مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ خرداد ۱۳۲۴ نشست ۱۲۷ دنباله برنامه دولت

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهاردهم

قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ خرداد ۱۳۲۴ نشست ۱۲۷ دنباله برنامه دولت

(مجلس یک ساعت و ربع پیش از ظهر روز پنحشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۲۴ مجددا برپاست آقای دکتر معظمی نائب رئیس تشکیل گردید)

نائب رئیس – چون روز محکومیت آقای دکتر رادمنش و آقای پور رضا از حضور در مجلس تمام شده‌است می‌توانند از روز بعد حاضر بشوند آقای طباطبائی

محمد طباطبائی – بنده شخصا مخالف نیستم که آقایان بیا یند در مجلس اما از لحاظ حفظ انتظا که این عمل هم در مجلس شورای ملی در این دوره‌های اخیر برای اولین دفعه از همن جهت انجام شد خواستم از مقام ریاست بپرسم که این چطور حساب شده‌است، آنچه که از تصویب مجلس گذشت مطابق نظامنامه هفت جلسه محرومیت است و جلسا مجلس ملاحظه فرمودید که بعنوان تنفس تعطیل شده، جلسه عبارت است از اینکه یک ساعت معینی مجلس شروع به کار می‌کند و در آخر بشود و در جلسه بعد مطابق نظامنامه صورت خلاصه جلسه پیش خوانده بشود و تصویب بشود آنوقت آن جلسه گذشته را می‌گویند یک جلسه، اگر باین معنی توجه بفرمائید خیال می‌کنم که هنوز یک جلسه هم تمام نشده‌است برای اینکه هر روز بعنوان تنفس جلسه را ختم کردیم و روز بعد آمدیم دنبال آن برنامه حرف زدیم و حالا اگر این طریق بخواهید حساب بکنید شاید هفت جلسه باشد

نائب رئیس – اجازه بفرمائید، و اصلا این موضوع صبح در هیات رئیسه مطرح شد در قسمت اینکه اصلا محکوم کردن نمایندگان از حضور در جلسه امر مهمی است و بهمین جهت هم نظام نامه به رای مجلس شورای ملی گذاشته و بهیچوجه هم سابقه نداشته‌است که جلسات مجلس ۱۵ روز بحال تنفس تعطیل بشود و بعلاوه چون در این قسمت سابقه بدی ایجاد شده و ممکن است یک وقت جلسات بعنوان متمادی تمدید شود و یک وکیلی از حق خودش محروم بشود این بود که هیات رئیسه تصمیم گرفت که مقصود از محرومیت‌های مجازاتی در هر جلسه عبارت از همان جلسه عرفی است (صحیح است) که عبارت از شرکت در مذاکرات است (صحیح است) و همینطور هم برای آقایان که غیبت می‌کنند غیبت جلسه‌ای حساب می‌کنند (صحیح است) از این جهت هیات رئیسه تصمیم گرفته‌است که مقصود از جلسات شرکت در مذاکرات است (صحیح است)و وقتی حساب کردیم دیدیم تمام شده‌است، این است که امروز هفت جلسه تمام می‌شود و می‌توانند حاضر شوند (صحیح است)

محمد طباطبائی – بنده هم موافقت می‌کنم …… ارفاقا

نائب رئیس – آقای عماد تربتی

عماد تربتی- عرض کنم روز گذشته بنده ضمن بیانات مشروح خودم پاره اصطلاحاتی که در امور بهداری، فرهنگ، کشاورزی، اقتصاد، امور مالی و اصطلاحاتی که درشئون اجتماعی باید بعمل بیاید بعرض اقایان رساندم ضمنا بطور اجمال من اشاره کردم که این اصطلاحات اساسی که برای این کشور لازم است نهایت ضرورت و فرویت را خواهد داشت و این دولتی می‌خواهد که قادر بر اصطلاحات باشد البته اقایان تصدیق می‌فرمایند که هر چه بیشتر ما رو بخرابی برویم اصطلاحات زودتر و دقیقتری لازم است , بیماری که حالش سخت تر و شدید تر بود بایستی از طرف پرستاران بیشتر مراقبت بشود! یک میوه که رو بفساد گذاشت در اوایل البته مختصر است ولی بعد که فساد به نصف آن رسید سر تاسر آن میوه را فرا می‌گیرد ما فعلا در این حالت هستیم و خرابی‌ها همه روزه می‌بینیم روز افزون است و بایسی یک دولت که قادر به اصلاحات اجتماعی و اقتصادی باشد بوجود بیاوریم (دکتر آقایان – یعنی چه؟) من تصور می‌کنم که قدرت هائی که دولت‌ها دارند دو جور است یا قدرت ذاتی است که شخصا دارای انرژی و قوای جسمانی است و دارای قوای جوانی یعنی باندازه‌ای قوای جوانی شان محفوظ باشد که رو به تحلیل نرفته باشد باید اینطور قدرت ذاتی دولتها داشته باشند و اگر این قدرت ذاتی را داشتند برای اصلاحات آن قدرت عرض هم که عبارت پشتیبانی مجلس شورای ملی است برای آنها قهرا حاصل و ایجاد خواهد شد (صحیح است) من تصور می‌کنم آقایانی که در این کابینه شرکت دارند غالبا آنهائی هستند که رو به فرسودگی و پیری گذاشته‌اند.

در صورتیکه ما داریم طبقات روشنفکر و طبقات توانا , وما بایستی که باشخاصی کار را محول بکنیم که با پشتهای خمیده نباشند که بتوانند بارهای سنگین ما را بسر منزل مقصود برسانند غالب این آقایان در بیست سال پیش و سی سال پیش در کابینه‌ها شرکت داشته‌اند , در کابینه قرارداد ۱۹۱۹ وثوق الدوله شرکت داشته‌اند و زمامدار بوده‌اند , در کابینه عین الدوله ۱۳۳۳ شرکت داشته‌اند و زمامدار بوده‌اند، من اینطور استدلال می‌کنم همانطوری که در ۲۵ سال ۳۰ سال پیش کار را از طبقات دیگر گرفتند و به این آقایان دادند حالا هم باید کار را تسلیم کسانی بکنیم که در همان مرحله ۲۳ سال قبل آقایان هستند و بهمان حالت روزی هستند که آقایان زمامدار بودند (صحیح است)

من تصدیق دارم که آقایان خدماتی در دوره‌های گذشته کرده‌اند ولی روزی در خزانه ایران من شمشیر جهانگشای نادر نادر را دیدم البته ما کمال احترام را بآن شمشیر داریم زیرا شمشیری است که بدست نادر تا قلب هندوستان رفت و شخصیت و تبریز ایرانی را در دنیا ثابت کرد و تاج و تخت محمد شاه هندی را گرفت و باو بخشید منتها خودشان نتوانستند حفظ کنند ولی نادر بآن شمشیر تا هندوستان رفت و آن شمشیر هم فعلا در خزانه باقی است و از آثار باستانی است و قابل احترام هم هست اما ما اگر خواسته باشیم جنگی بکنیم با آن شمشیر دیگر بجنگ نخواهیم رفت من تصور می‌کنم که آقایان موقع استراحتشان است و بایستی احترامات آنها کاملا محفوظ باشد و در جای خود بنشیند و یک مشورتهائی طبقاتی که بتوانند کار کنند بدهند و از فکر آنها استفاده بشود ولی اگر ما آنها را بواسطه شدت کار طوری در فشار قرار بدهیم که بواسطه ضعف اعصاب حالت تسلط آنها هم بر اعصابشان از بین برود دیگر از فکر آنها هم نمی‌توانیم استفاده بکنیم زیرا عقل سالم در بدن سالم است و بواسطه شدت کار ما از فکر اغلب این آقایان نمی‌توانیم استفاده بکنیم و وقتی که دارای یک چنین قدرتی نبود البته قادر باصلاحات اجتماعی نخواهند بود. عرض کنم اگر دولتی باشد که قادر باصلاحات اجتماعی باشد می‌تواند از قدرت مجلس و پشتیبانی مجلس و از قدرت عرضی مجلس کاملا استفاده بکند برای اینکه این مجلس بطوری که یک یک حساب می‌کنیم و حکم را هم همیشه باید بر اعم و اغلب جاری کرد اغلب نمایندگان کسانی هستند که حتما ملت ایران آنها را انتخاب کرده‌است در این هیچ شک و تردیدی نیست ولی اگر یک اقلیت کوچکی هم باشند که بوسایل غیر مشروع در این مجلس راه یافته باشند عرض کردم حکم همیشه بر اعم و اغلب جاری می‌شود و باصلاح برای یک بی نماز درب مسجد را نمی‌شود بست و نمی‌شود گفت که اکثریت مجلس صالح نیستند و نمی‌شود گفت که این مجلس را بایستی منحل کرد و نمی‌شود گفت که این مجلس از یک دولت پشتی بانی نخواهد کرد ولی تاکنون این مجلس دولتی ندیده‌است در دوره چهادهم که بتواند از او پشتیبانی بکند اگر یک دولتی باشد که اصلاحات بعمل بیآورد این آرزوی مجلس و ندای قلب مجلسیان خواهد بود و در این مورد شک و تردیدی ندارم (دکتر کشاورز – رای تمایل را همین مجلس میداند) ایراداتی که در این مجلس هست از جمله این است که سخنرانی در مجلس زیاد است البته مجلس جای سخنرانی است و البته مجلس جائی است که باید بدردهای اجتماعی واقف بشود دردها را بگویند آنوقت دوارا هم بگویند آنوقت قوه مجریه بایستی اجرا کند والا مجلس برای اجرا نیست و تا کنون اگر تقویت و پشتیبانی از دولتهای گذشته شده‌است برای این بوده‌است که امور اغلب رو به خرابی می‌رود و آن حال حاضر را هم دولتها نمی‌توانند نگاهداری کنند البته اگر می‌توانستند همان وصع موجود را هم نگاهداری کنند البته مجلس وظیفه اش این است که از دولتی که بتوانند از کشور نگاهداری بکند و دولتهای زیآدی هم در مجلس چهاردهم از بین نرفته‌است فقط در این دوره دو دولت از میان رفت یکی دولت آقای ساعد بود و یکی هم دولت آقای بیات دولت آقای ساعد را هم دیدیم که آقای ساعد خودشان برای خودشان یکمشکلاتی ایجاد کردند که مجلس از او سلب اعتماد کرد (حاذقی – مجلس سلب اعتماد نکرد خودش استعفا داد) البته استعفای کابینه آقای ساعد روی اصل این بود که می‌دانست مجلس باو رای اعتماد نخواهد داد (صحیح است) (حاذقی – اینطور نیست اکثریت تام داشت) (جمعی از نمایندگان – باهمهمه اکثریت پشتیبان ایشان بود خودشان استعفا دادند) (امیر تیمور – اجازه بفرمائید فرمایششان را بکنند) دولت آقای بیات هم می‌گویند چکار کرد؟ من همین را می‌گویم که چه کار کرد , چون کاری نکرد در مدتی که زمامدار بود احساس کردند که در تشکیلات کشوری اقدامات اساسی نمی‌شود از این جهت اکثری ات مجلس رای اعتماد بدولت بیات ندادند (یکی از نمایندگان - اینطور نبود)

و در مدت مدیدی که مجلس تشکیل شده‌است اینطور نبوده‌است که همه روزه مجلس بیاید و یک دولتی را بردارد و دولت دیگری را روی کار بیاورد دو دولت بوده‌است آن هم باین شرحی که عرض کردم , ایراد دیگری که با کثریت مجلس هست عبارت از این است که قوانینی نگذشته‌است ما باندازه کافی و بلکه بیش از لزوم در کشور قانون داشته‌ایم که اغلب آقایان نمایندگان ملاحظه فرمودند و اشاره کردند که قوانین زائدی که دراین کشور هست حذف بشود و فسخ بشود و احتیاج به قانون تازه‌ای نبود و طرح تازه و مفیدی نیامده‌است که مجلس ان طرح آن را بگذراند , مجلس هم اینطور که می‌گویند اشخاص ناصالح زیادی در آنهست اینطور نیست (فرخ – راحع به برنامه نیست)

عده زیادی از رجال بزرگ مملکت در این مجلس وجود دارد اشخاص صالح و پاکدامنی ما در این مجلس آقای طباطبا ئی رئیس مجلس داریم و ممکن است من از ایشان اجازه نداشته باشم که این عرض را بکنم بواسطه مبالغی قروض آقای طبا طبائی بطور استهلاک از حقوق مجلسی ایشان ماهیانه مبالغی کم می‌شود ما در مجلس اشخاصی داریم که در دوره مجلسی املاک موروثی و پدری خودشان را فروخته‌اند و یا دارند می‌فروشند و دارند خرج می‌کنند و نمایندگانی که در این مجلس هستند کسانی هستند که بیش از نصف این مملکت اهل آنها عشیره آنها تبار آنها مورد علاقه خاص آنها هستند (صحیح است) هیچوقت ممکن نیست که این مجلس و اکثریت مجلس از مصالح مملکت صرف نظر بکنند (صحیح است) یک اشخاصی هستند که خودشان در مجلس ایجاد فساد می‌کنند خودشان مانع از امور می‌شوند خود می‌کشی ای حافظ خود تغزیه می‌داری و خودشان هم بعد مجلس را بباد فحش می‌گیرند و یک اشخاصی هم هستند که آنها منتظر الوکاله هستند اینا اشخاصی هستند که من می‌خواهم یک دعائی در حق آنها بکنم که بعقیده بنده نفرین است که دوره‌های آینده تمام آن منتظر الوکاله‌ها موفق بوکالت بشوند تا مانند ما به این عسرتی که عبارت از افترا و تهمت و ناسزا باشد گرفتار بشود (بعضی از نمایندگان – صحیح است احسنت) (خنده نمایندگان)

پس با چنین مجلسی البته هیئت دولت قادری بود، اگر دولت با شهامتی بود , اگر هیئت دولتی بود که اصلا حات جرئی که من دیروز عرض کردم صدی یک آن اصلاحات را انجام می‌داد اکثریت مجلس پشتیبان چنین دولتی می‌بود ولی چون من اطمینان ندارم که همچو دولتی را آقای حکم الملک با اغلب افرادی که تشکیل داده‌اند از عهده این امور برآیند , این بود که من مخالفت کردم , حالا آقایان تابع عقیده من نخواهند بود و بهتر این است که در اطراف دولت قادری فکرهای صحیحی بکنند والا شعر ناگفتن به از شعری که باشد نادرست , بچه نازادن به از شش ماهه افکندن جنین البته هر یک از اقایان مسئولیت عمل خود را دارند – کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته (عدهای زا نمایندگان احسنت. نائب رئیس – آقای فرخ فرخ – اگر چه قبل از بنده نماینده محترم آقای فرهودی در قسمت عمده مذاکراتی که شده‌است جواب گفته‌اند ولی بعضی مطالب باقی مانده‌است که بنده اجازه می‌خواهم بطور کلی و خلاصه بعرض آقایان برسانم , آقای اوانیسان در ضمن تذکراتی که در ضمن نطقشان فرمودند شرحی راجع بکشاورزان آذربایجان و اظهار تاسف نسبت بزندگانی آنها فرمودند و شرحی هم راجع به آشوری‌ها صحبت کردند , بنده خیال می‌کنم این مذاکره اگر جنبه تبلیغاتیش را کنار بگذاریم مطابق با قوانین نیست زیرا در تمام ایران کشاورزان آذربایجان ترتیب رویه شان با مالک از تمام نقاط ایران بهتر است (صحیح است) بنده خودم والی بودم در آذربایجان و میدانم اکثر نقاط نه عشر رعیت می‌برد و یکعشر مالک در بعضی قسمت‌ها هم یک پنجم یعنی نصف در نقاط یوئینگ و سایر نقاط دیگر نه عشر رعیت می‌برد و یک عشر مالک و در بعضی قسمتهاهم جنس گرفته می‌شود اردبیل , پونئیک و بعضی نقاط دیگر ولی رویهمرفته اکثریات عشر است و حتی از آبی که خرج قنات را مالک می‌دهد رعایای آذربایجان میشه بقول خودشان بقلمستان، و ببستان , و بجالیز و بعضی قسمت‌های دیگر أب می‌دهند بدون اینکه درناری بمالک حق بدهند در صورتی که در بعضی از ایران شاید تا گاوی دو تومان یا کمتر یا بیشتر داده می‌شود بنابراین باید اقرار کرد که وضعیت رعایای آذربایجان از نقطه نظر مالک و رعییت از اکثر ممالک متمدنه هم شاید بهتر است و چیزی عقب نیست ولی اگر زندگانی مشکل است آن زندگانی مربوط به عموم مملکت است از نقطه نظر است آن زندگانی مربوط به عموم مملکت است از نقطه نظر جنگ زندگانی بنده هم بد است , زندگانی رعیت هم بد است ولی از نقطه نظر رعیت و مالک آنطور که میفرمائید نیست , اما در قسمتی که راجع بآسوری‌ها فرمودید و اینکه بعضی از آنها را که عده شان ۱۱ نفر بود تبعید کردند و املاک آنها را برده‌اند اینها مربوط به دولت نیست آقا وقتی که بنده در آذربایجان بودم موقعی که شاه سابق می‌آمد بآذربایجان خلیفه خدا بخش یک عرض حالی نوشت بشاه قدیم تقدیم کرد برای استخلاص آنها وقتی که بنده دوسیه را پهلوی خلیفه خدا بخش گذاشتم و مطالعه کرد آن عرض حال راپس گرفت بنده راجع بآن موضوع صحبتی نمی‌کنم و فقط یک جمله‌ای را عرض می‌کنم یکدهی بود در رضائیه عسگر آباد نمیدانم دیدید یا نه متعلق بمجد السلطنه افشار بود , این ده هفتصد خانوار جمعیت داشت در ۱۳۱۵ که بنده رفتم هفت خانوار باقی مانده بود ۶۹۳ خانوار این‌ها را قتل عام کرده بودند ولی در هر حال باید تصدیق کرد رویه‌ای را که دولت و ملت ایران یا اقلیت داشته‌است همیشه مورد تمجید بوده‌است (صحیح است) آن حقوقی را که اکثریت در ایران استفاده می‌کند , اقلیت هم بحد اکمل استفاده کرده‌است (صحیح است) (هاشمی – حتی در دوره استبداد) در ایران ما مقاماتی به رجال ارامنه داده‌ایم مثل مرحوم ملکم خان مثل قهرمان خان , مثل الکساندر خان طومانیاس , نریمان خان , آوانس خان ساعدالسلطنه و غیره البته همینطور هم باید باشد زیرا ارامنه را و اقلیت‌ها را برادرهای ملی و مملکتی خودمان میدانیم و بایستی از تمام حقوقی که اکثریت بهره‌مند می‌شوند البته اقلیت هم بهره مند شود (هاشمی – صحیح است) ولی اینکه تقاضا کرده‌اند که یک وکیل مخصوصی به آشوری‌ها داده شود، اگر در قانون دقت فرموده باشید قانون نظرش این بوده‌است که برای صد هزار نفر یا پنجاه هزار نفر یک وکیل در نظر گرفته شود و آشوری‌ها فعلا تا یازده هزار نفر یک وکیل در نظر گرفته شود و آشوری‌ها فعلا یازده هزار خانوار بیشتر نیستند و مطابق اصول مقنن حق داشته‌است که آشوری‌ها و ارامنه را یکنفر وکیل برایشان معین کند (حاذقی – دو نفر وکیل) ارامنه و شوری‌های آذربایجان یک وکیل (صحیح است) اما شرحی که راجع به مسلک اشتراکی و الغای قانون فرمودند آقای فرهودی کاملا بیان کردند، بنده یک جمله فقط عرض خواهم کرد که عموم ایرانی‌ها ساعی و جاهدند که بهترین روابط صمیمانه بین ما و دولت شوروی همیشه در جریان باشد (صحیح است) و شخص بنده بنام یک نفر ایرانی کمال مجاهدت را دارم که روابط اقتصادی و سیاسی ما با دولت شوروی به بهترین طرزی و صمیمانه ترین رویه اجرا شود ولی این منظور ما مستلزم این نیست که ما تقاضا کنیم که دولت شوروی باید برای این منظور یعنی دوستی با ما مذهب اثنی عشر را هم قبول کند , خیر , ممکن است دولت شوروی همان عبوسی ارتودوکس باشد و با ما هم دوست باشد ما هم مقابله ملزم نیستیم که از نظر دوستی با شوروی رویه اشتراکی را قبول کنیم (صحیح است)

ما ممکن است مذهب خودمان را داشته باشیم و دوستی و صمیمیت خود را هم با دولت شوروی صد در صد حفظ کنیم (صحیح است) و کمال مجاهدت را هم در این راه می‌کنیم و خواهیم کرد چرا؟ برای اینکه دولت شوروی یکی از دول معظمه دنیااست که گراند پوئیسانس است و دولتی است که در راه آزادی قربانیهائی داده و بعلاوه ۳۵۰ فرسخ شاید با ما هم سر حد است از کوه آقری تا دهانه ذوالفقار و یک ایرانی نمی‌تواند تصور کند که یک همسایه بزرگی که ما با روابط اقتصادی و تجارتی و سیا سیمان لازم و ملزوم دوستی و محبت و صمیمیت است در این باب غفلت کنیم (صحیح است – صحیح است)

ولی بطوری که عرض کردم این امر مربوط به مسلک اشتراکی نیست آقای فرهودی فرمودند که مطابق اصل اول و دوم متمم قانون اساسی مذهب رسمی ایران مذهب اسلام است و قوانین هم بایستی بتصویب علمای شرع که تطبیق کند با موازین اسلام ولی یک جمله را نفرمودند که این دو ماده تا ظهور قائم آل محمد قابل تغیر نیست (صحیح است) بنابر این یک همچو قانونی قابل تغیر در مملکت ایران نخواهد بود (صحیح است) زیرا ما مسلمان اثنی عشری هستیم و قانون اساسی هم بما امر می‌دهد که اصل تا ظهور قائم آل محمد قابل تغیر نیست. آقای دکتر کشاورز در ضمن فرمایشاتشان موضوعی راجع بقضیه اردبیل و قتلی که بدست ضرغام نام واقع شده‌است بیان فرمودند که بنده تصور می‌کنم حقیقت قضیه بعرض ایشان نرسیده‌است.

از اردبیل کاغذهائی ببنده رسیده و دو نفر از رجال اردبیل هم آمدند بتهران و با بنده ملاقات کردند قضیه این است که حزب توده آذربایجان یک اوراقی طبع کرده‌است بنام عضویت دهاقین و زارعین و می‌فرستد در دهات و یکی یک تومان برعایا می‌فروشد (دکتر کشاورز – این صحیح نیست آقا) دو ریال بعنوان عضویت و هفت قران و دهشاهی هم بعنوان خودشان و اینموضوع را هم ترغیب می‌کند که بمالکین حق مالکیت ندهید (دکتر کشاورز و ایرج اسکندری و فداکار و کام بخش – دروغ است دروغ است) این اطلاعی است که ببنده رسیده‌است خلاصه اینکه آقایان می‌روند در رضا قلی قشلاقی و این عمل را می‌کنند و البته مالک هم متحمل نمی‌شود و زد و خوردی بین آنها شروع می‌شود و یکنفر هم کشته می‌شود (دکتر کشاورز – این نسبت‌ها پایمال کردن خون همان دهقان است) بنده نمیدانم این وظیفه وظیفه دادستان است و وظیفه مستنطق و عدلیه‌است که رسیدگی کند ولی این پیش آمدها را باید افرار کرد که برای آن مقدمات است البته هیچ مالکی حاضر نیست که از حقوق مالکیت خودش صرف نظر کند (صحیح است) اما شرحی را که آقای دکتر رادمنش که خودشان تشریف ندارند فرمودند راجع بقضایای اصفهان و یزد بنده تصور می‌کردم آقایان هیئت مدیره حزب محترم توده به پیسکیولژی مملکت بیشتر از این آگاه هستند زیرا اگر می‌خواستند در یزد حزب توده تشکیل بدهند اول باید یک یزدی را وارد کنند و او را بفرستند حزب درست کند (دکتر کشاورز – یزدی بوده) اجازه بفرمائید.

اهالی یزد یکی از باهوش ترین مردم ایران هستند بنده این را تجربه کرده‌ام چون در تمام ایالات ایران حکومت کرده‌ام که مردمان یزد بسیار مردمان باهوش و زرنگ حتی پشت هم انداز و مآل اندیشند (صحیح است – خنده نمایندگان) بهترین مثال آقای دکتر طاهری که تشریف دارند (دکتر کشاورز – در پشت هم اندیشان حرفی نیست) و شما نباید انتظار داشته باشید که یک نفر غیر یزدی بتواند برود آنجا حزب درست کند و آنوقت هم تقصیر را گردن مامور دولت بیندازد (فداکار و دکتر کشاورز – اینطور نیست) اجازه بفرمائید. آقایان ده جلسه صحبت کردند ما گوش دادیم حالا یادداشت بفرمائید باز این کرسی خطا به هست و شما هم هستید آقایان مامورین دولت وظیفه شان در این قبیل امور بیطرفی است مگر اینکه خلاف انتظامات پیش بیاید و در صورتیکه خلاف انتظامات پیش آمد وترد شوند و جلوگیری کنند(فداکار – خود مامورین دولت انتظامات را بهم می‌زنند) شما راجع بقضایای اصفهان بآقای وارسته حمله می‌کنید وارسته یک ماموریست که معاون بنده بوده در وزارت کشور بنده او را خوب می‌شناسم یک ماموری است درست و صدیق و وظیفه شناس و وظیفه اس را هم با کمال دقت انجام می‌کند اما اگر او می‌خواست از یک طرف طرفداری کند طرف دیگر شکایت می‌کرد مامورین دولت نمی‌توانند در ضمن وظیفه خودشان در کارهای اشخاص دخالت کنند مگر وقتی خلاف انتظامات روی بدهد (کامبخش – اگر در غارت خودشان شرکت کنند آنوقت چطور؟) بنابراین ما باید یکقدری در امور منصف باشیم چنانچه یکی از آقایان حمله بآقای مرتضی قلی خان نمود ند مرتضی قلی خان حاکم فریدن است و چها محال و رئیس ایل بختیاری چند نفر سارق مسلح در آنجا بوده‌اند که می‌گویند منتسب به حزب توده هستیم ومن نمی‌گویم که از حزب توده بوده‌اند البته مرتضی قلی خان حاضر نبود که در حوزه او دزد مسلح وجود داشته باشد و آنها را بیرون کرده‌است (فداکار – همه اینها را دروغ میگوئید) (دکتر کشاورز – آقا بخشدار راکت بسته بیرون کرده‌است) اجازه بدهید ممکن است آقایان هم بعد اجازه بگیرند و تشریف بیاورند جواب بدهند شما می‌فرستید که رعایا را بر علیه مالک تحریک کنند که سلب مالکیت شود (دکتر کشاورز – دروغ میگوئید آقا) بنده شنیده‌ام همانطور که شنیده‌ام نقل می‌کنم (دکتر کشاورز – دروغ است) من شنیده‌ام همینطور (دکتر کشاورز – پس اجازه بفرمائید ما هم آنچه را شنیده‌ایم بگوئیم) (نائب رئیس – آقایان بی اجازه صحبت نکنید (خطاب به آقای طوسی) اسم آقایانی که بی اجازه صحیت می‌کنند یادداشت کنید) مرتضی قلی خان مالک است و البته ششصد تا ملک ندارد شاید شصت تا هم نداشته باشد اما حقوق مالکیت را حفظ خواهد کرد (فداکار – خودش غارت می‌کند) (زنگ رئیس – دعوت بسکوت) و یک چیزی برای بنده مورد تاسف است و آن این است که ملت ایران همیشه یک حس حق شناسی هم داشت و متاسفانه دارد آن حس حق شناسی هم سلب می‌شود – این کرسی خطا به که بنده و شما آقای دکتر کشاورز و آقای ایرج اسکندری داریم ازش استفاده می‌کنیم و بنام ملت صحبت می‌کنیم و این همان کرسی است که ایل بختیاری با کشته شدن هزاران افرادش استبداد را مغلوب کرد و برای ما گرفت (صحیح است) یکی از محترم ترین رجال آنها مرحوم حاج علی قلی خان بختیاری است که خدا رحمتش کند که با مرحوم محمد ولیخان سپهدار قیام کردند و افراد ایلشان را در مقابل استبدادبه کشتن دادند و آزادی را برای بنده و شما گرفتند و ما امروز داریم از این حق استفاده می‌کنیم و بنام ملت صحبت می‌کنیم اقلا باید یک ایلی که آنقدر فداکاری کرده‌است در راه مشروطیت ازش حقشناسی بشود (فداکار – ما با ایل طرف نیستیم) جعفر قلی خان پسر مرحوم حاج علیقلیخان در جنگهائی که با رحیم خان چلبیانلو شد و جنگهای دیگر در جنگ با دامک و جنگ نوبران و جنگ کرمانشاهان در تمام ایتجنگها همیشه پیش جنگ بود و همیشه سرش در کف دستش بود و می‌جنگید و در نتیجه در محبس انژکسیونش زدیم و کشتیم او را (دکتر کشاورز – چرا کشتید؟) فرق نمی‌کند رژیم این کار را کرد (دکتر کشاورز – شما در آن دوره استاندار بودید) بنده استاندار بودم ولی افتخار می‌کنم که هیچ حکمی بر خلاف حق امضا نکردم

دکتر کشاورز – در آنموقع یک عده از همین آقایان هم وکیل بودند.

سنندجی – یک عده هم جاسوس بودند

یکی از نمایندگان – معلوم است. شما جاسوس بودید.

سنندجی – شنیدید؟ شما محکوم بجاسوسی هستید.

ایرج اسکندری – جاسوس شما هستید چرا توهین می‌کنید

نائب رئیس – آقای اسکندری چرا بدون اجازه صحبت می‌کنید؟ بشما اخطار می‌کنم

ایرج اسکندری – (خطاب بمقام ریاست) ایشان نسبت جاسوسی می‌دهند چرا بایشان اخطار نمی‌کنید اینجا مجلس تبعیض شده‌است اینکه وضع نیست ایشان هر توهینی که می‌خواهند می‌کنند.

نائب رئیس – آقای فرخ بفرمائید.

فرخ – ایل قشقای و ایل عرب دو ایلی است در فارس که سالها است با خصومت داشتند مرحوم محمد رضا خان قوام الملک. محمد رضا خان قوام و حبیب الله خان از ایل و از ایل قشقائی داود خان و عبد الله و اسماعیل خان صولت الدوله سردار و عشایر و مرحوم سردار احتشام که مدت کمی رئیس ایل بود همیشه یک اختلافاتی با هم داشتند که حتی این اختلافات منجر یقتل نصر الدوله عمومی توام فعلی شد. حالا این دو ایل متوجه شدند که این خصومت بالاخره بخرابی هر دو طایفه و ایل نمام می‌شود و با هم اصلاح کردند بنظر بنده این اصلاح بین آنها قابل این قدر دقت‌های سیاسی که آقایان تصور می‌فرمایند نیست و بنده که مدتب در فارس والی بودم و خوب می‌شناسم اطمینان می‌دهم که عشایر ایران وطن پرست ترین افراد این مملکت هستند (صحیح است) و اگر یک عده‌ای مسلح شدند قضایای سوم شهریور هر کسی را باین انداخت که یک عده محافظین برای امنیت خودشان درست کنند و بنابراین یک عده از عشایر مسلح شدند ولی باید اقرار کرد که حکومت سابق نسبت بعشایر خوب رفتار نکرده‌است از حیث جان و مال و ناموس و زندگیشان شما امروز با عشایر بر طبق اصول قوانین اسلام و روی اصول عدالت و دیانت رفتار کنید عشایر زودتر از هر فردی اسلحه شان را بشما تسلیم خواهند نمود (صحیح است) (دکتر کشاورز – چرا رفتار نمی‌کنید) (زنگ رئیس) … آقای دکتر کشاورز سعدی می‌گوید. سعدی بروزگارن مهری نشسته بر دل – نتوان زدل برون کرد الا بروزگارن.

رژیم بیست ساله را نمی‌شود در دو روز تغییر داد، عادت یک ملت و یک مملکت که در بیست سال تغییر کرده‌است اقلا مدت می‌خواهد و آنهم مدت کافی هنوز جنگ کنونی چند روز است تمام شده‌است بنده از حکومت هائی که در ایران تشکیل شده‌است دفاع نمی‌کنم ولی باید به محکومیت‌ها فرصت داده شود که قشون متفقین از ایران خارج شوند و آنها وقت پیدا کنند و آنها اطلاع پیدا کنند و وارد مرحله اصلاحی بشوند، این کار یک کاری نیست که همین جوری توی خم رنگ رزی، خم رنگ رزی که نیست که بزنیم و درش بیاوریم بیرون و بگذاریم روی میز.

این مدت می‌خواهد آقا جان و بعلاوه بنده در کابینه آقای ساعد هم گفتم باز هم عرض می‌کنم اسلحه باید منحصرا در دست نظامی دولت باشد (صحیح است) غیر از این ممکن نیست ولی عشایر را هم دولت باید بمنزله یک پدر بفرزند خودش نگاه کند اگر یک پدری ببیند که یک بمبی دست بچه هفت ساله‌است نباید یک چوب بزند توی سرش که هم بمب بترکد هم خانه خراب شود هم پدر از بین برود بلکه بعکس باید وباو حالی بکند که دیگر بمب در دست نگیرد عشایر اولاد این مملکت هستند اگر حکومت‌ها و دولت باید با عشایر با کمال ملاطفت و دوستی و صمیمیت و با حسن سلوک و عدالت و رافت و قوانین اسلام رفتار بکند (صحیح است) اینها از هر کسی مطیع ترند (صحیح است – احسنت) بنده در کرمان والی بودم ژنرال و قونسول اینگلس یک کاغذی ببنده نوشت که این حسین خان بچاقچی یاغی و متمرد است و دو هزار نفر از قشون ما را هم در جنگ کشته‌است قشون بفرستید و او را قلع و قمع کنید بنده تلگراف کردم بحسین خان او فورأ آمد دیدم حسین خان یاغی نیست و مطیع ترین مامورین دولت است بژنرال قنسول انگلیس جوابدادم البته ژنرال قنسول انگلیس هم که مستر فالکنر بود خیلی آدم فهمیده‌ای بود جواب نوشت که وقتی استانداری اطمینان دارند ماهم صرف نضر می‌کنیم بعد معلوم شد که رفیع زاده یا رفیعی نامی ملکش را خورده‌است این کار را کرده‌است بعد از رفتن بنده از ایشان قول خواسته بود این مجبور شده بود که برود کله کوه آقای سر لشکر ریاضی ببنده رجوع کرد که شما تلگراف کنید بیاید؟ برای اینکه می‌دانست بنده حرفی را که زدم دروغ نمی‌گویم و آمد و تسلیم شد و می‌دانست قولی که من داده‌ام تا بمن خلاف نکرده‌اند من ممکن نیست که خلاف بکنم، عشایر ایران مردمانی جوانند و مردمان پاک و عناصر وطن پرست و کامل هستند (صحیح است) منتها باید آنها را اداره کنیم.

آقای کام بخش شرحی راجع بوزارت جنگ فرمودند بنده اطلاع دارم از ستاد ارتش که بعضی از افسران را تعقیب کرده‌اند و امیدوارم که فرمایشات آقا نتیجه اش دفع فاسد بافساد نباشد یک شرحی راجی ببانک کشاورزی در اینجا صحبت شد روسای بانک کشاورزی اشخاص درست و امین هستند (صحیح است) و بنده بآن‌ها سابقه چندین ساله دارم و همه شان را می‌شناسم (صحیح است) هاشم صهبا , مرد تحصیل کرده بسیار درستی است آقای خوانساری هم همین طور و عملیاتی را هم که در بانک کشاورزی کرده‌اند در سال ۱۳۲۳ دویس و نود و هشت میلیون معاملات آنها بوده‌است و پس از مصارفی که کرده‌اند سه میلیون عایدات آنها است خرج در رفته و باید تصدیق کرد که اگر وسایل بیشتری در اختیار بانک کشاورزی نمی‌گذارند تقصیر هیئت مدیره بانک کشاورزی چیست؟ (صحیح است) اینها وظیفه خودشان را انجام داده‌اند (صحیح است) منتهی یک یک موضوعی است که می‌گویند … حالا آقایان عصبانی نشوند می‌گویند که چند نفر از اعضا حزب توده در بانک بودند که اینها انتظامات را رعایت نمیکرند روزنامه نمی‌نوشت که سر ساعت نمی‌آمدند و اینها را از بانک خارج کردند اینها را می‌گویند انشاالله که نبوده‌است اینطور (دکتر کشاورز – اینها همه تهمت است) خوب اینطور نوشته‌اند وعرض کنم بنده آنچه شنیدم می‌گویم (دکتر کشاورز – هر کس در این مملکت حرف حق می‌زند مورد تهمت است) یک شرحی هم آقای دکتر کشاورز فرمودید که آقای اعتلا الملک رئیس اداره انگلیس بوده‌اند در کابینه مرحوم وثوق الدوله , در صورتیکه ایشان هیچوقت رئیس اداره انگلیس نبوده‌است ایشان رئیس نامه جات و بعد رئیس اداره عثمانی بودند بعد مستشار سفارت استامبول بودند بعد مدیر کل و بعد معاون شدند … (دکتر کشاورز – عضو کابینه قرارداد بودند) … نخیر نبودند (دکتر کشاورز – عرض می‌کنم بودند) … من که اینجا ایستاده‌ام سندم (دکتر کشاورز – بنده هم که عرض می‌کنم سندم …) نخیر آقا اینطور نیست که میفرمائید بنده در آنوقت خودم در وزارت خارجه بودم بنده بخوبی یادم است که آقای منصور الملک استاندار فعلی خراسان رئیس اداره انگلیس بودند و آقای اعتلا الملک معاو وزارت امور خارجه بودند معاون امور اداری را انجام می‌دهد و امور سیاسی باشخص وزیر است و ایشان معاون بودند یعنی امور اداری آن وزارت خانه با ایشان بود و قرار داد وثوق الدوله مربوط با اعتلا الملک نیست. اعتلا الملک یکمردی است که بنده آنچه که در ظرف چهل سال در خدمت وزارت خارجه ایشان را می‌شناسم مردی هستند بسیار شریف و درستکار (صحیح است) با وجدان و وطن پرست و با ایمان (صحیح است) انصاف نیست که مابر جان پاکدامن بی جهت حمله کنیم (صحیح است) و بنده در عین حال که از خدمات آقای اعتلا الملک اظهار امتنلن کردم باید از آقای رئیس الوزرا هم استدعا بکنم که بعملیات آقای وثوق السلطنه دادور استاندار آذربایجان هم امر برسیدگی بفرمائید. زیرا یک راپرتی رسیده‌است قریب سی صفحه و بوزارت داخله هم گویا رسیده‌است که ایشان ۷۵۰ هزار تومان رشوه گرفته‌اند (فرمانفرمائیان – دروغ است) … خیر آقای فرمانفرمائیان همچو نیست. (نائب رئیس – آقای فرمانفرمائیان صحبت نکنید) و بعلاوه بحق حاکمیت دولت هم خیانت کرده‌اند (فرمانفرمائیان – اینطور نیست) و از آقا استدعا می‌کنم این را پرت بدهید بدادستان این را پرت یکی از مامورین رسمی دولت است اگر راپرت دروغ بوده‌است باید منع تعقیب او بشود و اگر راپرت صحیح است و درست راپرت داده‌اند باید این مامور حتما تحت تعقیب واقع شود و اگر این ۷۵۰ هزار تومان رشوه و عملات بر خلاف حق حاکمیت صحیح است ایشان باید حتما تحت تعقیب واقع بشوند اگر چنانچه یک چنین کاری را کرده‌است باید تحت تعقیب قرار بگیرد (ایرج – عملیات کلنل فلیچر را هم بگوئید رسیدگی کنند) البته کلنل فلیچر تحت حکومت بنده و شما نیست والی آنجا اگر خلافی کرده‌است بفرمائید البته باید تعقیب بکنند. (ایرج اسکندری – بلی والی را عرض کردم) غرض کنم که یک قسمت هم آقای ایرج اسکندری راجع بصنعتی شدن مملکت فرمودند. ایشان چون جوان تحصیل کرده‌ای هستند بنده تمنا می‌کنم توجه بفرمائید بعرایض بنده مملکت ایران این طور که فرمودید. صنعتی نیست و صنعتی هم نمی‌تواند بشود (مهندس فریور – اشتباه می‌کنید) اجازه بفرمائید آقا یادداشت کنید و بعد جواب بفرمائید اینجا اول ما باید یک هوت فورنو داشته باشیم یعنب کارخانه ذوب آهن داشته باشیم و این یک کارخانه ایست که آنرا باید داشته باشیم. (مهندس فریور – اینطور نیست)

اجازه بفرمائید آقا شما خودتان مهندس هستید یکقدری هم گوش بدهید بحرف بنده …. تا بتوانیم در اینجا کارخانه‌های دیگر ایجاد کنیم حالا یک کارخانه‌ای که می‌خواهید بخرید فرضا از بروکسل بخرید بیکمیلیون تومان این کارخانه لابد در خود بروکسل هم قیمتش یک میلیون است در ۱۳۱۰ که حالا قطعا زیادتر است در آن وقت ششصد هزار تومان خرج و کرایه این کارخانه‌است و بعد مخارج مونتور و مخارج ساختمان که برای اینها هم باید مبالغی خرج کنیم مخارج منتر را هم حساب کنیم که مخارج منتر را هم دو برابر بروکسل حساب بکنیم تا بیاید اینجا و نصب بشود دو برابر هم بیشتر می‌شود و تقریبا این کارخانه برای شما دو میلیون گرانتر تمام می‌شود از کارخانه‌ای که در بروکسل ساخته شده‌است. بنده در این قسمت میدانید اول کسی بودم که اداره صناعترا درست کردم همچنین وزارت صناعت را هم باز بنده تشکیلاتش را دادم قند را دولت لهستان و دولت چک اسلواکی سه قران و سه عباسی می‌داد در سیف بنادر ایران بنده با کمال قناعت و صرفه جوئی که می‌کردم و آقا هم شاید ملاحظه کرده باشید و دوسیه‌ها را شاید دیده باشید بکمتر از هفت هزارو دهشاهی و هفت هزار و پانزده شاهی برای ما تمام نمی‌شد چرا؟

چون مواد اولیه را ما بقدر آنها نمی‌توانیم ارزان تهیه کنیم , آنها چغندر را نقاطی می‌کارند که کنار رودخانه‌است و نزدیک کارخانه هم ماشین هائی هست که آنه را سوق می‌دهد بکارخانه حالا من باید چغندر را از این ده بار کنم با الاغ و خرواری یکتومان. دو تومان حالا شش تومان. هفت تومان بدهم تا بیاید توی کارخانه ذغال خالی از شمشک برای من میاید آنموقع خرواری شش تومان حالا ملاحظه بفرمائید شصد هفتاد تومان شده‌است. و این هیچوقت ممکن نیست کنگورانس بکند شما در نساجی می‌توانید کارخانه بیاورید در تهران که ماهوت انگلیسی را در لندن ارزانتر از مال لندن بفروشید؟ این محال است آقا (دکتر کشاورز – صنایع داخلی را حفظ کنید کاری ندارد) اجازه بفرمائید (مهندس فریور – از لحاظ اقتصاد ملی).. صنایعی در ایران قابل پیشرفت است که صنایع فلاحتی باشد آنهم باید یک کمکهای اقتصادی و یک لوایح گمرکی داشته باشد تا شما بتوانید استفاده بکنید بلی از حیث من تصدیق می‌کنم آقای اسکندری بودن کارخانه از نقطه نظر مرام شما بهتر است چرا , برای اینکه اجازه بفرمائید یکنفر کشاورز را در مزرعه اش نمی‌شود پیدا کرد و تبلیغش کرد مخصوصا که زراعت دیم هم دارد در هوای آزاد زیر آسمان و بخدا هم معتقد است ولی توی کارخانه یک کاسه تر است دو سه هزار نفر را می‌شود یکمرتبه تبلیغ کرد از این نظر خوب است ولی از نظر پیشرفت صنایع باور کنید که من مطالعات دقیقی غیر ممکن است از حیث صنعت بتواند خودش را بی نیاز کند و شما باید صنایع داخلی را تکمیل کنید چیزهائیکه دارید بفروشید و چیزهائیکه ندارید بیاورید هیچ مملکتی در دنیا نمی‌تواند تمام احتیاجات یک ملت را خودش تهیه کند این ممکن نیست یک چیزهائی را باید تهیه کنند در بازارهای دنیا اکسپوزه کند بفروشد بعد چیزهائی را که ندارد بیاورد (صحیح است) بنده حالا در این قسمت از نقطه نظر انتظامات دولت تمنا دارم مخصوصا آقای وزیر دارائی که تشریف دارند نسبت باملاک عشایر یک توجهی بفرمائید تا باین وضعیت خاتمه داده شود یکی از اینها که آقای قبادیان رئیس ایل کلهر است این آدم تمام املاکش را ازش گرفتند بعد عوض دادند عوضها را هم گرفتند بدون قباله بعد مجلس رای داد کمیسیون مالیه هم رای داد هنوز یک دینار و یا یک وجب از ملک این را پس ندادند و این آدو که متصدی ارتزاق سیسد نفر خانواده عشایری است باید ببدبختی زندگی بکند همچنین از املاک بختیاری‌ها و سردار عشایر اینها یا حق دارند یا ندارند که بگوید هم ندارند وباین وضعیت خاتمه بدهند. این وضیت لوس بنفع مملکت نیست (صحیح است) (پروین گنابادی – آقای فرخ از هزاره ایهای خراسان چرا نمیفرمائید؟) ….

صحیح است همینطور نسبت به آقای یوسف خان هزاره‌ای پسر مرحوم محمد رضا خان شجاع الملک که بسیار مرد نجیب و با اطلاعی بود و بنده افتخار آشنائی و دوستی ایشان را از سی سال قبل داشتم املاک این یوسف خان را گرفتند و در فارس و در فیروز آباد یک ملکب باو دادند بعد مورد بی مهری آن سرتیپ عمیدی هم بود بعد فیروز آباد را برگرداندند بورثه مرحوم سردار عشایر و الان برادرهای اینها خانواده‌های اینها گرسنه هستند (صحیح است) خدا شاهد است که گرسنه هستند الان هم اگر آقایان تذکر نمی‌دادند بنده هیچ یادم نبود این انصاف نسبت چندین هزار تومان املاک اینها را , آقا , ضبط کردند اقلا باندازه قوت لایموت باین‌ها بدهند حالا بنده وارد می‌شوم بموضوع برنامه دولت بنده چون با دولت موافق هستم و مدافع دولت هستم عرایضی که می‌کنم از نقطه نظر تذکر است در قسمت سیاست خارجی همانطور که آقایان تشکر کردند بنده هم بنام خودم و رفقای خودمان تشکر می‌کنیم زیرا دولت با مدت کمی که متصدی کار هست قبلا متوجهاین نکته بوده‌است و اقدام کرده‌است ما سه چیز از دولت می‌خواهیم که بطور خلاصه عرض می‌کنم اولا اجرای ماده پنج عهد نامه و خروج متفقین. دوم ترمیم خسارات مردم و دولت در جنگ عمومی یک عرض حالی بنده چند روز قبل دادم بآقای وزیر خارجه یک قصری است درماکو که ارتش شوروی البته چیز کردند احتیاج داشتند و بتصرف آنها داده شده‌است و البته استفاده کردند ولی این را تمام دردهایش را سوزاندند سقفهایش را خراب کردند و خلاصه بکلی از بین رفته‌است تمنا می‌کنم کمیسونی تشکیل بشود که خسارات مردم و دولت را دقیقا معین کند که دولت با مذاکرات دوستانه بنده یقین دارم که دولت متفق ماهم کمال مساعدت راخواهند فرمود و نتیجه خواهد گرفت عرض سوم بنده این است در موقعیکه جنگ بود البته دول داخل در جنگ از نقطه نظر حفظ ارتباط و استراژدی از نفطه نظر حمل مهمات در یک اموری دخالت می‌کردند امروز دیگر جنگ نیست ما از دولت می‌خواهیم که هیچگونه دخالتی از قوای متفقین از هر طرف و هر کدام بهیچ صورتی در کارهای ما نباید بشود (صحیح است) فلان حاکم کی باشد؟ رئیس نظمیه کی باشد؟ اینرا تبعید بکنید آنرا چکار بکنید. آن یکی باید برود توی ایل اینها نباید باشد (صحیح است) خوب تا موقعیکه جنگ بود ما روی کورتوازی دیپلماتیک روی کورواتزی دوستانه موافقت می‌کردیم ولی امروز دیگر جنگ تمام شده‌است و از دولت می‌خواهم اینها را و مخصوصا من ازآقای حکیم الملک که بشرافت نفس و وطن پرستی و شخص آقای سپهبدی که باین صفات متصف هستند تقاضا می‌کنم که در این قضیه خیلی جدی و دقیق باشد و در هیچ قسمتی صرف نظر نفرمائید و مسامحه در این کار را رواندازند زیرا اساس حق حاکمیت مملکت قابل مسامحه نیست (صحیح است)

یک عرض بنده مربوط است بوزارت وخیلی خوشوقت که آقای دکتر خوش بین که یک جوان خرب و تحصیل کرده‌ای هستند (امیر تیمور – آقای دکتر می‌فرمایند من جوان نیستم) جوان نیستند خوب پیر مرد ند یک چیزهائی بنده می‌شنوم که آقا موظفید اینها را تعقیب جدی بکنید و آن این است که در محاکم و پارکه بعضی چیزها شنیده می‌شود که از نقطه نظر صحت عمل قضات چندان مطلوب نیست و اما قسمت دیگری که مهمتر است و باید عرض بکنم موضوع ثبت اسناد است ثبت اسناد آلان بتمام معنا یک محل دزدی است. بنده چند مورد را برای اطلاع آقایان عرض می‌کنم یک ملکی است قاسم آباد قند شاه , وقف است , این ملک را هم وقفنامه اش بآقای بهبهانی تقدیم شده‌است و بعد در عدلیه موکول شده‌است به حکمیت و سر حکمیت آقای دکتر مصدق که ایشان حاضر ندایشان بر وقفیت این ملک حکم داده‌اند یک کسی در زمان سرلشکر ضر غامی که نماز هم می‌خواند و ریش هم می‌گذارد ولی تور می‌اندازد و موقوفات را صید می‌کند دو باغ را حکم گرفته حالا کاری ندارم در ثبت اسناد دو گاو شده دو پا گاو و دو پا گاو شده‌است هشت سند مالکیت و کسی هم حرف نزد در ثبت اسناد یکی از رفقای من ورقه مالکیتی می‌خواست رفته بود آنجا آن عضو کشوی میز را کشید روی ورقه مقوا بخط درشت نوشته بود بیمایه فطیر است تا پنجاه تومان نگرفت نداد اراضی بین بهجت آباد و جلالیه سیصد هزار متر پرونده اش گمشده آقا این ثبت اسناد را درش را به بندید و منحل کنید و یک مفتش صحیح العمل غیر دزد بفرستید تکلیف گذشته مردم را روشن و یک اورگانیزاسیونی بدهد که تکلیف مردم معلوم باشد سابقا یک دفاتری بود هر کسی می‌خواست بطور صحت معامله بکند می‌رفت محضر آقای بهبهانی و محضر آقا مرحوم حسین نجم آبادی هر کس می‌خواست یکقدری طور دیگر باشد خدا رحمت کند می‌رفت بمحضر شیخ محمد رضای قمی آقایان آمدید اینها را بستید و فرستادید بدفتر ثبت اسناد وزارت عدلیه و یک مالکیتی هم برای این معاملات از مردم گرفتید حالا هر روز یک وضعیتی اتفاق می‌افتد که اصلا وضعیت مالکیت را متزلزل کرده‌است امیر اعظم در آمریکای جنوبی است خانه اش را در اینجا فروخته‌اند و حالا هم مدتهااست

بقیه دارد