مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ آبان ۱۳۲۱ نشست ۱۰۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سیزدهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ آبان ۱۳۲۱ نشست ۱۰۴

دوره سیزدهم قانونگذاری

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۱۳

جلسه: ۱۰۴

صورت مشروح مجلس روز سه‌شنبه ۱۲ آبان ماه ۱۳۲۱

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس

۲- بقیه شور لایحه متمم بودجه سال ۱۳۲۱

۳- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید

صورت مجلس روز یکشنبه دهم آبان ماه را آقای (طوسی) منشی قرائت نمودند. (اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شد:

غایبین با اجازه- آقایان: فاطمی، اصفهانی، پارسا، مسعودی خراسانی

غایبین بی اجازه- آقایان: تولیت، دکتر ضیا، نوبخت، ملک مدنی، اورنگ، مشیر دوانی، ناصری، امیر ابراهیمی، معتصم سنگ، دبستانی، جهانشاهی، آصف، صادق وزیری، اعتبار، کامل ماکو، همراز

دیر آمدگان بی اجازه- آقایان: اکبر، نصرتیان

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس‌ـ در صورت مجلس نظری نیست؟ آقای مصدق جهانشاهی فرمایشی داشتید؟

مصدق جهانشاهی‌ـ بنده را غایب بی‌اجازه نوشته‌اند در صورتیکه بنده اجازه خواسته بودم و با اجازه بودم.

رئیس‌ـ اصلاح می‌شود. در صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.

دکتر تاج بخش‌ـ اجازه میفرمائید.

جمعی از نمایندگان‌ـ دستور. دستور.

دکتر تاج‌بخش‌ـ عرض داشتم.(عدةاز نمایندگان‌ـ دستور دستور).

ـ بقیه شور لایحه متمم بودجه سال ۱۳۲۱

(۲ـ بقیه شور لایحه متمم بودجه سال ۱۳۲۱)

معاون وزارت دارائی ‌ـ اجازه میفرمائید؟

رئیس‌ـ بفرمائید.

معاون وزارت دارائی (آقای اردلان)ـ آقایان نمایندگان همه مسبوق هستند که بعضی قوانین اگر بموقع خودش تصوب نشود آن اثرش تقریباً از بین می‌رود منجمله متمم بودجه است که مجلس شورای ملی برای مملکت تصویب می‌کند مواد متمم بودجه هم همان حال را دارد یعنی اگر آنرا بگذاریم برای آخر سال مثل این است که اصلاً تصویب نشده این است که بنده تمنی می‌کنم دو چیز را یکی مساعدت در اینکه قوانین مواد متمم که در یک یا دو جلسه بیشتر کار ندارد از تصویب نمایندگان محترم بگذرد و یکجا هم موافقت بفرمائید موادی که تاکنون از قانون متمم بودجه تصویب شده این را اجازه بدهند که دولت بتواند بموقع عمل و اجرا بگذارد. (صحیح است‌ـ صحیح است) تا اینکه باقی مواد بتصویب برسد.

(صحیح است).

بعضی از نمایندگان‌ـ دستورـ دستور.

رئیس‌ـ در مادة ۴۵ عدة از آقایان نمایندگان اجازه خواسته‌اند که صحبت کنند…

طباطبائی‌ـ اگر پیشنهاداتی است بفرمائید بخوانند.

رئیس‌ـ آقای تهرانچی.

تهرانچی‌ـ بنده در این ماده مخالفتی نداشتم فقط مطلبم این بود که مجال داده شود که مطالب گفته شود (رئیس‌ـ در ماده صحبت می‌کنید) بلی‌بلی در ماده صحبت بکنیم عرض کنم البته جنگل‌های این کشور یکی از ثروتهای عمومی است و برای مملکت از هر جهه کاملاً مفید و بلکه لازم است و اگر نباشد یک مضراتی دارد ولی این ماده بطوریکه تنظیم شده است می‌نویسد برای نگهداری آنها. بعد از این برای ازدیاد و نگهداری جنگل از تاکنون شده است مخصوصاً از شهریور ماه باین طرف کاملاً برعکس و بر علیه این منظور بوده است یعنی چوبهای زیادی قطع شده اجازه‌های زیادی برای قع داده شده است چه با اجازه و چه بی‌اجازه‌های زیادی برای قطع داده شده است چه با اجازه و چه بی‌اجازه مقدار زیادی چوب در جنگل‌های شمالی و غیر شمالی مملکت بریده شده است و اشخاص استفاده‌های خیلی خیلی بزرگ کرده‌اند بنده می‌توانم چندین نفر را الآن خدمت آقایان بکویم که از این راه میلیونر شده‌اند میلیونرذ تومانی نه میلیونر ریالی با این وصف آنوقت بنده تعجب می‌کنم که وزارت کشاورزی یک مبلغ خیلی جزئی که اصلاً برای نگاهداری و برای ازدیاد جنگل در یک دهی که بخواهند همه‌اش را جنگل کنند کافی نخواهد بود این را پیشنهاد می‌کند ولی امروز تمام جنگل‌های مملکت دارد از بین می‌رود و بریده می‌شود و اصلا جلوگیری هم از او نمی‌شود اصلاً چرا اجازه داده می‌شود (افشارـ قانون گفته است آقا) که چوبها را ببرند و بمصرف آنی خودشان برسانند اصلاً ضرورت ندارد این عمل یعنی نسبت بآتیه کشور تأثیری ندارد در صورتیکه از بین رفتن جنگل‌تأثیرش این است که از هر جهت برای مملکت مضر خواهد بود در جلسة پیش هم عرایضم همین بود والا با اینکه فرض بفرمائید مبلغی تصویب شود برای ازدیاد جنگلها و بمصرف ازدیاد جنگل برسد و خرج پشت‌میزی‌ها نشود بنده البته صد در صد موافقم و باید هم این کار بشود ولی این مبلغ جزئی به اصل عملش نمی‌ارزد برای اینکه متاسفانه این مقررات آقا در احوال یکنفر آنها که چوب را میرند و میلیون‌ها استفاده می‌کنند و بمصرف شخصی و غیر شخصی میرسانند برای آنها هیچ تأثیری ندارد و این قانون برای او اجرا نمی‌شود اما برای رعیت بیچاره که می‌خواهد خانه بسازد چوبهای سست است که بمصرف هیچ چیز نمی‌رسد و آنها برای خانه‌سازی و مصرف شخصی رعایای بیچاره است برای آنها بقدری شدید اجرا می‌شود که بیچاره‌ها بیخانه و بی‌جا می‌مانند در صورتی که چوب مال خودشان است و خداوند بآنها داده است که خانه خودشان را بسازند چون نمی‌توانند از آجر و گل بسازند خداوند هم به آنها چوب‌داده است که استفاده کنند با این وصف اینها را اذیت می‌کنند و آنها هم موفق نمی‌شوند در صورتیکه میلیون میلیون چه صادر می‌شود چوب و چه می‌برند و یک مبالغی گزاف استفاده می‌برند میروند و اجازه می‌گریند بنده اصلاً نمیدانم چرا اجازه داده می‌شود که این چوبها را ببرند و این مبالغ گزاف از ثروت کشور را بمفت خارج کنند آنوقت بگویند متر کوب دو تومان بدهید و آنها هم چندین هزار تومان استفاده کنند و آقایان بروند برای خودشان اراضی ذرعی ده تومان را بخرند ذرعی صد تومان شده اصولاً از آقای وزیر کشاورزی گذشته از اینکه توضیح بدهند بعد از این هم خواهش می‌کنم که از این قسمتها جلوگیری کنند و اجازه بریدن چوب هم ندهند حتی اگر برای تراورس یا چوبی برای کشور لازم باشد خود وزارت کشاورزی این اقدام را بکند و خودش تهیه بکند و عاید خود دولت بشود خدا شاهد است اینقدر مخالف نبود که اگر یک ثروتی از مملکت برود اصلا جیب یک اشخاص ایران برود ولی یک تاجرهای خارجی یک کارهائی می‌کنند و یک استفاده‌های بزرگی می‌کنند این است که بایستی جلوگیری شود.

وزیرکشاورزی‌ـ بنده دو سه جلسه راجع برویه‌ای که فعلاً داریم و امور جنگلها توضیحاتی در مجلس شورای ملی قبلاً عرض کردم. البته تا وقتیکه یک قانونی وضع شود و یک مجازاتهائی تعیین شود اقدام وزارت کشاورزی برای جلوگیری از بعضی تجاوزات محدود است متأسفانه همانطوری که در جلسه گذشته هم عرض کردم این قانون چندین ماه است که مطرح است و عمده کارش هم تمام شده و فقط یک شورش باقی است و آنهم هنوز در جریان است و معلوم نیست کسی تصویب خواهد شد روزی که این قانون تصویب شد و بدست وزارت کشاورزی داده شد آنوقت وزارت کشاورزی می‌تواند آنها را تعقیب کند بنده تصدیق می‌کنم که یک اشخاصی بی‌اجازه و چوب جنگل را قطع می‌کنند ولی تنها زوری که بنده دارم در این مورد این است که چوبش را توقیف بکنم بدهم بدارائی که بفروشد هیچ مجازات دیگری برای تعقیب کردن آنها ندارم اخیراً‌یک قاچاقهای خیلی خیلی عمده هم گرفتیم خیلی عمده و کاری که ما توانستیم بکنیم این بود که آقا چوبها را دادیم بدارائی شهسوار که بفروش برساند البته آن کسی که این کار را کرده از یک نفع کلی محروم ماند ولی از این زیانی که بکشور وارد آورده بود صدمه‌ای ندید و مجازاتی نشد (منشورـ به پارکه بفرستید و سیله‌اش را) بمحکمه بفرستید تا قانون که نباشد بهیچوجه نمی‌توانیم بپارکه بفرستیم شما قانون بگذرانید این را بفرستیم به محکمه مجازات شود (صحیح است) قطع چوبی که با اجازه بوده است گویا در یک جلسه دیگر هم توضیح عرض کردم بر حسب بعضی ضرورتها یک اجازه‌هائی دادیم برای مصرف راةآهن و قسمت اعظم این تراورس‌ها که تهیه می‌شود برای خطوط داخلی خودمان است تا حدی که بنده اطلاع دارم یک خطوطی ساخته می‌شود یا تراورسها عوض می‌شود یا بعضی از راه‌ها ساخته می‌شود و مقدار خیلی جزئی از اینها صادر می‌شود و در مقابل اینها مقدار نسبتهً قابل ملاحظه‌ای بنده بذر گرفته‌ام برای گرمسیرات غرب و لرستان و خوزستان و بوشهر و تصور نمی‌کنم در این معامله هم یک ضرری بکشور وارد آمده باشد راجع به این موضوع که اشخاص استفاده‌های کلی می‌برند البته صحیح است ولی حالا زمانه طوری است که هرکس یک معاملة کوچکی هم بکند استفاده می‌کند امروز امروز آجر می‌خرد فردا می‌فروشد و فایده می‌برد شاید استفادة اینها هم از این نظر است در هر حال بنده مسبوق هستم بنده هم از این موضوع جلوگیری خواهم کرد دولت هم اجازه داده است خود وزارت کشاورزی بکند سرمایه هم بما داده‌اند و بزودی شروع بکار خواهیم کرد که همه مقطعاتی که درخت باشد بدست خود دولت باشد تا هم از تخریب جنگل جلوگیری شود هم اگر نقصی هم باشد عاید خود دولت شود.

تهرانچی‌ـ بسیار خوب صحیح است (بعضی از نمایندگان‌ـ کافی است کافی است).

رئیس‌ـ آقای هاشمی

هاشمی‌ـ در آخر جلسه گذشته بعنوان اینکه سایر آقایان هم حرف خودشان را بزنند رأی بکفایت مذاکرات گرفته شد و رد شد و امروز هم که یکی دو نفر آقایان حرف زدند و باز هم بعضی از آقایان می‌فرمایند که مذاکرات کافی است چرا کافی است بنده مخالفم با کفایت مذاکرات

بعضی از نمایندگان‌ـ رأی‌ـ رأی)

رئیس‌ـ موافقین با کفایتخ مذاکرات برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

رئیس‌ـ پیشنهادات خوانده می‌شود: سه فقره پیشنهاد

از طرف آقایان: اوحدی. معدل و حمزه‌تاش رسیده که پیشنهاد می‌کنند به حذف ماده (۴۵)ـ پیشنهاد آقای انوار:

پیشنهاد می‌کنم مالیات منظوره در (۴۵) مطابق ترتیب جاریه وزارت دارائی در لایحة علیحده پیشنهاد کند و طبق نظامنامه داخلی مجلس جریان پیدا کند.

رئیس‌ـ آقای انوار

انوارـ بنده هم موافقت می‌کنم در وضعش ولی ترتیبی که در وضع مالیات است از مجلس که گرفته شود دولت بعد از این بیاید در یک لوایحی یک مالیاتی را در آن لوایح بگنجاند ما هم زود رأی بدهیم بنده هم موافق هستم که این را دولت در لایحه علیحده‌ای در تحت یکماده پیشنهاد بکند برود بکیسیون مالیه شور بکنند بیاید به مجلس دو مرتبه بیک ترتیب و بیک جریان طبیعی که داشته است داشته باشد نه اینکه بعد از این بیائید و مالیاترا یک شوری بگذرانید اینست که بنده پیشنهاد کرده‌ام بسته است بنظر اکثریت مجلس که قصاوت بکنند.

مخبرـ عرض کنم اگر آقای انوار موافقت بفرمایند که فعالاً‌چیزی بآخر سال باقی نمانده آقای وزیر هم توضیح دادند این ماده برای امسال است و توضیح دادند که چیزی بآخر سال باقی نمانده آقای وزیر هم توضیح دادند این ماده لایحه برای امسال است و توضیح دادند که چیزی نیست چیزی هم نبوده و یک مقدار از این چوبها مورد استفاده واقع شده و کمتر از میان رفته اگر بسوابق اداری آنها مراجعه بفرمائید ضرری ندارد و البته این سابقه حق با اقای انوار است که نباید ایجاد بشود و هر مالیاتی بصورت عادی خودش بگذرد ولی این مورد در این مدت کوتاه تأثیری ندارد تقاضا می‌کنم موافقت بفرمائید که تصوب شود و پیشنهادشان را مسترد فرمایند:

پیشنهاد آقای دهستانی:

پیشنهاد می‌کنم: مبلغ بیست ریال از خریدار دریافت شود.

جمعی از نمایندگان‌ـ دو مرتبه پیشنهاد آقای انوار خوانده شود:

(بشرح سابق خوانده شد)

رئیس‌ـ رأی گرفته می‌شود بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایان موافقین برخیزند (چند نفری قیام نمودند) رد شد. آقای دهستانی:

دهستانی‌ـ پیشنهاد بنده این است که بیست ریال از خریدار دریافت شود برای اینکه همانطور که آقای نقابت هم اشاره فرمودند این ضرری متوجه ما نیست نفع است پس اگر در این قسمت نوشته شود که از خریدار گرفته شود واقعاً نفع اندر نفع است.

مخبرـ استدعا می‌کنم توجه بفرمایند آقا اگر وضع مالیات بشود از نفطیا بنزین ده دینار گرفته بشود یا از هر پیت ده ریال گرفته شود این ده ریال را کی می‌پردازد؟ البته یک طرز وصول هست یک طرز پرداخت آن طرز وصول این است که دولت از کمپانی نفط فرض بفرمائید می‌رود و حساب می‌کند و می‌گیرد اما آنها هم می‌کشند روی قیمت از بنده و سر کار می‌گیرند که مصرف کننده هستیم پس مصرف کننده می‌دهد و در موقع وصول دولت دقت می‌کند که از کجا بگیرد بهتر است یا اینکه در موقع قطع چوب از آن ادارات و شرکتهائی که قطع می‌کنند میگیرد و یا در موقع حمل می‌گیرد یا از شرکتهائی که اجازه می‌گیرد و یا در موقع حمل می‌گیرد یا از شرکتهائی که اجازه می‌گیرند میگیرند بالاخره طرز وصولش با دولت است یعنی مصرف کننده می‌دهد بنا بر این چون مقصود حاصل است عبارت را اجازه بدهید خراب نشود.

دهستانی‌ـ چون نظر تأمین شد بنده پس می‌گیرم. پیشنهاد آقای هاشمی:

جمعی از نمایندگان‌ـ پیشنهاد آقای انوار چه شد؟

عده دیگرـ آن که رد شد.

پیشنهاد می‌کنم این ماده را نیز مطابق قوانین وضع مالیات بمجلس بیاورند. هاشمی

رئیس‌ـ آقای هاشمی

هاشمی‌ـ عرض می‌شود بنده و رفقای من مکررد در اطراف موادی که رأی دادیم با حسن نیت بوده است متأسفانه از در مجلس که رفتیم بیورن جز سوء اثر در ملت و ضرر برای تودة مردم نتیجه نداشت پریروز بود آقای وزیر خوابار دادشان در اینجا بلند بود با همه آقایانان نمایندگان که جلوگیری از گران فروشی نمی‌شود کرد به محض عنوان این مالیات و تصویب این مالیات چندین برابر گرانی چوب این کشور افزوده می‌شود بگذارید آن کمیسیونهائی که دولت دارد برای جلوگیری اجحاف کنندگان عملی نشان بدهد بما آنوقت این مالیات هم که باین نوع آمده مطابق تشریفات معمول بیاید بمجلس شواری ملی آنوقت مامطمئن باشیم که دیگر در این قسمت یک ضرری بهمه مردم نزده‌ایم این است عرض بنده اگر شما مطمئن هستید که این نوع وضع مالیات آیا در مجلس سابقه داشته است آنوقت باید در طی ماده متمم بودجه بیاورید و وضع مالیاتی را تضمنی بکنید و تصویب بکنید اگر سابقه دارد یک همچو چیزی باز هم پیروی بکنید از آن رویه.

مخبرـ اجازه میفرمائید. این پیشنهاد را رأی گرفتند رد شد بنابراین تکرار همان مفاد را از لحاظ رعایت نظامات استدعا می‌کنم بفرمائید برای اینه هر متر مکعب چوب صدو بیست تومان قسمت دارد از صدو بین تومان اگر دو تومان مالیات بدهد تأثیری ندارد.

هاشمی‌ـ عرض کنم اگر این صدو بیست تومان چوب از فردا صدو بیست و دو تومان شد بنده حرفی ندارم و حق با آقای نقابت است ولی بنده خودتان را حکم قرار می‌دهم اینجا به بینید چه اثری می‌کند در قیمت. در تبصره پیشنهادی که رأی گرفته شد. پیشنهاد آقای انوار بود آقای انوار توضیح دادند ولی موقع رأی گرفتن آقایان ملتفت نشدند که رأی گرفته شد در هر صورت بنده تمنا می‌کنم باین پیشنهاد بنده رأی گرفته شود. چون این پیشنهاد عین آن پیشنهاد نیست.

رئیس‌ـ آقای دکتر سنگ.

جمعی از نمایندگان‌ـ کافی است آقا رأی بگیرید.

رئیس‌ـ چون آقای دکتر سنگ عضو کمیسیون هستند می‌توانند حرف بزنند.

دکتر سنگ‌ـ بنده خواستم عرض کنم که آقای مخبر کمیسیون تشریف می‌آورند اینجا و می‌گویند حق با آقای انوار است. در صورتیکه این ماده باید برود به کمیسیون دارائی و در آنجا تصویب شود بعد بیاید اینجا و دلیل‌شان این است که چون وقت تنگ است و فرمودند در بعضی جاها باید این مالیات را گرفت خوب است آقایان تصویب کنند. ایشان حق ندارند که بگویند مجلس این را تصویب کند چرا؟ برای اینکه آنطوری که باید سیر قانونی‌اش را بکند نکرده است و نرفته است به کمیسیون مالی و در آنجا تصویب نشده و آمده اینجا و می‌خواهد تصویب شود اینکه فرمودند تأثیری در سطح زندگانی یا قیمت اجناس ندارد و چیزهای دیگری هست که در آن مؤثر است اینطو نیست شما هیزم را می‌خریدید چند روز پیش به ۱۸ تومان حالا باید بخرید به ۳۸ تومان. فکر کنید آخر آقا این همه باعث زحمت مردم شدن خوب نیست. بنده عقیده دارم که اگر می‌خواهید این قانون بگذرد باید برود به کمیسیون قوانین دارائی و سیر قانون‌اش را بکند اگر حالا رأی بدهید این خلاف قانون است حالا دیگر بسته بمیل آقایان است.

معاون وزارت دارائی ‌ـ این را آقا توجه بفرمایند این ترتیب در متمم بودجه سابقه پیدا کرده است بنده اصولاً (البته نه حالا که مدافع لایحه قانونی هستم) این عرض را می‌کنم که متمم بودجه را آقایانیکه می‌خواهند پیشنهاد کنند برای سال آینده این طرز نخواهد بود یعنی بودجه باید صاف و روشن باشد و تمام خرج و در آمدش باید به مجلس شورای ملی بیاید و بگذرد ولی این چند سال سابقه شده است و مجلس شورای ملی هم خیلی از درآمدها را رأی داده است مثل ده دیناری که چند روز پیش راجع به پوست بود که این جزء بودجه نبود. این را البته اصولاً‌عرض می‌کنم برای اینکهع رأی و عقیده شخصی بنده از بین نرود عرض می‌کنم که در قانون مالیاتی البته خیلی باید دقت کرد و در بودجه قانون مالیاتی را نگذاشت یعنی باید لایحه‌ای که برای مالیات وضع می‌شود علیحده از طرف دولت پیشنهاد شود و به کمیسیون مربوطه‌اش برود او هم مطالعات لازمه را بکند بعد به مجلس بیاید و سر فرصت دو تا شور هم بشود تمام این کار هم بشود اینها برای اینست که در جراید نوشته شود در جراید که نوشته شد افکار عمومی روی آن قانون حرف بزنند و فکر بکنند و مطلب بنویسند تا بالاخره یک چیزپخته‌ای از مجلس بیرون بیاید و این حرفی درش نیست ولی حالا که عمل شده و بیک مواردی رسیده است و وسط سال هم هستیم بگوئیم برگردد و برود چون این بر خلاف قانون است این هم صحیح نیست چون سابقه هم دارد هر چیزی را هم که مجلس شورای ملی تصویب کند صحیح است و خلاف قانون هم نیست (صحیح است) پس آقایانی که عقیده ندارند خوب ممکن است در ضمن رأی اظهارعقیده بفرمایند ولی موضوع را بلاتکلیف باقی نگذارید.

جمعی از نمایندگان‌ـ رأی بگیرید

طباطبائی‌ـ پیشنهاد دیگر را بخوانید چون بمفاد این پیشنهاد یک دفعه رأی گرفته شده و رد شده است (صحیح است)

رئیس‌ـ مال آقای انوار که رد شد حالا دوباره پیشنهاد شده است این نمی‌شود پیشنهاد آقای مسعودی:

اینجانب پیشنهاد زیر را تقدیم می‌دارم:

تبصره‌ـ وزارت کشاورزی مکلف است اجازه‌هائی که برای قطع درخت‌های جنگلی می‌دهد و همچنین اقداماتی که برای احداث جنگل می‌دهد و همچنین اقداماتی که برای احداث جنگل می‌نماید هر سه ماه یک بار بمجلس شورای ملی گزارش دهد.

رئیس‌ـ آقای مسعودی.

مسعودی‌ـ عرض کنم که نقطه نظر بنده از این پیشنهاد این بود که در این موضوع عرض کنم که برخلاف آنچه که بعضی از آقایان تصور می‌کنند این ماده واین اضافه مالیات که گرفته می‌شود این تأثیر زیادی در زندگانی مردم ندارد این اشتباهی است که آقایان می‌کنند ملاحظه بفرمائید این ترتیبی که الان رایج است در این مملکت برای چیست؟ این چه وضعی است این چه ترتیبی است این چه پیش‌آمدی است که روز بروز یا هر سه روزی یکمرتبه دو روز یکمرتبه صدی ده صدی ۱۵ صدی بیست برقیمت اجناس بدون جهت اضافه می‌شود؟ چطور می‌شود اینها برای کجا فکر می‌کنید؟ باید اساسی را در نظر گرفت نان و زندگی مردم این‌ها یک مسائلی است که باید در نظر گرفته شود اینها تأثیر دارد و الا این دو توان در ۱۲۰ تومان برای هر متر مکعب اضافه شود در بازار آزاد این دو تومان چه تأثیری در زندگانی مردم دارد؟ بخصوص گفته می‌شود که اشخاص استفاده‌های بزرگی هم می‌کنند در این کار. اشخاصی که این چوبها را می‌فروشند و استفاده می‌کنند همه میلیونها ثروت دارند و از این کار می‌برند معلوم نیست بچه مصارف داخله یا خارجه می‌رسد در این صورت این قابل این نیست که اینقدر صحبت کنیم و بحث کنیم و دو تومان هم حتی کم است برای این کار برای اینکه این مالیات نیست درست است که بصورت مالیات هست ولی از یک طرف میگوئیم که جنگل را قطع نکنید و از این طرف میگوئیم دست نزنید و بگذارید خراب باشد و از بین برود این دو جور که نمی‌شود من با این نظر مخالفم و عقیده دارم که همین طور بگذرد و مجلس هم موافقت کند. راجع با جازه‌نامه‌ها عرض کردم که اجازه قطع اشجار جنگلی را نباید وزارت کشاورزی بدهد مگر اینکه اجازه مخصوصی باشد بنابراین اگر این راما تا اندازه‌ای محدود کنیم که این اجازه‌ها را باطلاع مجلس شورای ملی برسانند این شاید باعث شود که ثروت مملکت کم نشود و جنگلها هم آباد شود و در نقاط خرابش احداث و ایجاد جنگل و فلاحت بشود پیشنهاد خودم را هم مسترد می‌کنم برای اینکه فقط می‌خواستم توضیحی عرض کرده باشم.

رئیس‌ـ رأی گرفته می‌شود به ماده …

طوسی‌ـ پنج یا شش نفر از آقایان پیشنهادی کرده‌اند آقایان داد ور و تهرانچی دکتر ملک‌زاده و صفاری و دکتر سنگ‌قرائت می‌شود:

مقام ریاست مجلس

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل بماده ۴۵ اضافه شود. تبصره دهاقین و کشاورزان محلی برای احتیاجات زراعتی و ساختمانهای شخصی از این قانون مستثناء و از پرداختن بیست ریال در هر متر مکعب معاف می‌باشند. تهرانچی‌ـ دکتر ملک‌زداده صفاری‌ـ دکتر سنگ‌ـ حمزه‌تاش.

وزیر کشاورزی‌ـ بنده موافق هستم (جمعی از نمایندگان رأبگیریم).

جهانشاهی‌ـ آقا دولت موافقت کرد.

رئیس‌ـ آقای مخبر؟

مخبرـ آقای وزیر موافقت کردند ناچار موافقت حاصل است.

رئیس‌ـ رأی گرفته می‌شود بماده ۴۵ با این اصلاحی که شد آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده ۴۶.

ماده ۴۶ـ وزارت دارائی مجاز است باغ مهدیه واقع در شهر ری را باتمام منضمات و ملحقات و آب ملکی بقیمت حد اقل که در اعلان مزایدة که منتشر شده بجمعیت خیریه شیر و خورشید ایران واگذار نماید و قیمت آنرا بچهار قسط متساوی سالیانه دریافت دارد.

رئیس‌ـ آقای انوار.

انوارـ بنده با این ماده موافقم لکن دو سه سال است که می‌بیننیم شیروخورشید سرخ املاک می‌خرد و مستقلات می‌خرد اینها در نظامنامه‌شان همچو چیزی دارند؟ من نمیدانم چه انتفاعی برای عامه دارد که مجلش ترقی می‌کند منافع این زیاد می‌شود و بفقرا داده می‌شود؟ این در نظامنامه‌اش که هنوز نگذشته و به مجلس شورای ملی هم نیامده است خواستم به بینم داخل شدن شیروخورشید در این ماده و لایحه چطور است و چه صورتی دارد؟ این را یک توضیحی بدهند.

مخبرـ عرض کنم شیروخورشید سرخ دارای یک شخصیت حقوقی دارد. بنام شیروخورشید می‌شود خرید کرد معامله کرد می‌تواند مدعی واقع شود مدعی عامه واقع شود و نظامنامه‌اش هم بتصویب رسیده است و شخصیت هم دارد. برای اینکه آقا بیشتر مستحضر شوند عرض می‌کنم که یک شخصی یک قطعه زمینی را صلح کرده بود به بنگاه شیروخورشید سرخ ولی آن زمین را به بنگاه شیرو خورشید سرخ نداده بودند بنگاه به بنده وکالت و اجازه داده بود که آن زمین را وصول کنم وقتی رفتم دیدم آن زمین را اشخاص دیگری گرفته‌اند و برده‌آند من شکایت کردم که این زمین بنام شیرو خورشید سرخ ثبت شده است و محکمه هم حکم داد پس معلوم می‌شود مقامات قضائی و ثبتی هم شیرو خورشید سرخ را دارای شخصیت حقوقی شناخته‌اند چون سابقه محکمه‌ای و حکمی دارد که بنده عرض کردم (صحیح است).

رئیس‌ـ آقای دکتر ادهم.

دکتر ادهم‌ـ بنده خواستم عرض کنم راجع باملاکی که شیروخورشید خریداری کرده است البته آنها را برای تأمین حال فقراء و بینوایان کرده است که درآمد آنها خرج فقرا بشود و معلوم است که اگر املاکی داشته باشد عایدی آنها را برای فقرا و بینوایان از حیث تأسیس آسایشگاهها و تهیه وسائل معالجه و غیره تأمین می‌کند و در این قسمت گمان می‌کنم هیچکس مخالف نباشد. شیروخورشید هم همینطور که فرمودند خودش یک بنگاه مستقلی است که شخصیت حقوقی دارد و راجع بافراد نیست. اشخاصی هم که در آنجا کار می‌کنند همشان افتخاری هستند بدون اینکه حقوق بگیرند انتخاب شده‌اند و اوقاتشان را صرف می‌کنند و برای کمک به بینوایان کار می‌کنند عایدی و استفاده دیگری هم برای آنها نیست. این قسمت را هم که مذاکره شده است که به شیروخورشید واگذار شود این باغی است که برای بینوایان و یتیمان و آموزشگاه بینوایان در نظر گرفته شده است و چند سال است در این قسمت اقداماتی کرده است. فعلاً هم یک بنگاهی برای آموزشگاه بینوایان در شهر تأسیس کرده است ولی چون محلش کافی نیست این محل تخصیص داده شده است و شیرو خورشید هم در نظر گرفته است که یک عده بیشتری را بتواند نگاهداری بکند هم از حیث پیشرفت علم و تحصیل و هم از حیث این که یک صنایعی را یاد بگیرند و بیکاره و سرگردان نباشند بنابراین شیرو خورشید در نظر دارد که باغیکه در حضرت عبدالعظیم هست آنجا را بقیمتش بخرد از عایداتی که دارد بقیمت بخرد برای مصرف آموزشگاه بینوایان و آنجا را ساختمانهای لازم و اصلاحات لازم بکند که بدرد آنجا بخورد.

(بعضی از نمایندگان) بسیار خوب است رأی بگیرید

دهستانی‌ـ پیشنهادی دارم اگر اجازه بفرمائید خوانده شود.

رئیس‌ـ پیشنهاد آقای دهستانی

پیشنهاد می‌کنم مدت چهار سال پنج سال بشود. دهستانی

رئیس‌ـ آقای دهستانی

دهستانی‌ـعرض کنم که ما همه و تمام مردم عاطفه کامل بشیروخورشید سرخ داریم. ما می‌بینیم که املا کیکه دولت می‌فروشد قیمتش را ۵ ساله از مردم می‌گیرد اینجا آمده است برای شیروخورشید سرخ ۴ سال قائل شده ۴ قسط البته این مدتش کم است. این را تقاضا می‌کنم که مدت را زیادتر بکنند که یک محل خیری است و تمام آقایان هم عاطفه دارند حالا مبلغش هر قدر هست همانقدر باشد ولی کی سال هم اضافه شود هر مدت و پنج سال بشود آقایان هم البته موافقت خواهند فرمود.

(مخبر)ـ عرض می‌شود نظر آقای دهستانی با حسن نیت است و تا اندازه‌ای برای همراهی با یک بنگاهی است ولی دو چیز را توجه بفرمایند آقای دهستانی و آن اینست که اولاً بنگاه شیروخورشید سرخ این را بحداقل قیمتی که دولت پیشنهاد کرده است می‌خرد و حال اینکه اگر توی مزایده برود قیمتش بیش از این می‌شود (یکی از نمایندگان‌ـ دو سه برابر) ثانیاً خود خریدار که بنگاه شیروخورشید سرخ است و پول هم دارد خودش می‌خواهد به چهار قسط بدهد ما چرا بگوئیم در پنج قسط پول را بدهد؟ با او این مذاکره هم شده است.

(دهستانی‌ـ اگر کارکنان شیروخورشید سرخ حاضر باشند بنده حرفی ندارم استرداد می‌کنم)

رئیس‌ـ پیشنهاد آقای تهرانچی

اینجانب پیشنهاد می‌کنم در ماده ۴۶ پس از قیمت آنرا نوشته شود «پس از دو سال». تهرانچی

رئیس‌ـ آقای تهرانچی

تهرانچی‌ـ عرض کنم با اینکه موافقت از طرف خود بنگاه شیروخورشید سرخ هم شده باشد چون در این سالها ناخوشیها زیادتر است احتیاجات بیشتر است جنک است بدبختی است برای کمک بحال بینوایان که باید بمصارف آنها برسد بنده پیشنهاد می‌کنم که پس از دو سال چهارسال گرفته بشود یعنی دو سال معاف است وبعد از آن در چهار سال بچهار قسط بپردازد. بهتر هم این است که اگر آنها یک محلی داشته باشند و یک امراضی در مملکت ایجاد شود بمصرف معالجه آن اشخاص می‌رسد و این بهتر است که پس از دوسال چهارسال باشد و این را اگر موافقت بفرمایند مغایرتی هم ندارد و بمصرف معالجه مردم هم می‌رسد.

مخبرـ عرض کنم این موضوع مسبوق به مذاکرات قبلی است خود بنگاه شیروخورشید سرخ هم این ترتیب را قبول کرده است اما در قسمت پیشنهاد ایشان ما وقتی می‌توانیم نظر آقای تهرانچی را تأمین کنیم که بنگاه را هم مکلف کنمی که این عایدات را حتماً بمصرف فقرا برساند و باین جا ندهد ولی وقتیکه خودشان موافقت کرده‌اند اجازه بفرمائید بهمین ترتیب بگذرد.

بعضی از نمایندگان‌ـ آقای تهرانچی استرداد کردید؟

تهرانچی‌ـ بلی استرداد می‌کنم.

طوسی‌ـ یک پیشنهاد اصلاحس است مال آقای هاشمی.

پیشنهاد می‌کنم در ماده اصلاح لفظی بشود و نوشته شود شیروخورشید سرخ ایران. هاشمی

رئیس‌ـ آقای هاشمی

هاشمی‌ـ عرض کنم این‌جا نوشته شده است شیروخورشید ایران در حالیکه مشخصات لفظی هم باید رعایت شود و سرخ هم دارد.

مخبرـ صحیح است باید نوشته شود شیروخورشید سرخ ایران

رئیس‌ـ پیشنهاد آقای مخبر فرهمند:

پیشنهاد می‌کنم این ماده حذف شود. مخبر فرهمند

مخبرـ حذف رأی ندارد

رئیس‌ـ آقای مخبر فرهمند

مخبر فرهمندـ عرض کنم چون بنده اجازه خواستم که در این موضوع عرایضی داشتم عرض کنم ولی نوبت نرسید متوسل شدم باین پیشنهاد البته پیشنهادم را بعداً پس می‌گیرم. عرض کنم شیروخورشید سرخ یکی از مؤسسات خیریه است که بیشتر توجه بحال افراد رعایا و اشخاص بی‌بضاعت و فقرا دارد. اصل نیت بسیار خوب است باید هم اینطور باشد مخصوصاً با وضعیت فعلی مردم بیشتر احتیاج به کمک دارند. بنده عقیده‌ام این است که هر مؤسسه و هر بنگاه خیریة باید تمام سرمایه‌ای که دارد امروز بکار بیاندازد برای حفظ جان مردم. این خرید و تهیه ملک و چه و چه…. درست است که لازم است و باید بشود اما امروز مصلح نیست امروز اگر بتوانیم افراد را نگاه داریم و فردا برای آنها فکری کنیم بهتر است اگر فردای فردی داشته‌باشیم می‌توانیم برای او پارک و همیه چیز تهیه کنیم پس باید فعلا جان مردم را نگاهداشت.

مخبرـ برای استحضار خاطر نماینده محترم عرض می‌کنم که بنگاه جمعیت شیروخورشید در نتیجه هدایائی که بآن جمعیت رسیده است و تقدیم‌هائی که باین جمعیت داده شده فعلا دارای یک ثروت و توانائی است حتی سال گذشته در حدود۶۵۰ هزار تومان املاک از آقای قوام خریداری شد بنفع شیروخورشید که پول آنرا اعلیحضرت همایونی اعطاء فرمودند. البته هر مؤسسه خیریه‌ای که بخواهد اعمال فعالیت بکند حاجت بوسائ دارد که اول وظیفه‌اش داشتن یک منزل و محلی برای پذیرائی و جمع‌آوری است والا اگر بخواهد برای هر محلی یک مقداری کرایه بدهد قسمت اعظم عایدی‌اش صرف می‌شود. اینها هم یک ملکی است که دولت می‌فروشد و دیگران می‌خرند بهتر است که جمعیت خیریه بخرد و این یک کمکی ات که دولت می‌کند. (رأی‌ـ رأی)

بعضی از نمایندگان‌ـ عده کافی نیست برای رأی.

طوسی‌ـاجازه می‌فرمائید آقا پس گرفتید پیشنهادتانرا

مخبر فرهمندـ بلی استرداد کردم

(در این موقع عده برای رأی کافی شد)

رئیس‌ـ رأی گرفته می‌شود بماده ۴۶ موافقین با این ماده برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد.

طوسی‌ـگزارش از کمیسیون بودجه راجع به ماده ۴۱ رسیده است اجازه می‌فرمائید خوانده شود

رئیس‌ـ بفرمائید. بخوانید.

کمیسیون بودجه تبصره پیشنهادی آقای نقابت راجع به ماده ۵۴ قانون متمم بودجه را با حضور نماینده وزارت فرهنک مطرح نموده و بالنتیجه با موافقت وزارت فرهنگ تبصره پیشنهادی بشرح زیر تصویب و اینک گزارش آن تقدیم مجلس شورای ملی می‌شود.

تبصره ماده ۴۱ متمم بودجه ۱۳۲۱ـ وزارت فرهنگ مکلف است دانشکده حقوق را تکمیل نماید بطوریکه لیسانسیه‌های حقوق بتوانند بتحصیل دیپلم دکرتا نائل شوند

بعضی از نمایندگان‌ـ رأی رأی

صفوی‌ـ یک کلمه‌ای بنده پیشنهاد کرده بودم که آقای وزیر فرهنگ و مخبر هم قبول کرده بودند که اضافه شود و آن کلمه بنادر است.

هاشمی‌ـ این مربوط باین موضوع نیست. آن تصویب شد آقا.

رئیس‌ـ آقای اردلان در این ماده حرف داشتید؟

معاون وزارت دارائی ‌ـ خیر. آقای مؤید احمدی پیشنهادی در این ماده داشتند.

رئیس‌ـ پیشنهاد آقای مؤید احمدی:

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده اضافه شود: تبصره ۲ـ وزارت دارائی مجاز است که اعتبارات وزارتخانه‌ها را در قسمت اضافات قانونی و افزایش مربوط به کثیرالاولادهای مستخدمین دولت را از صرفه‌جوئی بودجه کل کشور بپردازد.

رئیس‌ـ آقای مؤید احمدی.

مؤید احمدی‌ـ بنده توضیح مختصری عرض کنم. در قانون افزایش حقوق تصریح شده است که من باب کمک یک مبلغی رابدهند بمستخدمین کثیرالاولاد ولی ندادند و نمی‌دهند این است که تبعیض شده است در بعضی جاها داده‌اند و در اغلب وزارتخانها و ادارات ندادند. حالا بنده صحبت کردم و مذاکره کردم و با آقای معاون وزارت دارائی و قبول کردند که این تبصره را اضافه کنند بماده

رئیس‌ـ آقای هاشمی.

هاشمی‌ـ اجازه بفرمائید یک اصلاح لفظی است کثیرالاولادها غلط است نوشته شود اشخاص کثیر الاولاد. (صحیح است)

رئیس‌ـ آقای مخبر هم موافقید؟ (مخبر- بلی) رأی گرفته می‌شود به ماده ۴۱ با این دو تبصره و با اصلاحی که شد موافقین با این ماده برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده ۴۷.

ماده چهل‌و هفتم‌ـ اشخاصی که در نتیجه اجرای ماده ۵ قانون ۲۵ مهر ماه ۱۳۲۰ تبرئه می‌شوند حق ادعا و مطالبه حقوق گذاشته و خسارت از دولت را ندارند و فقط جرائمی که از آنها دریافت شده است باید مسترد شود. برای تأمین محل پرداخت این جرائم در سال ۱۳۲۲ دولت اعتبار کافی در بودجه منظور خواهد نمود.

رئیس‌ـ آقای طوسی.

اوحدی‌ـ بنده قبلاً اجازه خواسته بودم.

سمیعی‌ـ شما سوم هستید.

رئیس‌ـ بلی شما شوم هستید.

آزادی‌ـ بلی سوم هستید.

اوحدی‌ـ نه خیر. یعنی چه؟ بنده قبلاً اجازه خواسته بودم

رئیس‌ـ آقای طوسی.

طوسی‌ـبنده اول از مجلس شورای ملی اجازه می‌خواهم جواب آقای اوحدی را عرض کنم اینطور نیست که فرمودند بنده در سه ماده قبل که هنوز این ماده خوانده نشده بود راجع باین ماده اجازه خواسته‌ام و اجازه داده شد اما عرض بنده در این ماده. تصور می‌کنم چنانکه مکرر هم بعرض مجلس شورای ملی رسانده‌ام با یک راههائی باید اشخاصی را که خدمتگذار کشور بوده‌اند تشویق کرد بدکاران را هم کیفر داد (صحیح است) منظور این ماده قانون و آن ماده قانون ۲۵ مهرماه ۱۳۲۰ خیال نمی‌کنم این بوده است که شده و مقصود قانونگذار این نبود که تمام این عده مجرم را از هر طبقه و هر دسته در یک عرض گذاشت و همه را بیک صورت در آورند و تبرئه کنند خوب حالا آمد و شد و بنده در این قسمت عرضی ندارم ولی در قسمت تشویق خدمتگذاران کشور بنده کاملا معتقد هستم و مخصوصاً از مجلس شورای در خواست می‌کنم که توجه بیشتری بعرایضم کرده باشند این آقایانی که در توقیف ماندند دو دسته بودند یک اشخاصی بودند که بجرم سیاست توفیق شدند یک عدة دیگری هم بجرم اختلاس و دزدی و قضایای دیگر (صحیح است) خیلی خیلی خوب و بموقع بود که این دو دسته را از یکدیگر تفکیک و جدا می‌کردند آن کسی که مال این و آن را برده و خروده است و محکوم شده است از آن کسی که پاک و صحیح‌العمل بوده و خدمت کرده و روی سیاست و جریان سیاسی او را برده‌اند و توقیف کرده‌اند و جریمه کرده‌اند باید از هم جدا شوند (صحیح است) بنده نمی‌خواهم این جا اسامی آنها را عرض کرده باشم اگر هم بگویم باز با اجازة مجلس شورای ملی است که عرض می‌کنم. یکی از آنها آقای عماد السلطنه فاطمی است. (صحیح است) خاطر محترم همه آقایان نمایندگان بافکار و اخلاق و رفتارو سوابق درخشان این شخص آگاه و مطلع است. (صحیح است) ایشان همیشه در خدمات خودشان براستی و درستی رفتار کرده‌اند وقتی که در مجلس بودند یک اقدامات و خدمات خیلی خوبی در مجلس و در خدمات دولتی بمؤسسات دولتی کرده‌اند مأموریت‌هاشان را آنطوریکه همه سراغ دارند و می‌داند با لیاقت و با درستی انجام داده‌اند و همیشه خدمتگذار بوده‌اند و خوب خدمت کرده‌اند حالا یک طوری شد و یک سیاستی افتضا کرد که این شخص را بدون یک سبب وجهتی بردند و این صدمات را دررشت و کجا و کجا بایشان وارد نمودند و مدتی در رنج و زحمت مدتی در حبس ماندند برای چه؟ و بالاخره کجای انصاف و وجدان اجازه می‌دهد که یک آدم اینطوری که ثروت پدرش را هم شاید خورده باشد حالا بیایند و باین آدم چنین عمل کنند؟ این خیلی ناروا است (صحیح است) بنده معتقدیم که این مرد را نمی‌شود جزو همان مردم و در ردیف همان جرائم دانست و یکی تصور کرد (صحیح است) و بنده شخصاً معتقدم که آنچه خسارت بایشان و باین قبیل اشخاص وارد شده چون عده‌شان هم کم است دولت بدهد (صحیح است) ملاحظه بفرمائید عده‌شان هم از چند نفر تجاوز نمی‌کند و شاید چهل و پنجاه هزار تومان هم بیشتر نشود (صحیح است) این است که بنده تقاضا می‌کنم تمنّی می‌کنم این دو قسمت را از یکدیگر تفکیک کنند مخصوصاً نسبت بشخصی که اسمش برده شد یک توجه بیشتری بفرمایند و خساراتی که باین اشخاص رسیده است جبران بشود و تشویق بشود از اشخاص خدمتگذار و برعده خدمتگذاران در این موقع اضافه شود و بدانند که مجلس شورای ملی از خدمتگذاران تشویق می‌کند قدردانی می‌کند این نظر بنده است. واقعاً بعاطفه مجلس شورای ملی و واقعاً بعاطفه مجلس شورای ملی واگذار می‌کنم (صحیح است)

رئیس‌ـ آقای طباطبائی

طباطبائی‌ـ عرض کنم که بنظر بنده این ماده یک ماده.

رفیعی‌ـ بسیار خوبی است

طباطبائی‌ـ بسیار بدی است. ملاحظه بفرمائید دیگر از این بدتر نمی‌شود که بنویسیم این‌جا که کسانیکه تبرئه می‌شوند حق ادعا و مطالبه ندارند اگر ما برای کسی حقی قائل شدیم حالا مجلس شورای ملی بدهد چه بشود؟ حق نداشته باشد؟ این را بعقیده بنده باید درش خیلی دقت کرد و بحث کرد (صحیح است) و باید حلا که این ماده مطرح است آقایان اجازه بدهند که تذکراتی بدهم و توجه‌شان راجلب کنم بیک مبحث اساسی و بیک بحث اصولی. فرق حکومت مطلقه و مستبده با حکومت مشروطه این است که در حکومت استبداد یک نفر آمر مطلق است مسئولیت هم نداردو آن شخص شاه است که در رأس مملکت و در رأس کارها قرار گرفاه و هر کار که دلش میخواهدمیکند مسئول هم نیست برای اینکه کسی نیست از او مؤاخذه بکند قوة هم مافوق قوة او نیست که از او مؤاخذه کند و مجازات کند ولی در حکومت مشروطه اینطور نیست. اصل مشروطیت اینطور نیست شاه در حکومت مشروطه فقط شاه است و یک مقام رفیع عالی دارد در مملکت. مسئول هم نیست و چون مسئول نیست حق مداخلة هم در کار ندارد (صحیح است) اما رئیس دولت و وزراء مسئولند در مقابل کی؟ در مقابل مجلس که مظهر ملت است. بنظر بنده اگر آقایان توجه بفرمایند البته توجه دارند پایه خرابی و فساد در این مملکت همین است و از این‌جا است که این اصل قانون اساسی این اصل مشروطیت تا حالا اجرا نشده است و مورد توجه قرار نگرفته است دولتها آمدند وزراء آمدند رئیس الوزراها آمدند و به بدبختی مملکت بعسرت مملکت افزودند انواع فجایع و جنابات را در این مملکت مرتکب شدند و رفتند و از آنها مؤاخذه نشده است اگر هم پرسیدند گفت کیک گفت فلانی گفت شاه گفت مجبور بودیم این عذر موجه‌شان بود. برای یکنفر متخلف از قانون یعنی یکنفری که برخلاف قانون رفتار کرده است یک قانونی که تصویب می‌شود اعلان می‌کنند منتشر می‌کنند یکنفر که برخلاف آن قانون رفتار کرد او را می‌برند بمحکمه می‌گوید در آنجا که من این قانون را نمی‌دانستم و جاهل بموضوع قانون بودم آیا این قانون را نمی‌دانستم و جاهل بموضوع قانون بودم آیا این را از او می‌پذیرند؟ البته این حرف را نمی‌پذیرند. در مملکت مشروطه این عذر را که بگوید من برخلاف قانون رفتار کردم اما نمی‌دانستم مسموع نیست ونمی‌پذیرند (صحیح است) در مملکت مشروطه از یک وزیر یا رئیس الوزراء این عذر را که بگوید من برخلاف قانون رفتار کردم اما حسب الامر بود شنیده نمی‌شود (صحیح است) حسب الامر بود می‌خواستی نکنی مجبور شدی می‌خواستی استعفا بدهی آقا (صحیح است) یک عدة را بدند بمحاکم سابق اینها در آنجا محکوم شدند حالا می‌فرمائید چه؟ محکمه است حکم داده است بعد هم قانون گذراندید که اعاده دادرسی بشود خالا رفته‌اند باین محکمه اعاده دادرسی رأی این محکمه چطور باید اجرا بشود؟ رأئی که این محکمه حالا داده تبرئه کرده یکنفر متهم را این را هم درش یک تردیدی دارید؟ آیا یک نفر در مجلس هست که بگوید یک نفری را که ثانیاً برده‌اند به محکمة که بموجب قانون ۲۵ مهر ماه ۱۳۲۰ تشکیل شده است و خودتان رأی دادید و این تبرئه شده است این تبرئه ناصحیح است و درست نیست؟(نمایندگان‌ـ خبر) اگر تبرئه شده است تبرئه شده است تبرئه شده است دیگر. خوب اگر تبرئه شده است چطور حالا از مجلس قانون می‌گذرانید که حق این شخصی که حالا تبرئه شده است و حق دارد خسارت خودش را بخواهد دعوی شرف بکند باو داده نشود؟

تهرانچی‌ـ آخر سر بجهنم می‌زند.

طباطبائی‌ـ بله آقا؟ بزند بجهنم، (تهرانچی‌ـ از کجا بیاورند؟) بعد از من آقا اجازه بگیرید بیائید حرف بزنید. بالاخره آقا حقوق مردم که نباید از بین برود (صحیح است) شما آقا در مشهد…. من ناچارم یک خورده روشن‌تر صحبت کنم در شهر مشهد ۱۵۰۰ نفر کشته شدند رئیس‌الوزرائی که مسئول است او را ببرید به محکمه ونگذارید برود به واشنگتن.

جمعی از نمایندگان‌ـ صحیح است، احسنت احسنت

تهرانچی‌ـ ازش بگرید آقا.

طباطبائی‌ـآقا آن پایة که عرض کردم پایة بدبتی و انحطاط و پستی مملکت ما از اینجا است اصلاً والا هیچ دلیل ندارد یک وزیر یک رئیس‌الوزرائی بیاید در یک مملکت و انواع فجایع را مرتکب شود بعد هم برود بواشنگتن… (صدای زنگ رئیس)

رئیس‌ـ چرا آقای طباطبائی در موضوعات مختلفه حرف می‌زنید؟ در موضوع حرف بزنید….

طباطبائی‌ـآقا مربوط بهمین موضوع است که عرض می‌کنم. یکنفری را که سابقاً محکوم شده و جلب به محکمه می‌کنم. یکنفری را که سابقاً محکوم شده و جلب به محکمه شده مگر نه آن محکومیت و آن جریان ناصحیح و ناصوابی بوده است که سابقاً شده و مودر تصویب مجلس نیست؟ (صحیح است) یکنفر که حالا رفت بمحکمه و او تبرئه شد کسی که از هستی ساقط شده مظلوم و بدبخت واقع شده توی سر خورده چطور مجلس این کار را بکند دولت خواست بدهد؟ ولی مجلس چرا این قانون را وضع کند که حق این مردم از میان برود؟ آقا می‌فرمایند که مربوط باینموضوع نیست. مربوط بهمین موضوع است. می‌گویم مرتکبین این کارها کیها هستند؟ اینها را بگیرند تسلیم محکمه بکنند محکوم که شدند خساراتشان را از این اشخاص بگیرند.

تهرانچی‌ـ این درست. این صحیح. درست شد. صحیح است.

طباطبائی‌ـهمین است آقا صحبت از سختی است. از بدبختی است از قحط و غلا است الآن جریان ناصوابی که هست دولت وزیر وقت وزیر مسؤل باید بداند که مسؤل است مسؤلیت دارد در آتیه هم مسؤل است می‌فرمائید مسؤل نیست؟ چرا مسؤل نیست؟ اکثر این محکومیت‌ها در زمان ریاست وزرائی و کابینة همان آقای فروغی است در زمان ریاست وزرائی بنده که بنده است آقا. حالا ایشان دارند زنگ می‌زنند که من حرف نزنم. در این‌جا آقای دشتی فرمودند که هفتاد و پنجهزار تومان برای خرج سفر خواسته بنده اطلاع دارم که پنجاه هزار دلار هم خرج یک مدتی را برای اقامت آنجا خواسته است منتهی شنیدم که وزیر دارائی موافقت نکرده و دولت راضی نشده و همینطور مانده است.

تهرانچی‌ـ سی‌هزار دلار هم می‌خواهد برای هزینه میسیون فرهنگی که هنوز نیامده… (خنده نمایندگان)

طباطبائی‌ـبلی توی روزنامه دیدم که یک مدیر روزنامه هم شکایت کرده است به تمیز و محکمه که ایشان من را با وجود مجلس شورای ملی بزجر و عذاب انداخته و تبعید کرده است و حالا هم دارند می‌روند بواشنگتن و باید جواب بدهند ایشان مسؤلند آقا. هیچ معنی دارد توی مملکت مشروطه یک وزیر یک رئیس‌الوزرائی بیاید یک ماه دو ماه یک سال هر کاری که دلش می‌خواهد بکند بعد بگذارد و برود سرش را ازدربار در بیاورد بعد از کجا در بیاورد و بعد از واشنگتن آخر برای چه؟ این چه ترتیبی است این هم شد زندگی؟ (صحیح است)

رئیس‌ـ آقای اوحدی.

اوحدی‌ـ بنده البته نظر مجلس و رأی مجلس محترم را مقدس میدانم و اعتراضی نمی‌کنم ولی یک کلمة آقای طوسی در بیانات خودشان بعنوان جواب بنده اظهار کردند که مرا مجبور کردند که عرضی کنم آقای طوسی بنده در جلسه قبل پیشنهاد حذف ماده را داده بودم چرا پیشنهاد بنده را نخواندید؟

جمعی از نمایندگان‌ـ این حرفها که مطرح نیست.

اوحدی‌ـ بنده اجازه می‌خواهم شما میفرمائید در سه ماده قبل که این ماده هنوز خوانده نشده بود من اجازه خواسته‌ام بسیار خوب پس ممکن است بنده هم از ده ماده قبل که هنوز خوانده نشده اجازه بخواهم.

افشارـ این حرفها ربطی بموضوع ندارد آقا.

اوحدی‌ـ بنده آقایان اجازه می‌خواهم و عرض می‌کنم این ماده را زائد میدانم (صحیح است) این ماده باید حذف شود آقای نماینده وزارت دارائی و آقای مخبر هم موافقت بکنند زیرا که نمی‌خواهم وارد در جزئیات این ماده بشوم و در حقیقت مجلس را داخل دریک قضایائی که هیچ مقتضی نیست و مناسب هم ندارد که با وضعیت فعلی بعضی صحبتها و گفتگوها در اطراف آن بشود بکنم این است که بطور سربسته عرض می‌کنم در این ماده اشاره شده است که تأمین و محل پرداخت جرائم و سایر قضایا در سنه۱۳۲۲ در بودجه منظور خواهدشد پس ببرید و این ماده را بیندازید و بگذارید در سال ۱۳۲۲ و برای بودجه سال ۱۳۲۲ هر چه می‌خواهید بکنید در آن‌جا بکنید این‌جا موافقت بکنید که این ماده حذف شود. (صحیح است).

مخبرـ عرض کنم حضورتان مطلب خیلی اصولی است و حسابی و حاجتی ندارد که اینقدر آقایان عصبانی شوند مخصوصاً آقای طباطبائی، دولت فعلی این لایحه را پیشنهاد نکرده‌اند این لایحه را دولت سابق پیشنهاد کرد در کمیسیون بودجه هم مذاکره شد که اشخاصی که از دادگاه تحصیل حکم برائت می‌کنند اینها دو حق دارند یکی اینکه در مدت تعلیق‌شان حق دارند حقوق انتظار خدمت بگیرند دوم اینکه اگر جرائمی از اینها گرفته شده است و ثابت شده است که این جرائم بیخودی از آنها گرفته شده است بایستی بآنها داده شود قانون این حق را بآنها داده است و حکم محکمه هم قابل بازگشت نیست و بهمین جهت بود که اینجا این دادگاه شد که تجدید نظری بشود در دعاوی گذشته در احکام گذشته ولهذا یک مانع سومی که این‌جا هست نباید در مقابل این حق ایجاد این دادگاه شد که تجدید نظری بشود در دعاوی گذشته در احکام گذشته ولهذا یک مانع سومی که این‌جا هست نباید در مقابل این حق اینجاد کرد و حق باید اجرا شود در کمیسیون بودجه‌هم خود آقایان این را تذکر دادند باینکه اگر حقوق انتظار خدمت آنها را نداشته باشند بدهند قانونی داریمک که حقوق اشخاص منتظر خدمت تا وقتی که تعدادشان از صدی پنج عده اعضاء هر وزارتخانه تجاوز نکرده بآنها پرداخته میشودیک قاعدةهست برای پرداخت حقوق منتظرین خدمت وقتی محل ندارند خوب طبیعهً نمی‌دهند چقدر منتظر خدمت الآن دارند راه می‌روند و حقوق نمی‌گیرند و این جزو دیون می‌شود. اما خساراتی که از این اشخاص گرفته‌اند غالباً قرار داد با آنها بسته‌اند ماهی ۵ تومان ماهی ده تومان ماهی سی تومان ماهی پنجاه تومان با محکومین قرار داد بسته‌اند و یک قسمت از این خسارتها هنوز هم وصول نشده است بنابراین حالا هم نمی‌گویم آن مقداری که گرفتید اگر محلی داشتید بدهید اگر محلی نداشتید مثل سایر دیون جزو دیون خواهید گذاشت برای سال بعد این صحبتها شد که در مقابل حکم محکمه این مانع ایجاد نشود ولی نپذیرفتند و اصرا هم کردند البته رد لایحه دولت هم باعث عدم اطمینان و عدم اعتماد بدولت بود تصویب شد و آمد بمجلس شورای ملی الآن هم این لایحه هیچ مورد ندارد و بنابرین اگر بنده اختیار دارم بنمایندگی کمیسیون بودجه اصلاً این ماده را پس می‌گیرم.

عدة از نمایندگان‌ـ بسار خوب. صحیح است.

معاون وزارت دارائی ‌ـ چون از طرف دولت پیشنهاد شده بنده نمی‌توانم پس بگیرم ولی تمنی می‌کنم که بکمیسیون برود چند ماده دیگر هم هست آنوقت ممکن است کمیسیون اصلاً پیشنهاد نکند. (صحیح است)

رئیس‌ـ ماده چهل و هشتم:

ماده چهل و هشتم‌ـ وزارت دارائی مجاز است صرفه جوئی‌های ماهیانه و سالیانه مواد بودجه سال ۱۳۲۱ امنیه کل کشور را بمصارفی که در سایر مواد بودجه آن اداره رئیس کل امنیه صلاح بداند برساند

رئیس‌ـ آقای انوار

انوارـ اینجا توجه بفرمایند آقای مخبر اولاً امنیه را باید ژاندارمری تبدیل کنند ثانیاً بنده در کمیسیون همانطور که آقایان در نظر دارند پیشنهاد کردم حالاهم در مجلس تذکر می‌دهم اگر هم قبول نشود شاید خود ادارة ژاندارمری باین خیال بیفتد و حقیقهً برای خاطر تشویق ژاندارمری و قوت دادن به ژاندارمری و توسعة آنجا باید نهایت اهتمام در بودجة آن‌ها بشود و نظر داشته باشیم که حقیقهً یک بودجه مهمی بآن‌جا داده شود برای امنیت مملکت و همه جور باید بآنها مساعدت کرد که دست و بال‌شان باز باشد که حفظ امنیت بکنند بنده در موضوع صرفه‌جوئی که در این ماده هست در کمیسیون بودجه پیشنهاد کردم چون یک عدة که برای آنجا معین شده است گمان نمی‌کنم کفایت بکند برای شان و باید عده را زیاد کنند چون بحمدالله مملکت ما عرض و طول زیادی دارد و این عدة معدودی را که حالا بتحقیق نمی‌دانم چقدر است کافی نمیدانم و بنده پیشنهاد کردم در کمیسیون که مخارجی که تا آخر سال می‌شود ازش صرفه‌جوئی کرد اگر چه فکر صرفه‌جوئی د مخارج نیست مثلاً گذشته از یک اتومبیل می‌گویند باید باشد یکی برای معاون یکی برای اردنانس یکی برای کی (خنده نمایندگان) این را بنده گفتم صرفه‌جوئی‌های شان صرف افراد بشود در آنجا موافقت نکردند یعنی در کمیسیون بودجه نظر من این بود که افراد چیز پیدا کنند… کثرت پیدا کنند پیشنهادمن در کمیسیون رد شد حالا تذکر می‌دهم در مجلس شورای ملی بآقای معاون وزارت دارائی که توجه داشته باشید آقا مملکت ما در طول ترقی کند نه در عرض ترقی کند و سرو صورتی بکارها داده شود که حقیقهً یک قدم اساسی و صحیحی برای کارها برداشته شود نه ظاهری باشد مثلاً دیروز ما رفتیم عدة بودیم از آقایان نمایندگان برای مدرسة طبابت رفتیم در حدود صد و پنجاه نفر دویست نفر از ولایات آمده‌اند بتهران برای مدرسة طبابت که درس طبابت بخوانند این بیچاره‌ها را رد کرده‌اند که ماجا نداریم آخر دویست نفر سیصد نفری که از تمام این کشور جمع شده‌اند و آمده‌اند بتهران برای تحصیل کردن علم طبابت با این احتیاج مبرمی که مملکت بطبیب دارد (آیا میدانید که ما چقدر احتیاج بطبیب داریم؟) آخر اینها کجا بروند و تحصیل کنند؟ اطبای سابق که محروم شده‌اند از طبابت و دیگر نیستند و اکر هم باشند که می‌گویند آقا تو دکتر نیستی نباید طبابت بکنی این اطبای فعلی جدید هم که حاضر نیستند بولایات بروند با این امراض گوناگون پس مردم ولایات چه بکنند؟…

یکی از نمایندگان‌ـ آقا این موضوع چه ربطی بصرفه‌جوئی ژاندارمری دارد؟

انوارـ خدا حفظش کند آقای دکتر آشتیانی را در آنجا شرح مبسوطی بیان کرد و درد ما را گفت. بیان کرد که ما داد کردیم فریاد کردیم در آن موقع که آقا سه میلیون مخارج امجدیه را صد هزار تومانش را خرج اطاق‌شاگردان بکنید ولی متأسفانه نشد و قبول نکردند و نساختند و رفتند امجدیه ساختند حالا بنده زیاد مجلس را توجه بدردها نمی‌دهم و اینجا هم جایش نبود فقط خواستم یک توجهی بدهم که فردا نگویند بله ما مملکت را ترقی دادیم و بردیمش بکرة مریخ این‌ها بوده است که در سابق در این مدت چشم و گوش همه را پر کرده بودند حالا در این ماده هم نظر بنده این بود که این صرفه‌جوئی که می‌شود خرج افراد یعنی کثرت افراد امنیه بشود حالا نمیدانم آقای معاون و مخبر قبول می‌کنند یا نه؟

مخبرـ عرض کنم بودجه امنیه خیلی کم است در کمیسیون بودجه از طرف آقایان اعضای کمیسیون بودجه پیشنهاد شد که یک مبلغی بر بودجه امنیه افزوده شود چون بدلیل این که تنها خدمتی که امروزه کمال اهمیت را برای مملکت دارد تقویت قوه ژاندارمری و امنیه و ایجاد امنیت است و بهمین جهت بعد از هزار زحمت که دولت سابق موافقت نمی‌کردند عاقبت گویا پنج میلیون از جاهای دیگر صرفةجوئی شد و باینجا اضافه شد شخص رئیس ژاندارمری هم در کمیسیون حاضر شد و این طور توضیح داد که ما یک گرفتاری دیگری هم داریم و آن این است که بواسطه تأخیر در بودجه وبعضی از احکام که بموقع اجرا نمی‌شود یک مبلغی در بودجه ما صرفه‌جوئی می‌شود مثلاً برای فرستادن بفلان محل یک سرهنگ باید اعزام شود ما یک یاور فرستاده‌ایم تفاوت حقوق بین یاور یا سرهنگ یک صرفه‌جوئی است پس بهتر است اجازه بدهید که ما این صرفه‌جوئی را بمصرف تهیه کت یا پالتو یا تفنگ یا چیزهای دیگر که لازم و ضروری است برای راه‌های دور ایجاد وسائل ارتباط بین پستها وسائل حمل‌و نقل موتوری دشاته باشیم یا اسب تهیه کنیم یا وسیلة حرکت تهیه کنیم حالا بادوری راهها ما ناچاریم قوای موتوری داشته باشیم اتومبیل داشته باشیم از این قبیل توضیحات آقایان هم قانع شدند بهمین جهت هم پیشنهاد کردند که صرفه‌جوئی ماهیانه یا سالیانه آنچه که صرفه‌جوئی تشخیص می‌شود با تشخیص رئیس امنیه بمصرف آن برسد البته این یک امتیازی بود برای رئیس امنیه و اینجا البته رئیس فعلی نگفتیم ولی مقصود همین بود برای اینکه رئیس فعلی امنیه بر خلاف رؤسای سابق هستند ایشان دارای هیچ تشریفاتی نیستند مردی است لایق و شریف و بی‌غرض و درست (صحیح است) میزان این تشخیص هم زندگانی و ثروت شخص ایشان است (صحیح است) بنابراین بای این وضعیت موافقت شده است که این صرفه‌جوئی‌ها راباین مصارف برساند اما راجع بمدرسه حقوق و طب که فرمودند اینهایک مسائل صحیحی است و حتی دانشکده حقوق بهیچوجه محتاج به کنکور نبوده در هیچ جای دنیا هم معمول نیست و محصلین باید پذیرته شوند جا هم دارند در علوم نظری هم حاجت نیست که عده کم باشد وقتی که معلم کنفرانس می‌دهد درس می‌دهد محصلن علوم نظری همه بقدر فهم و استعداد خودشان استفاده می‌کنند اما علوم عملی که محتاج به لابراتوار و دستگاهی است آنرا هم دیروز تذکر دادیم که سالن لابراتوار دانشکده طب یکقدری وسعت پیدا بکند بتوانند یک چند نفری دیگری هم بپذیرند بهر صورت این یک مطلبی است که اگر موافقت بفرمایند در بودجه فرهنگ در کمیسیون بودجه صحبت بکنیم.

رئیس‌ـ آقای تهرانچی

تهرانچی‌ـ بنده در این ماده اجازه خواستم که البته همانطور که چون در مملکت ما نه مجازات راجع به خائنین نه تشویق راجع به خادمین است این است که ناچار شدم در اینجا از آقای سرلشگر آقا اولی که یکی از صاحبمنصبان لایق و کافی و کاردان و شایسته است (که از خدا می‌خواهیم امثال اینها را برای ما حفظ و زیاد کند) تشکر کنم (صحیح است) و عرض دیگرم هم که می‌خواستم بکنم این است که ما از این نوع صاحب منصبان ارشد خوب صحیح‌العمل داریم که اینه بیکارند و تعجب می‌کنم از دولت که چرا این اشخاص را که در این موقع باید مملکت از وجودشان استفاده کند بیکار گذاشته‌اند و شاید هم توجه دارند بآنها و بهر صورت خواهش می‌کنم که هیئت دولت آنها را بکار بگمارند که از وجود آنها استفاده بکنیم حالا اسم هم نمیرم برای اینکه ریا نشود.

یمین‌اسفندیاری‌ـ اسم هم ببرید.

رئیس‌ـ آقای فریدونی.

فریدونی‌ـ موافقم.

رئیس‌ـ رأی می‌گیریم بماده چهل و هشت موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده چهل و نه.

ماده۴۹ـ دولت مکلف است درآمدهای حاصله از موقوفات مجهول‌المصرف، متعذرالمصرف، خیرات و مبرات و تعلیماتی هر شهرستانرا بمصرف فرهنگ همان شهرستان برساند.

رئیس‌ـ آقای هاشمی.

هاشمی‌ـ آنچه از عوائد موقوفات مجهول‌المصرف و متعذرالمصرف حاصل می‌شد صرف امور فرهنگ شهرستانها بشود ما کمال موافقت را درایم سابقاً هم عرض کرم اما در تشخیص این دو قسمت مردم سروکارشان با مأمورین می‌افتد قانونی هم نداریم که درست تشخیص کرده باشد که متعذرالمصرف چیست. بدیهی است یک چیزهائی است که چند سال پیشتر بوده پنجاه سال پیشتر بوده پنجاه سال بیشتر بوده و مرور دهور آنها را کهنه کرده است و تقریباً از صورت شعائر مذهبی بیرون رفته آنها محل بحث نیست ولی الان مطابق چه قانونی وزارت فرهنگ و نمایندگان آنها می‌توانند در شهرستانها تشخیص بدهند که مجهول المصرف و متعذرالمصرف چیست علاوه با این قسمت که خیرات و مبرات هم بطور مطلق بخصو صه صرف تعلیمات بشود این خلاف آن نیست واقف است درست است که تعلیمات بشود این خلاف آن نیست واقف است درست است ممکن است یک وقفی باشد برای پوشانیدن یا طعام یا توجه بایتام صرفاً ما آن خیر را برداریم صرف یک خیر دیگر بکنیم شرعاً و قانوناً این حق را نداریم.

رئیس –آقای موید احمدی.

موید احمدی –خیلی متاسفم که آقایان وزراء‌تمام احتیاجاتی که هر وزار تخانه دارد توی لایحه متمم بودجه می‌گذارند اما وقت گذشتنش هیچکدام نمی‌آیند الان صحبت هائی می‌خواهم بکنم که ابدا مربوط بوزارت دارائی نیست آقای اردلان چه جوابی به بنده بدهند؟ این ماده راجع بوزارت فرهنگ است باید آقای وزیر فرهنگ بشریف بیاورند که صحبت‌های ما را متذکر بشوند. عرض کنم که البته بنده از اشخاصی هستم که با این ماده کاملاً موافقم بشهادت آقای فیاض که در شور اول بنده پیشنهاد کردم که صرف مدارس بشودبفرمایش آقای هاشمی این را باید درست دقت کرد یک بشود بفرمایش آقای هاشمی این را باید درست دقت کرد یک موقوفات مجهول التولیه در قانون اوقاف داریم که اینها را اداره اوقاف اداره می‌کند این صحیح است چون متولی آن مجهول است در قانون هم تصریح دارد لکن این متعذرالمصرف را برایش یک معانی کرده‌اند و هر کس مطابق دماغ خودش یک تعبیری می‌کند مثلاً برای تعمیر مسجد است جلو مساجد را گرفته‌اند می‌گویند متعذرالمصرف است جلو مساجد را گرفته‌اند می‌گویند متعذرالمصرف است چرا برای اینکه نماز بایستی در آنجا بخوانند حا لا متعذرالمصرف است چرا برای اینکه نماز بایستی در آنجا بخوانند حا لا متعذرالمصرف است این تشخیص در دست روء سای اوقاف است وزارت خانه هم درست اطلاع ندارد. چرا ؟حا لاعرض می‌کنم شما بودجه سال گذشته را ملاحظه بفرمائید بودجه عایدات اوقاف ما بوده است یک میلیون یا دو میلیون حالا خاطرم نیست دو میلیون و دویست وت پنجاه هزار تومان امسال برای اینکه آن وضع حکومت سابق برداشته شد نوشته‌اند عایدات دویست وت پنجاه هزار تومان مخارج دویست و پنجاه هزار تومان (ملاحظه بفرمائید) که همان نیم عشر باشد یعنی وزارت معارف دیگر حق ندارد مداخله در این کار بکند آنوقت با این وضعی که این شکل مردم از حیث خواربار گرفتار ند بنده و یک موقوفه را سراغ دارم در کرمان خودمان که وقف است بر تغذیه فقرا واقف قرار داده است که که اینها را صرف غذا دادن به فقرا بکند امروز این را بگوئیم متعذرالمصرف است؟ امروز این را باید صرف فقرا بکنیم آقایان شاید بدانند بجان شما. در کرمان یک موقوفه است یعنی مادری وقف کرده است پسرش هم متولی است و این وقف است بر همین کار یعنی وقف است بر تغذیه فقرا و الان اداره اوقاف برده است این موقوفه راو متولی تظلم کرده است و الان در تهران است حالا به بینیم چه کار برایش می‌توانند بکنند. غرض این است آقا موقوفات را می‌برند تمام را میخوارند بوزارتخانه هم چیزی نمیآ ید ولی اینطوری که پیش بینی کرده انداگر درست اجرا شود بنده کمال موافقت را دارم اولا موقوفاتی که مصرف معین دارد باید به مصرف خودش برسد و باید وزارت فرهنگ بمصرف جاهای دیگر برماند اما موقوفه‌ای که وقف شده است برای اطعام فقرا این را چکار بکنند باید چهار تا فقیر را اداره کرد این است که متعذرالمصرف را (نکته خوبی گفتند آقای هاشمی) باید درست دقت کرد و الا هر موقوفه‌ای را می‌گویند متعذرالمصرف و میبرندش.

رئیس‌ـ آقای رضوی

رضوی‌ـ بنده هم با این ماده مخالف هستم و می‌خواستم اصولا عرض کنم که مداخله‌ای که وزارت فرهنگ در امور موقوفات کرده است تا بحال یک نتیجه برای حسن اجرا و تنظیم موقوفات نداشته است فقط این اندازه بوده که یک عایدی از راه موقوفات دریافت شود و یک اداره هم تهیه بشود. بنده عقیده‌ام بر این است که موقوفات یک اداره یا وزارتخانه خاصی می‌خواهد که درست مصرف موقوفات را در نظر بگیرد و یک تعلیمات و معنوی و اصلاحی همینطوری که از نظر فرهنگ می‌خواهیم تعلیم بدهیم یک تعلیم و ترتیب معنوی هم از نظر موقوفات بمردم بدهیم که از نظر بسط موقوفات قابل نظم و قابل اجرا است و این ماده که فقط آمده است و موقوفات مجهول‌التولیه و مجهول‌المصرف را ذکر کرده است باز از همان نظر است که یک چند تومان یا چند هزار ریالی از این بابت دریافت بشود و معلوم نیست که مأمورین اوقاف با مردم خوب رفتار می‌کنند یا بد و آیا بمصرف خیرات و مبرات می‌رسد یا نمی‌رسد و حال آنکه اساساً ترویج اوقاف از نظر خیرات عمومی بنظر بنده بسیار امر خوب و مفیدی است بنده که این پیشنهاد را عرض می‌کنم بحمدالله دارای هیچ رشتة موقوفاتی نیستیم که تصور بشود برای خودم این اظهار را می‌کنم ولی باید اوفاق بر حسب آنچه که وافق مقرر کرده است باید یک اساس کلی و دائمی باشد که در موقوفات مملکت جریان داشته باشد و هر پیشنهادی که بر خلاف آن بشود بعقیدة بنده اصلاً مجلس شورای ملی نباید بپذیرد و قبول کند زیرا همینطوری که اصل مالکیت برای احیاء همه گونه دخالتی را در اموال خودشان باید آنچه را که میل داشته‌اند نسبت باموالشان عمل بشود باین جهت بنده پیشنهاد می‌کنم این ماده از این لایحه حذف بشود.

مخبرـ بنده قبلا عرض کنم که این ماده را دولت پیشنهاد نکرده این ماده در کمیسیون پیشنهاد شده (سلطانی‌ـ دیگر بدتر) از طرف آقایان نمایندگان پیشنهاد شد دولت هم پذیرفت حالا جهت پیشنهاد چه بود اولا راجع بقانون اوقاف هیچ نگرانی گمان نمی‌کنم موجود باشد ما یک قانون اوقاف داریم مصوبه ۲۸ شهر شعبان ۱۳۲۸ البته در سال ۱۳۲۸ قمری بیشتر دستگاه دیانت قوت داشته است و در آن تاریخ که این قانون گذشته است این مراعات شده است وظیفه اداره اوقاف را درشق چهار از ماده شش اینطور معین کرده‌اند شق‌۴ مراقت در صرف عایدات اوقاف بمصارف مخصوصة خودش حسب ما اوقفها اهلها پس در این ماده مخالفی نیست یک یک مقرراتی است. شق۵: اهتمام در صرف منافع موقوفاتی که مصرف معین ندارد و باید در مطلق بریات صرف شود، در مصارف تعلیمات و فوائد عمومیه. ششم: اداره کردن موقوفاتی که متولی مخصوص ندارد بموجب اذن از طرف یکی از حکام شرع این سه ماده وظیفه ایست که برای اداره اوقاف تعیین شده و تطبیق با مقررات شرعی هم می‌کند حالا ما دو نظر داریم یکی اینکه چرا متصدیان بمقررات قانونی خودشان عمل نمی‌کنند ولی حالا با داشتن این مقررات و قوانین تعقیبش کنید که عمل کنند مفاد این پیشنهاد هم این است که اینطور موقوفاتی که مصرفش تعیین نشده است، حالا چطور معین نشده است مثلاً یک ملکی است که وقف است وققنامه‌اش گم شده فقط اشخاصی که طرف اعتماد هستند شهادت می‌دهند که این ملک وقف است و بوقفیت عمل میشده است و میگفته‌اند که مصرفش چه چیزها است و محقق است اینها باید به مصرف خودش باید برسد آن مقداری که محقق نیست آن در بریات مطلق باید صرف شود و در قانون هم گذاشته شده است که مصارف تعلیمات و فوائد عمومیه بشود فوائد عمومیه را هم آقایان نظر داشتند که کلمة بهداری اضافه شود بمصرف تعلیمات و بهداری محل، البته این هم جای موافقت هست یک نکتة دیگر هم که این متعذرالمصرف را کی تشخیص بدهد خوب بنده از آقایان می‌پرسم متولی را کی تشخیص می‌دهد؟ دو نفر با هم دعوی دارند این می‌گوید من هستم او می‌گوید من هستم تشخیص با کی است؟(رضوی‌ـ متولی خاص در آنجا معین است ولی اینجا مصرف معین نیست) (مؤید احمدی‌ـ عدلیه باید معین کند) اجازه بفرمائید یک قدری توجه بفرمائید عرض کنم وقتی که اختلاف شد محکمه معین می‌کند یعنی اداره اوقاف می‌گوید معتذرالمصرف است شما که متولی هستید میگوئید خیر مشخص المصرف است طرفین هم استدلالی دارند به محکمه‌ای که قانون معین کرده مراجعه می‌کنند تشخیص می‌دهد بنابراین وقتی با اصل موضوع موافقت حاصل است این اهمیتی ندارد بعلاوه این قانون در شعبان ۱۳۲۸ گذشته در درویه دیکتاتوری که نبوده است (رضوی‌ـ آن متعذرالمصرف ندارد) متعذرالمصرف و مجهول‌المصرف یک شباهتی با هم دارد آقا (مؤید احمدی‌ـ این معتذرالمصرف را درست کرده‌اند که خرج روضه‌خوانی و تغذیه نشود) عرض کنم عیب‌کار این است که اگر آقایان در این مجلس شورای ملی انتظار دارند که تمام دستگاه‌ها بوظیفه خودشان عمل بکنند ولی بیک نفر اجازه نمی‌دهند بنده که نمی‌توانم بفرد فرد آقایان یکدفعه جواب بدهم. بنده عرض کردم اوقاف عیاداتش با مصرفش معلوم است یا مصرفش مجهول‌است یا باصطلاح نظامنامه اوقاف متعذرالمصرف است که می‌فرمایند معتذرالمصرف عنوان ندارد یعنی هر چیزی قابل مصرف شدن است مثلا اگر دو وقفنامة ذکر شده است عیادات فلان ملک بمصرف غراب عرب که بزیارت فلان محل می‌آیند مصرف شود خواهیم گفت که… (رضوی‌ـ آقا همچو چیزی نیست) همان اشکال بنده هست بنده خواستم به نتیجه برسم بنده خودم یک پیشنهاد دارم (برای اینکه این ماده را دولت پیشنهاد نکرده است در کمیسیون بودجه پیشنهد شد و از طرف دولت پذیرفته شد) اگر نظر اکثریت آقایان یا بعضی آقایان با عبار اینماده یا معنای این ماده مخالفت دارند و موافقت بفرمایند که این ماده برگردد به کمیسیون و دوباره به مجلس بیاید (صحیح است).

- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

۳- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

رئیس‌ـ اگر آقایان موافقت بفرمایند جلسه را ختم کنیم.

جلسه آینده روز پنجشنبه سه ساعت و نیم پیش از ظهر دستور همین لایحه.

(مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی‌ـ حسن اسفندیاری