مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۶ شهریور ۱۲۸۹ نشست ۱۴۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۲۶ شهریور ۱۲۸۹ نشست ۱۴۴

مجلس شورای ملی ۲۶ شهریور ۱۲۸۹ نشست ۱۴۴

Page 1 – 4 missing

رئیس ـ حالا یک تلگرافی هم از اباده رسیده است باید قرائت شود.( آقا میرزا ابراهیم خان تلگراف سردار عشایر صولت الدوله را از اباده به عنوان آقای حاجی محمد کریم خان نماینده ایل جلیل قشقائی مشعر بر اینکه چون مفسدین در صددند که محرم را مجرم نمایند و اغرض مرا طور دیگر جلوه دهند شما و عده از نمایندگان محترم در تلگرافخانه تشریف بیاورد که مقاصد را عرض کرده جواب بشنوم قرائت نمود.)

رئیس ـ از این تلگراف چنین معلوم شد که تقاضا کرده اند یک هیئتی از وکلا با آقای حاج محمد کریمخان بروند در تلگراف خانه حالا اگر نمایندگان تصویب مینمایند معین شود.

ارباب کیخسرو ـ البته خاطر نمایندگان مسبوق است سابق هم تلگرافی از کمیسیون رسیده بود که مجلس رسما نمیتواند یک هیئتی را بفرستد مذاکره کنند سندیت خواهد داشت و حالا ممکن است خود رئیس چند نفری را تعیین نمایند و بفرستند ببینند چه میگویند و این اگر از طرف رئیس باشد رسمیت ندارد و این هیئت از طرف خودشان نمیتوانند حرف بزنند.

رئیس ـ این هیئتی که میروند از پیش خودشان چیزی نمیگویند بلکه میروند ببینند سردار عشایر چه میگوید و اما اینکه بنده به طور غیر رسمی چند نفری را معین کنم بروند تلگرافخانه این تعیین را بنده نمیکنم ولی به عقیده بنده ضرر ندارد که یک هیئتی بروند به تلگرافخانه مذاکرات را اصغا نموده بیایند در مجلس اظهار بدارند.

معزز الملک ـ به عقیده بنده نظر به این که هر کسی که مطلبی دارد در هر مملکتی که باشد و داشته باشد میتواند مقاصد خود را به توسط پست و تلگراف برساند و مطالب خود را به مجلس شورای ملی اظهار بدارد و این کسرشان وکلا نیست که بروند در تلگرافخانه بنده بر عکس تمام اینها میگویم همه روزه باید یک هیئتی از وکلا در تلگرافخانه باشد.

متین السلطنه ـ بنده از تمام این پیش آمد ها مجبورم اظهار تاسف خودم را بکنم که یک طوری مطالب پیش می آید ما را دچار اشکالات مینماید که ما نمیتوانیم صرف نظر نمائیم معلوم است رشته کاری را که به دست ما داده اند خیلی خیلی اهمیت دارد و خیلی مواظبت لازم دارد تفاوت مشروطه با مستبده این است که در دوره استبداد یک نفر حکم میکند و در مشروطه تمام ملت یعنی جماعتی را ملت از میان خودشان انتخاب مینمایند که مفاسد و مصالح کار را ملاحظه نموده رأی بدهند این تفاوت دارد و عرض میکنم که هیچ به شان وکالت برنمیخورد و من که یکی از وکلای این ملت هستم به هیچ وجه از شئونات من کاسته نمیشود و در هیچ نظامنامه هم نوشته نشده است که هرگاه یک هیئتی را از طرف مجلس موکلین آنها برای مطالب فوری بخواهند که عرایض خودشان را به توسط ایشان به مجلس برسانند ممنوع است و در قوانین هم گفته نشده است که یک هیئتی به طور رسمی یا غیر رسمی نمیتوانند بروند بنده شخصا حاضرم که چندین فرسخ مرا مامور کنند و مقصود اصلاح کار باشد با کمال افتخار حاضرم بروم و هیچ به شان من بر نخواهد خورد.

حاجی سید ابراهیم ـ در صورتی که مذاکرات آنها رسیمت ندارد چه ضرر دارد که رئیس بفرمایند فلان فلان فلان بروند و رسمیت هم ندارد و هیچ محل ایرادی هم نیست.

رئیس ـ اگر این وظیفه رئیس است بنده خواهم گفت فقط حاجی محمد کریم خان کفایت میکند غیر از این باشد بنده هیئت دیگر را معین نخواهم کرد.

حاجی محمد کریم خان ـ بنده خودم رفتم و جواب سئوال کردم مقصودشان این است که اشخاصی هستند در تهران که به جهت اغراض شخصی دخالت در بعضی امورات قشقائی مینمایند همان طوری که آقای حاجی آقا فرمودند عرایض ایشان همان است استدعای سردار این است که بختیاری یا کس دیگری دخالت در کار قشقائی نکند خودشان خواستند عرایض خود را عض نمایند مقصودشان این است مجلس اطمینانی به آنها بدهد آسوده باشند اگر این که اینطور باشد یک روز حاکم را معزول میکنند یکروز نسبت به مخالفت به قشقائی میدهند آنها نمیتوانند زندگی کنند آقای سردار اسعد بعضی فرمایشات را صحیح فرمودند و بعضی را اغماض کردند از پارسال تا حال حرفهائی که درباره ایل قشقائی زده میشود تمام از روی غرض شخصی است برای صولت الدوله خیلی سهل است همین طور که نوشته است شما یک سند خانواده به او بدهید میرود برای یک مملکت دیگری برای غرض شخصی چند نفر نمیشود از ده کرور مخلوق مملکت فارس چشم پوشیده بنده هم تصویب میکنم که یک هیئتی از طرف مجلس بروند تلگراف خانه جواب و سئوال نمایند.

سردار اسعد ـ از قراری که حاجی محمد کریمخان میگویند که حاکمها معزول شدند همچو فهمیده میشود که که من معرفی کردم سهام الدوله را که از طرف مجلس توضیحات خواسته شد از وزراء که خلاف قانون رفتار مینماید و عزل شد در باب ظفر السلطنه هم زمانی که او معزول کردند بنده وزیر داخله نبودم و همین آقای حاج سید ابراهیم کاغذی از شیرازیها آوردند به مجلس که شیرازیها این حاکم را نمیخواهند و وزراء قبول کردند و ظفر السلطنه اگر معزول هم نمیکردند خودش معزول میشد دخلی به بنده ندارد.

رئیس ـ موضوع در این بود که یک هیئتی فرستاده شود به تلگراف خانه مذاکرات سردار عشایر را به مجلس بیاورند اگر مخالفی نیست رأی گرفته شود.

عزالملک ـ بنده با کمال تاسف تبریک میگویم انجمن تهران را بنده هر چه تصور میکنم اینجا میبینم هیچ شبیه به پارلمان نیست بنده این را غیر از غرض شخصی نمیدانم در صورتی که نمایندگان میبینند که وزیر داخله مملکت که طرف سئوال و استیضاح است در اینجا حاضر نیست بعضی مذاکرات غیر قانونی میکنند هر طور دلشان میخواهد میگویند مثل این است که هنوز در دنیا مملکت مشروطه نیست مثل این است که جمع شده ایم مجلس مشروطه درست کنیم بنده عرض میکنم جمعی که اینجا آمده ایم یا هر یک از اهل یک مملکت هستیم یا هر چند نفری از یک جا آمده ایم یکی میگوید باید این طور بشود دیگری میگوید این طور باید کرد در صورتی که من میدانم اغلب نمایندگان ترتیب مشروطه و مجلس شورای ملی را میدانند و تاریخ ممالک مشروطیت را هم خوانده اند و شورش فرانسه را هم اطلاع دارند حتی کسبه بازار که هیچ نمی فهمند از آن کسی که شنیده است میداند ترتیب مجلس شواری ملی چیست و چه طور داخل مذاکره بشود و به چه نحو صحبت بدارد هر روزنامه نویس با حسی و هر روزنامه نویس وطن پرستی که در روزنامه اش درج نماید که در مجلس به غرض شخصی کار میکنند صحیح است و راست نوشته است بی انصاف آن روزنامه نویسی است که از ابتدا اول این مجلس غرض شخصی وکلا را ننویسند و من این حرف را برای این گفتم که اگر بعد از سی سال دیگر در تاریخ خوانده شود که وکلا به واسطه غرض شخصی مملکت را از دست دادند امروز من مدلل میدارم که من خارج از آن اشخاص هستم هر گاه پسر من آن تاریخ را بردارد بخواند خجالت نکشد و به او معلوم شود که من دارای این مسلک نبودم.

رئیس ـ خواهش میکنم که این موضوع را ختم کنید.

شیخ اسدالله ـ آیا مملکتی که در طرف جنوب او یک مخاطره اتفاق افتاده است وظیفه مجلس نیست که در آن باب گفتگو کند آیا یک رئیس عشایر مثل صولت الدوله یک عده را از مجلس برای عرایض خود بخواهد که مذاکره کند و مقاصد خود را بگوید آیا نباید این عده فرستاده شود.

رئیس ـ آقای عزالملک یا هر کسی که ایراد میکند صحیح است ایراد قانونی است میفرمایند که شورای ملی پارلمان یک ترتیب مخصوصی دارد لازم است مراعات قوانین او را کرد مسلما این مذاکرات راجع به وزیر داخله است و باید وزیر داخله را خواست سئوال یا استیضاح نمود ممکن است استیضاحات نوشته شود و وزیر هم بخواهد جواب بدهند مقصودشان این نیست که اراجع به مملکت فارس در اینجا مذاکره نشود میفرمایند مذاکرات مجلس یک ترتیباتی دارد که باید از روی آن ترتیب رفتار شود راجع به یک وزیر است یا نیست اگر راجع به یک وزیر است فورایک استیضاح بنویسید میفرستم بیایند استیضاح بدهند در صورتی که هر ایرادی هم دارید اعتراض بد خوب خودش تمام را میتوانید از وزیر سئوال بکنید و به شما حق داده اند اما در باب این تلگراف هم باید رأی بگیریم.

عزالملک ـ خیلی تشکر میکنم که توضیح عرایض بنده را اکثرش را آقای رئیس فرمودند میدانید که بنده غرض شخصی ندارم و آنهائی که انصاف دارند البته تصدیق میکنند و عرض میکنند که صولت الدوله خیلی وجودش مغتنم است به جهت تمام ایرانیان و هنوز از او خیانتی سرنزده است ولی مقصود من این است که از راه قانون باید کار کرد عرض من برای آن کسی است میخواهد ضدیت کند مقصود من صولت الدوله نیست مقصود بنده قانون است حالا خودشان مختارند از هر راه که میخواهند اقدام نمایند.

رئیس ـ حال چون عده کافی نیست ده دقیقه تنفس است.

(بعد از تنفس مجددا جلسه تشکیل شد.)

رئیس ـ چون عده کافی نیست برای رأی گرفتن که یک عده را به تلگراف خانه بفرستیم بنابراین داخل دستور میشویم.(راپورت کمیسیون فوائد عامه راجع به صابون پزی و چرم سازی قرائت شد.)

ارباب کیخسرو ـ در سابق که این امتیاز پیشنهاد شده بود به کلی رد شد و حالا این پیشنهاد تازه است باید در کلیات او رأی گرفته بعد در شور او مذاکره شود.

رئیس ـ پس در کلیات آن باید داخل بشویم کسانی که در کلیات آن حرفی دارند بفرمایند.

فاتح الملک ـ از برای دولت فایده دارد یا اینکه فقط برای دائر کردن است.

رئیس ـ امتیاز سابق را میخواستند انحصار نمایند مجلس چون راضی نبود که امتیاز انحصار شود این بود که آن امتیاز به هم خورد و حالا مجددا به ترتیب دیگری پیشنهاد شده است فقط کمپانی مساعدتی میخواهد که با او بشود و گمان میکنم که مجلس هم مضایقه ندارد که کمکی و مساعدتی بشود چون اول کارخانه ای است که در ایران تشکیل میشود.

سید ابراهیم مدرس ـ اینجا مذاکره میشود که آیا در کلیاتش باید مذاکره کرد یا خیر بنده عرض میکنم فقط انحصار این امتیاز برداشته شده است در کلیات او مذاکره شده است محتاج به مذاکره نیست باید شروع در شور شود.

رئیس ـ این یک امتیازی بود که مجلس به واسطه انحصارش رد کرد و رجوع شد به کمیسیون که به یک شکل دیگری نوشته شود حالا رفته است به کمیسیون و تسویه شده است و آمده است گمان میکنم آن شکل اولی را ندارد و اول باید به طور کلی در آن شور شود حالا اگر در باب کلیاتش ملاحظه هست بفرمائید.

مرتضی قلیخان ـ چون مذاکرات در کلیات این امتیاز است بنده میخواهم مطالب کلی در این مبحث عرض کنم اینکه آقای فاتح الملک میفرمایند برای دولت فایده دارد یا خیر عرض میکنم که این طور کارها فایده دارد یا خیر عرض میکنم که این طور کارها فایده اش برای دولت و ملت خیلی است در این قبیل کارها باید خیلی مصر باشیم و برای تشویق کردن مردم باید خیلی مساعدت و کمک کنیم که اینگونه صنایع در مملکت ما زیاد شود به واسطه اینکه اگر ترغیب و تشویق ننمائیم که داخل این کار را بکنند خارجه میکنند پس مسلما داخله خودمان این کار را بکند خیلی بهتر است و ثروتی که از قبیل معادن و غیره داریم داریم تمام را باید به کار انداخت و مصرف نمود به جهت اینکه معلوم است همین پیه که از اینجا میبرند به فرنگ و مجددا برمیگردانند به ما قالبی یک قران میفروشند چه ضرر دارد که کمپانی خودمان همین کار را بکند و آن فایده که دیگران باید ببرند ما خودمان ببریم پس بنابراین از نمایندگان استدعا میکنم در این گونه کارها خیلی همراهی بفرمایند ایراد نگیرند و بگذارند بگذرد و اگر هر ادینه خود کمپانی در این کار مسامحه نماید ما خودمان باید او را اجبارا باز داریم اگر مساعدتی یا همراهی هم لازم است در حق او بشود و بنده شخصا از اشخاصی بودم که در امتیاز مختص شخصی که انحصاری باشد رأی دادم حالا که مختص نیست و رد شده و تغییر هم داده شده است و در آن روز هم بعضی امتیازات را خواسته بود که از گمرک معاف باشد از از قبیل ماشین آلات و غیره مخصوصا چند مواد را به مجلس رد کرد که یکی از آنها اسم امتیاز بود و قرار شد که به کمیسیون برگردد و نظریات ثانوی در آن بشود و بیاید به مجلس حالا یا تبدیلی از اختصاص به مجلس آمده است پس در این صورت تصور میکنم بدون اینکه رأی گرفته شود هم رأی و هم شور به عمل آید و زودتر بگذرد.

ارباب کیخسرو ـ گویا آقای مرتضی قلیخان فراموش کردند آن پیشنهاد اولی به کلی رد شد و بعضی از نمایندگان صلاح ندانستند رأی بعضی بر این شد که چون رد شده است باید دوباره در کلیات آن شور شود رأی گرفته شود و بعد شور در مواد شود چون صاحب امتیاز چیز دیگری نوشته این آن پیشنهاد اولی نیست به این جهت باید اول در کلیات او مذاکره شود.

وکیل التجار ـ بنده گمان میکنم در پیشنهاد اول چون انحصاری بود مجلس آن کلمه انحصاری را رد کرد حالا این پیشنهاد انحصاری نیست فقط برای مساعدت و همراهی است که گمرک از او گرفته نشود ماشین الاتی که از برای ساختن صابون و چرم سازی از هر قبیل که وارد میکند از گمرک معاف باشد دیگر اینکه نظر بنده به مواد این پیشنهاد است و میگویم که این طور پیشنهادها از وزارت خانه ها باید به مجلس فرستاده شود اگر مجلس صلاح دانست رأی میدهد و بنده از جمله اشخاصی هستم که از همه زودتر رأی خواهم داد برای اینکه امروز هر قدر همراهی کنیم برای تشکیل کارخانه و بیرون آوردن معادن و هر قدر مساعدت کنیم باز کم است البته خیلی باید همراهی کرد با صاحب امتیاز که اسباب ترقی و ثروت مملکت است.

منتصر السلطان ـ چون کلیتا مجلس مخالف انحصار بود و به آن جهت آن امتیاز اولی رد شد لهذا از طرف صاحب امتیاز مجددا یک چیز دیگری پیشنهاد شد و در ذیل همان پیشنهاد درج شد که حالا میبایست در کلیات او مذاکره شود و آن طوری که پیشنهاد کرده است میخواهد که یک مساعدتی با او بشود و تا مدت پانزده سال ماشین الاتی که می آورد از گمرک معاف باشد اول انحصار بود و حالا دیگر انحصار نیست فقط مساعدت گمرکی میخواهد.

سید نصر الله ـ اینجا یک کلمه آقای منتصر السلطان گفتند که کلیتا مجلس انحصار امتیازی را رد کرد همچو معلوم میشود که مجلس تمام انحصارات را رد کرده است.

منتصر السلطان ـ خیر انحصار صابون پزی و چرمسازی را بنده عرض کردم.

حاجی آقا ـ بنده اگر این دو ماده آخری نبود همان طوری که آقای وکیل التجار فرمودند صحیح است و بنده هم تصدیق دارم به واسطه اینکه این یک چیزی نیست که شور اول و آخر لازم داشته باشد چون دو ماده آخری او مطلبی است که راجع به بودجه است به آن واسطه بود که رد شد و آن ماده ۴ و ۵ است حالا عقیده بنده این است که معاون وزیر مالیه هم باید حضور داشته باشد در این امتیاز اگر ایشان هم رأی دارند اظهار نمایندبه واسطه اینکه ممکن است این پیشنهاد همین طور از مجلس بگذرد و مجددا پیشنهادی از طرف وزیر به مجلس بیاید در این صورت وجود معاون را بنده لازم میدانم.

منتصر السلطان ـ در مسئله آن دو ماده که فرمودند عرض میکنم چون در تمام عالم رسم است چیزهائی که راجع به آن کارخانه است کارخانه دیگر حق ندارد و این حق یکی است و صابونهائی هم که خودش اختراع میکند از همین قبیل است که امتیازش مخصوص به همان کارخانه است اما در باب اینکه میگویند معاف بودن از گمرک باید معاون وزیر مالیه هم حضور داشته باشد بنده عرض میکنم که گذشتن این پیشنهاد مربوط به مالیه نیست بسته به رأی مجلس و مجلس باید عقیده اتخاذ کند برای کلیه کارخانه جات تجارتی و صنعتی برای ازدیاد ثروت و تجارت مملکت و باید رعایتی هم با آنها بشود و این طور کارها راجع است به مجلس نه به وزارت خانه ها.

سلیمان میرزا ـ بنده فقط میدانم که این پیشنهاد از راه و مجرای قانونی به مجلس نیامده است و در اینجا مذاکره شده است که ربیع زاده پیشنهاد کرده است بنده عرض میکنم تا زمانی که این طور لایحه ها از راه غیر قانونی به مجلس می آید غیر از تضییع وقت مجلس و دچار اشکالات شدن هیچ فایده بر آن مترتب نیست این کارها راجع به وزیر است و از طرف وزیر باید به مجلس بیاید آیا مجلس آن حق را به عموم مردم میدهد که هر کس بخواهد یک لایحه به مجلس پیشنهاد کند و ما در آن لایحه مذاکره میکنم ( گفته شد خیر ) ربیع زاده یک لایحه را مستقیما پیشنهاد کمیسیون کرده است عجب اینجا است که کمیسیون چه طور آن را قبول کرده است طرف کمیسیون چه طور آن را قبول کرده است طرف کمیسیون وزیر است نه افراد مردم اگر باید پیشنهادی بشود از طرف وزیر باید بشود افراد مردم میتوانند پیشنهادشان را به وزیر بدهند و وزیر به مجلس بفرستد و عرض میکنم که اگر این پیشنهاد را مجلس قبول کند خبط کمیسیون را اجرا کرده است به جهت اینکه لایحه به دست ماها داده اند در آن نوشته است که ربیع زاده پیشنهاد کرده است اگر این حق داده شود به مردم پس فردا عموم مردم هر یک یک پیشنهاد خواهند کرد و ما هم در مجلس داخل مذاکره آن بشویم گمان میکنم که خارج از قانون باشد.

منتصر السلطان ـ در مسئله لایحه که گفته میشود ربیع زاده فرستاده وقتی به مجلس آمد مجلس انحصار او را رد کرد و عودت داده شد به کمیسیون و گفتند باید مساعدت و همراهی با او کرد صاحب امتیاز آمد به کمیسیون آن لایحه سابق خود را مسترد داشت و نوع دیگر پیشنهاد کرد ترتیب آن پیشنهاد چه خواهد بود آیا نمیبایست کمیسوین مذاکرات نماید که عقیده خود را در آن باب اظهار نماید پس مساعدت و همراهی که گفتند از او بشود

از چه راه بوده است کمیسیون هم اظهار عقیده خودش را پیشنهاد کرده است.

ارباب کیخسرو ـ بنده با سلیمان شاهزاده سلیمان میرزا در مسئله لایحه که باید از طرف وزیر باشد موافقم و مجلس هم آن پیشنهاد را برای هم رد کرد که از مجرای خودش به مجلس بیاید در مسئله دوم میخواستم ببینم بعد از انی که در کلیات این مذاکره شد آیا رأی گرفته میشود که داخل جزئیات آن بشویم یا خیر در مسئله دیگر که آقای حاجی فاتح الملک فرمودند که برای دولت چه فادیه دارد فایده اش از برای دولت این است که این قبیل صنایع که در مملکت رواج بگیرد و کارخانجات آنها احداث شود منفعت کلی آنها همین بس که ما را از احتیاجات خارجه میرهاند.

میرزا ابراهیم خان ـ فی الواقع جای تاسف است که بعد از چند ماه که این لایحه پیشنهاد شده است باز برگردد و هیچ رأی درباره اش گرفته نشود پس خوب است که به کلی رد شود که دیگر به مجلس نیاید میگویند قانونی نیست به واسطه اینکه ربیع زاده به مجلس فرساده است به چه دلیل میگویند ربیع زده این لایحه را به کمیسیون فرستاده است این لایحه به توسط وزیر به مجلس آمده است و در کمیسیون مطرح و مذاکره شده است و راپورت کمیسیون به مجلس آمده و کمیسیون تصدیق کرده است که برای ازدیاد صنعت و تجارت و تشویق مردم با یک مدت قلیلی و با یک حدود معینی آن انحصار را تجویز کند و مجلس آن انحصار را رد کرد و فقط مجلس اجازه نداد که این طور انحصار را رد کرد و فقط مجلس اجازه نداد که این طور انحصار در مملکت تشکیل داده شود ولی دیگر تجویز نکرد هیچ چرمسازی و صابون پزی در مملکت احداث نشود فقط در کلمه انحصار بودکه او را رد کردند اصل این لایحه که برای ساختن یک کارخانه به جهت چرمسازی و صابون پزی بود که رد نشد برگشت به کمیسیون و در کمیسیون صاحب امتیاز را برداشتند و با او مذاکره کردند و به کلی انحصار را برداشتند و صاحب امتیاز هم راضی شد شرایطی را که الان بنده میبینم پنج ماده شرط شده است در صورتی که ماده اش به کلی خارج از وظیفه مجلس است که در آن مذاکره نماید سه ماده اش را میتواند مورد بحث قرار بدهد که راجع است به معافیت از گمرک به جهت ماشین آلات یک ماده اش این است که تا ۱۵ سال ماشین آلات که از خارجه وارد میکنند از گمرک معاف باشد و دو ماده اش هم راجع است به مالیات و قابل مباحثه است و قابل این است که مجلس مقدمتا رأی بدهد که این را تصویب میکند یا خیر آن دو ماده آخری که اسباب اشکال برای حاجی آقا شده است تصور میکنم که هیچ مورد اشکال باشد برای این یک کتابی که جناب عالی تالیف بفرمائید این کتاب حق خود منصف است غیر از منصف هیچ کس دیگر حق ندارد و یک شخص هم که آمده است یک شکلی را ریخته است از برای خودش و خودش مبتکر آن شکل بوده است واضح است که آن طرح و آن شکل به خصوص اختصاص به خود آن شخص مخترج است کسی حق ندارد تقلید از او بکند که اسباب ضرر او است این مسئله را خارج از وظیفه مجلس میدانم و این موقوف است که وزارت فوائد عامه این حق اختصاصی را به او بدهد به اصطلاحی که در خارج میگویند یعنی یک کسی مخترج یک کاری است مخصوص است به او و تا مدت معین و کسی حق در آن ندارد حالا اگر مجلس تصویب میکند در آن دو موضوع اولی مذاکره کنیم و این یکی را که راجع به وزیر است خودشان در آن باب مختارند.

رئیس ـ در این صورت گمان میکنم که مذاکرات ما فایده نخواهد داشت حالا وزیر امور خارجه تشریف آورده اند بعضی از نمایندگان سئوالات داشتند سئوال نمایند.

ناصر الاسلام ـ اولاً عرض میکنم که لاسقادیس تبعه عثمانی گویا اغلب از دوسیه های وزارت امور خارجه پر باشد از تشکیات و تعدیات او نسبت به گیلانی عموما و روسای ادارات خصوصا شده است و اهالی گیلان و روسای ادارات در تلگراف خانه متحصن شده و دو شبانه روز در تلگراف خانه ماندند و به مرکز شکایت کردند از برای این که رفع اجحاف و دفع شد این شخص بشود متاسفانه آنچه به وزارت داخله و خارجه اظهار شد هیچ اقدامی نشد و با اینکه اقدام کرده و خواهیم کرد مدتی گذشت و باز اقدام نشد تا اینکه توقف آنها بیش از یک هفته ممتد شد که واقعا اسباب تشویش خاطر وکلای گیلان شد و ناچار شدیم که از وزارت خارجه آن زمان درخواست کنیم که شاید ایشان را متقاعد کنند از تلگراف خانه خارج شوند و باز ایشان متقاعد نشدند زیرا که یک جمعی در تلگراف خانه از دست یک نفر تبعه عثمانی معلوم الحال این خیلی رکیک است که در آن روز اتفاقا مخابره حضوری داشتند با حضور معاون وزارت داخله و خارجه یعنی آقای دبیر الملک و وزیر زاده که آن وقت سمت معاونت داشتند و ایشان هم تشریف آوردند به تلگراف خانه با مساعدت آقایان نمایندگان آذربایجان و با تایید ایشان و با امیدوار کردن معاون وزارت خارجه و وزارت داخله ما را مجبور کردند که این جواب را به آنها بدهیم حالا عرض میکنم و آن این است که لاستادیس تبعه عثمانی است یعنی از آن اشخاصی که اگر واقعا اسم آنها را نشناسد پس اظهار تبعیت این اشخاص اسباب زحمت اینها را فراهم کرده اند و در حکم ادارات رسما مداخله نمینمودند و به هیچ وجه اسباب معطلی عدلیه و نظمیه نیستند و واقعا اسباب اغتشاش گیلان همین اشخاص هستند جوابی که دادند یعنی از طرف معاون وزارت امور خارجه و داخله این بود چنانکه سابقا هم که مرحوم ثقه الملک جواب داده بود ما را امیدوار کرده بود که مامور از طرف وزارت خارجه خواهد فرستاد و در این باب یک مامور هم از طرف سفارت فرستاده خواهد شد و رفع تعدیات او یقینا میشود چنانچه آن اشخاص که اظهار تبعیت میکنند معلوم الحال هستند و دوسیه های وزارت خارجه را بنده شخصا خودم دیدم و واقعا هر کس به آن دوسیه ها نگاه کند اسباب گله و شکایتش میشود که قرار شده است که یا آدم امینی بفرستند که از شر تعدیات او جلوگیری کند بلکه شر این شخص را از سر اهالی گیلان که این طور اسباب مزاحمت آنها را فراهم نموده رفع کرده رئیس عدلیه رئیس نظمیه رئیس بلدیه این روسای ادارات و بزرگان و علما و تجار را متقاعد کردیم از تلگراف خانه بیرون رفته و قریب دو ماه است از این مطلب میگذرد دوباره در طرف لاهیجان اسباب اغتشاش و قتل فراهم کرده و اسباب تشکی آنها شده و عرایض تظلم آمیز میرسد تمام تشکیات آنها شده و عرایض تظلم آمیز میرسد تمام تشکیات اهالی لاهیجان از این لاسقادیس اخیرا وقتی که دید از طرف مجلس هیچ اقدامی نشده است چند نفر از ماوزر بندهای قفقازی همراه برداشته و بعضی تعدیات مینماید و الان هم در گیلان همیشه با آن ماوزر بندها حرکت میکند و هیچ کس جلوگیری نمینماید و در باب این اتباع جدیدی در گیلان این اندازه خلاف قانون میکنند و در باب تعدیات این شخص تا یک اندازه گویا از سابقه اعمالشان جناب وزیر خارجه اطلاع داشته باشند استدعای بنده این بود که بفرمائید که تا حال چه اقدامی کرده اید و جوابی بدهید که تا یک اندازه اسباب امیدواری بنده و سایر اهالی گیلان بشود نه آنکه یک جوابی باشد که دوباره بنده بیاریم اینجا و باز سئوال کنم.

وزیر امور خارجه ـ این اظهاراتی را که آقای ناصر الاسلام میفرمایند خیلی مخصوصا تاکید میکنند همچو میفهماند که وزارت خارجه هیچ در این باب اقدامی نکرده است نمیدانم اقلا در این باب از کمیسیون تحقیق کرده اند یا خیر؟ اگر بنا شود جزئیات اقدامات خودش را وزیر امور خارجه بیاورد در مجلس علنی بگوید گمان میکنم که معمول هیچ جای عالم نباشد و در تمام ممالکی که دارای پارلمان هستند همین طور است که از یک وزیری نمیخواهند که تمام مطالب را بیاورد در مجس علنی بگوید مگر این که کار به یک جائی منتهی شده باشد آن وقت که کار منجر به یک نتیجه شد چاپ میکنند و به مجلس تقدیم مینماید دیگر آنها را هر روز نمیاورند به مجلس ولی شما یک کمیسیونی دارید کمیسیون خارجه و اعضای آن از کارهای مملکت خوب مستحضر هستند و هر کار مهم و مسئله مهم بوده است که وزارت خارجه کرده است به کمیسیون تسلیم شده است و نظارت در آن هیچ وقت مضایقه ننموده است اما اینکه میفرمائید که هیچ اقدامی نشده است میخواهم بگویم اشتباه میفرمائید این طور نیست اقدام شده است حتی آن که بعد از اقدامات و بعد از طفره هائی که آن اشخاص طرف دار لاسقادیس زدند وزارت خارجه مجبور شد که یک مجمعی فراهم بیاورد و در حقیقت سفارت خانه و قونسولخانه ها را بخواهد و به جزئی و کلی این امر رسیدگی نماید ولی بدبختانه آن اشخاص که در این مملکت هستند و این اقدامات را میکند که یک اسباب فتنه و فساد در این مملکت شده اند وقتی که آمده بود شهادت از او خواسته بودند

در آن مجلس که قونسولها و سفارتها در آنجا بود جواب داد من میترسم بگویم اول شما امنیت به من بدهید بیایم مذاکره نمائیم نمیدانم به چه علت بوده شاید به جهت این بوده است که فقط خواسته بوده است متعذر بشود و یک عذری داشته باشد بعد باز مجددا وزارت خارجه به یک زحمت دیگری دچار شد و در ثانی یک ترتیبی فراهم آورده است عاجلا هم کمیسیون منعقد میشود و باید به این کار رسیدگی بکند یک مطلب دیگری میخواهم بگویم و اگر چه این حائی نیست که وزیر خارجه ملاحظه نماید چه کنیم بدبختانه اهل گیلان به بعضی ملاحظات املاک خودشان با به طور اجاره رفته اند به اتباع خارجه به یک ترتیبی معامله کرده اند و خود این وضع و ترتیبات و زحمات یک کاری نیست که وزارت خارجه و در عرض ده دوازده روز رفع نماید ولیکن ساعی و مشغول است اگر مجالی بشود امیدواریم که این کارها را به تدریج اصلاح نماید یک مطلب دیگری که سئوال کردند اگر چه خارج از موضوع بود ولی چون آقای ناصر الاسلام اظهار فرمودند عرض میکنم و آن این بود که این اشخاص که رفته اند جدیدا تبعه خارجه شده اند از طرف وزارت خارجه چه اقدامی شده است یا اگر به خاطرتان باشد بعد از زمان هیئت مدیره در همین جا مجلس فوق العاده که شبها جمع میشدیم تشکیل شد و نطقها میشد من خاطرم هست سه وزارت خارجه داشتید عقیده من این بوده است که وزارت خارجه خیلی ساعی بوده است که این کارها را اصلاح کند و این مفاسد را رفع کند ولی بدبختانه تراکم کارهای فوق العاده که پیش می آید نمیگذارد ولی ساعی هستم که موفق شوم مخصوصا از رشت و اصفهان و گیلان و مازندران و خراسان و خود تهران صورت خواسته ام که کسانی که ادعای تبعیت خارجه کرده اند بدون سند صورت بدهید و در این باب هم با سفارت روس مذاکره کرده ایم و انصاف هم میدهم که ایشان تا اندازه به بنده اظهار مساعدت کرده اند.

ناصر الاسلام ـ بنده منتظر نبودم که وزیر امور خارجه با این ترتیبی که جواب فرمودند جواب مسئله مهم را اخیرا رجوع کنند که یک مقداری از تقصیر راجع به خود اهالی گیلان است و یک مقداری را هم راجع کنند به آن اشخاصی که در آنجا حاضر شدند بنده نمیتوانم راضی شوم که این جواب را برای جبران کردن و تعویق یک نفر که در آن هیئت همچو حرفی بوده است یا اینکه اهالی گیلان املاک خودشان را با اتباع خارجه اجازه داده اند بدهند تا یک اندازه هیچ شایسته مقام مجلس شورای ملی نیست و حاضر هم نیستم که به وزیر خارجه ایران اظهاراتی بکنم که شایسته مقام مجلس شورای ملی نیست و هیچ لازم نیست که این طور تعرض بکنند که چرا املاک خودشان را با اتباع خارجه اجاره داده اند و یا چرا این طور کارها را کرده اند عرض کردم یک تبعه خارجه علنا چند نفر قفقازی آدم کس همراه خود برداشته است در شهر رشت و هر کس بخواهد جلوگیریش کند حرکت میدهند و زخم میزنند و حرکاتی میکنند که به هیچ قانونی این حرکات را نمیتوان کرد وقتی که شخص این حال را داشته باشد بر همه کس معلوم است و اما اینکه میفرمایند خوب است نمایندگان به جهت کسب اطلاعات از کمیسیون خارجه استعلام بکنند اقلا نمایندگان به هیچ وجه با کمیسیون خارجه سئوال و جواب خارجی ندارند و گویا اغلب نمایندگان با بنده شریک باشند که از روزی که کمیسیون خارجه منعقد شده است از هیچ مطلبی استعلام نکرده است و رسم هم نیست یعنی کاری که در آنجا قطع نشده است و اگر قطع میشد اطلاع پیدا میکردیم استدعا میکنم تمنا میکنم به آن نحوی که لازم است به خط عملیات داخل شوید و این جواب اگر برای اسکات بنده است که بنده عرض میکنم با این جواب قناعت میکنم ولی وزیر امور خارجه جدیت داشته باشد خوب است داخل در عملیات هم بشوید ما وزیر امور خارجه فعال میخواهیم ما یک وزیر امور خارجه میخواهیم که اقداماتی که میفرمائید جلوگیری نکنند و اگر قلع و قمع هم نمیکردند برای نمونه و امتحان و محض خاطر نمایندگان یک نفر را ممنوع میکردند والّا بخواهیم بفرمائید در موقع خودش حاضرم که اظهارات خودم را عرض کنم و به وظیفه نمایندگی خودمان عمل میکنیم.

وزیر امور خارجه ـ در تبعیت خارجه اگر یکی تبعه خارجه باشد هیچ وزیر امور خارجه نمیتواند تبعه خارجه را از تبعیت خارج کند و این که شما میگوئید ماوزربند دارند این به نظرم خارج از وظیفه وزیر است که سئوال از آن کند و این را شما نمیتوانید از وزیر امور خارجه بخواهید و اما اینکه عنواناتی میکنید که این وزیر خارجه آن طور که باید به جدیت رفتار نمیکند گمان میکنم بنده که باید جدیت رفتار نمیکند گمان میکنم بنده خیلی جدیتم بیش از این ها است که تصور میفرمائید ولکن یک مسئله ای است که شما نه فقط این است که میفرمائید وزیر خارجه کار نمیکند بلکه کمیسیون خارجه هم کار نکرده و نمیکند بنده که حالا وزیر خارجه هستم و در مجلس نیستم که دفاع کنم از کمیسیون مجلس شورای ملی ولی عرض میکنم کمیسیون خارجه آن وقتی که بنده بودم خیلی خوب کار میکرد و خیلی کارگذرانید و خیلی هم فوائد هم ملت از کارهای آنها خواهند برد.

ناصر الاسلام ـ بنده عرض نکردم به وزیر خارجه که شما جلوگیری کنید از تبعیت اتباع خارجه سئوالی را که کتبا نوشته ام و فرستاده ام و در اینجا هم شرح مفصلی که زبانی عرض کردم که از اشخاصی که اظهار تبعیت میکنند و از همه آنها معرف ترند جلوگیری بکنید اما میفرمائید که وظیفه من نیست که از اتباع خارجه جلوگیری کنم اما اگر چه دیپلومات هستید ولی خواهش میکنم یک جوری جواب بدهید که طفره از جواب نباشد بنده نسبت ندادم به کمیسیون خارجه که هیچ کاری نکرده است عرض کردم که بنده از کارهای مسبوق نشدم و البته اگر کاری کرده بودند مسبوق نشدم و البته اگر کاری کرده باشند مثل سایر کمیسیونها باید آنچه را که سئوال میکنند جواب بدهید اما در باب ماوزربندها که میفرمائید درست است این وظیفه این وزیر نیست باید از وزیر داخله سئوال شود.

وزیر امور خارجه ـ بنده دیگر عرض ندارم که عرض کنم ولی خیلی خوشحالم از این که اظهاراتی که کرده اند از هر جایش سو تفاهمی میشد الحمدالله توضیح کردند.

فاتح الملک ـ خاطر نمایندگان محترم البته مسبوق است که راه تهران به قم سالها است ایجاد شده حالا به دست های مختلف گشته است از جانب دولت یا خودش عجالتا در دست کمپانی لنج است این کمپانی از برای اینکه به سهولت مردم از این راه مسافرت نمایند در حالتی که میبینیم این راه در کمال خرابی است از عابرین و از هر کالسکه یک تومان میگیرد و آنچه بنده اطلاع تحصیل کردم سابق بر این از قوافل که از آنجا عبور میکردند از هر مالی ۵ شاهی میگرفته اند و از قرار دادی که با دولت داده شده است هم پنج شاهی است و امروز ابدا مخارج این راه را نمیکند و در حقیقت راه در نهایت خرابی است و ابدا درست نمیکنند در این موقع از وزیر امور خارجه اولاً خواهش میکنم در کلیه این قراردادی که این کمپانی خودش داده است مطالبه بکنید چنانچه از عابرینی که سابق بر این از راه عبور میکردند از هر مالی پنج شاهی میگرفتند و در قرارداد اصلی هم که با دولت داده اند پنج شاهی است و حالا به بعضی دسایس و وسایل و ترتیباتی که بنده حالا لازم نیست عرض کنم تا پانزده شاهی کرده اند ولی در قرار داده همان پنج شاهی است حالا هم از آن قرار بگیرند نظر وزارت خارجه را جلب میکنم که به اینجا یک رجوعی بکنند و چنانچه تجاوزی از قرار داد شده است جلوگیری نمائید و اقدام نمائید که این راه را درست بکنند که عابرین بر این در خط عراق یک پولی میگیرد در حالتی که آن راه را هیچ شوسه هم نکرده اند در صورتی که در اول قرار داده اند که این راه را شوسه بکنند مبلغی بگیرند یک مقداری شروع کردند و بعد باقی آن را درست نکردند باز خاطر محترم وزارت خارجه را جلب میکنم که یک نظری در این امر بفرمایند.

وزیر امور خارجه ـ اولاً از جناب حاج فاتح الملک ممنونم که مرا از این مطلب مستحضر کردند البته تکلیف من است که هر کدام از نمایندگان محترم یک مسئله را میدانند بنده را مستحضر بکنند خیلی خیلی خوب است.

ارباب کیخسرو ـ این بدیهی به علاوه اینکه نظر تمام عالم به جراید است که اخبارات را در جرائد ببینند و نیز نظر اهل خود مملکت هم به جرائد داخلی است که ببینند در جرائد چه گفتگو میشود یکی از چیزهائی که در جراید دیده شده است این است که رعایای عثمانی در حدود ساوجبلاغ و همچنین شهبندری یا تجاوزات میکنند و همچنان در آن روزنامه نوشته بود با اینکه آن حدود امنیت دارد به اسم اینکه امنیت ندارد پاره اقدامات کرده اند از وزارت امور خارجه سئوال میکنم که اعتقاد خودشان

در این مطلب چیست اگر صحت دارد در این مسائل چه اقدامی فرموده اند اگر هم حقیقت ندارد چرا تکذیب نمی فرمایند که مردم بدانند که چیزی نیست .

وزیر امور خارجه ـ بلی اغلب از این اخباری که میرسد اگر از مراکز رسمی نرسد نمی توان طرف اعتماد دانست و این بدیهی است که نه اینطور بلکه بعضی اخبار به وزارت خارجه می رسد که همین طورهاست و البته مسبوق هستند که این مسئله از دیرگاهی که در میان است و امیدوار هستیم که خیلی زود از کلیه این قبیل مسائل بتوانیم خلاص بشویم دیگر گمان می کنم بیش از این مذاکره در این باب باید نشود.

ارباب کیخسرو ـ بنده عرض می کنم مقصود بنده این بود که اگر این مسائل حقیقت دارد باید از طرف وزیر خارجه اقدام در جلوگیری شود و الا در همان روز رسماً باید تکذیب بشود که هواس مردم پریشان نباشد حالا دیگر از مقامات رسمی است یا از هرجا غرض این است که در جرائدی که اینطور اخبار درج میشود در همان جرائد خود وزارت خارجه باید تکذیب کند که حواس اهالی پریشان نشود.

رئیس ـ سئوالات دیگری هم هست ولی حالا هم وقت گذشته است هم عده کافی نیست این است که نمیتوان داخل مذاکره شد.

وزیر امور خارجه ـ بنده حاضرم هر سئوالی دارید بفرمائید اینکه بنده کمتر به مجلس مقدس می آیم از کثرت مشاغلی است که دارم ولی برای جوابهای نمایندگان .

( رئیس جلسه آتیه را به روز سه شنبه و دستور آن را بقیه شور در دیوان محاسبات اعلام کرد. )

( مجلس پنج دقیقه بعد از غروب ختم شد ).