مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ فروردین ۱۳۲۳ نشست ۱۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهاردهم

قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ فروردین ۱۳۲۳ نشست ۱۲

دوره چهاردهم قانونگذاری

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۱۴

جلسه: ۱۲

صورت مشروح مجلس روز شنبه ۱۲ فروردین ماه ۱۳۲۳

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت مجلس‏

۲ - اجرای مراسم تحلیف از طرف ده نفر از آقایان نمایندگان‏

۳ -بقیه مذاکره و تصویب گزارش شعبه در خصوص نمایندگان تهران‏

۴ - موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏

مجلس پنجاه دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای ملک‌مدنی (نائب رئیس) تشکیل گردید.

صورت مجلس روز پنجشنبه ۱۰ فروردین ماه را آقای طوسی (منشی) قرائت نمودند. (اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:

غایبین بی‌اجازه آقایان: سلطانی - کفایی- مؤید قوامی- دهستانی - فداکار - صمصام)

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

نایب رئیس- در صورت مجلس نظری نیست؟ گفته شد خیر؟ صورت مجلس تصویب شد

فرخ- بنده عرضی دارم

نایب رئیس- در صورت جلسه است

فرخ- خیر

- اجرای مراسم تحلیف از طرف ده نفر از آقایان نمایندگان

]۲- اجرای مراسم تحلیف از طرف ده نفر از آقایان نمایندگان[

نایب رئیس- پس بماند برای بعد از مراسم تحلیف شروع می‌شود باجرای مراسم تحلیف

در اینموقع باحترام آوردن کلام الله مجید عموم حضار قیام نمودند و آقایان ذیل در محل کرسی خطابه حاضر و در حضور کلام الله مجید بشرح پائین قسم نامه را قرائت و امضاء نمودند من که در ذیل امضاء می‌نمایم خداوند را بشهادت می‌طلبم و بقرآن مجید قسم یاد می‌کنم مادام که حقوق مجلس و مجلسیان مطابق قانون اساسی محفوظ و مجری است تکالیفی را که به من رجوع شده است مهما امکن با کمال راستی و درستی وجد و جهد انجام داده و نسبت باعلیحضرت شاهنشاه متبوع عادل مفخم خود صدیق و راستگو باشم و باساس سلطنت و حقوق ملت خیانت ننمایم و هیچ منظوری نداشته باشم جز فوائد و مصالح دولت و ملت ایران

آقایان: افخمی- اسعد- تربتی- خلیل دشتی- فرمند اقبال- فرمانفرمائیان- مظفرزاده- صفوی- جلیلی یزدی

نایب رئیس- با موافقت آقایان بقیه مراسم قسم را بجلسه بعد موکول می‌کنیم

(در اینموقع باحترام بردن کلام الله مجید عموم حضار قیام نمودند)

نایب رئیس- چند نفر از آقایان قبل از دستور اجازه خواسته‌اند (نمایندگان- دستور دستور) آقای اردلان

اردلان- اجازه بفرمائید اجازة آقایان محفوظ بماند و بعد مذاکره شود (صحیح است)

فرخ- بنده اجازه خواستم

نایب رئیس- با دستور اگر مخالف هستید بفرمائید

فرخ- خیر تذکری داشتم

نایب رئیس- آقای دکتر شفق

دکتر شفق- بنده راجع بآئین سوگند تذکری داشتم

نایب رئیس- اگر وارد دستور شده‌ایم دیگر موردی ندارد چون مجلس موافقت نمی‌کند قبل از دستور مذاکره شود چند نفر دیگر هم قبل از آقا هستند بنابراین وارد دستور می‌شویم با دستور که مخالف نبودید؟

دکتر شفق- خیر

نایب رئیس- آقای فرود نظری دارید؟

فرود- اشخاصی قبل از بنده مطالب را بعرض مجلس رسانیدند بنده دیگر عرضی ندارم.

- بقیه مذاکره و تصویب گزارش شعبه در خصوص نمایندگان طهران

]۳- بقیه مذاکره و تصویب گزارش شعبه در خصوص نمایندگان طهران[

نایب رئیس- آقای اقبال

اقبال- بنده بعد از یک نفر موافق عرضی دارم

نایب رئیس- آقای نراقی شما مخالف هستید؟

نراقی- بنده باخبر شعبه موافقم بنده با گزارش شعبه راجع بانتخابات تهران کاملا موافقم و یکی از عملیات مشعشع و درخشان این مجلس میدانم و خیلی خوشوقتم که یک چنین گزارش جالبی از یکی از شعبه‌ها آمده و خیلی متأسفم که مسائل با مقتضیات مخلوط می‌شود این بواسطه تنزل اخلاقی است که در ما ایجاد شده و بحث جداگانه‌ای دارد اگر کسی از انتخابات تهران انتقاد کرد حمله بانجمن نظارت تهران یا شخص آقای طباطبائی نیست ایشان یک مقام بزرگ اجتماعی دارند که مورد پسند و تقدیر همه اهل تهران هستند و علامتش هم اینست که در شهر تهران پانزده شانزده هزار رأی داشتند و فعلا هم بر مسند ریاست مجلس جلوس کرده‌اند این علامت احساساتی است که از مردم نسبت بایشان بروز کرده است وقتی از انتخابات تنقید شد نباید ایشان نزول کنند و از کرسیشان پائین بیایند احساساتی بخرج بدهند و خواسته باشند با تصور شخصی. با منطق و بیان یک سهو یک اشتباه یا یک خطاهائی که شده است بمجلس یا مملکت تحمیل کنند دون مقام ایشان است تعصب بیک کاری که شده است انجام بدهند (یکی از وکلاء اینطور نیست) توجه کنید آقای ایشان مرد شایسته‌ای هستند از افراد بزرگ کشور هستند و همه نسبت بمقام معنویت و روحانیت و علمیت ایشان ایمان داریم و از وجود ایشان در مجلس استفاده می‌کنیم و افتخار هم می‌کنیم اما راجع بموضوع انتخابات تهران چند نفر از آقایان مخصوصاً آقای دولت آبادی فرمودند که با سرعت و عجله انتخابات سایر قسمت‌ها را گذراندیم چرا آنقدر حرف دربارة انتخابات تهران می‌زنیم که حد ندارد بنده می‌خواهم خدمتشان عرض کنم که انتخابات تهران با سایر جاها خیلی فرق دارد اگر چه وکیل تهران با سایر وکلاء امتیازی ندارد همه در یک صف می‌نشینند و همه مساوی هستند و از حیث اختیارات قانونی امتیازی ندارند و همه بیک نسبت و رویه رأی می‌دهند و آرائشان مساوی است اما شهر طهران غیر از ولایات است شهر طهران هشتصد هزار جمعیت دارد صد هزار نفر مزد و زن باسواد در اینشهر سکونت دارد شش هزار نفر دیپلمه و لیسانس در این کشور است دانشگاه کشور در این شهر است دانشجویان کشور در اینجا هستند تمام رجال سیاسی مملکت در اینجا ساکن هستند و ناظر انتخابات هستند کسی که از تهران منتخب می‌شود منتخب ایران است وکیل تمام ملت ایران است. همه وقت در انتخابات آزاد بزرگترین پاداشی که از طرف ملت ایران به اشخاص داده میشده این بوده که همگی از افراد لایق برجسته وطن پرست انتخاب میشده که اشخاصی مانند آقای مستوفی الممالک انتخاب میشده که اولین فرد برجسته لایق فداکار کشور بوه است خوشبختانه ایندوره همین عمل انجام شده است و ما از انجمن تهران ممنونیم که تا اندازه‌ای این سیره را حفظ کرده‌اند و این بواسطه فداکاری و شخصیت آقای طباطبائی است و الا اگر فداکاری و شخصیت ایشان نبود ممکن بود که همه صندوقهای تهران ازش همان نتیجه صندوق لواسانات بدست بیاید اما فداکاری ایشان و فداکاری انجمن نظار بود که نگذاشت آن لیست گذائی که تنظیم شده بود موفقیت حاصل شود از این قسمت‌ها می‌گذریم و از انجمن نظار حرفی نمی‌زنیم عرض کردم آقایان تعصب به خرج ندهند برای اینکه تمام تصمیماتشان تا آخرین نقطه بموقع اجراء گذارده شود ولی عرض کنم در تهران انتخابات بوضع بدی انجام شده بنده خودم در حوزه قنات آباد رفتم رأی بدهم یکساعت مرا نگه داشتند و خدا میداند که در ظرف این یکساعت که پنجاه نفر آمده بودند یکنفر نبود که بپای خودش آمده باشد همه را گله گله می‌آورند آرائشان در یک دستشان بود کوپن و سجلشان در دست دیگرشان بود یکی از عمال شهرداری از این سرسپورها دیدم که یک دسته را آورده بود و آراء متعدده پیچیده‌ای در دستش بود.

امیر تیمور- در کجا

نراقی- در حوزه قنات آباد می‌خواست خودش یک دسته آراء را بریزد در صندوق نمیدانم از من ملاحظه کردند یا سیره آنها اینطور بود چند تا رأی پیچیده که در دستش پربود خواست بریزد در صندوق مخالف کردند و مدتی هم آن شخص را ملامت کردند این عملیات که در شهر تهران انجام می‌شد خیلی اهمیت دارد عرض کردم که تمام افراد دانشجوی مملکت در اینجا هستند دانشگاه در تهران است توجه بفرمائید که این عملیات چه تأثیری در روحیه این جوانان می‌کند وقتیکه می‌بینند با بزرگترین حقوق ملی اینطور بازی می‌شود مجلس شورای ملی دو وظیفه دارد یکی وضع قوانین یکی دیگر نظارت در اجراء قوانین ما از وزراء مؤاخذه می‌کنیم که آقا چرا فلان کار زشت را کردید چرا وظیفه خودتان را انجام ندادید آیا آن‌ها حق ندارند که بما بگویند یا لااقل بخودشان می‌گویند که انتخابات باین افتضاحی انجام شد و چطور انتخابات تهران را ماست مالی کردید و انتخابات را از بین بردید این است که باید رعایت این نکات را کرد سکته باخلاق عمومی وارد نکرد جوانهای ما دیده‌اند و این جریانات را ناظر بوده‌اند حالا اگر ما بواسطه چند مهه سفید بپوشانیم و این معایب را رفع کنیم شرمنده هستیم پیش این ملت و پیش آیندة این کشور جوانان آینه این کشور از ما مؤاخذه می‌کنند من معلمم با آنها محشورم همه این احساسات را دارند و بنده از آنها شنیده‌ام خوشبختانه صندوق لواسانات هم که این همه مفتضح است دخالت در انتخابات تهران ندارد توجه بفرمائید ۱۲ نفر اول ابداً اتکاء باین صندوق لواسان ندارد کنار رفتن آقای مؤتمن الملک نوبت بنفر سیزدهمی رسیده است که او علاقمند بصندوق لواسان است یعنی صندوق لواسان در نفر سیزدهم مؤثر واقع شده است ولی در تعیین دوازده نفر اول هیچ مؤثر نیست نفر چهاردهم که برای ما مصنوعاً ساخته‌اند او هم صندوق لواسان در وجودش تأثیر دارد وقتیکه یک صندوقی تأثیرش اینقدر کم باشد و در عمل و در حقیقت آنقدر سست باشد و آنقدر رسوا باشد چرا تعصب بخرج دهیم برای حفظ و جابجا کردن این صندوق این است که بنده تمنا دارم آقایان یک مقداری خودشان اخلاق و سیره و شأن مملکت و مجلس را رعایت بفرمایند تعصب زیاد نشان ندهند یکقدری روی حفظ حقیقت و راستی و حقیقت خواهی پیش بروند تشویق بکنند این جوانهائیکه در مملکت هستند و آماده جلو آمدن هستند بآنها حالی کنیم که باید دنبال حقیقت برویم و هر کس تجاوز کند جلویش را می‌گیریم بنده می‌خواستم بپرسم این همه پرونده‌های جزائی که درباره انتخابات تهران تشکیل شد بکجا رسید کو آن پرونده ها؟ این همه ما شنیدیم که در انجمن‌ها رأی خری می‌شد رأی فروشی می‌شد تقلب می‌شد بدادسرا مراجعه می‌شد نتیجه رسیدگی یکی از آنها را ندیدیم چه شد آقایان هنوز نشنیده‌اند که در این شهر کوپن چاپ کردند؟ و خروار خروار شناسنامه آوردند؟ و تهیه کردند و هم چنین از ولایات شناسنامه آوردند و مورد استفاده قرار دادند؟ از نتیجه رسیدگی آنها ابداً اثری در پرونده‌ها نیست اینها چیزهائی نبود که بشود تکذیب کرد و بشود منکر شد چون مردم روزنامه را می‌خواندند عرض کردم جریان انتخابات تهران قابل تحمل کردن نبود همةمردم دیده‌اند و ناظر اعمال هستند دیگر آنچه را که می‌خواستم بعرض برسانم راجع به آقای فیروز آبادی است آقای فیروز آبادی نماینده مسلم تهران هستند دوازده هزار نفر موکل مشخص معین دارد ایشان نه پول داشته‌اند که خرج کنند و نه زور داشته‌اند پس ایشان وکیل حقیقی ملت است و آمدن ایشان بر شأن مجلس می‌افزاید چون موکلین حقیقی دارد وقتیکه این وکیل واقعی آمد بمجلس بر شأن و امتیاز و حیثیت این بنگاه می‌افزاید (یکی از نمایندگان- اینجا بنگاه نیست) چون وکیل تهران و وکیل حقیقی و قانونی ملت است وقتیکه بنده گزارش منطقی شعبه را خواندم تعجب کردم که با این دلایل منطقی که در گزارش هست چرا روی آن بحث می‌کنند معلوم می‌شود که بعضی از آقایان اینقدر بخود زحمت نداده‌اند که گزارش را مفصل بخوانند سن ایشانرا چه جور حساب می‌کنند و چه جور تشخیص داده‌اند اگر یک کسی گفت که من در سال ۱۳۰۰ بدنیا آمده‌ام یعنی در روز معینی بدنیا آمده‌ام؟ الان اگر طفلی بدنیا بیاید روز و ماهش را معین می‌کنند اما وقتیکه دفاتر سجل احوال در سالهای ۱۲۹۷ و ۱۲۹۸ برپا شد اشخاص می‌آمدند و آنوقت می‌گفتند که ما سی سال و چهل سالمان است یا متولد فلان سال هستیم آقای فیروز آبادی هم روی آن سیره در ۱۲۹۸ رفته‌اند و گفته‌اند که من متولد سال ۱۲۵۲ هستم وقتیکه متولد ۱۲۵۲ بود یعنی از روز اول ۱۲۵۲ تا آخر اسفند آنسال احتمال دارد تولد شده باشد قدر مسلم چی است؟ قدر مسلم آنستکه تا پایان اسفند را ملاک قرار دهیم اگر روز ۲۹ اسفند هم بدنیا آمده بود می‌گفتند متولد سال ۱۲۵۲ و اگر هم اول فروردین بدنیا آمده بود باز هم می‌گفتند متولد سال ۱۲۵۲ است محکمه چه جور رأی می‌دهد؟ وقتیکه یک کسی گفت من متولد سال ۱۲۵۲ هستم برایش فکر میکنندکه قدر مسلم و قدر متیقن است که پایان اسفند آن سال بدنیا آمده است در قانون انتخابات می‌نویسد که منتخب نباید سنش از هفتاد متجاوز باشد ۱۲۵۲ با ۷۰ سال جمع بشود می‌شود ۱۳۲۲ پس در پایان سال ۱۳۲۲ یعنی روز آخر اسفند ۱۳۲۲ می‌شود گفت بحضرت عباس این سنش متجاوز از هفتاد سال نیست و از سی ام اسفند به بعد می‌شود گفت متجاوز از هفتاد است و هر کس غیر از این بگوید غلط است مطابق حساب صحیح اینست حساب دیگر جنگ و دعوی درش نیست حساب را دیگر کسی نمی‌تواند منکر شود در سال ۱۲۵۲ بدنیا آمده است ۷۰ سال هم که با آن جمع بشود می‌شود ۱۳۲۲ وقتیکه ما در سن دقت کنیم تا روز آخر اسفند ۱۳۲۲ هیچکس نمی‌تواند بگوید که آقای فیروز آبادی متجاوز از هفتاد سال دارد بله توی هفتاد سالگی است ولی متجاوز از هفتاد سالگی نیست و هر کس غیر از این اظهار را بکند یا مغرض است یا فریب خورده است بنده عرض می‌کنم که انجمن در اینجا یک سهوی کرده است یک اشتباهی نموده است حالا چرا تعصب بخرج داده شیخ صدوق علیه الرحمه فرموده همه کس ممکن است مورد سهو قرار بگیرد حتی انبیاء هم ممکن است بجای چهار رکعت سه رکعت نماز بخوانند این چیزی نیست که بآدم بربخورد بگویند آقا شما سهو کردید اشتباه کردید نباید دیگر تعصب بخرج بدهند این آقا روی حساب دقیق و صحیح ریاضی و حساب منطقی که در تمام محاکم دنیا و ایران معمول و مجری است وقتیکه گفتند سال ولادت کسی ۱۲۵۲ است قدر مسلم این است که آخرین روز آن سال را جزو تولد حساب می‌کنند پس بنابراین بطور تحقیق اول فروردین ۱۳۲۳ را می‌شود گفت متجاوز از هفتاد سال است اما موقع صدور اعتبارنامه دیماه بود آنوقت متجاوز از هفتاد سال نداشت که اعتبارنامه اش رد شود هر استدلال دیگری که بکنند در مقابل این نص صریح بلا اثر است حالا ادله دیگری هم هست این است که دست و پاهائی شده است در آنموقع از اداره آمار یادداشت هائی گرفته‌اند بعد از مدتی روی آن نوشته اولیه انجمن اعتبارنامه نداده است بعد که تکذیب کرده‌اند و مورد بحث شده بلا اثر کرده‌اند حالا نمی‌خواهیم وارد آنها بشویم آیا محکمه چه حق داشته است خودش دلیل تهیه بکند هیچ انجمن حق تهیه دلیل ندارد انجمن نظارت چرا رفته است تهیه اسناد کرده است و اتکاء بآن سند کرده است این ایرادات را دیگر نمی‌خواهم بکنم بهر جهت روی این حساب دقیق هیچ ایرادی بسن آقای فیروز آبادی نیست (قبادیان- منظور سال قمری بوده است) خیر بنده سال شمسی را حساب کرده‌ام که حساب رسمی مملکت است هیچگونه ایرادی نیست حالا از نقطه نظر روانشناسی اگر چند صباحی هم از عمرش گذشته است ما اینقدر دقیق شده‌ایم در مقررات و در قانون که یک آدم موجهی را که ملتی در طهران پشتیبانش بوده برای چند صباهی که از عمرش گذشته موهومش می‌کنیم و کنارش می‌گذاریم و مجلس را موهون می‌کنیم از نظر افراد طهرانی این را که بنده شایسته نمی‌بینم و از همکاران محترم خودم تمنا می‌کنم که سعی بفرمایند و توجه به حیثیت و عظمت و حکومت ملی را مقدم بر رعایت احساسات شخصی قرار بدهند بنده هم شخصاً نظری بآقای تهرانی ندارم و تماسی با ایشان ندارم.

تهرانی- بنده را بگذارید کنار بنده نظری ندارم.

نراقی- بنده با نفر سیزدهمی هم بخدا قسم تماسی ندارم فکر می‌کنم با این جریاناتیکه همه مردم طهران دیده‌اند و ناظرش بوده‌اند بخصوص طبقه جوان و طبقه دانشجو و دانش آموز تهران که شاهد بوده‌اند جریان انتخابات تهران را و این موضوع را در مجلس سهل انگاری بکنیم و بیائیم ناروا رأی بدهیم و هیچگونه بشکایات و ایرادات مردم نرسیم از اعتبار مجلس کاسته‌ایم عرایضم همین بود.

نایب رئیس- آقای اقبال

اقبال- بنده باید عرض کنم که یک قسمت از فرمایشات همکار محترم آقای نراقی یکقدری با هم تناقض دارد بنده یادم هست آنروزیکه برای تعیین تکلیف انتخابات تهران جلسه خصوصی شد آنجا صحبت شد که یک ترتیباتی داده شود که این کار در مجلس بجار و جنجال نکشد آقای نراقی آنجا بلند شدند و گفتند که انتخابات تهران هم مثل سایر نقاط مملکت است و وکلای تهران هم با سایر نقاط فرقی ندارند و تمام نمایندگان نماینده ملت ایران هستند اما امروز در پشت تریبون می‌فرمایند که وکلای تهران غیر از سایر نقاط مملکت است در صورتیکه در نظر مجلس بین آقای مؤتمن الملک و هیچیک از آقایان از جهت وضع و نظارت در اجرای قوانین امتیازی نیست و همه وکیل ملت هستند و نماینده مملکت می‌خواستم این را در مقدمه عرض بکنم که بعقیده بنده انتخابات تهران در این دوره از حیث نتیجه بسیار خوب بود البته وقتیکه انتخابات تهران می‌خواست شروع بشود انتشاراتی در بین مردم بود که اشخاصی پیوسته دسته بندی کرده‌اند که می‌خواهند انتخابات تهران را بنفع خودشان ببرند و این واقعاً موجب نگرانی بود که اشخاصی بتوانند بصرف داشتن پول به مقدس ترین حقوق ملت دخالت کنند و وقتیکه نتیجه انتخابات تهران معلوم شد و حقیقت نمایندگان شایستة از تهران انتخاب شدند مانند آقای مؤتمن الملک. آقای دکتر مصدق. آقای آقا سید محمد صادق طباطبائی خود این آقای فیروز آبادی اینها از اشخاصی هستند که طرف اعتماد و اطمینان ملت ایران هستند و ما کمال تأسف را داریم و اینجا باید بگوئیم که آقای مؤتمن الملک نتوانستند یا نخواستند گمان می‌کنم همان نتوانستند صحیح باشد که بواسطه کسالت مزاج نتوانستند در مجلس حاضر شوند اما راجع بآراء لواسانات بنده این را در مجلس عرض می‌کنم و در حضور تمام آقایان ارباب جراید و در حضور ملت ایران چون بعقیده بنده هیچ چیزی را نباید پنهان کرد و در مجلس با کمال صراحت و آزادی وکلاء عقاید خود را باید اظهار بکنند بنده آقای باتمانقلیج را هیچ نمی‌شناسم فقط یکدفعه در چند روز پیش در یک مهمانی بقدر نیمساعت در آنجا بودند با ایشان آشنا شدم به بنده تلفن کردند و گفتند که می‌خواستم عقیدة شما را راجع به آراء لواسان بدانم بنده با کمال صراحت بایشان عرض کردم

Page 6 missing

اداره سجل احوال است واقعاً فعلاً برای آقایان نمایندگان مجلس مطلب روشن نیست بنده اگر بدانم که سن آقای فیروزآبادی واقعاً هفتاد سال بیشتر نیست باور بفرمائید که هم خودم و هم تمام رفقا با کمال میل بایشان رأی می‌دهیم که به مجلس تشریف بیاورند این جا خصوصیتی با آقای طهرانی در کار نیست ایشان یک شخصی هستند آزادیخواه و آزاده و سوابق آزادیخواهی که در این مملکت دارند همه میدانند و همه کس بایشان احترام می‌گذارد ولی بنده با کمال صحت می‌گویم که اگر سن آقای فیروزآبادی هفتاد سال نیست ایشان باید محل را به آقای فیروز آبادی واگذار کنند ولی اگر سن آقای فیروز آبادی متجاوز از هفتاد سال است نباید یک مطلب خلاف قانونی آنقدر پافشاری کرد مجلس باید رعایت و احترام قانون را بدیگران نشان بدهد و نشان بدهد که به قانون عمل می‌کند. آنروز آقای قبادیان صحبت هائی فرمودند راجع به آقای فیروزآبادی و از مناقب ایشان بیاناتی فرمودند البته این مطالب مورد اشکال نیست و همة مردم این را قبول دارند و بنده خواستم از این موقع استفاده بکنم و با تأیید فرمایشاتی که از کارهای خیر ایشان و ضمناً از ایشان تقاضائی بکنم. آقایان میدانند که در دو نوبت که ایشان نماینده بودند حقوق از مجلس نگرفتند و وقتی هم که در مجلس بودند و از مجلس تشریف بردند وجوه و اعانه هائی هم دیگران دادند و با این اعانه‌ها مریضخانة ساختند و البته این اقدام ایشان و این اقدام جوانمردانة ایشان موجب این شد که دولت تشویق شد و تا آن درجة که بنده اطلاع دارم دولت تا این تاریخ پیش از یک میلیون تومان از بودجة عمومی مملکت خرج این مریضخانه کرده است (صحیح است) این مریضخانه مال ملت ایران است این مریضخانه ملک کسی نیست مکرر به آقای فیروز آبادی عرض شد آقا حضرتعالی که واقعاً نظر خیر دارید ملکیت زمین مریضخانه را هم بدولت منتقل کنید حتی در کمیسیون بودجه در قانون متمم بودجه سال ۱۳۲۱یک ماده گذاشتیم که برای اتحضار خاطر آقایان قرائت می‌کنم. (ماده ۳۱- وزارت بهداری مجاز است تمام یک قطعه باغ معروف به پوستی واقع در کنار جادة ورامین را به ملکیت آقای فیروزآبادی رایگان واگذار نماید و آقای فیروزآبادی هم اراضی زیر را که مجموع آنها ۳۵/۴۷۳۵۷ مترمربع می‌باشد بنام بیمارستان فیروز آبادی وقف مؤبد خواهد نمود- زمین بیمارستان فیروز آبادی- تمام زمین سمت غربی بیمارستان- زمین محل موتورخانه برق)…


دکترمعظمی- خودشان وقف کرده‌اند با قانون که نمی‌شود کسی را ملزم کرد چیزی را وقف کند.

اقبال- آقا اجازه بفرمائید توضیحات و عرایض بنده تمام شود. اصلاً چرا مجلس این کار را کرد و چرا کمیسیون متوجه این عمل شد؟ وقتی که در اطراف عملیات خیرخواهانه و عملیاتی که آقای فیروزآبادی با کمال حسن نیت انجام می‌دادند این تأمل در انتقال مالکیت اراضی مریضخانه یکقدری موجب حرفهائی شده بود (دکتر معظمی این مطالب خارج از موضوع است) خارج از موضوع نیست دنبالة بیانات آقای قبادیان است. خلاصه این ماده یک قسمتش اجرا شد یعنی تصرف باغ پوستی از طرف آقای فیروزآبادی بعمل آمد ولی قسمت دومش اجرا نشد. در دو سه ماه قبل آقای سهیلی نخست وزیر با آقای یمین اسفندیاری رفته بودند بمریضخانه برادر من هم که معاون وزارت بهداری است آنجا بوده است جمعی دیگر از آقایان هم بوده‌اند آنجا در این موضوع صحبت شده بود و آقای یمین اسفندیاری اصرار کرده بودند که آقا شما که واقعاً بانی خیر شده‌اید و شما که یک چنین مرد بزرگواری هستید خوب است که این اراضی را واگذار کنید که این حرفها تمام شود آقای فیروزآبادی فرموده بودند که من حاضرم منتقل کنم وزارت بهداری یکنفر را وکالت بدهد که این عمل انجام شود آقای یمین اسفندیاری داوطلب شدند که این کار را تمام کنند و وکالت هم بایشان داده شد که با آقای فیروزآبادی بروند در یکی از محاضر و این امر را انجام دهند و تصور می‌کنم تا بحال در این امر موفق نشده‌اند در صورتیکه خیلی مشکل است آقای یمین اسفندیاری یک کاریرا تصمیم بگیرند و موفق نشوند (خنده نمایندگان) عرض کنم که چند روز پیش هم شنیدم که یکنفر دیگر که گویا آقای حاج میرزا علینقی کاشانی بوده است یا یکنفر دیگر با ایشان صحبت کرده بودند و ضمن گله و گله گذاری گفته بودند که این کار خوب است تمام شود آقای فیروز آبادی گفته‌اند که من منتظرم که سند مالکیت بگیرم و بعد واگذار کنم در صورتیکه نگرفتن سند مالکیت اشکالی ندارد و آقای فیروزآبادی اعم از اینکه ورقه مالکیت گرفته باشند یا نگرفته باشند این کار را باید بکنند…

جمعی از نمایندگان- این مطلب خارج از موضوع است.

نایب رئیس- از سنشان صحبت بفرمائید.

اقبال- بنده فقط خواستم این جا از آقای فیروزآبادی خواهش بکنم که این کار را بکنند. آن روز آقای امینی ضمن صحبت هائی که فرمودند یک مطلبی را فرمودند که بنده خواستم جواب عرض کنم و آن راجع به رأی مخفی بود و ایشان اظهار کردند که پیشنهاد رأی مخفی ترتیب داده‌اند البته تقاضای رأی مخفی مطابق نظامنامه است و هر وقت آقایان نمایندگان می‌توانند از هر ماده نظامنامه استفاده کنند این که فرمودند رأی مخفی امضا کردن دلیل عدم شهامت است خواستم عرض کنم که ایشان در مورد اعتبارنامه آقای آقا سیدضیاءالدین اولین کسی بودند که تقاضای رأی مخفی را امضا کردند و حالا هم عدة نظرشان این است که از این حق قانونی استفاده کنند و این که فرمودند رأی مخفی دلیل عدم شهامت است اینطور نیست چرا؟ برای اینکه رأی مخفی فقط برای این است که هر کس رأی خودش را آزادانه بدهد و تحت تأثیر خواهش این و آن واقع نشود و رأی خودش را با کمال آزادی بدهد بنابراین این امر یک چیز ساده ایست و بعد هم فرمودند که اگر اینطور بشود ما ابستروکسیون خواهیم کرد البته ابسترو کسیون و خارج شدن از مجلس را هم هر نمایندة حق دارد ولی اینرا هم بدانید که اختلال نظم مجلس در دو سیة او خواهد ماند و دیگر عرض ندارم.

نایب رئیس- آقای دشتی شما که مخالف باخبر شعبه هستید؟

دشتی- بلی بعد از یک موافق.

نایب رئیس- آقای طهرانی.

طهرانی- عرضی ندارم.

نایب رئیس- آقای طباطبائی هم که لابد با خبر شعبه مخالفند (طباطبائی- بلی بنده هم مخالفم)

نایب رئیس- آقای مخبر

دکتر زنگنه (مخبر شعبه اول)- آقای اقبال فرمودند که رئیس ژاندارمری تکذیب کرده است بنده در ضمن مدافعات گذشته عرض کردم که اول ایرادی که البته هست به رئیس ژاندارمری هم هست و او مأمور حفظ انتظامات بوده است و این شخص که یک چنین شهادتی می‌دهد که یک مقداری از آن هم برعلیه خودش بوده است لابد فکر عمیق کرده است و بعد چطور شده است که از این فکر برگشته است شاید در تحت یک فشاری بوده است البته هر طور بوده است برگشته است از آن شهادت خودش بهرحال عمل این است که اگر کسی شهادت در یک محکمة داد (اینهم البته یک نوع شهادتی است که در محکمة داده است) که یک اقراری است برله خودش و بر علیه دیگران حد اقلش این است که این شخص دیگر شهادتی که داده است نمی‌تواند تکذیب کند و علاوه بر این در پرونده تکذیب شهادت را ندیدیم. فرمودند نمایندگان دورة سیزدهم از نظر مصالح کشور مسامحه کردند و سن آقای حاج محتشم السلطنه را با این که زیاد بود قبول کردند ما اینجا کاری بعمل دورة سیزدهم نداریم. اولاً سن آقای فیروزآبادی مطابق حساب صحیح و دلایل منطقیط از هفتاد سال بیشتر نیست و اضافه می‌کنم بهش که همان طور که خود آقای اقبال فرمودند مصالح کشور دنبالش بوده است ممکن است آن منطق در اینجا هم جاری باشد موضوع سن آقای فیروزآبادی را فرمودند که در محکمه مطرح است اولا ما سندی نداریم که در محکمه مطرح است و بر فرض اینکه در محکمه مطرح است باز مؤید حرف ما است چون اختلافی که بین سجل احوال و اظهارنامه هست یا اختلافی که بین اداره سجل احوال و هیئت نظارت هست موضوع سن آقای فیروزآبادی را قابل تردید می‌کند یعنی موضوعی است که بایستی محکمه رأی بدهد یعنی بگوید که این اختلاف بین ورقه سجل احوال و ورقه اظهارنامه کدام یک معتبر است پس بنابراین تا وقتی که محکمه حکمی صادر نکرده است برخلاف متن سجل احوال رویه قضائی حکم می‌کند که بایستی همان متن را قبول کنیم و تا وقتی که محکمه نگفته است که سن آقای فیروزآبادی کمتر است یا بیشتر مدرک دیگری غیر از متن سجل احوال سندیت ندارد و همانطور که آقای نراقی بطور کامل بیان فرمودند و در راپرت هم بود باید انقضای مدت هفتاد سال را آخر اسفند بگیریم بنابراین در موقع صدور اعتبارنامه سن آقای فیروزآبادی هفتاد سال تمام نبوده است مگر اینکه بعداً محکمه رأی بدهد و آنهم البته در وضعیت اعتبارنامه ایشان دخالت ندارد بجهت این که ایشان قبل از صدور حکم محکمه اعتبارنامه بهشان داده شده و از تصویب مجلس شورای ملی می‌گذرد و حکم محکمه عطف بماسبق نمی‌کند راجع بآن قسمتی که فرمودند آقای اقبال که بنده لازم نیست جواب عرض کنم چون علت منطقی و قانونی نداشت که اگر آقای فیروزآبادی یا طرفدارانشان می‌آمدند خواهش می‌کردند صورت دیگری داشت این مطلب از موضوع بحث ما خارج است موضوع اعانه و مریضخانه و زمین مریضخانه هم مورد بحث در این جا نیست فرض کنیم آقای فیروزآبادی قول داده‌اند که یک زمینی را به بخشند یا وقف کنند و نکرده‌اند بنده حالا وارد آن نمی‌شوم فرض قوی می‌گیریم که ایشان این کار را نکرده‌اند این گناه جرم قضائی و سیاسی نیست که موجب رد اعتبارنامه ایشان باشد (اقبال- بنده برای رد اعتبارنامه نگفتم یک خواهشی کردم) البته آن کار بسته بمیل شخص ایشان است ایشان میل دارند که آن ملک را واگذار می‌کنند یا نمی‌کنند و انشاءالله می‌کنند ولی از مورد بحث ما خارج است و ما روی یک مطالب اساسی و حقوقی فعلاً داریم استدلال می‌کنیم و کاری باین قضایا نداریم. دیروز هم صحبت شد که آقای باتمانقلیج گفته‌اند که من شرط بندی می‌کنم که آراء لواسان بد حساب شده است این هم مربوط به بحث در مجلس شورای ملی نیست برای این که وقتی قضیه آراء لواسان در مجلس حل شد اگر دلیل قطعی از انجمن نظارت برای این اختلاف دارند ما قبول می‌کنیم و اگر ندارند ما قبول نخواهیم کرد مخصوصاً نسبت به سن آقای فیروزآبادی دلایلش بقدری قوی است که بهیچوجه قابل شک و تردید نیست و علاوه بر این احساسات عمومی و آراء مردم طهران مؤید این نظر شعبه و گزارشی است که تقدیم شده است.

بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

دشتی- اجازه میفرمائید؟

نایب رئیس- بفرمائید.

دشتی- بنده خیلی میل دارم که مذکرات کافی بشود و مجلس شورای ملی به بنده اجازه ندهد صحبت کنم برای این که واقعاً هیچ میل ندارم راجع بانتخابات طهران صحبت کرده باشم بدو دلیل یکی این که خودم وکیل طهرانم و دفاع شخصی است و این چیز شایستة نیست و میل داشتم که مجلس شورای ملی بدون اینکه صحبت هائی بشود و یک کسی دفاع کند همانطور که هست پرونده را بگذارد و قضاوت کند و یکی دیگر این که بیکی از دوستانم قول داده بودم که راجع به لواسان و صندوق لواسام حرفی نزنم گرچه موضوع آراء لواسان تغییری در وضعیت انتخابی من نمی‌دهد ولی این صحبت‌های زیادی که اینجا شد مرا مجبور می‌کند که چند کلمه به آقایان عرض کنم و ازشان فقط این استدعا را بکنم که انتخابات تهران را وسیله کشمکش و عصبانیت و تشنج مجلس قرار ندهند. عرض کنم وقتی که من وارد انتخابات تهران شدم (البته خیلی دیر بود) دو قسمت بارز در انتخابات دیدم که یکی از آنها اسباب خیلی امیدواری بود و آنچه که اسباب امیدواری بود و چشم ما را روشن می‌کرد این بود که در مردم یک احساسات خیلی زیادی بود که مداخله در انتخابات بکنند نانوا، قصاب، معلم شاگرد مدرسه تمام این مردم شبها مجالسی ترتیب می‌دادند پول خرج می‌کردند برای اینکه مداخله در انتخابات بکنند و وکیل انتخاب کنند مکرر رؤسای اصناف مجالسی ترتیب می‌دادند قند و چای مصرف می‌کردند اشخاص را دعوت می‌کردند که بروند آن جا راجع بانتخابات صحبت کنند و در منزلشان نطق کنند و مردم هم با یک شور و احساساتی می‌آمدند و می‌رفتند بنده با اینکه یکی از عقب افتادگان بودم نهایت از اهالی طهران شرمنده هستم و به آنها می‌توانم قول بدهم که خدمتگذار واقعی افکار و افراد اهالی طهران باشم و بقدر امکان در وظایف ملی خودم قصوری نکنم برای اینکه یک دسته جوانها و اصناف بطوری با محبت با ما رفتار کردند و زحمت کشیدند که دیدم واقعاً در آنها یک افکاری که ضد حکومت استبدادی است پیدا شده که آنها می‌خواهد کسی را که در نظر دارد انتخاب کند و خودش حکومت کند خوب حالا اگر کج و کوله می‌رفتند یا اشتباه می‌رفتند یا اگر کسی خیال می‌کرد فلانکس که معلم جغرافیای او بوده است او را درس داده است باید او را وکیل کند یا یک کسی خیال می‌کرد که فلان شخص آجر خوب باو داده است یا پول زیاد دارد باید او را وکیل کند باین چیزها کاری نداریم ولی آنچه مسلم بود این بود که رویهمرفته این فکر روشن در این ملت پیدا شده بود ملت ایران و طهرانیان می‌خواهند خودشان وکیل انتخاب کنند و بفرستند به مجلس در مقابلش یک فکر دیگری هم بود که این فکر خیلی محل ملاحظه و دقت و مطالعه است و مخصوصاً آقایانی که صاحب رأی و نظر هستند. باید این نکته را مورد توجه واقعاً قرار داد و آن کثرت کاندیدا بود که واقعاً در این مملکت یک تبی پیدا شده بود یک تب دماغی یک حالت صرع پیدا شده بود که همه مردم می‌خواستند وکیل شوند مخصوصاً روزبروز زیادتر می‌شد حالا منطق داشت یا نداشت کاری نداریم هر کس می‌خواست از این حق استفاده کند قانون هم به آنها اجازه داده بود حقیقتاً هم مبارزه تماشائی بود این اجتماع طهران مثل یک دریای متلاطم مواجی که هی بهم می‌خورد و داد و بیداد بلند می‌کرد از وجود کثرت کاندیدها و مخصوصاً کاندیدهای قوی. کاندیدها پول خرج می‌کردند کاندیدها می‌دویدند کاندیدهائی که صبح تا شب زحمت می‌کشیدند یک نتیجه پیدا شد و آن نتیجه مراقبت تام و تمام بجریان انتخابات طهران و نظارت کامل بود هر کس از ترس اینکه مبادا دیگری خلاف کند مراقبت می‌کرد بنابراین نه از نظر اینکه بنده وکیل طهران هستم بنده قول شرف می‌دهم که انتخابات طهران نه تنها از بهترین انتخابات ایران است بلکه از بهترین انتخابات دنیا است چرا؟ برای اینکه آقایانی که فرنگ رفته‌اند و در مملکت دموکراسی بوده‌اند میدانند که مردم غالباً خودشان نمی‌روند رأی بدهند و کاندیدا حزبی است اشخاصی که وارد یک حزبی هستند جزو آن حزب هستند رأی می‌دهند اما در مملکتی که حزب نیست تشکیلات حزبی خیلی ضعیف است و خراب است این طور مردم قیام کردند و زحمت کشیدند و سعی کردند و این امر حقیقتاً اسباب شکر گزاری است برای اینکه اغلب مردم خیال می‌کردند که از انتخابات طهران اشخاصی غریب و عجیبی بیرون خواهند آمد ولیکن وقتی که نتیجة انتخابات طهران معلوم شد منتخبین کسانی بودند که نه پول داشتند نه زور داشتند البته بعضی‌هاشان زحمت کشیدند یا بعضی‌هاشان بوجهة ملیشان امیدوار بودند بعضی‌ها هم یک کارهای دیگر کردند (خندة نمایندگان). (زنگ نایب رئیس) کارهای دیگر چیز بدی نبود.

یمین اسفندیاری- کارهای دیگر یعنی رفقایشان بهشان کمک کردند.

دشتی- در هر صورت این شکل انتخابات طهران بود فقط یک چیز هست که باید اعتراف بکنیم و آن این است که آقای نراقی فرمودند من هم یادداشت کردم که جواب بدهم که آقای طباطبائی آدم خوبی است و انجمن نظار هم خوبست ولی آقای طباطبائی سعی دارند و مقید می‌شوند که یک سهوی را که کرده‌اند این سهو را به کرسی بنشانند چرا این را اینطور حساب می‌کنند اینطور حساب کنند که ممکن است ایشان معتقد باشند که سهوی نکرده‌اند و می‌خواهند حرف حقیقت خودشان را ثابت کنند چرا حمل بر غرض می‌کنند چرا حمل می‌کنند که این عمل آقای طباطبائی معلق بغرض است شاید معلق به پر نسیب و اصل شناسی است در ایران، در طهران یک چیزی هست و آن این است که یک کسی که عقیدة داشت بیک کاری. خیال می‌کند که تمام (موین)‌ها تمام وسائل برای او جمع است این یک اشتباهی است که در طهران همیشه هست و آن این است که من خیال می‌کنم که وقتی بخواهیم برسیم بیک هدفی باید تمام وسائل را بکار ببریم اما یک وسایلی است که برای اشخاص شایسته نیست (صحیح است) من اگر در صندوق لواسان عقب افتاده بودم هرگز راجع بصندوق لواسان حرف نمی‌زدم یعنی اگر من در انتخابات لواسان عقب می‌افتادم شایسته نبود که پا شوم و با انتخابات لواسان مخالفت کنم من این کار را نمی‌کردم برای چه؟ برای اینکه شایسته نیست وکیل نشدم به جهنم یک دفعه دیگر ممکن است وکیل شوم مردم تعهد نکرده‌اند که حتماً من وکیل شوم پس بنابراین آدم باید حساب کار خود را بکند باید هر چیزی یک حدودی را دارا باشد موافقت انسان مخالفت انسان باید در یک حدودی باشد مطابق مصالح اجتماعی و سیاست باشد ما الآن در یک موقعیت خیلی دقیق و بدی واقع شده‌ایم الآن افق آیندة ما تاریک و مدهش است ما باید برویم با کمال فداکاری و جدیت غرض‌های کوچک و اختلافات کوچک را بگذاریم و برویم دنبال کار مملکت الآن چندین جلسة مجلس رفته است روی این جور چیزها که آقای فیروزآبادی آدم خیلی خوبی است آقای طهرانی خیلی آدم خوبی است این حرفها چه چیز است آقایان والله بالله تمام ملت ایران بشما نگاه می‌کنند الآن خوشکسالی در مقابل ما است خطر تجزیه در مقابل ما است شما خیال می‌کنید که وکیل بودن چه چیز مهمی است صحیح است بشرط اینکه وظایفش را خوب انجام دهد. حالا در قسمت انتخابات طهران این مبارزات شدید و رقابت‌های شدیدی که در بین بود نمی‌گذاشت که بنده در یک گوشه یک عمل خاصی بکنم یعنی با یک عمل خلاف قانونی انجام بشود بنده در انتخابات طهران در همة نقاط وارد بودم البته بطور خیلی معتدل که خود را نکشته‌ام. من بآن اشخاصی که بدرستی عقیدة من بپاکی فکر من معتقد هستند به آنها قول می‌دهم که صندوق لواسان با صندوق شمیران فرق ندارد یعنی اگر یک خلاف هائی در صندوق لواسان شده است در صندوق شمیران هم شده است در صندوق جاهای دیگر هم شده است اگر هم نشده هیچ جا نشده است همه جا مثل همه جا یک غرض‌های کوچک کوچک موجب شده است که یک دستة را انفلامه بکنند و دستة را با دسته دیگر مخالف کنند بنده نمی‌خواهم داخل جزئیات شوم و غرض‌های کوچک را شرح بدهم شاید بیک اشخاصی بربخورد لزومی ندارد وارد اینکارها شویم مطابق رأی شعبه یعنی ابطال آراء لواسان بنده جزو سری هستم جزو دوازده نفر هستم بعضی از اوقات دیدم که دلیل آورده بودند که چرا مؤتمن الملک در لواسان رأی نداشته است دلیلش واضح است برای اینکه آن اشخاصی که واقعاً میخواسته‌اند وکیل شوند مثلا فرض کنیم بنده و آقای دکتر جلال عبده که رفته‌ایم در لواسانات. خدا میداند که آقای جلال عبده به تمام ده کوره‌های لواسان و سولقان رفته‌اند و تمام کدخداها را می‌شناسند این خیلی فرق دارد با آقای مؤتمن الملک که دو مرتبه سه مرتبه در روزنامه اعلان کرده‌اند که من نمی‌خواهم وکیل شوم و اگر آقایان می‌گویند که صندوق لواسان خراب است یک عللی از این قبیل دارند انتخابات تهران که می‌گویند کثیف است به شما قول شرف می‌دهم که بهترین انتخابات بوده است و دلیلش هم آنست که همان کاندیدها که یکی صد رأی عقب است یکی دویست رأی عقب افتاده است گویند که صندوق لواسان خراب است یک عللی از این قبیل دارند انتخابات تهران که می‌گویند کثیف است به شما قول شرف می‌دهم که بهترین انتخابات بوده است و دلیلش هم آنست که همان کاندیدها که یکی صد رأی عقب است یکی دویست رأی عقب افتاده است اگر حقه بازی در کار بود خود این کاندیدها سروصدایشان بلند می‌شد، چون چشمم به آقای دکتر شفق افتاد یادم آمد همان روزهائی که انتخابات تهران تمام شده بود و تقریباً وکلا معلوم شده بودند یکی از پولدارها آمد به منزل من گفت صندوق را عوض کرده‌اند گفتم کدام صندوق را گفت صندوق یکی از نواحی شهر را نظرم نیست قنات آباد را گفت یا جای دیگر را گفتم کی عوض کرده است چرا عوض کرده است گفت معلوم است برای این که در آنجاها آنقدر رأی داشتیم و عوض کرده‌اند که دیگر رأی ندارم گفتم همین دلیل است که صندوق را عوض نکرده‌اند برای اینکه مردم بشما گفته‌اند که رأی می‌دهیم و نداده‌اند اگر خودت درمیآمدی می‌توانستیم این حرف را بزنیم ولی فیروزآبادی و دکتر شفق که در آمده‌اند نمی‌شود گفت که صندوق را عوض کرده‌اند گفت آقا پس خبر ندارید گفتم چی است؟ گفت چند روز پیش سید محمد صادق طباطبائی پهلوی شاه بوده است بلی شاه و آنجا قرار گذاشته‌اند گفتم شاه طرفدار کی بوده است گفت شاه می‌خواهد دکتر سیاسی و دکتر شفق وکیل شوند (خندة نمایندگان) ملاحظه بفرمائید آقا این اندازه مردم بحرف خودشان اهمیت می‌دهند و ترمز برای حرف خودشان تا حدی قائل نیستند ملاحظه بفرمائید که شاه واقعاً نمی‌خواهد برای خاطر دکتر سیاسی و دکتر شفق آبروی خودش را ببرد سید محمد صادق طباطبائی که ۶۰ سال با تقوی و پاکدامنی زندگانی کرده است دامنش را آلوده کند بعلاوه دکتر مرزبان میرزای شیرازی و مردمان دیگر که بودند مگر ممکن بود آقا مردم تابع اقوالند هر چه دهنشان می‌آید می‌گویند قوة عقل و منطق و مخصوصاً قوة اخلاق نمی‌تواند جلوی دهنشان را بگیرد و مانع مزخرف گوئی آنها بشود هر چه که بدهنشان می‌آید می‌گویند و من می‌خواهم مطمئن بکنم آقایان را که صندوق لواسان با سایر صندوق‌ها فرقی ندارد ما قضایا را از نظر اغراض می‌نگریم اگر بپرسید که آقا مثلا شما با ابطال صندوق لواسان موافقید یا مخالفید می‌گوید اگر فلان کس سیزدهمی باشد موافقم یا مخالفم روی این زمینه آدم نمی‌شود قضاوت کند ما می‌خواهیم مملکتی را که مدتهاست دچار بدبختی است اداره کنیم و تمام بدبختی‌ها و مشقت‌های این ملت را از بین ببریم وقتی که ما فکرمان آنقدر کوچک باشد طرز اخلاقمان و طرز فکرمان آنقدر کوچک باشد که بگوئیم اگر اولی این باشد موافقم و اگر نباشد مخالفم چطور می‌توانیم این مملکت را اداره کنیم. فکر کنید آقای اغراض را دور بیندازید با کمال صمیمت دست بدست هم بدهیم و کار کنیم هی کرم کشی نکنیم که اختلافات حاصل کنیم و برخلاف هم کار کنیم مته بخشخاش نگذاریم چه فایده دارد که یک تشنج و تشتت در این باب تولید کنیم چه فایده دارد؟ دیگر در اطراف این موضوع صحبت نکنیم الآن اگر آقایان اجازه بدهند بنظر بنده راپرت شعبه را تجزیه کنیم و باعتبار نامه آقای دکتر مصدق بدون این حرفها رأی بدهیم بعد مال لواسان را هم رأی بدهیم. من واقعاً قول شرف می‌دهم گه اگر ده نفر از شما بخواهید من وکیل نشوم خدا میداند بنده الساعه استعفاء می‌دهم از وکالت خودم که وکیل نباشم الآن مدتی است که مملکت دچار بحران است یک بحران بچه گانه واقعاً بچه گانه است که الآن دارند برای ما لیست می‌فرستند که اینها را وزیر بکنید اینها چه چیز است؟

هاشمی- صحیح است.

نایب رئیس- آقای طباطبائی.

سید محمد صادق طباطبائی- بنده چنانکه در سابق هم عرض کردم حالا هم عرض می‌کنم مصمم هستم در انتخابات بخصوص پرونده‌های طهران اظهاری نکنم و عرضی که می‌کنم از لحاظ توضیح است اینجا در اول یک صحبتهائی شد راجع به بنده تعریف شد تمجید شد تعریض شد تقدیس شد همه جور شد بنده نه از تمجیدش تشکر می‌کنم و نه از تعریضش می‌رنجم و آنها را هم جواب نمی‌دهم و نباید هم بدهم مناسب و شایسته جواب نیست و در آن قسمت دیگرش هم که راجع باصل انتخابات است وارد نمی‌شوم عرض کنم نظر بنده راجع بجریان عمومی انتخابات بود در آن جلسه اشاره شد بانجمن لواسان و رئیس انجمن آنجا خواستم عرض کنم ترتیب انجمن‌های فرعی چه جور بود و انجمن‌های اصلی چه بود در بدو امر اعضای انجمن‌های مرکزی دربارة انجمن‌های فرعی مذاکره کردند بعضی از آقایان نظرشان این بود که باید اشخاص بی طرف انتخاب شوند پس از مذاکرات طولانی دیدیم که آن عملی نیست برای اینکه ما برای حوزه‌ها مجموعاً دویست نفر عضو لازم داریم چطور می‌توانیم اشخاص بیطرف پیدا کنیم. دیگری گفت از تمام احزاب و دستجاب انتخابی دعوت کنیم و همه شرکت کنند و همه یکدیگر را تحت نظارت قرار دهند این بهتر است لهذا بقدری که خودمان می‌توانستیم در نظر گرفتیم و صورت هم از دستجاب مختلف و احزاب مختلف گرفتیم و مختلطاً تشکیل دادیم بعد هم آقایان مسبوق هستند که یک قسمتی خسته شدند و استعفا دادند و ما بقدری گرفتار استعفای اجزاء بودیم که می‌آمدند می‌دیدند سرد است زمستان است نمی‌آمدند تا بالاخره متوسل شدیم که از وزارتخانها یکعدة با مسئولیت بما بدهند که اگر غایب شوند بوزارتخانه اطلاع دهیم بدین ترتیب یکی دو سه تا از اینها داخل انجمنها کردیم که از اکثریت نیفتد و این انجمنهای فرعی از کار نیفتد. باین ترتیب توانستیم با یک زحمتی که همه روزه از صبح تا عصر گرفتار کارهای انجمن‌های فرعی بودیم و مخصوصاً شخص آقای دکتر مرزبان و آقای وکیل مشغول بودند و دائماً مراقب بودند که اشخاصی که در شعبه‌های فرعی غائب می‌شوند یا مستعفی می‌شوند فوراً یکنفر بجای آنها بفرستند که کار نخوابد. راجع بحومه البته اعضای انجمن اصلی نمی‌توانستند تمام معاریف حومه را بشناسند و در اینجا هم مطابق آئین نامه و قانون انتخابات نظر فرمانداری مدخلیت تام دارد و آقای سروش که فرماندار بودند حقیقتاً کمک زیادی به انجمن کردند بی طرفانه و بیغرضانه زیرا که ایشان یکی از آزادیخواهان قدیم هستند و خیلی متعصب هستند و بنده می‌خواهم یک چیزی را عرض کنم که اگر آن کمک و مساعدت ایشان نبود نیمتوانستیم کاری بکنیم و کار انجمن مختل بود با ایشان مشورت کردیم ایشان هم خیلی‌ها را می‌شناختند بالاخره با کمک ایشان بخشدار را هم خواستیم و گفتیم که از معاریف حومه به ما بگویند در شهر هم چندتائی بما معرفی کردند از بین اینها بعد از تحقیقات اشخاصی انتخاب شدند که غالب آنها را اعضاء انجمن نمی‌شناختند تک و توک را می‌شناختند مثلا خود بنده غیر از کاشف که رئیس انجمن شمیران بود کسی را نمی‌شناختم رئیس انجمن لواسان بنده نه ایشان را می‌شناختم و نه دیده بودم در انجمن که ایشان آمدند چون چند روز رفته بودیم بلواسان ایشان را ندیدم ایشان را از خارج تمجید کردند و از لیاقت و صحت عملشان تعریف می‌کردند بعد هم میدانید رئیس را در انجمن انتخاب می‌کنند و انجمن مرکزی دخالت ندارد ایشان آنجا انتخاب شدند و بعد هم با یکی از اعضاء اختلاف پیدا کردند سر ریاست و یکی از شکایات لواسان راجع بهمین ریاست آنجا بود. حالا وارد نمی‌شوم غرض بنده این بود که انجمن هیچ اعمال نظری در لواسان نکرد و خود بنده نه با اعضای انجمن‌های کوچک و نه با شهر هیچوقت داخل مذاکرات خصوصی نشدم و جز در انجمن‌های عمومی که لازم می‌شد بنده می‌آمدم و یک توضیحاتی داده می‌شد آقایان می‌آمدند آنجا و بنده بآنها صحبت می‌کردم و حالا واقعاً آن رئیس انجمن آنطوری که گفتند آمده باشد یک چنین صحبتی کرده باشد البته همه جور صحبت می‌شود برای تأیید بیانات آقای دشتی عرض می‌کنم یک شب بنده ساعت ۱۲ خوابیده بودم با سرمای شدید تلفون صدا کرد بنده پا شدم دیدم می‌گویند من فلان جلالی هستم الان از جلوی شعبه فرعی مقبرة هدایت عبور می‌کردم دیدم که پاسبانها صندوق را آورده‌اند بیرون گذاشته‌اند و دارند صندوق را باز می‌کنند که آراء را عوض کنند بنده دیدم چطور چنین چیزی می‌شود و من تا آنروز نرفته بودم در آن شعبه که به بینم وضع آنجا چطور است گفت می‌خواهید قبول کنید می‌خواهید قبول نکنید. گفتم چه کنم در این وقت شب بالاخره به آقای امین الملک که ایشان نزدیکتر بودند تلفن کردم بعد از مدت زیادی که ایشان بیدار شدند بایشان گفتم ایشان عذر آوردند ناچار شدم به مشاور که اهل همان محل بود تلفون کنم آن بیچاره ساعت ۱۲ برخاسته است و رفته است و ساعت یک از حوزه برگشته است و تحقیق کرده است و به بنده گفتم چه کنم در این وقت شب بالاخره به آقای امین الملک که ایشان نزدیکتر بودند تلفن کردم بعد از مدت زیادی که ایشان بیدار شدند بایشان گفتم ایشان عذر آوردند ناچار شدم به مشاور که اهل همان محل بود تلفون کنم آن بیچاره ساعت ۱۲ برخاسته است و رفته است و ساعت یک از حوزه برگشته است و تحقیق کرده است و به بنده تلفون کردند که این صندوق در اطاق جداگانه است و در صندوق مهروموم است پاسبانها هم اینطرف هستند علاوه بر آن در اطاق هم مهرو موم است شب‌ها چون سرد است پاسبانها اینطرف جمع می‌شوند و اسبابهایشان را می‌گذارند روی میز جلو اطاق صندوق این است که اشتباهی شده است و غرضی در بین نبوده است بنده خیلی از او معذرت خواستم و خیلی خجل شدم که شما را زحمت دادم و گفتم که این کار را اگر ما امشب نکرده بودیم فردا ممکن بود همین مطلب موضوع یک شکایتی بشود که صندوق را عوض کرده‌اند غرض آن آقا را نشناختم حالا این چه دروغی بود که گفته است؟ نمیدانم خوب شاید او هم دروغ نگفته باشد دیده است که دور میز جمع شده‌اند تلفون کرده است البته از این حرف‌ها خیلی زیاد زده می‌شود انجمن سعی می‌کرد که یک مدارکی پیدا کند که روی آن رفتار کند و راجع بلواسان هم ما خیلی کوشش کردیم که واقعا یک مدارکی پیدا کنیم فرستادن مفتش، هیئت تفتیشیه اخیر از قضاوت روی این نظر بود که این‌ها بتوانند یک مدرکی پیدا کنند که بتوانیم عوض کنیم و تجدید کنیم انتخابات آنجا را بنده آقا هر کس هر چه می‌خواهد بگوید هیچوقت نظریات شخصی را محل توجه قرار نداده‌ام بنده همیشه روشم این بوده است که بر طبق قانون رفتار کنم ولو دیگران نکنند ولو دیگران مخالف قانون رفتار بکنند و غیر از این هم نبایست دیگران بکنند ولو من مخالف باشم مثلا این قانون انتخابات را بنده سر تا پایش را معیوب میدانم معذلک میل داشتم که ذرة از آن قانون تخلف نشود خواه مخالف باشم خواه موافق و نظر انجمن این بوده است که مطابق همین قانون انتخابات رفتار کنند و سرتاپایش را اجرا کنند حالا اگر کسی مخالف بوده بنده عرضی ندارم و داخل آن قسمت نمی‌شوم و اگر آقایان نظرشان این باشد که مخالف قانون شده است مجلس باید قضاوت کند، عرض کنم که قسمت دیگر چند نفر از آقایان وکلاء در آن جلسه و چند نفر هم در خارج مجلس به بنده اعتراض کردند که شما چرا نسبت بآقای فیروز آبادی توضیحی ندادید و خیال کردند که یک علتی داشته است از این جهت خواستم که جریان را عرض کنم بدون اینکه هیچ اظهار نظری نسبت بگزارش انجمن یا گزارش شعبه بکنم از اول همه اینها را واگذار کردم بنظر مجلس هر چه رأی دادند بنده عرضی ندارم علت اینکه کار این طور پیش آمد شد می‌خواهم عرض بکنم که تمام اعضای انجمن بدون استثناء کمال عدم رضایت را داشتند و متأثر بودند که چرا این طور پیش آمد شده است ولی این عمل بواسطة قصور خود ایشان شد چرا؟ برای اینکه ما معمولا بتوسط حکومت تهران (فرمانداری) بهمة آقایان اعلام کردیم که قبولی خودشان را اطلاع بدهند منتظر آقایان شدیم حتی به آقای پیرنیا هم اعلام کردیم ایشان چون قبول نکردند شناسنامه نخواستیم بعد از قبولی آقایان شناسنامه‌ها را خواستیم حتی خود بنده تا شناسنامه نبردم امضا نکردند گفتند میدانیم ولی باید ببینیم بنده فراموش کرده بودم آقای امین الملک بمن تلفن کردند که روز آخر است شناسنامه یادتان نرود بعد منتظر آقای فیروز آبادی شدیم که شناسنامشان را بفرستند ایشان نفرستادند قبولیشان هم بما نرسید گرچه می‌گویند بعد به فرمانداری داده‌اند فرماندار که پیش ما بود و فرماندار هم که یک آدم درستکاری است حالا می‌گویند که بدفتر داده‌اند آن را نمیدانم آن بایست معلوم شود ما هم تحقیق کردیم معلوم نشد راجع به شناسنامه ایشان نیامدند تا اینکه یکروز آمدند بنده می دانم که دکتر مرزبان با ایشان مذاکره کردند ایشان گفتند که شما مداخله در این کار نکنید با مجلس است اقای دکتر مرزبان گفتند که ما نمی‌توانیم قانوناً این کار را بکنیم زیرا اعتبارنامه درش قید شده و حتی قانون هم قید می‌کند این هم جزء وظایف ما است حتی این عبارت را بایشان نشان دادند که در خاتمه می‌نویسد که ما شهادت می‌دهیم که مراتب فوق صحیح است و ندیده چطور شهادت می‌توانیم بدهیم پس ناچار باید بفرستید و اعضای انجمن و ما همه آرزومند بودیم که اعتبارنامه ایشان به مجلس بیاید و هیچ احتمال این موضوع را نمی‌دادیم که نسبت بشخص ایشان حرفی زده شود این اواخر هم شکایتی افواهاً رسید که آنرا مورد توجه قرار ندادیم تا اینکه شکایتی رسید و یک سواد مصدق هم از شناسنامه ایشان رسیده بود که هم تمبر داشت و هم مهر آمار را داشت و صادرکننده نوشته بود که آقای سید رضا فیروزآبادی خودشان تقاضا کرده‌اند و این قضیه سبب شد که ما وارد این کار شویم بعد در انجمن صحبت شد که این آقا شناسنامه از یک ولایتی گرفته‌اند بنده عرض کردم فرض کنیم این طور باشد شناسنامه برای ما سندیت دارد شناسنامه شانرا که دادند برای ما سند است نظر انجمن این بود بعد گفتند که فردا تا ظهر شناسنامشان را می‌آورند و تا ساعت دو بعدازظهر منتظر شدیم ایشان تشریف نیاوردند و اتومبیل یکی از اعضاء که عرض کردم اتومبیلش زیر پای ما بود آقای کاشانیان بنده را می‌بردند که سر کوچه پیاده شوم بنده بودم و دکتر مرزبان و سروش و ایشان تی خیابان می‌رفتند آقای سروش پیاده شد گفتند شما چرا آقا امروز تشریف نیاوردید گفتند فردا ما مکرر از ایشان استدعا کردیم و مکرر آقای دکتر مرزبان در حضور بنده در غیاب بنده بایشان تلفن کردند که آقا والله ما همه با شما موافقیم شما بیائید یک ترتیبی بدهید که ما این کار را بگذرانیم و تا روز پنجشنبه مجبوریم این کار را تمام کنیم تشریف بیاورید ما موافقیم ایشان نیامدند نمیدانم چه نظری داشتند گفتیم از مجلس بپرسیم که ما باید چکار کنیم امضا بکنیم نکنیم اعتبارنامه بدهیم ندهیم اگر بدهیم شاید در مجلس یک صحبتهائی بشود و از مجلس یک سندی فرستادند و با اینحال که ملاحظه میفرمائید مردد بودیم شب آخر از منزل ایشان تلفن کردند که ۵ دقیقه دیگر شناسنامه بشما می‌رسد گفتند الآن می‌رسد ا ساعت ۸ شب ماندیم بالاخره نیامد وقت رفتن گفتیم خوب این وظیفه قانونی ما است عجالتاً این طور پیش آمده که گفته شد آن مدارک این طور بما می‌فهماند و آن حسابهائی که کردند گرچه همه جواب دارد ولی بنده وارد نمی‌شوم و ما حساب کردیم و نظر آقای آقا سید هاشم وکیل را خواستیم و بقوانین هم رجوع کردیم بعد دو نفر دیگر که در انجمن بودند گفتند آقا این معطلی ندارد همه رأی بدهید ساعت آخر است بعد مجلس خودش حکومت می‌کند ایشان هم آن جا ممکن است بعد دلایلشان را بنویسند ما عجالتاً این طور فهمیدیم و این طور رأی می‌دهیم و حتی ایشان وقتی که آمدند بمجلس بایشان گفتم عوض این که رفتید بمجلس می‌آمدید این جا و مذاکره می‌شد و ایشان خودشن این کار را کردند والا بنده قول می‌دهم که تمام آقایان با ایشان موافق بودند و حتی یکنفر از اعضاء انجمن هم نظری نداشته است و تا آنروز آخر ناچار شد انجمن با مدارکی که برایش رسیده بود آنطور رأی بدهد حالا هم آقایان با مدارکی که دیده‌اند قضاوت خواهند کرد و هر چه رأی آقایان است مطابق وجدانشان رأی می‌دهند ایشان خودشان نیامدند برای دادن شناسنامه و برای قبولی دادن هیچ یک از این کارها را نکرده‌اند اعتراضی هم بایشان نمی‌خواهیم بکنیم برای این که ممکن است یک نظری داشته باشند و آن نظر را بنده نمیدانم چه بوده است بالاخره اینطور انجمن را بمحظور انداختند برای خودشان برای مجلس چه نظر می‌گیرند و چه رأی می‌دهند البته بسته بنظر خود آقایان است (بعضی از نمایندگان مذاکرات کافی است.)

نایب رئیس- چند فقره پیشنهاد رسیده است قرائت می‌شود.

طوسی- پیشنهاد مربوط است به آقای فاطمی و اقبال.

اینجانب پیشنهاد می‌کنم که نسبت به گزارش شعبه و راجع بانتخابات آقای دکتر مصدق و آراء لواسان و سن آقای فیروزآبادی بموجب ماده ۹۹ آئین نامه داخلی بشرح زیر رأی تجزیه گرفته شود. اول راجع به صحت و سقم آراء لواسان- دوم راجع بسن آقای فیروزآبادی- سوم راجع بصحت انتخاب آقای دکتر مصدق از طهران.

نایب رئیس- آقای اقبال.

اقبال- عرض کنم این پیشنهاد از طرف آقای فاطمی تنظیم شده بود ولی چون ایشان امروز کسالت داشتند و تشریف نیاورده بودند به بنده تلفون کردند و بنده هم امضا کردم عرض کنم این پیشنهاد از تجزیه مطابق ماده ۹۹ یک امر طبیعی است و اما چرا از آنجا نوشته شده است اول بموضوع لواسان و دوم راجع به آقای فیروز آبادی و سوم راجع به آقای مصدق السلطنه چون خبر کمیسیون این طور است اول راجع بلواسان نوشته شده.

نایب رئیس- آقای اسکندری شما مخالف هستید با این پیشنهاد؟

اسکندری- بلی بنده مخالفم و می‌خواهم بگویم که راجع به سن آقای فیروز آبادی نمی‌شود رأی گرفت برای اینکه اعتبارنامه ایشان داده نشده و رأی مجلس مطابق اعتبارنامة است که بهر کسی داده می‌شود و بنظر بنده الآن هم که سن ایشان در محکمه مطرح است بالاخره اگر مجلس هم رأی بدهد که ایشان هفتاد سال ندارند رأی مجلس تأثیری در رأی محکمه ندارد.

نایب رئیس- پیشنهاد دیگری هم در این موضوع رسیده است که برای اطلاع مجلس قرائت می‌شود پیشنهاد آقای کاظمی پیشنهاد می‌کنم که موضوع سن و وکالت آقای فیروز آبادی تا صدور حکم قطعی دادگاه از دستور خارج شود.

نایب رئیس- آقای هاشمی هم پیشنهاد اولیه را تأئید کرده‌اند راجع بتفکیک- پیشنهاد آقای هاشمی بنده پیشنهاد می‌کنم موضوع لواسانات با موضوع آقای فیروز آبادی از هم تفکیک شود.

نایب رئیس- آقای هاشمی-

هاشمی- بنده اصلاً با فرمایش آقای اسکندری در این قسمت موافقم اول راجع بلواسانات رأی بگیرید بعد هم راجع بنمایندگی آقای دکتر مصدق که این موضوع‌ها مخلوط نشود و وقت مجلس گرفته نشود (نمایندگان- صحیح است)

نایب رئیس- تجزیه این پیشنهاد مطابق آئین نامه است و مخالفتی ندارد یک پیشنهاد دیگری هم راجع بترتیب اخذ آراء رسیده است آقای نراقی.

نراقی- بنده عرض دارم این نظر شاهزاده اسکندری صحیح نیست پیشنهاد می‌کنم که راجع بسن آقای فیروزآبادی رأی گرفته شود (زنگ نایب رئیس)

نایب رئیس- این مطرح نیست پیشنهاد دیگری رسیده است. خوانده می‌شود:

پیشنهاد می‌کنم راجع بصحت آراء لواسانات رأی مخفی گرفته شود که متضمن رد خبر شعبه باشد. جمال امامی- امیر تیمو- ملایری- تهرانی- شجاع- فاطمی- طباطبائی- طوسی- عماد تربتی- فرود- اقبال- تجدد- اردلان- سیف پورفاطمی- سالار سعید سنندجی- دولت آبادی.

نایب رئیس- آقای اقبال

اقبال- بنده استدعا می‌کنم که مقام ریاست توجه بفرمایند که چون موضوع خیلی دقیق است و اعلام رأی را طوری بفرمایند که در مهره سیاه و سفید اشتباهی رخ ندهد.

نایب رئیس- اعلام رأی می‌کنیم آقایانی که با خبر شعبه موافق هستند یعنی بالغو آراء لواسانات مهر سفید می‌دهند و اشخاصی که باخبر شعبه مخالف هستند و آراء لواسان را صحیح میدانند مهره سیاه می‌دهند (نمایندگان صحیح است) توجه فرمودند آقایان (همهمه نمایندگان- زنگ نایب رئیس) (نراقی آقایان نمایندگان طهران حق دادن رأی ندارند ماده ۶ را استدعا می‌کنم قرائت بفرمائید که نمایندگان درباره انتخاب خودشان نمی‌توانند رأی بدهند)

نایب رئیس- ماده شش نظامنامه خوانده می‌شود. ماده ششم- نمایندگانی که هنوز صحت و سقم انتخاباتشان محقق نشده است حق نطق و دادن رأی را دارند ولی چه در شعبه و کمیسیون و چه در مجلس در مورد انتخاب خودشان نمی‌توانند رأی بدهند و طرح قانونی هم نمی‌توانند پیشنهاد کنند- در صورتیکه پذیرفتن نمایندة بموجب رأی مجلس بعهده تعویق افتاده باشد نماینده مزبور در هیچ امری حق دادن رأی ندارد (همهمه نمایندگان)

نایب رئیس- خواهش می‌کنم که رعایت نظم را بفرمایند یک مطلب حساس و دقیقی است و باید ازش نتیجه گرفته شود آقای اقبال.

اقبال- عرض کنم که این ایراد آقای نراقی وارد نیست آراء لواسان در مورد نه نفر یا ده نفر اصلاً مؤثر نیست یعنی چه این آراء لواسان تصویب شود و چه تکذیب شود آنها نماینده هستند بنابراین این ماده تطبیق نمی‌کند یعنی این آراء در مبورد خودشان نیست و یک رأی کلی است نسبت به آراء لواسان.

نایب رئیس- آقای نقابت.

نقابت- مطابق نظامنامه اگر تصویب اعتبارنامه یک نماینده بموجب رأی مجلس تأخیر شده باشد آن نماینده حق رأی ندارد البته مجلس هنوز که نسبت باعتبارنامه آقای دشتی یا آقای دکتر عبده و یا آقای دکتر شفق مخالفت نکرده است و بنابراین مجلس تأخیر نشده است (یکی از نمایندگان تأثیر دارد) به تأثیر کاری ندارم تفسیر ماده قانون را هم کاری ندارم صراحت ماده قانون این طور است که اگر اعتبارنامه یک نماینده بموجب رأی مجلس تأخیر شده است آن نماینده حق رأی ندارد و این یک مطلب خارجی است که راجع به یک صندوقی است که باید رأی گرفته شود.

نایب رئیس- استنباط خود بنده هم این است همانطور که استدلال شد این مربوط به اعتبارنامه یکی از آقایان نیست و این مربوط به یک امر کلی است آن مطلب مربوط به وقتی است که با اعتبارنامة مخالفت شود و این مربوط بمخالفت با اعتبارنامه نیست و نظامنامه هم صراحت دارد خوب است که آقایان موافقت بفرمایند که اخذ آراء بعمل آید و تکلیف حقیقی معلوم شود (نمایندگان- صحیح است) آقای اقبال.

اقبال- خواهش می‌کنم ترتیب رأی دادن را یک مرتبه دیگر بفرمایند برای اینکه آقایان اشتباه نکنند.

نایب رئیس- برای دفعه سوم تکرار می‌کنم آقایانیکه باخبر شعبه موافق هستند یعنی با لغو آراء لواسانات مهره سفید می‌دهند و اشخاصی که با خبر شعبه مخالف هستند و آراء لواسان را صحیح میدانند مهره سیاه می‌دهند.

(اخذ و استخراج آراء بعمل آمد)

مهره تفتیشیه ۸۸ مهره سفید ۳۸ مهره سیاه ۵۰.

نایب رئیس- راجع به سن آقای فیروزآبادی پیشنهادی شده است (بعضی از نمایندگان- رأی را اعلام بفرمائید) نتیجه رأی این است که خبر شعبه راجع به ابطال آراء لواسان رد شد راجع به سن آقای فیروز آبادی پیشنهادی شده است آقای نقابت.

نقابت- بنده تذکر نظامنامة دارم- راجع بسن آقای فیروزآبادی حالا نمی‌شود رأی گرفت زیرا آقای تهرانی بعلت اینکه آقای فیروزآبادی رفته‌اند ایشان تشریف آورده‌اند و موقعی که اعتبارنامه ایشان مطرح است آنوقت مذاکره می‌شود.

نایب رئیس- آقای اقبال.

اقبال- عرض کنم که این نظر آقای نقابت صحیح است در موقعی که خبر شعبه راجع به آقای طهرانی مطرح می‌شود آنوقت باید صحبت شود ولی حالا خبر شعبه مربوط باعتبارنامه آقای تهرانی نیست.

نایب رئیس- آقای دکتر معظمی.

دکتر معظمی- ممکن است جمع بین هر دو نظر را کرد چون در خبر شعبه آقای فیروزآبادی را نفر چهارم نوشته‌اند ممکن است به نفر چهارم که رسیدیم این موضوع مطرح شود.

نایب رئیس- آقای دشتی.

دشتی- همانطوریکه عرض کردم باید برویم بحل قضایا و این راپرت شعبه را تجزیه کنند یک قسمت راجع بلواسان بود که وضعیتش معلوم باشد و یک قسمت هم راجع باعتبارنامه آقای دکتر مصدق است که باید رأی گرفته شود و راجع بآقای فیروزآبادی بنظر من مسکوت عنه بگذاریم برای اینکه الآن مطرح نیست و بعد از آنکه جریان و منظره انتخابات طهران را شعبه راپرت داد و برای آقای فیروزآبادی شعبه باید راپرتی مستقیم بیاورد تا نسبت به طهرانی و سن آقای فیروزآبادی ترتیبی بدهد و بدون راپرت نمی‌شود کاری کرد و دیگر هم منظورم راجع بسایر وکلای تهران بود که در آنهائی که درشان تردیدی نیست آنها را مقدمتاً تکلیفشان را معلوم کنید بعد هم گزارش مربوط به آقای فیروز آبادی را بیاورید مطرح می‌شود و مذاکره می‌شود.

نایب رئیس- نظر مجلس این است که راجع بسن آقای فیروزآبادی در موقع خودش مطرح شود فعلاً گزارش مربوط به آقایان نمایندگان طهران خوانده می‌شود آقای دکتر زنگنه (آقای دکتر زنگنه مخبر شعبه اول گزارش نمایندگی آقای دکتر مصدق را بشرح زیر قرائت نمودند) جریان انتخابات تهران بقراری است که به عرض رسیده جناب آقای دکتر محمد مصدق در هر صورت یعنی بآراء لواسانات یا بدون آن در درجه اول حائز اکثریت بوده‌اند و هیچگونه اعتراضی نسبت بانتخاب ایشان بانجمن یا بمجلس شورای ملی نرسیده است و اعتبارنامه برای نمایندگان طهران در چهاردهمین دوره قانونگزاری بنام ایشان صادر گردیده شعبه اول به اتفاق آراء صحت انتخاب آقای دکتر محمد مصدق را تصدیق و برای تصویب بمجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کند.

نایب رئیس- رأی گرفته می‌شود بنمایندگی آقای دکتر مصدق از تهران آقایان موافقین قیام نمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای دکتر زنگنه.

(آقای دکتر زنگنه مخبر شعبه اول گزارش نمایندگی جناب آقای سید محمد صادق طباطبائی را بشرح زیر قرائت نمودند)

جریان انتخابات طهران بقراری است که گزارش شده است: جناب آقای سید محمد صادق طباطبائی آراء لواسانات دارای ۱۶۸۵۶ رأی و بدون آن دارای ۱۵۰۶۵ رأی یعنی در هر صورت در درجه دوم حائز اکثریت بوده‌اند و چون نسبت بانتخاب ایشان هیچگونه اعتراضی به انجمن نرسیده اعتبارنامه برای نمایندگی طهران در چهاردهمین دورة قانونگزاری بنام ایشان صادر شده است چون هیچگونه اعتراضی هم راجع بانتخاب ایشان بمجلس شورای ملی واصل نگردیده شعبه اول باتفاق آراء صحت انتخاب جناب آقای سید محمد صادق طباطبائی را تصدیق و برای تصویب مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کند.

نایب رئیس- رأی گرفته می‌شود بنمایندگی آقای آقا سید محمد صادق طباطبائی از تهران آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد آقای دکتر زنگنه.

آقای دکتر زنگنه مخبر شعبه اول گزارش نمایندگی آقای دکتر رضا زاده شفق را بشرح زیر قرائت نمودند)

انتخابات طهران بشرحی که گزارش شده است جریان یافته- آقای دکتر رضا زاده شفق در مجموع آراء طهران دارای ۹۲۰۰ و بدون احتساب ۱۸۸ رأی که در لواسانات داشته‌اند دارای ۷۱۱۲ رأی و حائز اکثریت بوده‌اند چون نسبت بانتخاب ایشان هیچ گونه اعتراضی بانجمن یا بمجلس شورای ملی نرسیده و اعتبارنامه بنام ایشان برای نمایندگی تهران در چهاردهمین دوره قانون گزاری صادر شده است شعبه اول باتفاق آراء صحت انتخاب آقای دکتر رضا زاده شفق را تصدیق و برای تصویب به مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کند.

نایب رئیس- رأی گرفته می‌شود بنمایندگی آقای دکتر رضا زاده شفق از تهران آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای دکتر زنگنه

(آقای دکتر عبدالحمید زنگنه مخبر شعبه اول گزارش نمایندگی آقای دکتر جلال عبده را بشرح زیر قرائت نمودند)

بقراریکه گزارش شده است انتخابات طهران صورت گرفته- در نتیجه آقای دکتر جلال عبده در مجموع آراء با ۹۹۵۳ رأی و بدون احتساب ۱۹۴۸ رأی که در لواسانات داشته‌اند با ۸۰۰۵ رأی حائز اکثریت بوده‌اند- چون شکایاتی که نسبت بانتخاب ایشان بانجمن رسیده بود موجه تشخیص نگردیده اعتبارنامه بنام ایشان برای نمایندگی در چهاردهمین دورة قانونگزاری صادر شده است نظر باین که هیچ گونه اعتراضی هم نسبت بایشان به مجلس شورای ملی نرسیده است اول شعبه اول باتفاق آراء صحت انتخاب آقای دکتر جلال عبده را تصدیق و برای تصویب به مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کند.

نایب رئیس- رأی گرفته می‌شود بنمایندگی آقای دکتر جلال عبده از تهران آقای موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای دکتر زنگنه

(آقای دکتر زنگنه مخبر شعبه اول گزارش نمایندگی آقای سید احمد بهبهانی را بشرح زیر قرائت نمودند)

جریان انتخابات تهران بقراری است که بعرض رسیده آقای سید احمد بهبهانی در مجموع آراء ۸۶۵۸ رأی بوده و بدون احتساب ۵۹۶ رأی که در لواسانات داشته‌اند با ۸۰۶۲ رأی حائز اکثریت بوده‌اند چون نسبت بانتخاب ایشان اعتراضی بانجمن یا مجلس شورای ملی نرسیده و اعتبارنامه بنام ایشان برای نمایندگی مجلس شورای ملی صادر گردیده است شعبه اول باتفاق آراءصحت انتخاب آقای سید احمد بهبهانی را تصدیق و برای تصویب به مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کند.

نایب رئیس- رأی گرفته می‌شود به نمایندگی آقای آقا سید احمد بهبهانی از تهران آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای دکتر زنگنه

(آقای دکتر زنگنه مخبر شعبه اول گزارش نمایندگی آقای علی دشتی را بشرح زیر قرائت نمودند)

انتخابات تهران بترتیبی که در گزارش اولیه بعرض مجلس شورای ملی رسیده است انجام یافته- در نتیجه آقای علی دشتی در مجموع آراء دارای ۸۸۸۸ و بدون احتساب ۱۸۹۰ رأی که در لواسانات داشته‌اند دارای ۷۹۹۸ و حائز اکثریت بوده‌اند- چون نسبت بایشان اعتراض موجهی بانجمن یا بمجلس شورای ملی نرسیده است و اعتبارنامه برای نمایندگی طهران در چهاردهمین دوره قانون گزاری بنام ایشان صادر شده است شعبه اول باتفاق آراء صحت انتخاب آقای علی دشتی را تصدیق و برای تصویب بمجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کند.

نایب رئیس- رأی گرفته می‌شود بنمایندگی آقای علی دشتی از تهران آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای دکتر زنگنه

(آقای دکتر زنگنه مخبر شعبه اول گزارش نمایندگی آقای عباس مسعودی را بشرح زیر قرائت نمودند)

شرح جریان انتخابات طهران بقراری است که بعرض رسیده- در نتیجه آقای عباس مسعودی با ۸۵۴۸ رأی و بدون احتساب آراء لواسانات یعنی با کسر ۱۰۰۵ رأی با ۷۵۳۳ رأی حائز اکثریت بوده‌اند چون اعتراض موجهی نسبت بانتخاب ایشان بانجمن نرسیده و بمجلس شورای ملی هم هیچگونه اعتراضی نسبت بایشان واصل نگردیده و اعتبارنامه برای نمایندگی طهران در چهاردهمین دوره قانونگزاری صادر شده است.

شعبه اول باتفاق آراء صحت انتخاب آقای عباس مسعودی را تصدیق و برای تصویب مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کند.

نایب رئیس- رأی گرفته می‌شود بنمایندگی آقای عباس مسعودی از طهران آقایان موافقین برخیزند؟ (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای دکتر زنگنه

(آقای دکتر زنگنه مخبر شعبه اول گزارش نمایندگی آقای مهندس غلامعلی فریور را بشرح زیر قرائت نمودند)

جریان انتخابات تهران بقراری است که گزارش شده- آقای مهندس غلامعلی فریور با ۸۵۲۴ رأی در مجموع آراء تهران و با کسر ۱۱۲۷ رأی که از لواسانات داشته‌اند با ۷۳۹۷ رأی حائز اکثریت بوده‌اند- چون اعتراض موجهی بانتخاب ایشان بانجمن نرسیده و بمجلس شورای ملی هم هیچگونه اعتراضی نسبت بانتخاب ایشان نشده و انجمن بنام ایشان اعتبارنامه برای نمایندگی تهران در چهاردهمین دورة قانون گزاری صادر کرده است شعبه اول باتفاق آراء صحت انتخاب آقای مهندس غلامعلی فریور را تصدیق و برای تصویب مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کند.

سیف پور فاطمی- بنده مخالفم.

نایب رئیس- بجلسة بعد موکول می‌گردد. گزارش دیگری است خوانده می‌شود.

(آقای دکتر زنگنه مخبر شعبه اول گزارش نمایندگی آقای رضا تهرانچی را بشرح زیر قرائت نمودند)

جریان انتخابات تهران بعرض رسیده است در نتیجه آقای رضا تهرانچی با ۷۶۹۲ رأی در مجموع آراء ۶۶۱۳ رأی بدون احتساب ۹۷۹ رأی که در لواسانات داشته‌اند حائز اکثریت بوده‌اند- چون نسبت بانتخاب ایشان هیچگونه اعتراضی بانجمن یا بمجلس شورای ملی نرسیده و اعتبارنامه برای نمایندگی طهران در چهاردهمین دوره قانون گزاری بنام ایشان صادر شده است شعبه اول باتفاق آراء صحت انتخاب آقای رضا تهرانچی را تصدیق و برای تصویب مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کند.

نایب رئیس- رأی گرفته می‌شود بنمایندگی آقای رضا تهرانچی از تهران آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. راجع به موضوع آقای فیروزآبادی موکول می‌شود بجلسه بعد که تبادل نظر شود.

- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

]۴- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه[

جلسه آینده روز دوشنبه چهاردهم فروردین ماه سه ساعت پیش از ظهر دستور هم انتخاب هیئت رئیسه.

(مجلس یکساعت و نیم بعدازظهر ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی- ملک مدنی