مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۰ آبان (عقرب) ۱۳۰۰ نشست ۴۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۰ آبان (عقرب) ۱۳۰۰ نشست ۴۰

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۰ آبان (عقرب) ۱۳۰۰ نشست ۴۰

جلسه چهلم

صورت مشروح مجلس یوم شنبه یازدهم شهر ربیع الاول مطابق بیستم عقرب ۱۳۰۰

مجلس تقریباً یک ساعت قبلاز غروب در تحت ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید.

صورت مجلس یوم پنج شنبه هیجدهم عقرب را آقای تدین قرائت نمودند.

رئیس ـ آقای آقا میرزا ابراهیم قمی (اجازه)

آقا میرزا ابراهیم ـ بنده کتباً اجازه خواسته بودم معهذا در صورت مجلس غایب نوشته‌اند

رئیس ـ برای چه؟

آقا میرزا ابراهیم ـ امروز بنده برای ضرورتی بیرون رفته بودم شرحی هم حضور مبارک عرض کردم.

رئیس ـ بنده اجازه ندادم زیرا تشریف بردید مجلس از اکثریت افتاد.

نصرت الدوله ـ بنده یک اصلاح عبارتی را می‌خواستم تقاضا کنم راجع به جمع اتفاق ملل بند وقتی مذاکره کردم جامعه ملل عرض کردم چون مجمع اتفاق ملل ترجمه غلطی است جامعه ملل نوشته شود بهتر است استدعا دارم اصلاح شود.

رئیس ـ اصلاح می‌شود.

نصرت الدوله ـ عرض دیگر آنکه در موضوع پیشنهادی که بنده و سردارمعظم و سلیمان میرزا کردیم عین عبارت پیشنهاد رسیدگی به عملیات دوره فترت است.

تدین ـ در صورت مجلس نوشته شده رسیدگی به عملیات زمامداران دوره فترت.

رئیس ـ لفظ زمامداران حذف می‌شود دیگر اعتراضی نیست. (اظهاری نشد)

رئیس ـ صورت مجلس با این دو فقره اصلاح تصویب شد دستور امروز بقیه مذاکرات در پیشنهاد آقای سردارمعظم راجع به تشکیل کمیسیون برای رسیدگی به عملیات دوره فترت است ولی آقای وزیر مالیه تقاضا کرده‌اند شور دوم ماده واحده راجع به تشکیلات مالیه نیز جزو دستور امروز باشد چندی قبل در ضمن شور اول اینطور احساس فرموده بودند که کلیت مجلس با ماده واحده مخالف است و قبلاً ایشان به این خیال کناره گیری نموده بودند ولی بعد از آنکه رای داده نشد داخل شور دوم بشویم بر ایشان معلوم شد که اکثریت مجلس با ماده واحده مخالف نیست به این لحاظ ایشان مجدداً شغل وزارت مالیه را قبول و برای خدمتگذاری به مملکت حاضر شده‌اند و شور دوم همان ماده واحده را که پیشنهاد کرده بودند تقاضا کرده‌اند حالا برای اینکه ماده واحده قبل از پیشنهاد آقای سردارمعظم جزو دستور شود مخالفی نیست

(گفتند خیر)

آقای زنجانی. (اجازه نطق)

آقا شیخ ابراهیم زنجانی ـ از جمله مخالفین ماده واحده بنده بودم ولی چون یک مدتی بین شور اول و دوم فاصله شده در بین این فاصله بعضی چیزها نوشته شده و بعضی چیزها گفته شده که به کلی از مقصد ما خارج بودند بعضی گفته‌اند ما در زیر لفافه مخالفت یا ماده واحده با کابینه یا وزیر مالیه مخالفت می‌کنیم این مطالب را بکلی تکذیب می‌کنم من کسی هستم که اگر مخالف با کابینه یا وزیر باشم بی باکانه در اینجا می‌گویم ما کسی هستیم که با استبداد سینه به سینه زده‌ایم لفافه خیر با کابینه مخالفت ندارم ـ با وزیر مالیه به هیچ وجه مخالفت ندارم و هر وقت مخالف شدم اظهار می‌کنم فقط بنده با این ماده واحده مخالفت دارم از باب اینکه مقصودم این بوده که با بودن مجلس اختیار تام به کسی داده نشود به علاوه این ماده چند عیب دارد.

اولاً ـ بنده مخالف قانون اساسی میدانم که یک وزیر هم قانون وضع کند هم اجرا کند اگر بفرمایند این قانون نیست و نظامنامه است بنده می‌گویم این هم صحیح نیست زیرا کسانیکه از ترتیبات اطلاع دارند می دانند اول قانون وضع می‌شود بعد برای جریان آن نظامنامه وضع می‌کنند و در وزارت خانه‌ها نظامنامه برا قانون است به اینکه نظامنامه را برای امور داخلی بنویسند اگر قانون نیست پس این نظامنامه برای چیست و اگر قانون است یک وزیر نمی‌تواند هم قانون وضع کند هم اجرا نماید.

ثانیاً ـ مسلماً قانونی است آیا در این ۳ ماه وزیر مالیه مسئولیت دارد یا نه؟ مسئول چه چیزاست کدام مواد مسئولیت او را می رساند آیا ما ماده را دیده‌ایم که از او سؤال کنیم چرا این ماده را اجرا نکرده‌اید؟ آیا مطابق این ماده رفتار کردی یا خیر؟

ثالثاً ـ اگر در اینجا رای دادیم که آقای مصدق السلطنه نظامنامه را که می‌خواهند برای امتحان به موقع اجراء گذارند به چیزی که در ذهن وزیر است رای داده‌ایم و من این را صحیح نمی دانم رای مجهول مطلق معنی ندارد.

رابعاً ـ آیا در این ۳ ماه هر گاه وظایف اجرای دارات و کسانی را که باید مالیات بپردازند معین کردند اگر اجزاء یا مؤدیان مالیات تخلف کردند برای آنها مجازاتی خواهند نوشت و مجری خواهند کرد یا خیر؟ اگر قرار می‌دهند خیلی بعید است که یک نفر وزیر در نظامنامه مجازات قرار دهد و اجرا کند اگر مجازات قرار نخواهد داد هیچ چیز اجزا نخواهد شد مثلاً اگر فلان مامور مالیه بوظیفه خود عمل نکند مجازات نخواهد داشت ما می‌خواهیم یک همچه چیزی را رای داده عمل کنیم.

خامساً ـ هر گاه در این مدت ۲ ماه تمام که بنا است وزیر مالیه یک نظامنامه یا قانون امتحانی بنویسند و جریان پیدا کند جریان پیدا کرده و خودشان نپسندیده فرمودند این نظامنامه که نوشته بودم کافی ندیدم آیا یک نظامنامه دیگری برای یک سه ماه دیگری پیششنهاد خواهند کرد یا به همین قانونبر خواهند گشت اگر بخواهند به این قانون برگرند نمی‌توانند چون آن را کافی و صلاح نمی دانند چطور به چیزی که قابل اجرا نمی دانند بر می‌گردند؟

وقتیکه بر نگشتند و خواستند یک نظامنامه دیگری به موقع اجرا بیاورند تقاضا خواهند کرد که در یکسه ماه دیگیر نظامنامه دیگری بنویسند و به موقع امتحان بیاورند آنوقت اگر آن سه ماه نشد یک سه ماه دیگری وقس علیهذا.

سادساً ـ فرضاً اگر یک وزیر مالیه دیگر ی آمد و گفت من این نظامنامه را نمی‌پذیرم و تقاضا می‌کنم برای سه ماهه یک نظامنامه بنویست و به موقع اجرا گذارم مجلس به او چه خواهد گفت اگر تقاضای او را نپذیرد می‌گوید وزیر سابق چرا اختیار دادید آنوقت باید علی الاتصال بوزرای مالیه اختیار نوشتن نظامنامه داده شود. هم چنین به سایر وزرا مثلاً وزیر معارف بیاید بگوید این قانون و تشکیلاتی که در وزارت معارف است به نظر من قابل اجرا نیست می‌خواهم یک نظامنامه بنویسم و سه ماهه اجرا کنم آیا به او اختیار نمی‌دهید و می گوئید آن وزیر بهتر از شما بود به شما اختیار نمی‌دهیم هکذا وزیر دیگر آنوقت باید هفت نظامنامه در هفت وزارتخانه بنویسند و مجلس ببیند نتیجه این نظامنامه‌ها به کجا خواهد رسید از این بابت بود که بنده مخالفت کردم. علاوه بر این به عقیده من خرابی مالیه از این نیست که این قانون خوب نبوده من کسی نیستم که بعضی مطالب را بطور تندی بگویم ایران را نمی‌گویم به کسی بر نخورد کدام دولت است که قانونش را بهتر و مالیه ان را مرتب تر میدانید دولتی که قانونش هم خیلی منظم باشد هر گاه یک وقتی کابینه او به دسته بندیها و مسجد شاه و حضرت عبدالعظیم رفتن‌ها تشکیل شد و وزرائی داخل شدند به ملاحظه اینکه فلان اگر وزیر نشد درخارج فساد می‌کند فلان بواسطه خویش و فلان بواسطه نوکری آن وقت یک پولی گرفتند و ماموری فرستادند مامور بعضی کارها کرد هیچ کس اظهار می‌کند که مالیه ما از این بابت خراب است که قانونش خوب نیست؟ خیر پس خوب بود می‌نوشتند این قانون تشکیلات به موقع اجرا گذارده شده و رد فلان جا مورد اشکال شد. مثلاً فلان مسئله از خزانه به محاسبات رفت در محاسبات فلان ماده مورد اشکال شد لذا تقاضا می‌کنم فلان ماده را تغییر بدهید یا اینکه فلان کاغذ رنگش خوب نبوده باید فلان رنگ باشد یا فلان مامور مالیه باید مامور فلان چیز باشد دویست سیصد سال است پارلمان‌ها قوانین وضع می‌کنند وقتی می‌بینند فلان قانون تولید اشکال کرد به مجلس پیشنهاد می‌کنند و تغییر می‌دهند اصلاح می‌کنند. اینجا هم همینطور اگر اشکالاتی در قانون پیدا شد آن اشکال را باید بنویسند به شرط آنکه به جریان افتاده باشد و به موقع اجرا گذاشته شده باشد آنوقت بگویند فلان ماده فلان اشکال را دارد و من برای رفع این اشکال فلان ماده را پیشنهاد می‌کنم بنده چون می دانم که اکثریت مجلس به این ماده واحده رای خواهد داد به اینکه به نظر خودم مخالف قانون اساسی می‌آید خیلی ممون خواهم شد که به همین نظامنامه مالیه ما اصلاح شود و به جریان بیفتد من بیایم در همین جا و از وزیر مالیه تشکر کنم که با این نظام نامه مالیاتها وصول شد و دخل و خرج تعدیل پیدا کرد مامورین صالح انتخاب شده روابط ادارات با یک دیگر خوب شده آن وقت در آن نظامنامه ماده به ماده رای بگیریم و قانون بشود.

رئیس ـ آقای سلطلان العلماء موافق هستید؟

سلطان العلماء ـ بلی با ماده مواققم.

رئیس ـ بفرمائید.

سلطان العلماء ـ بنده عرض می‌کنم قوانین موضوعه در عالم دو صورت پیدا می‌کند یکی قوانین مقدس آسمانی است که آن را ناموس شریعتش نامند و دیگری قوانینی است که بشر وضع می‌کند و ناموس طبیعتش گویند قانون مقدس الهی هم در موقعی که به مشکلات برخورد به حکم خودمقنن موقوف الاجرا می‌شود. زیرا الضرورات بتیخ المحذورات المحظورات مثلاً عرض می‌کنم قانون آسمانی ما بنای اسلام و دیانت اسلام را بر چند چیز می‌گذارد منجمله سوم است و صلوت است و حج است و جهاد در همین روزه ماه مبارک رمضان اگر مکلف به اشکالاتی برخورد به حکم خود مقنن نباید عمل کنند بلکه اگر روزه بگیرد معصیت کرده. پس در قوانینی هم که بشر وضع می‌کند که موضوع آن قوانین مکلفین به آن قوانین هستند یعنی امناء و پیشکاران مالیه که در دوائر دولت و مرکز می‌باشند آن وقت اگر این قانون مثلاً سه ماه موقوف الاجرا نماند و تشکیلاتش تجدید شود ما باید خیلی برای آنها تاسف بخوریم که عملیات آنها خیلی مشعشع مبادا خدای نخواسته وهنی بر آنها وارد شود از این نقطه نظر است چون هر قانونی در عالم یک موضوع و یک نتیجه دارد موضوع قوانین خدا افعال مکلفین است و نتیجه اش رسیدن به مدارج عالیه و فوز به سعادت و از این قوانینی هم که بشر وضع می‌کند همین طور است مثلاً قوانین مالیه موضوعاتی داشته که یکی از موادش راجع به امناء و پیشکاران مالیه است که در ولایا می‌روند بنده می‌خواهم یک مختصری در دخل صحبت کنم و عرض کنم در سنه ۱۳۲۴ که مجلس شورای ملی و نمایندگان آن دوره رای دادند مالیانها را از روی جزو جمعهای قدیم بگیرند اگر آن زمان را با سال گذشته ۱۳۳۹ مقایسه کنید خواهید دید که نصف یا قطعاً ثلث کسر شده است پس مکلفین یاین تکلیف از عهده تکلیف بر نیامده‌اند این یک چیزی بوده که حساب داشته و آن چیزهائی که بدون حساب بوده است نه ورقه چاپی داشته نها تمبر دولتی داشته چه حالی داشته از قبیل ذبایح نواقل تحدید تریاک و غیره وقتی حساب این چیزها را مطالعه و مداقه کنیم می‌بینیم نصف بلکه قطعاً ثلث کسر شده اما راجع به ادارات وزیر مالیه از مجلس شورای می نخواسته است اختیارات جمع و خرحی را به او بدهند چیزی که خواسته همان است که در دوره سوم هم مورد مطالعه بوده و خود مقنن آن دوره می‌فرمودند باید این قانون به موقع اجراء برود و معایبش ظاهر شود ببینیم عملی است یا خیر بعضی‌ها هم در آن دوره عقیده به این تشکیلات با عرض وطول نداشته ولی در اقلیت بودند حالا عرض می‌کنم که آیا این قانون مالیه مملکت را اصلاح و یا جلوگیری از خراب کاری‌های مرکز و ولایات کرده این قانون حساب مملکت را روشن کرده و یا ادارات مثلاً اداره خزانه داری. اداره تطبیق حوالجات. اداره محاسبات در عرض این پنج سال که مقنن حاضر نبود آیا کاملاُ ایفاء وظیفه کرده و حقیقت در این مملکت به حسابها رسیدگی کرده‌اند که حالا دل تنگی حاصل کنیم مبادا خدای نخواسته این مواد نه گانه از بین برود و ملغی شود خوب به دقت ملاحظه بفرمائید در آن دوره‌ها در مرکز بودیم و در همان اوقاتی که بلژیکی‌ها متصدی بودند به خاطر آقایان می‌آورم که در همین طهران در جراید مرکزی فریاد می‌زدند که چند رژیمان از اجزاء خزانه داری می‌توانیم تشکیل دهیم بعد که این قانون وضع شد اجزاء را کم کردند بهترین قوانین دنیا قانون مقدس الهی است وقتی به دست مکلف بد افتاد سوء استعمال می‌کند این آقا (اشاره به وزیر مالیه) می‌گویند مکلفین به این قانون ایفاء به وظیفه نکرده‌اند من می‌خواهم اخیارات بگیرم و تشکیلات صحیح بدهم و آمده است این ماده واحده را پیشنهاد کرده که اختیار بگیرد و جلوگیری از این هر ج و مرجها بکند من نمی دانم چه مانع دارد از آن طرف اگر صحبت در اصل قانون است و می‌گویند مخالف قانون اساسی است من نمی دانم کجای قانون اساسی همچه شورای ملی است اگر نباشد قوانینی که بشر برای زندگانی خود وضع می‌کند همیشه ثابت باشد فرانسه باید هفتصد خروار قانون داشته باشد البته عمل می‌کنند وقتی به اشکال برخورد کردند و اصلاحاتی لازم دانستند هیئت دولت و وزیر مملکت پیشنهاد می‌کند مقنن هم اگر صلاح مملکت را در نسخ و الغاء دید انشاء می‌کند حالا چه مانع دارد یک وزیری که همه به او اعتماد دارید و من می‌شنوم در بهارستان بلکه در فضای تهران و همه ایران همه اظهار تشکر از او می‌کنند اختیار نمی‌دهید این شخص می‌گوید اختیار تشکیلات مالیه را به من بدهید تا بودجه را اصلاح کنم بنده عرض می‌کنم مانع این کار چه چیز است بر می‌گردیم به عرض اولیه بنده عرض می‌کنم هر قانون به مخطورات بر می‌خورد مقنن حق دارد اصلاح کند به حکم مقنن اصلیه و اولیه الضرورات بتیخ المخطورات ما دیدم قبل از این تشکیلات یک تشکیلاتی بود که نسخ نموده و حالا هم آقایان نمایندگان دوره سوم حاضرند به چه مناسبت قانون ۲۳ جوزا را نسخ کردند بواسطه مشکلاتی بود که پیدا شده بود مواد قانون گناهی نکرده بود مکلفین به این مواد رعیت مملکت را مستأصل و پریشان کرده‌اند مکلفین به این مواد حال مالیه مملکت را باید روز انداخته‌اند از دوره اول مجلس تابه حال که شانزده سال است و چهار سال مجلس داشته تا کنون مقنن فریاد زده بودجه مملکت را می‌خواهم و حال آنکه اگر در یک تجارت خانه دویست کرور یا سیصد کرور صادرات و واردات داشته باشد رئیس آن حساب می‌خواهد در ظرف چهل و هشت ساعت خیلی طول بکشد نیک هفته حساب این صادرات و واردات با جزئیات کار را می‌دهد و این دوره هم که پنج ماه است از عمر مجلس شورای ملی می‌گذرد هر قدر وکلاء و روزنامه جات فریاد می‌زنند تعقیب می‌کنند به جائی نمی‌رسد و پنج ماه دیگر هم که بگذرد ما به جمع و خرج نخواهیم رسید در این صورت اگر یک اختیاراتی به این وزیر مالیه بدهیم که یک سر و صورتی بدهد چه ضرر دارد! فرضاً وقتی که خیلی خراب وارد بیاورد تازه مثل امروز خواهد بود.

رئیس ـ آقایان نصرت الدوله محمد هاشم میرزا و آقا سید یعقوب و آقای حاج شیخ اسدالله موافقند

آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا ـ بنده آنچه باید بگویم در موقع شور اول گفته‌ام ولی متاسفانه از موافقین محترم به هیچ وجه جواب سئوالات خودم را نشنیده‌ام مثلاُ سلطان العلماء در موقعی که می‌فرمودند قوانین را بدو قسمت نمودند قوانین آسمانی و قوانین نوع بشر بنده به ایشان عرض می‌کنم همان قوانین آسمانی تکلیف ماده واحده را معین کرده حالا تعجب خواهند فرمودند که در قرآن چطور تکلیف ماده واحده معین شده حالا یک آیه می‌خوانم ملاحظه فرمائید چطور تکلیف ماده واحده معین شده است خداوند کریم به پیغمبرش می‌فرمایند ما نسخ من آیت او ننسها نات بخیر منها او مثلها و الله علی کلی شئی قدیر خداوند تبارک و تعالی به پیغمبر محترمش وقتی می‌خواهد یک قانونی را نسخ بفرماید می‌فرماید یا یک قانون مثل آن قانون از برایت می‌فرستم یا یک قانونی بهتر از آن قانون شرعی ومذهبی دستورش همین است هر قانونی نسخ شده یا مثل او یا بهتر از او آمده مثلاً در جهاد اول بنا بود یک نفر مسلمان در موقع جنگ از مقابل ده نفر ظاهراً فرار نکند و جهاد کند بعد خداوند تخفیف داده فرمودند الان خفف الله عنکم و فلم آن فیکم ضعفاً به جهت اینکه دید مسلمانها ضعیفند دو نفر در عوض یک نفر قرار داد و آن حکم اولی را نسخ فرمودند در این صورت مقتضی نیست یک قانونی را که ما نسخ می‌کنیم چیزی به جای آن نگذاریم این یک سؤالی است و به قول بعضی از آقایان آتشین هم نیست یک قانون تشکیلاتی هست حالا یا صحیح یا ناقص یا غلط یک چیزی در دست هست حالا می‌خواهیم آن را نسخ کنیم اگر به ترتیب قانون گذاری آسمانی و مذهبی است که دتور آن را داده‌اند و همان طور که عرض کردم مثلش را نسخ شده باشند و چیزی جایش نگذاشته باشند آقای سلطان العلماء در همان هفتصد خروار قوانین فرانسه یک سطر که دو مثقال وزنش باشد پیدا کنند که یک قانونی را نسخ کرده باشند و چیزی جایش نگذاشته باشند آقای سلطان العلماء در فرمایشات خودشان خرابی مالیه و تقصیرات مامورین مالیه را به گردن قانون گذاشتند آیا مالیه خراب است تقصیر قانون است؟ در قانون رشوه گرفتن نوشته شده؟ خیر قانون به هیچ وجه همچه چیزی نگفته اگر مالیات بنده را وصول نکرده‌اند قانون تقصیر دارد؟ اگر درست مطابق صرفه مملکت مخرج نکرده‌اند قانون تقصیر دارد؟ تقصیر مامورین قانون را روی قانون نباید گذاشت این هم یک سؤالی است که بنده مکرر در این فضای بهارستان در روی این کرسی خطابه کرده‌ام حالا باز هم خیلی شمرده و بدون حرارت از آقایان موافقین و از آقای وزیر مالیه سؤال می‌کنم که آیا این قانون را که ما نسخ می‌کنیم (نسخ نمی‌کنیم بلکه آن را موقوف الاجرا می‌گذریم ممکن است تولید سوء تفاهم کند چون اول ایشان اینطور فرمودند بنده هم همانطور عرض کردم باید:

  • اولاً بدانیم این قانون را که ما سه ماه موقوف الاجرا گذاشتیم معایبش کجا است.
  • ثانیاً ـ در این سه ماه همانطور که آقای زنجانی فرمودند اگر خطائی در این ماده دیدند یا اشتباهی پیدا شد و ترتیبات تازه پیش آمد که بر ضرر و خسارت مملکت بود آیا مسئولش رای دهندگان به این ماده واحده هستند یا خیر؟ و آیا یک وکیل باز حق دارد سؤال یا استیضاح بکند که چرا این طور شد یا خیر؟
  • ثالثاً در ظرف این سه ماه که قانون موقوف الاجراء می‌شود و اختیار به آقای وزیر مالیه داده می‌شود اگر این تشکیلات بر ضرر مملکت شد مسئولش کی است؟

باز هم بنده بطور فهرست عرض می‌کنم و مقدماتش را کنار می‌گذارم.

  • اولاً ـ آنکه این قانون را که می‌خواهیم موقوف الاجراء بگذاریم معایبش چیست؟
  • دوم اینکه در ظرف این سه ماه وظیفه وکیل چیست؟
  • سوم اینکه مسئولیت وزیر مالیه در تغییراتی که در این سه ماه می‌دهند تا چه اندازه است؟

اگر یکی از آقایان لطفاً جواب این سؤالات بنده را بدهند و بنده را قانع نمایند خیلی متشکر می‌شوم باز عرض می‌کنم که اگر قانون به موقع اجراء گذارده نشده آن قانون مقصر نیست و دلیلی برای موقوف الاجراء بودن آن قانون نمی‌توان فرض کرد و اگر این اصل را در نظر بگیریم که هر قانونی به محل اجرا نیامده آن را باید موقوف الاجرا بفرمائید به شما عرض می‌کنم هیچ کدام از قوانین گذشته نیست به موقع اجرا آمده باشد یا تمامش به محل اجرا نیامده یه سه ربع در صد شاید به محل اجرا آمده باشد پس از قانون اساسی گرفته تا سایر قوانین تماماً باید موقوف الاجرا گردد این یک فلسفه و اصل غریبی است که فعلاً در مجلس اتخاذ می‌شود اگر این دلیل را فردا عمومیت بدهند و همان طوری که عرض کردم سایر قوانین را که به محل عمل نیامده پیشنهاد بکنند موقوف الاجرا بگذاریم چه جواب خواهیم داد این یک مسئله است که اگر جوابش را از روی دقت بدهند رفع اشتباه از بنده می‌شود و بنده هم موافق می‌شوم همانطور که آقای زنجانی فرمودند در این چند روزی که این قانون مطرح بود یک اشخاصی که هر چیز را سوء تفسیر می‌کنند یک چیزهائی گفته‌اند علت هم اینکه این مجلس شش سال از نظرها دور بود و مذاکرات مجلس را فراموش کرده‌اند و برای هر کدام از طرفین یا مخالف یا موافق یک مقاله‌های عجیب و غریب نوشته‌اند مثلاً یکی می‌نویسد تا کی مخالفت البته تا وقتی که اساس مشروطیت باشد منتهی یک روز بنده مخالفم یک روز دیگری ما نشسته‌ایم اینجا برای همین که یک قسمت موافق باشیم و یک قسمت مخالف اگر فرض بفرمائید که وزیر یا وکیل هر کدام پیشنهادی کردند تمام بگویند صحیح است احسنت این مجلس نخواهد بود اصل مجلس به ترتیبی است که نظامنامه معین کرده بطور موافق و مخالف اگر یک موافقت و مخالفتی نباشد و آقای رئیس راجع به یک موافقت و مخالفی نیست؟ کسی اظهاری نکند آن وقت معنایش بروز نمی‌کند و کاملاً تصفیه و تنقیح نمی‌شود این است که بنده اهمیت به این صحبتها نمی‌دهم و صور می‌کنم چون هنوز ترتیبات مشروطیت مانوس نشده اینم و به علوه چون ما به آزادی مطبوعات کاملاً موافق هستیم و متاسفانه فقط آرزو و آمال است بنابراین ترتیب روزنامجات موافق و مخالف را می‌گذاریم به خیال خودشان که آنها مشغول همین کار شوند دسته مخالف و دسته موافق شوند و آنقدر بگویند تا حقیقت پیدا شود ما هم در قسمت خودمان اینجا مشغول باشیم در دفعه سوم باز هم تکرار می‌کنم مستدعی هستم که هر یک از ناطقین محترم یا آقای وزیر یا آقای مخبر که بعد از بنده این جا تشریف می‌آورند جواب این سؤالات بنده را بدهند تا بنده تکلیف خودم را بدانم.

رئیس ـ آقای نصرت الدوله (احازه)

نصرت الدوله ـ بنده می‌خواهم سعی کنم که به سؤالات حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا جواب عرض کنم حالا نمی دانم بنده سؤالات ایشان را درست فهمیده باشم یا خیر ولی به اندزه‌ای که مردم از این سؤالات مطلب درک کرده‌ام به همان اندازه جواب می‌دهم: قسمت اول را که فرمودند جواب آن را می‌گذارم به آقایانی که از بنده تمخصص ترند که آن آیه را تغبیر بکند شاید اگر بنده درست خاطرم باشد مقصود از آیه خود قانون گذار است و شنیده بودم که مقصود از آیه پیغمبران و رسولهائی هستند که در دوره‌های مختلفه می‌آیند تا موقعی که بوجود مقدس خاتم انبیاء (ص) ختم می‌شود ولی در هر صورت ما حالا حرف از قانون عرفی یا قانون بشری می‌زنیم اینکه فرمودند آیا می‌شود یک قانونی را نسخ کرد یا موقوف الاجرا گذارد بدون آنکه به جای آن قانون دیگری گذارده شود تصور می‌کنم اینجا محتاج سؤال و جواب نیست اگر کسی پیدا شده بود و می‌گفت یک قانونی را الغاء می‌کنیم و موقوف الاجراء می‌گذاریم بدون این که هیچ چیز جای آن نگذاریم البته منطقی نبود ولی بنده فرض می‌کنم که ماده واحده قائم مقام قانون تشکیلات است چون مکرر در مکرر در شور اول مذاکره شد که قانون تشکیلات عملی نیست مقصود از این ماده واحده این است که وقتی ما آن قانون را موقوف الاجرا می‌گذاریم یک اختیاراتی بوزیر مالیه داده شود آن وزیر یک تشکیلاتی را بطور موقت و برای تجربه بموجب نظامنامه تأسیس کند پس نمی‌شود گفت قانون موقوف الاجرا شده و به جای آن چیزی نگذارده‌اند پس اگر ایراد نکنند و بگویند این اختیار را نمی‌شود به وزیر مالیه داد موضوع دیگری است حضرت والا داخل آن موضوع نشدند همین قدر گفتند یک قانونی را موقوف الاجراء می‌گذارند در صورتی که چیزی به جای آن گذاشته نمی‌شود و حال آن که بنده می‌بینم یک اختیاری به موجب تصویب خود مقنن (که خود حضرت والا هم فرمودند مقنن مختار در حذف و تغییر قانون است) به یک وزیر داده می‌شود تا آن وزیر یک اقدامات موقتی بکند و آن ترتیب هم برای این که یک صورت قطعی و قانونی پیدا کند البته باید به مجلس بیاید و در مجلس تصویب شود. سؤال دوم این است که فرمودند اگر بنده فراموش نکرده باشم حضرت والا سعی داشتند که بگویند خرابی مالیه از قانون نیست و از عدم اجرای قانون و از اشخاص است که مجری آن قانون هستند و مربوط به خود قانون نیست. بنده تصور می‌کنم که این مذاکره از طرف مخالفین و موافقین در شور اول به قدر کفایت شده و کسی نیست منکر باشد که قسمت اعظم خرابیها بواسطه اجراء کنندگان و اشخاص بد عمل و بدکار است اما اگر در بین تمام قوانین بگردیم و بخواهیم ببینیم آیا یک قانونی پیدا می‌شود که خودش هم مقصر باشد گمان می‌کنم قانون پیدا می‌شود که خودش هم مقصر باشد گمان می‌کنم قانون تشکیلات مثل منحصر به فرد باشد زیرا باید دانست نتیجه قانون تشکیلات چیست نتیجة آن تعیین ادارات و تعیین روابط بین ادارات است و البته باید برای همین هم وضع شده باشد یعنی برای وصول و از روی کنترل و مرتب خرج شدن عایدات و آقای وزیر مالیه درشور اول مکرر گفتند که این قانون این تقصر را دارد و این کار را بطوری که باید نکرده اگر آقای وزیر مالیه شکایتی از این قانون دارند برای همین است که می‌بینند اگر بخواهند به موجب این قانون مقاصدشان را انجام دهند خود این قانون مانع ورادع خواهد بود و از طرفی نخواسته‌اند یک وزیری باشند مثل وزرای مالیه دیگر که اعتناء به قانون نداشته‌اند و اگر هم می‌خواستند خود را مقید به این قانون بکنند آن طوری که ما می‌خواهی نمی‌توانند اجرا کنند و از طرف دیگر نخواسته‌اند بدون مطالعه و تأمل یک پیشنهاداتی به مجلس بکنند یا اینکه یک مدتی در وزارت مالیه بمانند بدون اینکه بتوانند اصلاحاتی بکنند آن هم البته نه از برای مجلس خوب است نه از برای ایشان این است که از برای احتراز از این مسئله یعنی اول ماندن در وزارت مالیه بدون اینکه قادر به اصلاح خرابی‌ها باشند و دوم آوردن قوانینی به مجلس که هنوز نسبت به آنها تجربه حاصل نشده و شاید از آنها زحماتی در آتیه تولید شود خواستند از این راه عمل کرده باشند و البته این ماده اگر راجع به یک قوانین مهم که مربوط به اساس مالیاتی بود خود بنده هم موافقت نمی‌کردم ولی چون راجع به یک تشکیلاتی است در این صورت بنده تصور کردم و موافقین با من هم دارای این عقیده هستند که یک وزیر مالیه که کمال اعتماد را به ایشان دارند می‌شود این همراهی را با ایشان کرد مسئله سوم که مهمتر از همه بود مسئله مسئولیت وزیر مالیه بود که حضرت والا سؤال کردند (مسئولیت وزیر مالی بر طبق چیست) بنده درست این مطلب را مستحضر نشدم ولی خودم تشریح می‌کنم برای اینکه در ضمن عقیده خود را به عرض رسانده باشم مقصود از مسئولیت وزیر مالیه چیست کلیه وزرای یک مملکت مشروطه همیشه در مقابل مجلس شورای ملی مسئول به اعمال خوب و بد خودشان هستند یعنی اگر یک عملیاتی بکنندکه مخلف مصالح و منافع مملکت باشد یا موجب تفریط مالیه دولت باشد مؤاخذند مجلس هم بر طبق اصول مقرره که سابقه اش در تمام دول مشروطه هست و در ایران هم کم و بیش اجرا شده وسائلی برای مؤاخذه دارد و مؤاخذه و استیضاح و سؤال خواهد نمود پس نسبت به این مطلب کلی یعنی مسئولیت وزراء بودند و نبودن قانون تشکیلات چیزی بر مسئولیت آنها اضافه و کسر نمی کندا اما مسئولیت دیگری وزیر مالیه فرض کنیم که مخصوص به وزیر مالیه باشد یعنی حفظ عایدات دولت و سعی در تفریط یشدن عایدات است این مسئولیت وزیر مالیه هم در قانون تشکیلات مشخص نشده که بگوئیم اگر این قانون موقوف الاجرا بماند مسئولیت وزیر مالیه از بین می‌رود اگر مقصود از مسئولیت وزیر مالیه این است که فلان اداره را برداشته و فلان اداره را به جای آن گذاشته چون ما بموجب این ماده واحده به او اختیار داده‌ایم آیا اگر بد شد حق اعتراض داریم یا خیر؟ بنده عرض می‌کنم البته وزیر ملیه مسئولیت دارد بلیکه بالعکس با خواستن این ماده واحده وزیر مالیه بیشتر مسئو. لیت دارد و ما هم بیشتر قادر خواهیم بود که اگر ایشان اداراتی را که تأسیس می‌کنند بدتر از اولی باشد از ایشان مؤاخذه کنیم و در این صورت تمام موافقین با ماده واحده با حضرت والا و با مخالفین شریک خواهند بود که وزیر مالیه را در تحت استیضاح بیاورند و او را مسئول کنند و ابداً بواسطه رای دادن به ماده واحده خود را مقید نمی دانند پس اگر مقصود از مسئو. لیت به همین طرق مختلفه بود که آنچه به نظر بنده رسید در جواب عرض کردم ولی اگر چیز دیگری باشد محتاج به توضیح است اما نسبت به آن قسمت دیگری که اشاره فرمودند و آقای زنجانی هم در بدو نطق خودشان فرمودند این سوء تفسیرها که می‌شود ما هم می‌بینیم گاهی غلط است هر کس به عقیده خودش تفسیری می‌کند گاهی این تفسیرها غلط می‌شود و گاهی درست هیچ ضرری ندارد در هر صورت همانطور که ما آزادی را برای خودمان قائلیم باید برای دیگران هم قائل باشیم.

رئیس ـ آقای آقا میرز سید حسن کاشانی موافقید یا مخالف

آقا میرزاسید حسن ـ مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

آقامیرزا سید حسین ـ بنده آنچه از ابتدا تا به حال در ماده واحده مذاکره شد گوش دادم می‌بینم موکلین ما اجازه به ما نمی‌دهند که ما چنین اختیاری را از خودمان سلب کینم و به دیگری بدهیم ما با شخص وزیر مالیه هیچ مخالفتی نداریم با کابینه هم هیچ مخالفتی نداریم بلکه بنده با این ماده مخالفم چرا؟ برای اینکه یک قوانینی که از مجلس شورای ملی گذشته ما می‌بینیم بواسطه اشخاصی که مواظبت در جریان قانون نکرده‌اند وضع قانون به این جا رسیده است و امیدوار بودیم آقای مصدق السلطنه وقتی وزارت مالیه را قبول کردند این قانون را به بهترین وضعی به جریان بیندازند الان چهل روز بلکه متجاوز قریب دو ماه است که به این کابینه رای اعتماد داده شده و برای هر وزارت خانه یک کمیسیون تشکیل شده کمیسیون بودجه و کمیسیون قوانین مالیه هم است عوض این که صورت بودجه را زودتر بیاورند و صورت مالیاتهای عقب افتاده را بیاورند و آن وقت بگویند اشکال وصول آنها چه چیز است یک ماده واحده آورده‌اند و در آن ذکر کرده‌اند که یک نظام نامه بنویسند و در مدت۳ ماه اجرا کنند پس از آن به شکل لوایح قانونی بیاورند به مجلس پیشنهاد کنند چطور می‌توان یک قوانینی را که مقداری وقت و پول و عمر صرف آنها شده است این طور سه ماه به سه ماه موقوف الاجرا گذاشت تا ببینیم چه می‌شود با کمالی اعتمادی که به آقای وزیر مالیه هست باز بنده احتیاط را از دست نمی‌دهم و عرض می‌کنم شاید نتوانست اداره کند آنوقت چه خواهد شد دوباره خواهیم گفت به صورت اول باشد چرا از اول چنین کاری بکنیم اگر قانون دیگری را روی کار بیاورند آن هم همینطور شاید سه ماه طول بکشد و نتوانستند به جریان بیندازند بنده به طور اختصار عرض می‌کنم که آقای وزیر مالیه خوب است مشکلات قانون را ذکر کنند تا اینجا از روی بصیرت اگر باید تغییر بدهند تغییر بدهند.

سردار معظم ـ در فرمایشات نماینده محترمی که الان مخالفت می‌فرمودند با ماده واحده فقط یک قسمت آن قابل سوء تفاهم است چون فرمودند موکلین ما به ما حق نداده‌اند به این ماده واحده رای بدهیم بنده این قسمت را درست نفهمیدم زیرا موضوع اختیار وکلا که از طرف موکلین به آنها واگذار می‌شود مطرح بحث می‌شود مطلب خیلی ساده است و بنده از آقای سلیمان میرزا اظهار امتنان می‌کنم که امروز اشکالات خودشان را خلاصه بیان کردند و تقاضای جواب نمودند و معلوم است روی چه زمینه مکالمه و بحث می‌کنیم شاید بعضی باشند که بگویند مقنن حق ندارد یک قانونی را نسخ کند یا موقوف الاجرا بگذارد آیا آقا هم مقصودشان همین بود و برای این تصور فرمودند موکلین به ایشان چنین اختیاراتی را داده‌اند؟ بنده برای استحضار خاطر ایشان عرض می‌کنم که داشتن سمت نمایندگی این حق را به نماینده می‌دهد یعنی هر نماینده بدون (رفراندم) بدون مراجعه به موکلین خود این حق را دارد که هر ماده از قانون را نسخ کند یا موقوف الاجرا بگذارد این یکی از حقوق مسلمه نمایندگان است به مجلس شورای ملی یعنی هیئت مقننه حق دارد هر قانونی را نسخ کند و هر قانونی را موقتاً موقوف الاجرا بگذارد و الزامی هم ندارد در عوض قانون نسخ شده قانون دیگری وضع کند مخصوصاً در قوانین عرفی می‌شود خیلی قوانین را نسخ کرد و هیچ چیز هم به جایش نگذاشت مثلاً در اینجا قانون نمک را نسخ کردند و چیزی هم جایش نگذاشتند کسی هم ایراد نکرد که چرا یک قانون موجود را نسخ کردید و هیچ چیز جای آن نگذارید این حق را از برای مقنن هست که یک قانونی را نسخ کند و یک قانونی را موقوف الاجرا و هیچ چیز هم به جایش نگذارند نه قانون اساسی جلوی ما را می‌گیرد و نه قوانین عادی هیچ چیز جلو ما را نمی‌گیرد آقای وزیر مالیه هم ممکن بود یک لوایحی را که قبلاُ در دفتر خودشان تهیه کرده‌اند بیاورند به مجلس شورای ملی و ما هم در آن بحث کنیم ولی اگر این کار را می‌کردند عمل می‌شد به همان ترتیبی که در باب قوانین در این مملکت مجزی اس یعنی قوانین مملکت ایران از روی تجربه و احتیاجات مملکتی وضع نشده فقط بواسطه امیدواری بحسن نتیجه وضع می شده است در صورتیکه در جاهای دیگر فقط و فقط اکتفا به امیدواری نمی‌کند ما در این جا خیال می‌کنیم انشاءالله این قانونی که می‌نویسم خوب خواهد شد بسا می‌شود برعکس نتیجه بد می‌بخشد در سایر جاها وقتی یک قانونی می‌نویسند احتیاجات آن مملکت را در نظر می‌گیرند و آنوقت می‌نویسند و به همین ملاحظه است که در ممالک دیگر هیچوقت قانون غیر مجری نمی‌ماند چرا؟ برای اینکه قانون را از روی احتیاجات عمومی تدوین و اجرا می‌کنند بالعکس در مملکت ما قانون برای کتابخانه نوشته می‌شود زیرا اگر قوانین ترجمه است حالا هم ممکن بود آقای وزیر ماله قوانین تشکیلات مالیه فرانسه و انگلیس و سایر جاها را به هم بزنند و بعد یک ترتیب مخلوطی از روی انها درست کنند و پیشنهاد کنند ما هم رای می‌دادیم و تعریف می‌کردیم ولی ایشان نخواستند این کار را بکنند و خواستند برخلاف عادت ما و مطابق معمول سایر جاها که مطابق احتیاجات قانون وضع می‌کنند عمل کرده باشند احتیاج را هم ما فقط در موقع آزمایش می‌توانیم بسنجیم البته مقنن در ضمن وضع این قانون مقصودی داشته و الا چندان عقیده بتلفیق الفاظ نداشته و ایشان مدعی هستند که آن مقصود به عمل نیامده و می‌گویند این قانون تا سه ماه موقوف الاجراء باشد یعنی مطابق حقی که داری به من اختیاراتی بدهید من در ظرف سه ماه یک تجربیاتی بدهید من در ظرف سه ماه یک تجربیاتی مکنم و پس از آنکه با نظریا خودم موافقت کردم آن وقت یک قانون کاملتری پیشنهاد مجلس شورای ملی می‌نمایم چون ایشان خودشان را پا بند به قانون می دانند می‌گویند همین که مجلس شورای ملی اختیار در موقوف الاجراء ماندن قانون تشکیلات مالیه را نمی‌داد خودش در حکم قانون است و در واقع یک قانون تازه‌ای است که بنابراین من اکتفا می‌کنم به همان اختیاری که مجلس به من داده است و در ظرف سه ماه تجربیاتی می‌کنم و بعد یک قانون دیگری که مربوط به تشکیلات مالیه باشد به مجلس شورای ملی پیشنهاد خواهم نمود بنده هم همانطور که عرض کردم نمی دانم در این امیدواری ایشان موفقیت حاصل خواهند نمود یا خیر شاید موفقیت حاصل نکنند ولی ایشان می‌گویند و من هم می‌بینم با موقوف الاجراء بودن این قوانین صدمه و سکته باساس حیثیات اجتماعی این مملکت وارد می‌شود آن وقت بنده هم در حدود اختیارات نمایندگی که دارم یک قانونی را موقوف الاجرا می‌گذارم و می‌گویم بسیار خوب من هم در این قدم با شما همراهم و سه ماه هم به شما مهلت می‌دهم خود شما اگر قادر شدید یک تشکیلاتی که در عمل هم تجربه شده ترتیب بدهید ما هم خیلی خوشمان می‌آید و الا شما باید اعتراف بفرمائید که نظربان ساده بوده است و شاهزاده سلیمان میرزا سه سؤال فرمودند و بنده از روی کاغذ نوشتم و به خود ایشان هم نشان دادم و دیدند که این سه سؤال عین آن سه سؤال خودشان است اولاً پرسیدند علت این قانون چیست دوم فرمودند اگر مسئولیتی در ظرف این مدت متوجه بشود با کی است؟ سوم پرسیدند اگر وکیلی بخواهد سؤالی بکند از کی سؤال بکند این سه سؤال ایشان بود که در اینجا فرمودند و بنده سعی خواهم کرد که به قدر قوه بیان خودم به این سه سؤال جواب دهم آقا عیب قانون تشکیلات مالیه چه بوده است؟ به عقیده من قانون تشکیلات مالیه یک عیب بزرگ دارد و یک عیب کوچک عیب بزرگ قانون برای آن نوشته شد انجام داده نشده و به عقیده من این بزرگترین عیب ما در قانون است وقتی ما در مجلس سوم که هم حضرت والا بودم و هم بنده این قانون را می‌نوشتیم آیا چه مقصود داشتیم اگر ما این مسئله را حل کنیم آنوقت خود ایشان معترف خواهند شد به اینکه آن مقصود انجام داده نشده ما در قانون تشکیلات معتقد شدیم به تشخیص عایدات و داره خزانه برای اینکه تا قائل شدیم به اینکه آن کسی که باید تشخیص عایدات را بدهد و مالیات را معین کند خودش نباید مداخله در وصول کند این بود مقصود ما که اگر پول بدست همان اداره که مشخص عایدات است برسد ممکن است جلب منافع شخص آن اداره را وادار کند که عایدات ممکت را کمتر از آنچه هست دریافت دارد و اگر اداره تشخیص عایدات را از اداره وصول بکلی تفکیک نمائیم هیچکدام صرفه خود را در تقلیل وصول و تقلیل تشخیص عایدات نمی‌بیند و عیب مذکور حاصل نخواهد شد این بود نظریه و پرنسیب که در قانون تشکیلات منظور شد بسیار خوب بود ببینیم آیا اداره عایدات و محاسبات و خزانه داری وظیفه را که به آنها رجوع شده انجام داده‌اند یا خیر؟ به عقیده بنده خیر چون اگر انجام داده بودند در ظرف این شش سال مملکت باید دارای مالیاتهای منظم و دارای صورتی از مالیات دهندگان مطابق همان ترتیبی که قانون تعیین نموده با مقدار بدهی شان باشد و بالاخره روالهای مالیاتی و جزو جمعهای مالیاتی منظم داشته و همیشه در مواقع معینه طبع و منتشر بشود که تمام مالیات دهندگان مصون از تعدیات پیشکاران و مامورین مالیه باشند آیا این ترتیبات در این مملکت مراعات شده یا خیر اگر خزانه داری ما مطابق وظایف خود عمل می‌کرد ما بقایای مالیاتی و در محل نمی‌داشتیم و تفریط کاریهائی که در این مملکت معمول است ادامه پیدا نمی‌کرد اگر اداره محاسبات به وظایف خود عمل می‌نمود ما دیگر محاسبات غیر روشن نمی‌داشتیم حالا یقین دارم که شاهزاده سلیمان میرزا خواهند گفت تمام این بی قانونیها صحیح است و این ادارات وظایف لازمه خود را انجام نداده‌اند لیکن برای این است که قانون اجرا نشده و یقیناً مدعی هستند که اگر این قانون تشکیلات مالیه اجرا شود تمام این مقاصد انجام خواهد گرفت جزء جمعها چاپ خواهد شد بقایای وصول و عواید مملکتی معلوم خواهد شد بلی اگر ایشان با اظهار این عقاید فوری مقام وزارت مالیه را اشغال می‌نمودند البته بنده هم در مقابل وزیری که مدعی باشد با این قانون تمام این مقاصد را انجام خواهد داد اظهاری نمی‌کردم و هیچ حق نداشتم این عرایض را اینجا عرض کنم اما متاسفانه وزیری که باید این قانون را اجرا نماید بواسطه همین قانون استنکاف می‌نماید و اختلاف نظر دارد بنده هم که یک نفر خارجی هستم می‌بینم واقعاً این قانون این مواد را انجام نداده است زیرا در ادوار مختله وزرای مختلفه که روی کار بوده‌اند اگر یک قسمت شان مطلقاً منکر اجرای قانون بوده ند باید تصدیق کرد که قسمت دیگرشان به آن شدت منکر اجرای قانون نبوده‌اند آن وقت این نظریه به من حق می‌دهد که بگویم یک قسمت از معایب در خود قانون و قسمت دیگر آن راجع به نبودن روابط بین دارات مختلفه وزارت مالیه است گمان می‌کنم وزارتی که در این ادوار مختلفه روی کار آمده‌اند یک قسمت شان شاید حقیقتاً قابل بودند که قانون را اجرا و دوایر وزارت مالیه را وادار به انجام وظایف مرجوعه خود نمایند ولی موفق نشدند پس بنابراین اگر دو ثلث علت در عدم اجرای قانون است ممکن است اعتراف نمائیم که یک ثلث دیگر آن در بدی قانون تشکیلات مالیه است و آن قسمتی که راجع به عدم اجرای قانون است بعد مجلس شورای ملی با اتخاذ اصل مجازات و مکافات و با خوب گفتن خوبی و بد گفتن بدی انشاءالله موفق به اصلاح آن خواهد شد ولی باید دید که این یک ثلث معایب را که از بدی قانون پیدا شده با چه می‌توانیم رفع کنیم به عقیده من موافقت با وزیر مالیه و رفع نواقص قانون در حین عمل می‌تواند رفع این علت را بنماید یک بدی دیگر هم که قانون تشکیلات مالیه دارد این است که این تشکیلات برای این مملکت زیاد است بنده بعد از تجربه هائی که تماشاچی بودن حوادث پیدا نمودم عقیده‌ام این است که این مملکت ادارات پر عرض و طول و تو در تو را نمی‌پسندند هر چه ادارات ساده تر باشد نزدیکتر به روح و اخلاق و احتیاجات این مملکت می‌باشد این یک حقیقتی است که در نظر من مسلم است و شاید خیلی از آقایان مخالف این عقیده باشند و به من نسبت اشتباه بدهند و من قبلاً اعتراف می‌کنم که ممکن است اشتباه کرده باشم و آنجه به نظر خود درک کرده‌ام این است که هرچه در این مملکت اداره ساده تر و بی شاخ و برگ تر باشد نزدیگتر به طبیعت ما است قانون تشکیلات وزارت مالیه ما این مقصود را انجام نمی‌دهد بنده به قدر سهم خودم به آقای وزیر مالیه عرض می‌کنم که اگر در تشکیلات تازه که خیال دارند در وزارت مالیه بدهند باز معتقد به تکثیر شعبات و ادارات زیاد باشند متاسفانه موفقیت نخواهد یافت ولی اگر در اصل سادگی را که لازمه اش حسن جریان کار است معتقد بشود شاید قسمت اعظم از مشکلات مالیه مملکت مرتفع بشود. تابه حال هر نسبته به بنده داده‌اند که نسبتی است که در مدت عمرم به من نداده‌اند یک طرفداری ارتجاع است و بای این حال هیچ خجالت نمی‌کشم که بگویم اصول پیشکاری‌های سابق را بر اصول ادارات امروزه ترجیح می‌دهم زیرا مقصود از تاسیس اداره چیست؟ مقصودن نان دادن به مردم است یا منظور این است که در فلان مملکت صندلیهائی متعدد یا مستخدمین متعدد دارد خیر مقصود از تشکیل ادارات مراعات هیچ یک از این نظریات نیست بلکه مقصود از تاسیس اداره این است که حتی الامکان عواید مملکتی کم خرج تر و ساده تر وصول شود ودر محل بقایائی نماید و ضمناً مخارج مملکت نیز تقلیل یابد از تمام مطلعین به اوضاع ولایات سئوال می‌کنم که آیا در سابق به مردم تعدی زیادتر می‌شد یا حالا در سابق حسن جریان کار زیادتر تامین می‌شد یا حال سابق بقایای محلی کمتر بود یا حالا یقیناً بدون هیچ گفتگو سابق بقایا خیلی کمتر بود بلکه در حکم صفر بود ولی حالا ابداً بقایا وصول نمی‌شود و این یکی از معایب قانون تشکیلات است ادارات مختلفه مثل یک ماشینی می‌ماند که دارای چرخهای متعدد باشد همانطور که برای یک ماشین یک مکانسین و استاد ماهری لازم است که آنها را به کار اندازد و مادام که آن استاد ماهر نباشد چرخهابه یک دیگر اصطکاک حاصل نموده و گیر می‌کند و بالنتیجه تولید هرج و مرج می‌شود ادارات ما نیز دارای چرخهای متعددی است ومکانیسین ماهری لازم است که آن را به کار اندازد حالا ملاحظه فرمائید آیا این قسمت از اشکال با اجرا شدن قانون رفع می‌شود؟ خیر! قسمت اول را ممکن بود در زیر سیر و توسل به عدم اجرا قانون جواب گفت لیکن این قست بقدری واضح و روشن است که دیگر به عقیده من توسل به عدم اجراء قانون هم این عیب را رفع نمی‌نماید بر عکس حالا که این قانون اجرا نشده این است خرابی این مملکت و یقیناً اگر اجرا می‌شد صد مرتبه خراب تر و بدتر بود این دو علت راجع به بدی قانون تشکیلات به نظر من می‌رسد حالا اگر مخالف محترم در حدود محسنات قانون تشکیلات مالیه در همین زمینه بیاناتی بفرمایند و سعی نمایند که وارد در کلیات ماعیب مملکتی نشوند (زیرا همه از معایب مملکت مذاکراتی کرده‌ایم و این دو اشکال بنده را رفع نمایند البته بنده هم اگر توانستم یک جوابی به ایشان عرض خواهم کرد و یا این که اعتراف خواهم کرد که قانون تشکیلات مالیه هیچ گونه معایبی ندارد و بالاخره ایشان معتقد خواهند شد که عیب در خود قانون است! قسمت ثانوی که ایشان سؤال فرمودند راجع به این بود که اگر مسئولیتی در ظرف سه ماه متوجه شود راجع به کیست؟ اگر چه در این موقع شاهزاده نصرت الدوله جواب خیلی کافی بیان نمودند و با وجود این بنده هم باز چند کلمه عرض می‌کنم مقصود از این مسئولیت راجع به کدام یک از قسمت‌های مالیه مملکت است به موجب همین ماده واحده وزیر مالیه مسئول خواهند بود و البته هر وزیری قبول وزارت می‌نماید قبول مسئولیت هم می‌نماید و مخصوصاً در تشکیلات و حسن نتیجه تشکیلات وزیر مالیه در مقابل مسئول است زیرا مسئولیت نتیجه داشتن اختیار است هیچ وقت منطقی نیست که انسان تصور یک مسئولیتی را بدون داشتن اختیار برای کسی بنماید همان وزیر مالیه که در مدت سه ماه اختیار دخل و تصرف در تشکیلات وزارت مالیه را از محلش می‌گیرد چون در قسمت تشکیلات دارای اختیار است به همین جهت دارای مسئولیت هم هست و اما نسبت به سایر قسمت‌های ایشان هم مثل سایر وزراء بای نحوکان مسئولیت زیادتر خواهد بود و امیدوارم ایشان هم پس از ختم مذاکرات من برنخواهند خواست و بنده را تکذیب نخواهند نموود و نخواهند فرمود من مسئول نیستم پس به عقیده بنده این اشکال مرتفع شد بنده عرض می‌کنم از حالا تا سه ماه دیگر یعنی تا انقضاء مدتی که قانون تشکیلات مالیه موقوف الاجرا و قانون تشکیلات دیگری برای اصلاحات مالیه به موقع امتحان و عمل گذارده می‌شود آقای وزیر مالیه یا نوع ایشان مسئول هستند و از حیث تصویب ماده واحده هیچ نوع مسئولیتی از ایشان مرتفع نمی‌شود و اما اینکه فرمودید اگر وکیلی بخواهد سؤالی بکند مخاطب او کی است؟ جواب این سوال به عقیده بنده در ضمن جواب سؤال نمایندگان متوجه شخصی است که مسئولیت دارد و وقتی که وزیر مالیه مسئول مالیه مملکت بشود کلیه سؤالات متوجه شخص ایشان است و ایشان مجبور خواهند بود که جواب تمام سؤالات را بدهند ولی باید دانست که با تصویب این ماده واحده جلوی اینگونه سؤالات گرفته می‌شود یا عده آن چرا آنقدر معین شده زیرا مقصود از تصویب این ماده این است که این ادارات و آن ترتیباتی که حالیه می‌بینیم دیگر موجود نباشد پس اگر یک وکیلی درمدت این سه ماه حق اینگونه سؤالات را نداشته باشد گمان نمی‌کنم سکته به حقوق وکالت وارد آید و یا یک حقی از وکلاء ساقط شود ولو اینکه بنده عقیده دارم یک وکیلی الان هم حق ندارد این قبیل سؤالات را از وزیر بنماید مداخله یک نفر وکیل در کارهای اداری اسباب اختلال کار و منافات با مسئولیت وزیر دارد علی الخصوص که وزیر مالیه حق داشت حذف این ادارات را در موقع تقدیم بودجه درخواست بنماید پس بنابراین حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا مثل بنده و سایر آقایان مجاز خواهد بود در صورتی که با وجود تصویب ماده واحده رفع نواقص از وزارت مالیه نشود از وزیر مالیه سؤال نمایند وزیر هم حق استنکاف از جواب را نخواهد داشت بنابراین تصور می‌کنم که این سه سؤال حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا جواب داده شده امیدوارم اگر اشکالاتی داشته‌اند مرتفع شده باشد

رئیس ـ آقایان ملک الشعرا و عدل السلطنه پیشنهاد کرده‌اند مذاکرات کافی باشد.

آقای میر سید حسن کاشانی ـ بنده می‌خواهم توضیحی بدهم.

رئیس ـ بفرمائید.

آقای میر سید حسن کاشانی ـ بنده عرض نکردم موکلین ما به ما اجازه نداده‌اند که یک قانونی را نسخ بنمائیم بلکه عرض کردم موکلین ما اجازه نداده‌اند اختباراتی را که داریم از خودمان سلب کنیم و در غیر حدود قانون به کسی بدهیم تا این مسئله برای سایر وزارتخانه‌ها سابقه شود.

رئیس ـ رای می‌گیریم به کافی بودن مذکرات

آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

معلوم می‌شود مذکرات کافی است آقای حاج شیخ اسدالله پیشنهاد نمودند که در ماده واحده لقب آقای وزیر مالیه اضافه شود

(آقای سهام السلطان پیشنهاد مزبور را به مضمون ذیل قرائت نمودند)

بنده پیشنهاد می‌کنم ه در ماده این قسم نوشته شود (آقای مصدق السلطنه وزیر مالیه مجاز است الی آخر.

(الاحقر شیخ اسدالله محلاتی)

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله توضیحی دارید؟

حاج شیخ اسدالله ـ تصور نمی‌کنم آقایانی که راجع به ماده واحده موافقت کرده‌اند نظرشان ته شخص آقای مصدق السلطنه است ممکن است حوادث کابینه یا شخص وزیر مالیه را تغییر بدهد و در این صورت اگر مجلس این اختیار را برای هر وزیری تصویب کرده باشد شاید در آتیه دچار اشکال بشویم و ممکن است یک وزیری بر سر کار آید که اکثریت مجلس موافق با دادن اختیارات به آن شخص می‌باشد این است که بنده پیشنهاد نمودم به این ماده اضافه شود که این اختیار به شخص آقای مصدق السلطنه داده شده تا هر زمانی که ایشان تشریف نداشته باشند وزیر مالیه دیگری این اختیار دا نداشته باشد جهت این پیشنهاد بنده این بود که در سابق اختیاراتی مجلس به شوستر دادو در آن اختیار نامه تصریح نشده بود این اختیار مخصوص شوستر است این بود که بعد از او دچار مشکلا شدیم و هر خزانه داری روی کار آمد آن اختیار را از دولت می‌خواست و بلکه اجراء می نمد در صورتی که مقصود مجلس این نبود که هر خزانه داری آن اختیارات ۲۳ جوزا را دارا باشد این است که بنده لازم می دانم در این ماده اسم آقای مصدق السلطنه اضافه شود و یقین دارم پیش از این توضیح لازم نیست.

رئیس ـ رای کمیسیون در این خصوص چیست؟

سردار معظم ـ مخبر کمیسیون قوانین مالیه گمان می‌کنم کمیسیون به این پیشنهاد رای ندهد زیرا این مطلب در کمیسیون مطرح شد ولی به دلایل و عللی این رویه اتخاذ نشد چون ما می دانیم آقای مصدق السلطنه وزیر مالیه بود ولی با وجود این دراین قبیل مسائل قانونی ما با شخص کاری نداریم کلیتاً ما این اختیار را بوزیرمالیه تعویض کرده‌ایم.

محمد هاشم میرزا ـ اجازه می فرمائید؟

رئیس ـ عضو کمیسیون نیستند.

محمد هاشم میرزا ـ خیر

رئیس ـ راجع به پیشنهاد می‌خواهید مذاکره کنید.

محمدهاشم میرزا ـ بلی

رئیس ـ به موجب نظامنامه حق ندارید

حاج شیخ اسدالله ـ این پیشنهاد بنده ورد آقای مخبر قدری اسباب اشکال فراهم کرد و تصور می‌کنم که آقای مخبر این پیشنهاد را قبول نکنند بعضی از آقایان مجبور شوند از رای دادن امتناع نمایند زیرا نظر اکثریت به شخص آقای مصدق السلطنه بود که حالا نمی‌خواهم این مسئره را زیادتر تعقیب کنم و اشکالاتی را که از این و ممکن است تولید شود توضیح دهم. یکی از مشکلات ۲۳ جوزا همین مسائلی است که الان در آن مذاکره می‌شود و همان قانون ۲۳ جوزا ما را مجبور به وضع این قانون امروزی کرد زیرا در آن موقع که در اینجا شروع به مذاکرات شد مبارزه می‌کردند بعضی می‌خواستند اختیار خزانه دار را مطابق همان قانون ۲۳ جوزا تصویب نمایند و بعضی می‌خواستند این اختیارات را به وزیر بدهند بالاخره پس از مشاجرات زیاد این قانون وضع شد این است که بنده عرض می‌کنم این اختیاراتی را که به وزیر مالیه می‌دهیم به شخص آقای مصدق السلطنه است و اگر ایشان بروند بنده عقیده ندارم این اختیارات به شخص دیگری داده شود مگر اینکه یک شخص قابل و قادری باشد که نمی‌تواند مالیه این مملکت را اصلاح نماید و بالاخره محل اطمینان باشد اگر این پیشنهاد را قبول ننمایند ممکن است تولید اشکالاتی شود و شاید بالاخره رد شود بنده در صورت رد این پیشنهاد از دادن رای امتنان می‌نمایم و شاید جمعی هم باشند که با این عقیده من همراه باشند و امتنان نمایند.

سردار معظم ـ اولاً تکیه آقای حاج شیخ اسدالله به قانون ۲۳ جوزا می‌باشد در صورتی که بر عکس در آن قانون اسم شخصی برده شده بود معهذا در تحت تأثیرات حوادث آن اختیارات به شخص دیگر داده شد. به علاوه عرض می‌کنم من که به این پیشنهاد رای نمی‌دهم سوء تعبیر نشود زیرا طبعاً وقتی ما بوزیر مالیه اختیاری می‌دهیم لازمه اش اعتماد و اطمینان به آن شخص است این مسئله گفتگو ندارد و محتاج به بحث نیست لیکن در این موقع بنده اگر شخاصی راحتی الامکان زاید می دانم زیر این مطلب از مقام رسمیت و حیثیت قانون می‌کاهد این ماده برای چه بود؟ در این ماده اختیاراتی برای مدت سه ماه بلکه تا آخر دوره تقنینیه این وزیر به وزارت مالیه باقی باشد و الحمدالله هیچ نوع علت بحرانی هم دیده نمی‌شود که به آن مناسبت بشود پیش بینی کرد که آقای وزیر مالیه که امشب از این جا تشریف بردند دو روز دیگر در خانه می‌نشینند و اکناره گیری می‌کنند و در هر حال خود مجلس شورای ملی حاضر و ناظر است اگ شخص دیگری وزیر مالیه بشود که دارای این اطمینان نباشد ممکن است ثانیاً مجلس این قانون را نقضو لغو کند به علاوه بنده حق ندارم از جانب کمسیون این پیشنهاد را قبول کنم زیرا بنده مخبر کمیسیون هستم اعضای کمیسیون قوانین مالیه دوازده نفرند تمام عرایض که بنده اینجا عرض کردم فقط عقاید شخص من نیست چون در کمیسیون هم این مطلب مذاکره شد و اکثریت اعضاء رد کردند و خود آقای وزیر مالیه هم تشریف داشته و موافقت فرموده که این ماده به اسم شخصی نوشته نشود بنده چگونه می‌توانم منفرداً از طرف کمیسیون این پیشنهاد را قبول نمایم حالا اگر آقای رئیس صلاح و لازم می دانند ممکن است اجازه فرمایند در موقع تنفس کمیسیون قوانین مالیه تشکیل شود تا اگر اکثریت حاصل شد بنده به نام اکثریت این پیشنهاد را بپذیرم ولی شخصاً خود من مخالفم.

رئیس ـ اگر تقاضای تشکیل کمیسیون می نمائید ممکن است تشکیل شود.

سردارمعظم ـ عرض کردم اگر آقای حاج شیخ اسدالله که پیشنهاد خود را پس نمی‌گیرند اجازه می‌خواهم که کمیسیون قوانین مالیه منعقد واین مطلب مطرح شود و بعد از انعقاد به نام کمیسیون عقیده کمیسیون را نفیاً یا اثباتاً اظهار کنم و اگر غیر از این باشد بنده نمی‌توانم این پیشنهاد را قبول نمایم.

رئیس ـ تشکیل کمیسیون را باید خود سرکار در خواست نمائید اگر می‌خواهند کمیسیون تشکیل گردد ممکن است تقاضا کنند تنفس داده شود و بعد از تنفس نتیجه را معلوم نمائید.

سردارمعظم ـ بسیار خوب بنده برای این که نمی‌خواهم حتی در این مسائل جزئی هم با آقای جاج شیخ اسدالله اختلاف نظری داشته باشم و در موقعی که ایشان برمی خیزند بنده نشسته باشم تقاضا می‌کنم اجازه فرمائید کمیسیون تشکیل شود و ضمناً تنفسی هم بشود.

رئیس ـ اگر آقایان موافق باشند بیست دقیقه تنفس است.

در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید.

رئیس ـ کمیسیون با حضور پیشنهاد کننده محترم داخل بحث در پیشنهاد ایشان شد و بالاخره چون آن مقصودی را که ایشان در نظر داشتند آن پیشنهاد تأمین نمی‌کرد لذا کمیسیون لازم ندانست اسم وزیر مالیه به ماده واحده اضافه شود زیرا تصور نمی‌شد اگر ایشان در مدت سه ماه خدای نخواسته نخواستند روی کار خود باقی باشند نمایندگان حاضر باشند اختیاراتی که مطابق ماده واحده به ایشان داده نشده درباره آن شخص غیر معلوم موقوف الاجرا بماند به این ملاحظات بود که کمیسیون لازم ندانست چیزی بر ماده واحده اضافه شود.

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه نطق).

حاج شیخ اسدالله ـ بلی متأسفانه کمیسیون با پیشنهاد بنده موافقت نکرد ولی بنده چون مثل سایر آقایان نمایندگان باصلاح مالیه علاقه فوق العاده دارم و اطمینان کامل دارم که آقای مصدق السلطنه هم در این مدت سه ماه در کالینه تشریف دارند و اگر هر آینه پیشنهادی را که کرده‌ام تعقیب نمایم این اختلاف منجر به این بشود که بواسطه همین پیشنهاد بعضی از آقایان از رای دادن امتناع نمایند لذا بنده آن پیشنهاد خودم رامسترد می‌دارم تا آقایان نمایندگان به همان راپورت کمیسیون رای بدهند و بنده چون علاقه کامل به اصلاحات مالیه مملکت دارم موافقم.

رئیس ـ باید رای بگیریم به ماده واحده چند نفر از آقایان نمایندگان پیشنهاد کرده‌اند که اخذ رای به ورقه باشد. آقایان پیشنهاد کننده عبارتند از شاهزاده سلیمان میرزا ـ آقا میرزا طاهر تنکابنی ـ فتح الدوله ـ آصف الممالک ـ آقا میرزا ابراهیم قمی ـ آقا شیخ ابراهیم زنجانی ـ شیخ الاسلام نماینده ملایر آقایانی که راپورت کمیسیون را تصویب می‌کنند ورقه سفیر و آقایانی که تصویب نمی‌کنند ورقه کبود بایستی بدهند.

(در این موقع اخذ آراء به عمل آمده و آقای سهم السلطان شروع)

(به استخراج آراء نموده و ترتیب ذیل نتیجه حاصل گردید.)

عده حضار ـ ۵۹ ورقه سفید علامت قبول ۴۱ ورفه سفید با قید شخص مصدق السلطنه ورقه کبود ۱۴ امتناع ۳

اسامی قبول کنندگان

میرزا ابراهیم خان ملک آرائی ـ اقبال السلطان ـ شیخ العراقین زاده ـ عماد السلطنه طباطبائی ـ عدل السلطنه ـ محقق العلماء و سردار مفخم ـ منتصر الملک ـ نصرت الدوله ـ صدرالاسلام ـ مستشار السلطنه ـ حاج مقبل السلطنه ـ عمیدالممالک ـ امین الشریفه ـ رکن الملکت ـ آقا سید یعقوب ـ سردار معظم خراسانی ـ معصدالدوله ـ حاج شیخ اسدالله ـ محمد هاشم میرزا ـ امیرناصر ـ حائری زاده ـ احتشام الدوله و وقار الملک ـ مؤتمن السلطنه ـ سهام السلطان ـ نصیر دیوان ـ بیان الدوره ـ سلطان العماء سردار معظم ـ آقا سید فاضل ـ مشیر الدوله ـ شیخ محمد جواد ـ غضنفر خان ـ رئیس التجار ـ میرزا علی کازرونی ـ عماد السلطنه خراسانی ـ فهیم الملک ـ آقامیرزا محمد نجات ـ ملک الشعرا بیان الملک.

اسامی رد کنندگان

آقا شیخ ابراهیم زنجانی ـ آقا شیخ الاسلام اصفهانی ـ آقای آقا سید محمد تدین ـ آقاسید محمد رضای مساوات ـ آقای دکتر لقمان ـ آقای دکتر لقمان ـ آقا میرزا سید حسن محمد کاشانی ـ آقای سلیمان میرزا ـ آقا میرزا هاشم آشتیانی ـ آقای شیخ السلام ملایری ـ آقای آصف الممالک ـ آقای فتح الدوله ـ آقای حکیم الملک ـ آقای میرزا طاهر تنکابنی ـ آقا میرزا ابراهیم قمی.

رئیس ـ عده حضار ۵۶ نفر اشخاصی که راپورت کمیسیون را تصویب کرده‌اند چهل و یک نفر هستند بنابراین ماده واحده تصویب شد.

پیشنهادهائی که جزو دستور بوده به جلسه آتیه موکول می‌شود.

فعلاً چند فقره سؤال هست که باید از آقایان وزراء بشود یکی سؤال آقای سلیمان میرزا است از آقای وزیر فوائد ملی و گویا قبلاً مسبوقشان کرده‌اند.

سلیمان میرزا ـ البته مذاکراتی را که در موقع بحث در پروگرام و سایر موافع آقایان نمایندگان اظهار فرمودند فراموش نفرموده ند چنین اظهار داشتند که وظیفه هر شخص این است که حتی الامکان تا یک شغلی را ممکن است به ایرانی محول نمود به دیگری یعنی به خارجی نبایستی داد. طبیعی است مملکت ما بالاخره بایستی یک روزیه به دست ایرانی اداره شود و اگر فرضاَ امروز رای می‌دهیم متخصص و مستشار برای مالیه این مملکت بیاورند برای این است که اگر ایرانیها امروز برای اصلاح مالیه و سایر کارها استعداد کافی نداشته باشند باید البته دارا باشیم که هر چه زودتر روزی برسد که ما مستفنی از مستشاران خارجی باشیم و آن روزی است که کاملاً ما بتوانیم بگوئیم از هر حیث استقلال ما کامل و انسان مستقل واقعی هستیم و تا رسیدن آن روز البته برای اصلاح کارهایمان مستشار و متخصص خواهیم خواست ولی این نظریه را نباید فراموش کنیم که حتی الامکان نباید اهالی مملکت خودمان را از کارهائی که بر می‌آیند محروم بکنیم زیرا اگر انصافاً این نظریه را نداشته باشیم دیگر هیچ کس در مملکت امیدوار نبوده و زحمت نمی کشدکه تحصیل کند و وسایل ترقی خود را فراهم نماید چون بنده خود از اشخاصی هستم که این نظریه را دارم و می کویم حتی المقدور باید سعی کند که ایرانیان همیشه مصدر کار و شغل باشند و چون یک مسئله بنده شنیده‌ام که برخلاف این نظریه است و برای این که بدانم صحیح است یا مستقیم و چه مصلحتی در این باب فرض شده این بوده که در صدد بر آمدم از آقای وزیر مالیه فوائد عامه سئوالی بکنم و آن این است که البته آقایانی هم مطلع هستند که چندین نفر اروپائی به عنوان مهندس با سایر مشاغلی دیگر که بنده درست جزئیاتش را نمی دانم در وزارت فواید عامه با یک حقوق‌های زیادی در ایام فترت مستخدم شده‌اند و با این حال یک کاری را که هر ایرانی هم می‌تواند اداره کند و شاید در همین تهران عده زیادی از این قبیل اشخاص داشته باشیم که به خوبی از عهده اداره کردن آن کار بر آیند معذالک تصمیم گرفته‌اند آن کار را به یک نفر اروپائی که در دوره استخدامش شاید هم اساس نداشته بدهند بنده این طور شنیده‌ام شاید هم اساس نداشته باشد در صورتی که سوابق اعمال اشخاص اروپائی هم تا اندازه این بر همه مکشوف است شنیده‌ام آقای وزیر فواید عامه خیال دارند او را مصدر آن شغل قرار دهند و یک ایرانی بیچازه را از یک کاری که تا اندازه‌ای اهمیت دارد محروم سازند و آن کار عبارت است از طر و شوارع که تاکنون در دست ایرانیها بوده است اگر چه ما مهندسین اروپائی هم داریم ولی برای سرکشی آنهم خیال دارند مسیو هنس بلژیکی را معین کنید که سابقه کار ایشان بر همه پیدا است. بعضی گفتند ویلمنس است. بلی اگر بنده اسمش را عوض گفتم خود آقای وزیر اصلاح می‌فرمایند در صورتی که سابقه این شخص در خزانه ارزاق چندان خوب نیست نمی دانم چه می‌شود یک نفر که از اروپا به ایران می‌آید ذی فنون می‌شود اگر متخصص در گمرک است چه می‌شود که یک مرتبه در کار دیگر متخصص می‌شود اگر در نانوائی متخصص است چطور یک مرتبه معمار باشی و متخصص رئیس راه می‌شود من نمی دانم اینها چه عنصری هستند و چه اختصاص به این اشخاص داده شده که از هر شاخی بخواهند به شاخ دیگر می‌برند و متخصص اول می‌شوند و ایرانی بدبخت با وجود همه تحصیلاتش باید یک مهندس برای نداشته باشد این است که بنده از آقای وزیر فواید عامه سؤال می‌کنم اگر خدای نخواسته این مطلب حقیقت دارد که بکلی اسباب یأس بنده است و اگر حقیقت ندارد توضیح بفرمائید.

وزیر فواید عامه ـ در این موقع هیئت دولت اینطور صلاح ندانسته که مسیو ویلمنس که مستخدم وزارت مالیه است موقتاً به رساست راه منتخب شود تا در آتیه یک فرار اساسی برای این کار داده شود و اینکه فرمودند مستخدمین خارجی در وزارت فواید عمه زیاد هستند عرض می‌کنم که فقط دو نفر بلژیکی و یک نفر اطریشی بیشتر نیست.

سلیمان میرزا ـ متأسفانه معلوم شد مطلبی را که بنده بطور تردید مشتبه بودم این قدر اهمیت پیدا کرد که برای یک نفر بلژیکی که هر روز از شاخه به شاخه می‌پرد و هیئت دولت نشسته‌اند و مذاکراتی کرده تصمیم گرفته‌اند و ایشان را به کار منصوب نموده ند چون بنده سؤال می‌کنم و نمی‌توانم زیاد تر عرض کنم خیلی خودداری می‌نمایم که از حدود سؤال خارج باشد با اینکه اعتراف می‌فرمایند دو نفر از این نوع بلژیکی در اداره دارند و یک نفر هم گویا فرمودن اطریشی سه نفر از نژاد اروپائی در اداره دارند با وجود این شغل سر کشی را هم به یک نفر ایراین داده نمی‌شود و می‌فرمایند موقتاً باید بماند تا یک تصمیمات دیگری گرفته شود در صورتی که بنه گمان نم یکنم سرکشی راه این قدر کار مهمی باشد خوب بود لطفاً برای اینکه یک نفر ایرانی هم به کار برسد موقتاً این کار را به ایرانی واگذار می‌کردند شاید از عهده بر می‌آمد و اگر ایرانی از عهده بر نمی‌آمد آنوقت به اروپائی که در همه کار متخصص است می‌دادند.

سردارمعظم ـ بنده در این خصوص سؤالی داشتم.

رئیس ـ بفرمائید.

سردارمعظم ـ شنیده می‌شد که دولت تصمیم گرفته است برای اداره کردن راه‌های سوشه مملکت مثل سایر دارات متوسل به جلب مستخدم اروپائی بشود و منتظر این تصمیم دولت که خیلی شایان تقدیس و تقدیر است هر چه زودتر به موقع اجراء گذارده شود زیرا باید اعتراف کنیم که عمل بمانشان داد هر ایرانی سر هر کاری آمد نتوانست آن کار را اداره کند و قادر نبود موجبات حسن اداره را فراهم کند و شاید راه شویه کل از آن کارها باشد بنده می‌خواستم از آقای وزیر فوائد عامه سؤال کنم این تصمیم دولت در جلب متخصصین اروپائی یا خارجی که البته برای محفوظ ماندن نیست اصل پروگرام باید از دول غیر هم جوار باشد و آیا وزارت فواید عامه هم ابلاغ شده و آیا فوائد عمه هم برای جلب متخصص و داره کردن راه اقدامی کرده است یا خیر؟ و اگر اقدامی نکرد آیا تصمیم گرفته است اقدام بکند یا خیر؟

وزیر فواید عامه ـ در این موضوع هنوز اقدامی نشده ولی تصور می‌کنم بشود.

سردارمعظم ـ تصور می فرمائید در مدت زودی اقدام بشود؟

وزیر فواید عامه ـ بلی

رئیس ـ یکی از آقایان سؤالی راجع به حق انتظار دارند ولی صورت سؤال امضاء ندارد.

آقا سید یعقوب ـ متعلق به بنده است چون خط بنده معلوم بود و همه کس می‌شناخت امضاء نکردم

رئیس ـ پس سؤال بفرمائید.

آقا سید یعقوب ـ قانون اساسی حق النظاره دولت را نسبت به موقوفات معین کرد یعنی دولت حق نظارت در موقوفات دارد چون ماها در کمیسیون عرایض هستیم و همه روزه در این موضوع عرایض و تلگرافاتی می‌رسد این است که از اقای وزیرمعارف سؤال می‌کنم که لایحه راجع به این مسئله چه وقت به مجلس می‌فرستد تا کمیسیون عریض بتواند درست بعرایض مردم جواب دهد.

وزیر معارف ـ در جلسه آتیه جواب این سوال عرض خواهد شد چون قبلاً بنده را مسبوق نکرده بودند.

وزیر پست و تلگراف ـ در قانون اساسی چنین چیزی نیست.

آقا سید یعقوب ـ قانون اساسی معرف اوقاف.

رئیس ـ آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده ـ سوالی را ک بنده می‌خواهم بکنم آقای آقا سید یعقوب نمودند مقصودم این بود چرا لوایح قانونی را به مجلس نمی‌فرستند مدتی است کمیسیون معارف تشکیل شده و ما بی کاریم

رئیس ـ آقای تدین هم از آقای وزیر معارف سوالی دارند.

تدین ـ با وجود اینکه وضعت معلمین اجزاء مدارس از حیث تعویق حقوق چندین ماهه بر عموم آقایان ظاهره هویدا است از قراری که می‌شنویم و به بنده اطلاع رسیده اخیراً حواله وزارت معارف راجع به پرداخت چند قسط حقوق عقب افتاده معلمین به کمیسیون تطبیق حوالجات رفته کمسیون گویا اظهار کرده است تا مجلس شورای ملی بودجه وزارت معارف را تصویب نکند من تصدیق نمی‌کنم حالا این قضیه اگر واقع شده باشد کمیسیون این حرف را زده باشد در این زمینه که آیا کمیسیون این حق را داشته یا نه وارد نمی‌شوم فقط از آقای وزیر معارف سوال می‌کنم ک قضیه همین طور است یا خیر؟

وزیر معارف ـ بلی همین طور است که وکیل محترم فرمودند کمیسیون تطبیق حوالجات این جواب را به نماینده وزارت معارف داده ولی چون این بودجه راجع به سابق است از طرف ریاست وزراء امر خواهد شد که گذشته را به همان ترتیب بدهند و بودجه وزارت معارف هم به همین زودی به مجلس تقدیم خواهد شد

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله سئوالی که فرموده‌اید پند روز قبل همین سئوال شد حالا می‌خواهید تجدید بفرمائید

حاج شیخ اسدالله ـ این سئوال نبود با سئوال سابق فرق دارد. اجازه می فرمائید

رئیس ـ بفرمائید

حاج شیخ اسدالله ـ سئوال سابق بنده اینبود که از قرار ممنوع کنترات مسیو مولیتر منقضی شده یک جوابی هم آقای وزیر پست و تلگراف فرمودند بلی استخدام اتباع خارجه البته باید در تحت یک کنترات و قراردادی باشد که به مجلس بیاید و مجلس در نظر کند و مطابق اظهارات آقای وزیر پست و تلگرافت کنترات مسیومولیتر منتقضی است و بر حسب یک حکمی که از طرف وزارت مشغول کار است البته وزیر حق دارد موقتاً بواسطه حفظ نظم اداره اقداماتی به عمل آورده لیکن استخدام او باید مطابق کنترات باشد و مجلس هم باید آن کنترات را تصدیق کند این است که از آقای وزیر سئوال می‌کنم کنترات مسیومولیتر را آیا خیال دارند تجدید فرمایند یا خیر در صورتی که خیال دارند چرا به مجلس پیشنهاد نمی‌کنند.

وزیر پست و تلگراف ـ اگر نماینده محترم مراجعه فرمایند به حواب سابق بنده گمان می‌کنم این سوال جواب داده شده است ولی چون سوال خود را تجدید کردند بنده هم جواب را تجدید می‌کنم از طرف ریاست وزراء در موقعی که کنترات مولیتر منتقضی شد شرحی نوشته شد که مولیتر موقتاً مشغول کار باشد تا کترات مشارالیه به مجلس پیشنهاد شود وزارت پست و تلگراف هم نظر به امر ریاست وزراء مولیتر ابلاغ کرد که مشغول کار باشد برای اینکه انتظام امور از هم نپاشد تا وقتی کنترات او به مجلس تقدیم شود.

رئیس ـ (خطابه به آقای حاج شیخ اسدالله) باز اظهاری دارید؟

حاج شیخ اسدالله ـ بلی زیادتر عرض نم کنم فقط عرض می‌کنم بیچاره ایرانی بنده سؤالی کردم و جواب بنده را آقای وزیر پست و تلگراف نفرمودند عرض کردم خیال تجدید کنترات دارند؟ اگر خیال دارند کی کنترات اورا تجدید خواهند کرد و به مجلس خواهند آورد؟

ذوزیر پست و تلگراف ـ اولاً آه و ناله که آقای حاج شیخ اسدالله می‌کنند بنده هیچ موردی برایش نمی‌بینم مثل این می‌ماند که فقط ایشان خیر خواه ایرانی هستند و افرادا وزراء که با یک مسئولیت هائی به این عظمت نشسته‌اند و کار می‌کنند دل سوز و خیرخواه ایرانی نیستند بنده کاملاً این اظهاراتشان را تکذیب می‌کنم. اما اینکه اظهار نمودند کنترات او را تجدید خواهند کرد یا خیر عرض کردم به مجلس پیشنهاد خواهد شد اما اینکه قطعاً معین کنم در چه روز و چه ساعت پیشنهاد خواهد شد نمی‌توانم این کار را بکنم و گمان نمی‌کنم هیچ وکیلی هم از هیچ وزیری بتواند چنین سؤالی بکند این مسئله نظر به مصالح است و هر وقت وزیر صلاح بداند برای انتظام اداره اش کنترات او را به مجلس پیشنهاد کند خواهد کرد.

رئیس ـ آقای سلیمان میرزا (اجازه)

سلیمان میرزا ـ البته لازم نیست بنده اهمیت معارف را شرح بدهم یا اینکه بگویم در مملت ما امروز چقدر به نظر بی اهمیتی باو نگاه می‌کنند بدبختانه در مملکت ما آنطور که باید معارف اداره شود نمی‌شود و به این واسطه ما امیدوار نیستیم به هیچ کار موفق شویم ببخشید بنده جمله معترضه عرض نمی کم مقدمه سؤال است مگر اینجا عرض کرده‌ام که امتیاز فضلی در این مملکت وجود ندارد و تا امتیاز فضلی در این مملکت منظور نشود به هیچ کاری در این مملکت امید اصلاح نیست. تا در این مملکت تحصیلات و دیپلس یک جوان تحصیل کرده به اندازه توصیه بنده ازرش نداشته باشد آن مملکت رو به خوبی نخواهد رفت باز هم مقدمتاً عرض می‌کنم معارف در مملکت ما طرف توجه نیست و بزرگترین بدبختی ما است بدبخت معلمین بدبخت عوض اینکه وقتشان را د اطاق ابتدائی صرف کنند که بچه‌های شش هفت ساله را در آنجا تربیت کنند در همان آن باید در این فکر باشند که حالا که منزل رفتند یک لقمه نان ندارند و جواب طلبکار را چه باید بدهد حقوق یک معلم ابتدائی شاید بیشتر از ۲۵ یا ۳۰ تومان نباشد..

تدین ـ خیر ۲۱ تومان

سلیمان میرزا ـ دیگر بدتر با بیست و یک تومان یک معلم یعنی یک کسی که مدتی زحمت کشیده و تحصیل کرده و می‌خواهیم اطفال ما را طوری تربیت کند که در آتیه بدرد این مملکت بخورد و محتاج به اروپائی نشویم شیخ علیه الرحمه می‌فرماید کسی که گرفتار و پای بند عیال است وقتی پیش خد می‌رود عبادت کند توجه ندارد حال ملاحظه فرمائید این بدبخت معلم زحمت کشیده و تجصیل کرده

اولا ـ متاسف است چرا وقتش را صرف تحصیل کرده اگر صرف یک توصیه از بنده می‌کرد مدیر یک اداره می‌شد این یک افسوس که برایش هست افسوس دوم اینکه حالا که معلم است و می‌خواهد واقعاً خدمت کند باید شش ماه حقوق ناقابلش عقب بیفتد فکر کنید چه قسم وصول کند تعطیل کند عریضه بنویسد این طرف و آن طرف بدود که این بیست و یک تومان حقوق را به او بدهند یا ندهند محققاً وقتی که توجه ما نسبت به معارف این قدر باشد حال شاگردان آن مدارس هم معلوم است همانطور که آقایان می دانید معلمین که تعطیل شده به انها وعده و اطمینان داده شد که حقوق عقب افتاده آنها پرداخته شود در صورتی که مدارس تقریباً بیست و یک هزار تومان و کسری گویا بودجه اش باشد در صورتی که در این مملکت اگر درست توجه فرمائید هر کار کوچکی بیست و یک هزار تومان خرج دارد شاید مهندسین وزارت فوائد عامه هم همین اندازه مخارج داشته باشند با این حال معلمین بیچاره چهار ماه طلب دارند و علاوه بر این برج قوس هم که در تاریخ گذشته گرفته‌اند و به معلمین گویا نرسیده با یک ترتیبات اداری گویا از بین رفته و چهار ماه هم حقوقش عقب بیفتد باید اشخاصی که در خانه‌های مزین زندگی می‌کنند قدری نظر به حال این بیچاره‌ها بکنند که این بیچاره از صبح تا شام با بچه سر کله زده در خانه اش چه قسم باید زندگی کند و چهار ماه پنج ماه حقوق نگیرد حالا مطابق سئوالی که آقای تدین فرمودند معلوم شد کمیسیون تطبیق حوالجات اشکال کرده و آقایان وزراء هم تصویب نامه صادر فرموده‌اند که این پول داده شود نمی دانم این هشتاد هزار یا هفتاد هزار تومان چه وقت به این معلمین خواهد دسید به عبارت آخری سئوال بنده دارای دو مطلب است یکی این که این حقوق عقب افتاده را تا چه وقت تصور می‌فرمایند به انها هم برسید یکی هم برای این که مجدداً بنده این سئوال را بکنم و معلم بیچاره بداند که آخر هر ماه حقوقش روی میز اطاقش می‌باشد و نباید عقب حوقش بدود چه فکری کرده‌اند.

وزیر معارف ـ بنده اولاً خیلی از آقایان نمایندگان ممحترم تشکر می کنمکه در باب معرف سئوالاتی می‌کنند زیرا بر بنده مدلل می‌دارد که خیلی علاقمند به معارف هستند در باب نرسیدن حقوق معلمین بنده پیش از همه کوشش دارم که هر چه زودتر حقوق آنها برسد و از وقتی که متصدی معارف شده‌ام همه وقت این کوشش را کرده‌ام و تا حال هم هر پولی بوزارت معارف رسیده به معلمین داده شده است و اگر هم عقب افتاده آقایان هم مسبوقند بواسطه عسرت مالیه مملکت بوده‌اند تاکنون با این خدمت بنده باید حقوق عقب افتاده آنها رسیده باشد و امیدوارم تا آخر این برج باز یک مبلغی به آنها داده شود و همین طور هر وقت به خزانه دولت وجهی برسد فوری گرفته و به معلمین داده می‌شود و امیدوارم تازه پانزده روز دیگر آرزوی بنده حاصل شده یعنی حقوق عقب افتاده آنها را وصول کرده و تا دینار آخر طلب آنها پرداخته شود و چنان که عرض کردم فقط نرسیدن حقوق آنها به جهت عسرت مالیه مملکت بوده نمی‌توانم عرض کنم تا چند روزی تمام طلب آنها به آنها داده خواهد شد ولی یقین دارم تا آخر این برج به آنها پول مهمی داده خواهد شد که برای زمستان آسوده باشند. اما راجع به اینکه در خانه‌های مزین می‌نشستند و فکر نیستند اینطور نیست بنده هم در خانه خودم نشسته‌ام آسوده نیستم و همیشه به خیال معلمین هستم راجع به برج قوس هم باید عرض کنم که حقوق آن برج معلمین حیف و میل نشده است و مطلب معلوم شده این است که در موقع پرداخت حقوق برج قوس بعضی مخارج فوری و فوری در وزارت معارف پیدا شده و به عضویت وزیر وقت ان یعنی برای آن مخارج مصرف شده و ترتیب آن در جراید منتشر خواهد شد که عموم اهالی بدانند این پول حیف و میل نشده و پس افت حقوق برج قوس هم به مستحقین خواهد رسید راجع به حواله هم که فرمودند کمیسیون تطبیق حوالجات رد کرده و تصویب نامه صادر صد عرض نکردم تصویب نامه جدیدی صادر شده عرض کردم کمیسیون تطبیق حوالجات بنماینده وزارت معارف چین جوابی داده است که باید به تصویب مجلس برسد ولی این بودجه مربوط به سابق بود و من به آقای رئیس الوزراء عرض کردم که کمیسیون تطبیق حوالجات چنین جوابی داده در صورتی که نبایستی چنین جوابی بدهد قرار شد نوشته شود که این وجه مثل سابق داده شود تا بودجة جدید به مجلس تقدیم گردد و همینطور که فرمودند بودجه وزارت معارف کم است و افسوس که این بودجه کم است هم خیلی بی ترتیب می‌رسد و معلمین عوض اینکه با خیال راحت در فکر تدریس باشند پیوسته در این خیالند که کی حقوب آنها می‌رسد و در باب اینکه فرمودند بودجه کی تهیه شده و به مجلس خواهد آمد عماً قریب بودجه معارف به محلس تقدیم خواهد شد و امیدوارم آقایان نمایندگان محترم همراهی کامل بفرمایند که من بعد انشاءالله نه آخر ماه بلکه اول هر ماه حقوق معلمین را بدهند.

سلیمان میرزا ـ برای آقای وزیر از عبارت بنده سوء تفاهمی تولید شده اولاً بنده عمارت ایشان را دیده‌ام چندان مزین نیست و خودشان گرفتارند بنده ایشان را عرض نکردم در عمارت مزئین می‌نشینند و فکر نمی‌کنند خود ایشان هم معلم هستند و البته به فکر هستند آنچه بنده گفتم راجع به اشخاصی است که صاحب ملینها هستند و باز هم ماهی هزار تومان دو هزار تومان شهریه می‌گیرند و اگر هم قدری عقب بیفتد وزیر مالیه را عاجز می‌کنند و حال چون در این موضوع نمی‌خواهم داخل شوم عرض نمی‌کنم آنها را عرض کردم که درخانه‌های مزین نشسته و هیچ فکر نمی‌کنند و این شهریه‌های زیاد را مالیه فقیر این مملکت می‌گیرند همانطور که چند شب قبل هم عرض کردم مجلس نباید این شهریه هاره به آنها بدهد و اگر بنده اکثریت داشتم همین الان روز تمام آن شهریه‌ها را یک خط می‌کشیدم (شاید الان هم اکثریت با من همراه باشد) که آن آقایان میلیونر که به خوبی از عهده مخارج خودشان ب می‌آیند دست از گریبان این مالیه فقیر مملکت بردارند این هم یک جمله معترضه بود و آقای وزیر تصور نکنند که به ایشان گفتم آن اشخاصی باید بیشینند و فکر کنند اما راجع به حقوق معلمین بنده اول امیدوار شدم که هیئت وزراء جداً تصمیم گرفته‌اند این حقوق عقب افتاده را بدهند حالا قدری تردید فرمودند امیدوارم با جدیتی که ایشان و تمام نمایندگان در امر معارف دارند بیشتر سعی کنند که هر چه زودتر حقوق آنها داده شود چون موضوع موضوع سؤال است و بییشر نمی‌توانم عرض کنم همینقدر عرض می‌کنم خوب است آن فرمایشی که حضرت رسول (ص) فرمودند اول اولیاء امور درباره خودشان مجری دارند یعنی خودشان خرما نخورند بعد به دیگری بگویند سه چهار ماه خودشان حقوق نگیرند بعد به معلمین بگویند نگیر.

وزیر معارف ـ البته تا دینار آخر حقوق معلمین پرداخته خواهد شد و خود شاهزاده محترم هم مسبوق هستند که بنده نهایت جدیت را دارم که هر چه زودتر حقوق آنها برسد در باب خرما هم همینطور است که فرمودند به بنده هم چندین ماه است نه از حقوق معلمی و نه از غیر آن چیزی نرسیده است.

رئیس ـ سؤالات تمام تمام شد مجلس ختم می‌شود جلسه آتیه روز سه شنبه دو ساعت به غروب دستور هم بقیه دستور امروز خواهد بود.

«مجلس سه ساعت و نیم از شب گذشته ختم شد»