مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ اسفند ۲۵۳۵ شاهنشاهی نشست ۸۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و چهارم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری بیست و چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ اسفند ۲۵۳۵ شاهنشاهی نشست ۸۱

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ اسفند ۲۵۳۵ شاهنشاهی نشست ۸۱

فهرست مطالب:

مجلس ساعت هشت بعد از ظهر بریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل شد.

- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

ا - قرائت اسامی غائبین جلسه قبل ۰

رئیس – اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود۰

(بشرح زیر خوانده می‌شود) ۰

آقایان آشوریان – آلتی جعفر بای – اجاق – اردلان – الداغی – بزرگ زاده – پردلی – تدین حیدری – ساری اصلانی – دکتر سعید – سید کلال – شادلو – صدیق زاده- حسین غضنفری – غلامرضا غضنفری – دکتر فیروز آبادی – قراچورلو – چلاجور – دکتر نصیری و بانو مشائی۰

- بیانات آقای رئیس بمناسبت تشریف فرمائی علیا حضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران به جلسه علنی مجلس شورای ملی

۲ - بیانات آقای رئیس بمناسبت تشریف فرمائی علیا حضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران به جلسه علنی مجلس شورای ملی۰

رئیس - همکاران گرامی در آغاز جلسه وظیفه خود میدانیم مراتب سپاسگزاری خالصانه خود و عموم نمایندگان مجلس شورای ملی را بمناسبت تشریف فرمائی علیا حضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران به جلسه علنی مجلس و افتخار بزرگی که بقوه قانونگذاری و نمایندگان ملت عنایت فرموده‌اند به پیشگاه مبارکشان تقدیم بدارد ۰(صحیح است)

خاطره این تشریف فرمائی را که در تاریخ مشروطیت ایران برای نخستین بار شاهد آن بودیم همواره گرامی می‌داریم و هیچ گاه از یاد نخواهیم برد۰ (صحیح است)

این یقین است که فرمانده بزرگ ملت ایران اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر از آغاز دوران سلطنت پر برکت خود همواره به تحکیم مبانی مشروطیت و حفظ و حراست اصول قانون اساسی توجه خاص مبذول فرموده و کشور و ملت خویش را گام به گام به سوی دموکراسی واقعی بر مبنای هدف‌های قانون اساسی پیش برده‌اند اگر بتاریخ پانزده ساله اخیر بنگریم بروشنی در میابیم که مشروطیت ایران در حقیقت در همین دوران که مصادف با انقلاب شاه وملت بود بمفهوم واقعی خود صورت تحقق پذیرفت و فیالواقع اجرای اصول این انقلاب مقدس بود که جامعه ما را بسوی نظام عدالت اجتماعی و تساوی همه افراد در برابر قانون و برخورداری یکسان از مزایای زندگی در جامعه متحول و مترقی امروزی ایران پیش برد و این همان آمالی بود که برای رسیدن بآن نهضت مشروطیت بوقوع پیوست ولی بآن نرسید۰

توجه خاص شاهنشاه باین امر که مرئدم کشور در سطوحمختلف با آزادی کامل در سرنوشت خود صاحب رای و صاحب نظر باشند و واگذاری کار مردم به مردم در انجمن‌های ده و شهر و شهرستان و شوراهای داوری و خانه‌های انصاف و بالاخره مجلسین شورای ملی و سنا به مشروطیت ایران مفهوم واقعی می‌بخشید و راه را برای رسیدن به هدفهای آن هموار نمود (صحیح است) راهی که اینک همه مردم کشور ما در زیر لوای حزب رستاخیز ملت ایران و متکی به سه اصل جاویدان آن با سرعت و شتاب در آن بسوی تمدنی بزرگ پیش می‌روند۰

تشریف فرمائی علیا حضرت فرح پهلوی شهبانوی گرامی ایران به جلسه علنی مجلس شورای ملی که امروز با افتخار و سربلندی شاهد آن بودیم جلوه تابناک دیگری از اندیشه بلند شاهنشاه به حفظ حرمت و اعتبار مشروطیت و دموکراسی ایران بود (صحیح است) مجلس شورای ملی این عنایت شاهانه را با حقشناسی به پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر و اعلیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران و والاحضرت همایون و لایتعهد سپاس می‌گوید و در قبال این موهبت عظمی از خداوند متعال توفیق می‌خواهد تا وظائف خود را آنچنانکه شاهنشاه و ملت ایران انتظار دارند با سرافرازی و افتخار بنحو مطلوب انجام دهد. (انشاء الله)

- ادامه مذاکره در کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور

۳ - ادامه مذاکره در کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور ۰

رئیس – وارد دستور می‌شویم، کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور مطرح است آقای دکتر تجدد تشریف بیاورید.

دکتر تجدد - جناب آقای رئیس همکاران گرامی قبل از اینکه من آغاز سخن کنم خیلی خسته بود ید الان که شام هم خورده‌اید فکر می‌کنم که خستگی تان بیشتر باشد و مخصوصاً که می‌بینم معاونین پارلمانی و و آقایان وزراء بیشتر خستگی در آنها اثر کرده و اکثراً در جلسه حضور ندارند. البته باز هم فکر که جناب دکتر شادمان از همه خستگی ناپذیر ترند که در همه احوال تشریف دارند بهر حال می‌گویند که مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد (احسنت) در طول ۱۴ سال که از انقلاب ایران می‌گذرد ما در پرتو رهبریهای شاهنشاه بزرگ و توانای خودمان به پیشرفتهای زیادی در زمینه‌های گوناگون اقتصادی و اجتماعی و سیاسی نایل شده‌ایم مسلما در بودجه نویسی هم ما پیشرفتهائی کرده‌ایم و همانطور میدانید همه ساله بودجه دولت بصورت بودجه برنامه‌ای یعنی بودجه‌ای در قالب فصول و برنامه‌ها به مجلس تقدیم می‌شود زمانی بود که بودجه ۱/۱۲ و ۱/۱۲ تصویب مجلس شورایملی می‌رسد ولی موفقیت یک بودجه تنها در این نیست که برنامه هائی را روی کاغذ بیاریم بلکه هنگام اجرای بودجه با موفقیت همراه است که ما بتوانیم این برنامه‌ها را بطرز خوبی و در نهایت دقت وصرفه جوئی اجرا کنیم جناب اقای نخست وزیر در گزارش خودشان گفتند که در آغاز برنامه دوم درآمد سرانه ما ۱۶۰ دلار بود و در پایان برنامه پنجم این درآمد به دو هزار دولار می‌رسد و یا بعبارت دیگر درآمد سرانه ما از هزار تومان به ۱۴ هزار تومان رسیده ولی مهتر از فراوانی درآمد و ثروت در یک جامعه توزیع عادلانه تر آن است و همینطور گفته شده که که در یک گزارش بین المللی که در سال ۱۳۲۹ منتشر شد از ایران بعنوان یکی از فقیرترین کشورهای دنیا اسم برده‌اند کاملا هم درست است و شکی نیست که امروز ما در یک موضع قدرت قرار گرفته‌ایم و دیگر مانند سالهای گذشته یک کشور فقیر نیستیم، یک کشور ثروتمندی هستیم ولی می‌باید ما بتوانیم از این ثروت و از این قدرت خودمان و از این امکانات خودمان حقیقتاً برای پیشرفت مملکت استفاده کنیم و باز همانطور که شنیدید چند روز قبل شاهنشاه آریا مهر به هنگام شرفیابی مسؤلان سازمان برنامه فرمودند که ۲۵ سال قبل ما ۲۵ میلیون دلار وام می‌خواستیم به ما ندادند ولی حالا همانطور که میدانید ما در سال ۳۴ حدود ۲/۹ میلیارد دلار و در سال ۳۵ حدود ۲ میلیارد ریال به کشورهای خارجی کمک کردیم و در سال جاری هم حدود یک میلیارد دلار به کشورهای خارجی کمک خواهیم کرد بهر حال همانطور که عرض کردم ما در یک موقعیت استثنائی قرار گرفته‌ایم و امکانات زیادی را داریم از نظر مالی واز نظر انسانی و معنوی و می‌باید بتوانیم واقعأاز این امکانات خودمان استفاده کنیم ۰ در این بودجه اولویت هائی در نظر گرفته شده فی المثل همانطور که میدانید اعتبارات امور اجتماعی ۳۶ درصد نسبت به بودجه سال جاری اضافه شده و به بخشهایی از قبیل اموزش وپرورش و بهداشت و درمان و تغذیه و مسکن و خدمات تأمینی و بیمه اولویت داده شده بر عکس به بعضی از بخشها مانند کشاورزی خیلی بی توجهی شده اعتبارات امور اقتصادی هم نسبت به سال جاری ۵۱ درصد اضافه شده و به بعضی بخشها مثل صنعت حمل و نقل و ارتباطات الویت داده شده ولی مل باید بدانیم آیا با وجود اینکه این الویت‌ها داده شد، ایا باز هم سال آینده مثل گذشته فریاد و ناله معلم از عذم امکانات رفاهی و بی توجهی به مقام و مرتبه او بلند است آیا باز هم سال آینده کیفیت آموزش و پرورش نسبت به امسال پائین تر می‌آید، آیا باز هم کتابهای درسی به محصلین نمی‌رسد و نابسامانیهای گوناگون دیگری در مدارس ما وجود دارد آیا با وچود اینکه ما به بهداشت و درمان الویت داده‌ایم باز هم وضع بهداشت و درمان در شهرها و روستاها مثل گذشته نابسامان خواهد بود آیا باز هم ما مثل گذشته نمی‌توانیم از نیروی انسانی و متخصصین که در رشته‌های گوناگون پزشکی داریم بنحو مطلوب و با توزیع عادلانه آنها در سراسر مملکت استفاده کنیم آیا باز هم این شبکه عظیم درمانی و بهداشتی را که وزارت بهداری و بهزیستی می‌خواهد بوجود بیاورد منطبق با نیازمندیهای جامعه ما نخواهد بود و بهر حال مسلم است که الویت‌هایی داشته است ولی می‌باید از این الویتها مسئولین اجرائی مملکت بنحو صحیح و منطقی استفاده کنند ۰ امرو زصبح یکی از دوستان بهنگام بحث در کلیات بودجه گفتند ما کار زیادی به ارقام بودجه نداریم و بیشتر درباره سیاستها وخط مشی‌های بودجه بحث و گفتگو می‌کنیم ولی من فکر می‌کنم که توجه ما به ارقام خیلی از مسائل و موضوعات را روشن می‌کند و ارقام بازگو کننده بسیاری از حقایق است، و ما می‌باید به این ارقام توجه بکنیم و با تجزیه و تحلیل این ارقام به بسیاری از مسائل پی ببریم، اصولأ تجزیه و تحلیل بودجه تجزیه و تحلیل چهر چیز است یکی ارقام درآمدها و نسبت و ترکیب آنها، دوم ارقام هزینه‌ها و تخصیص اعتبارات برای بخش‌ها و یا قسمتهای مختلف، سوم تأثیر درآمدها و هزینه‌ها روی اقتصاد ملی در کوتاه مدت، چهارم بررسی برنامه‌های عمرانی و سرمایه گذازیها در بودجه یکساله و یا چند ساله اگر ما راقام درآمدها را بررسی کنیم می‌بینیم که بزرگترین رقم مربوط به درآمد نفت و گاز است که دقیقأ ۱۳۷۲/۷ ریال مشخص شده البته همانطور که میدانید قبلا قرار بود که یک رقم بالاتری را برای نفت و گاز در نظر بگیرند ولی به علت تحولاتی که در کار نفت بوجود آمد و شما اطلاع دارید این رقم ۱۳۷۲/۹ میلیارد ریال بطور قاطع در نظر گرفته شد در اینجا من یک سئوال دارم سئوالم این است که آیا قبل از ژوئن سال جاری که مجددأ کشورهای عضو اوپک تشکیل جلسه می‌دهند آیا ممکن است که در میزان صادرات نفت یا در قیمت نفت تغیراتی بوجود آید آیا اگر تغیرات بوجود آمد ما مجبور نخواهیم شد که تمام این ارقامی را که در لایحه بودجه مشخص کرده‌ایم بهم بزنیم و کششهای چند ماهه مسئولان برنامه ریزی مملکت بهدر رود و ما به چه دلیل این رقم قطعی را در بودجه گذاشتیم این سئوالی است که من می‌خواهم برایم روشن بشود، دومین رقم درآمدها درآمدهای مالیاتی است همانطور که ملاحظه کردید در سال جاری می‌خواهیم ۴۲۰/۷ میلیارد ریال مالیات بگیریم که این رقم ۳۶ درصد بیشتر از سال جاری است ولی با توجه باینکه در بودجه مصوبه سال جاری تا آنجائیکه من اطلاع دارم تا اول بهمن یعنی یازده ماه از سال ۱۵ درصد اضافه وصولی داشته‌ایم ۰ حالا چگونه و با چه دستگاههای گیرنده مالیات که تا بحال آزمایش خوبی نداده‌اند ما می‌خواهیم در سال آینده ۳۶ درصد اضافه وصولی داشته باشیم ۰ این۳۶ درصد اضافه وصولی یک رقم غیر معقول و نادرست بنظر می‌رسد ۰ این هم دومین سئوالی است که می‌خواهم روشن شود یکی دیگر از منابع درآمد دولت وامهای داخلی و خارجی است وام از داخل ۱۵۰ میلیارد ریال با فروش اوراق قرضه است ۰ آیا فکر نمی‌کنید که از ۱۵۰ میلیارد ریال حدود ۲۰ تا ۳۰ میلیارد ریال را بیشتر مردم نخرند چون بعلت سوء جریانات اقتصادی که جریان دارد مردم پس انداز خود را بیشتر در کارها و معاملاتی مثل خرید و فروش زمین و ساختمان بکار می‌اندازند۰ بقیه این اوراق قرضه را می‌باید بانک مرکزی ایران بخرد و در مقابل اسکناس منتشر سازد وچون تین پول را دولت خرج می‌کند و سرانجام در دست مردم قرار می‌گیرد و میزان درآمد مردم بالا می‌رود و در مقابل این افزایش درآمد مردم باندازه کافی تولید وجود ندارد خطر افزایش قیمتها و پائین آمدن قدرت خرید مردم پیش می‌آید و این کار نقض غرض می‌باشد و مغایر به هدفهائی است که دولت عنوان کرده است دیگر از منابع درآمد دولت درآمد حاصل از مالکیت و انحصارات و خدمات و فروش کالا و چند منبع کوچک دیگر است که حدود ۱۴۵/۱ میلیارد ریال پیش بینی شده و من در اینجا بحثی راجع به این منبع درآمد ندارم ۰ بناباین ملاحظه می‌شود که تکیه ما روی درآمد نفتی است که ۷۰% می‌باشد و درآمدهای ما از سایر منابع در برابر هزینه هائی که داریم قابل توجه نیست، درآمدهای مالیاتی پیش بینی شده در بودجه سال ۳۶ در صورتیکه وصول شوند کمتر از نصف مبلغی است که دولت می‌خواهد در سرمایه گذاری ثابت هزینه مند چون میدانید که دولت در سرمایه گذاری ثابت حدود ۹۸۰ میلیارد ریال سرمایه گذاری می‌کند بنابراین تا زمانی که نفت تمام می‌شود ما می‌باید بوسیله سایر تولیدات جای درآمد نفتی را پر کنیم ۰ وام گرفتن هم یک امکان مالی منفی است. درباره وام داخلی و انتشار اوراق قرضه عرض کرئم، وام گرفتن از خارج هم برای ما در مقابل وام دهنده تعهدات و مشکلاتی را بوجود میاورد ما می‌باید روی درآمدهای مالیاتی بیشتر تکیه کنیم و بر میزان بیافزائیم.

مالیات دو جور است مالیات مستقیم و یا مالیات غیر مستقیم از صاحبان درآمد گرفته می‌شود که در این بودجه رقم ۲۱۹/۹ میلیارد ریال در نظر گرفته شده و مالیات غیر مستقیم که بصورت گمرک کالاهای وارداتی است رقم ۲۲۲/۹ میلیارد ریال منظور شده است با این ترتیب رشد اضافه وصولی مالیاتهایغیر مستقیم در این بودجه ۴۷% است در حالیکه رشد اضافه وصولی مالیاتهای غیر مستقیم ۲۱/۶ درصد است یعنی رشد اضافه وصولی مالیات‌های غیر مستقیم تقریبأ دو برابر رشد مالیات‌های مستقیم است در حالیکه در بودجه سال جاری رشد مالیات مستقیم بیشتر ازمالیات غیر مستقیم می‌باشد و مالیات غیر مستقیم فشار بر مصرف کننده است و این مالیات خصوصأ برای خانواده‌های پر اولاد و خانواده هائی که مصرفشان زیاد است یک فشار سنگینی وارد میاید در حالیکه مالیات مستقیم همانطور که عرض کردم از صاحبان درآمد گرفته می‌شود و حق این بود که دولت کوشش کند و فعالیت کند که بیشتر مالیات‌های مستقیم را بگیرد اما نکته مهم این است که دولت با چه دستگاه گیرنده مالیات می‌خواهد، اینهمه مالیات را وصول کند و این اضافه وصولی را داشته باشد جریانات گذشته نشان می‌دهد که متأسفانه دستگاه‌های گیرنده مالیات در این مملکت بسیار ضعیف هستند و ما نمی‌توانیم مالیات هائی را که واقعأ می‌باید بگیریم از صاحبان درآمدها و شرکتها و ممتمکنین وصول کنیم متأسفانه ما ممیزین و سرممیزین ورزیده و آموزش و پاک و بی نظر کم داریم، بعضی مواقع بعلت شیوع فساد در این دستگاها مالیاتی را که واقعأ می‌بایستی گرفته شود از صاحبان درآمد اخذ نمی‌شود و بعضی مواقع هم مودیان مالیاتی بعناوین گوناگون اموال منقول خودشان را پنهان می‌کنند و از دادن مالیات فرار می‌کنند و با وجود اینکه نرخ‌های مالیاتی در مملکت ما بعضی اوقات خیلی زیاد است مثلأ مالیات بر ارث تا آنجا که من اطلاع دارم ۵۰ و ۷۰ و ۹۰ درصد است بر حسب درجه قرابت وراث ولی عملأ ۱۰ تا ۲۰ درصد این مالیات بیشتر گرفته نمی‌شود، ما در مملکت خودمان تعدد مالیاتی داریم یعنی انواع مالیات‌هایی که گرفته می‌شود زیاد هستند و خیلی مواقع پولی که صرف گرفتن مالیات می‌شود خیلی بیشتر از خود مالیات است بعضی مواقع مالیات مضاعف گرفته می‌شود مثلأ عوارض نوسازی می‌گیرند مالیات بر مستغلات هم می‌گیرند که به نظر من این کار درستی نیست دیگر آنکه مالیاتی که گرفته می‌شود خیلی مواقع به تفکیک برای گروههای مختلف روشن نیست گروههای گوناگونی هستند که در این مملکت درآمدهای خیلی زیادی دارند ولی یا مالیات نمی‌دهند و یا مالیات کمی می‌دهند مثلأ هنرمندان، صاحبان بوتیک‌ها و رستورانها و کاباره‌ها آقای معاون وزارت دارائی و امور اقتصادی تشریف ندارند (عباس میرزائی – نماز می‌خواند) من می‌خواستم سئوال کنم که در سال جاری یا در سالهای گذشته از این هنرمندان، از این آوازخوانها که هر شب ۱۰، ۲۰ هزار تومان می‌گیرند (ازشما ارزان گرفتند از بقیه بیشتر می‌گیرند) در هر حال من می‌خواستم سؤال کنم از این هنر مندان چقدر مالیات می‌گیرند در اینجا بد نیست بموضوعی اشاره کنم که بربوط به چند سال قبل است یکی از خواننده هائی که خیلی شهرت داشت ودر رادیو؟ تلویزیون ومحافل ومجالس مختلف برنامه اجرا می‌کرد آغاسی بود که حتی میدانید این هنرمند وقتی برنامه اجرا می‌کرد شاید چند هزار تومان پول بپایش می‌ریختند ویادم هست که در یکی از روز نامه‌های خبری روز در صفحه اول از قول سخنگوی وزات دارائی نوشته شده بود که آقای آقاسی بعلت نپرداختن مالیات تحت تعقیب و مجهول المکان است ولی در صفحه آخر همان روزنامه اعلامیه‌ای داشتیم از کاباره شکوفه نو که آغاسی ساعت فلان برنامه اجرا می‌کند بناباین ملاحظه میفرمائید که چگونه دستگاههای گیرنده مالیات در مملکت ما ضعیف هستند و چگونه مؤدیان واقعی از دادن مالیات فرار می‌کنند یک مورد دیگر همین بساز و بفروشها هستند شما توجه کنید در طول بیست سال اخیر که اینها میلیاردها تومان در این مملکت استفاده کرده‌اند یا همینطور بورس بازان زمین دولت چه مبلغ از این گروهها مالیات گرفته است ۰ البته از خرید و فروش زمین و یا ساختمان به نسبت مبلغ کمی که بابت قیمت آنها در سند ذکر شده مختصر مالیاتی می‌گیرند که مالیات واقعی و حقیقی نیست ولی اخیرأ وزارت دارائی به کمک شهرداری می‌خواهد لیستی از این بساز و بفروشها تهیه کند باین لحاظ که اگر بساز و بفروشها خواستند پروانه دومی یا سومی بگیرند مالیات و عوارض بیشتری بدهند ولی میدانید که این رندان پروانه دوم و یا سوم را بنام خودشان نخواهند گرفت (عباس میرزائی – یادشان ندهید).

دکتر تجدد - آنها خیلی بیشتر از من و شما میدانند یک مورد دیگر همین شرکتهای خصوصی مختلفی هستند که با کمک و حمایت وامهای دولت تشکیل شده‌اند و روز به روز رشدو توسعه بیشتری پیدا می‌کند و نفع بیشتری عایدشان می‌شود ولی متأسفانه از پرداخت مالیات حقه‌ای که می‌باید بپردازند خودداری می‌کنند چندی قبل وزیر محترم دارائی و امور اقتصادی اعلام کردند از ۲۰ هزار شرکت خصوصی که در تهران به ثبت رسیده فقط ۹ هزار شرکت پرونده و سابقه مالیاتی دارند و از این هزار هم فقط ۲/۳ اظهارنامه پر کرده‌اند ولی اظهاراتشان بهیچ عنوان مورد تأیید ممیزین مالیاتی نیست یک مورد دیگر که باز توسط مسؤلان وزارت دارائی اعلام شد مربوط به ۴۵۰ هزار پرونده مالیاتی پیشه وران و اصناف است که گفته شده از سال ۱۳۱۶ تا ۱۳۴۶ یعنی بمدت ۳۰ سال که این پرونده‌ها تشکیل شده‌اند و همینطور بلاتکلیف هستند و شما ملاحظه بفرمائید، در طی این ۳۰ سال چقدر وقت و نیروی انسانی و پول مملکت برای این پرونده‌ها هدر رفته ۰آقای وزیر دارائی و امور اقتصادی قول دادند که تا پایان سال جاری این پرونده‌ها مختومه خواهند شد و امیدوار هستیم اینکار انجام بگیرد، آن مطالبی که عرض کردم بدین منظور بود که واقعأ آیا دولت با این دستگاههای ضعیف گیرنده مالیات می‌تواند این ۳۶ درصد اضافه وصولی داشته باشد امیدوار هستیم که دولت بتواند این مالیات را بگیرد چون میدانید که اخذ مالیات یکی از بهترین راههای توزیع عادلانه ثروت است و ما می‌توانیم با یک نظام صحیح مالیاتی ثروت و درآمد را در مملکت عادلانه توزیع کنیم درست است که تا بحال بمنظور توزیع عادلانه ثروت اقدامات مهمی انجام شده اصلاحات ارضی، سهیم شدن کارگران در سود کارخانه‌ها، فروش سهام کارخانه‌های دولتی به کارگران به کارمندان به همه مردم، گسترش مالکیت واحدهای تولیدی و صنعتی، تغذیه رایگان، آموزش و پرورش رایگان، انواع بیمه‌ها و همه اینها بمنظور توزیع عادلانه درآمدها در این مملکت بوده است ولی می‌باید قبول بکنیم که این کارها و این اقدامات کافی نبوده و می‌باید اقدامات خیلی جدی تری برای این منظور صورت بگیرد یادم هست که شاهنشاه یکجا فرموده بودند که زیادی درآمد ملی بدون اینکه عادلانه توزیع شود اهمیت زیادی ندارد و همانطور که میدانید توزیع عادلانه درآمدها یکی از هدفهای حزب رستاخیز ملت ایران است در مرامنامه حزب هم بآن اشاره شده است و اگر یک ملتی میلیاردها تومان تولید ناخالص ملی اش باشد ملی این درآمد عادلانه توزیع نشود گروههای بسیار و افراد زیادی در آن مملکت در ناراحتی بسر خواهند برد شما میدانید که بسیاری از کشورهای مترقی و پیشرفته دنیا با این درآمد مالیاتیشان نه تنها هزینه‌های جاری و اداری خودشان را تأمین می‌کنند بلکه مبالغ خیلی زیادی را می‌توانند برنامه صرف ریزیها و سرمایه گذاریهای بزرگ در کشورشان بکنند اما یک ملت هنگامی می‌تواند از درآمد خودش و از امکانات مالی خودش بنحو صحیح و منطقی استفاده کند که داری یک نظام اداری صحیح و اصولی باشد، یک نظام اداری اساسی و اصولی می‌باید دارای جنبه‌های مختلف باشد اول اینکه این نظام می‌باید دارای ابعاد مناسبی باشد و بی جهت و بدون دلیل گسترش پیدا نکند، دوم اینکه در این نظام می‌باید حداکثر صرفه جوئی بشود، سوم اینکه می‌باید بر این نظام قوانین و مقررات پیشرفته و مترقی حاکم باشد، چهارم اینکه می‌باید تا سر حد توانائی ما از شیوع فساد در سازمانهای اداری خودمان جلوگیری کنیم ولی متأسفانه می‌باید عرض کنم که نظام اداری ما متناسب با هدف‌های انقلابی که داریم رشد و پیشرفت نکرده با وجود اینکه سالهاست فرمان انقلاب اداری از طرف رهبر مملکت صادر شده است ولی عملأ درباره تحقق این اصل هیچ کار اساسی و اصولی صورت نگرفته و بارهاست که ما از زبان مسئولان می‌شنویم که انقلاب اداری مثل دوروی یک سکه است، یکطرفش مردم هستند و یکطزفش مسئولان نظام اداری مملکتی، و برای اینکه انقلاب اداری در مملکت تحقق پیدا کند ما احتیاج بزمان داریم ولی نمیدانیم این زمان چقدر است؟ من می‌خواهم بدانم در طول ۱۴ سال که از انقلاب ایران گذشته چه اصلاح عمیق و اساسی در شئون مختلف اداری بوجود آمده که باز هم ما وعده می‌دهیم که تحقق انقلاب اداری احتیاج به زمان دارد ما که هیچگونه اثری از اصلاحات اداری نمی‌بینیم (صحیح است) عرض کردم که یکی از خصوصیات یک نظام اداری اساسی و اصولی این است که ابعاد مناسبی داشته باشد و بی جهت و بدون دلیل گسترش پیدا نکند ما از سالها قبل برای سازمانهای مختلف مملکتی شروع کردیم به استخدام کردن کارمند و بخصوص از ۱۳۲۰ به این طرف با یک سرعت بیشتری هر روز عده‌ای را استخدام کردیم بطوری که امروز تعداد این مستخدمین بیش از ۶۰۰ هزار نفر در مملکت هستند ولی آیا ما واقعأ در این مملکت ۳۴ میلیونی به ۶۰۰۰۰۰ نفر کارمند احتیاج داریم؟ من با جرأت عرض می‌کنم که ما با نیمی از این تعداد می‌توانیم مملکت خودمان را بچرخانیم سازمانها و دستگاههای خودمان را اداره بکنیم البته من باید عرض کنم که میزان نیاز سازمانها و دستگاههای مختلف به کارمند یک اندازه نیست مثلأ بعضی از دستگاهها مثل آموزش و پرورش کم دارند ما معلم خیلی کم داریم یا ممکنست وزارت بهداری و بهزیستی هم کم داشته باشد ولی در مقابل دستگاهها و سازمانهای زیادی هستند که خیلی بیش از احتیاجشان کارمند دارند شما بارها وارد بعضی از ادارات شده‌اید وقتی در یک اتاق راباز می‌کنید می‌بینید که ۴ و ۵ نفر نشسته‌اند، یکی سیگار می‌کشد یکی چای می‌خورد و خانمی بافتنی می‌بافد غالبأ می‌بینیم که این کارمندان زائد بیشتر راجع به مشکلات و کارهای خودشان و اضافه حقوقشان صحبت می‌کنند البته من نمی‌خواهم کارمندان و کارکنان دولت را تخطئه کنم ولی می‌خواهم عرض بکنم که ما با این تورم کارمند از یک طرف هزینه‌های اداری مملکت را زیاد کرده‌ایم و از طرفی این گروه همیشه ناراضی هستند با هر کدام صحبت کنید رضایت کامل ندارد در حالیکخ ما می‌توانستیم نصف این عده را داشته باشیم و بآنها حقوق و امکانات مالی و رفاهی بیشتری بدهیم تا کارائیشان هم بیشتر بشود و ما می‌توانیم از وجودشان در این مملکت بیشتر استفاده کنیم و مهمتر اینکه ۳۰۰ هزار نفر از این ۶۰۰ هزار نفر که شامل قانون استخدام کشوری می‌شوند و وضعشان خیلی بدتر است این قانون بهیچ عنوان قانون جامعی نیست که حقوق همه اینها را آنگونه که استحاق دارند در نظر گرفته باشد و حتی جناب آقای نخست وزیر چندی قبل در کنگره انجمن مدیریت که در شیراز تشکیل شد از این قانون شدیداً انتقاد کردند و حتی اظهار امیدواری کردند قانون جدیدی که بمجلس می‌آید بتواند شرایط بازار کار را در مورد تخصصهای مختلف در نظر بگیرد که این یک بحث جداگانه ایست ولی بهر حال آنچه بنام قانون استخدام کشوری باقی مانده یک شیر بی بال و دم و اشکم است که بهر حال بدرد کارمند نمی‌خورد در اینجا من می‌خواستم پیشنهاد کنم که دولت بیاید اینهمه کارمند اضافه را که دارد بانها آموزش دهد به صورتهای مختلف با ایجاد دوره‌ها و تشکیل کلاسهایی و بعد اینها را پس از آموزش دادن با شرایطی و طرحهایی واگذار کند به بخشهای خصوصی (دکتر منتظری – سابقه خدمتشان چه می‌شود) بهر حال برای سابقه خدمتشان هم باید فکری کنند اکثر این کارمندان فقط بخاطر اینکه از مزایای بازنشستگی و بیمه درمانی برخوردار شوند باستخدام دولت درمی آیند و غالباً نه تخصصی دارند و نه تبحری حتی ترسشان از اینست که اگر از دستگاه دولت بیرون بیایند در بخش خصوصی جایی برای آنها نیست مثل اینکه دولت هم برای رفع بیکاری ناگزیر بوده است کاری برای آنها بتراشد.

عباس میرزائی – پس این آگهی‌های استخدام که هر شب در روزنامه‌ها می‌بینید چیست؟

پزشکپور – می‌خواهند همین را درست بکنند حالا معلوم نیست.

دکتر تجدد – البته این آگهی‌های استخدامی که شما ملاحضه میفرمائید کاری بمطلبی که من عرض کردم ندارد چون بهر حال یک عده‌ای فکر می‌کنند جناب عباس میرزائی نان دولت نان آمادهای است که عده‌ای میتشینند سر سفره‌ای می‌خورند بعد هم آخر ماه کم یا زیاد حقوقشان را را می‌گیرند و خیلی از این کارمندان کار دوم و سوم هم دارند.

سید محمد جزایری – اکثریت اینطور نیستند.

اسدی – مالیات حقوقشان زیاد است.

قربانی نسب – چه اشکالی دارد که در ساعات بیکاری بکاری مشغول شوند؟

دکتر تجدد – حالا بهر علت یا حقوقشان کم است و یا می‌خواهند درآمد بیشتری را بدست بیاورند چنین کارمندانی در قبال دستگاه خودشان احساس مسؤلیت نمی‌کنند و کسی که رئیس و مسؤل آنها هست هیچگونه تکلیف و وظیفه‌ای برای آنه مشخص نمی‌کند بهر حال موضوعی که هست چون خیلی ا زکارمندان کار دوم و سوم دارند کارائی شان در سازمان دولتی کاهش پیدا می‌کند.

سعید جوادی – این هیچ اشکال ندارد ۰

قربانی نسب – آقا چه مانعی دارد؟

دکتر تجدد - همانطور که جننابعالی و همکارانتان مرتبأ دنبال بهروزی و کارائی کارگران هستید و منطقی هم هست که از وجود این کارمندان برای راه انداختن کار مملکت استفاده کنند و دنبال این کارآیی و بهروزی آنها باشند و در مقابل یک یک کار معین و شغل معین حقوق معینی را در نظر بگیرند کارمندی که دو تا و سه تا کار داشته باشد مجبور است وقت خودش را صرف آن کارها کند (احسنت).

یک کارمند در مقابل کار و شغل معینی حقوق می‌گیرد ولی اگر یک یا دو کارگر دیگر هم داشته باشد مجبور است وقتش را صرف آن کارها کند و در نتیجه کارآئی اش پائین می‌آید و می‌باید ما یک فکر اساسی برای این گروه از کارمندان بکنیم الان همانطور که میدانید کارمندان بصورتهای مختلف پول می‌گیرند یعنی مبلغی را بعنوان اصل حقوق می‌گیرند اضافه کار و فوق العاده شغل و یا بصورتهای دیگر هم میگرند و سرانجام هم معتقد هستند که این پولهابجائی نمی‌رسد ایا بهتر نیست که ما با وضع یک قانون مترقی و جامع استخدامی میزان دریافتی آنها را بحدی برسانیم که لازم نباشد بصورتهای مختلف بآن‌ها کمک کنیم و بالا خره هم راضی نشوند از طرف دیگر همانطور که میدانید این کارکنان دولت هم تعدادشان زیاد است و هم آنکه غالباً وضع نابسامانی دارند نمی‌شوند مسئله دیگری درباره نظام اداری اشاره کردم این بود که ما می‌باید هر چه بیشتر صرفه جوئی کنیم در هزینه هائی که داریم و من در اینجا می‌خواهم روی دو سه مورد انگشت بگذارم و استدلال کنم یکی از موارد اتوموبیل‌های دولتی است مطابق محاسباتی که شده ما در در سازمانهای مختلف حدود ۴۰۰۰۰ اتوموبیل داریم که اگر هزینه هر اتوموبیل را حداقل ۲۵۰۰۰ تومان با راننده و بنزین و روغن و سرویس در سال حساب کنیم یک میلیارد تومان می‌شود و اگر قیمت هر اتوموبیل را ۵۰ هزار تومان حساب کنیم ۱۰۰ میلیون تومان هم استهلاک آنها در سال می‌شود که به هر حال رقم خیلی بالایی است البته درست است که خیلی از سازمانهای اداری احتیاج به اتوموبیل و وسیله نقلیه دارند ولی خیلی از این سازمانها هم احتیاج زیادی ندارند و بعد هم شما می‌بینید از این وسائل بیشتر برای کارهای شخصی و خصوصی استفاده می‌شود شما غالباً این اتومبیلهارا جلوی مدارس می‌بینید که بچه‌ها را بمدرسه می‌برند یا بمدرسه میاورند و یا جلوی فروشگاهها می‌بینید و صرف نظر از اینکه زننده است اصولأ پول و بودجه مملکت که باید صرف کارهای اساسی تری بشود برای اینکارها صرف می‌شود مطلب دیگر اجاره هائی است که دولت در طول سال می‌پردازد من البته شاید نتوانم رقم دقیق این اجاره‌ها را بیان کنم ولی همانطور که میدانید دولت میلیونها ریال بابت اجاره در سال می‌دهد و حتی ما می‌بینم دستگاههائی اجاره می‌پردازند مثل وزارت مسکت و شهر سازی که خودش مسئول تهیه مسکن برای گروههای مختلف است ولی در سال مبلغ زیادی اجاره می‌پردازند ویا سازمان اوقاف که همه ساله میلیونها متر زمین را به اشخاص و سازمانهای مختلف واگذار می‌کند همه ساله مبلغ عمده‌ای را بعنوان اجاره بها می‌پردازد در حالیکه این دستگاها می‌توانند با گرفتن وام ساختمانهائی بسازند و بطوریکه حساب شده در طول دهسال اقساط این وام را با بهره بپردازند که حتی این اقساط کمتر از اجاره بهای ماهانه باشد و بعد هم صاحب این ساختمانها خواهد شد بنابراین ملاحظه کردید که ما میتوامنیم با صرفه جوئی در کارمند و هزینه‌های اداری مبلغ زیادی از بودجه مملکت را صرف جوئی کنیم و این بودجه‌ها را برای کارهای اساسی مصرف نماییم و دچار کسری بودجه نشویم و یا کسری بودجه ما در این حد نباشد البته من می‌خواستم راجع به مسائل مختلفی صحبت کنم ولی از آنها فقط در باره در سه موضوع دیگر صحبت می‌کنم چون فکر می‌کنم دوستان خسته هستند یک موضوع مربوط به سیاست درمانی مملکت است که امروز صبح هم راجع به آن صحبت هائی شد و ضمن آن پزشکان مورد حمله قرار گرفتند در حالیکه من فکر می‌کنم با وجود نابسامانیهائی که دذر مملکت ما از نظر سیاست درمانی و بهداشتی وجود دارد حق این نیست هکه ما تا این حد پزشکان مملکت را مورد حمله قرار دهیم البته آنچه که عرض می‌کنم باین خاطر نیست که من خودم پزشک هستم و بلحاظ همکاری می‌خواهم دفاع کنم ار نابسامانیهائی از نظردرمانی در مملکت ما وجود دارد باین علت است که ما یک سیاست درمانی مشخص و سنجیده و حساب شده نداریم و امروز صبح یکی از همکاران باین موضوع اشاره کردند اگر ما تخت‌های بیمارستانی کم داریم اگر تعداد درمانگاها در شهرها و روستاها کافی نیست مانباید فقط پزشکان را مورد حمله قرار دهیم و آنها را تکفیر کنیم باید ببینیم بچه علت نابسامانیها از نظر درمان در مملکت بوجود آمده ما می‌باید بدانیم بچه علت بیش از نصف پزشکان مملکت در تهران هستند من یک آماری را دارم که خدمتتان عرض می‌کنم که تعداد کل پزشکان کشور مطابق آماری که من تا آخر آذر ماه امسال از نظام پزشکی گرفته‌ام ۱۳۲۵۰ نفر هستند که از این عده ۶۱۰۸ نفر در تهران هستند و از ۱۹۲۰ نفر دندان پزشک هم که در تمام مملکت هستند ۱۰۱۰ نفر در تهران هستند (یکنفر از نمایندگان – این توزیع ناعادلانه درمان است در سطح مملکت) کاملأ درست است آیا شما فکر می‌کنید که این ۶ هزار و چند نفر پزشک که در تهران هستند همه در یک شرایط خوب زندگی بسر می‌برند خودتان بروید تحقیق کنید – بررسی کنید بروید از این ۶ هزار و چند پزشکی که در تهران هستند چند نفر صاحب مطبهای خصوصی و پردرآمد هستند و چند نفر در بیمارستانهائی کهع مردم اسم آنها را هتل‌های لوکس گذاسته‌اند کار می‌کنند؟ باز آماری را خدمتتان عرض کنم در تهران ۱۲۱ بیمارستان است که ۶۹ بیمارستانش عمومی است با ۱۶۹۶۶ تخت و ۵۲ بیمارستان خصوصی است با ۳۹۷۴ تخت این آمار هم مربوط تا به آخر آذر امسال است در این ۵۲ بیمارستان خصوصی حداکثر هزار پزشک کار می‌کنند همینطور شما بروید و دفترچه ایکه از طرف نظام پزشکی منتشر شده و اسامی همه پزشکان مملکت در این دفترچه هست، برای پزشکان تهران یک دفترچه هست شما خودتان پزشکانی را که در تهران مطبهای خصوصی دارند و درآمدشان زیاد است مشخص کنید شما به رقمی بالاتر از ۵۰۰ نفر نمی‌رسید عرض کردم هزار نفر از این عده هم در بیمارستانهای خصوصی و یا بقول بعضی از دوستان در هتل‌های لوکس هستند که جمعأ می‌شود ۱۵۰۰ نفر آیا ۴۵۰۰ نفر بقیه که در همین تهران هستند چه می‌کنند؟ من دقیقأ اطلاع دارم که اکثر این پزشکان یا مطب ندارند یعنی درآمدشان منحصر است بحقوقی که از دستگاه مربوط می‌گیرند و یااگر مطیب دارند درآمدشان در حدی نیست که قابل توجه۰ قبول بفرمائید که اکثر این پزشکان خانه ندارند از امکانات رفاهی در حد تحصیلات و کیفیت کارسان بهره مند نیستند (یکی از نمایندگان – اینها بروند شهرستان) عرض می‌کنم، اگر به شهرستان نمی‌روند باین علت است که سیاست درمانی مملکت غلط است ولی خواستم این مطالب را عرض کنم که این تعداد پزشکی که در تهران هستند فکر نفرمائید کهع همه مطبهای خیلی خوب و پر درآمد دارند این پزشکان باین دلیل در تهران متمرکز شدند که درمورد آنها تبعیض اعمال شده این‌ها از یک مقررات استخدامی که رضایتشان را تأمین بکند بهره مند نبوده‌اند یکی از اشکالات مهم این است که به پزشکان در سازمانهای مختلف حقوقهای مختلف می‌دهند وزارت بهداری یک جور حقوق می‌دهد، شیر و خورشید یک جور حقوق می‌دهد، سایر سازمانهای دولتی یک جور و بخش خصوصی یک جور و هیچگونه مقررات استخدامی مشخص و سنجیده شده‌ای وجود ندارد بسیاری از این پزشکان را می‌شناسیم که ۱۰ سال، ۱۵ سال، ۲۰ سال در یک شهرستان و بخش دور افتاده‌ای کار کرده‌اند به محل بزرگتری مثلأ شهر بزرگتری یا مرکز استان با انتقال آنها موافقت نکردند در نتیجه آنها محل خدمتشان را رها کردند و آمدند تهران و حتی به علت همین جریانات خیلی از پزشکان الان به کارهای دیگری مشغول هستند یعنی در حرفه خودشان نیستند بخاطر اضطرار و بخاطر اجبار یعنی پزشکی در وزارت بهداری بوده ۱۵ و ۲۰ سال در محلی خدمت کرده آنچه که تقاضا کرده منتقلش نکرده‌اند بناچار آمده تهران و چون نتوانسته مطب خصوصی برای خودش دائر کند و یک در آمدی داشته باشد و با آن حقوق دولتی خودش هم نتوانسته زندگی کند در همان شهرستانها سازمانهای مختلف هست که هر کدام رابا یک شکل و با یک حقوق استخدام می‌کند ولی خواستم عرض کنم که بهرحال یک سیاست درمانی و اصولی نداشتیم که این وضع بوجود آمده و ما نباید کاری کنیم وضع از این بدتر شود الان بهداری و بهزیستی می‌خواهد یک شبکه تندرستی در سراسر مملکت درست کند و می‌خواهد این شبکه را از روستاها تا مرکز استان گسترش و توسعه بدهند و در داخل این شبکه می‌باید پزشک، پرستار، ماما- بهیار – و بهر حال افراد مختلف کار کنند ولی نقش عمده بعهده پزشکان است و ما می‌باید بتوانیم از این پزشکانی که داریم استفاده بکنیم عرض کردم که در تمام مملکت ما بیش از ۱۳ هزار پزشک داریم در حالیکه نیازما با ۳۴ میلیون جمعیت ۳۶ هزار پزشک است و شاید یک کشور مانند انگلیس که ۵۲ میلیون با ۵۳ میلیون جمعیت دارد ۵۳ هزار پزشک هم دارد و مانباید پزشکان مملکت را که عرض کردم در شرایط مختلف زندگی می‌کنند و همه وضع خوبی ندارند با چوب تکفیر برانیم و آنها حاضر نشوند با یک اعتقاد و ایمانی به شغل خودشان مشغول باشند وزارت بهداری و بهزیستی واقعاً اگر خواسته باشد بودجه‌ای کلانی را که در اختیار دارد بنحو صحیحی هزینه کند می‌باید از وجود این پزشکان استفاده شود چندی قبل روزنامه‌ها نوشتند که آقای وزیر بهداری و بهزیستی پزشکان را مورد حمله قرارداده، گفتند که می‌باید مطابق مقرراتی که تعیین شده کار بکنند و اگر نکردند آنها را اخراج می‌کنیم چنین و چنان می‌کنیم البته من این مطالب را باور نکردم صرفنظر از اینکه ایشان دوست من هستند همکلاس من هم بوده‌اند و من فکر نمی‌کنم ایشان باین صورت گفته باشند (قربانی نسب – پزشکان مملکت هم مثل سایر افراد در این مملکت باید کار کنند آن کسی که کار نمی‌کند باو بگوئید که بیشتر کار کند شما گفتید که سیاست پر کاری را باید عمال کرد) بله، آقای قربانی نسب آن کسی که کار نمی‌کند باید به او بگویید کار بکن نه کسی که وظیفه خود را انجام می‌دهد. من می‌خواهم با کمال صراحت عرض کنم که اگر وزارت بهداری و بهزیستی واقعاً نتواند از وجود این پزشکان استفاده کند ما با آوردن پزشک هندی و پاکستانی و فیلیپینی نمی‌توانیم شبکه عظیمی را که در مملکت می‌خواهیم بوجود آوریم، اداره کنیم. ملاحظه بفرمائید یک پزشکی را، از پاکستان یا هندوستان می‌آورند و سه چهار ماه به او زبان فارسی یاد می‌دهند و بعد می‌گویند برو در شهرها و روستاهای مملکت خدمت کن. شرط اصلی تشخیص بیماری بوسیله پزشک مصاحبه با مریض است، صحبت کردن با مریض است. وقتی یک پزشکی نتواند درد مریضش را گوش کند و بفهمد چطور می‌تواند طبابت صحیح بکند ما واقعاً باید تصمیم بگیریم که از پزشکان خودمان در این مملکت استفاده کنیم. شما ببینید چقدر از پزشکان این مملکت که در اینجا زاده شده و رشد کرده‌اند و در این مملکت تحصیل کرده‌اند و پزشک شده‌اند، امروز متعلق به ما نیستند و در کشورهای خارجی کار می‌کنند. ما می‌باید بهر صورت که هست آنه را جذب و جلب کنیم و از وجودشان حداکثر استفاده را ببریم. و بهر حال سیاست درمانی مملکت می‌باید راهی را در پیش بگیرم که ما بتوانیم از این نیروی انسانی پزشکی که داریم حداکثر استفاده را بکنیم. در اینجا به یک مطلب دیگر اشاره می‌کنم که باز آقای وزیر بهداری و بهزیستی در یک کنگره‌ای که مربوط به دارو بود چند روز قبل در اصفحان تشکیل شد گفته بودند که ما در این مملکت صنعت داروسازی نداریم و ۹۵ درصد صنعت دارو سازی ما مونتاژ است و دارو هم گران است. امروز می‌خواستم پاسخ این مطالبی ایشان گفتند، عرض کنم. ما به چه علت داروسازی نداریم یا بچه علت و بقول ایشان صنعت داروسازی ما مونتاژ است برای اینکه نخواستیم و نتوانستیم از دکترهای داروساز خودمان، از أنهائی که دراین مملکت تحصیل کرده‌اند و دکترای داروسازی گرفته‌اند استفاده کنیم. شما می دانید که یک دکتر داروساز تا پایان تحصیلات لااقل ۴۰۰- ۵۰۰ هزار تومان برای دولت خرج دارد ولی این دکترها در حال حاضر توی یک داروخانه هائی هستند که مثل سایر اصناف علاوه بر آنکه دارو می‌فروشند چیزهای دیگر هم می‌فروشند و آنطور که لازم است دولت به آنها توجه نکرده است. و وزارت بهداری و بهزیستی که امروز مدعی ایشان به آنها توجهی نمی‌کند. اینها یک جامعه‌ای دارند بنام جامعه داروسازان که سالها است فریاد می‌زنند ما می‌خواهیم نظام داروسازی داشته باشیم، ما با پزشکان همکار هستیم، رشته داروسازی هم درواقع یکی از رشته‌های پزشکی است، چرا سعی دارند ما را جزو اصناف قراردهند؟ چرا اینقدر اطاق اصناف و وزارت بازرگانی روی صنف بودن آنها اصرار دارند؟ (ادیب مجلسی – آقا، طبق قانون نظام صنفی، آن هم یک واحد صنفی است) اشتباه در همین جاست که شما و دوستانتان تعصب دارید که یک گروهی را جزو سایر اصناف قرار دهید. البته همه اصناف محترم هستند آجیل فروش، سبزی فروش و خواربارفروش همه محترم هستند ولی هر صنفی را باید در جایگاه خودش قرار بدهیم و در ردهْ خودش قرار بدهیم. شما چه اصراری دارید که دکترهای داروساز را که شش سال تحصیل کرده‌اند و درواقع مدرکشان همطراز با مدرک پزشکی است، آنها را در ردیف بزاز و خواربار فروش و سبزی فروش قرار بدهید؟ اشکال در این است که وقتی شما آنها را درجایگاه خودشان قرار ندهید نمی‌توانید از وجودشان استفاده کنید. علت اینکه آقای وزیر بهداری و بهزیستی می‌گویند که صنعت داروسازی نداریم و صنعت داروسازی ما مونتاژ است که کمی وزارت بهداری و بهزیستی آمده از این عده حمایت کرده و اینها را تشویق و ترغیب کرده و به تحقیق و پژوهش واداشته است؟ کجا این کار را کرده؟ در حالیکه وزارت بهداری و بهزیستی که می‌باید سیاست درمانی بهداشتی مملکت را اداره کند اگر به اینها توجه می‌کرد و از آنها حمایت می‌کرد، این عده امروز واقعأ می‌توانستند لااقل نیمی از صنعت داروسازی را اداره کنند و بقول آقای وزیر بهداری و بهزیستی صنعت داوسازی صنعت مونتاژ نبود ۰ در اینجا می‌خواستم عرض کنم که حتی سازمان نظام پزشکی، که یک سارمان واقعأ صلاحیت دار است و سازمانی است که بین بیمار و پزشک حکم می‌دهد و بارها اعلام کرده که دارو سازان باید از اصناف خارج شوند باید یک نظام جداگانه داشته باشند معهذا توجهی به این حرف‌ها نشده است ۰ در خاتمه که از بیان بسیاری مطالب بخاطر ضیق وقت صرفنظر کردم، البته ضیق وقت باین خاطر است که سایر دوستان هم بتوانند صحبت کننذ و می دانید برای سخنرانی که در بودجه صحبت می‌کند محدودیت وقت نیست، آخرین مطلبی که می‌خواستم عرض کنم درباره اعتبارات دفاعی و سیاست مستقل ملی است همانطور که میدانید ما بفرمان رهبر مملکت از اعتبارات دفاعی مملکت بمیزان دو درصد کم کردیم ولی در مقابل بخاطر تأمین رفاه جامعه ایرانی به بخشهائی از قبیل آموزش و پرورش و بهداشت و درمان و مسکن و بعضی بخشهای دیگر اولویت دادیم ۰ولیس باید عرض کنم که دفاع از این مملکت تنها با اعتبارات دفاعی نیست بلکه دفاع از این مملکت در خون و نهاد هر ایرانی است (صحیح است –احسنت).

یعنی هر ایرانی به هنگام ضرورت با تمام وجود خود حتی با چنگ و دندان از موجودیت این مملکت دفاع خواهد کرد شاهنشاه آریامهر به هنگام مصاحبه با مخبر مجله (بیزنس ویک) فرمودند که ما در مقابل هرگونه فشار خارجی و تهدید خارجی سیاست مستقل ملی خودمان را رها نمی‌کنیم و اگر کمپانیهای نفتی و یا استعمارگران در مقابل ما توطئه کردند ما مقابله به مثل خواهیم کرد ما کشوری هستیم که چند هزار سال تاریخ پر افتخار داریم در طول این چند هزار سال بر ما حوادث و جریانات گوناگونی گذشته ولی هیچگاه محو و نابود نشدیم و در مقابل تمام حوادث و جریانات گوناگون ایستادگی کردیم و موجودیت خودمان را حفظ کردیم زمانی بود که ما نفت نداشتیم ولی با سرافرازی و افتخار و عظمت زندگی می‌کردیم و امروز هر آنچه ایران را نگه میدراد و حفظ می‌کند نفت نیست بلکه آنچه ایران را نگه می‌دارد هویت ملی و فرهنگ درخشان و با عظمت این سرزمین است (احسنت) ما برای گشودن دروازه‌های تمدن بزررگ تنها به پول احتیاج نداریم بلکه دستهای توانای ملت ایران بیشتر از پول برای ما اهمیت دارد (احسنت) همانطور که آقای نخست وزیر هم در سخنرانی خودشان گفتند نفت یک منبع زوال پذیراست در حالیکه نیروی کار ما سرچشمه‌ای زوال پذیر دارد و این یک حقیقتی است که هر ایرانی میداند ولی توطئه گران و استعمار گران در هر موقعیتی علیه ما توطئه می‌کنند و تحریک می‌کنند و می‌خواهند که مانع پیشرفت و ترقی ما بشوند (یک نفر از نمایندگان – نمی‌توانند) ولی ما با رهبری شاهنشاه بزرگ خودمان به پیش می‌رویم و هیچگونه هراسی از این دشمنان نداریم یک روز آنها برای ما کنفدراسیون درست کردند و در جلوی راه جوانان ما و دانشجویان ما دام گستردند کنفدراسیونی که در واقع پایگاه کمونیسم بین المللی است ولی همانطور که فرمودید آنها کاری از پیش نبردند و همه توطئه هائی که ما کردند نقش بر آب شد و باز هم شما دیدید آنها سازمان عفو بین الملل علیه ما شوراندند و چندی قبل دشمنان ملت ایران را به آمستردام فراخواندند که علیه ما توطئه کنند ولی باز هم رسوا شدند و حتی با اسنادی که در آلمان به دست آمد معلوم شد که این عفو بین المللی در بسیاری از کشورها شعبه ایجاد کرده است برای اینکه درمقابل کشورهای جهان سوم که می‌خواهند از منافع خودشان دفاع کنند تحریک و توطئه نماید بهرحال امیدوارم که مسؤلان مملکت در انجام این هدفها مهم اقتصادی و اجتماعی و سیاسی که در این بودجه نهفته است موفق باشند و بیش از پیش می‌توانند به نیات مقدس رهبر مملکت جامه عمل بپوشانند و بخصوص امیدوارم که در راه اجرای فرمان اخیر شاهنشاه و تشکیل کمیسیون شاهنشاهی که جلوگیری از ضایعات و استفاده هر چه بیشتر از امکانات مالی مملکت است موفقیت بدست آورند خیلی متشکرم (احسنت).

رئیس - آقای عبداللطیف شیخ الاسلامی بفرمائید.

عبداللطیف شیخ الاسلامی – بنده، قبل از اینکه عرایضم را شروع کنم تشریف فرمائی شهبانوی گرامی را به مجلس شورای ملی گرامی می‌دارم (احسنت) و دریغم آمد که در بدو عرایضم نسبت باین موضوع اشاره‌ای نکنم واقعاً این شهبانوی عزیز ایران بود که در تاریخ مشروطیت سابقه نداشت که در جلسه علنی مجلس شورای ملی حضور پیدا کنند که مورد تفقد شاهنشاه و شهبانوی ایران قرار بگیرند (صحیح است) چون ما همه از قلب خودمان و از ایده و آرمان خودمان شاهنشاه را می‌بینیم و علاقه باجرای اوامر مطاعشان داریم این مطلب ثابت می‌کند که به حق مورد توجه شاهنشاه و شهبانوی مجلس رستاخیز و نمایندگان آن قرار بگیرند ولی من خیلی متأسفم از اینکه سه شبانه روز در مجلس به سنت مشروطیت خوابیدم برای اینکه بتوانم به نمایندگان کشاورزی مریوان صحبت کنم.

رئیس – آقای شیخ الاسلامی این بزرگترین افتخاری بود که توانستید امروز در این جلسه حضور داشته باشید.

عبدالطیف شیخ الاسلامی – حق بود یک نماینده کشاورز هم صحبت کند بنده فکر می‌کنم که نقض آئین نامه مجلس شورای ملی شد که بنده نتوانستم در نوبت خودم عرایضم را بکنم.

رئیس – آقای شیخ الاسلامی نوبت جنابعالی بعد ازآ قای دکتر تجدد بود.

شیخ الاسلامی – همانطور که یک کارگر مورد حمایت مقام سلطنت قرار دارد یک کشاورز هم مورد عنایت هست اما مطالبی که راجع به بودجه دارم، جناب آقای رئیس، همکاران گرامی – خانمها آقایان، قبل از شروع مطالبم به موضوعی اشاره می‌کنم که خیلی مورد توجه جناب آقای نخست وزیر است انتقادات نمایندگان مجلس شورای ملی از دستگاههای اجرایی دولت بمعنی مخالفت با سیاست دولت نیست بلکه اجرای اوامر شاهتشاه آریا مهر در چهارچوب حزب رستاخیز ملت ایران است که به انتقادات سازنده و گفت و شنود و پیشنهادها از سطح روستا و کانون‌های روستائی تا مجلس شورای ملی اشاره فرموده‌اند و روی آن خیلی تاکید شده و مورد توجه حزب و دولت هم هست و باید هم در عصر رستاخیز صدق کند.

مثالی را می‌خواهم بآن اشاره کنم:

یک ظرف پر از مغز بادام را بمجلس می‌برند هر یک یک دانه از آن را به دهان می‌گذارند در میان جمعی که نشسته‌اند در دهان یک نفر بادام تلخ است تمام حضار درمجلس متوجه می‌شوند که این مغز بادام تلخ است چون انتظار می‌رود و اصل هم همین است که شیرین باشد ما هم وضیفه داریم که دولت جنابعالی را متوجه سازیم که حتی یک دانه تلخ هم بیرون نیاید. (احسنت).

دگرگونی خارق العاده ایران را د ردرون انقلاب و در عصر استثنائی پهلوی کسی منکر نیست همه این پیشرفت و جهش عظیم را عیناً مشاهده نموده‌ایم ما خود زائیده این انقلاب هستیم و همچنانکه جناب نخست وزیر اشاره می‌فرمایند این پیشرفت و جهش همچنانکه برای تمام ملت ایران است آحاد افراد ملت د رآن سهیم و شریکند متأسفانه بعضی از مسؤلین اجرائی بمحض اینکه در جواب صحیح و مثبت دادن بنمایندگان خسته و عاجز شدند پیشرفت انقلاب ایران را تحت رهبریهای بزرگ رهبر ایران برخ ما می‌کشند مثل اینکه ما اطلاع نداریم ما را از جریان آگاه می‌سازند برای مثال در کمسیون بودجه یکی از نمایندگان محترم در مورد وضع کشاورزی و کشاورز اظهاراتی نمود یکی از مسؤلان اجرائی بجای جواب قانع کننده و مثبت به افزایش درآمد سرانه روستائیان ومقایسه آن را قبل از انقلاب تا سال جاری بیان نمود که چندین برابر شده است.

مگر در ایران فقط درآمد سرانه کشاورز بالا رفته؟ مگر انقلاب ایران فقط برای کشاورز بوده مگر ثمرات انقلب را فقط روستائیان برده‌اند؟ خیر انقلاب ایران برای همه ملت ایران بوده و همه از او بهرمند شده‌اند (صحیح است) با تفاوت اینکه طرح انقلاب با یک درایت و کفایت ودلسوزی و منطبق با عدالت اجتماعی انقلاب را طوری پی ریزی نموده که هر طبقه ضعیفتر و زحمت کش تر بوده سهم بیشتری را ازانقلاب برده است.

کشور ما در حال حاضر نسبت به دوره‌های قبل از انقلاب و قبل از سلطنت غرور افرین دودمان پهلوی باید جزوکشورهای پیشرفته جهان حساب نمود ولی نسبت باراده و آمال و ایده ایکه شاهنشاه برای ملتش می‌خواهد و پی ریزی هم نموده در حال پیشرفت و سیر تکاملی بسوی دروازه تکامل بزرگی هستیم که فقط اندیشه شاهنشاه رانما و راهگشای ما برای رسیدن به اوست (احسنت)۰

جمعیت ایران را دو گروه شهرنشین و روستانشین تشکیل می‌دهند.

بجا می دانم داستان کوتاهی را از شاه پرستی مردم روستائی آن زمان که حتی انقلاب سفیدی هم نبوده و مردم فقط اسم شاهشان را شنیده‌اند برای ثبت در اسناد مجلس شورای ملی بازگو کنم یک نفر کشاورز باغ اناری داشته که یکی از سلاطین وقت برای شکار گذارش بباغ می‌افتد به باغبان می‌گوید یک لیوان آب انبر برایم بگیر و بمن بده باغبان از دو یا سه انار لیوانی را پر زا آب انار نموده و به سلطان می‌دهد سلطان در دل با خودش می‌گوید که باغ باین عظیمی چرا مالیات زیادی پایش نگذارم که ازاین همه درآمد باید مالیات بییشتری بپردازد چند روز بعد باز هم سلطان گذارش به باغ می‌افتد و آب انار می‌خواهد بیشتر از۵۰ انار را فشار می‌دهد هنوز لیوان پر نمی‌شود سلطان سئوال می‌کند که چطور دفعه قبل با دو انار لیوان پر شد و حالا با ۵۰ انار هنوز پر نشده باغبان پیر در جواب می‌گوید سلطان وقت نیتش با ما عوض شده و رزق ما کم شده – منظورم از گفتن این داستان عقیده و ایمان روستائیان به نیات شاه بود که عوض شدن نیات شاه را حتی در آن موقع درثمر باغ و میوه خد هم چنین در کلیه شئون اجتماعیشان مؤثر میدانند ۰ من بوضع شهرنشینها اشاره نمی‌کنم چون رجال مملکت و صاحب نظران و برنامه ریزان مملکت خود شهر نشین هستند و بوضع خودشان خوب رسیده و می‌رسند – ولی وضع روستانشینان از هر نظر قابل توجه و بررسی است – زیرا این گروه اولأ اکثریت ملت ایران را تشکیل می‌دهند – درثانی اینها همان طبقه هستند که سند انسانیت و انسان بودن آنها بدست توانای بزرگ رهبر ایران شاهنشاه آریامهر بآنان اعطا گردید تا آن زمان از محروم ترین طبقه جامعه ایران بودند باید از ثمرات انقلاب سهم بیشتری ببرند تا به پای دیگر هم میهنانشان برسند این موضوع هم نمی‌شود انکار نمود که روستائیان ما در گذشته در سالهای خشکسالی دچار قحطی و گرسنگی و نا امنی می‌شدند ولی حالا از پرتو ذات شاهنشاه آریامهر بر طرف شده است ۰ ولی از حق هم نباید گذشت در هیچ شرایط سخت زندگی این طبقه زحمت کش اصالت شاه پرستی و میهن دوستی خود را از دست نداده گواه صدق عرائضم حفظ تمامیت ارضی ایران در نوسان‌های بین المللی بوده است ۰

در بهمن ماه سال ۴۱ بارائه داهی انقلاب ایران صاحب زمین و آب و اراده و شخصیت شدند بعد از این امقلاب که از نظرآنها باور نکردنی بود وضع خود را غیر از گذشته دیدند و دیدند دارای شخصیت اجتماعی هستند – برای تکمیل و استفاده از این موهبت به تکاپو افتادند –تلاش برای زندگی بهتر غریزه فطری هر انسان است ۰ دولت تصمیم گرفت در اجرای اوامر شاهنشاه آریامهر امکانات بهتر زندگی کردن برایشان فراهم نماید ولی دستگاههای اجرائی نتوانستند همگام با تبلیغات رسانه‌های گروهی پیش بروند نتیجه این شد که مهاجرت روستائیان به دنبال بهتر زیستن به شهرها شروع شد – دولت متوجه شد که نمی‌تواند در شصت و چند هزار روستا امکانات رفاهی را بمردم بدهد بفکر شهرک سازی زیر عنوان مراکز عمران روستائی افتاد که متأسفانه در آن هم نتوانست بطور بایسته و پیش بینی شده موفقیت حاصل نماید – البته روستائیان هم یک مقدار برای استقبال از وسائل رفاهی عجله بخرج دادند۰ در شهرستان مریوان حوزه انتخابیه بنده که سیصد و شش آبادی است دو مرکز عمران روستائی سالها است شروع شده و هیچ قابل بهره برداری نشده و در برنامه پنجم عرانی هم بنظر بنده حاضر نخواهد شد – بنده مخالف سیاست تشکیل مراکز عمران روستائی نیستم ولی اصولأ همه ما مخالف برنامه‌ای هستیم که باین طریق دولت را سرگرم و مردم را مأیوس نماید کشور ما صنعتی می‌شود و باید هم بشود چون یکی از شرائط رسیدن ما به دروازه تمدن بزرگ صنعتی شدن کامل کشور است ولی آیا برای صنعتی شدن کشور باید صنعت را به روستاها برد یا مردم را در چند جای معین و پر ترافیک دور صنعت جمع نمود این سئوال ساده است و جوابش را هم اکثرأ داده است و باید صنعت بروستاهای کشور برده شود – ولی آیا این سیاست اگر صحیح اجرا می‌شد مهاجرت روستائیان به شهرها صورت می‌گرفت آیا احتیاج به سیاست عدم تمرکز پیدا می‌کردیم – آیا ترافیک تهران به وضع امروزی می‌رسید –ایا هزاران تولید کننده به صف مصرف کننده می‌پیوست – ایا تا این حد افزایش سرسام اور قیمتها را می دیدیم به عقیده بنده خیر.

نزدیک به دو سال از اجلاسیه مجلس رستاخیز می‌گذرد- نمایندگان محترم مجلس یا شخصأ کشاورز هستند و یا حداقل نماینده کشاورز – در جلسات علنی مجلس و جلسات متعدد مجلسین و در جلسات حزبی –از سیاست کشاورزی راههای روستائی صحبت شده و پیشنهادات متعدد و شاید مفیدی هم داده شده چه اقداماتی را در این موارد نموده و چه قدمهائی برداشته شده؟ جواب منفی است واقعیت این است که فقط سیاستی را دنبال نموده‌اند که در ان به پیروزی قابل توجه در امر کشاورزی نرسیده‌اید در مورد بهاء تولیدات کشاورزی و برابری ان با حساب صحیح دخل و خرج صحبت نمودیم فرمودند با ازدیاد بهای گندم تورم ایجاد می‌شود افزایش قیمت ایجاد می‌شود چرا هر روز به بهای اشیا لوکس اضافه می‌شود و حتی قیمت قبل از ظهر با بعد از ظهر را می‌شود تشخیص داد خطری متوجه نیست و تورم ایجاد نمی‌شود ولی با افزایش بهای گندم بطوریکه فقط با محاسبه صحیح برای کشاورز و کشت کار ضرر نکند قیمتها سرسام آور می‌شوند.

بیست سال پیش کشور ترکیه ازنظر کشاورزی از ما عقب افتاده تربود ولی حالا به ما گوسفند می‌فروشد به بازار مشترک اروپا حبوبات صادر می‌کند شما بررسی نمی‌کنید این علتش چیست؟ علتش این است که شما توجه خود را بصنعتی نمودن کشور جلب نموده‌اید و به کشاورزی اهمیت نمی‌دهید و هنوز به صنعت نرسیده‌اید کشاورزی سنتی ایران را که مورد توجه شاهنشاه هم هست از بین بردید علتش اینست که بانک کشاورزی شما وامی را که به یک کشاورز واقعی و خود کار می‌دهد باندازه‌ای نیست که بتوان آنرا در راه کشاورزی بمصرف رسانید علتش اینست که بانک کشاورزی شما اینقدر که به برگرداندن پول به بانک اهمیت می‌دهد به صحیح مصرف نمودن آن در راه طرح تهیه شده نمی‌دهد نتیجه این می‌شود که بانک کشاورزی ایران تبدیل به یک بانک تجارتی و نزولی در ایران شده است.

موضوع راه بطور کلی چه فرعی و چه روستائی را همه میدانند تا چه حدی مورد علاقه و تأکید پارلمان بوده برای نمونه عرض می‌شود در یک منطقه مریوان بنام ژاورده/۶۰ هزار نفر ساکنین آن در سال حداقل ۷ ماه ارتباطشان با مرکز پخش – شهرستان – درمانگاه –دکتر –دارو – وحتی کمکهای اولیه قطع است و بجز با بی سیم ژاندارمری نمی‌توانند با هیچ جای ایران تماس بگیرنند بارها و بارها به وزارت راه و ترابری به تعاون و امور روستاها به سازمان برنامه به تمام دستگاه‌های ذیربط مراجعه نموده از اول برنامه پنجم بما گفته‌اند که کارهای مطالعاتی تمام شده و جزء برنامه‌های زمان بندی شده است و حال هم که برنامه پنجم ب هپایان نزدیک است همان جواب اول را می‌دهند نزدیک ب هدو سال است بنده افتخار خدمت گذاری مردم مریوان را در مجلس شورای ملی پیدا نموده‌ام تا حال برای کار شخصی بهیچ مقامی مراجعه ننموده‌ام ولی با کمال تأسف و باز هم تأسف برای کارهای عمرانی حوزه انتخابیه‌ام تاکنون برای نمونه یک جواب مثبت از هیچ وزارت خانه و یا دستگاهی نگرفته و نشنیده‌ام جواب نامه‌هایم طبق معمول چند جمله مکرر نوشته می‌شود – در دست اقدام است به مقاطعه کار داده شده به اداره مربوطه ارجاع گردیده و نتیجه متعاقبأ اعلام خواهد شد هنوزم که هنوز است موفق باخذ یک نتیجه مثبت برای یادگار و ثبت در دوره نمایندگیم نشده‌ام.

مدتی است که دولت سیاست عدم تمرکز را خیلی جدی دنبال می‌کند.

بعرض میرسانم عدم تمرکز یعنی عدم تمرکز ریال یعنی عدم تمرکز صنعت یعنی عدم تمرکز کار در هر جا کار باشد۰ درهر جا پول باشد جمعیت بدنبال آن می‌روند ولو شرائط هرقدر سنگین و غیر قابل تحمل باشد استانی نمودن بودجه و شرکت دادن انجمن‌های ملی در توزیع اعتبارات و نظارت دقیق در خط مشی‌های دولت و ملت ایران را شاهنشاه روشن فرموده – یک یک مواد انقلاب ضمن اینکه ارتباط مستقیم با هم دارند۰

اگر آن خط مشی‌های روشن شده را دنبال کنیم بنظر من خیلی سریع تر و زودتر بهدف اصلی نزدیک می‌شویم۰

بحث دیگر در مورد آموزش و پرورش است در جلسه مشترک مجلسین که با حضور جناب نخست وزیر و دبیر کل حزب رستاخیز و وزیر آموزش و پرورش تشکیل شد مختصر عرض شد و پیشنهاد نمودم که از وجود روحانیون در روستاها برای تدریس قرآن و دین استفاده شود که هم به این طبقه محروم از نظر مادی کمک شده باشد و هم نوجوانان ما با قران و دین آشنائی پیدا کنند و بعقیده بنده قطبی که با نور ایمان و عقیده روشن باشد انحراف پذیر نیست امیدوارم که مورد توجه قرار گرفته باشد ۰

همکار گرامیم جناب آقای عاملی خیلی صریح و مشروح اشاره فرموده‌اند ولی موضوعی که بیش از هر چیزز مرا عذاب می‌دهد انحراف عده از جوانان ما در خارج از کشور است بنده اطمینان دارم که ایرانی پاک است و پاک بدنیا می‌آید و اگر انحرافاتی پیدا کند بجز فریب خوردگی چیزی نیست – ولو اینکه لحظه آخر هم باشد پشیمان می‌شود۰

از آنجائکه پیشرفت سریع ایران دشمن ما را کور نموده و نمی‌تواند او را ببیند شکی نیست تلاش مذبوحانه دارد که شاید بهر عنوان بتواند در راه پیشرفت وقفه ایجاد کند یا حداقل یک تبلیغات سوء جهانی داشته باشد جوانان دانشجوی ما که به خارج می‌روند اکثرأ زبان خوب نمیدانند و وضع خودشان را نمی‌توانند مستقلأ کنترل و اداره نمایند دشمنان ما هم همیشه در کمین هستند از همان فریب خوردگان و بدبختانیکه در خارج از کشور هستند استفاده می‌کنند و حتی آنها را به فرودگاهها هتل‌ها و جاهائیکه خط سیر دانشجویان تازه وارد باشد می‌فرستند – طبیعی است که هر انسانی یا جوانی در مملکت غربت تشنه محبت و راهنمائی است این عده گمراه سر راه را باینها می‌گیرند با نیرنگ و حیله و تزویر آنها را بدام می‌اندازند بنده برای حل این موضوع دو پیشنهاد دارم:

۱- از دانشجویانکه رفتار آنها مورد تأیید مقامات ذیصلاح ایرانی است کمیته راهنمائی دانشجویان از خود تشکیل شود و مقامات دولت شاهنشاهی هم راهنمائی کامل کمیته را بعهده بگیرند ۰

۲- برای هر کشور خارج که دانشجوی ایرانی اعزام می‌شود یک نسخه راهنمای دانشجو چاپ و در دسترس آنها حداقل یک سال قبل از اعزام آنها قرار گیرد که تا رسیدن به کمیته سرگردان نشود۰

یکی از روشهائی که مباین با پیشرفتهای کشاورزی در مملکت است تأسیس مدارس به سبک مغرب زمینی در روستاهاست و بدین سبب رابطه کشاورز با زمین و آب سنت خانوادگی قطع شده است با طرز کنونی پس از آنکه دانش آموز دوره ابتدائی و دبیرستانی را گذراند با وجود علاقه به زادگاه و سنت خانواده مایل به ادامه کشاورزی نخواهد شد چون باصطلاح با او بیگانه شده است بدولت پیشنهاد می‌نمایم که مدارس نیم روز شود نصف روز به تحصیل و آموزش گرفتن و نیمی دیگر در مزارع به کارآموزی بپردازند- که بااین روش بهم پیوستگی کشاورز با زمین و آب گسسته نخواهد شد روستازاده باسواد و با معلومات با علاقه فطری که به زادگاهش دارد در تکمیل فن کشاورزی مسلمأ خواهد کوشید موضوع دیگر تربیت معنوی دانش آموزان است ناطقین قبل از من راجع به معنویات و شرافت و تربیت صحبت کردند بعقیده من آئین پیش آهنگی بهترین مدرسه کسب معنویات و حیثیت و تکمیل شرافت است۰ از جناب آقای نخست وزیر استدعا دارد که بودجه بیشتری را به تربیت جوانان مخصوصأ پیش آهنگی اختصاص دهند۰

در مورد وزارت پست و تلگراف، چند سال پیش از مردم شهرستانها پول گرفته شده که تلفن خودکار برای شما نصب می‌شود مردم هم با علاقه زیادی پول به حساب ریخته‌اند بخاطر ریختن پول بحساب مسؤلین در محل و عده بسیار نزدیکی را می‌دهند مثلأ سال آینده تلفن خودکار شما بکار خواهد افتاد بعد از دو سال تازه وزارت است و تلگراف می‌نویسد که در چهار و یا پنج سال دیگر بهره برداری خواهد شد آیا این صحیح است آیا دولت احتیاج به خواباندن این پول در بانکها دارد؟ آیا این قبیل کارها اعتماد مردم را از دستگاه سلب نمی‌نماید؟ بنده استدعا می‌کنم همچنانکه شاهنشاه می‌فرمایند عین واقعیت و صداقت را با مردم در میان بگذارید – و مطمئن باشید مردم از عدم اجرای برنامه یکهزارم خلاف وعده ناراحت و ناراضی نمی‌شوند ۰ جناب نخست وزیر در کمیسیون بودجه به آمایش سرزمین اشاره فرمودند بنده بنوبه خودم بنام یک ایرانی از این ابتکار و اقدام دولت بی اندازه خوشوقت و سپاسگزارم و خیلی مختصر هم بآن اشاره می‌کنم – و توجه دولت را به این نکته جلب می‌نمایم که ما در حال حاضر چه از ترافیک تهران و چه از ترافیک برنامه بستوه آمده‌ایم و زندگیمان را دارد فلجمی کند ترافیک تهران که معلوم است و اما ترافیک برنامه بسیاری از پروژه‌های زمان بندی شده برنامه پنجم و حتی چهارم هم هنوز شروع نشده برنام هششم رسید با کمبودهائیکه او را تنگنا می‌نامیم و انصافأ ناشی از جنبش و جهش و پیشرفت سریع و عظیم مملکت است دچار شده و نمی‌توان در فصل معین و زمانبندی شده انجام داد، به دولت پیشنهاد می‌نمایم که برنامه ششم را طوری طوری طرح ریزی نمایند که مطابق برنامه ریزی آمایش سرزمین باشد و با آن وفق بدهد زیرا آمایش سرزمین هر منطقه یا استان یامحوری از چه ویژگیهای طبیعی برخوردار است و چه نوع پروژه‌ای صنعتی یا فرهنگی یا کشاورزی را شایسته ایت و به چه طریق می‌توان بهتر نتیجه گرفت مشخص نموده است از ضایعات بودجه از اتلاف وقت خیلی خوب می‌شود جلوگیری نموده موفقیت دولت را در این راه از خداوند متعال خواستارم.

با توجه به اینکه وضیفه مجلس شورای ملی نظارت کامل بر خرج و دخل مملکت است به دولت خدمت گذار جناب اقای هویدا پیشنهاد می‌کنم که برای بودجه در هر سال قبل از اینکه بودجه سال اینده در مجلس مورد رسیدگی قرار گیرد – برنامه‌های سال جاری را بطور کامل تفکیک شده بدین طریق که در هر استان سالانه مسئولین اجرای پروژه گزارش کار و فعالیت را به نخست وزیر بدهد نخست وزیر هم در جلسه مشترک با نمایندگان مجلسین و با حضور مسئولین وزارت خانه مربوطه به برسی بپردازند و برنامه‌ها را بهم دیگر مخلوط ننمایند – اگر مدت زمان پروژه طولانی است و باید در چند سال تمام شود به نسبت پیش بینی‌ها ئیکه مطابق ان بودجه اش تعیین شده بررسی شود بنضر بنده این کار هم نمایندگان مجلس را قانع می‌کند و هم مسئولین اجرائی را وادار به بیشتر در کار خواهد کرد موضوع دیگری که جالب است دیر رسیدن اعتبارات به استانها و شهرستانها است ما وقتی با مسئولین اجرائی محل مثلأ در اواسط سال تماس می‌گیریم هنوز بودجه همان سالشان حواله نشده در حقیقت انها هم در عدم انجام و یا تاخیر پروژه بی تقصیرند ۰ پولیرا که طبق مفاد تبصره ۱۹ در اختیار نمایندگان گذاشتند گواه صدق عرایضم می‌باشد –زیرا قسط سوم پول که هنوز پرداخت نشده قسط دوم انهم در دیماه حواله شده که با وضع جغرافیایی بعضی مناطق مختلف کشور نمی‌شود کاری را انجام داد پس ما چقدر در مصرف رساندن این مبلغ جزئی پول مقصریم دستگاه‌های اجرائی استانها و شهرستانها هم همین قدر مقصرند۰ پیشنهادی دارم که من غیر مستقیم به انقلاب اداری بر می‌گردد.

و آن اینستکه برای مراجعه کشاورزان به مراجع اداری که مربوط به کارشان می‌شود یک جدول زمانی وسیله متخصصین تهیه شود بدین طریق که مثلأ برای گرفتن وام از بانک کشاورزی و یا کار تعاونی و هر کار دیگر مشخص شود که چند روز از تقدیم عرضحال اولیه تا جواب نهائی باید طول بکشد و مسئولین اجرائی موظف شوند که در ظرف مدت معینه جواب انها را بدهند که دیگر باعث چندین روز معطلی یک انسان کشاورز یا کارگر که مملکت بکار او احتیاج دارد نشود و مراجعه کننده پس از تسلیم غرضحال سر کارش برود و در موعد مقرر برای نتیجه مراجعه نماید (احسنت).

رئیس – اقای کبیری بفرمایید ۰

کبیری - با اجازه مقام ریاست و همکاران عزیز، عرایض بنده در دو قسمت به عرض همکاران محترم خواهد رسید، قسمت اول از روی نوشته‌ای است که قرائت می‌کنم و قسمت دوم از روی یادداشتهائی خواهد بود که عرض خواهم نمود و تند نویسان گرامی مجلس باید لطف کنند وآنها را ثبت بفرمایند.

بنام خداوند توانا و بنام شاهنشاه آریا مهر با اجازه مقام ریاست مجلس شورای ملی، همکاران ارجمند خانمها آقایان گزارش کمیسیون مجلس بشماره ۵۳۷-۲۵۳۵/۱۲/۹ طبع وتوزیع و اکنون در جلسه علنی مجلس شورای ملی مورد رسیدگی قرار گرفته است مورد مطالعه قرار داده‌ام عرایض خود را در ماهوی امر باستحضار همکاران عزیز می رساندقبل از ورود در ماهیت گزارش کمیسیون موقع را مغتنم شمرده به میمنت پنجاه سال سلطنت پرشکوه دودمان پهلوی بودجه ۲۵۳۶ کل کشور ایران در زمانی به مجلس شورای ملی تقدیم شده است که ملت حق شناس ایران در بزرگ داشت پنجاه سال سلطنت افتخار آفرین اعلیحضرت رضا شاه کبیر و اعلیحضرت محمد رضا شاه پهلوی آریا مهر با بر پا نمودن جشن و سرور سال ۲۵۳۵ را بپایان می‌برند در این ایام پرخیرو برکت همانطور که در گزارش کمیسیون آمده است فرزندان شاهنشاه از تاریخ سوم اسفند ماه لغایت روز دوشنبه نهم اسفند در طی ۲۷ جلسه در ۱۰۸ ساعت شب و روز با الهام از اندیشه‌های تابناک پدر تاجدار در کمیسیون بودجه مجلس رستاخیز بهنگامی بودجه سال ۲۵۳۶ را بررسی و تصویب نمودند که حزب رستاخیز ملت ایران در راه تحقق رسالت تاریخی و اجرای اصول مقدس سه گانه در کشور عزیز ایران با پیروزی چشم گیری روبرو شده است و طی مدت کوتاه عمر خود ملت ایران را زیر لوای مقدس شاهنشاهی متحد و یکپارچه ساخته است ببرکت این اتحاد و یکپارچگی بوده است که در انقلاب ایران بوده است که انقلاب ایران موفق و سربلند در راه بوجود آوردن ایرانی آباد و مستقل و مقتدر و با اقتصادی شکوفا و نیرومند به پیش می‌رود و مقام و منزلتی را که شایسته ملتی کهنسال با رهبری هوشمند و دلسوز در مقام والای پدری این چنین به پیش می‌تازد نمایندگان مجلس رستاخیز در سایه رهبریهای خردمندانه وسیاست مدبرانه و تعالیم حکیمانه شاهنشاه آریامهر چه در کمیسیون بودجه و چه در سایر کمیسیونها و جلسات علنی شب و روز تلاش و و کوشش می‌کنید تا وظیفه مقدس ملی رستاخیزی خود را بمنصه بروز و ظهور برسانند و از سوی تمام همکاران عزیز عرض می‌کنم شاهنشاها سلامت تو سعادت ماست و بقاء تو عظمت ما است. همکاران عزیز در جلسه اول اسفند لایحه بودجه با چهار پیوست تحت عناوین گزارش نخست وزیر درباره وضع اقتصادی کسور در سالهای ۲۵۳۶ عمل کرد بودجه شرکتتهای دولتی و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت و اعتبار طرحهای عمرانی سرمایه گذازی ثابت بهمراه دارد واقعأ با مروری در اقلام بودجه و با سیری در متون آنها ملاحظه می‌شود در هر یک از فصول آنها نقش بدیعی آفریده است و از لحاظ بودجه برنامه‌ای با مختصر توجه می‌توان دریافت که پدیده‌ای است بس مهم و ارزنده جای آن دارد جناب آقای دکتر مجیدی و همکاران محترم ایشان تبریک بگویم که تحت ارشاد و هدایت شاهنشاه آریا مهر واقعأ نه تنها بودجه کل کشور را تنظیم و ترسیم نمودند شاهکار بدیعی خلق نمودند و ازجناب آقای نخست وزیر که در تمام طول قرائت گزارش قیافه خندان و شخصیت اخلاقی خود را با شاهکار ادبی که مخصوص ایشان است چنان در هم آمیخت که استماع آن فرمایشات برای هر ایرانی غرور آفارین بوده است و بآن بیانات شیوا عرایض قبل از دستور بنده را چنان محو نمود که نه در زوایای رسانه‌های گروهی و نه در جائی انعکاس نیافت و با استماع فرمایشات جناب آقای نخست وزیر در کمیسیون بودجه در تأمین آزادی ملت ایران مخصوصأ نمایندگان ملت به بنده دلگرمی بخشیده است که در محضرش استدعا کنم رویه مطلوب کمیسیون بودجه در تمام کمیسیونها و جلسات علنی تعمیم یابد تا بیش از گذشته بیانات نمایندگان بدون واسطه بگوش ملت ایران برسد تا بموازات تحولات شگرف ملت ایران بسوی ترقی و تعالی از این لحاظ نیز به پیشرفت لازم نائل آئیم اینک با عرض مقدمه بالا همانطور که در گزارش آمده است تقارن بودجه امسال با پایان دوران طلائی برنامه پنجم برنامه ششم عمرانی کشور و نوآوری‌های آن از بهمن ماه ۲۵۳۶ آغاز می‌گردد با تجارب پایان برنامه پنجمین برنامه یقین دارد در برنامه ششم عمرانی کشور بهدف منظور که رسیدن به آن دروازه‌های تمدن بزرگ است طرح ریزی شده است امید همه ایرانیان وطن پرست این است که در برنامه ششم همه نیروی ملت مصروف رفع مشکلات برنامه پنجم متمرکز شود مسئله کشاورزی با حمایت از تمام تولیدات از اولویت ویژه‌ای برخوردار شود و برای خودکفائی تولیدات تولیدکنندگان متوسط و کوچک نیز از حمایت بیدریغ برخوردار شوند در آن صورت می‌توان امیدوار بود که در بعضی رشته‌های کشاورزی بصادرات مطلوب دست یابیم اینک بر اساس گزارش لایحه قانون بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور از حیث درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار بالغ بر سه هزار و پانصد و سی میلیارد و یکصد و شصت و چهار هزار ریال اعلام گردید که از حیث هزینه‌ها و سایر پرداخت‌ها بالغ بر سه هزار و پانصد و سی میلیارد و یکصد وشصت و چهار هزار ریال می‌باشد با توجه بدخل و خرج مملکت و با توجه به تمام جوانب امر بنظر بنده بودجه ۲۵۳۶ متعادلترین بودجه یک کشور درحال پیشرفت سریع می‌باشد ودر مقیاس بین الملی نیز در خور توجه می‌باشد که علیرغم کاهش درآمدهای نفتی حاصل شده است ملت ایران افتخار دارد تحت توجه شاهنشاه آریامهراقتصاد ایران براساس درآمدهای غیرنفتی از افزایش ویژه‌ای برخوردار گردیده به نحویکه از ۲۴ درصد درآمدهای دولت از سال ۲۵۳۴ به سی درصد در سال ۲۵۳۶ بالغ گردیده است این رقم سی درصد نمایانگر زیربنای اقتصاد سالم کشور است که امید می‌رود پس از سالیان دراز درآمدهای غیرنفتی از قطبهای صنعت جای درآمد حاصله از فروش نفت و مشتقات آنرا بگیرد این همان چیزی است که بارها مورد بحث و امعان نظر شاهنشاه آریا مهر قرار گرفت با تحلیلی از گزارش کمیسیون و ابعاد بودجه ملاحظه می‌شود در طول برنامه پنجم عمرانی وظایف دولت بچهار قسمت امور عمومی دفاع ملی و اجتماعی و اقتصادی تقسیم شده است هر یک از این امور بچند فصل و چند برنامه تقسیم شده است دستگاه اجرائی این برنامه چه بصورت جاری و چه بصورت سرمایه گذاری ثابت مشخص گردیده است که نیازی به بحث ندارد اینک بعدم تمرکز اشاره می‌شود مسئله عدم تمرکز از مدتها است که بحث محافل گوناگون را برانگیخته است و مورد توجه شاهنشاه ایران زمین نیز واقع شده است هدف این بود سیاست عدم عدم تمرکز در مرحله اجرا دربرگیرنده تمام واحدهای روستاهای مملکتی باشد نه اینکه از پایتخت کشور به مرکز استانها متمرکز گردد اگر عدم تمرکز همانطور که پیش بینی شده است همراه تفویض اختیارات به استانها باشد و از استانها با همان کیفیت و اختیار به شهرستانها و بخشها و روستاها باشد قسمت‌های مهمی از اعتبارات خاص ناحیه‌ای حل خواهد گردید و با جلب مشارکت عمومی حداکثر فعالیت بکار خواهد افتاد دیگر پیمان کار استان نمی‌تواند در ساختمان حمام تقلب کند و یا در ساختن پل سیمان مورد نظر را مصرف نکند و همچنین به امید ظاهر سازی امکان ندارد مورد پیمان را تحویل موقت بدهد و با همان امضاء تحویل موقت را سند پایان کار جا بزند در این مورد تصور می‌کنم عموم نماییندگان محترم با بنده هم عقیده باشند که عده‌ای از پیمان کاران که از مراکز استانهای کشور با انعقاد پیمان کار راهی شهرستان می‌شوند حاضر نیستند کارهای کارهای خود را بر اساس پیمان بدرستی انجام دهند ادارات شهرستان نیز حق نظارت ممکن است داشته باشید با مشاهده تقلب با دادن گزارش وظیفه خود را خاتمه یافته تلقی می‌کند اکثرأ به گزارش شهرستانها نیز استان کمتر توجه می‌کند این جریانات نامطلوب از یکسو و از سوی دیگر موضوع عدم دخالت نمایندگان در بودجه شهرستان از نظر عمران و آبادی انگیزه بنده در طرح این مسائل گردیده است بنابراین وقتی از عدم تمرکز در تهران و تمرکز در استان می‌توان نتیجه گرفت که بودجه عمرانی هر شهرستان براساس ظوابطی که در بودجه استان مورد عمل است تنظیم شود هر نماینده مجلس بداند که اعتبار عمرانی حوزه انتخابیه اش چه مبلغ است و برای اولویت‌ها و جذب حوزه عمل انجمنهای دمکراتیک استان و شهرستان مورد رسیدگی و تصویب قرار گیرد بتصور بنده نمایندگان در تصویب بودجه حوزه انتخابیه خود هیچگونه تأثیری ندارند ظاهرأ انجمن استان در موقع تقسیم بودجه گاهی اطلاع می‌دهد و اگر هم نداد و تصویب نمود اشکالی متوجه کسی نمی‌شود بنده تعجب می‌کنم نمایندگان مجلس که حق تصویب قانونه بودجه را دارند چگونه در اساسی ترین موضوع بودجه حق ندارند اظهار نظر نمایند و اگر این تقسیم در مجلس شورای ملی مورد تصویب قرار گیرد تصور نمی‌کنم در کار انجمنهای استان و شهرستان اشکالی بوجود آید موضوع دیگر عدم جذب پروژه‌های عمرانی بطور کامل در سطح استان مییاشد اگر باعتبارات جذب نشده خاص ناحیه‌ای توجه بشود. ملاحظه خواهد گردید بعلتا نبودن وسایل و لوازم کار با وجود تلاش همه جانبه استانداران و مدیران کل همه ساله قسمتی از اعتبارات عمرانی یا برگشت داده می‌شود و یا اینکه بهمان کیفیتی که انواع تقلب در اجرای قسمت زیادی از طرحهای ملاحظه می‌گردد شق ثالث این است که در استان تمرکز می‌یابد و اگر این بودجه شهرستانی بشود با تماسی که هر نماینده در حوزه انتخابیه خود با موکلین خود دارند ممکن نیست اعتبارات در سطح شهرستان جذب نشود من تصور می‌کنم همین اعتبار ابداعی دولت به نمایندگان مجلس بهترین دلیل بر صدق عرایضم باشد که بهترین پیشرفت عمرانی در نتیجه مشارکت ملت بدست می‌آید که مقامات استان از سطح استاندار الی مدیر کل و رئیس کل و غیره نظیر نمایندگان نمی‌توانند بلحاظ وظایف شغلی در حد نمایندگان مؤثر باشند امیدوارم امنونمه بودجه ۸ دستگاه اجرائی به ۲۷ دستگاه اجرائی تکامل یافته است مسئله بودجه شهرستانی نیز مورد توجه و امعان نظر دولت آقای هویدا قرار گیرد موضوع دیگر عرایضم مربوط به امر آموزش و پرورش کشور است که اهمیت آن مورد توجه مخصوص شاهنشاه قرار دارد و بر حسب مورد از اولویت ویژه‌ای برخوردارگردیده است با نگاهی به گزارش کمیسیون و با توجه بابعادگسترده اعتبارات فوق العاده آموزش و پرورش و فعالیت چشم گیر جناب آقای دکتر گنجی وزیر آموزش و پرورش در مدت کمش کارهای ایشان در سازندگی این کاخ سعادت زندگی را بر قلوب ملت ایران پایه گذاری نموده هر کسی غیر از این را برگزیند بسر منزل مقصود کی تواند راه یابد اما معتقدم در مورد آموزش فنی گرچه امکان پیشرفت قدری هموارتر گردیده ولی آنچنانکه جامعه بآن نیاز دارد در اعتبارات این بخش یعنی آموزش فنی و حرفه‌ای توجه عمیق تری لازم بوده است و اگر به هنرستانها و مراکز تربیت حرفه‌ای بیش از آنچه در بودجه آمده اهمیت می‌دادیم موفق تر بودیم جناب آقای نخست وزیر در اکثر شهرستان‌های ایران هنرستان و مراکز حرفه‌ای وجود ندارد و بخاطر دارم سال گذشته وزیر آموزش و پرورش برای حمایت از هنرستانهای کشور طرحی را ارائه نمود متأسفانه نماینده محترم مورد توجه قرار ندادند بهرحال اعتقاد دارم برای ساختمان کشور عزیز بافراد فنی نیاز مبرمی داریم از این نظر توجه جناب آقای نخست وزیر و وزیر آموزش و پرورش را به تقویت هنزستان و مراکز فنی جلب می‌کنم و در مورد آموزش عالی نیز از جناب آقای دکتر معتمدی که سالها در سمت ریاست دانشگاه انجام وظیفه نموده است با رقمی در حدود ۵/۵ میلیون دانش آموز ابتدائی و راهنمائی و متوسطه پذیرش ۱۷۰ هزار دانشجو در سطح دانشگاه گر چه غرور آفرین است اما برای ایران امروزی کافی نیست فردا را چه عرض کنم امیدوارم در تأمین سعادت فرزندان شاهنشاه راه چاره‌ای اندیشه شود تا در آتیه نزدیک این رقم به چند برابر برسد تا در زمینه تأمین رفاه اجتماعی و خدمات درمانی انسان نمی‌تواند واقعیت را نادیده انگارد و آنچه بنده اطلاع دارم و از دیگران تحقیق کردم جناب آقای دکتر شیخ الاسلام زاده خدمت گذارشاه و ملت است در مدت کم کارهای زیادی در این کشور انجام شده است که بی سابقه بوده است همین فعالیت چشم گیر در سطح کشور و به خدمت گرفتن صدها پزشک از ملیتهای خارجی و تحول عظیمی که در کشور در اجرای فرمان رایگان و صدها پدیده‌های انقلابی دیگر نمودار بارزی از خدمت گذاری به شاهنشاه و ملت ایران بخوبی نشان می‌دهد که اگر نواقصی وجود دارد در رفع نقص شخصیت دلسوزی در بهبود وضع شب و روز تلاش و کوشش می‌کنند همانطور که عرض کردم نواقصی وجود دارد وقتی حسن نیت باشد نواقص بر طرف می‌گردد شخصأ در دو مورد نظراتی دارم اول در مورد معتادین نامه‌های زیادی به بنده رسیده است که چون جنبه شکایت دارد کاری به آنها ندارم اما افراد زیادی را می‌شناسم که سهمیه تریاک آنها را بدون جهت کسر کردند همسر یکی از آن اشخاص به من مراجعه نموده بود و می‌گفت شوهرم سهمیه اش کم شده چند برابر باید پول بدهم تا بتواند خود را نگه دارد یکی از پزشکان متخصص که همکار بنده است می‌گفت تریاکی بدون تریاک نخواهد مرد ولی بنده خود شاهد بودم بر اثر کسر سهمیه اسهالی شد و مرد بهر حال من پزشک نیستم تا اظهار عقیده کنم آنچه به عرض رساندم نقل قول از پزشک بود وزارت بهداری یا باید به وسایل گوناگون اول تمام بیماران معتاد را درمان کند و بعد نسبت به سهمیه آنها اظهار نظر نماید و حتی با زور هم شده است برنامه را اجرا کند والا هنوز بیماران معتاد درمان نشده‌اند تقلیل سهمیه جز فقیر را فقیرتر کند نتیجه‌ای ندارد بنابراین تا زمان درمان، تمام سهم تریاک معتادان را دستور فرمائید به آنها تحویل کنند تا مجبور نشوند چند برابر بهای دولتی به طور قاچاق عمل نمایند موضوع دوم از وزارت بهداری تقاضا دارم به مسئله گرانی خدمات بخش خصوصی هم توجه‌ای بفرمایند همین طور ویزیت بالا می‌رود سرویس بالا می‌رود تخت خیلی گران است خلاصه در مقام وزیر بهداری باید به این اشکال هم توجه بفرمائید و ضمنأ عده‌ای از کارمندان بخش خصوصی مدعی بودند صندوق رفاه باید به ما افراد بی خانمان که در صندوق مشارکت داریم وام مسکن پرداخت کند امیدواریم به این سه موردتوجه بفرمائید در مورد معلولین و عقب ماندگان جسمی نیز مراکز درمان فوق العاده کم است اگر امروز یک طفل عقب افتاده به بیمارستان شفایحیائیان مراجعه کند ماهها طول می‌کشد تا برای او جایی تدارک گردد آنچه بنده شنیدم یگانه بیمارستان منحصر بفرد این کشور است در این مورد چند طفل عقب افتاده به بنده مراجعه کردند منهم به بیمارستان شفا یحیائیان فرستادم ولی متأسفانه تاکنون نتیجه نگرفتم در مورد صندوق رفاه کارگران خبازی‌ها تقاضای تجدید نظر دارم عده‌ای از نانوایان حوزه انتخابیه‌ام بعلت افزایش حق بیمه چندین فقره شکایت نموده‌اند خواهشمند است از این گروه که خود کارگر نانوایی هستند توجه و احقاق حق شود در مورد کشاورزی کشور و مشکلات ناشی از آن معتقدم همچنان مشکل شماره اول مملکت است در گذشته نه چندان دور افق سیاست کشاورزی را ابر تیره فرا گرفته بود که اگر بهمان وضع باقی مانده بود قوه تولید روز بروز روی بضعف می‌رفت که بر اثر توجهات مخصوص شاهنشاه آریامهر جناب آقای هویدا نخست وزیر در طریق تحقق وحدت وزارت تعاون و امور روستاها بوزارت کشاورزی سیاست تولیدات کشاورزی یکپارچه گردید مهمتر از وحدت این دو وزارت خانه عنصر مطلوبی مأمور رفع این مشکلات مهم مملکتی گردید که عموم ملت ایران آشنای حقیقی این شخصیت میهن جناب آقای مهندس روحانی می‌باشند پوشیده نیست از تاریخ ادغام وزارت تعاون و امور روستاها به وزارت کشاورزی دیگر مسئله ارزاق عمومی مورد بحث مطبوعات و رسانه‌های گروهی و دست اندر کاران سیاست کشاورزی نیست واقعاً آقای منصور روحانی در این مورد موجب اطمینان عمومی شده است بسهم خود امیدوارم تعاونی کارساز بوجود آورد تا جوابگوی نیاز مملکت قرار گیرد با تکیه بحمایت جناب آقای نخست وزیر و مخصوصاً توجهات رهبر عالیقدر ملت ایران بمرز خودکفائی محصولات کشاورزی برسیم در حضور جناب آقای نخست وزیر و هیئت محترم دولت عرض می‌کنم جای خالی کارگر کشاورزی را باید ماشین پرکند چون کشاورزی سنتی پاسخگوی نیاز مملکت ما نیست قانون بیمه محصولات کشاورزی باید بمرحله اجرا گذارده شود و با حمایت محصولات داخلی تا موقعیکه نیاز کشور را تأمین می‌کند از ورود محصولات خارجی باید جلوگیری شود و ارزش مواد تولید به کشاورزان به نحوی تعیین شود که تا حدی در زندگی کشاورزان مؤثر واقع گردد منظور این نیست که بمصرف کننده تحمیل شود بلکه با تعاونی کارساز با کوتاه کردن دست واسطه و دلال و دهها کارهای دیگر تا حدی مشکلات موجود را از پیش پا برداشت در مورد کمبود کارگر همانطور که فوقاً یادآور شدم باید توجه عمیق مبذول گردد چه این که در نتیجه صنعتی شدن کشور کارگران بخش کشاورزی به مراکز صنعتی جذب گردیدند و عده زیادی نیز از خود کشاورزان که خود عامل تولید بودند به علت عدم بازدهی بخش کشاورزی به امید زندگی بهتر به شهرها روی آوردند که این امر نیز لطمه شدیدی به تولیدات کشاورزی وارد نموده است این خلاصه‌ای از مفصل جریان کشاورزی مملکت که به استحضار رسید باز هم موفقیت جناب آقای وزیر کشاورزی را از خداوند مسئلت می‌کنم در اینجا لازم به یادآوری است که بانک کشاورزی ایران در تأمین نیازمندی کشاورزان در تمام اوقات سال در برابر نزول حوادث و بلایای طبیعی در کنار تولیدکنندگان وظیفه قانونی و حمایتی خود را به نحود بارزی ایفا نموده است از این لحاظ موفقیت جناب آقای امامی را در این مورد تبریک می‌گویم امیدوارم در خدمت به روستاییان کشور و بالا بردن سطح درآمد این طبقه زحمتکش بیش از گذشته توفیق داشته باشند آنچه در این بحث به مشکلات توجه شده است ربط و ارتباط آنها با بودجه مملکتی آشکار است اما در این بودجه موفق آن چنان با مهارت تنظیم شده است که در کلیه اقلام و فصول آن نمی‌توان ایرادی از لحاظ درآمد و هزینه وارد نمود زیرا به خوبی می‌توان پیش‌بینی‌های لازم را در هزینه‌های بنیادی و سرمایه‌ای از رشد ۳۹/۶ درصد از بودجه سال ۲۵۳۵ افزایش ملاحظه کرد ولی اشاره به بعضی از مشکلات مثلاً کشاورزی که با تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است رابطه چندانی با بودجه ندارد و همچنین مشکل مسکن مسئله ترافیک تهران که برحسب مورد اشکال عمده‌ای در زندگی اجتماعی پدید آورده است و سال‌ها است که این نواقص وجود دارد ولی توجهی به رفع این مشکل ترافیک نمی‌شود و ملاحظه می‌شود این اشکال هر سال بیشتر محسوس و ناراحت کننده می‌گردد این را هم عرض کنم وقتی موضوعی همگانی شد دیگر کسی احساس مسئولیت نمی‌کند بنده در جلسه اول اسفند در بیانات قبل از دستور مجلس عرض کردم از انتهای خیابان شاه یا یکی از دوستان به مقصد بهارستان حرکت کردیم یک اتوبوس دو طبقه هم با ما حرکت نمود بالاخره در مخبرالدوله دو طبقه ناگزیر به توقف گردید ما دو نفر جلو مجلس از هم جدا شدیم نمی‌دانم این مشکل باید زندگی ملت را این چنین متوقف کند یا جناب آقای دکتر نیک‌پی در فکر چاره هستند در مورد وزارت راه و ترابری آنچه بنده شخصاً اطلاع یافته‌ام و از همکاران ارجمند شنیدم فعالیت شبانه‌روزی جناب آقای وزیر راه و ترابری در مدت کم فوق‌العاده چشم‌گیر و ارزنده بوده است بنده در حضور جناب آقای نخست‌وزیر و هیئت محترم دولت راجع به وضع ترافیک شمال کشور مخصوصاً حوزه انتخابیه ما عرض می‌کنم ساختمان راه‌های اصلی شمال کشور مربوط به زمان اعلیحضرت رضاشاه کبیر است که عرض راه‌های آن زمان حداکثر ۱۵ متر است در فصل تابستان اکثر این اتومبیل‌هایی که خیابان‌های تهران را به این روز انداخته‌اند به شمال کشور سرازیر می‌شوند در دو سه ماه تابستان مشکل آنجا از تهران هم زیادتر است پس ترتیبی اتخاذ گردد جاده‌های کمربندی ساختمان شود از راه کناره واردین آنجا راه عبور داشته باشند اکثر آقایان وزراء به این مشکل اساسی توجه دارند بر اثر هجوم اتومبیل از تصادفات چه عرض کنم همان بهتر که نگویم آنچه مسلم است شمال کشور با توجه باب و هوای معتدل مورد علاقه عمومی شده است باید دولت برای این کار توجه عمیق بکند تا هم از تصادفات مرگبار جلوگیری گردد و هم ساکنان شمال بتوانند به کار و زندگی خود برسند و ضمناً در گذشته وزارت راه و ترابری برای رفع مشکل راه‌های شمال بر نام‌های اتوبان از فرح‌آباد ساری به پهلوی را اعلام نموده بود معلوم نیست در آن مورد چه تصمیمی اتخاذ گردیده و راه‌های کمربندی نیز نقشه‌برداری گردید یکی از این برنامه‌ها نیاز دارد که مورد اجرا قرار گیرد به قرار اطلاع راه جدیدی در بین راه ساری شاهی کشیده شده است نمی‌دانم به شهسوار منتهی می‌گردد یا خیر؟

موضوع تأمین برق روستاهای کشور تاکنون موفقیت چندانی نداشته است شخصاً در روستاهای اجدادی خود زندگی می‌کنم و از روستانشینی هم ناراحت نیستم مدت‌ها است به جناب آقای معاون پارلمانی وزارت نیرو مراجعه نموده‌ام به اتمام دلسوزی که فرمودند روستای محل سکونت بنده فاقد نیروی برق می‌باشد اخیراً به بنده گفته شد باید وزارت کشاورزی گواهی نماید که جزو مرکز تعاونی قرار دارد یا خیر بنده شرحی به جناب آقای روحانی نوشتم اکنون که در روستاهای مجاور محل سکونت بنده بلده قلعه گردن دارای برق شده است اگر به محل سکونت بنده برق داده نشود یک ظلم فاحش است به دو طرف محل سکونتم آغورکله برق داده شده است یعنی قلعه گرون‌بلده در قسمت شرقی شیروان محله در قسمت شمال شرقی دارای شبکه برق‌رسانی است ضمناً باید اضافه کنم چه به بنده برق عنایت بشود و چه مشمول مرحمت قرار نگیرم از وزارت نیرو مخصوصاً کمال رضایت حاصل است و مخصوصأ اطلاع یافته‌ام وزیر نیرو از شخصیتهای برجسته و از چهره‌های درخشان عصر انقلاب و رستاخیز می‌باشند و بایشان تبریک می‌گویم که معاون پارلمانی وزارت نیرو در این مدت همکاری وظیفه خود را با چنان شایستگی ایفا نموده است که تصور نمی‌کنم کسی از ایشان تکدرخاطری داشته باشد امیدوارم در سال جدید با این بودجه قابل توجهی که در اختیار وزارت نیرو قرار گرفته خانه تاریک روستائیان کشور را بنور برق روشنائی بخشند در مورد تأمین روشنائی محل سکونت خود آغوز کله خرم آباد شهسوار و سنگر بال از جناب آقای دکتر مجیدی استدعای توجه را دارم اینک نیازمندیهای شهرستان شهسوار را فهرست وار عرض می‌کنم۰ نیازمندیهائی که باید بوسیکه وزارت راه و ترابری انجام بشود:

- ساختمان ۵ کیلومتر راه اتصالی قلعه گردن بلده براه دو هزار
– اسفالت راه خرم آباد بقلعه گردن
– اسفالت راه قلعه گردن به آغوز کله
- اسفالت راه شهسوار لشتو
– اسفالت راه سادات محله براه کناره یعنی راه شوسه رامسر
- اسفالت راه سادات محله بدهکده رامسر
- اسفالت راه سادات مخله برمک رامسر
- اسفالت راه تعمیرات راه رامسر به جواهر دره
- اسفالت راه سادات محله بکتالم رامسر
– اسفالت یکطرف راه کتالم براه کناره شوسه شهسوار
– تأمین نیروی برق تلارس کتالم رامسر
- اسفالت راه شهسوار تشتو
– ساختمان راه کوده شهسوار بانضمام ساختن یک پل
- اسفالت راه ولی آباد بکرچکله بامیر آباد الی خرم آباد
- اسفالت راه شوسه کناره بکترای شهسوار
- اسفالت راه نشتارود به معلم کوه
- اسفالت راه عباس آباد بکلاردشت
- اسفالت راه قلعه گردن به تشکون
– ساختمان راه از راه دو هزار به سه هزار و استفاده از آب معدنی شلف و آبگرم تخت سلیمان همچنین تأمین نیروی برق شهرکهای لشتو و سلیمان آباد و لرزین و کشکو گلیجان شهسوار
- تأمین نیروی برق شهرک کارگر محله و سیاورز ومیانسرا و تلوسرک و تشکون خرم آباد شهسوار
- تأمین نیروی برق شهرک کرچکله و امیر آباد و برسیه بور و میان کوه محله خرم آباد شهسوار
- تأمین نیروی برق شهرک زوار و رودگز محله و خشکبور و معلم کوه نشتارود شهسوار
- تأمین نیروی برق و تأسیس دانشکده نیمه گرم سیری کشاورزی در شهسوار در زمین آموزش و پرورش
- تأمین نیروی برق آغوز کله محل سکونت بنده و سنگر مال و مرزک بخش خرم آباد شهسوار استدعای تبدیل مسقل رامسر به شهرستان بر حسب نیاز و خواسته‌های مکرر اهالی رامسر و

و حالا یادداشتهائی راجع به وزارتخانه‌ها و سازمانهای مملکتی دارم که توضیحات مختصری درباره آنها عرض می‌کنم.

  • اول - در مورد رعایت اصول دموکراسی در مجلس استدعا دارم با توجهی که جناب رئیس به وضع مجلس مبذل می‌فرمایند مطبوعات نیز حتی آنهائیکه مربوط به رستاخیز هستند حداقل نظریات نمایندگان را مورد بحث قرار بدهند.
  • دوم – در مورد وزارت کشاورزی و منابع طبیعی و تعاون و امور روستاها مطالبی بعرض رساندم اما راجع به قانون اخیری که راجع به اجرای ماده ۵۶ قانون منابع طبیعی، زمین هائی که مشمول قانون قرار می‌دهند و جزو منابع علمی شده اعلام می‌گردد اینها در بعضی مناطق قرار گرفته‌اند که برای دولت هیچ نتیجه‌ای ندارد حالا که مجوز قانونی برای فروش به کشاورزان تحصیل شده است از وزارت کشاورزی و منابع طبیعی تقاضا دارم آنهائی که به درد تأسیسات و یا کارهای عمرانی مربوط به دولت نمی‌خورد، آنها را با باغداران مجاور ویا کسانی که از آن‌ها خلع ید شده به آنها برگردانند.

در مورد وزارت نیرو ملت ایران انتظار دارد که جناب آقای وزیر نیرو و با اعتباری که از اعتبار بودجه سال ۲۵۳۶ تحصیل می‌فرمایند نسبت به تأمین برق روستاها توجه بیشتری به عمل بیاورند برای اینکه روستانشینان باید مورد حمایت بیشتری قرار بگیرند البته ما نباید ناشکر باشیم بخدا قسم روزگار نسبت به خلع ید مستحدثات کشاورزی پرونده‌های متعددی بود ولی در کتابهای قانون شما یک جمله‌ای نمی‌توانستید برای استفاده کشاورزان از مزایای قانون و حمایت از کشاورزان پیدا کنید ولی امروز کتاب قانون ما مشحون از حمایت کشاورزان است این یک اندیشه انقلابی است این رهبر انقلاب ما است که اینهمه امکان به کشاورزان مملکت داده‌اند ما ناشکر نیستیم، کشاورزان ناشکر نیستند و شب و روز دست دعای کشاورزان برای دوام و بقای عمر شاهنشاه و خاندان سلطنت بسوی خداخدا دراز است (احسنت) اما با پیشرفت سریعی که در ارکان کشور پیش آمده است و با این شهرهای زیادی که درست شده، اینها می‌آیند شهرها را می‌بینند برمیگردند به روستاها و آنجا را می‌بینند، بخصوص بچه‌های آنها، آقایان همه شما به این واقعیت توجه دارید که الان تمام ساکنان روستا آدمهای مسن و پدران هستند و تمام بچه‌های آنها دارند می ایند به تهران و مراکزاستان اما بالاخره اینها ایرانی هستند و مسلمأ ایرانی ایران را با جای خودش معاوضه نمی‌کند (صحیح است) و بجای دیگری هم نمی‌رود ولی این جابجا شدن یک مقدار مشکلاتی را بوجود میاورد از دولت جناب آقای هویدا انتظار داریم که دست محبت بیشتری به سر این روستاها کشیده شود مثلا برق تعدادی از روستاها تأمین کنند ویا به کسانیکه احتیاج به وام دارند وام داده شود. جناب آقای دکتر شادمان معاون پارلمانی نخست وزیر، از سال ۴۷ به اینطرف کشاورزان در اثر حوادث چند سال متوالی، برف و سرما و یخبندان و بارانهای شدید زیانهای زیادی را متحمل شده‌اند و اغلب از منطقه سکونت خودشان متواری شدند و مخصوصاً عده‌ای زندانی شده‌اند و طول زندان باعث شد که در همین چند روز پیش یکی از این اشخاص که نمی‌خواهم اسم ببرم در زندان مرد شما آمدید برای رفع مشکل مردم شهسوار عنوان کردید. یک روزی من در انجمن شهرستان شهر شهسوار که در مقام عضویت انجمن بودم تقاضای ورشکستگی عمومی شد فرماندار عصبانی شد و گفت این درست نیست. من گفتم اعلیحضرت باید بدانند این خانه بزرگ پدر دارد پدر ملت ایران باید از وضع فرزندان خودش مستحضر باشد و هیچ مانعی نمی‌بینم که حقیقت را بگویم از سال ۴۷ باینطرف عده زیادی ورشکست شده‌اند و بر اثر وحشت از زندان متواری شده‌اند اینها باید به طریقی برگردند به خانه هایشان چون زندگی دارند خانواده دارند اینها مضطر و معسر نیستند، معسر کسی است که بالاخره مال داشته باشد ولی دسترسی بآن نداشته باشد و برای اینکه می‌ترسد اگر آنجا بماند طلبکارها سراغش بیایند. اینها بیشتر از میادین شکست خورده‌اند از یک برنامه‌ای در آنجا آزرده خاطر شده‌اند یکی دو نفرشان آمد پول تقسیم کرد ولی نتیجتاً کارخانه استاندارد مرکبات بدست آقای رشیدیان افتاد بنده در صدد هستم با همت آقای نخست وزیر که از تمام جریان مرکبات آنجا خبر دارند و همچنین با کمک آقای روحانی و نیز خود آقای رشیدیان که یگانه کارخانه استاندارد در بهشهر بلکه ایران است و من در نظر دارم اقدامی بکنیم که این را به دست صاحبان اولیه اش برگردانیم و بسیاری از صاحبان مرکبات آن نواحی را از ورشکستگی نجات بدهیم خدمت دوستان عزیز و وزرای دولت در این مجلس واقعاً مقدس عرض می‌کنم شما هم پیگیری می‌کنید ما هم گله‌ای از شما نداریم و خدا را شاهد می‌گیریم در مورد وزارت پست و تلگراف من با هر که صحبت کردم همه گفتند خدا عمرش دهد هیچ کس از این آقای مهندس معتمدی حرف بدی نگفت. آقای دکتر شادمان ملت ایران حق شناس است، ملت ایران افراد شاهدوست و فداکار را دوست دارد. درست است کهع ما گاهی کاسه صبرمان لبریز می‌شود و چهار تا نامه می‌نویسیم به آقای دکتر شادمان و ایشان کم محبتی می‌کنند و همان روز جواب نمی‌دهند ولی هرگز عصبانی نمی‌شوند چون اگر عصبانی بشود دکتر شادمان نیست. در موضوع وزارت دادگستری نمی دانم معاون ایشان تشریف دارند یا نه؟ قوانین کیفری از تعداد ستارگان آسمان بیشتر است. آقای صادق احمدی آمدند در این مجلس رستاخیز قوانین کیفری را بدونوع تقسیم کردند جنحه مثلا درجه یک و جنایت درجه ۲ الان این قانون در سطح مملکت اجرا می‌شود برای یک کپر دوبرادربه جزای نقدی بیش از ۵۰۰ تومان جریمه می‌شوند. در گذشته آقای دکتر شادمان جزای اینکار ۱۱ روز تأدیبی بود که معادل نقذی آن ۱۱ تومان می‌شد و این در زندگی مردم اثر دارد. اگر قانون را فرض بفرمائید تشدید بکنیم این جلوی مردم را نمی‌گیرد و مانع تجاوزات مردم نیست طبقات بالا با هم دعوا نمی‌کنند این طبقات پائین هستند که مثلا سر آب با یکدیگر نزاع می‌کنند. اگر امکان دارد جنابعالی بفرمائید این را به دادگاه‌های انقلابی مثل شورای داوری و خانه‌های انصاف طبق اصل نهم انقلاب ارجاع بفرمائید، و اگر امکان دارد در مورد این جریمه‌های تعدیل و تخفیفی قائل شوند. جناب دکتر شادمان مسأله مهمتر از این موضوع تودیع ۵۰۰ تومان و دیعه است کسی که در نظر دارد پژوهش بخواهد عده‌ای از آقایان نمایندگان ما در مجلس قاضی هستند و اطلاعات بیشتری دارند میدانید که اکنون برای پژوهش خواهی باید ۵۰۰ تومان ودیعه بسپارند و آقای دادستان موافقت بکنند پانصد تومان که رفت پانصد تومان دیگر باید باید بدهد قانون برای سعادت ملت است در گذشته این مشکلات وجود نداشت. آن کشاورزی که با آقای دکتر شادمان آشنائی و دسترسی ندارد و از قانون و مقررات اطلاعی ندارد چکار باید بکند این مخوفترین وضعی است که برای این طبقه بوجود می‌آید ۰ قانون برای حفظ نظم و برای تأمین عدالت اجتماعی است ۰ که با اوضاع و احوال جامعه مطابقت داشته باشد ۰ من به موقعش این جریان را در حضورجناب وزیر دادگستری و آقای هنرمندی مطرح می‌کنم ۰ اما در مورد وزارت مسکن و شهرسازی جناب آقای دکتر شادمان این وزارت خانه باید یک جهش اساسی بکند۰ چرا تمام واحدها در آنجا متمرکز شده اگر کاری انحام شد نعم المطلوب اگر نشد این کارها که ۲و۳ نفر تصمیم گیرنده دارد، دیدیم ثمری ندارد ۰ ما می‌بینیم کسانی هستند که بیشتر کارها را انجام می‌کنند و بعد مسئولیتش با آقایان است ۰ کارمندی که اهل قزوین بود و این در شهر ما شهسوار کارمند اداره دادگستری بود گفت ۱۸ سال تمام کار کردم و بعد تمام چیزهایم را فروختم و یک تکه زمین خریدم ویک شرکت امده آنجا را ثبت کرده و بنام خود سند گرفته است و مردم خریداران زمین هر چه داد و بیداد کرده‌اند گفته‌اند وزارت مسکن و شهر سازی تصمیم گرفته به آن شخص سند داد و کار تمام شده همانطوزی که در موقع طرح لایحه مالک و مستاجر عرض کردم و حالا هم میکویم زمین باید از صورت کالای تجارتی به صورت کالای مصرفی در بیاید و باید به دنیا نشان دهیم که مسئله زمسنهای مملکت را بنحوی حل کردیم که دنیا به حیرت در بیاید یکی از همکاران بنده آقای دکتر اسفندیاری می‌گفت رفتم سلمانی دیدم شخصی پنجاه تومان داد و من با خجالت ده، پانزده تومان دادم (نمایده گان شما – کم دادید) مثل اینکه اخیرا ده بیست تومان می‌گیرند اینرا اتاق اصناف رسیدگی بکند باری اصلاح کردن سری که ده دقیقه بیشتر کار ندارد، بیست تومان زیاد است.

ادیب مجلسی مرکز بررسی قیمتها قیمت تعین می‌کند نه اتاق اصناف ۰

لیوانی - هستند آرایشگاه‌های که پنج شش تومان بیشتر نمی‌گیرند ۰

کبیری - اما راجع به بساز و بفروش‌ها که بی دریغ خرج مسکنند و همه جا نظم اقتصادی را بهم می‌زنند جناب ادیب مجلسی ما همه مان هدفی جز بهبود اوضاع نداریم تهران با شهسوار باری ما فری نمی‌کند همه جا خانه ماست (احسنت)۰ اینها کهع از اوضاع گله می‌کنند اینها به زندان روسها نرفته‌اند و گویا در زمان اشغال ایران بوسیله متفقین نبوده‌اند ولی من خودم به زندان آنها رفته‌ام خدایا چرا این مردم ناشکر هستند، والله به خدا به پیغمبر اگر ما شکایتی بکنیم خیلی نا شکر هستیم، به خدا قسم قسمتی از مشکلات مردم تصنعی است و اینرا خارج از دولت درست کرده‌اند و مکرر شاهنشاه فرموده‌اند که ما در صورت لزوم با نیروی نظامی جلوی اینها را می‌گیریم آقایان این قزاقهای روسی اصلا خوردن پرتغال را بلد نبوده‌اند و درسته با پوست غورت میداده‌اند اینها مرا به زندان بردند و خیلی اذیت کردند عده‌ای گفتند مبیری اینها همیشه جاسوس بوده‌اند و گزارش مدهند وقتی مرا گرفتند چون نمی‌خواهیم بیش از این وقت آقایان را بکیریم فقط عرض می‌کنم که تمام اتهامات آنها را رد کردم چون می‌کفتند کبیری رابطه زیر زمینی دارد که این طور است وآنطور است فرمانده این ژنرال کنسول روسها را در بهشر بود گفتند شما تحصیل کرده هستید، گفت من بزرگترین آکادمی علوم را دیدم ۰ گفتم تو که تحصیل کرده‌ای چطور مرا متهم می‌کنی گفت که با دربار ارتباط داری گفتم من اگر تو را متهم کنم و بگویم با استالین در ارتباط هستی چه می‌گویی ناراحت شد و بالاخره قلم را گذاشت کنار و حرفی نزد بعد از سه روز استاندار و تمام مقامات ایرانی وسیله فراهم کردند و بالاخره گفتند که شما ا زلحاظ اتهامات گناهی ندارید و من را آزاد کردند و بدین ترتیب ما را از شر آنها حفظ کردند امیدوارم وجود نازنین شاهنشاه را خدا نگه دارد و از تمام بلیات حفظ کند که در تمام مواقع، در تمام آن اوقات در کنار ملت بود آقایان دیر وقت است و از شب خیلی رفته است می‌خواهم راجع به فلسفه تعطیل کارخانه حریر بافی چالوس چون آقای چلاجور تشریف ندارند و بنده می‌توانم آزادانه بگویم مطالبی عرض کنم وقتی آنجا در کارخانه حریر بافی چالوس کشتار شده موسوی زاده استاندار تلفن کرد و تکلیف خواست، نخست وزیر وقت جناب اشرف گفت آنجا را بمب باران کنید خلاصه اوضاع ناجوری پیش آمد اعلاحضرت از این واقعه اطلاع حاصل می‌کنند و بالاخره دستور می‌دهند که از طریق تیپ رشت آنجا اشغال می‌شود و متجاوزین حقوق ملت ذستگیر می‌شوند، البته هزار نفر ژاندارم آمدهبوب و یکنفر سرباز فرمانده آنها بود فرمانده اینهارا در وسط شهر چالوس ول کرد که ناگاه گلوله از اطراف به قلب ژاندارمها و بطرف آنها رها شد، کاری ندارم از این نوع قتل ژاندارمها در نوشهر ۲و۳ مورد هست در جاهای دیگر هم هست، اعلا حضرت همایونی نیرو فرستاد و کارخانه را گرفتند و خلع صلاح کردند و شنیدم در آن موقع آقای قوام السلطنه فرمودند من در کشور خودم کارخانه خودم را بمباران می‌کنم، بالاخره ملت ایران در این کشور از شاهنشاه خیلی اقدامات میهن پرستانه دیده است.

همچنین ما صبر و بردباری شاهنشاه خودمان رازیاددیده‌ایم مخصوص ما شمالی‌ها بخوبی احساس کرده‌ایم آنهائی که پشت سر شاه چیزهائی می‌نوشتند ایرانی نبودند، آنهاالهام ازخارجی می‌گرفتند وامیدوارم که خداوندتبارک وتعالی ماملت ایران راموفق کندکه ازهم ایرادنگیریم، اشکال تراشی نکنیم وبهمدیگراطمینان داشته باشیم تمام اینها که می‌گویم حقیقت دارد بهرحال گذشت زمان خیلی چیزهاراازایران گرفته است، خیلی هانمی دانند وقتی که آقای عباسمیرزائی ازاعماق قلبش فریادش بلند میشوددیگران می گویندچرافریادمیکشد، بخداقسم من حوادثی دیده‌ام که یکیش راعرض می‌کنم، شخصی بودبنام حیدر درعباس آباد او را دزدیدند بردند پهلوی این آقای فضائلی فرماندار شهسواربوداین راکشیده زدما عده‌ای بلندشدیم آمدیم پیش صدرالاشراف، اینجاسفیرشوروی پادرمیانی کرد دونفر را تحویل گرفتیم و آوردیم اینجا باید به این مسئله امنیت افتخار بکنیم و شکر بجای آوریم (احسنت) درمورد واردات کشور جناب آقای دکتر شادمان ما همه اش صحبت از ده می‌کنیم ولی شهرهای ما هم بایدرونقشان را از دست ندهند یک توریست که به کشور ما می‌آید که به ده نمی‌آید به شهر می‌آید این شهرداریها باید مورد حمایت قرار گیرند شما یا شهرداری بوجود نیاورید یا اگر بوجود آوردید باید طوری باشد که اگر در ده مجاور آتش بوجود آمد بتواند فکری بکند باید وسیله اطفای حریق داشته باشد، این عوارض که بنام عوارض دروازه‌ای است در زمان دکتر پیراسته یک عوارضی می‌گرفتند و می‌گفتند باندازه این عوارضشهرداری بشما می‌دهد ۰ پولی در حدود ۳۰ یا ۴۰ هزار تومان، این مشکلی است که همه نمایندگان با آن روبرو هستند، در مورد واردات بازرگانی و مسئله سیمان شاید بالاخره از مواردی باشد که دکتر شادمان باید نهایت توجه رابکند در شهرستانها وضع سیمان بحدی وضع نامطلوبی پیدا کرده که همه بهم بدبین هستند و کسی اطمینان نمی‌کند بهم دو کیسه سیمان بدهد ۰ من که رفتم انجمن شهرستان میگغتند اگر شما سیمان نفرستید قسمت اعظم این پلها که از بین رفته مرمت نمی‌شود و بکلی از بین می‌رود ۰ چون آنها که سیمان ندارند باید فکری به حال آنها کرد، در مورد وزارت بهداری و بهزیستی و وزارت کار نسبت به این نانواها گویا مشترکأ باید تصمیم بگیرند نمی دانم وزارت کار یا وزارت بهداری و بهزیستی مسئول است که کارگران نانوائی‌ها را بیمه کند من فکر می‌کنم وزارت بهداری و بهزیستی که آن صندوق را در اختیار دارد و بهر حال نانواها در مورد کارگران می‌گویند ما کارگر نداریم می‌گوید پسرم را آورده‌ام چون اکثرأ کارگران فرار می‌کنند ولی می‌بینم که ۵ نفر کارگر برایش نوشته‌اند (عباس میرزائی – نانوائی یکنفری که نمی‌شود باید چند تا کارگر باشند) در مورد وزارت آموزش و پرورش و هنرستانها و مراکز حرفه‌ای توجه‌ای داده شد و باز عرض می‌کنم جناب أقای دکتر شادمان این مسئله را مورد عنایت قرار دهید. هر اندازه دانش آموزان به آن مراکز جلب شوند به این مراکز بیشتر فشار می‌آید الان مثلأ یک هنرستان در شهسوار بوجود آمده و دانش آموز تربیت می‌کند و افراد نیازمند می‌آیند و استفاده می‌کنند ولی اگر این چنین وضعی پیش بیاید دیگر نمی‌روند به تحصیلا تعالیه ادامه بدهندو اگر از نظر اقتصادی تأمین شدند دیگر نیازی ندارند به تهران بیایند و پشت کنکور بمانند این مسئله ایست که باید توجه بشود ۰ دانش آموز با آن تعداد گزینش دانشجو ارتباط ندارد ۰ این نقص را باید دولت رفع کند توجه کنید این طوری نیست که فورأ دانشگاه بسازید فورا مراکز تحصیلات عالیه درست بکنید ولی البته خواستن توانستن است هر کاری که انسات بخواهد بکند می‌تواند ۰ در مورد وزارت راه و ترابری بنده خدا را شاهد می‌گیرم اصلأ منظور من ستایش کردن نیست وقتی کار خوب را می‌بینم وجدان می‌گوید و ناراحت می‌شوم اگر کار خوبی انجام بشود یکنفر بگوید که کار بد انجام گرفته یا نشده این را هم بگویم بنده اهل تعظیم کردن هم نیستم زمانی رفتم با جمعی پیش نخست وزیر وقت گفتند باید تعظیم بکنی گفتم من تعظیم نمی‌کنم گفتند باید تعظیم بکنی گقتم نه من تعطژظیم نمی‌کنم بالاخره نشد و برگشتیم همراهانم تعجب کردند و گفتند این چه کاری است که ما را بردی و بعد برگشتی ۰ بالاخره باز برگشتیم و ناچار تعظیم کردم ۰ نخست وزیر گفت از کجا آمدی، گفتم از شهسوار ۰ گفت چه کاره هستی، گفتم کشاورزم بعد گفتم اجازه بدهید موفقیت شما را در مسکو تبریک بگویم ۰ نگاهی کرد و گفت: اشکالی ندارد گفتم شما موفقیت بزرگی برای ایران کسب کردید و ما افتخار می‌کنیم که سر نیزه دیگران را از سینه ما برداشتند ۰ نگاهی به من کرد گفت: بفرما بنشین تا آن موقع به ما اجازه نشستن نداده بود پس از آنکه تعظیم و تعریف کردم گفت بفرمائید ۰ تشکر کردم و نشستم ۰ گفت کار دیگری هم دارید من هم گفتم اجازه می فرمائید.

گفت بنشین، کفتم نشسته عرض کنم؟ گفت بلی بالاخره گفتم دکتر میلیسپو اینجا در ظاهر برای تأمین آذوقه متفقین آمده بود ولی در باطن مخالف با ما بود دو سال بود که برنج ما را در آنجا انبار کرده بودند و اجازه فروش نمی‌داد جریان را گفتم گفت یعنی چه؟ گفتم دو تا استاندار شما اینجا هستند یکی استاندار گیلانی یکی استاندار مازندران استاندار مازندران دکتر پیراسته بود استادار گیلان را نمی دانم کی بود اسمش یادم رفته ۰ گفت آذوقه تأمین است گفتم اگر تأمین است به تهران بفرستید استاندار را خواستند گفت ایا در شمال آذوقه هست أ جواب داد تأمین است نخست وزیر گفت یک هفته دیگر برنج شما را به قیمت خوبی می‌خریم من این جرأت پیدا کردم و گفتم مسئله دیگری هم مورد بحث است گفت چه است گفتم بنده از دفتر خود شما می‌خواهم استفاده کنم شما هم چای دارید و هم برنج از کدام یک استفاده کرده‌اید؟ گفت از هر دو قسمت ضرر کرده‌ام و پولش را پرداخت کرده‌ام گفتم شما نخست وزیر هستید از ضرر حرف می‌زنید من کشاورز ضرر را چگونه جبران بکنم؟ گفت فهمیدم ۰ همراهان من خیلی خوشحال شدند گفتند قربان راجع به پرتغال چه می‌شود جواب داد آن دو قسمت را قول دادم پرتغال مربوط به من نیست این مربوط به شهرداری است و من دیدم که عصبانی شد و سکوت کرد فهمید چیزی می‌خواستم بگویم گفت شما مطلب دیگری دارید؟ گفتم اینجا کسی هست که می‌خواهد نماینده بشود و من اسمش را گفتم گفت خیلی خوب من به روسها قول داده‌ام نفت بدهیم و گفت از شما خیلی ممنونم که به این وطن پرستان لایق اجازه می‌دهید نماینده بشوند بهرحال با من دست داد و گفت خاطر جمع باش، خلاصه ذکر خیری از کسی کردیم که حالا در بین ما نیست، بناباین جناب آقای دکتر شادمان امروز ما باید قدر این نعمات را بدانیم آنها که در زمان اشغال در تهران نبودند نمی‌توانند تشخیص دهند که آن روز بر ملت ایران چه گذشت و امروز اینجا فریاد می‌کنیم و مسائل را مورد بررسی قرار می‌دهیم بهر حال بنده از هر لحاظ خوشحال و مسرورم و دعا می‌کنم وجود شاهنشاه آریامهر را که به ما همه چیز عنایت فرمودند و ملت ایران افتخار می‌کند در زمانی زندگی می‌کند که چنین پادشاهی سایه او بر سر ما ملت ایران افکنده شده است و هیچ کس بر دیگری نمی‌تواند زور بگوید بهر حال فلسفه بقای ما این است که قدری فکر بکنیم و بنشینیم و ببینیم کجا بودیم و به کجا رسیدیم و قتی اینها را توجه کردیم شاکر و ممنون می‌شویم، با سپاس فراوان از حوصله‌ای که کردید و بنده را مورد تأیید و تأکید خودتان قرار دادید بسیار متشکرم و اینها بالاخره موجب می‌شود که همه ملت ایران بدانند و وزیر و وکیل و استاندار احساس کنند که جناب آقای هویدا نمی‌خواهند کسی به ایشان تعظیم بکند بلکه خودشان به مردم سلام می‌دهند در پایان می‌خواهم عرض کنم که خدایا شهبانوئی که با تینهمه عظمت تجلی کردند و دست محبت بر روی نمایندگان مجلس شورای ملی کشیدند فرق نمی‌کند در واقع دست محبت را بسر تمام ملت ایران کشیدند خداوندا وجود شهبانوی ما را از گزند روزگار محفوظ بدار (احسنت) زنده باد شاهنشاه آریامهر رهبر اندیشمند و شهبانوی گرامی ایران و ملت نجیب ایران که بالاخره صبر و تحمل و بردباری و کوشش خود را بدنیا نشان داده است (احسنت)۰

رئیس – آقای دکتر ستاری بفرمائید۰

دکتر محمد ستاری – بنام پرئردگار، سپاس و هزاران سپاس بر شاهنشاه آریا مهر و اندیشه‌های جهان گیرش، تعظیم به پیشگاه علیا حضرت شهبانوی محبوب و نیک اندیش که تشریف فرمائی معظم لها به مجلس غرور و افتخاری بس عظیم بر دلهای نمایندگان ایجاد کرد، درود به والا حضرت ولیعهد نور چشم ملت ایران و وارث راستین شاهنشاهی ایران زمین (احسنت)۰ ریاست محترم مجلس همکاران گرامی، دوستان مطبوعاتی، من قبل از شروع عرایضم درباره کلیات بودجه سال ۲۵۳۶ وبخاطر اینکه گفته‌هایم بدوپاره نشود چون وقت و فرصت زیاد نیست باین ترتیب سعی می‌کنم در ۲۰ دقیقه باقی به ساعت ۱۲ شب مقدمه مسائلی را مطرح کنم واز فرصت بعدی بمطالبی که تنظیم شده است بپردازم ۰ انچه که عنوان می‌شود توضیح یا توجیح سه مساله اساسی بود که اینجا از سوی همکاران عزیز ومحترم مطرح شد ۰ یکی حرمت گذاری به زبان فارسی و اهمیت این مساله در جامعه که امروز بحث فراوان در این زمینه به عمل امد۰ از نظر اینکه موقعیت جایگاه و زبان فارسی در وحدت ملی روشن بشود کافی است ارکان چهارگانه وحدت ملی را اینجا بازگو کنم ۰ وحدت ملی که قومیت و هویت ملی بران مبنا قرار گرفته است و یکی از پایگاههای بنیادی استمرار مملکت و شاهنشاهی ایران است بر چهار رکن اساسی استوار شده:قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی، قدرت نظامی وبالاخره قدرت فرهنگی ۰ هر قوم وملیتی که از چهار رکن یاد شده بحد والا و اعلا برخوردار باشد از نظر حفظ وحدت ملی در شرایط و جایگاهی بس عظیم جای دارد.

چنانچه موقعیت این ارکان را در دوره پنجاه سال سلطنت پر افتخار دودمان پهلوی بررسی کنیم مشاهده خواهیم کرد که در چهار رکن بحث شده، به پیشرفتهائی بس عظیم نایل شده‌ایم در مورد قدرت اقتصادی طبق آمار و ارقامی که ارائه می‌شود رشدهای چشم گیر۱۵ درصد حاکی از این است که رشد اقتصادی ما به چنان مرحله‌ای رسیده است که می‌تواند کارساز باشد و بسیار وزین و مستحکم چنانچه قدرت سیاست را رکن دوم وحدت ملی است بررسی کنیم، می‌بینیم که سیاست حیات آفرین مستقل ملی و اعلام این نظر از سوی رهبر مفخم ما روشنگر این حقیقت است که با چه دیدی و با چه موقعیتی قدرت سیاسی ما در دنیای امروز از استحکام و بنیاد اساسی برخوردار است (صحیح است). در مورد رکن سوم وحدت ملی که قدرت نظامی است من تصور می‌کنم جای بحث زیادی نباشد باین خاطر که قدرت نظامی ما در چنان حدی است که امروز در این دنیای پرتلاطم ما را به صورت یک جزیره آرام و پر امنیت درآورده است (صحیح است) و اینکه در مورد کمبود ۲ درصد بودجه نظامی بحث شد بایستی اعلام شود ملت ایران همانند برادران و خواهران سرباز همیشه افتخار داشته است که پشت جبهه را نگه دارد و باین ترتیب ارزیابی ارتش شاهنشاهی در محدوده‌ای که هست امریست صحیح ولی بایستی اعلام کنم که مدافعین ملی و میهنی نیا خاک تمام ملت ایران و ۳۴ میلیون مرد و زن و کودک هستند (صحیح است) اما می‌پردازیم به چهارمین رکن وحدت ملی یعنی قدرت فرهنگی و اینجاست که مسأله زبان مطرح می‌شود ۰ در جوامع امروز بسیار دیده شده است تنها رکنی که می‌تواند قدرت ملی و وحدت آن را پایدار و محفوظ و مصون از رخنه‌ها بیگانه نگه بدارد قدرت فرهنگی است ۰ ما دیده‌ایم که بسیاری از جوامع حتی خود ایران در بسیاری از مواقع یا از مظر قدرت اقتصادی یا قدرت نظامی، قدرت نظامی در چنان مرحله‌ای نبوده است که از تهجم بیگانگان مصون بماند و چه بسا که در این موارد مقهور هم شده ولی چرا باقی ماند؟ برای اینکه قدرت فرهنگی داشت و در پناه این قدرت فرهنگی توانست قومیت و وحدت ملی خودش را حفظ کند (احسنت) و اینجاست که زیر بنای وحدت ملی را می‌توان قدرت فرهنگی دانست و جوامعی که از قدرت فرهنگی غنی و سرشار برخوردار بوده‌اند حتی اگر سه رکن دیگر را که عرض کردم به مرحله نابودی هم برسد ملیت و قومیت خود را حفظ خواهند کرد (آفرین) اما قدرت فرهنگی چیست: باید عرض کنم که یکی از مبانی اصلی قدرت فرهنگی زبان است زبان یکی از ارکانی است که این پیوندهای ملی را خیلی عالی و بسیار استوار برقرار می‌کند ۰ اسپنسر یکی از سیاستمدارها معتقد بود که اگر تنها زبان یک قوم را از او بگیرید به همه چیز رسیده‌اید و رخنه در ملیتی که زبانش را از او گرفته باشید بسیار ساده و آسان است ۰ این مسأله‌ای است که یکی از سیاستمداران گفته و شکی نیست با تجربه‌ای که این دسته از سیاستمداران دارند آنچه می‌گویند بر مبانی صحیح استوار است ۰ باین ترتیب اگر بحث زبان فارسی در اینجا مطرح می‌شود آن چیزی است که واقعأ رویش تکیه می‌شود و بحثی اصولی و منطقی است منتها با یک اشاره و آن اینکه مسئله زبان را نباید بعنوان مد روز و یا خود نمائی تلقی کرد، چون ما شنیدیم و دیده‌ایم عده‌ای از این مدعیان برای اینکه از زبان فارسی دفاع کنند حتی از جملات و کلمات عربی استفاده می‌کنند ۰ باین ترتیب باید توجه داشت که زبان بدور از هر غوغای تبلیغاتی و یا فضل پروری رکن اساسی قدرت و فرهنگ است و بایستی از دیدگاه بسیار منطقی و اصولی بدرو از هر گونه تظاهر مورد توجه قرار گیرد ۰ من بسیاری از اشخاص را می‌شناسم که برای اهمیت زبان فارسی متوسل به لغات و کلمات خارجی می‌شوند ۰ اینرا مگر می‌شود تفسیر و توجیه کرد؟ اما مسئله دیگر موضوع توجه به فرار مغزها است و این مسئله مطرح شده بود که آیا صلاح است ما کودکان را زا سنین متفاوت به خارج بفرستیم یا نه؟ و آیا اینها قومیت و ملیت خود را از دست می‌دهند یا خیر؟ در این زمینه توضیح مختصری دارم، همکاران عزیز، فرار مغزها به عقیده من مسئله مهمی نیست آنچیزی که مهم است فرار دلهاست، کوشش باید کرد که دلها فرار نکنند و اگر دل فرار نکند آنوقت، همین افراد کارآمد در ممالک دیگر سفرای دانش و بینش ما خواهند بود ۰ به این ترتیب هم از نظر تکییک و هم از نظر مسائل اصولی و موارد دیگر جای هیچگونه ترس و واهمه‌ای نیست که مسئله فرار مغزها را بآن ترتیبی که اعلام شده عنوان کنیم.

بیایید قبل از اندیشیدن به فرار مغزها به فرار دلها بیاندیشیم و قبل از اینکه مسئله‌ای بنام فرار مغزها را بزرگ جلوه دهیم ببینیم که چگونه فرار دلها بوجود می‌آید و اینجاست که تربیت خانوادگی و رسالت آموزش و پرورش و ارزش کانون خانوادگی مطرح می‌شود ۰ من معتقد هستم که اگر در سنین کودکی موقعیکه نوجوان حالت فرم پذیری دارد محیط گرم خانوادگی را ترک نکند جای هیچگونه نگرانی نیست (صحیح است).

برای آنکه مسلمأ آن فاجعه فرار دلها بوجود نخواهد آمد۰ ایرانی همیشه بوطن، شاهنشاه و موقعیت خودش با همه وجود و صداقت اندیشیده و می‌اندیشد۰ من یک حقیقت کوچکی را که خودم در این زمینه شاهدش بودم برایتان مثال می‌زنم ۰ در یکی از ممالک خارج با یکی از دوستان و همشهریان گیلانی که سالهای سال دور از وطنش بوده در یکی از پارکها قدم می‌زدیم همه میدانید که در اکثر شهرهای اروپائی بخاطر شرایط آب و هوای آنجا گل و سبزه با طراوت، رنگ و زیبایی خاصی همراه است ۰ به نزدیک باغچه‌ای که دسته گلهای شادابی در آنجا کاشته شده بود رسیدیم بی اختیار گفتم چه گلهای قشنگی است و چقدر با طراوت و خوشرنگ است. اما پاسخی که از دوستم شنیدم واقعاً تکان دهنده بود. با صفای باطن گفت گلهائی راکه تو احساس می‌کنی خوشرنگ و با طراوت است برای من نمود و جلوه‌ای ندارد زیرا برای من آن گلی زیبا و خاطره انگیز است که وقتی در ایران بودم، مادرم گلی را که در گلدانی کاشته شده بود بمن داد و من آن گل را در باغچه شخصی خانه‌ام کاشتم (احسنت) آیا این صداقت درگفتار و بیان احساس مبین وطن پرستی و علاقه به خانه و خانواده نیست؟ و آیا این یک عرق ملی و وطن پرستی به شمار نمی‌آید؟ که بعد از ۱۵ سال اقامت در خارج هنوز هم با تمام وجود بوطن و سمبل ملیت که در وجود رهبر ما خلاصه می‌شود این چنین باک و ناب می‌اندیشد؟ باین ترتیب ما با داشتن چنین خمیرمایه‌های ملی قبل از اینکه به فرار مغزها بیندیشیم باید به فرار دلها فکرکنیم. برای اینکه ایرانی اگر خوب تربیت شده باشد ایرانی که بشاهنشاه ووطن و ملیت خویش اعتقاد داشته باشد چگونه می‌تواند با رفتن به خارج و گذراندن یک دوره، از وطن و ملیت خویش ببرد و همه را به فراموشی بسپارد. مسئله دیگری که باز هم مقدمتاً باید اشاره کنم موضوع استاد و معلم است که بهتر بگویم معلم چون همه در یک حد و منزلت هستند ۰ دوستان، اندیشیدن تنها به مسئله مادیات یعنیبرطرف کردن نیازهای مادی اشخاص همیشه کارساز و کار گشا نبوده است ۰ انسان به طور طبیعی دو نوع نیاز دارد: نیاز معنوی و نیاز مادی ۰ خود شما در بسیاری موارد دیده‌اید یا شاهد بوده‌اید دوستانی که در نهایت رفاه و بی نیازی از نظر مادیات بوده‌اند و از درآمد بسیار برحوردار هستند بمحض اینکه کمترین بی احترامی دیده‌اند از همه مزایا و امتیازات مادی صرف نظر کرده و نگران و ناراحت می‌شوند ۰ باین ترتیب آنچیزی که نیازهای جامعه بشری را از هر جهت مرتفع می‌کند نیازهای مادی بهمراه خواستهای معنوی است۰ بهر حال اندیشیدن تنها به نیازهای مادی هیچگاه کارگشا نبوده است ۰ یک استاد همانط. ور که نیاز به مادیات دارد احتیاج به حرمت و احترام دارد که اگر تمام نیازهای مادیش را برطرف کنند ولی بدون حرمت باشد هیچ رضایتی ندارد من بایستی بصراحت اعلام کنم که باید سپاس بگویم به شاهنشاه آزیامها و علیا حضرت شهبانوی نیکو کار که همیشه مدافع استاد و معلم بوده‌اند و همه وقت قدر این فداکاران و حرمت آنان را داشته‌اند ولی استدعا می‌کنم مسئولین امور نیز بیش از این از چنین راهنمائیها و ارشادهای هشدار دهنده پند بگیرند و به همان نحو که احیانأ در فکر تأمین نیازهای مادی استاد هستند به حرمت و احترام آنها هم بیندیشند۰ اسن مسئله فقط مربوط به معلم و استاد نیست بلکه مربوط به تمام افرادی است که در کادر اداری یا خدمات خصوصی و نظایر دیگر بکار اشتغال دارند و بالاخره بیائیم بهتر بیندیشیم و بموازات تأمین نیازهای ایمنی و استحفاظی سایر نیازها را نیز در نظر بگیریم مسلمأ اگر نیازهای مادی نظیر حقوق، بیمه، مسکن و غیره و غیره احتیاج به بودجه و تأمین کمک و اعتبارات مالی دارد ولی تأمین نیازهای معنوی هیچگونه اعتباری را بر بودجه مملکت تحمیل نمی‌کند زیرا کاربرد آن فقط در محدوده احترام، رفع تبعیض، و حرمت به اشخاص خلاصه می‌گردد۰

عباس میرزائی – یک چیزی هم اضافه کنید که اگر یک معلمی خطا کرد روزنامه‌ها ننویسند وآنرا بزرگ نکنند،

دکتر ستاری – مطلب دیگری که باید بگویم و شما یادآوری کردید در مورد مطبوعات و خدمات بی شائبه همکاران مطبوعاتی است و من این افتخار را دارم که متجاوز از بیست و چند سال در این راه قلم زده‌ام و افتخار می‌کنم که همچنان در همین زمینه خدمتم را دنبال نمایم ۰ در مورد خدمات رسانه‌های گروهی روزنامه‌ها رادیو و تلویزیون همین بس که از هیئت محترم دولت هم اکنون شاید نصف اعضاء در جلسه شرکت ندارند، و از تعداد نمایندگان محترم هم بخاطر دیروقت بودن گروهی تشریف ندارند ولی می‌بینیم که خبرنگاران پرکار رسانه‌های گروهی همه اینجا تشریف دارند (عباس میرزائی – نمایندگان کارگران هم هستند) بله نمایندگان کارگران هم تشریف دارند، بنابراین حفظ حرمت کسانی که بمعنای رکن پنجم مشروطیت هستند بر همه ما واجب و فرض است ۰ اینجا مسئله‌ای در مورد کارمندان مطرح شده بود فکر می‌کنم بحث در مورد حقانیت کارمندان چیز زائدی است۰ اگر درباره تورم یا افزایش هزینه زندگی در کشور صحبت می‌شود براستی آن گروهی که بیش از همه تحمل این فشار را می‌کنند کارمندان دولت هستند باین ترتیب در هر شرایط و موقعیتی وظیفه ماست که از این طبقه بسیار شرافتمند دفاع کنیم و با همه وجود تلاش کنیم تا آنها هم در شرایط مناسب زندگی کنند (صحیح است) و اگر احیانأ می‌بینیم که کارمندی اضافه بر ساعات معمولی در اوقات دیگر هم کار می‌کند این چیزی نیست جز اینکه می‌خواهد کمبود مخارج زندگیش را جبران کند۰

بهر حال اینها مسائلی بود که بصورت مقدمه عرض کردم و اگر وقتی هست و آقای رئیس اجازه می‌فرمایند مطالبم را که آماده کرده‌ام ادامه بدهم؟

- تعیین موقع و دستور جلسه آینده _ ختم جلسه

۴ - تعیین موقع و دستور جلسه آینده _ ختم جلسه.

رئیس-آقای دکتر ستاری وقت جلسه تمام شده است بقیه مطالبتان را بگذارید برای جلسه بعد. با اجازه خانمها و آقایان این جلسه را ختم می‌کنم جلسه آینده ساعت ۹ صبح روز شنبه خواهد بود.

رئیس مجلس شورای ملی – عبدالله ریاضی.