مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ خرداد ۱۳۴۲ نشست ۱۲۷ دنباله برنامه دولت

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهاردهم

قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویبنامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات- اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آئین‌نامه‌ها - بخش نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

سال اول - شماره ۷۲ مدیر: سیدمحمد هاشمی نماینده مجلس شورای ملی - دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ماه ۱۳۲۴

دوره چهاردهم قانونگذاری

شماره مسلسل ۱۳۹۵

مذاکرات مجلس بقیه جلسه ۱۲۷

جلسه ۱۲۷

فهرست مطالب:

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز شنبه دوازدهم خرداد ماه ۱۳۲۴

بقیه بیانات آقای فرخ

اقای دکتر امامی دویده‌اند تا توانسته‌اند قضیه را حل کنند بنده نبودم ۱۱۱ ذرع از خانه بنده که مال خانواده‌ام است یک نفر زرتشتی فروخته این طرز یک طرزی نیست که قابل دوام باشد شما آمدید قانون ثبت اسناد را گذراندید که مردم مطمئن باشند کسی که خانه اش ثبت شد و قبا له اش را گذاشت توی جیبش مطمئن باشد که مالک خانه‌است اما حالا شب می‌رود خانه اش می‌بیند خانه اش را فروخته‌اند این طرز ثبت اسناد نیست. عرض دیگر بنده راجع بفرهنگ است استدعا می‌کنم آقای رهنما توجه بفرمایند زیرا بنده مدتی با ایشان افتخار همکاری در شورای عالی فرهنگ داشتم راجع به پروگرام در قسمت علمی و قسمت ادبی دقت کردیم و با لاخره سه سال و سه سال کردیم چرا زیرا که ادبیات ایران مستلزم دانستن ادبیات عرب است و در این قسمت لازم است که مطالعات زیاد بشود و در یکسال نمی‌شود یکی از وزرا خواست که متابعت از پرو گرام فرانسه بکند و آمد پنجسال کرد نتیجه این شد که یک شاگردیکه لیسانسه می‌شود سواد فارسی ندارد بنده در این قضیه راجع به پسر خودم مبتلا شدم که مجبور شدم سه سال معلم خارج بیاورم و حقیقتا خیلی خوشوقتم که این کار را کردم زیرا در سال اول اینها عقود را از روی شرایع محقق می‌خوانند و اگر اینها این مقدمات را ندانند هیچ چیز نخواهند فهمید بنده استدعا می‌کنم در این تعطیل یک کمیسیون صلاحیت دار معین کنید در این در این پروگرام تجدید نظر کنند و تکلیف شاگردان ادبی را معین کنند (وزیر فرهنگ الان مشغول تهیه برنامه هستند) که در آتیه دچار این مشکلات نشویم خود آقا اهل فن هستید الان شما اکی‌والانس بین سالهای تحصیلی ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۳ را ملاحظه بفرمائید ببینید یکی است؟ از خود شما سئوال می‌کنم (وزیر فرهنگ – خیر فرق دارد) عرض دیگر بنده راجع است بمستخدمین و خیلی خوشحال هستم که آقای نخست وزیر در برنامه خودشان یک ماده‌ای هم برای تجدید نظر در قانون استخدام گزارده‌اند یک عده زیادی از مستخدمین ما کنتراتی هستند اینها زیر قداره داموکلس هستند و قداره بالای سرشان است زیرا صبح که کنتراتشان ملغی شد خداحافظ و بنده چون مدتی اینطور زندگی کردم بهتر میدانم و استدعا می‌کنم که در قانون استخدام که تجدید نظر می‌فرمایند راجع باین قسمت هم یک توجهی بشود و این موادی را که داده‌اند مورد دقت در آن کمیسیون واقع بشود و مخصوصا از آقای وزیر فرهنگ در خواست می‌کنم که بیشتر طرف توجه قرار بدهند و در این قسمت یک دقت نظری بکنند که حقوق مستخدمین کنتراتی هم محفوظ بماند- اما راجع باقتصادیات بنده صحبت زیادی نمی‌کنم زیرا فرمایش آقای دشتی را فراموش نمی‌کنم که فرمودند اشخاصی که از یک چیزهائی اطلاع ندارند به خودشان اجازه می‌دهند که در اطراف آنها سه ساعت حرف بزنند و این حرف بسیار صحیح است و بنده خودم چون در اقتصادیات اطلاع زیادی ندارم چیز زیادی عرض نمی‌کنم ولی چون چند ماهی متصدی بوده‌ام در آن قسمت این است که این عرض را می‌کنم.

دولت ماهی چهار میلیون ونیم باقتصادیات بودجه می‌دهند در حالیکه این غله بعقیده بنده باید همیشه جزء مالیه باشد (صحیح است) و بنده خودم تجربه دارم زیرا مامورین مالیه در این قسمت قوی تر و مطلعتر هستند. برای خرید قماش و قند و چای و اتومبیل بنده اینها را اگر به خود تجار اجازه بدهند که بیاورند و دولت در سر حد یک حقی بگیرد و بیک قیمت بفروشند این بهتر است (صحیح است) و این ۵۴ میلیونرا دولت ندهد ولی اینجا می‌گویند که سه اشکال است و این سه اشکال باعث شده‌است که اینکار نشود. یکی این است که می‌گویند یک قراردادی است بین ما و دولت آمریکا که او مانع است (رفیع-بیخود است چنین چیزی نیست) بنده گمان می‌کنم که این را می‌شود با مذاکرات حل کرد و دولت آمریکا وقتی مشکلات ما را بداند اجازه خواهد داد مخصوصا اینکه در عهدنامه ما ذکر است (رفیع-بیخود می‌گوید) مامورین این را می‌گویند که پول‌ها را بخورند قسمت دوم این است که می‌گویند خاورمیانه مشکلاتی ایجاد می‌کند (رفیع-این را هم دروغ می‌گوید) بله این هم بیخود است و قسمت سوم این که یک قدری مشکل است این است که می‌گویند هشت نه هزار نفر عضو بیکار می‌شوند (صحیح است) این قسمت البته مشکل است ولی بعقیده بنده دولت باید یک شرکت هائی مثل همین شرکت آبیاری و شرکت‌های دیگر تاسیس بکند و در ماده اول هم ذکر بکند که این شرکت‌ها غیر از مستخدمینی که دولت معرفی می‌کند حق استخدام عضو ندارد و اعضای زیادی که دولت دارد وارد آن جاها بکندا و دیگر اینکه خالصجات را ممکن است خرد کنند و با لاخره بهر مستخدمی باید یک اوانتاژهائی بدهند که هم بیکار نباشد وهم آبادی بشود. آنچه بنظر بنده می‌رسد بطور اجمال این است البته کسانیکه در قسمت اقتصادیات وارد هستند و تخصص دارند می‌توانند یک مشورتهای بآقا بدهند که البته خودتان هم مطالعه خواهید فرمود. عرض کنم در ضمن فرمایشاتی که آقای رفیعی فرمودند راجع به ژاندرمری یک فرمایشاتی کردند ولی به عقیده من ژاندرمری دارد رو به اصلاح می‌رود و حقیقتا از شوار تسکف که مامور وظیفه شناسی است باید تشکر کرد (حاذقی-از رئیس ایرانی اش هم باید تشکر بکنیم) (جواد -مسعودی-از سرتیپ خسرو پناه رئیس ایرانی آنجا هم باید تشکر کرد)که قبل از ایشان یک وضعیت خرابی داشته‌است و حالا هم نباید توقع داشت که فورا اصلاح بشود مدت می‌خواهد ولی روال رولی است که رو باصلاح است.

عرض دیگر بنده آقای وزیر مالیه که خاتمه عرایض بنده‌است این است که قسمت غله سابقا با ۵۱ نفر اداره می‌شد و حالا ۱۲۹ نفر است و بودجه اش دو برابر شده‌است و اگر جزو مالیه بشود هم از حیث عمل و هم از حیث اقتصادی خیلی بیشتر می‌شود استفاده کرد. موضوع دیگر موضوع بانک ملی است بنده دو سه مرتبه یک سئوالاتی به آقای وزیر مالیه داده‌ام و متاسفانه بمسامحه گذشت و به بنده جواب ندادند بنده هم تعقیب نکردم و صلاح ندانستم برای این که ممکن بود بگویند کمک باد کتر میلسپو است چون دکتر میلسپو دیگر حالا در بین نیست بشما عرض می‌کنم که یک سئوالی هم برای دفعه سوم نوشته و تقدیم می‌کنم که آقا زودتر تشریف بیاورید برای جواب این سئوالات هم یک عرضی دارم که بطور اجمال عرض می‌کنم برای اینکه زیاد وقت مجلس را نگیرم و آن این است بنده در روزنامه‌ها می‌خوانم….(جمعی از نمایندگان-اکثریت نیست)

نایب رئیس- اگر آقایان اجازه بفرمایند چند دقیقه تنفس بدهیم (صحیح است)

(مجلس ساعت ۱۲ بعنوان تنفس تعطیل و سه ربع ساعت بعد از ظهر مجددا تشکیل شد)

نایب رئیس- در ضمن مذاکرات بین آقایان سنندجی و ایرج اسکندری مطالبی گفته شده بود که در موقع تنفس تحقیقات بعمل آمده معلوم شد ناشی از سوء تفاهم بوده‌است و هر دو آقایان موضوع را تکذیب فرمودند اقای فرخ.(اجازه)

فرخ- بطوریکه آقایان مستحضرند بانک مالی پس از خرابکاریها ئیکه کرد یک قانونی برای او گذشت و اختیارات هر قسمت را تجزیه کرد ولی متاسفانه از قراری که جریان دارد رئیس بانک ملی بر خلاف وظایف خودش وبر خلاف مقررات یک عملیاتی می‌کند. یکی از چیزهائیکه بنده در جراید خواندم و تعجب کردم موضوع زور خانه‌است. بانک ملی یک بانک ناشر اسکناس است البته ورزش یک کار خوبی است و کار خوب هم البته بسیار است اما بانک ملی که پاتوقدار نیست که زور خانه درست کند بروند آنجا گور گه بگیرند. این چه معنی دارد؟ و یا اینکه ۱۶۰۰۰ هزار تومان خرج چلو کباب کرده‌است بنده نمیدانم بانک ملی ناشر اسکناس است یا اینکه علی چلوی است؟ بنده تعجب می‌کنم که آقای وزیر دارائی چرا جلو گیری نمی‌کند این پولها از خون مردم است و از جان کندن جمع می‌شود آنجا اینطور که نمی‌شود! هزینه انجا ۳۶۰ میلیون بود الان شده ۱۵۶ میلیون (دکتر زنگنه- همانطور هم بدر آمدش اضافه شده) در آمدش را حالا عرض می‌کنم بانک ملی ۴۵۰ میلیون از دولت می‌خواهد ۱۸ میلیون سال به سال بنام منفعت از دولت می‌کشد رویش و جزء قرض دولت می‌شود آن تجارتیکه بانک کرده و اضافه کرده بر سرما یه اش چیست؟ (یکی از نمایندگان –خیر اقا اینطور نیست) اگر یکشاهی فایده برده‌است آقایان نشان بدهند تمام پولی است که بانک از آن می‌گیرد و عنقریب قرض دولت ۵۵۰ میلیون یا ۶۰۰ میلیون می‌شود.(دکتر زنگنه یک اداره منظم داریم این را هم می‌خواهید به هم بزنند اینکه صحیح نیست) اشتباه می‌کنید که اینها درست نیست بنده از روی اسناد عرض می‌کنم. اینجا اقای بوشهری فرمودند که بانک ملی از سال ۱۳۲۳ تا فروردین ۱۳۲۴ موفق شده‌اند دویست و بیست میلیون ریال اسکناس –های منتشره را از جریان خارج کنند و نشر اسکناس کمتر شده در صورتی که این عین ترازنامه بانک است که می‌نویسد: ((بعلاوه کاهش عمده‌ای که در هزینه نظامی متمقین در ایران روی داده بی تاثیر نبوده‌است.

بنابراین انتشار اسکناس در سال ۱۳۲۳ مبلغ ۹۶۱ میلیون ریال و کسری نسبت به سال پیش افزایش یافته‌است)). بنده این را باید عرض کنم که خرابکاریها یکی دو تا و سه تا نیست بنده یاد داشت کرده‌ام و از روی اسناد به عرض آقایان خواهم رسانید و عجالتا برای اینکه وقت مجلس را نگیرم چیزی عرض نمی‌کنم چون اگر بخواهمخ صحبت کنم یک ساعت طول می‌کشد باین جهت عرض خودم را ادامه نمی‌دهم و این سئوال را بمقام ریاست تقدیم می‌کنم که برای وزیر مالیه بفرستند و روزی که وزیر مالیه می‌آید جواب بدهد آقای دکتر زنگنه آنوقت از روی اسناد بشما عرض می‌کنم تا ببینید که بانک ملی از خراب ترین موسسات این مملکت است. (جمعی از نمایندگان) – اینطور نیست آفا اینطور نیست) (هاشمی – خیر آقا اذاره منظمی است) (مهندس فریور – آقا بی لطفی می‌کنند)

نایب رئیس – آقای وزیر دارائی

وزیر دارائی (آقای هژیر) – آقایان البته ممکن است در نتیجه طولانی شدن جلسه خسته شده باشند و کسالت داشته باشند ولی بنده اجازه۸ می‌خواهم چند کلمه بطور اختصار بعرض آقایان برسانم (جمعی از نمایندگان – بفرمائید) اولا راجع بفرمایش آقای فرخ می‌خواهم عرض کنم که قطع دارم که ایشان فرمایشاتی که فرمودند شاید یک قسمتش متکی باشد باطلاعات نادرستی که بعرض ایشان رسیده‌است. نظر ایشان البته این بوده‌است که بانک ملی از هر جهت روز به روز تقویت بشود و این بزرگترین موسسه ملی ما طوری بشود که هم اقتصادیات مملکت از وجودش استفاده کند و هم استقلال اقتصادی و بانکی ما در سایه این بانک تامین بشود (صحیح است) اولا بانک ملی تا بحال یک خدمات گرانبهائی باین مملکت کرده‌است (صحیح است) و آقای فرخ هم قطع دارم که بحقیقت این مطلب خودشان ایمان دارند و اگر ایرادی در باب یکی دو تا سه تا مطلب داشته باشند تصدیق خواهند فرمود که چیزی نیست که در مجلس شورایملی عبارتی گفته شود که وهنی باساس و ارکان بانک وارد بیاید (صحیح است) همانطور که فرمودند این سئوالی است که کرده شده‌است و بنده هم اگر اجازه فرمودند و برنامه دولت تصویب شد بنده قول می‌دهم که تحقیقات کامل بکنم و امید وارم نتیجه تحقیقاتم را اینجا بتوانم بضرس قاطع خدمتشان عرض بکنم البته تمام اطلاعاتی که خدمتشان عرض کرده‌اند حقیقت نداشته ولی بهر صورت البته رسیدگی خواهد شد (فرخ – چلوکباب‌ها را همه خورده‌اند آیا صحت ندارد؟ (خنده نمایندگان) حالا بنده نمی‌خواهم امروز در باب جزئیات مسائل وارد بشوم البته بانک هم مثل تمام موسسات بزرگ ورزشی دنیا از کجا بودجه می‌آیند؟ این همه خیریه‌ها که دائر شده‌است با لاخره جزء مئو سسات مالی کسی کمک نمی‌کند!؟ بنظر بنده این خیلی نا انصافی خواهد بود اگر عملیات بانک را توجه نکنیم روی اینکه زورخانه تشکیل داده‌اند یا اینکه چند نفر را دعوت کرده‌اند و چلو کباب داده‌اند (صحیح است) (تیمورتاش-آنهم مربوط بباشگاه بانک است) عرض کردم بر فرض که اینطور باشد مانعی ندارد من نمی‌توانم که وارد جزئیات موضوع بشوم و بطور کلی خواستم عرض کنم حالا که آقایان اجازه فرمودند و چند دقیقه ببنده وقت دادند راجع به کلیاتی که اینجا بمنایبت پروگرام دولت بحث شد بنده هم چند کلمه‌ای بعرض آقایان میرسانم بنده شخصا باید اذعان کنم که باهمه تجربیات کم و معلومات کمی که دارم و با این عمر کوتاه که در این قسمت دارم در این دو سه ساله اخیر قسمت زیادی از تجربیات و معلومات بنده تسبت بامور مملکت در نتیجه بحث و مذاکراتی است که آقایان در این جا مذاکره فرمودند یعنی استفاده کردم از کلیه بیانات متین و مستند آقایان نظر باینکه نمایندگان محترم بهتر از هر کس در کلیه مسائل و اوضاع حوزه انتخابی خودشان و جاهای دیگر کشور اطلاع دارند البته آنچه که در اینجا اظهار می‌فرمایند از روی کمال دقت و صحت است و هر کس که بسمت وزارت در اینجا در حضور آقایان باشد البته استفاده کامل می‌کند خیلی از وزارتخانه‌ها البته برای رسیدن بحقیقت مطلب مکلف هستند که یک بازرس هائی بولایات بفرستند و تحقیقاتی بکنند تا اینکه اطلاعاتی پیدا کنند ولی وقتی که آقایان با اطلاع و احاطه کامل و بصیرتی که دارند اظهار اطلاع می‌فرمایند و البته بر کلیه دولتها فرض است که این مطالب را حقیقت بگیرد و بر اساس اینها عمل کند یعنی حالا که اینجا این صحبت را می‌کنم که بعضی آقایان به عناوین و اصطلاحات مختلف تمام آرزوهای ایران را اینجا بیان فرمودند و ما هم بسمت همکاری یعنی اینکه آشنا بشویم بلوازم و موجباتی که لازم است دولتها برانگیزند تا بآن آمال و آرزوها برسم بنده هم در مقابل نه بسمت عضو دولت بلکه بسمت همکاری آقایان بطور خلاصه عرض می‌کنم که چه دستگاهی برای انجام آن آرزوها لازم است چون دولت باید با لاخره با یک وسائلی این فرمایشات آقایان را انجام بدهد وسیله در درجه اول مستخدمین دولت هستند یعنی هیئت دولت که عبارت از چند تائی هستند اینها بخودی خود که نمی‌توانند یک کارهائی بمنند ناچار بایستی بدست مستخدمین دولت یک کارهائی را بکنند مستخدمین دولت هم متاسفانه بنظر بنده در ظرف این سئوالات اخیر خیلی مورد تهمت و ایراد هستند (ساسان اینطور نیست آقا همه که مورد ایراد نیستند) مستخدمین دولت دو نوع هستند آنچه بنده خیال می‌کنم یک عده قلیلی هستند که این اعتراضات بآنها وارداست (صحیح است) و هر دولتی که بخواهد شروع کند به اصلاح و تمام اقداماتی که اقایان بخواهند بفرمایند که باین اصلاحات ما برسیم موقوف براین است که بهر وسیله هر چه زودتر این عده نابکر نت صالح را دستشان را از کار کوتاه بکند اما یک قسمت خیلی زیادی از مستخدمین ما هستند که کار خودشان را بخوبی انجام می‌دهند (صحیح است) و بنده تصور می‌کنم که اگر عرض کرده باشم که دولتها مکلفند این همه حملات را که از هر طرف کرده می‌شود حفظ و دفاع بکنند درست ترجمان احساسات آقایان بوده‌ام (صحیح است) باین مناسبت بود که دولت در برنامه اش قید کرده و نوشته‌اند تجدید نظر در قانون استخدتم یعنی اگر آقایان این برنامه را تصویب کرده‌اند قدم اول دولت باید این باشد که مستخدمین خودش را حقوق کافی بدهد و از آنها حمایت بکند و تقویت بکند و آن عده معدودی را هم که یک روزی آقای فرخ نسبت بیک مسئله دیگری موضوع گاو و علف زار را فرمودند از کار بر کنار کنند بنابراین ما باید آنها را خارج کنیم و این اساس منظور ما بود راجع بان قسمت از برنامه بنا بر این آقایان نمایندگان وقتی که اجازه فرمودند که این عمل دولت بمعرض مجلس برسد و کاری که باید در این باب تصویب فرمودند آنوقت یک قسمت از ایرادات و اعتراضاتی که آقایان دارند رفع می‌شود قسمت دیگر به پول است یعنی مملکت باید صاحب یکسرمایه باشد حالا یا مالیات باشد یا چیز دیگری باشد تا بتواند اینها را در راه آنهمه حوائج لابد منه مملکت صرف بکند الان برای استحضار آقایان عرض کنم در این چند روزی که بخدمتگذاری در وزارت مالیه مشغولم و مطالعاتی که کردم خلاصه عملش این است یک مقدار در سنوات گذشته ما عوائدی داشتیم از انحصارها و امور تجارتی حالا خوب یا بد کاری ندارم روزی که این دولت مشغول کار شد سابقا سازمان اقتصادی یک دستگاه جداگانه شده‌است و تمام کارخانجات مملکتی یکدستگاه جداگانه شده بود (فرهودی – خلاف قانون بوده) عرض کنم از بابت انحصاری رو اقتصادی چیزی دیناری عاید مملکت نمی‌شود در بودجه که بعرض مجلس شورای ملی رسیده‌است بودجه پیش بینی شده برای سال ۱۳۲۴ چهل میلیون تومان پیش بینی کرده‌اند از این بابت ولیی از این بابت در این دو ماه یک قاز دولت ندیده‌است اما وقتی که بطور خلاصه بنده خواستم ببینم عمل این قسمت اقتصادی چطور خواهد بود آنطور که تصور می‌کنند خودشان خیال می‌کنند که اگر دولت تنخواه گردانب باندازه سی چهل میلیونی در مقابلشان بگذارد و ضرر غله راهم تا آخر سال دولت تحمل بکند و یک فکری هم برای مستخدمین زائدی که پنج میلیون تومان خرجش است بکند آنوقت شاید بتواند در سال ۱۲ میلیون بدولت کمک بدهد (نمایندگان – به به) اما کارخانجات بایستی عرض کنم که آنهم از جریان کار مملکت و خزانه دولت جدا شده‌است و هم آن ده میلیون تومانی که در بودجه پیش بینی شده‌است بدولت بدهند آنهم تصور می‌کنم چیزی عاید بشود و حتی ضرر هم می‌دهد وقتی که این قسمت اساسی که سالی ۱۲۰ میلیون تومان به خزانه مملکت کمک می‌کرد این را هم کنار بگذاریم آقایان تصدیق می‌فرمایند که دیگر یکقسمت از آن کارهای او تپلیته پوپ لیک که در دوره سابق میشده حالا نمی‌شود (یکی از نمایندگان – برای اینکه عایدات نیست) اما قسمت عایدات عمومی آنهم بعرض آقایان رسیده که یک مالیاتی از بین رفته و یک مالیات بر درآمدی در مقابلش گذاشته شده‌است که این هم آنقدر که آقایان می‌گویند و در جرائد نوشته شده‌است البته آنقدر هم که عمل نکرده استولی آن انتظاراتی را هم که داشته‌اند از این قانون برآورده نشد بنابراین به این ترتیب بایستی یک مطالعات کافی در باب آن مالیاتهای زائد که بایستی برداشته شود و آن مالیات هائی که باید باشد شده و اصتلاحاتی درش بشود و بمجلس بیاید وقتیکه بعرض آقایان رسید و تصویب فرمودید آنوقت ممکن است وارد بشویم که چه جور این عواید را تقسیم کنیم یکی دیگر از آن چیزهائیکه شاید زائد نباشد که آقایان بدانند که از همین بودجه ۳۶۰ میلیون تومانیکه باسم بودجه مملکتی داریم ۲۷۰ میلیون تومانش پولی است که در هر سال بطور ماهانه بعنوان حقوق و جیره می‌پردازیم و عقیده بنده اینست که از ۳۴۰ یا ۳۵۰ میلیون تومان وقتیکه ۲۷۰ میلیون تومان حقوق دادیم (وقتیکه میگوئیم حقوق البته مامورین وزارت جنگ، قشون و پلیس هم جزوش می‌شود) وقتیکه این ۲۷۰ میلیون داده شد دیگر چی باقی می‌ماند که آقایان توقع دارند اینهمه اصلاحات بشود (یکنفر از نمایندگان – ندهید آقا مگر مجبورید) (نایب رئیس – اجازه بفر مائید) …. در سال ۱۳۲۳ صحبت بود که می‌بایستی دولت برای وزارت بهداری آنچه که لازم میداند تهیه ببیند بعد فکر پولش را بکند مطابق آن حسابیکه کرده بودند یک رقم ۴۰۰ میلیون تومان برای بهداری لازم بود دیگر سایر مسائل مملکت بجای خودش بنابراین بنده از این ارقامیکه خدمت آقایان عرض کردم می‌خواهم ذهن آقایان باین ارقام روشن بشود که این دولت یا هر دولت دیگری وقتیکه دستگاه اداریش مرتب و منظم شد یعنی وقتیکه وزارتخانه دستوری داد بمسئولیت خودش بر طبق قوانین آن دستورات را اجرا بکند و سوء استفاده و ارتشاء هم نباشد که بدبختانه مستخدمین خوب ما هم متهم بشوند آنوقت باید این نقشه را کشید که امور مالی مملکت را چطور اصلاح کنیم والا ما سالها اینجا بیائیم و کنفرانس بدهیم که بهداری مقدم است بر فرهنگ یا فرهنگ مقدم است بر بهداری یا ایندو بر مالیه یا مالیه بر آن دو تا یا اصلاح وزارت امور خارجه بر این سه تا یا آن سه تا بر این یکی چه فائده خواهد داشت؟ از شخصی پرسیدند که قلیه را با غین می‌نویسند یا با قاف گفت هیچ کدام این گوشت می‌خواهد و روغن حالا آقایان این را ملاحظه بفرمائید که با هر دولتی که بنا است این اصلاحات بشود مسئول بفرمائید آندولت را که هفته بهفته یا شب بشب بیاید و بگوید که چه قدمی در راه اصلاحات برداشته‌است (فاطمی – صحیح است)والا بحث در کلیات فایده‌ای ندارد و یکی هم اینکه وضعیات را باید در نظر گرفت مثلا اینجا یک مباحثی مورد مذاکره واقع شد که آیا اقتصاد دارد؟ یا وضعیت اینطور حکم می‌کند؟ که بایستی مثلا اقتصادیات با انحصار اداره شود یا بی انحصار اینها یک اصولی است که البته باید متناسب با اوضاع اقتصادی و مالی و اخلاقی مردم مملکت باشد و یک اوضاعی هم هست که هر مملکتی ناچار است بنابر اقتصاد روز و بنابر اقتضاء بین المللی در نظر بگیرد.

این را از حالا خیلی مشکل است گفتنی و هیچ مطلبی را بآن اطلاق که بعضی از آقایان خیال می‌کنند نمی‌شود گفت. نمی‌شود گفت که آزادی صرف برسد مثل میدان سلطان سنجر برسد بآن پایه که هر چه می‌خواهند بیاورند و هر چه می‌خواهند ببرند و هر چه می‌خواهند بدهند همچو چیزی می‌شود؟ یا اینکه می‌شود گفت که انحصار بطوری باشد که پنبه را بیایند در خانه‌ها بگیرد یا انحصار را دولت طوری اداره کند که بیایند جنس را در منزل به اشخاص بدهند؟ اینها را نمی‌شود گفت بایستی یک راه معتدلی در این میان پیدا کرد و یک چیزی که متناسب باشد با اوضاع و احوال مردم ایران و اوضاع بین المللی البته راهی که پیدا شد بعرض و اطلاع آقایان می‌رسد که هر طور که در نظر داشته باشند اصلاح بفرمایند که عمل شود (صحیح است) اما یک مطلبی که بنده در تمام دوره مذاکرات این برنامه و قبل از آن هم در ادوار سابق که حضور آقایان بودم می‌فرمودند برای بنده یک نکته محرز است که هر چند آقایان در ضمن بیاناتشان اشاره‌ای بآن قسمت نفرمودند ولی نظر باینکه بین همه متفق الکلمه‌است عرض می‌کنم و آن این است که تمام آقایان در تمام اظهاراتشان می‌خواهند یک ایران مستقل قائم بالذات حاکم باشد (صحیح است) بعد این اصلاحات در آن بشود (صحیح است) وظیفه دولت هر دولتی در این است که این نیت مقدس مجلس شورای ملی را اجرا بکند (صحیح است) و قطع دارم که هر عملی را هم که این دولت در این باب تا بحال کرده‌است مورد تصویب و تائید کلیه آقایان نمایندگان هست (صحیح است) قدمی که از طرف این دولت تا بحال بر داشته شده‌است همان است که روز قبل آقای وزیر امور خارجه بعرض آقایان رساندند و آن این بود که باستناد فرمایشات آقایان و بر طبق همان مطلبی که در برنامه نوشته شده بود و مطابق آمال و آرزوی کلیه ملت ایران بود دولت ایران رسما ازتمام متفقین خودش طبق قرارداد درخواست کرده‌است که قشون خودشان را از اینجا خارج کنند (صحیح است – صحیح است) و بنده مطمئن هستم که هر قدر آقایان در این قسمت تقویت باید بفرمایند خواهند فرمود (صحیح است) و آقای وزیر امور خارجه در مذاکراتیکه در این مطلب چه کتبا و چه شفاها با هر کدام از دول خارجی کردند و خواهند کرد مورد اتفاق نظر کلیه آقایان نمایندگان خواهد بود (صحیح است – صحیح است) که از صمیم قلب تا هر جا که باشد تقویت می‌کنند و باین جهت قطع دارم که آقای حکیم الملک با این دولتی که تشکیل دادند و با کمک و پشتیبانی آقایان در این راه بموفقیت بزرگی نتئل خواهد شد (انشاءالله) اما نکته مسلم دیگری که خواستم عرض کنم این است که برای نیل باین مقصود آنچه هم که به آثار و ظواهری که در اینجا دیدیم و با بیاناتی که آقایان در اینجا فرمودند یا در جراید خواندیم در تمام این دوره جز این نیست که ملت ایران اعم از جنوب و شمال و اعم از شهری و ده نشین و کسانیکه بعنوان عشایر اینجا ذکرشان می‌شود تمام متفق الکلمه هستند و در مقابل خارج ایران همه ایرانند (صحیح است) بنده آنچه که در خارج و در تاریخ مطالعه کرده‌ام اینطور دیدم که هر وقت در هر دوره هر کس از هر جای ایران برخاست آنچه گفت برای ایران گفت و برای ایران خواست و هیچوقت صحبت غیر ایران بود (صحیح است) تمدن و حکومت دو هزار و پانصد ساله سیاسی ایران با لاخره از فارس برخاست یعنی از آنجا بود که کوروش هخامنشی بر خاست و تمام ایران را تحت لوای واحدی در آورد، نادر شاه افشار که از شمال شرقی ایران یعنی دوره گز بر خواست او هم تمام ایران را خواست در تیسفون هم که حکومت ساسانی تشکیل شد او هم تمام ایران را می‌خواست از اردبیل هم که اولاد شیخ صفی الدین بیرون آمدند آنها هم ایران را می‌خواستند در هر صورت وقطع نظر از مذهب و نژاد و اسم و عنوان همه برای ایران زحمت می‌کشند (صحیح است) اگر امروز آقایان برای خاطر اینکه سوء تفاهمی بشود اگر یک کسی یک جائی یک چیزی که نسبت بیک عشیره‌ای گفته شده بگوید برای رفع سوء تفاهم بنطر بنده حقیقت مطلب این است که آن عشیره و تمام مردم ایران همه وطنپرست هستند و همه می‌خواهند تقویت از ایران بکنند (صحیح است) بنابراین مقدمه می‌خواستم عرض کنم که هر قدر آقایان بحث را لازم بدانند در این برنامه گرچه بنظر بنده عنوان برنامه برای این است که ما متذکر بشویم و متوجه بشویم بیک اموری که ملت ایران اصلاح آن امور را لازم دارند ما هم در مورد این بحث حرفی نداریم و با کمال افتخار حاضر هستیم در خدمت آقایان بنشینیم و گوش بدهیم و لیکن این نکته را هم در نظر داشته باشند که این صحبت‌ها بالاخره بآرائی که آقایان آخرالامر خواهند داد باین ترتیب تامین شود که مجلس شورای ملی این اصلاحات را از دولت می‌خواهد و رای کافی بدولت می‌دهد برای اینکه این اصلاحات را قدم بقدم اجرا کند و در تمام دوره‌ای هم که این دولت بر پا خواهد بود با مال قوت از این دولت پشتیبانی بکند اگر اینطور بود بنظر بنده آرزوهای آقایان انجام خواهد گرفت ولیکن اگر بنا باشد که دولت، غرض بنده این بود که دولت نیامده‌است تا کنون در جواب فرمایشات آقایان جوابی بدهد چون ضرورت نداشته‌است البته ما منکر این فرمایشاتی که آقایان فرمودند نیستیم و خیلی هم مشعوف هستیم که اینها را فرمودند و امیدوار هستیم که برای اجراء این اصلاحات منظور نظر آقایان البته قدم بقدم. البته بترتیب الا هم فا لا هم مشغول بشویم و آقایان انشاءالله خواهند دید که این دولت عمل کافی و کامل در این راه کرده‌است، یک نکته‌ای را هم خواستم عرض کنم که وقتی متفق الکلمه همه بود که قبل از هر چیز دولت باید ایران و اعلای لوای استقلال ایران را بخواهد (صحیح است) همین آقای حکیم الملک بنابر تجربه‌ای که لااقل در ظرف ۴۰ سال مشروطیت دارند بهترین مظهر اعتماد ملت و مملکت می‌تواند باشد برای اینکه در هر قدم و هر عمل جز وطن پرستی و انجام مقاصد آقایان در باب استقلال و حاکمیت ایران قدمی بر نخواهند داشت (صحیح است) بنابراین وقتیکه این مطلب پیش آقایان محرز بود بنظر بنده سایر مسائل هم تحت الشعاع این مسائل و به تبع آن خواهد آمد و آنها هم انجام خواهد یافت (صحیح است)

آصف- ما هم اتخاذ سند می‌کنیم از فرمایشات آقای وزیر دارائی.

نایب رئیس- اگر اجازه بفرمائید جلسه اتیه روز شنبه (مجلس یکساعت و بیست دقیقه بعد از ظهر بعنوان تنفس ختم شد)

(مجلس یکساعت و ربع قبل از ظهر روز شنبه ۱۲ خرداد مجددا بریاست آقای ملک مدنی نایب رئیس تشکیل گردید)

نایب رئیس- آقای دکتر مصدق

محمد طباطبائی – بنده پیشنهادی کرده‌ام

نایب رئیس- (خطاب بآقای دکتر مصدق قدری تامل بفرمائید) آقای طباطبائی پیشنهاد کفایت مذاکرات کرده‌اند (همهمه نمایندگان)

بعضی از نمایندگان- این پیشنهاد بماند برای بعد از بیانات آقای مصدق چون اجازه داده شده‌است.

محمد طباطبائی- بسیار خوب بنده موافقم

حاذقی- من یک تذکر نظامنامه دارم مطابق ماده ۱۲۰.

نایب رئیس- حالا باشد بعد از خاتمه بیانات آقای دکتر مصدق آنوقت اگر اعتراضی دارید بفرمائید آقای دکتر مصدق بفرمائید.

دکتر مصدق- دولت بیات بواسطه موافقت فراکسیونهای میهن و اتحاد ملی بوجود آمد و چون نخست وزیر بادکتر میلسپو موافقت ننمود و دست او را از دارائی مملکت کوتاه نمود فراکسیون میهن و بعضی اعضاء فراکسیون اتحاد ملی که با نخست وزیر نتوانستند همکاری کنند جنبه مخالفت گرفتند. فراکسیون مستقل هم که بعد در صف مخالفین در امد تدریجا دولت متزلزل شد کثرت عده عده مخالفین آنرا فلج کرد مخالفین می‌خواستند دولت را با ورقه‌ای که مبنی بر مخالفت امضاء کرده بودند ساقط کنند چون این طرز سقوط بامقررات قانون اساسی تطبیق نمی‌کرد در پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی موثر واقع نشد زیرا طبق اصل ۶۷:

((در صورتیکه مجلس شورای ملی یا مجلس سنا باکثریت تامه عدم رضایت خود را از هیئت وزراء یا وزیری اظهار نمایند آن هیئت یا آن وزیر از مقام وزارت منعزل می‌شود)) و بر طبق جمله آخر اصل ۷ ((اکثریت آراء وقتی حاصل می‌شود که بیش از نصف حضار مجلس رای بدهند)) بنابراین اظهار عدم رضایت بوسیله ورقه امضاء شده ولو اینکه بیش از نصف بعلاوه یک نمایندگان حاضر در مرکز هم امضاء کرده باشند چون فاقد تشریفات قانونی است و در جلسه رسمی اتخاذ رای نشده بلا اثر است پس برای سقوط دولت دو راه قانونی بیشتر نبود یا می‌بایست دولت را استیضاح کنند و یا اینکه اگر دولت تقاضای رای اعتماد نمود رای ندهند و آنرا ساقط نمایند مخالفین مایل نبودند که دولت را استیضاح کنند زیرا بیم داشتند که دولت در مجلس علنی تقاضاهائی که از او شده بود فاش کند و راز نهانی را آشکار نماید از این لحاظ وقتی که یکی از نمایندکان ورقه استیضاحیه خود را بمجلس داد سعی نمودند که او را از استیضاح منصرف کنند و آنرا مسترد کرد نظریه بعضی موافقین هم این بود که دلایل مخالفت در مجلس علنی گفته شود تا جامعه بداند که تقصیر دولت چیست لذا بآقای نخست وزیر پیغام دادند اگر دولت ایشان بدون ذکر دلیل تقاضای رای اعتماد کنند باو رای نمی‌دهند و انتظار دارند هر آنچه بین دولت و مخالفین واقع شده در مجلس علنی بگویند تا اینکه درسی برای آینده شود و دولت هم بعد بدانند برای چه سرکار می‌آیند و برای چه از کار می‌روند.

پس مخالفین که می‌خواستند دولت در مجلس حرفهائی بزند برای سقوط کابینه راهی را در نظر گرفتند و این بود که بعضی از آنها نخست وزیر را بخود امیدوار کنند و باو وعده دهند اگر تقاضای رای اعتماد نمود باورای خواهند داد و اینکار سبب شد که او را بین المحظورین بگذارند اگر دولت با موافقین همراه می‌شد و آنچه واقع شده بود در مجلس می‌گفت می‌بایست با کسانی که باو وعده داده بودند رای بدهند قطع روابط کنند و چنانچه در مجلس از قضایا سخن نمی‌گفت موافقین باو رای نمی‌دادند لذا صلاح اینطور دید که در خطابه خود بذکر چند جمله از قبیل:((بعضی آقایان باصل تفکیک قوا توجهی نداشته و دخالت در کارهای قوه مجریه را مجاز و طبیعی میدانند رعایت نظریات همه آقایان برای کسی که پای بند باصول و قیودی باشد بسیار دشوار است بلکه محال خلاصه اگر خدای نخواسته آن نظریات خصوصی باشد و همیشه با منافع و مصالح عمومی مطابقت فکند)) که کلیاتی بیش نیست قناعت کند و از خود یک شجاعت ادبی یادگار نگذارد و با اینکه رای اعتماد را خود دولت می‌بایست تقاضا کند یکی از نمایندگان دسته مخالف که پیشنهاد رای اعتماد نمود دولت اعتراض ننمود و سکوت اختیار کرد و انتظار داشت که تثبیت شود پیشنهاد رای اعتماد را مجلس تصویب نمود و پس از اخذ رای اعتماد دولت سقوط کرد و نتیجه این شد که احدی در مجلس حتی این جانب هم که رازی نداشتم حرف نزنم و نظریاتم راجع بسازمان اقتصادی دولت نا گفته بمتند خلاصه اینکه اکثریت مایل نبود معایب کار دولت گفته شود زیرا از سازمان اقتصادی می‌توانستند استفاده کنند و همچنین نمی‌خواست آنچه بین خود و دولت واقع شده بود در مجلس علنی فاش شود نخست وزیر هم چون صلاح جامعه را بمصلحت خویش ترجیح داد استقامت کرد و کفران نعمت نمود و حق رای دهندگان را ادا نکرد امیدوارم این دولت و دولت‌های بعد صلاح جامعه را از دست ندهند و همین رویه را تعقیب کنند که بالاخره هر دولتی می‌رود پس خوب است با نام نیک برود.

نظریات من نسبت بدولت:

بعد از سقوط کابینه بیات نظریات من در جلسه خصوص مجلس این بود که بزمامداران دوره دیکتاتوری از این حیث که کردمان فعال هستند نباید عقیده مند بود زیرا در آن دوره بواسطه قدرت دولت ضعیفترین اشخاص قویترین عمل را می‌کرد نه روزنامه می‌توانست از کار دولت استفاده کند و نه مردم می‌توانستند در صلاح جامعه حرفی بزنند و یا عملی نمایند تمام قوای مملکت در شخص پادشاه متمرکز بود و چرخهای تشکیلاتی باراده او حرکت می‌کرد ولی بعد از شهریور ۱۳۲۰ که مرکز دیکتاتوری از بین رفت رجال کشور کماکان از حیث فکر و عمل بدودسته تقسیم شدند:

مردان پر کار و مردان کم کار معمولا رجال پر کار آنهائی هستند که بمنافع جامعه زیاد توجه نمی‌کنند و اتخاذ تصمیم کمتر تردید می‌نمایند نفع خود و رفقا را بمنافع عمومی ترجیح می‌دهند می‌خورند و میخورانند و غم جامعه ندارند این است که مردمان بی حیثیت و کسانیکه عاجزند از راه خدمت بجامعه جلب افکار کنند و تحصیل شخصیت نمایند دست توسل بدامان این دسته دراز می‌کنند خود را می‌فروشند و زندگی خود را از پرتو وجود آنها تامین می‌نمایند و اوضاع کنونی ما نمونه بارزی از فکر و عمل این دسته و کسانی است که از آنها هواخواهی می‌نمایند. و دسته دویم کسانی هستند که با شدت و ضعف کمی بر خلاف دسته اولند و اگر زمامداران ما از بین رجال دسته اول انتخاب بشوند هیچ گونه انتظاری از صلاح جامعه نباید داشت و از هر چیز که موجب سعادتمندیست باید صرفنظر کرد خصوصا اینکه بتهیه مقدمات انتخابات دوره ۱۵ چیزی نمانده و هر گاه اشخاص ناصالحی زمامدار شوند باید از مجلس آینده هم مایوس شد بنابراین ما باید باشخاص کم کار قناعت کنیم و از کسانی منافع وطن را فدای هوا و هوس خود و جیب رفقا می‌کنند احتراز نمائیم مشروط بر اینکه زمامداران کم کار موقع را از دست ندهند و ترقی و تعالی مملکت را درنظر بگیرند و تعیین کنند که جامعه احتیاج بکار دارد و کم کاری سرمایه‌ای نیست که درد جامعه را دوا نماید.

ما باید تمایل خود را بکسی اظهار کنیم که جز خدمت قصدی ندارد و ما باید بدون اینکه اسمی از اشخاص ببریم از او بخواهیم آنهائی که تا کنون وزیر نشده و امتحان خوب داده‌اند و بحسن خدمت و صحت عمل معروفند عضو دولت شوند تا بلکه در آتیه رجالی شایسته و مجرب تحویل جامعه نمائیم و درد مملکت را از قحط الرجالی دوا نمائیم من خوشوقتم که عرایضم در نمایندگان محترم اثر نمود و اکثریت مجلس تمایل خود را بجناب آقای حکیمی که از مبرزین دسته دومند اظهار کرد پس شخص نخست وزیر آنکسی است که من خواسته‌ام ولی تمام اعضاء دولت ایشان کسانی نیستند که من گفته‌ام قبل از تشکیل دولت بایشان عرض کردم شما یک پا در این عالم و یک پا در عالم دیگر دارید شما دنبال کار نرفته‌اید که مرهون اشخاص طمع کار باشید بیائید و در این آخر عمر نامی از خود بگذارید و اشخاصیکه بدرد مملکت بخورند در هر کجا و در هر حزبی و یا اینکه منفردند و تا کنون وزیر نشده‌اند عضو دولت نمائید. هستند کسانیکه نمی‌خواهند با دست نا پاک بمقامی برسند خوب است شما با دست پاک خودتان آنها را وارد کار کنید و این یگانه خدمتی است که در زمامداری خود به مملکت می‌نمائید فرمودند ۲۰ سال است که از کار دورم و با اشخاص جدید آشنائی ندارم عرض کردم اگر شما نتوانید چند وزیر پیدا کنید چطور مملکت را اداره می‌نمائید صورتی از اشخاص خوب و با حسن شهرت بخواهید چند نفر از وزیران سابق و بقیه را از کسانی که تا کنون وزیر نشده‌اند انتخاب کنید ما در کار نبوده‌ایم ولی با گوش مطالبی را شنیده و با چشم چیزهائی دیده‌ایم ما می‌توانیم از آنچه شنیده و خوانده‌ایم استفاده کنیم بر فرض که در یک مورد اشتباه نمائیم هیچکس ما را در زمره مقصرین نمیشارد هر گاه ما همیشه دنبال کسانیکه وزیر شده‌اند برویم هیچوقت نمی‌توانیم که قافیه تنگ را گشاد کنیم و جوانان خوب مملکت را رجال مجرب نمائیم.

گرچه نظریات خود را نسبت بشخص آقای نخست وزیر عرض نموده‌ام و بجانب ایشان علاقه دارم ولی بسیار متاسفم که ببرنامه ایشان نمی‌توانم رای بدهم زیرا ایشان سعی نموده‌اند دولت را از اشخاص مورد اعتماد خود تشکیل نمایند خواه اینکه همگی مورد توجه افکار عمومی باشند و یا نباشند مثل اینکه برای یکی از پست‌ها کسی انتخاب شده که مورد اعتماد جامعه نیست. من تصور می‌کنم که هر نخست وزیری بتید اعضای دولت خود را از کسانی انتخاب کند که مورد اعتماد خود و مردم هر دو باشد و هر قدر که رئیس دولت باین نکته توجه نکند بهمان میزان بین دولت خود و افکار عمومی فاصله می‌گذارد. زائد میدانم عرض کنم که بدولت ایشان با نظر تردید نگاه می‌کنند زیرا پستهای مهمی مثل وزارت کشور بلا تصدیست و تا شخص مورد اعتماد جامعه انتخاب نشود مردم ز خود رفع نگرانی نمی‌نمایند و همچنین وزارت دادگستری و پیشه و هنر که ممکن است اشخاصیکه انتخاب شده‌اند از قبول خود داری نمایند، من و همفکرانم با اینکه از دادن رای ببرنامه دولت بجهاتی که عرض شد امتناع می‌کنیم منتظر می‌شویم که انتخابات آقای نخست وزیر را در خصوص پست‌های بلا تصدی مشاهده کنیم و یقین دارم که با حسن انتخاب می‌توانند ما را که هیچ نظری غیر از خیر مملکت نداریم بخود جلب نمایند

نظریات من در برنامه دولت برنامه آمالی است که با این مجلس هیچ دولتی نمی‌تواند آنرا عملی کند عده زیادی از جلسات این دوره صرف برنامه‌ها شده و از آن نتیجه‌ای عاید مملکت نشده‌است با اینحال توجه جناب آقای نخست وزیر را بچند مطلب جلب می‌نمایم:

  • ۱- نظریات در سازمان اقتصادی نسبت بسازمان اقتصادی نظریاتم این است که اداره غله در سال بیش از چهار ماه کار ندارد و کار مندان وزارت دارائی که بیش از همه برای اینکار صلاحیت دارند می‌توانند در ضمن کارهای دیگر این کار را هم اداره کنند لذا با اینکه آن اداره بصورت بازرگانی درآید مخالفم ما بقدر کافی اشخاص بصیر و درست نداریم که متجاوز از صد شعبه در ولایات برای کار غله بصورت بازرگانی تشکیل دهیم ما نمی‌توانیم مبلغ هنگفتی برای حقوق روساء و کارمندان اداره کار گزینی و کار پردازی و بازرسی و کرایه محل و سایر مخارج مصرف کنیم و بودجه سنگینی تحمیل مالیات دهندگان نمائیم و اشخاصی که فاقد شرایطند و صلاحیت ندارند با نفوذ اشخاص و دستجات متنفذ و با حقوق گزاف خارج از اشل و اتومبیل مخصوص وارد کنیم ما چه احتیاج باداره پر عرض طول باربری داریم همه میدانند که قبل از ورود متفقین بایران باربری ما از سایر دول شرق نزدیک منظم وارزان تر بود (صحیح است) (جمال امامی- آنوقت من رئیس آنجا بودم) و قبل از ورود متفقین ۵۵۰۰ کامیون بطور آزاد در این مملکت کار می‌کرد که پس از ورود آنها باین کشور ۷۰% آن برای احتیاجات متفقین تخصیص داده شد و بقیه کماکان برفع احتیاجات داخلی می‌پرداخت و اکنون تمام آزاد هستند و مقامات متفقین هم در حدود دو هزار کامیون دارند که می‌خواهند معامله کنند از آن جمله ۸۱۰ عدد که متعلق بارتش امریکاست بقیمت چهار میلیون دلار بدولت عرضه نمودند وقتیکه بحران حمل و نقل مرتفع شد ما فقط بیک دائره کوچکی محتاجیم که لوازم یدکی وسایل نقلیه موجود را بر آورد کند و توزیع لاستیک را بین انها عهده دار شود. (صحیح است) من بآقای بیات چند مرتبه پیغام دادم که سازمان اقتصادی ایشان عاقبت خوبی ندارد نظریات من مورد توجه نشد لذا عرض می‌کنم هر قدر زودتر دولت در این سازمان تجدید نظر کند بهتر است اکنون که جنگ در همه جا دارد تمام می‌شود و تضییقات اقتصادی از بین می‌رود ما را چه وادار می‌کند که کاهای اقتصادی را بضرر و نفع دولت اداره کنیم دخالت دولت در امور اقتصاد سبب می‌شود که اشخاص شیاد وارد کار شوند و در مدت قلیلی میلیونها ثروت اندوخته کنند و مشمول مقررات قانون جزائی نشوند و اگر بشوند یا برای آنها قرار متع تعقیب صادر کنند و یا آنها را تبرئه نمایند. وقتیکه رقابت اقتصادی نیست و سازمان اقتصادی کالا را بهر قیمتی که می‌خواهد معامله کند بر فرض اینکه حساب نفع و ضرر تنظیم کند بی اثر است زیرا هر قدر ضرر کند بر قیمت کالا می‌افزاید و از مردم دریافت می‌کند پس حساب سازمان اقتصادی هیچوقت ضرر نشان نمی‌دهد از سازمان اقتصادی اگر مقصود این است که دولت از حق انحصار استفاده کند چه مانعی هست که حق انحصار را با حقوق گمرکی یکجا دریافت کند و کالا را آزاد کند که همه وارد کنند و انحصار موجب کمی و گرانی نباشد (صحیح است)
  • ۲- قانون انتخابات تهران – قانون فعلی انتخابات و دخالت دولت هر دو سبب شده‌اند که مجلس ما را باین صورت در آورند هر کس ولو بتظاهر از این قانون شکایت می‌کند و چهارده ماه از عمر این دوره می‌گذرد با این حال قانون بحال خود باقی است. آنهائی که با این قانون انتخاب شده‌اند هرگز نمی‌خواهند آنرا از دست بدهند و هر چه شکایت بکنند عاری از حقیقت است. مجلس برای تجدید نظر در قانون کمیسیونی انتخاب کرد و کمیسیون مزبور طرحی تهیه نموده که ۷۶ ماده‌است من یقین دارم اگر مطرح شود تا آخر دوره هم از تصویب مجلس نمی‌گذرد پس خوب است که فکری برای انتخابات تهران کنیم تا دوره ۱۵ از این دوره بهتر بشود. سال ۱۲۹۰ شمسی که قانون فعلی از مجلس دویم گذشت عده ساکنین تهران ۲۰۰ هزار نفر نبود و اکنون از ۷۰۰ هزار نفر متجاوز است هر گاه بر عدد ۱۲ نفر نمایندگان فعلی ۲۰ نفر اضافه کنیم و حوزه شمیران و کن و لواسانات را با دادن دو نفر نماینده بآنها از تهران مجزا کنیم و اشخاص با سواد در شهر رای بدهند و انتخابات یک روز تمام بشود نمایندگان حقیقی ملت وارد مجلس می‌شوند و نتیجه این خواهد شد که چون در مجلس اتفاق کلمه نیست نمایندگان تهران با هر نظریه‌ای که باشد موافقت اکثریت را می‌برند و چون نمایندگان طهران از روی صحت انتخاب می‌شوند هیچ کاری بر خلاف مصالح مملکت از مجلس نمی‌گذرد. صحت انتخابات وقتی تامین می‌شود که اشخاص با سواد رای بدهند اشخاص بی سواد عموما آلت دست مالکین و کسان دیگرند. شرط سواد برای انتخاب کنندگان بهترین مشوق فرهنگ ماست و من تعجب می‌کنم که می‌گویند معتقدین با این شرط مرتجعند تجربه ثابت کرده‌است که چون بی سوادان نمسی توانند قضاوت کنند از این حق سوء استفاده نموده‌اند و بهمین جهت در بعضی از ممالک بآنهائی که تحصیلات عالیه کرده و عموما بهتر قضاوت می‌کنند حق دو رای داده‌اند. من از آقایان نمایندگان تهران انتظار دارم که با این فکر موافقت کنند و از دولت بخواهند که هر چه زودتر لایحه قانون انتخابات تهران را تقدیم مجلس کند.
  • ۳- تجدید نظر در قانون مالیات بر درآمد قانون فعلی مالیات بردرآمد قوه فعاله و حس تولید را از بین می‌برد و کسی حاضر نمی‌شود کمترین کاری در امور اقتصادی بکند و نتیجه این خواهد شد که واردات زیاد و صادرات کم و بر عده بی کار افزوده شود در انگلیس اگر به چنین قانونی برای مدت جنگ تن داده‌اند برای این است که هر چه دولت بگیرد صرف مصالح مملکت می‌شود و چون مردم به مجلس و دولت عقیده دارند با هر قانونی موافقت می‌کنند ولی در این مملکت که در مردم این فکر نیست همه سعی می‌کنند با هر وسیله چیزی ندهند و رشوه دهندگان کوچکترین نشانی از عمل خود نگذارند و احدی محکوم نشود و کار فساد و اخلاق بجائی رسد که امور اجتماعی مختل شود مثل اینکه عایدات وصولی سال ۱۳۲۳ با قانون جدید از عواید سال ۱۳۲۲ که مطابق قتنون سابق عمل شده ده میلیون کمتر است. تا فساد اخلاق سر تا سر جامعه را نگرفته‌است باید قانون را تجدید نظر نمود که حس تولید از مردم نرود و امیدوار شوند و از بار مالیات شانه خالی نکنند و هر چه زودتر این کار بشود بهتر است. زیرا عایدات امسال هم از بین می‌رود.
  • ۴- اصلاح و توسعه زندان در مرکز و ولایات. زندان شهر و قصر برای ۱۰۰۰ زندانی ساخته شده و اکنون ۲۵۰۰ نفر در آن ساکنند خوب است آقایان نمایندگان توجه فرمایند که اگر عده‌ای دو برابر کرسی‌های موجود در این مجلس وارد شوند وضعیت نمایندگان چه می‌شود بواسطه کافی نبودن دادگاه و وسایل نقلیه و مامورین بدرقه که آن‌ها را بدادگاه ببرند ۱۳۰۰ نفر بلا تکلیفند این چه انصافی است که تشکیلات غیر کافی و ناقص ما سبب می‌شود که این عده خانه و زندگی و عیال و اولاد خود را از دست بدهند و بواسطه نبودن آب مشروب و بهداشت خودشان هم نفله شوند مقصود از زندان این نیست که عده‌ای بعنوان این که مجرمند در آنجا تلف شوند بلکه مقصود این است که مجرمبن اصلاح شوند من از جناب آقای نخست وزیر و مخصوصا از جناب آقای دکتر مرزبان وزیر بهداری که از اوضاع رقت بار زندان خوب مطلعند خواهانم هر قدر زودتر بودجه‌ای برای زندان تدوین کنند و آنرا قبل از بودجه مملکت تقدیم مجلس کنند که خلطه و آمیزش زندانیان با هم موجب کسب اخلاق سوء و امراض نشود.
  • ۵- تفتیش بانک ملی ایران و بانک سپه آقایان محترم تصدیق می‌فرمایند که بانک ملی ایران یکی از مراکز مهم و حساس کشور است و مردم به حسن جریان و استحکام این موسسه علاقه مند بوده و مایلند که امور این بانک بطور صحیح و آبرومندی که شایسته مقام و موقعیت بانک ناشر اسکناس است اداره شود. از ترازنامه و گزارش هیئت عامل چنین مستفاد می‌شود که قسمت عمده درآمد بانک از محل قروض دولت و فروش طلا و نقره تحصیل بشود و درآمد حاصل از معاملات بازرگانی بقدر محدود است که نصف هزینه جاری بانک را پر نمی‌کند و با این که فعالیت بازرگانی محدود بوده هزینه بانک بتدریج رو به افزایش رفته و در آخر سال ۱۳۲۳ بمبلغ ۱۵۶ میلیون ریال رسیده‌است:
- هزینه بانک در سال ۱۳۲۰ –۳۸۰۰۰۰۰۰ ریال.
-هزینه بانک در سال ۱۳۲۳ – ۱۵۶۰۰۰۰۰۰ ریال.

بطوریکه ملاحظه می‌کنیم هزینه بانک در سال ۱۳۲۳ بالغ بر چهار مقابل هزینه سال ۱۳۲۰ گردیده و این تفاوت هزینه با ترمیم حقوق و فوق العاده هائی که از سال ۱۳۲۱ ببعد به کارمندان بانک داده شده از صد در صد حقوق آنها تجاوز نمی‌کند وضع معاملات بانک در سال ۱۳۲۰ بدهی دولت ۲۹۷۸۰۰۰۰۰۰ ((بدهی اشخاص ۲۹۸۰۰۰۰۰۰ ((اسناد و براتها ۳۲۳۰۰۰۰۰۰ ((ضمانت‌ها و پذیرش‌ها ۶۷۶۰۰۰۰۰۰ ریال جمع ۴۲۷۵۰۰۰۰۰۰ ریال وضع معاملات بانک در سال ۱۳۲۳ بدهی دولت ۳۱۰۷۰۰۰۰۰۰ ریال بدهی اشخاص ۲۴۸۰۰۰۰۰۰ ((اسناد و براتها ۲۵۵۰۰۰۰۰۰ ((ضمانتها و پذیرشها ۶۲۶۰۰۰۰۰۰ ((جمع ۴۲۳۶۰۰۰۰۰۰ ریال چنانچه دلیل افزایش هزینه تنزل پول ماست ملاحظه می‌کنیم که فعالیت بانک در سال ۱۳۲۳ نسبت به سال ۱۳۲۰ به ثلث و ربع رسیده‌است زیرا بجای اینکه معاملات سال ۱۳۲۳ لااقل بدوازده میلیارد یعنی سه برابر معاملات ۱۳۲۰ برسد از سال ۱۳۲۰ سی و نه میلیون ریال کمتر است و با وجود تحلیل معاملات تجاری معلوم نیست چرا هزینه بانک باین سرعت رو بافزایش رفته‌است زیرا حساب کردن فرع روی چند میلیارد قروض دولت و فروش طلا و نقره که در مرکز بانک صورت می‌گیرد کار مهم و فوق العاده‌ای نیست که مستلزم این تشکیلات و بودجه هنگفت باشد بانک ملی که برای امور بازرگانی تاسیس شده باید هم خود را در انجام معاملات بازرگانی صرف کند و هزینه خود را از منافع این نوع معاملاتن تامین نماید نه اینکه منتظر شود دولت مانند سال گذشته یک میلیارد ریال از بانک وام بگیرد و با حساب کردن سودروی این قلم بزرگ و سایر ارقام وامهای دولت که بگفته خود بانک جمعا مبلغ (۴۵۰۰) میلیون ریال بالغ می‌گردد درآمد سرشار در ترازنامه خود نشان دهد و از محل این درآمد که عملا به صندوق بانک پرداخت نشده بواسطه ایجاد شعب و استخدام اشخاص غیر لازم و دادن پاداش فوق العاده‌های دیگر بودجه خود را سنگین کند با اینکه در سال ۱۳۲۳ بانک اضافه بر طلب سابق خود یک میلیارد ریال بدولت وام داده که سود آن بر عایدات بانک افزوده شده درآمد سال مزبور از درآمد ۱۳۲۲ چهل و سه میلیون ریال کمتر است و معلوم نیست اگر دولت این قرض را از بانک نکرده بود بانک مخارج خود را از چه محل تامین می‌کرد بواسطه قلت کار و محدود بودن معاملات بازرگانی قسمت عمده‌ای از شعب و نمایندگی‌های بانک زیان داشته و باین حال بانک شعبه‌های جدید تاسیس کرده‌است می‌گویند که در حدود سه میلیون ریال خرج زورخانه شده و بر خلاف مقررات اول مخارج ساختمان آن از پول بانک پرداخت شده و همچنین بون مناقصه به شرکت سهامی ساختمانی ری واگذار گردیده و بعد هزینه آن از محل پاداش کارمندان و خدمتگذاران بانک بدون رضایت آنها پرداخت گردیده‌است و یا اینکه اعتبارات تجاری که بانک اصولا برای آن تاسیس شده محدود است عدهای از نمایندگان مجلس و اشخاص غیر تاجر سفته هائی ببانک فرستاده که تنزیل شده و هر مدت هم که خواسته آنها را تجدید کرده‌اند. و همچنین بر خلاف مقررات بعضی از نمایندگان و اشخاص دیگر برای مقاصد غیر بازرگانی از بانک دلار گرفته و از تفاوتی که بین قیمت بانک و بازار آزاد است استفاده نموده‌اند. و نیز دز شعب بانک اختلاساتی شده که با داشتن عده زیادی بازرس بانک بعد از تنظیم ترازنامه متوجه آنها شده‌است. بر طبق ماده ۱۵ اساسنامه هیئت عامل از مدیر کل و یک قائم مقام و دو معاون تشکیل می‌شود و بموجب ماده ۲۶ تصمیمات هیئت مدیره با موافقت مدیر کل و لااقل یکی از اعضای هیئت عامل باید اتخاذ شود که قائم مقام مدیر کل معلوم نشد و اغلب از تصمیمات را مدیر کل منفردا اتخاذ می‌کند.

بر خلاف ماده ۴۳ اساسنامه که می‌گوید حساب‌های بانک در آخرین روز اسفند باید بسته شود قسمتی از محاسبات در ۲۰ اسفند بسته می‌شود. این است نظریات من راجع ببانک ملی ایران که باید بازرسی شود و ضمن رسیدگی به محاسبات مامور کارگزینی هم دقیقا رسیدگی شده تا معلوم شود با قلت کار و محدود بودن معاملات بازرگانی این همه کارمند برای چه در بانک استخدام شده و می‌شوند و عمل استخدام در بانک ملی بچه صورت انجام می‌شود بانک سپه ماده اول اساسنامه بانک از این قرار است: ((بانک تعاونی سپه بنگاه مستقلی است که برای کمک به افسران و درجه داران ارتش شاهنشاهی و گشایش کار آنان تشکیل و مستقیما تحت نظر وزارت جنگ اداره می‌شود)) بجای اینکه بانک مزبور بر طبق این ماده رفتار کند مبلغ سی و هفت میلیون ریال به عده از نمایندگان مجلس و اشخاص غیر از افسر داده که پس از سررسید سفته‌ها را واخواست نکرده‌اند و مبلغ مزبئر نزد آقایان بدون وثیقه ولاوصول مانده و یکی از نمایندگان حاضر در جلسه باینطریق صد هزار تومان استفاده کرده‌است ….

محمد طباطبائی – کی بوده‌است آن نماینده

امیر تیمور – آقا استدعا می‌کنم اسم آن نماینده را بفرمائید (همهمه نمایندگان – صدای زنگ نایب رئیس)

امیر تیمور – (در حال قیام) من که یکنفر نماینده هستم تا اسم آن شخص را نبرید در اینجا نمی‌نشینم

نایب رئیس – آقای امیر تیمور خواهش می‌کنم بنشینید.

امیر تیمور – آقا اسمش را بفرمائید آن یکنفر کی است (همهمه نمایندگان) صدای زنگ ممتد رئیس

دکتر مصدق – بنده عرض می‌کنم اگر حقیقتا این حرفها را از روی قلب می‌زنید بجای این عمل فشار بیاورید بدولت تا بازرسی کنند و قضیه کشف شود.

طباطبائی – کاملا صحیح است ولی یکنفر را بفرمائید

امیر تیمور – آقا بفرمائید یکنفر کی است این معنی ندارد بطور کلی هر چه دلتان می‌خواهد بگوئید – (همهمه نمایندگان – صدای زنگ نایب رئیس)

نایب رئیس – آقای امیر تیمور خواهش می‌کنم بفرمائید بنشینید

دکتر مصدق – از اینجا تا بانک سپه نیم ساعت راه است ممکن است از آقای نخست وزیر بخواهید دستور بدهند صورت را بیاورند یکنفر که نیست وقتیکه رسیدگی شد همه معلوم می‌شوند جناب آقای نخست وزیر اگر شما به عرایض من توجه نکنید ….

امیر تیمور – بنده نمی‌نشینم در اینجا

فاطمی – (در حال قیام) آقا تا اسم نبرید ما نمی‌نشینیم

دکتر مصدق – یکساعت کارش است این دولت است بانک هم تحت نظر اوست از دولت بخواهید معلوم می‌شود کیست (همهمه نمایندگان – تا اسم نبرید ما نمی‌نشینیم) (در این موقع عده باحال تعرض از مجلس خارج شدند و جلسه از اکثریت افتاد)

نایب رئیس – چند دقیقه تنفس داده می‌شود (در این موقع نیم ساعت قبل از ظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل و بفاصله یکساعت و ربع مجددا تشکیل گردید.)

دکتر کشاورز – آقا عده حاضر ۷۸ نفر هستند.

نایب رئیس – آقای هاشمی بشمارید (آقای هاشمی عده حضار را شماره نموده در نتیجه عده برای مذاکره کافی نبود و مطابق شماره تابلو ۷۵ صحیح بود) (در این موقع عده برای مذاکره کافی شد)

نایب رئیس – آقای فاطمی اخطار نظامنامه دارند.

مهندس فریور – وسط نطق کسی که نمی‌شود اخطار کرد

نایب رئیس – چون در نطقی که آقای دکتر مصدق کرده‌اند سوء تفاهمی ایجاد شده‌است و سابقه اینطور بوده‌است که وقتی که تنفس داده می‌شود اگر کسی اخطار نظامنامه داشته باشد می‌تواند بگوید بنابراین مانعی ندارد که ایشان اخطار خود را بگویند.

مظفرزاده – آقا تنفس نبود

مهندس فریور – آقا نمی‌شود ماده ۹۷ را بخوانید.

فاطمی – آقای دکتر مصدق بیایید یکنفر را معرفی کنند ما حرفی نداریم

مظفرزاده – باشد بعد از اتمام نطق آقای دکتر مصدق آقا آنوقت اخطار کنند

دکتر مصدق – آقا وسط نطق بنده کسی حق حرف زدن ندارد. ماده ۹۷ را بخوانید

نایب رئیس – الان ۱۵ روز است که ما جلسات را بعنوان تنفس ختم می‌کنیم و اغلب آقایان نمایندگان (مظفرزاده – تنفس امروز غیر از تنفس‌های معمولی بود مجلس را از اکثریت انداختند) اجازه بفرمائید وقتی که در بیاناتشان سوء تفاهمی شده‌است اخطار نظامنامه کرده‌اند (مهندس فریور – بعد از اتمام نطق) و مطابق آنچه در صورت مجلس‌ها موجود است آمده‌اند و تخطار خودشان را کرده‌اند (مهندس فریور – بعد از اتمام نطق آقا) و چون حالا هم بعنوان تنفس جلسه را ختم کردیم عقیده من اینست که بآقای فاطمی اجازه داده شود که اخطار خودشان را بکنند که سوء تفاهم مرتفع شود که آقای دکتر هم بتوانند بقیه بیاناتشان را بفرمایند (دکتر مصدق – بسیار خوب)

فاطمی – بنده تصور می‌کنم با اراداتی که بخود آقای دکتر مصدق دارم (دکتر مصدق – مرحمت دارید) و شاید هم بدانند که هیچوقت نظر و غرض خاصی ندارم البته اجازه می‌دهند که این مطلبی را که می‌خواهم عرض کنم هم از طرف خودم و هم از طرف رفقایم عرض کنم امروز در ضمن بیاناتی که فرمودند البته چند جمله زننده داشت یکی اینکه فرمودند وکلای حقیقی یعنی وکلای تهران (دکتر مصدق – بنده اینطور نگفتم) بنده عرض نمی‌کنم که وکلای تهران وکلای حقیقی ملت نیستند وکلای حقیقی ملت هستند بنده خودم بآقای دکتر مصدق و سه چهار نفر دیگر از این آقایان که در این مجلس هستند رای دادم و شما را وکلای حقیقی ملت می‌دانم ولی این مستلزم این نیست که سایرین که از ولایات انتخاب شده‌اند وکلای حقیقی ملت نباشند. ممکن است بعقیده جنابعالی نسبت به دو نفر یا سه نفر یا چهار نفر بنده نمیدانم یک اعمال نفوذهایی شده باشد ولی بطور کلی تمام مجلس و نمایندگانی که از ولایات آمده‌اند در ولایات خودشان همان محبوبیتی را دارند که جنابعالی در تهران دارید این مستلزم این نیست که وکیل حقیقی نباشد، هستند و بنده چنانچه در جلسه خصوصی بآقا عرض کردم عده زیادی از این آقایان که از ولایات انتخاب شده‌اند تا زنده باشند و محلشان هم باشد انتخاب خواهند شد (صحیح است) ولی بنده البته چون دیدم نظر چیزی نیست در آن موقع عرض نکردم یک مطلب فرمودند راجع باینکه عده‌ای از وکلا هستند که در بانکها سفته می‌دهند بنده خودم یکی از آنها هستم و هیچ ابائی هم ندارم قرض داشتم با این وضعیت دنیا این عیب و نقص کسی نیست ولی چجور سفته می‌دادم؟ بنده سفته می‌نوشتم می‌دادم بآقای امامی تاجر و اگر نتوانستم بپردازم ایشان می‌بردند و می‌دادند خوب چه عیبی واقع شده‌است اگر یک همچو چیزی واقع شده باشد؟ آقای امامی با بنده دوست رفیق پولشانرا هم فرضا بنده خورده‌ام چه مانعی دارد؟ بکسی که نیامده‌اند شکایت بکنند پس این گناه چند نفر نماینده نیست باز فرمودند که رفته‌اند از بانکها یک استقراضهائی کرده‌اند باز بنده خودم نمونه اش هستم خانه بنده در بانک گرو است ولی بنده که کلاه بر نداشته‌ام چهار برابر قیمت کرده‌اند به بنده یک برابر پول داده‌اند و روز معین که رسید گر بنده نتوانستم بدهم مطابق قوانین خانه‌ام را حراج می‌کنند (صحیح است) آنوقت فرمودند که یکنفر از وکلائی که توی این مجلس نشسته‌است صد هزار تومان استفاده کرده‌است آنوقت نود و نه نفر اینجا نشسته بودند نود و نه نفر تا آنوقت نشان نمی‌داد (هاشمی – نود نفر بود) … بنده از خود حضرت عالی انصافا و شرافتا چون شما از یک خانواده محترمی هستید انصاف می‌خواهم این خبر وقتیکه در خارج منتشر می‌شود همه ما خراب نمی‌شویم؟ متهم نمی‌شویم؟ (مظفر زاده - نه خیر همه متهم نمی‌شویم) (حاذقی – چرا آقا انکار حق می‌کنید) انکار نکنید آقای مظفر زاده برای رضای خدا همیشه انصاف و وجدان را بر همه چیز مقدم بدانید (مظفر زاده – بسر شما انصاف این است که همه متهم نمی‌شویم) من بیم دارم اگر فردا فلان روزنامه نوشت که مقصود اقای دکتر مصدق فاطمی بود من چه بکنم هیچ وسیله‌ای برای تکذیب خود ندارم (مظفر زاده – آنوقت آقای دکتر مصدق خودشان تکذیب می‌کنند) خوب تکذیب بکنند بنده پایتان را می‌بوسم اگر همین الان پیشنهاد بکنید سه نفر معین بشوند فردا صبح بروند توی این بانک پرونده‌های مربوطه را بیاورند روی این تریبون بخوانند. شما که میدانید من به بیات گفتم تقاضاهای خصوصی که اشخاص بهش کردند چرا نباید بگوید بنده هم همین استدعا را دارم که بیایند بگویند مخصوصا از همین دولت تقاضا می‌کنم که هر وقت یک نماینده‌ای رفت که تقاضای خصوصی بکند این شجاعت را داشته باشند که بیایند اینجا بگویند که فلان وکیل این تقاضای نا مشروع را کرده‌است. (-صحیح است) اما همه را نباید که به یک چوب راند. خواهش می‌کنم برای انصاف و وجدانتان بیائید اینجا پشت این تریبون و اسم این آدم را ببرید و سه نفر هم معین بشود صبح پرونده را بیاورند برای افکار عمومی و قضاوت عمومی و تکلیف مردم معین بشود و ابروی همه ریخته نشود استدعا می‌کنم تشریف بیاورید.

نایب رئیس – بنده اجازه می‌خواهم اوراق را تمام کنم و بعد جواب اقایان را عرض کنم (جمعی از نمایندگان – بفرمائید) (محمد طباطبائی – این دو کلمه را قبلا بفرمائید)

دکتر مصدق – چشم من که فرار نمی‌کنم

فاطمی – قول داده‌اند خواهند گفت

دکتر مصدق – بانک سپه ماده اول اساسنامه بانک از این قرار است: ((بانک تعاونی سپه بنگاه مستقلی است که برای کمک به افسران و درجه داران ارتش شاهنشاهی و گشایش کار آنان تشکیل و مستقیما تحت نظر وزارت جنگ اداره می‌شود)) بجای اینکه بانک مزبور بر طبق این ماده رفتار کند مبلغ ۳۷ میلیون ریال بعده از نماینگان مجلس و اشخاص غیر افسر داده و پس از سر رسید سفته‌ها را واخواست نکرده‌اند و مبلغ مزبور نزد آقایان بدون وصیقه ولاوصول مانده و یکی از نمایندگان حاضر در جلسه باین طریق صد هزار تومان استفاده کرده‌است جناب آقای نخست وزیر اگر شما بعرایض من توجه نکنید و این مطالب را بنظر لا قیدی تلقی کنید حیثیات و اعتبارات مملکت از بین می‌رود خاطر دارم وقتی که می‌خواستم یک کرور تومان قرض کنیم هزار جور اطمینان و وصیقه می‌خواستند که این وجه نا قابل را بدولت بدهند امروز دولت بوسیله بانک ملی ۴۵۰ میلیون تومان از مردم قرض گرفته‌است اگر وضعیت بانک‌ها صورت منظمی پیدا نکند و اگر بجای اینکه دولت تکلیف مالیات بر درآمد را معین کنید و مختلسین اموال دولتی را در محاکم تعقیب نماید زندگی خود را از طریق وام از بانک اداره کند چیزی نمی‌گذرد که چرخهای دولتی و تجارتی فلج شوند و استقلال سیاسی و اقتصادی ما هر دو از بین بروند و من بیش از این نمی‌بایستی بشما چیزی عرض کنم

۶- تفتیش شرکت تلفن با این که دولت باید از نظر حفظ منافع عمومی در این شرکت نظارت و تفتیش نموده و از بی تربیتی هائی که واقع می‌شود جلوگیری کند وزارت پست و تلگراف طوری تحت تاثیر قرار گرفته‌است که شرکت هر طوری می‌خواهد با مردم عمل می‌کند این امتیاز بی شباهت نیست با اینکه چند سرمایه دار امتیاز لوله کشی آب مشروب تحصیل کنند و آب را کم بیاورند که قیمت آن ترقی کند و سوء استفاده کنند هر وقت مردم و جراید از شرکت تلفن شکایت کرده‌اند کمیسیونی برای رسیدگی در وزارت پست و تلگراف یا دفتر نخست وزیری تشکیل شده و بلافاصله کار بجائی رسیده که شرکت راضی و مردم مایوس شده‌اند و هر وقت که وزیر و یا نخست وزیر موافقی بدست شرکت آمده تحمیل‌های زیاد بر مشترکین شده‌است چون خود این جانب بواسطه سیم تلفن از این شرکت شاکیم اگر بیش از این عرض کنم ممکن است حمل بر غرض شود در هیچ کجا برق و آب و تلفن را که مورد احتیاج عامه‌است امتیاز نمی‌دهند که با مردم اینطور رفتار کنند البته مقتضی است که جناب آقای نخست وزیر شخصی مورد اطمینان و یا هیئتی را برای رسیدگی بکار شرکت تعیین کنند تا بشکایات و نظریات شاکیان رسیدگی شده و ترتیبی بدهند که از تجاوزات شرکت جلو گیری شود.

(۷) رعایت اصل مکافات و مجازات در جلسه ۳۰ اردیبهشت بعرض مجلس رسید که ۱۰۹ میلیون تومان نقد و هزار عدل قماش در موقع تصدی دکتر میلسپو از دارائی مملکت سرقت و اختلاس شده من یقین دارم که اگر مختلسین معروف تعقیب و مجازات شده بودند کار سرقت و اختلاس این درجه بالا نمی‌گرفت آقای نخست وزیر شما که پاک هستید آبروی دزدان را حفظ نکنید و گزارش هیئت بازرسی را که جزو اسرار اداری شده‌است فورا منتشر کنید ممکن است عمر دولت شما برای مجازات متهمین وفا نکند ولی می‌توانید که سارقین و مختلسین اموال عمومی را بجامعه معرفی کنید و برای تشویق هیئت بازرسی لایحه انعامی تقدیم مجلس کنید. رفع نگرانی از بعضی جراید انتظار مردم شهر طهران این بود که در این دوره کارهای مثبتی در نفع مملکت بشود و پس از چند ماه که از عمر آن گذشت از وضعیت مجلس خصوصا قضیه دکتر میلسپو و لجاجت بعضی از نمایندگان در مساعدت با او مایوس شدند عده زیادی از ذوشن فکران بمن مراجعه و تقاضا می‌کردند که اکثریتی تشکیل دهم و کارهائی بر طبق انتظار آنها بکنم چون بین من و بعضی از نمایندگان اختلاف نظر بود در قوه خود نمی‌دیدم که باینکار موفق شوم و مراجعات مکرر آنها مرا وادار نمود که فکر دیگری بکنم و آن این بود که یک اقلیت سی نفری و ثابتی از نمایندگان صالح تشکیل دهم شاید باین طریق کاری در مجلس بشود و از این نظر بود که در جلسه سی اردیبهشت اظهاراتی نمودم و بیانات من راجع بانحلال مجالس در اروپا سبب شد که بعضی از جراید سوء تفاهم کنند و انحلال را تعطیل مشروطیت تلقی نمایند در صورتی که این جراید از انحلال مجلس شورای ملی انگلیش خبر می‌دهند و کوچکترین خطری متوجه مشروطیت آن کشور نمی‌شود.

چنانکه ممکن بود مطابق قانون اساسی این مجلس منحل و انتخابات تحت نظر دولت بی طرف و خیر خواهی تجدید شود از این چه بهتر که نمایندگانی وارد مجلس شوند و اوضاع مملکت را امید بخش نمایند. دلیل تشکیل نشدن اقلیت: من متاسفم که به تشکیل اقلیت سی نفر و ثابتی که تصور می‌کنم در اوضاع مجلس موثر است موفق نشدم زیرا عده آن از چند نفر تجاوز نکرد و علت این است که بانتخابات دوره ۱۵۰ مدت زیادی باقی نیست و آنهائی که می‌خواهند انتخاب شوند دست از اکثریت نمی‌کشند و انتظار دارند که کرسی‌های خود را در دوره آینده تامین کنند. آنهائی که می‌گویند تشکیل جلسه موجب تزازل مشروطیت است جز ایننکه می‌خواهند وضعیت کنونی را برای سوء استفاده حفظ کنند نظری ندارند و کسانی که اظهار می‌کنند اگر من سی همفکر پیدا کنم دیکتاتور می‌شوم می‌خواهند افکار عمومی را نگران نمایند. دیکتاتور کسی است که با فکر خود کار می‌کند نه آن کسی که می‌خواهد کار اجتماعی و سی همفکر پیدا کند مجلس خوب مجلسی است که اکثریت و اقلیت در آن ثابت باشد و نه اینکه هر وقت عده نتوانستند نظریات خصوصی خود را تامین کنند دولت را بدست اکثریت ساقط نماید در هر مملکت مجلس مدتی از سال را برای رفع خستگی تعطیل می‌کند ما در این مجلس نه کاری برای مردم کرده‌ایم و نه از تعطیل استفاده نموده‌ایم پس هر گاه بعنوان اعتراض و برای اینکه اکثریت بوظیفه خود عمل کند جلسه تشکیل نشد اساس مشروطیت متزلزل نمی‌شود مسئولیت بعضی از نمایندگان اکثریت:

همه میدانند که فراکسیون میهن – اتحاد ملی آزادی – ملی – دموکرات و بعضی از افراد فراکسیون مستقل برئیس دولت تمایل خود را اظهار نموده‌اند و چون در انتخابات بعضی از وزرا بین جناب آقای نخست وزیر و اکثریت توافق حاصل نشده عده‌ای از نظریه خود عدول کرده‌اند و معلوم نیست که به برنامه رای بدهند و یا ندهند مشهور است که اشخاص مبرز ممکن است رای بدهند ولی سایرین را وادار بامتناع کنند. آقایان محترم خطر بیکاری مملکت را تهدید و فساد اخلاق امنیت ما را دارد مختل می‌کند ما امروز دولتی می‌خواهیم که متزلزل نباشد و متکی به اکثریت خیرخواه بوده و اعضاء خود را آزاد انتخاب کند و با کمال دلگرمی بتواند انجام وظیفه نماید برای مردم بیکار فکری کند و ادارات را از این شرب الیهودی درآورد. قانون مالیات بر درآمد را تجدیدنظر و طریقه‌ای اتخاذ کند که مردم آنچه می‌دهند صرف مخارج عمومی شود

آقایان محترم: با کمال تاسف عرض می‌کنم رویه‌ای را که شما پیش گرفته‌اید یعنی دولتی را می‌آورید و بدون ذکر دلیل می‌برید و چرخهای مملکت را بوسیله وام از بانک ملی میگردانید اگر ادامه پیدا کند مشروطیت و استقلال ما هر دو در خطر است. بقیه دارد