مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ تیر ۱۳۲۸ نشست ۱۸۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ تیر ۱۳۲۸ نشست ۱۸۱

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

مدیر سید محمد هاشمی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۱۵

جلسه: ۱۸۱

مجلس سه ساعت و سی و پنج دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مشروح مجلس

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: آصف، ضیاء ابراهیمی، کشاورز صدر

۳- بقیه مذاکره در بودجه کل مملکتی

۴- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

[۱- تصویب صورت مشروح مجلس‏]

رئیس- نسبت به صورت جلسه روز پنجشنبه اگر آقایان اعتراضی دارند بفرمایند، آقای یمین اسفندیاری‏

یمین اسفندیاری- در اینجا نوشته شده در بیانات بنده که اعلیحضرت همایونی همیشه متوجه افراد کشور و همقطاران ما هستند در صورتی که بنده همقطاران نگفته‌ام و هموطنان گفته‌ام تقاضا دارم اصلاح بفرمایید.

رئیس- اصلاح می‌شود دیگر نسبت به صورت مجلس اعتراض نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس روز پنجشنبه تصویب شد. صورت غائبین روز پنجشنبه را بخوانید. (به شرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه آقایان: محمدحسین قشقایی- حاج حاذقی- مهندس احمد رضوی- ابوالقاسم امینی- معین‌زاده- نصرالله لاهوتی- دکتر راجی- عبدالله وثوق- دکتر فلسفی- رحیمیان- اورنک- عباس نراقی- اسدالله موسوی- علی اقبال- مهندس هدایت- حسین وکیل- بهادری- علی بهبهانی- محمدتقی بهار- اسدالله مامقانی- دکتر شفق- تقی‌زاده- نیک‌پور- امامی اهری- محمدتقی خوئیلر- فتحعلی افشار- عباس فاضلی- نیک‌پی- دولتشاهی- عدل اسفندیاری.

غائبین بی‌اجازه- آقایان: اردشیر شادلو- عباس قبادیان- ابوالفضل تولیت- صدرزاده- ناصرالدین ناصری- شهاب خسروانی- دکتر مصباح‌زاده- دکتر علی امینی- ابوالفتح قهرمان- عباس اسکندری- منوچهر گلبادی- حبیب‌الله امین- مهدی باتمانقلیج- خسرو قشقایی.

دیر آمدگان با اجازه و آقایانی که آخر وقت با اجازه خارج شده‌اند- آقایان: جعفر کفایی- ضیاء ابراهیمی- گنابادی- حسن اکبر- عامری- دادور- دکتر اعتبار- رفیع- محمد ذوالفقاری- منصف- ناصر ذوالفقاری- افخمی- سزاوار- امیرتیمور- نبوی- شریعت‌زاده- اسلامی- علی‌اکبر ملکی- برزین- اسدی- حسن مکرم- صفوی.

دیر آمدگان بی‌اجازه آقایان: عزیز زنگنه- سلطانی- آقاخان بختیار- رضوی- ثابتی روزنامه یومیه فهرست مندرجات صورت مشروح مذاکرات صد و هشتاد و یکمین جلسه دوره پانزدهم از صفحه ۱ تا ۱۷ آگهی‌های رسمی از صفحه ۱۹

رئیس- آقای وثوق فرمایشی دارید؟

وثوق- در جلسه ما قبل بنده حاضر بودم معذالک جزء غائبین با اجازه‌ام و بنده با این که مرخصی دارم همیشه حاضر هستم‏

رئیس- آقای دکتر مصباح‌زاده‏

دکتر مصباح‌زاده- اسم بنده را جزء غائبین بی‌اجازه نوشته‌اند در صورتی که اجازه گرفتم‏

رئیس- آقای کهبد

کهبد- رادیو اعلام کرد ساعت جلسه در ساعت ۹ جزء اخبار در صورتی که آقای رئیس فرمودند یواش فرمودند و رادیو ساعت ۹ اعلام کرد جزء اخبار داخله و غالب آقایانی که دیر آمده‌اند برای همین است.

رئیس- البته آن چیزی که آقای ایلخان در مجلس گفته‌اند (صحیح است) چند نفر از آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواسته‌اند (دستور- دستور) بفرمایید آقای فولادوند

[۲- بیانات قبل از دستور آقایان: فولادوند- آصف- ضیاء ابراهیمی- کشاورز صدر]

فولادوند- بنده همیشه مختصر صحبت می‌کنم کمتر از یک ماه به خاتمه دوره ۱۵ قانونگذاری باقی مانده است با جریانات عجیبی که در کشور ما به دست اجانب درست نموده بودند افتخار داریم که بحمدالله در تحت توجهات اعلیحضرت همایون شاهنشاه محبوب اشکالات زیادی مرتفع شده و موانع بی‌حدی از پیش پای این ملت نجیب برداشته شده و رشته‌هایی که با تحریک اجانب برای اضمهلال این مملکت پاره کرده بودند دوباره به هم پیوسته شده و به امر اعلیحضرت

همایونی شروع به انجام اقدامات مفیدی گردیده است بنده باید عرض کنم اگر در ابتدای گشایش مجلس بدخواهان کشور نمی‌گذاشتند کاری از پیش برود ولی بحمدالله چند ماه است که مجلس با نهایت علاقه‌مندی اقدامات مفیدی نموده و می‌نماید قوانین نافعی در این مدت گذشته. بودجه کل کشور که سال‌ها است مطرح نشده در دستور مجلس و مورد بحث واقع است کمیسیون دادگستری لوایح لازمی را که در بهبود اوضاع کشور و عدالت اجتماعی مؤثر است تصویب نموده و لوایح زیادی نیز تحت شور ومطالعه می‌باشد که یکی از آن لوایح تصویب شده لایحه تصفیه کارمندان دولت است البته کشور ما از جهت سیاست بین‌المللی و وضعیت جغرافیایی همیشه مورد حمله و تحریکاتی بوده و در جنگ گذشته نیز بر خلاف حق و عدالت اشغال گردید و لطمات زیادی به آن وارد شده و از طرفی طبیعت نیز از جهت کم آبی و غیره به ما ظلم کرده و به این جهت و جهات عدیده دیگر نمی‌توان انتظار داشت که به این زودی مملکت گلستان شده تمام اشکالات رفع گردد به عقیده من باید قدری پر مدعایی را کنار گذاشت و به جای حرف زیاد عمل نمود و از حسادت‌ها و خصومتهای داخلی دست برداشت تا انشاء‌الله کارها بهتر گردد و با خواست خداوند یکی از نیات بزرگ شاهنشاه که اجرای برنامه هفت ساله است تحت نظر والا حضرت دانشمند شاهپور عبدالرضا اجرا گردیده وضعیت مادی و معنوی مردم از صورت فعلی خارج شود هیئت تصفیه ادارات دولتی که اخیراً شنیده‌ام تعیین شده‌اند نیز با علاقه به بقاء کشور و شجاعت و دقت ادارات را سر و صورتی داده و دلبستگی مردم را به آب و خاک اجدایشان بیشتر نموده فکر رفتن به خارج از کشور را از سر جوانان و متمولین بیرون بیاورند تا درصدد بهبود حال کشور خود برآمده نیات خیرخواهانه و بلند اعلیحضرت محبوب را اجرا نمایند.

بنده از ابتدای دوره قانونگذاری همیشه رویه‌ام این بود که سعی کنیم مردم را به دولت و مجلس بیش از پیش امیدوار نماییم و احترام دستگاه‌های مؤثر را نزد جامعه زیاد کرده تا اطاعت از قانون بیش از پیش در دل‌ها راه یابد و یه این جهت همیشه از دولت‌ها و مجلس دفاع کرده اگر غفلتی از ناحیه دولت یا رفقای مجلس مشاهده کرده‌ام بدون آن که به حیثیت کشور لطمه وارد آید و به دست اجنبی بهانه داده شود گوشزد نموده و باز سعی کرده‌ام از عرایض من به ضرر مملکت اتخاذ سند ننمایند و به قول معروف معتقدم احترام امام‌زاده را باید متولی‌های او حفظ کنند. من هر زمان دیده‌ام که به مقامات مؤثر مملکت اهانت می‌شود چنان بی‌اختیار شده و دفاع کرده‌ام که شاید صاحبان آن مقامات راضی به این اندازه دفاع نبوده‌اند و گاهی مورد اعتراض شدید و اهانت نیز واقع شده و حتی تهدید به قتل و مرگ نیز شده‌ام خدای را شکر می‌کنم که موفق شده‌ام علاوه بر خدمت به وطن به حوزه انتخابیه‌ام نیز آن قدر که بودجه کشور و وضعیت مالی شخصی اجازه می‌داد خدمت نمایم. حوزه شاهرود بیمارستان نداشت با اقدامات و تذکرات مفید و پی در پی بحمدالله دارای بیمارستان شد و الساعه یک مریضخانه در آنجا تأسیس شده است که در تحت سرپرستی رئیس باشرافتی یعنی آقای دکتر مازی از بیماران پذیرایی می‌شود در این قسمت باید از جناب آقای دکتر اقبال به نام موکلین تشکر کنم زیرا این مرد وطن‌پرست و دلسوز در زمانی که تصدی وزارت بهداری را داشتند در این امر خیر کمک بسیار فرموده استدعاهای بنده را با حسن قبول تلقی کردند و معاون فعال و دانشمند ایشان جناب آقای دکتر نفیسی نیز از هر گونه مساعدت دریغ نفرمودند در شاهرود به نای آبرومندی جهت دبیرستان و کتابخانه با تمام رسید و جوانان آنجا مشغول تحصیل هستند شخصاً نیز کمک‌هایی به ساختمان‌های فرهنگ و کتابخانه محل کرده‌ام. دبستان‌های زیادی در شهر و قراء و قصبات تأسیس گردیده است و با کمک مأمورین درستکار دولتی محل خدمات دیگری به اهالی آنجا شده است.

از طرف دیگر در تمام این مدت در انجام کارهای موکلین که مراجعه کرده‌اند با نهایت علاقه‌مندی و صداقت کوشا بوده به قدر امکان در این راه زحمت کشیده‌ام. برای بهبود شهر و وضعیت شهرداری عوارض قابل توجهی از نفت و بنزین با کمک جناب آقای هژیر نخست وزیر سابق و محبت جناب آقای ساعد رئیس‌الوزرا فعلی و مساعدت جناب آقای گلشائیان وزیر محترم دارایی تهیه شد که شهرداری آنجا هم دارد رونقی پیدا می‌کند. با ذکر این مقدمه و بیان رویه‌ای که داشته‌ام در جلسه گذشته وقتی که نسبت به آقایان وکلا بدون ذکر نام به طور کلی اهانت شد بنا به عادت دیرین خود بدون آن که کوچکترین ارتباطی به بنده داشته باشد نتوانستم از دفاع خودداری کنم این بود که خواهش کردم برای جلوگیری از سوء‌ظن نسبت به همه وکلا اسامی کسانی را که مورد نظر معترض بوده است سریعاً اعلام نمایند تا موجب بدنامی تمام نمایندگان نشده و اشخاصی که با شرافت و قناعت زندگی می‌کنند بی‌جهت مورد اهانت قرار نگیرند و نتیجه مردم به مجلس و وکلای آن و دولت و اعضاء آن بدبین نشوند و اگر واقعاً کسانی دست به اقداماتی مخالف شئون نمایندگی زده‌اند در پیشگاه مجلس و ملت معرفی گردند ولی متأسفانه آقای دکتر بقائی که از جلسه‌های گذشته دلخوشی از من نداشتند (دکتر بقائی- چرا دل خوشی هم دارم) مجالی برای انتقام پیدا کرده پیش از آن که بگذارند بیانات بنده به سمع آقایان نمایندگان برسد شروع به تظاهرات نمودند (دکتر بقائی- چون به عنوان اعتراض به صورت جلسه حق نداشتید جواب بدهید) و چون با اطلاعی که از طرز و وضع خدمت بنده در حوزه وکالتی خودشان یعنی ایالت کرمان داشتند و نمی‌توانستند نسبتی بدهند و مکرر هم این موضوع را در مجلس اعتراف کرده‌اند (دکتر بقائی- صحیح است) به برادرم حمله کرده و خواستند از این راه هم مرا عصبانی نمایند و هم اهانتی نسبت به خانواده ما کرده باشند آقای مکی هم موقع را مغتنم شمرده (مکی- شما فرمودید ما مأموریت داریم برای لجن مال کردن) بنده چنین عرضی نکردم اگر کرده‌ام معذرت می‌خواهم (مکی- بنده هم معذرت می‌خواهم) آقای مکی به حمایت رفیقشان خواستند خرده حساب‌های سابق را تصفیه کنند بنده قضاوت درباره خود مرا به عهده خود آقای دکتر بقائی و مجلس و عموم اهالی شهرستان‌هایی که در آنجا افتخار خدمتگذاری داشته‌ام از جمله کرمان و اراک یعنی حوزه اننخابی همین دو آقا واگذار می‌کنم اما به هیچ‌وجه نمی‌توانم از حیثیت و شرافت نظامی برادرم که بنا حق و به خاطر مخالفت و انتقام جویی از من مورد حمله قرار گرفته دفاع نکنم (غضنفری- برادر شما افسر با شرفی است) (قبادیان- از افسرهای بسیار باشرافت است) این است که لازم دانستم ایشان را مختصراً به آقایانی که شاید ندیده و نشناخته‌اند معرفی نمایم تا معلوم شود حیثیت چه اشخاصی در معرض اهانت قرار می‌گیرد. سرهنگ علی فولادوند قریب ده سال در فرانسه تحصیل کرده هفت سال از این مدت را با خرج خود ما بوده که تحمیل به ملت نشود و بعد مدرسه سن سیر که پیاده نظام فرانسه است تمام نموده و با نمره خیلی عالی تر نظامی را تمام کرده و به ایران مراجعت نموده است (رئیس- آقای فولادوند وقت شما دارد تمام می‌شود) چندین سال در دانشکده افسری خدمت می‌نموده و عهده‌دار تدریس بوده در زمانی که اعلیحضرت همایون در دانشکده افسری تحصیل می‌فرمودند او را از نزدیک شناخته‌اند و به تصدیق اولیاء ارتش یکی از افسران جدی و لایق و درستکار است (صحیح است) سپس در هنگ‌های مختلف خدمت نموده در غائله آذربایجان ریاست هنگ بهادر را عهده‌دار بوده. در تمام این قشون‌کشی‌ها شرکت موثر داشته است و بعد به فرماندهی تیپ مستقل کرمانشاهان تعیین شده است شاید اعلی حضرت همایون شاهنشاهی این افسر خدمتگذار را خیلی بهتر از بنده و آقای دکتر بشناسند ایشان نه رئیس گمرک غرب است و نه مأمور گارد سرحدی و نه مسئول وقایعی که ابداً به شغل نظامی او ارتباط نداشته می‌باشد و به عقیده بنده ساحت او مقدس است که بتوان به او نسبت ناروا داد نمایندگان غرب عموماً و جناب آقای دکتر زنگنه وزیر محترم فرهنگ که از بزرگان کرمانشاهان هستند خصوصاً شاهد صدق اظهارات بنده می‌باشند (صحیح است) علیهذا به عقیده بنده از یک نفر نماینده شایسته نبود نسبت به افسری که هیچگاه او را ندیده و نمی‌شناسد صرفاً برای عصبانیت و از میدان در کردن برادر او این طور ابراز خصومت نمایند و نسبت‌هایی بدهند که خودشان هم ‏شاید وجداناً تصدیق بکنند به کلی بی‌اصل و برخلاف حقیقت است آقای دکتر بقائی شما که در همین مجلس وقتی چند کلمه بسیار ملایم درباره پدر مرحومتان گفته شد به آن حال دچار شدید حق این بود که به ندای وجدان خویش گوش داده و راضی نشوید به خاطر رنجه کردن من به یکی از افسران شریف و خدمتگذار کشور که دوست و دشمن او را می‌شناسنند و به خدمات و شایستگی و پاکدامنیش اعتراف دارند حمله کنید (رئیس- آقای فولادوند تمام کنید) تمام شد این حمله شما تأثیری ندارد ولی از کجا که مزید دلسردی عده معدودی که تمام دلخوشی‌شان به امانت و لیاقت خویش است نشود. این بود عرایض بنده و امیدوارم در مورد سایر خدمتگذاران دقت بیشتری بشود که اگر مدافعینی در مجلس ندارند یا آنها را نمی‌شناسنند که دفاع کنند مأمورین دلسرد نشوند.

رئیس- کار بودجه آقایان تصدیق می‌فرمایند که خیلی مهمتر از دستور را اجازه نمی‌دهم (صحیح است) حالا بگذارید آقای آصف هم صحبت خودشان را بکنند.

دکتر بقائی- بنده یک کلمه توضیح می‌خواستم

عرض کنم که بنده اسمی از برادر ایشان نبردم چون که صحبت کردند که کسانی را که سوء‌استفاده می‌کنند معرفی کنید بنده فقط گفتم که راجع به قاچاق گندم از مرز کرمانشاه که اطلاع دارید توضیح بدهید چون بنده تا وقتی که مدرک نداشته باشم اسم کسی را نمی‌برم و اسم برادر ایشان را بنده هیچ وقت نبردم اگر هم سوء‌تفاهمی شده بنده معذرت می‌خواهم اسم برادر ایشان را نبردم ولی گفتم که شما اطلاع دارید از مرز کرمانشاه غله‌هایی قاچاق شده شما که می‌فرمایید اسم ببرید خوب است توضیح بدهید و حالا هم خوشحال می‌شوم اگر اسم ببرید و الّا راجع به برادرتان بنده چیزی نگفتم.

فولادوند- من که اطلاعی از کرمانشاه ندارم.

آصف- خاطر آقایان محترم مستحضر است یعنی در نظر دارند که در جلسه ۲۶ فروردین بنده تقاضا کردم اجازه داده شود مطالبی را به عرض مجلس برسانم. آن روز موافقت نفرمودید بعد هم چون لوایح مهمی در دستور بود بنده هم در این گونه موارد زیاد مبرم نیستم مانده تا امروز. از آن روز تا به حال هم قریب هفتاد روز می‌گذرد و چون کار بودجه مهم است بنده از چند جمله اظهاراتم صرف نظر می‌کنم و به اختصار می‌کوشم. از وقتی که جناب آقای محمود جم نخست وزیر بودند به شهادت صورت جلسات مجلس شورای ملی تاکنون در موارد مقتضی بنده راجع به نواقص اصلاحات کردستان به دولت‌های وقت تذکرات لازم را داده‌ام (اردلان- صحیح است) خود جناب آقای ساعد که در دوره چهاردهم دو دفعه مأمور تشکیل کابینه شدند و فعلاً هم نخست وزیر هستند و بنده هم از ارادت کیشان ایشان بوده و هستم گواه و آگاهند و چند روز قبل هم در کاخ وزارت خارجه با ایشان ملاقات شد در این زمینه مذاکرات مفصلی نمودم. در مواقعی هم که به افتخار شرفیابی به حضور اعلیحضرت همایونی نائل گشته‌ام به عرض رساندم‏

ایشان هم با علاقه سرشاری که به اصلاح امور و آسایش و رفاه عامه دارند امر فرموده‌اند، از طرف دربار هم به دولت‌های وقت تذکر داده شد لیکن متأسفاته تاکنون به طوری که شاید و باید به مقصود نائل نگشته‌ایم یعنی در هر موقعی به یک محظور برخورده‌ایم حالا فرض از عرض این مقدمه برای همین منظور است چون در دو جلسه قبل یک عده‌ای از همکاران محترم تقاضا فرمودند لایحه مربوط به برنامه در جزء دستور روز دوشنبه قرار گیرد بنده هم البته خودم موافقم (صحیح است) (یمین اسفندیاری- و مال املاک هم) در زمستان گذشته وقتی که لایحه برنامه در مجلس مطرح بود بنده در کردستان بودم. تلگراف مبسوطی خدمت جناب آقای رئیس محترم مجلس عرض کردم که به واسطه شدت برودت هوا و انسداد جاده‌ها بنده از سعادت حضور در مجلس شورای ملی محرومم ولی نیازمندی‌های اهالی کردستان را در آنجا تذکر دادم ایشان هم لطفاً در جواب بنده فرموده‌اند که تلگراف شما به کمیسیون ارجاع و تأکید شد لکن آن ذره که در حساب ناید ما بوده‌ایم به این معنی یک هیئتی از متخصصین و مهندسین ایرانی و آمریکایی که مأمور بودند برای مطالعه در امور کشاورزی و آبیاری و بهداشت و سدسازی و راه‌سازی هنوز به کردستان نرفته‌اند بنده انتظار دارم هیئت محترم دولت توجه بیشتر و کاملتری به اوضاع آن سامان بفرمایند خصوصاً اعضای محترم کمیسیون برنامه اظهارات و تقاضاهای مشروع بنده را کاملاً در نظر بگیرند یعنی ترتیب نظر به آن بدهند انشاء‌الله باعث استظهار و خوشنودی و آسایش اهالی کردستان گردد (صحیح است) چون مجلس کارهای دیگری هم دارد بقیه عرایضم را برای وقت دیگری می‌گذارم (احسنت، احسنت)

رئیس- آقای ضیاء ابراهیمی.

ضیاء ابراهیمی- عرایض من خیلی مختصر است. عرض کنم بنده مکرر از حضور جناب آقای وزیر دارایی استدعا کرده‌ام که در خدمت سایر آقایان نمایندگان کرمان حضور ایشان شرفیاب شوم و راجع به غله کرمان صحبت کنم ایشان فرمودند شما وقتی در مجلس برای ما باقی نمی‌گذارید که در وزارتخانه برویم کار انجام بدهیم و من دیدم واقعاً صحیح است این است که برای این که اتخاذ سند هم کرده باشم عرض می‌کنم و چون می‌خواهم مختصر عرض کنم تلگرافی که از استاندار کرمان رسیده است می‌خوانم و استدعای خودم را از جناب آقای وزیر دارایی عرض می‌کنم به طوری که استحضار دارند وضعیت محصول و احتیاج اهالی کرمان به کمک دولت اخیراً به طور مشروح به وزارت کشور گزارش و رونوشت آن به شماره ۳۰۳۷- ۱۷ ر ۳ ر ۲۸ برای ملاحظه خدمت جنابعالی ارسال گردید چون هنوز جوابی نرسیده است خواهشمندم فوراً جناب آقای وزیر کشور و جناب آقای وزیر دارایی را ملاقات و آقایان معظم له را متوجه وضعیت رقت‌آور اهالی بنمایند و مستقیماً تصمیمی اتخاذ کنند و کار را در جریان اداری نگذارند، بنده چیزی را که می‌خواستم استدعا بکنم از جناب آثای وزیر دارایی این است که در این موضوع توجه خاصی بفرمایند که همان طوری که جناب آقای استاندار کرمان فرموده‌اند کار را در جریان اداری نگذارند که خیال می‌کنم بسال نو هم می‌افتد و ضمناً یادآوری می‌کنم حضورشان اگر توجهی به این قسمت نشود خدا شاهد است در سال نو هم در کرمان غله نخواهد بود اهالی کرمان منتظر هستند که دولت توجه مخصوصی به آنجا مبذول دارد (صحیح است)

مخبر (آقای ذوالفقاری)- آقا ما هم تلگراف داریم از همه جا تلگراف هست.

رئیس- آقای کشاورز صدر بفرمایید.

کشاورز صدر- بنده خیلی معذرت می‌خواهم از این که در موقعی که بودجه مطرح است وقت مجلس را می‌گیرم ولی این مطلبی است که در خارج از این اتاق کنار اتاق جناب آقای رئیس عده‌ای از آقایان نمایندگان جمع شده بودند که بنده هم جزء آنها بودم و یک طرحی داشتند تهیه می‌کردند که به قید دو فوریت تقدیم مجلس شورای عالی بکنند که به موجب آن طرح دولت را مکلف کنند که در ظرف یک هفته مکلف است که راجع به قاچاق گمرکی در جنوب و راجع به قند و شکر که در لابلای آن مغرضین گاهی اسم نمایندگان مجلس را می‌برند در اینجا نتیجه تحقیقات را بفرمایند (صحیح است) این است که بنده حضور آقایان عرض می‌کنم و توجه جناب آقای وزیر دارایی را که خودشان از قضات بسیار شریف و خوب بوده‌اند و مدتی دادستان دیوان کیفر بوده‌اند و آن توقعی که از ایشان می‌رود از دیگر وزرا نمی‌رود جلب می‌کنم که زودتر به این کار رسیدگی بکنند بدون رودربایستی وضع طوری است که نبایستی نمایندگان تحمل کنند که به امساک و مسامحه به نام بعضی از نمایندگان صحبت جمیع نمایندگان و مجلی شورای ملی بشود (صحیح است) بنده اینجا صریح عرض می‌کنم که کشف قضیه و اعلامش در مجلس بسیار سهل است اگر از آقایانی که در خارج هستند ساخته نیست بنده به شهادت این جناب آقای امیرتیمور و آقایان دیگر وقتی که به خراسان رفتم آن جریان‌ها را غیر قابل کشف می‌دانستند بنده رفتم و بعد هم آقای لطفی آمدند و کشف کردیم می‌خواستم عرض کنم بنده حاضرم بروم کشف کنم. از جناب آقای وزیر دارایی استدعا می‌کنم علاوه بر این دستگاهی که الان مشغول کار هستند آقای لطفی و آقای محسن قریب که هر دو به شدت عمل معروف هستند (یمین اسفندیاری- و صحت عمل) این دو نفر آقایان را امروز هیئت دولت بخواهد و مأموریت بهشان بدهد اینها بروند در ظرف یک هفته قضیه را کشف کنند مطلب خیلی روشن است ما تا یک ماه دو ماه قبل از این وقتی می‌گفتیم یک کیلو شکر بده می‌گفت بیا پنج کیلو بگیر و حالا جای تعجب است که وضع طوری شده و طوری تغییر کرده است که خدای واحد شاهد است مردم بیرون مجلس بما فحش می‌دهند، تف تو روی ما می‌اندازند، به یکی از نمایندگان گفته بودند که اگر مجلس شورای عالی تمام شد آن وقت موضوع قند و شکر خاتمه پیدا می‌کند و این ظلم است به مجلس، من قطع و یقین دارم یعنی از لابلای تحقیقاتی هم که شده است معلوم است که نمایندگان مجلس شورای ملی عموماً که در اینجا هستند و در خارج هستند در قضیه قند و شکر مطلقاً دخالت ندارند، قند و شکر مربوط به دیگری است و این را آقای وزیر دارایی اینجا صریحا باید بفرمایند که اسمی از نماینده‌ای برده شده یا نه؟ این که می‌فرمایند مربوط به انتخابات دوره ۱۶ خواهد بود و آن را آقای دکتر گفته‌اند و در خارج هم همین طور اظهاراتی غیر رسمی گفته می‌شود این را بیایند اینجا بگویند اگر مجلس حیثیت نداشته باشد ما هیچ چیز نخواهیم داشت کشف این مطلب هم بسیار سهل و آسان است زیرا از دو صورت خارج نیست یکی این که می‌گویند چرا شکر وارد نشده وارد کنند یکی این که می‌گویند این قند و شکر را حیف و میل کرده‌اند و خورده‌اند و مسلماً صحیح است زیرا تنی دو هزار تومان فرق معامله است من در اینجا نمی‌دانم در ۲۰۰ تن، ۴۰۰ تن نمی‌دانم چقدر است این چهار صد هزار تومان، پانصد هزار تومان دخلش است اینها را باید شدیداً مجازات کرد در دیوان کیفر یک قانونی است که به موجب آن قانونی به محض سوء‌ظن می‌شود اشخاص را توقیف کرد کسانی که در این شرکت بوده‌اند، هیئت مدیره این شرکت و آن کسانی که از دست شرکت خارج کرده‌اند و دادند به دست اینها و وضع بدتر شده هیئت مدیره آنها را باید جمیعاً توقیف کرد زیرا ممکن نیست بقال و چقال بخورند حتماً شرکت می‌خورد بقال و چقال و شاید صد دینار، یکشاهی بخورند این است که محققاً و مسلماً کسانی که در این شرکت هستند استفاده کرده‌اند و تا حالا معلوم نیست که چرا توقیف نشده‌اند باید توقیف بشوند

(دهقان- دادستان دیوان کیفر مشغول فعالیت است) دادستان دیوان کیفر را باید تأیید بکنند در این قسمت این است که‏ بنده استدعا دارم جناب آقای وزیر دارایی در این قضیه در ظرف دو روز تحقیقات کافی بفرمایند.

همین را بیایند بگویند «بگویند این شخص استفاده کرده، ولی دلیل هنوز به دست نیامده» یک مطلب دیگر که بنده می‌خواستم عرض کنم مربوط به سرهنگ فولادوند است که لازم می‌دانم عرض کنم یک قسمت از حوزه انتخابیه بنده در حوزه فرماندهی ایشان است بنده به آقایان عرض می‌کنم که سرهنگ فولادوند از افسران بسیار صحیح‌العمل و درستی است که در موضوعات قاچاق و بازرسی‌هایی که در آنجا بوده او خودش کمک در کشف آنها می‌کند نباید نسبت ناروا به او بدهند و یک تک مضراب‌هایی بزنند و اسم یک اشخاصی را ببرند یک عرض دیگری که دارم که دو کلمه هم هست این است که از جناب آقای وزیر دارایی استدعا دارم که در خرم آباد عموماً و جمیعاً مالکینی که در آنجا هستند مالک جزء هستند یعنی از چهار صد هزار نفر جمعیت آنجا شصت هزار مالک دارد یعنی بالنتیجه تمام افرادشان مالکند هر کدام یک جفت، حداکثر دو جفت و سه جفت دارند و در آنجا کسی که غیر مالک باشد نیست در آنجا ما برای جمع‌آوری غله خود جناب آقای وزیر دارایی هم تصدیق می‌کنند آقای لقمان نفیسی هم اظهار امتنان کردند از این که در آنجا ۳۵۰ تومان هر تن گندم را خریده‌اند گفته‌اند برای این که آنجا را تعیین کردند که در مرز است قاچاق نشود مردم با میل بدهند حالا من شنیده‌ام که امسال ۳۰۰ تومان معین کرده‌اند و آمده‌اند در تلگرافخانه که ما نباید از پارسال کمتر بدهیم پارسال ۳۵۰ تومان بوده امسال ۳۰۰ تومان است استدعای بنده این بود که نسبت به این موضوع هم توجه بفرمایند.

[۳- بقیه مذاکره در بودجه کل مملکتی‏]

رئیس- آقای حائری‌زاده دنباله مذاکرات خود را در کلیات بفرمایید.

حائری‌زاده- قبل از این که وارد مذاکرات بودجه شده باشم لازم می‌دانم راجع به نطق قبل از دستور یک نذکری بدهم، یک روز دیگر هم تذکر دادم در موقعی که بنا باشد صورت مشروح مذاکرات طبع و توزیع شود قانونی از مجلس گذشت برای این که نطق‌های قبل از دستور هیچ اثر قانونی ندارد و فقط جنبه تبلیغاتی دارد گفته شد که طبع و توزیع اینها لزومی ندارد حتی در متن قانون هم تصریح شد که صورت طبع مشروح مذاکرات به استثنا نطق‌های قبل از دستور، این مجلاتی که من هر روز می‌بینم این نطق‌ها چاپ می‌شود مادامی که چاپ بشود نطق‌های قبل از دستور هم روز به روز طولانی تر می‌شود (صحیح است) (اردلان- بعضی مواقع خیلی مفید است) این لزومی ندارد وقتی مجلس به آخر می‌رسد روی بعصی زمینه‌هایی یک صحبت‌هایی در اینجا می‌شود که مردم خیال می‌کنند ما خیلی خوب به مملکت خدمت می‌کنیم این لزومی ندارد اینها چاپ کردنش لزومی ندارد (یمین اسفندیاری- هر چه در مجلس گفته می‌شود باید چاپ شود) یک موضوع دیکری که لازم است عرض کنم موضوع توقیف جراید است این نطق‌هایی که در مجلس در اطراف بودجه در اطراف برنامه در اطراف لوایح می‌شود این فقط برای تضییع وقت ناطق و وکلا نیست، برای این است که جامعه و کسانی که باید این مالیات را بدهند کسانی که با این تشکیلات سروکار دارند از حسن و قبح این مطلع بشوند فقط مجله رسمی که بعد از مدتی آن هم معدودی به دست اشخاص می‌رسد کافی نیست در هر مملکت مشروطه‌ای در دنیا احزابی است، دسته‌جاتی است، موافق دولت مخالف دولت هر کدام از اینها روزنامه‌هایی دارند مطالبی که در مجلس گفته می‌شود هر قسمت مطبوع طبع هر طبقه‌ای که شد وسیله نشرش را فراهم می‌کنند ولی در مملکت ما که اسم مشروطه را داشتیم در دوره بیست ساله که اصول قلدری و دیکتاتوری بود خوب تکلیف معلوم بود حالا هم یک قوانینی گذشته است که مشروطییت ما شیر بی‌یال و دم و اشکم شده است روزنامه‌ها که توقیف شده بود یکی دو تا روزنامه هم اخیراً باز این چند روز شنیدم که توقیف شده است که آقای دهقان پریروز توضیح دادند یکی روزنامه ستاره است و یکی هم مجله صبا است در صورتی که مجله صبا یک فحش‌های بی‌ربطی هم به من داده بود ولی من آزادی را مقدم بر این می‌دانم که آزاد نباشد به من فحش بدهد، فحش بدهد و آزاد هم باشد بهتر از این است که زبانش را قطع بکنند، این رویه دولت برای گمراه کردن مملکت خیلی مفید است دولت اگر خواسته باشد زبان جراید را قطع کند برای این که مردم گمراه بشوند مفید است صحبت نفت را نکنند موضوع بانک شاهی از خاطرها فراموش بشود این تعدیاتی که به لباس نظامی در این مملکت می‌شود و چپاول و غارتگری و اینها سر و صدایش کمتر باشد، هر که هر کار می‌خواهد بکند، هر قلدری نسبت به ضعیف‌تر از خودش هر چه می‌خواهد بکند و هر فشاری که می‌خواهد وارد بکند این سر و صدایش بلند نشود موقتاً عیب ندارد دنیای امروز بالاخره این آتشی را که زیر خاکستر هست یک روزی شعله‌اش را بلند می‌کند و دامن همه ما را می‌گیرد فقط آنهایی که موجبات بدبختی را فراهم کردند دامنشان را نمی‌گیرد بنده هم که انتقاد کردم دامن بنده را هم می‌گیرد آن بیچاره‌ای هم که مالیات داده و مالیات او وسیله بدبختی این مملکت را فراهم کرده دامن او را هم می‌گیرد گاو و گوسفند زارع را هم می‌برد این است که ما به خودمان رحم کنیم، مردم به جهنم ما به خودمان اگر رحم کنیم باید آزادی بدهیم باید مردم را از جریانات و اوضاع مطلع بکنیم این روز نامه توقیف کردن من نمی‌فهمم معنایش چه بود؟ برای این که عجالتاً کسی خبر نشود هر کاری می‌خواهند بکنند بالاخره پس فردا خبر می‌شوند دنیا همیشه خاموش و تاریک نخواهد بود در دوره ۲۰ ساله خوب صبا مدیر روزنامه ستاره را شلاق زدند مدیر روزنامه را گرفتند زدند روزنامه‌اش را توقیف کردند ولی قانونی که برای خفه کردن در این مجلس ما رأی دادیم و این وضع که ما پیش گرفته‌ایم خیلی بد است ما الان خیلی بدتر از آن دوره بیست ساله داریم رفتار می‌کنیم اگر دولت ما فعلاً افراد بدی و مردمان بدی نباشند یا قدرت اجرای این دستورهای تند را نداشته باشند ولی این لوایح و این قوانین و این مقرراتی که می‌گذرد حکم فشنگ و تفنگ‌هایی را دارد که در صندوق ایران می‌ماند تا روزی به دست دشمن‌های ما می‌افتد و آنها استفاده می‌کنند این قوانین یک روزی به دست یک دولت‌هایی خواهد افتاد که خیلی اسباب زحمت درست می‌کنند این اختیاراتی که به کمیسیون دادگستری داده شد البته کمیسیون دادگستری در دوره‌های پیش هم اختیار می‌گرفت از مجلس ولی مبنای اختیار چه بود؟ چون در قانون اساسی نوشته شده بود که قوانین باید طبق اصول شرع باشد و هیئت علما نظارت بکنند که اگر مخالف با قانون اسلام هست طرد و رد بشود در آن کمیسیون دادگستری علمای مجلس عضو بودند مثل مرحوم امام جمعه خویی، مرحوم مدرس، مرحوم آقا شیخ حسین اینهایی که در مجلس بودند از علماء طرف توجه عامه و عضو آن کمیسیون بودند مجلس اختیارات خودش را به آنها می‌داد که ما دیگر نیاییم یک قانونی بگذاریم آن وقت شما صرافی بکنید در کمیسیون وقتی شما تصویب کردید مورد اجرا گذاشته می‌شود اگر اشکالاتی پیدا شد بعد در اطرافش بحث شود مرحوم مشیر الدوله که رئیس‌الوزرا و یا وزیر دادگستری بود در موقع تعطیل مجلس هم از آقایان حجج‌الاسلام برای تنظیم آن قوانین تشکیلات یا قوانین اصول محاکمات استفاده می‌کرد و این اختیار به کمیسیون دادگستری داده می‌شد که آنها عمل بکنند حالا این کمیسیون اخیر دادگستری با وضعی که مجلس در یک سراشیبی تند افتاده یک قوانینی دارد می‌گذراند من نمی‌دانم با این قوانین مشروطیت دیگر معنی دارد یا ندارد؟ حکومت مشروطه یعنی حکومت احزاب یعنی اشخاص باید مطیع قانون باشند نه قانون به اراده اشخاص بگذرد احزاب هم لازم نیست همه‌شان طرفدار حکومت باشند البته احزاب مخالف حکومت هم هستند هر کدام دارای مرامی، نظری، فکری هستند و روی مرام و فکر خودشان تبلیغات می‌کنند ولی ما آمدیم از کمیسیون دادگستری قانون می‌گذرانیم که دولت را هر جمعیتی مخالف مصالح مملکت تشخیص داد یکی از اعای دولت مدعی شد که این حزب ایکس که تشکیل شده این مخالف با مصالح مملکت است ولی در مرامنامه‌اش که نگاه می‌کنیم می‌بینیم همچو چیزی نیست افرادش را که نگاه می‌کنیم می‌بینیم بدتر از افرادی که عضو دولت هستند نیستند و همه آنها سر و ته یک کرباسند وقتی که یک نفر از وزرا ادعا کرد هیئت دولت هم خودش قاضی می‌شود، هم مدعی است هم قاضی، قضاوت می‌کند که که این حزب این حزبی که بنا است پس فردا تشکیل بشود این حزب مخالف با مصالح عمومی است اموالش را ضبط کنند و افرادش را هم بگیرند مجری هم خود دولت است هم مدعی است هم قاضی هم مجری پس حزبی ممکن نیست تشکیل بشود، مگر یک حزبی که پارتیزان دولت باشد، طرفدار دولت باشد، تسلیم اراده دولت باشد من فکر می‌کنم چه جور مشروطه‌ای است؟ این جور مشروطه را کجای دنیا داریم؟ این جور حکومت ملی کجا در دنیا وجود دارد که در مملکت ما هست؟ بله در همسایگی ما روس‌ها یک چنین بازی را در آورده‌اند و دیگران را خورد و نابود می‌کند ما که بلشویک نیستیم (دهقان- پس چرا از حزب توده طرفداری می‌کنید؟) ما که حکومت روسیه نیستیم ما باید آزادی دموکراسی را طرفدارش باشیم این قانونی که در کمیسیون گذشت

من خدمت جناب وزیر دادگستری عرض کردم خدمت بعضی از افراد کمیسیون هم عرض کردم که آقایان این احزابی که شما می‌گویید اسم ببرید بگویید حزب توده، حزب دموکرات حزب ایکس حزب تقی حزب نقی اینها غیر قانونی دارائیشان ضبط من حرفی ندارم ولی به طور کلی دولت هم مدعی باشد هم قاضی باشد هم مجری باشد این طرز در هیچ جای دنیا رسم نیست مگر روسیه آن سیستم دیگری است ما به آنها کاری نداریم آنها برای خودشان خوبند و ربطی به ما ندارند ولی این که روزنامه‌ها را توقیف کنند احزاب را با قانون محدود بکنند این چه جور مشروطه‌ای است هنوز من سر در نیاورده‌ام، در آنجا می‌روند هی اقتدارات نظام را زیاد می‌کنند حکومت مشروطه اگر در قانون اساسی ما هم تصریح نداشت باز دستگاه قضایی با دستگاه قوه مجریه اینها در عرض هم بودند قاضی مطیع قوه اجرائیه نبود قاضی مستقل بود ولی به تدریج هی دارند مقراض می‌کنند از دستگاه قضایی و اقتدارات قضات و می‌دهند به محاکم نظامی، جرایم سیاسی در محاکم نظامی؟ رسیدگی می‌شود هیچ چیز هم توی این مملکت‏ نیست که آویخته به سیاست نباشد همه چیز یک رنگ سیاسی دارد آن هم چه محاکمی! چگونه محاکم نظامی که قضاتش در ظرف ۲۰ سال ۲۵ سال تربیت شده‌اند که اگر اوامر مافوق را اطاعت نکردند بروند به حبس. چهار روز پیش بود در قضیه توده‌ای‌ها بود یا ارباب جراید یک محکمه نظامی یک قاضی ادله دادستان را وافی ندانسته بود برای حکومیت این مجرم، این اسیران بدبخت ولی دیگران محکومش کردند پدرش را درآوردند ولی این که در اقلیت واقع شده بود برای این که توانسته بود اظهار عقیده بکند که من ادله دادستان را برای جرم کافی نمی‌دانم به همین جهت بردندش بدو سال حبس محکومش کردند یک سال یا دو سال نمی‌دانم (مکی- سرهنگ بزرگ امید را به دو سال محکوم کردند) این جور محاکم را ما اختیار دادیم نمی‌خواهم قضات دادگستری را به مقام عصمت قائل شوم قوانین ما شکلی است که استقلال را از افراد گرفته وقتی فشار اقتصادی وارد شد درستی و صحت عمل اگر کسی دارد آن شخص نزدیک به مقام عصمت است و در دادگستری داریم این جور اشخاص که با گرسنگی با بدبختی با فشار حاضر نیستند پا روی حق بگذارند اگر چه عده شان کم است ولی داریم چرا؟ برای این که پایه‌اش روی استقلال فکر و آزادی بوده است، در زمان شاه سابق که تکلیف همه معلوم بود غیر از این بود که عشقی بدبخت را که چهار تا شعر گفته بود و روزنامه نوشته بود کشتند و ما خودمان تا ابن بابویه تشییع کردیم در همان موقع قضات استقلال خودشان را از دست ندادند در قضیه محاکمه منصورالملک که به دیوان کشور آمد و اتهاماتی نسبت به او بود نظر به این که تمام این جرایمی که به او نسبت داده شده بود پس از این که هیئت وزراء تصویب‌نامه صادر کرده بود و امضاء کرده بود اگر جرمی بود همه مجرم بودند او طرف بی‌مهری واقع شده بود آورده بودندش به محکمه، دیوان کشور این را صحیح ندانستند و تبرئه‌اش کردند شاه وقت هم رنجیده خاطر شد و بیچاره رئیس تمیز مرحوم نیرالملک را سه روز بعدش از کار بیکار کردند بعد هم رفت در خانه‌اش و مرد ولی قضات در هر صورت استقلال خودشان را حفظ کردند آن جور تربیت شده بودند حالا هم ما داریم قضاتی که استقلال خودشان را حفظ کنند گزسنگی هم بکشند و زیر بار زور نروند اگر چه عده‌شان کم است ولی داریم، در دستگاه قشونی هم افسرهای خوب و رشید داریم حالا وقایع شهریوری پیش می‌آید که معرفی می‌شوند اینها چه جور مردمی هستند ولی تشکیلات و هیکلشان و وضعیتشان خیلی خوب است من در اطراف اینها نمی‌خواهم حرفی بزنم اطلاعات نظامی ندارم که بتوانم در اطراف امور نظامی بگویم که چه نقص‌هایی در کار است ولی وقایع شهریور یک قدری پرده را از روی کار برداشت این است که من با این اختیاراتی که به کمیسیون دادگستری دادیم مخالفم همین اختیارات را دادند که آقایان مشروطیت ما را، و استقلال قضات ما را عملاً از بین دارند می‌برند، ریشه احزاب را با تیشه قانون دارند می‌زنند تمام افرادی که به عنوان سیاسی تهمتی بر ایشان وارد بشود اطمینان نمی‌کنند که تسلیم محاکم دادگستری بکنند اینها را می‌خواهند تسلیم محاکم نظامی بکنند آن هم، امثال محاکمی که قاضی بیچاره در اقلیت هم باشد اگر اظهار عقیده بکند دو سال حبس می‌شود این را در مقدمه لازم دانستم که عرض کرده باشم حالا وارد می‌شویم در یادداشت‌هایی که من راجه به قسمت بودجه کرده‌ام به عرض آقایان می‌رسانم:

آقای موسی شیبانی که از مأمورین قدیم و مطلع و با تجربه وزارت دارایی است (دهقان- آقای کی؟) آقای موسی شیبانی مقاله راجع به بودجه ۲۸ در مجله اقتصادی و مالی منتشر کرده چون اطلاع دارم که اطلاعات ایشان در امور مالی بیش از من و فرصت مطالعه و دقت نیز داشته‌اند مختصری از اشکالات اساسی که یشان نموده‌اند به عرض آقایان می‌رسانم: اول- قسمت کسر بودجه است- جمع کل هزینه یازده میلیارد و کسری است جمع کل درآمد هفت میلیارد و کسری است تفاضل هزینه و درآمد ۸۴۷ ر ۸۸۸ ر ۴۱۳ ر ۳ ریال است که تقریباً چهل و پنج درصد درآمد می‌شود بنابراین اگر بودجه سال جاری به همین قسمی که پیشنهاد شده تصویب گردد تکلیف مملکت معلوم نیست چه خواهد شد و مواعید دولت که از طریق ازدیاد عایدات و کسر مخارج جبران این تفاوت بودجه را خواهد کرد امیدبخش نیست و چون در مقدمه گزارش کمیسیون بودجه این نقص تذکر داده شده است توضیح بیشتر لازم نیست. دوم لزوم استهلاک وام‌ها است- در صورتی در آخر اسفند ۲۷ بیش از ۵ میلیارد ریال قرض دولت از بانک ملی بوده و خود بانک از پول ودیعه‌ای که منافع آن به مصرف بنگاه صغار می‌رسد صدی پنج سود می‌دهد بایستی دولت لااقل فقط در سال زاید بر دویست و پنجاه میلیون ریال سود این قرض را در بودجه منظور دارد (دکتر معظمی- چقدر؟) دویست و پنجاه میلیون ریال بانک ملی یک عملی که خود من واسطه بودم راجع به بنگاه صغاری است که تحت نظر اداره سرپرستی تهران است این بودجه عایداتی نداشت مذاکره کردیم موقعی که مرحوم فرزین رئیس بانک بود امیر خسروی هم وزیر دارایی مرحوم آهی هم وزیر دادگستری برای این که یک محل ثابتی پیدا بکنیم که کمک خرجی برای این بنگاه صغار باشد به فکرمان رسید که ما بیش از دو میلیون تومان پول همیشه بوسیله دادگستری در صندوق ودیعه داریم اشخاصی بودند در پار که چیزهایی که متنازع فیه است اموال صغار و غیره اینها را می‌فرستد به مالیه به وسیله صندوق عدلیه می‌رود به مالیه حالا مدتی است که من خبر ندارم آن موقع در حدود بیست میلیون ریال ما ودیعه عندالمطالبه در وزارت دارایی داشتیم ما صحبت کردیم که این ودیعه تغییر می‌کند ولی هیچ وقت تمامش اخذ نمی‌شود این ۲۰ میلیون ریالی را که ما بعنوان ودیعه در بانک ملی داریم امروز می‌آیند صد هزار تومان حواله می‌دهند می‌گیرند فردا دویست هزار تومان پول وارد صندوق مالیه می‌شود بر سر هم از اول سال تا آخر که نگاه کنیم این دو میلیون تومان بیشترش راکد است من پیشنهاد کردم که خوب است یک قسمت از این را به حساب راکد بگذاریم عملاً که راکد هست از حساب جاری به حساب راکد بگذاریم و منافع آن را به مصرف بنگاه صغار برسانیم پانصد هزار تومان از آن پول که پنج میلیون ریال باشد به حساب راکد گذاشته شد در بانک ملی با صدی پنج، (دهقان- با صدی چند؟) با صدی پنچ بله صدی پنج از آن پول را در بانک ملی گذاشتیم مرحوم فرزین آقای امیر خسروی و مرحوم آهی هم کمک کردند تا سالی ۲۵ هزار تومان ما از این محل برای بنگاه صغار تهیه کردیم محل‌های دیگری داشتیم و پول تهیه می‌کردیم وقتی بانک خودش صدی پنج سود می‌دهد این طلبی که از دولت دارد کمتر از مبلغ سودی که خودش می‌دهد معقول نیست سود بگیرد (وزیر دارایی- کمتر می‌گردد) اگر ما بگوییم که این مبلغ قرضه‌ای که دولت به بانک دارد روی صدی پنج سود دولت به او بدهد دویست و پنجاه میلیون ریال سود این فروش را باید به بانک بدهد و فکری برای استهلاک و پرداخت اصل قرض خود بنماید و نمی‌توان بی‌حساب و کتاب با دستگاه اقتصادی مملکت بازی کرد و دولت از بانک پول گرفته فکری برای پرداخت آن نکند و این رفتار برای اشخاص ورشکست شده مناسب است اگر چه در قسمت ۵۸ مخارج صد میلیونریال بابت قسط وام دولت به بانک ملی ایران پیش‌بینی شده است و این مبلغ کافی برای دو خمس سود بانک نیست چگونه اصل وام پراخت می‌شود و اگر فرض بکنیم که بانک خود سود صدی پنج می‌دهد ولی قربه الی الله از دولت فقط سود صدی دو دریافت می‌کند باز هم محلی برای پرداخت اصل قرض معلوم نشده و این ترتیب اگر راه حلی برای آن پیش‌بینی نشود بانک ملی و دولت هر دو ورشکست خواهند بود زیرا که سرمایه بانک فقط سی میلیون تومان است از محل اعتبار اسکناس و ودایعی که نزد او بوده بیش از پانصد میلیون تومان که در حدود ۱۷ مقابل سرمایه او است به دولت علیه ایران قرض داده حالا فروش شهرداری‌ها و غیره به جای خود و در بودجه عمومی مملکت محلی برای پرداخت قرض پیش بینی نشده. آیا اسم این عمل را غیر از ورشکست بانک و دولت اسم دیگری می‌توان گذارد؟

سوم- عدم تناسب اقلام هزینه است- البته این مطالعات قبل از اصلاح بودجه‌ای است که اداره ژاندارمری را از وزارت کشور گرفته به وزارت جنگ دادند. خمس از عایدات به وزارت جنگ داده شده صد هفت به ژاندارمری و صد شش به شهربانی که جمعاً

صد سی و سه به مصارف قوای مسلح می‌رسد این مبلغ علاوه بر دیونی است که دولت ایران برای خرید اسلحه به آمریکا دارد و سایر مخارج وزارت دارایی و دخانیات و گمرکات صد هفده در صورتی که بودجه خرج ادارات اقتصادی و ارزاق عمومی و بانک‌های دولتی و شرکت‌ها و بنگاه‌های دولتی به حساب نیامده که اگر آنها را نیز مزید کنیم نمی‌دانم چیزی برای سایر مصارف مملکتی باقی می‌ماند یا نه، وزارت بهداری صد دو ونیم وزارت دادگستری و ثبت اسناد صد سه آقایان محترم عدالت و بهداشت بیشتر لزوم دارد در مملکت یا قوای مسلحی که برای آشوب کردن و تضییع حقوق جماعت مجهز است؛ اقایان محترم دستگاه دارایی فقط دستگاه وصول است در تمام بانک‌ها و مؤسسات حق‌الوصول را از صد نیم منتهی تا صد پتج بیشتر قرار نمی‌دهند، این مملکت را باید گفت که بودجه آن وقف مأمورین وصول و قوای مسلح است و سایر تأسیسات ملعبه و مسخره است چند شب پیش من در یک نقطه‌ای بودم یکی از مأمورین وزارت پست و تلگراف انجا بود من راجع به بدی اوضاع پست و تلگراف شکایت کردم یک حرف‌هایی زد که من جواب نداشتم حالا هیئت دولت اگر جواب دارد من نمی‌دانم می‌گفت شما بودجه وزارت پست و تلگراف را مقایسه کنید نسبت به سایر وزارتخانه‌ها و سیر قهقرایی کنید بروید به بیست سال پیش ۲۵ سال پیش تناسبی که بودجه وزارت پست و تلگراف با سایر دستگاه‌های مملکتی ۲۵ سال پیش داشته آن تناسب به کلی از بین رفته و هی تنزل کرده آمده پائین در حوادث جنگ یک مشت دستگاه‌های تلگراف بیسیم به دست وزارت پست و تلگراف افتاد در مناطقی که می‌خواهند بروند دستگاه‌ها را نصب کنند یک نفر مأمور سیم می‌خواهد آن را مواظبت کند غلام سیم باید باشد مأموری باید باشد که برود اینها را نصب کند دستگاه را به راه بیاندازد ما این تصمیماتی که کمیسیون بودجه با موافقت دولت گرفته اگر چه جنبه قانونی ندارد ولی جنبه عمل به خود گرفته که حق ندارند استخدام جدید بکنند این صحیح است ولی در این همه مدیر کل‌های وزارت دارایی می‌شود یکی را مأمور کنید برود در جندق سیم کشی آنجا را اداره بکند این عملی است؟ این را باید یک مستخدم محلی را به عنوان روز مزد یک حقوقی بهش بدهند که مواظب آنجا باشد پیشخدمت آنجا باشد در بافت یا در شهر بابک (در این موقع جلسه از اکثریت افتاد و پس از چند لحظه مجدداً اکثریت حاصل شد) در شهر بابک یا نقاط دوردستی که تلگرافخانه نبوده جدیداً بیسیم یا با سیم می‌خواهند دایر بکنند آن مأمور جزء محلی را نمی‌توان از مأمورین زیادی که در تهران هست فرستاد عملی نیست این جناب مدیر کل‌ها را که ما عده زیادی در وزارتخانه‌هایمان داریم و از حساب خارج شده رتبه‌های ۹ و ۱۰ و ۱۱ اینها هیچ کدام حاضر نیستند به این که حقوق رتبه خودشان را بگیرند ولی در بافت انجام وظیفه کنند و از آن طرف هم دست و پای دولت را بسته‌اند که استخدام جدید نکنند اعتباری باید به او داده نشود وجهه این دستگاه‌هایی که باید تأسیس شود یک اثاثیه و ملزوماتی که دارد بخرد گفته‌اند اثاثیه و ملزومات را هم حق ندارد خرید کند، آن وقت می‌گویند چطور شما توقع می‌کنید دست و پای وزارت پست و تلگراف را که لای پوست گردو گذاشته‌اید با این وضع می‌توانید تا سیاست ایجاد بکند چه کند دست و پایش بسته شده است چرا برای این که در هیئت‌های دولت هر وزیری که دست و پایش بیشتر بود قدرت و نفوذ و پشت هم اندازیش زیادتر بوده در موقع سهم‌بندی بودجه بیشتر سهم برده در هر حال همین بازی بوده و درهر حال یا وزارت پست و تلگراف وزیری نداشته یا اشخاص نجیبی بوده‌اند که آنجا نشسته‌اند و گفته‌اند هر چه به ما بدهید ما قبول می‌کنیم کشمکش نمی‌کردند که سهمشان زیاد بشود این وزارتخانه‌ای که یک قسمتش رفع حوایج عمومی را می‌کند به این روزگار بدبختی افتاده بنده ایام عید رفتم به آبادان خواستم تلگراف کنم به‏ خانه خودمان که اینجا مریض هستم چند روز تلگرافچی پیدا نبود عمارتش را هم دولت نداده است کمپانی نفت داده است می‌گویند سیم نیست و نمی‌شود مخابره کنید ولی کمپانی که یک مملکتی در مملکت ایران است چرا دستگاه‌های تلگراف بی‌سیم متعدد دارد آقایان قوانین سخت برای دکترها گذراندن که آنها را مجبور کنند در بندرعباس و بلوچستان انجام وظیفه کنند اصلاح نیست بلکه باید موجبات توسعه فرهنگ و بهداشت را در بودجه مملکتی طرف توجه قرار دهند، به عدالت مملکت آباد می‌شود نه با زور! قضات خوب و سیر باید داشته باشید تا حقوق جامعه محفوظ باشد و اشخاص قلدر به ضعیف تعدی و تخطی نکنند تا مملکت آباد شود آیا این مناسب است که تناسب بودجه دستگاه عدالت و دستگاه مسلح تناسب یک و یازده باشد بودجه قوای مسلح ما یازده مقابل دستگاه عدالت است اقتدارش الی ماشاء‌الله قانون اساسی ما قوه قضائیه را در عرض قوه مجریه قرار داده به گذرانیدن قوانین و گرفتن اختیارات از محاکم عمومی و دادن اختیار به قوای مسلح نظامی مملکت را به سوی نیستی و بدبختی بردن است. ملت ضعیف چاره‌ای جز بله قربان گفتن ندارد باید دستگاه بهداری فرهنگ و دادگستری در بودجه تقویت شود تا ملتی سالم، عالم، متکی به عدل و قانون داشته باشیم و بتواند در مقابل حوادث دنیا حاضر و آماده باشد و در مقابل هر کس و ناکسی تسلیم نشود.

طرز برآورد اقلام بودجه درآمد در کشورما با هیچ یک از قواعد و اصول علمی بودجه تطبیق نمی‌کند. بیشتر ارقام قلمدادی مخصوصاً نسبت به اقلام مهم درآمد روی نظریات شخصی یا زیادتر از واقع یا کمتر از میزان حتمی وصولی تعیین می‌گردد.

این اوضاع بودجه و عایدات مملکت است حقیقتاً دستگاه دولت دستگاهی است که هر قدر فشار توانسته تا به گاو و ماهی فشار آورده هر وقت هم زورش نرسیده یک چیزی هم دستی داده فکر این که دولت و هیئت حاکمه حکم دکتر اجتماع را دارد یعنی بعضی از مالیات‌ها را بایستی حتماً وضع بکند تا این عدم تعادلی که در زندگی اجتماعی ما هست مرتفع بشود فاصله بین طبقات کم بشود و بضی مالیات‌ها را باید به کلی لغو بکند تا مملکت آباد شود املاک مزروعی شندر غاز ازش مالیات گرفتن و بدبخت کردن مالک و رعیت جز این که گندم را جناب آقای وزیر دارایی بفرستیم از امریکا بگیریم ما چرا تریاک بفرستیم و گندم بگیریم تریاک را بفرستیم ماشین کشاورزی بیاوریم به این مملکت و این مالیاتهای مزروعی را موقوف بکنیم تا مردم تشویق بشوند و آباد کنند زمین خودشان را این مملکت سابقه داشته که گندم برای صادرات داشته است حالا کم کم یک اصل مسلمی دارد می‌شود و گندم را باید از خارج وارد مملکت بکنند (باتمانقلیج- بی‌لیاقتی ما است). راجع به موضوع بودجه خرج وارد اقلام می‌شویم. قسمت اول هزینه دستگاه سلطنتی و وزارت دربار است در نظر دارم در دوره چهارم مجلس شورای ملی موقع طرح بودجه مطالبه صورت جزء مخارج دستگاه سلطنتی شد و صورتی هم به طور غیر رسم به آقایان نمایندگان داده شد که البته در آرشیو مجلس مضبوط است و گفته شد که معمول دنیا است که در اول سلطنت هر سلطانی مبلغی برای مخارج در نظر گرفته می‌شود و همه ساله قابل تجدید نظر نیست و احترام این مقام مقتضی است که در اطراف این موضوع کمتر بحث شود لذا من در این موضوع صحبتی نمی‌کنم فقط عرض می‌کنم که به گوش من کلمه عطیه ملوکانه زیاد خورده و شخص و مقامی که سال میلیون‌ها به عنوان عطیه ملوکانه به مؤسسات و اشخاص می‌دهد احتیاج ندارد که در بودجه ایران که صد چهل و پنج تقریباً کسر دارد انتظار کمک را داشته باشد و فتوت و بزرگواری مقتضی است که از آن مقام برای تعادل بودجه و جلوگیری از این کسر فاحش توجه مخصوص شود. قسمت دوم نگاهداری بیوتات و قرق و باغات سلطنتی است که مقتضی است این قلم جزء بودجه وزرات دارایی منظور شده و دخلاً و خرجاً به حساب عمومی گذارده شود. البته برای استفاده مقامات مؤثر مملکتی مانند سلسله زنجیر به یکدیگر مرتبط و در موقعی که باید استفاده شود هر موقع و مقامی که حاجت داشته باشد تحت اختیار آن موقع و مقام گذارده خواهد شد. جمله معترضه عرض شود (آیا وزارت دادگستری برای چند روز اشغال کاخ دادگستری اجاره مطالبه کرده یا قانون و مقرراتی بوده)

قسمت سوم مجلس سنا- به عقیده من در این مملکت باید سعی کرد که از خرج کاست و بر عایدات افزود تا تعادلی در بودجه حاصل شود و مجلس سنا چون از اعیان و محترمین و رجال با احتشام و با ثروت تشکیل می‌شود اعضاء آن افتخاراً البته خدمت خواهند کرد و از حیث مخارج دفتری نیز چون با مجلس شورای ملی باید همکاری کنند خرج اضافی نخواهند داشت و همین دشتگاه اداری مجلس شورای ملی کافی برای کارهای هر دو مجلس خواهد بود فقط مقری برای آنها لازم است که در جنب مجلس شورای ملی اطاقی که گنجایش ۶۰ نفر را داشته باشد تهیه نمود که در مواقع لازم گرد یکدیگر جمع شوند و خرج دیگری ندارد لذا این قسمت را زاید می‌دانم.

قسمت چهارم مجلس شورای ملی و چاپخانه و باغ بهارستان و روزنامه رسمی کشور- در اول مشروطیت این فکر برای آزادیخواهان بود که اگر مطالبی از طرف مجلس شورای ملی لازم شد انتشار یابد و دولت و دربار موافقت نمودند مطبعه خاصی تحت اختیار مجلس باشد ولی خوشبختانه یا بدبختانه بعد از ۴۳ سال کار به جایی رسیده که یک نماینده اقلیت عقاید خود

را میل دارد در مطبعه مجلس در موقع تحصن طبع و توزیع کند مخالف مصالح عمومی تشخیص داده شده و عملاً مانع از طبع آن می‌شوند بر ضد احزاب و برخلاف اصول کلیه دنیا بدولت اجازه داده می‌شود که هر جمعیت و حزب را که منافی مصالح کشور تشخیص دهد دارایی او را ضبط کرده افراد او را متفرق سازد در این مورد دولت هم مدعی است و هم قاضی است و هم مجری در دوره استبداد هم همچه دستگاه وجود نداشت که شخص هم مدعی و هم قاضی و هم مجری باشد با این اوصاف وجود مطبعه مجلس که ضمیمه دستگاه قانونگذاری باشد چه لزومی دارد؟ و دولت مقتضی است که مطابع متعددی که دارد در هر وزراتخانه و مؤسسه و بانک متحد ساخته و سعی کند که در ایران در موضوع مطبوعات دولتی یک بام و دو هوا نباشد روزنامه رسمی کشور با مجلات وزارت جنگ و بانک ملی را اگز شخص بیطرفی با یکدیگر مقایسه کند باور نمی‌کند که مال یک مملکت است از حیث کاغذ از حیث حروف از حیث تصحیح و سایر جهات این روزنامه رسمی که همه روزه به دست ما می‌رسد از حیث کاغذ و حروف و غلط گیری و غیره بقدری مفتضح است که قابل جمع‌آوری و استفاده از نظر تاریخی نیست و اگر دولت تمام مطابع اعم از مطبعه بانک ملی یا قشونی یا راه‌آهن یا مجلس شورای ملی و غیره را تمرکز داده و هر کدام را برای یک نوع کاری که احتیاج دولت مقتضی نگهداری آن مطبعه می‌باشد تخصیص دهد و بقیه را به اشخاص بنگاه‌های فنی دیگر نقد یا اقساط بفروشد که برای کارگر کار تهیه شده و دولت رقییب مطابع نباشد فقط کارهای اختصاصی فنی خود را در قسمت‌هایی که ارجاع به دیگران منافی مصالح دولت است انجام دهد ولی مع‌التأسف آنچه من اطلاع دارم قسمتی از اوراق بهادار از قبیل اسکناس در خارج ایران به طبع می‌رسد و چگونه کنترل می‌شود خدا بهتر می‌داند.

پنجم قسمت نخست وزیری ششم وزارت کار هفتم اداره انتشارات و تبلیغات اگر این سه دستگاه تشکیلات و عمل سودمندی برای جامعه داشتند این اعتبار هم ممکن بود برای آنهاکم باشد ولی عملاً این ادارات برخلاف مقصود و نظر عمل می‌نمایند. قبل از اداره کار یا وزارت کار اختلاف بین کارگر و کارفرما بود ولی مانند اختلاف بین دو شریک مقررات و اصولی که اسلام برای حقوق تمام افراد برقرار کرده هیچ طبقه را بر طبقه دیگر مزیت نداده و تحت قانون عرضه و تقاضا که یک قانون طبیعی است قراردادی بین کارگر و کارفرما متعقد می‌شود البته با رضای طرفین، ممکن نبود مارگر را مجبور به کار کرد و یا کارفرما را مجبور به ارجاع کار و همین رویه در عمل مالک و مستاجر، مالک و زارع برقرار یود. در کتب فقیهه شروط و قیود و حدود هر یک روشن و مورد بحث قرار گرفته بود یک دست‌های ناپاک اجنبی در این مملکت ایجاد اختلاف بین کارگرو کارفرما مالک و زارع کردند با این که هر دو مسلمان و معتقد به اصول و قوانین اسلامی بودند طرفین را علیه یکدیگر مجهز ساختند و وزارت کار قوز بالای قوز شد تا به حال من ندیدم یک کارگر بی‌پشت و پناهی که وابسته به یکی از دسته‌های مرموز سیاسی نباشد طرف تعدی واقع شده و وزارت کار از او حمایت کرده باشد چرا. یک عده اشخاصی به عنوان نمایندگی از کارگر که روح کارگر از رفتار آنها بیزار است در مجامع بین‌المللی و حتی مجلس شورای ملی سنگ کارگر را به سینه می‌زنند و در موقع استقبال و بدرقه، انتخاب و تضییع حقوق عامه از وجود این کارگرها مانند یک گرگ که از گله استفاده می‌کند استفاده می‌کنند. اما اداره نشریات- چند روز پیش برای دیدن دوستان قدیم به حوزه دیوان کشور رفتم یک نفر از آقایان به طور تمرض و حمله به من گفت که آیا لازم است به وسیله رادیو دخترها و پسرها را به عمل منافی عفت و معاشقه تعلیم دهند گفتم من نشنیدم دیگران تصدیق کردند که جزیی از برنامه ایران از این قبیل چیزها است لازم نیست ما شعر بگوییم تا در قافیه آن درمانیم. اگر این دستگاه رادیو و انتشارات را به یک کمپانی برای اعلان‌های تجارتی کرایه دهند و در موقع انعقاد مجلس شورای ملی یا مجالس نطق سیاسی یا اخلاقی دیگری نیز به آن مرکز اتصال دهند و اشخاص چاپلوس همه روزه وقت مردم را تضییع نکنند بهتر نیست؟ و ممکن است عایدات آن به تدریج بیش از مخارج آن بشود و دخترها و پسرهای ما کمتر به وسیله رادیو درس معاشقه و فساد اخلاق را بگیرند این مطلبی را که بنده عرض می‌کنم تصور نشود از نظر شخصی است روزنامه‌ها که تکلیفشان معلوم است باید روزنامه‌هایی را که فکرشان با فکر دولت یکی است آنها آزاد باشند هر چه می‌خواهند بنویسند ولی روزنامه‌هایی اگر طرفدار طرفدار فکر مخالف دولت شدند باید ببندنش یک دستگاه رادیو هم داریم که من در این دوره پانزدهم آنچه اخبار مجلس را شنیدم این دستگاه منتشر می‌کند نمی‌توانم جسارت بکنم بگویم تحریف می‌کند ولی ادله و منطق مخالف را به کلی ذکر نمی‌کند که جامعه بفهمد که این شخص که می‌گفت این دستگاه خراب است باید منحلش کنند به چه دلیل گفت این دیوانه شده بود می‌گفت این دستگاه خراب است باید منحلش بکنند یا منطق و دلیل هم داشت این را برنامه رادیو منتشر نمی‌کند ولی درس معاشقه را چرا خوب می‌دهد درس فساد اخلاق را می‌دهد قسمت هشتم و نهم و دهم از آقایان استدعا دارم عرایض من را قبل از این که تمام بشود مورد انتقاد قرار بدهند و مبتدای بی‌خبر مستند هو و جنجال قرار ندهید کلمه لا اله بدون الاالله را با عجله کفر نشناسید صبر کنید تا مطلب تمام شود عقیده یک فرد اقلیت در تاریخ این مجلس ضبط شده ممکن است بعدها کسانی این مطالب را بپسندند و به نفع جامعه تشخیص بدهند.

در اسلام برای دفاع از حوزه اسلام عموم مسلمین را وظیفه‌دار قرار داده که هر کس به سهم خود باید مجهز باشد و سپاهی و قشون را صنف خاص قرار نداده البته برای خانم‌ها که وظایف سنگینی در اجتماع دارند معافیت موقت داده ولی اگر خطر بزرگی برای اسلام پیش آمد کرد زن‌ها نیز باید مجهز شده دوشادوش مردها بجنگند. البته پیش قراول این قافله مدافع جوانان و اشخاص مجرب و با سابقه خواهند بود امروز موقعیت ایران با فرونت‌های مختلفی که در جهان تشکیل شده به عقیده من غیراز بی طرفی کامل و طرفداری از عدالت و قانون و شرکت در مجامع صلح عمل دیگری صلاح ما نیست یک ملت قلیل‌العده با وسعت خاک و نبودن وسایل ارتباط کامل و سرحدات خشکی و دریایی و هوایی با دول مقتدر نمی‌تواند با سرنیزه دفاع بکند باید با نطق و قلم باید با عمل مفید به حال صلح و احتراز از اعمالی که تحریک حس رقابت و حسادت یکی از طرفین را ایجاب کند نمود.

در این بیست و چند سال اخیر که جوان‌های ما را از پشت گاوآهن کشیده و تحت سلاح آوردند غیر از خرابی این مرز و بوم و احتیاج ایران بگندم خارج که تاریخ چند هزار ساله ما هیچ وقت ما را محتاج نساخته بود که ارزاق عمومی را از خارج وارد بکنیم نتیجه دیگری نداشت این حوادث اخیر که بیشتر از امواج دنیا ما متضرر شدیم و قسمتی از جهل یا طمع زمامداران وقت شدند. من افسرانی را سراغ دارم که در آن موقع خطر فقط در فکر غارت اموال عمومی بودند و سربازهای بی‌گناه حتی اسب‌های زبان بسته بلاتکلیف و گرسنه و سرگردان شدند بلی یک عده نیز فرار کرده مردم و نفرات را تسلیم قشون مجاهم ساختند حتی در تربت حیدریه انبار گندم یک نفر سید تاجر را در موقع فرار غارت کردند و آنها امروز نیز مصدر کارند. من تا آن روز به جناب سپهبد احمدی به چشم بد نگاه می‌کردم فقط از آن روز نظر من نسبت به ایشان عوض شد با این که در کنار بود و کسانی که مصدر کاربودند فرار می‌کردند حاضر برای کار شد و مشغول جمع‌آوری سربازهای گرسنه بی‌سرپرست که بین قم و تهران از گرسنگی و تشنگی نزدیک به هلاکت نبودند من به سهم خود این عمل را کفاره اعمال سابق دانستم به عقیده من باید بودجه وزارت جنگ و ژاندارمری فقط برای انتظامات داخلی قسمتی که لازم است نگاهداری شده و بقیه ضمیمه فرهنگ و بهداشت و دادگستری شود و تعلیمات نظامی را در تمام دبیرستان‌ها اجباری ساخت و به جای این برنامه‌های خسته‌کننده فرهنگی ورزش‌های بدنی و تعلیمات مفید جنگی به آنها داد قهراً تمام افراد تحصیلکرده این مملکت که عملیات مقدماتی را در شش سال متوسطه و چند سال عالی عهده‌دار باشند در موقع خطر می‌توانند افسرهایی برای حفاظت مملکت باشند مدارس نظام فقط برای تکمیل معلومات افسران لازم است و بس ۲- تمرکز دادن اسلحه در ایران غیر از ذخیره کردن برای دشمنان نتیجه ندارد ما در وقایع شهریور دیدیم صندوق‌های اسلحه که در مخزن بود و از خارج وارد ایران شده بود و هنوز در آن صندوق‌ها باز نشده بود به دست مهاجمین افتاد کارخانه‌جات اسلحه‌سازی خودمان با سعی و عمل ایرانی و بودجه و ضرر ایران برای دیگران اسلحه ساخت و تحویل داد و به هر قیمتی که خواستند به حساب گذاردند آن مبلغ را هم در بانک مسکو نگاهداشتند به ما ندادند اگر مصالح فرونت‌های مختلف دنیا مقتضی است که سلسله زنجیری برای جنگ‌های بعد تهیه کنند صلاح ایران نیست که با اسلحه دست وارد این سلسله شود بلکه از نظر اقتصادی و فرهنگی هر چه مقتضی است بشود ولی قوای مسلح در مرزهای آبی و خشکی و هوایی با کمی عده‌ها و مهم بودن حملات جنگ‌های آینده غیر از انتحار نتیجه ندارد و من راضی نیستم که موجبات نیست و نابود شدن نسل‌های آتیه را ما به دست خودمان

فراهم کنیم، ما باید روابط فرهنگی و اقتصادی خود را مطابق مصالح مملکت خودمان که هیچ شبیه به سایر ممالک از حیث موقعیت نیست با طرفین تحکیم کنیم. داشتن قوای مسلح زاید بر احتیاجات داخلی خودمان و اسلحه و مهمات زاید بر مصارف آن عده به ضرر ایران و دنیاست. ممکن است ارباب طمعی چه در داخله و چه در خارجه با عقیده من موافق نباشند و موقع را برای استفاده‌های زیاد مناسب بدانند ولی من معتقدم که این بوی کباب نیست ... واضحتر از این مقتضی نیست در این موضوع بحث شود.

موضوع قسمت ۱۱ و ۱۴ اگر چه در ۲۵ سال پیش در همین مجلس در موقع بودجه اظهار عقیده کردم که وزارت کشور لازم نیست خوبست منحل شود اگر چه به حرف من رسما ترتیب اثر داده نشد ولی عملاً وزارت کشوری وجود ندارد و منحل شده است، اداره شهربانی و ژاندارمری که حساب و کتابی با وزارت کشور ندارند در دوره شاه سابق رئیس‌الوزرا وقت مجبور بود باج سبیلی به رئیس شهربانی وقت بدهد که از گزارش‌های خطرناک راست یا دروغ احتراز کند فعلاً اگر چه شخص رئیس شهربانی بیشتر توجه دارد که برخلاف وظیفه عملی انجام ندهد ولی دستگاه و مأمورین و تشکیلات و عرف و عادت همان است که بوده و احتیاجی ندارد که از وزارت کشور کسب دستوری کند و تعلیماتی بگیرد بلکه وزارت کشور همین ترتیب که از سایر دوایر و ادارات مملکتی در مواقع حاجت استفاده و مراجعه می‌کند با شهربانی هم همان رفتار می‌شود و اما قسمتی از ژاندارمری این صورتی که فعلاً به ژاندارمری داده شده است به یاد دوره مرحوم شوستر آمریکایی باید افتاد که مرحوم شوستر برای اجرای امور مالیه اعتمادی به ادارات قشونی و شهربانی و امنیه نداشت یک دشته ژاندارم به طور داوطلب استخدام کرده بود که با مأمورین مالیه چند نفر آنها به ولایات می‌رفتند و مأمور وصول از تحصیلدارها و قوه مجریه دارایی وقت بودند و آن ژاندارم خزانه چند سالی در این مملکت بوده ولی کاری غیر از اجرای اوامر مأمورین دارایی و تشریفات نداشت این قسمت ژاندارمری که به نام قسمت انضباطی و اجرایی در بودجه نوشته شده است شبیه همان ژاندارمری شوستر است و آن مصلحتی که در تمام دنیا قوای مسلح مأمورین انتظامات داخلی را از قوای مسلح مدافع در مقابل دشمن‌های خارجی جدا ساخته که در مواقع عادی به یکدیگر کمک کنند و اگر یکی از آنها خیال کودتا و طغیانی کرد دیگری جلوگیری کند در این موضوع فوت شده و با این بودجه جزیی و چند نفر مأمور اجرا جلو طغیان قوای نظامی را که خواهد گرفت (دهقان- خواب دیده‌اید) نه خیر در بیداری است در مملکت ما سابقه دارد ۲۸ سال قبل یک دسته قزاق یاغی شد و به پایتخت حمله کرد و پادشاه ضعیف آن روز احمد شاه را تحت نفوذ قرار داد و عاقبت تاج و تخت را از دست او گرفت (دهقان- حقش بود) (دکتر بقائی- ما می‌خواهیم جلو این جریان را بگیریم) آقایان نمایندگان محترم اگر نقشه تغییر رژیم و اوضاعی در پیش است که من خبر ندارم شما را ملامت نمی‌کنم از تصویب این بودجه و اگر خیر برای خوش آمد زید و عمرو و تفنن قوای مسلح را در یک نقطه متمرکز می‌سازید آتیه بسیار خطرناکی در جلو خواهید داشت در مملکت خودمان ۲۸ سال پیش عمل شد در مقابل خودمان چند ماه پیش عمل شد بیشتر صحبت کردن در این موضوع با این که مجلس در یک سراشیبی تندی است غیر از تضییع وقت نتیجه ندارد.

یک قسمت از کارهای وزارت کشور اداره کل آمار و ثبت احوال است. سابقین گفته‌اند وجود ناقص به از عدم صرف است من هم همین عقیده را دارم این اداره آمار ما یک اداره ناقصی است امروزه در دنیا پایه اغلب مطالعات و تصمیمات و اجتهادها حتی حکم‌ها متکی به آمار است خسارتی که به وسیله امراض فلاحتی و حیوانی عاید این مملکت می‌شود اگر آمار صحیحی بود معلوم می‌شد که سهل‌انگاری و بی‌اطلاعی دستگاه دولت چقدر افراد را از هستی ساقط کرده و چقدر خسارت عمومی به مملکت وارد شده من در بودجه جزء سایر وزارتخانه‌ها یک شهبه آماری می‌بینم از فرهنگ و دادگستری گرفته تا وزارت دارایی و کشاورزی بیرون رفته هر کدام یک دستگاه آمار و مقایسه دارند مخصوصاً در مطبوعات بانک ملی و بانک صنعتی اطلاعاتی که آمار می‌دهد و مقایسه که در موضوعات می‌شود حاکی است که دستگاه آماری در آنجاها وجود دارد چه ضرر دارد که تمام اینها در یک نقطه تمرکز حاصل کنند که اگر متخصصین ماوراء بحار وارد مملکت شدند و آمار تلفات به وسیله مالاریا یا گرسنگی یا امراض دیگر را خواستند موجود باشد یا خسارات سن و ملخ و زنک و کم آبی و غیره را که به محصول وارد می‌شود طرف حاجت آنها شد دستگاه مجهزی باشد که تسلیم کند روی این آمار و وسعت خاک ایران و محصول و عایدات مرئی و غیر مرئی می‌توان طرح ریزی اساس انتظامی و فزهنگی و اقتصادی را نموده فقط اداره آماری که در نتیجه حوادث انتخابات امثال مجلس مؤسسان روزی به مصلحتی عده نفوس زیاد شود روزی که باید پخش قند و شکر نمایند عده نفوس کم شود نتیجه نداردمافقط برای اصلاح جدول قانون انتخابات از نظر قرب و بعد و جمعیت بعد از ۴۳ سال مشروطیت نتوانستیم یک نظر قطعی بدهیم که آیا نائین که یک نماینده دارد یا بلوچستان که یک نفر نماینده دارد عده هر یک چقدر است؟ اگر اداره آمار صحیح بتمام معنی که در سایر ممالک جهان وجود دارد ما داشتیم می‌توانستیم تشخیص دهیم که این مملکت به چند معلم و دبیر و آموزگار احتیاج دارد به چند قاضی و امین صلح و و امور ثبت اسناد احتیاج دارد به چند نفر دکتر و پرستار و داروساز محتاج است و برای تعلیم و تربیت آنها برنامه صحیحی تنظیم کنیم. امروزه اغلب تجارتخانه‌ها و ممالک و مؤسسات دنیا راجه به هر موضوع علمی و اقتصادی محتاج به آمار هستند اداره آمار در مملکت آئینه سر تا پا نمای همه چیز آن مملکت باید باشد چند نفری البته نه بر حسب تشخیص دولت و تشویق مافوق بلکه از روی عشق و علاقه و ایمان زحماتی در اداره آمار متحمل شده و نقشه و اطلاعاتی تهیه کرده البته آنهم ناقص. لازم است وزارت کشور اگر منحل نشده و وجود خارجی دارد این ادارات آماری که در هر وزارتخانه چند نفری مشغول هستند و برای احتیاجات همان دستگاه تحمل رنج و زحمت می‌کنند جمع آوری کرده و یک اداره آمار به معنی حقیقی خود که هر کس هر حاجت آماری داشته باشد مراجعه نموده مستفیذ شود تشکیل دهد موضوع وزارت بهداری و دادگستری و کمی بودجه آنها و اصلاحاتی که اول باید بودجه آن تهیه شود لازم است حق ندارم من صحبت کرده باشم زیرا که نماینده پیشنهاد اضافه خرج نباید بکند بلکه باید دولت را متوجه نقایص و عدم تناسب در بودجه مملکتی سازد.

از قسمت وزارت امور خارجه و وزارت پست و تلگراف و وزارت فرهنگ و کشاورزی و وزارت اقتصاد ملی و وزارت راه که هر کدام موضوع سخن بسیار است برای تنگی وقت و حفظ نوبت دیگران فعلاً صحبتی نخواهم کرد.

فقط یک اطلاعاتی را که یک نفر تاجری دیروز به من داد به عرض مجلس می رسانم من ندیدم سیاهه بانک ملی گفتند در رادیو هم گفته شده من فرصت نداشتم بروم راجع به کمک مالی که بانک ملی برای پائین آوردن هزینه زندگی کرده است نرخ اجناس را مقایسه کرده است که امسال و سال گذشته چقدر سعی کرده که نرخ‌ها را پائین آورد که این را از مقررات وزارت اقتصاد ملی و بازرگانی یا کشاورزی باید بشناسیم و الّا بانک ناشر اسکناس که ربطی به این کارها ندارد این کار را باید وزارت اقتصاد ملی انجام بدهد شما که اطلاع ندارید آن اشخاصی که اطلاع دارند این حرف‌ها را مسخره می‌کنند یک صورتی را داده است می‌نویسد آهن تیر در سال قبل در اروپا ۳۸ پوند بوده امروز ۳۶ پوند شده یعنی قطعاً تنزل کرده بازرگانی ما در پائین آوردن قیمت آن در اروپا موثر نبوده یک چیزی است قهری که وقتی آنجا نرخ‌ها پائین آمد اینجا هم پائین می‌آید این چه ربطی به وزارت بازرگانی یا بانک ملی دارد خیلی عجیب است اگر گندم در اثر بارندگی زیاد بشود چه ربطی به اداره ارزاق دارد، یکی دیگر قیمت قماش نخی در سال قبل یاردی ۳۲ سنت بوده و ۱۸ سنت شده و ۳۲ سنت در اروپا قهراً پائین آمده این چه ربطی به مبادلات بازرگانی داشته هم چنین نیل و رنک و کاغذ و اینها فهرست مفصلی در این قسمت داده است آن وقت یک گله‌هایی کرده است این شخص چون من اطلاعات مفصل ندارم خیلی مختصر هم هست برای این که جناب وزیر بازرگانی توجه بفرمایند عرض می‌کنم که می‌گوید دولت برای قماش و آهن و کاغذ و غیره دروازه مملکت را باز نموده و با ارز دولتی اجازه ورود داده و حال آن که کارخانه‌جاتی که خود سازنده اجناس فوق هستند و در اثر کار آنها مملکت از واردات بی نیاز می‌شود تا حالا در اثر اشکالات دولتی و مقررات ارزی کسی نتوانسته وارد کند مقصود این است که همیشه دست احتیاجش برای مایحتاج خود به دول بیگانه دراز باشد و خود روزی نتواند قماش مورد احتیاجش را خودش تهیه نماید. در سال ۱۳۲۷ جناب وزیر بازرگانی توجه بفرمایید در سال ۱۳۲۷ چند میلیون تومان سهمیه قماش بوده ۱۷۰ میلیون تومان وارد شده و این مقدار مصرف تقریباً ۵ سال مملکت است اگر فقط مصرف یک سال وارد می‌شد یا لااقل همان چند میلیون تومان وارد می‌شد و مازاد آن را کارخانه وارد می‌کردند برای ساختن همین قماش خارجی دیگر کارگرها هم سرگردان نمی‌ماندند این را او نوشته و من چون اطلاعات اقتصادی ندارم فقط نقل قول کردم نظری بر له و علیه‌اش من نمی‌دهم

موضوع وزارت دارایی و دیوان محاسبات و وظایفی که در قانون برای دیوان محاسبات قائل شده وآن لایحه تفریغ بودجه که پایه وریشه بودجه مملکتی است باید در آن دیوان حلاجی شده و به مجلس بیاید باید صحبت کرد آیا این تشکیلات برای این است که برای اشخاص کار تهیه شده بیکار و موی دماغ دولت نباشند و یا برای انجام وظایفی این تشکیلات در قانون پیش‌بینی شده وزارت دارایی اگر اعضاء دیوان محاسبات را برای انجام آن وظایف لایق و شایسته نمی‌دانسته چرا آنها را انتخاب و به مجلس معرفی نموده است؟ و اگر لایق و شایسته می دانسته آنها انجام وظیفه نکرده و لایحه تفریغ بودجه ۴۲ سال در کشو میز دیوان محاسبات محبوس بوده چرا مؤاخذه نکرده و اگر آنها به وظیفه خود عمل کرده‌اند چرا لایحه تفریغ بودجه تا بحال به مجلس نرسیده؟ و همچنین دادسرای دیوان محاسبات در اطراف این موضوع بیشتر صحبت شود ضرر ندارد قبل از تشکیلات اداری وزارت دارایی در دوره مشروطیت طریق مقاطعه در مملکت معمول بود البته صورت جزء جمعی به خراسان پهلوی مستوفی‌های خراسان بود مأموری که به خراسان می‌رفت تعهد وصول پرداخت آن مبلغ را می‌نمود البته خود او اجازه داشت که محل‌های لاوصول را در مقابل محل‌های جدیدالنسق گذاشته کسر عایدات در مقابل اضافه عایدات مورد توجه باشد و اقساطی برای پرداخت مالیات ابواب جمعی خود قرار می‌داد و هر ساله یک وزیر بقایا بود که به حساب ابواب جمعی اشخاصی که مقاطعه کار دولت در وصول مالیات بودند به حساب آنها رسیدگی و بقایا را وصول می‌نمود در دوره مشروطیت و امانی شدن وصول مالیات‌ها امناء مالیه شخصاً مسئولیت نقدی و جنسی نداشتند بلکه آنها وظیفه‌دار رسیدگی به محاسبات و اجرای اوامر مرکز بودند البته لازمه این عمل رسیدگی بعدی است به مقدار و وصولی و خرج تا رسیدگی به به جمع و خرج نشود حساب مالیه معوق و تسویه نشده محسوب است و دادسرای دیوان محاسبات می‌توان گفت قسمتی از کار وزیر بقایای قدیم را عهده‌دار است و در این تقسیم کار نتیجه و ثمره‌ای که عاید مملکت شده غیر از استفاده نامشروع بعضی از مأمورین دارایی و فقر و بیچارگی عمومی فایده و نتیجه‌ای نداشته و باید دولت دنبال معنی و ماحصل و نتیجه ببیشتر برود تا تشکیلات صوری «وظایفی که اشخاص خوب سنبل می‌کنند و اشخاص بد وسیله غارت و چپاول قرار می‌دهند این رویه برای مملکت مفید نیست بلکه مضر است.»

اداره کل گمرک یکی از ادارات قدیمی که قبل از مشروطیت تحت سرپرستی مستخدمین خارجی تأسیس شده می‌باشد ولی جای تعجب است که اشخاص پر سابقه طرف اعتماد جامعه امثال محمد آبادی مجبور می‌شوند که از کار کناره کنند در تعرفه گمرک به عقیده من تجدید نظر لازم است زیرا که به ضیغ مختلف از بعضی مال‌التجاره‌ها حقوق به درجه زیاد گرفته شده که دستگاه قاچاق در این مملکت به درجه مهم و مفید است که کمپانی‌های بزرگ از سرمایه‌دارهای درجه اول از داخلی و خارجی از بهودی و غیر یهودی و مأمورین مهم از وکیل و وزیر استاندار و گمرکچی شرکت دارند و در بازار تهران برای تجار جای دیگر دستور حمل چای از خارج صرف ندارد بلکه باید یا دست از کار بشویند و یا با قاچاقچی‌ها هم دست و همنوا شوند. این مملکت تا اشخاص بیش از قانون احترام دارند تا وقتی که رأی قاضی تحقیق تحت‌الشعاع اراده فلان منتفذ است روی رستگاری نخواهیم دید من وارد جزئیات نمی‌شوم وقایع اخیر خوزستان و مأموریت اکرمی و لطفی و ماست مالی شدن به دستور مقامات عالی من را از توضیح بیشتر معاف کرده اگر خواسته باشم بیشتر توضبح دهم فریاد بلند می‌شود که به مقامات عالی و مقدسه توهین شده است و قانون اخیر من را منع کرده که بیشتر در اطراف این موضوع توضیح بدهم. این رویه عاقبت خوشی نه برای مقامات دارد و نه اقتصاد عمومی مملکت را حمایت می‌کند بلکه با نظر دقیق می‌توان گفت این تشکیلات و این مقررات برای ترویج نادرستی و تقلب و خیانت مفید است و ایران بهشتی است برای قاچاقچی‌ها و کلاهبردارها و غارتگرها اعم از رعایای خارجی یا داخلی ایران. یهودی سرگردان چندی را به من معرفی کردند که چند سالی در ایران با همدستی بعضی اشخاص میلیاردها سرمایه تحصیل کرده و از مملکت خارج کرده است. این موشهای دزد در نتیجه این قوانین و مقررات غیر مفید به سرمایه ملی مملکت حمله می‌کنند.

از این قسمت نیز بگذریم موضوع اداره کل ساختمان است. یک جمله معترضه در این قسمت عرض کنم بعد وارد بحث شوم دولت علیه ایران برای کمک به کارمندان خود اراضی یوسف آباد را بلی فقط اراضی نه آب یوسف آباد برای کمک به کارمندان خود به چند مقابل قیمتی که به دولت انتقال یافته بود به طور قرعه بین یک عده تقسیم کرد که آشیانه برای خود بسازند. صاحبان این اراضی که البته به اقساط خریده بودند گرد هم جمع شدند و طبق نقشه‌ای که دولت طرح کرده بود و در آن نقشه خیابان و دبستان و سایر تأسیسات شهری پیش‌بینی شده بود در مقام ساختمان برآمدند البته این کارمندها اغلب سرمایه دار نبودند آنچه توانستند قرض‌های متفرقه نموده یا اشیایی که کمتر مورد حاجت آنها بود فروخته و ساختمان‌های کوچک بی تناسب در یک قسمت‌هایی ایجاد شد من یکی دو دفعه با وزرا دارایی وقت یا مأمورینی که موثر بودند صحبت کردم که خوب است دولت از صندوق تقاعد بین کارمندان مبلغی به یک کمپانی ساختمانی اعتبار بدهد که نقشه‌های مختلف تهیه کرده از عمارت‌های ارزان قیمت و گران قیمت پس از تعهد کارمند در زمین اختصاصی او در ظرف یک سال بسازند و در ظرف ده سال با دخالت شرکت بیمه اقساط آن را بپردازند این پیشنهاد من دو حسن داشت یکی این که یک محله جدید که دارای یک الی دو هزار خانه و ساکنین آن طبقه روشنفکر هستند در ظرف یک سال تهیه می‌گردد که ما در مقابل خارجی‌ها عملیات ساختمانی جدید خود را که برای طبقه عامه از طرف دولت کمک شده است بتوانیم نشان بدهیم و لیاقت ایرانی و استعداد خود مختاری خود را مدلل کنیم حسن دیگری که داشت این بود که کارمند دولت همان مبلغ اجاره‌ای که امروز در شهر برای سکونت خود و فامیل خود می‌پرداخت برای اقساط دین خود پرداخت می‌کرد و پس از ده سال خود و عیال و اولاد او صاحب آشیانه بودند و آنها را تشویق به صحت عمل و انجام وظیفه می‌کرد ولی مع‌التأسف دولت به این حرف‌ها علاقه نداست و حلال تشریف ببرید یک عده کارمند که شروع به بنایی کرده مبالغی مقروض شده و قابل سکونت نیست. این دستگاه که کار به این سهل و سادگی را انجام نداده تحت نمره ۴۵ اداره کل ساختمانی تأسیس کرده که ۰۰۰ ر ۴۳۴ ر ۸ میلیون ریال بودجه پرسنلی او است و وظیفه این اداره این است که هر یک از وزارتخانه‌ها اگر ساختمانی لازم داشته باشند تحت نظر این اداره انجام بشود.

موضوع ۴۷ اداره منع کشت و مصرف تریاک است. این مملکت یک بام و دو هوا از عملیات همین اداره ظاهر و هویدا است از طرفی مأمورین دولت علیه به بهانه این که فلان زید ضعیفی که پشت و پناه ندارد یک جریب زراعت تریاک کرده هزار جور برای او زحمت درست کرده و با گرفتن حق و حساب‌ها آزاد می‌گذارید از طرفی مأمورین عالی رتبه همه ساله برای خرید و جمع‌آوری تریاک جیب‌های گشادی دوخته و مأمور ولایات شده اتوموبیل‌ها و کاخ‌های رفیع در این مأموریت مهم در این مملکت تهیه می‌نمایند سپس در روزنامه‌ها اغلب روزها خبر کشف قاچاق مندرج است که از فلان شوفر یا راهگذر فلان مقدار تریاک قاچاق گرفته شد. آقایان محترم اگر منع کشت تریاک صحیح است پس این مأمورین عالیمقام و این پول‌های بی‌حساب برای خرید تریاک چرا مصرف می‌شود. اگر منع کشت تریاک دروغ است و زراعت تریاک آزاد و مقرراتی برای باندرل و حقوق دولت نیست آیا به چه عنوان تریاک فلان رهگذر و یا کاسب و تاجر را مأمورین دولت به عنوان قاچاق ضبط می‌کنند و جریمه مطالبه می‌کنند بر طبق کدام قانون اشتباه نشود که من طرفدار تریاکی یا طرفدار زراعت خشخاش هستم یک زن زنجانی در منزل ماست که محتاج به تریاک می‌شود من تریاک غیر قاچاق برای او نمی‌توانم در این شهر تحصیل کنم اگر آقایان مرکز فروش تریاک غیر قاچاق سراغ دارند به من معرفی کنند. این عرایض را فقط برای برداشتن پرده از روی این کثافت‌های اداری و عملیات نامربوط مأمورین دولت علیه است می‌دانم به گفتن این مطلب اصلاح نمی‌شود ولی در گفتن اثری است که در نگفتن نیست.

موضوع ۴۸ اداره املاک واگذاری و خالصه‌جات است در مملکت ما خالصه‌جاتی که داریم به آن مستوفی‌های قدیم که مراجعه می‌کنیم هر کدامش یک اسمی دارد یک قسمت خالصه‌جاتی است که زمان نادر افشار تصرف کرده‌اند حلال یا اوقاف مردم را ضبط کردند یا دارایی مردم را ضبط کردند پس از آن که نادر رفت آنجایی که رفت این املاک به عنوان خالصه در دست دولت باقی ماند در زمان قاجار به خالصه‌جات نادر باز خالصه‌جاتی مزید شد که هر کدام اسمی دارد مثلاً مرحوم حاج میرزا آغاسی که چندی صدراعظم ایران بوده یک عده قنات و ده و اینها درست کرده بوده است که بعدا فرار کرد و رفت به عتبا و دارائیش را هم یا صلح کرد یا هرچه بود شد مال دولت خالصه شد به نام خالصه‌جات حاج میرزا آغاسی، یک اشخاصی در گوشه و کنار مملکت یاغی شدند در دوره مشروطیت خودمان نایب حسین کاشی یاغی شد اموالش را ضبط کردند شد خالصجات دولتی، شاه سابق املاک مردم را ضبط کرد یا خالصه یا املاک دیگر زدند

بستند هر کار کردند یک املاکی به اسم املاک شاه سابق ضبط شد آن‌ها املاک خالصه‌جات یا املاک واگذاری اسمش شد. این خالصه‌جات به صیغ مختلف و در دست نمایندگان دولت به این شکل بد دارد اداره می‌شود. این‌ها سوابقش بود. برای ضبط عایدات این املاک ۶۷۴۰۰۰ و ۹۳ ریال خرج پیش بینی شده در صورتی که عایدات این دستگاه طبق رقم ۳۱ – ۶۹۰/۹۶۳/۱۸۸ ریال است این دستگاهی که نصف عایدات آن خرج اداره و وصول آن می‌شود علاوه بر مخارج غیر مرئی که تحمیل به طبقه زارع شده یکی از آقایان نوشته نطق شما همه را خسته کرد بس است من برای آقایان نطق نمی‌کنم برای دنیا نطق می‌کنم که بفمند ما گرفتار چه وضعی هستیم من برای آن دنیا می‌گویم.

رئیس - بفرمایید آقای حایری‌زاده

حایری‌زاده - این دستگاهی که نصف عایدات آن خرج اداره و وصول آن می‌شود علاوه بر مخارج غیر مرئی که تحمیل به طبقه زارع شده از بودجه عمومی این مبلغ بزرگ پرداخته می‌شود اگر دولت برای تقسیم خالصه‌جات و املاک واگذاری به همان طریق که در دوره ناصری و مظفری معمول بوده هر ملک را به یک داوطلب که عهده‌دار پرداخت حداکثر عایدات آن ملک باشد با شرط آباد کردن آن ملک واگذار کند البته یک شاهی خرج وصول برای دولت نخواهد داشت و چون اشخاص خود ذینفع در آبادی ملک هستند محصول مملکت بیشتر شده و من اطمینان دارم که اگر دولت دست از خالصه‌جات و املاک واگذاری بر دارد و آن را بین رعایا به ترتیب فوق تقسیم کند طولی نخواهد کشید که ایران یکی از صادر کنندگان گندم خواهد شد و احتیاجی نیست که دولت اسعار خارجی خود را برای خرید گندم مصرف کند. توقع دارم در عرایض من بیشتر دقت شده و برای امتحان و آزمایش مدت ده سال دولت املاک مزروعی را اعم از خالصه و غیره از دست تطاول مأمورین خود نجات دهد بدبختانه علاوه بر این که لایحه تقسیم خالصه‌جات و املاک واگذاری تقدیم مجلس نشده لایحه تاسیس دستگاه ضبط املاک عمومی و خصوصی که در دوره بیست ساله بعد از کودتا در این مملکت برقرار بوده تقدیم مجلس شد و آقایان نمایندگان محترم بنده ملکی نداشتم که شاه سابق ضبط کرده باشد شما اغلب برای گردش هم باشد به صفحات مازندران تشریف برده‌اید رفتار مأمورین غارتگر املاک مردم را که شاه سابق ضبط نموده بود و مأمورین و مباشرین آن دوره چشم از مال و ناموس مردم نپوشیده و کردند آنچه کردند البته شنیده‌اید اگر میل داشته باشید بشنوید استدعا دارم از یک نفر مازندرانی از هر طبقه که ملاقات کردید رفتار آنها را بپرسید روشن شوید که چه بوده در ماه گذشته دو روز به مازندران رفتم در یک آبادی یک شب توقف کردم ساکنین آن آبادی داستان‌ها از مظالم مأمورین می‌گفتند من جمله برای سوخت کوره‌ها رعایا را مجبور می‌ساختند که درخت‌های مرکبات را قطع نموده برای سوخت تسلیم کنند پس از تشبت‌های زیاد مأمورین املاک راضی می‌شدند که ده مقابل آن مقدار چوب مرکبات از جنگل برای سوخت تسلیم شده صرفنظر از قطع اشجار بنمایند. با این که شاه سابق شخصاً مرد مقتدری بود و زیردست‌های او از او ترسناک‌تر بودند آیا فکر نمی‌کنید که مجدداً همان املاک را به دست همان مأمورین بسپارند و از مافوق هم وحشتی نداشته باشند چه خواهند کرد؟

موقعی که من این لایحه را دیدم یقین کردم که دست قوی در پشت پرده برای تخریب اساس سلطنت و ایجاد بغض در قلوب رعیت مقصود دیگری نداشته آقایان محترم من نظر دارم در موقع وزارت جنگ شاه سابق اعلانی در روزنامه دیدم که شاه سابق به واسطه نداشتن عایدات از کسانی که بلیط سینما و تاتر و غیره به عنوان همت عالی برای او می‌فرستادند در روزنامه معذرت خواسته بود. آیا اشخاصی که در زمان وزارت جنگ به واسطه نداشتن عایدات از پرداخت قیمت بلیط ارباب توقع و جاجت عذر بخواهد این ثروت و دارایی که در موقع رفتن به جزیره موریس تحصیل کرده بود مشروع و قانونی بود که برای امور خیریه تخصیص بدهید. خیری بالاتر از این نیست که این املاک بین اشخاص محتاج که استطاعت آبادی آن را داشته باشند تقسیم شود و دستگاه غارتگری قدیم تجدید نشود. این عمل نه صلاح مقام سلطنت است و نه مفید به حال مملکت. چون من به واسطه کسالت مزاج مجبورم پس از ختم این نطق مسافرت و راحت کنم در اطراف لایحه واگذاری املاک مغصوبه در ضمن بودجه مجبور شدم مطالبی به عرض برسانم.

این جمله را لازم است من به عرض مجلس برسانم که یک استفاده غیر مستقیم آن طبقه حاکمه‌ای که به عقیده من مخرب مملکت است از نطق من نکنند و بگویند اگر آزادی در ایران نیست فلانی چطور این حرف‌ها را می‌زند که دیده مدرس را کشتند تشییع عشقی را دیده دیروز محمد مسعود را کشته دیده این جنایات را دیده من این حرف‌ها را که می‌زنم برای حیات قیمتی قائل نیستم ولی این آزادی نیست که من این حرف‌ها را می‌زنم من انجام وظیفه می‌کنم برای حیات هم قیمتی قائل نیستم مملکتی که افرادش برای حیات خود قیمتی قایل باشد محکوم به زوال و نیستی است (صحیح است) باید فداکار باشند و برای احقاق حق جامعه بکوشند در قسمت ۶۲ شش میلیون تومان برای کمک به سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی منظور شده دفعه دیگری من در این موضوع مختصر مطلبی عرض کردم ثانیاً برای روشن شدن مطلب باید عرض کنم که اگر بنگاهی برای کمک به مامور خیریه تاسیس می‌شود باید موسسین آن بنگاه و افرادی که عضو آن دستگاه می‌شوند به وسیله کمک و اعانه انجام وظیفه بنمایند نه این که مالیات و عوارضی که از مملکت گرفته می‌شود سه میلیارد و کسری کسر بودجه دارد برای این که به نام امور خیری انجام شود از صندوق عمومی کمک بگیرند من با پرداخت این ۶ میلیون تومان برای مصارف خیریه البته به وسیله وزیر مسئول مخالف نیستم ولی پول مملکت به نام امور خیریه بدون این که نظارت از طرف نمایندگان ملت بشود نباید به هیچ اسم و رسم در بودجه منظور شود (همهمه نمایندگان) من میل ندارم در اطراف عایدات سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی زیاد صحبت کنم ولی همین قدر عرض می‌کنم که این دستگاه که سرمایه آن به وسیله قمار یا تحمیل عوارض به مایحتاج عمومی یا از صندوق مملکتی است به نفع ایران نیست (یک نفر از نمایندگان - چرا به نفع مردم نیست) (یمین اسفندیاری - اطلاع ندارد) (یک نفر از نمایندگان- پا روی حق نگذارید) من این حرفم را پس می‌گیرم به شرطی که از حرف‌های سابقم یکی را قبول کنید و عمل کنید لااقل یکیش را اجرا کنید دهقان اگر اطلاع داشتید این طور نمی‌فرمودید).

ترسم نرسیم به کمیت‌های اعرابی

در قسمت ۶۶ - ربان عملکرد غله و نان موضوع قانون دوازدهم ۲۸ سیصد میلیون ریال پیش بینی شده من کراراً در این موضوع به طور اختصار عرض کردم که جمعیت ایران نسبت به دوره ناصری زیادتر نشده بلکه از فشار مأمورین بنادر جنوب ما و اغلب شهرستان‌ها جمعیت آن خیلی کمتر از سابق است و در آن دوره راه‌های شوسه و راه آهن و کامیون وجود نداشت و دولت نیز هیچگونه دخالتی در عمل ارزاق عمومی نداشت فقط برای مبارزه با محتکرین در آخر سال گندم خالصه در انبار ذخیره بود که اگر خرده مالکین گندم‌های خود را فروخته و جنس منحصراً در انبار چند نفر تمرکز یافت اسباب زحمت مردم نباشد فقط همین سیاست و آزاد گذاردن و خرید و فروش و پخت نان هیچ گونه عوارض و محدودیت و اجازه نداشتن من نظر دارم در مشهد انواع نان‌ها که هر طایفه و ایل و جمعیتی مطابق ذوق خود ریخته بودند در اطراف آستانه می‌فروختند و خبازخانه و غیره کنترل و حساب و کتابی نداشت و همین رقابت و آزادی ارزانترین و بهترین نان را به دسترس عموم می‌گذارد فقط در دوره پنجاه سال سلطنت ناصرالدین شاه یک سال بعضی از شهرستان‌ها گرفتار قحط و غلا شدند و آن هم به واسطه نبودن وسایط نقلیه بود و الّا در همان سال در بعضی نقاط گندم به حد وفور موجود بود این دخالت دولت و تعیین نرخی که بی تناسب با سایر زراعت‌های مشابه می‌باشد موجب کمی گندم و احتکار و انحصارها شده است و به عقیده من یک قسمت این قحط و غلا یا در نتیجه خیانت مأمورین و یا حماق آنهاست. البته در آن روز خبازهای میلیونر کمتر داشتیم و دکان‌های خبازی مثل امروز سرقفلی نداشت و یک دسته از مأمورین ارزاق صاحب پارک و اتومبیل نمی‌شدند. آقایان چه ضرر دارد دولت فقط سیلوهای خود را برای یک دفعه پر ساخته و به کلی این اداره ارزاق را و همچنین خبازخانه را منحل سازد فقط قبل از نوروز خروج ارزاق عمومی را از مرز قدغن کند و در داخل ایران حمل و نقل و خرید و فروش آزاد بوده مردم از زارع و تاجر و حمل و تلفنچی و مصرف کننده از شر مأمورین راحت باشند. من نمی‌گویم تمام مأمورین دولت فاسد و خراب و غارتگر هستند لکه اشخاص متدین و امین و درست در صف مأمورین زیاد می‌باشند. بدبختانه تشکیلات مملکتی ما شکلی است که اشخاص درست را که تخصص در قسمتی دارند مأمور آن قسمت نمی‌سازد بلکه رویه این شده که عالم انگلیسی را برای مترجمی چینی انتخاب می‌کنند و بالعکس و یک دسته شیاد از این بازار آشفته سوء استفاده کرده در صف کارمندان دولت اعمالی را انجام می‌دهند که برای یک دستمال قیصریه را آتش می‌زنند کار به جایی رسیده که مالکین جزء اگر مجبور نباشند از زراعت گندم صرف‌نظر می‌کنند در شهری که پیاز را در بازار سه مقابل گندم زارع می‌فروشد و آزاد هست در زراعت و خرید و فروش و حمل و نقل بدیهی است زراعت گندم با این ترتیبی که دولت عمل می‌کند حقاً از بین خواهد رفت و اگر دستگاه تخریبی با نقشه اساسی میل داشت یک مملکتی مانند ایران که جمعیت کم و اراضی دیم‌زار

زیاد دارد گرفتار قحط و غلا سازد بهتر از این نقشه که دولت فعلی عمل می‌کند ممکن نبود طریقه اتخاذ کرد رئیس: یک ربع تنفس داده می‌شود و بعد از یک ربع ساعت مجدداً تشکیل می‌شود و دنباله بیانات آقای حائری‌زاده ادامه پیدا می‌کند. (ساعت ۱۱ صبح جلسه به عنوان تنفس تعطیل و پس از بیست دقیقه مجدداً به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.)

رئیس- آقای حائری‌زاده بفرمایید

حائری‌زاده- قبل از این که در موضوع قسمت ۶۶ موضوع زیان عمل کرد غله و نان صحبت بشود یکی از رفقا به من تذکر داد که شما موضوع سود را هم در نظر بگیرید مخصوصاً امروز صبح یکی از دکترهایی که سرپرست یک دسته از محصلین برای مطالعات علمی در قسمت‌های جنوب رفته بود آمده بود در منزل ما صحبت می‌کرد می‌گفت ما در وسط این راه در کویر و کوه‌ها تمام آثار جنگل می‌دیدیم ولی به مرور زمان قطع شده جنگل‌ها. من بچه بودم نظرم هست در مشهد زغال‌هایی که می‌آوردند مال جنگل پسته بود همان نزدیکی‌های مشهد جنگلی بود قطع می‌کردند و زغال می‌کردند و می‌آوردند چند سال پیش که مشرف شده بودم به آستان حضرت رضا دیدم دیگر از آن زغال‌ها نیست به قدری سخت شده است که دیگر درختی را که بسوزانند بیاورند برای ذغال در آن نزدیکی‌ها نیست البته ممالک دیگر هم همین درد را مبتلا بودند بشر در اولی که آشنا به تمدن نبوده توی مغاره زندگانی می‌کرده از آن سوراخ مغاره که بیرون می‌آمده برای رفع سرما و برای پختن مایحتاج خویش از بوته‌ها و درخت‌هایی که در اطرافش بوده استفاده می‌کرده این مدت دوره بربریت بود ولی امروز دنیا برای سوخت یک فکری می‌کند حتی شنیدم در بعضی قسمت‌ها که لوله‌کشی برای گاز یا مقدور نبوده یا صرف نداشته گازهای منجمدی تهیه می‌کردند برای مصرف سوخت و توزیع می‌کردند بین قرا و نقاط نختلفی که سوخت داشته باشد و حوائجشان را با گازهای طبیعی و مصنوعی مرتفع کنند مسافرتی که من در ایام عید رفتم به آبادان یک شعله‌های خاموش نشدنی که چند تا لوله بود و شبانه روز می‌سوخت دیدم در آنجا پرسیدم چیست؟ گفتند اینها گازهایی که است که کمپانی آتش می‌زند این ثروت ملت ایران را آتش می‌زند معلوم شد که در آبادان تنها نیست در تمام مناطق نفتی این آتش از لوله‌ها زبانه می‌زند و می‌سوزد این آتش هیچ وقت خاموش نمی‌شود آتشی است که کمپانی نفت در ایران روشن کرده جنگل‌های ما دارد از بین می‌رود و دولت باید فکر یک نقشه و اصولی برای این کار بکند از این گازهای طبیعی که دستی آتش می‌زنند این را برای مصرف سوخت شهرها حمل بکنند تا این جنگل‌های ما از بین نرود در اطراف کاشمر آنجا کویری هم هست، کوهی هم هست درخت‌های جنگلی که پیوند پسته به آن زده بودند در سال پیش که من رفتم مستوره‌ای از آن پسته‌های پیوندی برای من آورده بودند بسیار پسته مطلوب و خوبی بود یک عده از این رعایای رفسنجانی و اردکانی و یزدی آمده بودند آنجا در کرمان هم یک تاجری اقدام کرد ولی دولت بلایی به سر آن کسی که در این قسمت سعی کرده آبادی درست بکند آورده که دیگران توبه کنند آقای دکتر طاهری بیشتر وارد هستند در این قسمت من دیگر شخصش و موضوعش را توضیح نمی‌دهم یک موضوع دیگری که لازم است توجه بشود وصول مالیات‌های غیر قانونی است دکتر میلیسیو فهمیده یا نفهمیده مطابق مصالح بوده یا نبوده یک قوانینی از مجلس آنروز راجع به مالیات بر عایدات گذرانده تا صدی هشتاد هم از عایدات مطالبه مالیات کرده مجلس هم رای داده ولی چون این مالیات تحمیل بر یک افراد با نفوذ و با ثروتی بوده دولت هم همیشه عاجزکش است، بعضاً زور می‌گوید نسبت به اقویا باج می‌دهد گفتمد عملی نیست قابل اجرا نیست هنوز از مجلس نسخ نشده ولی گفتند عملی نیست یک تصویب‌نامه‌هایی گذراندند اسمش را مقررات گذاردند در آنجا هم نوشتند وقتی مجلس تشکیل شد می‌دهیم به مجلس برای تصویب چند سال است که دارند این پول را از مردم می‌گیرند از مردم شکایاتی هم هی می‌رسد از ولایات ولی گوش شنوایی نیست من برای آخرین دفعه در این مجلس تصور می‌کنم که حال مزاجی من مقتضی نباشد که در مجلس حاضر بشوم در سال دیگر هم مطابق قانون انتخابات من قطع دارم که مورد توجه ملت ایران واقع نمی‌شوم و اینجا نخواهم بود آن لیستی که تهیه می‌شود بنده مشمول مقررات نیستم این است که باید برای آخرین دفعه آه و ناله این مظلومین را به سمع دنیا به وسیله مجلس برسانم آقای امیرتیمور گفتند از این مالیات‌های غیرقانونی یک مشت شکایت کرده‌اند شما یک نان و آبی از خراسان خورده‌اید باید ناله اینها را به سمع جماعت برسانید بنده هم برای‏ انجام وظیفه می‌گویم با آن که می‌دانم گوش شنوایی هم نیست. برگردیم به موضوع غله‌ای که صحبت خودمان بود یک چند سطری جلوتر برگردیم که مطلب مهمی بود ضرر ندارد که در این موضوع به طور اختصار کراراً عرض کنم. عرض کردم که جمعیت ایران نسبت به دوره ناصری زیادتر نشده بلکه از فشار مأمورین مأمورین بنادر جنوب ما و اغلب شهرستان‌ها جمعیت آن خیلی کمتر از سابق است و در آن دوره راه‌های شوسه و راه‌آهن و کامیون وجود نداشت و دولت نیز هیچ گونه دخالتی در عمل ارزاق عمومی نداشت فقط برای مبارزه با محتکرین در آخر سال از گندم خالصه در انبار ذخیره بود که اگر خرده مالکین گندم‌های خود را فروخته و جنس منحصراً در انبار چند نفر تمرکز یافت اسباب زحمت مردم نباشند فقط این سیاست و آزاد گذاردن خرید و فروش پخت نان هیچ گونه عوارض و محدودیت و اجازه نداشت من نظر دارم در مشهد انواع نان‌ها که هر طایفه و ایل و جمعیتی مطابق ذوق خود پخته بودند در اطراف آستانه می‌فروختند و خبازخانه و غیره و حساب و کتابی نداشت و همین رقابت و آزادی ارزانترین و بهترین نان را به دسترس عموم می‌گذاشت فقط در دوره پنجاه سال سلطنت ناصرالدین شاه یک سال بعضی از شهرستانها گرفتار قحط و غلا شدند و آن هم به واسطه نبودن وسایط نقلیه بود و الّا در همان سال در بعضی نقاط گندم به حد وفور بود. این دخالت دولت و تعیین نرخی که بی‌تناسب با سایر زراعت‌های مشابه می‌باشد موجب کمی گندم و احتکار و انحصارها شده است و به عقیده من یک قسمت این قحط و غلا یا در نتیجه خیانت مأمورین و یا حماقت آنها است البته در آن روز خبازهای میلیونر کمتر داشتیم و دکان‌های خبازی مثل امروز سرقفلی نداشت و یک دسته ار مأمورین ارزاق صاحب پارک و اتوموبیل نمی‌شدند آقایان چه ضرر دارد دولت فقط سیلوهای خود را برای یک دفعه پر ساخته و به کلی این اداره ارزاق را و همچنین خباز خانه را منحل سازد، فقط قبل از نوروز خروج ارزاق عمومی را از مرز قدغن کند و در داخل ایران حمل و نقل و خرید و فروش آزاد بوده، مردم از زارع و تاجر و حمل و نقل چی و مصرف کننده از شر مأمورین راحت باشند، فعلا کار به جائی رسیده که مالکین جزء اگر مجبور نباشند از زراعت گندم صرف نظر می‌کنند بدیهی است زراعت گندم با این ترتیبی که دولت عمل می‌کند، حقا از بین خواهد رفت و اگر دستگاه تخریبی با نقشه اساسی میل داشت یک مملکتی مانند ایران که جمعیت کم و اراضی دیم زار زیاد دارد گرفتار قحط و غلا سازد بهتر از این نقشه که دولت فعلی عمل می‌کند ممکن نبود طریقه‌ای اتخاذ کرد و جای تعجب است که با این خرابکاری‌ها با این که بیش از سه میلیارد ریال کسر بودجه داریم سیصد میلیون برای خسارت این عملیات تخریبی دولت باید پول بدهیم مرا به خیر تو امید نیست شرم رسان. قسمت ۶۴- اعتبار کمک کارمندان دولت- یک میلیارد و سیصد و پنجاه میلیون ریال. آقایان محترم چه لزومی دارد بالضیغ مختلف به کارمندان حقوق بدهیم و برای نگاهداری حساب حقوق ثابت و فوق‌العاده و کمک کارمندان دولت و غیره حساب‌های مخصوص داشته و لیست مخصوص تهیه کنیم چه ضرر دارد اشل را برای کلیه مستخدمین اشل واحد قرار داده و این ضیغ مختلف از بین برود اگر روزی پول ایران به قیمت واقعی خود رسید و از این ورشکستگی نجات یافت و چهل ریال مساوی یک لیره طلای انگلیس شد آن وقت اشل را مجدد سیصدو بیست ریال قرار می‌دهیم.

قسمت ۷۰- اعتبار قسط اول بهای فرودگاه آبادان که در اسفند ۱۳۲۸ باید تأدیه شود صد و چهل و هشت هزار تومان و کسری است من این را لازم می‌دانم دولت توضیح می‌دهد که این امتیاز آبادان بر سایر نقاط چیست بلی در آبادان من یک دولت مستقل نفتی را دیدم که ایستگاه طیاره، تلگراف بی سیم و سایر چیز هائیکه یک دولت باید داشته باشد موجود بود بلی تلگرافخانه ایران برای قبول تلگرافات مجهز نبود و همچنین پست و حتی یک پل از خرمشهر به این مملکت مستقل که اسم آن آبادان است برای ایرانی وجود ندارد حتی اتوموبیل‌های متفرقه که کمپانی به آنها جواز عبور نداده حق عبور در بعضی محلات دارند البته مأمورین دولت علیه در آبادان تشریف دارند ولی باید برای سکونت خود از کمپانی تقاضای عمارت مجانی نمایند حتی بعضی از مأمورین ما اتوموبیل سواری مجانی هم از کمپانی برای رفع حوایج خود می‌گیرند ولی آیا این مأمورین غیر از اجرای دستور کمپانی وظیفه دیگری دارند اگر خدای نکرده یکی از مأمورین در کلاسی که باید فارغ‌التحصیل شده باشد نشده و احساسات و عرق ایرانیت داشته باشد طولی نخواهد کشید که اگر مأمور بسیار درستی است و نمی‌توان برای او دوسیه‌سازی کرد البته تغییر مأموریت خواهد یافت. بدیهی است کمپانی تشکیلات خیلی منظمی دارد که من در چند روز توقف آنجا با این که مریض بودم آنجا با این که مریض بودم روح انتظام و انضباط

و انجام وظیفه را در تمام طبقات مأمورین کمپانی از شوفر، گلکار، مهندس، دبیر و سایر مأمورین مشاهده می‌کردم و از خدا آرزو می‌کردم که یک روح انضباط در دستگاه دولت علیه شبیه دستگاه کمپانی دمیده شود زیرا که اغلب متصدیان اموری که من با آنها تماس حاصل کردم و کارمند کمپانی بوده‌اند ایرانی بوده‌اند ولی چون تشکیلات منظم بوده و آنها می‌دانستند که قانون بلی قانون فقط حکومت دارد و و خاله‌زاده حسن و عموزاده حسین بودن نتیجه ندارد به وظیفه خود عمل می‌کردند بدیهی است وقتی بیم و امید در کار باشد در مقابل خدمت انعام در مقابل خیانت مجازات باشد و فقط قانون حکومت کند ایرانی چون افراد باهوش زیاد دارد به عقیده من بهتر و زودتر از دیگران می‌تواند انجام وظیفه کند هر چه خرابی است در دستگاه گرداننده این چرخ حکومت است که جامعه را به طرف فساد قهراً می‌برد. آقایان محترم چه امتیازی است بین آبادان و سایر شهرستان‌ها که ایستگاه طیاره باید اقساط آن را در آبادان دولت بپردازد. اگر این دستگاه را خارجی‌ها موقعی که بدون اجازه ما و برخلاف رضای ما وارد مملکت شدند برای منافع خود ساختمان کرده‌اند قرض آن را چرا ما باید بدهیم چرا دولت قبول کرده است که مخارج ساختمان بدون اجازه ما را اقساطاً بپردازد؟ من ایرادی به خارجی‌ها، روس‌ها انگلیسی‌ها آمریکایی‌ها ندارم. اگر قشون ما وارد خاک آنها شده بود و همین رفتاری که آنها با ما کردند با آنها کرده بودیم و حاضر شده بودند که در مقابل تعدیات ما مخارجی را که برای بهره‌برداری خودمان در آنجا کرده بودیم به ما بپردازند البته قبول می‌کردیم. ایراد من به مأمورین با شرف خودمان هست. شماها که حقوق از ملت ایران گرفته بر کرسی‌های وزارت و وکالت و آقائی جلوس می‌فرمایید چرا مدافع حق ملت خود نیستید و آنچه دیگران از شما می‌خواهند بر طبق اخلاص گذارده تسلیم می‌شوید بیشتر در این موضوع بحث کردن نتیجه ندارد قسمت ۷۱ و ۷۲ اعتباراتی است که مربوط به وزارت جنگ است قبلاً راجع به وزارت جنگ و مصالح مملکت ایران و ضررهایی که از تمرکز اسلحه در ایران خواهد شد صحبت کردم تکرار آن موردی ندارد. در خانه اگر کس است یک حرف بس است.

این بود قسمتی از فقرات بودجه دخلاً و خرجاً که برای نمونه به عرض آقایان رسید و گفتن کافی برای اصلاح نیست بلکه باید یک نقشه‌های مثبت عملی برای اصلاح جامعه در نظر داشت و اصلاحات در مملکتی که بیش از سه میلیارد ریال کسر بودجه دارد تا فکری برای عایدات نشده و ایجاد کار برای کارگر نشود قدم‌های اصلاحی ممکن نیست برداشته شود و ما اگر تمام کارهای مملکتی و اقتصادی را در یک طرف بگذاریم و حواس خود را بیشتر صرف موضوع نفت و جلوگیری از تعدیات کمپانی که متکی به قرارداد شومی است که در پیشگاه ملت ایران ابدا ارزشی ندارد و خود کمپانی هم تشخیص داده است که این قرارداد قابل اجرا و عمل نیست عقیده دارم که دولت با مراجعه به گزارش آرمیتاژ اسمیت که متکی به قرارداد دارسی بوده و تمام شرکت‌های تابعه استخراج نفت از لوله‌کشی و غیره دولت ایران شریک در سود آنها بوده به کمپانی رسماً تذکر بدهد که این لوله‌نفتی که کمپانی با دولت سوریه قرارداد کرده است که از ممالک عربی و سوریه گذشته و دستگاه تصفیه را در سوریه خیلی وسیعتر و مهمتر از دستگاهی که فعلاً در آبادان است در خیال تأسیس می‌باشد باید سهم ایران و عملیاتی که کمپانی در ایران باید بکند روشن شود. ما در امتیاز دارسی ذیحق بودیم طبق فصل نهم که اگر صاحب امتیاز یک یا چند شرکت به جهت انتفاع از امتیاز خود تأسیس نماید اسامی و نظامنامه و سرمایه آن شرکت‌ها به توسط صاحب امتیاز معین شده آن شرکت تمام حقوق و امتیازات را خواهند داشت ولی از طرف دیگر اینها باید تمام تعهدات و مسئولیت صاحب امتیاز را نیز در عهده خود بگیرند و طبق فصل دهم آن قرارداد مقرر شده بود که مبلغی بعد از تأسیس نقد و سهام به دولت ایران بدهند. علاوه بر آن شرکت‌های مزبور که ایجاد می‌شدند موظف بودند از منافع خالص خود سهم دولت را همه ساله بپردازند (از طلا گشتن پشیمانیم ما را مس کنید) اگر دنیای امروز به ملل ضعیفه اجازه نمی‌دهد که حقوق حقه خود را از اقویا مطالبه کنند ما به صد شانزده امتیاز دارسی در بقیه مدت دهسال اخیر راضی هستیم و با ما طبق قرارداد امتیاز دارسی رفتار شده و گزارش آرمیتاژ اسمیت که کارمند تحمیلی یه ایران بود و انگلیسی بود ولی مرد با شرفی بود مورد توجه قرار داده شود. برای حق العبور نفت ایران از کانال سوئز یا عبور لوله نفت از ممالک عربی مبالغی به عنوان حق‌العبور کمپانی به آنها پرداخت می‌کند ولی ملت ایران که صاحب حقیقی این نفت است محروم و ملت انگلیس و مأمورین کمپانی به لباس دوستی استفاده از این منابع کرده و در دو جنگ فاتح دنیا شدند راضی نشوند که یک ملت قدیم که روزی علمدار تمدن دنیا بوده در این فشار سیاسی و اقتصادی محو و نابود شود. چون گویندگان در همین مجلس در اطراف این موضوعات بیاناتی کرده و بعد از من نیز ناطقین مطالبی به عرض خواهند رساند بیشتر مقتضی برای اطاله کلام نیست و به عرایض خود خاتمه می‌دهم و استدعا دارم این مطالب را به مصداق «انظر الی ما قال و لا تنظر الیمن قال» از حائری‌زاده که یک فرد اقلیت است نشنیده باشید و با دیده تعصب و مخالفت نگاه نکنید بلکه گوینده را فرض کنید آقای دهقان یا گرگانی است و در اطراف آن مطالعه و تعمق فرمایید مخصوصاً راجع به سه موضوع اول نفت دوم تقسیم املاک خالصه به طریق دوره ناصری و مظفری سوم آزادی ارزاق عمومی و رقابت با محتکرین و منع خروج از مرز بیشتر توجه فرمایند بنده حالم مقتضی نیست که بیشتر از این حرف بزنم با ماه رمضان و هوای گرم مقتضی بیشتر نیست (احسنت) و در موضوع بودجه با آن که بودجه نبود این که مطرح است آقایان اسمش را بودجه گذاشتند بودجه نبود یک گزارشی بود که دولت از عواید مشروع و نامشروعی که در این مملکت توانسته وصول بکند و مخارجی که برای ترضیه زید و عمرو از مملکت نموده است بودجه آن است که لایحه تفریغ بودجه‌اش آمده باشد به مجلس و پایه عمل بودجه سال بعد روی لایحه تفریغ بودجه سال قبل باشد که ببینیم خرج‌های زیادی چیست حذف کنیم عوارض زیادی چیست حذف کنیم بودجه نبود یک چیزی به نام بودجه آورده‏ بودند اینجا جناب آقای دکتر معظمی هم در مقدمه اش یک قدری حلاجی کرده بودند وقتی که گزارش‌دهنده کمیسیون و خود کمیسیون معترف است که این بودجه نیست یک چیزی است حالا چه چیز است نمی‌دانم اثری هم به عقیده من در اوضاع مملکت ندارد دولت گفته مناین خرج را لازم دارم کمیسیون هم همین جور کرده بازپرسی که در این مملکت نیست اگر لایحه تفریغ بودجه‌ای بود ترس بود مؤاخذه‌ای بود یک وزیری را داده بودند پدرش را در آورده بودند حبسش کرده بودند اگر برخلاف وظیفه رفتار کرده بود امید بود که وضعیت اصلاح شود، بنده عرایضم همین جا خاتمه می‌دهم.

رئیس- آقای دکتر معظمی‏

مخبر کمیسیون بودجه- جناب آقای وزیر دارایی با کمال وضوح و صراحت وضعیت بودجه کل را به عرض مجلس شورای ملی رساندند و بنده هم مقدمه‌ای که به تصویب کمیسیون رسیده است وضعیت مالی مملکت را تا آنجایی که ممکن بود روشن کردم البته این گزارش که تقدیم مجلس شورای ملی شده چون در کمیسیون بودجه به این قسمت برخورد کردیم که تا هم آهنگی کامل بین قسمت‌های مالی مملکت نیست ممکن بود که ما در آنجا سکوت اختیار کنیم ولی دیدیم که انصاف نیست که وضعیت مالی مملکت را ما روشن نکنیم به این جهت کمیسیون بودجه تصمیم گرفت که آن طوری که وضع مالی مملکت است به عرض آقایان نمایندگان برساند و از این جهت اغلب معایب را خودش مقدم شد که در مقدمه بگوید بنابراین وقتی که ما معایب را ذکر کردیم بیش از این به عرض آقایان نمی‌رسانم ولی فقط موضوعی را که باز در این مقدمه لازم است به عرض آقایان برسانم این است که وضع اقتصادی و مالی مملکت ما به هیچ وجه خوب نیست و پس از وقایع شهریور یک قسمت در نتیجه بحران‌های سیاسی و اشغال بدون جهت مملکت ما و یک قسمت هم راجع به این که اولیای امور دولت کار نکردند یک هرج و مرجی در دستگاه‌های اقتصادی دولت پیدا شد و در نتیجه این هرج و مرج در قسمت بودجه هم انعکاس پیدا کرده است آن طوری که امروز ملاحظه می‌فرمایید هیچ کدام از دستگاه‌های اقتصادی مملکت ما هم آهنگ نیستند و با آن که دولت‌ها قانون انحصار تجارت را داشته‌اند برای این که صادرات و واردات را در دست داشته باشند از این قسمت هم آن طوری که باید استفاده نشده است بلکه طوری شده است که امروز کاملاً دستگاه تجارت ما هم فلج شده است و از طرفی هم صدور تصویب‌نامه‌های متضاد باعث شده است که یک اختلافی در کار اقتصادی مملکت پیش بیاید و از طرفی همین طور اشکالات گمرکی و همچنین یک قسمت افرادی که در مرکز بودند مالیات پرداخت نکرده‌اند و کلیه وضعیت مالی مملکت ما در یک وضع بحرانی است و این گزارش که اینجا داده شده است و آن مطالبی که آقای وزیر دارایی فرمودند این ایجاب می‌کند به این که ما وزیر دارایی و بالاخره دستگاه اقتصادی مملکت را طوری متوجه کنیم که یک فکر اساسی برای قسمت اقتصادی مملکت بکنند و به عقیده بنده دولت باید در اینجا متد کارش را تغییر بدهد و اگر متد کار را تغییر ندهد و یک هم آهنگی برای دستگاه اقتصادی ایجاد نکند وضعیت وخیمی را برای مملکت ایجاد خواهد کرد بنده معتقد هستم و این قسمت را تذکر می‌دهم که دولت بایستی حتماً فکر اساسی بکند که واردات مملکت خیلی زیاد

شده است و صادرات خیلی کم است سابقا ما با ارز صادراتی مقدار زیادی از واردات خود را می‌توانستیم وارد مملکت بکنیم امروز طوری شده است که با ارز دولتی مجبوریم مقدار زیادی واردات وارد بکنیم وضعیت بازار خوب نیست بیکاری هم همین طور که آقایان فرمودند سراسر مملکت را فرا گرفته است پس موقعش رسیده که دولت یک اقدام جدی کند که این قسمت‌های اقتصادی را با هم تطبیق بدهد و یک فکر اساسی برای مملکت بکند منتهی برای این که این فکر اساسی را بکند شرط اولش این است که نظر نمایندگان محترم راجع به بودجه مملکت معلوم بشود و از همین جهت است که بنده می‌خواهم درخواست کنم به این که یکی از پایه‌های اساسی که دولت می‌تواند اقدام بکند و یک بودجه ثابتی بنویسد این است که این بودجه مخصوصاً مورد توجه و تصویب قرار بگیرد تا این که دولت اقدام بکند و یک هم آهنگی میان دستگاه‌های اقتصادی بوجود بیاورد پس از ذکر این مقدمه لازم است که من جواب آقایانی را که راجع به بودجه مطالبی فرمودند بطور اختصار عرض کنم آقای مکی راجع به بودجه مطالب خیلی زیادی فرمودند که من یکی یکی آنچه که مربوط به بودجه است جواب می‌دهم زیرا آن قسمت‌هایی که راجع به دولت بود آقایان وزیر دارایی و وزیر جنگ و وزیر خارجه جواب دادند یک رقم هم راجع به بودجه راه‌آهن است راجع به بودجه راه‌آهن یک ایراداتی در اینجا ذکر کردند که البته خود من هم در مقدمه گفته‌ام که ما از بودجه راه‌آهن اطلاع نداریم به این جهت بنده نمی‌توانم پاسخ صریحی به این قسمت بدهم واگذار‏ می‌کنم به خود آقای وزیر راه ولی نکته‌ای که لازم تذکر داده شود این است که اوضاع راه‌آهن چه از نظر خود راه‌آهن چه از نظر این که خود ما مشاهده می‌کنیم وضعیتش خوب نیست (صحیح است) و بایستی کاملاً دولت در این مورد یک توجه مخصوصی داشته باشد و حتی یکی دو روز اوقات هیئت دولت را مصروف کند این راه‌آهن که ایجاد شده است ارزش این را دارد که دو روز وقت صرف کنند و یک تصمیمی بگیرند و ببینند که این سرمایه ملی را باید چه جور اداره کرد و البته قسمتی که لازم است بایستی سعی بکنند که سیاست از این مؤسسه خارج بشود راجع به قسمت بانک صنعتی چون آقای وزیر دارایی راجع به بانک صنعتی چون آقای مدیر عامل بانک جواب انتقادات آقایان را به آقای وزیر دارایی داده‌اند و آقای وزیر دارایی به عرض مجلس خواهند رسانید بنده عرضی نمی‌کنم ولی یک نکته‌ای که لازم است عرض کنم این است که برای این که بانک صنعتی بتواند وظایف خود را انجام دهد باید یک اساسنامه قانونی داشته باشد که به طور ثابت بتواند بدون این که دائماً دستخوش تحولات باشند وظایف خود را بر طبق اساسنامه انجام دهند که دولت‌ها کمتر بتوانند در آنجا به طور سهولت دخالت کنند.

راجع به قسمت املاک واگذاری آقای مکی بیاناتی فرمودند در صورتی که این گزارش قبل از تاریخ لایحه‌ای که دولت به مجلس داده تهیه شده است بنابراین ما نمی‌توانستیم راجع به این موضوع چیزی عرض کنیم بنابراین ایراد ایشان به هیچ وجه وارد نبود و علاوه بر این این لایحه هنوز مطرح نشده است که محتاج به ایراد یا جواب باشد بنابراین در آن قسمت هم بنده چیزی عرض نمی‌کنم راجع به قسمت بانک ملی هم یک اظهاراتی فرمودند چون آن قسمت را هم آقای وزیر دارایی جواب خواهند داد بنده چیزی عرض نمی‌کنم فقط راجع به قسمت دخانیات بود مطلبی ایشان فرمودند که چرا انبارهای دخانیات پر است و باز مشغول خرید هستند اتفاقاً چون خود بنده در این قسمت وارد هستم خواستم توضیح بدهم که واقعاً اداره دخانیات ولو انبارهایش پر باشد باید خریداری کند به جهت این که اگر خریداری نکند لطمه بزرگی به کشاورزان وارد می‌آید و یکی از طرق حمایتی که بایستی دولت از کشاورزان بکند این است که اجناس را باید خریداری بکند ولو این که در انبار بگذارد و علاوه بر این رئیسش را هم بنده می‌شناسم بسیار مرد صحیح‌العملی است (صحیح است) راجع به بودجه دربار شاهنشاهی آقای مکی یک ایراداتی فرمودند و بعد هم آقای حائری‌زاده مطالبی را ایراد کردند که بنده لازم می‌دانم راجع به این موضوع نظر خودم را عرض کنم. آقای مکی و آقای حائری‌زاده نماینده محترم راجع به بودجه دربار شاهنشاهی بیاناتی ایراد فرمودند و آقای وزیر دارایی در پاسخ ایشان شرح مفصلی نسبت به جزئیات اقلام این بودجه به عرض مجلس شورای ملی رساندند اینجانب نظر به وظیفه مخبری کمیسیون بودجه لازم می‌داند در این باب توضیح دهم که بودجه دربار شاهنشاهی در کمیسیون کاملاً مورد مطالعه و امعان نظر قرار گرفت و به اتفاق آراء تصویب شد حقیقتی که باید اینجا کفته شود این است که شخص شخیص اعلیحضرت همایون شاهنشاهی در این چند ساله دوران سلطنت خود عملاً امتحان داده‌اند که به هیچوجه پای بند مادیات نیستند (صحیح است) و تمام ثروت خود را در راه رفاه حال مردم با کمال میل و رغبت بخشیدند و شاهد آن هم این همه بناهای خیریه و مؤسسات آبیاری و بهداشت است که امروز در اکثر نقاط کشور از محل عطایای ملوکانه ساخته شده و یا در جریان ساختمان است البته همان طور که مکرر و در مواقع مختلف آقایان نمایندگان محترم ملاحظه فرمودند هرگونه صرفه‌جویی در بودجه مملکت به عمل آید مورد کمال تأیید و پشتیبانی اعلیحضرت همایون شاهنشاهی قرار خواهد گرفت اما این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که ملت ایران با توجه مقام عالی سلطنت و شخصیت ممتازی که مخصوصاً در وجود اعلیحضرت همایون شاهنشاهی مشهود است ترتیبی فراهم آورد و یقین دارم که از این بابت هرگونه مخارجی که تصویب شود ملت ایران از روی کمال رضا و رغبت و میل و علاقه خاطر خواهد ساخت راجع به زمین‌های اطراف تهران هم شرح مبسوطی آقای مکی بیان کردند که البته این قسمت مورد متوجه اکثریت قریب به اتفاق آقایان نمایندگان است که بایستی یک فکری به این موضوع بکنند چون یک عده‌ای سابقاً اسلحه دست می‌گرفتند و مردم را می‌چاپیدند حالا به وسیله ثبت اسناد و سند مالکیت می‌کنند (صحیح است) این موضوع باید مورد توجه دولت قرار بگیرد و راجع به قسمت ژاندارمری هم شرحی آقای مکی بیان کردند که جناب آقای وزیر جنگ توضیحات کافی دادند و برای این که وقت مجلس گرفته نشود بنده عرضی نمی‌کنم فقط ایرادی که به کمیسیون کردند این قسمت در کمیسیون مورد بحث واقع شد که آیا کمیسیون می‌تواند راجع به این موضوع رسیدگی بکند یا خیر چون در آن موقع نامه‌ای دولت نوشته بود و آقای رئیس‌الوزرا و آقای وزیر جنگ و آقای وزیر کشور توضیحاتی دادند بعد دولت استناد کرد به این که چون من یک رقم بودجه را می‌خواهم کم بکنم و بر رقم دیگر اضافه کنم و فرق نمی‌کند بنابراین این قسمت هم وارد نیست یک قسمت دیگر راجع به وزارت خارجه بود که آقای وزیر خارجه جواب فرمودند راجع به قسمت کوره‌های جنوب شهر یک قسمت از مردم را فوق‌العاده صدمه می‌زند و من تمنی داشتم که آقای وزیر کشور راجع به این موضوع یک توجه بیشتری بفرمایند آقای حائری‌زاده- مطالبی که آقای حائری زاده‏

فرمودند یکی راجع به تفریغ بودج بود البته تصدیق می‌فرمایید که از نظر قانونی صحیح است که دولت باید تفریغ بودجه را به مجلس شورای ملی بیاورد ولی مجلس وظیفه اولیه‌اش این است که بودجه را تصویب کرده باشد تا بعد بر طبق تصویبات و تصمیمات مجلس وزارت دارایی روی آن عمل کند و بعد عمل وزارت دارایی مورد رسیدگی دیوان محاسبات واقع بشود و بعد تفریغ بودجه به مجلس بیاید متأسفانه چون در این ادوار بودجه تصویب نشده بود این بود که برای دیوان محاسبات یک ملاک صحیحی نبوده است که یک گزارش جامع و صحیحی به مجلس شورای ملی تقدیم کند و البته پس از این که بودجه تصویب شد در سال آتیه باید تفریغ بودجه را تقدیم بدارد و راجع به قسمت مالیات‌ها آقای حائری‌زاده بیاناتی فرمودند البته کمیسیون بودجه به هیچوجه نمی‌تواند راجع به مالیات‌ها اظهارنظر بکند فقط کمیسیون بودجه بایستی که قوانین مالیات‌هایی که ماخذ قانونی دارد در صورت درآمدش ذکر بکند بنابر این نمی‌تواند اظهار نظر کند که این مالیات خوب است و کدام مالیات بد است بنابراین این هم از وظایف کمیسیون قوانین دارایی است که وقتی که قانون مالیات‌ها مطرح شد ممکن است رسیدگی بشود یک توضیحی راجع به نفت فرمودند البته راجع به نفت هم چون هنوز مذاکراتش منتشر نشده است این قسمت را بنده نمی‌توانم جواب عرض کنم و البته تمام آقایان با کمال بی‌صبری منتظرند که ببینند نتیجه اقدامات دولت در این بابت چیست و البته آقای وزیر دارایی در این موضوع اقدام خواهند کرد یک قسمتی راجع به املاک خالصه فرمودند البته راجع به املاک خالصه ایشان اظهار نظر کردند که بایستی این قسمت املاک به افراد واگذار شود و گمان می‌کنم که دولت راجع به این قسمت یک لایحه‌ای تقدیم کرده است که در کمیسیون‌های مربوطه همین طور معوق مانده است بنابراین این نظر را خود دولت داشته است. راجع به قسمت وام‌های بانک. آقای حائری‌زاده تذکراتی دادند که سالی ۲۵ میلیون تومان دولت سود به بانک می‌دهد این قسمت را بنده می‌خواستم توضیح بدهم که ۲۵ میلیون تومان نیست و سالی

۱۷ میلیون تومان است البته این هم یکی از مسائل اساسی است که بایستی مورد توجه دولت واقع شود الان مطابق این صورت چون بعضی از آقایان صورت خواسته‌اند مطابق این صورتی که بنده دارم تنزیل‌های مختلفی بانک ملی از دولت دریافت می‌کند البته آقایان می‌دانند که قرضی را که بانک ملی به دولت داده است دو قسمت است یک قسمت قروضی است که دولت ضمانت کرده است مربوط به شهرداری‌ها است و یک قسمت قروضی است که دولت خودش قرض گرفته است البته اینها اقلام مختلفی دارند که مجموعاً تقریباً ۴۶۰ میلیون تومان می‌شود که اینها هر کدام صدی یک صدی چهار، صدی چهار و نیم صدی شش، صدی هفت است بنابراین ملاحظه فرمایید تنزیل‌های مختلفی دولت پرداخت می‌کند و موقعی که آقای هژیر وزیر دارایی بودند برای یک کاسه کردن این قروض یک لایحه‌ای به مجلس تقدیم کرده‌اند که این قسمت هم همین طور مانده است این راجع به این قسمت بود و بنده معتقد هستم و حتی در کمیسیون بودجه هم این قسمت مذاکره شد که بایستی دولت با بانک ملی مذاکره کند که در واقع به این قروض یک صورتی داده شود هم برای پرداختنش و هم برای تنزیلش به جهت این که اگر دولت یک تنزیل کمتری بدهد ولی این قسمت از این پول را به بانک ملی پرداخت کند بانک ملی می‌تواند همان پول را با فرع بیشتری به بازار بدهد و از این راه یک مساعدت بیشتری به دولت شده و نه این که دولت یک رقم بزرگی که ۱۷ میلیون باشد تنزیل خواهد داد بنابراین این قسمت را البته آقای وزیر دارایی توجه دارند و عمل خواهند کرد. راجع به قسمت بودجه وزارت پست و تلگراف فرمودند که در قسمت بودجه وزارت پست و تلگراف استخدام ممنوع است به هیچ وجه این طور نیست این قسمت را در کمیسیون بودجه مطرح کردند که سالیانه از مدرسه فنی پست و تلگراف یک عده‌ای بیرون می‌آیند و از جهت سیم‌بان و افرادی که لازم دارند استخدام کنند و محل‌هایی که می‌خواهد تأسیس بشود کمیسیون بودجه اجازه داد به این که وزارت پست و تلگراف می‌تواند استخدام بکند راجع به قسمت مجلس سنا هم اینجا چون خود مجلس شورای ملی تأسیس مجلس سنا را اجازه دادند این بود که ما این اعتبار را در بودجه گذاشتیم و این که فرمودید استخدام جدید برای مجلس سنا نباید بشود در خود تبصره ۱۴ که هست این قسمت پیش‌بینی شده است که نباید کارمند جدید داشته باشد و استخدام جدید برای مجلس سنا ممنوع شده است و قرار شده است که از کارمندان مجلس شورای ملی و کارمندان دولت استفاده بشود و راجع به قسمت مجله رسمی و روزنامه رسمی فرمودند اینجا چون در خود بودجه مجلس بود و مطرح شد و مذاکراتی هم شد و مجلس هم رای داده است بنده چیزی عرض نمی‌کنم راجع به قسمت وزارت کار و تبلیغات البته راجع به وزارت کار می‌خواستم عرض کنم که یک وزارتخانه‌ای است که از بدو تاسیس وزارتخانه در بودجه نوشته شده است یکی از وزارتخانه‌هایی است که ضروری است برای این که امروز روابط کارگر و کارفرما ایجاب می‌کند که یک قدرتی از طرف دولت باشد که این قدرت دخالت بکند منتهی آقای حائری‌زاده نظرشان این بود که این قضاوت بیطرفانه باشد البته بعد از تصویب بودجه یک وزرایی انتخاب بفرمایید که لایق باشند و فعلاً هم تحت نظر جناب آقای منصورالسلطنه عدل که مرد لایقی هستند حتماً این قسمت رعایت می‌شود. و اما راجع به قسمت تبلیغات البته قسمت اداره تبلیغات نیز غیر از این باید باشد که فعلاً هست و برای پیشرفت تبلیغات بایستی یک وسایل کافی فراهم کرد و حتی در ولایات و جای‌های دیگر باید کاری کرد که برق ایجاد و دایر کرد تا این که تبلیغات به تمام مملکت به همه جا برسد و اینها مستلزم یک بودجه بیشتری است که گویا آقای طباطبایی هم یک نقشه‌ای تهیه کرده‌اند و تقدیم دولت نموده‌اند که بد راجع به این قسمت اقدام بشود. یک قسمت راجع به وزارت جنگ و راجع به فراریان شهریور فرمودند البته در قسمت فراریان وزارت جنگ در آن موقع آقایان می‌دانند که همه ما معتقدیم که بایستی آنها جدا بشوند از آنهایی که گناه ندارند (صحیح است) و روی همین زمینه هم در دوره چهاردهم یک ماده واحده‌ای از مجلس گذشت و البته آنهایی که فرار کرده‌اند بایستی مجازات بشوند و این نکته را می‌خواستم عرض کنم که در قسمت وزارت جنگ یک عده‌ای افسران تحصیل کرده و مردمان درستی هستند و به علاوه راجع به بودجه وزارت جنگ فرمودند در قسمت بودجه وزارت جنگ می‌خواستم عرض کنم که وضع وزارت جنگ با سابق خیلی فرق کرده است در نتیجه مراقبت شخصی وزیرجنگ تیمسار سپهبد احمدی و رئیس ستاد این قسمت‌ها مرتب‌تر از سابق شده است راجع به اضافات هم بنده توضیحاتی از مزارت جنگ خواستم که شرح آن را که برایم رسیده برای آقایان می‌خوانم. امسال بودجه وزارت جنگ ۳۱ میلیون تومان اضافه شده است البته غیر از بودجه ژاندارمری از این ۳۱ میلیون تومان در حدود دوازده میلیون تومان برای تأمین ترفیعات جدید و اضافه حقوق قانونی افسران و درجه داران و افزایش مزایای مربوطه به تناسب حقوق و همچنین افزایش فوق‌العاده اشتغال خارج از مرکز در نقاط درجه ۱ و ۲، قسمت دوم در حدود هفت میلیون تومان و نیم برای تأمین تفاوت قیمت خواربار و پوشاک و تجهیزات که به علت ترقی بهای اجناس منظور شده قسمت سوم اداره مهندسی است در حدود دو میلیون تومان برای تعمیر ساختمان‌های ارتشی در تمام نقاط کشور و همچنین تکمیل ابنیه نیمه تمام که به علت فقدان اعتبار در حال خرابی است قسمت چهارم یک میلیون تومان از لحاظ دوا و وسائل بیمارستان است. قسمت پنجم در حدود دو میلیون تومان برای خرید دواب منظور شده زیرا اغلب دواب فعلی فرسوده و پیر هستند که باید تعویض شوند ثانیا معادل پنجهزار اسب و قاطر کسر سازمان داریم قسمت هفتم اداره موتوری ارتشی که در حدود سه میلیون و نیم تومان برای تأمین سوخت و احتیاجات و لوازم فنی کامیونهائی است که از آمریکا خریداری شده و تدریجاً وارد می‌شود قسمت هشتم در حدود دو میلیون و نیم تومان برای تامین سوخت و احتیاجات فنی هواپیماهای جدیدی است که از آمریکا خریداری شده بنابراین این اضافاتی که داده شده روی یک اسناد و مدارکی است و از طرفی آقای وزیر جنگ در کمیسیون بودجه قول دادند که نهایت مراقبت را خواهند فرمود که در این بودجه صرفه‌جویی بشود بنابراین در این قسمت هم نگرانی‏ نداشته باشید راجع به قسمت وزارت کشور که فرمودند وجود ندارد زیاد بی‌لطفی کردند برای این که وزارت کشور یک وزارتخانه‌ای است فوق‌العاده اهمیت دارد برای این که تمام کارهای داخلی مملکت مربوط به وزارت کشور است و البته باید دستگاه‌های وزارت کشور تقویت شود تا این که بتواند وظایف خودش را انجام بدهد راجع به دیوان محاسبات هم آقای حائری‌زاده فرمودند فعلاً قانون طوری است که دیوان محاسبات نمی‌تواند انجام وظیفه کند برای این که وظیفه دیوان محاسبات به حال سابق برگردد آقای وزیر دارایی یک لایحه‌ای تقدیم کردند که در خود همین مجلس شورای ملی است اگر تسریع در تصویب آن بشود موجب خوشوقتی آقایان نمایندگان است راجع به قسمت گمرک هم آقای حائری‌زاده فرمودند آقای وزیر دارایی در اینجا توضیحاتی دادند و این که فرمودند که برای تعرفه جدید فکری شده است یا خیر در این قسمت لایحه تهیه شده است که عنقریب تقدیم مجلس می‌شود راجع به سازمان شاهنشاهی هم فرمودند که این شش میلیون تومانی که داده شده است بی‌جهت داده شده است می‌خواهم عرض کنم این قسمت در کمیسیون بودجه مطرح شدنظر به خدمات و کارهای خوبی که سازمان خدمات شاهنشاهی انجام می‌دهد مخصوصاً در قسمت امور بهداری که غالب شهرستان‌ها از آن استفاده کرده‌اند به این جهت کمیسیون با این قسمت شش میلیون تومان موافقت کرد و به علاوه در قسمت نظارت هم که فرمودند آن هیئتی که هستند کاملاً مراقبت می‌کنند و آقای وزیر دارایی هم خودشان شخصاً در آنجا شرکت دارند و به علاوه در همه کشورها است که دولت به عنوان کمک به مؤسسات خیریه کمک می‌کند مطلب دیگری که آقای حائری‌زاده فرموده باشند نبوده بنابراین می‌خواستم حضور آقایان عرض کنم چون در این بودجه یک اختیاراتی به کمیسیون بودجه داده شده است که پس از تصویب ریز بودجه‌های وزارتخانه‌ها را مورد مطالعه قرار داده و تصویب کند و به علاوه از عمر مجلس هم بیش از ۲۴ روز دیگر نمانده است می‌خواستم تمنی کنم از آقایان که موافقت کنید این بودجه از مجلس بگذرد با این نواقصی که دارد این خودش یک پایه و شالوده‌ای خواهند شد برای این که در سال آتیه یک بودجه در نطق کنند و هم صرفه جوئی در وقت.

رئیس- پیشنهادی رسیده که مذاکرات در کلیات کافی است قرائت می‌شود (پیشنهاد آقای کشاورز صدر به شرح ذیل قرائت شد.) پیشنهاد می‌کنیم بعد از اظهارات آقای حائری‌زاده مذاکرات در کلیات کافی است.

رئیس- آقای کشاورز صدر.

کشاورز صدر- به نظر بنده این مذاکراتی که در کلیات شده است بعد از این و حتی در نظق جناب آقای حائری‌زاده یا مکررات است یا ضد و نقیض و با دلایلی که عرض می‌کنم به طور اختصار و از دو دقیقه تجاوز نمی‌کند خیال نمی‌کنم آقایان قانع شوند آقای حائری‌زاده در قسمت نطقشان راجع به دو موضوع صحبت کردند یکی راجع به درآمد و یکی راجع به خرج و در هر دو مورد یک مسائل ضد و نقیضی گفته شد و مطالبی را که آقای مکی گفته بودند تکرار کردند به عقیده بنده راجع به درآمد اگر راست می‌گوییم بایستی که از حرف کم

کنیم و بگذاریم قانون مالیات بر درآمد که آماد شده و حاضر به تصویب است که پس از تصویب آن قطعاً درآمد هم زیاد می‌شود پس از بودجه مطرح شود راجع به خرج هم چون عضو کمیسیون بودجه بودم در آنجا ما نهایت دقت را کردیم بیش از این مقداری که خود آقای وزیر دارایی بیش از همه علاقه داشت که از این کسر بودجه بکاهد و هفده مورد بود که دادند مطلب دیگری به نظر ما نرسید حتی در آن دو سه مورد هم به نظر بنده باید درش تجدید نظر بشود زیرا این مستخدمین بدبخت را ما نباید از حقوقشان کم کنیم وقتی که کسر بودجه داریم، این است که در آنجا نهایت دقت در کمیسیون شده و آقای دکتر معظمی هم مخبر بودند دقت شده و آقایان هم خوب است که از تکرار مطالب بکاهند و اگر واقعاً عقیده دارند که فلان رقم خرج زیادی است ممکن است پیشنهاد کنند مثلاً اضافه حقوق مستخدمین را ندهیم یا پیشنهاد کنند فلان وزارتخانه بودجه‌اش کم شود یا بودجه‌اش حذف شود حرف حسابی بزنند بنده معتقدم که وزارت جنگ نهایت ضرورت را دارد آقای حائری زاده معتقدند که لازم نیست بنده معتقدم که یکی از کارهای مفید موضوع سازمان خدمات اجتماعی است که بسیار برای این مملکت مفید است (صحیح است) ایشان معتقدند بد است به عقیده من بهتر است که آقایان پیشنهاد کنند و نظرشان را توضیح بدهند و اکثریت هم قضاوت بکند و بحث زائد هم نکنیم اختیار دارند می‌توانند پیشنهاد حذف کنند اگر مجلس رأی داد پیشنهاد قبول است و دولت اطاعت می‌کند به نظر من مذاکرات کافی است و آقایان موافقت کنند و رأی بدهند که در کلیات دیگر صحبت نشود پیشنهادات زیادی رسیده که باز وقت مجلس را می‌گیرد و عمر کوتاه مجلس هم وفا نمی‌کند که این لوایح فوتی و فوری بگذرد.

رئیس- آقای دکتر بقائی مخالفید؟ بفرمایید.

دکتر بقائی- عده برای رأی کافی نیست بنده تقاضا می‌کنم که آقایانی که پیشنهاد کفایت مذاکرات داده‌اند مسترد نمی‌کنند بنده دلایل مخالفتم را عرض کنم.

کشاورز صدر- مسترد نمی‌کنم‏

رئیس- بفرمایید.

دکتر بقائی- آقایان به طوری که ملاحظه فرموده‌اید این بودجه یک نواقصی داشت که آقایان مکی و حائری‌زاده به عرض مجلس رساندند و یک نکات دیگری است که بنده می‌خواهم به عرض مجلس برسانم با وضعیت فعلی که الحمدالله عدالت اجتماعی سرتاسر مملکت ما را فرا گرفته و آزادی هم در همه جا هست و در روزنامه‌ها هم هر کسی هر چه بخواهد می‌نویسد آقایان ملاحظه می‌فرمایید که تا یک روزنامه‌ای از حدود تملق خارج شد و خواست یک حرف حسابی بگوید فوراً توقیف می‌شود و هیچ وسیله دیگری در این مملکت نیست و فقط این تریبون مجلس است که می‌شود دو کلمه حرف زد بنده علت این که با کفایت در مذاکرات مخالفت می‌کنم نه فقط برای این است که هیچ راه دیگری جز این تریبون فعلاً در مملکت وجود ندارد بنده که یک نماینده مجلس هستم و یک نماینده اقلیت هستم قریب دو ماه است که اقدام کردم به این که اجازه به من بدهند که یک روزنامه‌ای بنویسم با این که قانونی در این مملکت به تصویب رسیده که امتیاز را لغو کرده معذالک هنوز وزارت فرهنگ بهانه می‌تراشد بنده می‌خواهم مجلس شورای ملی و ملت ایران و دنیا را شاهد بگیرم که وزارت فرهنگ آخرین ایرادی که به بنده گرفته این بود که تو از مجلس حقوق می‌گیری و این مقرری نیست، آنچه که وکلا می‌گیرند مقرری نیست و این مشمول قانون است (ملک‌مدنی- آقا وکلا مشمول نیستند حقوق نمی‌گیرند) بنده این جا امروز از پشت این تریبون اعلام می‌کنم که دیگر از مجلس حقوق نمی‌گیرم برای این که بتوانم روزنامه منتشر کنم اقایان می‌دانید که من متولی ندارم سرمایه‌ای هم ندارم و این کار را هم با زحمت و خون جگر و لا کمک رفقایم باید بکنم ولی معذالک این گذشت را بنده می‌کنم و از امروز دیگر حقوق نخواهم گرفت برای این که بتوانم روزنامه بنویسم.

امیرتیمور- مسعود ثابتی- آقای دکتر بقائی این حقوق نیست مقرری است‏

دکتر بقائی- ولی خواهید دید که وزارت فرهنگ همین را می‌گوید حقوق است با وجود این که ۶ نفر از نمایندگان مجلس با گرفتن مقرری دارند روزنامه می‌نویسند به من اجازه نمی‌دهند که روزنامه منتشر کنم من برای این که دهن آنها را ببندم امروز اعلام می‌کنم که دیگر مقرری نخواهم گرفت و فردا می‌روم به وزارت فرهنگ برای این که اجازه بدهند و اگر جریان دیگری بود به وسیله این مجلس به اطلاع دنیا می‌رسانم و اگر به وسیله مجلس نشد مجبور خواهم شد که مستقیماً به سازمان ملل متفق شکایت کنم‏

رئیس- آقای دکتر بقائی راجع به مخالفت با کفایت مذاکرات صحبت کنید

دکتر بقائی- عرض کنم روی این اصل بنده تقاضا کردم چون عده کافی نیست برای رأی گرفتن و وقت مجلس هم تلف می‌شود اجازه بدهند صحبت ادامه پیدا بکند و قول می‌دهم به آقایان آن طوری که آقای کشاورز صدر فرمودند نه مکررات خواهد بود و نه ضد و نقیض و هر جا که مکررات بود بنده خواهش می‌کنم از ایشان یک یادداشتی به بنده بنویسند و تذکر بدهند

مسعود ثابتی- این را سابقه درست نکنید مقرری ربطی به حقوق ندارد

[۴- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏]

رئیس- تا عده حاضر شوند برای رأی یک پیشنهادی از طرف ۳۷ نفر از آقایان نمایندگان رسیده که فردا دوشنبه به طور فوق‌العاده برای برنامه یک جلسه البته عادی و سه ساعته برای کار برنامه تشکیل بشود در این قسمت که مخالفتی نیست؟ پیشنهاد قرائت می‌شود. (به شرح ذیل قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملی؛ نظر به این که اجرای برنامه هفت ساله برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور کمال ضرورت را دارد و نظر به این که موجبات اجرای برنامه با تصویب ماده واحده‌ای که از تصویب کمیسیون گذشته فراهم می‌شود امضاء کنندگان ذیل پیشنهاد می‌نماییم که طبق تبصره ۱۳۸ آئین‌نامه داخلی مجلس روز دوشنبه فردا جلسه فوق‌العاده تشکیل شود.

رئیس- مطابق نظامنامه این هم محتاج به رأی است. ۳ نفر می‌توانند امضاء کنند ولی بایستی رأی گرفت. (اردلان- مخالفتی ندارد جلسه فردا اعلام بفرمایید) چون برای رأی پیشنهاد در کفایت مذاکرات عده کافی نیست جلسه را به فردا صبح ساعت ۹ موکول می‌کنیم. (جلسه نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی رضا حکمت

قوانین‏

شماره۴۷۲۱ ۷- ۴- ۱۳۲۸

وزارت بهداری.

فرمان همایونی راجع به اجرای قانون اصلاح قانون استخدام پزشکان به انضمام قانون مزبور که در جلسه ۲۹ اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و بیست و هشت به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است ذیلاً ابلاغ می‌گردد.

با تأییدات خداوند متعال ما پهلوی شاهنشاه ایران‏

محل صحه مبارک‏

نظر به اصل بیست و هفتم متمم قانون اساسی مقرر می‌داریم:

ماده اول- قانون اصلاح قانون استخدام پزشکان که در جلسه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۳۲۸ به تصویب مجلس شورای ملی رسیده و منضم به این دستخط است به موقع اجرا گذاشته شود.

ماده دوم- هیئت دولت مأمور اجرای این قانون هستند. به تاریخ ۲۲ خرداد ۱۳۲۸

قانون اصلاح قانون استخدام پزشکان‏

ماده واحده- دندانسازان- داروسازان- ماماها پزشکان و صاحبان سایر مشاغل طبی نیز مشمول ماده ۴ قانون خدمتگزاری پزشکان مصوب ۷- ۵- ۱۳۲۸ خواهند بود.

تبصره ۱- وزارت بهداری و بیمارستان‌ها و کلیه مؤسساتی که با سرمایه دولت تشکیل شده و یا اداره می‌شوند مکلف هستند مامایی را که به نام فن مامایی استخدام نموده و می‌نمایند فقط به کار زایمان بگمارند.

تبصره ۲- وزارت بهداری مکلف است که رؤسای فنی بیمارستان‌هایی که بیش از بیست تختخواب دارند و رؤسای بهداری شهرستان‌ها را از بین پزشکان دیپلمه انتخاب نماید.

تبصره ۳- به پزشکان و داروسازان و دندانسازان و ماماها که من بعد از دانشکده‌های داخله و خارجه فارغ‌التحصیل می‌شوند مادامی که دو سال در خارج از تهران کار نکرده‌اند پروانه طبابت در تهران به آنان داده نخواهد شد.

هر یک از صاحبان مشاغل طبی که از طرف وزارت بهداری مأمور خدمت خارج از مرکز می‌شوند چنانچه به معاذیری امتناع از انجام وظیفه نمایند از خدمت وزارت بهداری برکنار و تا قبل از انجام دوره خدمت خود در خارج به خدمت پذیرفته نخواهند شد. یک سال طبابت در بنادر جنوب و نقاط بد آب و هوا مساوی با دو سال خدمت در سایر شهرستان‌ها می‌باشد.

تبصره ۴- مقصود از عبارت (خارج از مرکز) مندرج در ماده ۴ قانون پزشکان شهرستان‌ها و بخش‌های خارج از حوزه تهران است و بالجمله شمیران و حضرت عبدالعظیم خارج از مرکز محسوب نمی‌شود.

تبصره ۵- انتخاب پزشکان در وزارت بهداری جز به شغل وزارت و معاونت و مدیر کلی فنی به کارهای اداری و غیرفنی مطلقاً ممنوع است.

تبصره ۶- وزارت بهداری مکلف است حداقل و اکثری برای دستمزد طبیبان و جراح‌ها تعیین کند و بعد از صدور تصویب‌نامه اعلام دارد.

این قانون که مشتمل بر یک ماده و شش تبصره است در جلسه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۳۲۸ به تصویب شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت اصل فرمان همایونی و قانون در دفتر نخست وزیر است‏

م- ۲۰۲۱ نخست وزیر