مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ تیر ۱۳۰۷ نشست ۲۶۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ تیر ۱۳۰۷ نشست ۲۶۱

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۲۶۱

صورت مشروح مجلس سه‌شنبه ۱۹ تیر ماه ۱۳۰۷ مطابق ۲۲ محرم ۱۳۴۷

فهرست مندرجات:

۱- تصویب مرخصی آقایان ذوالقدر- خواجوی و رد مرخصی آقای محمدولی میرزا

۲- تقدیم لایحه انحصار تریاک از طرف آقای وزیر مالیه و تصویب یک فوریت آن

۳- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به متمم قانون بودجه یک ساله ۱۳۰۷ مملکتی و تصویب آن

۴- متمم قانون بودجه یک ساله ۱۳۰۷ مملکتی

(مجلس دو ساعت و سه ربع قبل از ظهر بریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)

(صورت جلسة قبل را آقای دولتشاهی قرائت نمودند)

غائبین با اجازه جلسة قبل: آقایان: آیه الله زاده خراسانی ـ دکتر طاهری ـ نگهبان ـ دشتی ـ دهستانی ـ نجومی ـ اسعد ـمقدم ـ افسر ـ فرمند ـ میرزا هاشم آشتیانی ـ مدرس ثقه الاسلامی لیقوانی ـ میرزا عبدالحسین کرمانی ـ لرستانی ـ افخمی ـ بدر ـ

غائبین بی اجازة جلسة قبل: آقایان: اسدی ـ موقر ـ ذوالقدر ـ اعظمی ـ میرممتاز ـ زارع ـ حیدری مکری ـ میرزا محمد تقی طباطبائی ـ قوام شیرازی ـ مهدوی ـکلالی ـ آقا زادة سبزواری ـ مسعود ـ عصر انقلاب ـ حاج حسن خان ابراهیمی ـ مولوی ـ

دیر آمدگان با اجازة جلسة قبل: آقایان: شیروانی ـ ملک مدنی ـ حاج میرزا حبیب الله امین ـ بهار

رئیس ـ آقای خطیبی

خطیبی ـ بنده در جلسة گذشته راجع بدیون و مطالبات مردم این جا اظهاراتی کردم در صورت مجلس بهیچوجه ذکری نشده است

رئیس ـ اصلاح میوشد صورت مجلس ایرادی ندارد

(گفتند خیر)

رئیس ـصورت ملجس تصویب شد چند فقره خبر مرخصی رسیده است قرائت می‌شود

(خبر مرخصی آقای ذوالقدر بشرح ذیل قرائت شد)

نمایندة محتارم آقای ذوالقدر از تاریخ ۱۸ اردیبهشت الی ۱۷ تیر ماه اجازة مرخصی خواسته‌اند کمیسیون با تقضای ایشان موافق اینک خبر آن را تقدیم می‌نماید

رئیس ـ رأی گرفته آقایانی که این خبر را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. خبر مرخصی آقای دادگر. نماینده محترم آقای دادگر از اول خرداد تا یک ماده تقاضای مرخصی کرده‌اند کمیسیون با نظریات و تقاضای ایشان موافق اینکه خبر آن ر لفا تقدیم می‌نماید.

رئیس ـ آقای دادگر

دادگر ـ یک روزی محل احتیاج بود یعنی کمان می‌کردم محل احتیاج است بعد محل احتیاج نشد و آمدم بمجلس بنابراین دیگر موردی ندارد

خبر مرخصی آقای اهری: نماینده محترم آقای آقا شیخ محمد ابراهیم اهری ا ز ۱۵ اردی بهشت تقاضای دو ماه مرخصی کرده‌اند کمیسیون تقاضای ایشان موافق و خبر آن را تقدیم می‌کند

اهری ـ اینهم موقعش گذشته است

خبر مرتضی آقای خواجوی: نماینده محترم آقای خواجوی بعلت کسالت مزاج از تاریخ تصویب بیست روز اجاز مرخصی نمودند چون نمایند معزی البته از اول دوره تاکنون از مرخصی استفاده نکردند کمیسیون با تقاضای ایشان موافق اینک خبر آن را تقدیم می‌نماید

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ مرخصی‌های امروز شمل غریبی است اغلب عده در مجلس کافی نیست اگر هم بنا باشد یک عده دیگر هم تشریف ببرند مجلس از اکثریت می‌افتد و کارهای مهم نمی‌گذرد باین جهت بنده با کلیه مرخصی‌ها مخالف هستم.

رئیس ـ آقای دادگر

دادگر ـ عرض کنم که نظر آقای خواجوی این نتیجه است که مستمراً از این مرخصی استفاده نمایند چون ایشان مشغول معالجه هستند این است که اجازه می‌خواهند ولی دائماً استفاده نمی‌کنند و هر وقت ضروره غیبت کرده‌اند برایمعالجه از یآن مقدار حساب می‌کنند.

رئیس ـ رأی می‌گیریم آقایانی که این خبر را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد.

خبر مرخصی آقای محمد ولی میرزا: نماینده محترم اقای محمدولی میرزا از اول خرداد ماه الی ۲۲ امرداد که آخرین روز ششمین دوره تقنینیه باشد اجازه مرخصی خواسته و حقوق خود را بطریق ذیل تخصیص داده‌اند: از ۲۰ اری بهشت الی اول خرداد متعلق بخودشان از اول اول خرداد الی آخر تیر ماه بدار التربیه تبریز با نظ رهیئت مؤسیسن از اول امرداد الی انقضای دوره (۲۲ روز) به مریضخانه پهلوی شیر و خورشید سرخ کمیسیون با نظریه ایشان موافق اینک خبر آن را تقدیم می‌نماید

رئیس ـ آقای افشار

افشار ـ اگر شاهزاده محمد ولیمیرزا در ملجس تشریف می‌داشتند و حقوق بایشان تعلق می‌گرفت باین ترتیبی که حقوق خود را تقسیم کرده بودند و بذالی می‌کردند مورد داشت ولی ایشان غائب هستند و بشخص غائب حقوق تعلق نمیگرد که این طور تقسیم کنند

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده از آقای افشار نماینده محتار تقاضا می‌کنم که توجه بفرمایند بعملیات شاهزاده محّمد ولی میرزا ایشان در مدتی که در مجلس بودند و حالا هم که رفته‌اند این پول را صرف خودشان نکرده‌اند یک مقدارش را داده‌اند برابر التربیه شهر تبریز که شما خودتان میدانید تبریزیها بهترین اقدامی که کرده‌اند و نگذاشته‌اند در شهر پراکنده شوند که ساباب آبرو ریزی اهالی تبریز بشود خوب فکر شوند که اسباب آبرو ریزی اهالی تبریز بشود خوب فکر کنید بهترین مصرف را این شخص آمده است و معین کرده است برای حوزة انتخابیة خودش یک قسمت را هم برای مرضخانه پهلوی تخصیص داده است که عامه ازش استفاده می‌کنند و خیلی مصرف خوب و عادلانة ایست.

رئیس ـ رأی می‌گیریم باین خبر آقایان موافقین قیام فرمایند

(عدة قیام نمودند)

رئیس تصویب نشد چند فقره پیشنهاد رسیده است قرائت می‌شود

(بشرح آتی قرائت شد)

پیشنهاد آقای بدر: پیشنهاد می‌نماید بخبر کمیسیون بودجه راجع به یازده فقره شهریه که در جلسه پنجشنبه چهاردهم بهریک عهلیحده رأی داده شده است در این جلسه با وقرعه رأی گرفته شود

پیشنهاد آقای فیروز آبادی: بنده پیشنهادی می‌کنم که لایحه خط آهن بین محمره و عبادان د راین جلسه جزو دستور شود

پیشنهاد آقای ملک مدنی: پیشنهاد می‌نمایم اصلاح قانون ممیزی در درجه اول جزو دستور شود

پیشنهاد آقای فهیمی: پیشنهاد می‌نمایم نسبت بشریه هائی که در دو جلسه قبل رأی باقیام و قعود گرفته شده است رأی کلی باورقه گرفته شود سایر پیشنهادها و تقاضاها بعد از آن در ضمن لایحه علیحده وجداگانه مذاکره شود

پیشنهاد آقا سید یعقوب: پیشنهاد می‌کنم لایحه خط آهن محّمره در درجه اول و قانون جنگل در درجه دوم مطرح شود

رئیس – آقای بدر

بدر ـ عرض کنم این ده فقره پیشنهادی که راجع بشهریه‌های مختصری درباره اشخاص بی بصاعت بود در جلسه پنجشنبه مطرح شد و آقایان هم رأی دادند یک فقره هم راجع بطلب سنگسریها بود که آنهم چون راجع بمعارف بود آنرا هم مجلس رأی داد ضمیمة آن ده فقره و بایزده قفم شد این یک چیزی است که در واقع اعلام شده است و این بیچاره خوشوقت شده‌اند از این که مجلس موافقت کرده است و این رأی را درباره آنها داده است و فقط یک رأی کلی با ورقعه می‌خواهد و این هم چندان طولی نمکشد پنجدقیقه وقت بیشتر لازم ندارد و همانطور که آقای فهمیمی هم پیشنهاد کرده‌اند خوبست باینها رأی بدهند نسبت بصسایر اقلامی که منظور نظر است بعد پیشنهاد بفرمایند.

رئیس – آقای فیروز

فیروز آبادی ـ بنده این پیشنهاد را کردم بملاحظه این بوده است ک این لایحه از ملجس گذشته است شور دومش تمام شده است فقط قسمت راجع به پل و جسر باقی مانده است و این لایحه بنفع مملکت است و کار برای اهالی این مملکت تا اندازة پیدا میوشد و تمام آقایان هم موافیقند و من مخالفتی با این لایحه ندیدم کشی بکند همه هم تصدیق کردند که خوب لایحه ایست و موجب تشویق سایرین و آبادی مملکت خواهد شد بدون اینکه یک دینار ایجاد خرج برای دوتل بکند باین ملاحظه بنده پیشنهاد کردم جزو دستور شود

رئیس ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی ـ عرض کنم که خبر راجع باصلاح قانون ممیزی از طرف کمیسیون داده شده است و یک اختلافاتی هم بین نمایندگان جنوب و شمال بود بالاخره یک وجه حلی پیدا کرد و موافقت حاصل شد و چون از طرف وزارت مالیه شروع بممیزی شده است و یک قسمت اغنام و احشام را اکه اغلب آقایان با حذف آن موافقند می‌خواهند باخذ مالیات شروع کنند این بود که بنده و اغلبی از آقایان پیشنهاد کردیم که این لایحه جزو دستور شده و تکلیف آن معین شود که مردم بیجاره هم از این زحمت راحت باشند

رئیس ـ آقای فهیمی

فهیمی ـ چند فقره شهیریه است که در جلسة قبل مورد مذاکره واقع شد و بطور قیام و قعود رأی گرفته شد و اشخاصش هم غالباّ فقیر و بیچاره هستند و با حال فقر و فلاکت زندگی می‌کنند و یک سال یک سال و نیم است که دولت انها را بحال انتظار نگاهداشته وقتی که این اقلام مطرح شد یک چیزهای دیگری بنظر آقایان رسید و یکگ پیشنهاداتی کردند که انها هم ضمیمه شود و این اسباب تعویق کار شده است مساعدت در حق یک عده نباید اسباب عدم مساعدت درباره دیگران باشد ما مخالف نیستیم که با انها مساعدت شود ولی خوبست باین یچند فقره که با قیام و قعود رأی داده شده است رأی کلی گرفته شود بعد اگر اقلام جدیدی هست آنها را هم تحت راپورت جداگانه بهمین قسم یکجا بمجلس تقدیم نمایند که مطرح شود

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ این ترتیبی که پیش آمده است بنده نمیدانم چه جور است بریا خاطر اینکه یک کسیکه یک پیشنهادثی می‌داد یک مخالف هم در آن صحبت می‌کرد بعد رأی گرفته می‌شد ـ مثلا این پیشنهاد بنده یک مخالفی دارد باید توضیح بددهد هکذا سایر پیشنهادات در این جا هر کس دلائل پیشنهاد خودش را ذکر کرد ولی مخالف حرف نزده است حاال بنده نمیدانم باید مخالفت کنم با سایر پیشنهادات یا دربارة پیشنهاد خودم صحبت بدارم؟

رئیس ـ در پیشنهاد خودتان مذاکره بکنید.

آقا سید یعقوب ـ بسیار خوب حالا که مقام ریاست اجازه دادند معلوم می‌شود باید در پیشنهاد خودم حرف بزنم راه آهن بین محمره و عبادان یک ماده اش بیشتر باقی نمانده و در واقع مادة الحاقیه است وو راجع است بمسئلة حمل و نقل وقیمت آن چون این مسئله در مجلس طرح شد در خارج توافق نظر حاصل شد و یک مادة الحاقیه در این خصوص تدوین شده که در ملجس حل بشود و حقیقت یک قدم عملی برداشته شود که در این دوره ششم ما موفق شده باشیم یک راه بیندازیم و الا بنده می‌ترسم در این کشمکش دولت یک لوایحی را بیاورد و طور بکشد و زحمات دو ساله ما بهدر برود و این لایحه همینطور بماند بعد از این لایحه هم پیشنهاد کردم خبر راجع بجگنل که مبتلی به عموم است مطرح شود اخیراً مأمورین جنگل مالکین جنگل را از مداخله در جنگل ممانعت می‌نمایند یک قانونی یرا دولت آورده است درکمیسیون فوائد عامه که هم مالکیت اشخاص نسبت بحقوق خودشان محفوظ است و هم نظریات دولت ملحوظ شده است این خبر را هم پیشنهاد کردم جزو دستور شود و راجع بآم چیزی هم که آقای فهیمی و آقایان پیشنهاد کردند بنده بر حسب سابقه عرض می‌کنم چون می‌ترسم اگر اینها مطرح شود وقت بگذرد و این دو لایحه که مهم و مفدید است مطرح نشود باین جهت مخالف هستم.

رئیس ـ آقای روحی

روحی ـ عرض کنم که بنده با کلیه‌ای پیشنهادات کردم جزو دستور شود و راجع بآن چیزی هم که آقای فهیمی و آقایان پیشنهاد کردند بنده بر حسب سابقه عرض می‌کنم چون می‌ترسم اگ راینها مطر شود وقت بگذرد و این دو لایحه که مهم و مفدید است مطرح نشود باین جهت مخالف هستم.

رئیس ـ آقای روحی

روحی ـ عرض کنم که بنده با کلیه این پیشنهادات از اول تا آخر مخالف هستم.

آقا سید یعقوب ـ حتی با مال من؟

روحی ـ بلی حتی با مال شما. دلیل هم دارم این لوایحی که اقایان پیشنهاد کرده‌اند چند جلسه که بآخر عمر مجلس باقی مانده است ممکن است اینها رامطرح کنیم و رأی بدهیم با فرغ بال ولی چند روز است که آقای وزیر داخله از امورات مهمه مملکتی که بایشان رجوع شده است دست کشیده‌اند و برای اصلاح قانون سجل احوال بمجلس می‌آیند و باید امروز برای یک کاری که مبتلی به مردم و تولد اشکال برای تمام مردم کرده است یک تضمیمی اتخاذ کینم این برای ما از هر هر کاری مهم تر و مؤثر تر است و باید بیشتر از سایر امور بآن علاقه داشته باشیم و پیشنهادهم می‌کنم لایحه راجع بسجل احوال جزو دستور شود و از آقایان هم استدعا می‌کنم موافقت بفرمایند و سایر پیشنهادات را بگذاریم برای بعد و یکان یکان رأی می‌دهیم

رئیس ـ دو فقره پیشنهاد دیگر رسیده است

پیشنهاد آقای اعتبار: پیشنهاد می‌کنم شور دوم لایحه چراغ برق در دستور گذاشته و مطرح شود

پشنهاد آقای فیروز آبادی: پینهاد می‌کنم……

وزیر مالیه ـ اجازه میفرمائید؟ بنده می‌خواهم تقاضا کنم از آقایان نمایندگان محترم که عطف توجه بفرمایند بیکی دو فقره مطلب مهمی کهاینجا هست و می‌خواهم بعرض شان بسانم یک لایحه ایست راجع یانحصار ترپاک که در حقیقت دنبالة لایحه سابقی است که از طرف دولت پیشنهاد شده بود در ضمن لایبحه‌های مالیاتی که در ماه چهارم ۱۳۰۶ بمجلس تقدیم شده وبد و کمیسیون قوانی مالیه هم یک خبری در دیماه ۱۳۰۶ راجع باین مطلب داده بود بمجلس شورای ملی بعد یک مطالعاتی برای ما ایجاب کرده است که چند قسمت از آن خبر کمیسیون قوانی مالیه را درش یک تصرفاتی بکنیم و ی قسمت مواد جزائی هم که داشت چون آنها در این لایحه مورد نداشت خارج کردیم برای اینکه آقای وزر عدلیه آن مواد را بمجلس پیشنهاد کنند باین ترتیب یک لایحه تنظمی شده است در کمیسیون قوانین مالیه هم از حیث اصل و اساس مطلب مذاکره شده و سابقه داشته است خبرش هم طبع و توزیع شده است اصولی همکه رد انجا در نظر گرفته شده بود کاملا در این لایحه ملحوظ شده این است که این لایحه را تقدیم می‌کنم و تقاضای فورتی آنرا هم می‌کند.

رئیس ـ به پیشنهادات رأی بگریم ؟…..

جمعی از نمیاندگان ـ خبر تقاضای فوریت کرده‌اند

رئیس ـ لایحه قرائت می‌شود.

(مقدمة لایحه بشرح آتی قرائت شد)

ساحت محترم مجلس شورای ملی

چنانچه خاطر محترم آقایان نمایندگان مستحضر است از تاریخ ۳ـ۴ـ۶ در جزو لایحه مالیات بر عایدات قسمتی هم راجع بانحصار تریاک از طرف دولت پیشنهاد شده بود کمیسوین محترم قوانین مالیه پیشناد دولت ار مدتی تحت مطالعه در آورده و در تاریخ ۲ دی ماه ۱۳۰۶ در ذیل خبر نمرة ۴۴۶ نظریة خود را اظهار داشت چون پارة مطالعات تغییرات مختصری را در آن لایحه ایجاب می‌نمود و بعلاوه عده از مواد ان مربوط بقسمت‌های جزائی و مناسب تر بود که از طرف وزارت عدلیه پیشنهادات بشود لهذا پس از حذف قسمت مذکوره مواد ذیل را با حفظ اصول مصوبه در کمیسیون قوانین مالیه برای تأسیس انحصار دولتی تریاک تنظیم و تصویب آن ار با قید یک فوریت تقاضا دارم. البته در مقام محترم آقایان نمایندگان که کاملا عارف بنکات و دقایق هستند محتاج بتوضیح نیست که تأسیس این انحصار نه تنها از نقطة عوائد مملکتی و جلب وجوه گزاف تری از خارجه بداخله دارای تأثیر بزرگی بلکه از نقطه نظر سیاست عمومی و ارتباط مسئله تجارت ایران باقضایای بین المللی تنهایت درجه لزوم و اهمیت را دارا است

رئیس ـ آقای دادگر

بعضی از نمایندگان ـ موادش قرائت نشد.

رئیس ـ مواد هم قرائت شود؟

عده از نمایندگان ـ بلی

رئیس ـ چهارده ماده است

کازرونی ـ باشد

(بشرح ذیل قرائت شد)

ماده ۱ ـ از تاریخ تصویب این قانون کلیه معاملات و نگاهداری کردن و تیاری کردن و حمل و نقل و صدور تریاک و شریه و چونه اعم از مصرف داخلی یا خارجی منحصر بدولت است و این انحصار موسوم بانحصار دولت تریاک خواهد بود

ماده ۲ ـ در محل هائیکه زراعت تریاک می‌شود زارعین و مالکین مکلفند همه سالیه در ظرف سه ماه قبل از شروع بکشت و زرع تریاک شخصاً و یا بوسیله نمایند ه ثابت الواکاله خود اظهار نامه داده و از اداره مالیه محل تحصیل جواز نموده شروع بزرع نمایند

تبصره ـ مأمورین مالیه محل بهیچوجه حق امتناع یا تعلل از دادن جواز ندارند

ماده ۳ ـ صحاحبان شیره اعم از رعیت و مالک ملکفند کلیه شیره تریاک‌های خنمد را باتبارهائیکه وزارت مالیه در ستررس آنها تهیه نموده است تحویل داده قبض رسید دریافت دارند

ماده ۴ ـ مؤسسه انحصار ملکف است تریاک‌های وارده بانبار را از صاحبان آنها در حدود میزان متوسط قیمتهای معموله در موقع برداشت محصول سه ساله اخیر قبل از اینقانون بعلاوه صدی ده خریداری نماید

ماده ۵ ـ صدور تریاک از سرحد باید بموجب جواز باشد که از مؤسسه انحصار و تا وقتیکه آن مؤسسه تشکیل نشده است از وزارت مالیه داده خواهد شد ـ قسمت جواز صدور همه ساله در اول فرودین از طرف دولت معین و اعلان خواهد شد

ماده ۶ ـ دولت مجاز است جواز صدور تریاک برای تجارت خارجه را بتجار در مقابل پرداخت قیمت جواز صدور بدهد و همیچنین دولت و مؤسسه انحصار می‌توانند تا موقعی که انبارهای کافی برای تیاری تهیه نشده است اجازه تیاری تریاک مصرف خارجی را در انبارهای شخصی تجار در تحت کنترل دقیق مأمورین دولت بدهند

تبصره ـ هر گاه کسی قبل از تاریخی تصویب این قانون معامله کنتراتی برای صدور تریاک بخارجه در هذه السنه نموده و اسناد معامله را در دست داشته باشد مقداری که معامله شده از پرداخت قیمت جواز معاف خواهد بود

ماده ۷ ـ کلیه لوله‌های تریاک داخلی باید دارای باندر ولی باشد که طول و وزن آن را معلوم و تأدیه مثقالی دو قرای و پانصا دینار را علاوهن از قیمت تمام شده مصرح باشد

تبصره ـ تریاک لوله موجودی د راول اجرای این قانون تفاوت قیمت باندرول اخذ خواهد شد

ماده ۸ ـ برای سرمایه مؤسسه انحصار تریاک مجلس شورای ملی مبلغ دو ملیون تومان اعتبار بوزارت مالیه اعطا می‌نماید

ماده ۹ ـ برای خارج اداری مؤسسه انحصار تریاک بوزارتمالیه مبلغی که از صدی ۶ عایدات سالیانه تجاوز ننماید اعتبار داده می‌شود

ماده ۱۰ ـ سوخته تریاک در هر جا نزد هر کس باشد متعلق بدولت است و باید وزارت ملیه آنرا جمع و ضبط نمایند و در ازای هر یک مثقال یکصد دینار بصاحب مال تأدیه کند

ماده ۱۱ ـ ورود تریاک از سرحدات ولو اینکه برای صدور باشد چه بطریق ترانزیب و چه بطریق دیگر بکلی ممنوع است مگر اینکه صاحب تریاکقبلا اجازه مؤسسه انحاصر را تحصیل کرده باشد

ماده ۱۲ ـ مسافرینی که در سرحدات وارد می‌شوند و حامل تریاک باشند هر گاه تریاک آنها زیادتر از یکمثقال باشد و بگمرک سرحدی اطلاع ندهد حکم قاچاق بر ن تعلق می‌گیرد و مطابق قوانین مقرره راجع بصاحب ان رفتار خواهد شد

ماده ۱۳ ـ برای اجرای اینقانون و ترتیب تفتیش و جلوگیری از قاجاق تریاک وشیره وزارتین مالیه و داخله مکلف بتدرین نظامنامة هستند که کاملا مدلول این قانون موافق بوده و پس از تصویب بموقع اجرا گذاشته شود

ماده ۱۴ ـ وزیر الیه مأمور اجرای این قانون است

رئیس ـ فوریت مطرح است آقای دادگر

دادگر ـ بنده با فوریتش موافقم

رئیس ـ فوریت مطرح است آقای دادگر

دادگر ـ بنده با فوریتش موافقم

رئیس ـ آقای رفیع

رفیع ـ موافقم

رئیس ـ آقای شیروانی

شیروانی ـ بنده با یک فوریت موافقم

رئیس ـ فقط یک فوریت مطر است آقای دشتی

دشتی – اگر بود بکمیسیون مخالف هستم

رئیس ـ آقای عمادی

عمادی ـ بنده اب یک فوریتش مخالف هستم

رئیس ـ بفرمائید

عمادی ـ عرض کنم که نده کاملا نسبت بدولت کمال موافقت را دارم

(نمایندگان ـ صحیح است)

و نسبت باین لایحه هم در موادش عرضی ندارم لیکن این یکی از امور مهمه است

(صحیح است)

که هم اقتصاداً و هم و هم برای مصالح جامعه نهایت اهمیت را دارد (صحیح است) و در اطراف آن باید مطالعات زیادی بشود والا ما غرض. مقصودی نداریم (صحیح است) این حرف که می‌زنم بریا این است که چون این لایحه دارای دو اصل است

(صحیح است)

هم مصالح جامعه و هم اقتصادی این اس که استدعا می‌کنم بود بکمیسیون و آقایانی که نظر دارند مطالعه خودشان را بکنند و مذاکرات بوشد و البته ما اکثریت موافق با دولت هستیم و مخالف نداریم اصولا نظر بنده این بود

وزیرمالیه – عرض کنم که نبده در لایحه یک فوریت را تقاضا کردم و یک فوریت هم لازمه اش رفتن بکمیسیون است در صورتیکه شاید این موضوع یکی از مواردی است که باید دو فوریت آن را تقاضا کنم و مخصوصاً اقا هم که با دولت موافق هستند و نظریات خوبی دارند در این موقع ممکن با دو فوریت هم موافقت بفرمایند چرا؟ چون در این قبیل قضایان منافع اشخاصی در این کار هست و وقتی مدت زاید دش یک کسانی یک کارهائی می‌کنند کمتراتهائی می‌بندند تقلب می‌کنند اینها یک چیزهائی است که فوریت این لایحه را ایجاب می‌کند با این حال بنده فقط یک فوریت آنرا تقاضا کردم که بکمیسیون برود و بعد بیادی بمجلس

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

کازرونی ـ بنده مخالفم

رئیس ـ با فوریت یا با کفایت مذاکرات؟

کازرونی ـ اجازه بدهید تا دلائل مان ر که یکقدری فوریت را متزلزل میند اظهار بکنیم هنوز در این باب اظهاری نشده است اگر چنانچه اظهاراتی شد و متقاعد نشدند آنوقت رأی بدهند

رئیس ـ آقای رفیع

حاج آقا رضا رفیع ـ آقا مخالف نفرمودند اگر گوش می‌دادند بمذاکرات موافق و مخالف و بیانات آقای وزیر مالیه مخالفت نمی‌فرمودند. در این جا مطلب خیلی مهم است و هیچیک از آقایان هم مخالف نیستند که مطالعه بشود اهمیت آن را هم همه میدانند و حرفی ندارند و از نظر اهمیت تقاضای یک فوریت شده که هم زودتر مطرح شود هم بکمیسیون برود که مطالعات لازمی هم که آقا می‌فرمایند بشود و برای جلسه بعد بیاید بملجس و بگذرد

کازرونی ـ بالاخره تجارت تریاک بکلی محو شد

رئیس ـ آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودن)

رئیس ـ تصویب شد. رأی گرفته می‌شود بیک فوریت آقایانی که موافقند قیام فرمایند

(عده کثیری برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد.

وزیر مالیه ـ دو مسئله مهم هست که بنده می‌خواهم تقاضا کنم در آنها هم اتخاذ تصمیمی شود یکی قانون سجل احوال است که مدتی است بمجلس و عهدم تعیین تکلیف نسبت باین قانون تولید زحمت برای دوایر دولتی و مردم می‌کند یکی هم مواد قانون بودجه است وبدجه از مجلس گذشته اس و آن موادی که در قانون بودجه ۱۳۰۴ مقرره شده و از مجلس گذشته تطبیق بااحتیاجات امروزی نمی‌کند و بایستی قانون بودجة جدید بگذرد کمیسیون بودجه هم مطالعات خودش را کرده است خبرش را هم تقدیم مجلس کرده است و بنده تقاضا می‌کنم در درجة اول مواد قانون بودجه و در درجه دوم سجل احوال جزو دستور شود و از آقایان استدعا می‌کنم که موافقت بفرمایند بلکه امروز هر دو تمام بشود و یک نمایشی داه باشیم که در کارهای مهم دولت و مجچلس بسرعت کار می‌کنند

رئیس ـ مخافی ندارد؟

(گفته شد خیر)

رئیس ـ مذاکرات راجع بکلیات است مخالفی دارد آقای فهمی

فهیمی ـ ایراد بنده در این لایحه از این جهت است که ما لایحه بودجه را در چند لایحة قبل جزء بجزء رای دادیم و تمام شد و این جا شروع کرده‌اند از مادة دوم و مثل این است که آن لایحه که ما سابق رأی داده‌ایم تمام نشده است و هنوز تحت شور و مطالعه است در صورتیکه اینطور نیست ما آن ماده واحده را که رأی دادیم رأی قطعی بود و باید این لایحه را یک لایحه جدیدی فرض کرد و از مادة اول شروع کرد بعلاوه غالب از این مواد را بنده زائد می دانم زیرا در این چند سال اخیر همه ساله این مواد تصویب شده است و این مواد قانون بودجه مثل سایر قوانین باقی می‌ماند و تا بموجب یک قانون دیگری لغو و نقض نشود بقوت خودش باقی است منتهی اگر یک اصلاحاتی بنظرشان رسیده است و یک مکملی لازم دارد همانها را بعنوان مواد جداگانه تصویب بفرمایند دیگر همه ساله و همیشه محتاج بذکر آنها نیستیم اگر اصلاحاتی در اساس مالیات و در طرز پرداخت و چیزهای دیگری شده است ممکن است در ضمن چند ماده ذکر کنند و ان را قانون جدیدی بکنند ولی غالب مواد این لایحه علاوه براینکه در قوانین بودجة سابقه هست د رقانون محاسبات عمومی تهم هست و بقوت خوش باقی است فرضاَ هم اگر بخواهیم تمام این لایحه را تصویب کنیم باید از ماده اول شروع کنیم و برویم جلو و نمی‌شود ماده اول را احاله کرد ببودجة که تصویب شده است و ان را متزلزل کرد چون دولت معاملاتی مطابق آن قانون کرده و ان معاملات باطل می‌شود در صورتیکه در جند جلسه قبل ببودجه رأی قطعی داده شده و تمام شده است باین ملاحظه بنده ضمیمه کردن این مواد را بآن قانون باین ترتیبی که نوشته است صحیح نمی دانم.

وزیر مالیه ـ درموضوع نمره بندی مواد اظهاری که نماینده محترم فرمودند از نقطه نظر اصل مطلب هیچ تغییری نمی‌کند و واگذار بنظر محترم حضرت رئیس است ممکن است از ماده یک شروع کنند و اشکالی ندارد در قسمت دیگر فرماتشان

هم اگر مقصودشان این است که اتلاف وقت نشود ممکن است که ما همین مواد را زود رأی بدهیم که کمتر وقت صرف شود و اگر تکرار قانون بودجه مصوب ۱۳۰۴ با تکرار مواد قانون محاسبات عمومی هم باشد حسنش این است که مذاکره در آن نمی‌کنیم و زودتر تصویب می‌کنیم و یک قانونی میوشد که مکمل آن بودجه ایست که رأی داده‌اید و ضمیمة آن می‌شود بعلاوه آقایانی میدانند که در قانون گذاری تکرار یک مسائلی از نقطة نظر روشن شدن مطلب و رفع ابهام ضرری ندارد و لو اینکه یک اصل مسلمی باشد در مجلس یک قانون بودجة درسنه ۱۳۰۴ گذشته که تا حالا داریم بآن عمل می‌کنیم بعضی مقتضیات ایجاب کرده است که مواد جدیدی هم ضمیمه کنیم که دیگر هیچ نوع اشکال و ابهامی نداشته باشد و در عمل دست ما باز باشد بنابراین اگر آقای فهیمی توجه بفرمایند در اصل مطلب اختلاف نظر و اشکالی نیست

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود بشور مواد آقایان موافقین قیام فرمایند

(اکثر برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد مادة اول قرائت می‌شود

(بشرح ذیل قرائت شد)

هر گونه پرداختی از اعتبار دولت از بابت مخارج غیر مترقبه و مخارج سری و اعتبار برای العام و هدایا ملحوظ باجازة کتبی هیئت وزراء خوااهد بود وزارتمالیه مکلف است صورت ریز مخدرج هر ماه را باستثنای مخارج سری تا قرل از روز پانزدهم آخر ماه بعد تهیه نموده و تقدیم مجلس شواری ملی نماید از این اعتبار بهیچوجه حقوق مستمری اضافات حقوق تأدیه نخواهد شد

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ آقای وزیر مالیه را توجه می‌دهم که این ماده غیر محتاج الیه است چون یک لایحة مخصوصی اینجا بری اعتبار دولت گذشت و مجلس قسمت کرده بود اعتبار دولت را یک قسمت انعام و یک قسمت مخارج سری و یک قسمت دیگر بنابراین اینماده غیر محتاج الیه است در آن ماده که پیشنهاد شد معین شده وبد دیگر این ماده بعقیدة بنده غیر محتاج الیه است مگر آقای وزیر با مخبر توضیح بدهند

وزیرمالیه – این مواد کلیه راجع باصل موضوع نیست اینها را جع بطرز عمل وزارت مالیه است و ضرری ندارد که ذکر شود

رئیس ـ رأی می‌گیریم باین ماده آقایانی که موافقند قیام فرمایند

(عدة کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ماده دوم

(این قسم قرائت شد)

ماده دوم ـ خارج از حدود اعتبارات مصوبه ضمن ماده واحده بودجه ۱۳۰۷ که شامل کلیه مخارج مملکتی است هیچگونه پراخت وجهی بعمل نخواهد آمد

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ اینجا آقای وزیر مالیه توجه داشته باشند این ماده یک نقص دارد می‌نویسد خارج از حدود اعتبارات مصوبه ضمن ماده و واحده الی آخر ماده که پرداخت وجهی بعمل نخواهد آمد پریروز شما آمدید صد هزار تومان اعتبار برای یقلاع سرحدی گرفتید همین طور اعتبارات دیگر آنوقت با ذکر این ماه تکلیفش چیست؟ پس باید یک جمله اضافه شود (الا بتصویب مجلس شوای ملی) که شما بعد هم بتوانید یک لوایحی بیاورید همانطور که لوایح اضافات و مخارج فوق العادة که پیدا می‌کنید و خواهید آورد پیشنهاد کیند بمجس از این جهت بنده پیشنهاد می‌کنم در آخر ماده نوشته شود مگر بتصویب مجلس شورای ملی

اعتبار (مخبر ـ کمیسیون بودجه) این فرمایشی که آقای آقا سید یعقوب فرمودند یک امر بدیهی است معهذا پیشنهاد کنند بنده قول می‌کنم.

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده در این ماده عرضی نداشتم در کلیات بود که نوبت به بنده نرسید.

رئیس ـ آقای کازرونی

کازرونی ـ عرض کنم نظر باینکه پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب را آقای مخبر قبول کردند بنده مقتضی دیدم که مخالف کنم می‌فرمایند (مگر بتصویب مجلس شورای ملی) این یک امر بدیهی و مسلمی است و اگر اینجا این عبارت را ندارد متزلزل می‌شود و این یک حقی است که تازه برای مجلس ایجاد کرده‌اید؟ مجلس از این حق بی نیاز است و این یک امر بدیهی و مسلمی است مجلس شورای ملی حکمش فائق است برتمام قوانین مگر قانون اساسی از این جهت بنده باذکر این عبارت چون بدیهی است مخالف هستم و لازم بذکر نیست

مخبر ـ در اول عرض کردم که این مطلب بدیهی است و برای خاطر آقا سید یعقوب عرض کردم که ممکن است قبول شود هنوز هم پیشنهاد ایشان قرائت نشده است بعلاوه ممکن است که ایشان مسترد بدارند.

رئیس ـ پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب:

(این قسیم قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در مادة دوم بعد از کلمة بعمل نخواهد آمد اضافه شود الا بتصویب مجلس

آقا سید یعقوب ـ بنده از آقای کازرونی تعجب می‌کنم باز کسی که سابقه پارلمانی دارید و در مجلس هستید بنده عرض کردم قانونی که ما می‌نویسیم خلاف متن واقع نباشد این جا می‌نویسد خارج از حدود اعتبارات بعمل نخواهد آمد بنده می‌گویم همین پریروز مجلس آمد و صد هزار تومان برای قلاع سرحدی تصویب کرد شما این جا می‌نویسید بعمل نخواهد آمد خوب حالا که بعمل آمده تکلیف چیست در صورتیکه درحدود بودجه و تفصیل بودجه هم نبود پس فردا هم ممکن است دولت یک خرج جدیدی ا بیاورید آنوقت باید منطبق برقانون باش یا نه؟ از این جهت بنده پیشنهاد کردم نوشته شود که مطابق رذ مجلس باشد که بر خلاف واقع نباشد

وزیر مالیه ـ این ماده باین ترتیبی که نوشته شده است در مقام خودش کاملا صحیح است اظهارات آقای آقا سید یعقوب هم کاملا صحیح است این ماه در موقعی نوشته شده است که قانون بودجه نوشته می‌شود بتصور اینکه این مواد ملحق بان مادة واحده که تعیین جمع و خرج مملکتی را کرده بود در آن واحد می‌گذرد و البته آن روز باید هم اینطور نوشته شده باشد و عبد از ان که آن بودجه تصویب شد چون یک فاصله پیدا شد و یکی دو فقره اعتبار دیگر هم تصویب شد شاید حالا این عبارت یک تناقضی پیدا می‌کند ولی برای رفع همة این اشکالات ما یک مسئله بدیهخی را تکرار می کینم و می‌نویسیم که خارج از حدود اعتبارات مصوبه ضمن مادة واحده و اعتبارات مصوبه مجلس شواری ملی هیچ گونه پرداخت بعمل نخواهد آمد

کازرونی ـ این خوب است

رئیس ـ رأی گرتفه میوشد بقابل توجه بودن

وزیرمالیه ـ اجازه میفرمائید نبده عبارت را اصلاح می‌کنم که قابل توجه نشود و کار عقب بیفتد این طور نوشته شود:

(مادة دوم ـ خارج از حدود اعتبارات مصوبة ضمن مادةواحده بودجه ۱۳۰۷ که شامل کلیه مخارج مملکتی است و سایر اعتبارات مصوبه هیچگونه پرداخت وجهی بعمل نخواهد آمد» و (سایر اعتبارات مصوبه) بین (مخارج مملکتی) و (هیچگونه) نوشته می‌شود

آقا سید یعقوب ـ بنده هم با این پیشنهاد موافقت می‌کنم

رئیس ـ ماده دو قرائت می‌شود و رأی می‌گیریم

(مجدداً بشرح فوق قرائت شد)

رئیس ـ آقایانی که این ماه را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اکثر بر خاستند)

رئیس ـ تصویب ماده سوم

(این قسم خوانده شد)

ماده سوم ـ هیچیک از ادارات دولتی مجاز نخواهد بود که برای مخارج خود مستقیماً از وجوه دولتی برداشت و مصرف نمایند و هر یک از ادارات مکلف هستند که بر طبق قانون خزانه داری کلیه وجوه و اموال ذی قیمت عمومی که دریافت می‌نمایند بخزانه داری کل تسلیم نمایند

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ بنده در این ماده یک نظری دارم و آن این است که نوشته شده است هیچیک از ادارات دولتی مجاز نخواهند بود که برای مخارج خود مستقیماَ از وجوه دولت برداشت و مصرف نمایند یعنی اگر بطور غیر مستقیم باشد می‌توانند؟ این کلمه مستقیماَ باید حذف شود دیگر اینکه نوشته شده است هیچیک از ادارات دولتی مجاز نخواهند بود بعقیده بنده باید نوشته شود (هیچیک از مأمورین) ادارات نوشتن معنی ندارد اداره مأمورینی دارد که آنها مسئول هستند و باید نوشته شود (هیچیک از مأمورین دولتی)

وزیر مالیه ـ قسمت راجع بمأمورین و ادارات که فرمودند این ضروری ندارد اولا ادارات در تحت نظر مأمورین ومرکب از مأمورین است معذالک اگر می‌خواهند لفظ مأمورین را هم اضافه می‌کنیم ولی آن اعتراض دیگر آقای یاسائی بعقیدة بنده وارد نیست چون اینها مجاز هستند مستقیماَ خودشان برداشت کنند ولی اگر رئیس مذفوق او بنویسد که مطابق فلان مقدار بر داشت و خرج کنید این مانعی ندارد ولی مستقیماً نمی نواند این کار را بکنند.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده در آن کلمة که آقای وزیر مالیه فرمودند راجع بمأمورین و ادارات عقیده ندارم ادارات نوشته شود باید نوشت هیچیک از مأمورین دولتی مجاز نخواهند بود همچنین در این آخر که نوشته‌اند که هر یک از ادارات مکلفند باز باید نوتشه شود که: کلیة مأمورین مکلفند که بر طبق قانون خزانه داری کلیة وجوه و اموال ذی قیمت عمومی که دریافت می‌نمایند به خزانه داری کل تسلیم نمایند حالا بنده خواستم اینجا عرض کنم که در هر جائی که وجوه عمومی هست مأمورین وزارت مالیه هم هستند و مذمور وزارت خانه‌های دیگر مأمور وصول نیستند و این ماده بعقیدة بنده محتاج به ذکر نبود

مخبر ـ در قسمت مأمورین دولت که فرمودید بنده تصور می‌کنم بنام اداره هم باشد ممکن است و هیچ اشکال ندارد و با اضافه کردن مذمورین اشکال رفع می‌شود ولی در قسمت دومش که فرمودید این طور نیست سایر ادارات هم عایدات دولت را جمع می‌کنند و به حسابب وزارت مالیه می‌گذارند و در همه جا خوئد مأمورین وزارت مالیه مأمور جمع و خرج نیستند سایر ادارات هم در قسمت خودشان عایدات دولت را جمع می‌کنند منتها چیزی کههست عایدات جمع آنوری شده را به حساب مالیه می‌گذارند

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ در این ماه لفظ مأمورین هم اضافه می‌شود رأی گرفته می‌شود به ماده سوم آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد مادة چهارم

(بشرح ذیل خوانده شد)

ماده چهارم ـ نظر به اینکه اعتبارات بودجه بر طبق ماإه واحده و صورتهای تفصیلی از یکدیگر تفکیک شده کلیه وزارتخانه‌ها و ادارات دولتی مکلف خواهند شده کلیه وزارتخانه‌ها و ادارات دولتی مکلف خواهند بود اولا مالیاتها و عوارض مربوطه بخود را پرداخت نمایند و چنانچه از حیث تهیه اشیاء ملزومات با انجام خدمات مخصوصه از وزارتخانه دیگر مبلغی طلبکار شد وزارتخانه مدیون مکلف است دین خود را پذیرفته و آنرا از محل اعتبارات بودجه مصوب خود بپردازد

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ عرض می‌شود اگر چه مادة سوم تصویب شد و اصلاحی فرمودند ولی بنده لازم میدانم که تذکر بدهم که این ترتیبی که مادة سوم گذشت باعث اختلاس مأمورین دولت خواهد شد و هیچ مختلسی در محکمة جزائی بموجب این ماده محکوم نخواهد شدبنده که رئیس یک ادارة هستم به پیشخدمت که جلویم ایستاده است امر می‌کنم که برو فلان مبلغ را از فلان جا دار و وکیل من در محکمة قضائی می‌گوید که من مستقیماَ بر نداشته‌ام و بر حسب این ماده محکوم نیستم و پیشخدمت برداشته است …

وزیر مالیه ـ اینطور نیست

یاسائی – بنده خواستم توضیح بدهم که این مسئله در صورت مجلس نوشته شود پس فردا مورد استفاده وکلای عدلیه نشود دیگر از چیزهائی که لازم است بنده عرض کنم در مادة پنجم که حالا مادة چهارم شده است این است که نوشته شده است اولا مالیاتها و عوارض مربوطه بخود را پرداخت نمایند این عبارت را بنده نمی‌فهمم مگر وزاتخانها مالیات بده هستند؟! اگر مقصود مالیاتی است که وصول و ابصالش بعهده آنها است این عبارت نمی‌رساند و باید با یک عبارت روشن تری نوشته شود که مقصود را برساند البته یک وزارتخانه هائی هستند مثل وزارت پست و تلگراف که یک عوائدی را جمع آوری می‌کنند و باید هم تحویل وزارتمالیه بدهند ولی این عبارت که اینجا نوشته شده است این مقصود را نمی‌رساند و مثل این است که وزارتخانه‌ها باید یک مالیاتی بپردازد دیگر از اعتراضات بنده راجع به قسمت دویم این ماده است که نوشته شده است چنانچه یک وزارتخانه از حیث تهیه اشیاءملزومات با انجام خدمات مخصوصه از وزارتخانه دیگر مبلغ طلبکار ثشد وزارتخانه مدیون مکلف است دین خود را پذیرفته و آنرا از محل اعتبارات بودجة مصوب خود بپردازد مقصود این جا قبل از تصویب مجلس است باید بعد از آن؟ یعنی این استقراضی که یک وزارتخانة از وزارت مالیه می‌کند قبل از تصویب مجلس شواری ملی است با بعد از آن؟ اگر قبل از تصویب ملجس شورای ملی است که برخلاف قانون است و بدون اجازة مجلس حق ندارند که یک پولی را بگیرند و در یک محلی مصرف کنند و بعد بیایند اجازه بخواهند و خواهش می‌کنم که در آتیه این روبه را آقایان وزراء متروک کنند و اگر بعد از تصویب مجلس است هر مقداری که تصویب شده است به آن وزارتخانه می‌دهند ولی این عبارت باعث میوشد که بدون تصویب مجلس یک مبالغی را به یک وزارتخانة می‌دهند به خیال اینکه بعد بیایند و به تصویب مجلس برسانند و غالبا در کمیسیون بودجه و در مجلس دچار زحمت می‌شوند و وزارتخانه اگر یک تعهداتی بکند بدون اینکه مجلس شورای ملی قبلا تصویب کرده باشد برخلاف قانون است وصالاح نیست که این عبارت این جا باشد و عقیدة بنده این است که این عبارت بکلی حذف شود اگر مجلس اعتبار داده است که مبلغ اعتبار معلوم است و مطابق آن مبلغ از وزارت مالیه می‌گیرند و خرج می‌کنند و اگر مجلس اعتبار نداده است باید منتظر شوند تا مجلس رأی بدهد

وزیر مالیه ـ نسبت به قسمت اول که نمایندة محترم توضیحی راجع به مادة قبل دادند بنده در آن موقع هم بهشان عرض کردم که اشتباه کرده‌اند و حالا هم عرض می‌کنم که اشتباه است و هیچ قاضئی بهیچوجه من الوجوه دچار اشکال نخواهد شد ایراداتی هم که در این ماده فرمودند عرض کنم این ماده یک ماده است که در قانون ۳۰۴ عیناً بوده است و سالها است که در این مملکت اجرا میوشد و خیلی هم خوب است و هیچ عیبی هم ندارد منتهی این ترتیب که شما تعبیر می‌کنید نیست شما میفرمائید وزارتخانه‌ها مالیات بده نیستند چرا ممکن است وزارتخانه‌ها مالیات بده هم باشند اسباب وارد می‌کنند برای کار وزارتخانه شان باید مالیات بدهندمالیات راه باید بدهند گمرک باید بدهند و در قسمت ثانی هم که فرمودید که آیا به تصویب مجلس رسیده است یا نرسیده است اینها هیچ کدام ارتباط به این ماده ندارد هر وزارتخانه مطابق مبلغ که بودجه دارد یک طرزی دارد داد و ستدش با سایر وزارتخانها و وزارت مالیه مثلا فلان وزارتخانه یک اعتبار ملوماتی دارد و در حدود این اعتبار ملزوماتی یک حسابی پیدا می‌کند با وزارت مالیه مقصود این است که نبایستی بگوید که چون طرف یک وزارتخانة دیگر باطرف وزارت مالیه است این ممکن است از اعتبارات مصوبه منظور شود باید در حدود اعتبارات مصوبه خودش از این جیبش در بیاورد و در جیب دیگرش بریزد و این جیبش در بیاورد و در جیب دیگرش بریزد و این از نقطه نظر ترتیب و تنظیم حساب بین وزارتخانها است و راجع به تصویب و غیر تصیویب مجلس نیست و اگر مشا یک همچو چیزی سراغ دارید بفرمائید ولی به شما عرض می‌کنم که هیچوقت بدون تصویب ملجس مخصوصاً این یاواخر مخارجی نشده است

بعضی از نایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به مادة چهارم آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد مادة پنجم

(بشرح ذیل خواند شد)

مادة ۵ ـ اعتبارت که اخصاصاً جهت پرداخت حقوق تصویب گردیده بمصرف سایر مخارج نخواهت رسید و همچنین از اعتباراتی که برای انواع مخارج نخواهد رسید و همیچنین از اعتباری که برای انواع مخارج سائره اختصاص داده شده بهیچوجه از بابت حقوق پرداخت نخواهد شد

بعضی از نمایندگان ـ مخالفی ندارد

رئیس ـ رأی می‌گیریم به ماده پنجم آقایان موافقین قیام فرمایند.

(عدة کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة ششم.

اینطور خوانده شد

مادة ۶ ـ هیچیک از وزارتخانها نمی‌توانند از اعتبار صدی دو منظور در بودجه مشاغل ثابت دائمی ایجاد نمایند

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ بعقیده اش نبده این ماده هم منظوره ما را تامین نمی‌کند نوشته شده است از اعتبار صدی دو یک شغل دائمی نمی‌شود درست کرد یک شغل موقت هم نمشود معین کرد مطابق اینماده می‌توانند معین کنند در صورتیکه منظور این بوده است که وزارتخانه‌ها از این اعتبار نمی‌توانند شغلی ایجاد کنند دیگر اینکه این ماده نقص مهمی دارد و تصور می‌کنم در آن راپورتی که کمیسیون بودجه قبل تنظیم کرده بود این بودکه بدون اجازه مجلس حق اینجاد هیجمؤسسه ار ندارند ولی حالا که یک مؤسسه را تاسیس می‌کند بعد می‌آیند می‌گویند که تصویب کنید این بر خلاف اصول حکومت پارلمانی است بالاخره باید هر وقت یک اعتباری از مجلس گرفته شد آنوقت بروند یک مؤسسة را ایجاد بکنند و بنده خیال می‌کنم این ماده اگر تکمیل شود و نوشته شود (هیچ مؤسسه بدون تصویب مجلس اینجاد نخواهد شد) بهتر میوشد و یک ماده میوشد که کاملا نظریات ما را تامین می‌کند.

وزیر مالیه ـ در موضوع اینکه این ماده ار آوردیم که از صدی دو نمی‌شود مشاغل ثابت ایجاد کرد این در نتیجة یک تجربیاتی است چون صدی دو که اعتبار داده می‌شود برای مخارج غیر مترقبه است و یک وقتییک وزارتخانة یک احتیاجی دارد و از همان مخارج غیر مترقبه یک شغل موقتی ایجاد می‌کند این را البته ممکن است ایجاد نماید ولی نباید این کار را دامهل بدهند و از این محل یک شغل ثابت ایجاد نمایند و برای جلوگیری از این کار باید وزارت مالیه یک ماده صریح در دست داشته باشد ما که نمی‌توانیم قانو را تفسیر و تغبیر کنیم راست است که صدی دو برای مخارج است ولی مخارج تعبیر و تفسیر خاصی که ندارد و هر مورد بخصوص را هم که نمشود با اصل کلی قانون تطبیق کرد این را نوشتیم برای اینه رفع اختلاف بشود اما راجع به مؤسسات این مؤسساتی که فرمودید اگر در حدود بودجه است که دراین بودجه هائی که تصویب فرمودید در تبصره‌هایش اجازه داده‌اید که حق داشته باشند مؤسسات را عوض کنند و اصلاحاتی بکنند و اگر خارج از حدود بودجه است که اصلا مخارج به ذکر نیست و انی ماده را اگر همین طوری هست بگذارید بعقیده بنده بهتر است.

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به این ماده آقایانیکه توصیب می‌کنند قیام فرمایند

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده هفتم

(بمضمون ذیل خوانده شد)

ماده ۷ ـ وزارتخانه مجبور نیست حقوقی را که برای مشاغل معینه در بودجة تفصیلی منظور شده بپردازد و بلکه می‌تواند مأمورینی با حقوق کمتر بر حسب احتیاج. مقتضیات برای مشاغل مزبوره تعیین نمیاند و هیچ وزارتخانة نمی‌تواند مشاغل ثابت یکی از مراتب قانونی که در بودجه آنوزارتخانه منظور است بیفزاید مگر در صورتیکه افزایش منزبور در نتیجه حذف مراتب عالیتریت تولید شده باشد.

رئیس ـ آقای دادگر

دادگر ـ عرض کنم که خواستم توجه آقای وزیر مالیه را به یک نکتة جلب کنم و ازشان سؤال کنم که این توضیح را بدهند چونکه بودجه یک امر سنواتی است و برای یک سنه است و یک وزیری مخصوصاً وقتی که استمرار در کار داشته باشد می‌تواند دور اندیشی کند که اعضاء برای یک ادارة چه قدر لازم است نبده در این ماده یک بضرری می‌بینم که این ماده یک جنبة کشش دارد مثلا اگر یک شخصی که کمتر قیود اختلاقی داشته باشد و این ماده در دستش افتاد سوء استعمال می‌کند بنده سابقه دارم اسم هم نمی‌برم ه یک جای خیلی بزرگی را خالی می‌کند و یک قدری درجه اش را بالا برند بعنوان کفیل روی آن کار می‌گذارند آنوقت هم کار ضایع می‌شود و هم یک شخصی به این ترتیب از بین رفته است بنده تصور می‌کنم که آقای وزیر مالیه هم تصدیق بفرمایند که هر چه در بودجه هست به آن ترتیب عمل کنند برای اینکه وزراء بهتر می‌توانند پیش بینی کنند که چه اداراتی را لازم دارند اگر لازم دارند در بودجه بیاورند و اگر هم لازم دیدند و آوردند دیگر چه احتیاج به این است که تغییر بدهند و این مسائل برای اینکه مستخدمین هر روزه در تعرض نظریات مختلف نیاشد خوب نیست و بنده پیشنهاد حذف آنرا می‌کنم

وزیر مالیه ـ اعتراض نمایندة محترم بیشتر مربوط است به قسمت اول ماده قسمت اول ماده اینطور نوشته شده است که وزارتخانة مربوط مجبور نیست حقوقی را که برای مشاغل معینه در بودجه منظور شده است بپردازد بلکه می‌تواند مأمورینی با حقوق کمتر بر حسب احتباجات و مقتضیات برای مشاغل مزبوره معین کند اصلا وضع این ماده برای دو جیز است یکی از نقطه نظر صرفه جوئی که ما بایستی همیشه نظرمان این باشد که وسائل صرفه جوئی کردن و بودجه را در نظر بگیریم و هر قدر بشود صرفه جوئی بکنیم بودجه یک اعتباری است که برای مخارج هر وزارتخانة پیش بینی شوا و بایستی کاری بکنیم هر قدر ممکن است از این مبلغ صرفه جوئی کرد پس اگر ممکن شود که صرفه جوئی بکنیم چرا نکینم؟ فرض بفرمائید الان بنده در وزارت مالیه یک ادارة دارم که رئیس آن اداره دارای یک رتبه نه است این رئیس اداره ار من احتیاج دارم بفرسطتم به یک ماموریتی و این جا خالی میوشد و من باید یک کسی را سرجای این بگمارم اگر بنده مقید باشم که مطابق بودجة تفصیلی حتماً یک رتبة نه آنجا بگذارم و لو اینکه احتیاج نداشته باشم و با یک رتبة شش می‌توانم کارم را اداره کنم به چه جهت باید یک رتبة نه آنجا بگذارم؟ در صورتیکه ممکن اتسبیک مانع دیگجری هم بر بخورم مثا وزارت مالیه یک عده منتظر خدمت دارد و در بین آن منتظرین خدمت فرضاً تا پنج تا شش تا رتبة نه دارد تصادف هم اینطور است که هیچ کدام از آنها برای اینکار خوب نیستند مااین ماده را اینجا اضافه کردیم که اگر بشود کار یک رتبه نه را یک رتبة شش بکند مانعی نداشته باشد که هم صرفه جوئی شده است و هم از نقطه نظر تربیت مستخدم و تشویق جوانان یک کارهائی می‌کنیم که اگر یک اشخاصی لیاقت مقام بالاترین را دارند حالا که قانون انها را در حقوق و رتبه مقید کرده است از نقطة نظر شغل و کار یک تشویقی از آنها بشود و این هیچ ضرری ندارد و مخصوصاً بنده خودم در اینکار خیلی ساعی هستم مثلا در پیشکارهای مالیه که سابقاً بولایات می‌فرستادند یک گناه کبیرة وبد که کمتر از رتبة نه فرستاده شود نبده خودم بکرمان یکنفر را که دارای رتبة هفت یا هشت بود فرستادم و یک صرفه جوئی هم شده است شده است اگر من بتوانم اینکار را بکنم چه ضرری دارد؟

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ پیشنهاد آقای عدل

(بمضون ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم لفظ خانه پس از لفظ وزارت حذف شود

رئیس ـ آقای عدل

میرزا یوسفخان (عدل) ـ این پیشنهاد توضیح مفصلی ندارد وزارت عربی است و خانه فارسی است وزارت یعنی وزارتخانه چنانچه خانه را هم به ان اضافه بکنید تکرار می‌شود و صف هم که می‌خواهند بیاورند لفظ مربوطه می‌آورند و هم چنین در فارسی می‌گویند ادارة مربوط این خوب نیست نبده پیشنهاد کردم که همان وزارت مربوط نوشته شود و وزارتخانه نباشد که نصف آن فارسی باشد و نصف آن عربی و این خوب نیست

رئیس ـ آقای رفیع

رفیع ـ بنده تصور می‌کنم این پیشنهاد بقدری مهم است که باید به رأی ملجس واگذار کرد.

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای عدل آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(چند نفر قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد رأی گرفته میوشد بماده هفتم آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد مادة هشتم

بشرح آتی قرائت شد

مادة ۸ مأمورین و مستخدمین دولت که از صندوقهای خارج از خزانه دولت حقوق دریافت می‌کنند مثل مفتش بانک شاهی و کمیسر نفت جنوب ومستخدمین بانک و غیره مکلف به تأدیه کسور تقاعد می‌باشند و خدمت آنها بر طبق قانون استخدام کشوری جزء مدت خدمت رسمی محسوب خواهد بود.

رئیس ـ رأی می‌گیریم به ماده هشتم آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ماه نهم

(این طرز خواند شد)

ماده ۹ـ چنانچه مقتضیات ایجاب نمود یکی از مشاغل کشوری اتقاقاً به صاحبمنصبان کشوری رجوع شود صاحبمنصبان مزبور در مدت تصدی خود حق استفاده از حقوق شغل کشوری را که در بودجه آن وزارتخانه منظور شده باشد دارا خواهد بود.

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده با این قسمت مخالفم مگر اینکه یک لفظ (فقط) در اینجا اضافه شود که چنانچه مقتضیات اینجاب نمود یکی از مشاغل کشوری اتفاقاً به صاحبمنصباق کشوری رجوع شود صاحبمنصبان مزبور در مدت تصدی خود فقط حق استفاده از حقوق کشوری را خواهند داشت باید یک لفظ فقط اینجا اضافه شود که حق نداشته باشند دو حقوق بگیرند

رئیس ـ آقای زوار

زوار ـ این هم مثل پیشنهاد قبل بود و بنده نفهمیدم که لفظ فقط برای چه نوشته شود و ماده خیلی خوب تنظیم شده است.

رئیس ـ آقای کازرونی

کازرونی ـ بنده گمان می‌کنم که این ماده توضیح واضحات باشد مثلا اگر مقتضیات ایجاب کرد که یک کسی که متصدی امر لشگری بوده است امروز متصدی امر کشوری شده است دیگر در آن روز نبایدد لشکری اسم او را بگذاریم و من مقصود را در این ماده نمیدانم که چیست اگر منظور این است که از هر دو حقوق استفاده نماید این عبارت عیبی ندارد ولی اگر منظور این نیست و قائل هستید که بیش از یک حقوق نگیرد مسلم است که حقوق که به این متصدی داده می‌شود حقوق شغل است اگر شغل کشوری است حوق کشوری می‌دهند و اگر لشکری است حقوق لشکری داده می‌شود. این است که نبده عقیده‌ام این است که یا توضیحاتی بدهید که درست ملتفت بشویم و الا عبارت وافی نیست

وزیر مالیه ـ توضیحی که آقای کازرونی می‌خواهند خیلی ساده است استخدام کشورای یک قانون مخصوصی دراد و یک مقرراتی برای مأمورین کشوری معین کرده است و یک کسی که مأمور لشکری است تابع آن مقررات کشوری و استخدام کشوری نیست اگر یک ماده جداگانه برای آن نباشد حقوق گرفتنش از محل حقوق مأمور کشوری یکقدری مشکل است و نبده نمی‌خواهم یک کاری را که ما گاهی بر حسب لزوم مجبوریم بکنیم درش سوسة قانونی باشد و بنده معتقدم به اینکه تمام مبانی اموری که عمل می‌شود تکیه به قانون داشته باشد مثلا برای حکومت پست کوه لام است که یک صاحبنصب نظامی بفرستیم در بودجه وزارت داخله برای پشت کوه یک حاکم کشوری معین کرده است این صاحبمنصب که می‌رود آنجا تابع مقررات کشوری که نیست ولی ما باید از محل بودجة وزارت داخله حقوق کشوری به او بدهیم و در مدت تصدی او ارگ من این ازه را نداشته باشم حقوق دادن به او برای من مشکل است.

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به مادة نهم آقایانیکه تصوب میکنن قیام فرمایند.

(عده زیادی قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ماده دهم

(بشرح آتی خوانده شد)

ماده ۱۰ پرداخت وجوه فقط در ازاء خدمت انجام شده و یا اشیاء ملزوماتی که خریداری می‌شود بعمل خواهد آمد و بعنوان انعام یا هدیه یا مخارج سری جز آنچه بموجب ماده ۲ از اعتبارات دولت اجازه داده شده پرداخت نخواهد شد.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ اینجا به آقای وزیر مالیه خواستم عرض کنم که این ماده با آن مادة که اعتبار شهریه را معین کرده است یکقدری مخالف دراد این جا نوشته است پرداخت و جوه فقط در ازاء خدمت انجام شده است واین ترتیب گمان می‌کنم مخالفت با آن ماده است و اگر یک ترتیبی نوشته شود که بان موضوع درست شود بهتر است

وزیر مالیه ـ این اده یک چیز جدیدی نیست و در قانون بودجه ۱۳۰۴ هم بوده است و شهریه هم آنوقت بوده است و جون رویهمرفته مجلس فلسفه تصویب شهریه را این قرار داده است که در ازاء یک خدمات سابقه ایست و یک چنین تعبیری کرده‌اند مغیرتی هم با آن موضوع ندارد ولی یک اصلاحی نبده خواستم این جا بکنم که اینجا نوشته شده است جز آنچه بموجب ماده ۲ از اعتبار دولت اجازه داده شده اعتبارات دولت دو قسمت دارد و معلوم نیست که مربوط به کدام است و بعالوه مادة که برای بودحه تصویب شده است مادة واحده است و جمع و خرج در آن یک ماده ذکر شده است و مربوط شده است به بودجه‌های تفصیلی مصوبه در کمیسیون بودجه به این ملاحظه بنده تصور می‌کنم اگر نوشته شود جز آنچه مربوط به اعتبار دولت است ولفظ ماده (دو) بر دشاته شود بهتر است یا اینکه نوشته شود بموجب ماده واحده.

مخبرـ این موضوع در لایحه وقتی نوشته شده بود که ماده واحدة که تصویب شد ماده ۱ قرار داده بودیم و حالا که بان مجرا شد و ماده ۲ را ماده ۱ قرار دادیم و بنده تصور می‌کنم بموجب ماده واحده بنویسیم بهتر است.

رئیس ـ مادة واحده نشوته می‌شود رأی گرفته میوشد به مادة…..

یاسائی ـ اجازه میفرمائید؟

رئیس ـ بفرمائید

یاسائی ـ ایرادی را که آقای آقا سید یعقوب فرمودند بعقیده بنده وارد است چه اصراری است که هر چه در دوره چهار گذشته است ما حالا بگذرانیم؟ البته در هر دوره و هر مجل که تجدید میودش مسلماً نظریات جدیدتری پیدا می‌شود و باید قوانین را اصلاح کرد مثلا حقوق منتظر خدمت دادن در ازاء خدمت نیست منتظر خدمت راه مییرود و حقوق می‌گیرد و بر خلاف این ماده است و حقوق منتظرین خدمت را بموجب این قانون نمی‌شود پرداخت و بنده تصور می‌کنم که به آن اشکالاتی که خودتن فرمودید برخواهید خورد و باید طوری این ماده را تنظیم کنید که اشکالی نداشته باشد.

وزیرمالیه ـ بنده اصراری ندارم که ر ماده که سابقاً تصویب شده است حالا هم عیناً تصویب شود و بنده کاملا موافقم که بر اثر تجربه یک چیزهائی می‌آموزیم و باید بر طبق ان تجربه قوانین را اصلاح کنیم اما ما در تجربه آموختیم که اگر این بند و قید نباشد کار مشکل میوشد اگر وزارت مالیه این بنده را نداشته باشد که حقوق را در ازاء خدمت باید بدهد آنوقت تمام مستخدمین که مأموریت دارند ولی خدمت نکرده‌اند یا به مرخصی رفته‌اند و بعد از مرخصی غیبتشان پنجشان ششماه طول کشیده است تمام مستحق حقوق هستند و موضوع انتظار خدمت را هم که آقا فرمودند این وطر نیست انتظار خدمت یک چیزی است که در قانون پیش بینی شده اس که ان وضعیت مطابق آن قانون به مستخدم خدمت بی کار است خیر منتظر خدمت همیشه در تحت نظر وزارتخان است و در چندی قبل یک متحد المآلی به وزارت خانه‌ها دادم که منتظر خدمت همیشه باید حاضر برای کار باشد و الا معنی ندارد که مثلا مستخدم به یک جائی مسافرت بکنند و حقوق انتظار خدمت بگیرد و در حقیقت انتظار خدمت مثل خدمت است یعنی یک نوع خدمتی است منتها خدمت آن این است که باید تباع اوامر وزارتخانه مربوطهع اش باشد و تابع مافوقش باشد و آزاد نیست که برود کار بکند…

یاسائی ـ مانعی ندارد

وزیر مالیه ـ خیر نمی‌تواند و من بهش آنوقت حقوق انتظار خدمت نمی‌دهم و معین انتظار خدمت این است که هیچ کار دیگر نکند واز صبح تاغروب منتظر این باشد که به بیند وزارت خانه مربوطه اش چه کاری به او رجوع می‌کند

رئیس ـ آقای شیروانی

شیروانی ـ عرض کنم که در عمل همانطور که فرمودند باید یک تجربیاتی برای ما حاصل شده باشد الان یک عده زیادی از مستخدمین دولت هستند که نه منتظر خدمت هستند و نه حقوق به آنها داده می‌شود که بنده می‌خواهم خدمت آقای وزیر مالیه عرض کنم مثلا کار گذاریها ویک قسمتی از مؤسسات وزارت خارجه که منحل شده است و انتقال یافت به عدلیه یا در وزارت مالیه که یک تشکیلات زائدی داشت و منحل کردند و منتظرین خدمت انرا به عدلیه انتقال دادند وزارت علدیه به این مستخدمین یک حکمی داده است که مثلا بارتبه۲ مذمور عدلیه خوزستان هستید یا مأمور ثبت اسناد کرمان هستید این مستخدم این حکم دستش است ولی حقوق به ان داه نمشود و سابقاً هم مستخدم مالیه بوده است و حالا منتظر خدمت عدلیه است چون مشغول خدمت نیست نه حقوق خدمت به او می‌دهند و نه حقوق انتظار خدمت و عده شان هم زیاد است یک نفر دو نفر ده نفر نیستند شایدسیصد چهار صد نفر باشند و الان این وسط آویزانند نه منتظرند خدمت هستند و نه مشغول خدمت و از هیچ محلی به آنها حقوق داده نمشود این ار هم عرض کنم که بیچاره ترین مستخدمین دولت این اشخاص هستند.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده در این موضوع که آقای شیروانی وارد شدند نمی‌خواهم وارد شوم ولی می‌بینم که طرفین طرف افراط و تفریط می‌روند کهبنده نمیدانم چه عرض کنم قانون استخدام یک ترتیبی فراهم کرده که نمیدانم بالاخره به کجا می‌رسد از یک نفری می‌پرسی آقا شغل تو چیست می‌گوید انتظار خدمت آقا کسب شما چیست می‌گوید من دعا گو هستم این قضایا یک چیزی است که باید دولت یک روزی به آن خاتمه بدهد و در یک جائی این را قیچی کند و بیک جائی محدود شود هی می‌روند به ادارةاستخدام و یک سابقه هائی درست می‌کنند و خودشان را منتظر خدمت معین می‌کنند یک عده مستخدمین وزارت خارجه رفته‌اند به وزارت عدلیه و وزارت عدلیه یک حکمی به دستشان داده است اخر ما باید به این قضیه خاتمه بدهیم تا کی ما باید متظر خدمت قوب لکنیم هی استشهاد اس و سابقة خدمت است که می‌رود در ادارة استخدام و مؤسسه تقاعد ومنتظر خدمت درست میوشد اخر آقای وزیر مالیه یک روزی به این ترتیب خاتمه بدهید تا کی ابید منتظر خدمت قوبل کنید؟ آقای شیروانی هم می‌فرمایند که بدبخت ترین افراد منتظرین خدمت هستند و بنده نمی‌خواستم این موضوع را حال طرح کنم و باید با یک ترتیب دیگر این کار را انجام دهی که کلیف۶ آن معلوم شود

بعضی از نمیاندگان ـ مذاکرات کافی است

مخبر ـ اجازه میفرمائید؟ راجع به قسمتی که آقای شیروانی یک نظریاتی داشتند و آقای آقا سید یعقوب مخالفتی فرمودند خواستم عرض کنم مطابق تشکیلات عدلیه که اخیراً در کمیسوین بودجه کذشته است منتظریه خدمت آن وزارتخانه را دو قسمت کرده‌اند مستخدمینی که سابقه خدمت ادرای داشته‌اند و منتقل شده‌اند بعدلیه آنها اگر بیکار شدند منتظر خدمت هستند ولی مستخدمینی که سابقة خدمتا ادرای ندراند چون سنوات خدمت ندارد و ما برای حقوق گرفتن منتظرین خدمت یک سنواتی را قائل شده‌ایم به این جهت انها را جزء منتظرین خدمت محسوب نمکنند

شیروانی ـ معلوم نشد

مخبر ـ آنهائی که سابقه خدمت دارند و به وزارت عدلیه منتقل شده‌اند منتظر خدت هستند

شیروانی ـ حقوق به آنها داده می‌شود؟

مخبر ـ بلی

رئیس ـ پیشنهاد آقای فهمی

(بشرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد میکنمبجای ماده ۲ مادة اول نوتشه شود

وزیر مالیه ـ بنده با این پیشنهاد موافقم

رئیس ـ آن ماده یک اقنون علیحده بود که ابلاغ شده است و اگر ماده اول بنویسد دیگر حق اجرای آن ماهواحده را نخواهند داشت در اینجا هم اگر ماده واحده را نخواهند داشت در اینجا هم اگر ماده واحده نوشته گویا بهتر است

فهیمی ـ این که آقای وزیر مالیه می‌فرمایند در ماده واحده است در ماده واحده نیست اجازه میفرمائید عرض کنم؟

رئیس ـ بفرمائید

فهیمی ـ در مادهاول نوشته است هر گونه پرداختی از اعتبارات دولت از بابت مخذرج غیر مترقبه و مخارج سری و اعتبار برای انعام و هدایا اینها در ماده واحده نیست در ماده اول این لایحه است که اول ماده دوم بود و حالا آن ماده دوم بجای ماده اول نوشته شده است این اقلام حالا در ماده اول این لایحه است نه در ماده واحده.

مخبر ـ مادة واحده را اگر آقای فهیمی ملاحظه بفرمایند مطلب معلوم میوشد آن ماده واحده مصوبات کمیسیون را تصویب کرده است و یک جزء از مصوبات کمیسوین هم اعتبارات دولت اس که در انجا به سه جزو تقسیم شدهاس و اگر ماده واحده نوشته شود هیچ اشکال ندارد

وزیر مالیه ـ این صحیح است و بنده هم که نظریه آقای فهیمی راکه قبول کردم برای این وبد که اشتباه کردم که مقصودشان از ماده اول گویا ماده واحده بوده است که مصوبات کمیسیون را تصویب کرده است و البته این جا هم باید به ماده واحده مراجعه شود فهیمی در صورتیکه نظربه بنده تأمین شده است استرداد می‌کنم

رئیس ـ پیشنهاد دیگر آقای فهیمی

(بشرح آتی خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که بعد از خریداری می‌شود اضافه نمایند و با مطابق مقررات قانونی بعمل خواهد آمد

رئیس آقای فهمی

فهیمی ـ این مذاکراتی که اینجا راجع به حقوق منتظرین خدمت فرمودند سبب شد که بنده این پیشنهاد را کردم که نوشته شود پرداخت وجوه فقط در ازاء خدمت انجام شده و یا اشیاء و ملزوماتی که خریداری میوشد و با مطابق مقررات قانونی بعمل خواهد آمد و قررا قانونی شامل شهریه‌های مصوبه و حقوق منتظرین خدمت و تمام اینها می‌شود

وزیر مالیه ـ این جا نبده می‌ترسم دچار اشکال بشوم و این یکی از مواردی است که برای بنده از نقطه نظر وزیر مالیه بودن و سئولیت وزارت ملایه خیل یاهمیت دارد و هر جا که مطلب یکقدری اشکال داشته باشد فوراً این مقررات قانونی را کش می‌دهند و این ماده را من برای حفظ و صیانت خودم در این لایحه لازم میدانم که اگر کار یکقدری سهل تر بوشد به اشکلا بر می‌خوریم در صورتی که بنده یقین دارم اگر به این ترتیبی که هست تصویب شود هیچ اعتراضی وراد نخواهدبود چنانچه بطور مثل عرض می‌کنم آقای شیروانی یک اظهرای فرمودند که آن مطلب خیلی صحیح نیست و باید دید عیب آن کجا است و عیبش را باید رفع کرد ما مدتی است با این ماده علم می‌کنیم و تا بحال به این مشکلاتی که آقایان می‌فرمایند هیچ برنخودره‌ایم ولی این جار اگر یک قدری سست بدهیم و این موضوع را قابل تعبیر و تفسیر کنیم فوری تولید یک مشکلاتی میوشد که ازش احتراز خیلی مشکل است

فهیمی ـ با توضیحاتی که اقای وزیر مالیه دادند و سابقة هم که در امر هست بنده مستر می‌دارم

رئیس ـ رأی می‌گریم به این ماده با تبدیل مادة ۲ بة مادة آقایانیکه موافقند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویبب شدماده ۱۱

(بموضوع ذیل خوانده شد)

ماده ۱۱ حداقل مقرری رتبه اول قضائی پنجاه تومان می‌باشد.

رئیس ـ آقای کازرونی

کازرونی ـ از برای هر یک از وزارتخانها یک بودجة تفصیلی به مجلس تقدیم شد وبعد در ضمن یک ماده تصویبات کمیسوین بودجه را ملجس تصویب کرد در ان بودجة تفصیلی یک رئیس و یک حقوق قائل شده‌اند و این ماد را هم که ما می‌گذرانیم برای طرز اجرای همان بودجه است بنابراین ذکر اینکهحقوق مستخدمین کشری سی و دو تومان و قضائی پنجاه تومان است برای چیست؟ یعنی این یک تغیراتی در اینبودجه‌ها خواهد داد یا نه؟ اگر چنانچه تغییراتی نمی‌دهد شما بر طبق آنچه که دربودجة تفصیلی مشروحاً دکر شدهاست باید بپردازید و بعالوه یک چیز دیگری هم هست که در وزارت پس و تلگراف مستخدمینی هستد که سالهای دراز خدمت کرده‌اند و حقوق شان از سی و دو تومان کمتر است حالا می‌خواهیم بفهمیم که این اشخاصی این قانون بر طبق این ماده به آنها هم سی و دو تومان خواهند داد یا نه؟ این توضیح را بدهند که بنده قانع شوم.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ باز ناچارم یک چیزی را خدمت آقای کازرونی عرض کنم قانون استخدام کشوی که در دورة چهارم گذشت در آنجا می‌نویسد که حداقل مقرری مستخدمثین ار در هر سال باید مجلس معین کند و در قانون بودجه نوشته شود و در هر سال مجلس شورای ملی در قانو بودجه حد اقل مقرری را معین می‌کند و این کار مطابق قانون استخدام کشوری است در قانون استخدام نوشته شده است در هر سال مجلس باید اشل را معین کند و اینجا هم مطابق آن قانون اشل معین شده است و ارگ نظر جنابعالی این است که راجع به بودجه پست و تلگراف صحبت کنید د رکمیسوین بودجهقدیم که نبده هم آنجا بودم امسال بقدری پول به انها داه شد که هیچوقت این خیال را نمی‌کردند خدا شاهد است قریب چهل و پنجهزار تومان برخلاف آن داد و فریاد هائی که نبده می‌زدم تصوب کردند خودشان هم راضی هستند دیگر جنابعالی لازم نیست صحبت بفرمائید که بدتر می‌شود

بعضی از نمیاندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ آقایانیکه ماده یازدهم را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ماده دوازدهم

(بترتیب ذیل خوانده شد)

ماده دوازدهم – از لحاظ تعدیل و تمرکز بودجه‌های مملکتی و هم چنین برای اینکه هیچگونه تعهدات مالی بی اعتباری بعمل نیاید وزارت مالیه مکلف است نسبت به کلیه لوایح مالیه و بودجه‌ها و اعتباراتیکه تعهدمیشود از نظر مالیه قبلا اظهار موافقت نماید

رئیس ـ آقای عمادی

عمادی موافقم

رئیس ـ آقایانیکه این ماه را تصویب می کنئد قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد مادة سیزدهم

(بشرح ذیل خوانده شد)

ماده سیزدهم وزارت مالیه مجاز است که در مواقع لازمه عمل مساعده دادن نقدی و جنسی را زارعین خالصجات ادامه دهد این قبیل مساعده هل که در ظرف یک سال باید مسترد و مستهلک شوند برای بذر و خردی دواب و آلات زراعتی و توسعة امور آبیاری و فلاحتی پرداخته خواهد شد محاسبه اینگونه مساعده‌ها با نهایت دقت نگاهداری شده و در استرداد آن مراقبت کامل بعمل خواهد آمد

رئیس – آقای احتشامزاده

احتشامزاده موافقم

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ عرض کنم طرز عمل دولت و مالیه در این مملکت اینطور ایجاب کرده است که باید خالصجات دولتی فروخته شود و واقعاً هم بعد از یک تحقیقاتی که اخیراً بنده راجع بخ خالصجات اطراف طهران کردم دارای این عقیده شدم که حقیقت اگر بشود خالصجات را بفروشیم بهتر است شاید در سابق نبده این عقیده را بطور تردید داشتم که آیا مصلحت هست خالصجات را بفروشیم یانه ولی حالا عقیده دارم که باید بفروش برسد برای اینکه آنجه که عمل می اید غیر از آن است که بدولت داده می‌شود با اینکه بنده از حضرت و الا وزیر مالیه متشکرم در یک قسمت راجع بخ خوار به محض وصول شکایت یک هیئتی را فرستادند و یک تحقیقاتی کردند که در نتیجة این اقدام هزار خروار تفاوت عمل برای دولت شد یعنی هزار خروار فایده بدولت رسید و اگر اندک قصوری شده بود هزار خروار تلف می‌شد ولی اصولا طرز عمل و اداره اش مشکل است نبده خواستم در ضمن توضیح در این ماده استفاده کنم و سئوال کنم که آیا آن فکریکه در هیئت دولت بود که خالصجات راباید فروخت و راجع به این موضوع هم یک لایحة تقدیم مجلس شد و شور اولش هم شد آیا آن فکر دیگر موجود نیست و ممکن نیست خالجات را بفروش برسانند که یعنی لایحه اش به مجلس بیاید و ر آتیه نزدیکی خالصجات به فروش برسد بعلاوه تاسیس بانک مطابق قانو مستلزم فروش خالصجات است.

رئیس ـ آقای احتشام زاده

احتشام زاده ـ فرمایشاتی که آقای نمایند محترم راجع به فروش خالصجات فرمودند که حیف و میل هائی در مالیه می‌شود یک فکری است که از چندی قبل برای دولت و نمایندگان مجلس ایجاد شدهاست و آقایان نمایندگان هم تا اندازة در این باب نظر مساعد داشته‌اند و این فکر یک فکری است که عملا تأیید شده است و باید بموقع عمل بگذارند و البته اگر یک اقداماتی راجع به فروش خالصجات از طرف دولت شده باشد خود آقای وزیر مالیه خواهند فرمود

وزیر مالیه ـ برای استحضار خاطر نماینده محترم تذکرا عرض می‌کنم که نظر فروش خالصجات بطور کلی در هیئت دولت تغییر نکرده است ولی در ضمن مذاکراتی که در کمیسیون و در مجلس شد یک چیزهائی پیدا شد که موجب شد یک مطالعاتت بشرتی بوشد و معلوم شود که باید تبعیض کرد و یک قسمت را نگاهداشت یا خیرو بالاخره این نظریات موجب تاخیر شده است و گرنه اصل موضوع از بین نرفته است و این عملی را که ما می‌کنیم که راجع به مساعده دادن برای یک سال است و اگر هم ما بخواهیم خالصجات بفروشیم باید بذر بدهیم که کاشته شود و الا بنده هم موافقم اصولا ملک درای و خالصه داری برای دولت خوب نیست ولی تا اندازة که ممکن است برای مناها باید آنها را نگاهداری کنیم تا بعد آنها را بفروشیم

بعضی از نمایندگان مذاکرات کافی است

رئیس ـ آقایاینکه مادة سیزدهم را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اکثر برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد مادة چهاردهم

(بمضون ذیل خوانده شد)

ماده ۱۴ ـ وزارت مالیه مجاز است مستخرجات تریاک را در تحت نظرات کامل برای صدور بخارج بفروش برساند.

رئیس ـ آقای ارباب کیخسرو

ارباب کیخسرو ـ بنده اینجا هیچ این ماده را ملتفت نمی‌شوم اول آنکه مستخرجات تریاک یعنی چه؟ یعنی خود تریاک یا انچه پس از کشیدن تریاک نتیجة ان میود ثانیاً مقصود قصسمت عایدات خود دولت است یا قسمتهای دیگر یا بطور کلی تمام تریاکی که در مملکت بعمل می‌آید این یک چیز گنگی است که بنده نمی‌فهمم خوب است توضیح بدهند که ما هم ملتفت شویم

وزیر مالیه ـ عرض کنم بعضی از آقایان شاید تصور بفرمایند که بعد از آوردند لایحه انحصار تریاک دیگر احتیاج به این ما نداریم در صورتیکه آن ماده هنوز نگذشته است و در قانون بودجه ۱۳۰۴ یک ماده هست که سوخته‌ها را دولت جمع آوری کند مقصود از مستخرجات تریاک سوخته است چون سابق بر انی ماًمورین سوخته تریاک را می‌گرفتند و می‌فروختند و این خیلی بدبو برای اینکه تولید سوخته کشی می‌کرد بعد یک ماده گذشته که باید بکلی سوخته نابود شود ما آمدیم سوخته را انبار کردیم ولی برحسب اتفاق آنها را تلف نکردیم بع مشتری پیدا شد گفتیم علت ندراد که در خارج مملکت این را تفروشیم سوخته را به قیمت گزاف از ما می‌خرند صدو نود خروار سوخته موجود است که آنرا با یک قیمت گزافی از ما یمخرند که ببرند به خراج ازش مرفین و هروئین و مشتقات دیگر تریاک را بگیرند به این ملاحظه نبده خواستم وزارت مالیه مجاز باشد که مستخرجات تریاک را برای صدور به خارج بفروش برساند و مقصود از مستخرجات تریاک مرفین و هروئین وسوخته و آن چیزهائی است که بوسیله کار نجات بشو از صورت تریاکی بیرون آورد این را آقای ارباب نباید تصور بفرمایند که مقصود خود تریاک است مقصودمان مستخرجات تریاک است که عجالتاً سوخته تریاک ما است بعد هم مرفین و هروئین و سایر مشتقات آن

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس ـ پیشنهاد آقای فیروز

(بشرح ذیل خوانده شد)

    1. بنده پیشنهاد می‌کنم که ماده چهاردهم حذف شود.

فیروز آبادی ـ بعد از این توضیح آقای وزیرمالیه پس می‌گیرم.

رئیس ـ رأی می‌گیریم به ماده چهارم آقایانیکه موافقند قیام فرمایند.

(عدة کثیری برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد ماده پانزدهم

(بترتیب ذیل خوانده شد)

ماده ۱۵ ـ لوازم نظامی یعنی هر گونه اشیائی که برای تدارکات وزارت جنگ و امنیه لازم باشد از حقوق گمرکی معاف خواهد بود بعلاوه اسلحه و مهمات جنگی از ادای مالیات راه نیز معاف خواهند بود.

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ بنده خواستم سؤال کنم ادوانی که برای خط آهن خریده می‌شود آنها هم حقوق گمرکی می‌دهند یا معاف هتسند خوب است این را توضیح بدهند

وزیر مالیه ـ هیچ چیزی نمی‌تواند معاف باشد اولا از مالیات راه از آن روزیکه گذشته است هیچ چیز معاف نیست تعرفه گمرکی هم قبل از آنکه از مجلس بگذرد و تعرفه مستقل بشود چون یک تعرفة بود که مطابق نظر دولت معین شده است معاف باشد به این ملاحظه غیر از آنچه که اینجا صریحاً معین شده است هیچ چیز معاف نیست و نباید هم باشد.

رئیس ـ رأی می‌گیریم به ماده پانزدهم آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام نمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ماده شانزدهم

(بترتیب شد ماده شانزدهم (بترتیب ذیل خوانده شد)

ماده ۱۶ ـ مطالبه مالیات سرشماری از سکنة املاک خالصة دولتی و هم چنین مطالبة بقایای مالیات سرشماری از سایر اهالی مملکت از این تاریخ موقوف است

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ اینجا آقای وزیر مالیه را توجه می‌دهم که اساساً این ماده خوب است ولی از بعد از این تاریخ خوب نیست زیر الغاء مالیات سرشماری یک سال دو سال است که قانونش گذشته است و معنی این عبارت این است که اگر تا حالا باقی باشد بگیرند در صورتیکه از آنوقت که قانونش گذشته است نباید گرفته باشند نسبت به مالیات املاک خالصه یک روز آقای رئیس الوزراء هم اینجا اظهار کردند راجع به مالیات سرشماری املاک خالصه ما گرفتار هستیم و اگر یک ماده نوشته شود راجع به الغاء آن من کاملا موافقم راجع به سایرین هم دو سال است الغاء کرده‌ایم خوب است توضیح بدهند مقصود چیست.

رئیس ـ آقای عمادی

عمادی ـ عرض کنم صریح عبارت است اگر آقا یکقدری توجه بفرمایند خواهند دید صریحاً نوشته است قایای مالیاتی نه از حالا

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ پیشنهاد آقای عدل

(اینطور خوانده شد)

پیشنهادی می‌کنم پس از عبارت مطالبه بقایای مالیات نوشته شود قبل از ۱۳۰۲ و لفظ سر شماری حذف شود

رئیس ـ آقای عدل

عدل ـ این یک مطبی است که سابقاً هم با آقای وزیر مالیه و آقای رئیس الوزاء مذاکره کرده‌ایم بقایائی که از قبل از ۱۳۰۲ باقی مانده است برای دولت اسباب زحمت شده است اولا وصول نمیوشد ثانیاً اینجا مکرر خدمت آقایان عرض کرده‌ام اشخاصی که در خارجه مانده‌اند غالباً بواسطة این است که تاوارد خاک ایران می‌شوند از آنها مطالبه مالیات یازده ساله و دوازده سالیه می‌شود از اینجهت بنده این را پیشنهاد کردم که آنچه از ۱۳۰۲ به آنطرف باقی مانده است مطالبة شود مگر آن بقایائی که دولت با آنها یک قرار دادهائی کرده است یک بقایائی هست که دولت بامودیان آنها یک قرارداد هائی گذاشته است انها را بنده حرفی ندرام ولی بقایائی که تاکنون وصول نشده است قبل از ۱۳۰۲ خواه سر شماری خواه غیر سرشماری انها را ملغی کنند

وزیر مالیه ـ عرض کنم البته آقای عدل حق دارند با مطالبه بقایا مخالف باشند ……

عدل ـ بنده بقایان مالیاتی ندارم.

وزیر مالیه ـ از نقطه نظر خودتان عرض نمی‌کنم البته ما باید یک اصولی را حفظ کنیم ولی در خود آن اصول هم نباید به اندازة تند برویم که عکس العمل پیدا کند بنده هم کاملا موافقم که نباید از نقطه نظر بقایای خیلی کهنه دولت مزاحم مالکین و زارعین بوشد خود بنده هم ممکن است از اشخاصی باشم که هم مستقیم ذی نفع هستم چون خودم هم مالک هستم هم زارع و هم اگر صورت نمایندگی داشته باشم نماینده این قسمت از مدرم باید باشم ولی این را نباید عکس العمل برای آن قرار داد که یکمرتیه گفت بقایا مطالبه نشود این خوب نیست ممکن است اگر یک وقت وزارت مالیه و دولت یک بقایائی رابه بینند که نبایستی مطالبه کرد بیایند از مجلس اجازه بخواهند که فلان بقایا را مطالبه نکینم ولی نباید این مطلب را اینجا اظهار کرد که اصلابقایای قبل از ۳۰۲ مطالبه نشود تمنی می‌کنم آقای عدل اصلا این پیشنهاد را پس بگیرند. اگر یک بقایائی صحیح است باید گرفته شود و اگر هم بعضی جاها نباید مطالبه شود باید آورد به نجلس و اجازه خواست زیرا نگرفتن بقایا مثل تخفیف دادن است و تخفیف دادن هم مطاق قانون اساسی مربوط به قوه مجربه نیست مربوطه مربوط به قوه مقننه است و بایدد دلائلش گتفه شود و تصویب شود تمنی می‌کنم این پیشنهاد ار پس بگیرند.

عدل اجازه میفرمائید؟

رئیس ـ بفرمائید

عدل ـ بنده تصور می‌کنم فرمایشات آقای وزیر مالیه جواب بنده نبودبنده عرض کردم آن مالیاتهائی را که دولت نتواسته اس وصول کند بعضی از آنها را دولت بامؤدبان مالیات یک قرار دادی گذاشته است آنها را بگیرند ولی یک عده هستند که در خارجه مانده‌اند و از ترس بقایا نمی‌توانند به ایران بیایند حالا اگر در عبارت پیشنهاد بند نظریاتی دارند اضافه بفرمایند

رئیس ـ اگر می‌خواهید پس بگیرید رد بشود

رئیس ـ رأی می‌گیریم آقایانیکه این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(معدودی بر خواستند)

رئیس – رد پیشنهاد آقای فیروز آبادی

(بمضمون ذیل خوانده شد)

بنده ماده چهارده را به این قسم پیشنهاد می‌کنم:

مالیات سرشماری و بقایای آن مطلقاً از اهالی مملکت موقوف است

وزیر مالیه ـ مجدداً خوانده شود

(بشرح ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ اشتباه نوشته‌ام ماده شانزده چون اینجا نوشته شده است مطالبه مالیات سرشماری از سکنه املاک خالصة دولتی و هم چنین مطالبة بقایای مالیات سرشماری از سایر اهالی مملکت از این تاریخ موقوف است چون اول اختصاص داده است به خالصه و بعد هم به بقایا می‌ماند غیر خالصه معینش این است که از خالصه بقایا را نگیرند و از باقی بگیرند در صورتیکه غرض این نیست غرض این است که مالیات سرشماری ملغی است بنده به این پیشنهاد را کردم.

وزیر مالیه ـ اینجا برای اینکه آقای فیروز آبادی درست مستحضر باشند عرض می‌کنم مالیات سرشماری در قانون مالیات اربابی موقوف شده است ولی بقایائش از قبل از آن قانون هست که مأمورین مالیه مطالبه می‌کنند اینکه اینجا نوشته شده است مطالبه تقایای مالیات سرشماری از این تاریخ به بعد موقوف است مقصود مطالبه است نه خود بقایا بقایا مال قبل از الغاء است که ما در این دو سال مطالبه می‌کردیم حالا دیگر مطالبه نمی‌کنیم یک نکتة دیگر هم هست که چون مالیات سرشماری مربوط به املاک اربای بود شامل خالصجات دولتی نمی‌شد رعایای خالصجات دولتی مجبور بودند این مالیات را بدهند در صورتیکه سایر اهالی مملکت نمی‌دادند و این خوب نبود بنده خواستم شامل حالا آنها هم بشود به این جهت نوشتیم مطالبیه مالیات سرشماری از سکنة املاک خالصه دولتی و هم چنین مطالبه قایای مالیات سرشماری از سایر اهالی مملکت از این تاریخ موقوف است اهالی خالصه از این تاریخ به بعد مالیات سرشماری نمی‌دهند از دیگران هم مطالبة مالیات قبل از الغاء نمی‌شود.

فیرزو آبادی ـ بنده با این توضیح مسترد می‌دارم

رئیس ـ پیشنهاد آقای دهستانی

(بشرح ذیل خوانده شد)

بنده پینهااد می‌کنم که به ماده شانزده اضافه شود مالیات دواب و احشام که در ماده هفتم قانون ممیزی مصرح است فقط از ایلاتی که تخت قاپو نشده‌اند دریافت خواهد نشد.

رئیس ـآقای دهستانی

دهستانی ـ نبده توشضیح زیادی ندارم فقط می‌خواهم تذکر بدهم چون این مالیات اسباب زحمت جمع زیادی از مردم شده است حالا بسته است بنظر آقایان است

وزیر مالیه ـ اگر خاطر آقای دهستانی باشد قبلاً این مطلب اینجا مذاکره شد در موقعیکه قانون خالصجات انتقالی از مجلس می‌گذشت خود بنده با اصل مطالب مخالفت نکردم و عرض کردم که اط نقطه نظر اینکه صدوسه نیم مالیات ارضی یم مبلغ گزافی می‌شود ممکن است یک راهی پیدا کرد که مواشی و مراع موقوف شود و بعلاوه یک وسیلة می‌شود برای تشویق به ایلاتی که تحت قاپو نشده‌اند که تخت قاپو شوند ولی آنوقت تقاضا کردم که این را بگذارند برای موقعی که اصلاح قانون ممیزی مطرح است حالا هم همین تقاضا را می‌کنم علتش هم این است که آقایان نباستی راضی بشوند که وزیر مالیه بی مطالعه یک چیز را قبول یارد کند بنده الآن نمیدانم این مالیاتی را که میفرمائید بندهموافقت کنم یا التغئش چقدر است نبده یک مدتی را برای مطالعه می‌خواهم که صورت آنرا به بینم و بدانم چه مبلغ است اینجا هم به شما بگویم مبلغش چقدر است بعد موافقت می‌کنم که این را به فلان مصلحت یا مطابق عوض ملغی گردد من در اصلش مخالف نیستم ولی همینقدر که آقا پیشنهاد کند کافی نیست و برای بنده دلیل نمی‌شود دلیل ارقام اس اگر من فردا آمدم خدمت آقایان گتفم بودجة که شما تعدیل کرده بودید موازنه اش بهم خورد چه خواهید گفت؟ البته این کار مربوط است به اینکه تحقیق شود و ارقامش دیده شود بدون تحقیق در ارقام بودجة مملکت نمیوشد حرف زد

دهستانی ـ اگر آقای وزیر مالیه اطمینان می‌دهند که اصلاح شود نبده پس می‌گیرم

رئیس ـ پیشنهاد دیگر آقای دهستانی

(بترتیب ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم قسمت آخر ماده ۱۶ راجع به بقایای مایات سرشماری حذف شود

رئیس ـ آقای دهستانی

دهستانی ـ عرض کنم اگر آقایان در خاطر داشته داشته باشنند موقعی که الغاء مالیات سرشماری مطرح بود آقای یاسائی یک پیشنهادی کردند که از امسال گرفته نشود و بعد از طرف وزارت مالیه اطمینان دادند که بقایا تا ۱۳۰۶ گرفته شود و از آن تاریخ به بعد گرفته نشود باز در اینجا نوشته شده است بقایا از این تاریخ به قبل گرتفه شود و از بعد از تاریخ این قانون گرفته نشود در صورتیکه از ۱۳۰۶ به بعد در آن قانون مصرح است که دیگر بقایا گرفته نشد دیگر محتاج نیست اینجا دکر شود در آن قانون مخصوصاً قید شد که بقایا گرتفه نوشد و این عبارت را که بنده در اینجا می‌بینم مثل این می‌ماند که آن بقیا و مالیاتی را که گرفته‌اند باز هم می‌گیرند این است که نبده پیشنهاد کردم قسمت آخر حذف شود

رئیس ـ آقای عمادی

عمادی ـ عرض کنم یک منطوقی از این عبارت اتخاذ کردند که ن منطوق این است که دارای حمکم الزامی باشد و حکم را بلا اثر گذاشته‌اند

مخبر ـ آقای دهستانی توجه بفرمایند در موقعیکه قانون گذشت مادر قانون نوشتیم که مالیات بدهی سال ۱۳۰۶ را مطالبه نکنند ولی از بابت مالیات ۳۰۵ و ۳۰۴ و ۳۰۲ و ۳۰۱ یک بقایائی هست و باید آن بقایا را گرفت و حالا قید شده شده است که آن بقایای سابقه مطالبه نشود

دهستانی ـ پس می‌گیریم.

رئیس ـ رأی می‌گیریم به ماده شانزدهم آقایانیکه موافقند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ماده هفدهم

(بشرح آتی خوانده شد) ماده هفدهم ـ عایدات هر ملک فقط و ثیقة مالیات آن است واگر مودی از تأدیه مالیات امتاع نمود وزارت مالیه محق ایت از عایدات ملک مالیات را برداشت نماید

رئیس ـ آقای زوار

زوار ـ بنده موافقم

رئیس ـ آقای روحی

روحی ـ عرض کنم بنده از ابتدائی که این قانون مطرح بود خود داری کردم از اینکه یک کلمه اظهار کنم و حقیقتاً هم ایرادی نداشت جز در این ماده آخر. توجه آقای وزیر مالیه را جلب می‌کنم به این که یان ماده به این ترتیب که تنظیم شده است یک قدری اصول مالکیت ار متزلزل می‌کند بنده مالک نیستم ولی از نظر مملکت عرض می‌کنم مالکیت را متزلزل می‌کند اینجا نوشته است ملک وثیقه مالیات است ….

وزیر مالیه ـ عایدات ملک

روحی ببخشید عایدات. در صورتیکه عایدات برای امسال وثیقه باشد عیب ندارد شاید مالیات آب و زمین را که همة ماها هم علاقه داریم الغاء و مالیات بر عایدا وضع شود الغاء گردید آنوقت چطور عایدات ملک وثیقه مالیات است؟ چون مالیات می‌رود روی عایدات وآنوقت تمام عایدات مملکتی وثیقه مالیات است پس این از نظر اینکه نباید مالیات بدهد و از آنطرف هم خرید و فروش را متزلزل می‌کند صلاح نیست چون طرف می‌گوید نصف ملک یا ثلث آن متعلق بدولت است و خریدار و فروشند دچار اشکال خواهند شد و بعلاوه از نظر الغاء مالیات آب و زمین هم یک قانون بیموردی است باینجهت بنده پیشنهادی کرده‌ام که عایدات آن سال وثیقه مالیات همانسال است و استدعا می‌کنم از نقطه نظر قانون آقای وزیر مالیه این را قبول کنند

وزیر مالیه – اولا البته خود آقای روحی تصدیق میفمرایند که نتیجة فرمایشانشان با مقدمه متناقص بود زیرا اگر قائل بودند که این ماده مخالف با اصول مالکیت است این اصلاح را نمیکردن پس ناچار خودشان تصدیق می‌کنند که این فکر مخالف با اصول مالکیت نیست بنده معتقدم که مملکت ایران دولت اینران مجلس شورای ملی ایران هیچوقت یک قدمی را با یک حرفی ار که مخالف با اصول مالکیت باشد نمی‌زند ما اینجا عایدی ملک را وثیقه می‌کنیم نه خود ملک را بعلاوهن مالیاتی را که خود شما معین می‌کنید برای ملک که صدی سه یا صدی سه و نیم هست به چه ترتیب است؟ مطابق قوانین مصوبه است و تصدیق می فرمائید برای وصول آن باید ترتیبی داده شود که اسباب اشکال جهت دولت نباشد و التبه وقتی مردم هم دیند دولت برای وصول مالیات دیگر اشکالی ندارد آنها هم نه اسباب زحمت برای خودشان فراهم می‌کنند نه برای دیگران و مالیات گیری هم از چیهائی است که اصولاً و قبل از هر چیز از اعمال حاکمیت دولت است شما قانون گذرانده‌اید در مجلس که در تمام مسائلی که مربوط به حاکمیت دولت است حاکم محاکم اداری باشند بنده می‌خواهم اینجا تبدیل کنم نمی‌خواهم اشکال کنم زیرا امروز هر مودی مالیاتی مالیاتش را ندهد بموجب قانون مصوبه مجلس تمام املاکش در محکمه اداری توقیف می‌شود بلکه تمام املاکش در محکمه اداری توقیف می‌شود بلکه تمام دارائیش زیاد مالیات دادن از اعمال حاکمیت است و اعمال حاکمیت از وظایف دولت است و ما اینجا خواسته‌ایم تکلیف مودی مالیات و مردم را روشن کنتیم که فلان مأمور مالیه نرود در خانه فلان رعیت وگلیم زیر پایش را بردارد بند می‌خواهم این مسائل قطع شود ….

یکنفر از نمایندگان ـ اگر عایدات نداشته باشد چه طور؟

وزیر مالیه – اگر عایدات نداشته باشد آن موضوع دیگری است البته سوخت است آفت است تخفیف است ولی این برای این است که اگر فرضاً در مدت بیست و پنج سال ده تومان پول نفد تهیه کرده باشد مأمور مالیه نرود ده تومانش را بردارد پس خوب است آقاتان هم با بنده موافقت بفرمایند اینهم که آقایان می‌فرمایند حاصل یکسال باشد این یک چیزی است که واضح واضح است و محتاج به توضیح نیست می‌ترسم توضیح آن تولید اشکال کند و این یک ماده ایست خیلی ساده و بعقیده بنده به نفع مؤدیان مالیاتی می‌باشد خوب است آقایان هم موافقت بفرمایند.

رئیس ـ آقای دادگر

دادگر ـ بنظر بنده ورود آقای ورحی هم کار محترم بنده رد توضیح این ماده یک کمی منحرف از آن طرزی بود که در نظر بود این ماده مزاحم مالکیتت نیست و بالاخره عایدات یک ملکی را وثیقه مالیات قرار دادن مزاحم مالکیت نیست اما مزاحم زندگانی مالک است حالا اینجا بنده یک کسی توضیح می‌دهم خود آقای وزیر مالیه هم توجه کنند یک محصولی که در یک جائی تولید می‌شود تا برسد به مالیات دان تحول پیدا می‌کند تغیر پیدا می‌کند و در معرض عمل می‌آید اگر وزارت مالیه به جمودت این ماده بگوید از دفعه اول این عایدات در تحت نظر من است وثیقه من است این برای زارع و مالک اسباب زحمت است حالا ملاحظة بفرمائید یک چیز دیگر هم هست اغلب عادیات مال زارع است و پردازنده مالیات هم مالک است کانه شما زارع را بی تکلیف می‌گذارید برای اینکه مالک قصور کرده است این دو مسئله سومی که خیلی دقیق تر است این است که با یان فقر عمومی متصل املاک انتقال پیدا می‌کند از این دست به آن دست می‌رود فرضاً آقای ملک مدنی یم ملکی را از آقای خطیبی بخرند و آقا یخطیبی هم فرضاً بیست سال مالیات نداده باشند آنوقت عایدا آقای ملک مدنی وثیقه است برای تمام مالیات سنه‌های گذتشه باشد این خلاف عدالت است بنده در میان این ماده کلمة راکه دیدم حقیقتاً آقای وزیر الیه از روی حسن نیت هم نوشته‌اند کلمه فقط است خودشان فرمودند کلمه فقط را نوتشه‌اند که بنوع دیگر از عایدات این شخص نپردازند و سایر اموال این شخص در معرض مزاحمت نباشد ولی راجع به این قسمت حتماً باید یک اصلاحی بشود و توضیح بفرمائید که اگر عایدی پیدا شد از همان دفعه اول وثیقه است؟ اگر این طور باش در نقل و انتقال و فروش برای مالک زحمت تولید خواهد شد این یکی دیگر اینکه توضیح شود که تا کی این ملک وثیقه است؟ برای آن سند است یا بطور اطلاق برای هر قدر مالیات که از آن ملک ممکن است مانده باشد؟ بنظر نبده این هم خلاف عدالت است ثالثاً‌تکلیف رعایا چیست؟ اگر بنده در دادن مالیات تانی کردم سهم رعایا هم که دو ثلت و سه ربع معین است آنت وقت باید سهم رعیت بماند تا موقعی که مالیات داده شود؟ خوب است این را هم توضیح بفرمایند و ما اینکه آقای وزیر مالیه فرمودند اگر مالک مالیات خودش را ندهد تمام زندگیش را نمی‌شود توقیف کرد و باید باندازة که مدیون است توقیف کرد خودتان در اصول محاکمات ملاحظه بفرمائید هیچوقت مجلس شورای ملی اجازه نمی‌دهد که تمام دارائی یکنفر در مقابل یک مقدار بدهی قلیلی توقیف شود اینهم یک مسئله یک قسمت دیگر هم اینجا از فرصتی که آقای رئیس می‌دهند استفاده می‌کنم و این را عرض می‌کنم که خارج از موضوع نباشد وان این است که اگر تعیین تکلیف قطعی مرع و مواشی را نفرمایند این را هم مطالعه بفرمایند با این مالیات صدی سه و نیم که رویی شانه مردم است مخصوصاً با اینکه فردا هم مالیات انحصار بمجلس می‌آید خوب است تکلیف این قسمت را هم معینی فرمایند

وزیر مالیه ـ عرض کنم البته مطلب یک مطلبی است که خوب است بحث بشودبنده هیچوقت بحث را مضر نمیدانم ولی همیشه باید بحث که می‌کنیم در عبارات و مقاصد با حسن نیت نظر کنیم این اده که از طرف دولت پیشنهاد شده است مینی بر حسن نیت و تسهیل بوده است این را قطع داشته باشید هزچ نظر اشکال تولید کردن در بین نیست اینکه آقای دادگر فرمودند مالک و زارع چه و اینها گویا فراموش فرموده‌اند قانونی که به به تصوبب مجلس رسیده است و در مملکت ما در جریان است مالیات را بر طبق ان از محصول بر میدارن در قانون مالیات اربابی که قعلا معمول به مملکت است نه از مالک اسمی بده شده و نه از زارع و بموجب آن قانون محصول ملک مالیات می‌دهد منتهی طرف سؤال و جواب همیشه مالک است از نظر تسهیل کار و الا مطابق قانون صدی سه و نیممالیات را از کل محصول بر می‌دارند یعنی اگر این ملک صد خروار عایدات دارد سه خروار و نیم آن را برمیدارند آنوقت اینکه چقدرش مال مالک است و چقدرش ملا زارع ابداً ربطی به من ندارد و ابداً ربطی بدولت ندارد و دولت و مجلس هخم نخواسته انداز اول در تقسیم بین ارباب و رعیت دخالف بکنئد در صورتیکه بخواهند مالیا دهنده به کسی خطاب بکنند به ارباب می‌کنند ولی محصول و عاید ملک را ماحق داریم مطابق این قانون برویم در سرخرمن قب از اینکه خرمن را برداشته باشند و تسعیر کرده باشند سه و نیم درصد خودمان را بگیریم ببریم پس در اینصورت ما مزاحمتی بجائی در این اصل نمی‌رسانیم که بگوئیم عایدی هر ملک وثیقة مالیات آن است اینکه گفته می‌شود مال هر سنه اگجر یک کسی ملکش را فروخت و بیست سال بده کاری داشته باشد این بعقیدة نبده خیلی واضح است که ما هیچوقت نمیگوئیم اگجر بیست سال بقایای مالیاتی دارد از این شخص باید مطالبه کرد مگر اینکه سندی داده باشد طرف مقابل با اینکه تمام محصول سنواتی این ار تا بیست سال دیگر برداریم اینطور نیست اگر همچو چیزی هست ه رپیشنهادی بفرمائید بنده خودم قبول می‌کنم اگر هم اشکال باین مرتفع می‌شود بنویسند هر سنه بنده هم قبول می‌کنم برای اینکه شما بدانید ما سوء نیتی در کار نداریم و خیلا پس کلة هم نداریم حقیقت ام صاف و راست این است که اینجا عرض می‌کنم که باید مسئول مالیات عایدی این لک باشد نه اینکه بیایند خرمن را بردارند ببرند بعد هم بگویند مطابق این قانون باید از محصول مالیات بگیرید محصولی هم توی کار نیست آنوقت بنده چکار کنم؟ باید بروم محاکمه کنم و آقا را بیاوریم بمحاکمه و از دارائی دیگریش بگیریم؟ برای چه؟ هیچ محتاج نیست خیلی تأسف می‌خورم که آقای دادگر تشریف ندارند چون به بنده فرمودند یکی از مسائلی را که گفته‌ام اصلاح کنم آن را که بنده اصلاح می‌کنم در ضمن اینکه گفتة ایشان را اصلاح می‌کنم چون گفته بنده اصلاح لازم نداشت ولی گفتة ایشان صحیح نبود گفتة ایشان را اصلاح می‌کنم که گفتة بنده اگر چنانچه طوری بود ک ایشان تصور کردند اصلاح شود اینکه ما گفتیم مطابق قانون مصوب ملجس اگر یک مؤدی مایاتی را ازش طلبکار باشیم تمام دارائیش ضامن است این ار بنده گفتم منتهی هر قانونی حکمش این است که ضمانت و وثیقه در حدود بدهی است اگر یک کسی صد تومان به بنده مقروض باشد و صد هزار توماندارائی داشته باشد تمام صاد هزار تومان دارائی تا وقیت که صد تومان بنده را نپرداخته است در نظر محکمه و در نظرقانون باید وثیقه پرداخت ابشد اگر تشخیص نداده باشد که وثیقة معینی هست اینها جزء اصول مسلم است ولی به مجرد اینکه صد تومان بنده پرداخته شد تمام دارائیش آزاد است و دیگر وثیقه مرود ندارد چون دیگر بدهی نیست که وثیقة در کار باشد پس رویهمرفته بنده تصور می کم که ما اینجا اختلاف نظری ندارمی موضوع علاوه کردن «یک سنه» در اینجا اگر بنظر آقایان یک چیز مهمی می‌آید بنده ضمیمه می‌کنم و در جواب آقای روی همین حرف را زدم گفتم من این را توضیح واضح می دانم و چون توضیح واضح میدانم نمی‌خواهم نوشته بشود برای این که مبادا فردا ازش سوء استفاده بشود و تعبیراتی بوشد که حالا بنده نمی‌خواهم پیش بینی کنم و بگویم برای این بود که گفتم نوتشه نشود و الا وقتی که ما نوشتیم عایدات هر ملک فقط وثیقة مالیات آن است هیچ تردیدی نیست که مقصود ما این است که عایدات ۳۰۷ وثیقة مالیات ۳۰۷ است اگر عایدات سنه ۳۰۷ در یک انباری مانده باشد و درش مهر شده باشد تاسنه ۳۱۵ و مالیات سنه ۳۰۷ هر تاسنه ۳۱۵ پرداخت نشده باشد این انبار که کحتوی جنس ۳۰۷ است وثیقة مالیات میبشد ولی فقط در مقابل مالیات آن سنه و اینکه آقای دادگر هم فمرودند تحول دارد عایدات و اگر اینطور باشد جلو عمل ار می‌گیرد و بعضی از اقایان هم تصدیق کردند؟ معنای این عبارت این نیست که فردا می‌روند سر ملک و به مجرد درو شدن خرمن را توقیف می‌کنند! مفهومش این وثیقه غیر از توقیف است مقصود ممانعت از عمل و تحول نیست مقصود این است که دهندة این مالیات که صاحب این عایدات است بداند که اگر چنانچه مالیاتش را ندهد حاصل این سنة آن ملک وثیقة مالیات است ولی نه اینکه فردا بروند توقیف کنند هر کنند و نگذارند خرمن را ببرد خیر اینطور نیست هیچ این معنی را ندارد بنده خیلی میل دارم که در اینجا اصلاً مأمورین خاجر را هم ما عادت ندهیمک که از قوانین و مواد بخواهند یک استفاده هائی از نقطه نظر تعبیر بکنند که قانون اجازة آن را نمی‌دهد الان این ماده ابداً اجازة این فکری را که تولید شده نمی‌دهد چرا ما بگذاریم این فکر تولید شود؟ حالا اگر آقایان با بنده موافقت می‌فرمایند ماده را بهمین قسمت تصویب بفرمایند و اگر هم اصراری دارند راجع به اضافه کردن سنه بنده با اقایان موافقم بشرطی که در باقی مانده تصرفی نشود ولی در آخر مذاکراتشان آقای دادگر راجع به مرع و مواشی و اضافة ماده الحاقیه به بنده تذکر دادند و بنه را تهدید کردند که یک فکری برای اینکار بکنید و اگر نکنید ما مقاومت می‌کنیم نبده چرا این فکر را بکنم؟ بنده که مدعی نیستم آقا ……..

شروانی ـ تهدید نکردند آقا

وزیر مالیه ـ بنده چکنم آقا؟ بنده بشما می‌گویم تا آن حدی که شما از من مسؤلیت نخواهید هر چه رأی بدهید من اجاز می‌کنم.

رئیس ـ آقای بیات

بیات – برای تذکر آقای وزیر مالیه عرض می‌کنم که عجالتاً در وزارت مالیه این قسمت معمول است ک مالیات سنواتی را از ملک مطالبه می‌کنند و همان طوریکه فرمودند البته چون نظر آقای وزیر مالیه این است که این قسمت نباید اجرا شود گمان می‌کنم بعد از این جلسه یک توجهی در این موضوع خواهند فرمود واین قسمت را اصلاح می فمرایند بجهت اینکه یک کسی ملکی را امروز می‌خرد نمداند که مالیاتش پرداخته شده است یا نه بعد فردا مالیه می‌آید مطالبه مالیات پنج شش سال قبل را ازی شخص می‌کند البته باید این را توجه بفرمایند که هر کس مالیات بده است از او مطالبه کنند و بیک شخص دیگری مراجعه نوشد قسمت دومش راکه فرمودند بعقیدة بنده اگر همان کلمه سنه را اضافه بفرمایند البته بهتر است برای اینکه ان طوری که مجلس قوانین را تنظیم می‌کند یا وزارت مالیه تعبیر می‌کند با آن ترتیبی که در ولایات مامورین اجرا می‌کنند شاید خلی اوقات تفاوت داشته باشد و در آنجا یک اشکالی فراهم می‌کنند که شاید در وزارت مالیه فراهم نشود و در ولایات مامور به میل خودش تفسیر و تعبیر می‌کند و اسباب زحمت مردم میوشد و البته اگر این قسمت را طوری بنویسیم که مامورین مالیه هم سوء استفاده نکنند بهتر است خود آقای وزیر الیه هم نباید اشکال بکنند وبرای این جلوگیری اگر کلمة سنه را اضافه کنیم گمان می‌کنیم رفع این اشکال بوشد و قانون هم واضع تر می‌شود.

وزیر مالیه ـ پیشنهاد بفمرائید بنده قبول می‌کنم

رئیس ـ پیشنهادها قرائت می‌شود

(بشرح ذیل خانده شد)

پیشنهاد ملک مدنی : پیشنهاد می‌نمایم بعد از کلمة مالیات (همان سنه) اضافه شود

رئیس ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی ـ ما تصدیق داریم که آقای وزر مالیه جز حسن نظر نظر دیگری ندرند و البته مجلس شورای ملی هم نظرش این نیست که مالیات هر سنه وصول نشود با یک کسی که ملکی دارد مالیاتش را تأدیه نکند ولی این ماده برای مأمورین مالیه در ولایات یکقدری سوء تفاهم می‌کند و ممکن است مزاحمتی بیک اشخاصی بکنند هماهنطوریکه مذاکره شد یک کسی یک ملکی را خریده است مسئول پرداخت مالیات همان سنه آن ملک است آنوقت می‌آیند مطالبه مالیات ده ساله را از او می‌کنند اینکه نمی‌شود و بطویکه آقای بیات الان هم اشاره فرمودند این اصل در ماله‌های ولات معمول است این است که بنه پیشنهاد کردم اضافه شود که هر ملکی در هر سنه در واقع عایداتش وثیقه مالیات همان سنه باشد و برای گذشته رجوع شود به آن کسی که متصدی آن بودة.

وزیر مالیه ـ بنده موافقت می‌کنم با این پیشنهاد بشرط اینکه اینطور نوتشه وشد روشن تر باشد حالا چون پیشنهادات گویا متعدد است همه پیشنهادات ار اجازه بفرمایند بخوانند.

(بقیه پیشنهادات بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد آقای خواجوی : ماده هفده را از قرار ذیل اصلاح و پیشنهاد مینماینم عایدات هر ملک در هان سنه وثیقه مالیات ان است و اگر مؤدی از تأدیةمالیات امتناع نمود وزارت مالیه محق است از عایدات همان سنه برداشت نماید

پیشنهاد آقای فیروز آبادی: مادة هفده را باین قسم اصلاح می‌کنم عایدات هر سال مالک ملک وثیقة ملایات همان سال می‌باشد مشروط بر اینکه باقی مانده حق مالک از عادیات ملک بقدر مالیات ان سنه زیادتر نباشد و الا زیادی آن باختیار مالک می‌باشد و آزاد است

پیشنهاد آقای روحی: عایدات هر سنة ملک وثیقه مالیات همان سنه است است اگر مؤدی از تأدیه مالیات امتناع نمود وزارت مالیه محق است از عایدا همان سنه ملک مالیات را بر داشت نماید

پیشنهاد آقای دادگر: عایدات هر ملک فقط وثیقه مالیات همان سال آن است واگر مؤدی از تادیة مالیات امتناع نمیاد وزارتمالیه محق است از عایدات همان سال ملک مالیات را برداشت نماید

پیشنهاد آقای عدل: عایدات هر ملک فقط وثیقة مالیات آن است و اگر مودی از تادیه مالیات مدت تصرف خود مدت تصدی خود در ملک مزبور امتناع نمود الی آخر

پینشهاد آقای دهستانی: عایدات مالکانة هر ملک فقط وثیقة مالیات آن است و اگر مؤدی از تادیة ملایات امتناع نمود وزارت مالیه محق اتس از عایدات مالکانه ملک ـ مالیات را برداشت نماید

پیشنهاد آقای زوار: عایدات هر ملک از تاریخ تصویب این قانون وثیقة مالیات آن است و اگر مؤدی از تادیة مالیات امتناع نمود وزارت مالیه محق است از عایدات ملک مالیات در همان سنه برداشت نماید.

وزیر مالیه ـ پیشنهاد آقای سهام السلطان را هم قرائت بفرمائید بعد عرض می‌کنم

(بمضمون ذیل خوانده شد)

ماده هفده ـ عایدات هر ملک فقط وثیقة مالیات همان سنه است و اگر چنانچه مؤدی از تادیه مالیات امتناع نمود وزارت مالیه محق است از عایدات ملک مالیات را برداشت نماید و از بابت بقایای گذشته مالیات را برداشت نماید و از بابت بقایای گذشته مالیات هر سنه را از کسی که عایدات آن سنه را برداشت نموده دریافت و مأخوذ دارد.

وزیر مالیه ـ اینجا مقصود آقایان از تمام این پیشنهادان تأمین این است که محصول یکسال فقط ضامن مالیات آن سال باشد یعنی در ۳۰۷ از بابت ۳۰۶ و ۳۰۵ و ۳۰۴ و ۳۰۱ نیایند و همه محصول ۳۰۷ را بردارند اینرا بنده موافقم ولی فقط با یک توضیحی این توضیح را بنده اول می‌دهم بعد این موافقت را می‌کنم. مقصود این است که مفهوم مخالف این قضیه این نباشد که کسی که پنجسال بقایا داشته باشد یا ده سال بقایا داشته باشد ایندیگر تمام دارائی و محصول ملکش از بین برود این مفهوم مخالف را نباید داشته باشد زیرا ممکن است من چند سال مالیات طلبکار باشم مطالبه کنم نمی‌دهد بالاخره کار باین می‌کشد که برویم به محکمه محاکمه کنیم حکم صادر می‌کنند به بنده می‌دهند که برو فلان مبلغ از دارائی او بردار یکی از دارائی او بردار یکی از دارائی او هم عایدات ملک او است این ماده نباید مفهوم مخالفش این باشد که بنده دیگر نتوانم آن محصول را تصرف کنم ولی بدون اینکه این مسئله قطع شده باشد باید هی او ثابت شده باشد فرضاً اینطوریکه آقا فرمودید یک ملکی است که یک کسی فروخته است به دیگری و پنجسال و ده سال بقایای آن آدم را که نداده بود و در موقع معامله تقلب کرده از مالک جدید بخواند مطالبه بکنند البته باید راه حلش را پیدا کرد و در راه حلش هم سهل است سابق هم کارهائی کرده‌ایم و ترتیبی هم می‌دهیم و قول هم می‌دهیم که بعد از گذشتن این ماده تامین کنیم و با اینکه چندی قبل قانونی مجلس گذشته که تأمین کرده است قسمت اختلاف را در موضوع مطالبی که مربوط بحاکمیت دولت است که هیچ عملی بدون حکم محکمه نمی‌شود معهذا اگر حکم محکمه باشد که باقایای فلان ملک را از فلان مالک که نمی‌دهد و حق بازی می‌کند از تمام دارائی او بگیرند دیگر این ربطی بامسال و سال دیگر ندارد در اینصورت اگر عبارت را اینطور بنویسیم تمام مقاصد ما حل میوشد که عایدات هر سنة هر ملک وثیقة مالیات همان سنه است و اگر مؤدی از تادیه مالیات امتناع نمود وزارت مالیه محق است از محصول آن سال ملک مالیات همان سال را بر دارد اینهم یک اصلاح دیگری است برای اینکه این محصول البته بیشتر از مالیات همان سال را بر دارد اینهم یک اصلاح دیگری است برای اینکه این محصول البته بیشتر از مالیات است و تمام محصول را نباید بردارد از محصول آن سال ملک باندازة مالیات همان سال بر می‌دارد این را بنده قبول می‌کنم بشرطی که آقای فهیمی این پیشنهاد را که شبیه به پیشنهادهای دیگراشان است و همیشه تولید اشکال می‌کند نفرمایند

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای ملک مدنی

ملک مدنی ـ بنده هم موافقت می‌کنم با همین نظر آقای وزیر مالیه.

رئیس ـ آقای خواجوی

خواجوی ـ تأمین شد بنده هم پس گرفتم.

رئیس ـ آقای فهیمی

فهیمی ـ پس گرتفتیم

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فروز آبادی ـ بنده هم با توضیحاتی که ایشان دادند پس می‌گیریم.

رئیس ـ آقای روحی

روحی ـ بنده لازم میدانم عرض کنم یک نقیصة در پیشنهاد آقای وزیر مالیه هست و ان این است که از سهم مالکانه باید معین کرد در هیچ جای دنیا مالیات را رعیت نمی‌دهد رعیت زحمت می‌کشد کاو دارد آب دارد تخم دارد مالیات را مالک باید بدهد و باید سهم اربابی توقیف باشد سهم اربابی هم در همه جا معلوم است آنجا که آب و زمین دارد ثلث است….

رئیس ـ آقا راجع به پیشنهاد خودتان توضیح بدهید

روحی ـ بنده هم راجع به پیشنهاد خودم عرض کردم باید از سهم مالکانه اضافه شود و الا اسباب زحمت برای زارع خواهد شد

وزیر مالیه ـ بنده بطور خلاصه عرض کردم می‌خواهید توضیح بدهم و تصور می‌کردم آقای روحی دیگر فرمایش آقای فهیمی را تعقیب نخواهد کرد زیرا هر عنوان روی یک همجو قضیة بگذارند و در قانون یک اسمی از سهم ارباب و رعیت ببرند این مصر است باصول این مملکت بلکه مضربه حیات مردم است برای اینکه شما مداخله می‌دهید بلکه مضربه حیات مردم است برای اینکه شما مداخله می‌دهید مأمورین دولت را در تشخیص سهم ارباب وزارع و در هر دقیقیة که شما این کار را بلکنید مأمور دولت خودش را محق میداند دخالت در سهم ارباب و رعیت بکند او می‌گوید سهم اربابی این است بمیگوید اینطور نیست کی گفته است سهم اربابی باید اینیقدر باشد؟ چرا در تبریز اینطور است؟ در یزد اینطور است؟ آنوقت من می‌شوم ریش سفید ما بین مالک و رعیت در صورتیکه این خوب نیست من حق خودم را می‌خواهم مالیات را از عایدات ملک باید گرفت رعیت و مالک که صاحب این ملک هستند خودشان میدانند بهر ترتیب که می‌خواهند رفتار بکنند ما نباید در این یقسمت داخل بشویم. (نمایندگان صحیح است) یک چیزی که در این مملکت بترتیب عادت جاری شده است و ر تمام دنیا این ترتیب که در این هست مورد تعجب است چرا ما باید ان را تغییر بدهیم و رعیت و مالک را مزاحمت بدهیم؟! ما بایستی همیشه در موضوع مالیات صحبت از محصول ملک و عایدات آن بکنیم آنها خودشان میدانند

کازرونی ـ دولت چه حق دارد مداخله در کار مالک و رعیت بکند؟!

روحی ـ آقا بنده متسرد می‌کنم

رئیس ـ آقای دادگر

دادگر ـ اولا بنده استفاده می‌کنم از این موقع و یاد آوری می‌کنم به آقای وزیر مالیه چون شنیدم ایشان درغیاب بنده فرموده‌اند که بنده عرایض تهدید آمیزی عرض کرده‌ام خود ایشان به رویة بنده آشنا هستند میدانند بنده در تمام عمرم از این رویه مذاکره معاف بوده‌ام بالخصوص با دولتی که قدم بقدم موافقت کرده‌ام این درش تردیدی نیست اما راجع به پیشنهاد خود بنده و پیشنهاد اقای وزیر مالیه یک جا توافق دارد و آن عبارت از این است که تأمین شد که هر سالیه مالیات همان سال را بدهند ولی یک جائی هست که بالاخره در قسمت وثیقه معلوم نیست تکلیف مالک چیست؟ آخر این آدمی که می‌خواهد در زندگانی خودش مداخله کند ایکه وثیقه است مأمور مالیه می‌گوید در ان قسمت که وثیقه است نمی‌گذارم خودش مداخله کند اینکه وثیقه است مأمور مالیه می‌گوید در آن قسمت که وثیقه است نمی‌گذارم مداخله کنی تکلیف او چیست؟ فقط این را تامین کنند بنده با پیشنهاد خودشان موافقت می‌کنم و راجع به سهم ارباب و رعیت کرای ندارم چون وقتی مأمور مالیه می‌خواهد دخالت کند و یک ثلث و دو ثلث سهم ارباب و رعیت را از هم جدا کند کند اسباب اشکال می‌شود.

وزیر مالیه ـ بنده تأسف می‌خورم وقت که جواب عرض می‌کردم آقای دادگر تشریف نداشتند والا جواب این قسمت را هم عرض کردم وثیقه بمعنای توقیف نیست علاوه بر اینکه ما یک حق داریم ولی شما ممکن است یک حقی را داشته باشید و آن حق را بگیرید برای اینکه اگر مجبور شدید اعمال کنید محصول این ملک وثیقه این مالیات است اولا که چندین برابر این مالیات است و معادل آن نیست تمام این محصول ار که نبده نگفتم مالیه توقیف کند بنده خواستم این حق را داشته باشد مخصوصاً اگر دقت فرموده باشید آن قسمت اخیر را در اصلاح خودم گنجاندم برای تأمین همین نظر نوشتم مالیات هر سال را از عایدات همان سال برداشت کند بقیه را کاری ندارند بنده که نمی‌خواهم بروم دویست خرواری را برای سه خروار توقیف کنم! بندهه که اینکار را نمی‌کنم! ولی می‌خواهم طرف مقابل بداند که اگر این سه خروار من را ندهد من حق دارم از این محصول بدون اینکه برم عارض بشوم و حکم صادر کننم بردارم.

دادگر ـ اجازه بفرمائید آن پیشنهاد آقای وزیر مالیه یکمرتبة دیگر خوانده شود

(مجددا؛ ً خوانده شد)

رئیس ـ آقای عدل

عدل ـ بنده موافقم.

رئیس ـ اقای دهستانی استرداد می‌کنید؟

دهستانی ـ عرض بنده راجع به سهم مالکانه است. آقای وزیر مالیه فرمودند وارد سهم مالک و رعیت نشویم که خوب نیست بسیار خوبست که مالکیت در این مملکت محرز شو اگر وارد نشوید بد است به آقای وزیر مالیه عرض می‌کنم فراموش فرمودند وقتی که بذر قلعه حسن خان و وردار ورد را برده بودند با دکرت میلسپو چه مذاکراتی شد؟ فراموش فرمودید وقتی که بذر ده آقای دکتر مصدق را برده بودند بعنوان اینکه مالک است؟ بنده عرض نمی‌کنم رعیت بیچاره خیر خیلی هم باچاره در آن خرمنی که شما در هر ملکی دارید میدانید چه شاخصای سه ددارند آنجا که پول روزانه به کارگر نمی‌دهند حمای از آن خرمن سهم می‌برد سلمانی سهم می‌برد بقال عطار همه از آن سهم دارند یکوقت یک مالیاتی محصولش نمی‌آید عرایض او را مأمورین مالیه رسیدگی نمکنند می‌آیند ملک او را با محصول توقیف می‌کنند حرف در این است بنده از آقای وزیر مالیه که همیشه اقا بوده‌اند و مدرسه را دیده‌اند یا در پارمان بوده‌اند یا وزیر بوده‌اند و شلاق مأمورین مالیه و بردن حق حمامی را ندیده‌اند استدعا می‌کنم اجازه بفرمایند که در اینجا یان قسمت نوشته شود که از سهم مالکانه

کازرونی ـ باستثنای حمامی

رئیس ـ آقای عمادی

عمادی ـ عرض کنم که آقای کازرونی اشتباه فرموده‌اند (خندة نمایندگان) آقای دهستانی اشتباه فرموده‌اند از حکم که آیا بموضوع تعلق می‌گیرد حمامی از گندم زارع طلبکار است یا از ذمة او؟ آقا خیلی اشتباه فرموده‌اید

(نمایندگان ـ صحیح است)

عرض کنم حضور مبارک ذمة او بدلاکی بدهکار است اما از گندم طلب ندراد

(خندة نمایندگان ـ احسنت)

اجازه بدهید بنده عرض کنم هر چه میفرمائید بعد از بنده بفرمائید اما دولت چون حافظ و نگهبان او است نظام ار حقوق می‌دهد تامینات را حقوق می‌دهد تا گندم او را ندزدند از گندم او باید حق ببرد جنابعالی اینجا اشتباه فرموده‌اید.

رئیس ـ حالا پس می‌گیرید؟

دهستانی ـ خیر

وزیر مالیه ـ برای استحضار خاطر آقای دهستانی بنده می‌خواهم عرض کنم که بهیچوجه موافقت نمی‌کنم

رئیس ـ آقای بیات

بیات ـ با آن قسمتی که آقای وزیر مالیه میفرمائید چون فرمودند تامین می‌کنند بنده مسترد می‌کنم.

رئیس ـ آقای زوار

زوار ـ بنده یک جزئی عرض دارم این مذاکراتی که راجع باین ماده میوشد ارجع به حمامی واینا ابداً راج باین ماده نیست و این ماده در میان تمام لوایحی که دولت تقدیم مجلس شورای ملی کرده است تصور می‌کنم بهترین مواد است چرا برای اینکه مقصود عمدة دولت از تنظیم این ماده برای گرفتن بقایای مالیاتی است از آنهائی که تا بحال عادت نکرده‌اند مالیات بدهند و بنده معتقدم که اکثر مالیات بده هائی این مملکت فقط و فقط به مفتخواری عادت کرده‌اند…

بعضی از نمایندگان ـ بطوریکه (بطور همهمه) اکثر اینطور نیستند.

زوار ـ اجازه بفرمائید شما اکثریت نیستید شاید اقلیت باشید یک ده داشته باشید چرا عصبانی میوشدی قربانت بروم و تصور می‌کنم که این ماده بهترین مواد است برای گرفتن مالیات التفات کردید؟ این ماده را بنده پیشنهاد کردم و با همان پیشنهادی هم که آقای وزیر مالیه کردند موافقم و خواستم تذکر بدهم مالیات بده هائی که مستنکف هستند بدانند که بموجب این ماده باید مالیات خود را بدهند

رئیس ـ آقای بامداد

بامداد ـ بنده عرضی ندارم فقط به آقای وزیر مالیه خواستم عرض کنم در کمیسیون بودجه هم بایشان تذکر دادم که حقیقت یک مالیاتی است که فوق العاده استثنائی است در اصطهبانات و تبریز از هر مالی سه تومان در سال می‌گیرند من بایشان عرض کردم یاد داشت هم فرمودند و جواب ندادند آنها تظلم کرده‌اند مخصوصاً راجع باین قسمت و بالخصوص حالا که اتومبیل راه افتاده می‌گویند دیگر هیچ کرایه کشی همبما نمی‌دهند بنا براین بکلی از دست رفتیم خواستم آقای وزیر مالیه همنقدر تامین بدهندکه این مالیات جابرانه از اینجا گرفته نشود چند دفعه هم وزارتخانه حکم کرده و درمحل نخواندند

وزیر مالیه ـ بنده مسترد می‌کنم.

رئیس ـ رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای دهستانی آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(عدة کمی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توخه نشد. رأی می‌گیریم به مادة هفده آقایانیکه تصویب می‌کنید قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودن)

رئیس – تصویب شد چند فقره یمادة الحاقیة است

وزیر مالیه ـ ممکن است بنده تقاضا کنم اگر اجازة بفرمائید تمام مواد الحاقیه را یکدفعه بخوانند بعد توضیح داده شود

رئیس ـ بسیار خوب تمام قرائت می‌شود

(بشرح ذیل خواند شد)

پیشنهاد آقای فرهمند

ماده الحاقیه ـ مستخدمین کشوری می‌توانند با یی از شرایط سه گانه ذیل متقاعد بشوند

۱ ـ با ۲۵ سال خدمت متوالی.

۲ ـ با سی سال خدمت متناوب

۳ ـ یا ۶۰ سال عمر

پیشنهاد ـ آقای احتشام زاده: ماده الحاقیه ذیل را پیشنهاد می‌کنم

ماده الحاقیه ـ مستخدمین رسمی با رعایت یکی از سه شرط ذیل حق دارند تقاعد خود را از خدمت بخواهند

۱ـ داشتن ۲۵ سال خدمت متوالی ـ۲

ـ داشتن سی سال خدمت متناوب ـ ۳

داشتن شصت سال عمر.

پیشنهاد دیگر آقای احتشام زاده: پیشنهاد می‌کنم ماده الحاقیه ذیل به اقنون بودجه اضافه شود

ماده الحاقیه ـ وزارت مالیه مکلف است معادل یکماه حقوق در اسفند ماه ۱۳۰۷ بعنوان عیدی به کلیه مستخدمین سرپائی و فراش و غلام کلیه ادارات دولتی و وزارتخانه هاو مدارس دولتی اعم از مرکز و ولایات بپردازد

پیشنهاد آقای کازورنی: تبصره ذیل را پیشنهاد می‌کنم.

تبصره ـ تقاعد مستحدمین با یکی از طرق ذیل صورت خواهد گرفت

۱ ـ داشتن ۲۵ سال خدمت متوالی که بیست سال آنرا متصدی باشند

۲ ـ سی سال خدمت متناوب

۳ ـ داشتن ۶۰ سال عمر.

پیشنهاد آقای یاسائی: ماده الحاقیه ذیل را پیشنهاد می‌کنم.

ماده الحاقیه ـ مالیات املاک اربابی بعد از ضرب الاجل شن از طرف مالیه محل اقساطاً دریافت میوشد و هر قسطی که تاخیر افتاد صدی پنج بعنوان جریمه براصل مالیات معوئقه افزوده خواهد شد بنابراین وزارت مالیه حق مطالبه مالیات قبل از رسیدن موعد قسط تحصیلدار ندارد

پیشنهاد آقای عدل: ماده الحاقیقه ذیل را پیشنهاد می‌نماید

مالیات حیوانات مصرحة در ماده ۶ قانون مالیات املاک اربابی و دواب مصوبة نیستم دی ماه ۱۳۰۴ فقط از ایلاتی گرتفه خواهد شد که تخت قاپو نشده ییلاق و قشلاق می‌نماید

تبصره ـ ایلات و عشایری که تحته قاپو شده در دهات سکونت می‌نمایند از مالیات ایل اعم از سرشمار و مالیات حیوانی معاف خواهند بود.

پیشنهاد آقای یاسائی: بنده ماده الحاقیه ذیل را پیشنهاد می‌کنم

ماده الحاقیه ـ از این تاریخ به بعد اخذ مالیات اغنام و احشام موقوف خواهد بود.

پیشنهاد آقای یاسائی: بنده ماده الحاقیه ذیل را پیشنهاد می‌کنم

ماده الحاقیه ـ از این تاریخ به بعد اخذ مالیات اغنام و احشام موقوف خواهد بود.

وزیر مالیه ـ مواد الحاقیه که پیشنهاد شده سه فقر است ارجع به تقاعد مستخدمین کشوری است سه فقره راجع به مالیات اغنام و احشام است یک فقره راجع به عیدی مستخدمین است یکی دیگر مال آقای یاسائی راجع به ضربالاجل بودن اخذ مالیات وصدی پنج علاوه و نرفتن تحصیلدر اس قبل از موقع قسط آن سه پیشنهادی که راجع قانون استخدام اعضاء مجلس می‌گذشت یک اصلاحی در قسمت تقاعد کردند و یک تبصرة تصویب کردند و آن تبصره را شامل تمام مستخدمین کردند در آن تبصره همه آقایان موافق هستند اشکال از اینجا پیدا شده که اداره تقاعد وزارت مالیه بعد آنرا از آن شکل بشکل دیگری تعبیر کرده است یعنی جمع هر سه شرط را با هم خیال کرده اس در صورتیکة ملجس رأی داد یکی از آنها باشد پس این سه پیشنهادی که در این باب است بنده عرض می‌کنم که محتاج نیستند بنده خودم بادارة تقاعد گفتم که حق تعبیر ندارند ومعنی آن این نیست پس این سه پیشنهاد در عرض هم است و موضوع ندراد پیشنهاذدی که آقای احتشامزاده کردند بنده برای تذکر خدمتشان عرض می‌کنم اولا از طرف تمام مستخدمین جزء از ایشان وکاله تشکر می‌کنم و بعد هم تذکراً خدمتشان عرض می‌کنم تبصره که در این باب از ملجس گذشته است قانونیت دارد و ما در کمیسیون مخصوصاً مراجعه کردیم و می‌خواستیم به ببینیم در قانون بودجه اسمی از ان برده یا نه چون همیشه اسم برده می‌شد وقتی مراجعه کردیم دیدیم قانون آنرا بطور مطلق وکلی حکم کرده دیگر مربوط بیک سنه نیست هر ساله مالیه بای اینار را بکند ما هم می‌کنیم اینهم در هر صورت بعقیده بنده بیمورد است. می‌رسیم به دو تا پیشنهادی که هست راجع به قسمت مراع و مواشی اینرا عرض کردم حالا همعرض می‌کنم در اصل فکرش بنه حرفی ندارم مخالفتی ندارم ولی در یک جلسة دیگر یا دو جله دیگر هر وقت آن اصلاحاتی که در قانو ممیزی شده و بحث هم شده و به کمیسیون هم رفته خواستند آن را مرح بکنند رد ضمن آن بنده موافقت می‌کنم ولی به آقایان عرض می‌کنم که از حالا نبده نمی‌توانم با آن موافققت کنم و از حالا بنده نمی‌توانم با آن موافقت کنم و از آقایان هم تمنا مینم که بنده مجبور نکنند که موافقت نخواهم کرداگر امروز مرا مجبور کنید عرض می‌کنم خدمت اقایان که من مخالفم مجبورم جلب مسؤلیت از خودم بکنم برای اینکه رقم غیر معلوم است و قبل از اینکه مبلغ خدمت آقایان که من مخالفم مجبورم سلب مسؤلیت از خودم بکنم برای اینکه رقم غیر معلوم است و قبل از اینکه مبلغ را بنده بتوانم قبول کنم و بعد از آنکه رقم آنرا تشخیص دادم ممکن است موافقت کنم اگر اتفاقاً مبلغ زیاد بود بیک ترتیب دیگری باید محل آنرا معین کنیم بنده البته اصولا موافق و مساعد هستم که مالیات از حیوانات گرفته نیوشد چون صرفة اقتصادی دراد و مردم را به مال داری و گوسفند داری تشویق می‌کند و حیث تهیة پشم و چیزهای دیگر برای مملکت ما مفید است ولی اجازه بفرمائید که با رقم تطبیق شود و بنده قول می‌دهم به شما که راه موافقت با این پیشنهاد را باز کنم….

عدل ـ قبول می‌کنم بشرطی که قول بدهید که خود شما این اقنون را بیاورید.

وزیر مالیه ـ دیگر باقی می‌ماند یک مادة الحقاقیة دیگری که آقای یاسائی پیشنهاد کردند این پیشنهاد یک مادة بسیار دقیقی است از ترس اینکه مبادا در اطراف آن یک صحبت هائی بشودکه صدی پنج است یا زیادتر و آقایان اوقاتشان تلخ بشود که صدی پنج است یازیادتر و آقایان اوقاتشان تلخ شود و بروند جلسه از اکثریت بیفتد و ما را از تمام کردن این لایحه باز بدارد. این است که نبه از آقای یاسائی تمنا می‌کنم که در این موقع ایشان هم مساعدت کنند و این مادة الحاقیهراپس بگیرند و جای اظهار این مطلب را بگذارند در اصلاح قانون ممیزی که در آنجا این مطلب حل شود پس به این ترتیب اگر اقایان با بنده موافقت بفرمایند تمام این مواد الحاقیه پس گرفته می‌شود و به این قانون رأی می‌گیرند و تمام می‌شود

بعضی از نمایندگان ـ همه پس گرفتید

احتشام زاده ـ اجازه میفر مائید!

رئیس ـ بفرمائید

احتشام زاده ـ پیشنهادی که بنده راجع به عیدی مستخدمین کردم به این نظر بود که در پرداخت عیدی به غلامهای تلگراف و حمل و نقل اشکال کرده بودد که اینها مستخدین سرپائی نیستند اگر آقای وزیر مالیه قبول کنند که به آنها هم عیدی بدهند مانعی ندارد و بنده پس می‌گیرم در قسمت پیشنهاد هم که راجع به تقاعد مستخدمین داده بودم آنهم باز بریا یک اشکالی بود که در مؤسسه تقاعد بود و امروز اگر آن اشکال رفع شده است بنده پس می‌گیرم

رئیس ـ آقای کازورنی پس می‌گرید!

کاروزنی ـ تأمین شد قبول کردندمسترد می‌کنم.

رئیس – آقای عدل!

عدل ـ عرض کردم پس می‌گیرم

رئیس ـ رذی گرتفه میوشد به لایحه که مشتمل بر هفده ماده است

بعضی از نمایندگان ـ کلیات

رئیس ـ شور در کلیات است آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده در کلیات یک توضیحی از آقای وزیر مالیه می‌خواهم و آن راجع بماده مهم است که نوشته است اگر یکنفر لشکری وارد استخدام کشوری شد و باید حقوق کشوری بگیرد، خواستم سئوال کنم که همان حقوق کشوری تنها را باو می‌دهند یا هر دو حقوق را؟

وزیر مالیه ـ بنده این را قبلا خدمت آقای فیروز آبادی عرض کردم و حالا هم عرض می‌کنم که یک حقوق بیشتر نمی‌گیرد و حقوق لشکری را دیگر نمی‌گیرد

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ رأی گرفته میوشد با اوراق …..

فیروز آبادی ـ لایحه خرج نیست که با ورقه رأی گرفته شود

رئیس ـ قانو بودجه است رأی می‌گیریم با اوراق باین لایحه که مشتمل برهفده ماده است آقایانیکه تصویب می‌کنند ورقة سفدی خواهند داد.

(اخذ و تعداد آراء بعمل آمده شصت و یک ورقه سفید و یک ورقه کبود تعداد شد)

رئیس ـ عدة حضار ۷۳ با ۶۱ رأی تصویب شد

اسامی موافقین : آقایان: سید کاظم یزدی ـ دهستانی ـ نظام مافی ـ دکتر لقمان ـ وکیلی طباطبائی ـ یحیی خان زنگنه ـ دولتشاهی ـ دیوان بیگی ـ جهانشاهی ـ امیراسدالله خان عامری ـ فهیمی ـ پالیزی ـ فرهمند ـ وزیری ـ حقویس ـ افشار خواجوی ـ دکتر رفیع امین – مفتی ـ مرتضی قلیخان بیات ـ سلطان محمد خان عامری - جلائی ـ جمشدی ـ کی استوان - محمود رضا ـ احتشامزاده ـ امام جمعة اهر شیروانی ـ سید جواد محقق ـ عراقی ـ دکتر سنگ ـ زوار ـ بنی سلیمان ـ عمادی ـ دادگر ـ روحی ـ ضیاء ـ فرمند ـ ملک مدنی ـ اسفندیاری ـ سید یعقوب ـ عدل ـ خطیبی ـ سید حسین آقایان ـ بامداد ـ کازرونی ـ حاج میرزا ـ مرتضی ـ سهراب خان ساکنییان ـ حاج آقا حسین زنجانی ـ بهار ـ امام خوئی ـ طباطبائی ـ دیبا ـ عباسمیرزا ـ ملک آرائی ـ ایلخان ـ یاسائی ـ اعتبار ـ نوبخت صاحلی لرستانی ـ حاج علی اکبر امین ـ پور تیمور ـ

مخالف ـ آقای ثابت

بعضی از نمایندگان ـ ختم جلسه

(مجلس یکساعت بع از ظهر ختم شد)

متمم قانون یکساله یکهزار و سیصد و هفت مملکتی مصوب ۱۹ تیر ماه ۱۳۰۷ شمسی مواد بودجه کل ۱۳۰۷

ماده ۱ – هر گونه پرداختی از اعتبار دولت از بابت مخارج غیر مترقبه و مخارج سری م اعتبار برای انعام و هدایا منوط باجازه کتبی هیئت وزراء خواهد بود وزارت مالیه مکللف است صورت ریز مخارج هر ماده برا باستثنای مخارج سری تا قبل از روز پانزدهم آخر ماه بعد تهیه نموده و تقدیم مجلسی وشرای ملی نمیاد از این اعتبار بهچوجه حقوق ـ مستمری ـ اضافات حقوق تأدیه نخواهد شد.

ماده ۲ ـ خارج از حدو اعتبارات مصوبه ضمن ماده واحده بودجه ۱۳۰۷ که شامل کلیه مخارج مملکتی است و سایر اعتبارات مصوبه هیچگونه پرداخت وجهی بعمل نخواهد آمد

ماده ۳ ـ هیچیک از ادارات و مأمورین دولتی مجاز نخواهند بود که برای مارج خود مستقیماً از وجوه دولتی برداشت و مصرف نمایند و هر یک از ادارات و مامورین مکلف هستند که بر طبق قانون خزانه داری کلیه وجوه و اموال ذی قیمت عمومی که ریافت می‌نمایند بخزانه درای کل تسلیم نمایند

ماده ۴ ـ نظر باینکه اعتباری بودجه بر طبق ماده واحده و صورتهای تفصیلی از یگدیگر تفکیک شده کلیه وزارتخانه‌ها و ادارات دولتی مکلف خواهند بود اولاً مالیاتها و عوارض مربوطه بود را پرداخت نمایند و ثانیاً چنانچه یک وزارتخانه از حیث تهیه اشیاء و ملزومات با انجام خدمات مخصوصهاز وزارتخانه دیگر مبلغی طلبکار شد وزارتخانه مدیون مکلف است دین خود را پذیرفته و آنرا از محل اعتبارات بودجه مصوب خود بپردازد

ماده ۵ – اعتباراتی که اختصاصاً جهت پرداخت حقو تصویب گردیده بمصرف سایر مخارج نخواهد رسید و همچنین از اعتباراتیکه برای انواع مخارج سایره اختصاص داده شده بهیچوجه از بابت حقوق پرداخت نخواهند رسید و همچنین از اعتباراتیکه برای انواع مخارج سایره اختصاص دادهشده بهچوجه از بابت حقوق پرداخت نخواهد شد

ماده ۶ – هیچیک از وزارتخانها نمی‌توانند از اعتبار صدی دو منظور در بودجه مشاغل ثابت دائمی ایجاد نمایند

ماده ۷ ـ وزارتخانه مربوطه مجبور نیست حقوقی را بلکه می‌تواند مأمورینی کمتر بر حسب احتیاجات و و مقتضیات برای مشاغل مزبوره تیین شده و هیچ وزارتخانة

نمی‌تواند بعدة مشاغل ثابت یکی از مراتب قانونی که در بودجه آن وزارتخانه منظور است بیفزاید مگر در صورتیکه افزایش مزبور در نتیجه مراتب عالیتری تولید شده باشد

ماده ۸ ـ مامورین و مستخدمین دولت که از صندوقهای خارج از خزانه دولت حقوق دریافت می‌کنند مثل بانک شاهنشاهی و میسر نفط جنوب و مستخدمین بانک و غیره مکلف بتادیه کسور تقاعد می‌باشد و خدم آنها بر طبق قانون استخدام کشوری جزو مدت خدمت رسمی محسوب خواهد بود

ماده ۹ ـ چنانچه مقتضیات ایجاب نمود یکی از مشاغل کشوری اتفاقاً بصاحبنصبان لشکری رجوع شود صاحبنصبان مزبور در مدت تصدی خود حق استفادهاز حقوق شغل کشوری ار که در بودجة آنوزارت خانه منظور شده باشد دارا خواهد بود

مادة ۱۰ ـ پرداخت وجوه فقط در ازاء خدمت انجام شده اشیاء و ملزوماتی که خردیداری میوشد عمل خواهد آمد و بعنوان انعام یا هدیه یا مخارج سری جز آنچه بموجب ماده واحده از اعتبارات دولت اجازه داده شده پرداخت نخواهد شد

مادة ۱۱ ـ حداقل مقرری رتبة اول مستخدمین کشوری ۳۲ تومان و حداقل مقرری رتبة اول قضائی ۵۰ تومان می‌باشد

مادة ۱۲ ـ از لحاظ تعدیل و تمرکز بودجه‌های مملکتی و همچنین برای اینکه هیچگونه تعهدات مالی بی اعتباری بعمل نیاید وزارت مالیه مکلف است نسببت بکلیه لوایح مالی و بودجه‌ها و اعتباراتیکه تعهد میوشد از نظر مالی قبلاً اظهار موافقت نماید

ماده ۱۳ ـ وزارت مالیه مجاز است که در مواقع لازمه عمل مساعده دان نقدی و جنسی را بزارعین خالصجا ادامه دهد این قبیل مساعده‌ها که در ظرف یکسال باید مسترد و مستهلک شوند برای بذر و خرید دواب و آلات زراعتی و توسعة امور آب یاری و فلاحتی برداخته خواهد شد محاسبة اینگونه مساعده‌ها با نهایت دقت نگاهداری شده و در استرداد آن مراقبت کامل بعمل خواهد آمد

ماده ۱۴ ـ وزارت مالیه مجاز است مستخرجات تریاک را درتحت نظارت کامل برای صدور بخارج بفروش برساند.

ماده ۱۵ – لوازم نظامی یعنی هر گونه اشیائی که برای تدارکات وزارت جنگ و امنیه لازم باشد از حقوق گمرکی معاف خواهد بود بعلاوه اسلحه و مهمات جنگی از ادای مالیات راه نیز معاف خواهند بود

مادة ۱۶ ـ مطالبة مالیات سر شمرای از سکنة املاک خالصة دولتی و همیچنین مطالبة بقایای مالیات سرشماری از سایر اهالی مملکت از این تاریخ موقوف است

مادة ـ عایدات هر سنه هر ملک وثیقة مالیات همان سنه است و اگر مؤدی از تأدیه مالیات امتناع نمود وزارت مالیه محق است از محصول آن سال ملک مالیات هان سال را برداشت نماید

این قانون که شمتمل بر ۱۷ ماده است د رجلسة نوزدهم تیر ماه یکهزارو سیصد و هفت شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید

رئیس مجلس شورای ملی حسین پرنیا