مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ آبان ۱۲۸۹ نشست ۱۷۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۲۱ آبان ۱۲۸۹ نشست ۱۷۵

مجلس شورای ملی ۲۱ آبان ۱۲۸۹ نشست ۱۷۵

جلسه ۱۷۵

صورت مشروح روزیکشنبه دهم شهرذیقعده۱۳۲۸

مجلس یکساعت وچهل وپنجدقیقه قبل ازغروب آفتاب درتحت ریاست آقای ذکاءالملک تشکیل شدصورت مذاکرات جلسه قبل راآقای معاضدالملک قرائت نمود.

غائبین جلسه قبل.

قوام الاسلام.موسوی.حاجی میرزاآقا.آقاسیدمحمدرضا. مستشارالدوله.مختارالدوله.آقاسیدعلی آقا.س۱هداراعظم.سرداراسعد.بدون اجازه غائب بوده اند.

دکترامیرخان.آقامیرزااحمد. آقاشیخ رضا.بهجت.آقاسیدجلیل آقا.آقامیرزاابراهیم قمی.ناصرالاسلام.حاج وکیل الرعایا.ابوالقاسم میرزا.کاشف ودهخدا. بوقت حاضرنشدند.

بترتیب حاج وکیل التجارولواءالدوله..حاجی میرزازین العابدین قمی.مریض بودند.

رئیس_درصورت مجلس ملاحظاتی است بفرمایند.

حاجی شیخ الرئیس_بنده یکفقره احطاردارم ویکفقره هم سئوال کسانی راکه امروزاسم شان رامینویسیم بنده غیبتشان راحرام نمیدانم بلکه راجب میدانم زیراکه امتدادغیبت به این درچه اگرچه موافق قانون باشدشایدعیب نداشته باشدولی موافق نزاکت وکالت صحیح نمیدانم وآقای آقاسیدعلی آقای یزدی رابنده محققامیدانم که استعفاکرده است وخودش مکرراظهارکرده است که من قبول این وکالت رانمیکنم باوجوداین چرابجای ایشان انتخاب نمیکنید

رئیس_بایداستعفایشان راکتبابفرستند.

حاج شیخ الرئیس_سئوالم این بودکه بنابودبرحسب تقاضای آقای ادیب التجارتلگرافی به آقای ادیب السلطنه نوشته شودیاخیر

رئیس_نوشته شد.

حاج شیخ الرئیس_تشکرمیکنم.

افتخارالواعظین_ بندهراجع بمندرجات برق عرض دارم.

رئیس_جزءدستورنیست.

حسینعلیخان_راجع بکمیسیون فارسی عرض دارم بنده یکی ازاشخاصی بودم که دراین کمیسیون انتخاب شده ام ودوجلسه هم حاضربودم ولی بواسطه کسالتی که عارض شده است مشغول مداواهستم نمیتوانم درکمیسیون حاضرشوم اگرلازم است دیگریرابجای بنده انتخاب کنید.

ادیب التجار_ میخواستم عرض کنم آقایان وکلاءسئوالاتی دارندمطلب دارنددردداریم حضورآقایان وزراءلازم است خواهش دارم واستدعامیکنیم اطلاع بدهیدوزراءحاضرشوندسئوالاتی داریم منجمله میخواهیم بدانیم که وزیرمسئول انطباعات کیست که ازاوسئوال بنمائیم.

(دیگراظهاری نشدرئیس صورت مجلس راامضاءنمود)

راپورت کمیسیون صحیه بمضمون ذیل قرائت شدکمیسیون صحیه باحضورتمام اعضای منتخبه دریوم شنبه ۹شهرذیقعده درتحت ریاست سنی آقای دکترحیدرمیرزاقرائت شدبدوابانتخاب هیئت رئیسه شروع شد.

آقای دکترحیدرمیرزاباتفاق بریاست وآقای لسان الحکماءباکثریت چهاررای به نیابت ریاست وآقای دکترامیرخان باکثریت پنج رای بسمت منش گری ودکترعلی خان باکثریت پنج رای بسمت مخبری معین شد.

بعد ازآن برای جلسات کمیسیون روزهای چهارشنبه ازسه بغروب مقررشدودستورجلسه آتیه مذاکرات درخصوص اموزصحبه سرحدی معین شد.

دکترامیرخان_این کمیسیون کمیسیون تفتیش است.

آقامیرزاابراهیم خان_عریضه ایست ازطرف تجارواصناف طهران به امضای دویست وبیست وپنجنفربامعرفی خوانده میشودوعریضه مزبوره قرائت نمود.

رئیس_اینمطلب معلوم بوده است که طبقات محترم تجارواصناف همیشه طالب قوت دولت ومنظم وامنیت مملکت وحامی آزادی ومشروطیت بوده اندوحالااین چیزی راهم که بمجلس عرض کرده انددرواقع اظهارحیات خودشان راکرده اندوخیلی اسباب خوشبختی است که ازمراقب هستندوحسن آنهاهمیشه بیداراست وغافل نشده اندازاینکه جلوگیری مفاسدرابکنندودرصورتیکه تمام مطالبی که داشته اندبرآورده شده است ووعده صریح داده شده وبلکه بعمل هم آورده شده است بیجهه فسادواجتماع نکنندواذهان کسانی راکه بی اطلاع هستندمشوب نکنندشروع بشورثانی درقانون محاسبات عمومی شد.

آقامیرزاابراهیم خان_ماده(۲۰)لایحه وزیروآقامیرزامرتضی قلی خان ماده(۱۷)راپورت کمیسیون مطابق آن قرائت نمودند.

رئیس_ماده(۲۰)یعنی(۱۷)درجلسه گذشته مطرح شدودرآن خصوص حالاداخل مذاکره نمیشویم حالابایدرای گرفت (ثانیاماده مزبوره قرائت شد)

رئیس_کسانیکه باماده (۱۷)بطریقی که کمیسیون تصویب کرده موافق هستندقیام نمایند(اغلب قیام نمودندوباکثریت تصویب شد)

ماده(۲۱)وزیرقرائت شدکمیسیون اینطورپیشنهادکرده بود.

ماده (۱۸)اعتباراتی راکه درموادقانون بودجه معین شده است ازیک ماده بماده دیگری نمیتوان انتقال داد.

حاجی آقا_کسانی که درماده قبل یک اظهاراتی داشتندواعتقادباین داشتندکه بودجه رابایدفصل بفصل تصویب کردگویانظرشان بهمین ماده بعدبودکه اگرماده بماده بناشودرای گرفته شودبدیهی است بایدآنوقت وزیرنتوانداعتباراتی که دریک ماده تصویب شده نقل بماده دیگربدهدوازاین جهت دست زیربسته میشودویک اصلاحی رااگربخواهدومصلحت بداندکه یک مطلبی رااز ماده کم کندوبدیگری بیفزایندنمیتواندوعجالتامیتوان تصدیق کردبآن نظرکه هرروزه دروزارتخانه هایک ترتیب صحیحی حاصل کرده باشندوواقعاترتیبات رادانسته باشندآنطورنیست باینجهه برای رفع آن محظورخوب است عجالتاازاین مادخ ساکت بشویم که دست وزیربسته نباشدواگربخواهداصلاحاتی درادارات خودش بکندوازیک ماده کسروبماده دیگری بیفزاینداین اختیارراداشته باشدیایک وقتیکه ترتیبات اداره مرتب شده باشداینماده راالحاق کرده باشیم که اسباب اشکال برای یک نفروزیرفراهم نشود

افتخارالواعظین_بنده عرض میکنم علت اینکه وزیری نتواندانتقال بدهدمطلبی راازماده بماده دیگری همین وضع امروزه است واگرچنانچه بخواهیم مااجازه بدهیم که بتواننددرصورتیکه ازیک ماده بماده دیگری منتقل شویدیعنی جزویک ماده راکسرکرده وبرماده دیکری بیفزایدوبعضی تصرفات بکنندبنده امروزبااین وضع اداراتمان تصویب نمیکنم واینکه میفرماینددست وپای وزیربسته نشودابدادست وپای اوبسته نمیشودبجهت اینکه دریک موردی اگرحس کردکه واقعابایدازپول یاوضع یااینکه ازفراری یک اداره یایک ماده کسرکندوبراداره بیفزایدچنین نیست که قانون اورامنع صریح کرده باشدکه مطالعه نتوانداین انتقال رابدهد_خیر_میتواندیک پیشنهادی بمجلس شورای ملی میکندومجلس شورای ملی تصویب میکندوبایداین انتقالهادرتحت نظرمجلس شورای ملی باشدواگرمجلس لازم دانست که انتقال میشودوالاباوضع اداراه هرروزه بنده ابدامصلحت نمیدانم که مطلقابگوئیم وزرامیتوانندازیک ماده بماده دیگرانتقال کنندیایک اداره راکم کنندویک اداره دیگری زیادکنندبامصالح امروزه ابدامقتضی نیست

آقامیرزامرتضی قلیخان_ بنده باآن تقریراتی که دیروزشدوآن مذاکراتی که آقای مشیرالدوله کردندهیچ تصورنمیکردم که آن ماده امروزرای گرفته واکثریت حاصل شودولی حالاکه رای گرفته شدتصدیق میکنم ولی دراین ماده عرض میکنم که خوب است آقایان یکقدری دقت کنندبجهت اینکه آن محظوراتی که دیروزمذاکره شدتمامش حسی بودوهیچ جای گفتگو نبودوزیری نتواند دریک فصلی ازیک ماده بماده دیگرانتقال بدهدبکلی امروزارت خانه اش مختل میشودوهیچ کاری نمیتواند بکند و استدعامیکنم تمام نظریات باین متوجه نباشدکه وزیرخائن است وبه خیانت وغرض وهواهوس خودش ماده رابماده دیگرمنتقل نمایدکه همچوتصوربفرمایندکه وزرای ماوزرای درستی هستندومحل اعتمادووطن دوست هستندوهرتصرفی که میکنندبجااست وهمینطورهم هست بجهت اینکه وزراءوقتی که بمجلس آمده معرفی شدنداگرکه طرف اطمینان نباشندوامین نباشندکه درباره اوسلب اعتمادمیکنندومیرودپی کارش ومعدم میشودپس همین که وزیربمقام وزارت باقی است محل اعتمادات چطورمیشودبه اوآنقدراظهاراعتمادنکنیم که آنقدرحق نداشته باشدازیک ماده بماده نقل بکنداینکه آقای افتخارالواعظین فرمودندکه هروقت وزیرحس کندکه بایدیک مطلبی راازماده بماده دیگری انتقال بدهدبمجلس شورای ملی پیشنهادمیکنداین هیچ گرهی گشوده نشدازمطلب ایشان بجهت اینکه برفرض وزیرهرمطلب راکه خواسته باشدپیشنهادمیکندبمجلس شورای ملی این کارباین اسامی است بمجرداینکه وزیراداره کردفوراپیشنهادمیکندومجلس هم فوراهمان روزتشکیل شده رای میدهدبااینکه ممکن است یک ماده دوماه چهل روزطول بکشدودرضمن ازمیان برودپس استدعامیکنم که دراینجاوقتی بفرمائیدکه اگرهم عقیده شدفصل بفصل رای بدهیدحالاآن ماده صحیح است چونکه مجلس رای دادوعرضش این بودکه دقت کنددرموادوماده بماده رای بدهیدولی درانتقال ازماده بماده دیگری رای داده شده است وسلب اختیاروزیررانبایدکرد

بهجت_اولاخواهش میکنم ازآقایان وقتی که ماده مذاکره میشوداینکه وزرامردمان امینی یا تعه هستندیانیستنداینرانفرمائیداین ربطی بمطلب نداردوالبته آنهامردمان یاثقه هستندواگرمعین نبودندماآنهارانمی پذیرفتیم واگردریک قانونی رای داده شودمنافی باامانت یک وزیرنیست ولی میخواهم بپرسم اینکه نوشته اندورای داده اندکه ماده بماده رای داده شودمعنیش چیست محض هواوهوس که نبوده است چنانچه مذاکرات دیروزشاهداست معنیش این بودوزیرنتواندماده رانقل بماده دیگرکندنظری غیرازاین داشتیم بایدبگوئیم ودراینصورت بنده این رایک چیززیادی میدانم که وزراءنمیتوانندیک ماده رانقل بدهدبماده دیگرحالااگریک اعتبارفوق العاده باوداده شودکه درمواردیکه خودش بنظرداردصرف کندمیتوان این شرط راکردولی این هیچ ربطی نداردباینکه بنویسیم که اعتباریکه مادریک ماده بآنهادادیم بماده دیگرنقل بکنندواستدعامیکنم معنی اینکه رای دادندماده بماده اگرغیرازاین بودکه بنده عرض کردم اگرچه آقای مخبرمحترم اینجاتشریف ندارندکه توضیح بدهندخودآقای رئیس کمیسیون توضیح بفرمایندکه معنی اینکه ماده بماده رای دادیم چیست.

مشیرالدوله_بنده اگرچه دیروزعقیده خودرااینجاعرض کردم وامروزتصورمیکردم که مجلس شورای ملی وقتی میخواهددراین خصوص رای بدهدخیلی دقت خواهدکردبنده عقیده ام اینست که این مسئله خیلی اساسی است ولازم است که این ماده برگرددبکمیسیون که درآنجادرست مذاکره شودواین مسئله درست تشریح شودواگرهم لازم است که دراینجامذاکره شودوتضییع وقت مجلس خواهدشدوتمام هم نخواهدشدپس به ملاحظه آن مشکلاتی که درکارپیداخواهدشد


بایدفهمیده شودخوب است که برودبهمان کمیسیون که شایداین اشکال درآنجاحل شود.

حاجی آقا_مطلب همانطوریکه آقای مشیرالدوله فرمودندخیلی مهم است واگرآقایان توجه بفرمایندگویاهیچ محتاج هم نباشدکه بکمیسیون ارجاع شود به کمیسیون ارجاع شدن برای چیست بعدازآنکه بکمیسیون رجوع شدبازبرمیگرددبه مجلس وهمین گفتگوهاخواهدشدودر این مقام لازم میدانم عرض کنم که تمام این گفتگوهائی که شدهیچ ربطی باعتمادوزیرنداردولازم نداریم که اعتمادداشته باشیم بوزرایانداشته باشیم فقط چیزی که هست مقصودمااینست که یک اعتباریکه برای یک وزارت خانه تصویب میکنیم ماوظیفه مان این است که تفتیش کنیم که آنچه دربودجه معین کردیم درهمان محل صرف شودیااینکه دراین مقام خیلی اعتمادبآنوزیرداشته باشیم ولی درمقام ترتیب عمل کردن ومصرف رسانیدن بودجه بایداختیاری برای وزیرقراربدهیم چطورکه ماده بماده میگوئیم رای میگیریم همین طورهم دراینجالازم نمیدانم بگوئیم اعتباراتی که درموادمعین شده است بماده دیگرنقل نکننداگرلازم بشوداعتبارات خودش راازیک ماده نقل بماده دیگربکندلازم نبودکه ماده به ماده رای بدهیم واینکه فرمودندلازم نیست بنده عرض میکنم لازم است وبایداین مطلب اینجاثابت شوداگروزیردریک ماده دیگرمنشی راازیادبدانندودرماده دیگرکسربدانندوبخواهدازآن ماده کم بکندوبرآنماده بیفزائیدیااگراعتبارنداده باشیم که دونفریا۴نفریا۵نفرمنشی اینجارا۴نفری که آنوقت این۴نفررادونفردیگربرآنهابیفزایدوکاراداره رابکنداین دست وزیربستن است بجهه اینکه ماازوزیرهیچ حق نداریم بجزنظارت درآن پولی که دربودجه معین شده است که بمصرف دولت برسدبدیهی است این پول که بمصرف رسیدچه بااین منشی که دراین اداره است وچه بمنشی دیگری که دراداره دیگرکه جزءآن وزارتخانه است برسدفرقی نداردمقصوداین است که زمینه بودجه یک مملکت ویک وزارتخانه بدست بیایدکه چه ادارتی هست وچندنفردرادارات هست وچقدرصرف میشوداین یک زمینه ایست که اتفاق میافتدکه وزیرلازم بداندیک ماده راتغییربدهد این خرج اداره شده است یانه؟ماچرادستش راببندیم ووزیررادچاراشکال واسباب تعویق جریان امورآنجارافراهم بیاوریم باینجهه تصورمیکنم که خوب است که اینجارای گرفته شودکه مسکوت عنه بماند

حاجی وکیل الرعایا_بنده یک مطلبی که معلوم شده است میخواهم عرض کنم که توضیح شودوبیش ازاین اسباب اشکال نشودچون بنای قانون گذاری است وخیلی کاراست خوبست مجلس یک توجهی بکندوبرای خودش کارزیادنکنداینکه رای دادیم بماده که دروقت گذشتن بودجه بماده رای بدهیم وحالاواضحترمیکندجریان اموررادرآتیه درانظاروکلاکه امورجاری میشودلکن نقل ازماده بماده دیگراین برای مجلس کاری ایجادمیکندکه هیچ جای گفتگوندارد.

حاج مصدق الممالک_بنده دراین ماده پیشنهادخودوزیر رامشروح ترمیدانم واین چیزی راکه کمیسیون پیشنهادکرده است خیلی مبهم است ونمیتوان گفت این ماده بی اعتمادیرا درحسن ظاهرمیکندبرای این که قانون ربطی باعتمادوزراءنداردودراین خصوص همان پیشنهادوزیریک قدری مفصل تر وواضحتراست.

حاج شیخ الرئیس_بنده تشریح نظریات خودم رامیکنم که دراین موقع که رای دادم برای اینکه ماده بماده تصویب شودمقصودم این بودکه وزیرمیتواندازماده بماده دخالت بدهدواگراین تصویب شودیامسکوت عنه بماند همچو تصورمیکنم که رای داده ایم باین که بینتیجه نماند.

آقاشیخعلی شیرازی _تغییرماده بماده یک مرتبه این است که جزءاین ماده راتبدیل بجزءماده دیگرمثلایکی ازمواداین است که فلان اداره باشدمواددیگراین است که درآن ماده آن اداره راتبدیل کندیک دفعه این است که ماده خودش رامیخواهدبجزءدیگرکندمثلاده منشی وپنچ ثبات هست وهردویک اداره هستند اینرامیخواهدتبدیل بدهدواینهم بازتبدیل ماده بماده است واینبازدوقسم است یکدفعه تبدیلی است که ازآن تصریح کرده است مثلافرض بفرمائیدکه یک ماده یک اداره رامعین نمیکندماده دیگریک اداره قانونی رامعین میکنداینجاتبدیل میکند یکدفعه این است که یک ماده که قانون تصریح کرده میخواهدبرداردویک ماده دیگری که درقانون نیست بجایش بگذاردپس اینهایکقدری اجمال داردوبایدتوضیح شود.

حاج سیدابراهیم_بنده موافق باراپورت هستم ولی لازم است عرض کنم وقتیکه قانون ادارات راننوشته ایم نقل ازماده دیگرباخودوزیراست واگرماقانون راطوری بنویسم که وزیرنتواندازماده بماده انتقال بدهدوالارای درآن ماده هم لغواست آقای آقامیرزامرتضی قلیخان هم که میفرمایندتابع اکثریت هستم دراین ماده هم بایدتابع اکثریت باشند.

موتمن الملک_بنده میخواستم عرض کنم که این ماده قبل رارای دادیم دیگراین ماده مسکوت عنه بماندیامسکوت عنه نماندتفاوتی نمیکندوقتی که میگویدازاین ماده منتقل شودبماده دیگرمقصوداین است که درهر ماده حداکثری مجلس معین کندبرای وزراوماده بماده توضیح بدهدمثل اگردرماده اول سی هزارتومان اعتباردارددرماده پنجم بیست وپنج هزارتومان دوهزارتومان که ازماده اول آمدبماده پنجم ماده پنجم میشود(۲۷)هزارتومان حالاآنطوریکه مجلس رای داده است تجاوزشده است وآن ماده هم بموقع اجراگذاشته شده است پس درصورتیکه آن ماده رارای دادیم مجبوریم که ماده(۸)راهم رای بدهیم وبازهم همان طوربایداجراشودامااینکه اینجاازمواددوفصول مذاکره شدگمان میکنم که اذهان بعضی متوجه باشدبآن بودجهائیکه پارسال پیشنهادکردندولی آن فصول ومواددرست بترتیب معین نوشته نشده است خواستندفصول وموادرادرآنجاازروی ترتیب موادبنویسنداینجافصلش کرده بودندآنوقت فصل راهم که خواستند تغییرکنندبمواددرواقع کاری کرده بودندکه اختیارات وزرایک قدری محدودشده بودامااگربناباشدازروی یک قانون صحیحی که هرجامجری است میتوانندتشخیص بدهندکه موادچه چیزاست وملتفت خواهندشدوآنطوریکه میگوینداختیارات وزرامحدودنخواهدبودبلکه اختیاراتشان بیشترخواهدبود

.رئیس_مذاکرات دراین ماده بقدرکافی شده است حالارای میگیریم کسانیکه باماده (۱۸)بطوریکه کمیسیون تصویب کرده است موافقندقیام نماید.

(اغلب قیام نمودند وباکثریت تصویب شد)

ماده(۲۲)لایحه وزیرقرائت شدکمیسیون اینطورپیشنهادکرده بود

ماده(۱۹)مخارج راجع بهیئت اجزاء ومامورین (پرسنل)واثاثیه هروزارتخانه بکلی ممتازوبتفضیل ازیکدیگربایدپیشنهادشود.

محمدهاشم میرزا_چندروزقبل درشوراول این لفظ بودوقرارشدکه بعضی الفاظ راکه چندان معمول به نیست وبشدتی نرسیده است که بتوانیم بخوبی معنی آن بفهمیم ترک کنیم واستعمال بکنیم ودرخصوص (پرسنل)آقای ارباب پیشنهادکردندنوشته شود.

رئیس_پرسنل بطورتوضیح نوشته شده است هیئت اجزاءمامورین است.

بهجت_بنده هم میخواستم عرض کنم که این اجمال بعداز توضیح است وبرخلاف قواعدمعانی بیانی است بایدحذف شود.

رئیس_رای میگیریم کسانیکه موافقندبااین ماده بطریقیکه کمیسیون تصویب کرده است قیام نماید(اغلب قیام نمودندوباکثریت تصویب شد)ماده۲۳لایحه وزیرقرائت شد.

آقامیرزا مرتضی قلیخان_سه ماده درراپورت کمیسیون است که ازآخرلایحه وزیراستخراج نموده وبشکل موادقانونی نوشته اندخوانده میشود

ماده(۲۰)کلیه حقوق دیوانی که صاحبان آن مرجع خدمتی درادارات دولتی نیستندوتاموقع وضع این قانون آن حقوق جزومخارج ادارات مختلط بوده بایدعلیحده مرتب شده وجزوشعبه دیون عمومیه ومستمرباب تقاعدی وزارت مالیه باشدصاحبان حقوق ازهرطبقه وحقوق بهراسم ورسم که باشد.


ماده(۲۱)شعبه دیون عمومیه درمقابل وزارت مالیه سئوال اجراوتطبیق قوانین متعلقه بحقوق مزبورخواهدبودهرسال یک حساب سالیانه ازاضافات وموضوعات که درعرض آن سال بدفترکل واردشده بدفترمحاسبات خواهدداد

ماده(۲۲)حقوق مذکوردرماده(۲۰)و(۲۱)پس ازطبع وتوزیع بودجه سال اول درآتیه همه ساله بشرح وجزودربودجه قلمدادنشده فقط میزان کل آن باتعیین تفاوتی که نسبت بسال قبل شده است درج خواهدگردید.

حاجی آقا_چون درحقیقت این موادهمان طورکه ذکرشده است ازطرف کمیسیون پیشنهادشده است واین ماده راکه کلیه حقوق دیوانی که صاحبان آن مرجع خدمات دیوانی هستندیک مطلبی است که میخواستنداجراکنندچون بعضی ازحقوق برهاحقوقشان جزووزارتخانه هاست میروندازآن وزارتخانه هامیگیرندوازوزارت مالیه نمیگیرندخواستندبواسطه این ماده آن عده حقوق برهارامجزاکرده درکتابچه علیحده نوشته شودکه حقوقشان راازوزارت مالیه بگیرندودروزارت مالیه معین شودولی بنده درکمیسیون هم مخالف بودم بااین تاسیس که آن کسانی که حقوق برهستندومستخدم نیستندمخصوص آنهابایدباشندبلکه عقیده ام این بودکه یک ماده بطورعموم پیشنهادشودوآن این بودکه کلیه حقوق برهاوهرکس که حقوقی ازطرف دولت باورسیده میرسدآن دروزارت مالیه دریک کتابچه معین میشودکه چه کسانی حقوق برهستندفایده اش هم معلوم است که دریک کتابچه که آوردندبطورجمع ودرنظرمجلس رسیدمجلس هم همانطوررای میدهدواسباب تسهیلی میشودوازآن طرف حقوق آن کسانی که مستخدمنددرادارات دولتی وحقوق برومجزی هستندازآنهائی که خدمت نمیکنندجمع وخرج آن درکتابچه استخراج میشودومعلوم خواهدشدکه حقوق برازادارات دولتی چندنفرهستندوچقدرازآن حقوق کسرخواهدشدو آنوقت کتابچه ایست برای وکلاکه میدانندحقوق برچقدرهستندچه میبرندوچه مقداری ازاینهاهم حقوق دیوانیشان ازحقوق اداریشان مجزاست ویک میزان روشنی دست وکلاوسایرین آمده ووزارت مالیه هم یک ترتیب روشنی بدستش هست که ازروی آن رفتاربکندوبداندچقدراشخاص هستندکه ازحقوق دولتی آنهاکسرمیشودوبحقوق استخدام میرسداما آنچه درآنجانوشته شده است که یک دسته اشخاصی هستندآنهارایک کتابچه علیحده میکنندوبوزارت مالیه میدهندبنده تصورمیکنم که اگراین یک قاعده کلی بشودکه تمام حق برهایک کتابچه معین باشدخیلی بهتراست وحقوقشان هم مجزی میشودویکنفرمستوفی آنهارامنهامیکندوتوضیع میشودوآن غیرازتخصیص است حالانمایندگان هرنوع نظری دارند بفرمایندبنده هم پیشنهادی میکنم.

آقامیرزامرتضی قلیخان_اولااین فرمایش که فرمودندکه این پیشنهادکمیسیون است عرض میکنم که این پیشنهادوزیراست ووزیردرآخرلایحه خودش بعضی مطالب بودکه بطورغیرماده پیشنهادکرده بودازآن جمله بعضیهایش قانونیت داشت وبعضیهاش قانونیت نداشت این بودکه کمیسیون ازمجلس اجازه خواست ومجلس اجازه دادکه هرکدامش قانونیت داردازآنهااستخراج کندبعددرکمیسیون پنج ماده ازلایحه وزیررااستخراج کردندودراینجا شوراول هم شدوعلیحده چاپ شداگرنظرآقایان باشدوقت بکمیسیون که ملحق شودودومرتبه بیایداینجاپس این راکه عرض میکنم اصل پیشنهادوزیراست وشوراول هم شده است فرمایشی راکه آقای حاجی آقافرمودندکه تمام آن حقوق که دراین راپورت هست حالاتشریح میکنم که مقصودچیست مقصوداین است که درتمام ادارات حقوق برهامعین باشدمثلا دروزارت جنگ بایدتمام حقوق برهای آن معین باشدوآنهائیکه دخل درخدمت هستندداخل آنهانباشنددرادارات میبینند درهراداره حتی قزاقخانه مبلغی حقوق برهست مثلافلان شخص سرتیپ قزاقخانه بوده ومرده است حالازنش وبچه اش وپسرش ونوه اش همینطورحقوق دارندفلان سرتیپ فوج خلج فوت شده است اولادش حقوق میبرده هنوزحقوق اورادر وزارت جنگ درجزءبودجه فوج خلج میبرندیکوقتی سریک معدنی رفته است وحالامواجبش راازوزارت فوائدعامه میبردوهگذاتمام این ادارات مخلوط است ازمواجب هائی که مستخدمین دارندوآن اشخاصی که ابتداعنوان مستخدمی در آنهانیست وحقوق میبرندمثلادراصفهان هشتادهزارتومان حقوق بگیراست که اشخاصی هستندکه داخل خدمتی نیستند همچنین درتهران وجاهای دیگرکاری ندارندومشغول کارخودشان هستندوحقوق میگیرنداین قانون میگویدتمام حقوق اداران اعم ازاینکه درادارات هستندیادرغیرادارات اینهاتمام بعنوان دیون عمومی یک شعبه دروزارت مالبه درست میشودویک بودجه نوشته میشودوسال اول مجلس تمام رادقت میکندکه مطلع میشودوآن ماده سیم کمیسیون که نوشته شده است بهمان عبارتی که حاجی آقاتقاضاکرده اندکه جزءبجزءنوشته شودسال اول میآیدبمجلس ومجلس میخواندو تصدیق میکندووقتی که تصدیق کردعین جمع آن بودجه همه ساله دروزارت مالیه نوشته میشودباآن تفاوتهائی که هست مثلامینویسندکه دوکرورجمع بودجه ایت ایل شدوبعدازآن صدهزارتومان کم وزیادشدوتغییرکردآن تغییرراتصریح کسر میکنندباقی دیگررادرجمع مینویسندومی آورنددرمجلس ومعلوم میشودواین ترتیب صحیحی است که هم تمام ادارات منظم میشودوهم میدانندکه مخارج ادارات چقدراست امروزکه میگویدکه وزارت جنگ شما۶کروریا۷کرورمخارج داردشمانمیدانیداین۶کرورتمام صرف اسلحه وسربازمیشودیاتمام راازبابت حقوق میگیرندوقتیکه بودجه اش آمداینجا میدانیدکه اینهاتمام صرف چه راهی میشودومیدانیدچقدرپول بسایرارباب حقوق میدهندوتمام رامطلع خواهیدشد.

حاجی سیدابراهیم_بنده تصدیق میکنم بیانی راکه آقای حاجی آقاکردندوگویابیانی راکه آقای آقامیرزامیرزامرتضی قلیخان کردندغیرازمقصودشان نبودومقصودشان این بودکه این حقوقی که حقوق اداری است جزءشعبه دیون عمومی میشودواین یک فایده دیگرهم داردکسی درادارات مستخدم شدومستمری هم دارددرآن وقت جزءدیوان عمومی است ووقتی که خارج شدبایدبرودخودراازشعبه دیون عمومی خارج کندوبگویدکه حق مراثبت کن پس کلیه آن حقوقی که نه دیوانی ونه اداری است درشعبه دیون عمومی ثبت میشودنهایت وقتی که مستخدم هستندآنقدری که جزءدیون عمومی ثبت شده کسرمیشودووقتی که مستخدم نیستندکم نمیشودوبنده تاموقع وضع این قانون این کلمه رابموقع نمیدانم بجهه اینکه تاموقع وضع این قانون یعنی اگرفردایاپس فردایک حق دیگرباشداگرباعتبارمختلف بوده است ثبت دیون عمومی نشودالبته بایدبشودپس این عبارت رابرداشتن بهتراست وتاموقع وضع این قانون لازم نیست فقط اینطورنوشته شودکه کلیه حقوق دیوانی غیرازاداری که جزوادارات دولتی است بایدمرتب وجزءحقوق دیونی محسوب شود.

حاجی وکیل الرعایا_بنده اینجایک نحوی درنظردارم وآنرابی اهمبت نمیدانم وآن اینست که مامیتوانیم رای بدهیم که باشخاص حقوق بدهندکه درخدمت باشندیادرخدمت فوت شده باشندبرای آنشخص مامیتوانیم رای بدهیم که دولت بوزارت آنهاحقوق بدهدبجهت آن کسیکه کفیل امورات آنهابوده اماآن سببی که بایداین جاذکربشودفقیراست که باوحقوق میدهند اگر غیر از این باشدماچون نمیتوانیم بخلاف شرع رای بدهیم اینجامیبینم که خلاف شرع میشودآن سیمی راماچطوررای بدهیم که جزءدیون عمومی باشد

(گفته خارج ازموضوع است)

حاجی وکیل الرعایا_من که نشستم هرکس ردمیکند یا نشود رد بکند میگوئیم دوقسمت آنهارامیتوانیم درمجلس رای بدهیم اما قسمت سیمی راچطوررای بدهیم توجه میفرمایندآقایان ومیگویندخارج ازموضوع است.

رئیس_راجع باین ماده اگرفرمایشی داریدبفرمائید.

حاجی وکیل الرعایا_راجع باین ماده عرض میکنم میگویدکه آن ثبت هائیکه دروزارت مالیه هست آن رابیاورند(وکلیه حقوق دیوانی غیرازاداری که جزء ادارات دولتی بایدمرتب وجزءحقوق دیونی محسوب شدتاموقع وضع این قانون)این میشودیک چیزی که بنده اینجارای


بدهم بنده که یک نفرنماینده هستم اینجامیگویم که این نمیتواندجزءدیون عمومی باشددوتای آنراقائل هستم بازهم عرض میکنم اشتباه نشده باشدیکی آنکه درخدمت باشدیکی آنکه درخدمت مرده باشدبوارت اوبایددادسیمی راهم که خدمت بوده وحالافقیراست بایدداده اماچهارمیش که ازهمه کس حالش بهتراست بنده نمیدانم ازبیت المال چطورمیشود رای داد

افتخارالواعظین_عرض میکنم اینجابعضی فرمایشات آقایان رابنده خارج ازموضوع میدانم گفتگودراین است که حقوقی راکه دولت میدهدبردوقسم است این است که حقوق برهادرادارات مستخدم هستندیانیستندآن اشخاصی که درادارات مستخدم هستندحقوق آنهادرذیل بودجه آن وزارت خانه درضمن بودجه کل بمجلس خواهدآمدوتصویب خواهد شدوحقوق آنهانبایدمختلف درضمن بودجه تمام وزارتخانه هابیایدبرای اینکه تکلیف اومعلوم باشدومجلس هم بداندکه اندازه حقوق آنهاچیست وبتوانددرباره این نوع حقوق رای قطعی بدهدیکدفترمخصوص معین میکندکه عبارت باشدازشعبه دیون عمومی ویک همچودفتری ترتیب میدهدوبمجلس تقدیم خواهدکردغرض ازاین ماده این است که حقوق بردوقسم است هرکه دروزارتخانه مستخدم است حقوق اودرآن وزارتخانه منظورودریک دفترمخصوصی نوشته میشودوبمجلس میآیدوهرکس که درهیچ اداره دولتی مستخدم نباشدباسم دیون عمومی ومستمری تقاعدی بمجلس خواهدآمدوتصویب خواهدشد.

موتمن الملک_بنده هرچه ازاعضای کمیسیون هستم ولی بااینماده اساسامخالف هستم این ماده صحیح است واین درجائی است که قانون اداری آنجامرتب باشدوفقط ملاحظه ازقانون داشته باشندوملاحظات دیگری دربین نباشدیعنی اشخاصی که داخل یک اداره میشوندمیدانندکه مادام العمریعنی مادامی که خیانتی نکرده انددرآن اداره هستندوروزیکه بواسطه کهولت ازکارافتادندیک حقوق تقاعدی دارندماده بماده یاسال بسال بآنهاداده میشوددریک چنین مملکتی چنین قانونی لازم است وبایدمجری باشدوممکن است بعدازآنکه مستخدم یک ادارع فلان مدت معینه راخدمت کردوبعدازآن مستحق حقوق تقاعدی شدوحقوق تقاعدی درحق اومقررشدبروددریک وزارتخانه دیگرخدمت کندآنوقت هم آن حقوق تقاعدی رابگیردهم ازآن ادارع که درآن خدمت میکندحقوق بگیردوآن حقوق تقاعدی اوکه دردفترمخصوص ثبت شددیگرتغییری درآن ماده نمیشودواین درمملکت ماچرانشده اشخاصی هستندکه میرونددریک اداره پنجماه میمانندبعدازآنجاخارج میشونددوسال بیکارمیمانندبعدداخل دریک اداره دیگرمیشوندآنوقت ملاحظه کنیدعوض اینکه این ماده اسباب تسهیل امورمالیه شودموجب اشکال دیگری خواهدشدوآن اینست که وقتی دفترمخصوصی رادروزارت مالیه دایرمیکنیم که درجزوشعبه دیون عمومی باشدبرای این است که دیون عمومی تغییر پذیرنیست ودولت میداندکه هرسال دوکروریاسه کرورازبابت قرض خودش بایدبدهدفقط دریکی مینویسندکه ازبابت دیون عمومی دوکروربدهدپس بایدآن چیزهائی که تغییرپذیرنیست دردفترمخصوصی ثبت کردچنانچه درفرنگ هم همینطوراست که دفترمینویسندازبابت حقوق تقاعدی امسال مثلا(۲۵)کروریاازبابت مستمری(۲۵)کرورماده میشودودر جمله دیون عمومی نوشته شده دیگرجزءبجزءلازم نیست درآنجانوشته شودولی ازوزارت مالیه دفتراست که هرکس حقوق بگیراست میروددرآنجاازآنجاحقوق میگیردوبایداسامی شان درآن دفترثبت باشدامادراین مملکت اینطورنیست امروزاشخاصی که درادارات میروندواسامی آنهادردفترمخصوص ثبت میشوددرمدت ششماه ومیبینیم اغلب آن اشخاصی تغییرکرده اندازاین اداره خارج شده اندیابیکارندیادراداره دیگری رفته اندآنوقت بایدمتصل دردفترمخصوص تغییرات واقع شودوآن نتیجه مطلوبه راکه مامیخواستیم حاصل نخواهدشدبجهه اینکه میخواستیم دفترمخصوص داشته باشیم که آن تغییرناپذیرباشدکه همیشه بدانیم که ازبابت حقوق تقاعدی چه میدهیم وازبابت مستمریات چه میدهیم وباین ترتیب ادارات نخواهیم داشت بجهه اینکه این کتابچه متصل درتغییروتبدیل خواهدبودومتصل بایداسامی راازاین کتابخانه

برداشته جزءکتابچه دیگربنویسندوسال آینده این اشخاصی که ازوزارتخانهاوادارات خارج شده اندودرخانهاشان نشسته اندبایدبرونداسمشان رادوباره بنویسندواین اسباب اشکال خواهدشداین ازبرای مملکتی خوب است که تامستخدمی خیانتی نکرده است دولت نمیتوانداوراازآن اداره خارج کندیایک شخصی که دریک اداره هست بیخوداوراباداره دیگرببرد وقتی که ادارات مامرتب شدویک استقامتی درکارهاپیداشدآنوقت یک همچوماده رامیشودنوشته والابااین ترتیب مجبور میشویم یک شعبه هم ازوزارت مالیه درست کنیم که کارش این باشدکه اسامی راازاین کتابچه نقل بدهدواشکال دیگری هم پیش بیایدوآن آنست که اشخاصی هستندکه دریک وزارتخانه مستخدم هستندیادروزارت مالیه یادرعدلیه یاخارجه ودر آن وزارت خانه یک مواجبی میگیرندتفتیش مواجبی میگیرندتفتیش مواجب اینهاازدوراه بعمل میآیدیکی ازراه وزارت مالیه یکی ازراه وزیری که این شخص دراداره اوست مثلابرای یک شخصی که درفلان وزارتخانه است ششصدتومان مواجب قرارداده اندآن هفتصدتومان حقوق داردآن وزیرهم میداندکه این هفتصدتومان حقوق داردآنوقت آن ششصدتومان رانمیدهدآن صدتومان تفاوت رامیدهدواین ازدوجاتفتیش میشودیکی ازوزارت مالیه که درآن وزارتخانه واگربناشدحساب این اشخاص فقط دریک جاباشددروزارت مالیه باشدآنوقت یک تفتیش بعمل میآیدواین اشخاص که دردفترمالیه اسمشان ثبت شده است ممکن است فردایک اداره دیگری داخل شوندوممکن است رئیس آن اداره وزیریکه آن اداره جزووزارتخانه اوست نداندکه این شخص حقوق دیگری هم داردواسم اودرآن دفترثبت شده است وازطرف دیگراسامی این اشخاص بودجه که بمجلس داده میشودنخواهدبودومجلس نمیتواندبفهمدکه بودجه یک وزارتخانه که بمجلس تقدیم میشودمقدارمواجب اداری اوچیست مقدارحقوق دیوانی اجزاءآن چیست دورنیست دریک وزارتخانه که بودجه آن صدهزارتومان است ده هزارتومان جزءدیون عمومی است ونودهزارتومانش ازبابت مصارف کلی است ودرآن بودجه نوشته نشده است که چندنفرجزءشعبه دیوان عمومی هستندفقط مینویسدصدهزارتومان مصارف این وزارتخانه است بنابراین دولت نمیتواندیک عقیده پیداکنددروجوهی که ازوزارتخانه هابمصرف میرسدحالاآمدیم فرض کردیم که یک چنین چیزی راایجادکردیم وقبول کردیم دراینصورت دیگرنبایدگفت اشخاصیکه درادارات نیستندوحقوق دیوانی دارندتاموقع وضع این قانون آن حقوق جزءمخارج بودجه نیست اینهابایدیک کتابچه علیحده ازبرایشان معین کردبرای اینکه بسامیشودیک شخصی امروزدراداره مستخدم باشدوحقوق دیوانی اوجزءآن اداره باشدوفرداازآن اداره خارج شودو جزءاشخاصی که درادارات نیستندمحسوب شود.

پیشنهادیکی ازنمایندگان بعبارت ذیل خوانده شد.

بنده پیشنهادمیکنم ک این ماده باین قسم نوشته شود.

(کلیه حقوق دیوانی غیرازاداری که جزءمخارج ادارات مختلف بوده بیایدعلیحده مرتب وجزءشعبه دیون عمومی ومستمرتقلدی باشد)تاآخرماه

حاجی عزالملک_حقوق اداری که مذاکره شداینجامابشخصی حقوق نمیدهیم حقوق اداری راجع بشغل است که درمجلس معین میشودنظربآن شخص نخواهدداشت وبایدمواجب تقاعدی هم همینطورکه آقای حاجی آقافرمودندوآقای موتمن الملک هم بآن اشاره فرمودندتفکیک شودواشخاصی که خارج ازاداره هستندحقوقشان علیحده باشدوبجهه اینکه کسی که دراداره خدمت میکندحقوق دیوانی نداردهمان حقوق اداریرامیگیرداین برای مااشکال تولیدمیکندبجهه اینکه ممکن است حالایکنفردراداره وزارت خارجه خدمت بکندوحقوق ادریش راآنجابگیردوحقوق شخصیش راکسرکندولی وقتی که رفت دروزارتخانه دیگری آن وزیرممکن است نداندکه حقوق شخصی داردپس بعقیده بنده کلیه حقوق اشخاص بایدعلیحده ومرتب باشدوبآن ملاحظه که آقای حاجی وکیل الرعایاگفتنددیون عمومی اسمش رابگذاریم بجهه اینکه اشخاصی که مواجب میگیرندبایدیک قسمت علیحده باشندو اشخاصی که مواجب میگیرندبایدقسمت علیحده باشندواشخاصی که درادارات خدمت میکنندحقوق شخصی آنهااز


حقوق اداری ایشان کسرشود.

آقامیرزامرتضی قلیخان_اینجاوالاعرض میکنم که دیون عمومی آن چیزی است که مجلس شورای ملی تصویب کرده است که وزارت مالیه بدهدباشخاصی چه مستحق چه غیرمستحق پس آنچه راکه مجلس تصویب کرده است چه مستمری وچه غیرمستمری تمام دین است وبنده هیچ تفاوت نمیگذارم بین هیچ یک ازاینهاعرض میکنم که تمام اینهابایدماده شودوحفی هم ندارم که شخص مستحق باشدیاغیرمستحق واماایم مسئله که آقای مدرسی وحاجی عزالممالک بیان فرمودندکه حقوق شخصی بایدعلیحده باشدبنده استدعامیکنم که تشریح بکنندکه بنده ملتفت شوم وجواب ایشانراعرض کنم کلیتاشعبه دروزارت مالیه تشکیل میشودواسمش میشودشعبه دیون عمومی واین شعبه بسیارمعتبراست وکارش هم که مرتب شدازتمام شعب بیشتراست وکارش این است که تمام حقوق که دولت میدهدغیرازحقوق ادارات درانجاثبت میشودوهمچنین قرضی راکه داردبطوراستهلاک باشدیامنافع اورابدهدمستمریات یا حقوق تقاعدی باشدهرچه باشدبایددرآنجاثبت شودوخرج وتعدیل وکم وزیادآنهاآنچه درآنجابشودمسئولش رئیس آن شعبه است پیش وزیرمالیه مثل اینکه وزیرمالیه مسئول مجلس است بعدادارات هم مرتب میشودواشخاصی خواهندبوددر ادارات که صاحب حقوق شخصی هستندمثل آنکه حالاحقوق صاحب حقوق رادرهراداره که هستندمعین میکنندکه صاحبش چقدرحقوق داردومجلس ازاینجامعین میکندکه این قسم دیون عمومیه چندکروراست وازحقوق اجزاءادارات چقدردرسال آتیه تغییرپیدامیکندبرای اینکه بعضی هاخارج میشوندآنهادرخارج نشده اندبایدبروندآنجااستشانرادرشعبه دوم دیون عمومی باحقوقشان ثبت کنندآنهائی که داخل شدنددرادارات بایدموضوع شودازدیون عمومیه وداخل شوددرادارات واینکه آقای موتمن الملک این مسئله رااسباب اشکال فرض کرده اندقهراًهست واینکه میفرماینددفترثابت تغییرناپذیری پیدامیشودبجهه این که یک دفتری فرض کردیم تمام شدلابداین دفترتغییرمیکندوصاحب دودفترمیشویم واین خودش یک بودجه میشودراجع بادارات ویکی دیگراینکه شعبه دیون عمومی دیون عمومیه معین میکند که امسال پنجکروراست سال دیگرمعین میکندکه صدهزارتومان ازبابیت اشخاصی که دراینجابودندورفته انددرادارات موضوع میشودوتعیین صحت حقوق آنهاباوزارت مالیه است که تحقیق کندونگذاردکم وزیادشودواین مسئله راهم که فرمودنددرصورتیکه این جزءدیون عمومی بشودتفتیش زیادترمیشودواینراهم بنده درست ملتفت نیستم که چطورتفتیش زیادترمیشودبجهه اینکه مثل همیشه اگرامروزیک شخصی داخل وزارت خارجه میشودوهیچ وزارتخانه مطلع نیست که این شخص حقوق داردیانداردمینویسیدبوزارت مالیه که تشخیص حقوق این شخص رابدهیدکه چقدراست وزارت مالیه هم تحقیق میکندو اطلاع میدهدبوزارتخارجه که این اشخاص صاحب این قدرحقوق هستندآنوقت هم وزیرامورخارجه مینویسیدبه شعبه دیون که این اشخاص معینی که دراداره وزارت خارجه هستندچقدرحقوق دارندوتصورمیکنم که هیچ تفاوتی نمیکندو بعقیده بنده این سه ماده که ازپیشنهادوزیراستخراج شده خیلی صحیح نوشته شده است خیلی لازم است.

حاجی سیدابراهیم_اولاکه بنده نگفتم آقای میرزامرتضی قلی خان توضیح ندادندعرض کردم که این فرمایش که آقای مرتضی قلیخان فرمودندنفهمیدم یکی هم راجع بودبعرض خودم که جزءمخارج ادارات مختلط بوده است که مردابنده این بوده است که تابحال میبینم که بعضی هابواسطه انتسابشان بیک اداره خودشانرامیبندندبآن اداره وپولشان رابزورآن اداره میگیرندیااین که براتشان حواله برسدجائی است که بایددیگری برای آن داده والاآنچه خودبنده عقیده دارم این است که تمام وجوه اعتباری چه جزءاداره مستقل باشدچه نباشدتمام اینهابایددرجزءدیون عمومی ثبت شودومقصودمن ازآن بودکه تفکیک کنندمختلط نباشد.

حاجی آقا_بنده اول یک اعتراضی برنمره گذاشتن دارم بجهت اینکه وقتیکه آقای میرزامرتضی قلیخان اجازه خواسته بودندبنده هم اجازه خواستم وآن پیشنهادیکه کردم خودم مدافعه میکنم آقای آقامیرزامرتضی قلیخان گویاالتفات نکردندوالاتصدیق میکردندکه آنچه وزیرپیشنهادکرده صحیح است واصلاح کمیسیون ربطی بپیشنهادبنده ندارداین مطلب بدیهی است که دروزارت مالیه یک کتابچه است که اسامی تمام حقوق برخادرآنجانوشته شده چه جزءادارات مستخدم باشندچه نباشنددریک مرتبه این عبارتی که دراین لایحه نوشته شده که کلیه حقوق دیوانی که صاحبان آن مرجع خدمتی درادارات دولتی نیستندوتاموقع وضع اینقانون آن حقوق جزءمخارج ادارات مختلط بوده بایدعلیحده مرتب شده وجزءشعبه دیون عمومی ومستمریات تقاعدی وزارت مالیه بایداین یکچیزی میشودکه آنهائیکه مرجع یک خدمتی درادارات دولتی نیستنداسامی آنهاباین ترتیب نبایدثبت شودوآنکه بنده پیشنهادکردم وتعرض کردندمقصودم این بودکه کلیه صاحبان یعنی حقوق وظیفه ومستمری که دارنددریک کتابچه علیحده ثبت ودروزارت مالیه باشدودراول سال هم ازوزارت مالیه بمجلس بیایدوبااین ترتیب معلوم میشودحقوق برهاچقدرهستندوهریک ازحقوق برهامعین میشوندچقدردرادارات هستندوچقدرکسرمیشودفرض بفرمائیددوکرورحقوق برهستندوآن اشخاصی که درادارات خدمت میکنندحقوق اینهامجزی پیشنهادبوزارت مالیه میشودوحقوق شخصیتشان کسرمیشودازحقوق خدمتیشان این فقط بآن است که تخریج کندحقوق شخصی راازدارات اگرچه بطوری که آقای موتمن الملک فرمودندکه دروزارتخانه کتابچه است که اسامی هرکسی درآن هست تغییرناپذیراست مگربمردنش ورفتنش ویاثابت شدن خیانتش و بدیهی است که حقوق دارائی تخریج نمیشودواین مستلزم این خواهدشدکه تخریج شودهم مجلس میداندچقدربرداردهم دولت ومیداندچقدرحقوق ازصاحبان حقوق جزءحقوق خدمتی بشودوبکلی این مطلب رانمیرساندبواسطه اینکه دوقیدبزرگ داردیکی اینکه صاحبان آن جزءادارات دولتی نیستندویکی آنکه ((آن حقوق جزءادارات مختلط بوده بایدعلیحده مرتب شده وجزءشعبه دیون عمومی تاآخر))که نظرآن تمام براشخاصی است که ازادارات پول میگرفته اند تمام نظرآن بآن ماده است وهمانطورکه عرض کردم تمام حقوق برهادریک کتابچه مجزی بشوندپیشنهادآقای حاجی آقا بمضمون ذیل خوانده شد.

(بنده پیشنهادمیکنم که حقوق وظایف کلیه ارباب حقوق بایددرکتابچه علیحده نوشته شده جزء دیون عمومیه وحقوق صاحبان تقاعدباشدبهراسم ورسم که باشد)

پیشنهادی ازطرف آقاشیخ غلامحسین بطوریکه ذیلادرج میشودقرائت شد

(این بنده پیشنهادمیکنم که حقوق دیوانی بایدعلیحده مرتب شده وجزءدیون عمومی وحقوق تقاعدی وزارت مالیه باشدبهراسم ورسم که باشد)

دکترعلیخان_بنظربنده این ماده یک اندازه اهمیت داردومخبرهم نیستندکه دفاع کنندوأقای موتمن الملک هم که رئیس کمیسیون هستندمخالفندآقای وزیرمالیه هم که نیستندآقای معاون وزیرمالیه هم دراین مذاکرات هیچ اظهاری نکردندکه بدانیم عقیده شان چیست وبنده الان که باید رای بدهن نمیدانم بچه بایدرای بدهیم وازاین چهت عقیده ام این است که این موادبکمیسیون برگرددودرآن تامل تامی بشودوثانیابمجلس پیشنهادشود درست توضیح شود

.معاون وزارت مالیه_بنده هم تصورمیکنم که این برگرددبکمیسیون یک نظری درآن شده برگرددبمجلس

رئیس_آقای حاجی شیخعلی هم تقاضاکرده اندکه ماده(۲۲)و(۲۱)برگرددبکمیسیون وچون این سه ماده بهم مربوط است تصورمیکنم که همانطورکه گفته شده بایداین سه ماده راباهم بکمیسیون رجوع کنیم

(گفتندصحیح است وموادسه گانه مزبوره بکمیسیون رجوع شدکه بانظرات ثانوی به مجلس پیشنهادشود.)

ماده۲۳_وزیرقرائت شدکمیسیون اینطورپیشنهادکرده است

ماده۲۳_تمام معاملات دولتی ازخریدوفروش واجاره واستجاره ومقاطعه وغیره بایدباطلاع عموم وترتیب مزایده ومناقصه صورت پذیردسوای مستثنیاتی که قانون معین میکند.

حاج شیخ الرئیس_بنده درآن ماده عرض داشتم ولی نوبت بنده نرسیدودراین موضوع میخواهم عرض کنم که لفظ (اجاره)خوب است که دراین ماده باشدوتشکرمیکنم ازاعضای کمیسیون


که ملتفت شده اندوآنرابرداشته اندوبعضی آقایان که دراظهارات خودشان(استجاره)استعمال میکنند(استجاره)غلط است (استیجاره)است وکمیسیونهم تنبه شده است تشکرمیکنم ولی بعضی نمایندگان درفرمایشات علیحده (بکسرحاءوتشدید دال)میفرمایندغلط است(علی حده)بکسرحاءوتخفیف دال)بفرمایندتشددغلط است.

حاجی سیدابراهیم_درماده قانونی و(غیره(صحیح نیست چون غیره مبهم است شامل خیلی چیزهامیشود.

حاجی وکیل الرعایا_دراینجاهم بنده یک ایراددارم که مربوط بهمان ایراددریک ماده است اینکه اینجامینویسیدباطلاع عموم بنده تصورمیکنم که بطوراعلان نوشته شودبهتراست برای اینکه اینجاعموم نوشته شده وآنوقت ممکن است یک کسی بیایدو.بگویدکه بایستی باطلاع عموم باشدمن یکی ازافرادعموم هستم واطلاع ندارم آنوقت برای وزیرمالیه اسباب زحمت میشودولی همه ایرادبنده درآنماده بودکه وقت بکمیسیون هرچه خواستم توضیحی بدهم که مقصودم این است که آنکسیکه پول داده است بدولت وآن کسی که بیجهت دردست دارداینرابایدازهم جداکردنتوانستم توضیح بدهم.

حاجی سیدابراهیم_عرض کردم که لفظ(غیره)قانونی نیست وشامل مفاهیم عامی هست که همه مصداق غیره است واین صحیح نیست بایدعوض آن بنویسند(وقرارداد)برای اینکه این لفظ اگرباشدطورهای دیگرازآن مفهوم خواهدشد.ر

ئیس_رای میگیریم کسانی که باماده (۲۳)بطوریکه درراپورت کمیسیون خوانده شدموافقندقیام نمایند.

(اغلب قیام نمودندوباکثریت تصویب شد)

کمیسیون مالیه که بعدازشوراول یک ماده لایحه قانونی راتهیه نموده دراین موقع باصل لایحه ضمیمه نموده هریک ازقرارذیل قرائت شد.

ماده(۲۴)درمواردذیل معاملات دولتی ممکن است بدون اطلاع عموم وترتیب مزایده ومناقصه صورت بگیرد.

(۱)معاملاتی که بملاحظه صرفه وصلاح دولت بایدمستوربماند(۲)نسبت بخریداشیائی که منحصربفردباشد(۳)درمورد صنایع مستظرفه وامثال آن که انجام پذیرخواهدبودمگربدست صنعتگران مخصوص(۴)برای اقداماتی که بعنوان امتحان ازطرف دولت بعمل میآید.

(۵)درمعاملات یااقداماتیکه فوریت انجام آن درنزدهیئت دولت ثابت بوده ونتوان منتظرانقضای مدت اعلان عمومی وترتیب مزایده ومناقصه گردیددراینصورت تاپنجهزارتومان فقط بتصویب هیئت وزرااست وعلاوه برآن باتصویب دیوان محاسبات آن معامله انجام خواهدگرفت.

حاج سیدابراهیم_دراین ماده آن موردسیمش که درصنایع مستطرفه وامثال آن که انجام پذیرنخواهدبودتاآخر_اینجاگویانظرش باین است که اعلان مزایده ومناقصه لغوخواهدبود ولی ممکن است که صنعت گران افرادداشته باشدواعلان که میشودبعم.م بتمام مردم این لغواست واین اعلان همان اعلان اشخاصی است که مرجع اینکارندبیک دیگرودرآخرش میگویندبااقداماتیکه فوریت انجام آن درنزدهیئت دولت ثابت بوده ونتوان منتظرانقضای مدت اعلان عمومی راکه مااینجاذکرنمیکنیم ومدت اعلان عمومی فرق نمیکندمثلابعضی چیزهااست که لازم نیست که آن رااهالی بندرخلیج فارس بشنوندهمین قدراهالی این بلدبشنوندکافی است ولیکن بعضی چیزها هست که بایدعموم ایران بعضی محوطه ایران بهمندودراینصورت یکماه بیشترطول داردکه مثل اهالی خلیج فارس بشنوندپس چون مدت اعلان مختلف میشودباختلاف مطلب بعضی تصورمیکننداعلانش سه روزه باشددرصورتیکه نتوان منتظرشده بنده که نمیتوانم تصویب کنم شایدمقامی باشدکه تاخیربینداردچنانچه مبتلاشدیم وبگویدکه اینکارحالافوریت دارندنه اینکه حالامابآنهااطمینان بدهیم اگرنمایندگان درنظرشان باشدکه مبتلابآن شدیم ووزیریاآنکه وقت داشت بتاخیرانداخت اینهم یک بهانه میشودکه مابازدچاریک اشکالی میشویم که علاوه برآن ماقانون محاسبات راهم تصویب کرده ایم ویک طرحی که درآن مذاکره شده بود باطلاع مجلس بودودرایام تعطیل مجلس راجع بتصویب قانون محاسبات خواهدبودودرآنجامطلق واگذارکردن بدیوان شورای ملی واگرعلاوه شدبتصویب دیوان محاسبات

دکترحاجی رضاخان_ بنده درکمیسیون هم چون دراینباب مخالف فوریت بودم لازم است عقیده خودم رادراینجاعرض کنم که درباب فوریت اگرماتصویب کنیم آنوقت هرمعامله راکه میکندفوریت تصورمیکنندیکی دیگردرباب لایحه که درچندروزقبل رفت بکمیسیون بعضی ازموادش درباب اجاره واستجاره خواهدشوودراینجامذاکره شداگرآن لایحه رااجازه بدهیدکه بآن منضم کنیم ازاین زحمت آسوده میشویم وآن عبارتش کافی است.

آقامیرزامرتضی قلیخان_این مسئله درکمیسیون خیلی دقت شدوحالاکه مخبرنیستندمن مجبورم ثابت کنم که این چندفقره اشتباه شده است وتمام ملاحظات که بایددرآن بشودشده آن معاملاتی که بصلاح وصرفه دولت بایدمستورشودمحل گفتگونیست که بایداعلان شودمثل اینکه ده هزارقبضه بخواهندبخرندبجهه فلان مطلب ولی سایرچیزهاراهمه باید مسبوق شونداما درباب املاک که دولت میخواهدبخردآنهم محل گفتگو نیست بجهه اینکه چیزی است منحصراست مثل اینکه بلدیه میخواهدیک خانه رابخردبجهه توسیع خیابان این مجبوراست که بخردنمیتواندکه بطریق مناقصه ومزایده اعلان کنداینجاجائی نیست که این اعلان رابکندصنایع متسظرفه هم مثلاامروزمیخواهدیک پرده نقاشی بکشددرصورتی که درتمام تهران نقاش باشدبکمال الملک دیگرلازم نیست که اعلان بکنیم بجهه این که کسی نیست که مثل اونقاشی کندواگرسه نفرچهارنفرباشدآنهاراوزیرمالیه وباآنهامذاکره میگندپس این هم اعلان عمومی لازم نخواهدبودچهارم اقداماتیکه میخواهدبکندمثلامیخواهدراه حضرت عبدالعظیم راشوسه کنداول بایددوامتحان بکندکه چندقسم شوسه بشوداول یک مقداری مثلاهزارزرع آنزمین رامیآیددولت خودش اقدام میکندشوسه میکندیاسنگ مخصوصی تراش مخصوص آنوقت لازم است اعلان بکندکه ازاین قرارنمونه تاشاهزاده عبدالعظیم زرعی فلان قدراست هرکس بقیمت کمتری میتوانداقدام کندمثلایکی زرعی چهارتومان یکی پنجتومان یکی سه تومان بعدازآنکه بموعداعلان میآیدآن آخری که سه تومان قراردادباومیدهندیکی دیگردرباب اعلاناتی که فوریتش لازم است آن این است که ایرادشدکه مطلبی راکه وزیرفوریت آنرالازم بدانددرجائی که نوشته فوریت آن درنزدهیئت دولت ثابت شودخیلی درآن گفتگوشدوبعدازاختلاف اینطورتصویب شداولااین یک مطلبی راکه وزراءفوریت آن راخواستندغیرازآنست که یکوقتیکه هیئت وزراءتصویب کردندبعدهم مفیدبکمترازپنجهزارتومان که اگربیشترشدبایداعلان شئداماازبابت اینکه فرمودندچرابمجلس شورای ملی رجوع شدوگفته شدبایدبدیوان محاسبات رجوع شوداین بملاحظه دومطلب بودیکی اینکه ممکن بودتابستان باشدومجلس تعطیل باشدومطلب شایدلازم شودوبایداعلان کردویکی دیگر این استکه هیئت وزراءتصدیق فوریت آنراکردندوگفتندلازم است که طول نکشدودیوان محاسبات هم منتخب شده است ازاین جهه تصویب کردندکه دیوان محاسبات تصدیق نکندچون درآخرهم که معین کردندکه اوبحساب رسیدگی کندامااز باب مدت که مذاکره شدوممکن نشدکه مدت مخصوص بجهه اعلان معین کنندبهمان دلیلی که فرمودندکه یک مطلبی استکه بایداعلان بتمام مملکت بشودویک اعلانی استکه برای یک شهریامحله ایست این بسته بنظروزیری که اعلان میکندیک مطلبی راکه پنجروزکم است پنجاه روزپنج ماه قرارمیدهد.

حاجی سیدابراهیم_بنده بعداز فرمایشات آقامیرزا مرتضی قلیخان بعضی هاراقانع شدم وبعضی راقاتع نشدم اینکه درفقره دویم فرمودندصنعت گران مخصوص خوب است بفرمایندصنعت گردیگرآنکه درمواردیکه تصویب مجلس لازم نیست شمادرماده(۲۸)،آآترتیب مخارج فوق العاده راداده ایداینهم ازهمین قبیل باشدبرفرض هم بشودمقیدکردن دردیوان محاسبات هیچ ضرری نداردامامطلقاازاختیارمجلس بیرون کردن هیچ تعریفی نداردبایدمقتضای


ماده (۲۸) بتصویب مجلس شورای ملی باشد .

موتمن الملک – اینجا لازم است یک دو کلمه اضافه شود ( اگر پنجهزار تومان بیشتر باشد آن معامله باید با اطلاع دیوان محاسبات انجام میگیرد ممکن است اسباب سوء تفاهمی بشود که تصور کنند باید بتصویب دیوان محاسبات باشد و حال آنکه معامله بتصویب دیوان محاسبات برسد و اعلان باید بتصویب دیوان محاسبات برسد ) قید شود یا معامله بدون ترتیب اعلان عمومی و مزایده و مناتقصه صورت انجام نخواهد یافت – برای اینکه سوء تفاهم نشود .

رئیس – رای میگیریم در ماده (۲۴ ) کسانی که با ماده ۲۴ بطریقی که کمیسیون تصویب کرده است موافقتا قیام نمایند ( اغلب قیام نمودند و باکثریت تصویب شد . )

ماده ( ۲۵ ) معاملاتی که پس از اعلام در طرف مدت معینه قانونی داوطلبی پیدانکرده باشدوبااینکه داوطلبان شرایطی پیشنهادنمایندکه قابل قبول نباشددولت میتواندآن معامله راباهرکس بخواهدانجام دهدمشروط براینکه ازحدیکه قبلا معین گردیده است تخلف نشود.

حاجی وکیل الرعایا_بنده عرض میکنم درآنچه دراعلان اول تعیین شده است(قبلا)تعیین شده است فعانیست اینجاهم قبلانوشته شود.

آقامیرزامرتضی قلیخان_قبلاهست فعلانیست

رئیس_رای میگیریم کسانی که باماده ۲۵بطریقی که کمیسیون تصویب کرده است موافقندقیام نمایند(اغلب قیام نمودند وباکثریت تصویب شد)

رئبس_بقیه شوراین قانون میماندبجلسه دیگرآقای دکترامیرخان ازعضویت کمیسیون فوائدعامه استعفاکرده است حالایکنفربجای ایشان انتخاب میشود.

دکتراسمعیل خان_چون فرداکمیسیون داریم وعده برای رای کافی نخواهدشدبهمان دلیل استدعامیشودهمین حالاانتخاب شود.

آقامیرزامرتضی قلیخان_یک نفرعضوی که برای کمیسیون فوائدعامه لازم است معین شودآقای آقامیرزابراهیم خان چون عضوآن کمیسیون بودندوخیلی مواظبت داشتندحالاازایشان خواهش کردیم وقبول مینماینداگر میخواهیدایشان راانتخاب کنید.

(اوراق رای منتشرواخذشدآقای حاجی میرزارضاخان آقایان ضیاءالملک.آدینه محمدخان.مرتضی قلیخان.بختیاری رابرای استخراج آراءبقرعه معین کردند)

رئیس_نتیجه درخارج استخراج شود.

حاجی عزالممالک_روزنامه ایران نودرقسمت راجع مذاکران مجلس شورای ملی درخصوص تقاضای آقای ادیب التجار نوشته است که ادیب التجاتقاضاکردبرای تاکیددرحرکت آقای نایب السلطنه تلگرافی شودولی مانددرصورتی که تمام نمایندگان تصدیق کردندقرارشدمخابره شودوآقای حاجی شیخ الرئیس هم سئوال کردندآقای رئیس جواب دادندکه تلگراف شده است

رئیس_بلی همینطورکه عرض کردم تلگراف شده است.

معاضدالسلطنه_تقرییایک سئوالی کرده بودم ازآقای وزیرخارجه راجع(بکامیتش تپه)که بااتباع ایران بعضی صدمات واردآمده بودوبعضی تعدیات برآنهاشده بوداستدعامیکنم که تاکیدبفرمائیدحاضربشود

.رئیس_تاکیدمیکنم بیایندجواب بدهندجلسه آتیه روزیه شنبه ودستورآن بقیه دستورامروزاست

(مجلس مقارن مغرب ختم شد)