مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ مهر ۱۳۴۵ نشست ۲۹۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و یکم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و یکم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ مهر ۱۳۴۵ نشست ۲۹۰

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز شنبه ۲۴ مهر ۱۳۴۵ نشست ۲۹۰

فهرست مطالب:

مذاکرات مجلس شورای ملّی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه (۲۴) مهرماه ۱۳۴۵

فهرست مطالب:

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر الموتی- ایلخان- دکتر مهذب.

۳- تصویب صورت جلسه.

۴- قرائت گزارش شور اول کمیسیون دارائی راجع به مالیاتهای مستقیم.

۵- تقدیم چهار فقره صورت ریز دیون سازمانهای دولتی بوسیله آقای معاون وزارت دارائی.

۶- مذاکره درگزارش شور اول کمیسیون دارائی راجع به مالیاتهای مستقیم.

۷- تعیین دستور و موقع جلسه بعد- ختم جلسه.

مجلس ساعت نه صبح بریاست آقای مهندس عبدالله ریاضی تشکیل گردید

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.

رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجاره- آقایان:

آموزگار- ابراهیمی- رضوی- مهندس آراسته- سیفی- مرتضوی- کشفی.

غائبین بی اجازه- آقایان:

مبارکی- امینی خراجی- دکتر مصباح زاده.

غائبین مریض- آقایان:

بهادری- جاوید- ریگی- مهندس برومند- دکتر صالحی- کمالوند- مهندس کمانگر- مهرزاد.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر الموتی- ایلخان- دکتر مهذب.

رئیس- نطقهای قبل از دستور را شروع می‌کنیم آقای دکتر الموتی تشریف بیاورید.

دکتر الموتی- با اجازه مقام محترم ریاست و همکاران محترم، مطلبی که بنده می‌خواهم بعرض مجلس

برسانم مربرط به هفته مبارزه با بیسوادی است، در مملکت ما در چند سال اخیر نهضت وسیعی در امر مبارزه با بیسوادی آغاز شده که این مبارزه در همه جای مملکت بطور دقیق بچشم می‌خورد. قبل از انقلاب مقدس ۶ بهمن خیلی از طبقات مردم ایران از نعمت سواد محروم بودند در حقیقت باید گفت سواد در انحصار و در اختیار طبقه مخصوصی بود و برای همه مردم وسیله تحصیل وجود نداشت ولی بعد از انقلاب مقدس ۶ بهمن که یکی از مواد منشور این انقلاب شاه عزیز ما سپاه دانش بود مشعل فروزان علم و دانش به دورترین نقاط مملکت رفت و طبقاتی که سال‌ها و قرنها درمحرومیت بودند و آرزوی تحصیل داشتند و برایشان وسیله فراهم نبود که بتوانند از این وسیله استفاده کنند امروز برای ما موجب افتخار است که وقتی به دورترین دهات می‌رویم می بینیم که وسایل تحصیل فراهم وعده زیادی مشغول تحصیل هستند مسلماً این مبارزه وسیعی که در ایران بادرایت و رهبری شاهنشاه محبوب ما شروع شده و پرچم این مبارزه بدست والاحضرت اشرف پهلوی است در اقصی نقاط مملکت برافراشته شده لازم است که همه مردم در این مبارزه همکار کنند که خیلی زود جامعه ایرانی که روزی در دنیا مشعلدار فرهنگ و تمدن دنیا بود از این بلیه عظیم بیسوادی که دامنگیر مملکت ماست روزی نجات پیدا کند. چند روز قبل در یک مصاحبه مطبوعاتی که والاحضرت اشرف داشتند بنده هم بعنوان روزنامه نگار شرکت کرده بودم در این جلسه درباره ی مبارزه با بیسوادی مسائل مختلفی مطرح شد یادآوری والاحضرت این بود که با تمام امکانات مملکتی و با تمام وسائلی که در اختیار هست در این راه مبارزه می‌شود ولی بایستی همه مردم هم در این میدان بیایند و کمک بکنند و اگر همه مردم کمک نکنند و همه بنشینند که یک دسته و یا یک طبقه‌ای این مبارزه وسیع را به نتیجه برساند ممکن است دیرتر به نتیجه برسد بنابراین لازم است همه مردم در این میدان بیایند و کمک بکنند هر کس به اندازه سهم خودش وظیفه خودش را انجام بدهد طبقه تحصیل کرده مملکت بخصوص طبقه ایکه از نعمت علم و دانش بهره مند است بنظر من دین بیشتری دارد ما هم از وسایل تحصیل که در این مملکت بطور مجانی بوده از دبستان‌ها و دبیرستانها و دانشگاهها استفاده کرده‌ایم و دین ما خیلی زیادتر است وظیفه ما این است که برویم و دراین راه کوشش کنیم تا مردم ایران باسواد شوند برای مملکتی که رهبر ملتش شاهنشاه ما هفتصد هزار دلار از بودجه نظامی را اختصاص بمبارزه با بیسوادی جهانی می‌دهند تا در افریقا در آمریکای جنوبی در قسمتی از آسیا آنجا که مردم بیسواد هستند بیسوادی ریشه کن شود برای این ملت لازم و ضروری است که بیشتر ازپیش در این جهاد مقدس شرکت کند و هیچکس نباید از زیر بار این وظیفه سنگین شانه خالی کند و بعنوان اینکه دسته و طبقه دیگری مبارزه می‌کنند در این مبارزه شرکت نکند خوشبختانه همه مردم به این امر واقف هستند و ما می‌بینیم که در این مبارزه شرکت دارند و برای ملت ایران افتخار آمیز است شاید همه ما که در ایام تعطیلات بحوزه‌های انتخابیه خودمان رفتیم از نزدیک دیدیم که سپاهیان دانش در چه نقاط دور افتاده‌ای از مملکت و چه کوهستانهای صعب العبوری رفته‌اند و کلاسهائی تشکیل داده‌اند فرزندان روستائیان این مملکت در آن کلاسها مشغول درس خواندن هستند (صحیح است) و استقبالیکه مردم روستاهای ایران ازاین امر تحصیل می‌کنند بسیار بسیار با ارزش است مردمی که حتی باید گفت وسیله امرار معاش زیاد در اختیار ندارند و درآمد مالیشان هم زیاد نیست اینها از بودجه ناچیز خودشان کمک کرده‌اند و در دهات خودشان مدرسه ساخته‌اند شاید اگر آمار گرفته باشند تعداد مدارسی که از بدو تأسیس سپاهیان دانش تا کنون در ایران ساخته شده در طی ۵۰ سال گذشته نظیر نداشته و شاید چندین برابر آن باشد بنده شخصاً آماری در دست ندارم ولی در گزارش یکی از مسئولین آموزش و پرورش دیدم که اشاره کرده بود در سه سال اخیر یعنی از بدو تأسیس سپاه دانش تا بحال تعداد مدارسیکه ساخته شده چندین برابر مدارسی است که در سالهای گذشته با بودجه هنگفت دولت ساخته شده درحالیکه این مدارس با هزینه

و با کمک مردم و با پولهائی است که جناب آقای دکتر اقبال از شرکت نفت کمک کرده‌اند ساخته شده وتحمیل بدولت نشده چرا؟ چون مردم ایران کاملاً معتقد هستند وعلاقه دارند که از نعمت فرهنگ برخوردار بشوند بنده در حوزه انتخابیه خودم عرض می‌کنم در رودبارالموت که ۴۰۰ ده هست و قبل از ایجاد سپاه دانش شاید تعداد مدارس در این دهات به ۱۰ نمی‌رسید الآن بی اغراق در تمام دهات مگر دهیکه تعداد ساکنین آن خیلی کم باشد و ناچار از مدارس ده همسایه استفاده بکنند در تمام دهات مدرسه ساخته شده و همه آنها را هم مردم ساخته‌اند سپاهی دانش هم هست و برای همه ما جای خوشوقتی است که می‌بینیم در دورترین کوهستانهای الموت که یکی از صعب العبورترین نقاط ایران بوده و فلسفه تاریخیش هم همین بوده همه جا این سپاهیان دانش رفته‌اند و مردم دارند درس می‌خوانند بنابراین همه ما باید به این نهضت بزرگ و به این نهضت افتخارآمیز کمک کنیم که بتوانیم خیلی زود جامعه ایرانی را از مسئله بیسوادی پاک بکنیم و این بلیه از بین برود. شاهنشاه معظم ما در پیامی که به یونسکو فرستادند چنین یاد آور شدند ((تا وقتی چنین توده عظیمی از محرومین روی زمین وجود دارند مسلماً وجدان هیچیک از آنهائی که در پرتو نعمت دانش امکان برخورداری از همه مواهب تمدن و فرهنگ بشری را یافته‌اند نمی‌تواند آرام باشد زیرا ادامه چنین وضعی در موردیک از قسمت از جامعه انسانی خود بخود سند محکومیت بقیه افراد این جامعه است)) این فرمایش شاهنشاه معظم ماست. رهبر ملت ایران می‌فرمایند تازمانیکه یک چنین توده عظیمی از مردم بیسواد در دنیا وجود دارد بیسوادی آنها سند محکومیت بقیه افراد است بنابراین همه ما باید به این نهضت بزرگ و به این نهضت افتخارآمیز کمک کنیم و هر کس در این دنیا متعهد و موظف است که همت بکند اقدام بکند و عمل بکند تا ریشه بیسوادی در دنیا ریشه کن بشود (احسنت) ما در جامعه خودمان این وظیفه را داریم و باید همت کنیم و کمک بکنیم که یک چنین نهضت وسیع و یک چنین نهضت بشر دوستانه به ثمر برسد و انشاء الله جامعه‌ای داشته باشیم که در آن بیسوادی وجود نداشته باشد (احسنت) متشکرم. البته تنها ایران نیست که با بیسوادی دست بگریبان است یک سوم افراد بشر امروز درچنین وضعی هستند، هزار میلیون نفر در دنیا بیسواد هست در میان۸۵ کشور آسیا و افریقا و آمریکای لاتین ۴۷% از اطفال وسیله رفتن به مدرسه را ندارند و۴۵% از افراد کمتر از پانزده سال از سواد بی بهره هستند بهمین دلیل است که در کنگره جهانی مبارزه با بیسوادی که بابتکار شاهنشاه ما تشکیل شد، تمام نمایندگان فرهنگی دنیا ضمن ستایش از این ابتکار آمادگی خودشان را برای همکاری اعلام کردند بنابراین ضمن تشکر و درود بی پایان به رهبر خردمند ملت ایران و شاهنشاه معظم که این پرچم افتخار را بدست گرفته‌اند و دارند ملت ایران را از این بلیه نجات می‌دهند و تشکر از والاحضرت اشرف پهلوی که با کوشش شبانه روزی سعی دارند نهضت مبارزه با بیسوادی را به نتیجه برسانند باز هم از این مکان مقدس از فرد فرد ملت ایران درراه این مبارزه بعنوان یک ایرانی استمداد می‌طلبم (صحیح است) آرزو داریم که همه ما توانسته باشیم در این راه آنچنان انجام وظیفه کرده باشیم که ظرف مدت خیلی کوتاه بشود این بلیه را از جامعه ایرانی دور کرد (احسنت) البته برنامه‌ای هست که ظرف ده سال بیسوادی در ایران ریشه کن بشود ولی بنظر من اگر همکاری مردم زیادتر بشود توجه دستگاهها زیادتر بشود کمک‌های مالی و معنوی برای پیشرفت این سازمان‌ها زیاد بشود امیدواری هست که زودتر این افتخار نصیب جامعه ایرانی بشودکه ظرف مدت کوتاهتری همه مردم ایران باسواد بشوند (چند نفر از نمایندگان- انشاء الله) از این مطلب که بگذریم مطلب دوم درمورد کارهایی است که در حوزه انتخابیه بنده انجام شده جناب آقای دکتر یگانه تشریف دارند ناچارم بنده اشاره بکنم چون ایشان منتخب مردم قزوین هستند و حقاً بایستی تشکر مردم قزوین را ایشان بدولت بگویند درمورد انجام کار لوله کشی قزوین بنده از دولت بخصوص وزیر آبادانی ومسکن متشکر هستم برای این که واقعاً یکی از خواسته‌ها وایده آلهای مردم قزوین این بود که قزوین یک روزی آب لوله کشی

داشته باشد متأسفانه چند سال قبل این کار شروع شد ولی بعللی شاید سوء استفاده‌ها، اینکار متوقف شد ولی دو مرتبه درچند سال پیش اینکار شروع شد و امروز خوشبختانه اینکار به سرعت پیش می‌رود امیدوار هستیم خیلی زود قزوین از آب لوله کشی بهره مند شود خوشبختانه در مملکت ما برنامه‌های عمرانی طوری است در دورترین نقاط کشور آثار عمران و آبادی و پیشرفت کار دیده می‌شود در بعضی از دهات هم دیده می‌شود که لوله کشی آب شروع شده ولی جناب آقای دکتر یگانه بنظر من باید یک مقدار زیادتری از اعتبارات عمرانی مملکت به سمت روستاها برود (نیری- صحیح است باید برنامه‌های عمرانی بروستاها برود) بله باید برود عرض کردم برنامه عمرانی سوم قبل از انقلاب ششم بهمن تهیه شده بود بهمین جهت در بدو امر نمی‌توانست منطبق با هدفهای انقلابی باشد ولی بتدریج برنامه عمرانی سوم را با هدفهای انقلابی تطبیق دادند مقدار زیادی از اعتبارات عمرانی برای اصلاحات ارضی، سپاه دانش، سپاه بهداشت و امثالهم اختصاص داده شد ولی در برنامه چهارم که سیاست اقتصادی مملکت و هدف اجتماعی ما کاملا روشن است یعنی منشور انقلاب ششم بهمن هدف ملی ما را روشن کرده است برنامه‌های عمرانی مملکت صددرصد باید منطبق با برنامه‌های انقلابی مملکت باشد تا طبقه محروم ما آن طبقه‌ای که سالها و قرن‌ها از نعمت عمران محروم بودند و امروز مورد توجه شخص شخیص شاهنشاه هستند از این برنامه‌های عمرانی بیشتر منتفع بشوند دهات و روستاهای مملکت ما که مرکز هفتاد و پنج درصد مردم این مملکت است در گذشته بکلی درمحرومیت بود ولی امروز با اجرای یک سلسله برنامه‌هایی درمورد راههای فرعی، سپاه دانش، سپاه بهداشت، سپاه ترویج و آبادانی شروع و سایر برنامه‌های انقلابی وضع مردم در این قسمت از نقاط مملکت ما بکلی عوض شده و امروز خودشان آثار حیات بهتر را حس می‌کنند تصور بنده این است و فکر می‌کنم که شاید انشاء الله موفق شویم در برنامه چهارم مقداری برنامه‌های عمران روستایی داشته باشیم که بشود وضع روستاهای ایران را این نقاطی که به اصطلاح از شر تجاوزات فئودالیزم نجات پیدا کرده سریع تر و و زودتر بسازیم استعداد دهات ایران از نظر کشاورزی فوق العاده است ولی متأسفانه در گذشته کارهایی انجام نشده کسانی در این دهات حاکم مطلق بوده‌اند خوانین و ارباب برای اینکه بهره‌ای ببرند از انجام هر کاری فرو گذاری نکردند هدف آنها این بوده است که بیایند از این دهات بهره‌ای ببرند ولی بزندگی مردم و عمران دهات و بوضع توسعه کشاورزی این مناطق توسعه پیدا کرده و خود دهقانان با آنکه درآمد زیادی ندارند و توانائی مالی زیادی ندارند توانسته‌اند وضع کشاورزی خودشان را توسعه بدهند درختکاری‌های زیاد و نهر کشی‌های زیاد دیده می‌شود وقس علیهذا و لازم است شرکتهای تعاونی تقویت شوند و بانک کشاورزی که خوشبختانه در حوزه انتخابیه بنده شاهدم خوب کار کرده اعتبارات زیادتری در اختیار دهقانان بگذارند که اینها بتوانند کارهایی در جهت توسعه کشاورزی مملکت انجام بدهند. دیگر مساله راهسازی است که بنظر بنده همه ما گرفتارش هستیم راههای اصلی و فرعی، درمورد راههای اصلی که با وزارت راه است بنده از شخص آقای مهندس شالچیان نهایت تشکر را دارم (صحیح است) واقعاً ایشان جزو کسانی است که بنده دیده‌ام که به انجام وظیفه اش فوق العاده علاقمند است (صحیح است) یعنی اگر یک مطلبی را به ایشان یادآوری کنید درمورد یک راه اولا بطور دقیق اطلاع دارد در ثانی می‌رود مطالعه می‌کند و احتیاج به تشریفات هم ندارد با آن یک یادداشت کوچک خط خودش کار را انجام می‌دهد زحمت ماشین نویس و سکرتر و تشریفات را ندارد می‌فرستد و اطلاع می‌دهد اینکار را کردیم یا این کار را نمی‌توانیم بکنیم اینها بنظر من ارزش دارد اینها جزو وزرائی هستند که برنامه‌های کارشان با برنامه انقلابی تطبیق می‌کنند یعنی بجای اینکه بیایند هی تشریفات قائل بشوند این تلفن

و آن تلفن و این سکرتر و آن سکرتر بسرعت کار می‌کنند بنده خیلی متأسفم که عرض کنم که در بعضی از دستگاههای ما سکرترهایمان هم سکرتر دارند اگر می‌خواهید عرض می‌کنم رئیس دفتر فلان وزیر هم سکرتر دارد اول باید تلفن، تلفنچی را بگیرد بعد تلفن سکرتر تا رئیس دفتر وصل شود بعد تلفن وزیر (حاذقی- اغلب هم نمی‌شود) به بعضی‌ها کاغذ نوشته می‌شود جوابی بدست آدم نمی‌رسد آقای دکتر یگانه این فرق می‌کند با آن وزیری که مثل مهندس شالچیان است وقتی باو می گوئی مثلا راه رودبار الموت می داند که اولا راهش چند کیلومتر است اعتبارش چقدر است و چند تا پل دارد و عرض پلش چقدر است و سه روز بعدهم جواب می‌دهد که انجام می‌دهد یا نمی‌دهد (روحانی- ایشان تلفن را هم خودش بر می‌دارد) (معتمدی- عمل مهندس شالچیان باید سرمشق سایرین باشد) این را بنده عرض کردم چون بنده با این آقای مهندس شالچیان آشنائی قبلی مطلقا نداشتم با خیلی از آقایانی که مصدر کار هستند سوابق دوستی داشتم و دارم ولی آقایان دیگر باید راه کار و سبک کار را بیایند یادبگیرند باید این وزراء و مقامات مملکتی که سرکار هستند آنهائی که بخاطر انقلاب بزرگی که رهبر ملت ایران انجام داده آمده‌اند در این مملکت به مقاماتی رسیده‌اند باید سعی بکنند که در این مملکت به مقاماتی رسیده‌اند باید سعی بکنند که در این مملکت کار انجام بدهند از شخص هویدا بنده بسیار متشکر هستم ایشان مردی هستند منطقی با حسن نیت (مهندس صائبی- مرد بسیار شریفی است) مردی است که در حدود امکانات خودش سعی می‌کند در انجام خواسته‌های مردم قدم بر دارد بهر حال مطلب این بود و خواستم این مطلب را یادآوری کنم آقای دکتر یگانه جنابعالی خواستم تقاضا کنم که لااقل بداد همشهری هایتان برسید و راه تهران قزوین را اصلاح کنید (حاذقی- آقای شالچیان اگر عضو زیر دستش دستور را اجرا نکرد خودش او را تعقیب می‌کند مؤاخذه می‌کند مابقی کمتر اعمال قدرت می‌کنند) بله بنده، خواستم نمونه‌ای عرض کرده باشم (بانو تربیت- همانطور که معتقد هستید ایشان مرد مثبتی هستند از ایشان بخواهید که این راه را درست کنند) خانم تربیت بنده تعریف بی جهت نمی‌کنم بنده بسر کار قول می‌دهم این راه قزوین واقعاً تبدیل به قتلگاه شده مرحوم خواجه نوری خواهر زاده خواجه نوری خودمان در آن راه شهید شده و خیلی از مردم این مملکت از این راه عبور می‌کنند به رشت و گیلان و کرمانشاه و سایر نقاط می‌روند این راه راهی نیست که بتواند تمام ترافیک آن قسمت را بکشد و متأسفانه راه خطرناکی است و باید این راه ساخته بشود سال قبل خود آقای وزیر راه عمل کرد و از محل صرفه جوئی این کار اساسی نشده باید کاری بکنند که این راه بصورت اساسی ساخته بشود شاید از نظر اعتبارات در مضیقه باشد سایر وزرای کابینه شخص نخست وزیر شخص وزیر مشاور کمک بکنند برای این راه که واقعاً متعلق بقزوین تنها نیست راه مهم مملکت است این راه باید ساخته بشود راه قزوین برشت راه بسیار بسیار عالی است ولی نمایندگان محترم رشت که از رشت مراجعت می‌کنند از راه رشت وقتی می‌رسند به این راه لابد می‌گویند چرا و کلای قزوین اقدام نمی‌کنند که این راه ساخته بشود. اما راههای فرعی برای راههای فرعی بطوریکه اطلاع دارید در اوایل برنامه سوم مقدار کمی در نظر گرفته بودند ولی بتدریج که عرض کردم سیستم اجتماعی مملکت ما عوض شد یعنی با برنامه انقلابی شاهنشاه وضع ۷۵ درصد مردم ده نشین ایران درصدر برنامه‌ها قرار گرفت طبعاً مقداری از راههای فرعی که جزء احتیاجات اولیه مردم ده نشین بود در سطح اول برنامه‌ها قرار گرفت حتی مقدار این راهها به ۱۱ هزار کیلو متر افزایش پیدا کرد ولی بنظر بنده بایستی سرعت بیشتری در این کار راهسازی و راههای فرعی بخصوص برقرار بشود در بعضی جاها هست که از نظر راه سازی سالها مردم در انتظار هستند البته ممکن است اعتبارات و کادر و وسایل بحد کافی در مملکت موجود نباشد ولی تا حدی که موجود است باید از دولت خواست در کار ساختن راههای فرعی سرعت بخرج بدهند چون راههای فرعی بیشتر مورد استفاده دهقانها و روستائیان مملکت است و مقدار احتیاج هم خیلی زیاد است امیدواری ما

این است که برنامه سوم که رو تمام است وسال آینده تمام می‌شود در برنامه چهارم براههای فرعی توجه زیادتری بشود (انشاءالله) و راهسازی زیادتر درمملکت بشود تا یک نهضت وسیع تری برای رفاه دهقانان فراهم بشود (صحیح است) بنده اینجا خواستم از دو سازمان خیریه سازمان شاهنشاهی و سازمان شیروخورشید سرخ تشکر کنم بنده آنچه عرض می‌کنم مربوط بحوزه انتخابیه خودم است این دو سازمان (عده‌ای از نمایندگان- درهمه جا خدمت می‌کنند) هم سازمان شاهنشاهی و هم سازمان شیروخورشید واقعاً خدمت می‌کنند یک درمانگاه درطارم سفلی حوزه انتخابیه بنده ساخته این درمانگاه فوق العاده مجهز است باده اطاق حتی اطاق جراحی و وسایل مجهز دیگر با پزشک بسیارخوب دارد این برای مردمی که در یک ده دور افتاده زندگی می‌کنند بسیار بسیار با ارزش است شاید مردم شهرنشین به این مطلب توجهی نداشته باشند ولی برای دهقانان برای روستائیان این مناطق این وسایل بسیار بسیار گرامی است همینطور شیروخورشید مراکز امدادی شیروخوشید که در نقاط مختلف مملکت ساخته می‌شود و روز بروز هم خوشبختانه بیشتر می‌شود اینها واقعاً بداد مردم می‌رسند بنده وظیفه خودم می دانم از تمام مسئولین این دو سازمان از والاحضرت شمس پهلوی و والاحضرت اشرف پهلوی و مدیران مسئول این دو دستگاه تشکر بکنم ای کاش آقای دکتر خطیبی اینجا می‌بودند و تشکر بنده را همین جا می‌شنیدند امیدوار هستم این سازمان‌ها در انجام وظایف خطیری که بعهده گرفته‌اند بیشتر موفق باشند مطلبی که جناب آقای دکتر یگانه تذکرش لازم است عرض می‌کنم اگر خاطرتان باشد یک وقت بنده سوالی کردم در مورد تشکیل انجمن‌های شهر جناب آقای نخست وزیر وعده فرمودند (روحانی- مسبوق هستید که لایحه در مجلس سنا است) حالا بنده تاریخش را می‌گویم قرار بود انجمن‌های شهر در خرداد ماه تشکیل بشود. لایحه انجمن شهر که آمد بمجلس روی علاقه نمایندگان محترم پیشنهاد زیاد داده شد و بکمیسیون رفت و همانطور که جناب آقای روحانی اشاره فرمودند حالا در مجلس سنا است ولی جناب آقای روحانی قانون فعلی طوری است که بر اساس آن می‌شود انجمن‌های شهر را تشکیل داد باید کار مردم بدست مردم سپرده بشود نظارت مردم در کار خودشان بسیار لازم است و بسیار ضروری هست بنده دیدم آقای مهندس انصاری وزیر کشور دارند اقدام می‌کنند درمورد کار تشکیل انجمن‌های استانها و شهرستانها بنده متشکرم از دولت که این انجمن ایالتی و ولایتی را کردند انجمن استان و شهرستان این کار صحیح است ولی با کلام و با جمله نباید قناعت کرد باید این انجمن‌ها تشکیل بشود باید مردم استانها و شهرستانها بدانند که در کار خودشان مداخله دارند (یکنفر از نمایندگان- می دانند خیلی خوب می دانند) بنده عرض می‌کنم متأسفانه خلیی از شهردارهای انتصابی با مقدرات مردم شهرستانها به وضع نامناسبی عمل کردند و سوء استفاده کردند که یک عده از آنها را دولت تعقیب کرد الآن پرونده هایشان در دستگاه‌های قضائی است اطلاع دارید ممکن است در بعضی از نقاط مملکت در گذشته انجمن هائی هم تشکیل شده باشد که متنفذین به نفع خودشان عمل کردند این را هم بنده نمی‌توانم منکر بشوم ولی اگر یک انجمنی بد تشکیل شد و اعضای انجمن بد عمل کردند نباید اصل فکر بلا اجرا تشکیل انجمن استانها و شهرستانها فوق العاده لازم و بسیار ضروری است خوشبختانه دولت هم توجه دارد ولی آنچه خواسته ما است تسریع در این کار است که زودتر انجام بشود (صدری کیوان- مشغولند) عرض نکردم که مشغول نیستند، می‌ترسم که این دوره تمام بشود و انجمن‌های شهر و استان و شهرستان بماند، جناب آقای صدری کیوان آن وقت جنابعالی و بنده جواب موکلین را چه بدهیم بگوئیم که ما در مجلس تصویب نکردیم یا دولت نیاورد، می‌ترسم دولت زرنگی بکند و لایحه را بیاورد و با پیشنهادات زیادی که می‌شود در کمیسیون‌های مجلسین طول بکشد و جنابعالی و بنده پیش موکلین رو سیاه باشیم که بگوئیم لایحه را دولت به مجلس آورد و بنده نماینده مردم تصویب نکردم (مهندس کمانگر- شما

پیش موکلینتان همیشه رو سفید هستید) انشاء الله جنابعالی هم پیش موکلین خودتان رو سفید باشید.

رئیس- آقای دکتر الموتی وقت جنابعالی تمام شد.

دکترالموتی- چون مقام محترم ریاست فرمودند عرضم را تمام می‌کنم باز هم در مورد عرض اولم در مورد پیکار با بیسوادی عرض می‌کنم که بنده این را یک وضیفه ملی می دانم، این را آن جهادی می دانم که پیغمبر اسلام اشاره فرمودند در این جهاد همه باید شرکت کنیم. اگر ما در این جهاد موفق بشویم ملت ایران را نجات می‌دهیم. تا فرهنگ درست نشود تا مردم باسواد نشوید تا بیسوادی از بین نرود جامعه ما بسرعتی که آرزوی شاهنشاه و آرزوی ملت است جلو نخواهد رفت در این راه از همه طبقات مردم استمداد می‌طلبم تا همه شرکت کنند هر کس بمقدار سهمش، تا انشاء الله روزی برسد که مملکت ما از این بلای عظیم نجات پیدا کند (احسنت- احسنت).

رئیس- آقای ایلخان تشریف بیاورید.

ایلخان- باکسب اجازه مقم معظم ریاست

خوش بجای خویشتن بود این نشست خسروی تا نشیند هر کسی اکنون بجای خویشتن (احسنت)

خاتم جم را بشارت ده بحسن خاتمت کاسم اعظم کرد از او کوتاه دست اهرمن

همکاران بزرگوار، ای کاش در آن روز که شهبانوی هنر پرور و فرهنگ دوست ایران در تالار دانشگاه پهلوی شیراز تشریف فرما شدند چون بنده می‌بودید و می دیدید که پس از آنکه این شعر زیبای حافظ را جناب آقای علم رئیس محترم دانشگاه در مقدم مبارک شهبانو عرضه داشتند استادان و دانشجویان و همه طالبان علم و سایر مردم چه در تالار و چه در خارج از تالار و چه در خیابان چه شور و شوق و هلهله راه انداختند (صحیح است) مردم شیراز که از روزگاران قدیم مثل همه ایرانیان به هنر و علم و ادبیان انس داشتند می‌خواستند عواطف خود را در مقدم شهبانوئی عرضه کنند که حقیقتاً بفضیلت و هنر دوستی زبانزد خاص و عام اند بحدی که بکرات دیده‌ایم وقت عزیزشان را به تشویق عالمان و صنعت گران و همه هنرمندان صرف می‌فرمایند و با دادن جوائز و ایجاد بنیادهای و تشویق و ترغیب دانشجویان و استادان و مؤلفان، فرهنگ ملی ما را به پیش می رانند.

بنده بمناسبت اینکه در آن مجلس شریفی که علیاحضرت شهبانو قبول دکترای افتخاری را فرمودند افتخار حضور داشتم و بمناسبت هفته پیکار با بیسوادی خواستم چند کلمه بعرض نمایندگان محترم برسانم زیرا حقیقتاً باید شکر گزار بود که کشور ما بحمدالله بجای آنهمه کشمکش که امروز روی کره زمین وجود دارد بسابقه تمدن گذشته خویش همچنان دروازه‌های علم و هنر را می‌کوبد (صحیح است) درجهانی که این همه آشوب و اضطراب حاکم است و در هر گوشه آن بشهادت اخبار چنگالی در چنگالی فرو می‌رود و مردم بسیاری از کشورها از هیبت فرد ایشان می‌لرزند این موجب مفاخره ایرانیان است که با هدایت شاهنشاه آریامهر نبردی ندارد الا نبرد با جهل، و پیکاری ندارند الا پیکار با بیسوادی که هم اکنون افتخار آن را داریم که در هفته مخصوص پیکار با بیسوادی بسر می‌بریم. همکاران محترم، به چشم انداز اخبار چند ساله اخیر نظر اندازید ملاحظه می فرمائید که آن طور که در خور تمدن فرهنگ ایرانست لحظه به لحظه در ایران بر اثر این ثبات عظیم که همه بهمت و تدبیر شاهنشاه آریامهر پدید آمده هر روز بنائی بر بنای هنر و ادب و دانش ایران افزون گشته است و بیننده می‌بیند که جهت سیاست کلی مملکت در گسترش علم و صنعت و هنر است.

به مسافرتهای شاهنشاه آریامهر نظر افکنید سوای آنهمه مزایای سیاسی که نمونه آن سیاست ملی و مستقل است همه جا عشق بفرهنگ و دانش بچشم می‌خورد. حضور اعلیاحضرت همایونی در دانشگاه‌ها و بیانات خردمندانه‌ای که در تشویق بصلح و سلم است و دعوت جهانیان بر اینکه در جهان بهتری زندگی کنند و از مسابقات تسلیحاتی دست بردارند و آرزوی اینکه اگر جهان جنگ و خشم را می‌گذاشت و به نبرد با جهل

و بی دانشی می‌پرداخت مردم جهان خوشبخت و مرفه می‌زیستند نموداری از قلب رئوف و عشق به محبت و علاقه بانسانیت بطور اعم است.

اگر طراحان سیاست‌های همه کشورها بندای انسان دوستانه شاهنشاه ما پاسخ مثبت بدهند مردم دنیا بی آشوب زندگی خواهند کرد و ترس از جنگ و نابودی و اضطراب از آینده زن و فرزندان از میان می‌رود و جهان گلستان می‌شود.

افسوس که هنوز در جهان فضولانی چون آن مرد مصری وجود دارند که بجای شهد بدور و نزدیک شرنگ می‌دهند و بناچار باید مواظبشان بود.

ای کاش مفسدان و بدخواهان صلح و دانش گاهی چشم باز می‌کردند و می دیدند که در ایران چه جنبش و حرکتی بطرف فرهنگ است. بنده همانطور که عرض کردم دوباره تکرار می‌کنم روزیکه در شیراز درجه دکترای افتخاری را در دانشگاه پهلوی بحضور مبارک شهبانو تقدیم می‌داشتند باید می‌بودید و می دیدید که برقلوب دانشگاهیان و همه مردم هنر دوست شیراز چه شادی و شوقی حکومت داشت و چگونه شیراز افتخار می کردکه در شهری که دارالعلم لقب داشت و تربیت شیخ اجل سعدی و حافظ بدان ارزش‌های بیشتر داده‌اند این افتخار را دارد که به شهبانوئی که شوق هنرمندی را تشویق می‌کند بتواند عرض امتنائی کرده باشد و وقتی که جناب آقای علم رئیس محترم دانشگاه پهلوی بحضور مبارکشان عرض نمودند: ((تمدن و فرهنگ ایران سه هزار سال سن دارد در این دوران‌ها با همه هجوم‌ها و تاخت و تازها باز علماء و هنرمندان ایران ستونهای ملیت ما بودند. ابن سینا، رازی و امام غزالی فرزندان این مرز و بودم بودند، فردوسی، مولوی، نظامی، سعدی و حافظ فرزندان ایران زمینند)) جناب آقای علم بسخنان خود ادامه دادند:

((شط عظیم تمدن ایران همچنان بیمن و برکت الهی متوقف نخواهد شد و همه وقت خداوند حامی و رهبری چون اعلیحضرت شاهنشاه بر آن مأمور داشته است که از دستبرد زوال مصون باشد، ممکن است ایران در جهان تکنیک و صنعت جدید باوج ترقی نرسیده باشد اما فرهنگ و تمدن تازگی ندارد غنی است و آن را روزگار هم تکان نخواهد داد آنچنانکه ستونهای تخت جمشید را حادثات زمان از پای و پی نیفکنده است)).

بنده در تعقیب عرایضی که جناب آقای علم در محضر مبارک شهبانو عرضه داشتند مثل همه مردم ایران سلامتی و بقاء خاندان جلیل سلطنت را از خداوند مسئلت می‌کند بخصوص وجود عزیز و شریف و مبارک شاهنشاه آریامهر که همه بهمت و تدبیر و بزرگواری معظم له زندگی ثابتی داریم و فرزندان ایران می‌توانند به اتکای عظمت چنین شاهنشاهی در راه فرهنگ و هنر بپیش روند. متشکرم (احسنت).

رئیس- آقای دکتر مهذب بفرمائید.

دکتر مهذب- با اجازه مقام ریاست و همکاران محترم و معزز بنده بدواً لازم می دانم از محبت و مرحمتی که نسبت به انتخاب مجدد اینجانب بعضویت هیئت رئیسه مجلس شورای ملی فرمودید سپاسگزاری کنم و امیدوارم خداوند توفیق خدمتگزاری بیشتر بمات ایران و شاهنشاه آریامهر باینجانب عنایت فرماید. بطوریکه همکاران محترم مسبوق هستند قریب چهار سال است که از روز بزرگ ششم بهمن می‌گذرد در آنروز بود که با اعلام اصول ششگانه تاریخی رهبر عالیقدر ایران تحولی بزرگ در ایران پایه گذاری شد و فصل نوین و زرینی در تاریخ کشور ما باز شد که ثمرات اجتماعی و معنوی آن هر چه از آن تاریخ می‌گذریم بیشتر هویدا می‌گردد. در همین مدت کوتاه اثرات آن بحدی بود که دنیا برای ایران و ایرانی احترام خاصی قائل شده و برخی از کشورهای جهان برای پیشرفت خود از اصول آن تبعیت می‌کنند. بنده افتخار داشتم که بعنوان عضو هیئت نمایندگان ایران در کنفرانس بین المجالس شرکت نمایم و طبعاً این فرصت هم فراهم آمد تا آنچه را که نمایندگان گشورهای مختلف جهان می‌گفتند از نزدیک بشنوم وقتی نمایندگان سیاستها و روش‌ها وایسم‌های مختلف جهان یک صدا رهبر ملت ایران را مورد ستایش و تکریم خاص قرار می‌دهند و تلاش مردم ایران را برای یک زندگانی بهتر برای همه

می ستایند هر ایرانی وطن پرست سرشکر به درگاه ایزد منان فرود می‌آورد و سلامتی و طول عمر رهبری که مقام ایران را چنین در دنیا بالا برده و عزت و احترامش بخشیده خواستار می‌شود من خیال می‌کنم و در این خیال هم تصور می‌کنم که همکاران من هم با من همصدا باشند که ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم باید خودمان را مردمانی خوشبخت بدانیم ما باید ایرانیان خوشبخت و سعادتمندی باشیم که در زمانی زندگی می‌کنم که بیش از پدران خود در تلاش سازندگی ایران آباد و سعادتمند برای اولادان و نسلهای آینده خود هستیم ما باید مردمی خوشبخت باشیم چه خداوند ما را رهبری عنایت فرموده که تحت رهبری وارشادش می‌توانیم این غرور را در خود حس کنیم و به آن افتخار نمائیم و میراثی بهتر از آنچه از پدران ما بما رسیده برای والادان خود باقی بگذاریم ما در دورانی زندگی می‌کنیم که پیکار با بیسوادی بعنوان یک جهاد ملی درآمده است و تلاش می‌کنیم که ریشه بیسوادی را یکباره از میان ملت خود برکنیم و برای بچه‌های خود میراثی بزرگ و قیمت دار یعنی نعمت سواد بجا بگذاریم (انشاء الله) ما در دورانی زندگی می‌کنیم که برای زنان کشور ما فرصتی بدست آمده تا به محرومیت هائیکه متأسفانه و بدبختانه خود وارث آنها بوده‌اند خاتمه دهند (صحیح است) و راه را برای ترقی و تعالی بیشتر زن ایرانی هموار کنند تلاش زنان ما واقعاً از هر جهت قابل تقدیر و تقدیس است همین دیروز بود که سمینار زنان ایرانی بابتکار حزب ایران نوین و برای رسیدگی بامور زن و حل مشکلات زنان تشکیل شد و شهبانوی گرامی ایران سمینار را افتتاح فرمودند این خود نمونه دیگری از تلاش همه جانبه و دامنه دار زنان ایرانی است و طبعاً بنده اینجا لازم می دانم در مقابل اینهمه مرحمت و عنایتی که شهبانوی ایران بانوی بانوان نسبت به افتتاح این سمینار و بانوان می‌فرمایند صمیمانه سپاسگزاری کنم (احسنت) و سر تعظیم فرود بیآورم (احسنت) امیدوارم زنان ایرانی در این تلاش که در آن وارد شده‌اند موفق شوند و بتوانند بسیاری از مشکلاتی را که خود وارث آن بوده‌اند حل کنند و راه را برای آیندگان باز کنند که آنها بتوانند در جامعه ایرانی و در جامعه دنیا سربلند و با افتخار زندگی کنند (نمایندگان- انشاء الله) درهر حال ما در دورانی زندگی می‌کنیم که دهقان ایرانی خود را دیگر اسیر و برده مالک نمی داند با آزادمنشی کار می‌کند ده‌ها مرتبه بیشتر از سابق کار می‌کند تا با غرور و مباهات زندگی بهتری برای خود و بچه‌های خود فراهم سازد در هر حال تحرک و جنبش دامنه داری که امروز از همه طرف در این مملکت بوجود آمده من اجازه می‌خواهم آن را بوضع یک بیماری تشبیه بکنم که مدتها در حالت بیهوشی و باصطلاح طبی در حال کما بوده و طبعاً کسی که در حال کما و بیهوشی است از خود و از دنیای خود بی خبر است درست است که هر comn وقت ایران عزیز ما دچار یک بحرانی شده تفضل خدای بزرگ شامل حال ملت ایران بوده و رهبر تاریخی به فریادش رسیده و ایران نجات پیدا کرده ولی اینک رهبر خردمند عنایتی است که از طرف خداوند بما رسیده و چون پزشکی حاذق است که بر بالین این بیمار آمده تا او را بسوی یک سلامتی کامل و سعادت رهبری کنند در این وضع تمام ملت ایران و بخصوص مسئولین امر چون پرستاران و افرادی می‌باشند که دستور طبیب را برای بهبود مریض اجراء می‌کنند باید با دلسوزی و صداقت از خود گذشتگی و ایمان دستورات و منویات شاهنشاه را آنطوری که باید و شاید انجام دهند تا ایرانی بهتر برای فردائی بهتر ساخته شود از توجه همکاران عزیز متشکرم (آفرین- احسنت)

۳- تصویب صورت جلسه

رئیس- راجع به صورت جلسه دفعه گذشته نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت جلسه تصویب می‌شود، آقای معتمدی.

معتمدی- طوماری است از اهالی بخش دو و سه اصفهان رسیده تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

رئیس- آقای دکتر زعفرانلو.

دکترزعفرنلو- چند فقره شکایت است که از بهبهان رسیده تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

رئیس- آقای مهندس ارفع.

مهندس ارفع- تلگراف تقدیری است از کشاورزان منطقه داراب در مورد اقدامات وزارت کشاورزی که تقدیم مقام ریاست می‌شود.

۴- قرائت گزارش شور اول کمیسیون دارائی راجع به مالیاتهای مستقیم

رئیس- گزارش کمیسیون دارائی راجع به لایحه مالیاتهای مستقیم مطرح است کتاب سوم قرائت می‌شود

(بشرح زیر خوانده شد)

کتاب سوم- سازمان تشخیص و وصول مالیات

قسمت اول- سازمان تشخیص مالیات

فصل اول- کلیات

ماده ی۲۳۷- تشخیص درآمد مشمول مالیات و تعیین مالیات موضوع این قانون بعهده مراجع تشخیص مالیات است که طبق مقررات این قانون صلاحیت رسیدگی و تشخیص را خواهند داشت.

ماده ی۲۳۸- رسیدگی به درآمد مشمول مالیات و تعیین مالیات متعلقه دردو مرحله صورت می گیردکه عبارتست از:

مرحله اول- رسیدگی اداری بوسیله ماموران تشخیص

مرحله دوم- رسیدگی به اختلافات بوسیله مراجع حل اختلاف

ماده ی۲۳۹- مأموران تشخیص به ۴ درجه بشرح زیر تقسیم می‌شوند:

۱- کمک ممیز.

۲- ممیز مالیاتی.

۳- سر ممیز.

۴- ممیز کل.

ماده ی۲۴۰- مراجع حل اختلاف عبارت خواهد بود از:

۱-کمیسیون تشخیص مالیاتی.

۲- شورای عالی مالیاتی.

ماده ی۲۴۱- وظایف و مسئولیت مأموران تشخیص منحصراً در حوزه مالیاتی است که در آن حوزه بخدمت منصوب شده‌اند (حوزه مالیاتی از طرف وزارت دارائی تعیین خواهد شد).

ماده ی۲۴۲- بنابر اقتضاء کار تحت نظر هر ممیز مالیاتی یک یا چند نفر کمک ممیز قرار خواهد گرفت کمک ممیز تحت نظر ممیز مالیاتی و برطبق تعلیمات او وظائف محوله را بموقع اجرا خواهد گذاشت و از جهت تشخیص درآمد و مالیات مسئول اقدامات خود در حدود وظائف محوله می‌باشند.

مسئولیت کمک ممیزین رافع مسئولیت قانونی ممیزین مالیاتی نخواهد بود.

ماده ی۲۴۳- برای هر چند حوزه مالیاتی یک سر ممیز تعیین می‌شود که علاوه بر اجرای وظائفی که اختصاصاً بموجب این قانون برعهده دارد نسبت بکار ممیزین مالیات نظارت خواهد نمود.

ماده ی۲۴۴- برای هر چند حوزه سر ممیزی یک ممیز کل تعیین می‌شود که علاوه بر اجرای وظایفی که اختصاصاً بموجب این قانون برعهده اوست بطرز کار کلیه مأموران تشخیص حوزه خود نظارت خواهد نمود و مسئول حسن اجرای قانون مالیاتی در حوزه‌های مربوط خواهد بود.

تبصره- وزارت دارائی می‌تواند عندالاقتضا وظائف اختصاصی و عمومی ممیز کل را در بعضی از حوزه‌ها موقتاً بعهده سر ممیز قرار دهد.

ماده ی۲۴۵- آئین نامه طرز انتخاب و امتحان و ارتقاء مأموران تشخیص و شرایط استخدام کمک ممیزین بارعایت مقررات استخدام کشوری و سایر مقرراتی که برای ترتیب و تشریفات رسیدگی مأموران تشخیص مراجع حل اختلاف مالیاتی و هیئت عالی انتظامی لازم باشد از طرف وزارت دارائی تنظیم و بعنوان آئین نامه سازمان تشخیص بموقع اجرا گذارده خواهد شد.

فصل دوم- طرز انتخاب مأموران تشخیص

ماده ی۲۴۶- کسانی می‌توانند بسمت کمک ممیز انتخاب شوند که دارای گواهینامه خاتمه تحصیل از آموزشگاه عالی وزارت دارائی باشند و درصورتیکه تعداد آنان کافی نباشد از بین کارمندان وزارت دارائی و یا داوطلبان خدمت در وزارت دارائی که لیساس در رشته مالی یا اقتصادی یا بازرگانی یا علوم اداری یا قضائی هستند از طریق امتحان انتخاب و به این سمت منصوب خواهند شد.

ماده ی۲۴۷- شرایط احرازمشاغل ممیزی و سرممیزی و ممیزی کل علاوه بر رعایت سایر مقررات بقرار زیر است:

الف- برای احراز از شغل ممیزی دو سال اشتغال در شغل کمک ممیزی.

ب- برای احراز شغل سر ممیزی چهار سال اشتغال در شغل ممیزی.

پ- برای احراز شغل ممیزی که شش سال اشتغال در شغل سرممیزی

ماده ی۲۴۸- برای شغل ممیزی و سرممیزی و ممیزی کل مادام که واجدین شرایطی که مدارج مقرر در ماده ی۲۴۷ را بترتیب طی کرده باشند یافت نشود از بین کارمندان وزارت دارائی انتخاب خواهد شد بشرط آنکه برای شغل ممیزی دارای پنجسال و برای شغل سرممیزی دارای ده سال و برای شغل ممیزی کل دارای پانزده سال سابقه خدمت باشند و صلاحیت آنان از طرف هیئت عالی انتظامی تصویب شده باشد و از عهده ی امتحان مقرر برآیند.

فصل سوم- وظایف و اختیارات مأموران تشخیص

ماده ی۲۴۹- ممیزین مالیاتی طبق مقررات این قانون به اظهارنامه یا ترازنامه و حساب سود و زیان تسلیمی مؤدی رسیدگی و آن را قبول یارد خواهند نمود.

تبصره- عدم تسلیم اظهارنامه از طرف مؤدی در موعد مقرر قانونی مانع رسیدگی به ترازنامه او که در موعد قانونی تسلیم داشته نخواهد بود.

ماده ی۲۵۰- قبولی ممیزین مالیاتی در حدود فعالیت‌های مندرج در اظهارنامه مؤثر است و در مواردی که تمام یا قسمتی از فعالیت مؤدی کتمان شده باشد ممیزین مالیاتی موظف به تشخیصی درآمد و مطالبه مالیات متعلق به آن خواهند بود.

ماده ی۲۵۱- در مواردی که اظهارنامه یا ترازنامه و حساب سود و زیان مؤدی مورد قبول واقع نشود و یا اساساً مؤدی اوراق مزبور را در موعد مقرر قانونی تسلیم نکرده باشد ممیزین درآمد مشمول مالیات مؤدی را طبق مقررات این قانون علی الرأس تشخیص خواهند داد.

ماده ی۲۵۲- ممیزین مالیاتی می‌توانند رسیدگی به ترازنامه و حساب سود و زیان مؤدی را با اطلاع سرممیز و پس از جلب موافقت ممیز کل بحسابدارن رسمی ارجاع نمایند. ماده ی۲۵۳- ممیزین مالیاتی برای رسیدگی به اظهار نامه یا تشخیص هر گونه درآمد مؤدی باید بکلیه دفاتر و اسناد و مدارک مربوط مراجعه و رسیدگی نمایند و مؤدی مالیات مکلف به ارائه و تسلیم آن می‌باشد و گرنه بعداً بنفع او در امور مالیاتی قابل استناد نخواهد بود مگر آنکه قبل از تشخیص قطعی درآمد معلوم شود که ارائه آن در مراحل قبلی بعللی خارج از حدود اختیار مؤدی میسر نبوده است.

ماده ی۲۵۴- درمواردی که مدارک و اسنادی حاکی از تحصیل درآمد مؤدی نزد اشخاص ثالث به استثنای اشخاص مذکور ثالث به استثنای اشخاص مذکور در ماده ی۲۵۵ موجود باشد اشخاص ثالث مکلفند با مراجعه و مطالبه مأموران تشخیص دفاتر و همچنین اصل یا رونوشت اسناد مربوط را در اختیار آنها بگذارند و گرنه درصورتیکه در اثر استنکاف آنها زیانی متوجه دولت شود علاوه برجبران زیان وارده بدولت بجریمه‌ای معادل یک درهم اصل مالیات مربوط به آن درآمد محکوم خواهند شد مرجع ثبوت زیان براثر استنکاف و صدور حکم طبق مفاد این ماده مراجع صالحه قضائی است.

ماده ی۲۵۵- درمواردی که مأموران تشخیص کتباً از وزارتخانه‌ها و شهرداریها و شرکتها و مؤسساتی که با

سرمایه دولت اداره می‌شوند و اطلاعات و اسناد لازم را در زمینه فعالیت و معاملات و درآمد مؤدی بخواهند ادارات و مؤسسات مزبور مکلفند اصل و یا رونوشت مصدق اسناد مربوط و هرگونه اطلاعات لازم را در اختیار آنان بگذارند و گرنه مسئول امر مشمول ماده ی۳۰۴ قانون آئین دادرسی مدنی بوده و از خدمت منفصل خواهد شد مگر اینکه مسئول امر ابراز آن را مخالف مصالح مملکت اعلام نماید که در اینصورت با موافقت وزیر دارائی ازابراز آن خودداری می‌شود لیکن در مورد اسناد و اطلاعاتی که نزد مقامات قضائی است و مقامات مزبور ارائه آن را مخالف مصلحت بدانند عدم ارائه آن منوط بموافقت وزیر دادگستری خواهد بود.

ماده ی۲۵۶- مأموران تشخیص و سایر مراجع مالیاتی باید اطلاعاتی را که ضمن رسیدگی به امور مالیاتی مؤدی بدست می‌آورند محرمانه تلقی و از افشای آن جز در امر تشخیص درآمد مالیات خودداری نمایند.

ماده ی۲۵۷- درصورتی که مأموران تشخیص مالیات ضمن رسیدگی‌های خود بتخلفات مالیاتی مؤدی موضوع ماده ی۱۵۰ برخورد نمودند مکلفند مراتب را برای تعقیب بدادستان انتظامی مالیاتی گزارش دهند.

ماده ی۲۵۸- ممیزین مالیاتی مکلفند نسبت بمؤدیاتی که بدهی مالیاتی قطعی خود را پرداخت نموده‌اند منتهی ظرف ۵ روز از تاریخ تقاضای مؤدی مفاصا حساب مالیاتی تهیه و برای امضای سرممیز ارسال کنند سرممیز مالیاتی مکلف است نسبت بصدور مفاصا حساب‌های ارسالی از طرف ممیز مالیاتی ظرف۳ روز تصمیم لازم اتخاذ نماید.

فصل چهارم- ترتیب رسیدگی مأموران تشخیص مالیاتی

ماده ی۲۵۹- درمواردیکه اظهارنامه یا ترازنامه مورد قبول ممیز مالیاتی واقع شود ممیز آن را با نظر خود برای رسیدگی و اظهار نظر نزد سر ممیز ارسال می‌دارد.

سرممیز در صورت قبول اظهارنامه یا ترازنامه نظر ممیز را تأیید و گرنه نسبت بمیزان درآمد مؤدی پس از رسیدگی اظهار نظر می‌کند و پرونده را نزد ممیز بر می گرداند. در صورت اخیر ممیز براساس نظر سرممیز برگ تشخیص تهیه و برای امضاء و صدور نزد سرممیز ارسال خواهد داشت مگر اینکه نظر سرممیز را قبول کند که در این صورت برگ تشخیص را بمسئولیت خود امضاء و صادر خواهد کرد.

ماده ی۲۶۰- درموارد تشخیص علی الرأس ممیز مالیاتی برگ تشخیص مالیات را براساس اطلاعات مکتسبه تنظیم و شخصاً امضاء خواهد نمود مگر آنکه ترتیب دیگری در این قانون مقرر شده باشد که در این صورت بترتیب مقرر رفتار خواهد شد.

ماده ی۲۶۱- برگ تشخیص مالیات باید براساس مأخذ صحیح و متکی بدلائل و اطلاعات کافی باشد و بنحوی تنظیم گردد که کلیه فعالیتهای مربوط و درآمدهای مربوط و درآمدهای حاصل از آن بطور صریح درآن قید و برای مؤدی روشن باشد امضاء کنندگان برگ تشخیص قید کنند و مسئول مندرجات برگ تشخیص و نظریه خود از هر جهت خواهند بود.

ماده ی۲۶۲- هرگاه ترازنامه و حساب سود و زیان مؤدیان که در مهلت قانونی تسلیم شده است به تقاضای ممیز مالیاتی یا مراجعه مستقیم مؤدی مورد رسیدگی و تصدیق حسابدار رسمی واقع شده باشد نسبت به نتیجه رسیدگی حسابدار رسمی طبق مقررات مواد ۳۰۸و۳۰۹ رفتار خواهد شد.

ماده ی۲۶۳- در موردیکه برگ تشخیص مالیات صادر و بمؤدی ابلاغ می‌شود مؤدی می‌تواند ظرف سی روز از تاریخ ابلاغ برای رفع اختلاف خود با ممیز یا سرممیز شخصاً یا وسیله وکیل تام الاختیار خود بممیز کل مراجعه و با ارائه اسناد و مدارک تقاضای رسیدگی مجدد نماید. ممیز کل باحضور مؤدی و یا وکیل او یا در غیاب آنان بموضوع رسیدگی و در صورتیکه دلائل و مدارک ابرازی را برای رد مندرجات برگ تشخیص کافی دانست آن را رد و مراتب را ظهر برگ تشخیص درج

و امضاء می‌کند و در صورتیکه مدارک ابرازی را مؤثر در تعدیل مالیات تشخیص داد و نظر او مورد قبول مؤدی قرار گرفت در این صورت مراتب ظهر برگ تشخیص منعکس می‌گردد و به امضای ممیز کل و مؤدی می‌رسد.

تبصره- ممیز کل در صورتیکه بشرح این ماده برگ تشخیص را رد یا آنرا بیش از ۲۰% تعدیل کند مکلف است رونوشت برگ تشخیص و همچنین نظر به خود را برای تعقیب نزد دادستان انتظامی مالیاتی ارسال دارد.

ماده ی۲۶۴- در صورتیکه مؤدی ظرف ۳۰ روز مذکور اختلاف موجود بین خود و ممیز یا سرممیز را بشرح ماده فوق با ممیز کل رفع نماید یا قبولی خود را نسبت ببرگ تشخیص کتباً اعلام کند یا مالیات مورد مطالبه را بمأخذ برگ تشخیص پرداخت یا ترتیب پرداخت آن را بدارائی بدهد پرونده امر از لحاظ میزان درآمد مشمول مالیات مختومه تلقی می‌گردد و در این صورت از ۷۵% جریمه مقرره معاف خواهد بود و در غیر این صورت مؤدی در حکم معترض ببرگ تشخیص مالیات شناخته می‌گردد و پرونده امر برای رسیدگی ظرف ۱۰ روز بکمیسیون تشخیص ارجاع می‌شود.

ماده ی۲۶۵- در موقع طرح پرونده در کمیسیون تشخیص ممیز یا سرممیزی که برگ تشخیص را امضاء نموده است باید در جلسات مقرر کمیسیون شرکت کند و برای توجیه مندرجات برگ تشخیص و نظریات خود دلائل کافی اقامه کند و توضیحات لازم را بدهد.

ماده ی۲۶۶- در هر مورد که مطابق مقررات این قانون میزان درآمد قطعی گردید ممیز مالیاتی برگ مالیات قطعی بنام مؤدی در ۵ نسخه تنظیم می‌کند که یک نسخه آن را باید بمرکز سجل مالیاتی و یک نسخه برای محاسبه جمع درآمد و مالیات مؤدی نزد ممیز مالیاتی محل سکونت مؤدی ارسال دارد.

ماده ی۲۶۷- در هر مورد که بعلت اشتباه در محاسبه مالیات اضافی دریافت شده و همچنین درمواریکه مالیاتی طبق مقررات این قانون قابل استرداد می‌باشد ممیز موظف است گزارشی با ذکر مورد و جهات قانونی و تعیین رقم قطعی مالیات و مالیات پرداختی و مبلغ اضافه دریافتی به انضمام سوابق مربوط بسرممیز تسلیم دارد سرممیز نیز پس از رسیدگی در صورتیکه مراتب را تأیید نمود آن را نزد ممیز کل ارسال می‌دارد.

ممیز کل پس از رسیدگی در صورت تأیید برگ استرداد مالیات اضافی صادر و یک نسخه آن را تسلیم مؤدی می‌کند و نسخه دیگر آن را به اداره دارائی مربوطه می‌فرستند و اداره دارائی مکلف است وجه آن را از محل وصولی جاری ظرف یکماه به مؤدی پرداخت کند و یک نسخه از رسید وجه را برای ممیز ارسال دارد.

ماده ی۲۶۸- در صورتیکه درخواست استرداد از طرف مؤدی بعمل آمده باشد و مأموران تشخیص آن را وارد ندانند مؤدی می‌تواند ظرف ۳۰ روز از تاریخ اعلام نظر مأموران تشخیص از کمیسیون تشخیص مالیاتی درخواست رسیدگی کند رأی کمیسیون تشخیص مالیاتی در این مورد قطعی و غیر قابل تجدید نظر است و درصورت صدور رأی به استرداد مالیات اضافی ممیز کل طبق جزء اخیر ماده ی۲۶۷ ملزم به اجرای آن خواهد بود.

فصل پنجم- کمیسیونهای تشخیص مالیات و وظایف آنها

ماده ی۲۶۹- مرجع رسیدگی بکلیه اختلافات مالیاتی جز درموردیکه ضمن مقررات این قانون مرجع دیگری پیش بینی نشده کمیسیون تشخیص مالیات است هرکمیسیون تشخیص مالیات از سه (۳) نفر بشرح زیر تشکیل خواهد شد:

۱- یکنفر نماینده وزارت دارائی.

۲- یکنفر قاضی در تهران به انتخاب وزارت دادگستری و در شهرستانها به انتخاب رئیس دادگستری یا دادگاه محل.

۳- نماینده اطاق صنایع درمورد صاحبان صنایع نماینده سند یکای پزشکان درمورد درآمد مربوط به امور پزشکی بطور کلی- نماینده کانون و کلا در مورد درآمد حاصل از وکالت و مشاوره حقوقی- نماینده سندیکاهای مهندسین مربوط در مورد امور ساختمانی و تأسیسات یا مهندسی مشاور و دفاتر فنی- نماینده شورای عالی اصناف در مورد اصناف- نماینده اطاق بازرگانی برای انواع درآمدهای دیگر و درنقاطی که مراجع مزبور تشکیل نشده است یکی از معتمدین محل که به امور مالیاتی رشته مخصوص بهر نوع فعالیت بصیر و مطلع باشد به انتخاب

انجمن شهر و درغیاب انجمن به انتخاب فرماندار.

تبصره- در مورد ماده فوق درصورتیکه از صاحبان یک شغل سندیکاهای متعدد تشکیل شده باشد نماینده منتخب کلیه سندیکا‌ها در کمیسیون شرکت خواهد نمود و در صورتیکه عضو کمیسیون موضوع بند (۳) این ماده معرفی نشود و یا با اطلاع از تشکیل جلسه کمیسیون غیبت نماید کمیسیون باحضور دو عضو دیگر بپرونده رسیدگی و رأی بین دو عضو نامبرده پرونده بکمیسیون تجدید اختلاف رأی بین دو عضو نامبرده پرونده بکمیسیون تجدید نظر ارجاع می‌شود.

ماده ی۲۷۰- نمایندگان وزارت دارائی عضو کمیسیون از بین مأموران تشخیص که مدارج مقرر در ماده ی۲۴۷ را بترتیب طی کرده و حداقل دارای شش سال سابقه خدمت در شغل ممیزی کل باشند انتخاب می‌گردند.

تبصره- مادام که برای عضویت کمیسیون کارمند واجد شرایط مطابق مقررات این قانون وجود نداشته باشد از بین کارمندان وزارت دارائی که لااقل دارای پانزده سال سابقه خدمت در وزارت دارائی باشند با تصویب هیئت عالی انتظامی از لحاظ صلاحیت انتخاب خواهند شد.

ماده ی۲۷۱- هر یک از کمیسیون‌های تشخیص دارای یکنفر منشی خواهد بود که تحت نظر نماینده دارائی انجام وظیفه خواهد کرد و در نقاطیکه کمیسیون تشخیص دارای شعب متعدد است امور دفتری وسیله مدیر دفتر امور کمیسیونها تحت نظر نماینده دارائی شعبه یک انجام می‌گیرد وارجاع پرونده‌های مالیاتی برحسب ترتیب و نوبت بعهده نماینده دارائی در شعبه یک خواهد بود.

ماده ی۲۷۲- تغییر شغل نمایندگان دارائی در کمیسیون تشخیص که طبق مقررات ماده ی۲۷۰ انتخاب می‌شوند مجاز نمی‌باشد مگر باموافقت خود آنان یا برطبق رأی هیئت عالی انتظامی مالیاتی. لیکن نمایندگان مذکور که بشرح تبصره ماده مذکور انتخاب می‌شوند پس از دو سال اشتغال بخدمت بموجب این قانون تا موقعیکه مأمور واجد شرایط طبق ماده ی۲۷۰ برای جانشینی آنان آماده نشده مشمول این حکم هستند.

ماده ی۲۷۳- اوقات رسیدگی کمیسیون تشخیص مالیات درمورد هر پرونده باید بمأمور تشخیص و مؤدی مربوط ابلاغ گردد. فاصله تاریخ ابلاغ و روز تشکیل جلسه رسیدگی کمیسیون در هیچ مورد نباید کمتر از ۷ روز باشد.

تبصره- عدم حضور مأمور تشخیص یا مؤدی مربوط در جلسه کمیسیون مانع رسیدگی کمیسیون و صدور رأی نخواهد بود.

ماده ی۲۷۴- کمیسیون صادر کننده رأی در صورتیکه در محاسبه اشتباهی کرده باشد مکلف است با در خواست مؤدی یا مأمور تشخیص مالیاتی مربوط بموضوع رسیدگی و رأی را اصلاح کند.

ماده ی۲۷۵- آراء صادره از کمیسیون تشخیص جز درموریکه بموجب مقررات این قانون قطعی شناخته شده است بشرح زیر قابل تجدید رسیدگی است:

الف- در صورتیکه ظرف ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ از طرف مؤدی به آن اعتراض شده باشد.

ب- درصورتیکه درآمد مورد رأی با مبلغ مذکور در برگ تشخیص مالیات ۲۰ درصد یا بیشتر اختلاف داشته باشد.

تبصره- در صورتیکه پرونده فقط از لحاظ یکی از طرفین قابل تجدید رسیدگی باشد در مرحله تجدید رسیدگی فقط نسبت به اختلاف همان طرف رسیدگی و رأی صادر خواهد شد.

ماده ی۲۷۶- آراء غیر قطعی کمیسیونهای تشخیص قابل تجدید رسیدگی در شعبه دیگر کمیسیون تشخیص مالیات خواهد بود که دو نفر عضو کمیسیون تشخیص نماینده دارائی و دادگستری قبلا نسبت بموضوع مطروحه رأی نداده باشند آراء صادره در مرحله تجدید رسیدگی قطعی و لازم الاجرا می‌باشد.

ماده ی۲۷۷- در مواردیکه طبق مقررات این قانون رأی کمیسیون مالیاتی در مرحله رسیدگی بدوی قطعی است در صورتیکه مؤدی قبل از صدور برگ اجرائی اقدام بپرداخت مالیات نماید و یا ترتیب پرداخت آن را بدهد و در سایر موارد در صورتی که مؤدی به رأی صادره در مرحله

بدوی اعتراض نکند از ۶۰% جریمه متعلقه معاف است.

ماده ی۲۷۸- در صورتیکه مؤدی مالیات مورد رأی کمیسیون تشخیص را در مرحله تجدید رسیدگی که بر اثر اعتراض مؤدی صادر شده است قبل از صدور برگ اجرائی پرداخت نماید یا ترتیب پرداخت آن را بدهد از ۲۵% جریمه معاف است.

ماده ی۲۷۹- در مواریکه کمیسیون تشخیص برگ تشخیص را در نماید یا اینکه تشخیص ممیز یا سرممیز را با ۲۰ درصد اختلاف یا بیشتر تغییر دهد باید نسخه‌ای از رأی خود را به انضمام رونوشت برگ تشخیص برای تعقیب نزد دادستان انتظامی مالیاتی ارسال دارد.

ماده ی۲۸۰- در صورتیکه آراء قطعی کمیسیونهای مالیاتی موافق قوانین موضوعه صادر نشده باشد مؤدی یا مأموران تشخیص مربوط (درغیر از مواردیکه رأی بعلت عدم اعتراض از طرف مؤدی یا دارائی بمرحله قطعیت می‌رسد) می‌توانند ظرف یکماه از تاریخ ابلاغ رأی با اعلام دلایل کافی بشورای عالی مالیاتی شکایت کنند و نقض رأی و تجدید رسیدگی را بخواهند.

ماده ی۲۸۱- شورای عالی مالیاتی مرکب خواهد بود از پنج نفر عضو اصلی و دو نفر عضو علی البدل که از بین کسانیکه مدارج مقرر در موارد۲۴۷و۲۷۰ را بترتیب طی کرده و حداقل شش سال سابقه عضویت کمیسیونهای تشخیص مالیات را داشته باشند از طرف وزیر دارائی انتخاب و با فرمان همایونی به این سمت منصوب خواهند شد.

تبصره- رئیس شورای عالی مالیاتی ازبین اعضاء شوری از طرف وزیر دارائی انتخاب و منصوب می‌شود.

ماده ی۲۸۲- مادام که برای عضویت شورای عالی مالیاتی کارمند واجد شرایط مطابق مقررات ماده فوق وجود نداشته باشد از بین کارمندان عالی مقام وزارت دارائی که دارای بیست سال سابقه خدمت در وزارت دارائی بوده وهشت سال آنرا در امور مالیاتی اشتغال داشته باشند بشرح فوق انتخاب و منصوب می‌شوند.

ماده ی۲۸۳- اعضاء شورای عالی مالیاتی قابل تغییر نخواهند بود مگر بحکم قطعی محکمه انتظامی مربوط یا بنا بتقاضای خودشان.

ماده ی۲۸۴- وظایف و اختیارات شورای عالی مالیاتی بشرح زیر است:

۱- رسیدگی به آراء قطعی کمیسیونهای مالیاتی که از لحاظ عدم مطابقت با قوانین و مقررات موضوعه مورد شکایت مؤدی یا ممیز کل واقع می‌شود.

۲- اعلام نظر در زمینه اجرای قوانین و مقررات مالیاتی و تهیه آئین نامه‌ها و بخشنامه‌ها و مطالعه بمنظور پیشنهاد اصلاح و تغییر قوانین و مقررات مالیاتی بوزیر دارائی.

۳- اظهار نظر درمورد موضوعات و مسائل مالیاتی که وزیر دارائی حسب اقتضا برای مشورت و اظهار نظر بشورای عالی مالیاتی ارجاع می‌نماید.

ماده ی۲۸۵- درصورتیکه از طرف مأموران تشخیص ویا مؤدی شکایتی در موعد مقرر از رأی کمیسیون تشخیص مالیات و اصل شود که ضمن آن با اقامه دلایل و ارائه اسناد و مدارک ادعای نقض قوانین موضوعه شده باشد شورای عالی مالیاتی موظف است بدون اینکه وارد رسیدگی به ماهیت امر گردد صرفاً از لحاظ رعایت تشریفات و رسیدگی‌های قانونی و مطابقت مورد با قوانین و مقررات مربوط به موضوع رسیدگی نموده و مستنداً بجهات و اسباب و دلایل قانونی رأی مقتضی بر نقض رأی کمیسیون و یا رد شکایت مزبور صادر نماید.

تبصره- شورای عالی مالیاتی با حضور۵ نفر تشکیل و آراء صادره به اکثریت مناط اعتبار است و نظر اقلیت باید در متن رأی منعکس شود.

ماده ی۲۸۶- رأی شورای عالی مالیاتی در مورد ماده ی ۲۸۵ لازم الاتباع است و کمیسیون‌های مالیاتی و مأموران تشخیص مالیات و همچنین سایر مأموران مالیاتی در موارد مشابه موظف به تبعیت از آن می‌باشند و برای اینکه روش واحدی اتخاذ شود آراء مزبور ماهی یکبار جمع آوری و منتشر می‌شود.

ماده ی۲۸۷- در صورتیکه رأی مورد شکایت از طرف شورای عالی مالیاتی نقض گردد پرونده باید بشعبه دیگر کمیسیون تشخیص ارجاع و مورد رسیدگی مجدد قرار گیرد در صورتیکه در آن محل کمیسیون یک شعبه بیشتر نداشته باشد بکمیسیون تشخیص مرکز استان ارجاع می‌شود شعبه مرجوعه با تبعیت از مفاد رأی شوری مجدداً بموضوع و اختلاف مالیاتی بر طبق مقررات فصل پنجم رسیدگی می‌کند و رأی مقتضی می‌دهد و رأیی که بدین ترتیب صادر می‌شود قطعی و لازم الاجرا است.

تبصره- در مورد آراء کمیسیون‌های مالیاتی که در مهلت مقرر نسبت به آن شکایت نشده در صورتیکه بنظر شورای عالی مالیاتی مطابق مفاد ماده ی۲۸۵ قابل نقص باشد. در اینصورت شوری بمنظور حفظ قوانین و اتخاذ روش واحد بموضوع رسیدگی و رأی بلا ارجاع صادر می‌نماید و این رأی کمیسیون ندارد.

در این صورت مؤدی می‌تواند بعنوان جبران خسارت باستناد رأی شورای عالی علیه مأموران تشخیص و اعضاء کمیسیون تشخیص مربوط در محاکم دادگستری طرح دعوی نماید.

ماده ی۲۸۸- هرگاه شکایت رأی کمیسیون تشخیص از طرف مؤدی بعمل آمده باشد و مؤدی بمیزان مالیات مورد رأی بدارائی وجه نقد یا تضمین بانکی بسپرد و یا وثیقه ملکی معرفی کند یا ضامن معتبر که اعتبار ضامن مورد قبول دارائی باشد بدهد رأی کمیسیون تا صدور رأی شورای عالی مالیاتی موقوف الاجراء می‌ماند در غیر این صورت عملیات اجرائی جز در مورد توقیف مؤدی قابل اجراء خواهد بود.

تبصره- در صورتیکه رأی شورای عالی مالیاتی مبنی برنقص رأی کمیسیون و تجدید رسیدگی باشد تأمین مزبور رد خواهد شد.

ماده ی۲۸۹- در موادیکه شورای عالی مالیاتی رأی کمیسیونهای مالیاتی را نقض می‌نماید موظف است یک نسخه از رأی خود را به انضمام یک نسخه از رأی کمیسیون برای تعقیب نزد دادستان انتظامی مالیاتی ارسال دارد.

فصل هفتم- هیئت عالی انتظامی مالیاتی و وظایف آن

ماده ی۲۹۰- هیئت عالی انتظامی مالیاتی مرکب خواهد بود از ۳ نفر عضو اصلی و یکنفر عضو علی البدل و اعضاء آن از بین کارمندان عالی مقام وزارت دارائی که در امور مالیاتی بصیر و مطلع هستند به انتخاب وزیر دارائی و با فرمان همایونی به این سمت منصوب می‌شوند.

تبصره ۱- رئیس هیئت عالی انتظامی مالیاتی از بین اعضاء هیئت مزبور از طرف وزیر دارائی انتخاب و منصوب می‌شود.

تبصره۲- اعضاء هیئت عالی انتظامی قابل تغییر نخواهند بود مگر به تقاضای خودشان یا بموجب حکم قطعی مرجع انتظامی مربوط.

ماده ی۲۹۱- وظایف و اختیارات هیئت عالی انتظامی مالیاتی بشرح زیر است:

الف- تصویب صلاحیت مأموران تشخیص مالیات و نمایندگان وزارت دارائی در کمیسیونهای تشخیص و دادستان انتظامی مالیاتی بمنظور انتخاب آنان برای هر یک از مقامات مذکور.

ب- تصویب استحقاق ترفیع مقام هر یک از شاغلین مقامات فوق با توجه به سابقه خدمت و طرز کار و رفتار آنان.

پ- رسیدگی بتخلفات اداری کلیه مأموران تشخیص مالیاتی و نمایندگان وزارت دارائی در کمیسیونهای تشخیص مالیات و سایر مأموریتی که طبق این قانون مسئول وصول مالیات هستند بدر خواست دادستان انتظامی مالیاتی تعقیب و رسیدگی بپرونده‌های مطروحه در داستانی و هیئت عالی انتظامی مالیاتی سابق بعهده مراجع موضوع این فصل خواهد بود.

ت- نفی صلاحیت شاغلین مقامات مذکور در ادامه خدمات مالیاتی بجهات اخلاقی و اعمال و رفتار منافی با حیثیت و شئون مأمورین مالیاتی و سوء شهرت و اهمال

و مسامحه مکرر آنان در انجام وظایف خود به در خواست دادستان انتظامی مالیاتی.

تبصره- هیئت عالی انتظامی مالیاتی می‌تواند درصورتیکه چهارسال متوالی استحقاق ترفیع مقام هریک از شاغلین مذکور در این قانون را بعلت عدم رضایت از طرز کار و رفتار آنان رد نمود صلاحیت خدمت آنها را از خدمات مالیاتی سلب نماید.

ماده ی۲۹۲- دادستان انتظامی مالیاتی به انتخاب وزیر دارائی از بین سه نفر که از طرف هیئت عالی انتظامی از بین کسانیکه مدارج مقرر در مواد ۲۴۷ و۲۷۰ را به ترتیب طی کرده و حداقل شش سال سابقه عضویت کمیسیونهای تشخیص مالیات را داشته باشد پیشنهاد می‌گردد به این سمت منصوب می‌شود.

تبصره- مادام که برای احراز سمت دادستانی انتظامی واجدشرایط برطبق این ماده وجود ندارد دادستان انتظامی مالیاتی از بین سه نفر کارمند عالی مقام وزارت دارائی که دارای ۲۰ سال سابقه خدمت در وزارت دارائی بوده و شش سال آنرا در امور مالیاتی کار کرده باشند از طرف هیئت عالی انتظامی پیشنهاد می‌شود از طرف وزیر دارائی انتخاب و به این سمت منصوب می‌شود.

ماده ی۲۹۳- وظایف دادستان انتظامی مالیاتی بشرح ذیل است:

الف- رسیدگی و کشف تخلفات و تقصیرات اداری مأموران تشخیص مالیات و اعضاء کمیسیون تشخیص و سایر مأمورین که طبق این قانون مسئول وصول مالیات هستند و تعقیب آنها.

ب- تحقیق در جهات اخلاقی و اعمال و رفتار مأموران مذکور.

پ- اعلام نظر نسبت به ترفیع مقام مأموران تشخیص و نمایندگان دارائی عضو کمیسیونهای تشخیص مالیات.

ت- اقامه دعوی کیفری علیه مؤدیان و مأموران مالیاتی و حسابداران رسمی در مورادیکه ضمن این قانون پیش بینی شده است.

ماده ی۲۹۴- جهات ذیل موجب شروع رسیدگی و تحقیق خواهد بود:

الف- شکایت ذینفع.

ب- گزارش واصله از مراجع رسمی.

پ- مواردیکه موضوعی از طرف هیئت عالی انتظامی مالیاتی ارجاع شود.

ت- مشهودات و اطلاعات دادستان انتظامی مالیاتی.

ماده ی۲۹۵- دادستان انتظامی مالیاتی موارد مذکور در فوق را مورد رسیدگی قرار می‌دهد و حسب مورد بایگانی یا قرار منع تعقیب متهم را صادر و یا ادعانامه علیه او تنظیم و به هیئت عالی مالیاتی تسلیم می‌نماید.

ماده ی۲۹۶- مرجع رسیدگی بتخلف مأموران مذکور در بند پ ماده ی ۲۹۱ مرکب است از ۲ نفر اعضاء هیئت عالی انتظامی (غیر از رئیس هیئت) و یک نفر از اعضاء شورای عالی مالیاتی بنا به معرفی رئیس شوری. مرجع مذکور بر طبق مقررات این قانون و لایحه قانونی استخدام کشوری و سایر مقررات موضوعه نسبت به موضوع مرجوعه رسیدگی و رأی بر برائت یا محکومیت متهم صادر می‌نماید رأی مزبور برای متهم در مورد مجازاتهای بندهای الف و ب ماده ی۵۹ لایحه قانونی استخدام کشوری قطعی است و درسایر موارد برای متهم و بطور کلی برای دادستان انتظامی مالیاتی قابل تجدید نظر است مرجع تجدید نظر مرکب خواهد بود از ۳ نفر که عبارتند از رئیس هیئت عالی انتظامی مالیاتی- رئیس شورای عالی مالیاتی- یکی از اعضاء هیئت عالی انتظامی- رأی مرجع تجدید نظر قطعی و لازم الاجراء است.

ماده ی۲۹۷- تخلفات انتظامی اعضاء شورای عالی مالیاتی و هیئت عالی انتظامی بدستور وزیر دارائی در مرجعی مرکب از یکی از مستشاران دیوان عالی کشور به معرفی دیوان مزبور- یکی از رؤسای شعب دیوان محاسبات به انتخاب وزیر دارائی یکی از کارمندان عالی مقام وزارت دارائی به انتخاب وزیر دارائی مورد رسیدگی قرار می‌گیرد که برطبق لایحه قانون استخدام کشوری و سایر مقررات مربوط رسیدگی و رأی بر برائت یا محکومیت متهم صادر

خواهد نمود. رأی صادره برای متهم در مورد مجازاتهای بندهای الف و ب ماده ی۵۹ لایحه قانونی استخدام کشوری قطعی است و در سایر موارد برای متهم و بطور کلی برای دادستان مربوط قابل تجدید نظر است.

مرجع تجدید نظر مرکب خواهد بود از یکی از رؤسای شعب دیوان عالی کشور بمعرفی دیوان مذکور- رئیس کل دیوان محاسبات- یکی از معاونین وزارت دارائی به انتخاب وزیر دارائی رأی مرجع تجدید نظر قطعی و لازم الاجراء است.

ماده ی۲۹۸- تعقیب و اقامه دعوی در مورد تخلفات اعضاء شورای عالی مالیاتی و هیئت عالی انتظامی وسیله یکی از کارمندان عالی مقام وزارت دارائی که در هر مورد موقتاً از طرف وزیر دارائی بعنوان دادستان انتخاب می‌شود صورت خواهد گرفت.

ماده ی۲۹۹- در مواردیکه بموجب قوانین و مقررات مالیاتی بسبب معاملاتی که در دفتر اسناد رسمی انجام می‌شود تکالیفی برعهده صاحبان دفتر گذارده شده است تخلف آنان از انجام تکالیف مذکور وسیله دادستان انتظامی مالیاتی تعقیب خواهد شد.

محاکمه و مجازات سردفتر متخلف در مرجع صلاحیتدار مذکور در قانون دفتر اسناد رسمی بعمل خواهد آمد ولی دادستان انتظامی مالیاتی علاوه برتسلیم ادعا نامه می‌تواند یکنفر از مأموران تشخیص تحت اختیار خود را برای ادای توضیحات لازم در مرجع مزبور مامور کند.

ماده ی۳۰۰- تخلف قضات اعضای کمیسیونهای تشخیص در انجام تکالیفی که بموجب قوانین و مقررات مالیاتی بعهده کمیسیونهای تشخیص گذارده شده است با اعلام دادستان انتظامی مالیاتی در دادسرای انتظامی قضات مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.

ماده ی۳۰۱- مجازات تخلف مأموران تشخیص و اعضاء کمیسیون تشخیص در موارد زیر عبارتست از:

۱- هر گاه بعد از تشخیص قطعی مالیات و غیر قابل اعتراض بودن آن ثابت شود که مأموران تشخیص یا اعضاء کمیسیون تشخیص بدون توجه به اسناد و مدارک مؤدی و تحقیقات کافی در آمد مؤدی را بیش از دو برابر تشخیص داده‌اند حداقل مجازات اداری متخلف دو سال انفصال از خدمات دولتی خواهد بود.

۲- در مورد اجرای ماده ی۳۰۹ در صورتیکه بموجب رأی هیئت رسیدگی ادعای سرممیز مالیاتی رد شود سر ممیز یا ممیز یا هر دوی آنان بمجازات اداری که حداقل آن یکسال انفصال از خدمت دولت می‌باشد محکوم خواهند شد.

۳- در مواردیکه مالیات مؤدیان بر اثر مسامحه و غفلت مأموران تشخیص و اعضاء کمیسیون تشخیص مالیاتی مشمول مرور زمان یا غیر قابل وصول گردد مقصر بموجب رأی هیئت عالی انتظامی از خدمات مالیاتی معاف و حسب مورد به مجازات متناسب مقرر در نظامنامه محاکمات اداری محکوم خواهد شد.

ضمناً نسبت بزیان وارده بدولت بمیزانی که شورای عالی مالیاتی تشخیص می‌دهد متخلف مسئولیت مدنی داشته و وسیله دادستان انتظامی مالیاتی در دادگاههای حقوقی دادگستری به این عنوان دعوای جبران ضررو زیان اقامه خواهد شد و در صورت وجود سوء نیت متهم وسیله دادستان انتظامی مالیاتی مورد تعقیب جزائی قرار خواهد گرفت.

مأموران تشخیص که امر مالیاتی مختومه را مجدداً مورد اقدام قرار دهند بموجب حکم هیئت عالی انتظامی به انفصال از خدمات دولت از یک الی چهار سال محکوم می‌شوند و در مواریکه با دادن گزارش خلاف واقع در امر مالیاتی متعدداً وسائل تعقیب مؤدیانی را که بی تقصیرند فراهم سازند بموجب حکم دادگاههای دادگستری بحبس تأدیبی از شش ماه تا دو سال محکوم می‌شوند دادگاههای خارج از نوبت به این جرائم رسیدگی خواهند نمود.

تبصره- تشریفات رسیدگی به تخلفات و مجازات آنها جز درمواردیکه مقررات خاصی برای آن در این قانون پیش بینی شده است مطابق نظامنامه محاکمات اداری خواهد بود.

ماده ی۳۰۲- در کلیه موارد شمول مرور زمان نسبت بتعقیب تخلفات انتظامی مالیاتی ۳ سال از تاریخ وقوع تخلف خواهد بود.

فصل هشتم- حسابداران رسمی و وظائف آن

ماده ی۳۰۳- بمنظور استفاده از نتایج حسابرسی حسابداری متخصص در امر رسیدگی بدفاتر و حساب سود و زیان ترازنامه برای تشخیص درآمد مشمول مالیات مؤدیان عده‌ای بعنوان حسابدار رسمی بر طبق مقررات این فصل تعیین می‌شوند.

ماده ی۳۰۴- انتخاب حسابداران رسمی بعهده شورائی خواهد بود مرکب از وزیر دارائی دادستان کل کشور- رئیس بانک مرکزی- رئیس دیوان محاسبات- رئیس اطاق صنایع- رئیس اطاق بازرگانی- دو نفر از حسابداران متخصص با سابقه به تشخیص و انتخاب وزیر دارائی- ریاست شوری با وزیر دارائی خواهد بود.

تبصره- رأی شوری به اکثریت مناط اعتبار است.

ماده ی۳۰۵- شورای مذکور در ماده فوق در بهمن ماه هر سال تشکیل و از بین داوطلبان کسانی را که حائز شرایط برای احراز سمت حسابداری رسمی تشخیص می‌دهد انتخاب می‌نماید و سیاهه منتخبین از طرف وزارت دارائی منتشر خواهد شد.

تبصره۱- اولین جلسه شوری منتهی ظرف ۳ماه از تاریخ اجرای این قانون تشکیل می‌شود و نسبت بتصویب آئین نامه موضوع تبصره ۲ این ماده و انتخاب حسابداران رسمی اقدام خواهد شود.

تبصره۲- شرایط و طرز انتخاب و وظایف و ترتیب رسیدگی حسابدار رسمی و نحوه تشکیل و انجام وظائف شورای موضوع ماده ی۳۰۴ و حق الزحمه حسابرسی و سایر مقررات لازم بموجب آئین نامه‌ای که از طرف وزارت دارائی تنظیم و بتصویب شورای مذکور می‌رسد تعیین خواهد شد.

ماده ی۳۰۶- شورای مذکور در ماده ی۳۰۴ درهر سال ۳ نفر از حسابداران رسمی منتخب را که دارای تحصیلات عالی در رشته حسابداری یا حسابرسی بوده و لااقل ده سال سابقه در این رشته داشته باشند بعنوان هیئت رسیدگی بمراجهات ماده ی۳۰۹ تعیین می‌نماید.

ماده ی۳۰۷- در صورتیکه لااقل ۳ نفر از حسابداران رسمی مؤسسه‌ای بمنظور همکاری در امر حسابرسی با اساسنامه‌ای که مفاد آن با مقررات این فصل و آئین نامه مربوط مباینتی نداشته باشد تشکیل و بثبت برسانند مراجعات ممیزین مالیاتی در مورد رسیدگی به ترازنامه و حساب سود و زیان مؤدیان باید در درجه اول در حدود مقدورات مؤسسات مزبور به این مؤسسات بعمل آید.

مؤسسات مذکور اجازه ندارند بعملیات بازرگانی موضوع قانون تجارت مبادرت ورزند.

نام این مؤسسات از طرف وزارت دارائی منتشر خواهد شد.

تبصره- گزارش حسابداران رسمی عضو مؤسساتی که طبق مفاد این ماده تشکیل می‌شوند باید علاوه بر امضاء حسابدار رسیدگی کننده بمهر مؤسسه مربوط و امضاء مسئول آن نیز برسد.

(در این موقع مقام ریاست صندلی ریاست را ترک کردند و آقای دکتر شفیع امین نایب رئیس اداره جلسه را بعهده گرفتند)

ماده ی۳۰۸- گزارش حسابدار رسمی باید طبق نمونه مخصوص حاوی نکات زیر تنظیم و بممیز مالیاتی تسلیم گردد:

الف- اظهار نظر نسبت بقانونی بودن دفاتر مؤدی طبق مقررات قانون تجارت و سایر مقررات و کافی بودن دفاتر و اسناد و مدارک مؤسسه برای امر حسابرسی و تعیین درآمد واقعی و انطباق ترازنامه و حساب سود و زیان و اقلام مذکور در آنها با مندرجات دفاتر قانونی و اسناد مربوط و ذکر اینکه تمام اطلاعات و توضیحات لازم که حسابرس خواسته است به او داده شده یا نه و همچنین اظهار نظر راجع به اینکه ترازنامه و حساب سود و زیان و سایر صورتحسابها و دفاتر و اسناد منطبق با وضع واقعی مؤدی می‌باشد یا نه ؟.

ب- تعیین میزان درآمد مشمول مالیات مؤدی بر اساس قوانین و مقررات مالیاتی.

تبصره- ممیز مالیاتی گزارش حسابدار رسمی را در مورد بند الف بدون رسیدگی قبول و در مورد بند ب در صورتیکه ایرادی داشته باشد نظر خود را با ذکر دلائل قانونی نسبت بگزارش حسابدار رسمی اظهار و درآمد مشمول مالیات را طبق نظر خود تشخیص خواهد داد.

ماده ی۳۰۹- هرگاه بتشخیص سرممیز مالیاتی گزارش حسابدار رسمی در مورد بند الف ماده ۳۰۸ برخلاف واقع و بزیان دولت باشد با اظهار نظر صریح سر ممیز مالیاتی و با ذکر مورد و میزان زیان وارده بدولت از طرف دادستان انتظامی مالیاتی بهیئت رسیدگی حسابداران رسمی موضوع ماده ی۳۰۶ اعلام و تقاضای رسیدگی می‌شود اگر بموجب رأی صادره ادعای سرممیز مالیاتی رد شود دادستان انتظامی مکلف است اقدام به تعقیب سرممیز مالیاتی در هیئت عالی انتظامی نماید و در صورتی که هیئت ادعای سرممیز مالیاتی را وارد تشخیص دهد با توجه بنوع و درجه قصور و تقصیر حسب مورد حسابدار رسمی را بمجازات انتظامی که حداقل آن سلب عنوان برای مدت ۳ ماه است و پرداخت جریمه‌ای متناسب با زیان وارده بدولت محکوم خواهد کرد. رأی هیئت در مورد مجازات انتظامی بطور کلی و از لحاظ جریمه تا مبلغ یکصد هزار ریال قطعی و لازم الاجرا است و در صورتیکه مبلغ جریمه مورد رأی بیش از مبلغ یکصد هزار ریال باشد حسابدار رسمی حق دارد ظرف ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ رأی هیئت فقط نسبت بجریمه از دادگاه شهرستان حوزه سرممیزی مربوط تقاضای تجدید نظر کند دادگاه شهرستان خارج از نوبت به شکایت رسیدگی و رأی مقتضی صادر خواهد کرد- رأی دادگاه مزبور در این باره قطعی و لازم الاجرا است.

تبصره- آراء قطعی هیئت رسیدگی و احکام دادگاه شهرستان در مورد جریمه بر اساس مقررات اجرائی مالیاتها اجراء خواهد شد.

ماده ی۳۱۰- حکم قسمت اول تبصره ماده ی۳۰۸ شامل گزارش حسابداران رسمی و همچنین مؤسسات موضوع ماده ی۳۰۷ در مورد رسیدگی بحساب مالیاتی مؤدیانی که در سرمایه یا منافع آنان شریک یا سهیم بوده یا معاملات بازرگانی با آنان دارند یا در اداره مؤسسه مربوط دخالت دارند نمی‌باشد.

تبصره- مؤدیان مالیاتی حق ندارند برای تصفیه حساب مالیاتی خود استناد بگزارش حسابداران رسمی در مورد مذکور در این ماده کنند و هرگاه بعد از تصفیه حساب مالیاتی ولو پس از صدور مفاصا حساب و شمول مرور زمان کشف شود که بر خلاف این ماده عمل شده است ما به التفاوت مالیاتی به اضافه جریمه‌ای معادل ۲۰ درصد مابه التفاوت مذکور که در هر صورت از ده هزار ریال کمتر نخواهد بود از مؤدی وصول خواهد شد.

قسمت دوم- وصول مالیات

ماده ی۳۱۱- هرگاه مؤدی مالیات قطعی شده خود را ظرف سی روز از تاریخ ابلاغ برگ قطعی پرداخت ننماید اداره دارائی بموجب برگ اجرائی بمشارالیه ابلاغ می‌کند که ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ کلیه بدهی خود را بپردازد یا ترتیب پرداخت آن را با دارائی بدهد.

تبصره- در برگ اجرائی باید نوع و مبلغ مالیات- مدارک تشخیص قطعی بدهی- سال مالیاتی- مبلغ پرداخت شده. جریمه و زیان دیرکرد متعلفه ذکر شود.

ماده ی۳۱۲- هرگاه مؤدی پس از ابلاغ برگ اجرائی درموعد مقرر مورد مطالبه را کلا پرداخت نکند یا ترتیب پرداخت آن را با دارائی ندهد به اندازه بدهی مؤدی اعم از اصل و جرائم و خسارات متعلق به اضافه بیست درصد بدهی از اموال منقول و یا غیر منقول و مطالبات مؤدی باز داشت خواهد شد صدور توقیف نامه و دستور اجرای آن بعهده مأمور اجرائیات دارائی می‌باشد.

ماده ی۳۱۳- بازداشت اموال زیر ممنوع است:

۱- دو سوم حقوق حقوق بگیران و سه چهارم حقوق بازنشستگی و وظیفه.

۲- لباس و اشیاء و لوازمی که برای رفع حوایج ضروری مؤدی و خانواده او لازم است و همچنین آذوقه

موجود و نفقه اشخاص واجب النفقه مؤدی.

۳- ابراز و آلات کشاورزی و حرفه‌ای و صنعتی که برای تأمین حداقل معیشت مؤدی لازم است.

تبصره ی۱- هرگاه ارزش مالی که برای بازداشت در نظر گرفته می‌شود زائد بر میزان مقرر در تبصره ماده ی ۳۱۱ بوده و قابل تفکیک نباشد تمام مال بازداشت و فروخته خواهد شد مگر اینکه مؤدی اموال بلامعاض دیگری معادل میزان فوق معرفی نماید.

تبصره ی۲- هرگاه مؤدی یکی از زوجین باشد که در یک خانه زندگی می‌نمایند از اثات البیت آنچه عادتاً مورد استفاده زنانه است متعلق بزن و بقیه متعلق بشوهر شناخته می‌شود مگر آنکه خلاف ترتیب فوق معلوم شود.

ماده ی۳۱۴- ارزیابی اموال مورد بازداشت وسیله ارزیاب دارائی بعمل خواهد آمد ولی مؤدی می‌تواند با تودیع حق الزحمه ارزیابی طبق مقررات مربوط بدستمزد کارشناسان رسمی دادگستری تقاضا کند که ارزیابی اموال وسیله ارزیاب رسمی بعمل آید.

ماده ی۳۱۵- کلیه اقدمات لازم مربوط به آگهی حراج و مزایده و فروش اموال مورد بازداشت اعم از منقول و غیر منقول بعهده مسئول اجرائیات دارائی می‌باشد. در مورد فروش اموال غیر منقول در صورتی که پس از انجام تشریفات مقرر و تعیین خریدار مالک برای امضاء سند انتقال حاضر نشود مسئول اجرائیات دارائی به استناد مدارک مربوط از اداره ثبت محل تقاضای انتقال ملک را بنام خریدار خواهد کرد و اداره ثبت مکلف به اجرای آن است.

ماده ی۳۱۶- در مورد بازداشت اموال غیر منقول در صورتی که پس از دو نوبت آگهی (که در نوبت دوم بدون حداقل قیمت آگهی خواهد شد) خریداری برای آن پیدا نشد وزارت دارائی می‌تواند مطابق ارزیابی کارشناس رسمی و حداکثر به قیمت منطقه‌ای یا ارزش معاملاتی (در مورد املاکی که قیمت منطقه‌ای یا ارزش معاملاتی دارد) معادل کل بدهی مؤدی از مال مورد بازداشت تملک و بهای آنرا بحساب بدهی مؤدی منظور نماید.

تبصره- درصورتی که مؤدی قبل از انتقال مال مذکور از طرف وزارت دارائی به غیر مؤدی حاضر شود که عین مال را با پرداخت بدهی قبلی و زیان دیر کرد متعلقه تا تاریخ پرداخت مسترد دارد وزارت دارائی مکلف است ملک مزبور را مسترد دارد.

ماده ی۳۱۷- ادارات دارائی می‌توانند پس از ده روز از تاریخ ابلاغ برگ اجرائی در مورد هر مؤدی که بدهی قطعی او بابت اصل مالیات بیش از سی هزار ریال باشد و به اموال او دسترسی پیدا نشود و مؤدی مالی که متناسب با بدهی او بوده و دسترسی به آن میسر باشد ارائه ندهد و یا برای پرداخت بدهی خود قراری با اداره دارائی ندهد و یا ضامن متناسب با بدهی معرفی نکند و یا گواهی تسلیم دادخواست اعسار و یا افلاس به دادگاه صالح به طرفیت اداره دارائی ارائه ندهد بازداشت مؤدی را بخواهد.

تبصره- درصورتیکه حکم بدوی از دادگاه برود اعسار و یا افلاس صادر شد بازداشت مؤدی تا صدور حکم قطعی بلامانع است.

ماده ی۳۱۸- درخواست بازداشت ضمن تعیین مبلغ بدهی از اداره ثبت محل می‌شود اداره ثبت مکلف است با رعایت مقررات اجرائی مربوط اقدام به بازداشت بدهکار نماید.

تبصره- هزینه بازداشت مؤدی طبق مقررات مربوط از طرف وزارت دارائی پرداخت و بعداً کلیه هزینه‌ها به استثنای هزینه بازداشت در مدت توقیف از بدهکار وصول خواهد شد.

ماده ی۳۱۹- اداره دارائی مکلف است در موارد ذیل نسبت برفع بازداشت از بدهکار فوراً اقدام کند.

۱- درصورتیکه بدهکار مالی نشان بدهد که با بدهی او متناسب باشد و توقیف آن مال قانوناً از طرف اداره دارائی بلامانع باشد.

۲- درصورتیکه بدهکار بدهی خود را با تنظیم سند رسمی و دادن ضامن مورد قبول دارائی تا مدت یکسال تقسیط نماید.

ماده ی۳۲۰- مرجع رسیدگی به شکایات ناشی از اقدامات

اجرائی راجع به مطالبات دولت اشخاص و هرگونه شخصیت‌های حقوقی اعم از اینکه مطالبات مزبور از بابت مالیاتهای مستقیم یا غیر مستقیم و با عوارضی که وسیله دولت وصول می‌شود و جرائم و یا حقوق و عوارض گمرکی و انحصارها و یا درآمد حاصله از معادن و بقایا و یا بدهی هائیکه برطبق احکام دیوان محاسبات و دادگاههای عمومی یا اسناد رسمی طبق مقررات اجرائی مالیاتها قابل مطالبه و وصول می‌باشد کمیسیون تشخیص مالیات خواهد بود به شکایات مزبور بفوریت و خارج از نوبت رسیدگی و رأی صادر خواهد شد. رأی صادره قطعی و لازم الاجرا می‌باشد.

تبصره- در مورد مالیاتهای مستقیم درصورتیکه شکایت حاکی از این باشد که وصول مالیات قبل از قطعیت بموقع اجراء گذارده شده است. هرگاه کمیسیون تشخیص شکایت را وارد دانست ضمن صدور رأی بر بطلان اجرائیه حسب مورد قرار رسیدگی و اقدام لازم صادر یا نسبت به درآمد مشمول مالیات مؤدی رسیدگی و رأی صادر خواهد کرد. رأی صادره از کمیسیون تشخیص قطعی ولازم الاجرا می‌باشد مگر در قسمت اخیر که مفاد ماده ی ۲۷۵ لازم الرعایه می‌باشد.

ماده ی۳۲۱- آئین نامه مربوط به قسمت وصول مالیات وسیله وزارت دارائی و وزارت دادگستری تنظیم و از طرف وزارت دارائی بموقع اجرا گذارده خواهد شد.

قسمت سوم- ابلاغ

ماده ی۳۲۲- اوراق مالیاتی بطور کلی باید بشخص مؤدی ابلاغ و در نسخه ثانی رسید اخذ گردد.

ماده ی۳۲۳- هرگاه بخود مؤدی دسترسی پیدا نشد اوراق مالیاتی باید در محل سکونت یا محل کار او به یکی از بستگان یا مستخدمین او ابلاغ گردد مشروط بر اینکه بنظر مأمور ابلاغ سن ظاهری این اشخاص برای تمیز اهمیت اوراق مورد ابلاغ کافی بوده و بین مؤدی و شخصی که اوراق را دریافت می‌دارد تعارض منفعت نباشد.

ماده ی۳۲۴- هرگاه مؤدی یا درصورت عدم حضور او بستگان یا مستخدمین او از گرفتن برگها استنکاف نمایند یا درصورتیکه هیچ یک از اشخاص مذکور در محل نباشند مأمور ابلاغ باید امتناع آنان را از گرفتن اوراق یا عدم حضور اشخاص فوق را در محل با گواهی یکنفر پاسبان یا ژاندارم یا دو نفر گواه از اهل محل در هر دو نسخه قید نموده و نسخه اول اوراق را بدرب محل سکونت یا محل کار مؤدی الصاق نماید.

اوراق مالیاتی که بترتیب فوق ابلاغ شده قانونی تلقی و تاریخ الصاق تاریخ ابلاغ به مؤدی محسوب است.

ماده ی۳۲۵- مأمور ابلاغ باید مراتب زیر را در نسخه دوم اوراق مالیاتی تصریح و امضاء نماید.

الف- محل و تاریخ با تعیین روز و ماه و سال.

ب- نام کسیکه اوراق به او ابلاغ شده یا تعیین اینکه چه نسبتی با مؤدی دارد.

پ- نام و مشخصات گواه‌ها در مورد ماده ی ۳۲۴.

ماده ی۳۲۶- اگر مؤدی یکی از ادارات دولتی یا مؤسسات وابسته بدولت باشد اوراق مالیاتی باید به رئیس یا قائم مقام رئیس یا رئیس دفتران اداره یا مؤسسه ابلاغ گردد.

ماده ی۳۲۷- اگر مؤدی شرکت تجاری یا سایر اشخاص حقوقی باشد اوراق مالیاتی باید به مدیر یا اشخاص دیگر که از طرف شرکت حق امضاء دارند تسلیم شود.

تبصره- مقررات مواد ۳۲۳ و۳۲۴ در مورد شرکتهای تجارتی و سایر اشخاص حقوقی نیز مجری است.

ماده ی۳۲۸- در مواردیکه مؤدی محلی را بعنوان محل کار یا سکونت یا محل ابلاغ اوراق مالیاتی معرفی کند و در غیر این مورد درصورتیکه اوراق مالیاتی در محلی بعنوان محل کار یا سکونت مؤدی ابلاغ شود و در پرونده دلیل و اثری حاکی از اطلاع مؤدی از این موضوع بوده و به این نشانی ایراد نکرده باشد مادام که محل دیگری بعنوان محل سکونت یا کار اعلام نکند ابلاغ اوراق مالیاتی به همان نشانی قانونی و صحیح است.

ماده ی۳۲۹- در مواردیکه نشانی مؤدی در دست نباشد

اوراق مالیاتی یک نوبت در روزنامه کثیرالانتشار حوزه دارائی و اگر در حوزة دارائی روزنامه نباشد در روزنامه کثیرالانتشار نزدیکترین محل به حوزه دارائی یا یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار مرکز آگهی می‌شود این آگهی در حکم ابلاغ به مؤدی محسوب خواهد شد.

ماده ی۳۳۰- مقررات آئین دادرسی مدنی راجع به ابلاغ جز مواردیکه در این فصل مقرر گردیده است در مورد ابلاغ اوراق مالیاتی اجراء خواهد شد.

ماده ی۳۳۱- این قانون از اول فروردین ماه بموقع اجراء گذارده می‌شود و مقررات آن شامل مالیات بر درآمدهائیکه تاریخ تحصیل درآمد و سایر مالیاتهای مستقیم که سبب تعلق مالیات بعد از تاریخ اجرای این قانون می‌باشد و همچنین مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی مربوط به سال مالی که در سال اول اجرای این قانون خاتمه می‌یابد خواهد بود و کلیه قوانین و مقررات مالیاتی قبلی نسبت به آنها ملغی است.

قانون تصفیه بقایای مالیاتی

ضمیمه قانون مالیاتهای مستقیم

ماده ی۱- مالیات بر درآمدهائیکه تاریخ تحصیل درآمد قبل از تاریخ اجرای این قانون می‌باشد و همچنین سایر مالیاتهای مستقیم موضوع این قانون که سبب تعلق مالیات قبل از تاریخ اجرای این قانون می‌باشد و مشمول مرور زمان نبوده و هنوز به مرحله قطعیت نرسیده است کلا بعنوان بقایای مالیاتی تابع احکام این قانون خواهد بود.

تبصره ی۱- مالکین املاک مزروعی که در سال‌های ۴۱ و۴۲ و ۴۳ بعلت خسارات ناشی از عواملی که از حدود اختیارات آنان خارج بوده است بیش از ۵۰ درصد سهم مالکانه آنان از بین رفته است می‌توانند ظرف یکماه از تاریخ تصویب این قانون شکایت خود را بدارائی محل که ملک در حوزه آن واقع است تسلیم کنند. در این صورت مالیات متعلقه جزء بقایا محسوب و مشمول مقررات این قانون خواهد بود ولی مالیاتهای وصول شده تاتاریخ تسلیم شکایت قابل استرداد نخواهد بود.

تبصره ی۲- بدهی مالیاتی زارعین املاک و مستغلات پهلوی که در نتیجه تقسیم املاک مزبور تا ۱۰ هکتار ملک به آنان واگذار شده نسبت بملک مزبور بخشوده می‌شود.

تبصره ی۳- مالیات سود و سهام و سود سهم الشرکه مربوط بدوره عمل شرکتها تابع قوانین و مقرراتی است که اصل مالیات بر درآمد شرکت در آن دوره براساس آن قوانین تشخیص می‌شود.

تبصره ی۴- وجوهی که بعد از تاریخ اجرای قانون مالیاتهای مستقیم بمقاطعه کاران موضوع ماده ی۱۱ قانون مالیات بردرآمد مصوب فروردین ۱۳۳۵ بابت عملیات مقاطعه کاری که قبل از تاریخ اجرای قانون مالیاتهای مستقیم قرارداد آن منعقد شده یا پیمانکار پیشنهاد آنرا تسلیم کرده باشد پرداخت شود از لحاظ نرخ تابع ماده ۱۱ مذکور و از جهت ترتیب رسیدگی و تصفیه مشمول مقررات این قانون خواهد بود حکم این تبصره در مواریکه کار فرما دولت یا مؤسسات وابسته بدولت نباشد در صورتی جاری خواهد بود که بموجب مدارک مثبته معلوم شود که قرار داد قبلا منعقد یا بعداً براساس پیشنهادیکه قبل از اجرای این قانون تسلیم شده منعقد گردد.

ماده ی۲- وزارت دارائی مکلف است در آراء قطعی صادره یا توافق‌های انجام شده قبل از تاریخ اجرای این قانون درباره مالیات بر ارث در صورتیکه تمام یا قسمتی از ماترک مالک مزروعی باشد و ملک بسازمان اصلاحات ارضی واگذار شده ویا ترتیب واگذاری داده شود تجدید نظر نماید در این صورت قیمت مشخصه توسط سازمان اصلاحات ارضی بجای قیمتی که ملاک تشخیص مالیات قرار گرفته مأخذ محاسبه واقع و رقم مالیات برطبق این تعدیل خواهد شد.

تبصره ی۱- تجدید نظر توسط کمیسیونهای تشخیص مقرر قانون مالیاتهای مستقیم بعمل می‌آید و منحصر به اصلاح قیمت املاک مزروعی مذکور در این ماده خواهد بود و کمیسیون از جهات دیگر صلاحیت رسیدگی ندارد.

تبصره ی۲- زیان دیر کرد مالیاتهایکه طبق مقررات این قانون در آنها تجدید نظر می‌شود از تاریخ

توافق یا رأی قطعی اولیه محاسبه و وصول خواهد شد.

تبصره ی۳- حکم این ماده شامل مواردیکه مالیات آن کلا پرداخت شده نمی‌باشد.

تبصره ی۴- تقسیط بدهی مالیاتی مانع از تجدید نظر مزبور نخواهد بود ولی در این صورت تفاوتی که در اثر تجدید نظر در میزان مالیات پیدا می‌شود از دورترین اقساط کسر گذشته خواهد شد. ولی در هر صورت آنچه وصول شده است مسترد نخواهد شد.

تبصره ی۵- ارجاع پرونده برای اصلاح رأی مانع از ادامه اقدامات اجرائی نسبت بمالیات مربوط بسایر اقلام ماترک نخواهد بود.

ماده ی۳- بقایای مالیاتی صاحبان مشاغل موضوع ماده ی۸ قانون مالیاتهای مستقیم (به استثنای واردکنندگان و صادرکنندگان و دارندگان کارت بازرگانی- مقاطعه کاران و اجاره داران- بهره برداران معادن و مؤدیانی که در موعد مقرر اظهارنامه متکی بدفاتر قانونی یا ترازنامه تسلیم کرده‌اند) برای هر یک از سنواتی که حساب مالیاتی آن قطعی نشده است عبارتست از مبلغی معادل مالیات قطعی شده یکی از سنوات ۳۸ ببعد آنها و در صورتیکه در این سنوات بیش از یک مالیات قطعی شده وجود داشته باشد معدل مالیات‌های قطعی شده مزبور ملاک قرار داده می‌شود و مؤدی مکلف است این مالیات را منتهی ظرف ۴ماه از تاریخ اجرای این قانون پرداخت یا تقسیط کند.

تبصره- پیش آگهی‌های قطعی شده سابقه قطعی از نظر اجرای این ماده محسوب نخواهد شد.

ماده ی۴- بمنظور تصفیه بقایای مالیاتی غیر از مواردیکه تابع حکم ماده ی۲ می‌باشد کمیسیونهائی بنام کمیسیون حل اختلاف مالیاتی مرکب از ۳ نفر بشرح زیر تشکیل می‌شود:

الف- نماینده وزارت دارائی.

ب- یکنفر قاضی در تهران بمعرفی وزیردادگستری و در شهرستانها بمعرفی رئیس دادگستری محل.

پ- یکنفر معتمد محل که کارمند دولت و یا مؤسسات وابسته بدولت نباشد بمعرفی فرماندار محل.

تبصره- در مورد رسیدگی بشکایات موضوع تبصره ۱ ماده ی۱ بجای قاضی دادگستری نماینده سازمان اصلاحات ارضی محل در کمیسیون شرکت می‌کند.

ماده ی۵- ادارات دارائی مکلفند پرونده‌های بقایا را برای تشخیص مالیات متعلقه ضمن تعیین روز رسیدگی و ابلاغ آن بمؤدی بکمیسیون حل اختلاف مالیاتی ارسال دارند.

تبصره- فاصله بین ابلاغ دعوت نامه برای حضور در هیئت حل اختلاف تا روز تشکیل جلسه رسیدگی نباید کمتر از ده روز باشد.

ماده ی۶- کمیسیون حل اختلاف با در نظر گرفتن قوانین و مقررات مالیاتی حاکم بر زمان تحصیل درآمد بپرونده رسیدگی و براساس دلایل و قرائن و امارات و مندرجات پرونده و اظهارات مؤدی مالیات متعلقه را تشخیص می‌دهد. عدم حضور مؤدی یا نماینده تام الاختیار او بشرط ابلاغ دعوت نامه مانع رسیدگی و صدور رأی نخواهد بود و رأی کمیسیون حل اختلاف قطعی و لازم الاجرا است.

تبصره ی۱- جلسه کمیسیون حل اختلاف مالیاتی باحضور کلیه اعضاء رسمیت می‌باید و آراء کمیسیون با اکثریت مناط اعتبار است در صورتیکه نماینده فرماندار در اولین جلسه کمیسیون شرکت نکند فرماندار می‌تواند نماینده دیگری برای شرکت در کمیسیون معرفی نماید.

تبصره ی۲- در صورتیکه مؤدی نتواند در اولین دعوت در جلسه کمیسیون حضور بهم رساند باید مراتب را کتباً به اطلاع کمیسیون برساند در این صورت کمیسیون روز دیگری را برای طرح پرونده که فاصله آن از اولین جلسه بیشتر از پانزده روز نخواهد بود در ذیل نامه مؤدی تعیین و در جلسه مذکور ولو بدون حضور مؤدی اقدام بصدور رأی خواهد کرد.

تبصره ی۳- در صورتیکه کمیسیون حل اختلاف مالیاتی برای صدور رأی رسیدگی و تحقیق بیشتری را لازم بداند ضمن صدور قرار لازم تاریخ تشکیل جلسه مجدد را که از یکماه نباید تجاوز کند فی المجلس تعیین و به امضاء مؤدی و یا نماینده تام الاختیار او (در صورتیکه در جلسه

حاضر باشد می رساند. در این صورت عدم حضور مؤدی یا نماینده تام الاختیار او در روز مقرر مانع رسیدگی و صدور رأی نیست.

ماده ی۷- در صورتیکه بابت مالیات به یک مؤدی و موضوع مشخص و سال معین که قبلا قطعی شده است رأی قطعی از مراجع مالیاتی صادر و ابلاغ شده باشد در صورتیکه در مراجع صلاحیتدار قبلی نسبت بمورد اظهار نظر قطعی نشده باشد بتقاضای مؤدی پرونده با احضار مؤدی در کمیسیون تشخیص موضوع ماده ی۲۶۹ قانون مالیاتهای مستقیم ارجاع می‌گردد و هرگاه صحت ادعای مؤدی مورد تأیید کمیسیون قرارگیرد رأی مؤخر ابطال و مالیات قطعی شده اولیه مورد رأی قرار خواهد گرفت کمیسیون صلاحیتدار برای رسیدگی به این گونه پرونده‌ها درمورد مؤدیان دارائیهای تابع پیشکاری کمیسیون متشکل در تهران است رأی کمیسیون در این مورد قطعی و غیر قابل اعتراض خواهد بود.

تبصره ی۱- مفاد این ماده شامل مالیاتهائیکه کلا وصول یا تقسیط شده است نخواهد بود.

تبصره ی۲- آراء صادره از کمیسیونهای تشخیص که در اجرای این ماده صادر می‌شود نباید کمتر از مبلغ مورد قبول یا وصول شده از مؤدی نسبت بهر سال مالیاتی باشد.

ماده ی۸- بقایای مالیاتیکه ظرف ۳ سال از تاریخ اجرای این قانون نسبت به آن رأی کمیسیون حل اختلاف مالیاتی صادر نشود قابل مطالبه نخواهد بود.

تبصره- حکم بند ۳ ماده ۳۰۱ در مورد مأموران مالیاتی که براثر مسامحه و غفلت آنها مالیات موضوع این قانون مشمول مرور زمان و غیر قابل مطالبه گردد جاری خواهد بود.

ماده ی۹- درموارد زیر جریمه مالیاتی بخشوده خواهد شد:

۱- در صورتیکه ظرف ۶ ماه از تاریخ اجرای این قانون مالیاتهائیکه قبلا بمرحله قطعیت رسیده نقداً پرداخت یا قرار تقسیط با اداره دارائی گذارده شود.

۲- در صورتیکه مالیات موضوع ماده ی۲ تا تاریخ سررسید مقرر پرداخت یا قرار تقسیط با دارائی گذارده شود.

۳- درسایر موارد در صورتیکه مالیات مورد رأی کمیسیون حل اختلاف مالیاتی ظرف دو ماه از تاریخ ابلاغ رأی پرداخت یا قرار تقسیط با اداره دارائی گذارده شود.

تبصره ی۱- درصورت تأخیر در پرداخت هر یک از اقساط بدهی مؤدی حال می‌شود و از بخشودگی جریمه موضوع این ماده استفاده نخواهد شد.

تبصره ی۲- مؤدیان مالیات قطعی شده خود را تا تاریخ اجرای این قانون پرداخت نموده یا در مهلت مقرر در بند ۱ این ماده بپردازند در صورتیکه حداقل ۵۰ درصد سهم الارث آنان ملل مزروعی مشمول قانون اصلاحات ارضی بوده است از پرداخت زیان دیر کرد نیز معاف خواهند بود آن قسمت از زیان دیر کرد که قبل از تاریخ اجرای این قانون پرداخت شده قابل استرداد نیست.

ماده ی۱۰- مفاد ماده ۲۱۰ قانون مالیاتهای مستقیم نسبت به مالیات ارث که تاریخ فوت مورث قبل از اجرای قانون مذکور می‌باشد قابل اجراء خواهد بود.

ماده ی۱۱- این قانون از تاریخ بموقع اجراء گذارده می‌شود و کلیه قوانین و مقررات مغایر با آن ملغی می‌گردد.

رئیس کمیسیون دارائی- بدرصالحیان

گزارش شور اول از کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری بمجلس شورای ملی

کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری با حضور آقای دکتر آموزگار وزیر دارائی لایحه دولت راجع بمالیات بر درآمد را مطرح و موارد مربوط را مورد رسیدگی قرار داد و گزارش کمیسیون دارائی در این مورد تأیید و تصویب نمود.

اینک گزارش آن را بمجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری سید علی صائب

گزارش شور اول از کمیسیون دادگستری بمجلس شورای ملی

کمیسیون دادگستری باحضور آقای قوام صدری معاون وزارت دارائی لایحه دولت راجع بمالیات بر درآمد را مطرح و مواد ارجاعی بکمیسیون دادگستری را بشرح مندرج در متن لایحه تصویب نمود. اینک گزارش آن را بمجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد. مخبر کمیسیون دادگستری- رضا مجد

تقدیم چهار فقره صورت ریزدیون سازمانهای دولتی بوسیله آقای معاون وزارت دارائی

نایب رئیس- آقای قوام صدری فرمایشی دارید بفرمائید.

قوام صدری- (معاون وزارت دارائی)- با اجازه مقام محترم ریاست بطوری که خاطر نمایندگان محترم مستحضر است بموجب تبصره ی۴ قانون بودجه سال جاری دیون سنواتی وزارتخانه‌ها همیشه بایستی پس از تأمین اعتبار و با تصویب کمیسیون بودجه تعیین شود چهار فقره صورت ریزدیون سنواتی مربوط به بنگاه خالصجات، سازمان اوقاف، ثبت اسناد و املاک و انستیتو بررسی آفات نباتی و بیماریهای گیاهی تقدیم مقام ریاست می‌شود که به کمیسیون ارجاع شود.

نایب رئیس- به کمیسیون بودجه ارجاع می‌شود.

۶- مذاکره در گزارش شور اول کمیسیون دارائی راجع به مالیاتهای مستقیم

نایب رئیس- کلیات لایحه مالیات بر درآمد مطرح است آقای معتمدی بعنوان مخالف صحبت می‌کنند بفرمائید.

معتمدی- عرایض بنده درباره این لایحه جدید مالیات بر درآمد بعنوان مخالف است و مخالفت بنده نیز اصولی است و ارتباطی با دستگاه وزارت دارائی یا شخص وزیر دارائی ندارد بطور کلی بنده با این سیستم مالیات گرفتن مخالف هستم و دلایلی هم دارم که الآن خدمت نمایندگان محترم و جناب آقای وزیر دارائی عرض می‌کنم البته زحمتی کشیده‌اند لایحه مفصلی تهیه کرده‌اند و قابل تقدیر است از این جهت که زحمتی کشیده‌اند مخالفت بنده دلیل بر این نیست که مبادا سوء تفاهمی ایجاد بشود که نباید مالیات پرداخته شود پرداخت مالیات یک فریضه ملی است و بر عهده کلیه آحاد و افراد مملکت که مشمول پرداخت مالیات می‌شوند واجب و لازم است که مالیاتشان را بموقع بپردازند اما باید ببینیم چرا مردم اغلب از دادن مالیات امتناع می‌کنند علتش چیست وقتی مأمورین بدفاتر بازرگانان مراجعه می‌کنند ملاک عملشان معاملاتی است که در دفاتر صورت گرفته نه درآمد فرض بفرمائید یک بازرگانی پنج میلیون تومان در سال معامله کرده است اینها روی پنج میلیون تومان می‌گویند باید مالیات بدهی اما اگر این بازرگان در این پنج میلیون تومان احیاناً یکی دو میلیون تومان هم ضرر کرده باشد مأمورین ضرر را قبول نمی‌کنند و این از عجایب است در صورتیکه مالیات را باید از درآمد بگیرند نه از ضرر اغلب از دفاتر بازرگانان هست که در آن دفاتر مخارجی می‌کنند مثلا پولی برای مبارزه با بیسوادی می‌دهند پولی برای سیل زدگان می‌دهند به منشی‌ها و خدمه تجارتخانه خودشان پولی می‌دهند ولی مأمورین این هزینه‌ها را قبول نمی‌کنند در صورتیکه اینها اینهم یک نوع خرجی است و مأمورین باید باین مطلب توجه بکنند (حاذقی- در این لایحه پیش بینی شده) (خواجه نوری- اتفاقاً در این قانون پیش بینی شده و تمام این پولها جزو هزینه هائی است که قابل قبول است و پیش بینی شده) (کسرائی- فصل معافیت را بخوانید پیش بینی شده است) بنده دلیل عدم تمایل مردم را توضیح دادم علتش همین چیزها است که عرض کردم آقای حاذقی ما که نباید خودمان را گول بزنیم الآن اگر اعلام شود که می‌خواهد فلان جا مسجد ساخته شود و دو میلیون تومان پول لازم است مردم با رضا و رغبت می‌دهند

اینطور نیست؟ بله اما مالیات را اینطور نمی‌دهند و تصدیق بفرمائید که مأمور یک پیش آگهی می‌فرستد به مبلغ صد هزار تومان یکی دو ماه بعد تبدیل می‌شود به ده الی بیست هزار تومان چرا اینطور می‌شود علتش چیست؟ (خواجه نوری- این معایب گذشته است و در این قانون پیش بینی شده است) اینها مسائلی است که همه ما می دانیم مردم کوچه و بازار هم می دانند (حاذقی- فلسفه قانون همین است) (دکتر اسفندیاری- اجازه بفرمائید کسیکه بعنوان مخالف صحبت می‌کند صحبتش را بکند بعد هر کسی می‌خواهد برود پشت تریبون جواب بدهد) آقای دکتر اسفندیاری بگذارید هر چه می‌خواهند بگویند مثلا در این لایحه آنچه که نوشته شده جریمه است که برای مؤدی قائل شده‌اند اما برای یک مأموری که تخلف می‌کرد و پیش آگهی نابجا صادر می‌نمود و بعد همان پیش آگهی نابجا بنحوی از انحاء منتفی می‌شد چه مجازاتی نمودید (بدرصالحیان- مثل اینکه لایحه را نخوانده‌اید) برای این قبیل مأمورین که پیش آگهی‌های نابجا صادر می‌کنند و کسبه و پیشه وران و بازرگانان و مردم را مورد آزار و ایذاء قرار می‌دهند مجازاتهای خیلی سخت باید قائل شد (دکتر رمضانی- کاملا بجاست و حرف شما صحیح است) مردم می‌گویند این مالیاتها اغلب بمصرف واقعی نمی‌رسد و درست هم می‌گویند مبالغی از وجوه در دستگاههای دولت حاتم بخشی می‌شود که نباید بشود و بسیار نابجا است (مهندس صدقیانی- پس اینهمه آبادی‌ها از چه محلی می‌شود ؟) مأموری را که در جائی دیگر حقوق دارد و کار می‌کند روی اصول دوستی و رفیق بازی بر می‌دارند و می‌گذارند در یک مقام دیگر و حقوق سه هزار تومان را می‌کنند ده هزار تومان (حاذقی- اینطور نیست) اینطور نیست که مأموریت می‌دهند می رود فلان مملکت برای مطالعه این کارها را نکرده‌اند؟ این کارها را کرده‌اند و نباید بشود این پولی که دینار دینار از مردم می‌گیرند باید دقیق و دینار دینار خرج بشود از روستائی پنج قران پنج قران بابت معاینه می‌گیرند روستائی که پول ندارد و شاید برایش پرداخت دوقران مشکل باشد می‌گویند پنج قران بده تا معالجه ات بکنیم و یک قرص آسپیرین می‌دهند که ارزشی ندارد و یک ویزیت می‌کنند و این بیچاره باید پنج قران بدهد ولی یکمرتبه هیجده هزار تومان پول پذیرائی برای فلان وزیر می‌دهند در فلان مهمانی آقای حاذقی این اعمال صحیح نیست (حاذقی- اطرافیان این چیزها را می‌گویند این حرفها را نزنید باید مطالب مستند باشد) مستند همین است که عرض می‌کنم پنج قران پنج قران می‌گیرند و هیجده هزار تومان هیجده هزار تومان خرج می‌کنند آقای حاذقی می‌خواهید بیش از این پرده دری بکنم؟ (حاذقی- باید بفرمائید که آقای وزیر جلوگیری کنند) بنده پیشنهادی در این باره دارم و آن اینستکه بطور کلی مالیات باید صنفی وصول شود و باید دست مأمور را از دامن مؤدی قطع کرد باید بین مأمور و مؤدی رابطه ئی نباشد و این کار راه دارد، چاره دارد قبلاً هم شده منتهی روی یک اشتباه نتیجه خوب نگرفته‌اند ولی الآن بنده پیشنهادی دارم که راه این کار بسیار ساده است و مخارج دولت بسیار کم می‌شود و از وجود اینهمه مأمور و ممیز و کمیسیونها راحت می‌شوند درآمد دولت هم تضمین می‌شود دو برابر آنچه که وصول می شده باروش صنفی وصول و براحتی در خزانه دولت ریخته می‌شود آقایان اطلاع دارید که پیشه وران تعدادشان بیش از سایر مالیات دهندگان مملکت است یعنی اگر بازرگان و طبیب وزارع و استخراج کننده معادن و امثال اینها را هم اینها هستند و بیش از همه مالیات پرداخت می‌کنند مالیات بایستی بطور صنفی وصول بشود مثلا فرض بفرمائید صنف زرگر در سال گذشته پانصد هزار تومان مالیات پرداخت کرده وزارت دارائی طبق صورت و آمار صحیحی که دارد به این صنف می‌گوید صنف شما باید پانصد و پنجاه هزار تومان مالیات بدهد صنف زرگر هیأت مدیره صالحی از خودشان انتخاب می‌کنند و این مالیات را بین خودشان سرشکن می‌نمایند و به نسبت درآمدی که هرزرگری داشته ازش مالیات اخذ می‌کنند و مالیات دهنده یعنی مؤدی مستقیماً به صندوق دارائی می‌دهد (دکترسعید- اینکه

مالیات لاتاری می‌شود) این موضوع به این ترتیب است اولا پیشه وران و کسبه خود بهتر می دانند که چه کسانی بینشان استفاده برده‌اند و چه کسانی هم هستند که ضرر کرده‌اند و مالیات را هیئت مدیره صنف به نسبت درآمد تعیین و وصول می‌نماید در صورتیکه الان دارائی از کسانیکه سال گذشته احیاناً ضرر کرده‌اند یا گرفتار حریق و سرقت و سیل و ضرر شده‌اند مالیات می‌گیرد و می‌گوید ما اینها را نمی دانیم شما مالیات سال گذشته تان ده هزار تومان بوده است امسال باید با ده درصد اضافه مالیات بدهید اما پیشه وران می دانند فلان آقا یا افلان کاسب در سال جاری صدهزار تومان کاسبی داشته سود هم کرده می‌گویند شما باید به نسبت درآمد مثلا پانزده هزار تومان مالیات بدهید و آن کاسبی که سال گذشته ضررداشته و همه صنف او را می‌شناسند برای رعایت حال او و برای اینکه این کاسب از بین نرود وزندگیش به سیاهی کشیده نشود می‌گویند که شما نباید امسال چیزی بدهی و یا حداقل هزار تومان بدهی (حاذقی- این مسئله دقیق است به این ترتیب که نمی‌شود حل کرد) عده‌ای از پیشه وران هستند که در بازارها راست راست راه می‌روند و روزی هزار تومان و یا بیشتر و کمتر کاسبی می‌کنند اینها دلالهای بازار هستند (دکتر سعید- صحیح است) ولی جناب آقای وزیر دارائی اینها اسمشان در دفاتر دارائی شما نیست (یکنفر از نمایندگان- بتدریج اصلاح می‌شود) بله اما بتدریج هم از بین می‌روند (قراچورلو- خدا نکند) این کار باید اصلاح بشود اینها مطلقاً اسمشان در دفاتر دارائی نیست در صورتی که کسانی هستند که یک دکه‌ای دارند محقر با یک عواید بسیار ناچیز به اصرار و اجبار به این افراد می‌گویند باید مالیات بدهی ولو اینکه درآمد هم نداشته باشد پولی بهر صورت از او خواهند گرفت ولی پیشه ور می داند چه کسی در داخل صنفش درآمد داشته چه کسی ضرر داشته و این رویه را تمام پیشه وران استقبال و تقاضا کرده و می دانند که چه نوع باید مالیات بدهند و تضمین می‌کنند که آنچه درآمد دولت از مالیات بر درآمد بوده این را باضعاف مضاعف تحویل بدهند (پروین- اگر ندادند چه کنیم ؟) برای انجام این رویه مقررات و جرائمی قائل می‌شوند و به این طریق مالیات بهتر وصول و بخزانه دولت تحویل می‌شود بنابراین با یک چنین طریقی مالیات دولت خیلی خوب وصول می‌شود و به صندوق دولت می‌رود این مطالب را در سال ۱۳۴۳موقعی که جناب آقای هویدا وزیر دارائی بودند بتفصیل شرح دادم و ایشان در جوابیکه به بنده دادند اینجا فرمودند که ((جناب آقای معتمدی نظریاتی فرمودند که مسلماً در موقع تحریر قانون مالیات در نظر گرفته خواهد شد و با خود ایشان صحبت خواهیم کرد)) متأسفانه صحبتهائی که اینجا می‌شود بر اساس مطالعه است و تقریباً می‌شود گفت که نظرات مردم و مطلعین است ولی بآنها توجهی نمی‌شود این حرفی است که وزیر دارائی آن روز گفته و امروز هم نخست وزیر مملکت هستند بابنده که صحبتی نشده با بازرگانان هم صحبتی نشده (کسرائی- شما از کجا می دانید) دلیلش هم این است که پیشه وران همین تقاضا رامصراً دارند بازرگانان هم اعتراض کردند مأمورین هم دلشان می‌خواهد این جریان ادامه پیدا کند (مکی فیصلی- صحیح است) جناب آقای دکتر آموزگار هم که واقعا مرد فاضل و تحصیلکرده‌ای هستند نه خودشان کاسب و پیشه ور و بازرگان بوده‌اند نه پدربزرگوارشان از جریان کسب و پیشه وری وطرز مالیات و پرداخت مالیات و وصول مالیات‌ها و این تماسهای زیر جلکی که مأمورین با کاسبها می‌گیرند اطلاعی دارند (دکترسعید- مگر وزیر دارائی باید همیشه از طبقه پیشه وران باشد؟)حقاً می‌بایستی اطلاعات عمیقی در این مورد داشته باشند این گناه ایشان نیست ایشان مرد درستکار و دانشمندی هستند من بایشان اعتماد دارم ولی ایشان بامور کسب وارد نیستند اطلاع دارید آقا؟ (اشاره به آقای وزیر دارائی) خودتان صریحاً بفرمائید که ندارید بنابراین بنده با این طرز وصول مالیات که بین مؤدی و مأمور یک رابطه نزدیک و مستقیم برقرار باشد مخالفم و اینجا صریحاً عرض می‌کنم که شما با این قوانین مفصل و با این جرائم غلاظو شداد که اینجا تعیین کرده‌اید بازهم توفیق حاصل نمی‌کنید مگر این که یک چاره‌ای بیاندیشید و یک راه جدید و نوئی بیابید که وضع سابق راتغییر بدهد امید است این عرایض مورد توجه واقع شود.

پروین- اجازه بفرمائید بنده توضیحات مختصری می‌دهم.

نایب رئیس- موافق هستید؟

پروین- بنده موافقم.

نایب رئیس- عده‌ای از آقایان همکاران که موافق اسم نوشته‌اند خواسته‌اند عده‌ای که مخالف هستند صحبت کنند تا یاد داشت کرده بعد جواب بدهند.

دکترجعفری- برخلاف آئین نامه است.

فیلکس آقایان- آئین نامه مقرر داشته یک مخالف و یک موافق صحبت کنند.

نایب رئیس- آقای پروین بفرمائید.

فضل الله پروین- بنده از جهت موافق صحبت می‌کنم که قصد نداشتم در این موقع عرایضی بکنم در هنگامی که مواد مطرح است نظراتی دارم که بموقع پیشنهاد می‌دهم و امیدوارم که مورد توجه بشود زیرا همه در جهت پیشرفت است اما چیزی که بنده را وادار کرده مزاحم بشوم فرمایشات جناب آقای معتمدی بود و آن اینکه ایشان کتابهای قدیم را خیلی زیاد مطالعه کرده‌اند و رفته‌اند روی مالیاتهای صنفی برای تنظیم قوانین مالیاتی بقدری اطلاعات وسیعی لازم است که از روی این کتابهای قدیم نمی‌شود عمل کرد در کتابهای قدیم که مثلا نوشته شده که شاه عباس شبها پوستین می‌پوشید و گردش می‌کرد ویک بررسی در امر کسب و دکان‌ها می‌کرد و امور مملکتی را مطالعه می‌نمود شاید اینطور بوده و شاید اینها افسانه است که می‌نویسند وقتی که عبور می‌کرد از یک راسته بازاری دید که نجاری مشغول نجاری است و یک تکه چوب را می‌برد (معتمدی- قصه می گوئید یا نظر موافق در لایحه مالیات می‌دهید این حرفها چیست ؟) این همان است که مأخذ استخراج شما است بله نجار چوبی را برداشت و اره کرد دید کوتاه است و چون نمی‌توانست آن را برداشت و اره کرد دید کوتاه است و چون نمی‌توانست آن را بلند کند کنار گذاشت و یک تکه چوب دیگری برداشت شاه عباس از آنجا گذشت و بدکان کفاشی رسید دید یک تکه چرم را پهن کرده و می‌برد وقتی برید دید کوتاه آمد و نمی‌تواند بدوزد انداخت در آب و یا مشته‌ای که داشت روی آن کوبید و البته چرم خاصیت آلاستسیته دارد و کش می‌آید و کارش تمام شد و شاه عباس برگشت دربار (معتمدی- مجلس که جای قصه گفتن نیست) (قراچورلو- می‌خواهند نتیجه بگیرند) (معتمدی- مجلس وقتش ارزش دارد ایشان از کتابهای قدیمی و قصه صحبت می‌کند) بله شاه عباس وقتی دید چوب بلند نمی‌شود ولی چرم کشیده می‌شود آن وقت حکم داد مالیات نجار را بکشند روی مالیات کفاش این مالیات صنفی که فرمودید تقریباً اینطور است (معتمدی- نظر شما اینطور است اشتباه می فرمائید آقای پروین) اگر اجازه بدهید در این دوره ما اینجا نشسته‌ایم کارهای بزرگی کرده‌ایم و برای مردم این مملکت می‌خواهیم باز هم کارهای اساسی بکنیم ما سالهای متمادی است در مملکت دچار عوارض و بیچارگی قانون مالیات هستیم بنده در این کار وارد بودم مأمور قدیم وزارت دارائی هستم و می دانم چه مشکلاتی در کار است و میدانم با چه قوانینی با مردم رفتار می‌کنند آنقدر بخشنامه‌ها آمده بود و دچار مضیقه می‌شوند که مأمورین مالیات هم نمی‌دانستند چه بکنند حالا بعد از رفرم هائی که حتمی و قطعی برای کشور ماست یکی تهیه قانون بسیار جامع و کاملی است برای وصول قدیمی که توی کتابها نوشته‌اند مالیاتهای صنفی بگیریم اگر مالیات را بخواهیم صنفی بکنیم همان کسانیکه می‌گویند ما مالیات خودمان را خودمان جمع می‌کنیم و می‌دهیم نمی شود بکار آنها اطمینان کرد و این مالیات را در عهده آنها گذارد از کجا اطمینان دارید که آنها بتوانند عدالت کامل را رعایت بکنند و ممکن است از بعضی افراد صنفشان و از اقوام خودشان کم بگیرند (صحیح است) منظورم این است که مالیات را نمی‌شود گذاشت روی خیال یا (روستا- جناب پروین اینطور نیست اصناف امتحان خودشان را داده‌اند) بگذاریم برای صنف کفاش و یا برای صنف نجار من استدعایم از آقایان محترم این است که ما امروز مشغول یک کار فوق العاده مهم هستیم یعنی می‌خواهیم برای کشورمان پایه

و اساس یک قانونی را بگذاریم که سالها پردوام باشد بخدای واحد بقدری این کار دقیق است و مسئولیت وجدانی و مسئولیت ایمانی دارد و همینطور ما وظایفی را بعهده داریم که آن وظائف خیلی سنگین است که می‌بایست از یک طرف متوجه خزانه دولت باشیم که عایدات را وصول کنیم و از یک طرف هم بایستی مواظب تمام افراد این مملکت و عموم طبقات کشور باشیم که بدانیم مثلا پیشه ور چگونه اشخاصی بودند که اینجا عوایدی بسیار در این کشور داشتند و مالیات حقه خود را نمی‌دادند این از برای نقص قوانین بود حالا ما اگر دقت بکنیم در اینجا موادی را پیشنهاد کنیم یا اصلاحاتی بکنم که در جهت این منظور باشد که هم خزانه ما عایدانی داشته باشد هم عدالتی برقرار باشد می‌توانیم بگوئیم خدمت کرده‌ایم و عدالت را برقرار کرده‌ایم وظیفه مان را انجام داده‌ایم واله اگر بگوئیم یک چیزهائی را که در کتابهای قدیمی باشد جناب آقای معتمدی به جنابعالی عرض می‌کنم این پسندیده امروز نیست که ما اشخاصی از اصناف بیاوریم و از آنها تعهد بگیریم مثلا صنف حلبی ساز صنف نجار صنف خیاط و اینها در داخل خودشان یک شلوغ بازی هائی می‌شود و بعداً مسائلی پیش خواهد آمد که ما پشیمان می‌شویم که چرا چنین کاری کردیم بنده بیش از این عرضی ندارم و میدوارم که دقت‌های بیشتری در مورد آن بکار ببریم (دکتر اسفندیاری- نظر حضرتعالی این است که چطور بگیرند ؟) اینطور نیست که الان پشت تریبون بگویم این مطلب یک فراز و یک مطلب و یک بحثی نیست این بایستی خیلی دقیق باشد و جای بحثش هم این جا نیست (دکتر اسفندیاری- پس پیشنهاد تقدیم می‌کنید) بنده شاید بیشتر از صد پیشنهاد دارم از جهت تنظیم و از جهت تکمیل و از جهت تسریع این قانون و اگر امکان داشته باشد برای رفع معایبی که بنظر بنده رسیده است امیدوارم که ما این قانون را بتوانیم پایه اصلی و مأخذ اصلاحات کلی قرار بدهیم و در جهت اصلاحات آنچه که بنظر می‌رسد آن را بتوانیم پیشنهاد بدهیم و اصلاحاتی بکنیم تا بخواست خداوند قانون جامعی در مملکت باشد که بعدها اینقدر هرج و مرج که در اساس وصول مالیاتی ماست برطرف بشود انشاءالله (احسنت- احسنت)

نایب رئیس- آقای دکتر مبین بفرمائید.

دکتر مبین- بنده می‌خواستم خواهش کنم قبلا جناب آقای وزیر دارائی در مورد اساس مقررات جدید مالیاتی و در مورد اخذ مالیات واینکه مفاد قانون لایحه جدید مالیاتی با توجه بکدام یک از پایه‌ها و موازین اقتصادی تنظیم گردیده توضیحاتی بدهند مثلا راجع به جلب سرمایه‌های خارجی چه موادی پیش بینی شده است و یا اینکه معافیت‌ها بر چه اساسی است و بعقیده دولت سنگینی بار مالیات باید بردوش کدام طبقه از مردم باشد و اینکه در تنظیم لایحه از نظر متخصصین استفاده شده یا خیر توضیحاتی بدهند تا بنده هم عرایضی بکنم.

نایب رئیس- آقای دکتر آموزگار بفرمائید.

دکتر آموزگار- (وزیردارائی)- بنده قصد داشتم پس از خاتمه فرمایشات نمایندگان محترم عرایضی بکنم ولی چون جناب آقای رئیس فرمودند بنده مختصراً عرایضی می‌کنم هنگام تقدیم لایحه هم بعرض نمایندگان محترم رساندم که هدفهای اصلی تیظیم و تدوین این لایحه و تقدیم به مجلس شورای ملی در پنج قسمت خلاصه می‌شود هدف اولی و اصلی ما در تهیه و تنظیم این لایحه افزایش تولیدات این مملکت است بدلیل اینکه اگر بخواهیم با افزایش تولیدات این مملکت است بدلیل اینکه اگر بخواهیم با افزایش جمعیت و توسعه روز افزون مملکت که خوشبختانه سال گذشته رشد اقتصادی ۱۰% تحصیل کردیم از تورم جلوگیری بکنیم مجبوریم که تولیدات مملکت را چه در قسمت کشاورزی و چه در قسمت صنعت اضافه بکنیم (صحیح است) و بهمین مناسبت استخوان بندی این لایحه طوری تنظیم شده که کسانیکه در کار تولید فعالیت می‌کنند معافیت‌های لازم درباره شان برقرار شود تا بتوانیم به آنها کمک کنیم هدف دوم که ارتباط مستقیم با هدف اول دارد ایجاد کار است در مملکت همانطوری که در حدود پانصد تا ششصد هزار نفر اضافه می‌شود و اگر فقط فکر کنیم که برای نیمی از این افراد

در سال کاری تهیه کنیم در دوره برنامه پنج ساله چهارم که بزودی تقدیم مجلس می‌شود باید یک میلیون و چهارصد هزار شغل جدید تهیه شود و گمان می‌کنم تصدیق می فرمائید که دستگاههای دولت نمی‌توانند به تنهائی اینکار را بکنند (صحیح است) بالنتیجه باید بخش خصوصی بفعالیت بپردازد که ایجاد این یک میلیون و چهارصد هزار شغل جدید برای مملکت میسر بشود (احسنت) هدف سوم از این لایحه ایجاد تساوی و برابری افراد مملکت در برابر قوانین مالیاتی است یعنی اگر در گذشته به اشتباه افرادی از معافیتهائی استفاده می‌کردند و در مقابل قانون با اتباع دیگر مملکت تساوی و برابری نداشتند این تبعیض‌ها برطرف شده و این اصل کلی است که گمان می‌کنم خود جناب آقای دکتر مبین بیشتر از بنده اطلاع داشته باشند که هر فردی وتبعه هر مملکتی که از مزایای آن مملکت استفاده می‌کند موظف بپرداخت مالیات است (صحیح است) منتهی از یک حداقل بخشش استفاده می‌کند برای اینکه کمکی به طبقه پائین بشود و این هدف در این لایحه در نظر گرفته شده اصل چهارمی که منظور شده است برطرف کردن پیچیدگیهای قوانین و مقررات مالیاتی است که در حال حاضر برقرار است و یک قسمت از اساس فرمایشات جناب آقای معتمدی را تشکیل می‌دهد اولین قانون مالیات بر درآمد ما در زمان مرحوم داور در۱۳۱۲به تصویب رسیده و از آن تاریخ تا به امروز قوانین مختلفی به تصویب قوای مقننه رسیده و متأسفانه در هر یک از قوانین بعدی نوشته‌اند موادی که مغایر این قانون باشد از درجه اعتبار ساقط است در نتیجه هم مؤدی و هم مأمور موظف است تمام قوانین و مقررات مالیاتی را از ۱۳۱۲ تا آخری که در سال ۱۳۴۴ به تصویب همین مجلس رسیده همیشه مطالعه بکند و در خاطر داشته باشد (خواجه نوری- و غالباً مقررات منسوخ اجرا می‌شود) صحیح است و در بعضی جریانات تناقضاتی دیده می‌شود که باعث پیچیدگی کار می‌شود و برای اولین بار ملاحضه می‌شود که در ماه آخر لایحه نوشته شده است با تصویب این لایحه کلیه قوانین و مقررات مالیاتی قبلی ملغی است یعنی مؤدیان و مأمورین مالیاتی در مملکت فقط با این لایحه سروکار دارند و لاغیر (پروین- این یکی از محاسن این قانون است) و فکر خودمان هم همین بود که از این به بعد کسی نتواند یک مؤدی را مراجعه بدهد به قانون ۱۳۱۲ و یکی را به قانون ۱۳۴۱ و این مؤدی گیج بشود و نداند که به کدام قانون مراجعه بکند و نداند که کدام قانون ناظر و حاکم است ولی از این به بعد همین لایحه ایست که خدمتتان تقدیم شده و این لایحه هم که ملاحضه فرمودید فصول دارد و اگر یک کسی در کشاورزی فعالیت می‌کند آن فصل مخصوص خودش را که فرض بفرمائید ده صفحه است یا بیست ماده است آن را اگر بخواند و بداند کافی است و می‌تواند از خودش دفاع کند و لزومی ندارد از ۳۳۳ ماده اطلاع داشته باشد هدف آخری یعنی پنجمین هدف این لایحه ایجاد درآمد برای مملکت است و اینجا خواستم یادآوری کنم که هدف اصلی این نبوده که خدای نخواسته ما می خواسته‌ایم مالیاتهای گزافی بگیریم که درآمدی برای خزانه مملکت بشود و یا لایحه‌ای بیاوریم که تصور برود که می‌خواهیم مالیاتهای فوق العاده‌ای از مردم وصول کنیم بطوریکه ملاحظه فرموده‌اید نرخ مالیاتی از قوانین فعلی معادل پنجاه درصد پائین تر آمده و هم در مقابل قوانین مشابه با قانون فعلی این بطور خلاصه هدفها و اصولی بود که آقای دکتر مبین می‌خواستند بعرضشان برسانم (احسنت احسنت)

نایب رئیس- آقای دکتر مبین بفرمائید.

دکتر مبین- البته آقایان و خانمها مستحضر هستند که بنده عضو کمیسیون دارائی هستم ولی در مسافرت بودم و موقعی که این لایحه مطرح بود شرکت نداشتم و وقتی برگشتم چند روز بیشتر وقت نداشتم که راجع به این لایحه دقت بیشتری کنم و این مختصری که بنده توانستم در ظرف چند روز متوجه بشوم بعرض می رسانم بنده با این لایحه اگر بخواهد با این فرم تصویب بشود مخالفم البته مخالفت بنده بزعم جناب آقای وزیر آب و برق که فرموده‌اند مخالفین را منکوب می‌کنم این اندازه مخالفت بنده راجع به این لایحه وسیع نخواهد بود که داخل آن قرار بگیرم.

روحانی- چنین بیانی نفرموده‌اند که وکیلی

اگر با لایحه‌ای نظر مخالف داشته باشد منکوب می‌کنند

بدرصالحیان- در مجلس آزادی است هر کس هر نظری دارد راجع به لایحه می‌تواند بدهد.

دکترمبین- بنده از نظر شخص خودم گفتم.

خواجه نوری- اگر خاطرتان باشد ایشان گفتم کردند به مخالفان انقلاب ششم بهمن و تذکر می‌دهم بشما گفتند آنها را منکوب می‌کنند نه وکیلی که اینجا نظرش مخالف باشد.

دکترمبین- آقای خواجه نوری وکیل به وکیل نمی‌تواند تذکر بدهد ثانیاً بنده این مطلبی که عرض کردم ایشان مخالفین را توضیح نداده‌اند که چه اشخاصی هستند بنده بنیه ضعیفی دارم خواستم بگویم اگر مخالفت بنده داخل آن دایره مخالفت توسعه یافته باشد که ایشان فرموده‌اند بنده را مثقال کوب بفرمائید و منکوب نفرمائید (دکتر یزدان پناه- طبق آئین نامه وکیل هم از دستور نباید خارج شود) راجع باین لایحه که در کمیسیون دقت کافی شده یا نه بنده در مقابل همکاران محترم خودم را می‌بینم و زبانم کوتاه است ولی بنظر من دقت کافی نشده (خواجه نوری- جنابعالی در اروپا تشریف داشتید و سیاحت می‌کردید رسیدگی کافی شده است) بنده راجع به رسیدگی عرض نکردم بلکه عرض کردم دقت کافی نشده و دلایل را یکی یکی عرض می‌کنم اینجا از فرمایشات جناب آقای وزیر دارائی من استفاده می‌کنم فرمودند کمک شده است به عده‌ای برای افزایش تولیدات کشاورزی و صنعتی الآن چند سالی است که مرتباً قوانینی می‌گذرد برای کمک باشخاصی که در امور صنعتی سرمایه گزاری می‌کنند از محل پشتوانه اسکناس بانکی تأسیس شد و باین اشخاص مبلغی داده شد که تا امروز پس نداده‌اند و عده‌ای که پس داده‌اند حالا که مجدداً تقاضا می‌کنند بما وام بدهید بهشان نمی‌دهند عده‌ای که پس نداده‌اند و کلاه دولت را برداشته‌اند و دولت را توی چاله انداخته‌اند دولت مرتباً بهشان وام می‌دهد و مجدداً در حالیکه وامی را که بآنها داده شده مازاد بر قیمت آن کارخانه‌ای است که تأسیس شده حالا می گوئید آن اشخاصی که کلاه دولت را برداشته‌اند و خورده‌اند ده سال دیگر معاف باشند تحت چه عنوانی؟ تحت عنوان اینکه یک قندی روی این دوای تلخ کشیده‌اید بعنوان افزایش تولیدات صنعتی و کشاورزی شما به بینید چه اشخاصی از این استفاده خواهند کرد همان اشخاصی هستند که سالهای سال وام گرفته‌اند و بانکه‌های ما را تبدیل به بنگاه معاملات ملکی کرده‌اند و تمام سرمایه بانک‌ها معطل و حبس شده در مورد توقیف املاکشان و باینها شما می گوئید ده سال دیگر کمک وارفاق کنیم و معافیت بدهیم بچه مناسبت؟ باید لااقل این تبعیض را از بین ببرید تحت چه عنوان؟ تحت این عنوان که اشخاصی که وام گرفته ولی پس نداده حالا مجدداً ده سال دیگر مالیات ندهد نتیجه اش چه می‌شود نتیجه اش این است که کارخانه‌ای که الآن مقروض است رقابت می‌کند با آن کارخانه‌ای که قرضش را داده و خوش حساب بوده شما وقتیکه اورا کمک می‌کنید خوب او رقابت می‌کنید به اشخاصی که هیچ موقع از خودشان خوش حسابی نشان نداده اندو هیچ موقع منظورشان این نیست که مالیات دولت یا پولی را که از دولت یا بانکهای خصوصی قرض گرفته‌اند پس بدهند (معتمدی- اساساً پول هائی که بکارخانه‌ها پرداخت شده بمصرف ضروری کارخانه نرسیده و در خارج و اروپا بمصارف زائد رسیده است) دیگر از هدفهای اساسی لایحه جلب سرمایه است بنده صورتی آورده‌ام برای شما که ببینید با این کارهائی که می‌کنید با این فرمول‌های اقتصادی که ما انتخاب می‌کنیم نتیجه چه شده است نتیجه اش این است که در ظرف ۱۰ سال فقط ۱۶۰ میلیون تومان سرمایه خارجی بایران آمده این آماری است که داده شده و در روزنامه رسمی اطلاعات هوائی هم منتشر شده و یعنی ۱۹۰ میلیون تومان بوده و یک مقدار برگشته است بکشورهائی که سرمایه گزاری کرده‌اند ۱۶۰ میلیون تومان در ظرف ده سال یعنی سالی ۱۶ میلیون تومان حالا شما می آئید پایه مالیاتی را روی اساسی می‌گذارید که سالی ۱۶ میلیون تومان جمع کنید این صحیح نیست این هدفی که دولت داشته برای جلب

سرمایه استفاده صحیح از این هدف نکرده می‌بایستی فکری دیگر بکنید مطلب دیگر بارسنگین مالیاتها بموجب این لایحه بردوش طبقه دوم است شما طبقه سوم را که معاف کرده‌اید چون چیزی ندارد بدهد، کف دست موندارند، طبقه ثروتمند در کشاورزی و صنعت را هم بعنوان افزایش تولیدات کشاورزی و صنعتی تا ده سال معاف کرده‌اید می‌ماند فقط طبقه دوم و روز بروز به ثروت طبقه اول اضافه می‌کنید وطبقه دوم را تبدیل می‌کنید به طبقه سوم و به طبقه سوم هم در نتیجه فقر اضافه می‌شود این صحیح نیست و نمی دانم مطابق کدام اصل اقتصادی است این توضیحاتی که تا بحال داده شد بنظر بنده صحیح نیست مطلب دیگر راجع به معافیتها است بنده در بدو عرایضم مختصراً عرض کردم تشویقات فقط راجع به اشخاصی است که مرفه و ثروتمند هستند و قدرت پرداخت مالیات هم دارند (فخرطباطبائی- شرکتهای ساختمانی را هم معاف کرده‌اند) و شرکتهای ساختمانی را هم معاف کرده‌اند و تازه در همین معافیتها هم تبعیضات زیادی است مثلا راجع بشرکتهای سهامی با نام و بی نام شما وصول مالیات با نام را یک طور گرفته‌اید و بی نام را فرم دیگر شما فکر نمی‌کنید این سبب می‌شود که تمام شرکتهای بی نام که الان سرمایه شاه صرف مملکت می‌شود و شخصی می رفته سهم کارخانه‌ای را بی نام می‌خرید اگر دلش می‌خواست بانام می‌خرید لابد دلش نمی‌خواهد با نام بخرد وقتی شما مجبورش کردید که بانام بخرد و مالیاتش را ۵۰ درصد کردید او سرمایه اش را خارج می‌کند این را بنده نمی دانم مطابق کدام فرمول اقتصادی است کدام فرمول اقتصادی این را توجیه می‌نماید که سهم بی نام می‌بایست با سهم با نام از لحاظ پرداخت مالیات تفاوت داشته باشد تبعیضات دیگری هست مثلا در ماده دوم بند ۹و۱۰ مؤسسات خیریه عام المنفعه آنهائی که مسلمان هستند بشرطی معاف می‌شوند از حیث درآمدشان که از طرف دولت یا شهرداری نظارت بشوند اما آنهائی که مسلمان نیستند هیچ چنین شرطی نیست هیچ نگفته که دولت نظارت می‌کند که این درآمدی که دارد صرف امور تعلیم و تربیت و بهداشت می‌شود یا نه خوب آقا اگر قرار است که فقط درآمدهائی که صرف امور بهداشتی و تربیتی می‌شود معاف بشود در مؤسسات عام المنفعه، خوب، این مسلمان و غیر مسلمان هر دو یکی است شرط باید یکی باشد یعنی باید در کلیه این مؤسسات اعم از اسلامی یا اقلیتهای مذهبی این شرط شامل بشود که دولت در درآمد و هزینه اش نظارت بکند یا شهرداری‌ها چرا این تبعیضات باید در مورد معافیتها باشد البته بنده همانطور که عرض کردم زیاد وقت نداشتم که دقت بیشتری کنم و انشاء الله خود آقایان چون دقت بیشتری کردند متوجه خواهند شد مطلب مهمی که بنده می‌خواستم عرض کنم اینستکه سه دسته از مواد در این لایحه هست یکدسته اش مخالف قانون اساسی است و یکدسته از مواد هست که تأیید تصمیماتی است که قبلا برخلاف قانون اساسی گرفته شده یک دسته از مواد هم که بضرر مملکت است بنده یک مقداری از مواد را برای آقایان توضیح می‌دهم بیشتر از آن هم فرصت اینکه از توی این لایحه بیرون بیاورم نداشتم مثلا بنده یک یادداشت کرده‌ام بند۳ از ماده ی۴- درماده ی۴ می‌گوید:

درآمد مشمول مالیات عبارتست از فلان و فلان بعد در بند۳ می گوئید وسایر درآمدهای غیر نقدی که موضوعاً به پیشنهاد وزارت دارائی و تصویب هیئت وزیران بعنوان مزایا شناخته می‌شود معادل قیمت تمام شده بنابراین ما امروز می آئیم تصویب می‌کنیم درآمد مشمول مالیات را و ضمناً تصویب می‌کنیم که اگر در سال آینده یک مطلبی را هیئت وزیران داخل درآمد دانست مشمول مالیات بشود چرا؟ در صورتیکه در اصل ۹۴ قانون اساسی گفته است ((هیچ قسم مالیات برقرار نمی‌شود مگر بحکم قانون)) بنابراین ما امروز نمی‌توانیم بیائیم تصویب بکنیم که سال دیگر یک چیز دیگر را با مطالعه هیئت وزیران مشمول مالیات بردرآمد کنیم ماهر درآمد را می‌توانیم امروز مشمول مالیات بدانیم نه اینکه بحکم و بعهده هیئت وزیران بگذاریم که بعد بروند و مطالعه کنند و اگر لازم دانستند بنشینند تصویبنامه صادر کنند این مخالف اصل ۹۴ قانون اساسی است دیگر تبصره ۲ از ماده ی۳۳ است (بدرصالحیان- ماده ی۳۲ تبصره ندارد) ببخشید در ماده ی۳۳

می‌گوید: ((درآمد مشمول مالیات بر درآمد کشاورزی عبارتست از ۲۰ تا ۵۰ درصد قیمت کل محصول سالانه در فصل استحصال)) بعد گفته (خواجه نوری- چرا همین است) نسبت مذکور دراین ماده برای مناطق مختلف با توجه به نحوه کشت و عوامل مختلف کشاورزی بموجب آئین نامه‌ای است که از طرف وزارت دارائی و وزارت کشاورزی صادر می‌شود. شما امروز می گوئید که مالیات را تعیین می‌کنید مالیات تعیین می‌کنید مالیات از ۲۰ درصد تا ۵۰ درصد است و این را به نسبت مواردی معلق می‌گذارند می گوئید بعداً راجع بآن تصویبنامه صادر می‌شود چه مواردیست که شامل این ۲۰ درصد تا ۵۰ درصد می‌شود؟ این را بنظر من مجلس باید اظهار نظر بکند این را نباید معلق بتصویب هیأت وزیران بکنید دیگر درماه ۳۸ گفته است ((در مواردیکه محصول کشاورزی ناحیه‌ای بر اثر بروز آفت عمومی باحوادث دیگر تقلیل یا بدبنا به پیشنهاد وزیر کشاورزی و تصویب هیئت وزیران مالیات کشاورزی آن ناحیه کلا یا جزئاً بخشوده خواهد شد)) بنده قبول دارم ماده خوبی است بنده هم اشکالی نمی‌بینم ولی مخالف قانون اساسی است اصل ۹۸ را بنده می‌خوانم:

((اصل نودوهشتم- تخفیف و معافیت از مالیات منوط بقانون مخصوص است)) (حاذقی- این قانون مخصوص است که آورده‌اند) (خواجه نوری- برای همین هم اینجا آورده‌اند مطابق قانون) اجازه بدهید بنابراین ما نمی‌توانیم بگوئیم امروز تصویب بکنیم که درآینده هیئت وزیران این کار را انجام بدهد مشمول معافیت با تشخیص تفاوت دارد حالا آقای حاذقی تشخیص می‌دهند که ماده ی۳۸ با استفاده از اختیاری است که در اصل ۹۸ داده شده من خیال می‌کنم که اگر بنا باشد تخفیفی داده شود امروز باید تخفیف داده شود مثلا بگوئیم در مواردی که محصول کشاورز ناحیه‌ای در اثر بروز آفت خراب شد معافیت باید شاملش بشود منتهی از نظر اینکه این آفت لطمه زیادی بآن محصول زده و یا اینکه حوادث دیگری روی داده تشخیص را باید بگذاریم بعهده هیئت وزیران ولی مشمول معافیت را ما باید تصویب بکنیم و ما نمی‌توانیم بگذاریم چند سال دیگر هیئت وزیران تصویب بکنند (خواجه نوری- گزارش می‌دهند به هیئت دولت بوزیر کشاورزی که در یک منطقه آفت پیش آمده هیئت دولت هم تصویب می‌کند) بله حالا در شور دوم دقت بفرمائید و اصلاح بفرمائید عرایض بنده را بیطرفانه قضاوت بفرمائید مطلب دیگر در ماده ی۱۰۴ است ماده ی۱۰۴ ماده فوق العاده مهمی است می‌خوانم:

ماده ی۱۰۴- معافیت پنجاه درصد سود مذکور در ترازنامه در مورد کارخانجات صنعتی و تولیدی و شرکتهائی که برای استخراج و تصفیه و ذوب مواد معدنی تشکیل و تا تاریخ تصویب این قانون بموجب تصویبنامه‌های صادره مشمول معافیت مذکور شناخته شده‌اند و از وزارت اقتصاد پروانه یا کارت تأسیس و یا پروانه بهره برداری از معادن تحصیل کرده‌اند تا پنج سال از تاریخ تصویب این قانون بقوت خود باقی است.

اولا دراین ماده اشاره شده است که یک معافیت برای بعضی از کارخانجات بموجب تصویبنامه صادر شده گفته است ((تا تاریخ تصویب این قانون بموجب تصویبنامه‌های صادره مشمول معافیت مذکور شناخته شده‌اند)) این چیست مگر بموجب تصویبنامه هم می‌شود معافیت قائل شد اگر این معافیت براساس یک قانونی بود که آن قانون اجازه داده است که این اجازه را هیئت وزیران بصورت یک تصویبنامه‌ای صادر کند مسلماً در آنجا مدتش ذکر شده است شما بچه مناسبت از حالا تا چنجسال دیگر می‌خواهید اضافه کنید مگر نمی دانید این شامل تمام قرار دادهای نفتی ما می‌شود شما بچه مناسبت اضافه می‌کنید؟ در قرار دادهای نفتی شما آقایان قبول کرده‌اند در صفحه ۲۴ قرار داد ((طرف اول و طرف دوم و شرکت بنسبت سود ویژه حاصله از عملیات مقرر در این قرار داد و در اساسنامه طبق قانون مالیات بردرآمد ایران که در هر موقع قابل اجراء باشد مشمول پرداخت مالیات خواهند بود)) شما وقتیکه یک چنین ریشی دارید که مالیات بدهند (مهندس والا- باید استثناء بکنند) چرا باید استفاده نکنید و بخیال خودشان در ماده ۱۹۱ استثناء کرده‌اند ولی بنظر بنده آن استثناء شامل این نیست برای اینکه در ماده ۱۹۱ گفته است که قوانینی که می گذارنید ناقض قوانین قبلی مربوط به نفت و استخراج و تصفیه آن نیست

ناقض نیست یعنی چه یعنی آنها حاکم است ولی وقتیکه آن مقررات حاکم شد این ماده ۱۰۴ وارد است برآنها چرا؟ برای اینکه تا ۵ سال دیگر از تاریخ تصویب این قانون معافیتش ادامه پیدا می‌کند حالا شاید معافیتش تمام شده باشد شما به چه مناسبت ۵ سال دیگر اضافه می‌کنید؟ مطلب دیگر در ماده ۱۰۶ است بنده این ماده را می خواهنم چون گفته است که: ((جدول معافیتهای صنعتی بر اساس تأیید هیئت عالی برنامه و تصویب هیئت وزیران)) ماهر معافیتی می‌خواهیم قائل شویم باید امروز تصویب کنیم طبق اصل ۹۸ قانون اساسی نه اینکه معوق بگذاریم که هیئت عالی برنامه و هیئت وزیران تصویب بکنند این صحیح نیست طبق اصل ۹۸ ماکلیه معافیتها را می‌بایست قانون بگذرانیم و تصویب بکنیم دیگر تبصره ماده۱۱۰ است ماده ۱۱۰ می‌گوید: ((در آمد حاصل از مشاغل تعلیم و تربیت و امور فرهنگی و هنری و رشته‌های مختلف بهداشتی و درمانی بشرح زیر از پرداخت مالیات معاف است)) و در تبصره گفته است تشخیص استحقاق این معافیت با پیشنهاد وزارت آموزش و پرورش یا وزارت بهداری و تصویب هیئت وزیران است خوب اگر ما گفتیم اینها معافند پس دیگر تشخیص استحقاق چیست؟ مجلس طبق قانون اساسی اختیار دارد که عده‌ای را از مالیات معاف بکند ولی نباید بگوید شما معاف هستید بشرط اینکه هیئت وزیران تشخیص بدهد که شما استحقاق دارید خوب خود ما اینجا نشسته‌ایم که تشخیص بدهیم اینها استحقاق دارند یا نه و اگر استحقاق ندارند معافشان نمی‌کنیم طبق قانون اساسی این در اختیار ما است ما نمی‌توانیم بگوئیم اینها طبق نظر ما باید معاف شوند ولی شما تشخیص بدهید که اینها استحقاق دارند یا خیر این عمل صحیحی نیست و مخالف قانون اساسی است و اما ماده ۱۳۰.

ماده ی۱۳۰- وزارت دارائی مجاز است جزایر غیر معمور و نقاط مرزی و سواحل غیر معمور را از پرداخت مالیات بردرآمد حاصل از املاک مزروعی جدید الاحداث و اجازه مستغلات جدید البناء و همچنین املاک و مزارع و قنوات مخروبه و متروکه را تا ده سال از تاریخ بهره برداری معاف نماید.

خوب آقا یکدفعه بگوئید که جزایر معمور و نقاط مرزی که مستغلات جدید البنائی دارند یا متروک یا مخروبه هستند معافند شما که نمی‌توانید این اختیار را که قانون اساسی بشما داده محول کنید بوزارت دارائی که وزارت دارائی بعداً برود معافیت قائل بشود شما که مأموران خودتان را می‌شناسید در نقاط مرزی (حالا اگر ۴ تا جزیره باشد می گوئیم اشکالی پیش نمی‌آید) ولی چرا به نقاط مرزی فکر نمی‌کنید چرا ایجاد اشکال می‌کنید؟ هر نقطه مرزی را باید آمد با وزارت دارائی تماس گرفت با این کارمندان که شما اینقدر برایشان از جهت تخلف مجازاتهای سنگین قائل شده‌اید باید با آنها تماس گرفت تا آن نقطه مشمول معافیت بشود یا نشود تازه این اختیار در صلاحیت ما نیست که بگوئیم وزارت دارائی برود معافیت برای قسمتی از مملکت یا برای عده‌ای قائل بشود چون بموجب قانون اساسی مجلس وظیفه اش این است که این معافیت را خودش تصویب یارد بکند مطلب دیگر راجع به ماده ۱۶۳ است.

نایب رئیس- آقای دکتر مبین کلیات را بفرمائید راجع به مواد در موقع طرح مواد می‌توانید صحبت کنید

دکترمبین- بنده می‌خواهم کار شما را سبک کنم اشکالی ندارد این راجع بکلیات است از این کلی تر چه می‌خواهید صحبت کنم؟ ماده ۱۶۳ را نگذاشتند بگویم ماده ۱۶۳ هم همینطور است و بنظر بنده برخلاف اصل ۹۴ و ۹۸ قانون اساسی است برای این که در اصل ۹۴ گفته است ((هیچ قسم مالیات برقرار نمی‌شود مگر بحکم قانون)) ولی در اینجا شما اجازه داده‌اید که وزارت دارائی مجاز باشد جریمه وزیان دیر کرد بگیرد و در مورد مخصوص وزارت دارائی مجاز باشد برقرار بکند جریمه وزیان دیر کرد و این خودش یک قسمتی از مالیات است چون طبق اصل ۹۴ باید با تصویب مجلس باشد وزارت دارائی خودش نمی‌تواند این کار را بکند (خواجه نوری- و تصویب کمیسیون دارائی) خوب با تصویب کمیسیون دارائی هم صحیح نیست چون اصل ۹۴ گفته است بحکم قانون، مصوبه کمیسیون دارائی

زائد براختیارش که قانون نیست (خواجه نوری- با اجازه مجلس مصوبه کمیسیون قانون می‌شود) حالا من اینطور بعقلم می‌رسد که مصوبه کمیسیون دارائی زائد براختیاراتش نمی‌تواند قانون باشد مطلب دیگر در ماده ۱۹۰ است ((ماده ۱۹۰ دولت می‌تواند برای جلوگیری از اخذ مالیات مضاعف و تبادل اطلاعات راجع بدرآمد مؤدیان با دولتهای خارجی موافقتنامه‌های مالیاتی منعقد و پس از تصویب کمیسیون دارائی مجلس شورای ملی بمرحله اجراء بگذارد)) آقا مگر نباید طبق اصل ۲۴ قانون اساسی که می گوئید. ((بستن عهدنامه‌ها و مقاوله نامه‌ها اعطای امتیازات (انحصار) تجارتی و صنعتی و فلاحتی و غیره اعم از اینکه طرف داخله باشد یا خارجه باید تصویب مجلس شورای ملی برسد به استثنای عهدنامه هائی که استتار آنها صلاح دولت و ملت باشد)) این موافقتنامه‌ها باید با تصویب مجلس باشد خوب پس دولت چه جوری می‌تواند برود و موافقت نامه صادر کند حالا اگر اسمش را گذاشتند موافقتنامه مالیاتی که درست نمی‌شود اگر گفتید با دولت خارجی موافقتنامه مالیاتی صادر کند طرف شما دولت خارجی است اصل ۲۴ تکلیفش را روشن کرده، هر نوع موافقتنامه خارجی باید با تصویب مجلس باشد (مصطفوی نائینی- منظور این است که هر کدام جداگانه به مجلس بیاید) پس بشرطی که فرمودید باید اشاره شود جناب آقای مصطفوی، یعنی به دنبال این شرط که نوشته شده پس از تصویب کمیسیون دارائی مجلس این مقاوله نامه اجرا بشود این‌ها سری موادی بود که مغایر قانون اساسی است سری دوم موادی است که تأیید تصمیماتی است که قبلا برخلاف قانون اساسی گرفته شده منجمله قرار دادی است که بین شرکت ملی پتروشیمی و شرکت بی-اف گودریچ بسته شده ما در اجازه‌ای که اینجا دادیم گفتیم که شرکت ملی صنایع پتروشیمی با این شرکتها قرارداد ببندد براساس کار یا براساس استخراج یا مشتقات نفت ولی نگفتیم که برود آنجا و معافیت برقرارکند ما نمی‌توانیم بگوئیم شرکت ملی صنایع بتروشیمی برود و قراردادی ببندد که در آن قرارداد معافیت مالیاتی برقرار کند ما چنین چیزی را اجازه ندادیم در صفحه ۲۴ در بند ۳ گفته است با وجود بندهای ۱و۲ این ماده سود ویژه شرکت همان قسم که در قانون مالیات بردرآمد ایران مقرر گردیده برای مدت پنج سال از تاریخ شروع بهره برداری از کلیه تأسیسات اصلی طرح‌ها از تاریخ شروع بهره برداری از کلیه تأسیسات اصلی طرح‌ها از پرداخت مالیات بردرآمد ایران معاف خواهد بود، این را به چه مناسبت تصویب کردید (خواجه نوری- می گوئید مقرراتی وضع کنیم برای جلب سرمایه خارجی اگر این مقررات را وضع نمی‌کردیم نمی‌توانستیم جلب سرمایه بکنیم شما باز به آن ایراد می‌گیرید) شما متوجه عرایض بنده نشدید آنچه که شما می گوئید جواب بنده نیست.

خواجه نوری- مخالف قول خودتان صحبت می‌کنید

دکتر مبین- توجه بفرمائید مجلسین اجازه داده‌اند بکمیسیون مشترک که بنشیند و قرار دادهائی را که شرکت ملی صنایع پتروشیمی با شرکتهای دیگر تنظیم می‌کند و مغایر با قانون نفت فلات قاره نمی‌باشد بررسی و تصویب بکند ولی ما نگفتیم برو آنجا بنشین و معافیت مالیاتی برقرارکن ووقتی برقرار کرد شما امروز نباید آن را تأیید بفرمائید.

خواجه نوری- متن قانون را مطالعه بفرمائید ببینید ما چه اجازه‌ای داده‌ایم.

دکتر مبین- جنابعالی وقت بگیرید و بعد صحبت بکنید.

خواجه نوری- اینجا مطالبی خارج از موضوع بیان می‌کنید برای اینکه افکار مشوب نشود، متن آن قانونی را که به استناد آن کمیسیون دارائی تصویب کرده است قرائت بفرمائید تا معلوم شود که کمیسیون توجه کرده یا نکرده است.

دکترمبین- الحمدالله این استعداد در بنده نیست که افکار را مشوب کنم (صحیح است) آن قانون هرچه هست باشد این قرارداد جلوی بنده هست در بند ۳ از ماده ۱۷ تصویب کرده که کمیسیون دارائی مجلسین، که تا ۵ سال معاف باشند شما می گوئید بموجب اجازه قانونی است ولی شما همین معافیت را ضمن ماده ۱۰۴ مدتش را تمدید می‌کنید

یعنی می گوئید همان پنج سال که قبلا بدون داشتن اجازه تصویب کردید من نه تنها تأیید می‌کنم بلکه پنج سال هم تمدید می‌کنم از تاریخ تصویب این قانون یعنی تصمیمی که برخلاف قانون اساسی در کمیسیون مشترک مجلسین گرفته شد و من بموقع خودش اعتراض کردم در کمیسیون دارائی و در صورت جلسه اش هم هست آن عملی که قبلا انجام شده بموجب این قانون می گوئید تمدید بشود (خواجه نوری- استنباطتان اشتباه است) بهر حال این استنباط بنده است شما ممکن است طور دیگری استنباط بفرمائید علاوه بر این قرارداد دیگری منعقد شده است با شرکت دیگر، شرکت " الاید کمیکال کورپوریشن" راجع به همین مورد که شما ضمن ماده ۱۰۴ این قانون باز مدت ۵ سال معافیت آن را تمدید می‌کنید بنظر بنده آن پنج سال که قبلا داده شده صحیح نبوده و در اختیار کمیسیون مشترک دارائی مجلسین نبوده که تصویب بکند و تأیید امروز شما هم صحیح نیست و برخلاف مصلحت مملکت است، قرار دادی را که آمده‌اند امضا کرده‌اند قبول کرده‌اند، وقتیکه آنها قبول کردند بیشتر از آنکه از شما نمی‌خواهند شما که دستی دستی نباید چیزی بدهید عوض آنکه بروید و دبه کنید، خود آقای وزیر دارائی هنوز عرقشان خشک نشده و تازه از کنفرانس‌های آنجا که درباره اضافه کردن تولیدات نفتی و رفع اختلافاتی که ما داریم مذاکره نموده‌اند تشریف آورده‌اند، هنوز این کار تمام نشده شما دارید یک مقدار اضافه می‌کنید (صحیح است) (دکتر آموزگار وزیر دارائی- ولی بنده فرمایشات جنابعالی را تأیید نمی‌کنم).

خواجه نوری- این فرمایشات شما با ماده۱۰۴ ارتباطی ندارد.

دکترمبین- همانطور که عرض کردم دسته سوم موادی است که تصویب آن خلاف مصلحت است منجمله در معافیتها رعایت عدم تبعیض و عدم تساوی نشده و به نفع طبقات ثروتمند تنظیم شده است ولو مولد باشند و این صحیح نیست.

نایب رئیس- آقای دکترمبین وقت جنابعالی تمام شد.

دکترمبین- بنده پنج بار اخطار نظامنامه‌ای می‌کنم و برای هر کدام پنج دقیقه صحبت می‌کنم.

خواجه نوری- شما مجلس را تهدید نکنید شما حق ندارید کار مجلس را مختل کنید، اجازه صحبت بگیرید ما اجازه می‌دهیم ولی حق ندارید مجلس را تهدید بکنید (زنگ نایب رئیس)

نایب رئیس- شما اگر وقت بیشتری می‌خواهید بفرمائید مجلس رأی خواهد داد.

دکترمبین- بنده یک ربع وقت می‌خواهم.

خواجه نوری- بشرط آنکه حرفشان را پس بگیرند اجازه خواهیم داد.

نایب رئیس- همکاران محترم که موافقند آقای دکترمبین یک ربع دیگر صحبت کنند خواهش می‌کنم قیام بفرمائید (اکثر برخاستند) تصویب شد.

دکترمبین- آقای خواجه نوری شما حق ندارید و در آئین نامه هم پیش بینی نشده که مرا مجبور کنید که حرفم را پس بگیرم من مسئول حرفهای خودم هستم و بشما مربوط نیست و این مسئولیت را خودم در همه جا قبول می‌کنم.

دکترمهذب- این فرمایشاتی که می‌کنید خطاب به مجلس است بنابراین به همه ما مربوط است.

دکترمبین- در این مملکت فکر و نیت همیشه خوب بوده برای اینکه انشاء کننده فکرها و نیت‌ها همیشه رئیس مملکت بوده‌اند (صحیح است) و اگر در اجراء نتیجه اش بد شده بیائید ببینید چرا بد بوده است.

رامبد- علتش اینست که نمی‌گذارند شما صحبت کنید.

دکترمبین- از موقعی که فکر شروع می‌کند بجریان تا موقعی که باجرا در بیاید ببینید چه بسر فکر می‌آید، در مرحله اول فکر در اینجا باید به قالب قانون ریخته شود، پس مسئول اصلی ما هستیم اگر فکر صحیح آمد به

قالب بدی ریخته شد مسئول ما هستیم چرا باید تقصیر را بیاندازیم گردن دیگری مرحله دیگر مرحله ایست که قانون را تصویب می‌کنیم و می‌دهیم بدست قوه اجرائیه و قوه قضایئه، قوه قضایئه هر چه بدستش بدهیم باید اجرا کند قوه اجرائیه اگر در اثر ضعف کارمندان دولت یا خدای نکرده اعمال نظر آنها، قانون بد عمل بشود و نتیجه بد گرفته بشود تقصیرمتوجه خود ماست و قوه اجرائیه که در عمل کار خودش را خوب انجام نداده است بنده راجع بشاهنشاه آریامهر صحبت کردم، این مطلبی نیست که من بخواهم استفاده بکنم و دلیلی بیاورم برای محکم بودن عرایض خودم، بلکه عرض می‌کنم شخص اول مملکت ما مورد رشک و غبطه جهانیان هستند (حاذقی- مورد تکریم جهانیان هستند و در اینکه افراد اول ممالک دنیا که به سختی همدیگر را قبول دارند در مورد شخص اول مملکت ما اتفاق نظر دارند (صحیح است) حرفی نیست پس ببینید این افکار حکیمانه که از ناحیه ایشان ابراز می‌شود اگر در عمل بمرحله بدی می‌رسد چه علت دارد باید گناه خودمان را ما بگردن خودمان بگیریم ما در اینجا قسم خورده‌ایم که قانون اساسی را محترم بشماریم و نسبت به شاهنشاه راستگو باشیم. مصالح مملکت و دولت و ملت ایران را در نظر بگیریم، بنده بمناسبت آنکه قسم خورده‌ام که نسبت به شاهنشاه راستگو باشم عرض کردم که این مواردی که در اینجا هست سه قسمت است یک قسمتش برخلاف قانون اساسی است که قسم خورده‌ام آن را حفظ کنم اما قسمت دوم مواردی است بخصوص آن قسمتی که مربوط بشرکت هاست و معافیتی که در مورد شرکتهای سرمایه دار و شرکتهای بزرگ که می‌بایست مالیات واقعی مملکت را آنها بپردازند ما آنها را نباید مشمول معافیت بکنیم و بار سنگین مالیات را بگذاریم بدوش طبقه دوم بالنتیجه طبقه دوم را مضمحل کنیم و تبدیل بکنیم به طبقه سوم (احسنت- احسنت).

نایب رئیس- آقای وزیر دارائی بفرمائید.

دکترآموزگار- (وزیردارائی)- بنده مقدمتاً از فرمایشات جناب آقای دکتر مبین بسیار سپاسگزارم که مطالبی طرح کردند که چون بعقیده بنده برای خودشان سوء تفاهم کلی پیدا شده شاید به این علت که خودشان فرمودند در جلسات کمیسیون دارائی شرکت نکردند خوشبختانه این مطالبی که مطرح کردند فرصتی می‌دهد که این سوء تفاهمات حداقل برای سایر نمایندگان و مردم ایران پیش نیاید چون مطالبی که فرمودند همینطور که عرض کردم تمامش سوء تفاهم است درکلیات قبل از اینکه بمواد اشاره بشود فرمودند که معافیت هائی در این قانون در نظر گرفته شده برای صاحبان صنایعی که بموجب لایحه پشتوانه اسکناس قبلا در نظر گرفته شده و آن پولها را گرفته‌اند دو مرتبه معافیت هائی در این قانون برایشان عنوان شده این مطلب را صددرصد تکذیب می‌کنم این لایحه ناظر بفعالیتهای صنعتی و کشاورزی در آینده است حتی نسبت بمعافیت‌های قبل اگر لایحه را مطالعه بفرمائید در مورد شرکتهای صنعتی خارج از محدود ۶۰ کیلومتر ۵۰ درصد برای ۵ سال و ۵۰ درصد برای همیشه معاف بوده مالیات ۵۰ درصد همیشه را که خلاف مصلحت می‌دانستیم طبق این قانون لغو کردیم یعنی نسبت بشرکتهای گذشته هم چون معافیتهای که به آنها داده شده بود خلاف مصلحت بود لغو کردیم و به مالیاتشان اضافه کرده باشد در معافیتهای که قبلا در گذشته فعالیت صنعتی ایجاد کرده‌اند نیست و تکذیب می‌کنم اشاره به جلب سرمایه‌های خارجی کردند ارقامی فرمودند که نمی دانم از کجا آمده چون این میزان سرمایه‌ای که توسط همان قوانین بمملکت آمده بمراتب بیش از ۱۶۰ میلیون تومان است ولی آن بحثی است خارج از حوصله جلسه امروز خواستم بعرضتان برسانم همانطوریکه اطلاع دارید جلب سرمایه خارجی قانون خاصی دارد و ارتباطی بقانون مالیات بردرآمد ندارد و بنده در اشاره‌ای که در اول کردم مطلبی راجع به جلب سرمایه خارجی عرض نکردم اشاره‌ای فرمودند راجع به

عدم تساوی و تبعیضی که در این لایحه نسبت به سهام بانام و بی نام بوده است اگر لایحه را انشاء الله حالا که تشریف دارند فرصتی باقی باشد و مطالعه بفرمایند در این لایحه برای اولین بار در ایران مالیات مجموع گرفته می‌شود یعنی اگر کسی که درآمدی از مستغلات دارد درآمدی از سود سهام دارند درآمدی از حقوق و کشاورزی دارد و تا بحال به هر کدام از این درآمدها بنرخ جداگانه مالیات تعلق می‌گرفت طبق این لایحه مجموع این درآمدها جمع می‌شود و طبق نرخ واحد مشمول مالیات می‌شود (دکتر اسفندیاری- درقانون دکتر میلسپوهم بود) راجع به این قانون عرض می‌کنم بنابراین در مورد سهام بی نام که مشمول مالیات می‌شود برای وزارت دارائی از کجا مسجل شود و مالیات این سهام بی نام که صاحبش معین نیست از چه کسی وصول شود نه تنها در این مملکت بلکه در ممالک در حال توسعه و ممالک همسایه مان هم همینطور است باز بعرضتان می رسانم ایشان اطلاعاتشان از بنده خیلی بیشتر است در اغلب ممالک دنیا که بورس هست سهام بی نام بمعنای آنچه که در ایران رواج پیدا کرده وجود ندارد یعنی اگر شما سهامی بخواهید بخرید حتی با تلفن هم اگر بخواهید سهامی بخرید اسمتان را پای تلفن می گوئید و آن دلال و واسطه اسم شما را یادداشت می‌کند بدلیل اینکه هر سه ماه بسه ماه یا ۶ماه به ۶ماه طبق رسومی که در دنیا متداول است سود سهام را بنام شما می‌فرستند و یک نسخه آن را هم برای دارائی که مالیات سود گرفته می‌شود ولی در ایران چون مطابق قانون تجارت شرکت هائی باسهام بی نام می‌توانند تشکیل بشود طبق این لایحه ما باید برای اخذ مالیات مجموع جمع درآمد هر مؤدی را بدانیم ناچاریم که اگر کسی خواست خدای نکرده بخاطر فرار از پرداخت مالیات سهام بانام خودش را بی نام بکند حداکثر نرخ مالیاتی را درباره اش اجرا بکنیم بنابراین یک مؤدی مالیاتی اگر واقعاً نظری نداشته باشد که بخواهد از پرداخت مالیات فرار کند سهام را بانام خواهد کرد و متناسب باسهامش مشمول پرداخت مالیات خواهد شد ایشان تکیه کردند چندین بار بماده ۱۰۴ و همانطوریکه عرض کردم تصور می‌کنم پس از عرایض بنده قانع بشوند که این ماده ۱۰۴ سوء تفاهم ایجاد کرده بنده ماده ۱۰۴ را قرائت می‌کنم می گوید " معافیت ۵۰درصد سود مذکور در ترازنامه در مورد کارخانجات صنعتی و تولیدی و شرکتهائی که برای استخراج و تصفیه و ذوب مواد معدنی تشکیل و تا تاریخ تصویب این قانون بموجب تصویبنامه‌های صادره مشمول معافیت مذکور شناخته شده‌اند و از وزارت اقتصاد پروانه یا کارت تأسیس و یا پروانه بهره برداری از معادن تحصیل کرده‌اند تا پنج سال از تاریخ تصویب این قانون بقوت خود باقی است". این ماده در اجرای هدف سومی که عرض کردم که رفع تبعیض بشود و تساوی در برابر قوانین مالیاتی که اگر توجه فرموده باشند عرض کردم هدف سوم ما این بود و آن چیست؟ در حال حاضر یک شرکت‌های صنعتی و تولیدی بوجود آمده‌اند که طبق قانون جناب آقای دکتر مبین نه طبق تصویب نامه هیئت دولت آنهائی که در داخل شعاع ۶۰ کیلومتری هستند از پنجاه درصد سود مذکور در ترازنامه استفاده می‌کنند و آنها ئیکه خارج از شعاع شصت کیلومتر هستند از آن پنجاه درصد باضافه پنجاه درصد برای همیشه و طبق همان قانون که امروز نافذ است نوع صنایع با تصویب هیئت دولت است برای اینکه مجلس هنگام وضع قانون که نمی‌تواند کلیه صنایعی که در آینده پیش می‌آید پیش بینی نماید بنابراین در قانون گفته است میزان مالیات طبق قانون اساسی همانطور که نظر جنابعالی است و نظر دولت است و باید عرض کنم هرگز دولت قانونی برخلاف قانون اساسی نمی‌آورد و در اینجا هم هیچ چیز بنظر بنده خلاف قانون اساسی نیست و بنظر من برای جنابعالی سوء تفاهم حاصل شده است آنچه که قانون به هیئت دولت اجازه داده تعیین نوع صنایعی است که از معافیت مقرر طبق تصویب و رأی مجلس می‌توانند استفاده کنند و تصویب نامه‌ای که گذشته در حدود۹۶ نوع صنعت مشمول معافیت مقرر در قانون مالیات بردرآمد که قبلا مجری بوده است تعیین شده‌اند حال طبق این قانون که پس از تصویب بلافاصله قوانین مالیات بردرآمد فعلی مبلغی خواهد شد صنایعی که از آن تاریخ به بعد طبق نظر شورای عالی برنامه و هیئت دولت باز نوع صنعت می‌توانند

از معافیتهای مقرر در این قانون استفاده کنند مشمول این قانون خواهند شد اینجا می‌ماند یک دسته سوم که این ماده ۱۰۴ برای این دسته است برای اینکه ظلمی نشده باشد این دسته سوم کیست؟ آن افرادی هستند که همین دیروز امروز، فردا تا موقعی که این قانون تصویب بشود طبق قانون موجود از وزارت اقتصادی تقاضا کردند که می‌خواهیم کارخانه قندی در فلان جا تأسیس نمائیم ولی تا موقعی که کارخانه شروع به بهره برداری بکند این قانون تصویب می‌شود وقتی این قانون تصویب شد قانون قبلی ملغی شده و آن شخصی که امروز تقاضای پروانه کرده و کارخانه اش شش ماه یک سال دیگر تأسیس می‌شود و کارخانه تولیدی هم تأسیس کرده نه مشمول معافیت قانون قبلی است و نه مشمول قانون فعلی چون قانون فعلی ناظر بر صنایعی است که بعد از تصویب این قانون بوجود می‌آید ولی اگر این شخص در این فاصله برزخ کارخانه را بوجود بیاورد نه مشمول قانون قبلی است و نه مشمول قانون فعلی و این ظلم فاحش است بنابراین در ماده ۱۰۴ توجهتان را جلب می‌کنم که نوشته اگر این افراد مشمول آن ۹۶ نوع صنعت بشوند که دولت آنها را در حال حاضر مشمول معافیت طبق قانون مالیاتی شناخته است که نوشتیم از وزارت اقتصاد پروانه یا کارت تأسیس و یا پروانه برداری تهیه کرده باشند تا چقدر معافند؟ تا همان پنج سالی که در قانون قبلی به همه داده بودیم بنابراین همانطوری که عرض کردم برای جنابعالی سوء تفاهم شده و بهیچ وجه من الوجوه مطلبی نیست که اگر صنایعی طبق این قانون پس از تصویب این قانون بوجود می‌آید از یک پنجسال و دوباره از یک پنجسال دیگر استفاده بکند این ناظر بر صنایعی است که در این فاصله برزخ کارت تأسیس و بهره برداری دریافت می‌کند ولی چون شروع به بهره برداریشان پس از تصویب این قانون می‌شود می‌توانستند از معافیت در این قانون استفاده کنند نه از معافیت‌های قانون قبلی و ظلمی فاحش به آنها می‌شود و بنظر من از لحاظ اینکه عدالت در مورد آنها رعایت شده باشد این ماده ۱۰۴ را گذاشتیم و فکر می‌کنم عین عدالت است اما مطلبی که خواستم عرض کنم سوء تفاهم کلی تر ایجاد شده است ارتباط این ماده به نفت است که اصلا این ماده مربوط به صنایع داخلی است و اشاره شده به تصویب نامه هیئت دولت و در این قانون برای شرکت‌های نفتی ماده خاصی که ماده ۱۹۱ است و خود جنابعالی توجه فرمودید و استناد فرمودید تعیین شده ماده ۱۹۱ بطور واضح و روشن مربوط شرکتهای نفتی است و بنده استدعا می‌کنم که به این مطلب توجه بفرمائید که سوء تفاهم نشود و بهیچوجه من الوجوه در این قانون هیچ مطلبی برای شرکتهای نفتی نیست جز همان ماده ۱۹۱ و آن هم معنایش اینست که مقرراتی که مقرر بوده کماکان ادامه خواهد داشت و آن مالیات پنجاه درصد وغیره که گرفته می‌شود.

ایشان در زمره مطالبی که فرمودند و بزعم ایشان خلاف قانون اساسی است به ماده ی ۱۰۶ اشاره فرمودند در این ماده فرمودند نوشته شده جدول معافیت‌های صنعتی براساس برنامه‌های اقتصادی کشور شامل برنامه‌های صنعتی و تعیین ضریب از چقدر پس از تأیید هیئت عالی برنامه و تصویب هیئت وزیران است و این بنظر ایشان خلاف قانون اساسی است هستند در همین قانون اگر گفتیم معاف دیگر تعیین جدول توسط شورای عالی برنامه و هیئت دولت معنایش چیست؟ بنده با اجازه شان عرض می‌کنم که معنایش چیست این جدول معافیتها را ما هر سه سال یکبار عوض می‌کنیم یک قانون مالیات بر درآمد همانطور که اشاره شد از جناب آقای پروین تشکر می‌کنم که فرمودند یک قانون جامع و مانعی تهیه بشود که انشاء الله برای چندین سال اطمینان خاطر به سرمایه داران خارجی در ایران بدهد که بتوانند باستناد آن در ایران سرمایه گزاری بکنند و نظر دولت همین است اما در مورد معافیت‌های صنعتی با توجه به نیازمندی‌های کشور این معافیت‌ها باید مقرر بشود امروز بعنوان مثال مصرف قند و شکر در تمام کشور در حدود ۵۵۰ هزار تن است و دویست هزار تن آن در داخل کشور تهیه می‌شود و ۳۵۰ هزار تن سالیانه وارد می‌کنیم این جدول معافیت صنعتی را که می گوئیم سه سال به سه سال دولت تعیین می‌کند برای این است که انشاء الله پس از اینکه قانون را تصویب فرمودید دولت می‌گوید

چون مقداری از ارز من برای واردات قند و شکر بخارج می‌رود پس من برای سه سال آینده به کسانی که کارخانه قند و شکر در ایران دایر بکنند صددرصد معافیت مالیاتی خواهم داد که مردم تشویق بشوند که مملکت از واردات قند و شکر بی نیاز بشود پس از پایان سه سال که مملکت از قند و شکر بی نیاز شد احتیاجی نیست که به اینها باز سه سال و پنج سال معافیت داده بشود آن موقع می‌بینیم مثلا فلان پارچه الیاف مصنوعی مورد احتیاج است می‌گویند که جدول معافیت پنج ساله برای این نوع صنعت است و این را جناب آقای دکتر از حالا نمی‌شود در قانون پیش بینی کرد البته میزان معافیت طبق قانون اساسی با مجلسین است و تعیین نوع صنعت و معافیت آن در حدود میزان مقرر در قانون با دولت است که برحسب نیازمندیها و سرمایه گزاری در رشته‌های مختلف هر سه سال یک بار معین کنند که این معافیت‌ها برای چه صنایعی قابل قبول است که از خروج ارز جلوگیری بشود در ماده ۱۳۰ اشاره فرمودند به نقاط مرزی که اینجا نوشته است "وزارت دارائی مجاز است جزایر غیر معمور و نقاط مرزی و سواحل غیر معمور را از پرداخت مالیات بردرآمد حاصل از املاک مزروعی جدید الاحداث و اجاره مستغلات جدید البنیاد و هم چنین املاک و مزارع و قنوات مخروبه و متروکه را تا ده سال از تاریخ بهره برداری معاف کند" باز این را خلاف قانون تشخیص دادند البته راجع به این مطلب بنده نظر خودم را عرض می‌کنم در قانون اساسی می‌گوید تعیین مالیات بموجب قانون است این قانون است که حضورتان تقدیم کردیم و آنچه که باید با تصویب مجلس باشد همین تقاضا هم شده است در اینجا اولا اشاره فرمودید که مأمورین دارائی را که می‌شناسید باید بروند پیش آنها و اینها بگویند که این نقطه مرزی می‌تواند معاف بشود اگر به تبصره ماده ۱۳۰ توجه فرموده باشید تعیین این با موافقت هیئت وزیران است و گمان نمی‌کنم که هیئت وزیران تحت تأثیر این مطالبی که فرمودید واقع بشوند و اما علت اینکه به آن نقاط مرزی در قانون اشاره نکردیم بخاطر این بود اگر نقاط مرزی حذف می‌شد فرمایش جنابعالی را تصدیق و تأیید می‌کردم اگر نظر مجلس این باشد من حرفی ندارم که نقاط مرزی حذف بشود می‌توانیم بگوئیم که جزایر غیر معمور معاف هستند ولی چون نقاط مرزی خیلی وسعت دارند بنابراین آن نقاط مرزی که باید از این قانون استفاده کنند برحسب زمان و مکان گفتیم با تصویب هیئت دولت باشد برای اینکه اگر در قانون می‌گفتیم کلیه نقاط مرزی معاف باشند مقدار زیادی از مالیات دولت از بین می‌رفت ولی در این نکته بخصوص بنده عرضی ندارم اگر لازم است نقاط مرزی حذف بشود تأیید بفرمائید و جزایر معمور باشد مانعی ندارد بنده هم عرض کردم نظر ما همین است اشاره فرمودند به ماده ۱۶۳ , در ماده۱۶۳ فرمودند اینکه نوشته‌اند "وزارت دارائی می‌تواند با تصویب کمیسیون دارائی مجلس شورای ملی اعلام نماید که در هر رشته از منابع مالیات بردرآمد در سر رسیدهای مقرر در این قانون بجای علی الحساب مالیاتی به حداقل نرخ مذکور در ماده ۱۵۷ کلیه مالیات متعلقه بهر منبع درآمد براساس نرخ مزبور یکجا پرداخت گردد در این صورت تخلف از آن طبق مقررات این قانون موجب تعلق جریمه و زیان دیر کرد خواهد بود دیر کرد است و تصور کرده‌اند که طبق این ماده وزارت دارائی میزان دیر کرد را تعیین می‌کند و یا تصویب با کمیسیون دارائی مجلس است و باز آنرا خلاف قانون اساسی دانسته‌اند باز برایشان سوء تفاهم شده میزان تعیین جریمه و زیان دیر کرد طبق یکی از اصول قانون تعیین شده دیگر حتی به کمیسیون دارائی مجلس احاله نشده این مطلب فقط ناظر براین است که در چه مواردی مؤدی مشمول این جریمه خواهد شد آن موارد چیست؟ می‌گوید چون بطور کلی عوارض مالیاتی یا درآمدی که وصول می‌شود دربعضی از موارد خاص که مالیات علی الحساب ممکن است بضرر دولت باشد و هیئت دولت تشخیص بدهد که این مالیات بجای علی الحساب یک جا گرفته بشود بتوان مالیات را یک جا گرفت در این صورت با تصویب کمیسیون دارائی مجلس شورای ملی یکجا گرفته می‌شود به

و همان نرخ و اگر مؤدی تخلفی کرد مشمول همان جرایم و زیان دیر کردی که قانون برای متخلفین تعیین کرده است خواهد شد والا گرفتن جریمه و زیان دیر کرد جدیدی با تصویب کمیسیون دارائی مجلس نه تقاضای دولت بوده است نه در مصوبه کمیسیون اما شأن نزول این ماده چیست؟ شأن نزول این ماده راجع به لاتاریها است چون ما مالیات مستغلات، سود سهام وغیره را علی الحساب از کار فرما از مستأجر از غیره ۱۵% می‌گیریم اظهار نامه مالیاتی هم در آخر سال تنظیم می‌کنند و بقیه مالیات خودشان را می‌دهند اما توجه فرمائید الآن یک لاتاری هست مربوط به سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بیک نفر دویست هزار تومان می‌رسد طبق این قانون اگر این ماده نبود مالیاتش را سازمان شاهنشاهی ۱۵% دویست هزار تومان را علی الحساب می‌دهد بعد در آخر سال بما گزارش می‌دهد که در این ۵۲ هفته که ۵۲ بار قرعه کشی کرده‌ایم به حسن و حسین و تقی و نقی یکی دویست هزار تومان رسیده من ۱۵% برداشته‌ام باقی را بروید بگیرید این بابا تا ما بسر وقتش برویم تمام پول را خرج کرده بالنتیجه نوشتیم که در موارد خاص که دولت تشخیص دهد که ممکن است مالیات دولت از بین برود با تصویب کمیسیون در مورد لاتاری علی الحساب نباشد اگر کسی دویست هزار تومان لاتاری بهش افتاد تمام مالیات معوقه را یکجا ازش بگیریم این نه خلاف قانون اساسی است و نه دولت اختیاری از کمیسیون دارائی خواسته و نه کمیسیون دارائی بعقیده بنده اختیاری برای خودش تعیین کرده است (دکتر مبین- در این مورد بخصوص استدلال جنابعالی بنظر بنده صحیح است) در ماده ۱۹۰ که آخرین مطلبی بود اشاره بقرار دادهای بادول خارجی بود اینهم عرض کردم اینجا هم جناب آقای دکتر مبین بنده نظری ندارم این هیچ نوع موافقنامه خاص و جدیدی نخواهد بود اجازه ایست اینجا مرحمت می فرمائید اگر تصویب بفرمائید که دولت می‌تواند برای جلوگیری از مالیات مضاعف اگر یک دولتی از اتباع ما در آن مملکت مالیات نگرفت طبق این قانون اجازه می‌دهید که با تصویب کمیسیون دارائی مجلس ما هم از اتباع آن دولت در اینجا مالیات نگیریم معهذا بنده نظری ندارم باز می فرمائید که اینهم باید برای اجازه باز بمجلس شورای ملی بیاید بنده مطیع هستم و مطلبی و عرضی ندارم مسأله بنظر بنده مهم نیست اگر طبق این قانون مصلحت می دانید اجازه می‌دهید بیاید بکمیسیون مانعی نخواهد داشت. بعد مطلبی در بیان مطلبشان راجع به پتروشیمی فرمودند که اولا همانطوریکه فرمودند این مطلب ارتباطی به این قانون ندارد ولی چون سوء تفاهمی شده بود خواستم عرض کنم اولا بنده وظیفه‌ام نیست که از کمیسیون دارائی دفاع کنم (رامبد- حضرتعالی با اطمینان بفرمائید خیال نمی‌کنم اگر حضرتعالی از کمیسیون دفاع نکنید کس دیگری دفاع بکند) ولی چون لایحه از طرف دولت داده شده بنظر بنده کمیسیون دارائی خلافی نکرده است. عرض کنم طبق قانون موجود صنایعی که با تصویب هیأت دولت جزء آن ۹۶ صنعت باشد همانطوری که قبلا عرض کردم از ۵۰ درصد معافیت مالیات فعلا استفاده می‌کنند کمیسیون دارائی مجلس هم با توجه به قانون موجود وقتی قرار داد پتروشیمی آمد به کمیسیون از همین استفاده کرد این پنج سال را داد ارتباطی به این ندارد یعنی ماده ی ۱۰۴ که جنابعالی اشاره کردید که به شرکت پتروشیمی یک ۵ سال دادند و از یک ۵ سال دیگر هم استفاده می‌کند بنده صددرصد تکذیب می‌کنم همچو چیزی نیست کمیسیون دارائی آنچه که تصویب کرده است دولت خواسته بود این است که طبق قانون مالیات بر درآمد موجود به شرکت‌های صنعتی مذکور در آن تصویبنامه جزء آن ۹۶ صنعت می‌توانند تا ۵ سال معافیت داشته باشند این ۵ سال معافیت بر ایشان ملحوظ شده آنچه که در این لایحه در قرارداد پتروشیمی اضافه شده است آن هم مانعی ندارد بنظر بنده ذکر شده که اگر در قانون مالیات بر درآمدی که دولت تقدیم مجلسین کرده برای شرکت‌هایی مانند پتروشیمی و نظایر آن که هنوز فعالیتشان شروع نشده است معافیت‌های بیشتر از معافیت‌های کنونی برایشان تعیین کردند می‌توانند استفاده کنند که آنهم قابل بحث

بود از ماده ی ۱۰۴ شرکت‌هایی می‌توانند استفاده کنند که درفاصله برزخ ایجاد شده باشند و در لایحه منظور شده است بنابراین این مجموع دو معافیت نیست که شرکت‌ها استفاده کنند بنده خواستم این مطلب را حضورتان عرض کرده باشم که بهیچوجه اینطور نیست که شرکت پتروشیمی بتواند یکبار از قانون فعلی استفاده کند و یکبار از قانون قبلی این را ما بکلی در این قانون روشن کردیم که شرکتها یا از قانون فعلی و یا از قانون قبلی که تقدیم شده است و در فاصله برزخ فقط از ماده ۱۰۴ استفاده کنند (احسنت).

رئیس- آقای خواجه نوری بفرمائید.

خواجه نوری- اظهارات مستدل آقای وزیر دارائی بنده را تا اندازه‌ای بی نیاز کرد که به تفصل صحبت بکنم بخصوص که نکات دقیقی که آقای دکتر مبین تذکر داده بودند یک بیک جواب دادند و کاملا مجلس را توجه دادند به اینکه کمیسیون دارائی بادقت در ظرف شش ماه هفته‌ای سه روز تشکیل جلسه داد و به این لایحه مهم رسیدگی کرد بنده برای اطمینان خاطر مجلس موظف هستم بعنوان یک نفر عضو کمیسیون دارائی معروض بدارم که این کمیسیون به تمام اظهار نظرهایی که درباره این لایحه شده بود چه از طرف اتاق بازرگانی چه از طرف اتاق صنایع چه از طرف کانون و کلا و انجمن کلینیسین‌ها و مقالاتی که در روز نامه‌های مهم مملکتی مخصوصاً روزنامه‌های فنی مثل تهران اکونومیست نوشته شده بود بتمام آن مقالات و به تمام این اظهارنظرها به تفصیل رسیدگی شد تمام اظهار نظرهائی که مردم و اشخاص مختلف کرده بودند و نامه نوشته بودند کمیسیون دارائی با توجیه به مواد مختلف این قانون یک ماده‌ای را که می‌نوشتیم اظهار نظرهائی که راجع به آن ماده نوشته شده بود به آن ماده سنجاق کرده بودیم (بدرصالحیان- به ۵۰۰ فقره اظهار نظر مردم هم که به کمیسیون رسیده بود رسیدگی شد) و هر ماده‌ای که خوانده می‌شد تمام اظهار نظرهائی را که درباره آن ماده شده بود می‌خواندیم بنده می‌توانم بگویم یکی از افتخارات کمیسیون دارائی این بود که با این دقت به این لایحه مهم رسیدگی کرد (صحیح است) و اگر جناب آقای دکتر میبن که عضو کمیسیون دارائی هستند به مسافرت تشریف نبرده بودند و شاهد این زحمات بودند اینطور بی لطفی نمی‌کردند که بگویند ما دقت نکردیم برای چه دقت کردیم برای این دقت کردیم که همانطور که گفته شد یک قانون کامل و جامعی برای مملکت نوشته بشود که ضروت آن را نداشته باشد که یکسال دو سال دیگر نسبت به این قانون تجدید نظر بکنند برای این دقت کردیم که یک قانونی نوشته بشود که تمام ناسخ و منسوخهائی که از سال ۱۳۱۲ تا به امروز به غلط اغلب اوقات روی غرض ورزی بموقع اجرا گذارده می‌شود این ناسخ و منسوخها را از بین ببریم و یک قانون مالیاتی برای تمام افراد وضع بکنیم اینها نتیجه زحمات و تبادل نظر شش ماه است و اگر دقت کرده باشید لایحه‌ای که دولت داده است با لایحه‌ای که امروز گزارش کمیسیون دارائی و دو کمیسیون دیگر مجلس است خیلی فرق دارد در ترکیبش در مضمون موادش و حتی در روح قانون تغییراتی داده شده است و این افتخار قوه مقننه و این سه کمیسیون است که با نهایت دقت نسبت باین لایحه رسیدگی کرده‌اند باز جناب آقای دکتر مبین یک بی لطفی نسبت بکمیسیون دارائی که قرار دادهای پتروشیمی را که اصلا مربوط باین قانون نیست مطرح فرمودند و فرمودند که کمیسیون دارائی از اختیارات خودش تجاوز کرده در صورتیکه من بخاطر دارم موقعیکه این دو قرار داد در کمیسیون مشترک دارائی مجلسین مطرح بود جناب ایشان تشریف داشتند و عین این ایراد را بیان فرمودند و با خواندن خود آن قانونی که بما اجازه می‌داد که این قرار داد را بگذارنیم با اکثریت کمیسیون که البته حقوق دان و اشخاص وارد به این عقیده رسیدند که ما حق داریم به این ترتیب این قرار داد را تصویب کنیم و ایشان منحصر بفرد بودند در آن کمیسیون مشترک که با این نظر کمیسیون مخالف بودند و بیان کردن یک چنین مطلبی پس از اینکه رأی توسط یک مقام قوه مقننه داده شده در پشت تریبون مجلس

بعقیده من همانطور که عرض کردم ممکن است که یک سوء تفاهمهائی در افکار عمومی ایجاد بکند علت اینکه من باوجود اینکه مربوط به این قانون نمی‌شود جواب دادم برای این است که من و رفقا بیک مطلب مهم اهمیت می‌دهیم و آن استقرار اعتماد است بین مردم و دستگاه مقننه اگر قرار باشد که ما در پشت تریبون بیائیم و بیان بکنیم که کمیسیون دارائی با کمیسیون‌های دیگر مجلس با دقت وظیفه خودشان را انجام نمی‌دهند خودمان را تخطئه کرده‌ایم (صحیح است) و همین امور باعث می‌شود که مردم اعتقادی به قوانینی که ما تصویب می‌کنیم نداشته باشند برای اینکه تماشاچی یا نمایندگان مطبوعات که اینجا نشسته‌اند می‌بینند که ما راجع به قوانین مطالبی را می گوئیم و می‌رویم و رأی هم همنطور که اغلب آقایان می‌گویند قاطعیت دارد و لایحه تصویب می‌شود و لیکن پشت پرده نیستند که بدانند در کمیسیونها چه بحث‌ها و چه گفتگوهائی می‌شود و چطور مواد جابجا می‌شود و چه جور قوانین اصلاح می‌شود پس شما که شاهد و ناظر فعالیت قوه مقننه هستید برای استقرار اعتماد بین مردم و قوه مقننه این فرمایشات را نفرمائید بنده علت اینکه قدری وارد گفتگوی شما شدم و تذکر به جنابعالی دادم برای این بود که ما احترام قوه مقننه را با نشان دادن زحمات خودمان باید حفظ بکنیم نه اینکه زحماتیرا که واقعاً کشیده‌ایم منکر بشویم و یا اینکه نخواهیم جلوه بدهیم از لحاظ فنی جناب آقای وزیر دارائی توضیحات کافی دادند بنده هم یادداشتهائی کرده بودم که عین این توضیحات را بدهم و می‌خواستم مخصوصاً بگویم که در تصویب این لایحه فرد فرد اعضاء کمیسیون دارائی مثل من وارد به این لایحه هستند و می‌توانند فرد فردشان از چگونگی مواد این لایحه دفاع کنند ولیکن یک نکته هست باکمال توقیر و تواضع عرض می‌کنم ۱۸ نفر در کمیسیون دارائی ۱۸ نفر در کمیسیون دادگستری و ۱۸ نفر در کمیسیون اقتصاد (فخرطباطبائی- در کمیسیون دادگستری فقط دو سه نفر بودیم) در کمیسیون دادگستری دو سه نفر بودید در کمیسیون دارائی ما ۱۸ نفر بودیم و این لایحه را با دقت رسیدگی کردند ولیکن باز هم باکمال تواضع عرض می‌کنم آنچه که بعقل ما رسیده و آنچه را که تشخیص دادیم به صلاح و مصلحت مملکت تصویب و تقدیم مجلس کرده‌ایم و هیچ نوع تعصبی نداریم لایحه‌ای است در شوری نه دولت تعصب دارد که این لایحه عینا به این صورت تصویب بشود و نه اکثریت و نه کمیسیون هائی که این لایحه را تصویب کرده‌اند بشرط اینکه قدر زحمات و افکار همدیگر را بدانیم پیشنهادهایتان را به مجلس تقدیم بدارید بعد هم در کمیسیون‌ها حاضر بشوید و از پیشنهادهای خودتان دفاع کنید و نظر له و علیه پیشنهادهای خودتان را بشنوید اگر در آن موقع قانع شدید این اتفاق را در مجلس داشته باشید که بگوئیم این مصوبه مجلس است نه یک لایحه تحمیلی دولت این را بگوئیم که با مسئولیت و با علم تصویب کردیم و بهمان ترتیبی که اعتقاد داریم به مردم بفهمانیم که قانونی است محترم و لازم الاجرا که مسلما به امور اقتصادی و مالی مملکت استفاده خواهد رساند و مؤثر و مفید خواهد بود (احسنت).

صادق احمدی- چون آقای فخر طباطبائی تذکر دادند اینستکه باید عرض کنم که چند جلسه کمیسیون دادگستری در غیبت بنده که در مسافرت بودم به ریاست یکی از آقایان نواب رئیس تشکیل و بحث شده است و در جلسه آخر با حضور بنده اکثریت رأی داده است.

کیوان- کمیسیون دادگستری هیچوقت با کمتر از ده نفر تشکیل نشده است.

یکنفر از نمایندگان- بدون اکثریت که تصویب نمی‌شود.

۷- تعیین دستور و موقع جلسه بعد ختم جلسه

نایب رئیس- چون آخر وقت است همکار محترم آقای رجائی در جلسه آینده صحبت خواهند کرد دستور جلسه آینده ادامه بحث در لایحه مالیات‌های مستقیم و لوایح دیگری است که در دستور است حالا با اجازه خانمها و آقایان جلسه امروز را ختم می‌کنیم جلسه آینده ساعت ۹ صبح روز سه شنبه خواهد بود.

(درساعت چهل و پنجدقیقه بعد از ظهر جلسه ختم شد).

نایب رئیس مجلس شورای ملی- دکترشفیع امین