون اساسی راجع به این موضوع تکلیفی معین کرده‌است (سزاوار- دولت مجری است) فرمودند دولت محکوم است مجلس حاکم. مقصود بنده این است که قانون اساسی راجع به این موضوع تکلیف معین کرده‌است البته قوه مقننه‌است و قوه مجریه و قوه قضائیه (سزاوار- و هیچ کدام محکوم هم نیستند) قوه مقننه البته واضع قانون است و ناظر بر اجرای قانون است (صحیح است) یک قسمت هم از بیاناتشان این بود که آقی نخست وزیر چون محجوب هستند این است که بعضی‌ها در امور مملکتی مداخله می‌کنند البته حجب یک صفت خوبی است اما اتفاقاً این یکی از امتیازات ایشان است که ایشان قدرت اراده دارند و تسط بر امور مملکتی دارند(صحیح است) و این وجه امتیاز ایشان است یک قسمت از بیانات ایشان راجع به بدی استخدام وبدی وضع مستخدمین بود که البته مدتی بحث شده و گفتگرشده و عده‌ای معتقدند که قانون استخدام بد است ومستخدمین وضعشان بد است و دولت هم راجع به این موضوع البته تصمیماتی گرفته‌است و اقداماتی خواهد کرد.

راجع به هزینه زندگی این یک مطلبی است که هیچ منکر ندارد مردم هم دیگر طاقتشان و تحملشان نسبت به این هزینه زندگی طاق شده، مخصوصاً بنده در اداره بازرسی وزارت بهداری بودم وقتی که از اطاق یکی از آقایان اطبا آمدم بیرون سه چها رتا از این مستخدمین آمدند جلوم را گرفتند و گفتند آقا ما ۱۲۰ تومان حقوق داریم من یک زن دارم و دوتا بچه و مدتی است که می‌خواهیم یک اطاق خالی پیدا کنم پیدا نمی‌کنم واقعاً بنده متأثر شدم گفتم بنده که وکیل این مملکت هستم من هم رابرای منزل معطل هستم و نمی‌توانم پیدا کنم، البته این موضوع در برنامه دولت هست و بایستی دولت اقدام بکند البته تصمیم هم دارد.

راجع به اهمیت آذربایجان هم اینجا بیاناتی فرمودند البته سوابق درخشان و تاریخ آذربایجان معرف آذربایجانیها است (صحیح است) آذربایجانیها همیشه وطن پرست بوده‌اند و برای استقلال مملکت ما اول و در رأس همه مردم این مملکت قرار داشته‌اند یک سوابق تاریخی دارد که لازم به بحث نیست و البته دراین جریانات اخیربیشتر از همه مملکت مردم آذربایجان و آذربایجان صدمه دید که واقعاً سرگذشت بسیار غم انگیزی دارد که مردمش چه حالت فلاکت باری داشتند. همین مسائل، مسائل آذربایجان همه اینها موجب شد که جناب اشرف آقای قوام السلطنه بیایند روی کا رو همین گرفتاری مردم آذربایجان همه اینها موجب آمدن ایشان شد والبته در امر آذربایجان بایستی تصدیق کرد که اعلیحضرت همایون شاهنشاهی که ایشان یک پادشاه بیداری هستند یک پادشاه مراقبی هستند و توجه دارند و البته سیاست دولت یعنی حسن تدبیر، علاقه، پشتکار دولت و بیداری دربار، بیداری شاه مملکت و قدرت ارتش همه اینها دست به دست هم داد و وضع مملکت را از آن مهلکه و مخمصه بیرون آورد و کسی انکاری راجع به این موضوع ندارد. بنده خودم هم یک نظریاتی راجع به بعضی از مواد برنامه داشتم والبته بنام تذکر عرض می‌کنم یکی راجع به همین موضو روابط خارجی ماست بنده به طور اجمال عرض می‌کنم البته ما نهایت دوستی را بادول شوروی و انگلستان و دولت امریکا داریم و احترام آنها را هم داریم و البته ما در مقابل این همه احترام به آنها معتقدیمکه آنها هم به ما احترام بگذارند خاصه که ما در این جنگ چقدر فداکاری کردیم و چقدر زحمت کشیدیم و آن وقتی که مهمات را در زمان جنگ کارگران ما بادوش خودشان از خلیج فارس تحویل بحر خزر دادند.

آن موقع که قشون متفقین در ایران بود آنها با کمال تنعم در این مملکت زندگی می‌کردند و در کمال نعمت زیست می‌کردند ولی افراد این مملکت در کمال عسرت و ذلت می‌زیستند(صحیح است) اینها یک مسائلی است که به ما حق می‌دهد ما امروز متوقع باشیم، منتظر باشیم که آنها هم به حقوقمان به حیثیتمان احترام بگذارند در مسائل اقتصادی البته بنده اطلاعات کافی ندارم و همین قدر می‌خواهم عرض کنم که اقتصادیات ما در این مملکت بازیچة اشخاص قرار گرفته و روی اراده اشخاص می‌چرخد یک عده تجار عرب و یهودی قرار گرفته‌است و بایستی از این رویه خارج شود(صحیح است) راجع به صنایع هم البته بحث زیادی راجع به بانک صنعتی و حمایت صنایع و اینها شد و بنده وارد آن مسائل نمی‌شوم فقط استدعا می‌کنم که یکی دو تا کارخانه‌ای که برای ما تهیه شده این کارخانجات برای ما محفوظ بماند (صحیح است) بنده بطوری که اطلاع دارم این کارخانه‌ها دارد از بین می‌رود، کارخانجات ما دارد تحلیل می‌رود کارخانه بهشهر نصف از ماشینهایش دارد تحلیل می‌رود وبایستی اقداماتی بشود و زیاد هم وارد نمی‌شوم راجع به این ماده ۴ وبهبود زندگانی زارعین بنده می‌خواستم عرض کنم یک بحثی است یعنی همیشهدر برنامه‌های دولت راجع به بهبود زندگانی زارعین یک ماده گذاشته می‌شود ولی یک قدم هم برداشته نمی‌شود (صحیح است) اگر ۱۶ میلیون جمعیت این مملکت را ما در نظر بگیریم ده میلیون جمعیتش را همین طبقه زارع و کشاورز تشکیل می‌دهد (صحیح است) اینها تمام گرسنه و برهنه و برای قوت لایموت و ستر عورت معطلند حتی بنده در اطراف کرمان اطلاع دارم بعضی نقاط با یونجه تغذیه می‌کنند و امراض مختلفه فرض بفرمایید تیفوس تب راجعه بین آنها رواج دارد اینها را من منظورم انتقاد از آقای وزیر بهداری نیست برای اینکه در همین جا باید انصاف بدهم که ایشان کمال مراقبت را دارند ولی البته یک نقصهایی در کار ایشان هست بنده هر وقت به ایشان مراجعه کردم مطابق مقدوراتشان کمک کردند به نبده ولی نقصی که در کار ایشان است و فعالیت ایشان را عقیم می‌گذارد متأسفانه آن بودج وزارت بهداری است (صحیح است) این بودجه بایستی در رأس همه قرار بگیرد در صورتی که در ذیل همه قرار دارد از چهارصد، پانصد میلیون بودجه کل کشور ۱۵ میلیون بودجه وزارت بهداری است (فولادوند- با صدی ۱۵ مخالفند آقایان و کلا بعضیها) موضوع تقلیل کارمندان دولت را البته دولت موکول کرده‌است به اجرای برنامه هفت ساله درصورتی که بنده معقدم باید از آنجا شروع بشود همین وزارت دارایی یک وقتی در سال ۱۳۰۸ و ۱۳۰۹ دو تا مدیرکل بیشتر نداشت یک دهم کارمند فعلی را که الان دارد نداشت ولی دخل و خرجش مرتب بود بودجه اش مرتب بود مالیات مملکت خوب وصول می‌شد، زحمتی برای دولت نبود زحمتی برای ملت نبود ولی امروز مالیات مملکت خیلی بد وصول می‌شود، یکی موضوع مالیات املاک مزروعی است، مالیات املاک مزروعی یک اشکالی هم برای مردم دارد و هم برای وزارت دارایی داردو یک مشکلاتی زیادی هم برای مردم فراهم شده‌است که آقای وزیر دارایی میدانند راجع به حوزه انتخابیه هم بنده عرضی دارم (یک نفر از نمایندگان- قدری مختصر بفرمائید) عرض کنم که بنده کمتر صحبت می‌کنم، کمتر حرف می‌زنم، الان هم مقید هستم که زود از پشت تریبون بروم هیچ وقت هم مزاحم نیستم اجازه بدهید این چند کلمه را عرض کنم بعد این دو سال را وامیگذارم به آقا، عرض کنم عرض اول بنده راجع به بیمارستان مینودشت است که آقای دکتر اقبال باید توجه بفرمایند ۵۰ و ۶۰ هزار تومان آنجا خرج کردند و امروز یک طبیب و ۴ تا تختخواب ندارد و دارد از بین می‌رود خواهش می‌کنم باین مسئله توجه کنید آنجا یک جایی است که شاید سی چهل هزار نفر جمعیت دارد وباید از آن استفاده بکنند دور از گرگان هم هست ۲۰ فرسخ فاصله دارد و آن بیمارستان دارد از بین می‌رود وبنده تأسفم این است که وقتی طبیب نبود و تختخواب نبود بیمارستان از بین میرو یکی هم راجع به آب گمیشان است که بنده یک دفعه هم تذکر دادم و صحبت کردم با آقای وزیر کشاورزی، گمیشان یک حوزه‌ای است در دشت ترکمن شاید در حدود ۸ هزار جمعیت دارد و آب مشروب هم ندارد تقاضا هم از دولت کرده‌اند از طرف وزارت کشاورزی هم مهندس رفته‌است آنجا، خیلی استدعا دارم از دولت در شش ماه قبل بنده را واسطه قرار دادند که حضور جناب اشرف برسم و راجع به این موضوع عرض کنم اتفاقاً توفیق دست نداد حالا می‌خواهم همین جا که فرصتی است در مجلس عرض کنم یک ماشینی است ماشین آبیاری در آزخ و در آنجا جناب آقای وزیر کشاورزی اطلاع دارند اینرا ممکن است یک قسمت از هزینه اش را خودشان بدهند که بیاورند در کنار رودخانه گرگان مستقر کنند وبه این ترتیب ۸ هزار نفر جمعیت آنجا مشروب بشود درحالیکه در نهایت عسرت هستند من استدعا می‌کنم که این موضوع را یادداشت بفرمایند و چنانچه ممکن شد اقدام بفرمایند.

عرایض من یکی راجع به همین مالیات املاک مزروعی است که آقای وزیر دارایی میدانند و مسبوقند و بنده عرض کنم راجع به دشت گرگان است که این الان دارد مجزا می‌شود از گرگان و از نظراوضاع و احوال سیاسی و از نظر وضع جغرافیایی و از نظر اختلاط وامتزاجی که اهالی گرگان دارند مصلحت نیست و از اولش هم نبوده‌است و بعقیده بنده اصرار در این قضیه را بعضیها بی مورد میدانند و دولت هم بایستی توجه بکند(صحیح است، احسنت)

رئیس- آقای دکتر اعتبار - آقایان تشریف نبرید بیرون که مجلس از اکثریت نیفتد.

دکتر اعتبار- در دوره چهاردهم بنده در ردیف نمایندگانی بودم که از طرفداران خیلی جدی زمامداری جناب اشرف آقای قوام السلطنه بودم (ارباب مهدی- بسیار عقیده خوبی داشتید) آقا توی حرف بنده صحبت نکنید من آن روز آن طور تشخیص داده بودم که در بین رجال مملکت فقط قوام السلطنه توانایی حل مشکلات را دارد و برای نیل به این مقصود از هیچ گونه فداکاری خودداری نکردم من و رفقای مجلسی من در آن تاریخ جزء اقلیت بودیم ولی ایمان راسخ و پشتیبانی افکار عمومی مبارزه را به نفع ما تمام کرد و مجلس شورای ملی به اکثریت یک رأی به آقای قوام السلطنه ابراز تمایل نمود. امروز اگربا نظر دقت به اقلیت فعلی نگاه بکنید می‌بینید که اقلیت از دو دسته تشکیل شده‌است یک دسته نمایندگانی که در این دوره تازه انتخاب شده‌اند و دسته دیگر عده‌ای از همان طرفداران جدی ایشان در دوره چهاردهم چرا؟ همان دلائلی که در آنموقع مارا به فداکاری برای آمدن ایشان تحریک می‌نمود امروز محرک ما در مخالفت با زمامداری ایشان شده‌است آن روز وضع اجتماعی و معیشت مردم بد واسفناک بود امروز بدتر و اسفناک تر شده‌است از نقطه نظر سیاست خارجی مملکت در لب پرتگاه بود امروز همان پرتگاه ما را تهدید می‌کند.

حاذقی-اینطور نیست.

فولادوند- رفع شده‌است آقا چرا بی انصافی می‌کنید (زنگ رئیس) ما آخر آقا اجازه نمی‌دهیم که هر حرفی که می‌خواهند اینجا بزنند (همهمه نمایندگان)

ملک مدنی- چرا نمی‌گذارید حرفش را بزند.

فولادوند- آقای ملک مدنی شما نمی‌توانستید ملایر بروید.

ملک مدنی- بنیشین سرجایت این حرفها چیست می‌زنی آقای فولادوند برادرت را گرفتند حبس کردند تو حرف نزدی.

رئیس- آقای فولادوند به شما اخطار می‌کنم.

ملک مدنی- شما دارید اقلیت را خورد می‌کنید.

فولادوند- شماهم نظر دارید آقا.

مکی- شماهیچ نظری ندارید آقای فولادوند.

فولادوند- ما اجازه نمی‌دهیم شما این کار را بکنید یکی می‌خواهد پدرش وزیر بشود یکی می‌خواهد برادرش وزیر بشود.

دهقان- چرا نمی‌گذارید حرف بزند چرا خفه می‌کنید اقلیت را؟ بگذارید حرف بزند بعد جواب بدهید.

رئیس- آقای فولادوند به شما اخطار می‌کنم.

دهقان- خود شیرینی است.

فولادوند- خود شیرینی شما می‌کنید بنده خود شیرینی نمی‌کنم.

رئیس- آقای دکتر اعتبار بیاناتتان را بفرمائید.

دکتر اعتبار- تمام شد؟ ما آنروز امیدوار بودیم….

فولادوند- با چماق می‌روند وکیل می‌شوند خود شیرینی می‌کنند(خنده نمایندگان) دکتر اعتبار- ما آن روز امیدوار بودیم که جناب ایشان از گوشه نشینی‌های چند ساله و مخصوصاً از زمامداری دوره سیزدهم تجربیات مفیدی برای نجاب مملکت ذخیره کرده‌اند وانتظار داشتیم که با استفاده ازنیروهای جوان فعال عالم و با تقوی دردهای بشمار جامعه را البته تا سر حد امکان معالجه کنند (نخست وزیر- و خود شما) ولی سلیقه مخصوصی که ایشان از روز اول زمامداری چه در انتخاب همکارهایشان و چه در انجام امور نشان دادندعلاقه مندان به مملکت و به شخص ایشانرا دچار بهت و حیرت نمود(نخست وزیر- عجب) کابینه‌های رنگارنگ دروه فترت جز تحکیم موفقیتهای متفاوت شخصی ایشان منظور دیگری را در برنداشت و برفع ذلت و بدبختی مردم کمکی ننمود قانون یعنی پایه و اساس حکومت مشروطه مفهوم اصلی خود را از دست داد (فولادوند- اینطور نیست) بودجه مملکت در این مدت در نتیجه ایجاد تشکیلات اضافی و هزینه‌های زائت تقریباً دو برابر شد ولی در مقابل استطاعت پرداخت مالیات مردم ازنصف هم تنزل کرد. هزینه زندگی تا حد استیصال بالا رفته و در این مجله تیرماه امسال بانک ملی اگر به شاخص قیمتهایش مراجعه کنید می‌بیند که در سه ماه اول سال ۲۵ یعنی اوایل زمامداری جناب اشرف تنزل محسوسی در قیمتها پیدا شده ولی بعد در نتیجه صدور تصویبنامه‌های پی درپی و نداشتن هیچ نوع مشی اقتصادی اوضاع تغییر کرد به طوری که الان حد متوسط هزینه زندگی نسبت به آخر سال ۲۴ بالاتر است یکی دیگر از مشخصات این دوره تنزل شخصیتها و مقام بود به طوری که امروز هیچ کس در مملکت برای هیچ مقامی احترام قائل نمی‌شود و این خود یکی از دلایل هرج و مرج دستگاه اداری ما گردیده، رشاء و ارتشاء وفساد اخلاق در این دوره بحدی رسید که در تاریخ ایران در هیچ دوره‌ای چنین سابقه‌ای دیده نشده با وجود همه اینها انتظار می‌رفت که با افتتاح مجلس شورای ملی آقایان بخود آمده و جلوی این اعمال تا اندازه‌ای گرفته شود ولی متأسفم که عکس آن را باید به اطلاع آقایان نمایندگان برسانم و برای نمونه فقط دو مورد را برای شما تشریح می‌کنم در بیست و پنجم تیر ماه مجلس شورای ملی افتتاح شد و در چهار مرداد یعنی ده روز بعد یک پروانه صدور جو برای مقدار ۳۷۰۰ تن به آقای فلیکس آقایان پسر آقای دکتر آقایان داده شد چرا؟ (نخست وزیر- این طور نیست) امروز قیمت جو در اطراق تهران تنی ۱۷۰-۱۸۰ تومان است تا خرمشهر هم در حدود تقریباً ۱۲۰ تومان کرایه برمیدارد از خرمشهر هم تا یک بندری مثلاً درایتالیا در حدود ۱۹ دلار خرجش هست جمع این سه رقم با دلار هفت تومان و نیم امروز می‌شود ۴۴۳ تومان یا ۴۴۵ تومان این جو را آقای آقایان از قرار تنی ۱۳۵ دلار فروخته‌اند یعنی تنی ۱۱۹ تومان استفاده خالص ایشان در هر تنی ۵۶۹ تومان بوده یعنی از از این معامله ایشان دو میلیون و صد و پنج هزار تومان استفاده کردند (یکی از نمایندگان- کی آقا؟) آقای آقایان. آقا این پول را بگیرید خودتا به درد مملکت برسانید. من این موضوع را اینقدر تعقیب می‌کنم که این پول را بگیرند و برای تأمین ساختن راه بروجرد و ملایر به آقای وزیر راه بدهند موضوع دیگر انتخابات ساوجبلاغ و شهریار است که مجدداً با همان شدت و حدت و بوسیله همان عمال برای نمایندگی آقای کهبد مشغول فعالیت شده ند (فولادوند- مثل بروجرد) آقای رئیس تکلیف بنده را با این آقا معلوم کنید.

رئیس- بنده به ایشان اخطار کردم اگرباز هم حرف بزنند باز هم اخطارمیکنم.

دکتر اعتبار- … غافل از اینکه ماده ۴۴ قانون انتخابات ایشانرا برای یک الی دو دوره از انتخاب شده محروم می‌کند. بنده ماده ۴۴ را می‌خوانم اینجا:

ماده ۴۴- انتخاباتی که مبنی بر تهدید یا تطمیع بوده باشد و از درجه اعتبار ساقط است و تهدید یا تطمیع کنندها از سه ماه الی یک سال محبوس میشو و برای یک الی دو دوره انتخابیه از حق انتخاب محروم خواهد بود…(صحیح است) بنده از وکلای اکثریت و اقلیت هر دو دعوت می‌کنم به شهریار نزدیک هم هست یکروز همین دو روز دیگر برویم آنجا یک رسیدگی بکنیم (ابوالقاسم امینی- این که وظیفه ما نیست) و اما برنامه، ببخشید قبل از آن ناراضی و مأیوس بودن اکثریت قریب به اتفاق تمام طبقا و عواملی که بسیار مختصر به آنها اشاره شد دلایلی هستند که ما را نسبت به دولت حاضر خوشبین نمی‌کند و تصور نمی‌رود که کابینه فعلی بتواند مشکلات اجتماعی وتشنجات سیاسی مملکت ر رفع کند

و اما برنامه دولت، دارای دو قسمت است قسمت اول گزارش مختصری از اقدامات و عملیات گذشته و قسمت دوم برنامه آینده، در صفحه ۴ برنامه دولت که دست آقایان هم هست می‌نویسد:

اگر چه اقداما ۱۹ ماه زمامداری من بطور تفصیل و به تدریج باستحضار نمایندگان محترم خواهد رسید ولی لازم میدانم به اختصار موفقیتهایی که بدست آمده‌است گوشزد آقایان نمایندگان سازم و مفتخر مملکتی را که ۱۹ ماه پیش با چنان وضع آشفته تحویل گرفتم امروز با وضعی که قابل مقایسه با آن روز نیست تحویل مجلس شورای ملی دهم (صحیح است) در زمینه سیاست خارجی با در نظر گرفتن تیرگی مناسبات میان ایران و دولت همسایه ما اتحاد جماهیر شوروی بزرگترین موفقیت در ایجاد حسن تفاهم در روابط میان دو مملکت نصیب کشور شده (صحیح است)و این پیشرفت در نتیجه مسافرت اینجانب به مسکو و مذاکرات مفصل با زمامداران دولت دوست و متفق شمالی حاصل گردید، در اینجا بنده این تذکر را ضروری میدانم مجلس پانزدهم اگر بخواهد کار مثبتی انجام بدهد باید فقط فقط به فکر آینده باشد والا و مطمئناً تمام وقت مجلس پانزدهم کافی برای رسیدگی به اعمال این ۱۹ ماه نخواهد بود بنده معتقدم ملت و مجلس ایران باید یک قلم فراموشی روی تمام این عملیات بکشد و هم خود را صرف تأمین رفاه حال نسل حاضر و آینده مملکت بنماید والا رسیدگی به گذشته برای ملت ایران نان نمی‌شود و البته نتیجتاَ باید تصریح نمود که رأی اعتماد بدولت فقط مربوط به برنامه است و به هیچ وجه شامل اعمال گذشته نمی‌شود (صحیح است)

در اینجا که بنده خواندم مسافرت به مسکو و ایجاد حسن تفاهم این مسافرت اشاره شده نتیجة این مسافرت را هر روز رادیو‌ها و جراید بیگانه برخ ما می‌کشند آقایان همگی به خاطر دارند که جناب اشرف آقای قوام السلطنه در اواخر مجلس چهاردهم بدون تسلیم برنامه و گرفتن رأی اعتماد از مجلس به مسکو تشریف بردند و بعد از مراجعت هم وضعی ایجاد شد که مجلس اصلاً دیگر تشکیل نشد مجلس حتی نتوانست یک جلسه برای تعیین تکلیف امور داخلی خود در زمان فترت تشکیل بدهد، خلاصه بدولت آقای قوام السلطنه مجلس شورای ملی ایران رأی اعتماد نداد. در ممالک مشروطه دولتی که مجلس به آن ابراز اعتماد نکرده باشد دولت قانونی شناخته نمی‌شود (ارسنجانی- اینطور نیست آقا، رأی تمایل داده بودند)

رئیس- آقا گوش بدهید و بعداً جواب بدهید بگذارید صحبتشان را بکنند.

دکتر اعتبار- …. و تصمیمات آن دولت علی الخصوص در مورد روابط سیاسی و اقتصادی خارجی به هیچ وجه برای ملت ایران الزام آور نیست (صحیح است) به این دلیل جناب اشرف دراین مسافرت اجازه و حق امضاء هیچ سندی را نداشته‌اند. (صحیح است) و هر چه بوده مربوط به شخص خودشان بوده‌است و به همین دلیل در گزارش مبسوطی که تسلیم آن را وعده فرموده‌اند از این مقوله بعقیده بنده به هیچ وجه صحبتی نباید بشود و چنانچه مقامات خارجی فشار می‌آورند دولت اگر می‌خواهد مشمول مفاد مذکور درقانون مصوب ۱۱ آذر ۲۳ نشود می‌تواند ضمن لایحه جداگانه از مجلس شورای ملی برای افتتاح باب مذاکره کسب اجازه نماید.

نمایندگان ملت در این مورد و در تمام موارد حساس اعم از اقلیت و اکثریت کشمکشهای داخلی خود را کنار گذارده و با در نظر گرفتن صرفه و صلاح مملکت تصمیم مقتضی اتخاذ خواهند نمود(صحیح است) محتاج به تذکر نیست که منابع طبیعی مملکت ایران متعلق به نسل حاضر و نسل آینده این مملکت ست(صحیح است) این منابع باید هرچه زودتر استخراج شود و مورد استفاده قرار گیرد(صحیح است) ملت ایران برای تأمین احتیاجات واصلاحات ضروری اجتماعی خود بعواید این منابع احتیاج مبرم دارد ولی ملت ایران باید در انتخاب راه استخراج و استفاده از گنجینه‌های طبیعی خود کاملاً آزاد باشد و در آنچه که تا بحال به خارجیها تقریباً برایگان داده تجدید نظر نماید (صحیح است) ماده اول برنامه مربوط به سیاست خارجی است. یک گرفتاری بزرگ ملت ایران با دولتهای خودش همیشه این بوده که دولتها ساعی بوده‌اند ملت رابکلی از جریانات بی خبر نگاهدارند حتی نمایندگان مجلس شورای ملی هم باید گاهگاهی از رادیو و جراید خارجی بشنوند که در مملکت خودشان چه خبر است، این سیاست بدون تردید غلط است شرکت دادن مردم در حل معضلات خودشان همیشه مفید بوده وانگهی سیاست دنیا وما امروز خیلی روشن است و احتیاج به استتار ندارد امروز دنیا تشخیص داده‌است که صلح و آسایش ملل فقط درسایه همکاری و کمک متقابل میسر است و برای تأمین این نظر سازمان عظیمی بوجود آورده‌است این دستگاه عظیم همان سازمان ملل متفق است که ما را هم بعضویت آن دعوت کردند و ما هم قبول کردیم متأسفانه در مملکت ما هنوز خواص هم بعظمت این دستگاه پی نبرده‌اند.

آقایان فراموش نفرمایید که یکی از عوامل مؤثر و شاید مؤثر ترین آنها دررفع غائله آذربایجان همین سازمان بود(صحیح است) وجود این سازمان جغرافیای دنیا را تغییر داده وملت ایران امروز می‌تواند موانعی را که سالها راه ترقی و سعادت آن را سد کرده بود مرتفع دانسته و آنچه را که به صلاح و سلامت خود تشخیص می‌دهد اجرا نماید، بدون اغراق می‌توان گفت که در تاریخ سیصد ساله اخیر ایران هیچ فرصتی مناسبتر از امروز نصیب ملت ایران نشده‌است. ما باید عملاً تصمیم خود را بدنیا اعلام کنیم که ما با همین گرسنگی و مفلوکی مصمیم که زنده بمانیم خجالت هم نداریم از اینکه ضعیفیم و کمک لازم داریم دنیا هم ما راتنها نخواهد گذاشت (صحیح است) ولی شرط اول تصمیم خودماست که بایک رویه روشن شرکت عملی خود را در این خانواده بزرگ ملل بدنیا اعلام کنیم(صحیح است) من بقیه مواد برنامه را همه را خوب میدانم یعنی حقیقتش این است که برنامه بد من تا بحال ندیده‌ام ولی جداً معتقددم که کار این مملکت دیگر طبق مقررات اصلاح پذیر نیست، من همانطور که در مجلس چهاردهم تذکردادم علاج این مملکت را فقط و فقط در یک انقلاب می‌بینم ولی یک انقلاب قانونی، وضع حاضر اگر ادامه پیدا کند بدون تردید منجربه یک انقلاب خواهدشد ولی انقلابی که عنان از ید ایرانی خارج خواهد بود ولی ما می‌توانیم پیشدستی کنیم و نتیجه انقلاب را خودمان به وجود بیاوریم بیاییم و این دستگاه پوسیده را برهم بزنیم و دستگاه تازه نفسی سرکار بیاوریم که با افکار و روش تازه‌ای این مملکت را اصلاح کند. این دستگاه باید مقدم بر هر چیز ولو به زور باید هزینه زندگی را پایین بیاورد. این دستگاه باید یک حداکثر ثروتی برای افراد قائل شود(صحیح است) این دستگاه باید بوسیله محاکم فوق العاده دست این دزدها را ازجامعه کوتاه کند این دستگاه باید به این جنجال بازی در این مملکت خاتمه بدهد (صحیح است) ایندستگاه باید آن گرانفروش و محتکر بی شرف را بیاوردواعدام بکند (صحیح است) خلاصه این دستگاه باید به وضع فلاکت بار مملکت خاتمه بدهد این اقدامات را ما باید بکنیم قبل از اینکه سایرین بدون رضای ما بکنند و هنوز هم فرصت باقی است.

خدمت آقایان وزیران همگی سابقه ارادت دارم ولی معذرت می‌خواهم هیچکدام را این کاره نمی‌شناسم ولی از آنجاییکه بالاخره چند صباحی در مجلس خدمتشان خواهم بود اجازه می‌خواهم یک تذکر قانونی عرض کنم و آن تذکر اصول ۶۰ و ۶۱ قانون اساسی است. در این دو اصل که گویا بکلی فراموش شده تصریح می‌شود که وزرا ء در مقابل مجلس شورای ملی مسئولیت مستقیم و مشترک دارند و دستور مافوق حتی مقام سلطنت هم رفع مسئولیت از آنها نمی‌کند. آقایان مطمئن باشید که ملت ایران اگر تابحال چشم پوشی کرده درآتیه دیگر حاضر باغماض و چشم پوشی نخواهد بود.

رئیس- آقای وزیر بهداری.

وزیر بهداری- عرضی نداشتم.

رئیس-آقای مهدی ارباب

مهدی ارباب- بنده اجازه می‌خواهم که در مقدمه عرایضم خاطرمحترم حضار را متوجه به این نظر خودم کرده بعد بیان مطلب بکنم. البته آقایان محترم مسبوق هستند که خوشبختانه یا بدبختانه اولین دوره ایست که به مجلس آمده‌ام قبلاً شغل من وکالت نبوده، حرفه من بازرگان بوده و با یک انتظاراتی آمده‌ام اینجا قبلاً هر چه بوده‌ام، بوده‌ام امروز یک مطالب دارم که هیچ نمی‌شود توجه به وظایف ما قبل اوقات زندگی من کرد در مرحله اول آرزو و آمال من این است که با تمام رفقا و همکاران محترم صمیمانه یک دل و یک جهت برای رفع بدبختیهای مردم اقدام کنیم و هیچ مایل نیست باعث و مسبب کوچکترین کدورتی بشوم که طبعاً در وضع کشور مؤثر خواهد بود به همین نظر و به همین مناسبت حتی تشبیهی هم که نسبت به فرمایشات همکار عزیز خودم آقای مکی از روی شدت تأثر کردم بگرامافون این جا معذرت می‌خواهم و نمی‌خواهم یک نفر از من مکدر باشد و نمی‌خواهم آقایان با هم کدورتی داشته باشند البته در مجلس وجود اقلیت لازم است ولی در حدود یک قواعد و مقرراتی بایستی انتقاد بکنند که کار مجلس صحیح تر انجام شود اما مستلزم این نیست که یک کدورتهایی ایجاد بشود ویک دوئیتهایی ایجاد شود که به بدبختی کشور تمام شود. این بود مقدمه عرایض من بعد می‌پردازم اجمالاً به چند جمله از فرمایشات آقای دکتر اعتبار که قدری به نظر بنده از انصاف دور بوده‌است فرمودند اول وضع زندگانی ماامروز بهتر از قبل از زمامداری جناب اشرف نیست، بخدای متعال این انصاف کشی شده‌است، بنده وارد زندگانی مردم هستم، قبل از زمامداری جناب اشرف بخاطر دارم که فقرای بیچاره از سرما و نداشتن خاکه ذغال می‌مردند(یکی از نمایندگان- حالا هم می‌میرند) آقابنده ارادتمند همه آقایان هستم از همه آقایان استدعا می‌کنم با مقدمه‌ای که عرض کردم توجه بفرمایند عرایض بنده تمام بشود هر جا خلاف عرض کردم شما هم بعد بفرمائید من از شما معذرت می‌خواهم.

منصفانه قضاوت بفرمائید تمنامیکنم، نرخ گندم آقایان خرواری چهار صد تومان بود امروز که گران است صد و بیست تومان است روغن کیلویی پانزده تومان بود امروز ده تومان، نه تومان، هشت تومان است، قند کیلویی ثانزده تومان بود امروز که گران است پنج تومان است، امنیت و آسایش هم حکومت می‌کند که بنده و آقایان می‌توانیم شب راحت در منزل بخوابیم و آنوقت نمی‌توانستیم بخوابیم (صحیح است) فرق محسوس چه چیز است؟آقایان مملکت ما هم با هزار گونه خطر مواجه شده‌است، معذرت می‌خواهم، خیلی از آقایان هم اموال خودشان را بخارج انتقال داده‌اند حسابی نیست که برگشته یا برنگشته‌است(یکی از نمایندگان- برنگشته‌است) آنقدر خوف و وحشت گرفته بود این کشور را که کسی انتظار نداشت تا فردا با عائله اش چه خواهند کرد، آقایان برای رضایخدا تشویق کنید تا اگر یک زمامدای هم بعدها آمد بداند خدمت با غیر خدمت فرق دارد آقایان، (صحیح است) یکی از عواملی که به مردان خدمتگذار و وطن پرست می‌افزاید خودش تشویق است، تقدیر است، انصاف است، مروت است، استدعا می‌کنم برای حفظ مصالح کشور توج به این عرایض این موراد بفرمائید موقعی که همین جناب اشرف آقای قوام السلطنه زمام امور کشور را در دست گرفتند یک شهامتی لازم داشت که شخص زمامدار بروز بدهد که هیچ فرد شجاعی بالاتر از آن شهامت نمی‌تواند بروز بدهد، آن موقع معلوم نبود که به کجا می‌رود، آن موقع یک وقتی بود که مرد ضعیف قادر نبود بگوید من می‌توانم زمامداری کنم، (صحیح است) آقایان فراموش کرده‌اند بنده سه بعد از نصفه شب رفتم به فرودگاه مهرآباد شب سردی بود دیدم این پیرمرد با این وضع سن و ضعف مزاج چه زحمتی متحمل می‌شود چه فداکاری برای این کشور می‌کند، ماامروز نباید فراموش بکنیم باری، دوم فرمودند که مملکت در پرتگاه بوده و امروز هم هست، امروز تشکیلات مملکت زیر پایش بسیار قرص و محکم است و پرتگاهی هم نیست (صحیح است) اما سلیقه و انتخاب همکاران روی مقتضیات وقت بود اگر نظر به اقتضای زمان و اقتضای وقت برای پیشرفت امور کشور، برای پیشرفت منویات، یک مرد سیاسی… اولا اگرما هر کدام می‌بایست دخالت در فکر رئیس دولت بکنیم و اول اختیار بهش بدهیم بعداَ برویم تک تک دخالت در کارش بکنیم اینکه اختیار نشد اینکه رئیس دولت نشد (حائری زاده- نباید یاد بدهند به دولت)اینکه مقررات نشد، او اختیارات دارد دیدم خدا را شکر که آقای قوام السلطنه زنده ماند و امروز اینجا نشسته و کارها به نتیجه رسیده اگر خدای نخواسته شخص آقای قوام السلطنه در وسط این جریان از بین رفته بود، هیچکس نمی‌توانست ثابت بکند که آقا چه منظور خیر خواهانه و صائبی داشت، دیدید آقایان در نتیجه همان انتخاب همکاران چه نتایجی برای کشور گرفته شد، اگر کسی منکر است بی انصافی می‌کند، ایشان همکارانی انتخاب کردند که آقای دکتر در این باب هم اشاره فرمودند، بنده نمیدانم، آقای عدل از کشاورزی اطلاع ندارید؟ (خنده نمایندگان) یک وزیر مطلع دیگری بیاورند اینجا بنده تمام فرمایشات ایشان را تصدیق میکن آقای هژیر در امور مالی این مملکت اطلاع ندارند با سابقه تر دارید؟ آقای دکتر اقبال در امور بهداری کشور سابه ندارند؟ و همین طور یک یک آقایان بنده نمی‌خواهم عرض کنم انتخاب از این بهتر نمی‌شود، و این جا یک خورده بی لطفی کردند، هر کدام از آقایان بجای خود بسیار خوب و بجا هستند راجع به بودجه کشور صحبت فرمودند، آقایان ما در یک وضعیتی بودیم که اصلاً بودجه مملکت وصول نمی‌شد این آقای وزیر دارایی از کجا پول می‌گرفتند؟ از فارس پول می‌گرفتند؟ از آذربایجان پول می‌گرفتند؟ از بلوچستان فقیرپول می‌گرفتند؟ آقا چرخاندن این دستگاه آن هم در یک همچو زمانی که در تاریخ مملکت بدبختانه پانصد سال یک مرتبه این بدبختی به یک مملکتی روی می‌آورد حفظ وضعیت مالی یک کشوری کار آسانی نیست، بنده خودم بخاطر دارم که متجاسرین از ایشان پول می‌خواستند و مملکت ما تا افراد تا برادران ما خواهران ما در گرو شقاوت اینها بود وبایستی اینها را طوری معتدل نگاهداشت که صدمه بیشتری نزنند و به خواهران و برادران ما، با اینحال ایشان مقاومت کردند و ندادند پول به آنها وخیلی هم آن عمل کار مشکلی بود، و به پایین آمدن سطح هزینه اشاره فرمودند، آقا این قبیل اصلاحات همه ناشی از همین مجلس است، این مجلس یک چند صباحی چندماهی بیاید وظایف خود را صمیمانه انجام بدهد و بادولت همکاری بکند، اگر دولت وظایف خودش را انجام ندادآتشش بزنیدام فرصت نمی‌دهید. از اولش جنجال، از اولش معرکه، از اولش کار شکنی، اگر همکاری بکنید محققاً در تمام شئون زندگانی همه حسن اثر خواهد داشت، موضوع انتخاب آقای کهبد را اشاره کردند، اولاً بنده خیال می‌کنم که دولت هم نمیداند کی انتخاب می‌شود، انتخابات مجددشروع می‌شود آنجا، کهبد بشود، حسن بشود، حسین بشود آنجا معلوم نیست. اما اینکه طبق قانون اساسی اشاره کردید حق ندارد برگردد به مجلس (بزری- قانون انتخابات) در قانون انتخابات سابقه دارد آقای دری در دوره ۱۴ برگشتند به مجلس (یکی از نمایندگان- اعتبار نامه ایشان برای تطمیع رد نشده بود) عرض کنم برای بنده یادداشت رسیده‌است که مختصر کنم مجلس خسته‌است بنده مطالب لازم را عرض نکردم اجازه بفرمائید فردا صبح عرض کنم (بعضی از نمایندگان- خیر بفرمائید تمام کنید زودتر تمام کنید) نکته دیگری که آقای دکتر بی لطفی کرده و اشاره کردند این است که این کابینه به حل مشکلات فائق نخواهد شد، بنده عرض کنم در مدت صد سال یک مشکلاتی مثل این ۱۹ ماه گذشته برای کشور ما پیش نیامده‌است، آقایان همین دولت این مشکلات را حل کرد و فائق آمد براین مشکلات آیا این دولت که مشکلات خارجی مشکلات داخلی را حل کرده حالا تازه می‌خواهد به اصلاحات داخلی بپردازد موفق به حل مشکلات نخواهد شد؟زهی بی انصافی اما اینکه فرمودند رسیدگی به گذشته معنی ندارد بنده هم معتقدم، چون همیشه ما می‌پردازیم به گذشته و زمان حاضر را از دست می‌دهیم امیدوارم همه همکاری بکنیم با دولت و در حال حاضر یک خدماتی بکنیم که البته آن خدمات بکشور در تاریخ معاصر ثبت و باقی بماند، اینکه اشاره کردند در آخر دوره ۱۴ که جناب اشرف زمام امور کشور را در دست گرفتند موفق نشدند به گرفتن رأی اعتماد البته آن هم محتاج به توضیح نیست که فرصتی بدست نیامد و خوشبختانه فرصتی هم بدست نیامد اگر آن مجلس بود همین اصلاحات هم پیش نمی‌آمد. (ارسنجانی- صحیح است) متأسفانه یک عادتی بین ما مردم رواج دارد در موقع اضطراب در موقع احتیاج تعریف می‌کنیم تقدیر می‌کنیم، ناجی می‌خوانیم وقتی که آن اضطراب و احتیاج رفع شد آنوقت به انتقاد می‌پردازیم، امیدوارم این رویه هم عوض بشود.

چند نکته دیگری را هم می‌خواهم متذکر بشوم و آن این است که اگر آقایان فراموش نکرده باشند در یک سال و نیم قریب دو سال پیش هیچ مالکی قادر نبود که در ملک خودش پا بگذارد واین بزرگترین عمل و خدمتی است که این دولت کرده‌است (یکی از نمایندگان- مالکینی که خوب رفتار کرده بودند با آنها کار نداشتند)خیر اینطور نیست (بهادری- آقا مگر شما مالک بودید؟۹ بنده متأسفانه خیلی ملک ندارم والا من هم کتک می‌خوردم در دفتر آقای نخست وزیر یک مرد محترمی را زدند حالا این حرفها وجود ندارد، امنیت وجود نداشت آقا همة اینها مرهون توجهات همین آقای نخست وزیر است. آقایان یک خدمتی دولت کرده‌است که هیچ کدام نمی‌توانید انکاربکنید و آن این است که قبل از انتخابات دوره ۱۵ آنچه فکر می‌کردیم نمی‌توانستیم بیش از چهل درصد وکیل ملی انتخاب کرده باشیم و این مجلس صددرصد وکیل ملی است (خنده حضار) مجلس صد در صد ملی و در دوره ۱۵ بوجود آمده مرهون توجهات همین شخص رئیس دولت است آقا منکر هستید؟ (اردلان- نخیر، صحیح است) (همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس) البته این تنها خدمتی است که درتاریخ با خط طلایی باقی خواهد ماند که آقای قوام السلطنه کرده‌است، اما تمام ما انتقاد می‌کنیم، نتیجه می‌خواهیم، ‎آقایان اگر یک باغبان شما استخدام کنید تا چهار فصل کامل را عمل نکند، نتیجه عمل خودش را نمی‌تواند نشان بدهد.

آقا شما یک دولت را می‌خواهید انتخاب کنید که یک مملکتی را از مشکلات خارجی و داخلی می‌خواهد اصلاح بکند آن وقت هم با دولت ملاقات کنند ۶ روز هم حرف آقایان را دولت جواب بدهد، آن وقت چه کار می‌تواند بکند؟ به هیچ کار نمی‌رسد، حالا اجازه می‌خواهم یک موضوعاتی را بنام تذکر اصلاحی عرض کنم و هیچ جنبه اعتراض ندارد و آقایان محترم وزراءهم یادداشت بفرماند و در موقعش توجه بفرمایند. اولاً یک پیشنهاد دارم و آن این است که بیشتر اوقات آقایان وزرا را آقایان وکلاء ناچارند بگیرند واز حوزه‌های انتخابیه شان در تمام مملکت تقاضاهایی دارند مشکلاتی دارند، از طرفی یک وزیر هم وقت نمی‌کند که به امور مملکت برسد، اگر در هر وزارتخانه یک سازمان کوچکی بدهند که اوقات آقایان وزراء را نگیرند به شرطی که در ظرف ۲۴ ساعت جواب مثبت یا منفی به آن وکیل بدهند (مهندس رضوی- پیشنهاد به دولت است یابه مجلس؟) (خنده نمایندگان).

رئیس- شما حرفتان را بزنید.

ارباب- در هیچ کجای دنیا مصرف کاغذ نسبت به حجم کار بیشتر از مملکت ما نیست تمام کارها، تمام کار مملکت ما، تمام کاغذبازیها و به مکاتبه و جواب می‌گذرد، این هم یک توضیحی بود، نکته دیگر که در وضع اصلاحی کشور مؤثر است قطع تماس مأمورین با مردم آنچه ممکن است تمام مفاسد بیشترش روی تماس مأمورین با مردم جزء ومتوسط و کل با مردم ایجاد می‌گردد و قطع تماس مأمورین با مردم زمینه کار را باید طوری معین و کار را طوری تهیه کرد که حتی الامکان تماس مأمورین با مردم کم بشود. البته خیلی معایب کم خواهد شد، و همینطور مأمورین زایدی که هستن تمام حقوق را دولت به آنها بدهد به شرط اینکه از پشت میزها بلند شوند، باز خیلی از معایب کشور کاسته می‌شود، واینها که بیکارند و حقوق می‌گیرند پشت این میزها نشسته‌اند جز اینکه اشکال بتراشند برای مردم، خدای نکرده تولید عمل ارتشاء و رشوه بشود، نتیجه دیگری ندارد. خدا نکند، دیگر هم موضوع ادارات است، ادارات ما کمتر با هم هماهنگی دارند مثلاًیکی از بازرگانان هندی که چند سال است که یک کارهایی را به بنده داده‌است، یک چیزهایی آورده و در گمرک زاهدان است، گمرک توقیف کرده به دستور اداره کالای اتومبیل، حالا ۸۰ درصد تنزل کرده و هنوز هم مرخص نکرده‌اند، گمرک می‌گوید من گناهی ندارم، اداره کالای اتومبیل دستور داده، اداره کالای اتومبیل هم نخریده و کار به جایی رسیده که امروز نصف انبار داری و نصف مخارج این کالا را نمی‌دهد و نتیجه یک مردی از بین رفته‌است در حالی که حاضر بوده‌است همه کالاهای خود را بفروشد، نخریده‌اند و نه مرخص کرده‌اند و بیچاره اش کرده ند، این چیزهایی است که با هم هماهنگی ندارد. دو طبقه از مأمورین مسبب بدبختی و پریشانی مردم هستند، یک طبقه این آقایان جنت مکان که هیچ چیز برای هیچ کس و هیچ فهمی قائل نیستند، هر چه آنها تشخیص دادند میگویند آن درست است و مردم را اینها بیچاره کرده‌اند و یک دسته هم ازآن دزدان بی انصاف که به اندازه رفع حوائج خودشان نمی‌برند زیاد تر می‌خواهند. البته در این دو طبقه هم بایستی تجدید نظر شود، صرفاً به اسم اینکه فلان جنت مکان نماز میخوانده این بدرد کار نمی‌خورد هر کس که بدردکار می‌خورد باید سرکار باشد. اقدام دیگری که مؤثر در اصلاحات کشور هست و امید است بشود، البته ین عرایضی که بنده می‌کنم مربوط به زمان دولت حاضر نیست، از دولتهای پیش تقریباً ریشه پیدا کرده و دامن گیر مردم شده‌است، و تذکری هم که عرض می‌کنم برای این است که دولت تصمیمی اتخاذ کند و برای اصلاحات اقدام نماید. از بیست سال پیش به این طرف یک نفر را به نام مفتری تعقیب کرده‌اند اگر یک نفر خدمتگذار بوده‌است پاداش ندیده‌است، اگر خائن بوده‌است مجازات ندیده‌است، تا تقدیر و تعقیب و تا پاداش و مجازات عملاً در این کشور پیدا نشود اصلاحات آنطورکه منظور نظر ‎آقایان میسر نخواهد شد خیلی از عناصر پاکدامن هستند اگر آقای رئیس اجازه بفرمایند تتمه مطالبم را فردا عرض کنم چون مطالب زیادی هست، موضوعات اقتصادی هست.

رئیس- آقا بفرمائید تمام کنید.

ارباب- بنده یادداشتهای زیادی دارم صرفنظر می‌کنم یکی از مشکلاتی که ایجاد شده‌است ایجاد مقررات خلق الساعه‌است فردا یک مقرراتی وضع می‌شود که ناسخ مقررات ۲۰ روز قبل بوده این را توجه بفرمائید و کاملاً دیده شده‌است. اما موضوعی که بسیار قابل توجه‌است آن امنیت قضایی است که قبلاً هم مذاکره شده‌است و تمام هرج و مرج‌ها ناشی از ضعف این قوه‌است (سزاوار- یک قدری هم مربوط به عمل تجار است) در کاخ دادگستری یک نمی‌توانم عرض بکنم قاضی پاکدامن نیست مخصوصاً یک عده قضات جوان و معمر هستند که اینها فشار سختی روزگار هنوز آنها راتسلیم به یک رفتار و عمل ناشایسته نکرده‌است ولی اینها کسانی هستند که فرزندانشان از تمام مزایای حیاتی محروم هستند کمی هم توجه کنید(صحیح است) بایستی عملی بشود که آنها تقدیر شود خدمتشان و آنهایی که خدمتگذار نیستند از این دستگاه خارج بشوند بنده برای نمونه عرض می‌کنم یک قاضی در شعبه ۸ یک حکم غلطی به تصدیق تمام قضات صادر کر که راجع به خودم بود بعد هم به من رسی توی یک کریدور وزارت دادگستری و به من اهانت کرد من یک تقاضای تعقیب قانونی کردم و تقدیم جناب آقای معاون کردم ایشان هم به اداره نظارت فرستادند اداره نظارت اصلاً جواب ایشان را نمی‌دهد چه رسد که جواب مرا بدهد محکمه انتظامی هم که وجود ندارد و خوب اگر قاضی هم پای بند به ایمان نباشد طبعاً آزاد خواهد بودکه هر چقدر می‌خواهد نسبت به مقدرات مردم بکند. قضیه قتل مرحوم فرخ زاد دو سال می‌گذرد آن بدبخت را ژاندارمها قطعه قطعه کردند تا کنون معلوم نیست به کجا رسیده‌است اینها مربوط به دولت حاضر نیست مربوط به دولتها پیش است امور جنحه و جنایت و خیریه و اینها همه همدوش تعقیب می‌شود. یک عده‌ای آمدند در شهرداری شرکت کردند برای توسعه برق تهران اینها هم را مثل امول جزایی مثل کسی که مرتکب جنایتی شده باشد تعقیبشان کردند این فکر را اصلاً کشتند، این فکر را که دیگر کسی فکر اقدام به امر خیر را هم نکند (اردلان- کار صحیحی نبود) البته این باید متمایز باشد. سپردن امور بدست اشخاص بصیر و با سابقه یک روز دیده می‌شود که مأمور دارایی می‌شود قاضی (سزاوار- سوابق قضایی دارد) البته این ضررش جبران پذیر نیست یکی دیگر امنیت عمومی برای پیشرفت عمران وآبادی لازم است اگر کسی رفت در یک قطعه‌ای از نقاط خوزستان زحمت کشید یک ملکی آبادکرد یک ملکی را عمران کرد آن را از دستش می‌گیرند و هزار اشکال می‌کنند که تشویق نمی‌شود بودجه شهربانی برای شهر تهران کم است بایستی تکمیل گردد مأمورین کار آزموده بیاورند روی کار وضع مقررات شدیدی را برای رانندگان لازم است، اگر باحصاییه تلفات وسائل نقلیه ملاحظه کنید می‌بینید که چقدر بی جهت و بی گناه مردم از دست رفته‌اند.

اما موضوع فرهنگ، بعقیده بنده مقدم بر تعلیم تربیت لازم است یا با صطلاح امروز مقدم بر آموزش و پرورش لازم است ما خیلی اشخاص تحصیل کرده داریم که تربیت ندارند دلیل هم بسیار دارم هنوز مردم از پیاده رو و اتومبیل رو راه خودشان را تشخیص نمی‌دهند هنوز حدود خودشان را نمیدانند هنوز اخلاق نمیدانند(مهندس رضوی- آقای ارباب جنابعالی که با اتومبیل خودتان توی پیاده رو راه می‌روید چرا به تحصیل کرده‌ها حمله می‌کنید) شما این چه حرفی است می‌زنید در مملکتی که دارند تحصیل می‌کنند شمابه تحصیل کرده‌ها بد میگویید اول تربیت لازم است عرض می‌کنم مقدم بر تحصیل تربییت لازم است (یکی از نمایندگان- آقا اینها لازم و ملزومند) خواهش می‌کنم فکر بنده را خفه نکنید بنده عرض می‌کنم همین قضیه مطبوعات ما مطبوعات آبرومند خیلی داریم که نویسنده اش فاضل است ولی نمیداند چه بنویسد اگر منکر هستید بفرمائید(خنده حضار) (زنگ رئیس) بنده باز یادداشتهای دیگری داشتم صرفنظر کردم (برزین- احسنت، احسنت) از جناب اشرف هم خجالت می‌کشم، اما می‌پردازم به وضعیت بازرگای و پیشه و هنر، امور بازرگانی دراین چند سالة اخیر از دوره‌ای که اختیارات به دکتر میلسپو داده شد و اداره تثبیت قیمتها تشکیل شد یک اداره عریض و طویل، هزارها درخواست دارد یک پروانه صادر نکرد و کسی به حساب اداره تثبیت قیمت آن زمان نمی‌رسد که چه جور خسارتهایی بکشور وارد آورده‌است و تمام به فکر این هستند که اگر پاسبان دو تومان گرفت بدیوان جزا می‌فرستند ولی به فکراین نیستند، از صادرات هم تشویق نمی‌شود امروز وضع گمرکات ما مخصوصاً خرمشهر خوب نیست، متأسفانه کمپانیهای بیمه خارجی کالا را به مقصد ایران مخصوصاً جلب توجه جناب آقای وزیر اقتصاد ملی را جلب می‌کنم مضرات انحصارها محتاج به شرح نیست و توجه آقای وزیر دارایی را جلب می‌کنم (مهندس رضوی- انحصار اصلاً بد نیست بد عمل می‌شود. انحصار یعنی نفع عامه) (زنگ رئیس) عرایض من را توجه بفرمائید امروز نتیجه این انحصارها این شده که طهران آباد شده‌است و ولایات خراب شده‌است یک مسافرتی بکنید به ایلات و ولایات ایران ببینید چه وضعیتی است(اردلان- صحیح است نتیجه انحصار است) فارسیان بلند همت مهمان نواز امروز گرسته و برهنه‌اند، در بلوچستان بیش از دویست هزار نفر شما پیدا می‌کنید که یک سانتیمتر ساتر بدن ندارند، و من اینجا از رئیس محترم دولت تشکر می‌کنم که توجه مخصوصی مبذول داشته‌اند به اصلاحات این نقاط (فولادوند- شما مخالفید یا موافق؟) بنده از موافقینم عرض کن عوارض واردات خیلی زیاد است قماض هفتاد و یک درصد مجموع قیمتش عوارضی است که بهش تعلق می‌گیرد همینطور شکر و چایی و با ندازه‌ای شده‌است که در نتیجه در خیابان اسلامبول را هلومیفروشند کیلویی ۴۵ریال ومیگوید ما پارچه را گران می‌خریم، اینها مربوط به این دولت نیست مربوط به دولت گذشته‌است اعتراضی من بدولت فعلی ندارم و تشکر هم می‌کنم (بهار- آفرین) ولی بازار قاچاق رواج پیدا می‌کند برای نمونه از اثر عرضه وتقاضا حضورتان عرض کنم، مدتی است لاستیک آزاد شده‌است و به طوری آورده‌اند که امروز از آمریکا ارزان تر است، اگر قیمت راآزاد نگذارند هر جنسی هر روز ترقی می‌کند زیاد بیاورند تنزل پیدا می‌کند بنده مطالب زیادی دارم راجع به کشاورزی، راجع به پست و تلگراف، راجع به سایر ادارات، می‌گذارم یک روز قبل از دستورصحبت می‌کنم (یکی از نمایندگان- احسنت).

رئیس- چون ماده ۱۰۸ فعلا مبتلا به مجلس است و آقای حائری زاده هم اخطار فرموده‌اند بنده لازم میدانم یک توضیح بیشتری بدهم بدواً ماده را قرائت می‌کنم تمنا دارم آقایان توجه بفرمایند. (ماده ۱۰۸ به شرح زیر توسط آقای فولادوند منشی قرائت گردید:)

ماده صدو هشتم- در مباحثات ناطقین باید متناوباً به ترتیب مخالف و موافق نطق نمایند درباره وزراء یا معاونین آنها و یا مخبرین کمیسیونها که مأمور تأیید و دفاع لوایح یا طرح قانونی هستند لازم به ثبت اسم نیست و هر وقتی که اجازه نطق بخواهند اجازه به آنها داده می‌شود(صحیح است)

بطوری که خود ایشان گفتند اگر بنا باشد ۲۴ نفر آقایان وزراء و معاونین و همین طور یک عده‌ای از مخبرین صحبت بکنند تصدیق می‌فرمایید که حق نطق نمایندگان ازبین می‌رود(صحیح است) مخصوصاً در این ماده ذکر شده که هر وقت وزراء اجازه نطق بخواهند به آنها اجازه داده می‌شود و مقصود این است که خارج از نوبت نمایندگان است و تصور می‌کنم که آقایان نمایندگان هم راضی نمی‌شوند حقوق وزراء تضییع شود و این ماده هم عین همین است که من اجرا کردم آقای وزیر بهداری بیاناتی دارید؟ سزاوار- بنده یک توضیحی دارم اجازه بفرمائید چون این تفسیری که می‌شود در صورت مذاکرات مجلس این مخالف سابقه عمل است اجازه بفرمائید توضیح بنده لازم است.

رئیس- سابقه عمل به بنده مربوط نیست سابقه اگرمخالف نظامنامه باشد معتبراست. آقای وزیر بهداری.

دکتراقبال وزیر بهداری- آقای دکتر اعتبار ضمن اظهاراتی که بر علیه دولت فرمودند راجع به صدور جواز جو در تاریخی که بعد از اقتباس مجلس شورای ملی اشاره شده شرح مبسوطی اینجا اظهار فرمودند بنده اینجا به دو عنوان صحبت می‌کنم یکی بعنوان عضو کابینه و یکی دیگر هم که افتخار منشی گری هیئت دولت را دارم، اینجا رسماً اعلام می‌کنم که از اواخر اسفند ماه ۱۳۲۵ تا این تاریخی که بنده اینجا هستم حضور آقایان، به هیچ وجه من الوجوه از طرف هیئت دولت جوازی صادر نشده‌است برای اینکه بنده وقتی که یک تصویبنامه در هیئت دولت مطرح می‌شود و به تصویب هیئت دولت می‌رسد بایستی ثبت بکنم همین طور که مذاکرات آقایان در اینجا ثبت می‌شود و خوانده می‌شود تا وقتی که در آنجا ثبت نشود به هیچ وجه من الوجوه رسمیت ندارد بنده به هیچ وجه من الوجوه خاطر ندارم که از اسفند ۱۳۲۵ تا این تاریخ راجع به صدور جواز جو تصویبنامه‌ای صادرشده باشد و ثبت کرده باشم(صحیح است) و یک نکته دیگری هم هست که لازم است یک توضیح مختصری بدهم در دو ماه قبل در غیاب آقای دکتر صدیق کفالت امور فرهنگ هم به اینجانب محول شد بعد از سه چهار روز گزارش دادند که یک مقدار تصدیقهای جعلی از وزارت فرهنگ صادر شده‌است بعنوان اینکه این آقایان تحصیلات متوسطه را تمام کرده‌اند می‌توانند از مزایای مالی آن تحصیلات استفاده کنندو این جوازی که صادر شده این تصدیقی که صادر شده‌است تقلبی است فوراً دقت بیشتری شد و یک بخشنامه‌ای کردم به تمام وزارتخانه‌ها که اگر از طرف اشخاص برای تقاضای کار یک تصدیقهایی نشان دادند که تحصیلات متوسطه شان را تمام کرده‌اند خواهش می‌کنم تصدیق‌ها را به وزارت فرهنگ عودت بدهید که مطالعه شود متأسفانه در طی اقدام معلوم شد که مقدار زیادی تصدیقهای جعلی صادر شده بود با مهر تقلبی و مارک تقلبی وزارت فرهنگ و با نمره تقلبی البته همه آنها تحت تعقیب قرار گرفته‌اند و رفته‌اند به محکمه و اکر هم به آقا جوازی نشان دادند مسلماً بدانید که جواز تقلبی است و دولت هم در این باب اقدامات کرده‌است و بنده تکذیب می‌کنم که همچو عملی انجام شده‌است(دکتر اعتبار- ولی مطمئن باشید که معامله شده‌است)

رئیس- آقای تجدد.

تجدد- بنده قصد داشتم وقت دیگر بیایم وقتی بیایم که تنقیدات یا انتقادات آقایان را نسبت به عدلیه کاملاً شنیده باشم و بیایم اینجا و عرایضی را که دارم عرض کنم ولی متأسفانه مجبور هستم در مقابل اظهارات آقای ارباب مختصر توضیحی بدهم برای اینکه هر چند مجلس خسته بود ولی ایشان یک بیانی کردند که بنده ناچار بودم در مقابل ایشان توضیح بدهم، البته آقای ارباب نسبت به دادگستری ستایش کردند، دادگستری احتیاج به ستایش ندارد هر چه دارد آن عملی است که دارد و همانست (صحیح است) وزارت دادگستری دارای یک قضاتی است که کار امروز نیست سالهای سال در این مملکت بوده‌اند و با نهایت شرافت و درستی و فداکاری کار کرده‌اند (صحیح است) انتظار ستایش هم از کسی ندارد(صحیح است) اما این موضوع بخصوصی که ایشان گفتند البته محاکم برای محکوم کردن و حاکم کردن هستند(صحیح است) قاضی که پشت میز نشسته‌است به اشخاص نگاه نمی‌کند دلایل و مدارک را می‌بیند و از روی دلایل و مدارک حکم می‌کند اگر محکوم شدید راه باز است که اسثتیناف بدهید و اگر در استیناف محکوم شدید راه باز بود که تمیز بدهید، اما اختلاف شخصی شان با یک قاضی، البته ایشان آمدند یک شکایتی به بنده کردند بنده آمدم این شکایت را فرستادم به اداره نظارت(دکتر معظمی- کی بود آقا اسمش را ببرید) اداره نظارت هم مشغول رسیدگی است نسبت به شکایتی که آقای ارباب کرده‌است البته اداره نظارت آن شکایت را که از قاضی شده‌است به محکمه انتظامی می‌فرستد بعلاوه این قضایا مربوط به مجلس نیست (سزاوار- بلی این چیزها مربوط به مجلس نیست) و اینها یک مسائلی است که باز مرجع دارد، مرجع رسیدگی دارد، مرجع شکایت دارد، وزارت دادگستری هم با جناب اشرف آقای نخست وزیر است بنده عرضی ندارم انشاءالله در موقعش عرایض خود را خواهم گفت.

- تقدیم دو فقره سئوال از طرف آقای دهقان

۳- تقدیم دو فقره سئوال از طرف آقای دهقان

رئیس- دو سئوال آقای دهقان ازآقای رئیس دولت کرده‌اند که در موقع خودش فرستاده می‌شود که برای پاسخ حاضر شوند.

- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

۴- موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه

رئیس- جلسه ختم می‌شود و جلسه آتیه به روز سه شنبه سی و یکم شهریور ماه ساعت هشت و نیم صبح موکول می‌گردد(مجلس یک ساعت و چهل دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – رضا حکمت

- انتصابات

انتصابات و احکام دروزارت کشور جناب آقای سید علی اکبر موسوی زاده به سمت فرمانداری تهران که با مقام استانداری مساوی می‌باشد منصوب شدند.

آقای احمد باقریان کارمندمنتظر خدمت از تاریخ اول مهر ماه ۱۳۲۶ به سمت ریاست دفتر فرمانداری دامغال منصوب شدند.

جناب آقای عباس حشمتی فرماندار همدان از تاریخ ۱۶ شهریور ۱۳۲۶ به سمت استاندای استان دوم منصوب شدند.

آقای اسمعیل ایمن آبادی کارمند منتظر خدمت از تاریخ ورود به محل مأموریت به سمت ریاست دفتر فرماندای شهسوار منصوب شدند.

آقای محمد علی اسعد پور بخشدار سراب از تاریخ ورود جانشین به سمت بخشدار بستان آباد منتقل شدند.

آقای مصطفی وکیلی شاهمیر بخشدار بستان آباد از تاریخ ورود به محل مأموریت به سمت بخشدار سراب منتقل شدند آقای غلامحسین نیک نفس کارمند منتظر خدمت از تاریخ اول مهرماه ۱۳۲۶ به سمت بخشدار انرک (داشیرون) منصورشدند.

آقای روح الامین اشتری منشی فرماندار آمل از تاریخ اول مهر ماه۱۳۲۶ به سمت بخشدار لاریجان منتقل شدند.

آقای معین منافی بموجب این ابلاغ دفتر شمارا دربوکان مهاباد برای ثبت ازدواج رسمیت می‌دهد.

وزیر دادگستری آقای غنی ایزد سرشت دفتر یار درجه اول و نماینده دفتر اسناد رسمی شماره ۱۲ تبریز بموجب این حکم به سمت سردفترداری اسناد رسمی درجه سوم قصبه هرپس منصوب می‌شوید طبق مقررات انجام وظیفه نمایید.

وزیر دادگستری آقای محسن منافی دفتر یار دفتر اسناد رسمی شماره ۵۰ تهران بموجب این حکم به سمت سردفترداری اسناد رسمی درجه سوم بوکان مهاباد منصوب می‌شوید طبق مقررات انجام وظیفه نمایید.

وزیر دادگستری آقای سید زین العابدین عدنانی بموجب این ابلاغ دفتر شما را در بابل برای ثبت ازدواج رسمیت می‌دهد.

وزیر دادگستری آقای آبیل زیعا سردفتر ازدواج طایفه کاتولیک شهر رضاییه بموجب این ابلاغ استعفای شما از تصدی دفتر ازدواج پذیرفته می‌شود وزیر دادگستری