مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ خرداد ۱۳۱۱ نشست ۸۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هشتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هشتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هشتم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ خرداد ۱۳۱۱ نشست ۸۶

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ خرداد ۱۳۱۱ نشست ۸۶

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۸

جلسه: ۸۶

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه اول خرداد ماه ۱۳۱۱(۱۶ محرم ۱۳۵۱)

فهرست مذاکرات

۱) تصویب صورت مجلس

۲) شور اول لایحه اعتبار زغال سنگ اطراف شهر تبریز

۳) شور دوم لایحه انحصار تریاک

۴) موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید.

صورت مجلس روز پنجشنبه بیست و دوم اردیبهشت ماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند. اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شد.

غایبین با اجازه - آقایان: آشتیانی - طالش خان - ملک آرایی

غایبین بی‌اجازه - آقایان: تیمورتاش - ناصری - حاج میرزا حبیب لله امین - دکتر امیر اعلم - امیر ابراهیمی - میرزا سید احمد بهبهانی - حاج حسین آقا مهدوی - طهرانی - معتصم سنگ - دکتر سنگ - میرزا محمدتقی بروجردی - یونس آقا وهاب‌زاده - عبدالحسین خان دیبا- محمدتقی خان اسعد - آقازاده سبزواری - محسن خان قراگوزلو - دبیر سهرابی - شریعت‌زاده.

دیر آمدگان بی‌اجازه - آقایان: لیقوانی - عراقی - مسعود ثابتی.

[۱- تصویب صورت مجلس]

رئیس- آقای دهستانی.

دهستانی- آقای امیر ابراهیمی را غائب بی اجازه نوشته بودند خواستم تذکراً عرض کنم که ایشان استجاره کرده بودند.

رئیس- برای این که ممکن است سئوالات دیگری هم که می‌شود از این مقوله باشد برای استحضار خاطر آقایان عرض می‌کنم که کمیسیون عرایض و مرخصی اظهار موافقت کرده است ولی به واسطه تعطیل جریان طبیعی خود را نکرده است. آقای جمشیدی.

جمشیدی- بنده هم می‌خواستم راجع به آقایان دکتر سنک و معتصم سنگ عرض کنم که آنها را در صورت مجلس غائب بی اجازه نوشته بودند در حالی که هر دو آقایان کسالت دارند و به وسیله بنده از مقام منیع ریاست استجازه کرده‌اند این بود که می‌خواستم استدعا کنم که تصحیح شود.

رئیس- اصلاح می‌شود. آقای بروجردی.

بروجردی- بنده را غائب خوانده‌اند چون فرمودید اصلاح می‌شود دیگر عرضی ندارم.

رئیس- آقای عراقی.

عراقی- عرض بنده هم راجع به امیر جنگ بود.

رئیس- آنهم اصلاح می‌شود. در صورت مجلس دیگر نظری نیست (گفه شد- خیر) صورت مجلس تصویب شد.

[۲- شور اول لایحه امتیاز زغال سنگ اطراف شهر تبریز]

رئیس- جمعی از آقایان نمایندگان تقاضا کرده‌اند که اعطاء امتیاز زغال سنگ اطراف تبریز مطرح شود (صحیح است)

خبر کمیسیون

کمیسیون اقتصاد ملی در دو جلسه با حضور آقای رئیس و نماینده اداره کل صناعت لایحه نمره ۸۹۵ دولت را راجع به اعطاء امتیاز زغال سنگ اطراف شهر تبریز به آقای مسعود خان عدل مطرح نموده به طریق ذیل مواد آن را با موافقت رئیس کل صناعت تصویب و خیر آن را به مجلس شورای ملی عرضه می‌دارد.

ماده ۱- مجلس شورای ملی به اداره کل صناعت اجازه می‌دهد که امتیاز انحصاری مانع الغیر استخراج و استفاده از معادن زغال سنگ اطراف شهر تبریز را از نقطه مرکزی ارک تا دوازده فرسخ از هر طرف برای مدت پانزده سال به آقای میرزا مسعود خان عدل اعطاء نماید.

ماده دوم- دولت می‌تواند استخراج یکی از معادن زغال سنگ واقعه در منطقه امتیاز را برای خود محفوظ داشته و آنرا استخراج نماید. انتخاب معدن مزبور باید در ظرف یکسال از تاریخ اعطای امتیاز بعمل آمده و به صاحب امتیاز کتباً اطلاع داده شود.

ماده ۳- موسسات مربوط به این امتیاز از تادیه هر گونه مالیات در پنج سال اول مدت امتیاز معاف خواهند بود پس از آن باید فقط صدی پنج ۵٪ عایدات خالص خود را همه ساله به دولت بپردازد ترتیب تعیین و تشخیص عایدات خالص به موجب قرارداد جداگانه بین دولت و صاحب امتیاز معین خواهد شد.

ماده چهارم- صاحب امتیاز با منظور داشتن مخارج ضروری اداری و بهره برداری و حقوق دولت و وجوه لازمه برای استهلاک سرمایه و کسر و نقصانی که برای آلات و ادوات باید منظور داشت قیمت زغال را به میزانی باید معین کند که بیش از صدی بیشت ۲۰٪ به عنوان منفعت خود علاوه نشده باشد.

تبصره- برای مقادیری که دولت جهت احتیاجات خود ابقاع خواهد نمود فقط صدی که ۱۰٪ نفع منظور می‌شود.

ماده ۵- سایر شرایط این امتیاز مطابق مواد ۲-۳-۴-۵-۶-۷-۸-۹-۱۰-۱۱-۱۲-۱۴-۱۵-۱۶- قانون مهرماه ۱۳۰۹ راجع به امتیاز زغال سنگ اطراف شهر مشهد خواهد بود.

رئیس- مذاکره در کلیات است. آقای ملک زاده.

ملک زاده- بنده عرضی ندارم.

رئیس- آقای مؤید احمدی.

روحی- بنده اول اجازه خواستم.

رئیس- آقای طباطبائی دیبا در ماده اول اجازه خواسته بودید.

طباطبائی دیبا- خیر در کلیات است آقا.

رئیس- این خط خودتان است در ورقه خارج به مجلس نوشته شده معاینه بفرمائید.

طباطبائی- این ورقه لایحه تریاک است بنده در زغال سنگ اجازه خواسته بودم.

رئیس- آقای مؤید احمدی.

مؤید احمدی- بنده با این که کاملاً با امتیاز معدن موافقم به علت اینکه معادنی که در این مملکت در اطراف هست هنوز ازشان استفاده نشده این یک موضوعی است که واقعاً خیلی قابل اهمیت است و باید موافقت کرد لکن یک موضوعی است که لازم است به عرض آقایان برسد و آن این است که ما بر حسب ترتیبی که بین خودمان مقرر است باید مطالب اول در فراکسیون مطرح شود و مطابق دستوری که داریم در فراکسیون مذاکراتمان را بکنیم بعد که تصویب شد بیاید مجلس این لایحه در فراکسیون

مطرح نشده و فقط عرض بنده این بود که باید رد فراکسیون مطرح شود بعد بیاید مجلس.

رئیس- آقای دیبا موافقید؟

دیبا- مخالفم.

رئیس- آقای فاطمی موافقید؟

فاطمی- بله بنده موافقم

رئیس- بفرمائید.

فاطمی- بنده مخالفی ندیدم که موافقت خود را عرض کنم فقط مطلبی را که آقای مؤید احمدی فرمودند این مسئله همین طور است که تذکر دادند در قمست لوایح مهم همین طور بوده است ولی خیلی لوایحی را هم بنده سراغ دارم که در همین جلسه گذشته با اینکه در فراکسیون نیامده بود در مجلس مطرح شد (طباطبائی- این دلیل نمی‌شود آقا) به علاوه موضوع هم موضوع مهمی نیست (طباطبائی- خیلی مهم است) از نقطه نظر تشویق مهم است نه از نقطه نظر اینکه چون در فراکسیون مورد مذاکره نشده مهم است و در مجلس نباید مطرح شود.

رئیس- آقای دشتی.

دشتی- موافقم.

رئیس- آقای دیبا.

طباطبائی دیبا- بنده اساساً با استخراج معادن کمال موافقت را دارم خاصه نسبت به آذربایجان که در آ«جا یک معادنی هست که حقیقة خیلی خوب و قابل استخراج است حتی معدن طلا هم دارد و آنچه شنیده شده از طرف اداره صناعت هم در استخراج آنها اقدامی شده است ولی نسبت به این لایحه بخصوص اولاً عقیده بنده هم این است که آقای مؤید احمدی فرمودند معهود ما این بود که بدواً این لوایح می‌آمد رد فراکسیون و مذاکره می‌شد و هر کسی که سابقه داشت نسبت به آن لایحه می‌گفت و تصمیمی می‌گرفتیم و بعد در مجلس مذاکره می‌شد. ولی نسبت به این لایحه در خارج هیچ صحبتی نشده است (صحیح است) غالب آقایان نمایندگان آذربایجان یک سوابقی در ا«جا دارند که باید راجع به این لایحه در خارج صحبت کنند بنابر این عقیده بنده این است که این لایحه امروز از دستور خارج شود و در فراکسیون صحبت بوشد بعد در اساس لایحه عقیده بنده کلیه این است در باب معدن که دولت باید یک قانون کلی تنظیم و تقدیم مجلس نماید که در تحت آن قانون تمام مردم تشویق شوند و بروند استخراج کنند معادن را و الا هر روزی یک معادن مخصوص را با اشخاص امتیاز بدهیم این به عقیده بنده صحیح نیست و راجع به این امتیاز هم این امتیاز البته یک سرمایه کلی می‌خواهد و در این لایحه هیچ سرمایه معین نشده و آنچه بنده در خارج شنیده‌ام ده هزار تومان سرمایه تعیین کرده‌اند ولی این ده هزار تومان ابداً کافی نیست اگر مقصود صاحب امتیاز این است که مردم بروند این معدن را استخراج کنند امروزه در تبریز مردمی هستند که خودشان می‌روند و استخراج می‌کنند آنها را و می‌آورند باری پانزده قران می‌فروشند و اگر مقصود صاحب امتیاز این است که اگر بدون اینکه سرمایه داشته باشد بدون اینکه عملیات وسیعه عمیقه داشته باشد برود استخراج کند پانزده قران را سه تومان بفروشد او یک مطلبی است و الا این کار سرمایه کافی می‌خواهد و باید اینجا معین شود و یکی دیگر اینجا صدی بیست منفعت معلوم شده است من نمی دانم کدام سرمایه است در دنیا که پس از وضع مخارج صدی بیست هم صاحب امتیاز منفعت کند این است که بنده با این لایحه کمال مخالفت را دارم و عقیده‌ام این است که این لایحه بیاید در فراکسیون و صحبت شود و آقایان تصمیمشان را بگیرند بعد بیاید در مجلس چون خیلی لایحه مهم است و باید نسبت به آن در فراکسیون تصمیم کلی اتخاذ شود.

رئیس- آقای دشتی.

دشتی- اگر غیر از آقای دیبا کسب با این لایحه مخالف می‌کرد غریب نبود ولی خیلی تعجب است که ایشان

Page 4 – 5 missing

دولت برایش قائل شده است نسبت به همان امتیاز سابقی که در خراسان داده شده است و اما اصول کلی که آقایان فرمودند برای استخراج معادن نه این است که اداره صناعت این موضوع را فراموش کرده باشد بنده یکی از اصول مهمی را که از آن روزی که به این خدمت مفتخر شده‌ام در نظر داشته‌ام این بوده است که یک قانون کلی برای معادن در نظر بگیریم و با اکثر همکارهای مجلس هم مشورت کرده‌ایم و لوایحی هم تهیه کردیم مطالعاتی هم شده است ولی دولت به یک دلائل و جهاتی که قطعاً از دلایل من محکم تر است فعلاً صلاح نمی داند و شاید هیمن طور که لوایح فردی را تقدیم مجلس شورای ملی کرده است برای سیاست اولی و انسب بداند وتصور می‌کنم آقا هم با این لایحه موافقت بفرمایند هم خدمتی به آذربایجانی‌ها و هم خدمتی به اوضاع اقتصادی مملکت کرده‌اند.

نمایندگان- کافی است آقا.

رئیس- آقای افسر پیشنهاد خروج از دستور را کرده‌اند که تقدم نظامنامه دارد قرائت می‌شود.

پیشنهاد آقای افسر:

بنده پیشنهاد می‌کنم این لایحه زغال سنگ از دستور امروز خارج شود و در فراکسیون اولا مطرح شده به مجلس بیاید.

رئیس- آقای افسر.

افسر- اختلاف نظرهائی که بین نمایندگان و دسته‌های مختلف در مجلسهای قدیم بود و برای کارهای کوچک وقت زیاد تلف می‌شد و لایحه‌های کوچک چندین روز وقت مجلس را می‌گرفت و مکرر می‌شد چنانچه ملاحظه می فرمائید برای فروش چاپار خانه اصفهان که سی تومان قیمت کرده بودند چهار جلسه مجلس هدر رفت بالاخره یکی از نتایج این عصر مخصوصاً این بود که اختلاف نظرهائی بین آقایان پیدا نمی‌شد و با یک وحدت نظری امور حل می‌شود و یکی از این کارها مسئله فراکسیون بوده که می‌رفتیم آنجا مذاکره می‌کردیم و رفع اختلافاتمان می‌شد (صحیح است) اینکه آقایان می‌فرمایند مگر هر مذاکره را باید بیاوریم این جا می‌کنیم؟ خیر این طور نیست ولی خیلی از مذاکرات هست که بنده در فراکسیون پیش رفقا می‌کنم و اینجا نمی‌خواهم بکنم (بعضی از نمایندگان- در موضوع سیاسی این طور است ولی موضوع جزئی این طور نیست) عرض کردم در تمام مطالب همین طور است به علاوه بنده به عنوان موافقت اجازه خواستم و کاملاً به همه این حرفها با این لایحه موافق هستم و با همه حرفها وقتیکه یکی از نمایندگان آذربایجان مخصوصاً آقای دیبا بنده را متذکر می‌کند که یک مطلبی هست و باید گفته شود و باید اعتماد داشته باشم بفرمایش ایشان حالا نمی‌شود گفت که اگر یک چیزی هست حکماً بیا پشت تریبون بگو یک چیز خیلی ساده به مجلس می‌آید و بنده ممکن است در خارج عرض کنم که این عیبش چه چیز است و حسنش کدام است و سر کار با همه موافقتی که دارید و آقای دشتی و دیگر آقایان متقاعد می‌شوید اگر اشاره نمی‌فرمودند بنده هم جزء موافقین بودم الان هم دفاع می‌کردیم ولی چون یک فرمایشاتی فرمودند (دشتی- دو شور می‌شود) بالاخره دو شور نباشد بیست شور باشد علی ای حال این با عرض بنده ده شور هم منافاتی ندارد دیگر عرض می‌کنم این یک معدن نیست مسئله دوازده فرسخ اطراف است ممکن است یک مطالبی باشد مصلحت طور دیگر باشد بنده خودم دوازده سال تمام در معدن زغال سنگ مشهد با شرکاء کار کردیم و خیلی ضرر کردیم تازه آقای اسدی هم که با شرکائشان مشغول هستند باز هنوز نفعی نبرده‌اند با اینکه مشهد معدن متکشف دارد و آذربایجان گویا معادن متکشف هم به این تفصیل ندارد که الان حاضر باشد در آنجا از چهل سال پنجاه سال قبل از این کار شده بود باز هم به جائی نرسیده بوده که استفاده بکنیم و غیر از این هم چاره نداریم و معادن هم چنانچه

فرمودند به چاله کند نمی‌شود ولی چون باید با نظر رفقا همراهی کرد و نظرشان را محترم شمرد به نظر بنده هیچ ضرری نداردکه آقایان موافقت بفرمایند که از دستور خارج شود و برود به فراکسیون اگر دلائلی نبود که ما را قانع کنند این جا کاملاً مبارزه کنیم اگر هم بود خوب فکرش را می‌کنیم و اصلاح می‌کنیم معذلک تمام عرایض بنده از نظر موافقت است و اگر به پیشنهاد بنده رأی دادید معلوم می‌شود که واقعاً نظرتان این است که این مهم است و باید برود در خارج و حل شود و اگر رأی ندادید معلوم می‌شود اهمیتی ندارد و نظر مجلس این است که باید الان بگذرد و بنده هم موافقم و رأی خودم را خواهم داد.

طهرانچی (مخبر کمیسیون)- همان طور که آقای دشتی فرمودند این لایحه در شوری است و این شور اولش است و تا شور دومش بر می‌گردد به کمیسیون و ممکن است اگر نماینده محترم و آقای دیبا نظریاتی دارند به کمیسیون تشریف بیاورند در فرا کسیون هم ممکن است مطرح کنیم این لایحه در کمیسیون اقتصاد که مطرح شد از نمایندگان آذربایجان هم بودند و توضیحاتی داده شد آقای فرشی و آقای افشار بودند (طباطبائی دیبا- نمایندگان آذربایجان ۲۱ نفر هستند) ولی باز هم هیچ مانعی ندارد که نظریه آقا را هم تأمین کنیم و در فراکسیون هم... دوم لایحه را مطرح کنیم و این نظریه هیچ منافاتی ندارد با اسن که این که این لایحه مطرح شود.

رئیس- آقایانی که با خروج از دستور موافقت دارند قیام فرمایند.

(عده قلیلی برخاستند)

رئیس- تصویب نشد فرمودید مذاکرات کافی است آقایانی که موافقت با ورود درمواد دارند قیام فرمایند.

(اکثر برخاستند)

رئیس- تصویب شد. ماده اول قرائت می‌شود:

ماده... - مجلس شورای ملی به اداره کل صناعت اجازه می‌دهد که امتیاز انحصاری مانع للغیر استخراج و استفاده از معادن زغال سنگ اطراف شهر تبریز را از نقطه مرکزی ارک تا دوازده فرسخ از هر طرف برای مدت پانزده سال به آقای میرزا مسعود خان عدل اعطاء نماید.

رئیس- آقای روحی.

روحی- عرض کنم که عرایض بنده غیر از تمام این قسمتهائی بود که آقایان محترم همکارهای بنده فرمودند بنده به شهادت گذشته همیشه یک نفری بوده‌ام که منتهای آرزو و آمالم این بوده است که در این ممکلت شرکت تأسیس بشود معادن استخراج بکنند و از منابع قدیمی این مملکت حقیقة استفاده کنند و ما هم حقیقة روال دنیا را پیش بگیریم و به این ترتیباتی که همه دنیا هست پیش برویم ولی متأسفانه در عمر مجلس که ما بوده‌ایم یک دو سه فقره اتفاق افتاده است که آنهم برای بنده جز یأس هیچ چیز دیگری حاصل نکرد. بنده واقعاً فکر می‌کنم که دولت که احاطه دارد و در واقع به تمام قسمتهای مملکت و افراد چرا اینها دقت نمی‌کند و چرا از گذشته قدری پند نمی گیردو بالنسبه به این قضایان و امتیازاتی که داده است چرا اقدام نمی‌کند البته امتیاز خوب است و این مملکت وطن ما است و باید بدست ما آباد شود ماهم بکنیم نسل‌های بعد می‌آیند و آباد می‌کنند ولی امیدواریم که ما هم موفق بشویم این کار را بکنیم و مملکت را رو به آبادانی ببریم عرض کنم خاطرم می‌آید در مجلس پنجم یک امتیازی داده شد به آقای عزت الله خان هدایت و حسنعلی خان هدایت بریا رب سوس آقایان آمدند و مجلس هم با یک سلام و صلواتی و با یک به شاشتی که می‌خواهند از علف صحرا رب سوس استخراج کنند امتیاز را دادند حساب کردیم ما نمایندگان که این امتیاز منافعش چه قدر است یک صادرات مهم مملکت خواهد بود و باب تجارت در این مملکت مفتوح خواهد شد و حقیقة با یک اشتیاقی ما این امتیاز را دادیم و حالا چند سال است که این آقایان این امتیاز را در جیبشان گذاشته‌اند و ما هم یک ماده

Page 8 missing

اشاره شده است و در آنجا تأمین گردیده است در این قانون هم هست منتهی بالصراحه نیست فقط اشاره شده است عرض کنم در قسمت سرمایه آن هم در ماده سه پیش بینی شده است زیرا که باید صاحب امتیاز در مدت سه سال کلیه احتیاجات شهر تبریز را از حیث زغال سنگ رعف کند و کوشش در ازدیاد هم بکند و در این جا هست که هر جا را که نکرد از خوزه امتیازش خارج است بنابر این هر صاحب امتیازی کوشش خواهد کرد که سرمایه اش را زیاد کند تا بتواند معدن را استخراج کند در قسمت سرمایه خارجی هم باز بنده تصور می‌کنم در این قانون پیش بینی شده است زیرا در یکی از مواد آن قانون هست که اجازه می‌دهد که تا یک مقداری از سهام آن شرکت را می‌تواند به اتباع خراجه بفروشد البته تشکیل شرکت را هم اجازه داده است به این صاحب امتیاز تمام این مسائلی که فرمودند بنده تصور می‌کنم در اینجا هست منتهی به صراحت عبارتی نیست بلکه در همان ماده ۱و ۲و ۳و ۴و ۵ امتیاز شهر مشهد هست که در آنجا نظر آقایان کاملاً تأمین شده است.

رئیس- آقای بیات.

بیات- عرضی ندارم.

رئیس- آقای فهیمی.

فهیمی- عرضی ندارم.

رئیس- آقای روحی.

روحی- عرضی ندارم.

رئیس- آقای دیبا.

طباطبائی دیبا- بنده یک توضیحی از آقای رئیس کل صناعت می‌خواستم و آن این بود که آنچه بنده شنیده‌ام اساساً به یک نفر در آذربایجان نسبت.... مهر از رود یک اجازه استکشافی داده‌اند و رسماً هم از طرف اداره کل صناعت یک شرحی به آن نوشته شده است ظاهراً آقای اعتبار هم مسبوق باشند که به توسط ایشان بوده است راجع به این شخص که این اجازه را می‌دهند چه ترتیبی اتخاذ خواهد شد.

رئیس اداره کل صناعت- به طوریکه خود نماینده محترم فرمودند در چهار ماه قبل و پنج ماه قبل شخصی اجازه استکشاف خواست در اصطلاحات معدنی استکشاف و استخراج و امتیاز یک مراحل معینی دارد استکشاف حقی را برای کسی اثبات نمی‌کند مخصوصاً که در آن تلگراف هم این قرار ذکر شده است که دولت هیچ گونه حقی را برای شما قائل نیست و در آتیه هیج نمی‌توانید این را بخواهید حتی عین این دوسیه را آوردیم در کمیسیون اقتصاد ملی چون حضرت آقای اعتبار خودشان عضویت در کمیسیون داشتند و در حضور همه آقایان نمایندگان محترم و ملاحظه فرمودند. استکشاف را که آن شخص خواستهاست راجع به زغال سنگ فقط نیست راجع به زغال سنگ و سرب و مس و این‌ها است و البته اداره وظیفه اشت این بود که این امتیاز چون یک امتیازی بود نافع به او تلگراف شد که شما در موضوع زغال هیچ حقی ندارید و آن استکشافی هم کهاجازه داده بودیم هیچ حقی برای این شخص اثبات نمی‌کند.

نمایندگان- کافی است.

رئیس- ماده دوم قرائت می‌شود.

ماده دوم- دولت می‌تواند استخراج یکی از معادن زغال سنگ واقعه در منطقه امتیاز را برای خود محفوظ داشته و آن را استخراج نماید انتخاب معدن مزبور باید در ظرف یکسال از تاریخ اعطای امتیاز به عمل آمده و به صاحب امتیاز کتباً اطلاع داده شود.

رئیس- اشکالی نیست (نمایندگان- خیر) ماده سوم قرائت می‌شود.

ماده سوم- مؤسسات مربوطه به این امتیاز از تأدیه هر گونه مالیات و عوارض در پنج سال اول مدت امتیاز معاف خواهند بود پس از آن باید فقط صدی ۵ عایدات خالص خود را همه ساله به دولت بپردازد ترتیب تعیین و تشخیص عایدات خالص به موجب قرارداد جداگانه بین دولت و صاحب امتیاز معین خواهد شد.

رئیس- اشکالی نیست؟

دکتر طاهری- اجازه می فرمائید.

رئیس- بفرمائید.

دکتر طاهری- بنده می‌خواستم سؤال کنم که این که نوشته است مؤسسات مربوطه به این امتیاز از تأدیه مالیات معافست مقصود چه چیز است؟ آیا محصول هم از تأدیه عوارض معاف می‌شود؟ مثلاً زغال سنگی که استخراج می‌شود و شهر می‌آورند عوارض بلدی می‌دهند یا نه زیرا اسم مؤسسه که شد به زغال و محصول هم اطلاق می‌شود اگر مقصوداین است که محصول هم معاف باشد بایستی عبارت را تغییر داد و اگر مقصود این است که اصلاً این شرکت از پرداخت مالیات معاف باشد که با این طوری هم که نوشته شده است معاف می‌شود و کافی است ولی اگر منظور این است که از تمام عوارض محصول هم معاف است اولاً که موجبی ندارد که از عوارض بلدی معاف باشد و ثانیاً این که این عبارت هم وفا نمی‌کند حالا هر کدامش است توضیح بدهند.

رئیس اداره صناعت- همین طور که در ماده ذکر شده است در اینجا مقصود از مالیات مالیات هائی است که قانون برای این قبیل شرکتها وضع کرده است عوارض بلدی هم یک موضوع جداگانه است و هیچ مربوط به عمل‌ها نیست. شهر خودش یک نمایندگانی دارد یک عوارضی وضع می‌کنند که مربوط به ما نیست.... داریم معافیت پنج سال اول هم برای این است که سه سال اصلاً قسمت بهره برداری حاصلی نمی‌دهد که مالیاتی بهش تعلق بگیرد در قمست معدن باید این چند سال را معافیت داد تا به محصول برسد این است که این چند سال از آن مالیاتهائی که برای مؤسسات معین دشه و تصویب شده است باید معاف باشد و این البته یک چیز لازمی هم هست این را اگر این قدر مساعدت نکنید ممکن نیست که موفق بشود و این در سه چهار سال اول هم این یک بخشش با معنویتی هم نسبت زیرا که اصلاً موضوع ندارد در سه چهار سال اول

رئیس- ماده چهارم قرائت می‌شود.

ماده چهارم- صاحب امتیاز با منظور داشتن مخارج ضروری اداری و بهره برداری و حقوق دولت و وجوه لازمه برای استهلاک سرمایه و کسر و نقصانی که برای آلات و ادوات باید منظور داشت قیمت زغال را به میزانی باید معین کند که بیش از صدی بیست به عنوان منفعت خود علاوه نشده باشد.

تبصره- برای مقادیری که دولت جهت احتیاجات خود ابتیاع خواهد نمود فقط صدی ده نفع منظور می‌شود.

رئیس- آقای کازرونی.

کازرونی- معادن به یک اعتبار به دو قسمت منقسم می‌شود یکی معدن مکشوف است و یکی معدن غیر مکشوف همان طوری که آقای دیبا فرمودند صدی بیست البته منفعت مورد ندارد چون که معدن مکشوف البته در حکم یک معامله عایدی است و معامله عایدی البته به طور کلی نبایستی صدی بیست منفعت برایش منظور کرد و اما معدن غیر مکشوف نظر به این که ممکن است که امتیاز گیرنده سرمایه خود را بکلی مستهلک بکند و بالاخره کامیاب نشود و یک خسارت فوق العاده برایش وارد بیاید این جا است که یک منفعت فوق العاده برایش منظور می‌دارند که اگر موفق شد استفاده از این بنماید. اگر موفق نشود که اصلاً سرمایه اش از بین می‌رود در اینجا بنده دیده که ذکر می‌کند که مقداری استهلاک نماید در صورت استهلاک سرمایه و کارش عقیده‌ام این است که صدی بیست منفعه زیاد است اصل سرمایه که برای استخراج (یعنی برای اینکه دسترس به استخراج پیدا بکند) خرج شده این نبایستی استهلاک شود سرمایه استهلاک شود و معذلک صدی بیست هم منفعه بگیرد بایستی بعد از وضع مخارج عادی سالیانه بعد از اخراج آنها آن وقت صدی بیست هم منفعه بگیرد به عقیده بنده این‌ها اصلاحی لازم دارد.

مخبر- عرض کنم این قسمت منافع که فرمودند به طوریکه خودشان هم فرمودند این جا معدنی است که هنوز مکشوف نشده و بایستی صاحب امتیاز برود آنجا مبالغی خرج کند آن هم معلوم نیست که آیا معدن با منفعت است یا نه زیرا هر معدنی معلوم نیست که منفعت داشته باشد معدن وقتی فایده دارد که قابل باشد و این هنوز معلوم نیست از آن طرف در قسمت استهلاک که فرمودند اگر معین نشود تمام منفعتی که می‌برد ممکن است به اندازه سرمایه اش نباشد گذشته از

Page 11 missing

مواد دو و سه و چهار و پنج یکی از موادی است که امضای قرارداد را معین کرده است و ماده اش را هم عرض می‌کنم که ماده ۲ قانون امتیاز مشهد است.

رئیس- آقایانی که با ورود در شور دوم این قانون موافقت دارند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد.

[۳- شور دوم لایحه اصلاح قانون انحصار تریاک]

رئیس- شور دوم لایحه اصلاح قانون تریاک لایحه مفصل است و توزیع شده ماده اول قرائت می‌شود:

ماده اول- به کلیه ایالات و ولایاتی که تا کنون زراعت تریاک داشته‌اند منتهی به ساحتی که در سنوات اخیر می کاشته‌اند در هر سال سه ماه قبل از شروع به زرع تریاک از طرف وزارت مالیه اجازه زرع داده می‌شود.

رئیس- آقای دیبا.

طباطبائی دیبا- البته نظر دولت از تقدیم این لایحه تقلیل زراعت تریاک است و بنده هم کمال موافقت را دارم که این سم مهلک روز به روز کم می‌شود راجع به تحدید گشت تریاکو امثال آن باید ترتیبی باشد که برای مردم اسباب زحمت نشود را به نماد اول یک ترتیبی نوشته شده است که ممکن است برای مردم نوعاً زحمت تولید شود نوشته است: (به کلیه ایالات و ولایاتی که تا کنون زراعت تریاک داشته‌اند منتهی به مساحتی که در سنوات اخیر می کاشته‌اند در هر سال سه ماه قبل از شروع به زرع تریاک از طرف وزارت مالیه اجازه زرع داده می‌شود) این معلوم نیست یعنی ظاهر این عبارت این است که معهود بوده است در یک محل هائی زراعت تریاک ولی یک محل هائی هم هست که دو سال سه سال پیش از این مثلاً زراعت تریاک شده است عبارت یک قدری مجمل است ممکن است بعد یک قدری اسباب زحمت شود برای اشخاصی که دو سال قبل یا یک سال پیش از این شروع کرده‌اند حتی بعضی محل هائی هست که یک سال قبل زراعت تریاک داشته‌اند تکلیف آنها چیست؟ ممکن است این ماده اصلاً شامل این قبیل اشخاص که یک سال پیش دو سال پیش زراعت کرده‌اند نشود یکی هم راجع به تبصره است. این باغات شخصی معلوم نیست که مقصود از باغات شخصی چیست؟ باغات شخصی در مقابل باغات دولتی است؟ البته این که مقصود نیست پس باغات شخصی مقصود چیست؟ در این جا مقصود معلوم نیست در یک محل هائی باغاتی هست که اطلاق لفظ باغ به آن می‌شود یک جای محصوری باشد که اشجاری داشته باشد او را باغ می‌گویند اگر خالی است که محصور نیست و لو اشجاری باشد باغ نمی‌گویند و این ممکن است در مقام عمل فردا مأمورین مالیه بعد از تصویب این قانون یک شخصی در یک باغاتی که محصور نیست و معهود هم بوده زراعت تریاک بیایند بگویند اینجا باغ است و با اینکه معهود هم بوده است زراعت تریاک در آنجا آن وقت او را ممنوع کنند عقیده بنده این است یک توضیحی در مجلس داده شود که مقصود از باغات شخصی چیست و چه قسم باغاتی ممنوع است و چه باغاتی ممنوع نیست عقیده‌ام این است که باغات شخصی که در حکم خانه‌ها است باید ممنوع باشد ولی یک باغاتی که معهود بوده است و در حکم خانه‌های شخصی نیست منتهی محصور است و چند تا درخت دارد یا محصور هم نیست باز درخت دارد آنرا نباید ممنوع داشت به عقیده بنده.

بعصی از نمایندگان- صحیح است.

وزیر مالیه- قبل از این که جواب آقا را عرض کنم عرض می‌کنم که اولاً لایحه خیلی مدت مدیدی مانده است پنج ماه شش ماه است و نهایت احتیاج بهش است و هر روز اسباب اشکال است و ترتیبات انحصار کما ینبغی اجرا نمی‌شود و هر ترتیبی هست خواستم مخصوصاً تمنا کنم که توجهی بفرمایند که این تمام شود اغلب ملاحظاتی که تصور می‌رفت در کمیسیون ملاحظه شده و تصور نمی‌کنم که شاید اشکالی هم باشد که در کمیسیون حل نشده باشد اولاً بعضی‌ها را بکلی آقایان حذف کردند ما هم موافقت کردیم آنهائی که خیلی اشکال داشت ما آنها را حذف کردیم ولی این عین همان مطلبی است که از قدیم بوده مگر اینکه کسی عقیده داشته باشد که آنجاهائی هم که تریاک کاری نبوده آنجاها را هم بخواهند شروع کنند و

تریاک بکارند باید صریح عرض بکنم که البته ما مخالف هستیم حالا از تمام موانع و اشکالات دیگرش صرف نظر می‌کنیم همین الان این تریاکی که در مملکت ایران کاشته می‌شود این قدر کافی در رو ندارد این زیاد کردن یک چیزی همین برای گندم و جو پارسال و پیار سال چقدر در زحمت بودیم اگر بنا باشد که گندم و جو در تمام مملکت دو برابر اینکه هست مثل سالهای قبل عمل بیاید اسباب بدبختی است هم زیادی و هم کمی این را عرض کردم چندین موانع متعدده و اسباب دیگری است که نباید زراعت تریاک را وسعت داد و باید در آتیه به تدریج محدود کرد حالا که اینجا در محدود کردن صحبت نیست حالا از این می‌گذریم اگر کسی در زنجان یا در تبریز یا در مراغه یک باغی را شروع کرده بود از پارسال بکارد حالا بگوئیم که خوب آن را جلوگیری نکنیم خوب اصلاً نکارد شما می فرمائید حالا که دو سال است یک سال است شروع کرده این غیر از این است که در اصفهان اصلاً حکم گندم را پیدا کرده سی سال است که می‌کارند حالا بعضی‌ها بخواهند مثل چای کاری آزمایش بکنند و یک جریب دو جریب را خواستند ببینند این طور عمل می‌آید این را البته نباید بکارند اما در آن ولایتی که می فرمائید مساحت تریاک کاری چطور به دست می‌آید از این بابت خاطر آقا کاملاً مطمئن باشد که به قدر یک گز هم باشد مرتب و منظم احصائیه دارد در هر ولایتی نه تنها جریش و ذرع مربعش احصائیه مرتب و منظمی دارد می دانند چه اندازه کاشته می‌شود به همان اندازه هم به آن شخص اجازه داده می‌شود منتهی باید این اشخاص مزاحم همدیگر نشوند این فکرها هم در کمیسیون همه اش شده است اما مسئله باغات شخصی که متوجه شدیم که آقای افسر هم در نظر داشتند یا آقای امیر تیمور این را بنده نمی دانم و گمان می‌کنم هیچ اختلافی در منطور ما نباشد و نمی دانم به چه عبارتی بگویم اگر مزرعه اش است که تریاک می کاشته است ما حرفی نداریم اگر ما باغات شخصی که می گوئیم در آذربایجان هم داریم خیلی اشخاص در شمیران هم باغ دارند تویش اطاق نیست باغ دارند برای اشجارش است باغ عبارت است از مقدار زیادی اشجار و غیره دیگر اگر طمع بکند و ببینند تریاک یک چیزی شده است که قاچاقش خیلی اسباب رغبت و طمع می‌شود چون ما توجهمان به این است که نمی‌خواهیم مفتش در خانه مردم یا توی باغ مردم که در دارد برود مزرعه اگر دیوار دارد یا دیوار کوتاه دارد و اگ ردیوار بلند دارد می‌روند تویش خوب مزرعه است اما باغ شخصی که اسمش باغ است و در دارد دیگر زاید برود و شروع بکاشتن بنماید این جا باغ است همان معنی باغ را می‌فهمیم آقا فرمودند در یک ولایتی این باغ معنی دیگری دارد و همان مزرعه را هم باغ می‌گویند آن نیست هر عبارتی که می‌خواهید خانه مسکونی باغ شخصی باغباتی که غیر از خانه است غیر از خانه آدم باغ هم دارد. اهل طهران هم دارند الان بنده در شمیران باغهائی را می دانم که اصلاً اطاق هم تویش نیست اگر این عبارت کافی نیست به نظر آقایان یک عبارت دیگری بفرمایند که منظور ما و منظور خودتان حاصل شود بنده حرفی ندارم.

رئیس- آقای ملک زاده.

ملک زاده-عرض کنم ماده اول لایحه یا این که دقت هم شده است که خوب تهیه شود باز به نظر بنده طوری نیست که رفع اشکال را برای زارعین کرده باشد برای این که ما خودمان در عمل هستیم و معاملات مأمورین مالیه را با مالکین و زارعین مشاهده می‌کنیم و البته قانون یک صورت خوبی دارد ولی وقتی که به دست یک نفر امین مالیه دور دست افتاد آن وقت خیلی بد اجرا می‌شود و یک مشکلاتی تولید می‌کند. اینجا در ماده اول ذکر شده است که سه ماه قبل از فصل تریاک اجازه زرع داده می‌شود این اجازه زرع به چه کیفیت داده می‌شود. این یک کلمه مبهمی است مثلاً در یک بلوکی در اصفهان یا در کرمان هست که بیست فرسخ است تا مرکزی که امین مالیه یا نماینده مالیه آنجا هست. این زراعی که در بیست فرسخی آنجا می‌خواهد زراعت تریاک بکند او به چه وسیله مطلع می‌شود که مجاز است یا ممنوع است این اجازه را وزارت مالیه به چه وسیله به او ابلاغ می‌کند این کلمه مبهمی است اگر مقصود ما این باشد که اصلاً زراعت ترک

حقیقة از بین برود و به کلی موقوف شود به نظر بنده این ماده خیلی خوب تأمین می‌کند این منظور را ولی چون این منظور را نداریم و دولت موافق نیست و آمده است منحصر کرده است زرع تریاک را به یک نقاط معینی حالا به یک نقاط معینی زرع تریاک را انحصار داده به نظر بنده ما باید در این ماده قید کنیم که وزارت مالیه نقاطی که مجاز می داند برای زرع تریاک به وسیله ادارات مالیه به آن بلوک ابلاغ کند و دیگر محتاج نیست که آن زارع بیاید اجازه زرع بگیرد بالاخره زارعی که در بیست فرسخی نشسته است از هیچ جا اطلاع ندارد و یک نفر آدم با سواد شاید در آن ده پیدا نمی‌شود از کجا می‌تواند که بیاید اظهارنامه بدهد و اجازه بگیرد و آن تشریفات را به عمل بیورد که ما در قانون در نر می‌گیریم قانون را باید با افکار مردم اساساً وضع کرد. عرض کردم اگر آقای وزیر مالیه مایل نباشند و اصلاً صلاح ندانند که زراعت تریاک اصلاً در مملکت باشد برای این که سیاست مملکتی اجازه نیم دهد این یک موضوعی است لایحه بردارند و بیاورند والا این در عمل تولید مشکلات می‌کند و غیر عملی است ممکن نیست پیشرفت کند برای این که ما می دانیم امنای مالیه و تحصیلدارها که حالا الحمدلله موقوف شده‌اند در اثر حسن توجه آقای وزیر مالیه این‌ها یک اشخاصی هستند که پی یک اشکالاتی می‌گردند فردا می‌گویند که تو نیامدی صورت بدهی اطلاع بدهی زراعت تریاک هم کرده‌ای و مطابق این قانون و ماده که در این لایحه هست قاچاق شناخته می‌شوی و آن بیچاره دچار اشکال می‌شود به عقیده بنده اولاً در ماده اول باید طوری کرد که در عمل قابل اجرا باشد و به نظر بنده جز اینکه ما در این ماده قید کنیم که ما به ایالات و ولایاتی که تا کنون زراعت تریاک داشته‌اند وزرات مالیه سه ماه قبل از زرع تریاک به اهالی بلوک ابلاغ کند راه دیگری نیست و آنها مجاز هستند و غیر از آنها مجاز نیستند یک اجازه کتبی به طور کلی داده وشد این نظر بنده است در ماده اول و در ماده هفت و هشت این لایحه هم بنده ایراد و اعتراضی دارم و در شور قبلی هم عرض کردم و در این شور هم در موقع خودش عرض می‌کنم.

وزیر مالیه- اول هم عرض کردم مکرر صحبت شده است هر وقت ما ملتفت بشویم که واقعاً یک اشکال مهمی است برای اصلاح آن حاضر هستیم و در این لایحه به خصوص هم درست از اول تا آخر مطالعه شده است و بحث شده است باز هم بحث و صحبت می‌کنیم ولی بعضی صحبت‌ها مبنی بر اصل تفاهم و تفهم است. عرض کنم که در کمیسیون هم مذاکره شده است در مجلس هم خیلی مذاکره شده و عرض کنم که به طور کلی منظور یکی است وقتی هم که منظور یکی شد هر عبارتی را کهمی خواهد بگذارید بنده قبول می‌کنم می‌خواهید بفرمائید امین مالیه شاید نخواهد اجازه بدهد این را هم بنویسند مکلف است بدهد این هم در ماده سوم هست وقتی شما اعلام می کنسد که در فلان جا در گلپایگان یا در فلان ولایت فلان قدر مساحت زرع شود آن وقت چطور بدون جواز می‌توانید فردا نظارت کنید؟ هر کس زرع کرد کرد بعد سال آتیه می‌بینید مساحت دو برابر شده است آن وقت جریمه می‌گیرید؟ این که نمی‌شود غیر از این که بیایند و جواز به آنها بدهند و آنها اجازه بگیرند آنهائی که سابقاً می کاشته‌اند حتماً باید اجازه بگیرند یعنی به مالک اجازه بدهند ملکی که سابقاً در آن کاشته می شده در ماده سوم هم ملاحظه بفرمائید هست اگر عبارت را هم می‌خواهید بیفزائید بیفزائید که حتماًامین مالیه مجبور باشد که اجازه بدهد اما اگر اجازه نباشد و اظهارنامه باشد از کجا می داند که مساحت زرع امسال چقدر است که برای فلان مساحت بدهد ولی اینها جمع می‌کنند اجازه‌ها را وقتی که از مساحت مقرر گذشت دیگر اجازه نمی‌دهد. ما اینجا نوشته‌ایم و شرط شده است که جوازهای زرع از طرف ادارات مربوطه به آنهائی که سابقاً می کاشته‌اند در درجه اول داده شود و آنها مقدم باشند اگر آنها نیامدند و تا اواخر مدت زمینه خالی ماند می‌توانند به کس دیگری که تازه می‌خواهد زرع کند بدهند والا به آنهایی که سابقاً می کاشته‌اند باید حق تقدم بدهد پس در اینجا هیچ اشکالی به نظر بنده وارد نیست (عده از نمایندگان- مذاکرات کافی است عده دیگر- کافی نیست)

رئیس- آقای دکتر طاهری.

دکتر طاهری- اولاً عرض بنده راجعبه عدم کفایت مذاکرات است. لوایحی که آقای وزیر مالیه می‌آورند همیشه مبنی

بر یک اصلاحاتی است که اصطکاکهای مأمورین مالیه و مردم را کمتر می‌کند و تصفیه می‌کند اشکالاتی را که موجود است در این قسمت لایحه تریاک هم چون که این مسئله خیلی مهمی است که با تمام ملاکین و زارعین و یکی از صادرات مهم مملکتی اصطکاک دارد مقتضی این است که اجازه داده شود یک مذاکراتی که لازم است در این لایحه بشود زیرا که اگر ملاحظه بفرمائید تا کنون چندین دفعه این قانون عوض شده است. این برای چیست؟ برای این است که معایبی که هست گفته نمی‌شود و در موقع عمل باز مجبور می‌شوند که قانون را اصلاح کنند و یک وقت دیگری را می‌گیرد پس بهتر این است که از تجربه هائی که شده است و خواسته‌اند قانون را اصلاح کنند و نتیجه بگیرند و اجازه بدهند که عرایضی که هست گفته شود مذاکراتی که هست گفته شود که با در نظر گرفتن این اشکالاتی که هست رفع آنها را در نظر بگیرند و لایحه را تنظیم کنند (صحیح است) حالا اگر اجازه داده می‌شود بنده عرایضی که دارم به عرض برسانم. عده از نمایندگان- بفرمائید آقا، بفرمائید.

رئیس- عده برای مذاکره هم کافی نیست رأی هم باید بگیریم به کفایت مذاکرات قدری تأمل بفرمائید.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- معلوم می‌شود کافی نیست.

افسر- صحیح است هنوز مذاکره نشده است که کافی شده باشد.

رئیس- آقای مؤید احمدی.

مؤید احمدی- بنده در شور اول این قانون یک عرایضی عرض کردم که نسبتاً لایحه را کمیسیون یک تغییراتی درش داده است اما کاملاً نظر بنده تأمین نشده به علت این که غرض دولت از این لایحه آنچه بنده می‌فهمم تحدید زراعت تریاک است و محدود کردن این زراعت است بنده یک عرایضی در شور اول عرض کردم که یک دو فقره سوء تفاهم در اطراف آن شد یکی این که عرض کردم که از اینها سالی پنجاه کرور از تریاک یعنی از زراعت تریاک استفاده می‌برند و انتفاع می‌برند گویا آقای فاطمی توجهی نفرمودند به عرایض بنده و به خیال شان که می‌گویم از صادرات این بود که بعد خدمتشان کتباً عرض کردم که خیر..... کتابی نوشته است الان هم اینجا بنده همراه آورده‌ام و او ثابت کرده است به حساب عدد و رقم ایرانی‌ها از زارع از مالک از تریاک مال از رعیت از تاجر تا وقتی که حمل می‌شود تریاک روی هم رفته بلکه اگر دستهائی هم که پیش تجار داد و ستد می‌شود آنها را هم حساب کنید بیش از سی میلیون عایدات ملت ایران از زراعت تریاک این یک مووضع عرض بنده بود و البته بنده هم موافقم که یک حدی در مقابل تریاک که آن را ما عمل می‌کردیم و زراعت می‌کردیم قائل شد و اگر می‌شد این را بر می‌داشتیم چیز دیگری را جایش می‌گذاشتیم این خیلی خوب بود لکن عجالتاً می‌بینیم چیز دیگری هم که نداریم و صادرات ما هم قلم بزرگش این است این را هم داریم یک ترتیبی برایش فراهم می‌کنیم که اصلاً زراعت نشود جایش هم که جیزی نداریم تحمیلاتش هم که زیاد است پس من نمی دانم از کجا باید جمع و خرج این مملکت را این مردم بدهند و این مملکت اداره شود؟ یک موضوع دیگر هم این است که همان وقت در شور اول خاطرم هست که آقای دکتر ملک زاده همچو تصور کرده بودند که بنده گفته‌ام که تریاک باید خیلی زراعت کرد بعد فرمودند که باید جدیت کرد و نوع پرستی کرد و این سم مهلک را باید از دنیا برداشت البته خود ایشان بهتر می دانند که تریاک مواد زیادی دارد که بیشتر در دواخانه‌ها به مصارف طبی می‌رسد و مصرف می‌شود و البته ایشان خودشان بهتر از بنده قضیه را مسبوقند حالا نمی‌شود به طور کلی گفت چون در یک راههای دیگری و در یک مواقع بدی در موارد غیر مناسبی استعمال می‌شود کلیتاً جلوگیری شود. البته تریاک مصرف طبی زیاد دارد در دنیا و در تمام دواخانه‌ها و مطب‌ها و مریضخانه‌ها استعمال و عمل می‌شود و از این جهت نمی‌شود گفت که محصول تریاک نوعش بد است و بر فرض این که

بگوئیم نوعش هم بد است و به طور کلی باید این اسم را ما برداریم بسیار خوب لیکن این در صورتی هست که چیز دیگری داشته باشیم جای آن بگذاریم ولی اگر برداریم و چیزی جایش نگذاریم که نمی‌شود به این ترتیبی که این لایحه تنظیم شده است خاصه ماده اول طوری تنظیم شده است که در عمل چون عمل غیر از صحبت کردن در این جا است مثلاً فرض بفرمائید که وزارت مالیه معین می‌کند که در فلان بلوک و فلان محل اینقدر اراضی باید زراعت تریاک شود البته این را جزئیاتش را که نمی‌تواند معین کند خوب این کار می‌افتد دست کی؟ در آن جا البته نظریاتشان هم قابل تقدیس و تصدیق است که تشریف نداردند بلکه می‌خواهم عرض کنم امین مالیه هم نیست یک شعبه ایست در آن جا و یک نفر نشسته است و یک اختیاری هم دست این آدم آمده است که باید پنج هزار جریب زمین در این بلوک گشت بشود و مالکین هم باید بروند از او اجازه بگیرند مأمورین را هم ما می‌شناسیم معلوم است به هر کس که دلش می‌خواهد جواز می‌دهد به هر کس دلش نمی‌خواهد نمی‌دهد و این یک اشکال است و استدعا می‌کنم رجوع بفرمایند این عرایضی که بنده می‌کنم از روی تجربه و عمل است رجوع بفرمائید به دفتر محاکماتاداری مالیه ببینید چقدر از این اشخاص محاکمه شده‌اند؟ در ظرف ۵ سال ۱۲۰۰ نفر خود بنده در محاکمات مالیه بودم از همین اشخاص محاکمه شدند که همین طور تبعیضات و همین طور کارها با مردم کرده‌اند و حالا هم عرض می‌کنم باز همان اشخاص هستند عوض که نشده‌اند یک مأموری است که در محل رفته است و سی تومان چهل تومان حقوقش است می‌گوید در این بلوک به طور کلی باید هزار جریب دو هزار جریب زراعت تریاک بشود دیگر نمی‌گوید که مثلاً بنده که رفتم جواز خواستم این با بنده مساعد است اجازه پانصد جریب می‌دهد با آن آقا فرض کنید مساعد نیست جواز به او نمی‌دهد و این یک اشکال بزرگی در کار تولید می‌کند و باید قانون را آقا به یک طوری نوشت که نتواند اسباب سوء استفاده مأمورین واقع بشود (صحیح است) این یک موضوع موضوع دیگر که می‌خواستم عرض کنم راجع به باغستان‌ها است این را برای استحضار خاطر مبارک آقای وزیر مالیه عرض می‌کنم مخصوصاً در حدود کرمان باغات محصوری هست چون یکی از آفات تریاک باد است یک باغاتی درست می‌کنند که اسمش هم باغ است اما درخت ندارد یک قطعه زمینی است پنج جریب چهار جریب برای جلوگیری از باد که تریاک را خراب می‌کند این را محصور می‌کنند و دورش یک دیواری می‌کشد یک محوطه بی درختی است که به آن در کرمان می‌گویند خالی باغ (افسر- مادر خراسان محوطه می گوئیم) و اغلب اراضی تریاک این طور است (صحیح است) و اگر بنا باشد غرض از لفظ باغ که در تبصره ماده اول نوشته شده است این جاها هم باشد این به کلی زراعت تریاک را از بین می‌برد پس باید تبصره را جوری نوشت که این خالی باغ‌ها را نگیرد مثلاً باغات مشجر یا عبارت دیگری بنویسند که واضح باشد یکی هم سر آن جوازهائی است که مأمورین مالیه باید بدهند و این اسباب زحمت مردم می‌شود یکی دیگر این که اگر چنانچه دولت کلیتاً لایحه تریاک را عوض می‌کرد و به یک ترتیب دیگری مالیات را می‌گرفت البته بهتر بود لکن حالا البته این عرض بنده مورد ندارد و موقعش گذشته است و عجالتاً عرض می‌کنم این ماده اول را به عقیده بنده باید جوری نوشت که اشخاصی که زراعت تریاک می کرده‌اند تا به حال مأمورین مالیه مکلف باشند به همان اشخاص بدهند لااقل یعنی به صاحبان آن اراضی (حالا ممکن است صاحبان آن عوض شده باشند یعنی آن کسی که پنج جریب زراعت می کرده است) مجبور باشد امین مالیه به دادن جوائز یکی هم خالی باغها را استثناء نکند و زراعت در آن جاها به کلی باید آزاد باشد.

مرتضی قلی خان بیات (مخبر)- در این دو قسمتی که آقای مؤید احمدی اظهار فرمودند گمان می‌کنم هیچ اختلاف نظری با نظر کمیسیون و نظر وزارت مالیه نباشد یعنی نظر یکی است حالا اگر عبارت یک قدری به نظرشان نارسا می‌آید ممکن است یک طور دیگری پیشنهاد بفرمایند چون مقصود یکی است و ما هم قبول می‌کنیم به آن ترتیب چون نظر یکی است که خوب فهمیده شود مطلب اولاً

در قسمت جواز که فرمودند باید به آن اشخاصی که سابقاً داده می‌شد داده شود همان طور که فرمودید در ماده هم هست تا تبعیضی در کار پیش نیاید این جا در ماده سوم هست ومعین کرده است می‌نویسد (وزارت مالیه مکلف است صورت تقسیم مساحت مقرره در ماده یک را تا آخر امر داد هر سته بوسیله ادارات انحصار تریاک ایالات و ولایات به اطلاع عامه برساند و نیز مراقبت نمناید که جوازهای زرع از طرف ادارات مربوطه در درجه اول به زارعین محل هائی که سابقاً زراعت تریاک داشته‌اند داده شود) این جا ما این قید را مخصوصاً کردیم که حق تقدم برای آنهائی است که این زراعت را داشته‌اند و البته در درجه اول به آنها باید اجازه داده شود و بعد در قسمت ثانی همان طور که آقای وزیر مالیه هم اظهار فرمودند اگر آنهائی که می کاشته‌اند اجازه نخواستند و یک قسمتی خالی ماند به یک اشخاصی که جدیداً می‌خواهند بکارندبدهند پس این در ماده نوشته شده است حالا اگر آقایان دقت بفرمایند در این ماده می‌شود عبارت بهتری نوشت که این مقصود را برساند ما هم موافقیم ولی اگر این عبارت بهتر است به همین قناعت بفرمایند چون به عقیده بنده آن منظوری که آقا فرمودند در این جا تأمین شده است. اما در قسمت مأمورین البته این یک قسمتی است که ممکن است به طور کلی یک اختلافاتی پیش بیاید و جلوگیری هائی هم البته می‌شود ولی صریح عبارت ماده به نظر بنده این نظر را می رساند در قسمت باغات هم که فرمودید این جا نظری که اظهار فرمودید آقای وزیر مالیه هم که فرمودند مقصود از باغات باغات و خانه‌های تفرجی است باغهائی که تفرجی هست و در واقع حکم خانه‌های اشخاص را دارد (امیر تیمور- آقا رعیت که باغ تفرجی ندارد) قدری تأمل بفرمائید بعد ملاحظه بفرمائید یک باغاتی هست که حکم خانه را دارد و باغ گردش و تفرج است مثلاً امروز فلان شخص یک خانه در طهران دارد یک باغ تفرجی هم در خارج شهر دارد و باغی است که حکم خانه را دارد پس نظر این است که آن خانه‌ها و باغاتی که تفرجی است و در حکم خانه است در آن جاها نکارند برای این که مأمورین دخالت نداشته باشند زیرا اصل تفتیش آن‌ها ممکن نیست و خیلی مشکل است ولی در دهات و در قسمت بلوک البته یک جاهائی دارد که دیوار دورش است ولی باغ نیست و قطعه زمینی است مزروعی یا خالی باغ که آقای مؤید فرمودند که در دهات هست و باغ تفرجی نیست و در آن جاها یعنی در جاهائی که محل زراعت بوده است و زراعت می شده است باز هم این اجازه داده می‌شود و ممکن است اگر باز این قسمت را به یک ترتیبی به تربیب دیگری عبارت را بهتر می‌توان نوشت که این منظور و این مفهوم را تأمین نمایند ما هم موافقیم و الا نظر همان است که آقایان هم دارند (صحیح است).

رئیس- آقای دکتر ملک زاده.

دکتر ملک زاده- هر کس مسائلی را از یک نقطه نظری مورد بحث و مطالعه قرار می‌دهد همان طور که آقای وزیر مالیه این لایحه را از نقطه نظر تعدیل بودجه و عوائد مملکت در نظر گرفته‌اند و بعضی از آقایان هم از نقطه نظر زراعت تریاک و ملک و ملاکی صحبت کرند بنده هم خودم را موظف می دانم که از نقطه نظر صحی عقاید خودم را در اطراف این لایحه عرض کنم- در وقتی که شور اول این لاحیه بود بنده مطالبی عرض کردم که آقای مؤید احمدی هم اشاره کردند و یقین دارم وامیدوارم که تمام مجلس شورای ملی و دولت هم با نظریه بنده که عبارت از کم کردن محصول تریاک و بالاخره خاتمه دادن به استعمال این سم باشد موافقت بفرمایند بر بنده حقیقتاً به طور قطع و مسلم ثابت شده است که دو چیز موجب ضرر و سلب انحطاط مادی و معنوی مملکت شده است و به عقیده بنده دولت و مجلس موظف است که حتی الامکان از این دو چیز جلوگیری کند. یکی مرض مالاریا است و یکی استعمال تریاک استعمال تریاک هم از هر نقطه نظر در مملکت مضر است هماز نقطه نظر اقتصادی مضر است هم از نقطه نظر صحی مضر است و بالاخره از جهات دیگر هم هیچ راهی که نفعی درش باشد برای مملکت در استعمال تریاک وجود ندارد جز ضرر، در مذاکراتی که در شور اول و هم در این جلسه شد بعضی از آقایان بیانات خودشان را به منافعی که ملت از کاشتن تریاک می‌برد تکیه دادند که در سال چندین کرور از این راه عاید مملکت

می‌شود بنده به یک جمله خیلی مختصری می‌خواستم عرض کنم که امروزه در دنیا ثابت شده است که سرمایه اقتصادیات عبارت از کار است و چیزی که مولد ثروت است در دنیا کار است و هیچ چیز نیست مگر کار کار تولید ثروت می‌کند و تریاک دشمن کار است و به همین دلیل هر قدر که ما از کاشتن تریاک استفاده کنیم از ضرری که از این راه تریاک به اقتصادیات مملکت وارد می‌آورد یعنی دشمن کار است و دشمن سعی و عمل است از این نقطه نظر صحی هم به عقیده بنده به قدری مطلب روشن است که هر قدر بخواهم در این جا عرض کنم وقت تلف کردن است نکته دیگر هم که بنده خودم را مکلف می دانم متذکر شوم این است که حقیقتاً باید دولت موظف باشد که از هر پیش آمدی هر اصولی که اسباب اختلال و صدمه به اخلاق عمومی وارد بیاورد جلوگیری کند و یکی از مسائلی که سبب فساد اخلاق عمومی شده است عبارت از این قانون قاچاق تریاک است. الان به روزنامه‌ها مراجعه کنید می‌بینید روزی قاچاق کرده‌اند و اینها را برده‌اند و جریمه و مجازات کرده‌اند و بالاخره یک اشخاصی روی این کار دزد شده‌اند و چه خانواده هائی در روی این موضوع فنا شده‌اند بالاخره صدمات اخلاقی و صدمات معنوی این قانون نسبت به افراد این مملکت فوق العاده زیاد است و به عقیده بنده دولت موظف است که از این راه جلوگیری کند بنده اولاً امیدوارم و آرزومندم که تریاک در این مملکت دیگر کاشته نشود و استعمال نشود تریاک در داخله (امیر تیمور و مسعود ثابتی- می‌میرند آقا، صد هزار نفر می‌میرند) حتی درخارجه ولی مطالب را باید تا حدی گفت که به یک جائی برسد و فایده داشته باشد و حقیقتاً یک جنبه عمل به خودش بگیرد امروزه منافعی که دولت ایران از تریاک می‌برد یکی از پایه‌های مهم بودجه مملکت ما را تشکیل می‌دهد و البته تا یک عوائد جدیدی پیدا نشود نمی‌تواند دولت از این منفعت و عایدی صرف نظر کند ولی به عقیده بنده اگر از قسمت تجارت خارجی آن نمی‌تواند صرف نظر کند دولت راجع به استعمال تریاک در داخله اگر حالا هم ممکن نیست اساساً موضوع را دولت و وزارت مالیه مورد توجه و مطالعه قرار بدهند که اگر ممکن است استعمال تریاک در داخله ممنوع شود و به عقیده بنده و اطلاعی که بنده دارم و همه می دانند این است که ترک تریاک مستلزم هیچ گونه خطری نیست هیچ مخاطره در ترک تریاک نیست چون این جا شنیدم که گفته شد چندین صد هزار نفر اشخاصی که مبتلا هستند تلف می‌شوند عرض می‌کنم خیر هیچ خطری در ترک تریاک نیست و به تدریج می‌شود ترک کرد بدون اینکه صدمه بهشان برسد این است که دولت اگر یک راهی فکر کند که تریاک ترک بشود خیلی فایده دارد و دولت خیلی خوب است که این راه را ترک تریاک را ایجاد بکند اگر این قسمت را هم موفق نمی‌شوند عجالتاً به عقیده بنده این راه را دولت ایجاد کند از برای این که مفاسدی که مفاسد اخلاقی که راجع به قاچاق تریاک مترتب می‌شود این مفاسد از بین برود عوض این کهباندرل. به تریاک می‌گذارند نسبت به اشخاصی که تریاک استعمال می‌کنند و معتاد هستند جواز داده شود مثل این که در بسیاری از نقاط دنیا در موقع جنگ بین المللی بسیاری از چیزهائی که مورد استعمال عمومی و جمعی بوده است جواز می داده دولت در این کار هم مطالعه بکند و به اشخاصی که معتاد به استعمال تریاک هستندجواز بهشان داده شود و این قضیه باندرل داشتن تریاک به این صورت که موجب این همه بدبختی و گرفتاری و صدمات عمومی شده است از میان برود این است نظر بنده.

رئیس- آقای بروجردی مخالفید؟

بروجردی- خیر یک مطالبی است که می‌خواستم عرض کنم.

رئیس- بفرمائید.

بروجردی- عرض کنم همان طور که در لایحه نوشته شده که وزارت مالیه اجازه می‌دهد به زارعین تریاک چون قبلاً هم خودآقای وزیر مالیه فرمودند مساحت تریاک کاری در تمام حدود تریاک کاری در مملکت معین است و معلوم و مطابق همان چیزی که مساحتش معین است در هر نقطه تریاک کاری به همان اندازه اجازه بدهند که کاشته شود این بسیار خوب اما ملاحظه بفرمائید الان یک زارعی

از محل هشت فرسخی، ده فرسخی باید سخ ماه قبل از زراعت تریاک بیاید به شهر مجاورش و جواز بگیرد این مستلزم چه زحمتی است و تا بیاید شهر و برگردد چقدر باید طول بکشد و معطل شود؟ تا آخر دستش برسد به اداره مالیه محل و جواز مطالبه کند و تقاضا بدهد و تا تحصیل جواز کتبی مدتها طول می‌کشد و زحمت دارد الان حضرت مستطاب عالی درست ملاحظه بفرمائید اگر همه جا طهران بود و مجلس بود و آقای وزیر مالیه تشریف می‌داشتند هیچ اشکال نداشت ولی در هشت فرسخی و ده فرسخی چند نفر رعیت تریاک کار می‌خواهد بیاید به شهر و تحصیل اجازه کند بعد جواز کتبی بگیرد و برود سر کارش این مستلزم چقدر محظور و اشکال است؟ و بعدهم این طور نیست که هر قانونی که این جا می‌گذرد همین طور هم بهش عمل بشود شاید حضور آقایان عرض کرده باشم در قانون ممیزی مسلم است که به هیچ عنوانی از اراضی نباید مالیات آب بگیرند بروجرد با اینکه اراضیش جدیداً ممیزی شده است از هر جریب زمینی هفت من گندم و جو و هفت قران پول می‌گیرند معذلک آبش را آمده‌اند و گذاشته‌اند در مزایده و ۲۴۰۰ تومان امسال پول آب مزایده از مردم می‌گیرند هر مالکی مالیات جریبانه اش را می‌دهد از آن طرف هم آمده‌اند و می‌گویند برای هر جریبی بیا دو قران سه قران پول آب بده سه هفته دو هفته است که بنده از جناب عالی وقت خواسته‌ام که تظلم بروجردی‌ها را به عرضتان برسانم می فرمائید وقت نیست خوب بنده که در طهران هستم و دستم به سرکار نمی‌رسد آن زارع بروجردی بیچاره دستش به کجا برسد و از کی و چطور اجازه بگیرد و چه خاکی بر سرش بکند؟ بعد هم به عقیده بنده موضوع باغاتی را که می فرمائید مشکل است. در تمام شهرها متعارف است که یک باغات مخصلی هست که این‌ها هم اشجار دارد و هم مو دارد و هم محل زراعت تریاک و گندم و جو است و شخصی هم هست آن باغ هم مال اشخاص است آقایانی که از بروجرد عبور فرموده‌اند مشاهده فرموده‌اند که وضع باغات بروجرد شخصی است و هر کدام سی جریب چهل جریب باغات است یک مقدار مفصلی از اینها معین است برای اشجار مو و درخت میوه و غیر از اینها است یک مقداری هم برای زراعت تریاک است آن را هم خوبست آقای وزیر مالیه یک طوری خودش اصلاح بفرمایند که شامل حال آنها هم بشود که اسباب زحمت مردم نشود بعدها و بتوانند زراعت شان را بکنند و به اسم باغ ازشان جلوگیری نشود.

وزیر مالیه- بنده باز می‌خواهم تکرار کنم عرضم را که هر چه گوشش کردم آقایان هر چه فرمودند بنده نهایت توجه را داشتم که به بینم یک نکته که محل اختلاف است در اطرافش بیاناتی بفرمایند و اگر عبارتی که منظور است اصلاح کنند ما حرفی نداریم در این ماده اول هم بحثی که شد خلاصه و نتیجه اش این است که اگر یکی از آقایان خواست که مساحت را توسعه بدهد و علاوه بر آنچه باید بکارد بکارد بتواند و این عکس مقصود است آقای مؤید احمدی فرمودند شاید دولت بخواهد محدود کند و فلان در اینجا در این قانون که همچو چیزی نیست ما به این مساحت گفتیم داده شود آمدیم به سر این نکته نکته قابل توجهی که همه اظهار فرمودند که مبادا به مردم زحمتی وارد شود از حیث اجازه دادن و این‌ها اول هم عرض کردم خیلی از این نکات هست که در ماده سوم تأمین و اصلاح شده است ملاحظه بفرمائید این که می فرمائید نماینده مالیه نیست و دور است حالا بدبختانه در هر بلوکی نماینده معارف یا صحیه نیست و کم است ولی نماینده مالیه در هر محلی هست و یک مأمور مالیه است و هر کسی که اجازه بخواهد مطابق این ترتیبات بهش می‌دهد فقط یک شرط می‌گذارند که این حق تقدم دارد یعنی آن کسی که اول می‌کاشت یعنی نه آن شخص بلکه آن ملک که اول در آن کاشته می شده آن حق تقدم دارد (صحیح است) اما اگر فرض بفرمائید همین طور به طور کلی آزاد باشد این آزادی ممکن است به ضرر خودشان تمام شود و ممکن است اشخاص دیگری بیایند و بکارند و آن اشخاصی که از اول می کاشته‌اند نکارند حالا قرار تکمیل این منظور و مقصود را ممکن است خودتان بدهید مقصود این بود که نبده عرض کردم حالا اگر عبارتی بخواهید علاوه کنید که به مجرد اینکه زارع اظهار کرد باید به او اجازه بدهند.

بنده عرضی ندارم و در اصل مقصود و منظور اختلافی نیست آن مساحت را که می فرمائید منتهی تا آن مساحت باید کاشته شود و در آن ولایاتی که می کاشته‌اند معین است و زارع آن محلی هم که در آن محل کاشته می شده حق تقدم دارد اجازه هم بخواهد داده می‌شود و اجازه هم برای این است که حسابش و مساحتش و احصائیه اش در دست اداره مالیه باشد و اگر یک وقتی یک شکایتی پیدا شود و یک کسی بگوید که در فلان ناحیه ما اجازه خواستیم و ندادند معلوم بشود این را هم قبلاً باید عرض کنم که هیچ این ممکن نیست و بنده ندیده‌ام و همیشه قوانین در مقام اجراء مأمورین و عمالی در بعضی جاها پیدا می‌شوند که بد اجرا می‌کنند و این را نمی‌شود گفت و نمی‌شود این نتیجه را ازش استنتاج کرد که چون عمال ما قوانین را مطابق منظور اجرا نمی‌کنند قانون نگذرانیم این نمی‌شود البته قوانین وضع می‌شود و برای عمال هم مجازاتی هست (اگر بد اجرا کردند) (صحیح است) و البته هیئت مجلس شورای ملی و هیئت دولت مرکزی و عمل عمده ایالات و ولایات مراقب و مواظب هستند که اگر یک کسی بد اجرا کرد و مراقبت نکرد خبر بدهند و استیضاح کند و سؤال کند و البته او را تعقیب باید بکنند و می‌کنند هم ولی این دیگر از حیطه اقتدار و اختیار بنده خارج است که هر چه و هر جا خلاف کار زیاد است همه را اصلاح کنیم ولی البته خلاف کار مجازات می‌شود (صحیح است) اما این که خلاف کار چرا زیاد است یا کم است آن دیگر بسته است به ترقی یا تنزل اخلاق عمومی ولی به طور کلی عرض می‌کنم که هر جا ما مطلع می‌شویم فوری در صدد جلوگیری و اقدام بر می آئیم (صحیح است) و بعد هم برای آتیه بنده صریحاً عرض می‌کنم که اگر یکی از آقایان مطلع بشوند یا خود بنده مطلع بشوم که در فلان ناحیه یک کسی اجازه خواسته است و به یک جهتی به او اجازه نداده‌اند و به دیگری داده‌اند با وجودی که آن شخص اولی سابقاً زراعت می کرده است البته آن شخص را مأخذه می‌کنیم و مجازات می‌کنیم ولی قانون یعنی احکام قانون مطابق اصلش باید اجرا شود ولی در موقع اجرا اگر دیدند یک جائی طور دیگر اجرا می‌شد و بر خلاف منظور قانون رفتار شد البته باید جلوگیری شود (صحیح است- کافی است مذاکرات)

افسر- بنده اجازه خواسته‌ام.

رئیس- می‌گویند کافی است با کفایت مذاکرات مخالفید.

افسر- بلی مخالفم به عقیده بنده همین جوری که آقایان فرمودند اینها اصلاح شود بهتر است نظر آقای وزیر مالیه هم همین است و جلوی حرف زدن را هم نمی‌شود گرفت بنده محض این که آقایان بدانند جلوی حرف زدن را هم نمی‌شود گرفت پیشنهاد کردم و در پیشنهاد حرفم را می‌زنم.

بعضی از نمایندگان- بفرمائید.

افسر- مذاکرات مفصل این قانون در شور اول شده است و البته آقایان در کمیسیون متذکر شده‌اند این ماده به عقیده بنده چنانچه اصلاح شود بهتر است عرض می‌کنم فرمودند اصطلاحات ولایات فرق دارد و برای همین قسمت ما در عمل دچار مشکلات می‌شویم و به واسطه اختلاف اصطلاح ما گرفتار می‌شویم مثلاً آنجائی که دیوار دارد در خراسان می‌گویند باغ، در کرمان می‌گویند خالی باغ، در سایر ولایات اسامی دیگر دارد مقصود این است که می‌گویند در منزلهای شخصی و باغهای شخصی نباید این زراعت بشود این بسیار حرف خوبی است باغ و منزلهائی که البته صد ذرع زمین است دویست ذرع زمین است صد ذرع آن زیر بناست صد ذرع آن هم مشجر است می‌گویند در این جا کاشته نشد حالا می‌خواهد اسمش خالی باغ باشد باغ خشک باشد یا هر چه باشد زیرا اگر بگوئیم باغ مشجر همان اشکال را خواهد داشت مسئله را که آقای مؤید احمدی متذکر شدند غالب ولایات هم همین طور است دامغان خود شهر دامغان که بزرگ بوده و حالا خراب شده است در بین خانه‌های مسکونی باغاتی است که هفت هزار ذرع و هشت هزار ذرع فاصله دارد خاک آن هم کهنه شده است و از درختهایش هم کمی باقی مانده است در تون آقایان حاضرند می دانند که دو فرسخ

در دو فرسخ اصلاً معمول است که درختهایشان بیش از سی سال عمر نمی‌کند که این درختهائی را که می‌کارند بعد از چند سال آنها را باید بکنند و جایش را تریاک بکارند تا برسد زمینش به جائی که بعد از چند سال بشود درخت کاشت به علاوه این زمین‌ها هم که دورش دیوار است که مصون است از باد و از تزاحم گاو و گوسفند بنابر این به نظر بنده اگر عبارت این طور اصلاح شود تبصره منازل و باغهای مسکونی رفع اشکال می‌شود حالا اسمش هر چه می‌خواهد باشد چون هر چه ذکر کردیم غیر از این نمی‌شد اگر باغ مشجر باشد نمی‌شود اگر غیر مشجر باشد نمی‌شود چنانچه می‌فرمایند خشک باغ یا خالی باغ بنابر این بهتر است که همان باغات مسکونی را قبول بفرمایند و آن اشکالی هم که راجع به رفتن مأمورین به منازل مردم می‌کنند این را مردم راحت می‌شوند و هم اسباب اشکال نمی‌شود و این که آقای دکتر ملک زاده می‌فرمایند این جایک اشتباهی می‌شود یکی موضوع استعمال تریاک است یکی کاشتن تریاک این طوری که ایشان می‌فرمایند هیچ کس مخالف نیست بنده هم می دانم که یک کسی اگر دو مثقال تریاک بخورد می‌میرد اصلاً این محتاج به طب هم نیست محتاج به حفظ الصحه هم نیست ولی می‌فرمایند که زارعین تریاک تریاک را می‌خواهند بکشند این طور نیست اگر تریاک نکارند چه کنند و این که می‌فرمایند کار مولد ثرتست این را هیچ کس منکر نیست ولی این مربوط به کاشتن تریاک نیست هر مملکت باید کار خودش را بکند قالی بافی مولد ثروتست وقتی نخرند چطور مولد ثرتست البته کار مربوط به استعمال است وقتی که استعمال نکردند از کجا می‌کارند اگر آنقدر بکارند که عرضه بیش از تقاضا باشد همه مردم کار می‌کنند عوض هشت ساعت هم بیست و چهار ساعت کار می‌کنند بنابر این برای کار احتیاج بشر هم لازم است و به همین جهت است که تریاک را می‌گویند محدود شود و کشیده نشود چون تصور می‌فرمایند فروش ندارد اما راجع به کاشتن تریاک ما ابداً تریاک کاشتن مان برای این نیست که بخواهیم به تمام دنیا بخورانیم خیر مادام که دنیا بریا ادویه طبی و لوازم صحی لازم دارند از ما بخرند مادامی که لازم ندارند نخرند ما به هیچ مملکتی نگفته‌ایم که تریاک ما را بخرند و بخورند تا بمیرند خیر ما هرگز همچو آرزوئی نداریم آن قدری که برای حفظ الصحه دنیا لازم است ما عرضه می‌کنیم هر قدر لازم دارند بخرند لازم ندارند نخرند ما کم کم آن قدر خودمان از این مذاکرات می‌کنیم مثل این که چنان که ممالک دیگر گاز خفه کننده درست کرده‌اند ما هم تریاک درست کرده‌ایم که مردم را بکشیم خیر ابداً ما چنین قصدی را نداریم ما مردمانی هستیم صلح طلب و با عموم دنیا هم موافقیم بنابر این باید فرق مابین کاشتن تریاک و کشیدنش هم بگذارند.

رئیس- آقای فهیمی.

فهیمی- بنده یک توضیحی راجع به فرمایشاتی که بعضی از آقایان در این قانون فرمودند مجبور هستم عرض کنم زیرا معلوم می‌شود که مراجعه به قانون سابق انحصار نفرموده‌اند زیرا قانون انحصار سابق به حال خودش و تقویت خودش باقی است این قانون فعلی آن قانون را تکمیل می‌کند ودر بعضی موارد مربوط به قاچاق یک تسهیلاتی قائل شده است در قانون سابق انحصار تریاک و فروش و غیره را انحصاراً به دولت واگذار کرده و در همان موقع چنانچه نظر آقایان باشد مذاکره شد که اگر ما بخواهیم کاملاً به انحصار تریاک موفق شویم با هر متاع دیگری باید او را اولاً ترتیبش را محصولش را محدود کنیم ولی در آن موقع به جهاتی مناسب ندیدند این مطلب را در قانون ذکر کنند و در عین حال دولت غفلت نکرد و در عرض این چند سال مشغول تهیه یک احصائیه کاملی از زراعت تریاک در ولایات و غیره بوده به طوری که الان می دانند در هر ایالت یا ولایتی چقدر کسر شده یا اضافه شده حالا به جهاتی که غالب آقایان ذکر کردند فعلاً می‌خواهند محدود کنند آن زراعت را به آنچه هست یعنی جلوگیری از زیاد شدنش کرده باشند و نگذارند زیادتر از آنچه هست شود حضرت والا هم توضیحات دادند

لزومی ندارد ما همین قدر که دیدیم یک قدری مشتری هست به قدری زیاد کنیم که دیگر قیمت پیدا نکند پس این طوری که ذکر شده است برای این است که به مساحتی که تا کنون می کاشته‌اند باشد البته نسبت به کم کردن هم در اینجا قیدی نشده مطلب دیگری که آقایان می‌فرمودند این بود که زارعین قبل از وقت اطلاع داشته باشند و وزارت مالیه به آنها اطلاع بدهد این مطلب در قانون سابق ذکر شده است که در هر محل قبل از شروع به زراعت تریاک سه ماه قبل از وقت باید به امین مالیه محل اظهارنامه بدهند و شروع کنند به زراعت حالا برای مرحله جدیدی که ذکر شده است ببینیم اول دولت یعنی وزارت مالیه از روی احصائیه هائی که دارند همیشه پیش از وقت به هر ایالت و ولایتی اطلاع می‌دهند که چند جریب شما حق دارید زراعت کنید بعد به موجب آن قانون سابق آن اشخاص هم میایند و به همان اندازه از مالیه محل اجازه زراعت می‌گیرند پس در این جا دیگر اشکالی باقی نمی‌ماند که بگوئیم زارع اطلاع ندارد یا خبر دیر برسد اینها دیگر مورد پیدا نمی‌کند وقتی دولت معین کرد در هر ایالت و ولایتی باید به چه مساحت زراعت کنند مردم هم اطلاع داشته و آمده‌اند اجازه گرفته‌اند دیگر جای اشکال و تردیدی مابین امین مالیه و غیره باقی نمی‌ماند در قسمتی هم که شاهزاده توضیح دادند نظر کمیسیون و نظر وزیر مالیه هم همین بود که در خانه‌ها و باغات شخصی نباید کاشته شود ولی البته یک اراضی هست که عنوانش باغ است ولی در آنجا ممکن است که باغ میوه باشد یا اصلاً هیچ درخت نداشته باشد اما اسمش از قدیم باغ باشد اینها هیچ وقت مخالفتی نخواهد بود از طرف دولت که آن باغ را ممنوع کنند حالا باید یک عبارتی بنویسیم (یا باغ خانگی بگوئیم یا باغهائی که در حکم خانه است بگوئیم ممنوع باشد) که این مطلب را بفهماند والبته مقصود همه به عمل می‌آید و در اصل موضوع هیچ اختلافی نیست ولی باید یک عبارتی باشد که مطلب مفهوم شود و به علاوه به طوری که با آقای وزیر مالیه مذاکره کردیم چون در این ماده قید شده است که سه ماه قبل از شروع به زرع تریاک باید اجازه بخواهند این دو مدت با همدیگر یک قدری تباین پیدا می‌کند بنابر این یک پیشنهادی هم کردم که ان مدت سه ماهی که وزارت مالیه باید اجازه بدهد آن را تبدیل کنند به چهار ماه یا پنج ماه که در سه ماه قبل وزارت مالیه مقدار و مساحت را معین کرده باشد و اعلان کرده باشد بعد در ظرف سه ماه قبل از زراعت تریاک هم مردم حق داشته باشند که بیایند اظهارنامه بدهند و جواز بگیرند و گمان می‌کنم به این پیشنهاد منظور آقایان هم به عمل آمده باشد.

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

رئیس- پیشنهادهائی که رسیده است مضموناً به هم نزدیک است و سه چهار تبصره هم هست که تمام آنها در قسمت باغ است همه را یکباره می‌خوانیم.

پیشنهاد آقای افسر و چند نفر دیگر از آقایان

ماده اول را به طرق ذیل پیشنهاد می‌کنیم.

ماده اول- به کلیه ایالات و ولایاتی که تا کنون زراعت تریاک داشته‌اند در هر سال تا سه ماه قبل از شروع به زرع تریاک در صورت تقاضای مالکین یا زارعین محل وزارت مالیه مکلف اجازه زرع بدهد.

تبصره- زراعت تریاک در خانه‌ها و باغهای مسکونی ممنوع است. افسر- امیر تیمور- ثابتی- دکتر ضیائی- بوشهری- افخمی.

پیشنهاد آقای اعتبار و دو نفر دیگر از آقایان

ماده اول به شرح ذیل پیشنهاد می‌کنیم:

ماده اول- به کلیه ایالات و ولایاتی که تا کنون زراعت تریاک داشته‌اند منتهی به مساحتی که در سنوات اخیر می کاشته‌اند در هر سال پنج ماه قبل از شروع به زرع تریاک از طرف وزارت مالیه اجازه صادر و به وسیله امناء مالیه در محل اعلان می‌شود- اعتبار- فهیمی- ملک مدنی.

پیشنهاد آقای طهرانی

بنده پیشنهاد می‌کنم عبارت تبصره ماده یک این طریق اصلاح شود:

تبصره- زراعت تریاک در خانه‌ها و باغات غیر مزروعی به کلی ممنوع است.

پیشنهاد آقای دهستانی

پیشنهاد می‌کنم در تبصره ماده ۱ کلمه باغات شخصی حذف شود.

پیشنهاد آقای افسر

تبصره- زراعت تریاک در خانه‌های مسکونی در باغهای تفرجی و باغهای میوه کاری و نظیر آن ممنوع است.

پیشنهاد دیگر آقای افسر

تبصره- در منازل و باغهای مسکونی

رئیس- توضیحات داده شده است راجع به این پیشنهادات نظر دولت و مخبر؟

وزیر مالیه- راجع به خود ماده آقای فهیمی هم این جا یک تذکری دادند بنده مخالفی ندارم که سه ماه زیادتر باشد یعنی سه ماه و نیم یا چهار ماه باشد بیشتر خیر راجع به تبصره هم هر عبارتی که جامعتر باشد بنویسند بنده مخالفتی ندارم به نظر بنده غیر مزروعی بهتر است زیرا باغاتی هست تفرجی است مشجر است و باغ میوه است ولی باغ مسکونی نیست و خانه شخصی در آنجا نیست در هر صورت منظور عبارت از اینست که باغی که محل زراعت نباشد و اشجار هم داشته باشد البته این را به هر عبارتی بنویسید یک نقص درش هست بنابر این هر کدام را مجلس قبول کنند مختارند بنده هم مخالفتی ندارم.

رئیس- آقای ملک زاده

ملک زاده- آقای فهیمی توضیحی را که فرمودند در قانون سابق در ماده ۲ راجع به اظهارنامه است و به حال خودش باقی است ولی هیچ اجرا نشده از موقعی که این قانون گذشته است تا حال که پنج سال است در تمام مرکز و ولایات که زرع تریاک می شده است آقایان نمایندگان اطلاع دارند که در یک محل نه زارع آمده است اظهارنامه بدهد و نه مأمور سراغ او رفته است در آن موقعی که این قانون از مجلس شورای ملی می‌گذشت بنده خودم عضو کمیسیون قوانین مالیه بودم عرض کردم غیر ممکن است و عملی نیست الان هم اینجا عرض می‌کنم اگر چنانچه مقصود این است که این زارع بیاید و اظهارنامه بدهد و زرع تریاک بکند این را هیچ ممکن نیست مأمورین شما بتوانند اجرا کنند برای این که کار یکی دو تا سه تا نیست هزاران نفر هستند و اینها در بلوک و قراء متفرق هستند بنابر این یک تشکیلاتی می‌خواهد و شما آن تشکیلات را ندارید که بتوانید این تشریفات را قائل شوید این بود که در آن موقع هم عرض کردم این پیشنهاد را هم که آقای اعتبار و آقای فهیمی تقدیم کردند که اصولاً خود اداره انحصار در نظر بگیرد که کدام ولایت کدام بلوک باید زراعت تریاک بشود قبل از زرعش اخطار و اعلان کنند به علاوه آن محظور احصائیه هم که اشاره شد اداره انحصار در نظر دارد آن احصائیه را در موقع حزاری ممکن است به دست آورد برای این که بدانند چقدر زراعت کرده است این بود که بنده خواستم توضیح بدهم که به دلیل این که آن ماده در قانون سابق اجرا نشده در این قانون هم نباید باشد و بنده با دادن اظهارنامه از طرف زارع مخالفم.

بیات (مخبر کمیسیون قوانین مالیه)- عرض می‌کنم این جا قسمتی را که آقای ملک فرمودند در قانون قدیم و جدید یک تفاوتی است که البته قانون جدید آن را لازم ندارد در سابق فقط اظهارنامه برای این بود که دولت بداند در هر محل چقدر تریاک کاشته می‌شود ولی محدود نبود یعنی حد معینی برای زرع تریاک نبود هر مقداری که می‌خواستند می‌کاشتند و آزاد بود و فقط آن اظهارنامه برای این بود که آقایان مطلع باشند که در فلان ده قریب بیست جریب کاشته می‌شود که در موقعش تفتیش بکنند ولی به موجب این قانون دولت در نظر دارد که تریاک به همان میزانی که در سنوات اخیر کاشته می شده کاشته شود بیایند واجازه بگیرند برای کاشتن و همان احصائیه که می فرمائید خود دولت دارد که فلان ده بیست جریب زراعت تریاک داشته

حالا هم دولت به همان میزان اجازه می‌دهد ممکن است که این ده سی جریب بکارد دهات دیگر هم به اختیار خودشان بکارند آن وقت تکلیف دولت چه می‌شود تکلیفش این می‌شود که آن زرع را بکلی خراب بکند واز بین ببرد آن وقت این ضرری می‌شود برای زارع که جبرانش غیر ممکن است بنابر این می‌گویند که اظهارنامه داده شود و تقاضا شود فرض بفرمائید در فلان ولایت باید پانصد جریب یا هزار جریب تریاک کاشته شود وقتی که اجازه خواستند البته آنها که زراعت داشتند مطابق احصائیه شان هیچ معطلی ندارد که باید بهشان اجازه داده شود و اگر چنانچه اضافه از میزان سابقشان خواستند آن اضافه داده نمی‌شود بنابر این حالا که محدود شده لازم است برای این که اگر این اجازه داده نشود ممکن است بعد اسباب خسارت رعایا فراهم شود برای اینکه دولت مجبور است برود بگوید چرا کاشتی و همین دلیل می‌شود که از بین می‌رود و یک ضرری به زارع متوجه می‌شود بنابر این این سه ماه هم در اینجا لازم است قید شود و آن قسمتی را هم که آقای وزیر مالیه موافقت فرمودند که چهار ماه قبل وزارت مالیه به ولایات اطلاع بدهد و سه ماه قبل ولایات مطلع باشند و تقاضا کنند ومطابق تقاضاشان اجازه بدهند همین است که در ماده نوشته شده بنابر این به عقیده بنده ماده ترتیبی که نوشته شده اشکالی ندارد و آن قسمتی را هم که آقایان پیشنهاد کردند در ماده سوم تأمین شده است و فقط چیزی که باید به عقیده بنده وجه جمع باشد آن سه ماه است که تبدیل به چهار ماه بشود که آن را هم آقای وزیر مالیه قبول کردند و بنده هم قبول می‌کنم که در هر سال چهار ماه قبل باشد در اینجا هم که نظر آقایان تأمین می‌شود در قسمت تبصره هم چنانچه مذاکره شد هر یک از کلمات وعبارات را بگذاریم یک معایبی تولید می‌کند مثلاً می‌فرمایند مسکونی نوشته شود آن هم یک معایب دیگر دارد برای اینکه ممکن است که یک باغبانی در آن باغ سکنی داشته باشد یا اینکه یک رعیت توی آن باغ مسکون باشد آن وقت آن از بین می‌رود اما آن عبارت غیر مزروعی به نظر بنده بهتر است و نظر آقایان را تأمین می‌کند (افسر- غیر مزروعی را معین کنید) زراعت عبارتست از گندم و جو و حبوبات و تریاک و غیره اینها مثلاً می‌گویند فلان باغ زراعتی است یعنی این زراعت معمول که گندم و جو و پنبه و تریاک است درش می‌کارند البته در آن قسمت باغات و زمین‌ها دولت اشکالی ندارد که بکارند اما یک قسمت باغاتی است که مشجر است و مزورعی نیست و باغی نیست که بشود درش زراعت کرد اما در باغاتی که مزروعی است تریاک بکارند و این اشکالی ندارد بنابر این هر کدام این عبارات را که می فرمائید بگذاریم یک معایبی دارد ولی اگر اکتفا کنیم به همین مزروعی گمان می‌کنیم رفع اشکال بشود.

اعتبار- اجازه می فرمائید.

رئیس- این معطلی‌ها اسباب اختلال جریان کار می‌شود. تبصره اصلاح شد.

افسر- بله موافقت شد.

رئیس- ماده چطور همان طور که پیشنهاد شده؟

وزیر مالیه- در ماده مخالفتی نبود.

رئیس- تبصره پیشنهادی را می‌خوانیم.

تبصر- زراعت تریاک در خانه‌های مسکونی و باغهای تفرجی و باغهای میوه کاری و نظیر آن ممنوع است.

(همهمه نمایندگان- زنگ رئیس)

[۴- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه]

رئیس- بنده راه حلش را عرض می‌کنم و آن اینست که اکثریت برای رأی نیست و تعلیق قضیه اجباری است نهایت این است که برای کمک به آقای وزیر مالیه جلسه را تسریع می‌کنیم که زودتر تشکیل شود که در این بین یک توافقی هم پیدا شود که ما روز پنجشنبه در مقابل یک کار معهودی باشیم اگر موافقت می‌فرمایند جلسه آتیه پنجنشبه ۵ خرداد سه ساعت قبل از ظهر دستور بقیه دستور امروز یعنی همین لایحه.

(مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر