مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ امرداد ۱۲۹۴ نشست ۶۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سوم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ امرداد ۱۲۹۴ نشست ۶۱

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ امرداد ۱۲۹۴ نشست ۶۱

جلسه ۶۱

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه ۳ شهر شوال ۱۳۳۳

مجلس تفریباً دو ساعت قبل از ظهر در تحت ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل و صورت مجلس شب ۲۸ شهر رمضان قرائت شد .

غائبین بدو اجازه ـ آقایان حاج معین التجار مدحت السلطنه ـ حاج سید رضا فیروز آبادی .

مریض و با اجازه ـ آقایان طباطبائی ـ ارباب کیخسرو .

رئیس ـ در صورت مجلس آقایان ملاحظاتی دار ند یا خیر ؟ (اظهاری نشد ) ملاحظاتی ندار ند صورت مجلس تصویب شد قبل از اینکه داخل دستور شویم خاطر آقایان را مسبوق می‌کنم که هیئت وزراء در شرف تکمیل است و انشاء الله روز چهار شنبه برای معرفی به مجلس تشریف خواهند آورد ـ دستور امروز شور دوم قانون مستقلات است راپورت ثانوی طبع و توزیع شده است باید رأی می‌گیریم در این که داخل شور ثانی بشویم یا خیر ولی پیشنهادی راجع به دستور آقای مدرس کرده‌اند چون حق تقدم دارد قرائت می‌شود .

( پیشنهاد مزبور به مضمون ذیل قرائت شد ) ؛

پیشنهاد می‌کنم امروز مجلس ختم و در اطاق تنفس به جهت بعضی مذاکرات مجلس منعقد شود .

مدرس ـ در این ایام جهت اینکه ماه مبارک بود بعضی مطالب در بوته اجمالمان و ذهن آقایان مستحضر است که طالب أساسی خیلی است خوب است آقایان در آنها مذاکراتی فرمایند بلکه إنشاء الله الرحمن کابینه هم که تشکیل می‌یابد مقدماتش حاشر شده باشد انشاء الله بعضی اقدامات اسلسی بشود از این جهت تقاضا کردم اگر صلاح می دانند مجلس امروز ختم شود و در اطاق تنفس آقای رئیس مجلس تشکیل بد هند و در آنجا مشغول مذاکرات أساسی بشویم حالا دیگر موکول بنظر مجلس است.

سلیمان میرزا ـ بنده گمان می‌کنم در صورتی که هفته دو روز بیشتر مجلس نداریم خوب است این دو روز را مشغول کارهای رسمی بشویم و قانون مستقلات را که شاید عایداتش مخصوص به نظمیه شده بگذرانیم در این صورت هیچ مانعی نخواهد بود که امروز مجلس داشته باشیم و به اندازه ساعت معین وقت مان را صرف قانون بکنیم از برای فرمایشات و مذاکرات مهمی که آقای مدرس در نظر دار ند مکن است عصر جلسه خصوصی منعقد شود و عصر هم وقت ممتد است از ساعت ۳ بعد از ظهر مکن است بنشنیم تا هر وقت شب مذاکره شود و چون مطالب مهم است لابد مذاکرات هم زیاد خواهد شد حالا دو ساعت به ظهر داریم تا جلسه را ختم کنیم و برویم آن اطاق بنشینیم وقت مذاکره نخواهد ماند ظهر هم که باید برویم پس وقت ممتد بعد از ظهر است که بیائیم تا ۳ ساعت از شب گذشته بنشینیم و صحبت کنیم و شش هفت ساعت آقای مدرس و سایر آقایان مطالب خود شان را می‌توانند اظهار نمایند و مذاکره شود.

رئیس ـ رأی می‌گیریم در این باب آقایانی که پیشنهاد آقای مدرس را تصویب می‌فرمایند قیام نمایند .

( عده قیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ تصویب نشد رأی می‌گیریم داخل شور ثانی قانون مستقلات بشویم یا خیر .

سردار معظم ـ قسمت ثانی مانده و به عقیده بنده باید در آن مذاکره شود چون بعضی آقایان که رأی ندادند نظر به پیشنهاد آقای سیلمان میرزا بود و تکلیف جلسه خصوصی معین نشد .

رئیس ـ این یک چیزی نیست که در مجلس رأی گرفته شود در خارج باید معین شود رأیی می‌گیریم برای داخل شدن در شور ثانی قانون مستقلات آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند .

(عده کثیری قیام نمودند و ماده اول به مضمون ذیل قرائت شد ) .

ماده ـ برای کلیه مستقلات از قبیل دکاکین مغازه‌ها خانه‌های اجاره انبارها کاروان سراها و مهمان خانه‌ها نمایشگاه‌ها یخچال‌ها قهوه خانه میدانها و غیره در شهرها و قصبات عمده مالیات مستقلات بر قرار می‌شود .

حاج شیخ اسد الله ـ این مجمله در شهرها و قصبات عمده ) یک لفظ مجملی است و موقوف به یک شرحی است که مراد از قصبات عمده چه چیز است اگر به همین حالت اجمال باقی باشد ممکن است در تمام دهات شروع به عملیات کنند و به گویند قصبه عمده است و قصبه هم که علامت مخصوص ندارد و بنابراین بنده تصور می‌کنم چون مالیات برای نظمیه تخصیص داده می‌شود نوشته شده در قصباتی که نظمیه در آنجا تشکیل شده یا تشکیل می‌شود بر قرار خواهد شد والا اگر بطور مطلق نوشته بشود متعرض دهات خواهد شد و می گویند قصبه است علامت مخصوصی هم که ندارد و حل این مطلب خیلی مشکل می‌شود .

رئیس ـ دو فقره اصلاح از طرف آقای زنجانی و سلطان العلماء رسیده است قرائت می‌شود بعد مذاکره می‌کنم .

( به مضمونه ذیل قرائت شد ) .

پیشنهاد آقای زنجانی .

ماده اول ـ قانون مستقلات چنین نوشته شود از کلیه مستقلات از قبیل خانه‌ها و دکاکین و مغازه هما و انبارها و کاروان سرا هاو مهمان خانه‌ها و نمایشگاه‌ها و یخچال‌ها و قهوه خانه‌ها و قنوات مستقل به که تا به ملکی نیست و میدان در شهرها و قصباب عمده مالیاتی که بقدر لزوم اولا به مصرف قانونی مجلس خواهد رسید بر قرار می‌شود مقصود از قصبات عمده این است که کمتر از ۲۰ با بد کان نداشته باشد .

پیشنهاد سلطان العلماء .

بنده پیشنهاد می‌نمایم که مالیات خانه را از مواد الغاء نمایند .

آقای شیخ ابراهیم زنجانی ـ چون بنده چندین فقره در ماده اول نظر داشتم لهذا همه رد در این پیشنهاد درج کردم اول مسئله خانه‌ها بود که در شور اول خیلی مذاکرات شد بعضی به اعتبار اینکه این مالیات، مالیات بر عایدات است رد کردند بعضی به به اعتبار این که اشکال در اجرای این قانون پیدا می‌شود رد کردند بعضی هم تصویب کردند به هر حال بنده حالا اساساً عرض می‌کنم که مالیات در دنیا به دو قسم است یا بر اراضی است یا بر عایدات هنوز هیچ دولتی نتوانسته است موفق شود که مالیات بر عایدات ببندد و الا همه عقلا تصدیق کرده‌اند که مالیات بر روی عایدات عادل ترین تمام چیزها است اما نتوانسته‌اند این را اجرا کنند به جهت این که بعضی عایدات را می‌توان تعیین کرد مثل عادات دکاکین و غیره اما کسانی که پول دارند و به صرف می‌دهند یا کسانی که تجارت دارند و کارخانه جات و دخلهای بزرگ دارند عابدات آنها را نمی‌شود روی کاغذ آورد که از آن رو مالیات بگیرند تدبیراتی برای این کرده‌اند ولی هنوز موفق نشده‌اند اما مالیات اراضی رد همه جا جریان پیدا کرده است و باز در آن هم عایدات ملحوظ شده است این زمین یا این خانه یا دکان را به هم فرق داده‌اند مالیات این ده کمتر از آن ده است و به اراضی بنظر عایدات یا بنظر فوائد مالیات بسته‌اند و در هیچ مملکت نیست که خانه‌ها مالیات نداشته باشند فسلفه مالیات این است که دولت حفظ امنیت را می‌کند اموال مردم را حفظ می‌کند در وقاقع اخیر است و اجیر باید اجرت بگیرد چون خانه مرا حفظ کرده باید اجرت بگیرد خانه اجاره او را حفظ کرده باید اجرت بدهد تمام اراضی باید مالیات داشته باشد و در تمام ملل برای خانه مالیات است بلی یمن هم عرض می‌کنم که قانون گذار باید اجرای آن را هم در نظر داشته باشد و شاید اجرای این کلیتا اشکال داشته باشد ویکن چون در شهرها و قصبات عمده است و اهالی شهرها و قصبات عمده به قانون تمدن نزدیک ترند چون می‌بینند که این مالیات از خانه‌های آنها گرفته می‌شود و از بقرای نظمیه و امنیه آنجا صرف می‌شود گمان می‌کنم خودشان تصویب کنند و اطاعت از قانون کنند و به سهولت جریان پیدا کند حالا اگر اشکالی دارد خوب است کاملا بفرمایند تا نبده هم از این مطلب عود کنم و الا علت و سبب دیگر را قبول نمی‌کنم که بگویند خانه‌ها مالکین شان پریشانند خیر این طور نیست خانه ده تومانی را حفظ می‌کنند من از ده تومان ده شاهی می‌دهم خانه صد هزار تومانی او را حفظ می‌کند آو از صد هزار تومان هزار تومان می‌دهد خانه ده هزار تومانی دیگری را حفظ می‌کند از ده هزار تومان فلان قدر می‌دهد نه نظر من تحمیل است نسبت بحال خودم نه به او نسبت به حال خودش از من بقدر آو نمی‌گیرد من بقدر دارائی خودم ده شاهی بر من تحمیل نیست و هزار تومان هم به دیگری تحمیل نیست و هزار تومان هم به دیگری تحمیل نیست پس این اشکال نیست همان طوری که عرض کردم اشکال در اجراء است اگر توضیح چنان فرمودند که بنده را متقاعد فرمودند بند رفع ید می‌کنم و الا ننظر بنده باید رد شود یک چیز دیگری هم بنده زیاد کرده‌ام و آن قنوات مستقله است چون غالبا قنوات در املاک است و تابع ملک است لهذا مالیات دارد اما در شهرها قنات هائی احاطه شده است که مخصوصا برای اجاره دادن است که مردم پول می‌دهند آب می‌خرند و اراضی را مشروب می‌کنند این چرا مالیات ندهد و حال آنکه این قنوات خیلی عایدات دارد و مالیات زیاد هم می‌تواند بدهد و اغلب قصبات از آن قنوات مشروب می‌شوند زیاد هم اجاره می‌کنند و زیاد هم دخل دارد یکی هم کارخانه جات است که بنده اضافه کردهام و دیگر اینکه مقدمتا اشاره کردم که این مالیات به مصرف نظمیه خواهد رسید و خواستم این مطلب را که در آخر قانون می‌خواستند اضافه کنند در اول قانون نوشته شود که بدانند این مالیات نظر به نظمیه وضع شده است یکی هم قضبات بود که آقای حاج شیخ اسد الله اشکال کردن مجمل است راست است این یک چیزی است که محل اشکال خواهد بود فردا دولت می‌گوید اینها قصبات عمده است و آنها می گویند قصبات عمده نیست بنده یک میزانی بنظم آمد هر جائی که دیدم بیست دکان مستقل دارد سایر چیزها هم از روی آن معین می‌شود یک همچو جائی را قصبه قرا بدهیم که مالیات بدهد و هر جا کمتر از آن است مالیات ندهد این بنظر من موافق تر آمد حالا یا بالاتر یا پائین تر در هر صورت قطعا یک چیزی باید معین کرد حالا اگر آقایان نظر دارند بفرمایند .

حاج شیخ محمد حسن گروسی ـ عرض می‌شود لازم شد که داخل شویم و یک قردی اسباب تصدیق آقایان شده باشیم چون باید داخل اصل اساس مطلب شد اینکه هیئت اجتماعیه محتاج ند یبه اداره کردن امور معیشت زندگانی خودشان یک شمه‌ای ست از امور زندگانی اشخاص و افراد البته بعد از اینکه کار را به دست جمعی دادند و اداره امور را به دست آنها تفویض کردند سایرین مکلفند بر طبق تعهد شان به آن جمعی که اداره کردن مملکت به ایشان تفویض ده اجرت بدهند با لذات این تکلیف و تعهد به اشخاص وارد است و ابدا با عیان اموال ربطی ندارد و بعد از آنکه بنده کاری را به کیسی رجوع کردم آن شخص مکلف است کار مرا انجام بدهد و من هم مکلفم جهات حوائجیه آو را انجام بدهم و این ترتیب اولا و با لذات بین اشخاص و نفوص است بعد از اینکه این طور شد و بنهد یک اموری را به یک مجعی دادم که اقدام بکنند لابد باید فقرار بدهم حوایج آنها را اشیائی که معدنه برای عائد و برای معیشت شخصی رفع کنیم لهذا ثانیا و بالفرض یک مالیاتی برای رفع آن حم حوائج قرار داده می‌شود و چون آن حوائج مستمر و مستدام است و لازم است که همیشه در جریان باشد این مالیات را باید در اموری قرار داد که از پرتو تعهد اشخاص است نه خود اموال که تعلق به مال بگیرد و بر حسب اشخاص بر آنچه که معه و منجه است و معیشت شخص معیشتش از زراعت است و از زراعت ما یحتاج خود را عمل می‌آورد از همان زراعت باید یک حصه به دولت بهد که امور اجتماعیه را انجام می‌دهد یک کسی است که خانه کرایه می‌دهد چون آن را برای عایدی خودش قرار داده است نه از برای انتفاع شخصی و از آن عایدی امور معیشت و اهل وعیال را انجام می‌دهد باید یک قسمت آن را به دولت بده لهذا عرض می‌کنم که بر خانه‌ها بر سبیل اطلاق صحیح نیست مالیات به بندند به جهت اینکه بنده تصور می‌کنم مستقل را با قاف نوشتن صحیح نیست اگر چه معروف شده است ولی باید با فین نوشته شود چون مارد از مستقلات اشیاء ثابته برای غله است و غله مراد از دخل است اول تعریف مستقلات را بکنیم و ببینیم خانه مسکونی را می‌گیرد یا نه اگر خانه‌های مسکونی را می‌گیرد حرفی نداریم اما اگر نگرفت و خروج موضوعی دست و چیزی بود که معه است از برای انتفاع شخصی نه برای عایدی و چشم پوشیده است از اینکه چهار شاهی از آنجا گیر آو بیاید و بادی زن و بچه اش در آنجا سکنی کنند دیگر چه جا دارد که باز بر آنها تحمیل مالیات بکنیم پس باید تعریف را طوری بکنیم که آن وقت رد جزئیات راو گیر نکنیم بر عکس باغ‌ها در جزء مستقلات شمرده می‌شود در صورتی که در اینجا اسم نبرده باغاتی است مثل باغ و آنها هم جزو مستقلات شمرده می‌شود و ابدا ذکری از آنها نشده است بعضی اشخاصی هستند که باغچه از برای زن و بچه شان دارند و ابدا نظر به عایدی ندارند اما باغاتی هست که مبلغ کثیری و دارند و مدار زندگانی مالکین از پرتو آنها است و ذکری از آنها نشده است پس بنابراین ابتداء بپردازیم به تعریف مستقل ببینیم مستقل چیست در جزئیات آو گیر نکنیم تعریف مستقلا به همان جوری که عرض کردم عبارت از اشیاء ثابته متخذه از برای غله است در لغت به معنی دخل است عینی اساء متخذه برای دخل که یک جنبه ثبات و دوامی داشته باشد و اینکه فرمودند نتوانسته‌اند بر عایدی مطلق ببندند این مطلق أصلا غلط است چون به غلط رفته‌اند موفق نشده‌اند عایدی مطلق را باید در نظر گرفت که آن اشیاء متخذه هستند که نوعا معد ند برای اینکه یک عایدی معمولی بیاورند مالیات را به او قرار دادند به مطلق عاید به مطلق عادی نمی‌شود قرار داد این است که بنده عرض می‌کنم تنزیل پول یا فلان را نمی‌شود مدار قرار داد تا اینکه بگوئیم چرا موفق نشد ند و شاید ما موفق شویم ما هم موفق نخواهیم شد هم چنانکه در امور زندگانی کسی هست که از مستقبل ( یعنی آنچه که متخذ است از برای عایدی ) زندگانی خودش را انجام می هد باید یک قسمت از آن را برای انجام امور اجتماعیه به دولت بدهد در این صورت خانه‌های مسکونی که برای انتفاع است نه از برای دخل موضوعاً خارج است و نی شود خانه‌ها را علی سبیل الا طلاق گفت موضوع از برای مالیات اند لهذا نوشته‌اند خانه هائی که معد ند از برای اجاره و صحیح هم نوشته ند حتی خانه هائی که ندرتاً با اجره می‌رود بکرات عرض کرده‌ام مادامی که دار السکنائی بر او صادق می‌آید ولو اینکه قلیل و ندرتاً به اجاره برود باز هم خارج است لهذا بعد از اینکه ما میزان تعریف را این طور گرفتیم آن وقت در جزئیات گیر نمی‌کنم و خانه‌ای مسکونی بالمرة خارج می‌شود و چیزهائی که معد ند برای خارج مثل خانه و دکاکین و مغازه‌ها و کاروان سراها باقی می‌ماند دیگر اینکه خوب آت آقای مخبر در این خصوص توضیح بفرمایند لفظ ( و غیره ) برای چه است عرض کردم مستقلات عمومیت دارد دامنه اش خیلی خیلی وسیع است حتی باغاتی که از دخل آنها زندگانی انجام می گرد کلمه مستقلات آنها را هم می‌گیرد آیا این‌ها خارج است یا اینکه بنا به لفظ ( و غیره ) داخل است گر داخل است یک عیب دارد که اینجا ذکر نشده چون باغات هر دن قسم است بعضی باغات فقط برای انتفاع شخصی است که نظر به عائدی است اگر نظر به این است لفظ مستقلات آن قسمت را هم می‌گیرد خوب است أقلا در ضمن احکام متعرض او هم بشوند چنانچه عرض کردم این باغات بر دو قسم است بعضی از باغات است معدات از برای عایدی و معیشت مالک از آن ماست و بعضی باغچه که هست که صرف از برای سکنی است نه اینکه عایدی منظور نظر باشد آنها که برای عاید ی است باید داخل شود آنها ی را که برای مصرف انتفاع شخصی است باید استثناء کرد و از این جهت لازم است آقای مخبر این توضیح را بد هند .

سلطان العلماء - این پیشنهادی که بنده عرض کرده‌ام راجع به خانه‌های اجاره است و عرض می‌کنم خانه کلیتا در ایران جزو منابع ثروت به شمار نیست مثل اینکه در تهران یک نفر نیست که خانه را مستقل برای اینکه عایدی ببرد بسازد اگر ملاحظه بفرمانید بسا اتفاق می‌افتد که یک خانه هزار تومان یا کمتر یا بیشتر خریداری می‌شود و اگر اتفاق بی افتد سالی صد تومان یا دویست تومان هم اجاره داده شود بقدر مخارج لازمه آو نمی‌شود و نقطه نظر بنده این بود که وضع مالیات طوری باشد ه طرفداری از فقرا و ضعفاء ملت بشود و خانه اجاره در ایران غالبا برای فقراء و ضعفاء است اشخاصی که دار ند هستند کمتر محتاج به این مسئله می‌باید و این نکته که بعضی از آقایان فرمودند در ممالک خارجه خانه جزء منابع ثروت است و اغلب کمپانی‌ها از خانه منفعت و بهره می‌برند صحیح است ولی چو در ایران خانه از منابع ثروت محسوب نمی‌شود لهذا این پیشنهاد را کردم و به علاوه دولت باید مالیات را بر روی یک عایدی ثابت مستقیمی وضع کند و خانه خیلی اتفاق می‌افتد که محل حاجت صاحبش واقع می‌شود و گاهی هم از این موضوع خارج می‌شود و اجاره می‌دهند مسلم است در ایران مردم خانه را فقط برای اجاره دادن نمی‌سازند و از برای این کار مهیا نمی‌کنند بلکه یا برای پریشانی و استیصال صاحب خانه یا به واسطه مسافرت او یا به یکی از این جهات اجاره داده می‌شود این بود که توضیحاً عرض کردم هم چنانکه کمیسیون أصلا مالیات را صلاح ندیده‌اند از این جزئی عایدی هم که در تهران در بعضی نقاط دیگر هست دولت صرف شر بفرماید در این مسئله که بعضی از آقایان فرمودند این مالیات برای نظمیه است و هر کس در خانه می‌نشیند حفظ لازم دارد بنده عرض می نم صحیح است حفظ لازم دارد ولی خانه حفظ لازم ندارد بلکه صاحب خانه حفظ لازم دارد و این صاحب خانه اگر مالک است که از ملکش مالیات می‌دهد از گندمش گندم می‌دهد از جو اس جو می‌دهد از تریاکش مالیات تجدید می‌دهد از الاغش مالیات نواقل می‌دهد و اگر کاسب است که از کسبش مالیات می‌دهد پس بناء علی هذا خانه در ایران از منابع ثروت به شمار نمی‌رود و اساس قوانین مملکتی هم برای رعایت حال فقراء و ضعفا به وسیله کارخانه جا و غیره آن و سائل هم که امروز در ایران مهیا نیست پس خوب است دولت از این جزئی منفعت خانه‌های اجاره که بعد از وضع مخارج اداری و تفتیش این خانه‌ها که اجاره رفته و یا نرفته عاید آو می‌شود صرف نظر فرماید و چنانچه کمیسیون صلاح بداند این مطلب را از جزء مواد ساقط کند .

رئیس ـ پیشنهاد را باید قبل از شور دم بفرمائید .

مخبر ـ در فقره پیشنهاد شده است یکی از طرف آقای زنجانی و دیگری از طرف آقا به عقیده بنده چنانچه در شور اول ه م عرض کردم تصور می‌کنم نشود این پیشنهاد را ثانیا کرد به جهت اینکه تمام این پیشنهادها در شور اول و قبل توجه نشد و رد شد باز هم مجبورم به طور خلاصه عرض خود را تکرار کنم اولا پیشنهاد آقای زنجانی دارای چند مطلب مختلف است که خودشان مشروحاً بیان فرمودند به عقیده بنده خوب است این مطالب را تبا هم مخلوط نفرمایند زیرا بعضی از این مطالب در این لایحه درج شده و بعضی دیگر هم اگر لازم باشد بجای خودش که به مجلس آمده ذکر خواهد شد یکی راجع به نظمیه است که به عقیده بنده مجلس اینجا نیست و نباید در اینجا ذکری شود و یکی تعریف قضاوت است و دیگری تداخل کردن خانه است مطلقا چنانچه در شور اول عرض کردم این لایحه قانونی باید یک مبنائی داشته باشد یک مبنای آن همان طوری که وحید الملک در شور اول مفصلا فرمودند مبنائی است که در اغلب ممالک معمول است و هیچ نظر به عائدات ندارد و ا ز خود مستقلات مالیات می‌گیرند و یکی دیگر به همان چیز ی است که ما بر حسب تقاضای مملکتی د کمیسیون قوانین مالیه مبنای این قانون فقرار داده‌ایم و آن اخذ یک قسمت از عایدی است که گفته‌ایم هر چه از املاک مستقل عاید صاحب آن می‌شود یک قسمت از آن را به عنوان مالیات به دولت بدهد بوقتی که این مسئله را أساسی قرار دادیم آن وقت این دو پیشنهاد هر دو قهراً رد می‌شود از یک طرف پیشنهاد آقا در باب خانهای مسکونی رد می‌شود به جهت اینکه خانه‌های مسکونی عایدی ندارد تا بشود یبک قسمتی از آن را به عنوان مالیات گرفت و پیشنهاد دیگر هم از نقطه نظر مخالف رد می‌شود به جهات اینکه خانه هائی که به اجاره می‌رود عایدی معینی دارند و جهت ندارد ما از عایدی یک دکان مالیات بگیریم و از عایدی یک خانه که به اجاره می‌رود مالیات نگیریم در صورتی که هر دو عایدات و ما گفته‌ایم از عایدی مستقل باید قسمتی عاید دولت شود اما جهت اینکه باید خانه‌های مسکونی معاف باشند چه چیز است ؟ قطع نظر از مخالفتی که این مسئله با اساس این قانون دارد و جهت دیگر هم هست که ما را وا دار می‌کند خانه‌های مسکونی را از مالیات معاف نداریم یکی این است که اگر خانه‌های مسکونی را معاف بکنیم تحمیل بر فقرا خواهد شد اگر چه آقای زنجانی فرمودند این مطلب اهمیت ندارد ولی به نظر بنده اهمیت زیاد دارد و خیلی بر فقرا تحمیل خواهد شد زیرا اگر نظری به حال اهالی این مملکت بیندازیم می‌بینیم که در ایران هنوز مردم به سکونت در خانهای اجاره عادت نکرده‌اند و اهل این مملکت اشخاص خلیلی خلیل بی بضاعتی هستند ولی خانه‌های شخصی دار ند و داشتن خانه شخصی در ایران هنوز علامت دارائی نیست و اگر مراجعه کنیم خواهیم دید که اکثر مردم بی بضاعت در خانه‌های خودشان منزل دارند و در این صورت اگر به خواهیم به خانه‌های مسکونی آنها یک مالیاتی به عنوان مالیات حق السکناء تحمیل کم تر از عدالت خواهد بود یک جهت دیگر رعایت اجرای این قانون است چنانچه سابق عرض کرده‌ام باز هم عرض می‌کنم قانون را ممکن است از دو نقطه نظر نوشت یکی فقط نوشتن قانون است که بعدها هر وقت ممکن شد اجرا شود و یک نقطه نظر دیگر این است که باید قانون حتما در موقعی که مقتضیات اجرای آن موجود است نوشته شود و بنده طرف دار شق دومی هستم یا با عقیده اولی احترام قانون از میان می‌رود و قانون در نظر مردم بی وقار می‌شود البته وقتی که مردم دار ند قانون نوشته می‌شود و مثل کتابها در کتاب خانه‌ها ضبط می‌شود دیگر به هیچ وجه احترام قانون را ملحوظ نمی دار ند پس مقنن هر وقت قانون می‌نویسد باید مراعات مقتضیات اجرای آن را بنما ید که هر وقت قانون از مقام مقننه گذشت حتما إجراء شود و بعد از اینکه بنا شد این نشر را داشته باشیم بنده از خود زنجانی سوال می‌کنم آیا ایشان اطمینان می‌دهند و می توا نند بفرمایند که اگر برای خانه‌های مسکونی یک مالیاتی بر قرار شود این قانون در تمام ایران به موقع اجرا گذارده خواهد شد بنده عرض می کن خر نخواهد شد از این نقطه نظر که نگاه کنیم می‌بینم لزوم ندارد این مالیات را وضع کنیم زیرا خودمان قبلا می دانم اجرا نخواهد شد به عقیده بنده در وضع قانون مخصوصا در مالیات گذاری مقنن باید خیلی با احتیاط باشد پس خوب است ما قدمها اول و دوم را بر داریم و این قسمتی را که در این لایحه پیش بینی شده است به موقع اجرا بگذاریم بعد از آنکه از اجرا آن مطمئن شدیم و مردم هم عادت کردند آن وقت ممکن است مقامات مقننه تجدید نظری در آن بکنند و قسمت دیگر بر آن اضافه نمایند و الا اگر از اول بخواهیم این کار را بکنیم به موقع اجرا گذارده نخواهد شد و بالاخره در پیشنهاد آقای زنجانی به آن قسمتی که بنده موافق هستم و مخالفتی ندارم یکی محل کارخانه جات است ( نه خود کارخانه ) به علت اینکه عرض کردم شاید با مالیات صنفی اشتباه شود و باید این نظر داشت که مالیاتی برای آنها بر قرار شود با تعریف قصبات هم چندان مخالفتی ندارم منتهی تعیین قصبات به داشتن بیست دکان گمان نمی‌کنم کافی باشد و ممکن است قصبات عمده که صور تش ضمیمه این قانون می‌شود اگر یک همچو کاری بکنیم به عقیده بنده بهتر است در هر صورت با تعریف قصبات بنده مخالفتی ندارم اما باغات را که آقا از بنده توضیح خواستند عرض می‌کنم در اکثر جاهها باغات در ضمن املاک مالیات معینی دار ند و گرفته می‌شود دیگر محتاج به این نیست که در این قانون بگنجانیم با پیشنهاد آقای سلطان العلماء هم نمی‌توانم موافقت کنم به جهت اینکه مخلف با اساس این قانون است یعنی یک قسمت از املاک مستقل عایدی دار معاف از مالیات می‌نمایند و املاک دیگری را محکوم به دادن مالیات می‌کند و مساوات در مالیات گذاری از میان می‌رود لهذا با هر دو اینها موافقت ندارم .

حاج شیخ محمد حسن گروسی ـ آقای مخبر توضیح فرمودند که باغات مالیات دارد بنده عرض می‌کنم که باغات و آن چیزهائی که در اینجا ذکر شده است از قبیل کاروان سرا و مهانان خانه و نمایشگاه‌ها اگر سابق هم مالیات داشته به ترتیب و طرز قانونی نبود و لهذا در آخر این قانون نوشته شده است که آنچه سابق به بعنوان مالیات مستقلات می داده‌اند بعد از اجرای این قانون منسوخ و لغو می‌شود حالا نمی دانم مالیات باغات به طرز قانونی است یا غیر قانونی اگر به طرز قانونی است با این قانون که وضع می‌کنیم حرفی نداریم و اگر به طرز غیر قانونی است چون آن اموری را که مالیات آنها طرز غیر قانونی داشته است چون آن اموری را که مالیات آنها طرز غیر قانونی داشته است حالا إلغاء کرده و این طرز قانون را در آن جریان داده این پس باید در باغات عم این معمله بشود .

مخبر ـ تصور می‌کنم در اینجا یک مختصر اشتباهی شده است اینکه ما إلغاء کردیم د گفتیم مالیات هائی که از برای املاک مستقل بوده است بعد از وضع این قانون الغا می‌شود برای این بد که خیلی غریب می‌شد اگر ما می‌گفتیم یک دکانی که در فلان شهر مالیات مستقل می‌دهد و جزو املاک مستقل است مطابق این قانون هر یک مالیاتی بدهد پس قهراً مجبور بودیم که بگوئیم تمام دکاکین در شهرها و قصبات عمده بعد از نوشتن و وضع این قانون به یک میزان مالیات بد هند ولی در باغات ممکن نیست این کار بشد به جهت اینکه قسمت اعظم باغات در شهرها و قصبات عمده نیست و باغاتی که در خارج شهرها است بیشتر مالیات می‌دهند و اگر ما آن مالیات را هم در تحت این قانون می‌آوریم از مد نظر مالیات گذاری چیز غریبی می‌شد و موجب اختلاف مالیات باغات می‌شد و آن وقت باغاتی که در دهات بود یک جور مالیات می‌داد و باغاتی که در شهرها واقع است بایست صدی چهار بدهد و از این نقطه نظر باغات را نمی‌توان در این لایحه ذکر کرد .

رئیس ـ آقایان مذکرات را کافی می دانند یا خیر ؟ ( گفته شد کافی است ) پیشنهادها قرائت می‌شد

( علاوه بر پیشنهاد آقایان زنجانی و سلطان العلماء چند فقره پیشنها دیگر به مضامین ذیل قرائت شد .)

( پیشنها آقای میرزا هاشم ) ؛

بنده پیشنهاد می‌کنم که در خصوص قصبات نوشته شود : قصباتی که مالیات معمولی جزء بودجه از سابق برای آنها وضع نشه باشد .

( پیشنهاد آقای سردار سعید ) :

بنده پیشنهاد می‌کنم که تبصره برای قصبات نوشته شده به این طریق .

مقصود از قصبات آبادی هائی هستند که دارای هزار خانوار أقلا باشند .

( پیشنهاد آقای حاج شیخ حبیب الله ) .

بنده پیشنهاد می‌نمایم نمایشگاه‌ها و میدانها و قصبات و لفظ ( غیره ) از ماده حذف شود .

رئیس ـ آقای آقا شیخ ابراهیم و سلطان العلماء که توضیحات خود شان را داده‌اند آقای آقا میرزا هاشم توضیحی دار ید بفرمائید ؟

آقا میرزا هاشم ـ این مالیات تقریبا به یک فضا و مساحتی تعلق می‌گیرد که تا به حال مالیاتی بر آن نگرفته باشد مستقلات شهری همین طور است و کسی مستقلات جا هائی که نقدا و جنسیا یک مالیاتی به دولت می‌دهند دیگر چرا باید از آن فائده و عایدی که مالک می‌برد مالیات بدهد جا هائی که یک فضا و مساحتی داشته باشد و یک مالیاتی را نسبت به آن قضا و مساحت منظور داشته باشند صحیح است ولی در فضا یعنی دهاتی که یک کمالیاتی نقلا جنسا می‌دهند صحیح نیست .

سردار سعید ـ در باب قصبات به نظر بنده آن طوری که آقای زنجانی فرمودند گویا صحیح نباشد به واسطه این که ممکن است در یک دهی سر راه باشد بیست یا سی باب دکان برای عابرین ساخته شده باشد و از آن طرف ممکن است یک قصبه که دارای هزار خانوار است به واسطه‌ای که نزدیک به شهر است و لوازم خودشان را از شهر می‌گیرند دکان نداشته باشد آن وقت باید از این مالیات معاف باشد به این جهت بنده این پیشنهاد را کردم و این که آقای مخبر فرمودند موافق صورتی که منضم به این قانون خواهد شد ممکن است تعیین قصبات بشود ولی بنده گمان نمی‌کنم به این زودی موفق به این مطلب بشویم به واسطه این که مدتی وقت لازم دارد تا آن صورت بیرون و حاضر شود به علاوه أوضاع قصبات هم متصل تغییر و تبدیل می‌کند ممکن است یک قصبه آباد تر شود و یک قصبه خراب تر شود و یا به کلی از بین برود و اسباب زحمت فوق العاده خواهد شد خوب است معین شود یک قصبه دارای هزار خانوار است و ممکن است اسم قصبه را بر آن اطلاق کرد مالیات بدهد .

حاج عز الممالک ـ در اینجا راجع به تعریف قصبات دو فقره پیشنهاد شد که بنده با هر دو مخالف هستم یکی پیشنهاد آقای آقا میرزا هاشم است که این طور مرقوم فرمودند قصباتی که تا به حال مالیات معمولی جزو بودجه نداشته‌اند باید این مالیات را بد هند به نظر بنده این پیشنهاد أصلا مناسب با این قانون نیست به جهت اینکه اگر مقصود ما این بود این مالیات در به دکاکین و ضع کنیم که تا به حال مالیات نداشته است پس می‌بایست بنویسم در شهره هم دکان هائی که تا به حال می داده‌اند مالیات مستقلات را ند هند و این مالیات بر دکان هائی که تا به حال مالیات مستقلات را نمی داده‌اند وضع شود در صورتی که این ترتیب به کلی بر خلاف این لایحه است در این لایحه تصریح می‌کند که این مالیات جدید به طور عمومی وضع و کرفته می‌شود و مالیات‌ها ئی که تا به حال می داده‌اند منسوخ خواهد شد بنا بر این این پیشنهادی که فرمودند موضوعی ندارد در باب تعریف قصبات هم که آقای زنجانی و آقای سردار سعید و مخبر محترم هر کدام به یک طوری بیان فرمودند البته باید در آنجا تعریف قصبات بشود که چه اندازه قصبه باید بزرگ باشد تا مالیات مستقلات را بدهد أبدا موضوعی ندارد به جهت اینکه در قصبات از بابت دکاکین به دولت نمی داده‌اند با مالیات صنفی می داده‌اند مثل اینکه از صباغی یا بقالی یا کسب دیگر که در قصبه بود مالیاتی می داده‌اند یا از ملک مزروعی و باغات بود و همین طور که آقای مخبر فرمودند بنده توضیح می‌دهم که باغات مالیات دارد ما مالیات آن از روی اراضی است یعنی جریبی معین می‌کند و از روی آن مالیات می‌دهند یا مالیات ملکی است که از روی زراعت قصبات این طور مالیات می داده‌اند و تا به حال مالیات مستقلات نمی داده‌اند پس هر دکانی که در هر قصبه هست و از آن اجاره عاید مالکش می‌شود یک قسمت عایدی خودش ا به عنوان مالیات مستقلات به دولت خواهد بدا و اگر قصبه هم بود که به این عنوان مالیاتی به دولت می داده است منسوخ خواهد شد پس بنده تصور می‌کنم این پیشنهاد ر اینجا موضوعی نداشته باشد و راجع به پیشنهاد آقای سردار سعید بنده گمان می‌کنم هزار خانوار شاید زیاد باشد و شاید هم بعضی آقایان بفرمایند کم است پس باید در این باب فکری کرد و گمان می‌کنم که همان فکر مخبر محترم خوب باشد که اسامی قصبات معین فکر مخبر محترم خوب باشد که اسامی قصبات معین و ضمیمه این قانون شود یعنی از طرف دولت یک هیئتی تشکیل شود و این نوع قصبات را که خیلی محدود خواهد بود معین نمود اسامی آنها به این لایحه الحاق شود و اگر آقایان نظر داشته باشند که دولت این کار را نکند ممکن است خود کمیسیون این کار را بکند و به مجلس پیشنهاد شود در هر صورت این دو سه تعریفی که برای قصبات شده است مقصود را کاملا نمی رساند .

مخبر ـ بنده تصور می‌کنم پیشنهاد آقای سردار سعید را بشود قبول کرد که در ضمن یک تبصره به ماده ضمیمه شود به عقیده ینده خوب است ارجاع بفرمایند به کمیسیون در هر صورت ممکن است در خود ماده رأی گرفته شد و بعد این مطلب در ضمن تبصره به ماده اضافه شود .

رئیس ـ از آقای حاج شیخ حبیب الله هم پیشنهادی رسیده بود توضیحی دار ند بفرمانید .

حاج شیخ حبیب الله ـ و لا تنجسوا الناس أشیائهم و لاتعثوا فی الأرض مفسدین ) ما باید وقتی که یک تحمیلی بر ریخت می کنمی ملاحظه این را داشته باشیم که آیا إصلاحی در ممکلت می‌شود یا جزو عنوان فساد است مالیات هائی که جعل می‌شود یا باید از برای مصالح ملت یا از برای مصالح دولت باشد ما اگر فرض کنیم که در سال مبلغ خطیری از رعیت از مستقلات می‌گیریم برای چه این وجه را می‌گیریم با وجودی که مالیات از سابق بود و مکرر این مالیات مضاعف شده است برای چه مجدداً بگیریم لابد خواهد گفت که چون عسرت مالیه داریم عسرت مالیه سبب شده است که ما این قسم مالیات‌ها جعل کنیم عرض می‌کنم این دو شق دارد یک شقش این ماست که می گویند ( چه دخلت نیست خرج آهسته تر کن ) بعد از آنکه ما دخلمان کم است باید خرج را با دخلمان بسنجیم و هر قدر دخل داریم مطابق آن خرج بترا شیم و الا اگر ابتداء خرج بترا شیم هر چه از رعیت بگیریم وکافی نخواهد شد ولو اینکه تمام ما یملک رعیت که گرفته شود و با این ترتیب ادارات که ما فرض می‌کنیم با این مالیات هائی که از تحدید یا غیر تحدید بر رعیت بسته‌ایم مثلا مالیات تحدید بستیم دویست و هشتاد هزار تومان دخلش را معین کرده‌اند و دویست و دوازه هزار تومان خرجش را معین نموده‌اند در صورتی که…

رئیس ـ پیشنهاد جناب عالی راجع است به نمایشگاها و میدانها و قصبات و لفظ ( و غیره ) این نطق خارج از موضوع است پیشنهاد قرائت می‌شود ملاحظه بفرمائید .

( به مضمون سابق قرائت شد ) .

رئیس ـ در این باب باید به طور اختصار استدلال فرمایند چون شور دوم است داخل در اصل مطلب نمی‌شود شد اصلب مطلب در شور اول و ثانی مطرح شده مذاکره هم شد حالا راجع به پیشنهادی که کردا ید باید توضیح بدهید .

حاج شیخ حبیب الله ـ بله اما در مواری که مالیات برای آنها جعل می‌شود این مالیات باید طوری باشد که موردی نداشته باشد و ما بتوانیم برای آو دفتر دار و محاسبی معین کنیم مثلا نوشته‌اند ( انبارها ) در ایران انبارهائی ندارد یا جزو دکاکین یا جزو کاروان سراها است که مالیات می هند یا انباری است که یک کسی در یک گوشه خانه خود برای غله می‌سازد و قابل اینکه مالیات به دولت بدهد نیست انبار خارجی نیست که بر آو مالیات جعل شود اینکه در باب انبارها اما در باب اینکه می‌فرمایند نمایشگاه‌ها ما در ایران نمایشگاه نداریم که مالیات ببندیم اما میدانها میدان مال فروشی است میدان مرغ فروشی است ما همچو میدانی نداریم که از آنها مالیات بگیریم علی الخصوص که این میدانها نوعا در اراضی است که مالک اند دارد یا در شورع است یا در اماکنی است که مصارف عمده دارد و قابل اینکه از برای و مالیاتی جعل بشود نیست علاوه بر این مالیاتی که اصناف می‌دهند همان مالیاتی است که برای این میدانها می‌دهند از این جهت بنده نمی‌توانم تصور کنم که برای اینها مالیاتی وضع شود اما لفظ ( غیره و غیره ) لفظ قانونی نیت فردا رئیس مالیه از هر شیئی مالیات می‌خواهد بگیرد و می‌گوید داخل ( غیره ) است من نمی دانم این ( غیره ) چه چیز است ( غیره ) قابل جعل مالیات نیست از این جهت نمی‌شود آن را هم داخل در قانون کرد اما قصبات عمده این خودش اسباب اختلاف و نزاع بین دولت و ملت می‌شود ملت می‌گوید قصبه من عمده نیست دولت می‌گوید هست باید قصباتی معین شود که قبل نظمیه باشد اگر بیم قصبه هست که قابل است در آنجا اداره نظمیه تشکیل شود آن وقت می‌شود این مالیات را برای او وضع کرد و الا مورد ندارد .

رئیس ـ یشن هادات قرائت می‌شود رأی می‌گیریم .

( پیشنهاد آقای شیخ ابراهیم زنجانی به مضمون سابق قرائت شد ) ؛

سردار سعید ـ خوب است مسئله قنوات را مجزا کنند و یک پیشنهاد دیگری بشود .

رئیس ـ آقایانی که ماده سه را تصویب می‌کند قیام نمایند .

( اغلب قیام نمایند ) .

رئیس ـ تصویب شد ـ ماده چهارم خوانده می‌شود .

( به مضمون ذیل قرائت شد ) ؛

ماده ( ۴ ) ـ مخارج و مصارف مواظبت وتعمیر مذکور ماده ( ۳ ) برای کلیه مستقلات یک خمس عایدی سالیا نه منظور می‌شود به عبارت آخری مالیات مستقلات بر چهار خمس عایدات مطلق سالیا نه تعلق می‌گیرد .

رئیس ـ آقایانی ک ماده چهارم تصویب می‌کنند قیام نمایند .

( عده کثیری قیام نمودند ماد ه چهارم تصویب و ماده پنجم به مضمون ذیل قرائت شد ) ؛

ماده ( ۵ ) عایدی هر یک از مستقلات مذ کوره در فوق اگر چنانچه در اجاره نرفته باشد ادره مالیه از روی ممیزی تشخیص خواهد داد با این ترتیب که آنها را با مستقلات نظیر آن که همان نواهی و اطراف نزدیک به آن واقع شده و تقریبا برای مصرف واحد مهیا شده‌اند سنجیده و ممیزی بنما ید .

رئیس ـ آقایانی که ماده پنجم را تصویب می‌کنند قیام نمایند .

( اکثر قیام نمودند و ماده ششم به مضمون ذیل قرائت شد ) ؛

ماده ( ۶ مستقلات ذیل از دادن مالیات معاف می‌باشند .

(۱ ) مستقلات متعلق به دولت .

( ۲ ) موقوفات متعلق به یکی اماکن مقدسه و مساجد که دولت وقفیت آنها را تصدیق کرده باشد و مستقلات متعلق به مدرس و دار المساکین و دار العجزة و مریض خانه‌ها .

( ۳ ) حمامها .

تبصره ـ مستقلاتی مذ کوره در فقرات ۲ و ۳ مالیات‌ها را که تا کنون می پرداخته‌اند کما کان خواهند پرداخت .

( ۴ ) مستقلات که بلا حاصل و فائده باشد .

( ۵ ) خانه‌های مسکونی برای مدتی که مالکین شخصا در آن خانه سکنا نموده‌اند .

رئیس ـ فقره ششم را کمیسیون اضافه کرده است قرائت می‌شود .

( به مضمون ذیل قرائت شد ) .

( ۶ ) خانه که قسمتی از آن را مالک و قسمت دیگر را به اجاره داده باشد مشروط بر اینکه ما الا اجاره سالیا نه از سی تومان تجاوز نکند .

رئیس ـ آقای حاج شیخ حبیب الله مخا لفند ؟

حاج شیخ حبیب الله ـ بنده با یک کلمه اش مخالفم چون از باب موقوفات مقید فرموده است به أماکن مقدسه و مساجد عقیده بنده این است که باید موقوفات مطلقا معاف باشد و اینهائی را که معین کرده‌اند بیندازند به جهت اینکه از طرف وزارت معارف هم در موقوفات نظری خواهد شد یک قسمت را متولی می‌برد و یک قسمت را وزارت معارف می‌گیرد یک قسمت هم مالیات شخصی دارد با این ترتیب تمامش از بین می‌رود پس خوب است مطلق موقوفات را بنویسند .

مخبر ـ بنده تصور می‌کنم این نظر راجع به اینجا نباشد یک قسمت را متولی می‌برد ربطی به این مطلب ندارد و شاید تمام مالیه موقوفه را ببرد این مطلب مربوط به قضیه موقوفه نیست اگر فقط نظر احترامی نبود بنده عرض می‌کردم که موقوفه و غیر موقوفه فرق ندارد به جهت این که همان طوری که غیر موقوفه از امنیت مملکت متمتع می‌شود موقوفه هم همین حالت را دارد پس معافیت دادن به تصور این که وزارت اوقاف و معارف برای همین است که در موقوفات نظارت داشته باشد که به مصرف وقف نامه‌ها برسد و وزارت معارف در این کار یک مدعی العمومی است و البته باید یک سهمی ببرد هم چنین دولت هم وقتی که یک مالیاتی از برای کلیه املاک مستقل بر قرار می‌کند برای این املاک هم باید برقرار کند فقط نظر احترامی بود که اینجا استثناء شده و الا هیچ فلسفه ندارد .

حاج شیخ محمد حسن گروسی ـ بنده نسبت به فقره پنجم از این ماده بیاناتی عرض کرد ردم که خانه‌های مسکونی که مالکین مدتی در آن سکنی نموده‌اند مطلقاً از وضع مالیات خارج است حالا اگر ندرتاً مدتی هم اجاره داده شده باشد باز عنوان مسکونی به آن صادق است و باید معاف باشد یعنی موضوعاً خارج است و این ک اینجا نوشته شده است ( برای مدتی که مالکین شخصاً در آنها مسکن نموده‌اند ) شاید یک کسی یک ماه به یک جائی برود و ندرتاً آن یک ماه را اجاره بد هند با این وصف از دار لسکنائی خارج نشده است هر وقت که عنوان خانه اجاره پیدا کرد آن وقت داخل این عنوان می‌شود و الا مادامی که نشده است اگر هم چه اتفاق بی افتد که یک ماه یا دو ماه اجاره بدهد نمی‌شود مالیات بر او وضع شود این بود که پیشنهادی دادم که خانه‌های مسکونی نوشته شود .

مخبر ـ در اصل مطلب جوابی عرض نمی‌کنم به علت این که مکرر جواب عرض کرده‌ام ولی فقط عرض می‌کنم خوب است فقره به فقره بفرمائید که مطالب مخلوط نشود .

رئیس ـ در شور اول همین کار را کردیم و تصور کردیم چون در شور اول تمام مذاکرات شده است در شور دوم این ترتیب لازم نخواهد بود حالا که می‌خواهید همین کار را می‌کنم در فقره اول مخالفی هست یا خیر ؟ ( اظهاری نشد ) در فقره دوم چطور ؟ ( اظهاری نشد ) در فقره سوم چطور ؟

سلیمان میرزا ـ در فقره دوم که

رئیس ـ این مسئله بسته به میل خودشان است .

حاج شیخ اسد الله ـ در شور اول در فقره اول

این پیشنهاد رأی گرفته و رد شد گمان می‌کنم ثانیاً نمی‌شود رأی گرفت .

رئیس ـ تفاوت نمی‌کند اشخاصی که می‌خواهند رد کنند تقاضا می‌کنند تجزیه شود رأی می‌گیریم در قابل توجه بودن پیشنهاد آقا شیخ إبراهیم آقایانی که این اصلاح را قابل توجه می دانند قیام نمایند ( عده قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد آقای سلطان العلماء قرائت می‌شود . ( مجدداً به مضمون ذیل قرائت شد ) ؛

رئیس ـ آقایانی که این اصلاح را قابل توجه می دانند قیام نمایند ( عده قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ قابل توجه نشد ـ پیشنهاد آقای، آقا میرزا هاشم .

آقا میرزا هاشم ـ بنده پیشنهاد خودم را پس می‌گیرم .

رئیس ـ در پیشنهاد آقای شیخ حبیب الله رأی می‌گیریم آقایانی که اصلاح ایشان را قابل توجه می دانند قیام نمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ قابل توجه نشد ـ اصلاح آقای سردار سعید هم به کمیسیون می‌رود و به شکل تبصره خواهند نوشت رأی می‌گیریم در ماده اول .

مخبر ـ قبلاً بنده باید عرض کنم که آقایان در موقعی که رأی می‌دهند البته در این مسئله دقت خواهند کرد که دو طرف قضیه رد شده است بعضی عقیده ایشان این بود که خانه‌های مسکونی هم باید داخل شود آن هم رد شد پس بنده استدعا می‌کنم در رأی دادن دقت بفرمایند به علت اینکه اگر ماده اول در شود تمام این قانون رد می‌شود .

مشار الدولة ـ ( و غیره ) را که آقای حاج شیخ حبیب الله پیشنهاد کرد ند حذف شود بنده هم پیشنهاد می‌کنم حذف شود ( و غیره ) هیچ معنی ندارد .

مخبر ـ اگر چه ( و غیره ) اینجا معنی دارد ولی برای اینکه خود ماه در خطر نیافتد بنده لفظ ( و غیره ) را پس می‌گیرم .

( ماده اول با حذف ( و غیره ) مجدداً قرائت شد ) .

رئیس ـ آقایانی که ماده اول را به طوری که قرائت شد تصویب می‌کنند قیام نمایند .

( عده کثیری قیام نمودند ) .

رئیس ـ تصویب شد ـ ماده اول قرائت می‌شود

( به مضمون ذیل قرائت شد ) .

ماده دوم ـ مالیات مستقلات مذ کوره در ماده ( ا ) از قرار صد پنچ عایدات خالصی سالیا نه تعین می‌شود .

رئیس ـ آقایانی که ماده دوم را تصویب می‌کنند قیام نمایند .

( اغلب نمایندگان قیام نمودند ) .

رئیس ـ تصویب شد ـ ماده سوم قرائت می‌شود .

( به مضمون ذیل قرائت می‌شوند )

ماده ( ۳ ) ـ مقصود از عایدات سالیا نه که عایداتی است که پس از وضع مخارج لازمه از بابت مواظبت و تعمیر عاید مالک می‌شود .

رئیس ـ فقره سوم است .

سیلمان میرزا ـ بنده در فقره دوم عرض داشتم .

ملک الشعراء ـ اعتراض در فقره دوم است چون خیلی به سرعت گذشت نشد اظهار کنند .

رئیس ـ بنده که فقره به فقره سؤال کردم خوب نفرمودید حالا در فقره اول آقایان اظهاری دار ند یا ندار ند ؟ اگر اظهاری دار ند بفرمایند معلوم می‌شود در فقره اول اظهاری نیست در فقره دوم مخالفی هست ؟

نظام السلطان ـ بنده در فقره دوم مخالفم : مخالفتم این است که در باب مالیات نباید استثنائی باشد و باید موقوفات اعم از اماکن مقدسه و غیره همه یکسان مالیات بد هند .

حاج شیخ محمد حسن ـ ما وقتی که جهات وقف را اماکن مقدسه و خصوصیات نظر واقف را ملاحظه کن البته همان جهاتی که در اشخاص هست در اجتماعات و هیئت‌ها به طریق اولی لازم است اولا، وقف بر أماکن مقدسه مسلم است که فی الحقیقه متضمن یک نوع شعائر اسلامی است و دیگر اینکه وقف بر عجزه است و یا بر مساکین است و یا بر پیادگان زوار است چطور می‌شود چیزی را که فرد، فرد ملت از برای این امورات مساعدت می‌کند دولت از او صرف نظر بکند و مساعد با او نباشد و آن را معاف ندارد و ابدا به هیچ وجه من الوجوء آنها را استثناء نکند دولت شعائر اسلامی را باید بشتر مراعات و تقویت کند تا اشخاص .

رئیس ـ آقای سردار سعید در فقره دوم مخالفید .

سردار سعید ـ بلی شرحی آقای حاج شیخ حبیب الله فرمودند که کلیه موقوفات را مستثناء کنند می‌خواستم عرض کنم که موقوفات را کلیه نمی‌شود معاف داشت زیرا ممکن است یک کسی وقف بر اولاد کند آن وقت این املاک متعلق به خود آنها است و با اولاد شان می‌رسد در این صورت باید از مالیات معاف باشد در پایان عرض می‌کنم خوب است این ماده را تجزیه کنند و بعضی هم آن قدرها در این موضوع اشکال تراشی نکنند .

رئیس ـ در موقع رأی تجریه خواهد شد پیشنهاد هم شده است .

ملک الشعراء ـ گمان نمی‌کنم در این موضوع اظهار تازه باشد زیرا که هر یک از آقایان که صحبت می‌کند می دانند و تصدیق دار ند که موقوفات و اشخاص که تولیت موقوفات را دار ند تماما از امنیت بر خور دار می‌شوند و با سایرین شریک هستند و فرقی ندار ند شعائر اسلامی هم در همه جا محترم است مسئله اینکه صد پنچ از عایدی هنگفت یک موقوفه برای پلیس بدبختی که سر شب تا صبح کشیک آن موقوفه را می‌کند و محافظت می‌کند بد هند که دزد در فلان مسجد نرود این ربطی به شعائر اسلام ندارد و این مالیات برای امنیت است و بر خلاف شعائر اسلام نیست مطالب سطحی را به مطالب مهمة مذهبی نچسبانید خیلی بعید است وقتی که بک دولت فقیر مفلوکی می‌خواهد یک مالیاتی بگیرد این اظهارت را می‌کند دولت به شعائر اسلامی خیلی احترام می‌کند و فرد فرد مسلمانها شعائر اسلامی در خیلی محترم می دانند اما یک موقوفه که سال دوازده هزار تومان عایدی دارد و معلوم نیست این عایدی به کجا و به کدام سوراخ فرو می‌رود اگر صد پنجی هم به دولت بدهد که نظیمه آن شهر بتواند حفظ ناموس صاحب آن موقوفه را بکند چه ضرر دارد خوب است یک قدری از سطحیات خارج شویم و یک قدری روشن تر شویم بهر حال این مطلب گمان می‌کنم خارج از موضوع این قانون است و البته موقوفات باید مالیات بد هند .

مخبر ـ این مطلب راجع به کلیه موقوفات نیست راجع به املاک مستقلی است که در شهرها و قصبات عمده وقف شده‌اند و الا خیلی املاک وقف داریم که مالیات می‌دهند و تا به حال هم مالیات خود را داده‌اند .

ملک الشعراء ـ بنده هم مقصودم همان مستقلات موقوفه در شهرها است .

عدل الملک ـ در شور اول هم عرض کردم که املاک مزروعی که متعلق به اوقاف است مالیات می‌دهند و منحصر به این صد چهارم نیست بطور اختصار عرض می‌کنم املاک موقوفه اگر باید مالیات بد هند مطلقا باید بد هند برای انکه همین مالیات برای شعائر اسلامی مصرف می‌شود به علاوه امنیت و انتظام مملکت یکی مطالبی است که مسلمان‌ها بیشتر اهمیت می‌دهند و بیشتر باید طرف توجه هر مسلمانی باشد انجام قانونگذار این مالیات را به نظمیه و تأمینات تخصیص داده است و گمان می‌کنم یک دلائلی باشد که بتوان این مسئله را در قانون مستقلات منظور داشت .

مؤید الا سلام ـ بنده هم عرضم این است که فرقی میان املاک مزروعی و مستقلات وفقی نیست هم چنانکه املاک وقفی مالیات می‌دهند مالیات مستقلات را هم باید بپرداند به علاوه در تمام وقف نامه‌ها ملاحظه می‌کنیم نوشته شده است که بعد از اداء مالیات و مخارج آنچه باقی می‌ماند به مصرف برسانند پس واقف هم همین نظر در دارد .

رئیس ـ راجع به فقره سوم آقایان ظهاراتی دار ند ؟

آقای میرزا هاشم ـ بنده می‌خواستم عرض کنم که نسبت به فقره مالیاتی که برای مستقلات موقوفات و دار المساکین و دار العجزة معین شده است بعضی آقایان تصدیق فرمودند که ….

رئیس ـ راجع به فقره سوم است .

آقا میرزا هاشم ـ بنده راجع به فقره دوم عرض داشتم .

رئیس ـ موقعش گذشته در فقره چهارم کسی اظهاری دارد یا خیر ؟ ( مخالفتی نشد ) در فقره پنجم پیشنهادی کرده‌اند قرائت می‌شود .

حاج شیخ محمد حسن ـ از طرف بنده است قرائت بفرمائید .

( بمضمون ذیل قرائت شد ) .

پیشنهاد می‌کنم که فقره پنجم چنین نوشته شود خانه‌های مسکونی .

حاج شیخ محمد حسن ـ سابقا عرض کردم که خانه‌های اجاره متعدد داشت از برای عایدی که مالیات می‌دهند اما خانه‌های مسکونی از برای صرف انتفاع است و أبدا مالک رد آو نظر به عایدی ندارد در صورتی که از او یک عایدی برای امور معیشت شخصیه خودش دخل نمی‌کند از این موضوع خارج و نباید آن را در استثنائی که برای مالیات فرموده‌اند داخل کنیم یا از جهت آو مالیات ببندیم لهذا عرض کردم خانه‌های مسکونی مطلقاً خواه با اینکه مدتی مسکونی باشند یا نباشند هم این قدر از عنوان دار السکنائی بیرون نرفته است از موضوع مالیات خارج است اجاره بکند و آو را معه از برای اجاره قرار بدهند آن وقت داخل در موضوع مالیات بده می‌شود پس قید به اینکه ( برای مدتی که مالکین شخصاً در آن سکنی نموده باشند ) این قید را بنده زائد می دانم .

رئیس ـ در فقره پنجم دیگر کسی اظهاری ندارد در فقره ششم چطور ؟

مبصر الملک در فقره ششم نوشته شده است ( خانه هائی که مالکین در آن سکنی دراند و قسمتی از آنرا اجاره می دهن در صورتی که مال الا جاره سالیا نه از سی تومان تجاوز نکند ) نباید مالیات بدهند بنده عرض می‌کنم این مسئله برای مرکز خیلی خوب است ولی از برای ولایات خیلی زیاد است به جهت اینکه در ولایات اجاره خانه‌ها مهم بیشتر از سی تومان نیست اگر به این ترتیبی باشد هیچ مالیاتی باقی نمی‌ماند که از این قبیل خانه‌ها گرفته شود خوب است در ولایات پانزده تومان قرار بدهند و در مرکز سی تومان .

مخبر ـ اینجا دو شرط شده است این دو شرط که با هم جمع شوند آن وقت تازه معاف می‌شود اگر یک شرط بود بنده هم با آقای مبصر الملک موافق بودم شرط اول این است که خود مالک در آن ساکن باشد و یک قسمت آن را اجاره داده باشد شرط دوم این است که مال الا جاره آن قسمتی که به اجاره داده می‌شود از سی تومان کمتر باشد برای اینکه ما سنجیدیم سی تومان در سال ماهی کمتر ز سه تومان می‌شود و مالیات آن ماهی یک قران می‌شود و این مبلغ ضرر ندارد و از مالیات معاف باشد ولی البته اگر زیاد تر از این مبلغ باشد و صاحب آن یک قسمتی را به اجره داده باشد با مالیات می‌دهد .

رئیس ـ آقای مدرس پیشنهاد جناب عالی قبلا قرائت می‌شود بعد توضیح بدهید .

( به مضمون ذیل قرائت شد )؛

پیشنهاد می‌کنم که فقره هشتم چنین نوشته شود خانه که قسمتی از آن را مالک ساکن و قسمت دیگر را به اجاره می‌دهند یا مال الا جاره سالیا نه از سی تومان تجاوز نکند .

مخبر ـ ما بین این پیشنهاد و ماده اختلاف نظر بزرگی است مقصود ما معاف کردن خانه هائی که مطلقا سی تومان اجاره دارد نیست به جهت اینکه آقای آصف الممالک پیشنهادی کرد ند که ممکن است یک کسی یک خانه داشته باشد و چند تا اطاق آن خانه را اجاره بدهد اینجا تکلیف آن صاحب خانه چه خواهد بود و نظر ایشان این بود که آن قسمت هم معاف باشد تعین یک قسمتی را که خودش سکنی کرده است یک قسمت دیگر را هم که به اجاره داده است و اینکه یک عایدی مختصری هم برای آو داشته باشد معاف باشد کمیسیون قوانین مالیه هم نظر ایشان را تصدیق کرد ه جهت اینکه کسی که یک خانه دارد و در یک قسمت آن منزل کرده و یک قسمت دیگر را اجاره می‌دهند معلوم است از روی گرفتاری و اضطرار است در این صورت این عادی قابل تحمیل یک مالیات نخواهد بود بنابراین این قبیل خانها از مالیات دادن معاف هستند بعضی هم نظر شان این بود که ممکن است کسی یک عمار بزرگی داشته باش و قسمت کوچک تر از خودش منزل بکند و قسمت بزرگ عمارتش را اجاره بدهد آن وقت مطابق این قانون آن عمار باید از دادن مالیات معاف باشد و اگر این طور قرار بدهیم غلط است به این ملاحظه بود که مقید کردیم به دو شرط یکی اینکه خودش ساکن باشد و یک قسمت را به اجاره بدهد و دیگر اینکه مال الا جاره اش سالیا نه از سی تومان متجاوز نباشد والا اگر مال الاجاره اش در سال صد تومان یا دویست تومان باشد البته باید مالیات بدهد چه فرق می‌کند آن شب هم دور شور اول فرمودند عرض کردم اگر به این وسائل غیر مستقیم بخواهند موفقیت حاصل کنند با اینکه خانه‌ها را از دادن مالیات معاف کند متأسفانه اکثریت مجلس آن نظر را رد کرد و حالا هم اگر بخواهیم عقید کنیم که خانه هائی که اجاره شان سی تومان است مالیات ندهند قسمت اعظم خانه‌ها نباید مالیات بدهند .

مدرس ـ اولا عرض کنم که این پیشنهاد غیر از آن پیشنهادها است به واسطه اینکه این پیشنهادها صد و بیست تومان و شصت تومان می‌شود و این پیشنهاد مقید بیت تومان است که در حقیقت ماهی ۲۵ قران کرایه آن می‌شود مقصود این است که خانه که ماهی ۲۵ قران اجاره اش باشد و این مبلغ عمده نیست و متحمل شدن آن سهل است لهذا این قسم پیشنهاد کردم که خانه هائی که یک قسمت از آن را اجاره داده باشند یا مال الا جاره سالیا نه آنها از سی تومان تجاوز نکند معاف باشد.

مخبر ـ به علاوه عرض می‌کنم این پیشنهاد در اینجا مورد ندارد به جهت اینکه این پیشنهاد مجلس جای دیگر بود و آن فقره ششم است و راجع است به خانه‌های مسکنی که یک قسمتش را اجاره می‌دهند پس در این مورد این پیشنهاد آقا هیچ موقع ندارد و آن معایبی هم که عرض کردم وارد است.

رئیس ـ آقای مؤید الا سلام و عدل الملک و ملک الشعراء پیشنهاد کرده‌اند این ماده تجزیه شود و رأی گرفته شود و یک پیشنهاد هم از طرف آقای زنجانی است قرائت می‌شود و رأی می‌گیریم .

( به مضمون ذیل قرائت شد ) ؛

۱ ـ مستقلات متعلق به دولت .

۲ ـ مستقلات متعلقة به مدارس ابتدائی یا متوسطة یا عالیه تابعه پروگرام وزارت معارف .

۳ ـ مستقلات متعلقة به دار المساکین و درا العجزة و درا الأیتام و مریض خانه‌ها .

۴ ـ حمامها و لیکن حمام‌ها هر گاه مالیاتی قبل از وضع این قانون می پرداخته‌اند کما کان باقی است

رئیس ـ آقای زنجانی توضیحی دار ند بفرمائید .

آقا شیخ ابراهیم زنجانی ـ ین قیدی را که در مدرسه عرض کرده‌ام برای این است که موقوفات مدارس قدیمه از این مدارس بیشتر است و غالباً هم به مصرف خودش نمی‌رسد دولت هم چنانکه از سایر موقوفات مالیات می‌گیرد از موقوفات مدارس قدیمه هم باید مالیات بگیرد مدارس که استثناء شده است مدرس جدیده است که از برای أطفال تأسیس شده است .

مخبر ـ بنده تصور می‌کنم خوب است حالا این پیشنهاد بماند و در خود ماه رأی بگیرید .

رئیس ـ رأس می‌گریم در قابل توجه بودم ماده که آقای زنجانی پیشنها کرده‌اند آقایانی که قابل توجه می دانند قیام نمایند .

( عده قلیلی قیام نمود ) .

رئیس ـ قابل توجه نشد ـ حالا ماده را تجزیه می‌کنیم و رأی می‌گیریم ا آقایانی که فقره اول ما ه ششم را تصویب می‌کنند قیام نمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ تصویب نشد ـ رأی می‌گیریم به فقره سوم آقایانی که فقره سوم را تصویب می‌کنند قیام نمایند .

( غالباً قیام نمودند و تصویب شد ) .

رئیس ـ رأی می‌گیریم به فقره چهارم آقایانی که فقره چهرم را قبول دار ند قیام نمایند .

( اکثر نمایند گان قیام نمودند ) .

رئیس ـ تصویب شد در فقره پنجم آقای آقا شیخ محمد حسن پیشنهادی کرده‌اند که باید در قابل توجه بودن آن رأی بگیریم توضیح هم داده‌اند قرائت می‌شود رأی می‌گیریم .

( به مضمون ذیل قرائت شد ) .

پیشنهاد می‌کنم که فقره پنجم چنین نوشته شود ( خانهای مسکونی ) .

رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای شیخ محمد حسن را قابل توجه می دانند قیام نمایند .

( اغلب قیام نمودند ) .

رئیس ـ تصویب شد ـ رأی می‌گیریم به فقره ششم به ترتیبی که أخیرا کمیسیون پیشنهاد کرده است آقایانی که پیشنهاد می‌کند قیام نمایند .

( عده کثیری قیام نمودند ) .

رئیس ـ تصویب شد ـ ماده ششم می‌ماند از برای بعد .

مخبر ـ به عقیده بنده ممکن است نما ند و رأی گرفته شود برای انکه اصل مقصود تفاوت ندارد و اصلاح آقای حاج شیخ محمد حسن اصلاح عبارتی است ایشان مقصود شان این بود که خانه‌های مسکونی مادامی که مالک در آن جا نشسته است و با اجاره نرفته است معاف باشد مقصود کمیسیون هم همین است .

رئیس ـ ـ خیلی تفاوت دارد مطلب را نباید طوری گذاشت که بعد اسباب زحمت شود .

حاج شیخ محمد حسن ـ عرض کردم کیس نداده است اتفاقا می‌خواهد برود به شمیرانات یک ماه یا دو ماه در اینجا مانده در این صورت یک کسی پید شده و به اجاره داد آن وقت چه خواهد شد در اینجا نوشته است که تا مدتی که شخصاً ساکن است معاف است بنده عرض می‌کنم آن دو ماده هم جزو هیچ است نه جزو عایدی معموله است و نه جزو عایدی غیر معموله و از این قبیل اتفاقات بسیار خواهد افتاد و نباید از موضوعش خارج کرد و داخل موضوع دیگر نمود دار السکناء موضوعی است مستقل و در قبال آن خانه هائی است که اشخاص سکنی دار ند اگر چه از مستقلات است و ندرتا اجاره داده شد ولی تفاوت نظر خیلی است و باید معاف باشد .

مخبر ـ بنده باز هم عرض می‌کنم تفاوت نظری در بین نیست به جهت اینکه تا وقتی که کسی در خانه خودش منزل دارد آنجا نه مسکونی آو است و مطابق این قانون باید معاف باشد و به مجرد اینکه یک ماه یا دو ماه اجاره داد به موجب ماده اول خانه که اجره می‌شود یا یک یا دو مها هم این قدر که به اجاره برود باید مالیات آو را از روی آن اجاره بپردازد خواه یک سال باشد خواه یک ماه بنده هیچ اشکالی در این نمی‌بینم اگر آقا اصلاح عبارتی دار ند بنده کمال مساعدت را دارم .

رئیس ـ در هر صورت مواقع نظامنامه آن روزی که پیشنهاد قابل توجه می‌شود در آن روز به طور قطعی نمی‌شود رأی گرفت .

ماده هفتم قرائت می‌شود ( به مضمون ذیل قرائت می‌شود ) .

ماده ۷ ـ مستقلات جدید الغناء و مستقلاتی که به واسطه حادثه از قبیل حریق زلزله سیل و امثال آن محتاج به تجدید بناء یا تعمیر کلی شوند از روز ختم بنا تا دو سال از دادن مالیات مستقلات معاف خواهد بود مشروط بر اینکه وقوع خرابی و ختم بنا کتباً به اداره مالیه اظهار شود .

رئیس ـ در ماده هفتم مخالفی نیست رأی می‌گیریم آقایانی که ماده هفتم را تصویب می‌کنند قیام نمایند .

عده کثیری قیام نمودند ما ه هفتم تصویب شد و ماده هشتم به مضمنون ذیل قرائت شد .

ماه ۸ ـ هر یک از مستقلات مذ کوره که پیش از سه ماه مسلوب المنفعه بماند مالیات مدتی که مسلوب المنفعه بود ه است وبه آو تخفیف داه می‌شود .

رئیس ـ آقای ندرس فرمایشی دار ید .

مدرس ـ عرضم این است که این ماده محتاج الیه نیست به جهت اینکه نوشته است کمتر از یه ماه به و تخفیف داده نمی‌شود این مسئله با اساس این قانون مخالف است به جهات اینکه این قانون از روز عایدی است یک ماه عایدی دارد یک ماه ندارد در دو ماه دارد سه ماه یا چهار ماه ندارد دو ماهی که عایدی ندارد تخفیف داده نمی‌شود این هیچ فلسفه ندارد و با این قانون مخالف است لهذا اگر آقای مخبر تأمل بفرمایند خوب است اصلا این ماده را الغاء بفرمایند زیرا ابدا محل احتیاج نیست به جهت اینکه وقتی که مالیات مالیات عایدی شد هر چه م عایدی داسته باشد باید مالیات بدهد چهار ماه است چهار ماه هشت ماه است هشت ماه .

مخبر ـ بله اینجا در شور اول هم آقای حاج شیخ اسد الله فرمودند و بنده هم جوابی به ایشان عرض کردم و خلا هم تکرار می‌کنم که در تئوری و تفکر کاملا حق با جناب عالی است و همین طور است که می فرمانی و باید ساعت به ساعت عایدی آن را سنجیده و ساعت به ساعت مالیات گرفت اما وقتی که بخواهیم داخل عمل شویم و از روی جنبه عملی کار کنیم این مقصود پیش نمی‌رود و اسباب اشکال و زحمت فراهم ومی آید آن اداره که مورد وصول مالیات است هیچ وقت نمی‌تواند مراقب و مواظب باشد که چه وقت خالی بود و چه وقت عایدی داشته چه وقت نداشته است بنابراین چه می‌کند یک حداقل اکثری معین می‌کند فرض کنیم در سال یک مستقلی سه ماه مسلوب المنفعه و خالی باشد و چیزی از آن به مالک عاید نشود و بعد نه ماه دیگر عادیدی داشته باشد در مقابل صدی چهار که باید از مجموع عایدی سالیا نه به دولت بد هند آنا آن عایدات نه ماه جبران خسارت آن سه ماه رامی کند یا نه ؟ البته از مد نظر مالیه جبران می‌کند اما اگر امتداد می‌دادیم و می‌گفتم نصف سال شش ماه اگر خالی ماند باشد مالیات بدهد آن وقت ظلم بود به این جهت برای اینکه بهتر شود این کار را اداره کرد ایمن طور در قانون معین شده است در ما ه ۱۶ ملاحظه خواهید فرموده که کسانی که اسم شان به سمت مالکیت در دفاتر مالیه ثبت شده است آنها مسئول مالیات هستند حالا اگر کمتر از سه ماه مسلوب المنفعه بود متحمل ضرر ا. می‌شود و چندان تحمیلی نیست اما اگر زیاد تر بود آن وقت دولت مراعات می‌کند و تحفیف مالیاتی به مالک می‌دهد و این ترتیب از نقطه نظر عملی است نه از نظر فکری و عدالت مطلق چو گاهی از وقات می‌شود که در عمل باید متعذر شویم و از عالت صرف نظر بکنیم و این هم یکی از آن مقام است .

حاج شیخ محمد حسن ـ است لفظ ( مسلوب المنفعه مثل لفظ مستقلات معلوم می‌شود به وجهه خدش مقصود نیست چونکه مراد از مسلوب المنفعه نه این است که خانه یا دکاکین که یک ماه یا ده ماه به اجاره نرفته آن را مسلوب المنفعه بگویند مقصود این است که از حیز انتفاع بیرون باشد بلی وقتی از حیز انتفاع بیرون شد و بیا و اساس آن منهدم شد آن وقت آو را مسلوب المنفعه می گویند ولی اگر مقصود از این الفظ این است که به اجازه نرفته است بایست بنویسید ( که سه ماه بدون عایدی ماده باشد ) اما اگر مقصود این است که بأمره از حیز انتفاع بیرون رفته است و به هیچ وجه مالک نمی‌تواند از آو منتفع بشود و اساس و بنا یش منهدم شده است آن وقت چه مالیات باید به دولت بدهد ؟ به علاوه منافاة به آن فقره چهارم دارد که می‌گوید ( مستقلاتی که بلا حاصل و فائده باشد ) و او را از مستثنیات شمرده است اگر مراد از مسلوب المنفعه همان مسلوب المنفعه مصطلح است که اساس و بنیان آن منهدم شود آن وقت متیقن است که جزو مستقلاتی اسم که بالا فائده است و داخل مستثنیات است اما اگر مراد بالا عایدی است تعبیر بالا عایدی به مسلول المنفعه غلط است و باید الی لفظ را عوض کنند و تعبیر بلا عایدی نمایند اما اگر مقصود همان معنی خودش است که از مجمله مستثنیات شد و گفته شد که مستقلاتی که بلا فائده مانده نباید چیزی بدهد .

مخبر ـ این کلمه را آقا تفسیر فرمودند با اینکه بکلی از حیز انتفاع افتاده باد در صورتی که ابدا مقصود این نبود و مقصود ما این بود است که سه ماه اگر بلا عایدی ماند باشد حالا اگر این عبارت حقیقتا ناقص است اصلاح بفرمایند .

حاج شیخ محمد حسن ـ بلی ناقص است .

مدرس ـ لابد تصدیق می فرمائید که وزارت مالیه همه ساله باید تحقیق بکند در اجاره و عایدی مستقلات به این اندازه که لابد منه است بعد از آنی که لازم است وزارت مالیه همه ساله این تحقیق را بکند پس یک مها دم ماه سه مه یا کمتر یا زیاد تر اگر بسته باشد و عایدی نداشته باشد هیچ فرقی نمی‌کند و بعد از اینکه لازم است وزارت مالیه تحقیق کند که عایدی فلان مستقل چقدر است ممکن است این سه ماه را هم فرض کنید جزئ آن مدتی است که عایدی نداشته و باید مالیات بدهد .

مخبر ـ عر ض کردم در عمل تولید اشکال خواهد کرد وقتی که می‌خواهند مالیات بگیرند فلان مالک ادعا خواهد کرد ۱۵ روز اینجا خالی بود اداره الیه چطور این را بپذیرد استادی لازم دارد ؟ به این جهت تحدید می‌کند اگر زیاد تر از ۳ ماه است که به دولت تحمیل می‌شود و از مالیات صرف نظر می‌کند اگر کمتر است که این قدرها امنیت ندارد عرض کردم ما در مالیات گذاری تمام جنبه عدالت را نمی‌توانم در نظر داشته باشیم یک قدری هم باید قسمت عملی را که اسباب سهولت کار است در نظر بگیریم قانون باید حتی الا مکان یک طوری باشد که خیلی زود بتوان آن را به موقع اجرا گذاشت .

رئیس ـ مذاکرات در ماده هشتم کافی است یا خیر ؟ ( گفته شد کافی است ) .

حاج شیخ محمد حسن ـ پیشنهادی دارم .

رئیس ـ بنویسیم ؟ (مسلوب المنفعه ) را ( بلا عایدی ) .

مخبر ـ فرقی نمی‌کند مقصود یکی است عبارت اگر این طور بهتر است بنویسید به نظر بنده هر دو خوب است .

رئیس ـ در این خصوص پیشنهادی دار ید .

حاج شیخ محمد حسن ـ بلی راجع به لفظ مسلوب المنفعه بود که قبول کرد ند .

رئیس ـ قبول دار ید ؟

مخبرـ بلی قبول دارم .

رئیس ـ دو فقره پیشنهاد رسیده قرائت می‌شود .

( پیشنهاد آقای مشار الدولة به مضمون ذیل قرائت شد .

بنده پیشنهاد می‌کنم برای اینکه ماده به عدالت نزدیک تر باشد این طور نوشته شود .

روزی که مستقل از مستأجر خالی شود فوری مالک به اداره مربوطه اطلاع داده و از طرف اداره مزبوره آن مستقل را فقل نموده تا روزی که مستاجر برای آن مستقل پیدا شود مالک به اداره هم از روزی که آن مستقل بلا فائده بوده است مالیات را موضوع می‌کند .

رئیس ـ توضیحی دارید بفرمائید .

مشارالدوله ـ توضیح این مطلب واضح است و در پیشنهاد عرض شده است مقصودم از این پیشنهاد این بود که عالی تر شود و مخصوصا تصدیق خواهند فرمود که اگر عملی تر نباشد به عدالت نزدیک تر است چون هر روزی که یک مستقلی بلا فائده بماند مالیات نمی‌دهند و خیلی هم صحیح است از آن طرف ملاحظه بفرمائید در همه جا است ترتیب سابقه دارد .

چیزی نیست که بنده مخترع آن باشم وقتی ملاحظه بفرمانید همه جا همین طور است و برای اینکه نگویند همه روزه اسباب اشکال برای دولت و مالک فراهم می‌شود و هر روز مستاجر می‌خواهد بیاید ببیند و شاید نه پسندد و نمی‌شود هر روز بیایند رئیس اداره مربوط به آن را به آنجا ببرند خوب است هر زمانی که مستقل خالی ماند در آن مستقل را قفل کنند و کلیه آن را بدست خود مالک بدهند وقتی که یک مستأجری برای آن مستقل پیدا شد آن وقت خود آن مالک می‌آید و می‌گوید امروز یک مستأجری پیدا شده است و من از امروز به شما مالیات خواهم داد رئیس ـ آقای مخبر در این باب چه می فرمائید ؟

مخبر ـ خیر قبول ندارم .

رئیس ـ پیشنهاد دوم از طرف آقای نظام السلطان است قرائت می‌شود .

( به مضمون ذیل قرائت شد ) ؛

بنده پیشنهاد می‌کنم که در عوض سخ ماه یک ماه نوشته شود .

رئیس ـ توضیحی دار ید بفرمائید .

نظام السلطان ـ عرض بنده این بود که عوض سه ماه یک ماه نوشته شود و هر اقدامی که باید از طرف دولت برای آن سه ماه بشود برای این یک ماه بشود .

رئیس ـ این پیشنهاد را قبول دار ید ؟

مخبر ـ خیر .

رئیس ـ رأی می‌گیریم در قابل توجه بودن پیشنهاد آقای مشار الدوله آقایانی که قابل توجه می دانند قیام نمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ قاب توجه نشد ـ رأی می‌گیریم به خود ماده هشتم با تبدیل لفظ مسلوب المنفعه به لفظ بلا عایدی آقایانی که این ماده را با این اصلاحات قبول می‌فرمایند قیام نمایند .

( عده کثیری قیام نمودند ) .

رئیس ـ تصویب شد ـ اگر آقایان موافق باشند جلسه را ختم می‌کنم و جلسه آتیه روز چهار شنبه سه ساعت قبل از ظهر و دستور آن بقیه شور در قانون مستقلات و رسیدگی به اعتبار نامه آقای سپهدار اعظم خواهد بود این را هم باید به عرض آقایان برسانم دو فقره لایحه از وزارت فواید عام و وزارت اوقاف رسیده بود از وزارت اوقاف راجع به متمم قانون اوقاف و یک فقره دیگر هم از وزارت فوائد عامه که از طرف معاون فرستاده شده بود بنده این طور تصور کردم و به ایشان اطلاع دادم که قانوناً بایستی قوانینی که به مجلس پیشنهاد می‌شود از طرف وزیر یا از طرف هیئت دولت پیشنهاد شود این بود آن دو فقره لایحه را رد کردم که وقتی که هیئت وزراء معین شدند اگر تصویب کردند به مجلس پیشنهاد کنند .

( مجلس مقارن ظهر ختم شد ) .