مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ دی ۱۲۸۵ نشست ۲۸

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۳، ساعت ۱۲:۵۴ توسط Zamzam (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نخست

قانون اساسی مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ دی ۱۲۸۵ نشست ۲۸

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ دی ۱۲۸۵ نشست ۲۸

پنجشنبه ۲۵ ذی القعده

امروز بمناسبت وقوع فوت مظفرالدین شاه و رعایت مراسم عزاداری مجلس تعطیل بود لیکن برای ترتیب شرفیابی هیئت وکلا ملت بحضور شاه تقدیم مراسم تعزیت بطور غیر رسمی وکلا حاضر شده و در اینخصوص مذاکره کردند خطابه هاییکه باید در موقع ملاقات شاه از طرف هیئت وکلا قرائت شود خوانده شد و خطابه که حاجی سید نصرالله نوشته بود مورد پسند واقع و مقرر شد که هیئت وکلاء اجماع عصر یکشنبه ۲۸ شرفیاب شده و مراسم تعزیت و تسلیت از طرف مجلس بعمل آید.

صورت خطابه مزبوراینست

گر ازتخت بگذشت فرماندهی
برآمد جوان بخت شاهنشهی
دراین سوگ اگر دیده خون بارگشت
دل از گلبنی تازه گلزار گشت
درخت گلی گر شد از بوستان
بما ناد خرم نهال جوان
فاما مضی جبل و انقضی
فمنک لنا جبل قد مضی
فیا صارما اغمد ته ید
لنا بعدک الصارم المنتضی

هر چنددراین مصیبت عظمی و داعیه گیری کافه رعایا خون از دیده می‌بارد و بر سوگ پدر تاجدار خود با نالهای جگرسوز می‌زارند، لکن از آنجا که خداوند رحمن برحمت واسعه و حکمت بالغه بمصدوقه ما ننسخ من ایه او ننسهانأت بخیر منها اومثلها تدارک این مصیبت بزرگ را بموهبت عظیمی بس سترگ آنگونه تلافی فرموده که زبان و بیان از ادای شکر و ثنایش عاجز وقاصر است همان بهتر که عامه خلایق در پیشگاه اسلامیان پناه اعلیحضرت قدر قدرت کیوان رفعت شهریار گردون اقتدارملک ملکوک اقطار السلطان محمد علیشاه قاجار خلدالله ملکه و ابد سلطانه از مراسم سوکواری بهمان سنت استرجاع و استرحام اکتفا نمایند و زیاده جزع و زاری نکنند که شاهنشاه ماضی انارالله برهانه و رفع فی اعلی غرف الجنان مقامه و مکانه اگرچه مقر خویش را ازنمود پیکر عطوفت منظر تهی ساعت لکن بحمدالله سریر سلطنت وکاخ شهریاری را بوارث تاج و تختی پرداخت که حقیقتش را بهترآیت رحمت است و جایگاه نیاکانش را نیکوتر خلیفت بر حق.

دو عالم را بدین یکجان سپرده است
چون جانش هست نتوان گفت مرده است

عنقریب که تخمهای کشته اش را بسرعت برق و شتاب شهاب با همیت ملکانه و عزم خسروانه آبیاری کند ۰۰۰۰۰۰(۱)۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ باررو شود و اعضان آمال بهر مرز و بوم سایه حبوه افکند هر چند مقدرات الهی را حکمتهای بی منتها است لکن ظاهرتر حکمی که حادثه کنونی را ضمین تواند بود همین است که در اراده ازلی چنان رفته مگر خدایگان معظم اعزالله امرهو نصر لوائه رادر تکمیل اقدامات و تحصیل منویات پدر و الانبار در حصول این شرف بزرگ اساسی سهیم و شریک فرماید تا تاریخ این عصر فرخنده قدر که مفتح عهد عدل وامن است بنام نامی ایندو پادشاه معدلت دستگاه تا بقیامت مطرز بماند و از متون تواریخ ایام محو منسی نگردد. اکنون چیزیکه موجب تسلیت خواطر غمدیدگان و مایه آرامش قلوب عموم ایرانیان است تهنیت جلوس میمنت مانوس و زیارت طلعت همیون ودعای دوام دولت روزافزون است.

خدایا تو این شاه را یار باش
بدین پاک قصدش مدد کار باش

فوت شاه در ساعت شش از شب چهارشنبه ۲۴ شهرذیقعده الحرام اتفاق افتاد. در همان شب مراسم تغسیل و تکفین و نماز را بجای آوردند.

بعد از فراغت از آداب و رسوم مزبوره شاه بوزرای حاضر قریب باین مضمون خطاب کرد (میل من آنست که این تکالیف مهم ذا از گردن من برداشته و جنازه خسرو مغفور را همچنان که در خاتمه عمر وصیت فرموده‌اند بکربلای معلا روانه نمایید و طوری در این باب اقدام شود که تا اوایل محرم منتخبین این خدمت از اینجا حرکت کرده و بزودی جسد مبارک را در آستان مقدس آقای خودش حضرت سیدالشهداء ارواح العالمین فداه در خاک سپارند) و بامداد آن شب هیئتی از علماء و شاهزادگان و وزراء و قاجاریه برای تشییع در عمارت دولتی حاضر شده صندوق جنازه را بتکیه دولت حمل نمودند.

در همان محل از روز پنجشنبه ۲۵ تا سه روز مجلس سوگواری و محفل ترحیم و فاتحت و ختم قرآن انعقاد یافت. علماً ملت و ارکان مملکت در این سه روز دسته دسته بتسلیت شاه و ترحیم آمد و شد می‌کردند در روز نخستین که علماء و وزراء برای تقدیم تعزیت بحضور شاه رفته بودند شاه حاضرین را مخاطب ساخته بدینجمله نطق کرد (واقعاً پدر رئوف مهربانی ازدست من و تمام ملت بیرون رفت) حاضران از شنیدن این خطاب با نهایت افسوس و دریغ تعزیت وتسلیت گفتند دستجات محلات داراالخلافه با علامات عزا و بیرقهای سیاه مویه کنان در تکیه دولت بر اثر یکدیگر ایاب و ذهاب می‌نمودند و یکشنبه ۲۸ هنگام عصر وکلای مجلس مبعوثان از طرف ملت و انجمن شوروای کبیر ملی در حضور شاه شرفیاب شده سوگواری خود را با معروضات تعزیت آمیز تقدیم داشتند.

از روزی که این واقعه اتفاق افتاد سر در عمارت (بهارستان) را که مقام انعقاد (مجلس ملی) سیاه کرده جلسات مجلس را بطور احترام و پاس عزا تا سه نوبت انعقاد تعطیل نمودند.