تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ اردیبهشت ۱۳۳۹ نشست ۳۹۹»
(صفحهای جدید حاوی «{{سرصفحه پروژه | عنوان = تصمیمهای مجلس مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگ...» ایجاد کرد) |
(ابرابزار) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
[[پرونده:Moz 19 399.pdf|thumb|left|مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ اردیبهشت ۱۳۳۹ نشست ۳۹۹]] | [[پرونده:Moz 19 399.pdf|thumb|left|مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ اردیبهشت ۱۳۳۹ نشست ۳۹۹]] | ||
+ | مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۹ | ||
+ | جلسه: ۳۹۹ | ||
+ | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه اول ادیبهشتماه ۱۳۳۹ | ||
+ | فهرست مطالب: | ||
+ | ۱ - طرح صورت مجلس | ||
+ | |||
+ | ۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: خرازی - پردلی - عمیدینوری - صدرزاده | ||
+ | |||
+ | ۳ - قرائت گزارش کمیسیون کشور راجع به اصلاح نظامنامه انتخابات مجلس و موکول شدن طرح آن به جلسه بعد | ||
+ | |||
+ | ۴ - اعلام تصویب صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | ۵ - شور اول گزارش کمیسیون امور اجتماعی و کار راجع به تبدیل نام و وزارت کار به وزارت کار و امور اجتماعی | ||
+ | |||
+ | ۶ - تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | مجلس یک ساعت وچهل و پنج دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای دکتر موسی عمید (نایبرئیس) تشکیل گردید. | ||
+ | |||
+ | ۱ - طرح صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | رئیس - صورت غایبین جلسه قبل قرائت میشود | ||
+ | |||
+ | به شرح زیر قرائت شد. | ||
+ | |||
+ | غائبین با اجازه - آقایان: دکتر - مشیر - فاطمی - سنندجی - کاظم شیبانی - تربتی - عامری - برومند - مشار - دکتر شاهکار - ذوالفقاری - محمودی - مهندس هدایت - دکتر عدل - دکتر دادفر - گیو - حشمتی - فضائلی - بزرگ ابراهیمی - ابتهاج - شادمان - صارمی - دکتر امین - باقر بوشهری - یارافشار - پرفسور اعلم - دشتی - اورنگ - دکتر سعید حکمت - اریه - اعظم زنگنه - قراگزلو - مهندس بهبودی - رامبد پردلی - دکتر اصلان افشار - دکتر اسدی - کدیور - بوربور - امامی خویی. | ||
+ | |||
+ | غائبین بی اجازه - آقایان: دکتر طاهری - قرشی | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - در صورت جلسه نظری نیست اظهاری نشد تصویب صورت جلسه بعداً اعلام میشود. | ||
+ | |||
+ | ۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: خرازی - پردلی - عمیدینوری - صدرزاده | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - نطقهای قبل ازدستور شروع میشود. آقای خرازی بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | خرازی بنده چند مطلب داشتم که میخواستم به عنوان نطق قبل از دستور به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم فردا مصادف با رحلت حضرت جعفر بن محمد صادق علیهالسلام شیخالائمه امام ششم ماست و چون دین رسمی ما اسلام است و مذهب رسمی ما شیعه اثنیعشری است تمام کشور تعطیل است به این مناسبت از این مقام به تمام شیعیان جهان مخصوصاً ایرانیان که علمدار شیعه و شاهنشاه ایران تنها پادشاه شیعه است تسلیت عرض میکنم (احسنت) | ||
+ | |||
+ | موضوع دوم در باب زیارت بیتاللهالحرام است که همه ساله دولت مساعدت میکند و حجاج ایرانی هم مثل سایر ممالک اسلامی به حج مشرف میشوند. | ||
+ | |||
+ | یک کمیسیونی در وزارت امور خارجه است و یک کمیسیونی هم در فرمانداری و استانداری تهران کمیسیونی که در فرمانداری و استانداری تهران است وظایف خودش را انجام میدهد منجمله آنچه که بنده اطلاع حاصل کردم تاکنون ۲۳۰۰ و چند تقاضای حج رسیده و تا به حال یک هزار و چند تای از آن را ترتیب اثر دادهاند با رؤیت مدارک بهداشتی و سایر مقررات ولی کمیسیونی که در وزارت خارجه تشکیل است به عقیده بنده یک دکانی است برای یک عدهای و با این که اغلب آنها خودشان مشرف به حج شدهاند معذلک میگذارند روزهای آخر یک تکالیفی میکنند به حجاج یا راهنماها که عملی نیست بنده خودم چند سال پیش که مشرف شدم به حج تمام اینها را البته کلیاتش را مطالعه کردم آنجا میگویند تشکیلات ما چرا مثل مصر نیست. بنده مطالعه کردم دیدم آن وقت که دولت عثمانی در تمام خاورمیانه سلطه داشت یک تشکیلاتی برای حجاج قرار داده بودند اما حالا ترتیب دیگری است و این کمیسیون حج وزارت امور خارجه میگویند یک هفته باید شرکت تشکیل بدهید چون همه همکاران محترم واردند ما از تمام شهرستانها حجاج داریم ما داریم آذربایجانیهایی که اصلاً فارسی بلد نیستند اعراب هستند که البته عربی صحبت میکنند و بیشتر اهالی دهات و اشخاصی هستند که اطلاعاتشان کم است و اگر برای آنها بخواهند تشکیلات واحد درظرف یک هفته بدهند علاوه بر این که نتیجه گرفته نمیشود بنده صریح عرض میکنم به مناسبت کم شدن حجاج و در درجه حرارت ۵۲ درجه میزان تلفات زیاد میشود. بنده این موضوع را با جناب آقای نخست وزیر صحبت کردم ایشان دستور دادند امسال هم حجاج بروند به زیارت و بنده خواستم از این توجه جناب آقای نخست وزیر تشکر کنم. موضوع سوم که میخواستم به عرض آقایان برسانم البته مجلسین یک قانونی به عنوان قانون استخدام پایههای مهندسی گذرانیدهاند و مهندسین هم یک طبقه تحصیل کرده و فاضله هستند و خدمت هم میکنند بنده خواستم دولت توجه کند و اعتبار ترمیم حقوق آنها را هم پایدار کنند که آنها هم با کمال دلگرمی مشغول کار بشوند. | ||
+ | |||
+ | موضوع چهارمی که میخواستم به عرض آقایان برسانم موضوع بانکهاست در این چند ساله همین طور که کشور در کلیه شئونش یک تغییرات حاصل شده بانکهای جدیدی هم تأسیس شده ولی متأسفانه بعضی از بانکها آنطور که باید وظایفشان را انجام نمیدهند بنده با کمال صراحت اینجا عرض میکنم بانکهای ما حتی بانک ملی کارش فقط صرافی است کاری که یک مشت رباخوار نزولخوار با صدی ۲۴ نزول انجام میدهند بانکهای ما اگر درآمدی دارند از این راه است از این راه نیست که فرضاً اگر کسی فکر بالا بردن سطح تولید را داشته باشد در کار کشاورزی یا صنعتی یا معدنی برود با بانکی در میان بگذارد و بگوید من میخواهم فرضاً معدن سرب استخراج کنم سطح کشت پنبه و توتون را بالا ببرم این را کمک نمیکنند (صحیح است) همه هی بیلان میدهند که ما این قدر منفعت میگیریم یا این قدر منفعت کردیم همه نزول میخواهند بنده اینجا صریح عرض بکنم بانکها صراف هستند بانک نیستند. بنده خواستم این موضوع را عرض کرده باشم که بانکها وسیله مؤثری هستند در بهبود وضع اقتصادی هر کشوری یک روزی در موقع شرفیابی مجلسین اگر نظر آقایان باشد اعلیحضرت همایون شاهنشاهی که از سفر لبنان برگشته بودند فرمودند که من دیدم که مرکبات و سیب چقدر از لبنان صادر میشود و خلاصه یکی از صادرکنندگان عمده این میوهها لبنانیها بودند ودر تهران خودمان ملاحظه فرمودید که میآورند بنده اگر نظر آقایان باشد عرض کردم که ۱۴ بانک دنبال آنها هستند و کمک میکنند. حالا در اینجا آقایان به بنده نشان بدهید که یک بانک برای امور کشاورزی و بالا بردن سطح تولیدات کشاورزی کمک کند این است که بنده خواستم توجه دولت را جلب کنم که اگر بنا باشد بانکها تشکیل بشود از ذخیره عمومی و ذخیره دولت و کارشان صرافی باشد این کار را هر کس میتواند بکند و بنده اینجا با صراحت عرض میکنم بعضی از بانکهای خصوصی پول مردم را که در حساب جاری میگیرند و باید با صدی دوازده به مردم بدهند میبرند در بازار صدی ۲۴ میدهند و بنده این را حاضرم ثابت کنم بعضی از شعبات بانک ملی هستند به جای این که اعتبار بدهند چون تجار رویشان به بنده باز است میآیند میگویند بنده اینجا میگویم آنها میگویند که در بعضی از شعب بانک میگویند شما پول را در بازار با صدی ۲۴ میگیرید از ما با صدی دوازده بگیرید صدی شش هم به خود من بدهید البته بعضی از شعبات این کار را کردهاند این کارها برای بانک ملی مناسب نیست یا ۲۹ اسفند سفتههای مردم را قبول نمیکردند میگفتند ببرید به دلال بدهید بیاورد و بعد به دلالها که میدادند دلالها پولی که میگرفتند با هم قست میکردند و این شایسته نیست موضوع دیگری که میخواستم عرض کنم خدمت آقایان اولاً باید عرض کنم که شخص اول مملکت که اعلیحضرت همایون شاهنشاهی هستند همیشه مایل هستند که مردم ایران در رفاه و آسایش زندگی کنند و بیشتر نظرشان این است که مردم دارای مسکن باشند مخصوصاً طبقه کارگران و مستخدمین دولت و ضمناً هم زندگی طبقات پایین مخصوصاً و سایر طبقات ارزان تمام بشود. | ||
+ | |||
+ | ما اگر بخواهیم وضع صادرات ما خوب باشد و بتواند از نظر قیمت با ممالک دیگر که رقیب ما هستند و نظیر آن را تهیه میکنند اگر بخواهیم با آنها رقابت کنیم باید اول زندگی طبقه مولده ثروت ارزان تمام شود تا آنها تولیدات را ارزان تمام کنند و صادرات هم ارزان تمام شود و بتواند برود در بازارهای بزرگ دنیا با نرخ بینالمللی رقابت کند و یکی هم زندگی داخلی ما و باید تأمین باشد اعلیحضرت همایونی تشویق فرمودند دولت تشویق کرد و افتتاح این سوپر مارکت را هم شخص نخست وزیر کردند آنها هم که سوپر مارکت را تأسیس کردند از مردم فعال این شهر هستند که در رأس آنها آقای کوشانفر است که مدیر کل بانک اصناف است و سال گذشته که دولت گیر کرد در امر گوشت یک مرتبه بدون هیچ مجوزی ۳ میلیون تومان به شهرداری تهران قرض داد و حالا آمدهاند این شرکت را تحت فشار گذاشتهاند بهترین تشویقی که مردم این شهر کردهاند این است که روزی چند صد هزار تومان مردم از آنجا جنس میخرند اینها یک حرف حسابی میزنند میگویند یا بیایید سهام ما را بخرید یا سهام خودتان را بفروشید اگر شهردار سابق کاری کرده شهردار فعلی بخواهد به هم بزند این صحیح نیست و بنده از اینجا صریح عرض میکنم ما کارمان به جایی رسیده که خارجیها میآیند سرمایه میگذراند نخود و لوبیا به ما میفروشند مگر مردم این مملکت مردهاند و یا کار این قدر زیاد است که باید خارجیها بیایند نخود و لوبیا بفروشند بنده هر ایرانی که بیاید این وظیفه را انجام بدهد با نهایت خوشوقتی وتشکر تشویق میکنم و کمک میکنم ولی اول باید یکی درست کنید جای سوپرمارکت بگذارید بعد فکر دیگری بکنید و او را منحل کنید بنده صریح عرض بکنم این آقایان که قوه فعاله این شهر هستند واجناسشان را از دست اول میخرند. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - آقای خرازی وقت جنابعالی تمام شد. | ||
+ | |||
+ | خرازی - بنده میخواستم ازجناب آقای دیهیم خواهش کنم وقتشان را به بنده بدهند. | ||
+ | |||
+ | دیهیم ـ مانعی ندارد. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - بفرمایید صحبت کنید. | ||
+ | |||
+ | خرازی - اول بیایید یکی جای این سوپر مارکت بگذارید بعد این را منحل کنید ما به شخص و دستهای نظر نداریم ما رفاه همه را میخواهیم اینجا را که بستید دیگر کسی نمیآید دنبال این کارها و بنده صریح عرض میکنم که ما مخالف هستیم که خارجیها بیایند سرمایه بگذارند و نخود و لوبیا به ما بفروشند عرض آخرم این است که یکی از همکاران اداری مجلس شورای ملی آقای دکتر سید احمد اسدی معاون بهداری مجلس متأسفانه در نتیجه سکته ناگهانی به درود حیات گفته و چون سالها در مجلس خدمت میکردند بنده خواستم از طرف خودم و آقایان به خانواده آن مرحوم تسلیت عرض کنم (احسنت) | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - آقای دیهیم از بقیه وقتتان استفاده میکنید؟ | ||
+ | |||
+ | دیهیم - به آقای صدرزاده میدهم. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - آقای پردلی بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | پردلی - آقایان ملاحظه فرمودید که در تاریخ ۲۶/۱۰/۳۸ لایحه به انضمام جدول تقسیمات حوزههای انتخابیه به وسیله دولت تقدیم مجلس شد بعد از چند جلسهای که در کمیسیون کشور مطرح بود و گاهی هم آقای نخست وزیر تشریف میآورند خواستند تجدید نظری کنند و تغییراتی بدهند و شاید میل داشتند برگردانند (موسوی ـ لایحه را پس نگرفتند) خلاصه در این جدول جدید یک نماینده از استان سیستان و بلوچستان کم کردهاند در آمار سرشماری که خودشان دادند و در جدول اولیه جمعیت سیستان و بلوچستان را ۴۲۸۰۰۰ هزار نفر تعیین کردهاند در صورتی که از تمام نقاط بلوچستان سرشماری نشده و آنچه هم که شده دقیق نیست ولی طبق همان آمار که خودشان در دست داشتند چهار نفر نماینده برای بلوچستان و سیستان در نظر گرفتند البته بعد از ماهها مطالعه اما درظرف چند روز تغییر عقیده دادند و یک نفر از نمایندگان این استان را کم کردند. در صورتی که جمعیت بلوچستان به تنهایی شاید بیشتر از ۴۰۰۰۰۰ نفر باشد اما بدون هیچ علت و دلیل به عقیده خودشان ۱۲۸۰۰۰ و روی نظر من که اطمینان دارم بیشتر از ۲۰۰۰۰۰ نفر هستند از یک حق مسلم مردم آنجا را محروم کردند معلوم است این تصمیم برای چیست برای این که بیچارهتر و توسری خورتر از مردم آنجا پیدا نکردند و روی اصل دیگری نیست اگر جمعیت و حساب مبنای عمل است که ۴۲۸۰۰۰ نفر جمعیت دارد. طبق آمار خودشان که خودشان عقیده دارند اگر وسعت است که بلوچستان خودش چهار فرمانداری دارد و چهار شهرستان است وسعتش شاید از تمام استانها بیشتر باشد اگر از نظر موقعیت است سیستان در تمام مرز جنوبی به دریای آزاد مربوط است که بالاترین موقعیت است اگر از نظر منابع زیرزمینی است که شاید کمتر استانی مثل آنجا باشد اگر از لحاظ عقب افتادگی مردم هم هست که مردم آنجا از همه جا عقب افتادهترند پس احتیاج دارند که نماینده داشته باشند تا جاهای دیگر که تحصیل کردهها و فهمیدههایشان بیشتر است حالا برای این که یک نماینده کم کنند چکار کردهاند ۱۲۸۰۰۰ نفر اضافه را تقسیم کردهاند به این سه حوزه سیستان و ایرانشهر و زاهدان هر ۱۰ هزار و ۲۰ هزاری را به یک حوزه دادهاند میگوییم نماینده چاهبهار چه شد میگویند به سیستان اضافه شده میگوییم به سیستان دو نماینده بدهید میگویند چون به حد نصاب نرسیده نمیشود. مثل این که از تهران بخواهند یک نفر نماینده کم کنند قسمت امیر آباد را بدهند به کرج و شاید جمعیت کرج ۱۶۰۰۰۰ نفر بشود اگر بگویند دو نفر نماینده به کرج بدهید بگویند نمیشود اگر بگویند یک نماینده ما را بدهید به تهران بگویند نمیشود مردم چطور به خودشان هموار کنند به این سادگی شاید مردم دست بردار نباشند و همین قدر میگویند که شاید اثر داشته باشد آن دستهای که مستحقترند صحیح نیست با آنها این طور رفتار شود منظور از رجالی که فداکاری کردند برای مشروطیت خودشان یا عده به خصوص نبودهاند خواستهاند ضمناً افراد ضعیفی را خواستهاند به حقشان برسانند حالا نمیدانم که دولت توجه خواهد کرد یا نه و همان طور که میلش است رفتار خواهد کرد عرض دیگرم راجع به خطر حتمی است که سیستان را تهدید میکند من مجبورم عرایض مردم را عرض کنم سیستان انبار غله این مملکت بود ولی به دست مأموران کشاورزی و آبیاری خراب شده اگر وضع این باشد در آتیه نزدیکی از بین خواهد رفت سیستانی نخواهد ماند امسال مأموران آبیاری نگذاشتند آب به تمام نقاط سیستان برسد و لطمه شدیدی به مردم وارد شد و این برای مردم قابل جبران نیست و جرمی از این بالاتر نیست ونگرانی مردم از این است که هر کاری دستگاه میکند کسی مسئول نیست که مجازات بشود نه به شکایت مردم رسیدگی میشود نه از مسئولین مؤاخذه میشود چون علاج همه خرابیها با رسیدگی و مجازات است ولی کسی مجازات نمیشود در سیستان فعلاً یک عدهای باقی ماندهاند ممکن است آنهایی هم که رفتهاند برگردند از این جهت مستدعیات مردم را به عرض میرسانم. استدعای مردم این است که به شکایات آنها توجه شود و رسیدگی شود و ضامن اجرا از بنده گرفته میشود وثیقه ملکی گرفته میشود که اگر این مطالب خلاف بود دولت من را جریمه کند مردم را جریمه کند و هر مجازاتی که دلش میخواهد بکند شاید بعضی از نمایندگان محترم خراسان و گرگان اطلاع داشته باشند که هزارها خانواده سیستانی آنجا از دست رفتهاند و عده زیادی هم مهاجرت کردهاند چرا پرسیده نمیشود که اینها را کی خراب کرده؟ برای چه میروند؟ اینها زمین دارند چرا تا به حال متواری شدهاند و علت این است که مأموران کشاورزی و آبیاری در مقابل خرابی و دزدی و هر عمل خلافی که بکنند مصونیت دارند. به آقای وزیر سابق کشاورزی عرض کردم که سیستان دارد خراب میشود باید یک تحول فوری ایجاد بشود ایشان هم که تشریف بردند عمرشان وفا نکرد حالا من چقدر باید صبر کنم تا دو مرتبه توجه کنند دیگر آن وقت سیستانی نخواهد ماند. ژاندارمری از کثیفترین و آلودهترین دستگاهها بود | ||
+ | |||
+ | امروز بهترین دستگاه است فقط برای وجود یک نفر اگر یک نفر بخواهد کار کند کارها درست میشود سپهبد عزیزی نشان داد که میشود کارها را اصلاح کرد در گذشته اگر یک نفر دهاتی یک ژاندارمری را میدید خیال میکرد که یک قاتل را میبیند امروز مثل این است که صمیمیترین دوستانش را دیده این آقای سپهبد عزیزی چه میکند اگر در یک محلی یک شاهی بالا و پایین بشود شدیدترین مجازات مرتکب را میکند اگر در پاسگاه ژاندارمری سرقت شد کسی به قتل رسید یا قاتل و سارق را اگر این رئیس پاسگاه تحویل نداد به بدترین نقطه منتقلش میکند و شدیدترین مجازات را برایش تعیین میکند. اگر کسی شکایت کرد سند دفتری از او نمیخواهد به سختی رسیدگی و دقیقاً تعقیب میکند از این جهت ژاندارمری اصلاح شده چه مانعی دارد کشاورزی هم این کار را بکند حالا که دیدید امکان دارد چرا نکنید باز هم به عرض میرسانم که سیستان به دست مأموران کشاورزی و آبیاری خراب شده و اگر وضع این باشد در آتیه نزدیکی سیستان از بین میرود من تقاضا دارم به عرایضم دولت رسیدگی کند با ضامن اجرا با تضمین با شرط. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - آقای عمیدینوری | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری - اخیراً یک مصاحبه تلویزیونی که با مطبوعاتیها توام بود به صورت کنفرانس یک مرد اقتصادی مطلبی منعکس شد که به عقیده بنده جا دارد که از نظر اقتصاد مملکت یک قدری مطالعه بشود و ببینیم واقعاً انتشار این گونه افکار تا چه حد در مملکت ما مفید است و ما چگونه بایستی با این افکار مقابله کنیم درآن مصاحبه گفته شده که فکر موازنه صادرات و واردات صحیح نیست و فکر موازنه پرداختها فقط صحیح است والا عایدات نفت را چه کنیم پول نفت را که نمیشود همین جوری نگه داشت این فکر فکری است که با یک صحنهسازی به عنوان یک رجل اقتصادی و یک مغزی اقتصادی به مغز مردم تلقین میشود از راه تلویزیون و از راه انتشار این مصاحبه در حالی که من نمیتوانم این فکر را بکنم که ببینم چطور ممکن است ملتی از نظر اقتصاد بتواند دوام بیاورد بدون این که به قدرت تولید خودش اهمیت بدهد هیچ کشوری نیست که بتواند بدون توجه به قدرت فعاله مردم مملکت خودش اعم از صنعتی یا کشاورزی یا هنری خودش را اداره کند این کشور اعم از این که در پشت پرده باشد یا کشور سرمایه داری باشد جز این نیست و بنده غیر از این نمیتوانم ببینم و در این صورت در مملکت ما چرا بایستی این گونه افکار به این صورت تلقین بشود لابد خواندید مصاحبه آقای ابتهاج را و البته با پول نفت فعالیت کارهای سازمان برنامه هم مشهود همه است و محتاج بیانی نیست و ایشان کسی هستند که وقتی در رأس بانک ملی ایران بودند مصاحبه میکردند و میگفتند ایجاد بانک در این مملکت غلط است و حتی میگفتند که خیانت است و تا وقتی هم در بانک ملی بودند نگذاشتند در این مملکت بانک دیگری تشکیل شود بعدها در غیاب ایشان قانون بانکداری به وجود آمد و بانکهایی به وجود آمدند که الآن هم خودشان یکی از بانکهای این مملکت را تأسیس کردند واداره میکنند و البته خود این نشان میهد درجه متانت استدلال ایشان را که در چه روزی چه میگفتند و ثبت و ضبط است در مطبوعات و تاریخ ایران و عمل خودشان هم امروز خلاف آن را نشان میهد که تا چه اندازه مغز اقتصادی بعضی خللی در صحت مقال دارد (آقایان - چه مغز اقتصادی؟) متأسفانه آنهایی که عقیده دارند درهای مملکت گشوده باشد به روی سیل واردات خارجی و قدرت تولید داخلی رو به عقب برود آنها بیش از پیش به این صحنه سازیها توجه دارند و بیش از پیش از آن بهره برداری میکنند و وظیفه ما که امروز به نام ملت ایران میتوانیم از اینجا صحبت کنیم این است که با این گونه افکار مبارزه کنیم و بگوییم مردم ایران که البته در محافل اقتصادی و اجتماعی این شهر از انتشار این گونه افکار اظهار نفرت میکنند از اینجا هم گفته شود که خیر مصلحت اقتصادی ملت ایران این است که کوشش بکنید صادرات خودش را زیاد کند تا بتواند علاوه بر موازنه گذشته صادرات اضافی هم داشته باشد تاریخ ایران نشان داد که در موقعی بود که ایران توانست علاوه بر این که خودش را اداره کند صادرات هم داشته باشد. (خلعتبری – راهآهن هم بکشد) بله و راه آهن هم بکشد ایران یکی از کشورهایی است که از نظر قدرت اقتصادی و منابع نظیر آمریکا و شوروی است از این حیث کشور دیگری نمیتواند شبیه ایران باشد یعنی از داشتن امکانات و قدرت تولید و قدرتی که بتواند احتیاجات خودش را در این مملکت طوری تأمین کند که حاجتی به واردات نباشد این امکان در ایران هست پس این کشور عزیزی که ما باید به او تعظیم کنیم و به او احترام کنیم و در راه او خود را فدا کنیم دارای یک چنین منابع زرخیز و امکاناتی است حالا اگر ما از اولادی باشیم که آن جور فکر کنیم که بگوییم به قدرت تولیدیمان خودمان توجه نکنیم و باید واردات کشور زیاد باشد تا به قول جناب آقای خرازی عمل صرافی بانکها و عمل موازنه پرداختها خوب بچرخد البته از عینک بانک دارای افزایش مبادلات و پرداخت منافع صرافی شاید فکر شخصی خوبی باشد ولی از نظر مملکت این ستم است صحیح است این قدرت فعاله مردم ایران را از بین میبرد. اخیراً یک کتابی بانک ملی منتشر کرده در تاریخ بانک ملی ایران یک مقدمهای دارد بنده آن را میخواندم چند روز پیش آن را میخواندم و رحمت میفرستادم به گذشتگان خودمان نوشته بود ۱۵۰ سال پیش وضع اقتصادی ایران این طور بود که خودش را اداره میکرد و احتیاجی به واردات نداشت صادرات ایران به بازارهای اروپایی به جایی رسیده بود که دولت انگلستان قانونی وضع کرد برای رقابت با صادرات ایران وارد انگلستان نشود این قدرت اقتصادی را ملت ایران در ۱۵۰ سال پیش داشت امروز هم وضع ما با این همه توجهاتی که به وضع اقتصادی میشود منابعی که هست دارد به جایی میرسد که ما سیب و پرتقال خودمان را میخواهیم از لبنان وارد کنیم چرا؟. برای این که ما اهمیت نمیدهیم به منابع داخلی خودمان برای این که این طرز افکار مسموم در این مملکت هست و مردم خیال میکنند کسانی که به این نامها این جور حرفها میزنند افکار اقتصادی صحیحی دارند در حالی که توجه ندارند برای این که آنها یاروی کمی مطالعه و یا نظرهای خاص خودشان است. انگلستان کشوری است متکی به صادرات خود بنده در آنجا دیدم شخصی که میرود متاعی را بخرد اگر برای صادرات باشد به او ارزانتر میفروشند ملت انگلستان ملتی است که فداکاری میکند برای تحصیل ارز خودش جنس گرانتر میخرد و جنس را ارزانتر میفروشد تا صادراتش برود بالا در کشورهای پشت پردهای که هدف دارند و هدفشان تسلط بر دنیای آزاد است کوشش میکنند که آن چیزهای ضروری زندگی خودشان را به وجود نیاوردند و صرفهجویی بکنند و بتوانند بپردازند به هدف صنایع سنگین در کشورهای پشت پرده ساعت در حکم اکسیر است ژیلت تیغ خودتراش خیلی چیز گرانبهایی است ممکن است بعضیها تصور کنند و بگویند که چطور قدرت صنعتی آنها مگر کافی نیست که ژیلت تهیه کنند چرا ولی مصلحت سیاسی بر این است که برود اسلحهاش را درست بکند و دنیا را تهدید بکند ژیلت تهیه نمیکند و نمیگذارد وارد مملکتش شود بنابراین حکم اکسیر است دنیا دنیای اقتصاد است مبارزه مبارزه اقتصادی است اگر ما با این اظهار غلط وپروراندن این گونه اشخاص به نام مغزهای اقتصادی در این مملکت که هدفهایی غیر از هدف تقویت ملت ایران دارند بخواهیم ساکت بنشینیم در مقابل این افراد و جوابی ندهیم به نظر بنده صلاح ما نیست و باید این اشخاص بدانند ملت ایران امروز بیدار است به اعمال اشخاص توجه دارد و تحت تاثیر این گونه اظهارات غیرمنطقی قرار نمیگیرد و ما باید کوشش کنیم قدرت تولیدیمان را ببریم بالا خوشبختانه فکر توسعه قدرت تولید صنعیت و کشاورزی از طرف شخص اول مملکت هست و دولت ما هم در این چند سال فعالیتی به سهم خودش کرده است و این سهمیهای که امسال منتشر شد نشان داد که یک کوششی به سوی این هدف هست و به همین جهت یک سودهای بازرگانی زیادتری نسبت به بعضی از اقلام وارداتی در نظر گرفتهاند که بنده خواستم در اینجا این تذکر را هم داده باشم که در عین حال این کوشش به سوی حمایت از مصنوعات داخلی و تا حدی جلوگیری از واردات است در عین حال به موازات این فعالیت میبایست جلوگیری از اجحاف فروشندگان هم در مملکت بشود سوءاستفاده زیاد است. اگر امروز گفتند فرض کنید اتومبیل لوکس فلان قدر سود بازرگانی بهش بسته شد و حقاً هم این کار صحیحی است و به صرفه و عایدی دولت هم هست و مملکت هم بایستی به این گونه امور توجه داشته باشد نمیبایستی آن سبزیفروش به عنوان این که سود بازرگانی به اتومبیل لوکس بستهاند جنسش را گران کند و یا نمیبایستی برای فلان کار ضروری که سود بازرگانی ندارد مثلاً فلان کاغذ فروش کاغذ را گران کند و قیمت را ببرد بالا این هرج و مرج میشود و موجب سوءاستفاده افراد میشود این کار کار دولت است که جلوگیری کند دولت به موازات فعالیتی که در آن راه میکند میبایست این کار را انجام بدهد و ما تقاضا داریم که دولتی که توجه به آن نکات کرده به این مطلب اساسی هم توجه کند زیرا بنده حس میکنم و میبینم که از فروردین تا به حال بعضیها با سوءاستفاده از بعضی اقلامی که در بودجه مملکت اضافه شده است و برخیها هم از نظر این سود بازرگانی که نسبت به بعضی اقلام بر روی هدف صحیح و مشروع و به نفع قدرت تولید مملکت به وجود آمده است بعضی سوءاستفاده میکنند | ||
+ | |||
+ | (حمید بختیار - اضافه سود بازرگانی مال آتیه است) بله برای آتیه است همان طور که فرمودید من شنیدم و یا در روزنامهها خواندم که هنوز سود بازرگانی گرفته نشده کالاهای موجود را جمعآوری کردهاند نگه داشتهاند که بتوانند به آن قیمت بفروشند اینها را دولت باید شدیداً جلوش را بگیرد. بنده نظر جناب آقای انصاری وزیر محترم کار را که اینجا تشریف دارند جلب میکنم به این نکات خودشان از امور اقتصادی کاملاً اطلاع دارند به دولت اطلاع بدهند که این مطلب مورد توجه کامل مجلس شورای ملی است و یک سیاست تثبیت نرخ و سیاست کنترل شدید داشته باشد نسبت به این طرز عملی که تجاوز فروشندگان کالاهای وارداتی با سوءاستفاده از سود بازرگانی و همین طور سایر قسمتهای فروشندگان داخلی که سوءاستفاده ممکن است بکنند و با مذاکراتی که در اولین جلسه بعد از فروردین راجع به سوءاستفادهای که از فروش پپسیکولا و کوکاکولا و اینها که در قیمتش یک مبلغی از نظر مالیاتی و عوارض اضافه شده و آنها به گران فروشی دست زدند و آن بحث واقع شد مردم | ||
+ | |||
+ | منتظر نتیجه عملی هستند دولت باید عمل نشان بدهد و جلو این گونه سوءاستفادهها را بگیرد تا مردم اعتقاد عملی و صحیحی پیدا کنند تا بتوانیم بعد این گونه برنامهها را بهتر و محکمتر تنظیم کنیم اگر الآن که یک قدمی از طرف دولت در این سهمیه برای حمایت مصنوعات داخلی دارد برداشته میشود با این گونه سوءاستفادهها بخواهند افکار را مسموم کنند فردا شاید نتوانیم قدمهای بلندتر و محکمتری برداریم بنابراین باید همین جا ترمز کرد و جلو این گونه سوءاستفادهها را گرفت و کمک کرد تا بتوانیم به مقصود برسیم (احسنت) | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - آقای صدرزاده | ||
+ | |||
+ | صدرزاده - راجع به مطالبی که نمایندگان محترم در اینجا تذکراتی فرمودند بنده هم تذکراتی دارم ولی یک مطلب محلی هست آن را قبلاً به عرض میرسانم بعد وارد آن مطالب میشوم آقایان میدانند که در بنادر جنوب این مملکت طرز استفاده از آب آشامیدنی اهالی به طرزی است که آب انبارهایی دارند که از آب باران پر میکنند ودر تابسان از آن استفاده میکنند مانند بندر بوشهر و بندرعباس و سایر بنادر در سالهایی که به قدر کفایت باران آنجاها نمیبارد مردم آنجا از لحاظ آب دچار سختی میشوند در سال حاضر احتمال دارد همین مضیقه برای مردم آن ناحیه پیش بیاید برای این که در سال گذشته باران در آن نقاط به قدر کافی نیامد امروز وضع علم و صنعت طوری است که انسان میتواند این قهر طبیعت را جلوگیری کند چنانکه بسیاری از جاها یعنی جاهایی که در سواحل دریاها هست به وسیله دستگاههایی از قبیل تبخیر آب، آب مشروب قابل استفاده برای مردم تهیه میشود (صحیح است) یک نامهای دارم از اطاق بازرگانی بوشهر که عده کثیری از مردم بوشهر به آنها نامهای نوشتهاند و مینویسند تمام مردم آنجا در تقلای آب هستند که در تابستان به آنها چه خواهد گذشت مسئله آب آشامیدنی یکی از مسائل ضروری و فوری است این از مسائلی نیست که بتوان سرسری گرفت (صحیح است) بنده مقتضی دانستم که این مطلب را در ساحت مقدس مجلس شورای ملی عرض کنم و ازجناب آقای انصاری که در این جا تشریف دارند تقاضا میکنم که این نامهای را که اطاق بازرگانی بوشهر نوشتهاند و این روزنامه پیک خجسته که از روزنامههای معروف شهر شیراز است و نظریات مردم آنجا را در این باره نوشته است به دقت مطالعه کنند استاندار محترم فارس هم برای انجام مستدعیات مردم و به خصوص برای این مطلب به تهران آمده و یک اعتباراتی سازمان برنامه برای آب آشامیدنی آنجا تهیه کرده است ولی تاکنون گویا اعتبار آن را در اختیار او نگذاشتهاند خواهش میکنم سازمان برنامه یک توجه فوری بکند و اعتباری که لازم است در اختیار آنها بگذارند من میترسم ایام تابستانی که نزدیک است بیاید و علاج واقعه اگر قبل از وقوع نشود دولت شاید دچار یک مشکلاتی بشود ملاحظه فرمودید در سال گذشته لولههای آب تهران یخ بسته بود و احتمال داده میشد که شاید آب به این شهر نرسد چه غوغایی به پا شد حالا ملاحظه بفرمایید در این نقاط جنوبی اگر مردم در مضیقه آب قرار بگیرند آن وقت مملکت دچار چه اشکالی خواهد شد وظیفه ما گفتن و وظیفه آقایان عمل کردن است اما راجع به مسئله بانکها و مسئله نفت اینجا دو نفر از نمایندگان محترم عزیز ما مذاکراتی فرمودند بنده هم میخواهم خاطر محترم آقایان را به مذاکراتی که چندی قبل در اینجا عرض کردم متوجه کنم جناب آقای بهبهانی هم در این زمینه صحبت فرمودند مسئله بانکها مخصوصاً بانکهای مختلط به عنوان جلب سرمایهای خارجی به این کیفیتی که تأسیس شده و رواج یافته مطلقاً به مصلحت مملکت نبوده و نیست (صحیح است) استفاده ما از سرمایه خارجی اگر این باشد که بیایند و یک تنزیل و فرع و نزولی بگیرند که اگر این پول را در مملکت خودش به کار میبرد نمیتوانست این قدر استفاده بکند جز زیان و خسران نتیجه دیگری ندارد و صرفا یک عمل صرافی است که به ضرر اقتصاد مملکت است (بهبهانی - کمک به واردات هم هست) یک علت دیگر هم دارد، بانکی که از سرمایه فلان مملکت باز میشود به طور قطعی و خود به خود به تاجری که متاع آن مملکت را در این سرزمین میآورد و میفروشد اعتبار میهد که بنابر این به طور غیر مستقیم یک وسیلهای است برای تجارت آن مملکت در این مملکت و هیچ نتیجه دیگری ندارد و اگر بنا باشد که از بانکها ما استفاده صرافی داشته باشیم خوب چه مانعی دارد که این استفاده را خود افراد این مملکت داشته باشند این را چرا دیگر به اراده خارجی میدهند از سرمایه خارجی چه میخواستیم ما میخواستیم که صنایع ما تقویت شود میخواستیم که کارخانه قند به وجود بیاید ذوب آهن به وجود بیاید راهآهن ساخته شود این فکر ما از بانک خارجی و سرمایه خارجی بود این را میخواستیم نه این که بیاید پول خودش را با صدی دوازده به مردم قرض بدهد و فرعی را که از مردم میگیرد آخر سال برود در مملکت خودش نوشجان بکند و ضمناً این جا هم یک بازار تجارتی باز کرده باشد بنده این را شش هفت ماه قبل اینجا گفتم و الآن آثار این مطلب ظاهر شده است بنده آمار دقیقی در این باب در دست نداشتم و ممکن است به وسیله یک سؤالی آمار صحیحی بخواهم این اعتباراتی که سابق در بانک ملی باز میشد و استفاده مختصری برای بانک میداشت امروز از لحاظ صرفه و فایده نصیب همین بانکهای مختلط خواهد شد این به طور غیر مستقیم ضرر بانک ملی را هم ایجاب میکند من تعجب میکنم که چرا توجه به این مسائل نمیشود این بانکها را بایستی مکلّف کرد اگر راست میگویند و اگر میخواهند از پولی که در مملکت ما میآورند ما هم استفاده کنیم به تجار صادر کننده ما هم کمک شود که لااقل تجار صادر کننده ما هم بتوانند متاع خودشان را به خارج بفرستند و از آنها کمکی بگیرند در صورتی که حالا این طور نیست این است که بنده از جناب اقای انصاری که در اینجا تشریف دارند تقاضا میکنم که این مطلب را در هیئت دولت طرح کنند و یک فکر اساسی برای این بانکها بکنند این یک موضوعی است که مربوط به اقتصاد مملکت است و این را نمیشود توجه نکرد و از آن صحبتی نکرد اگر شما از این بانکها استفاده صرافی میخواهید بکنید خود ایرانیها به قدر لزوم هم سرمایه دارند برای این که بانک به وجود بیاورند و هم افراد فهمیدهای که بتوانند بانک را اداره کنند از این لحاظ ما احتیاج به خارجی نداریم مطلب دیگری که جناب آقای عمیدینوری فرمودند راجع به درآمد مملکت از صادرات نفت است بنده میخواهم مطلبی را در اینجا عرض کنم این نفت یک عایدات مستمری نیست من توضیح میدهم مثل آب یک قناتی نیست که هر سال جاری بشود یک مواد معینی در طبیعت وجود دارد این مواد را بعد از این که برداشتید آن معدن خالی میماند، پس باید این مواد را در راهی صرف کنیم که با آن یک سرمایه دیگری مشابه آن به وجود بیاید (صحیح است) یعنی شما اگر پول نفت را بدهید برای خرید کارخانه قند، برای راهآهن یا کارهای دیگری آن کارخانهها قائم مقام نفت خواهند شد ولی اگر پول نفت را بگیرید و روز به روز خرج کنید و بخورید این درست شبیه این میماند که یک کسی ملکی داشته باشد به جای این که هر سال از عایدات ان ملک استفاده کند خود ملک را بفروشد و آن پول را بنشیند و از جیب بخورد تا تمام بشود بعد چه خواهد کرد؟ نتیجه آن افلاس و ورشکستگی است این صحیح نیست این مطلبی است که متخصص فنی نمیخواهد یعنی اگر شما در بازار از یک آدم عادی این مطلب را سؤال کنید که طریق استفاده از یک ملکی چیست او میگوید البته ار عواید و بهره و منافع آن انسان استفاده کند ملک را آباد کند و از منافع مستمر آن استفاده نماید و آن ملک هم به جای خودش باشد و این کار بد است که در مسائل اقتصادی ما این مطالب پیش پا افتاده را مورد توجه قرار ندهیم. به علاوه یک فکر دیگری هست و آن این است که مسائل اقتصادی همیشه مثل زره و زنجیر به هم مرتبط است هیچ وقت نمیشود که یک قسمت را فقط مورد نظر قرار داد همین نکتهای که جناب آقای عمیدینوری فرمودند وقتی ما سود بازرگانی را میبینیم از نظر مملکت بسیار درست است برای این که حتیالمقدور این مواد خارجی که خیلی شاید مورد لزوم نیست کمتر وارد شود و از این راه هم بهره بیشتری عاید مملکت بشود. اما از جهات دیگر هم باید اقدام کرد اگر این سود بازرگانی سبب گرانی هزینه زندگی بشود بسیار نتایج بدی برای مملکت به وجود خواهد آورد (صحیح است) یعنی بار این سود بازرگانی بر روی دوش و شانه افراد این مملکت قرار خواهد گرفت وقتی هزینه زندگی بالا رفت شما یک نفر آموزگار را که از صبح تا شام بچههای شما را تربیت میکند نمیتوانید با ماهی ۳۰۰ تومان ۴۰۰ تومان اداره کنید نخواهید توانست پس به موازات این سود بازرگانی باید فعالیتی هم در باب تثبیت قیمتها داشته باشید و اگر سود بازرگانی همین طور برود بالا به همان تناسب هم هزینه زندگی میورد بالا و از این کار سودی نخواهید برد یعنی شما تمام سودی که از این راه میبرید باید با عواید دیگرتان از سرمایه و عوارض مملکت بگذارید روی آن بدهید به دست مستخدمین و تازه مستخدمین هم راضی نخواهند بود این نکاتی است که به نظر بنده رسید و عرض کردم (احسنت - احسنت) | ||
+ | |||
+ | ۳ - قرائت گزارش کمیسیون کشور راجع به اصلاح نظامنامه انتخابات مجلس سنا و موکول شدن طرح آن به جلسه بعد | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - وارد دستور میشویم لایحه اصلاح بعضی از مواد نظامنامه انتخابات مجلس سنا مطرح است قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | گزارش از کمیسیون کشور به مجلس شورای ملی | ||
+ | |||
+ | کمیسیون کشور در جلسه دوشنبه ۲۹/۱/۳۹ لایحه ارسالی از مجلس سنا راجع به اصلاح نظامنامه انتخابات مجلس سنا را با حضور آقای معاون وزارت کشور مورد رسیدگی قرار داده و عیناً تصویب نمود اینک گزارش آن را به شرح زیر به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد. | ||
+ | |||
+ | ماده واحده مواد ۱۶/ ۲۴/۲۵ از نظامنامه انتخابات مجلس سنا حذف و مواد ۴ و ۱۸ و ۱ و ۲۲ و ۲۳ و ۳۴ آن که ضمن ماده واحده مصوب اردیبهشت ماه هزار و سیصد و بیست و هشت به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است به شرح زیر اصلاح میشود. | ||
+ | |||
+ | ماده ۴ - انتخاب اعضای مجلس سنا در | ||
+ | |||
+ | محلهایی که یک نفر نماینده انتخاب میشود به طور فردی و در نقاطی که بیش از یک نفر نماینده باید انتخاب نمایند جمعی خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۸ - بلافاصله بعد از شماره و استخراج آرا رئیس انجمن نظارت منتخبین آن حوزه را معین و به صدای بلند اعلام میدارد اوراق انتخاب تا موقع انحلال انجمن محفوظ مانده و در آن هنگام با حضور فرماندار و جمعی از وجوه محل آنها را معدوم میکنند به استثنای اوراقی که باید ضمیمه صورتمجلس گردد. | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۹ - انجمنهای نظارت فرعی نیز به طریقی که برای انجمنهای مرکزی مقرر است آرا خود را استخراج نموده بلافاصله رئیس انجمن نظارت منتخبین را تعیین و به صدای بلند اعلام میدارد. صورت مجلس انتخابات فرعی باید به امضا اعضا انجمن نظارت رسیده و به انجمن مرکزی فرستاده شود تا در آن جا با ملاحظه صورتمجلسهای انتخابات کلیه نقاط مشترک آن حوزه منتخبین یا منتخب معین و اعلام گردد. | ||
+ | |||
+ | ماده ۲۲ - منشی انجمن نظارت مرکزی باید صورتمجلس انتخابات را در سه نسخه حاضر کرده به امضا فرماندار و اعضا انجمن نظارت رسانیده یک نسخه به فرمانداری تسلیم نموده و نسخه دوم را به وسیله فرماندار به وزرات کشور و نسخه سوم را توسط وزارت کشور به دبیرخانه مجلس سنا بفرستند. | ||
+ | |||
+ | ماده ۲۴ - اسامی انتخابشدگان بعد از اتمام انتخابات از طریق فرماندار حوزه انتخابیه مرکزی اعلام میشود. | ||
+ | |||
+ | ماده ۳۴ - هرگاه یک یا چند نفر از سناتورهای انتخابی زودتر از یک سال به آخر دوره عضویت باقیمانده فوت کنند یا استعفا دهند در این صورت به جای عضو متوفی یا مستعفی طبق مقررات این قانون تجدید انتخاب به عمل خواهد آمد هرگاه عضو متوفی یا مستعفی از سناتورهایی باشد که از طرف اعلیحضرت همایون شاهنشاهی معین شده است مراتب را فوراً وزارت کشور مستقیماً یا به درخواست رئیس مجلس سنا به شرف عرض ملوکانه میرساند تا در صورتی که بیش از یک سال به عضویت دوره سناتور متوفی یا مستعفی باقی مانده باشد جانشین او معین گردد. | ||
+ | |||
+ | مخبر کمیسیون کشور | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری - بنده اخطار نظامنامهای دارم | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - بفرمایید | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری - این گزارش آقایان توزیع شده و از توزیع آن چهل وهشت ساعت نگذشته و طبق آییننامه قابل طرح نیست (عدهای از نمایندگان صحیح است) اجازه بفرمایید بماند برای جلسه بعد که با اطلاع عموم آقایان نمایندگان مطرح شود. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس میگذاریم برای جلسه بعد. | ||
+ | |||
+ | ۴ - اعلام تصویب صورتمجلس | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - چون عده برای رای کافی است تصویب صورتمجلس اعلام میشود. | ||
+ | |||
+ | ۵ - شور اول گزارش کمیسیون امور اجتماعی و کار راجع به تبدیل نام وزارت کار به وزارت کار و امور اجتماعی | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - گزارش کمیسیون راجع به تبدیل نام وزارت کار به وزارت کار و امور اجتماعی مطرح است قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | گزارش از کمیسیون امور اجتماعی و کار به مجلس شورای ملی | ||
+ | |||
+ | کمیسیون امور اجتماعی و کار در جلسه چهاردهم دیماه ۱۳۳۸ با حضور آقای معاون وزارت کار به لایحه شماره ۲۴۳۹۲ دولت راجع به تبدیل نام وزارت کار به وزارت کار و امور اجتماعی رسیدگی و عین ماده واحده پیشنادی دولت را مورد تصویب قرار داد و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد. | ||
+ | |||
+ | ماده واحده - از تاریخ تصویب این قانون نام وزارت کار به وزارت کار و امور اجتماعی تبدیل میگردد و دولت مکلف است به تدریج نسبت به تمرکز امور اجتماعی در این وزارتخانه اقدام نماید | ||
+ | |||
+ | مخبر کمیسیون امور اجتماعی و کار - مهندس سعید هدایت | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - شور در کلیات است کسی اجازه صحبت نخواسته است رأی گرفته میشود به ورود در ماده واحده آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد حالا ماده واحده قرائت میشود ماده واحده از تاریخ تصویب این قانون نام وزارت کار به وزارت کار و امور اجتماعی تبدیل میگردد و دولت مکلف است به تدریج نسبت به تمرکز امور اجتماعی در این وزارتخانه اقدام نماید. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - آقای دکتر رضایی مخالفید، بفرمایید | ||
+ | |||
+ | دکتر رضایی - غرض از تصدیع بنده این است که به عقیده بنده حالا که وزارت کار نامش تبدیل به وزارت کار و امور اجتماعی میشود ما بایستی مطالبی را که تا کنون در وزارت کار مورد توجه کامل قرار نگرفته بیشتر مورد توجه قرار بدهیم به طوری که من درجراید مشاهده کردم جناب آقای مهندس انصاری وزیر کار اتفاقاً خودشان به این مطلب که مورد توجه بنده است توجه داشتهاند و بنده میخواهم از ایشان تقاضا کنم که این مطلب را تعقیب کنند چون به عقیده بنده این مطلب کلی از اساسیترین مطالبی است که در وزارت کار بایستی مورد توجه قرار بگیرد و آن مطلب مطلب کارآموزی است. در این کشور ما یک عده اشخاصی داریم که میبینیم هر روز دنبال کار میگردند و متأسفانه کار به اندازه کافی برای آنها وجود ندارد ولی در ضمن در دستگاههای مختلف دولتی و یا ملی و یا خصوصی میبینیم که محتاج به کارگر و اشخاصی هستند که بتوانند وظایفی که به آنها محول میشود انجام بدهند ما بیکاره داریم و در حقیقت کار نیست و منتهی کارگر برای آن کار به خصوص وجود ندارد و این بزرگترین نقصی است که در اجتماع ما وجود دارد این است که وزارت کار یک اصل بسیار بسیار مهمی را باید به عهده بگیرد و انجام بدهد و این امر فقط و فقط از طریق کار آموزی میسر است و لا غیر بنده یک مثال خیلی کوچکی برایتان میزنم بنده حالا راجع به دستگاه خصوصی و ملی صحبت نمیکنم ولی در دستگاههای دولتی ببینید چقدر احتیاج به ماشیننویس دارند در حالی که ما در همین دستگاهها میبینیم افرادی هستند که صبح تا شام بیکار پشت میزها نشستهاند و یا اصلاً پشت میز هم نیستند (دکتر امیر حکمت ـ آنهایی هم که ماشین نویس میشوند ماشیننویسی بلد نیستند) به قول آقای دکتر امیر حکمت آنهایی هم که عنوان ماشیننویسی دارند ماشین نویسی بلد نیستند پس این جا بایستی یک دستگاهی وجود داشته باشد که بتواند این حرفه را به آنها بیاموزد آنهایی که اسمشان ماشین نویس است ولی در حقیقت بلد نیستند کارآموزی برایشان در نظر بگیرد و این فن را به آنها بیاموزد اگر در یک قسمت خاص ما حس میکنیم که احتیاج به صاحب فن دایم باید از طریق کارآموزی وسایلی فراهم کنیم که این حرفه را بیاموزند و در نتیجه دستگاههای دولتی و غیر دولتی بتوانند از وجود آنها استفاده کنند و من در اینجا جناب آقای وزیر کار توجه شما را به این نکته جلب میکنم که وظیفه شما منحصر به تأمین احتیاجات دستگاههای دولتی نیست بایستی با مطالعات لازم پی ببرید که احتیاجات کشور به طور کلی از خصوصی و دولتی چیست و برای رفع آن اقدام لازم را بفرمایید خوشبختانه یک مطالعهای که در وزارت کار شروع شده و بنده امیدوارم که جنابعالی جداً تعقیب بفرمایید موضوع مطالعه در نیروی انسانی در این کشور است که ما باید ببینیم اصولاً نیروی انسانی ما چیست این نیروی انسانی اصولاً تا چه حد فعاله است و تا چه حد فعاله نیست این نیروی انسانی در کدام قسمت فعالیت میکند و ما در چه قسمتهایی احتیاج به فعالیت داریم این شکاف را بعد ازمطالعه از بین ببریم و یکی از طرق بسیار مؤثر همین کار آموزی است بنده در سه سال قبل از این افتخار عضویت کمیسیون بودجه را داشتم هنگامی که بودجه وزارت کار مطرح بود بنده عرض کردم که تنها تعویض نام وزارت کار کافی نیست و یا ۹ میلیون تومان و یا ۱۰ میلیون تومان اعتبار سالیانه برای وزارت کار این امر میسر نخواهد بود و همین مطلب را اینجا عرض میکنم که ما بایستی از وزارت کار بخواهیم که در امر کارآموزی یک فعالیت بسیار بسیار زیادی بکند این قسمت کارآموزی ممکن است که در حین انجام وظیفه کارمندان باشد ممکن است قبل از این که کارمند بشوند باشد ممکن است در ساعت غیر اداری باشد طرق مختلفی است که حقیقتاً خود جناب آقای وزیر کار از آن مطلع هستید و من امیدوارم که دولت در سال آینده یک توجه بیشتری به وزارت کار بکند و بودجه بیشتری برای این کار در نظر بگیرد تا وزارت کار وظایف خودش را مخصوصاً این امر کارآموزی را به نحو مطلوبی انجام بدهد (احسنت) | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - آقای صدرزاده موافقید بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | صدرزاده - مضمون این لایحه تبدیل اسم است بیشتر نباید روی اسم بحث کرد مثلی است که میگویند | ||
+ | |||
+ | و لا یسئل عن الاسماء یعنی از اسم پرسش نمیشود شما هر اسمی میخواهید به این وزارتخانهها بگذارید ما به اسم این وزارتخانه کاری نداریم مخالفتی هم نداریم مجلس شورای ملی هم مخالفتی با تغییر اسم ندارد عمده مسمی است عمده آن دستگاهی است که این اسم شاملش میشود که چه بکند آن را بایستی مورد توجه قرار داد بنده از این فرصت میخواهم یک استفادهای بکنم و آن این است که اینجا یک مطلبی جناب آقای دولتآبادی همکار عزیز ما دراین مجلس فرمودند که بسیار صحیح است فرمودند که در این مملکت ممکن است کار به وجود بیاید ولی بیکارگی زیاد است همین طور یکی از وظایف وزارت کار جناب آقای مهندس انصاری این است که این بیکارهها یعنی این نیروهای انسانی که بدون جهت هدر میرود تربیت کند که از نیروی فعاله آنها بتوانند در بهبود وضع مملکت استفاده کند این یک مطلب، ما در اوایل این دوره برخوردیم به یک حقیقتی در این مملکت راجع به فرهنگ که در گذشته فرهنگ ما فقط تربیت میکرد او از مملکت را که هیچ نتیجهای در آن متصور نبود جز این که در پشت میز دولت بنشینند و یک حقوقی دریافت کند نتیجه این کار این شد که یک عده از مردم هجوم آوردند به ادارات دولتی دولت هم مجبور شد آنها را پذیرفت نتیجه این شد که جریان کارها به کندی میگذرد و سایر مردم را ناراضی کرد (صحیح است) از آن طرف هم یک عدهای تحصیلات عالیه داشتند ولی در این وسط یک خلائی به وجود آمد برخوردیم به این که باید افرادی فنون کار را بیاموزند و برای همین نظر هم بود که مدارس حرفهای به وجود | ||
+ | |||
+ | آمد که از وجود اشخاص فنی بتوان در کارهای حرفهای استفاده کرد من از این که دولت به این فکر افتاد و در این راه یک قدمهایی برداشت بسیار متشکرم و امیدوارم که این قدم را بسیار مؤثرتر و تندتر بردارد تا ما به نتیجهای که از این فکر داشتهایم برسیم وزارت کار نحوهٔ کارش و وظیفهاش این است که کارگران این مملکت را در یک آسایش و رفاهی نگاه دارد این کارگرها منابع ارتزاقشان این کارخانهها هستند من راجع به این کارخانهها یک تذکری دارم که شاید لازم باشد برای تأمین این نظر یک قانونی به مجلس بیاورند ملاحظه بفرمایید مطابق اصول اقتصاد و مطابق اصول حقوقی شما وقتی یک کارخانه را با یک میلیون تومان میخرید این کارخانه که الیالابد عمر ندارد یک عمری دارد ۱۹ سال ۲۰ سال شما میتوانید از این کار بگیرید یعنی همین طوری که این کارخانه به قوس نزولی میرود و شما یک ذخیرهای برای استهلاک آن باید در نظر بگیرید این سرمایه و این ذخیره باید اوج بگیرد و صعود بکند تا به قدر قیمت کارخانه برسد و روزی که آن کارخانه فرسوده شد با آن ذخیره بتوانید کارخانه دیگری به وجود بیاورید این اصل در کارخانههای ایران مخصوصاً کارخانههایی که در زمان اعلیحضرت فقید به وجود آمد درست رعایت نشد الآن این مشکلاتی شما راجع به کارخانههای اصفهان و نظایر آن پیدا میکنید از همین جهت است چون غالباً این ذخایر احتیاطی را به قدر کافی منظور نداشته یا اگر منظور داشته آن را هم تقسیم کردند و کارخانههای فرسوده بدون ذخیره برای مملکت باقی مانده است و این نتیجهاش این است مخصوصاً اگر این اصل درست رعایت بشود الآن که شما دارید مملکت را به طریق صنعتی میبرید جلو اگر این اصل را درست رعایت بکنید الآن که از پشتوانه اسکناس و سرمایههای مردم دارید یک کارخانههایی به وجود میآورید اینها ۱۰ سال ۲۰ سال دیگر به تناسب عمرشان فرسوده خواهد شد و این سرمایهها از بین خواهد رفت اگر استهلاکی نداشته باشد و به طور الزام این سرمایههای ذخیره از طرف دولت جمع آوری نشود برای ۱۰ سال ۲۰ سال دیگر به یک وضعی خواهند افتاد که اولاً سرمایههای گذشته به تدریج از بین رفته ثانیاً باز باید به فکر سرمایه جدید از این جا و از آن جا برای کارخانههای جدیدی بشوند علاوه بر این که کارخانهها به تدریج رو به استهلاک میرود. مطلب دیگری هم هست و آن این است که خود صنعت هم رو به ترقی است کارخانهای شما امروز میآورید با ترقیاتی که در دنیا میشود در ظرف ۱۰ سال دیگر متناسب با رقابت در دنیا نخواهد بود بلکه این کارخانهها باید ذخایری داشته باشند تا بتوانند خودشان را مطابق صورت روز مجهز کنند (صحیح است) این است که بنده میخواهم از جنابعالی تمنی کنم این مطلب را در هیئت دولت و مخصوصاً در وزارت دادگستری توجه بدهید که راجع به این مسئله ذخیره احتیاط و مراقبت و حفظ آن دولت باید یک قانونی آورده باشد به مجلس شورای ملی که صاحبان کارخانهها ملزم باشند ذخایر احتیاطی را پیش بینی کنند و آن هم همیشه تحت نظر دولت باشد که کارخانجات شما از این خطرات احتمالی مصون بماند. (دولتآبادی - بسیار نظر صحیحی است). | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - آقای وزیر کار بفرمایید | ||
+ | |||
+ | وزیر کار (مهندس انصاری) - بنده اجازه میخواهم قبلاً راجع به یکی دو مورد که جناب آقای صدرزاده و جناب آقای عمیدی نوری قبل از دستور تذکراتی فرمودند یک توضیحی عرض کنم در مورد آب بوشهر که فرمودند موضوع مورد توجه هیئت دولت هست و در هیئت دولت مطرح شده و اقدامات لازم انجام خواهد شد و متن روزنامهای که در این مورد فرمودید راجع به شکایت اهالی خدمت جناب آقای نخست وزیر تقدیم خواهم کرد که بیشتر مورد توجه قرار بگیرد (احسنت) در مورد تثبیت قیمتها هم که جناب آقای عمیدینوری فرمودند که ممکن است در اثر ازدیاد سود بازرگانی بعضی از اجناس بالا برود این موضوع مورد توجه دولت هست و از طریق وزارت بازرگانی اقدام خواهد شد جناب آقای دکتر رضایی مطالبی را بیان فرمودند که به بنده فرصت داد در این مورد چند کلمهای به عرض نمایندگان محترم برسانم در این که نیروی انسانی در هر مملکتی یکی از مهمترین عوامل ترقی هست (مهران - اساس ترقی هست) به طوری که خاطر آقایان نمایندگان محترم مستحضر است چند عامل برای ترقی اقتصادی هر مملکتی است که در مرتبه اول امنیت است که به حمدالله در تحت توجهات اعلیحضرت همایون شاهنشاه در این چند سال گذشته امنیت مملکت برقرار شده است دوم مسئله دیگر هم هست که یکی سرمایه و دیگری نیروی انسانی است در مورد سرمایه خوشبختانه از نظر منابع طبیعی مملکت ما به حد کافی غنی است و شاید از این جهت ما یکی از خوشبختترین کشورهای دنیا باشیم و سرمایههایی که لازم داریم امروز از هر جهت در اختیارمان هست و وضعی در مملکت ما پیدا شد که تمام مؤسسات اعتبار دنیا که در چند سال گذشته حتی برای دادن یک دلار هزار جور اشکال میکردند امروز خودشان پیشقدم میشوند و میلیونها دلار اعتبار و وام به ما میدهند بنابراین از نظر تأمین سرمایه هم اشکالی نداریم موضوع سوم که عبارت از نیروی انسانی است یکی از موضوعاتی است که بایستی به آن نهایت توجه بشود برای این که اگر احیاناً ما نتوانیم نیروهای انسانی خودمان را آن طور تجهیز بکنیم که بتوانیم برنامههای عمرانی و صنعتی خودمان را به مرحله اجرا دربیاوریم بهترین سرمایههای دنیا هم برای این کار کافی نخواهد بود و این موضوع از نظر دولت مکتوم نیست. | ||
+ | |||
+ | البته قدم اول برای این کار تأمینی تعداد کافی کارگر و کارکن فنی است که در مملکت مورد احتیاج است دوم این که ما بدانیم چه مقداری از این را در مملکت داریم و چقدر کم هست و برنامههایی در این مورد پیش بینی کنیم که این کمبود را جبران کند در سال گذشته با همکاری سازمان برنامه از طرف وزارت کار یک اقداماتی برای تعیین و بررسی نیروی انسانی مورد احتیاج کشور انجام شد و یک نتایج بسیار خوبی هم از این کار گرفته شد امسال برای این که این موضوع به نحو شایستهتری دنبال بشود و در یک محل متمرکز بشود از قبل از عید اقدام شد و با موافقت سازمان برنامه قسمت بررسی نیروی انسانی سازمان برنامه به وزارت کار منتقل شد که در نتیجه کار این دو دستگاه با هم تلفیق بشود و جایش هم دروزارت کار است و این کار انجام شد و ضمناً برای بررسی نیروهایی که فعلاً در مملکت وجود دارد اقداماتی انجام شده به طوری که خاطر نمایندگان مستحضر است در چند سال گذشته همیشه صحبت این بوده که نجار کار آهنگری میکرده آهنگر کار نجاری میکرده و از هر کس درجای خودش استفاده نشده برای این کار ما باید اول بدانیم چه نیروهایی در مملکت هست و از کدامیک در جای خودشان استفاده نمیشودو این کار محتاج یک مطالعه است برای این کار طرحی تهیه شده که مطابق این طرح ۶۰ نفر کارمند تعلیم میگیرند در ظرف ۶ ماه برای این که بتوانیم در تمام مملکت اقدام بکنیم که بدانیم در حال حاضر چه نیروهایی در مملکت وجود دارد و چه جور میتوانیم از اینها به نحو مفیدی استفاده کنیم این کلاس هم ۱۰ روز گذشته افتتاح شد و الآن مشغول کار هستند قسمت بعد که پیش میآید موضوع تعلیمات کارگران است البته در این مورد چند موضوع است که باید به آن توجه کنیم یکی تعداد کارگران فنی که مورد احتیاج است یکی این که از کارگران فنی بتوانیم بهتر استفاده کنیم به طوری که آقایان میدانند کارخانجاتی که در مملکت ما در ۲۰ سال گذشته به وجود آمده اینها کارخانجاتی است که امروز قدیمی شده است و با پیدا شدن صنایع مدرن این کارخانجات رقابتشان خیلی مشکل شده است یعنی کارخانهای که الآن در حال حاضر با هزار نفر کارگر میگردد در مقابلش کارخانهای هست که با سیصد کارگر میگردد بنابراین رقابت این دو کارخانه با هم مشکل است یکی از این گرفتاریها موضوع گرفتاری کارخانجات نساجی در اصفهان است ما باید یک کاری بکنیم که از همین کارگرانی که در این کارخانجات مشغول کار هستند و امروز به اینها میگوییم کارگر اضافه به یک نحوی از اینها استفاده بشود اینها یک کسانی هستند که ۱۰ سال ۱۵ سال ۲۰ سال در کارخانه کار کردهاند دستشان به ماشین آشنا است از ماشین ترس ندارند و میتوانند کار کنند منتهی کارخانهای را بلد هستند که امروز دیگر خریدار ندارد ما باید کاری کنیم که به این افراد یک حرفهای یاد بدهیم یک فنی را یاد بدهیم که آن چیزهایی را که ما احتیاج داریم آنها بروند انجام بدهند برای انجام این کار یک طرحی تهیه شده و در موقعی که بودجه وزارت کار مطرح بود بنده توضیحات کافی خدمت آقایان اعضای کمیسیون بودجه دادم و موافقت فرمودند اعتباری برای این کار تأمین کردیم اولین مرکز تعلیمات حرفهای امیدوار هستیم در اصفهان تهیه بشود بنده امروز آنجا بودم زمینش در نظر گرفته شده است اعتباری هم تهیه شده است نقشهاش هم در حال تهیه است و امیدوارم در ظرف یک ماه آینده تمام بشود و بعد از تصویب هیئت دولت به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد بنابراین موضوع از نظر دولت مکتوم نیست خواستم فقط عرض کرده باشم که آقایان توجه داشته باشند که دولت به این موضوع توجه دارد و امیدوارم با یک اقدام مؤثری این کار انجام بشود جناب آقای صدرزاده راجع به موضوع ذخیره استهلاکی فرمودند فرمایشات جناب ایشان مانند همیشه کاملاً صحیح است و موضوعی است که کاملاً مورد توجه دولت است و بحثهای زیادی هم شده و بنده بایستی در اینجا تأیید کنم که متأسفانه بیشتر اشکالاتی که کارخانجات فعلی ما با آن مواجه هستند توجه نداشتن به این اصل است که در طول زمان یک ذخیره استهلاکی پیشبینی نکردند که امروز بتوانند کارخانجات خودشان را از این محل نو کنند و کارخانجات طی سالهای متمادی هر چقدر منفعت بردهاند این منافع از کارخانه خارج شده و امروز یک کارخانهای مانده فرسوده از بین رفته و فقط شاید امروز زمین داشته باشد و تمام مبالغ زیادی هم به دولت و بانک بدهکار هستند و هر روز گرفتار هستند و هر موقعی که موضوع مدرنیزه کردن آنها بیش میآید میگویند که دولت کمک بکند باز دوباره کارخانهای که مقروض است به او قرض دیگری داده بشود و این عمل البه تا ابد نمیتواند ادامه پیدا کند این موضوع کاملاً مورد توجه دولت هست از جمیع جهات و در این مورد امیدوارم اقدامات مؤثری انجام بگیرد و نظر جنابعالی تأمین شود بنده در این موضوع خواستم چند | ||
+ | |||
+ | کلمه راجع به تبدیل اسم وزارت کار و وظایف آن خدمت آقایان عرض کنم، به طور کلی همین طور که از چند سال گذشته در کشور ما تحت رهبری اعلیحضرت همایون شاهنشاهی یک نهضت صنعتی به وجود آمده و اقدامات وسیع عمرانی در پیش گرفته شده روز به روز مملکت ما رو به ترقی و صنعتی شدن میرود در چنین مملکتی یک مسائل اجتماعی به وجود میآید که قبلاً وجود نداشته و اگر هم وجود داشته به آن اهمیت وجود نداشته آقایان ملاحظه میفرمایند در همین شهر تهران امروز یک مسائل اجتماعی هست که در ۲۰ سال پیش اصلاً وجود نداشته حتی شهر به قسمتهای مختلف تقسیم شده بود طبقات مختلف مردم بودند منازل بزرگ بود توی کوچه کمتر بازی میکردند امروز شهر صنعتی شده تمام عمارتها هفت هشت طبقه شده در یک محله میبینیم در همان جایی که ۲۰ سال پیش یک خانواده زندگی میکردند و شاید ۴، ۵ بچه بیشتر نداشتند امروز در همان محل شاید هر کدام ۵، ۶ بچه دارند بچهها آن زمان جا داشتند که بروند توی باغچه حیاطشان بازی کنند امروز باید توی کوچه بازی کنند دختر و پسر با هم هزار مسائل مختلفی که از این بابت پیش میآید روزبهروز وظیفه کسانی را که مسئول امور عمومی هستند بیشتر میکند و سنگینتر میکند در حال حاضر وظایفی که از باب امور اجتماعی به عهده مسئولین امر هست در دستگاههای مختلف پراکنده هست | ||
+ | |||
+ | قسمتی از این توسط دستگاههای خیریه قسمتی توسط شهرداری قسمتی توسط بعضی از دستگاههای دولتی به طور پراکنده است و نمیتوانند به طور صحیح در این مورد مطالعه کنند و یک سیاست صحیحی در پیش بگیرند ودر صورت لزوم یک برنامههایی را به مرحله اجرا در بیاورند چون وزارت کار یک دستگاهی است که همین امروز در حدود یک میلیون و پانصد هزار نفر از مردمی که در شهرها زندگی میکنند با آنها تماس دایم دارد و هر روز با کارگر و خانواده آن کارگر در تماس است یک مرکزی است که خیلی بهتر میتواند این موضوع را دنبال کند و در حقیقت هسته این کار به وجود بیاید و به تدریج با مطالعات صحیح و اجرای طرحهای جدیدی بتوانیم انشاءالله در آتیه از مشکلتر شدن مسائل اجتماعی که هست جلوگیری کنیم و تا حدی که ممکن است در بر طرف کردن اشکالات موجود اقدام کنیم خیلی تشکر میکنم (احسنت) | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - آقای عمیدینوری فرمایشی دارید. | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری - بنده قبلاً اجازه خواسته بودم. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - مخالفید | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری - بلی بفرمایید | ||
+ | |||
+ | عمیدینوری - بنده میخواستم همین دلیل این تبدیل نام و موضوع امور اجتماعی را شنیده باشم، خوشبختانه جناب آقای وزیر مختصری از آن را بیان فرمودند ولی به عقیده بنده آن طوری که باید هنوز تشریح نشده و یا شاید هنوز بنده کاملاً متوجه نشدهام که این امر چه هست به دلیل این که در ماده واحده این طور نوشته شده است از تاریخ تصویب این قانون نام وزارت به وزارت کار و امور اجتماعی تبدیل میگردد. این تا این جایش تبدیل نام است ولی عبارت بعدی این است دولت مکلف است به تدریج نسبت به امور اجتماعی در این وزارتخانه اقدام کند عبارت این است در این عبارت بنده آن طوری که باید نفهمیدم که با این تبدیل نام چون تبدیل نام تنها نیست ابتدا این وزارت خانه اسمش وزارت کار بود یعنی یک وظیفه داشت وظیفه مربوط به کار حالا دو وظیفه پیدا کرده یکی وظیفه وزارت کار یکی وظیفه امور اجتماعی و امور اجتماعی در حال حاضر و هر قدر تمدن پیشرفت میکند اهمیتش بالاتر از خود کار میشود به دلیل این که جناب آقای وزیر کار و امور اجتماعی که این اسم هم به نام مبارکشان افزوده شده است و تبریک عرض میکنم توجه دارید به این که کار و کارخانهها در دنیای ماشینی جدید از حال توجه به کارگر در کارخانجات تبدیل میشود به اتوماتیک یعنی تعداد کارگر در کارخانجات کم خواهد شد و کاری را که کارگر میکرد خود ماشین میکند بنده یک کارخانهای را در یکی از کشورها دیدم که روزی بیش از هزار تن محصولش بود ودر این کارخانه عظیم اگر در مملکت ما بود و یا به سیستم قدیم بود بیش از ۵۰۰، ۶۰۰ کارگر میخواست کار کند ولی دو کارگر آنجا بود و این دستگاه اتوماتیک میچرخید و کار میکرد و آن دو کارگر هم بود یکی در موتورخانه بود عقربهها را نگاه میکرد یکی هم کار میکرد یعنی در دنیای امروز کار کارگر را میدهند به ماشین و تعداد کارگر حتیالمقدور کمتر میشود اما در مقابل امور اجتماعی و توجهی که اجتماع و جامعه و دولتها به امور اجتماعی دارند | ||
+ | |||
+ | خیلی بیشتر میشود و این امور اجتماعی هم در دنیای امروز لازم نیست که منحصراً به کارگر و کارفرما ارتباطی پیدا کند این امور اجتماعی مربوط به تمام مردمی است که در این مملکت زندگی میکنند امروز در اروپا بعضی از کشورها داریم که از نظر امور اجتماعی به قدری پیش رفته هستند که توانستهاند به آنجا برسند که هر فردی از میلیونر و میلیاردر گرفته تا کارگر و فقیر به سن ۶۰ و ۶۵ که رسید بیمه اجتماعی است یعنی زندگی او به نحوی که آن اجتماع میخواهد اداره میشود از طرف این وزارت امور اجتماعی هفته به هفته پست میرود در منزلش حق زندگی هفتگیاش را به او میهد و او با کمال آسودگی زندگی میکند این است که دنیای امروز تا اینجا جلو رفته و شاید کم کشوری است که هنوز به این درجه نرسیده باشد حتی اخیراً دیدم که در یکی از این کشورها وزارت داراییش بر تاکسی چند درصد اضافه کرده بود و این مطلب مورد استیضاح واقع شده بود در پارلمان که چرا شما بر تاکسی فلان امر چهاردرصد اضافه کردهاید وزیر دارایی جواب داده بود که من بایستی تمام افرادی که در جامعه من زندگی میکنند به عنوان بیمه اجتماعی پول بدهم و این تاکسی هم ۵ سال پیش به این رقم بود و حالا با بالارفتن سطح زندگی و افزایش حق بیمه ناچار شدیم که این تاکسی را در نظر بگیریم حتی در آن کشورها ۱ رقمی بر یک عوارضی که اضافه میشود پیدا است برای چه موضوعی است و آن موضوع عم مشهود و صریح است البته جواب وزیر هم قانعکننده بود مقصود عرض بنده این بود که این مطلبی را که جناب آقای وزیر فرمودند الآن در شهرها عمارات ۱۰ طبقه شده مردم احتیاج به امور اجتماعی دارند کاملاً صحیح است اما مثل این که در شهرها اداره این گونه امور با خود شهرداریها است که آنها امور شهر را انجام میدهند اما آن امور اجتماعی که در دنیای امروز معمول است بیمه اجتماعی عمومی است نه منحصراً کارگر ما هنوز به مرحله بیمه اجتماعی کارگر به معنای کاملش نرسیدهایم دلیل هم دارد برای این که این وزارتخانه یک وزارتخانه نوزاد و تازهای است که بایستی به سوی تکامل برود و چه جور این مطلب در دنیای متمدن امروز بینهایت مورد توجه است از این جهت من مخالفم چون من این عبارت را خیلی مبهم میبینم و وظیفهای را نمیبینم که به طور صریح معین کرده باشد آن وظیفهای را که بعد از این که وزارت کار ما که در حال حاضر یکی است و بعد دو کار به عهده آن محول میشود چون قبلاً وزارت کار بود و حالا یکی وزارت کار است و یکی هم وزارت امور اجتماعی لازمهاش این است که این امور اجتماعی در این قانون تشریح بشود که چه هست و تکلیف این وزارتخانه معلوم بشود که چه باید بکند والا صرف این عبارت که دولت مکلف است به تدریج این بتدریج تاکی است روشن نیست دولت مکلّف است به تدریج نسبت به تمرکز امور اجتماعی اقدام نماید این هیچ مفهوم اجرایی بالنتیجه ضمانت اجرایی که یکی از اساس اجرای قوانین است درش نیست مثل این است که این قدر به این مطلب کم توجه شده است که این را جزء نام برده اهمیتی برایش قائل نشدهاند که گفتهاند نام وزارت کار تبدیل میشود به وزارت کار و امور اجتماعی در حالی که به مفهوم واقعی این امر توجه نشده که چقدر این امر مهم است که وزارت کار و وزارت امور اجتماعی یک مطلب بسیار مهمی است و باید وظیفه وزارت کار و امور اجتماعی روشن بشود و این کلمه به تدریج اقدام نماید از این صورت شل و از این صورت ابهام خارج بشود و قید بشود مال وزارت کار و امور اجتماعی خودمان این گونه امور را میخواهیم بعد هم بیایند نشان بدهند البته این گونه امور تدریجی است بنده در انگلستان دیدم این بیمه اجتماعی را مدتها است شاید ۷ سال ۸ سال است که به تدریج دارند عمل میکنند و تازه از ۵۰ میلیون جمعیت سودشان ۲۵ میلیون نفر را در رژیم بیمه اجتماعی وارد نمودهاند بنده بایگانی آنجا را دیدم در نظرم خیلی عجیب آمد که بایگانی برای ۲۵ میلیون نفر فکر میکردم که باید جای بسیار وسیعی را بگیرد ولی وقتی دیدم یک بایگانی بود با فیشهای بسیار مرتب و حتی ببینید خارجیها چه جور رعایت اقتصاد را میکنند وزارتخانه این کار در لندن است اما بایگانی در شهر دیگری است پرسیدم چرا گفتند چون زمین اینجا گران است و در آنجا ارزانتر است به این جهت است که ما این تشکیلات را در آنجا به وجود آوردهایم به هر صورت ما باید بدانیم که این امور اجتماعی چیست و برنامه این امور اجتماعی چه هست و چه نقشههایی برای این کار دارند و آنها را صاف و روشن در اینجا بگذارند که مفهوم این لایحه از تبدیل اسم خارج بشود والا شما اسم را تبدیل کردید اما در تشکیلاتتان و در وظایفتان امور اجتماعی نبود فایده این کارچیست به این جهت است که بنده خواستم توجهتان را جلب کنم که به این مطلب توجه خاص کنید مخصوصاً که در حال حاضر مفهومی هم بنده آن جور که باید از وزارت کار کمتر میبینم بنده آن چیزی که در وزارت کار میبینم تا حدی همان سازمان بیمه اجتماعی کار گران است یک وجوهی میگیرند از کارفرما و کارگران و بعد هم باید در یک مواقعی حق بیمهشان را بدهند که بنده بعضی مواقع شکایاتی میبینم که متأسفانه حقوق کارگرها هم داده نمیشود (یک نفر از نمایندگان - سابق این طور بود ولی حال خوب شده است) این را هم بنده نمیدانم یعنی چه و این را میخواستم ببینم که این سازمان بیمههای اجتماعی جزء وزارت کار هست یا نیست اگر جزء وزارت کار نیست وجدا است پس این یعنی چه پس این وزارت کار میماند و خود وزارت کار و باز هم خود وزارت کار که یک رئیس اداره کاری در بعضی از مناطق کارگری مثلاً اصفهان یا شاهی دارد که بنده دیدم یک همچو ادارهای به این نام | ||
+ | |||
+ | هست و یک حقوقی هم میگیرند و یک سازمانی هم به این نام دارند آن هم همان طوری که فرمودند یک سازمان مستقلی است و وجوه زیادی هم که دارند معامله میکنند این است که به عقیده بنده بیاییم این را حل کنیم آیا تمرکز امور اجتماعی که در این لایحه ذکر شده و به تدریج میخواهد اقدام بشود یکی از تدریجها این است که آیا این سازمان بیمه اجتماعی ضمیمه وزارت کار بشود یا نشود و اگر باید بشود خوب همین جا تکلیفش را معلوم کنید یک تبصرهای نوشته بشود که سازمان بیمه اجتماعی وزارت کار است بعد هم وظایف این روشن بشود تا تکلیف این کار معلوم بشود البته جناب آقای دکتر امیر حکمت تذکری دادند حق هم همین است ولی تا به آنجا برسیم طول دراد که آسایشگاه پیران و کوران و بیماران غیر قابل علاج درست کنند اینها مربوط است به پیشرفتهای اجتماعی که به تدریج باید بشود. فعلاً ما در الفبای وزارت کار و امور اجتماعی هستیم و آن هم با این ابهام که به نظر من کافی نیست و من معتقد نیستم که به صرف تبدیل اسم قانع بشویم و تکلیف امور اجتماعی را در این لایحه معلوم نکنیم. | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس ـ پیشنهادی رسیده است قرائت میشود | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | ریاست محترم مجلس شورای ملی | ||
+ | |||
+ | اینجانب در ماده واحده پیشنهاد کفایت مذاکرات تقدیم میکنم ـ احمد مهران (نمایندگان مخالفی نیست) | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - رای گرفته میشود به پیشنهاد کفایت مذاکرات موافقین قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد پیشنهادی رسیده قرائت میشود | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | مقام محترم ریاست معظم مجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید در ماده واحده (به تدریج) به (در ظرف ۶ ماه) تبدیل شود. احمد مهران | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - فرستاده میشود به کمیسیون مربوطه | ||
+ | |||
+ | ۶ - تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس - جلسه را ختم میکنیم | ||
+ | |||
+ | جلسه آینده روز یکشنبه ساعت ۹ صبح خواهد بود | ||
+ | |||
+ | مجلس ۷ دقیقه بعد از ظهر ختم شد | ||
+ | |||
+ | نایبرئیس مجلس شورای ملی - دکتر موسی عمید | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم - ۱۰ خرداد ۱۳۳۵ تا ۲۹ خرداد ۱۳۳۹]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم - ۱۰ خرداد ۱۳۳۵ تا ۲۹ خرداد ۱۳۳۹]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۴۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۹
جلسه: ۳۹۹
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه اول ادیبهشتماه ۱۳۳۹
فهرست مطالب:
۱ - طرح صورت مجلس
۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: خرازی - پردلی - عمیدینوری - صدرزاده
۳ - قرائت گزارش کمیسیون کشور راجع به اصلاح نظامنامه انتخابات مجلس و موکول شدن طرح آن به جلسه بعد
۴ - اعلام تصویب صورتمجلس
۵ - شور اول گزارش کمیسیون امور اجتماعی و کار راجع به تبدیل نام و وزارت کار به وزارت کار و امور اجتماعی
۶ - تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس یک ساعت وچهل و پنج دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای دکتر موسی عمید (نایبرئیس) تشکیل گردید.
۱ - طرح صورتمجلس
رئیس - صورت غایبین جلسه قبل قرائت میشود
به شرح زیر قرائت شد.
غائبین با اجازه - آقایان: دکتر - مشیر - فاطمی - سنندجی - کاظم شیبانی - تربتی - عامری - برومند - مشار - دکتر شاهکار - ذوالفقاری - محمودی - مهندس هدایت - دکتر عدل - دکتر دادفر - گیو - حشمتی - فضائلی - بزرگ ابراهیمی - ابتهاج - شادمان - صارمی - دکتر امین - باقر بوشهری - یارافشار - پرفسور اعلم - دشتی - اورنگ - دکتر سعید حکمت - اریه - اعظم زنگنه - قراگزلو - مهندس بهبودی - رامبد پردلی - دکتر اصلان افشار - دکتر اسدی - کدیور - بوربور - امامی خویی.
غائبین بی اجازه - آقایان: دکتر طاهری - قرشی
نایبرئیس - در صورت جلسه نظری نیست اظهاری نشد تصویب صورت جلسه بعداً اعلام میشود.
۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: خرازی - پردلی - عمیدینوری - صدرزاده
نایبرئیس - نطقهای قبل ازدستور شروع میشود. آقای خرازی بفرمایید.
خرازی بنده چند مطلب داشتم که میخواستم به عنوان نطق قبل از دستور به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم فردا مصادف با رحلت حضرت جعفر بن محمد صادق علیهالسلام شیخالائمه امام ششم ماست و چون دین رسمی ما اسلام است و مذهب رسمی ما شیعه اثنیعشری است تمام کشور تعطیل است به این مناسبت از این مقام به تمام شیعیان جهان مخصوصاً ایرانیان که علمدار شیعه و شاهنشاه ایران تنها پادشاه شیعه است تسلیت عرض میکنم (احسنت)
موضوع دوم در باب زیارت بیتاللهالحرام است که همه ساله دولت مساعدت میکند و حجاج ایرانی هم مثل سایر ممالک اسلامی به حج مشرف میشوند.
یک کمیسیونی در وزارت امور خارجه است و یک کمیسیونی هم در فرمانداری و استانداری تهران کمیسیونی که در فرمانداری و استانداری تهران است وظایف خودش را انجام میدهد منجمله آنچه که بنده اطلاع حاصل کردم تاکنون ۲۳۰۰ و چند تقاضای حج رسیده و تا به حال یک هزار و چند تای از آن را ترتیب اثر دادهاند با رؤیت مدارک بهداشتی و سایر مقررات ولی کمیسیونی که در وزارت خارجه تشکیل است به عقیده بنده یک دکانی است برای یک عدهای و با این که اغلب آنها خودشان مشرف به حج شدهاند معذلک میگذارند روزهای آخر یک تکالیفی میکنند به حجاج یا راهنماها که عملی نیست بنده خودم چند سال پیش که مشرف شدم به حج تمام اینها را البته کلیاتش را مطالعه کردم آنجا میگویند تشکیلات ما چرا مثل مصر نیست. بنده مطالعه کردم دیدم آن وقت که دولت عثمانی در تمام خاورمیانه سلطه داشت یک تشکیلاتی برای حجاج قرار داده بودند اما حالا ترتیب دیگری است و این کمیسیون حج وزارت امور خارجه میگویند یک هفته باید شرکت تشکیل بدهید چون همه همکاران محترم واردند ما از تمام شهرستانها حجاج داریم ما داریم آذربایجانیهایی که اصلاً فارسی بلد نیستند اعراب هستند که البته عربی صحبت میکنند و بیشتر اهالی دهات و اشخاصی هستند که اطلاعاتشان کم است و اگر برای آنها بخواهند تشکیلات واحد درظرف یک هفته بدهند علاوه بر این که نتیجه گرفته نمیشود بنده صریح عرض میکنم به مناسبت کم شدن حجاج و در درجه حرارت ۵۲ درجه میزان تلفات زیاد میشود. بنده این موضوع را با جناب آقای نخست وزیر صحبت کردم ایشان دستور دادند امسال هم حجاج بروند به زیارت و بنده خواستم از این توجه جناب آقای نخست وزیر تشکر کنم. موضوع سوم که میخواستم به عرض آقایان برسانم البته مجلسین یک قانونی به عنوان قانون استخدام پایههای مهندسی گذرانیدهاند و مهندسین هم یک طبقه تحصیل کرده و فاضله هستند و خدمت هم میکنند بنده خواستم دولت توجه کند و اعتبار ترمیم حقوق آنها را هم پایدار کنند که آنها هم با کمال دلگرمی مشغول کار بشوند.
موضوع چهارمی که میخواستم به عرض آقایان برسانم موضوع بانکهاست در این چند ساله همین طور که کشور در کلیه شئونش یک تغییرات حاصل شده بانکهای جدیدی هم تأسیس شده ولی متأسفانه بعضی از بانکها آنطور که باید وظایفشان را انجام نمیدهند بنده با کمال صراحت اینجا عرض میکنم بانکهای ما حتی بانک ملی کارش فقط صرافی است کاری که یک مشت رباخوار نزولخوار با صدی ۲۴ نزول انجام میدهند بانکهای ما اگر درآمدی دارند از این راه است از این راه نیست که فرضاً اگر کسی فکر بالا بردن سطح تولید را داشته باشد در کار کشاورزی یا صنعتی یا معدنی برود با بانکی در میان بگذارد و بگوید من میخواهم فرضاً معدن سرب استخراج کنم سطح کشت پنبه و توتون را بالا ببرم این را کمک نمیکنند (صحیح است) همه هی بیلان میدهند که ما این قدر منفعت میگیریم یا این قدر منفعت کردیم همه نزول میخواهند بنده اینجا صریح عرض بکنم بانکها صراف هستند بانک نیستند. بنده خواستم این موضوع را عرض کرده باشم که بانکها وسیله مؤثری هستند در بهبود وضع اقتصادی هر کشوری یک روزی در موقع شرفیابی مجلسین اگر نظر آقایان باشد اعلیحضرت همایون شاهنشاهی که از سفر لبنان برگشته بودند فرمودند که من دیدم که مرکبات و سیب چقدر از لبنان صادر میشود و خلاصه یکی از صادرکنندگان عمده این میوهها لبنانیها بودند ودر تهران خودمان ملاحظه فرمودید که میآورند بنده اگر نظر آقایان باشد عرض کردم که ۱۴ بانک دنبال آنها هستند و کمک میکنند. حالا در اینجا آقایان به بنده نشان بدهید که یک بانک برای امور کشاورزی و بالا بردن سطح تولیدات کشاورزی کمک کند این است که بنده خواستم توجه دولت را جلب کنم که اگر بنا باشد بانکها تشکیل بشود از ذخیره عمومی و ذخیره دولت و کارشان صرافی باشد این کار را هر کس میتواند بکند و بنده اینجا با صراحت عرض میکنم بعضی از بانکهای خصوصی پول مردم را که در حساب جاری میگیرند و باید با صدی دوازده به مردم بدهند میبرند در بازار صدی ۲۴ میدهند و بنده این را حاضرم ثابت کنم بعضی از شعبات بانک ملی هستند به جای این که اعتبار بدهند چون تجار رویشان به بنده باز است میآیند میگویند بنده اینجا میگویم آنها میگویند که در بعضی از شعب بانک میگویند شما پول را در بازار با صدی ۲۴ میگیرید از ما با صدی دوازده بگیرید صدی شش هم به خود من بدهید البته بعضی از شعبات این کار را کردهاند این کارها برای بانک ملی مناسب نیست یا ۲۹ اسفند سفتههای مردم را قبول نمیکردند میگفتند ببرید به دلال بدهید بیاورد و بعد به دلالها که میدادند دلالها پولی که میگرفتند با هم قست میکردند و این شایسته نیست موضوع دیگری که میخواستم عرض کنم خدمت آقایان اولاً باید عرض کنم که شخص اول مملکت که اعلیحضرت همایون شاهنشاهی هستند همیشه مایل هستند که مردم ایران در رفاه و آسایش زندگی کنند و بیشتر نظرشان این است که مردم دارای مسکن باشند مخصوصاً طبقه کارگران و مستخدمین دولت و ضمناً هم زندگی طبقات پایین مخصوصاً و سایر طبقات ارزان تمام بشود.
ما اگر بخواهیم وضع صادرات ما خوب باشد و بتواند از نظر قیمت با ممالک دیگر که رقیب ما هستند و نظیر آن را تهیه میکنند اگر بخواهیم با آنها رقابت کنیم باید اول زندگی طبقه مولده ثروت ارزان تمام شود تا آنها تولیدات را ارزان تمام کنند و صادرات هم ارزان تمام شود و بتواند برود در بازارهای بزرگ دنیا با نرخ بینالمللی رقابت کند و یکی هم زندگی داخلی ما و باید تأمین باشد اعلیحضرت همایونی تشویق فرمودند دولت تشویق کرد و افتتاح این سوپر مارکت را هم شخص نخست وزیر کردند آنها هم که سوپر مارکت را تأسیس کردند از مردم فعال این شهر هستند که در رأس آنها آقای کوشانفر است که مدیر کل بانک اصناف است و سال گذشته که دولت گیر کرد در امر گوشت یک مرتبه بدون هیچ مجوزی ۳ میلیون تومان به شهرداری تهران قرض داد و حالا آمدهاند این شرکت را تحت فشار گذاشتهاند بهترین تشویقی که مردم این شهر کردهاند این است که روزی چند صد هزار تومان مردم از آنجا جنس میخرند اینها یک حرف حسابی میزنند میگویند یا بیایید سهام ما را بخرید یا سهام خودتان را بفروشید اگر شهردار سابق کاری کرده شهردار فعلی بخواهد به هم بزند این صحیح نیست و بنده از اینجا صریح عرض میکنم ما کارمان به جایی رسیده که خارجیها میآیند سرمایه میگذراند نخود و لوبیا به ما میفروشند مگر مردم این مملکت مردهاند و یا کار این قدر زیاد است که باید خارجیها بیایند نخود و لوبیا بفروشند بنده هر ایرانی که بیاید این وظیفه را انجام بدهد با نهایت خوشوقتی وتشکر تشویق میکنم و کمک میکنم ولی اول باید یکی درست کنید جای سوپرمارکت بگذارید بعد فکر دیگری بکنید و او را منحل کنید بنده صریح عرض بکنم این آقایان که قوه فعاله این شهر هستند واجناسشان را از دست اول میخرند.
نایبرئیس - آقای خرازی وقت جنابعالی تمام شد.
خرازی - بنده میخواستم ازجناب آقای دیهیم خواهش کنم وقتشان را به بنده بدهند.
دیهیم ـ مانعی ندارد.
نایبرئیس - بفرمایید صحبت کنید.
خرازی - اول بیایید یکی جای این سوپر مارکت بگذارید بعد این را منحل کنید ما به شخص و دستهای نظر نداریم ما رفاه همه را میخواهیم اینجا را که بستید دیگر کسی نمیآید دنبال این کارها و بنده صریح عرض میکنم که ما مخالف هستیم که خارجیها بیایند سرمایه بگذارند و نخود و لوبیا به ما بفروشند عرض آخرم این است که یکی از همکاران اداری مجلس شورای ملی آقای دکتر سید احمد اسدی معاون بهداری مجلس متأسفانه در نتیجه سکته ناگهانی به درود حیات گفته و چون سالها در مجلس خدمت میکردند بنده خواستم از طرف خودم و آقایان به خانواده آن مرحوم تسلیت عرض کنم (احسنت)
نایبرئیس - آقای دیهیم از بقیه وقتتان استفاده میکنید؟
دیهیم - به آقای صدرزاده میدهم.
نایبرئیس - آقای پردلی بفرمایید.
پردلی - آقایان ملاحظه فرمودید که در تاریخ ۲۶/۱۰/۳۸ لایحه به انضمام جدول تقسیمات حوزههای انتخابیه به وسیله دولت تقدیم مجلس شد بعد از چند جلسهای که در کمیسیون کشور مطرح بود و گاهی هم آقای نخست وزیر تشریف میآورند خواستند تجدید نظری کنند و تغییراتی بدهند و شاید میل داشتند برگردانند (موسوی ـ لایحه را پس نگرفتند) خلاصه در این جدول جدید یک نماینده از استان سیستان و بلوچستان کم کردهاند در آمار سرشماری که خودشان دادند و در جدول اولیه جمعیت سیستان و بلوچستان را ۴۲۸۰۰۰ هزار نفر تعیین کردهاند در صورتی که از تمام نقاط بلوچستان سرشماری نشده و آنچه هم که شده دقیق نیست ولی طبق همان آمار که خودشان در دست داشتند چهار نفر نماینده برای بلوچستان و سیستان در نظر گرفتند البته بعد از ماهها مطالعه اما درظرف چند روز تغییر عقیده دادند و یک نفر از نمایندگان این استان را کم کردند. در صورتی که جمعیت بلوچستان به تنهایی شاید بیشتر از ۴۰۰۰۰۰ نفر باشد اما بدون هیچ علت و دلیل به عقیده خودشان ۱۲۸۰۰۰ و روی نظر من که اطمینان دارم بیشتر از ۲۰۰۰۰۰ نفر هستند از یک حق مسلم مردم آنجا را محروم کردند معلوم است این تصمیم برای چیست برای این که بیچارهتر و توسری خورتر از مردم آنجا پیدا نکردند و روی اصل دیگری نیست اگر جمعیت و حساب مبنای عمل است که ۴۲۸۰۰۰ نفر جمعیت دارد. طبق آمار خودشان که خودشان عقیده دارند اگر وسعت است که بلوچستان خودش چهار فرمانداری دارد و چهار شهرستان است وسعتش شاید از تمام استانها بیشتر باشد اگر از نظر موقعیت است سیستان در تمام مرز جنوبی به دریای آزاد مربوط است که بالاترین موقعیت است اگر از نظر منابع زیرزمینی است که شاید کمتر استانی مثل آنجا باشد اگر از لحاظ عقب افتادگی مردم هم هست که مردم آنجا از همه جا عقب افتادهترند پس احتیاج دارند که نماینده داشته باشند تا جاهای دیگر که تحصیل کردهها و فهمیدههایشان بیشتر است حالا برای این که یک نماینده کم کنند چکار کردهاند ۱۲۸۰۰۰ نفر اضافه را تقسیم کردهاند به این سه حوزه سیستان و ایرانشهر و زاهدان هر ۱۰ هزار و ۲۰ هزاری را به یک حوزه دادهاند میگوییم نماینده چاهبهار چه شد میگویند به سیستان اضافه شده میگوییم به سیستان دو نماینده بدهید میگویند چون به حد نصاب نرسیده نمیشود. مثل این که از تهران بخواهند یک نفر نماینده کم کنند قسمت امیر آباد را بدهند به کرج و شاید جمعیت کرج ۱۶۰۰۰۰ نفر بشود اگر بگویند دو نفر نماینده به کرج بدهید بگویند نمیشود اگر بگویند یک نماینده ما را بدهید به تهران بگویند نمیشود مردم چطور به خودشان هموار کنند به این سادگی شاید مردم دست بردار نباشند و همین قدر میگویند که شاید اثر داشته باشد آن دستهای که مستحقترند صحیح نیست با آنها این طور رفتار شود منظور از رجالی که فداکاری کردند برای مشروطیت خودشان یا عده به خصوص نبودهاند خواستهاند ضمناً افراد ضعیفی را خواستهاند به حقشان برسانند حالا نمیدانم که دولت توجه خواهد کرد یا نه و همان طور که میلش است رفتار خواهد کرد عرض دیگرم راجع به خطر حتمی است که سیستان را تهدید میکند من مجبورم عرایض مردم را عرض کنم سیستان انبار غله این مملکت بود ولی به دست مأموران کشاورزی و آبیاری خراب شده اگر وضع این باشد در آتیه نزدیکی از بین خواهد رفت سیستانی نخواهد ماند امسال مأموران آبیاری نگذاشتند آب به تمام نقاط سیستان برسد و لطمه شدیدی به مردم وارد شد و این برای مردم قابل جبران نیست و جرمی از این بالاتر نیست ونگرانی مردم از این است که هر کاری دستگاه میکند کسی مسئول نیست که مجازات بشود نه به شکایت مردم رسیدگی میشود نه از مسئولین مؤاخذه میشود چون علاج همه خرابیها با رسیدگی و مجازات است ولی کسی مجازات نمیشود در سیستان فعلاً یک عدهای باقی ماندهاند ممکن است آنهایی هم که رفتهاند برگردند از این جهت مستدعیات مردم را به عرض میرسانم. استدعای مردم این است که به شکایات آنها توجه شود و رسیدگی شود و ضامن اجرا از بنده گرفته میشود وثیقه ملکی گرفته میشود که اگر این مطالب خلاف بود دولت من را جریمه کند مردم را جریمه کند و هر مجازاتی که دلش میخواهد بکند شاید بعضی از نمایندگان محترم خراسان و گرگان اطلاع داشته باشند که هزارها خانواده سیستانی آنجا از دست رفتهاند و عده زیادی هم مهاجرت کردهاند چرا پرسیده نمیشود که اینها را کی خراب کرده؟ برای چه میروند؟ اینها زمین دارند چرا تا به حال متواری شدهاند و علت این است که مأموران کشاورزی و آبیاری در مقابل خرابی و دزدی و هر عمل خلافی که بکنند مصونیت دارند. به آقای وزیر سابق کشاورزی عرض کردم که سیستان دارد خراب میشود باید یک تحول فوری ایجاد بشود ایشان هم که تشریف بردند عمرشان وفا نکرد حالا من چقدر باید صبر کنم تا دو مرتبه توجه کنند دیگر آن وقت سیستانی نخواهد ماند. ژاندارمری از کثیفترین و آلودهترین دستگاهها بود
امروز بهترین دستگاه است فقط برای وجود یک نفر اگر یک نفر بخواهد کار کند کارها درست میشود سپهبد عزیزی نشان داد که میشود کارها را اصلاح کرد در گذشته اگر یک نفر دهاتی یک ژاندارمری را میدید خیال میکرد که یک قاتل را میبیند امروز مثل این است که صمیمیترین دوستانش را دیده این آقای سپهبد عزیزی چه میکند اگر در یک محلی یک شاهی بالا و پایین بشود شدیدترین مجازات مرتکب را میکند اگر در پاسگاه ژاندارمری سرقت شد کسی به قتل رسید یا قاتل و سارق را اگر این رئیس پاسگاه تحویل نداد به بدترین نقطه منتقلش میکند و شدیدترین مجازات را برایش تعیین میکند. اگر کسی شکایت کرد سند دفتری از او نمیخواهد به سختی رسیدگی و دقیقاً تعقیب میکند از این جهت ژاندارمری اصلاح شده چه مانعی دارد کشاورزی هم این کار را بکند حالا که دیدید امکان دارد چرا نکنید باز هم به عرض میرسانم که سیستان به دست مأموران کشاورزی و آبیاری خراب شده و اگر وضع این باشد در آتیه نزدیکی سیستان از بین میرود من تقاضا دارم به عرایضم دولت رسیدگی کند با ضامن اجرا با تضمین با شرط.
نایبرئیس - آقای عمیدینوری
عمیدینوری - اخیراً یک مصاحبه تلویزیونی که با مطبوعاتیها توام بود به صورت کنفرانس یک مرد اقتصادی مطلبی منعکس شد که به عقیده بنده جا دارد که از نظر اقتصاد مملکت یک قدری مطالعه بشود و ببینیم واقعاً انتشار این گونه افکار تا چه حد در مملکت ما مفید است و ما چگونه بایستی با این افکار مقابله کنیم درآن مصاحبه گفته شده که فکر موازنه صادرات و واردات صحیح نیست و فکر موازنه پرداختها فقط صحیح است والا عایدات نفت را چه کنیم پول نفت را که نمیشود همین جوری نگه داشت این فکر فکری است که با یک صحنهسازی به عنوان یک رجل اقتصادی و یک مغزی اقتصادی به مغز مردم تلقین میشود از راه تلویزیون و از راه انتشار این مصاحبه در حالی که من نمیتوانم این فکر را بکنم که ببینم چطور ممکن است ملتی از نظر اقتصاد بتواند دوام بیاورد بدون این که به قدرت تولید خودش اهمیت بدهد هیچ کشوری نیست که بتواند بدون توجه به قدرت فعاله مردم مملکت خودش اعم از صنعتی یا کشاورزی یا هنری خودش را اداره کند این کشور اعم از این که در پشت پرده باشد یا کشور سرمایه داری باشد جز این نیست و بنده غیر از این نمیتوانم ببینم و در این صورت در مملکت ما چرا بایستی این گونه افکار به این صورت تلقین بشود لابد خواندید مصاحبه آقای ابتهاج را و البته با پول نفت فعالیت کارهای سازمان برنامه هم مشهود همه است و محتاج بیانی نیست و ایشان کسی هستند که وقتی در رأس بانک ملی ایران بودند مصاحبه میکردند و میگفتند ایجاد بانک در این مملکت غلط است و حتی میگفتند که خیانت است و تا وقتی هم در بانک ملی بودند نگذاشتند در این مملکت بانک دیگری تشکیل شود بعدها در غیاب ایشان قانون بانکداری به وجود آمد و بانکهایی به وجود آمدند که الآن هم خودشان یکی از بانکهای این مملکت را تأسیس کردند واداره میکنند و البته خود این نشان میهد درجه متانت استدلال ایشان را که در چه روزی چه میگفتند و ثبت و ضبط است در مطبوعات و تاریخ ایران و عمل خودشان هم امروز خلاف آن را نشان میهد که تا چه اندازه مغز اقتصادی بعضی خللی در صحت مقال دارد (آقایان - چه مغز اقتصادی؟) متأسفانه آنهایی که عقیده دارند درهای مملکت گشوده باشد به روی سیل واردات خارجی و قدرت تولید داخلی رو به عقب برود آنها بیش از پیش به این صحنه سازیها توجه دارند و بیش از پیش از آن بهره برداری میکنند و وظیفه ما که امروز به نام ملت ایران میتوانیم از اینجا صحبت کنیم این است که با این گونه افکار مبارزه کنیم و بگوییم مردم ایران که البته در محافل اقتصادی و اجتماعی این شهر از انتشار این گونه افکار اظهار نفرت میکنند از اینجا هم گفته شود که خیر مصلحت اقتصادی ملت ایران این است که کوشش بکنید صادرات خودش را زیاد کند تا بتواند علاوه بر موازنه گذشته صادرات اضافی هم داشته باشد تاریخ ایران نشان داد که در موقعی بود که ایران توانست علاوه بر این که خودش را اداره کند صادرات هم داشته باشد. (خلعتبری – راهآهن هم بکشد) بله و راه آهن هم بکشد ایران یکی از کشورهایی است که از نظر قدرت اقتصادی و منابع نظیر آمریکا و شوروی است از این حیث کشور دیگری نمیتواند شبیه ایران باشد یعنی از داشتن امکانات و قدرت تولید و قدرتی که بتواند احتیاجات خودش را در این مملکت طوری تأمین کند که حاجتی به واردات نباشد این امکان در ایران هست پس این کشور عزیزی که ما باید به او تعظیم کنیم و به او احترام کنیم و در راه او خود را فدا کنیم دارای یک چنین منابع زرخیز و امکاناتی است حالا اگر ما از اولادی باشیم که آن جور فکر کنیم که بگوییم به قدرت تولیدیمان خودمان توجه نکنیم و باید واردات کشور زیاد باشد تا به قول جناب آقای خرازی عمل صرافی بانکها و عمل موازنه پرداختها خوب بچرخد البته از عینک بانک دارای افزایش مبادلات و پرداخت منافع صرافی شاید فکر شخصی خوبی باشد ولی از نظر مملکت این ستم است صحیح است این قدرت فعاله مردم ایران را از بین میبرد. اخیراً یک کتابی بانک ملی منتشر کرده در تاریخ بانک ملی ایران یک مقدمهای دارد بنده آن را میخواندم چند روز پیش آن را میخواندم و رحمت میفرستادم به گذشتگان خودمان نوشته بود ۱۵۰ سال پیش وضع اقتصادی ایران این طور بود که خودش را اداره میکرد و احتیاجی به واردات نداشت صادرات ایران به بازارهای اروپایی به جایی رسیده بود که دولت انگلستان قانونی وضع کرد برای رقابت با صادرات ایران وارد انگلستان نشود این قدرت اقتصادی را ملت ایران در ۱۵۰ سال پیش داشت امروز هم وضع ما با این همه توجهاتی که به وضع اقتصادی میشود منابعی که هست دارد به جایی میرسد که ما سیب و پرتقال خودمان را میخواهیم از لبنان وارد کنیم چرا؟. برای این که ما اهمیت نمیدهیم به منابع داخلی خودمان برای این که این طرز افکار مسموم در این مملکت هست و مردم خیال میکنند کسانی که به این نامها این جور حرفها میزنند افکار اقتصادی صحیحی دارند در حالی که توجه ندارند برای این که آنها یاروی کمی مطالعه و یا نظرهای خاص خودشان است. انگلستان کشوری است متکی به صادرات خود بنده در آنجا دیدم شخصی که میرود متاعی را بخرد اگر برای صادرات باشد به او ارزانتر میفروشند ملت انگلستان ملتی است که فداکاری میکند برای تحصیل ارز خودش جنس گرانتر میخرد و جنس را ارزانتر میفروشد تا صادراتش برود بالا در کشورهای پشت پردهای که هدف دارند و هدفشان تسلط بر دنیای آزاد است کوشش میکنند که آن چیزهای ضروری زندگی خودشان را به وجود نیاوردند و صرفهجویی بکنند و بتوانند بپردازند به هدف صنایع سنگین در کشورهای پشت پرده ساعت در حکم اکسیر است ژیلت تیغ خودتراش خیلی چیز گرانبهایی است ممکن است بعضیها تصور کنند و بگویند که چطور قدرت صنعتی آنها مگر کافی نیست که ژیلت تهیه کنند چرا ولی مصلحت سیاسی بر این است که برود اسلحهاش را درست بکند و دنیا را تهدید بکند ژیلت تهیه نمیکند و نمیگذارد وارد مملکتش شود بنابراین حکم اکسیر است دنیا دنیای اقتصاد است مبارزه مبارزه اقتصادی است اگر ما با این اظهار غلط وپروراندن این گونه اشخاص به نام مغزهای اقتصادی در این مملکت که هدفهایی غیر از هدف تقویت ملت ایران دارند بخواهیم ساکت بنشینیم در مقابل این افراد و جوابی ندهیم به نظر بنده صلاح ما نیست و باید این اشخاص بدانند ملت ایران امروز بیدار است به اعمال اشخاص توجه دارد و تحت تاثیر این گونه اظهارات غیرمنطقی قرار نمیگیرد و ما باید کوشش کنیم قدرت تولیدیمان را ببریم بالا خوشبختانه فکر توسعه قدرت تولید صنعیت و کشاورزی از طرف شخص اول مملکت هست و دولت ما هم در این چند سال فعالیتی به سهم خودش کرده است و این سهمیهای که امسال منتشر شد نشان داد که یک کوششی به سوی این هدف هست و به همین جهت یک سودهای بازرگانی زیادتری نسبت به بعضی از اقلام وارداتی در نظر گرفتهاند که بنده خواستم در اینجا این تذکر را هم داده باشم که در عین حال این کوشش به سوی حمایت از مصنوعات داخلی و تا حدی جلوگیری از واردات است در عین حال به موازات این فعالیت میبایست جلوگیری از اجحاف فروشندگان هم در مملکت بشود سوءاستفاده زیاد است. اگر امروز گفتند فرض کنید اتومبیل لوکس فلان قدر سود بازرگانی بهش بسته شد و حقاً هم این کار صحیحی است و به صرفه و عایدی دولت هم هست و مملکت هم بایستی به این گونه امور توجه داشته باشد نمیبایستی آن سبزیفروش به عنوان این که سود بازرگانی به اتومبیل لوکس بستهاند جنسش را گران کند و یا نمیبایستی برای فلان کار ضروری که سود بازرگانی ندارد مثلاً فلان کاغذ فروش کاغذ را گران کند و قیمت را ببرد بالا این هرج و مرج میشود و موجب سوءاستفاده افراد میشود این کار کار دولت است که جلوگیری کند دولت به موازات فعالیتی که در آن راه میکند میبایست این کار را انجام بدهد و ما تقاضا داریم که دولتی که توجه به آن نکات کرده به این مطلب اساسی هم توجه کند زیرا بنده حس میکنم و میبینم که از فروردین تا به حال بعضیها با سوءاستفاده از بعضی اقلامی که در بودجه مملکت اضافه شده است و برخیها هم از نظر این سود بازرگانی که نسبت به بعضی اقلام بر روی هدف صحیح و مشروع و به نفع قدرت تولید مملکت به وجود آمده است بعضی سوءاستفاده میکنند
(حمید بختیار - اضافه سود بازرگانی مال آتیه است) بله برای آتیه است همان طور که فرمودید من شنیدم و یا در روزنامهها خواندم که هنوز سود بازرگانی گرفته نشده کالاهای موجود را جمعآوری کردهاند نگه داشتهاند که بتوانند به آن قیمت بفروشند اینها را دولت باید شدیداً جلوش را بگیرد. بنده نظر جناب آقای انصاری وزیر محترم کار را که اینجا تشریف دارند جلب میکنم به این نکات خودشان از امور اقتصادی کاملاً اطلاع دارند به دولت اطلاع بدهند که این مطلب مورد توجه کامل مجلس شورای ملی است و یک سیاست تثبیت نرخ و سیاست کنترل شدید داشته باشد نسبت به این طرز عملی که تجاوز فروشندگان کالاهای وارداتی با سوءاستفاده از سود بازرگانی و همین طور سایر قسمتهای فروشندگان داخلی که سوءاستفاده ممکن است بکنند و با مذاکراتی که در اولین جلسه بعد از فروردین راجع به سوءاستفادهای که از فروش پپسیکولا و کوکاکولا و اینها که در قیمتش یک مبلغی از نظر مالیاتی و عوارض اضافه شده و آنها به گران فروشی دست زدند و آن بحث واقع شد مردم
منتظر نتیجه عملی هستند دولت باید عمل نشان بدهد و جلو این گونه سوءاستفادهها را بگیرد تا مردم اعتقاد عملی و صحیحی پیدا کنند تا بتوانیم بعد این گونه برنامهها را بهتر و محکمتر تنظیم کنیم اگر الآن که یک قدمی از طرف دولت در این سهمیه برای حمایت مصنوعات داخلی دارد برداشته میشود با این گونه سوءاستفادهها بخواهند افکار را مسموم کنند فردا شاید نتوانیم قدمهای بلندتر و محکمتری برداریم بنابراین باید همین جا ترمز کرد و جلو این گونه سوءاستفادهها را گرفت و کمک کرد تا بتوانیم به مقصود برسیم (احسنت)
نایبرئیس - آقای صدرزاده
صدرزاده - راجع به مطالبی که نمایندگان محترم در اینجا تذکراتی فرمودند بنده هم تذکراتی دارم ولی یک مطلب محلی هست آن را قبلاً به عرض میرسانم بعد وارد آن مطالب میشوم آقایان میدانند که در بنادر جنوب این مملکت طرز استفاده از آب آشامیدنی اهالی به طرزی است که آب انبارهایی دارند که از آب باران پر میکنند ودر تابسان از آن استفاده میکنند مانند بندر بوشهر و بندرعباس و سایر بنادر در سالهایی که به قدر کفایت باران آنجاها نمیبارد مردم آنجا از لحاظ آب دچار سختی میشوند در سال حاضر احتمال دارد همین مضیقه برای مردم آن ناحیه پیش بیاید برای این که در سال گذشته باران در آن نقاط به قدر کافی نیامد امروز وضع علم و صنعت طوری است که انسان میتواند این قهر طبیعت را جلوگیری کند چنانکه بسیاری از جاها یعنی جاهایی که در سواحل دریاها هست به وسیله دستگاههایی از قبیل تبخیر آب، آب مشروب قابل استفاده برای مردم تهیه میشود (صحیح است) یک نامهای دارم از اطاق بازرگانی بوشهر که عده کثیری از مردم بوشهر به آنها نامهای نوشتهاند و مینویسند تمام مردم آنجا در تقلای آب هستند که در تابستان به آنها چه خواهد گذشت مسئله آب آشامیدنی یکی از مسائل ضروری و فوری است این از مسائلی نیست که بتوان سرسری گرفت (صحیح است) بنده مقتضی دانستم که این مطلب را در ساحت مقدس مجلس شورای ملی عرض کنم و ازجناب آقای انصاری که در این جا تشریف دارند تقاضا میکنم که این نامهای را که اطاق بازرگانی بوشهر نوشتهاند و این روزنامه پیک خجسته که از روزنامههای معروف شهر شیراز است و نظریات مردم آنجا را در این باره نوشته است به دقت مطالعه کنند استاندار محترم فارس هم برای انجام مستدعیات مردم و به خصوص برای این مطلب به تهران آمده و یک اعتباراتی سازمان برنامه برای آب آشامیدنی آنجا تهیه کرده است ولی تاکنون گویا اعتبار آن را در اختیار او نگذاشتهاند خواهش میکنم سازمان برنامه یک توجه فوری بکند و اعتباری که لازم است در اختیار آنها بگذارند من میترسم ایام تابستانی که نزدیک است بیاید و علاج واقعه اگر قبل از وقوع نشود دولت شاید دچار یک مشکلاتی بشود ملاحظه فرمودید در سال گذشته لولههای آب تهران یخ بسته بود و احتمال داده میشد که شاید آب به این شهر نرسد چه غوغایی به پا شد حالا ملاحظه بفرمایید در این نقاط جنوبی اگر مردم در مضیقه آب قرار بگیرند آن وقت مملکت دچار چه اشکالی خواهد شد وظیفه ما گفتن و وظیفه آقایان عمل کردن است اما راجع به مسئله بانکها و مسئله نفت اینجا دو نفر از نمایندگان محترم عزیز ما مذاکراتی فرمودند بنده هم میخواهم خاطر محترم آقایان را به مذاکراتی که چندی قبل در اینجا عرض کردم متوجه کنم جناب آقای بهبهانی هم در این زمینه صحبت فرمودند مسئله بانکها مخصوصاً بانکهای مختلط به عنوان جلب سرمایهای خارجی به این کیفیتی که تأسیس شده و رواج یافته مطلقاً به مصلحت مملکت نبوده و نیست (صحیح است) استفاده ما از سرمایه خارجی اگر این باشد که بیایند و یک تنزیل و فرع و نزولی بگیرند که اگر این پول را در مملکت خودش به کار میبرد نمیتوانست این قدر استفاده بکند جز زیان و خسران نتیجه دیگری ندارد و صرفا یک عمل صرافی است که به ضرر اقتصاد مملکت است (بهبهانی - کمک به واردات هم هست) یک علت دیگر هم دارد، بانکی که از سرمایه فلان مملکت باز میشود به طور قطعی و خود به خود به تاجری که متاع آن مملکت را در این سرزمین میآورد و میفروشد اعتبار میهد که بنابر این به طور غیر مستقیم یک وسیلهای است برای تجارت آن مملکت در این مملکت و هیچ نتیجه دیگری ندارد و اگر بنا باشد که از بانکها ما استفاده صرافی داشته باشیم خوب چه مانعی دارد که این استفاده را خود افراد این مملکت داشته باشند این را چرا دیگر به اراده خارجی میدهند از سرمایه خارجی چه میخواستیم ما میخواستیم که صنایع ما تقویت شود میخواستیم که کارخانه قند به وجود بیاید ذوب آهن به وجود بیاید راهآهن ساخته شود این فکر ما از بانک خارجی و سرمایه خارجی بود این را میخواستیم نه این که بیاید پول خودش را با صدی دوازده به مردم قرض بدهد و فرعی را که از مردم میگیرد آخر سال برود در مملکت خودش نوشجان بکند و ضمناً این جا هم یک بازار تجارتی باز کرده باشد بنده این را شش هفت ماه قبل اینجا گفتم و الآن آثار این مطلب ظاهر شده است بنده آمار دقیقی در این باب در دست نداشتم و ممکن است به وسیله یک سؤالی آمار صحیحی بخواهم این اعتباراتی که سابق در بانک ملی باز میشد و استفاده مختصری برای بانک میداشت امروز از لحاظ صرفه و فایده نصیب همین بانکهای مختلط خواهد شد این به طور غیر مستقیم ضرر بانک ملی را هم ایجاب میکند من تعجب میکنم که چرا توجه به این مسائل نمیشود این بانکها را بایستی مکلّف کرد اگر راست میگویند و اگر میخواهند از پولی که در مملکت ما میآورند ما هم استفاده کنیم به تجار صادر کننده ما هم کمک شود که لااقل تجار صادر کننده ما هم بتوانند متاع خودشان را به خارج بفرستند و از آنها کمکی بگیرند در صورتی که حالا این طور نیست این است که بنده از جناب اقای انصاری که در اینجا تشریف دارند تقاضا میکنم که این مطلب را در هیئت دولت طرح کنند و یک فکر اساسی برای این بانکها بکنند این یک موضوعی است که مربوط به اقتصاد مملکت است و این را نمیشود توجه نکرد و از آن صحبتی نکرد اگر شما از این بانکها استفاده صرافی میخواهید بکنید خود ایرانیها به قدر لزوم هم سرمایه دارند برای این که بانک به وجود بیاورند و هم افراد فهمیدهای که بتوانند بانک را اداره کنند از این لحاظ ما احتیاج به خارجی نداریم مطلب دیگری که جناب آقای عمیدینوری فرمودند راجع به درآمد مملکت از صادرات نفت است بنده میخواهم مطلبی را در اینجا عرض کنم این نفت یک عایدات مستمری نیست من توضیح میدهم مثل آب یک قناتی نیست که هر سال جاری بشود یک مواد معینی در طبیعت وجود دارد این مواد را بعد از این که برداشتید آن معدن خالی میماند، پس باید این مواد را در راهی صرف کنیم که با آن یک سرمایه دیگری مشابه آن به وجود بیاید (صحیح است) یعنی شما اگر پول نفت را بدهید برای خرید کارخانه قند، برای راهآهن یا کارهای دیگری آن کارخانهها قائم مقام نفت خواهند شد ولی اگر پول نفت را بگیرید و روز به روز خرج کنید و بخورید این درست شبیه این میماند که یک کسی ملکی داشته باشد به جای این که هر سال از عایدات ان ملک استفاده کند خود ملک را بفروشد و آن پول را بنشیند و از جیب بخورد تا تمام بشود بعد چه خواهد کرد؟ نتیجه آن افلاس و ورشکستگی است این صحیح نیست این مطلبی است که متخصص فنی نمیخواهد یعنی اگر شما در بازار از یک آدم عادی این مطلب را سؤال کنید که طریق استفاده از یک ملکی چیست او میگوید البته ار عواید و بهره و منافع آن انسان استفاده کند ملک را آباد کند و از منافع مستمر آن استفاده نماید و آن ملک هم به جای خودش باشد و این کار بد است که در مسائل اقتصادی ما این مطالب پیش پا افتاده را مورد توجه قرار ندهیم. به علاوه یک فکر دیگری هست و آن این است که مسائل اقتصادی همیشه مثل زره و زنجیر به هم مرتبط است هیچ وقت نمیشود که یک قسمت را فقط مورد نظر قرار داد همین نکتهای که جناب آقای عمیدینوری فرمودند وقتی ما سود بازرگانی را میبینیم از نظر مملکت بسیار درست است برای این که حتیالمقدور این مواد خارجی که خیلی شاید مورد لزوم نیست کمتر وارد شود و از این راه هم بهره بیشتری عاید مملکت بشود. اما از جهات دیگر هم باید اقدام کرد اگر این سود بازرگانی سبب گرانی هزینه زندگی بشود بسیار نتایج بدی برای مملکت به وجود خواهد آورد (صحیح است) یعنی بار این سود بازرگانی بر روی دوش و شانه افراد این مملکت قرار خواهد گرفت وقتی هزینه زندگی بالا رفت شما یک نفر آموزگار را که از صبح تا شام بچههای شما را تربیت میکند نمیتوانید با ماهی ۳۰۰ تومان ۴۰۰ تومان اداره کنید نخواهید توانست پس به موازات این سود بازرگانی باید فعالیتی هم در باب تثبیت قیمتها داشته باشید و اگر سود بازرگانی همین طور برود بالا به همان تناسب هم هزینه زندگی میورد بالا و از این کار سودی نخواهید برد یعنی شما تمام سودی که از این راه میبرید باید با عواید دیگرتان از سرمایه و عوارض مملکت بگذارید روی آن بدهید به دست مستخدمین و تازه مستخدمین هم راضی نخواهند بود این نکاتی است که به نظر بنده رسید و عرض کردم (احسنت - احسنت)
۳ - قرائت گزارش کمیسیون کشور راجع به اصلاح نظامنامه انتخابات مجلس سنا و موکول شدن طرح آن به جلسه بعد
نایبرئیس - وارد دستور میشویم لایحه اصلاح بعضی از مواد نظامنامه انتخابات مجلس سنا مطرح است قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
گزارش از کمیسیون کشور به مجلس شورای ملی
کمیسیون کشور در جلسه دوشنبه ۲۹/۱/۳۹ لایحه ارسالی از مجلس سنا راجع به اصلاح نظامنامه انتخابات مجلس سنا را با حضور آقای معاون وزارت کشور مورد رسیدگی قرار داده و عیناً تصویب نمود اینک گزارش آن را به شرح زیر به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
ماده واحده مواد ۱۶/ ۲۴/۲۵ از نظامنامه انتخابات مجلس سنا حذف و مواد ۴ و ۱۸ و ۱ و ۲۲ و ۲۳ و ۳۴ آن که ضمن ماده واحده مصوب اردیبهشت ماه هزار و سیصد و بیست و هشت به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است به شرح زیر اصلاح میشود.
ماده ۴ - انتخاب اعضای مجلس سنا در
محلهایی که یک نفر نماینده انتخاب میشود به طور فردی و در نقاطی که بیش از یک نفر نماینده باید انتخاب نمایند جمعی خواهد بود.
ماده ۱۸ - بلافاصله بعد از شماره و استخراج آرا رئیس انجمن نظارت منتخبین آن حوزه را معین و به صدای بلند اعلام میدارد اوراق انتخاب تا موقع انحلال انجمن محفوظ مانده و در آن هنگام با حضور فرماندار و جمعی از وجوه محل آنها را معدوم میکنند به استثنای اوراقی که باید ضمیمه صورتمجلس گردد.
ماده ۱۹ - انجمنهای نظارت فرعی نیز به طریقی که برای انجمنهای مرکزی مقرر است آرا خود را استخراج نموده بلافاصله رئیس انجمن نظارت منتخبین را تعیین و به صدای بلند اعلام میدارد. صورت مجلس انتخابات فرعی باید به امضا اعضا انجمن نظارت رسیده و به انجمن مرکزی فرستاده شود تا در آن جا با ملاحظه صورتمجلسهای انتخابات کلیه نقاط مشترک آن حوزه منتخبین یا منتخب معین و اعلام گردد.
ماده ۲۲ - منشی انجمن نظارت مرکزی باید صورتمجلس انتخابات را در سه نسخه حاضر کرده به امضا فرماندار و اعضا انجمن نظارت رسانیده یک نسخه به فرمانداری تسلیم نموده و نسخه دوم را به وسیله فرماندار به وزرات کشور و نسخه سوم را توسط وزارت کشور به دبیرخانه مجلس سنا بفرستند.
ماده ۲۴ - اسامی انتخابشدگان بعد از اتمام انتخابات از طریق فرماندار حوزه انتخابیه مرکزی اعلام میشود.
ماده ۳۴ - هرگاه یک یا چند نفر از سناتورهای انتخابی زودتر از یک سال به آخر دوره عضویت باقیمانده فوت کنند یا استعفا دهند در این صورت به جای عضو متوفی یا مستعفی طبق مقررات این قانون تجدید انتخاب به عمل خواهد آمد هرگاه عضو متوفی یا مستعفی از سناتورهایی باشد که از طرف اعلیحضرت همایون شاهنشاهی معین شده است مراتب را فوراً وزارت کشور مستقیماً یا به درخواست رئیس مجلس سنا به شرف عرض ملوکانه میرساند تا در صورتی که بیش از یک سال به عضویت دوره سناتور متوفی یا مستعفی باقی مانده باشد جانشین او معین گردد.
مخبر کمیسیون کشور
عمیدینوری - بنده اخطار نظامنامهای دارم
نایبرئیس - بفرمایید
عمیدینوری - این گزارش آقایان توزیع شده و از توزیع آن چهل وهشت ساعت نگذشته و طبق آییننامه قابل طرح نیست (عدهای از نمایندگان صحیح است) اجازه بفرمایید بماند برای جلسه بعد که با اطلاع عموم آقایان نمایندگان مطرح شود.
نایبرئیس میگذاریم برای جلسه بعد.
۴ - اعلام تصویب صورتمجلس
نایبرئیس - چون عده برای رای کافی است تصویب صورتمجلس اعلام میشود.
۵ - شور اول گزارش کمیسیون امور اجتماعی و کار راجع به تبدیل نام وزارت کار به وزارت کار و امور اجتماعی
نایبرئیس - گزارش کمیسیون راجع به تبدیل نام وزارت کار به وزارت کار و امور اجتماعی مطرح است قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
گزارش از کمیسیون امور اجتماعی و کار به مجلس شورای ملی
کمیسیون امور اجتماعی و کار در جلسه چهاردهم دیماه ۱۳۳۸ با حضور آقای معاون وزارت کار به لایحه شماره ۲۴۳۹۲ دولت راجع به تبدیل نام وزارت کار به وزارت کار و امور اجتماعی رسیدگی و عین ماده واحده پیشنادی دولت را مورد تصویب قرار داد و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
ماده واحده - از تاریخ تصویب این قانون نام وزارت کار به وزارت کار و امور اجتماعی تبدیل میگردد و دولت مکلف است به تدریج نسبت به تمرکز امور اجتماعی در این وزارتخانه اقدام نماید
مخبر کمیسیون امور اجتماعی و کار - مهندس سعید هدایت
نایبرئیس - شور در کلیات است کسی اجازه صحبت نخواسته است رأی گرفته میشود به ورود در ماده واحده آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد حالا ماده واحده قرائت میشود ماده واحده از تاریخ تصویب این قانون نام وزارت کار به وزارت کار و امور اجتماعی تبدیل میگردد و دولت مکلف است به تدریج نسبت به تمرکز امور اجتماعی در این وزارتخانه اقدام نماید.
نایبرئیس - آقای دکتر رضایی مخالفید، بفرمایید
دکتر رضایی - غرض از تصدیع بنده این است که به عقیده بنده حالا که وزارت کار نامش تبدیل به وزارت کار و امور اجتماعی میشود ما بایستی مطالبی را که تا کنون در وزارت کار مورد توجه کامل قرار نگرفته بیشتر مورد توجه قرار بدهیم به طوری که من درجراید مشاهده کردم جناب آقای مهندس انصاری وزیر کار اتفاقاً خودشان به این مطلب که مورد توجه بنده است توجه داشتهاند و بنده میخواهم از ایشان تقاضا کنم که این مطلب را تعقیب کنند چون به عقیده بنده این مطلب کلی از اساسیترین مطالبی است که در وزارت کار بایستی مورد توجه قرار بگیرد و آن مطلب مطلب کارآموزی است. در این کشور ما یک عده اشخاصی داریم که میبینیم هر روز دنبال کار میگردند و متأسفانه کار به اندازه کافی برای آنها وجود ندارد ولی در ضمن در دستگاههای مختلف دولتی و یا ملی و یا خصوصی میبینیم که محتاج به کارگر و اشخاصی هستند که بتوانند وظایفی که به آنها محول میشود انجام بدهند ما بیکاره داریم و در حقیقت کار نیست و منتهی کارگر برای آن کار به خصوص وجود ندارد و این بزرگترین نقصی است که در اجتماع ما وجود دارد این است که وزارت کار یک اصل بسیار بسیار مهمی را باید به عهده بگیرد و انجام بدهد و این امر فقط و فقط از طریق کار آموزی میسر است و لا غیر بنده یک مثال خیلی کوچکی برایتان میزنم بنده حالا راجع به دستگاه خصوصی و ملی صحبت نمیکنم ولی در دستگاههای دولتی ببینید چقدر احتیاج به ماشیننویس دارند در حالی که ما در همین دستگاهها میبینیم افرادی هستند که صبح تا شام بیکار پشت میزها نشستهاند و یا اصلاً پشت میز هم نیستند (دکتر امیر حکمت ـ آنهایی هم که ماشین نویس میشوند ماشیننویسی بلد نیستند) به قول آقای دکتر امیر حکمت آنهایی هم که عنوان ماشیننویسی دارند ماشین نویسی بلد نیستند پس این جا بایستی یک دستگاهی وجود داشته باشد که بتواند این حرفه را به آنها بیاموزد آنهایی که اسمشان ماشین نویس است ولی در حقیقت بلد نیستند کارآموزی برایشان در نظر بگیرد و این فن را به آنها بیاموزد اگر در یک قسمت خاص ما حس میکنیم که احتیاج به صاحب فن دایم باید از طریق کارآموزی وسایلی فراهم کنیم که این حرفه را بیاموزند و در نتیجه دستگاههای دولتی و غیر دولتی بتوانند از وجود آنها استفاده کنند و من در اینجا جناب آقای وزیر کار توجه شما را به این نکته جلب میکنم که وظیفه شما منحصر به تأمین احتیاجات دستگاههای دولتی نیست بایستی با مطالعات لازم پی ببرید که احتیاجات کشور به طور کلی از خصوصی و دولتی چیست و برای رفع آن اقدام لازم را بفرمایید خوشبختانه یک مطالعهای که در وزارت کار شروع شده و بنده امیدوارم که جنابعالی جداً تعقیب بفرمایید موضوع مطالعه در نیروی انسانی در این کشور است که ما باید ببینیم اصولاً نیروی انسانی ما چیست این نیروی انسانی اصولاً تا چه حد فعاله است و تا چه حد فعاله نیست این نیروی انسانی در کدام قسمت فعالیت میکند و ما در چه قسمتهایی احتیاج به فعالیت داریم این شکاف را بعد ازمطالعه از بین ببریم و یکی از طرق بسیار مؤثر همین کار آموزی است بنده در سه سال قبل از این افتخار عضویت کمیسیون بودجه را داشتم هنگامی که بودجه وزارت کار مطرح بود بنده عرض کردم که تنها تعویض نام وزارت کار کافی نیست و یا ۹ میلیون تومان و یا ۱۰ میلیون تومان اعتبار سالیانه برای وزارت کار این امر میسر نخواهد بود و همین مطلب را اینجا عرض میکنم که ما بایستی از وزارت کار بخواهیم که در امر کارآموزی یک فعالیت بسیار بسیار زیادی بکند این قسمت کارآموزی ممکن است که در حین انجام وظیفه کارمندان باشد ممکن است قبل از این که کارمند بشوند باشد ممکن است در ساعت غیر اداری باشد طرق مختلفی است که حقیقتاً خود جناب آقای وزیر کار از آن مطلع هستید و من امیدوارم که دولت در سال آینده یک توجه بیشتری به وزارت کار بکند و بودجه بیشتری برای این کار در نظر بگیرد تا وزارت کار وظایف خودش را مخصوصاً این امر کارآموزی را به نحو مطلوبی انجام بدهد (احسنت)
نایبرئیس - آقای صدرزاده موافقید بفرمایید.
صدرزاده - مضمون این لایحه تبدیل اسم است بیشتر نباید روی اسم بحث کرد مثلی است که میگویند
و لا یسئل عن الاسماء یعنی از اسم پرسش نمیشود شما هر اسمی میخواهید به این وزارتخانهها بگذارید ما به اسم این وزارتخانه کاری نداریم مخالفتی هم نداریم مجلس شورای ملی هم مخالفتی با تغییر اسم ندارد عمده مسمی است عمده آن دستگاهی است که این اسم شاملش میشود که چه بکند آن را بایستی مورد توجه قرار داد بنده از این فرصت میخواهم یک استفادهای بکنم و آن این است که اینجا یک مطلبی جناب آقای دولتآبادی همکار عزیز ما دراین مجلس فرمودند که بسیار صحیح است فرمودند که در این مملکت ممکن است کار به وجود بیاید ولی بیکارگی زیاد است همین طور یکی از وظایف وزارت کار جناب آقای مهندس انصاری این است که این بیکارهها یعنی این نیروهای انسانی که بدون جهت هدر میرود تربیت کند که از نیروی فعاله آنها بتوانند در بهبود وضع مملکت استفاده کند این یک مطلب، ما در اوایل این دوره برخوردیم به یک حقیقتی در این مملکت راجع به فرهنگ که در گذشته فرهنگ ما فقط تربیت میکرد او از مملکت را که هیچ نتیجهای در آن متصور نبود جز این که در پشت میز دولت بنشینند و یک حقوقی دریافت کند نتیجه این کار این شد که یک عده از مردم هجوم آوردند به ادارات دولتی دولت هم مجبور شد آنها را پذیرفت نتیجه این شد که جریان کارها به کندی میگذرد و سایر مردم را ناراضی کرد (صحیح است) از آن طرف هم یک عدهای تحصیلات عالیه داشتند ولی در این وسط یک خلائی به وجود آمد برخوردیم به این که باید افرادی فنون کار را بیاموزند و برای همین نظر هم بود که مدارس حرفهای به وجود
آمد که از وجود اشخاص فنی بتوان در کارهای حرفهای استفاده کرد من از این که دولت به این فکر افتاد و در این راه یک قدمهایی برداشت بسیار متشکرم و امیدوارم که این قدم را بسیار مؤثرتر و تندتر بردارد تا ما به نتیجهای که از این فکر داشتهایم برسیم وزارت کار نحوهٔ کارش و وظیفهاش این است که کارگران این مملکت را در یک آسایش و رفاهی نگاه دارد این کارگرها منابع ارتزاقشان این کارخانهها هستند من راجع به این کارخانهها یک تذکری دارم که شاید لازم باشد برای تأمین این نظر یک قانونی به مجلس بیاورند ملاحظه بفرمایید مطابق اصول اقتصاد و مطابق اصول حقوقی شما وقتی یک کارخانه را با یک میلیون تومان میخرید این کارخانه که الیالابد عمر ندارد یک عمری دارد ۱۹ سال ۲۰ سال شما میتوانید از این کار بگیرید یعنی همین طوری که این کارخانه به قوس نزولی میرود و شما یک ذخیرهای برای استهلاک آن باید در نظر بگیرید این سرمایه و این ذخیره باید اوج بگیرد و صعود بکند تا به قدر قیمت کارخانه برسد و روزی که آن کارخانه فرسوده شد با آن ذخیره بتوانید کارخانه دیگری به وجود بیاورید این اصل در کارخانههای ایران مخصوصاً کارخانههایی که در زمان اعلیحضرت فقید به وجود آمد درست رعایت نشد الآن این مشکلاتی شما راجع به کارخانههای اصفهان و نظایر آن پیدا میکنید از همین جهت است چون غالباً این ذخایر احتیاطی را به قدر کافی منظور نداشته یا اگر منظور داشته آن را هم تقسیم کردند و کارخانههای فرسوده بدون ذخیره برای مملکت باقی مانده است و این نتیجهاش این است مخصوصاً اگر این اصل درست رعایت بشود الآن که شما دارید مملکت را به طریق صنعتی میبرید جلو اگر این اصل را درست رعایت بکنید الآن که از پشتوانه اسکناس و سرمایههای مردم دارید یک کارخانههایی به وجود میآورید اینها ۱۰ سال ۲۰ سال دیگر به تناسب عمرشان فرسوده خواهد شد و این سرمایهها از بین خواهد رفت اگر استهلاکی نداشته باشد و به طور الزام این سرمایههای ذخیره از طرف دولت جمع آوری نشود برای ۱۰ سال ۲۰ سال دیگر به یک وضعی خواهند افتاد که اولاً سرمایههای گذشته به تدریج از بین رفته ثانیاً باز باید به فکر سرمایه جدید از این جا و از آن جا برای کارخانههای جدیدی بشوند علاوه بر این که کارخانهها به تدریج رو به استهلاک میرود. مطلب دیگری هم هست و آن این است که خود صنعت هم رو به ترقی است کارخانهای شما امروز میآورید با ترقیاتی که در دنیا میشود در ظرف ۱۰ سال دیگر متناسب با رقابت در دنیا نخواهد بود بلکه این کارخانهها باید ذخایری داشته باشند تا بتوانند خودشان را مطابق صورت روز مجهز کنند (صحیح است) این است که بنده میخواهم از جنابعالی تمنی کنم این مطلب را در هیئت دولت و مخصوصاً در وزارت دادگستری توجه بدهید که راجع به این مسئله ذخیره احتیاط و مراقبت و حفظ آن دولت باید یک قانونی آورده باشد به مجلس شورای ملی که صاحبان کارخانهها ملزم باشند ذخایر احتیاطی را پیش بینی کنند و آن هم همیشه تحت نظر دولت باشد که کارخانجات شما از این خطرات احتمالی مصون بماند. (دولتآبادی - بسیار نظر صحیحی است).
نایبرئیس - آقای وزیر کار بفرمایید
وزیر کار (مهندس انصاری) - بنده اجازه میخواهم قبلاً راجع به یکی دو مورد که جناب آقای صدرزاده و جناب آقای عمیدی نوری قبل از دستور تذکراتی فرمودند یک توضیحی عرض کنم در مورد آب بوشهر که فرمودند موضوع مورد توجه هیئت دولت هست و در هیئت دولت مطرح شده و اقدامات لازم انجام خواهد شد و متن روزنامهای که در این مورد فرمودید راجع به شکایت اهالی خدمت جناب آقای نخست وزیر تقدیم خواهم کرد که بیشتر مورد توجه قرار بگیرد (احسنت) در مورد تثبیت قیمتها هم که جناب آقای عمیدینوری فرمودند که ممکن است در اثر ازدیاد سود بازرگانی بعضی از اجناس بالا برود این موضوع مورد توجه دولت هست و از طریق وزارت بازرگانی اقدام خواهد شد جناب آقای دکتر رضایی مطالبی را بیان فرمودند که به بنده فرصت داد در این مورد چند کلمهای به عرض نمایندگان محترم برسانم در این که نیروی انسانی در هر مملکتی یکی از مهمترین عوامل ترقی هست (مهران - اساس ترقی هست) به طوری که خاطر آقایان نمایندگان محترم مستحضر است چند عامل برای ترقی اقتصادی هر مملکتی است که در مرتبه اول امنیت است که به حمدالله در تحت توجهات اعلیحضرت همایون شاهنشاه در این چند سال گذشته امنیت مملکت برقرار شده است دوم مسئله دیگر هم هست که یکی سرمایه و دیگری نیروی انسانی است در مورد سرمایه خوشبختانه از نظر منابع طبیعی مملکت ما به حد کافی غنی است و شاید از این جهت ما یکی از خوشبختترین کشورهای دنیا باشیم و سرمایههایی که لازم داریم امروز از هر جهت در اختیارمان هست و وضعی در مملکت ما پیدا شد که تمام مؤسسات اعتبار دنیا که در چند سال گذشته حتی برای دادن یک دلار هزار جور اشکال میکردند امروز خودشان پیشقدم میشوند و میلیونها دلار اعتبار و وام به ما میدهند بنابراین از نظر تأمین سرمایه هم اشکالی نداریم موضوع سوم که عبارت از نیروی انسانی است یکی از موضوعاتی است که بایستی به آن نهایت توجه بشود برای این که اگر احیاناً ما نتوانیم نیروهای انسانی خودمان را آن طور تجهیز بکنیم که بتوانیم برنامههای عمرانی و صنعتی خودمان را به مرحله اجرا دربیاوریم بهترین سرمایههای دنیا هم برای این کار کافی نخواهد بود و این موضوع از نظر دولت مکتوم نیست.
البته قدم اول برای این کار تأمینی تعداد کافی کارگر و کارکن فنی است که در مملکت مورد احتیاج است دوم این که ما بدانیم چه مقداری از این را در مملکت داریم و چقدر کم هست و برنامههایی در این مورد پیش بینی کنیم که این کمبود را جبران کند در سال گذشته با همکاری سازمان برنامه از طرف وزارت کار یک اقداماتی برای تعیین و بررسی نیروی انسانی مورد احتیاج کشور انجام شد و یک نتایج بسیار خوبی هم از این کار گرفته شد امسال برای این که این موضوع به نحو شایستهتری دنبال بشود و در یک محل متمرکز بشود از قبل از عید اقدام شد و با موافقت سازمان برنامه قسمت بررسی نیروی انسانی سازمان برنامه به وزارت کار منتقل شد که در نتیجه کار این دو دستگاه با هم تلفیق بشود و جایش هم دروزارت کار است و این کار انجام شد و ضمناً برای بررسی نیروهایی که فعلاً در مملکت وجود دارد اقداماتی انجام شده به طوری که خاطر نمایندگان مستحضر است در چند سال گذشته همیشه صحبت این بوده که نجار کار آهنگری میکرده آهنگر کار نجاری میکرده و از هر کس درجای خودش استفاده نشده برای این کار ما باید اول بدانیم چه نیروهایی در مملکت هست و از کدامیک در جای خودشان استفاده نمیشودو این کار محتاج یک مطالعه است برای این کار طرحی تهیه شده که مطابق این طرح ۶۰ نفر کارمند تعلیم میگیرند در ظرف ۶ ماه برای این که بتوانیم در تمام مملکت اقدام بکنیم که بدانیم در حال حاضر چه نیروهایی در مملکت وجود دارد و چه جور میتوانیم از اینها به نحو مفیدی استفاده کنیم این کلاس هم ۱۰ روز گذشته افتتاح شد و الآن مشغول کار هستند قسمت بعد که پیش میآید موضوع تعلیمات کارگران است البته در این مورد چند موضوع است که باید به آن توجه کنیم یکی تعداد کارگران فنی که مورد احتیاج است یکی این که از کارگران فنی بتوانیم بهتر استفاده کنیم به طوری که آقایان میدانند کارخانجاتی که در مملکت ما در ۲۰ سال گذشته به وجود آمده اینها کارخانجاتی است که امروز قدیمی شده است و با پیدا شدن صنایع مدرن این کارخانجات رقابتشان خیلی مشکل شده است یعنی کارخانهای که الآن در حال حاضر با هزار نفر کارگر میگردد در مقابلش کارخانهای هست که با سیصد کارگر میگردد بنابراین رقابت این دو کارخانه با هم مشکل است یکی از این گرفتاریها موضوع گرفتاری کارخانجات نساجی در اصفهان است ما باید یک کاری بکنیم که از همین کارگرانی که در این کارخانجات مشغول کار هستند و امروز به اینها میگوییم کارگر اضافه به یک نحوی از اینها استفاده بشود اینها یک کسانی هستند که ۱۰ سال ۱۵ سال ۲۰ سال در کارخانه کار کردهاند دستشان به ماشین آشنا است از ماشین ترس ندارند و میتوانند کار کنند منتهی کارخانهای را بلد هستند که امروز دیگر خریدار ندارد ما باید کاری کنیم که به این افراد یک حرفهای یاد بدهیم یک فنی را یاد بدهیم که آن چیزهایی را که ما احتیاج داریم آنها بروند انجام بدهند برای انجام این کار یک طرحی تهیه شده و در موقعی که بودجه وزارت کار مطرح بود بنده توضیحات کافی خدمت آقایان اعضای کمیسیون بودجه دادم و موافقت فرمودند اعتباری برای این کار تأمین کردیم اولین مرکز تعلیمات حرفهای امیدوار هستیم در اصفهان تهیه بشود بنده امروز آنجا بودم زمینش در نظر گرفته شده است اعتباری هم تهیه شده است نقشهاش هم در حال تهیه است و امیدوارم در ظرف یک ماه آینده تمام بشود و بعد از تصویب هیئت دولت به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد بنابراین موضوع از نظر دولت مکتوم نیست خواستم فقط عرض کرده باشم که آقایان توجه داشته باشند که دولت به این موضوع توجه دارد و امیدوارم با یک اقدام مؤثری این کار انجام بشود جناب آقای صدرزاده راجع به موضوع ذخیره استهلاکی فرمودند فرمایشات جناب ایشان مانند همیشه کاملاً صحیح است و موضوعی است که کاملاً مورد توجه دولت است و بحثهای زیادی هم شده و بنده بایستی در اینجا تأیید کنم که متأسفانه بیشتر اشکالاتی که کارخانجات فعلی ما با آن مواجه هستند توجه نداشتن به این اصل است که در طول زمان یک ذخیره استهلاکی پیشبینی نکردند که امروز بتوانند کارخانجات خودشان را از این محل نو کنند و کارخانجات طی سالهای متمادی هر چقدر منفعت بردهاند این منافع از کارخانه خارج شده و امروز یک کارخانهای مانده فرسوده از بین رفته و فقط شاید امروز زمین داشته باشد و تمام مبالغ زیادی هم به دولت و بانک بدهکار هستند و هر روز گرفتار هستند و هر موقعی که موضوع مدرنیزه کردن آنها بیش میآید میگویند که دولت کمک بکند باز دوباره کارخانهای که مقروض است به او قرض دیگری داده بشود و این عمل البه تا ابد نمیتواند ادامه پیدا کند این موضوع کاملاً مورد توجه دولت هست از جمیع جهات و در این مورد امیدوارم اقدامات مؤثری انجام بگیرد و نظر جنابعالی تأمین شود بنده در این موضوع خواستم چند
کلمه راجع به تبدیل اسم وزارت کار و وظایف آن خدمت آقایان عرض کنم، به طور کلی همین طور که از چند سال گذشته در کشور ما تحت رهبری اعلیحضرت همایون شاهنشاهی یک نهضت صنعتی به وجود آمده و اقدامات وسیع عمرانی در پیش گرفته شده روز به روز مملکت ما رو به ترقی و صنعتی شدن میرود در چنین مملکتی یک مسائل اجتماعی به وجود میآید که قبلاً وجود نداشته و اگر هم وجود داشته به آن اهمیت وجود نداشته آقایان ملاحظه میفرمایند در همین شهر تهران امروز یک مسائل اجتماعی هست که در ۲۰ سال پیش اصلاً وجود نداشته حتی شهر به قسمتهای مختلف تقسیم شده بود طبقات مختلف مردم بودند منازل بزرگ بود توی کوچه کمتر بازی میکردند امروز شهر صنعتی شده تمام عمارتها هفت هشت طبقه شده در یک محله میبینیم در همان جایی که ۲۰ سال پیش یک خانواده زندگی میکردند و شاید ۴، ۵ بچه بیشتر نداشتند امروز در همان محل شاید هر کدام ۵، ۶ بچه دارند بچهها آن زمان جا داشتند که بروند توی باغچه حیاطشان بازی کنند امروز باید توی کوچه بازی کنند دختر و پسر با هم هزار مسائل مختلفی که از این بابت پیش میآید روزبهروز وظیفه کسانی را که مسئول امور عمومی هستند بیشتر میکند و سنگینتر میکند در حال حاضر وظایفی که از باب امور اجتماعی به عهده مسئولین امر هست در دستگاههای مختلف پراکنده هست
قسمتی از این توسط دستگاههای خیریه قسمتی توسط شهرداری قسمتی توسط بعضی از دستگاههای دولتی به طور پراکنده است و نمیتوانند به طور صحیح در این مورد مطالعه کنند و یک سیاست صحیحی در پیش بگیرند ودر صورت لزوم یک برنامههایی را به مرحله اجرا در بیاورند چون وزارت کار یک دستگاهی است که همین امروز در حدود یک میلیون و پانصد هزار نفر از مردمی که در شهرها زندگی میکنند با آنها تماس دایم دارد و هر روز با کارگر و خانواده آن کارگر در تماس است یک مرکزی است که خیلی بهتر میتواند این موضوع را دنبال کند و در حقیقت هسته این کار به وجود بیاید و به تدریج با مطالعات صحیح و اجرای طرحهای جدیدی بتوانیم انشاءالله در آتیه از مشکلتر شدن مسائل اجتماعی که هست جلوگیری کنیم و تا حدی که ممکن است در بر طرف کردن اشکالات موجود اقدام کنیم خیلی تشکر میکنم (احسنت)
نایبرئیس - آقای عمیدینوری فرمایشی دارید.
عمیدینوری - بنده قبلاً اجازه خواسته بودم.
نایبرئیس - مخالفید
عمیدینوری - بلی بفرمایید
عمیدینوری - بنده میخواستم همین دلیل این تبدیل نام و موضوع امور اجتماعی را شنیده باشم، خوشبختانه جناب آقای وزیر مختصری از آن را بیان فرمودند ولی به عقیده بنده آن طوری که باید هنوز تشریح نشده و یا شاید هنوز بنده کاملاً متوجه نشدهام که این امر چه هست به دلیل این که در ماده واحده این طور نوشته شده است از تاریخ تصویب این قانون نام وزارت به وزارت کار و امور اجتماعی تبدیل میگردد. این تا این جایش تبدیل نام است ولی عبارت بعدی این است دولت مکلف است به تدریج نسبت به امور اجتماعی در این وزارتخانه اقدام کند عبارت این است در این عبارت بنده آن طوری که باید نفهمیدم که با این تبدیل نام چون تبدیل نام تنها نیست ابتدا این وزارت خانه اسمش وزارت کار بود یعنی یک وظیفه داشت وظیفه مربوط به کار حالا دو وظیفه پیدا کرده یکی وظیفه وزارت کار یکی وظیفه امور اجتماعی و امور اجتماعی در حال حاضر و هر قدر تمدن پیشرفت میکند اهمیتش بالاتر از خود کار میشود به دلیل این که جناب آقای وزیر کار و امور اجتماعی که این اسم هم به نام مبارکشان افزوده شده است و تبریک عرض میکنم توجه دارید به این که کار و کارخانهها در دنیای ماشینی جدید از حال توجه به کارگر در کارخانجات تبدیل میشود به اتوماتیک یعنی تعداد کارگر در کارخانجات کم خواهد شد و کاری را که کارگر میکرد خود ماشین میکند بنده یک کارخانهای را در یکی از کشورها دیدم که روزی بیش از هزار تن محصولش بود ودر این کارخانه عظیم اگر در مملکت ما بود و یا به سیستم قدیم بود بیش از ۵۰۰، ۶۰۰ کارگر میخواست کار کند ولی دو کارگر آنجا بود و این دستگاه اتوماتیک میچرخید و کار میکرد و آن دو کارگر هم بود یکی در موتورخانه بود عقربهها را نگاه میکرد یکی هم کار میکرد یعنی در دنیای امروز کار کارگر را میدهند به ماشین و تعداد کارگر حتیالمقدور کمتر میشود اما در مقابل امور اجتماعی و توجهی که اجتماع و جامعه و دولتها به امور اجتماعی دارند
خیلی بیشتر میشود و این امور اجتماعی هم در دنیای امروز لازم نیست که منحصراً به کارگر و کارفرما ارتباطی پیدا کند این امور اجتماعی مربوط به تمام مردمی است که در این مملکت زندگی میکنند امروز در اروپا بعضی از کشورها داریم که از نظر امور اجتماعی به قدری پیش رفته هستند که توانستهاند به آنجا برسند که هر فردی از میلیونر و میلیاردر گرفته تا کارگر و فقیر به سن ۶۰ و ۶۵ که رسید بیمه اجتماعی است یعنی زندگی او به نحوی که آن اجتماع میخواهد اداره میشود از طرف این وزارت امور اجتماعی هفته به هفته پست میرود در منزلش حق زندگی هفتگیاش را به او میهد و او با کمال آسودگی زندگی میکند این است که دنیای امروز تا اینجا جلو رفته و شاید کم کشوری است که هنوز به این درجه نرسیده باشد حتی اخیراً دیدم که در یکی از این کشورها وزارت داراییش بر تاکسی چند درصد اضافه کرده بود و این مطلب مورد استیضاح واقع شده بود در پارلمان که چرا شما بر تاکسی فلان امر چهاردرصد اضافه کردهاید وزیر دارایی جواب داده بود که من بایستی تمام افرادی که در جامعه من زندگی میکنند به عنوان بیمه اجتماعی پول بدهم و این تاکسی هم ۵ سال پیش به این رقم بود و حالا با بالارفتن سطح زندگی و افزایش حق بیمه ناچار شدیم که این تاکسی را در نظر بگیریم حتی در آن کشورها ۱ رقمی بر یک عوارضی که اضافه میشود پیدا است برای چه موضوعی است و آن موضوع عم مشهود و صریح است البته جواب وزیر هم قانعکننده بود مقصود عرض بنده این بود که این مطلبی را که جناب آقای وزیر فرمودند الآن در شهرها عمارات ۱۰ طبقه شده مردم احتیاج به امور اجتماعی دارند کاملاً صحیح است اما مثل این که در شهرها اداره این گونه امور با خود شهرداریها است که آنها امور شهر را انجام میدهند اما آن امور اجتماعی که در دنیای امروز معمول است بیمه اجتماعی عمومی است نه منحصراً کارگر ما هنوز به مرحله بیمه اجتماعی کارگر به معنای کاملش نرسیدهایم دلیل هم دارد برای این که این وزارتخانه یک وزارتخانه نوزاد و تازهای است که بایستی به سوی تکامل برود و چه جور این مطلب در دنیای متمدن امروز بینهایت مورد توجه است از این جهت من مخالفم چون من این عبارت را خیلی مبهم میبینم و وظیفهای را نمیبینم که به طور صریح معین کرده باشد آن وظیفهای را که بعد از این که وزارت کار ما که در حال حاضر یکی است و بعد دو کار به عهده آن محول میشود چون قبلاً وزارت کار بود و حالا یکی وزارت کار است و یکی هم وزارت امور اجتماعی لازمهاش این است که این امور اجتماعی در این قانون تشریح بشود که چه هست و تکلیف این وزارتخانه معلوم بشود که چه باید بکند والا صرف این عبارت که دولت مکلف است به تدریج این بتدریج تاکی است روشن نیست دولت مکلّف است به تدریج نسبت به تمرکز امور اجتماعی اقدام نماید این هیچ مفهوم اجرایی بالنتیجه ضمانت اجرایی که یکی از اساس اجرای قوانین است درش نیست مثل این است که این قدر به این مطلب کم توجه شده است که این را جزء نام برده اهمیتی برایش قائل نشدهاند که گفتهاند نام وزارت کار تبدیل میشود به وزارت کار و امور اجتماعی در حالی که به مفهوم واقعی این امر توجه نشده که چقدر این امر مهم است که وزارت کار و وزارت امور اجتماعی یک مطلب بسیار مهمی است و باید وظیفه وزارت کار و امور اجتماعی روشن بشود و این کلمه به تدریج اقدام نماید از این صورت شل و از این صورت ابهام خارج بشود و قید بشود مال وزارت کار و امور اجتماعی خودمان این گونه امور را میخواهیم بعد هم بیایند نشان بدهند البته این گونه امور تدریجی است بنده در انگلستان دیدم این بیمه اجتماعی را مدتها است شاید ۷ سال ۸ سال است که به تدریج دارند عمل میکنند و تازه از ۵۰ میلیون جمعیت سودشان ۲۵ میلیون نفر را در رژیم بیمه اجتماعی وارد نمودهاند بنده بایگانی آنجا را دیدم در نظرم خیلی عجیب آمد که بایگانی برای ۲۵ میلیون نفر فکر میکردم که باید جای بسیار وسیعی را بگیرد ولی وقتی دیدم یک بایگانی بود با فیشهای بسیار مرتب و حتی ببینید خارجیها چه جور رعایت اقتصاد را میکنند وزارتخانه این کار در لندن است اما بایگانی در شهر دیگری است پرسیدم چرا گفتند چون زمین اینجا گران است و در آنجا ارزانتر است به این جهت است که ما این تشکیلات را در آنجا به وجود آوردهایم به هر صورت ما باید بدانیم که این امور اجتماعی چیست و برنامه این امور اجتماعی چه هست و چه نقشههایی برای این کار دارند و آنها را صاف و روشن در اینجا بگذارند که مفهوم این لایحه از تبدیل اسم خارج بشود والا شما اسم را تبدیل کردید اما در تشکیلاتتان و در وظایفتان امور اجتماعی نبود فایده این کارچیست به این جهت است که بنده خواستم توجهتان را جلب کنم که به این مطلب توجه خاص کنید مخصوصاً که در حال حاضر مفهومی هم بنده آن جور که باید از وزارت کار کمتر میبینم بنده آن چیزی که در وزارت کار میبینم تا حدی همان سازمان بیمه اجتماعی کار گران است یک وجوهی میگیرند از کارفرما و کارگران و بعد هم باید در یک مواقعی حق بیمهشان را بدهند که بنده بعضی مواقع شکایاتی میبینم که متأسفانه حقوق کارگرها هم داده نمیشود (یک نفر از نمایندگان - سابق این طور بود ولی حال خوب شده است) این را هم بنده نمیدانم یعنی چه و این را میخواستم ببینم که این سازمان بیمههای اجتماعی جزء وزارت کار هست یا نیست اگر جزء وزارت کار نیست وجدا است پس این یعنی چه پس این وزارت کار میماند و خود وزارت کار و باز هم خود وزارت کار که یک رئیس اداره کاری در بعضی از مناطق کارگری مثلاً اصفهان یا شاهی دارد که بنده دیدم یک همچو ادارهای به این نام
هست و یک حقوقی هم میگیرند و یک سازمانی هم به این نام دارند آن هم همان طوری که فرمودند یک سازمان مستقلی است و وجوه زیادی هم که دارند معامله میکنند این است که به عقیده بنده بیاییم این را حل کنیم آیا تمرکز امور اجتماعی که در این لایحه ذکر شده و به تدریج میخواهد اقدام بشود یکی از تدریجها این است که آیا این سازمان بیمه اجتماعی ضمیمه وزارت کار بشود یا نشود و اگر باید بشود خوب همین جا تکلیفش را معلوم کنید یک تبصرهای نوشته بشود که سازمان بیمه اجتماعی وزارت کار است بعد هم وظایف این روشن بشود تا تکلیف این کار معلوم بشود البته جناب آقای دکتر امیر حکمت تذکری دادند حق هم همین است ولی تا به آنجا برسیم طول دراد که آسایشگاه پیران و کوران و بیماران غیر قابل علاج درست کنند اینها مربوط است به پیشرفتهای اجتماعی که به تدریج باید بشود. فعلاً ما در الفبای وزارت کار و امور اجتماعی هستیم و آن هم با این ابهام که به نظر من کافی نیست و من معتقد نیستم که به صرف تبدیل اسم قانع بشویم و تکلیف امور اجتماعی را در این لایحه معلوم نکنیم.
نایبرئیس ـ پیشنهادی رسیده است قرائت میشود
(به شرح زیر خوانده شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی
اینجانب در ماده واحده پیشنهاد کفایت مذاکرات تقدیم میکنم ـ احمد مهران (نمایندگان مخالفی نیست)
نایبرئیس - رای گرفته میشود به پیشنهاد کفایت مذاکرات موافقین قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد پیشنهادی رسیده قرائت میشود
(به شرح زیر خوانده شد)
مقام محترم ریاست معظم مجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید در ماده واحده (به تدریج) به (در ظرف ۶ ماه) تبدیل شود. احمد مهران
نایبرئیس - فرستاده میشود به کمیسیون مربوطه
۶ - تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه
نایبرئیس - جلسه را ختم میکنیم
جلسه آینده روز یکشنبه ساعت ۹ صبح خواهد بود
مجلس ۷ دقیقه بعد از ظهر ختم شد
نایبرئیس مجلس شورای ملی - دکتر موسی عمید