مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ تیر ۱۳۳۴ نشست ۱۳۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ تیر ۱۳۳۴ نشست ۱۳۷

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۸

جلسه: ۱۳۷

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۱۱ تیر ماه ۱۳۳۴

فهرست مطالب:

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

۲- بیانات قبل از دستور آقایان امامی- مهندس جفرودی- خلعتبری

۳- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای نخست‌وزیر

۴- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر جنگ

۵- تقدیم چند فقره عریضه و یک فقره سوال به وسیله آقای فرود و مسعودی

۶- طرح گزارش کمیسیون اقتصاد ملی راجع به شور دوم آزادی تجارت خارجی ایران

۷- تعیین موقع و دستور جلسه- ختم جلسه

مجلس دو ساعت و بیست دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد).

غائبین با اجازه آقایان: دکتر عمید- قوامی- حائری‌زاده- یار افشار- مکرم- عبدالرحمن فرامرزی- تفضلی- هدی- مهندس شاهرخشاهی- اورنگ- عبدالحمید بختیار- دکتر شاهکار- امامی‌خویی- سنندجی- پیراسته- محمودی- پور سرتیپ- مهندس ظفر- کاشانیان- دولت شاهی- محمود ذوالفقاری- مصطفی ذوالفقاری- سلطانی.

غائبین بی‌اجازه- آقایان: دهقان- دکتر پیرنای.

دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان: کریمی- کاشانی- صادق بوشهری- لاری- بزرگ‌نیا- خاکباز- دولت آبادی- افخمی- اریه- امیر تمیور کلالی- دکتر وکیلی- شوشتری- دکتر حمزوی.

رئیس- چون دیروز و پریروز تعطیل بوده صورت‌مجلس ندارم به جلسه دیگر موکول می‌شود.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: امامی- مهندس جفرودی- خلعتبری.

رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند آقای ارسلان خلعتبری‏

نورالدین امامی- بنده مقدم هستم.

رئیس- آقای امامی بفرمایید.

نورالدین امامی- در جلسه گذشه جناب آقای نادعلی کریمی از پیش آمد تأسف‌آور فوت مرحوم قبادیان امیر مخصوصاً اظهار تأسف فرموده بودند بنده به سهم خود از جناب آقای کریمی تشکر می‌کنم. (کریمی- وظیفه بنده بود) امیر مخصوصاً چند دوره همکار ما بود خیلی محجوب و نجیب و میهن‌پرست و خدمت‌گذار بود خداوند او را رحمت بفرماید و به بازماندگان او صبر بدهد همکاران و سروران عزیز من بیش از ده روز است با بستر و مرگ‏ دست به گریبان هستند (چند نفر از نمایندگان- خدا نخواسته باشد) و دکترها معالجه دستور داده‌اند لا اقل یک ماه در بستر مانده و حرکت نکنم و حتی اجازه ملاقات و صحبت را هم نداده‌اند. امروز هم بعد از خاتمه عرایضم به بستر مراجعت خواهم کرد- ممکن است بفرمایید چه امر واجبی بود که تورا ملزم به آمدن مجلس با این حال کرد.

حب وطن- حب شاه- حب پرچم مقدس شیر خورشید (احسنت)

دو چیز تیره عقل است دم فرو بستن به وقت گفتن گفتن به وقت خاموشی‏

یک روز در جلسه خصوصی به عرض‌تان رساندم که مثل این که همه گی را خواب خرگوشی گرفته و یا خدای نکرده دید چشم‌ها و شنیدن گوش‌ها کم شده‏

حیرتم از چشم بندی خدا چشم باز و گوش باز و این عمی‏

والا اگر این نباشد و این شعر در ماها مصداق پیدا نکرده برای چه توجه نمی‌فرمایید به کجا می‌رویم و یا ما را به کجا می‌برند آقایان در یک روز خطرناک یعنی روزی که خدای نکرده به فاصله چند ساعت ممکن بود همه چیز ما به باد فنا برود (میراشرفی- رفته بود) یک دسته جانباز آمدند که جان خود را فدا کرده و کشور مقدس و پرچم مقدس شیروخورشید را خلاص بکنند (صحیح است) حالا آن‌ها موجود خطرناک شده‌اند ولی کسانی که با این رفقا همکاری می‌کردند در خانه آن‌ها آزادی خواهان را به توپ بسته‌اند و مرحوم میرزا علی آقا را شهید کرده‌اند و دولت تزاری قبل از این که آن آقایان رئیس کمیسیون بشوند حاضر به مذاکره با ایران نبودند. نماینده مخصوصاً دکتر مصدق در دربار شاهنشاهی بودند بند ب نبودند مأمور تصفیه شده بودند (میراشرفی- آقای امامی اسم ببرید (اسم معلوم است گوش بدهید)

دوستان من نمی‌دانم شماره اخیر روزنامه اکونومیست چاپ لندن را ملاحظه فرمودید خیلی تجلیل کرده که در نتیجه خدمت جناب ایشان مالیه دولت سرو صورتی گرفته به وسیله کشور رشک برین و بهشت موعد شده ولی خیلی تأسف خورده است چرا جناب آقای دکتر امینی از وزارت دارایی رفته‌اند (صحیح است) اگر چه دادگستری هم خیلی اصلاحات لازم دارد و نوشته امیدوارم با قدرتی که در ایشان سراغ داریم بزودی دادگستری هم مثل دارایی اصلاح بفرمایند. (مسعودی- خوب رفتن ایشان از وزارت مالیه که باعث تأسف بود) تأسفش انشاءالله رفتن مسگر آباد است‏

ولی بایستی دانست

شرانگیز خود برسرشر رود

چو کژدم به خانه کمتر رود

شنیده‌ام تشکیلاتی به نام ناسیو نالیست رویالیست یعنی حزب وطن‌خواه سلطنتی تشکیل داده‌اند که نه نفر هستند. (میراشرفی- به معنی‌اش وطن‌خواه سلطنتی نمی‌شود) نمی‌دانم‏. آقایان من با سابقه چد نفر از این نه کار ندارم همگی کم و بیش ار سابقه آن‌ها اطلاع دارید ولی یک عرض دارم ولی همان طوری که این آقایان تغییر شکل و مسلک دادند آیا بنده وشماما هم تغییر مسلک داده‌ایم؟

این آقایان برای چه به ما بد و ناسزا می‌گویند و می‌نویسند یکی از آقایان نوشته عربده وکلا و کاسه لیسانس برای این است که حالا کاسه‌لیسی نمی‌شود (قنات‌آبادی- تصویب‌نامه یک میلیون یک میلیون است)

آزادی‌خواه یعنی این که رادیو آب نخورده قلمداد بکنند جناب آقای وزیر معظم به سالن نزول اجلال فرمودند می‌گویید اگر این آقای وزیر این آزدایخواه و سوسیالیسم شده که تمام همکاران خود را انتخاب کرده و دیگر این کلمه نزول اجلال و تشریفات را برای خودش قائل است اگر آزدایخواه نیست این‌ها از کجا آمده‌اند از کدام دکان عطاری آمده (میراشرفی- از حزب توده) برای چه توجه ندارد که این کلمه مخصوص شخص شخیص شاهنشاه ما است کسی حق ندارد که این کلمه را بگوید مگر آن مقام شامخ (قنات‌آبادی- آخر این‌ها هم یک خیالاتی دارند آقای امامی)

رفقا در مزاج خود این استعداد نمی‌بینم و در بیان خود این قدرت را زیادتر صحبت بکنم شما را به خداوند بزرگ و متعال قسم چند صفحه از این کتاب‌ها یعنی روزنامه‌های که یک ساله جمع شده‏ و مربوط سال ۲۵ است تشریف بیاورند و مطالعه بکنند (میراشرفی- آقای امامی این‌جا هم دو سه جلدش هست) بعد از مطالعه توجه داشته باشید که صاحب این روزنامه یکی از اصحاب حزب وطن‌خواه سلطنتی است هر روز به شکلی به یک بت عیار در آمد و هر روز در یکی از اطاق‌های وزارتخانه در اطاق معینی جلوس فرموده و فرمانوروایی می‌کند.

تمام اخبار و گفته‌ها و نوشته‌های رادیو حتی نطق و بیانات وزرا را همایشان در رادیو اصلاح می‌فرمایند رادیو را هم او دستور می‌دهد حتی سرفه کردن هم بدون ایشان قدغن است (همهمه نمایندگان- زنگ رئیس) اجازه بفرمایید در بیانم تصدیق ناخوش هم هستم به من هم لطف دارید بگذارید من هم حرفم را بزنم بروم شاید انشاءالله تا یک هفته دیگر بیمرم و دیگر مرا نبینید (خدا نکند)

تصور می‌کنم که نمایندگان ملت شخص شخیص شاه یعنی شاهی که غیر از خدمت به مردم و عمران و آبادی جامعه هدفی ندارد بیش از هر کس توجه دارد که نورالدین آنچه بیند می‌گوید و اطمینان می‌دهم اگر خدای نکرده شما برگزیدگان توجه فوری و عاجلی در این روزها برای ملت و کشور معطوف نفرمایید آن وقت باید گفت این ره که تو می‌روی به ترکستان است شب گذشته که با حال کسالت و مرض در مجلس بستری بودم یکی از دوستان به وسیله تلفن اطلاع داد که ممکن است تیمسار بختیار راه هم تغییر بدهند خیال نمی‌کنم این گفته دورغ باشد چون بختیار امنیت و آشایش تهران را حفظ کرده و خودش هم به پاک دامنی و امانت و جدیت و خوش رفتاری دو جامعه معروف است بایستی در تصفیه او را هم تصفیف بکنند چون بختیار آدم خوبی است، رشوه نمی‌گیرد با کسی حساب خورده شخصی ندارد چرا نباید عوضش کنند او را هم باید تصفیه کنند و چرا تا حالا مانده است تعجب می‌کنم (سلطانمراد بختیار- سر تیپ بختیار نوکر دولت است هر وقت بخواهد عوضش می‌کنند) بنده هم نوکر دولت هستم (عبدالصاحب صفایی- شما نماینده مردم هستید) همکاران گرامی حزب وطن‌خواه سلطنتی‌مانم کوشش و جدیتش این است که شاهنشاه را متقاعد بکنند که مجلسیان راه اصلاحات را محدود کرده‌اند و بایستی برای این کار فکر کرد (صحیح است) تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمع هر چه فکر می‌کنم اصاصاً نمی‌دانم چه شده مثل این که نظر کرده شده‌ایم آقای بهبهانی آقایان دیگر هر روز با اتوبوس‌رانی فریاد می‌زنند خوب در جواب می‌گویند اتوبوس کم است ولی ماشین‌های سواری که هر روز آدم می‌کشند چه باید کرد این هم در نتیجه کمی‌است آیا ممکن نیست آن‌ها را در یک خط و یک سرعت معینی حرکت داد.

روز گذشته چند نفر زن در منزل به من مراجعه کرده بودند که ملک آن‌ها را این آقایان جدیدالمذهب‌ها برده‌اند و هر چه فریاد می‌کنند صدایشان به جای نمی‌رسد می‌گفتند به کی بگویم گفتم بروید اسنادتان را بیاورید که لااقل به مردم حالی کنید که شما چه می‌کشید این موضوع بایستی کاملاً تعقیب شود و اگر صحت داشته باشد جریان را مشروحاً به عرض آقایان نمایندگان معظم خواهم رساند.

جناب آقای اعلاء به شهادت شخص خود جناب عالی بنده چند مرتبه وظیفه خود را انجام داده‌ام جنابعالی در جریان آذربایجان خدمت بزرگی انجام داده‌اید روزی که ایشان هم وارد مجلس شد در جلسه خصوصی نمایندگان آذربایجان گریه کردند تجلیل عجیبی از ایشان کردند ولی نمی‌دانم چه شد حالیه با اشخاصی که به آن دستگاه آن روز کار می‌کردند همکاری و با مشورت می‌فرمایند.

جناب آقای علاء فراموش نفرمایید در زمان مصدق هر زوز در آفتاب سوزان نورالدین ساعت دو بعد از ظهر خدمت جنابعالی برای انجام وظیفه و اجرای دستور در کوچه برلن شرفیاب می‌شد (دکتر جزایری- با لویحی که ایشان التفات می‌کنند چه معامله‌ای می‌شود) گوش بده سیدجان جوش نزن حالا چه شده است که گذشته‌ها به این زودی فراموش شده و آقای علاء دارد با این‌ها همکاری می‌کند با این‌ها باین‌ها با این‌ها (صحیح است صحیح است) (میراشرافی- پس علاء هم سوسیالیست شده) بنده چند دقیقه از وقتم مانده می‌دهم به آقای قنات آبادی).

رئیس- وقت‌تان تمام شده است ۱۸ دقیقه به ساعت ده مانده شروع به صحبت کردید و حال یک دقیقه به ده مانده است.

امامی- به سر خودت چند دقیقه مانده است قربان این ساعت است معلوم شده من هم مثل آقایان هیچ چیز را نمی‌بینم.

عبدالصاحب صفایی- جناب آقای رئیس ۵ دقیقه اجازه بفرمایید صحبت کنید.

رئیس- چطور اجازه بدهم مگر این که آقای مهندس جفرودی ۵ دقیقه از وقت‌شان را بدهند به آقای خلعتبری بدهند.

صفایی- اقلیت حرف لازمی دارد باید بزند.

رئیس- می‌دانید که من همیشه ارفاق می‌کنم ولی مجوزی ندارد آقای مهندس جفرودی.

مهندس جفرودی- وضع دولت جناب آقای علاء به سبب مبارزه شدید که با فساد شروع کرده است در این روزها به نحوی است که در صحنه مجلس شورای ملی کمتر کسی از موافقین آن موقعیت مجلسی خود را به خطر می‌اندازد و همکاران خود را می‌رنجاند و در مقام دفاع ازز آن بر می‌آید.

همان اندازه که مردم در شرایط فعلی از ضمامداری آقای علاء و اکثر وزرای ایشان خوشحال هستند متأسفانه بایید گفت دو چندان تنی چند از نمایندگان مجلس از ادامه حکومت ایشان بدحال و ناراحت بوده و با تمام قوا تلاش می‌کنند تا مگر بتوانند آن را ساقط سازند (عبدالصاحب صفایی- این طور نیست ابداً این طور نیست توهین نکنید) (ارباب- بی‌احترامی نکنید به مجلس دولت طرف اعتماد مجلس است) ما هم در دوره گذشته اقلیت بودیم و نظر ما این بود که حکومت را ساقط کنیم.

رئیس- شما حق ندارید با کلمات اهانت‌آمیز با مجلس صحبت کنید اگر بخواهید اهانت کنید مانع می‌شوم از بیانات‌تان (صحیح است- احسنت) بفرمایید.

من نیک می‌دانم که اگر دم فروبندم و از اظهارنظر درباره مسائل جاری خوداری نمایم چون خاصیت خود را از دست داده‌ام به ظاهر محبوب‌تر گشته و از همکاران مجلس در موارد عادی برخوردی خواهم بود اما معتقدم که موفقیت به حفظ مقام و ادامه زمامداری نیست در آن است که در مدت کوتاه ضمامداری آثار مفیدی از خود باقی گذارند (صحیح است) بدون توجه به کیفیت انتخابات به نام مردم و به عنوان مدافع حقوق آن‌ها خانه مقدس راه یافته‌ایم (میراشرفی- کیفیتش را هم بفرمایید) و گرچه اعتماد دارم که در بسیاری از موارد نتوانم وظایف سنگین خود را انجام دهم (قنات‌آبادی- صحیح است) و به همین سبب برابر وجدان خود مسئول و شرمنده هستم (میراشرفی- صحیح است) ولیی در مقام و با توجه به مقتاضیات سیاسی جهان که همواره نسب‌العین رهبران اجتماعی جانب مردم و مملکت را به خاطر تأمین خصوصی خودروها ننمودم و تا آن‌جا که بود از حقوق آن‌ها دفاع کردم کشورهایی که حزب و جمعیت نمی‌توانند داشته باشند سکوت و مانشاط مؤثرترین راه توفیق نهایی افراد است به خوبی می‌دانم هر کس بیشتر مدارا با مردم باشد و صادقانه‌تر خدمت کند خویش را تباه کرده و هدف تیر تهمت قرار خواهد گرفت (صفایی- بهش اقلیت هم قرار گرفته است) به این‌جا که مقام شامخ نمایندگی مجلس نمی‌توانم ماهیت خود را عوض کنم و کسانی که در موفقیت من تأثیر فراوان داشتند روی برگردانم (احسنت) به همین جهت این مبارزه عمیق و ریشه‌دار که در دنیا به طور مختلف آشکار گردیده است قرار می‌گیرم که مدافع منافع مردم پرست ایران می‌باشد (احسنت) از تاریخ تشکیل دولت علاء عواملی که از ادوار گذشته موجی نهضت‌ها و جنبش‌های وطن‌خواهانه گردیده‌اند و نتایج فداکاری‌ها و خون ایرانی را بلااثر کرده‌اند با دیگر افتادند و با تمام قوا می‌کوشد تا مگر پیشرفت بطی این کشور را نیز سازند (میراشرافی- آقا اسم این را ببرید تا بدانیم) همان‌ها که مشروطه را به صورت مبتذلی درآوردند همان‌ها که سرشار طبیعی این مملکت را دادند همان‌هایی که آبادی مسببین بدبختی‌ها و ادوار ملت ایران هستند بار دیگر به تلاش افتادند تا همچنان این مملکت را در دست گیرند و ملت ایران قدمی در راه ترقی و تمام بی‌گناهان که از چندین قبل به این صورت ایران عزیز نشسته‌اند و با وجود اختلاف روش

اقتصادی که با هم دارند در نهان به سر تقسیم منافع ایران و امحاء استقلال اراضی ایران هم سازش دارند سعی دارند که در حکومت دولت‌های صالح و ملی اوضاع ایران را متشنج و آشفته تا بتوانند از گرانی هزینه زندگی، تشتت و تفرقه داخلی و ضعف دولت‌ها استفاده کرده و به تبلیغ و تشویق جوانان ایران به بیگانه‌پرستی بپردازند و عده ایرانی را که باید حافظ حدود و ثغور و ناموس مردم باشد بفرمایند (احسنت) متأسفانه این قبیل تبلیغات نیز در این کشور متصعد باشد زیرا سال‌ها که مردم ایران زمین نعمت مظاهر تمدن صنعتی محروم بوده و فقر و مسکنت به سر می‌برد (صحیح است ۹ ببینید که هر کس بیشتر پشت هم انداز تبعیض کرد در انجام وظایف خود قسور ورزیده به اتکاء متنفذین بیشتر صاحب عنوان توجه می‌گردد و مدارج ترقی را سهل‌تر و سریع‌تر از خدمتگذاران واقعی می‌پیماید (احسنت) از تاریخ تشکیل دولت علاء در شئون مختلف تبلیغات بسیار شدید بر علیه بقا و داوم آن بر عمل آمد (میراشرافی- بلیغات که دست کسی نیست تبلیغات که دست دولت است و روزنامه‌ها هم سانسور است) تبلیغات به حدی شدید و به اندازه مؤثر بود که حتی مسئولین امر را دچار حیرت کرد توسعه و اهمیتی که این تبلیغت پیدا کرد نشان می‌دهد که منبع آن بیگانه بوده و عوامل داخلی نیز به اتکا قدرت مالی و نفوذ سیاسی بیگانگان آتش آن را دامن می‌زنند و به اتکا به منافع بیگانه از نطق‌های سفسطه‌آمیز و تحریکات تفرقه‌انگیز خود نتیجه بگیرند لاشک مانع روی کار آمدن دولت علاء می‌گردیدند و اگر دولت علاء در برابر بیگانگان و عیادی داخلی آن‌ها ناتوان و وزرای آن نفوذپذیر می‌بودند احتیاجی به ایجاد آن تشنجات و این تحرکات نمی‌بود به همین سبب باید گفت که تحریکات و تبلیغات سویی که در مدت کوتاه ضمامداری آقای علاء بر علیه دولت‏ ایشان به عمل آمده نشانه آن است که اعمال دولت تا حدی موافق آرزوهای ملت ایران و به مصلحت میهمن می‌باشد بر هیچ‌کس پوشیده نیست که توصیه ذات شاهانه را انتخاب اکثر وزرای خوشنام و خوش‌سابقه دولت آقای علاء تأثیر فراوانی داشته است (صحیح است) لوایح و پیشنهادات معدود ولی مفید دولت حاضر به اشاره و تأیید شخص اول ممکلت شده است (صحیح است) وقتی دولت علاء تشکیل شد جمله مخالفین و حتی بعضی از موافقین به حکم سابقه فکر می‌کردند حکومت ایشان دوام نخواهد داشت و عن‌قریب حکومت دیگری روی کار خواهد آمد (صارمی- دولت که اکثریت مطلق دارد این حرف‌ها چیست؟) ولی اعلیحضرت شاه از تجارب تلخ گذشته این حقیقت مسلم را در نظر داشت که اگر دولت خوشنامی علی‌رغم مخالفت عیادی بیگانه برای مدتی داراز مأمور اجرای برنامه‌های صحیح نگردد و مصائب و بدبختی‌های مردم محروم و ستم‌دیده ایران را تا حدامکان بر طرف نسازد اوضاع در ایران پیش خواهد آمد که در آن اثری از استقلال و آزادی وجود نخواهد داشت به همین سبب در ارشاد تأیید دولت خوداری نفرمایند هواخواهان و دولت‌های بدنام اطمینان داشته باشند که اگر بر سر اعمال آن‌ها دشمنان ایران و عیادی آنان بار دیگر فرستی به دست بیاورند دیگر به کسی مجال نخواهد داد و بد خوب را با هم از دم تیغ خواهند گذراند آنان که دائم وطن‌پرستی را دارند و آن‌ها که به شخص اول مملکت ارادت می‌ورزند و از مراحم شاهانه برخوردار می‌باشند و امرزو صلاح خویش را در سکوت تشخیص داده‌اند دولت خوشنامی را که دامن همت به کمر زده و به قصد خدمت به مردم تلاش می‌کند در مبارزه با حامیان دولت‌های بدنام آن‌ها را تنها می‌گذارند باید بدانید که این هنگام فرصت گرانبهایی از دست آن‌ها می‌رود و جبران آن شاید برای همه آن‌ها مقدور نباشد.

شاه ایران با توجه به اوضاع آشفته دوران گذشته سلطنت خویش و با عزمی راسخ تصمیم دارد که تحولی به نفع مردم محروم و ستم‌دیده ایران بوجود بیاورد و با اخذ مالیات‌ها ثروت‌ها را تعدیل نماید و توانایی افراد را تا حدی بالا ببرند که خود بتوانند در مقابل اعمال نفوذ و تعددی برخی از متنفذین ایستادگی و مبارزه کند و در اجرای این تصمیم قصد دارد که به تنهایی را به سر منزل مقصود برود (کاشانی- ملت ایران همه جا پشت سر اعلیحضرت است لازم نیست اعلیحضرت تنها برود) دریغ باشد که کسانی به نام نماینده ملت در خانه ملت با منافع ملت به مبارزه برخیزد.

یکی از تبلغیات زهرآگین عیادی داخلی بیگانگان این است که جانبداری میهن‌پرستان را از دولت‌های ملی و سالح و حمایت از اعمال خوب آن‌ها را هم بر تملق جلو داده و آن را دون از شأن آن‌ها قلمداد کند متأسفانه این افسود در عده از وطن‌خواهان کارگر افتاده و دولت‌های خوب از حمایت و طرفداری قاطبه آن‌ها محروم می‌گردد.

یکی از معایب بزرگ اجتماعی میهن‌پرستان ایران این است که برای مبارزه اساسی تربیت نشده‌اند به محض این که چند تن از آنان دور هم جمع می‌شوند و قدرتی به وجود می‌آورند معاندین و خصمان مملکت به کار می‌افتند با نشر اکاذیب و جعل اخبار و انتشار تصاویر در میان آن‌ها تفرقه می‌اندازند (قنات‌آبادی- کاملاً صحیح است پول هم بهشان می‌دهند ۳۵۰ هزار اومان این کاری است که دولت عیله ما می‌کند) و اتحاد و اتفاق آن‌ها را از هم می‌پاشند این قبیل اباطیل و تحریکات کودکانه موجب آن می‌شود که چند تن از رجال مدعی خدمتگذار این مملکت دست از اتفاق و اتحاد با یکدیگر بردارند و دولت صالح و ملت محکوم را به حال خود رها کنند و شاه را در اقدامات اساسی خود تنها بگذارند (عبدالصاحب صفایی- با نصایح شما فعلاً جمع می‌شوند) شاه ایرانی وقتی که می‌بیند میهن‌پرستان ایرانی تاب و تحمل ناملایمات اجباری همکاری‌های اجتماعی را ندارند و تحصیل کرده‌های آنان باد نخوت در گلو دارند هر کس تنها خویشتن را می‌خواهد به حساب بگذارد و جملگی تحت تأثیر تلقینات سوء و شیطانی ناپاکان قرار می‌گیرند مأیوس گشته از روی ناچاری متوجه کسانی می‌گردند که بشود با وسایل آسانتری از شخصیت کوچک آن‌ها برای اداره امور عادی کشور استفاده کرد بدبختانه افراد کاردان پاک و از خود گذشته در کشور ایران بسیار نادر و کمیاب می‌باشند به همین سبب به زحمت می‌تواند تعداد زیادی جانشین برای اکثر وزرای خوشنام فعلی تهیه نمود آن‌ها هم که می‌بینند خدمات بی‌ریا و صادقانه آنان مورد حملات ناجوانمردانه بدخواهان قرار می‌گیرد وطن‌خواهان به سبب خودخواهی و اختلاف سیلقه‌ای که با هم دارند حاضر نمی‌شوند که در مقام دفاع از آنان بر آیند به تدریج دلسرد گشته و در مقابل حملات ناروای دلالان نان نانواها و مأمورین دوره گردها عقب‌نشینی نموده و دست از خدمت می‌کشیدند و مملکت را به دست کسانی می‌سپارند که با رشاء و رشوه‌خواری اکثریت ایران را راضی نگه می‌دارند و با وطن‌فروشی و تسلیم که بیگانگان از حمایت آنان برخوردار می‌گیردند بدبخت ملتی که زعمای قوم آن خودخواه بوده و بیچاره مملکتی که وطن‌خواهان آن بی‌اراده باشند (صحیح است) (صفایی- این فحش‌ها را به ملت ایران می‌دهید- احسنت) از یمان تحصیلکرده‌هایی که بین مجلس راه یافته‌اند و چشم و امید میهن‌پرستان ستم دیده ایرانی می‌باشند عده‌ای به سیاحت در جهان زیبا مشغول هستند جمعی سکوت و جلب رضایت مخالفین را نشانه محبوبیت و شخصیت خود می‌دانند بعضی شهامت قبول مسئولیت و مبارزه را ندارند (صحیح است) تنی چند نیز از اوضاع بیمناک بوده و به فکر فردای خویش هستند بقه‌ای نیز سر به جیب تفکر فرو برده شاعر وار محو تماشای این صحنه‌های اسف‌انگیز هستند در میان آنان فقط چند تن از از جان و مال شسته و بدون توجه به آینده خویش تلاش بی‌حاصلی می‌کنند تا مگر بتوانند در میان آن همه تفرقه و تشدد و یأس و ناامیدی صفحه‌ای از تاریخ این مملکت را ورق بزنند (میراشرفی- آقای رئیس ایشان دارند به همه نمایندگان توهین می‌کنند) (نادعلی کریمی- همه طرفدار دولت هستند دولت اکثریت دارد طرفداری از دولت دیگر داد و قال لازم ندارد طرفداری دولت دیگر دست از جان و مال شستن ندارد تو فداکاری نکردی تو آن روز کجا بودی؟ وقتی مملکت متشنج بود تو کجا بودی؟ وقتی اعلیحضرت تشریف بردند کجا بودی؟ دولت اکثریت دارد این حرف‌های محمل چیست پشت تریبون می‌گویی)

رئیس- آقای جفرودی شما می‌خواهید مجلس را متشنج کنید من اجازه نمی‌دهم وقت شما هم تمام شده است‏

جفرودی- بنده تقاضا می‌کنم که مقام ریاست اجازه بفرمایند صحبتم را تمام کنم یک ربع دیگر وقت می‌خواهم‏

رئیس- شما می‌خواهید مجلس را متشنج کنید تقاضای اضافه وقت هم در صورتی است که من تشخیص بدهم مطلب مهم باشد حالا نمی‌توانم آقایان ساکت باشید که صحبت بکنم‏

جفرودی- من تقاضا می‌کنم از نمایندگان ملت که یک ربع دیگر اجازه صحبت بدهید

رئیس- یک رویه چند سال در این مملکت معمول شده بود که تمام خوب و بد جریان امور کشور را نسبت به بیگانگان می‌دادند و این رویه بسیار بد و مضموم است این رویه باید متروک شود (صحیح است) ملت ایران در تعیین سرنوشت خویش کاملاً آزاد است و سرنوشت مردم به دست مردم است این حرف‌ها که گفته می‌شود صحیح نیست این‌ها چیست که گفته می‌شود؟ من یک ربع برایتان وقت می‌گیرم ولی یک کلمه خلاف مصلحت اگر گفتید جلوگیری می‌کنم (میراشرفی- ایشان دارد برای حزب توده تبلیغ می‌کند) آقای اشرافی ساکت باشید حوصله مرا سر بردید رأی می‌گیرم که ایشان یک ربع به نطق خودشان ادامه بدهند آقایانی که موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد.

اردلان- بنده عرض مختصری دارم اجازه بفرمایید.

رئیس- بفرمایید.

اردلان- دولت از مجلس رأی اعتماد گرفته است اگر فقط ۵ نفر نظیر ایشان حامی دولت است دولت باید برود.

خرازی- همه طرفدار دولتند.

صفایی- دولتی که فقط ۵ نفر طرفدار دارد چرا معطل است. ‏

رئیس- بفرمایید آقای جفرودی‏

جفرودی- در حالی که ملت در آتش فقر و گرسنگی می‌سوزد. ثروت آن همچون سیلی روان به خارج سرازیر می‌گردد و مردم از ظلم و جور و فساد دولت‌های گذشته به سطوح آمده‌اند زعمای قم که باید از خود گذشتگی نشان بدهند و فداکاری

کنند و دست اتحاد به هم بدهند و دولت‌های خوشنام را ارشاد و تأیید کنند و بر مسائل کوچک و جاه و مقام از هم می‌رنجند و تحت تأثیر تلقینات سوء دشمنان قرار می‌گیرند.

آنان که تصور نمی‌کنند انقلاب‌ها به صورت حوادث و به طور ناگهانی بروز می‌کند راه خطا می‌پیماید انتخاب نتیجه و عکس‌العمل سال‌ها رنج و مشقت طبقات محروم و مظلوم ولی مصتعد اجتماعات است که طبق نقشه‌ای معین و تدابیر خاص وزیر نظر و هدایت رهبران ورزیده ظهور می‌کنند در هیچ عهد و زمانی و در هیچ یک از نقاط جهان بدون تقویت و راهنمایی ملت قوی انقلابی بوجود نیامده است نویسندگان و مورخین به منظور امیدوار ساختن نسل‌های آینده پایه و اساس انقلاب‌ها و کیفیت و بروز توفیقی آن‌ها را به عبارتی شیوا به صورت ملی جلو می‌دهند اگر رهبران انقلاب مردمی کاردان و میهن‌پرست باشند نتیجه آن به نفع ملت و مملکت تمام خواهد شد و اگر مردمی خائن باشند حاصل اقدامتات آن‌ها امحا استقلال کشور خواهد بود (میراشرفی- خودش بیگانه‌پرست است) (شمس قنات‌آبادی- آقای رئیس این سابقه‌اش از جاسوسی روس‌ها است) بعد از تشخیصات و تغییراتی که در طی چهارده سال اخیر در ایران به وجود آمد و بعد از ناملایمات و نارحتی‌ها و رنج‌ها و تبعیدهایی که مهین‌پرستان ایرانی تحمل کردند عده‌ای امیدوار بودند که به جبران گذشته اوضاع در ایران پیش خواهد آمد که به نفع جمیع طبقات اعم از مرفه مرحروم این کشور خواهد بود متأسفانه از تاریخی که دولت علاء در این کار پیشقدم شده دسته‌هایی و عیادی بیگانه در شئون مختلف بر علیه ایشان به مبارزه برخاستند

میراشرفی- تو خودت عضو حزب توده هستی عیادی بیگانه کیست؟

مهندس جفرودی- افتخار من این است که مورد حمله شما واقع می‌شوم. ‏

میراشرفی- تو کی هستی؟

مهندس جفرودی- من منتخب مردمم (زنگ رئیس- دعوت به سکوت)

رئیس- آقایان ساکت باشند این نطق‌هایی که می‌کنید اگر برای تقویت دولت است که نتیجه معکوس دارد بر عکس دولت را ضعیف می‌کند.

قنات آبادی- آقای رئیس نگهبان حقوق اقلیتند ماده ۸۷

رئیس- اکثریت و اقلیت هر دو باید نظم مجلس را رعایت کنند.

حمیدیه- آقای رئیس این را دارد به مجلس و نمایندگان توهین می‌کنند خودش عیادی است به دیگران نسبت می‌دهد.

عبدالصاحب صفایی- عیادی بیگانه کیست خودت هستی.

مهندس جفرودی- من در مقابل شما میاستم و مبارزه می‌کنم (حمیدیه وضع و سابقه شما معلوم دیگر ساکت شو) (همه همه نمایندگان- زنگ رئیس- دعوت به سکوت)

دکتر جزایری- چرا نمی‌گذارید حرفش را بزند

عبدالصاحب صفایی- حرف زدن که گفتن ایادی بیگانه نیست‏

رئیس- آقای صفایی ساکت باشید به شما تذکر می‌دهم مهندس جفرودی بروید بنشینید

مهندس جفرودی- از وقتم دارم استفاده می‌کنم‏

رئیس- نمی‌شود شما دارید ایجاد تشنج می‌کنید

عبدالصاحب صفایی- ای دزد بیا پایین (زنگ رئیس)

رئیس- آقای برای دفعه دوم تذکر می‌دهم اگر شما ساکت نشوید به شما اخطار خواهم داد

مهندس جفرودی- دزد آن کسی است که از طواف‌ها پول می‌گیرد

قنات‌آبادی- دزد تویی، دزد تو هستی که برای دزدی شرکت می‌زنی که از دولت سیما بگیری (زنگ رئیس- دعوت به سکوت)

مهندس جفرودی- افتخار من این است که دزد نیستم و در مقابل شما می‌ایستم و مبارزه می‌کنم‏.

قنات‌آبادی- تو پادوی شرکت مثلث هستی‏.

عبدالصاحب صفایی- این‌ها پول از دولت می‌گیرند که اقلیت را خفه کنند.

سلطانمراد بختیار- اگر دولت پول می‌داد شما که جلوتر بودید.

قنات‌آبادی- سند سوءاستفاده و دزدی وزرا را می‌خواهم بدهم‏.

رئیس- بنشینید و ساکت باشید.

قنات آبادی- سند دزدی دولت است که پول داده به جاسوسی که پرونده‌اش را در مجلس رد کند.

رئیس- آقای خلعتبری بفرمایید.

خلعتبری- بنده مطالبی را می‌خواستم تذکر بدهم و قصد تذکر داشتم امروز خیلی خوشوقتم که جناب آقای علاء هم تشریف دارند که فوق‌العاده مورد احترام شخص بنده و اکثریت مجلس هستند (صحیح است) در این موقع که لایحه مالیات در کمیسیون مشترک مجلسین مطرح است لازم می‌دانم مطالبی را تذکر دهم ارجاع این لایحه به کمیسیون مشترک مجلسین برخلاف قانون اساسی است (صحیح است) زیرا طبق اصل ۴۶ قانون ساسی و اصل ۹۶ متمم قانون اساسی وضع قوانین مالیاتی مختص مجلس شورای ملی است (صحیح است) و کمیسیون مشترک مجلسین نمی‌تواند قوانین مالیاتی وضع کند و هر چند هم که مجلس شورای ملی اختیار به کمیسیون‌های مشترک برای تصویب پاره لوایح آقای دکتر مصدق باشند آن اختیار شامل لوایح مالیاتی مسلماً نمی‌تواند باشد مجلس شورای ملی قرار داده و رأی مجلس تصریح بر مشمول لوایح مالیاتی و تفویض اختیار استثنایی برخلاف قانون اساسی اختیار بدهند و استثنا نکردن هم دلیل اختیار مجلس در امر مالیاتی نیست بنابراین به نظر من جریان فعلی این لایحه خلاف قانون اساسی است و باید در مجلس شورای ملی مطرح و تصویب بشود.

قوانین مالیاتی و امور مالی از مسائلی است که محتاج به مطالعه زیاد و مشورت است.

من معتقدم در امور مالیاتی و اقتصادی به فکر یک نفر نباید اتکا نمود و در این قبیل مسائل عقل و تجربه و سابقه نشان می‌دهد باید از عجله و از تسلیم شدن به فکر یک وزیر احتراز کرد و برخلاف گذشته آزمایش در مسائل مهم مملکتی نباید کرد و روزنامه تایمز لندن نوشته اولین بار است در ایران لایحه تقدیم مجلس شده که ۸۰ درصد بودجه مملکت ایران از مالیات مستقیم تأمین خواهد شد و این مالیات را ثروتمندان و مالکین و بازرگانان خواهند پرداخت من نمی‌دانم در این موقع که اختلاف نفت با آن صورت حل شد و ما در انتظار کمک و عملی شدن وعده‌های بلوک غرب هستیم این ادعا صحیح و مطابق مصلحت است که از یک طرف متصدی وزارت مالیه قبول کند که ششصد میلیون کسر بودجه را ما که امسال با غرض تأمین شده با مالیات از مالکین و صاحبان مشاغل آزاد و بازرگانان تأمین خواهد نمود از طرف دیگر برنامه بگوید ما سد کرج را با پول خودمان خواهیم ساخت و به دول غرب سند بدهیم که خودمان داریم و احتیاج به کمک نداریم در صورتی که ما پول نداریم و نمی‌توانیم ششصد میلیون تومان را با این مالیات‌های خیالی تأمین کنیم تا چند سال احتیاج به کمک دنیای غرب داریم من وقتی به میزان کمک به ممالک دیگر توجه می‌کنیم می‌بینیم به ایران باید بشود نمی‌شود و برای اصلاح ایران این فکر صحیح نیست که بگوییم ما می‌توانیم ششصد میلیون تومان دیگر مالیات بگیریم زیرا این فکر عملی نخواهد شد و این مقدار مالیات اضافی از این فکر عملی نخواهد شد و این مقدار مالیات اضافی از عهده و قدرت مردم ایران از هر طبقه که تصور کنیم خارج است (صحیح است). این است که من به نام یک عضو مجلس این ادعای کفیل وزارت دارایی را وعده را که مبنی بر تأمین کسر بودجه داده قبول ندارم و آن را بدون مطالع می‌دانم (صحیح است) و تصویب این لایحه را هم بدون مطالعه کافی مفید نمی‌دانم زیرا در درجه اول خارجی‌ها از وعده‌هایی که موقع گذشتن لایحه نفت به وسیله دولت و وزرا به ما دادند خلاص خواهد نمود موقعی که روس‌ها به دور دنیا می‌گردند و می‌گویند بی‌طرف و طرفدار می‌خریم در یک همچو موقعی وزیر دارایی ایران مدعی می‌شود که کسر بودجه را که ۷۰۰ میلیون تومان است تأمین می‌کنم روزنامه‌های خارجی هم بارک‌الله می‌گویند مخصوصاً روزنامه اکونومیست تایمز لندن در صورتی که وزیر دارایی سابق هشت ماه پیش آمد صریحاً گفت کسر بودجه داریم و عمل دکتر امینی صحیح و مطابق مصلحت بود این کسر بودجه را هم از مالیکن بزرگ که در جراید خارجی خیلی فشار روی آن گذارده‌اند می‌خواهم تأمین کنم در ایران بیست سی نفر ملاک بزرگ دیگر بیشتر وجود ندارد بعد از مخارج حساب کنیم همه آن‌ها چقدر درآمد دارند شاید بیست میلیون تومان نباشند آن وقت ۷۰۰ میلیون تومان چه قسم تأمین می‌شود من متحیرم نمونه املاک سلطنتی است است که چند هزار پارچه ملک است ببینیم بعد از خرج چقدر درآمد دارد و به نسبت آن را با املاک دیگر از لحاظ مقدار و تعداد بگیرید به خوبی معلوم می‌شود حساب چقدر غلط است تازه املاک سلطنتی مخارجی را که مردم دارند ندارند.

فلسطین سالی ۴۰ میلیون دلار کسر بودجه خود را از آمریکا می‌گیرد در آمریکا گریدی و هندر سن می‌گویند و می‌نویسند به ایران باید کمک شود ولی ما می‌گوییم بی‌نیازیم اسپانی عضو آتلانتیک شمالی نیست معذالک طبق مجلات آمریکایی ۳۵ میلیون دلار بانک‌های خصوصی به او داده‌اند بانک صادرات واردات ۶۷ میلیون دلار به او داده بود و بودجه‌اش تعادل یافته برای لوله‌کشی نفت ایجاد بنادر و ساختمان فردگاه ۷۰۰ میلیون دلار برای اسپانیا در نظر گرفته شده که در سال اول ۱۵۰ میلیون دلار خرج شود، آن وقت وزیر دارایی ما در عالم خیال می‌گوید کسر بودجه ما تأمین است یعنی این که ما احتیاج نداریم (عده‌ای از نمایندگان- عوام‌فریبی کرده است) این دروغ است ما به کمک احتیاج داریم موقعیت ما در خاورمیانه و آسیا شاید از اسپانیا بیشتر هم باشد فقط رجالی می‌خواهیم که از این‌گونه اشتباهات نکنند و از این فرصت استفاده کنند در مجله آمریکایی یوسن ورلدیرت نوشته اسپانیا موقعیت جغرافیایی خود را معامله می‌کند ما موقعیت جغرافیایی ندارم ما باید اضافه حقوق معلمین را بدهیم افسران، ژاندارم‌ها، پاسبان‌ها، اضافه حقوق بدهیم به اطباء و قابله‌ها اضافه حقوق بدهیم باید به کارگرها توجه کنیم و وضع آن‌ها را اصلاح کنیم باید کار تهیه کنیم هزار لیسانسه بی‌کار داریم این‌ها پول می‌خواهند پس ما احتیاج داریم و باید تا چند سال دیگر به ما کمک شود رئیس سازمان برنامه ما می‌گوید

سدکرج را با پول خودمان می‌سازیم اما دولت اسپانی مشغول مذاکره است که ۵۰۰ میلیون دلار دیگر برای اصلاح اوضاع اقتصادی و امور عمرانی از آمریکا بگیرد.

ضمناً به یاد نمایندگان محترم می‌آورم که مرحوم داور هم بدون مطالعه در یک میدانی وارد شد و چند سال که گذشت آن وقت معلوم شد بدون مطالعه بود برای این که در آمد دولت زیاد شود حتی دولت داخل شغل بزازی شد و بزازی را هم از مردم گرفت اما دیگر چاره نبود سیستم غلط بود داور در عین آن‌که مورد اتفات و توجه مخصوص شاه فقید بود ناچار به خودشکشی شد و از آن موقع اساس اقتصادی ایران تا امروز متزلزل است زیرا هیچ‌وقت یک مطالعه قبلی اساسی درباره آن نشده است در زمان وزارت دارایی هژیر بعضی از آن مؤسسات از قبیل حمل و نقل و قماش و پارچه فروشی منحل شد و چند هزار نفر مستخدم اخراج شدند و زحمات مرحوم هژیر و آقای جلال شادمان به نظر من در این مورد قابل تقدیر بود مرحوم هژیر و همکارانش در سخت‌ترین موقع مالیه را به دست گرفتند و با طریق علمی مالیه را اداره کردند من ادعای این که این لایحه بودجه ایران را تأمین خواهد کرد بدون یک پیش‌بینی عمیق و بالنتیجه فقط ادعا می‌دانم و از رطفی این عنوان بدون مطالع از مصلحت خارج بود شاید علاوه از روزنامه تایمز روزنامه آمریکا هم این عمل وزارت دارای ایران را تجلیل کنند ولی من جداد به دولی که قرارداد نفت ما را به دست آوردند تذکر می‌دهم که با اشتباهات دستگاه‌های اداری ما نمی‌توانید وعده‌های خود را نادیده گرفته و خود را از وعده‌هایی که برای کمک به ما داده‌اند بری نمایید. روزنامه اکونومیست اعتباری را که انگلستان به ما داده که مالاتجاره خود را آب کند آن را به حساب مساعدت کمک به ملت ایران گذارده است عرض کنم که جلال با یار یا دیگران مگر به کشور خودشان خائن هستند که می‌روند یک پولی می‌گیرند بیاورند سد بسازند تراکتور بخرند کارهای دیگر بکنند یک پولی است که در دنیا خرج می‌شود برای جلوگیری از یک سیاستی چرا استفاده نمی‌کنید و به غلط ادعا می‌کنید که ما کسر بودجه نداریم اگر شما با این قانون تمام مالیکن و تجار و کشاورزان و همه را به فلک ببندید بیش از صد میلیون (صحیح است) تازه ۵۰۰ میلیون تومان دیگر کسر دارید چرا همچو کاری می‌کنید من به نام یک نماینده دولت از لحاظ حفظ منافع ایران این تذکر را می‌دهم که این مسائل اساسی مملکت باید مورد توجه قرار گیرد مطلب دیگری که قبل از توضیح تذکرات راجع می‌خواهم بدهم این است که درست است سیاست کمونیست در شرایط حاضر دنیا متوقف ساختن پیشه‌وری است ولی یک دفعه دیگر هم نظیر این مانور دیده شد بعد از چنک بین‌المللی اول و تا زمانی که جنگ دوم شروع نشده باشد کمونیزم پیش روی از حدود خود نمی‌کرد اما همیشه برای پیشه‌وری آماده بود و تا وقتی که نقشه توسعه انقلابی جهانی وجود دارد کشورهای کمونیزم در حال کمینند و فعالیت خود را هم دارند پس در ایران خطر کمونیزم دور شده ولی برطرف نشده است بنده در اظهاراتم گفتم به نام نماینده دولت اشتباه کردم نماینده دولت نیست نماینده ملت است این را یکی از آقایان تذکر داند خیلی خوشوقتم بنابراین ممالکی که در معرض تهدید کمونیزم قرار گرفته‌اند باید خودشان با تبلیغات و اعمال خود برنامه‌های کمونیست‌ها را در کشور خود اجرا کند و اکنون که کمونیزم‌ها تبلیغات علنی در مماکت ما ندارند ما خودمان به نفع آن‌ها و در زمینه منظور و مقصود آن‌ها تبلیغات نکنیم و مخصوصاً مقامات دولتی و ملی نباید وسیله مؤثر در اجرای برنامه باطنی کمونیست‌ها باشند کمونیست‌ها عقیده دارند که باید در داخله هر مملکت ایجاد اختلاف بین دولت و مردم نمود تا مردم از دولت ناراضی شوند بنابراین همیشه روی خطاهای دولت انگشت می‌گذارد و آن را بزرگ می‌کنند تا به مردم ثتبت شود دولت‌های بورژوا نمی‌توانند از عهده اصلاح امور مملکت برآیند به همین جهت که من عقیده دارم که باید اگر از دولت‌ها انتقاد می‌شود جدا هم از دولت‌ها هم تقویت کرد دستور رؤسای کمونیست و کمین ترن همیشه این بوده که در مملکت بین طبقات مختلف ایجاد اختلاف شود (میراشرافی- حالا هم دارند همان کار را می‌کنند) و مردم را نسبت به بازرگانان و مالکین و کارفرمایان‏ و روحانیان و اشخاص موجه و معروف و مورد اعتماد جامعه و دولت و اعضای مؤثر آن برانگیزند (صحیح است) و بدبین سازند تا از این جنگ طبقاتی بتوانند استفاده کنند و مملکت را ضعیف سازند و مردم را به جان یکدیگر اندازند و عاقبت خود مسلط شوند.

این نقشه در ممالک دیگر اجرا شد منظور کمونیست‌ها سقوط دولت چین بود اگر مردم داخله چین از حکومت بد بین نمی‌شدند و تبلیغات مؤثر دامن‌دار بر علیه دولت خود نمی‌کردند دولت آمریکا کمک به چین را ادامه می‌داد اما در داخله چین وقتی تبلیغات بر علیه دولت شیوع یافت آمریکا هم فساد را قبول کرد و از کمک به چین خوداری کرد و فایده این تبلیغات را که بر علیه دولت چین و طبقات ثروتمند می‌شد با آن‌که واقعیت داشت کمونیست‌ها بردند زیرا با دست غیرکمونیست‌ها یعنی لیبرال‌ها و چب‌نماها مردم چین را بر علیه دولت چینی و طبقات ثروتمند که از نظر موقعیت داخلی و مقام کمونیست‌ها از نظر واقع و موقعیت و نفوذ و قدرت داخلی سدی بودنند بر انگیختند و این تلبیغات در نظامی‌ها هم اثر کرد در محصلین اثر کرد و ملت چین با کمونیست‌ها تادر بنیرد روبه رو نشدند و تسلیم شد زیرا کمونیست‌ها با تلیغات خود و با تأسف از احساسات لیبرال‌ها و چپ نماها و آزادی‌خواهان و مخالفین دولت چین در بین مردم و دولت و مردم و طبقات مخلف مردم اختلاف انداخته بودند و لیبرال‌ها از لحاظ سیاسی فکر عمیق نداشتند و خود را تسلیم احساسات کرده بودند آن‌ها هیچ نقشی نداشتند ولی کومونیست‌ها نقشه داشت آن‌ها تشکیلات نداشتند هر کس روی فکر و سلیقه و ایده‌ال حرف می‌زد اما کمونیست‌ها تشکیلات داشتند پس ممالکی که در معرض خطر کمونیست هستند یباید همیشه توجه داشته باشند که ضعیف ساختن دولت‌ها به نفع کمونیست‌ها هست و برای مبارزه با کومونیزم اولین و مؤثرترین اسلحه داشتن دولت قوی است ولی دولت هم باید متوجه باشد که ایجاد تحریکات و تشنجات در میان طبقات مختل مملکت فقط به پیشرفت کومونیزم است. ‏

میراشرفی- حالا هم این کار را می‌کنند.

خلعتبری- در اورپای شرقی بعد از شکست آلمان در جنگ اخیر آن‌ها که تمایلات چینی داشتند همکاری با کمونیست‌ها را ترجیح دادند و از عوامل مهم موقعیت احزاب کومونیزم در چکسلواکی و مجارستان و بلغارستان همین اشخاص دارای تمایلات چینی بودند در روسیه وقتی حزب بلشویک حکومت کردند سکی را ساقط نمود با حزب سوسیال رولسیونر از شرکت در حکومت خوداری کرد به کتاب لاهوتی مراجعه کنید و ببینید سیاست‌ها در ایران در سال‌های اول طلوع اعلیحضرت فقید نسبت به بلشویک‌ها تمایلات داشتند با این سوابق که در دنیا دیده شد گمان می‌کنم موقع رسیده باشد که اشخاص مسئول اشتباه نکنند مخصوصاً این نکته را باید تذکر بدهم که برنامه باطنی صاحبان تمایلات چینی توافق با اصل سلطنت نیست در پاریس ۵۰ سال پیش یک نفر سوسیالیست فقط برای اقنای عقیده خود به مظفرالدین شاه مرحوم سوء‌قصد کرد در آلمان در سال ۱۹۱۸ سوسیالیست‌ها سبب سقوط حکومت اپراتوری آلمان شدند در صورتی که اپراتوری آلمان مفید به حال آلمان واقع شد در روسیه تزاری اولین اقدام را بر علیه سلطنت سوسیالیست‌ها کردند بعد از این جنگ با کمک سوسیالیست‌ها پادشاه ایتالیا خلع شد در بلژیک سوسیالیست‌ها سعی کردند رژیم پادشاهی از میان برود این‌ها مثال‌های زنده است بنابراین ممملکت را به سوی تمایلاتی چینی سوق دادند با تمایلات چینی مبارزه با کمونیسم کردند خیالی بیش نیست یک حکایت بزرگ سیسای محسوب می‌شود (صحیح است)

رئیس- آقای خلتعبری وقت شما تمام شده است‏.

خلعتبری- بنده نیم ساعت اجازه می‌خواهم‏.

رئیس- بیست دقیقه کافی نیست؟

خلعتبری- خیر تمام نمی‌شود.

رئیس- آقایانی که موافقند نیم ساعت آقای خلعتبری اضافه صحبت کنند قیام کنند (اغلب برخاستند تصویب شد) بفرمایید. آقای دکتر مصدق این اشتباه را مرتکب شد و نزدیک بود مملکت سقوط کند و کمونیست‌ها مایلند طبقات ثروتمند و مالک و متوسط از میان بروند زیرا اگر این‌ها را از بین ببرند دیگر چیزی در جلو ندارند پس دولت‌ها خود نباید بر علیه طبقاتی که در مقابل کمونیست‌ها قرال گرفته‌اند اقدام کنند و تحریک کنند و اگر کردند تیشه به ریشه خودشان اول می‌زنند دولت‌ها برای اصلاح امور کشور باید اقدام کنند و هیچ‌کس با اخذ مالیات عادله و مناسب نمی‌تواند مخالف باشد و همه برای اصلاح امور مالیاتی هر دولتی را حمایت خواهند نمود اما با رعایت مصلحت سیاسی مملکت را که مقدم بر مالیات است باید نمود و یک‌باره به راهی نرفت که کمین فرم از تماشای آن لذت ببرد و دیگر اگر خدای نکرده موقع خطرناکی پیش آید از افراد مردم اشخاصی نباشند که قدرت مبارزه و مقاومت را داشته باشند زیرا در مقابل وقایع غیره منتظره ایران هنوز به اون مرحله نرسیده که تشکیلاتی شبه تشکیلات اجتماعی و سیاسی و مالک اورپا داشته باشد که مقاومت کند و ما هنوز به ان مرحله که ممالک اورپا رسیده‌اند نرسیده‌ایم پس موانعی را که در مملکت در مقابل کمونیزم داریم بدون مطالعه و بدون این که چیزی جای آن بگذاریم نباید خود دولت از میان بردارد و به جای اختلاف و تحریک باید سعی دولت بر آن باشد که از ثروتمند و مالک و کارفرما مالیات عادله بگیرد اما مثل آمریکا و انگلسی طبقات را با هم مهربان و مأنوس نگاه دارند و تبلیغات کمونیست‌ها را که هدف آن ایجاد اختلافات طبقاتی و تشدید آن در جامعه به قصد تضعیف ساختن نیروی مقاومت ملی در برابر کمونیزم است با ایجاد وحدت و حسن‌نظر بین طبقات خنثی سازد و مثل آمریکا سرمایه‌دارن را تشویق به کار کند تا از سرمایه آن‌ها کار تهیه شود و مردم استفاده کنند و مملکت استفاده کنند همانطور که از سرمایه‌داران آمریکایی همه مردم آمریکا استفاده می‌کنند دولت مالیات می‌گیرد و مردم کار پیدا می‌کند محصولات و اجناس

فراوان و ارزان در اختیار مردم است بیشتر کارگرها اتومبیل دارند همه کارگرها یخجال و برق رادیو و تلویزیون دارند دولت آمریکا خود نمی‌توانست به همه مردم این لوازم را بدهد اما سرمایه‌داران تهیه می‌کنند فایده هم می‌برند و به مردم هم فایده می‌رسانند و سطح زندگی مردم را بالا می‌برند پس باید طرز فکر را عوض کرد و از سرمایه‌های موجود استفاده کرد و کاری نکرد که هر کس ثروتی دارد از مملکت خارج کند با کمال تأسف به آقای کفیل وزارت دارایی در این مورد اعتراض کنم که ایشان در مقدمه لایحه که تهیه فرمودند و روزنامه منتشر شد و تحریکاتی بر علیه مالکین و ثروتمندان بوده و بعد از آن هم مصاحبه مطبوعاتی کردند که در جراید منتشر و در رادیو خوانده شد و در این مصاحبه اظهاراتی کردند که تحریک است و حتی کلمه استثمار رعیت را به زبان آوردند و جملاتی ادعا کردند که عیناً همان چیزهایی است که روزنامه‌ها یا رادیو یا رفقا رادمنش باید بگوید (قنات‌آبادی- خوب خودشان می‌کنند بنده که ملک ندارند خود وزرا می‌کنند) این اشتباهات سایسی را وزرای دولت نباید مرتکب شوند و این قبیل تبلیغات بر علیه مصلحت همان طبقاتی است که در مصاحبه به آن‌ها اشاره شد زیرا آن طبقات گمراه و منحرف می‌شوند و به همان سرونشتی دچار می‌شوند که در ممالک کمونیست مردم آزراد و لیبرال‌ها و کشاورزها و کارگرها دچار شدند من این قبیل اظهارات تهدیدکننده را چه به ویسله وزرا و اعضای دولت و چه به وسیله اصلاح طلبانی که هدف و نقشه ندارند مضر به حال مملکت می‌دانم زیرا کمک به پیشرفت مقاصد کمونیست‌ها بدون این که به گویندگان و چنین قصدی داشته باشند اشخاصی که این قبیل اظهارات را می‌کنند باید به خود زحمت مطالع بدهند و وضع کمونیست‌ها را مردم ایران بگویند روشن بسازند تا مردم بفهمند بر هم خوردن اوضاع به نفع طبقات غیر ثروتمند نیست و کمونیست‌ها زحمت‌کش‌ها را استثمار می‌کنند و اگر اصلاح اوضاع داخلی ما لازم است باید به وسیله خود ما بشود و آن‌ها که ادعای نجات رنجبر و زحمت‌کش و دهقان را می‌کنند خود استثمار دهنده زحمت کش رنجر و دهقانند.

اشخاصی که با بیانات خود زارعین را بر علیه مالکین و مردم را بر علیه مالکین و مردم را بر علیه مالیکن و سرمایه‌داران تحریک می‌کنند به جای تحریک بهتر است وضع کارگران و کشاوزان و زحمت‌کشان را در ممالک کمونیست شرح دهند تا مردم ایران بدانند در ممالک کمونیست در ظرف چهار سال که از انقلاب کمونیستی می‌گذرد طبقات ممتازه بوجود آمده که تفاوت سطح زندگی‌شان و درآمدشان با کارگران و کشاورز و زحمت‌کش همان تفاوتی را دارد که قبل از انقلاب وجود داشته و فقط به این طبقه ممتاز است که خوش می‌گذرد و آن‌ها رؤسای حزب کمونیست در هر یک از ولایات و شهرها و مقامات حزبی و روسای ادارات و مدیران و اعضای رئیسه کارخانه‌ها و سران نظامی و یک عده از روشنفکران از قبیل نویسندگان و مهندسین و امثال این‌ها هستند و تفاوت زندگی کارگر و زحمت‌کش با این‌ها بسیار است اعضای این طبقات ممتازه حداقل از دو هزار و پانصد تا ده هزار روبل حقوق ماهیانه دارند بعضی‌ها هم چند برابر آن اضافات و پاداش به عناوین مختلف دارند و دارای مارک لوکس قشلاقی و ییلاقی و کنار دریا می‌باشند اتومبیل‌های دولتی و شخصی دارند هرگونه جنس و مطاعی بخواهند در مغازه‌ها مخصوص برای آن‌ها موجود است و خانم‌های آن‌ها شیک‌ترین لباس را می‌پوشند بهترین جواهرات را دارند در سینما و تئاترها جاهای آن‌ها چند درجه بالاتر و قیمت بلیت‌شان چند برابر است خیاط‌های مخصوصی دارند اطبا مخصوصی دارند بچه‌هایشان بهترین تحصیلات را در مدارس عالی می‌کنند پول نقد زیاد پس‌انداز و درآمدهای هنگفت دارند هیچ وقتت میان مردم دیده نمی‌شوند و فقط بین طبقه خود معاشرت می‌کنند بین خودشان ازدواج می‌کنند یک طبقه هستند به تمام معنی ممتازه در برابر زحمت‌کش و و کارگر اما در سال ۱۹۵۱ مزد کارگر متوسط شوروی غریب ۵۰۰ روبل و حداقل مزد کارگر صنایع ۱۴۵ روبل و کارگر معدن ۲۰۶ روبل در ماه بوده است و با این مزد قلیل کارگرها می‌بایستی زندگی کنند و از مزایای که در اختیار دارند طبقات ممتازه بوده و هست محروم باشند پس وقتی این قسم اختلافات فاحش بین طبقات ممتازه کشوهای کمونیست باشد و زحمت‌کش‌ها هیچ یک از مزایای طبقات ممتازه را نداشته باشند و این قدر نفاوت بین مزد و حقوق آن‌ها باشد و کارگر در آن‌جا با نهایت فقر و محرومیت زندگی کند ولی طبقات ممتازه‌اش همه چیز در اختیار داشته باشند آن وقت آیا صحیح است که کی از اعضا دولت بگوید در ایران طبقه‌ای هستند که استثمار می‌شوند در شوروی موقعی که برنامه‌های صنعتی شروع شد به کارگرهایی مزد خوب می‌دادند که مثل استاخانو که یک مرد قویی و پرکاری بود کار کند و از هر چند صد نفر یک نفر نمی‌توانست قدر جسمانی استاخانو را داشته باشد پس هر کس که مثل استاخانو کار می‌کرد مزد عالی می‌گرفت و این استثمار زحمت‌کش است کارگرهای ما روی اصول استاخانویزم مزد نمی‌گیرند و مزد در مقابل کار عادی یک کارگر داده می‌شود.

در کارخانه‌های ممالک کمونیسم اگر یک نفر مدیرکارخانه ۲۵۰۰ روبل حقوق داشته باشد و آن کارخانه میزان تولیدی را که در برنامه پیش‌بینی شده انجام دهد حقوق مدیرکارخانه دو برابر می‌شود و اگر خرج تولید کمتر شود مدیر یک اضافه حقوق هم از آن بابت می‌گیرد و این عین استثمار است که کارگرها زحمت بکشند ولی رؤسای کارخانه‌ها از ثمره کار کارگرها اضافه حقوق گزاف بگیرند در صورتی که امروز در آمریکا مرسوم است که منافع کارخانه‌ها با کارگرها تنصیف می‌کنند و این عمل باعث افزایش در آمد کارخانه‌ها می‌شود. کار گری که در یک کارخانه کار می‌کند حق ندارد کار خود ترک و به کارخانه دیگری برود حق اعتراض و اعتصاب ندارد در اداره کردن کارخانه کارگرها هیچ دخالتی ندارند در سال‌های اول انقلاب کمیته‌هایی از کارگرها برای همکاری با هیئت مدیره کارخانه‌ها درست کردند ولی بعد موقوف شد و در اختیار به مدیران کارخانه داده شد و کارگرها ناچارند برای تأمین زندگی خود بیش از یک جا کار کنند در روز ۱۶ ساعت کار کنند تا بتوانند زندگی کنند و این خود اعلای درجه استثمار است آن وقت در مملکت ایران وزیر ایران صحبت از استثمار و طبقات محروم می‌کند و انقلاب کمونیستی را پیش‌بینی می‌کند به جای این که به طبقات زحمتکش بگوید که در ممالک کمونیس کارگرها با عبد تفاوتی ندارند باید مثل ماشین کار کنند و خود باید از وسایل زندگی محروم باشند و برای طبقات ممتازه خوب وسایل راحتی و خوشی فراهم کنند وقتی صحبت از رعیت می‌شود وزیر دارایی ایران نباید صحبت از استثمار کند بلکه باید وضع کشاورزان ممالک کمونیزم را روشن کند تا مردم بدانند در ممالک کمونیزم کشاورز استثمار می‌شود وقتی انقلاب روسیه شروع شد به کار گرها گفتند کارخانه مال کارگرها خواهد شد به زارعین گفتند اراضی به زارعین داده خواهد شد اما هنوز یک سال نگذشته بود که از زارعین قسمت عمده محصول را بابت سهم دولت مطالبه کردند و با زور سر نیزه گرفتند سال بعد زارعین به اندازه خوراک خود کاشتند نتیجه این شد که دولت با قوای نظامی آنچه برای شهرها غله لازم بود گرفت و قحطی ۱۹۲۱ به وجود آمد که میلیونها زراع از گرسنگی جان دادند بعد تا سال ۱۹۲۸ اجازه دادند زارعین مازاد محصول خود را بفروشند و زراعت رونق گرفت ولی در سال ۱۹۲۸ زراع اشتراکی شد و چون زارعین مقاومت کردند میلیون‌ها نفر از آن‌ها به اردوگاه‌های کار تبعید شدند و میلیون‌ها اطفال آن‌ها گرسنه و بی‌سرپرست ماندند و میلیون‌ها نفر از گرسنگی مردند.

نتیجه زراعت اشتراکی هم عاید دولت می‌شود زیرا کشاورزها مجبور شدند ساعت معینی در روز کار کنند و مزد بگیرند و پس از دست آمدن محصول بیش از نصف آن را دولت برای مخارج تراکتور و متخصص و اعضای اداری کال خوز (مزرعه اشتراکی) می‌گیرد و بقیه محصول را هم دولت به قیمتی نازل که خودش معین می‌کند می‌خرد و برای زارعین چون قوت مختصری باقی نمی‌ماند از طرفی آزادی هم ندارد و مثل سرف‌های قرون وسطی حق ندارند که مزرعه اشتراکی را ترک و به مزرعه دیگری برای کار بروند و حاصل دست‌رنج آن‌ها به دولت می‌رسد و به همین جهات هنوز با این همه تراکتور و ماشین‌آلات که تهیه شده زراعت و حیوانات زراعتی به میزان قبل از ۱۹۲۸ نرسیده است.

حتی سه سال قبل باز مزارعه تا اشتراکی را مجبور نمودند که با هم جمع شوند و گروه‌های زارعتی عظیم تشکیل دهند و زارعین باز ناچار به هر جا که دولت می‌خواست منتقل شدند و از زمان اشتراکی شدن مزارع تاکنون دولت به وسیله پلیس و نظارت توانسته مزارع اشتراکی را ادراه کند و کشاورزان با اجبار کار می‌کنند و کار کردن افرادی را ترجیح می‌دهند کشاورزانی که آن همه برای تولید محصول زحمت می‌کشند هر کدام بیش از یک یا دو عدد حیوانات اهلی نمی‌توانند نگه دارند و از محصول خودشان فقط سهم قلیلی دارند و ثمره کار آن‌ها نصیب دولت می‌شود و اگر استثمار برای زارعین فرض کنیم اولین استثمار شوند زارعین ممالک کمونیستند و بسیار تأسف‌آور است ما به جای این که در نطق‌ها و مصاحبه‌ها این سؤال را تذکر بدهیم و مردم را روشن سازیم اظهاراتی می‌کنیم که کمونیست‌ها از آن‌ها استفاده کنند به جای این اظهارات بروید به کشاورزان بفهمانید انقلاب کمونیستی چگونه زارعین را به صورت غلام در آورده و یا به صورت ماشین در آورده و از کار آن‌ها استفاده می‌کند فقط برای این که انقلاب کمونیستی را در سوسیالیزه کردن زراعت موفق نشان دهد در صورتی که فقط زور و قدرت است که کشاورزی کمونیستی را می‌گرداند و کشاورزان از سرمله تلاش چیزی به دست نمی‌آورند و ثمره محصول آن‌ها همان طبقات ممتاز حزبی که اسم بردم استفاده می‌کنند. اعضا و دستگاه دولت باید این حقایق را به مردم بفهمانند تا این که در داخله مملکت ما به وسیله جراید و رادیو همان طبلیغاتی را بکنند که کمونیست‌ها خواهان آنند ولی اکنون وسیله آن را ندارند در رادیو مارل رادیو مسکو و وزیر مارل

کمونیفرم را بازی کنند مطالبی گفته شده در رادیو و روزنامه‌ها به سمع تمام مردم ایران تمام مردم این مملکت تحریک شدند گمراه شدند و در جهالت باقی ماندند و هیچ کدام از آن‌هایی که آقای فروزان گفته‌اند صحیح نبوده است بنده آقای رئیس چقدر وقت دارم.

رئیس- شما از وقت‌تان استفاده کردید ده دقیقه دیگر از وقت دوم‌تان باقی مانده است.

عبدالصاحب صفایی- پنج دقیقه از وقت‌شان را هم مرحمت کردند به بنده.

رئیس- از وقتی که اجازه گرفتند نمی‌شود به کسی بدهند.

عبدالصاحب صفایی- آقای رئیس اگر اجازه بفرمایند مانعی ندارد.

خلعتبری- این نکات بدان جهت گفته شد که دولت و مردم ایران بدانند که اصلاح امور ایران در درجه اول بستگی به امنیت و آرامش دارد و ایجاد اختلاف بین طبقات مانع اصلاحات خواهد بود و به کمونیست‌ها مجال رخنه و نفوذ خواهد داد و سیاست‌های خارجی همیشه از اختلافات داخلی استفاده خواهند کرد (صحیح است) از طرفی ایران در اثر فعالیت‌های خصوصی و فردی باید از لحاظ اقتصادی اصلاح و آباد شود ولی تحریکات و اختلافات ایجاد تزلزل و یأس می‌کند و مردم و سرمایه‌دارها اطمینان به فعالیت تولیدی و اقتصادی و کشاورزی نخواهند کرد و این صدمه غیرقابل جبرانی است به مملکت یعنی همان چیزی است که کمونیست‌ها خواهان آنند تا هیچ دستگاه‌های دولت قادر به اصلاح اوضاع اقتصادی نیستند و اگر در مملکت اختلاف و اضطراب خاطر و تشنج و بر هم خودگی اوضاع بود کسی دست به اقدامات وسیع اقتصادی نیستند و اگر در مملکت اختلاف و اضطراب خاطر و تشنج و به هم خودرگی اوضاع بود کسی دست به اقدام وسیع اقتصادی و تولیدی و کشاورزی نمی‌زند و مملکت در فقر و بی‌کاری باقی خواهد ماند و همیشه زمینه تبلیغات و اقدامت بر علیه مملکت فراهم خواهد بود در این چند ماه اخیر در اثر غیبت جناب آقای علاء سوءتفاهماتی پیش آمد و من انتظار دارم جناب آقای علاء در آینده اجازه ندهند مسائلی که تأثیر در وضع اقتصادی یا سیاسی مملکت دارد بدون مطالعه کامل خوانده شود زیرا ما یک وضع آرام از نظر داخلی و سیاسی داریم و با فرصتی که در دنیا داده باید در محیط امن و آرام به فوریت اقدامات اصلاحی در زمینه تولید کشاورزی و اقتصاد شروع نماییم در ممالک دیگر از قبیل انگلستان ایتالیا آلمان و ترکیه و غیره اصلاحات اساسی شروع شده بدون این که طبقات مختلف را به روی هم وادارند بلکه موفقیت در نتیجه حسن تفاهم و حسن رابطه مردم با همدییگر شده و کار فرما و کارگر و کشاورز و روشن فکران و صنعتگران برای اصلاح امور کشور خود همکاری کررده‌اند و ما هم باید از آن ممالک تقلید کنیم باز خود را ناچار می‌دانم موضوعی را به عرض نمایندگان و مخصوصاً به استحضار اعضای دولت برسانم اگر فرض شود مبارزه با کمونیست‌ها باید به وسیله افرادی که تمایلات چینی دارند یا مانند افکار چینی صورت گیرد یا مردم بدانند دولت معتقد به اصلاحات است این عمل اشتباهی غیرقابل جبران است مبارزه با کمونیزم را تأیید افکار چینی نمی‌توان کرد ممالک اروپا بعد از جنگ اخیر با آن که احتیاج شدید با اصلاحات داستند معذالک اشتباه نکردند که خود مبلغ و مروج تمایلات چینی‌ها باشند بلکه برای مبارزه با افکار چپ عقاید دیگری را در مقابل آن توقیت کردند در آلمان و ایتالیا حزب دموکرات مسیحی تشکیل شد و از مسحیت و دیانت و نفوذ اخلاقی و معنوی مسحیت بر علیه مرام مادی کمونیزم استفاده کردند و هنوز هم قدرت در دست حزب دموکرات مسیحی است در فرانسه حزب نهضت جمهوری خواهان (م. ر. پ) متکی به تمدن مسحیت بود و اکثریت را توانست در برابر کمونیست‌ها تشکیل دهد اما در ایتالیا سوسیالیست‌ها با کمونیست‌ها همکاری کردند در ایران وقتی حزب توده تشکیل شد اشخاص که تمایلاتی چینی داشتند یا به آن پیوستند یا طرفدار و تعهد آن شدند در آلمان بعد از چنک بین‌الملل اول بیشتر آن‌ها که به کمونیست‌ها ملحق شدند سوسیالیست‌ها بودند در چند سال قبل از چنگ بین‌الملل دوم موضوع تشکیل جبهه توده‌ای (فرونت پیلور) در فرانسه یک واقع تاریخ از یاد نرفتنی است اشخاصی که تمایل چینی داشتند این جبهه‌ها را تشکیل دادند و آلت کمین فرند (کمونیست بین‌الملل) شدند همین جبهه تودیه‌ای متشکل از صاحبان افکار چینی سبب تزلزل و تشنج در فرانسه شد و وقتی که آلمان و روسیه در ۱۹۴۹ قرارداد عدم تعرض بستند چینی‌ها مایل به جنگ با آلمان نبودند و شکست فرانسه را همین امر باعث شد آن روز در فرانسه متوجه عاقبت همکاری با چینی‌ها نشدند و آن‌هایی را که مخالف با این جبهه بودند کنار گذاشتند اما طولی نکشید که فرانسه به اشتباه خود پی برد. من از این عملیات بدون مطالعه دولت یا بهتر بگویم بی‌سیاستی و عدم توجه دولت را که به عنوان تمایلات چینی یا چپ‌نمایی عده‌ای از اعضای دولت و یا وابستگان آن‌ها بخواهند در محیطی که به زحمت در آن آرامش و امنیت ایجاد شده و زمینه کار و فعالیت که اساس اصلاحات ایران است فراهم گردیده ایجاد تزلزل و ناراحتی کنند به نام اصلاحات اوضاع را درهم بریزند و طبقات را بر وی یکدیگر وا دارند و به نتیجه نمایندهایی را که ثروتمندان و سرمایه‌داران برای اصلاحات اقتصادی و کشاورزی و تولیدی می‌توانند بکنند به واسطه ایجاد محیط عدم اطمینان به اوضاع خنثی سازنند نگران هستند و چیزی که بر نگرانی من می‌افزاید تأیید این رویه به وسیله بعضی از رونامه‌های خارجی است چون جناب آقای علاء مورد علاقه و احترام من می‌باشند و موفقیت ایشان را خواهان هستم به ایشان توصیه می‌کنم که در سیاست داخلی کشور تجدیدنظری بفرمایند. این تذکرات را برای آن دادم که چون لایحه مالیات در جراید نوشته شد که محاصبه آقای فروزان در رادیو خوانده شده و در جراید نوشته شد لازم بود جواب آن داده شود و به اطلاع عامه برسد من عرایضم را خاتمه می‌دهم چند دقیقه وقتم را به آقای صفایی می‌دهم اما می‌خواستم که این لایحه مالیات بر ثروتمندان اختلاف را در مملکت تشدید می‌کند در صورتی که بنده معتقد هستم همه باید با هم برادر باشیم و دولت هم مثل پدر طبقات مختلف را در نظر بگیرد و جمع‌آوری کند و چون جناب آقای علاء مورد علاقه من می‌باشد به ایشان توصیه می‌کنم و صمیمانه از ایشان تقاضا می‌کنم که این مطالب را در نظر بگیرند و خیلی متأسفم هستم که سه دقیقه از وقت بنده بیشتر نمانده است چون مطالب بسیاری راجع به قانون مالیات بر در آمد داشتم نتوانستم بگویم همین قدر عرض می‌کنم در این مسئله دقت بفرمایید مطالعه بفرمایید بیشتر دقت کنید مشورت کنید بنده یک مطالبی دارم که اگر فرصت شد در جلسه دیگر باید عرض کنم چون از وقت امروز خارج است و آن مقصودی که دولت دارد با نظریاتی که آقایان نمایندگان دارند یا دوستان عزیز ما دارند و طرفدارن لایحه هستند لایحه را به دقت مطالعه کنند تا با این لایحه آن مالیاتی که منظور هست از ثروتمندان گرفته شود و ایجاد زحمت جدیدی برای دولت و مردم نکنم و اگر بنده فرصت کردم دفعه دیگر برای شما تشریح می‌کنم نماینده مجلس باید آنچه را که ایمان و عقیده خودش هست بگوید ضمناً یک مطلبی را هم می‌خواستم عرض کنم اگر اعلیحضرت همایونی از لحاظ علاقه و ارشاد به مملکت مسائلی را بیان می‌فرمایند وظیفه ارادتمندان ایشان است که در موقع تذکراتی را لازم می‌دانند بدهند بنده معتقدم که این لایحه مالیات بر در آمد باید در مجلس طرح شود و مطالعه بشود و نباید در کمیسیون مشترک مورد مطالعه قرار گیرد یک چیزی که می‌خواستم عرض کنم این است که اگر اعلیحضرت همایونی در حین این که راه می‌روند خدای نکرده بخواهند از یک پلکان بیافتند آن پیشخدمت دست ایشان را می‌گیرد و می‌گوید این‌جا پرتگاه است وکیل و وزیر کمتر از پیشخدمت نباید باشد (صحیح است) بقیه وقتم را به آقای صفایی می‌دهم‏.

میراشرفی- مخصوصاً راجع به سوسیالیست‌ها خیلی عالی فرمودید.

رئیس- شما دیگر وقتی باقی نگذاشتید و اگر هم داشتید چون وقت اضافی بود که از مجلس گرفته بودید نمی‌توانستید به دیگری بدهید.

۳- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای نخست‌وزیر

رئیس- وارد دستور می‌شویم آقای نخست‌وزیر فرمایشی داشتید؟

نخست‌وزیر- (آقای علاء) در این موقع که دوره قانون سازمان برنامه در حال خاتمه است و با تصویب قرار دادهای نفت که یک در آمد مطمئنی برای انجام امور عمرانی پیش‌بینی می‌شود لایحه جدید عمران کشور را که در حقیقت در حکم تمدید دوره عمل برنامه است به مجلس شورای ملی تقدیم می‌کنم و تصویب آن را تقاضا می‌کنم‏

رئیس- به کمیسیون برنامه فرستاده می‌شود آقای وزیر جنگ‏

۴- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر جنگ‏

وزیر جنگ (سپهبد هدایت)- لایحه برقراری حکومت نظامی را شهرستان شیراز و تقدیم و تقاضای تصویب دارم‏

رئیس- لایحه آزادی تجارت دستور است ولی ۵ دقیقه تنفس پیشنهاد شده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

مقام محترم ریاست است تقاضا می‌کنم ۵ دقیقه تنفس داده شود. قنات آبادی‏

رئیس- آقای قنات آبادی بفرمایید

قنات‌آبادی- در تمام پارلمان‌های دنیا رسم این طور بوده که اکثریت طرفدار دولت همیشه اجازه می‌دادند که از انتقاد بکنند و اگر در صدد جوابگوی بیانات اقلیت بر می‌آمده مستقیم روی آن انتقادهایی که اقلیت می‌کرده است اقلیت مجلس شورای ملی که بنده افتخار عضویتش را دارم که به زعامت آقای حائری‌زاده و جناب آقای امیر کلای و جناب آقای میراشرفی و آقای عبدالصاحب صفایی تشکیل شده گذشته مطالبی گفتند انتقاداتی کردند خود من که اول مخالف برنامه دولت آقای علاء بودم و روز اول عرض کرد این دولت قدرت عمل ندارد و کاری ساخته نیست در موضوع مبارزه با فساد بهانه‌ای بیش نیست و چماق کردند.

رئیس- آقای قنات‌آبادی راجع به پیشنهادی که کرده‌اید توضیح دهید

قنات‌آبادی- الان عرض می‌کنم متأسفانه آن کسی که خودشان را جزو صف اکثریت می‌دانند رویه و راولی را اتخاذ کرده‌اند که به خرابکاری و سابتاژ بیشتر شبیه است تا حمایت از دولت و عوض این که بیایند جواب بیانات منطقی و مسدتل اقلیت را بدهند می‌آیند پشت تریبون باسوابق روشنی که هزار کار سوء دارند با اقلیت دشنام می‌دهند و شأن مجلس این نیست که اجازه بدهند یک افرادی خودشان را به عنوان طرفدار دولت جا بزنند و بیایند به اقلیت دشنام بدهند اقلیتن اعلام کرده که این دولت کاری نمی‌تواند بکند و روز به روز هم کار مردم را بدتر می‌کند و اگر دولت کاری کرده است وضع مردم را بالا برده است قیمت‌ها را پایین آورده است امنیت را حفظ و حراست کرده است بیایند این‌جا اعلام بکنند نه این که یک نامه بنویسند بدهند به یک فردی بیاید به اقلیت دشنام بدهد.

رئیس- آقای قنات آبادی از موضوع خارج نشوید.

قنات‌آبادی- بنده بنابراین رئوی این مبانی خواستم پیشنهاد تنفس تقدیم کنم و از آقایان نمایندگان محترم تقاضا کنم که در جلسه خصوصی تشریف بیاورند و یک مطالبی را آخر آن‌جا ما بازتر می‌توانیم بگوییم ما در جلسه خصوصی می‌توانیم بگوییم که اگر یک نمانده‌ای آمد و این حرف‌ها را زد معلوم می‌شود که دولت اکثریت ندارد و می‌خواهند بیایند فحش بدهند و تشنج بوجود بیاورند و سر و ته جلسه را به هم بزنند (مسعودی- دولت اکثریت دارد) توجه بفرمایید روی این اصل که ببنده پیشنهاد تنفس تقدیم کردم و استفاده می‌کنم از موقع و می‌گویم جناب آقای علاء اگر این سازمان برنامه تا حالا کاری صورت داده با تمدید آن من بعد هم کاری صورت می‌دهم (زنگ رئیس).

رئیس- آقای قنات‌آبادی خارج نشوید.

قنات‌آبادی- بنده دیگر عرضی ندارم. پیشنهادم را پس می‌گیرم.

۵- تقدیم چند فقره عریضه و یک فقره سوال به وسیله آقای فرود و مسعودی.

رئیس- آقای فرود فرمایش دارید؟

فرود- چند عریضه هست که به وسیله بنده تقدیم مجلس شورای ملی شده است تقدیم می‌کنم ضمناً یک سوالی هم هست راجع به اضافه شدن بهای برق از طرق شرکت فیزژروز که آن هم تقدیم میی کنم (میراشرفی- وقتی گفتید بها گفتم می‌خواهید راجع به بهایی‌ها صحبت کنید.).

مسعودی- یک شکایتی هم هست از اهالی کرج که یک عده یهودی زمین‌هایشان را تصاحب کرده‌اند که تقدیم می‌کنم.

۶- طرح گزارش کمیسیون اقتصاد ملی راجع به شور دوم آزادی تجارت خارجی ایران.

(به شرح زیر قرائت شد).

رئیس- گزارش کمیسیون اقتصاد ملی راجع به آزادی تجارت خارجی شور دوم آن مطرح است قرائت می‌شود.

گزارش از کمیسیون اقتصاد ملی به مجلس شورای ملی.

ماده اول- تجارت خارجی ایران اعم از صادرات و واردات با رعایت مقرارات این قانون و مقرارات ارضی و گمرکی آزاد است به استثنای قند و شکر و دخانیات و تریاک که کماکان در انحصار دولت باقی خواهد ماند.

تبصره یک- در مورد صادرات و واردات کشورهایی که با ایران قراردادهایی تهاتری یا قرارداد تجارتی مبنی بر اصل تعادل حساب صادرات و واردات به ریال دارند معاملات بازرگانی به آن کشورها تابع همان قراردادها خواهد بود.

تبصره ۲- دولت در امور واردات و صادرات و امور ارزی و سایر امور مربوط به بازرگانی خارجی نسبت به دولت‌ها و اطبا ایران در آن کشورها مجرا می‌شود به طور مقابل اجرا خواهد نمود.

رئیس- آقای خلعتبری‏

خلعتبری- بنده خیلی متأسفم که لایحه‌ای به این اهمیت مصادف شده است با موقعی که بنده سه ربع ساعت قبلاً صحبت کرده‌ام خودم خسته نیستم ولی فکر می‌کنم آقایان خدای نکرده خسته باشند توجه نکنند عرض کنم این لایحه‌ای که الان مطرح است یکی از برزگ‌ترین و مهم‌ترین لوایحی است که مورد بحث است و باید دقت و مطالعه کافی بشود (صحیح است) و عدم دقت و عدم مطالعه ضررهای عظیمی پیش خواهد آورد چون مسائل اقتصادی مسائلی نیست که انسان اگر اشتباه کرد بدون اثر و نتیجه باشد اگر آقایان به یاد بایورند این قانون انحصار تجارت خارجی یک موقعی برقرار شد که روی تشخیص مصلحت مملکت و از لحاظ حفظ جنبه اقتصادی مملکت و تجار مخصوصاً در مقابل ممالکی که با اصول دمپنیک تجارت ایران مختل کرده بودند و این یکی از کارهای خوب زمان اعلیحضرت فقید بود ولی در همان موقع بعد از آن که این قانون وضع شد چند سالی گذشت این قانون یک صورت دیگری پیدا خواهد کرد و از آن سیر اولیه خودش که فقط تجارت و اقتصاد مملکت بود خارج شد من خوب یاد دارم که شرکت‌های دولت در آن زمان تأسیس کرد و همین طور دست انداخت روی بیشتر کالاهای تجارتی و آن چیزی که برای حفظ تجارت برقرار شده بود کارش به جایی رسید که قماش و پارچه و پوست و همه چیز، بلور و آهن و این‌ها را گرفت و یک تجارتخانه شد جناب آقای رئیس آقایان خسته‌اند یک تنفس بدهید.

رئیس- بسیار خوب. چند دقیقه دیگر صحبت بفرمایید.

خلعتبری- بنابراین موضوع وزارت اقتصاد مبدل شد به وزارت صدور و سهمیه و صدور تصویب‌نامه در این مدتی که این قانون انحصار تجارت خارجی مطرح بود هر کس به نام سهمیه هر چه خواست وارد کرد یک سهمیه‌ای اول سال معین می‌شد آخر سال هر کس هر چه آورد همان مقدار را وارد می‌کرد و برای این که تصدیق بفرمایید که حساب صحیح در کار نبوده و روزنامه کیهان چهار شب پیش را من مطالعه کردم و در آن‌جا رقمی ذکر شده بود که سال گذشته هفت برابر سال پیش یعنی هفت برابر سال قبلش به این مملکت کامیون و اتومبیل وارد شده که رقم دوم واردات ما را تشکیل داده است بنابراین قانون از مسیر اولیه خودش خارج شد و افتاد به دست یک عده اشخاصی که از سوءاستفاده کردند و به مرحله دیگر وارد شد از طرف دیگر در تمام ممالک سابقه دار که دولت در هر کاری دخالت کرد جزء ضرر و جزو زحمت هیچ نتیجه دیگری نداشت در زمان مرحوم داور و در زمان مرحوم اعلیحضرت فقید که کارها جریان خوبی داشت یک شرکت سهامی ساختمان درست کردند با سرمایه دولت ولی بعد از یک سال آن شرکت را منحل کردند برای این که به اندازه سرمایه‌اش اتومبیل سواری برای اجزایش خریده بود این نمونه بارزی است که دستگاه‌های دولت آماده برای کارهای اقتصادی نیستند یک مؤسسات و یک عملیات اقتصادی است که دولت خودش انجام می‌دهد بنابراین دستگاه و مؤسسات دولت از لحاظ اقتصاد مملکت باید مورد توجه قرار بگیرد و بنده می‌خواهم از نتیجه مذاکراتم به این‌جا برسم که دست آخر که چون من به عنوان مخالف این‌جا اسم نوشتم به آقایان عرض کنم که بنده با این لایحه مخالف هستم برای این که دولت اصولاً دستگاه اقتصادی صحیحی نمی‌تواند داشته باشد و بهترین نمونه برای این که دولت نتواند امر فروش و کارهای اقتصادی را در دست بگیرد این معاملات برنج و چای و توتون و اینم چیزهایی است که در این پانزده سال اخیر شما دیده‌اید که دولت عاجز است و نمی‌تواند، نه فقط دولت ما نمی‌تواند دولت انگلستان بعد از این جنگ خواست برای تهیه مواد روغنی مقداری روغن بادام زمینی تهیه کند و بادام زمینی به کارد چند سال در آفریقای شرقی سه میلیون هکتار زمین را در نظر گرفت با وسایل مکانیزه که بادام زمینی به کارد و ۶۷ میلیون دلار اعتبار داشت ولی ۷۸ میلیون دلار خرج کرد و باز متضرر شد و دولت انگلستان الان ذغال‌سنگ وارد می‌کند با این که صادر کننده بود بنابراین حقیقت اقتصادی مملکت نمی‌تواند روی پایه دستگاه‌های اقتصادی دولتی باشد و یک دلیل صحیح برای این که دولت‌ها آماده نیستند که اوضاع اقتصادی و وضع اقتصادی را درک کنند و اداره کنند عمل سازمان برنامه یک نمونه‌ای است آقایان استدعا می‌کنم به این مطلب توجه کامل بفرمایید ملاحظه بفرمایید سازمان برنامه که امروز یک مؤسسه بزرگ و عظیم اقتصادی و عمرانی و آبادی مملکت است و سالی هزار میلیون تومان پول مملکت در آن‌جا هست برنامه‌ای که تهیه کرده است برنامه فوری سازمان برنامه را توجه بفرمایید می‌بینید که در آن‌جا امسال هشتصد و چند میلیون تومان اعتبار تهیه شده است و در نظر گرفته و شده برای کارهای عمرانی و اقتصادی ولی آقای کفیل وزارت اقتصاد ملی توجه بفرمایید که سازمان برنامه با این عرض طولش نتوانست این مسئله را مطالع کند که از این هشتصد میلیون تومان پنج میلیون تومان تخصیص به صندوق‌های روستایی و شرکت‌های تعاونی و بانک کشاورزی بدهد در صورتی که اولین موضوع قابل توجه در اقتصاد، کشاورزی است که ما فقط از صدور پنبه در همین سال گذشته سیصد میلیون تومان صادرات داشتیم که اگر مساعدت کنند به شرکت پنبه سه سال پیش صادرات پنبه کشور ۶ هزار تن بود امسال در نتیجه فعالیت به ۴۶ هزار تن رسیده است (اکبر- صد هزار تن) تمام محصول را عرض نکردم صادراتش را عرض می‌کنم صادراتش به چهل و شش هزار تن رسیده اما پول شرکت پنبه را شرکت‌های دیگر سازمان برنامه می‌گیرد و نمی‌دهند به شرکت پنبه که به زارع مساعده بدهد و اگر سازمان برنامه یک فکر صحیحی داشت یا دستگاه‌های اقتصادی دولت فکر صحیحی داشتند با کمک به شرکت پنبه در ظرف دو سال می‌توانستند دویست هزار تن صادرات پنبه داشته باشند که پولش‏ غریب دو هزار میلیون تومان باشد (صحیح است) آن وقت شما این برنامه‌ای که سازمان برنامه تهیه کرده ببینید یک دینار برای کشاورزی در او وارد نشده و این صفر است یعنی اصلاً قابل اعتماد نیست این است بنده می‌گویم دستگاه اقتصادی دولت این طور بی‌فکر می‌شود آن هم یک دستگاه به این عظمت که همه چیز را هم می‌خواهد در اختیار خودش بگیرد و همه چیز در اختیار خودش باشد یک نمونه دیگر آقایان کار این مملکت و فعالیت اقتصادی این مملکت را من گمان می‌کنم آقای وزیر اقتصاد و آقای خرازی مخبر کمیسیون تصدیق کنند که باید افراد و مؤسسات خصوصی اداره کنند دولت از عهده‌داره کردن آن بر نمی‌آید و ما جز

ضرر چیزی عایدمان نمی‌شود بنابراین باید به شرکت‌ها و تجارت خانه‌ها به اشخاص و به مصوبات کمک کرد مؤسسات اعتباری در اختیار آن‌ها گذاشت که مردم تشکیل شرکت دهند (کریمی- بانک کشاورزی) عرض کردم شما توجه نکردید، مردم تشکیل شرکت‌ها بدهند تشکیل مؤسسات بدهند همین معادن ما اگر استخراج بشوند ما سالی چندین میلیون درآمد خواهیم داشت این‌جا در برنامه فوری سازمان برنامه یک تومان به نام بان صنعتی و مؤسسات اعتباریی و کمک به این‌گونه تشکیلات نمی‌دهند (صحیح است) این همه برنامه بود که ۸۰۰ میلیون تومان درش ذکر کردند آن وقت یک رقم به عنوان این قبیل مؤسسات اعتباری وجود ندارد در صورتی که تا این قبلی مؤسسات اعتباری وجود نداشته باشد وضع مملکت پایه‌اش برآب است من با تمرکز اقتصادی در دستگاه دولت مخالف هستم (صحیح است) بهترین نمونه‌اش هم سازمان برنامه است (بزرگ ابراهیمی- آن‌جا مرکز اعتلاف پول است) من چند مورد به طور اختصار به نظرم می‌رسد که این‌جا تذکر می‌دهم شما ببنید آقایان سه کار مهم برای مملکت در نظر گرفته شده یکی ساختن راه یکی ساختن بندر و یکی هم میدان طیاره این هر سه به شرکت‌های خارجی واگذار شده (کریمی- بفرمایید انگلیسی و من شنیدم که الان مناقصه ساختن فرودگاه را مناقصه این عمل را به یک شرکت خارجی واگذار کردند (کریمی- بفرمایید انگلیسی) که روزنامه داد هم چند روز پیش نوشته بود چند روز پیش (امیری نوری- صحیح است) و شش میلیون تومان دادند برای عمل مناقصه ساختن مناقصه که این آقای مهندس قپاد ظفر همکار عزیزمان با چند نفر از مهندسین ایرانی با کمال خوبی می‌توانستند این کار را بکنند و این کار در داخله مملکت می‌توانست صورت بگیرد (صحیح است) از حیث این سه فقره کار به این بزرگی که انجام دادند ما الان کارهای دیگری داریم که هیچ احتیاج به متخصص خارجی ندارد، برق، راه‌سازی، قصاب‌خانه ساختن، بیمارستان این کارها را نگه داشتن به عنوان این که باید برای این کارهای عادی متخصص از خارجه بیاوریم و دفتر فنی درست کنیم برای این کارها این توهین است به مهندسین و به اشخاص تحصیل کرده کشور ما که به خوبی بتوانند از عهده انجام این امور برآیند و این قسم تمرکز غلط است که شما تمام امور اقتصادی مملکت را بسپارید به دست یک نفر و به دست یک مؤسسه آن هم مملکتی که دچار رقابت‌های اقتصادی شدید دول بزرگ صنعتی است که یک اشتباه یک تمایل کوچک‌ترین انحراف موجب بزرگ‌ترین خسارت برای مملکت بشود و بنده می‌خواهم از این مطالب این نتیجه را بگیرم این که امور اقتصادی مملکت متمرکز بشود در سازمان‌های بزرگ دولتی این برخلاف مصلحت مملکت است یک مؤسسه دیگر مؤسسه معامله با شرکت‌های خارجی است بنده می‌گویم کارهایی را که ما خودمان می‌توانیم بکنیم نباید به خارجی واگذار کنیم کارهایی که از عهده ما بر می‌آیید باید به دست محصلین تحصیل کرده ما صورت بگیرد (صحیح است) این که می‌گویند ایرانی‌ها همه دزدند به کسی اعتماد نداریم این تبلیغ غلط و گمراه است این است من توی کیفم الان یک مجله‌ای است که یکی از شهرداری‌های نیوجرسی آمریکا آن روزی که مرده بود هنوز ورثه‌اش پای تشییع جنازه بودند جنازه را تشییع می‌کردند یک دسته از مردم شرح عرض حال دادند و اخطاریه را همان روز به رویت جانشین رسانیده‌اند که آقای شهردار متوفی ۱۵ میلیون دلار بالا کشیده است و نوش‌جان کرده است در زمان جنگ مگر در این‌جا شرکت یو. کی. سی. سی. را ندیدید مگر آمریکایی‌ها را ندیدی؟ مگر روسها را ندیدید؟ که چقدر در کارهای خودشان مرتکب تخلف شده‌اند این اجناسی که در بازار می‌فروختند این اجناسی که می‌فروخت؟ این‌ها را صاحب‌منسب‌های آمریکایی می‌فروختند یا صاحب‌منصبان انگلسی می‌فروختند این لاستیک‌ها را همان‌ها می‌فروختند می‌خواهم عرض کنم این ایجاد بدبینی نیست به کلیه جوان‌های تحصیل کرده و این که بگویند همه دزدند استثنائاً یک یا دو نفر این یک سهم مهلکی است که جوانان وطن‌پرست ما را عصبانی می‌کند همین مهندس جفروی صرف‌نظر از قسمت‌های سیاسی‌شان بروید ببینید تصفیه خانه‌های تهران را به چه خوبی اداره می‌کنند برودید این تجدد را ببنید این یک بانک را چه جوری برایتان بوجود آورده یک مملکتی مثل ما اختیار کارهای بزرگ را نباید به خارجی‌ها بدهد اگر هم مشورت می‌خواهید بکنید نباید در کارهای مهم سازمان برنامه قبول بکنیم؟ من مخالف هستم با نظارت دولت خارجی‌ها از خارجی اگر متخصص برای مشورت می‌آورید بیاورید اما تمام دستگاه را معتل کردن برای این که مستر زهر مار یا مستر فلان از آمریکا یا انگیلس بیاید این صلاح نیست این صحیح نیست یک نفر نباید اختیار بدهید که به یک نفر بتواند تمام برنامه‌ها متمرکز کند و مطابق میل خودش هر کجا بخواهد پول را خرج کند باید این کار تمرکز را متلاشی کرد بنده می‌گویم آقای اشخاص تحصیل کرده و فعال داریم آقای وزیر اقتصاد خیلی تحصیل کرده بسیار با تجربه خیلی هم به ایشان ارادت داریم اما غلط است امور اقتصادی را به دست ایشان بدهیم آقای ابتهاج خیلی تحصیل کرده و بسیار فعال و کاردان اما غلط است که تمرکز امور اقتصادی مملکت را به دست یک نفر بدهیم که رئیس دولت و وزرا دولت بگویند که آقای ابتهاج باید اجازه بدهند شما لااقل قبول این زبونی را نکنید ما به مردم وعده داده‌ایم راه بسازیم کارهای دیگر انجام بدهیم پول هم داریم اخر چرا مهندسین خودمان را نمی‌فرستید که راه‌های ما را بسازند و در انتظار شماورین فنی هستید آن مشاورین ماورای بحار آمدند آن دفعه مگر ندید مگر جناب مستر تونی برگ نبود از زیر فقط سرش را بیرون آورد آن دفعه مستشار آمریکا این همه پول را گرفتند و خرج کردند برای ما چه کردند (دکتر بینا- سقز جویدند) این است که من با تمرکز امور اقتصادی مملکت در یک جا مخالف هستم این صحیح نیست آقا تمام دنیا امروز پول قرض می‌کنند کارهای اقتصادی انجام می‌دهند ما آمدیم این‌جا تصویب کردیم که پول گرفته شود برای ساختن سدکرج و در ۲۵ سال بدهیم آن رئیس دولت آمد گفت آقا این یک پولی است هر وقت داشتیم می‌دهیم خودشان اصرار ندارند که بگیرند ما هم گفتیم که می‌گیریم حالا بعد از آن‌که یک سدی می‌خواهد ساخته بشود پول‌ها خرج شد یک دفعه یکی آمد گفت آقا من مخالفم آخر آقا این که صحیح نیست این ایجاد عدم اطمینان می‌کند یک عده‌ای می‌آیند یک هیئت دولتی می‌آید کار بکند شروع به کار می‌کند بعد یکی می‌گوید آقا من مخالفم بعد جنگ بین این وزیر و آن وزیر و یا رئیس سازمان برنامه می‌شود و جناب آقای کاشانی که تشریف داشته‌اند به ما نمی‌گویند که آن‌جا دسته به یقه هم شده‌اند یا نه این وضع نشد که شما اختیار کارهای مهم را به دست یک نفر می‌دهید من می‌دانم شاید آقای ابتهاج راست می‌گوید و مهندس طالقانی صحیح نمی‌گوید من که مهندس نیستم این صحیح نیست این طرز کار دولت نیست دولت باید اتورتیه داشته باشد مهندس فلان و مهندس به همان مهندس حامی و مهندس ابتهاج یا آقای کاشانی همه این‌ها باید در مقابل یک دستگاه با اتورتیه مطیع باشند از خودش حق اظهارنظر داشته باشند الان برق برای شهرستان لازم است بیمارستان برای شهرستان لازم است آخر من می‌پرسم این چه احتیاجی به وجود متخصص آمریکایی دارد مگر اعلیحضرت فقید این همه‏

رئیس- از آزادی تجارت دارید خارج می‌شوید

خلعتبری- الان وارد می‌شوم بر می‌گردم به آن موضوع می‌خواهم عرض بکنم دولت دستگاهش آن قدر از لحاظ اقتصادی عاجز است که وقتی یک برنامه ۸۰۰ میلیون تومانی می‌نویسد یک دینار برای مؤسسات اعتباری کشاورزی درج نمی‌کند آقایان به خدا ما خجالت می‌کشیم که به شهرستان‌های خودمان برویم (صحیح است) این همه خرج برای این مملکت می‌شود یک دینار برای کشاورزی تصویب نمی‌شود (دکتر مشیر فاطمی- تصویب شده نمی‌دهد سازمان برنامه) حالا بنده می‌خواهم این نتیجه را بگیرم که دستگاه اقتصادی مملکت برای کارهای اقتصادی آماده نیست (صحیح است) و من خودم که در لایحه مخالف اسم نوشتم می‌خواستم این را عرض کنم که این دستگاه آماده نیست اما این را هم آقایان هم توجه بفرمایند یک عملی که بیست و چند سال است که واقع شده یعنی یک انحصار تجارتی بوده است و عملی تا به حال کرده است امروز آقایانی که در اوضاع اقتصادی وارد هستند می‌دانند که دول بزرگ و حتی دولی که در عرض ما هستند در امر کشاورزی و اقتصادی و تجارتی فوق‌العاده مجهزند یعنی سال‌هاست زحمت کشیده‌اند برنامه دارند اطلاعات کافی دارند در آمریکا و انگلیس و آلمان صدها مجله تجارتی است که منتشر می‌شود جناب آقای تجدد که این‌جا نشته‌اند هفته‌ای ۵۰ تا از این‌ها را مطالعه می‌کنند اصلاً می‌فهمند وضع دنیا از چه قرار است اما این‌جا آن قدر وضع دستگاه ما بی‌اطلاع است که جناب آقای کاشانی با تمام حسن‌نیتی که راجع به اطلاح وضع برنج دارند وقتی شکایت می‌کنی که برنج را باید چه کرد یک عضو اداره‌ای یک مینوتی تهیه می‌کند که به جای برنج چم پا برنج صدری بکارید که مردم بخورند مثل همان کسی است که چاه کندند و ماندن که خاکش را چه کنند گفت چاه دیگری بکنید و خاک‌ها را بریزید توی آن دوباره کنند و آشغال بیرون گفتند که این‌ها را چکار کنیم گفت یک چیز دیگر بکنید حالا اگر وضع اقتصادی دولت به این‌جا برسد که یک وزارتخانه‌ای از خودش این‌طور سند بدهد می‌خواهم عرض کنم معلوم می‌شود در این دستگاه اطلاعات کافی نیست اما از یک طرف هم در این شرایط این بازاری که امروز می‌بینید این رقابتی که بین این دستگاه‌های عظیم هست که اینجور کار می‌کنند شما اگر بخواهید این قید را الان بدون مطالعه بردارید هرج و مرج می‌شود به نظر بنده (یکی از نمایندگان- کارخانه‌ها می‌خوابد) من در امور اقتصاد وارد نیستم اطلاعات خیلی ناقص دارند و آقایانی که اطلاع دارند باید دقت کنند شما دیدید که سه ماه پیش چندین هزار تن چای ریخت توی این مملکت حالا آن قدر کامیون توی این مملکت ریخته است که نمی‌دانند بکنند و همه می‌دانید که کامیون‌ها اداره قند و شکر کرایه‌کشی می‌کنند و در ولایات رقابت می‌کنند و در مقابل کامیون‌های خصوصی و مؤسسات حمل و نقل اجاره قبول می‌کنند تنی هم ده تومان کمتر قبول می‌کنند که با مردم و مؤسسات خصوصی رقابت کنند از این طرف اگر آزاد کردید و یک مرتبه

سیل اجناس و چای و کامیون و لاستیک وارد شد بعد از ۵ یا شش ماه یک هرج و مرجی ایجاد می‌شود آن وقت خود تجار نمی‌دادند که چه می‌شود اطاق بازرگانی داریم جناب آقای خرازی منصفانه بفرمایید کاری که اتاق بازرگان لندن و نیویورک می‌کنند شما می‌توانید بکنید؟ (خرازی- نه خیر) آن اطلاعات را دارید آن وسایل را دارید شما را سه سال منحل کرده بودند (خرازی- چهار سال) چهار سال در انحلال بودید نبوده‌اید مطالعه کنید حالا یک مرتبه این قدر این قید را برداشتید مخصوصاً این که بعضی از مواد این لایحه طوری است که لطمه به مواد داخلی می‌زنند مثلاً محصول چای داخلی یک مسئله‌ای که ۵ سال یا ده سال دیگر ما را از چای وارداتی خارجی بی‌نیاز می‌کنیم اگر یک مرتبه یک روز ده هزار تن وارد کنید تمام محصول چای داخلی از بین می‌برد انشاءالله آقای ارباب هم بنده را می‌بخشند (ارباب- بنده نه حالا نه وارد کننده هستم نه صادرکننده) من خیلی معذرت می‌خواهم از آقایانی که معتقد هستند که این‌طور نیست من نظرم این است که اگر ما یک مرتبه آزاد بگذاریم ورد اجناس خارجی را می‌ترسم این یک عکس‌العمل شدید در بازار بکند ولی اگر یک مدتی تحمل کردید اتاق‌های بازرگانی ما در ولایات تشکیل شده‌اند در تهران تشکیل شد دولت یک هیئت اقتصادی تشکیل داد اما جناب آقای وزیر اقتصاد نه این که از ۱۵ نفر یا ۲۰ نفر ۵ تا وزیر باشد آن دفعه به آقای دکتر امینی گفتم که آینه جلوی روی خودتان گذاشته‌اید این که صحیح نیسیت شما که هیئت اقتصادی درست می‌کنید بایستی کشاورز را بیاورید فلان مهندس را بیاورید کارخانه‌دار را بیاورید خرده مالک را بیاورید مالک عمده و کارگر را بیاورید استاد عالی اقتصاد از رشته‌های مختلف دعوت کنید و از بازرگانان بیاورید آن وقت یک هیئتی تشکیل بدهید مخصوصاً حقوق اساسی فرانسه مطالعه نفرمایید که راجع به شورای اقتصاد فرانسه چقدر اهمیت قائلند بنابراین می‌خواستم عرض کنم که این لایحه بعضی از قسمت‌هایش آنچه را که مربوط به قسمت‌های داخلی و کشاورزی داخلی است تأمین نمی‌کند یک قسمتش به تجار و بازرگانان صدمه می‌زند اما اگر این هیئت اقتصادی تشکیل شد اتاق بازرگانی مرکز یک عده از تجار فهیمده ما هستند همکار ما جناب آقای خرازی و یک عده از آقایان وقتی تشریک مساعی با وزارت اقتصاد کردند و وزارت اقتصاد ما از این صورت در آمد آن وقت جناب آقای کاشانی این وزارت اقتصاد ملی شما درست می‌شود ما مدرسه که می‌رفتیم نمره‌مان که بد می‌شد می‌گفتند صفر این وزارت اقتصاد شما هم از لحاظ اقتصاد صفر است من پیشنهاد می‌کنم واقعاً اگر خواستید این رویه را ادامه بدهید اصلاً منحلش کنید اما اگر می‌خواهید وزارت اقتصاد داشته باشید باید این‌هایی که ده یا ۱۵ سال این‌جا هستند جز اشکال‌تراشی جز صدور پروانه و جز کارهای روتین خشک ادرای کاری ندارند کنار بگذارید و یک عده اشخاص با اطلاع بیاورید و یک هیئت‌های کوچکی لازم نیست که این میز و آن میز و این ادراه و آن اداره درست کنید یک عده اشخاص با اطلاع بیاورید ده ۱۵ نفر بقیه را مرخص بفرمایید حالا از لحاظ مطالعه ودقت بیشتری یکی از آقایان پیشنهاد کننده این لایحه مسکوت بماند به مصلحت است (بزرگ ابراهیمی- بنده پیشنهاد سکوت داده‌ام) اگر پیشنهاد کنند که این لایحه دو سال بعد اجرا بشود باز به مصلحت است بنده در عین این که معتقد به سیستم اقتصادی دولت کنونی نیستم و معتقدم که باید از طریق فعالیت فردی مملکت را جلو برد عرض می‌کنم که در حال حاضر اجرای این لایحه ایجاد هرج و مرج می‌کند شاید بعد از یک سال وزارت اقتصاد توری عمل کند که همه موافق باشیم در خاتمه وزیر اقتصاد می‌خواهم نظر شما را به سازمان برنامه جلب کنم اگر وضع سازمان برنامه به همین کفیت باشد مستشاربازهای خارجی باشد مستشار خارجی در همه کار نظارت و سرپرستی داشته باشد و بدون اذن خارجی آب نخورید مناقصه بدهید به لندن و آمریکا و آلمان درست نیست مسئله سازمان برنامه یا حیات مملکت تماس دارد جنابعالی تشریف ببرید به بانک ملی و جناب آقای ابتهاج تشریف می‌برند به یک بانکی ایشان مرد فعالی هستند همین جا بهشان کار می‌دهند بسیار مردم فعال و لایقی هستند به نظر من کاری هم هستند ولی نمی‌شود یک نفر در این مملکت دیکتاتوری بیاید بکند شما وقتی برای شاه دیکتاتوری قائل نیستید مطابق قانون اساسی نباید برای فرد هم قائل بشوید شاه وقتی از خودش می‌گذرد و می‌گوید می‌خواهم با اصول پارلمانی حکومت بکنم چرا وقتی اعلیحضرت همایونی به مشورت و مطالعه قائل هستند به چه مناسبت می‌خواهید اختیار اقتصاد مملکت را بدهید به دست یک نفر تمام وعده‌هایی که به مردم دادیم این بود که این پول را به مصرف مردم برسانیم حالا تمام راه‌ها تعطیل است برای این که سازمان برنامه با وزارت راه با هم دعوی دارند آقای مهندس ابتهاج و مهندس حامی با هم دعوی دارند (ارباب- هر دوشان بروند کنار تا مملکت راحت شود) مانعی ندارد هردوشان باشند حکومت باید قدرت باشد بقیه این شکل است مجلس باید نظارت کند آقایان انجام کارهای اصلاحی را با کمال محکمی بخواهند مگر می‌تواند ابتهاج برخلاف میل شما عمل کند خودم استیضاح می‌کنم دولت را ما با نهایت ایمان و عقیده این‌جا آمده‌ایم هر چه می‌آیئد این‌جا تصویب می‌کنیم ما به لایحه نفت‏ رأی دادیم گفتیم خدایا می‌دانی که این لایحه را اگر تصویب نکنیم راه دیگری نداریم عایدات دیگری ندارم این رأی را برای چه دادید مگر برای آن دادید که جناب آقای ابتهاج جنابعالی آقای فلان بیاید رویش بازی کنید؟ مردم ایران منتظر راه‌های دیگر باشند آخر آقا به شما یک چیزی بگویم این برنامه فوری سازمان برنامه را خواندم ۲۰ میلیون تومان در آن‌جا خرج اعتبار و آمار و احصائیه است آخر هیچ‌کس در دنیا حالا می‌آید قبل از مخارج اصولی و اساسی ۲۰ میلیون تومان خرج آمار و احصائیه بکند؟ (صحیح است) این تفریت پول مملکت نیست (خزیمه علم- آمار لازم است) لازم است اما بعد از کارهایی دیگر برای کشاورزی آقای خزیمه علم از ۸۰۰ میلیون تومان اعتبار ۴ میلیون تومان برای کشاورزی اعتبار داده‌اند (تجدد- ۵۲۰ هزار دلار خرج سفر داده‌اند) برای دفع آفات مرکبات ۴ میلیون و صد هزار تومان اعتبار دادند که همین امسال مرکبات شهسوار و میناب و مازندران از بین رفت آن دفع گفتم فلسطین دویست میلیون تومان صادرات پرتقال دارد آخر این‌ها را ما همین‌طور تماشا بکنیم؟ عاشق چشم و ابروی اشخاص که نیستیم آن وقت ۲۴ میلیون تومان اعتبار خرید تراکتور بوده است این تراکتورها را یا از آمریکا یا از انگلیس باید بخرند یا از آلمان.

رئیس- آقای خلعتبری وقت شما تمام شد.

خلعتبری- بنده به عرایضم خاتمه می‌دهم فرصتی بود که توجه دولت و شخص جناب آقای علاء را که به ایشان نهایت علاقه را دارم و همین‌طور به تمام وزرا آقای کاشانی بگویید که از شما مسئولیت خواهیم خواست و من به نمایندگی آقایان می‌آیم این‌جا خدا شاهد است اگر کار سازمان برنامه به این بی‌اساسی باشد استیضاح خواهم کرد و همه آقایان استیضاح خواهند کرد.

۷- تعیین موقع و دستور جلسه- ختم جلسه.

رئیس- جلسه را ختم می‌کنم جلسه آینده روز پنجشنبه خواهد بود دستور هم اول سؤالات بعد دنباله این لایحه‏

(مجلس ده دقیقه پیش از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏