مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ خرداد ۱۳۳۸ نشست ۳۱۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۹
جلسه: ۳۱۲
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۱۶ خرداد ماه ۱۳۳۸
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- بیانات قبل از دستور آقای صادق بوشهری
۳- تقدیم یک فقره سوال به وسیله آقای دکتر امین
۴- اخذ رأی و تصویب لایحه برقراری وظیفه درباره وراث سروان کاظم عطیفه
۵- شور اول گزارش کمیسیون خاص راجع به تشویق صادرات
۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس دو ساعت و ربع پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس- صورت اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
غائبین بااجازه آقایان: کورس حکیمی- عرب شیبانی- محمودی- حشمتی- استخر-امیدسالار- دکتر اصلان افشار- خرازی- بزرگ ابراهیمی- خزیمه علم- دکتر شاهکار- بوربور- ساکینیان- تیمورتاش- کدیور- مهدوی- توماج- صرافزاده- اورنگ- دکتر عمید- مهندس دهستانی- جلیلوند- رامبد- مهندس سلطانی- پردلی- مهندس جفرودی- سنندجی- اخوان- دکتر پیرنیا- عبدالحمید بختیار.
غائبین بیاجازه آقایان: دکتر طاهری- اریه- قرشی- دکتر فریدون افشار.
دیرآمدگان و زودرفتگان بااجازه آقایان: بزرگنیا- دیهیم.
رئیس- نسبت به صورت مجلس نظری نیست اظهاری نشد صورت مجلس جلسه پیش تصویب شد آقای بهبهانی.
بهبهانی- هیأت عامله مهندسین آبادان نامهای تقدیم مقام ریاست کردهاند که تقدیم میکنم.
۲- بیانات قبل از دستور آقای صادق بوشهری
رئیس- نطق قبل از دستور شروع میشود آقای صادق بوشهری.
صادق بوشهری- بنده قبل از هر چیز وظیفه خود میدانم مراجعت اعلیحضرت همایون شاهنشاه پدر تاجدار را به میهن عزیر پس از تحمل یک ماه رنج سفر به ملت نجیب ایران تبریک عرض کنم و از درگاه خداوند متعال میخواهم که وجود مبارکش را از هر گونه گزندی محفوظ و سایه بلندپایه ایشان را از سرملت و مملکت ایران کوتاه نفرماید (نمایندگان- انشاءالله) بنده سفر اخیری که به خوزستان کردم شاهد و ناظر احساسات پاک شاهپرستانه و وطندوستانه اهالی خوزستان مثل اهالی سایر استآنهای مملکت بودم و دیدم مطالبی که از طرف رادیوی خارجی گفته میشود تا چه اندازه قلوب پاک آنها را جریحهدار کرده است (صحیح است) تأسف من از این است که بیان و زبان بنده توانایی آن را ندارد آن طوری که شاید و باید مکنوتات خاطر آنها را به عرض نمایندگان و قاطبه ملت ایران برسانم مطالبی که بنده میخواهم به عرض محترمتان برسانم اولاً همان طوری که میدانید یکی از صفات برجسته ملت ایران هر ایرانی این است که هیچ وقت پا از جاده ادب بیرون نمیگذارد (صحیح است) مراعات نزاکت را میکند و به تمام تشریفات بینالمللی پایبند است بنده هم نمیخواهم با همان حربه ناجوانمردانهای که به ما حمله شده است یعنی فحش و ناسزا معارضه به مثل کنم درثانی مطالبی که عرض میکنم جواب گفتههای آنها نیست برای این که علمای و زعمای ما تکلیف ما را در این جور مواقع معین کردهاند که در هر موقع و موردی رفتار ما چه باشد و در اینجا بهتر این است که خموشی اختیار کنیم مطالبی که عرض میکنم برای این است که خودمان بفهمیم که چه کردهایم که تا این اندازه مورد بیمهری واقع شدهایم ملت ایران دو هزار و پانصد سال است که سابقه رژیم سلطنتی دارد (صحیح است) این حرف را صادق بوشهری مرتجع نمیگوید این چیزی است که ثانبه به ثانیه آن را تاریخ ثبت کرده است واقعاً همان کسانی که ما مورد بیمهری آنها واقع شدهایم در کتابهای خودشان ثبت کردهاند و در مدارس که درس میدهند.
این مطالب ذکر شده است در تمام طول این دو هزار و پانصد سال تاریخ بنده هر چه کتاب تاریخ را ورق زدم مورد و موقعی را پیدا نکردم که ملت ایران به دورامپراطوری آن وقت ایران و مملکت ایران در حال حاضر دیوار آهنین به وجود آورده باشدکه توسط آن دیوار آهنین بخواهد رژیم سلطنتی خودش را از شر حوادث محفوظ بدارد بنده که همچو موردی را ندیدم اگر دیگران دیدهاند و شنیدهاند بفرمایند بلکه همیشه دروازه مملت ما به روی همه ملل بازبوده است هر کس که خواسته است آزادانه به مملکت ما آمده است و تا موقعی که به قوانین ما احترام گذاشته است مصادف با مهماننوازی کامل ایرانی که یکی از صفات برجسته ایرانی است شده است و جای آنها روی چشم ما بوده است همچنین هر وقت یک فرد ایرانی خواسته است با دنیای خارج تماس بگیرد آزادانه رفته است و هر جا خواسته گردش کرده و با هر کس که خواسته تماس گرفته و هر قدر خواسته مانده بعد به سلامتی به وطن و مملکت خودش برگشته است البته همه آقایان اهل فضل هستند و میدانند مللی که سابقه تاریخی ممتد دو هزار ساله چهار هزار ساله شش هزار ساله دارند اینها در طول این مدت مواجه با حوادثی شدهاند و مورد هجوم قبایل مختلفی قرار گرفتهاند و شاید در آن مدتی که تحت استیلا بودهاند در طرز حکومت و رژیم آنها یک تغییرات جزیی به وجودامده باشد ملت ایران هم از این قاعده مستثنی نبوده است ما هم مورد هجوم واقع شدهایم اقوامی به ما مسلط شدهاند اما به محض این که قادر شدهایم مهاجم را از مملکت خود خارج کنیم هنوز پای مهاجم به دروازه مملکت ما نرسیده است که ملت جمع شده است و شاهنشاه دیگری انتخاب کرده است و به تخت سلطنت نشانده است این خود دلیل بر این است که به زعم آنهایی که میگویند این رژیم رژیم تحمیلی است برعکس همیشه ملت ایران با طیب خاطر رژیم سلطنتی را انتخاب کرده است جای شاهنشاه همیشه در قلب ملت بوده است همان طور که فرد فرد ملت ایران هم مطمئن بوده است که جای او در قلب شاهنشاه است (صحیح است) اگر آقایان اجازه بفرمایند میخواهم یک حکایت کوچکی را که خودم شاهد و ناظر آن بودهام به عرض آقایان برسانم بفرمایید که نشان میدهد احساسات ملت ایران نسبت به شاهنشاه و رژیم سلطنت تا چه اندازه است در ۲۸ مرداد بنده از منزل خودم از شمیران به شهر آمدم در بین راه دیدماشخاصی که وسیله نقلیه در اختیار دارند سواره به شهر میآیند و آنهایی که وسایلی در اختیار نداشتند و در دو طرف جاده خانههایی که مشرف به جاده بود مردم از کوچک و بزرگ در خارج از خانه اجتماع کرده بودند و یک عکس اعلیحضرت همایونی را جلوی سینه گرفته بودند واشک شوق از چشمان آنها جاری بود آمدم رسیدم جلوی بیسیم مصادف شدم با تنکی که تیمسار زاهدی در آن بود و میخواست وارد محوطه بیسیم شود در اینجا که اسمیاز آن سرباز فداکار به میان آمد میخواهم عرض کنم اگر رشادت و از جان گذشتگی این سرباز فداکار نبود من نمیدانم جسد هر یک از مادر کدام یک از قبرستآنها مدفون بود و مملکت ما در چه حال بود این مرد فداکار به شاه و مملکت خدمت کرده است (صحیح است) و جا دارد که نامیاز او به نیکی برده شود یکی از اسرا را ارتقاء ملل این است تشویق خادم وتنبیه خائن (احسنت) همین جوانی که مثل دسته گل جلوی من نشسته است که واقعاً هر وقت چشم به صورت ماهش میافتد قلبم روشن میشود آقای ناصر ذوالفقاری و همچنین همکار محترم خودمان آقای محمود ذوالفقاری اینها بزرگترین خدمت را به مملکت کردند اینها با غلام یحیی دعوا نکردند غلام یحیی داخل آدم نبود با یک پف از میان میرفت اینها با قوای مجهز دولت بزرگی که برای رسیدن به مقصود از هیچ گونه عملی خودداری نمیکرد جنگیدند به عبارت آخری مشت بود و سندان گر چه میگویند آدم عاقل مشتش را با سندان در نمیآید از دولی آنجایی که پای شاه مملکت به میان میآید عقل و منطق از اسنان دور میشود و از بین میرود و چشم بسته خود را به میان آب و آتش میاندازد یک وقت میبیند در آب و آتش است همان طور که آقایان ذوالفقاریها کردند و بحمدالله موفق و منصور از میدان بیرون آمدند امیدوارم خداوند شما را به سلامت بدارد و برای این ملت نگاه دارد و همیشه در خدماتی که به ملت و مملکت میکنید موفق و منصور باشید ببخشید یک قدری از مسئله دور شدم تیمسار زاهدی وارد محوطه بیسیم میشد چون جمعیت زیاد بود و راه مسدود بود ناچار شدم بایستم پهلوی اتومبیل من جوانی ایستاده بود که از سر و وضع او معلوم بود از طبقه پایین است ولی من دیدم که به من نگاه میکند و مطلبی را میخواهد بگوید بالاخره طاقت نیاورد و گفت برادر مثل این که از این وضعیتی که پیش آمده است خیلی راضی و خوشحال نیستی تعجب کردم و گفتم چه چیزی باعث شده که ابتدا به ساکن چنین سوالی میکنی گفت همه اتومبیلها عکس اعلیحضرت را روی اتومبیل خود چسباندهاند تو چرا نچسباندهای البته من تا آن ساعت متوجه این قضیه نبودم گفتم که من از منزل بیرون آمدم متوجه این قضیه نبودم اطاعت میکنم حالا عکس ندارم وقتی رسیدم به شهر عکس تهیه میکنم و به شیشه اتومبیل میچسبانم خندید و گفت اگر عکس میخواهید تهیه کنیداشکالی ندارد دست کن توی جیب ببخشید من مطلب را خیلی ساده میگویم از آن اسکناسهایی که به جگرت چسباندهای یک دانه در بیاور و عکس اعلیحضرت روی آن هست بچسبان روی اتومبیلت دست بردم توی جیبم دیدم که متأسفانه چون با عجله از خانه بیرون آمدهام و لباسم را عوض کردهام اسکناس در جیبم ندارم.
گفتم ندارم نگاهی کرد و گفت حتی یک تومان هم نداری گفتم چون با عجله بیرون آمدم ندارم نگاهی کرد و گفت با این هیکل و این اتومبیل یک تومان در جیبت نیست آقایان فکری کرد و دست کرد توی جیبش و یک مشت کاغذ و پاکت مندرس وکثیف بیرون آورد بین پاکتها گشت و یک دانه اسکناس بیست تومانی بیرون آورد و من به جرات قسم میخورم و اگر آقایان سر و وضع این جوان را میدیدند با من هم عقیده میشدندکه دارایی این جوان همین بیست تومان بود بلکه اندوخته چند سال او بود آن اسکناس را آورد بیرون کنار خیابان نهر آب جاری بود رفت آن اسکناس را از توی آب خیس کرد آورد به شیشه اتومبیل چسباند و گفت حالا برو به سلامت آقایان به خداوندی خدا هر چه اسم و رسم و آدرسش را پرسیدم نگفت و هر چه اصرار کردم نفهمیدم کیست تا امروز هم که اینجا هستم نه اسمی از او شنیدم و نه او را دیدهام و او را پیدا نکردهام این طرز احساسات یک فرد از افراد ملت است نسبت به شاهنشاه بنابراین هر چه میخواهند بگویند عرض خود میبرند و زحمت ما میدارند.
رئیس- آقای بوشهری از حالا از وقت آقای موسوی استفاده میکنید.
صادق بوشهری- تشکر میکنم بنده در این مدت آن چیزی را که خواندهام و شنیدهام این بوده است که از این حیث و از این جهت ما مورد بیمهری همسایه شمالی خودمان قرار گرفتهایم که با یکی از دول غربی معاهدهای امضا کردهایم تا این ساعت بنده نه دلیل دیگری شنیدهام و نه دیدهام در این قسمت هر چه فکر کردم که بستن این معاهده کجایش این قدر دردناک و سوزناک است که یک چنین غوغایی را به پاکرده است اگر آقایان خسته نشدهاند و اجازه میفرمایند بنده ثابت کنم آن کاری را که کردهایم صرفاً دستور و نصیحت خود آقایان بوده ولاغیر اگر اجازه میفرمایید عرض کنم (نمایندگان- بفرمایید) قبل از این که وارد این بحث بشوم اجازه بفرمایید یک مقدمهای بچینم که بتوانم از آن نتیجه بگیرم بشر از روزی که خودش را شناخت و وارد زندگی اجتماعی شد اقوام و دستجات مختلفی به وجود آمدند که برای رسیدن به هدف خودشان یک راه و رسمهایی را به وجود آوردند و انتخاب کردند برای مثال عرض کنم دسته شکارچی چون میدانم بین سروران گرام که اینجا تشریف فرما هستند اکثر از این دسته هستند و عشق به شکار دارند از این جهت این مثال را عرض میکنم این دسته برای رسیدن به هدفشان که شکار باشد راههایی انتخاب میکنند شما میروید به شکار کوه دیوار کوتاهی دور خودتان میکشید به اسم کومه توی آن مینشینید و شکار بدبخت که خیال میکند آنجا قسمتی از کوهستان است میآید تا ده متری شما هدف تیر قرار میگیرد یا راههای شکار را در کوه میبندید و یک راه باز میگذارید و آنجا مینشینید و شکار مجبور است از آن راه منحصر عبور کند آن را هدف قرار میدهید یا جرگه میکنید برای انواع و اقسام شکارهای وحشی و طیور طور و تله درست میکنید اینها همه برای این است که برای رسیدن به هدف خودشان این راه را انتخاب کردهاند که از این راه زودتر به هدف برسند بین دولتها یک دولی هستند که معروف شدهاند به دول استعمارگر کمین میکنند برخورد میکنند یک ملتی را که ضعیف میبینند به دام میآورند و از وجود آنها به نفع خودشان استفاده میکنند. این دول برای رسیدن به هدف خودشان مثل آن شکارچی راه و رسمهایی دارند یکی از آن راه و رسمها این است که اگر در بین آن ملت مورد نظر یک صفت خوب و شاخصهای وجود داشته باشد آن صفت را از او بگیرند و صفت به دور ذیله جایگزین آن کنند این یک راه و رسم آنها است البته میدانید یکی از صفات خوبی که بشر خیلی به آن پایبند است احسان به زیردست و دستگیری ضعفاست شما وقتی این فداکاری درتان باشد وقتی دیدید که بچه همسایهتان گرسنه میخوابد غذای جگرگوشه خودتان را از دهانش گرفته و به بچه گرسنه همسایه دادید و او را سیر کردید تا موقعی که این فدارکاری در شما هست محال است کسی بر شما تسلط پیدا کند چه باید کرد؟ باید به یک طریقی این صفات مورد نظر را از این ملت گرفت و چون این صفت خیلی بزرگ است به حرف معمولی بنده و شما کسی زیر بار نمیرود پس چه باید کرد باید یک کلیله و دمنه به وجود آورد و در ادبیات رسوخ کرد و در آنجا یک حکایت شرین نوشت که همه آقایان خواندهاند قصه چوپان و مار که چوپان مار را از آتش خلاص کرد و آن مار خواست چوپان را بگزد روباه رسید به همان ترتیب که خواندهایم این مار را برگرداند توی کیسه و داد دست چوپان آخرش چه نتیجهای میگیرید؟ این طور نتیجه میگیرید که برادر مگر نشنیدهای که سزای نیکی بدی است خوب این طفل که از بچگی به مدرسه میرود و این حکایت را میخواند نتیجه آن را در لوح ضمیرش حفظ میکند داخل اجتماع که شد در خیابان که راه میرود مستحقی را که دید میخواهد کمک کند دست در جیبش که میکند این حکایت جلوی چشمش مجسم میشود و جلوی چشم او را میگیرد به خودش میگوید مگر انسان عاقل با پول خود و با دست خود برای خودش بدی میخرد به آن مستحق کمک نمیکند و میرود اینها وقاحت را به جایی رساندهاند که به این هم کفایت نکردهاند پای انبیاء اله و اولیاء اله را هم داخل این کار کردهاند آقایان میدانید مولای متقیان علی ابن ابیطالب علیه السلام منبع جود و کرامت و سخاوت بود یک عمر این وجود شریف گرسنه خوابید برای این که بچه همسایه گرسنه نخوابد آن وقت میگویند این فخر بشریت دستوری صادر کرده اتقوا من شر من احسنت له بپرهیزید از شر آن چناناشخاصی که در حق او خوبی کردهاید آیا آقایان عقیدهمندید یک چنین دستوری از طرف چنان مقامی صادر شده مسلماً خیر او اگر دستوری میداد میفرمود هل جزاء الاحسان الا الاحسان این دستور او بود نه اتقوا من شر من احسنت له که برخلاف گفتار و رفتار او باشد ما به این همسایه میگوییم قبول ما این نصیحت پدرانه شما و دستور شما را میپذیریم و شاگردان خوبی هستیم و طوطیوار حفظ نمیکنیم اگر موقع پیدا شد ما به اختیار شما هستیم دیگر چرا به ما حمله میکنید دستوری به ما دادیدکه اتقوا من شر من احسنت له آن دستور را اجرا میکنیم آقایان تردیدی ندارند که ما بزرگترین و بهترین کمک ممکنه را در حق همسایه شمالی خودمان کردهایم این مورد تردید نیست
نه فقط مورد تردید نیست خودشان هم اذعان دارند به همان دلیل که به ماپل پیروزی لقب دادند اسم بیمسمایی هم نیست خدمتهای ما را دیدند که این لقب را به ما دادند آنچه داشتیم و نداشتیم در طبق اخلاص گذاشتیم و دو دستی تقدیم کردیم اگر ما شام عزیزان و جگر گوشههای خودمان را از شکم آنها نمیگرفتیم و به شکم سادات روسی نمیریختیم که قوی بشوند و جلوی دشمن را بگیرند اگر ما راهآهن سرتاسری خودمان را که به قیمت خون عزیزان و جوانان ما به دست آمده بود در اختیار آنها نگذاشته بودیم که میلیونها تن اسلحه و مهمات به آنها برسانند و در مقابل دشمن ایستادگی کنند به خدا امروز جسد این همسایه عزیز به هزار تکه تقسیم شده بود و هر تکه آن در دهان گرگ بود (یک نفر از نمایندگان- انشاءالله) آن روز هم میرسد اینها که این را دیدند به ما لقب پل پیروزی دادند و معتقد شدند که ما بزرگترین نیکی و احسان را در حق آنها کردهایم اینجا است ما میخواهیم نتیجه بگیریم و نصیحت آنها را به کار ببندیم که اتقوا من شر من احسنت له بپرهیز از شر آن کسی که در حقش خوبی کردهای حالا ما چه بکنیم اگر خدای نخواسته خدای نخواسته شما خواستید نیکی ما را به بدی آن طوری که نصیحت کردهاید پاداش بدهید چه باید بکنیم که دست بسته تسلیم شما نشویم یک کار بیشتر نداریم و آن این است که قوه دفاعی خودمان را تقویت کنیم شما که حاضر نبودید این کار را بکنید شما ما را خوار و زبون میخواهید ضعیف میخواهید که هر وقت خواستید توی سرمان بزنید تجربه داریم من جرب المجرب حلت به الندامه که موقعی شد که ما به کمک شما احتیاج پیدا کردیم و از ما دریغ کردید ولی امروز برای ما نوحهخوانی میکنیداشک تمساح میریزید که دارو ندارد ما را دارند میبرند و نفت ما را به قیمت هیچ از ما میگیرند خوب همسایه عزیز یک وقتی بود که ما قد مردانگی علم کردیم و به قول خودت در مقابل دشمن مشترک ایستادگی کردیم و نفت خودمان را از دست آنها در آوردیم شما دیدید که تا آخرین دینار اندوخته خودمان را مصرف کردیم و دیگر طاقت ایستادن نداشتیم حتی از گفتن یک جمله خداقوت دریغ کردید و بیرون گود ایستادید و گفتید لنگش کن شما وقتی ما به دیوان داوری لاهه شکایت کردیم و حتی قاضی انگلیسی که دولت خودش مدعی ما بود به نفع ما رأی داد شما از اثر روحی این رأی در ملت ایران غافلید ولی شما گوشه میدان ایستادید و به ریش ما خندیدید حالا برای ما نوحه میخوانید واشک تمساح میریزید این نوحهگریها به چه درد ما میخورد در این مورد به خصوص حق دادید پای منافع شخصی خودتان در میان است شما که به ماکمک نمیکردید ناچار باید برویم سراغ کسانی که به ما کمک میکنند بدون این که چشمداشتی داشته باشند قوای تدافعی ما را تقویت میکنند ولی فقط برای دفاع نه برای تهاجم اگر ملت ایران این عقیده را بر سر بپروراند که بیست میلیون جمعیت به صدها میلیون جمعیت حمله کند بنده میگویم اسم ایران را باید عوض کرد و باید گذاشت دارالمجانین در هر صورت ما شاگردان خوبی بودیم نصیحت شما را به جان و دل پذیرفتیم و امروز هم به کار بستیم اگر بد کردیم نصیحت شما بد بود سعی کنید در آتیه نصیحت بهتری بکنید ما هم به شما قول میدهیم که عملمان را بهتر بکنیم و اگر خوب کردهایم که این حملات و دشنامها برای چیست بنده سر آقایان را بیش از این نمیخواهم درد بیاورم و چون کار دیگری از دستم نمیآید سر به آسمان میکنم و میگویم خداوندا بارالها سایه شاهنشاه را از سرملت ولو یک ثانیه باشد کم وکوتاه نفر ما گر مجله کاینات کافر گردند بر دامن کبریاش ننشیند گرد احسنت احسنت ۳ تقدیم یک فقره سوال به وسیله آقای دکتر امین.
رئیس- وارد دستور میشویم آقای دکتر امین.
دکترامین- سوالی است از وزارت راه که تقدیم میکنم ۴ اخذ رأی و تصویب لایحه برقراری وظیفه درباره وراث مرحوم سروان کاظم عطیفه.
رئیس- لایحه مربوط به برقراری وظیفه درباره وراث سروان عطیفه که به مجلس سنا فرستاده شده بود از مجلس سنا رسیده حالا باید رأی نهایی گرفت نامه مجلس سنا قرائت میشود به شرح ذیل خوانده شد:
ریاست محترم مجلس شورای ملی لایحه شماره ۵۴۷۸۴/ ۱۷۳۸۶ مورخ ۳۰/ ۲/ ۳۸ دولت راجع به برقراری مبلغ ۵۷۹۰ ریال وظیفه درباره وراث مرحوم سروان کاظم عطیفه که طی شماره ۲۸۵۲۷- ۳۸/ ۳/ ۶ از مجلس شورای ملی به مجلس سنا ارسال شده بود در جلسه روز شنبه ۱۵ خرداد ماه ۱۳۳۸ مجلس سنا مطرح و عیناً به تصویب رسید مراتب برای استحضار عالی و طرح لایحه برای اخذ رأی نهایی اعلام میشود.
رئیس مجلس سنا- محسن صدر
رئیس- رأی با ورقه گرفته میشود آقایان موافقین ورقه سفید با اسم میدهند.
اسامی آقایان به ترتیب ذیل به وسیله آقای سلطانی منشی اعلام و در محل نطق اخذ رأی به عمل آمد آقایان: پرفسور اعلم- قوام- مشار- اعظم زنگنه- دکتر بینا- عماد تربتی- کدیور- صادق بوشهری- موسوی- باقر بوشهری- فیلکس آقایان- قنات آبادی- دکتر عدل- ثقهالاسلامی- شادمان- دکتر مشیر فاطمی- مهندس جفرودی- احمد طباطبایی- مهندس هدایت- غضنفری- دکتر عمید- دکتر حسن افشار- احمد مهران- دکتر اسدی- پردلی- مهندس اردبیلی- مسعودی- صفاری- دکتر امین هدی- صارمی- صدرزاده- بزرگنیا- بیات- ماکو- ابتهاج- مشایخی- پناهی- بهادری- رستم امیر بختیار- مهندس فروهر- ارباب- دولت آبادی- دکتر جهانشاهی- فخرطباطبایی- دکتر دیبا- یارافشار- علامه وحیدی- دکتر امیر حکمت- توماج- دکتر امیر نیرومند- برومند- نفیسی- دکتر سید امامی- سراج- حجازی- مهدوی- دکتر رضایی- دکتر وکیلی- قبادیان- شادلو- دکتر امیراصلان افشار- دادگر- خلعتبری- دکتر شاهکار- عمیدی نوری- مجید ابراهیمی- نصیری- دکتر بهبهانی- عرب شیبانی- فرود- رستم- گیو- جلیلی- ذوالفقاری- اکبر- مهندس دهستانی- فضائلی- سعیدی- مهندس سلطانی- دکتر دادفر- مرتضی حکمت- استخر- سالار- بهزادی- سنندجی- دشتی.
اوراق رأی شمرده شد ۸۳ ورقه موافق شماره گردید.
رئیس- لایحه مستمری ورثه مرحوم سروان عطیفه با ۸۳ رأی موافق تصویب شد اسامی موافقین آقایان: ثقهالاسلامی- کدیور- دکتر آهی- برومند- دکتر سید امامی- موسوی- فیلکس آقایان- دکتر عدل- ارباب- قنات آبادی- فضائلی- سعیدی- مهندس سلطانی- دکتر دیبا- دکتر عمید- مرتضی حکمت- جلیلی- دکتر اصلان افشار- مهندس دهستانی- نصیری- گیو- مجید ابراهیمی- دکتر مشیر فاطمی- ابتهاج- سالار- بهزادی- دکتر رضایی- دکتر دادفر- محمود ذوالفقاری- فرود- فخر طباطبایی- دکتر امیر حکمت- علامه وحیدی- دکتر امیر نیرومند- شادلو- توماج- دکتر نفیسی- سراج- حجازی- صارمی- دولت آبادی- مهندس فروهر- دکتر امین مشایخی- دکتر جهانشاهی- دکتر حسن افشار- دکتر وکیل دستم- امیر بختیار- مسعودی- پناهی- دکتر شاهکار- عمیدی نوری- مهران خلعتبری- یارافشار- مهندس هدایت- احمد طباطبایی- عزیز- اعظم زنگنه- بهادری- شادمان- پردلی- دکتر اسدی- بزرگنیا- صدرزاده- هدی بیات- ماکو- غضنفری- محمدباقر بوشهری- مهندس اردبیلی- دادگر- مهندس جفرودی- صفاری- اکبر دشتی- قبادیان- قوام- استخر- سنندجی- پرفسور اعلم- مشار- عماد تربتی- مهدوی- صادق بوشهری- دکتر بینا.
۵- شور اول گزارش کمیسیون خاص راجع به تشویق صادرات
رئیس- لایحه تشویق صادرات برای شور اول در دستور است گزارش کمیسیون قرائت میشود:
گزارش از کمیسیون خاص تشویق صادرات به مجلس شورای ملی پیرو گزارش شماره ۱ مورخ ۱۳۳۷/ ۱۲/ ۲۱ در مورد لایحه تشویق صادرات کمیسیون خاص در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۳۸ با حضور نمایندگان دولت تشکیل و با توجه به جریان لایحه مذکور گزارش قبلی کمیسیون با اصلاحی در ماده ۴ به شرح زیر در سطر سوم ماده ۴ جمله اعم از این که حذف و به جای آن که رأساً اضافه گردید تصویب و اینک گزارش آن را جهت تأیید تقدیم مجلس شورای ملی مینماید مخبر کمیسیون خاص تشویق صادرات مهدی مشایخی گزارش از کمیسیون خاص تشویق صادرات به مجلس شورای ملی لایحه ارسالی از مجلس سنا راجع به تشویق صادرات و تولید که به کمیسیونهای بازرگانی دارایی کشور صنایع و معادن و گمرکات و انحصارات ارجاع گردیده بود در کمیسیون بازرگانی کشور و دارایی مورد بررسی واقع لکن در ماده دوم راجع به معافیت کالاهای صدوری از عوارض داخلی شهرداریها اختلاف نظری به وجود آمد در نتیجه
مقام ریاست معظم مجلس شورای ملی
طی نامه شماره ۲۵۰۳۹ مورخ ۱۸ بهمن ماه ۱۳۳۷ اجازه تشکیل کمیسیون واحدی از اعضاء منتخب کمیسیونهای مذکور دادند این کمیسیون در چند جلسه نسبت به لایحه مزبور با حضور نمایندگان وزارتخانهها رسیدگی و باتوجه به این که لغو عوارض کالاهای صدوری در بعضی از شهرها اشکالاتی ایجاد مینماید و به کارهای عمرانی و تعهدات آنها لطمه وارد میکند و از طرفی به منظور تشویق صادرات و تولید لازم به نظر میرسید که اصولاً از کالاهای صدوری عوارض دریافت نگردد لذا از نیم درصد صورت حساب کالاهای وارداتی مندرج در ماده ۹ این گزارش ۲۵ درصد اختصاص به تأمین کسر بودجه شهرداریهایی که در نتیجه لغو عوارض ماده ۲ به وجود میآید اختصاص داده شد بقیه مواد لایحه نیز با اصلاحاتی که قبلاً در کمیسیونهای دارایی- بازرگانی
کشور به عمل آمده بود تصویب و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
ماده ۱- مقصود از صادرات ارسال محصولات و مصنوعات کشور به خارج است اعم از این که محصولات کشاورزی دامپروری و معدنی به صورت خام و مواد اولیه باشد یا مصنوعاتی که از مواد اولیه داخلی یا تبدیل مواد اولیه یا خام خارجی ساخته شده باشد منظور از تولید تهیه نیرو و هر گونه مواد اولیه کشاورزی دامپروری و صنعتی و معدنی و یا تبدیل آنها به مواد دیگر میباشدکه مستقیماً یا به تغییرات دیگری قابل مصرف بشود اعم از این که مواد اولیه و خام آنها از خارج وارد یا در داخل کشور تهیه شده باشد.
ماده ۲- صادرات هر محل از پرداخت هر گونه عوارض داخلی معاف است و انجمنهای شهر حق ندارند به هیچ عنوان عوارض به کالاهای صدوری هر محل تحمیل یا از کالاهایی که از شهرها عبور مینماید عوارض مطالبه نمایند.
تبصره ۱- تبصره ذیل
ماده ۲- قانون سازمان موسسه سازمان سرم و واکسنسازی رازی به قوت خود باقی خواهد بود.
تبصره ۲- عوارض قانونی که وزارت کشاورزی از چوبهای صادراتی در موقع صدور پروانه دریافت میدارند کماکان اخذ و به مصرف احداث خزانههای جنگلی و جنگلکاری و تکمیل سازمان جنگلبانی خواهد رسید.
تبصره ۳- غیر از عوارض مصرحه در تبصرههای یک و دو این ماده اخذ هر نوع عوارض که به موجب قوانین دیگر از محصولات صادراتی اخذ میشده ملغی و پس از تصویب این قانون کالاهای صدوری تابع پراخت هیچ نوع عوارض داخلی نخواهد بود.
ماده ۳- نسبت به عوارضی که با استفاده از وسایل متعلق به دولت از قبیل باربری انبارداری مهر سربی و عوارض بندری و بارگیری کشتی از طرف گمرک و کرایه حمل و نقل به وسیله راهآهن دولتی ایران طبق تعرفه و مقررات مربوطه دریافت میگردد در مورد کالاهای صادراتی نسبت به محصولات صنعتی و معدنی با پیشنهاد وزارت صنایع و معادن در مورد سایر محصولات به پیشنهاد وزارت بازرگانی و در هر دو مورد با تصویب هیأت وزیران از پانزده تا هفتاد و پنج درصد تخفیف نسبت به عوارض جاریه و کرایه حمل و نقل منظور خواهد گردید.
ماده ۴- هر قسم لوازم بستهبندی از قبیل گونی پارچه چتایی ریسمان و طناب علفی تسمه فلزی میخ کاغذ مقوا تخته حلبیهای ساده یالاک زده و غیره که برای تهیه قوطی و چلیک و ظروف کالاهای صادراتی اعم از این که از طرف شرکتها یا موسسات یا بازرگانان صادرکننده وارد گردد به عنوان ورود موقت به شرط تحقق صدور از پرداخت حقوق گمرکی معاف خواهد بود و فقط معادل حقوق گمرکی تعهد قابل قبول گمرک خواهند سپرد که هنگام اعاده آن به خارجه مسترد خوادهد گردید.
ماده ۵- شرکتها و موسسات واشخاصی که فعالیتهای خود را صرف صدور یک یا چند نوع کالای صادرای و یا استخراج و بهرهبرداری و یا ذوب و تصفیه مواد معدنی و یا تولید محصولات صنعتی و معدنی و کشاورزی نموده و مینمایند از معافیتهای مالیاتی مذکور در قانون اصلاح قانون مالیات بر درآمد مصوب اول تیرماه ۱۳۳۷ استفاده خواهند نمود و معافیتهای مالیاتی پنج ساله که به موجب لایحه قانونی تشویق صادرات و تولید مصوب ۱۳۳۳/ ۱۲/ ۲۳ کمیسیون مشترک مجلسین داده شده به قوت خود باقی است.
تبصره ۱- کلیه کارخانهها و مؤسسات تولیدی که قبل از تصویب اصلاح قانون مالیات بر درآمد تأسیس گردید و یا سفارش ماشینآلات آنها داده شده و یا آن که ساختمان آنها آغاز گردیده از معافیت مالیاتی ۵ ساله قانون تشویق صادرات و تولید مصوب ۱۳۳۳/ ۱۱/ ۲۳ کمیسیون مشترک مجلسین استفاده خواهند نمود.
تبصره ۲- مبداء بهرهبرداری موسسات تولیدی و صنعتی از تاریخ فروش محصول محسوب خواهد شد ماده ۶ کلیه کارخانهها و ماشینهای مربوط به تولید یا اصلاح یا تبدیل مواد و محصولات کشاورزی و دامپروری و صنایع یدی و تولیدات صنعتی و معدنی و بستهبندی و کارخانجات تهیه لوزام یدکی و کودسازی و کارخانهها و ماشینهای تولیدی از قبیل ماشینهای نساجی قندسازی تهیه سیمان مصالح ساختمانی شیشهسازی، سفالسازی، پنبه پاک کنی، روغنکشی و تصفیه آن، چای خشک کنی، پشمشویی، قالیشویی، منگنههای عدل بندی، ماشینهای ضدعفونی نمودن کالا، کنسروسازی، قوطیسازی از مقوا حلبی و انواع مواد پلاستیکی، میوه خشک کنی و تمیزکردن آن، ماشینهای مخصوص بیرون آوردن هسته میوهجات، ماشینهای تولید سرما که برای انبار حفاظت کالا به کار میرود و کارخانجات یخسازی به استثنای دستگاههای خانگی ماشینهای بوجاری غلات و حبوبات و تمیز کردن دانه و رقمبندی آنها و ماشینهای مربوط به اکتشاف و استخراج و ذوب و تصفیه و کارخانجات مولد برق و هر نوع ماشینها و وسایل مشابه دیگری که برای رفع نیازمندیهای صنایع داخلی و بهبود نوع و اصلاح طرز رقمبندی و بستهبندی و دادن تغییرات در کالا برای مرغوب کردن آن یا برای این که کالای صادراتی را به صورت نیم ساخته یا ساخته در آورد وارد کشور شود و همچنین دستگاههای سمپاشی مربوط به آفات نباتی با گواهی کمیسیونی مرکب از نمایندگان وزارت صنایع بازرگانی و گمرکات و انحصارات و کشاورزی از پرداخت هر نوع حقوق گمرکی معاف خواهند بود.
تبصره ۱- معافیتهای مندرج در این ماده فقط شامل ماشینهای نو و غیرمستعمل میباشد.
تبصره ۲- نسبت به معافیت مواد اولیه مورد نیاز صنایع داخلی طبق بند ۳۴ از ماده ۲۰ قانون تعرفه گمرکی عمل خواهد شد و تبصره ۱ ماده ۲۰ قانون تعرفه گمرکی شامل آن قسمت از مواد اولیه و قطعات ماشینآلات صنعتی و کشاورزی و دستگاههای الکتریکی و وسایل حمل و نقل خواهد بود که به مصرف واقعی و پیشبینی شده نرسیده باشد.
ماده ۷- در مواقع بروز اختلاف نسبت به شمول معافیتها و تسهیلات پیشبینی شده در مواد ۴ و ۵ و ۶ این قانون موضوع مورد اختلاف به وسیله کمیسیونی که از نمایندگان وزارتخانههای دارایی صنایع و معادن بازرگانی گمرکات و انحصارات و کشاورزی و نماینده بانک ملی ایران و اطاق بازرگانی تهران تشکیل میشود رسیدگی به عمل آمده و رأی اکثریت اعضاء کمیسیون قطعی و قابل اجرا خواهد بود.
ماده ۸- بیمه صادرات اختیاری است و صادرکنندگان میتوانند کالای خود را نزد هر شرکت بیمه که مایل باشند بیمه نمایند.
ماده ۹- برای تأمین مصارف مربوط به تشویق و توسعه صادرات و تولید و تشویق صنایع داخلی و کمک به شهرداریها و ایجاد نمایشگاههای دائمی داخلی و نمایشگاههای خارجی و هزینه تبلیغاتی تجارتی و صنعتی معدنی و تأسیس و توسعه و تکمیل موسسات استاندارد و فرمبندی در داخل کشور و ایجاد اطاقهای نمونه در داخله و تمرکز اطلاعات بینالمللی مربوطه به امور تجارتی و صنعتی و معدنی نیم درصد از صورتحساب کالای وارداتی هنگام پرداخت بهای کالا توسط بانکهای مجاز وصول خواهد شد.
تبصره ۱- کالاهایی که در برابر برات وصولی اعم از دیداری یا وعدهای وارد کشور میشود اسناد آن در صورتی به ذینفع تسلیم میگردد که نیم درصد مذکور فوق را به بانک مجاز پرداخته باشد.
تبصره ۲- وجوه حاصله در حساب مخصوص دربان ملی ایران ریخته شده که ۲۵ درصد آن با پیشنهاد وزارت کشور و تصویب کمیسیون کشور مجلسین جهت تأمین کسر بودجه شهرداریهایی که در نتیجه لغو عوارض مندرج در ماده ۲ این قانون به وجود خواهد آمد تخصیص مییابد و ۷۵ درصد بقیه طبق آییننامهای که به پیشنهاد وزارت صنایع و معادن و بازرگانی به تصویب کمیسیون اقتصاد مجلس سنا و کمیسیون بازرگانی مجلس شورای ملی خواهد رسید مصرف خواهد شد و مصرف این وجه تابع مقررات قانون محاسبات عمومی نخواهد بود.
ماده ۱۰- دولت مأمور اجراء این قانون میباشد مخبر کمیسیون خاص تشویق صادرات مهدی مشایخی.
رئیس- آقای خلعتبری.
خلعتبری- این لایحه که مجدداً به مجلس آمده بهترین فرصتی است برای این که یک مسئله بسیار مهم مملکتی در مجلس شورای ملی مورد بحث قرار گیرد ترازنامه بانک ملی ایران تا پایان اسفندماه ۱۳۳۷ منتشر شده و بنده در آنجا ملاحظه کردم که صادرات ما در مقابل واردات ما تناسبش رابع است بلکه یک قدری هم کمتر و مطمئن هستم که همه آقایان تصدیق خواهند فرمود که وظیفه ما هست که موقعی که یک همچو لایحهای به عنوان تشویق صادرات مطرح است راجع به اصل صادرات عقاید خودمان را اظهار کنیم (صحیح است) برای این که بنده معتقدم که باید صادراتی وجود داشته باشد تا تشویق بشود و اگر رویهای باشد در سیاست اقتصادی و طوری نباشدکه صادرات زیادتر شود و به تدریج کم بشود بنده این قبیل لوایح را در حکم مخدر میدانم نه در حکم علاج و به همین جهت لازم دانستم که مسائلی را عرض بکنم و انتظار دارم از طرف دولت در مقابل بیاناتی که به عرض مجلس میرسانم مطالبی اظهار بشود تا ما اطمینان پیدا کنیم از یک سیاست صحیح اقتصادی (صحیح است) قبلاً میخواستم این را به عرض آقایان برسانم که الان شش کشور صنعتی اروپا انگلیس فرانسه ایتالیا آلمان غربی و بلژیک این شش کشور یک طرح بازار مشترکی دارند اینها در ظرف این ده سال اخیر این کشورها تولیدشان ۹۷ درصد زیاد شد طبق احصائیههای معتبر خارجی و انتظار دارند با این بازار مشترک اساسی قرار بدهند که تولیداتشان خیلی زیادتر بشود حتی طوری است که بعضیها خیال میکنند که ممکن است امریکای با آن عظمت با این بازار مشترک صدمه ببیند و این بازار مشترک مسلماً از لحاظ ما و ممالکی که مثل ما هستند و صادراتشان فقط محصولات کشاورزی است اهمیت داشته باشد یعنی چه یعنی آنها اگر در مورد مواد خام و محصولات کشاورزی که منحصر جنس صادراتی ما است موقعیت و وضع مخصوصی بگیرد آن وقت از لحاظ
مملکت ما داشتن یک سیاست سالم و صحیح اقتصادی از نظر صادرات از اهم مسائل اقتصادی کشور خواهد بود والا صدمه خواهیم دید میخواهم نظر آقایان محترم را برگردانم به ۲۵ سال پیش بلکه ۳۰ سال پیش تا وقتی که روسیه شوروی انقلاب شد تا چند سال بعد از انقلاب به ما و سایر ممالک شرق برای تبلیغات و برای احتیاج خودشان از ورود جنس به داخل شوروی و معاملات دادند عده زیادی از تجار ایرانی از نقاط مختلف رفتند تا ۱۹۲۷ با روسیه شوروی معاملات کردند ولی در ۱۹۲۷ یک مرتبه روسیه شوروی جلوی معاملات تجار ایرانی را گرفت و در بازار ما شروع به دامینک اجناس را به قیمت خیلی ارزان برای رقابت با تجار ایرانی میفروخت و در بعضی از مواقع جنس را نمیفروخت تا قیمت خیلی گران بشود قیمت که گران میشد شروع میکرد به فروختن آنهایی که با قیمت گران خریده بودند همه ضرر میکردند این بود که دولت برای مقابله با آن ضع به خصوص یک سیاست اقتصادی وضع کرد که آن سیاست اقتصادی اساسش تعادل صادرات و واردات در مقابل صادرات و تشویق صادارت و جلوگیری از واردات غیرضروری یا واردات در حدود صادرات بود و هیچ کس نیست که انکار کند که این سیاست عاقلانهای که از سال ۱۳۰۹ گرفته شد و سالها دوام داشت توانست مملکت ایران را موفق کند که ما در مقابل خارجیها سیاستی داشته باشیم که براساس صادرات واردات داشته باشیم حتی صادرکنندگان هم که ارز به دست میآورند ارز را به دولت میفروختند و آن وقت یک گواهی به آنها داده میشد و آنها آن گواهینامه را برای ورود جنس بهاشخاص واگذار میکردند خودشان فایده میبردند و صادرات متعادل بود با واردات بنده باید عرض کنم که ما سیاستمان از لحاظ صادرات در شرایط فعلی صحیح نیست باز هم نمیخواهم بدون دلیل عرضی کرده باشم خیلی خوشوقتم که مراجعی که صلاحیت برای این کار دارند آن مراجع مطالعه کردهاند بعد از ساله او گزارشی که اخیراً منتشر شده است شاید آقایان هم ملاحظه فرموده باشند این نشریه شورای عالی اقتصاد کشور است که اخیراً به مسئله واردات و به مسئله صادرات توجه کرده است و یک گزارشی داده است به دولت که در آخرین گزارش معتقد است که اساس اقتصادی کشور باید در حمایت صنایع و تعادل موازنه تجاری و توازن پرداختها باشد بنابراین مطلبی را که میخواستم مورد انتقاد قرار بدهم خوشبختانه دستگاهی که مأمور مطالعه این کار است یعنی شورای عالی اقتصاد انجام داده است و این موضوع را مطالعه کرده است و این گزارش را تقدیم هیأت دولت کرده است بنابراین بنده میخواهم نتیجه بگیرم که ما باید فکر کنیم صادرات ما چیست صادرات ما در شرایط فعلی محصولات کشاورزی است ما هنوز بنیه صنعتی پیدا نکردهایم که بتوانیم محصولات صنعتی کشور خودمان را صادر کنیم اینجا یک بحثی پیش میآید که این محصولات صادراتی محصولات کشاورزی را چه جور صادر بکنیم در این سه چهار سال یک سیاسیت ما اتخاذ کردیم و آن سیاست از ادی واردات است این سه سال اخیر سیاست اقتصادی دولت بر این قرار گرفته است که اگر آزادی واردات نباشد واشیا و اجناس زیاد در دسترس و اختیار مردم قرار نگیرد تورم پیدا میشود و قیمتها بالاتر میرود و مصرفکننده دچار زحمت میشود (صحیح است) و علاج این وضع را بر این دانستند که از ممالک دیگر واردات به کشور ما بیاید واردات غیرمحدود منتهی با این علاج که در مقابل اجناس وارداتی یک سود بازرگانی وضع کنند به همین جهت است که ملاحظه میفرمایید واردات ما الان قریب پنج برابر صادرات است بنده معتقدم که این فرضیه خودش علاج وضع اقتصادی ما را نمیکند چرا میگویند اگر جنس کم بود تورم حاصل میشود اما آزادی ورود جنس خودش یک دردی است دردی را با درد دیگر چطور علاج میکنید اگر فکر میکنیدکه بالا رفتن قیمت یک درد اجتماعی و در داقتصادی خواهد بود درد بزرگتر از آن ازدیاد واردات است یعنی محصولات خارج از حد به کشور بیاید بدون آن که در مقابل آن اجناس از کشور خارج بشود این به نظر من از لحاظ اقتصادی درست در نمیآید و بنده معتقدم که در این قسمت باید خیلی درست و صحیح مطالعه بشود و عقیدهاشخاص بصیر هم شینده بشود بنده در شرایط فعلی میگویم با این بازار عظیمی که در دنیا هست گروه ممالک کمونیست گروه ممالک بزرگ دیگر گروه ممالک صنعتی عظیم دیگر دستگاه صنعتی عظیم امریکا در عین این که همه اینها دارند محصولات صنعتی تدارک میکنند دائماً فروشنده هستند به ممالک و حتی به اقساط میفروشند این وضع با زمان جنگ فرق دارد که فکر میکردیم شکر پارچه قماش و این قبیل چیزها در نتیجه جنگ ممکن است نرسد بنابراین چون همیشه مقادیر عمدهای محصولات قابل فروش با مهیا بودن وسایل و حمل تسهیلایت که در معامله وجود دارد در ممالک صنعتی موجود است بنده هیچ وقت نمیتوانم فکر کنم که اگر ما مطلقاً آزادی واردات ندهیم از لحاظ کمبود جنس قسمتها بالا برود خوب آقا پارسال تا به حال که این سیاست دولت شده است خود این مجله بانک ملی نوشته است که پانزده درصد هزینه بالا رفته است چند نفر از نمایندگان بیشتر بالا رفته است گزارشی از فرانسویها شنیدهام که سی درصد بالا رفته است بنابراین هزینه زندگی رو به تزاید است ما هم واردات خارجی را مجاز گذاشتهایم که همین طور بیاید بازارهای ما را پر بکند و در عین حال رقابت بکنند با تولیدکنندگان داخلی ما بنده عقیده دارم این سیاست اقتصادی صحیح نیست یعنی ما باید یک سیاست اقتصادی صحیح نیست یعنی ما باید یک سیاست اقتصادی اتخاذ بکنیم که در مقابل این سیاست اقتصادی آنهایی که به کشور ما جنس وارد میکنند آنها هم ملزم باشند جنس و محصولات کشور ما را بخرند البته آنها به میل نمیخواهند ببرند شما در روزنامهها میخواهید که فلان کشور واردات به ایران پنج برابر شده است آلمان چهار برابر انگلیس پنج برابر امر یک ده برابر البته وقتی که در را بازگذاشتید آنها هم فروشنده بودند و دستگاههای عظیم صنعتی آنها توجه به سود بازرگانی شما ندارد. سود بازرگانی شما آن قدر مهم نیست که شما بتوانید جلو دستگاههای عظمی صادراتی ممالک دیگر را بگیرید پس باید شما سیاست اقتصادیتان از این تاریخ به بعد به نظر بنده بر این اساس باشد که با ممالکی که روابط اقتصادی دارید مثل زمان قبل از جنگ باشد یا متعادل یا لااقل نزدیک صادرات و واردات باشد شما جنس ژاپن را نگذارید به ایران بیاید مگر این که برنج گیلان را ببرد شما تا خرمای خوزستان را نبردهاند نگذارید محصولات مملکت خودشان را هم هر چقدر بخواهند وارد ایران کنند این وارداتی که به مملکت ما میشود یک رقم آن چیزی است که ما احتیاج داریم یعنی برای اموری است که از لحاظ پیشرفت صنعت و کشاورزی و عمران و آبادی ضروری استولی خیلیاشیا هست که ضرورت ندارد و قابل صرفنظر کردن است شما اگر به اینها آزادی واردات بدهید باید یک دهانه محکمی نگه دارید بر واردات خارجیها که واردات خارجیها بر اساسی باشد که از کشور ما جنس خارج میکنند آنچه را که احتیاج دارید وارد کنید آنچه را که احتیاج ندارید به نظر بنده از سود بازرگانی صرفنظرکنید و نگذارید که جنس وارد شود مگر این که در مقابل آن جنسی خارج شود بنده فکر میکنم شایداشکالاتی که امروز هست در ۲۰ سال پیش نبوده است ممکن است آن روز این برنامه را صددرصد میشد اجرا کرد. ولی امروز باید سعی کرد که جنسی در مقابل واردات صادر شود یعنی شما اساس سیاست را باید بر این بگذارید نه این که اساس سیاست اقتصادی شما آزادی واردات باشدکه آنها هر چیز بخواهند به مملکت وارد بکنند آن وقت ما در مقابل آن نتوانیم صادر کنیم و آنها ملزم نباشند اجناس ما را ببرند اگر این قسمت علاج نشود همیشه این عدم تعادل به نظر بنده در موازنه تجارتی خواهد بود و اگر ما فقط به اتکای نفت یک اساس صحیحی برای صادرات نگذاریم به نظر بنده سیاست اقتصادیمان در آینده با اشکال مواجه خواهد شد پس بنابراین بنده این را خواستم از لحاظ اصل موضوع عرض بکنم حالا یک مطلب هست در این چند سال اخیر یا بعد از جنگ تا به حال ما تماسمان با خارجیها زیاد شده است البته به کلی سیاست در را بستن شاید مشکل باشد باید راهحلی پیدا کنیم که معلوم باشد و ما آخرین کوشش را کردهایم برای این کار و اگر جلو اجناس تجملی را گرفتیم به نظر بنده صادرات و واردات را قدری به هم نزدیک میکند این یک عرض بنده عرض دوم این است که بنده در این سیاست از ادی واردات این را مطالعه کردم دیدم یک عدهای در مملکت ما این عقیده را دارند که میگویند.
یک جهت خارجی دارد و دیدهام بعضی اوقات خارجیها این فکر را به عنوان مشورت پیشنهادکردهاند بنده امروز یک فرصتی مناسب است برایم که به عرض نمایندگان محترم برسانم و از آقایان نمایندگان همین طور از آقایان وزراء دولت خواهش میکنم این مشورتهایی که با علمای خارجی میشود آن طور که تصور میشود با اقتصاد مملکت ما متناسب نیست به نظر بنده در امور اقتصادی حاج محمدحسن اصفهانی، حاج محمد آقای تبریزی و آقای سیدمحمدعلی، آقای یزدی در مسائل اقتصادی مملکت بهتر فکر میکنند تا خارجیها برای این که آن وقتی که ما هیچ یک از این مسائل را نداشتیم هفت و هشت نفر از این تجار در مقابل خارجیها اقتصاد مملکت را اداره میکردند باهوش بودند باتجربه بودند بنده منباب نمونه میخواهم عرض کنم بعضی از مصادر امروز ما خیال میکنند که حالا که با یک نفر عالم اقتصاد خارجی مشورت کردهاند هر چه او گفت صحیح است این طور نیست در مسائل اقتصادی مطلقاً حرف آنها را بشنوید اما حتماً قبول نکنید از آنها برای کارهای فنی ماشینی ساختمان یک کارهای عظیم که صرف فنی باشد استفاده بکنید اما مسأله اقتصاد ما یک امری نیست که آنها حل کنند ببینید آقایان ما چقدر از لحاظ گلهداری در مملکت ضعیف هستیم که این طور دچار مضیقه گوشت میشویم بنده گمان میکنم با هر کس اگر در ایران مشورت بکنید خواهد گفت که گلهداری باید زیاد شود ولی این گزارشی است که یک متخصص فرانسوی ۳ سال پیش به وزارت کشاورزی داده است و شما باور نمیکنید باید بخوانید تا باور کنید گفته است برای کشوری مانند ایران که دام در آن خوب تغذیه نمیشود موضوع کاهش دام بسیار مفید خواهد بود بفرمایید عوض این که بگویند مراتع را تقویت بکنید غذا برای دام فراهم بکنید این متخصص میگوید که دام را کم بکنید این یک نمونهای است نمونه دوم بین زراعتهای ممکنه بر روی این زمینها چه به صورت چایکاری و چه به صورت کشت مرکبات او گفته است که کشت توتون در کشوری مانند ایران که وضع مردم از لحاظ تغذیه خوب نیست
غیرمفید به نظر میرسد قبول دارید این را چند نفر از نمایندگان خیر میگوید کشت توتون در ایران غیرمفید است ترکیه سالی صدهزار تن توتون صادر میکند جناب آقای وزیر بازرگانی این را بهتر میدانند که باید کشت توتون ما زیاد شود شما اگر گفتید جناب امریکا جناب انگلیس جناب آلمان اگر بردید توتون ما ران اتومبیل آستسن و واکسهال و مرسدس بنز شما را میگذاریم بیاید والا نمیگذارم آقای تاواریش هم همین طور بگویید بگویید آقای تاواریش محصول پنبه ما را وقت محصول که شد نرخ دروغی میدهید کیلویی ۵ تومان بعد هم نمیخرید تجار ایرانی هم نمیفروشند به هوای این که قیمت بالا است ما هم دستگاهی نداریم که تجار ایرانی را با اطلاع بکند یک ماه میگذرد از ۵ تومان میآید به ۳۲ ریال میگوید که من ۳۲ ریال میخرم بعد ۵ هزار تن هزار تن میخرد و مردم احمق میگویند که به به چه خریدار خوبی است این را میخواستم عرض کنم که این مسائل در امور اقتصادی امروز بسیار اهمیت دارد و نمیشود همین طور به نظر یک نفر گذاشت یک گزارش دیگر خدمتتان عرض کنم گزارش هیأت مشاورین اقتصادی آلمان غربی است.
بنده نسبت به آلمان غربی و تجارت آنها خیلی معتقدم که برای مملکت ما مفید هستند و باید با آنها روابط اقتصادی داشته باشیم از قضا در این گزارش هم چند مسأله منصفانه ذکر شده هست که گفته است در ایران مواردی که مورد احتیاج دولتها دستگاههای دولتی است باید در خود مملکت تهیه بشود من خیلی متشکر هستم از اینها که این پیشنهاد را کردهاند ولی ملاحظه بفرماییدکه در آخرش گفته است که ایجاد یک فروشگاه بزرگ آلمانی در تهران قدم اول در انجام این مقصود به شمار میرود برای چه این را میگوید چون معتقد است که واردات جلوی تورم را میگیرد و این عقیدهایست پشت سر این عقیده میگوید با تأسیس فروشگاههای مشابه توسط آلمانیها و ژاپنیها و ایتالیاییها در سایر شهرها تشکیل خواهد شد یعنی حالا یک فروشگاه از آلمان داریم یکی دیگر هم از آلمان بیاوریم یکی هم از ایتالیاییها میآوریم یکی هم از ژاپن میآوریم و همین طور اجناس آنها را در مملکت خودمان به فروش میرسانیم بنابراین میخواستم عرض کنم این حرفها را ولو این که شایوبه سر هم بگوید غلط است یک نفر از نمایندگان شما هم که شایوبه سردارید بنده هم بگویم غلط است پس حرفهای اینها را هر چه گفتهاند آنچه که صحیح است قبول کنید آنچه که غلط است باید ریخت دور این است که بنده از شما تمنی میکنم که سیاست اقتصادی مملکت را براساس تعادل صادرات و واردات و جلوگیری از واردات قرار دهید تا بتوانیم صادرات داشته باشیم.
عرض دوم بنده راجع به صادرات است در صادرات باید راه را برای تجار باز کرد و موانع را باید از بین برد بنده چند روز پیش در مجلس عرض کردم حالا هم عرض میکنم یکی از کمکهایی که میشود به تجار صادرکننده یرانی کرد مسأله مالیات است صادرکننده وضعش فرق دارد با واردکننده برای صادرکننده شما اگر ضریبهای سنگینی در ادراه مالیات بر درآمد بگذارید اینها نمیتوانند از عهده صادرات بر بیایند چون صادرات هزینه دارد و ممالک دیگری هم با ما رقابت میکنند بنابراین حتماً باید از حیث مالیات یک امتیاز بین و شاخص داشته باشد و اگر یک مأمور شما بیاید یک نفر صادراتچی را اذیت بکند یا مالیات خلاف واقعی از او بگیرد خودتان به عنوان مدافع باید آن مأمور را تنبیه بکنید بنده یک موقعی مطلبی شنیدم که در بندآزاد هامبورک تجار ایرانی که جنس میبرند از قیمت سیف که اظهار میکنند مالیات نمیگیرند یعنی اگر یک جنس آنجا تاجر ایرانی برد به قیمت سیف هزار مارک آنها میگویند در بندر آزاد و قیمت این جنس ۱۵۰۰ مارک است پانصد مارک تفاوت را از او در آلمان مالیات میگیرند این یک مرتبه در مجلس مطرح شد و مذاکره شد و قرار شد برطرف شود و اگر برطرف نشده باشد و جنسی که اظهار میکند فاکتور که میآید در بندر آزاد اگر بنا باشد بین آن قیمت فاکتور با قیمتی که در بندر آزاد هست تفاوت باشد و مالیات بگیرند پس شما هم همین کار را بکنید از اتومبیل مرسدس بنز و اپل مالیات این تفاوت را بگیرید آن وقت چون واردات آنها چند برابر صادرات ما است قطعاً ضرر خواهند کرد از آقای وزیر بازرگانی تقاضا دارم این را تحقیق بفرمایند اگر چنانچه حقیقت دارد جدا به مقامات آلمانی اظهارکنید و جنس در بندر آزاد با آنچه در داخله آلمان میخرند باید تفاوت داشته باشد جنسی که به مملکت ما میآید در معاملهای که در کشور میشود از تفاوتش مالیات میگیرند این اگر جلوگیری نشود یک صدمه بزرگی به صادرات ما خواهد زد و من تقاضا میکنم جناب آقای وزیر بازرگانی این را استعلام کنند چون شنیدهام بعضی از تجار بدون این که مطلع باشند این پولها را میپردازند کرایه محل هم در هامبورک خیلی زیاد است تجار ایرانی ناچار میشوند به فوریت محصولات خودشان را عرضه بکنند وقتی که عرضه زیاد شد قیمت پایین میآید بنابراین ایناشکالاتی که تجار ایرانی با دستگاههای مختلف ممالک دیگر دارند اینها را باید مورد توجه قرار داد.
بنابراین بنده معتقد هستم که دولت اولاً به گزارشهای شورای عالی اقتصاد توجه بکند بعد هم در امر کشاورزی در امر تجارت و در امر اقتصاد مردم با اطلاع تراز دولت هستند مردم باتجربه تراز دولت هستند شما به مردم کمک کنید و جلوی خارجی را از لحاظ رقابت بگیرید و صادرات مملکت را تأمین کنید و اجازه واردات ندهید به نظر بنده اگر به این عرایض توجه بفرمایید بنده خیال میکنم چند سال دیگر وضع صادراتی ما بهتر شود همان طور که در چند سال پیش مخصوصاً قبل از شهریور بیست با این که اعلیحضرت فقید اقتصاد نخوانده بودند و آن روز وزرایی بودند که بنده قطع دارم معلوماتشان از این آقایانی که امروز هستند کمتر بود برای این که الان آقایان عالمترند بیشتر دنیا را دیدهاند بنابراین با مشورت مردم بااشخاص بصیر مخصوصاً با مردم ولایات و با استفاده از نظر آنها این مسئله را طوری حل کنید که ما در آینده نگران نباشیم که واردات ما چند برابر صادراتمان است چون اگر این رویه ادامه داشته باشد ما صادرات نخواهیم داشت والا این لایحه به خودی خود در شرایط فعلی نمیشود گفت بد است در شرایط فعلی مفید است ولی اگر این مسائل را در نظر نگیرید این قبیل لوایح نتیجهای که انتظار دارید نخواهد داشت.
رئیس- آقای آقایان.
فلیکس آقایان- بنده قبلاً اجازه میخواهم که راجع به سوابق این لایحه چند کلمهای توضیح بدهم به طوری که آقایان مسبوقند این لایحه از مجلس سنا آمده به مجلس شورای ملی و یک اصلاحاتی اینجا در کمیسیون شدکه منظور آن آقایانی که معتقد بودند با لغو عوارض صادراتی ضرری متوجه شهرداریها میشود و ممکن است که کار شهرداریها لنگ شود این ضرر تا حدی در کمیسیونها جبران شد و بعد وقتی لایحه به جلسه علنی آمد رد شد و برگشت به مجلس سنا و مجلس سنا لایحه اول را تأیید کرد و مجدداً فرستاد به مجلس شورای ملی این است که من استدعا میکنم آقایان عنایت بفرمایید و توجه بفرمایند که اگر این لایحه مجدداً رد بشود مورد اختلاف بین مجلس شورای ملی و مجلس سنا سر این لایحه که چندان هم مهم نیست ایجاد میشود (بعضی از نمایندگان- خیلی هم مهم است) حالا بنده روشن میکنم مطالب را برای آقایان که از جریان کاملاً مسبوق باشند عرض کنم در امور اقتصادی قضاوت بایستی خیلی دقیق باشد و نبایستی زیاد عجله بشود و مخصوصاً نبایستی که بدون مطالعه و تحت تأثیر بعضی نشریات مخصوصاً به طوری که اسم بردند.
جناب آقای خلعتبری نشریه شورای عالی اقتصاد قرار گرفت بدون این که با دقت مطالعه کرد بنده این نشریه را خوانده بودم نوشته بود که ما کمبود ارزی خواهیم داشت این مطلب به هیچ وجه صحیح نیست آقایان اطلاع دارند که در مملکت ما خوشبختانه ارز زیاد است و بیشتر از احتیاجات است و در آتیه سال به سال عایدات ارزی ما اضافه خواهد شد و بهترین دلیلش هم این است که با تمام این که روزنامهها نوشتند و شورای عالی اقتصاد هم نوشت که ما کمبود ارزی خواهیم داشت نرخ ارز در بازار پایین آمد و همان طور که آقای خلعتبری فرمودند مردم بهتر میفهمند آنها بهتر فهمیدند که این حرفها صحت ندارد و امروز فروش دلار دولتی ۷۶/ ۵ ریال است و دلار تلگرافی امریکا در بازار ۷۷ ریال است ده شاهی تفاوت دارد عرض میکنم شکی نیست که همه ما متفقالقول هستیم که بایستی تمام دستگاهها سعی و کوشش بکنند که به صادرات ما هر قدر که ممکن است اضافه بشود مخصوصاً که صادرات برای منبع ارزی نیست ما به ارز آن قدرها احتیاج نداریم.
صادرات ما بیشتر از کالاهای کشاورزی است و هر قدر صادرات ما بیشتر بشود کشاورزان ما ثروتمندتر میشوند و وضع زندگی آنها بهتر میشود قدرت خریدشان میرود بالا البته چندین راهحل برای تشویق صادرات هست یک قدم اولیه همین لایحه است این یک کمکی به صادرات میکند البته در قدیم برای صادرات جایزه تعیین میکردند یعنی صادرات را منوط میکردند به واردات و واردات را مشروط میکردند به صادرات این کار امروز عملی نیست و ما نمیتوانیم دو نرخ داشته باشیم برای این که یک قراردادی داریم با کنسرسیوم نفت و یک تعهدی داریم نسبت به صندوق بینالمللی پول که بایستی در ایران یک نرخ برای ارز باشد و ما موافقت کردیم ولی راههای زیاد دیگری است برای تشویق صادرات یکی سیاست اعتباری بانکها است که بانکها بایستی بهره تجارتی صادرات را پایین بیاورند بانکها بایستی که یک قسمت از آن وجوهی را که تخصیص میدهند به تجارت بگویند فرضاً ۳۰ یا ۴۰ درصدش را تخصیص میدهیم به صادرکننده که صادرکننده قدرت مالی داشته باشد و بتواند عمل کند البته این کارها امیدورایم در آتیه انجام شود و اگر چنانچه در این لایحه یک نواقصی را آقایان مشاهده میفرمایند چه بهتر که پیشنهاد بفرمایند آن نقص رفع بشود و یا اصلاح شود و لایحه به ترتیب بهتری تصویب بشود ولی در این لایحه چیز زیادی به وضعی که الان ۶ سال است معمول میباشد اضافه نشده است فقط عوارض شهرداری از کالای صادراتی لغو شده است و این هم مشکلات زیادی ایجاد نمیکند یک جنس صادراتی را که صادرکننده میخواست از یک شهری به بندری حمل کنند پنج شش جا جلویش را میگرفتند که عوارض بده و به مشکلات زیادی برمیخوردند دیدند بهترین راهحل برای این که بتوانند صادر
کننده را تشویق کنند این است که این عوارض را لغو کنند بدیهی است در عوض کمبودش را از واردات تأمین کردند مسلم است که این نیم درصدی که اینجا هست یک نوع عوارضی است که میگیرند و البته در حدود همان نیم درصد هم هزینه زندگی را بالا خواهد برد ولی در عوض برای افزایش تولید در اینجا یک مقرراتی وضع شده است که اگر به تصویب رسید ممکن است تولیدات کشور ما اضافه بشود و طبیعتاً قیمتها بیاید پایین جناب آقای خلعتبری فرمودندکه هزینه زندگی ۱۵ الی ۲۰ درصد بالا رفته است بنده هم تصدیق میکنم ولی دلیل اصلی آن انتشار اسکناس است در مجلس گذشته یک اختیاری دادند به بانک ملی که هر چقدر بخواهند اسکناس در وضع حاضر بتوانند منتشر کنند بهترین دلیلش این است که در دوره نوزدهم اجازه انتشار اسکناس نگرفتند و مرتب اسکناس منتشرکردند پس اگر بخواهید جلوگیری از بالا رفتن هزینه زندگی بکنید بایستی جلوی نشر اسکناس را بگیرید نه جلوی واردات را ما چند نوع واردات بیشتر نداریم یک نوع کالای ضروری است که لازم است و تصدیق میکنید که مورد احتیاج مردم است باقی میماند کالای لوکس آن قسمتی را که میشود جلویش را گرفت همین کالای لوکس است که در مقابل ۲۵۰۰ میلیون ریال وارداتمان بیشتر از دو یا سه میلیون دلار نبوده است و این کالای لوکس هم همیشه به این مملکت وارد میشده است منتهی به طریق قاچاق چه بهترکه دولت اجازه بدهد اینها را بیاورند و حقش را بگیرد بالاخره دولت مجبور است که این ارزهای حاصله از نفت را بفروشد و تبدیل به ریال کند برای این که مخارج و حقوقها را بپردازد این را بایستی یکی بفروشد به وارد کننده فرض بفرمایید یک کسی میخواهد کارخانه وارد کند به او ارز میدهند ولی کی کسی نمیخواهد کارخانه وارد کند میخواهد لوستر کریستال وارد کند خوب به این اگر ارز ندهند پولش میماند توی جیبش ولی اگر بیاورد پولش به جریان میافتد و عدهای از این راه منتفع میشوند و بهتر از این است که پولش را نگه دارد و خرج نکند بنابراین بنده معتقد هستم که این لایحه هر چند دردها را دوا نخواهد کرد ولی یک قدمی است به جلو و یک کمک کوچکی است به صادرات و هیچ لطمهای هم به عایدات شهرداریها نمیزند برای این که جهت کمبود این عایدات شهرداریها اینجا نوشته شده است که یک قسمت از این پول تخصیص داده میشود به این که این کمبود تأمین بشود البته اگرکم است پیشنهاد بفرمایید بیشتر بشود در هر حال بنده در خاتمه عرایضم میخواهم فرمایشات آقای خلعتبری را که خیلی به ایشان احترام میگذارم تأیید کنم ولی مطلب دوتا است فرمایشات شما آقای خلعتبری (صحیح است) مشروط بر این که مثل زمان قدیم که عمل میکردیم کمبود ارزی داشته باشیم امروز وضع ما فرق کرده است ما امروز مجبوریم که ارزمان را بفروشیم و مجبور هم هستیم که نفت را جزو صادرات حساب کنیم اگر اینها را حساب کنیم ما آن موازنه پرداختها را داریم یک چیز هم علاوه داریم ولی اگرالان بیاییم جلوی واردات را بگیریم و محدود کنیم به ضرر طبقه مصرفکننده است و به علاوه کالای صادراتی ما را نمیخرند البته وزارت بازرگانی موظف است و اختیاز هم دارد که طبق قانون انحصار تجارت اجازه ندهد از آن کشورها به ایران جنس بیاید یا محدود بکند یا تاکسیهای اضافی از آنها بگیرد راه چاره دیگری نداریم.
رئیس- به عقیده خودم یک توضیحی لازم است که راجع به این لایحه بدهم آقای آقایان گفتند ممکن است اختلافی در این مورد بین سنا و مجلس پیش بیاید خواستم عرض کنم این لایحه از لحاظ حذف عوارض صادراتی یا برقراری عوارض وارداتی یا معافیت حقوق گمرکی کارخانهها و بعضی واردات مالی است اول هماشتباه شده است که به سنا داده شده است ما برای احتراز از هرگونه اختلافی آن را مطرح کردیم مجلس رأی نداد بعد خود نمایندگان در جلسه پیش اگر نظر آقایان باشد پیشنهاد کردند و بر حسب پیشنهاد خود آقایان دوباره در دستور قرار گرفت ولی علی ای حال این لایحه مالی است و از وظایف مختص مجلس شورای ملی آقایان باید تصویب بکنند و مجلس سنا به عنوان مشورتی نظر مشورتی بدهد (صحیح است) این است که سعی میکنیم هیچ گونه اختلافی انشاءالله پیدا نکنیم (صحیح است) آقای صدرزاده.
صدرزاده- عرض کنم قبل از این که وارد بحث در لایحه بشوم و در جزئیات لایحه صحبت کنم بنده چند نکته را منباب تذکر به عرض آقایان محترم میرسانم یکی راجع به مسئله نفت جناب آقای آقایان این طور تذکر فرمودند که ما این را جزء صادرات خودمان محسوب میکنیم و آن وقت موازنه صادرات و واردات را میسنجیم و میبینیم توازن حاصل است این یکاشتباهی است این نفت و درآمد نفت اگر به مصرف کارهای تولیدی برسد برای ما منفعت خواهد داشت والا ما نمیتوانیم مثل پنبه یا مثل کتیر آن را در نظر بگیریم این یک سرمایه ملی است که هر قدر از آن صرف شد دیگر سر جای آن نخواهد آمد یعنی اگر شما در یک چاهی فلان قدر نفت داشتید بعد از این که آن را استخراج کردند مثل آب نیست که جوش بکند و سر جای اولش بیاید این تمام شدنی است بنابراین ما باید راجع به نفت بسیار اهمیت بدهیم و کمال توجه را داشته باشیم که حالا که این را استخراج میکنیم و به مصرف میرسانیم در راه تولید باشد یعنی آن خرج خاصیت تولیدی داشته باشد اما در خصوص نفت یک تذکری خواستم حضور آقایان بدهم چندی قبل در روزنامه ملاحظه فرمودیدکه در قیمت نفت چه تنزلی پیدا شده است این تنزل در حدود ۲۶/ ۵ میلیون دلار که برابر میشود با ۱۹۸ میلیون تومان برای ما خسران به وجود آورده. من میخواهم ببینم که اولاً وزیر بازرگانی که مسئول وضع اقتصادی این مملکت هستند در این مورد و برای جبران این ضرر چه اقدامی کردهاند ولی در عین حال باید یک مطلب را بگویم و آن این است که نمایندگان کنسرسیوم قبل از آن که خودشان را نماینده یک دولتها و موسساتی بدانندکه جالب منفعت هستند باید بدانند متعلق به کشورهایی هستند که این کشورها صلح جهانی را محترم میشمارند و دوست میدارند و پایه و اساس صلح جهانی مربوط به این است که ممالک کوچک یعنی ممالکی که در حال ترقی و پیشرفت هستند پیشرفت و ترقی آنها ادامه پیدا کند والا صلح جهانی متزلزل خواهد شد و ضرری برای دنیا و جهان آزاد به وجود خواهد آورد که غیرقابل جبران خواهد بود (صحیح است) این را من توقع دارم و انتظار دارم که به نمایندگان دولتها و تمام موسساتی که در این مسئله ذینفع هستند تذکر بدهند که مملکت ما در حال پیشرفت است و ما احتیاج داریم به این منابع خودمان و عواید خودمان که باید روزافزون بشود تا ما بتوانیم آسایش مردم را فراهم بکنیم و آسایش مردم ما ملازمه دارد با صلح جهانی این نکته اولی بود که خواستم در اینجا تذکر بدهم. نکته دوم راجع به این جلب سرمایه خارجی است این را هم باید تذکر بدهم که بنده میبینم تقریباً جلب سرمایه خارجی این شده است که هی بانک باز میشود بانک فلان بانک خاورمیانه بانک به همان آقا بانک یک کار صرافی است ما کار صرافی را که خودمان بلد بودیم همین بانک ملی آقای نیساری سالهای زیاد در آن کار کردهاند این بانک با سرمایه ایرانی و با دست ایرانی به دست چهار پنج هزار نفر ایرانی اداره شد و امروز یکی از بانکهای معتبر دنیا محسوب میشود ما احتیاج نداریم برای این که پول را برای کار صرافی در مملکت بیاورند و آن وقت یک استفادهای هم از اینجا ببرند ما اگر احتیاج به سرمایه خارجی داریم این سرمایه خارجی باید در کارهای تولیدی صرف بشود تا هم آنها فایده ببرند هم ما فایده ببریم بیایند کارخانه ذوب آهن بسازند فایده ببرند ما هم فایده ببریم کارخانه قند بسازند آنها فایده ببرند ما هم فایده ببریم صرافی را که ما خودمان میتوانیم انجام بدهیم این صرافی یعنی یک ربحی از افراد مملکت گرفتن و بردن در خارج مگر مقصود از جلب سرمایههای خارجی این است آقایان شما که قانون را تصویب کردید مقصودتان این بود سوال میکنم که این بانکهای ایرانی مثل بازرگانی و نظایر آن اینها صرافی بلد نبودند اینها که در این مملکت به وجود آمدهاند با پول ایرانی و به دست ایرانی و برای ایرانی انتفاع خواهند برد و به جیب ایرانی خواهد رفت بانکهای خارجی برای عمل صرافی نیست ما احتیاج به وجود آنها برای کار صرافی نداریم ما میخواهیم این سرمایه که اینجا میآورند برای کارهای تولیدی به کار ببرند سرمایهشان را در کار استخراج معدن به کار ببرند و برای صرافی ما خیلی افرادی داریم که فن صرافی را به خوبی بلد هستند همین بانک بازرگانی و بانک پارس از نمونههای آن است که به دست ایرانی و با سرمایه ایرانی تشکیل شده و اگر تصور کردهاند که به واسطه تعدد این بانکها ممکن است یک رقابتی به وجود بیاید و بهره پول کمتر شود باید عرض کنم که چنین تأثیری نخواهد بخشید به علاوه بهره پول به دست دولت است دولت هر وقت مقرراتی با تصویب مجلس وضع کرد که بهره پول باید به فالن مأخذ باشد هم مأخذ را مجبورند رعایت کنند اما در خصوص صادرات و مطالب مربوط به این لایحه در اینجا چند نکته هست که بایستی تذکر داده شود. اولاً این گزارش بانک ملی که چند روز قبل برای ما فرستادند اینجا یک نموداری مربوط به سال ۳۶ وسا ۳۷ است در سال ۳۶ واردات ما بدون معافیت ۲۵/ ۲۲۹ میلیون ریال بوده است در صورتی که در سال ۳۷- ۳۳۴۹۹ میلیون ریال بوده است صادرات درست برعکس است یعنی صادرات ما در سال ۳۶ ۸۲۷۵ میلیون ریال بوده است در صورتی که در سال ۳۷ ۷۹۴۳ میلیون ریال بوده است یعنی ترقی معکوس کرده است آقا ملاحظه بفرمایید بسیاری از ممالک بودهاند که مصائب زمان جنگ را داشتهاند ژاپن یکی از نمونههای آن است آلمان یکی از آنهاست بنده چندی قبل در روزنامه اطلاعات و روزنامههای دیگر خواندم که آلمان وضع اقتصادی خودش را آن قدر ترقی داده است که در مرتبه دوم بعد از آمریکا قرار دارد یعنی اول امریکا بعد آلمان بعد از آن همه مصائب که از دو جنگ دیده است البته ما هم از مصائب جنگ برکنار نبودیم ولی ما میخواهیم بدانیم که ما چه عملی باید بکنیم که بتوانیم خودمان را به این قافله برسانیم البته همان طور که جناب آقای خلعتبری فرمودند ما لازم نیست توصیههای آنها را مو به مو اجرا کنیم ولی باید توجه کنیم که آنها چه اصولی را در مملکت خودشان رعایت کردهاند که دارای
مقام اول شدهاند و همان اصول را ما عمل کنیم که به آنها برسیم چرا برای این که اوضاع ما اخلاق مملکت ما افراد ما دارایی و وضع ما با آنها متفاوت است ولی اگر ما اصول را فرا گرفتیم میتوانیم آن اصول را تطبیق کنیم با اوضاع و احوال مملکت خودمان و عمل کنیم و به نتیجه برسیم راجع به این صادرات باید ببینیم که عیب کمی صادرات ما در کجا است یکی از معایب این است که هزینه زندگی در حال ترقی است وقتی که یک نفر عمله میخواهد کتیرا از کوه بگیرد و پاک کند و بیاورد به شما بدهد با این سطح بلندی که در هزینه زندگی موجود است اجرت زیادی لابد از شما خواهد گرفت و باید هم بگیرد بنابراین صادره شما گران از آب در خواهد آمد و قابل رقابت نخواهد بود بنابراین این اولین مطلبی است که ما باید رویش حساب بکنیم این که جناب آقای آقایان فرمودند که اگر به واردات افزوده شود زیاد اهمیت ندارد باید عرض کنم کمال اهمیت را دارد وقتی بر واردات افزوده شد آن کسی که میخواهد این اجناس را بفروشد میخواهد درآمد بیشتری داشته باشد و همان استفاده موجب بالا رفتن هزینه زندگی میشود و برای تهیه صادرات مزد بیشتری لازم است که باید داده شود نتیجه آن صادرهای که به دست میآید با قیمت گرانتری به وجود میآید این یکی از نکات مطلب دوم آقا نبودن راه است شما غافلید از این مطلب شما هی میگویید نیم درصدی یک درصد صادرات را تخفیف میدهیم خیلی موثر است لابته این موثر است اما نه آن قدر که شما فکر میکنید فرض کنید یک تاجر لاری یا یکتا جرنیریزی مغز بادام یا پنبه را میخواهد از راه خرمشهر صادر کند ببینید چقدر راه باید بپیماید و چقدر کرایه به آن تعلق میگیرد تا بتواند این متاع خودش را در گمرک به خریدار عرضه کند یا از آنجا به خارج حمل کند شما این را هم باید حساب کنید بهترین راه برای این که بتوانید صادرات را زیاد کنید این است که موجبات را طوری فراهم کنید که افراد بتوانند متاع صادراتی را به قیمت مناسب و غیرقابل رقابت تهیه کنند یکی از آنها همین مسئله راه است که آن را هم باید در نظر گرفت حالا میرسیم سر ماده ۹ در آنجا عرض خواهم کرد اگر شما راهآهن را در این مناطقی که الان راهآهن ندارند بکشید یک کمک شایانی به صادرات مملکت کردهاید (صحیح است) من آنچه را که در اینجا میگویم مستند به گزارش دولت است این که جنابعالی از گزارش شورای عالی اقتصاد انتقاد فرمودید این شورای عالی اقتصاد وابسته به همان دولت است چیز خارجی نبوده است همان دولت است من تصور نمیکنم جناب آقای وزیر بازرگانی این طور اعتقاد داشته باشند و این طور بفرمایند که گزارش شورای عالی اقتصاد صحیح نیست اگر ایشان این طور فرمودند عرض میکنم آن پول زیادی که برای تشکیل این شورای عالی اقتصاد خرج کردهاند صحیح نیست این یک گزارشی است که وزارت صنایع و معادن منتشر کرده است در اینجا مینویسد مبلغ کل درآمدی که در اینجا داشتهاند در حدود ۲۶۴ میلیون و ۶۷۷ هزار تومان درآمد بوده است آن وقت هزینهای که صرف کردهاند ۱۸۹ میلیون و خردهای تومان بوده است در نتیجه ۷۵ میلیون تومان عایدات خالص راهآهن بوده است یک رقم بزرگ عایدات از این راهآهن داشتهایم که مبلغ خیلی زیادی از آن به دست ایرانی و برای ایران صرف شده است به دست کارگر و مهندسین ایرانی و باز هم ۷۵ میلیون اضافه درآمد دارند خوب این چه کاری است که شما این راهآهن را توسعه نمیدهید از اصفهان به شیراز و از شیراز به بنادر جنوب نمیرسانید این است آن کمکی که میدهند به صادرات به وسیله حمل و نقل راهآهن که وسیلهای ارزان خواهد بود و هر روز در این مملکت دیگر احتیاج به کامیون و تایر نیست با آن که شما تجربه عملی دارید و با وجود این که در این گزارش تصریح شده است که این کار رأی مملکت مفید است و پس از چند سال که به کار افتاد بیشتر از اینها عایدات خواهد داشت همین طور راهآهن اصفهان شیراز کرمان کرمانشاه کمک به صادرات مملکت هست والا یک درصدونیم درصد نمیگویم فایده ندارد تأثیر زیادی ندارد اما راجع به مسئله واردات جناب آقای خلعتبری بیان فرمودند بنده معتقد هستم که اولاً ما باید سعی کنیم تولیدات را در مملکت خودمان زیاد بکنیم بعد از این که ما تولیدات را زیاد کردیم تاجر احمق نیست که به ورد مشابه آن را ازخارج بیاورد و صرف نمیکند ملاحظه بفرمایید. ما سیصد هزار تن قند و شکر سال گذشته و این سالهای اخیر وارد کردیم اگر شما با دویست میلیون تومان چندتا کارخانه وارد کرده بودید ملاحظه فرموده بودید که چه سطح بسیار وسیعی از زمین ایران تحت کشت چغندر قرار میگرفت و از آن طرف چه نیازی پیدا میکردیم که قند و شکر از خارج وارد کنیم و ارز خودمان را به مصرف این کار برسانیم یکاشتباه دیگری به نظر بنده هست و آقای آقایان هم به این نکتهاشاره فرمودند و آن نکته این است که میگویند ما مجبوریم ارزمان را بفروشیم و اگر مشتری هم پیدا شد میریزیم دور این طور نیست آقاجان من اجازه بفرمایید از این ارزمان میتوانیم استفاده کنیم الان هم احتیاج به آن درایم الان هم جناب آقای خسرو هدایت در آمریکا تشریف دارند و رفتهاند یک قرضه دیگر بگیرند من میبینم که بعضیاشخاص که موفق میشوند قرضه بگیرند خیلی مباهات میکنند که ما قرض گرفتیم آقا این مباهات ندارد مباهات وقتی دارد که ما قرض نداشته باشیم دیگر این قرض گرفتن که مباهات ندارد هیچ مباهاتی ندارد مباهات دارد که ما سرمایه پیدا کنیم و قرض بدهیم به دیگران به علاوه دولتی که حاضر شد بهره را بدهد و ملت خوش قول هم بود و سر وعده ادای دین خود را کرد و از اهتمامات شخص اول مملکت یک ثبات سیاسی پیدا شده که هر کسی که پول دارد وامدهنده است این منتی ندارد ما باید فکر کنیم که این وام را حتیالمقدور نگیریم و از منابع ملی خودمان استفاده بکنیم وام نگیریم مگر برای کارهای ضروری و لازم والا وام مباهاتی ندارد خلاصه میخواهم این را عرض کنم که این صادرات یک مسئله مهمی است و باید آقایانی که مسئول وضع اقتصادی مملکت هستند مطالعات زیادی بکنند جهات مختلفی را مورد مطالعه قرار دهند یک جهت آنها مشکل اقتصادی ما را حل نمیکند راه میخواهیم عدم مزاحمت مأمورین دولت را که در بعضی موارد مزاحمت ایجاد میکنند میخواهیم خلاصه عوامل متعددی دارد و وقتی که این عوامل با هم جمع شد آن وقت ما میتوانیم صادرات خودمان را فزایش بدهیم تا برسد به حد واردات مسئله مهمی که در این گزارش ملاحظه میشود این است که یکی از اقلام وارداتی ما آهنآلات است آقا تنها یک کارخانه ذوب آهن نمیدانم چند سال است ۲۰ سال یا ۶۰ سال است که در اطرافش دارند حرف میزنند هی آمدند رفتند صحبت کردند اگر یک کارخانه ذوب آهن در این مدت وارد میشد واردات شما شاید دو ثلث تقلیل پیدا میکرد اگر صادرات افزایش پیدا نمیکرد ولی قابل تعادل میشد اما در خصوص این لایحه بنده فقط دو نکته عرض میکنم بنده با تشویق صادرات اصولاً موافق هستم.
ولی از راه خودش و به طریق معقول و منطقی اینجا یک تضاد منافع بین دو دسته است باید این تضاد را از بین برد اگر این را رعایت نکنیم مجبوریم فردا یک قانون دیگری بیاوریم یا این قانون را لغو بکنیم الان این امر راجع به صادرات را مسلماً باید بارش را کم بکنید یعنی تحمل عوارض بر آن نباشد اما از آن طرف فراموش نفرمایید که انجمنهای شهری هم داریم و آنها بر پایه همین عوارض یک تعهداتی در سازمان برنامه کردهاید که اگر بخواهند این تعهدات خودشان را انجام ندهند سازمان برنامه آن عملیات شهرسازی را متوقف خواهد کرد آن وقت همین تاجر صادرکننده که الان به بنده و جنابعالی تلگراف میکنند که آقا زود باشید و این قانون را زودتر بگذرانید و صادر ات از معافیت صادراتی استفاده بکند پس فردا اعتراض خواهد کرد که آقا بنده تاجری هستم که خدمت میکنم و میخواهم متاع صادر کنم و ارز بیاورم به این مملکت بنده در یک شهری زندگی میکنم که آب ندارد چراغ برق ندارد بنده در یک شهری راه میروم که اسفالت ندارد من چطور میتوانم آنجا زندگی بکنم که بتوانم صادره داشته باشم پس بنابراین همه جهات قانون را باید در نظر گرفت یک قانون خوب آن است که من جمیعالجهات خوب باشد اینجا فرمودند آقای آقایان که یک مطالعههایی شده است و آن مطالعه این است که ما گفتهایم که نیم درصد بر واردات بیافزایند و از این نیم درصد ۲۵ درصدش را بدهند به شهرداریها و ۷۵ درصدش را به مصرف ماده ۹ برسانند این نیم درصد کدام است واردات مورد احتیاج یا واردات تجملی یکی از نمایندگان جمعاً آقا من عرض کردم در مقدمه بیانم که باید حتیالمقدور سعی کنیم هزینه زندگی را بیاوریم پایین تا این جناب آقای استخر نماینده محترم فارس قبل از این که وارد تالار بشویم با هم صحبت میکردیم الان یک مشکلی هست در شیراز که وزارت کشاورزی از لحاظ حمایت جنگلها دستور دادهاند که در آنجا ذغال تهیه نکنند البته روزنامههای آنجا مقالههای متعددی درباره ذغال نوشته رئیس کشاورزی محلی نامهای مینویسد جواب میدهند از نظر حمایت جنگلها زغال از جنگلهای ساحل خزر تهیه شود اینجا من از ایشان سوال کردم که الان قیمت ذغال چقدر است فرمودند بسیار کمیاب و نایاب یک من سه تومان این در تابستان است جناب آقای استخر عرض بنده را تأیید میکنید استخر کاملاً هنوز بقایای زغال موجود است ولی یک مرد مسگر که میخواهد نیممن زغال بگیرد یکی از نمایندگان کبابی و جگرکی مسگر و کبابی و جگرکی که میخواهد زغال تهیه کند و میخواهد به کار خودش برسد فلان رعیت که میخواهد کلبه خودش را با یک چارک زغال گرم کند با این قوانین با این وضعیت چه کند همه اینها را برای چه میخواهیم برای آسایش مردم این مملکت اولین مقصود این است شما که راهآهن ندارید تا فارس که بگویید زغال را با یک کرایه ارزانتری وارد کنند بنده عرض نمیکنم که جنگلها را از بین ببرید معاذاله معاذاله در سی چهل سال پیش در کتابهای درسی فواید جنگلها را خواندهایم در این باب لازم نیست بحث بشود اما یک بحث هست و آن این است که وقتی زغال را ممنوع میکنید یک سوخت ارزان قیمتی را فکر بکنید که در اختیار مردم بگذارید والا صیانت جنگل چیزی نیست که مورد اختلاف باشد این را اینجا عرض کردم و امیدوارم در هیأت دولت مطرح بفرمایید و فکر اساسی
برای این کار بکنید والا مشکل گوشت جای خودش را به مشکل زغال خواهد داد اما راجع به آن نیم درصد واردات که فرمودید جناب آقای آقایان این طور توضیح دادند که هم بر کالاهای تجملی و هم بر غیرتجملی افزوده میشود حالا نمیدانم نظر آقای وزیر بازرگانی چیست خوب بعضی از این واردات برای ما لازم است مثلاً هنوز تهیه قماش در ایران به میزان مورد احتیاج نرسیده است یک مقدار از این را از خارجه مجبوریم وارد کنیم این قماش را نیم درصد شما به قیمتش میافزایید ولی میدانید این نیم درصد در بازار و در وقت معامله با مردم چقدر خواهد شد شاید پنج درصد خواهدشد شاید ۳۰ درصد خواهد شد آن وقت مقایسه بفرمایید یک کارمند دولت یک کارگر عادی که یک حقوق معینی دارد یک مرتبه هزینه زندگی او بالا میرود با همین نیم درصد اقلاً شما که میخواهید نیم درصد را اضافه کنید و به آن کارهای لوکس و به آن چیزهایی که تجملی است اضافه کنید و حتی آنها را یک درصد هم اضافه بکنید اهمیتی ندارد برای این که آن آدمی که متمکن است و میخواهد بخرد میتواند آن را بپردازد آقایان پیشنهاد بفرمایید این را در کمیسیون که آقا تشریف داشتند باید میفرمودید نه این که بنده پیشنهاد کنم آقایان که در امور اقتصاد وارد هستید بفرمایید در کمیسیون پیشنهاد بفرماییدکه اصلاح شود حالا با این مکافات نیم درصد را اضافه کردهاید با این نیم درصد میخواهید چه کنید اینجا تعیین شده است میگوید در ماده ۹ برای تأمین مصارف مربوط به تشویق و توسعه صادرات و تولید و تشویق صنایع داخلی و کمک به شهرداریها و ایجاد نمایشگاههای دائمی داخلی و نمایشگاههای خارجی و هزینه تبلیغاتی تجارتی و صنعتی و معدنی و تأسیس و توسعه و تکمیل موسسات استاندارد و فرمبندی در داخل کشور و ایجاد اطاقهای نمونه در داخله و به مرکز اطلاعات بینالمللی مربوط به امور تجارتی و صنعتی و معدنی و نیم درصد از صورتحساب کالای وارداتی هنگام پرداخت بهای کالا توسط بانکهای مجاز وصول خواهد شد اگراشتباه نکرده باشم از اینجاهایی که تعیین کردهاند یکی این است که باید اینجا نمایشگاه دائمی بینالمللی یک چنین چیزی خوب مبارک است و این واضح است که برای این ساختمان چه خرجی شده است. چون عجالتاً آن طور که استنباط میشود این مسأله ساختمان مثل یک حالت بیماری شده است برای ما و هر قانونی که میگذرانیم باید یک ساختمانی باشد بنده عرض میکنم که این نمایشگاه برای چیست بنده میدانم که نمایشگاه چیز مفیدی است و سایر ممالک هم دارند ولی آیا این نمایشگاه برای نمایش امتعه خارجی است امتعه خارجی بدون این که نمایش بدهند بازار ما را برداشته است دیگر نمایشگاهی نمیخواهد اگر برای امتعه داخلی است ما هنوز صنایعمان به آن درجه عالی نرسیده است ما در راهش هستیم تازه شروع کردهایم این نمایشگاه مال آن وقتی است که ما یک قدری جلو رفتیم و به مرحله دوم و سوم رسیدیم در مرحله اول لزوم ندارد و من میدانم آن کاری که گرانتر از همه خواهد شد ساختمان نمایشگاه بینالمللی است ولی میخواهم این مطلب اینجا گفته شود به نظر بنده این طور میآید که در این موضوع بیست و پنج درصد که تعیین کردهاید برای این که بدهند به شهرداریها آیا در کمیسیون خاص جناب آقای مشایخی مطالعه شد که شهرداریها از عوارض صادراتی چه مبلغی دریافت میکردند این رقم معلوم شد آیا معلوم شد از نیم درصد واردات آن رقم قطعی چقدر است و آیا توازن به عمل میآید که ۲۵ درصد از آن نیم درصد معادل تمام عوارضی است که شهرداریها میگیرند بنابراین عقیده بنده این است که آقایانی که موافقت دارند با این لایحه لااقل این طور پیشنهاد کنند که از این عواید نیم درصد که گرفته میشود آنچه بابت کسر این عوارض به شهرداریها باید داده بشود برداشت شود و مازادی از این اگر باقی ماند اختصاص داده شود به بقیه این بود عرایض بنده و امیدوارم آن نکاتی که تذکر دادم در موقعی که لایحه برمیگردد به کمیسیونها مورد توجه قرار گیرد.
رئیس- آقای عمیدی نوری.
عمیدی نوری- بنده تشکر میکنم از نمایندگان محترم که حوصله فرمودند در یک لایحه اساسی و مهم دو مرتبه بحث شود و جای این هست در یک لایحهای که عنوانش تشویق صادرات است و یک امر اساسی مملکت است یک قدری بیشتر مطالعه و دقت شود این لایحه ظاهرش یک تشویقی است از طرف دولت برای صادرات و حقاً یک موردی به عنوان تشویق صادرات در این لایحه هست و یکی از مواردش ناظر به این است که اگر یک کالای صادراتی وجود داشت و به وسیله راهآهن میبایست حمل و نقل بشود از ۱۵ تا ۷۵ درصد تخفیف عوارض و حق کرایه داده شود یا یک ماده دیگری راجع به مسائلی و کارخانجاتی و ابزارآلاتی که مربوط به بالا رفتن سطح تولید باشد معافیتهایی قائل شده است یا ماده دیگر که مربوط به مالیاتهاست معافیتهای پنج ساله قائل شده از مجموع اینها و روح لایحه این طور استنباط میشود که دولت با تقدیم این لایحه تلاش به سوی تشویق صادرات مملکت بکند و چون یک لایحهای هم هست که با این که به مرحله نهایی نرسیده مقدمات آن در مرحله اجراست و یک لایحهای است که پارلمان اجازه اجرای موقتیاش را داده است و حالا ما در مرحله بحث نهایی هستیم بنابراین یک مرحله عمل هم پیدا کردهایم از این جهت از دو نظر بحثش خوب است یکی به جهت این که عمل شده و نواقص را میشود استنباط کرد یک بحث در اساس کار ما و نتایجی که میشود بگیریم بنده معتقد هستم در حال حاضر اصول اقتصاد دنیا در کشورهای دموکراسی غربی به جبهه پشت پرده کاری نداریم راجع به این طرف که دوستان ما هم در این طرف هستند صحبت میکنیم اینجا دوستان غربی به یک کشورهای توسعه یافته قائل هستند و یک کشورهای کم توسعه یافته و به اصطلاح میخواهند کمک کنند که این کشورها با آنها همسطح بشوند در بین این کشورها که ما هم یکی از آنها هستیم باید ببینیم وضع اقتصادی از نظر صادرات و واردات چگونه باید باشدکه ما به منظور خودمان برسیم و از دوستان خود استفاده برای تقویت قدرت اقتصادی خودمان بکنیم تئوری اقتصادی جدید این طوری که علمای جدید بحث میکنند و شاید یکی از علما که قدری شدیدتر گفته است شاید این باشد که اگر اصول زندگی قرون وسطایی در بعضی از کشورها تبدیل پیدا میکند به اصول زندگی تمدن جدید لازمهاش این است که اصول اقتصاد کشورهای توسعه یافته نفوذش بیشتر خواهد شد فرض بفرمایید که یک کشور توسعه نیافته احتیاجش از مظاهر زندگی امروز کمتر باشد وقتی که جلو رفت و توسعه یافت احتیاجاتش زیادتر میشود و وقتی که احتیاجاتش بیشتر باشد بازار کشورهای توسعه یافتهای که قدرت اقتصادی او زیادتر است در او بیشتر میشود وقتی که در او بیشتر شد در او نفوذ اقتصادی دارد وقتی که نفوذ اقتصادی داشت مثل این که قائم مقام نفوذهای دیگر هم هست این اصل از نظر اقتصادی بین کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته خواه ناخواه هست و نمیتوانیم منکر این واقعیت بشویم در بین کشورهای توسعه نیافته کشورهایی که بتوانند در این جریان طوری عمل بکنند که تا حدی هم استقلال اقتصادی خودشان را حفظ کنند و هم از این فکر کشورهای بزرگ اقتصادی استفاده نموده به جایی برسند موفق میشوند ولی اگر این دقت نشود در بعضی این کشورها به نظر من به نتیجهای که دارد نخواهد رسید.
بنده مطالعهای که دارم در کشور هندوستان هم این نکته را دیدم که سعی شده است که هم از تئوریهای جدید اقتصادی دنیا به منظور توسعه اقتصاد خودشان استفاده بکند و هم آن طوری که باید بازار کالاهای خارجی قرار نگیرند و به همین جهت است که آنجا اگر نمایشگاهی به وجود میآید بالای آن نوشته میشود از سوزن تا اتومبیل را در کشور خود میسازیم بعد وارد نمایشگاه دهلی که میشویم میبینیم از سوزن تا اتومبیل راهند میسازد پس وارد نمیکند البته با این سیاست اقتصادی قدرت تولید خودش بالا رفته است با مبالغ زیادی هم پول از بانک بینالمللی و مؤسسات دیگر آمریکایی انگلیسی و شوروی گرفته است ما امروز یک کشوری هستیم دارای سیاست سالم و آرام و موقعیت حساس و کلید خاورمیانه به فرمایش اعلیحضرت همایونی که حقاً هم صحیح فرمودند خوب این کلید که به دست ما داده شده است باید طوری از آن استفاده بشود که ما بتوانیم در این مبارزه اقتصادی جهانی بین کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته و بین رقابتهای شدید جهانی تا حدی خودمان را حفظ کنیم این تا حدی یعنی تشویق صادرات اما باید ببینیم که این تشویق صادرات بارش بایستی فقط روی دوش خودمان برود در اینجا باید گفت که دولت در حقیقت کف نفس زیادی کرده است دولت برای تشویق صادرات یعنی گفته است که اگر من خواستم یک مالالتجاره صادراتی را حمل کنم حتی ۷۰ درصد تخفیف به او میدهم این ضرر کرده برای این که صادرات ما جلو برود البته بعد هم همین دستگاهها چه میکنند.
نتیجهاش این است که بر قیمت مسافری تهران به تبریز یا از مشهد به تهران میافزایند و تلافی این راز آنجا در میآورند سر مردم سر بنده و شما و در حدود کالا هم آن جور که باید تأمین نمیشود برای این که بالا رفتن میزان صادرات یعنی تقویت قدرت تولید تا تولیدی نباشد صادراتی نیست تقویت قدرت تولید با این چیزها در مملکت عملی نمیشود بنده چند وقت پیش دیدم یک دوتا کارخانه در ایران از این وام ۷۵۰ میلیون استفاده کردند و آمدند کارخانه گالشسازی در ایران به وجود آوردند و بسیار هم خوب بود و مثل بهترین گالشهایی بود که در خارج تهیه میشد بعد دیدم بر این که صاحبش گریه میکرد و میخواست شکایت بکند که من هر چقدر قیمت این را میآورم پایین گالشی که از ژاپن میآید اینجا قیمتش ارزانتر است گفتم چقدر متضرری گفت من چندین میلیون تومان از این پشتوانه گرفتهام باقیش را هم از سرمایه خودم گذاشتهایم تا این را دایر بکنم خوب این چه کاری میشود ما بیاییم به تلاش خودمان به زحمت خودمان در راهآهنمان ۷۵ درصد تخفیف بدهیم و از آن طرف به قیمت بلیط مسافر اضافه میکنیم که صادرات را تشویق بکنیم میآییم از ۷۵۰ میلیون پشتوانه اسکناسمان این جور کمک میکنیم آن وقت یک دفعه مواجه میشویم با سیل عظیم قدرتهای اقتصادی کشورهایی که همه جور حمایت از صنایع خودشان میکنند
و این صنعت ضعیف جوان تازه ما را که با این تلاش میخواهیم ببریم به جلو نهالش را خشک میکنند پس این طور نیست عرض کردم که در این مبارزه شدید اقتصادی همین اصل که کشورهای توسعه یافته در کشورهای توسعه نیافته ظاهراً میگویند که میخواهیم کمک بکنیم ما باید در این تلاش خیلی عاقل باشیم و نحوهای را در پیش بگیریم که حقیقتاً از آن استفاده بکنیم یعنی بگوییم که آقا من میخواهم تولیدم برود بالا به عمرانم کمتر اهمیت میدهم تا تولیدم به قول آقا به ساختمان نمایشگاه هم کمتر اهمیت باید بدهم از نظر بنای سه طبقه اما از نظر این که سوزن را میخواهم در مملکت خودم به وجود بیاورم میخواهم در یک بنای خشت و گلی کارخانه سوزنسازی درست میکنم اما نمیخواهم در یک عمارت بیست طبقهای بانک کشاورزی بنشینم اما فرض کنیم که به کشاورز پشت کوه صدتومان هم قرض ندهندکه سلففروشی نکند این اصل است اگر ما عاقل باشیم هدف قوانین و مقررات و فعالیت خودمان را در این مبارزه شدید و اقتصادی که با یک ظاهر زیبنده عالی بروز و ظهور کرده و جا دارد که این حقیقت تلخ را هم درک بکنیم و تا جایی که بتوانیم میخواهیم تا حد لازم کوشش خودمان را حفظ بکنیم و بنده نظرم این است که اگر ما واقعاً میخواهیم تشویق صادراتی که حقاً مورد نظر دولت است و این موادی را که آورده است دلیل حسننیتش است برویم به سوی این کار جناب آقای نیساری خود جناب عالی مرد مطلعی در امور اقتصادی هستید و خوب وارد هستید این اصل لااقل موازنه اقتصادی صادرات و واردات را در مملکت به طریق دیگری عمل بکنیم که بتوانیم برسیم والا با این تلاشهای بسیار موثر داخلی این اقدامات و معافیتهای مالیاتی و تخفیفها و عوارض یک تلاشی هست اما در مقابل یک فرد ژاپنی که ذغالسنگ را از خارج به ژاپن میبرد و سنگ آهنش را میبرد و بعد فولاد تهیه میکند میآورد به ایران و میفروشد با آن قدرت اقتصادی از نظر مزد و طرز زندگیش نمیتواند مبارزه کند در اینجا که هیچ در خود امریکا و انگلستان هم که صنعت آهن دارد ارزانتر میفروشد ما وضعمان با این عملیات کوچک صادراتی تشویق صادرات به آن منظور واقعی که علاقه داریم نخواهیم رسید ما البته نظری اگر به ۲۰ سال قبل بکنیم دارای موازنه صادرات و واردات بودیم فراموش کنیم در زمان مرحوم داور بود که وزیر دارایی شده بود و بعد هم که خدابیامرزدش به فوتش منجر شد ما گندم میدادیم به آلمان و از آلمان کارخانه وارد میکردیم آن روز بنیه اقتصادی ما از تشویق صادرات به اینجا رسیده بود که در مقابل گندم کارخانه وارد میکردیم امروز ما گندم را حالا میخریم که خوشبختانه حالا یک قدری وضع تولید ما بالا رفته حالا نگرانی بنده جناب آقای دکتر این است که شما رفتید اقساط تراکتور را دادید چاه عمیقی زدید اینها اصول جدید است ما سابق قنات داشتیم و اسلوب خودمان حالا خرج زیاد داریم چاه عمیق باید به وجود بیاوریم لازمهاش هم این است که ارزمان را بفروشیم به خارج و گندم که بیشتر پیدا کردیم و بیش از احتیاج خودمان بودبه کجا بفروشیم و چکار بکنیم ما که بازار نداریم اگر هم یک بازار کوچکی داریم ممکن است شیخنشینهای جنوب باشد تا وقتی که دولت هم پیمان ما آمریکا به آنها گندم مجانی میدهد شما چه بازاری دارید که گندمتان را از خرمشهر بفرستید به کویت و بفروشید این صحیح نیست این سیاست اقتصادی و همکاری و استفاده از تشویق صادرات نیست ما در این دنیای مشکل دنیایی که کلید استقلال دست ماست و کلید خاورمیانه ما هستیم دوستان غربی ما اگر واقعاً میخواهند ما ترقی بکنیم لازمهاش این نیست که نفت را بخواهیم از ما بخرند برای تشویق صادرات حساب بکنید چهل میلیون لیره که انگلستان به کشور ما جنس صادر میکند که مثلاً چهارصد هزار لیره شیلات چهل هزار لیرهاش را که به عنوان حقالمشاوره داده میشود به یک شرکت خارجی از این قبیل مخارج این لازمهاش نیست که بگوییم به ما کمک کردهاند ایران چهل میلیون واردات از انگلستان دارد بعد فرض کنیم که سی میلیون لیره صادرات داریم نفت داریم. این نیست این وقتی است که تولیدات ما را بیایند بخرند دولت انگلیس قرارداد بسته است با شوروی در اقتصاد که سیاستهای دیگر اثر ندارد انگلستان و شوروی مقابل همند از لحاظ سیاست اما قرارداد بازرگانی با شوروی بسته است که الان سر و صدای امریکا را در آورده است خاویار از شوروی میخرد خاویار درجه اول ما داریم در این مملکت آن وقت انگلستان قراردادش را با شوروی این است یکی از اقلام صادرات و واردات انگلستان و شوروی این است که کارخانه بفروشد و خاویار بخرد آن وقت جنگ سیاسی هم با او دارد و با ما در یک جبهه در پیمان بغداد همکاری میکند برای چیست برای این است که در این دنیا هر کس هر دولت هر مغز متفکری باید فکر بکند که استقلال اقتصادی داشته باشد مادام که استقلال اقتصادی نبود هیچ استقلالی نیست و اساس سیاست جهانی هم مبنی بر سیاست اقتصادی است اگر در این جریان حقیقت را درک نکنیم و نرویم در نگهداری آن نکتههای اساسی که دنیا روی آن فکر میکنند و همین طور فکر بکنیم به جایی نخواهیم رسید ما امروز قدرت تولیدمان زیاد نمیشود و کم میشود الان پرتقال از لبنان میآید شما چطور نمیتوانید متوجه بشوید که این فعالیتی که برای افزایش سطح کشت باغات پرتقال وارد میشود صادق بوشهری مصرف خوزستان همهاش از هندوستان میآید مصرف خوزستان که از هندوستان میآید این چطور میشود ما از سیر تا پیازمان با سیاست از ادی واردات از خارج وارد میشود و قدرت تولیدمان هم آنچه که داشتیم تولید میکردیم در نتیجه سیل واردات کم میشود در این صورت صرف متکی بودن به سیاست اقتصادی نفت و ارز نفت که این هم سیاست نیست یکی از رفقا اینجا گفتند که اما ارز زیاد داریم و باید بفروشیم.
بنده عرض میکنم جناب آقای آقایان ما اگر ارز زیادی داریم برای چه چند میلیون لیره و دلار مقر و ضیم اول این نکته را توجه بکنید ما که ارز زیادی داریم دیگر نباید احتیاج به ارز داشته باشیم در حالی که ما الان چند صد میلیون قرض ارزی داریم ما قرض ریالی را کاری نداریم به بانک ملی این صحیح فعالیتی است احتیاج هم داریم اما شما الان قرض ارزی دارید چطور میفرمایید ارز زیاد است اگر زیاد است آن موقعی که وام میگیرید برای ارز که بیاید چیست الان میگویید من ارزم را میفروشم و تبدیل به ریال میکنم ناچاریم بر این که جلو هر گونه وارداتی را ول بکنیم که قدرت تولیدمان را از بین ببریم عقیده بنده این است که در عین حال که این لایحهای است که از نظر اصول و تشویق صادرات خوب است و یک نکتههایی را در نظر گرفته این کافی و وافی به این تشویق صادرات ما نیست این منظور ما را به هدف عالی که قدرت تولیدمان را زیاد کند نمیرساند این است آن نکتهای که خواستم اینجا تشریح بشود و از جناب آقای نیساری که مرد وارد در اقتصاد هستند میخواهیم ک حالا که ایشان در دولت هستند یک فکر اساسی برای بالا بردن قدرت تولید و موازنه صادرات و واردات و اگر هم نمیشود لااقل در تلش رسیدن به این هدف باشیم اگرچه ۱۰ یا ۲۰ سال پیش این موازنه را داشتیم ۲۰ سال است که منحرف شدهایم اما باید یک امیدی باشدکه به سوی آن برویم نه این که به عقب برویم این نظر اصلی است بنده میخواهم اول عرض کنم و توجهتان را جلب بکنم و نظر دوم در این لایحه که اسمش تشویق صادرات و کاملاً صحیح است از نظر مبانی چنانچه حضرت آقای رئیس معظم مجلس شورای ملی
توجه فرمودند حقاً هم این نظرشان صحیح بوده است
و بنده در جلسه خصوصی هم عرض کردم و حالا هم از مقام ریاست تمنی میکنم یک تذکری به دولت بدهند که لوایح را در طرز تنظیم تفکیک بکنند این یک لوایحی است که جنبه غیرمالی دارد این در شأن طرح و تصویب سنا و شور است یک لوایحی است که جنبه مالی دارد تصویبی شور او مشورتی سنا اما لوایح مخلوط که هم مالی باشد و هم غیرمالی باشد همین تشریفات را پیدا میکند و اینجاست که ممکن است اختلافی پیش بیاید سنا بعضی از مواد این را بگیرد و بگوید که غیرمالی است یا قسمت عمده آن را ما بگیریم و بگوییم که مالی است چرا این کار را میکنید یکی از اصول قانوننویسی این است که موادش به هم مربوط باشد و در یک موضوع باشد ما که در یک دمکراسی هستیم در یک سیستم پارلمانی هستیم که سنا در امور مالی نظر مشورتی باید بدهد لااقل لوایح دو قسم تنظیم بشود و تفکیک بشود و از این به بعد این اشکال پیدا نشود و این نکته را خواستم تذکر بدهم که یک مادهای از این لایحه تشویق صادرات نیست بلکه افزایش واردات است یعنی بر قیمت واردات اضافه میشود و اضافه قیمت واردات تأثیر در افزایش زندگی افراد دارد آقایان الان ما از گرانی زندگی مینالیم در این صورت چطور ممکن است که ما در یک لایحه تشویق صادرات یک مادهای بگذاریم که نیم درصد و یا نظر بعضی از آقایان که میخواهند بگذارند یک درصد خیلی عجیبتر است یک درصد یا نیم درصد از روی فاکتور کالاهای وارداتی گرفته بشود این اصلاً چه ربطی به قانون تشویق صادرات دارد آن هم با هدفی که ما برای آسایش مردم و جلوگیری از گرانی زندگی مردم داریم آن وقت نتیجه این شد که گرفتار میشویم نکته سوم این شد که راجع به عوارض شهرداریها که زندگی داخلی کوچک شهرهای ما را میچرخاند اگر شهرهای کوچک ما درست توسعه پیدا نمیکند گناهی ندارند وسیله ندارند عایدات ندارند ما گفتیم که کار مردم دست مردم و کار دولت دست دولت اما دولت که بودجه نمیدهد شهرداریها در حالی که در بعضی از کشورها دولت به شهرداری کمک میکند بنده خودم در انگلستان در شهر نیوکاسل پارسال بودم در شهرداری آنجا وضع شهرداری آنجا را مطالعه میکردم البته نظمیه و فرهنگ و همه اینها جزء شهرداری است او اداره میکند گفتند از کمکی که از لندن برای بودجه آن شهر میفرستد یک مبالغی هم برای ما میفرستد و خرج میکنیم و ادارهاش میکنیم ما امروز به شهرداریمان کمکی نمیکنیم اگر بر فرض یک عوارضی وضع کرد که آن عوارض باید بیاید به تصویب وزارت
کشور آن را جلویش را میگیرد و حالا که قانونی میشود قانونی میگذرانید که حق ندارید هیچ گونه عوارضی برای صادرات وضع بکنید از آن طرف چه فکری برای حساب این شهرداریها میکنید اینها تعهدات دارند وجوه فعلیشان هم گرو سازمان و برنامه است سازمان برنامه هم که شهرسازیشان چند برابر قیمت واقعی است نتیجهاش این است که شهرهای ما از نظر توسعه و کار به حال رکود مانده است از آن طرف هم که منعش میکنید از وضع عوارضی که توجه کردهاید گفتهاند که چه بکنیم گفتهاند که ۲۵ درصد از مجموع این نیم درصد را میدهیم به شهرداریها حالا ۲۵ درصد چقدر میشود ثانیاً طرز تقسیم آن چه جوری میشود و این دوای درد را خواهد کرد یا نه این هم از آن مطالبی است که بنده خواستم ضمن بحث در کلیات تذکر بدهم و نمایندگان محترم را توجه بدهم از نظر تشویق صادرات کسی مخالف نیست و همه طرفدار این مطلب هستیم منتهی معتقد هستیم که این ما را به منظوری که باید و انتظار داریم نمیرساند و اشکالات آن این است که در شور موادش توجه خواهید فرمود که پیشنهاد اصلاحی ماده بشود نتیجه بگیریم احسنت.
رئیس- آقای ارباب بفرمایید.
ارباب- آقایان احساس میشود که خسته هستند حق هم دارند (صحیح است) ولی این لایحه که به نام تشویق صادرات آمده است اینجا و در واقع مقصودش آن ماده نه است که برای کارهای تشریفاتی و نمایشگاهها و این قبیل کارها بودجهاش تأمین شود و اسمش هم تشویق صادرات است اساساً همان مثل یک مریضی که پایش درد میکند میروند سرش را معالجه میکنند این لوایح تشویق صادرات هم همین صورت را دارد آقا صادرات مملکت راه میخواهد دستگاههای ما اگر هم آهنگ باشد اگر آن کسی که مسئول امور اقتصادی این کشور است پافشاری بکند بگوید آقا وقتی من میتوانم امور اقتصادی را خوب اداره بکنم که راه و بندر داشته باشم انبارهای لازم در بنادر برای حفظ کالا داشته باشم اگر راه داشته باشیم محتاج به لایحه و قانون نیستند آقایان مردم خودشان کوشش میکنند کالای صادراتی به حد کافی تهیه بکنند ما توجه به اصل نیم کنیم باید دفع آفات بشود باید راه داشته باشیم این کارها است که باید انجام بشود و مفهوم تشویق صادرات را دارد هیچ کدام از این کارها نمیشود یک لایحه تشریفاتی آمده اینجا بنده میبینم که ارتباطی با اصل مقصود ندارد و ظاهرش و عنوانش هست ولی در معنا این طور نیست صحبت از پرتقال بود که از خارج میآید یک عدهای در مناطق جنوب شروع کردهاند به نشاندن نهال درخت مرکبات و پرتقال اما راه ندارند که بیارند به تهران ولی از لبنان راه دارند به اینجا میآورند خوب اصل عیب را باید رفع کرد مثلاً نیم درصد از واردات که گرفته میشود ۲۵ درصد از مجموع آن داده بشود به شهرداریها خدا را شاهد میگیرم که ۵ سال ۵ سال به نتیجه نمیرسد یک ریال به شهرداریها نمیرسد آقایان همگی نمایندگان شهرستانها هستید شهرداریهای شما تعهدات کردهاند فکر بکنید که از ۲۵ درصد نیم درصد آیا مقدور هست که گرفته شود با این تشکیلات و این مشکلات کجا متمرکز بشود کی تقسیم میکند کدام شخص عادلی باشد که به مجموع آنها برسد ما درآمد قند و شکر داریم دو سال ۳ سال نمیتوانیم از این شهرداری بگیریم به هر صورت این هم آقایان عملی نیست البته وقتی که کشاورزی میخواهد دستگاه خودش را خوب اداره کند میگوید عوارض من کماکان به جای خودش باقی است اما وزارت بازرگانی همچو فشاری نیاورده که ما راه میخواهیم تا درست بکنند اینها باید هم آهنگی داشته باشد ما میگوییم اختلافی با هم نداریم نمایندگان مجلس دولت وزیر وکیل همه برای یک مملکت کار میکنیم همه باید فکر عملی کار را بکنیم والا عنوان یکی اینجا مخالف صحبت میکند یک هم موافق صحبت میکند خوشبختانه آقای عمیدی نوری که موافق صحبت میکردند جایی برای مخالف باقی نگذاشتند البته همیشه مطالب صحیحی میگویند و خیلی دقیق هستند و خوب صحبت میکنند یک نوع خرمایی هست در جنوب به نام خارک که خرمای خوبی نیست ولی در هند مصرف دارد هر روز مشکلاتی هست تلگرافاتی میکنند که وزارت بازرگانی که یک دستگاهی با هند وارد مذاکره بشود اقلاً تسهیلی داشته باشد علامه وحیدی اسمش خارک نیست آقای ارباب اسمش خارک است در نقاط جنوب خارک میگویند اقلاً صدورش را آزاد بکنند که هی به اشکال برنخورد.
خلاصه در صادرات و واردات ما مشکلات خیلی زیادی هست و وسایل تسهیل و ترویج که لازم دارد غیر از آنهایی است که اینجا نوشته شده است خیلی از کشورها هستند که صادرات ما استفاده نمیکنند ولی وارداتشان را هر چه میل دارند میفرستند برای ما یکیش ژاپن آن هم اخیراً میدانم چه کردهاند ما ارز صاف پاک و شسته و رفته میدهیم و یک کالایی میآوریم ولی صادراتی نمیدهیم به آنها مکلف هم نیستند که بخرند اینها یک چیزهایی است که باید به آن توجه کرد و من چون آقایان خیلی خسته هستند خیلی مطلب هست که عرض کنم ولی فقط عرض میکنم که این لایحه مفهوم و معنای آن مربوط به تشویق صادرات نیست و مربوط به ماده نهم است برای این تشکیلاتی که میخواهند بدهند راه خرجش را میخواهند پیدا کنند که بودجهاش را پیدا کنند و ارتباطی به شهرداریها ندارد شهرداری شما را هم خرابتر میکند تا راه و بندر نداشته باشید اینها را دولتها شوخی میکنند خواهش میکنم که از این شوخیها کمتر بکنند با مجلس.
رئیس- دیگر کسی اجازه صحبت در کلیات نخواسته رأی میگیریم به ورود در مواد آقایانی که با ورود در مواد موافقند قیام بفرمایند اکثر برخاستند تصویب شد.
۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز سهشنبه دستور بقیه لایحه تشویق صادرات مجلس ۳۵ دقیقه بعد از ظهر ختم شد.
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت