مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ دی ۱۳۴۷ نشست ۱۰۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و دوم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ دی ۱۳۴۷ نشست ۱۰۱

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه ۱۷ دی ۱۳۴۷ نشست ۱۰۱

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۲۲

جلسه: ۱۰۱

مجلس در ساعت نه صبح به ریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید.

فهرست مطالب:

- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

رئیس – اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه

آقایان مهرزاد – ایلخانی پور – دکتر صدر – فهیمی – تهرانی – خانلر قراچورلو – دکتر قهرمان – ریگی – رضوی – مهندس معتمدی – پرویزی – پور بابایی – مهندس سهم الدینی – مهندس اربابی – دکتر فربود – دکتر حبیب اللهی – مهندس جلالی نوری – دکتر اسفندیاری – مهندس پریوز بهبودی – مهندس بهرام زاده – دکتر رضوانی – طباطبایی – دکتر عدل – مهندس عطایی – مجد – مروتی – مهندس ارفع.

غائبین مریض

آقایان مهندس فروهر – رضا زاده – جاماسبی – بدر صالحیان – جهانشاهی – دکتر دادفر – دانشمند – دکتر درودی – شیخ بهایی – صائب – دکتر غنی – فیاض کلانتری – دکتر کیان – معیری – ملک افضلی – موقر – دکتر وحید نیا – خسروی کردستانی – تیمسار سرلشکر نکوزاد – تیمسار سرتیب وحدانیان – بانو دکتر دولتشاهی.

- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر سبزواری – پزشکپور – دکتر الموتی – خانم تربیت

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر سبزواری – پزشکپور – دکتر الموتی – خانم تربیت

رئیس – نطقهای قبل از دستور را شروع می‌کنیم آقای دکتر سبزواری تشریف بیاورید.

دکتر سبزواری – با اجازه مقام ریاست و همکاران محترم

روز پنجشنبه نوزدهم دی ماه مصادف با سالروز اصلاحات ارزی است و چون آن روز احتمالا مقارن با تعطیلات زمستانی مجلس است با کسب اجازه از مقام ریاست وظیفه خود دانستم امروز مطالبی در تجلیل این روز بزرگ و عید ملی به عرض نمایندگان محترم مجلس برسانم.

روز نوزدهم دی ماه ۱۳۴۰ در تاریخ پر افتخار کشور کهنسال ما مقام ارجمندی دارد زیرا در این روز خجسته طراح و رهبر انقلاب سفید ایران شاهنشاه آریا مهر در کنگره عظیم دهقانان با بیانات تاریخی خود به دوران استثمار و سیه روزی میلیونها کشاورز ایرانی خاتمه دادند و با الغاء رژیم ارباب و رعیتی سیمای اجتماعی ایران را دگرگون ساخته و دهقان ایرانی را که طی قرون متمادی به عنوان رعیت از ابتدایی‌ترین مظاهر حقوق انسانی محروم بود با انتقال زمینی که در آن زراعت می‌نمود به خود او نیروی خلاقه او را در راه کار بیشتر و زندگی بهتر بسیج فرمودند. در آن روز شاهنشاه بیدار دل و دموکرات ما با اعلام شش اصل منشور انقلاب که الغاء رژیم ارباب و رعیتی در سرفصل آن قرار داشت دنیا را متوجه دکترین جدیدی در دانش سیاسی و فلسفه مملکت داری و رهبری ملت فرموده و افکار صاحبنظران سیاسی یعنی کسانی که مسائل را با ضوابط علمی تجزیه و تحلیل و با معیارهای بسیار دقیق اندازه‌گیری و از نتایج حاصله به عنوان تجربه استفاده می‌نماید معطوف به تحولی عمیق در گوشه‌ای از جهان نمودند که آثار ناشیه از این رفورم عمیق اجتماعی توانست به واژه دموکراسی معنی و مفهوم خاصی که متناسب با زمان و جوابگوی مردم این دوران از جهان باشد ببخشد و آن را به عنوان یک پدیده تکامل یافته به بشریت عرضه نماید.

در روز ششم بهمن سال ۱۳۴۱ منشور پیشنهادی شاهنشاه به تصویب ملت ایران رسید و اکنون که شش سال از آن می‌گذرد در پرتو نتایج حاصله از این انقلاب سفید دگرگونی خاصی در تمام مظاهر زندگی طبقات مختلف مردم حاصل شده و آثار این تحول عمیق اجتماعی جهانیان را به شگفتی واداشته است. رعیت از قید اسارت آزاد و به عنوان دهقان در روی زمین خود خود می‌کارد خود درو می‌کند و خود می‌خورد و به رهبر انقلاب ایران دعا می‌کند (صحیح است).

کارگر در سود کارخانه سهیم شد و موجبات استفاده از بیمه‌های اجتماعی به نحو مطلوب برایش فراهم گردید سپاهیان انقلاب در اقصی نقاط کشور مستقر شدند و برای مردم محروم روستاها دانش و بهداشت و آبادانی به ارمغان آوردند منابع طبیعی کشور ملی شد خانه‌های انصاف در روستاها و شوراهای داوری در شهرها به وسیله منتخبین مردم به حل و فصل دعاوی پرداخته و همه افراد مملکت به یک اندازه از مفهوم عدالت اجتماعی برخوردار شدند زنان که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند از مزایای حقوق اجتماعی مانند مردان بهره‌مند گردیدند و به طور خلاصه مظاهر انقلاب اجتماعی ایران در همه شؤون این کشور چشم‌گیر است.

مگر مفهوم دموکراسی اجتماعی نه این است که برای کلیه افراد شرایط بهزیستی، امنیت، ازادی، رفاه نسبی و آموزش و پرورش فراهم باشد و مردم خود برای تعیین سرنوشت خویش تصمیم بگیرند؟

این شرایط در مملکت ما به ابتکار رهبر بزرگ انقلاب با برنامه ارشادی متین و محکم تحت عنوان سیاست مستقل ملی به دموکراسی اجتماعی ایران جلال و عظمتی خاص می‌بخشد که پیروی از اصول آن در انواع رژیمها و حکومتهای جهان صادق و امکان پذیر است (صحیح است) در تجلی این فکر صحیح و روح بزرگ و انقلاب اصیل بود که شاهنشاه ما در روز ۲۳ خرداد ماه امسال ضمن نطق تاریخی خود در دانشگاه هاروراد فرمودند:

اصلی که در کشور خویش آن را به صورت یک واقعیت پذیرفته‌ایم این است که با پیشرفت عظیم علم و صنعت و با اکتشافات و اختراعات بی‌شمار و با دورنمای قدرت روز افزون تکنولوژی و تأثیر آن در جامعه بشری دیگر بسیاری از افکار و اصول سیاستی و الیسم‌های گوناگونی که در گذشته به عنوان حقایق جاودانی و تغییرناپذیر به ما عرضه شده‌اند کهنه شده و جوابگوی نیازمندیهای امروزی جامعه بشری نیستند. بر اساس این اعتقاد در انقلاب اجتماعی همه جانبه کشور خودمان در سالیان اخیر این راه را برگزیدیم که به جای پیروی از مقرراتی غیر قابل انعطاف از میان هم اصول و مرام‌های موجود آنچه را برای خود مناسب‌تر تشخیص دهیم و بیشتر پاسخگوی احتیاجات خویش بیاییم برگزینیم و در خارج از این مرام‌ها و اصول نیز عواملی را که مفید یا ضروری بدانیم خودمان با توجه به شرایط و مقتضیات ملی ابداع کنیم و از ترکیب همه اینها برنامه تحول ملی خود را به صورتی که هر چه پیشتر و کاملتر بتواند منافع مادی و معنوی ما را تأمین نماید طرح و تدوین کنیم و آن را به موقع اجرا بگذاریم.

بنابراین در چنین شرایطی که امکان برخورداری از تمام مزایای زندگی برای همه فراهم است عناوین القاب و امتیازات طبقاتی و صفت اولی و انسب جای خود را به لیاقت و شایستگی، تقوی فضیلت زحمت و کار داده و میدان ترقی و پیشرفت و احراز مناصب عمومی و ملی در اختیار همه قرار گرفته و وجود این مجلس ملی خود نمونه بارز شرکت همه طبقات مردم در تعیین سرنوشت گروههای وابسته به خود و تحقق روح دموکراسی و اعمال حاکمیت ملی است. در هر حال در پرتو برکات روز ۱۹ دی ماه ۱۳۴۰ بزرگترین تحول در شؤون زندگی همه طبقات کشور پدید آمد و روستاییان یعنی اکثریت مردم مملکت که از ابتدایی‌ترین وسائل معیشت محروم بودند از آسایش و رفاه برخوردار شدند (صحیح است) بر خلاف تصور بداندیشان با اجرای قوانین اصلاحات ارضی نه تنها در میزان تولید محصول کاهشی رخ نداد بلکه در اثر کار بیشتر و توسعه سطح زیر کشت و استفاده از تکنولوژی جدید به مقدار قابل توجهی بالا رفت (صحیح است – احسنت) و بدون تردید یکی از دلائل رشد اقتصادی کشور ازدیاد درآمد سرانه کشاورزان می‌باشد با اجرای قانون تشکیل شرکتهای سهامی زراعی می‌بینیم که هر روز در گوشه‌ای از مملکت شرکت جدیدی شروع به کار می‌کند و موجبات شرکت دهقانان در اینگونه گروههای تولیدی و اقتصادی که متضمن تأمین منافع بیشتری است فراهم می‌گردد. (صحیح است) و از نیروی انسانی اضافی در سایر قطب‌های کشاورزی و صنعتی استفاده به عمل می‌آید.

از همه مهمتر آغاز هفتمین سال اجرای قانون اصلاحات ارضی مقارن با تصویب لایحه فروش و تقسیم اراضی مورد اجاره زارعین مستاجر می‌باشد (صحیح است) و این لایحه که به اتفاق آرا به تصویب این مجلس انقلابی رسید به آخرین بقایای تبعیض و بی‌عدالتی در امر بهره‌برداری از زمین مزروعی خاتمه می‌دهد و موجبات تعمیم عدالت را در سطح کشاورزی مملکت فراهم می‌سازد (صحیح است) من به نام رئیس کمیسیون اصلاحات ارضی این روز فرخنده را به شما برگزیدگان مردم که هشتاد درصد آرا خود را از همین زارعین از بند رسته تحصیل کرده‌اید و خود همگی از پیشتازان انقلاب ایران هستید و تا کنون با آرا یک پارچه خود به لوایح اصلاحات ارضی به بهترین وجه دین خود را به دهقانان این کشور و انقلاب اجتماعی ایران ادا کرده‌اید تبریک می‌گویم (احسنت) همچنین به کارکنان وزارت اصلاحات ارضی که با کوشش و فداکاری بی‌شائبه قوانین و مقررات اصلاحات ارضی را اجرا می‌نمایند صمیمانه درود می‌فرستم (احسنت) و توفیق همه خدمتگزاران به انقلاب شاه و مردم را از درگاه ایزد منان مسألت دارم.

متشکرم - احسنت.

رئیس – آقای پزشکپور بفرمائید.

پزشکپور – همکاران گرامی خوشبختانه در این روزها همچنان پیروزیها و آثار درخشان سیاست مستقل ملی شاهنشاه گرانقدر ما یکی پس از دیگری نمودهای پرافتخاری برای ملت ایران به بار می‌آورد (صحیح است) از آن جمله است مصاحبه بسیار مهم و تاریخی که رهبر ملت ایران در دهلی نو انحام دادند (صحیح است) این مصاحبه نه تنها بسیاری از مهمترین مسائل ملی ما را در بردارد بلکه با وضوح هر چه بیشتر با روشنی هر چه بیشتر اساسی‌ترین و مهمترین مسائل سیاست جهانی را بر همان اساس اصل حاکمیت ملتها بیان کرده است و راهنمای ملتها قرار داده است در این مصاحبه مهم نظر ملت ایران و شاهنشاهی ایران که بر اساس آئین سیاست مستقل ملی است نسبت به مسائل گوناگون به ویژه مسائل مربوط به آسیا و مسائل منطقه‌ای و بالاخره مسائل مالی ما توجیه و توضیح داده شده مطالعه فرازها و جملات این مصاحبه نشان می‌دهد که به راستی چگونه تحول عظیم انقلاب پر فروز تاریخی و اجتماعی ملت ایران ما را در آن قله‌های شامخ سیاست ملی قرار داده که رهبر ملت ایران با صراحت و قاطعیت با روشنی و با وضوح هر چه بیشتر حقوق ملی ما را بیان می‌کنند حقوق تاریخی ملت ایران را تصریح می‌کنند و اراده قاطع و انصراف‌ناپذیر ملت ایران را برای استیفای این حقوق قطعی و تاریخی بیان می‌فرمایند (صحیح است) گذشته از مطالب گوناگون که در این مصاحبه توضیح داده شده باز هم عرض می‌کنم با صراحت و قاطعیتی این حقیقت را نشان می‌دهد که ملت ایران در دفاع از حقوق حقه و تاریخی خودش برای دفاع از اصول حاکمیت خود هیچ گونه مجامله و گذشتی ندارد (صحیح است) و با صراحت و سرسختی از این اصول دفاع می‌کند به خصوص توضیحاتی که نسبت به مسأله اساسی و حق انصراف‌ناپذیر ملت ایران ر مورد بحرین با صراحت از سوی رهبر ملت ایران بیان شد یکی دیگر از گامهای افتخار آمیز و پیروزی بخش بود که در این راه برداشته شد (صحیح است) همانطور که ملاحظه فرمودید شاهنشاه ایران زمین که به حکم تاریخ و آئین و فلسفه و نژاد ایرانی رسالت بزرگی را برای دفاع از حقوق و دفاع از اصول حاکمیت نژاد ایرانی به عهده دارند و این درفش مقدس آسمانی رنگ شاهنشاهی ایران که در طی قرون و اعصار مختلف در میان امواج گوناگون به حرکت درآمده است همچنان در اهتزاز بوده و هست (صحیح است) و در اهتزاز بودن این درفش آسمانی رنگ آیت و نشانه زندگی جاویدان نژاد ایرانی است (صحیح است) شاهنشاه ایران زمین با احساس عمیق و ژرف این رسالت تاریخی و نژادی نسبت به این حق مسلم ملت ایران دقیق‌ترین توضیحات را در این مصاحبه بیان فرمودند شاهنشاه تصریح فرمودند که سیاست استعماری انگلیس طی ۱۵۰ سال گذشته گوشه‌ای از وطن ما را از ما تجزیه کرد و این برای ملت ایران قابل قبول نیست (صحیح است) که این اثر سیاست استعماری یعنی تجزیه بحرین و بذل و بخشش بحرین را از طرف این سیاست استعماری به دیگران تحمیل کند و بپذیرد (صحیح است) به خصوص اشاره به این سیاست ۱۵۰ ساله استعماری انگلیس در مصاحبه‌ای و در شهری صورت گرفت که مردم آن شهر و سامان خود طی ۱۵۰ سال گذشته ضربات این تازیانه استعمار سیاه را بر روی شانه‌های خود احساس کرده‌آند و در همین مورد بود که شاهنشاه متذکر شدند که شما مردم هند شما ملت هند آثار ناروای این سیاست استعماری را احساس کردید و طعم تلخش را چشیدید اکنون که این سیاست استعماری ناچیز از ترک منطقه خلیج فارس شده است هیچ موجب و دلیلی نیست بر اینکه آثاری که آن سیاست استعماری ایجاد کرده بود همچنان باقی و پابرجا بماند (صحیح است) وقتی صحبت از طرد سیاست استعماری می‌شود جز این مفهومی ندارد که استعمار با همه آثار و عواقبی که به‌وجود آورده بود باید منطقه‌ای را ترک کند (صحیح است) این درست نیست که سیاست استعماری انگلیس آثاری را که به وجود آورد که از آن جمله هست آثار تجزیه این گوشه از وطن ما می‌خواهد خلیج فارس را ترک کند ولی در حالی که آن آثار را محفوظ و مصون نگاه دارد بدیهی است برای ملت ایران برای شاهنشاهی ایران و برای دیگر ملتهای این منطقه تحمل این امر قابل قبول نیست و تعبیری جز این نمی‌توان کرد همان تعبیری که رهبر ملت ایران فرمودند که استعمار از یک در خارج می‌شود و می‌خواهد از در دیگر وارد بشود و این امر را ملت ایران نمی‌تواند بپذیرد (صحیح است) دکتر الموتی استعمار از هر دری وارد شود محکوم است و این قطعی است) کاملا صحیح است و همین طور است این نکته‌ای است که سیاستهای استعماری باید بدانند مساله‌ای نیست که بگوئیم یا ملت ایران بگوید سیاست‌های استعماری و متجاوز با چه شکل و با چه هیبت یا چه قیافه‌ای وجود داشته باشند مسأله این است که ملت ایران طرد هرگونه آثار استعمار را از منطقه خلیج فارس می‌خواهد (صحیح است) ملت ایران حقوق قطعی خودش را در این منطقه می‌خواهد (صحیح است) و این خواست ملت ایران و خواست مردم بحرین است. شاهنشاه به نکته دقیق در این مصاحبه اشاره فرمودند و آن این است که تمایل و خواست مردم بحرین از جمله اصولی است که مورد توجه سیاست ملی ایران است زیرا در این تردیدی نیست مردم بحرین به طور قطع در یک رفراندوم آزاد جز این رای نخواهند داد که به وطن خود بپیوندند و در زیر درفش شاهنشاهی ایران زندگی کنند (صحیح است – آفرین) در این هیچ تردیدی نیست کما اینکه مردم نواحی دیگر وطن ما هم جز این اندیشه‌ای نمی‌کنند ایرانی هیچ درفشی جز درفش شاهنشاهی ایران نمی‌پذیرد و زندگی را تنها در زیر درفش آسمانی رنگ شاهنشاهی ایران قابل تصور می‌داند (صحیح است) و این ایرانی خواه در تهران باشد خواه در آذربایجان باشد خواه در کردستان باشد خواه در بحرین باشد و خواه در آن سوی مرزها باشد ایرانی و نژاد ایرانی درفش مقدس را آیت زندگی خودش و راز زندگی و آزادگی خودش می‌داند (صحیح است) پس در این تردیدی نیست سیاستهای استعماری و عوامل دست نشانده آنها شیخ دست نشانده آنها مردم بحرین را آزاد بگذارند که مردم بحرین نظر خودشان را اعلام کنند آن وقت دنیا خواهد دید که هزاران هزار بحرینی با هم آهنگ سرود اتحاد و الحق به وطن را به ما در وطن و ایران زیمن را سر خواهند داد (صحیح است) و ما خاطره داریم مگر یک سال آذربایجان عزیز را در غل و زنجیر تجزیه قرار نداده بودند مگر یک حگومت پوشالی یک سیاستهای استعماری در آن منطقه ایجاد نکرده بود مگر همه مردم آذربایجان در زیر تازیانه‌ها در حالی که رگبار گلوله سینه‌های جوانان ایران پرستان آذربایجان را می‌شکافت از وحدت ایران و از هماهنگی با مردم ایران سخن نمی‌گفتند مگر جنبش و قیام آنها بساط استعماری و آن توطئه استعماری را در هم نکوفت چنبن بود (صحیح است) جنبش مردم بحرین هم به همین کیفیت است النهایه در آذربایجان ما با یک تجزیه یکساله روبرو بودیم در این منطقه با یک تجزیه ۱۵۰ ساله روبرو هستیم ولی هیچ گاه تجاوز و استعمار ایجاد حق برای متجاوز نمی‌کند (صحیح است) هیچ گاه تجاوز و استعمار سلب حق از ملت ذیحق نمی‌کند (صحیح است) هر نوع سیاست استعماری هر نوع سیاست تجاوز آمیز به حقوق یک ملت چه یک سال باشد چه ده سال باشد و چه ۱۵۰ سال باشد از نظر اصول حاکمیت ملی محکوم و مطرود است (صحیح است) و برای متجاوز ایجاد هیچ نوع حقی نمی‌کند (صحیح است) عجیب است که استعمار به این عنوان که ۱۵۰ سال این گوشه از سرزمین را به زور و تزویر این (و این بهترین و گویاترین اصطلاحی بود که در چند ماه گذشته یا سال گذشته در اعلامیه دولت شاهنشاهی ایران به کار برده شده بود) به زور و تزویر این منطقه از سرزمین ما را از وطن جدا کرد این استیلای استعماری این وضع استعمارزدگی ۱۵۰ سال به طول انجامید نه برای آنها ایجاد حق می‌کند نه سلب حق از ملت ایران و مردم بحرین می‌کند (صحیح است) بنابراین این اصول که با قاطعیت و صراحت هر چه بیشتر در این مصاحبه مهم و تاریخی از طرف رهبر ملت ایران بیان شد اصولی است که به طور دقیق‌تر و روشن‌تر مشی سیاست ایران و شاهنشاهی ایران را در این منطقه مشخص می‌کند و نه تنها راهنمای مقامات مسئول مملکتی است بلکه راهنمای یکایک افراد ملت ایران و همه نیروهای اداری و اجتماعی است که به شاهنشاهی ایران و ملت ایران بستگی دارد (صحیح است) همانطور که عرض کردم این اصول یک اصول تاریخی است (صحیح است) اصولی که از سوی رهبر انقلاب اجتماعی ایران شاهنشاه ایران زمین عنوان گردید اصولی است که اولا مبتنی است بر حقوق تاریخی ما مبتنی است بر شرایط منطقه‌ای و جغرافیایی ما مبتنی است بر شرایط نژادی ما ثانیا اصولی است متکی بر میثاق‌ها و موازین و عهود بین‌المللی.

آنچه مسلم است هر یک از مقررات و میثاق‌های بین‌المللی چنین حکم می‌کند که هر متلی می‌تواند حقوق از دست رفته خودش را باز پس بگیرد و چنین حکم می‌کند که سیاستهای استعماری با همه ملحقاتشان یک منطقه‌ای را باید ترک بکنند چنین حکم می‌کند که اصول حاکمیت هر ملت بر مناطق و آتیه آن ملت دقیقا اجرا و اعمال بشود آنچه که امروز ملت ایران می‌خواهد نژاد ایرانی می‌خواهد همانطور که رهبر انقلاب اجتماعی توضیح دادند هرگز یک ادعای ارضی نیست یک داعیه جدید ارضی نیست ما قسمتی از خانه‌مان را که بیگانه متصرف شده می‌خواهیم که باز در اختیار ما باشد (صحیح است).

و نه تنها ما می‌خواهیم بلکه آن هزاران هزار هموطنان ما هم که در آن خانه زندگی می‌کنند چنین می‌خواهند (صحیح است) بی‌شک همکاران گرامی نمایندگان محترم مجلس شورای ملی در جریان مبارزات ایران‌پرستانه مردم بحرین هستند و می‌دانند بیش از آنچه که امروز در اینجا این شور و این جنبش وجود دارد در بحرین در گوشه و کنار بحرین این مبارزات ایران‌پرستانه و این تقاضای به حق مردم بحرین برای الحاق به ایران و زندگی با ملت ایران و زندگی کردن در زیر درفش شاهنشاهی ایران موج می‌زند (صحیح است) این مبارزات سالها است ادامه دارد مردم بحرین جوانان بحرین، میهن پرستان بحرین این مبارزه را ادامه می‌دهند همکاران گرامی این را اطمینان داشته باشید که در بحرین در شرایطی سخت در شرایطی که هر لحظه زندگی آنها مورد تهدید است در شرایطی که هر لحظه اموال آنها را مصادره می‌کنند و هر لحظه عوامل استعمار آنها را به گوشه زندان می‌کشانند مبارزات ایران پرستانه‌ای وجود دارد مبارزاتی که به طور قطع به نتیجه خواهد رسید. روزهایی رهایی بحرین نزدیک است و در این خانه بروی وطن باز خواهد شد بروی همه ما باز خواهد شد آن وقت معلوم خواهد شد آن وقت همه خواهیم دانست که در این گوشه از وطن ما چه مبارزاتی صورت گرفته است چه زنان و مردان از جان گذشته‌ای بودند و چه کسانی با شهامت با فداکاری با ایثار جان نام ایران را در بحرین زنده نگهداشتند از وحدت با ملت ایران از شاهنشاهی ایران از نژاد ایرانی و از سرزمین ایران دفاع کردند (صحیح است) هستند این مبارزان و این کوشندگان منتهی در سخت‌ترین شرایط در هولناک‌ترین وضع استعماری رژیم تحمیل شده استعماری در آن منطقه مبارزه می‌کنند (صحیح است) این زنان و مردان و این مبارزان شجاع نبرد را دنبال می‌کنند بنابراین مسائلی که در این مصاحبه مهم و تاریخی که واقعا فرازهای گوناگون این مصاحبه راهنمای دقیقی هست برای مبارزات ملت ایران برای کوششهای همه زنان و مردان آزاده و ایران پرست به خصوص در این قسمت که یک اصول مسلم تاریخی اصول مسلم سیاسی و حقوق غیر قابل انصراف ملت ایران را در بردارد و این اعلامی که شاهنشاه ایران زمینه سیاست استعماری فرمودند و در واقع اعلامی است که نژاد ایرانی تاریخ ایران و آینده این ملت به سیاستهای استعماری می‌کند که ملت ایران ممکن نیست بپذیرد که استعمار از دری بیرون برود و از در دیگر داخل شود و همین طور که همکار گرامی جناب آقای دکتر الموتی فرمودند از هیچ دری ما اجازه نخواهیم داد که استعمار دیگر داخل زندگی ما بشود از هیچ دری و به هیچ رنگ و شکل (صحیح است) استعمار به هر رنگ و شکل محکوم است به هر قیافه‌ای محکوم است خواه در قیافه‌های سابق و خواه در قیافه‌های جدیدی که سیاستهای استعماری در پیش گرفته‌اند زیرا این آئین سیاست مستقل ملی یعنی محکوم کردن هرگونه استعمار به هر رنگ یا هر شکلی و از هر دری که بخواهد داخل شود پس این آئین ایجاب می‌کند که ما مبارزات را دنبال کنیم و من از خدای بزرگ چنین می‌خواهم و بی‌شک هر ایرانی چنین می‌خواهد که برسد آن روز نزدیک که نمایندگان هموطنان بحرینی ما در اینجا در کنار ما روی این صندلی‌ها نشسته باشند و در شورها و بحثها برای برنامه‌های ملی با ما شرکت کنند. انشاءالله (احسنت).

رئیس – آقای دکتر الموتی بفرمائید.

دکتر الموتی – جناب آقای رئیس همکاران معظم بنده هم وقتی مصاحبه بسیار عالی شاهنشاه عزیز خودمان را در مطبوعات کشور خواندم به این فکر افتادم که در این ساحت مقدس مطالبی بیان کنم همکار گرامی ما جناب آقای پزشکپور در این مورد بسیار خوب صحبت کردند و حق مطلب را ادا کردند ولی من فکر می‌کنم این مصاحبه شاهنشاه جنبه‌های مختلف داشت که هر یک از این جنبه‌ها قابل بحث و تفسیر است و مطالبی است که هر قدر صحبت بشود به نظر بنده کافی نیست (صحیح است) آنجا که شاهنشاه ما درباره استیفای حقوق ملت ایران در خلیج فارس بیان فرمودند مطلبی است که سالیان دراز است ملت ایران در این مورد صحبت می‌کند اقدام می‌کند در این مورد و موارد دیگر همه ملت ایران با هم همصدا هستند و معتقدند که صدای شاهنشاه صدای ملت ایران است (صحیح است) و ما بسیار خوشوقت هستیم که شاهنشاه ما این مطالب را در کشوری بیان فرمودند که ملت هندوستان به خوبی می‌داند استعمار چه بروز برادران و خواهران هندی ما آورده است سالها و قرنها است که سیاست استعماری ملت هندوستان را به زنجیر اسارت کشیده بود تا یک روز رهبران گرامی آن ملت مثل گاندی مثل نهرو و مثل زمامداران امروز هند توانستند با مبارزات بسیار رشیدانه خود زنجیرهای استعمار را پاره کنند ما می‌دانیم شاهنشاه ما بخصوص این مطالب را در کشوری گفتند و خطاب به ملتی گفتند که آن ملت می‌داند استعمار چقدر تلخ است استعمار با چه شکلی و با چه قیافه‌ای و از چه درهایی به زندگی ملت وارد می‌شود و تار و پود حیات سیاسی آن ملت را به باد می‌دهد بنابراین در این مورد مثل موارد دیگر همه ملت ایران با شاهنشاه عزیز خودشان همصدا هستند و ما امروز در این ساحت مقدس این مطالب را اعلام می‌کنیم که ملت ایران همانطور که شاهنشاه عزیز ما بیان فرمودند در عین حال که شاهنشاه آن طالب صلح و آرامش و امنیت جهانی هستند و حتی از بودجه ملت ایران برای مبارزه با بی‌سوادی برای نجات مردمی که در آفریقا و آمریکای جنوبی و در دورترین نقاط دنیا هستند کمک می‌کنند و خواستار تشکل لژیون خدمتگزاران پیش رو در عین حال ملت ایران خواستار آن است که حقوقش از هر حیث و در هر کجا با کمال صداقت و انسانیت حفظ بشود (صحیح است) مطلبی که باز فکر می‌کنم به عنوان یک روزنامه‌نگار ایرانی بیان کنم فرمایشات شاهنشاه عزیز ما درباره مطبوعات است شاهنشاه در آنجا فرمودند که من برای مطبوعات احترام زیادی قائلم ما برای رابطه میان دولتها و ملتها بین دانش تکنولوژی و علم و بین مردم عادی و مردم عالم اهمیت زیادی قائل هستیم و معتقدیم که این وسیله می‌تواند مردم جهان را با یکدیگر آشنا سازد اساس مناسبات ملل را مستحکم گرداند و می‌تواند وسیله تفاهم متقابل و درک ملل گردد و از آن نتایج درخشان به دست آید و بالاخره باید به اختصار گفته شود که مطبوعات می‌تواند راه بیان احساسات و افکار را به بشر نمودار سازد. مطبوعات نماینده چیزی است که ما آن را دموکراسی می‌نامیم زیرا به عقیده من دموکراسی بدون مطبوعات واقعی و آزادی مطبوعات میسر نیست و در عین حال دموکراسی با لجام گسیختگی مطبوعات میسر نمی‌باشد لجام گسیختگی مطبوعات دشمن دموکراسی است اما بر عکس از یک ژورنالیسم جدی خدمات بزرگی برمی‌آید. من فکر می‌کنم فرمایشات شاهنشاه در مورد مطبوعات به قدری جامع و کامل است که به راستی نمی‌شود چیزی به آن اضافه کرد یا کسر کرد شاهنشاه در عین حال که به دموکراسی و آزادی واقعی مطبوعات معتقدند با لجام گسیختگی و آزادی واقعی مطبوعات معتقدند با لجام گسیختگی و هرج و مرج در جامعه مطبوعات مخالفند برای این که مطبوعات در عین حال که یک وسیله مهم و وسیله بسیار مفیدی برای ارشاد جامعه است اگر مطبوعالت از دایره واقعی خودش منحرف شود واقعاً زیان بخش خواهد بود ما خوشوقت هستیم که مطبوعات ما از آزادی کامل برخوردار هستند و سربازان و پیشگامان انقلاب ایران بوده و هستند و خواهند بود بنده به عنوان یک فرد عضو جامعه مطبوعات وظیفه دار هستم از این مکان مقدس مراتب تشکر جامعه مطبوعات را به عرض شاهنشاه بزرگ ایران برسانم که این چنین حامی دموکراسی و مطبوعات هستند چون وقت زیادی ندارم به سایر مطالب اشاره نمی‌کنم ولی لازم می‌دانم امروز از این ساحت مقدس از زمامداران و رهبران و ملت هندوستان که آنچنان از شاهنشاه بزرگ ما تجلیل کردند تشکر کنم و فکر می‌کنم همانطور که شاهنشاه بزرگ ایران فرمودند دوستی ایران و هندوستان یک دوستی تاریخی است و ملت ایران آرزومند است که در ملت از ثمرات این دوستی بیش از پیش بهره‌مند شوند (احسنت).

رئیس – خانم تربیت بفرمائید.

بانو تربیت – جناب آقای رئیس نمایندگان محترم قبلا از اینکه اگر واقعاً نتوانم حق مطلب را درباره سپاسگزاری از ۱۷ دی آن طور که باید و شاید به علت کسالتی که دارم ادا بکنم و این وظیفه را به نحو شایسته انجام بدهم پوزش می‌طلبم واقعاً ادای حق مطلب درباره سپاس و عظمت این روز تاریخی بسیار مشکل است اگر امروز زنان ایران هر قدر ابراز شادمانی بکنند هر قدر ابراز مسرت کنند هر اندازه درودها و سپاسهای بی‌پایان خود را به روان پاک اعلیحضرت رضاشاه کبیر تقدیم کنند باز نتوانسته‌اند حق مطلب را ادا کنند آن روز بزرگ تاریخی در زندگی عموم ایرانیان است و حتی به عقیده بنده و بسیاری کسان نقطه عطف تاریخ زندگی ملت ما است (صحیح است) تا آن تاریخ در خانواده ما ایرانیان زن و مرد جدا از هم زندگی می‌کردند زنها در اندرونها در تار و پود پرده‌های تاریک با جهل و نادانی بسر می‌بردند شاید هیچ کس نتواند به اندازه بنده در متن واقعه باشد چه قبل از آن تاریخ و چه بعد از آن تا بتواند عظمت آن روز تاریخی را درک کند بنده در آن سال در تاریخ ۱۳۰۲ که خیلی جوان بودم یادم می‌آید شروع کردند به جمع‌آوری مکتب‌خانه‌ها در تبریز و مدارس دخترانه به جای آن تاسیس کردند آن وقت چه زجرها که ما نمی‌کشیدیم امروز تابلو یک مدرسه را که می‌زدیم فردا صبح که می‌رفتیم می‌دیدیم تابلو را خرد کرده و پایین انداخته‌اند گاهی این دختران معصوم ده دوازده ساله که با چادر و پیچه به مدرسه می‌آمدند می‌دیدم که به پهنای صورت اشک می‌ریختند چرا؟ چون با آنها سنگ می‌انداختند کلوخ می‌انداختند و بنده ناچار بودم آنها را دلداری بدهم امیدواری بدهم و آنها را وادار به ادامه تحصیل علم بکنم و بگویم طلب العلم فریضه علی کم مسلم و مسلمه این را پیغمبر اکرم ص ما فرموده است و این یک فریضه است و ربطی به جهالت و علم ندارد و ما یک چنین مبارزاتی را کردیم بعد از آن سال ۱۳۰۲ تا ۱۳۱۴ در هفدهم دی در آن روز بزرگ تاریخی که قبل از آن هم بنیانگزار ایران نوین می‌دانستند برای ترقی و تعالی یک ملت باید دو بال این مرغ با هم پرواز کنند و هیچ ممکن نیست یک نیمه ملتی فلج باشد و نیمه دیگر بتواند کاری را انجام بدهد بر اساس همین فلسفه بود که در این روز بزرگ تاریخی که بنده اگر بخواهم شرح و تعریف آن روز را بکنم که خودم هم افتخار شرفیابی در پیشگاه مبارکشان را داشتم و اظهار امتنان سپاسگزاری کنم از این اقدامات متهورانه و شاهانه ایشان اگر بخواهم به تفصیل عرض کنم واقعاً وقت کفایت نخواهد کرد شادی و خوشحالی عموم زنها در آن روز مخصوصاً زنان فرهنگی را بنده نمی‌توانم در اینجا آن طور که لازم است به تفصیل تشریح کنم. آن روز روح زن ایرانی را عرض کرد تا آن روز زنان ایرانی معنا و روحاً اسیر بودند آزاد نبودند و زنان اگر آزاد نباشند هرگز نمی‌توانند افراد آزاد تربیت کنند و به جامعه تحویل دهند (صحیح است) و چون زن ایرانی معنی آزادی را نمی‌دانست نمی‌توانست آن طور که لازم بود بچه‌ها و فرزندان مملکت را تربیت کند دور از مرحله دور از اجتماع بود ولی بعد از آنکه درهای دانشگاهها بر روی زنان ایران باز شد موسسات علمی باز شد در همان موقع زن ایرانی لیاقت خود را ثابت کرد حتی در همان روزها که تحول لباس انجام گرفت همه تعجب می‌کردند که چطور شده تا دیروز که زن ایرانی زیر چادر بوده امروز به این حد مرتب و منظم تغییر لباس داده و معنا و فکراً خود را هم قدم با ترقی اجتماع کرده است البته همه می‌دانیم بعد از این که مخصوصا زن ایرانی آزادی به دست آورد و از تعلیم و تربیت صحیح بهره‌مند شد آن خلاء بزرگی که در زندگی او بود که نمی‌توانست در شؤون سیاسی و اجتماعی کشور خودش شرکت کند با انقلاب بزرگ ایران بانی انقلاب بزرگ ایران شاهنشاه آریا مهر با انقلاب ششم بهمن همچنان که تمام زندگی ملت ایران را عوض کرد زندگی زن ایرانی را نیز عوض کرد و این خلا را از بین برد بنده اگر بخواهم تمام منشور انقلاب را یک به یک عرض کنم به تفصیل می‌کشد همان تعبیر و اصلاح انتخابات و دادن حق رای به زنان به آنها روح تازه‌ای دمید و آنها توانستند در جامعه چنان باید و شاید جای خود را پیدا کنند هر مقامی که به دست آوردند در انجام وظایف خود موفق شدند و توانستند اداره کنند و امروز در تمام مناصب و مقام‌های عالی ما زنان با کفایت و با درایتی داریم که وظیفه خودشان را به خوبی انجام می‌دهند اما بنده می‌خواهم از پشت این تریبون به عموم خواهران ایرانی عزیزم پیامی بفرستم که ما واقعاً باید حق مطلب را ادا کنیم حالا که به ما حق داده شده به همان اندازه هم باید روی دوش‌های خودمان احساس مسؤولیت کنیم آن روز شاهنشاه بزرگ ما همین طور که فرمودند ما ملت ایران به فکر معظم له که همیشه چند قدم جلوتر از وقایع هستند و همه امور را به روشنی پیش‌بینی می‌فرمایند چون هنوز چند روز نگذشته بود از طرح لژیون خدمتگزاران بشر که به وسیله شاهنشاه ما پیشنهاد شده بود در سازمان ملل متحد با افتخار از طرف عموم ملتها به تصویب رسید آیا در این لژیون خدمتگزاران بشر چه کسی باید اسم بنویسد؟ بنده عرض می‌کنم بیشتر زنها که قلب رئوف و مهربان دارند و همیشه می‌خواهند به جامعه خدمت کنند مخصوصا در این اواخر ما هم از منویات عالیه شاهانه مستحضر شدیم که به پیکار با بی‌سوادی جنبه جهاد دادند یعنی بر هر فرد ایرانی که باسواد است فرض است که به فکر با سواد کردن هم میهنان خود باشد و به آنها کمک کند آیا برای زنان ایرانی چه وظیفه‌ای بهتر و مهمتر از کمک در پیکار با بی‌سوادی است پس باید برای اینکه از حقوقی که رضا شاه کبیر پدر تاجدار شاهنشاه بزرگ ایران و شاهنشاه آریا مهر به ما زنها داده‌اند سپاسگزاری کنیم و خود را موظف بدانیم و آنی غفلت را بر خود هموار نداریم و سعی کنیم برای ترقی و تعالی میهن عزیز خود و اجرای منویات شاهنشاه بزرگ و عالیقدر ایران. متشکرم (احسنت).

- طرح و تصویب گزارش شور دوم کمیسیون دارایی راجع به بازرگانی شدن سازمان بنادر و کشتیرانی و ارسال به مجلس سنا

۳- طرح و تصویب گزارش شور دوم کمیسیون دارایی راجع به بازرگانی شدن سازمان بنادر و کشتیرانی و ارسال به مجلس سنا

رئیس – وارد دستور می‌شویم گزارش شور دوم لایحه راجع به بازرگانی شدن سازمان بنادر و کشتیرانی مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

گزارش شور دوم از کمیسیون دارایی به مجلس شورای ملی

کمیسیون دارایی در جلسه ۷ دی ماه ۱۳۴۷ با حضور آقای قوام صدری معاون وزارت دارایی لایحه شماره ۴ /۳۹۲۲ – ۲۰ /۸ /۱۳۴۷ دولت راجع به بازرگانی شدن سازمان بنادر و کشتیرانی را که گزارش شور اول آن به شماره ۶۲۴ چاپ شده بود برای شور دوم مورد رسیدگی قرار داد و با توجه به پیشنهاد واصله گزارش شور اول را با مختصر اصلاحی تصویب کرد.

اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

ماده واحده – از تاریخ تصویب این قانون سازمان بنادر و کشتیرانی به صورت شرکت سهامی و از طریق بازرگانی اداره خواهد شد. این شرکت از تاریخ تاسیس جانشین سازمان بنادر و کشتیرانی بوده و کلیه وظایف و حقوق و اختیارات سازمان بنادر و کشتیرانی از لحاظ وصول حقوق و عوارض بندری و انبارداری و تخلیه و بارگیری و بهره‌برداری از تاسیسات و تجهیزات بندری و حق‌الثبت کشتی‌ها و سایر حقوق طبق قوانین و مقررات موضوعه به شرکت مذکور تفویض و واگذار می‌شود.

امور مالی و استخدامی و معاملات و وظایف و اختیارات شرکت بنادر و کشتیرانی تابع اساسنامه‌ای خواهد بود که به تصویب کمیسیونهای دارایی و استخدام مجلسین رسیده باشد و تا زمانی که اساسنامه مزبور به تصویب نرسیده مقررات فعلی سازمان قابل اجرا است.

مخبر کمیسیون دارایی – خسروی کردستانی.

گزارش شور دوم از کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری به مجلس شورای ملی

کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری در جلسه ۱۲ دی ماه ۱۳۴۷ با حضور نماینده دولت لایحه مربوط به بازرگانی شدن سازمان بنادر و کشتیرانی را برای شور دوم مورد رسیدگی قرار داد و گزارش کمیسیون دارایی را در این مورد تأیید و تصویب کرد.

اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون امور استخدام و سازمانهای اداری – دیهیم.

گزارش شور دوم از کمیسیون دادگستری به مجلس شورای ملی

کمیسیون دادگستری در جلسه ۱۲ دی ماه ۱۳۴۷ با حضور نماینده دولت لایحه راجع به بازرگانی شدن سازمان بنادر و کشتیرانی را برای شور دوم مورد رسیدگی قرار داد و گزارش کمیسیون دارایی را در این مورد تأیید و تصویب کرد.

اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون دادگستری – دکتر وفا.

رئیس – ماده واحده مطرح است آقای دکتر عدل طباطبایی بفرمائید.

دکتر عدل طباطبایی – جناب آقای رئیس، نمایندگان محترم علت اینکه بنده به عنوان مخالف اسم نوشتم این نیست که مخالف باشم سازمان بنادر و کشتیرانی به صورت شرکت سهامی و طبق اصول بازرگانی اداره بشود بلکه به این علت است که در آخر این ماده مطالب طوری تنظیم شده است که بنده بیم آن دارم که در کمیسیونهای مربوطه اساسنامه مربوط به امور مالی و استخدامی و غیره قابل تصویب نباشد بلکه اینکه ما گفته‌ایم سازمان بنادر و کشتیرانی به صورت شرکت سهامی تبدیل خواهد شد اما نگفته‌ایم که ارکان این شرکت سهامی چیست و اگر هیأت مدیره دارد انتخاب آنها به چه صورت و طبق چه مقرراتی است آیا این شرکت سهامی مجمع عمومی و صاحبان سهام دارد؟ شورای عالی دارد. در این لایحه ما ارکان‌ها یا به اصطلاح ارکان سازمانی این شرکت را تعیین نکرده‌ایم ولی اجازه داده‌ایم که امور استخدامی و مالی و غیره را کمیسیونهای مربوط تصویب کنند برای اینکه کمیسیونهای مربوط در مقام آن باشند که این امور را تصویب کنند باید بدانند و تشخیص بدهند که این امور را به کدام مقام کدام ارکان یا به کدام یک از ارکان سازمانی این شرکت سهامی ارجاع کنند آیا باید به هیأت مدیره ارجاع کنند؟ آیا باید به مجمع عمومی صاحبان سهام ارجاع کنند آیا به شورا باید ارجاع کنند و چون در تعیین ارکان شرکت اختیاری برای کمیسیونها معین نشده است تا درباره آن تصمیماتی بگیرند بنده تصور می‌کنم لازم بود که در متن این ماده واحده قید می‌شد که اساسنامه و مقررات مربوط به امور مالی و غیره را کمیسیونها تصویب کنند و به این ترتیب کمیسیونها می‌توانستند در اساسنامه پیش‌بینی کنند که این شرکت سهامی هیأت مدیره دارد و تعداد اعضا آن چند نفر است کنترل شرکت سهامی به چه طریق است از طریق بازرسان است یا خیر؟ شورای عالی دارد یا ندارد؟ مجمع عمومی صاحبان سهام چه تصمیماتی می‌گیرد و بعد امور مختلف را از قبیل استخدام و مالی و غیره جزو وظایف و اختیارات این ارکانهای مختلف مقرر دارند علاوه بر این ایراد که وارد است و تصویب مقررات مذکور را در کمیسیونها ممتنع می‌کند از جهت دیگر هم در قسمت اول این ماده اشکالاتی وجود دارد و یکی از اشکالات این است که در قسمت اول ماده قید شده است که کلیه وظایف و حقوق و اختیارات سازمان بنادر و کشتیرانی با این شرکت تفویض می‌شود در ابتدا یک حکم کلی داده‌ایم شامل کلیه حقوق و وظایف و اختیارات ولی بلافاصله آن را محدود کردیم که فقط از لحاظ وصول عوارض و حقوق بندری و غیره و غیره تا اینکه سایر حقوق طبق مقررات به شرکت جدیدالتأسیس محول می‌شود و حال آن که ما در ابتدا اصل تفویض کلیه وظایف و حقوق و اختیارات را گفته‌ایم و بعد فقط در مورد وظایف و اختیارات حصر کردیم به این که فقط در فلان موارد ولی در مورد حقوق سازمان بنادر قائل به محدودیت در آخر جمله نشده‌ایم در حالی که وظایف و اختیارات که حقوق ناشی از آن است محدود باقی مانده است از نظر فرم هم این ماده دارای ایراد است به این معنی که در ابتدا ذکر شده است که به صورت شرکت سهامی و از طریق بازرگانی اداره خواهد شد شرکت سهامی بودن صورت نیست به اصطلاح فرنگیها آسپه (آسپکت) نیست یک قالبی است که یک ماهیتی می‌دهد به شرکت سهامی زیرا با آن شخصیت حقوقی می‌دهد تاجرش می‌کند و تابع مقررات خاصی می‌کند که حاکم بر عملیات تجارتی است بنابراین یک صورت نیست و یک قالبی است و یک اصولی است که یک ماهیتی را می‌دهد به علاوه ذکر کلمات از طریق بازرگانی مفید چه معنا و منظوری است؟ آیا بازرگانی طریق و یک راه است؟ بازرگانی بودن یک ماهیتی است ناشی از شرکت سهامی بودن دستگاه و همانطور که عرض شد بازرگانان تابع یک رشته اصول و مقرراتی می‌شود که در قوانین تجاری ذکر شده و از نظر هدف برای تحصیل سود کار می‌کند یعنی برای درآمد بیشتر و خرج کمتر کار می‌کند بنابراین مراتب خواستم از مقام ریاست مجلس و مجلس محترم استدعا کنم این لایحه را برگردانند به کمیسیون که ظرف دو سه روز و با توجه به عرایضی که کردم اصلاح شود و مجددا گزارش از کمیسیون دارایی به مجلس برگردد تا کار کمیسیونهای دارایی و استخدام مخصوصا در قسمت دوم ماده از نظر رسیدگی و تصویب مقررات مختلفی که باید حاکم بر امور مالی و استخدامی و غیره شرکت سهامی باشد متعذر و ممتنع نشود خیلی متشکرم.

رئیس – آقای اهری بفرمائید.

اهری – با وجود این که آقای دکتر عدل طباطبایی در کمیسیون دارایی تشریف دارند (دکتر عدل طباطبایی – بنده بیمار بودم و نبودم) و ریاست کمیسیون اقتصاد هم با ایشان است و نظیر این لایحه بازرگانی شدن سازمانهای دولتی چند لایحه دیگر به تصویب مجلس رسیده و اساسنامه آنها هم در کمیسیونهای دارایی و استخدام مورد رسیدگی قرار گرفته بنابراین این لایحه منحصر به فرد و اولین لایحه درباره بازرگانی شدن سازمانهای دولتی نیست و همانطور که اساسنامه سازمان غله و قند و شکر و دخانیات در مورد رسیدگی قرار گرفته و به تصویب کمیسیونها رسیده در این مورد بخصوص هم ارگانهای این شرکت وهم وظایف و اختیاراتشان و بطور کلی رسیدگی به اساسنامه‌شان در کمیسیونها مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت جنابعالی هم هر راهنمایی و نظری داشته باشید در مورد اساسنامه خواهید فرمود و توجه داشته باشید که سازمانهای خیلی مهمتر اساسنامه‌شان در کمیسیون دارایی و استخدام تنظیم شده است و ارگانهایی که باید در این سازمان بنادر و کشتیرانی که بعد از این به صورت شرکت باید اداره بشود داده می‌شود ملحوظ نظر قرار خواهد گرفت.

رئیس – نظر دیگری در ماده واحده نیست؟ (اظهاری نشد) در کلیات آخر لایحه نظری نیست؟ (اظهاری نشد) به ماده واحده و کلیات آخر آن رای می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. لایحه برای تصویب به مجلس سنا فرستاده می‌شود.

- طرح سؤال آقای موید امینی از وزارت آبادانی و مسکن راجع به ساختمان جدید وزارت کشاورزی و جواب آقای دکتر نیک پی وزیر آبادانی و مسکن

۴- طرح سؤال آقای موید امینی از وزارت آبادانی و مسکن راجع به ساختمان جدید وزارت کشاورزی و جواب آقای دکتر نیک پی وزیر آبادانی و مسکن

رئیس – سؤال آقای موید امینی از وزارت آبادانی و مسکن مطرح است. آقای موید امینی بفرمائید.

موید امینی – عرض کنم مبنای سؤال بنده از وزارت آبادانی و مسکن مبتنی بر یک خبری بود که در روزنامه کیهان درج شده بود به این متن که دولت بهترین مستاجر است با همین عنوان نوشته بودند متن خبر این بود که دولت ۶۷ میلیون ریال در ماه اجاره خانه می‌دهد بنده وقتی حساب کردم دیدم سالیانه ۸۰۴ میلیون می‌شود (یک نفر از نمایندگان – بیش از این است) بنده به آنچه که روزنامه نوشته بود استناد کردم وقتی بنده این خبر را خواندم و از بولوار کرج هم یک روزی می‌گذشتم دیدم آسمان خراشی در حدود ۱۷-۱۸ طبقه که سالیان متمادی است نیمه کار مانده آقایان ملاحظه فرمودید وقتی وزارت کشاورزی منشعب شد به چندین وزارتخانه این وزارتخانه‌های جدید رفتند در اقصی نقاط شهر عمارت‌های عظیمی را اجاره کردند مسلماً با ۴۰-۵۰ هزار تومان در ماه اجاره وزارت کشاورزی یک جا آسمان خراش گرفته عمارت خاچیک در لاله‌زار نو هم در اجاره آنهاست بنده سؤالم این بود که آن آسمان خراشی که آنجا ساخته شده اگر به موقع تکمیل و حاضر می‌شد مسلماً می‌شد آنجا لااقل دو وزارتخانه را جا بدهد سؤال بنده خیلی ساده است که چرا این کار نشده و این چه ضرری است که به دولت زده‌اند که دولت باید سالیانه ۸۰ میلیون تومان اجاره بدهد ولی ما وقتی برای کارهای ضروری مراجعه می‌زنیم می‌فرمائید که پول نیست و متأسفانه اعتبار تمام شده استدعایم این بود که ضمن آن که توضیح داده می‌شود به مجلس این مطلب هم روشن بشود که ببینیم اصلاً برنامه‌ای داریم برای این کار الان مملکت ما از لحاظ جمعیت و از لحاظ سازمان در حال گسترش است و ممکن است در ده سال آینده جمعیت ما به ۳۵ میلیون نفر برسد و به همین نسبت هم سازمانهای مملکتی گسترش پیدا خواهد کرد وزارت آبادانی و مسکن باید یک برنامه دهساله داشته باشد که ببینید حتی چه مقدار برای خودش باید عمارت ایجاد کند و سایر سازمانها و وزارتخانه‌ها هم همین طور ملاحظه بفرمائید برای شهربانی کل کشور یک عمارتی در زمان رضا شاه کبیر ساخته شده و شهربانی مجبور شده در خارج از محوطه شهربانی در خیابان نواب و جاهای دیگر برای خود محلهایی اجاره کند احتیاج هم دارد نخست وزیری یک فکر خوبی کرد نمی‌دانم این ابتکار مربوط به آقای نخست وزیر بود یا دیگری چند ساختمان در اقصی نقاط شهر اجاره کرده بودند آمدند از همان محل از بانک پول گرفتند و یک عمارت خیلی خوبی دارند می‌سازند که تمام دستگاه را متمرکز کنند در آن عمارت نمی‌دانید مردم تا چه حد ناراحتی دارند تا بروند برگردند و وزارتخانه‌ای را پیدا کنند یک مثلی است که می‌گوید که اسباب کشی معادل یک حریق شدید است بعضی از سازمانها امروز اینجا هستند فردا جای دیگر سال دیگر در یک عمارت دیگر و در جریان این کار تمام وسایل و تشکیلات و تجهیزات از بین می‌رود و دو مرتبه روز از نو روزی از نو من استدعا می‌کنم ضمن آنکه توضیح می‌دهید چرا کار ساختمان عمارت به این خوبی معوق مانده و ساخته نشده حتماً باید شروع به ساختمانش بشود در عین حال بفرمائید که آیا یک برنامه‌ای دارید برای این کار ۸۰ میلیون تومان پول کمی نیست اگر این کار را یواش یواش انجام بدهید احتیاجات دستگاههای دولتیتان هم مرتفع می‌شود از نظر اجاره محل و بعد این پولها را خرج جای دیگر می‌کنید فعلاً عرض دیگری ندارم.

رئیس – آقای وزیر آبادانی و مسکن بفرمائید.

دکتر نیک پی (وزیر آبادانی و مسکن) با اجازه مقام محترم ریاست این مطالبی که جناب آقای موید امینی نماینده محترم فرمودند به نظر بنده مطالبی است که خود بنده هم تأیید می‌کنم جز در یک مورد که آن پرداخت مبلغ مال‌الاجاره است در مورد مبلغ مال‌الاجاره بنده اطلاع ندارم و در این مورد هم تردید دارم که اگر تمام مبالغ را تخصیص بدهیم به این کار چون همه در تهران پرداخت نمی‌شود که امکان ساختمان برای رفع نیازمندی از این محل میسر باشد یا نباشد بنده یادداشت کردم مطلب خیلی صحیح ایشان را که ببینم می‌شود راهی پیدا کرد مثلاً همان کاری که نخست وزیری با تأیید مجلس شورای ملی کرد یعنی از بانک مرکزی اعتبار به صورت وام گرفت که از محل وجوه پرداختی مال‌الاجاره پرداخت بکند شاید همین سیاست را بشود برای تمام وزارتخانه‌های اتخاذ کرد ولی ساختمان از محل اعتبارات عمرانی مسلماً مقدور نخواهد بود و لااقل در برنامه جاری عمرانی مسلماً مقدور نخواهد بود درباره ساختمان وزارت کشاورزی طبق محتویات پرونده‌های موجود در اواسط سال ۳۸ وزارت کشاورزی به منظور تمرکز کلیه فعالیت‌های کشاورزی با تأیید هیأت دولت محلی را در خیابان الیزابت دوم برای ساختمان تخصیص داد و فقط نظارت ساختمانی این کار به عهده بانک ساختمانی سابق گذاشته می‌شود در تاریخ ۱۷ /۱۲ /۳۸ تهیه نقشه‌های معماری و محاسباتی به عهده مهندسین مشاور مهندسین فرمانفرمائیان واگذار می‌شود پس از تهیه نقشه‌ها کار از طریق مناقصه به شرکت سوم طی قرارداد شماره ۱۶۴۸۱ مورخ ۱ /۱۱ /۳۹ واگذار می‌گردد برآورد اولیه ساختمان و تاسیسات مربوطه در حدود ۴۰۰ میلیون ریال پیش‌بینی گردیده بود چون زمین اختصاصی نسبت به احتیاجات موجود وزارت کشاورزی کوچک بود قرار بود این گردید بنایش رد ۲۵ طبقه ۲۱ طبقه طبقات اصلی دو طبقه زیرزمینی و دو طبقه کافه تریا ساخته شود اعتبار اولیه کارهای ساختمانی وزارت کشاورزی طبق صورت مجلس مورخ ۱۶ /۹ /۳۹ مبلغ ۲۰ میلیون تومان صرف کار شده با پرداخت‌هایی که اخیرا شد و صرفه‌جویی که شاید در حدود ۵ میلیون تومان بود ما توانستیم از کل هزینه‌ها بزنیم و در حدود ۲۴ تا ۲۵ میلیون تومان دیگر اعتبار لازم است تا بشود این عمارت را به صورت اولیه با حذف تمام تزئینات و قسمتهای لوکس تهیه کرد (یک نفر از نمایندگان – چقدر زیر بناست) جمعا ۲۸ هزار متر زیربنا خواهد بود که زمینی مفید و قابل استفاده کمی بیش از ۱۴ هزار متر مربع است که تصور می‌کنم علت اصلی تفاوت فاحش بیشتر از نظر طبقات زیرزمینی و کافه تریاست که در نظر گرفته شده و در دو ماه قبل مطالعه شد از طرف وزارت آبادانی و مسکن به صورت خیلی دقیق که از محل بهترین استفاده‌ای که می‌شود کرد چه هست؟ آیا مصلحت هست در همین حدودی که زیربنای ساختمان آمده بالا قطع کنیم و همین ۱۷ طبقه را تکمیل کنیم و در اختیار وزارتخانه بگذاریم و یا مصلحت است که ۲۵ طبقه تکمیل بشود و در اختیار وزارتخانه گذاشته بشود بالاخره مصلحت چنین دیده شد که از نظر صرفه‌جویی ساختمان ادامه داده شود چون تمام مخارج در ایجاد فونداسیون و پایه‌های ساختمان و سایر کارها شده و تمام تقلیل هزینه جمعا بیش از ۵ میلیون تومان بالغ نمی‌شود و باز ۲۰ میلیون اعتبار لازم دایم و این اعتبار در برنامه آینده پیش‌بینی نشده فقط ۱۰ میلیون تومان آن پیش‌بینی شده بنابراین تکمیل این ساختمان در ۴ سال آینده مقدور نخواهد بود ولی این دلیل نمی‌شود که نشود این عمارت را تکمیل کرد با وزارت کشاورزی – وزارت اصلاحات ارضی و تعاون روستایی و وزارت منابع طبیعی و تولیدات کشاورزی بنده چندین جلسه تشکیل دادم معلوم شد که به راحتی دو وزارتخانه یا سه وزارتخانه را در این محل می‌توانیم جا بدهیم و پیشنهادی که بنده به دولت خواهم کرد این است که اگر دولت موافقت بکند شبیه ساختمان نخست وزیری بتوانیم از بانک مرکزی وام بگیریم البته بنده هنوز مذاکره نکرده‌ام ولی تصور نمی‌کنم مشکلی باشد چون ۱۰ میلیون تومان اعتبار پیش‌بینی شده در حدود ۱۲ تا ۱۴ میلیون تومان هم اعتبار اگر به صورت وام گرفته بشود و از محل وصول مال‌الاجاره‌ها هم پرداخت بشود به مجرد تأمین اعتبار پس از شروع دو سال وقت لازم است که این ساختمان تکمیل بشود و بنده هیچ اشکالی در تکمیلش نمی‌بنیم و تصور نمی‌کنم که تأمین اعتبارش هم مشکل زیادی داشته باشد از راههایی غیر از بودجه برنامه عمرانی چهارم همین طور که عرض کردم با زمین قابل استفاده‌ای که در اختیار هست در ۲۵ طبقه دو یا سه وزارتخانه را می‌شود در آنجا مستقر کرد بنده دیگر عرضی ندارم.

رئیس – آقای مؤید امینی قانع شدید؟

مؤید امینی – اگر جنابعالی قانع شدید بنده هم قانع شدم. آقای وزیر خودشان چون فرمودند که سؤال بنده واقعاً درست است اعتبار ندارند اعتبار بخواهند و وسیله فراهم بکنند بنده استدعا می‌کنم یک کاری بکنند که این عمارت تمام بشود و بنده قانع نشدم.

رئیس – ایشان گفتند که در نظر گرفته‌اند.

- تصویب صورت جلسه

۵- تصویب صورت جلسه

رئیس - نسبت به صورت جلسه دفعه گذشته نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت جلسه قبل تصویب می‌شود.

- تقدیم یک فقره آئین نامه به وسیله آقای معاون وزارت بهداری

۶- تقدیم یک فقره آئین نامه به وسیله آقای معاون وزارت بهداری

رئیس – آقای دکتر مرشد بفرمائید.

دکتر مرشد – (معاون وزارت بهداری) – با اجازه مقام محترم ریاست در اجرای تبصره ۲ ماده ۸ قانون مواد خوراکی و آشامیدنی آئین نامه مربوط به تعیین حق آزمایش برای تصویب کمیسیونهای مربوطه تقدیم می‌شود.

رئیس – به کمیسیونهای مربوط ارجاع می‌شود.

- طرح سؤال آقای پردلی از وزارت آموزش و پرورش راجع به انتقال دبیران لیسانسیه از زابل و جواب آقای دکتر بطحائی معاون وزارت آموزش و پرورش

۷- طرح سؤال آقای پردلی از وزارت آموزش و پرورش راجع به انتقال دبیران لیسانسیه از زابل و جواب آقای دکتر بطحائی معاون وزارت آموزش و پرورش

رئیس – سؤال آقای پردلی از وزارت آموزش و پرورش مطرح است آقای پردلی بفرمائید.

پردلی – اجازه بفرمائید آقای معاون وزارت آموزش و پرورش توضیحاتشان را بفرمایند.

رئیس – آقای دکتر بطحائی بفرمائید.

دکتر بطحائی (معاون وزارت آموزش و پرورش) – با اجازه ریاست محترم مجلس شورای ملی در پاسخ سؤال جناب آقای پردلی نماینده محترم توضیحات زیر را به عرض می‌رسانم.

دکتر بهبودی – اول سؤال ایشان را قرائت بفرمائید تا ببینم چی هست.

دکتر بطحائی– جناب آقای پردلی نماینده محترم سؤالی فرمودند که عین سؤال ایشان قرائت می‌شود.

۱- چرا دو سال قبل در حدود هفده نفر لیسانسیه را از سیستان انتقال دادند و تقریبا سیکل‌های دوم دبیرستانهای زایل را به علت نداشتن دبیر لیسانسیه ریاضی و فیزیک و شیمی تعمدا منحل کردند.

۲- اگر تعمد نبود چرا به تلگرافات مردم زابل توجهی نشد و بعد از این همه تذکرات و سؤال بنده جبران این ظلم دردناک نگردید.

۳- به نظر مقام وزارت مزبور حل فوری و عملی چیست که جوابگوی خواسته‌های مردم طبق مبانی انقلاب شاه و مردم می‌باشد.

۴- آمار دقیق لیسانسیه‌های ریاضی و فیزیک و شیمی را که در خدمت وزارت آموزش و پرورش هستند اعم از کادر اداری و آموزش به طور تفکیک که در هر شهری چند نفر مشغول کار هستند کتبا اعلام فرمایند.

بطوری که ملاحظه می‌فر مایند این سؤال مربوط به نقل و انتقالات دو سال قبل است و در سال گذشته در همین موقع این سؤال از طرف ایشان مطرح گردید و از طرف وزارت آموزش و پرورش توضیحات کافی در مجلس شورای ملی و کمیسیون مربوط داده شد و جناب آقای پردلی و کمیسیون پس از استماع توضیحات وزارتخانه و اطلاع از مشکلات موجود و آگاهی بر تلاش و زحماتی که وزارت آموزش و پرورش با توجه به امکانات به عمل آورده است توضیحات وزارتخانه را قانع کننده دانستند (پردلی – خیر این طور نیست قانع نشدم) و برای ایشان روشن شد که به هیچ وجه مسامحه در اجرا یا تخلف یا نقض قانون از مصادیق ماده ۱۵۵ آئین نامه داخلی و وظایف کمیسیون پیش نیامده و به همین دلیل موضوع سؤال مختومه اعلام شد.

اینک طرح مجدد همان سؤال ضمن این که نشانه حسن توجه جناب آقای پردلی به امر آموزش و پرورش بخصوص به آموزش و پرورش حوزة انتخابی خود می‌باشد و این حسن توجه مورد کمال تشکر و امتنان وزارت آموزش و پرورش است امکان می‌دهد که یک بار دیگر توضیحاتی درباره مسأله کمبود معلم و علل موجبات آن و اقداماتی که وزارت آموزش و پرورش برای رفع این مشکل نموده است مطرح شود.

سؤال جناب آقای پردلی مشتمل بر ۴ قسمت است که به هر یک جداگانه ذیلا توضیح داده می‌شود.

۱- قسمت اول و دوم سؤال ایشان مربوط به انتقال ۱۷ نفر دبیر لیسانسیه از سیستان بلوچستان در دو سال گذشته است و این انتقال را دلیل عمدی بر انحلال دوره دوم دبیرستانهای آن حوزه می‌دانند اولا علل انتقال این افراد در دو سال پیش در جلسه علنی مجلس شورای ملی به عرض نمایندگان محترم رسیده است از تکرار آن که موجب تطویل کلام خواهد شد صرفنظر می‌شود ولی این نکته را اضافه می‌نماید که در سال تحصیلی جاری دستور اکید در مورد منع انتقال دبیران صادر شده و این دستور در مورد انتقال دبیر به تهران بطور جدی رعایت شده است ثانیا در مورد اینکه فرموده‌اند وزارت آموزش و پرورش عمدا دبیرستانهای سیستان و بلوچستان را منحل کرده است به استحضار می‌رساند:

رئیس – آقای دکتر بطحائی تامل بفرمائید به علت قطع جریان برق چند دقیقه تنفس داده می‌شود.

(در ساعت ۱۰ و ۲۰ دقیقه صبح جلسه به عنوان تنفس تعطیل و در ساعت ۱۰ و ۳۴ دقیقه مجددا تشکیل گردید)

رئیس – آقای دکتر بطحایی بفرمائید.

دکتر بطحایی – (معاون وزارت آموزش و پرورش) عرض کردم در مورد این که فرموده‌اند وزارت آموزش و پرورش عمدا دبیرستانهای سیستان و بلوچستان را منحل کرده است نه تنها انحلال عمدی دوره‌های دوم دبیرستان را وزارت آموزش و پرروش رسما تکذیب می‌کند بلکه اصولا انحلال غیر عمدی هم نه در سیستان و بلوچستان و نه در هیچ نقطه کشور مصداق پیدا نکرده است و کلاس ششم ریاضی تاسیس نشده است و وزیر آموزش و پرورش که شخصا از این محل بازدید نموده است دستور داده است که اگر تعداد داوطلبان از ۱۰ نفر کمتر است به زاهدان اعزام گردند تا با تعیین جا و تأمین هزینه تحصیلی به تحصیلات خود ادامه دهند و اگر بیشتر است کلاس تشکیل نگردیده است و تصدیق می‌فرمایند که برای ۱۰ محصل اعزام یک لیسانسیه ریاضی در حد کلاس ششم به هیچ وجه با موازین اقتصادی مملکت تطبیق نمی‌کند. علاوه بر آن مقایسه آمار دانش‌آموزان دبیرستانها در سال تحصیلی ۴۵-۱۳۴۴ یعنی یک سال قبل از زمان موردنظر جناب آقای پردلی با سالهای بعد به ترتیب هر کدام بین ۶۷ تا ۹۴ هزار نفر افزایش دانش‌آموز دبیرستانی در سطح کل کشور و ۶۱۹۵ نفر افزایش دانش آموز تنها در دبیرستانهای سیستان و بلوچستان نشان می‌دهد با این ترتیب ملاحظه می‌شود همه ساله به طور متوسط ۳ /۱۶% به تعداد دانش‌آموزان دبیرستانهای کشور و سیستان و بلوچستان اضافه شده است با این ترتیب عنوان کردن مسأله انحلال دبیرستان به هیچ وجه واقعیت ندارد تا این که به مسأله وجود یا فقدان عمد بپردازیم و وزارت آموزش و پرورش مفتخر است که اعلام نماید علیرغم محدود بودن امکانات در طی سه سال اخیر جمعا ۵۷۴۳۴۷ نفر دانش آموز در سطح دبیرستان و دبستان در سراسر کشور اضافه شده است گو اینکه این تعداد افزایش به خصوص در سطح دبستان مادام که کلیه افراد لازم‌التعلیم به دبستان راه نیابند وزارت آموزش و پرورش را راضی نخواهد کرد اما می‌تواند به خوبی تلاش مسؤولین این وزارتخانه را در راه تحقق بخشیدن به هدفهای مقدس انقلاب شاه و مردم نشان دهد. اما در مورد وضع دبیرستانهای حوزه سیستان و بلوچستان و برای اینکه روشن شود که در سال جاری با اقداماتی که شده است دبیرستانهای این حوزه تا آنجا که امکان داشته است از لحاظ دبیر تکمیل می‌باشد آمار تفصیلی از لحاظ تعداد دانش آموز در اختیار جناب آقای پردلی گذاشته خواهد شد فقط در اینجا به طول کلی آمار دبیران و کلاسهای دوره اول و دوم متوسطه شهرستان زابل را که مورد نظر جناب آقای پردلی است به اطلاع نمایندگان محترم می‌رساند.

شهر زابل دارای ۳۱ کلاس دوره اول و ۱۴ کلاس دوره دوم م باشد تعداد دبیران لیسانسیه این شهرستان ۲۱ نفر است و در سال جاری یک نفر دبیر ادبیات از این شهر به بیرجند منتقل شده در عوض ۴ نفر دبیر علوم به این شهرستان اعزام شده است حتی یک نفر دبیر فیزیک از تهران اعزام شده است علاوه بر آن ۴ ردیف حقوقی در اختیار این شهرستان گذاشته شده است که از محل آن برای پرداخت حق‌التدریس استفاده کنند اینک اقداماتی را که وزارت آموزش و پرورش در سال جاری به منظور تأمین دبیران مورد احتیاج شهرستان‌ها انجام داده است به عرض نمایندگان محترم می‌رساند:

۱- همانطور که بیان شد از آنجا که امکانات استخدامی دبیر بخصوص دبیران علوم بسیار محدود بوده و تأمین احتیاجات شهرستانها از این لحاظ با اشکالات زیاد مواجه بوده است در سال جاری تصمیم اتخاذ شد کخ مطلقا از انتقال دبیران شهرستانها به تهران و مراکز استانها خودداری شود و این تصمیم شدیدا به مرحله اجرا در آمد و شاید بیش از ۱۰ نفر کسانی که واقعاً مریض بوده و ادامه خدمت در شهرستان مربوط به ایشان به هیچ وجه امکان نداشته است منتقل نشده‌اند کما اینکه سؤال جناب آقای پردلی در مورد انتقال ۱۷ نفر از سیستان هم مربوط به سال جاری نیست و مربوط به دو سال قبل است.

۲- در شهرستانهایی که دانشگاه وجود دارد از دانشجویان سالهای سوم و چهارم برای کمک در امر تدریس دروس فیزیک و ریاضی و شیمی و طبیعی استفاده شده و هم اکنون ۲۱۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاههای تهران و شهرستانها در برابر دریافت حق‌التدریس در دبیرستانها مشغول تدریس می‌باشند.

۳- در ابتدای سال تحصیلی جاری به کلیه ادارات دستور داده شد کارمندان اداری در هفته علاوه بر خدمات اداری دو ساعت و راهنمایان تعلیماتی ۶ ساعت در خارج از ساعات اداری برای کمک در رفع کمبود دبیر تدریس نمایند و این اقدام هم به نوبه خود کمک موثری بود.

۴- در غالب شهرستانها از وجود افرادی که دارای معلومات عالیه بوده صلاحیت تدریس داشته باشند و در خدمت سایر ادارات دولتی می‌باشند یا در مشاغل آزاد خدمت می‌کنند برای امر تدریس استفاده شده است.

۵- مطلب مهم و قابل ذکری که به عنوان یکی از اقدامات اساسی وزارت آموزش و پرورش در زمینه کمبود دبیر به عمل آمد این است که‌ای ابتدای سال تحصیلی طبق پیشنهاد وزارت آموزش و پرورش و دستور جناب آقای نخست وزیر کمیته خاص مرکب از نمایندگان وزارتخانه‌ها و سازمانهای ذیربط برای رسیدگی به امر کمبود دبیر علوم و ارائه راه‌حلهای عملی برای مرتفع ساختن آنها تشکیل شده و این کمیته نتیجه مطالعات و بررسیها و راه‌حل‌های عملی این مسأله را قریباً گزارش خواهد کرد تصمیمات این کمیسیون تا حد بسیار زیادی جبران کمبود دبیر را می‌نماید بخصوص برای شهرستانهایی که به علت دوری از مرکز یا علل دیگر رغبت کمتری برای قبول خدمت وجود دارد امتیازات بیشتری منظور شده است و اقدامات همه‌جانبه‌ای پیش‌بینی شده است که با عملی شدن آنها ان‌شاءالله رفع نگرانی شده و موجبات سؤال در این زمینه دیگر پیش نخواهد آمد.

ضمنا فرصت را مغتنم شمرده اضافه می‌نماید که نمایندگان محترم توجه دارند که تربیت افراد متخصص احتیاج به زمان دارد توسعه و رشد شؤون مختلف کشور و توجه مردم به امر آموزش و پرورش و افزایش تعداد دانش‌آموز که همه از ثمرات انقلاب مقدس ششم بهمن است به حدی بوده است که برنامه‌های عادی تربیت افراد متخصص نمی‌توانسته است جوابگوی آن باشد و چون همگام کردن این برنامه‌ها با توسعه ناشی از انقلاب احتیاج به زمان و وقت دارد طبعاً در این فاصله خلائی به وجود می‌آید بخصوص که در همان ابتدای زمان انقلاب دانشسرای عالی که یکی از مراکز مهم تربیتی کشور بوده تعطیل گردید درست است که از سه سال قبل مجددا این دانشسرا در تهران و بعضی استانها فعالیت مجدد خود را آغاز کرده است اما هنوز دانشجویان آن فارغ‌التحصیل نشده‌اند و به زودی با اشتغال به خدمت اولین دوره فارغ‌التحصیلان این دانشسراها و اقدامات دیگر مسأله دبیر علوم دبیرستانها حل خواهد شد.

به این ترتیب به کلیه آقایان نمایندگان محترم که علاقه خاص آنان به امر تعلیم و تربیت همیشه مورد ستایش همه طبقات ملت بوده است اطمینان می‌دهم که در این راه قصوری از طرف این وزارتخانه انجام نگرفته است (احسنت)

رئیس – آقای پردلی بفرمائید.

پردلی – سؤال بنده فقط راجع به آموزش و پرورش سیستان بود بنده سال قبل هم قانع نشده بودم منتهی قول دادند که دبیر بدهند آن هم به صورت خاص قسمت چهارم سؤال من را هم جواب نفرمودند چون عینک ندارم عین سؤال را نمی‌توانم بخوانم تا دو سال قبل آموزش و پرورش سیستان یا فرهنگ سیستان یک فرهنگ نمونه بود از هر رشته از علوم اقلاً سه نفر دبیر لیسانسیه داشتیم سایر رشته‌ها دبیر لیسانسیه‌اش تکمیل بود از لحاظ تعلیم و تربیت و انضباط یک فرهنگ نمونه‌ای در ایران بود این وضع را وزارت آموزش و پرورش برای ما به وجود نیاورده بود برای اینکه مسؤولیت ندارد کسی که مسؤولیت ندارد برایش فرقی نمی‌کند این وضع را رئیس فرهنگ علاقمند لایق و خدمتگزار و درستکار ما برای ما بوجود آورده بود این رئیس فرهنگ می‌آمد در ایام تعطیل تهران و مراکز استانها و دبیر می‌آورد از اختیارات از صرفه‌جویی‌هایی قانونی در بودجه و از امکانات دیگر کمک‌هایی را که می‌توانست به این دبیرها می‌کرد حتی این دبیرها را که برای مدت یک سال می‌آورد دیگر برنمی‌گشتند برای اینکه این پولی که باید در جیب خودش برود یا جای دیگر خرج کند به دبیر می‌داد این رئیس فرهنگ ساختمانهای زیادی در سیستان کرده یادگارهایش الان هست هزینه خیلی که بود نصف و ثلث بود تقدیرنامه دارد استاندارها می‌گفتند پول را به این رئیس فرهنگ می‌دهیم که هر طور می‌خواهد خرج کند این رئیس فرهنگ الان ساختمانهایی که کرده به طرز مدل و نمونه هست اگر بخواهید الان قیاس بگیرند با ساختمانهای دیگر دولتی مقایسه کنند این رئیس فرهنگ بودجه را برای خواسته‌های مردم خرج می‌کرد نه به نظر اشخاص دیگر مدتها با این رئیس فرهنگ مجادله کردند تا دو سال قبل را را برداشتند مردم سیستان صد در صد آمدند در تلگراف خانه از وزارتخانه خواستند که این رئیس فرهنگ را به سیستان ببخشد کسی گوش نداد مقامات دولتی آنجا هم تذکر دادند که مردم از رئیس فرهنگ راضی هستند اگر بردارید مردم ناراضی می‌شوند ولی باز کسی گوش نداد دبیرهای لیسانسیه گفتند که نمی‌مانیم در زابل اگر این رئیس فرهنگ برود وزارت آموزش و پرورش چون دید سیستانیها خیلی جسارت و بی‌ادبی کردند و شدیدا رئیس فرهنگ را خواسته‌اند تنبیه کردند رئیس فرهنگ را گرفتند و ۱۷ لیسانسیه را منتقل کردند فرهنگ نمونه ما را متلاشی کردند سیکل دوم دبیرستانها را تعطیل کردند و آنچه به جایی نرسید فریاد مردم بود وزارت آموزش و پرورش بودجه دارد پول دارد دبیر دارد مدیر دارد ولی مسؤولیت نیست که از این مدیر کار بخواهد من خیال می‌کنم آموزش و پرورش حق داشته باشد رئیس فرهنگ را منتقل کند اما در اصل مردم دبیر است در صورتی که علت انتقال این بود که بودجه را خرج دبیرها و خواسته‌های مردم می‌کرد (نمایندگان – اسمش چیست؟) آقای فیروز کوهی، آوردندش گرمسار بپرسید چطور آدمی است الان بیرجند است بپرسید چطور رئیس فرهنگی است (یکی از نمایندگان – ترقی کرده) اگر ترقی کرده مدیر کلش می‌کردند (نمایندگان – آینده می‌شود) نه خیر ایشان نمی‌شوند آنها که می‌شوند اینها نیستند. شاه انقلاب کرده برای مردم نه برای ماموریت دولت برای اینکه مردم به حقشان برسند شاه انقلاب کرده که خواسته‌های مردم انجام شود انقلاب نکرده برای مامورین که هر کاری می‌خواهند بکنند اگر یک ماموری مردم از او راضی باشند برای مردم کار بکند این نباید اثر عکس داشته باشد و این اقدام وزارت آموزش و پرورش درست در جهت خلاف انقلاب است این اقدام وزارت آموزش و پرورش درست تخریب در امر آموزش و پرورش است این اقدام وزارت آموزش و پرورش مردم را بدبین می‌کند مایوس می‌کند ناراحت می‌کند امروز دیده می‌شود که بیشترین مامورین روی زد و بند و حسابهای خاص خویش و قومی و امثالهم ولو اینکه هیچ تجربه و لیاقتی نداشته باشند شاغل امور هستند من نمی‌دانم مردم برای مامورین هستند یا مامورین برای مردم؟ مگر ملت را بین ماموران تقسیم کرده‌اند شاه انقلاب کرده تحول ایجاد کرده این تحول در روح مردم رسوخ کرده دیگر نمی‌توانند این را به عقب برگردانند سپاهیان دانش در دور دست‌ترین دهات به مردم می‌گویند که هیچ ایرانی فرقی با دیگری ندارد هر کس مقامی می‌خواهد پیدا کند برود دنبال تحصیل فقط علم و شایستگی است که موجبات برتری را فراهم می‌کند یک نمونه‌ای عرض کنم من یک شتر چرانی دارم این دو تا پسر دارد هر دو در دبیرستان هستند یکی کلاس ۱۰ رشته ریاضی است شاگرد اول هم هست اسمش حبیب‌الله. می‌گوئیم حبیب‌الله چکاره می‌خواهی بشوی؟ می‌گوید یا مهندس یا افسر. ببینید تغییر روحیه و فکر در مردم چه تحولی ایجاد کرده این مردم به عقب برنمی‌گردند حاصل زندگی مردم اطفالشان هستند نمی‌توانیم به مردم بگوئیم که به تحصیل فرزندان خود بی‌علاقه باشند مردم روشن شده‌اند چشم و گوششان باز شده است محال است این مردم به عقب برگردند چرا وزارت آموزش و پرورش نمی‌رود از مردم بپرسد که کدام رئیس فرهنگ شما خدمت کرده همان را بگذارد لیسانسیه‌هایی را دارند بین شهرستانها متناسب تقسیم کنند آخر ظلم بالسویه هم عدل است در مرکز استان بلوچستان و سیستان یک دبیرستانی داریم که رئیسش یک لیسانسیه ریاضی است هر لیسانسیه‌ای می‌تواند رئیس دبیرستان باشد چرا شعبه ریاضی را منحل کردید در زابل این را در آنجا نگاه دارید وزارت آموزش و پرورش خودش را با انقلاب تطبیق نمی‌دهد اقلاً کارهای کوچک را که انجام نمی‌دهند این کارها را هم نکنند که تولید بدبینی در مردم می‌کند هیچ دشمنی نمی‌تواند این وضع و بدبینی را برای ما پیش بیاورد که این وزارتخانه آورده در مراکز استانهای بزرگ شنیدم که در دبستانها لیسانسیه زیاد دارند دانشگاه دارند می‌توانید استفاده کنید ولی این مردمان نقاط دور افتاده را دریابید به اینها کمک کنید در زاهدان یک لیسانسیه ریاضی را می‌گذارند در پست ریاست دبیرستان و شعبه ریاضی را رد زابل منحل می‌کنند چون مسؤولیت نیست از کسی نمی‌پرسند مجازاتی نیست جناب وزیر تشریف می‌برند به شهرستانها مدارس را می‌بینند بازدید می‌کنند اما خواسته‌های کوچک مردم را انجام نمی‌دهند اگر انجام بدهند مردم مایوس‌تر نمی‌شوند چون قبلا مردم فکر می‌کنند که وزیر وضع را نمی‌داند موقعی که از نزدیک می‌بیند و کاری هم انجام نمی‌شود مایوس می‌شوند آقایان باید به کارهای گران مرد کار دیده فرستاد و الا به این صورت و سیرت کاری نمی‌شود انجام داد اگر کسی انحراف و لغزش پیدا کند گناه کرده ولو اینکه عمری خدمت کرده باشد باید مجازات شود شاهنشاه می‌فرمایند جای فساد در این مملکت نیست این را که باید اجرا بکند کی باید انجام بدهد آیا این کارهایی را که وزارت آموزش و پرورش کرده لغزش و انحراف نیست خلاصه مسؤولیتی ندارند کاری انجام نمی‌دهند حتی اصول انقلاب را هم انجام نمی‌دهند موکول به کمیسیون می‌کنند دیگر کمیسیون لازم ندارد با سرعت باید به کارها رسیدگی کرد خاطی را طرد کنید مجازات کنید نه اینکه کار بهتری بدهید ناخود بخود انقلاب اداری انجام شود گفته نماینده هم اثری ندارد اولا گوش نمی‌دهند اگر گوش بدهند ترتیب اثر نمی‌دهند چون وزیر مسؤولیت ندارد هر جوابی که دلش می‌خواهد می‌دهد هر کار که می‌خواهد می‌کند اگر این دو تا را رویهم بریزند معجونی درست می‌شود که اگر به ملت دهند حال ملت به هم می‌خورد و حال تهوع پیدا می‌کند این حبیب الله پسر آن شتر چران می‌گفت چرا عرایض ما را به گوش شاه نمی‌رسانید بچه‌ها و جوانهای خردسال هم می‌دانند که فقط شاه مملکت است که به درد مردم می‌رسد (صحیح است) برای هر کار کوچکی که نمی‌شود مزاحم شاهنشاه شد پس وظیفه مجلس و پارلمان است که رسیدگی کند دولت اگر وظیفه‌اش را نسبت به ملت انجام می‌داد بازرس شاهنشاهی به وجود نمی‌آمد که من می‌گویم بازرس شاه و ملت تقاضا دارم این سؤال به کمیسیون برود در اطرافش رسیدگی و چاره‌جویی بشود اگر لازم باشد کمک از بازرسی شاهنشاهی گرفته بشود چرا این رئیس فرهنگ را عوض می‌کنند به چه جرم؟ چرا از مردم نمی‌پرسند که از کدام رئیس فرهنگ راضی هستند برای اینکه مردم دیده‌اند هر وقت از رئیس فرهنگ دلسوزی داشته‌اند هر کاری خواسته‌اند انجام داده پول ندارید؟ هر چقدر دارید به اختیار انجمن شهر بگذارید بگوئید این پول ما شما دبیر می‌خواهید هر چه می‌خواهید بکنید بیائید لیسانسیه‌ها را به یک نسبت به بین شهرستانها تقسیم کند باز عرض می‌کنم ظلم بالسویه عدل است یک لیسانسیه را در مرکز استان مثلاً در زاهدان به عنوان رئیس دبیرستان نگاه بدارید این کار مردم را بدبین می‌کند مردم را ناراضی می‌کند دبیرستانها و دبستانهای ملی را مردم می‌گویند سررشته‌اش دست وزارت آموزش و پرورش است بهترین تجارت الان دبستانها و دبیرستانهای ملی شده (صحیح است) اسم وزارت آموزش و پرورش را مردم می‌گویند تجارتخانه آموزش و پرورش با شرکت آموزش و پرورش سالهاست حرف از مدارس حرفه‌ای است غیر از حرف چیز دیگر هم دیده‌اید آقایان؟ در اجرای منویات شاهنشاه باید تعصب به خرج داد اگر کار خصوصی خودمان باشد اگر بذل و بخششی کنیم اغماض بکنیم شخصیت ما بالا می‌رود که ما مردم با گذشتی هستیم اما در کارهای ملت و مردم بایستی تعصب به خرج بدهیم جهاد بکنیم پلهای پشت سرمان را خراب بکنیم بزنیم به در یا هر چه می‌شود تا انقلاب را پیش ببریم ما معتقدیم یک روز برای این مملکت خودمان را به کشتن می‌دهیم که تحمل زیان و ضرری را که از دولت متوجه ما می‌شود نداریم پس چطور می‌توانیم قبول کنیم که خودمان را برای مملکت به کشتن بدهیم برای رسیدگی به عرایضم استدعا می‌شود اجازه بفرمائید این سؤال به کمیسیون برود چون عینک نداشتم قسمت آخرش را نتوانستم بخوانم.

رئیس – خانمها و آقایانی که موافقند این سؤال به کمیسیون رسیدگی به سؤالات ارجاع بشود خواهش می‌کنم قیام فرمایند (چند نفری برخاستند) تصویب نشد.

پردلی – از پاسداران انقلاب تشکر می‌کنم.

- طرح و تصویب گزارش یک شوری کمیسیون دارایی راجع به لایحه لغو عوارض دروازه‌ای تا ماده ۳

۸- طرح و تصویب گزارش یک شوری کمیسیون دارایی راجع به لایحه لغو عوارض دروازه‌ای تا ماده ۳

رئیس – گزارش یک شوری راجع به لایحه لغو عوارض دروازه‌ای مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

گزارش از کمیسیون دارایی به مجلس شورای ملی

گزارش شمارة ۱۴۱/ ۴ مورخ ۱۴ /۳ /۱۳۴۶ کمیسیون دارایی در دوره بیست و یکم قانونگذاری مربوط به شور اول لایحه شماره ۸۴۳/ق /۱۳-۲ /۱۰ /۴۲ در مورد تصویب‌نامه شماره ۱۲۶۴ مورخ ۲۶ فروردین ماه ۱۳۴۲ راجع به لغو عوارض دروازه‌ای که تا آخر دوره فوق‌الذکر به تصویب نهایی مجلس شورای ملی نرسیده بود در این دوره به درخواست دولت در جریان رسیدگی قرار گرفت و با استناد ماده ۵۵ آئین‌نامه داخلی مجلس شورای ملی به کمیسیونهای مربوط ارجاع شد.

کمیسیون دارایی در جلسات عدیده با حضور نمایندگان دولت لایحه مزبور را بررسی و با اصلاحاتی به شرح زیر تصویب کرد. اینک گزارش آن را تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید.

لایحه قانون لغو عوارض دروازه‌ای

ماده ۱ – از تاریخ اول اردیبهشت ماه ۱۳۴۲ کلیه عوارضی که وسیله پاسگاههای وصول شهرداریها گرفته می‌شود اعم از وارده به شهر یا صادره ملغا می‌گردد و شهرداریها مطلقا حق ندارند پاسگاه وصول دایر نمایند و انجمنهای شهر هم نمی‌توانند این نوع عوارض وضع نمایند.

ماده ۲ – از منابع ذیل عوارضی به ترتیب مقرر در این قانون وصول و بین شهرداریها تقسیم می‌گردد:

الف – بر اساس حقوق گمرکی و سود بازرگانی کلیه واردات کشور که به وسیله اداره کل گمرک وصول می‌شود صدی شش اضافه دریافت می‌گردد به استثنای قند و شکر و مواد اولیه مورد لزوم برای انحصار کل دخانیات

ب – افزایش کیلوئی یک ریال بر عوارضی که تا کنون شهرداریها از قند و شکر مصرفی داخلی دریافت می‌داشته‌اند.

ج – افزایش سهمیه شهرداریها از محل مالیات بر درآمد از صدی ده به صدی پانزده که وسیله وزارت دارایی وصول و مستقیما به شهرداری هر محل پرداخته می‌شده از تاریخ اول فروردین ماه ۱۳۴۶ طبق ماده ۱۶۶ قانون مالیات‌های مستقیم وصول و به شهرداری محل پرداخت خواهد شد.

ماده ۳– عواید وصولی موضوع بند الف و ب ماده ۲ این قانون در آخر هر ماه به وزارت کشور تحویل می‌شود که بنا به احتیاجات شهر‌های مختلف بین شهرداری‌ها تقسیم گردد.

  • تبصره ۱- طرز تقسیم عواید حاصل از اجرای بندهای الف و ب ماده ۲ این قانون بر حسب احتیاجات مالی شهرداریها و طرحهای عمرانی پیشنهادی شهرداریها که به تصویب وزارت کشور می‌رسد و یا طرحهایی که وزارت کشور اجرای آنها را ضروری بداند طبق آئین نامه‌ای خواهد بود که وزارت کشور ظرف دو ماه پس از تصویب این قانون تهیه و پس از تصویب هیأت وزیران به مورد اجرا خواهد گذاشت.
  • تبصره ۲ – برای تأمین اعتبار مربوط به وظایف فنی وزارت کشور و تقویت کادر عمرانی و اداری شهرها و روستاها صدی ده از مجموع عواید بند الف و ب ماده ۲ حاصله از اجرای این قانون در اختیار وزارت کشور قرار می‌گیرد که به مصرف بودجه اختصاصی وزارت کشور طبق تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.
  • تبصره ۳ – عوارضی که در حال حاضر به وسیله ادارات گمرک خرمشهر و سایر بنادر و نقاط مرزی گرفته می‌شود کماکان اخذ و در اختیار وزارت کشور قرار خواهد گرفت که بر طبق مفاد این قانون به مصرف برسد.
  • تبصره ۴ – در صورتی که هر یک از شهرداریها بدهی خود را که مورد تضمین وزارت دارایی قرار گرفته است نپرداز وزارت کشور موظف است از محل وجوه حاصله از این قانون بدهی آن شهرداری را بپردازد و به حساب شهرداری محل محسوب کند.
  • تبصره ۵ – وجوه و کمکهایی به نفع جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران وصول و ایصال می‌شود به قوت خود باقی است در صورتی که شهرداریها مامور وصول و ایصال این وجوه بشوند مبالغ جمع آوری شده از طرف شهرداریها پس از کسر صدی پنج هزینه وصول عینا به جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران پرداخت می‌شود.
  • تبصره ۶ – جمعیت شیر و خورشید سرخ و سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و جمعیت خیریه فرح پهلوی از کلیه عوارضی که شهرداریها راسا وصول می‌کنند معاف می‌باشند.

ماده ۴ – دولت مامور اجرای این قانون خواهد بود.

رئیس کمیسیون دارایی – کریم اهری.

گزارش از کمیسیون کشور به مجلس شورای ملی

کمیسیون کشور در جلسه ۲ دی ماه ۱۳۴۷ با حضور آقای خسروانی وزیر کشور لایحه شماره ۸۴۳ / ق / ۱۳ – ۲ /۱۰ /۴۲ در مورد تصویب نامه شماره ۱۲۶۴ مورخ ۲۶ / ۱ /۱۳۴۲ راجع به لغو عوارض دروازه‌ای را مورد رسیدگی قرار داد و گزارش کمیسیون دارایی را به استثنای ماده یک عینا تأیید کرد و ماده یک را به شرح زیر تصویب نمود. اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

ماده ۱ – به موجب این قانون وضع و اخذ هرگونه عوارض از طرف شهرداریها بر کالاهای وارده به شهره و یا صادره از شهرها که وصول آن مستلزم وجود پاسگاه در مدخل شهرها باشد ممنوع است.

مخبر کمیسیون کشور – کلانتر هرمزی.

رئیس – کلیات لایحه مطرح است. آقای اهری بفرمائید.

دکتر بهبودی – ایشان به عنوان مخالف صحبت می‌فرمایند؟

رئیس – ایشان به عنوان رئیس کمیسیون دارایی توضیح می‌دهند.

اهری – بنده قبلاً می‌خواهم توضیحی حضور نمایندگان محترم در مورد این تصویب‌نامه قانونی که در سال ۱۳۴۲ در دوره فترت به تصویب رسیده به عرض برسانم و اقدام دولت وقت را در مورد لغو عوارض دروازه‌ای که هم از لحاظ ظاهر و شکل بسیار عوارض زننده‌ای بود و هم یک مرکز فسادی برای بعضی از مامورین وصول ایجاد شده بود به عرض نمایندگان محترم برسانم و مجددا از این ابتکار دولت وقت تشکر و سپاسگزاری کنم اصولا آقایان توجه دارید به طوری که در مقدمه گزارش کمیسیون دارایی به استحضار رسیده عوارض جدیدی وضع شده این عوارض از سال ۱۳۴۲ یعنی از فروردین ۴۲ به موجب تصویب قانونی پاسگاههایی که برای وصول صدی سه در شهرها دائر بود منحل شده و به جای درآمد شهرداریها از این منبع دولت قبول کرده مطابق وصولی هر شهرداری از منابعی که در این لایحه تعیین و قلمداد شده وصول و سهم هر شهرداری را ماه به ماه حواله بکنند منابع وصول البته به طوری که ملاحظه فرمودید د ربند الف ماده واحده ۶% واردات کشور است وصول یک ریال علاوه بر عوارضی که از قند و شکر وصول می‌کردند افزایش مالیات بر درآمد سهم شهرداریها از ۱۰% به ۱۵% بوده بنابراین پنج شش سال است که این عوارض وصول می‌شود و به این ترتیب منظم بین شهرداریها تقسیم می‌شود و نتیجیتا از یک اصول کهنه و فرسوده و زننده که همان دائر کردن پاسگاههای وصول و گذاشتن چوب دم دروازه‌ها بوده جلوگیری شده و تا حدی احتیاجات شهرداریها تأمین گردیده منتها در ماده واحده نظر کمیسیون دارایی این بود که به هیچ وجه انجمنهای شهر از این قبیل عوارض وضع نکنند ولی یک عده از همکاران عزیز که نمایندگی شهرهای کوچک را به عهده دارند با توجه به وظایف سنگینی که به عهده انجمنها گذاشته شده و با در نظر گرفتن بدهی‌های شهرداریها و اصلاحات شهری نظر داشتند که حداقل وظایفی که مردم از انجمن شهر می‌خواهد باید آنها را تأیید و تصویب کرد دست اینها را باز گذاشت تا بتوانند در مواردی که لازم می‌دانند عوارض وضع کنند که البته این عوارض هم بعد از تصویب انجمن شهر باید به تصویب وزارت کشور برسد نظر کمیسیون کشور با کمیسیون دارایی در ماده واحده نداریم و نظر اکثر آقایان تأمین می‌شود و دست انجمنهای شهر هم تا حدی باز است بنابراین بنده با این اصلاح کمیسیون کشور از طرف کمیسیون دارایی موافق هستم.

رئیس – آقای مهندس بهبودی بفرمائید.

دکتر بهبودی – همانطور که همکار ارجمندمان جناب آقای کریم اهری فرمودند درزمان دولت خدمتگزار جناب آقای علم و وزارت آقای دکتر پیراسته با این تصویب نامه قانونی سر و صورتی به عوارض که به وضع بدی وصول می‌شد (صحیح است) و در شان مملکت ما نبود دادند در آن روزگار موقعی که تصویب نامه قانونی را گذراندند در آئین نامه مربوطه‌اش پیش‌بینی کردند که بر مبنای وصولی شهرداریها ۶ درصد گمرکات تقسیم بشود و آن روز هم با آن عجله‌ای که در کار بود غیر از این مبنای دیگری نمی‌توانستند برای تقسیم این عوارض پیش‌بینی کنند ولی مشغول مطالعه بودند تا راهی صحیح‌تر و سالمتر برای تقسیم این عوارض پیدا کنند چون آن مبنا برای همیشه مبنای صحیحی نمی‌توانست باشد مجلس گذشته تعداد بسیار زیادی از تصویب‌نامه‌های قانونی را مورد بحث قرار داد اصلاح کرد و تصویب کرد به طوری که روزنامه‌های فکاهی آن را مصوبات کیلویی نام گذاشتند ولی تنها تصویب نامه قانونی که مبتلا به تمام شهرهای کشور بود دولت نخواست که به بحث گذاشته بشود و تصویب شود (مهندس ارفع – چه ارتباطی به دولت دارد این کار مجلس است) بله اگر جریان عادی را لایحه طی می‌کرد جناب آقای مهندس ارفع شما آقایان که نماینده مردم هستید و به درد شهرها واقف هستید و می‌دانید دچار چه اشکالی هستند این تصویب نامه را هم مابین بقیه تصویب‌نامه‌ها تصویب می‌فرمودید چرا نخواستید تصویب بشود برای اینکه در تحت رهبری شاهنشاه آریا مهر مملکت ما روز به روز در حال توسعه هست و واردات مملکت و منجمله عایدات گمرکی و در نتیجه ۶ درصد هاروبتزاید است در این مورد سوالی تقدیم کرده‌ام که به موقع خودش به تفصیل به عرض آقایان خواهم رساند ولی مبنای تقسیم این ۶ درصدها همان مبنایی است که در سال ۱۳۴۲ پیش‌بینی کرده‌اند و مازاد این ۶ درصد در اختیار مقامات عالی وزارت کشور قرار می‌گیرد تا به هر ترتیبی که مایل باشند خرج کنند اگر استانداری بیشتر مورد محبت بود سهم آن استان بیشتر می‌شود اگر شهرداری بیشتر تعظیم می‌کرد سهم آن شهرداری بیشتر می‌شود اگر وکیل بیشتر رفت در اطاق آقایان و در یوزگی کرد و اصرار و التماس کرد سهم بیشتری به او می‌دهند (قراچورلو – این حرفها چیست چرا توهین می‌کنید دریوزگی برای چی) آقای قراچورلو به علت اینکه در زمان معاون سابق وزارت کشور کرارا مراجعه کردم و نتوانستم چیزی بگیرم.

آموزگار – بنده هم رفتم که به بندر لنگه کمک کنند و ندادند.

صادقی – خود ایشان شاید این اخلاق را داشته باشند.

قراچورلو – چرا نمایندگان مجلس توهین می‌کنید در یوزگی در شان نمایندگان نیست

رامبد – با آن ده درصدها بازرس انتخابات می‌فرستند.

دکتر بهبودی – برای این نخواستند این تصویب‌نامه به صورت قانونی دربیاید که این ۱۰ درصدی که در اختیارشان هست به هر نحوی که خواستند خرج کنند اگر زودتر می‌آمد به مجلس محققا همان کاری که الان کمیسیون کشور کرد و صمیمانه تشکر می‌کنم و نظم و ترتیبی خاص در این کار داد زودتر می‌داد ولی متاسفانه نخواستند روزی که بنده مصدع آقایان در مورد سوالی که راجع به این موضوع کرده‌ام و خواستم تا وزارت کشور دقیقا صورت مخارجش را خدمت آقایان تقدیم کند ملاحظه خواهند فرمود که چه خرجهای غیر ضروری از محل ۱۰ درصدها کرده‌اند ان‌شاءالله که جواب وزارت کشور مطابق سؤال باشد و اگر احیانا مطابق سؤال نبود اکثریت محترم موافقت بفرمایند که تحقیق بیشتری بشود بنده بار دیگر صمیمانه از کمیسیون تشکر می‌کنم.

رئیس – آقای مهندس بهبودی شما با این لایحه موافقید یا مخالف؟

دکتر بهبودی – بنده مخالم و عرض می‌کردم از کمیسیون کشور متشکرم که با افزودن یک تبصره سر و صورتی به این کار داد و در این مورد پیشنهادی تقدیم کرده‌ام که این کار با موافقت کمیسیون کشور مجلسین باشد و ان‌شاءالله در روزی هم که در کمیسیون کشور بحث خواهد شد محبت خواهند فرمود که لایحه به صورت بهتری تصویب بشود.

روحانی – این لایحه یک شوری است و دیگر به کمیسیون نمی‌رود.

قراچورلو – متوجه نیستند.

رئیس – آقای خواجه نوری بفرمائید.

خواجه نوری – بنده قبل از این که به فرمایشات جناب دکتر بهبودی پاسخ عرض کنم یک اظهار تاسف باید بکنم و آن راجع به لغت دریوزگی است که ایشان فرمودند و مسلماً تمام مجلس شورای ملی از این فرمایش ایشان متاثرند. (صحیح است).

دکتر بهبودی – و بنده هم معذرت می‌خواهم

رامبد – ولی عملش هم بد است

خواجه نوری – بنده فکر نمی‌کنم کسی چنین کاری کرده باشد و استدعا می‌کنم نماینده مجلس را متهم به این گونه اعمال ناشایست نکنید اگر شما نماینده مجلس هستید ما هم نماینده مجلس هستیم و هیچ کدام به خودمان اجازه نمی‌دهیم که شخصیت نماینده مجلس را تا این حد پایین بیاوریم که در یوزگی بکنیم و از شما خواهش می‌کنم که به رفقای خودتان توصیه کنید چنین عملی نکنند.

رامبد – اگر کرده بودند نتیجه می‌گرفتند.

خواجه نوری – اما راجع به این لایحه همانطور که آقای اهری فرمودند بنده هم چون در کمیسیون دارایی بودم می‌توانم توضیح بدهم که لایحه‌ای که متکی به تصویب نامه قانونی دوره فترت بود دارای چند اشکال بود که به واسطه آن اشکالات رسیدگی در مجلس به تأخیر افتاد و همین نشان می‌دهد که تمام تصویبنامه‌های دوره فترت با همین دقت در دوره بیست و یکم مورد تصویب قرار گرفت و هر تصویب‌نامه‌ای که دارای اشکال بود یا رد شد و یا اصلاح شد و در این تصویبنامه چند چیز بود یکی این بود که یک عوارض را لغو می‌کردند که لغوش بسیار صحیح بود و از لحاظ اقتصادی و صورت ظاهر طرز وصول مفاسدی در برداشت و ما همه معتقد بودیم در این موضوع ولیکن آمده بودند یک عوارض را بجایش وضع کرده بودند که این عوارض را تمام مردم این مملکت می‌پرداختند تمام مصرف کنندگان این مملکت می‌پرداختند و آن وقت این عوارض را به نفع عده معینی و شهرهایی که دارای سابقه وصول عوارض دروازه‌ای بودند تمام می‌شد و این خودش به نظر کمیسیون دارایی مجلس یک عمل غیر منطقی و غیر عادلانه می‌رسید (صحیح است) دوم همان ایرادی که جناب آقای دکتر بهبودی گرفتند راجع به آن ۱۰% کذا ما در آن موقع هم متوجه بودیم که صحیح نیست که ۱۰% را ما این طور در بست در اختیار وزارت کشور قرار بدهیم بدون این که بودجه مصوبی داشته باشد و بدون اینکه رسیدگی به ارقامش بشود و یک اشکال دیگری که داشتیم طرز تقسیم این عواید بود که چگونه بین شهرداریها و شهرها تقسیم بشود و اگر خاطر مبارک باشد در تصویب نامه دولت فقط پیش‌بینی شده بود بین شهرهایی که سابقه اینگونه درآمدها را دارند تقسیم بشود و این خیلی خیلی غیر عادلانه بود چرا برای این که پیش‌بینی نکرده بودند که در نتیجه توسعه اقتصادی مملکت شهرهای دیگری ممکن است بوجود بیاید و ممکن است شهرهایی باشد که عوارض دروازه‌ای مثلاً نداشتند و باید حقا از این عوارض هم بهره‌مند بشوند چه بسا هم قراء کوچکی که تبدیل به شهر بشوند و آنها هم حتماً باید از این عوارض بهره‌مند بشوند و من حیث‌المجموع اگر تاخیری شده است بواسطه دقتهایی بوده است که کمیسیون دارایی مجلس در همان موقع انجام داد و به وزارت کشور تصویه شد یعنی دستور داده شد اولاً صورت این مخارج صدی ده را بیاورند و به اطلاع مجلس برسانند و بعد در بودجه‌ای که باید به تصویب قوه مقننه برسانند این ۱۰% را بیاورند که مسلماً در بودجه آینده به مجلس خواهند آورد و به اطلاع مجلس و تصویب مجلس خواهد رسید و احتماًلا آن ریخت و پاشهایی که آقای دکتر بهبودی به آن اشاره فرمودند معلوم خواهد شد.

دکتر بهبودی – بنده از فرمایش جنابعالی اتخاذ سند می‌کنم و استدعا می‌کنم که لایحه را همانطور که فرمودید اصلاح کنید چون اینها به تصویب مجلس نمی‌رسد.

خواجه نوری – بنده عرض می‌کنم این عمل را دولت علی‌الاصول راجع به کلیه درآمدهای اختصاصی اگر به خاطرتان باشد انجام داده است همیشه در بودجه‌های گذشته و در بودجه سال گذشته کلیه درآمدهای اختصاصی را که وزارتخانه‌های دیگر داشته‌اند تمام را جزو درآمدهای مملکت محسوب داشته‌اند و هزینه‌هایی را که داشته‌اند جزو هزینه مملکتی در آورده‌اند و به تصویب مجلس رسانده‌اند و این یک اصل کلی است که این دولت از آن پیروی می‌کند و خلاف این اصل هم رفتار نخواهد شد بنابراین بنده می‌خواستم توضیح بدهم دقت نظری که کمیسیون دارایی دوره بیست و یکم به خرج داد برای رسیدگی به این تصویب‌نامه موجب شد که یک شور آن بیشتر در دوره بیست و یکم انجام نپذیرفت و به هیچ وجه سوء نظری نبود به همین دلیل که اصل مطلب عبارت بود از اینکه عوارض دروازه‌ای لغو باشد و مزاحمت مردم در عبور و مرور نباشد که عملی شده بود و اصل دوم این بود که یک درآمدی جایگزین آن بشود و بین شهرداریها تقسیم بشود آن را هم عملی کردند فقط ما دقت کردیم که این کار صحیح‌تر و بهتر عملی شود و در جهت اصلاح آن تصویب‌نامه چه در دوره بیست و یکم و چه در دوره بیست و دوم قدم برداشته شده است و من فکر می‌کنم این لایحه به این صورتی که تقدیم شده است به کلی بی‌عیب است (دکتر یزدان پناه – و الان هم خود دولت تقاضای تصویب آن را کرده است) بله همانطور که آقای دکتر یزدان پناه توضیح می‌دهند تجدید طرح این لایحه مطابق آئین‌نامه مجلس یا باید به درخواست پانزده نفر از وکلای مجلس باشد یا به تقاضای دولت و حالا هم دولت خودش مقدم بوده و درخواست طرح آن را در مجلس کرده است و این هم دلیل حسن نیت دولت است (صحیح است) بنده بیش از این عرضی ندارم.

رئیس – نظر دیگری در کلیات لایحه نیست؟ (اظهاری نشد) به ورود در شور مواد رای می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

دکتر کیان – بنده توضیحی داشتم.

رئیس – مواد لایحه مطرح می‌شود در هر ماده‌ای توضیح دارید بفرمائید. ماده اول قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ماده ۱ – از تاریخ اول اردیبهشت ماده ۱۳۴۲ کلیه عوارضی که وسیله پاسگاههای وصول شهرداریها گرفته می‌شود اعم از وارده به شهر یا صادره ملغی می‌گردد و شهرداریها مطلقا حق ندارند پاسگاه وصول دایر نمایند و انجمنهای شهر هم نمی‌توانند این نوع عوارض وضع نمایند.

دکتر یزدان پناه – جناب آقای رئیس بفرمائید ماده اول مصوبه کمیسیون کشور را بخوانند که مورد قبول کمیسیون دارایی هم است.

رئیس - ماده اول کمیسیون کشور قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ماده ۱ – به موجب این قانون وضع و اخذ هرگونه عوارض از طرف شهرداریها بر کالاهای وارده شهرها و یا صادره از شهرها که وصول آن مستلزم وجود پاسگاه در مدخل شهرها باشد ممنوع است.

رئیس – ماده اول گزارش کمیسیون کشور مطرح است نظری نیست؟ آقای دکتر طالع فرمایشی دارید بفرمائید.

دکتر طالع – عرض کنم مسأله‌ای که هست و من در این مورد سئوالی هم از دولت کرده‌ام که پاسخ خواهد داد در مورد برگ که سبز چای است بعد از این که عوارض دروازه‌ای لغو شد به هر حال شهرداریها دیدند که دیگر نمی‌توانند این عوارض را وصول کنند به شکل دیگری این عوارض را مطرح کردند یعنی سازمان چای کشور از برگ سبز که کشاورزان تحویل کارخانه‌ها می‌دهند سه و نیم درصد عوارض کسر می‌کنند که یک درصد عوارض شهرداری است که اگر کارخانه در داخل محدوده شهر باشد متعلق به شهرداری آن شهر است و اگر در داخل محدوده شهر نبود متعلق به نزدیکترین شهر است و اگر بین دو شهر بود بین دو شهرداری تقسیم می‌شود.

رئیس – آقای دکتر طالع این مطالب که مربوط به ماده یک نیست.

دکتر طالع – چرا هست اجازه بفرمائید من با این دلیل پیشنهادی تهیه کرده‌ام که پس از کلمه شهرداریها کلمه سازمانها اضافه شود چون به این ترتیب دیگر یک سازمان دیگری مانند سازمان چای این عوارض را وصول نمی‌کند.

خواجه نوری – وصول این عوارض مصوب چه مقامی است؟

دکتر طالع – شاید استاندار.

خواجه نوری – چنین چیزی نمی‌شود وصول عوارض یا باید به موجب قانونباشد یا مصوبه انجمن شهر و در غیر این صورت که نمی‌شود عوارض گرفت.

دکتر طالع – در اینکه این عوارض جز عوارض دروازه‌ای است و باید ملغی شده باشد که هیچ شکی نیست ونباید از برگ سبز عوارض بگیرند ولی برگ سبز که وارد شهر می‌شود عوارض می‌گیرند و به شهرداری می‌دهند یعنی برگ سبز که از خارج وارد شهر می‌شود سازمان چای یک درصد کسر می‌کنند و می‌پردازد به شهرداری.

خواجه نوری – وصول این عوارض ارتباطی با این قانون ندارد باید رسیدگی کرد و دید با توجه به چه قانونی این عوارض را وصول می‌کنند.

دکتر طالع – به هر حال بنده پیشنهادم را تقدیم می‌کنم به مقام ریاست و به عرایضم خاتمه می‌دهم

رئیس – آقای فرهادپور راجع به این پیشنهاد فرمایشی دارید یا راجع به ماده یک.

فرهاد پور – راجع به ماده یک عرایضی دارم.

رئیس – بفرمائید.

فرهادپور – بنده فکر نمی‌کنم هیچ یک از همکاران محترم با اصل فکر لغو عوارض دروازه‌ای مخالف باشند ولی متاسفانه ماده به صورتی تنظیم شده که همه گونه تفسیر و تغییر از آن خواهد شد و حالا بنده عرض می‌کنم توجه خواهید کرد اگر تصدیق فرمودید که ماده ناقص است به یک کیفیتی آن را درست کنید اینجا به جای اینکه عوارض دروازه‌ای لغو بشود وصولش مستلزم وجود پاسگاه در مدخل شهر شده است یعنی اگر فرض بفرمائید به جای پاسگاه یک اسم دیگر گذاشته شود یا به جای مدخل شهر مثلاً در میدان شهر یا در یک بار انداز مامور بگذارند و بگیرند هیچ منع قانونی ندارد بنده خواستم نظر همکاران محترم را به نارسایی ماده جلب کم اگر تصدیق فرمودید که ماده نارساست فکری بکنید.

رئیس -اقای دکتر یزدان پناه بفرمائید.

دکتر یزدان پناه – اگر اشتباه نکنم تصور می‌کنم نظر جناب آقای فرهادپور این بوده است که در ماده یک فقط وصول عوارض از طرف پاسگاهها منع شود اگر نظرشان این باشد که عرض شد البته باید گفت که ماده یک کمیسیون دارایی احتیاج به اصلاحاتی دارد ولی ماده یک که از طرف کمیسیون کشور پیشنهاد شده از این نظر وافی به مقصود می‌باشد زیرا در حقیقت هدف این نیست که حتی وضع عوارض از انجمن شهر گرفته شود وقتی که ما انجمن شهر داریم باید اختیار و حق داشته باشند عوارض لازم و متناسب وصول کنند علت لغو عوارض دروازه‌ای هم به نظر بنده بیشتر به این جهت بوده است که پاسگاهها با آن کیفیتی که عوارض وصول می‌کردند منشا فسادی شده بودن و منظور از تصویب نامه زمان فترت بیشتر این بود که پاسگاهها برچیده شود و حق نداشته باشند این نوع عوارض را وصول کنند و الا اصل این نیست که حق وظع عوارض را ما از انجمنهای شهر بگیریم مسأله دریافت عوارض در گاراژها هم مطرح نیست وقتی که انجمن شهر وجود داشته باشد بر اساس ضوابطی عوارض وضع می‌کنند و ضمنا در قانون انجمن‌های شهر پیش‌بینی شده است اگر وضع عوارض در منطقه‌ای از نظر اقتصادی ایجاد اختلال بکند تصویب آن با وزارت کشور و هیأت وزیران خواهد بود پس بنابراین انجمنهای شهر نمی‌توانند عوارض وضع کنند که در وضع اقتصادی منطقه‌ای اختلالی ایجاد کند با این توضیح ماده یک پیشنهادی کمیسیون کشور در عین حال که حق وضع عوارض لازم را از انجمن شهر سلب نمی‌کند ایجاد پاسگاهها را برای وصول عوارض ممنوع می‌سازد و چنانچه این ماده به تصویب برسد تصور می‌کنم نظر جناب فرهادپور هم تأمین شده باشد.

رئیس – نظر دیگری در ماده یک نیست؟ (اظهاری نشد) پیشنهاد رسیده قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

محترما پیشنهاد می‌نماید.

در سطر چهارم ماده ۱ کلمه (در مدخل شهرها) حذف شود.

فرهاد پور.

رئیس – خانمها و آقایانی که با این پیشنهاد موافقتند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (چند نفری برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

محترما پیشنهاد می‌نماید کلمه و نظایر آن بعد از کلمه پاسگاه در مدخل شهرها در ماده ۱ اضافه گردد.

با تقدیم احترام – ابوذر.

رئیس –آقای ابوذر بفرمائید.

ابوذر – پیشنهاد بنده خیلی روشن است پاسگاه و نظایر آن.

رئیس – منظورتان این است که در پمپ بنزین هم نگیرند؟ بنده خیال می‌کنم ایجاد اشکال خواهد کرد.

دکتر یزدان پناه – حتماً ایجاد اشکال خواهد کرد.

رئیس – به پیشنهاد شما آقای ابوذر رای بگیریم؟

ابوذر – پیشنهادم را پس می‌گیرم.

رئیس – پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید در ماده یک کلمات «در مدخل شهرها» حذف شود.

دکتر فریور.

رئیس – اگر مدخل شهرها حذف بشود در کجا باشد؟

دکتر فریور – اگر اجازه بفرمائید توضیح عرض می‌کنم.

رئیس – آقای دکتر فریور بفرمائید.

دکتر فریور – همکاران محترم توجه بفرمائید توضیحاتی که جناب دکتر یزدان پناه دادند به اصطلاح یک توضیحاتی بود که ماهیت قضیه را معکوس نشان داد چون آنچه از مفهوم لایحه مستفاد می‌شود این است که این لایحه برای این بود که از اجناس وارد شده یا خارج شده از شهر به آن صورتی که عوارض می‌گرفتند عوارض وصول نشود آن نحوه عوارض گرفتن‌ها بود که باعث ناراحتی مردم در نقاط مختلف مملکت شده بود و خواستند آن عوارض به آن صورت نشود و در مقابل عوارضی از واردات کلی کشور و قند و شکر مالیات گرفته بشود و جایگزین آن بشو حالا اگر عنایت بفرمائید روشن می‌شود که این لایحه به صورتی درآمد که کاسه کوزه‌ها و گناهها بر سر پاسگاه‌ها شکست و آن عوارض به صورتی باقیمانده و انجمنها تصویب خواهند کرد حالا که این کاسه کوزه‌ها سر پاسگاه‌ها شکسته است اقلاً به صورتی بشکند که دیگر این پاسگاه‌ها به عناوین مختلف مطرح نشود و با این کلمه در مدخل شهرها خوب دو کیلومتر جلوتر و در داخل شهر به صورت پاسگاهی دایر می‌کند روی این اصل بود که این پیشنهاد داده شد و استدعای تصویب را دارم.

رئیس – آقای خواجه‌نوری با این پیشنهاد مخالفید؟ (خواجه نوری – بله) بفرمائید.

خواجه نوری – بنده می‌خواستم توضیح بدهم جناب دکتر یزدان پناه هم راجع به این موضوع توضیح دادند لیکن بنده خواستم بطور مفصل‌تر عرض کنم که با ایجاد انجمنهای شهر صلاحیت و اختیارات انجمنهای شهر مداخله کند یعنی بر خلاف اصلی است که خود ما تصویب کردیم که چنین ممنوعیتی را تصویب کنیم برای توضیح باید عرض کنم که همان جنسی که از خارج وارد شهر می‌شود مثل تمام کشورها متداول است عوارض تا کس فروش در مغازه‌ها پیش‌بینی بکنند یعنی یک شهری مقتضی بداند که ده درصد قیمت جنس فروش رفته در مغازه‌ها را وصل کند به نفع شهر این استقلال عمل کار کردن را نباید از انجمنهای شهر سلب بکنند یک عوارض قرون وسطایی و یک عوارض مزاحمی را ما صلاح دانستیم که به کلی در این مملکت تصویب کرد که به شهرداریها بدهند که جبران این عمل بشود ولیکن یک اصل مسلم این است که هر شهرداری و هر انجمن شهری باید هزینه خودش و احتیاجات خودش را پیش‌بینی بکند و بر وفق آن عوارضی وضع کند و درآمدی داشته باشد که به مصرف آن شهر برساند اگر ما منکر این اصل باشیم اصلا برای چه انجمن شهر به وجود آوردیم این توجه را داشته باشید که باید استقلالی برای انجمنهای شهر قائل بشویم و حدود صلاحیت آنها را محترم بشمریم یک مطلب دیگری را هم باید توضیح عرض کنم که در همان قانون انجمنهای شهر هم ما از لحاظ اینکه ممکن است پاره‌ای عوارض مشکلات اقتصادی در سطح مملکت ایجاد بکند ما یک شرایطی قائل شدیم که این عوارض را که تصویب می‌کنند باید حتماً به تصویب دولت برسد از لحاظ اینکه مبادا مشکلات اقتصادی برای مملکت ایجاد بشود بنابراین بگذارید انجمنهای شهر به آنها تفویض کرده‌ایم وظیفه خودشان را انجام بدهند و من فکر می‌کنم جناب آقای دکتر فریور هم با توضیحاتی که عرض کردم قانع شده باشند.

رئیس – آقای دکتر فریور متقاعد شدید؟

پزشکپور – اجازه بفرمائید من به عنوان موافق با پیشنهاد توضیحاتی عرض کنم.

رئیس – بفرمائید.

پزشکپور – من به عنوان موافق با پیشنهادی که سرور دکتر فریور مطرح کردند باید بگویم مثل اینکه به آن کیفیتی که اصل پیشنهاد است موردعنایت همکاران گرامی خاصه جناب خواجه نوری قرار نگرفت با آن مسائلی که فرمودند هم آهنگی و یا به هیچ وجه نمی‌بایست استقلال انجمن نقض بشود و این اختیارات وضع عوارض را نمی‌باست از انجمن سلب کنیم اما نکته‌ای که اینجا هست این است که ذکر شده است به موجب این قانون اخذ هرگونه عوارض از اجناس صادره از شهرها که وصول آن مستلزم وجود پاسگاه در مدخل شهر باشد ممنوع است مفهوم مخالف این ماده این است که اگر این پاسگاه در مدخل شهر نباشد یعنی ببرند نیم کیلومتر خارج از داخل شهر این پاسگاه را دایر بکنند بنابراین وصول عوارض مورد نظر به این نحوه‌ای که جنابعالی می‌فرمائید نحوه قرون وسطایی است و درست هم می‌فرمائید خالی از اشکال است ملاحظه فرمودید آن مسأله نیست پیشنهاد ما این نیست که این عوارض را انجمنهای شهر وضع نکنند پیشنهاد ما این است که قانون تصریح بکند که به هیچ کیفیت به آن نحوه قرون وسطایی عوارض اخذ نشود و اینجا وجود این کلمه در مدخل شهرها یک مفهوم مخالفی ایجاد می‌کند که از این مفهوم مخالف در مواردی می‌توانند استفاده کنند و پاسگاههایی دایر کنند و به عقیده من با وجود ماده یک راههایی گذاشته شده به این کیفیت از برای اینکه بیایند پاسگاههایی دایر بکنند و اگر هم مردم سؤال کنند که چرا این کار را کردید می‌گویند که به موجب این ماده ۱ دائر کردن پاسگاه در مدخل شهرها ممنوع است خارج از دروازه شهر که ایرادی ندارد بنابراین پیشنهاد این است که در مدخل شهرها حذف شود و آن نظر را کاملاً تأمین می‌کند.

رئیس – به این پیشنهاد رای می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (چند نفری برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد آقای فرهادپور هم عین همین پیشنهاد است بنابراین پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم در ماده ۱ کمیسیون کشور بعد از هرگونه عوارض از طرف (انجمن شهر و) اضافه شود.

دکتر الموتی.

رئیس – آقای دکتر الموتی بفرمائید.

دکتر الموتی – پیشنهاد بنده در حقیقت یک اصلاح عبارتی است مادةیکی که کمیسیون کشور تصویب کرده نوشته به موجب این قانون وضع این نوع عوارض از طرف شهرداریها در حالی که شهرداری نمی‌تواند وضع عوارض بکند وضع عوارض با انجمن شهر است وصول عوارض با شهرداریها است که بنده پیشنهاد کردم این طور اصلاح شود به موجب این قانون وضع و اخذ هرگونه عوارض از طرف انجمن شهر و شهرداریها بر کالاهای وارده به شهرها و یا صادره از شهرها که وصول آن مستلزم وجود پاسگاه در مدخل شهرها باشد ممنوع است و این اصلاح عبارتی است و باید اصلاح شود و شهرداری نمی‌تواند با وجود انجمن شهر عوارض وضع کند.

رئیس – با این پیشنهاد مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت به این پیشنهاد رای می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

پیشنهاد می‌نماید تبصره زیر به مادة ۱ اضافه شود.

تبصره – برگ سبز چای که در مزارع دهات به دست می‌آید و در کارخانجات خارج شهرها تبدیل به چای خشک می‌شود مشمول پرداخت عوارض شهرداری نخواهد بود.

صادق سمیعی.

رئیس – آقای صادق سمیعی بفرمائید.

صادق سمیعی – البته همین طور که جناب آقای خواجه نوری فرمودند حق این نیست که عوارضی از جنسی گرفته بوشد که در خارج شهر تهیه می‌شود یا در مزارع خارج شهر به وجود آمده است متاسفانه در گیلان بنا به تصویب‌نامه‌ای که وزارت کشور به قائم مقامی انجمن شهر تصویب کرده است این عوارض مستقر است اصولا این تصویب نامه خلاف است زیرا انجمن شهر یا قائم مقام انجمن شهر نمی‌تواند تصویب‌نامه‌ای صادر کند که از حدود یا محدوده شهر خارج باشد مثلاً شهر رشت نمی‌تواند برای کرمانشاه عوارض وضع بکند همین طور نمی‌تواند عوارضی برای نقاطی وضع بکند که از محدوده شهر خارج است و از حدود اختیارات آن شهر بیرون است به این جهت برای این که این تصویب نامه قانونی نیست و نباید اجرا بشود بنده این تبصره را پیشنهاد کردم.

رئیس – پیشنهاد شما به این قانون مربوط نیست اگر کاری بر خلاف قانونی شده است اعلام جرم بکنید به این قانون مربوط نیست در هر صورت متقاعد شدید یا رای بگیریم؟

صادق سمیعی – تصدیق می‌فرمائید که خلاف قانون است رأی بگیرید.

رئیس – پیشنهاد آقای صادق سمیعی یک بار دیگر قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

رئیس – به این پیشنهاد رای می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (چند نفری برخاستند) تصویب نشد. حالا نسبت به ماده یک با اصلاحی که در آن به عمل آمد رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده ۲ قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ماده ۲ – از منابع ذیل عوارضی به ترتیب مقرر در این قانون وصول و بین شهرداریها تقسیم می‌گردد:

الف – بر اساس حقوق گمرکی و سود بازرگانی کلیه واردات کشور که به وسیله اداره کل گمرک وصول می‌شود صدی شش اضافه دریافت می‌گردد به استثنای قند و شکر و مواد اولیه مورد لزوم برای انحصار کل دخانیات.

ب – افزایش کیلویی یک ریال بر عوارضی که تا کنون شهرداریها از قند و شکر مصرفی داخلی دریافت می‌داشته‌اند.

ج – افزایش سهمیه شهرداریها از محل مالیات بر درآمد صدی ده به صدی پانزده که وسیله وزارت دارایی وصول و مستقیما به شهرداری هر محل پرداخته می‌شده از تاریخ اول فروردین ماه ۱۳۴۶ طبق ماده ۱۶۶ قانون مالیاتهای مستقیم وصول و به شهرداری محل پرداخت خواهد شد.

رئیس – آقای دکتر کیان بفرمائید.

دکتر کیان – ماده ۲ منابع درآمد عوارض جایگزین عوارض دروازه‌ای است من در این ماده وقتی نگاه می‌کردم دیدم ذکری از عوارض کارخانجات قند ملی نشده است در صورتی که یک رقم قابل توجه از عوارضی که می‌گیرند از کارخانجات ملی است که از هر شهر باید وصول شود و بایستی به مصرف شهرداریهای هر استان برسد ما نه اصولاً رقمش را می‌دانیم چقدر است و نه ضابطه و نحوه تقسیم این عوارض. این است که بنده خواستم تقاضا کنم که آقای معاون وزارت کشور یک توضیحی بفرمایند که اصولا این عوارض کارخانجات ملی چقدر است و ضابطه تقسیم این عوارض چیست مثلاً یکی از دو کارخانه قند اصفهان تنها ۱۴ میلیون تومان عوارض پرداخته است که می‌بایست این عوارض بین شهرداریهای استان تقسیم می‌شد و این منبع قابل توجهی است از نظر درآمد شهرداریها که شاید یک رقم نزدیک به یک میلیون پانصد هزار تومان از این مبلغ در اختیار استانداری استان گذاشته شده و بقیه‌اش چه شده ما اطلاعی نداریم اصولاً فلسفه وصول عوارض کارخانجات ملی این بود که در فصلی که کارخانجات ملی فعالیت دارند دیگر قند و شکر دولتی در آن استان به فروش نمی‌رود چون اصلا بازار در آن استان برایش ایجاد نمی‌شود و هر شهرداری یک کسری از عوارض قند و شکری که می‌گرفته شاید یک رقم عمده درآمد شهرداریها است نقصان درآمد پیدا می‌کند جانشین آن این عوارض را گذاشتند این عوارض را ما نمی‌دانم چه نحوی وصول می‌شود و به چه ضابطه‌ای تقسیم می‌شود من در اینجا پیشنهادی داشتم منتهی چون دیدم یک شوری است و در این پیشنهاد مطالعه لازم با مقامات صلاحیتدار نشده از این جهت پیشنهادم را تقدیم نمی‌کنم خواهش می‌کنم جناب آقای معاون وزارت کشور ضابطه وصول و تقسیم این عوارض را بیان فرمایند. خیلی متشکرم.

رئیس – آقای مصطفوی نائینی بفرمائید.

مصطفوی – با اجازه مقام محترم ریاست گرچه در خارج هم توضیحاتی برای جناب آقای دکتر کیان دادم ولی اینجا برای روشن شدن ذهن نمایندگان محترم مجلس شورای ملی از نظر اینکه در این کار وارد بودم شاید اگر توضیحاتی عرض کنم مجلس را بی‌نیاز می‌کند از این که جناب آقای معاون محترم وزارت کشور توضیح بدهند قند و شکر که عوارض کیلویی یک قران می‌دهد دو نوع است یک عوارضی هست در خود محل به وسیله خود شهرداریها وصول می‌شود و آن موقعی است که سهمیه توزیع می‌شود یعنی وقتی که ادارات قند و شکر مقدار سهمیه هر شهر را توزیع می‌کند کیلویی یک قران اضافه می‌گیرند و به شهرداری همان محل تقسیم می‌کنند (مهندس ریاحی – ۲ ریال است) یک ریال مربوط به اردوی کار است این یک قرانی را که در نظر جناب آقای دکتر کیان است متاسفانه طرز وصولش طوری است که امکان ندارد برای هر شهر جداگانه وصول بکنند در ایران دو نوع شکر هست که تولید می‌شود و در مملکت به مصرف می‌رسد یکی شکری است که در کارخانجات داخلی تولید می‌شود و نظر جناب آقای دکتر کیان است (اخلاقی – آن قند است) قند و شکر با هم فرق نمی‌کنند (اخلاقی – چرا فرق می‌کند آن از چغندر است و این از نیشکر است) خنده نمایندگان شکری که در کارخانجات ملی تولید می‌شود همه‌اش در شهرهایی که مرکز تولید هست مصرف نمی‌شود ممکن است شکری که در کارخانه اصفهان تولید می‌شود در شیراز مصرف بشود یا در آذربایجان مصرف شود اصل این است که عوارضی را که مردم می‌پردازند به نفع شهری باشد که مصرف می‌کنند بنابراین چاره‌ای جز این نیست که دولت این یک قران را در کارخانه بگیرد چون روز اول معلوم نیست که تاجر وقتی این شکر را از کارخانه اصفهان می‌خرد به کدام یک از شهرهای مملکت می‌برد و مصرف می‌شود ناچار دولت در کارخانه وصول می‌کند بنابراین بر اساس یک ضابطه‌ای که تا حد زیادی مقرون به حقیقت است وصول می‌کند و در خود وزارت کشور تقسیم می‌کند لیکن شکرهای وارده از خارج است که با وجود کارخانجات قند متعددی که در مملکت خوشبختانه در این چند سال اخیر به‌وجود آمده هنوز کسر مصرف مردم به وسیله بازرگانان وارد می‌شود و اینها که وارد می‌شود چون معلوم نیست به کجا می‌رود و مصرف می‌شود کیلویی یک قران را دولت می‌گیرد و بر طبق ضوابطی تقسیم می‌کند می‌ماند یک مطلب و آن مطلب این است که این ضوابط باید طوری باشد که به حقیقت نزدیک باشد یعنی در حقیقت عوارضی که مردم شهر می‌دهند به مصرف شهر خودشان برسد باید یک ضابطه‌ای باشد که این ضابطه مقرون به این حقیقت باشد در کمیسیون کشور صحبت کردیم و یک تبصره‌ای هم اضافه کردیم که دیگر وزارت کشور به اختیار خودش این عوارض را تقسیم نکند یعنی یک آئین‌نامه‌ای برای طرز تقسیم تدوین بکند در هیأت وزیران مطرح بکند و بعد از تصویب هیأت وزیران اجرا کند البته بنده این مطلب را به عرایضم اضافه می‌کنم که جناب آقای وزیر کشور قول دادند که قبلا نظر مشورتی نمایندگان مجلس خصوصا کمیسیون کشور مجلسین را جلب بکند چون نمایندگان از محل‌های خودشان اطلاعاتی دارند احتیاجات خودشان را بهتر می‌دانند نظر مشورتی نمایندگان را تأمین بکند و آئین‌نامه‌ای تنظیم کنند بنده فکر می‌کنم اگر یک آئین‌نامه‌ای تنظیم شود نظر آقای دکتر کیان هم ان‌شاءالله تأمین خواهد شد.

رئیس – نظر دیگری در ماده ۲ نیست؟ (اظهاری نشد) رأی می‌گیریم به ماده ۲ خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده سوم قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ماده ۳ – عواید وصولی موضوع بند الف و ب ماده ۲ این قانون در آخر هر ماه به وزارت کشور تحویل می‌شود که بنا به احتیاجات شهرهای مختلف بین شهرداریها تقسیم گردد.

  • تبصره ۱ – طرز تقسیم عواید حاصل از اجرای بندهای الف و ب ماده ۲ این قانون بر حسب احتیاجات مالی شهرداریها و طرحهای عمرانی پیشنهادی شهرداریها که به تصویب وزارت کشور می‌رسد و با طرحهایی که وزارت کشور اجرای آنها را ضروری بداند طبق آئین‌نامه‌ای خواهد بود که وزارت کشور ظرف دو ماه پس از تصویب این قانون تهیه و پس از تصویب هیأت وزیران به مورد اجرا خواهد گذاشت.
  • تبصره ۲ – برای تأمین اعتبار مربوط به وظایف فنی وزارت کشور و تقویت کادر عمرانی و اداری شهرها و روستاهای صدی ده از مجموع عواید بند الف و ب ماده ۲ حاصله از اجرای این قانون در اختیار وزارت کشور قرار می‌گیرد که به مصرف بودجه اختصاصی وزارت کشور طبق تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.
  • تبصره ۳ – عوارضی که در حال حاضر به وسیله اداره گمرک خرمشهر و سایر بنادر و نقاط مرزی گرفته می‌شود کماکان اخذ و در اختیار وزارت کشور قرار خواهد گرفت که بر طبق مفاد این قانون به مصرف برسد.
  • تبصره ۴ – در صورتی که هر یک از شهرداریها بدهی خود را که مورد تضمین وزارت دارایی قرار گرفته است نپردازد وزارت کشور موظف است از محل وجوه حاصله از این قانون بدهی آن شهرداری را بپردازد و به حساب شهرداری محل محسوب کند.
  • تبصره ۵ – وجوه و کمکهایی که به نفع جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران وصول و ایصال می‌شود به قوت خود باقی است در صورتی که شهرداریها مامور وصول و ایصال این وجوه بشوند مبالغ جمع آوری شده از طرف شهرداریها پس از کسر صدی پنج هزینه وصول عینا به جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران پرداخت می‌شود.
  • تبصره ۶ – جمعیت شیر و خورشید سرخ و سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و جمعیت خیریه فرح پهلوی از کلیه عوارضی که شهرداریها راسا وصول می‌کنند معاف می‌باشند.

رئیس – آقای پزشکپور بفرمائید.

پزشکپور – توضیحات من در مورد تبصره سوم ماده سوم هست و فکر می‌کنم در این خصوص سایر همکاران محترم که نمایندگی حوزه‌هایی را دارند که به صورت بنادری مثل خرمشهر یا نقاط مرزی هست که در این تبصره ۳ به آنها اشاره شده به این مطالبی که عرض می‌کنم عنایت دارند یعنی این مشکلات را می‌شناسند خاصه این که این مشکلات یا مسائلی که عرض می‌کنم مربوط به خود این نقاط نیست بلکه مربوط به استانهایی می‌شود که این قبیل شهرها و این قبیل مراکز در آن استانها قرار دارد و در نتیجه مربوط به تمامی این مناطق مرزی می‌شود این قسمتهایی که در تبصره ۳ نامبرده شده است خرمشهر یا بندر شاهپور و یا دیگر نقاط مرزی اینها غالبا یک مناطقی هست که با مصالح کلی مملکت با برنامه‌های کلی که باید در این مناطق مرزی اجرا بشود یک ارتباط و پیوند قطعی دارند و بسیاری از برنامه‌های عمرانی زمانی در این مناطق اجرا شد چون فعلاً این برنامه‌ها به این کیفیتی که بعد از تصویب همین تصویبنامه انجام می‌شود غالب این قبیل برنامه‌ها در مناطقی از قبیل خرمشهر دیگر موقوف شده نمی‌توانند و امکان ندارند که اجرا کنند اینها غالبا مناطقث است که از نظر اینکه اهمیت و وظایفی در دستگاه مملکت دارند فرض بفرمائید مثلاً یک منطقه‌ای است که محل ورد کالا هست محل صدور کالا هست بدیهی است تجهیزاتی لازم دارد خیابان بندهایی لازم دارد برنامه‌های عمرانی خاصی لازم دارد وسایلی را احتیاج دارد ک این وسایل و احتیاجات را که یک شهر دیگر به همان نسبت جمعیت دارد احتیاج ندارد مثلاً بندر شاهپور با چند هزار نفر جمعیت آن امکانات عمرانی و تجهیزاتی را احتیاج دارد از نظر بی‌نیاز کردن برنامه‌های مملکتی از نظر عمرانی که یک بندر مهم به عهده دارد که مسلماً این تجهیزات را از راه عوارضی که آن چند هزار مردم و ساکنان آن منطقه می‌پردازند نمی‌تواند تأمین بکن و اینها هم احتیاجاتی نیست که متعلق به آن شهر باشد و خاص آن شهر باشد در واقع یک احتیاجات ممکن است یعنی همان کیفیتی که فرض بفرمائید بسیاری از برنامه‌هایی که در تهران اجرا می‌شود به لحاظ اینکه پایتخت هست مرکز مملکت هست ما ضروری می‌دانیم که حتی از بودجه عمرانی برای رفع این نیازمندی‌های خرج بکنیم بعضی مناطق مملکت هست که به همین کیفیت دارای وضع خاصی هست که ما به ناچار باید به آن وضع و موقعیت آنها توجه کنیم از جمله خرمشهر یک چنین وضعی داشت یعنی خرمشهر تا چند سال قبل از این که این عوارض را از واردات بگیرند و در خرمشهر خرج کنند آقایان رفته‌اند و ملاحظه فرموده‌اند هرگز یک بندر زیبا و آبرومند برای مملکت ما نبود هرگز دارای چهار خیابان آسفالته و منظم نبود در حالی که از نظر حیثیت مملکتی از نظر احتیاجات مملکتی ضرورت داشت که خرمشهر بصورت یک بندر مجهز در بیاید و تا آمدند این عوارض بر واردات را وضع کردند و این سبب شد که خرمشهر و انجمن شهر خرمشهر و شهرداری خرمشهر تقویت شد و توانست برنامه‌های وسیع را اجرا کند متأسفانه تصویب‌نامه به این کیفیت سبب شد که درآمدی از گمرک خرمشهر و یا حتی از دیگر مناطق سرازیر بشود به وزارت کشور و آن طور که باید و شاید در این مورد یا موارد مشابه دیگر خرج بشود و من تا آنجایی که اطلاع دارم و می‌خواهم همکاران گرامی را در جریان بگذارم و ذهن آقایان را روشن کنم که دیدند خرمشهر یا بندر شاهپور یا دیگر نقاط مرزی یک شهرهای پردرآمدی هستند و شهرداریهای این شهرها دارای درآمدهای بسیاری هست در نتیجه هیچ لطمه‌ای به این مناطق که از نظر مملکت ما حائز اهمیت بسیار هست در نتیجه هیچ لطمه‌ای به این مناطق که از نظر مملکت ما حائز اهمیت بسیار هست وارد نمی‌دانند درحالی که این طور نیست گزارشی که من دارم گزارشی است که از شهرداری گرفته‌ام شهرداری خرمشهر بیش از ده میلیون تومان در سال گذشته مدیون شده است و در نتیجه برنامه‌های عمرانی را طبیعی است نمی‌تواند اجرا کند شهری است که ۱۳ کنسولگری در این شهر هست در نتیجه برنامه‌هایی که اجرا می‌شود و ضرورت دارد که اجرا بشود باید با توجه به این مسائل باشد دیگر نقاط مرزی هم همین وضع را دارند مرز کشور ما است اولین فرد بیگانه‌ای که وارد می‌شود به این نقاط مرزی وارد می‌شود ما نباید به این کیفیت این نقاط مرزی را تضعیف کنیم ما نباید این بودجه را از آنها بگیریم درآمد را از آنها بگیریم و بعد این درآمد را بیائیم دذر اختیار وزارت کشور قرار بدهیم ۱۰% بشود جزو بودجه اختصاصی وزارت کشور یا به هر کیفیت که می‌خواهند خرج کنند نکته مهم دیگر این است که اصولا گذشته از این مناطقی که عرض کردم مسأله استانهای مرزی و توجه به برنامه‌های عمران و آبادی استانهای مرزی و شهرهایی که در این استان‌ها قرار گرفته‌اند از مهمترین مسائل مملکتی ما است این را من از نقطه نظر تعصبی که فرض بفرمائید که نماینده خرمشهر هستم یا نماینده یکی از شهرهای خوزستان هستم عرض نمی‌کنم این استانهای مرزی چه خوزستان که بندر بوشهر در آن است و چه آذربایجان غربی که جلفا و نقاط دیگر مرزی جزو آنها است اینها احتیاج به این دارند که واقعاً با یک بودجه بیشتر با یک تقویت بیشتر برنامه‌های دقیق عمرانی در این مناطق و شهرهای این مناطق اجرا بشود (صحیح است) با توجه به این نکات من پیشنهادی دارم به جهت اینکه از نظر تأمین آن عوارض دروازه‌ای که لغو شده بود که به این کیفیتی که این قانون می‌گذرد دیگر آن عوارض به جای خود محفوظ خواهد بود پیش‌بینی شده است که اصولاً به شرح ماده ۲ یک شش درصدی اضافه می‌گیرند از کالاهای وارده که این ۶% و یا موارد دیگری که اینجا ذکر شده است مصروف خواهد شد برای شهرداریهای شهرهای دیگر که این به همین خاطر بود که شش درصد در بند اول ماده ۲ پیش‌بینی شده است بعد می‌ماند وجوهی که در تبصره ۳ ذکر شده با توجه به وضع بسیار ناراحت کننده‌ای که این مناطق دارند ملاحظه فرمودید چند روز پیش سه نفر از پیکار جویان پیکار با بی‌سوادی در این راه به هلاکت رسیدند در جزیره مینو که مینو جز شهرداری خرمشهر است غرق شدند برای چه غرق شدند؟ برای آنکه یک پل نیست که جزیره مینو را که نزدیک به ۲۰ هزار نفر جمعیت دارد به این سمت متصل می‌کند چون شهرداری که یک روز امکانات زیاد داشت در این منطقه وسیع و حساس مرزی برنامه‌های دقیق عمرانی را اجرا می‌کرد امروز به یک شهرداری مستأصل و ورشکسته تبدیل شده که آمارش و گزارشش این است که ۱۰ میلیون تومان بدهکار است به دلیل این است که این شهرداری نمی‌تواند چنین پلی را احداث کند در حالیکه ۴۰۰ هزار تومان برای تنظیم نقشه و طرح این پل خرج شده نقشه آماده است اما شهرداری بودجه ندارد که این پل را احداث کند دیگر نیازمندیهای منطقه به همین کیفیت است در لایحه متمم بودجه به لحاظ اینکه ایجاب می‌کرد که مناطق جنوب شهر تهران که پایتخت ما است دچار چنین وضعی نباشد یک برنامه نوسازی و تغییر در آن مناطق اجرا نشده تصویب کردیم که از محل بودجه عمومی مملکت یعنی از بودجه‌ای که یکایک افراد این مملکت می‌پردازند مبلغی تخصیص داده بشود برای جنوب شهر تهران چرا این کار را کردیم؟ برای اینکه این منطقه را از نظر حیثیت مملکتی از نظر مصالح مملکتی ما آن را دارای اهمیت می‌دانیم و می‌دانستیم و مجلس شورای ملی تصویب کرد مقداری از مالیاتی که مردم می‌پردازند در آنجا خرج بشود اضافه بر درآمد شهرداری تهران و آن مناطق بخصوص مناطق مرزی که در این ماده ۳ ذکر شده اهمیت و حساسیتش هرگز کمتر از جنوب شهر تهران نیست (صحیح است) اینها مناطقی است که با آبرو و حیثیت مردم ما بستگی دارد امروز هر کس که وارد خرمشهر شود مشاهده این چند هزار نفر مردمی که زیر کپرها زیر حلبی زیر حصیرها زندگی می‌کنند آیا واقعاً لطمه‌ای به حیثیت مملکت ما نیست و آیا واقعاً نباید این مسأله حل بشود من نمی‌دانم چرا گاهی این طور فکر می‌کنیم گاهی فکر می‌کنیم صحبت از این است که یک اختیاراتی یک اموری یک امکاناتی باستها و به مناطق خارج از مرکز ببخشند آن وقت بعد می‌آیند گاهی مناطقی را که خودشان بنا به موقعیت خاصی که دارند درآمدی دارند ما آن درآمد را می‌گیریم می‌آوریم تهران آنها را دست بسته می‌گذاریم مگر این مناطق جزو مملکت نیست که پیش برود خرمشهر ممکن نیست وضعش بهتر بشود هر روز دهها خارجی به خرمشهر می‌آید کشتی می‌آید آنجا مسافر پیاده م کند و کالاهای وارداتی می‌آید روابط بازرگانی دارد تمام تجار و همه شرکتهای مهم مملکت ما در آنجا نمایندگی دارند عرض کردم ۱۳ کنسولگری در خرمشهر هست و آیا این درست است که ما بودجه این شهر را بگیریم امکاناتش را بگیریم قدرت مالیش را بگیریم تبدیل بکنیم به یک شهر کوچک درمانده که من نمی‌خواهم با آن کیفیت عرض کنم که ما ناچار بشویم که هر روز مدام برویم به سراغ وزارت کشور که آقا شما را به خدا بیائید یک فکری بکیند یا وقتی سه نفر غرق شدند با این وضع رقت بار باز هم شرکت ملی نفت آقای دکتر اقبال آن وقت می‌آیند کمکی می‌کنند و یک پل موقتی در اینجا احداث می‌کنند آقایان به جزیره مینو شاید عده‌ای تشریف نبرده‌اند این واقعاً از مهمترین مناطق مملکت ما است از زیباترین مناطق مملکت ما است (مصطفی نائینی – صلبوخ سابق را می‌فرمائید) بله همان صبلوخ سابق که ۱۸ تا ۲۰ هزار نفر جمعیت دارد ولی اگر تشریف ببرید ببینید متاسف خواهید شد که ببینید در این دوران انقلاب ۲۰ هزار جمعیت در مناسب‌ترین و مستعدترین شرایط آن طور زندگی می‌کنند راه حل این مشکلات چیست؟ ما می‌توانیم به این شهرها و شهرداریهای این شهرها آن امکانات و قدرت و عوایدی را که دارند بدهیم تا بتوانند این برنامه‌ها را اجرا کنند گذشته از این مناطق مناطق دیگری در استانهای مرزی در آن مناطق واقع شده که شهرداریهای این مناطق احتیاج به کمکهای مسلم و بی‌چون و چرا دارند امروز شهرداری شوشتر بدون یک کمک نمی‌تواند وضع خودش را اصلاح کند منظور عرضم این است که ببینید تمام مملکت این وضع را دارد در این لایحه در قسمت هست برای آن مناطق دیگر پیش‌بینی نشده که ۶% اضافه شود بر حقوق گمرکی کالا‌های وارده این ۶% و اقلاًم دیگر را می‌گیرند و می‌دهند به مناطق دیگر ولی این مناطق که دارای یک وضع خاصی هست دارای موقعیتی هست ما جرا بیائیم درآمدشان را از آنها بگیریم به این کیفیت من پیشنهادم این است که در این مناطق نیمی از درآمدی که گمرک وصول می‌کند به خود شهرداریهای این مناطق بدهند و نیم دیگر هم در اختیار وزارت کشور باشد برای کمک به شهرداریهای استان مربوطه یعنی عواید گمرک خرمشهر تبدیل به دو قسمت بشود یک قسمت در اختیار شهرداری خرمشهر قرار بگیرد برای اینکه بتواند برنامه‌هایش را اجرا بکند یک قسمت دیگر هم در اختیار وزارت کشور قرار گیرد صرفا برای اینکه به مصرف کمک به شهرداریهای استان مربوطه برسد و الا اگر سوای این باشد من عرض می‌کنم با این کیفیتی که این چند سال بود این مناطق همچنان رو به ویرانی خواهد رفت و برنامه‌های عمرانی اجرا نخواهد شد مشکلات بسیار به‌وجود خواهد آمد و از جهات مختلف لطمه خواهد خورد بر برنامه‌های کلی مملکت که باید اجرا بشود این است که من پیشنهاد را تقدیم می‌کنم.

رئیس – فعلاً که پیشنهاد مطرح نیست نسبت به ماده ۳ نظری نیست (اظهاری نشد) پیشنهادهای رسیده قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)
ریاست معظم مجلس شورای ملی

احتراما پیشنهاد می‌نماید تبصره ۱ ماده ۳ لایحه لغو عوارض دروازه‌های به شرح زیر اصلاح گردد.

  • تبصره – طرز تقسیم عواید حاصله از اجرای بندهای الف و ب ماده دو این قانون بر حسب احتیاجات مالی شهرداریها و جمعیت شهرها و موقعیت محلی آنها و طرحهای عمرانی پیشنهادی شهرداریها که به تصویب وزارت کشور می‌رسد و با طرحهایی که وزارت کشور اجرای آنها را ضروری می‌داند طبق آئین‌نامه‌ای خواهد بود که ظرف دو ماه پس از تصویب این قانون توسط وزارت کشور تهیه و به تصویب کمیسیون کشور مجلسین خواهد رسید.

با تقدیم احترام – ناصر بهبودی.

رئیس – آقای مهندس بهبودی بفرمائید.

دکتر مهندس بهبودی – در تبصره مربوطه هست که با ضوابطی آئین‌نامه مربوطه را در ظرف دو ماه وزارت کشور تهیه کند و به تصویب هیأت وزیران برساند بنده استدعا کردم اگر اکثریت محترم هم موافقت بفرمایند این آئین‌نامه را که وزارت کشور با در نظر گرفتن ضوابط تهیه می‌کند تقدیم مجلس بکند و به تصویب کمیسیون کشور مجلسین برساند که نمایندگان محترم بدانند چه ضوابطی را در نظر گرفته‌اند و برای حوزه انتخابیه‌شان چه ممری قائل شده‌اند اگر خرجی دارند صحبتی دارند بیایند به نظر همکارانشان مورد توجه قرار خواهد گرفت این را اگر تصویب بفرمائید بر اقلیت منت گذاشته‌اند.

رئیس – مخالفی با این پیشنهاد نیست؟ آقای خواجه نوری مخالفید بفرمائید.

خواجه نوری – این پیشنهاد جناب آقای دکتر بهبودی یک اشکالی دارد و آن این است که در پاره‌ای موارد یک اقدامات فوری و موثر یک کمکهای ضروری و لازم می‌خواهند به بعضی از شهرداریها بکنند که تصویب فوریتش هم در کمیسیون کشور مقدور نباشد و ما متوجه هستیم که اگر یک ضوابط کلی را بخواهند به موجب یک آئین‌نامه‌ای تصویب بکنند اشکالی ندارد اما طرز به مصرف رساندش را بیشتر میل داریم در اختیار هیأت دولت بگذارند که در مواقع ضروری و فوری بهتر بتوانند کمکها و امدادهای موثری به شهرداریها بکنند بنده خواستم راجع به این مطلب توضیح بدهم که علی‌الاصول وضع مالی شهرداریها باید با وضع خود انجمنهای شهر و تصویب بودجه خود انجمنهای شهر تأمین بشود و خرده خرده انجمنهای شهر در شهرهای ما عادت بکنند روی پای خودشان بایستند نه این که متکی باشند به کمکهایی که دولت به آنها می‌کند این کمکها تا وقتی که بنیه اقتصادی شهرها کافی نشده تا وقتی که برنامه‌های عمیق اصلاحی شهرها را باید انجام بدهند دولت انجام خواهد داد تا وقتی که درآمد نفت هست این درآمد نفت از طریق اجرای برنامه‌های کلی مملکتی در شهرها تقسیم خواهد شد و به دست مردم خواهد رسید ولیکن علی‌الاصول ما باید این رشد اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را برای شهرهای خودمان قائل باشیم که هر شهری برای خودش عوارضی تهیه بکند و هر شهری بودجه خودش را به موقع اجرا بگذارد این کمکهایی که دولت می‌کند بیشتر جنبه امدادی داشته باشد و رفع مشکلات آتی داشته باشد و به اصطلاح جنبه به ثمر رساندن برنامه‌های نیمه کاره داشته باشد که گاهی اوقات برای پاره‌ای از شهرها پیش می‌آید این است که استدعا می‌کنم موافقت بفرمائید به همین ترتیب که پیش‌بینی شده با تصویب هیأت دولت این امر انجام شود.

رئیس – دو پیشنهاد دیگر در همین زمینه رسیده است پیشنهاد آقای ابوذر و آقای دکتر عاملی است آقای رامبد جنابعالی با این پیشنهاد موافقند؟

رامبد – بنده موافقم.

رئیس – بفرمائید.

رامبد – فرمایشات جناب آقای خواجه نوری و جناب آقای مهندس بهبودی هر دو در این قسمت بود که اگر بخواهیم شهرها صورت خوبی پیدا کند باید دخالت مردم و خود اهالی شهر در این نقاط بیشتر باشد. درست استنباط کردم؟ ولی نتیجه‌ای که از فرمایش جناب آقای خواجه نوری گرفته شد این بود که نمایندگان مردم در این کار عملا دخالت نکنند من نمی‌دانم مردم به چه طریق می‌توانند در کار خودشان دخالت کنند متینگ بدهند؟ ازدهام کنند در خیابان؟ (خواجه نوری – به وسیله انجمن شهر) رسم دخالت مردم در کار مردم و شهر خودشان این است که به وسیله نمایندگان خودشان دخالت کنند شما می‌فرمائید جناب آقای خواجه نوری شمایی که از طرف اهالی شمیرانات انتخاب شدید صلاحیتتان از جناب آقای نیک پی برای تعیین این که در آنجا چه اقداماتی بشود کمتر است؟ من چنین چیزی را قبول نمی‌کنم شما می‌فرمائید کار وزارت کشور از کمیسیون کشور مجلس کمتر است؟ من که می‌بینم به هر کدام از کارمندان دولت رجوع می‌کنم می‌گویند یک ماه است این قدر گرفتاریم که پرونده‌ای که روی میزمان است نرسیدیم ببینیم البته رای اکثریت حاکم است ولی این هم با شماست که بفرمائید نمایندگان مردم در تقسیم این عوارض که اکنون برای شهرها وصول می‌شود صالح‌ترند یا هیأت دولتی که در ظرف ۲۴ ساعت اگر بخواهند به وظایفشان عمل کنند حتی ۵ دقیقه وقت رسیدگی به این مسائل را ندارند (احسنت) آقای خواجه نوری لغت دریوزگی بد است و من از طرف جناب آقای مهندس بهبودی باز از خدمت شما معذرت می‌خواهم ولی قبول می‌فرمائید در لفافه کلمات نزاکت و تشریفات وظیفه و مسؤولیت شخصی را از خود سلب کردن به دست افراد غیر مسؤول سپردن و حکومت بی‌چون و چرای و نامحدود مامورین دولت را بر جان و مال مردم مسلط کردن بدتر از کلمه دریوزه‌گی است (چند نفر از نمایندگان – احسنت) شما در این وکلای اکثریت در همین نمایندگان پاسدار انقلاب چه عیب چه نقصی چه کوتاهی می‌بینید که اینجا بنشینند در مورد نوع و اساس این عوارض تصمیم بگیرند تا آن هیاتی وزرائی که نمونه علاقه‌شان به مردم نمونه علاقه‌شان به دموکراسی و نظرات مردم این صف جلوی صندلی‌های مجلس است و می‌گویید آنها بنشینند و تصمیم بگیرند من سرتان را بیشتر درد نمی‌آورم تا آنجا که وظیفه نمایندگی و نمایندگان مردم است آقای خواجه نوری کار مردم را به دست مدعی مردم یعنی دولت ندهید (افرین).

رئیس – به پیشنهاد آقای مهندس بهبودی رای می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (چند نفری برخاستند) تصویب نشد.

رامبد – نمایندگان مردم شناخته شدند.

رئیس – پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)
ریاست معظم مجلس شورای ملی

احتراما پیشنهاد می‌نماید تبصره دو ماده سه لایحه لغو عوارض دروازه‌ای به شرح زیر اصلاح گردد.

  • تبصره – برای تأمین اعتبار مربوط به وظایف فنی وزارت کشور و تقویت کادر عمرانی اداری شهرها و روستاها که در قانون بودجه کشور هر ساله پیش‌بینی خواهد شد صدی ۵ از مجموع عواید بند الف و ب ماده ۲ حاصله از اجرای این قانون در اختیار خزانه‌داری کل کشور قرار بگیرد.

با تقدیم احترام – ناصر بهبودی.

رئیس – آقای مهندس بهبودی بفرمائید.

دکتر بهبودی – در مورد این پیشنهادی که تقدیم شده جناب آقای خواجه نوری در کلیات که بحث می‌فرمودند که عمل شده یعنی فرمودند که تمام درآمدهای دولت در بودجه کل مملکتی منظور خواهد شد ولی با این عبارتی که نوشته شده معلوم می‌شود که این ۱۰ درصدی که برای مخارجی که در نظر گرفتند در بودجه کل کشور منظور نخواهند کرد و طبق صورتی که به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید خرج خواهد شد بنده تقاضا کردم اولا این ۱۰% خیلی زیاد است به ۵% تقلیل پیدا کند و در ثانی این ۵% به عایدی کل مملکت منظور شود و کارهایی که وزارت کشور از این ممر می‌خواهد بکند در بودجه مملکتی منعکس بکند که نمایندگان مردم که نظارت بر دخل و خرج مملکت از هم اهم وظایفشان است بدانند که وزارت کشور با این پنج درصدها چه می‌خواهد بکند.

رئیس – آقای دکتر یزدان پناه مخالفید؟

دکتر یزدان پناه – بله مخالفم.

رئیس – بفرمائید.

دکتر یزدان پناه – این طور که من استنباط کردم مخالفت جناب آقای مهندس بهبودی از این جهت است که ایشان تصور کرده‌اند ۱۰% مندرج در تبصره ۲ در خزانه مملکت متمرکز نمی‌شود بنده توجهشان را جلب می‌کنم به بودجه سال ۴۷ اگر نظر مبارکشان باشد آنجا عواید مملکتی به عواید عمومی و اختصاصی تقسیم شده است در بودجه‌های سابق این عواید اختصاصی نه از نظر تقسیم بندی و نه از نظر نحوه مصرف معلوم و مشخص نبوده و اصلاً دستگاههای ملزم نبودند این عواید اختصاصی را در بودجه کل کشور منظور کنند و حال آنکه در قانون بودجه سال ۴۶ و ۴۷ تصریح شده است که اگرعواید اختصاصی یک دستگاهی در بودجه کل کشور منظور نشود امکان استفاده آن عایدی اختصاصی برای آن دستگاه میسر نیست بنابراین از این بابت نظرشان کاملاً تأمین است زیرا به ترتیبی که ذکر شد هیچ عایدی اعم از عمومی یا اختصاصی وجود ندارد که در خزانه کل کشور منظور نشود و هیچ دستگاهی نمی‌تواند از عایدی که به خزانه نیامده است استفاده کند و اما از نظر مصرف این بودجه‌ها سازمانهای ذینفع ناگزیرند درآمد بودجه‌های اختصاصی را مطابق مقررات مربوط به مصرف برسانند و در این مورد نیز مصارف مربوط در جدول‌هایی که ضمیمه بودجه کل کشور خواهد بود معلوم و مشخص خواهد گردید و در آنجا امکان مطالعه هست که در آمد وزارت کشور اولا از این ممر چقدر است ثانیاً به چه کیفیت خرج می‌شود.

رئیس – آقای مهندس بهبودی متقاعد شدید؟

دکتر بهبودی – خیر بنده متقاعد نشدم چون در بودجه دخلاً و خرجاً منظور می‌کنند به تفکیک مخارج را منظور نمی‌کنند در بودجه سال ۱۳۴۷ اگر ارائه فرمودند که چقدر خرج کردند بنده پس می‌گیریم و چون نمی‌توانند بنده به پیشنهاد خود باقی هستم.

رئیس – پس اجازه بفرمائید پیشنهاد حذف آقای دکتر عاملی مطرح بشود اگر حذف شد که دیگر موردی باقی نمی‌ماند پیشنهاد آقای دکتر عاملی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی

تبصره ۲ ماده ۳ حذف شود.

دکتر عاملی.

رئیس – آقای دکتر عاملی بفرمائید.

دکتر عاملی – جناب آقای رئیس همکاران ارجمند پیشنهاد من در مورد حذف ماده سه نیست در مورد حذف تبصره ۲ هست این طور که از مفاد این لایحه برمی‌آید منظور از تنظیم این لایحه این نیست که عوارض دروازه‌ای را که مضراتی داشته است ملغی کنند و ممرهای جدیدی نشان بدهند برای جبران شدن آن میزان درآمدی که شهرداریها از عوارض دروازه‌ای داشتند پس اساس این لایحه یا باید صحبت از این باشد که چطور برای شهرداریها جبران عواید کنیم موضوع این لایحه به طور کلی تأمین بودجه وزارت کشور نیست (صحیح است) بنابراین این تبصره موضوعاً جایش در این لایحه نیست چون این تبصره می‌گوید که برای یک سلسله از وظایف وزارت کشور چطور تأمین عایدی بکنیم اما آن وظایف متاسفانه یا از روی عجله یا از روی عدم توجه در اینجا گذارده شده چون نوشته شده برای تأمین اعتبار مربوط به وظایف فنی وزارت کشور و تقویت کادر عمرانی و اداری شهرها و روستاها. همکاران ارجمند توجه دارند که وظایف عمرانی روستاها اساسا از وزارت کشور متنزع شد است و به وزارت آبادانی و مسکن محول شده بنابراین اساسا در آنجا در مورد روستاها وزارت کشور وظیفه‌ای ندارد وظایفی که در مورد عمران شهرها دارد آن را هم قابل بحث رد اینجا نمی‌دانم چون می‌خواهم نظر حضار ارجمند را به این نکته معطوف بدارم که مادر بودجه کشور اداره دستگاه وزارت کشور اساساً موضوعش است که چطور برای وظایف این دستگاه از درآمد عمومی ارقامی را تخصیص بدهیم من نمی‌دانم چطور یک مرتبه برای یک وظایف خاصی که قسمت از این وزارتخانه منتزع شده می‌خواهیم از یک ممر خاصی تأمین عایدی بکنیم و این چه حکمتی داشته است که در این قسمت گنجانیده شود عرض می‌کنم اگر وظایفی به وزارت کشور محول هست بسیار خوب عوایدی که لازم است در بودجه کل کشور مطرح می‌شود آنجا آنچه لازم است گذاشته شود گذاشته می‌شود اینجا صحبت از این است که عوارض دروازه‌ای عوارض ناپسندی بوده صحیح نبوده لغو و به جای آن هم تعیین شده است از چه ممری آن میزان عوایدی که شهرداریها از دست می‌دهند جبران کنیم این دو موضوع این لایحه است منتهی من می‌دانم حکمتش چیست؟ حکمتش این است که چون این لایحه را وزارت کشور تنظیم کرده است موقع را مغتنم شمرده که یک مقداری از سهم ناچیز شهرداریها را که دچار هزاران مشکل هستند و هر کدام ما از یک زاویه این مشکلات را می‌بدانیم بیایند اختصاص بدهند به دستگاه اداری که مسلم بدانید قسمت عمده آن صرف دادن پاداش و مزایا می‌شود اگر نمی‌دانید به طور کلی ارقامش را بیاورید یک قسمش را که اصلا وزارت کشور در آن مورد تعهدی ندارد و این محول شده است به یک دستگاه دیگری بقیه وظایفش همانطور که برای سایر وظایف از خزانه عمومی و درآمد عمومی تأمین اعتبار می‌کند برای این کاهش هم تأمین اعتبار بکند این صحیح نیست که یک وزارتخانه‌ای که می‌خواهد یک لایحه‌ای را تنظیم کند بیاید بگوید عوارض شهرداری‌ها که به این ترتیب تأمین می‌شود چون من یک لایحه را تنظیم کرده‌ام یک حق سرانه می‌گیرم و یک مقدار عوارض شهرداریها را بدهید به ما که بدهیم به کادر اداری و پاداش بدهیم به اعضای کادر اداری آنچه که مخارج کادر اداری شماست در بودجه عمومی کشور اگر توجیهی داشته باشد تأمین خواهد شد اصولا روال کار بر این است که به تدریج ستون درآمدهای اختصاصی را حذف بکنند و آنچه که درآمد هست مربوط به سازمانهای دولتی به خزانه برود و درآمد عمومی محسوب بشود آنچه که سازمانها و ظایفی بر عهده دارند در رقم کلی و در هزینه عمومی منظور بشود بنابراین چه از لحاظ اینکه وظایف عمرانی روستایی به عهده وزارت کشور محول نیست و چه از نظر اینکه تمایل قانونگذاری بر این است که ستون درآمدهای اختصاصی را منتفی بکند و چه از لحاظ اینکه اساسا این تبصره موضوعاً مربوط به این لایحه نیست چون در اینجا مطرح نیست که ما چقدر برای وظایف وزارت کشور تأمین اعتبار کنیم و چیزی که باز مطرح نیست همین است بنابراین من انتظار دارم همکاران محترم عنایت بفرمایند و این تبصره نابجا را از اینجا پاک کنند.

رئیس – آقای مهندس ارفع بفرمائید.

مهندس ارفع – بنده سعی می‌کنم خیلی خلاصه نسبت به ایرادی که همکار ارجمندگرفتند جوابی عرض بکنم و امیدوارم این جواب بنده هم اگر مطابق میل ایشان نبود نظیر آقای رامبد نفرمایند که اینهانمایندگان مردمند و نمایندگان مردم معلوم شد نماینده واقعی مردم آنهایی هستند که در راه مسائل اجتماع و مردم قدم برمی‌دارند (صحیح است) اگر نماینده‌ای یا اکثریت نماینده‌ای نسبت به عقیده‌ای موافقت نداش دلیل بر این نیست که در جهت مخالفت مصالح مردم است (ابوذر – منطق را باید در نظر گرفت) در این مسأله ایرادی که جناب آقای دکتر عاملی گرفتند این است که موضوعاً با این لایحه ارتباط ندارد اگر جناب ایشان توجه بفرمایند به ماده ۲ در ماده ۲ نحوه وصول این درآمدها تصریح شده است آقایان پنج دقیقه پیش تصویب فرمودید که ماده ۲ باشد بعد که می‌رسیم به تبصره ماده ۳ نمی‌توانیم بگوئیم این تبصره موضوعاً با این لایحه وفق ندارد و اگر بنا بود واقعاً ما دنبال این مسأله باشیم که نسبت به لغو عوارض دروازه‌ای می‌خواهیم اقدام کنیم حرفی نبود یک ماده یا یک سطر در اینجا مطرح شود که از این تاریخ عوارض دروازه‌ای لغو خواهد شد اما به طوری که ملاحظه فرمودید در ماده ۲ ممر درآمد و نحوه درآمد ذکر شده و در ماده ۳ منبع آن نحوه تقسیم درآمدها ذکر شده اما در مورد اینکه کاری که وزارت کشور به عهده دارد ارتباطی به روستاها ندارد باید عرض کنم تا آن حدی که جنابعالی تصور می‌فرمائید خط فاصلی بین وظایف وزارت کشور یا وزارت اصلاحات ارضی یا وزارت آموزش و پرورش وجود ندارد و تصور نمی‌کنم چنین مرز و خط و مشی وجود داشته باشد و طبعاً نخواهد بود برای این که در یک اجتماعی نمی‌توانیم بین سازمانهایی که مامور اصلاح و عمران دهات و شهرها و امور اقتصادی کشور هستند دیواری احداث بکنیم و اینها را از هم جدا کنیم بنابراین چه بخواهیم و چه نخواهیم وزارت کشور در تماسش با کارهایی که در روستاها انجام می‌گیرد پابرجا خواهد بود از نظر تعیین کدخدا، تعیین بخشدار و از نظر کمکهای عمرانی و راهنمایی‌های عمرانی و انجمن ده و امثال اینها بنابراین نمی‌توانیم بگوییم وزارت کشور به هیچ وجه در روستاها وظیفه‌ای به عهده ندارد مسأله دیگری که مورد توجه نمایندگان محترم اعم از اقلیت و اکثریت بوده همان مساله‌ایست که مکرر شاهنشاه بزرگ ما به آن اشاره فرموده‌اند و آن تأمین رفاه روستانشینان است که اکثریت جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند. (صحیح است) ما چطور به خودمان اجازه می‌دهیم که بیاییم این درآمدها را مختص کنیم به اهالی شهرنشین اگر گوشه‌ای از این درآمدها می‌تواند گره‌ای از کار روستانشینان را باز کند و قدمی در راه رفاه آنها باشد این کار را بکنیم با این توضیحات مختصری که عرض کردم امیدوارم جناب آقای دکتر عاملی موافقت بفرمایند این تبصره به جای خودش باقی ماند و بشود وضع اداری و تربیت کادر را در وزارت کشور تأمین کرد و از این نمد کلاهی برای روستانشینان کشور تهیه کرد در اینجا ملاحظه می‌فرمائید در تبصره یک قانون بودجه سال ۱۳۴۷ می‌نویسد وزارتخانه‌ها و موسسات دولتی در صورتی می‌توانند درآمدهای اختصاصی خود را به مصارف مربوط برسانند که ضمن درآمدهای اختصاصی در بودجه کل کشور منظور و در حسابهای خزانه متمرکز شده باشد وجوه درآمدهای مزبور به هر مبلغ که وصول شود طبق مقررات مربوط قابل مصرف خواهد بود و خزانه مکلف است بلافاصله پس از وصول درخواست از وزارتخانه یا موسسه ذیربط مبلغ لازم را در اختیار بگذارد (مهندس بهبودی – خیلی متشکرم که عرایض بنده را تأیید فرمودید) به طوری که ملاحظه می‌فرمایند در اینجا دست وزارت کشور به آن نحو باز است که این وجوه را به هر نحوی که میل داشت و بدون اینکه در خزانه مملکت وارد بشود و بدون این که به تصویب آقایان برسانند به مصرف برسانند.

رئیس – آقای رامبد بفرمائید.

رامبد – ابتدا بهتر است جناب آقای قراچورلو هم که می‌خندند بدانند رقمی که درباره‌اش صحبت می‌کنیم چه رقمی است آنچه که می‌گوییم و جناب آقای خواجه نوری درباره‌اش مخالف هستند که به شهرداریهای محل برسد و موافق این هستند که در اطاق‌های دربسته وازرت کشور درباره آن تصمیم بگیرند چه رقمی است آقای خواجه نوری؟ (خواجه نوری – از معاون وزارت کشور سؤال بفرمائید) اعظم زنگنه – ۱۶ میلیون تومان) بله ۱۶ میلیون تومان در اینجا چند نکته پیش می‌آید من از جناب آقای مهندس بهبودی که تقدیم کننده پیشنهاد هستند تقاضا می‌کنم رقم ۱۶ میلیون تومان را به استناد صورت مذاکرات و اظهارات جناب آقای خواجه نوری ثبت و ضبط بفرمایند (خواجه نوری – من نمی‌دانم) پس بین اکثریت و دولت اختلاف نظر هست (مصطفوی نائینی – تبصره ۲ در حدود ۱۶ میلیون تومان است) بعد موقعی که در درامد اختصاصی موقع تقدیم بودجه آنچه که قید شده یک تطبیقی بکنیم و میزان در حدودها از دریچه نظر دولت روشن بشود اما در مورد نظر اصلی جناب آقای مهندس ارفع با اجازه آقایان ماده ۲ را می‌خوانم فرمودید ماده ۲ را که تصویب کردید و این تبصره به آن ماده ۲ ارتباط پیدا می‌کند از منابع ذیل عوارضی به ترتیب مقرر در این قانون وصول بقیه‌اش را شما بخوانید و بین شهرداریها تقسیم می‌گردد نه بین وزارت کشور و این تبصره اصولاً با اصل ماده مخالف است پس باید اصل ماده را عوض کنید و بنویسید بین شهرداریها و وزارت کشور تقسیم می‌گردد در آن وقت بحث شروع می‌شود اما برویم پیشتر من نمی‌دانم که برای هر بیننده‌ای تا چه اندازه حالت تأسف و تعجب به‌وجود می‌آید وقتی کسی را ببینید که پای برهنه و تا زانو در گل و لجن از او بپرسند که چرا این طوری بگوید کفش ندارم و پول ندارم ولی یک مرتبه یک کراوات سولکای سه برابر قیمت کفش به گردن آویزان کرده باشد بهتر است نماینده مردمی که جناب آقای ارفع فرمودند به حوزه انتخابیه خودشان و شهر خودشان و چاله‌ها و گنداب‌ها و بدون غسالخانه ماندن بدون قصابخانه ماندن‌ها را ببینند و کریدورهای پر از بوی عطر و سکرتر که از همین محل تأمین شده در نظر بگیرند آن وقت تصمیم بگیرند که این پول ملت صرف آن کراوات و پوست بشود یا خرج کفش و غذایش آن قوت است که من قبول می‌کنم کی نماینده مردم است (مهندس ارفع – شما هم که حرف بنده را تأیید کردند) بنده گفتم بدهند به شهرداریها نه اینکه بدهند به وزارت کشور.

رئیس – چون راجع به این پیشنهاد موافق و مخالف صحبت کردند حالت نسبت به حذف تبصره ۲ ماده سوم رای می‌گیریم خانم‌ها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (چند نفری برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد آقای مهندس بهبودی یک بار دیگر قرائت می‌شود که نسبت به آن رأی می‌گیریم.

(به شرح سابق قرائت شد)

رئیس – با این پیشنهاد رای می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (چند نفری برخاستند) تصویب نشد.

- تعیین موقع جلسه بعد – ختم جلسه

۹- تعیین موقع جلسه بعد – ختم جلسه

رئیس – چون پیشنهادهای دیگری هم در مورد این ماده هست و چند لایحه دیگر نیز در دستور داریم و قبلاً هم اعلام شده بود که روز سه‌شنبه آخرین جلسه خواهد بود بنابراین با اجازه خانمها و آقایان جلسه صبح امروز را ختم می‌کنیم و جلسه فوق‌العاده‌ای برای بقیه لوایح در دستور در ساعت سه بعدازظهر خواهیم داشت.

(یک ساعت و پنج دقیقه بعد از ظهر جلسه ختم شد.)

رئیس مجلس شورای ملی – عبدالله ریاضی.