مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ اسفند ۱۳۱۳ نشست ۱۲۶
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نهم |
دوره نهم تقنینیه
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ اسفند ۱۳۱۳ نشست ۱۲۶
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۹
جلسه: ۱۲۶
صورت مشروح مجلس روز شنبه ۱۱ اسفندماه ۱۳۱۳ (۲۶ ذیقعده ۱۳۵۳).
فهرست مذاکرات:
۱ـ تصویب صورت مجلس
۲ـ شور دوم و تصویب مواد ۱۰۳۱ تا ۱۰۴۰ جلد دوم قانون مدنی راجعبه قرابت و نکاح و طلاق
۳ـ تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر عدلیه
۴ـ اعلام وصول لایحه تفریغ بودجه ۱۳۱۲ مجلس شورای ملی ـ ختم جلسه
(مجلس یک ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید).
صورتمجلس شنبه چهارم اسفند ماه را آقای موید احمدی (منشی) قرائت نمودند.
اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:
غایبین بیاجازه - آقایان: دکتر احتشام - حاج غلامحسین ملک - اسدی - ارباب کیخسرو - دکتر قزل ایاغ - وکیل - مصدق جهانشاهی - یونس آقا وهابزاده - شریعتزاده - ناصری - طباطبایی دیبا - کورس - معدل
دیر امدگان بیاجازه - آقایان: نواب یزدی - بیات - افخمی - اعظم زنگنه - اسفندیاری - دکتر ادهم - مسعود ثابتی - حاج تقی آقا وهابزاده - طهرانی - منصف - قراگزلو - همراز - مسعودی خراسانی.
- تصویب صورت مجلس
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس-در صورت مجلس نظری نیست؟
(اظهاری نشد)
صورت مجلس تصویب شد.
- شور دوم و تصویب مواد ۱۰۳۱ تا ۱۰۴۰ جلد دوم قانون مدنی راجع بقرابت و نکاح و طلاق
۲- شور دوم و تصویب مواد ۱۰۳۱ تا ۱۰۴۰ جلد دوم قانون مدنی راجع بقرابت و نکاح و طلاق
رئیس-خبر از کمیسیون عدلیه راجع بقسمت دوم قانون مدنی مربوط بقرابت و نکاح و طلاق
کتاب ششم- در قرابت
ماده ۱۰۳۱- قرابت بر دو قسم است قرابت نسبی و قرابت سببی
رئیس-آقایانیکه با ماده ۱۳۰۱ موافقت دارند قیام فرمایند
(اکثر برخاستند)
تصویب شد ماده ۱۰۳۲
ماده ۱۰۳۲- قرابت نسبی بترتیب طبقات ذیل است:
طبقه اول- پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد
طبقه دوم – اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها
طبقه سوم- اعمام و عمات و اخوال و خالات و اولاد آنها در هر طبقه درجات قرب و بعد قرابت نسبی بعده نسلها در آن طبقه معین میگردد مثلا در طبقه اول قرابت پدر و مادر با اولاد در درجه اول و نسبت با اولاد اولاد در درجه دوم خواهد بود و هکذا در طبقه دوم قرابت برادر و خواهر و جد و جده در درجه اول از طبقه دوم اولاد و برادر و خواهر و در طبقه سوم قرابت عموو دائی و عمه و خاله در درجه اول از طبقه سوم و درجه اولاد آنها در درجه دوم از آن طبقه است
رئیس-آقایانیکه با ماده ۱۰۳۲ موافقت دارند قیام فرمایند
(اغلب برخاستند)
تصویب شد. ماده ۱۰۳۳
ماده ۱۰۳۳- هرکس در هر خط و بهر درجه که با یک نفر قرابت نسبی داشته باشد در همان خط و بهمان درجه قرابت سببی بازوج و زوجه او خواهد داشت بنابراین پدر ومادر زن یک مرد اقربای درجه اول آن مرد و برادر و خواهر و خواهر شوهر یک زن از اقربای سببی درجه دوم آن زن خواهد بود
رئیس-نظری نیست
(خیر)
آقایانیکه باماده ۱۰۳۳ موافقت دارند برخیزند
(اکثر برخاستند)
تصویب شد.
ماده ۱۰۳۴
کتاب هفتم در نکاح و طلاق
باب اول- در نکاح
فصل اول- در خواستگاری
ماده ۱۰۳۴- هر زنی را که خالی از موانع نکاح باشد میتوان خواستگاری نمود
رئیس-مخالفی نیست. موافقین با ماده ۱۰۳۴ قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
تصویب شد ماده ۱۰۳۵
ماده ۱۰۳۵- و عده ازدواج ایجاد علقه زوجیت نمیکند اگر چه تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقرر گیردیده پرداخته شده باشد بنابراین هر یک از زن و مرد مادام که عقد نکاح جاری نشده میتواند از وصلت امتناع کند و طرف دیگر نمیتواند بهیچوجه او را مجبور بازدواج کرده و یا از جهه صرف امتناع از وصلت مطالبه خسارتی نماید.
رئیس-آقایانیکه با ماده ۱۰۳۵ موافقت دارند برخیزند
(اغلب برخاستند)
تصویب شد. ماده ۱۰۳۶
ماده ۱۰۳۶- اگر یکی از نامزدها وصلت منظور را بدون علت مو جهی بهم زند در حالیکه طرف مقابل یا ابوین او یا یک اشخاص دیگر باعتماد وقوع ازدواج مغرور شده و مخارجی کرده باشند طرفی که وصلت را بهم زده است باید از عهده خسارات وارده برآید ولی خسارات مزبور فقط مربوط بمخارج متعارفه خواهد بود.
رئیس-موافقین با ماده ۱۰۳۶ قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
تصویب شد. ماده ۱۰۳۷
ماده ۱۰۳۷- هر یک از نامزدها میتواند در صورت بهم خوردن وصلت منظور هدایائی را که بطرف دیگر داده است مطالبه کند.
رئیس-نظری نیست. موافقین با ماده ۱۰۳۷ برخیزند
(اغلب برخاستند)
تصویب شد. ماده ۱۰۳۸
ماده ۱۰۳۸- مفاد ماده قبل از حیث رجوع بقیمت در موردی که وصلت منظور در اثر فوت یکی از نامزدها بهم بخورد مجری نخواهد بود:
رئیس-آقایانیکه با ماده ۱۰۳۸ موافقت دارند قیام فرمایند
(اکثر برخاستند)
تصویب شد. ماده ۱۰۳۹
ماده ۱۰۳۹- مدت مرور زمان دعاوی ناشی از بهم خوردن وصلت منظور دوسال است و از تاریخ بهم خوردن آن محسوب میشود.
رئیس-موافقین با ماده ۱۰۳۹ برخیزند
(اغلب برخاستند)
تصویب شد. ماده ۱۰۴۰
ماده ۱۰۴۰- هر یک از طرفین میتواند برای انجام وصلت منظور از طرف مقابل تقاضا کند که تصدیق طبیب بصحت از امراض مسریه مهم از قبیل سفلیس و سوزاک سل ارائه دهد.
رئیس-آقای هزار جریبی
هزار جریبی-مطلب باید اساساً یا جنبه مثبت داشته باشد یا جنبه منفی این قسمت نه جنبه مثبت دارد نه جنبه منفی و این یک موضوع ارشادی است در هر صورت یک چنین قانونی در هیچ کجای دنیا نیست. در جلسه قبل آقای دکتر ادهم این پیشنهاد را کردند و بنده همانوقت هم مخالف بودم لکن چون گفته شد بکمیسیون مراجعه داده میشود بنده عرضی نکردم ولی عقیده بنده این بود که آقایان اعضاء کمیسیون محترم قوانین عدلیه این را رد کنند زیرا اینموضوع ممکن است با اخلاق و عادات مردم این مملکت درست درنیاید اینماده ازدواج را از بین میبرد و ممکن نیست کسی حاضر شود که دختر یا خواهرش را بطبیب نشان بدهد و بعد ازدواج کند مادر قوانین اسلام صراحه داریم. اگر سابقابمردم نمیگفتند امروز که آقای وزیر عدلیه همه چیز را خوب میگویند این را هم ممکن است بگویند. قانون اسلام میگوید کسیکه میخواهد زن ببرد باید آن دختر را خودش به بیند با او حرف زند باو بگوید راه بره ببینم چطور راه میروی حتی خبر صریح دارد که میتواند با لباس رقیق او را به بیند که اگر عیوبی دارد به بیند. با اینهمه تفاصیل علت اینکه ما بگوئیم تصدیق طبیب بیاورد چیست! بعلاوه مسئله طب و دکتر. دکتر خودش یکی از محارم شخصی است و نباید عیب برادر را به برادرش بگوید چطور میتواند عیب دختر مرا به غیر بگوید شاید وصلت سر نگرفت انوقت یک عیبی روی دختر من گذارده میشود اصلا بهیچوجه من الوجوه دکتر حق ندارد عیب و مرض کسی را بکس دیگر بگوید آنوقت اتهام یا صحیح یا ناصحیح !! ایران یک مملکت با عفت و عصمت و با غیرت و با شهامتی است هیچوقت راضی نمیشوند دختر یا خواهر خود را برای این کار بطبیب مراجعه دهند مگر اینکه طبیب زن باشد. ما باید این غیرت را ترویج و تشویق کنیم مردم ایران را باید به دارا بودن چنین غیرت و عفت و عصمت که وطن خواهی ما را محکم میکند تشویق کنیم اینهم که ما میگوئیم سوزاک و سفیلیس زیاد است خیر اینطور نیست بنده بکلی تکذیب میکنم. یک عده مسافرین که رفتهاند مخارج این را آوردهاند و الا به بینید این مرض کجا است؟ در همین شهر که میگویند منبع این مرض است به بینید کیها مریض هستند آنوقت اینطور شما بیائید اینجا و اینطور در قانون بگذارید و حذف این ماده را هم پیشنهاد کردهام حالا میخواهید قبول کنید میخواهید قبول نکنید من با این ماده بکلی مخالفم.
موید احمدی (مخبر کمیسیو قوانین عدلیه) – البته آقایان در نظر دارند که این ماده در پیشنهاد دولت نبود در جلسه گذشته آقای دکتر ادهم پیشنهادی دادند و چون شور اول بود البته در اطراف پیشنهاد مذاکره نمیشد و پیشنهاد آمد بکمیسیون و در کمیسیون یخلی مفصل صحبت شد آقای دکتر ادهم و آقای دکتر طاهری هم تشریف داشتند خیلی هم مذاکره کردیم والبته اصلاحی که شده است اگر بدقت در اینماده رجوع شود پیشنهاد آقای دکتر در این فصل نبود یعنی در فصل خواستگاری نبود و در فصل وقوع اسزدواج بودو پیشنهاد هم این بود که الزامی باید باشد یعنی طرفین قبل از ازدواج باید تصدیق صحت مزاج از امراض زهروی داشته باشد در اینموضوع در کمیسیون صحبت شد که اولا هنوز تشکیلات صحی ما در همه جا نیست و این قانون هم که برای شهرها نیست برای تمام ایران است و هنوز در اغلب جاها و قراء و قصبات و دهات طبیب صحی نداریم و اگر این را قرار بدهیم یک سدی گذاردهایم جلوی ازدواج و آن را منع کردهایم پس الزامی نمیتوانیم بکنیم از این نقطه نظر آمدیم. فکر کردیم گفتیم که بهتر این است در فصل خواستگاری باشد و الزامی هم نباشد علت هم این بود که نظر اینجا بیشتر بطرف زوج است برای اینکه در ابکار این احتمال نمیرود
(طالش خان- چرا نمیرود)
یعنی خیلی کم مگر ارثی باشد و الا از یک دختری بکری کمتر آن احتمال میرود و کمتر اتفاق میافتد که او مبتلا باشد و بیشتر این احتمال در زوج میرود و ما آمدیم الزامی نکردیم این یک ماده ارشادی است در واقع که هر یک از طرفین در وقت خواستگاری میتوانند این شرط را بکنند خواست میکند نخواست نمیکند میفرمایند کسی حاضر نیست اینکار را بکند خوب نکند الزامی که نیست وقتی که الزامی نیست نمیکنند این است که بنظر بنده اشکالی ندارد.
رئیس-آقای دکتر طاهری
دکتر طاهری-موافقم
میرزائی-بنده قبلا اجازه خواستم اول اول
رئیس-در صورتی که نزد بنده است نیست
میرزائی-پس فراموش کردهاند بنویسند
رئیس-اقای روحی
(یکی از نمایندگان- بیرون تشریف بردهاند)
آقای طهرانی
طهرانی-بنده در کمیسیون عقاید خود را اظهار کردم و با الزامی بودنش هم مخالف بودم البته هیچ عاقلی نمیگوید از امراض مسری که شایع است در مملکت دفع نشود و تا هر اندازه که ممکن است البته باید جلوگیری بشود ولی صحبت در این است که با یک همچو قانونی آید میشود حقیقه از این امراض جلوگیری کرد یا خیر؟ عرض کنم در الزامی بودنش البته مفسده خیلی داشت برای اینکه بر فرض هم که میرفتند و یک ورقه صحی میآوردند بعد هم خدای نخواسته یک همچو مرضی بوجود میآمد بعد از آنکه ازدواج واقع شد یک معایبی پیش میآید و تولید کشمکش و زحمت میکند البته میرود بمحکمه عدلیه تصدیق ارائه میدهد آن یکی هم تصدیق نشان میدهد این میگوید من از تو گرفتهام و میگوید من از دختر گرفتهام این یک داستان مفصلی است که وقتی ما در عمل وارد شویم میبینیم چه اشکالات زیادی خواهد داشت در آنجا هم عرض کردم ولو اینکه آقای وزیر عدلیه هم فرمودند در کمیسیون که اینطور ارشادی در مبحث خواستگاری مینویسیم و مردم را متوجه میکنیم که میتوانند این حق را داشته باشند و همگام خواستگاری بگویند پسر ورقه صحی بیاورد و دختر هم همینطور برای اینکه کم کم یواش یواش عادت بشود و انشاء خودشانرا از این قسمت حفظ کنند ولی بنده باز در این قسمت هم خیال میکردم که این هم ممکن است یک الزامی بشود و از این الزامی هم یک نتیجه عکس بگیریم بنده باز مخالف بودم و حالا هم عقیدهام این است که این مسئله سدی است در مقابل ازدواج بنده از این نقطه نظر عرض میکنم که در مسئله ازدواج هر قدر سهولت قائل شویم و راهها را سهلتر کنیم مصلحتش زیادتر است جلوگیر یاز مرض یک وسائل دیگری هم دارد شما وقتی که جاهای زیادی داشتید سعی کنید که اشخاصی که دارای امراض مسروبه هستند بآنجا مراجعه کنند و معالجه کنند این دقتها را بکنید البته مرض رفته رفته یواش یواش مرتفع میشود والا با این قوانین واین ترتیب بنده گمان نمیکنم نتیجه بگیرید جزاینکه سدی جلو باب ازدواج کشیده باشید و حالا بنده عرض میکنم و در کمیسیون هم عرض کردم و آقای وزیر عدلیه هم فرمودند که میخواهیم مسئله را بطور مشورتی حل کنیم و موقع حرارت نیست ولی بنده حرارت ندارم با دلیل اینجا عرض میکنم کسانی که آمدند پیش من فقیر هم بودند بدبخت هم بودند و مبتلای بمرض بودند بنده به بعضی از مریضخانهها مراجعه دادم و وسائل هم فراهم کردهام و آنها یکی دو مرتبه رفتند آنجا و معالجه مختصری هم کردند بعد هم راهشان ندادند و خدا میداند وسائل معالجه هم ندارند حتی خود من اگر میسرم بود کمک میکردم وقتی که این وسائل در دسترس مردم نیست قوانین جلوگیری نمیکند آن وسائل را دردسترس مردم بگذارید و از دولت بخواهید که یک جاهای زیادی معین کند و این قسم امراض را مجانی معالجه کنند در شهرها و دهات البته ممکن است این امراض مرتفع شود والا همه کس هم موافق است برای اینکه نسل با این امراض د رمعرض انقراض است ولی باین ترتیب و این قوانین جلوگیری نمیشود.
رئیس-آقای دکتر طاهری
دکتر طاهری-همانطور که تمام دول و ملل سعی میکنند برای کثرت نسل و ازدواج که لازمه تکثیر جمعیت باشد با این حال تمام آنها ساعی هستند که نسلی که ایجاد میشود نسل سالمی باشد زیرا که اگل توالد و تناسل نتیجه موالیدی که از آن پیدا میشد ناقص یادیوانه یا مسلول یا مصروع یا معیوب باشد علاوه بر این که این جور نسل برای جامعه مفید نیست بلکه اینها اسباب بدبختی خودشان و یک جامعه هستند در این موضوع گمان نمیکنم نه آقای هزار جریبی و نه آقای طهرانی هیچ اشکالی داشته باشند برای این که اگر بنا شود یک وصلتی بشود که نتیجه آن یک بچه باشد که سقط شود که مادر هم در خطر بیفتد در نتیجه سیفلیس یا این که کسی باشد که بزرگ شود و دیوانه شود یا محرم شود این وصلت اگر نشود بهتر است (صحیح است) پس همانطور که باید ازدواج ترویج بشود در عین حال باید سعی شود که نسل سالمی بوجود بیاید نه اینکه موالید ناخوش و غیر سالم و ناقص باشد آقایانی که مخالفت دارند نه از این نقطه نظر است که واقف به آثار شوم این مرض نیستند. در طب مینویسد کسی که سیفلیس گرفت پس از اینکه معالجه کمل کرد بعد از پنجسال حق ازدواج ندارد پنجسال باید معالجه بکند بعد از آن حق ازدواج دارد تمام اطباء در این قمست متفق هستند زیرا که این مرضی است بسیار خطرناک و بواسطه همین مسامحه کاریها و مساهله و سهل انگاریها است که نسل صحیح پیدا نمیشود حالا هرکس سیفلیس دارد هیچ توجه و اعتنائی بآننمیشود در صورتیکه قدیم اینطور نبوده است خیلی منفور بوده است کسی که این مرض را میگرفته بایستی از جامعه دور شود واز شهر خارج شود ولی حالا توجهی نمیشود وهمان عرف و عادت که میفرمایند محالف این ماده است همان عرف و عادت باعث زیادی این مرض شده است کی اینها را باید اصلاح کند؟ باید قانون اصلاح کند آقا
(صحیح است)
اگر چنانچه کسی سوزاک داشته باشد وقتی که وصلت کرد طرفش مبتلا میشود حالا این دختر بیچاره که مسبوق نیست از عواقب شوم این مرض عقیم میشود بعضی دیگر اولادش نمیشود همیهش درد دل دارد همیشه تزف الدم برایش پیدا میشود تا زنده است باید برود معالجه کند و همه جا وسائل برایش فراهم نیست باید قبلا جلوگیری بشود و باید باین وسیله اشخاص را متوجه کرد اجباری هم نیست ولی طرفین متوجه هستند که این قبال هست که تحقیق بشود. سئوال بشود پرسش بشود و اگر شک دارند میگویند که برود تحصیل تصدیق کند فقط چیزی را که آقای هزار جریبی اعتراض داشتند که بر خلاف عرف و عادت است این بود که دخترها باید باطباء مراجعه کنند دخترها همانطور که آقای مخبر محترم گفتند این قسمت اصولا این جا نیست و بیشتر مربوط به شوهر است و زنها هم اگر بنا شد بروند تصدیق بیاورند ممکن است که به قابله رجوع کنند و به دکتر زن مراجعه میکنند و الزام ندارند که به دکتر مرد مراجعه کنند و این بعقیده بنده یکی از بهترین اقداماتی است که مجس با موافقت آقای وزیر عدلیه در این قانون میکند و یک قدم مهمی است که برای اصلاح نسل برداشته میشود (افشار- این ماده بی اثر است) و این را هم عرض کنم که بعضی از رفقا این را کم میدانند و میگویند باید اجباری باشد مثل آقای افشار آقای ثقه لاسلامی بعضی هم میگویند اصلا لازم نیست پس حالا حد وسطش این وبد که اصلاح کردیم باینطور که عجالتاً یک قدمی برای این کار برداشته شود ووقتی که جامعه متوجه شود عملی خواهد شد اما موضوعی که آقای طهرانی فرمودند که این قسمت وافی و کافی نیست برای رفع امراض مسریه البته کسی نگفت اگر چنانچه این قانون گذشت تمام این امراض تمام میشود البته همانطور که آقای طهرانی گفتند دولت و صحیه بایستی وسائل دفع امراض مقاربیتی و امراض مسریه از قبیل سل و اینها فراهم آورد اما بااین همه منافات ندارد و این یک قدمی است برای جلوگیری از انتشار و اگر بگوئیم که صحیه آنقدر توسعه ندارد و نمیتواند جلوگیری کند این که بهم مربوط نیست باید بهر وسیله ممکن است فعلا سعی کنید که کم کم کم شودو از این امراض که نسل ایرانی را بکلی محو و نابود میکند جلوگیری کنید این هم یک قدم است که آقایان باید موافقت کنند که این قدم مختصر بی زحمتی که پیشنهاد شده است برداریم که نه خرجی دارد و نه پرسنلی میخواهد ونه بودجه میخواهد و بعد آن قسمتهای دیگر هم که دولت درصدد هست اصلاح شود.
بعضی از نمایندگان-مذاکرات کافی است.
رئیس-آقای رهنما موافقند؟
رهنما-بلی موافقم کافی است
رئیس-دو پیشنهاد یکی از طرف آقای میرزائی و یکی از طرف آقای هزار جریبی راجع به حذف این ماده رسیده است آقای میرزائی توضیح بدهید
میرزائی-بنده اساسا این ماده را زائد میدانم برای اینکه مثل این میماند که تکلیف بکند که اگر توی کوچه راه میروید مواظب باشید که توی جاه نیفتید البته من چشم دارم میبینم این مال یک وقتی است که مردم جاهل بودند البته اینطور قوانین مفید بود ولی اگر این قوانین را برای جوانان مینویسید اگر تشریف داشتید روز سوم حوت در جلالیه و پیشرفت معارف را میدیدید دیگر محتاج نبود که ما اینجور چیزها رادقت کنیم آقا کسی که میرود یک سیر پنیر بگیرد دقت میکنید و تشخیص میدهد که این خراب است یا خراب نیست آنوقت چطور یک کسی که میخواهد برود زن بگیرد دقت نمیکند کسی را که یک عمر میخواهد با او زندگانی کند درش دقت نمیکند؟ وبنده کلیه زائد میدانم این قسمت را یک قانونی بگذرانیم که تصدیق بیاورند البته یک جوانی که میخواهد زن اختیار کند و یک دختری که بخواهد شوهر کند البته تصدیق طبیب هم خواهند خواست و دقت هم خواهند کرد و مانعی هم ندارد ولی اگر این جور باشد که بگویند تصدیق باید ارائه دهد این از ازدواج جلوگیری میکند و این هم که اینجا نوشتهاند میتواند فایده ندارد بنابراین پیشنهاد حذفش را میکنم
دکتر ادهم-اجازه میفرمائید؟
رئیس-پیشنهاد آقا دیگر مجالی ندارد چون پیشنهاد آقا به قیافه و صورت ماده درآمده است حالا باید در پیشنهادها حرف زده شود قبل ازاینکه به پیشنهاد حذف رای بگیریم دو پیشنهاد دیگر آمده است یکی از آقای دکتر ملک زاده است قرائت میشود:
پیشنهاد میکنم که ماده بطریق ذیل نوشته شود:
در موقع ازدواج مرد باید تصدیق صحی که مشعر بر مبتلا نبودن بامراض مسریه است ارائه دهد
رئیس-عین پیشنهاد آقای افسر و آقای احتشام زاده است. آقای ملک زاده بفرمائید.
دکتر ملک زاده-عرض کنم برای اعتماد و اطمینان آقای هزار جریبی عرض میکنم که امروز هم که قانونی راجع باین موضوع نگذشته است مردمان متمدن در موقع ازدواج این را رعایت میکنند و عموماً این تصدیق را از جوانان مطالبه میکنند این قسمت هم الان در طهران و بسیاری از شهرهای ایران معمول و مجری است این است که این قانون اعم از اینکه بگذرد یا نگذرد اثر مهمی در این مطلب ندارد. اما این پیشنهادی که بنده تقدیم کردم اگر آقایان بحافظه شان مراجعه بفرمایند در موقعی که قانون ازدواج مطرح بود در دوره گذشته بنده متذکر شدم مخاطراتی را که از طرف این امراض مسریه و امراض زهروی متوجه نزاد ایرانی میشود حقیقه این امراض با کمال تاسف بطوری توسعه پیدا کرده است که دارد نژاد ایران و ایرانی را حقیقهً حراب میکند و همچنین در موقعی که در همین دوره در موقع شور در پروگرام بنده متذکر شدم که جلوگیری از امراض زهروی و مسریه را دولت و مخصوصاً اداره صحیه مورد توجه مخصوصی قرار بدهند و یک شعبه مخصوص برای معالجه این قبیل امراض تاسیس کنند گویا یک تصمیماتی هم گرفته شده است امروز در تمام دنیای متمدن ثابت شده است که متمدن ترین ملت ملتی است که حفظ الصحه او بر سایر ملل تفوق داشته باشد و چون از نقطه نظر حفظ مملکت از هر جهتی که ملاحظه میکنیم بزرگترین سرمایه برای یک ملتی داشتن یک نفوس سالم و عاری از این امراض است امروز در بعضی از ممالک سعی میکنند که نژاد اینگونه اشخاص که مبتلا باین قبیل امراض هستند از بین برود امروز در بعضی از ممالک که خیلی متمدن هستند قوانینی وضع کردهاند که اشخاصی که مبتلا بامراض سفلیس بودهاند از ازدواج آنها مانع میشوند بجهه اینکه این قبیل نسلها را میخواهند در جامعه معدوم کنند و بنده متأسفانه نمیدانم که چرا احصائیه امراض مسریه را روزنامهها متذکر نمیشوند ما اگر احصائیه امراض مسریه را نگاه کنیم میبینیم چقدر زیاد است و چه اندازه خطرناک است و چقدر جای تأسف است که انسان هر روز به بیند که یک دختری را که هجده سال زحمت کشیده است و در تحصیل او همه قسم مراعات شده است بواسطه عمل ازدواج د و روز بعد میآید نزد طبیب خودم دیدم دختری را که میگفت دو روز بعد از ازدواج است که هم سوزاک داشت و هم سفیلیس و هم جرب این است که بنده هیچ مانعی نمیبینم که باین ترتیبی که پیشنهاد کردهام آقایان موافقت بفرمایند راست است چون عموماً دخترها مبتلا نیستند و این امراض از طرف مردها و پسرها است و متأسفانه از اینها سرایت میکند از آنطرف هم اگر اختیاری بگذاریم مثل این است که نگذاردهایم و اثری هم ندارد برای این مقصود که ما داریم این است که بنده عقیده دارم که آقایان موافقت بفرمایند این موضوع را اجباری کنیم برای جوانها و برای مردها
موید احمدی (مخبر کمیسیون) – عرض میکنم پیشنهاد آقای دکتر از یک نقطه نظر که اختصاص بزوج دارند موافق دارد اما آن اشکال اول باقی میماند برای اینکه ما این قانون را برای کل مملکت مینویسیم ما که در همه طبیب نداریم آنجاهائی را که طبیب نداریم چه کنیم از این جهت غیر عملی است و وقتی که طبیب نباشد البته مانع ازدواج میشود.
دکتر ملک زاده –در پیشنهاد اضافه میکنم هر جا که طبیب باشد.
رئیس-دو پیشنهاد کردهاند یکی آقای افشار و یکی آقای اورنگ که همان متن پیشنهاد شماست با این تعبیری که مخبر میکنند.
دکتر ملک زاده-بنده استدعا میکنم اضافه شود به استثنای جاهائی که طبیب نداریم.
پیشنهاد آقای افشار:
ماده ۱۰۴۰ را بقرار ذیل پیشنهاد میکنم در نقاطی که تشکیلات صحیه است مرد باید تصدیق صحیه مشعر بر مبلا نبودن بامراض زهرویه ارائه دهد.
پیشنهاد آقای اورنگ
پیشنهاد میکنم که در امکنه که موسسات صحی موجود است مرد بایستی تصدیق صحت مزاج را برای ازدواج ارائه دهد.
رئیس-آقای احتشام زاده
احتشام زاده –بنده اول لازم میدانم در اساس مطلب چون آقای هزار جریبی و آقای طهرانی اظهار نظر مخالفتی فرمودند عرض کنم و بعد در قسمت انحصار این ارائه تصدیق بشهرها گمان میکنم آقایان نمایندگان محترم تردید نداشته باشند که ما باید سعی کنیم حتی المقدور از امراض مسریه که برای جامعه مضر است جلوگیری کنیم البته در دهات این مسئله کمتر و در شهر بیشتر است و طوری امراض مسریه شایع شده است که اگر انسان پیش خودش فکر کند و مطالعه کند خیال میکند که یکنفر آدم سالم ممکن است پیدا نشود برای اینکهایم مرض فوق العاده مسری است و بدبختانه وضعیات معاشرتها یک طوری است که همه کس ممکن است مبتلا شود و البته برای جلوگیری از سرایت مرض از یکطرف و از طرف دیگر برای حفظ نسل آتیه بطوریکه آقای دکتر طاهری هم از نقطه نظر تخصص طبی بیان فرمودند برای اینکه مخاطراتی را که در اثر این امراض پیدا میشود و نسلهائی که تولید میشود بهیچوجه قابل زندگانی در یک جامعه متمدنی نیستند برای اینکه ممکن است اختلال دماغی تولید شود فلج شود و بالاخره همچو نسلی برای مملکت خطرناک است ما باید سعی کنیم در آتیه یک نسلهای توانائی برای مملکت پیدا شود و تهیه شود وبا مقدماتی که در تعالی و ترقی مملکت تهیه شده است انشاء در آتیه مملکت ما خیلی بیشتر از این ترقی خواهد کرد البته این قسمتها هم اصلاحاتی است که بمرور باید بشود بنابراین برای زنها مراجعه بطبیب و گرفتن تصدیق شاید مشکل باشد و بر خلاف عرف و عادت باشد چون اشخاصی که بکر هستند موضوع ندارد بر فرض هم اگر خدای نخواسته چیزی باشد طبیبههای زن هستند که بانها مراجعه میکنند اما در قسمت مردها این اشکالی ندارد زیرا یک کار خوبی است حالا میفرمایند در مملکت ما معمول نبوده است بلی خیلی از کارهای خوب و نافع بوده است که در مملکت معمول نبوده است و معمول شده است این هم یکی از همان کارهای خوبست حالا بنده در قسمت زنها که کمتر مبتلا هستند و از طرفی هم بایستی رعایت کرد که در همه جا طبیب صحی نیست و از آنطرف هم مناسب نیست که زن مراجعه بکند بطبیب از این قسمت صرف نظر میکنم ولی در قسمت مردها بنده مانعی نمیبینم که اجباری باشد آنهم در همه جای مملکت آقای مخبر فرمودند که اگر بخواهیم این تصدیق را تعمیم دهیم که در دهات هم باشد مشکل است برای اینکه طبیب نداریم بنده تردید ندارم که در تمام دهات طبیب نیست ولی در یک دوره عمر ممکن است اشکالی ندارد که یکنفر دهاتی برود در محلی که طبیب هست و مراجعه کند به یکنفر طبیب و یک تصدیق صحی بگیرد و بنده هیچ فلسفه نمیبینم که دهاتی اگر مبتلا باشد برود وصلت کند در صورتیکه برای آن دهاتی هم هیچ اشکالی ندارد که برود و یک تصدیق صحی بگیرد از طبیب مجاز هم بگیرد گرفته است چه اهمیتی برای او دارد اینست که بنده عقیدهام این است که ارائه تصدیق صحی در تمام ایران برای مردها اجباری باشد
وزیر عدلیه –در موضوع این ماده چون خیلی مذاکره شد و انظار مختلفی بر آن طاری شد لازم میدانم یک توضیحاتی عرض کنم سه قسم ایراد و نظر براین ماده وارد شده است چنانچه در کمیسیون هم که یک هیئت کوچکتری بود این صحبتها بودو بالاخره با ملاحظه تمام اطراف و جوانب مطلب باینطور اصلاح شد این جا سه قسم نظری که هست یکی از نقطه نظر مراعات عفت مردم که تقریباً نظر آقای هزار جریبی بودو بعضی آقایان دیگر که حذفش را پیشنهاد کردند بیشتر از نقطه نظر است و الا مانع نیستند از اینکه ملاحظه حفظ الصحه از برای مردو زن بشود یک نظر دیگر این است که این کافی نیست و باید الزامی باشد عکس آن نظر اول که برای مراعات وحفظ مصالح نسل آتیه الزامی باشد و یکنظر دیگر این است که چه فایده دارد در صورتیکه در ماده مینویسد میتواند همچو تصدیقی بیاورد خوب البته هرکس میتواند همچو اظهار و همچو خواهشی را از طرف بکند ذکر این برای چیست؟ این سه قسمت است بنظر بنده اما قسمت اول که مسئله مراعات عفت باشد بله اینطور است البته باید عفت عمومی و عفت اشخاص محفوظ باشد و پسر و دختر که جوان هستند کمتر هتک سر و سترشان بشود البته تصدیق میفرمایند که بعضی قضایای مهم که پیش میآید و در بادی نظر ممنوع و یا محدود بنظر میآید یک مصالح او را تجویز میکند بلکه گاهی واجب میکند مثلاُ نگاه مرد یا زن بعورت حرام و قبیح است عقلا و شرعاً همه ملل هم قبیح میدانند ولی معذلک در مورد و مقام معالجه و تشریح دیگر آنجا این قباحت از بین میرود برای اینکه مصلحت مهمتری در پیش است خصوصاً با اینکه امراض زیاد شده است و ممکن نیست با معاینه ظاهری بشود فهمیند و تشخیص داد و ممکن نیست بصرف معاینه ظاهری که آقای هزار جریبی فرمودند کسی بفهمد. البته در یک جاهای کوچک مثل دهات و شهرهای کوچک که مردم همدیگر را میشناسند کمتر این اشتباهات روی میدهد زن و مرد اطلاعات بهتر و بیشتری از خانواده طرفین دارند ولی در جاهای بزرگ و شهرهای پرجمعیت مثل طهران که بعدها هم ممکن است جمعیتش بمیلیون و میلیونها برسد این شناسائی قهراً کم میشود آنوقت احتیاج پیدا میشود بیک تصدیقاتی که موجب اطمینان طرفین باشد. و اما در این قسمت که نظر بعضی آقایان است که الزامی قرار داده شود برای طرفین یا اینکه برای یکطرف (در طرف مردها) الزامی باشد بنده اینجا عرض میکنم با اینکه مخالف اصل این ماده هم زائد است الزامش یکمعایب دیگری دارد و آن این است که هیچ فرق نمیکند در شهر یا در ده چه بسا اشخاصی هستند که معتقد بعفت خودشان و جوانههای خودشان هستند (میرزائی- صحیح است) و نمیکنند وقتیکه نکردند این خود بکمانعی میشود برای ازدواج بی جهت این بود که اینجا این ملاحظه شد که یک حقی قرار بدهند از برای طرفین البته آن کسیکه تصدیقی را میخواهد اطراف مقابل در موقعی است که اطمینان ندارد وقتی که اطمینان دارد که نمیخواهد در مورد مشکوک مطالبه میکند و در مورد مشکوک هم ضرر ندارد این را خواهش کند طرف ملزم باشد بیاورد ولی یک همچو ماده که عبارتش میتواند هست و اگر هم اینجا در قانون نبود باز میتوانستند این کار را بکنند عملا همانطور که آقای دکتر ملک زاده هم فرمودند که بین طبقه ممتازه تقریباً معمول است میخواهم عرض کنم که بعضی امور هست که قدم بقدم باید پیش برود مردم را باید یواش یواش آگاه کرد مثلا یکی از شرط ازدواج بود و شرعاً هم جایز بود ولی مردم مدتها متذکر نبوده و آن این بود که زن میتواند شرط کند که اگر شوهرش بعد از این زن دیگری گرفت میتواند طلاق بگیرد و حق داشته باشد خودش را طلاق بدهد این بود در شرع و هر شرط جایزی را میشود کرد. ولی متذکر باین شرط را هم بکنند حالا این قدم را ما در اول برمیداریم اگر خدای نکرده مسئله شیوع امراض مسریه اینقدر زیاد باشد که لازم شد در قانون ازدواج این را بطور الزام بگذاریم که یک ماده واحده در این خصوص پیشنهاد میکنیم اشکال ندارد
(صحیح است. مذاکرات کافی است)
رئیس-برای اینکه کفایت مذاکرات را تأمین کنیم چندین پیشنهاد جلوی من است: اولاً پیشنهاد شده است که الزامی باشد بعد پیشنهاد شده است برای مرد باشد بعد پیشنهاد شده است که برای مرد باشدولی در حوزه که وسائل موجود است بعد پیشنهاد شده است که بخود ماده رأی گرفته شود بالاخره پیشنهاد شده است که از مرض سل هم در این ماده ذکری بشود که تصدیق ارائه بدهند ولی یک پیشنهاد معقول تری از آقای اورنگ رسیده است که ما یک قدر متیقنی در کمیسیون پیدا کنیم و پنج دقیقه پیشنهاد تنفس دادهاند. آقای اورنگ بفرمائید
اورنگ-عرض میکنم که بنده یک تأسف مختصری دارم اول اظهار تاسف میکنم از اینکه
یکی از نمایندگان-راجع به تنفس بفرمائید
اورنگ-بلی راجع به تنفس عرض میکنم. اول این اظهار تاسف را بکنم. معمول و متعارف شده است در مجلس که هر ماده دو نفر را برله و دونفر که بر علیه صحبت کردند قسمتی از آقایان رفقا میفرمایند مذاکرات کافی است این معمول بوده است
(دشتی- بد است؟)
حالا خوبست یا بد است من در یک خصوص صحبتی ندارم ولی این متعارف دشه است. من واقعاً صد موضوع را یادداشت کردهام که به بینم از دو نفر تجاوز میکند صحبت و بعد بگویند مذاکره کافی است. دیدم خر دو نفر که برله و دو نفر که بر علیه صحبت کردند در مرتبه پنجم از طرف آقایان کفایت مذاکرات خواسته میشود. من اعتقاد دارم که دو دقیقه تأمل بیشتر این زیان زیادی ندارد که یک ماده حلاجی بشود عیبش و حسنش جهت مثبت و جهت منفیش این جا مذاکره میشود زیادتر هم مذاکره بشود پخته تر و بهتر و زودتر مطلب انجام میشود مثلا اگر همه ماها موافقت کرده بودیم یک قدری مذاکره در خصوص این ماده زیادتر میشد این یشنهادها اینقدر دامنه پیدا نمیکرد اگر ما در کفایت مذاکرات سختی نمیگفتیم این پیشنهادها نمیشد بنده یکی از همین افراد بودم که وقتی در ماده صحبت بود اجازه خواستم نوبت به بنده نرسید و آنوقت دعاگو پیشنهاد کردم اجباراً بر خلاف عقیدهام بدانید این پیشنهاد بر خلاف عقیدهام است
(خنده نمایندگان)
آخر بگذارید در موضوع یکقدری بیشتر صحبت بشود آقایان و حلاجی بشود این بسیار ماده خوبی است و خوبیش را میتوانم بگویم ممکن است آقای هزار جریبی وقتی بیانات بنده را شنیدند متقاعد بشوند یا حضرت آقای طهرانی وقتیکه شنیدند قانع بشوند ممکن است دیگر. آقایان همه یک مقصد دارند منتهی این است که مسئله را ایشان اینطور خیال میکنند بنده طور دیگر حال عرض میکنم پنج دقیقه تنفس میدهیم (همه نمایندگان- لازم نیست) تا مطلب را روشن کنیم نمیدانم برای چه میفرمائید نه؟ برای اینکه پنج دقیقه اضافه میشود بر مدت و پنج دقیقه دیرتر میرویم؟ ولی مانعی ندارد
عده از نمایندگان-باصل ماده رأی گرفته شود
دشتی-بیانات آقای وزیر عدلیه تقریباً مسئله را واضح کرد همه موافقین با آن نظر
رئیس-اجازه میفرمائید؟ یکباره بسراغ پیشنهاد وزیر عدلیه نمیشود رفت.
دشتی-رأی بگیرید بسایر پیشنهادات
رئیس-چون آن ماده است باید پیشنهاداتی که طاری بر ماده است یکی بعد از دیگری تکلیفش معلوم شود.
روحی-پیشنهاد بنده را هم بخوانید آقا.
رئیس-اجازه بدهید میان صحبت که نمیشود. و بنابراین موافق تشخیص بنده هم صحبتهائی که در این موضوع بخصوص میشود گاهی بر خلاف مصلحت است حالا نمیخواهم عرض کنم که چرا بر خلاف مصلحت است برای اینکه در ضمن خود عبارات متذکر میشوند بنده از نقطه نظر اداره طرفدار پیشنهاد آقای اورنگ هستم و با آن موافقم که این قضیه در یک دائره تنگ تری تمام بشود
(صحیح است)
و الا باید تمام پیشنهادات آقایان مطرح شود و هر کدام هم یک توضیحی بدهند یکی هم باید دفاع کند و ممکن است از این عباراتی هم که تابحال گفته شده است چندین برابر نظائرش گفته شود پس بهتر است که برود بکمیسیون و در آنجا صحبت شود
(صحیح است)
آقای روحی بفرمائید
روحی-اگر کار در مجلس باشد ما تا چهار بعد از ظهر هم حاضریم بنشینیم و صحبت کنیم و حرف هم بطور کافی در اطراف این قضیه آقایان زدهاند بنده در نظر داشتم برای تعیین تکلیف این ماده همان پیشنهاد آقای ادهم باشد که کمیسیون اصلاح کرده است چون نباید نه تند رفت نه کند زمان هم بآن چیز خودش دخیل است که هر اصلاحی بموقع خودش بیاید. خوبست موافقت بفرمایند و همین پیشنهاد اصلاحی کمیسیون را رأی بدهند پیشنهاد بنده دائر بهمین منظور است و رفع اختلافات میشود.
هزار جریبی-بنده یک توضیحی دارم.
رئیس-اجازه میفرمائید؟ پیشنهاد آقای روحی این است که ابتدا بماده الحاقیه پیشنهاد آقای دکتر ادهم رأی گرفته شود این نمیشود چون این خود ماده است باید اول به چیزهائی که برآن وارد است رأی گرفته شود. (صحیح است)
آقایانیکه با تنفس پنج دقیقه موافقند قیام فرمایند.
(عده زیادی برخاستند)
تصویب شد
(در این موقع (مقارن ظهر) مجلس برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداًُ بریاست آقای دادگر تشکیل گردید)
رئیس-آقای مخبر
مخبر-کمیسیون قوانین عدلیه (آقا ی موید احمدی) در تنفسی که داده شد کمیسیون عدلیه تشکیل شد با حضور آقای وزیر عدلیه و آقایانی که پیشنهادات مختلفی داده بودند در کمیسیون تشریف آوردند بعد از مذاکرات توافق شد که پیشنهادات شان را پس بگیرند و فقط بهمان ماده که پیشنهاد شده بود و در کمیسیون عدلیه اصلاح شده و در لایحه گذاشته شده است بهمان رای بگیرند
(صحیح است)
از اینجهت لازم بود که خبرش را بعرض مجلس برسانم.
رئیس-آقایان پیشنهادشان را دیگر تعقیب نمیفرمایند؟
عده از پیشنهاد دهندگان- خیر
رئیس-تنهال باقی میمانند آقای هزار جریبی که از پیشنهاد حذف خودشان حمایت میکنند وقتی که رای میگیریم بماده اگر ماده تصویب شد که پیشنهادایشان رد شده است و اگر نشد که منظور ایشان بعمل میآید (صحیح است). آقایانیکه با ماده هزار و چهل موافقت دارند برخیزند
(اکثر قیام نمودند)
تصویب شد.
اورنگ-ختم جلسه را پیشنهاد میکنم.
رئیس-یعنی ختم موجه جلسه را برای اینکه آقای طباطبائی دیبا به بنده یادداشتی دادهاند که در ماده بعد ما نظریاتی داریم که مفصل است بنابراین بقیه مذاکرات میماند برای جلسه بعد
(صحیح است)
آقای وزیر عدلیه فرمایشی داشتید؟
- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر عدلیه
۳- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر عدلیه
وزیر عدلیه –لایحه ایست راجع بقسمت دیگر از قانون مدنی جلد دوم قانون مدنی که باز مربوط است بنکاح و طلاق تقدیم میکنم.
- اعلام وصول لایحه تفریغ بودجه ۱۳۱۲ مجلس شورای ملی- ختم جلسه
۴- اعلام وصول لایحه تفریغ بودجه ۱۳۱۲ مجلس شورای ملی- ختم جلسه
رئیس-از طرف اداره مباشرت لایحه تفریغ بودجه ۱۳۱۲ رسیده است بکمیسیون محاسبات ارجاع میشود.
(صحیح است)
جلسه آینده روز سه شنبه چهاردهم اسفندماه سه ساعت قبل از ظهر دستور لوایح وزارت عدلیه
(مجلس چهل دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- دادگر