مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ دی (جدی) ۱۳۰۱ نشست ۲۱۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ دی (جدی) ۱۳۰۱ نشست ۲۱۰

جلسه ۲۱۰

صورت مشروح مجلس یوم پنجشنبه ۲۷ جدی ۱۳۰۱ مطابق سلخ جمادی‌الاولی ۱۳۴۱

مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمن‌الملک تشکیل گردید.

(صورت مجلس یوم سه شنبه ۲۵ جدی را آقای امیر ناصر قرائت نمودند.)

رئیس- آقای شیخ‌الاسلام اصفهانی (اجازه)

شیخ‌الاسلام- در چهار روزنامه دیدم نوشته شده که بنده عرض کردم شصت و دو هزار تومان بابت اول سال بودجه وزارت داخله. حالا می‌بینم در صورت مجلس هم اینطور نوشته شده. بنده چنین عرضی نکردم چون مطابق نظامنامه داخلی وکیل حق ندارد چیزی اضافه بر بودجه پیشنهاد نماید بنده عرض کردم ۶۲ هزار تومانی که بابت ۶ ماه اول سال کسر شده است و این دلیل بر این است که در شش ماه آخر سال ۶۲ هزار تومان بابت تأسیسات جدیده بوده حالا اگر آخر سال است این مبلغ را صرف تأسیسات وزارت داخله در بنادر و جزایر جنوبی و دوردست خلیج فارس بکنند.

رئیس- آقای حائری‌زاده (اجازه)

حائری‌زاده- آقای عمادالسلطنه را در صورت مجلس جزو غائبین بی اجازه نوشته‌اند در صورتیکه شنیدم ایشان مأموریت دولت را اختیار کرده و از نمایندگی خودشان استعفا داده‌اند.

رئیس- ایشان بی اجازه رفته‌اند و معلوم هم نیست که مأموریت دولتی داشته باشند اگر معلوم شد که مأموریتی دارند اصلاح می‌شود. دیگر ایرادی نیست؟

(گفته شد خیر)

رئیس- آقای قمی (اجازه)

آقا میرزا ابراهیم قمی- بنده در دستور عرضی دارم.

رئیس- دستور بودجه وزارت خارجه است.

آقا میرزا ابراهیم قمی- بنده در جلسه قبل تقاضا کردم که لایحه گِل سرخ جزو دستور شود و چون عده کافی نبود رأی گرفته نشد. بنده چون می‌بینم صد هزار تومان به دولت ضرر می‌خورد و موقع کار کردن آنهم زمستان است تا یک ماه از بهار گذشته شاید اگر تأخیر در این کار بشود یک ضرر هنگفتی به دولت بخورد. بنابراین تقاضا می‌کنم امروز جزو دستور شود.

رئیس- رأی می‌گیریم به تقاضای آقای قمی.

آقایانی که تصویب می‌کنند بودجه وزارت خارجه خارج و لایحه گِل سرخ جزو دستور شود قیام فرمایند.

(اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد.

آقای زنجانی (اجازه)

زنجانی- بنده خواستم اهمیت پیشنهاد خودم را عرض کنم که مطرح بفرمائید تا تکلیف آن معلوم شود.

رئیس- پیشنهادی که سابق مرقوم فرموده بودید؟

زنجانی- بله.

رئیس- آقای آقا سید فاضل (اجازه)

آقا سید فاضل- بنده در بودجه وزارت خارجه عرض داشتم که از دستور خارج شد.

رئیس- آقای دانش (اجازه)

میرزا محمد خان دانش- بنده یک سئوال از آقای رئیس‌الوزراء کرده بودم اگر برای جواب حاضرند عرض کنم.

رئیس- تذکر داده‌اید؟

دانش- بلی در موضوع کنفرانس لوزان است.

رئیس- بفرمائید.

دانش- در کنفرانس لوزان یک سلسله قضایای مهمه شرقی مطرح می‌شود که دولت ایران علاقه تام به آن‌ها دارد و از قرار مسموع ترک‌ها برای عضویت ایران در کنفرانس مزبور موافقت کرده‌اند و همچنین از تلگرافی که از چچرین در جراید درجه شده بود ظاهر می‌شود که روس‌ها هم مساعدند در این صورت از طرف دولت ایران چه اقداماتی شده است. یکی دیگر راجع به مسئله بین‌النهرین است که این دو روزه شایع شد دولت ایران قیمومیت انگلیس را بر بین‌النهرین تصدیق کرده اگر چه چنانچه این مسئله صحت داشته می‌بایستی به مجلس بیاید. در هر صورت بنده از نقطه نظر علاقه سیاسی دولت ایران میل دارم بدانم از طرف دولت ایران چنین مسئله‌ای تصویب شده است یا نه. استدعا دارم اگر غیر از این ست تکذیب بفرمایند.

رئیس‌الوزراء- در موضوع کنفرانس لوزان برای اطلاع آقایان عرض می‌کنم بعد از فتوحات عثمانی قرار شد برای رفع اختلاف بین یونان و عثمانی کنفرانسی در لوزان تشکیل شود دولت ایران هم به جهاتی لازم می‌دانست تقاضا کند که عضویت دولت ایران را در کنفرانس لوزان بپذیرد. ولی در این زمینه تحقیقاتی را هم لازم می‌دانست به موجب اطلاعاتی که به دولت ایران رسید معلوم شد مسائلی که در کنفرانس مطرح است راجع به رفع اختلاف بین عثمانی و یونان و مسئله بغازهاست و چون دولت ایران منافع مستقیمی در این خصوص نداشت به این جهت در تقاضای عضویت کنفرانس تا یک اندازه خودداری کرد. معهذا لازم دید یک نماینده مخصوصی به لوزان بفرستد برای اینکه از جریان مذاکرات کنفرانس لوزان دولت ایران را مسبوق کند همینطور هم اقدام شد. بالاخره از طرف عثمانی‌ها مسئله موصل در کنفرانس لوزان اظهار و مطرح مذاکره گردید و معلوم شد درباره مسائلی که راجع به نواحی مجاور ایران است مذاکراتی پیش آمده و در این موقع البته تکلیف دولت ایران بود که تقاضای عضویت در کنفرانس را بنماید. این بود که در تهران مراسلاتی به نمایندگان سیاسی انگلیس و فرانسه و ایتالیا و در خارجه به وسیله مأمورین خودمان در اسلامبول و لندن و پاریس و رُم تقاضا کردیم که عضویت ایران را در کنفرانس لوزان بپذیرند و ضمناً هم خاطر نشان شد در مسائلی که راجع به نواحی مجاور دولت ایران و عثمانی است دولت ایران مشارکت خود را در کنفرانس لازم می داند و ضمناً نیز تذکر داده شد تا موقعی که نماینده ایران در کنفرانس حضور پیدا نکرده هر نوع حقوقی راجع به دولت ایران باید محفوظ بماند و بعد جوابی از نمایندگان سیاسی دُوَل ثلاث راجع به تقاضای دولت ایران رسیده و در آن جواب اظهار داشته بودند. چون موضوع مذاکرات کمیسیون راجع به رفع اختلاف بین عثمانی و یونان و مسئله بغازها است، بنابراین در موضوع اراضی مجاور ایران و بین‌النهرین در کنفرانس مذاکراتی نمی‌شود از این جهت کنفرانس معذور است از اینکه نماینده دولت ایران را بپذیرد. مقارن این حال اطلاعی به دولت ایران رسید پطروس نامی را که ظاهراً یکی از اشخاصی بوده است که در موقع جنگ عمومی در نواحی غربی آذربایجان یک فجایعی را مرتکب شده است در کنفرانس اظهاراتی به عنوان نمایندگی کلدانیان کرده است. برای اینکه حکومت مستقله کلدانی و آشوری را عنوان کند و کنفرانس هم اظهارات او را استماع نموده است این اطلاع مصادف شد با جواب‌هایی که از دُوَل ثلاث به دولت ایران رسیده بود در آن موقع هم دولت ایران تلگراف متعددالمفادی به دولت ثلاث مزبوره فرستاد و همینطور به توسط نمایندگان سیاسی خودش در دربارهای اسلامبول و لندن و پاریس و رُم دستور داد که این مسئله را بطور سخت پروتست کنند و در این جا هم به سفارت خانه‌های انگلیس و فرانسه و ایتالیا پروتست شد که اولاً مسائلی در کنفرانس مطرح می‌شود که دولت ایران هم در ان مسائل منافع مشترکه دارد، ثانیاً یک اظهاراتی می‌شود که منافی با حاکمیت و استقلال ایران است و البته دولت ایران نمی‌تواند لاقید و بلاتکلیف بماند و در کنفرانس لوزان اظهاراتی راجع به یک اراضی که مربوط به ایران است بشود. به جهت اینکه پطروس نام نماینده کلدانی‌ها در اظهاراتی که در کنفرانس کرده تقاضای عنوان یک حکومت مستقله آشوری را کرده و حد این حکومت را هم تا منتهی‌الیه دریاچه ارومی قرار داده و این مسئله باعث شد که دولت ایران جداً این مسئله را پروتست کرد. همینطور به توسط نمایندگان خود اعتراضات خود را به دربار دُوَل ثلاث اظهار کرد و به توسط نماینده مخصوص که به لوزان فرستاد دستور داده است به موجب یک مراسله مخصوصی اعتراض و پروتست دولت ایران را به کنفرانس لوزان ابلاغ نماید. اما در موضوع قیمومیت دولت انگلیس بر بین‌النهرین آقایان باید که این مسائل هیچ مربوط به دولت ایران نبوده است. بعد از آنکه دُوَل فاتح اراضی دُوَل مغلوب را بین خود تقسیم کردند یک تصمیمی بین خود اتخاذ نمودند منجمله اینکه دولت انگلیس در بین‌النهرین قیمومیت داشته باشد و این مسئله بهیچوجه مربوط به دولت ایران نبوده است بلکه نماینده دولت ایران در مجمع اتفاق ملل به موجب دستوری که از دولت متبوعه خودش داشته است اظهار کرده است که باید حکومت و استقلال بین‌النهرین موافق میل کامل و آمال اهالی خود بین‌النهرین باشد و برای اطلاع عرض می‌کنم دولت ایران بهیچوجه حکومت جدید بین‌النهرین را به رسمیت نشناخته است.

(از طرف نمایندگان- احسنت)

دانش- تقاضا می‌کنم مسئله عضویت دولت ایران در کنفرانس لوزان تعقیب شده و این حق شکنی‌ها به تمام مراکز سیاسی دنیا اعلام شود و راجع به قیمومت بین‌النهرین هم استدعا می‌کنم برای اطمینان قلوب عامه این مسئله را در جرائد تکذیب نمایند.

(جمعی از نمایندگان- آقا در مجلس علنی رسماً این مسئله تکذیب شد جرائد هم خودشان خواهند نوشت)

رئیس- آقای مساوات (اجازه)

مساوات- بنده راجع به بودجه عرض داشتم که از دستور خارج شد.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- بنده در پیشنهاد آقای قمی عرض داشتم که اگر جزو دستور شد موافق هستم.

رئیس- خودتان موافق بودید حالا نمی دانید جزو دستور شد یا نه.

آقای آقا میر سید حسن کاشانی (اجازه)

آقا میر سید حسن کاشانی- امروز بر حسب رأیی که مجلس داده است برای سئوالات روز قبل یک پیشنهادی تقدیم مقام ریاست کردم در باب تفتیش اداره تحدید که از طرف دولت به آن‌ها امر شود بدون اجازه وارد منازل مردم نشوند و اسباب زحمت و عدم امنیت برای مردم فراهم نیاورند اگر مقتضی می دانید مقرر فرمائید قرائت گردیده و در آن رأی گرفته شود که همین امروز تکلیفش معین شود.

رئیس- رأی گرفته شد لایحه گِل سرخ جزء دستور شود. فعلاً لایحه امتیاز گِل سرخ مطرح است. مذاکرات در کلیات است.

رئیس- آقای اقبال‌السلطان (اجازه)

اقبال‌السلطان- به عقیده بنده در چنین موقعی که معدن گِل سرخ کشف شده و سال‌ها از آن جزیره خاک استخراج نموده‌اند نمی‌شود اسم امتیاز به آن گذاشت. امتیاز در موقعی است که یک معدن مجهولی باشد و با یک اشخاص کنترات ببندند که بروند و کشفیات بکنند و زحمت بکشند اگر چیزی پیدا کردند یک حقوقی هم مطابق قراردادی که قید می‌شود صد بیست یا صد شانزده یا صد ده (هر چه قرار بگذارند) به دولت بدهند ولی این معدن گِل سرخ سال هاست استخراج شده و یک مدتی هم در دست حاج معین‌التجار بوده است و مدتی هم دولت خودش اداره می‌کرد. در هر حال به عقیده بنده واگذار کردن استخراج خاک از این معدن حکم اجاره را دارد نه امتیاز و باید بطور اجاره مطابق قانونی که مجلس مقدس وضع نموده است که در موقع اجاره دادن قسمتی از دارائی دولت باید بطور مزایده اجاره بدهند و هر کس زیادتر قبول کرد حق اوست این معدن‌ها باید همانطور به طریق مزایده یا اجاره واگذار شود و بنده در این خصوص اعلان مزایده از طرف دولت ندیدم و از یک طرف دیگر هم ما نمی دانیم میزان عایدات سالیانه این خاک چقدر خواهد بود و نمی دانم این لایحه‌ای که به مجلس پیشنهاد شده آیا فایده ما در اوست یا ضرر ما؟ لابد آقایان می‌فرمایند چند سال است که در این خاک عمل شده و آن عایداتی که به دولت رسیده معلوم است بنده هم تصدیق می‌کنم که چند سال است دولت به توسط اداره گمرک خاک را استخراج کرده و فروخته است ولی گمرک یک اجازه مطلقی نداشته است که هر قدر بتواند از این معدن خاک استخراج نموده و به فروش برساند یک کمپانی با وزارت امور خارجه یک معامله‌ای راجع به این خاک کرده و اجازه گرفته بود که فلان مقدار خاک به او تحویل بدهند. ممکن است که کمپانی در یکسال معادل بیست هزار تومان خاک لازم داشته و همانقدر برده باشد یا سال دیگر کمتر. پس هر قدر خاک لازم داشته همانقدر برده است و به گمرک هم همانقدر اجازه داده شده است و بالاخره اداره گمرک اجازه تامی نداشته است که به هر کس که از این خاک می‌خواهد بفروشد یا اجاره بدهد. اگر این اجازه را اداره گمرک داشت آنوقت ما می‌دانستیم که این لایحه به نفع ما است یا به ضرر ما ولی چون این کار نشده است ما نمی دانیم بعلاوه، یک عیب دیگری هم در این لایحه هست وقتی که شما اجازه استخراج خاک را از معدن جزیره هرمز در ظرف پانزده سال می‌دهید ممکن است در ظرف پانزده سال آن مقداری که مشتری دارد و می‌تواند بفروشد بفروش برساند و در ضمن بقیه را هم انبار کند و پس از پانزده سال که امتیازش تمام شد بفروش برساند.

(جمعی از نمایندگان- آقا ماده ششم را بخوانید)

اقبال السلطان- ماده ششم را هم خوانده‌ام نوشته شده:

در آخر موعد اعتبار کلیه خاک مستخرجه در سر معدن متعلق به دولت خواهد بود این مناط اعتبار نیست ممکن است در خارج معدن انبار کرده باشند وقتی که در خارج انبار کرده و سر معدن پنج خروار هم نبود آن وقت چه می فرمائید؟ وقتی پس از پانزده سال این معدن را به دولت می‌دهد چیزی باقی نباشد و مشتری هم نباشد و از آنطرف هم انبار کرده باشد و بفروشد و برای دولت عایدی نداشته باشد که فایده ندارد حالا آقایان می‌فرمایند در کلیه معادن این فرض هست عرض می‌کنم از سایر معادن ما حق می‌گیریم یعنی از آنچه که خارج می‌کنند به فراخور حال حق می‌گیریم هر قدر استخراج کند. به قدر سی سال هم بیرون بیاورد ما هم حقوق خودمان را زیادتر می‌گیریم ولی اینکه در ظرف ۱۵ سال بطور مقاطعه می‌دهد ممکن است به اندازه سی سال بیرون بیاورد و انبار نماید و بعد از تمام شدن مدت امتیاز آن ۱۵ سالی را هم که انبار کرده است بیرون آورد و به تدریج در سنوات بعد بفروش برساند. به عقیده بنده به این مسئله اسم امتیاز نمی‌شود گذاشت و اسم این اجاره است یا واضح تر بگویم یک مقاطعه‌ای است راجع به یک معدنی که سال‌ها از او خاک استخراج شده و حالا می‌خواهند اجاره بدهند باید وزارت مالیه یا وزارت فواید عامه خودش اعلان مزایده منتشر کند و هر کس بیشتر خواست با یک شرایط معینی به او اجاره بدهند واِلا به عنوان امتیاز بنده مخالف هستم.

(گفته شد- صحیح است)

وزیر فواید عامه- البته همه آقایان مستحضر هستند که امتیاز استخراج خاک سرخ در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه به آقای حاج معین‌التجار داده شد ولی چون فرمانش بلامدت بود دولت آن را معتبر ندانست و از دست حاج معین‌التجار خارج کرد و در زمان حاج معین‌التجار مقرر بود سالی هزار و پانصد تومان بدهد پس از آن دولت به کمپانی آمریک واگذار کرد و از قرار سالی شش هزار تُن که هر تُنی دو لیره قیمت دارد و شش هزار تُن قیمتش مطابق می‌شد با دوازده هزار لیره و اگر بعد از وضع مخارج حساب کنیم سالی چهل هزار تومان عاید دولت می‌شد اما بعد از انقضاء کنترات کمپانی آمریک بواسطه یک حوادثی از قبیل جنگ بین المللی و غیره به گمرک واگذار شد. در این مدت هم خیلی کم مصرف می‌شد و عایدی نداشت بطوری که در همه این چند سال حساب کنید متجاوز از پانزده یا شانزده هزار تومان عایدی آن جا نبوده است و حاج معین‌التجار همیشه اظهار می‌کرد که این معدن را از من به زور گرفته‌اند و این معدن حق من است. پس از آنکه تظلمات خودش را به مجلس شورای ملی و هیئت دولت نمود قرار شد با حاج معین‌التجار داخل مذاکره شوند بطوری که منافع دولت هم محفوظ بماند و این خاک را چند سالی به حاج معین‌التجار واگذار کنند بالاخره در نتیجه مذاکراتی که با ایشان شد و در نتیجه مذاکراتی که راجع به قیمت خاک با لندن و آمریک شد، پیشنهادات مختلفی از آن جاها رسید و قیمت هر تُنی را از لندن تا سه لیره و از آمریکا تا شانزده دلار طالب شدند که بخرند. وزارت فواید عامه از گمرک تحقیق کرد حداکثری که ممکن است از این خاک استخراج شود چه مقدار است؟ جواب رسید تا پنج هزار تُن ممکن استخراج کرد در صورتی که پنج هزار تُن را حساب کنیم از قرار هر تُنی ۳ لیره پانزده هزار لیره می‌شود اگر شانزده دلار حساب کنیم (پنج تا پنجاه تا پنج شش تا سی تا) هشتاد هزار دلار قیمت آن می‌شود و آقای حاج معین‌التجار نظر به اینکه اگر خودشان عمل کنند بیشتر استخراج می‌کنند حاضر شدند که سالی صد هزار تومان به دولت بپردازند به شرط آنکه دولت پانزده ساله به ایشان واگذار کند که مشارالیه بتواند وسائل استخراج را بیشتر فراهم نماید بتواند این مقدار را به دولت بپردازد و تمام مخارج استخراج را هم خودش متحمل می‌شود در هر صورت اگر اجاره هم فرض بفرمائید باز شرایط مزایده بعمل آمده است چون محل فروش این خاک بیشتر در اروپا و لندن و بروکسل پایتخت بلژیک است و در آمریکا هم مصرف می‌کنند و در جاهای دیگر کمتر مصرف می‌شود از بروکسل که پیشنهادی نیامد و از لندن و آمریکا هم همانطور که عرض کردم پیشنهادات مختلف رسید و حداکثر آن ۳ لیره و شانزده دلار بود. پس شرایط مزایده هم بعمل آمده است و اشکالی ندارد.

رئیس- آقای حائری‌زاده (اجازه)

حائری‌زاده- این جمله را لازم می دانم عرض کنم که بنده کلیتاً و اصولاً مخالف نیستم که به حاج معین‌التجار اجاره یا امتیاز داده شود و البته بهتر این است که اتباع ایران معادن و منابع ثروت ما را استخراج نمایند و همیشه مملکت از وجود افراد ایرانی استفاده کند ولی من خیلی متأسّف هستم که این لوایحی را که دولت پیشنهاد می‌کند کاملاً مطالعه نمی‌کند حال گذشته یک سئوالی در مجلس شد در کابینه سابق. آقای قوام‌السلطنه (گویا در اول حوت بود) (نه اشتباه کردم) کابینه آقای مشیرالدوله بود که آقای ادیب‌السلطنه وزیر فواید عامه بودند و یک راپُرت مفصلی از دعاوی حاج معین‌التجار نوشته و دادند که دعاوی او از چه قرار است. مثلاً یک مبلغ پولی که از یک کمپانی طلب داشته و آن کمپانی خاک برده و پولش را به او نداده است آن پول لاوصول را اصلاً و فرعاً به گردن دولت ایران انداخته‌اند یا اینکه کشتی دیر یا زود آمده است آنرا جزء خسارت‌های دولت ایران حساب می‌کند بالاخره مبلغ معتنابهی حساب خسارت درست کرده است. حالا مقصود من ذکر این مسائل نیست مقصود این است که در مقدمه آن لایحه که دولت تقدیم مجلس کرده می‌نویسد: آقای حاج معین‌التجار فرمانی از سنه هزار و سیصد و بیست و در دست دارد و دعاوی راجع به آن فرمان دارد در صورتیکه این مسئله در مجلس اسبق حل شده بود و یک قراردادی که در نهم محرم ۱۳۳۰ بین دولت و حاج معین‌التجار منعقد شده است در تحت ۱۲ ماده و در آن جا کلیه فرامین و اسناد و نوشتجاتی که حاج معین‌التجار داشته است تمام دعاوی خود را نسبت به آن‌ها اسقاط می‌کند و دو ماده از آن قرارداد هم از مجلس گذشته و باقی را دولت خودش منعقد کرده است و امضای حاج معین‌التجار هم پای آن قرارداد هست در آن جا می‌نویسد: کلیه فرامین و اسناد راجعه به خاک سرخ جزیره هرمز که در دست آقای حاج معین‌التجار است از درجه اعتبار ساقط است و وزارت فواید عامه فقط این قرارداد را معتبر دانسته و به موجب فصول یازده گانه با مشارالیه رفتار خواهد کرد. در صورتیکه بر حسب این قرارداد دعاوی حاج معین‌التجار را دولت به هر شکلی و با هر زحمتی که بود خاتمه داده و پای قرارداد را هم خود حاج معین و هم دولت امضاء می‌کند دیگر چرا دولت در این لایحه که به مجلس پیشنهاد کرده آن مسئله را بکلی مسکوت عنه می‌گذارد؟ یعنی مثل اینکه بگوید من این قرارداد را هیچ ندیده‌ام یا عمداً اشاره نکرده است یا سهواً و مراجعه می‌کند به فرمان هزار و سیصد و دو که حاج معین‌التجار در زمان مرحوم مظفرالدین شاه گرفته است. بعلاوه، یک صورت حسابی هم در ضمن راپُرت دیگر آقای فهیم الملک تقدیم مجلس کرده‌اند وقتی که در این راپُرت نگاه کنیم و می‌بینیم عایدی که از برای دولت نبوده هیچ بلکه یک خسارت‌های فوق العاده هم به استناد همان قرارداد متوجه دولت شده است. ما اگر خواسته باشیم دل خودمان را خوش کنیم و بگوئیم امتیاز یا اجاره فلان معدن را به فلان تبعه داخله دادیم که نه خودمان استفاده کنیم نه او استفاده کند که صحیح نیست. باید یک راه عملی فکر کرد نه این که این امتیاز را بدهیم تا یک صورت حساب بدهد و خسارت صد و چهل و هفت ماهه خود را مطالبه کند در صورتی که دولت عمل معدن خاک سرخ را امتحان کرده (بنده دوسیه عملش را ندیده‌ام فقط راپُرت‌هایی که گاهی در تعقیب سئوالات به مجلس شورای ملی رسیده که با هم متناسب نیست دیده‌ام) مقصود این است که دولت حاضره مراجعه به سابقه عمل نکرده است و آن دعاوی که در سنه ۱۳۳۰ قطع شده است بکلی مسکوت عنه گذارده و مراجعه به همان فرمان سابق می‌کند و به مزایده هم نگذارده‌اند و بنده شنیدم که یک کمپانی آمریکایی پیشنهادی داده است و سالی نود و پنج هزار دلار حاضر است بپردازد ولی در جراید دیدم که آقای علائی نمونه خاک را خواسته‌اند که در آن جا کمپانی‌ها را دعوت کنند و ببینند تا چه مقدار حاضر هستند. دیگر اینکه ممکن است این معدن را حاج معین‌التجار احتکار و معطل کند و بعد از پانزده سال باز یک صورت حسابی تقدیم دولت کند و یک مبالغی ادعای خسارت کند و بگوید در عرض ۱۴۷ ماده فلان قدر خسارت به من وارد آمده و یک مجلس دیگر هم نمایندگان بنشینند و این مسئله را حل کنند به هر حال خوب است آقای وزیر فواید عامه توضیح بدهند اولاً علت اینکه مسئله قرارداد ۱۳۳۰ که دعاوی را قطع کرده بود مسکوت عنه گذاشته‌اند و قوانین را مدرک قرار داده‌اند چیست؟ ثانیاً آیا اقدامی راجع به مزایده و اجاره دادن این معدن شده یا نشده است.

وزیر فواید عامه- متأسفانه آن قرارداد را که با آقای حاج معین‌التجار منعقد کرده بودند کاملاً به موقع اجرا نگذاشته بودند و آن خسارتی که آقای حاج معین‌التجار از دولت ادعا می‌کند در نتیجه عدم اجرای کامل آن قرارداد است ولی موضوع آن خسارتی که ایشان ادعا می‌کنند از این امتیاز خارج است. موضوع امروز واگذار کردن و امتیاز استخراج خاک قرمز است و می‌توانم عرض کنم این یکی از بهترین پیشنهادهایی است که به مجلس تقدیم شده است زیرا عمل خاک سرخ در این سنوات رویهمرفته که حساب کنند از سالی پانزده شانزده هزار تومان تجاوز نکرده است و پیشنهادهائی هم که از لندن و آمریکا در این موضوع رسیده است (که بهتر از همه پیشنهاد آمریکایی است که در آن قید شده از قرار تُنی ۶ دلار خریداری می‌شود) اگر از آن قرار حساب کنیم مطابق صورتی که گمرک می‌دهد اگر پنج هزار تُن فروخته شود هشتاد هزار دلار می‌شود و آن ترتیبی که حاج معین‌التجار حاضر است بپردازد بیشتر از هشتاد هزار دلار است. نمونه خاک هم به آمریکا فرستاده شده و معاینه و تجزیه هم کرده‌اند و بعد از معاینه و تجزیه کردن این پیشنهادی که عرض کردم از آمریکا رسیده است.

رئیس- آقای تدین (اجازه)

تدین- بنده اساساً معتقدم که امتیازات داخله به افراد ایرانی داده شود و آن‌ها مقدم باشند بر خارجه و بنابراین مخالفت با این امتیاز ندارم. مخالفت بنده با طرز این لایحه است از حیث نقایص و معایبی که دارد و در واقع به نظر بنده غلط می‌آید. اولاً در مقدمه این لایحه می‌نویسد: دولت لازم می‌دانست به طریق رفع شکایات و تظلمات آقای حاج معین‌التجار را نموده و این گفتگو را خاتمه دهد لهذا با حفظ منافع دولت مواد ذیل را تقدیم مجلس شورای ملی می‌کند که مجلس تصویب نماید. بواسطه عمل نشدن به آن قراردادی که مابین دولت و آقای حاج معین‌التجار بسته شده است ایشان شکایات و تظلماتی داشته‌اند که یک قسمت آنرا تصور می‌کنم آقایان مسبوق باشند در نتیجه آن شکایات و تظلمات ایشان اظهار می‌داشتند که من متضرر شده‌ام و به من خسارت وارد آمده است تا اینکه در این زمینه در کمیسیون بودجه مذاکرات زیاد و طولانی شد و در ضمن مذاکرات با دقت رسیدگی کردند و دیدند دعاوی ایشان متجاوز از صد هزار تومان می‌شود. در این جا بنده چون در کمیسیون فواید عامه نبوده‌ام از آقای مخبر و آقای وزیر سئوال می‌کنم که بعد جواب بنده را بدهند. این عبارتی که می‌گوید رفع شکایات و تظلمات مشارالیه بشود، آیا تصویب این لایحه (اگر مجلس شورای ملی تصویب کند) شامل آن دعاوی ایشان هم هست یا نه یعنی بعد از آنکه ما تصویب کردیم که این امتیاز یا اجاره به آقای حاج معین‌التجار بوشهری واگذار شود دعاوی خساراتی که ایشان ادعا می‌کردند و متجاوز از صد هزار تومان بوده است ایشان دیگر مطالبه نخواهند کرد یا بر دعوی خود باقی خواهند بود؟ ظاهر این است که بوسیله تصویب این لایحه رفع شکایات و تظلمات و دعاوی ایشان می‌شود چنانچه اینطور است که عرض کردم بهتر این است که در این جا تصریح شود و اگر اینطور نیست آن یک موضوع دیگری است. بنده معتقدم و عقیده قطعی دارم که اگر این لایحه به این ترتیب نگذشت دولت مکلف و موظف باشد مطابق حق و حقیقت به دعاوی حاج معین‌التجار رسیدگی کند چنانچه بدهکار شده بدهد و اگر طلبکار است بگیرد. ولی متأسفانه در دوره فترت و ماقبل فترت وضع حکومت‌های ما و دولت‌های ما یک شکلی بوده است که خودشان اعتبار امضاء خودشان را متزلزل کردند و در اثر بی اعتباری امضاء دولت است که ما مجبور می‌شویم در این جا بعضی امتیازات را به خارجی‌ها بدهیم برای اینکه آن‌ها بواسطه قوای خارجی که دارند منافع خودشان را حفظ می‌کنند اما اگر طرف ایرانی باشد منافعش محفوظ نمی‌ماند علی ای حال اگر امضاء دولت معتبر بود بنده تصور می‌کنم تمام معادن به خود ایرانی‌ها واگذار می‌شد که استخراج کنند پول در این مملکت هست و اشخاصی هم هستند که برای گرفتن امتیاز حاضر هستند ولی متأسفانه اگر از طرف دولت‌ها برخلاف قراردادهای خودشان رفتار شد به کجا تظلم کنند این است که بنده رأی می‌دهم که باید امتیاز نفت شمال به آمریکایی‌ها داده شود. زیرا هنوز ما مطمئن نیستیم که به این ترتیبات و قراردادها عمل می‌شود. پس هر وقت ملت مطمئن شد که امضاء دولت اعتبار دارد و یک محکمه صالحی هم در مقابل پیدا شد که مطابق قانون اساسی اگر دولت مدعی علیه واقع شد او را جلب به محکمه کنند بنده اول کسی خواهم بود و تمام آقایان این عقیده را دارند که حتی یک امتیاز خیلی کوچکی را هم به خارجی‌ها ندهیم. در این جا ناچار هستم یک جمله‌ای را عرض کنم. مثلاً اگر دولت‌ها مخالفت کردند چه طور محاکمه خواهند شد یک قانون محاکمه وزرائی با یک طول و تفصیلی به مجلس آمده و به یک کمیسیون خاصی هم ارجاع شد که بنده متأسفانه مخبر آن کمیسیون هستم و برای تذکر عرض می‌کنم متجاوز از چهل روز است آن کمیسیون تشکیل نشده حالا از این قسمت هم صرف می‌گذریم و بر می‌گردیم به اصل مطلب و سایر معایبی که در این لایحه هست و فی‌الحقیقه راجع به تمام مواد است. لذا بنده با تمام این ماده مخالفم. این امتیاز و انحصار به آن معنای مصطلح نیست این اجاره است نه امتیاز زیرا امتیازی که در قانون اساسی ذکر شده در بین‌الهلالین تفسیر به انحصار شده است. امتیاز و انحصار به این معنی دو مورد دارد. یک مورد آن است که هیچ سابقه نداشته باشد مثل خط راه آهن که می‌خواهند احداث کنند امتیازش را بگیرند یا کارخانه را که می‌خواهند جدیداً احداث کنند امتیاز می‌گیرند. نفت شمال را که سابقه نداشته است می‌خواهند استخراج نمایند امتیاز می‌دهند. نفت جنوب هم همینطور. قسمت دوم راجع به چیزهای موجود است که انحصار بطور خرید و فروش باشد مثل اینکه دولت یا کمپانی می‌آیند و خرید و فروش یک مال‌التجاره‌ای را منحصر به خودشان می‌کنند از قبیل انحصار دخانیات، تحدید یا کمپانی گوشت یا نان از قبیل چیزهایی که محصول را خرید و فروش می‌کنند اما ایجاد کننده آن محصول اشخاص دیگر هستند. در معادنی که سابقه کشف دارد در ایران تاکنون عمل بر روی اجاره بوده است مثل معدن آهن و مس و گوگرد. دولت اعلام می‌کند که فلان مدت به مزایده گذارده می‌شود. معدن گِل سرخ هم سابقه دارد و مدتی در دست خود حاج معین‌التجار بوده است و چون سابقه کشف دارد مطابق قانون محاسباتی که مجلس وضع کرده است باید آن را از نقطه نظر اجاره فرض کنند و در روزنامه‌ها اعلان مزایده کنند و بنویسند که حداقل عایدات معدن گِل سرخ را دولت این اندازه می داند. این مطلب را هم عرض کنم اعلاناتی که دولت راجع به مزایده تاکنون منتشر کرده است یک قسمت را دارد و یک قسمت را ندارد. در قانون محاسبات می‌نویسد: وقتی که دولت می‌خواهد یک چیزی را به مزایده بگذارد باید حداقل را معین کند ولی متأسفانه در این اعلاناتی که از طرف دولت راجع به مزایده شده است (بنده که خاطر ندارم) حداقل را معین کرده باشد مگر در یکی دو مورد که حداقل را معین کرده است در اعلانات مزایده باید حداقل را معین کند که تمام مردم مسبوق شوند وقتی پیشنهاد آمد هر کس مطابق قانون بیشتر پیشنهاد کرده است همان را دولت قبول کند ولی باز هم عرض می‌کنم مشروط بر اینکه با یک قیودات قطعی امضای دولت محترم باشد که بعد دیگر یک تغییراتی در آن نشود. به این جهت بنده این را امتیاز نمی دانم و اجاره است بنابراین مربوط بخود دولت است و مربوط به مجلس نیست و اگر چنانچه بگوئیم تمدید است آن هم باید تصریح شود و مطابق قرارداد سابق این تمدید را تصریح کند و این مطلب تصریح نشده است. ایراد دیگر راجع به عایدات است. اولاً عایدات را در این لایحه صد هزار تومان معین کرده‌اند بنده اظهاری راجع به صد هزار تومان ندارم که کم است یا زیاد ولی بنده عقیده دارم اگر بطور امتیاز شد باید یک نسبتی ملحوظ باشد که بعد از وضع مخارج صد پنجاه یا صد شصت یا صد هشتاد به دولت داده شود. و این جا بطور کلی نوشته شده و معلوم نیست ثانیاً موقع تأدیه معلوم نیست فقط نوشته است همه سال سالی صد هزار تومان به توسط وزارت فواید عامه به خزانه دولت برساند. آخر باید موقعش معین شود که دو ماه یا سه ماه از سال بعد باید تأدیه شود و این ناقص است. دیگر از معایبش این است که شرایط مبطله ندارد. اجازه نامه باشد شرایط مطالبه لازم دارد امتیاز نامه هم باشد باید شرایط مبطله داشته باشد. اگر چنانچه حاج معین‌التجار سال بعد صد هزار تومان را نپرداخت تکلیف چیست؟ این‌ها یک چیزهایی است که باید حتماً قید شود. در لایحه ثالثاً می‌گوید در موقع فرس ماژور یا در مواقعی که حوادث فوق العاده عمومی روی بدهد باید رعایت حال این شخص صاحب امتیاز را کرد آیا ممکن است که محل اختلاف واقع شود دولت بگوید فرس ماژور نیست او بگوید فرس ماژور است. اگر اختلافی پیدا شد یکی باید رفع اختلاف را بنماید آخر یک امتیازاتی به مجلس آمد و آقایان دیدند بعضی مواد راجع به رفع اختلاف معین شد.

حاج شیخ اسدالله- رفع اختلاف بواسطه حکمیت می‌شود.

تدین- حکمیت را من ندیدم مگر اینکه بفرمائید سابقه دارد در این لایحه که بنده خوانده‌ام چیزی ندارد این است که مواد آن را قرائت می‌کنم آقایان ملاحظه فرمایید.

ماده هشت- صاحب امتیاز جز در مواقع حوادث فوق العاده عمومی یا محلی (فرس ماژور) بهیچوجه نمی‌تواند در پرداخت حقوقی که به موجب ماده دوم مستلزم است تعلل نماید.

تبصره- در مدت (فرس ماژور) و تعلل صاحب امتیاز از ادای اقساط سالیانه کلیه عایدات معادن گل سرخ متعلق به دولت خواهد بود.

ماده ۹- هرگاه عملیات معدن بواسطه وقوع حوادث فوق العاده عمومی یا محلی (فرس ماژور) تعطیل شود معادل مدتی که معدن به علل مذکوره معطل مانده و مورد استفاده واقع نشده است بر مدت این امتیاز افزوده می‌شود.

در ماده دهم و یازدهم هم که از این ترتیبات چیزی ذکر نشده است بنابراین دیگر نمی‌خواهم در این موضوع بیش از این صحبت بکنم.

با این که اصولاً و فروعاً مخالف نیستم که امتیازات به حاج معین و یا همنوع ایشان داده شود و معتقدم که باید به ایرانی داده شود معهذا این نواقصی که عرض کردم در این لایحه موجود است.

شیخ‌الرئیس (مخبر کمیسیون)- اجمال اعتراضات آقایان عرض می‌کنم و جوابی هم که به نظر بنده می‌رسد عرض می‌کنم. این که شاهزاده اقبال‌السلطان نگران هستند که آنچه ممکن است بعد از ۱۵ سال خاک را استخراج کنند و پیش خود نگاهدارند بنده گمان می‌کنم این مطلب منحصر به خاک سرخ نباشد. اغلب معادنی که دو مرتبه تولید نمی‌شود مثل خاک سرخ و فیروزه یک وقتی ممکن است تمام بشود. پس باید امتیاز و اجاره نداد. برای اینکه ممکن است تمام بشود. گویا ایشان فراموش فرموده‌اند شرح مبسوطی را که شاهزاده سلیمان میرزا در چند روز قبل راجع به عرضه و تقاضا اظهار کردند بعلاوه اداره گمرک معین کرده است که سالی چقدر به مصرف می‌رسد و اینکه فرمودند تا ۱۵ سال دیگر تمام می‌شود معدن فیروزه و طلا که نیست تا بیاید و یک پولی مخارج بکند و زحمت بکشد و آن‌ها را انبار کند و اگر منافع ۱۵ ساله همان سرمایه را که خرج می‌کند حساب کنیم شاید بیش از قیمت خاک باشد در این صورت ارزش ندارد یک مبلغ گزافی خرج کند و خاک را که بیش از خرواری چهار تومان قیمت ندارد انبار کند بنابراین نگرانی آقای اقبال‌السلطان قابل اهمیت نیست. اما برای سنوات اخیر آنچه پیش بینی شده است در مواد پیشنهاد ملاحظه بفرمائید در آنجا نوشته شده. و آقا مطلبی را که آقای تدین فرمودند راجع به دعاوی حاج معین‌التجار. دعاوی ایشان بر ۲ قسم است یک قسمت راجع به خسارت و مخارج و اتفاقاتی است که واقع شده. در این موضوع نمی‌خواهم داخل در جزئیات بشوم زیرا یک کتابچه راجع به خاک قرمز چاپ شده و خدمت همه آقایان هست اگر ملاحظه بفرمایند خیلی مطالب در آن جا نوشته است که علاوه بر مسائل منطقی تصور می‌کنم یک احساساتی هم در آقایان نمایندگان تولید که زودتر این امتیاز را تصویب کنند. این یک قسمت از ادعای ایشان است و همان طور که فرمودند باید رسیدگی بشود اما قسمت دوم از دعاوی حاج معین‌التجار راجع به فرامینی است که در موضوع این معادن در دست دارد. در مجلس دوم این مسئله مطرح شد و خیلی هم در آن مذاکره شد (یکی از نمایندگان فرمودند که اقل مایقنع عایدات آن سالی صد و پنجاه هزار تومان است و ممکن است تا دویست هزار تومان هم برسد بعد معلوم شد که در آن موقع یک خاک‌هایی در آن جا جمع شده بوده است) بالاخره مسئله‌ای که بود دولت فرامین بلامدت را معتبر نمی‌دانست و ادعای حاج معین‌التجار این است که چون دولت فرامین بلامدت را قبول ندارد باید مدت آنرا معلوم کند و این دعوایی که در لایحه نوشته شده راجع به خسارت نیست راجع به مدت است. مسئله خسارت یک مطلب علیحده‌ای است و اینکه آقایان می‌فرمایند این امتیاز نیست چرا امتیاز نیست؟ امتیاز عبارتست از انحصار و این جا هم امتیاز و انحصار استخراج خاک قرمز واقع در جزایری که در لایحه نوشته شده به او واگذار می‌شود یعنی اگر یک معدن دیگری در نزدیکی معدن او پیدا شود دولت به دیگری نمی‌دهد و اما مسئله مزایده که در قانون محاسبات عمومی نوشته راجع به اجاره است و اعتباراتی را هم که در دوره دوم مجلس آوردند و گذراندند بنده به خاطر ندارم که به مزایده گذارده باشند. مثل امتیاز صابون سازی و سیم نقاله و همین پنج روز قبل امتیاز کبریت سازی که مدتش پانزده سال بود داده شد. بنده در هیچ روزنامه ندیدم نوشته شده باشد که امتیاز کبریت سازی آذربایجان به فلان مبلغ به مزایده گذارده می‌شود و همچو سابقه هم در مجالس دوره دوم و سوم نیست. و امتیازاتی که در آن دو دوره داده شده به مزایده گذارده نشده است حالا اگر آقایان در نظرشان هست تشریف بیاورند به کمیسیون و بفرمایند اشتباه کرده‌اند. بنده این سه چهار تا امتیازی که نظرم بود و عرض کردم این‌ها را به مزایده نگذاردند مطلب دیگری که گفته شد این بود که اگر اختلافی پیدا شد چه باید کرد؟ چون نظائرش خیلی است و عمل هم شده است نخواستیم در این مواد بنویسیم البته رفع اختلاف بواسطه حکمیت می‌شود دو نفر از این طرف و دو نفر از آن طرف معین می‌شوند و با اصول حکمیت که از محاکمات خیلی ساده‌ای است رفع اختلاف می‌شود. اما اینکه آقای تدین فرمودند شرایط مبطله ندارد یکی از شرایط مبطله تخلف از شرط است و محتاج به این همه مذاکره نیست البته اگر تخلف از شرط کرد حق او از بین می‌رود این از اصول مسلمه است ...

حائری‌زاده- مال مردم نخوردن هم از مسائل مسلمه است پس باید ذکر نشود.

شیخ‌الرئیس- بنده مباحثه ندارم. ممکن است یک ماده اضافه بفرمائید ولی خیار تخلف شرط از اصول علمی است اما اینکه فرمودند حق انتقال هم ندارد البته وقتی انتقال بدهد فسخ است و اما راجع به حوادث غیر مترقبه (فرس ماژور) در آن موضوع هم معلوم است شبیه به املاکی است که مزارعه عمل می‌شود. اگر اینطور اتفاقات افتاد در آن ماده نوشته شده که باید رسیدگی کنند و معلوم است که این بر عهده دولت است که امنیت آن جاها را حفظ کند و اگر کوتاهی شد البته باید در حق مستأجر مراعات بشود لهذا گمان می‌کنم که اگر آقایان به آن کتابچه مفصل توجه بفرمایند خیلی از اشکالات حل می‌شود.

رئیس- چون نزدیک ظهر است اگر آقایان صلاح بدانند جلسه را ختم کنیم.

(جمعی گفتند - صحیح است)

رئیس- دستور روز شنبه لایحه امتیاز نفت. آقای شیخ‌الاسلام اصفهانی (اجازه)

شیخ‌الاسلام- لایحه لباس‌های وطنی طبع و توزیع شده و در مجلس هم مباحثات بسیار طولانی در آن خصوص شده و امیدوارم آقایان تفضل بفرمایند که در این موضوع کمتر صحبت بشود. بنده پیشنهاد می‌کنم این لایحه جزو دستور روز شنبه بشود و در اول جلسه انشاءالله بگذرد که ما از مورد ملامت شدن مردم راحت بشویم.

رئیس- آقای سهام‌السلطان (اجازه)

سهام‌السلطان- چون مطابق پیشنهادی که در آن جلسه شد اوقات مجلس معین گردید عقیده بنده این است که آقایان توجه بفرمایند مطابق همان پیشنهاد عمل بشود و این لوایح متفرقه همانطور که قرار شد در روزهای پنجشنبه مطرح شود روزهای دیگر هم یک تکلیف معینی دارد و باید داخل در دستورات معین بشویم به عقیده بنده این لایحه هم باید جزء دستور روز پنجشنبه آتیه بشود.

رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله- بنده با آقای سهام‌السلطان موافقم.

رئیس- آقای آقا سید فاضل (اجازه)

آقا سید فاضل- بنده تصور می‌کنم یک بنائی که مجلس می‌گذارد همه روزه نباید تغییر داده شود. این لایحه منسوجات وطنی جزء لوایح متفرقه است که مخصوص روز ۵ شنبه است ولی بنده عقیده دارم که در دستور روز شنبه که لایحه نفت است لایحه گل سرخ هم اضافه شود.

رئیس- اگر وقت شد بعد پیشنهاد بفرمائید جزو دستور بشود. آقای فتح‌الدوله (اجازه)

فتح‌الدوله- بنده عرضی ندارم.

رئیس- آقای آقا میرزا علی (اجازه)

آقا میرزا علی کازرونی- بنده نظر به اینکه لایحه منسوجات وطنی را اهم می دانم و لوایحی هم که حاضر است و باید جزو دستور شود خیلی زیاد است و ما باید رعایت الاهم قالاهم را هم کرده باشیم چون این لایحه راجع به اقتصادیات است و مردم هم منتظرند این لایحه زودتر از مجلس بگذرد و یک تهیه و تدارکاتی بکنند این است که مصراً از آقایان تقاضا می‌کنم مساعدت بفرمایند جزو دستور روز شنبه بشود.

رئیس- آقای مدرس (اجازه)

مدرس- در این مدت اخیر یک اطلاعات و نوشتجات بلکه یک احکامی از حجج اسلام عتبات عالیات راجع به وضعیات بین‌النهرین می‌رسد لذا بنده خیلی خوب و مناسب دیدم (با مشاوره خیلی از آقایان) یک اظهاراتی در موضوع بین‌النهرین و وضعیات آن جا به مجلس مقدس عرض کنم. اولاً- بین‌النهرین چه نسبتی به ایران دارد. این یک حقیقتی است که هر کس اطلاعات از قرون سابقه داشته باشد شاید یک استکشافاتی بکند. ولی چون الآن موقع ذکر آن‌ها نیست این مسئله را مسکوت عنها می‌گذارم. اما ایران چه نسبتی به بین‌النهرین دارد البته اغلب مسلمانان دنیا و بالخصوص ایرانیان متوجه بین‌النهرین است.

(بعضی گفتند- صحیح است)

و بلکه این قطعه بین‌النهرین که امروز اسمش عراق عرب است و قبل از این بواسطه مجاورت با جزیره‌العرب مستعرب شد اساساً یک قطعه اصلی از ایران بود. (صحیح است) ما روحاً و جسماً از هر جهت به آن زمین و اهالی آنجا علاقه ند هستیم و بواسطه آن مشاهد مشرقه و متبرکه یک قسمت بزرگ بلکه اکثر مسلمانان دنیا متوجه به آن ارض هستند. (صحیح است) وضعیات کنونی بعد از جنگ عمومی در بین‌النهرین چه حوادث و اتفاقاتی و چه وضعیاتی ایجاد کرد این مسئله را همه مسکوت عنها می‌گذارم و رفقائی که در این سفر مهاجرت خدمتشان بودم خوب بصیرت دارند که متارکه ترک‌ها از این خاک چه نحوه رجوعی بود حالا بنده وارد در حقیقت آن نمی‌شوم و از برای موقع دیگر می‌گذارم و کیف کان امروز بین‌النهرین دارای امیری شده است مجعول یا منجعل به این معنی که استقلال دارد. با وجود این دولت انگلیس که همیشه غمخوار عالم بخصوص مسلمان‌ها است (یک روز رأفت و تلطفش نسبت به ایرانی‌ها متوجه می‌گردد و آن قرارداد کذا و کذا را که حقیقت و حالش معلوم است می‌گذارند) بالاخره در بین‌النهرین یک قراردادی با امیر مالیه (آنچه شنیده و پرسیده و فهمیده‌ام قرارداد یکطرفی محسوب است)

(بعضی از نمایندگان- صحیح است)

مدرس- منعقد نموده آنهم الآن مسکوت عنه مانده است بالاخره بنای اهالی آن جا شده که افتتاح یک مجلس ملی بکنند که آنهم جزء قرارداد است و بواسطه یک خصوصیتی که ضررش بین است، اهالی فعلاً مایل نیستند و آن چه خبر می‌رسد و اطلاع داریم به فشارهای صوری و معنوی انگلیس‌ها (که هنوز من نمی دانم نسبتشان با این خاک چه نسبتی است) گرفتارند عقلا و رؤسای آن جا تمام اظهار نگرانی و عدم رضایت از این انتخاب کرده‌اند تا به جائی رسیده است که علماء که مرجعند نوشته‌اند این انتخاب مشروع نیست و برای اسلام و مسلمانان ضرر دارد

(صحیح است)

بنده با این تردیدی که نسبت به دخالت انگلیس در بین‌النهرین عرض کردم در این مجلس که مرکز مسلمانان است و می‌توانم بگویم توجه مسلمانان دنیا به ایران است اظهار تنفر از این فشار و ناملایماتی که از طرف انگلیسی‌ها به اهالی بین‌النهرین وارد می‌آید می‌کنم.

(از طرف نمایندگان- صحیح است احسنت - احسنت)

رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا- البته آنچه را که آقای مدرس با کمال فصاحت و بلاغت راجع به این موضوع بیان فرمودند گمان می‌کنم قولی است که همگی در آن اتفاق دارند چه در داخل مجلس و چه در خارج. در این مسئله کاملاً متفق و متحدالکلمه هستند (صحیح است) عراق عرب و بین‌النهرین مملکتی است که از قدیم‌الایام چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام روابط کامله با وطن عزیز ما داشته و دارد و در حقیقت می‌توان گفت یک قسمتی از وطن عزیز ما است آثار سلاطین قدیمه ایران در آن جا دلیل عمده‌ای است که قسمت عمده مرکزی ایران است پایتخت‌های سلاطین عمده ایران در آن جا است از قبیل مدائن و ایوان کسری و سایر نقاط که شعرای بزرگ ایران راجع به آن‌ها شعرها گفته‌اند و اظهار تأسف کرده‌اند و از ذهن یک ایرانی خارج نمی‌شود که یک قسمت مهم از مملکت ما عراق عرب است و همچنین بعد از اسلام مرکز مذهبی ما است اماکن مشرفه ما تمام در عراق عرب است و در سال یک قسمت زیادی از ایرانیان با کمال اشتیاق و آرزو از برای مشرف شدن به آن اماکن مقدسه با تمام زحمات و صدمات مسافرت می‌کنند که به این فوز عظیم برسند

(گفته شد صحیح است)

در این صورت چطور ممکن است تصور کرد یک نفر ایرانی مسلمان خواه از نظر ایرانیت و خواه از نظر مذهب بتواند یک لحظه از فکر عراق عرب خارج شود و خدای ناکرده در قلبش تصور کند که این سرنوشت عراق عرب و صدماتی که به اهالی آن صفحه وارد می‌آید غیر از صدماتی است که بر ما وارد می‌شود. تمام در این زحمت و محنت شریک و سهیم هستیم صدماتی است که بر ما وارد می‌آید. چنانچه یک دفعه دیگر در همین مجلس راجع به تبعید دو نفر از آقایان از آن جا اظهار تنفر شده است باز هم می‌شود قطع نظر از تمام مطالب مطابق اصولی که در تمام دنیا معمول است حکومت هر مملکتی باید مطابق میل و آرزوی خود اهالی آن مملکت باشد. آقای مدرس بطور کلی مطلب را فرمودند ولی تمام آن اسنادی که ایشان می‌خواهند در این جا موجود است هر چند شاید وقت مجلس زیاد گرفته شود.

(بعضی گفتند - وقت مجلس است و سعادت ماست)

اما اگر آقایان میل داشته باشند ممکن است ملاحظه بفرمایند معاهده که بسته شد در جراید عربی العراق طبع شده و حاضر است. تلگرافاتی که علما و اهالی آن جا بر علیه این معاهده کرده‌اند تماماً سوادش این جا موجود است و اگر آقایان میل داشته باشند ممکن است مفصلاً دیده شود. تمام تلگرافاتی که آقایان آن جا و سایر نمایندگان عراق عرب در هر جا از علما و مسلمین و غیره هم فرستاده‌اند حاضر است از جمله که از این معاهده عراق عرب با فیصل شده نیز موجود است اگر آقایان میل دارند خوانده شود.

(جمعی گفتند- خوب است طبع و توزیع شود)

سلیمان میرزا- اگر میل دارند مجله بشود ممکن است تمام این‌ها طبع شود مقاله‌هایی که در این ضمن در تمام جراید ملیون و علمای اعلام نوشته‌اند حاضر است. جرائدی که در این موضوع نوشته‌اند حاضر است. اوامری که آقایان علماء بر علیه انتخابات صادر فرموده‌اند عکسش این جا موجود است باز شرح قضیه وقایع و اعتصابات و زد و خوردهائی که ملیون عراق عرب فرمودند در این جا موجود است کتابی که در این موضوع نوشته شده از طرف آزادیخواهان و مدیران جراید عراق عرب حاضر است یک کتاب به این مفصلی است. (ارائه نمودند) اوراقی که تمام رؤسا و مشایخ عراق عرب بر عدم رضایت نوشته‌اند که هر کس رؤسا عراق عرب را بشناسد می داند یکی یکی این جا موجود است فعلاً این ورقه‌ای که در دست بنده است از عشیره خذاعه و اتباع است که هر کدام را آقایان میل دارند بخوانم آنچه آقایان علماء نوشته‌اند با تمام مهرها و تلگرافات حاضر است و ممکن است چاپ شود و قسمت عشایر فرات ادلی تمام رؤسای مشایخ که علیحده بر تحت کرده‌اند موجود است با خط اصل سند و مهر. قسمتی که رئیس و تمام اعضاء منتفج جدا جدا مهر کرده‌اند و بر این قضیه پروتست کرده‌اند و این معاهده و قرارداد را به رسمیت نشناخته‌اند و فشاری را که بر اهالی بدبخت آن جا که برادران مذهبی و وطنی ما هستند وارد شده شرح داده‌اند در این جا موجود است که تمام اظهار تنفر از این ترتیب کرده‌اند. بنده بطور فهرست می‌خوانم اگر بخواهم تمام را بخوانم باید ۲ روز وقت مجلس را اشغال کنم. علمای بغداد و کاظمین جداگانه تعرض کرده‌اند که موجود است. ایلات و عشایر متفرقه باز مجدداً این یک جا اظهار تنفری کرده‌اند تماماً با یک فرمول اگر چه عربی است ولی اگر آقایان میل داشته باشند ممکن است ترجمه و طبع شود. اهالی کربلا جداگانه اشکال کرده‌اند موجود است به این مهرها. (نشان دادند) عشایر قسمت قسمت فرات اعلی پروتست کرده‌اند با خط و امضای خودشان حاضر است رؤسا عشیره حجم یا حجام هم باز اظهار مخالفت کرده‌اند بطوری که اگر امروز بخواهیم در عراق عرب رفراندوم کنیم و عقیده عموم اهالی عراق عرب را بخواهیم همین اسنادی است که در اینجاست (صحیح است) و چون برای آن‌ها محل و ملجائی نبوده است که مطالب خود را بگویند به ایران فرستاده‌اند امروز بهترین روزی است که ما مطالب برادران مذهبی عراق عرب را به تمام عالم برسانیم. این است شکایات و عقیده واقعی اهالی عراق عرب که از برای حکومت و مقدرات آتیه خودشان کرده‌اند و البته انصاف و عدالت هم این است در دنیا. همانطور که آقای مدرس فرمودند بیشتر از همه دولت انگلیس اظهار کرده است که حامی ملل ضعیفه است و میل دارد همه مردم راحت و آسوده باشند. انصاف این است که یک قسمت از ملت اسلام که فعلاً خودشان می‌خواهند حکومت ایشان را به خودشان واگذار کنند تا این قسمت از برادران وطنی و مذهبی ما هم راحت بشوند زیرا تمام عالم اسلام در حکم یک وجود است تفاوتی در اسلامیت نیست. تمام مؤمنین و مسلمانان با یکدیگر برادرند به هر کدام صدمه وارد بیاید به تمام ما صدمه وارد آمده است. بنابراین به نام عالم اسلامیت و ایرانیت و شرفیات عراق عرب همانطور که آقای مدرس فرمودند از تمام این مظالم اظهار تنفر می‌کنیم و یک صدا به برادران عراق عرب خودمان می گوئیم اگر چه از شما مسافتاً دور هستیم ولی روحاً و جسماً طاهراً و باطناً با شما همراه و همصدا هستیم و منافع شما منافع ما است و با هم برادریم و در تمام مصائب و صدمات با شما شریکیم و به قدری که از دستمان برآید و مطابق ترتیبات معموله مملکتی باشد البته بدون استثناء به شما کمک می‌کنیم و از تجاوزاتی که به شما می شو اظهار تنفر می‌کنیم. حالا اگر آقایان می‌خواهند تمام اسناد موجوده در مجلس خوانده شود و اگر میل دارند طبع شود و در آن صحبت بفرمایند آنهم ممکن است ولی چون این اسناد را برای بنده نفرستاده‌اند باید از صاحبش اجازه بگیرم بعد به عرض مجلس برسد. شاید نزد سایر آقایان نمایندگان و البته خدمت آقایان علماء تهران هم که بیشتر در جریان امور هستند فرستاده‌اند و ممکن است آقایان اجازه بدهند مجله طبع شود. اهالی عراق عرب که خودشان نمی‌توانند عرایضشان را به مسامع تمام مسلمان‌های دنیا برسانند لااقل برادران ایرانی آن‌ها این مساعدت را به آن‌ها کرده و اظهارات آن‌ها را به تمام دنیا رسانده باشند که این است اظهارات و عقاید اهالی بین‌النهرین.

رئیس- آقای شیخ اسدالله (اجازه)

شیخ اسدالله- بنده همین اندازه مذاکرات و اظهار تنفر را کافی نمی دانم. بنده تصور می‌کنم مجلس شورای ملی باید به دولت اخطار کند که دولت ایران به سایر دُوَل پروتست و تقاضا کند که اسباب آسایش اهالی بین‌النهرین فراهم و رفع فشار از مسلمانان آن جا بشود. اگر همین اندازه ما مذاکره کنیم که متأسّف و افسرده هستیم و آن‌ها در تحت فشار باشند و تمام هستی شان برود چه فایده دارد. ما باید به تمام اهالی دنیا بگوئیم که ما با ملت بین‌النهرین و مسلمانان آن جا علاقه تام داریم و همانطور که آسایش خود را می‌خواهیم آسایش آن‌ها را هم می‌خواهیم و باید دولت ما پروتست کند و رفع این تجاوزاتی که نسبت به آن‌ها می‌شود از تمام دُوَل و مجمع اتفاق ملل بخواهد و یک اقداماتی عملی بشود فقط به مذاکره و اظهار تنفر تنها قناعت نشده باشد که بدانند ما با آن‌ها قدم به قدم همراه هستیم خوب آن‌ها را خوب خودمان می دانیم بد آن‌ها را بد خودمان. همچنانکه نسبت به ملت ایران اگر یک فشارهائی وارد بشود دولت ایران به یک اقدامات عملی متشبث می‌شود باید نسبت به اهالی بین‌النهرین هم همان عملیات را که نسبت به خودش می م می‌کند اجراء نماید و آسایش آن‌ها را بخواهد این است که بنده پیشنهاد می‌کنم از طرف مجلس یک شرحی به دولت نوشته شود که آسایش آن‌ها را بخواهد و به تمام دُوَل متحدالملل بدهد. مخصوصاً از دولت انگلستان آسایش آن‌ها را بخواهد که آن‌ها را به حال خود بگذارند غمخواری بس است دیگر بیش از این غمخواری لازم ندارند.

رئیس- آقای آقا سید فاضل (اجازه)

آقا سید فاضل- بلی مذاکرات به اندازه کافی شده است و بنده بطور اختصار عرض می‌کنم چون ما و بین‌النهرین از یک منبع ارتزاق کرده و از یک پستان شیر خورده‌ایم البته باید از هیچگونه مساعدت و همراهی مضایقه نکنیم و اینکه یک وقتی آقایان می‌گفتند ما از جامعه ملل نمی‌توانیم استفاده کنیم همین پیشنهاد خوب است و باید به نمایندگان جامعه بین‌الملل نوشته شود که مظالم انگلیس‌ها را نسبت به اهالی بین‌النهرین یادآوری نمایند که استقلال آن‌ها محفوظ بماند و بنده کمال تنفر و تألم و تصدم را حقیقتاً با نهایت تکدر از این وضعیات جاریه انگلیس‌ها اعلام می‌کنم.

رئیس- بالفعل عده کافی نیست.

(مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد.)

رئیس مجلس- مؤتمن‌الملک